رسانه سینمای خانگی- سینمایی که فقط چهار بلیت می‌فروشد، زنده نیست

حاصل فروش ۱۰ فیلم سینمایی در حال اکران طی هفته گذشته و در سراسر کشور به رقم متأثرکننده و ناچیز ۳۱۴۸ قطعه بلیت رسید که با احتساب جمعیت ۸۵ میلیون نفری کشور رقمی فوق العاده ناچیز و اندک محسوب می شود.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، فیلم سینمایی «یقه سفیدها» به کارگردانی شهرام مسلخی با فروش ۴ قطعه بلیت کم مخاطب ترین فیلم هفته اخیر بود!؛ «فصل ماهی سفید» قربان نجفی نیز با فروش ۸۴ قطعه بلیت در سراسر کشور رتبه دومین فیلم کم مخاطب هفته اخیر را از آن خود کرد و «میان صخره ها» مختار عبدالهی تنها ۱۵۲ قطعه بلیت فروخت و در رده سوم فیلم های کم مخاطب قرار گرفت و «بابا سیبیلو» با فروش ۱۸۳ قطعه بلیت در رده چهارم فیلم های کم مخاطب هفته ایستاد.

بر اساس آمار اعلام شده در سمفا تا سایت ۱۰:۳۰ جمعه سوم شهریورماه «غریب» محمدحسین لطیفی ۲۲۲ قطعه بلیت فروخت و «نگهبان شب» رضا میرکریمی‌نیز به فروش تنها ۲۷۶ قطعه بلیت رضایت داد! بر همین اساس سایر فیلم های روی پرده نیز فروش بسیار اندکی‌ داشتند و بار دیگر زنگ خطر ورشکستگی و تعطیلی کامل سالن های سینما را به صدا درآوردند به نحوی که «تصور» علی بهراد ۲۹۴ قطعه بلیت به فروش رساند و «شهرک» علی حضرتی تنها به فروش ۳۱۷ قطعه بلیت رضایت داد.

«پرونده باز است» آخرین ساخته سینمایی کیومرث پوراحمد نیز تنها ۳۲۱ قطعه بلیت فروخت و «ستاره بازی» جدیدترین فیلم سینمایی اکران شده هاتف علیمردانی به فروش ۱۲۹۵ قطعه بلیت رضایت داد تا حاصل فروش ۱۰ فیلم سینمایی در حال اکران طی هفته گذشته و در سراسر کشور به رقم متأثرکننده و ناچیز ۳۱۴۸ قطعه بلیت برسد یعنی به صورت میانگین هر فیلم سینمایی طی هفته اخیر تنها حدود ۳۱۰ نفر مخاطب داشته است که با احتساب جمعیت ۸۵ میلیون نفری کشور رقمی فوق العاده ناچیز و اندک محسوب می شود.

بر اساس این گزارش «ستون ۱۴» امیرحسین همتی نیز تنها ۱۸۲۵ قطعه بلیت به فروش رساند و «سه کام حبس» سامان سالور نیز ۲۶۴۸ مخاطب داشت. «مصلحت» حسین دارابی ۳۵۲۶ نفر مخاطب را به سالن های سینما جذب کرد و «معجزه عشق» محمدرضا ممتاز نیز حدود ۳۹۰۰ تماشاگر داشت.

این فروش های فوق العاده ناچیز در حالی است که «فسیل» به کارگردانی کریم امینی بعد از حدود ۶ ماه از آغاز اکرانس همچنان یکه تاز گیشه است. این فیلم طی هفته اخیر حدود ۱۴۳ هزار نفر مخاطب را به سالن های سینما جذب کرد و صدرنشین جدول فروش شد. «شهرت هرت» که آن را نیز امینی کارگردانی کرده با ۱۰۹ هزار نفر مخاطب در رده بالای جدول فروش ایستاد و «نارگیل ۲» به کارگردانی سیدمسعود اطیابی با حدود ۵۱ هزار نفر مخاطب در رده سوم فیلم های پرمخاطب هفته قرار گرفت.

لازم به ذکر است سایر فیلم های در حال اکران نیز فروشی ناچیز داشتند؛ «دست انداز» کمال تبریزی تنها ۳۸۰۰ مخاطب داشت و «بعد از رفتن» رضا نجاتی نیز به ۳۹۰۰ مخاطب رضایت داد!

رسانه سینمای خانگی- عطاران با جمشیدی و «ویلای ساحلی» می‌آید

اکران فیلم کمدی «ویلای ساحلی» به کارگردانی کیانوش عیاری از اوایل مهرماه آغاز می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه‌ای فیلم، بر اساس اعلام علی سرتیپی پخش کننده فیلم کمدی «ویلای ساحلی» به کارگردانی کیانوش عیاری و تهیه‌کنندگی رضا رخشان پس از طی کردن مراحل فنی، این فیلم آماده نمایش شده است و از اوایل مهر اکران خود را در سینماهای سراسر کشور آغاز می‌کند.

«ویلای ساحلی» تازه‌ترین ساخته سینمایی کیانوش عیاری است که پاییز سال گذشته با حضور بازیگرانی چون رضا عطاران، پژمان جمشیدی و ریما رامین‌فر، فرگل فربخش، یوسف خسروی، علی پناهی، شووار کریم‌زاده، علی سرتیپی و زنده‌یاد کیومرث پوراحمد در یکی از شهرهای شمالی کشور جلوی دوربین رفت.

دیگر عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از مدیر فیلمبرداری: داریوش عیاری، دستیار اول فیلمبردار: بابک ابرغانی، دستیار اول کارگردان: رضا مسعودی، مدیر صدابرداری: محمود خرسند، صدابردار: سهیل متولی، طراح چهره پردازی: عباس عباسی، طراح صحنه: سیامک کاری نژاد، طراح لباس: زهرا صمدی، تدوین: کیانوش عیاری، مشاور رسانه‌ای: مریم قربانی‌نیا.

مدیریت تبلیغات «ویلای ساحلی» بر عهده حمید اسحاقی است.

رسانه سینمای خانگی- کدام رونق؟ فیلمهایی زیر هزار بیننده دارند!

طی هفته اخیر کاهش مخاطب در سینمای کشور استمرار داشت به نحوی که ۷ فیلم در حال اکران هریک زیر هزار مخاطب داشتند!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، «فسیل» به کارگردانی کریم‌ امینی همچنان از اسفندماه سال ۱۴۰۱ صدرنشین جدول فروش است. این فیلم طی هفته گذشته حدود ۱۴۸ هزار مخاطب داشت تا همچنان با فاصله بسیار ترکتاز میدان اکران باشد!

بنا بر آمار ارائه شده در سایت سمفا تا ساعت ۲۲:۳۰ جمعه بیست و هفتم مرداد ماه «یقه سفیدها» شهرام مسلخی با فروش ۱۲ قطعه بلیت کم مخاطب ترین فیلم در حال اکران بود.

«میان صخره ها» مختار عبدالهی ۱۶۵ بیننده داشت و «فصل ماهی سفید» قربان نجفی تنها ۲۲۴ مخاطب را جذب سالن های سینما کرد. «بابا سیبیلو» ادوین خاچیکیان ۲۷۸ قطعه بلیت فروخت و «نگهبان شب» رضا میرکریمی تنها ۴۲۵ تماشاگر داشت.

«پرونده باز است» کیومرث پوراحمد تنها ۴۴۷ قطعه بلیت فروخت و «شهرک» علی حضرتی تنها ۴۶۴ مخاطب داشت و «تصور» علی بهراد نیز نتوانست بیش از ۵۰۰ مخاطب را مجاب به حضور در سینماها کند!

«بعد از رفتن» رضا نجاتی به عنوان یکی از آثار جدید اکران تنها ۱۷۲۵ تماشاگر داشت و «مصلحت» حسین دارابی تنها ۳۷۳۰ نفر را مجاب به خریداری بلیت کرد! در همین راستا «سه کام حبس» ۲۹۹۲ و «ستون ۱۴» امیرحسین همتی ۳۳۰۹ تماشاگر داشتند!

«معجزه عشق» محمدرضا ممتاز ۵۱۲۶ تماشاگر داشت و «دست انداز» جدیدترین محصول اکران شده کمال تبریزی تنها ۵۱۹۷ مخاطب را به خود اختصاص داد؛ این در حالی است که این اثر تبلیغات بسیاری در فضای مجازی دارد!

«آهنگ دو نفره» آرزو ارزانش ۷۰۴۱ مخاطب، «عروسی مردم» مجید توکلی ۷۵۶۹ بیننده و «کت چرمی» حسین میرزامحمدی ۷۷۵۴ تماشاگر داشتند؛ این در حالی است که سایر فیلم های جدید در حال اکران نیز مخاطبان اندکی داشتند؛ «آخرین تولد» نوید محمودی حدود ۱۸۴۰۰ مخاطب، «بی مادر» سیدمرتضی فاطمی حدود ۲۹ هزار مخاطب و «نارگیل ۲» سیدمسعود اطیابی حدود ۴۵ هزار تماشاگر داشت.

رتبه دوم جدول فروش هفتگی نیز کماکان به «شهر هرت» کریم امینی با حدود ۱۲۰ هزار نفر مخاطب تعلق گرفت.

رسانه سینمای خانگی- «پرونده باز است» اکران عمومی شد

اکران مردمی فیلم «پرونده باز است» آخرین اثر زنده‌یاد کیومرث پوراحمد در پردیس سینمایی هدیش‌مال برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از برنا، آخرین ساخته کیومرث پوراحمد امروز پنجشنبه بعدازظهر در پردیس هدیش مال با حضور بازیگران فیلم پژمان بازغی، سام قریبیان، شادی مختاری و بازیگران نوجوان (پویا نجفی، مهبد جهان نوش، محمد متین ستاری) به نمایش درآمد.

از نکات قابل توجه حضور اسماعیل محرابی بازیگر پیش کسوت سینما در این مراسم بود.

داستان فیلم پرونده باز است برگرفته از پرونده‌ای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است. در این فیلم که فضای جنایی و ملتهب دارد، یک نوجوان ۱۵ ساله مرتکب قتل شده و حالا در انتظار حکم دادگاه است.

پژمان بازغی، محمدرضا غفاری، نسیم ادبی، حسین پاکدل، شادی مختاری، علی باقری، سام قریبیان، مه‌لقا باقری. بازیگران نوجوان پویا نجفی، راشین ربی، مهبد جهان‌نوش، محمدمتین ستاری در این فیلم بازی کرده‌اند.

رسانه سینمای خانگی- هنرمند شناسنامه و هویت ملت است

رشت- هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون با اشاره به اینکه تجلیل از هنرمندان اقدامی شایسته و درسی آموزنده برای نسل جوان است، گفت: هنر و هنرمند شناسنامه و هویت یک ملت است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، علی نصیریان در مراسم تجلیل از مفاخر فرهنگ و هنر استان گیلان با ابراز خرسندی از حضور در این مراسم، اظهار کرد: زمانی که با بنده برای حضور در این رویداد بزرگ تماس گرفتند با ذوق و شوق برای قدردانی از کسانی آمدم که چون شمع فروزان می‌سوزند تا انرژی و ایده و فکرشان را به مردم منتقل کنند.

این هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون تکریم و تجلیل از هنرمندان و نامداران را کاری شایسته و پسندیده عنوان کرد و گفت: این اقدام صندوق اعتباری هنر در واقع تکریم از انسان‌هایی است که عمری را در راه خدمت به کشور و مردم با زبان هنر سپری کرده‌اند.

نصیریان قدرشناسی از هنرمندان شاخص و پیشکسوت را درسی آموزنده برای نسل جوان هنرمند برشمرد و تصریح کرد: با این اقدام صندوق هنر نسل جوان متوجه خواهند شد که قدردانی برای کار و زحمات آنها وجود دارد هرچند قدرشناس اصلی هنرمندان مردم هستند که هنر و خلاقیت آنان را می‌بینند و ارزش گذاری می‌کنند، اما نهادهای فرهنگی هم باید جزو وظایف خودشان بدانند که از این قشر تجلیل کنند.

به گفته وی، خود هنرمند نیز وقتی که خلاقیتش نمود می‌کند و توسط مردم دیده می‌شود آنگاه برایش لذت بخش می‌شود.

نصیریان در ادامه هنر و هنرمند را شناسنامه و هویت یک ملت دانست و گفت: انسان است که هنر را می‌آفریند و هنر بنیان زیبای فرهنگ و تمدن است و سوابق درخشان آنها نیز با معیار هنر شناخته می‌شود.

این هنرمند نامدار کشور با اشاره به حضور جمع کثیری از هنرمندان شاخص و نامدار در استان گیلان، این مهم را نشانگر وجود فرهنگ و تمدن بالای هنری در این خطه برشمرد.

نسل جوان نیازمند الگوهای فرهنگی است

«رضا ثقتی» مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان گیلان نیز با خیرمقدم و قدردانی از صندوق اعتباری هنر برای انجام برگزاری آئین تکریم از هنرمندان و نامداران استان گیلان تقدیر، گفت: بسیار خرسندم که امروز میزبان چهره‌ها و هنرمندان نامدار کشور و به ویژه استان گیلان به عنوان گنجینه‌های بی بدیل هستیم.

ثقفی با قدردانی از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولان صندوق اعتباری هنر تصریح کرد: نسل جوان نیازمند الگوهای فرهنگی است و چه الگوی بهتر از پیشکسوتانی که عمری کار فرهنگی و هنری فاخر انجام داده‌اند.

رئیس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد: استان گیلان در بخش هنرمندان دارای نشان درجه یک هنری، بین استان‌های کشور رتبه اول را دارد و بیشترین تعداد هنرمندان دارای نشان درجه یک هنری از اهالی این استان محسوب می‌شوند.

وی ادامه داد: آئین تجلیل از مفاخر فرهنگ و هنر با عنوان «میلاد نامداران» برای نخستین بار در کشور در استان گیلان برگزار شده است که واقعاً جای تشکر و قدردانی مضاعف از دست اندرکاران این مهم دارد.

لزوم حمایت هنرمندان در زمان حیات

در این مراسم انوش نصر بازیگر پیشکسوت گیلانی نیز ضمن قدردانی و ستودن اقدام صندوق اعتباری هنر در تکریم نامداران و هنرمندان استان گیلان، بر لزوم‌حمایت از هنرمندان در زمان حیات آنها تأکید کرد.

در ادامه این مراسم با حضور سید مجید پوراحمدی مشاور وزیر فرهنگ، علی نصیریان، داریوش مودبیان، ثقفی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان و همچنین کیا عاشوری فرماندار رشت از هنرمند دارای درجه هنری استان گیلان حاضر در مراسم به شرح زیر تجلیل شد.

محمدحسین مهدوی سعیدی (شعر و ادب)، انوش نصراله زاده ماسوله (هنرهای نمایشی و سینما)، سید غلامرضا میر معنوی (هنرهای نمایشی)، احمدعلی دهقانی دلچه (نمایش‌های آئینی و تعزیه)، اکبر اکسیر (شعر و ادب)، محمد کوچکپور کپورچالی (عکاسی)، تیمور گورگین (شعر و ادب)، ذبیح اله لولویی مهر (خوشنویسی)، سوسن مقصودلو (هنرهای نمایشی و سینما)، فریده دریا مج (سینما و تئاتر)، محمد طریقتی (تذهیب و نگارگری)

همچنین در ادامه از شماری از هنرمندان پیشکسوت و فعالان عرصه فرهنگ هنر همچون بهروز بقایی (سینما و تئاتر)، عزت اله صمصام (نمایش‌های آئینی)، مهدی سجودی (خوشنویسی)، محمود رحمان نژاد (خوشنویسی)، منوچهر ویسانلو (موسیقی)، غلامرضا امانی (موسیقی)، حبیب اله پور سیفی (سینما و تئاتر)، سخاوت امانی (عکاسی)، غلامرضا امانی (موسیقی)، مصطفی رحیم پور (موسیقی و نمایش‌های آئینی) و جلیل واقع طلب (شعر و ادب) تجلیل بعمل آمد.

نکوداشت میلاد جمعی از نامداران و هنرمندان استان گیلان با برش کیک تولد توسط خود هنرمندان به صورت جمعی همراه با ثبت یادداشت یادبود و امضای لوح ویژه صندوق هنر و عکس دسته جمعی، پایان بخش این آئین باشکوه بود.

رسانه سینمای خانگی- سینمای ایران وام‌‌دار مادرهایی که همیشه درخشیدند

سینمای ایران اگرچه همچنان از برکت حضور بزرگان و هنرمندانی بهره می‌برد که عمر گرانقدر خود را صرف اعتلای این هنر کرده‌ و قاب‌های ماندگاری را پیش چشم تماشاگرانشان خلق کرده‌اند، اما سوگ فقدان هنرمندانی شریف را که نام‌شان بر حافظه جمعی ما حک شده است، از یاد نمی‌برد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا با محوریت موضوع زن و خانواده و بازتعریف موقعیت و جایگاه زنان در جامعه و نقش تاثیرگذار سینما در تحکیم بنیان خانواده شاید بهانه خوبی باشد تا مروری بر کارنامه درخشان بازیگران فقیدی داشته باشیم که مادرانگی و اقتدار زنانه را در قاب سینما و حقیقت زندگی زیسته‌اند.

رقیه چهره آزاد/ مادر

رُقیه چـِهره‌آزاد با نام اصلی رقیه فخرالملوک توکلی از همان کودکی به بازیگری علاقه داشت تا جایی که در سنین کودکی برای فامیل و آشنا نمایش اجرا می‌کرد، وقتی ۱۹ ساله شد و دیپلمش را گرفت توانست به گروه تئاتر حرفه‌ای جامعه باربد که زیر نظر اسماعیل مهرتاش بود، بپیوندد. در ۲۴ سالگی برای نخستین بار روی صحنه رفت و تئاتر را با نمایش تأثیر زن در جامعه آغاز کرد. سال ۱۳۴۴ در نمایش پهلوان اکبر می‌میرد نقش مادر را بازی کرد.

در هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در ۸۱ سالگی به وی اعطا شد. در آن زمان او مسن‌ترین بازیگری بود که برندهٔ این جایزه شد. وی در طول حیات هنری خود در آثار مختلفی بازی کرده‌است که از آنها می‌توان به طوفان زندگی، سوته‌دلان، دستکش سفید، پریچهر، ارثیه، مادر، عروس، دلشدگان، الو! الو! من جوجوام و تهران روزگار نو اشاره کرد. چهره‌آزاد همچنین در مجموعه‌هایی تلویزیونی همچون آرایشگاه زیبا، هزاردستان و مزد ترس به ایفای نقش پرداخته‌است. هنگام درگذشت رقیه چهره‌آزاد در 10 دی ماه 1373؛ روزنامه‌ها، نقل قولی از نقش غلامرضا (اکبر عبدی) را در فیلم مادر، تیتر کردند: «مادر مرد. از بس که جان ندارد.»

حمیده خیرآبادی/ پدرسالار

تا مدت‌ها جنس دیالوگ‌گویی‌های او در سریال‌های تلویزیونی تبدیل به ضرب‌المثل و نمادی از مادرانگی‌ها میان اعضای یک خانواده معمولی بود. حمیده خیرآبادی را که مادر ثریا قاسمی دیگر بازیگر دوست‌داشتی سینما و تلویزیون محسوب می‌شود، آنقدر در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف در مقام مادر دیدیم که برای خیلی از ما، تعریف مادر و مادرانگی، منطبق بر شمایل دوست‌داشتنی او بود.

در میان آثار خاطره‌سازی که از حمیده خیرآبادی به یادگار مانده است، قطعا می‌توان جایگاه ویژه‌ای برای «پدرسالار» قائل شد. حضور درخشان خیرآبادی در کنار زنده‌یاد محمدعلی کشاورز در نقش اسدالله‌خان هنوز هم برای نسل دهه ۶۰ و ۷۰ یک خاطره فراموش‌نشدنی است.

خیرآبادی حضورهای خاطره‌سازی دیگری همچون فیلم «کلاه‌قرمزی و پسرخاله» و یا سریال محبوب‌ «خانه سبز» را هم در کارنامه خود دارد.

حمیده خیرآبادی ۳۱ فروردین ۱۳۸۹ در سن ۸۵ سالگی دارفانی را وداع گفت.

شهلا ریاحی/ دلشدگان

قدرت‌الزمان وفادوست معروف به شهلا ریاحی، زادهٔ ۱۸ شهریور ۱۳۰۵ در تهران است. او هنرپیشه سینما، تئاتر و تلویزیون بود که با ساخت فیلم مرجان، نخستین کارگردان زنِ سینمای ایران لقب گرفت.

او سینمای حرفه‌ای را سال ۱۳۳۰ با فیلم «خواب‌های طلایی» به کارگردانی معزالدیوان فکری تجربه کرد. با رکود کار تئاتر، ریاحی سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و به این ترتیب نام اولین زن کارگردان سینمای ایران را به خود اختصاص داد. وی گوینده رادیو و تلویزیون و مجری برنامه‌های کودک نیز بود.

ریاحی در بیش از 70 فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است که از آن میان می توان به گلنار، در مسیر تندباد، دو فیلم با یک بلیت، دلشدگان، حکیم باشی، سراب، عروسی خون و بسیاری از فیلم های دیگر اشاره کرد. وی همچنین در دهها سریال تلویزیونی و نمایش، ایفای نقش کرده است. شهلا ریاحی که به علت بیماری حدود ۱۰ ماه در بیمارستان بستری بود و زندگی نباتی داشت، شامگاه ۱۰ دی ۱۳۹۸ درگذشت.

جمیله شیخی/ کاغذ بی خط

جمیله شیخی زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۰۹، او در ابتدا از شاگردان کلاس آواز فاخره صبا بود که سپس صبا وی را به شاهین سرکیسیان معرفی می‌کند و سپس نزد استادان دیگر تئاتر به آموختن و تمرین تئاتر مشغول شد و اولین فعالیت حرفه ای خود را در سال ۱۳۳۶ با نمایش «پدر» آغاز کرد تا اینکه به استخدام رسمی «اداره تئاتر» درآمد. او برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از دهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم مسافران ساخته بهرام بیضایی و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم لیلا به کارگردانی داریوش مهرجویی شده است. او همچنین در آثار درخشانی همچون کاغذ بی خط، پرنده کوچک خوشبختی، پاییزان، مسافران، ماه و خورشید و ده ها فیلم، سریال و تئاتر دیگر بازیگر کرده است. جمیله شیخی در روز چهارشنبه دوم خرداد ۱۳۸۰ در سن ۷۱ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در روز ۶ خرداد ۱۳۸۰ در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

هما روستا/ از کرخه تا راین

آنقدر صدایش آرام بود و عمق نگاهش گیرا، که در هر پلانی که از یک فیلم یا سریال حضور پیدا می‌کرد می‌توانست همه نگاه‌ها را به سمت خود جلب کند. هما روستا که از چهره‌های برخاسته از صحنه تئاتر به حساب می‌آمد در ابتدای دهه ۵۰ مقابل دوربین حاضر شد و هم در سینما و هم در تلویزیون حضورهای خاطره‌سازی را رقم زد.

مخاطبان جوان‌تر سینما و تلویزیون شاید او را به‌واسطه حضور در سریال «ترانه مادری» به یاد داشته باشند اما حرفه‌ای‌ترها حتما درخشش او در فیلم «مسافران» بهرام بیضایی در آستانه دهه ۷۰ را فراموش نکرده‌اند.
یکی از حضورهای خاطره‌انگیز روستا در مقابل دوربین که هم در میان اهالی فن و هم در نگاه مخاطبان عام همچنان ماندگار به‌حساب می‌آید، ایفای نقش او در فیلم «از کرخه تا راین» بود. فیلمی از ابراهیم حاتمی‌کیا که روستا در آن نقش خواهر کاراکتر اصلی یعنی سعید را بازی می‌کرد و در آلمان قرار بود میزبان برادر مبتلا به سرطانش باشد.

هما روستا در چهارم مهرماه سال ۱۳۹۴ درست در روز تولد ۷۱ سالگی‌اش تسلیم عوارض بیماری سرطان شد و چشم از جهان فروبست.

پروین‌دخت یزدانیان/ قصه‌های مجید

هنوز با خبر درگذشت کیومرث پوراحمد، یکی از خاطره‌سازترین کارگردانان سینما و تلویزیون کنار نیامده‌ایم. کارگردانی که برای ساخت «قصه‌های مجید» وسواس بسیاری به‌خرج داد تا باورپذیرترین ترکیب بازیگران را گردهم بیاورد و نتیجه همین وسواس و سخت‌گیری برای انتخاب کاراکترهای اصلی، او را برای ایفای نقش «بی‌بی»‌ به مادرش رساند.

پروین‌دخت یزدانیان مادر کیومرث پوراحمد بود که با حضور در این سریال، چنان به کاراکتر «بی‌بی‌» جان بخشید که سال‌ها بعد این کاراکتر به سینما هم راه پیدا کرد و فیلم «مهریه بی‌بی» برمبنای آن در سینما ساخته شد.

وی بعدها در فیلم سینمایی «خواهران غریب» و یا سریال «سرنخ» هم در مقابل دوربین پسرش نقش‌آفرینی کرد و اما چندان علاقه‌ای به ایفای نقش در مقابل دوربین کارگردانان دیگر نداشت.

پروین‌دخت یزدانیان در پنجم فروردین‌ماه ۱۳۹۱ پس از دوره‌ای ابتلا به بیماری آلزایمر، دارفانی را وداع گفت.

فرخ‌لقا هوشمند/ مدرسه مادربزرگ‌ها

از دهه ۳۰ بازیگری در سینما را آغاز کرد و تنوع حضورش در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف از مجموعه فیلم‌های «صمد» تا «کوچک جنگلی» را دربر می‌گیرد. فرخ‌لقا هوشمند هم از آن بازیگران دوست‌داشتنی‌ای است که صرف تماشا صورت مهربانش با چشمانی که گویی همیشه در حال خنده بود، حجم عظیمی از خاطرات خوش را در ذهن و قلب‌مان احیا می‌کند.

او که در بالغ بر ۶۰ فیلم سینمایی حضور داشت در سال ۸۰ و در فیلم «غزل» برای آخرین بار روی پرده سینما ظاهر شد اما بخش عمده‌ای از خاطرات ما از او مربوط به تجربه‌های تلویزیونی‌اش می‌شود؛ از «دنیای شیرین دریا» گرفته تا «کوچه اقاقیا».

بی‌شک یکی از جذاب‌ترین خاطرات تلویزیونی هم که فرخ‌لقا هوشمند در کنار جمعی از بازیگران خاطره‌ساز سینمای ایران در آن ایفای نقش داشت، سریال «مدرسه مادربزرگ‌ها» به کارگردانی غلامرضا رمضانی بود.

سریالی که سهم ویژه‌ای در ادای دین خیلی از ما به مادران و مادربزرگ‌های‌مان داشت.

فرخ‌لقا هوشمند ۲۲ تیرماه ۱۳۸۸ در سن ۸۰ سالگی چشم از جهان فروبست.

پروین سلیمانی/ تعطیلات نوروزی

مگر می‌شود از متولدین دهه ۶۰ باشید و بخشی از شیطنت‌های کودکی‌تان را با چنگالی در دست به «طاهره‌خانوم» نسبت نداده باشید؟ سریال «تعطیلات نوروزی»‌ را خسرو ملکان در سال ۷۰ کارگردانی کرد و مخاطبان در نوروز ۷۱ به تماشای آن نشستند؛ همان سریالی که پروین سلیمانی در آن در نقش «طاهره خانوم چنگال به‌دست» معروف شد و تا همین امروز هم سهم عمده‌ای در خاطرات جمعی ده شصتی‌ها از سریال‌های تلویزیونی دارد.

سلیمانی چهره‌ای دوست‌داشتنی و صدایی خوش‌آهنگ داشت که همین ویژگی‌ها سبب شد حضور متعدد و متنوع او در فیلم‌ها و سریال‌ها در حافظه‌ها با شمایل یک مادر مهربان ترسیم و مانگار شود.

او از اوایل دهه ۳۰ تا دهه ۸۰ در بالغ بر ۷۷ فیلم سینمای ایفای نقش کرد و در سریال‌های تلویزیونی هم چیزی در حدود ۴۰ کاراکتر مختلف را بازی کرد.

پروین سلیمانی سرانجام در ۱۲ خرداد ۸۸ در سن ۸۷ سالگی دارفانی را وداع گفت.

ژاله علو/ روزی روزگاری

ژاله علو زادهٔ ۱۴ مرداد ۱۳۰۶ در تهران شاعر، گوینده رادیو، صداپیشه و هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون است. او در کودکی آثار ادبی ادیبان ایرانی همچون حافظ و سعدی و مولانا را فرا گرفت. در نوجوانی عضو چند انجمن ادبی و گروه شعرخوانی بود و همین فعالیت‌ها موجبات راهیابی وی به رادیو برای دکلمه شعر و گویندگی در آن را در سال ۱۳۲۷، مهیا کرد. ژاله علو فارغ‌التحصیل دانشسرای مقدماتی تهران سال ۱۳۲۶ و همچنین فارغ‌التحصیل هنرستان هنرپیشگی تهران سال ۱۳۲۹ است. آخرین اجرای تئاتر خود را در سال ۱۳۳۷ و در نمایشی به نام «توپاز»، به کارگردانی نصرت‌الله محتشم، انجام داد. به پیشنهاد اسماعیل کوشان، نقش اول فیلم «افسونگر» را با آنکه نقش منفی بود، پذیرفت و ۳ هزار تومان دستمزد گرفت. او تا اواخر دهه سی خورشیدی ایفا گر نقش‌های اصلی بود اما به تدریج به شمایل مادر در سینمای ایران بدل شد. ژاله علو فعالیت در دوبله را از سال ۱۳۳۱ آغاز کرد و پس از آن در فیلم‌های زیادی به‌جای ستارگان معروف سینمای جهان حرف زده‌است. او آغازگر دوبلهٔ کارتون در ایران بود و دوبلهٔ بسیاری از کارتون‌های والت دیسنی، به سرپرستی وی انجام شده‌است.

وی بعد از انقلاب، بازی در تلویزیون را با مجموعهٔ «امیرکبیر» آغاز کرد. آخرین حضور تلویزیونی اش مجموعهٔ «مختارنامه» بود. شاخص‌ترین آثار ژاله علو در سالهای بعد از انقلاب، یکی مدیریت دوبلاژ سریال محبوب «سالهای دور از خانه» و دیگری، هنرنمایی در مجموعهٔ تلویزیونی «روزی روزگاری» در نقش زن ایلیاتی مقتدری به‌نام خاله لیلا بود که مورد استقبال قرار گرفت. برای این ستاره تکرارنشدنی سینمای ایران، آرزوی سلامتی مدام و عمر طولانی را آرزومندیم.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم‌ حوا به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد و به دبیری مهدیه سادات محور ۱۶ تا ۲۳ تیر ماه سال جاری در سطح کشور و از ۲۰ تا ۲۳ در تهران برگزار خواهد شد. این رویداد محوریت موضوع زنان و خانواده را در دستور کار خود دارد و با همکاری مراکز و سازمان‌های فرهنگی مختلف فعالیت خود را دنبال می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- «اکبر عبدی» و تکرار یک اشتباه تکراری

«اکبر عبدی» مصداق بارز بازیگر توانمندی است که متاسفانه با انتخاب‌هایی اشتباه و استمرار این وضعیت، عملا در حال تجربه دوران متفاوتی از کارنامه‌اش است که احتمالا هیچ‌کس ولو خود او، از این وضعیت راضی نیست.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، تاریخ سینما نشان داده که یکی از پارامترهای میزان موفقیت و ماندگاری یک بازیگر، انتخاب‌هایی است که وی در برهه‌های مختلف فعالیت خود، انجام داده است؛ گاهی یک بازیگر با معدود انتخاب‌های درست، توانسته نام خود را در تاریخ سینما ماندگار کند و بازیگری دیگر، با انتخاب‌هایی اشتباه، مسیری دیگر را پیموده که برخلاف توانمندی‌های وی، هیچ حاصلی را برایش به همراه نداشته است.

در چنین ساحتی، اکبر عبدی یکی از بازیگرانی است که برخلاف توانمندی‌ها و ظرفیت‌های پیدا و پنهان بسیار که در بازیگری دارد، بیشترین ضربه را از ناحیه انتخاب‌های اشتباه خورده است و متاسفانه جایگاه و تراز حرفه‌ای خود را با این قبیل انتخاب‌ها، به طرز قابل‌توجهی تنزل داده است.

البته عبدی، بازیگر زیرکی است و خود او نیز می‌داند که تا چه اندازه از این بابت متضرر شده است. او همچنین یک‌بار در یک برنامه تلویزیونی، با پذیرش تلویحی این انتخاب‌های اشتباه، گفت که: ما بعضی وقت‌ها، در یک فیلمی بازی می‌کنیم که خوب هم نیست اما به دلیل گذران زندگی مجبور هستیم که چنین کارهایی را بپذیریم و مردم، خیلی از ما خرده نگیرند.

البته که این سخن عبدی، یک حقیقت درست است که سبب شده تا بسیاری از بازیگران، در برهه‌های مختلف فعالیت خود، دست به چنین انتخاب‌هایی بزنند اما مورد متفاوت عبدی این است که این برهه برای وی، به چندین سال رسیده است و ساحت حرفه‌ای او را نشانه گرفته است. به‌طوری‌که وی هم‌اکنون حدود ۱ دهه است که در کار هیچ کارگردان جریان‌سازی ظاهر نشده و ترجیح داده تا در آثاری با بنیه ضعیف که می‌داند گیشه چندانی هم ندارد، حضور یابد.

حالا اینجا ۲ سوال به ذهن خطور می‌کند: نخست آن‌که: آیا اکبر عبدی، هم‌چنان به دلیل مسائل مالی، بازی در کمدی نازل را می‌پذیرد؟ و دوم آن‌که آیا بهترین پیشنهادهایی که به عبدی در طول سال می‌شود، همین فیلمنامه‌ها است و آیا فیلمنامه بهتر از آن چیزی که می‌بینیم، به وی پیشنهاد نمی‌شود؟

بر روی کاغذ، پاسخ به هیچ یک از این دو سوال، نمی‌تواند مثبت باشد. اکبر عبدی، اکنون قطعا تنگناهای مالی زمان جوانی خود را ندارد و از سوی دیگر، هنوز هم به‌عنوان یک بازیگر حرفه‌ای در چشم کارگردانان، تهیه‌کنندگان و نویسندگان سینمایی مطرح است بنابراین انتخاب‌های این سال‌های او، نمی‌تواند لااقل از حیث این ۲ پرسش، محلی از پاسخ منطقی و قانع‌کننده داشته باشد.

عبدی چندی پیش در ویدئویی، با انتقاد از عنوان پرفروش فیلم نوستالژیک تاریخ سینمای کمدی که به فسیل تعلق گرفته بود، گفت که آیا وی و دیگر امپراطورانی که فیلم کمدی ساخته و یا بازی می‌کرده‌اند، تا حالا کاه‌گل لگد می‌کردند که حالا این فیلم بخواهد عنوان بهترین را از آن خود کند؟

این حرف عبدی، از یک منظر، کاملا درست است اما این بازیگر در همان ویدئو، به شکلی تلویحی پذیرفته که عمده موفقیت دوران کمدی، مربوط به سالیان قبل است و حرف ایشان، ربطی به فعالیت‌های این سال‌های وی ندارد.

خیلی سخت است که بخواهیم این سخنان را در مورد بازیگر کارهای چون محله بروبیا، بازم مدرسم دیر شد، مردی که موش شد، ماموریت، اجاره‌نشین‌ها، ای ایران، سفر جادوئی، ناصرالدین شاه آکتور سینما، مدرسه پیرمردها و آدم برفی بزنیم. شاید نخستین دلیلی که برای پذیرش چنین مسیری از سوی عبدی بخواهیم عنوان کنیم،؛ اصرار او بر پرکاری باشد چرا که این بازیگر در بیش از ۴ دهه فعالیت جدی در سینما و تلویزیون، در بیش از ۱۷۰ فیلم، سریال و تئاتر حضور داشته است که یک آمار خیرکننده به لحاظ پرکاری برای یک بازیگر محسوب شده و طبیعی است که در این عملکرد، کارهای ضعیف بسیاری به چشم بخورد.

اکبر عبدی در یک دوره‌ای به دلیل بازی در سریال زیر آسمان شهر، از مردم عذرخواهی کرد و این عذرخواهی زمانی اتفاق افتاد که وی هنوز به ورطه حضور در هر کاری نیفتاده بود حال آن‌که پس از آن عذرخواهی، عبدی، در کارهای ضعیفی ظاهر شد که به‌مراتب، کم‌مخاطب‌تر از زیر آسمان شهر بودند اما وی برای آنها هیچ‌گاه عذرخواهی نکرد چرا که عملا در این ورطه افتاد و پس از آن نیز حساسیتی برای پذیرش فیلمنامه‌ها، از خود نشان نداد.

اینکه در میان انبوه بازیگرانی که دست به انتخاب‌های اشتباه می‌زنند، اکبر عبدی را سوژه قرار دادیم، قطعا به دلیل ظرفیت‌های بسیار او در این زمینه است. عبدی، بازیگری منحصر در سینمای کمدی نیست؛ او بازیگر مورد وثوق کارگردانان جریان‌ساز و مولفی چون داریوش مهرجویی، علی حاتمی، ناصر تقوایی، مسعود جعفری جوزانی، داوود میرباقری، محمدرضا هنرمند، کیومرث پوراحمد و فریدون جیرانی است بنابراین نمی‌توانیم چنین بازیگری که در درام و کمدی، تجارب گران‌سنگی دارد را در انبوه کمدی‌های نازل مشاهده کنیم که با استقبال بسیار اندکی، در زمانی کوتاه، از پرده پائین کشیده شده و هیچ رهاوردی برای بازیگر شاخص تاریخ سینمای ایران ندارند.

اکبر عبدی اما همواه جنبده و آکنده از ایده‌های بکر است. درست در دوره‌ای که همه فکر می‌کردند، دوره زن‌پوشی به سر رسیده او با حضور در فیلم خوابم میاد، همه را انگشت به دهان گذاشت یا در دوره‌ای که خیلی‌ها تصور می‌کردند دوره اکبر عبدی به پایان رسیده، وی با یک بازی قدرتمند در فیلم رسوایی، نقش حاج یوسف را به یکی از نقش‌های ماندگار تاریخ سینمای ایران تبدیل کرد. این روحیه و پتانسیل بالای عبدی،سبب می‌شود تا ما همواره به او امید داشته باشیم که با انتخاب‌هایی درست، ظرفیت‌های دیگری از هنر خود را به رخ کشیده و همچون آب زلال چشمه، نوآوری‌های خود را مستمرا در پیشگاه مخاطبان انبوه و تاریخ سینمای ایران قرار دهد.

رسانه سینمای خانگی- آخرین فیلم کیومرث پوراحمد را از این هفته ببینید

آخرین فیلم کیومرث پوراحمد که به تازگی از دنیا رفت از ۱۴ تیرماه در سینماها اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، در جشنواره فیلم فجر سال گذشته آخرین فیلم کیومرث پوراحمد با نام «پرونده باز است» رونمایی شد و پس از درگذشت او علی قائم‌مقامی (تهیه‌کننده) برای اکران فیلم اقدام کرد و حالا پس از صدور پروانه نمایش این فیلم آماده اکران است.

«پرونده باز است» با بازی پژمان بازغی، محمدرضا غفاری، نسیم ادبی، حسین پاکدل، شادی مختاری، علی باقری، به همراه سام قریبیان، مه‌لقا باقری و جواد طوسی از چهارشنبه، ۱۴ تیر توسط دفتر پخش خانه فیلم روی پرده سینماها می‌رود.

پیش‌تر تهیه‌کننده این فیلم گفته بود که پوراحمد تا روزهای آخر سال ۱۴۰۱ مشغول تدوین دوباره «پرونده باز است» بوده و نسخه نهایی نسبت به آنچه در جشنواره فجر نمایش داده شد، کوتاه‌تر است و با نظر فیلمساز شامل تغییرات اندکی شده است.

«پرونده باز است» درباره یک پرونده جنایی است که در خلاصه داستان آن آمده است: فرهاد نوجوان ۱۵ ساله ناخواسته مرتکب قتل می‌شود و حالا منتظر حکم دادگاه است.

پویا نجفی، راشین ربی، مهبد جهان‌نوش و محمدمتین ستاری  بازیگران نوجوان این فیلم هستند.

پوستر افتتاحیه فیلم با طرحی از کیومرث پوراحمد توسط محمد موحدنیا منتشر شده است.  

رسانه سینمای خانگی- سالی چهل فیلم به فجر داده ام

صدابردار فیلم سینمایی «شیرسنگی» گفت: شدت کارم این گونه بود که ۶ ماه به ۶ ماه در ۲۴ ساعت، یکساعت تا یکساعت و نیم استراحت می‌کردم و سالی ۴۰ فیلم به جشنواره فیلم فجر داده‌ام و این شوخی نیست.

به گزارش سینمای خانگی، اسحاق خانزادی در گفت وگو با ایرنا درباره تازه‌ترین فعالیت‌های سینمای خود اظهار داشت: تقریبا نزدیک به دوسال است که کار نکرده ام. قرار بود سال گذشته سریالی را با خانم تهمینه میلانی شروع کنیم که نشد؛ قرارداد هم بسته بودیم ولی به دلیل مشکلاتی چون بازیگر و … بهم خورد.

وی افزود: آخرین کارهایم خائن کشی (مسعود کیمیایی ۱۴۰۰) و سلوک (عباس رافعی ۱۴۰۰) و قبل از اینها گیجگاه (عادل تبریزی ۱۳۹۹) بود.

صدابردار فیلم طبیعت بی‌جان (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۴) توضیح داد: خیلی کم سن و سال بودم که وارد سینما و کار پشت صحنه آن شدم و کارم را قبل از دبیرستان شروع کردم و از ۱۲ سالگی به شکلی کاملا حرفه ای در کار صدا در فیلم‌فارسی‌ها شروع به کار کردم. در این کارنامه کاری ۶ دهه ای، ۱۵ سال آن قبل از انقلاب و شرکت در تولید نزدیک ۲۰۰ فیلم در آن زمان بود.

خانزادی تصریح کرد: یکی از بهترین کارهایم کوچه مردها (سعید مطلبی ۱۳۴۹) بود که فردین در آن بازی می کرد؛ این فیلم از نظر مردی و مردانگی بسیار مورد استقبال قرار گرفت و هنوز هم که هنوز است وقتی مردم من را می بینند راجع به کوچه مردها صحبت می کنند.

صدابردار فیلم سینمایی دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۰) در توضیح علت استقبال از این فیلم اظهار داشت: شخصیت ها، مرام، معرفت و انسانیتی که برای چه زن و مرد ارزشمند است، از جمله شاخصه های مهم و مورد اقبال در این اثر بود. ضمن این که آدم هایی که در این فیلم کار کردند شخصیت هایی وارسته بودند که وصله به آنها نمی چسبید و هرگز بدی ای از ایشان ندیدم. البته که شاید من آن زمان بسیار جوان بودم و چیزی نمی فهمیدم چراکه نشست و برخاستی بعد از کارها با کسی نداشتم و صرفا سرکار می آمدم و می رفتم.

وی بیان کرد: از دیگر آثار محبوبم نقره داغ (ایرج قادری ۱۳۵۰) بود و بسیاری دیگر مانند علی کنکوری (مسعود اسداللهی ۱۳۵۲)، بن بست (پرویز صیاد ۱۳۵۷) در امتداد شب (پرویز صیاد ۱۳۵۷)، ملکوت (خسرو هریتاش ۱۳۵۵) که اینها برای قبل از انقلاب بود.

صدابردار فیلم سینمایی چریکهٔ تارا (بهرام بیضایی، ۱۳۵۷) خاطرنشان کرد: پس از انقلاب هم در تولیدِ چیزی بالای ۹۵۰ فیلم حضور داشتم و در مجموع ۱۳۲۰ فیلم خوب مملکت با فعالیت من کار شد. فقط ۲۰۰ فیلم جنگی کار کردم و فیلم های مستند بسیاری مانند باد صبا (آلبر لاموریس ۱۳۴۹) را در کارنامه دارم.

وی افزود: شدت کارم این گونه بود که ۶ ماه به ۶ ماه در ۲۴ ساعت، یکساعت تا یکساعت و نیم استراحت کرده ام و سالی ۴۰ فیلم به جشنواره فیلم فجر داده ام و این شوخی نیست.

صدابردار فیلم سینمایی وعده دیدار (جمال شورجه ۱۳۸۲) در توضیح افراد و اسامی‌ای که سابقه کار با ایشان را دارد، بیان کرد: کارها و فیلمسازان برجسته در کارنامه کاری من کم نیست؛ با کیومرث پوراحمد خواهران غریب (۱۳۷۴)، با مسعود جعفری جوزانی شیرسنگی (۱۳۶۴) و در مسیر تندباد (۱۳۶۶) با امیر نادری آب، باد، خاک (۱۳۶۴)، با محمد بزرگ‌نیا جنگ نفت‌کش‌ها (۱۳۷۲)، کشتی آنجلیکا (۱۳۶۷)، ۱۹۳۶ (۱۳۵۹)، را کار کردم و در بیشتر فیلم های خانم میلانی و ۹۰ درصد از فیلم های آقای کیمیایی، به عنوان صدابردار حضور داشته ام و تقریبا با تمامی کارگردانان خوب سینمای ایران کار کرده ام و به این موضوع افتخار می کنم چرا تک تک ۱۳۲۰ فیلمی که کارکرده ام برایم خاطره است و زیبایی خاص خودش را دارد.

خانزادی یادآور شد: وقتی فلش بک به هرکدام از این کارها می زنم می بینم که در هیچکدام کم نگذاشته ام و آنچه آموخته بودم را در فیلم هایم پیاده کرده ام؛ ۳۳ سال در وزارت فرهنگ و هنر کار کردم و چیزی حدود ۲۰ سال مسئول واحد صدا و تدوین بودم و آدم های بزرگی را پرورش دادم که امروز درحال تلاش برای صدای سینمای ایران هستند.

صداگذار فیلم سینمایی ازدواج به سبک ایرانی (حسن فتحی ۱۳۸۳) بیان کرد: کسی را نداشتم که از من پشتیبانی کند و این کارنامه کاری و جوایز و افتخارات (در آخرین مورد لاله -اسدالله نیک‌نژاد ۱۳۹۹- در آمریکا جایزه بهترین صداگذاری را گرفت) همه به واسطه تلاش های شخصی بوده است.

اسحاق خانزادی (۱۳۲۹) صدابردار، صداگذار، میکس‌کنندهٔ صدا و مسئول امور فنی صدا در سینمای ایران است.

اسحاق خانزادی با نام هنریِ احمد خانزادی در سال ۱۳۲۹ در شهر کیلان در شهرستان دماوند در استان تهران به دنیا آمد. او فعالیت‌های هنری‌اش را در سنین نوجوانی و از سال ۱۳۴۳ بعنوان یکی از کارکنان فنی استودیو «عصر طلایی» (به مدیرت عزیزالله کردوانی) آغاز نمود. خانزادی که صداگذاری را از سال ۱۳۴۵ در کنار روبیک منصوری آغاز کرده بود، این کار را از سال ۱۳۴۷ به‌طور مستقل ادامه داد و نخستین باری که نامش در عنوان‌بندی فیلم‌ها به‌عنوانِ صداگذار ثبت شد، فیلم‌های هفت دختر برای هفت پسر (محمد متوسلانی، ۱۳۴۷) و سپس بهرام شیردل (امین امینی، ۱۳۴۷) بود.

وی در سال ۱۳۵۰ و با معرفیِ «بهرام ری‌پور»، در وزارت فرهنگ و هنر استخدام شد. اسحاق خانزادی تاکنون صدابرداری یا صداگذاری ۱۳۰۰ فیلم سینمایی بلند، کوتاه، مستند، گزارشی و خبری را در سینما و تلویزیون ایران انجام داده که برخی از مهمترین آنان عبارتند از: یک اتفاق ساده (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۲)، طبیعت بی‌جان (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۴)، ملکوت (خسرو هریتاش، ۱۳۵۵)، در امتداد شب (پرویز صیاد، ۱۳۵۶)، چریکهٔ تارا (بهرام بیضایی، ۱۳۵۷) و دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۰).

خانزادی همچنین صدابرداری «هفتمین دورهٔ بازی‌های آسیایی در تهران» را نیز بعهده داشته‌است. اسحاق خانزادی از دههٔ ۱۳۷۰ که صدابرداری سر صحنه در سینمای ایران گسترش یافت، در این زمینه نیز فعالیت کرده و گاهی به او پیشنهاد بازیگری نیز داده شده‌است که از آن جمله بازی در فیلم سردار جنگل (امیر قویدل ۱۳۶۲) است.

از دیگر زمینه‌های فعالیت هنری او، می‌توان به طراحی چهره‌پردازی در فیلم تحفه‌ها (ابراهیم وحیدزاده ۱۳۶۶) و انتخاب موسیقی برای دو فیلم توجیه (منوچهر حقانی‌پرست ۱۳۶۰) و سه تا بزن‌بهادر (حسین مدنی ۱۳۴۴) اشاره نمود.

رسانه سینمای خانگی- ایده فیلم «سینما متروپل» مربوط به ۴۰ سال پیش است

محمدعلی باشه‌آهنگر با بیان اینکه ماندن در سینما خیلی سخت است، گفت: ایده فیلم «سینما متروپل» مربوط به ۴۰ سال پیش است و گاهی ایده باید پخته شود تا زمان پرداخت آن برسد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما،  کارگاه «انتقال تجربه فیلمسازی» با حضور محمدعلی باشه آهنگر کارگردان سینما عصر سه‌شنبه، ۲۳ خردادماه در موزه سینما برگزار شد.

محمدعلی باشه آهنگر با اشاره به اهمیت تجربه زیستی در فیلمسازی گفت: یکی از مواردی که به فیلمساز برای ساخت فضای فیلم کمک می کند تجربه زندگی در شرایط مختلف است. همیشه از من می‌پرسند چرا فیلم «ملکه» را با این فضا ساختی و من در پاسخ می گویم باید در اتفاق مهمی به نام جنگ زندگی کرده باشید تا بتوانید آن را درک کنید و من معتقدم باید تجربه زیستی خود را بالا ببریم.

وی افزود: در کنار تجربه زیستی برای کارگردان، پژوهش، لحن، ایدئولوژی، علم و ادبیات اهمیت پیدا می‌کند. بسیاری از فیلمسازان و نویسندگان بزرگ تجربه زیستی دارند و از آن برای ساخت فیلم بهره برده اند البته نباید از یاد ببریم که گاهی گذشته فیلمساز نیز کمک کننده است.

کارگردان فیلم سینمایی «ملکه» گفت: در سینما فارغ از تکنسین خوب بودن اگر می‌خواهیم موفق باشیم باید صاحب ایده باشیم زیرا تفاوت فیلمساز قوی و فیلمسازی که صرفا تکنسین است با ایده مشخص می‌شود. ایده  فی‌الفور به ذهن نمی‌رسد. مثلا ایده فیلم «سینما متروپل» مربوط به ۴۰ سال پیش است. گاهی ایده باید پخته شود تا زمان پرداخت آن برسد. گاهی با نبود پرداخت درست، آن ایده حیف یا قربانی می شود.

باشه آهنگر با تاکید بر تفاوت ایده در کارگردان‌ها گفت: برخی کارگردان ها دارای لحن خوب هستند و می دانند قصه را چگونه تعریف کنند و برخی کارگردانان با وجود اینکه از بهترین بازیگرها، بهترین ابزار و جلوه های ویژه خوب و… استفاده می کنند، نمی‌توانند به خوبی قصه فیلم را روایت کنند. اکنون انواع دوربین‌ها و امکانات در اختیار هنرجویان و علاقه‌مندان به فیلمسازی است اما باید به این فکر کرد که با این همه امکانات چگونه می توان فیلم خوبی ساخت.

وی با بیان اینکه فیلمسازی را از داخل اتاق خانه خود هم می توانید شروع کنید، بیان کرد: امروز حتی با تلفن‌ همراه می‌توانید تدوین و صداگذاری انجام دهید و روی فیلم موسیقی بگذارید و نباید منتظر اتفاق خاصی باشیم تا فیلمساز شویم زیرا خوشبختانه دسترسی به فیلم های داخلی و خارجی آسان تر از گذشته است. از کمترین امکانات می توانید استفاده کنید و آرام آرام  فیلمسازی را تمرین و ایده هایتان را بارور کنید. ایده باید زایش پیدا کند و نو شود. امروز با پیدایش هوش مصنوعی با داشتن ایده است که می توانید از آن پیشی بگیرید.

کارگردان «سینما متروپل» در ادامه با اشاره به اهمیت قصه در فیلمسازی، گفت: معمولا آنچه در قصه به آن توجه می شود توصیف عینی و ذهنی است. اگر قرار باشد قصه تبدیل به فیلم شود در ابتدا باید تبدیل به زیبایی‌شناسی تصویری شود و بتوان به آن اتکا کرد.

وی ادامه داد: در مورد فیلمنامه های اقتباسی در کشورمان هنوز راه زیادی داریم. امیدوارم آرام آرام اقتباس هم جایگاه خود را پیدا کند تا ضعف قصه گویی جبران شود. البته گاه اختلافاتی میان نویسنده اصلی و سازنده پیش می آید که اجتناب ناپذیر است. یکی از بهترین نمونه های همکاری قصه نویس و کارگردان میان استاد هوشنگ مرادی کرمانی و مرحوم کیومرث پوراحمد به‌وجود آمد که نتیجه اش قصه های مجید بود که ماندگار هم شد.  

کارگردان فیلم سینمایی «سرو زیر آب» ادامه داد: به خاطر دارم سال ۹۷ حدود ۱۵۰ فیلمساز اول درخواست کار دادند و حدود ۳۵ فیلم ساخته شد و از آن ۳۵ فیلم ۱۱ الی ۱۲ فیلم وارد جشنواره فیلم فجر شد. من معتقدم شاید ورود به سینما ساده باشد ولی چیزی که سخت‌تر است، ماندن در سینما است.  

خروج از نسخه موبایل