قسمت سوم از فیلم اکشن «اکولایزر» در حالی صدرنشین سینماها شد که دو فیلم «باربی» و «اوپنهایمر» به رکوردهای جدیدی دست یافتند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از یواِساِی تودی، سومین قسمت از سری فیلمهای «اکولایزر» (برابرساز 3) با بازی «دنزل واشنگتن» با فروش بالغ بر ۴۰ میلیون دلار در آخر هفته در صدر گیشه سینمای آمریکا قرار گرفت و به شش هفته حضور فیلم «باربی» در صدر پایان داد.
فروش گیشه تابستانی سینمای آمریکا برای نخستین بار از زمان شیوع کرونا از چهار میلیارد دلار عبور کرد و فیلمهای «باربی» و «اوپنهایمر» نقش چشمگیری در ثبت این رقم داشتهاند.
«باربی» ساخته «گرتا گرویگ» رسما با رسیدن به فروش ۱.۳۶ میلیارد دلار از فیلم «برادران سوپر ماریو» پیشی گرفت و به پرفروشترین فیلم سال ۲۰۲۳ تبدیل شد، در حالی که «اپنهایمر» به کارگردانی «کریستوفر نولان» با عبور از ۸۵۰ میلیون دلار در گیشه جهانی، سومین فیلم پرفروش سال نام گرفت.
فیلم جدید «اکولایزر ۳» در زمان پرتنشی برای هالیوود اکران شده و اتحادیه بازیگران آمریکا از حدود ۵۰ روز قبل برای رسیدن به قراردادهای منصفانه وارد اعتصاب شده است و به همین دلیل «دنزل واشنگتن» نمیتوانست برای این فیلم که توسط همکار دیرینهاش «آنتوان فوکوا» کارگردانی شده بود، تبلیغ کند. با این حال برخی کارشناسان معتقدند این فیلم اکشن یک مورد استثنایی است که میتواند بدون تبلیغ از سوی «دنزل واشنگتن» به موفقیت برسد چرا که مجموعه فیلمی شناخته شده است.
«واشنگتن» یکی از مشهورترین بازیگران، کارگردانان و تهیه کنندگان نسل خود است و در طول دوران حرفهای فعالیت هنری خود علاوه بر دریافت هشت نامزدی دیگر دو جایزه اسکار را برای فیلمهای «شکوه» و «روز تمرین» دریافت کرده است. از دیگر افتخارات او میتوان به جایزه تونی برای بازی در سریال «حصارها» در سال ۲۰۱۰ و جایزه یک عمر دستاورد سسیل بی.دمیل (جایزه افتخاری گلدن گلوب) در سال ۲۰۱۶ اشاره کرد.
«دنز ل واشنگتن» در سال ۲۰۲۰، از سوی نیویورک تایمز به عنوان بزرگترین بازیگر قرن بیست و یکم انتخاب شد. او پس از «سیدنی پواتیه»، دومین چهره سیاهپوست است که موفق به کسب جایزه اسکار شده است.
فیلم جدید «اکولایزر» عموما نقدهای مثبتی از منتقدان دریافت کرده و تاکنون نمره ۷۶% را در وبسایت راتن تومیتوز به دست آورده و مخاطبان سینمایی نیز نمره سینمایی (CinemaScore A) به این فیلم دادهاند.
«اکولایزر ۳» با احتساب فروش در دیگر کشورها، تاکنون بیش از ۶۰ میلیون دلار در سطح جهان فروخته است.
مهدی رجبی با بیان دلایل استقبال از چهرههایی مثل سوپرمن و بتمن، معتقد است اگر کتابهای شاخص و موفق تبلیغ و در قالبهای مختلف تولید شوند، خب بچهها قطعاً قصههای ملی خودشان را با شور و علاقه دنبال میکنند و خواندن و تماشای آنها برایشان ارجحیت خواهد داشت بر آثار غیرایرانی.
به گزارش سینمای خانگی، این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا درباره نوشتن از اسطورهها برای کودکان و نوجوانان و اینکه به نظر میرسد کمتر به اسطورههای ایرانی پرداخته شده است، اظهار کرد: مسئلهای که وجود دارد این است که آدمها قدرِ چیزی را که دارند، نمیدانند. سابقه تمدنی ما بهقدری طولانی و عظیم است که گاه آن را نمیبینیم. البته همه تقصیر فقط به گردن مخاطب نیست. جوکی هست که میگوید «یکی جنگل را نمیدید و میگفت درختها نمیگذارند جنگل را ببینم». ما در این عرصه آنقدر درخت داریم که جنگل را نمیبینیم. زمانی که پخش سریال «جومونگ» در ایران شروع شد، همه خانوادههای ایرانی «جومونگ» میدیدند؛ اما کسی نمیپرسید «مگر کره جنوبی چقدر تاریخ تمدن دارد؟» کرهایها تاریخ کهنی ندارند اما شروع به اسطورهسازی کردند. در واقع از فرط فقدان اساطیری که بشود بر آن تکیه فرهنگی زد، به اسطورهسازی رو آوردند تا بتوانند علاوه بر قدرت تکنولوژی ماشین و محصولات الکترونیک که جهان را با آن تسخیر کردهاند، به همه نشان بدهند که پشتشان به تمدن و تاریخی کهن و غنی گرم است. یعنی ما را تکوجهی نبینید!
او افزود: خیلی مهم است که سیستم و دولتی که سر کار است، به اسطورهها و شخصیتهای ملی اهمیت بدهد، اگر دولتی و ملتی دیگر مولانا و اخیراً ابن سینا را با وقاحت برای خود مصادره کرد، باید واکنش نشان داد. این شخصیتها با وجود اینکه واقعی و تاریخی هستند به خاطر آثار و تفکر سترگشان به اسطوره تبدیل شدهاند. مولانا شخصیت حقیقی دارد؛ اما شخصیت اسطورهای هم پیدا کرده و نمادی از عرفان و شناخت بشر است.
رجبی تأکید کرد: دولت باید به ملیت و ایرانیت بهای زیادی بدهد و بر سرمایههایی که داریم تاکید کند؛ ما شاهنامه فردوسی و گرشاسپنامه و خداینامهها را داریم. تاریخ بیهقی را داریم که وقایع و شخصیتهای بسیاری در آن مطرح شدهاند و مهمتر از همه جزء الگوهای زیبای زبان و نثر فارسی است. تأکید بر ملیت و زبان برای حفظ یکپارچگی یک سرزمین مهم است. این زبان فارسی و ملیت ایرانی است که با وجود قومیتها و گویشهای مختلف ما را به هم پیوند داده است. زبان فارسی عامل پیوند، اتحاد و همدلی ما ایرانیان شده و اسطورهها هم صدالبته چنین کارکردی دارند. اگر نسل جدید کمتر آنها را میشناسد از کمکاری و بیمهری مسئولین و متولیان فرهنگ و آموزش و در درجه بعد تولیدکنندگان و هنرمندان است.
او با بیان اینکه ما تاریخ و تمدنی غنی و کهن داریم اما در پرداخت به آن کمکاری کردهایم و یا توانمند نبودهایم، گفت: شیوه پرداخت داستانی به اسطورهها در شاهنامه فرم حماسی خودش را دارد و زبان داستان و رمان مدرن امروز هم یک فرم دیگر. داستانهای شاهنامه از رستم و سهراب تا بیژن و منیژه و سیاوش هرکدام سبک حماسی و غنایی خاص خود را دارند که برای مردم آن زمان که برای سرگرمی و آموزش رسانه دیگری جز این قصهها نداشتند، سروده شده اما الان با وجود رسانههای مختلف، از بازیهای دیجیتال و تئاتر گرفته تا انیمیشن و فیلم، این داستانها را باید به زبان و قالبهای روز برگرداند و با مفاهیم و مشکلات زندگی امروزه پیوند داد.
این مترجم ادبیات کودک ادامه داد: اگر میبینید هالیوود از اساطیر نوردیک استفاده میکند و مثلاً ثور را بهعنوان ابرقهرمان معرفی میکند یا سوپرمن و بتمن و دیگر شخصیتهایی که پیشینه اسطورهای هم ندارند به بچهها ارائه میدهد و آنها هم استقبال میکنند به دلیل پرداخت خوب و قدرت قصهگوییشان است که از هیچ میتوانند همه چیز بسازند و آن را به زندگی روزمره مخاطب پیوند دهند چه به لحاظ فرم و چه محتوا و معنا.
رجبی یادآور شد: تاریخ کشوری مانند امریکا نهایتاً ۴۰۰ سال است؛ اما تاریخ کهن سرزمین ما به هفتهزار سال میرسد، ما همه این عناصر فرهنگی و اساطیری و قصهها و افسانهها را داریم اما نمیتوانیم بهدرستی از آنها استفاده کنیم. غرب یاد گرفته چطور از این عناصر تمدنی با تکیه بر روانشناسی و تکنیکهای مدرن داستانگویی و روایت استفاده کند. نتیجه هم غالباً به ذائقه مخاطب غربی و فراتر از آن بینالمللی خوش میآید.
این نویسنده با اشاره به اینکه یکسری کار در ایران تولید شده که نهایتاً آنطور که انتظار میرود موفق نبودهاند، بیان کرد: باید اصحاب فن ببینند ایراد کار کجاست. آیا بهخاطر پخش و تبلیغ و حمایت ضعیف است یا کیفیت کار یا همه اینها؟ گاه ما فیلم باکیفیتی تولید میکنیم؛ اما پخش و حمایت از فیلم ضعیف است. گاه کتاب خوبی مینویسیم که پخش و توزیع آن ضعیف است و خوب تبلیغ نمیشود و تیراژ کتاب به شکل غمانگیزی پایین است. نهادی مانند نهاد کتابخانههای عمومی باید بگردد و اگر کتاب موفقی درباره اساطیر ایران هست یا در کل ادبیات داستانی استاندارد، برای کتابخانهها و مدارس تهیه کند. با این کار هم تیراژ کتاب بالا میرود و هم نویسنده و ناشر تشویق میشوند کارهای شاخصتری تولید کنند؛ زیرا یقین دارند کتاب به دست مخاطبش میرسد. ما نمیتوانیم فاکتورهایی که راه تولید کتابهای باکیفیت را سد میکند، تغییر ندهیم و همزمان از وضعیت ناآشنایی مخاطب با ادبیات کهن و اساطیر ایران گله کنیم.
رجبی با اشاره به کتابهایی که با حمایتها به کتابخانهها راه پیدا میکنند اما بچهها از آنها استقبالی نمیکنند، گفت: اگر کتابهای ارزشمندی که درباره ملیت ایرانی، اساطیر و شخصیتهای ملی و شاهنامه هستند، حمایت شوند، کمکم این موضوعات برای بچهها جا میافتد. در غیر اینصورت نباید گله کرد که چرا بچهها اسپایدرمن و بتمن میبینند یا ومپایر و زامبی میخوانند، خب واضح است که اینها برایشان جذابتر است چون گزینه بهتری بهشان ارائه ندادهایم. زمانی که شما حق انتخاب دارید در میان کالایی که ضعیفتر است و تبلیغات هم در موردش نشده و کالایی که شب و روز در رسانهها در موردش حرف زدهاند و کیفیت ادبیهنری بالاتری هم دارد، توقع عجیبوغریبی است که مخاطب را به خاطر انتخاب دومی سرزنش کنیم. ما در این سالها برای تبلیغ کتاب چه کردهایم؟ با وجود جمعیت ۱۵ میلیونی دانشآموزان تیراژ کتاب کودک و نوجوان به ۵۰۰ نسخه رسیده، بعد چه توقعی داریم که بچهها اساطیر ایرانی و شخصیتهای ملی را بشناسند؟
مهدی رجبی با تأکید بر اینکه نویسندگان و هنرمندان باید الگوهای مناسب برای معرفی اسطورهها را پیدا کنند، گفت: گاه متون کهن بازآفرینی و یا گاهی بازنویسی میشوند؛ اما آنقدری که ما انتظار داریم ازشان استقبال نمیشود. معمولاً در اینگونه آثار نویسنده متن اصلی را کوتاه و سادهسازی میکند یا شعر و نثر را با هم ترکیب میکند با تغییراتی اندک. به باورم زمانی که مطلب اصلی را همانگونه که هست بیان میکنید، چندان در مخاطب تأثیر ندارد. اگر شاهنامه را در مقابل بچهها بگذارید شاید رغبت نکنند بخوانند (که البته در آینده این میل تغییر خواهد کرد) اما اگر مفاهیم ملی و مفاهیم زیبای انسانی مثلاً قصه کاوه و قیام علیه ظلم، قصه سیاوش و نجابت و پاکدامنیاش و مفاهیمی چون وفاداری و عشق را به شکل بینامتنی به زندگی روزمره مخاطب در جهان مدرن پیوند دهیم، میتوان موفق شد. اگر هنرمند کارش را درست انجام داده باشد به هدفش میرسد. هدف این است که مخاطب به قدری تحت تأثیر قرار بگیرد و کنجکاو شود که کمکم برود سراغ متن اصلی و ریشهها و تصمیم بگیرد اسطورههای سرزمینش را بهتر بشناسد، چه در قصههای شاهنامه و چه در آثار شاعران و ادبای بزرگی که مایه فخر ایران و ایرانی هستند.
او در ادامه با اشاره به مفهوم وطن در اسطورهها و تأکید بر اهمیت زبان فارسی گفت: بچهها با خواندن این اسطورهها متوجه میشوند وطن چه مفهوم عظیم و مقدسی است. باید به بچهها همیت مهرورزیدن به وطن را منتقل کنیم. اینکه چقدر عشق به وطن آرامش و قدرت میآورد و یکپارچگیاش چقدر باشکوه است. خیلی خوب است آدمها زبانهای دیگر را هم بدانند مثل انگلیسی یا فرانسوی یا هر زبان دیگری، اما امروزه متاسفانه خانوادهها به هزار دلیل موجه و ناموجه بچهها را از زبان فارسی دور میکنند. به نظرم خیلی هم خوب است که بچهها به کلاس زبان بروند و زبان دیگری هم یاد بگیرند؛ ولی نه به شکلی که زبان مادری را فراموش کنند. این ایراد است. آنها باید زبانهای دیگر را یاد بگیرند تا با زبان و فرهنگ خود پیوندش دهند، تا بتوانند با زبان جدید درباره زبان و فرهنگ فارسی حرف بزنند و با جهان ارتباط بگیرند اما از موضع اقتدار و اعتماد به نفس. چند وقت پیش ویدئویی دیدم از پسری نوجوان اهل نیویورک که ۱۷ زبان را یاد گرفته بود و وقتی مجری پرسید کدام یک را بیشتر دوست داری گفت فارسی! و بعد بیتی زیبا از حافظ را خواند. آنوقت اگر از اکثر نوجوانهای امروزی بخواهی فقط یک بیت از حافظ یا سعدی یا فردوسی بخوانند ممکن است در جواب به لکنت بیفتند و این همان موضوعی است که مرا غمگین میکند. مقصر آن نوجوان نیست، مقصر نقص در سیاستگذاری و سیاستگذاری فرهنگی آموزشی است.
رجبی با طرح این پرسش که چرا باید آدمها از کشور مهاجرت کنند، گفت: من با نگاه فرهنگی و اساطیری و از سر دلسوزی حرف میزنم، به نظرم اگر در کسی تعصب به وطن و زبان مادری ایجاد شود، اگر وطن برای فردی مهم و عزیز و دوستداشتنی بشود، چرا باید برود؟ میماند و میسازد. باید فردوسی و شاهنامه و حافظ و سعدی و مفاهیم والای ملی انسانی را در ذهن مردم جا بیندازیم. باید آموزشوپرورش بهصورت جدی به فردوسی بپردازد؛ اما شوربختانه درسهای کمی هم که وجود دارد حذف و تعدیل میشوند. اگر در جامعه ما به شکلی اغراقآمیز به اسطورههای غیرایرانی اقبال نشان داده میشود حتماً یک جای کار میلنگد؛ از تولیدکنندگان تا مجموعههای فرهنگی تصمیمگیر. دستگاهها و نهادهای فرهنگی سرمایهگذاری نمیکنند تا کتابهای موفق، چه تم اساطیری داشته باشند چه نداشته باشند، به انیمیشن و فیلم تبدیل شوند. اگر از نویسندگان کاربلد حمایت شود، اگر کتابهای شاخص و موفق تبلیغ و در قالبهای مختلف تولید شوند، خب بچهها قطعاً قصههای ملی خودشان را با شور و علاقه دنبال میکنند و خواندن و تماشای آنها برایشان ارجحیت خواهد داشت بر آثار غیرایرانی.
فیلم سینمایی «ناپلئون» ساخته «ریدلی اسکات» به دلیل اعتصابات جاری در هالیوود احتمالا با تاخیر و در سال ۲۰۲۴ اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ورایتی، با توجه به حضور «واکسن فینیکس» در نقش «ناپلئون» و عدم امکان تبلیغ فیلم توسط وی به دلیل اعتصاب اتحادیه بازیگران آمریکا، احتمالا اکران این فیلم که قرار بود توسط کمپانی سونی و اپل از تاریخ ۲۲ نوامبر ۲۰۲۳ انجام شود، به سال آینده موکول میشود.
با توجه به این که فیلم «ناپلئون» قرار است در تعطیلات روز شکرگزاری اکران شود، با توجه به اعتصابات، کار دشواری برای رقابت با پنج فیلم دیگری خواهد داشت که همزان اکران میشوند.
فیلم سینمایی «ناپلئون» نخستین همکاری «ریدلی اسکات» کارگردان و «واکین فینیکس» بازیگر برنده اسکار پس از گذشت پیش از دو دهه از ساخت فیلم «گلادیاتور» است که «فینیکس» در نقش ناپلئون در مقابل «ونسا کربی» در نقش ژوزفین همسر امپراتور فرانسه مقابل دوربین رفته است.
فیلم نگاهی اصیل و شخصی به ریشههای ناپلئون و صعود سریع و بیرحمانهاش به امپراتوری دارد که از منظر رابطه اعتیادآور و اغلب ناپایدار او با همسرش ژوزفین نگریسته میشود. «طاهر رحیم»، «بن مایلز»، «متیو نیدهام» و «لودین سانیه» دیگر بازیگران این فیلم هستند.
«اسکات» پیش از این نیز فاش کرده بود که انتخاب «فینیکس» برای نقش «ناپلئون» منجر به بازنویسی کامل فیلمنامه شد تا بازیگر راحتتر باشد. فیلمنامه «ناپلئون» توسط «دیوید اسکارپا» نوشته شده است که فیلمنامه فیلم «همه پول دنیا» به کارگردانی «اسکات» را نیز نوشته است.
هالیوود مدتی است با اعتصاب و انجمن نویسندگان و انجمن بازیگران سینمای آمریکا – فدراسیون هنرمندان تلویزیون و رادیو آمریکا (SAG-AFTRA) در مبارزه برای افزایش دستمزد پایه و تضمین عدم جایگزینی کار آنها با هوش مصنوعی، با چالش بزرگی رو به رو شده است. این اعتصابات تاثیر زیادی بر صنعت فیلم گذاشته و موجب تعطیلی پروژهها و تاخیر در اکرانهای سینمایی شده، ضمن این که استودیوها را از استفاده از بازیگران برای تبلیغ پروژههایشان بازداشته است.
مسائل اصلی این دو نهاد سینمایی عبارتند از هوش مصنوعی، سهم از درآمد سامانههای نمایش آنلاین و افزایش اساسی حداقل دستمزدها با توجه به تورم است.
این نخستین اعتصاب دوگانه (نویسندگان و بازیگران) در بیش از ۶۰ سال اخیر در آمریکاست.
جشنواره بینالمللی فیلم «ونیز» امسال چند فیلم با محوریت بحران مهاجران غیرقانونی را در برنامه نمایش قرار داده است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از هالیوود ریپورتر، در درام جنگ جهانی دوم و ایتالیایی «فرمانده» به کارگردان «ادواردو دی آنجلیس» که امسال جشنواره فیلم ونیز را افتتاح کرد، کاپیتان یک زیردریایی با بازی «پیرفرانچسکو فاوینو» از دستورات مافوق فاشیست خود سرپیچی میکند تا چندین ملوان بلژیکی را از تلف شدن در دریا نجات دهد.
پیام این فیلم چندان ظریف نیست که مخاطبان متوجه نکته کارگردان نشوند، این فیلم تضاد شدیدی را بین این قهرمان جنگ سپری شده ایتالیا و دولت راست افراطی فعلی کشور با برنامههای شدید ضد مهاجران به تصویر میکشد.
«ساندرو ورونزی» که نگارش فیلمنامه «فرمانده» را به همراه «دی آنجلیس» بر عهده داشته میگوید که این فیلم پاسخی مستقیم به سیاستهای دولت ایتالیاست که در سال ۲۰۱۹ آغاز شد، زمانی که «ماتئو سالوینی» وزیر کشور وقت، اساساً علیه سازمانهای غیر دولتی که تلاش میکنند مهاجران را از غرق شدن در دریا نجات دهند، اعلام جنگ کرد و اقدام به بستن بنادر ایتالیا به روی کشتیهای نجات مهاجران و تهدید امدادگران به جریمه و اتهامات کیفری کرد.
«ورونزی» میگوید: «شرمآور بود، بیتوجهی به ابتداییترین قوانین دریا: کمک به نیازمندان… من نمیخواستم بخشی از آن باشم. فیلم فرمانده تلاش برای بازیابی حیثیتی است که در میان شعارهای سیاسی و رسانههای اجتماعی مملو از چیزهای پوچ در حال از دست دادن بودیم».
حضور «ماتئو سالوینی» که در حال حاضر وزیر زیرساختهای ایتالیاست در مراسم نمایش فیلم «فرمانده» در جشنواره ونیز، بر پیوند میان سیاست و سینما بار دیگر تاکید کرد.
در دو فیلم دیگر بخش مسابقه ونیز نیز پیوند سیاست و سینما حتی پررنگتر نیز هست: «من کاپیتان هستم» ساخته «متئو گارونه» که سفر دو نوجوان سنگالی را دنبال میکند که سعی میکنند از دریای مدیترانه به ایتالیا بروند و «مرز سبز» ساخته سینماگر لهستانی «آگنیشکا هولاند» که وضعیت اسفناک مهاجران از شمال آفریقا و خاورمیانه را به تصویر میکشد که فریفته تبلیغاتی شدهاند که وعده عبور آسان به اتحادیه اروپا از طریق مرز بلاروس و لهستان را میدهند. این مهاجران بازیچه دولت لهستان میشوند و در جنگلهای باتلاقی و خطرناک میان لهستان و بلاروس، با گرسنگی رها میشوند.
«هولاند» در این باره می گوید: «این یک منطقه ممنوعه، یک منطقه ترس و یک منطقه مردگان است. وضعیت برای آینده اروپا بسیار خطرناک است، زیرا اگر این خشونت را به عنوان پاسخی به مشکلات سیاسی بپذیریم، اگر حقوق انسانها را فقط به خاطر غیرقانونی یا سیاه بودن یا هر چیز دیگری فراموش کنیم، قدم بعدی برای کشتن آنها خواهد بود. من سه فیلم درباره هولوکاست ساختم (اروپا اروپا، در تاریکی، آقای جونز) و میدانم چقدر آسان است که از نقطهای بیبازگشت عبور کنیم، جایی که خشونت فقط چند برابر میشود».
در مجموع، این فیلمها نشان میدهند که تمرکز فیلمسازان اروپایی که به بحران مهاجرت میپردازند، از نگاه کردن به وضعیت اسفناک مهاجران در داخل اروپا (مانند فیلم بلوط پیر ساخته کن لوچ یا توری و لوکیتا به کارگردانی برادران داردن) به تمرکز بر کسانی که در این وضعیت گرفتار شدهاند و نامیدانه برای ورود تلاش میکنند، تغییرکرده است.از آنجایی که اخبار مربوط به بحران مهاجران از تیتر اصلی اخبار حذف شده است، این فیلمهای جدید یادآور هزاران نفری هستند که هنوز در مرزهای قلعه اروپا در رنج هستند و جان خود را از دست میدهند.
«آگنیشکا هولاند» میگوید: «من هیچ راهحلی برای مشکلات مهاجرت جهانی ندارم، اما فکر میکنم باید با مشکل روبرو شویم و درباره آن بحث کنیم، تا به دنبال راهحلهای واقعی باشیم و سرمان را مثل کبک در برف نکنیم با تصور این که با جلوگیری از آمدن قایق ها یا مردم به سواحل ما، مشکل را حل کردهایم».
هشتادمین جشنواره فیلم ونیز از ۳۰ آگوست تا ۹ سپتامبر (۸ تا ۱۸ شهریور) در ایتالیا در حال برگزاری است.
چند نفر از بازیگران سریالهای «برکینگ بد» و «بهتره با سول تماس بگیری» برای حمایت از بازیگران و نویسندگان اعتصابکننده همکار خود به صف اعتصاب پیوستند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از هالیوود ریپورتر، «برایان کرانستون» بازیگر سریال «برکینگ بد» در جمع اعتراضی بازیگران و نویسندگان خارج از استودیوی سونی پیکچرز گفت: «ما در اینجا در همبستگی با خودمان و با همه برادران و خواهران تحت تأثیر این موضوع و اتحادیه بازیگران و نویسندگان هستیم. همه ما ستون فقرات کسب و کار خود هستیم».
این بازیگر افزود: «ما آنها را [استودیوها و پخشکنندهها] را دشمن نمیدانیم، آنها شرور نیستند. اینها افرادی هستند که همه ما یک بار دیگر با آنها کار خواهیم کرد. ما فقط میخواهیم آنها واقعیت و انصاف را ببینند و به میز برگردند و با ما صحبت کنند».
«کرانستون» بازیگر نقش «والتر وایت» در سریال موفق تولید شده توسط کمپانی سونی، به هالیوود ریپورتر گفت که او فقط میخواهد یک قرارداد عادلانه ببیند تا بازیگران بتوانند در حین کار در این صنعت زندگی خود را تامین کنند، صورتحساب و اجاره خانه خود را پرداخت کنند و برای خانوادهاشان غذا تهیه کنند.
در حالی که مسائل مهم بسیاری برای بازیگران پیرامون قرارداد بین اتحادیه بازیگران آمریکا و استودیوها و سامانههای نمایش آنلاین وجود دارد، برای «کرانستون» استفاده از هوش مصنوعی در هالیوود یکی از نکات کلیدی مذاکره است.
او در اینباره گفت: «در این قرارداد جملهای وجود دارد که میگوید بازیگران باید انسان باشند. پیش از این هرگز مجبور نبودیم چنین چیزی را تصور کنیم و این موضوع برای اتحادیه نویسندگان نیز صدق میکند که بر این باورند فیلمنامهها باید توسط انسان نوشته شوند. ما باید وارد عمل شویم چرا که این غیرانسانی کردن نیروی کار است و نمیتواند ادامه یابد».
«جسی پلمونز» بازیگر نقش تاد در سریال «برکینگ بد» نیز گفت به غیر از محافظت از بازیگران در برابر هوش مصنوعی، مسائل دیگری نیز برای او اهمیت دارد. در این تجمع اعتراضی «آرون پاول»، «بتسی برندت»، «ری سیهورن» و «مت جونز» نیز دیگر چهرههایی بودند که حضور داشتند.
هالیوود با اعتصاب و انجمن نویسندگان و انجمن بازیگران سینمای آمریکا – فدراسیون هنرمندان تلویزیون و رادیو آمریکا (SAG-AFTRA) در مبارزه برای افزایش دستمزد پایه و تضمین عدم جایگزینی کار آنها با هوش مصنوعی، با چالش بزرگی رو به رو شده است. این اعتصابات تاثیر زیادی بر صنعت فیلم گذاشته موجب تعطیلی پروژهها و تاخیر در اکرانهای سینمایی شده، ضمن این که استودیوها را از استفاده از بازیگران برای تبلیغ پروژههایشان بازداشته است.
مسائل اصلی این دو نهاد سینمایی عبارتند از هوش مصنوعی، سهم از درآمد سامانههای نمایش آنلاین و افزایش اساسی حداقل دستمزدها با توجه به تورم است.
این نخستین اعتصاب دوگانه (نویسندگان و بازیگران) در بیش از ۶۰ سال اخیر است.
قدیمیترین جشنواره سینمایی جهان در ایتالیا و در سایه اعتصابات سینمایی در آمریکا کار خود را آغاز کرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، هشتادمین جشنواره بینالمللی فیلم ونیز از فردا در ایتالیا در حالی آغاز به کار خواهد کرد که امسال فیلمهای مهمی از سینماگران سرشناس جهان در این رویداد رونمایی خواهند شد، اما با توجه به اعتصاب بازیگران و نویسنندگان باید منتظر ماند و دید آیا جدیدترین دوره ونیز بویژه مانند چند سال اخیر با حضور ستارهها و استعداد سینمایی برگزار خواهد شد یا عدم توافق اتحادیهها با استودیوهای فیلمسازی در آمریکا تاثیر منفی بر روند برگزاری جشنواره خواهد گذاشت.
ونیز در سالهای اخیر همواره یکی از مهمترین جشنوارههای برای معرفی فیلمها به فصل جوایز سینمایی و اسکار بوده و فیلمهایی چون «جاذبه»، «بردمن»، «جوکر»، «شکل آب»، «روما»، «سرزمین آوارهها» و «مستند تمام زیبایی و خونریزی»، پس از رونمایی در جشنواره ونیز در سال های گذشته حضور موفقی در فصل جوایز سینمایی داشتند و موفق به کسب جایزه اسکار شدند.
در زیر نگاهی خواهیم داشت به مهمترین اتفاقاتی که در جشنواره ونیز پیش رو در انتظار ماست:
افتتاحیه پرحاشیه
جشنواره ونیز امسال در ابتدا قرار بود با جدیدترین ساخته کارگردان ایتالیایی «لوکا گوادانینو» با عنوان «چلنجرز» افتتاح شود اما اعتصاب اتحادیه بازیگران آمریکا که به تبع آن بازیگران را از تبلیغ فیلمهای استودیوها در جشنوارهها منع می کند موجب شد در نهایت این فیلم که با بازی «زندایا»، «جاش اوکانر» و «مایک فیست» همراه بود از برنامه افتتاحیه ونیز حذف شود و «فرمانده» ساخته «ادواردو دی آنجلیس» جایگزین آن شود.
«فرمانده»، داستان واقعی «سالواتوره تودارو» کاپیتان یک زیردریایی ایتالیایی با بازی «پیرفرانچسکو فاوینو» را در جنگ جهانی روایت میکند که یک کشتی تجاری مسلح را غرق می کند اما جان ۲۶ خدمه آن را نجات می دهد.
فیلم فرمانده
فیلمهای جادهای الهام بخش پوستر جشنواره
«لورنزو ماتوت» تصویرگر و هنرمند ایتالیایی، برای ششمین سال متوالی طراحی پوستر رسمی جشنواره بینالمللی فیلم ونیز را بر عهده داشته و اعلام کرده تصویر طراحی شده برای پوستر امسال از سنت فیلمهای جادهای الهام گرفته شده است و از این طریق به دنبال بیان احساسات آزادی، ماجراجویی و کشف سرزمین های جدید است. این پوستر یادآور فیلمهایی چون «سبقت» ساخته «دینو ریسی» کارگردان مطرح ایتالیایی در سال ۱۹۶۲ و فیلم «تلما و لوئیز» از «ریدلی اسکات» محصول ۱۹۹۱ است
پوستر جشنوراه ونیز
از «آدمکُش» فینچر تا «فراری» مایکل مان در جسجوی شیر طلایی
فهرست فیلمهای بخش رسمی جشنواره ونیز امسال شاهد حضور چهرههای سرشناسی خواهد بود و فیلمهایی جدید از چهرههایی چون «لوک بسون»، «بردلی کوپر»، «سوفیا کاپولا»، «دوید فینچر»، «مایکل فرانکو» و «مایکل مان» در بخش مسابقه اصلی برای کسب جایزه شیر طلایی بهترین فیلم و دیگر جوایز اصلی رقابت میکنند. امسال در بخش غیرقابتی نیز آثار فیلمسازان سرشناسی از «وودی آلن» و «وس اندرسون» تا «ویلیام فردکین»، «رومن پولانسکی» و «ریچارد لینکلیتر» به نمایش گذاشته میشود.
فهرست فیلمهای حاضر در بخشهای اصلی ونیز ۲۰۲۳ را در این لینک ببینید.
کارگردان «لالالند» در راس هیات داوران
امسال «دیمین شزل» کارگردان آمریکایی ریاست هیات داوران بخش مسابقه اصلی جشنواره ونیز را بر عهده دارد و «جین کمپیون» کارگردان برنده جایزه اسکار و نخل طلا، «مارتین مک دونا» کارگردان برنده جایزه اسکار و «لورا پویتراس» مستندساز برنده جایزه اسکار و شیر طلایی ونیز در کنار «میا هانسن-لاو» کارگردان تحسین شده فرانسوی، «صالح بکری» بازیگر فلسطینی، «سانتیاگو میتره» فیلمساز آرژانتینی و همچنین «شو چی» بازیگر چینی، دیگر اعضای هیات داوران بخش اصلی ونیز را تشکیل میدهند.
همچنین « آلیس دیوپ» کارگردان فرانسوی فیلم «سن عمر» هم ریاست هیات داوران جایزه لوییجی دو لورنتیس بهترین فیلم اول را بر عهده خواهد داشت و «یوناس کاراپینیانو» کارگردان ایتالیایی هم به عنوان رئیس هیات داوران بخش افقها برگزیده شده است.
دیمین شزل
«سازدهنی» امیر نادری پس از سال ها در ونیز
فیلم ۷۶ دقیقهای «ساز دهنی» ساخته امیر نادری و محصول سال ۱۳۵۲ که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و استودیو روشنا بازسازی و ترمیم شده است، در بخش آثار کلاسیک جشنواره ونیز به نمایش گذاشته خواهد شد.
از دیگر فیلم های انتخابی بخش کلاسیک ونیز میتوان به «یکی از قلب» ساخته «فرانسیس فورد کاپولا»، «جن گیر» ساخته «ویلیام فریدکین»، «شاه و کشور» ساخته «جوزف لوزی»، «روزهای بهشت» ساخته «ترنس مالیک»، «پدری بود» ساخته «یاساجیرو اوزو»، «سایههای نیاکان فراموش شده ما» ساخته «سرگئی پاراجانوف»، «شکار» ساخته «کارلوس سائورا»، «آندری روبلوف- نسخه کارگردان» ساخته «آندری تارکوفسکی»، «مخلوقات» ساخته «انیس واردا» و «بلیسیما» ساخته «لوکینو ویسکونتی» اشاره کرد.
فیلم سازدهنی
یک فیلمساز ایرانی در روزهای ونیز
در بیستمین دوره بخش مستقل روزهای ونیز، فیلم مستند «آفتاب می شود» ساخته آیت نجفی محصول آلمان به عنوان یکی از فیلمهای بخش رویداد ویژه به نمایش گذاشته میشود.
این بخش که توسط اتحادیه کارگردانهای سینمای ایتالیا راهاندازی و برگزار میشود، ۱۰ فیلم را در بخش مسابقه رسمی خود انتخاب کرده که شامل «پشت صحنه» ساخته «عاطف بن محمود» و «خلیل بن کیران» ، «کودتا!» ساخته «آستین استارک» و «جوزف شومان» به عنوان فیلم اختتامیه، «به دنبال صدا» ساخته «کیوشی سوگیتا»، «اقیانوس ها، قاره های واقعی اند» ساخته «توماسو سانتامبروجو»، «شیر» ساخته «استفانی کولک» ، «در طول شب» ساخته «دلفین ژیرار»، «سیدونی در ژاپن» ساخته «الیز ژیرار» ، «سر شب» ساخته «ویکتور ایریارته» ، «تابستان با کارمن» ساخته «زاخاریاس ماورویدیس»، «خونخوار انسانی در تلاش برای منصرف کردن یک آدم در حال خودکشی» ساخته «آریان لوییز-سیز» و «برف در میانه تابستان» ساخته «چونگ کیت آون» میشود.
فیلم «بردلی کوپر» هست اما خودش به ونیز نمیآید
«بردلی کوپر» بازیگر و کارگردان آمریکایی در پی اعتصابات سینمایی در هالیوود در اولین نمایش جهانی فیلم جدیدش «مایسترو» در جشنواره ونیز شرکت نمیکند. «بردلی کوپر» علاوه بر کارگردانی این فیلم محصول کمپانی نتفلیکس در نقش موسیقیدان سرشناس «لئونارد برنستاین» نیز بازی کرده است.
«مایسترو» که در بخش مسابقه اصلی ونیز حضور دارد، فیلم زندگینامه «لئونارد برنستاین» موسیقیدان و رهبر ارکستر برجسته آمریکایی را به تهیهکنندگی «مارتین اسکورسیزی» و «استیون اسپیلبرگ» روایت میکند. در این فیلم که محصول کمپانی نتفلیکس است، «بردلی کوپر» با گریمی سنگین در نقش اصلی «برنستاین» در دوران سالخوردگی نیز ایفای نقش کرده و «کری مولیگان» نیز در نقش همسرش «فلیسیا» مقابل دروبین رفته است.
فیلم مایسترو
جایزه افتخار یک فیلمیساز به چه کسی میرسد؟
«وس اندرسون» کارگردان صاحبسبک آمریکایی پیش از نمایش جدیدترین فیلمش در جشنواره ونیز مورد تقدیر قرار میگیرد و جایزه افتخار یک فیلمساز (Cartier Glory to the Filmmaker Award) را دریافت خواهد کرد، جایزهای که سالانه به شخصیتی که سهم ویژه ای در صنعت فیلم معاصر داشته است تعلق میگیرد.
وی این جایزه را پیش از نمایش فیلم جدیدش «داستان شگفت انگیز هنری شوگر» با بازی «رالف فاینز»، «بندیکت کامبربچ»، «دو پاتل» و «بن کینگزلی» دریافت میکند.
از دیگر فیلمهای «اندرسون» میتوان به «راشمور»، «هتل بزرگ بوداپست»، «گزارش فرانسوی»، «دارجیلینگ محدود»، «آقای فاکس شگفتاتنگیز»، «قلمرو طلوع ماه» و «شهر سیارکی» اشاره کرد.
وس اندرسون
عربستان از جشنواره ونیز کنار کشید
جشنواره دریای سرخ عربستان اعلام کرد امسال برنامه ویژه «زن در سینما» را در هشتادمین جشنواره ونیز برگزار نخواهد کرد. این تصمیم در واکنش به ادامه اعتصاب بازیگران آمریکا گرفته شده چرا که حضور ستارههای فیلمهای آمریکایی در جشنواره ونیز در هالهای از ابهام قرار دارد.
رویداد «زن در سینما» که از سال ۲۰۲۱ توسط جشنواره فیلم عربستان سعودی برای تجلیل از زنان در سینما راه اندازی شده، در دو سال اخیر حضور ستارههای بیشتری را در این رویداد سینمایی ممکن کرده بود. سال گذشته شش فیلمساز عرب از جمله «حیفا المنصور»، «هند صبری» و «کوثر بن هنیه» در قالب برنامه «زن در سینما» در ونیز مورد تجلیل قرار گرفتند و همچنین «ایزابل هوپر»، «کارلا برونی»، «نادین لباکی»، «سابرینا کارپنتر» و «سارا گادون» به عنوان میهمان حضور داشتند. در سال ۲۰۲۱ نیز «کیت هادسن» و «دمی مور» میهمان بخش «زن در سینما» بودند.
ستارههای فیلمهای مستقل روی فرش قرمز میروند
در حالی که طبق قوانین اتحادیه بازیگران در زمان اعتصاب، بازیگران حق شرکت در جشنوارههای و تبلیغ آثار سینمایی را ندارند اما برخی از فیلمهای مستقل که خارج از فضای استودیوهای فیلمسازی ساخته شدهاند مجوز حضور در ونیز را دریافت کردهاند.
«آدام درایور» برای تبلیغ فیلم «فراری» ساخته «مایکل مان» که در آن نقش شخصیت اصلی و پیشگام ایتالیایی مسابقات اتومبیل رانی یعنی «انزو فراری» را بازی میکند به جشنواره ونیز خواهد رفت و «لندری جونز» هم برای فیلم «داگمن» ساخته جدید «لوک بسون» در ونیز حاضر میشود.
همچنین «مدس میکلسن» برای فیلم «سرزمین موعود» ساخته «نیکولای آرسل» کارگردان دانمارکی و «جسیکا چستین» نیز روی فرش قرمز فیلم «خاطره»ساخته سینماگر مولف مکزیکی «میشل فرانکو» خواهد رفت.
آدام درایور در فیلم فراری
برنامه ویژه برای سینمای اوکراین
جشنواره فیلم ونیز برنامه ویژهای را تحت عنوان «روزهای اوکراین» شامل نشستهایی برای بررسی وضعیت این کشور جنگ زده و صنعت سینمای آن برگزار میکند. این رویداد برای نخستین بار سال گذشته و با ابتکار بینال ونیز برگزار شد و در دوره امسال نیز با حضور «روبرتو چیکوتو» رئیس دوسالانه ونیز و «آلبرتو باربرا» مدیر هنری جشنواره ونیز برپا خواهد شد.
اولین نشست برنامه «روزهای اوکراین» با عنوان «صنعت فیلم اوکراین در دوران جنگ» برگزار میشود که با ارائه وضعیت کنونی سینمای این کشور توسط «مارینا کودرچوک» رئیس آژانس دولتی سینمای اوکراین همراه خواهد بود. همچنین میزگرد دیگری با عنوان «فیلمسازی با اوکراین: حمایت و همکاری» برگزار می شود و چندین سینماگر اوکراینی در آن شرکت خواهند کرد.
داستان واقعی یک سقوط در اختتامیه
فیلم اسپانیایی «انجمن برف» ساخته «خوان آنتونیو بایونا» کارگردان اسپانیایی، در اولین نمایش جهانی خود در اختتامیه هشتادمین جشنواره فیلم ونیز به روی پرده میرود.
این فیلم اسپانیایی زبان برگرفته از داستان سقوط واقعی پروازی در سال ۱۹۷۲ است که یک تیم راگبی اروگوئه را به شیلی بر فراز کوه های آند می برد و در نهایت از ۴۵ مسافر، ۲۹ نفر توانستند زنده بمانند.
بازیگران اسپانیایی این فیلم شامل «انزو ووگرینچیچ»، «ماتیاس رکالت»، «آگوستین پاردلا»، «استبان کوکوریچک» و «توماس ولف» هستند که تحت تأثیر اعتصاب انجمن بازیگران آمریکا قرار نگرفتند و بنابراین میتوانند به جشنواره ونیز بروند.
فیلم انجمن برف
هشتادمین جشنواره فیلم ونیز از ۳۰ آگوست تا ۹ سپتامبر (۸ تا ۱۸ شهریور) در ایتالیا برگزار خواهد شد.
بعد از گذشت چند ماه از تصمیم تلویزیون نسبت به پخش سریال «۸۷ متر» در شبکه نمایش خانگی و عرضه آن از یکی از پلتفرمها، هنوز از این اتفاق خبری نیست و اینکه چه سرانجامی در انتظار آخرین سریالِ کارگردان باسابقه سینماست، دقیقا مشخص نیست.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مسئولان سیما بعد از گذشت چند ماه از این اعلام که برای پخش آخرین سریال کیانوش عیاری تصمیمی ندارند و در پی به توافق رسیدن با پلتفرمها برای پخش سریال «۸۷ متر» هستند، خبری از جزئیات پخش ـ اینکه کدام پلتفرم و چگونه ـ اعلام نکردهاند.
پیگیریهای خبرنگار ایسنا از اغلب پلتفرمهای پرمخاطب هم درخصوص پخش سریال کیانوش عیاری حکایت از آن دارد که تاکنون رایزنی از سوی تلویزیون با این پلتفرمها صورت نگرفته و با این اوصاف «۸۷ متر» دومین سریال بعد از «سرزمین کهن» است که توسط یکی از کارگردانان باسابقه برای تلویزیون ساخته شده و با سرنوشت نامعلومی روبهروست. هرچند پیشتر رییس سیمافیلم، حساب سریال کمال تبریزی را از سریال کیانوش عیاری جدا کرده و گفته بود که «سرزمین کهن» امسال پخش میشود و با این حال کمال تبریزی به ایسنا گفته است که در این خصوص هنوز با او صحبت نکردهاند.
در حالی که بسیاری از بینندگان تلویزیونی پخش سریال «۸۷ متر» به کارگردانی کیانوش عیاری را در سال ۱۴۰۰ انتظار میکشیدند، در نهایت این سریال در جدول پخش برنامههای تلویزیونی آن سال قرار نگرفت و پخشش به سال بعد موکول شد اما سال ۱۴۰۱ هم خبری از پخش این مجموعه نبود که در نهایت اعلام شد اصلا قرار نیست سریال عیاری روی آنتن صداوسیما برود.
سریال «۸۷ متر» سال ۹۵ کلید خورد و بعد از وقفههای چندباره در روند تولید که پارهای از آن به کمبود بودجه نسبت داده شد و بخشی از آن به مشکل کرونا، در نهایت زمستان ۹۹ بود که عیاری موفق شد تصویربرداری سریالش را به اتمام برساند.
ساخت این سریال تسویه حسابی مالی محسوب میشد با تلویزیون؛ در حقیقت کیانوش عیاری «۸۷ متر» را ساخت تا بدهیاش را به صداوسیما بپردازد.
عیاری پیشتر در گفتوگویی با ایسنا در پاسخ به اینکه آیا «۸۷ متر» سریال دلخواهش بوده، گفته بود: «فکر میکنم با توجه به صحنههایی که داریم، گیرایی خاصی وجود دارد و قرار هم بوده داشته باشد؛ بنابراین اگر اتفاقی غیر از اینها بیفتد، می تواند یکی از اتفاقات خیلی نادری باشد که گاهی اوقات رخ میدهد. تمام سرمایهگذاریها در هالیوود بر اساس روال معمول فیلمهای تاریخی در مورد فیلم «کلوپاترا» اعمال میشود، با همان کارشناسان، همان پول و همان امکانات و همان استعدادها، اما به ناگاه فیلم کمپانی خودش را ورشکست میکند؛ اینها استثنائاتی است که در حرفهی پیچیدهی فیلمسازی موجود است.»
نمایی از سریال ۸۷ متر
کیانوش عیاری کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون تاکنون چهار سریال ساخته است که خانه به خانه (۱۳۷۵)، هزاران چشم (۱۳۸۰)، روزگار قریب (۱۳۸۶–۱۳۸۱) و ۸۷ متر را شامل میشود. در پرونده کاری این هنرمند ساخت سریالی برای شبکه نمایش خانگی به چشم نمیخورد.
این کارگردان باسابقه در پاسخ به اینکه آیا در طول این سالها به سریالسازی در شبکهی نمایش خانگی هم فکر کرده است، گفته بود که این شرایط است که میتواند تعیینکننده باشد و نمیتوان با قاطعیت گفت دوست دارم یا نه.
بازیگرانی چون علی دهکردی، مهران رجبی، شهین تسلیمی، فریده سپاه منصور، محمد بحرانی، داریوش کاردان، زنده یاد علی انصاریان، حسین سلیمانی و فریبا کامران در سریال «۸۷ متر» ایفای نقش کردهاند.
در خلاصه داستان «۸۷ متر» آمده است: علیرضا پوردوانی به همراه همسر، دو دختر و پسرش خانه ای را از یک فروشنده به نام فرج ناصری خریداری می کنند اما روز اسباب کشی متوجه می شوند که خانه به فرد دیگری به نام محسن خلیلی فروخته شده است. محسن به همراه پسر، همسر و دو دخترش صبح زودتر از پوردوانیها به خانه رسیده اند و وسایلشان را در خانه گذاشتهاند اما با رسیدن خانواده پوردوانی ماجرای کلاه برداری مشخص می شود.
کمپانی برادران وارنر از تعویق اکران قسمت دوم فیلم سینمایی علمی-تخیلی «َتلماسه» ساخته «دنیس ویلنوو» به دلیل اعتصابات جاری در هالیوود خبر داد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از رویترز، سخنگوی استودیوی فیلم برادران وارنر اعلام کرد که اکران دنباله فیلم پرهزینه «تلماسه» تا ماه مارس به تعویق افتاده است، زیرا ستارههای این فیلم در سایه اعتصابات اتحادیه بازیگران آمریکا نمیتوانند این فیلم را تبلیغ کنند.
این تصمیم ضربهای بزرگ به مجموعه سینماهای زنجیره ای چون «AMC»، «Cinemark» و «CINEPLEX» وارد می کند که هنوز در تلاش برای بهبود شرایط پس از همهگیری کووید-۱۹ هستند. «تلماسه» یکی از موردانتظارترین فیلمهای اواخر سال ۲۰۲۳ بود.
حالا قرار است «تلماسه: قسمت دوم» از ۱۵ مارس اکران شد، تاریخی که پیشتر برای فیلم «گودزیلا ادر برابر کُنگ: امپراتوری جدید» از کمپانی برادران وارنر در نظر گرفته شده بود و حالا تاریخ اکران این فیلم به ۱۲ آوریل منتقل شده است. در نتیجه، اکران انیمیشن «ارباب حلقهها» که برای آوریل تنظیم شده بود نیز به دسامبر منتقل شد.
نیمه دوم اقتباس علمی تخیلی «تلماسه» ساخته «دنیس ویلنوو» داستان را از جایی دنبال میکند که قسمت اول متوقف شد و پل آتریدس به دنبال انتقام گرفتن از خانواده اش با همکاری با فرمنها است. «آستین باتلر» و «فلورانس پو» به «تیموتی شالامی» و «زندایا» در این فیلم پیوستهاند.
«دنیس ویلنوو» کارگردان این فیلم نیز پیش از این در مصاحبهای عنوان کرده بود که اقتباس او از رمان نوشته «فرانک هاربرت» دو قسمتی است و در قسمت دوم شاهد بازگشت به آراکیس خواهیم بود.
رمان «تل اسه» درباره جنگ برای کنترل یک سیاره، نخستین بار در سال ۱۹۸۴ توسط «دیوید لینچ» اقتباس سینمایی شد و در سال ۲۰۰۰ نیز یک سریال تلویزیونی بر اساس آن ساخته شد. داستان این فیلم درباره مرد جوان و مستعدی است که برای نجات آینده خاندانش و مردم باید سفری به خطرناکترین سیاره در جهان هستی داشته باشد.
از زمانی که اتحادیه بازیگران آمریکا (SAG-AFTRA) از ۱۴ جولای به اعتصاب نویسندگان هالیوودی پیوست، بازیگران اجازه تبلیغ پروژههای آینده خود را ندارند.
هالیوود با اعتصاب و انجمن نویسندگان و انجمن بازیگران سینمای آمریکا – فدراسیون هنرمندان تلویزیون و رادیو آمریکا (SAG-AFTRA) در مبارزه برای افزایش دستمزد پایه و تضمین عدم جایگزینی کار آنها با هوش مصنوعی، با چالش بزرگی رو به رو شده است. این اعتصابات تاثیر زیادی بر صنعت فیلم گذاشته موجب تعطیلی پروژهها و تاخیر در اکرانهای سینمایی شده، ضمن این که استودیوها را از استفاده از بازیگران برای تبلیغ پروژههایشان بازداشته است.
مسائل اصلی این دو نهاد سینمایی عبارتند از هوش مصنوعی، سهم از درآمد سامانههای نمایش آنلاین و افزایش اساسی حداقل دستمزدها با توجه به تورم است.
این نخستین اعتصاب دوگانه (نویسندگان و بازیگران) در بیش از ۶۰ سال اخیر است.
معاون توسعه و فناوری سازمان سینمایی و دبیر جایزه پژوهش سال سینمای ایران گفت: سینما آیندهای پیش رو دارد و با ورود هوش مصنوعی لازم است بدانیم چگونه باید با فناوریهای روز جهان پیش برویم و در مقابل به سیل بنیانکن فرهنگ برهنگی که ناشی از فرهنگ و هویت غربی است و جهان را قبضه میکند چه کار باید کرد.
به گزارش سینمای خانگی، قادر آشنا در گفتوگو با ایرنا، درباره ششمین دوره جایزه سال پژوهش سینمای ایران اظهار داشت: این جایزه از رویدادهای بسیار مهم و مبنایی فعالیتهای سازمان سینمایی است؛ چراکه در طول یک سال فعالیتهای پژوهشی که در سراسر کشور و در مراکز دانشگاهی، پژوهشکدهها، پژوهشگاهها و توسط پژوهشگران ما خارج از این حوزه در قالب پژوهش مستقل، پایاننامه دانشجویی در مقاطع دکترا و کارشناسی ارشد صورت میگیرد باید دیده شود.
وی با اشاره به اهمیت پرداخت به این موضوع از مناظر مختلف گفت: از یک منظر تلاش بر این است تا زحماتی که در این عرصه کشیده میشود دیده شوند و بتوان پژوهشهایی را که احیانا کاربردی و مرتبط با مباحث نظری و زیربنایی سینمایی است شناسایی و از آنها بهرهبرداری کرد و از منظر دیگر، رسانهها به این پژوهشها بپردازند.
آشنا گفت: منظر دیگر، تجلیل و تقدیر از فعالان این عرصه است که کار بزرگی انجام میدهند و در جایزه سال پژوهش سینمای ایران به آن توجه میشود.
دبیر جایزه پژوهش سال سینمای ایران با اشاره به ۵ دوره برگزاری این رویداد تاکنون اظهار داشت: فراخوان ششمین دوره جایزه در محورهای سینما؛ امیدآفرینی و اعتمادسازی، سینما؛ دین، انقلاب و دفاع مقدس، سینما؛ اقتصاد، اشتغال و کار آفرینی، سینما؛ صنعت، تکنولوژی، زیرساخت و فناوری، سینما؛ مخاطب، خانواده و سبک زندگی ایرانی- اسلامی، سینما؛ عزت، اقتدار و هویت ملی و سینما؛ آینده نگری، راهبردها، تمدن نوین اسلامی اعلام شده است.
آشنا گفت: به دنبال این هستیم که سینما در حوزه امیدآفرینی و اعتمادسازی در جوانان و مردم، امید به آینده و زندگی را ترسیم کرده و به تصویر بکشد و اینکه بدانیم چقدر توانسته اعتماد عمومی را نسبت به داشتهها، هویت، اصالت، ریشهها و نظام سیاسی حاکم بر کشور جلب کند و چه رابطهای بین سینما و این عنوان وجود دارد.
به دنبال این هستیم که سینما امید به آینده و زندگی را ترسیم کرده و به تصویر بکشد
وی اظهار داشت: ایران، یک کشور اسلامی و دین جزو محوریترین موضوعاتی است که به آن ایمان داریم، عشق میورزیم و علاقمندیم و قریب به اتفاق مردم ایران هم اعم از شیعه و سنی در این کشور مسلمان هستند. مبتنی بر این دین و تفکر و بر اساس آموزههای دینی و بدون تردید اندیشه سیاسی شیعی، انقلاب اسلامی شکل گرفته است. میخواهیم بدانیم بین اینها و سینما چه رابطهای و نسبتی وجود دارد و چقدر توانستهایم در سینما به مباحث دینی و دینداری و نقش دین در جامعه، زندگی، خانواده و کشورداری بپردازیم.
این مدیر فرهنگی تاکید کرد: همچنین اینکه سینمای ایران راجع به انقلاب اسلامی و دفاع مقدس چه تولیداتی داشته تا بتواند مفاهیم و مبانی انقلاب اسلامی را به تصویر بکشد و آن را به مخاطبان داخلی و خارجی ارائه کند.
معاون توسعه و فناوری سازمان سینمایی ادامه داد: اگر اقتصاد سینما و مجموعا هر فعالیت فرهنگی و هنری تضمین نشده باشد و به مباحث اقتصادی آن توجه نشود حتما دچار شکست میشود و توان آن رو به تحلیل میرود مگر این که دولت حمایت کند و چون در هیچ کشوری هیچ دولتی تماما از سینما حمایت نمیکند به دنبال این هستیم که بدانیم سینمای ما چقدر توانسته برای اهالی سینما سهمی در اشتغال و کارآفرینی و فروش داشته باشد. فیلمهای کوتاه، مستند و بلند به نسبت خودشان تعدادی شغل ایجاد میکنند.
سینما باید نگاهها را به سمت حوزه کارآفرینی سوق دهد
وی خاطرنشان کرد: نکته بعدی این است که سینمای ما چقدر توانسته نگاه جامعه را به سمت کارآفرینی سوق دهد. سینما باید کاری تولید و ایدهای مطرح کند تا نگاهها را به سمت حوزه کارآفرینی سوق دهد.
آشنا اظهار داشت: در زمینه تکنولوژی و زیرساخت هم، امروزه فناوری در دنیا به سرعت در حال تغییر است و فناوریهای جدیدتری به عرصه میآید. قصد داریم این را رصد کنیم و پژوهشگران ما بگویند در دنیا در حوزه زیرساخت و فناوری جدید چقدر ابزار و عناصری وجود دارد که سینمای ما عقب نیفتد. یا آنها را تولید و یا وارد کرده و یا به فیلمسازان، مدیرران جهت داده شود تا از فناوریهای روز جهان آگاهی یابند.
معاون توسعه و فناوری سازمان سینمایی در عین حال در خصوص محور سینما؛ مخاطب، خانواده و سبک زندگی ایرانی- اسلامی اظهار داشت: هر فعالیت فرهنگی و هنری بدون مخاطب ابتر است مگر این که کار ویژه و موضوع مهمی را برای خواص طرح کنیم تا بتوانند از آن استفاده کنند.
وی افزود: همانگونه که اگر کتابی چاپ شود اما خریدار و مخاطب نداشته باشد باید خمیر شود، در حوزه فیلم هم اگر مخاطبشناسی نشود و ذائقه مردم سنجیده نشود مخاطبی نخواهد داشت و هزینه انجام شده به هدر میرود.
در حوزه فیلم اگر ذائقه مردم سنجیده نشود مخاطبی نخواهد داشت
آشنا تصریح کرد: پژوهشگران ما رسالتی دارند تا ببینند راجع به فیلمی که میخواهیم تولید کنیم چقدر به موضوع مخاطب توجه شده است و این که چه کاری کنیم تا مخاطب موضوع اصلی کار ما قرار گیرد. یک اشکال جدی که اکنون به مجموعه سینمای کشور سالیان سال وارد است و همچنان ادامه دارد این است که سینما برای کودکان و نوجوانان و قشر خاص تعریف نشده است. لازم بود قائدهمند شده و به سبک زندگی ایرانی – اسلامی توجه کنیم.
دبیر جایزه پژوهش سال سینمای ایران ادامه داد: ایران دارای تمدن چندین هزار ساله است و از گذشتگان و منابع موجود به یاد داریم که محبت، مودت و احترام به بزرگترها، ایثار، از خودگذشتگی، عشق به هموطن و همنوع صفات شناخته شده ایرانیان در جهان است و خودمان هم ادعا داریم هنر در نزد ایرانیان است و بس. اگر این ادعا درست باشد که تا حدودی هم درست است باید دید سینمای ما چقدر به این بعد توجه کرده است و وظیفه تحلیل در این باره به عهده پژوهشگران است.
وی تاکید کرد: در سینمای هالیوود به صورت نوشته یا نانوشته به فرهنگ غربی، اقتصاد آزاد و آزادی از نگاه خودشان توجه دارند یعنی چارچوب های مهم و کلیدی خط قرمز آنهاست. اگر چه ممکن است مخالف دولت وقت آمریکا باشند اما اندیشهها و هویتشان را پاسداری میکنند.
آشنا گفت: باید دید در سینمای خودمان چقدر توانستیم هویت ملی و ایرانی بودنمان را به تصویر بکشیم و با تاریخ و تمدنی که داریم چقدر در تولیدات خصوصا برون مرزی توانستیم چهره زیبایی از ایران ارائه کنیم یا بر عکس به سمت تولیداتی رفتهایم که نشان دهیم کشوری مفلوک، فقیر و مشکل دار است. تلاش داریم بدانیم سینمای ما چقدر توانسته زیبایی ایران را ترسیم کرده و به اقتدار و عزت ایران پرداخته است.
دبیر جایزه پژوهش سال سینمای ایران افزود: سینما آیندهای پیش رو دارد و با ورود هوش مصنوعی لازم است بدانیم چگونه باید با فناوریهای روز جهان پیش برویم و در مقابل به سیل بنیانکن فرهنگ برهنگی که ناشی از فرهنگ و هویت غربی است و جهان را قبضه میکند چه کار باید کرد.
آشنا آخرین مهلت ارسال آثار به ششمین دوره جایزه پژوهش سال سینمای ایران را ۲۵ مهر اعلام کرد.
ششمین دوره جایزه پژوهش سال سینمای ایران در راستای سیاستهای تحولی دولت سیزدهم و با هدف تقویت فضای تحقیق و پژوهش در حوزه سینمای ایران، همزمان با هفته پژوهش، در نیمه دوم آذرماه سال ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.بدین منظور، از تمامی استادان، دانشجویان، سینماگران و پژوهشگران حوزه سینما دعوت میشود تا با ارسال آثار خود در این رویداد ملی شرکت کنند.
شرایط آثاری که میتوانند به این دوره راه یابند شامل موارد زیر است:
۱_ مقالات علمی، پژوهشی، پایان نامههای کارشناسی ارشد، رسالههای دکترا، پژوهش بصری، طرح نامه (پروپوزال)، (اعم از چاپ شده در نشریات علمی- پژوهشی یا دیگر نشریات علمی- تخصصی مورد تایید، همچنین مقالات چاپ نشده آماده انتشار) در فاصله زمانی اول مهر ماه ۱۴۰۰ تا بیستم مهرماه ۱۴۰۲ به نگارش یا انتشار درآمده باشند.
۲_ مراکز تحقیقاتی و پژوهشی میتوانند رزومه، اسناد و مدارک کلیه فعالیتهای کمی و کیفی خود را در حوزه پژوهشهای مربوط به سینمای ایران، در مدت زمان اعلام شده، به دبیرخانه جایزه پژوهش اعلام دارند.
۳_ پایاننامهها مطابق با شرایط و معیارهای هر دانشگاه قابل پذیرش هستند.
۴_ آثار «پژوهشی بصری» برای مطالعه و شناخت سینمای ایران (فیلم به مثابه مقاله یا کتاب پژوهشی) آثار ارسالی باید کمتر از ۳۰ دقیقه و سال تولید آنها از سال ۱۴۰۰ به بعد باشد.
۵_ آثارنباید دردورههای پیشن این جایزه ارائه شده باشند.
دبیرخانه جایزه پژوهش سینمایی سال حق استفاده از چکیده پژوهشها در سامانه، کتاب، مجلات، بروشورها و تولید خبر مربوط به این رویداد را دارد.
به پژوهشگران برگزیده جوایزی به شرح زیر اهداء خواهدشد که شامل موارد زیر است:
برترین طرح پژوهشی:
تندیس، لوح تقدیر و مبلغ ۲۵۰ میلیون ریال
برترین رساله دکتری: تندیس، لوح تقدیر ومبلغ ۳۰۰ میلیون ریال
برترین پایاننامه کارشناسی ارشد:تندیس، لوح تقدیر ومبلغ ۱۵۰ میلیون ریال
برترین مقاله علمی: تندیس، لوح تقدیر ومبلغ ۲۰۰ میلیون ریال
برترین پژوهش بصری: تندیس، لوح تقدیر و مبلغ ۳۰۰ میلیون ریال
درصورت عدم احراز رتبه «برترین» در هر کدام از بخشها، به اثری که شایسته تقدیر شناخته شود،
لوح تقدیر و پنجاه درصد از مبلغ جایزه اعطا خواهد شد.
بخش حمایتی:
حمایت از سه «طرحنامه پژوهشی (پروپوزال)» پذیرفته شده درباره سینمای ایران هر اثر تا سقف ۳۵۰ میلیون ریال جهت اجرا اعلام برگزیدگان و برگزاری اختتامیه در هفته پژوهش خواهد بود.
قطب الدین صادقی گفت: برخی مدیران یک گام از سینماگران هم عقب تر ایستاده اند و به جای ترویج خرد و اندیشه، جنگولک بازی را در سینما ترویج می کنند!
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، قطب الدین صادقی مدرس و بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما در خصوص فقدان آموزش اصولی و حرفه ای در سینمای ایران گفت: مدیران فرهنگی کم سواد و دارای محدودیت فکری تیشه به ریشه سینما زده اند چرا که آن ها یک گام از سینماگران هم عقب تر ایستاده اند و به جای ترویج خرد و اندیشه، جنگولک بازی را در سینما ترویج می کنند!
این دارنده مدرک فوق لیسانس هنرهای نمایشی از دانشگاه «سوربن» پاریس در گفتگو با سینماپرس، افزود: آموزش در سینما در دو دسته تکنیکی و مضمونی خلاصه می شود؛ در حوزه تکنیک که آموزش نیازمند زیربنای حرفه ای تکنیکی مانند آنچه در هالیوود وجود دارد است که متأسفانه مشابه آن را در ایران نداریم؛ اما آنچه برای سینمای ما اهمیت دارد و من مایلم به آن اشاره کنم مبحث آموزش تکنیکی و فنی نیست! آنچه سینمای ایران را کمابیش در دنیا مطرح کرده مبحث مضمونی است.
وی ادامه داد: اگر سینمای ما امروزه درجا می زند به دلیل این است که به شدت در حوزه مضمون و محتوا به عقب رفته است؛ به جای سینمای فکری و منتقد بدل به سینمای تفننی و جفنگ بازی و سرگرمی های الکی شده و روز به روز هم بیشتر عقب می رود.
این سینماگر با بیان اینکه اگر سینمای ایران در دهه ۶۰ توانست اندکی در دنیا مطرح شود به دلیل ترویج مفاهیم والای انسانی و اجتماعی در فیلم ها بود یادآور شد: در آن روزگار چون از سکس و خشونت استفاده نمی کردیم عرصه تماماً در اختیار مفاهیم اجتماعی قرار گرفت و هر آدمی در آن دوران مطرح شد به دلیل مفاهیم ارزنده ای بود که در فیلم هایش مطرح می کرد.
بازیگر فیلم های سینمایی «یتیم خانه ایران» و «گزارش یک قتل» تأکید کرد: نمونه های بارزی از این فیلم ها یا فیلمسازان مانند «گاو»، «باشو غریبه کوچک» و یا مجموعه آثار عباس کیارستمی را می توان به عنوان مثال نام برد که همه دارای اندیشه بودند و هیچ کدام تکنیک آنچنانی نداشتند و اگر توانستند مطرح و ماندگار شوند تنها به علت مضمون انسانی و متفکرانه شان بوده است اما متأسفانه ما امروز در سینمای مان کمتر شاهد فیلمسازان متفکر هستیم.
مدرس دانشکده های «هنر و معماری» و «صدا و سیما» با تأکید بر اینکه امروزه سینمای بی هویت و بی سر و ته جایگزین سینمای اندیشه و خردمند شده است تصریح کرد: وقتی حتی اساتید دانشگاه ها و آموزشگاه های ما فکور نیستند چطور می توانیم توقع داشته باشیم که هنرمند فکور وجود داشته باشد؟ دیگر در این روزگار اساتید بزرگی مانند دکتر الستی، دکتر کاووسی و یا هوشنگ طاهری پیدا نمی شوند. جای این ها خالی است و هرگز پر نمی شود. این ها کسانی بودند که می توانستند منشأ اندیشه و خرد باشند.
صادقی در ادامه این گفتگو اظهار داشت: متأسفانه نه تنها در سینما که در سایر حوزه های فرهنگی و هنری مانند تئاتر نیز وضعیت به همین منوال است؛ متأسفانه اکثر آثاری که به اسم کالای فرهنگی و هنری تولید می شوند حتی به لعنت خدا هم نمیرزند و همه سرشار از قصه های بی سر و تهی شده اند که جز جنگولک بازی عنوان دیگری روی آن ها نمی توان گذاشت.
بازیگر سریال های تلویزیونی «کلاه پهلوی» و «کیف انگلیسی» در پایان این گفتگو متذکر شد: این مدیران و سیاست گذاران کلان فرهنگی و سینمایی اند که به دلیل آنکه صرفاً هنر را برای سرگرمی می خواهند جلوی اندیشه و تفکر و خرد را می گیرند و این سبک جنگولک بازی ها را در سینما رواج می دهند. تا این رویه توسط آن ها تغییر نکند قطعاً اوضاع بهبود پیدا نخواهد کرد. آن ها اگر بخواهند می توانند حوزه آموزش سینما را از اساس دچار تغییر کرده و اندیشه و خرد را در سینما جاری کنند.