به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری دانشجو؛ نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس به همت سازمان سینمایی در حال و هوایی صمیمانه و پرشور برگزار شد. هم کناری بسیاری از فعالان سینمای دفاع مقدس در چهل سال اخیر، حال و هوایی ویژه به این مراسم بخشیده بود، اما به هر حال، نبود بسیاری دیگر از چهرههای شاخص خودنمایی میکرد و به گفته محمود گبرلو مجری مراسم، قرار شد هدایای این چهرهها به آنها تقدیم شود: از بین تجلیلشدگان، چندین و چند چهره در مراسم حضور نداشتند. «محمد کاسبی» شرایط حضور نداشت. همین طور «احمدرضا معتمدی» و چندین چهره دیگر. اما جز این، این پرسش برای خیلیها مطرح شد که چرا برخی چهرههای شاخص سینمای دفاع مقدس در مراسم حضور نداشتند.
اگر بخواهیم نام ده فیلم برتر تاریخ سینمای دفاع مقدس را نام ببریم، قطعا به چند فیلم از «ابراهیم حاتمیکیا»، «مرحوم رسول ملاقلیپور»، «احمدرضا درویش» و یکی دو فیلم شاخص از «عزیزالله حمیدنژاد» برمیخوریم، اگر از حضور نداشتن «رخشان بنیاعتماد» سازنده یکی از فیلمهای برتر سینمای دفاع مقدس (گیلانه) در این مراسم بگذریم، چهرههای دیگری، چون «مجتبی راعی» و «محمدحسین حقیقی» هم توجه برانگیز بود. جز «آقارسول» که به دیار باقی شتافته، مابقی سینماگران این فهرست در نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس حضور نداشتند و شاید قرار است در دومین گردهمایی (اگر برپا شود) حضور داشته باشند؟!
از هیات اسلامی هنرمندان، «احمد میرعلایی»، «اکبر حر» و چند چهره دیگر بودند، اما «جواد شمقدری» (سازنده بربال فرشتگان و توفان شن) نبود که حضور نداشتن او بنا به اختلافنظرهایی که با مدیران سینمایی دارد، میتواند سوالبرانگیز نباشد.
اما…
چرا «ابراهیم حاتمیکیا» نبود؟ او که در یکی از آخرین فعالیتهای سینمایی خود با «محمد خزاعی» فیلم «به وقت شام» را ساخته است، مدتهاست که در محافل حضور ندارد و شاید این غیبت در همین راستا قابل تحلیل باشد.
چرا «احمدرضا درویش» نبود؟ او که همین چند روز پیش در مراسم ویژه «۶۰ سال سینمای ایران و عرض ارادت به پیشگاه امام رضا (ع)» حضور داشت، در این مراسم غیبت داشت. ظاهرا دلیل، حضور او در مشهد و نرسیدناش به تهران بوده است.
چرا «محمدحسین مهدویان» در مراسم حضور نداشت؟ گرفتاری فیلمبرداری؟ اختلاف نظر با مسوولان سینمایی؟ دعوت نشدن یا نیامدن؟ دلایل مختلفی برای این حضور نداشتن میتوان برشمرد…
چرا «هادی حجازیفر» نبود؟ سازنده یکی از موفقترین فیلمهای دفاع مقدس در دهه اخیر… او هم از غایبان گلدرشت این مراسم بود.
چرا «محمدحسین لطیفی» نبود؟ طراح صحنه «بر بال فرشنگان»، سازنده «سرعت»، «روز سوم» و البته «غریب» که اخیرا در محافل مختلف مورد قدردانی قرار میگیرد، دیشب نیز یکی از برگزیدگان سینمای دفاع مقدس در سال ۱۴۰۱ بود، اما به دلایلی نامش در «نخستین گردهمایی» جزو غایبان ثبت شد.
چرا «نرگس آبیار» نبود؟ سازنده «شیار۱۴۳» و «نفس» در مراسم حضور نداشت. او هم درگیر تولید کار جدیدش است و …
چرا «عزیزالله حمیدنژاد» نبود؟ سازنده یکی از ده فیلم برتر سینمای دفاع مقدس (هور در آتش) و سازنده «اشک سرما» و «قله دنیا» در مراسم دیشب غایب بود. «امیر حسین شریفی» تهیهکننده «هور در آتش» از حاضران در مراسم بود.
چرا «بهرام توکلی» نبود؟ «تنگه ابوقریب» یکی از فیلمهای مهم این چند ساله سینمای دفاع مقدس بود، اما «بهرام توکلی» سازنده آن در مراسم غایب بود. علت؟ …
شاید در دومین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس بتوان علاوه بر چهرههای بالا، سراغ «مجید مجیدی»، «بهزاد بهزادپور»، «علی اصغر شادروان» و دیگران باشیم!
نیمه «تقریبا» پر لیوان | حاضران در مراسم
در نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس، محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد و مدیران زیرمجموعهاش (محمد خزاعی، سیدمهدی جوادی، محمد حمیدی مقدم، اصغر فارسی، قادر آشنا، ابوالفضل همراه، روح الله سهرابی، حبیب ایل بیگی، یزدان عشیری، علیرضا اسماعیلی، مسعود احمدیان، مهدی آذرپندار، هاشم میرزاخانی، علی جعفری، غلامرضا نجاتی، سید هادی آقاجانی، صادق موسوی، رائد فریدزاده، سیمون سیمونیان، محمدرضا فرجی، محمد طیب)، حمیدرضا جعفریان، محمود اسلامی، محمد یاشار نادری، امیررضا مافی، محمدرضا کریمی صارمی و هنرمندانی، چون جمشید هاشم پور، علیرضا زرین دست، مسعود جعفری جوزانی، جمال شورجه، کمال تبریزی، سیاوش حقیقی، مصطفی رزاق کریمی، محمدعلی باشه آهنگر، مهرداد خوشبخت، حامد حسینی، علی رویینتن، سعید سعدی، مسعود نقاشزاده، رضا ایرانمنش، رسول صدرعاملی، احمد میرعلایی، اباذر جوکار، احمد نجفی، علی نوری اسکویی، سیدجمال ساداتیان، مسعود اطیابی، امیرحسین شریفی، محمدرضا شریفینیا، سیدامیر سیدزاده، ابوالقاسم طالبی، هادی مقدمدوست، حجتالله سیفی، محمدتقی فهیم، جواد جباری، علی آشتیانی پور، شاهین باباپور، حبیب والی نژاد، پرویز شیخ طادی، امیرحسین شریفی، دانش اقباشاوی، علی قائم مقامی، جلیل شعبانی، مهدی سجاده چی، مهدی عظیمی میرآبادی، حمید زرگرنژاد، حبیب اسماعیلی، علیرضا حسینی، انسیه شاه حسینی و … از جمله حاضران بودند.
اولین جلسه شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان با معرفی اعضای این شورا برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی از سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، همزمان با معرفی اعضای شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان از سوی رییس سازمان سینمایی، اولین جلسه این شورا برگزار شد.
در این جلسه که با حضور محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی برگزار شد، سیدمهدی جوادی دبیر سی و پنجم جشنواره گزارشی از روند اجرایی جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان تا کنون ارائه داد. در این جلسه درباره کلیات، برنامههای جانبی، اهداف و رویکردهای جشنواره در حوزههای داخلی و بینالمللی گفتگو شد.
صندوق پروانه مکانیزمی برای تجمیع ظرفیت ها و تقویت سینمایی کودک و نوجوان است
رییس سازمان سینمایی با تاکید بر اهمیت و جایگاه ویژه جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان در سینمای کشور، گفت: این جشنواره میتواند موتور تولید سینمای کودک و نوجوان را روشن نگه دارد، به همین دلیل وقفه یک ساله آن را اتفاقی هوشمندانه و لازم برای باز طراحی این رویداد سینمایی است.
همچنین خزاعی، راهاندازی و لزوم «صندوق پروانه» را به عنوان یکی از اقدامات مهم سازمان سینمایی در سال گذشته عنوان کرد و آن را مکانیزمی برای تجمیع ظرفیتهای مختلف کشور برای تقویت سینمای کودک و نوجوان دانست.
در این جلسه سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و دبیر جشنواره، علی قاسمزاده شهردار شهر اصفهان، بیژن نوباوه نماینده مجلس یازدهم، پوران درخشنده فیلمساز حوزه کودکان و نوجوانان، اصغر فارسی معاون سازمان سینمایی، وحید ملتجی چهرههای فرهنگی شهر اصفهان و کمال حیدری معاون شهردار اصفهان، به عنوان اعضای شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان معرفی شدند.
سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان از ۱۰ تا ۱۶ مهر ماه ۱۴۰۲ (دوم تا هشتم اکتبر ۲۰۲۳) به دبیری سیدمهدی جوادی در اصفهان برگزار میشود.
نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس به بهانه سالروز حماسه ماندگار فتح خرمشهر و گرامیداشت دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، نخستین گردهمایی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس به بهانه سالروز حماسه ماندگار فتح خرمشهر و گرامیداشت دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس امشب دوشنبه ۸ خردادماه با حضور جمعی از سینماگران در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.
محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، محمدمهدی عسگرپور، محمدرضا فرجی، مسعود دهنمکی، رسول صدرعاملی، سعید سعدی، جمال شورجه، جلیل شعبانی، حبیب ایلبیگی، قادر آشنا، علی رویینتن، مسعود جعفریجوزانی، مهدی آذرپندار، علیرضا زریندست، هاشم میرزاخانی، محمد حمیدی مقدم و… از جمله حاضران این مراسم بودند.
این مراسم در ساعت ۲۰:۲۰ با پخش سرود ملی و قرائت آیاتی از قرآن، با اجرای محمود گبرلو و بهصورت رسمی آغاز شد.
در بخش نخست این مراسم با حضور رسول صدرعاملی و محمدمهدی عسگرپور از جمال شورجه کارگردان و تهیهکننده باسابقه سینما تجلیل شد.
در ادامه نوبت به تجلیل از احمدرضا معتمدی کارگردان باسابقه سینما رسید که به دلیل بیماری در این مراسم حضور نداشت. به نیابت هدیه این هنرمند به احمد میرعلایی داده شد.
سومین هنرمندی که در این مراسم مورد تجلیل قرار گرفت محمد کاسبی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون بود که او هم به دلیل بیماری در این مراسم حضور نداشت.
تجلیل دیگر به محمدرضا ایرانمنش بازیگر جانباز سینمای دفاع مقدس اختصاص داشت که این بخش از برنامه نیز با حضور محمدمهدی عسگرپور و رسول صدرعاملی برگزار شد.
در ادامه و با حضور محمدمهدی عسگرپور و رسول صدرعاملی نوبت به تجلیل از جمشید هاشمپور بازیگر باسابقه سینمای ایران رسید که این بخش با حضور این بازیگر برگزار شد.
وزیر ارشاد: همه اهالی سینما جزو خانواده انقلاب هستند
سپس محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد روی صحنه آمد و گفت: ما در وزارت ارشاد همه اهالی سینما را جزو خانواده انقلاب میدانیم همه این عزیزان در همه سالهای کاری در موقعیتهای مختلف در خدمت این سینما بودند تلاش کردند کار کردند و پیام ایستادگی مردم ایران را با هنر سینما به تصویر کشیدند و در حافظه تاریخ ماندگارتر کردند هیچ زبانی بلیغ تر از هنر و سینما برای ثبت لحظات تاریخی و افتخارآفرین ایران نیست از تک تک سینماگران که این دعوت را پذیرفتند تشکر میکنم این جلسه، جلسه وفاق و همدلی اهالی سینماست. دل همه سینماگران ما برای عزت و عظمت ایران میتپد، همه به افتخارات ایران میبالند، ایران و تاریخش برای همه غرورآفرین است برای این تاریخ باید همه کنار هم باشیم.
وی افزود: ما در سینما تنوع دیدگاه و سلیقه را به رسمیت میشناسیم و از آن استقبال میکنیم. پایایی هنر در این تنوع دیدگاههاست، توقف، سم مهلک سینمای ایران است. ما در دولت مردمی همه تلاش خود را برای اعتلای سینمای ایران به کار میبندیم همه مقدمات را برای سینما فراهم میکنیم، حمایت و تسهیلگری وظیفه ما و ایفای نقش سهم شماست. ما به این تقسیم سهم افتخار میکنیم. برای همه لحظات خوبی که آفریدید از شما تشکر میکنم.
در ادامه این مراسم با پخش ویدئو کلیپی یاد زندهیاد رسول ملاقلیپور گرامی داشته شد.
سپس با حضور احمد نجفی، ابوالقاسم طالبی و احمد میرعلایی یاد زندهیاد حمید آخوندی تهیهکننده سینما گرامیداشته شد. در این بخش با حضور خانواده این هنرمند از او تجلیل شد.
در ادامه نکوداشت زندهیاد رحیم رحیمیپور از دیگر کارگردانان سینمای ایران با حضور علی رحیمیپور فرزند این فیلمساز فقید، برگزار شد.
در بخش بعدی مراسم مسعود دهنمکی، مصطفی رزاقکریمی، محمدیاشار نادری، محمد حمیدی مقدم و مهدی آذرپندار برای اهدای جوایز فیلمهای کوتاه انجمن سینمای جوانان ایران روی صحنه آمدند در این بخش از محمد علیزاده کارگردان «شریف»، مرتضی علیزاده کارگردان «خوانا بنویسید» و مجتبی اسپینانی کارگردان فیلم کوتاه «لیلا» قدردانی شد.
در بخش مستند هم از ساسان فلاحفر، مرتضی شعبانی و … قدردانی شد.
سپس با حضور محمدمهدی اسماعیلی، محمد خزاعی، سید مهدی جوادی و مجید شاه حسینی از مهدی عظیمی و اباذر جوکار تهیهکنندگان و هادی محمدپور کارگردان فیلم سینمایی «های پاور» تجلیل شد.
در ادامه از محمدعلی عسگری و داوود صبوری کارگردان و تهیهکننده «اتاقک گلی» قدردانی شد.
مهرداد خوشبخت و سعید سعدی سازندگان «گلهای باوارده» از دیگر افرادی بودند که مورد تجلیل قرار گرفتند.
لیلی عاج و جلیل شعبانی سازندگان «سرهنگ ثریا» هم مورد تجلیل قرار گرفتند.
حمید زرگرنژاد و ابراهیم اصغری هم برای فیلم «شماره ده» مورد تجلیل قرار گرفتند که ابراهیم اصغری در این مراسم حضور نداشت.
از سازندگان «غریب» هم تجلیل شد که هیچکدام از آنها در مراسم حضور نداشتند.
محمدعلی باشهآهنگر و سیدحامد حسینی کارگردان و تهیهکننده «سینما متروپل» هم مورد تجلیل قرار گرفتند.
گرامیداشت یاد و خاطره زندهیاد حبیبالله کاسهساز از دیگر بخشهای این مراسم بود.
اهدای نشان درجه یک هنری به چهار هنرمند
در این مراسم اعلام شد از سوی وزارت ارشاد به برخی هنرمندان نشان درجه یک هنری داده میشود.
این بخش با حضور محمد خزاعی، مسعود جعفری جوزانی، پرویز شیخ طادی برگزار شد.
آرش قاسمی صداگذار، محمدرضا شجاعی طراح صحنه، محمدرضا شرفالدین تهیهکننده سینما و مجتبی راعی کارگردان سینما نشان درجه یک هنری دریافت کردند.
محمد خزاعی در حالی یک ماه پیش وعده داد که طی ۱۰ روز دبیر چهلودومین جشنواره فیلم فجر را معرفی میکند که این وعده هنوز محقق نشده است!
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، چهارم اردیبهشت ماه همین امسال بود که محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی وعده معرفی دبیر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر را تا «ده روز دیگر» داد تا رسانهها ۱۴ اردیبهشت را روز اعلام دبیر جدید این رویداد بدانند.
خزاعی در همان مصاحبه عنوان کرده بود که شورای سیاستگذاری چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر نیز آغاز به کار کرده است و همزمان از یک برنامهریزی منسجم و مطلوب برای فراهم آوردن مقدمات برگزاری جشنواره گفته بود اما گویی فرآیند انتخاب و معرفی دبیر، تا به اینجا نتوانسته است از این برنامهریزی منسجم، بهرهمند شود!
چالش همیشگی برای معرفی دبیر فجر
«جشنواره فیلم فجر رویه و سیاستگذاری ثابتی ندارد»، این انتقادی است که در طول عمر بالغبر چهار دههای این رویداد همواره به آن وارد بوده است، رویدادی که هر بار با تغییر مدیران و دبیرانش چهرهای تازه به خود میگیرد، گاه قوانین و آیین نامهاش بنا به سلایق مختلف، تغییر میکند و گاه حتی با ورود دبیر جدید جزییترین مسایل آن هم دستخوش تغییر میشود.
همین نکات باعث شده است تا هر ساله سینماگرانی که قصد ورود به این ماراتن را دارند با سوالها و ابهامات تازهای نسبت روند برگزاری این جشنواره مواجه شوند.
از همین رهگذر است که منتقدان و کارشناسان سینما همواره بر این موضوع تاکید میکنند که برای هویتمند شدن جشنواره فیلم فجر بهتر است آییننامه این رویداد ثابت باشد و دوره تغییر و تحول برگزارکنندگان و در رأس آنها دبیر هم آنقدری بلندمدت باشد که فرصت برنامهریزیهای دوراندیشانهتر برای اجرای بهتر مفاد آییننامه را داشته باشند.
تغییر و تحول در سازوکار برگزاری جشنواره فجر متأثر از آمد و شد دبیرانی با سلایق مختلف اما به اندازهای است که حتی تعداد جوایز این رویداد هم از آن مصون نمانده و در دورههای مختلف شاهد افزایش و یا کاهش تعداد سیمرغهای اهدایی بودهایم. سیاستهای مربوط به ارزیابی محتوایی آثار که به طریق اولی در این فرآیند دستخوش تحول میشوند!
همه این موارد سبب شده است معرفی دبیر جشنواره در آستانه هر دوره، زیر ذرهبین رسانهها قرار بگیرد.
انتخابهای خزاعی
حالا سه دوره است که زمام امور جشنواره فیلم فجر به دست محمد خزاعی در مقام رئیس سازمان سینمایی افتاده است؛ مدیری که از ابتدای تکیه زدنش بر کرسی ریاست سازمان سینمایی تاکنون تمایلی به برگزاری نشست خبری در جهت تبیین اهداف مجموعه تحت نظارتش در قالب پاسخ به پرسشهای اصحاب رسانه نداشته است و در ایام پس از برگزاری چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر دیگر حتی پاسخ به پیگیریها و مطالبات موردی اصحاب رسانه در قالب گفتگوهای خبری را هم به حداقل رسانده است! این رویکرد باعث شده است ارتباط درست مدیریت سینما با فضای رسانهای قطع شود و شایعات و گمانهزنیها اعتباری بیش از اخبار رسمی پیدا کنند.
در چنین شرایطی محمد خزاعی برخلاف همه گمانهزنیها در اولین گام ورودش به عرصه مدیریت، مسعود نقاشزاده را به عنوان دبیر چهلمین جشنواره فیلم فجر معرفی کرد.
مسعود نقاشزاده چهرهای ناآشنا نبود و سابقه کارگردانی فیلم سینمای هم در کارنامه حرفهای خود داشت اما گزینهای غیرمنتظره برای این سمت حساس بود. شاید به همین دلیل هم بود که عدم حضور میدانیاش در روزهای نخستین جشنواره آن سال حاشیهساز شد.
هرچند در اخبار رسمی اینگونه اعلام شد که این غیبت به دلیل ابتلای نقاشزاده به بیماری کرونا بوده اما این شائبه را ایجاد کرده بود که در پس او، فرد دیگری کارهای جشنواره فیلم فجر را مدیریت میکند. نقاش زاده اما پس از اتمام دوران نقاهتش در سالن برگزاری این رویداد حضور پیدا کرد و پاسخهای صریح خود به سوالات خبرنگاران به شائبهها پایان داد.
این اما پایان چالشهای مسعود نقاشزاده در مقام دبیر نبود، در همان دوره بود که انتشار زود هنگام برندگان جشنواره حین برگزاری آیین اختتامیه و قاچاق برخی فیلمهای حاضر در این رویداد، دردسرهایی را برای او رقم زدند.
مجتبی امینی که در فضای رسانه بیش از هر چیز به واسطه تهیهکنندگی مجموعه «گاندو» شناخته میشد دومین دبیری بود که از سوی محمد خزاعی برای راهبری جشنواره فیلم فجر انتخاب شد، در دوره چهلویکم و در همان سالی که التهابات اجتماعی بر همه فعالیتها سایه انداخته بود، جشنواره فجر هم از این قاعده مستثنی نبود، رویدادی که از منظر حضور چهرهها کمفروغترین دوران خود را سپری میکرد با کاهش آمار مخاطبان امینی را هم در میانه راه برگزاری به این جمعبندی رساند که در قالب دلنوشتهای اذعان کند در غیاب همه اهالی سینما، فجر رونق همیشگی خود را نداشته است.
اینگونه بود که دومین دبیر منتخب از سوی محمد خزاعی هم دوره پرچالشی را پشت سر گذاشت. حاشیههایی همچون اعلام با تاخیر اسامی فیلمها و داوران، تاخیر در رسیدن نسخه نهایی فیلمها و مهمتر از همه حذف سیمرغ مردمی از حاشیهسازترین تصمیمات در دوره دبیری امینی بود.
گزینههای خزاعی
حالا اما در انتظار چهل و دومین جشنواره فجر هستیم و با وعده محمد خزاعی، گمانهزنیهای مختلفی درباره سکاندار جدید جشنواره فیلم فجر نیز مطرح شدهاست.
ابتدا روحالله سهرابی مدیرکل عرضه و نمایش سازمان سینمایی و مجید اسماعیلی مدیر موزه سینما که اتفاقاً سال گذشته در جمع هیات داوران جشنواره بود به عنوان گزینههای جدی دبیری این دوره عنوان شدند اما چندی بعد نامهای دیگری هم در میان این فهرست قرار گرفت.
مجتبی امینی یکی از همین نامها بود که احتمال تمدید دبیریاش میتوانست دور از انتظار نباشد اما مهدی نقویان رییس سیمافیلم به تازگی اعلام کرده که فصل سوم مجموعه «گاندو» در حال نگارش است و اگر امینی دوباره مسئولیت تهیهکنندگی این اثر را بر عهده بگیرد بعید است به واسطه مشغلههای تولید این مجموعه بتواند دوباره در قامت دبیر جشنواره فیلم فجر ظاهر شود.
محمدحسین نیرومند مشاور سینمایی وزیر ارشاد و عضو هیات انتخاب دوره قبل جشنواره و مسعود نجفی مدیر روابط عمومی دوره چهل و یکم که حضورش در این سمت نقشی تعیینکننده در کیفیت برگزاری دوره گذشته جشنواره داشت، نیز از دیگر نامهایی هستند که در این مدت در رسانهها و شبکههای مجازی مطرح شدهاند و برخی ردای دبیری جشنواره را متناسب با قامتشان دانستهاند.
اما تاکید میکنیم که همه این موارد تنها گمانهزنیهای غیر رسمی است که در فقدان رابطه سالم و دو سویه میان مدیران سینمایی و اصحاب رسانه، فرصت نشر پیدا میکنند و در صورت استمرار میتوانند آسیبزننده باشند.
وعدههای خزاعی
مجتبی امینی ۱۷ فروردین ماه سال گذشته از محمد خزاعی حکم دبیری جشنواره فجر را گرفت و با وعده جدید محمد خزاعی گمان میرفت فاصله انتخاب دبیر دوره چهل و دوم فیلم فجر نسبت به دوره گذشته چندان به درازا نکشد، وعدهای که البته عملی نشد!
با رسیدن به ماه خرداد و گذشت ۳۰ روز هنوز خبری از معرفی دبیر جدید جشنواره فجر نیست و سازمان سینمایی هم توضیحی درباره دلیل این تاخیر ارائه نکرده است.
محمد خزاعی حالا قریب به دو سال است که ریاست سازمان سینمایی را بر عهده دارد، دو سال پر التهاب و پرحاشیه که البته طی آن گاهی اظهارات و وعدههای خودش و مدیرانش به حاشیهها دامن زده است.
وعده معرفی ۱۰ روزه دبیر جشنواره فیلم فجر را حالا میتوان در کنار وعدههای دیگری چون توقف فعالیت سایت متخلف در فرآیند لو رفتن آرای جشنواره چهلم فجر، پیگیری قاچاق فیلمها در همان دوره جشنواره و معرفی عاملان شفافسازی در زمینه ممنوعالکارها و دیگر وعدههایی از این دست قرار داد تا فهرست وعدههای محقق نشده آقای رئیس طولانیتر شود.
کاش محمد خزاعی که با سابقه رسانهای به عرصه مدیریت سینما ورود کرده است، بیشتر به این اصل توجه داشته باشد که شفافیت در فرآیند طرح وعدهها و تبیین دلایل احتمالی عدم تحقق آنها در قالب پاسخگویی صریح به اصحاب رسانه، نه یک گزینه از میان گزینههای مختلف برای مدیریت حاشیهها، که یک ضرورت است.
مصوبات نخستین جلسه شورای راهبردی اکران در سال ۱۴۰۲ اعلام شد.
به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، نخستین جلسه شورای راهبردی اکران در سالجاری با حضور محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور برگزار شد. «بررسی وضعیت اقتصاد سینما متناظر به مولفه های فرهنگی آن» و «ارزیابی عملکرد فروش سینماها در اکران های نوروزی و عید فطر» از جمله محورهای این جلسه بود.
در ابتدای جلسه محمد خزاعی ضمن خیرمقدم به اعضای جدید، با اشاره به نقش شورای راهبردی اکران در مواجهه با چالشها و الزامات فرهنگی و اقتصادی سینما گفت: آینده خوبی در انتظار سینماست و امیدواریم در سایه همدلی و تدبیر، همه اهالی سینما از این نقطه گذر کرده و عزت و سربلندی سینمای کشورمان را شاهد باشیم.
وی با تاکید بر اهمیت مصوبات شورای راهبردی اکران بر اجرایی و عملیاتی شدن این مصوبات تاکید کرد و افزود: قطعا مصوبات این جلسات، اجرایی خواهند بود و از این پس با نظر اکثریت اعضا، هرگونه تصمیم اتخاذ شده در این شورا که نیاز به ابلاغ وزیر محترم نداشته باشد، کاملا قابلیت اجرایی دارد.
خزاعی با بیان اینکه همه تلاش سازمان سینمایی و صنوف متناظر و مبتنی بر شناسایی راهکارهای موثر برای رونق کسب و کار و معیشت سینماگران و سوق دادن شرایط به سمت بهبود وضعیت اقتصادی و فرهنگی سینماست خاطر نشان کرد: بدون تردید، تقویت و رونق سینما، به نفع خانواده سینما و فضای عمومی کشور خواهد بود.
رئیس سازمان سینمایی ضمن تاکید بر لزوم توجه به مولفههای فرهنگی سینما در کنار ظرفیت های اقتصادی آن عنوان کرد: در این زمینه نیازمند همدلی و هم افزایی نخبگان فرهنگی و کارشناسان و صاحب نظران حوزههای اقتصادی و رسانهای هستیم.
هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینما شهر در این جلسه، ضمن ارائه گزارشی از وضعیت فروش و استقبال مخاطبان سینما در اکران نوروزی و عید فطر، با اشاره به اتفاقات مثبت در حوزه توسعه زیرساخت در دولت سیزدهم و رویکرد عدالت محور سازمان سینمایی در این زمینه، تقویت بازار سینما و عوامل موثر بر رشد اقتصادی آن را مورد تاکید قرار داد و اظهار امیدواری کرد بحث تسهیم از مبدا فروش سالنهای سینما با موافقت شورا به زودی اجرایی شود.
همچنین، در این جلسه، بر اهمیت تصمیمگیریهای شورا برای منافع خانواده سینما و اقتصاد سینمای ایران در تکمیل چرخه تولید و پخش تأکید شد و اعضا از نحوه مدیریت اکران سینما طی چند ماهه اخیر، بویژه مدیریت حساب شده اکران نوروزی و عید فطر و فروش امیدوارکننده سینماها قدردانی کردند.
در پایان، اعضای شورا به اتفاق آراء با برنامه «تسهیم فروش فیلم از مبدا با استفاده از روشهای مناسب و بهروز» و «آئین نامه اکران فیلمهای خارجی به صورت محدود مطابق با مقررات مصوب» موافقت کردند.
همچنین، مسئولیت اجرای این برنامه به موسسه سینماشهر واگذار شد تا با در نظرگرفتن همه جوانب نسبت به تعامل و همکاری با تهیهکنندگان و پخشکنندگان سینما که مایل به اکران فیلم های خارجی هستند، اقدام نماید.
علاوه بر این مصوبات، در این جلسه مقرر شد به دلیل فراگیری مباحث شورا و نیاز سینمای ایران به گفتگوهای کلانتر و عمیقتر بویژه در بخش اقتصاد سینما در کنار ملاحظات و دغدغههای فرهنگی و اجتماعی، ضمن دعوت از چند عضو جدید، در خصوص تقویت شورا و تغییر ماموریتهای کلان آن بازنگری و تصمیمگیری صورت گیرد.
گفتنی است در این جلسه، مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما، حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت، منوچهر شاهسواری تهیه کننده سینما، غلامرضا موسوی رئیس اتحادیه تهیه کنندگان سینمایی، مرتضی شایسته رئیس کانون پخش کنندگان سینمای ایران، محمدقاصد اشرفی رئیس انجمن سینماداران، سیدضیا هاشمی تهیه کننده سینما، جمال ساداتیان تهیه کننده سینما، محمود رضوی تهیه کننده سینما، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینماشهر و روحالله سهرابی مدیرکل دفتر نظارت بر نمایش فیلم نیز حضور داشتند.
رئیس سازمان سینمایی از عملیاتی شدن مصوبه شورای عالی سینما در حوزه مسکن سینماگران خبر داد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ادارهکل روابط عمومی سازمان سینمایی، محمد خزاعی با اشاره به اهتمام این سازمان در پیگیری مسائل مختلف در حوزه رفاه و معیشت سینماگران در سال 1402 گفت: پیگیری مسکن سینماگران از جمله اولویتهای سازمان سینمایی در سال جدید است.
وی با اشاره به معضل عمومی مسکن در کشور افزود: طبعا خانواده سینما نیز به عنوان بخشی از جامعه از دغدغههای معیشتی مردم و معضل مسکن مستثنی نیستند. این در حالی است که به استثنای تعدادی سلبریتی در این حوزه، قاطبه اعضای صنوف سینما، فاقد مسکن بوده و متاسفانه تاکنون به دلایل مختلف برنامه جامع، پایدار و دارای چشماندازی روشن در این حوزه برای سینماگران طراحی و تدوین نشده بود.
خزاعی با بیان اینکه مسکن به عنوان یکی از معضلات ریشه ای و قدیمی تعداد زیادی از اعضای خانواده سینما همواره مطرح بوده است خاطر نشان کرد: بعد از پیگیری این طرح و تصویب شورای عالی سینما، با مساعدت وزارت مسکن و شهرسازی مقرر شد سهمی از مسکن ملی با طرح اولویتبندی به افراد مشمول و واجد شرایط تعلق گیرد.
رئیس سازمان سینمایی، اجرایی شدن این توافق را اقدامی مهم در خانهدار شدن بخش قابل توجهی از سینماگران نیازمند معرفی کرد و ادامه داد: در سالجاری از همه ظرفیتهای سازمان سینمایی، نهادها و ارگانهای دیگر برای تحقق این امر استفاده خواهیم کرد.
وی با بیان اینکه مکاتبات لازم با صنوف سینمایی برای معرفی افراد واجد شرایط صورت گرفته است، عنوان کرد: رویکرد سازمان سینمایی در سال جدید متمرکز بر رونق تولید، توسعه اشتغال و بهبود معیشت خانواده سینما خواهد بود و یکی از اهداف ما پیگیری کاهش مسائل معیشتی همکاران است که امیدوارم با مساعی، همراهی و همافزایی سینماگران و صنوف سینمایی این موضوع شکل اجراییتری پیدا کند.
خزاعی با اشاره به رونق چرخه تولید و اکران فیلمها در سالجاری گفت: واقعیت این است که فضای عمومی کشور کمک کرد تا مردم از سینما استقبال بیشتری کنند که این امر شتاب بیشتر چرخه تولید فیلم را در پی خواهد داشت. این در حالی است که برخی شیطنتها و ایجاد ناآرامها، مانع حرکت سینما، همانند سایر کسب و کارها میشود و این موضوع در درجه اول به اهالی سینما ضربه میزند.
وی اضافه کرد: قطعا معیشت خانواده سینما زمانی تامین میشود که سینما رونق داشته و مردم از آن استقبال کنند.
رئیس سازمان سینمایی تصریح کرد: همه تلاش ما و سینماگران باید در راستای کمک به تقویت همدلی خانواده سینما و آرامش جامعه باشد تا سینما، مخاطبان و منافع خود را پیدا کند. بنابراین هرکسی که با رفتار خود منجر به ازدست رفتن این آرامش و مخدوش کردن آن شود از خانواده سینما و دلسوز آن نیست.
نشست هماندیشی و همافزایی مدیران بنیاد فرهنگی روایت فتح با مدیران ارشد سازمان سینمایی برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی، نشست هماندیشی و همافزایی مدیران بنیاد فرهنگی روایت فتح با مدیران ارشد سازمان سینمایی در مجموعه بنیاد فرهنگی روایت فتح برگزار شد.
در ابتدای این مراسم محمد خزاعی معاون وزیر و رئیس سازمان سینمایی با تقدیر و تشکر از حمایتهای بنیاد روایت فتح در چالشها و بحرانهای امروز سینما گفت: بنیاد روایت فتح در دورانی که بنده در سازمان سینمایی قرار گرفتم همواره حامی و همراه ما مخصوصاً در چالشهای مکرر و فشارهای متعدد اتفاقات سال گذشته بوده است. صادقانه عرض میکنم که روایت فتح جزو محدود مجموعههایی بود که در بحران از ما حمایت کرد و در کنارمان قرار داشت. در حالی که بسیاری از بحرانها و چالشهای یکساله اخیر ارتباط مستقیمی با سازمان سینمایی نداشته و کل جریان فرهنگی انقلاب را هدف گرفته بود.
وی با اشاره به جلسه مشترک با مجموعههای فرهنگی و سینمایی افزود: این جلسات با نهادها و دستگاههای مختلف به منظور نزدیکی مدیران به یکدیگر و همافزایی بیش از گذشته و در جهت تقویت ظرفیتهای اشتغال و همکاری پیش بینی شده است.
خزاعی با بیان اینکه رشد تولیدات سینمایی همسو با جریان دفاع مقدس، مقاومت و انقلاب در این دوره جدیتر شده است تاکید کرد: این امر مربوط به فرد و شخص خاصی نمیشود و محصول کار گروه و تیمی است.
وی ادامه داد: تشویق و ترغیب موسسات و مجموعههای فرهنگی و سینمایی به منظور افزایش ضریب تولید در راستای توسعه اشتغال و معیشت، پیگیری برای تسهیل و کاهش مشکلات پروژههای سینمایی با موضوعات جنگی و دفاع مقدس، تبادل نظر برای بهره برداری آسانتر از امکانات شهرک دفاع مقدس، برنامهریزی و هماندیشی به منظور تقویت جریان اکران فیلمهای انقلابی و دفاع مقدس، همچنین، گسترش پاتوقها و فضاهای گفتگو از جمله محورهای مطرح شده در این نشست مشترک بود.
به گفته وی، سازمان سینمایی به دلیل تراکم و گستردگی امور شاید بعضاً نتواند با همه طیفها، همکاران و سینماگران نشست داشته باشد اما روند را به گونهای تعریف کردهایم که به طور هفتگی با دهها فیلمساز و سینماگر در بخشهای مختلف دیدارهایی داشته باشیم و دغدغهها و مطالباتشان را بشنویم و پیگیری کنیم.
خزاعی اضافه کرد: نشستها و هماندیشیهای مشترک با سایر مراکز فرهنگی تاثیرگذار در حوزه سینما برای رونق اشتغال و معیشت سینماگران امری ضروری است چرا که به طور بدیهی، سازمان سینمایی به تنهایی نمیتواند بار مسئولیت کمک و ارتقای ضریب اشتغال سینماگران را به دوش بکشد و هم افزایی مجموعههای فرهنگی و سینمایی در این زمینه مهم است.
رئیس سازمان سینمایی با اشاره به بحرانها و چالشهای به وجود آمده طی یک سال گذشته در سینما، گفت: از همان روزهای اول حضورم در سازمان، با چالشهای مکرری مواجه بودهایم که بسیاری از آنها پیش از آنکه مربوط به سینما و جریان فرهنگ و هنر باشند، مرتبط با «فرامتن سینما» بوده است.
با کسی تعارف و رودربایستی نداریم!
وی با بیان اینکه صیانت از سرمایه اجتماعی سینما نیازمند همگرایی همه طیفها و سلایق است ادامه داد: ما تعارف و رودربایستی با کسی نداریم. یکی از نقدهایی که به ما میشود این است که کمی محافظهکارانه اقدام کنید اما محافظ کاری، کار ما نیست. به اندازه کافی محافظهکاران در حوزه فرهنگ بودهاند. ما رودربایستی با کسی نداریم و با تکیه بر قوانین و عدالت محوری حرکت میکنیم. همچنانکه در جشنواره سال گذشته اعلام کردهام میدانداری بچههای انقلاب و سینماگران متعهد و دارای دغدغه ملی تحقق آرزویی چندین ساله بوده است. البته، این به معنای حذف طیفها، سلایق یا افراد دیگری نیست. معتقدم دامنه انقلاب گسترده است و محدود به طیف و گروه خاصی نمیشود.
وی همچنین با اشاره به خلأهای موجود در هنرمندان همسو با جبهه فرهنگی انقلاب، عنوان کرد: به نظرم علیرغم حضور دولت مردمی و مدیران انقلابی در سازمان سینمایی همچنان شاهد خلأهایی در حوزه جریان فرهنگی انقلاب هستیم که میبایست توسط محافل و پاتوقهای مکمل دیگری اصلاح و پر شود. در این مورد قطعاً نهادها و دستگاههایی مانند بنیاد روایت میتوانند با برپایی و احیای محافل و بسترهای گفتگو و اندیشهورزی نقش مؤثری ایفا کنند..
رئیس سازمان سینمایی با تاکید بر لزوم همراهی و حمایتهای نهادها و دستگاههای مختلف از سینمای دفاع مقدس عنوان کرد: پیشنهاد میکنم در جلسات فرهنگی که با حضور مراکز و دستگاههای ذیربط برگزار میشود موضوع احیای حمایتها و کمکها از سینمای دفاع مقدس پیگیری شود. جریان سینمای دفاع مقدس به حمایتهای جدیتر سپاه و نهادهای نظامی و ذیربط نیاز دارند.
وی با بیان اینکه سازمان سینمایی با اهتمام به گونههای مختلف فیلمسازی و سلایق اجتماعی تلاش کرده است برای همه گروه مخاطبان در سبد اکران سالانه فیلم داشته باشد تصریح کرد: امسال در هر چرخه اکران آثار دفاع مقدس را در کنار سایر گونههای سینمایی بر پردههای سینماها خواهیم داشت.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین با اشاره به حمایتهای سازمان سینمایی از فرآیند تولید تا پخش سینمای مقاومت، گفت: مجموعه روایت فتح با داشتن انجمنها و گروههای مختلف در زیرمجموعههای خود، اکنون بهنوعی نهاد متولی سینمای مقاومت به شمار میرود زیرا در حوزههای مختلف سینما چون فیلم کوتاه، مستند، فیلم سینمایی بلند فعال است و لازم است در حوزه پخش و اکران فیلمها، حضوری مؤثر و فعال داشته باشد. حتی در حوزه اکران هم باید برنامه ریزی و فکری اساسی صورت گیرد و پیشنهاد میکنم کارگروه اکران فیلمهای سینمای انقلاب و دفاع مقدس تشکیل شود.
نادری: در دوره خزاعی نگرانیهایمان برطرف شد
در ادامه این نشست، سید محمد نادری رئیس ضمن خیرمقدم و خوشآمد گویی با اشاره به تحول صورت گرفته در دوره ریاست محمد خزاعی بر سازمان سینمایی در بیان اندیشهها و نگاههای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی گفت: در دوره جدید مدیریت محمد خزاعی بر سازمان سینمایی دغدغهها و نگرانیهایی که سابقاً در حوزه بیان اندیشهها و آرمانهای انقلاب اسلامی در حوزه سینما وجود داشته، برطرف شد و رویدادها و اتفاقاتی که ایشان و همکارانشان در این مدت رقم زدهاند برای جامعه سینمایی، هنری و جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بسیار امیدوارانه و امیدبخش بوده است.
وی افزود: دغدغههای این دوره مدیریت سازمان به دغدغههای رهبر معظم انقلاب و جبهه فرهنگی انقلاب بسیار نزدیک بوده و از ویژگیهای شاخص این دوران بیان مواضع انقلابی بدون لکنت و رودربایستی بوده است معضلی که در دوران مدیریتی بسیاری از مدیران گذشته سازمان سینمایی باعث لطمه خوردن پیکره سینما شد و اکنون خدا را شاکرم که بدنه مدیران و مشاوران رئیس سازمان سینمایی را دوستان و برادرانی تشکیل میدهند که همدل، یکدست و یکپارچه هستند.
رئیس بنیاد فرهنگی روایت فتح همچنین با اشاره به اهم فعالیتهای این بنیاد در سال گذشته مطرح کرد: سال ۱۴۰۱ در کنار جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت، تفاهمنامههای همکاری با کنگرههای شهدا در سپاههای استانی بهعنوان یکی از فناوریهای نرم فرهنگی برای تولید و ساخت ۷ فیلم سینمایی را جمعبندی و به امضا رساندهایم، بههرحال ظرفیت استانها، امامان جمعه استان، استانداریها، ادارات ارشاد استانی و فرماندهان سپاه استانی در کنگرههای شهدا به دلیل موضوعیت و محوریت شهدا و هدفی واحد، بدون خطکشیهای مرسوم، در کنار هم جمع هستند. این در حالی است که سال گذشت، بنیاد فرهنگی روایت فتح به عضویت شورای عالی سیاستگذاری کنگرههای شهدا درآمده و در حوزه تولید محتوا خصوصاً بر اساس اهدافی که در ستاد کنگرههای شهدا تعریف شده، تولید فیلمهای سینمایی در دستور کار قرار گرفت. همچنین بر اساس سند اعتلا ۱۰ ساله و نقشه راه ۵ سالهای که برای بنیاد ترسیم کردهایم، ۷۰ درصد از سیاستها و برنامههای عملیاتی و اجرایی روایت فتح به سمت کمک و همراهی به کنگرهها معطوف شده است.
وی درباره اقدامات و فعالیتهای شهرک سینمایی دفاع مقدس بهعنوان یکی از ردههای زیرمجموعه بنیاد فرهنگی روایت فتح، عنوان کرد: مجموعه شهرک سینمای دفاع مقدس با ظرفیت ۵۸۰ هکتار مساحت سرزمینی که در ابتدای دهه ۷۰ با تدبیر رهبر معظم انقلاب شکل گرفته، با مشکلات فراوانی اعم از اراضی شهرک که معارضین بسیاری داشته، مواجه بود که در سال گذشته حدود ۴۰۰ هکتار آن به مرحله صدور سند رسیده و مالکیت روایت فتح بر آن تثبیت شده است. از طرفی در سال ۱۴۰۱، بیش از ۵۸ فیلم سینمایی تحت پشتیبانی ما قرار گرفت. درحالی که شهرک مجموعهای خودگردان است اما تنها ۱۰ درصد هزینه از پروژههای سینمایی دریافت میکند که این مبالغ نیز صرف تهیه مواردی چون ناریه، تانک و بالگرد و امکانات میشود.
در ادامه، سید محمد حسینی مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیز با اشاره به اهتمام ویژه درباره زیرساختها سینمایی در کشورهای حوزه خلیج فارس گفت: آنچه باعث تسریع در روند تولید در سینمای کشور میشود بدون شک تاسیسات زیر ساخت، همانند شهرک سینمای دفاع مقدس است، کاری که کشورهایی حوزه خلیج فارس در حال انجام آن هستند و معتقدم شهرک سینمای دفاع مقدس همانند برج میلاد سینمای ایران بوده و برای همه سینماگران کشور است.
حسینی همچنین درباره تولیدات استانی و برنامههای پیشروی انجمن در ساخت آثار سینمایی، عنوان کرد: تجمیع منابع در تولیدات هنری همواره بازی دو برابر برد است که هم از هزینههای بیهوده جلوگیری شده و هم آن منبع در جای درست خود هزینه میشود. با همین رویکرد ما به استانها رفتیم، جایی که زمانی منبع مالی مناسبی برای تهیه و تولید نداشتهاند اما با تجمع منابع اکنون همراه و حامی ما هستند. در راستای ساخت و تولید آثار سینمایی ما به استانهایی رفتهایم که در کنار استعدادهای درخشان و بکر سینمایی با تکثر و تورم سوژه و موضوعات رو به رو شدیم، موضوعاتی که همگی ملی و جذاب هستند.
در این نشست مشترک، اصغر فارسی، قادر آشنا، حبیب ایل بیگی، علیرضا اسماعیلی، محمد حمیدی مقدم، سیدمهدی جوادی، هاشم میرزاخانی، مهدی آذرپندار، مجید اسماعیلی، لادن طاهری، محمدرضا سوقندی، سیدصادق موسوی، روح الله سهرابی، بهمن حبشی، کریم خوشمرام، داود مرادیان و مهدی محمد خانی، علیرضا استرابی، محمد حبیبی، محسن جوادی، مهدی متولیان و محمد محمدی، سعید زنگنه، لیلا زهدی، قاسم عزتی و حسن شیرازی نیز حضور داشتند.
به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از سینماپرس: بیش از ۱۰ سال از زمانی که جواد شمقدری در رأس مدیریت سینما حضور داشت میگذرد و حالا فرصت خوبی است تا نتیجه عملکرد یکی از مهمترین اتفاقهای دوران او، یعنی تاسیس سازمان سینمایی و نقش آن در سینمای امروز ایران بررسی شود؛ سازمانی که شمقدری معتقد است شرایط فعلی سینما به آن ارتباطی ندارد؛ چرا که این وضعیت محصول عواملی همچون مدیریت و فضای جامعه است.
به گزارش سینماپرس، در طول یک دهه گذشته هر گاه نامی از جواد شمقدری در میان بوده، انبوهی از اتفاقهای خاص و خبرهای حاشیهایِ زمان مدیریتش در سازمان سینمایی دولت دهم نیز به یاد اهالی سینما آمده است؛ آنجا که گفت برای اولین اسکار اصغر فرهادی لابی کرده تا وقتی که اسکار را به جشن سینمای گچساران تشبیه کرد، یا وقتی که خانه سینما در زمان مسئولیت او بسته شد تا روزی که به ژیل ژاکوب و بعد هم گونتر گراس نامه نوشت.
شمقدری که زمانی بیشتر به واسطه ساخت فیلم «طوفان شن» شناخته میشد، از نیمههای دهه ۸۰ موقعیتی دیگر در سینما پیدا کرد و ابتدا به عنوان مشاور هنری رییس دولت نهم و بعد هم معاون سینمایی وزارت ارشاد در دولت دهم جایگاه پررنگتری را در سینما کسب کرد. شمقدری اگرچه در ۱۱ سال گذشته در عرصه مدیریتی سینما حضور نداشته اما در همان سالهای مدیریتش پایهگذار سیستمی در سینما شد که با تمام حسنها و معایبش همچنان پابرجاست. در زمان او معاونت سینمایی وزارت ارشاد به سازمان سینمایی ارتقاء پیدا کرد و در کنار آن شورای عالی سینما هم تشکیل شد که دومی در دولت یازدهم منحل و در دولت سیزدهم با تفاوتهایی نسبت به گذشته احیاء شد.
چندی پیش فرصتی فراهم شد تا به بهانه ۱۱سالگی فعالیت رسمی سازمان سینمایی با این کارگردان و مدیر سابق سینما گفتوگو کنیم و از او جویا شویم که آیا سازمان سینمایی به اهدافی که برآن اساس تاسیس شد، رسیده است یا خیر.
این مصاحبه کمی پس از اعلام برندگان اسکار ۲۰۲۳ انجام شد و همین میتوانست شروع جذابی برای آغاز گفتوگو با کسی باشد که سال ۱۳۹۰ لابیاش برای اسکار فیلم «جدایی نادر از سیمین» خبرساز شد.
در ادامه مشروح مصاحبه ایسنا را میخوانید:
ما در مواجهه با جشنوارههای خارجی با دو نگاه غالب مواجه هستیم، یعنی نوعی دوقطبی در اینجا هم دیده میشود؛ برخی معتقدند این جشنوارهها کاملاً سیاسی هستند و برخی دیگر در پاسخ به چنین دیدگاهی میگویند آنجا ایران نیست که سیاسیکاری شود. در این بین، نگاهی میانهگر در سینماگران کمتر دیده میشود که به جریان جبهه انقلاب اسلامی متعلق نباشد ولی بر این باور باشد که بالاخره، جریان رسانهای و اقتصادی جهان در اختیار طیفهایی است که در خیلی چیزها تعیینکننده هستند. شما هم در گذشته درباره یکی از این رویدادهای مهم سینمایی جهان اظهارنظری داشتید که با واکنشهایی مواجه شد. بد نیست پس از گذشت ۱۰ سال برگردیم به ماجرای اسکار فیلم «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی و آن جمله مشهور شما که در ارتباط با لابیگری برای گرفتن اسکار مطرح کردید. اصلا مدل رأیگیری جایزه اسکار اجازه مهندسی میدهد یا در جشنوارهای مثل کن بیشتر چنین چیزی ممکن است؟ حتی این را هم میتوان مطرح کرد که آیا افکار عمومی و مهندسی آن میتواند در رویدادی مثل اسکار اثرگذار باشد؟
پاسخ شما را با این بحث شروع میکنم که، آن جریانی که به دنبال استیلای کامل بر کره زمین است، میخواهد تمام سرمایههای اجتماعی و غیراجتماعی و مدنی را در اختیار داشته باشد. پشت صحنهی این جریان هم یا ماسونها هستند یا تفکر شیطان پرستی یا کارتلهای بزرگ غربی و بیشتر آمریکایی. طبیعی است وقتی آنها فهمیدند سینما، که یک ابزار قدرتمند است، میتواند بر تفکر و اندیشه قالبهای مختلف اجتماعی و مردم همه کشورها نفوذ کند، بخواهند آن را در اختیار خود بگیرند. یعنی سادهانگارانه است که فکر کنیم آنها به اهمیت سینما و اینکه میتوانند از طریق این ابزار، افکار عمومی را مدیریت و در یک شکل کلان سبک زندگی غربی و آمریکایی را به جوامع مختلف حُقنه کنند، بیتوجه هستند. به نظر میرسد اینها سینما را در چنین مسیری به خدمت گرفتهاند و این سینما یک بیان کلی و شامل یک فرایند است. در این مسیر، جریان سرمایهگذاری برای تولید و نگارش فیلمنامه و سرمایهگذاری در ساخت و نمایش بخشی از ماجراست و در ادامه آن، یک ایستگاه هم جشنوارهها و جایزههایی مثل اسکار هستند. این جریان تلاش میکند تمام ایستگاهها را در نفوذ خود بگیرد و ظاهر قضیه هم به شکل کاملا دموکراتیک با رأی عمومی است ولی این فقط ظاهر قضیه است و پشت پرده قطعاً مناسبات دیگری شکل میگیرد تا آراء به یک سمت مشخص برود. من نمیخواهم بگویم فرایند تقلب حتما شکل میگیرد ولی به هر حال نمیدانیم که اعضای آکادمی به چه فیلمی رأی میدهند و چقدر از آراء آنها صیانت میشود. شاید هم تمام رأیها در آکادمی اسکار ثبت شده باشد ولی در دسترس مخاطبان نیست. حال با فرض اینکه هیچ تقلبی هم در کار نیست و آراء ثبت و ضبط میشوند، باز هم فرایندهایی شکل میگیرد -به طور مستقیم و غیرمستقیم- که سبب میشوند رأیدهنده به سمت آنچه آنها تمایل دارند کشیده شود. مثلا وقتی درباره یک فیلم بیش از حد گفتوگو میشود یا پشت صحنههایی از آن پخش میشود و تحلیل صورت میگیرد، خود به خود من هم تحتتاثیر قرار میگیرم و اگر نظری داشته باشم، رأیام به آن سمت کشیده میشود.
پس بنده معتقدم تمام جشنوارهها که شامل جشنوارههای ایران هم میشود و نیز جایزه اسکار، به عنوان یک سکو یا ایستگاه هستند تا بتوانند آن جهتگیریهای خاص خود را القاء و ایجاد کنند. این یک روش کاملا رو و عیان است و پرهیزی از علنی بودن آن ندارند؛ تا جایی که همسر ریاست جمهوری آمریکا میآید جایزه یک فیلم را میدهد یا حتی در حوزه موسیقی که اخیرا اتفاق افتاد و دیدیم که همسر آقای بایدن جایزهای را اهداء کرد. البته ممکن است برخی معتقد باشند که مهم، آراء است و آراء هم کاملاً مستقل هستند. من هم بر این باور هستم اما معتقدم ممکن است قبل از آن مقدماتی چیده شده باشد که آراء به یک سمت خاص کشیده شوند. زمانی که من بحث لابی را مطرح کردم، یکی از مباحث همین بود و این یکی از ابزاری است که استفاده میشود؛ حال یا میتواند به روش اقناعی باشد یا توافقی. البته یک نکته دیگر این است که به دلایل اجتماعی و سیاسی و نیز نوع فیلمها، ممکن است شرایط سال به سال تغییر کند مثل سالی که میخواستند فیلم «آرگو» حتماً جایزه بگیرد. در صورتی که این فیلم از نظر کارشناسیِ خیلی از سینماگران داخلی و خارجی یک اثر معمولی بود و فیلمی نبود که لیاقت عنوان بهترین فیلم را داشته باشد اما به دلیل شرایط سیاسی آن زمان میخواستند در مقابل جمهوری اسلامی که داشت حرکتهایی را در عرصههای بینالمللی رقم میزد، ایجاد کنند و شاخ و شانه بکشند، به همین دلیل آمدند این فیلم را مطرح کردند و جایزه آن را هم همسر اوباما رییس جمهور وقت امریکا داد.
دوست دارید درباره ماجرای لابی شما در اسکار برای جایزه اصغر فرهادی صحبت کنیم؟
واقعیت این است که اگر فکر میکردم از لابهلای آن همه حرفی که در این مورد زدم، فقط همان یک جمله آنطور پخش میشود، اصلا نمیگفتم؛ چون من یک جمله در پاسخ به یک سایت که اتفاقا خبرگزاری خیلی معتبری هم نبود، آن هم در حین راه رفتن در راهرویی گفتم که اینطور بازتاب پیدا کرد. اصل حرف هم این بود که درباره کسب جایزه اسکار گفتم که این اتفاق علاوه بر چند عامل، لابی هم داشت و بعد مجبور شدم آن را توضیح دهم. ماجرا هم این بود که تا وقتی فیلم «جدایی نادر از سیمین» به پنج فیلم نهایی اسکار نرسیده بود ما اقدام خاصی نکردیم، فقط حمایت کردیم که فیلم دیده شود.
یعنی برای اکران فیلم حمایت مالی کرده بودید؟
بیشتر شرایط را مهیا کردیم که این فیلم راه خود را برود، مثلاً در جشنواره برلین نمایش داده شود، چون یادم میآید که مانعی وجود داشت مبنی بر اینکه رونمایی فیلم حتما باید در جشنواره برلین باشد و ما هماهنگ شدیم که در آنجا این اتفاق رخ دهد.
من هیچ اصراری ندارم که بگویم لابی انجام شده در اسکار تاثیرگذار بود ولی یک مدیر سینمایی از ایتالیا پس از صحبتهای ما گفت، به دوستان صاحب رأی خود در آکادمی میگوید که وقتش است با رأی به فیلم ایرانی، حال هالیوود و جریان صهیونیستی غالب بر آن گرفته شود
یک بار هم که روند کلی ساخت فیلم متوقف شده بود.
بله البته آن اتفاق دلیل کاملاً منفکی از این ماجرا داشت و من هم آن موقع ایران نبودم؛ بنابراین تا زمانی که فیلم «جدایی…» به فهرست پنج فیلم نهایی راه نیافته بود، اقدام خاصی انجام نداده بودیم، چون همه کشورها فیلمهای خود را فرستاده بودند و ما نیز همین کار را کرده بودیم. وقتی به مرحله نهایی رسیدیم، من دو- سه تا سفر خارجی داشتم از جمله به ایتالیا و سوئیس و اسپانیا که در هر سفر با مسئولان سینمایی آنها نشست و برخاست داشتیم. در آنجا احساس کردم یک فضای دوقطبی ایجاد شده، چون دو فیلم از آن فهرست درباره یهودیها و اسرائیلیها بود که این دو به همراه فیلم ایران شانس بیشتری داشتند. من از این فضای دوقطبی که خودشان هم درست کرده بودند، استفاده کردم و با افرادی که صحبت میکردیم، به این موضوع اشاره میکردم، چون آنها در جلسات خصوصی منویات درونی خود را بیشتر نشان میدادند و ما میشنیدیم که از تسلط جریان صهیونیستی بر آکادمی اسکار و سینمای دنیا و اکران شاکی بودند؛ بخصوص ایتالیاییها که سینمایشان زمانی پیشرو بود و الان سالهاست که اثر نفوذشان کم شده است و هالیوود به نوعی سینمای ایتالیا را به عنوان یک رقیب جدی حذف یا دست کم ضعیف کرده است. من در ایتالیا که با مسئولان سینمایی گفتوگو میکردم، به آنها گفتم که این بهترین فرصت است تا شما انتقام خود را بگیرید و الان که یک فیلم ایرانی وجود دارد بهتر است به آن رأی دهید. در یک مورد خاص با یک مدیر سینمایی از ایتالیا -که اسم او را به یاد ندارم و اگر هم یادم بود نمیگفتم چون اگر زنده باشد ممکن است برایش خطری پیش آید- صحبت کردم و او گفت که خیلی از دوستان و شاگردانش در آکادمی هستند و حق رأی دارند و به آنها خواهم گفت حالا وقت آن است که ما حال هالیوود و آن جریان صهیونیستی غالب را بگیریم و به فیلم ایران رأی دهیم. او حتی تشکر کرد که چنین موردی را به وی یادآور شدیم. با مدیرانی از اسپانیا هم چنین صحبتهایی مطرح شد اما اینکه صحبتهای ما نتیجهای داشته یا نداشته را نمیدانیم و نمیتوانیم کنتور بیندازیم که چقدر این صحبتها تاثیر داشته است. با این حال در پاسخ به اینکه آیا اقدامی برای اسکار کردید یا خیر، میگویم بله! من این کارها را انجام دادم، گفتوگو کردم تا به فیلم ایرانی رأی داده شود. البته به عنوان کارشناس سینمایی میگویم که انصافاً آن دو فیلم یهودی فارغ از رویکردهای سیاسی و پیامی، فیلمهایی قوی بودندغ به خصوص فیلمی که محصول خود اسرائیل بود، فیلم جذابی بود با موضوعی انسانی. البته آقای فرهادی بعداً هم برای فیلم دیگری جایزه اسکار را گرفت و ممکن است یکی بگوید به همین دلیل لابیهای اولیه هم قابل قبول نیست. من هیچ اصراری ندارم که بخواهم بگویم کارِ انجامشده تاثیرگذار بوده است؛ یعنی نه آن زمان چنین اصراری داشتم و نه حالا.
این ماجرا در کارنامه شما یک نمونه بود ولی به هر حال آقای شمقدری از یک خاستگاه ایدئولوژیک شناسایی میشود و دارای رویکردهای عقیدتی و سیاسی خاصی است. طبیعتاً خیلی عجیب نیست که در برخی دورههای مدیریت اجرایی، کسوت سینمایی نداشته باشد ولی شما سالهاست که دیگر به آن معنا مدیر سینما نیستید. علت آن چیست؟
من قبل از آن هم دنبال مدیریت نبودم. در این بیش از ۴۰ سالی که در سینما هستم، در مقاطعی مسئولیتهایی داشتم؛ مثلا زمانی معاون فرهنگی مرکز گسترش سینمای تجربی و نیمهحرفهای بودم، سه سال مدیرکل نیروی انسانی و آموزشهای معاونت سینمایی بودم ولی بیشتر به دنبال تحقیق و نگارش و تولید فیلم فعالیت کردم. دورهای پیش آمد که تلویزیون موقعیت مهمتر و بهتری داشت و موقعیتهایی هم پیش آمد و با این رسانه کار کردم اما به هر حال سینما را در کنار آن داشتم. البته در دوره اصلاحات پیش نیامد که به عنوان کارگردان فیلم بسازم ولی در جایگاه تهیهکننده و مشاور در یکی دو پروژهی فیلم بودم. در زمان آقای احمدینژاد شرایط متفاوتی پیش آمد و موقعیتی وجود داشت که میتوانست تحولی ایجاد شود. البته باز هم من اصرار نداشتم که مدیریت بکنم، همانطور که در چهار سال اول ریاست جمهوری ایشان نقشی در فرایند مدیریتی نداشتم ولی در چهار سال دوم دولت، خود آقای دکتر در کنار پیشنهادهای دیگران به این نتیجه رسیده بود که من مسئولیت سینما را بپذیرم. بعد هم ورود پیدا کردم و چهار سال مدیریت سینما را برعهده داشتم.
پس در چند سال بعدی بر همین مبنا که میلی به مدیریت نداشتید، فعالیتی نکردید؟
بله همین طور است. حتی برای بعضی موارد در شوراها پیشنهادهایی شد ولی من پرهیز کردم و ترجیح دادم به کار تحقیق و نگارشی که خودم دنبال آن هستم، مشغول باشم؛ ضمن اینکه معتقد بودم بهتر است کسان دیگری میدانداری کنند.
ولی در این یک دهه فیلم هم نساختید. چرا سراغ فیلمسازی نرفتید؟
پیشنهادی بود که فیلم سینمایی بسازم ولی نشد، با این حال سریال ۴۴ قسمتی «روزهای ابدی» را ساختم، تحقیق و نگارش آن را خودم انجام دادم که البته روند کار به علت مشکلاتی که جای بحث آن نیست، طولانی شد و کاری که پنج سال وقت میبرد، هفت سال طول کشید. الان هم دنبال یک کار جدید هستم که آن هم سریال تلویزیونی است.
فیلم سینمایی نمیخواهید بسازید؟
یکی دو بار سراغ آن رفتم اما جور نشد. مثلاً قرار بود با انجمن سینمای دفاع مقدس همکاری کنیم و حتی لوکیشنها را هم دیدیم و بازیگر انتخاب کردیم منتها فیلمنامه مشکلاتی داشت و من آن را بازنویسی کردم و گفتم این فیلمنامهی بازنویسی شده را کار میکنم ولی مدیریت وقت قبول نکرد و گفت باید همان فیلمنامه قبلی ساخته شود که من هم انصراف دادم. فیلم هم ساخته شد ولی بایگانی شده چون اصلا فیلم خوبی در نیامد.
اسم فیلم چه بود؟
«سرگشته». بهجز این، فیلم دیگری در مورد جریان مقاومت بود که درباره آن هم بر سر فیلمنامه به توافق نرسیدیم چون تهیهکننده معتقد بود یکسری موارد باید در فیلم ذکر شود که من موافق نبودم، چون درباره موضوع تحقیق کرده و حتی مدتی به لبنان رفته بودم. احساس کردم آنچه میخواهند به کار اضافه شود، به ضرر فیلم خواهد بود. به هر حال این روحیه کار دست آدم میدهد و اگر شما روحیه استقلال (خواهی) داشته باشید، مجبور میشوید به نفع دیگران کنار بروید. البته این فیلم هم در نهایت ساخته نشد.
به گذشته برگردیم؛ در همان دورهی مدیریت شما، دو اتفاق ماندگار شد؛ یکی تبدیل معاونت سینمایی به سازمان سینمایی و بعد هم تشکیل شورای عالی سینما که وجه شکلگیری آن از نظر خبری خیلی هیجان انگیز شد و قرار بود رئیس جمهور در جلسههای آن شرکت کند. یک پرسش مهم این است که اساساً چه ضرورتی ایجاب کرد تا شما به ایده تبدیل معاونت سینمایی به سازمان برسید و بعد هم سراغ تشکیل شورای عالی سینما بروید؟
درباره سازمان سینمایی باید بگویم که مدل تشکیلاتی آن یعنی تبدیل معاونت به سازمان سینمایی قبل از دوره ما مطرح شده بود و دغدغه مدیرانی بود اما نتوانستند ایده خودشان را به کرسی بنشانند. خودم معتقدم به دلیل آنکه سینما یک هنر- صنعت مهم و استراتژیک است، اگر کشوری مثل ایران با حرکت انقلاب اسلامی میخواهد ادعای ابر قدرتی و حضور و تاثیرگذاری در عرصههای بینالمللی داشته باشد، باید بتواند سینمای خود را به آن قد و قواره جهانی برساند؛ در حالی که سالها در معاونت سینمایی مدلی وجود داشت که اجازه نمیداد شما به آن جایگاه برسید. ما با بعضی دوستان صحبت کردیم، مدلهای مختلفی پیشنهاد شد و نهایتا دیدیم بهترین مدلی که تشکیلات را به هم نریزد، نسبت به آن مقاومت نشود (از نظر تشکیلاتی و بودجهای) و ساختار مدیریتی سینما را در حوزه دولت ارتقا دهد و دردسرها و حاشیههایش نیز کمتر باشد همین مدل سازمان سینمایی است.
از چه لحاظ اینطور میگویید؟ یعنی روی کاغذ به این نتیجه رسیده بودید؟
من زمانی که مشاور هنری رییس جمهور در دولت نهم بودم، روی این قضیه کار کرده بودم و همان دوران یک نظامنامه سینمایی هم تنظیم کردیم که در آن به این مطلب اشاره شده بود. البته در نظامنامه، ایجاد سازمان هنری و سینمایی پیشنهاد شده بود که حوزه تئاتر را هم در برمیگرفت ولی وقتی خودم در این مسئولیت قرار گرفتم، متوجه شدم هم در حوزه تئاتر مقاومتهایی وجود دارد و هم شرایط خیلی مهیا نیست. البته یک بار آقای وزیر، دکتر حسینی از این ایده استقبال کرد ولی چون شرایط مهیا نبود فکر کردم اگر بخواهم روی این قضیه پافشاری کنم خود سازمان سینمایی هم به نتیجه نخواهد رسید. لذا فقط روی حوزه سینما تاکید کردم. سازمان شدن سینما هم دو اتفاق به همراه داشت؛ اول اینکه از نظر تخصیص بودجه و هزینهکرد و نیز در تصمیمگیریهای خود به استقلال دست پیدا کرد، دوم اینکه سینما با این مدل میتوانست چابک شود. بنابراین احساس میشد سازمان سینمایی میتواند حوزه سینما را از تمام بخشهای وزارت ارشاد جدا و مستقل عمل کند و با ایجاد فضایی برای ارتباط مستقیم با مراجع مختلف همچون قانونگذاری و غیره مستقلتر و با اعتبار بیشتری فعالیت کند.
این “استقلال” که میگویید خودش جای بحث و پرسش دارد. مخصوصا آنکه سینما قبلا هم به واسطه تولید پروژههای فاخر، بودجه بیشتر با استقلال عملکرد بیشتری را در اختیار داشت.
استقلال بودجه در زمان سازمان شدن سینما خیلی با گذشته فرق داشت چون پیش از آن وقتی بودجه وزارت ارشاد را میبستند، شامل چند ردیف میشد از جمله حوزه سینما اما این بودجه در اختیار وزارت ارشاد بود و به عنوان یک تعریف نانوشته از اختیارات وزیر بود که این بودجه را چگونه تخصیص بدهد یا چند درصد آن را تخصیص دهد به همین دلیل بخشی از بودجه سینما بر اساس نیازهایی که پیش میآمد در بخشهای دیگر خرج می شد که بیشتر به حوزه ریاست وزارتخانه اختصاص پیدا میکرد؛ در عمل از آنچه تخصیص داده میشد و به وزارتخانه میآمد، حدود ۷۰ درصد در اختیار سینما قرار میگرفت.
از نظر قدرت تصمیمگیری هم بالاخره سازمان سینمایی تابع وزارتخانه و وزیر است و از این منظر باز هم این “استقلال” محل پرسش میتواند باشد که آیا آنچه درباره سازمان سینمایی گفتید، صرفاً جنبه روانی دارد؟
بله به هر حال عنوان “سازمان سینمایی” باری را ایجاد میکند اما معتقدم اصل ماجرا به نوع تعاملی که میان رییس سازمان سینمایی و وزیر شکل میگیرد ارتباط دارد. واقعیت این است که رییس سازمان سینمایی یک استقلال رأی دارد و سیستم نمیتواند به او ایراد بگیرد که چرا رأیی خلاف نظر وزیر داری، در صورتی که در حوزه معاونت، شما کاملا باید تبعیت کنید. بنابراین نفس استقلال را در سازمان سینمایی نمیتوان کتمان کرد ولی اینکه استقلال را در تصمیمگیریها چقدر به کار بگیرید، به شخص مدیر و نحوه شکلگیری ارتباط و تعامل او با وزیر بستگی دارد؛ یعنی این استقلال در جایگاه ریاست سازمان سینمایی مثل یک ابزار است که شما در اختیار دارید، حالا ممکن است آن را در کشوی خود بگذارید و هیچ وقت از آن استفاده نکنید ولی این ابزار حتماً وجود دارد و اگر شما استفاده نکنید دلیل بر این نمیشود که آن ابزار کارکرد نداشته باشد. استفاده نکردن از آن صرفاً به دو دلیل است یا نخواستهاید یا نتوانستید!
این که شما گفتید سازمان سینمایی استقلال دارد، در حوزه پروانه نمایش در شرایط فشارهای برون سازمانی کاملا زیر سوال میرود و بیاعتبار میشود. آیا در زمان تشکیل سازمان سینمایی به این موضوع فکر کردید یا اصلا چنین مسائلی را در نظر داشتید؟
در گذشته مدیریت سینما باید منتظر میماند تا وزارت ارشاد دعاوی را مطرح کند اما الان سازمان سینمایی خودش میتواند چنین مسائلی را از بخش حقوقی پیگیری کند. اینها دیگر از همان بخشهایی است که به تعامل رییس سازمان و وزیر برمیگردد و سازمان سینمایی میتواند مستقل از دایره حقوقی وزارت ارشاد ورود پیدا کند چون سطح تعامل با دستگاههای هم عرض میتواند مستقل از وزارتخانه شکل بگیرد، در حالی که در ساختار معاونت کاملاً باید موضوع را به وزارتخانه ارجاع میدادیم. البته ما فرصت پیدا نکردیم دایره حقوقی را در آن مقطع کوتاه راهاندازی کنیم تا جدا از سیستم حقوقی وزارتخانه کاری را پیگیری کند ولی وکیل جداگانه امور سازمان را پیش میبرد.
خود شما با توجه به ارتباطی که با شخص رئیسجمهور وقت داشتید، چقدر میتوانستید استقلال عمل داشته باشید؟
من به همین دلیلی که به آن اشاره کردید دستم بازتر بود و قطعاً سعی میکردم با شخص وزیر و بعد هم با شخص رئیس جمهور و معاونین مرتبط هماهنگی داشته باشم اما اگر کار به جایی میرسید که اختلاف رأی وجود داشت، باید میدیدم که خودم و در واقع تیمی که همراهم بودند، چقدر به آن مسئله باور داشتیم. اگر موضوع برایم خیلی جدی بود روی آن ایستادگی میکردم ولی اگر جدی نبود و اصطلاحاً so- so بود، طبیعتا با مسئول بالاتر همراهی و همکاری میکردم و درست هم همین بود. زمانی درباره یک مسئله خاص من مسئول پاسخگویی بودم مثل حوزه مجوزها و اینها از مواردی بود که مُصر بودم اگر معتقد هستم صدور پروانه نمایش درست بوده، باید پای آن بایستیم و اگر صدور آن درست نیست، تحت تأثیر فشارها و لابیها قرار نگیریم.
یادم میآید تعطیلات نوروز در شهرستان بودم که تماس گرفتند و گفتند، میخواهند فیلمهای گشت ارشاد و زندگی خصوصی را از اکران پایین بیاورند، یعنی نظر وزارتخانه این بود. من احساس کردم این مدل رفتاری غلط است که یک عده جو بسازند تا فیلم از روی پرده پایین بیاید. در نهایت مقاومت کردم و مقاومتم حدود ۳۰ روز طول کشید و بعد از ۳۰ روز بنا به ملاحظات دیگری، موافقت کردم که این فیلمها از اکران پایین بیایند اما در مورد «درباره الی» گفتم دلیلی ندارد فیلم توقیف شود و بیخودی برای خودمان دردسر درست کنیم
میتوانید اسم ببرید که پای پروانه کدام فیلمها ایستادید؟
اینها معمولاً در یک مرحله نبودند. سالهای ۹۰ و ۹۱ چند فیلم بود از جمله «زندگی خصوصی» و «گشت ارشاد» که یک موج ایجاد شد و امام جمعه چند شهر صحبتهایی را مطرح کردند. نشریه انصار حزبالله مطالبی منتشر کرد و تظاهراتی هم جلوی وزارتخانه اتفاق افتاد. من آنجا محکم ایستادم. البته نظرهایی هم در خود وزارتخانه وجود داشت مبنی بر اینکه ما در همان گام اول کوتاه بیاییم. یادم میآید سوم یا چهارم عید نوروز در شهرستان بودم که تماس گرفتند و گفتند، میخواهند این فیلمها را از اکران پایین بیاورند، یعنی نظر وزارتخانه این بود و دقیق نمیدانم که خود آقای دکتر حسینی (وزیر وقت ارشاد) هم چنین نظری داشتند یا خیر اما احتمالاً نظر ایشان هم همین بود که فیلمها از اکران پایین بیایند. من احساس کردم این مدل رفتاری غلط است که یک عده جو بسازند و فارغ از اینکه چقدر حرفشان درست است یا غلط، آن جو باعث شود فیلم از روی پرده پایین بیاید. در نهایت مقاومت کردم و مقاومتم حدود ۳۰ روز طول کشید و بعد از ۳۰ روز بنا به ملاحظات دیگری که پیش آمد، موافقت کردم که این فیلمها از اکران پایین بیایند.
فیلم «درباره الی» هم جزو موارد مشابه بود؟
ماجرای این فیلم به زمان دیگری مربوط میشد که من در آن مقطع مشاور هنری رییس جمهور بودم. در مورد فیلم یک بحث کاملاً کارشناسی وجود داشت که یک گروه کارشناس براساس ایرادهایی معتقد بودند فیلم باید توقیف شود. موضوع کاملا به خود فیلم برمیگشت. در آن زمان سراغ من آمدند. تهیهکننده کار آمد و من هم فیلم را دیدم و اتفاقا آن را فیلم شادی دیدم. البته نقدهایی به آن دارم ولی به هر حال گفتم این فیلم نشاط و زندگی جوانان ایرانی را نشان میدهد شما چرا مانع آن میشوید؟ بعد هم هماهنگی شد تا این فیلم به جشنواره برلین برود. در این مورد من و چند دوست دیگر برداشت خود را به عنوان نظرهای کارشناسی ارائه کردیم و گفتیم دلیلی ندارد که این فیلم توقیف شود و چرا باید بیخودی برای خودمان دردسر درست کنیم؟ این را آقای احمدینژاد هم پسندید و گفت که مشکلات فیلم برطرف شود.
پس از گذشت بیشتر از یک دهه فکر میکنید سازمان سینمایی به آن اهدافی که شما برایش در نظر داشتید، رسیده است؟ بخصوص آنکه در ماههای اخیر تاکید میشود ریلگذاری جدیدی در سینماها انجام شده است.
یک مسئله مهم درباره ساختار سازمانی سینما این است که تشکیل سازمان سینمایی ابزارهای دیگری در کنار خود داشت از جمله اینکه شورای عالی سینما با حضور شخص رئیس جمهور تشکیل شود و به همین دلیل اسم آن “شورای عالی سینما” بود. در آنجا مشکلات و موانع و نیازهای سینما مطرح میشد و قرار بود بدون آنکه در یک فرایند کشدار و بعضا بینتیجه دبیرخانه دولت در صف دستور کار جلسات هیات وزیران قرار بگیرد، درباره آنها تصمیمگیری و راه تسهیل شود. الان دوستان، شورای عالی سینما را کلا تعطیل کردهاند و در این دوره جایگاه شورا تنزل پیدا کرده و به “شورای سینما” تبدیل شده است. البته یک اشتباه لسانی هم گاهی پیش میآید و میگویند “شورای عالی” ولی واقعیت این است که دیگر این شورا، شورای عالی نیست، چون شورای عالی با ریاست رئیس جمهور برگزار میشد و الان فقط شورای سینما است. جلساتی هم گویا داشتهاند اما من از جزئیات آنها اطلاعی ندارم. البته بودن چنین شورایی بهتر از نبودن آن است ولی الان به ریاست معاون اول رئیس جمهور برگزار میشود و این تنزل جایگاه خوب نبود هر چند از منحل شدن آن بهتر است. بحث ما در زمان تشکیل شورا این بود که شرایط را برای سینمای ایران و سینماگران ایرانی بهبود ببخشیم و براین باور بودم و هستم که سازمان سینمایی و در کنار آن شورای عالی سینما میتوانست این اتفاق را رقم بزند و اینکه از این ظرفیت استفاده نکنید، یک بحث دیگر است.
شورای عالی چه ویژگیهایی داشت که روی آن تاکید دارید؟
شورای عالی سینما میتوانست از بودجههایی که در اختیار رئیس جمهور است و برای موارد خاص استفاده میشود، استفاده کند تا مسائل معیشتی سینماگران را بخصوص در دوران کرونا برطرف کند ولی وقتی از این ظرفیت استفاده نکنید مشکلات سر جای خود باقی میماند و کسانی که میتوانستند از این امتیاز برخوردار شوند، بیبهره ماندند. یادم میآید سال ۱۳۹۱ قیمت دلار به یکباره از ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان تبدیل شد و بعد بودجه سازمانها و تشکیلات به یک سوم کاهش پیدا کرد از جمله برای حوزه سینما و ما در آن زمان کسری بودجه خود را از طریق همین شورای عالی سینما تامین کردیم و بدون اینکه بحرانی در سینما پیش آید همه چیز را به همان بودجه اول برگرداندیم.
وقتی سازمان سینمایی را تاسیس کردید و به موازات آن شورای عالی سینما تشکیل شد، عنوان شورا چنان پرطمطراق بود که اتیکت آن بر روی برخی سینماگرانی که عضو شورا شدند باقی ماند مثل احمد نجفی؛ در واقع از این شورا یک اتفاق سیاسی – فرهنگی برداشت شد اما برای مدت کوتاهی فعالیت کردید و بعد در دوره آقای روحانی شورا کلا تعطیل شد و الان هم مدتی است که احیا شده. کلا چند درصد از برنامههای شما در بستر سازمان سینمایی و شورای عالی سینما در این سالها اجرایی شده است؟
طرحی که ما برای تغییر و تحولات از معاونت سینمایی در قالب سازمان سینمایی داشتیم آیتمهای مختلفی داشت که لیست بلند بالایی است و الان جای طرح آن نیست ولی با برآوردی که خودم داشتم حدود ۸۰ درصد آن را میتوانستیم پیادهسازی کنیم. بخشی از آن باید ادامه پیدا میکرد ولی اینکه مدیریتهای بعدی آمدند و اجرا نکردند دیگر مشکل ما و طرح نبود. به نظر میرسد خیلی از آنها را هم اجرا نکردند و میبینید که حتی رئیس سازمان سینمایی که بعد از من آمد، اصل سازمان را ابتدا زیر سوال برد و دورهای راه افتادند که تشکیلات را به قبل برگردانند، حالا نمیدانم بخاطر رقابتهای سیاسی بود یا شانتاژهای رسانهای که یک سال این نیت را داشتند تا سازمان سینمایی به معاونت سینمایی برگردد ولی بعد از یک سال متوجه شدند که این چه کاری است!؟ پس در سکوت رسانهای این تصمیم را کنار گذاشتند ولی شورای عالی سینما را منحل کردند.
هنوز هم برخی سینماگران براین باورند که به چنین تشکیلاتی برای سینما نیاز نیست.
اشتباه میکنند، چون کارهای زیادی در سازمان سینمایی انجام میشود و همه امور فقط به پروانه ساخت و نمایش محدود نمیشود؛ مثل همین برگزاری جشنوارههای فیلم فجر و کوتاه و مستند یا مدیریت عرضه و اکران و سالنسازیها و حمایت از سالنها و انجمنها. در این زمینه خیلیها اطلاع دقیقی ندارند چون جو رسانهای و روانی بیشتر به سمت مجوز هاست در حالی که کل این تشکیلات از قبل وجود داشته و در قالب سازمان فقط شکل آن ارتقا پیدا کرد.
اما حالا بعد از ۱۱ سال وقتی برخی اهداف تشکیل سازمان سینمایی را که در مراسم رسمی آغاز به کارش در بهمنماه سال ۱۳۹۰ بر آنها تاکید شد مرور میکنیم، میبینیم که اصلیترین اهداف هم به نتیجه مطلوب نرسیده است. از جمله اینکه در همان مراسم سال ۹۰ تاکید شد با سازمان سینمایی، سینما دولتی نمیشود ولی الان طبق نظر بسیاری از سینماگران، سینما در دولتیترین دوران خود به سر میبرد که بروز عینی آن در جشنواره فیلم فجر است. آیا میتوان گفت ساختار “سازمان” برای سینما کارکردی متناسب با اهدافش نداشته است؟
بله الان چنین شرایطی پیش آمده ولی فکر میکنم این موضوع ارتباطی به سازمان سینمایی ندارد بلکه به نوع مدیریت، فضایی که در کشور ایجاد شده، به نوع سرمایهگذاری در سینما و خیلی مسائل دیگر ارتباط دارد.
نگاه بیرونی هم برای توجیهِ نیاز نداشتن به ساختار سازمانی، همین چیزی را میگوید که خود شما فرمودید. معتقد است در گذشته هم معاونت سینمایی بود و جشنواره فجر و فیلم کوتاه و مستند را هم برگزار میکرد. مجوزها هم داده میشدند. البته شما در میان صحبتهای خود اشاره کردید که پیش از شما هم ارادههایی برای تغییر ساختار و تشکیلات سینما وجود داشته که به انجام نرسیده بود. فکر نمیکنید تغییر ساختار فرق زیادی ایجاد نمیکرد؟ اصلا اگر به گذشته برگردید باز هم این مسیر را طی میکنید؟
راستش اینجا، جای استدلال کردن و طرح مباحث سخت حقوقی نیست ولی فقط به همین نکته اشاره میکنم رقیب ما که خیلی مُصر بود سازمان سینمایی را به معاونت برگرداند، منصرف شد و فهمید که اشتباه میکند و ساختار سازمان سینمایی خیلی موفقتر، موثرتر و با بروکراسی کمتر است به همین دلیل به آن دست نزد.
میتوان گفت که اگر معاونت سینمایی، سازمان نشده بود احتمالاً تولیدات سینما ضعیفتر از شرایط فعلی بود؟
بله شاید اگر الان سازمان همچنان معاونت بود، شرایط بدتر هم بود. به نظرم یک تعریف کلی وجود دارد و آن هم این است که شما وقتی میخواهید به سفر بروید، با اتوبوس و وانت راحتتر سفر میکنید یا با ماشین سواری؟ کاملا واضح است که ماشین سواری خیلی راحتتر و مستقلتر است از اتوبوس و وانت. سازمان سینمایی هم در چنین شرایطی است و نسبت به معاونت سینمایی استقلال بیشتری دارد. البته این را هم بگویم که رئیس سازمان سینمایی، معاون وزیر هم است ولی جایگاه ریاستش در سازمان سینمایی مستقل است و اجازه پیدا میکند با خیلی از مجموعههای مرتبط مستقیم مذاکره کند، در صورتی که در معاونت سینمایی این امکان وجود نداشت؛ مگر اینکه وزیر در نامهای، معاون سینمایی را به نمایندگی از خود به جایی معرفی میکرد.
جالب است که ۱۰ سال قبل برای مقایسه معاونت و سازمان سینمایی مثال تبدیل پیکان به پژو پارس را مطرح کردید و حالا به وانت و اتوبوس با ماشین سواری رسیدید.
(میخندد) آن موقع پیکان در حال جمع شدن بود، برای همین آن را مثال زدم ولی قصدم طرح مثالی عامهفهم است.
آنچه تا الان صحبت شد در ساختار نهاد دولت است در حالی که در ۱۰- ۱۱ سال گذشته دنیا تغییر کرده و در کشور ما هم تغییراتی به وجود آمده است از جمله اینکه پلتفرمها رونق گرفتهاند. وقتی حرف از حکمرانی سینما میزنیم چقدر ضرورت دارد که نهاد دولت به انطباق با پذیرش تحولات جهانی بپردازد؟
به نظرم هر ۱۰ سال یک بار حتما بازنگریهایی باید صورت بگیرد و من با این موضوع موافقم. البته در ارتباط با سازمان سینمایی، خاطرم هست که بخش حقوقی مجلس ایراد حقوقی گرفت و خواستار لغو تاسیس سازمان سینمایی و شورای عالی سینما شد؛ یعنی آن زمان و در پشت پرده بین دو معاونت حقوقی ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی یک دعوای حقوقی شکل گرفت که حدود یک سال در جریان بود؛ به طوری که اصل موضوع بهمن ۹۰ مطرح شد و یک سال بعد به اجرا درآمد و کسی هم نپرسید که این وقفه به چه دلیل بود.
در آن زمان آقای احمدینژاد هر کاری را که میخواست انجام میداد.
نه، اینطور هم نبود. اگر یادتان باشد مجلس زمانی خیلی با دولت سرشاخ شد و میتوانست کاملاً مقابله کند اما این موضوع در نهایت به تایید مجلس رسید و اجرایی شد.
انشاءالله که دوره ریاست آقای خزاعی در سازمان سینمایی ۱۲۰ ساله باشد ولی اگر همین الان شما را مجاب کنند تا رئیس سازمان سینمایی شوید، اولین اقدامی که انجام میدهید، چیست؟
(با خنده) حالا چون فرض را بر ادامه حضور آقای خزاعی گذاشتید، پاسخ میدهم که به نظر میرسد الان اوضاع خیلی به هم ریخته است، برای همین من ابا دارم که دوباره به (مدیریت) سینما برگردم. شاید هم اشتباه کنم ولی انگار خیلی چیزها سامان ندارد و همین ساماندهی را باید در اولویت گذاشت. اگر لازم است از نظر روانی این سامان را ایجاد کرد، پس باید آرامش را برقرار کنیم. ما آن زمانی که آمدیم، شرایطی بدتر از الان وجود داشت ولی بلافاصله توانستیم با اعتمادسازی، آرامش روانی را در جامعه سینمایی ایجاد کنیم، از جمله در بخش تولید که مرحوم سجادپور در فاصله زمانی سه تا چهار ماه اول شروع دوره مدیریت ما نزدیک ۸۰ پروانه ساخت را صادر کرد و خیلی از آن فیلمها ساخته شدند و بودجه خوبی را وارد سینما کردند. به افراد به شکلهای مختلف کمک شد. بسیاری از بچههای سینما مشکلات معیشتی داشتند که رسیدگی کردیم ولی ماجرای خانه سینما همه چیز را در اذهان جور دیگری جلوه داد در صورتی که تمام اتفاقهای خانه سینما در مقطع پایانی دوره ما بود منتها در اذهان عمومی طوری جا افتاده که انگار از روز اول این ماجرا وجود داشت. ما در سه سال اول حضور در سینما مشکلی با خانه سینما نداشتیم و چالشها در سال آخر به وجود آمد.
چه شد که این چالشها پیش آمد؟
ماجرا بهخاطر حکمی بود که براساس آن خانه سینما باید تعطیل میشد.
چرا سازمان سینمایی اراده کرد که این تعطیلی اتفاق بیفتد؟ما به موضوع ورود نکردیم. شورای فرهنگ عمومی بود که وارد ماجرا شد.
در فرآیند اجرایی راهاندازی شکل جدید خانه سینما دوستان چند خطا کردند و بزرگترین خطا این بود که وقتی رفتند درِ خانه سینما را باز کنند تا از فردای آن روز، همه چیز به روال عادی خود برگردد، شب که شد همکاران ما نتوانستند همه کارها را انجام دهند و قرار شد روز دوم بیایند. بچههای حراست با یک رفتار کاملاً ناشیانه خانه سینما را پلمب کردند. من ۱۱ شب از ماجرا مطلع شدم و بلافاصله تماس گرفتم و گفتم این کار شما اشتباه است. گفتند این یک کار اداری است تا فردا صبح که اینجا را تحویل دهیم. من هرچه به دوستان گفتم که برگردید و حتی شده شب را آنجا بخوابید ولی پلمب نکنید، کسی گوش نکردهمه بر این باور بودند و این تصور وجود داشت که سازمان سینمایی این کار را انجام داده است.
اما خود بچههای خانه سینما میدانستند که کار من نبود. اگر یادتان باشد وقتی خانه سینما تعطیل شد در آن حدود ۹ ماه با هم گفتوگو میکردیم. اتفاقی نیفتاده بود ولی کار به مرحلهای رسید که اول بحث انحلال مطرح بود و بعد تعطیلی. در زمان انحلال هم که مراحل قانونی در حال طی شدن بود، ما بر اساس اسناد موجود، با دوستان گفتوگو میکردیم و چالشی وجود نداشت. البته در فضای رسانهای بحث به گونه دیگری مطرح میشد اما جدی نبود. وقتی درسه – چهار ماه آخر دوره خود من، میخواستیم خانه سینما را به شکل جدید راهاندازی کنیم – که قرار بود آقای کاسهساز مدیر آنجا شود- دوستان در فرآیند اجرا چند خطا کردند و بزرگترین خطا این بود که وقتی رفتند درِ خانه سینما را باز کنند تا از فردای آن روز، همه چیز به روال عادی خود برگردد و حتی میخواستند با شیرینی از کارکنان و سینماگران استقبال کنند و تا ۲۴ ساعت وسایل پذیرایی برای هر کسی که آمد مهیا باشد، اتفاقی افتاد که ماجرا را پیچیده کرد؛ آن شب همکاران ما نتوانستند همه کارها را انجام دهند و قرار شد روز دوم بیایند. شب که شد، بچههای حراست با یک رفتار کاملاً ناشیانه خانه سینما را پلمب کردند. من ۱۱ شب از ماجرا مطلع شدم و بلافاصله تماس گرفتم و گفتم این کار شما اشتباه است و هیچ دلیلی ندارد که خانه سینما را پلمب کنید. گفتند ما اینجا را تحویل گرفتهایم و اگر درِ یک قندان هم جابجا شود باید پاسخگو باشیم و این یک کار اداری است که باید انجام دهیم تا فردا صبح که اینجا را تحویل دهیم. من هرچه به دوستان گفتم که برگردید و حتی شده شب را آنجا بخوابید ولی پلمب نکنید، کسی گوش نکرد، چون خسته هم بودند و از صبح برای کار به آنجا رفته بودند، قبول نکردند و گفتند صبح برمیگردیم و این همان اتفاقی بود که نباید میافتاد و صبح فردا آن جنجالها شروع شد که من هم آن را پیشبینی کرده بودم.
ماجرا بیشتر از عکسی شروع شد که نیمههای شب از آقای کاسهساز منتشر شد که جلوی در خانه سینما و در کنار کسانی بود که آنجا را پلمب کردند.
بله، چون ما میخواستیم خانه سینما را باز کنیم و ایشان قرار بود آنجا را تحویل بگیرد.
یعنی شما میخواستید خانه سینما را تسخیر کنید؟
تسخیر تعبیر درستی نیست؛ میخواستیم آنجا را با مدل جدید راهاندازی کنیم. البته این نظر خودشان (اعضای هیات ساماندهی صنوف) بود که من خیلی موافق نبودم. به آنها گفتم به شما ساختمان دادم، بروید جای خودتان ولی آنها اصرار کردند که ما میخواهیم همینجا (ساختمان اصلی خانه سینما) باشیم. حتی یک جلسه پرچالش داشتیم که چند ساعت طول کشید و تاکید کردم که لازم نیست به آنجا بروید اما دوستان اصرار داشتند و رأی اکثریت این بود که به محل خانه سینما بروند. حراست و معاونت حقوقی وزارت ارشاد هم تایید کرد و این اتفاق افتاد.
الان که ماجرای خانه سینما را از این زاویه نگاه میکنید، اگر به گذشته برگردید باز هم وارد همین مسیر میشوید؟
به نظرم تصمیمی که من برای خانه سینما داشتم، ۱۰۰ درصد درست بود. الان هم همین نظر را دارم چون امروز مشکل خانه سینما حل نشده است، هنوز چالش جدی دارد و این انتخابی هم که الان داشتهاند (مرضیه برومند به عنوان مدیرعامل خانه سینما) این چالش را جدیتر کرده است، فقط پنهان است. آشکار نیست.
چالش با کجا؟
با کل سیستم و مجموعه. ما میخواهیم با همکاری جلو برویم ولی وقتی شما در تخاصم قرار بگیرید، آسیب آن را قشر پایین دست سینما میبیند. شاهنشینهای سینما که جیبهایشان پر است و ویلاها و ارتباطات خود را دارند و مشکلی برایشان نیست. آن ۸۰ درصدی که مسیر زندگی و معیشت آنها به چرخ سینما وصل است، چرخ زندگیشان در این تخاصم نمیچرخد.
منظور شما تخاصم با کجاست؟
همراهی نیست؛ یا همین که صنوف سینمایی وارد بحث کارگری شدند. واقعا صنف هنرمند سینما باید در بخش کارگری ثبت شود؟ این چه عنادی است که با وزارت ارشاد دارند؟ این مشکلات جدی است که شما (رسانه) باید وارد آن شوید. حرف من این است که شما میتوانید هم از وزارت ارشاد مجوز بگیرید، هم از وزارت کار و هم از وزارت کشور. اولویت با کجاست؟ اول وزارت ارشاد، بعد وزارت کشور و بعد وزارت کار اما شما همان ابتدا سراغ وزارت کار رفتید. الان هم که معلوم شد تمام ماجرا طبق نظر دیوان عدالت اداری باطل است، یعنی دوباره با یک خانه سینمایی روبهرو هستیم که جایگاه آن کاملاً غیرقانونی و غیرتعریف شده است و صنوف آن هم جایگاه قانونی ندارند و در سیستم بلاتکلیف است. حالا این که مسئولان امر نسبت به آن مماشات میکنند و از کنار آن میگذرند داستان دیگری است ولی به هر حال این صنوف و اعضای آن هستند که آسیب میبینند. من به دنبال این بودم که صنوف ماموریتها را برعهده بگیرند ولی با یک ساز و کار قانونی. آن را تعریف کرده بودیم ولی این فرآیند شکل نگرفت در نتیجه با خانه سینمایی کنونی که در واقع همان خانه سینمای قبلی است، این اتفاق نخواهد افتاد و اینجا صرفا مونوپول یک گروه شده که منافع خود را جمع و جور میکنند و آسیب آن را بدنه اصلی سینما همچنان میبیند. اینکه سازمان سینمایی اقدامی نمیکند و سکوت کرده، به سیاستگذاری و مدیریت حاکم و صلاحدیدی که به آن رسیدهاند مربوط است، ولی به این معنا نیست که کار درستی است.
برگردیم به سوال قبلی؛ از بین اولویتهایی که به فرض حضور در مدیریت سازمان سینمایی برشمردید، یکی ساماندهی اوضاع بود. اولویتهای دیگر چیست؟
اینها را که من میگویم صرفا کمک به آقای خزاعی است و معتقدم ایشان اول باید فضای روانی را درست کند. ابزارهای آن را هم باید پیدا کند. نکته دوم این است که با توجه به شرایط جدیدی که پیش آمده و به هر حال مردم کمتر به سالن سینما میروند، پلتفرمها آمدهاند، دستمزدها خیلی بالا رفته و هزینه تولید فیلم خیلی سنگین شده باید منابع جدید برای عرضه و پخش پیدا کنید که ممکن است در آسیای میانه باشد یا کشورهای عربی، نمیدانم کجا ولی باید روی این ها کار شود بنابراین عملا باید منابع و عرصههای جدید پیدا شود تا سیکل تجاری سینمای ایران بچرخد چون الان چرخه کاملاً ناقص است. این یک فرایند معیوب است که بخش دولتی ۱۰ میلیارد و ۲۰ میلیارد تومان پای یک فیلم میریزد و بعد هم کسی بابت آن پاسخگو نیست که فیلم چقدر فروخته است.
نکته سوم این است که به نظرم تعامل فعال و هدفمند و روبهجلو با سیستمهای موجود باید شکل بگیرد ولی چنین تعاملی حس نمیشود. در این سالها مراکزی همچون حوزه هنری ایجاد شدهاند، همچنین سازمان اوج یا ارتش و بنیاد شهید و دفتر حفظ ارزشهای دفاع مقدس یا بسیج سازمان صدا و سیما که همه جلو آمدهاند و میخواهند فیلم بسازند. اینها نباید یله و رها باشند ولی سر خود کار میکنند. این همکاری صرفا نباید محدود به صدور یک مجوز باشد و بعد آنها دنبال کار خود بروند چرا که باید یک تعامل فعال ایجاد شود. نکته چهارم هم از نظر من استفاده از ظرفیتهای افراد کارشناس و دلسوز و آشنا به این عرصه است تا مثلا در هر جایی که لازم است تغییرات مدیریتی ایجاد شود، از آنها بهره برده شود چون برخی جاها واقعا ناکارآمدی و نابلدی وجود دارد. شاید لازم باشد برای برخی بخشهای مدیریتی حداقل دستیار و مشاوران خوب انتخاب شوند. عملکرد و ترکیب اعضای شوراهای پروانه ساخت و نمایش نیز باید ترمیم و اصلاح شود.
البته استفاده از ظرفیتها که به آن اشاره کردید به نظر میرسد در دوران فعلی بیشتر به افرادی میرسد که همراه با سلیقه و تفکر حاکم باشند.
من در دوران کاری خود یک فایل باز کردم و سراغ فیلمسازانی رفتم که بخشی از سینما و فضای سینمادوست، علاقه داشتند آنها فیلم بسازند. برنامهریزی کردیم و با آنها جلسه گذاشتم. حالا اینکه خروجی آن چه شد بحث دیگری است. مثلا با ناصر تقوایی صحبت شد، با آقای کیارستمی صحبت کردم و گفتم شما آفریقا و جاهای دیگری رفتید، مشکل چیست؟ بیایید در ایران فیلم دیگری بسازید. آقای میرعلایی از طرف ما با آقای بیضایی صحبت کرد تا یکی از فیلمنامههایش را کار کند. همینطور با آقای کیمیایی صحبت کردیم و در کنار اینها سراغ کارگردانهای جوان هم رفتیم که در نهایت عرصه را برای ورود نسل جدیدی از فیلمسازان باز کردیم. درواقع سعی کردیم دایره را براساس سیاستهای خودمان باز کنیم. ممکن است جاهایی نیز خطا کرده باشیم که منکر آن نمیشوم.
ولی طبیعی است که شورای عالی سینما فضای متفاوتی داشت و افرادی را انتخاب کردیم که نگاه همراهی داشته باشند چون نمیتوانستیم کسانی را انتخاب کنیم که جلوی رئیس جمهور با هم دعوا کنند یا نگاهی کاملا در تضاد با هم داشته باشند. در آخر هم به افرادی از سینما مثل آقایان جوزانی، میرباقری، علیاکبری، بحرانی، احمد نجفی و شورجه که متخصص و باسابقه بودند رسیدیم. ما به دنبال این بودیم تا حوزه تعامل را در شورای عالی سینما با دیگران باز کنیم ولی خودشان این فضا را بستند. وقتی یکی نامه مینویسد که از شورای پروانه ساخت استعفا میدهد، کمدی است که من او را به شورای عالی سینما بیاورم.
و سوال آخر درباره یکی از موضوعهای پربحث چند وقت اخیر است. شما با توجه به تجربه مدیریتی در سینما موافق هستید که شورای پروانه ساخت دیگر وجود نداشته باشد؟
ما روی این موضوع کار کردیم، لوازمی داشت و باید اتفاقات دیگری هم میافتاد. در نظامنامه هم نوشته بودیم و باید شروط آن محقق میشد. یکی از شروط این بود که تهیهکننده و کارگردان بار حقوقی و قضایی و حتی امنیتی و اخلاقی فیلم را بر عهده بگیرند اما وقتی سیستم این رابطه را با تهیهکننده و کارگردان ندارد طبیعتا کار شدنی نیست چون سیستم به جای اینکه یقهی تهیهکننده و کارگردان را بگیرد سراغ رییس سازمان سینمایی میرود؛ بنابراین تا وقتی این مقدمات فراهم نشود نمیتوان چنین ایدهای را به نتیجه رساند.
محمد حمیدی مقدم که تاکنون به عنوان یکی از بی حاشیه ترین و کارآمدترین مدیران مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی، و پویانمایی به کار خویش از دولت گذشته در این مسند ادامه داده، بار دیگر سکان هفدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» را برای برگزاری در آذرماه ۱۴۰۲ به دست گرفت.
به اعتقاد محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی کشور، او دارای شناخت، تعهد و تجربه ارزشمند در برگزاری دورههای گذشته بوده و به همین خاطر مجددا این مسئولیت را به او در جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران (سینماحقیقت) می سپارد. سلوک رفتار، ادب و متانت، صورت متبسم، و اظهار علاقه به راه انداختن کارها از ویژگی های بارز اوست که علاوه بر نکات مثبت او در حوزه مدیریت و سوابق طولانی مدتش در این امر، او را از دیگران متمایز می کند. شاید همین توانایی ها و ویژگی های قابل ذکر، اعتماد محمد خزاعی را نسبت به او برانگیخته است. چرا که خزاعی به عنوان رییس سازمان سینمایی کشور در تبیین اهداف و مأموریت های مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی، و پویانمایی؛ اندیشهورزی، دغدغه مندی فرهنگی، و نوآوری را ضرورت ارتقای جایگاه سینمای مستند بر شمرده و تغییر و تحول محسوس در این سینما را لازمه این حرکت قلمداد می کند، حال در نگاه او، به نظر می رسد این مسیر با مدیریت محمد حمیدی مقدم به خوبی طی خواهد شد و توقع اهتمام و تأکید بر شعار «اخلاق، آگاهی، امید» که از اهداف و اولویتهای سازمان سینمایی در دوره اخیر می باشد، از وی دور از انتظار نیست.
پس از برگزاری شانزدهمین دوره جشنواره «سینما حقیقت» در سال گذشته که استقبال شایانی از آن صورت گرفت و به شکل زایدالوصفی نظر مسئولان سازمان سینمایی کشور و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به سوی خود جلب کرد، مسلم است که می بایست در دوره هفدهم نیز در ارتقای اهداف خود بکوشد و با ایجاد بسترهای مناسب برای تقویت حضور جریانساز سینمای مستند در عرصههای مختلف فرهنگی و اجتماعی، و توجه ویژه به آثار متنوع و ارزشمند این عرصه در جهت نمایش تاریخ و فرهنگ جامعه ایرانی اسلامی، همسو با گام دوم انقلاب اسلامی گام بردارد و با نگاهی عدالت محور در مسیر پاسداشت هویت ملی دینی از راه ترسیم وضعیت امروز و چشمانداز آینده ایران و جهان پیش برود و حضور بیش از پیش جوانان مستعد و توانمند کشور را در این زمینه مورد توجه قرار دهد و میتنی بر سیاستهای فرهنگی دولت سیزدهم به رونق، اثربخشی و تعامل با کشورهای دیگر بیندیشد.
رئیس سازمان سینمایی معتقد است بنیاد سینمایی فارابی با حمایت و پشتیبانی خود از جشنواره فیلم فجر و حضور ۹ فیلم خود در جشنواره، کمک قابل توجهی به این رویداد کرده است.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، شصت و یکمین جلسه شورای معاونین و مدیران سازمان سینمایی به میزبانی بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.
در ابتدای این نشست سید مهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی نکاتی را درباره عملکرد و فعالیتهای یک ساله اخیر فارابی مطرح کرد که شامل ۴۰ رویداد برگزار شده توسط نهاد ملی سینمای ایران میشد.
جوادی درباره این اقدامات به تفکیک بر اساس آمار و ارقام توضیحاتی را ارائه کرد و گفت: این فعالیتها ناظر بر برنامه ۵ ساله فارابی، ۲۰ اقدام راهبردی و کلان اقدام را در خود دارد که ارتقای مضامین، استاندارد سازی کیفی سازی و بهینه سازی فرآیند تولید، تقویت متون و راه اندازی خانه فیلم نامه، ساماندهی و آرشیوسازی دیجیتالی فارابی، گسترش همکاری با سایر نهادها، حمایت از اکران فیلمهای سینمایی، نهضت ملی احیای سینمای کودک و نوجوان، راه اندازی صندوقهای حمایتی، ورود به اکوسیستم دانش بنیان، باشگاه فیلم اولیها و حمایت از فیلمسازان جوان، عدالت محوری و تقویت سینمای استانها، ایجاد مدیریت جامع در دبیرخانه فجر و… است.
پرورش نسل جدید بازیگران در سینما یک ضرورت است
محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی در این جلسه با تقدیر از اقدامات و دستاوردهای بنیاد فارابی در یکسال اخیر گفت: جا دارد یادی از رسول ملاقلیپور عزیز کنیم که سالروز درگذشتش است و کسی نتوانسته تاکنون جای خالی او را در سینما به دلیل نگاه خاصش به دفاع مقدس پر کند.
وی افزود: موفقیت یک سازمان فردی نیست و مجموعه معدلی است که با حضور همه دستاندرکاران آن کنار یکدیگر رقم میخورد. چه در سازمان سینمایی و چه فارابی یا سایر موسسات همه دستاوردها و توفیقات ماحصل کارگروهی است و اگر احیاناً ضعفی هم وجود داشته باشد، باز به همه بر میگردد.
معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: بنیاد سینمایی فارابی از حضور عوامل و دستاندرکاران توانمندی بهره میبرد. این بنیاد فرصت خوبی برای مشارکت سایر ارگانها و بخش خصوصی محسوب میشود و باید بر این مهم در سال پیش رو تاکید و تمرکز بیشتری صورت گیرد.
خزاعی با تقدیر از مدیران و معاونان بنیاد سینمایی فارابی و اهتمام شبانهروزی آنها بر پیشبرد امور جاری توضیح داد: علاوه بر اینکه تعداد تولیدات افزایش یافته، فارابی قدمهای خوبی در مسیر اعتلای استاندارد سلامت سینمایی برداشته و باید این روند تقویت شود. دغدغههایی چون سلامت، خانواده محوری، تقویت ابعاد دینی و مذهبی فیلمها، تنوع اقلیم، توجه به مقام زن، عدالت محوری و… از گزارههای مهم راهبردهای کلان سازمان سینمایی است که در اولویت کار فارابی هم قرار گرفته و اینها مواردی است که سالها در سینما بر آن تاکید صورت میگرفت اما محقق نمیشد.
رئیس سازمان سینمایی عنوان کرد: نباید تصور کنیم در سال ۱۴۰۲ مشکلات معیشت و هجمههای ناجوانمردانه کمتر خواهد شد و باید با در نظر گرفتن همه جوانب به فعالیت، برنامهریزی و گسترش و رونق اشتغال و اقتصاد سینما ادامه داد.
سرمایهگذاری بخش خصوصی سینما به خطر افتاد
وی افزود: طی ماههای اخیر، متاسفانه، به علت اشتباه تعدادی از سینماگران در داخل و خارج از کشور امنیت سرمایه گذاری در سینمای ایران و تولیدات در بخش خصوصی به خطر افتاده است و سفره بخش خصوصی در حال کوچک شدن است. باید به همه اینها برای سال جدید فکر و برای حلشان برنامهریزی کرد. باید تدبیری کنیم تا با مشارکت فارابی با درصدهای کمتر، امکان ساخته شدن به فیلمهای بیشتری را بدهیم.
به گفته وی، بنیاد فارابی باید سال آینده از پروژههای صد درصدی به سمت پروژههای مشارکتی و حمایتی حرکت کند.
خزاعی با تاکید بر اهمیت راه اندازی باشگاه فیلماولیها در فارابی و شورای تایید صلاحیت کارگردانان فیلم اولی گفت: شیوههای حمایت از کارگردانان فیلم اولیها نیز باید مشخص شود. پرورش نسل جدید بازیگران در عرصه سینما و تلویزیون یک ضرورت است و باید در زمینه بازیگری به کشف استعدادهای درخشانی که نمیدانند چطور وارد فضای سینمای ایران شوند، کمک کرد و فارابی مسئولیت دارد تا مثل حوزه کارگردانی، بازیگر اولیها را هم به پروژههای سینمای ایران معرفی کند. این اتفاق مهمی برای سینمای ایران خواهد بود و از مهمترین ماموریتهای فارابی در سال جدید است که به تولید ارزانتر آثار و در نهایت رونق این بخش منجر میشود.
وی تصریح کرد: سینمای ایران برای نظام تولید فیلم و سرمایه گذاری در این زمینه به بازنگری نیاز دارد و لازم است ضمن شناسایی آسیبها به نظم و نسقی شفاف و مشخص در زمینه هزینههای تولید و استانداردسازی آن بدست یابیم و فارابی میتواند ضمن پیشقدم شدن به این روند کمک کند.
نیاز به استراتژیهای جدید در حوزه بینالملل
وی با اشاره به فعالیت حوزه بینالملل بنیاد سینمایی فارابی بیان کرد: باید در حوزه بینالملل بر اساس نقشه راه سازمان سینمایی، استراتژیهای لازم ترسیم شود و شیوههای اجرایی آن نیز، در نظر گرفته شود.
رئیس سازمان سینمایی تصریح کرد: در تعامل بین واحد امور بینالملل فارابی و دفتر همکاریهای بینالمللی سازمان سینمایی باید به انسجام و هم افزایی و همفکری درستی برای این حوزه رسید و به کشورهای همسوتر با ایران و بازارهای جدید برای سینمای ایران فکر کرد.
برخی از تخریبها برای توقف موفقیتهای فارابی است
خزاعی در بخش دیگری از سخنانش گفت: امسال تمام انرژی دشمن تجمیع شد تا تخریب پروژههای فرهنگی و هنری ایران در چند ماهه اخیر صورت بگیرد و علت هجمهها به فارابی نیز همین بوده و هست وقتی نهادی مثل بنیاد سینمایی فارابی با حمایت خود از چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر و حضور ۹ فیلمش در این رویداد کمک قابل توجهی به جشنواره و حیات آن میکند طبیعی است که عدهای ناراحت شوند.
وی تاکید کرد: گاهی تخریبهایی صورت میگیرد تا بنیاد سینمایی فارابی را ناامید کرده و از ادامه فعالیت تاثیرگذار خود باز دارد و اتفاقاً با همین همدلی و همگرایی و حفظ استانداردها، نهاد ملی سینمای ایران نباید عقبنشینی کند. به توسعه فعالیتهای خود پرداخته و به آرمانها و ارزشهای خود پایبند بماند.
رئیس سازمان سینمایی در خاتمه این نشست اظهار داشت: انشالله سال آینده بنیاد فارابی با همت و انرژی مضاعفی در قالب اعطای وام، حمایت، کمک و مشارکت به تولید در سینما و اشتغال سینماگران ادامه دهد و امیدواریم با وجود همه مشکلات اقتصادی و گران بودن ساخت فیلمهای سینمایی این مهم محقق شود.
وی با نام بردن از شهدا درباره سلوک و خصوصیات آنها در مدیریت شرایط و لزوم تاسی به آن صحبت کرد.
شصت و یکمین جلسه شورای معاونین و مدیران سازمان سینمایی با حضور محمد خزاعی، حبیب ایل بیگی، اصغر فارسی، قادر آشنا، سیدمهدی جوادی، یزدان عشیری، محمدرضا سوقندی، هاشم میرزاخانی، علیرضا اسماعیلی، غلامرضا نجاتی، لادن طاهری، محمد حمیدی مقدم، سیدصادق موسوی برگزار شد. همچنین، مسعود احمدیان، سیدمهدی سجادی، علیرضا حقیقی و رائد فریدزاده از مدیران بنیاد سینمایی فارابی در این جلسه حضور داشتند.