رسانه سینمای خانگی- آقای تهیه‌کننده! کدام فیلم‌ها چوب جادویی دارند؟

تهیه‌کننده فیلم «سه کام حبس» با ابراز نگرانی از جای خالی تفکر در سینما، از توجه بی‌حساب و کتاب به فیلم‌های کمدی و رصد نشدن برخی اتفاق‌ها، به گونه‌ای که انگار بعضی فیلم‌ها با چوب جادویی اکران می‌شوند، انتقاد کرد.

به گزارش سینمای خانگی، فیلم «سه کام حبس» به کارگردانی سامان سالور اگرچه محصول سال ۱۳۹۸ است و در سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شده بود اما سرانجام از اردیبهشت امسال روی پرده سینماها رفته و در این مدت توانسته با حدود ۳۵۰ هزار نفر تماشاگر به فروش بیش از ۱۶ میلیارد تومان برسد.

اکران این فیلم با بازی پریناز ایزدیار و محسن تنابنده که درباره یکی از معضل‌های بزرگ اجتماعی یعنی مواد مخدر است، با اکران تعداد قابل توجهی فیلم کمدی همزمان شده و همین سبب شده سازندگان این فیلم همانند برخی دیگر از فیلم‌های غیرکمدی در حال اکران نسبت به زمان و تعداد سانس‌هایی که در سینماها در اختیار دارند گله‌مند باشند.

در این زمینه ساسان سالور که تهیه‌کنندگی فیلم برادرش را برعهده داشته، در گفت‌وگویی با ایسنا با تاکید بر اینکه اساسا هر فیلمی ساخته می‌شود تا اکران خوبی داشته باشد و مخاطبان آن را تماشا کنند، بیان کرد: این روزها نسبت به اکران فیلم کمدی بحث‌های زیادی مطرح است و من درک می‌کنم که سینماداران حق دارند پس از رکود دوران کرونا و اتفاق‌های اجتماعی که چراغ سینما را خاموش کرد، از فروش چند فیلم طنز رضایت داشته باشند چون این فیلم‌ها چرخه اقتصادی سینما را به گردش درمی‌آورند؛ بنابراین از این منظر هیچ مخالفتی با فیلم‌های کمدی ندارم چه بسا که به سینما کمک هم می‌کنند منتها براساس رصدی که در این مدت داشتم، به نظر می‌رسد تغییراتی در سیاست‌گذاری‌های اکران بخصوص برای فیلم‌های اجتماعی باید صورت گیرد.

او گفت: اینکه در یک روز پنجشنبه حدود دوهزار سئانس به سه فیلم طنز اختصاص پیدا می‌کند و ۱۱۰۰ سئانس را به ۸ فیلم اجتماعی روی پرده می‌دهند سبب می‌شود احساس خطر کنیم و باید ببینیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است. با وجود حقی که برای سینماداران قائل هستم اما نباید با این نگرش همه چیز را به سمت‌وسوی فیلم‌های کمدی ببریم. ما نباید این باور را داشته باشیم که به دلیل برابر نبودن فروش فیلم‌های اجتماعی به اندازه فیلم‌های کمدی، آن‌ها را به سمت حذف شدن ببریم چرا که فیلم‌های اجتماعی معمولاً به آرامی مخاطب خود را پیدا می‌کنند و باید فضایی داشته باشند تا شرایط برای دیده شدن آن‌ها مهیا شود.

او با اشاره به آیین‌نامه‌های شورای صنفی نمایش و تعیین سرگروه و سقف هفت هفته برای اکران‌ ادامه داد: در آیین‌نامه شورا این نکته در نظر گرفته نمی‌شود که روزهای خوب و طلایی برای اکران، فقط سه روز فروش بلیت نیم‌بها (سه‌شنبه) و دو روز آخر هفته یعنی پنجشنبه و جمعه هستند و این، واقعیت سینمای ماست که با تعیین هفت هفته تطابق ندارد؛ چون مثلا برای فیلم «سه کام حبس» تعطیلی‌های رسمی عزاداری با بعضی از این روزهای طلایی اکران همزمان شد و هیچ جایگزینی برای آن‌ها نداشتیم. به‌جز این مورد، مدام بحث پایان هفت هفته و سرگروه مطرح می‌شود. واقعا چرا وقتی فیلمی بیش از ۵۰ درصد ظرفیت خود را پر می‌کند نباید در سئانس‌های خوب اکران شود؟ ما اگر حرفی بزنیم می‌گویند فقط به نفع خودش صحبت می‌کند؛ البته که من نفع فیلم خود را در نظر دارم ولی باقی فیلم‌های غیرکمدی هم وضعیتی مشابه دارند. سوال اینجاست که در نهایت کجا باید سلایق مختلف مردم را در نظر بگیریم؟ الان فیلم‌های سینمای کودک کجا هستند؟ فیلم‌هایی از ژانر وحشت چطور؟  

سالور با تاکید بر اینکه مخاطب حرف‌هایش صاحبان هیچ فیلم خاصی نیستند، گفت:‌ من دلم نه فقط برای فیلم خودم بلکه برای فیلم‌ آقای میرکریمی و دیگر دوستان هم می‌سوزد چون انگار یک عده پشت صحنه‌ای نشسته‌اند و برای میزان فروش فیلم‌ها تصمیم می‌گیرند. مثلا اگر فروش فیلم من به حدی رسیده که از نظر آن‌ها خوب است می‌توان اکران را تمام کرد. سوال من این است که چطور این تصمیم‌گیری‌ها را انجام می‌دهند؟ اگر گنجایش اکران برای این تعداد فیلم نیست، چرا فیلم اکران می‌کنند؟ چرا فیلم‌های بخش خصوصی را می‌سوزانند؟  اصلا وضعیت فروش بلیت‌ها چطور رصد می‌شود؟ این عجیب نیست که یک فیلم از هفته سوم اکران افت فروش دارد ولی در هفته آخر برای اینکه بتواند روی پرده بماند، ناگهان بیشتر بلیت‌هایش فروش می‌رود ولی وقتی به همان سالن می‌روی می‌بینی تقریبا خالی از تماشاگر است!؟ وقتی چنین اتفاق‌هایی می‌افتد جنگ بین من و همکارانم به اینجا می‌رسد که من باید بگویم فیلم آن‌ها نمی‌فروشد و آن‌ها هم درباره فیلم من اظهارنظر کنند و به همین راحتی دعوا به پا می‌شود.  

این تهیه‌کننده سینما در بخشی دیگر از صحبت‌هایش اظهار کرد:‌ من با فیلم طنز مشکلی ندارم بخصوص آنکه هر سرمایه‌گذاری به دفتر من می‌آید یک طرحی از فیلم کمدی دارد. حتی شاید خودم فیلم کمدی بسازم اما حرفم این است آیا باید به این شدت و حدت، تمام تمرکز بر سینمای کمدی باشد، طوری که اگر یک سئانس به سینمای اجتماعی بخواهند بدهند با منت باشد؟ این قابل قبول نیست که در پردیس‌های سینمایی چندسالنه هر نیم ساعت فیلم کمدی روی پرده باشد و برای فیلم اجتماعی ساعت ۱ تا ۵ بعدازظهر را بدهند. تا حرف هم بزنی می‌گویند زمان هفت هفته اکران فیلمت تمام شده. من کجا باید بگویم که این هفت هفته در عمل فقط معادل ۲۱ روز بوده؟  

او ادامه داد: ‌یک مسئله مهم دیگر این است که آیا به این فکر شده که اگر چند ماه آینده تماشاگران فیلم‌های کمدی را پس بزنند تکلیف سینما چه می‌شود؟ اصلا بخش تفکر سینما قرار است کجا جای بگیرد؟ چطور می‌شود که فیلمی مثل «سه کام حبس» که به یکی از معضلات بزرگ اجتماعی می‌پردازد حتی به اندازه یک کاغذ آ۴ تبلیغ محیطی ندارد چه رسد به بیلبورد!؟


سالور در پایان با اشاره به اینکه شرایط اکران نامتعادل و در جاهایی ناعادلانه پیش می‌رود، گفت: از دوستان تصمیم‌گیرنده خواهش می‌کنم رصد کنند که در اکران چه اتفاقی در حال رخ دادن است.  باید رصد شود که آیا بعضی فیلم‌ها واقعا چوب جادویی دارند که وضعیت فروش بلیت‌شان در هفته‌ آخر ناگهان بالا می‌رود. همچنین نباید فراموش کرد که ضریب اشغال برای تماشای فیلم‌ها بیشتر در آخر هفته و روزهای بلیت نیم‌بهاست پس باید به یک راهکار درست برسیم که اجرایی شود.

رسانه سینمای خانگی- روایت سینماگر بالیوود از دیدار با مجید مجیدی

«هیمانشو مالیک» بازیگر و کارگردان سینمای هند در مصاحبه‌ای درباره تلاش فراوان برای نشان دادن فیلمش به مجید مجیدی صحبت کرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «هیمانشو مالیک» بازیگر، فیلمنامه‌نویس و کارگردان بالیوود در بخش‌هایی از مصاحبه‌اش با سایت خبری بالیوود بانگاما، ماجرای تلاش برای نشان دادن فیلم جدیدش «چیتراکوت» به مجید مجیدی را روایت کرده است.

او در پاسخ به این سوال که فیلم «چیتراکوت» را کجا و چگونه به مجید مجیدی فیلمساز مطرح ایرانی نشان داده، توضیح داد:

شریک سازنده این فیلم، اکبر عربیان، اهل ایران است و ارتباط خوبی با صنعت سینمای ایران دارد. آقای مجیدی به عنوان رئیس هیات داوران جشنواره بین‌المللی فیلم کرالا در هند حضور داشت. اکبر با او ارتباط برقرار کرد. به ما گفتند که آقای مجیدی از دیدار من خوشحال می‌شود اما نمی‌تواند قول دیدن فیلم را بدهد. یک روز ساعت ۱۱ صبح، اکبر با من تماس گرفت و گفت قرار است ملاقات کوتاهی با مجیدی داشته باشد  و مطمئن نیست او فیلم را ببیند یا نه. وظیفه من بود که او را متقاعد کنم. آقای مجیدی به عنوان یک فیلمساز سرسخت شناخته می‌شود. با این حال، تصمیم گرفتم برای این کار اقدام کنم. در عرض چند ساعت، من در پرواز به سمت تریواندروم مرکز ایالت کرالا بودم.

 آن روز باران زیادی بارید. پرواز تاخیر داشت. قرار بود ساعت ۱۸:۳۰ با او ملاقات کنم اما ساعت ۲۰:۳۰ رسیدم. او داشت شام می‌خورد و برای پنج دقیقه بیرون آمد تا با من ملاقات کند. دیدار کوتاه اما بسیار خاطره‌انگیزی بود. مترجمی حضور داشت و آقای مجیدی به فارسی سوال‌های خود را مطرح می‌کرد، مترجم به انگلیسی ترجمه می‌کرد و از من می پرسید. من به زبان انگلیسی پاسخ می‌دادم و قبل از اینکه جوابم را تمام کنم، سوال بعدی را می‌پرسید! این اتفاق بارها و بارها افتاد. سرانجام او به مترجم گفت که صبح روز بعد ساعت ۱۰:۳۰ صبح فیلم من را تماشا خواهد کرد.

روز بعد، مجید مجیدی رسید. من، او و مترجم در سالن نمایش بودیم. او کل فیلم را دید در حالی که مترجم هر سطر را برایش ترجمه می‌کرد! بعد از تمام شدن فیلم کف زد و گفت که فیلم را دوست داشته است. او سپس من را صدا کرد زیرا می‌خواست واکنش فوری خود را درباره فیلم به اشتراک بگذارد. درباره صحنه‌هایی که احساس می‌کرد درست نیستند صحبت کرد و افزود که در شب بازخورد مفصلی درباره فیلم خواهد داد. برای یک فیلمساز تازه‌کار، داشتن چنین تجربه‌ای یک لذت مطلق است. بازخوردی که او به من داد، هیچ‌کس به من نداده بود. او در مورد تدوین، زاویه دوربین و غیره صحبت کرد و من با نکته‌های او موافق بودم. این فوق‌العاده است که شخصی مثل او فیلم شما را تماشا کند و در مورد آن با شما بحث کند.

فیلم «چیتراکوت» که اولین ساخته بلند «هیمانشو مالیک» در قامت کارگردان است، در منظره‌های سرسبز غرب هند در طول فصل باران‌های موسمی مقابل دوربین رفته است و زندگی سالونی، شان، دبو، آلیشا و کیم را در هم می‌آمیزد که همگی در تقاطع‌های مختلف زندگی به هم نزدیک می‌شوند و معنای عشق، احساسات شکسته‌شده، حسرت عاشقانه و لحظات زودگذر را کشف می‌کنند.

مجید مجیدی در سال ۱۹۹۹ به عنوان نخستین کارگردان ایرانی با فیلم «بچه‌های آسمان» به جمع نامزدهای نهایی شاخه بهترین فیلم خارجی جوایز اسکار راه یافت. او ساخت فیلم‌هایی چون «رنگ خدا»، «باران»، «بید مجنون»، «آواز کنجشک‌ها»، پروژه بزرگ «محمد رسول‌الله» با حضور عوامل خارجی از جمله «ای. آر. رحمان» آهنگساز هندی برنده اسکار، «آن‌سوی ابرها» و «خورشید» را در کارنامه دارد.

رسانه سینمای خانگی – اسماعیل سلطانیان هم در غربت درگذشت

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ایرنا؛ اسماعیل سلطانیان که نیمه‌شب 23 خرداد 1402 به دلیل بیماری و ایست قلبی درگذشت، از بازیگران تحصیل‌کرده سینمای ایران بود. او با اینکه مدرک کارشناسی بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک داشت سراغ تئاتر نرفت و بازیگری در سینما و تلویزیون را بر همه چیز ترجیح داد.

اسماعیل سلطانیان بازیگر خوش اخلاق و بی‌حاشیه سال ۹۴ در سن ۶۱ سالگی دچار پولیپ روده شد و به اجبار زیر تیغ جراحی رفت. پس از این اتفاق بیشتر خانه نشین بود و در خانه‌ای که در پرند داشت روزگار می‌گذراند.

تا قبل از بیماری فعالیت پررنگی داشت؛ ولی جراحی روده او را خانه‌نشین کرد. پس از بیماری یک بار در سریال خان بابا وارثیه فامیلی ساخته شبکه استانی قزوین جلوی دوربین رفت که اثری در گونه کودک و نوجوان بود. علاوه بر آن نقش کوتاهی هم در سریال قورباغه (هومن سیدی) داشت.

خودش درباره دلیل کم‌کاری‌اش در چند سال اخیر گفته است: مدتی که بیمار بودم و نمی‌توانستم سرکار بروم، بعد از آن هم نقش‌هایی که پیشنهاد می‌شود، نقش‌های حاشیه‌ای است و مثلاً برای یک روز کار دعوتم می‌کنند که قبول نمی‌کنم. البته حاضرم در یک سکانس از یک کار بازی کنم؛ اما نقش آنقدر خوب باشد که راضی‌ام کند و بعد از ۳۷ سال فعالیت هنری از خودم شرمنده نشوم. (مصاحبه با روزنامه جام‌جم)

کارگردانی که فقط یک بار پشت دوربین رفت

این بازیگر فقط یک بار به عنوان فیلمساز پشت دوربین رفت و بیشتر دوست داشت جلوی دوربین بازی کند. سلطانیان یک بار در تمام عمرش تصمیم به فیلمسازی گرفت و فیلم «همه دختران من» را در سال ۱۳۷۲ کارگردانی کرد. فیلمی که در آن فردوس کاویانی، نادیا دلدارگلچین، نسرین مقانلو، علی مصفا، ابراهیم‌آبادی و مجید قناد بازی می‌کردند.

او در پاسخ به این سوال که چرا کارگردانی را ادامه نداده است گفته است: بعد از ساخت فیلم «همه دختران من» پیشنهادهایی از طرف چند تهیه‌کننده برای ساخت فیلم داشتم، اما خودم دوست نداشتم کارگردانی و فیلمسازی را ادامه دهم و به دلیل علاقه به بازیگری دوست داشتم تمرکزم روی این حرفه باشد. اگر بگویم اشتباه کردم که در کارگردانی ورود کردم بی‌راه نگفته‌ام. من یک بازیگر هستم و دوست داشتم همیشه تمرکزم روی حرفه خودم باشد. به واقع روحیاتم با فضای کارگردانی سازگار نبود. (مصاحبه با روزنامه جام جم)

نقشی را که برای آن آفریده شده‌ام، بازی نکرده‌ام

اسماعیل سلطانیان، بازیگر نقش‌های فرعی بود و در هیچ فیلمی به عنوان قهرمان اصلی جلوی دوربین نرفت. او در یکی از مصاحبه‌هایش به این نکته اشاره کرده که به دنبال نقشی می‌گردد که خودش هم نمی‌داند چیست! او توضیح داده است: با اینکه از ۱۲ سالگی وارد عرصه تئاتر و سینما شدم و نقش‌های مختلفی بازی کرده‌ام اما هنوز آن گمشده‌ام را پیدا نکرده‌ام و نقشی را که برای آن آفریده شده‌ام، بازی نکرده‌ام. حقیقت این است که نقش‌های متنوعی در سبک‌های مختلف بازی کرده‌ام و رضایت داشتم ولی همیشه دنبال یک نقش هستم که نمی‌دانم چی هست. در تمام ژانرها بازی داشتم و کمتر سعی کردم خودم را تکرار کنم ولی هنوز احساس می‌کنم آن نقش را پیدا نکردم. (مصاحبه با هنرآنلاین)

از جمله نکاتی که کمتر درباره‌اش گفته شده این است که در دو فیلم دیده‌بان و مهاجر به عنوان دستیار کارگردان ابراهیم حاتمی‌کیا را کمک می‌کرد. او چند دهه بعد در فیلم چ حاتمی‌کیا به عنوان بازیگر جلوی دوربین رفت.

اسماعیل سلطانیان سال ۱۳۳۳ در کرمانشاه متولد شد و فارغ‌التحصیل بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای دراماتیک بود. وی فعالیت هنری را از سال ۱۳۴۹ با تئاتر به عنوان نویسنده، بازیگر و کارگردان آغاز کرد و همزمان در سال ۱۳۴۹ در مرکز آموزش هنرهای دراماتیک کرمانشاه یک دورهٔ شش‌ماهه را زیر نظر آتش تقی‌پور گذراند.

فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۴ با بازی در فیلم شکار شکارچی آغاز کرد. همچنین در طول جنگ نیز چند تئاتر در جبهه‌ها به روی صحنه برد. از دیگر آثار سلطانیان می‌توان به بازی در پایتخت ۲، یوسف پیامبر، مرد هزارچهره، ستایش و قورباغه اشاره کرد.

وی نیمه شب ۲۳ خرداد ماه در سن ۶۹ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت.

رسانه سینمای خانگی- کارگاه باشه آهنگر برگزار می‌شود

محمدعلی باشه آهنگر برای انتقال تجربیات خود درباره فیلمسازی به موزه سینما می‌آید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، در ادامه برگزاری کارگاه‌های موزه سینما برای اعضای باشگاه مخاطبان خود، کارگاه یک روزه انتقال تجربه فیلمسازی را با حضور محمدعلی باشه آهنگر برگزار می‌کند.

این کارگاه روز سه‌شنبه ۲۳ خرداد ساعت ۱۳ تا ۱۶ ویژه اعضا باشگاه مخاطبان موزه سینما برگزار خواهد شد در این کارگاه قرار است باشه آهنگر درباره تجربیات خود در حوزه فیلمسازی با تاکید بر روند ساخت فیلم در سینمای ایران صحبت کند.

اهالی محترم رسانه اعم از خبرنگاران، روزنامه‌نگاران و منتقدان سینمایی در صورت تمایل برای شرکت در این کارگاه می‌توانند با روابط عمومی موزه سینما تماس بگیرند.

علاقمندان برای حضور در این کارگاه سه ساعته باید درخواست خود را در سامانه http://clubmuseum.ir ثبت کنند.

محمدعلی باشه آهنگر ساخت آثاری همچون «سینما متروپل»، «سرو زیر آب»، «ملکه»، «بیداری رویاها»، «فرزند خاک»، «نبات داغ»، «نیمه گمشده» و … را در کارنامه هنری خود دارد.

وی در چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای ساخت فیلم «سینما متروپل» شد او پیش‌تر نیز در شانزدهمین جشن خانهٔ سینما با فیلم «ملکه» برنده ده تندیس، از جمله بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم‌برداری و بهترین تدوین شد.

رسانه سینمای خانگی- آیا فیلم لاری اکران جهانی می‌شود؟

فیلم کوتاه «لاری» به نویسندگی و کارگردانی میثم مرادی پس از اتمام تدوین و مراحل فنی، آماده نمایش و پخش جهانی شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «لاری» به نویسندگی و کارگردانی میثم مرادی که دومین تجربه فیلمسازی او محسوب می‌شود، آماده نمایش و پخش جهانی شد.

همزمان با آماده نمایش شدن این فیلم کوتاه، پوستر دو زبانه آن که توسط محمد تقی پور طراحی شده است، رونمایی و منتشر شد.

«لاری»، اسفندماه ۱۴۰۱ در محله‌های چهار دانگه، امامزاده یحیی و پامنار به مدت هفت جلسه (۶ شب و یک روز) فیلمبرداری شده است.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «در قمارخانه زیرزمینی نادر خروس، خلافکارهای پایین شهر روی ‌جنگ خروس‌ها شرط بندی می‌کنند اما شب ها بعد از اتمام قمار روی خروس ها مساله دیگری در جریان‌است که عده زیادی از آن خبر ندارند..»

سیاوش چراغی پور، ابراهیم شیشه بران، علی کاظمی، آرمان صحرایی و با معرفی بازیگران آموزشگاه بازیگری «پدیده ها»؛ الناز اسفندیاری، حسین سلطانعلیان، محمد افضل زاده، ابوالفضل احمدزاده، مهدی دشتی، شهرام آقایی، رضا محمدی نژاد، محمدرضا کیهان، علی صابری حقیقی و بیژن یادگاری بازیگران فیلم کوتاه «لاری» هستند.

فهرست عوامل «لاری» عبارت است از: نویسنده و کارگردان: میثم مرادی، مدیر فیلمبرداری: مهدی رضایی، تدوین: محمود نجفی، مدیر تولید: حسن صفری، صداگذار: آرش قاسمی و محمد قاسمی، طراح گریم: مرتضی کهزادی، مدیر صدابردار: حسن شبانکاره، موسیقی: پیام آزادی، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، طراح صحنه: امیر سرافرازیان، طراح لباس: نیاز حمیدی، گروه کارگردانی: علیرضا رمضانی و کوردمان پویش، برنامه ریز: مهدی ضحاکی فاتح و محدثه مقصودی، منشی صحنه: فرزانه عطایی، کارشناس ورزشی: مجتبی ابراهیمیان، دستیاران تصویر: عباس شیر محمدی، امید شادگان، سعید امینی، سپهر عباس آبادی و محمد حسن پور، مسئول دوربین: محمدکاظمی، مجریان گریم: کیوان شایان پناه و امین احمدی، دستیاران صحنه: مهسا جهانی، آرین شیرزادی و مهدی اصغری، دستیار لباس: آتنا آدینا، دستیار تدوین: سوگند کوه نژاد، دستیار صدا: سهیل صفاری، مدیر تدارکات: کاظم فاطری، مسئول هنروران: لیدا مقدم، دستیار تدارکات: بیژن یادگاری و پژمان محرابی، نیلوفر راد، طراح پوستر: محمد تقی پور، عکاس: رضا نعمت پور و عرفانه سعادت، روابط عمومی و مشاور رسانه‌ای: آزاده فضلی، مجری طرح و انتخاب بازیگران: آموزشگاه بازیگری پدیده‌ها، مشاور تهیه‌کننده: مرتضی کهزادی و نیلوفر راد، تهیه کننده: میثم مرادی.

رسانه سینمای خانگی- زندگی امام خمینی (ره) در کدام آثار مستند دیده شد؟

درباره ابعاد مختلف مکتب امام خمینی(ره) و تاثیرگذاری ایشان بر ایران و جهان، فیلم‌های مستند متنوعی ساخته شده است. کارگردان‌های مختلف هر کدام با تمرکز بر مقطعی از زندگی این مرد بزرگ تصاویر جذابی خلق کرده‌اند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مروری داریم بر ده مستند مهم که به زندگی و شخصیت و مبارزات ایشان پرداخته‌اند.

مستندی که پس از ارتحال در سینما اکران شد

فیلم آفتاب و عشق به کارگردانی جواد شمقدری در سال ۱۳۶۸ ساخته شده است. فیلم مستند سینمایی «آفتاب و عشق» به کارگردانی جواد شمقدری اولین فیلم سینمایی مستند درباره ارتحال امام است که سالهای ۱۳۶۹ ، ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ همزمان با نیمه خرداد، در سینماها اکران شد و پس از آن هرساله به همین مناسب از شبکه های مختلف سیما پخش شد.

در کتاب در قلمرو دیدار که کتابی درباره زندگی و آثار مجید مجیدی است به تازگی گفتگویی منتشر شده که در این گفتگو مجیدی به گلایه از حجت الاسلام زم پرداخته که اجازه نداد وی کار ساخت این فیلم را به انتها برساند و فیلم را برای تکمیل به جواد شمقدری داد.

مجید مجیدی گفته است: من بلافاصله بعد از دریافت خبر فوت امام، راهی حوزه هنری شدم. بچه ها همگی ماتم گرفته بودند نشسته بودند و گریه می کردند. همانجا به نظرمان آمد که این اتفاق تاریخی باید ثبت شود. بعد هم من همراه با یک فیلمبردار، با دوربین، به طرف جماران و بعد هم به محل دفن امام رفتیم و ۵ شبانه روز به شکل ممتد مشغول فیلمبرداری بودیم و خانه نمی رفتیم. لحظات وروزهای سختی بود. دوربین را روی کانتینر کار گذاشته بودیم و وقتی پیکر امام مثل یک قدیس روی دست ها می چرخید فیلم می گرفتیم. انگار که قیامتی به پا شده بود.
بعد از فیلمبرداری من برای خودم برنامه ای ریختم تا بتوانم با گرفتن نماهایی مختلف، یک فیلم متفاوت با آنچه که درتلویزیون پخش شده بود بسازم اما یک روز که به حوزه هنری آمدم، گفتند قرار است تصویرهایی که شما گرفته اید را جواد شمقدری کامل کند!

واکنش جواد شمقدری به گفته‌های مجیدی هم این گونه است: همین که مجیدی افسوس می خورد که ای کاش این کار مال او بود جای شکرگذاری دارد. هفت ماه این کار روی زمین مانده بود. نه مجیدی و نه کس دیگر سراغش نیامد من هم بعد از آن بود که به سراغ این کار آمدم. در این فیلم آنچه مهم است اسکلت و فیلمنامه و روش کار است که این دیگر مال خود من هست. ضمنا هفتاد درصد پلان‌ها باز متعلق به من است.

«بانو قدس ایران»؛ ورود به زندگی خصوصی امام

«بانو قدس ایران» به کارگردانی مصطفی رزاق کریمی، محصول مؤسسه فرهنگی، هنری عروج است و با مشارکت مرکز گسترش تولید شده است. فیلم روایتی است از زندگی بانو خدیجه ثقفی همسر امام خمینی (ره). این فیلم در یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» تندیس بهترین فیلم را دریافت کرده است.

بانو قدس ایران یکی از مستندهای پرتره شاخص به حساب می‌آید که در عین حساسیت‌های خاصی که در رابطه با سوژه آن مطرح بوده، کارگردان سعی کرده روایتی صادقانه و به دور از حواشی مختلف از همسر یکی از مهم‌ترین چهره‌های تاریخ ایران و جهان بیافریند.

رزاق کریمی در گفتگویی با اشاره به این که مستند پرتره تاکنون کم کار نکرده است توضیح داده است: به ساخت فیلم«بانو قدس ایران» می بالم؛ چرا که ادای دینی به حضرت امام(ره) و خانواده ایشان بود. زمانی که امام(ره) در تبعید و عراق بودند ما به همراه پدرم به خدمت ایشان رفتیم. من نوجوان بودم و همیشه آرزو می کردم یک بار دیگر این مرد بزرگ را ببینیم که هرگز محقق نشد. زمانی که پیشنهاد ساخت این فیلم مطرح شد، نگران بودم به این خاطر که وارد شدن به اندرونی امام (ره) سخت بود. مطمئنم با یک فیلم تمام ناگفته ها درباره امام (ره) و همسرشان گفته نخواهد شد. امیدوارم فیلم های بیشتری در این باره ساخته شود تا ارتباط نسل جوان با این شخصیت ها قطع نشود.

«مسیحانفس» از دید عکاس فرانسوی

مستند «مسیحانفس» داستان میشل ستبون، عکاس فرانسوی است که از اوایل شروع انقلاب در ایران به پوشش تظاهرات در تهران و قم پرداخته و تا غائله کردستان حدود ۳۰ هزار عکس سیاه‌وسفید و رنگی تهیه کرده و به بیان خاطرات خود از همراهی امام‌خمینی(ره) از نوفل‌لوشاتو تا هنگام ورود به ایران در بهمن‌ماه ۱۳۵۷ و شخصیت ایشان که تاثیر زیادی بر زندگی شخصی و حرفه‌ای‌اش گذاشته می‌پردازد و انقلاب را از دریچه دوربین خود روایت می‌کند.

عقلانیت، معنویت و عدالت در «مکتب امام»

دو مستند با عنوان «مکتب امام» درباره شخصیت ایشان ساخته شده است. یکی از این آثار با عنوان «مکتب امام»، از زبان همراهان امام خمینی(ره)، به بیان شخصیت و تفکرات ایشان می‌پردازد.

این مستند به کارگردانی امین بابازاده و نویسندگی حامد حجتی ساخته شده است. همچنین در این مستند به نحوه تدریس و تفاوت تدریس ایشان در حوزه علمیه با سایر اساتید نیز اشاره می شود.

مستند دیگری با عنوان مکتب امام ساخته واحد مرکزی خبر صداوسیما است. مستند ۳ قسمتی مکتب امام، بر اساس بیانات مقام معظم رهبری در ۱۴ خرداد ۹۰ در حرم مطهر امام خمینی (ره)، در سه قسمت با عناوین عقلانیت، معنویت و عدالت به بررسی این وجوه در مکتب امام خمینی (ره) می پردازد.

امام امت در تمامی سال‌های عمر پربرکت خویش همپای دعوت بی‌پایان به عدل و عدالت، شیفته رسیدگی به فقراست. گویا عدالت در منظر و مکتب امام (ره) بدون رسیدگی به محرومان معنا و مفهوم ندارد.

روزهای بستری شدن از نگاه دوربین مدار بسته

مستند ملاقات در مدار بسته، روزهای بستری شدن امام خمینی (ره) در بیمارستان را از نگاه دوربین مدار بسته اتاق ایشان به تصویر می کشد.

امام، چند روز قبل از ارتحالشان در بیمارستان بستری بودند و دوربین مدار بسته ای دائما ایشان را نظاره می کرد. تصاویر این دوربین، لحظات خاصی را رقم زده است.

مستند ملاقات در مدار بسته در مدت زمان ۲۷ دقیقه به کارگردانی امیرحسین خلیل‌زاده و مهدی جوزایی و تهیه‌کنندگی مهدی مطهر روایتی نادیده از روزهای پایانی عمر امام راحل را نمایش می‌دهد.

از زبان محافظان بیت امام

مجموعه مستند رازهای جماران در چهار قسمت ۳۰ دقیقه‌ای به روایت زندگی حضرت امام خمینی(ره) و مناسبات سیاسی و فردی ایشان از زبان محافظان بیت امام در حد فاصل سال‌های ۵۷ تا ۶۸ می‌پردازد. محافظین جزو نزدیکترین افراد به بیت امام بودند و ناگفته‌ها و روایت‌های شنیدنی و جذابی را از زندگی امام خمینی(ره) برای بیان دارند که برای اولین بار در قالب یک مجموعه مستند روایت خواهد شد.



همچنین در مجموعه مستند رازهای جماران برای اولین بار بیش از صد قطعه عکس و تصاویر دیده نشده از جماران و بیت امام به نمایش در می‌آید. ساخت این مجموعه مستند بیش از دو سال به طول انجامیده است و برای ساخت آن از صدها ساعت گفت‌وگوی شنیده نشده و هزاران صفحه منابع دیده نشده استفاده شده است.

مجری طرح مستند «رازهای جماران» محسن سلیمانی است و این مجموعه به کارگردانی مشترک محسن سلیمانی و محمد ثقفی در خانه مستند تهیه و محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است.

مصاحبه‌هایی با ۶۰ شخصیت بین‌المللی در یک مستند ده قسمتی

مستند «روح الله»، جامع‌ترین اثر مستند پیرامون زندگی پُربار امام خمینی روح خدا (ره)، از ولادت تا عروج است.
بررسی و درک ابعاد مختلف شخصیت عمیق امام خمینی (ره) بی‌تردید نیازمند تسلط و ژرف‌نگری تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و ظرفیتی بسیار فراتر از گزارش‌های خبری می‌طلبد، با این همه تأملی در رخدادها و گفته‌ها و ناگفته‌های سال‌های بازگشت تا رحلت ایشان می‌تواند در درک جوهره نظری و سیره عملی امام راحل (ره) قدمی کوچک بر شمرده شود.

شخصیت عمیق امام خمینی (ره) بی‌تردید نیازمند تسلط و ژرف‌نگری تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و ظرفیتی بسیار فراتر از گزارش‌های خبری می‌طلبد، با این همه تأملی در رخدادها و گفته‌ها و ناگفته‌های سال‌های بازگشت تا رحلت ایشان می‌تواند در درک جوهره نظری و سیره عملی امام راحل (ره) قدمی کوچک بر شمرده شود.

این مستند با موضوع تاریخچه زندگی مبارک حضرت امام خمینی(ره)، در ۱۰ قسمت ساخته شده است.

مستند روح الله، شامل مصاحبه‌هایی با بیش از ۶۰ شخصیت بین‌المللی از کشورهای ایران، عراق، ترکیه، سوریه، مصر، فلسطین، فرانسه و لبنان است. همچنین بالغ بر ۱۰ هزار قطعه عکس و تصاویر ناب تلویزیونی که بسیاری از آن‌ها برای اولین مرتبه نمایش داده شده‌اند در این مجموعه به کار رفته است.

مجموعه مستند روح‌الله به همت شبکه تلویزیونی المنار به کارگردانی محمد دبوق و با همکاری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس تهیه شده است.

سلطنت محمدرضا پهلوی، رحلت آیت الله عبدالکریم حائری، همکاری شاه با اسرائیل، رحلت آیت الله بروجردی، نصیحت امام به ارتش، مقاومت امام در برابر رفرم، قانون کاپیتولاسیون، امام در ترکیه، انعقاد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و … از بخش‌های مختلف این مستند است.

پونز

مجموعه مستند پونز به کارگردانی پدرام بهرامی و تهیه‌کنندگی عطا پناهی در مورد چهره‌های سیاسی و انقلاب‌های مهم تاریخ است که در یک قسمت از آن به طور ویژه به حضرت امام خمینی(ره) به عنوان یکی از مهمترین رهبران سیاسی تاریخ معاصر و بنیانگذار انقلاب اسلامی در ایران پرداخته شده است. مستند پونز سعی دارد با استفاده از موشن گرافیک‌های ساده و جذاب در کنار نثر روان و عامه فهم، برخی از موضوعات تاریخ معاصر را برای قشر کودک و نوجوان شرح دهد.
پونز به زندگی برخی شخصیت ها در طول مبارزات انقلابی آنها می پردازد و به مسائل حاشیه ای وارد نمی شود، مثلا روایت ماندلا از شروع نهضت آغاز و به پیروزی و ریاست جمهوری او ختم می شود.


در این مستند که با تهیه کنندگی عطا پناهی آماده شده، به مبارزات حضرت امام خمینی(ره)، گاندی، ماندلا، انقلاب کوبا و جنگ ویتنام در برابر تجاوز نظامی آمریکا پرداخته شده است.

«تشییع بزرگ» از زبان خلبانان

مستند تشییع بزرگ، به کارگردانی و تهیه کنندگی مصطفی فتاحی و نویسندگی محمد طه امیری روایتگر سیر پرشور مردم در بزرگترین بدرقه، تشییع و تدفین پیکر حضرت امام خمینی(ره) است.
مستنند تشییع بزرگ با محوریت خلبان‌هایی که پروژه جابه‌جایی پیکر امام خمینی(ره) را بر عهده داشتند تصاویر دیده نشده ای از روز تشییع را نمایش می‌دهد، تصاویری که از کابین خلبان حامل پیکر امام ثبت شده است.


این مستند روایت‌گر بزرگ‌ترین تشییع جنازه تاریخ بشر است که در ایران و در هنگام وداع ملت با امام و مقتدایشان به ثبت رسید.
در این مستند شاهد روایتی نو و کمتر شنیده شده از این اجتماع بزرگ انسانی از زبان خلبانان بالگردی هستیم که حامل پیکر مطهر امام خمینی(ره) بود.
ابتدا قرار نبود پیکر امام به وسیله بالگرد به محل دفن منتقل شود؛ ولی به دلیل ازدحام و هجوم مردم که بر اثر عشق و علاقه‌شان، نمی‌خواستند از امام خمینی(ره) جدا شوند و هر کس تکه‌ای از کفن ایشان را در دست می‌گرفت، تصمیم گرفته شد بالگردی برای انتقال پیکر اختصاص یابد.

خلبانانی که بالگرد را هدایت می‌کردند خاطرات زیادی از آن روز حزن‌انگیز به یاد دارند که در این مستند به روایت آنها می‌پردازند، اتفاقاتی که شاید کمتر کسی در کشورمان از آنها مطلع باشد.
در این فیلم شاهد تصاویر آرشیوی کمتر دیده شده یا اصلا دیده نشده از ۱۶ خرداد سال ۱۳۶۸ یعنی روز تشییع پیکر امام راحل خواهیم بود.

تجربه عکاسی از امام

در مستند کوتاه قاب‌های ماندگار به کارگردانی حسین همایونفر، علی کاوه از عکاسان مطرح کشور درباره تجربه عکاسی از امام صحبت می‌کند. در این مستند در مصاحبه با علی کاوه که ثبت عکس‌های فراوانی از امام را تجربه کرده است به بررسی چگونگی ثبت عکس تاریخی شناسنامه حضرت امام خمینی (ره) و همچنین عکاسی از مراسم تشیع جنازه ایشان می‌پردازد.

علی کاوه از سال ۱۳۴۰ همکاری خود را با مطبوعات آغاز کرد. وی سپس در سال ۱۳۴۷ در موسسه اطلاعات مشغول به کار شد و تا سال ۱۳۵۴ برای مجله دنیای ورزش عکاسی کرد. یکی از ماندگارترین عکس‌های علی کاوه از امام خمینی (ره) عکسی است که بعدها روی اسکناس‌های ۱۰۰۰۰ ریالی چاپ شد.

وقتی مجید مجیدی مجذوب یک مستند شد

«مجید مجیدی» کارگردان فیلم «محمدرسول الله(ص)» از فیلم «یا ضامن آهو» به عنوان یک شاهکار مستند درباره امام رضا (ع) یاد کرد که باقیات الصالحاتی برای کارگردان آن خواهد بود.

به گزارش سینمای خانگی از بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) مجید مجیدی در پنجمین شب برنامه ۶۰ سال سینمای ایران در مشهد گفت: فیلم یا ضامن آهو که پرویز کیمیاوی درباره امام رضا(ع) ساخته، یکی از شاهکارهای مستندی است که درباره امام هشتم ساخته شده و آقای کیمیاوی با این فیلم برای خودش باقیات الصالحات باقی گذاشته است. آقای کیمیاوی یکی از فیلمسازان بزرگ سینمای ایران است و آثار شاخصی تولید کرده و فیلم یا ضامن آهو یک اثر بی بدیل بوده و خواهد بود.

ضرورت تحول بنیادی در آستان قدس برای فیلمسازی

وی درباره ساخت فیلم درباره امام رضا(ع) گفت: واقعا خود من به طور جدی چه مستقیم وچه غیر مستقیم تلاش کرده ام که اتفاق هایی بیافتد ولی نگاه سنتی که در آستان وجود دارد، به نوعی سد و مانع دراین راه بوده است. مثلا می توان درباره آداب زیارت کارهای جدی کرد. در حوزه کودک و نوجوان اصلا کار نکرده ایم و نتوانسته ایم این گوهر وجود مقدس آقا علی بن موسی الرضا را به کودکان معرفی کنیم و نه در کتاب ها و نه حوزه های مختلف نتوانسته ایم فرهنگ سازی کنیم و این خسارت بزرگی است.

کارگردان فیلم بچه های آسمان افزود: در سکو (پلتفرم) ها، این همه سریال ساخته می شود. سالی ۲۵ میلیون نفر به مشهد مشرف می شوند و دریایی از سوژه وجود دارد ولی چون این راه بسته است، به خاطر همین از آن پرهیز می کنند؛ مگر اینکه تحول بنیادی در آستان قدس انجام شود و راه را باز کنند.

مصیبت های فیلمسازی در آستان قدس

مجیدی گفت: آستان مقدس حرم امام رضا(ع) زوایای پنهانی دارد که خیلی ویژه است و خیلی گنجینه بزرگی است و باعث تاسف است که این گنجینه بسیار بزرگ که ریشه های تاریخی، فرهنگی و مذهبی دارد، اینچنین مغفول مانده است. متاسفانه یکی از دلایل این مغفول بودن، نگاه سنتی بوده که در این سال ها در آستان وجودداشته است. با بهروز شعیبی که صحبت می کردم او هم تعریف می کرد که برای فیلم بدون قرار قبلی، با چه سختی هایی توانسته در حرم کار کند.

وی افزود: ساخت مستند رضای رضوان در حرم رضوی برای ما خیلی سخت بود . الان نگاه نکنید که به راحتی با این دوربین های موبایل در حرم می توان فیلم و عکس گرفت. آن موقع داشتن دوربین در حرم رضوی یک جرم نابخشودنی بود. با این که ما با آستان قدس رضوی هماهنگ کرده بودیم ولی وقتی کار می کردیم، دوساعت بعد که شیفت عوض می شد، می آمدند همه وسائل ما را می گرفتند. البته دیگر عادت کرده بودیم.

این کارگردان سینما افزود: جای تاسف است که چنین گنجینه بزرگی داریم و در طول این سال ها، آثار بسیار کمی در این زمینه تولید شده است. از زوایای مختلف می توان درباره آستان قدس فیلم تولید کرد. مثلا وقف نامه ها که در حوزه وقف کارهای پژوهشی و تحقیقی و حتی مستندها و فیلم های بلند داستانی خوبی می توان تولید کرد.
او تاکید کرد : آستان مقدس امام رضا (ع) الان مثل یک کشور است که همه مسائل را دارد که اگر لایه های مختلف آن مورد بررسی قرار گیرد، شکل ارزشمندی پیدا می کند. نوع بافت مدیریتی که در این سال ها در آستان وجود داشته راه را برای این عرصه باز نکرده است.

ارزش شهرک فیلم محمد رسول الله(ص) چقدر است؟

وی افزود: یکی از آرزوهای من این بود که این شهرکی که برای فیلم محمد رسول الله (ص) ساختیم، یک مرکز گردشگری شود. بسیاری از کشورها هم حاضر بودند در آنجا کار کنند. من به همه جای دنیا رفته ام از هالیوود و بالیوود تا چینه چیتا و واقعا این شهرک محمد رسول الله کار منحصر به فردی است. ما با یک زیر ساخت اساسی، آنجا را ساختیم. البته الان فیلم ها و سریال های بسیاری آنجا ساخته می شود.

کارگردان فیلم رنگ خدا ادامه داد: هم اکنون بخش زیادی از سریال سلمان در آنجا کار می شود ولی در مقیاس کاری که در این شهرک انجام شده، آن بهره برداری لازم انجام نشده است. آن زمان با ۳۷ میلیارد تومان آنجا را ساختیم ولی الان ارزش آن هفت هزار تا ده هزار میلیارد تومان است. ما آنجا را به گونه ای ساختیم که دقیقا مثل مکه ۱۴۰۰ سال پیش است.

وی با اشاره به ساخت فیلم محمد رسول الله (ص) گفت: یکی از توفیقات زندگی من این بوده که فیلم زندگی حضرت محمد (ص) را کار کرده ام .آقای ویتوریو استرارو فیلمبردار فیلم ما یکی از بهترین فیلمبرداران حال حاضر دنیاست. یک روز که فشار کاری، زیاد بود به خاطر شرایط روحی مناسبی که نداشتم کار را تعطیل کردم. آقای استرارو مرا صدا کرد و از من پرسید جمعیت کل جهان چه قدر است. ۱۲۰ سال دیگر یک نفر از این جمعیت هفت میلیاردی روی زمین نخواهد بود ولی یقین بدان که این فیلم برای ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال دیگر باقی خواهد ماند. تو فکر کن کاری می کنی که برای آیندگان خواهد بود.

تقلید در سینما بسیار خطرناک است

مجیدی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان درباره توصیه اش به فیلمسازان جوان گفت: فیلمسازان جوان ایرانی به لحاظ تکنیک و سخت افزار، رشد بسیاری کرده اند. فیلم هایی از آنها می بینم که به لحاظ تکنیک و خلاقیت های تصویری فوق العاده است. متاسفانه خلاء جایی است که به دلیل تحلیل محتوا ضعیف هستند.

کارگردان فیلم آواز گنجشک ها افزود: فیلمسازان جوان باید تحقیق کنند و بخوانند و در حوزه اندیشه هم ورزیده شوند و جامعه را از ابعاد مختلف بررسی کنند. هنرمند و فیلمساز زمانی می تواند جهانی را خلق کند که خودش صاحب جهانی شود و اگر صاحب جهانی نشود، مقلد می شود. مهمترین بخشی که فیلمسازان جوان از آن لطمه می خورند این است که تقلید می کنند. البته این در سینمای حرفه ای ما هم وجود دارد و این خیلی خطرناک است.

برنامه 60 سال سینمای ایران توسط بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) با مشارکت حوزه هنری و همراهی فیلمخانه ملی ایران، موسسه تصویر شهر و مدرسه اسلامی هنر برگزار شد و در پنجمین شب فیلم های رضای رضوان ساخته مجید مجیدی ، مشهدمقدس و ایمان ساخته حسین ترابی و یا ضامن آهو ساخته پرویز کیمیاوی در پردیس مهر کوهسنگی به نمایش در آمد.

تلاش خسرو شکیبایی برای فیلمبرداری در حرم رضوی

در دومین شب شصت سال سینمای ایران و عرض ارادت به پیشگاه امام رضا (ع)، فیلم کیمیا ساخته احمد رضا درویش به نمایش در آمد و سپس نشست پرسش و پاسخ این فیلم با حضور احمد رضا درویش برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، در ابتدای این نشست احمد رضا درویش در سخنانی گفت : هر دعوتی و هر طلب شدنی که از سوی مشهد باشد طبیعتا با رغبت بالا مورد استقبال ایرانی ها و شیعه های امام رضا (ع) قرار می گیرد و من هم به عنوان یک شهروند ایرانی بسیار بسیار خوشحال بودم که همچنین دعوتی از بنده صورت گرفته است. خیلی خوشحالم که پس از سالها درباره فیلم کیمیا صحبت شد. روح خسرو شکیبایی در این شب شاد باشد. او در این فیلم و دو تا دیگر از فیلمهای من (ابلیس و سرزمین خورشید ) با من همکاری خوبی داشت و خیلی زحمت کشید. آرزوی آرامش برای او داریم.

او در ادامه گفت: وقتی فیلم سوم خود یعنی آذرخش را ساختم ، تهیه کننده بزرگ سینمای ایران که جایش در اینجا خالی است یعنی آقای هارون یشایایی که فیلمهای درخشانی را در سینمای ایران تولید کرده اند، من را صدا کردند و به من گفتند که آذرخش را دیده اند و دوست دارند که در کارنامه شان یک فیلم درباره دوران جنگ هم وجود داشته باشد .ایشان طرحی داشت و من هم استقبال کردم.

درویش افزود: کیمیا واقعا تجربه عجیبی بود .این فیلم در دوران آنالوگ ساخته شد و الان شرایط خیلی فرق کرده است .ما با دوربین هایی کار می کردیم که ۲۵ تا ۳۰ کیلو وزنشان بودو الان خیلی شرایط آسانتر شده .البته مشکلات دیگری به وجود آمده است.

بسیاری از صحنه های فیلم که مربوط به جنگ هست، واقعی است .صحنه هایی که شکیبایی از اسارت می آید و ….این لوکیشن ها و صحنه ها واقعی است . یعنی لوکیشن ها ساخته نشده و انتخاب شده است و به نوعی سندی از فضای باقی مانده از یک اتفاق تاریخی و معاصر است .بازیگر فیلم در جاده ها و صحنه هایی می دود و فرار می کند که قبلا مردم می دویدند و فرار می کردند.

درویش ادامه داد: در روز سوم فیلمبرداری ، دست خسرو شکیبایی شکست و این برای یک فیلم سینمایی یعنی فاجعه .ما سریع به بیمارستان او را رساندیم و ۵ عمل جراحی روی دست او انجام شد .باید طبیعتا فیلمبرداری تعطیل می شد .اما خسرو شکیبایی می گفت باید بگیریم و فیلمبرداری را ادامه بدهیم .می گفت : می توانیم کاری کنیم که شخصیتی که او بازی می کرد دستش شکسته باشد.
او ادامه داد: بازیگر خلاق و متعهد و عاشق یعنی شکیبایی . در طول یک ماه و نیم فیلمبرداری در شهر مشهد که میهمان امام رضا بودیم نمی دانید چه دردی را تحمل می کرد و چه قدر مسکن به او می زدند . روح خسرو شکیبایی شاد باشد و ما ثواب امشب را به روح خسرو شکیبایی اهدا می کنیم.

درویش با ذکر خاطره جالبی از مصائب فیلمبرداری فیلم کیمیا در حرم امام رضا گفت : امروز در حرم دیدم که همه دوربین در دستشان است و سلفی می گیرند.ولی یک زمان حضور دوربین فیلمبرداری در حرم ممنوع بود و مثل کفر ابلیس می مانود .اصلا راضی به حصور دوربین در حرم نبودند آن هم با حضور بازیگر ..ولی شکیبایی کاری کرد که این مشکل حل شد.

این کارگردان سینما افزود : ما برای فیلمبرداری در حرم با خیلی ها صحبت کردیم از وزیر و وکیل گرفته تا افراد دیگر …ولی هیچ کدام فایده ای نداشت . تا اینکه یک روز آقای شکیبایی از تلفن هتل با فردی تماس گرفت و بعد گفت : آقا حل شد و ما فردا با آقای طبرسی جلسه داریم .ما اصلا باورمان نمی شد . خسرو شکیبایی تعریف می کرد ، فردی او را در حرم دیده که رییس دفتر آقای طبرسی بوده و تلفنش را به شکیبایی داده و گفته هر کاری داشته بگوید وخسرو (شکیبایی) با تماس تلفنی از او وقت دیدار با طبرسی گرفته است.

او ادامه داد: در جلسه ای که با حضور تعداد زیادی از روحانیان بود ما درخواستمان را برای فیلمبرداری در حرم مطرح کردیم ولی آقای طبرسی موافقت نکردند. جلسه از این جلسات پروتکلی بود و طبیعتا وقتی درخواستمان را مطرح کرده بودیم و نتیجه نگرفته بودیم باید می رفتیم که ناگهان آقای شکیبایی عبای یکی از روحانیون را برداشت و وسط تالار رفت روی صندلی و پلان طولانی مدرس را اجرا کرد. تا آن موقع کسی نمی دانست. شکیبایی آنچنان بازی کرد که همه حیرت کردند و با همه کار داشت و فقط مخاطبش حاج آقا نبود و همه را به بازی گرفت. در انتها فردی بلند شد و گفت برای سلامتی هنرمندان اسلام صلوات بفرست. حاج آقا بعد از این اجرا مجبور شد قبول کند.

درویش درباره سختی های افتتاحیه فیلم گفت: افتتاحیه فیلم کیمیا ، در میدانی روی می دهد که درگیری و بمباران شدید است و خسرو شکیبایی در این شلوغی به دنبال سیم رابط است. من هرچی فکر کرده بودم به فرم افتتاحیه فیلم هنوز نرسیده بودم. آن هم زمانی که دوربین ۲۵ کیلو بود و کاست هم ۴ دقیقه بود. مثل الان نبود. صحنه ای که صدها زن و مرد و بچه در آن بودند. انفجار، اسپشیال، رگبار و …آسمان و زمین باید به هم دوخته می شد.

او ادامه داد: یک حسی به من می گفت باید این افتتاحیه مستند گرفته می شد. آن موقع کسی جرات نداشت که دوربین را روی کولش بگیرد و بدود. خودمان هم جرئت آن را نداشتیم.

درویش در ادامه گفت: دراین افتتاحیه اصلا نمی توانستیم تکرار داشته باشیم. چون ماشینی را که منفجر کرده بودیم نمی توانستیم دوباره تکرار داشته باشیم .به این نتیجه رسیدیم که این افتتاحیه را دوربین رو دست بگیریم . آن موقع دوربین رو دست مد نبود.

او ادامه داد: شما نمی دانید قلب من داشت در می آمد برای سکانس افتتاحیه ، زمانی که می خواستیم بگوییم دوربین ،مثل شب عملیات بود .مثل این بود یک گردان نیرو بود را بفرستی جلوی دوشکا.
درویش ادامه داد: ما آن زمان چیزی به اسم مانیتور نداشتیم و فقط یک ویزور بود که وقتی کارگردان کات می دهد به چشمهای فیلمبردار نگاه می کند و می گوید چی دیدی و چی گرفتی؟

او ادامه داد: در افتتاحیه فیلم ،خسرو نباید منحرف می شد و خسرو فرمان ما بود .یک جاهایی هم می بینید ، از خسرو جا می مانیم و باید برگردیم وآن را بگیریم. در آن زمان فقط می گفتم خدایا توکل به خودت .

درویش در پاسخ به سوالی درباره فیلم رستاخیز گفت: من از رستاخیز عبور کردم و این فیلم چیزی است که سرنوشت خود را دارد و زنده است.

او در پاسخ به سوالی درباره ساخت فیلمی درباره امام رضا گفت : ساخت فیلم درباره امام رضا (ع) همیشه دغدغه ام بوده است ولی واقعیت این است که او می کشد قلاب را .اصلا کار ما اینجوری است و خودش می گوید بیا .هم در مورد عاشورا و هم اهل بیت ، خودش آدم را صدا می کند.

درویش در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: کارگردان مولف باید هزاران سوال را پاسخ بدهد. کارگردان جایگاهش پرسش کردن نیست. کارگردان باید سوالاتش را کرده باشد و پاسخش را در آورده باشد. یک کارگردان باید هزاران مسئله را جواب دهد.

او ادامه داد: مهمترین کار کارگردان مدیریت ارواح جمعی است و آقای یشایایی خیلی خوب این کار را می کرد . همه تجربیات خود را در اختیار گروه می گذاشت.

در ادامه مراسم تقدیر از احمد رضا درویش با حضور مدیر عامل بنیاد امام رضا برگزار شد و مرتضی سعیدی زاده ، مدیرعامل بنیاد بین المللی فرهنگی – هنری امام رضا(ع) گفت: آن تجربه ای که شما (احمدرضا درویش) در فیلم “کیمیا” به نمایش گذاشتید، واقعا مصداق عینی عبارت “فتبارک الله احسن الخالقین” است، آنچه را که تجربه کردید، برای ما درس آموز است، چرا که باشکوهترین اثر خود را در کوران سختی‌ها خلق کردید و امیدواریم بتوانیم از تجربیات شما برای توسعه فرهنگ اسلامی – ایرانی بهره گیریم.

این برنامه که تا ۹ خرداد ماه ادامه خواهد داشت توسط بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) با مشارکت حوزه هنری و همراهی فیلمخانه ملی ایران، موسسه تصویر شهر و مدرسه اسلامی هنر برگزار می شود.

کدام به دیگری نیاز دارد: هالیوود به جانی‌دپ یا جانی‌دپ به هالیوود؟

«جانی دپ» بازیگر آمریکایی در حاشیه جشنواره فیلم کن گفت: احساس نمی‌کنم از هالیوود بایکوت شده‌ام، زیرا به هالیوود فکر نمی‌کنم و به آن نیازی ندارم.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایندی پندنت، «جانی دپ» در حاشیه برگزاری هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن و یک روز پس از نمایش اولین فیلم «ژان دوباری» که اولین فیلمش در سه سال اخیر است در جمع خبرنگاران گفت: «آیا احساس می‌کنم که از طرف هالیوود بایکوت شدم؟ اصلا چنین چیزی رخ نداد. یک شوخی عجیب بود». 

فیلم فرانسوی «ژان دو باری» با بازی و کارگردانی «مایوین» بازیگر و کارگردان فرانسوی ساخته شده و دپ که اولین حضورش پس از نبرد حقوقی با همسر سابقش است، در این فیلم در نقش لوئی پانزدهم بازی کرده است. 

دپ همچنین افزود: «وقتی از شما می‌خواهند از فیلمی که دارید بازی می‌کنید به دلیل اصواتی که در هوا پخش شده‌اند، استعفا دهید، بله، شما احساس می‌کنید بایکوت شده‌اید». 

در جریان دعوای حقوقی دپ با همسر سابقش «امبر هرد» از او خواسته شده بود از سری فیلم‌های مستقل «هری پاتر» کناره‌گیری کند. با این حال اکنون او می‌گوید علاقه‌ای به بازگشت به پروژه‌های استودیویی ندارد.

دپ همچنین به خبرنگاران گفت: «احساس نمی‌کنم از هالیوود بایکوت شده‌ام، زیرا به هالیوود فکر نمی‌کنم. دیگر چندان نیازی به هالیوود حس نمی‌کنم».

این بازیگر آمریکایی در این کنفرانس مطبوعاتی اکثر مطالبی که در سال‌های اخیر درباره او نوشته شده بود را «داستانی که به‌طور فوق‌العاده و وحشتناکی نوشته شده» توصیف کرد و اظهار کرد: «زمانه خیلی عجیب و مضحکی است زیرا همه دوست دارند خودشان باشند اما نمی‌توانند چون باید پیرو فردی باشند که در مقابلشان ایستاده. اگر می‌خواهید اینطوری زندگی کنید، برایتان آرزوی موفقیت می‌کنم». 

فیلم «ژان دو باری» با بازی «جانی دپ» که جشنواره کن ۲۰۲۳ را افتتاح کرد، روایتگر داستان پرفراز و نشیب لوئی پانزدهم با همسرش است. این فیلم همزمان با نمایش در کن در سینماهای فرانسه نیز اکران شد. 

«یک روز» چه زمانی اکران می‌شود؟

فیلم کوتاه «یک روز» با اتمام مراحل فنی هم‌اکنون آماده نمایش شده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، فیلم کوتاه یک روز به کارگردانی نفیسه زهری و تهیه‌کنندگی امیر توکلی و مهدی محموداقدم در حال حاضر با پایان مراحل فنی آماده نمایش در جشنواره‌های بین‌المللی شده است.
این فیلم که فیلمبرداری آن پاییز امسال در آرامستان دارالسلام اسلامشهر انجام شده، روایتی متفاوت از مشکلات زندگی غساله‌های زن دارد.

گلشید بحرایی، تیما تقی‌زاده، مائده عبدلی، پریا یعقوبی و طاهره شریفی، بازیگرانی هستند که در یک روز به ایفای نقش پرداخته‌اند.

دیگر عوامل این فیلم کوتاه عبارت هستند از: مجری طرح: موسسه نقش آفرینان فرهنگ و توسعه، مشاور کارگردان: امیررضا پورعباس، دستیار یک کارگردان: آیدا گنجی، دستیار دوم کارگردان: حمیدرضا منصورکیایی، دستیار سوم کارگردان: سجاد طاهری، منشی صحنه: ملیحه دهقانی، مدیر فیلم‌برداری: مجید یادگاری و …
پخش بین‌المللی این فیلم بر عهده سولماز اعتماد قرار دارد.

خروج از نسخه موبایل