رسانه سینمای خانگی- آیا فارابی فیلم امنیتی می‌سازد؟

بنیاد سینمایی فارابی و موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی در نشستی با اهالی رسانه تفاهم‌نامه تولید دو فیلم سینمایی و نگارش ۱۰ فیلمنامه را امضا کردند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، نشست امضای تفاهم‌نامه تولید مشترک میان بنیاد سینمایی فارابی و موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی عصر روز دوشنبه ۲۲ خرداد در بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.

در این نشست که با حضور سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و محمدجواد عزتی مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی برگزار شد، تفاهم نامه نگارش ۱۰ فیلمنامه و تولید ۲ فیلم سینمایی مشترک بین دو مجموعه فارابی و موسسه شهید آوینی به امضا رسید.

عزتی در این جلسه که با حضور اهالی رسانه همراه بود، بیان کرد: در دوره جدید مدیریت موسسه شهید آوینی که من سه ماه است مسئولیت آن را برعهده گرفته‌ام، بنای ما تعامل با تمامی نهادها و مجموعه‌هایی است که در حوزه تصویری فعال هستند و تا جایی که امکان دارد شرایط این تعامل فراهم شده است تا بتوانیم فضای جدیدی را برای به ثمر رساندن تولیدات انقلابی و متناسب با آرمان‌های انقلاب ایجاد کنیم. در گام اول و در جلساتی که با مدیران بنیاد سینمایی فارابی داشتیم، با توجه به جمع‌بندی صورت گرفته این افتخار فراهم شد تا با این بنیاد در حوزه تولید ۲ فیلم سینمایی و نگارش ۱۰ فیلمنامه سینمایی همکاری مشترک داشته باشیم.

سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی نیز در این جلسه عنوان کرد: از وظایف ما در فارابی به عنوان نهاد ملی سینمای ایران حمایت و کمک به دیگر نهادها و سازمان‌های برای ایجاد بسترهای لازم جهت توسعه فعالیت‌های دوستان است. یکی از موسساتی که در حوزه ساخت فیلم و سریال فعالیت مستمر و فعال داشته، موسسه شهید آوینی بوده که در گذشته تعاملات خوبی هم بین ما برقرار بوده است. خوشبختانه توانستیم به نظم معقولی هم در حوزه تولیدات برسیم که به ویژه بخشی از آن‌ها بازنمایی تلاش‌ها، ایثارها و رشادت‌هایی است که دستگاه‌های امنیتی در شرایط بحرانی و در مقابل اقدامات پیچیده دشمنان برای صیانت از مردم، کشور و انقلاب به دوش کشیده‌اند.

وی افزود: همچنین توافقاتی مبنی بر نگارش ۱۰ فیلمنامه با موسسه شهید آوینی صورت گرفته و موضوعاتش نیز احصا شده و قرارداد نگارش آنها نیز در حال عملیاتی شدن است تا پشتوانه خوبی برای فیلمنامه در سینمای ایران باشد. از سویی دیگر سرمایه گذاری مشترک در تولید ۲ فیلم نیز در دستور کار این همکاری مشترک قرار دارد.

جوادی در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران درباره موضوعات فیلمنامه‌ها گفت: یکی از فیلمنامه‌ها مربوط به پرونده‌ای از اغتشاشات اخیر خواهد بود. اثری دیگر نیز که منتظریم فیلمنامه‌اش را نهایی کنیم، درباره دستاوردهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. به طور کلی موضوعات از فهرست مشترکی که توسط فارابی و موسسه شهید آوینی تنظیم شده، انتخاب شده است.

در ادامه تفاهم نامه بین مدیران عامل بنیاد سینمایی فارابی و موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی امضا شد و عکس یادگاری به ثبت رسید.

رسانه سینمای خانگی- ملت را تعطیل کردند

پردیس گالری ملت به دلیل قطعی آب تا اطلاع ثانوی اکران فیلم نخواهد داشت.

به گزارش سینمای خانگی، روابط عمومی پردیس گالری ملت در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: به دلیل قطع ناگهانی شبکه آبرسانی توسط سازمان آب و فاضلاب تهران و مشکل بوجود آمده در خدمات رسانی به مخاطبان سینما در این مجموعه فرهنگی، تا اطلاع ثانوی امکان اکران فیلم در پردیس ملت فراهم نیست.

در ادامه این اطلاعیه آمده است: همه تلاش خود را به کار می‌بندیم برای رفع مشکل بوجود آمده و امیدواریم به زودی میزبان شما در پردیس سینمایی ملت باشیم.

رسانه سینمای خانگی- «بخارست» و ولنگاوری فرهنگی سینمای طنز ایران/ این سینماست یا کاباره؟

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‌اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی درمی‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع سینمای کشور.

فیلم کمدی «بخارست» که این روزها در شبکه نمایش خانگی در حال نمایش است از ۲۴ آبان سال گذشته اکران خود را در سینماهای کشور آغاز کرد و توانست به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سال ۱۴۰۱ تبدیل شود تا بار دیگر ثابت شود در سینمای ایران فیلم‌های کمدی مبتذل و شبه فیلمفارسی‌ها همچنان می‌فروشند.

محسن محسنی‌نسب (کارگردان) درباره این وضعیت می‌گوید: «امروز غیر از ژانر لودگی و فلاکت هیچ ژانر دیگری در سینمای ما وجود ندارد. لودگی به دنبال درآمدزایی است و ژانر فلاکت به جایزه در جشنواره‌های خارجی توجه دارد و در کنار این آثار برخی مواقع چند فیلم اجتماعی نیز ساخته می‌شود.» 

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز.

صادق دقیقی (کارگردان) نیز در این‌باره گفت: «تولید اثری با مختصات یک فیلم بفروش کار چندان دشواری نیست، کافی‌ است یک فیلم کمدی که سرشار از شوخی‌ها و تابوهای جنسی‌است با سلبریتی‌ها و بازیگرانی که در همه آثار تکرار می‌شوند، بسازید. حال آنکه هر چه می‌خواهد به خورد ملت بدهد؛ کافی‌ست! شما گیشه را فتح کرده‌اید! »

در این گزارش تلاش خواهد شد محتوای به اصطلاح کمدی «بخارست» بررسی و تحلیل شود، تا از طریق آن به ابعاد مخرب فیلم‌هایی از این دست بپردازیم.

«بخارست» با همان سبک و سیاق فیلمسازی مسعود اطیابی ساخته شده است. مضمون این فیلم همچون «تگزاس» و حتی «انفرادی» بر پایه کل کل و دعواهای لفظی دو شخصیت اصلی داستان یعنی جلیل (پژمان جمشیدی) و جلال ( حسین یاری) می‌گذرد با این تفاوت که اینبار این دعواها و رد و بدل شدن کلمات زشت و سخیف نه بین دو دوست بلکه بین دو برادر شکل می‌گیرد و فیلمساز تنها دستاوردش برای کمدی‌شدن داستان، تحقیر، تمسخر و توهین این دو برادر به یکدیگر است.

در این جا نیز اطیابی با استفاده از فرمول فیلم‌های قبلی‌اش، مجموعه سکانس‌های بی‌ربط و بداهه گویی‌های شخصیت‌هایش را در کنار هم قرار می‌دهد تا بلکه بتواند مخاطب را بخنداند. اما مشکل این جاست که «بخارست» در این حداقل کار هم ناتوان است و تماشاگر زمانی که این اثر سینمایی را می‌بیند، به خودش می‌گوید: «این چه مهملی بود که من دیدم!»

در دهه گذشته فیلم‌های کمدی همواره از فروش قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، از «رحمان1400»، «خوب، بد، جلف» و «هزارپا» گرفته تا «سگ بند»، «انفرادی» و «بخارست»، همه این آثار با وجود فروش بالا، در یک چیز مشترک هستند آن هم فقدان ارزش‌های فرهنگی هنری، حرکت در مسیر ابتذال، سطحی نگری و نگاه ساده انگارانه به کمدی و طنز

در نقد فیلم «بخارست» آمده است: «فیلم بخارست یک فیلم شلخته و شلوغ است که بعد از اواسط فیلم مخاطب را خسته می‌کند. رویداد‌های بی‌منطقی که پی در پی روی می‌دهند و همه چیز حتی ساختار را فدای شوخی‌های بی مزه خود می‌کند بلکه بتواند از مخاطب خنده بگیرد اما اصلا این شوخی‌ها موفق عمل نمی‌کنند.

با این همه مسعود اطیابی در مقام کارگردان معتقد است: «من در جایگاه فیلمساز اگر بتوانم دو ساعت مردم را شاد کنم، گام بزرگی برداشته‌ام. خانواده‌های پرمشغله امروزی را دو ساعت کنار هم نشاندن به خودی خود دستاورد مثبتی است و اگر چنین اتفاقی محقق شد در مرحله بعد می‌توان به مفاهیمی که یک فیلم باید به مخاطب ارائه دهد، فکر کرد.»

با این همه به نطر می‌رسد این کارگردان هیچ درک درستی از جایگاه مخاطب ندارد. به همین دلیل هم هست که مخاطب را دست کم گرفته و حتی حقوق اولیه آن را کاملا نادیده می‌گیرد.

«بخارست» چنان فیلم ضعیفی است که نمی‌شود حتی از یک نمای آن لذت برد و خندید چه برسد به آنکه بخواهد مفهومی را به مخاطب ارائه دهد؛ چراکه این فیلم همچون فیلم «انفرادی» و ساخته‌های قبلی اطیابی، یک فرمول تکراری دارد که برگ برنده این فیلمساز در سال‌های اخیر بوده و آن لوده بازی حداکثری در طول فیلم است. 

*بی‌خاصیت و تحقیر آمیز

در این جا البته فیلمساز سعی کرده با اشاره به برخی از تجربیات تلخ اجتماعی مانند چالش‌های مضحک و آسیب زای فضای مجازی بخصوص اینستاگرام، هشداری به مخاطب بدهد و یا به نقد فساد در دستگاه‌های حکومتی و آقازاده‌ها بپردازد اما مانند تمام کمدی‌های سطحی چند سال اخیر، صرفاً از یک اشاره فراتر نمی‌رود و به بی‌خاصیت‌ترین شکل ممکن این کنایه‌های سیاسی و اجتماعی را مطرح می‌کند. در واقع «بخارست» نه تنها هیچ دغدغه ای را پیش نمی‌کشد، حتی زمان‌هایی که سراغ موضوعاتی چون، فساد و آسیب‌های اجتماعی می‌رود آن را از معنا تهی می‌کند.

در واقع باید گفت گرچه طرح فساد اقتصادی برخی مدیران اجرایی، دل مخاطبان را خنک می‌کند اما شبه‌کمدی‌ها در این سال‌ها بسیار از این موضوع وام گرفته و با روایت‌های سینمایی دم‌دستی و تکراری، کل مطالبه‌گری مردم را لوث کرده‌اند.

یکی دیگر از عوامل جدی نگرفتن این ارجاعات و انتقادات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فیلم «بخارست» فضای کارتونی داستان است. در جغرافیای فیلم آدم‌های تبهکاری چون تیم هادی کاظمی با آن ماشین‌های تابلوی قدیمی آمریکایی خود آزادانه و رها اسلحه بدست در شهر می‌چرخند بدون آنکه پلیس برخوردی با آنها داشته باشد.

سکانس‌های ‌پایانی فیلم که حامد_ پسر وزیر_ خیلی جدی در دادگاه در حال ارائه مستندات قانونی خود و به اصطلاح افشاگری است همچون وصله‌ای ناجور به فیلم سنجاق شده‌اند و هیچ سنخیتی با فضای ولنگار داستان ندارند و شاید تنها تمهیدی از سوی اطیابی برای گرفتن مجوز براب چنین فیلمنامه ضعیفی بوده است.

*تحریب نهاد خانواده

«بخارست» همانند اکثر فیلم‌های کمدی این سال‌ها نه تنها از داستان عمیق و پر محتوایی برخوردار نیست بلکه تصویری مخرب از یک خانواده ایرانی نشان می‌دهد. از جلال و جلیل و توهین کردن‌هایشان به یکدیگر که بگذریم، پدر آنها هم مردی منفعت‌طلب، بی قید و خودخواه است که حاضر است بخاطر چند سیخ کباب تمام زندگی پسرانش را برباد دهد.

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است

خانواده در «بخارست» جنون محض است، هر بی‌قانونی و ابتذالی که فکر کنید در آن اتفاق می‌افتد، توهین برادر کوچک‌تر به برادر بزرگ‌‍تر، توهین عروس به پدر همسر و…(همسر جلال در جمع و پیش چشم پدر شوهرش به او می‌گوید: «گوسفند جد و آبادته»؛ که با واکنش پدر روبرو می‌شود که در جواب می‌گوید «جدآبادش منم».

در واقع توهین به مخاطب هم در متن و دیالوگ‌ها اتفاق می‌افتد و هم در فرم و ساختار؛ از منظر ساختاری توضیح بیش از اندازه موضوعات به مخاطب، دست کم گرفتن او و شکلی از توهین است. مثلا توجه کنید به لحظه‌ای که برادر بزرگ‌تر (جلال) با پسر وزیر روبرو می‌شود. استفاده از فلاش بک (بازگشت به گذشته) برای چنین سکانسی جز دست کم گرفتن و توضیح واضحات چه چیزی می‌تواند باشد. در همان سکانس‌، جلال به جلیل می‌گوید این فلانی پسر «وزیر سابق» است؛ با اینکه در بخش پایانی، «وزیر» به خاطر قصورات خود، از سمتش استعفا می‌دهد. تا این حد شعور مخاطب را دست کم گرفتن را در کمتر فیلمی می‌توان مشاهده کرد.

*بازنمایی تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از زنان

در این بلبشوی بی‌سر و ته، زنان هم مانند اغلب ساخته‌های اطیابی، موجوداتی خرافاتی‌اند که یا در حال جراحی نقاط مختلف بدن خود هستند و توسط مردان به تمسخر گرفته می‌شوند همچون خاور_ همسر جلال _ و یا در نگاه اول عاشق و دلباخته مردان می‌شوند و به طور مشخص، هویت مستقلی ندارند؛ دقیقا همانند لاله که باوجود ثروت فراوان در همان برخورد اول عاشق جلیل که کاراکتری خنگ و دست و پاجلفتی دارد می‌شود.

شخصیت‌های زن در «بخارست» به طور مشخص تاثیری در روند قصه ندارند بجز استفاده ابزاری و اطیابی تنها به ارائه تصویری کلیشه‌ای و مبتذل از آنان بسنده می‌کند.

*تحلیل آخر

به نظر می‌رسد فیلم هایی چون «بخارست» نه تنها نسبتی با سینمای کمدی ندارند، حتی می‌توان آن‌ها را به عنوان یک آسیب اجتماعی در نظر گرفت. وقتی در فیلمی کلکسیون فحش، و انواع توهین‌ها یافت می‌شود چه نامی بر آن می‌توان گذاشت؟

طنز می‌بایست زبان گویای جامعه باشد، می‌بایست بتواند از مسیری تازه به دل مفاهیم و موضوعات رسوخ کند، اما در فیلمی چون «بخارست» همه چیز در سطح می‌گذرد و آنقدر برخی از دیالوگ‌هایش زننده است که حتی بازگو کردن آن‌ها شرم‌آور است.  

جواد انصافی (بازیگر) درباره کمدی‌هایی از این دست می‌گوید: «کُمدی‌هایی که امروز عمدتاً ساخته می‌شوند، پشتوانه علمی ندارند و مؤدبانه نیستند. در این نوع کارها، معمولاً خانواده‌ها نمی‌توانند کنارِ هم به تماشای این نوع آثار بنشینند.» 

کافی است فیلم «بخارست» را به عنوان یک نمونه «مورد مطالعه»، در نظر گرفت تا به روشنی هم شاهد افول مفاهیم سینمایی بود و هم به نظاره این موضوع نشست که چطور ایده‌های مهمی چون «طبقات کم برخودار جامعه» ،«زنان» ،«خانواده» و حتی «فساد» از معنا تهی شده و به سخره گرفته می‌شوند.

به عنوان مثال جلال بازیگر اصلی فیلم «بخارست»، وقتی در حال انتقال جنازه (پسر وزیر که قصد افشای فساد را دارد) است، چندین بار در گفتگو با برادر بزرگترش (راننده تاکسی است)، او را تحقیر می‌کند و این جمله را به زبان می‌آرود که جسد این آقازاده هم از زنده ما (بخوانید قشر کم برخوردار) خوش‌بوتر است. به کار بردن دیالوگ‌هایی چون «ما نمره بوی سگ می‌دیم»/«هنوز تو نمردی از این بوی بدتری میدی» شرم آور است و سطح دیدگاه کارگردان فیلم را نشان می‌دهد. 

فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. این آثار که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور

در فیلم‌های کمدی بیش از فیلم‌های اجتماعی و درام می‌توان به مسائل مهم و روز جامعه پرداخت و آسیب‌های اجتماعی را واکاوی کرد؛ اما با بررسی آثار فیلمسازانی چون مسعود اطیابی مشخص است آنها نه تنها چنین هدفی از ساخت فیلم‌هایشان دنبال نمی‌کنند، بلکه صرفا سینما را کالایی برای کسب درآمد می‌دانند و در این راه از هر ابزاری از شوخی‌های جنسی گرفته تا توهین و تحقیر و خشونت‌های کلامی و فیزیکی و حتی تخریب نهاد خانواده استفاده می‌کنند و با سوء استفاده از عدم نظارت درست و اصولی بر تولیدات سینمایی فیلمی پرفروش می‌سازند و به عبارتی گیشه را فتح می‌کنند!

در صحنه‌ای از «بخارست» 5 شخصیت فیلم در حال فرار سر از میهمانی بی‌معنای لات‌های شهر درمی‌آورند، در این میهمانی (که در یک تالار لوکس امروزی اتفاق می‌افتد)، لشگر داش مشتی‌ها با سبیل‌های چخماقی، کلاه شاپو، دستمال یزدی و تیزی در حال باباکرم رقصیدن هستند. این سکانس از یک سو استعاره‌ای از ماهیت فیلم و از سوی دیگر ادای دینی به فیلمفارسی‌های دوران طاغوت است. از این رو است که فیلم‌هایی چون «بخارست» را می‌توان زاییده سیطره نظام فیلم‌های کاباره‌ای دانست که به شکل تازه‌ای به گیشه سینمای ایران بازگشته‌‍اند. آثاری از این دست که مرزهای ابتذال و فیلمفارسی را به شکل ارتجاعی در می‌نوردند هر کدام گواهی هستند بر ابتذال افسارگسیخته در این نوع از سینمای کشور. 

حرف آخر اینکه آشکارا این رویکرد امروز در حال رسوخ به پیکره سینماست و نیاز به ورود کارشناسان برای آسیب شناسی و دخالت مدیران ارشد برای اصلاح، بشدت حس می‌شود. این موج جدید از فیلم‌های به اصطلاح کمدی که در سینمای ایران به راه افتاده است می‌تواند ضربه مهلکی به بدنه‌ سینما وارد کند سینمایی که خالی از فکر و اندیشه است و می‌تواند به مرور زمان منجر به فروپاشی‌های اخلاقی و فرهنگی در جامعه شود.

رسانه سینمای خانگی- وقتی دفاع‌مقدس، مسئله شخصی یک سینماگر می‌شود

انسیه شاه‌حسینی، کارگردان سینما و تلویزیون که برای پیش تولید کار جدیدش «دست ناپیدا» به خوزستان رفته می‌گوید: دفاع مقدس مساله شخصی من است و من دو بار متولد شدم؛ یک بار در سال ۱۳۳۳ و دومین بار زمانی که ۲۸ ساله و در میان خاکستر جنگ بودم.

به گزارش سینمای خانگی، انسیه شاه‌حسینی در گفت و گو با ایرنا، اظهار داشت: در سال‌های جنگ و وقتی ۲۸ ساله بودم بار دیگر در میان خاکسترهای جنگ به دنیا آمدم و دفاع مقدس مساله مهم شخصی من است.

اگر شرایط و مسائل جنگ را به تصویر نکشم گناه کرده‌ام

وی افزود: در سال‌های جنگ چیزهایی در شرایط آن سال‌ها دیدم و انسان‌هایی را شاهد بودم که پشت خاکریزها به پیغمبری رسیده بودند. آنچه دیده‌ام را باید بازگو کنم و اگر آن اتفاق‌ها و انسان‌ها و شرایط سال‌های دفاع مقدس را به تصویر نکشم گناه کرده‌ام.

انسان‌هایی را شاهد بودم که پشت خاکریزها به پیغمبری رسیده بودندشاه‌حسینی گفت: سینمای دفاع مقدس یعنی به تصویر کشیدن فرهنگ ایثار و برادری در پشت خاکریزهایی که رزمندگان برای باز کردن معبرها از هم سابقه می‌گرفتند. این از خودگذشتگی‌ها به خاطر فرهنگ عاشورایی است که رزمندگان داشتند و چنین فرهنگی در هر شرایط و در هر جامعه‌ای جوابگوی تمامی مسالئل در حوزه‌های مختلف حتی سیاسی و اقتصادی است.

فقط دفاع مقدس می‌تواند پرچمدار حق و حقانیت باشد

کارگردان فیلم سینمایی آب را گل نکنید (۱۳۶۸) گفت: در سینمای ملی که رسانه بهترین بخش آن است، فقط دفاع مقدس است که می تواند بایستد و پرچمدار حق و حقانیت باشد.

تولیدات دفاع مقدسی حامی آنچنانی به غیر از کسانی که دلسوزند، ندارندوی افزود: وقتی فیلم‌های دفاع مقدس خوب ساخته و از آنها به خوبی حمایت شود همین سینما پاسخی برای خیلی از سوالات و مسائل در جامعه ماست اما تولیدات دفاع مقدسی حامی آنچنانی به غیر از کسانی که دلسوزند، ندارند. برخی که امکانات دارند اما آنها را در اختیار تولیدات دفاع مقدسی نمی‌گذارند و در این میان عده‌ای هم هستند که سینمای دفاع مقدس را به فراموشی سپرده‌اند.

اتفاق‌های خوب دیگری در راه است

شاه‌حسینی گفت: اتفاق‌های خوبی در سینمای دفاع مقدس افتاده و اتفاق‌های خوب دیگری در راه است. هر وقت که خبرهای ساعت ۱۴ را گوش می‌دهم می‌شنوم که هر روز کتاب جدیدی در مورد دفاع مقدس نوشته شده و این مایه خوشحالی من را فراهم می‌کند چرا که از دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب بوده و بر آن تاکید دارند.

وی افزود: نویسنده‌های دفاع مقدس به سمت نوشتن بیوگرافی شهدا رفته‌اند که اگر حمایت‌های شایانی از این دست تولیدات در سینما شود، سینمای دفاع مقدس بار دیگر به تنظیمات سابق خود بازمی‌گردد.

اگر مساله‌ام نباشد، کاری شروع نمی‌کنم

کارگردان فیلم سینمایی دل نمک (۱۳۶۸) گفت: در هر کاری که به ثمر رساندم از انجامش لذت بردم چون با شناخت بود. اول باید مساله‌ام باشد و حرفی برای گفتن داشته باشم وگرنه هرگز کاری شروع نمی‌کنم.

رسانه سینمای خانگی- پوستر «مصلحت» دیدنی است/ آیا عدالت خط قرمز ندارد؟

پوستر رسمی فیلم مصلحت در آستانه اکران عمومی این فیلم سینمایی منتشر شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، پوستر رسمی فیلم سینمایی مصلحت به کارگردانی حسین دارابی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفاه، با طرحی از خانه طراحان انقلاب اسلامی رونمایی شد.

مصلحت یک تریلر معمایی‌- جاسوسی است که پس از سه سال بلاتکلیفی، سرانجام از چهارشنبه ۱۷ خردادماه اکران خود را توسط پخش بهمن سبز و به سرگروهی سینما هویزه مشهد با شعار «عدالت خط قرمز ندارد!» در سینماهای سراسر کشور آغاز خواهد کرد.

در خلاصه داستان این فیلم که به موضوعی افشاگرانه در اوایل دهه ۶۰ می‌پردازد، آمده است: «پسر یکی از مقامات عالی‌رتبه کشور در یکی از درگیری‌ها مقابل دانشگاه تهران مرتکب قتل می‌شود، اما پیوند خانوادگی و مصلحت سیاسی کشور، این پرونده مشکوک ‌و پُر رمز و راز را وارد موازنه‌ای پیچیده و سخت می‌کند…»

این فیلم که از آثار مهم و بحث‌برانگیز سی‌ونهمین جشنواره فیلم فجر بود، در ۷ بخش کاندید دریافت جایزه شد و حسین دارابی در نخستین تجربه سینمایی‌اش، دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم اول را برای آن دریافت کرد.

فرهاد قائمیان، وحید رهبانی، نازنین فراهانی، مهدی حسینی‌نیا، مجید نوروزی، امیر نوروزی، سهی‌بانو ذوالقدر و… ترکیب بازیگران اصلی مصلحت را تشکیل می‌دهند.

سایر عوامل این فیلم عبارتند از؛ کارگردان: حسین دارابی، تهیه‌کننده: محمدرضا شفاه، مجری طرح :کامران حجازی، مدیر فیلمبرداری: روزبه رایگا، تدوین: سیاوش کردجان، موسیقی: فردین خلعتبری، مدیر تولید :پیمان حجازی، طراح صحنه و لباس: بهزاد جعفری طادی، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، مدیر صدابرداری‌: امیر عاشق‌حسینی، طراح چهره‌پردازی: شهرام خلج، بازنویسی فیلمنامه: احسان ثقفی، احمد حیدریان، دستیار کارگردان: صالح غربی‌جوان، مدیر برنامه‌ریزی: افشین رضایی، جلوه‌های ویژه بصری: امین پهلوان‌زاده، مدیران تدارکات: فرامرز رضایی، حسین لنجابی، عکاس: امید صالحی، جلوه‌های ویژه میدانی: ایمان کرمیان، طراح بدلکاری: امیرحسین خنجری، روابط عمومی: زهرا دمزآبادی، تولید شده در باشگاه فیلم سوره، محصول سازمان سینمایی سوره و مرکز فیلم‌ و سریال اوج.

رسانه سینمای خانگی- استاد بزرگ سینمای ژاپن، جهان را شگفت‌زده می‌کند؟

استودیوی ژاپنی جیبلی اعلام کرد: هیچ تریلر و هیچ گونه مواد تبلیغاتی را قبل از اکران آخرین فیلم «هایائو میازاکی» انیماتور بزرگ ژاپنی با عنوان «چگونه زندگی می‌کنید؟» منتشر نخواهد کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ورایتی، این انیمیشن از ۱۴ ژوئن در ژاپن اکران می شود و مورد انتظارترین فیلمی است که در سال های اخیر به سینماهای ژاپن می آید و اطلاعات بسیار کمی در مورد آن وجود دارد و تاریخ اکران فیلم در ایالات متحده و دیگر کشورها هنوز مشخص نشده است.

استودیو معروغ جیبلی پیش‌تر این فیلم را “یک فانتزی بزرگ” توصیف کرده بود که با الهام از رمان  «چگونه زندگی می‌کنید؟»  نوشته «جنزابورو یوشینو» درسال ۱۹۳۷ ساخته شده و درباره رشد عاطفی و فلسفی پسر جوانی پس از مرگ پدرش است.

این کمپانی ، یک پوستر مبهم برای این انیمیشن در ماه دسامبر منتشر کرد، اما از آن زمان هیچ چیز دیگری در مورد فیلم شامل خلاصه داستان،  صداپیشگیان و محیط یا شخصیت های فیلم فاش نشده است.

«توشیو سوزوکی» تهیه‌کننده قدیمی استودیو جیبلی که دست راست «میازاکی» به حساب می‌آید، در مصاحبه‌ای عنوان کرد که قبل از اکران در سینما هیچ چیز دیگری درباره این فیلم فاش نخواهد شد.

«سوزوکی» در توضیح عدم تبلیغ و بازاریابی برای انیمیشن «چگونه زندگی خواهید کرد» گفت: «به عنوان بخشی از فعالیت‌های استودیو جیبلی، سالهاست از مردم می‌خواهیم فیلمهایی را که ما ساخته ایم ببینند. بنابراین ما در مورد آن فکر کرده‌ایم و کارهای مختلف زیادی برای آن هدف انجام داده‌ایم – اما این بار  گفتیم، نیازی به انجام این کار نداریم. بنابراین می‌خواستیم کاری متفاوت انجام دهیم».

این کارگردان ژاپنی در طول دوران فعالیت خود تاکنون چندین بار اعلام بازنشستگی کرده بود و در طول بیش از ۵۰ سال فعالیت هنری خود به موفقیت‌های فراوانی درحد «نیک پارک»، انیماتور کمپانی والت دیزنی دست یافته است و از مشهورترین و تاثیرگذارترین انیماتورهای تاریخ سینما محسوب می‌شود.

او که متولد توکیو است، انیمیشن‌سازی حرفه‌ای خود را در سال ۱۹۶۱ آغاز کرد و به عنوان هنرمند طراح برای انیمیشن «سفرهای گالیور فراتر از ماه» کار می‌کرد. وی در آن دهه به کار در نقش های مختلف در صنعت انیمیشن ادامه داد تا زمانی که اولین فیلم برجسته خود را با عنوان «لوپن ۳: قلعه کالیوسترو» در سال ۱۹۷۹ منتشر کرد.

با اینکه فیلم‌های «میازاکی» به مدت طولانی موفقیت‌های تجاری و منتقدانه‌ای را در ژاپن به دست آورده بودند، او تا حد زیادی در غرب ناشناخته بود تا زمانی که کمپانی میراماکس فیلم «شاهزاده مونونوکه» را منتشر کرد که رکورد فروش در سینماهای ژاپن را شکست و اولین فیلم انیمیشنی بود که جایزه تصویر سال را در جوایز آکادمی ژاپن به دست آورد.

«میازاکی» در سال ١٩٩٧، پس از ساخت فیلم «شاهزاده مونونوکه» که در آن دوره از موفق‌ترین انیمیشن‌ها بود، عقب‌نشینی خود را از مقام کارگردانی اعلام کرد تا جایی برای استعدادهای جوان‌تر باز کند، اما در سال ٢٠٠١ دوباره به عرصه کارگردانی بازگشت و فیلم «شهر اشباح» را ساخت که رکورد پرفروش‌ترین انیمیشن در سطح جهانی را به خود اختصاص داد و جوایز خرس طلایی برلین در سال ٢٠٠٢ و اسکار ٢٠٠٣ را از آن خود کرد.

او در سال ۲۰۱۳ با انیمیشن جنجالی «باد می‌وزد» به سینماها بازگشت که این فیلم اعتراضات زیادی را برای او به دنبال داشت، تا جایی که به او اتهام حمایت از سازنده‌ هواپیماهای جنگی که باعث جنگ افروزی می‌شوند وارد کردند، اما در نهایت این فیلم موفق شد به جمع نامزدهای نهایی جوایز اسکار راه یابد و در جوایز گلدن گلوب نیز موفق به کسب جایزه بهترین فیلم خارجی سال شد.

رسانه سینمای خانگی- زندگی امام خمینی (ره) در کدام آثار مستند دیده شد؟

درباره ابعاد مختلف مکتب امام خمینی(ره) و تاثیرگذاری ایشان بر ایران و جهان، فیلم‌های مستند متنوعی ساخته شده است. کارگردان‌های مختلف هر کدام با تمرکز بر مقطعی از زندگی این مرد بزرگ تصاویر جذابی خلق کرده‌اند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مروری داریم بر ده مستند مهم که به زندگی و شخصیت و مبارزات ایشان پرداخته‌اند.

مستندی که پس از ارتحال در سینما اکران شد

فیلم آفتاب و عشق به کارگردانی جواد شمقدری در سال ۱۳۶۸ ساخته شده است. فیلم مستند سینمایی «آفتاب و عشق» به کارگردانی جواد شمقدری اولین فیلم سینمایی مستند درباره ارتحال امام است که سالهای ۱۳۶۹ ، ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ همزمان با نیمه خرداد، در سینماها اکران شد و پس از آن هرساله به همین مناسب از شبکه های مختلف سیما پخش شد.

در کتاب در قلمرو دیدار که کتابی درباره زندگی و آثار مجید مجیدی است به تازگی گفتگویی منتشر شده که در این گفتگو مجیدی به گلایه از حجت الاسلام زم پرداخته که اجازه نداد وی کار ساخت این فیلم را به انتها برساند و فیلم را برای تکمیل به جواد شمقدری داد.

مجید مجیدی گفته است: من بلافاصله بعد از دریافت خبر فوت امام، راهی حوزه هنری شدم. بچه ها همگی ماتم گرفته بودند نشسته بودند و گریه می کردند. همانجا به نظرمان آمد که این اتفاق تاریخی باید ثبت شود. بعد هم من همراه با یک فیلمبردار، با دوربین، به طرف جماران و بعد هم به محل دفن امام رفتیم و ۵ شبانه روز به شکل ممتد مشغول فیلمبرداری بودیم و خانه نمی رفتیم. لحظات وروزهای سختی بود. دوربین را روی کانتینر کار گذاشته بودیم و وقتی پیکر امام مثل یک قدیس روی دست ها می چرخید فیلم می گرفتیم. انگار که قیامتی به پا شده بود.
بعد از فیلمبرداری من برای خودم برنامه ای ریختم تا بتوانم با گرفتن نماهایی مختلف، یک فیلم متفاوت با آنچه که درتلویزیون پخش شده بود بسازم اما یک روز که به حوزه هنری آمدم، گفتند قرار است تصویرهایی که شما گرفته اید را جواد شمقدری کامل کند!

واکنش جواد شمقدری به گفته‌های مجیدی هم این گونه است: همین که مجیدی افسوس می خورد که ای کاش این کار مال او بود جای شکرگذاری دارد. هفت ماه این کار روی زمین مانده بود. نه مجیدی و نه کس دیگر سراغش نیامد من هم بعد از آن بود که به سراغ این کار آمدم. در این فیلم آنچه مهم است اسکلت و فیلمنامه و روش کار است که این دیگر مال خود من هست. ضمنا هفتاد درصد پلان‌ها باز متعلق به من است.

«بانو قدس ایران»؛ ورود به زندگی خصوصی امام

«بانو قدس ایران» به کارگردانی مصطفی رزاق کریمی، محصول مؤسسه فرهنگی، هنری عروج است و با مشارکت مرکز گسترش تولید شده است. فیلم روایتی است از زندگی بانو خدیجه ثقفی همسر امام خمینی (ره). این فیلم در یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» تندیس بهترین فیلم را دریافت کرده است.

بانو قدس ایران یکی از مستندهای پرتره شاخص به حساب می‌آید که در عین حساسیت‌های خاصی که در رابطه با سوژه آن مطرح بوده، کارگردان سعی کرده روایتی صادقانه و به دور از حواشی مختلف از همسر یکی از مهم‌ترین چهره‌های تاریخ ایران و جهان بیافریند.

رزاق کریمی در گفتگویی با اشاره به این که مستند پرتره تاکنون کم کار نکرده است توضیح داده است: به ساخت فیلم«بانو قدس ایران» می بالم؛ چرا که ادای دینی به حضرت امام(ره) و خانواده ایشان بود. زمانی که امام(ره) در تبعید و عراق بودند ما به همراه پدرم به خدمت ایشان رفتیم. من نوجوان بودم و همیشه آرزو می کردم یک بار دیگر این مرد بزرگ را ببینیم که هرگز محقق نشد. زمانی که پیشنهاد ساخت این فیلم مطرح شد، نگران بودم به این خاطر که وارد شدن به اندرونی امام (ره) سخت بود. مطمئنم با یک فیلم تمام ناگفته ها درباره امام (ره) و همسرشان گفته نخواهد شد. امیدوارم فیلم های بیشتری در این باره ساخته شود تا ارتباط نسل جوان با این شخصیت ها قطع نشود.

«مسیحانفس» از دید عکاس فرانسوی

مستند «مسیحانفس» داستان میشل ستبون، عکاس فرانسوی است که از اوایل شروع انقلاب در ایران به پوشش تظاهرات در تهران و قم پرداخته و تا غائله کردستان حدود ۳۰ هزار عکس سیاه‌وسفید و رنگی تهیه کرده و به بیان خاطرات خود از همراهی امام‌خمینی(ره) از نوفل‌لوشاتو تا هنگام ورود به ایران در بهمن‌ماه ۱۳۵۷ و شخصیت ایشان که تاثیر زیادی بر زندگی شخصی و حرفه‌ای‌اش گذاشته می‌پردازد و انقلاب را از دریچه دوربین خود روایت می‌کند.

عقلانیت، معنویت و عدالت در «مکتب امام»

دو مستند با عنوان «مکتب امام» درباره شخصیت ایشان ساخته شده است. یکی از این آثار با عنوان «مکتب امام»، از زبان همراهان امام خمینی(ره)، به بیان شخصیت و تفکرات ایشان می‌پردازد.

این مستند به کارگردانی امین بابازاده و نویسندگی حامد حجتی ساخته شده است. همچنین در این مستند به نحوه تدریس و تفاوت تدریس ایشان در حوزه علمیه با سایر اساتید نیز اشاره می شود.

مستند دیگری با عنوان مکتب امام ساخته واحد مرکزی خبر صداوسیما است. مستند ۳ قسمتی مکتب امام، بر اساس بیانات مقام معظم رهبری در ۱۴ خرداد ۹۰ در حرم مطهر امام خمینی (ره)، در سه قسمت با عناوین عقلانیت، معنویت و عدالت به بررسی این وجوه در مکتب امام خمینی (ره) می پردازد.

امام امت در تمامی سال‌های عمر پربرکت خویش همپای دعوت بی‌پایان به عدل و عدالت، شیفته رسیدگی به فقراست. گویا عدالت در منظر و مکتب امام (ره) بدون رسیدگی به محرومان معنا و مفهوم ندارد.

روزهای بستری شدن از نگاه دوربین مدار بسته

مستند ملاقات در مدار بسته، روزهای بستری شدن امام خمینی (ره) در بیمارستان را از نگاه دوربین مدار بسته اتاق ایشان به تصویر می کشد.

امام، چند روز قبل از ارتحالشان در بیمارستان بستری بودند و دوربین مدار بسته ای دائما ایشان را نظاره می کرد. تصاویر این دوربین، لحظات خاصی را رقم زده است.

مستند ملاقات در مدار بسته در مدت زمان ۲۷ دقیقه به کارگردانی امیرحسین خلیل‌زاده و مهدی جوزایی و تهیه‌کنندگی مهدی مطهر روایتی نادیده از روزهای پایانی عمر امام راحل را نمایش می‌دهد.

از زبان محافظان بیت امام

مجموعه مستند رازهای جماران در چهار قسمت ۳۰ دقیقه‌ای به روایت زندگی حضرت امام خمینی(ره) و مناسبات سیاسی و فردی ایشان از زبان محافظان بیت امام در حد فاصل سال‌های ۵۷ تا ۶۸ می‌پردازد. محافظین جزو نزدیکترین افراد به بیت امام بودند و ناگفته‌ها و روایت‌های شنیدنی و جذابی را از زندگی امام خمینی(ره) برای بیان دارند که برای اولین بار در قالب یک مجموعه مستند روایت خواهد شد.



همچنین در مجموعه مستند رازهای جماران برای اولین بار بیش از صد قطعه عکس و تصاویر دیده نشده از جماران و بیت امام به نمایش در می‌آید. ساخت این مجموعه مستند بیش از دو سال به طول انجامیده است و برای ساخت آن از صدها ساعت گفت‌وگوی شنیده نشده و هزاران صفحه منابع دیده نشده استفاده شده است.

مجری طرح مستند «رازهای جماران» محسن سلیمانی است و این مجموعه به کارگردانی مشترک محسن سلیمانی و محمد ثقفی در خانه مستند تهیه و محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است.

مصاحبه‌هایی با ۶۰ شخصیت بین‌المللی در یک مستند ده قسمتی

مستند «روح الله»، جامع‌ترین اثر مستند پیرامون زندگی پُربار امام خمینی روح خدا (ره)، از ولادت تا عروج است.
بررسی و درک ابعاد مختلف شخصیت عمیق امام خمینی (ره) بی‌تردید نیازمند تسلط و ژرف‌نگری تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و ظرفیتی بسیار فراتر از گزارش‌های خبری می‌طلبد، با این همه تأملی در رخدادها و گفته‌ها و ناگفته‌های سال‌های بازگشت تا رحلت ایشان می‌تواند در درک جوهره نظری و سیره عملی امام راحل (ره) قدمی کوچک بر شمرده شود.

شخصیت عمیق امام خمینی (ره) بی‌تردید نیازمند تسلط و ژرف‌نگری تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و ظرفیتی بسیار فراتر از گزارش‌های خبری می‌طلبد، با این همه تأملی در رخدادها و گفته‌ها و ناگفته‌های سال‌های بازگشت تا رحلت ایشان می‌تواند در درک جوهره نظری و سیره عملی امام راحل (ره) قدمی کوچک بر شمرده شود.

این مستند با موضوع تاریخچه زندگی مبارک حضرت امام خمینی(ره)، در ۱۰ قسمت ساخته شده است.

مستند روح الله، شامل مصاحبه‌هایی با بیش از ۶۰ شخصیت بین‌المللی از کشورهای ایران، عراق، ترکیه، سوریه، مصر، فلسطین، فرانسه و لبنان است. همچنین بالغ بر ۱۰ هزار قطعه عکس و تصاویر ناب تلویزیونی که بسیاری از آن‌ها برای اولین مرتبه نمایش داده شده‌اند در این مجموعه به کار رفته است.

مجموعه مستند روح‌الله به همت شبکه تلویزیونی المنار به کارگردانی محمد دبوق و با همکاری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس تهیه شده است.

سلطنت محمدرضا پهلوی، رحلت آیت الله عبدالکریم حائری، همکاری شاه با اسرائیل، رحلت آیت الله بروجردی، نصیحت امام به ارتش، مقاومت امام در برابر رفرم، قانون کاپیتولاسیون، امام در ترکیه، انعقاد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و … از بخش‌های مختلف این مستند است.

پونز

مجموعه مستند پونز به کارگردانی پدرام بهرامی و تهیه‌کنندگی عطا پناهی در مورد چهره‌های سیاسی و انقلاب‌های مهم تاریخ است که در یک قسمت از آن به طور ویژه به حضرت امام خمینی(ره) به عنوان یکی از مهمترین رهبران سیاسی تاریخ معاصر و بنیانگذار انقلاب اسلامی در ایران پرداخته شده است. مستند پونز سعی دارد با استفاده از موشن گرافیک‌های ساده و جذاب در کنار نثر روان و عامه فهم، برخی از موضوعات تاریخ معاصر را برای قشر کودک و نوجوان شرح دهد.
پونز به زندگی برخی شخصیت ها در طول مبارزات انقلابی آنها می پردازد و به مسائل حاشیه ای وارد نمی شود، مثلا روایت ماندلا از شروع نهضت آغاز و به پیروزی و ریاست جمهوری او ختم می شود.


در این مستند که با تهیه کنندگی عطا پناهی آماده شده، به مبارزات حضرت امام خمینی(ره)، گاندی، ماندلا، انقلاب کوبا و جنگ ویتنام در برابر تجاوز نظامی آمریکا پرداخته شده است.

«تشییع بزرگ» از زبان خلبانان

مستند تشییع بزرگ، به کارگردانی و تهیه کنندگی مصطفی فتاحی و نویسندگی محمد طه امیری روایتگر سیر پرشور مردم در بزرگترین بدرقه، تشییع و تدفین پیکر حضرت امام خمینی(ره) است.
مستنند تشییع بزرگ با محوریت خلبان‌هایی که پروژه جابه‌جایی پیکر امام خمینی(ره) را بر عهده داشتند تصاویر دیده نشده ای از روز تشییع را نمایش می‌دهد، تصاویری که از کابین خلبان حامل پیکر امام ثبت شده است.


این مستند روایت‌گر بزرگ‌ترین تشییع جنازه تاریخ بشر است که در ایران و در هنگام وداع ملت با امام و مقتدایشان به ثبت رسید.
در این مستند شاهد روایتی نو و کمتر شنیده شده از این اجتماع بزرگ انسانی از زبان خلبانان بالگردی هستیم که حامل پیکر مطهر امام خمینی(ره) بود.
ابتدا قرار نبود پیکر امام به وسیله بالگرد به محل دفن منتقل شود؛ ولی به دلیل ازدحام و هجوم مردم که بر اثر عشق و علاقه‌شان، نمی‌خواستند از امام خمینی(ره) جدا شوند و هر کس تکه‌ای از کفن ایشان را در دست می‌گرفت، تصمیم گرفته شد بالگردی برای انتقال پیکر اختصاص یابد.

خلبانانی که بالگرد را هدایت می‌کردند خاطرات زیادی از آن روز حزن‌انگیز به یاد دارند که در این مستند به روایت آنها می‌پردازند، اتفاقاتی که شاید کمتر کسی در کشورمان از آنها مطلع باشد.
در این فیلم شاهد تصاویر آرشیوی کمتر دیده شده یا اصلا دیده نشده از ۱۶ خرداد سال ۱۳۶۸ یعنی روز تشییع پیکر امام راحل خواهیم بود.

تجربه عکاسی از امام

در مستند کوتاه قاب‌های ماندگار به کارگردانی حسین همایونفر، علی کاوه از عکاسان مطرح کشور درباره تجربه عکاسی از امام صحبت می‌کند. در این مستند در مصاحبه با علی کاوه که ثبت عکس‌های فراوانی از امام را تجربه کرده است به بررسی چگونگی ثبت عکس تاریخی شناسنامه حضرت امام خمینی (ره) و همچنین عکاسی از مراسم تشیع جنازه ایشان می‌پردازد.

علی کاوه از سال ۱۳۴۰ همکاری خود را با مطبوعات آغاز کرد. وی سپس در سال ۱۳۴۷ در موسسه اطلاعات مشغول به کار شد و تا سال ۱۳۵۴ برای مجله دنیای ورزش عکاسی کرد. یکی از ماندگارترین عکس‌های علی کاوه از امام خمینی (ره) عکسی است که بعدها روی اسکناس‌های ۱۰۰۰۰ ریالی چاپ شد.

رسانه سینمای خانگی- آیا سینمای ایران به رنسانس نیاز دارد؟

بازیگر مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» گفت: امروز عمدتا روی فیلم‌های اجتماعی مانور می‌دهیم و در مورد سینمای ملی حرفی نمی‌زنیم؛ آیا تمام سینمای ملی فقر و بدبختی و زجر و دروغ و ریا و فساد است؟ اشکالی ندارد این فیلم‌ها ساخته شود اما آیا همه سینمای ما همین است؟

به گزارش سینمای خانگی، احمد نجفی در گفت وگو با ایرنا و با بیان فعالیت های متاخر خود، اظهار داشت: در حال حاضر مشغول کاری نیستم و کارهایی خانوادگی در خرمشهر دارم اما برای کاری گفت وگو محور و یک سریال صحبت کرده ایم و منتظر هستیم ببینیم چه می شود؛ قبل از آن کاری برای شبکه ۵ داشتم که بد نبود و ایام عید پخش می شد.

بازیگر فیلم سینمایی دندان مار (مسعود کیمیایی ۱۳۶۸) در پاسخ به این پرسش که عناصر تشکیل دهنده و خاستگاه یک بازیگر چه چیزهایی است، اظهار داشت: استعداد، آموزش و تجربه همگی در بازیگرشدن یک آدم اهمیت دارند؛ زمانی هست که شما در ارتباط با اشخاص انتخاب می شوید و زمانی هست که کلاس و دوره ای دیده اید و در تئاتر کارکرده اید و به سینما آمده اید و تجربه ای دارید و زمانی هم شانس موثر است. شانس گاهی سهم بزرگی دارد چنانچه لازمه موفقیت این است که وقتی به کار رفتی کار خوب شود این که برخی کارها ناگهان گل می کند شانس است و قرار نیست هرکاری موفق شود و بدرخشد.

احمد نجفی

وی در توضیح ترکیبی که باعث موفقیت یک بازیگر و فیلمساز می شود، ادامه داد: در همین فقدان شانس است که کارگردانی که فیلمی را خوب ساخته و به موفقیت رسیده است می بینید که دو، سه کار بعدی اش اصلا موفقیتی به همراه ندارد و خوب نیست و استقبالی هم از آن نشده است. در نتیجه مجموعه ارتباطات، آموزش دیدن و خوش شانس بودن تعیین کننده است و این مجموعه در کنار چیزی قرار می گیرد که آن چیز استعداد، فهم و تجربه و خواندن است. این نیست که شانس داشته باشید تا همه چیز برایتان به سمت درست برود بلکه باید از کاری که به شما محول می شود به خوبی و بادقت مواظبت کنید که استمرار در حرکت بازیگری داشته باشید.

بازیگر فیلم سینمایی برخورد (سیروس الوند ۱۳۷۰) با تاکید بر مولفه هایی که هنرور و عاشق را به یک بازیگر بدل می سازد، تصریح کرد: تلاش و تلاش. باید بخوانند و بدانند تا موفق شوند؛ محکم و استوار باشند. سینما بطئی است و مانند لاکپشت بسیار حرکت کندی دارد. در نتیجه ناامید نشوند. ممکن است از یک سکانس شروع کنند و به یک نقش بزرگ برسند البته با توجه به این که چقدر کار را جدی گرفته باشند تا شرایط درخشش و رشد پیش بیاید و در همه دنیا هم همین است.

نجفی توضیح داد: اگر فیلم بارانداز نبود اصلا براندو ساخته می شد؟ اگر آن فیلم شکست می خورد براندو می توانست خودش را نشان دهد؟ شاید در فیلم های بعدی اتفاقی می افتاد. اما امثال براندو کسانی هستند که مدارس قدر سینمایی را طی کرده اند و همه آن نسل هم همینقدر بزرگ بودند که به شهرت رسیدند و کارشان درجه یک بوده است. این آدم ها در موسساتی چون اکتورز استودیو و تحت تعلیم آدمی چون ایسراییل لی استراس‌بِرگ بازیگری را آموخته بودند اما این ژن را داشتند که حتی روش بازیگری را تغییر بدهند.

** (اکتورز استودیو Actors Studio یک نهاد ویژهٔ هنرپیشگان حرفه‌ای سینما، مدیران تئاتر و نمایش‌نامه‌نویسان در منهتن نیویورک است. این استودیو بیشتر برای ظرافت کار و روش‌های آموزش هنرپیشگی، نام‌دار است. اکتورز استودیو را ۵ اکتبر ۱۹۴۷، الیا کازان، شریل کرافورد، رابرت لوئیس و آنا سوکولف، که به هنرپیشگان آموزش می‌دادند بنیاد نهادند. لی استراس‌برگ نیز به آن پیوست و تا مرگش در ۱۷ فوریه ۱۹۸۲ عضو آن بود. در اکتورز استودیو، هنرپیشگان در محیطی خصوصی و بدون فشار نقش‌های تجاری، در اجراهای خود دست به ریسک و آزمون می‌زنند).

** (ایسراییل لی استراس‌بِرگ Israel Lee Strasberg یکی از هنرپیشگان آمریکایی یهودی‌تبار و از کارگردانان، تهیه‌کنندگان و آموزگاران بازیگری بود. وی در ایالات متحده، به مهم‌ترین پیش‌برنده بازیگری متد معروف است؛ لی استراس‌برگ، ۱۹۵۱ هنگامی که مدیر هنری اکتورز استودیو شد، بازیگری متد را در آمریکا تثبیت کرد. لی استراس‌برگ با اثر پذیرفتن از استانیسلاوسکی و واقع‌گرایی خیال‌پردازی اوژن واختانگوف، اکتورز استودیو را کارخانهٔ بازیگرسازی عظیمی کرد که ثمرات و محصولات این کارخانه در نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم اثرات زیادی داشتند).

احمد نجفی

بازیگر فیلم سینمایی توفان شن (جواد شمقدری ۱۳۷۵) بیان کرد: بعد از براندو تغییر ۱۰۰ درصدی در نحوه بازیگری به وجود می آید. مدارس بازیگری و علمی بودن این کار شناخته تر می شود و بسیاری با همین تجارب و دانش و کار کردن وارد این کار شدند و این گونه نبود که صرف شانس باشد؛ در نتیجه باید در طول زمان کارگردان و تهیه کننده و فیلمساز توان و استعداد تو را ببیند تا بهتر بتوانی کارت را پیش ببری.

نجفی در پاسخ به این سوال که اثر آموزشگاه های بازیگری در تربیت بازیگر را چه می بینند، گفت: زیاد با آنان آشنا نیستم؛ بعضا برای کار دعوت شده ام اما علاقه زیادی نداشته ام و فکر نمی کنم که بسیار حرفه ای بوده باشند. شاید دو، سه مورد خوب بود و کار شد مانند موسسه امین تارخ که کار او ایجازی برای بازیگری بود و عده زیادی را هم برای بازیگری کشف و کمک کردند که مسیر بهتر شود اما این که دیگران چه یاد می دهند و چگونه یاد می دهند و چه اندازه موثرند را نمی دانم.

بازیگر فیلم سینمایی سگ‌کشی (بهرام بیضایی ۱۳۷۹) بیان کرد: نکته مثبت آموزشگاه بازیگری آقای تارخ این بود که اگر استعدادی را کشف می کردند آن را به تلویزیون و تهیه کنندگان معرفی می کردند و این شانس آدم ها را بالا می برد اما دیگران را نمی دانم؛ بعضا اسم من را می زنند بدون این که روح من خبر داشته باشد و من هیچ وقت در این موسسات نه تدریس کرده ام و نه حضور داشته ام.

وی یادآور شد: بازیگری رسوماتی دارد و صرف جلوی دوربین نیست؛ پشت صحنه هم هست و آدم ها باید روابط با همکاران را یاد بگیرند و اینها موضوعاتی است که در پیشرفت فرد اهمیت دارد و دقت نکردن به این موضوعات باعث عدم موفقیت می شود.

بازیگر مجموعه تلویزیونی کارآگاه (حسن هدایت ۱۳۷۴) در پاسخ به این پرسش که در کارنامه کاری کدام اثر را بیش از سایرین دوست دارد، گفت: زیاد به این موضوعات توجه نمی کنم و برای آن دلایل شخصی و خصوصی هم دارم. درگیر نمی شوم که در ذهنم بماند. خاطراتی که در ذهن دارم بسیار کم هستند. یکی، دو فیلم هستند که در زمان کار بسیار از آنها لذت بردم؛ یکی سگ کشی بیضایی بود و دیگری پناهنده ملاقلی پور و البته دندان مار کیمیایی (اثری که باعث حضور من به عنوان بازیگر در سینما شد) و این آثار در ژانرهای مختلف بود. برای بازی در دندان مار داشته هایی را با خودم همراه کرده بودم؛ داشته هایی چون نگاهی که به حاشیه جنگ داشتم چون بچه خرمشهر بودم و جنگ موضوعی بود که به آن حساس بودم و بدجور ذهنم را درگیر می کرد.

احمد نجفی در سریال معمای شاه (محمدرضا ورزی ۱۳۹۴)

نجفی گفت: با این آثار زندگی و کار کردم و از آنها لذت بردم و بیضایی، ملاقلی پور و کیمیایی خاطراتی از زندگی را برایم رقم زدند که دوستشان دارم.

بازیگر مجموعه تلویزیونی ولایت عشق (مهدی فخیم زاده ۱۳۷٩) در پاسخ به این پرسش که کیومرث پوراحمد را چگونه می شناخته است، گفت: پوراحمد را چندین بار دیده بودم و دوستش داشتم و حتی قرار بود قصه ای را به او بدهم که موزیکال بود؛ آن زمان داشت خواهران غریب را کار می کرد و خودش کار موسیقی را شروع کرده بود؛ قصه را بسیار دوست داشتم چون در ارتباط با کودکان و نوجوانان بود به او دادم و خواند؛ خوشش آمد و گفت که دوست داشتم کار کنیم اما درگیرم.

وی در توضیح این که نقش خاصی نیست که بخواهد بازی کند، گفت: دوست داشتم فیلم های متفاوت تری ببینم اما نقش متفاوت نه. به این فکر می کنم چه فیلمی میتواند خوب شود و سینما را چطور می توان بهتر کرد اما این که نقشی را بگیرم خیر چون فیزیک من به همه نقش ها نمی خورد و نقش باید منطبق با خصوصیات من باشد. برخی از فیلم ها را رد کرده ام چون دیده ام خدایی کار من نیست.

بازیگر مجموعه تلویزیونی کارآگاه علوی (حسن هدایت ۱۳۸۶) اظهار داشت: الان بیشتر دوست دارم فعالیت های صنفی را ببینم که متاسفانه نمی بینیم. فکر می کنم سینما در این شرایط نیاز به یک رنسانس دارد.

نجفی در نقش رزم آرا؛ معمای شاه

وی تاکید کرد: یعنی این سینما باید وسیع تر، داناتر، متنوع تر باشد؛ امروز عمدتا روی فیلم های اجتماعی مانور می دهیم و در مورد سینمای ملی حرفی نمی زنیم. آیا همه سینمای ملی همین است؟ فقر و بدبختی و زجر و دروغ و ریا و فساد؟ اشکالی ندارد این فیلم ها ساخته شود اما آیا همه سینمای ما همین است؟ پهلوان نداریم؟ قهرمان نداریم؟ اندیشه تاریخی فیلمسازی و رمان ها و قهرمانی هامان کجاست؟ شاید در سال یکی دو فیلم در مورد دفاع مقدس این موضوعات را نشان دهند اما عمومیت ندارد.

بازیگر مجموعه تلویزیونی سنجرخان (محمدحسین لطیفی ۱۴۰۱) گفت: چیزی به اسم سینمای ملی که کاراگاهی، پلیسی، کمدی خوب و اکشن باشد کم است و همه سینمای ما سینمای اجتماعی شده که زیاد نمی تواند دوام بیاورد کما این که نیاورد. امیدواریم ژانرهای مختلف تقویت شود و ما سینمایی چند بعدی را ببینیم. البته گاهی اوقات به دلیل حضور صنفی ام اعتراضاتی دارم و همیشه این مسئله را بازگو کرده ام اما سینمای ما تا حد زیادی دولتی است و چرخ آن از طریق سازمان ها یا آدم های وابسته به دولتی که وارد کار می شوند، می چرخد.

نجفی گفت: بسیاری از تهیه کنندگان قبلا در ارشاد بوده اند و وارد شده اند و ایرادی هم ندارد چنانچه برخی بسیار موفق بوده اند اما ایرادش این است که برای تولید آثارشان از این زَرّادخانه قوی یارانه استفاده شده است؟ که برای برخی شده است.

بازیگر مجموعه معمای شاه (محمدرضا ورزی ۱۳۹۴) خاطرنشان کرد: امیدوارم قول پرداخت کمک به صندوق پیشکسوتان و ۲۰ میلیاردی که جلوی دوربین ها گفته و ثبت شده است را عملی کنند.

رسانه سینمای خانگی- از آخر هفته سینماها میزبان «مصلحت» می‌شوند؟

فیلم سینمایی «مصلحت» ساخته حسین دارابی سرانجام پس از سه سال بلاتکلیفی از ۱۷ خرداد راهی اکران در سینماهای کشور خواهد شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفاه پس از سه سال بلاتکلیفی، سرانجام چهارشنبه (۱۷ خرداد) توسط پخش بهمن سبز راهی سینماهای سراسر کشور خواهد شد.

این فیلم سینمایی که در ژانر سیاسی_معمایی ساخته شده‌ و در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر با دریافت دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم اول، رونمایی شد؛ پس از این رویداد سینمایی به دلیل برخی برداشت‌های سیاسی، با چالش‌ها و حواشی مختلفی برای اکران در سینماهای کشور مواجه شد که نمایش رسمی آن را به مدت سه سال به تاخیر انداخت.

فرهاد قائمیان، وحید رهبانی، نازنین فراهانی، مجید نوروزی، مهدی حسینی‌نیا، امیر نوروزی و سهی‌بانو ذوالقدر از بازیگران این فیلم هستند.

«مصلحت» که نخستین همکاری مشترک سازمان سینمایی سوره و مرکز فیلم و سریال اوج محسوب می‌شود، روایتی از پرونده مشکوک و پر رمز و راز پسر یکی از مقامات عالی‌رتبه کشور است که در حال و هوای دهه‌شصت سپری می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- صندلی شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان به چه کسانی رسید؟

اولین جلسه شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان با معرفی اعضای این شورا برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، هم‌زمان با معرفی اعضای شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان از سوی رییس سازمان سینمایی، اولین جلسه این شورا برگزار شد.

در این جلسه که با حضور محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی برگزار شد، سیدمهدی جوادی دبیر سی و پنجم جشنواره گزارشی از روند اجرایی جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان تا کنون ارائه داد. در این جلسه درباره کلیات، برنامه‌های جانبی، اهداف و رویکردهای جشنواره در حوزه‌های داخلی و بین‌المللی گفتگو شد.

صندوق پروانه مکانیزمی برای تجمیع ظرفیت ها و تقویت سینمایی کودک و نوجوان است

رییس سازمان سینمایی با تاکید بر اهمیت و جایگاه ویژه جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان در سینمای کشور، گفت: این جشنواره می‌تواند موتور تولید سینمای کودک و نوجوان را روشن نگه دارد، به همین دلیل وقفه یک ساله آن را اتفاقی هوشمندانه و لازم برای باز طراحی این رویداد سینمایی است.

همچنین خزاعی، راه‌اندازی و لزوم «صندوق پروانه» را به عنوان یکی از اقدامات مهم سازمان سینمایی در سال گذشته عنوان کرد و آن را مکانیزمی برای تجمیع ظرفیت‌های مختلف کشور برای تقویت سینمای کودک و نوجوان دانست.

در این جلسه سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و دبیر جشنواره، علی قاسم‌زاده شهردار شهر اصفهان، بیژن نوباوه نماینده مجلس یازدهم، پوران درخشنده فیلم‌ساز حوزه کودکان و نوجوانان، اصغر فارسی معاون سازمان سینمایی، وحید ملتجی چهره‌های فرهنگی شهر اصفهان‌ و کمال حیدری معاون شهردار اصفهان، به عنوان اعضای شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان معرفی شدند.

سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان از ۱۰ تا ۱۶ مهر ماه ۱۴۰۲ (دوم تا هشتم اکتبر ۲۰۲۳) به دبیری سیدمهدی جوادی در اصفهان برگزار می‌شود.

خروج از نسخه موبایل