انیمیشنهای «چرخ خیاطی» و «تولد» از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی به جشنواره فیلم کودک احمد آباد هند راه پیدا کردند. فیلم داستانی «۱_» ( منفی یک) نیز با پایان فیلمبرداری و تدوین به صداگذاری رسید.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، انیمیشنهای «چرخ خیاطی» به کارگردانی نجمه هاشمالحسینی و «تولد» ساخته زهره عباسی، از تولیدات مرکز گسترش، به بخش مسابقه پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کودک احمد آباد در کشور هند راه یافتهاند.
نمایی از انیمیشن «چرخ خیاطی»
در دوره های قبل این جشنواره فیلمهای «بادبادک باز»، «میلیونر زاغهنشین»، «تنها در خانه»، «مینیونها» و… به نمایش درآمدند.
امسال ۲۶۷ فیلم از ۴۵ کشور به این جشنواره ارسال شده است. هدف از برگزاری این جشنواره، شناساندن هر چه بیشتر سینمای کودک به مخاطبان بینالمللی است. پخش بینالملل «چرخ خیاطی» و «تولد» با واحد بینالملل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
جشنواره فیلم کودک احمدآباد هند از ۱۷ تا ۱۹ آذرماه ۱۴۰۲ برگزار میشود.
جزییات فیلم «۱_» اعلام شد
فیلم داستانی «۱_» ( منفی یک) با پایان فیلمبرداری و تدوین به صداگذاری رسید.
فیلم کوتاه «۱_» ( منفی یک) به کارگردانی بهنام داوری، مدیریت فیلمبرداری مسعود امینی تیرانی و به تهیهکنندگی مهران زمانی با اتمام فیلمبردای و تدوین در حال صداگذاری است.
این فیلم کوتاه با پایان مراحل پس تولید آماده ارسال به جشنوارههای داخلی و خارجی میشود.
نمایی از فیلم کوتاه «۱_» ( منفی یک)
شهروز دلافکار، مریم همتیان، داریوش مهربان، ایمان صدیق، داود داوری، هومان زمانی، معین سعیدی و کیوان کوچمشکی بازیگران این فیلم هستند.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: کارگران یک مجتمع بزرگ مسکونیِ در حال ساخت به علت پرداخت نشدن دستمزدهایشان قصد دارند اعتصاب کنند و دست از کار بکشند، اما با ورود تازه واردی در میانشان ماجرا و مشکل جدیدی برایشان پیش میآید…
عوامل فیلم کوتاه داستانی «۱_» ( منفی یک) عبارتند از کارگردان: بهنام داوری، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی تیرانی، فیلمبردار: یونس امینی تیرانی، نویسنده: علیرضا قاسمی، تدوین: مصطفی وزیری، صدابردار: وحید رضویان، طراحی و ترکیب صدا: حسن مهدوی، دستیار اول فیلمبردار: مهدی حسینی، دستیار کارگردان: امین رضوی، مدیر روابط عمومی: نغمه دانش آشتیانی و …
«جناکات» در یک جشنواره ایتالیایی
فیلم کوتاه «جناکات» به نویسندگی و کارگردانی عطا مجابی در یک جشنواره ایتالیایی رقابت میکند.
فیلم کوتاه «جناکات» با عنوان بینالمللی Psychicken که محصول مشترک ایران و ایتالیا و از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران است و به نویسندگی و کارگردانی عطا مجابی تولید شده، در بیستودومین دوره جشنواره ماگما ایتالیا رقابت خواهد کرد.
جشنواره ماگما، یکی از مهمترین جشنوارههای تخصصی فیلم کوتاه در کشور ایتالیا است که سالانه حدود ۹۶۰۰ فیلم کوتاه از ۹۵ کشور جهان متقاضی شرکت در آن هستند و امسال ۲۷ اثر در بخش بینالملل آن رقابت خواهند کرد.
جایزه اصلی این جشنواره بهنام «لورنزو وچیو» موسس این جشنواره است که در ۲۳ سالگی درگذشت، نامگذاری شده است.
جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه ماگما یک جشنواره تخصصی فیلم کوتاه است که با هدف ارائه فرصتی برای دیده شدن آثار با ارزش و ایجاد پلی بین مخاطبان و گونههای مختلف فیلم کوتاه هر ساله فیلمهای کوتاه داستانی، مستند، انیمیشن و تجربی زیر ۲۰ دقیقه را به رقابت میگذارد و در این سالها با بسیاری از جشنوارههای معتبر و تخصصی فیلم کوتاه همکاری داشته است.
این جشنواره ۱۳ تا ۱۸ نوامبر مصادف با ۲۲ الی ۲۷ آبان ۱۴۰۲ در شهر آچیرئاله ایتالیا برگزار خواهد شد.
لازم به ذکر است که «جناکات» پیش از این در جشنوارههایی چون حضور داشته است.
«جناکات» اثری اقتباسی در گونه داستانی و در ژانر «نئونوآر/ فانتزی» است که در لوکیشنهایی با هویت تاریخی و فرهنگی، در تهران و قزوین فیلمبرداری شده است.
این فیلم کوتاه با نقشآفرینی ابراهیم عزیزی و سوسن مقصودلو، یک فیلم کوتاه بدون دیالوگ است و قصه یک دزد را روایت میکند که حین سرقت مرتکب جنایتی هولناک شده و میگریزد، ولی متوجه میشود کسی او را تعقیب میکند.
گفتنیاست «جناکات» پیش از این در سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، جشن آکادمی فیلم کوتاه ایسفا نامزد دریافت جایزه بوده و برگ زرین بهترین فیلمنامه اقتباسی را از سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران دریافت کرده بود. همچنین جشنواره IN THE PALACE کشور بلغارستان، که مورد تایید آکادمی اسکار است، اولین حضور بینالمللی این فیلم کوتاه بوده و دوازدهمین دوره جشنواره FIPILI ایتالیا و همچنین چهلودومین دوره جشنواره MHFF-Molins اسپانیا، دیگر جشنوارههایی هستند که این فیلم کوتاه در آنها حضور داشته است.
سیوهفتمین برنامه «مستندات یکشنبه» که ذیل سینماتک خانه هنرمندان ایران به پخش فیلمهای مستند میپردازد، ساعت ۱۷یکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۲ به نمایش فیلم مستند «ترانه تارخ» به کارگردانی صمد فرهنگ اختصاص داشت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پس از نمایش این فیلم که روایتی تصویری از زندگی و آثار زندهیاد امین تارخ است، نشست نقد و بررسی آن با حضور محمدمهدی عسگرپور (مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، تهیهکننده و کارگردان سینما)، همایون اسعدیان (کارگردان سینما) و صمد فرهنگ(کارگردان این مستند) برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده شاهین امین (روزنامهنگار و منتقد سینما) بود.
در ابتدای این برنامه شاهین امین از نیما تارخ (فرزند امین تارخ) که در سالن حضور داشت، خواست که جلسه را با صحبتهای خود شروع کند.
نیما تارخ در صحبتهایی گفت: از آقای فرهنگ تشکر میکنم. در جریان این فیلم بودم ولی خیلی جرات دیدن آن را نداشتم. اما بالاخره جرات پیدا کردم و فیلم را دیدم. دیدن آن مقداری سخت است. اما تشکر میکنم و خوشحالم که این فیلم به یادگار باقی مانده است.
نمیخواهم اسطورسازی کنم
شاهین امین در ادامه گفت: نمیخواهم اسطورسازی کنم ولی ما در سینمای ایران آدمهایی داشته و داریم که فارغ از کار هنری خود، صاحب یک شخصیتی بوده و احترامی برای خود قائل بودند. بنابراین در هر کاری حضور پیدا نمیکردند. البته نمیخواهم بگویم که همه کارهای آنها درجه یک است. همانطور که دیدیم آقای تارخ هم در فیلم به این موضوع اشاره کرد، که یکسری از کارها را به خاطر معیشت قبول کرده است. ولی حتی در همان کارها هم سعی کردهاند، اندازههایی را رعایت کنند.
او افزود: امیدوارم بازیگران و به طور کل هنرمندان نسلهای بعد این الگوها را در نظر بگیرند. رعایت کردن اندازهها، آنها را صاحب هویت و شخصیتی میکند که گاهی حتی بالاتر از کیفیت هنریشان دیده شوند. آقای تارخ هم حتما در کنار اینکه بازیگر خوبی بودند، واجد شخصیتهایی این چنین نیز میشدند. به همین دلیل اکنون در خاطره جمعی ما ثبت شدهاند. چقدر همگی ناراحتیم، از اینکه در این یکی دو سال اخیر، بخشی از این آدمهایی که در خاطره جمعی ما ثبت شدهاند را از دست دادیم. افرادی چون آقای پورحسینی، پوراحمد، پسیانی و… . البته مرگ حق بوده ولی تحمل آن برای ما مقداری دشوار است.
نشست نقد و بررسی مستند «ترانه تارخ»
فرهنگ (کارگردان مستند «ترانه تارخ») نیز در ادامه این نشست درباره پروسه تولید این اثر و چگونگی شکلگیری آن گفت: از همه حاظران در جلسه تشکر میکنم. میتوانم با تمام وجود بگویم که این کار معجزه بود. آنقدر روان و پشت سر هم و خود به خود اتفاق افتاد، که دیدن آن روی پرده برای خودم عجیب است. من کارمند صداوسیما مرکز شیراز بودم و از کودکی بازیگری را دوست داشتم. یک بار آگهی کارگاه بازیگری آقای تارخ را دیدم؛ کلاس ایشان هزار کیلومتر با من فاصله داشت ولی انگار این فاصله برایم دو خیابان بود. بنابراین به تهران آمدم و در کلاسهای آقای تارخ ثبتنام کردم. بعد از آن در هفتهای که هفت شب داشت، ۴ شب در اتوبوس بودم و بین شیراز و تهران رفتوآمد میکردم. دو سال دورههای مقدماتی و پیشرفته بازیگری را پیش آقای تارخ و اساتید خوبی که ایشان در آموزشگاه خود جمع کرده بودند، گذراندم. اما وقتی دوره تمام شد، تازه مزه آن زیر دندانم رفته بود، به شیراز رفتم و دوباره از صفر برای کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته تئاتر ادامه تحصیل دادم.
او افزود: تصویرهایی که در این مستند میبینید را برای پایاننامه مقطع کارشناسی خود ضبط کرده بودم. من و آقای تارخ دائم پیش هم نبودیم ولی حس خوبی بینمان بود. وقتی میخواستم فارغالتحصیل شوم، به آقای تارخ گفتم که میخواهم پایاننامه خود را معطوف به تاثیر کارگردانهای مختلف از جمله آقای عسگرپور روی بازیگری واحد کنم. ایشان با فراغ بال پذیرفت. با وجود اینکه آن زمان بسیار سرشان شلوغ بود؛ ساعتها جلوی دوربین من مینشست و با انرژی بسیار زندگی خود را برایم تعریف کرد. این تصویرها باقی ماند تا زمانی که آقای تارخ به رحمت خدا رفت. بعد از آن یک بار به آموزشگاه آقای تارخ رفتم و با خانم علینژاد آشنا شدهام که از آخرین شاگردان آقای تارخ بود. ایشان نیز در نهایی کردن این مستند کمک بسیاری به من کرد.
این مستندساز در ادامه بیان کرد: در پایان برای آماده کردن مستند، تمام فیلمها و مصاحبهها که تقریبا هفت، هشت ساعت است را مجددا دیدم و بخشهایی که به نظرم مناسب بود را انتخاب کردم. شکر خدا فیلم نهایی شد و آقای عسگرپور هم لطف کرد تا این برنامه برگزار شود و ما دور هم جمع شویم و یاد آقای تارخ را گرامی بداریم.
محمد مهدی عسگرپور در ادامه این برنامه گفت: از زحمت دوستان برای ساخت این مستند تشکر میکنم. زمانی که ما آقای تارخ را از دست دادیم، درست مهرماه سال گذشته و بعد از اتفاقات شهریور ماه بود که اساسا هرنوع گردهمایی و داشتن برنامه خیلی دشوار شده بود. حتی برای تشییع پیکر ایشان با شرایط سختی مواجه بودیم. به همین دلیل نتوانستیم مراسم را در شان شخصیت بزرگی چون آقای تارخ برگزار کنیم و این افسوس و شرمندگی که این اتفاق نتوانست در زمان خود رخ دهد، برای ما باقی ماند.
او افزود: بخش قابل توجهی از آن چیزی که در این مستند مطرح شد، نوع نگاه ایشان نسبت به عالم هنر و بازیگری بود که بخشی از آن در این مستند منتقل شد و بخشی از آن نیز به شکل طبیعی ممکن است در یک رویارویی اتفاق بیفتد. به خصوص برای افرادی که به ایشان نزدیک بودند. آقای تارخ با آموزشگاه خود، وضعیتی منحصر به فرد در کشور ما ایجاد کرده بود. به صورتی که خروجی فعالیتهای ایشان در حوزه آموزش، بازیگران ارزشمند و بزرگی هستند که اکنون در سینمای ایران میدرخشند. ما چنین وضعیتی که یک آموزشگاه بتواند در چند سال چنین خروجی داشته باشد را کمتر تجربه کرده بودیم. این نشاندهنده ویژگیهای کاملا منحصر به فرد ایشان است.
مدیرعامل خانه هنرمندان ایران در ادامه بیان کرد: وقتی سال ۸۷ اعضای آکادمی اسکار به ایران آمدند، رییس آکادمی و چند نفر از اعضا از جمله خانم آنت بنینگ، بازیگر معروف نیز در آن جمع بودند. ما برای نشان دادن بعضی از فضاهایی که در حوزه سینما به شکل جدی فعالیت میکنند، مثل استودیوها و چیزهایی از این دست، اعضای آکادمی را همراهی میکردیم. البته آن زمان محدودیتی هم ایجاد شد. چون وقتی بعضی افراد متوجه شدند که این افراد از اعضای آکادمی اسکار هستند، نامهنگاری کردند که برخی از ملاقاتهای این گروه کنسل شود. مانند دیدار آنها با دانشگاهیان و برخی از مراکز دیگر.
عسگرپور در ادامه عنوان کرد: یکی از مراکزی که ما در نظر داشتیم، بازدید از آموزشگاه آقای تارخ بود. خانم آنت بنینگ نیز به طور طبیعی چون بازیگر جمع بودند به آنجا آمدند. نکتهای که در این خصوص برایش جالب بود، این بود که میگفت: فکر نمیکردم در کشوری چون ایران، چنین سبکی از آموزش وجود داشته باشد. میگفت حتی احساس میکردم بخشی از شکلی که ایشان در آموزش تجربه میکند را ما نتوانستیم تجربه کنیم. بنابراین باید بگویم وجوه آموزشی آقای تارخ فراتر از مرزهای خودمان بود. حتی این اواخر به استرالیا و چند جای دیگر رفت و برنامههایی در این خصوص داشت اما متاسفانه فوت ایشان باعث شد که آن بخش اجرا نشود. در صورتی که این برنامه میتوانست به پیوند سینمای ایران با بخشهای خارج از کشور خودمان خیلی کمک کند.
او ادامه داد: ما دو سریال با هم کار کردیم و این افتخار بزرگی برای من بود. این دو کار ظاهرا به قدری از عمق لازم برخوردار بوده است که همه فکر میکردند که ما خیلی بیشتر از این با هم کار کردیم. یکی از سکانسهایی که در همکاری من با آقای تارخ به یادگار مانده و در این فیلم نیز استفاده شده است، مرگ شخصیتی است که آقای تارخ در یکی از کارها بازی میکرد. همان روز که صحنه را گرفتیم، حال همگی ما کمی منقلب شد، اما بعد از آن نیز هر بار آن سکانس را دیدم حالم بد میشد. این برای پیش از مرگ ایشان بود. هیچوقت فکر نمیکردم در فیلمی از این سکانس استفاده شود و ما یادمان بیاید که ایشان را به این صورت از دست دادیم. به هر حال برای شخص من این موضوع خیلی دردآور بود.
این سینماگر در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: گاهی وقتی ما درباره همکاران خود صحبت میکنیم، اینطور به نظر میرسد که در حال بزرگنمایی هستیم، در صورتی که اینطور نیست؛ ما وقتی با هم کار میکنیم؛ هفت و هشت ماه با یکدیگر زندگی کرده و از هم یاد میگیریم. ایشان نیز به دلیل تجربه بالایی که داشتند، بدون اینکه خودشان اصرار داشته باشند، معمولا نقش آموزگار را هم ایفا میکردند. به خصوص برای نسل جوانتر. برخلاف برخی از بازیگران که وقتی بازیگر مقابل آنها جوان است، ابتدا او را تخریب میکنند؛ ایشان کاملا برعکس عمل کرده و اعتماد به نفس جوان مقابل خود را بالا میبرد. حتی اگر کم و کاستی را میدید، به او کمک میکرد. به این صورت باعث میشد بازیگر جوان در مقابل ایشان احساس امنیت خاطر بکند. این نکته مهمی است که آموزش دادن بدون اینکه اصراری بر آن باشد، جز ذات ایشان شده بود.
همایون اسعدیان نیز در ادامه این برنامه گفت: زندهیاد داریوش مهرجویی در یکی از مستندهایی که از او گرفته شده است، میگوید که من متوجه شدهام، دوربین و حرکت و… را میتوان رها کرد، در صورتی که داستان و بازیگر کار خود را درست انجام دهند. همه ما اول که وارد سینما میشویم، به خصوص در بخش کارگردانی خیلی دوست داریم که کار خود را به رخ بکشیم. اما چقدر خوب است که بتوانیم به چیزی برسیم که استاد مهرجویی آن را بیان میکند. واقعا در آوردن یک لحظه حسی با یک بازیگر به مراتب دشوارتر از یک صحنه اکشن است. لحظه حسی ارتباط یک انسان با انسانهای مقابلش است که باید در بیاید و از همین رو دشوار است.
او افزود: آقای عسگرپور در صحبتهای خود به این موضوع اشاره کرد که ما نتوانستیم مراسمی که در اندازه بزرگی آقای تارخ باشد را برای او بگیریم. این بزرگی از بازیگری نمیآید. اول بگویم اولین برخورد من با امین تارخ به این صورت بود؛ بنیاد فارابی میخواست آرشیو کوچکی راه بیاندازد و به همین دلیل بازیگرها را صدا میکرد تا از آنها عکس بیاندازند. زندهیاد فرخنده شادمنش آنجا منشی بود؛ آقای تارخ نیز مدیر این آرشیو بود و من هم به عنوان عکاس صدا کرده بودند تا عکس بگیرم. عکس گرفتن از بازیگران و کلا آن فضا برایم خیلی جالب بود. به خاطر دارم اولین باری که آقای تارخ عکسها را میدید، ایرادهایی گرفت اما مجموعا کار را پذیرفت. مدتی زیردست ایشان به عنوان عکاس فعالیت کردم. اما بعد مدتها گذشت تا اینکه در سریال آپارتمان اصغر هاشمی، من دستیار بودم و آقای تارخ جوان اول را بازی میکرد. این ارتباط در آنجا مجددا برقرار شد. سپس به شکل صنفی در خانه سینما با یکدیگر همکاریهایی داشتیم. بعد از آن نیز در سریال خسوف من به عنوان تهیهکننده و آقای تارخ بازیگر بود. البته این افتخار را هم داشتم که چند دورهای در آموزشگاه ایشان، به تدریس مباحثی بپردازم.
اولین آموزشگاه سینمایی را تاسیس کرد
این سینماگر در ادامه بیان کرد: ما تعداد زیادی بازیگر داریم که فقط بازیگر هستند اما معدود افرادی داریم که دغدغه آنها هنر به معنای کلان قضیه است. اگر امین تارخ اینقدر در ذهن ما مانده است و فکر میکنیم که برای او کم گذاشتیم، به این دلایل است. وگرنه ما بازیگر خوب زیاد داریم ولی او کسی بود که اولین آموزشگاه سینمایی را تاسیس کرد و بسیاری بازیگر را به سینمای ایران معرفی کرد. همچنین در بحث صنفی، فعالیتهای مثبت بسیاری داشت. حتی بسیاری از فعالیتهای صنفی که انجام میداد، خارج از خانه سینما و از طریق ارتباطات دیگری بود تا بتواند کار اعضای صنف را راه بیاندازد. بخش بازیگری او نیز که جای خود دارد.
اسعدیان در ادامه صحبتهایش گفت: این مجموعه عوامل است که بازیگری مانند امین تارخ را تبدیل به شخصی میکند که آقای عسگرپور میگوید متاسفانه نتوانستیم مراسمی در اندازه و شان او برگزار کنیم. البته این هم خیلی بد است که ما فقط شان کسانی که میروند را رعایت میکنیم و در زمان زنده بودن به شان آنها توجهی نداریم. مثلا باید چنین اتفاقی برای آقای مهرجویی رخ دهد تا متوجه شویم که چه شخصیتی را از دست دادیم. البته نباید اسطوره و بت بسازیم، زیرا همه آدمها ضعفهایی دارند؛ من در سکانسهایی از سریال خسوف با آقای تارخ کل کل هم داشتم. لزوما اینطور نیست که یک آدم هرچه میگوید درست باشد؛ جذابیت ماجرا اینجاست که با آدمها اختلاف نظر هم داشته باشیم و با هم کل کل، قهر و آشتی کنیم. نمیدانم چرا وقتی آدمی فوت میکند ما فکر میکنیم که باید بگوییم همه چیز آن آدم خوب بوده است. مگر میشود یک سال با کسی کار کنیم و با یکدیگر کل کل نداشته باشیم؟ آن چیزی که جدا از این موارد میدانم و میخواهم بگویم این است که نسلی از بازیگران ما در حال تمام شدن هستند. بازیگرانی که در شرایط سخت کرونا شما را همراهی کرده و غر نمیزنند و به عنوان یک بازیگر حرفهای وضایف خود را میدانند.
این سینماگر در ادامه صحبتهایش عنوان کرد: فکر میکنم برای سریال خسوف، حداقل هفت، هشت بار از آقای تارخ تست کرونا گرفتیم، در شرایطی که آدمها سر کار نمیآمدند، ایشان همراه ما بود. حرفهای بودن چیزی است که متاسفانه نسل جدید بازیگری ما یاد نگرفته است و به همین دلیل با نسل آقای تارخ، انتظامی و دیگرانی این چنین، متفاوت است. مهم بودن آقای تارخ در مجموعه این اتفاقات است، نه اینکه آقای تارخ، بازیگر خوبی بود که بود. این مجموعه را در آدمهای کمی میتوان یافت و به همین دلیل افسوس میخوریم که چقدر زود آقای تارخ را از دست دادیم.
او در ادامه صحبتهایش گفت: باید رفت و دید که آقای امین تارخ چطور امین تارخ شد؛ قطعا یک شبه این اتفاق رخ نداده است. این چیزی است که نسل بازیگران جدید ما باید آن را دنبال کنند. امین تارخ شدن هزینه دارد؛ غیر از اینکه باید عمر خود را بگذارید؛ باید مرتب تجربه کنید، بخوانید و همه چیز را وقف این کار کنید تا بتوانید تبدیل به شخصیتهایی چون او، انتظامی، نصیریان و …. شوید. البته بخشی از رفتارهای غیر حرفهای بازیگران جدید نیز به خود ما مربوط میشود که شهامت این را نداریم از بازیگران جوان استفاده کنیم. به طوری که از پسر و دختر چهل ساله به عنوان جوان اولی که قرار است به زودی ازدواج کنید بهره میگیریم. در صورتی که کلی بازیگر جوان خوب در تئاتر داریم که میتوانند نقشها را به خوبی بازی کنند.
شاهین امین در ادامه این مراسم گفت: برادر و همسر آقای تارخ نیز در این مراسم حضور دارند. خیلی معذرت میخواهم که در ابتدای جلسه از آنها یاد نکردم؛ من را ببخشید. از این دو عزیز میخواهم که اگر صحبتی هست بیان کنند.
برادر آقای تارخ در صحبتهایی گفت: امین تارخ یک نفر نبود، او کسی بود که دنیایی را به وجد میآورد. او نرفته و هنوز هست. من همچنان در حال زندگی با او هستم و از آن روز تا کنون زندگی برایم عزای عمومی است. متاسفانه امین تارخ در بیرحمانهترین مراسم ممکن تشییع شد. این حق او نبود. این حق طبیعی من است که نسبت به این موضوع شکایت داشته باشم.
در ادامه این برنامه، شاهین امین تلاش کرد تا از خانواده مرحوم تارخ دلجویی کند.
محمدمهدی عسگرپور در بخش دیگری از این برنامه گفت: حدود سه سال پیش از فوت آقای تارخ، دیدارهای ما کمی بیشتر شده بود. زیرا من در آموزشگاه ایشان به تدریس میپرداختم. قبل و بعد از کلاس با یکدیگر صحبتهایی میکردیم و دریافتهایی که از مسائل مختلف داشتیم را باهم به اشتراک میگذاشتیم. یک روز درباره مسئله عصر مدرن با ایشان صحبت کردم. ممکن است ما این موضوع را به تغییر شکل دشواریهای ساخت فیلم خلاصه کنیم. زیرا ما سر صحنه اصولا با بازیگران جوانتری که انگار دریافتهای آنها با نسل پیش از خود متفاوت بود، مواجه میشدیم.
او افزود: در واقع به همین دلیل نوع حضور این نسل متفاوت است و مسائل را سادهتر در نظر گرفته و کمتر مطالعه میکنند. اما سهلانگارانه است که این موضوع را فقط به بازیگری خلاصه کنیم؛ چون در حوزه کارگردانی، فیلمنامه، فیلمبرداری و… نیز این اتفاق رخ داده است. البته بازیگرهای قدیمیتر به دلیل شرایط دشواری که بود باید خیلی خوب جلو میرفتند. مثلا آن زمان نگاتیو بود و امکان برداشتهای زیاد نبود اما اکنون شرایط دیجیتال سبب شده تا با برداشتهای خیلی زیاد هم کار جلو برود. اما نمیتوان به بازیگر گفت که تو کاری نداشته باش که همه چیز تغییر کرده ولی تو سختکوش باش. خب این شدنی نیست.
این سینماگر در ادامه صحبتهایش بیان کرد: در این یکی دو سال آخر درباره این موضوع با آقای تارخ صحبت میکردم تا نتیجه آن را به کلاس هم منتقل کنم. اینکه مدل این سختکوشی در شرایط فعلی باید چگونه باشد؟ مثلا بازیگر سختکوشی سر صحنه میرود و با کارگردانی مواجه میشود که دو پلان از او گرفته و سپس از او تعریف میکند و میگوید که کار خود را به خوبی انجام داده است. خب این بازیگر آرام آرام دلیل سختکوشی خود را نمیداند و تغییر میکند. فهم جدید ما از این عرصه و اتمسفری که از آن صحبت میکنیم، موضوعی است که باید آن را بفهمیم و در کلاسها آموزش دهیم. صحبتهای ما در خصوص بحثهایی این چنین با آقای تارخ خیلی جذاب و لذتبخش بود.
عسگرپور ادامه داد: آقای تارخ مانند هر هنرمند اثرگذاری زنده است و به همین دلیل باید به این بحث بپردازیم که سرنوشت آموزشی که ایشان به دنبال آن بود باید چگونه پیش برود؛ نه اینکه این اتفاق کات شود و به مقطعی در تاریخ بپیوندد.
سهیل بیرقی در ساحتی فراگیر تلاش کرد تا ۳ زن از طبقات مختلف جامعه را در مواجهه با مشکلات سبک زندگی خودخواستهشان به تصویر بکشد، ماحصل کار سهگانه خوشرنگولعابی شد که متاسفانه نتوانست مهندسی هوشمندانهای را در چارچوب یک جامعه پرچالش طراحی کند و به همین دلیل این تریلوژی به نطفهای شبیه شد که سر زا رفت و نتوانست پیشروی کند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سهیل بیرقی قطعا یکی از استعدادهای سینمایی کشور است که در دهه ۹۰ رونمایی شد. کارگردانی که نشان داد برخلاف جریان مواج و پرلایه درامهای اجتماعی روز، میتوان با تکیه بر جریان داستانی مینیمال، اقبال گستردهای را متوجه خود کرد. فیلمسازی که با من، اتفاقهای بسیار خوبی را برای خود و دوستداران سینمای اجتماعی رقم زد و توانست در لوای فردیت، تراز مطلوب و منطقی از نقد اجتماعی را در این فیلم، مطرح کند. این شاخصه در ۲ فیلم دیگرش، به شکلی دیگر روایت شد که صدالبته نتوانست بهمانند من، روی خط نرمالی از نقد اجتماعی تعریف شود.
در من، مخاطب با یک قهرمان زن کنشگر مواجه است که در سینمای مردانه که قهرمانان زن اندکی دارد، خیلی به چشم آمد. تصویری که مخاطب در من میبیند، تقلایی زیرکانه در جامعهای مردسالارانه است که طی آن، زن، بدون رعایت قواعد متداول، آزادانه و راحت، در مقام کنشگر ظاهر شده و روایتگریهای متعدد و قابلباوری از مختصات وجودی خود در جامعه ارائه میدهد.
در عرق سرد، زن داستان، دیگر قهرمان نیست و تنها، در کانون توجه است. بیشتر یک قربانی است که درگیر جبر همان نگاه سنتی مرد شده و تقلای او، علیرغم تمام زیرکیهایی که قصد خرج کردن آن را دارد، باز هم زیردست قدرت مردانه قرار میگیرد. بهنوعی تلاش برای بقا محسوب میشود که باز هم قربانی شده و نمیتواند کنشگر باشد و مدام تحت کنشگریهای قطب داستانی مقابل، ضربه خورده و عقبنشینی میکند.
تصویری که مخاطب در من میبیند، تقلایی زیرکانه در جامعهای مردسالارانه است که زن، بدون رعایت قواعد متداول، آزادانه، در مقام کنشگر ظاهر میشود
در عامهپسند، روند عقبنشینی، صریحتر و عمیقتر میشود. زن اینبار در ساحت انسانی پرحسرت ظاهر میشود که در تقلایی عاجزانه، قصد دارد تا سالهای رفته جوانی را حال در آخرین سالهای میانسالیاش، طبق آن چیزی که میخواهد و برایش تبدیل به حسرت شده، بگذراند. اینجا دیگر زن، از مقام قربانی هم فراتر رفته و شکلی کارتونی و سبکسرانه به خود میگیرد که برخلاف خواسته داستان، نمیتواند طبقه اجتماعی خود را تغییر دهد.
تریلوژی زنانه بیرقی، افتتاحیهای شکوهند را به خود میبیند. همه چیزش سر جای خود قرار دارد؛ فیلمساز، زمختیهای یک جامعه مردانه و زیست قهرمانگونه یک زن را با بیان دراماتیک هوشمندانهای مطرح میکند. ریتم قهرمانپروری من، شتاب بسیاری دارد که در این شتاب، داستانکها در قامت معضلات اجتماعی و عطفهای دراماتیک، بازوهای روایتمندی قدرتمندی به ساختار قصه میدهند.
فیلم سینمایی من
این ساختار، در عرق سرد، قربانی نگاه روزمره میشود. احتمالا کارگردان تحتتاثیر فضاسازیها و تعاریف رسانهای بسیاری که از او شد، به مشی دیگری از قهرمانپروری روی آورد که در آن، نقد اجتماعی طبق یک عرف نانوشته سینمایی مطرح میشود که با وجود اسنادی بودن سوژه، پشتوانه عینی چندانی برای مخاطب محسوس نیست. بیشتر در مقام نوعی تلافی و انتقامجویی از قدرت مردانه تفسیر میشود. بهعبارتی، فردیت قهرمان در من، اینجا به گدایی دلسوزی تقلیل پیدا میکند و زن نمیتواند تدابیر رندانهای در برابر ترفندهای مردانه داشته باشد.
زیرکی قهرمان من، در عرق سرد، به آلت دست تبدیل شده و قدرت تفکر از او گرفته میشود
زیرکی قهرمان من، در عرق سرد، به آلت دست تبدیل میشود که طی آن، بازیگر زن داستان، همچون گوشتی قربانی میان اندیشههای همسر، دوست و دیگرانی که بر زندگی او اثر میگذارند، پاسکاری میشود. قدرت تفکر از او گرفته میشود و فیلمساز، مایه کافی برای این تقلیل مضمونی و شخصیتی از دو بهاصطلاح قهرمان زن خود در یک جامعه واحد که در من و هتتریک ترسیم کرده، ارائه نمیدهد.
طبیعی است که در اینجا شاید بخواهیم به این اصل رجوع کنیم که جامعه، شامل طیفهای فکری بسیاری است که زن فیلم من، یک نمونه از آنهاست و زن فیلم عرق سرد، نمونهای دیگر. اما نکته مسلم آن است که فیلمساز مولف ما که در فیلم نخستش، در مقام مصلح اجتماعی ورود میکند، در فیلم دومش، تصمیم میگیرد یا تشخیص میدهد جایگاه خود را تنها به مقام نظارهگر یک سوژه واقعی تقلیل دهد و طبیعتا در چنین شرایطی، درام آنطور که باید، شکل نمیگیرد. فیلم، عاری از قهرمان میشود و برخلاف تصمیم احتمالی فیلمساز، قهرمان و قطب داستانی، نه زن داستان است و نه مردی که با جبر خود، حرفش را به کرسی مینشاند، بلکه فحوایی است که کارگردان در فرامتن، از جامعه روز ایران ارائه داده است.
فیلم سینمایی عرق سرد
در عامهپسند، زن داستان، نه در مقام قهرمان و نه در مقام قربانی، بلکه در شمایل یک کودن به تصویر کشیده میشود و خالی از قوه کنشگری است
در عامهپسند، این خودزنی از این میزان نیز بیشتر میشود و زن داستان، نه در مقام قهرمان و نه در مقام قربانی، بلکه در شمایل یک کودن به تصویر کشیده میشود. فیلمساز برخلاف ۲ ساخته قبلیاش، زن داستان را از دهه ۴۰ انتخاب میکند و یک تلاش مذموم برای تغییر طبقه اجتماعی این فرد را به تصویر میکشد. طبیعی است که در اینجا، زن، خالی از قوه کنشگری است.
یک جورهایی پائینتر از فردی فاقدتصمیم و دهانبین ظاهر شده و در تصویر کاریکاتورمآبانه، تلاش دارد تا عقدههای دوران جوانیاش را در تیپ و فرهنگ شخصیتی خود پیاده کند. در اینجا نیز کارگردان، در مقام مشاهدهگر صرف ظاهر شده که نه بهمانند هتتریک، بر مبنای یک داستان واقعی، مسیرش را انتخاب میکند بلکه خود به این داستان میرسد و ترجیح میدهد که با انتقال دوربین خود به شهرضا، فضایی سنتی را بر کلیت داستانی خود مستولی کند.
این مقارنه از قهرمانی کنشگر در جامعهای پیشرو به زنی ساده در اجتماعی سنتی، حرکت واپسگرایانهای است که در سینمای بیرقی مشاهده میشود. وقتی بیرقی، من را با آن مختصات به روی پرده فرستاد، یک سوال در ذهن بسیاری از دوستداران این سینما نقش بست که فیلم بعدی چنین کارگردانی، چه مسیر پیشرو و روبهجلویی خواهد بود اما دیدیم که کارگردان برای کار دوم خود، دستبهدامن سوژه مستند شده و حالا در سومین تلاش خود نتوانسته نه بر مبنای انتزاع ذهنی و نه بر مبنای واقعیات موجود، داستانی دراماتیک و درگیرکننده را جلوی دوربین ببرد.
این تریلوژی زنانه، از سوی یکی از استعدادهای نوظهور سینما در دهه ۹۰ مطرح شد که اگر بیرقی، چنین توقعی را در مخاطبش شکل نمیداد، قطعا امروز نیز چنین انتظاری از وی نمیرفت. همچنانکه بسیارمهم بود که بیرقی پس از ساختن من، چه گامی را برمیدارد، حالا نیز بسیار تعیینکننده خواهد بود که این کارگردان جوان پس از این تریلوژی سترون، قصد دارد در چه مسیری به روایتگری دست زده و فعالیت کند. انتظارها همچنان از سهیل بیرقی، بالاست.
انیمیشن «چرخ خیاطی» به کارگردانی نجمه هاشمالحسینی به جشنواره هندی رفت و فیلم سینمایی «دوار» نامزد جایزه بهترین فیلم تجربی جشنواره فیلم «ویرجینیا» آمریکا شد.
به گزارش سینمای خانگی انیمیشنهای «چرخ خیاطی» به کارگردانی نجمه هاشمالحسینی و «تولد» ساخته زهره عباسی از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی به بخش مسابقه پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کودک احمد آباد در کشور هند راه پیدا کردهاند.
در دورههای قبل این جشنواره فیلمهای «بادبادک باز»، «میلیونر زاغهنشین»، «تنها در خانه»، «مینیونها» و … به نمایش درآمدند.
امسال ۲۶۷ فیلم از ۴۵ کشور به این جشنواره ارسال شده، هدف از برگزاری این جشنواره، شناساندن هر چه بیشتر سینمای کودک به مخاطبان بینالمللی است.
پخش بینالملل «چرخ خیاطی» و «تولد» با واحد بینالملل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
جشنواره فیلم کودک احمدآباد هند از ۱۷ تا ۱۹ آذر ۱۴۰۲ برگزار میشود.
«دوار» نامزد جایزه بهترین فیلم تجربی جشنواره فیلم «ویرجینیا» آمریکا شد
فیلم سینمایی «دوار» با نام بینالمللی «اوربیتال» به کارگردانی میثم حسنزاده و تهیهکنندگی علیرضا علویان در سومین حضور بینالمللی پس از ایتالیا و یونان به پانزدهمین دوره جشنواره موسیقی و فیلم مستقل جهانی در «ویرجینیا» آمریکا راه پیدا کرد.
این اثر همچنین نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم تجربی از این فستیوال جهانی شد.
این رویداد ۳ و ۴ می ۲۰۲۴ و مراسم اعلام جوایز آن در هتل واشنگتن دالس ماریوت در «ویرجینیا» برگزار خواهد شد.
فیلم سینمایی «orbital» توسط ماداکتو پیکچرز با مدیریت محمد توریوریان به جشنوارههای جهانی عرضه میشود.
«دوار» پیش از این موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردانی از هشتمین جشنواره soundscreen ایتالیا شد و همچنین در میان فیلمهای منتخب دوازدهمین جشنواره فیلمهای دیجیتال آتن در یونان قرار گرفته است که شانس حضور در میان برگزیدگان این جشنواره را دارد.
فیلم «دوار» ماههای گذشته در سینماهای «هنر و تجربه» اکران شد.
عوامل فیلم «دوار» عبارتند از تهیهکننده: علیرضا علویان، نویسنده و کارگردان: میثم حسنزاده، مدیر فیلمبرداری: داوود رحمانی، تدوین: احسان شیبانی، طراحی صدا: علیرضا علویان، طراح موسیقی: پیام آزادی، عکاس: نازیلا ملکی و مصطفی امیری، مجری طرح: بهداد الهامی و میثم حسنزاده، درجه نور و رنگ: حسامالدین ظریف، جلوههای ویژه بصری: حسن پیلهور، بازیگران: میلاد خزاعی، مهسا اکبرپور، راحیلی کافی، رضا سنایی و…
بازیگر فیلم «هبه» نامزد دریافت جایزه از جشنواره آمریکایی شد
«هبه» به نویسندگی و کارگردانی هاتف عسگری و تهیه کنندگی حسام علی عسگری که به تازگی در دوازدهمین جشنواره سن لوییس آمریکا راه پیدا کرده است، توانست نامزدی بهترین بازیگر زن را برای نسترن پارساییان به ارمغان بیاورد.
این اثر کوتاه روایتی متفاوت از نقش خانواده در سرنوشت فرزندان است.
هاتف عسگری که پیشتر در عرصه مستندسازی، اجرا و برنامهسازی تلویزیون فعالیت داشته است، نویسندگی و کارگردانی «هبه» را برعهده دارد.
این فیلم کوتاه در تاریخ ۱۴ تا ۱۷ نوامبر در سن لوییس، آریزونای آمریکا نمایش خواهد داشت.
دیگر عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: علیرضا کلیایی، طراحی و ترکیب صدا: امیرحسین صادقی، مدیر صدابرداری: مسعود شاهوردی، تدوین: فاطمه توکلی، مدیر تولید: مصطفی غزنوی، مشاور فیلمنامه: نیکا عسگری، تهیه کننده: حسام علی عسگری.
«داستان اوجان» برنده نشان «طلوع» از جشنواره مونیخ شد
فیلم مستند داستانی «داستان اوجان» ساخته شهرام بدخشان مهر فیلمساز مستقل ایرانی برنده نشان «طلوع» از جشنواره «دنیای بهتر» مونیخ آلمان شد. سونا کروگر به نمایندگی از فیلمساز نشان جشنواره را دریافت کرد. عنوان این نشان برگرفته از نام فیلمی از فریدریش مورنائو فیلمساز برجسته آلمانی است که جزو صد فیلم برتر تاریخ سینما به شمار میرود.
جشنواره «دنیای بهتر» بر فیلمهایی تمرکز دارد که مضمون آنها تلاش برای داشتن جهانی بهتر است.
«داستان اوجان» روایتگر زندگی یک خانواده در روستای اوجان ارمنستان است.
فیلم «داستان اوجان» محصول مشترک ایران و ارمنستان است و تهیه کنندگان آن موسسه FILMADARAN و شهرام بدخشان مهر هستند.
رقابت «گلین» و «بوغاناق» در باکو
فیلمهای کوتاه «گلین» و «بوغاناق» از انجمن سینمای جوانان استان اردبیل به بخش مسابقه چهاردهمین جشنواره بینالمللی باکو راه یافتند.
در بخش مسابقه آسیایی چهاردهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه باکو – جمهوری آذربایجان، ۱۶ فیلم از ۱۱ کشور به رقابت میپردازند که ۲ فیلم «بوغاناق» اثر سیدابراهیم جوادخانی و «گلین» ساخته کارسونیا فتحی با این آثار رقابت خواهند کرد. این ۲ فیلم از تولیدات حرفهای دفتر اردبیل هستند که از طریق شورای پیچیینگ تصویب شده و به مرحله تولید رسیدهاند.
چهاردهمین جشنواره بینالمللی فیلم باکو، ۱۸ تا ۲۴ آبانماه برگزار میشود و به برگزیدگان این جشنواره پری طلایی اهدا خواهد شد.
حضور «جناکات» در یک جشنواره ایتالیایی
فیلم کوتاه «جناکات» با عنوان بینالمللی Psychicken که محصول مشترک ایران و ایتالیا و از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران است و به نویسندگی و کارگردانی عطا مجابی تولید شده است، در بیستودومین دوره جشنواره ماگما ایتالیا رقابت خواهد کرد.
جشنواره ماگما یکی از مهمترین جشنوارههای تخصصی فیلم کوتاه در کشور ایتالیاست که سالانه حدود ۹۶۰۰ فیلم کوتاه از ۹۵ کشور جهان متقاضی شرکت در آن هستند و امسال ۲۷ اثر در بخش بینالملل آن رقابت خواهند کرد.
جایزه اصلی این جشنواره بهنام «لورنزو وچیو» موسس این جشنواره است که در ۲۳ سالگی درگذشت، نامگذاری شده است.
جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه ماگما یک جشنواره تخصصی فیلم کوتاه است که با هدف ارایه فرصتی برای دیده شدن آثار با ارزش و ایجاد پلی بین مخاطبان و گونههای مختلف فیلم کوتاه هر ساله فیلمهای کوتاه داستانی، مستند، انیمیشن و تجربی زیر ۲۰ دقیقه را به رقابت میگذارد و در این سالها با بسیاری از جشنوارههای معتبر و تخصصی فیلم کوتاه همکاری داشته است.
این جشنواره ۱۳ تا ۱۸ نوامبر مصادف با ۲۲ الی ۲۷ آبان ۱۴۰۲ در شهر آچیرئاله ایتالیا برگزار خواهد شد.
«جناکات» اثری اقتباسی در گونه داستانی و در ژانر «نئونوآر / فانتزی» است که در لوکیشنهایی با هویت تاریخی و فرهنگی، در تهران و قزوین فیلمبرداری شده است.
این فیلم کوتاه با نقشآفرینی ابراهیم عزیزی و سوسن مقصودلو، یک فیلم کوتاه بدون دیالوگ است و قصه یک دزد را روایت میکند که حین سرقت مرتکب جنایتی هولناک شده و میگریزد، ولی متوجه میشود کسی او را تعقیب میکند.
دیگر عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از مدیر فیلمبرداری و کالریست: کیوان محسنی، طراحی و اجرای نور: علیرضا نصرتی، اپراتور دوربین و وسایل حرکتی: محمد قاسمی، دستیار اول فیلمبردار: یاشار زاهد، دستیار نور: علیرضا خالیان، دستیاران فیلمبردار: محمدحسین مهدیخانی، علیرضا صانعیفر، امیرحسین لشگری، محمدامین شریفیکیا، تدوین: حمید نجفیراد، با تشکر از علی مردانی، موسیقی: آرماندو باگلا، طراحی و ترکیب صدا: جیان مارکو لاوری، صدابردار صحنه: پیمان بالایی، سرپرست جلوههای ویژه بصری: محمد برادران، سرپرست تیم سهبعدی: امیر صفتکیا، کامپوزیت: امید شفق، محمد خانبان، محمد اسفندیاری، هومن مهری، محمد دلبند، انیماتور: راضیه کاظمی، مدلینگ و تکسچرینگ: مصطفی قربانی، روتوسکوپی: معینا هندوپور، حنانه ششپری، رضا قلی پور، حسن احمدی، کمراترکینگ: محمد سجاد مرادی، طراح تولید: عطا مجابی، مشاور: النورا دیانا، جلوههای میدانی و ساخت دکور: امیر سلیمانی، دستیار دکور: مجید کارآمد، گریم: مسعود سمنانی، مدیر تولید شهر تهران: حمید عزیزی، دستیار تولید شهر تهران: وحید ویسی، مدیر تولید شهر قزوین: پیمان فلاح، گروه تولید و هماهنگی شهر قزوین: علی لشگری، آرمین الماسی، عرفان دادخواه، مدیر تدارکات: افشین حیدری سروستانی، دستیار تدارکات: یادگار خدابندهلو، عکاس: مهری رحیمزاده، دایری تولید و راکورد صحنه: تارا رصافی، مجری طرح و برنامهریز: فرزانه قائمیزاده، تهیهکنندگان: عطا مجابی، نیکولتا کاتالدو، پویان صدقی، انجمن سینمای جوانان ایران و مشاور رسانهای: محمد کفیلی.
جایزه بهترین فیلم سینمایی داستانی چهلمین جشنواره بینالمللی فیلمهای ورزشی میلان به اسدالله نیکنژاد برای فیلم سینمایی «لاله» تعلق گرفت.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، در بخش فیلم سینمایی داستانی چهلمین جشنواره بینالمللی فیلمهای ورزشی میلان ۷ اثر نامزد جایزه اصلی شدند که «لاله» (تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی) از میان این آثار موفق به کسب جایزه اصلی جشنواره شد.
«لاله» درباره لاله صدیق، قهرمان اتومبیلرانی ایران و چالشها و مشکلاتی است که این راننده حرفهای با آن مواجه بود.
در اختتامیه چهلمین جشنواره بینالمللی فیلمهای ورزشی میلان پیام توماس باخ رئیس کمیته بینالمللی المپیک به نمایش در آمد که در آن از نقش ارزنده این جشنواره و فدراسیون جهانی فیلم و تلویزیونهای ورزشی در شناسایی و تقویت سینما و تولیدات ورزشی تقدیر شد.
جشنواره میلان، فینال جشنوارههای بیستگانه منطقهای و بینالمللی در سراسر جهان است که هر سال در نوامبر در میلان برگزار میشود. چهلمین جشنواره فیلمهای ورزشی میلان، ۱۶ آبان ماه افتتاح شد و شنبه ۲۰ آبان ماه در سالن کاخ لمباردی به کار خود پایان داد.
مستند سینمایی «فراموشخانه» به کارگردانی سهند سرحدی و سیدفرهاد قدسی و تهیهکنندگی علی مصفا در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، «فراموشخانه» فیلمی مستند داستانی از روایتهای فراموششده یک پیانوی کهنه و قدیمی در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران پیش از انقلاب و ماجراهای حول آن، سیری در تاریخ، موسیقی و ایران است.
مستند سینمایی «فراموشخانه» به کارگردانی سهند سرحدی و سیدفرهاد قدسی و تهیهکنندگی علی مصفا از روز چهارشنبه ۲۴ آبان در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران میشود و مراسم رونمایی این فیلم نیز روز دوشنبه ۲۲ آبان ساعت ۱۷ در پردیس سینمایی چارسو برگزار میشود.
عوامل مستند «فراموشخانه» عبارتند از: تهیهکننده: علی مصفا، کارگردان: سهند سرحدی و فرهاد قدسی، فیلمنامه و پژوهش: سهند سرحدی، فیلمبردار: رضا دیدار و حسین نیکزاد، تدوین: میثم مولایی و فرهاد قدسی، مجری طرح و برنامهریز: جواد ابراهیمینژاد، صداگذاری و میکس: امیرحسین قاسمی، صدابردار: جواد جهانگیری و بازیگران: امیرمسعود واعظ تهرانی، پرستو قربانی با حضور: صالح نجفی، عباس کاظمی، نغمه ثمینی و امیرحسین قاسمی.
مستند «قطرهها جان میبخشند» به جشنواره بینالمللی فیلم قرقیزستان راه یافت.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مستند نیمهبلند «قطرهها جان میبخشند» به تهیهکنندگی و کارگردانی فرشید آذری در ادامه حضور جهانی خود، به هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلمهای مستند حقوق بشر قرقیزستان راه یافت.
جشنواره فیلمهای مستند حقوق بشر قرقیزستان «Bir Duino-Kyrgyzstan» رویدادی غیرسیاسی و غیرانتفاعی است که برای ارتقای حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و سایر اهداف مفید اجتماعی با استفاده از ابزارهای نظارت و تحلیل برای ارزیابی حقوق بشر در قرقیزستان تأسیس شد.
این رویداد سینمای با شعار «کرامت، آزادی و عدالت برای همه» بستری گسترده برای بحث درباره حقیقت مستند در حوزه حقوق بشر، جذب مستندسازان و کارشناسان، اعم از جوامع محلی و بینالمللی را با قالب نوآورانه حقوق بشر از طریق هنر فراهم میکند.
هفدهمین جشنواره حقوق بشر از ۲۷ نوامبر تا اول دسامبر ۲۰۲۳ ( ۶ تا ۱۰ آذرماه ۱۴۰۲) در قرقیزستان برگزار خواهد شد.
در خلاصه داستان «قطرهها جان میبخشند» آمده است: «مشت حسین با تن رنجورش بیش از سیسال است که هر روز، بیهیچ کمکی، چندین کیلومتر را در ارتفاعات صعبالعبور میپیماید تا در منطقهای که زیست جانوران به علت خشکسالی در معرض خطر است، حیوانات و پرندگان تشنه را سیراب کند».
این مستند نیمهبلند با درک مساله و موضوع اهمیت آب در زندگی، پیش از این جشنواره، موفق به کسب جایزه ویژه بیست و دومین دوره جشنواره محیط زیستی فیلم بایکال و جایزه بهترین فیلم چهل و هشتمین دوره جشنواره «اکو فیلم»، قدیمیترین جشنواره محیط زیستی اروپا؛ در جمهوری چک شده است.
عوامل مستند «قطرهها جان میبخشند» عبارتند از:تهیهکننده، کارگردان: فرشید آذری، دستیار کارگردان: ایمان چرخکار، تصویربردار و تدوین: فرشید آذری، صدابردار: کاوه امیر احمدی، مدیر تولید: کمال اخوان، طراح صدا: آرمن احمدیان، اصلاح رنگ: محمد راد، عکاس: پارسا الطافی و مشاور رسانهای: علی کشاورز.
مستند «سرنوشت» به کارگردانی یاسر طالبی موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم خارجی دهمین جشنواره کپنهاگ دانمارک شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، فیلم «سرنوشت»، داستان دختر نوجوانی به نام سحر و پدرش، رحیم است. داستانی از تردید، عشق و جاودانگی!
این مستند محصول ایران، فرانسه، آلمان و نروژ است. جشنواره فیلم کوتاه کپنهاگ تنها جشنواره فیلم کوتاه در کپنهاگ است که به طور انحصاری بر فیلمهای کوتاه در همه ژانرها و قالبها تمرکز دارد.
جشنواره فیلم کوتاه کپنهاگ سال ۲۰۱۲ ایجاد شد و اولین دوره خود را سال ۲۰۱۳ برگزار کرد.
«سرنوشت» پیش از این جایزه اژدهای نقرهای بهترین کارگردانی مستند شصت و سومین دوره جشنواره کراکو لهستان، بهترین کارگردانی مستند جشنواره داکر مسکو، بهترین کارگردانی بنگالور، جایزه برابری نهمین جشنواره «peloponnisos» یونان، همچنین برنده طرح سالانه «MyAirbridge»، با حسن نیت حامی مالی این جشنواره، بهترین کارگردانی از جشنواره جئونجو کره جنوبی و بهترین پیچینگ از جشنواره توکیو داکز ژاپن را دریافت کرد.
«سرنوشت» از تلویزیونهای «NHK» ژاپن، «LCP» فرانسه و الجزیره قطر پخش شده است. الهه نوبخت در کنار یاسر طالبی تهیهکنندگی این پروژه را به عهده داشته و هنگامه بلوری تهیهکننده همکار بوده است.
در حالی که کمتر از ۲ ماه به برگزاری هفدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» زمان مانده است، به بازخوانی برترین فیلمهای دورههای گذشته این رویداد پرداختهایم.
به گزارش خبرنگار مهر، جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» مهمترین محفل فعالان و علاقهمندان سینمای مستند در ایران است. این رویداد در حالی امسال به هفدهمین دوره خود میرسد که در ۱۶ دوره گذشته جایزه بهترین فیلم مستند مهمترین جایزه این جشنواره بوده است.
کمتر از ۲ ماه تا آغاز هفدهمین دوره از جشنواره «سینماحقیقت» باقی مانده است. در هر دوره از جشنواره و در رقابت داغ مستندها، معمولاً یک فیلم در آیین اختتامیه تندیس بهترین فیلم را دریافت میکند، که این امر باعث شده برای دوستداران سینمای مستند، همیشه جایزه بهترین فیلم واجد ارزش ویژه ای باشد. بحث و تمرکز رسانهای هم درباره بهترین مستند هر دوره، بیش از آثار دیگر است.
از این رو در گزارش پیش رو به معرفی بهترین مستندهایی که جشنواره «سینماحقیقت» در این ۱۶ دوره به علاقهمندان معرفی کرده است، میپردازیم.
عزیز؛ داستان حماسی یک زن پولادین
در شانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» جایزه بهترین فیلم مستند به مهدیه سادات محور جعفری برای تهیهکنندگی و کارگردانی «عزیز» تعلق گرفت.
مستند نیمهبلند «عزیز» روایت زندگی حماسی یک زن پولادین است که یکه و تنها با خانواده پرجمعیتش در خانهای ساده در پاکدشت کرج زندگی میکند، او تلاش میکند خانوادهاش را حفظ کند و در این مسیر، استوار و پرانگیزه است.
قلعه برقرار؛ داستان آبادانی در حاشیه کویر
در جشنواره پانزدهم جایزه بهترین فیلم مستند به فرشاد فداییان و الهه نوبخت برای تهیهکنندگی مستند «قلعه برقرار» رسید.
این مستند که فرشاد فداییان آن را ساخته است، داستان فردی به نام مرتضی را روایت میکرد که همه زندگیاش را در شهر میفروشد و در حاشیه کویر، قلعهای قدیمی متصل به هکتارها زمینِ سالها رها شده و کشت نشده و هزاران هکتار مرتع نیمه خشک برای چرای گله مختصری که دارد و یک رشته قنات مخروبه، میخرد. به تدریج، مرتضی به کمک همسر و گاه پسرانش، قنات مخروبه را احیا و زمین را برای کشت آماده میکند. او حالا سی سال است که همه زندگیاش را به مزرعه خودش منتقل کرده است.
جاهای خالی پر شود؛ چالشهای طلاق والدین برای یک دختر
بهترین فیلم مستند چهاردهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» به مستند «جاهای خالی پر شود» به تهیهکنندگی و کارگردانی عطیه زارعآرندی رسید.
این مستند برشی از زندگی دختر بچهای ۱۰ ساله را نشان میدهد که پدر و مادرش جدا شده و هر کدام دوباره ازدواج کردهاند. به همین دلیل این دختر نزد پدربزرگ و مادربزرگ مادریاش زندگی میکند. با وجود محبت بیدریغ آنها، این دختر دچار وضعیتی پیچیده است که ناگزیر او را مجبور به انتخابهای دشوار میکند. او میان پدر، مادر و درگیریهای اجتنابپذیر آنها معلق است.
گلوله باران؛ از آسمان باران میبارد و از زمین گلوله
نشان فیروزه بهترین فیلم مستند سیزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» به مرتضی شعبانی تهیه کننده فیلم «گلولهباران» رسید. این فیلم مستند را مرتضی پایه شناس و حسین مومن ساختهاند که درباره ۲ فیلمبردار است که همراه با گروهی نظامی عازم خط درگیری میشوند.
در میانه راه یکی از فیلمبرداران توسط تکتیرانداز دشمن مجروح میشود. او نمیتواند به راه رفتن ادامه بدهد. ساعتها به سختی میگذرد. وضعیت پیچیدهتر میشود، از آسمان باران میبارد و از زمین گلوله. مرتضی پایه شناس، با «گلوله باران» مسیری تازه را در سینمایش آغاز کرد، مسیری که برای تعدادی از مستندسازان جذاب بود.
خانهای برای تو؛ داستان جدال با سرطان
جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» در دوازدهمین دوره نشان فیروزه را به مهدی شامحمدی برای مستند «خانهای برای تو» اهدا کرد.
این مستند که مهدی بخشی مقدم آن را ساخته است، داستان یک جوان ۳۰ ساله گیلانی به نام داوود است که کمتر از یک سال از ازدواجش میگذرد و در شغلش دچار ورشکستگی شده است. او همزمان متوجه میشود که به سرطان پیشرفتهای دچار شده و در این شرایط برای زندگیاش تصمیمات جدیدی میگیرد.
مهدی بخشی مقدم و مهدی شامحمدی در زمینه ساخت مستندهای اجتماعی، ترکیب موفقی هستند که در شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» با «خونه مامان شکوه» حضور داشتند.
بانو قدس ایران؛ داستان زندگی همسر امام خمینی (ره)
در یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» تندیس فیروزه بهترین فیلم به تهیهکننده فیلم «بانو قدس ایران» موسسه عروج فیلم تعلق گرفت. این مستند که مصطفی رزاق کریمی آن را ساخته است، روایتی منسجم و ماندگار را از زندگی و حیات خانم خدیجه ثقفی همسر فقید رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) را به نمایش میگذارد.
رونمایی از این مستند در یازدهمین دوره جشنواره بسیار مورد توجه قرار گرفت.
مصطفی رزاق کریمی سال گذشته ساخت مستندی درباره زندگی حجت الاسلام احمد خمینی را شروع کرد و احتمالاً با این فیلم در هفدهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد.
صفر تا سکو؛ داستان خواهران ووشوکار
در دوره دهم جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» نشان فیروزه بهترین فیلم به مهتاب کرامتی و طهورا ابوالقاسمی ۲ تهیهکننده فیلم «از صفر تا سکو» اهدا شد. مستندی که در اکران عمومی پس از جشنواره، بسیار موفق بود.
«صفر تا سکو» به کارگردانی سحر مصیبی روایتگر زندگی خواهران منصوریان، ووشوکاران اهل سمیرم است که قهرمان جهان و ایران شدند. این مستند به بخشهای مهمی از زندگی ورزشی و شخصی خواهران منصوریان از تمرین با امکانات کم و مشکلاتی که آنها در طی این مسیر داشتند، پرداخته است.
فصل هرس؛ داستان مدعی کشف داروی سرطان
نشان فیروزه نهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» به مهدی شامحمدی تهیهکننده فیلم «فصل هَرَس» تعلق گرفت.
این فیلم به کارگردانی لقمان خالدی ساخته شد و یکی از فیلمهای مهم آن دوره از جشنواره «سینما حقیقت» بود. «فصل هرس» داستان فردی به نام قاسم تک دهقان را دنبال میکرد که مدعی است داروی سرطان را کشف کرده است اما او جهت اثبات ادعایش دچار چالشهایی میشود.
از ابرها در راهند تا حیات در رگهای سرد
جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» در دوره هشتم جایزه بهترین فیلم خود را به ۲ مستند اهدا کرد. در این دوره جایزه بهترین فیلم جشنواره به صورت مشترک به محمدعلی فارسی تهیهکننده مستند «ابرها در راهند» و فتحالله امیری تهیهکننده مستند «حیات در رگهای سرد» اهدا شد.
مستند «ابرها در راهند» را محمدعلی فارسی ساخته و داستان آن با ارایه تصاویر بکر و جذاب از تجمعات در اروپا، از اسلامی سخن میگوید که منشا آن، انقلاب اسلامی ایران است و پیام متفاوتی دارد.
مستند «حیات در رگهای سرد» به کارگردانی فتحالله امیری نیز به بررسی رفتارهای منحصر بهفرد و رازهای زندگی خزندگان استان ایلام میپردازد. در این فیلم گونههای نادری چون افعی دم عنکبوتی برای اولین بار در جهان به نمایش در میآید.
خاطراتی برای تمام فصول؛ داستان درمان مجروحان شیمیایی در اتریش
هفتمین دوره از جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» جایزه بزرگ و نشان فیروزه خود را به مرتضی رزاق کریمی تهیهکننده مستند «خاطراتی برای تمام فصول» اهدا کرد.
این مستند که مصطفی رزاق کریمی آن را ساخته است ناگفتههایی از داستان درمان مجروحان شیمیایی ایرانی در کشور اتریش در دروان جنگ تحمیلی را به تصویر کشیده است. این مستند با توجه به خاطرات فیلمساز در مدت اقامتش در کشور اتریش و در کنار آلام جانبازان شیمیایی ایران ساخته شده است. آنهایی که «از کرخه تا راین» ساخته ابراهیم حاتمیکیا را دیده باشند، میتوانند رد و نشانی از شخصیتهای آن فیلم را در «خاطراتی برای تمام فصول» بیابند.
در این دوره از جشنواره، مستند «خان آخر» به کارگردانی گلاندام صفر تندیس بهترین مستند کوتاه، فیلم «لطفا بوق نزنید» ساخته رضا فرهمند تندیس بهترین فیلم مستند نیمه بلند و مستند «در پناه بلوط» ساخته مهدی نورمحمدی تندیس بهترین فیلم مستند بلند را به دست آوردند.
رودخانه لیان؛ داستان یک رود
در دوره ششم جشنواره «سینماحقیقت»، بهترین فیلم مستند کوتاه جشنواره به نوا رضوانی تهیهکننده مستند «ظغال» اهدا شد. همچنین تندیس بهترین فیلم مستند میان مدت جشنواره به محمد احسانی کیاسری تهیهکننده مستند «گنبد مینا» تعلق گرفت.
در دوره ششم این رویداد تندیس بهترین فیلم بلند جشنواره به مستند «رودخانه لیان» به تهیهکنندگی و کارگردانی رامتین بالف رسید. داستان مستند «رودخانه لیان» درباره ۲ رودخانه مهم «حله» و «مند» است که وارد استان بوشهر میشوند و در نهایت به خلیج فارس میریزند. در این مسیر زندگی حیات وحش، پوشش گیاهی، میراث طبیعی و تاریخی حاشیه این ۲ رود با روایتی متفاوت به تصویر کشیده شده است. این مستند سفری نیز به درون آب خواهد داشت و مخاطب خود را با موجودات آبزی این ۲ رود آشنا میکند. علاوه بر موجودات ساکن این رود و حاشیه آن، پرندگان مهاجر نیز در این مستند به تصویر کشیده شدهاند.
خلیج فارس؛ داستان خلیج همیشه فارس
در دوره پنجم جشنواره «سینماحقیقت»، بهترین فیلم مستند کوتاه جشنواره به احمد بیوته تهیهکننده مستند «عروسی عشایر» به کارگردانی حسن قهرمانی اهدا شد. همچنین تندیس بهترین فیلم مستند میان مدت جشنواره به مهدی زمانپور کیاسری تهیهکننده و کارگردان مستند «مشتی اسماعیل» رسید.
تندیس بهترین فیلم مستند بلند جشنواره هم به اُرد عطارپور تهیهکننده و کارگردان مستند «خلیجفارس» اهدا شد. مستند «خلیج فارس» با ارایه اسناد مکتوب، صوتی و تصویری مختلف از مدارک ثبت شده تاریخی از اصالت نام خلیج فارس میگوید. در این فیلم اسناد مکتوب، صوتی و تصویری از کشورهای مختلف عربی مخاطب را جذب میکند.
از «صحرای زنده» تا «حقیقت گمشده»
در جشنواره چهارم تندیس بهترین فیلم مستند کوتاه بهطور مشترک به «صحرای زنده» سیدحسین صافی و «زندگی زیباست» سیدعباس سجادی، بهترین فیلم مستند نیمه بلند به «آریو برزن» خسرو حیدری و جایزه بهترین فیلم مستند بلند نیز به «حقیقت گمشده» محمدعلی فارسی تعلق گرفت.
از «روز پایان» تا «جای خالی آقا یا خانم ب»
در سومین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» نیز نشان فیروزه بهترین فیلم مستند کوتاه به نرگس آبیار کارگردان «روز پایان»، نشان فیروزه بهترین فیلم مستند نیمه بلند به محسن رمضان زاده کارگردان فیلم «این خانه روشن است» و نشان فیروزه بهترین فیلم مستند بلند به فیما امامی و رضا دریانوش کارگردانان فیلم «جای خالی آقا یا خانم ب» اهدا شد.
از «میدان بی حصار» تا «تینار»
در دومین جشنواره «سینماحقیقت» هم بهترین فیلم مستند کوتاه به مهرداد زاهدیان برای فیلم «میدان بیحصار»، بهترین فیلم مستند نیمهبلند به محمدحسن دامنزن برای فیلم مستند «طرقه» و بهترین فیلم مستند بلند به مهدی منیری کارگردان فیلم مستند «تینار» اهدا شد.
از «سرزمین گمشده» تا «قدرت»
در اولین جشنواره بینالمللی سینمای مستند ایران «سینماحقیقت» که مهر ماه ۱۳۸۶ برگزار شد، جایزه بهترین مستند بلند به وحید موسائیان برای مستند «سرزمین گمشده» و دلارام کارخیران برای مستند «کودک دیروز خیال» اهدا شد.
دیپلم افتخار بهترین مستند کوتاه به کیوان علی محمدی و امید بنکدار برای مستند «M.D.M.A» و پریوش نظریه برای مستند «نزدیکتر از نفس» و نشان فیروزه به مهرناز اسدی برای مستند «قدرت» اهدا شد.
اولین سینماسیار جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه» به مناسبت روز دانشآموز سفرهای خود را آغاز کرده است و در مناطق کمبرخوردار ۱۵ استان کشور فیلمهای جشنواره دانشآموزی را نمایش میدهد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی جشنواره، محمد درویشی دبیر جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه» با بیان اینکه شهرها با دسترسی دشوار یا بلیت گران سینما، مورد توجه برای سفر سینماسیار هستند، گفت: اولین سینماسیار جشنواره «فیلم مدرسه» به مناسبت روز دانشآموز سفرهای خود را آغاز کرده است و در مناطق کمبرخوردار ۱۵ استان کشور فیلمهای جشنواره دانشآموزی را نمایش میدهد. این سینماسیار به شهرهای طالقان، قزوین، رودبار، طارم، خلخال، میانه، تکاب، بیجار، سنقر، دلفان، نهاوند، شازند، کاشان، قم و گرمسار سفر خواهد کرد.
وی افزود: در این سینماسیار، فیلمهای «منصور»، «لوپتو» و ۲ فیلم هم از برگزیده جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه» در ۲ مقطع متوسطه اول و متوسطه دوم نمایش داده میشود.
درویشی یادآور شد: ما با ورود به هر استان، علاوه بر نمایش فیلم برای کودکان و نوجوانان، به شناسایی استعدادها و علاقهمندان به فیلمسازی میپردازیم و برای آنها برنامههای تشویقی و آموزشی خواهیم داشت. در ادامه بعد از ارزیابیهای ما، این فیلمسازان وارد باشگاههای تولید می شوند و دست به فیلمسازی میزنند تا به نوجوانان فیلمساز تبدیل شوند.
دبیر جشنواره ادامه داد: جشنواره «فیلم مدرسه» از سومین دوره برپایی با حوزه هنری انقلاب اسلامی همکاری داشته است و از سال گذشته با راه اندازی حوزه هنری کودک و نوجوان این همکاری به شکل جدیتر ادامه یافت که در نهمین دوره برپایی جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه»، حوزه هنری کودک و نوجوان برگزارکننده اصلی آن است.
دبیر اجرایی جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه» عنوان کرد: بخشهای اصلی نهمین جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه» شامل موضوعات داستانی، انیمیشن، مستند، نماهنگ و آیتم تلویزیونی و بخش جانبی این رویداد شامل موضوعات فیلمنامهنویسی، موسیقی فیلم و نماهنگ و اقلام تبلیغاتی فیلم نظیر پوستر، عکس پشت صحنه و تیزر است که دانشآموزان برای شرکت در این جشنواره میتوانند به صورت فردی یا گروهی یا به صورت مشترک و بدون محدودیت در ارسال تعداد آثار در این رویداد حضور داشته باشند.
وی در پایان بیان کرد: علاقهمندان برای شرکت در نهمین دوره جشنواره «فیلم کوتاه دانش آموزی مدرسه» میتوانند تا پایان آذر ماه آثار خود را به تارنمای جشنواره به آدرس www.madresefestival.ir ارسال و بارگذاری کنند. اختتامیه این جشنواره نیز اسفند ماه سال جاری با معرفی برگزیدگان برگزار خواهد شد.