رسانه سینمای خانگی- انتصاب دبیر جشنواره فیلم کوتاه با راهبردهای ده‌گانه

رئیس سازمان سینمایی کشور در حکمی مهدی آذر پندار را به عنوان دبیر چهل و یکمین دوره‌ جشنواره‌ فیلم کوتاه تهران منصوب کرد.

به گزارش سینمای خانگی از سازمان سینمایی؛ متن حکم محمد خزاعی برای این رویداد مهم حوزه سینمای کوتاه کشور به این شرح است: نظر به دانش، تعهد و حسن سابقه به موجب این حکم به عنوان «دبیر چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» منصوب می‌شوید. امید است با اتکال به پروردگار متعال و با عنایت به افق‌های ترسیم شده در نقشه گام دوم انقلاب اسلامی و راهبردهای کلان سازمان سینمایی نکات زیر را در برگزاری چهل و یکمین دوره‌ جشنواره‌ فیلم کوتاه سرلوحه قرار دهید:

۱- برنامه ریزی برای برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران در تعدادی از استان های منتخب به جهت فراگیری بیشتر جشنواره و بهره‌مندی هر چه بیشتر علاقه‌مندان فیلم کوتاه از آثار جشنواره در استان‌ها

۲- تداوم توجه ویژه به ظرفیت‌ها و استعدادهای استان‌ها و مناطق مختلف کشور با تکیه بر مفهوم عدالت فرهنگی و تقویت حضور فیلمسازان استانی در بین اثار منتخب جشنواره
۳- پرهیز از هرگونه تشریفات زائد و اهتمام به اصل صرفه جویی

۴- تداوم رویکرد حمایتی از تنوع گونه‌ها در جشنواره با تاکید بر اصل امید، اخلاق و آگاهی

۵- تقویت سینمای ملی و بومی و توجه به اقلیم‌ها

۶- بهره‌گیری از جوانان متعهد و متخصص و اهالی فرهیخته جامعه‌ فیلم کوتاه در بخش‌های مختلف اجرایی و راهبری جشنواره

۷- توجه به مقوله‌ی دیپلماسی فرهنگی در حوزه بین‌الملل، ایجاد ارتباط با جشنواره‌های همسو و مهیا کردن بستری مناسب برای حضور کشورهای صاحب سینما بویژه کشورهای دارای مشترکات دینی، فرهنگی و گفتمانی

۸- استفاده از چهره های متعهد متخصص داخلی و خارجی در کارگاه های آموزشی و فضاهای جنبی جشنواره

۹- تلاش برای پیوند دادن ظرفیت جشنواره‌های منطقه ای و همراستا کردن آنان با ظرفیت جشنواره فیلم کوتاه تهران

۱۰- توجه به مباحث روز، دغدغه های ملی و اساسی کشور، مباحث استراتژیک حوزه بین الملل و نگاه‌های امیدآفرین در انتخاب آثار جشنواره

رسانه سینمای خانگی- چرایی خودکشی سلبریتی‌های کره‌ای واکاوی می‌شود

«بونگ جون هو» کارگردان برنده اسکار فیلم «اَنگل» به همراه تعدادی از هنرمندان و سازمان های هنری در کره جنوبی خواستار تحقیق در مورد شرایط مرگ «لی سون کیون» در ماه گذشته شدند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «لی سون کیون» که در فیلم «اَنگل» در نقش پدری ثروتمند ایفای نقش می‌کرد ماه گذشته در سن ۴۸ سالگی به زندگی خود پایان داد؛ تا جدیدترین چهره در میان افراد مشهور در کره جنوبی باشد که به زندگی خود پایان می‌دهد.

به تازگی «بونگ جون هو» کارگردان شناخته شده به همراه برخی دیگر از هنرمندان اهل کشور کره جنوبی خواستار تحقیق بیشتر در رابطه با مرگ این بازیگر و تلاش برای جلوگیری از تکرار چنین تراژدی‌هایی شدند.

«لی سن کیون» پیش از مرگ به اتهام مصرف مواد مخدر تحت بازجویی قرار داشت و طبق گزارش ها، آخر هفته قبل از مرگش به مدت ۱۹ ساعت مورد بازجویی قرار گرفته بود و عنوان کرده بود که برای مصرف موارد مخدر فریب خورده است. 

آژانس پلیس متروپولیتن اینچئون هفته گذشته دو زن را برای تحقیقات بیشتر و کیفرخواست احتمالی به اتهام اخاذی به مبلغ ۳۵۰ میلیون وون از این بازیگر به دادسرا ارجاع داد.

تعداد قابل توجهی از سلبریتی‌های کره جنوبی، به ویژه ستاره‌های موسیقی پاپ و بازیگران از جمله «مون بین»، «هاسو» و «جونگ هیون» در سال های اخیر خودکشی کرده‌اند.

بیشتر بخوانید:

سقوط یک سلبریتی: از اتهام تا مرگ!

سازمانی به نام انجمن همبستگی هنرمندان فرهنگی متشکل از ۲۹ گروه فرهنگی و هنری با انتشار بیانیه‌ای از مقامات و رسانه‌ها خواسته اند تا از مرگ های مشابه در آینده جلوگیری کنند.

به گزارش گاردین، در این بیانیه آمده است: «در مواجهه با مرگ غم انگیز بازیگر لی سون-کیون، خواستار تحقیقات مقامات  برای کشف حقیقت خواهیم بود، همچنین از رسانه‌ها درخواست خواهیم کرد تا مقالاتی را حذف کنند که با عملکرد آنها به عنوان رسانه سازگار نیست و  از مقامات می‌خواهیم برای حمایت از حقوق بشر هنرمندان در قانون تجدید نظر کنند».

«لی سون-کیون» در اواخر اکتبر قبل از ورود به ایستگاه پلیس اینچئون برای ملاقات با بازرسان که برای بازپرسی حاضر شده بود به طور خلاصه با خبرنگاران صحبت کرد و گفته بود: «از اینکه با درگیر شدن در چنین حادثه ناخوشایندی باعث ناامیدی بسیاری از مردم شدم، صمیمانه عذرخواهی می‌کنم و برای خانواده‌ام متاسفم که در این لحظه چنین درد سختی را تحمل می‌کنند».

او از دانشگاه معتبر ملی هنر کره جنوبی فارغ‌التحصیل شده است و اولین بازیگری خود را در سال ۲۰۰۱ در یک کمدی تلویزیونی با عنوان «عشاق» انجام داد وپس از آن برای بازی در نقش‌های مختلف از جمله سریال «پاستا» مورد تحسین قرار گرفت، اما در سطح جهانی، بیشتر به خاطر ایفای نقش در فیلم برنده اسکار سال ۲۰۱۹ «اَنگل» به کارگردانی «بونگ جون هو» شناخته می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- وقتی دود از کُنده بلند می‌شود

فیلم‌های راه یافته به چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر ترکیبی متنوع از بازیگران را روی پرده سینماها خواهد برد که در بین آن‌ها حضور دو بازیگر کهنه‌کار بیش از بقیه به چشم می‌آید.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، نگاهی به فهرست بازیگران فیلم‌های بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر نشان از حضور بازیگرانی دارد که برخی از آن‌ها در سال‌های اخیر فعالیت بیشتری در دنیای تصویر داشتند و برخی هم بعد از مدت‌ها قرار است در قاب پرده نقره‌ای دیده شوند.  

مهران احمدی، میلاد کی‌مرام، مهران غفوریان، حامد کمیلی، محسن کیایی، مهدی هاشمی، حسن معجونی، امیرحسین آرمان، رضا یزدانی، علی شادمان، جواد عزتی، مهران مدیری، پژمان بازغی، سینا بهراد، پردیس احمدیه،  مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی،  بهرام رادان، پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا، هادی حجازی‌فر،  شهرام حقیقت‌دوست، فرهاد قائمیان، محمدرضا شریفی‌نیا، مارال بنی‌آدم، آزیتا حاجیان و حسین پاکدل تعدادی از بازیگران نام‌آشنایی هستند که در فیلم‌های اجتماعی، کمدی، جنگی یا تاریخی جشنواره امسال در بخش ملی جشنواره حضور دارند.

اما در کنار آن‌ها، دو چهره قدیمی سینما نیز هستند که حضورشان بر صحنه جشنواره فیلم فجر، هم افتخار است و هم اعتبار. دو بازیگری که شباهت‌های زیادی با هم دارند؛ هر دو آرتیست، آرام، باوقار، گزیده‌کار، حرفه‌ای، بی‌حاشیه، بی‌علاقه به مصاحبه و… هر دو قدر نادیده!

صحبت از علی نصیریان است و سعید پورصمیمی، که یکی در آستانه ۹۰ سالگی است و دیگری نزدیک به ۸۰ سالگی و هر دو آن‌ها را به زودی بر پرده چهل و دومین جشنواره فیلم فجر می‌توان دید.

از این دو هنرمند، فیلم‌های متعددی در طول بیش از چهار دهه برگزاری جشنواره فجر نمایش داده شده و بازی‌هایشان به فراخور تحسین‌برانگیز هم بوده اما سعید پورصمیمی خوش‌شانس‌تر بوده و جایزه‌های بیشتری از این جشنواره گرفته است.

او سه سیمرغ جشنواره فیلم فجر را برای فیلم‌های «ناخدا خورشید»، «تحفه‌ها» و «پرده آخر» به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل گرفته و چند بار دیگر هم نامزد شده است، در حالی که علی نصیریان اولین سیمرغ  (نقش مکمل) خود را ۶ سال قبل برای بازی در «مسخره‌باز» گرفت و بعد از گرفتن آن هم گفت:‌ «من تا به حال سیمرغ نگرفته‌ام. انتظار هم نداشتم در این ۴۰ سال. حالا آقایان محبت کردند و سیمرغ درجه دو را به من دادند. عیبی هم ندارد. من با کمال میل می‌پذیرم.»

البته طلسم سیمرغ بهترین نقش اول بازیگری، سال گذشته برای نصیریان شکست و او در جشنواره فجر ۱۴۰۱ برای بازی در فیلم «هفت بهار نارنج» که هنوز اکران عمومی نشده، سرانجام سیمرغ درجه یک را گرفت. او امسال هم فیلمی تازه در جشنواره دارد. «نوروز» به کارگردانی سهیل موفق جدیدترین فیلمی است که این هنرمند در آن بازی کرده؛ فیلمی که به عنوان یک اثر فانتزی و در قالب رئالیسم جادویی درباره نوروز و اساطیر نوروزی معرفی شده است.

در شرایطی که نصیریان برای دومین سال پیاپی یک فیلم تازه در جشنواره فجر دارد و چند سال قبل هم برای «خورشید» در نشست خبری فیلمش در جشنواره حاضر بود، سعید پورصمیمی مدت‌ زمان طولانی‌تری در این رویداد غایب بوده است. شاید آخرین تصویری که از او در یک نشست خبری به ذهن بیاید، کنفرانس مطبوعاتی «برادران لیلا» در جشنواره فیلم کن باشد؛ جایی که او پس از بازی درخشانش در فیلم گفت: «گاهی حس می‌کنم نسبت به نسل جوان عقب افتاده‌ام. این یک واقعیت است. با تکنولوژی جدید، با گسترش دنیا و نزدیک شدن آدم‌ها به هم این حس در هر آدم مُسنی پیش می‌آید.»  

کنفرانس مطبوعاتی فیلم «برادران لیلا»/ جشنواره کن

پورصمیمی در تازه‌ترین تجربه کاری خود نقش پرویز دهداری- مربی سابق فوتبال که به عنوان الگویی محبوب در اخلاق و ورزش از او یاد می‌شود – را در فیلمی به نام «پرویز خان» بازی کرده است و حالا سکانس چهل و دوم جشنواره فیلم فجر با نام و حضور این دو بازیگر می‌تواند به شکلی متفاوت ثبت شود چرا که آن‌ها پس از عمری نقش‌آفرینی در سینما مایه افتخار و اعتبار این جشنواره هستند.  

رسانه سینمای خانگی- آیا «مسافری از گانورا» بدآموزی دارد؟

کارگردان انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» به ارائه توضیحاتی درباره این انیمیشن پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «مسافری از گانورا» به کارگردانی احمد علمدار این روزها بر پرده سینماست، فیلمی که در گیشه بالغ بر ۴ میلیارد تومان فروخته است. احمد علمدار اما برای روایت این فیلم به سراغ یک قهرمان متفاوت رفته است، قصه های «مسافری از گانورا» را سهیل پیش می برد، نوجوان معلولی که به کمک دوستانش سعی در عبور از بحران ها دارد.

این فیلم در کنار این موضوع به مسایل دیگری همچون لزوم توجه به محیط زیست، توجه به دانشمندان هسته ای، خودکفایی ملی، مهاجران افغانستانی و… هم پرداخته است که همین تعدد موضوعات باعث شده است بخشی از مسائل مطرح شده در این فیلم به صورت کامل پیش روی مخاطبان قرار نگیرد.

با سید احمد علمدار درباره این انیمیشن به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

«مسافری از گانورا» ایده‌ها و خرده‌داستان‌های مختلفی دارد، این جرقه اولیه کدام ایده بود و داستان حول کدام محور بسط پیدا کرد؟

بخشی از روایت «مسافری از گانورا» ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمده‌تر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسل‌های گذشته با نسل‌های امروز استایده اولیه ما درباره رابطه مادر و فرزندی بود که فرزند دچار معلولیت جسمی بود و به دلیل حرف‌هایی که به‌صورت اتفاقی از زبان مادرش شنیده بود، او را مقصر وضعیت جسمی خود می‌دانست. این اتفاقی واقعی بود که ما شنیدیم و می‌دانستیم این فرزند سال‌ها با مادر خود قهر کرده و با او صحبت نمی‌کند.

شنیدن این روایت جرقه اولیه شکل‌گیری این داستان بود. هر چند اتفاقی واقعی خیلی غم‌انگیز هم بود اما آن را تبدیل به یک درام کردیم و براساس همان هم سناریویی را نوشتیم. بخشی از روایت ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمده‌تر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسل‌های گذشته با نسل‌های امروز است.

رابطه‌ای که به دلیل سرعت رشد تکنولوژی شاهد افزایش گسست در آن هستیم. اگر بخواهیم یک پیام محوری را در فیلم پررنگ کنیم، همین طرح سوال درباره چگونگی رفع شکاف است. پاسخی هم که به آن داده می‌شود، فداکاری و عشق است. یک نگاه تمثیلی هم به این مضامین در داستان داشته‌ایم.

چرا در فرآیند طراحی این کاراکتر معلول و جزییاتی مانند ترددش در فضای شهری، هیچ اشاره‌ای به مشکلات این قشر نداشتید؟

ما تلاش کردیم بیشتر به موضوعاتی اشاره داشته باشیم که احساس می‌کردیم پیش‌تر کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. نکاتی مانند مسیر تردد معلولان و کم‌کاری‌هاش شهرداری در این زمینه، که پیش‌تر دیگرانی هم نسبت به آن نقدهایی به فیلم وارد کرده‌اند، مسائلی است که تقریبا همه از آن آگاهیم. ما در واقع می‌خواستیم روی توانمندی این فرد برای غلبه بر معلولیت و ناتوانی‌هایش تمرکز کنیم.

حس نمی‌کنید مخاطب معلولی که به تماشای فیلم می‌نشیند، از منظر عدم توجه به این قبیل مشکلات، دچار تناقض نسبت به فیلم می‌شود؟

حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راه‌رفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواسته‌هایش متوقف نمی‌شود و همچنان توانمندی‌های بیشتری را می‌خواهد. خواسته‌های انسان‌ها متوقف‌شدنی نیستما در جشنواره اصفهان چنین بازخوردی را گرفتیم. گروهی از کودکان معلول را دعوت کردیم تا به تماشای فیلم بنشینند و خیلی هم از فیلم خوش‌شان آمد و با آن ارتباط برقرار کردند.

فرد بزرگسالی که همراه این کودکان بود اما دچار این سوال شده بود که این معلول کارهایی را انجام می‌دهد که با معلولیتش جور نیست! برخی از نکات مدنظر او را بعدها در فیلم هم اصلاح کردیم اما هدف‌مان این بود که بگوییم می‌توان برای یک معلول چنین توانایی‌هایی را در نظر گرفت.

شخصیت اصلی ما دچار معلولیت است و آرزویش راه رفتن است. حتی قراری که با آن موجود فضایی می‌گذارد، مربوط به توان راه رفتن می‌شود. ما تعمدا در داستان توانمندی‌هایی را برای این کاراکتر در نظر گرفتیم که حتی شاید آدم‌های عادی هم از توان‌شان خارج باشد.

حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راه‌رفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواسته‌هایش متوقف نمی‌شود و همچنان توانمندی‌های بیشتری را می‌خواهد. خواسته‌های انسان‌ها متوقف‌شدنی نیست. ما مدام به دنبال توانمندی‌های بیشتر و بهتر هستیم. پیام فیلم را هم در پایان تغییر دادیم…

چرا تغییر دادید؟

یکی از دلایلش تذکر همان فرد همراه با کودکان معلول بود. در پایان داستان وقتی شخصیت اصلی می‌خواهد آن لباس خاص را پس بدهد، می‌گوید اگر دست یک انسان نامناسب بیفتد، ممکن است اتفاقات بدی را رقم بزند. ما این موضوع را در روایت تغییر دادیم و در نسخه فعلی می‌بینید که او می‌گوید دیگر نیازی به این لباس ندارم. این تغییر دردسرهای زیادی هم برای‌مان داشت…

چه دردسرهایی داشت؟

بالاخره نیاز به دوبله مجدد و کات‌های متفاوت بود. از طرف دیگر هم بعد از اعمال این تغییر باید مجدد برای دریافت پروانه نمایش اقدام می‌کردیم. به واسطه همان یک بازخورد، احساس می‌کنیم توانستیم پیام خود را بهتر به مخاطب منتقل کنیم.

سهیل و ستار به‌عنوان دو کاراکتر اصلی روایت به گونه‌ای انتخاب شده‌اند که انگار زخم‌خورده جنگ هستند. ایده خاصی پشت این طراحی داشتید؟

داستان «ستار» هم اقتباس‌شده از یک داستان واقعی است. اتفاقا آن کاراکتر را به همین دلیل به داستان اضافه کردیم. فرد مهاجری بود که برای ما کار می‌کرد و حوالی سال ۹۴ بود که داستان زندگی‌اش را برای‌مان تعریف کرد. دقیقا همین اتفاق برای او افتاده بود. یعنی مادرش براثر جنگ فوت شده و او به ایران مهاجرت کرده بود. او هم مدام در ذهن خودش به فکر انتقام بود.

ما شخصیت ستار را از همین کاراکتر واقعی اقتباس کردیم و در قالب آن به مشکلات مهاجران و حتی به‌صورت عام‌تر قومیت‌ها در داستان پرداختیم. خیلی از ما این مشکلات را واقعا درک نمی‌کنیم. بالاخره منطقه خاورمیانه منطقه جنگ‌خیزی است. خوشبختانه کشور ما امروز در آرامش است اما ما هم تجربه‌های تلخی را پشت‌سر گذاشته‌ایم. به همین دلیل لازم است درباره این موارد برای کودکان خود صحبت کنیم. کودک ایرانی مانند برخی کودکان آمریکایی و اروپایی نیست که هیچ تجربه‌ای از سایه جنگ نداشته باشد.

یعنی مشخصا قصد داشتید بخشی از تبعات جنگ را برای کودکان به تصویر دربیاورید؛ فکر می‌کنید چقدر موفق بوده‌اید؟ مشخصا بچه‌ها چقدر متوجه این بعد از داستان شما می‌شوند؟

تا حدی دوست داشتیم کودکان هم با این فضا و مضمون آشنا شوند اما نه به‌صورت مستقیم. خیلی زیرپوستی به این موضوع پرداختیم. بالاخره جنگ اتفاقی تلخ و وحشتناک است و نمی‌خواستیم ذهن کودکان را به‌صورت مستقیم درگیر آن کنیم. بیشتر سعی کردیم وجوه مثبت این جریان مانند مقاومت و ایستادگی را به تصویر درآوریم. در عین اینکه جنگ را واقعتی می‌دانیم که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

کمی بیشتر درباره کاراکتر «ستار» صحبت کنیم. یک کودک افغانستانی که به نظرم هم در گرافیک چهره و هم در قصه‌هایی که درباره‌اش مطرح می‌شود، مخاطب کودک خیلی واضح متوجه هویت او نمی‌شود. حتی سهیل دیالوگی در فیلم خطاب به امید دارد که می‌گوید «تو چه کار به ملیت ستار داری؟» اصراری داشتید که این کاراکتر هویت مشخص نداشته باشد؟

می‌خواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشه‌های مرسوم در سینما، آن‌ها را افراد تحقیرشده نشان دهیمبخشی از اتفاقات درباره طراحی این کاراکتر در فرآیند نظارت کیفی رخ داد. ما از ابتدا اشاره‌های مستقیمی به ملیت ستار در داستان داشتیم. در همان سکانس مربوط به دیالوگی که اشاره کردید، قبل‌تر اشاره‌های مستقیمی به ملیت ستار داشتیم که با نظر برخی دوستان مسئول اصلاحات، این بخش‌ها حذف شد. در نسخه فعلی شاید کودکان به‌صورت مستقیم متوجه هویت او نشوند اما در نسخه اولیه در چند نوبت این اشاره مستقیم وجود داشت.

ما حتی براساس نظر دوستان ناظر، برخی دیالوگ‌های فیلم را هم دوبله مجدد کردیم. نظر ناظران این بود که با توجه به کل‌کل میان دو شخصیت ستار و امید، بهتر است که هویت آن‌ها خیلی پررنگ نشود. از طرف دیگر هم اشاره کردم که هدف اصلی ما از طراحی این کاراکتر، صرفا مربوط به افغانستانی‌ها نبود و اساسا همه مهاجران را مدنظر داشتیم.

حتی در بالغ‌بر ۹۰ درصد فیلم، ستار لهجه خاصی هم ندارد و عین همه ما صحبت می‌کند. درباره این موضوعات گفت‌وگوهای بسیاری داشتیم. نمی‌خواستیم به این کاراکتر برچسب خاصی بزنیم. می‌خواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشه‌های مرسوم در سینما، آن‌ها را افراد تحقیرشده نشان دهیم. ستار هم یکی از قهرمانان داستان ماست که حضور تأثیرگذاری هم در روند اتفاقات دارد.

اگر فرض را بر این بگذاریم که فیلم قرار است اکران بین‌المللی هم داشته باشد، فکر می‌کنید مخاطب خارجی، متوجه مهاجر بودن این کاراکتر می‌شود؟

در نسخه بین‌المللی می‌توانیم تغییراتی ایجاد کنیم. حتی این پیش‌فرض را داشتیم که اگر به‌طور مثال قرار است فیلم در چین اکران شود، چه تغییراتی باید در دوبله آن بدهیم که این حس به مخاطب منتقل شود. حتی می‌توان ملیت این کاراکتر را هم متناسب با کشور محل اکران، تغییر دهیم. به این موارد هم فکر کرده‌ایم.

به همین دلیل هم طراحی چهره ستار چندان تفاوتی با کاراکترهای دیگر ندارد؟

ما نمی‌خواستیم چهره او تفاوت عجیب و غریبی با کاراکترهای دیگر داشته باشد. به همین دلیل در میان ترکیب چهره‌ افغانستانی‌ها هم سراغ قوم هزاره رفتیم که خیلی شبیه ما ایرانی‌ها هستند. کمی سعی کردیم ترکیب چشم‌های ستار را به هزاره‌ها نزدیک کنیم اما در عین حال می‌خواستیم فانتزی و زیبایی کاراکترهای انیمیشنی را هم در طراحی لحاظ کنیم. فکر می‌کنم در قیاس با انیمیشن‌های دیگر، می‌توانم بگویم کاراکترهای این انیمیشن، تا حدودی بامزه و دوست‌داشتنی شده‌اند. زیبایی کاراکترها برای‌مان بسیار حائز اهمیت بود.

در طراحی کل‌کل‌ها و اختلافات میان کاراکتر ستار و امید صرفا به یک کشمکش بچگانه نظر داشتید یا به چالش‌ها و اختلافات موجود میان جامعه امروز و مهاجران افغانستانی هم نیم‌نگاهی داشته‌اید؟

اگر دقت کرده باشید، در یکی از سکانس‌ها وقتی کاراکتر امید دیر به خانه باز می‌گردد، پدرش به او می‌گوید «تو باز هم با این پسره مهاجر بیرون بودی؟» این یکی از کدگذاری‌های ما در فیلم ناظر به همین نکته بود. حتی در دیالوگ اولیه فیلم، پدر می‌گوید «پسره افغانی» که آن را اصلاح کردیم. تلاش کردیم حساسیت‌ها را تا حد امکان کم کنیم، اما به آن اشاره داشته‌ایم.

حتی می‌خواستیم این واقعیت را نشان دهیم که این بزرگ‌ترها هستند که این جنس اختلافات را به ذهن بچه‌ها منتقل می‌کنند. بچه‌ها واقعا ذهن پاک و ساده‌ای دارند. اگر بزرگ‌تری پیدا شود و دشمنی با کسی را در ذهن یک بچه‌، تزریق کند، آن بچه چه واکنشی می‌تواند داشته باشد؟ به نوعی مخاطب ما در این بخش، بیش از کودکان بزرگ‌ترها هستند.

بدنه اصلی داستان «مسافری از گانورا» مربوط به تقابل زمینی‌ها و فضایی‌ها می‌شود؛ در طراحی این بخش از داستان چقدر وام‌دار نمونه‌های خارجی بودید؟

خیلی تلاش کردیم تا جایی که می‌توانیم از نمونه‌های خارجی استفاده نکنیم. نمی‌خواستیم داستان فیلم کپی‌برداری باشد. کمااینکه اکثر داستان‌های روایت شده در فیلم‌های خارجی با محوریت فضایی‌ها، شباهت‌های بسیاری هم به یکدیگر داشتند. از طرف دیگر آنقدر می‌توان درباره این موضوع خیال‌پردازی کرد که به‌نظر می‌رسد بی‌نهایت داستان درباره فضایی‌ها می‌توان متصور بود. از گونه‌های مختلف این موجودات فضایی گرفته تا داستان‌ها و موقعیت‌هایی که می‌توان برای آن‌ها طراحی کرد.

ما تلاش کردیم، روایت‌مان معطوف به سیاره‌ای باشد که شباهت‌هایی به زمین داشته است. از همین زاویه تلاش کردیم آنچه در زمین در حال رقم خوردن است را در سیاره‌ای دیگر تصور کنیم. گویی سیاره گانورا، نمودی از آینده زمین است. ابتدا هم حساسیت‌هایی روی این نگاه وجود داشت.

چه حساسیت‌هایی وجود داشت؟

بالاخره از منظر نگاه فرهنگی برخی این شباهت را دوست نداشتند. حساسیت‌های عجیبی روی این موضوع وجود داشت اما ما دوست داشتیم وارد چنین فضایی شویم. یکی از سوالات از ابتدا این بود که چرا ما این ژانر را انتخاب کردیم؟ ما می‌دانستیم برای روایت یک داستان خیالی، باید وارد چنین فضایی شویم.

اگر سهیل را وارد چنین چالش‌های تخیلی‌ای کردیم، به این دلیل بود که نمی‌خواستیم خروجی کار یک فیلم معمولی درباره مشکلات یک پسربچه معلول شود. اگر می‌خواستیم چنان فیلمی بسازیم، احتمالا باید به همان مسائل مربوط به پیاده‌روها و معابر می‌پرداختیم. ما اما اصرار داشتیم از این فضاها فاصله بگیریم و به فضای ذهنی سهیل نزدیک شویم. دوست داشتیم نیمه پر لیوان را که مربوط به توانمندی‌های انسان‌ها می‌شود به تصویر درآوریم تا به‌خصوص بچه‌ها یاد بگیرند که به توانایی‌های خود اتکا کنند و جلو بروند.

شخصیت‌ فضایی ما در این فرآیند تنها نقش کاتالیزور یا سرعت‌دهنده دارد. حتی به این مورد که در تمام تعقیب و گریزها در فیلم، هیچ خبری از پلیس نیست هم فکر کرده بودیم. می‌خواستیم یک جهان کاملا فانتزی خلق کنیم تا نشان دهیم اگر بچه‌ها بتوانند از محدودیت‌های ذهنی خود عبور کنند، چه کارها که می‌توانند انجام دهند.

فکر نمی‌کنید «مسافری از گانورا» دچار تعدد مضامین و سوژه‌ها شده است؛ از مصائب مهاجران و محیط زیست گرفته تا دانشمندان هسته‌ای و تولید ملی. چه اصراری بود که به همه این موضوعات بپردازید؟

شاید یکی از دلایلش این بود که احساس می‌کردیم اگر بخواهیم تمام فیلم را حول یک موضوع جلو ببریم، ناگزیر باید به محتوای آن آب می‌بستیم! البته منکر این نیستیم که شاید می‌شد یکی دو موضوع را کنار گذاشت اما به دلیل همین تعدد موضوعات مجبور شدیم برخی اطلاعات علمی را از روایت کم کنیم. در روایت اولیه، کاراکتر سهیل خیلی دغدغه‌ها و اطلاعات عملی بیشتری داشت.

خب از آن طرف احساس نکردید اینگونه تراکم موضوع در یک فیلم موجب الکن ماندن آن‌ها می‌شود؟

معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن استبله این موضوع را قبول داریم. حتی اگر امکان اصلاح مجدد روایت فیلم را داشته باشیم، شاید برخی از این موضوعات را به نفع موضوعات دیگر کم‌رنگ‌تر کنیم. این جزو اشکالاتی است که آن را می‌پذیریم. ما نباید در برابر انتقادات مقاومت کنیم چرا که قصد داریم سراغ کارهای بعدی برویم و این مسیر را ادامه دهیم. به همین دلیل معتقدیم مدام باید کار فعلی خود را آنالیز و بررسی کنیم تا ایرادات آن مشخص شود. باید نقاط ضعف خود را هم قبول کنیم.

این انیمیشن تجربه اول ما بود و باید در ادامه کمبودهای خود را جبران کنیم. در عین اینکه می‌دانیم برای همین کار، افراد بسیار زحمت کشیده‌اند و از همه آن‌ها تشکر می‌کنم. معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن است. به‌خصوص از طرف بچه‌هایی که مخاطب پیام‌های این فیلم می‌توانند باشند. ما می‌خواهیم به مرحله‌ای برسیم که حتی بتوانیم در بازارهای بین‌المللی رقابت کنیم.

یکی از ایده‌های نمادین در فیلم، پوسترهای اتاق سهیل است که در ابتدا شاهد ترکیبی از پوسترهای سوپراستارهای هالیوودی روی دیوار اتاقش هستیم و در آخر ناگهان پوسترهای دانشمندان ایرانی، جای آن‌ها را می‌گیرد. در طول روایت نشانه‌ای مبنی‌بر وقوع چنین تحولی در نگاه این کاراکتر نمی‌بینیم، آیا این مسئله هم به حذفیاتی که به آن اشاره کردید مربوط می‌شود؟

بله. اساسا ایده پوسترهای فیلم ابتدا با تمرکز بر دانشمندی خارجی بود که به دلیل استفاده از ویلچر خیلی معروف است. ما در استفاده از این نماد، دچار اشتباهات محاسباتی شده بودیم و به همین دلیل مجبور به حذف آن شدیم. سهیل ابتدا همین شخصیت علمی را به‌عنوان الگو برای خود انتخاب کرده بود و به‌واسطه اتفاقاتی که می‌افتد، دانشمندان ایرانی را جایگزین او می‌کند.

چون بخش اول حذف شده، احتمالا این تغییر را به‌درستی مخاطب متوجه نمی‌شود. سهیل درواقع در میان این دوگانه قرار دارد که آیا باید به سمت دانشمندان و چهره‌های علمی برود، یا ابرقهرمان‌های هالیوودی؟‌ سرانجام هم دست به انتخاب درست می‌زند. به‌واسطه آن حذفیات برخی از این نقصان‌ها در نسخه نهایی وجود دارد که آن را می‌پذیریم و باید در کارهای بعدی آن را اصلاح کنیم.

یکی از نقدها به «مسافری از گانورا» که البته مربوط به همه انیمیشن‌های سینمایی ایران هم می‌شود، فقدان کاراکترهای دختر تأثیرگذار است. چرا فضای انیمیشن‌های ما تا این اندازه پسرانه شده است؟

این مشکل مربوط به انیمیشن‌سازها نیست. ما در این زمینه مشکل ساختاری داریم. به دلیل ممیزی‌های موجود، اگر بخواهیم یک شخصیت دختر به داستان اضافه کنیم، با یک دنیا ملاحظات مواجه می‌شویم که کار را به مراتب برای‌مان دشوارتر می‌کند. به قول یکی از دوستان هر گاه در مدارس ما دختران و پسران مختلط حاضر شدند، در انیمیشن‌ها هم می‌توانیم کاراکتر دختر و پسر را در کنار هم داشته باشیم!.

این مشکلات به‌صورت کلی وجود دارد اما مشخصاً درباره داستان فیلم ما، شرایط به‌گونه‌ای بود که اساسا امکان حضور کاراکتر دختر نداشتیم. می‌توانستیم یک کاراکتر فرعی و بی‌خاصیت در نظر بگیریم اما ترجیح دادیم زمانی سراغ یک کاراکتر دختر برویم که بتوانیم عملی قهرمانانه و تأثیرگذار برای او در نظر بگیریم. برای کارهای بعدی، طرحی را در دست داریم که اساسا شخصیت قهرمانش یک دختر است.

کار شما از نظر گرافیک و انیمیت، به‌نظر می‌رسد چندگام از دیگر انیمیشن‌های سینمایی این سال‌ها عقب‌تر است و از نظر کیفی توان رقابت با آن‌ها را ندارد؛ این فاصله کیفی را می‌پذیرید و فکر می‌کنید، دلیلش چیست؟

درباره گرافیک «مسافری از گانورا» تا به امروز نظرات متفاوتی داشته‌ایم و به همین دلیل این نظرات را متناسب با سلیقه افراد می‌دانیم. در عین حال کیفیت هر پروژه‌ای را متناسب با بودجه و امکانات تولیدش باید سنجید. نه اینکه بخواهم گله‌گذاری کنم اما این طبیعی است که پروژه‌ای با بودجه بیشتر می‌تواند کیفیت بهتری هم داشته باشد.

آنچه امروز در «گانورا» شاهد هستید، محصول تمام بضاعت ما بوده و به جرأت می‌گویم همین امروز با بودجه‌ای که ما در اختیار داشتیم حتی ۱۰ الی ۱۵ دقیقه از کاری با کیفیت گانورا هم امکان تولید ندارد.

می‌توانید بگویید چقدر بودجه صرف این کار شده است؟

خیلی بودجه کمی بود و شاید بتوانم بگویم کمتر از ۲ میلیارد تومان صرف آن شده است. با چنین بودجه‌ای حتی بهترین انیمیشن‌ساز با بهترین تیم همراه هم نمی‌تواند چنین کیفیتی برای ۹۰ دقیقه به شما ارائه کند. تک‌تک بچه‌هایی که در این پروژه حضور داشتند، با جان و دل همراهی کردند و انرژی گذاشتند.

به زبان ساده‌تر، شما توان ارائه کیفیت بهتر را داشته‌اید، اما بودجه آن را در اختیار نداشتید.

دقیقاً. بالاخره ساخت یک کار سینمایی متناسب با کیفیت انیمیشن‌سازی روز دنیا، واقعا بودجه بسیار بالایی نیاز دارد. در اینجا دیگر کیفیت کار مربوط به بودجه می‌شود و نیروی انسانی چندان مطرح نیست. حتی می‌توانم بگویم برخی زیرساخت‌ها هم در این زمینه وجود دارد اما تکمیل و استفاده از آن‌ها نیازمند بودجه است.

احتمالا حجم پایین استفاده از موسیقی در کار هم به همین مسئله مربوط باشد. معمولا کارهای کودک به‌واسطه موسیقی‌شان ماندگار می‌شوند اما «مسافری از گانورا» تنها یک قطعه موسیقی دارد که آن هم کیفیت خیلی پایینی دارد!

بله. در نمونه مشابه برای «پسر دلفینی» فارغ از موسیقی متن فیلم، فقط برای چند ترانه، هزینه مجزایی کردند و از صدای علیرضا طلیسچی استفاده کردند. ما طبیعتا چنین امکانی را در اختیار نداشتیم! اتفاقا درباره آن صحبت‌هایم داشتیم و واقعا هم بلد بودیم که چه باید بکنیم، اما بودجه‌اش را نداشتیم. در مجموع اما امروز خوشحالم که با تمام سختی‌ها و کمبودها توانستیم این کار را به سرانجام برسانیم.

این سوال را خیلی صادقانه پاسخ دهید؛ چقدر در فرآیند اکران احساس رقابت با انیمیشن «بچه زرنگ» را دارید که این روزها رکوردهایی را در زمینه اکران انیمیشن‌های سینمای جابه‌جا کرده است؟

از نظر فروش اساسا این دوره، دوره بدی برای فیلم‌های غیرکمدی شده است. همه فیلم‌ها تحت تأثیر سانس‌های زیاد فیلم‌های کمدی، سهم‌شان از چرخه اکران شکسته و محدود شده است. به تازگی فیلمی به نام «هاوایی» هم به چرخه اکران اضافه شده است که اکران هر فیلمی با این شرایط، به همه فیلم‌های دیگر فشار وارد می‌کند.

سال گذشته اتفاق خوبی که برای «پسر دلفینی» و «لوپتو» افتاد این بود که هم با تراکم فیلم در اکران مواجه نبودیم و هم تنها همین دو اثر کودک روی پرده بود، اما امروز که با هم صحبت می‌کنیم همزمان ۴ فیلم کودک روی پرده است. در این شرایط خداراشکر با وجود همه کمبودهایی که وجود داشت، فاصله مخاطب روزانه‌مان با «بچه زرنگ» خیلی کم شده است.

در عین حال شاید از نگاه ما کمی احساس رقابت وجود دارد ولی واقعیت این است که از زاویه نگاه مخاطب بهتر است که دو فیلم همزمان در حال اکران باشد و وقتی از یکی لذت می‌برد، گزینه دیگری هم برای تماشا داشته باشد.

در ابتدای گفت‌وگو اشاره‌ای به ایده شکاف نسل‌ها داشتید. از این منظر احساس نمی‌کنید برخی جزییات در ترسیم روابط فرزندان و والدین در فیلم، صورت بدآموزی پیدا کرده است؟‌ به‌خصوص در زمینه مسائلی مانند دیر به خانه آمدن بچه‌ها و یا کل‌کل‌های بیش از اندازه کاراکتر اصلی با مادرش.

این نقد از سوی دیگران نسبت به انیمیشن‌های دیگر هم مطرح شده و درباره کار ما هم این نکات را مطرح کرده‌اند اما باید این داستان‌ها را از نگاه کودکان دید. بله ما هم اگر از نگاه خودمان و نسبت به زندگی واقعی بخواهیم قضاوت کنیم، چنین اتفاقی درباره با تأخیر به خانه بازگشتن یک کودک، منطقی نیست اما این یک داستان کودکانه است. بالاخره بخشی از داستان ما در قالب ماجراجویی این بچه‌ها روایت می‌شود و ما نمی‌توانستیم آن را نادیده بگیریم.

در عین حال این نکته هم درست است که پدران و مادران ایرانی ملاحظات خیلی زیادی در این زمینه‌ها دارند. تنها پاسخی که می‌توان به این نگرانی‌ها داد، این است که همه این‌ها قصه و داستان است. دنیای کودکان، واقعا دنیایی متفاوت از ما بزرگ‌ترهاست.

درباره حاضرجوابی‌های سهیل نسبت به مادرش که دیگر این تفاوت دنیاها موضوعیت ندارد! به‌خصوص که امروز جسارت بچه‌ها دربرابر والدین به‌گونه‌ای است که بسیاری از خانواده‌ها با آن چالش دارند. این حاضرجوابی در فیلم شما وجود دارد و تقبیح هم نمی‌شود!

وقتی از یک روان‌شناس درباره این موضوع پرسیدم، مجموعه کتابی را به من معرفی کرد که برای کودکان زیر سه سال است و کاراکتر اصلی آن اساسا کارهای اشتباه می‌کند و بعد در انتها نتیجه‌گیری می‌شود که آن کار بد بوده است! آن روان‌شناس می‌گفت بچه زیر سه سال، اساسا نتیجه‌گیری را درک نمی‌کند و فقط فعل را درک می‌کند و احساس می‌کند باید آن کار را انجام دهد.

برای این رده سنی، نکته شما درست است اما برای بچه‌های بالای سه سال، نتیجه‌گیری اعمال هم موضوعیت دارد و وقتی کار بدی را از یک کاراکتر می‌بیند، نتیجه منفی آن را هم درک می‌کند. ما هم در این بخش، نتیجه‌گیری را به ذهن مخاطب واگذار کردیم. به‌خصوص که در پایان داستان، رابطه این پسر و مادر اصلاح می‌شود و یکدیگر را در آغوش می‌کشند. این محبت را تعمدا در انتها به تصویر درآوردیم.

رسانه سینمای خانگی- در شب رضا بابک چه گذشت؟

رضا بابک گفت: اکنون سینما خیلی مریض است. گاهی اوقات که تبلیغات آن را می‌بینم، حالم بد می‌شود. (باور کنید) اینطور نبود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، این بازیگر سینما، تئاتر، تلویزیون که به بهانه نمایش فیلم کوتاه «الکترون» مورد تقدیر قرار می‌گرفت، گفت: شخصا بداهه‌پردازی در سینما و تئاتر را دوست دارم ولی هر زمان روی صحنه می‌آیم، دچار استرس می‌شوم. حتی در روز اول و دوم اجرای تئاتر، به خاطر استرس زیاد، مریض می‌شوم. انگار انرژی‌های عجیبِ خوبی اینجاست که من تحمل آن را ندارم. به هر حال از این همه بچه‌های جوانِ آرتیست درجه یک، خیلی ممنونم. به قدری در این فیلم یاد گرفته‌ام که حد نداشت. در این فیلم هم هنر و هم انسانیت، شرافت و با هم بودن را دیدم. بچه‌های فیلم «الکترون»، واقعا گروه درجه یکی بودند و من (به آنها) افتخار می‌کنم. فکر می‌کنم کار خوبی شده باشد.

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش بیان کرد: اکنون سینما خیلی مریض است. گاهی اوقات که تبلیغات آن را می‌بینم، حالم بد می‌شود. (باور کنید) اینطور نبود. من در دوران طلایی هنرهای زیبا بزرگ شده‌ام و با بیضایی و دکتر رفیعی کار کرده‌ام. همچنین با زنده‌یاد سمندریان کلاس داشته‌ام. شخصا دلم می‌خواهد دوران آن بزرگان را، این بچه‌ها و جوانان نیز تکرار کنند. امیدوارم روزهای روشن‌تر و بهتری بیاید که همه در آن حال یکدیگر را بپرسند و هوای همدیگر را داشته باشند. همچنین در سینما فیلم‌های خوب کار شود، همه بچه‌ها سر کار باشند و بتوانند کار کنند.

بابک در پایان با قرائت شعری صحبت‌های خود را به انتها رساند.

برنامه نمایش و نقد و بررسی فیلم کوتاه «الکترون» به کارگردانی مهران رنج‌بر، تهیه‌کنندگی سالار طهرانی و با بازی رضا بابک، جمعه ۲۲ دی ۱۴۰۲ در حالی در خانه هنرمندان ایران برگزار شد که با حضور جمع زیادی از چهره‌های فرهنگی و هنری، علاقه‌مندانی ایستاده مراسم را دنبال می‌کردند.

در ابتدای این برنامه، آن‌طور که روابط عمومی خانه هنرمندان گزارش داده است، مهران رنج‌بر (بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما) با اهدای لوحی، از یک عمر فعالیت رضا بابک بازیگر پیشکسوت تئاتر و سینمای ایران تقدیر به عمل آورد و متنی را قرائت کرد: «در ابتدا هیچ بود، هیچ کلمه بود و کلمه خدا بود. هنر تبدیل بدیهیات به بدیعیات است و چقدر زیبا و فرهیخته، عالیجناب رضا بابک در تمام طول عمر با ارزش و هنرمندانه خویش، آثاری بدیع خلق کرده‌اند. لطافت و اخلاق دو عنصر مهم در ساختار و سرشت این مرد بزرگ است. به پاس حضور ارزشمند این هنرمند پیشکسوت و شاهکار در فیلم ناقابل و کوتاه «الکترون»»

او در ادامه از مدیرعامل، دیگر عوامل خانه هنرمندان ایران و تمام اشخاصی که به برگزاری این برنامه کمک کرده‌اند، تشکر کرد.

محمد رحمانیان در بخش بعدی این مراسم، گفت: با رضا بابک نزدیک به ۳۰ سال در حوزه‌های نمایش عروسکی، نمایش صحنه‌ای کار کرده‌ایم. یکی از همین همکاری‌ها نمایش «اسب‌ها» بود که منجر به عمل قلب باز رضا بابک شد. او در این نمایش بارها در طول صحنه می‌دوید اما صدایش در نمی‌آمد. حتی یک‌بار نگفت که چرا باید تا این اندازه با ریتم تند کار کنم؟ به همین دلیل فکر نمی‌کردم که به رضا فشار بیاید. با این همه او تمام ۴۵ شب اجرا را در سالن اصلی تئاتر شهر کار کرد و درخشید. اما بعد از آن به بیمارستان رفت.

او افزود: فکر می‌کنم حضورم در اینجا خیلی نیاز نباشد؛ بنابراین با اجازه همه دوستان از عباس جهانگیریان دعوت می‌کنم که روی صحنه بیاید.

عباس جهانگیریان(نویسنده) در ادامه این برنامه گفت: درود به همه شما که ترجیح داده‌اید، روز جمعه خود را اینجا باشید. از خانه هنرمندان ایران، همه حاضرین و چهره‌های حاضر که به این برنامه آمده‌اند، تشکر می‌کنم. در شرایطی زندگی می‌کنیم که باید این دور هم بودن‌ها را غنیمت بدانیم. جا دارد که در اینجا از بهروز غریب‌پور یاد کنیم که یک پادگان را به خانه هنرمندان ایران تبدیل کرده است. شرایطِ پیش آمده، سبب شده تا ما بیش از گذشته، نیاز به کنار هم بودن و هوای یکدیگر را داشتن، داشته باشیم. در غیبت دوربین‌های صداوسیما، ما خودمان باید رسانه یکدیگر باشیم و فعالیت‌های دوستانمان را اطلاع‌رسانی کنیم.

او افزود: گاهی کتاب‌های نزدیک‌ترین دوستانم منتشر و یا نمایش‌های آنها اجرا می‌شود ولی من از آنها با خبر نمی‌شوم. زیرا اخبار فرهنگی (آنچنان که باید) در کشور ما منعکس نمی‌شود. به همین دلیل وقتی به من می‌گویند، خانم حائری در ایران است، می‌پرسم مگر ایشان خارج نبود؟ خیلی از بزرگان ما هستند که در خانه و خلوت خودشان زندگی می‌کنند و ما از فعالیت آنها خبر نداریم. چون اصلا فعالیت‌های فرهنگی در رسانه‌ها بازتابی ندارد. به هر حال از همه دوستان برای برگزاری این برنامه سپاسگزارم. بسیار مشتاقم که بازی آخر آقای بابک در این فیلم را به اتفاق یکدیگر ببینیم.

در بخش بعدی این مراسم، فیلم کوتاه «الکترون» برای حاضرین پخش شد.

پس از پخش این فیلم کوتاه، نشست نقد و بررسی آن نیز با حضور رضا درستکار (منتقد سینما) برگزار شد.

بهزاد فراهانی، رضا بهبودی، علیرضا خمسه، مسعود فروتن، هایده حائری، محمدرضا خاکی، محمد رحمانیان، شهرام گیل‌آبادی، ایرج راد، یوسف صدیق تعریف، اسماعیل پوررضا، حسام منظور، علیرضا شجاع‌نوری، مهناز باقری، یلدا عباسی، فرزین محدث، بهرنگ دزفولی‌زاده، سجاد بابایی، قاسم زارع، منوچهر اکبرلو، مریم معترف، مجید توکلی، مهدی میامی، مجید قناد از جمله چهره‌های حاضر در این مراسم بودند.

رسانه سینمای خانگی- چرا نوبت اکران به «برف آخر» نمی‌رسد؟

امیرحسین عسگری کارگردان فیلم «برف آخر» از اکران این فیلم سینمایی در آینده‌ نزدیک خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی، امیرحسین عسگری کارگردان فیلم سینمایی «برف آخر» درباره زمان تقریبی اکران این فیلم سینمایی به مهر گفت: «برف آخر» این روزها در شرایط پخش جهانی قرار دارد. در واقع بر اساس برنامه‌ریزی صورت گرفته، قرار بود پس از اتمام پخش جهانی فیلم و شرکت در جشنواره‌های مختلف، برای اکران عمومی این اثر در سینماها اقدام می‌کنیم.

وی افزود: بنابراین احتمالا به زودی برنامه ریزی برای اکران عمومی «برف آخر» در ایران را آغاز می‌کنیم.

فیلم «برف آخر» ساخته امیرحسین عسگری و تهیه‌کنندگی حسن مصطفوی یکی از آثار حاضر در چهلمین جشنواره فیلم فجر بود که با نامزدی در ۱۲ رشته و دریافت جایزه در ۴ بخش ویژه هیات داوران، بهترین چهره‌پردازی، بهترین فیلمبرداری و بهترین بازیگر نقش اول مرد یکی از آثار کنجکاوی برانگیز این رویداد است که با گذشت ۲ سال، هنوز اکران عمومی نشده است.

داستان این فیلم درباره زندگی دامپزشکی است که در شهرستان کیاسر استان مازندران درگیر ماجرایی می‌شود؛ یوسف رییس اداره دامپزشکی در شهری کوچک است. او روزها به گاوداری‌ها سرکشی می‌کند و شب‌ها به شکار گرگ می‌رود. یوسف که حمله گرگ‌ها به گاوداری را دلیل آتش‌سوزی آن‌جا می‌داند از روی نفرت گرگ‌ها را شکار می‌کند اما به واسطه گرگی زخمی، او با رعنا آشنا می‌شود که برای رهاسازی و کنترل جمعیت گرگ‌ها به آن منطقه آمده است …

امین ‌حیایی، لادن ‌مستوفی، مجید ‌صالحی بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند.

رسانه سینمای خانگی- بهشت تبهکاران همین‌جاست

در آستانه‌ نخستین اکران فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» به کارگردانی «مسعود جعفری جوزانی» در بخش رقابتی «سودای سیمرغ» چهل و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، عکس‌های این اثر سینمایی رونمایی شد.

به گزارش سینمای خانگی، در آستانه‌ نخستین اکران فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» به کارگردانی «مسعود جعفری جوزانی» در بخش رقابتی «سودای سیمرغ» در چهل و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، عکس‌های این اثر سینمایی رونمایی شد.
«بهشت تبهکاران» جدیدترین اثر بلند سینمایی «مسعود جعفری جوزانی» به تهیه‌کنندگی «فتح‌الله جعفری جوزانی» و «علی قائم ‌مقامی» در نخستین اکران خود در بخش مسابقه «سودای سیمرغ» در چهل و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر روی پرده می‌رود و عکس‌های «علی نیک ‌رفتار» از عکاسان سرشناس سینمای ایران برای حضور در این رویداد هنری و با هدف آشنایی مخاطبان با این اثر سینمایی منتشر شده است.
در «بهشت تبهکاران» تعدادی از بازیگران سرشناس سینمای ایران از جمله؛ امیرحسین آرمان، لادن مستوفی، سحر جعفری جوزانی، پژمان بازغی، حمید گودرزی، رضا یزدانی، بهنام تشکر، هومن برق‌ نورد، حسام منظور، رضا شفیعی‌ جم، فریبا متخصص، فخرالدین صدیق شریف، اسماعیل خلج، علیرضا جلالی ‌تبار، محمدرضا هاشمی، سهیل برخورداری، حمید متقی، فتح‌الله جعفری جوزانی، مهدی مهریار و جواد طوسی به هنرنمایی پرداخته‌اند و همچنین در این اثر سینمایی؛ افسانه بایگان و فرهاد قائمیان با نقش آفرینی خود، حضور افتخاری دارند.
در خلاصه داستان این اثر سینمایی آمده است: يك نويسنده و فعال كارگرى جوان، ناخواسته اسير دسيسه‌هاى تبهكاران مى‌شود.
تعدادی از عوامل فیلم سینمایی «بهشت تبهکاران» عبارتند از:
کارگردان: مسعود جعفری جوزانی، مدیرفیلمبرداری: امیر کریمی، تدوین: مهدی حسینی ‌وند، موسیقی: فردین خلعتبری، فیلمنامه: مسعود جعفری جوزانی، فرید مصطفوی، طراح صحنه و لباس: اصغر نژاد ایمانی، طراح چهره‌پردازی: مهین نویدی، طراحی و ترکیب صدا: سید محمود موسوی ‌نژاد، صدابردار: آرش برومند، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوه‌های بصری: کامیار شفیع ‌پور، مدیرتولید: بهزاد هاشمی، عکاس: علی نیک ‌رفتار، دستياران كارگردان: على مهرآسا، مهدى حاجى يوسف، پارسا هاشمی، مشاور رسانه‌ای: منصور جهانی و تهیه‌کنندگان: فتح‌الله جعفری جوزانی، علی قائم مقامی.

رسانه سینمای خانگی- آیا فجر امسال غافلگیری دارد؟

جشنواره فیلم فجر تا اینجا توانسته حداقل بر روی کاغذ، کنجکاوی‌هایی را به وجود بیاورد که مخاطبان بسیاری را به دنبال کردن این رویداد ترغیب می‌کند. حال باید منتظر بمانیم تا ببینیم این کنجکاوی‌ها تا چه اندازه قادر خواهند بود رضایت حداکثری مخاطبان را رقم بزنند و اصولا آیا جشنواره امسال خواهد توانست غافلگیری خوبی را رو کند یا خیر.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، امسال، سال خوبی برای جشنواره فیلم فجر است. این نوید از همان زمانی به گوش رسید که اعلام شد ۱۰۶ فیلم برای حضور در این رویداد، اعلام آمادگی کرده‌اند که از این تعداد، ۵۱ فیلم را کارگردانان اول تولید کرده‌اند. مشخص بود که با این آمار، دست هیات انتخاب برای گزینش آثار باز است. همچنین این گمانه به ذهن خطور می‌کرد که با توجه به حضور این تعداد فیلم‌اولی، بخش نگاه نو، دوباره احیا می‌شود و تعداد بیشتری از آثار اول، امکان حضور در جشنواره فجر را خواهند یافت.

در ادامه و با سلسله‌گزارش‌هایی که منتشر شد، این نکته مورد توجه قرار گرفت که ارگان‌های بسیاری برای امسال تولیدات داشته‌اند که بیم آن می‌رفت با جشنواره‌ای ارگانی مواجه شویم اما این گمانه از دو جهت مردود بود: نخست، بحث هوشمندی‌ای بود که در سیاست‌گذای‌های کلان جشنواره فجر وجود دارد و از یک‌دست شدن تم تولیداتی آن جلوگیری می‌کند و دوم، سوژه‌هایی بود که برخی از این ارگان‌ها، موفق شدند تا آن را از حالت کلیشه‌ای خارج کنند. مثلا دو ساخته امسال اوج یعنی آبی روشن و پرویزخان، در زمین دیگری جز آن‌چه تصور غالب است، روایت می‌شود که تنوع گونه خوبی را برای جشنواره امسال رقم زده است.

این تنوع گونه که از کودک و کمدی تا درام‌های اجتماعی، دفاع مقدس، بیوگرافی و انیمیشن وجود دارد، طیف وسیع‌تری از مخاطبان را شامل شده و جذابیت‌های تماتیک بسیاری را به جشنواره می‌دهد. همچنین حضور کارگردانانی از چندین نسل، می‌تواند در کنار تنوع گونه، چالش جذاب‌تری را در مسیر رقابت ایجاد کند.

در مورد جشنواره امسال، چندین نام پررنگ که تصور می‌شد می‌توانند با حضور خود، تنور این دوره را حسابی گرم می‌کنند، غائب هستند. این اتفاق را در نتیجه این اصل قلمداد کنیم که آثار حاضر در جشنواره، به لحاظ کیفی، به‌مراتب از آن آثار، قدرتمندتر بوده‌اند و هیات انتخاب تحت‌تاثیر بزرگی آن نام‌ها و فضاسازی رسانه‌ای قرار نگرفته‌اند

فضاسازی‌ها و خبررسانی‌هایی که برخی از آثار جشنواره امسال طی هفته‌های اخیر داشته‌اند نیز می‌تواند برای مخاطب، جذابیت‌های بسیاری داشته باشد. متاسفانه اکنون چندسالی است که این نگاه در برخی رسانه‌ها رایج شده که طی آن، بیش از آن‌که به داستان، کارگردان، تیم بازیگری و گونه فیلم توجه شود، تمرکز بر روی نهاد سازنده است و همین، به اهرمی تبدیل می‌شود تا گاردهای علیه آن فیلم شکل بگیرد. این، یک سنجش غیرحرفه‌ای و اشتباه است چرا که نهادی مانند فارابی، در عمده تولیدات سینمایی کشور نقش دارد و این نقش داشتن، از اعطای تجهیزات و لجستیک گرفته شده تا اعطای وام و . . . می‌تواند متنوع باشد و به همین دلیل، نمی‌توان این‌گونه برداشت شود که چون فارابی در فلان فیلم مشارکت داشته، پس با یک فیلم ارگانی با زاویه نگاه خاص مواجه هستیم.

مثلا برای جشنواره امسال، حدود نیمی از فیلم‌ها، با حضور فارابی تولید شده است اما آیا این گزاره، به معنی تولید فیلم تحت تفکر فارابی است؟ قطعا خیر. هم‌چنان‌که دیگر ارگان‌ها نیز از آن شاخصه‌هایی که تصور می‌کنیم، فاصله گرفته و در تولیدات خود، مخاطب و رضایت او را هدف قرار داده‌اند. بنابراین نباید با یک پیش‌فرض تدافعی و گارد گرفتن در برابر برخی تولیدات، به تماشای آثار حاضر در جشنواره بنشینیم.

در مورد جشنواره امسال، این نکته نیز وجود دارد که چندین نام پررنگ که تصور می‌شد می‌توانند با حضور خود، تنور این دوره را حسابی گرم می‌کنند، غائب هستند. این اتفاق را در نتیجه این اصل قلمداد کنیم که آثار حاضر در جشنواره، به لحاظ کیفی، به‌مراتب از آن آثار، قدرتمندتر بوده‌اند و هیات انتخاب تحت‌تاثیر بزرگی آن نام‌ها و فضاسازی رسانه‌ای قرار نگرفته‌اند. همین استدلال کافی است تا با دید جدی‌تری به آثار این دوره نگاه کنیم و حتی در انتظار غافلگیری باشیم.

جشنواره فیلم فجر، هرساله، فارغ از چهره‌هایی که در آن حضور دارند، محلی برای تضارب عقاید است. همین مشخصه، تنور این رویداد را حسابی گرم می‌کند. این اظهارنظرهای پیش‌دستانه قطعا مربوط به دوره اخیر نیست و در تمامی دوره‌ها وجود داشته است پس با این نگاه حرفه‌ای به جشنواره می‌نگریم که نمی‌توان کلیت یک دوره را تنها از روی نام فیلم و سازنده آن تشخیص داد. وقتی با این دید، به جشنواره نگاه کنیم، به این گزاره می‌رسیم که در بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشور، تعدادی فیلم به نمایش درمی‌آید که تنها، پس از اتمام آن قادر خواهیم بود که راجع به کیفیت محتوایی آن بحث‌های تکنیکی کنیم.

تا اینجای کار، جشنواره توانسته حداقل بر روی کاغذ، کنجکاوی‌هایی را به وجود بیاورد که مخاطبان بسیاری را به دنبال کردن این رویداد ترغیب می‌کند. حال باید منتظر ماند تا ببینیم این کنجکاوی‌ها تا چه اندازه قادر خواهند بود رضایت حداکثری مخاطبان را رقم بزنند و اصولا آیا جشنواره امسال خواهد توانست غافلگیری خوبی را رو کند یا خیر.

رسانه سینمای خانگی- در فجر چهل و دوم این آثار را خواهید دید

اسامی فیلم‌های جشنواره چهل و دوم فجر در حالی معرفی شد که حضور چهره‌های سینمایی از نسل‌های مختلف در مقام بازیگر و کارگردان پررنگ است و از سوی دیگر غیبت فیلم‌هایی از چند فیلمساز – بازیگر خاص به چشم می‌آید که پیش‌بینی می‌شد متقاضی شرکت در جشنواره بوده اند.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، سرانجام در فاصله کمتر از یک ماه تا شروع جشنواره فجر، نام فیلم‌هایی که قرار است در این رویداد سینما با یکدیگر رقابت کنند، اعلام شد.

در بخش سودای سیمرغ ۲۲ فیلم توسط هیات انتخاب شامل داریوش ارجمند، حسین زندباف، روح‌الله سهرابی، محمدرضا عباسیان، محمدحسین لطیفی، احمد مرادپور و محمدحسین نیرومند برگزیده شده‌اند که البته اگر دبیرخانه جشنواره همانند معدود سال های که اسامی کل متقاضیان را اعلام می‌کرد، امسال هم اعلام می کرد، بهتر مشخص می‌شد که این ۲۲ فیلم از بین چه آثاری انتخاب شده‌اند و چه فیلم‌هایی هم از مرحله بازبینی رد شده‌اند. با این حال فعلا می‌توان فیلم‌های مهران مدیری , بهرام افشاری و رامبد جوان را از شاخص‌ترین غایب‌ها (با احتمال ثبت نام در جشنواره) دانست.

از نکات قابل توجه بخش سودای سیمرغ جشنواره می‌توان به حضور علی نصیریان در آستانه ۹۰ سالگی در یک فیلم، نخستین تجربه کارگردانی جواد عزتی و نیز فیلمسازی محمود کلاری به عنوان یکی از چهره‌های نامدار فیلمبرداری سینما پس از سه دهه اشاره کرد.

همچنین نقش برخی سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی در حمایت و تولید تعدادی از فیلم‌های این دوره از جشنواره پررنگ است.   

در ادامه آنچه از آثار بخش سودای سیمرغ به طور رسمی تاکنون منتشر شده، مرور می‌شود. در بین این فیلم‌ها چند اثر هستند که اطلاعات دقیقی درباره آن‌ها منتشر نشده است.  

«آسمان غرب»

 فیلم‌سینمایی «آسمان غرب» به نویسندگی و کارگردانی محمد عسگری و تهیه‌کنندگی حبیب والی‌نژاد یک اثر جنگی اکشن است که در لوکیشن‌های متعددی در استان کرمانشاه فیلمبرداری شده است. این فیلم به عنوان دومین تجربه کارگردانی محمد عسگری پس از ساخت فیلم سینمایی «اتاقک گلی» با نگاهی متفاوت، رشادت، غیرت و میهن‌دوستی خلبان شهید علی‌اکبر شیرودی و دیگر هم‌رزمانش را در روزهای آغازین جنگ به تصویر می‌کشد.

در «آسمان غرب» میلاد کی‌مرام ایفاگر نقش شهید شیرودی است و فیلم هم محصول بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی سوره است که با مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است.

«آبی روشن»

بابک خواجه پاشا که سال قبل با نویسندگی و کارگردانی «در آغوش درخت» سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و دیپلم افتخار بهترین کارگردانی جشنواره فجر را گرفت امسال با فیلم تازه‌ای در این رویداد حاضر است.

«آبی روشن» به کارگردانی بابک خواجه پاشا و تهیه‌کنندگی سید محمدحسین میری،  محصول مشترک سازمان هنری رسانه‌ای اوج و بنیاد سینمایی فارابی است که در شهرهای خلخال، تالش، نیشابور، مشهد و تهران فیلمبرداری شده است.

مهران احمدی، مهران غفوریان، سارا حاتمی، مرتضی امینی‌تبار، روح‌الله زمانی، علی‌اکبر اصانلو و کاظم هژیرآزاد در این فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداختند.

«آغوش باز»

تازه ترین ساخته سینمایی بهروز شعیبی با نام «آغوش باز» به تهیه‌کنندگی علی سرتیپی ساخته شده و به عنوان اثری با یک فضای متفاوت نسبت به دیگر آثار شعیبی معرفی شده است.

این فیلم ابتدا «هم‌آهنگ» نام داشت و فیلمنامه‌اش را مهرداد کوروش‌نیا و محمدسجاد نجفی به طور مشترک نوشته‌اند و همزمان با معرفی فیلم در بخش سودای سیمرغ اسامی بازیگرانش اعلام شد.

«آغوش باز» با بازی حامد کمیلی و محسن کیایی در کنار گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوری‌فر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی و با حضور هنرمندانه: مهدی هاشمی، احترام برومند و حسن معجونی. بازیگران کودک: هاتف شعیبی و نفس‌ نکی، گروه خیمه شب‌بازی به سرپرستی سیاوش ستاری، طراح حرکات موزون: علی براتی به کارگردانی بهروز شعیبی و تهیه‌کنندگی علی سرتیپی ساخته شده است.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: سه‌ قصه عاشقانه… سه زوج در فراز و نشیب روابط عاطفی، فرصت می‌یابند به تعریف جدیدی از عشق برسند.

«آغوش باز» ششمین اثر سینمایی بهروز شعیبی است که پیش از این کارهایی چون بدون قرار قبلی، روز بلوا، دارکوب، سیانور، دهلیز و … را ساخته است. 
شعیبی پیش از این در جشنواره جهانی و ملی فجر داوری کرده و با تمام فیلم‌های کارنامه کارگردانی‌اش در جشنواره فیلم فجر حضور داشته است.

«احمد»

فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیه‌کنندگی حبیب والی‌نژاد با داستانی مرتبط با حادثه زلزله بم در سال ۸۲ است.

این فیلم محصول مشترک سازمان سینمایی سوره و موسسه تصویر شهر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است که به استناد خلاصه داستان رسمی منتشر شده از آن قرار است روایت‌گر ناگفته‌هایی درباره ۱۸ ساعت ابتدایی پس از وقوع زلزله در شهر بم باشد.  

و دست اندرکاران این فیلم نیز همزمان با اعلام نام اسامی فیلم های سودای سیمرغ ، جزییات بیشتری از این فیلم منتشر کردند.

«بهشت تبهکاران»

تازه‌ترین فیلم مسعود جعفری جوزانی که سال قبل هم به عنوان یکی از آثار متقاضی جشنواره نام برده می‌شد بالاخره به این رویداد رسید. البته در مقاطعی گفته می‌شد که «بهشت تبهکاران» قرار است به صورت سریال پخش شود ولی در نهایت نسخه سینمایی آن به جشنواره فجر رسیده است.

یک نکته قابل توجه درباره «بهشت تبهکاران» جوزانی این است که این فیلم سال گذشته در بخش رزور حشنواره فجر معرفی شد و اگرچه کامل نشده بود احتمالا بخش‌هایی از آن توسط هیات انتخاب بازبینی شده بود که در صدر فهرست رزرو جای داشت. در این زمینه جمله‌ای هم از دبیر جشنواره منتشر شد مبنی براینکه فیلم «بهشت تبهکاران»   هر زمان آماده شود در بخش سودای سیمرغ نمایش داده خواهد شد.    

در این فیلم تاریخی امیرحسین آرمان و رضا یزدانی بازی کرده‌اند و در آن به بازه مهمی از تاریخ معاصر ایران و به بخشی از وقایع ملی شدن صنعت نفت پرداخته می‌شود.

«پرویز خان»

فیلم سینمایی «پرویز خان» به کارگردانی علی ثقفی که نخستین تجربه فیلمسازی بلند اوست هم در بخش سودای سیمرغ حضور دارد.

این فیلم به تهیه‌کنندگی عطا پناهی با حضور سعید پورصمیمی در نقش پرویز دهداری در تهران ساخته شده و محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است.

پرویز دهداری یکی از برجسته‌ترین مربیان تیم ملی فوتبال ایران بود.

«تابستان همان سال»

این فیلم ابتدا «آینه» نام داشت و محمود کلاری پس از گذشت دو دهه دوری از کارگردانی آن را ساخته است.

در این فیلم که اطلاعات رسمی از آن منتشر نشده، گفته می‌شود  علی شادمان در نقش اصلی بازی کرده و از مهران مدیری ، فریبا نادری، سمیرا حسن‌پور و پژمان بازغی هم به عنوان بازیگران دیگر نام برده شده است.

«تمساح خونی»

جواد عزتی پس از اینکه سال‌ها فیلم‌های متعددی را در جشنواره فجر داشت، امسال با اولین تجربه کارگردانی به این جشنواره می‌آید.  

این فیلم به تهیه‌کنندگی کامران حجازی ساخته شده و اطلاعات رسمی درباره بازیگران و داستانش منتشر نشده است.

«دروغ‌های زیبا»

فیلم جدید مرتضی آتش‌زمزم که اخیرا «هولیا» را روی پرده سینما داشت، یک درام اجتماعی و محصول مشترک ایران و بنگلادش است.  

این فیلم سینمایی با حضور بازیگر کشور بنگلادش، جایا احسن و شمون فاروغ در شهرهای داکا و قاضی پور ساخته شده است.

«دست ناپیدا»

انسیه شاه‌حسینی سرانجام توانسته «دست ناپیدا» یش را بسازد و راهی جشنواره فجر کند. این فیلم روایت‌گرزندگی زنی است که ۲۰۰ فانوسقه خونین بر دوش دارد و همه را در آب کارون شسته و به جبهه می‌فرستد.

سید سعید سیدزاده، تهیه‌کننده این فیلم گفته بود: «دست ناپیدا» به طور کامل در استان خوزستان ساخته می‌شود و فیلمی در حوزه دفاع مقدس و کاملا ارزشی است که آیندگان ما نیاز دارند قصه‌هایی شبیه آن را ببینند. فیلم، یک قصه اجتماعی در میانه‌های جنگ و روایتگر ایثارگری یک قشر خاصی از جامعه در دوران جنگ است.  

«دو روز دیرتر»

فیلم سینمایی «دو روز دیرتر» با موضوع فرزندآوری و ازدیاد جمعیت معرفی شده که به کارگردانی اصغر نعیمی و نویسندگی رضا مقصودی و حمید اکبری خامنه و براساس طرحی از سید محمد حسینی و تهیه کنندگی محسن شیرازی تولید شده است.

در این فیلم سینمایی که نگاهی طنز دارد، سینا مهراد، پردیس احمدیه، فرهاد آئیش، گوهر خیراندیش، کمند امیر سلیمانی، سیدجواد یحیوی، سیاوش چراغی‌پور، محمد فیلی و علیرضا داوودنژاد بازی کرده‌اند.  

سید جمال ساداتیان به عنوان مشاور تهیه‌کننده فیلم بوده و بنیاد فرهنگی روایت فتح سرمایه‌گذار اصلی این پروژه سینمایی است که در تولید آن با بنیاد سینمایی فارابی و موسسه بهمن سبز حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مشارکت دارد.

«شه‌سوار»

 فیلم‌سینمایی «شه‌سوار» تازه‌ترین اثر حسین نمازی  پس از «شادروان» است که مهرداد صدیقیان و الناز حبیبی در آن بازی کرده‌اند.  

داستان «شه‌سوار» طی سه شبانه روز و در یک مراسم عروسی رخ می‌دهد و فیلم محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است.  

«شور عاشقی»

یکی از فیلم‌های عاشورایی ساخته شده در ماه‌های گذشته «شور عاشقی» به کارگردانی داریوش یاری است که قصه‌ای از کاروان اهل بیت(ع) ‌ را پس از واقعه کربلا روایت می‌کند.

در این فیلم که سومین ساخته یاری و محصول مشترک بنیاد شهید و بنیاد سینمایی فارابی است، شهره موسوی، مهدی زمین پرداز، پیام احمدی نیا، نادر فلاح، علیرضا استادی، سیامک صفری و… .از جمله هنرمندانی هستند که در این فیلم سینمایی عاشورایی نقش‌آفرینی کرده‌اند.

«صبح اعدام»

تازه ترین ساخته بهروز افخمی «صبح اعدام» نام دارد که تهیه کنندگی آن برعهده علی شیرمحمدی است. این فیلم محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی معرفی شده  و در آن برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی روایت می‌شود که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند.

ارسطو خوش رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، مسعود شریف در نقش طیب حاج رضایی، داود فتحعلی‌بیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، مهرداد نیکنام در نقش تیمسار، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان و فریبا آذرشب در نقش مادر حاج اسماعیل رضایی در فیلم بهروز افخمی بازی کرده‌اند.

«صبحانه با زرافه‌ها»

فیلم جدید سروش صحت که احتمالا یکی از پرطرفدارترین فیلم‌های جشنواره برای تماشا باشد، «صبحانه با زرافه‌ها» نام دارد که بهرام رادان، پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا و هادی حجازی‌فر در آن بازی کرده‌اند.  

این دومین فیلم سروش صحت پس از فیلم «جهان با من برقص» است که به تهیه‌کنندگی سید مصطفی احمدی ساخته شده است.

«قلب رقه»

یکی از فیلم‌های موسوم به سینمای دفاع مقدس و مقاومت «قلب رقه» است که توسط خیراله تقیانی‌پور ساخته شده است.

این فیلم به تهیه‌کنندگی سعید پروینی با بازی شهرام حقیقت دوست، فرهاد قائمیان، محمدرضا شریفی‌نیا، هدایت هاشمی، عبدالرضا نصاری، مصطفی ساسانی و شادی مختاری به عنوان محصولی از بنیاد رسانه‌ای بیان و بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده است.

«قلب رقه» درباره اتفاق‌های چند سال اخیر سوریه و محور مقاومت است. رقه چند سال پایتخت داعش بود.

«مجنون»

فیلم سینمایی «مجنون» به تهیه‌کنندگی عباس نادران و کارگردانی مهدی شامحمدی در جنوب کشور ساخته شده و محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است.

این فیلم برشی از حماسه آفرینی شهیدان مهدی و مجید زین‌الدین و رزم آوران لشگر ۱۷ علی بن ابی طالب(ع) در جزیره مجنون و عملیات بزرگ خیبر را به تصویر می‌کشد.

سجاد بابایی که سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر توانست برنده سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد برای فیلم «استاد» شود، نقش شهد شیرودی را بازی کرده است.

«میرو»  

این فیلم به کارگردانی حسین ریگی در چابهار و با حضور بازیگرانی همچون سودابه بیضایی، امیررضا دلاوری، حمید ابراهیمی، آرزو تاج نیا، ابوالفضل همراه، مهدی دین محمدپور، ایوب افشار و جمعی از هنرمندان بومی استان سیستان و بلوچستان فیلمبرداری شده است.  

«میرو» سومین اثر سینمایی ریگی از فیلمسازان بلوچ کشور پس از فیلم‌های «لیپار» و «هوک» است که در ژانر کودک و نوجوان تولید شده و در بستر قصه‌ای متعلق به دوران دفاع مقدس در دهه ۶۰ روایت می‌شود.  

 بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد سینمایی فارابی سرمایه گذاران فیلم سینمایی «میرو» هستند و سعید الهی تهیه کنندگی آن را بر عهده دارد.

«نبودنت»

این فیلم به کارگردانی کاوه سجادی حسینی ساخته شده و اطلاعات جدیدی درباره آن منتشر نشده است؛ اما سجادی حسینی سال ۱۳۹۵ گفته بود که در همان زمان قصد ساخت آن را دارد. طبق گفته او این فیلم یک اثر اجتماعی عاشقانه است.

گفته می شود سحر دولت شاهی ، آزاده صمدی و امیر آقایی از جمله بازیگران این فیلم هستند.

«معجزه پروین»

این فیلم به کارگردانی محمدرضا ورزی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شریفی‌نیا به جشنواره راه یافته ولی اطلاعات رسمی از آن منتشر نشده است. ساخت فیلم ورزی در یکی از کاخ‌های سعدآباد در مقطعی حاشیه‌هایی را به وجود آمد و حالا قرار است او فیلمش را که اطلاعاتی از آن منتشر نکرده، در جشنواره فجر رونمایی کند.   

«نپتون»

این فیلم به کارگردانی محمدابراهیم غفاریان هم از دیگر آثار جشنواره امسال است که تاکنون خبری از آن منتشر نشده است.

رسانه سینمای خانگی- آثار مهران مدیری و رامبد جوان برای جشنواره فجر انتخاب نشدند

عضو هیات انتخاب چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به ارائه توضیحاتی درباره انتخاب فیلم‌ها پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، محمدرضا عباسیان در گفت‌وگو با ایرنا، درباره تجربه حضور در این هیات گفت: فرآیند هر انتخابی معمولا با چالش‌هایی مواجه است و طبیعتا اعضای هر هیات انتخاب برای رسیدن به فهرست نهایی چالش‌هایی جدی با هم دارند و درباره دیدگاه‌های خود بحث می‌کنند تا در نهایت به اجماع‌نظر برسند.

وی درباره همسویی دیدگاه‌های اعضای هیات انتخاب هم گفت: لااقل من چنین دیدگاهی ندارم و فکر می‌کنم این تنوع دیدگاه در اعضا وجود داشته است. طبیعتا اگر کسی انتظار داشته باشد چهره‌های اپوزسیونی که حتی در دوره‌هایی حاضر به حضور در جشنواره هم نبوده‌اند، در ترکیب هیات انتخاب جشنواره نماینده‌ای داشته باشند، طبیعتا انتظار بی‌وجهی است. از سوی دیگر اینکه چهره‌هایی مانند حسین زندباف و یا محمدحسین لطیفی با محمدحسین نیرومند و روح‌الله سهرابی هم‌فکر و هم‌دیدگاه هستند هم به‌شدت اشتباه است. همه اعضای حاضر در هیات انتخاب، استقلال رای داشته‌اند و صاحب دیدگاه هستند. برای همه اعضای هم جنبه‌های تکنیکی آثار در کنار جنبه‌های محتوایی واجد اهمیت بوده است.

عباسیان با اشاره به وجود بحث‌های جدی میان اعضای هیات انتخاب، تاکید کرد: در نهایت هم در هر هیات انتخابی، فیلم‌ها براساس اکثریت آرا انتخاب می‌شوند و جمع‌بندی صورت می‌گیرد.

دبیر اسبق جشنواره فیلم فجر، درباره موارد مطرح‌شده درباره سهم بالای فیلم‌های ارگانی و سازمانی در دوره‌های اخیر جشنواره فیلم فجر هم گفت: این یک واقعیت است که عمده فیلم‌هایی که در سینمای ایران تولید می‌شود، با سرمایه نهادهای دولتی به مرحله تولید می‌رسد. فارغ از این مساله، معتقدم در جشنواره امسال برخلاف جشنواره سال گذشته، فیلم‌های بخش خصوصی درخواست بیشتری برای حضور در جشنواره داشتند اما واقعیت تلخ این بود که بسیاری از این آثار استانداردهای لازم محتوایی برای حضور در جشنواره فجر را نداشتند.

در مجموع آنچه به عنوان فهرست نهایی جشنواره معرفی شده، ترکیبی از فیلم‌های خصوصی و سازمانی است و این نکته را هم تاکید می‌کنم که اصلا سازنده آثار مدنظر هیات انتخاب نبوده است

وی افزود: در مجموع آنچه به عنوان فهرست نهایی جشنواره معرفی شده، ترکیبی از فیلم‌های خصوصی و سازمانی است و این نکته را هم تاکید می‌کنم که اصلا سازنده آثار مدنظر هیات انتخاب نبوده است. یعنی اینکه فیلم محصول کدام بخش است، اصلا برای ما ملاک انتخاب نبوده است. کمااینکه از بخش خصوصی هم امسال فیلم‌های خوبی را در جشنواره خواهیم دید.

این عضو هیات انتخاب درباره فیلم بهشت تبهکاران که سال گذشته هم توسط هیات انتخاب دیده شده بود و طبق فراخوان امکان حضور در جشنواره را نداشته است هم توضیح داد: درباره این موارد دبیرخانه می‌تواند توضیحات دقیق‌تری بدهد اما نکته اصلی این است که در هر دوره از جشنواره این اتفاق رخ می‌دهد که نسخه برخی از فیلم‌ها آن‌قدر با زمان کوتاهی به دست هیات انتخاب می‌رسد که امکان ارزیابی آن‌ها وجود ندارد. این اتفاق سال گذشته درباره چند فیلم رخ داده بود که امسال نسخه کامل آن‌ها بازبینی شد و بهشت تبهکاران از میان آنها انتخاب شده است. دو فیلم دیگر که همین شرایط را داشتند نتوانستند نظر هیات انتخاب را جلب کنند.

عباسیان درباره غیبت فیلمسازانی مانند مهران مدیری، رامبد جوان و حسین دوماری در فهرست هیات انتخاب هم توضیح داد: طبیعتا همه فیلم‌هایی که هیات انتخاب موردبازبینی قرار داده از آثاری بوده‌اند که فرآیند تولیدشان به پایان رسیده بود و عدم‌حضور آنها در فهرست نهایی به دلیل عدم جمع‌بندی اعضا برای حضور آن‌ها بوده است. آثار فیلمسازانی که به آنها اشاره کردید هم در هیات انتخاب دیده شد و به دلیل جمیع جوانب برای حضور در جشنواره انتخاب نشدند. برای انتخاب یک فیلم هم محتوای آثار مورد توجه بوده است و هم کیفیت سینمایی آنها. ممکن است در رد شدن یک فیلم هر دو مورد تاثیر داشته باشد و درباره برخی آثار شاید یکی از جنبه‌ها تاثیر بیشتری داشته است.

طبیعتا همه فیلم‌هایی که هیات انتخاب موردبازبینی قرار داده از آثاری بوده‌اند که فرآیند تولیدشان به پایان رسیده بود و عدم‌حضور آنها به دلیل عدم جمع‌بندی اعضا برای حضور آن‌ها بوده است. آثار فیلمسازانی مثل مهران مدیری، رامبد جوان و حسین دوماری هم در هیات انتخاب دیده شد اما انتخاب نشدنداین عضو هیات انتخاب درباره دخالت دبیر جشنواره و یا توصیه‌های بیرونی دیگر به هیات انتخاب هم تاکید کرد: به‌هیچ عنوان در فرآیند فعالیت هیات انتخاب هیچ‌گونه توصیه‌ای وجود نداشت و همان‌طور که اشاره کردم ترکیبی از عناصر مرتبط با کیفیت فنی و محتوایی آثار مدنظر اعضای هیات انتخاب بوده است تا فیلم‌هایی برازنده جشنواره فجر انتخاب شوند.

وی درباره سهم فیلم‌های دفاع‌مقدسی در جشنواره امسال هم توضیح داد: اینکه گمانه‌زنی‌هایی درباره سهم بالای این آثار در برخی رسانه‌ها مطرح شده بود، بیشتر کارکرد رسانه‌ای داشته و در عمل این‌گونه نبوده است که برای حضور یا عدم‌حضور تعداد مشخصی فیلم دفاع مقدسی در جشنواره برنامه‌ریزی خاصی شده باشد. برخی از فیلم‌های دفاع مقدسی هم بوده‌اند که طبق همان نکات ساختاری و یا محتوایی، از نظر هیات انتخاب برای حضور در جشنواره انتخاب نشدند. هیچ قاعده‌ای برای پذیرش تعداد مشخصی از فیلم‌ها در ژانرهای مختلف در جشنواره نداشتیم.

عباسیان در پایان درباره کیفیت فیلم‌های راه‌یافته به جشنواره چهل‌ودوم هم گفت: در مجموع معتقدم وضع سینمای ایران وضع خوبی نیست. به‌خصوص از منظر محتوا، مجموع فیلم‌های سینمای ایران آن کیفیتی را که باید داشته باشند، ندارند و معتقدم برآیند کلی حرکت سینمای ایران از منظر محتوایی رو به افول است. بخشی از این ماجرا می‌تواند تحت‌تاثیر سیاست‌گذاری‌ها باشد اما بخشی از آن هم متوجه فیلمسازان است. تعداد فیلم‌های عمیقی که منجر به جریان‌سازی‌های فرهنگی شوند، هر سال کمتر می‌شود و به همین دلیل معتقدم سینمای ایران از نظر محتوایی سال به سال فقیرتر شده است.

خروج از نسخه موبایل