رسانه سینمای خانگی – هر جا که دعوایی به ظاهر صنفی هست؛ نام فردی خاص می درخشد؟

این جمله از کیست؟ «اگر صداوسیما قصد دارد نهادی مانند ساترا را برای تنظیم‌گری بخش خصوصی داشته باشد، ابتدا باید مصوبه مجلس را دریافت کند. واگذاری تنظیم‌گری به هر نهادی نیازمند قانون است و نه آیین‌نامه.»

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از مشرق؛ با تغییر رویکرد دولت‌ها از تصدی‌گری به تنظیم‌گری و اِعمال حاکمیت ملی برای تنظیم فعالیت‌ها در عرصه‌های گوناگون، نقش نهادهای تنظیم‌گر بسیار برجسته شده است. اگرچه در عرصه‌هایی مانند رسانه بویژه رسانه‌های نوین، دنیا با استفاده از ظرفیت‌های مردمی و بخش خصوصی، از این مرحله نیز گذر کرده و وارد عرصه تدبیرگری شده که همان حکمرانی رسانه است، اما همچنان نقش نهادهای تنظیم‌گر برای اِعمال حاکمیت ملی شایان توجه است. با ظهور پدیده همگرایی و کمرنگ‌شدن مرزهای حوزه‌های رسانه‌ای، مخابراتی و فناوری اطلاعات، رویکردهای گوناگونی برای نهادهای تنظیم‌گر لحاظ شده است.

مدت‌ها خبرهایی از ساترا به عنوان یک نهاد تنظیم‌گر به گوش می‌رسید که قرار است مجمع صنفی را راه بیندازد. البته که این اتفاق می‌تواند سبب تعارض‌های بسیاری شود.همچنین وجود یک مجمع صنفی شاید حتی یک رقیب جدی برای انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط محسوب شود و شاید مشابه این اتفاق را در همان دوره‌ای شاهد بودیم که عسگرپور مدیرعامل خانه‌سینما بود و به نوعی می‌توان به سبب فعالیت‌های صنفی‌اش به عنوان مرد روزهای سخت هم شناخته می‌شود؛ روزهای سختی که در اواخر دولت دهم فضای سینما را چنان تنگ کرد که منجر به تعطیلی خانه‌سینما شد.

تاریخ به خاطر خواهد داشت که ایستادگی و سماجت محمدمهدی عسگرپور در مقام مدیرعامل این نهاد صنفی با همراهی و همدلی اکثریت قریب اتفاق اهالی سینما چطور نتیجه داد و منجر به لغو دستور انحلال خانه‌سینما شد.اگر خاطرتان باشد، در ابتدای دهه ۹۰ عملکرد خانه‌سینما و تغییر اساسنامه‌ آن با انتقاد شدید جواد شمقدری در معاونت سینمایی همراه شد و به نوعی موجبات تعطیلی خانه‌سینما را فراهم کرد اما این تلاش‌های بی‌وقفه عسگرپور مدیرعامل و هیأت‌مدیره وقت خانه‌سینما به همراه بیانیه‌های تند و تیز عده ای از اهالی سینما بود که مانعی شد بر انحلال دایمی آن. جدال‌های کلامی عسگرپور با شمقدری و سیدمحمد حسینی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی را که بعضی از آنها در رسانه‌ها منتشر می‌شد، یادتان هست؟

«خداوند را بسیار شاکرم که بعد از گذشت یکسال از مسئولیت‌تان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی غیر از مباحث کلی که گفتن‌شان چندان پیش‌زمینه و تجربه خاصی لازم ندارد، بالاخره سخنی در خصوص مسائل صنفی سینما گفتید و به قاعده «تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد» عیب و هنرتان را نمایاندید.» (نامه عسگرپور به وزیر ارشاد ۹ مهر ۱۳۸۹)

«در این نامه ادبیاتی از توده‌مسلک‌های سابق و لیبرال‌منش‌های امروز دیده می‌شود که سعی می‌کنند خشم و عصبانیت ناشی از عدم موفقیت‌های سیاسی‌شان را جبران کنند. هم‌صدایی و استقبال رسانه‌های بیگانه از این اقدام نیز خود قابل تأمل بود! خدا را شکر در جمهوری اسلامی آنقدر آزادی بیان هست که حتی هتاکان و بی‌ادبان هم به نامه‌پراکنی بپردازند. از آنجا که پاسخ هتاکان در نزد عاقلان خاموشی است، در مقام پاسخگویی برنمی‌آییم. فقط جهت روشنگری چند مطلب ذکر می‌شود…» (پاسخ شمقدری به نامه عسگرپور۱۰ مهر ۸۹) و…

تمام این منازعات و مناقشات نشان از این داشت که عسگرپور هیچ رقمه در برابر دستور انحلال خانه‌سینما از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کوتاه نمی‌آید چرا که دلایل آنها را برای تعطیلی دایم این نهاد صنفی، منطقی و قانونی نمی‌دانست؛ نکته‌ای که در نهایت منجر شد به اینکه دیوان عدالت اداری حکم «انحلال» خانه‌سینما از سوی وزارت ارشاد را لغو کند. از آن روزها که بگذریم، حالا در دولت سیزدهم انگار تمام آن وقایع و اتفاقات دوباره تکرار می‌شود؛ با این تفاوت که این‌بار کار برای عسگرپور به مراتب سخت‌تر از ابتدای دهه ۹۰ است. اگر آن زمان تمرکز او بر ممارست از کیان خانه‌سینما بود و صرفاً با تیم جواد شمقدری در سازمان سینمایی طرف بود، حالا در سه جبهه از مواضع سینما و هنرمندان دفاع می‌کند.

حکایت یک ماجرای مسبوق به سابقه!

عسگرپور دبیر انجمن نمایش ویدیویی در خصوص تلاش ساترا برای گسترده‌تر کردن زمینه فعالیت خود با برگزاری مجمع و شکل‌دهی شورا و تدبیر انجمن در مقابل آن گفت: شبیه همین اتفاق در حوزه سینما نیز رخ داد.

در سال‌های ۱۳۸۹ و ۹۰، مسئولان وزارت ارشاد وقت در مقابله با خانه‌سینما آمدند و گفتند که فعالیت شما خیلی برای ما مهم است و می‌خواهیم با هنرمندان در ارتباط باشیم، ولی بهتر است صنف کنار برود و افراد یکی‌یکی جذب شوند. در آنجا هم گفتند هر کسی که می‌خواهد، می‌تواند ثبت‌نام کند و ممکن است نوبت به شما نرسد و…. این موجب شد عجله‌ای در میان گروهی از سینماگران به‌وجود آید. البته اغلب سینماگران متوجه شدند که این کار شکل قانونی ندارد و وارد این جریان نشدند.

همان‌طور که اکنون ساترا که با ردیف بودجه و نه قانون اداره می‌شود، تقریباً با همان شیوه عمل می‌کند. مجموعه صداوسیما می‌تواند نهادهای درونی مربوط به خود را مدیریت کند. بنابراین اگر صداوسیما قصد دارد نهادی مانند ساترا را برای تنظیم‌گری بخش خصوصی داشته باشد، ابتدا باید مصوبه مجلس را دریافت کند. واگذاری تنظیم‌گری به هر نهادی نیازمند قانون است و نه آیین‌نامه.

وی اعتقاد دارد چنین نهادی که با ابهامات قانونی قصد دارد فعالان پلتفرم‌ها را جذب کند و مجمع عمومی تشکیل دهد، اسمی هم روی این مجمع عمومی نمی‌تواند بگذارد: موقعیت چنین است که یک مسئول تصمیم می‌گیرد مثلاً هفت یا هشت نفر از فعالان صنف را در کنار خود جمع کند، اما از آنجا که این کار مبنای قانونی ندارد، با آمدن مدیر بعدی وضعیت می‌تواند کاملاً تغییر کند. حالا ممکن است همکاران ما شتاب‌زده عمل کنند و بگویند ما باید برویم و اگر نرویم اوضاع بد می‌شود؛ در سینما نتیجه این بود که هرچه سینماگران بیشتری رفتند، اوضاع سخت‌تر شد.

همچنین مهدی کوهیان حقوقدان، از منظر حقوقی در خصوص اقدامات اخیر ساترا گفت: برنامه ششم توسعه همه‌چیز را روشن کرده و گفته است کل ماجرا باید به سازمان‌های مردم‌نهاد و رگولاتوری از بخش دولتی واگذار شود.
وی ادامه داد: آیین‌نامه را هم که خود آقای رئیسی ابلاغ کردند و یک سال به صداوسیما و ارشاد وقت دادند که تصدی‌گری‌ها و صدور مجوزها را به سازمان‌های مردم‌نهاد واگذار کنند.او معتقد است بسیاری از عقب‌نشینی‌های اعضای صنف در مقابل فشارهای ساترا به‌دلیل ناآشنایی با محدوده اختیارات است.

اتحاد اعضا موجب قوی‌تر شدن صنف می‌شود!

نوروزی بازرس انجمن نمایش ویدیویی گفت: آنچه که می‌تواند موجب قوی‌ترشدن صنف شود، اتحاد میان اعضاست؛ پلتفرم‌ها و شرکت‌های فعال در عرصه VOD با اتحاد و کنار هم قرار گرفتن می‌توانند به یاری هم بیایند و موجب پیشرفت شوند. فراز و فرودهایی همواره بوده است، اما باید بتوانیم چالش‌های عرصه تنظیم‌گری را به کمترین میزان برسانیم. اینکه بتوانیم موفقیت‌های بیشتری به‌دست آوریم، نیازمند این است که محکم‌تر از قبل کنار هم باشیم. اعضا به‌واسطه همین همنشینی‌ها می‌توانند از مشکلاتی که برایشان ایجاد شده است، بگویند و این به‌ اشتراک‌ گذاشتن اتفاقات در انجمن می‌تواند منجر به ارائه پاسخ‌های محکم‌تر شود.

البته در این میان مجتبی توانگر رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس ضمن انتقاد از اقدام جدید ساترا برای تشکیل مجمع «رصتا»، در نامه‌ای به وزیر کشور خواستار توضیح درباره روند شکل‌گیری این مجمع شد.

او در این نامه نوشت که سازمان صداوسیما نیز در حالی به‌عنوان فراگیرترین رسانه کشور از امواج این تغییرات متأثر گردیده است که در دوره جدید مدیریت این سازمان از یک سو شاهد افت محسوس کیفیت برنامه‌های تولیدی این سازمان هستیم و از سوی دیگر به‌دلیل اتخاذ سیاست‌های انحصارگرایانه و سراسر غلط در موضوع تنظیم مقررات صوت و تصویر از طریق تأسیس سازمانی به نام ساترا بدون طی مراحل و ضوابط قانونی، شاهد آن هستیم که تلاش داشته و دارد تا شرکت‌های ارائه دهنده محتواVODها را تحت فشار قرار داده و تا مرز فیلترینگ بکشانند که با ایستادگی ریاست محترم جمهوری، دستگاه قضا و مجلس شورای اسلامی ناکام مانده است.

همچنین توانگر در ادامه ضمن گلایه از ایجاد یک نهاد صنفی نوشته است که در جدیدترین تحرکاتی از این جنس فشارها، سازمان صداوسیما همه تلاش خود را بر آن نهاده که در کنار نهاد غیرقانونی ساترا، یک نهاد به اصطلاح صنفی، با حضور شرکت‌هایی که برای آنها مجوز صادر کرده است، ایجاد کند.

دهن‌کجی به نهادهای نظارتی و قانونگذاری

او نتیجه این فرایند غلط راه‌اندازی رگولاتوری را مقابل بخش خصوصی و دهن‌کجی به نهادهای نظارتی و قانونگذاری در کشور از سوی این سازمان دانست و در ادامه نامه نوشت که اساساً ساترا با مجمع صنفی مذکور تعارض منافع دارد و چگونه ممکن است یکی به این شکل نادرست، حامی و در عمل متولی تشکیل مجمع دیگری باشد!؟

توانگر در پایان نامه نوشت که با توجه به آنکه ساترا، عجولانه و با وجود مخالفت‌های فراگیر بسیاری از شرکت‌ها و مجامع صنفی فعال این حوزه، در حال تأسیس غیرقانونی مجمع مذکور با دادن فراخوان و برگزاری انتخابات برای تعیین هیأت رئیسه آن است، خواهشمند است در پاسخگویی به سؤالات سه گانه فوق‌الذکر تسریع فرمایید.البته پیش از این سعید مقیسه رئیس ساترا بخشی از این ممیزی‌ها را ناظر به سیاست‌های محتوایی دانست و گفت: ما در این حوزه هم قوانینی تدوین کرده‌ایم که به طور مثال پلتفرمی که بخواهد سریالی را بی‌دلیل برای مخاطب پخش نکند، مورد سؤال واقع می‌شود.

گاهی اتفاقی رخ می‌دهد، مشکل فنی پیش می‌آید و گرفتاری‌ای وجود دارد که مستدل است اما زمانی هست که قابل قبول نیست و حقی از مخاطب ضایع می‌شود که ما ورود می‌کنیم.همچنین در ادامه مقیسه خود را لزوماً مرجع تصمیم‌گیری در این موارد ندانست و گفت: ما راهکارهایی داریم که از انحصار جلوگیری شود. انحصار در بازار، خراب‌کننده صنعت است. حتی اگر یکی بیاید و رقیب نداشته باشد، ما به روش‌های مختلف سعی داریم بازار برای همه فراهم باشد و جلوی ایجاد انحصار را بگیریم.

صدا و سیما مسئول انحصاری صوت و تصویر فراگیر

از طرفی پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما درباره جایگاه قانونی ساترا عنوان کرد که اصل ۱۷۵ قانون اساسی، سازمان صداوسیما را به‌عنوان مسئول انحصاری صوت و تصویر فراگیر در کشور مشخص کرده است. تفسیر شورای نگهبان که به منزله قانون اساسی است و به همان اندازه اعتبار دارد، در سال ۱۳۷۹ دستور العمل‌ها را به‌صورت مطلق تفسیر کرده و در واقع حکمرانی در آنجا هم به عهده صداوسیما است.

همچنین وی در حاشیه اختتامیه جشنواره «پژواک» در پاسخ به سؤالی درباره پخش سریال‌های خانگی از تلویزیون گفت: برخی از طرح‌هایی که به ساترا ارائه شده کاملاً با اولویت‌های فرهنگی جامعه ، ضرورت‌ها و نیازهای فرهنگی جامعه منطبق است. آنچه که ذائقه فرهنگی و سالم جامعه به آن نیاز دارد و ما هم اینها را با دوستان‌مان در ساترا بررسی کرده‌ایم،این که هم طرح‌های اینچنینی را تشویق کنند و هم اگر طرح‌های اینچنینی وجود دارد به حوزه‌های مختلف سیما معرفی شود. اگر حتی امکان داشته باشد مشارکت در تولید آنها برای تبلیغ و ترویجش هم وجود دارد. البته جبلی اضافه کرد: ما به شیوه‌های مختلف هم مشارکت می‌کنیم، هم تبلیغ و ترویج و هم تیزرهای آنها را در سیما خواهیم داشت و حتی می‌توانیم حق پخش آنها را خریداری کنیم. تا الان مورد خاصی اسم نبرده‌اند اما اخبار خوبی می‌رسد که طرح‌های خوبی رسیده است. به محض اینکه کارهای فاخری که قابل حمایت و پشتیبانی است وجود داشته باشد به این وعده عمل می‌کنیم.
همه این ماجرا ادامه داشت تا اینکه حسین زارعی در خبرها از تشکیل مجمع رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر ایران و رأی‌گیری توأمان حضوری و برخط این مجمع در ششم اردیبهشت‌ماه خبر داد.

او عنوان کرد: این مجمع به‌نوعی نهاد صنفی تصمیم‌ساز در حوزه رسانه‌های صوت‌ و تصویر فراگیر است و اعضای آن همه ۳۶۷ رسانه‌ای هستند که از ساترا مجوز دارند. البته زارعی این مجمع را در تحقق منافع عمومی جامعه در حوزه حاکمیتی و کاربران دارای نقش عمده‌ای دانست و منشأ خیر وبرکت برای کاربران و البته ساترا عنوان کرد.همچنین او معتقد است که رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر با تشکیل این مجمع، هویت و نقشی تأثیرگذار پیدا می‌کنند.

زمان گذشت و در تاریخ مذکور یعنی ششم اردیبهشت مراسم انتخاب اعضای شورای راهبری مجمع رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر ایران با حضور رئیس و مدیران ساترا و نماینده سازمان بازرسی کل کشور و با مشارکت ۱۶۵ سکوی دارای مجوز از ساترا به‌صورت برخط و با حضور فیزیکی تعدادی از سکوهای دارای مجوز برگزار شد و شاهد اعلام تعدادی از اسامی در آن بودیم که بر اساس آرای واصله، هشت منتخب قطعی و اعضای اصلی شورای راهبری مجمع رصتا به ترتیب میزان آرا، عبارتند از: مهدی شاملو مدیر رسانه آنتن، لیلا آمره مدیر رسانه هابینا، آرش دارابیان مدیر رسانه اپیزود، امیر رضاخانیان مدیر رسانه گپ فیلم، محمدعلی طهرانچی مدیر رسانه بادصبا، فرزاد آذری‌پور مدیر رسانه هاشور، سامان مرادحسینی مدیر رسانه روستا تی‌وی و امیرحسین حیدری مدیر رسانه تماشاخونه.

همچنین سیدامین موسوی از رسانه آپرا و مهران ده‌نمکی از رسانه‌های آریو و اسپرت پلاس به‌عنوان عضو علی‌البدل در شورای راهبری مجمع رصتا انتخاب شدند.

البته سعید مقیسه رئیس ساترا پیش‌تر از حضور نمایندگان اعضای شورای راهبری مجمع رصتا در شورای صدور مجوز تولید، شورای صدور مجوز انتشار، شورای حمایت‌های محتوایی مانند توزیع بسته‌های محتوای سازمانی، شورای حمایت‌های دولتی مانند توزیع بودجه‌های دولتی مانند تبصره ۶ و مانند آن، شورای صندوق تسهیلات، شورای حمایت‌های اختصاصی ساترا مانند بهره‌مندی از تسهیلات مجموعه آومیک، شورای داوری و میانجیگری برای رفع اختلاف‌های احتمالی بین مجوزگیرندگان یا عوامل تولید، شورای رسیدگی به تخلفات، شورای تدوین مقررات، شورای تنظیم‌گری داده‌محور و فناوری، شورای تعیین صلاحیت حرفه‌ای، شورای رقابت ساترا، شورای نمایشگاه و جشنواره «رصتا»، شورای ارزیابی و رتبه‌بندی رسانه‌ها، شورای سواد رسانه، شورای ممیزی بعد از انتشار و شورای نقشه بازار خبر داده بود.۷۶ سکوی دارای مجوز از ساترا به‌عنوان کاندیدای عضو شورای راهبری مجمع رصتا ثبت‌نام کرده بودند که با انصراف ۲ سکو از سکوهای کاندیدای عضویت در شورای راهبری مجمع رصتا، انتخابات این مجمع در تاریخ ششم اردیبهشت ماه با مشارکت ۱۶۵ سکوی دارای مجوز از ساترا برای انتخاب هشت عضو اصلی و ۲ عضو علی‌البدل شورای راهبری مجمع رصتا از میان ۷۴ کاندیدای قطعی برگزار شد.همانطور که انجمن صنفی که همزمان در زمان مدیریت عسگرپور به‌عنوان مدیرعامل خانه سینما تشکیل شد و با گذشت سال‌ها خبری از فعالیت آن انجمن نیست، بعید نیست که این بار هم عسگرپور برنده میدان باشد و مجمعی که از سوی ساترا تشکیل شد، با شکست روبه‌رو شود.باید منتظر ماند و نتیجه فعالیت‌های مجمع صنفی ساترا را رصد کرد، اما به نظر می‌رسید که ساترا باید همه فعالیت‌هایش را در همان مجموعه‌اش انجام می‌داد، چرا که تاریخ ثابت کرده است تشکیل و وجود چنین مجامع صنفی نمی‌توانند کاری از پیش ببرند جز آنکه باگ‌های قانونی بسیاری را پیش پای صنوف قرار دهند.

رسانه سینمای خانگی- کدام فیلم‌های سینمایی مهمان تلویزیون می‌شوند؟

فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی مختلفی پنج‌شنبه و جمعه 29 و 30 تیر روی آنتن شبکه‌های سیما می‌رود.

به گزارش سینمای خانگی از فارس، فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی «من دنیل بلیک هستم»، «خلبان»، «میراث یک پدر»، «نگهبان شب»، «سفیر»، «مردی از جنس بلور»، «مظنون»، «اولین تکیه گاه»، «یک جای معمولی»، «تیل»، «لبه پرتگاه»، «سامی»، «فیلشاه»، «دختر عزیزم»، «ضارب»، «پایان راه»، «آبی بیکران»، «سفر اولین مردان در کره ماه»، «حس ششم»، «گیتا»، «شاهد نامرئی»، «جانگ ای»، «آسمان خراش جهنمی»، «نفس بکش»، «اینجا چراغی روشن است»، «شک معقول»، «سرزمین هیچکس»، «توری و لوکیتا» و «سی و سه روز» امروز و فردا پنج‌شنبه و جمعه از شبکه‌های سیما روی آنتن می‌روند. 

«نگهبان شب»، «یک جای معمولی»، «تیل»، «دختر عزیزم» و «جانگ ای» فیلم های جدیدی هستند که این هفته از قاب شبکه‌های سیما تماشایی می‌شوند. در ادامه با جزئیات ساعات پخش فیلم‌های سینمایی تلویزیون در روزهای 29 و 30 تیر همراه باشید.

شبکه یک سیما

فیلم سینمایی «من دنیل بلیک هستم» به کارگردانی کن لوچ پنج‌شنبه، ۲۹ تیر ماه ساعت ۲۳ و ۱۵ دقیقه از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.

فیلم با بازی دیو جانز، هیلی اسکوایرز و شارون پرسی، داستان یک کارگر است که بعد از یک حمله‌ قلبی توسط دکترش از کار کردن منع می‌شود و حالا باید از دولت مستمری بیکاری دریافت کند اما بوروکراسی پیش رو، دریافت این مستمری را تا حد رسیدن به نقطه بی‌بازگشت به تاخیر می‌اندازد. دنیل بلیک همچنین در طی ماه‌های بیکاری و بی‌پولی‌اش با خانواده‌ای تنها که دچار بحران مشابهی هستند آشنا می‌شود.

فیلم سینمایی «خلبان» به کارگردانی جمال شورجه جمعه، ۳۰ تیر ماه ساعت ۱۶ پخش خواهد شد.

در این فیلم خواهید دید: بغداد با دعوت از خبرنگاران خارجی و مشهورترین آنها بلومی به عنوان خبرنگار مستقل خارجی و همچنین با استخدام یکی از مسؤولان خبری غربی با نام داوید در روزهای پیش از برگزاری کنفرانس سران کشورهای غیر متعهد تبلیغات گسترده‌ای را به منظور امن نشان دادن محل برگزاری کنفرانس در بغداد به راه می‌اندازد.

علی دهکردی، جعفر دهقان، نگین صدق گویا، اصغر محبی، هوشنگ توکلی، علی رامز، زهره صفوی، فرامرز شهنی، امیر معاون زاده و احمد جوهری در فیلم سینمایی «خلبان» هنرنمایی کرده اند.

شبکه دو سیما

فیلم سینمایی «میراث یک پدر» به کارگردانی جیسون مَک جمعه ساعت ۰۰ و ۱۵ دقیقه بامداد از شبکه دو سیما پخش می‌شود.

داستان این فیلم با بازی توبین بل، جیسون مک، ربکا رابلز، مایکل آرون میلیگان و گریگوری، درباره سارقی جوان است که در حالی که تیر خورده و زخمی است شتابان خود را به کلبه ای در جنگل می رساند. در این کلبه پیرمردی تنها زندگی می کند که دو سال پیش همسرش را از دست داده، هر چند در ابتدای ورودِ سارق، میان آن دو جدال هایی رخ می دهد اما در نهایت هر دو با ضمیرِ قلبِ یکدیگر مواجه می شوند و از درد هایشان سخن می‌گویند.

فیلم سینمایی جدید «نگهبان شب» به کارگردانی دونگ هون پارک جمعه ساعت ۱۷ و ۱۵ دقیقه پخش خواهد شد.

داستان این فیلم با بازی چوی مین، سیک کیم دانگ و پارک بیونگ، درباره جی وو پسر نوجوانی است که در خانواده ای فقیر متولد شده و با بورسیه ای تحصیلی وارد کالجی شده که تمام دانش اموزان آن از خانواده های ثروتمند هستند. جی وو در درس ریاضی بسیار ضعیف است و معلم ریاضی، مدام او را تحقیر می کند. در اثر یک اتفاق جی وو متوجه می شود سرایدار مدرسه، هاک سانگ که مردی گوشه گیر و بداخلاق است در ریاضیات مهارت دارد بنابراین از او می خواهد که به وی کمک کند. هاک سانگ در ابتدا نمی‌پذیرد.

فیلم سینمایی «سفیر» به کارگردانی فریبرز صالح جمعه ساعت ۲۳ و ۴۵ دقیقه پخش خواهد شد.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: قیس ابن مسهر، نماینده امام حسین(ع) با نامه‌ای برای سلیمان خزاعی به طرف کوفه می‌رود. در راه به‌ دست راهداران ابن زیاد والی کوفه دستگیر و به زندان می‌افتد. قیس قبل از دستگیری نامه را از بین می‌برد و در زندان زندانیان را بر ضد زندانبان می‌شوراند. حسین‌بن نمیر فرمانده راهداران، قیس را به زندان ابن‌زیاد در کوفه منتقل می‌کند.

در این فیلم فرامرز قریبیان، عزت‌الله مقبلی و جلال پیشواییان نقش‌آفرینی کرده‌اند.

شبکه سه سیما

فیلم سینمایی «مردی از جنس بلور» به کارگردانی سعید سهیلی امروز ساعت ۱۰ از شبکه سه سیما پخش می‌شود.

داستان فیلم درباره جوانی به نام کامران افشاری است که طی یک درگیری با ضربه های چاقو کشته می شود و رضا خدا مرادی، جوان بسیجی که قبلاً نیز با کامران درگیر شده بود به عنوان شروع کننده درگیری و قاتل به زندان می رود. طی محاکمه در دادگاه رضا بر خلاف نظر وکیلش اصرار دارد توضیح بدهد که طی درگیری کامران ضربه اول را به طور اتفاقی به خودش وارد کرده و از آن به بعد به دلیل موجی شدن نمی داند چه رخ داده و ضربه بعدی را چه کسی وارد کرده است.

مهتاب کرامتی و ابوالفضل پورعرب در فیلم سینمایی «مردی از جنس بلور» بازی کرده اند.

فیلم سینمایی «مظنون» به کارگردانی شین یان وون پنج‌شنبه شب ساعت ۲۴ پخش می‌شود.

در این فیلم با بازی گونگ یو، یو دا این، پارک هی سون و جو سونگ ها خواهیم دید: جی دونگ چول مامور نظامی است که از کار خود استعفا کرده و به عنوان راننده تاکسی مشغول به کار است. او از کره شمالی به کره جنوبی مهاجرت کرده و به عنوان شهروند جنوبی زندگی می کند. جی دونگ در جنوب زندگی می کند زیرا قصد دارد به خاطر مرگ همسر و دخترش انتقام بگیرد. تا اینکه روزی که نزد رییس پارک می رود تا بتواند اطلاعاتی به دست بیاورد، رییس پارک توسط فردی ناشناس به قتل می رسد و جی دونگ به عنوان قاتل شناخته می شود.

فیلم تلویزیونی «اولین تکیه گاه» به کارگردانی قدرت الله صلح میرزایی جمعه ساعت ۱۰ به روی آنتن می‌رود.

داستان این فیلم درباره ریحانه زنی تنها است که شوهرش پس از هزینه فراوان فوت کرده و حالا او با پسرش در خانه ای کنار صاحبخانه اش زندگی می کند و برای گذراندن زندگی و تهیه خرج عمل چشم پسرش که در اثر تصادف چشمش آسیب دیده در یک کارخانه کار می کند و همزمان لباس عروس هم می دوزد. او از کارخانه اخراج می شود تا اینکه …

در این فیلم تلویزیونی لاله اسکندری، زنده یاد علی سلیمانی، مریم کاویانی، فریبا نادری، مهدی فقیه، حسن مهمانی و امین امامی بازی کرده اند.

فیلم سینمایی جدید «یک جای معمولی» به کارگردانی اوبرتو پازولینی جمعه ساعت ۱۴ و ۳۰ دقیقه پخش می‌شود.

در این فیلم با بازی آشر دی سیلوا، کارول مور، کریس کوریگان، دانیل لامونت، آیلین اوهیگینز و ایوا موریس خواهید دید: جان کارگری شیشه پاک کن است که تنها ۳۴ سال دارد. او به سرطان پیشرفته مبتلا شده و تنها چند هفته زنده خواهد ماند. در این چند مدت باقیمانده تنها دغدغۀ جان سر و سامان دادن به اوضاع پسر خردسالش (مایکل) است. چون به تنهایی مایکل را بزرگ کرده است.

شبکه چهار سیما

فیلم سینمایی جدید «تیل» به کارگردانی چینونیه چوکو امشب ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه از شبکه چهار سیما روی آنتن می‌رود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی جیمی رنل، جالین هال و دانیل ددوایلر آمده است: مامی تیل، مادرسیاه پوستی است که با پسر چهارده ساله خود امت تیل، زندگی گرم و شیرینی دارد. امت برای دیدار با اقوام خود قرار است به می‌سی‌سی‌پی برود، مکانی که همچنان نژادپرستی علیه سیاه‌پوستان در جریان است. امت که روحیات شوخ‌طبعانه‌ای دارد در می‌سی‌سی‌پی با یک زن سفیدپوست شوخی می‌کند و همین موضوع باعث می‌شود تا گروهی از سفیدپوستان نژادپرست او را از خانه اقوامش خارج کنند.

فیلم سینمایی «لبه پرتگاه» به کارگردانی ییمو ژانگ جمعه ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه روی آنتن می‌رود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی هواوی یو، ای ژانگ و هایلو کین آمده است: در دهه ۱۹۳۰ دولت دست نشانده ژاپن در منچوری حکومت می‌کند که مخالفان زیادی در بین مردم دارد. یک گروه از نیروهای کمونیست آموزش دیده در شوروی از طریق مرز این کشور با چین وارد چین می شوند تا با انجام یکسری عملیات خرابکارانه دولت را تضعیف کرده و دولت خود را بر سر کار بیاورند.

شبکه پنج سیما

فیلم سینمایی «سامی» به کارگردانی وینست کت سلوت امروز ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه از شبکه پنج سیما پخش می‌شود.

در این انیمیشن خواهید دید: روزی سامی با ری و دوستانش مشغول تفریح در ساحل هستند که چند صیاد آنها را صید می کنند و به آکواریوم می برند که پُر از گونه های مختلف موجودات دریایی است. سامی با چند تا از ماهی ها دوست می شود که قصد فرار از آکواریوم را دارند.

انیمیشن سینمایی «فیلشاه» به کارگردانی هادی محمدیان جمعه ساعت ۹ پخش می‌شود.

در این فیلم خواهیم دید: در جنگلی در آفریقا رئیس قبیله فیل ها فرزند دارد می شود و نامش را شاد فیل می گذارند. او مانند پدرش شجاع و چابک نیست و دست و پا چلفتی است و اغلب به خاطر هیکلش باعث خراب کاری می شود تا اینکه عده ای به جنگل حمله می کنند و آنها را با خود برای پادشاه شهر سبا ابرهه می برد. دختری به نام مریم هم همراه آنها به سبا می رود که پدر بزرگش را که یک کشیش است به خاطر اینکه نمی خواهد در عبادتگاه ابرهه خدمت کند زندانی کرده اند.

فیلم سینمایی جدید «دختر عزیزم» به کارگردانی دان مانچینی جمعه ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه پخش می‌شود.

در این فیلم با بازی برد دوریف، زکری آرتور، تئو بریونز و الیویا الین لیند خواهیم دید: آماندا بیماری سرطان دارد و همسرش ری کوپر و دختر شریچل از او در بیمارستان نگهداری می کنند تا اینکه پزشک اعلام می کند یک دارو که متعلق به شرکت دارویی بایو پرایم به مدیریت سایمون کیلی است می تواند روند درمان را سریع تر کند ولی این دارو از بازار جمع می شود و ری با برنامه تلویزیونی کیلی تماس می گیرد.

شبکه نمایش

فیلم سینمایی «ضارب» به کارگردانی آلن دلون امشب ساعت ۱ بامداد از شبکه نمایش پخش می‌شود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی آلن دلون، آن پاریو و فرانسوا پریه خواهیم دید: ژاک دارنی پس از تحمل هشت سال زندان به جرم سرقت الماس آزاد می شود. به محض آزادی او تحت محافظت رییس باندی که مقصر قتلی است که او متهم شده قرار می گیرد.

فیلم سینمایی «پایان راه» به کارگردانی دبرا گرانیک امروز ساعت ۱۱ پخش می‌شود.

این فیلم با بازی توماسین مکنزی، بن فاستر و جفری ریفلارد در مورد ویل مردی میانسالی است که همراه دختر نوجوانش تام در جنگل زندگی می کنند. ویل از راه فروش داروهای اعصاب و افسردگی ای که به رایگان از دولت دریافت می کند هزینه های زندگی بدوی خودش و دخترش را در جنگل پرداخت می کند. بالاخره مامور دولتی آنها را پیدا می کند و پس از بررسی سلامت جسمی و عقلی هردو آنها را به مزرعه ای می فرستند تا در ازای خانه و غذا برای صاحب مزرعه کار کنند.

فیلم سینمایی «آبی بیکران» به کارگردانی لوک بسون پنج شنبه ساعت ۱۳ پخش می‌شود.

این فیلم با بازی ژان رنو، ژان مارک بار و روزانا آرکت، درباره ژاک و انزو دو دوست قدیمی است که دوران کودکی خود را با هم در جزیره ای یونانی سپری کرده اند و اکنون هر دو غواصانی حرفه ای هستند. انزو رکورددار جهان در غواصی بدون کپسول اکسیژن است.

فیلم سینمایی «سفر اولین مردان در کره ماه» به کارگردانی ناتان جوران امروز ساعت ۱۵ پخش می‌شود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی ادوارد جاد، مارتا هایر، لیونل جفریس و مایلز مالسون آمده است: گروهی از فضانوردان سوار بر یک سفینه فضایی بر روی کره ماه فرود می‌آیند و فکر می کنند که دستاوردی بزرگ را به نام خود ثبت کرده‌اند البته شادمانی آنها رنگ می‌بازد.

فیلم سینمایی «حس ششم» به کارگردانی نایت شیامالان امروز ساعت ۱۷ پخش می‌شود.

این فیلم با بازی بروس ویلیس، هیلی جوئل اوسمنت و تونی کولت، داستان یک روانشناس کودکان به نام مالکوم کرو را روایت می کند که سعی در بهبود وضعیت یک کودک دارد. این پسر کوچک که نامش کول است ارواح را می بیند و از این موضوع می ترسد. کرو با او دوست می شود.

فیلم سینمایی «گیتا» به کارگردانی مسعود مددی امشب ساعت ۱۹ پخش می‌شود.

داستان این فیلم درباره گیتا مادر متین است که به او دلبستگی زیادی دارد. پس از حادثه‌ای که برای متین پیش می‌آید گیتا تلاش می‌کند تا با این موضوع کنار بیاید اما با گذر زمان متوجه واقعیت‌های جدیدی می‌شود.

مریلا زارعی، حمیدرضا آذرنگ، سارا بهرامی، بهناز جعفری، نادر فلاح، یلدا قشقایی، کتایون سالکی، محمدحسین محمدیان و رامین افشاری در فیلم سینمایی «گیتا» هنرنمایی کرده اند.

فیلم سینمایی «شاهد نامرئی» به کارگردانی استفانو موردینی پنج شنبه ساعت ۲۱ پخش می‌شود.

در خلاصه داستان این فیلم با بازی ریکاردو اسکاماریکو، ماریون لئون و فابریزیو بنتیگولیو آمده است: آدریانا مردی جوان و موفق به دنبال گرفتن یک قرار مهم است که می تواند شرایط کاری اش را دگرگون کند. او در یکی از روزها به همراه لائورا طراح پروژه که زنی جوان است به منطقه ای جنگلی برای بازدید و عکاسی رفته اند که ناگهان در جاده با یک ماشین تصادف می کنند و موجب مرگ راننده آن که پسر جوانی به نام دانیله است، می شوند.

فیلم سینمایی جدید «جانگ ای» به کارگردانی یون سانگ هو امشب ساعت ۲۳ پخش می‌شود.

در خلاصه داستان این فیلم با بازی ریو کیونگ سو، یون سانگ هو، کانگ سو یون و کیم هیون جو آمده است: تغییرات آب و هوایی در قرن بیست‌ و دو باعث شده این سیاره غیر قابل سکونت شود و انسان ها در پناهگاه زندگی کنند. جنگی در پناهگاه رخ می دهد. جانگ یی، رهبر نیروهای متحد است و سوژه آزمایش شبیه سازی مغز می شود که کلید بالقوه برای پیروزی در جنگ است.

فیلم سینمایی «آسمان خراش جهنمی» به کارگردانی جان گیلرمین جمعه ساعت ۱ بامداد پخش می‌شود.

در این فیلم با بازی استیو مک‌کوئین، پل نیومن، ویلیام هولدن، فی داناوی، سوزان بلکلی و فرد آستر خواهید دید: داگ رابرتس طراح و آرشیتکت یک آسمان خراش شیشه ای که بلندترین ساختمان دنیا با ۱۳۸ طبقه است، برای مراسم افتتاحیه ساختمان وارد سن فرانسیسکو می شود. او پس از صحبت با معمار آسمان خراش متوجه می شود داماد معمار برای کاهش هزینه ها از سیم‌های نامرغوب در سیم‌کشی ساختمان استفاده کرده است.

فیلم سینمایی «نفس بکش» به کارگردانی اندی سرکیس جمعه ساعت ۱۵ پخش می‌شود.

این فیلم، با بازی اندرو گارفیلد، کلاری فوی و هوگ بُن ویل، برداشتی واقعی از زندگی رابین کاواندیس است که طی سفری به آفریقا دچار ویروس فلج اطفال شده و قادر به حرکت و نفس کشیدن نیست و به کمک دستگاه تنفس مصنوعی و در بیمارستان به زندگی ادامه می دهد. دایانا همسرش بعد از زایمان او را به بیمارستانی در انگلیس منتقل می کند و با تمام وجود از او مراقبت کرده و به او روحیه ادامه به زندگی می‌دهد.

فیلم سینمایی «اینجا چراغی روشن است» به کارگردانی سیدرضا میرکریمی جمعه ساعت ۱۹ پخش می‌شود.

در این فیلم خواهید دید: قدرت، جوان عقب‌مانده و ساده‌دلی است که همراه با متولی امام‌زاده ای واقع در یک روستا زندگی می‌کند. متولی از اینکه مردم روستا نسبت به امام‌زاده بی‌اعتنا هستند، ناراحت است و آن را به کم‌ ایمانی مردم نسبت می‌دهد اما مردم معتقدند امام‌زاده تا حال نیازها و نذورات آنها را برآورده نکرده است. متولی موقتاً به شهر می‌رود و با توجه به اینکه هیچ کس حاضر نشده در این مدت رسیدگی به امور امام‌زاده را بپذیرد، قدرت را به جای خود می‌گذارد که …

حبیب رضایی، سعید پورصمیمی و مریم بوبانی در این فیلم نقش آفرینی کرده اند.

فیلم سینمایی «شک معقول» به کارگردانی پیتر هاویت جمعه ساعت ۲۱ پخش می‌شود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی دامینیک کوپر، سامویل جکسون و گلوریا ریبن آمده است: میچ بروکدن وکیلی که در کارش موفق است ناخواسته درگیر ماجرای یک سانحه تصادف با ماشین خود می‌شود و به علت ترس فراوان از محل حادثه می‌گریزد اما با وقوع اتفاقات گوناگون و دستگیری شخصی به‌ نام دیویس ماجرا طور دیگری پیش می‌رود و …

فیلم سینمایی «سرزمین هیچ کس» به کارگردانی پیتر ورنر جمعه ساعت ۲۳ پخش می‌شود.

این فیلم با بازی چارلی شین، دی بی سویینی و رندی کواید؛ درباره بنجی تیلور پلیسی است که مخفیانه وارد یک گروه سارق اتومبیل به رهبری تد واریک می‌شود. او به شیوه زندگی و هیجان آنها علاقه‌مند شده.

شبکه افق

فیلم سینمایی «توری و لوکیتا» به کارگردانی لوک و ژان پیر داردین جمعه ساعت ۱۰ از شبکه افق پخش خواهد شد.

در این فیلم با بازی پابلو شیلز، جولی امبوندو و آلبان اوکاج خواهید دید: لوکیتا به امید زندگی بهتر با خطرات بسیاری نهایتا می تواند با کمک قاچاقچیان به بلژیک مهاجرت کند. او ابتدا گمان می کند به محض رسیدن به بلژیک و پیدا کردن کار زندگی خوبی خواهد داشت و برای خانواده خود در آفریقا نیز می تواند پول بفرستد اما این تصویر از دور خوش است و پس از رسیدن به بلژیک او در خطر دیپورت شدن است و او قادر به گرفتن اقامت نیست.

فیلم سینمایی «سی و سه روز» به کارگردانی جمال شورجه جمعه ساعت ۱۷ پخش خواهد شد.

«سی و سه روز» با بازی پیر داغر، باسم مغنیه، یوسف الخال، کارمن لبوس، نسرین طافش، کنیدا علوش و دارین حمزه؛ روایتی واقعی از مقاومت یک روستای مجاور با اسرائیل است که از حمله اسرائیلی ها به دیگر جناح‌های مقاومت جلوگیری می‌کند و فیلم عروسی یک زوج را در روستایی مرزی روایت می کند که همزمان می شود با حضور دو افسر اسرائیلی در خاک لبنان و اسارت آنان به دست جوانان این کشور. جنگ پیش بینی شده اسرائیل علیه لبنان با این اتفاق زودتر از موعد مقرر آغاز می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- محرم، فرصتی برای دیده شدن فیلم‌های غیرکمدی

تعطیلات ماه‌های محرم و صفر اگرچه بر روی کاغذ، چندان با رونق سینما همراه نیست اما تجربه نشان داده که با یک برنامه‌ریزی مهندسی‌شده و ایجابی، می‌توان این فصل را از پیش راکد شده ندانست.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نمایش فیلم‌های فسیل، شهر هرت، آهنگ دونفره و معجزه عشق، از فردا در سینماهای سراسر کشور متوقف می‌شود و فیلم‌های اجتماعی تا سه‌شنبه هفته آینده بر روی پرده می‌مانند. سینماها از چهارشنبه هفته آینده تعطیل شده و احتمالا، یکشنبه بعد از آن بازگشایی می‌شوند.

البته اینکه نمایش آثار کمدی متوقف می‌شود، نباید خبر بدی برای سینمادوستان تلقی شود. دهه نخست ماه محرم، همواره این‌گونه است که سینما به تسخیر آثار اجتماعی درآمده و کسانی که دوستدار این گونه سینمایی هستند، می‌توانند با فراغ‌بال، به تماشای آثار اجتماعی که حالا در غیاب فیلم‌های کمدی، به سالن‌های بزرگ‌تر پردیس‌ها منتقل می‌شوند، رفته و از تماشای فیلم‌ها، لذت ببرند.

البته که مایه محتوایی فیلم‌های اجتماعی این روزها، قابل‌توجه است. هم‌اکنون آثاری چون نگهبان شب، کت چرمی، پرونده باز است، شهرک، فصل ماهی سفید، عروسی مردم، تصور، سه کام حبس و مصلحت به روی پرده هستند که نمایش این فیلم‌ها، تا سه‌شنبه هفته آینده ادامه دارد. در میان این آثار، فیلم‌هایی با محتوای رازآلود، جنایی و سیاسی وجود دارند که همین مزیت، حق انتخاب را برای مخاطب بالا برده و تشویق خوبی است برای مخاطبانی که اعتقاد چندانی به آثار کمدی ندارند.

بنابراین فرصت چندین روزه‌ای که در غیاب آثار کمدی برای فیلم‌های اجتماعی فراهم می‌شود را باید مغتنم شمرد و از آن بهره برد. به اعتقاد دوستداران سینمای اجتماعی، سینماها در این چند روز، شکل تخصصی‌تری به خود گرفته و مخاطبان جدی‌تر سینما به تماشای فیلم‌ها خواهند نشست.

در صورت نمایش ۱ کمدی پرمخاطب و ۲ فیلم اجتماعی مهم در کنار ناوگان فعلی، به بیش از ۵ میلیون مخاطب می‌رسیم تا در فصلی که انتظارات چندانی از سینما نمی‌رود، گیشه فربه‌ای نصیب آثار روی پرده شوداما این تمام ماجرا نیست و باید با یک برنامه‌ریزی حساب‌شده، به استقبال اکران تابستانی سینماها رفت. سال گذشته نیز محرم و صفر با ماه‌های مرداد و شهریور تلاقی پیدا کرد و کمتر کسی تصور می‌کرد که این تلاقی بتواند برای سینما، خوش‌یمن باشد اما توجه به مهندسی اکران سبب شد تا مرداد و شهریور سال گذشته، به یکی از پرمخاطب‌ترین و بهترین مرداد و شهریورهای یک دهه اخیر سینمای ایران تبدیل شده و سینماها با جذب حدود ۳ میلیون مخاطب، بیش از ۸۵ میلیارد تومان بفروشند.

نکته مهمی که در این باره باید مورد توجه قرار بگیرد، اکران محدود اما هدفمند چند فیلم مخاطب‌پسند است به‌گونه‌ای که با حفظ شاکله اکران فعلی، ۱ فیلم کمدی و ۲ فیلم اجتماعی پرمخاطب به روی پرده رفته و به این ترتیب، اکران تابستانی سینماها تضمین شود. در حال حاضر، اکران پائیز و حتی زمستانی سینماهای کشور، تاحدودی تضمین است و اگر این تضمین برای اکران تابستانی نیز صورت گیرد، می‌توان به اکران امسال، که تاکنون نیز فراتر از تصور و تخمین‌ها جلو رفته است، به عنوان اکرانی طلایی نگاه کرد که تعداد مخاطبان امسال را به بیش از ۲۵ میلیون نفر خواهد رساند.

اشتباهی که در مرداد و شهریور سال گذشته رقم خورد، فیلم‌سوزی در حوزه سینمای اجتماعی و کم‌دقتی در قبال اکران آثار کمدی بود. به این ترتیب که نمایش چند فیلم اجتماعی، فروش آنها را سرشکن کرد و در مقابل، نمایش چند کمدی کم‌مایه اجازه نداد تا مخاطبان به مراتب انبوه‌تری به سینما بروند. با این وضعیت، سینما در مرداد و شهریور ۱۴۰۱، حدود ۳ میلیون مخاطب را به سینما کشاند بنابراین می‌توانیم با فرض قدرتمندی عنوان کنیم که در صورت نمایش ۱ کمدی پرمخاطب و ۲ فیلم اجتماعی مهم در کنار ناوگان فعلی، به بیش از ۵ میلیون مخاطب برسیم تا در فصلی که انتظارات چندانی از سینما نمی‌رود، گیشه فربه‌ای نصیب آثار روی پرده شود.

در شرایط کنونی، باید نهایت بهره را به عمل آورد: در روزهایی که سینما از فیلم‌های کمدی خالی است، می‌توان پذیرای خیل سینمادوستان جدی و حرفه‌ای‌تر سینما بود و در ماه‌هایی که با محرم و صفر تلاقی پیدا کرده نیز می‌توان با یک برنامه‌ریزی درست، اتفاق‌های خوبی را برای سینمای کشور رقم زد که البته هر دو مورد، نیازمند برنامه‌ریزی ساده‌ای است که امید است در انتهای این فصل، خبرهای خوبی را از یکی از طلایی‌ترین فصل‌های سینمایی مخابره کنیم.

رسانه سینمای خانگی- هر چه خوبان همه دارند، او یکجا دارد

برگمان کارگردان و نویسنده سینما و تئاتر از برجسته ترین فیلمسازان تاریخ سینما است. او فردی به شدت تاثیرگذار در سینما بود که تا آخرین فیلمش به نام «ساراباند» که در سال ۲۰۰۳ ساخته شد هنوز فیلمساز جدی و قابل بحثی بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، تاثیر اینگمار برگمان در تاریخ سینما به شدت عیان است، به شکلی که فیلمسازان به اصطلاح هنری دنیا متاثر از او بوده اند، از نامه ستایش آمیز استنلی کوبریک که از مهمترین فیلمسازان تاریخ سینماست به او می توان اهمیت و ارج و قرب او را در سینمای موسوم به اندیشه مشاهده کرد.

تاثیر او در سینما در حدی بود که کشور سوئد به او افتخار می کرد و در سال ۲۰۱۵ چهره ی او بر روی اسکانس های این کشور قرار گرفت با این وجود او در زمان حیاتش به دلیل فرار مالیاتی بازداشت شد و بعد این اتفاق دچار افسردگی و در نهایت ترک کشور خود کرد. از سوی دیگر می توان فیلمساز های مهم دنیا همچون کریشتوف کیشلوفسکی، لارنس فونتریه، یورگوس لانتیموس، رابرت التمن و چارلی کافمن را تاثیر گذار از او دید.

برگمان از اولین کسانی بود که مفاهیم پیچیده ی مدرنیسم همچون تنهایی، فردیت، بیماری و سرگشتگی را در سینما منعکس کرد و درباره ی مفاهیمی که درونی و فردی بود به شکلی دراماتیزه انها را خلق کرد. مفاهیم غیر فیزیکی مانند مرگ را در فیلم مهر هفتم مشاهده می کنیم که این امر غیر فیزیکی را او به شکل فیزیکی در می آورد، شطرنج بازی می کند و مفاهیم فلسفی و دینی خود را به زیباترین شکل به آن می پردازد.

وقتی صحبت از مدرنیسم می شود نام انتونیونی هم به ذهن می آید ولی برگمان یکی از مخالفان سرسخت او بود و چندین بار او را انسانی سطحی و فیلم هایش را مورد نقد قرار داده بود و نکته قابل توجه این ماجرا مرگ هر دو آنها بود که در یک روز رخ داد. همینطور برگمان از کسانی است که همشهری کین ساخته اورسن ولز را یک فیلم اورریتد و اهمیت این فیلم را بی دلیل می دانست.

برگمان فیلمساز پرکاری بود و کنار این پرکاری در سینما، تئاترهای زیادی هم به اجرا برد به شکلی که او آنقدر خوب سینما را می شناخت که هیچوقت مدیوم تئاتر سایه بر روی فیلمهایش نمی انداخت. او از گذشته ی خود و کودکی اش به شدت الهام می گرفت به طوری که ما در فیلم های او خاطرات کودکی، نقش پدرش در زندگی و مسیحیت را به تکرر مشاهده می کنیم. پدر او کشیش بود و معمولا او را در کودکی کتک می زد این فیگور از پدر و تصویری که او از یک مرد مسیحی در ذهنش داشت فضای رمزآمیز او را درسینمایش منعکس کرد .

توت فرنگی های وحشی یکی از فیلم های مهم اوست و شاید بتوان گفت از عامه پسند ترین فیلم هایش است چرا که بسیار مورد استقبال قرار گرفت و نمونه بسیار خوبیست برای مشاهده و مطالعه موتیف هایی که در بالا به آن اشاره کردیم و همچنین یکی از اولین و بهترین نمونه های سفر سیال ذهن است که یک عنصر مدرنیسم در ادبیات تلقی می شود.

او هم مورد تقدیر جامعه هنری و روشنفکرانه بود و هم سینمای امریکا او را ستایش می کرد. کمتر فیلمسازی در تاریخ سینما مانند او مورد توجه دو قطب مخالف جریان سینما بود یعنی از اکادمی اسکار که برگمان نه بار نامزد آن شد و سه بار برنده ی آن، تا فستیوال هایی همچون کن و برلین که فیلم های او را با اغوش باز مورد حمایت قرار می دادند.

از دیگر فیلم های مهم او می توان به پرسونا اشاره کرد. این فیلم که به نسبت زمانه خود می توان فیلم تجربی تلقیش کرد یک فیلم درام روانشناختی است که بی اغراق تاثیری شگفت انگیز در سینمای اروپا گذاشت. فیلم پرسونا فیلمنامه اش در زمانی که برگمان بیماری ذات الریه گرفته بود نوشته شد. در این فیلم ما تقابل دو زن را می بینیم که دیوید لینچ فیلم جاده مالهالند را متاثر از این فیلم ساخته است.

جدا از نکات روانشناختی فیلم که هنوز هم تازه و جذاب است از منظر فرمی یک فاصله گذاری در فیلم وجود دارد که در زمان خود به شدت جذاب بود در جایی از فیلم تصویر سیاه می شود و نوشته می شود «نگاتیو سوخت» در اینجا ما متوجه می شویم که او با اینکه عقبه ی تئاتری دارد چقدر مدیوم سینما را می شناسد و روش فاصله گذاری او اصلا تئاتری نیست.

کاری که مکتب مونتاژ شوروی و بچه های کایدو سینما سعی در تعریف هنر سینما به عنوان یک هنر مستقل از ادبیات و تاتر داشتند برگمان با یک حرکت فرمی کاملا روش فاصله گذاری را مختص هنر سینما انجام داد. ر اجع به او می توان ساعت ها و روزها نوشت زیرا که او یک فیلم مهم یا یک شاخصه مهم صرفا ندارد از فیلم های مهم او می توان به مهر هفتم، فریاد ها و نجواها، پرسونا، چهره به چهره، فانی و الکساندر، ساراباند و سریال صحنه های یک ازدواج اشاره کرد.

رسانه سینمای خانگی- از هندسه بازیگری رونمایی شد

آیین مراسم رونمایی از ۴ جلد کتاب روش هندسه بازیگری به تالیف داریوش موحد پژوهشگر و مدرس بازیگری در مجتمع فرهنگی- هنری امام رضا(ع) برگزار شد.

به گزارش سنمای خانگی از ایرنا، در این مراسم که به همت آموزشگاه بازیگری هنر و سینما وموسسه فرهنگی- هنری پارت صدا برگزار شد هنرمندانی چون محمدحسین لطیفی، مسعود آب پرور، علیرضا نجف زاده، شهین تسلیمی، فرهاد قائمیان، عبد عبدی نسب، مهدیه اعرابی، مجید صالحی، رحیم نوروزی، یاسر فقیهی، کاوه ایمانی، گیتی خامنه و بسیاری از علاقمندان و حامیان فرهنگ وهنر کشور حضور داشتند.

در این مراسم کلیپی از صحبتهای مهدی ارجمند نویسنده و کارگردان، عرفان پهلوانی منتقد و پژوهشگر، حسن همایی مدرس ودوبلور و گوینده رادیو و داریوش موحد در باره این کتاب پخش شد.

محمدحسین لطیفی کارگردان سینما و تلویزیون درباره این کتاب به افراد حاضر در سالن گفت: آشنایی ام با موحد به سالها پیش برمی گردد تلاش ایشان برایم زبانزد است از ۱۹ سالگی پشت دوربین و از ۲۰ سالگی منتقد خود بوده ام. به عنوان یک کارگردان ابزار اصلی یک فیلم بازیگر و بازیگری است که جلوی دوربین می رود و اگر او بازی را درست فهمیده باشد قطعا ما در سینما رشد بیشتری خواهیم داشت. امیدوارم این کتاب راهگشاری کسانی باشد که می توانند بازیگران مطرحی شوند.

وی درادامه ضمن تحسین عنوان مهندسی نقش ،خواندن این کتاب را حتی به بازیگران با سابقه توصیه نمود.

موحد درباره این کتاب می گوید: آثار بسیاری در خصوص آموزش بازیگری تالیف، ترجمه و به چاپ رسیده که بسیار مفید و کاربردی است. نکاتی که در این کتاب آمده برگرفته از تجربه بیش از سه دهه فعالیت حرفه ای اینجانب در عرصه های مختلف هنر نمایشی، فیلم سازی، مدیریتی، تدریس و مشاوره هایی است که مرا با بسیاری از مشکلات و دغدغه های علاقمندان این رشته آشنا کرد و با پشتوانه کنکاش، تحقیق و مطالعه فراوان از منابع معتبر جمعی از بزرگان و استادان بین المللی این رشته، برآن شدم تا داشته های علمی و تجربی خود را با نگارشی روان، شکلی جدید و ترتیبی مناسب و به روز شده در قالب سبکی با عنوان هندسه بازیگری برای علاقمندان این هنر ارزشمند ارائه کنم تا خواننده بتواند درک بهتری در مسیر بازیگری و ساختن نقش داشته باشد. چه آنهایی که قصد ورود دارند، چه جمع کثیری که ورود کرده اند و به دلایلی، موفقیتهای چشم گیری کسب نکرده اند و چه همکارانی که در کسوت آموزش فعالیت داشته، به دنبال معرفی کتابی با محتوای شناخت دنیای بازیگری، به هنرجویان خود هستند. مطالب این کتاب برداشتی است، حاصل تحقیقات و دنیای به امانت گذاشته، صاحب نظران هنر نمایشی که با نگاهی تازه، به قلم اینجانب درآمده است. در نگارش این کتاب از منابع مختلفی تحقیق به عمل آمده و به نکاتی که برای درک بهتر دنیای بازیگری مناسب بوده اشاره شده است. انتخاب عنوان متد هندسه باز یگری، به آن جهت بود که بازیگری نیز همچون فرمولهای ریاضی و اشکال هندسی قابل محاسبه و تفسیر است. این مجموعه کتاب در چهار جلد با نگاهی کاملا جدید و متفاوت به چاپ رسیده است.

هر جلد در هفت فصل به موضوعاتی خاص درحوزه هنر بازیگری پرداخته است. طرح روی جلد، ترسیمی از دنیای بازیگری است. در پایان موحد افزود، این فرم برای اولین بار در دنیای بازیگری طراحی شده است و متد هندسه بازیگری جایی برای اشتباه بازیگر در تحلیل نقش نمی گذارد.

در این مراسم درکنار رونمایی از کتاب های متد هندسه بازیگری از آلبوم «زنگ خاطره» اثر بابک شهرکی به کوشش سهیل سلیم‌زاده رونمایی شد.

«زنگ خاطره»، در این آلبوم به موسیقی متن یا تیتراژ کارتون‌ها و مجموعه‌هایی چون «حنا دختری در مزرعه، بابا لنگ دراز، اوشین، پوآرو، از سرزمین شمالی و … » پرداخته شده که برای متولدین اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰، شنیدنی و خاطره‌برانگیز هستند..

رسانه سینمای خانگی- فروش یک فیلم ایرانی در پلتفرم آمازون

فیلم‌سینمایی «زالاوا» به کارگردانی ارسلان امیری، همزمان با اکران آنلاین در پلتفرم‌های داخلی در پلتفرم آمازون نیز برای مخاطبان جهانی در دسترس قرار گرفته است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم سینمایی «زالاوا» به تهیه‌کنندگی سمیرا و روح‌الله برادری، برنده سه سیمرغ و کاندیدای ده سیمرغ بلورین در جشنواره فجر سی‌ونهم؛ از ۲۲ تیرماه در پلتفرم‌های فیلیمو و نماوا اکران آنلاین شده است.

حق پخش انحصاری زالاوا در آمریکا و کانادا توسط کورینث فیلمز (Corinth Films) خریداری شده و شرکت آمازون امتیاز این فیلم را برای نمایش در پلتفرم پرایم ویدیو خریداری کرده است.

حق پخش جهانی فیلم سینمایی «زالاوا» که برنده دوجایزه فیپرشی و جایزه بزرگ هفته منتقدین ونیز نیز شده است، توسط کمپانی LevelK دانمارک در فستیوال فیلم ونیز ۲۰۲۱ خریداری شد.

این فیلم علاوه بر بیش از پنجاه حضور جهانی در فستیوال‌هایی معتبر تورنتو، روتردام، کارلووی‌واری، گوتنبرگ، سیتگس؛ سال گذشته در کشورهای سوئد، استونی، فنلاند و نروژ توسط کمپانی اج اینترتینمنت (Eg Entertainment)، هلند، بلژیک و لوکزامبورگ توسط کمپانی رماین این لایت (Remain in Light) و در اندونزی توسط پی تی فالکن (PT.Falkon) اکران شده و در سال جاری در چهارده کشور دیگر اکران خواهد شد.

«زالاوا» تلفیقی از ژانرهای درام دلهره‌آور و رازآمیز است.

این فیلم سینمایی با بازی نوید پورفرج، پوریا رحیمی سام و هدی زین‌العابدین، ماجراهای مشکوکی در ارتباط با آمدن جن به روستای زالاوا را به تصویر می‌کشد.

رسانه سینمای خانگی- آیا سینمای ایران اصرار به حذف خانواده دارد؟

کارشناسان فرهنگی در یک نشست تخصصی به آسیب‌شناسی بازنمایی تصویر «خانواده» در فیلم‌های سینمای ایران پرداختند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، نشست تخصصی «سینما و خانواده» در تالار ایوان شمس برگزار شد.

در ابتدای این نشست حجت‌الاسلام محمدرضا زیبایی‌نژاد رئیس پژوهشکده زن و خانواده بیان کرد: در طول تاریخ ساختارهای اجتماعی و سیاسی به‌طور طبیعی مسیر خود را می‌رفتند اما آنچه که امروز اتفاق افتاده این است که ساختار اقتصاد نئوسرمایه‌داری دارد روی سیاست و اجتماع ما تأثیر می‌گذارد. اتفاق جدیدی که در فرایند مدرن شدن پیش آمده سیطره ساختارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نئوسرمایه‌داری بر همه چیز است یعنی امروزه خانواده ما تحت سیطره جهانی نسبیت‌گرایی ارزشی و نئولیبرالیسم اخلاقی قرار گرفته است.

این کارشناس فرهنگی افزود: پرسش این است در زمانی که ارزش‌های معارض با خانواده بر کل آدم‌ها سیطره دارد، خانواده چگونه می‌تواند از ارزش‌های خود صیانت کند و این ابرچالش چگونه می‌تواند وجه فرصت خود را تقویت و بر وجه تقبیحی‌اش غلبه دهد؟

وی گفت: وقتی فهم از موقعیت داشته باشیم تا بدانیم این موقعیت‌ها چه چالش‌هایی برای ما دارد، می‌توانیم برای مقابله با آن برنامه‌ریزی کنیم. در حالی که در خیلی از عرصه‌های فرهنگی و هنری این فهم شکل نگرفته است. این نشست برای این است که ببینیم خانواده در موقعیت جدید چه چالش‌هایی پیش رو دارد و چگونه باید بر آن غلبه کند.

حیرت از مسیری که سینما طی کرده است

سپس محمدتقی کرمی دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی پشت تریبون قرار گرفت و بیان کرد: من به‌عنوان یک مخاطب سینما که از سال‌های ۶۵ به صورت حرفه‌ای به تماشای فیلم‌های ایرانی نشسته‌ام و در دانشگاه علامه درگیر مفاهیمی همچون جنسیت، زن در سینما و مفهوم بازنمایی در سینما بودم باید بگویم در این سال‌ها مسیری از حیرت برای من شکل گرفته است که اینجا می‌خواهم آن را به بحث بگذارم.

وی مطرح کرد: سینمای ما به شدت از سینمای دوم خرداد و نوعی از سینمای دختر و پسری تأثیر گرفته است. این موضوع از سال ۷۶ شروع شد، در دوران احمدی‌نژاد به سینمای خیانت تبدیل شد و این مسیر تا همین امروز تداوم پیدا کرده است. نمی‌دانم سینمای ما چه اصراری به حذف نشانه‌های خانواده دارد.

کرمی گفت: وقتی به فیلم‌های دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد نگاه کنید متوجه می‌شوید با این مسأله مواجه هستیم که گویی خانواده یعنی یک مرد و زن جوان، که با هم زیر یک سقف هستند اما شاید به دلیل محدودیت جامعه ایران به آنها زن و شوهر می‌گوئیم و اگر این محدودیت نبود آنها را به گونه دیگر نشان می‌دادیم. یا مثلاً در سینما از فرزند و فرزندآوری هیچ نشانی نمی‌بینید و از شبکه ارحام هم هیچ نشانی نمی‌بینید.

وی افزود: در این مدت برای من این سوال پیش آمد که شاید جنس سینما همین است و بعد متوجه شدم نه این‌طور نیست. مثلاً حتی اگر سریال‌های آمریکایی را ببینید متوجه می‌شوید در خدمت چند مفهوم محوری هستند. مثلاً خبیث‌ترین کاراکتر آمریکایی هم آمریکا برایش مفهوم دارد. یا مثلاً ایده خانواده برای آنها مهم است. سوال من این بود که ما کجا این مفاهیم را در فیلم‌های‌مان نشان داده‌ایم. البته انتظار یک فیلم ایدئولوژیک محض هم نداشتم اما نمی‌دانم چرا اجماع بر سر حذف نشانه‌های خانواده است. ضمن اینکه بسیاری از مناسکی که در جامعه ما کارکرد مثبت دارند در فیلم‌ها مورد تمسخر قرار می‌گیرند. حتی صدا و سیما هم در این موضوع با بدنه سینما همراه است. البته که چند فیلم و سریال خوب هم در این حوزه‌ها داشته‌ایم.

تصویر خانواده در سینما ما مطلوب نیست، اما چرا؟

سپس شهاب اسفندیاری رئیس دانشگاه صدا و سیما پشت تریبون قرار گرفت و بیان کرد: تصویر خانواده در سینمای ایران از منظر ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی ما مطلوب نیست اما پرسش این است که دلیلش چیست؟ یا چرا سینما و رسانه به‌عنوان نهادهای تأثیرگذار آنگونه که باید نقش مؤثری در تحکیم خانواده ایفا نکردند؟ برای پاسخ به این پرسش‌ها نیاز به دانش جامعه‌شناسی سینما و هنر داریم.

وی افزود: جامعه‌شناسی هنر و سینما فقط بررسی تأثیر جامعه بر هنر یا بر عکسش نیست. آنچه در جامعه‌شناسی هنر مغفول مانده تمرکز بر خالقان هنر است. این شاید به خاطر دشواری این امر و عدم همکاری هنرمندان باشد. در برخی جاها بر حساسیت روی قومیت و نژاد خیلی کار کرده‌اند همین امر باعث شده گاهی اوقات تبعیض مثبت ایجاد شود. ولی در کشور ما این اتفاق رخ نداده، اینجا تصور ما این است که آنچه که روی پرده می‌رود یک حقیقت مطلق و جامع از جامعه است و هیچکس روی آن تردید نمی‌کند و نمی‌گوید که آنچه روی پرده رفته یک برساخت اجتماعی و زاییده ذهن کارگردان و درواقع محدود به قاب ذهن اوست. یکسری چیزها از این قاب بیرون مانده که اینها جای تحلیل دارد.

اسفندیاری گفت: ضمن اینکه برخی با استناد بر این تصاویر اینگونه قضاوت می‌کنند که وضع جامعه همینطور است که تصویر شده است. فضاهای روشنفکری، جشنواره‌ها و… به برخی چیزها ضریب می‌دهد، برخی چیزها را انکار می‌کند و اثرگذاری فوق‌العاده‌ای دارد. البته در فضای جامعه‌شناسی ایران، گفتمان‌های انتزاعی و دور از واقعیت‌های میدانی، بسیار رایج است حتی گاهی ادبیات استعاری به کار برده می‌شود یا مثلاً مدام از اصطلاح فروپاشی اجتماعی سخن می‌گویند اما یک نفر نمی‌گوید شاخص‌ها و تعریفش چیست و اینگونه بی‌پروا و بی محابا سخن می‌گویند.

وی افزود: این چنین می‌شود که در فیلم‌های ما هم جوانان در حال خودکشی، خانواده‌ها در حال فروپاشی و … نشان داده می‌شود برای اینکه پایایی این تصویر نسبت به جامعه اثبات شود باید تحقیقات میدانی کنیم تا ببینیم آیا واقعاً جوانان همین قدر ناامید هستند آنگاه می‌شود قضاوت کرد که سینمای ما آینه جامعه ما هست یا خیر.

سپس مدنی از دانشجویان دانشگاه صدا و سیما به ارائه پایان‌نامه خود درباره «بازنمایی امید در شخصیت‌های جوان و نقش خانواده در فیلم‌های دهه ۸۰ و ۹۰ سینمای ایران» پرداخت.

باید از «سپهر فرهنگی» صحبت کنیم

در ادامه رامتین شهبازی منتقد سینما و معاون هنر دانشگاه سوره اظهار کرد: فرهنگ تعاریف مختلفی دارد و ما با امری مواجه هستیم که ما را به تنوع می‌رساند. وقتی فرهنگ را متکثر می‌کنیم نشانه‌شناسی در آن اهمیت پیدا می‌کند. نشانه‌شناسی در تمام ابعاد زندگی ما وجود دارد اگر بخواهیم فرهنگ جامعه را تعریف کنیم باید از یک عبارت دیگر در بحث نشانه‌شناسی فرهنگی استفاده کنیم و آن بحث «سپهر فرهنگی» است.

وی افزود: ما یک سپهر فرهنگی داریم که تعریف آن دشوار است. هرچه زندگی ما تغییر می‌کند تعریف این سپهر فرهنگی دشوارتر می‌شود اما چه کسی آن را تعریف می‌کند؟ در کشور ما اینگونه بوده که این سپهر فرهنگی بر اساس ایدئولوژی، مسائل عرفی و … تعریف می‌شود. مثلاً بحث حجاب یکی از آن بحث‌هاست. گاهی این سپهر دچار ترک می‌شود و برخی مسائل دیگر به آن نفوذ پیدا می‌کند اما گاهی چون این سپهر با فرهنگ عمومی همخوان نیست، از فرهنگ عمومی بر آن غالب می‌شود.

شهبازی ادامه داد: فرهنگ دیکته نمی‌شود، بلکه زیست می‌شود. فرهنگ اینگونه نیست که بگوییم چه چیزی فرهنگ است چه چیزی نه. ما با سینمایی مواجه هستیم که سینماگر در آن هم با جامعه طرف است و هم باید گیشه فیلمش تأمین شود. در چنین موقعیتی او نمی‌تواند به پژوهشگر بگوید تحقیق کن و ببین مخاطب الان چه می‌خواهد بلکه این موضوع را از گیشه سینما درمی‌یابد. این باعث می‌شود سپهر فرهنگی دائم محدود شود و ما دچار تعارض شویم.

این منتقد سینما تأکید کرد: وقتی سپهر فرهنگی گسترش پیدا نکند، مفاهیمی مثل خانواده، زن، نگاه سیاسی و… مورد تغییر قرار می‌گیرد، این باعث می‌شود فیلمساز گیج شود و نداند باید سفارش بپذیرد یا آنچه را که خودش می‌خواهد بسازد، این امر باعث می‌شود سینمایی داشته باشیم که گاه سرش و گاه بدنش بزرگ می‌شود. سپهر فرهنگی در سینمای ما کامل نیست و ناقص است و این خودش را روی فرم فیلم‌ها نشان می‌دهد و اتفاقاً یک سری فیلم‌های انتقادی ساخته می‌شود که به لحاظ سینمایی خیلی بد هستند، اما به دلیل لحن تندشان به یک برند تبدیل می‌شوند. مثلاً فیلم‌های رضا درمیشیان چنین هستند.

وی افزود: من همه اینها را ذیل بحث فرهنگ می‌دانم و همین باعث می‌شود با سینمایی مواجه شویم که ادعا می‌کند تحلیل دارد، ولی هیچ تحلیلی ندارد. این البته اشکالی ندارد چون وظیفه سینما تحلیل کردن نیست، سینما همیشه یک سرگرمی بوده است‌.

پایان این نشست به پرسش و پاسخ میان حاضران و کارشناسان مدعو در برنامه اختصاص داشت.

رسانه سینمای خانگی- کارگردانی که گاهی ساده‌لوحی را ترجیح می‌دهد

سیدرضا میرکریمی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «نگهبان شب» ضمن تشریح نسبت این فیلم با جامعه امروز تأکید کرد به‌عنوان سازنده فیلم هنوز در فضای آن، گرفتار است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، او خالق بخشی از خاطرات دوران کودکی هم نسلان من است، همان زمانی که گرچه برنامه‌های کودک آهنگین شده بودند، اما یک نفر ایده‌اش این بود که سرودهایی برای ایام هفته داشته باشد تا روزها را برای کودکان دوست‌داشتنی کند.

کارگردانی که گرچه با آثاری برای کودکان آغاز به کار کرد بعدها اما از این مسیر فرمان چرخاند تا سینمایش یکی از انسانی‌ترین مفاهیم را با خود به همراه داشته باشد؛ از رضا میرکریمی می‌گویم. او که حتی منفورترین شخصیت‌ها را هم در فیلم‌هایش مورد قضاوت قرار نمی‌دهد. نه آنها را آنچنان سیاه نشان می‌دهد نه برایشان حکمی می‌دهد؛ این سرنوشت محتوم و مختوم کاراکترهای اوست.

کارگردانی که گرچه در لایه‌های زیرین آثارش همواره انتقادهای اساسی به اجتماعش داشته اما هرگز امید را از دست نداده و این جامعه را قابل ترمیم دانسته است.

رضا میرکریمی اما هنوز برای من کارگردان «خیلی دور خیلی نزدیک» است همانجا که سرگشتگی شخصیت فیلمش چیزی را در انتهای وجودمان برمی‌انگیخت تا به گفته خودش این غم از جنس حسرت باشد، همان سرگشتگی که بعدها در دیگر فیلم‌هایش هم تجلی پیدا کرد تا آن را نوعی گرفتاری توصیف کند.

این روزها او فیلم سینمایی «نگهبان شب» را روی پرده دارد، فیلمی که گرچه در چهلمین جشنواره فیلم فجر قدر دید اما نوع اکرانش باعث شد تا او زبان به گلایه بگشاید. فیلمی که باز هم از اخلاق صیانت می‌کند، حکم نمی‌دهد و در عین حال نقادانه است.

به بهانه این فیلم با رضا میرکریمی به گفتگو نشستیم که مشروح قسمت نخست این گفتگو را در زیر می‌خوانید:

* شما قبل از ورود به دنیای سینما، به واسطه کارگردانی مجموعه «نماهنگ‌های ایام هفته»، نقش پررنگی در خلق یک نوستالژی جمعی در دوران کودکی هم‌نسلان من دارید. شما کار خود را با دنیای کودکان آغاز کردید و می‌توان این سابقه را پیوند داد به نقشی که برای کودکان در فیلم‌های سینمایی خود قائل هستید. کاراکترهایی که همواره فضای تلخ روایت را تلطیف می‌کنند و گویی نقطه امید هستند. مضاف‌بر اینکه برگ‌برنده آن نماهنگ‌ها که در تأثیرگذاری و ماندگاری آن‌ها هم موثر بود، نگاه غیرایدئولوژیک به دنیا، از نگاه کودکان بود، که همچنان نشانه‌های این رویکرد را هم می‌توان در تجربه‌های سینمایی شما رصد کرد. اگر موافقید با مرور همین تجربه گفتگو را شروع کنیم.

ساخت این نماهنگ‌ها که به آن اشاره کردید و اتفاقاً برای خود من هم بسیار خاطره‌انگیز است به حوالی سال ۷۴ یا ۷۵ بازمی‌گردد. من به دلایلی، قبل از ورود به عرصه کارگردانی و ساخت فیلم، سفرهایی به خارج از کشور داشتم. متوجه شدم به واسطه مهاجرت‌هایی که در آن سال‌ها صورت می‌گرفت و حجم‌شان نسبت به امروز خیلی کمتر هم بود، نوزادانی دارند در خارج از کشور متولد می‌شوند که موطن اصلی خود را ندیده‌اند و دوران رشد خود را در کشوری دیگر طی می‌کنند. آن زمان برایم مسئله شد که ما برای این بچه‌ها چه محصول فرهنگی‌ای می‌توانیم بسازیم که کلماتی مشترک از زبان مادری‌شان تبدیل به ملکه ذهن‌شان شود. همین ایده بذر اولیه ساخت آن مجموعه نماهنگ شد.

به‌تعبیری مثل باقی کارهای من، هیچ‌کس ساخت این نماهنگ‌ها را به من پیشنهاد نداد. با چند نفر از شرکا، دفتری داشتیم که در آن کارهایی را مثل «بچه‌های مدرسه همت» و یا «ماجراهای آفتاب و عزیز خانوم» را می‌ساختیم. شاید جزو اولین دفاتر بخش خصوصی بودیم که برای تلویزیون کارهایی را تولید می‌کردیم. این نماهنگ‌ها را اما بیشتر برای بچه‌های خارج از کشور ساختیم. خب به خاطر همکاری و رفاقتی که با محمد رضا علیقلی داشتم با او در میان گذاشتم. او پیشنهاد ساختن یک «اپرت» بر اساس افسانه دوازده برادر – ماه‌های سال داشت و به این نتیجه رسیدیم که روزهای هفته را ابتدا بسازیم و بعد برویم سراغ ماه‌ها.

اگر خودتان را به فضای سال ۷۴ بروید، به یاد می‌آورید که تقریباً هیچیک از محصولات فرهنگی خارج از مدار ایدئولوژیک و مبتنی‌بر پندهای مستقیم اخلاقی ساخته نمی‌شد. در آن شرایط اینکه بخواهیم برویم سراغ مجموعه آثاری که در قالب آن‌ها روزهای هفته را برای بچه‌ها تشخص بدهیم تصمیم غریبی بود. قرار شد بیشتر روی تخیل بچه‌ها تمرکز کنیم تا اینکه بخواهیم پندی را به آن‌ها منتقل کنیم

در همان همفکری‌ها مطرح شد که بسیاری از شعرهای کودکانه ما و سروده‌های فولکلوری که همه حفظ هستیم، مشخص نیست ریشه‌اش کجاست. خیلی از آن‌ها حتی ساختار روایی علی و معلولی و معنایی هم ندارند و کلماتش الزاماً به هم ربطی هم ندارند و صرفاً به دلیل آنکه هم‌وزن بوده‌اند در کنار هم قرار گرفته‌اند و تبدیل به شعر شده‌اند. مثلاً اتل متل توتوله یا امثال آن. با این وجود ما با همین اشعار بزرگ شدیم. از خودمان پرسیدیم آیا ما هم می‌توانیم شروع‌کننده خلق چنین آثاری برای آیندگان باشیم.

اگر خودتان را به فضای سال ۷۴ بروید، به یاد می‌آورید که تقریباً هیچیک از محصولات فرهنگی خارج از مدار ایدئولوژیک و مبتنی‌بر پندهای مستقیم اخلاقی ساخته نمی‌شد. در آن شرایط اینکه بخواهیم برویم سراغ مجموعه آثاری که در قالب آن‌ها روزهای هفته را برای بچه‌ها تشخص بدهیم تصمیم غریبی بود. قرار شد بیشتر روی تخیل بچه‌ها تمرکز کنیم تا اینکه بخواهیم پندی را به آن‌ها منتقل کنیم. گویی خود بچه‌ها این شعرها را گفته‌اند. از طرفی به پیشنهاد علیقلی تصمیم گرفتیم برای موسیقی این نماهنگ‌ها یک کار پروپیمان و ارکسترال بگذاریم. اتفاقی که تا آن زمان سابقه نداشت و غالباً موسیقی بچه‌ها با گروه‌های کوچک جمع می‌شد. در وهله اول هم به‌عنوان یک پدر حالم خوب می‌شد. من چون زود ازدواج کرده بودم، زود هم بچه دار شدم و آن موقع احساس می‌کردم که بچه‌های من نیاز به این محصولات دارند. اولین جایی هم که از آن‌ها استفاده می‌شد در دستگاه پخش ماشین خودم و برای بچه‌های خودم بود. اینگونه اولین بازخوردها را هم از آن‌ها می‌گرفتم.

* و همان زمان هم کارها از صداوسیما پخش شد؟

اتفاقاً در آن مقطع این کارها روی دست ما ماند! تا دو سال تلویزیون حاضر نشد این کارها را از ما بخرد. می‌گفتند که چی؟ چرا باید برای بچه‌ها بخوانیم «شنبه یه سیب سرخه!»

* به تعبیری به دلیل همان فقدان نگاه ایدئولوژیک نمی‌توانستند با این کارها ارتباط بگیرند!

بله. بعد از دو سال بود که سراغ این کارها آمدند و حاضر به پخش آن‌ها شدند.

* تقریباً می‌شود حوالی سال ۷۶ و احتمالاً تغییر نگاه‌ها به مقوله فرهنگ و هنر، در این زمینه بی‌تأثیر نبود.

حتماً که این تغییر نگاه‌ها بی‌تأثیر نبود. گروه کودک شبکه یک در آن زمان این کارها را از ما خرید. با همان امکاناتی هم که داشتیم، با هزینه‌ای بسیار کم، کلیپ‌هایی هم برای آن‌ها ساختیم. امضای من پای این کلیپ‌ها هست و به آن‌ها افتخار هم می‌کنم اما وقتی امروز آن‌ها را می‌بینم، با خودم می‌گویم واقعاً با چه امکانات اندکی این کارها را ساخته‌ایم. سال‌ها از پخش این نماهنگ‌ها می‌گذرد و در این سال‌ها آدم‌هایی مثل شما زیاد دیده‌ام که وقتی متوجه می‌شوند من هم نقشی در تولید این نماهنگ‌ها داشته‌ام و ایده‌اش برای من بوده است، می‌گویند خاطرات بسیاری برای ما ساخته‌اید و ما با این نماهنگ‌ها بزرگ شده‌ایم. این همان هدفی است که از ابتدا به دنبال آن بودیم.

* همین زاویه نگاه به دنیای کودکان هم بعدها به جهان فیلم‌هایتان تسری پیدا کرد. حتی در همین فیلم «نگهبان شب‌» هم درست است که آن پسربچه نقش کوتاهی دارد اما واقعاً حضورش در تلطیف فضا موثر است.

این بچه‌ها تقریباً در همه فیلم‌هایم هستند. من کارم را با تولید اثر برای کودک و نوجوان آغاز کردم و به نوعی سینما را از طریق همین دنیای بچه‌ها شناختم. فیلم اولم «کودک و سرباز» هم به‌نوعی مدیون بازیگر نوجوان و دنیای کودکانه‌اش بود. گویی زیربنای فکری و شناخت من از سینما، عجین با دنیای کودکان بوده است. این تأثیر صرفاً هم به حضور کاراکترهای کودک در فیلم‌هایم محدود نمی‌شود و بلکه یک حس کودکانه و همچنان زنده، حتی در کاراکترهای بزرگسال فیلم‌های من هم وجود دارد که ممکن است ریشه‌اش در همین مسئله باشد.

* فیلم «نگهبان شب» مانند دیگر آثار شما، نگاه و روایتی اخلاق‌مدارانه دارد. در شرایطی که به نظر می‌رسد به واسطه مشکلات مختلف، پایبندی به اخلاقیات در جامعه کم‌رنگ شده است، چگونه می‌توانید همچنان از این نگاه اخلاق‌گرایانه در آثارتان محافظت کنید؟

اگر بخواهم آدم عافیت‌اندیشی باشم و بابت حرکت برخلاف جهت آنچه به تعبیر شما در جامعه در حال اتفاق افتادن است، هزینه پرداخت نکنم، باید از پافشاری روی این نوع از قصه‌پردازی دست بردارم. البته من این رویکرد را آرمان‌گرایی نمی‌دانم. به نظرم این شکل از نگاه یک جور دعوت برای بازگشت به خویشتن است. تلاش برای متوجه کردن مردم جامعه به خودشان است تا بخشی از مسئولیت‌های برزمین‌مانده‌شان را برعهده بگیرند. من این اخلاق‌گرایی را یک راه‌نجات می‌بینم. نه صرفاً به عنوان یک فیلمساز که به‌عنوان عضوی از یک جامعه که نگران سرنوشت خانواده‌ام هستم چنین نگاهی دارم. فکر می‌کنم یک طمع لجام‌گسیخته، مدت‌هاست گریبان جامعه ما را گرفته است که این طمع الزاماً هم اقتصادی نیست. این طمع دارد بسیاری از مظاهر حداقلی اخلاق و نه الزاماً وجوه آرمانی آن را هم به حاشیه می‌راند. باید با این اتفاق مبارزه کرد و این مبارزه هم با شعار دادن محقق نمی‌شود. من شخصاً همیشه آدم امیدواری بوده‌ام…

یک طمع لجام‌گسیخته، مدت‌هاست گریبان جامعه ما را گرفته است که این طمع الزاماً هم اقتصادی نیست. این طمع دارد بسیاری از مظاهر حداقلی اخلاق و نه الزاماً وجوه آرمانی آن را هم به حاشیه می‌راند. باید با این اتفاق مبارزه کرد و این مبارزه هم با شعار دادن محقق نمی‌شود

* اتفاقاً بد نیست بگویید ریشه این میزان از امیدواری کجاست؟ آن هم در شرایطی که شاهدیم خیلی از فیلمسازان جوان‌تر ما که مشخصاً در عرصه سینمای کوتاه آثاری را تولید می‌کنند، گرفتار یک سیاه‌بینی افراطی نسبت به شرایط پیرامونی خود شده‌اند.

معتقدم بخشی از این «امیدواری» من، غیرواقعی نیست. متأسفانه ما گاهی تحت‌تأثیر برخی حاشیه‌هایی که خودمان برای خودمان ساخته‌ایم، آمار غلطی از اجتماع خودمان داریم. واقعاً اوضاع آنقدر که برخی از ما فکر می‌کنیم، بد نیست. اخلاق، اینقدر که ما فکر می‌کنیم در جامعه‌مان تعطیل نشده است. طبق یک قاعده جهانی، اخبار بد معمولاً سریع‌تر پخش می‌شوند و اخبار خوب هستند که طرفدار ندارند.

مضاف‌بر این، وقتی به فرهنگ خودمان مراجعه می‌کنیم، اخلاق را صرفاً نباید یک ابزار ارتباطی بدانیم. اخلاق ناشی از یک رضایتمندی شخصی است. آدم‌هایی که از اخلاقی رفتار کردن خود راضی هستند، هیچ‌گاه نسبت به آن تفاخر ندارند و نمی‌خواهند منت این اخلاقی بودن خودشان را بر سر دیگران بگذارند. به همین دلیل هم از رفتار اخلاقی این گروه، هیچ‌گاه خبری تولید نمی‌شود. بخش‌هایی از جامعه امروز ما هستند که همچنان به وظایف و مسئولیت‌های خود پایبندند اما هیچ خبری تولید نمی‌کنند، چون اصولاً دنبال به رخ کشیدن خود نیستند.

از طرف دیگر هم ما انگار در رقابت با یکدیگریم تا دردهای خود را به رخ هم بکشیم. بدترین نقیصه‌ای هم که این اواخر بیشتر گریبان‌مان را گرفته این است که می‌خواهیم نقش خودمان را در همه مشکلات پدید آمده کتمان کنیم. مدام به‌دنبال یک عامل بیرونی برای مشکلات‌مان می‌گردیم. مجموعه این ساختار فکری است که منجر به ناامیدی برخی از ما شده است. یک بار اگر این حاشیه‌ها را کنار بگذاریم و فارغ از برداشت‌های کاذب به جامعه خود نگاه کنیم، حتماً جای امیدواری وجود دارد. نکته دیگر هم اینکه بخشی از این امیدواری به باورهای دینی من بازمی‌گردد. براساس این باور اصالت همواره با آدم‌هایی است که می‌توانند خودشان جامعه‌ای خوب برای خودشان بسازند. من هم در کار همین آدم‌ها هستم و در موردشان فیلم می‌سازم.

* اگر عده‌ای به‌واسطه همین نگاه، رضا میرکریمی را محکوم به محافظه‌کاری کنند، چه پاسخی دارید؟

نه فقط محافظه‌کاری، شاید حتی عده‌ای بگویند که ساده‌لوحم! گاهی با خودم فکر می‌کنم در مقابل موجودات پیچیده و مرکبی که ساده‌ترین عواطف انسانی را هم نمی‌توانند درک کنند، ترجیح می‌دهم ساده‌لوح باشم. در این جنس از ساده‌لوحی معتقدم باز امید به رستگاری وجود دارد ولی در مورد آن‌هایی که احساس می‌کنند همه چیز را درباره جزئی‌ترین مسائل جامعه می‌دانند، اما سنسورهای حسی خود را از دست داده‌اند، کمتر روزنه‌ای به سوی امید می‌بینم. به همین دلیل ترجیح می‌دهم در دسته همین‌هایی باشم که ساده‌لوح به نظر می‌رسند. البته که تعبیر من درباره این گروه ساده‌لوحی نیست. به نظرم این گروه از جامعه امیدی توأم با خوش‌بینی دارند. همین خوش‌بینی ما نسبت به یکدیگر است که می‌تواند همچنان جامعه را سرپا نگه دارد.

در مقابل موجودات پیچیده و مرکبی که ساده‌ترین عواطف انسانی را هم نمی‌توانند درک کنند، ترجیح می‌دهم ساده‌لوح باشم. در این جنس از ساده‌لوحی معتقدم باز امید به رستگاری وجود دارد ولی در مورد آن‌هایی که احساس می‌کنند همه چیز را درباره جزئی‌ترین مسائل جامعه می‌دانند، اما سنسورهای حسی خود را از دست داده‌اند، کمتر روزنه‌ای به سوی امید می‌بینم

* این «خوش‌بینی» تعارضی با «واقع‌بینی» دارد؟

نه. مگر واقع‌بینی چیست؟ شما وقتی می‌خواهید درباره حادثه‌ای که همین امروز در حال وقوع است موضع‌گیری کنید، جنسی از واقع‌بینی این است که همه اتفاقات حول و حوش حادثه را در مختصات زمانی و مکانی همین امروز ببینیم، جنسی دیگر از واقع‌بینی این است که این اتفاق را در بستر تحولات ۱۰۰ سال اخیر ببینید و تحلیل کنید. هر دو مورد هم اسم‌شان «واقع‌بینی» است.

ممکن است در نوع دوم شما متهم به محافظه‌کاری شوید و در نوع اول همه شما را تشویق کنند که آفرین، چقدر تو متعهدی و عجب کنش‌گر قدرتمندی هستی! در حالی که من هر دو رویکرد را واقع‌بینی می‌دانم و اتفاقاً معتقدم کسی که وقایع را در یک پرسپکتیو وسیع‌تر می‌بیند و با در نظر گرفتن سابقه تاریخی‌اش تحلیل می‌کند، بهتر متوجه فرآیندها و برآیندهاست، به همین دلیل هم نتیجه‌گیری‌های دقیق‌تری می‌تواند داشته باشد و نسبت به کسانی که کاملاً متمرکز بر زمان و مکان حیات خود هستند، می‌توانند افق‌های درست‌تری را هم تعیین کنند. به عنوان مثال در همین اتفاقات سال گذشته، کشمکشی به‌وجود آمد که عده‌ای می‌گفتند همه سلبریتی‌ها و چهره‌ها باید به میدان بیایند…

* اصرار داشتند که همه باید اعلام موضع کنند!

دقیقاً. این‌وری‌ها می‌گفتند باید این موضع را بگیری و آن‌وری‌ها می‌گفتند باید این‌ها را بگویی! هر دو طرف هم مدعی بودند که «مردم» به شکلی حداکثری پشت‌شان هستند و اگر با آن‌ها همراه نشوی، به مردم پشت کرده‌ای! واقعیت این است که وقتی نزاعی شکل می‌گیرد دیگر زمان مناسبی برای وزن‌کشی نیست، چرا که آمارها هم دیگر خیلی دقیق نیست و همه‌چیز رنگ و بوی احساسی دارد. در آن شرایط احتمالش بود که ما متهم به تعبیرهایی بشویم که خیلی هم باب شده بود؛ از وسط‌بازی تا محافظه‌کاری!

من اما معتقدم وظیفه من به‌عنوان هنرمند این است که اساساً اجازه ندهم کارها به نزاع و دعوا بکشد. من اگر کارم را به خوبی بلد باشم، می‌توانم به‌موقع هشدار بدهم و با نگاهی پیشگیرانه، شرایطی که می‌تواند ما را در بزنگاه‌های سخت قرار دهد را پیش‌بینی کنم. باید بتوانم درباره شکاف‌ها و تضادها حرف بزنم و همزمان چراغ یک مطالبه‌گری توأم با مدارا را روشن نگه دارم.

* این همان‌کاری است که «نگهبان شب» هم به نوعی انجام می‌دهد. فیلم انگار یک سال زودتر دارد درباره چکی که ممکن است «رسول» بخورد، هشدار می‌دهد. انگار می‌گوید کاش مراقب باشیم که به این سیلی نرسیم!

دقیقاً. اصلاً بگذارید عقب‌تر برویم. مگر در «زیر نور ماه» صحبت از یک تضاد آشکار صحبت نبود. مگر آنچه در مدرسه علمیه گفته می‌شد، با آنچه در متن جامعه جریان داشت کاملاً متفاوت نبود. گفتیم کسی هم که میان این دو فضا پل می‌شود، نه می‌تواند حرف‌های این طرف را به آن طرف برساند و نه می‌تواند همه آنچه در جامعه می‌بیند، صحبت کند. این نشان‌دهنده یک شکاف است. جالب اینکه همان ۲۵ سال پیش، در بخشی از روایت همین شکاف حتی به موضوع حجاب هم اشاره کرده بودیم.

بعدها در فیلم «به همین سادگی» هم هشدارم این بود که ما باید هرچه زودتر درباره یک جمعیت خاموش از زنان، که دچار بحران هویت شده‌اند، صحبت کنیم. زنانی که به دلیل توسعه بی‌قواره و بدون پیوست فرهنگی کلانشهرها مهاجر خیز، دچار این بحران شده‌اند و من همان زمان احساس می‌کردم که باید درباره این زنان صحبت کنیم. حتی آمارهای هم موجود بود که نشان می‌داد آمار طلاق در این قشر سیر صعودی پیدا کرده است. در فیلم «دختر» هم برخی مسائل را مطرح کردیم اما هیچ‌کدام از این هشدارها جدی گرفته نشد. مشکل اصلی ما این است که گویی در سیاست‌گذاری‌های کلان کشور، «فرهنگ» کرسی مطمئن و صاحب‌رأی‌ای ندارد. به نظر نمی‌رسد که فرهنگ به‌عنوان یکی از عناصر تاثیرگذار در پیشرفت کشور محسوب شود. همچنان که همواره آموزش و پرورش هم اولویت آخر کابینه دولت‌ها اعم از چپ و راست بوده است.

سینما هیچ‌گاه نباید تمام شود و همچنان باید مطالبه‌گر باشد. حتی فیلم‌های کمدی‌ای هم که در نگاه اول فاقد محتوای قابل اعتنا به نظر می‌رسند، هم برای خنداندن مخاطب خود، دست روی تضادهای اجتماع می‌گذارند. مثلاً سراغ قشر متظاهری می‌روند که به‌دنبال کسب قدرت و مسند هستند، یا قشر ریاکار و صاحب‌نفوذ و یا آقازاده‌ها. مردم با آن‌ها می‌خندند اما سیاست‌گذار ما نباید این‌ها را صرفاً فیلم‌هایی تجاری و بی‌ارزش بداند

معتقدم فرهنگ، اصلی‌تری عنصر تأثیرگذار در پیشرفت است. ما اگر تا ابد هم به دنبال توسعه سیاسی اقتصادی برویم، تا زمانی که برای ضعف‌های فرهنگی چاره جویی نکنیم، به هیچ نقطه مطلوبی نخواهیم رسید. لاجرم در مقاطعی مجبور می‌شویم بایستیم و به عقب برگردیم. وگرنه مثل حوادث سال گذشته ناگهان به یک دیوار می‌خوریم و نمی‌فهمیم از کجا خورده‌ایم! همه این مسائلی ناشی از کم کاری‌ها و کج فهمی‌های فرهنگی است. نپرداختن به پارادوکس‌ها و تضادهایی که همه‌شان هم ریشه فرهنگی دارند و به رسمیت نشناختن این پارادوکس‌ها، منجر به این حوادث می‌شود. سینما سنسور بسیار خوبی برای تشخیص این شکاف‌هاست.

به همین دلیل هم سینما هیچ‌گاه نباید تمام شود و همچنان باید مطالبه‌گر باشد. حتی فیلم‌های کمدی‌ای هم که در نگاه اول فاقد محتوای قابل اعتنا به نظر می‌رسند، هم برای خنداندن مخاطب خود، دست روی تضادهای اجتماع می‌گذارند. مثلاً سراغ قشر متظاهری می‌روند که به‌دنبال کسب قدرت و مسند هستند، یا قشر ریاکار و صاحب‌نفوذ و یا آقازاده‌ها. همین سوژه‌ها دستمایه تولید فیلم‌هایی می‌شود که مردم با آن‌ها می‌خندند اما سیاست‌گذار ما نباید این‌ها را صرفاً فیلم‌هایی تجاری و بی‌ارزش بداند. همه این آثار قابل تحلیل‌اند.

چه سالی فیلم «گشت ارشاد» در سینما ما ساخته شد؟ از آن روز تا روزی که حادثه فوت مهسا امینی اتفاق افتاد، چقدر زمان داشتیم که لااقل درباره این مورد بیشتر مطالعه کنیم. بررسی کنیم که آیا سیاست‌های مبتنی‌بر یک نظم آمرانه، به‌تنهایی می‌تواند کاری را از پیش ببرد؟ آیا حفظ صورت ظاهر در یک جامعه در حال رشد، کفایت می‌کند؟

* فیلم «نگهبان شب» همان‌اندازه که امید دارد، راوی تلخی‌ها هم هست. همه چیز گویی در فیلم شما در میانه بودن و نبودن تصویر می‌شود؛ مانند همان بنر بزرگی که شعار عدالت روی آن است اما دستخوش باد است! به‌عنوان مخاطب احساس می‌کنم هنوز در فضای فیلم شما گرفتار مانده‌ام!

می‌دانید چرا؟ چون من خودم هم هنوز گرفتارم! زمانی که می‌خواستم فیلم «نگهبان شب» را بسازم، کاراکترهایی را در دل داستان گذاشتم که می‌دانستم شاید بابت آن‌ها از طرف برخی که فکر می‌کنند نسخه‌هایی از قبیل بیایید دست در دست هم بدهیم و با هم مهربان باشیم، کهنه شده، فحش هم بخورم، اما در عین حال نمی‌خواستم نگرانی‌ها و اضطراب‌های خودم را نسبت به وضعیت موجود نادیده بگیرم. من همه بحران‌هایی که به نظر می‌رسد به بن‌بست رسیده‌اند و انگار راه‌حلی هم ندارند را در همان لایه «یکی بود یکی نبود» فیلم روایت کرده‌ام، به‌عنوان شرح حال جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، در عین حال همچنان دارم می‌گویم همین جامعه از سلول‌هایی تشکیل شده است که همان انسان‌ها هستند. این انسان‌ها اگر نگاه رو به آینده داشته باشند، همچنان عناصری مانند گذشت و محبت در وجودشان باشد و مانند همان کلیدواژه «جنم» در فیلم، مسئولیت‌پذیر هم بشوند، امید به بهبودی هم وجود خواهد داشت.

همه اتفاقات بدی که رخ داده و برخی تلاش دارند آن را یک فاجعه غیرقابل جبران بدانند. آنچه به راحتی اتفاق نمی‌افتد، اتفاقاً این است که من یادم برود چه کسی بوده‌ام و چه کارهایی می‌توانم انجام دهم. بابت همین است که این پارادوکس که به آن اشاره می‌کنید در فیلم وجود دارد چراکه در وجود خود من هم هست. من نمی‌خواستم فیلمی بسازم و برای مشکلات یک راه حل دقیق ارائه بدهم. اصلاً کارم این نیست و بلد هم نیستم.

* و بازنمایی همین پارادوکس‌ها گاهی کام مخاطب «نگهبان شب» را تلخ می‌کند.

البته تلخی همیشه هم چیز بدی نیست. بعضی وقت‌ها ما برای آنکه نسبت به روش‌های غلطی که در پیش گرفته‌ایم تردید کنیم، نیاز داریم که دچار بحران‌های تلخ شویم. حتی برای مدتی لازم است احساس لاعلاجی کنیم و مدام با خود بگوییم شاید دیگر راهی وجود ندارد. همه این احساس‌ها می‌توانند به موتورهای محرکه ما در مسیر رسیدن به اصلاح تبدیل شوند. من این اصلاح را در تغییر تک‌تک افراد دیده‌ام. معتقد نیستم که راه اصلاح، افزایش شکاف‌ها و کوبیدن بر طبل دوقطبی‌هاست. حالا عده‌ای می‌خواهند از آن خوششان بیاید یا نیاید!

رسانه سینمای خانگی- کدام استقبال؟ عدالت در فرصت برابر است

مهدی صباغ زاده تهیه کننده و کارگردان سینما گفت: اغلب شاهد هستیم سینماداران در ساعات خوب تنها فیلم های کمدی را اکران می کنند.

به گزارش سینمای خانگی، مهدی صباغ زاده تهیه کننده و کارگردان سینما در خصوص اجرای عدالت در سینما به ویژه در حوزه اکران گفت: فیلم های کمدی در سانس های صبح هم می فروشند پس باید سانس های خوب را به سایر فیلم ها که فروش کمتری دارند اختصاص داد اما متأسفانه اغلب شاهد این اتفاق هستیم که سینماداران یک تک سانس در ساعت های مرده را به فیلم های دیگر اختصاص داده و در ساعات خوب تنها فیلم های کمدی را اکران می کنند.

مدیرعامل موسسه «نیمروز فیلم» در گفتگو با سینماپرس، افزود: سینماداران باید حداقل یک هفته به فیلم ها فرصت بدهند تا این آثار دیده شود. وقتی فرصت برابری برای فیلم ها وجود نداشته باشد معلوم نمی شود که مخاطبان از فیلم استقبال می کنند یا نه! این وظیفه سینماداران است که فضای عدالت محور ایجاد کرده و فرصت یکسان برای همه فیلم ها در نظر بگیرند.

وی ادامه داد: بنده با اینکه یک تک سانس به فیلم هایی در گونه های خانوادگی، اجتماعی و… اختصاص پیدا می کند و در عوض فیلم های کمدی اکثریت سانس ها را از آن خود می کنند مخالفم.

صباغ زاده با بیان اینکه باید حداقل تا یک هفته ۳ سانس روزانه در تمامی سینماها به فیلم هایی به غیر از سینمای کمدی اختصاص یابد اظهار داشت: این مصداق بارز بی عدالتی است که می آیند ۱۰ صبح یا ۱۱ صبح یک تک سانس به فیلم های غیر کمدی می دهند. وزارت ارشاد و سازمان سینمایی ملزم و موظف هستند از حقوق تهیه کنندگان صیانت کرده و سینماداران را ملزم کنند که سانس های خوب را به صورت عادلانه در طول هفته به همه فیلم ها اختصاص دهند.

این سینماگر تأکید کرد: یک فیلم چه خوب باشد و چه بد، چه کمدی باشد و چه تلخ باید حتماً تا یک هفته اول اکرانش ۳ سانس خوب در تمامی سینماهای زیرمجموعه سرگروهش داشته باشد.

کارگردان فیلم های سینمایی «خانه کاغذی» و «صبحانه ای برای دو نفر» خاطرنشان کرد: اگر هر چیز دیگری به غیر از این باشد عدالت رعایت نمی شود؛ معلوم است که طبیعتاً آحاد افراد کسانی که به سینما می روند علاقه بیشتری دارند تا فیلم های کمدی ببینند اما این سینماداران را ملزم نمی کند که همه سانس های خوب شان را به فیلم های کمدی اختصاص دهند.

وی در پاسخ به این پرسش که نظر شما در خصوص آیین نامه جدید شورای صنفی نمایش چیست متذکر شد: من آیین نامه جدید را نخواندم ولی تا جایی که اطلاع دارم و از دوستان می شنوم بی عدالتی در اکران بیشترش به سینماداران برمی گردد و امیدوارم با دخالت عاجل مدیران سینمایی و نظارت دقیق این بی عدالتی برای همیشه پایان یابد.

رسانه سینمای خانگی- تور اروپایی «ابوالهول» شروع شد

فیلم کوتاه«ابوالهول» به کارگردانی حمید یوسفی در ادامه حضورهای بین‌المللی به بیست و سومین دوره سینما بی‌سابقه در استونی و سومین دوره فالواترا (Fr) ایتالیا راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی، فیلم کوتاه «ابوالهول» پیش از این به هفت جشنواره خارجی در کشورهای آمریکا، آلمان، ایتالیا، آلبانی، کانادا و گرجستان راه پیدا کرده بود.

این فیلم نوشته حمید یوسفی و رومینا روشن‌بین است و رومینا روشن‌بین و علی خوش‌بین بازیگرانی هستند که در این فیلم ایفای نقش‌ کرده‌اند.

حمید یوسفی ساخت فیلم‌های «سینما نمایشگاه مجهول داستان ما» و فیلم «سمعک» را در کارنامه خود دارد.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: مجسمه ابوالهول یا پدر ترس، غول افسانه‌ای مصر باستان و اسطوره ادیپ، مخلوطی از انسان و حیوان، شبیه سر انسان با پوشش زنان زمان مصر باستان است…

کمپانی ماداکتو پیکچرز به مدیریت محمد توریوریان پخش بین المللی «ابوالهول» را بر عهده دارد.

خروج از نسخه موبایل