فیلم سینمایی «ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس بعد از فروش حدود ۳۴ میلیارد تومانی به صورت آنلاین اکران می شود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پلتفرم، «ملاقات خصوصی» که فیلمنامه آن به صورت مشترک توسط امید شمس و علی سرآهنگ نوشته شده است روایتگر داستانی عاشقانه و پر فراز و نشیب است که در زمان اکرانش مخاطبان بسیاری را با خود همراه کرد. این فیلم پنجشنبه ۴ آبان ساعت ۲۰ در فیلیمو اکران میشود.
سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در چهلمین جشنواره فیلم فجر و جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه از بیست و دومین جشن حافظ و انجمن منتقدان هم بخشی از جوایز فیلم است.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: «پدر پروانه در زندان است و از طریق گوشی فرهاد یکی از هم بندهایش، با دخترش در ارتباط است. پس از مدتی، فرهاد و پروانه به هم علاقمند می شوند و این آغاز ملاقات های آن ها و شروع ماجراهای جدید است.»
«ملاقات خصوصی» با بازی پریناز ایزدیار و هوتن شکیبا در نقش پروانه و فرهاد، ماجرای یک عشق از راه دور و بعد ملاقات در زندان را روایت میکند. پسر باهوشی که ابتدا به قصد سواستفاده برای پیش بردن کارهایش از زندان وارد این رابطه میشود اما بعد قصه شکل دیگری به خود میگیرد.
ریما رامینفر، رویا تیموریان، سیاوش چراغیپور، نادر فلاح، پیام احمدینیا، شیرین آقا کاشی و حسین پارسایی از دیگر بازیگران این فیلم هستند که از پنجشنبه شب به صورت آنلاین اکران میشود.
پس از جنایات شب گذشته رژیم صهیونیستی، تعداد زیادی از هنرمندان بمباران بیمارستان المعمدانی غزه را محکوم کرده و آن را یک نسلکشی ظالمانه دانستند. احسان علیخانی، روزبه بمانی، هدیه تهرانی، هوتن شکیبا، مژده لواسانی، هومن حاجی عبداللهی حسین سلیمانی و فرزاد حسنی از جمله هنرمندان و چهرههایی هستند که به این اتفاق تلخ و هولناک واکنش نشان دادند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، شب گذشته یکی از فجیعترین جنایات رژیم غاصب صهیونیستی رقم خورد و این رژیم جنایتکار در اقدامی وحشیانه با حمله به بیمارستان المعمدانی غزه بیش از هزار شهید و مجروح به جا گذاشت.
هنرمندان سینما و تلویزیون و موسیقی همگام با دیگر اقشار مردم این جنایات را محکوم کردند.
فرزاد حسنی به بمباران بیمارستان غزه توسط اسرائیل واکنش نشان داد و نوشت: هر کسی در مورد جنایتکار بودن اسرائیل اگر و امایی بیاورد، باید دهانش را جِر داد. اسرائیل شر مطلق است.
هدیه تهرانی نیز با انتشار یک ویدئو به حمله بیمارستان المعمدانی غزه واکنش نشان داد.
احسان علیخانی در واکنش به این جنایت نوشت: حمله موشکی به بیمارستان که تنها پناه بیمار، زخمی، زنان و کودکان است. این یک فاجعه است، برای انسان، برای انسانیت، برای تمدن بشر، برای تمام ادعاهای توخالی جهان، برای تمام صورتهای نقاب زده با لبخند که فریاد انسانیت و عدالت سر می دهند. تنها قربانی سیاست کثیف مردم بی گناهند.
روزبه بمانی با جمله «نفرین به جنگ» به این حادثه واکنش نشان داد.
مجید واشقانی نیز نوشت: دیگر باید به انسان بودن تسلیت گفت.
داریوش فرضیایی نیز این گونه نوشت: کودکان مظلومترین قربانیان هر جنگی هستند. در همه ادیان الهی خواست و اراده خداوند نوزادان را نصیب والدین میکند. نوزاد در جنگ ها به جرم کودک دشمن بودن بیشترین آسیبها را میبیند. نفرین به جنگ.
علیرضا خمسه بازیگر سینما تئاتر و تلویزیون کشورمان ـ با انتشار تصویری تلخ از کودک بیجان در دستان پدرش به کشتار کودکان فلسطینی واکنش نشاده داد و نوشت: «گاهی کلمات درد دارد اما صدا ندارد کشتن دهها کودک بیگناه جنایت فوق بشری است.»
ملیکا زارعی مجری برنامههای کودک و نوجوان ـ نوشت: «این روزها روز کودک است و بیشتر بچهها در جشن و شادی و … من هم به سبب حرفهای که دارم در معاشرت با بچهها باید در این شادی سهیم باشم اما… مگر میشود تصاویر دردناک کودکان بیگناه و معصوم غزه از جلوی چشمانم محو بشود!؟ تصویر زجههای پدران و مادران داغدیدهای که معلوم نیست، آیا فردا را خواهند دید … همه این تصاویر خواب را از چشمانم ربوده، تنها آرزوی روزی رو دارم که صدای شادی کودکان بیگناه تمام دنیا رو پر کنه. یاد همه کودکان عزیز و بیگناه که این روزها در خون غلتیدن گرامی…»
حسن روحالامین نقاش ایرانی با بازنشر تابلوی مرگ گنجشک نسبت به جنایت بیمارستان المعمدانی غزه و حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داد.
حسین فرح بخش تهیهکننده سینما ـ با انتشار تصویری تلخ از دو کودک فلسطینی در کنار آوار خانههایشان نسبت به حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داده است.
محمد بحرانی صداپیشه و بازیگر ـنیز با هشتک #مرگ_بر_جنگ در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی نوشته است: یه موقع جنگ هم قوانینی داشت. این جنگ نیست. نسلکشی است. بیست و چند سال است که برای بچهها برنامه میسازم به امید بهتر شدن جهان برای آدمهای آینده … ه. اما دیگه ناامیدم.
محمد معتمدی خواننده هم با انتشار تصویر تلخ از کشتار کودکان به بمباران بیمارستان غزه واکنش نشان داد.
گرشا رضایی خواننده پاپ هم با انتشار تصویری تلخ از کودکان آسمانی با بال فرشتگان به کشتار کودکان، با هشتک نفرین به جنگ به حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داد.
روزبه بمانی هم با انتشاری تصویری از غزه به حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داده است.
شهرزاد کمالزاده در واکنش به به حملات رژیم صهیونیستی نوشت: «شهید غسل ندارد … لعنت به شما که به بیمارستان هم رحم نکردید …»
در ادامه تصاویری از واکنشها و همدردی هنرمندان به جنایات اخیر را مشاهده میکنید.
واکنش هوتن شکیبا
مونا کرمی بازیگر هم با هشتک غزه به حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داده و نوشته: جنگ دردهای جهان را بزرگتر میکند.
دیبا زاهدی بازیگر با هشتک بیمارستان المعمدانی به فاجعه انسانی در غزه واکنش نشان داده است.
فرزین محدث بازیگر ایرانی هم در پی این فاجعه انسانی در غزه و بمباران بیمارستان نوشته است: انسان موجود ترسناکی است و جنایت برایش یک سرگرمی.
زیبا کرمعلی بازیگر نیز نوشت: چون خون مردم اسرائیل برای دنیا رنگینتر از بچههای فلسطینه؟
محمود بابایی تهیهکننده سینما در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی نوشت: «کدام روز بیچارهتر از این روزگار و کدام جغرافیا غریبتر از فلسطین…!»
سیدمحمود رضوی نیز با انتشار تصاویری از بیمارستان المعمرانی، از قول سخنگوی امداد و نجات غزه نوشت: بیمارستان المعمدانی دیگر زخمی ندارد. دیگر هیچ کسی در بیمارستان رنج نمیکشد. همه راحت شدند و در آتش سوختند!
فاضل نظری شاعر نیز یکی از شعرهایش را با تصویر کودکی از غزه به اشتراک گذاشت: «سیل آه خلق،سد ظلم را خواهد شکست»
مراسم وداع با پیکر آتیلا پسیانی بازیگر مطرح سینما، تئاتر و تلویزیون ایران، صبح امروز پنجشنبه ۲۰ مهر در تالار وحدت برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، امروز پنجشنبه ۲۰ مهر، تالار وحدت و خیابان شهریار حال و هوای دیگری دارد. امروز این فضای فرهنگی و هنری غمگین است و غم خود را در چهرههای هنرمندان و افرادی که به این فضا آمدهاند، نمایان کرده است.
امروز ۲۰ مهر ۱۴۰۲، چهرههایی که در تالار وحدت حضور پیدا کردهاند برای تماشای اثری هنری به این مکان نیامدهاند، بلکه امروز تماشاگر آخرین حضور یک چهره هستند؛ چهرهای که هیچگاه فراموش نخواهد شد.
بسیاری از حاضران در تالار وحدت، خیابان شهریار و به طور کلی پهنه رودکی، بارها و بارها به تماشای نقشآفرینیهای آتیلا پسیانی نشستهاند ولی این بار قرار است آخرین حضور آتیلا را ببینند زیرا آتیلا پسیانی دیگر به تالار وحدت، تئاتر شهر، تماشاخانه ایرانشهر، تالار مولوی و هیچ سالن تئاتری یا لوکیشن سینمایی قدم نخواهد گذاشت.
اینجا همه غمگینند و دلخون، زیرا دلکندن و وداع با آتیلا پسیانی کار آسانی نیست.
اینجا کسی باور ندارد که آتیلا پسیانی دیگر روی صحنه تئاتر حضور پیدا نمیکند، دیگر جلوی دوربین فیلم و سریال قرار نمیگیرد.
اینجا همه در شوک هستند حتی با وجود اینکه از ۱۴ مهر خبر وداع را شنیده بودند، این را میتوان در چهره تک تک افراد، از خانواده و دوستان گرفته تا هنرمندان و مخاطبان و افراد مختلف دید.
همه آمدهاند، آتیلا پسیانی نیز هست اما سکوت کرده و این سکوت تحملکردنی نیست، اشک درمیآورد.
چه روز سختی است، امروز، پنجشنبه ۲۰ مهر و چه فضای سنگینی دارد اینجا، تالار وحدت، پهنه رودکی.
چه سخت است که باید در این وداع سخن گفت زیرا وداع با آتیلا پسیانی کار راحتی نیست اما چه میشود کرد؟
بر پهنه رودکی موسیقی نمایش «دیابولیک رومئو و ژولیت» با آهنگسازی بامداد افشار که توسط آتیلا پسیانی در تماشاخانه ایرانشهر اجرا شد، این بار برای وداع با آتیلا پخش می شود.
با قرائت آیاتی چند از کلامالله مجید همه آماده لحظات تلخ آخرین دیدار با هنرمند و دوست و یار فراموشنشدنی خود می شوند.
منوچهر شاهسواری عهدهدار اجرای مراسم وداع با آتیلا پسیانی است.
وی دلنوشتهای را قرائت کرد و در ادامه گفت: به سوگ نشستهایم، به سوگ آتیلا پسیانی عزیزمان نشستهایم؛ کسی که جز مهر و مهربانی با خود نیاورد و هنرمندانه زیست و حال در آرامش به خانه ابدی میرود.
ایرج راد رئیس هیات مدیره خانه تئاتر نیز در حالی که متاثر بود روی صحنه در نظر گرفته حضور پیدا کرد و گفت: ما در اینجا جمع شدیم عزیزی را بدرقه کنیم و سپاسگزار خدمات فرهنگی او باشیم. آتیلا فرزند تئاتر بود و در تئاتر به دنیا آمد. آتیلا همواره با مادرش جمیله شیخی چه در صحنه تئاتر چه در پشت صحنه حضور داشت و با جوهر تئاتر آشنا شد. شناختی از تئاتر پیدا کرد که کمتر کسی به این شناخت از اجرای تئاتر و هنرمندان تئاتر رسیده است.
وی یادآور شد: تاثیرات کارگاه نمایش و اجرای تئاترهای تجربی خارجی او را به سمت تئاتر تجربی رهنمون ساخت و در این زمینه تلاش کرد. آتیلا با تاسیس گروه «بازی» کارهای تاثیرگذار بسیاری انجام داد.
راد بر حضور تاثیرگذار آتیلا پسیانی در سینما و تلویزیون، تاکید کرد و گفت: آتیلا در عمر کوتاه ۶۶ ساله خود مدام تلاش کرد. وی عضو هیات موسس خانه تئاتر بود. در خانه سینما فعالیت صنفی کرد و در هیات مدیره خانه هنرمندان ایران حضور داشت و همواره در امور صنفی فعال بود و حمایت از جوانان تئاتری را با حضور در شورای تماشاخانه ایرانشهر انجام میداد.
در این لحظه بود که پیکر آتیلا پسیانی در میان اشک حاضران در جایگاه خود در مقابل تالار وحدت قرار گرفت.
سپس شاهسواری در حالی که بغض گلویش را میفشرد، بیانیه خانه سینما برای آتیلا پسیانی را قرائت کرد.
در بخشی از این بیانیه آمده بود: «تا سینما زنده است آتیلا پسیانی زنده است و همیشه عضو خانه سینما بوده و خواهد بود و نامش از عضویت خانه سینما خط نخواهد خورد.»
پژمان بازغی رئیس هیات مدیره انجمن بازیگران خانه سینما نیز روی صحنه رفت و گفت: برای بدرود با هنرمندی آمدیم که بر دستها و دوش ما که نه بر قلبمان حمل میشود.
وی از ویژگیهای آتیلا گفت و یادآور شد: مرگ برای کسی که با عشق زیست و زندگی کرد واژه حقیری است. رفتن او جانکاه است اما پایان خاطرههایمان نیست.
رضا کیانیان دیگر هنرمند حاضر در مراسم بود که متاثر روی صحنه رفت. وی در سخنانی کوتاه بیان کرد: اگر خود آتیلا بود میگفت خوب باشید تا بتوانید کار کنید. ما برای کار کردن آمدیم. «پرواز را به خاطر بسپار/ پرنده رفتنی است». بله آتیلا رفت اما بسیاری از هنرمندان تاثیرگرفته از آتیلا الان روی صحنه هستند.
وی تاکید کرد: آتیلا هست زیرا میراثش باقی است و بسیار آتیلاها در میان ما هستند. ما باید کار کنیم و این را به ستاره و خسرو پسیانی و فاطمه نقوی هم میگویم که طبق گفته آتیلا باید کار کنیم.
در ادامه آروند دشتآرای نیز روی صحنه رفت و گفت: آتیلا شبیه کسی نبود و شبیه خود بود. آتیلا در تمام جزئیات رفتاری و شخصی خود اصیل بود. آتیلا پسیانی بازیگر مانند یک جعبه ابزار جادویی بود. آتیلا با اشتباه کردن بازیگری را به ما یاد داد تا از اشتباه نترسیم و جسارت داشته باشیم. آتیلای کارگردان به ما یاد داد که زبان خودمان را پیدا کنیم.
وی تاکید کرد: آتیلا لحظه لحظه خلق میکرد و حتی در بدترین شرایط میگفت حالم خوب است. ۲ هفته قبل از رفتنش این فرصت را داشتم تا او را ببینم. حتی در بستر بیماری و حالت نیمه هوشیار خود هم یگانه بود. در آن دیدار آخرینم با او گفتم تو قرار است برگردی و با هم «باغبان مرگ» را کار کنیم، در آن لحظه بود که ضربان قلبش بالا رفت.
وی یادآور شد: او با تلاش، کارگاه نمایش تئاتر شهر را شکل داد و از جوانان حمایت کرد و چیزی که به ما جوانان داد هیچ کس دیگری نداد.
دشتآرای تصریح کرد: آتیلا میگفت من نمیمیرم زیرا اندیشهام زنده است. امیدوارم ما ادامه دهنده راه و اندیشه آتیلا پسیانی باشیم.
رامبد جوان دیگر سخنران مراسم وداع با آتیلا پسیانی بود. وی صدایی ضبط شده از آتیلا پسیانی را برای حاضران پخش کرد که در آن به رامبد میگفت «چرا صدات خستهست، خودت را اینقدر خسته نکن، دنیا ۲ روزه و آخر سر میذارنمون تو یه وجب جا.»
وی سپس دلنوشتهای صمیمانه را برای آتیلا قرائت کرد و گفت: از بین خصلتهای تو نترسیدن را انتخاب میکنم که تو داشتی و ما نداریم و مدام از همه چیز میترسیم. تو با رفقای خودت کاری کردی که در مقابل تو خودمان باشیم.
جوان در حالی که بغض داشت، تاکید کرد: تا وقتی زندهام در قلبم جایی زیبا با خوراکیهای خوشمزه برای تو نگه میدارم تا بیایی و در آن برقصی چون زندگی با تو زیباست. مانند شعر ابراهیم منصفی که گفت «رقصم گرفته/ مثل درختکی در باد/ آنجا کسی نبود/ غیر از من و خیال و تنهایی».
سپس سحر دولتشاهی به عنوان نماینده خانواده پسیانی روی صحنه رفت و گفت: آتیلا بهار آمد و پاییز رفت. چه فصلهایی را از آن خود کردی. تو خانواده من بودی و من با تو بزرگ شدم و مثل خیلی بچههای تئاتر و سینما رشد کردم.
وی در حالی که اشک میریخت، بیان کرد: بازی؛ چه اسم قشنگی برای گروهت گذاشتی. تو با همه چیز بازی میکردی. بزرگترین میدان بازی تو میدان بازی رفاقت بود و همه برای تو اینجا جمع شدیم. امروز همه در بازی تو هستیم و اینجا هر کس به تنهایی بازی میکند و نه با دیالوگ بلکه با چشم و دل. تو چقدر خوب بلدی بازی کنی. منتظریم پرده را بالا بزنی و بازی را شروع کنیم، قول میدهیم موبایلهایمان را خاموش کنیم. جات خیلی خالیه.
وی در پایان گفت که طبق تصمیم خانواده تمامی هزینههای مراسم مدنظر برای آتیلا پسیانی صرف درمان چند بیمار سرطانی میشود.
آخرین سخنران مراسم محمد چرمشیر بود که روی صحنه رفت و در سخنانی گفت: تئاتر ایران روزهای تلخ کم نداشت ولی این تلخترین روز تئاتر ایران است.
وی تاکید کرد: هیچ کلمهای غیر از عجز برای بیان اندوهم پیدا نکردم. من زخمیام. تئاتر ایران خیلی به آتیلا مدیون است. آتیلا تئاتر ایران را وقتی یکی بود به تنوع دعوت کرد. این روزها سیل خاطرات به ذهن من هجوم میآورد و خیلی دوست داشتم یکی را میتوانستم تصویر واقعی بدهم و با چنگ و دندان حفظش کنم ولی نمیشود. آتیلا بزرگ بود و به خاطر همین بزرگی شما آمده اید.
در بخش پایانی مراسم با حضور حجتالاسلام یاری نماز بر پیکر آتیلا پسیانی اقامه شد و در ادامه پیکر این هنرمند با نوای سنج و دمام و در میان اشک و اندوه حاضران به سمت خانه ابدی بدرقه شد.
بهمن فرمانآرا، فردین خلعتبری، مجتبی میرطهماسب، حسین پاکدل، عاطفه رضوی، حسین کیانی، قطبالدین صادقی، اصغر همت، رضا بهبودی، شهره سلطانی، رضا بابک، آزیتا حاجیان، محمود سالاری معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، کاظم نظری مدیرکل هنرهای نمایشی، مهدی افضلی مدیرعامل سابق بنیاد فرهنگی و هنری رودکی، مهدی شفیعی مدیرکل اسبق هنرهای نمایشی، شهرام کرمی کارگردان تئاتر و مدیرکل سابق هنرهای نمایشی، آناهیتا همتی. غزل شاکری، محسن امیریوسفی، لاله اسکندری، گوهر خیراندیش، پریناز ایزدبار، طناز طباطبایی، امیر جدیدی، حبیب دهقاننسب، حبیب اسماعیلی، ستاره اسکندری، هوتن شکیبا، حمید پورآذری، قاسم زارع، سیروس کهورینژاد، حسن فتحی، احمد مسجدجامعی، الهام کردا، پانتهآ بهرام، رضا فیاضی، سیروس همتی، اسماعیل خلج، مرضیه برومند، اسماعیل محرابی، طناز طباطبایی، کریستف رضاعی، منیژه محامدی، جمشید گرگین، مرتضی ضرابی، رامین سیاردشتی، شکرخدا گودرزی، آرش دادگر، نورالدین حیدریماهر، عباس غفاری، سیدجواد طاهری مدیر مجموعه تئاتر شهر، کاوه سمندریان، فرشاد فزونی، فرهاد فزونی، الهام شعبانی، مهران رنجبر، مازیار لرستانی و … از هنرمندان و مدیران حاضر در مراسم وداع با آتیلا پسیانی بودند.
نامزدهای بخش سینمایی بیست و دومین مراسم سینمایی تلویزیونی دنیای تصویر (جشن حافظ) اعلام شدند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی جشن حافظ، نامزدهای بخش سینمایی بیست و دومین مراسم سینمایی تلویزیونی دنیای تصویر (جشن حافظ) اعلام شدند. آثار سینمایی مورد داوری قرار گرفتند که از آذر ۱۴۰۰ تا ابتدای مرداد ۱۴۰۲ اکران شدهاند.
نامزدهای این مراسم که هشتم مهر ماه در تهران برگزار میشود؛ به شرح زیر است:
بهترین دستاورد فنی و هنری
۱. انفرادی (طراحی و اجرای بدلکاری: امیرحسین خنجری)
۲. بی همهچیز (طراحی صحنه: امیرحسین قدسی)
۳. بی همهچیز (طراحی لباس: مارال جیرانی)
۴. پسر دلفینی (اجرای انیمیشن، کارگردان: محمد خیراندیش)
۵. دسته دختران (صدا، صدابرداری: مهدی ابراهیمزاده، صداگذاری: حسین ابوالصدق)
۶. روز صفر (طراحی و اجرای بدلکاری: زندهیادان ارشا اقدسی و علیرضا فتحی)
۷. فسیل (طراحی چهرهپردازی: عبدالله اسکندری)
۸. موقعیت مهدی (جلوههای ویژه میدانی: ایمان کریمیان)
نشان عباس کیارستمی (بهترین فیلم تجربی)
۱. بندر بند (منیژه حکمت)
۲. تصور (علی بهراد)
۳. زالاوا (ارسلان امیری)
۴. مقیمان ناکجا (شهاب حسینی)
مستندها:
۱. سمفونی حمید (جعفر صادقی)
۲. کاپیتان من (سیاوش صفاریان پور)
۳. سرپتیها (کیوان مهرگان)
۴. آیدین (اشکان مهریار)
۵. سینهمارکس (میترا مهتریان و صادق دهقان)
۶. کاغذپارهها (بهزاد نعلبندی)
بهترین تدوین
۱. آتابای (حسین جمشیدی گوهری)
۲. ابلق (حمید نجفی راد)
۳. بی همهچیز (عماد خدابخش)
۴. تی تی (عماد خدابخش و ارسلان امیری)
۵. جنایت بیدقت (شهرام مکری)
۶. مرد بازنده (سجاد پهلوانزاده)
بهترین فیلمبرداری
۱. آتابای (سامان لطفیان)
۲. بی همه چیز (مرتضی هدایی)
۳. تی تی (فرشاد محمدی)
۴. جنایت بیدقت (علیرضا برازنده)
۵. سه کام حبس (مسعود سلامی)
۶. موقعیت مهدی (وحید ابراهیمی)
بهترین موسیقی متن
۱. آتابای (حسین علیزاده)
۲. بی همهچیز (حامد ثابت)
۳. پسر دلفینی (بهزاد عبدی)
۴. تی تی (علیرضا افکاری)
۵. موقعیت مهدی (مسعود سخاوتدوست)
بهترین فیلمنامه
۱. آتابای (هادی حجازیفر، طرح داستانی از نیکی کریمی)
۲. تی تی (ارسلان امیری و آیدا پناهنده)
۳. جنایت بیدقت (نسیم احمدپور و شهرام مکری)
۴. روز ششم (حجت قاسمزاده اصل)
۵. مرد بازنده (ابراهیم امینی، حسن حسینی و محمدحسین مهدویان)
۶. ملاقات خصوصی (امید شمس، بهمن ارک و علی سرآهنگ)
بهترین کارگردانی
۱. آیدا پناهنده (تی تی)
۲. هادی حجازیفر (موقعیت مهدی)
۳. کاظم دانشی (علفزار)
۴. امید شمس (ملاقات خصوصی)
۵. محسن قرایی (بی همهچیز)
۶. نیکی کریمی (آتابای)
۷. شهرام مکری (جنایت بیدقت)
بهترین بازیگر زن (دو جایزه)
۱. صدف اسپهبدی (علفزار)
۲. پریناز ایزدیار (ملاقات خصوصی)
۳. هدیه تهرانی (بیهمهچیز)
۴. سارا حاتمی (کت چرمی)
۵. لیلا حاتمی (تصور)
۶. سمیرا حسنپور (سه کام حبس)
۷. آناهیتا درگاهی (مرد بازنده)
۸. الناز شاکردوست (تی تی)
۹. ژیلا شاهی (موقعیت مهدی)
۱۰. گلاره عباسی (ابلق)
۱۱. لاله مرزبان (نگهبان شب)
۱۲. گیتی معینی (ابلق)
بهترین بازیگر مرد (دو جایزه)
۱. بهرام افشاری (فسیل)
۲. پرویز پرستویی (بیهمهچیز)
۳. پارسا پیروزفر (تی تی)
۴. محسن تنابنده (سه کام حبس)
۵. پژمان جمشیدی (علفزار)
۶. هادی حجازیفر (آتابای)
۷. پوریا رحیمی سام (زالاوا)
۸. هوتن شکیبا (ملاقات خصوصی)
۹. بانیپال شومون (پالتو شتری)
۱۰. جواد عزتی (آتابای)
۱۱. بهرنگ علوی (شادروان)
۱۲. محسن قصابیان (منصور)
بهترین فیلم
۱. آتابای/ تهیهکننده: نیکی کریمی
۲. بی همهچیز/ تهیهکننده: جواد نوروزبیگی
۳. تی تی/ تهیهکننده: آیدا پناهنده
۴. جنایت بیدقت/ تهیهکننده: نگار اسکندرفر
۵. علفزار/ تهیهکننده: بهرام رادان
۶. فسیل/ تهیهکننده: ابراهیم عامریان
۷. ملاقات خصوصی/ تهیهکننده: امیر بنان
۸. موقعیت مهدی/ تهیهکنندگان: حبیب والینژاد و سجاد نصرالهینسب
ایرنا فیلمسازان کوتاه با تاکید بر حفظ سینما و حمایت از هنرمندان و فضای فرهنگی کشور تاکید کردند که فیلم کوتاه بستری مناسبی برای پرداخت به مسائل اجتماعی است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سومین جلسه از مجموعه برنامههای «یک سه شنبه کوتاه» با نمایش چهار فیلم کوتاه «وَرَن» به کارگردانی رضا توفیقجو، «هِبه» ساخته هاتف عسگری، «یه روز» به کارگردانی نفیسه زهری و «ارفاق» ساخته رضا نجاتی چهارم مهرماه در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
پس از نمایش فیلمها نشست پرسش و پاسخ با حضور سازندگان آثار برگزار شد.
امیر توکلی تهیهکننده فیلم «یه روز» در این نشست با بیان اینکه فیلمنامه انتخاب او بوده است، اظهاداشت: کمتر فیلمسازی با یک ماه آموزش جسارت پیدا میکند چنین فیلمی را با موضوع غسالهها بسازد و از این بابت باید به زهری تبریک گفت.
وی گفت: فیلمنامه این کار را سولماز اعتماد نوشته و قرار بود خودم این اثر را بسازم. معتقدم حتما نباید یک موضوع ساده در فیلم کوتاه پیچیده شود. فیلمنامه قرار است اتفاقی ساده را روایت کند و کارگردان میخواست ساده احساس همذات پنداری عیان شود و موفقیت یا عدم موفقیت به نظر مخاطب برمیگردد.
کارگردان فیلم سینمایی «آن دیگری» تاکید کرد: باید سینما را حفظ کنیم، ایرادات آثار را بیان و علاوه بر نقد به فیلمسازان جوان پیشنهاد دهیم.
همچنین نفیسه زهری با تقدیر از عوامل تولید این اثر درباره چالشهای پیش روی خود در کارگردانی این «یه روز» که به مسئله غسالهها میپردازد، اظهارداشت: خیلی به غسالخانه رفتم و با غسالهها به گفت و شنود پرداختم و حتی بیاد دارم کسی را که فوت کرده بود و من شاهد شسته شدنش بودم.
وی گفت: بیشتر کار لوکیشن داخلی داشت و یکی از دلایل انتخاب اثر همین ویژگی بود. این اثر زندگی غسالهها را روایت میکند شاید این فیلم جزو اولین فیلمهایی باشد که درباره این قشر ساخته میشود. چیزی که من دیدم این است که همه فکر میکنیم غسالها ژولیده و پیر هستند اما اینگونه نیست و این صنف بسیار محترم هستند. بازیگر غساله را هم بر این اساس انتخاب کردم. این فیلم در جشنواره ایتالیا و قرقیزستان این اثر کاندید دریافت جایزه شد.
زهری افزود: بازیگر نقش اصلی این اثر چند سال پیش فرزندش را از دست داده و فرزندش را خودش در قامت یک غساله شسته و از این منظر با این نقش همذات پنداری داشت. تفکرمان را باید نسبت به صنف غسال تغییر دهیم و معتقدم بازیگران این اثر به درستی انتخاب شدند.
در ادامه رضا توفیق جو کارگردان فیلم «وَرَن» گفت: حرف زدن و اندیشیدن حق همه هنرمندان است. روزهای سختی داریم و باید بدانیم عرصه فرهنگ و هنر فضای تفکر و رشد یک کشور است. همه حامی هنرمندان هستیم و این قشر، عناصر حساس جامعه هستند و اعتراض هنرمند به یک ناهنجاری مسئله مهمی است.
وی با تقدیر از عوامل تولید «وَرَن» اظهارداشت: در همه جای دنیا جامعه مردسالار وجود دارد و این اثر یک همذات پنداری با جامعه زنان دارد. معتقدم این قشر موجب رشد و بالندگی هر جامعهای است. گاهی میشنوم از واژه دگراندیش استفاده میشود که عجیب است؛ باید طاقت نظر یکدیگر را داشته باشیم و هگل میگوید فرهنگ یعنی خاک و زبان و مشکل ما این است که در حال سقط فرهنگ هستیم.
این کارگردان تاکید کرد: حدود چهار سال پیش فیلم «وَرَن» از جشنواره فیلم کوتاه حذف شد و متاسفانه به «ورَن» به دلایل سلیقهای ممیزی، اجازه نمایش در جشنواره را ندادند. ورَن در اساطیر ایران، دیو شهوت است. سکانس اول این اثر یک روز عادی است و بعد از حادثه، گام به گام در دنیای درونی شخصیت پیش میرویم و دنیای بیرون و درون شخصیت را گم میکنیم.
توفیق جو گفت: سه ماه درباره این شخصیت به عنوان یک زن تحقیقات بسیاری کردیم. در افرادی که مورد تجاوز قرار میگیرند ساختار روانی آنان بهم میریزد و معتقدم خشونت امروز مسئله مهمی است. خشونت در جامعه شبیه ویروس سرایت میکند و وضعیت ملتهب جامعه به دلیل ورود خشونت است.
همچنین هاتف عسگری کارگردان فیلم «هبه» گفت: در فیلم کوتاه ما دو نوع اثر داریم؛ کارهایی که تجربی است و آثاری که حرفهای به تولید میرسد. اتفاقی که در این سالها افتاده این است که ما با هزینههای گزاف، باید کار تجربی انجام دهیم، باید به اندازه سرمایه، بتوانیم پیام خود را به مخاطب دهیم، سرگرمی را هم درنظر بگیریم و من برای این مهم، وهم و خیال را به اثر اضافه کردم.
وی افزود: پرداخت به چنین موضوعاتی در سینمای بلند با دشواریهای خاص خود همراه هست کما اینکه برخی فیلمها اخیرا با مشکلاتی روبه رو شدند.
عسگری اظهارداشت: در تولید این اثر به جشنوارهها خیلی فکر نکردیم. این فیلم دو سال پیش تولید شده و شاید امروز، از بین پنج فیلمنامه، اثر دیگری را برای تولید انتخاب میکردم. فیلمنامه این اثر را با نیکا عسگری نوشتیم؛ مسئله من صرفا کودک همسری نبود مجبور شدم از این قصه استفاده کنم تا به این موضوع برسم که انتخاب والدین در سرنوشت آنان اثرگذار است و مقابله با خواسته فرزند به نوعی تجاوز به خواسته او محسوب میشود.
رضا نجاتی کارگردان «ارفاق» که این روزها فیلم سینمایی «بعد از رفتن» را در اکران آنلاین دارد با اشاره به حضور هوتن شکیبا در فیلم کوتاهش بیان کرد: با هوتن شکیبا ارتباطی نداشتم، هوتن را در دفتر دیدم و ترغیب کردم در فضای فیلم کوتاه کار کند و از او بسیار آموختم. ایده از یک جرقه یا تصویر ایجاد میشود. اصغر فرهادی میگوید باید دید بانک عاطفی برای نگارش چه چیزی در اختیار ما قرار میدهد.
وی با بیان اینکه ۶ ماه پروسه نگارش فیلمنامه طول کشید و نزدیک ۱۵۰ میلیون تومان برای اثر هزینه کرده، افزود: «ارفاق» تصادفی نیست، براساس شخصیتها اتفاقات آن چیده و مخاطب از دقیقه یک با قصه اصلی روبه رو میشود. اگر «بعد از رفتن» را ببینید متوجه میشوید ارفاق با دنیای «بعد از رفتن» متفاوت است و جهان این دو اثر فرق دارد.
نجاتی بیان کرد: فیلم کوتاه را معبری برای فیلم بلند نمیدانم، سینمای کوتاه را یک جهان مستقل میدانم و براساس تجربه میگویم سختترین حالت نگارشی فیلم کوتاه و آسانترین سریال نویسی است. ممکن است یک فیلمساز بلند نتواند یک فیلم کوتاه بسازد.
«یک سهشنبه کوتاه» عنوان مجموعه برنامهای است که به نمایش فیلمهای کوتاه و نشست پرسش و پاسخ با سازندگان آن اختصاص دارد.
با توجه به استقبال مخاطبان گرامی از این یادداشت، و تأثیراتی که بحمدالله این مطلب در میان برخی از مسئولان فهیم کشور در عرصه فرهنگ، هنر، سینما، و تلویزیون از خود به یادگار گذاشت؛ مجدداً روی صفحه پایگاه خبری سینمای خانگی قرار گرفت. امید است مطالبی از این دست بتواند شرایط مدیریت این حوزه بسیار مهم و استراتژیک را بیش از پیش به سوی قرارگرفتن در سطح و شأن انقلاب اسلامی هموار سازد.
تردیدی نیست که سمّ مهلک عرصه فرهنگ، تکیه بر دیدگاه های قبیله ای و عشیره ای است؛ جنبه ای ویرانگر که در گستره ملی و ایران وطنی به شکلی انحصاری و ناشی از تفکر خودی و ناخودی مورد توجه ویژه قرار گیرد. به نظر می رسد، آنچه در نگاه به عملکرد بخش داخلی برخی افراد و نهادهای اجتماعی و حاکمیتی، به پیکره ی فرهنگ ایران بزرگ و انقلابی آسیب وارد نموده و همچنان لطمه می زند، بیش از هر چیز به وجود نگرش، گرایش، و رفتار تک بعدی مدیرانی معطوف می شود که به جای داشتن دغدغه های جامع، مانع، و فراگیر برای صیانت از ارزش های انقلاب، نظام، و کشور تنها به پیشبرد اهداف جناحی و باندی خود می پردازند. منویات و بیانات رهبری نظام جمهوری اسلامی که به راحتی قابل دسترسی، مطالعه، و بررسی است، حاکی از افق دید پیشرو و پیش برنده ی ایشان در وسعتِ فرهنگ، هنر، و رسانه کشور است. اما، به واقع زمانی می توان امیدوار بود که خواسته های رهبری در عرصه فرهنگ و هنر به طرزی مؤثر و رو به کمال در سطح کشور پیاده گردد و نتایج با ارزش و مفید آن به راحتی دیده شود، که عملکرد مدیران مربوطه در تمامی سطوح ملی، منطقه ای، و محلی از دیدگاه های باندی و جناحی خالی بوده، تنها دغدغه، توجه به انجام کارها و فعالیت های عمیق، مفید، و مؤثر در راستای تقویت اهداف مطلوب مردم سالاری دینی در کشور باشد.
نگارنده قصد نادیده گرفتن نمونه های بسیار زیاد مصادیق آثار و افعال ارزشمند و مفید موجود در کارکرد مدیران این عرصه را ندارد؛ اما از زاویه ی انصاف و با نگاهی منصفانه نمی توان اذعان نکرد که در مقایسه با سطح بسیار بالا و والای کمی و کیفی مطلوب در خصوص اقدامات ریز و درشت فرهنگی، هنری، و رسانه ای در نظام جمهوری اسلامی، حجم و کیفیت مجموعه فعالیت های انجام شده اعتبار چندانی ندارد. با وجود این و در همین محدوده ی موجود، اگر نگاه قبیله ای و باندی این بخش قابل توجه از مدیران کنار گذاشته شود و هر سیاست، یا تصمیم، و اقدامی در این زمینه با توجه به الزامات فراگیری، گستردگی، و آینده نگری آن صورت پذیرد، به طور قطع مشکلات و مسائل عرصه فرهنگ به کمترین سطح ممکن کاسته خواهد شد، اتحاد و یکپارچگی مسئولان، اندیشمندان، فرهنگیان، هنرمندان، و مردم، چنان نتیجه ی قدرتمندی را در زمینه آثار و افعال فرهنگی و هنری پدید خواهد آورد که ضمن تأمین منافع حداکثری مردم، مسئولان و هنرمندان در تمامی سطوح فردی، اجتماعی، و ملی؛ بی هیچ تردیدی حیرت و تحسین جهانیان را نیز به دنبال خواهد داشت، و صد البته باعث الگوپذیری آزادگان و مستضعفان جهان برای رسانیدن خود به سبک زندگی اسلامی (و ایرانی) خواهد گردید. برای نمونه به تجربه های “دفاع مقدس”، “دفاع از حرم و ایجاد جریان جهانی مبارزه با داعش”، “مقابله با بیماری منحوس و تروریستی کرونا”، “پیشرفت های علمی در زمینه های دفاعی، هوافضا، سلول های بنیادین”، و امثال آن اشاره می شود که نمونه های تأیید شده ی ایرانی اسلامیِ مردم و مسئولان در نتیجه ی کنار گذاشتن آن نگاه مخرّب است.
با کمال تأسف، این روزها شاهدیم که عده ی زیادی از افراد دغدغه مند نظام و انقلاب و ملت ایران اسلامی، علی رغم آن که از جان و دل برای حفظ ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی مایه گذاشته اند تنها به دلیل وجود نگاه های جناحی و قبیله ای خانه نشین شده و به اجبار و اکراه، و بهانه های واهی از حضور موثر در عرصه های گوناگون فرهنگ، هنر، و رسانه کنار رفته، یا کنار گذاشته شده اند. اما، درست در نقطه مقابل، افرادی در پشت نقاب جوانگرایی در رأس امور و فعالیت های فرهنگی، هنری، و رسانه ای قرار گرفته اند، که چه بسا بودجه های هنگفتی را از جیب بیت المال برای تولید آثار بی ارزش و بعضاً منافی با ارزش های انقلاب و نظام تلف می کنند، و بدتر آن گاهی متفاوت از نظام و ملت فکر می کنند، و شاید دیدگاه های شبه روشنفکرانه و براندازانه ای هم دارند. اگر بدبینانه هم نبینیم، هیچ گاه در طول تاریخ دیده نشده است که مثلا در حوزه پزشکی و درمانی فردی بدون داشتن تخصص مرتبط با علوم طب، به مسئولیت داروخانه، بیمارستان، یا درمانگاهی گمارده شده باشد، در حالی که معکوس آن در ساختارهای فرهنگی، هنری، رسانه ای به وفور دیده می شود و کسانی بر صندلی های این مدیریت تکیه می زنند که هیچ تجربه یا دانش مؤثری در این زمینه نداشته اند. خاصیت و نمود مدیریت در این عرصه سهل و ممتنع بودن آن است که بر اساس ضرب المثل، از دور دل می برد و از نزدیک زهره می دَرَد! چرا که تصمیم گیری در عرصه فرهنگ، هنر، و رسانه بسیار بسیار دشوارتر از سایر عرصه ها است.
فاجعه آن گاه شکل جدّی تری به خود می گیرد که همین افراد نالایق و نادان، نگاه باندی و جناحی هم داشته باشند!بنابراین برای تحقق دیدگاه های رهبری نظام که بی تردید برای پیشرفت و تعالی کشور تعریف شده، به نظر می رسد باید ابتدا تجدید نظری جدی و اساسی بر روی افرادی که در رأس امور فرهنگی، هنری، و رسانه ای کشور فعالیت می کنند، صورت پذیرد تا تنها آنانی که ضمن داشتن تخصص و تجربه لازم، نگاه باندی و جناحی در حوزه مسئولیت خود نداشته باشند به کارشان ادامه دهند؛ آنگاه سپهر مشاوران مدیران نیز مورد بررسی واقع گردد تا افراد کج اندیش، کوته فکر، باندباز، فاسد، و ترسو نتوانند مدیران توانمند و شجاع را احاطه کرده، قدرت تصمیم گیری او را محدود به ناتوانی خود بنمایند.
ناصر ممدوح فیلم سینمایی «مهاجر» ساخته ابراهیم حاتمیکیا را برای نابینایان توضیحدار کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سوینا، گروه سوینا نسخه ویژه نابینایان فیلم سینمایی «مهاجر» ساخته ابراهیم حاتمیکیا را با صدای ناصر ممدوح روز پنجشنبه اول تیر در چارچوب برنامه فیلمخانه منتشر میکند.
این فیلم روز پنجشنبه ساعت ۱۹ از رادیو سوینا پخش میشود و پس از آن، روی سایت سوینا در دسترس مخاطبان قرار میگیرد.
نظارت متن و ضبط این برنامه به عهده کیوان کثیریان بوده و متن روایت آن را محدثه واعظیپور نوشته است. این برنامه در استودیو فراز ضبط شده و مرجان طبسی آن را میکس و تدوین کرده است.
علاقه مندان میتوانند با مراجعه به پایگاه اینترنتی سوینا به نشانی www.sevinagroup.com به فایل صوتی فیلمهای سینمایی توضیحدار دسترسی داشته باشند.
این گروه پیشتر نسخه توضیحدار فیلمهای سینمایی ایرانی «روز واقعه» با صدای افشین زینوری، «دلشدگان» با صدای شبنم مقدمی، «مادر» با صدای احترام برومند، «بنفشه آفریقایی» با صدای علیرضا شجاعنوری، «باشو غریبه کوچک» با صدای پریناز ایزدیار، «خانه دوست کجاست» با صدای ستاره اسکندری، «یک بوس کوچولو» با صدای علیرضا آرا، «من، ترانه ۱۵ سال دارم» با صدای سارا بهرامی، «هامون» با صدای پرویز پرستویی، «روسری آبی» با صدای رخشان بنیاعتماد، «مسافران» با صدای صابر ابر، «اجارهنشینها» با صدای هوتن شکیبا، «درباره الی» با صدای فرشته صدرعرفایی، «به همینسادگی» با صدای مهراوه شریفینیا، «بودن یا نبودن» با صدای بهناز جعفری، «گلهای داوودی» با صدای ژرژ پطروسی، «مارمولک» با صدای بهرام افشاری، «لیلا» با صدای بیتا فرهی، «کلاه قرمزی و پسرخاله» با صدای نازنین بیاتی، «ناخدا خورشید» با صدای حسین پاکدل، «جدایی نادر از سیمین» با صدای ریما رامینفر، «پرده آخر» با صدای مهتاب نصیرپور، «مهمان مامان» با صدای فریبا کامران، «بادکنک سفید» با صدای گلاره عباسی و «آدم برفی» با صدای پدرام شریفی در قالب برنامه فیلمخانه منتشر کرده است.
پدرام شریفی فیلم سینمایی «آدم برفی» ساخته داود میرباقری را برای نابینایان توضیحدار کرد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی سوینا، این گروه نسخه ویژه نابینایان فیلم سینمایی «آدم برفی» ساخته داود میرباقری را روز پنجشنبه چهارم خرداد در چارچوب برنامه فیلمخانه منتشر میکند.
این فیلم روز پنجشنبه ساعت ۱۹ از رادیو سوینا پخش میشود و پس از آن، روی سایت سوینا در دسترس مخاطبان قرار میگیرد.
نظارت متن و ضبط این برنامه به عهده کیوان کثیریان بوده و متن روایت آن را شیدا محمدطاهر نوشته است. این برنامه در استودیو فراز ضبط شده و مرجان طبسی آن را میکس و تدوین کرده است.
علاقمندان میتوانند با مراجعه به پایگاه اینترنتی سوینا به نشانی www.sevinagroup.com به فایل صوتی فیلمهای سینمایی توضیحدار دسترسی داشته باشند.
این گروه پیشتر نسخه توضیحدار فیلمهای سینمایی ایرانی «روز واقعه» با صدای افشین زینوری، «دلشدگان» با صدای شبنم مقدمی، «مادر» با صدای احترام برومند، «بنفشه آفریقایی» با صدای علیرضا شجاعنوری، «باشو غریبه کوچک» با صدای پریناز ایزدیار، «خانه دوست کجاست» با صدای ستاره اسکندری، «یک بوس کوچولو» با صدای علیرضا آرا، «من، ترانه ۱۵ سال دارم» با صدای سارا بهرامی، «هامون» با صدای پرویز پرستویی، «روسری آبی» با صدای رخشان بنیاعتماد، «مسافران» با صدای صابر ابر را در قالب برنامه فیلمخانه منتشر کرده است.
«اجارهنشینها» با صدای هوتن شکیبا، «درباره الی» با صدای فرشته صدرعرفایی، «به همینسادگی» با صدای مهراوه شریفینیا، «بودن یا نبودن» با صدای بهناز جعفری، «گلهای داوودی» با صدای ژرژ پطروسی، «مارمولک» با صدای بهرام افشاری، «لیلا» با صدای بیتا فرهی، «کلاه قرمزی و پسرخاله» با صدای نازنین بیاتی، «ناخدا خورشید» با صدای حسین پاکدل، «جدایی نادر از سیمین» با صدای ریما رامینفر، «پرده آخر» با صدای مهتاب نصیرپور، «مهمان مامان» با صدای فریبا کامران و «بادکنک سفید» با صدای گلاره عباسی دیگر آثار سینمایی هستند که در قالب برنامه فیلمخانه منتشر شده است.
فیلم سینمایی «ابلق» از ۲۹ اردیبهشت به صورت اختصاصی در پردیس نماوا اکران آنلاین میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، فیلم سینمایی «ابلق» به کارگردانی نرگس آبیار و تهیهکنندگی محمدحسین قاسمی از ۲۹ اردیبهشت، ساعت ۸ صبح در پردیس نماوا اکران خواهد شد.
بهرام رادان، الناز شاکردوست، هوتن شکیبا، مهران احمدی، گلاره عباسی، گیتی معینی و… در این درام اجتماعی به ایفای نقش پرداختند.
گفتنی است فیلم سینمایی «ابلق» دومین همکاری نرگس آبیار با الناز شاکردوست و هوتن شکیبا پس از فیلم موفق «فیلم شبی که ماه کامل شد» است.
علاقمندان میتوانند از ساعت ۸ صبح روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه، فیلم سینمایی «ابلق» را از پردیس نماوا تماشا کنند.
هوتن شکیبا، ابراهیم عامریان، مرضیه برومند، محمدامین همدانی و سعید روستایی را میتوان پنج چهره موثر و خبرساز سینمای ایران در سال گذشته دانست.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، از هر زاویهای که نگاه کنیم سال ۱۴۰۱ سالی عجیب و پر از اتفاقات غیرقابل پیشبینی برای سینمای ایران بود. سینمایی که تازه میخواست از زیر آوار سنگین کرونا بیرون بیاید و قد راست کند اما دچار چنان زلزلههایی شد که بار دیگر تا مرز کما پیش رفت.
هر چند به استناد آمار مجموع فروش فیلمهای اکران شده در سینما چیزی در حدود دو برابر سال قبل بود اما التهابات و بحرانهای اجتماعی بهویژه در نیمه دوم سال هم چرخه اکران و هم چرخه تولید در سینمای ایران را تحت تأثیر خود قرار داد تا تجربیات سال ۱۴۰۱ در فضایی ملتهب و در عین حال پر از سوءتفاهم در دفترچه خاطرات سینمای ایران ثبت شود.
با این همه و به سنت هر سال در سرویس هنر مهر دست به انتخاب زدیم تحولات این سال عجیب را از معبر کارنامه چهرهها مرور کنیم.
پنج چهرهای که در این گزارش سراغ آنها رفتهایم تنها پنج گزینه ممکن برای نوشتن گزارشی از این جنس محسوب میشوند و میتوان در ترکیبهای متفاوت، بخشهای دیگری از تحولات «سینمای ۱۴۰۱» را هم مورد واکاوی قرار داد.
با ما در بازخوانی کارنامه پنج چهره خبرساز سینمای ایران در سالی که گذشت، همراه شوید.
ابراهیم عامریان؛ قاعده بازی در گیشه
با آنکه هنوز سودا و حسرت ساخت فیلمی برای شهید احمد امینی را در سر دارد و حتی یک بار برای پیش تولیدش خیز هم برداشت و در نظر داشت از نوید محمدزاده و پیمان معادی در این پروژه استفاده کند اما آنچه در این سالها او را در مرکز توجهات قرار داده تمایلش به تهیهکنندگی فیلمهای طنز و پرفروش در گیشه بوده است؛ ابراهیم عامریان حالا برای آن دسته از مخاطبانی که بیشتر به ژانر کمدی علاقهمندند، فردی نام آشناست؛ تهیهکنندهای که حتی در سختترین شرایط سینما و در روزهایی که کمتر سینماگری ریسک تولید و اکران فیلمی را میکرد، از همان بحران مخاطب و فروش، منتفع شد و سود برد!
وحشت دوران کرونا و ضررهای پی در پی آن هنوز در خاطرهها هست این را بیشتر آنهایی که طعم گزنده آن را چشیدهاند به یاد دارند، با این حال عامریان در همان دوران «دینامیت» را روانه اکران کرد، فیلمی که بدون محدودیت زمانی اکران، روی پرده رفت و بالغ بر ۵۸ میلیارد در سینماها فروخت، بعدها هم در اکران آنلاین به گفته همین تهیهکننده آوردهای ۱۱ میلیارد تومانی برای سازندگانش داشت. این اما مسیری است که عامریان از سال ۹۶ آن را دنبال کرد و در همراهی با مسعود اطیابی آن را تبدیل به فرمولی کرد که بعدها تکرارش بازهم برایشان سودآور بود.
ابراهیم عامریان و مسعود اطیابی از زوجهای موفق در فتح گیشه به حساب میآیند
مسعود اطیابی با آنکه پیش از آغاز قصه تولید فیلمهای کمدی، فیلمی با نام «ماه گرفتگی» با محوریت التهابات سال ۸۸ ساخت و به دلیل کیفیت نامطلوبش نتوانست آن را روی پرده ببرد اما درست یک سال پس از آن با همراهی ابراهیم عامریان از این سبک فیلمسازی فرمان چرخاند و به سمت فیلمهای طنز آمد، این نقطه آغاز همکاری ترکیب عامریان و اطیابی بود تا در اولین گام به سراغ کمدی «تگزاس» بروند.
دو سال بعد عامریان این روند همکاری را تکرار کرد و این دو دنبالهای بر اولین محصول مشترکشان ساختند و «تگزاس ۲» سرانجام در سال ۹۸ روی پرده رفت که هر دو از پرفروشهای همان سالها شدند. «دینامیت» و «انفرادی» نیز در تداوم همکاری این دو سینماگر شکل گرفت که این دومی در همین سال ۱۴۰۱ روی پرده رفت و فروشی بالغ بر ۷۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان برای سینمای ایران به همراه داشت، «دینامیت» هم در حالی که چند سال در توقیف بود، به دلیل عدم تمایل سایر سینماگران برای نمایش آثارشان در آن شرایطی که بحران مخاطب بر سینمای ایران سایه انداخته بود، تهیهکنندهاش از این فرصت استفاده کرد تا ضمن خارج کردن آن از دایره توقیف، فروشی استثنایی را تجربه کند همه اینها باعث شد تا عامریان به یکی از چهرههای پولساز سینمای ایران تبدیل شود.
تهیهکنندگی اما تنها حرفهای نیست که عامریان به آن پرداخته است. او کمی بعد از اینکه چند فیلم را تهیه کرد به سراغ تجربه کارگردانی هم رفت اما نه در سینما. او این بار شبکه نمایش خانگی را برای ثبت این تجربه برگزید تا اولین بار با سریالی با محوریت کودکان کارگردانی را بیازماید. «نارگیل» عنوان اولین سریال عامریان بود که در سال ۱۴۰۰ توزیع شد، او پس از آن در اوایل سال جاری سریالی دیگر را برای این شبکه ساخت اما باز هم با محتوایی طنز. اگر مخاطب سریال «آنتن» بوده باشید احتمالاً در روزهای ملتهب سال ۱۴۰۱ حواشی مرتبط با آن را هم شنیدید، سریالی که به گفته کارگردانش، به دلیل وجود سکانسی مرتبط با اعتراضات دانشجویی و شباهتش به وضعیت آن روزهای جامعه حساسیتبرانگیز و مدتی جلوی انتشارش گرفته شد، با این حال عامریان با پذیرش و اعمال برخی اصلاحات توانست به توزیع مجدد آن ادامه دهد.
ابراهیم عامریان حالا فیلم کمدی «فسیل» را به عنوان یکی از فیلمهای اکران نوروز ۱۴۰۲ روی پرده دارد، فیلمی که سینماداران امید به فروشش دارند تا بتوانند مخاطبانی عمده را در سالنها شاهد باشند و از همین امروز یکی از فیلمهای مدعی گیشه سال جدید نیز به شمار میرود.
هوتن شکیبا؛ درخشش در عین پرکاری
با آنکه تلویزیون این روزها در یکی از بحرانیترین دوران خود از منظر مخاطب به سر میبرد، گاهی اما بازپخش برخی سریالهای خاطرهبرانگیز این کنجکاوی را پیش میآورد که مخاطبان به تماشایش بنشینند. سریال «لیسانسهها» یکی از همانهاست که این شبها از تلویزیون پخش میشود، مجموعهای که در سال ۹۵ روی آنتن رفت و هنوز هم بریده فیلمهایش در صفحات مجازی به چشم میخورد، احتمالاً از «لیسانسهها» نقشآفرینی هوتن شکیبا با نقش «حبیب» را به یاد دارید، برای او که پیش از آن بیشتر در حوزه تئاتر مشغول فعالیت بود و تئاتربینهای حرفهای او را میشناختند، کاراکتر «حبیب» نقطه آغاز شهرت در میان عامه مردم شد و توانست طیفی از مخاطبان را به خود جلب کند. هوتن شکیبا اما خیلی زود از فضای آثار کمدی فاصله گرفت و حضور جدیترش در سینما را با «شبی که ماه کامل شد» ساخته نرگس آبیار تجربه کرد که حضور تحسینبرانگیزش سیمرغ بهترین بازیگر مرد را برایش از آن دوره از جشنواره به ارمغان آورد؛ تجربهای که دو سال بعد باعث همکاری مجدد نرگس آبیار با هوتن شکیبا در «ابلق» و این روزها در سریال «سو و شون» شد.
آنچه اما او را در میان فهرست پنج چهره سال نشانده است اکران سه فیلم از او در سال گذشته همزمان با پخش دو مجموعه «مهمونی» و «رهایم کن» در شبکه نمایش خانگی است، بازیگری که حالا علاوه بر بازیگری صداپیشگی را هم در کارنامه خود ثبت کرده است، او که پیش از این کاراکتر محبوب «دیبی» را با صدایش در مجموعه «کلاه قرمزی» داشت نوروز ۱۴۰۱ با سریال «مهمونی» با صدای شخصیت «بچه» ظاهر شد تا بار دیگر این محبوبیت را تجربه کند.
«تیتی» بعد از «علفزار» موفقترین فیلم غیرکمدی اکران ۱۴۰۱ به حساب میآید
شکیبا در عرصه سینما هم در اکران عمومی ابتدا با «تی تی» ساخته آیدا پناهنده ظاهر شد، فیلمی که تجربه همبازی بودن با الناز شاکردوست را برایش تکرار کرد و در گیشه فروش ۲۱ میلیارد تومانی را رقم زد، یک ماه بعد با همین ترکیب این بار با فیلم نرگس آبیار با نام «ابلق» به سینماها آمد تا فیلم جدیدش ۲۰ میلیارد تومان برای سینمای ایران آورده داشته باشد. در قدم بعدی در «ملاقات خصوصی» اما نقش مقابلش پریناز ایزدیار بود تا باز هم یک تجربه موفق را ثبت کند.
«ملاقات خصوصی» با همه حاشیههایی که در فجر چهلم داشت و با آنکه در روزهای نزدیک به برگزاری چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر به نمایش عمومی درآمد و بسیاری گمان میکردند به دلیل نمایش فیلمهای جدید در فجر، این فیلم زمان طلایی اکران را از دست داده اما تا به اینجا یکی از فیلمهای موفق در حوزه آثار اجتماعی بوده و تاکنون توانسته است فروش ۲۰ میلیاردی در اکران عمومی را به ثبت برساند تا هوتن شکیبا یکی از چهرههایی باشد که از منظر فروش نمره قبولی را از مخاطبان سینمای ایران کسب کرده است و حضورش باعث تضمین گیشه میشود. او حالا مجموعه «رهایم کن» را در شبکه نمایش خانگی دارد و پخش نوروزی مجموعه «مهمونی» با صداپیشگی او نیز آغاز شده است.
مرضیه برومند؛ خانم مدیرعامل
گرچه هنوز به یاد ماندنیترین اتفاق «خانه سینما» برای خیلیها به ماجراهای تقلاهای جواد شمقدری معاون سینمایی وقت، در جهت بستن درهای این خانه در اوایل دهه ۹۰ و در سوی دیگر همبستگی اعضای خانه سینما برای ممانعت از این امر است اما واقعیت این است که این نهاد در این یک دهه گذشته نقشی تعیینکننده در فعل و انفعالات کلی سینمای ایران نداشته است. با این حال همواره اتفاقات و تحولاتش زیر ذره بین اصحاب رسانه و البته سینماگران بوده است.
سال ۱۴۰۱ اما ملقمهای از حوادث مختلف در همه ابعاد برای سینما بود که این نهاد هم از آن مستثنی نبود. در روزهای ابتدایی و پیش از تلاطمهای شهریورماه کشور، مساله انتخابات دوره شانزدهم خانه سینما در صدر اخبار قرار گرفت، انتخاباتی که گاه نامهای متفاوت بهعنوان گزینه نهایی هیأت مدیره و مدیرعاملش مطرح میشد سرانجام اما این محمدمهدی عسگرپور بود که عنوان رئیس هیات مدیره را به خود اختصاص داد. با بروز التهابات در نیمه دوم سال جاری و در میان گرههایی که همه مشاغل در جز به جز گرفتارش بودند، کنشمندی خانه سینما برای صیانت از اعضایش بیشتر مورد رصد قرار گرفت به واسطه همین امر بود که انتخاب مدیرعامل در اولویت دوم قرار گرفت اما همچنان گمانهزنیهایی درباره سکاندار این مجموعه مطرح میشد. با عبور از روزهای غبارآلود و رسیدن به یک ثبات نسبی موضوع انتخاب مدیرعامل باز هم بر مدار افتاد.
سرانجام هم مرضیه برومند بر مسند مدیرعاملی خانه سینما تکیه زد، برای معرفی او نیاز به مقدمه و موخره طولانی نیست، هر سینمادوستی احتمالاً او را میشناسند و هر آن کس که به سینمای کودک علاقهمند است، یقیناً از او خاطرهای دارد. انتخاب او اما از آن جهت حائز اهمیت است که او حالا نخستین مدیرعامل زن خانه سینماست. مرضیه برومند همانطور که در بیانیه ابتدایی خانه سینما برای معرفیاش به عنوان مدیرعامل این نهاد اشاره شده حتماً از زنان تأثیرگذار سینمای ایران است اما از سویی دیگر در سالی که زنان سینمای ایران تحت تأثیر جنبش میتو و حوادث نیمه دوم سال بیشتر مورد توجه بودند، احتمالاً این انتخاب چندان هم بیتناسب با آن روزهای پرالتهاب نبوده است.
انتصاب مرضیه برومند به مدیرعاملی خانه سینما با استقبال سینماگران همراه شد
با همه این تفاسیر اما بر کسی پوشیده نیست که او حتی پیش از آن حوادث هم بهعنوان یک زن سینماگر مقتدر و مؤثر در ذهنها بود و هست. چنان چه خودش هم در مراسم معارفهاش در خانه سینما بیان کرد: «هیأت مدیره خانه سینما به این نتیجه رسیده است که من به اقتدار خانه سینما کمک میکنم، آن را قبول میکنم. قول میدهم تلاش کنم تا تعادلی بین احساسات و عقلانیت خود برقرار کنم تا در آرامش واقعگرایانه و بدون سیاست زدگی برنامههای خانه سینما را دنبال کنم.»
مدیرعاملی خانه سینما اما همه ماجرایی نیست که مرضیه برومند در سال گذشته از سر گذارنده است؛ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ بود که مجموعه عروسکی او با عنوان «شهرک کلیله و دمنه» در شبکه نمایش خانگی توزیع شد، با انتشار چند قسمتش اما به سرعت بریده فیلمهایی مبتنی بر روابط غیرعادی دو کاراکتر عروسکی این سریال در فضای مجازی فراگیر شد تا طیفی از مخاطبان آن را مجموعهای در جهت ترویج موارد غیراخلاقی و دست کم ضدکودک توصیف کنند تا جایی که برخی از تندروها طرح راهاندازی کمپینی برای توقیف این سریال را درانداختند، برومند اما بلافاصله در بیانیهای اعلام کرد که «شهرک کلیله و دمنه» برای کودکان نیست و اساساً برای مخاطبان کودک ساخته نشده است و مجموعهای برای بزرگسالان است، به واسطه همین موضوع پس از وقفهای توزیع این سریال در شبکه نمایش خانگی از سر گرفته شد.
سعید روستایی؛ تراژدی «لیلا» و دردسرهایش
در سالی که گذشت سینمای ایران همچنان با بحران مخاطب مواجه بود و شمار مخاطبان پرفروشترین فیلمهای در حال اکران در سینماها از مرز ۲.۵ میلیون نفر هم عبور نکرد. در چنین شرایطی اینکه فیلم تازه یک کارگردان جوان بدون عرضه رسمی از سوی طیف گستردهای از مخاطبان دیده و بحث پیرامون آن تبدیل به سوژه داغ فضای مجازی در واپسین روزهای سال شود، اتفاقی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت؛ بهخصوص اگر فیلم مورد بحث، یکی از آثار خبرساز و پرحاشیه سالی که گذشت هم بوده باشد.
«برادران لیلا» ساخته سعید روستایی از فیلمهایی بود که در آستانه برگزاری چهلمین جشنواره فیلم فجر نامش در فضای رسانهای بهصورت پرتکرار مطرح میشد و انتظار رونمایی از آن در جشنواره سال گذشته میرفت اما به گفته جواد نوروزبیگی در مقام تهیهکننده، طولانی شدن فرآیند تولید باعث نرسیدن فیلم به آن دوره از جشنواره فجر شد تا عواملش برای رونمایی از آن در جشنوارههای معتبر جهانی دورخیز کنند. اولین گزینه هم جشنواره کن بود.
با پذیرش فیلم سعید روستایی در جشنواره کن، زنجیره حواشی پیرامون این فیلم کلید خورد. ابتدا حضور عوامل فیلم بر روی فرش قرمز خبرساز شد و بعدتر اعتراض سازمان سینمایی به نسخه به نمایش درآمده از فیلم در جشنوارهای خارجی. به گفته سازمان سینمایی این فیلم بدون دریافت پروانه نمایش راهی جشنواره کن شده و حتی مشورت مسئولان سینمایی برای حذف دو سکانس از فیلم هم مورد بیتوجهی عوامل آن قرار گرفته است. در چنین فضایی اظهارات عجیب سعید روستایی در نشست خبری فیلمش مبنیبر تن ندادن به هر گونه اصلاحیهای، گره ماجرا را کورتر کرد تا سازمان سینمایی با صدور اطلاعیهای رسمی اعلام کند امکان نمایش فیلم در ایران به دلیل تخلف صورتگرفته، وجود ندارد. «برادران لیلا» اینگونه بهصورت رسمی از سوی سازمان سینمایی توقیف شد.
«برادران لیلا» از دیدهشدهترین فیلمهای سال ۱۴۰۱ سینمای ایران بهحساب میآید
از همان زمان اما زمزمه قاچاق فیلم مطرح شد چرا که فیلم پخشکنندهای بینالمللی هم داشت و قرارداد عرضه آن در پلتفرمهای خارجی ثبت شده بود. این اتفاق بالاخره در واپسین هفته سال ۱۴۰۱ رخ داد و نسخه با کیفیت فیلم «برادران لیلا» در فضای مجازی دست به دست شد.
اینکه «برادران لیلا» چه نسبتی با دو فیلم قبلی سعید روستایی یعنی «ابد و یک روز» و «متری شیش و نیم» دارد شاید برای طیفی از منتقدان و فیلمبینهای حرفهای حائز اهمیت بود اما طیف گستردهتری از مخاطبان عام که به فیلم دسترسی پیدا کردند به دنبال بازیابی نسبت نشانههای درون آن با وضعیت امروز جامعه ایران بودند. خیلی زود هم مرزبندی میان مخالفان و موافقان فیلم در فضای مجازی یک دوقطبی را شکل داد تا «برادران لیلا» تبدیل به یکی از بحثبرانگیزترین آثار سینمای ایران در سال گذشته شود.
درباره آخرین وضعیت عرضه رسمی این فیلم، جواد نوروزبیگی در گفتگو با مهر به ارائه توضیحاتی پرداخت و با اشاره به تن دادن سعید روستایی به اصلاح فیلم و حذف ۲۰ دقیقه از آن برای ارائه به شورای پروانه نمایش، همچنان عرضه رسمی این فیلم را منتفی ندانست. باید دید سازمان سینمایی در سال جدید چه تصمیمی برای این فیلم و کارگردان جوانش خواهد گرفت.
محمدامین همدانی؛ معجزه با انیمیشن!
حالا بالغ بر ۲۳ میلیارد تومان فروش از بیش از ۹۱۰ هزار مخاطب را به خود اختصاص داده است، «پسر دلفینی» که فیلم انیمیشنی به تهیهکنندگی محمدامین همدانی و کارگردانی محمد خیراندیش است، با آمدنش روی پرده توانست سینماداران را به این باور برساند که انیمیشنها هم میتوانند در این سالی که فروش آثار سینمایی عمدتاً کم رمق بوده، پرچم سینما را بالا نگه دارند و حتی در اوج حوادث اجتماعی سال گذشته تنها فیلمی باشد که در میدان فروش یکهتازی میکند.
محمدامین همدانی با آنکه پیش از این انیمیشن «فهرست مقدس» را در قامت کارگردان در سال ۹۶ ساخت و بدون اینکه حاصل چندانی در اکران داشته باشد از پرده کنار رفت، این بار اما با همراهی محمد خیراندیش به فرمولی تازه از فیلمسازی در حوزه انیمیشن رسید تا بتواند توأمان بزرگسالان و کودکان را به تماشای این فیلم بنشانند و رکوردی تازه در زمینه فروش انیمیشنها را به خود اختصاص بدهد.
«پسر دلفینی» علاوهبر ایران در سینماهای روسیه هم خوش درخشید
محمدامین همدانی اما بیش از آنکه چشم به اکران داخلی فیلمش داشته باشد و پیش از آنکه «پسر دلفینی» در سینمای ایران به نمایش دربیاید، اکران بینالمللی آن را در پلتفرمهای روسیه تجربه کرد، او در چنین مسیری توانست مبلغ قابل توجه یک میلیون و ۷۳۰ هزار دلار را برای فیلمش رقم بزند و در آن بازه به دومین رتبه فروش در روسیه دست پیدا کند؛ این رقم برای فیلمهای ایرانی که چندان در بازارهای جهانی و مراودات بینالمللی موفق ظاهر نمیشوند یک دستاورد محسوب میشد تا مجرای حضور فیلمهای بینالمللی در حوزه پخش و نمایش را هموارتر کند.
سوی دیگر این موضوع اما به فعالیت فرامنطقهای محمدامین همدانی باز میگردد، یعنی همان زمانی که شرکت «اسکای فریم» را در روسیه تأسیس کرد و اتفاقاً انیمیشن «پسر دلفینی» در همان جا متولد شد قبلترش هم در حوزه کشورهای «سیآیاس» سریال «جینگلیکس» را به همراهش تیمش ساخت تا به گفته خودش به یکی از معروفترین سریالهای روسیه تبدیل و باعث شناخته شدن شرکت «اسکای فریم» شود.