صدابردار فیلم سینمایی «چریکهٔ تارا» گفت: فیلم سینمایی «کانی مانگا» در تاریخ سینمای جنگ ما مهم است چون قدرت ایران در مقابل عراق را نشان میداد.
به گزارش سینمای خانگی، اسحاق خانزادی که صدابرداری یا صداگذاری بیش از ۱۳۰۰ فیلم سینمایی بلند، کوتاه، مستند، گزارشی و خبری را در کارنامه دارد در گفت وگو با ایرنا، در پاسخ به این پرسش که کدامیک از این آثار را بیش از سایرین دوست دارد، بیان کرد: همه فیلم هایم را دوست دارم از عقاب ها (ساموئل خاچیکیان ۱۳۶۳) و کانی ماگا (سیف الله داد ۱۳۶۶) گرفته تا سایر آثارم.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا کانی مانگا در زمان خود و پس از آن تا به این اندازه اثر درخشانی بود، گفت: کانی مانگا مهم بود چرا که قدرت ایران در مقابل عراق را نشان می داد.
صدابردار فیلم سینماییخائن کشی (مسعود کیمیایی ۱۴۰۰) اظهار داشت: دوسال در جبهه ها بودم و از پل زهاب گرفته تا تمام نقاطی از ایران که در آن جنگ بود را رفتم و کار کردم و بزرگترین آرشیو صدای جنگ را ما برای وزارتخانه خودمان (امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) درست کردیم که موجود هست.
خانزادی در پاسخ به این پرسش که در میان فیلمسازان متعددی که سابقه کار با آنها را دارد، کدام یک را و به چه دلیل برجسته می داند، گفت: چریکه تارا (بهرام بیضایی ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸) را بسیار دوست دارم. بیضایی آدمی بود که بسیار خوب یاد می داد. ساعت ها با بازیگرانش راجع به نقششان صحبت می کرد و کاری می کرد تا بازیگر در قالبی که قرار است قرار گیرد یک خروجی شاخص داشته باشد.
صدابردار فیلم سینمایی گیجگاه (عادل تبریزی ۱۳۹۹) در مورد مسعود کیمیایی هم بیان کرد: کیمیایی یک استثنا و مردی قوی است. مدرسه دارد و درس می دهد و بازیگران خوبی را به سینما معرفی کرد و هنوز که هنوز است وقتی با ایشان حرف می زنید از گفت وگو با ایشان لذت می برید. دیگر به این سادگی نمی توانید چنین آدم هایی را پیدا کنید چرا که امروز همه دنبال این هستند که بزنند و بروند.
خانزادی ادامه داد: ناصر ملک مطیعی هم یکی دیگر از هنرمندانی بود که بسیار با ایشان فیلم کار کردم؛ مردی معلم بود. به لحاظ اخلاقی همه شان عالی بودند و نمی توانم بگویم که کسی از ایشان بد بود. بعد از انقلاب هم همین بود و آدم های شاخص و بزرگی در کارنامه کاری من بودند.
اسحاق خانزادی با نام هنریِ احمد خانزادی در سال ۱۳۲۹ در شهر کیلان در شهرستان دماوند در استان تهران به دنیا آمد. او فعالیتهای هنریاش را در سنین نوجوانی و از سال ۱۳۴۳ به عنوان یکی از کارکنان فنی استودیو «عصر طلایی» (به مدیرت عزیزالله کردوانی) آغاز نمود. خانزادی که صداگذاری را از سال ۱۳۴۵ در کنار روبیک منصوری آغاز کرده بود، این کار را از سال ۱۳۴۷ بهطور مستقل ادامه داد و نخستین باری که نامش در عنوانبندی فیلمها بهعنوانِ صداگذار ثبت شد، فیلمهای هفت دختر برای هفت پسر (محمد متوسلانی، ۱۳۴۷) و سپس بهرام شیردل (امین امینی، ۱۳۴۷) بود.
وی در سال ۱۳۵۰ و با معرفیِ بهرام ریپور، در وزارت فرهنگ و هنر استخدام شد. اسحاق خانزادی تاکنون صدابرداری یا صداگذاری ۱۳۰۰ فیلم سینمایی بلند، کوتاه، مستند، گزارشی و خبری را در سینما و تلویزیون ایران انجام داده که برخی از مهمترین آنان عبارتند از: یک اتفاق ساده (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۲)، طبیعت بیجان (سهراب شهید ثالث، ۱۳۵۴)، ملکوت (خسرو هریتاش، ۱۳۵۵)، در امتداد شب (پرویز صیاد، ۱۳۵۶)، چریکهٔ تارا (بهرام بیضایی، ۱۳۵۷) و دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۰).
خانزادی همچنین صدابرداری «هفتمین دورهٔ بازیهای آسیایی در تهران» را نیز بعهده داشتهاست. اسحاق خانزادی از دههٔ ۱۳۷۰ که صدابرداری سر صحنه در سینمای ایران گسترش یافت، در این زمینه نیز فعالیت کرده و گاهی به او پیشنهاد بازیگری نیز داده شدهاست که از آن جمله بازی در فیلم سردار جنگل (امیر قویدل ۱۳۶۲) است.
از دیگر زمینههای فعالیت هنری او، میتوان به طراحی چهرهپردازی در فیلم تحفهها (ابراهیم وحیدزاده ۱۳۶۶) و انتخاب موسیقی برای دو فیلم توجیه (منوچهر حقانیپرست ۱۳۶۰) اشاره کرد.
فیلم سینمایی «هناس» که روایت زندگی شهید داریوش رضایینژاد است در هفته فیلم روسیه به نمایش در آمد و با استقبال مخاطبان خارجی زبان مواجه شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، در ادامه برگزاری رویداد هفته فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه، فیلم سینمایی «هناس» ساخته حسین دارابی در سینما ایلیزیون شهر مسکو اکران شد.
این فیلم در برگه نظرسنجی اکثریت قریب به اتفاق تماشاگران روسی، نمره ۵ یا همان بالاترین میزان کیفیت و رضایت را دریافت کرد و تماشاگران در حالی سالن نمایش را ترک میکردند که تحت تاثیر قرار گرفته بودند.
حضور جوانان روسی در اکران این فیلم قابل توجه بود و تماشاگران در برخی موارد، تحت تاثیر صحنههای احساسی و حماسی فیلم قرار گرفتند.
با رضایت ۹۰ درصدی مخاطبان از این فیلم سینمایی در نظرسنجی، میتوان گفت تماشاگران خارجی راحتتر از تماشاگر ایرانی با زندگی شهید رضایینژاد ارتباط برقرار میکنند و تحتتاثیر داستان ملتهب این شهید هستهای و خانوادهاش قرار میگیرند.
تنها سوالی که برای اکثر مخاطبان خارجی این فیلم پیش میآمد این بود که نمیدانستند چه کسی دانشمند هستهای و قهرمان فیلم «هناس» را ترور کرده است.
فیلم کوتاه «کَفَر» به نویسندگی و کارگردانی مهدی برزُکی جایزه تقدیر ویژه هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم بوچئون کره جنوبی را کسب کرد.
به گزارش سینمای خانگی از مشاور رسانهای پروژه، فیلم کوتاه «کَفَر» به نویسندگی و کارگردانی مهدی برزُکی و تهیهکنندگیمرتضی طاهری برزُکی، در اولین حضور جهانی خود موفق شد جایزه ویژه هیئت داوران بیست و هفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم بوچئون کره جنوبی را کسب کند.
جشنواره فیلم فانتزی و خارقالعاده کره جنوبی BIFAN با شعار «عجیب بودن اشکالی ندارد»، به دنبال تشویق فیلمهای خارقالعاده، حساسیتبرانگیز، کشف و تشویق استعدادهایی است که به حاشیه رانده شدهاند. این جشنواره از ۲۹ ژوئن تا ۹ جولای (۸ تا ۱۸ تیرماه ۱۴۰۲) در شهر بوچئون کره جنوبی برگزار شد و فیلم کوتاه «کَفَر»، توانست جایزه تقدیر ویژه هیئت داوران بخش کوتاه انتخاب بوچئون Bucheon Choice را کسب کند.
در بیانه هیئت داوران آمده است: «بسیاری از فیلمها ما را با تواناییشان در ایجاد چشماندازی غنی از یک جهان در تنها چند دقیقه شگفتزده کردند، زمان زیادی طول کشید تا تصمیمگیری کنیم اگر چه در پایان همه ما بر سر برندگان توافق کردیم. گستره وسیع مضامین، از بیگانگان گرفته تا مشکلات مذهبی، نشان میدهد که چگونه فیلمهای ژانری، مدام سبکها و مضامینی را که کارگردانان با آنها زندگی و کار میکنند را به شکلی فوق العاده و تاثیرگذار بازسازی می کنند، در فیلم کَفر، کارگردان با سختیهایی که یک خانواده معمولی با آن روبهرو میشود، نگرشهای مردسالارانه و مسائل مربوط به حقوق زنان را به شکلی ظریف به نمایش میگذارد.»
برزُکی پیش از «کفر»، نویسندگی و کارگردانی فیلمهای کوتاه «عزیز» و «آبا» را نیز در کارنامه دارد.
«کَفَر»، راوی داستان حبیب است که باید برای حفظ زندگیاش، تصمیم سختی بگیرد.
مجید پتکی، یاسمن نصیری، مجتبی خدا دوست، محمد عباسزاده، محمدعلی مصلایی، بهرام قدیری، مصطفی تمدنی بازیگران این فیلم کوتاه هستند و پخش بینالملل این فیلم را مجید محمددوست بر عهده دارد.
عوامل فیلم کوتاه «کَفَر»، عبارتند از نویسنده و کارگردان: مهدی برزُکی، تهیهکننده: مرتضی طاهری برزُکی، مجری طرح: سعیده صالحیان، مدیر فیلمبرداری: بهروز بادروج، طراحی و ترکیب صدا: رامین ابوالصدق، تدوین: امیرحسین شاکری، طراح صحنه: رضا محمدپور، طراح چهرهپردازی: کیمیا دوستکام، مدیر صدابرداری: مصطفی بهمنی، طراح لباس: مهسا حاجیقاسم، آهنگساز: نیما امین، دستیار یک کارگردان و برنامهریز: مجد جلالی، منشی صحنه: آناهیتا گلفام، مدیر تولید: علی صمدیان، مدیر تدارکات: بهرام قدیری، دستیاران فیلمبردار: بهتاش کمهزری، امیر غیور، سامان قهرمانینژاد، امیرحسین پوردهنده، دستیار دو کارگردان: سعید قربانی، امورفنی صدا: استودیو بهمن، دستیار صدا: متین روشن، دستیاران صحنه: حسن چرخی، حسین چرخی، دستیار تولید: مهدی حدادی، لابراتوار دیجیتال: استودیو فام، اصلاح رنگ و نور: فرهاد قدسی، مشاور گویش محلی: حسین نجاری، عکاس: امینه مسعوی، گرافیک: مسعود فدوی، پوستر: روژان ایرجی و مشاور رسانهای: علی کشاورز
فیلم سینمایی «تورهای خالی» ساخته بهروز کریمزاده موفق به کسب جایزه ویژه هیات داوران جشنواره فیلم کارلووی شد.
به گزارش سینمای خانگی، فیلم سینمایی «تورهای خالی» ساخته بهروز کرمیزاده – محصول مشترک ایران و آلمان – در بخش مسابقه بینالملل یکی از نامزدهای دریافت گوی بلورین بهترین فیلم جشنواره کارلووی بود.
در خلاصه داستان این فیلم با بازی حمیدرضا عباسی و صدف عسگری آمده است: امیر و نرگس، دو عاشق هستند. مرد جوان از یک خانواده فقیر است و پس از اخراج از شغل خود به عنوان پیشخدمت، مجبور به پیدا کردن کار در یک جامعه ماهیگیری است. این در حالی است که نرگس از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار است اما آنها در حال حاضر رابطه خود را مخفی نگه می دارند، …
جشنواره فیلم کارلووی واری امسال بخش ویژهای را با عنوان «تولدی دیگر: سینمای ایران اینجا و اکنون» برگزار کرد که شامل نمایش فیلمهای «ملخ» ساخته فائزه عزیزخانی از شاگردان عباس کیارستمی و به تهیهکنندگی منیژه حکمت و مهشید آهنگرانی، «بیپایان» ساخته نادر ساعیور که جعغر پناهی در نگارش فیلمنامه و تدوین آن همکاری داشته است، «زاپاتا» به کارگردانی دانش اقباشاوی، «پوست» اولین ساخته بلند برادران ارک که پیش از این در سال ۲۰۱۷ با فیلم «حیوان» جایزه سینهفونداسیون جشنواره کن را به خود اختصاص داده بودند، «دروازه رویا» به کارگردانی نگین احمدی، «سفر به ماه» به کارگردانی محمدرضا شایان نژاد، «رودخانه سیاه و سفید» به کارگردانی فرزین محمدی، «آفرینش بین دو سطح» دومین فیلم عکاس و فیلمساز ایرانی حسین رجبیان و فیلم «K۹» از وحید وکیلیفر میشود.
پنجاه و هفتمین جشنواره فیلم کارلوویواری از تاریخ ۳۰ ژوئن تا ۸ جولای (۹ تا ۱۷ تیرماه) برگزار شد.
پویانمایی «مرد عنکبوتی ۲» با تهیهکنندگی افشین بدری و مدیریت دوبلاژ حسین هدایتپور در سالن نمایش طهران اکران شد.
به گزارش سینمای خانگی، حسین هدایتپور در گفت وگو با ایرنا، اظهار داشت: صداپیشگی کار همزمان با پخش جهانی انیمیشن مرد عنکبوتی ۲ شروع و بلافاصله ترجمه و ضبط کار آغاز شد که دو هفته طول کشید و یک هفته هم صداپردازی آن زمان برد.
او با اشاره به پخش جهانی پویانمایی مرد عنکبوتی ۲ (در میان دنیای عنکبوتی) در ماه گذشته گفت: نخستین بار است که این پویانمایی توسط صداپیشگان جوان در کشور دوبله و آماده اکران شده است.
هدایتپور با اشاره به انجام صداپیشگی کار در مدت دو هفته خاطرنشان کرد: ۲۴ صداپیشه جوان که برخی از آنها در پویانماییهای دیگری هم ایفای نقش کردهاند در مرد عنکبوتی ۲ حضور داشتند.
عوامل این کار عبارتند از تهیه کننده: افشین بدری، مدیر دوبلاژ و صداپرداز: حسین هدایتپور، مترجم: مهدی بیات، صدابرداران: مهدی بیات، مصطفی عادلینیا و حسین هدایتپور.
تیم صدابازیگران پویانمای مرد عنکبوتی ۲ را هم عرفان غیور، علی طریقت، مهنوش میرزایی، حامد باجلان، فاطمه توحیدلو، منیر سمرد، ماکان خستوان، ریحانه خسروی، علی کوهستانی، شهرزاد حیدرزاده، مصطفی عادلینیا، محمد طالبی، پانیذ طاهرخانی، ندا موسوی، سحر خواجه، محمد برنجی، مریم مهدیانی، محسن رحیمی، مهدی بیات و حسین هدایتپور تشکیل میدهند.
به گفته او، عمده دوبلورها، کار اولی هستند. هدایت پور همچنین از برنامه خود برای اکران زن عنکبوتی به عنوان دومین گام در این راستا خبر داد.
پس از حدود پنج سال، مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی – Spider-Man: Across the Spider-Verse با جهشی بهمراتب بزرگتر نسبت به فیلم اصلی در اواسط ماه گذشته اکران شد.
هماینک فیلم سوم مرد عنکبوتی با عنوان فراتر از مرد عنکبوتی وجود دارد که اکران آن برای ۲۹ مارس ۲۰۲۴ تنظیم شده است و تولیدکنندگان میگویند چند اسپین آف (روایت) از جمله لایو اکشن (ترکیب پویانمایی با اثر هنری زنده) مایلز مورالس و پویانمایی (انیمیشن) زن عنکبوتی هم در دست ساخت است.
امی پاسکال – Amy Pascal و آوی آراد – Avi Arad تهیهکنندگان مرد عنکبوتی تایید کردند که فیلمی از زن عنکبوتی در دست ساخت است.
پاسکال چندی پیش گفت که شما زن عنکبوتی و لایو اکشن مایلز مورالس را خواهید دید. آراد هم به طور خاص درباره زن عنکبوتی گفت: طرفداران، آن را «زودتر از آنچه انتظار دارید» خواهند دید.
اگرچه آنها نگفتند کدام زن عنکبوتی هدایت فیلم را بر عهده خواهد داشت اما، عیسی رائه – Issa Rae و هایلی استاینفلد هر دو در نقشهای متفاوتی از زن عنکبوتی، در فصل دوم مرد عنکبوتی ظاهر شدند.
خروجی پس از آن نقل قولی از استاینفلد در مورد صداپیشگی این شخصیت داشت. به این معنی که ممکن است به دنبال زن عنکبوتی گوئن استیسی باشد.
در دومین فصل مردم عنکبوتی، بسیاری از بازیگران فیلم نخست از جمله شامیک مور- Shameik Moore در نقش مایلز مورالس، هیلی استاینفلد – Hailee Steinfeld در نقش گیون استیسی – Gwen Stacy و جیک جانسون- Jake Johnson در نقش پیتر.بی.پارکر – Peter B. Parker بازگشته اند.
داریوش بابائیان تهیهکننده فیلم «معجزه عشق» ضمن اشاره به گذشت دو هفته از اکران این فیلم بدون سینمای سرگروه، همزمانی اکران فیلمش با ادامه استقبال از «فسیل» را از بدشانسی دانست!
به گزارش سینمای خانگی، داریوش بابائیان تهیهکننده فیلم «معجزه عشق» به کارگردانی سیدمحمدرضا ممتاز، در گفتگو با مهر، درباره شرایط اکران عمومی این فیلم توضیح داد: فیلم ما در شرایطی در حال اکران در سینماهاست که دو فیلم «فسیل» و «شهر هرت» همه سالنهای سینمایی را بهطور کامل قبضه کردهاند. حرف ما هم این نیست که سینماداران سانسهایی را که به این فیلمها تعلق دارند را در اختیار فیلم ما بگذارند اما وقتی اکران فیلمی آغاز میشود باید در تخصیص سانسهای اکران توازنی برقرار باشد.
وی ادامه داد: فیلمی مثل «فسیل» که تا امروز فروش عالی داشته و سینماها را نجات داده است، در سانسهای مرده سالنهای سینما هم مشتری و مخاطب خودش را میتواند داشته باشد و اتفاقاً کمک بیشتری هم به سینماداران میکند. ولی فیلم من وقتی اکران میشود نیاز به سانسهای مناسب دارد. فیلم «معجزه عشق» در شرایطی اکران خود را آغاز کرده که سینمای سرگروه آن یعنی ماندانا، پلمب بوده است و در واقع بعد از یک هفته هنوز فیلم ما سرگروه اکران ندارد. سالنهای دیگری هم که در اختیار داشتیم، غالباً بهصورت تکسانس فیلم را اکران کردهاند.
بابائیان افزود: انشالله با تبلیغاتی که داشتهایم بتوانیم تعداد سالنهای اکران فیلم را افزایش دهیم و مخاطبان در همان سانسهای حداقلی هم از فیلم استقبال کنند. شاید اینگونه سینماداران هم راضی شوند و سانسهای بیشتری را به اکران فیلم ما اختصاص دهند. در مجموع اما تا به اینجا از شرایط اکران فیلم اصلاً راضی نیستیم. واقعیت این است که فیلم پتانسیل لازم برای جذب مخاطب را دارد.
این تهیهکننده درباره اکران فیلمش بدون سینمای سرگروه، توضیح داد: زمانی که سینما ماندانا پلمب شد، خود صاحب سینما فکر میکرد نهایت یک روز این سالن تعطیل باشد ولی بهدلیل عدم حضور دادستان ناحیه، تعطیلی این سینما طولانیمدت شد. واقعیت این است که نداشتن سرگروه به اکران فیلم ما لطمه زده و با توجه به قراردادی که منعقد شده است، ما میتوانیم بابت این اتفاق از سینما خسارت هم بگیریم، اما ما چنین قصدی نداریم.
وی افزود: انتظارمان این است که زمان شروع اکرانمان در سرگروه را هم از مقطعی که مشکل سرگروهمان حل میشود، محاسبه کنند. واقعیت این است که ما خودمان هم برای سینما ماندانا و مسئولانش ناراحت هستیم و نمیخواهیم نمک روی زخم آنها بپاشیم اما امیدواریم این محاسبه را درباره بازه اکران فیلم داشته باشند.
تهیهکننده «معجزه عشق» در پاسخ به این پرسش که آیا تاریخ مصرف کمدیهایی از این جنس نگذشته و شاید به همین دلیل است که فیلم با استقبال مخاطب مواجه نمیشود، گفت: اصلاً این موضوع را قبول ندارم و معتقدم فیلم «معجزه عشق» داستان مناسبی دارد و حتی در قیاس با برخی فیلمهای مشابه خودش که الان در حال اکران هستند، قصه درستتر و ساختار بهتری دارد.
وی ادامه داد: همین الان غیر از فیلم من فیلمهای «فسیل»، «شهر هرت» و یکی دو فیلم دیگر در قالب کمدی روی پرده است. بروید و کارشناسی کنید و ببینید کدام یک قصه و ساختار درستتری دارد. فیلم «معجزه عشق» در همان سه روز اول اکران ۳۰۰ میلیون فروش کرد و امید داریم در روزهای آینده موتورش بیشتر روشن شود. واقعیت این است که این فیلم را هر مخاطبی دیده، بدش نیامده است. قطعاً اگر سانسهای مرده را به فیلم ما اختصاص نمیدادند، الان فروش بسیار بالاتری داشت. به نظرم فیلم ما از منظر ساخت و محتوا هم ردیف با فیلم «شهر هرت» است.
این تهیهکننده گفت: این از بدشانسی ما بود که همزمان با ادامه استقبال از فیلم «فسیل» فیلممان اکران شد. زمانی که ما برای اکران فیلم «معجزه عشق» مدنظر داشتیم عید نوروز بود. کسی فکر نمیکرد استقبال از «فسیل» تا این اندازه ادامه داشته باشد.
اسامی فیلمهای کوتاه داستانی راهیافته به نخستین جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» اعلام شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، دبیرخانه نخستین جشنواره بینالمللی فیلمحوا در آستانه برگزاری این رویداد فهرست فیلمهای سه بخش بلند داستانی، کوتاه داستانی و مستند را منتشر کردند.
فهرست آثار راهیافته به بخش فیلمهای کوتاه داستانی به شرح زیر است؛
«۳۲۳ ماه چند هفته و چند روز» به کارگردانی پیمان فلاح
«اتاق عقد» به کارگردانی حسن حبیبزاده
«اسماء» به کارگردانی مصطفی آقامحمدلو و فرید حاجی عباسی
«باشه برای فردا» به کارگردانی علی رحیمی
«پرتاب ناگهانی یک فیل» به کارگردانی نازنین چیتساز
«تی یره» به کارگردانی مصطفی مهربان
«جان داد» به کارگردانی سهیلا پورمحمدی
«گجو» به کارگردانی سینا محمدیان
«لیلا» به کارگردانی مجتبی اسپنانی
«محافظ» به کارگردانی حسین دارابی
«مرگ پروانه» به کارگردانی سیدمحمد حسین حسینی
«نشنیدن» به کارگردانی احمد صمیمی
«وضعیت اورژانسی» به کارگردانی مریم اسمی خانی
«یک به توان بینهایت» به کارگردانی علیرضا صادقی
«یک حلقه معمولی» به کارگردانی نوا رضوانی
لازم به ذکر است که فیلمهای «۳۲۳ ماه چند هفته و چند روز»، «یک حلقه معمولی»، «وضعیت اورژانسی»، «یک به توان بینهایت»، «پرتاب ناگهانی یک فیل»، «تی یره»، «جان داد»، «گجو»، «لیلا» و «اسماء»، از جمله تولیدات اجمن سینمای جوانان ایران است.
نخستین جشنواره بینالمللی فیلم حوا به همت بنیاد بینالمللی گوهرشاد و به دبیری مهدیه سادات محور ۱۶ تا ۲۳ تیر ماه سال جاری در سطح کشور و از ۲۰ تا ۲۳ در تهران برگزار خواهد شد. این رویداد محوریت موضوع زنان و خانواده را در دستور کار خود دارد و با همکاری مراکز و سازمانهای فرهنگی مختلف فعالیت خود را دنبال میکند.
صادق داوریفر کارگردان مستند «شیخ شوخ کاشی» درباره چالشهای ساخت این مستند درباره حجتالاسلام قرائتی و دلایل تبدیل آن به مستند «شرح شیخ کاشان» توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، صادق داوریفر کارگردان مستند «شرح شیخ کاشان» به بهانه پخش تلویزیونی این مستند همزمان با برگزاری آئین بزرگداشت حجتالاسلام قرائتی در سازمان صداوسیما، در گفتگو با مهر، درباره این مستند توضیح داد: من مستند «شیخ شوخ کاشی» را در سال ۹۱ ساختهام و حالا در سال ۱۴۰۲ نسخهای از آن با نام «شرح شیخ کاشان» از تلویزیون پخش شده است که نسخه کاملی نیست. بعد از اولین نمایش این مستند در جشنواره فجر، عدهای از اطرافیان حاجآقای قرائتی با ایشان تماس گرفتند و گفتند این اثر در شأن شما نیست. آن هم در حالی که من رضایت کتبی از حاجآقا بابت نسخه نهایی داشتم و ایشان در محفل خصوصی فیلم را دیده و با دستخط خودشان بابت مستند تشکر کردند. حتی اسم فیلم هم در این دستخط ذکر شده است.
وی ادامه داد: بعد از اکران فیلم در جشنواره فیلم فجر بهواسطه همان واکنش اطرافیان، شخص حاجآقای قرائتی با من تماس گرفتند و گفتند نمیخواهم فیلم را پخش کنید. سراغ داماد ایشان رفتم که کمک بسیار زیادی به ساخت این فیلم کرده بود و به پیشنهاد او سراغ یک حکم رفتیم که حاجآقا هم او را قبول داشت. به پیشنهاد او یکی دو پلان را جابهجا کردیم و مجدد برای بازبینی آن را به منزل حاجآقا ارسال کردیم. مجدد بابت این نسخه دوم هم دستخط رضایت گرفتم. به دلیل گزارش نامناسب اطرافیان اما مجدد با حاشیههایی مواجه شدیم.
وحید جلیلی نوشت این بهترین مستند فجر بود!
این مستندساز افزود: کار به جایی رسید که روزی یک تماس از طرف فردی داشتم که با ادبیات تهدیدآمیز خواست که فیلم دیگر در هیچ کجا پخش نشود و ما هم عطای آن را به لقایش بخشید و فیلم به محاق توقیف رفت! البته اکران فیلم در فجر واکنشهایی خیلی خوبی گرفته بود. خاطرم هست وحید جلیلی که امروز قائممقام صداوسیما شده است، همان زمان در نشریهاش یادداشتی نوشت و این مستند را بهترین فیلمی معرفی کرد که در جشنواره فجر آن سال دیده بود.
فیلم در توقیف ماند تا حدود ۶ یا ۷ سال بعد که اگر خاطرتان باشد ماجرای آقای دوربینی و واکنش آقای قرائتی به او پیش آمد. ناگهان تصمیم به پخش مستند گرفتند و من همان موقع اعلام کردم این تصمیم اشتباه است. چرا ما همیشه عادت کردهایم در مقام دفاع عمل کنیم؟ وی ادامه داد: بهواسطه همین بازتابها سازمان اوج یک ماه بعد از جشنواره فجر با من تماس گرفت و گفت ما این مستند را میخواهیم. از طرف دیگر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی هم خواستار فیلم بود. در آن مقطع احساس کردم اگر فیلم را به اوج بسپارم شرایط بهتری برای عرضه پیدا میکند. به دوستان اوج گفتم من دو دستخط از آقای قرائتی بابت تأیید فیلم دارم اما در جریان باشید که در حال حاضر او راضی به پخش مستند نیست. آنها گفتند نگران آن نباش و با همین شرایط، فیلم را به اوج واگذار کردم.
داوریفر گفت: بازهم فیلم در توقیف ماند تا حدود ۶ یا ۷ سال بعد که اگر خاطرتان باشد ماجرای آقای دوربینی و واکنش آقای قرائتی به او پیش آمد. ناگهان تصمیم به پخش مستند گرفتند و من همان موقع اعلام کردم این تصمیم اشتباه است. چرا ما همیشه عادت کردهایم در مقام دفاع عمل کنیم؟ بهواسطه آنکه جریانی در فضای مجازی به دنبال تخریب آقای قرائتی بودند، دوستان ما در مقام دفاع تصمیم به پخش این مستند گرفتند. هم تأکید کردم در آن مقطع پخش نکنند و هم گفتم مطمئنم که شما نسخه کامل را از تلویزیون پخش نمیکنید! همان هم شد، با حذف چند صحنه فیلم روی آنتن رفت. حتی پیامک آن مدیر را هنوز دارم که از من عذرخواهی کرد و گفت تو راست میگفتی!
این مستندساز گفت: اتفاق بدتر این بود که بعد از این پخش، به تواتر فیلم را از شبکههای مختلف پخش کردند و واقعاً این کار هم اشتباه بود. در همین یک هفته گذشته چندین نفر بابت دیدن این مستند از شبکههای مختلف به من پیامک زدهاند!
کارگردان مستند «شیخ شوخ کاشی» در ادامه درباره انگیزه ساخت این مستند هم توضیح داد: در مقطعی تهیهکننده تلویزیون بودم اما از برنامهسازیهای روتین برای مدیران تلویزیون خسته شده بودم. تصمیم داشتم از آن مدل کار فاصله بگیرم و دغدغه مستندسازی پیدا کردم. جلسهای پیش آمد که به عنوان برنامهساز نزد آقای قرائتی رفتیم تا برای آیتمهای مناسبتی ماه رمضان، صحبتی با ایشان داشته باشیم. در تمام مدت جلسه توجهم به آقای قرائتی بود و با خودم میگفتم چقدر شخصیت جذاب و جالبی دارد.
حاجآقا سه بار استخاره گرفت و هر سه بار خوب آمد!
وی افزود: در همان جلسه به آقای قرائتی گفتم میخواهم درباره شما یک فیلم بسازم. سه بار استخاره گرفتند و احساسم این بود که میخواستند نتیجه استخاره بد بیاید! عین سه بار اما جواب استخاره خوب آمد و گفتند با فلانی صحبت کنید. سراغ این رابط رفتیم و گفتم نمیخواهم فیلمی درباره جلوت آقای قرائتی بسازم چرا که آن را همه در «درسهایی از قرآن» دیدهایم، گفتم میخواهم خلوت ایشان را بهتصویر بکشم تا مردم پشت صحنه زندگی یک طلبه را ببینند. او هم خیلی خوشش آمد و کار را شروع کردیم.
داوریفر با ذکر خاطرهای گفت: در مسیر ساخت مستند، روزی در ماشین بودیم که ناگهان جلوی مسجدی متوقف شدند تا حاجآقا به آنجا برود. ما برای فیلمبرداری پیاده شدیم که حاجآقا گفتند، «کجا؟ همین که شما همراه من بیایید دیگران فکر میکنند که حالا قرائتی چه برنامهای برای خودش دارد که دارند فیلم تبلیغاتیاش را میسازند!» من هم نمیخواستم یواشکی فیلمبرداری کنم. فیلمبرداری که همراهم بود خطاب به من گفت، این مستندی است که باید تنهایی آن را بسازی، دوربینی برایم خرید و گفت با همین میتوانی کارت را انجام دهی. از همان زمان من به مدت دو سال با دوربین و تجهیزات صدا، بهصورت انفرادی همراه حاجآقا بودم. همه اطرافیان حاجآقا هم به من اعتماد پیدا کرده بودند.
وی افزود: طی این دو سال در سه نوبت حاجآقای قرائتی نسبت به فعالیت و حضور من معترض شد و من هم میپذیرفتم و میرفتم. بعدها هم خودم مستند «فیه ما فیه» را با همین موضوع ساختم که چرا روحانیت با دوربین مشکل دارد!؟ خلاصه بعد از دو سال به این نتیجه رسیدم که به اندازه کافی فیلمبرداری کردهام و بعد از تدوین، نسخه نهایی را به جشنواره فجر ارائه کردم. این شد اولین تجربه من در مستندسازی و بعد از آن در همین مسیر کارم را ادامه دادم.
صادق داوریفر
قرائتی اصلاً جلوی دوربین نقش بازی نمیکند
کارگردان این مستند درباره تفاوت تصویر ارائه شده از حجتالاسلام قرائتی در این مستند، نسبت به آنچه پیشتر مردم در تلویزیون دیده بودند، گفت: واقعیت این است که همه آدمها خاکستری هستند و نمیتوان آنها را سفید یا سیاه مطلق روایت کرد. در نسخه اولیه مستند من هم تصویری که از حاجآقا ارائه شده بود، کاملاً خاکستری بود. اما در نسخه فعلی که به نام «شرح شیخ کاشان» در تلویزیون در حال پخش است، تلاش شده کاراکتری کاملاً سفید به تصویر کشیده شود. بالاخره باید بپذیریم که جذابیت شخصیت آقای قرائتی در جمیع جوانب شخصیتی ایشان است. آقای قرائتی به رغم آنکه سالها در مقابل دوربین تلویزیون بوده است، اصلاً جلوی دوربین نقش بازی نمیکند و به معنای واقعی زندگیاش جریان دارد.
هر جا دوربینهای رسمی روشن بود، دوربین من خاموش بود. اگر جایی دوربینم را روشن میکردم میخواستم پشتصحنهها را ثبت کنم. تلاشم هم این بود که یک آدم معمولی را به تصویر درآوردم که پیشهاش تبلیغ دین است
وی افزود: خاطرم هست زمانی که به یک نمایشگاه کتاب رفتیم و آقای قرائتی متوجه شد درباره همه موضوعات در نمایشگاه کتابی وجود دارد، غیر از موضوع نماز، چنان عصبانی و برافروخته شد که من واقعاً جا خوردم. این عصبانیت هم کاملاً برآمده از یک باور و ارادت قلبی بود، اما تصویر چنین مواجههای را در مستند فعلی شما نمیبینید. اینطور نیست که شما تصور کنید حاجآقای قرائتی همواره در حال شوخی کردن است.
گفتند چطور ثابت کنم این باغ و ویلا برای من نیست؟
داوریفر تأکید کرد: شوخی و بذلهگویی جزو ویژگیهای شخصیتی کاراکتر آقای قرائتی است. من در مراوداتی که با ایشان داشتم، متوجه شدم این رفتار شوخ و مطایبهگر را در همه جا دارند. در خانه دراز که میکشید، میگفت چرا از دراز کشیدنم فیلم میگیری! یا زمانی که پرتقال میخورد، میگفت چرا از پرتقال خوردنم باید فیلم بگیری!؟ ایشان خیلی از این جنس فیلم گرفتنهای من خوشش نمیآمد و در چند نوبت هم عصبانی شدند که من همانها را هم در مستند گذاشتم، اما حذف کردند! حتی در یکی از سکانسها که دارم از خوابیدنشان فیلم میگیرم، به دوربین میگویند، «گربه هم میخوابد، از خوابیدن من چرا باید فیلم بگیری!؟» یا در نوبت دیگر که به یک باغ رفته بودیم، گفتند؛ «فیلم نگیر، اینها را ضبط میکنی و پخش که میشود مردم فکر میکنند این باغ و ویلا متعلق به من است! من چطور ثابت کنم مال من نیست؟»
این مستندساز گفت: آنچه من در این مستند به دنبال آن بودم، بهتصویر درآوردن خلوت آقای قرائتی بود و به همین دلیل هم سراغ برادران ایشان، محله کودکی و حتی داخل خانهشان رفتم. در این فضا هم مشخصاً چالشی که ایشان با برادرهایشان داشتند برایم بسیار جالب بود و پرداختن به برخی از نظرات برادرهایشان هم بعدها مشکلساز شد! من اما به دنبال روایت همینها بودم و این نکات برایم جذاب بود. هر جا دوربینهای رسمی روشن بود، دوربین من خاموش بود. اگر جایی دوربینم را روشن میکردم میخواستم پشتصحنهها را ثبت کنم. تلاشم هم این بود که یک آدم معمولی را به تصویر درآوردم که پیشهاش تبلیغ دین است. بعدها چند مستند دیگر را هم با همین رویکرد ساختم تا نشان دهم طلبهها هم مانند اقشار دیگر جامعه، زندگی روزمرهای دارند که به هر دلیلی تا به امروز به آنها پرداخته نشده است.
وی در پایان اظهار کرد: بعد از این تجربه سفارش مجموعهای ۲۰ قسمتی را با همین موضوع به من دادند که از آن تعداد من در مقام تهیهکننده، ۷ قسمت را تولید کردم و ساختم اما هیچکدام پخش نشد! این مستندها درباره آدمهای بزرگی هم بود که بعدها خبر فوت آنها با آب و تاب از بخشهای خبری پخش میشد و من افسوس میخوردم که پرترهای که درباره آنها ساختهام اجازه پخش نگرفته است.
پوستر رسمی فیلم کوتاه «جهان غیرموازی» به نویسندگی و کارگردانی محمد یراقی با طراحی بهمن وقاری رونمایی شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فیلم، پوستر رسمی فیلم کوتاه «جهان غیرموازی» به نویسندگی و کارگردانی محمد یراقی رونمایی شد.
جهان غیرموازی که دومین تجربه فیلمسازی یراقی محسوب میشود، یک درام اجتماعی است که با همکاری بیش از ۳۰ بازیگر در ایفای نقشهای مختلف، راوی چند روز از زندگی یک دختر ۶ ساله در یک جامعه طبقاتی است و شرایط زندگی کودکان کار را به تصویر میکشد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: اتفاقاتی که در عصر حاضر در حال رخ دادن هستند متعلق به جهان موازی یا غیرواقعی نیستند و همه ما در وقوع آنها مقصر یا تاثیرگذاریم.
«جهان غیرموازی» پس از هفت روز فیلمبرداری در مناطق مختلف تهران و پس از پایان مراحل فنی، این روزها در حال امضای قرارداد برای عرضه و پخش بینالمللی است.
پارسا مجد مدیر فیلمبرداری «جهان غیرموازی» است و لیلی نوروزی تدوین فیلم را برعهده داشته است.
آیناز فکور، عباس ایمانی، داوود محمدآبادی، پیام حقنژاد، مهدی هاشمی، غزل کوچکبیگ، محمد سوری، شادی گلمحمدی، فرخنده فرمانیزاده، ثمین استادی، علیرضا دانیالپور، فرشاد اکبری، امیرسام برکتی، علیسان نجابتخواه، محمد محبی، متین محبی، ابراهیم غزی، محمد استادی، راستین اسفندیاری، سدنا بارونی، زهرا رحیمی، امیررضا صیاد، الینا موفقی، سامیار فرخزاد و… تعدادی از بازیگران «جهان غیرموازی» هستند.
عوامل اصلی فیلم عبارتند از: نویسنده و کارگردان: محمد یراقی، مدیر فیلمبرداری: پارسا مجد، تدوین: لیلی نوروزی، مدیر صدابرداری: مصطفی بهمنی، طراحی صدا: ندا محسنی، آهنگساز: مهدی شیروانی، سرپرست گروه کارگردانی و برنامهریز: بهزاد صفار، منشی صحنه: مائده رفیعی، طراح صحنه: مسعود رحیمی، طراح لباس: محمد مهری، مجری طرح: پارسا مجد، گریم: نسترن گلیزاده، جلوههای بصری: بیتا اخلاقی، اصلاح رنگ: فربد جلالی، عکاس: مونا ورمزیار، طراح پوستر: بهمن قهاری، مشاور رسانهای: مریم قربانینیا.
سیامک ادیب بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون که به تازگی شاهد نقشآفرینی او در مجموعه تلویزیونی «برف بیصدا میبارد» بودیم گفت: هنرِ صِرف، بازیگر را به اسکار، سیمرغ و یا جشنوارههای مطرحی چون کن و ونیز نمیرساند. روابط و سلیقه است که بهترین فیلم و یا بهترین بازیگر را مشخص میکند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سیامک ادیب که از کارهای او میتوان به بازی در فیلمهای سینمایی لامینور(داریوش مهرجویی ۱۳۹۸)، صحنه زنی(علیرضا صمدی ۱۳۹۹) و محمد رسولالله(مجید مجیدی ۱۳۹۴) اشاره کرد در گفت وگو با ایرنا با اشاره به پیشینه بیست و اندی ساله خود در صحنه تئاتر اظهار داشت: قدرت بازیگری اصلا ربطی به اسکار و جشنواره فجر، کن و … ندارد و تعیین کننده جوایز نیست.چیزی که ثابت شده این است که هنر صرف نمیتواند تو را به هیچ کدام از این جوایز برساند. روابط است که تعیین میکند و سلیقهاو گفت: کم ندیدهایم در جشنوارههایی که میگفتند جایزه مال فلان بازیگر و یا فلان فیلم است اما نتیجه آن چیزی نبود که همه تصورش را میکردند. چیزی که ثابت شده این است که هنر صرف نمیتواند تو را به هیچ کدام از این جوایز برساند. روابط است که تعیین میکند و سلیقه.ادیب افزود: چندی پیش یک فیلم هندی به نام آر.آر.آر(اس. اس. راجامولی ۲۰۲۲) دیدم که در اسکار خیلی سر و صدا کرد. این فیلم چیزی نداشت که شاخص باشد. یا مثلا همه چیز همه جا به یک باره(دانیل کوان و دانیل شاینرت ۲۰۲۲)، فیلم خوبی بود. اما تمام جوایز را درو کرد.بازیگر فیلم سینمایی تجریش ناتمام(پوریا آذربایجانی ۱۳۹۴) با اشاره به نخستین کار تئاتر خود به کارگردانی حسین کیانی با عنوان پنهان خانه پنج درباره نحوه ورود خود به عرصه سینما و تلویزیون گفت: به صورت خیلی اتفاقی، برای دیدن نمایشنامهخوانی یکی از دوستان رفته بودم که در آنجا علی ملاقلیپور با من صحبتی داشت. در آن زمان در حال انتخاب بازیگران برای پابرهنه در بهشت(بهرام توکلی ۱۳۸۴) بودند که من را معرفی کردند و از طرف کارگردان انتخاب شدم. این نخستین کارم در سینما بود.
تئاتر را فقط به خاطر دلت و حسی که به تو دست میدهد میآییبازیگر مجموعه تلویزیونی حوالی پاییز(حسین نمازی ۱۳۹۴) گفت: تئاتر را فقط به خاطر دلت و حسی که به تو دست میدهد میآیی و از نظر تبلیغات و شرایط اقتصادی عوایدی برای بازیگر ندارد. من اصلا فکرش را نمیکردم که در سینما و تلویزیون مطرح شوم اما معتقدم خیلی خوششانس هستم چون کاری را که خیلی دوست دارم انجام میدهم.خیلی خوششانس هستم چون کاری را که خیلی دوست دارم انجام میدهمادیب افزود: هر نقشی که میگیرم و یا اجرا میکنم با لدت تمام آن را ایفا میکنم. چون خیلیها حسرتش را دارند که جای من باشند و من قدردان این هستم.بازیگر فیلم سینمایی پرسه در شهر لاجوردی(محمدعلی نجفی ۱۳۹۴) خاطرنشان کرد: تا زمانی اصلا برایم مهم نبود که نقش اول و اصلی بازی کنم. نه این که دنبال شهرت نباشم اما دلم می خواست اسمم روی هر میزی باشد و نامم شناخته شده باشد تا نقشهای بهتری بگیرم.ادیب گفت: تا زمانی که طعم نقش اولی و یا اصلی را نچشیده بودم درکی از شناخته شدن توسط مردم نداشتم اما وقتی طعم آن را چشیدم، لذت بردم.تا زمانی که طعم نقش اولی و یا اصلی را نچشیده بودم درکی از شناخته شدن توسط مردم نداشتماو افزود: هم خوبیها و هم سختیهای چنین نقشهایی را دیدم. در این مواقع بار زیادی از فیلم روی دوش شماست و صحنهدار اکثر سکانسها هستی و خیلی چیزها معطوف به تو میشود.ادیب تجربه کار در نمایش خانگی را ندارد اما میگوید: مواردی برای بازی در نمایش خانگی داشتم اما به توافق نرسیدیم.این بازیگر با تجربه بازی در بیش از ۲۰ فیلم سینمایی از جمله مالاریا، بوفالو، خاکستر و برف، هفت ماهگی و …. میگوید: از بین فیلمهایی که بازی داشتم پا برهنه در بهشت را هنوز هم خیلی دوست دارم. صحنهزنی هم فیلم خوبی شد و مردم آن را خیلی دوست داشتند. تجریش ناتمام نیز همینطور.این سکانس سختترین سکانس عمر بازیگری من بودانگشتر، قصهها، دنیای بهتر، چیزهایی هست که نمیدانی، چند روز بیشتر، حیران، اروند و… از جمله دیگر فیلمهای سینمایی است که ادیب در آنها به ایفای نقش پرداخته است.او سختترین بازی خود را به ایفای نقش در پروا به کارگردانی مهران مهدوی میداند و میگوید: نقش پدر دختری را داشتم که همراه هم در غربت زندگی میکردند. در صحنهای که چهره من در قاب دوربین بود به سمت سردخانهای در حرکت بودم تا جسدی را شناسایی کنم. این سکانس سختترین سکانس عمر بازیگری من بود. طولانی بود و طاقتفرسا. به گونهای که پوستم را کند تا تمام شود.او توضیح میدهد: حفظ راکورد و حسهای متفاوت پدری که نمیخواهد بچه خود را از دست بدهد. اینها سختیهای خود را داشت اما خیلی سریع توانستم با کاراکتر ارتباط برقرار کردم.
ادیب گفت: وقتی که متن و شخصیت پردازی خوب باشد انرژی زیادی برای کشف نقش نمیگذارید. وقتی شخصیتی خوب پرداخت شده باشد بیشترِ تکلیف با شخصیت مشخص میشود.بیشترین برداشتم ۲۲ بار بودبازیگر زیر پای مادر (بهرنگ توفیقی ۱۳۹۶) بیشترین تعداد برداشت خود را مربوط به کار تجریش ناتمام میداند و میگوید: سکانس راحتی داشتم اما هر برداشتی انجام میشد خوب درنمیآمد. ۲۲ بار این صحنه برداشت شد تا در نهایت خوب شد.ادیب معتقد است: این که بازیگری در صحنهای نمیتواند بازی مورد انتظار را داشته باشد ربطی به ناتوانی او ندارد چرا که شرایط محیطی خیلی تاثیر میگذارد.از یک جایی به بعد دیگر بازیگر خسته و عصبی میشود او که هماینک در نمایش مراسم قطع دست در اسپوکن به کارگردانی حامد خسروی ایفای نقش میکند، به عنون نمونه گفت: در سریالی هم که به سرانجام نرسید شب قبل از بازی بدون این که توضیحی و یا متنی به من داده شود سر صحنه حاضر شدم. در این کار درگیر متن بلند و نشناختن عوامل و اتفاقهای پشت صحنه بودم. از یک جایی به بعد دیگر بازیگر خسته و عصبی میشود و تمام اینها روی اعصاب و روان او تاثیر میگذارد.