رسانه سینمای خانگی- موضوع مقاومت در سینمای ایران مغفول است

شاهرخ کیوان نیا گفت: راهکار برون رفت از این شرایط این است که نیروهای متعهد و امتحان پس داده ای که طی ۴ دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره عشق خود را به اسلام و انقلاب نشان داده اند پای کار بیایند و اداره امور را در دست بگیرند.

به گزارش سینمای خانگی، شاهرخ کیوان نیا مستندساز در آستانه روز مقاومت اسلامی با انتقاد از شرایط فعلی سینمای مقاومت و ارزشی در کشور گفت: مدیران فرهنگی بیشتر دنبال مانور رسانه ای و ارائه بیلان کاری به بالادستی های شان هستند و همین باعث شده توجه چندانی به مقوله های مهمی همچون مقاومت اسلامی نداشته باشند و قطعاً راهکار برون رفت از این شرایط این است که نیروهای متعهد و امتحان پس داده ای که طی ۴ دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره عشق خود را به اسلام و انقلاب نشان داده اند پای کار بیایند و اداره امور را در دست بگیرند.

کارگردان مجموعه مستند «موزه های جنگ دنیا» و «از کربلا تا قدس» در گفتگو با سینماپرس، افزود: بنده همیشه این نکته را گوشزد کرده ام که نخ تسبیح ایجاد بحران و معضلات عدیده در حوزه مسائل فرهنگی و هنری بالاخص در سینما و تلویزیون فقدان استراتژی و راهبرد مدیران بالادستی است.

وی در همین راستا ادامه داد: نکته اینجا است که در مصوبات مدیران بالادستی پرداختن به این قبیل موضوعات و مضامین همواره وجود دارد اما وقتی کارها به مدیران میانی و پایین دستی ارجاع می شود آن ها با مانع تراشی ها و سنگ اندازی های متعدد جلوی به ثمر رسیدن این کارها را می گیرند و همین باعث می شود که پرداختن به این مقولات حیاتی و مهم تنها در حد شعارهای زیبا باقی بماند.

این سینماگر برجسته با بیان اینکه نهایت کار مدیران فرهنگی و سینمایی در حوزه های استراتژیک و مهم تنها به برگزاری چند سمینار و همایش و کنفرانس خلاصه می شود تصریح کرد: این کارها هم صرفاً برای این است که آن ها بتوانند به بالادستی های خود پاسخگو باشند! معضل ما این است که با مدیرانی روبرو هستیم که به این مقوله مهم باور ندارند و اگر هم تاکنون اندک کارهایی در حوزه سینمای داستانی و مستند در این خصوص تولید شده به دلیل عرق شخصی خود افراد بوده است.

کیوان نیا سپس با اشاره به فیلم سینمایی «سی و سه روز» ساخته جمال شورجه یادآور شد: یکی از فیلمسازان متعهدی که برای این جنگ بزرگ اثر سینمایی تولید کرد آقای شورجه بود و متأسفانه بعد از تولید فیلم ایشان هیچ کار جدی دیگری در این باره تولید نشد. خوب این اتفاق بسیار تلخ و ناراحت کننده است چرا که تولید این قبیل آثار استراتژیک و ارزشمند نباید قائم به افراد باشد و کلیت تولیدات سینمای ما باید چنین باشد.

کارگردان مستندهای «سلاح قلم» و «رزم آهنگ» تأکید کرد: اهمال کاری مدیران فرهنگی و سینمایی ما در این حوزه در حالی است که در خارج از کشور به خصوص در سینمای هالیوود برای اهداف کلان و استراتژیک خود هزینه و سرمایه گذاری های متعدد می کنند و تمام اهتمام شان را برای تولید آثاری به نفع کشور خود و اهداف شوم خود به کار می بندند اما در کشور ما یک فیلمساز متعهد و انقلابی باید برای به سرانجام رسیدن کارش مدام از پشت در اتاق این مدیر به آن شورا و از آن شورا به سراغ آن مدیر برود و در نهایت هم از نفس بیفتد و عطای این کار را به لقایش بخشیده و از خیرش بگذرد.

وی خاطرنشان کرد: این اتفاق بسیار تلخ است که علیرغم تأکیدات مقام معظم رهبری مدیران فرهنگی اینقدر اهمال کارند و اینطور سهل انگارانه با این موضوع مهم و حیاتی برخورد می کنند که قطعاً این اتفاق نشأت گرفته از فقدان و اعتقاد و باور میان آن ها است. متأسفانه این مدیران نه تنها از حمایت اجتناب می کنند بلکه موانع جدی نیز بر سر راه فیلمسازان می گذارند.

کیوان نیا در پایان این گفتگو متذکر شد: تنها راهکار برون رفت از این اوضاع و احوال این است که افراد دغدغه مند به عنوان مدیر به کار گرفته شوند. باید امتحان پس داده ها در ۴ دهه بعد از انقلاب به کار دعوت شوند. شهید آوینی می گفت هنرمند مکنونات درونی خودش را در قالب هنر می ریزد، خوب مدیران هم باید از هنرمندانی حمایت کنند که مکنونات قلبی شان حمایت از اسلام و انقلاب باشد نه اینکه سال ها است این هنرمندان پشت در اتاق این مدیر و آن مدیر معطل مانده اند.

رسانه سینمای خانگی- نمایش گاو آمریکایی در جشنواره فیلم کوتاه خوزستان

نخستین شب از هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان با اکران فیلم “گاو آمریکایی” آغاز و با نمایش فیلم “لالایی ابوحمیظه” به پایان رسید.  

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان در سینما فردوسی اهواز با حضور جمعی از اهالی سینما، هنرمندان و علاقمندان به فیلم آغاز گردید که در نخستین شب این جشنواره ۱۲ مستند کوتاه اکران شد.

فیلم‌های “گاو آمریکایی” به کارگردانی آسمان طوسی، “رویا” به کارگردانی فاطمه سادات عزیزی، “مظفر” به کارگردانی امیرعلی دریکوند، “پل دک‌دکو” به کارگردانی حسین مددی، “زندگی شاید همین باشد” به کارگردانی آرش بختیاری‌نژاد، “زنده به گور” به کارگردانی مهران کلنگ‌دار، “پولوس” به کارگردانی منصور غلامی، “کنسرسیوم” به کارگردانی ضیا حاتمی، “پرگار” به کارگردانی مسعود بهارلو، “هبوط” به کارگردانی علی قنبریان، “بلاک” به کارگردانی محمود سعیدکیا و “لالایی ابوحمیظه” به کارگردانی محسن ظریفی اکران شدند.

موضوعات اجتماعی، روابط انسانی، مستند تاریخی، فضای مجازی و … از جمله موضوعات فیلم‌ها به نمایش درآمده بود.

در پایان اکران فیلم‌ها نشست نقد و بررسی با حضور منتقدان و کارگردانان شرکت کننده در جشنواره برگزار شد.

رویا

فاطمه سادات سید عزیزی کارگردان فیلم “رویا” در نشست نقد و بررسی گفت: سوژه فیلم من واقعی بود، دلیل اینکه مرگ و سیاهی را در این فیلم نشان دادم برای این بود تا افرادی که خسته می‌شوند و رها می‌کنند را به تصویر بکشم.

وی با بیان اینکه فیلم “رویا” مراحل تولید سختی نداشت توضیح داد: به عنوان اولین کارم تلاش کردم از افراد حرفه‌ای استفاده کنم چراکه معتقدم در یک اثر هنری خوب باید با افراد حرفه‌ای کار شود.

این کارگردان در ادامه با اشاره به مشکلات مالی برای ساخت فیلم کوتاه خطاب به انجمن سینمای جوان اهواز گفت: انتظار می‌رود انجمن از کارگردان‌های جوان حمایت بیشتری داشته باشد اگر ما بخواهیم یک کار حرفه‌ای بسازیم با بودجه‌ای کم حتی نمی‌توانیم تجهیزات خوب استفاده کنیم.

وی تاکید کرد: ما به حرفه فیلمسازی وارد شده ایم تجاربی کسب کرده ایم که در این راستا نیز تلاش کردیم و قصد داریم از این مسیر درآمدزایی کنیم لذا انتظار می رود که انجمن حمایت بیشتری به ویژه در زمینه مالی و ارایه تسهیلات به فیلمسازان داشته باشد.

پل دک دکو

حسین مددی کارگردان مستند “پل دک دکو” توضیح داد: این مستند درباره یک پل در مسجدسلیمان است که براساس تحقیق میدانی اقدام به ساخت آن کردم.

وی با بیان اینکه این مستند به نوعی دغدغه درونی بوده است گفت: متاسفانه شرکت نفت از این سازه هیچ آرشیوی نداشت و به نظر من این مساله نه تنها در شرکت نفت بلکه در بسیاری از نهادها که تجربیات و رویدادها یا موضوعات خود را مستند نگاری نمیکنند یک ضعف محسوب می‌شود.

مددی ادامه داد: پلی که من در این مستند به آن پرداختم با یک سری اقدامات کوچک می‌تواند به یک پل توریستی تبدیل شود.

وی در ادامه به هنرمندان توصیه کرد به مشکلات پیرامونی خود بپردازند و آن را به تصویر بکشند و افزود: اگر هنرمند دغدغه رفع مشکلات کشور و جامعه را نداشته باشد به یک موجود بی خاصیت تبدیل می‌شود.

این مستندساز تصریح کرد: به اعتقاد من، هنر و سینما آینه و چراغ هستند و بازتاب یک جامعه را می‌توان در قاب سینما و تئاتر دید.

“بلاک”

محمود سعیدی‌کیا کارگردان انیمیشن “بلاک” ضمن تشریح روند ساخت این انیمیشن گفت: تلاش کردم تا اثری ساده خلق کنم، موضوع این کار را فضای مجازی انتخاب کردم چون این موضوع برای من جذاب و دوست داشتنی بود.

وی افزود: سعی کردم در این کار فضای مجازی را دنیایی بزرگ نشان دهم زیر واقعا یک فضای بزرگ که ظاهرش کوچک است دیده می‌شود و ارایه این موضوع در انیمیشن برای من ممکن بود.

میزان استقبال از جشنواره و نظرات مردمی

در نخستین شب از جشنواره فیلم کوتاه استان خوزستان میزان استقبال مردمی کم و بخشی از صندلی‌های سالن سینما خالی بود. با این حال داوران و اجرا کنندگان جشنواره معتقد بودند که معمولا نخستین روز از جشنواره همیشه استقبال کمتر از میزان انتظار است. هر چند برخی دیگر برگزاری جشنواره پس از گذشت هفت سال را نیز عامل مهمی در این موضوع می‌دانند.

بهنوش بساک از مخاطبان علاقمند به جشنواره فیلم کوتاه به خبرنگار ایرنا گفت: ما باید به عنوان یک مخاطب و تماشاچی با حضور خود در چنین جشنواره‌هایی از فرهنگ و هنر حمایت کنیم و بتوانیم آن را گسترش دهیم از این که انجمن سینمای جوان اهواز این اقدام خوب هنری را برای ما رقم زده است تشکر می‌کنیم.

وی افزود: فضای جشنواره با وجود رقابتی که در آن وجود دارد اما بستر خوبی برای ارتباط و تعامل است. من از دیدن فیلم‌هایی که امروز دیدم لذت بردم.

سیمین بیداری دیگر تماشاچی نخستین شب جشنواره گفت: من به فیلم به ویژه فیلم کوتاه علاقه بسیاری دارم و از چنین رویدادهایی در شهرم استقبال می‌کنم. امشب موفق شدم سه فیلم کوتاه را ببینم که به نظر من کارهای بسیار خوب و تاثیرگذاری هستند.

محمد پناهی نیز گفت: جشنواره خوبی بود؛ من علاقمند به فیلمسازی هستم، امشب علاوه بر دیدن فیلم های کوتاه موفق شدم با برخی کارگردان ها صحبت کنم و از نظرات آنها استفاده کنم به طور کلی جشنواره‌ها فضای خوبی برای گفت‌وگو با افراد دارای تخصص و حرفه‌ای است و می‌توان در چنین فضایی از تجربیات آنها بهره برد.

به گفته مهدی کیخایی، دبیر جشنواره فیلم کوتاه خوزستان بیش از ٢۵٠ اثر به دبیرخانه هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان ارسال شده که از این تعداد ۴۶ اثر از فیلمسازان استان به مرحله نهایی رسیدند.

از ۴۶ اثر منتخب ۲۲ اثر در حوزه داستانی، ۱۳ اثر در حوزه مستند، هفت اثر در حوزه تجربی و چهار اثر در حوزه پویانمایی در بخش رقابتی هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان شرکت دارند.

هفتمین جشنواره فیلم کوتاه خوزستان از ۲۰ تا ۲۳ تیر ماه جاری در محل سینما فردوسی اهواز در سه سانس به اجرا درمی‌آید.

رسانه سینمای خانگی- وقتی مستند قرائتی هم سانسور شد

صادق داوری‌فر کارگردان مستند «شیخ شوخ کاشی» درباره چالش‌های ساخت این مستند درباره حجت‌الاسلام قرائتی و دلایل تبدیل آن به مستند «شرح شیخ کاشان» توضیحاتی ارائه کرد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، صادق داوری‌فر کارگردان مستند «شرح شیخ کاشان» به بهانه پخش تلویزیونی این مستند همزمان با برگزاری آئین بزرگداشت حجت‌الاسلام قرائتی در سازمان صداوسیما، در گفتگو با مهر، درباره این مستند توضیح داد: من مستند «شیخ شوخ کاشی» را در سال ۹۱ ساخته‌ام و حالا در سال ۱۴۰۲ نسخه‌ای از آن با نام «شرح شیخ کاشان» از تلویزیون پخش شده است که نسخه کاملی نیست. بعد از اولین نمایش این مستند در جشنواره فجر، عده‌ای از اطرافیان حاج‌آقای قرائتی با ایشان تماس گرفتند و گفتند این اثر در شأن شما نیست. آن هم در حالی که من رضایت کتبی از حاج‌آقا بابت نسخه نهایی داشتم و ایشان در محفل خصوصی فیلم را دیده و با دستخط خودشان بابت مستند تشکر کردند. حتی اسم فیلم هم در این دستخط ذکر شده است.

وی ادامه داد: بعد از اکران فیلم در جشنواره فیلم فجر به‌واسطه همان واکنش اطرافیان، شخص حاج‌آقای قرائتی با من تماس گرفتند و گفتند نمی‌خواهم فیلم را پخش کنید. سراغ داماد ایشان رفتم که کمک بسیار زیادی به ساخت این فیلم کرده بود و به پیشنهاد او سراغ یک حکم رفتیم که حاج‌آقا هم او را قبول داشت. به پیشنهاد او یکی دو پلان را جابه‌جا کردیم و مجدد برای بازبینی آن را به منزل حاج‌آقا ارسال کردیم. مجدد بابت این نسخه دوم هم دستخط رضایت گرفتم. به دلیل گزارش نامناسب اطرافیان اما مجدد با حاشیه‌هایی مواجه شدیم.

وحید جلیلی نوشت این بهترین مستند فجر بود!

این مستندساز افزود: کار به جایی رسید که روزی یک تماس از طرف فردی داشتم که با ادبیات تهدیدآمیز خواست که فیلم دیگر در هیچ کجا پخش نشود و ما هم عطای آن را به لقایش بخشید و فیلم به محاق توقیف رفت! البته اکران فیلم در فجر واکنش‌هایی خیلی خوبی گرفته بود. خاطرم هست وحید جلیلی که امروز قائم‌مقام صداوسیما شده است، همان زمان در نشریه‌اش یادداشتی نوشت و این مستند را بهترین فیلمی معرفی کرد که در جشنواره فجر آن سال دیده بود.

فیلم در توقیف ماند تا حدود ۶ یا ۷ سال بعد که اگر خاطرتان باشد ماجرای آقای دوربینی و واکنش آقای قرائتی به او پیش آمد. ناگهان تصمیم به پخش مستند گرفتند و من همان موقع اعلام کردم این تصمیم اشتباه است. چرا ما همیشه عادت کرده‌ایم در مقام دفاع عمل کنیم؟ وی ادامه داد: به‌واسطه همین بازتاب‌ها سازمان اوج یک ماه بعد از جشنواره فجر با من تماس گرفت و گفت ما این مستند را می‌خواهیم. از طرف دیگر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی هم خواستار فیلم بود. در آن مقطع احساس کردم اگر فیلم را به اوج بسپارم شرایط بهتری برای عرضه پیدا می‌کند. به دوستان اوج گفتم من دو دستخط از آقای قرائتی بابت تأیید فیلم دارم اما در جریان باشید که در حال حاضر او راضی به پخش مستند نیست. آن‌ها گفتند نگران آن نباش و با همین شرایط، فیلم را به اوج واگذار کردم.

داوری‌فر گفت: بازهم فیلم در توقیف ماند تا حدود ۶ یا ۷ سال بعد که اگر خاطرتان باشد ماجرای آقای دوربینی و واکنش آقای قرائتی به او پیش آمد. ناگهان تصمیم به پخش مستند گرفتند و من همان موقع اعلام کردم این تصمیم اشتباه است. چرا ما همیشه عادت کرده‌ایم در مقام دفاع عمل کنیم؟ به‌واسطه آنکه جریانی در فضای مجازی به دنبال تخریب آقای قرائتی بودند، دوستان ما در مقام دفاع تصمیم به پخش این مستند گرفتند. هم تأکید کردم در آن مقطع پخش نکنند و هم گفتم مطمئنم که شما نسخه کامل را از تلویزیون پخش نمی‌کنید! همان هم شد، با حذف چند صحنه فیلم روی آنتن رفت. حتی پیامک آن مدیر را هنوز دارم که از من عذرخواهی کرد و گفت تو راست می‌گفتی!

این مستندساز گفت: اتفاق بدتر این بود که بعد از این پخش، به تواتر فیلم را از شبکه‌های مختلف پخش کردند و واقعاً این کار هم اشتباه بود. در همین یک هفته گذشته چندین نفر بابت دیدن این مستند از شبکه‌های مختلف به من پیامک زده‌اند!

کارگردان مستند «شیخ شوخ کاشی» در ادامه درباره انگیزه ساخت این مستند هم توضیح داد: در مقطعی تهیه‌کننده تلویزیون بودم اما از برنامه‌سازی‌های روتین برای مدیران تلویزیون خسته شده بودم. تصمیم داشتم از آن مدل کار فاصله بگیرم و دغدغه مستندسازی پیدا کردم. جلسه‌ای پیش آمد که به عنوان برنامه‌ساز نزد آقای قرائتی رفتیم تا برای آیتم‌های مناسبتی ماه رمضان، صحبتی با ایشان داشته باشیم. در تمام مدت جلسه توجهم به آقای قرائتی بود و با خودم می‌گفتم چقدر شخصیت جذاب و جالبی دارد.

حاج‌آقا سه بار استخاره گرفت و هر سه بار خوب آمد!

وی افزود: در همان جلسه به آقای قرائتی گفتم می‌خواهم درباره شما یک فیلم بسازم. سه بار استخاره گرفتند و احساسم این بود که می‌خواستند نتیجه استخاره بد بیاید! عین سه بار اما جواب استخاره خوب آمد و گفتند با فلانی صحبت کنید. سراغ این رابط رفتیم و گفتم نمی‌خواهم فیلمی درباره جلوت آقای قرائتی بسازم چرا که آن را همه در «درس‌هایی از قرآن» دیده‌ایم، گفتم می‌خواهم خلوت ایشان را به‌تصویر بکشم تا مردم پشت صحنه زندگی یک طلبه را ببینند. او هم خیلی خوشش آمد و کار را شروع کردیم.

داوری‌فر با ذکر خاطره‌ای گفت: در مسیر ساخت مستند، روزی در ماشین بودیم که ناگهان جلوی مسجدی متوقف شدند تا حاج‌آقا به آنجا برود. ما برای فیلمبرداری پیاده شدیم که حاج‌آقا گفتند، «کجا؟ همین که شما همراه من بیایید دیگران فکر می‌کنند که حالا قرائتی چه برنامه‌ای برای خودش دارد که دارند فیلم تبلیغاتی‌اش را می‌سازند!» من هم نمی‌خواستم یواشکی فیلمبرداری کنم. فیلمبرداری که همراهم بود خطاب به من گفت، این مستندی است که باید تنهایی آن را بسازی، دوربینی برایم خرید و گفت با همین می‌توانی کارت را انجام دهی. از همان زمان من به مدت دو سال با دوربین و تجهیزات صدا، به‌صورت انفرادی همراه حاج‌آقا بودم. همه اطرافیان حاج‌آقا هم به من اعتماد پیدا کرده بودند.

وی افزود: طی این دو سال در سه نوبت حاج‌آقای قرائتی نسبت به فعالیت و حضور من معترض شد و من هم می‌پذیرفتم و می‌رفتم. بعدها هم خودم مستند «فیه ما فیه» را با همین موضوع ساختم که چرا روحانیت با دوربین مشکل دارد!؟ خلاصه بعد از دو سال به این نتیجه رسیدم که به اندازه کافی فیلمبرداری کرده‌ام و بعد از تدوین، نسخه نهایی را به جشنواره فجر ارائه کردم. این شد اولین تجربه من در مستندسازی و بعد از آن در همین مسیر کارم را ادامه دادم.

صادق داوری‌فر

قرائتی اصلاً جلوی دوربین نقش بازی نمی‌کند

کارگردان این مستند درباره تفاوت تصویر ارائه شده از حجت‌الاسلام قرائتی در این مستند، نسبت به آنچه پیش‌تر مردم در تلویزیون دیده بودند، گفت: واقعیت این است که همه آدم‌ها خاکستری هستند و نمی‌توان آن‌ها را سفید یا سیاه مطلق روایت کرد. در نسخه اولیه مستند من هم تصویری که از حاج‌آقا ارائه شده بود، کاملاً خاکستری بود. اما در نسخه فعلی که به نام «شرح شیخ کاشان» در تلویزیون در حال پخش است، تلاش شده کاراکتری کاملاً سفید به تصویر کشیده شود. بالاخره باید بپذیریم که جذابیت شخصیت آقای قرائتی در جمیع جوانب شخصیتی ایشان است. آقای قرائتی به رغم آنکه سال‌ها در مقابل دوربین تلویزیون بوده است، اصلاً جلوی دوربین نقش بازی نمی‌کند و به معنای واقعی زندگی‌اش جریان دارد.

هر جا دوربین‌های رسمی روشن بود، دوربین من خاموش بود. اگر جایی دوربینم را روشن می‌کردم می‌خواستم پشت‌صحنه‌ها را ثبت کنم. تلاشم هم این بود که یک آدم معمولی را به تصویر درآوردم که پیشه‌اش تبلیغ دین است

وی افزود: خاطرم هست زمانی که به یک نمایشگاه کتاب رفتیم و آقای قرائتی متوجه شد درباره همه موضوعات در نمایشگاه کتابی وجود دارد، غیر از موضوع نماز، چنان عصبانی و برافروخته شد که من واقعاً جا خوردم. این عصبانیت هم کاملاً برآمده از یک باور و ارادت قلبی بود، اما تصویر چنین مواجهه‌ای را در مستند فعلی شما نمی‌بینید. این‌طور نیست که شما تصور کنید حاج‌آقای قرائتی همواره در حال شوخی کردن است.

گفتند چطور ثابت کنم این باغ و ویلا برای من نیست؟

داوری‌فر تأکید کرد: شوخی و بذله‌گویی جزو ویژگی‌های شخصیتی کاراکتر آقای قرائتی است. من در مراوداتی که با ایشان داشتم، متوجه شدم این رفتار شوخ و مطایبه‌گر را در همه جا دارند. در خانه دراز که می‌کشید، می‌گفت چرا از دراز کشیدنم فیلم می‌گیری! یا زمانی که پرتقال می‌خورد، می‌گفت چرا از پرتقال خوردنم باید فیلم بگیری!؟ ایشان خیلی از این جنس فیلم گرفتن‌های من خوشش نمی‌آمد و در چند نوبت هم عصبانی شدند که من همان‌ها را هم در مستند گذاشتم، اما حذف کردند! حتی در یکی از سکانس‌ها که دارم از خوابیدن‌شان فیلم می‌گیرم، به دوربین می‌گویند، «گربه هم می‌خوابد، از خوابیدن من چرا باید فیلم بگیری!؟» یا در نوبت دیگر که به یک باغ رفته بودیم، گفتند؛ «فیلم نگیر، این‌ها را ضبط می‌کنی و پخش که می‌شود مردم فکر می‌کنند این باغ و ویلا متعلق به من است! من چطور ثابت کنم مال من نیست؟»

این مستندساز گفت: آنچه من در این مستند به دنبال آن بودم، به‌تصویر درآوردن خلوت آقای قرائتی بود و به همین دلیل هم سراغ برادران ایشان، محله کودکی و حتی داخل خانه‌شان رفتم. در این فضا هم مشخصاً چالشی که ایشان با برادرهایشان داشتند برایم بسیار جالب بود و پرداختن به برخی از نظرات برادرهای‌شان هم بعدها مشکل‌ساز شد! من اما به دنبال روایت همین‌ها بودم و این نکات برایم جذاب بود. هر جا دوربین‌های رسمی روشن بود، دوربین من خاموش بود. اگر جایی دوربینم را روشن می‌کردم می‌خواستم پشت‌صحنه‌ها را ثبت کنم. تلاشم هم این بود که یک آدم معمولی را به تصویر درآوردم که پیشه‌اش تبلیغ دین است. بعدها چند مستند دیگر را هم با همین رویکرد ساختم تا نشان دهم طلبه‌ها هم مانند اقشار دیگر جامعه، زندگی روزمره‌ای دارند که به هر دلیلی تا به امروز به آن‌ها پرداخته نشده است.

وی در پایان اظهار کرد: بعد از این تجربه سفارش مجموعه‌ای ۲۰ قسمتی را با همین موضوع به من دادند که از آن تعداد من در مقام تهیه‌کننده، ۷ قسمت را تولید کردم و ساختم اما هیچ‌کدام پخش نشد! این مستندها درباره آدم‌های بزرگی هم بود که بعدها خبر فوت آن‌ها با آب و تاب از بخش‌های خبری پخش می‌شد و من افسوس می‌خوردم که پرتره‌ای که درباره آن‌ها ساخته‌ام اجازه پخش نگرفته است.

رسانه سینمای خانگی- «ننه شهناز»؛ روایت مادر شهیدی که عاشق فوتبال است

عباس عمرانی بیدی کارگردان مستند «دیوارهای نخی» که با موضوع یک مادر شهید علاقه‌مند به فوتبال ساخته شده است، به ارائه توضیحاتی درباره این مستند پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، عباس عمرانی بیدی کارگردان مستند «دیوارهای نخی» از آثار راه‌یافته به نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» درباره این اثر توضیح داد: این مستند روایتی از جام‌جهانی روسیه و حضور تیم ملی فوتبال ایران در این رویداد بود که پیش‌تر در جشنواره سینماحقیقت رونمایی شده است. شخصیت محوری این فیلم ننه‌شهناز نام دارد که از عشایر است و هم‌ولایتی‌هایش را در چادرش گردهم می‌آورد تا بازی‌های تیم ملی را تماشا کنند و حس وطن‌دوستی را در آن‌ها تقویت می‌کند.

این مستندساز ادامه داد: شوهر شهناز سال‌ها در عشایر رئیس قبیله بوده و از زمانی که همسرش فوت می‌کند، خودش به‌عنوان یک مادر شهید، تلاش می‌کند حس و حال فرزندش را به دیگران منتقل کند. او به‌نوعی یک لیدر فوتبال در میان عشایر محسوب می‌شود. او استقلالی است اما خودش را حامی تیم ملی فوتبال می‌داند. برای همه بازی‌های مهم تیم ملی هم بچه‌ها و خانواده‌های عشایر را در چادر خود جمع می‌کند تا به تماشای بازی بنشینند. از آنجایی هم که جایگاه و پرستیژ یک رئیس قبیله را دارد، دیگر خانواده‌های عشایر معمولاً به حرف‌هایش گوش می‌دهند. مام عشایر به حساب می‌آید.

عمرانی درباره دلایل علاقه‌مندی این مادر شهید به فوتبال هم توضیح داد: پسر ننه‌شهناز یک فوتبالیست بود که به این موضوع هم در فیلم اشاره می‌شود. زمانی که پسرش به شهادت می‌رسد، به دلیل سابقه ورزشکاری او، مادرش هم به سمت فوتبال گرایش پیدا می‌کند و پیگیر بازی‌ها می‌شود. او خاطرات جالبی را از جام‌جهانی فرانسه که بیست و چند سال از آن می‌گذرد هم به یاد دارد! حتی می‌تواند بازی‌های تیم ملی را تحلیل کند و در نوع خودش با سنی حول و حوش ۷۶ سال، یک پا عادل فردوسی‌پور است!

این مستندساز ادامه داد: این شخصیت واقعاً نگاهی شاد به زندگی دارد و اتفاقاً بسیار هم فرد ثروتمندی است. او اموال بسیاری دارد و در عین حال بسیار هم زندگی شادی را تا به امروز تجربه کرده است.

کارگردان «دیوارهای نخی» درباره حضور این مستند در جشنواره «حوا» و اینکه آیا تاکنون در بازنمایی تصویر یک زن قهرمان در آثار سینمایی و تلویزیونی خود موفق عمل کرده‌ایم؟ گفت: واقعیت این است که سینمای ایران در کلیت خود، خیلی به شخصیت زن وفادار بوده است. اگر بخواهیم سینمای ایران در سال‌های بعد از انقلاب را مرور کنیم، به نقطه اوجی مانند فیلم «مادر» از زنده‌یاد علی حاتمی می‌رسیم اما غیر از این مورد هم ما فیلم‌های زنانه بسیاری داشته‌ایم. هر چه در این سال‌ها جلوتر رفته‌ایم این نگاه ویژه وجود داشته اما چالش اساسی این بوده که همواره این مرد است که در موقعیت تخاصم قرار می‌گیرد و تبدیل به شخصیت منفی داستان می‌شود اما زن‌ها همواره مظلوم به تصویر کشیده شده‌اند.

وی ادامه داد: این جنس از مظلومیت بیش از حد به نظر من در شأن زن ایرانی نیست. ما حتی جشنواره‌های سینمایی داشته‌ایم که نگاه ویژه‌ای به زنان داشته‌اند. به همین دلیل می‌توان گفت سینمای ایران به موضوع زن پرداخته است اما از سوی دیگر باید اذعان کرد که همه ابعاد زن ایرانی در سینمای منعکس نشده است. نشان دادن زن در جایگاه اصلی خودش، وظیفه است که سینما باید به آن توجه داشته باشد. برخی این نگاه را دارند که یک زن باید کارهای مردانه انجام دهد که تبدیل به قهرمان شود، در صورتی که این نگاه غلط است.

جامعه باید حال خود را در جهان فیلم مستند پیدا کند

کارگردان ساعت «۶ به وقت واشنگتن (۱۳۹۵)» گفت: عامل رونق سینمای مستند این است که آثاری ساخته شود که مخاطب با آن موضوع درگیر باشد و جامعه حال خود را در جهان مستند پیدا کند و این تصور را نداشته باشد که همه فیلم‌های مستند در جهانِ ذهنی کارگردان ساخته شده است.

به گزارش سینمای خانگی، امیرحسین نوروزی در گفتگو با خبرنگار سینمایی ایرنا درباره نقش و تاثیر جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» بر گسترش مخاطب سینمای مستند در کشورمان گفت: باتوجه به نوع اکران و نمایشی که در این جشنواره وجود دارد مسلما تاثیر وجود دارد، البته برای گسترده کردن مخاطب، جشنواره باید در شهرهای مهم دیگر کشور مثل اصفهان، شیراز، یزد و… نیز آثار را نمایش دهد کمااینکه در دوره کرونا وقتی جشنواره به صورت آنلاین برگزار شد گستره مخاطب بسیار بالا رفت.

وی افزود: به نظرم دو مورد وجود دارد؛ یکی گسترش شهرها در دوره جشنواره و دیگری اکران آنلاین در کنار نمایش فیلم‌ها در زمان برگزاری جشنواره که اتفاق خوبی است و می‌تواند مخاطب را بیشتر کند و حتی مخاطب خارج از ایران را هم به خود جذب کند.

کارگردان ساعت ۶ به وقت واشنگتن (۱۳۹۵) ادامه داد: از جمله مخاطب‌های جدی که سینمای مستند می‌تواند داشته باشد بخش دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان دانشگاه است و امیدوارم که برنامه ای مانند زنگ هنر یا زنگ سینما در مدارس به این موضوع اختصاص داده شود. در هر حال باید بگویم به نظرم یکی دیگر از راه‌های گسترش مخاطب که جشنواره سینما حقیقت پتانسیل آن را دارد این است که این جشنواره به جمع‌ها و محفل‌های تخصصی‌تر راه پیدا کند.

نوروزی درباره جشنواره سینماحقیقت تاکید کرد: با آرزوی موفقیت برای فیلمسازان در جشنواره سینما حقیقت، از فیلمسازان و برگزارکنندگان جشنواره و همه کسانی که در آن سهیم هستند تقاضا دارم این جشنواره را به عنوان یک رویداد و میراث فرهنگی نگاه کنند.

وی افزود: نباید هیچ وقت بگذاریم تغییر و تحولات سیاسی بر رویدادهای فرهنگی اثر بگذارند با وجودی که این جشنواره از سوی یک نهاد دولتی برگزار می‌شود با این حال مسیری که طی کرده است آن را فراتر از جشنواره‌ای که از داخل حاکمیت برگزار می‌شود، قرار داده است و به شدت قابلیت این را پیدا کرده است که یک جشنواره ملی باشد و خواهشم این است که این بضاعت و نعمت از همه طرف‌ها حفظ شود و با همین رویکرد و انرژی پیش برود.

وی در پاسخ به این پرسش که جشنواره سینماحقیقت چگونه می‌تواند تنوع ژانر را در حوزه سینمای مستند ایجاد کند، عنوان کرد: یکی از راه‌ها سفارش‌هایی است که مرکز گسترش و دیگر نهادهای سینمایی در عرصه تولید مستند به فیلمسازان می‌دهد و راه دیگری که جشنواره سینما حقیقت می‌تواند تنوع ژانر را با آن رعایت کند این است که بعد از برگزاری هر دوره جشنواره، یک کار مطالعاتی و پژوهشی انجام دهد و به فیلمسازها و جامعه مستند اعلام کند که از لحاظ آماری چه موضوعی بیشترین و چه موضوعی کم‌ترین آمار فیلم را داشته است. به نظر من این کار آماری باید هرساله در جشنواره سینما حقیقت انجام شود.

کارگردان خاطرات موتورسیکلت (۱۳۹۸) در پاسخ به این پرسش که دلیل رونق سینمای مستند را در این سال ها، آیا صرفا مربوط به افزایش سفارش‌ها و توجه سرمایه‌گذارها می‌داند یا خیر، بیان کرد: این سفارش‌ها همانگونه که شما می‌گویید از لحاظ اقتصادی و تولید آثارِ بیشتر، رونقی را در سینمای مستند به وجود آورده است ولی رونق دیگر، رونق فرهنگی است که به نظرم این افزایش سفارش‌ها نمی‌تواند موجب آن شود.

جمالی گفت: چیزی که می‌تواند مستند را رونق دهد این است که آثاری ساخته شود که مخاطب با آن موضوع درگیر باشد و جامعه حال خود را در جهان مستند پیدا کند و این تصور را نداشته باشد که همه فیلم‌های مستند در جهان ذهنی کارگردان ساخته شده است و انعکاسی از جهان معاصر و اتفاقات پیرامون خود در آن مشاهده نکند.

کارگردان مستند پل (۱۳۹۵) درباره موضوع پروانه نمایش آثار مستند نیز تاکید کرد: من به شخصه با پروانه نمایش مشکلی ندارم و معتقدم باید جایی بر فیلم‌ها نظارت داشته باشد اما به نظرم پروانه نمایش برای فیلم مستند با فیلم داستانی باید فرق داشته باشد. چون اگر جهان مستند ما به ثبت و ضبط واقع گرایانه از جهان پیرامونی ما نپردازد آن زمان تاریخ نگاری ما و مطالعه تاریخی جامعه ما به شدت در آینده دچار مشکل می‌شود.

وی افزود: به هر حال بخش عمده مطالعه تاریخ در جهان معاصر ما روی مطالعه تصویر و فیلم‌های مستندی است که از هر تاریخ و دهه به جا می‌ماند و اگر این آثار واقع نمایی درستی بر آنچه بر ما می‌گذرد نداشته باشند آن زمان در دهه‌های بعد مطالعات اجتماعی و تاریخی ما دچار خلا می‌شود.

این مستندساز درباره حضور افراد مختلف با هرتخصصی در حوزه مستند در سال‌های اخیر و آفت‌های احتمالی آن نیز گفت: باید بگویم این اتفاقی است که در همه جای دنیا رخ می‌دهد و مختص ایران نیست و دلیل آن هم سهل الوصول بودن دسترسی به وسایل فیلمسازی است. به هر حال چیزی که باید به طور واقعی در سینمای مستند به جا بماند نیازمند یک استمرار و دانش و پژوهش و تخصصی است که به این اصل آسیبی وارد نمی‌شود؛ شاید البته مخاطب برای پیدا کردن کار خوب به دلیل زیاد بودن آثار کمی دچار سردرگمی شود ولی در ماندگاری اثر واقعی مستند تاثیری ندارد، بالاخره اثری ماندگار می‌شود که روی آن زحمت و دانش و هنر واقعی صرف شده باشد.

نوروزی درباره جشنواره سینماحقیقت تاکید کرد: با آرزوی موفقیت برای فیلمسازان در جشنواره سینما حقیقت، از فیلمسازان و برگزارکنندگان جشنواره و همه کسانی که در آن سهیم هستند تقاضا دارم این جشنواره را به عنوان یک رویداد و میراث فرهنگی نگاه کنند.

وی افزود: نباید هیچ وقت بگذاریم تغییر و تحولات سیاسی بر رویدادهای فرهنگی اثر بگذارند با وجودی که این جشنواره از سوی یک نهاد دولتی برگزار می‌شود با این حال مسیری که طی کرده است آن را فراتر از جشنواره‌ای که از داخل حاکمیت برگزار می‌شود، قرار داده است و به شدت قابلیت این را پیدا کرده است که یک جشنواره ملی باشد و خواهشم این است که این بضاعت و نعمت از همه طرف‌ها حفظ شود و با همین رویکرد و انرژی پیش برود.

خروج از نسخه موبایل