رسانه سینمای خانگی- اعتصاب یقۀ برادران وارنر را گرفت

کمپانی برادران وارنر از تعویق اکران قسمت دوم فیلم سینمایی علمی-تخیلی «َتلماسه» ساخته «دنیس ویلنوو» به دلیل اعتصابات جاری در هالیوود خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از رویترز، سخنگوی استودیوی فیلم برادران وارنر اعلام کرد که اکران دنباله فیلم پرهزینه «تلماسه» تا ماه مارس به تعویق افتاده است، زیرا ستاره‌های این فیلم در سایه اعتصابات اتحادیه بازیگران آمریکا نمی‌توانند این فیلم را تبلیغ کنند.

این تصمیم ضربه‌ای بزرگ به مجموعه سینماهای زنجیره ای چون «AMC»، «Cinemark» و «CINEPLEX» وارد می کند که هنوز در تلاش برای بهبود شرایط پس از همه‌گیری کووید-۱۹ هستند. «تلماسه» یکی از موردانتظارترین فیلم‌های اواخر سال ۲۰۲۳ بود.

حالا قرار است «تلماسه: قسمت دوم» از ۱۵ مارس اکران شد، تاریخی که پیش‌تر برای فیلم «گودزیلا ادر برابر کُنگ: امپراتوری جدید» از کمپانی برادران وارنر در نظر گرفته شده بود و حالا تاریخ اکران این فیلم به ۱۲ آوریل منتقل شده است. در نتیجه، اکران انیمیشن «ارباب حلقه‌ها» که برای آوریل تنظیم شده بود نیز به دسامبر منتقل شد.

نیمه دوم اقتباس علمی تخیلی «تلماسه» ساخته «دنیس ویلنوو» داستان را از جایی دنبال می‌کند که قسمت اول متوقف شد و پل آتریدس به دنبال انتقام گرفتن از خانواده اش با همکاری با فرمن‌ها است. «آستین باتلر» و «فلورانس پو» به «تیموتی شالامی» و  «زندایا» در این فیلم پیوسته‌اند.

«دنیس ویلنوو» کارگردان این فیلم نیز پیش از این در مصاحبه‌ای عنوان کرده بود که اقتباس او از رمان نوشته «فرانک هاربرت» دو قسمتی است و در قسمت دوم شاهد بازگشت به آراکیس خواهیم بود. 

رمان «تل اسه» درباره جنگ برای کنترل یک سیاره، نخستین بار در سال ۱۹۸۴ توسط «دیوید لینچ» اقتباس سینمایی شد و در سال ۲۰۰۰ نیز یک سریال تلویزیونی بر اساس آن ساخته شد. داستان‌ این فیلم درباره مرد جوان و مستعدی است که برای نجات آینده خاندانش و مردم باید سفری به خطرناک‌ترین سیاره در جهان هستی داشته باشد.

از زمانی که اتحادیه بازیگران آمریکا (SAG-AFTRA) از ۱۴ جولای به اعتصاب نویسندگان هالیوودی پیوست، بازیگران اجازه تبلیغ پروژه‌های آینده خود را ندارند.

هالیوود با اعتصاب و انجمن نویسندگان و انجمن بازیگران سینمای آمریکا – فدراسیون هنرمندان تلویزیون و رادیو آمریکا (SAG-AFTRA) در مبارزه برای افزایش دستمزد پایه و تضمین عدم جایگزینی کار آنها با هوش مصنوعی، با چالش بزرگی رو به رو شده است. این اعتصابات تاثیر زیادی بر صنعت فیلم گذاشته موجب تعطیلی پروژه‌ها و تاخیر در اکران‌های سینمایی شده، ضمن این که استودیوها را از استفاده از بازیگران برای تبلیغ پروژه‌هایشان بازداشته است.

مسائل اصلی این دو نهاد سینمایی عبارتند از هوش مصنوعی، سهم از درآمد سامانه‌های نمایش آنلاین و افزایش اساسی حداقل دستمزدها با توجه به تورم است.

این نخستین اعتصاب دوگانه (نویسندگان و بازیگران) در بیش از ۶۰ سال اخیر است.

رسانه سینمای خانگی- وقتی خود افخمی هم به خوب بودن فیلمش مطمئن نیست!

بهروز افخمی که ساخت فیلم «صبح اعدام» را به نیمه رسانده، معتقد است که اگر فیلمش خوب از آب دربیاید معترضان واقعی را نشان می‌دهد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کارگردان فیلم‌های «عروس»، «سن‌پطرزبورگ» و «فرزند صبح» این روزها مشغول ساخت جدیدترین فیلمش با نام «صبح اعدام» است که سوژه آن را از سال‌ها قبل در ذهن داشته و اگر چه قرار بود زمستان سال قبل آن را کلید بزند اما فیلمبرداری‌اش به تابستان ۱۴۰۲ رسیده و شاید در جشنواره فیلم فجر امسال رونمایی شود.

او در گفت‌وگویی تازه جزئیات بیشتری را از چگونگی شکل‌گیری این فیلم توضیح داد و در کنار آن اشاره‌ای هم به ارتباط «صبح اعدام» به وقایع سال گذشته کشور داشت.

افخمی با بیان اینکه تقریبا نیمی از فیلم را ساخته است، از چگونگی شروع این پروژه سینمایی به ایسنا گفت: حدود ٢٠ سال پیش، آرشیو روزنامه کیهان را بررسی می‌کردم که به گزارش تیرباران طیب حاج‌رضایی و حاج‌ اسماعیل رضایی برخوردم. در واقع، این گزارش شماره‌ای از کیهان روز ١١ آبان سال ١٣۴٢ بود. این گزارش خبری، به قدری جذاب و مفصل بود که برای خودم از آن کپی کردم و در کتابخانه‌ام گذاشتم. از همان زمان در ذهنم شکل گرفت که براساس این گزارشِ تیرباران می‌توانم فیلم سینمایی بسازم. همواره مشتاق بودم تا خبرنگاری که این گزارش را نوشته، پیدا کنم اما هنوز در دفتر روزنامه کیهان نتوانسته‌ام فردی را بیابم که این خبرنگار را بشناسد. به هر حال این گزارش دو صفحه‌ای، با امضای خبرنگاری است که متن را به‌گونه‌ای با دلبستگی و علاقه نسبت به اعدام‌شوندگان نوشته بود و چنین جبهه‌گیری‌ای در آن زمان بسیار عجیب بود. می‌توان اذعان کرد چون مصطفی مصباح‌زاده -بنیان‌گذار کیهان- به دنبال نشان دادن وجهه روشنفکری از خودش بود، این گزارش را چاپ کرده اما شخص خبرنگاری که آن را نگاشته، برای من بسیار اهمیت داشت.

وی با اشاره به اینکه فیلمنامه «صبح اعدام» را بر اساس گزارش مطبوعاتی کیهان نوشته است، عنوان کرد: دیالوگ‌های طیب حاج‌رضایی و حاج‌ اسماعیل رضایی را که در روزنامه نوشته شده بود به صورت مستقیم در فیلمنامه آورده‌ام. البته برای نوشتن فیلمنامه، از منابع و اسناد دیگر از جمله کتاب «طیب در گذر لوطی‌ها» استفاده و اقتباس کردم. کتاب «طیب در گذر لوطی‌ها» مصاحبه‌های مختلفی با لوطی‌های تهرانی دارد که طیب را می‌شناختند و نثر آن تهرانیِ قدیمی است و برای نوشتن فیلمنامه برایم بسیار کارآمد بود.

افخمی افزود: طیب حاج‌‎رضایی تنها قهرمان این فیلم نیست و کاراکتر حاج اسماعیل رضایی هم قهرمان جوان‌تری است که در فیلم می‌بینیم. در واقع، «صبح اعدام» بیوگرافی نیست بلکه درباره کشتار ١۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و نتایج آن است. نکته جالب فیلم، روایت ٩٠ دقیقه پیش از اعدام است که دو مرد در آستانه اعدام، چه حرف‌هایی می‌زنند و چه رفتار خاصی از خود نشان می‌دهند. می‌توان گفت «صبح اعدام» همچون فیلم‌های «مسیر سبز» و «می‌خواهم زنده بمانم» در ژانر فرعی اعدام است. 

این فیلمساز درباره مدت زمان پیش‌تولید و همکاری با حوزه هنری توضیح داد: پاییز سال ١۴٠١، نوشتن فیلمنامه را آغاز کردم که حدود پنج هفته زمان برد. پس از نگارش فیلمنامه، از همان پاییز پیش‌تولید را آغاز کردیم. طرح داستانی فیلم را هم از همان ابتدا برای دوستان سازمان سینمایی سوره حوزه هنری مطرح کرده بودم و از قبل برای همکاری اعلام آمادگی کرده بودند. از اوایل نگارش فیلمنامه با هم پیش رفتیم و در پیش‌تولید هم مدام به ما سر می‌زنند و همچنان پیگیر انجام کار هستند. ما باید تمام جزییات صحنه را همچون دهه ۴٠ دربیاوریم و همین امر، منجر به طولانی شدن پیش‌تولید شده است. در تلاش هستیم کار را برای جشنواره فجر نهایی کنیم. 
 
افخمی درباره پیش‌بینی‌اش از بازخوردها نسبت به فیلم در رونمایی احتمالی در جشنواره فجر گفت: ‌از نظر من اگر فیلم سینمایی «صبح اعدام» در جشنواره فیلم فجر سال گذشته نمایش داده می‌شد، اتفاق بهتری برایش می‌افتاد زیرا این فیلم نوعی مقابله مستند با آن چیزی بود که در پاییز ١۴٠١ اتفاق افتاد. «صبح اعدام» نشان می‌دهد تظاهرات واقعی و سه هزار کشته و زخمی و سرازیر شدن تانک‌ها در خیابان‌ها در یک روز یعنی چه. البته فکر می‌کنم پس از اکران فیلم، خیلی‌ها از تماشای آن عصبانی شوند. 

وی در پاسخ به این سوال که چرا فیلم‌ها و صحبت‌هایش معمولا درگیر حاشیه می‌شوند، عنوان کرد: من از کار اولم یعنی «کوچک جنگلی» مورد پرونده‌سازی و اتهام قرار گرفتم. حتی زمانی که فیلم‌های «عروس» و «شوکران» را ساختم تا همین چند سال پیش که درباره کرونا حرف زدم، همواره به من حمله کردند. در زمان کرونا هم گفتم که ماسک زدن اساسا کار بیهوده‌ای است و این اواخر سازمان بهداشت اتحادیه اروپا هم این موضوع را تایید کرد. در حالی که همان زمان عده زیادی به من ناسزا گفتند.

او اضافه کرد: معتقدم فیلمساز باید مردم را به فکر بیاندازد. فیلم‌های جدی عصبانیت ایجاد می‌کند و شما را وادار می‌کند تا در طرز زندگی‌تان تجدیدنظر کنید که البته کار آسانی نیست. برای مثال زمانی که فیلم سینمایی «دکتر ژیواگو» ساخته شد، خیلی‌ها تصور کردند که اثری عاشقانه است. در حالی که این فیلم در زمان خودش به شدت بین مارکسیست‌ها و سوسیالیست‌ها نفرت ایجاد کرد. «دکتر ژیواگو» در فروش سال نخست خود شکست خورد اما در سال‌های بعد جزو آثار پرفروش شد.

افخمی در پایان در پاسخ به اینکه «صبح اعدام» قرار است چه حرفی را به مخاطب القا کند، گفت: همان‌طور که گفتم فیلم خوب، فیلمی است که شما را تکان دهد. اگر «صبح اعدام» فیلم خوبی از آب دربیاید، به معترضان امروزی خواهم گفت که معترض واقعی این‌هایی هستند که در فیلم دیدید، نه شما! 

رسانه سینمای خانگی- عرضه آنلاین «سینه ما رکس»

فیلم مستند «سینه‌ما رکس» ساخته مشترک میترا مهتریان و صادق دهقان از شامگاه شنبه ۲۸ مرداد ماه به صورت آنلاین عرضه شد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم مستند «سینه‌ما رکس» ساخته مشترک میترا مهتریان و صادق دهقان از شامگاه شنبه ۲۸ مرداد ماه مصادف با چهل و چهارمین سالگرد آتش سوزی مرگبار در سینما رکس آبادان به صورت آنلاین عرضه شد.

فیلم مستند «سینه‌ما رکس» ساخته میترا مهتریان و صادق دهقان و به تهیه کنندگی میترا مهتریان که از روز شنبه ۲۸ مرداد ماه عرضه شده است، روایتی تازه از فاجعه سینما رکس آبادان را بازگو می‌کند و با گردآوری برخی اسناد و مصاحبه با برخی از شاهدان عینی و مقامات مسئول آن دوران ابعاد تازه‌تری از آتش سوزی سینما رکس آبادان در مهر ماه ۱۳۵۷ را ارائه می‌دهد.

فیلم مستند «سینه‌ما رکس» پیشتر و در سال ۱۴۰۰ در گروه سینمایی «هنر و تجربه» اکران عمومی شده بود.

در خلاصه داستان این اثر آمده است: «٢٨ مرداد ١٣۵٧ ساعت ده شب آبادانِ گرم / یکباره داغ شد / گُر گرفت / سوخت سینمارکس اش با «گوزن‌ها» بر پرده و بیش از ۶۰۰ جان بی خبر از پشتِ پرده … روایت رسمی اما ٣٧٧ تن هموطن بود و چند تبعه کره و فیلیپین در کنارشان. شهر شد چهارصدهزار صاحب عزا، و بهت و اندوه به سرعت منتشر شد در همه جا. ۴۱ سال بعد که سراغی از بازماندگان گرفتیم تازه باورمان شد که زمان همیشه هم حلال مشکلات نیست، فقط گاهی به رسوب وامیداردشان.

و ای وای از ترکیب ناباوری و فراموش شدگی!

جای سینمارکس در شهر خالی است، اما در سینه تک تک اهالی آبادان پر شده؛ به همان حرارت … داغ و سوزان. فیلم مستند «سینه‌ما رکس» تقدیم می‌شود به همه سینه‌های داغدار و حافظه‌های غمگسار.»

عوامل «سینه‌ما رکس» عبارتند از نویسنده و کارگردان: میترا مهتریان و صادق دهقان، پژوهش: میترا مهتریان، تصویر: صادق دهقان، میترا مهتریان، افشین خسروآبادی و عماد سلمانیان، دستیار تصویر: میلاد جعفری، تدوین: صادق دهقان، صدابرداری: ایمان لطفیان و فرهاد عمویی تبریزی، صداگذاری: گیسو آزادروش و تهیه کننده: میترا مهتریان.

این فیلم در پلتفرم فیلم‌نت قابل مشاهده است.

رسانه سینمای خانگی- یک روایت تازه از فاجعه سینما رکس

فیلم مستند «سینه‌ما رکس» ساخته مشترک میترا مهتریان و صادق دهقان از شامگاه شنبه ۲۸ مرداد ماه مصادف با چهل و چهارمین سالگرد آتش سوزی مرگبار در سینما رکس آبادان در شبکه نمایش خانگی عرضه شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، فیلم مستند «سینه‌ما رکس» روایتی تازه از فاجعه سینما رکس آبادان را بازگو می کند و با گردآوری برخی اسناد و مصاحبه با برخی از شاهدان عینی و مقامات مسئول آن دوران ابعاد تازه تری از آتش سوزی سینما رکس آبادان در مهر ماه ۱۳۵۷ را ارائه می‌دهد.

این فیلم در راستای اجرای طرح «سینمای دیگر»؛ نمایش آثار کوتاه، مستند، انیمیشن و فیلم‌های بلند داستانی هنری و تجربی از فیلمسازان ایرانی در پلتفرم فیلم‌نت، به نمایش درآمده است.

فیلم مستند «سینه‌ما رکس» پیشتر و در سال ۱۴۰۰ در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران عمومی شده بود.

در خلاصه داستان این اثر آمده است:« ٢٨ مرداد ١٣٥٧ ساعت ده شب آبادانِ گرم/ یکباره داغ شد/ گُر گرفت/ سوخت ـــ سینمارکس اش با «گوزنها» بر پرده و بیش از ٦٠٠جان بی خبر از پشتِ پرده…. روایت رسمی اما ٣٧٧ تن هموطن بود. و چند تبعه‌ی کره و فیلیپین در کنارشان. شهر شد چهارصدهزار صاحب عزا، و بهت و اندوه به سرعت منتشر شد در همه جا. ٤١سال بعد که سراغی از بازماندگان گرفتیم تازه باورمان شد که زمان همیشه هم حلال مشکلات نیست، فقط گاهی به رسوب وامیداردشان.
و ای وای از ترکیب ناباوری و فراموش شدگی!

جای سینمارکس در شهر خالی است، اما در سینه تک تک اهالی آبادان پر شده؛ به همان حرارت… داغ و سوزان. فیلم مستند «سینه‌ما رکس» تقدیم می شود به همه ی سینه های داغدار و حافظه های غمگسار.»

عوامل «سینه‌ما رکس» عبارتند از نویسنده و کارگردان: میترا مهتریان و صادق دهقان، پژوهش: میترا مهتریان، تصویر: صادق دهقان، میترا مهتریان، افشین خسروآبادی و عماد سلمانیان، دستیار تصویر: میلاد جعفری، تدوین: صادق دهقان، صدابرداری: ایمان لطفیان و فرهاد عمویی تبریزی، صداگذاری: گیسو آزادروش و تهیه کننده: میترا مهتریان.

رسانه سینمای خانگی – باخت باخت صدا و سیما

️ باخت باخت برای صداوسیما
درباره حواشی پررنگ این روزها پیرامون رسانه ملی؛
تلویزیون جای کدام نوع سلبریتی است؟
خبر بازگشت رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار به تلویزیون موجی از اعتراضات را به همراه داشت. بعد از این اتفاقات، روابط عمومی صدا و سیما نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و اعلام کرد: «در این دوره با انسجام کامل و وحدت نظر و مدیریت، سلبریتی محوری، مجری محوری، تهیه کننده محوری و هرگونه محوریت پراکنده غیر منطبق با سیاست‌های رسانه ملی مردود و غیر قابل قبول است. رویکرد رسانه ملی در این خصوص تأکید بر مدیریت منطقی و همکاری اصولی رسانه و چهره‌ها و تلاش جدی برای جلوگیری از تکرار آسیب‌های گذشته است».

در این زمینه، توجه به چند نکته، ضروری است:
اساساً با توجه به اظهارنظرهای قبلی برخی مدیران فعلی صدا و سیما انتظار این بود که روند اشتباه سال های قبل تکرار نشود. در همین بیانیه اخیر هم صدا و سیما گفته است که جلوی تکرار آسیب های گذشته را می گیرد. مصاحبه جدید رئیس صدا و سیما نیز به نوعی تأیید بر این موضوع است که قرار نیست رویه اشتباه گذشته در مورد سلبریتی ها ادامه یابد. اما پرسش این است که چرا با همه اینها زمزمه بازگشت رشیدپور و گلزار مطرح شد؟

جالب است که رشیدپور با این همه انتقادی که به او شده است، حتی هنوز هم حاضر نشده دو پست شائبه دار خود در مورد مهسا امینی و کیان پیرفلک را از صفحه مجازی اش حذف کند. فارغ از هر محتوایی که در آن هست، این رفتار به نوعی موجب برجسته شدن فتنه اخیر و حالت آتش بیار معرکه دارد.

متأسفانه از یک طرف خبرهایی مبنی بر بازگشت رشیدپور به صدا و سیما منتشر شد و از طرف دیگر، با توجه به حواشی ای که به وجود آمد، رشیدپور نوشته ای را منتشر کرد و به جای عذرخواهی رسمی و علنی از رفتار های گذشته خود، از مدیران صدا و سیما تشکر کرده و بازگشت به صدا و سیما را به زمان دیگری موکول کرده است. با توجه به ادبیاتی که نوشته اش دارد، در حقیقت، حس بزرگ منشی و کوتاه آمدن او در قضایای اخیر به مخاطب منتقل می شود! این یعنی اینکه این اتفاقات، در حقیقت، بازی دو سر باخت برای صدا و سیما بود.

به طور کلی و فارغ از این قضیه، صدا و سیما باید همواره به این موضوع توجه داشته باشد که چه در عرصه برنامه سازی و چه در انتخاب مجری و … نمی تواند هم براساس مبانی و ساختارهای انقلاب، فرهنگ دینی و ارزش ها حرکت کند و هم تصریحاً یا تلویحاً به تفکرات مقابل آن هم میدان دهد. یعنی هم به دین و انقلاب کمک کند و هم در مسیر تخریب آن قدم بردارد. بنابراین، چه در محتوای برنامه های خود و چه در انتخاب سازندگان این برنامه ها باید توجه کند که نقض غرض نشود.

ممکن است یک بازیگر حتی انقلاب را قبول داشته باشد، نماز بخواند، برای امام حسین(ع) سینه بزند، برای مدافعین حرم ارزش قائل شود، در ایام فتنه مانند برخی بازیگران موج سواری نکرده باشد و … اما چنین چیزی به تنهایی مجوز نمی شود که صدا و سیما به او میدان دهد. زیرا فردی که از طریق صدا و سیما به مردم معرفی می شود، چه بخواهیم و چه نخواهیم قطعاً در نزد بسیاری از مردم به عنوان الگو قرار می گیرد. مردم آن فرد جلوی دوربین را در همان لحظه نمی بینند، او را در جلوی دوربین به اضافه تمام حواشی، سبک زندگی، تفکرات و موضع گیری ها و … می بینند.

مثلاً فردی مانند محمدرضا گلزار، ممکن است زمینه هایی داشته باشد که در جای خود مثبت هم باشد و اساساً برخی از سلبریتی ها فاقد آن باشند و یا به خاطر داشتن آن ویژگی ها حتی ممکن است برخی از همکارانش به او حمله کنند، اما نوع سبک زندگی، برخی عکس ها و فیلم هایی که در صفحه شخصی خود می گذارد و یا ماجرای عروسی و عقد آریایی و گربه بازی و به طور کلی حواشی ای که در اطرافش وجود دارد، موجب می شود که نتوان به او در صدا و سیما و حتی در سایر بخش های تأثیرگذار کشور، میدان داد. چون میدان دادن به او به نوعی ترویج و تأید سبک زندگی و برخی رفتارهای او نیز خواهد بود.

قطعاً صدا و سیما، محلی برای حضور افراد با گرایش ها و سلیقه های مختلف است و باید جذب حداکثری ملاک قرار گیرد. اما جذب حداکثری باید با محوریت اصول و مبانی و پایبندی به آن در زمان های مختلف باشد. غیر از این باشد، در نهایت، چه جذب اتفاق بیفتد و چه نیفتد، قطعاً به ضرر نظام و در جهت خلاف آرمان ها و اهداف آن است. در حقیقت، این جذب، به نفع انقلاب و نظام و کشور نیست، بلکه در نهایت به ضررش تمام خواهد شد و این خود، نقض غرض است.

دو صورت دارد؛ یا صدا و سیما نیروی انسانی کافی برای بالابردن جذب مخاطب ندارد و یا اینکه این ظرفیت وجود دارد و در عین حال نیم نگاهی به برخی سلبریتی های مسأله دار وجود دارد. اگر نیروی کافی ندارد، این اتفاقاً مشکل اساسی خود صدا و سیماست که چرا در این سال ها نیروی کافی تربیت نکرده و یا این همه استعداد موجود در کشور را شناسایی نکرده است. بنابراین، هر چه زودتر باید این نقص را برطرف کند. اگر هم نیروی کافی دارد، اصلاً چرا باید به امثال رشیدپور یا گلزار، اجازه ورود دوباره داده شود؟!

نکته پایانی اینکه اگر صدا و سیما به حواشی برخی سلبریتی ها، سبک زندگی و موضوع گیری آنها در سطح جامعه توجه نداشته باشد و به آنها میدان دهد، قطعاً به سایر سلبریتی ها این گزاره منتقل خواهد شد که می توان در فضای بیرون از صدا و سیما برخی خطوط قرمز را نادیده گرفت و در عین حال با اندکی توجیه و گفتگو با برخی مدیران و یا حتی عذرخواهی ساده و خوش و بش و یا حتی بدون اینها، وارد صدا وسیما شد!


@jahaannews


رسانه سینمای خانگی- دلیل سکوت خبری جشنواره فیلم رضوی چه بود؟

سعید نجاتی کارگردان سینمای کوتاه و دبیر چهاردهمین جشنواره فیلم رضوی به ارایه توضیحاتی درباره دوره پیش روی این رویداد پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، سعید نجاتی نویسنده و فیلمساز در گفتگو با مهر، با به مهم‌ترین اتفاقات دوره چهاردهمین جشنواره ملی فیلم کوتاه رضوی که دبیری‌اش را برعهده داشت و سرنوشت این رویداد بعد از آن دوره اشاره و عنوان کرد: در حال حاضر شاهد برگزاری جشنواره‌های مختلفی در سینمای ایران هستیم که این رویدادها به ویژه برای سینمای کوتاه اهمیت زیادی دارند. چراکه علاوه بر ایجاد امکان دیده شدن فیلم‌های کوتاه که بستری برای اکران آنها نیست، رقابت‌سازی کرده و به تبع می‌توانند در این فضای رقابتی به ارتقای کیفیت فیلم‌های کوتاه منجر شوند.

وی افزود: جشنواره ملی فیلم کوتاه رضوی جشنواره منتسب به امام رضا (ع) است. وقتی در دوره چهاردهم این رویداد آقای علی ثابت‌نیا معاون هنری بنیاد فرهنگی و هنری امام رضا (ع) من را برای دبیری جشنواره دعوت به همکاری کردند هیچکدام فکر نمی‌کردیم به یکباره با دوران کرونا و شدت گرفتن آن مواجه شویم. کارمان خیلی سخت شده بود زیرا هم قرار بود جشنواره‌ای با قدمت ۱۳ دوره برگزاری به میزبانی استانی جدید یعنی استان گلستان برگزار شود و هم با بحران کرونا مواجه بودیم اما تلاش‌های زیادی داشتیم تا این رویداد با تمامی استانداردهای یک جشنواره سینمایی در حد بضاعتمان برگزار شود.

نجاتی عنوان کرد: انصافاً در آن زمان کمک و حمایت‌های زیادی توسط استاندار وقت گلستان، آقای یازرلو معاون سینمایی، خانم کشمیری مدیر وقت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان، آقای مهدی صاحبدل مدیر دفتر گرگان انجمن سینمای جوانان ایران و آقای موسوی مدیرعامل وقت انجمن، کانون کارگردانان به ویژه محمدرضا عرب صورت گرفت تا این هدف محقق شود و همچنین به دلیل تلاش جمعی، فضای گرم و صمیمی همیشگی جشنواره‌ها و ارادت و خلوص نیتی که همه دوستان سینماگر و دست‌اندرکاران جشنواره به امام رضا (ع) دارند، اتفاقات ویژه‌ای در جشنواره دوره چهاردهم رقم خورد. برای مثال یکی از آن‌ها این بود که طی حدود دو سال که به طور مداوم برای فراهم کردن مقدمات جشنواره به شهر گرگان رفت و آمد داشتیم، ۱۵ کارگاه تخصصی با عناوین و مشاغل مختلف با حضور بهترین فیلمسازان و اهالی فیلم کوتاه برگزار کردیم که بدون هیچ چشمداشتی با ما همراه شدند تا خروجی جشنواره آموزشی و تجربی هم باشد. همچنین ۱۰ فیلم کوتاه در دوره چهاردهم جشنواره تولید کردیم که اتفاق ویژه‌ای بود.

وی افزود: البته همه ما به دلیل ارادتمان به امام رضا (ع) برای این رویداد تلاش کردیم اما برخی از انتظارات نیز پاسخ داده نشد. از جمله اینکه بعد از برگزاری دوره چهاردهم هیچ تماسی از دوستان بنیاد بین‌المللی امام رضا و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان درباره جشنواره نداشتیم. در حالی که پیش از این مرسوم بود دبیران هر دوره به مشهد بروند و گزارش عملکردی ارائه شود. همچنین در جشنواره چهاردهم اعلام کردیم که جشنواره بعد از این به صورت بین‌المللی برگزار خواهد شد که محقق نشد.

دبیر چهاردهمین جشنواره ملی فیلم کوتاه رضوی با اشاره به سرنوشت این رویداد عنوان کرد: ما در فضای فیلم کوتاه حضور داریم و من به شخصه تقریباً همه رویدادهای مربوط به این حوزه را رصد می‌کنم. اما خبری درباره پانزدهمین دوره جشنواره اصلاً ندیدم و نشنیدم، فراخوانش منتشر نشد و بعدها تنها ذیل یک مصاحبه گفته شده بود که این رویداد گویا برگزار شده است. در حالی که انتظار می‌رفت جشنواره فیلم رضوی با توجه به اقدامات دوره چهاردهم پرشورتر از قبل برگزار شود، بسیار مهجور واقع ماند و گویا بدون هیچ سر و صدایی برگزار شد. تجربه استان گلستان در دوره چهاردهم می‌توانست بعد از این نیز مورد بهره قرار بگیرد و انگار این جشنواره هم نظیر خیلی از جشنواره‌های سینمایی ایران به فراموشی سپرده شد. من بسیار ناراحت هستم از اینکه جشنواره فیلم کوتاه رضوی که یکی از مهم‌ترین جشنواره‌ها از مجموع رویدادهای رضوی است، مورد غفلت قرار گرفته است.

رسانه سینمای خانگی- کیارستمی و مهرجویی چگونه از تفکر چپ جدا شدند؟

فریدون جیرانی با اشاره به تاثیرات تفکر چپ در آثار هنرمندان ایرانی بیان کرد: کیارستمی اولین فیلم‌سازی است که از قید این تفکر رها می‌شود. به طور مثال در فیلم «کلوزاپ» این اتفاق رخ می‌دهد، مهرجویی هم در فیلم «هامون» این شرایط برایش رخ می‌دهد و معتقد است رهایی از تفکر چپ مهمترین اتفاق زندگی‌اش بود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، در ادامه‌ی نمایش‌های ویژه‌ی فیلم‌های هنری و تجربی، این نشست اولین برنامه از سری اولِ «سینما، پرتره» در گروه سینمایی هنروتجربه بود که به تحلیل سینمای ایتالیا، آثار فدریکو فلینی Federico Fellini و تاثیر آن بر سینمای جهان و ایران پرداخته شد.

در این نشست فیلم مستند «فلینی هرگز پایان نمی‌یابد» پس از اکران با حضور فریدون جیرانی به عنوان کارشناس مهمان، امیر قادری کارشناس نشست و علی زادمهر در پردیس سینمایی ملت نقد و بررسی شد.

در ابتدای نشست فریدون جیرانی با بیان اینکه من به عنوان مخاطب به دوره دوم فیلمسازی فلینی برخوردم یعنی از زمان فیلم «زندگی شیرین» گفت: فیلم‌های قبل از آن در سینمای ایران نمایش نداشتند و دوبله نشده بودند فیلمی که به شدت قبل از زندگی شیرین بر روی ما تاثیر می‌گذارد فیلم «جاده» است که آنتونی کویین در آن بازی می‌کند. هشت و نیم، رم، آمارکورد را هم در سینما و دوبله شده دیدم.

این کارگردان درباره سبک روایی فیلم‌های فلینی توضیح داد: آثاری که بعد از «زندگی شیرین» ساخته است روایت ندارند و ضد روایت و همه خرده پیرنگ یا ضد پیرنگ هستند. مثل فیلم «هشت و نیم» که ضد پیرنگ است اما با این حال ما را جذب می‌کنند و ما عاشق فیلم «رم» یا «ساتیریکون» می‌شویم. او از جمله کسانی است که فیلمسازی‌شان هم بر روی سینما و منتقدین تاثیر می‌گذارد.

چون ریشه روشنفکری در تفکرات چپ است، سینمای مورد پسند منتقدین می‌شود سینمای اروپاجیرانی تاکیدکرد: تمام زمینه روشنفکری که در این دوران هست زیر سلطه تفکر چپ قرار دارد اما «زندگی شیرین» سعی می‌کند از زیر یوغ این تفکر خارج شوند. فلینی در مصاحبه‌ای می‌گوید زندگی واقعی فقط برای من همان زندگی اجتماعی نیست بلکه واقعیت معنوی و واقعیت زندگی هم هست.

این منتقد درباره نزدیکی تحولات و ساختار سینمای ایتالیا با سینمای ایران، معتقد است: سینمای دهه ۶۰ ایتالیا با دهه ۴۰ ما تطبیق بسیار خوبی پیدا می‌کند به این معنی که در دهه ۴۰ ما روشنفکری رواج پیدا می‌کنند و چون ریشه روشنفکری در تفکرات چپ است، سینمای مورد پسند منتقدین می‌شود سینمای اروپا! به همین دلیل گدار و فلینی مطرح می‌شوند.

او افزود: در دوره‌ای یک تفکر چپ وجود دارد که سینمای همه دنیا را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و نمی‌توانی فیلمسازی پیدا کنی که در آثارش از این تفکر نیامده باشد. اما از زمان فروپاشی شوروی این تفکر کمرنگ می‌شود.

این کارگردان با اشاره به تاثیرات تفکر چپ در آثار هنرمندان ایرانی همچون کیارستمی و مهرجویی بیان کرد: کیارستمی اولین فیلم‌سازی است که از قید این تفکر رها می‌شود. به طور مثال در فیلم «کلوزاپ» این اتفاق رخ می‌دهد. او در دهه ۸۰ از این تفکر رها می‌شود و حتی خودش هم این را می‌گوید، مهرجویی هم در فیلم «هامون» این شرایط برایش رخ می‌دهد و معتقد است رهایی از تفکر چپ مهمترین اتفاق زندگی‌اش بود.

سینمای ایران از سینمای ایتالیا تاثیر گرفته است

در بخش دیگر نشست، امیر قادری کارشناس و مجری این رویداد، درباره ساخت مستندهای پرتره‌ گفت: مستند پرتره به دلیل گسترش یوتیوب و شیوه‌های نوین نمایش فیلم در سال‌های اخیر بسیار زیاد شده است.

این کارشناس سپس درباره فدریکو فلینی Federico Fellini فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان ایتالیایی توضیح داد: فلینی در یکی از مصاحبه‌هایش می‌گوید زندگی انگار از قبل چیده شده است و من مانند قطار و فیلم‌هایم ایستگاه‌های آن بودند. من در آن لحظات باید پیاده می‌شدم و میوه را برمی‌داشتم و گویی مختار نبودم. او همچنین می‌گوید که هنر من این است که پذیرا باشم.

قادری درباره بهترین اثر و اوج دوران حرفه‌ای و هنری فلینی بیان کرد: بهترین دوران فلینی برای من دوره‌ای است که «ولگردها» و «جاده» را ساخت و اگر بخواهم یک فیلم را از بین تمام آثارش انتخاب کنم فیلم «ولگردها» است.

او در ادامه افزود: نکته دیگر در ساخت فیلم‌های او این است که اگر آثار او را ببینید در ابتدا فکر می‌کنید کارگردان یک بالماسکه ساخته است اما در پشت صحنه تمام حرکات را فلینی به بازیگران می‌گوید و در لحظه لحظه آنها را روایت می‌کند. به ماستریونی‌ بازیگر فیلم‌های او می‌گویند فلینی جلوی دوربین! بدین معنا که او کسی است که از خودش می‌گذرد و آدم کارگردان می‌شوند.

سینمای ایران تحت تاثیر فیلم‌های تجاری ایتالیایی بوده است. اما چون سینمای ایتالیا اعتبار سینمای آمریکا را نداشته است هیچ وقت مستقیم به آن اشاره نشده استقادری با اشاره به تغییرات و تحولاتی که در دهه ۶۰ میلادی در جهان سینما و هنر و همچنین سیاست و دنیا رخ داد، بیان می‌کند: در دهه ۶۰ در دنیا اتفاقات مهمی افتاد و در سینما باعث شد مفهومی به نام «کارگردان ستاره» داشته باشیم که پیش از آن چیزی به این مضمون نداشتیم و حتی هیچکاک را هم به عنوان یک صنعتگر می‌شناختند. اما از آن زمان حتی اسم فلینی همراه با نام فیلم‌هایش می‌آمد. از دیگر اتفاقاتی که در این دوران افتاد پول زیادی وارد سینما شد و از طرف دیگر مردم برای دیدن فیلم‌ها باید مبلغی پرداخت می‌کردند. همین موضوع تغییرات محسوسی را در فیلمسازی رقم زد.

او همچنین معتقد است سینمای ایران از سینمای ایتالیا تاثیر گرفته است. از همین رو بیان می‌کند: سینمای ایران تحت تاثیر فیلم‌های تجاری ایتالیایی بوده است. اما چون سینمای ایتالیا اعتبار سینمای آمریکا را نداشته است هیچ وقت مستقیم به آن اشاره نشده است.

او در پایان صحبت‌های خود درباره فدریکو فلینی Federico Fellini بیان می‌کند: فلینی انگار چند فیلمساز است در یک فیلمساز، او فیلمسازی است که به شدت به خودانگیختگی اعتقاد دارد و در عین حال بازیگران او را مانند دیکتاتوری در سر صحنه می‌دانند. او فیلمنامه را هم بدون توضیح به بازیگران می‌داده و حتی خودش می‌گوید بازیگران برای من مانند عروسک‌هایی سر صحنه هستند.

این رویداد، به نمایش مستندهای جذاب و دیدنی درباره‌ی سینماگران بزرگ تاریخ سینما اختصاص دارد و تا پنجشنبه از ساعت ۱۹ این مستندها به نمایش در خواهند آمد. پس از نمایش فیلم، نشست نقد و بررسی اثر، در کنارِ گفت‌وگو درباره‌ی چهره‌ی سینمایی مورد بحث برگزار می‌شود.

در این رویداد فیلم‌های مستندِ کمیابِ «فیلنی هرگز پایان نمی‌یابد» به کارگردانی یوجینو کاپوچو، مستند «جانگو و جانگو – سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا، مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک، مستند «لینچ- اوز» به کارگردانی الکساندر او فیلیپ، مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا و مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز با زیرنویس فارسی، به نمایش در می‌آیند.

فریدون جیرانی، بهروز افخمی، احمد الستی، فرزاد موتمن و علیرضا رئیسیان به عنوان کارشناسان مهمان در این نشست‌ها حضور خواهند یافت.

این رویداد توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، جشنواره سینماحقیقت، وبسایتِ کافه سینما و پردیس سینمایی ملت برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- فیلمسازی دفاع مقدس، بازی با رنگ و لعاب نیست

تعدادی از سینماگران و کارشناسان فرهنگی کشور متذکر شدند: آدم هایی که بلد نیستند حتی یک قصه ساده را تعریف کنند نباید تولید فیلم هایی با محوریت شهدا و دفاع مقدس را در دست بگیرند.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، تعدادی از سینماگران و کارشناسان فرهنگی کشور در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود متذکر شدند: آدم هایی که بلد نیستند حتی یک قصه ساده را تعریف کنند نباید تولید فیلم هایی با محوریت شهدا و دفاع مقدس را در دست بگیرند؛ مدیران سینمایی و فرهنگی تنها شعار حمایت از سینمای دفاع مقدس را می دهند و به عمد ما را از این عرصه کنار گذاشته اند و بنده با ضرس قاطع عرض می کنم که این اتفاق صد در صد عمدی است و دست هایی در کار است تا سینمای دفاع مقدس به نابودی کشیده شود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح یکشنبه چهارم تیرماه در دیدار صدها نفراز پدران، ‌ مادران و همسران شهدا، شهیدان را قهرمانان برتر تاریخ کشور خواندند و با تبیین جایگاه عالی خانواده شهدا از زاویه‌های مختلف «قرآنی»، «جهادی»، «انسانی» و «اجتماعی»، اهالی هنر و رسانه را به تلاش هرچه بیشتر در زنده‌ نگه‌داشتن هنرمندانه یاد شهدا و الگوسازی برای نسل جوان فراخواندند.

ایشان در بخشی از این دیدار فرمودند: «من یک خطابی بکنم به کسانی که اهل هنرند، اهل رسانه‌اند، اهل نگارشند، قلم به دستند، شاعرند، نقاشند، هنرمندند. این خاطره‌ها را با زبان هنر بایستی نگه دارند. البته کارهای خوبی در این سالهای آخر اتفاق افتاده است، انجام گرفته است، خوب است این کتابها و بعضی از فیلمها، بعضی از کارهای هنری که انجام گرفته با ارزش است باید سپاسگزاری کنیم اما نسبت به آنچه که باید اتفاق بیفتد کم است ما تعداد شهدایمان زیادند هر کدام از اینها یک دنیایی هستند، هر کدام از اینها موضوع یک کار هنری با ارزشند، یا موضوع کار چند کار هنری؛ می شود فیلم ساخت، میشود کتاب نوشت، میشود نقاشی کرد درباره‌ی اینها، اینها را معرفی کرد به نسل جوان. این وظیفه‌ی ماست. شما همسران شهید، پدر شهید، مادر شهید، اگر مراجعه کردند و خواستند که شما مصاحبه کنید امتناع نکنید.»

با توجه به اینکه معظم له طی سال های اخیر به کرات در خصوص اهمیت تولید آثار فرهنگی و هنری به ویژه فیلم های ارزشی تأکید کرده اند اما شاهد هستیم که مدیران فرهنگی و هنری و سینمایی همچنان فرهنگ و هنر و بالاخص سینما را در کجراهه هدایت می کنند! همچنان سینمای کشور در اختیار آثار فوق العاده نازل و بی ارزش به اسم سینمای کمدی است و یا از سوی دیگر فیلم های سیاه و تلخ به اسم سینمای اجتماعی تولید می شوند.

بسیاری از سینماگران متعهد و دغدغه مند و ارزشی سال ها است جایی برای کار و فعالیت در سینما ندارند و به ناچار خانه نشین شده اند اما از سوی دیگر برخی روشنفکرمآبان در حال جولان دادن در این سینمای نگون بخت هستند! در همین راستا با ۱۰ تن از سینماگران و کارشناسان فرهنگی برجسته کشور آقایان: جواد اردکانی، محمدرضا اسلاملو، علیرضا اسحاقی، مهدی فقیه، عبدالرحمن شلیلیان، محسن علی اکبری، محرم زینال زاده، ولی منصوریان، رضا ایرانمنش و سیدجلال دهقانی اشکذری گفتگو داشتیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی سینماپرس در ذیل نقل شده است.

جواد اردکانی کارگردان سینما در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: با کلی گویی و حرف های تکراری هیچ اتفاق مثبتی در خصوص تولید بیشتر آثار هنری در خصوص شهدا صورت نمی گیرد؛ ما امروزه نیازمند یک راهکار و چاره اساسی برای رفع این بحران و نقصان هستیم و باید همگان اهتمام جدی داشته باشند تا به یک چاره مشترک برسیم. همیشه یک کلیاتی در حد شعار تکرار می شود و هیچ حرف تازه و راه جدید و پیشنهاد گره گشایی بیان نمی شود در حالی که وقتی یک بیماری قدیمی و مزمن می شود به درمان دقیق تر و با دقت بیشتری نیاز دارد.

علیرضا اسحاقی بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون نیز در این باره اظهار داشت: نکته بسیار مهمی وجود دارد و آن این است که ما نباید با ساخت آثار ضعیف و نازل شهدا را یک بار دیگر به دست خودمان شهید کنیم. آدم هایی که بلد نیستند حتی یک قصه ساده را تعریف کنند نباید تولید فیلم هایی با محوریت شهدا و دفاع مقدس را در دست بگیرند. این اتفاق قطعاً سبب بی ارزش شدن و واژگونی این آثار می شود. مدیران و سیاست گذاران سینما باید تدبیری جدی در این زمینه داشته باشند و تنها از افراد باتجربه و کاربلد برای تولید این آثار بهره بگیرند.

محمدرضا اسلاملو کارگردان سینما گفت: کسانی که بر مسند مدیریت نشسته اند به باطن عرفانی و نورانی دوران دفاع مقدس باور ندارند و به همین علت است که در زمینه تولید آثار مبتنی بر ارزش های دفاع مقدس و زندگی شهدا کم کاری جدی وجود دارد. کسانی که با باطن دفاع مقدس آشنایی ندارند آن را درک نمی کنند و به ظاهرسازی بسنده می کنند. ما نباید به اسم دفاع مقدس آثاری را در سینما تولید کنیم که باطن و عمق ندارند و به ابعاد معنوی و عرفانی و روحانی آن اشاره نمی کنند.

مهدی فقیه بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در گفتگو با سینماپرس خاطرنشان کرد: تولید فیلم با محوریت دفاع مقدس و خاطرات شهدا از نان شب خوردن هم واجب تر است؛ این بالاتر از نیاز است و یک ضرورت برای جامعه محسوب می شود اما افسوس که اصلاً کسی به فکر نیست! از وزارت ارشاد گرفته تا تهیه کنندگان همه دنبال کارهای کمدی و خنده دار هستند! آن ها بهانه شان این است که مردم حال شان خوب نیست و با دیدن این کارها شادمان می شوند در صورتی که آن ها اصلاً به فکر مردم نیستند و تنها به پول و منافع مادی خود می اندیشند.

عبدالرحمن شلیلیان کارگردان سینما و تلویزیون در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: فضای فرهنگی کشور ما سال ها تحت اشغال لیبرال مسلکان بوده و آن ها با هر نوع اندیشه ارزشی مقابله کردند و میانه ای با ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و شهدا نداشتند از این رو نیاز است که ما این نقیصه را جبران کنیم و بخش اعظم تولیدات سینمایی و تلویزیونی را به فیلم ها و سریال های دفاع مقدسی اختصاص دهیم. تولید فیلم های دفاع مقدسی بسیار پر هزینه است و باید نهادهای ذی ربط پشتیبان فیلمسازان برای تولید این قبیل آثار باشند و برای آن ها تأمین منابع کنند و قطعاً تا این اتفاق رخ ندهد نمی توانیم شاهد تحول مثبت و اساسی برای تولید فیلم های ارزشی باشیم.

محسن علی اکبری تهیه کننده سینما و تلویزیون در این راستا خاطرنشان کرد: متأسفانه مدیران فرهنگی در دولت های مختلف بیانات رهبری را نشنیده گرفتند و آنطور که باید و شاهد به فرمایشات مهم معظم له توجه نکردند و نکات ظریفی که ایشان اشاره می کردند برایشان ملاک کار نبوده است. حقیقتاً بنده نمی دانم علت این سهل انگاری ها از سوی مدیران فرهنگی چیست؟ آیا دشمن در پشت پرده این مباحث را مدیریت می کند؟ یا مدیران از روی جهل این کار را انجام می دهند و درک درستی از اوضاع ندارند؟

محرم زینال زاده کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون به سینماپرس گفت: بنده سال های متمادی برای سینمای دفاع مقدس در مقام بازیگر و کارگردان تلاش کردم اما هیچ گاه تلاش هایم مورد توجه قرار نگرفت با این حال همچنان پای کار سینمای دفاع مقدس هستم و طرح و فیلمنامه آماده کار هم دارم اما کسی از بنده و امثال بنده حمایت نمی کند! بدیهی است که حضور پیشکسوتان می تواند باعث رشد و ترقی سینمای دفاع مقدس شود اما همچنان برای من روشن نشده که چرا و به چه دلیلی رسماً پیشکسوتان نادیده گرفته می شوند.

ولی منصوریان روزنامه نگار فرهنگی تأکید کرد: به‌نظرم برخورد مدیریت فرهنگی کشور با بیانات رهبری سطحی است لذا نتیجه آن می‌شود که روایت سینما از شهدا برای بیلان‌کاری از آب درمی‌آید و فیلم‌ های دم دستی، بدون مخاطب و گیشه و تنها برای ارائه گزارش در دستور کار قرار می‌گیرد. ما در تاریخ ۴۳ سال انقلاب درباره شهدا و در موضوع دفاع مقدس آثار موفق و جریان‌سازی را شاهد هستیم اما مدیریت فرهنگی سینما تمام تلاش خودش را انجام داده تا این آثار تکثیر نشوند و این تلاش با سنگ‌اندازی‌ها متعدد در مسیر تولید و نمایش صورت گرفته است.

رضا ایرانمنش بازیگر سینما و تلویزیون به سینماپرس گفت: مدیران سینمایی و فرهنگی تنها شعار حمایت از سینمای دفاع مقدس را می دهند و به عمد ما را از این عرصه کنار گذاشته اند و بنده با ضرس قاطع عرض می کنم که این اتفاق صد در صد عمدی است و دست هایی در کار است تا سینمای دفاع مقدس به نابودی کشیده شود. یکی از مهمترین معضلات و مسائل سینمای ایران رانت و تبعیض قائل شدن میان اهالی هنر است. تا زمانی که این ۲ اتفاق در سینما وجود داشته باشند ما از هر ناحیه ای جز صدمه و لطمه چیز دیگری نخواهیم دید. سینمای دفاع مقدس در دهه ۶۰ و ۷۰ به اوج خود رسیده بود اما عده ای خواستند مانع از رونق بیشتر این سینما شوند و از همان دوران تلاش خود را به کار بستند تا این سینما روز به روز کوچک و کوچک تر شود. در آن روزگار فیلم های دفاع مقدس در کنار فیلم های سایر ژانرها تولید و اکران می شد و هر فیلمسازی بنا به دغدغه خود کار خودش را می کرد اما برخی افراد به عمد موجبات کوچک سازی این سینما را فراهم آوردند.

سیدجلال دهقانی اشکذری کارگردان سینما در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: برخی فیلم های دفاع مقدس فقط رنگ و لعاب دارند اما عمق خوبی ندارند چرا که فیلمسازان شان فضای جبهه و جنگ را درک نکرده اند و تا وقتی فیلمساز فضا را درک نکرده باشد قطعاً نمی تواند اثری تولید کند که به مذاق مخاطبان خوش بیاید.

رسانه سینمای خانگی- به پاس علو و به نام عشق

ژاله علو که امروز ۹۶ ساله شد، همیشه گفته است تمام تلاش خود را انجام داده تا کارهایش را با صمیمیت، صداقت و عشق انجام دهد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، ژاله علو سال ۱۳۰۶ در محله سنگلج و در خانواده‌ای زاده شد که فرهنگ برایشان اهمیت داشت. پدرش گرچه ارتشی بود ولی ذوق هنری داشت و علاقه‌مند بود دخترش با ادبیات کشور آشنا شود به همین دلیل از هفت سالگی با شروع مدرسه کتاب حافظ، سعدی و شاهنامه برایش می‌خوانده و او را تشویق می‌کرد تا با اشعار بزرگان کشور آشنا شود.

او که از دانشسرای مقدماتی مستقیما وارد رادیو شد و اعلام برنامه می‌کرد، می‌گوید: «در آن زمان به میدان ارک می‌رفتیم و با ماشین گویندگان را به بی‌سیم که یک استودیو پخش داشت و اغلب برنامه‌ها زنده پخش می‌شد، می‌بردند؛ یعنی اگر زنده یاد صبحی مهتدی برای قصه گویی می‌آمد و یا زنده یاد راشد برای سخنرانی می‌آمد به صورت زنده پخش می‌شد.»

علو درس و مشق را در دبستان «نواختران» در خیابان شاهپور آغاز کرد و دوره متوسطه را در مدرسه «خسرو خاور» گذارند. مدتی به دانشسرای مقدماتی رفت و به دلیل علاقه به کار هنری، هنرستان هنرپیشگی  را انتخاب کرد. در هنرستان هنرپیشگی نزد استادان بزرگی مانند هایک گاراگاش، دکتر نامدار که استاد فن بیان بود و خانمی سوییسی که استاد بدن و حرکت بود، مشغول نوآموزی شد. در همین هنرستان با چهره‌هایی همانند محمد نوری، معز دیوان فکری و … هم شاگردی شد و اولین حضور روی صحنه تئاتر را تجربه کرد.

طوسی حائری، معلم ادبیات دانشسرای مقدماتی، نخستین کسی بود که صدای خوش این دختر نوجوان را کشف کرد. او که خود جزو اولین گویندگان زن در رادیو بود، به دانش‌آموز نوجوان خود پیشنهاد کرد که گویندگی در رادیو را بیازماید. ژاله علو اولین حضورش را در رادیو با اعلام برنامه‌ها آغاز کرد و بعدها در این خانه ماندنی شد. فضای صمیمیانه رادیو او را نیز همچون دیگر همکارانش پا گیر کرد.

در دوره شکوه خیابان لاله‌زار که چراغ تئاترها و سینماهایش پر فروغ بود، ژاله علو اولین تجربه‌های جدی خود را در حوزه تئاتر در تئاتر فردوسی به انجام رساند.

خودش درباره این دوره در گفتگوی تاریخچه شفاهی سایت ارته (سایت تاریخچه شفاهی هنرمندان) گفته است: «عبدالحسین نوشین (پدر تئاتر نوین ایران) رفته بود و گروهش دنبال همکار بودند و دکتر نامدار مرا معرفی کرد.» مدتی بعد در تئاتر «تهران» می‌خواستند نمایش «آغا محمد خان» را بروی صحنه ببرند که دنبال او رفتند و برای بازی در نقش «امینه»، خواهر فتحعلی شاه و برادرزاده آغا محمد خان انتخابش کردند. بعدتر در نسخه سینمایی به کارگردانی صادق و منصور بهرامی هم همین نقش را بازی کرد.

او علاوه بر فعالیت در تئاتر فردوسی و تهران برای همکاری به تئاتر فرهنگ هم دعوت شد و در این تئاتر هم دو سه نمایش کار کرد. در همین تئاتر بود که هنرمندانی چون هوشنگ سارنگ، بدری هورفر، علی اصغر گرمسیری، لرتا هایراپتیان، نوشین و … جدیت در کار را به او آموختند. برای آنان تئاتر هرگز سَرسَری نبود.

سال ۲۷ به طور جدی‌تری کار خود را در رادیو ادامه داد. اولین نمایش رادیویی‌اش با پرویز خطیبی بود و بعد از آن با مهدی قاسمی، نصرت الله محتشم، عزیز الله حاتمی هم همکاری کرد.  در همکاری با محتشم برنامه «داستان شب» را پایه‌ریزی کردند.  علو از اولین داستان شب با محتشم کار کرد و پای ثابت نمایش رادیویی شد.  با وجود برنامه‌هایی مانند «داستان شب» و نمایش‌های رادیویی، کار رادیو رونق گرفت و او نیز این فضای گرم را خانه خود دید و در کارهای رادیویی پرشماری حضور پیدا کرد.

گرچه در رادیو تصویر هنرپیشه دیده نمی‌شد ولی او در برابر میکروفن رادیو هم همان بود که روی صحنه. آن چنان که خود گفته است: «مقابل میکروفن هرگز ادای گریه در نمی‌آوردم. اول به باور خودم فکر می‌کردم و بعد هم به باور مخاطب. خنده‌ام هم واقعی بود.» در دهه ۴۰ به عنوان کارگردان رادیویی هم فعال شد و بتدریج دوبله را هم آزمود و آنجا نیز ماندگار شد.

ژاله علو که به نسل طلایی دوبلورهای ایران تعلق دارد، در سینما و تلویزیون گویندگی‌های بسیار کرد. از مشهورترین بازیگرانی که او به جایش صحبت کرده، می‌توان از سوفیا لورن نام برد.

دهه ۵۰ برای او با سرایش شعر همراه شد. او که در کودکی با سعدی و حافظ و مدتی بعد با مولانا دمخور شده بود، در این دهه شروع به سرایش شعر کرد و چند شعرش در کتاب زنان شاعر ایران منتشر شد.

ورودش به سینما با اسماعیل کوشان رقم خورد. همان استاد دوران نوجوانی، نامدار او را به کوشان معرفی کرد.  کوشان آن زمان میترا فیلم را راه‌اندازی کرده بود. «طوفان زندگی» اولین فیلمی است که با آن، حضور مقابل دوربین سینما را تجربه کرد و بعدها با کارگردانانی همچون هوشنگ کاووسی، علی کسمایی هم کار کرد.

بازی در فیلم «طوقی» سبب همکاری او با علی حاتمی شد. همچنانکه در فیلم «صدای صحرا» هم با نادر ابراهیمی همکاری کرد. علو در سال های بعد از انقلاب با بازی در فیلم‌هایی مانند «زمان از دست رفته» به کارگردانی پوران درخشنده، «مهمان مامان» ساخته داریوش مهرجویی، «روز واقعه» کار شهرام اسدی، «آدم برفی» به کارگردانی داود میرباقری، «سلطان» کار مسعود کیمیایی، «جنگ نفتکش‌ها» ساخته محمد بزرگ‌نیا و … حضور خود را روی پرده نقره‌ای تداوم بخشید.

او با بازی در نقش خاله لیلا در مجموعه «روزی روزگاری» در کنار خسرو شکیبایی یکی از خاطره انگیزترین بازی‌های خود را رقم زد. علو این روزها فیلم سینمایی «فصل ماهی سفید» را روی پرده سینماها دارد که در آن محمدرضا فروتن هم باری کرده است.  

روابط عمومی موزه سینما بخشی از مصاحبه تاریخ شفاهی موزه با این هنرمند را منتشر کرده که در آن با اشاره به اینکه اواخر دهه ۳۰ کم کم کار سینما را رها کرد، گفته است:‌ در آن دهه کیفیت کار متفاوت شده بود و دیگر نه من آن‌ها را می پسندیدم و نه آن‌ها مرا و کارم به رادیو و دوبله محدود شده بود. سرپرست دوبلاژ بودم و در رادیو برنامه‌های مختلفی را کارگردانی می‌کردم. در دهه ۵۰ چند فیلم بازی کردم و در ادامه آن‌ها در سریال امیرکبیر و روزی روزگاری، گالش ها و بخش چهار جراحی نیز حضور پیدا کردم اما همچنان با دوبلاژ همکاری می‌کردم و در سال ۵۸ از رادیو بازنشسته شدم.

وی با بیان اینکه هنرمندان زیادی بودند که دیگر نظیر آنها را نخواهیم داشت، می‌گفت: البته هنوز هم هنرمند داریم که قابل توجه و احترام هستند اما یاد یاران از دست رفته در زمانی که آدم مرور خاطرات می کند، خیلی عزیز است. دوستانی بودند که در رادیو، دوبله، سینما و تئاتر همراه و همکار و همگام بودیم با هم به کارمان عشق می‌ورزیدیم، عاشقانه کار می‌کردیم و باهم اثری بوجود می‌آوردیم که مردم روزی دیدند و شنیدند و در خاطره‌هایشان نگه داشتند و هنوز بعد از سال‌ها وقتی من را می‌بینند می گویند ما با صدای تو بزرگ شدیم.

او همچنین از همکارانش یاد کرده و گفته است: یادم می آید روزی یکی از مجلات درباره خانم چهره آزاد از من سوال کرد و من در پاسخ گفتم او کارش را با عشق شروع کرد و عشقش را در کارش نیز به کار برد زیرا هنر و عشق از هم جدا نیستند. او به نیکنامی زندگی کرد و با جلال و عظمت از دنیا رفت. من معتقدم مرگ ترسناک و دردناک نیست بلکه یک پرواز باشکوه است و خوشا به حال کسانی که با شکوه پرواز می‌کنند.

علو تاکید دارد که؛ تمام تلاشم را کردم تا کارهایم را با صمیمیت، صداقت و عشق انجام بدهم و در تمام مدت به مردم عشق ورزیدم؛ به همین دلیل مردم به من لطف دارند و همین برای من بهترین پاداش است.

رسانه سینمای خانگی- واکنش کاپولا به باربی و اوپنهایمر: این آغاز یک عصر طلایی است

«فرانسیس فورد کاپولا» فیلمساز ۸۴ ساله آمریکایی موفقیت دو فیلم «باربی» و «اوپنهایمر» را «پیروزی سینما» توصیف کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از هالیوود ریپورتر، موفقیت دو فیلم‌ «باربی» ساخته «گرتا گرویگ» و «اوپنهایمر» به کارگردانی «کریستوفر نولان» هر دو بسیار فراتر از حد انتظار بوده و این رکوردشکنی با تمجید «فرانسیس فورد کاپولا» فیلمساز برجسته‌ آمریکایی همراه شده است.

کارگردان «پدرخوانده» در صفحه اجتماعی خود در پاسخ به پرسش کاربران درباره این دو فیلم موفق این روزهای سینمای جهان نوشت: «من هنوز آنها را ندیده‌ام، اما این واقعیت که مردم سالن‌های بزرگ را برای دیدنشان پر می‌کنند و نه این فیلم‌ها دنباله‌ای هستند و نه پیش‌درآمدی و هیچ عددی به آن‌ها ضمیمه نمی‌شود یعنی منحصر به فردی هستند و این یک پیروزی برای سینماست.

فیلم‌های «باربی» و «اوپنهایمر» در فروش افتتاحیه آخر هفته خود از ۲۱ تا ۲۳ جولای فراتر از پیش‌بینی‌ها عمل کردند. ساخته فانتزی «گرویگ» نه تنها یکی از برترین فروش‌های آغازین از زمان همه‌گیری را رقم زد، بلکه رکورد بزرگترین فروش افتتاحیه یک کارگردان زن را نیز شکست. «اوپنهایمر» ساخته «نولان» نیز عنوان سومین افتتاحیه بزرگ یک فیلم بیوگرافیک در آمریکای شمالی را به نام خود ثبت کرد.

«کاپولا» پیش از این در مورد بیزاری خود از دنباله‌ها، پیش درآمدها و به طور کلی صنعت سینمای مدرن به صراحت صحبت کرده بود. اگرچه او خالق سه‌گانه «پدرخوانده»است، اما این کارگردان و تهیه کننده از طرفداران آثار مارول و سری فیلم‌های سینمایی آن نیست.

او در سال ۲۰۲۲ در مصاحبه ای با مجله «GQ» گفت: «پیش‌تر فیلم های استودیویی وجود داشت. اکنون فیلم‌های مارول وجود دارد. فیلم مارول چیست؟ یک فیلم مارول یک نمونه اولیه فیلم است که بارها و بارها و بارها و بارها ساخته می شود تا متفاوت به نظر برسد».

این کارگردان برنده اسکار که بیش از پنج دهه در صنعت سینما فعال بوده و نحوه تغییر مدیوم را در طول سال‌ها شاهد بوده است، در پاسخ به یکی از کاربران صفحه مجازی خود درباره آینده سینما در ۱۰ سال آینده، تنها ابراز امیدواری کرد و گفت: «تصور من این است که ما در آستانه یک عصر طلایی هستیم و سینمای شگفت‌انگیز و روشنگر در سالن‌های بزرگ دیده می‌شود».

«مگالوپولیس» جدیدترین پروژه سینمایی «فرانسیس فورد کاپولا» است که فیلمبرداری آن ۳۰ ماس ۲۰۲۳ به پایان رسید و اکنون در مرحله پساتولید قرار دارد. 

«مگالوپولیس» پروژه‌ای است که «کاپولا» مدت زمان طولانی است که در پی ساخت آن بود در نهایت پاییز ۲۰۲۱ اعلام شد که این فیلم با هزینه شخصی ۱۲۰ میلیون دلاری «کاپولا» مقابل دوربین می‌رود؛ از منابع مالی که کارگردان «پدر خوانده» از فروش املاک محبوبش در کالیفرنیای شمالی به دست آورده است.

در این فیلم بازیگرانی از جمله «آدام درایور»، «ناتالی امانوئل»، «فارست ویتاکر»، «لارنس فیشبرن»، «جان وویت»، «تالیا شایر»، «شیا لبوف»، «جیسون شوارتزم» و «داستین هافمن» بازی کرده‌اند و داستان فیلم درباره یک معمار است که به دنبال بازسازی شهر نیویورک به عنوان یک آرمان شهر پس از وقوع یک فاجعه است.

خروج از نسخه موبایل