رسانه سینمای خانگی-نه! این فیلم کپی نیست

میثم مرادی نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «لاری» که به طرح یکی از آسیب‌های اجتماعی مرتبط با کودکان بی‌سرپرست می‌پردازد، به ارائه توضیحات درباره تجربه ساخت این فیلم پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، در همین سال‌هایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایده‌آلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمی‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

«لاری» سوژه‌ای خاص درباره یکی از پدیده‌های تلخ اجتماعی در مناطق حاشیه‌ای شهرهای بزرگ دارد که تلاش کرده است این آسیب اجتماعی را در قالبی سینمایی به تصویر درآورد.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگوی مهر با میثم مرادی کارگردان و مهدی رضایی مدیر فیلمبرداری فیلم کوتاه «لاری» است.

* بد نیست از اینجا شروع کنیم که چطور به چنین ایده خاصی برای فیلم «لاری» رسیدید و چقدر این پدیده مصداق واقعی دارد؟

میثم مرادی: این پدیده را ابتدا از زبان چند نفر از اهالی محله‌ای که مادربزرگ خودم در آنجا زندگی می‌کند، شنیدم. اتفاقاً فیلمبرداری این فیلم را هم در همان منطقه انجام دادیم. آنجا بود که از اهالی شنیدم واقعاً چنین مکان زیرزمینی‌ای به نام «حیاط نشاط» در محل وجود دارد که به‌صورت غیرقانونی و در قالب شرط‌بندی و قمار، بچه‌های بی‌سرپرست را به جان هم می‌اندازند و از مبارزه آن‌ها پول درمی‌آورند. زمانی که خودم برای اولین‌بار درباره این موضوع شنیدم، شوکه شدم و با خودم گفتم مگر امکان دارد؟

مرادی: اولین کاری هم که کردم این بود که سراغ یکی از نهادهای متولی در حوزه آسیب‌های اجتماعی رفتم و از آن‌ها خواستم تا برای تولید این فیلم همراهی کنند، اما در پاسخ گفتند، فکر می‌کنید خودمان از وجود این مراکز خبر نداریم! بعد که پیگیر شدم دیدم پیش از من یکی دو خبرنگار هم روی این موضوع کار کرده‌اند و گزارش‌هایی هم درباره آن منتشر شده بود. حدود ۵ ماه پیگیر تحقیق برای اطلاع از واقعیت ماجرا وقت گذاشتم و از جایی به بعد احساس کردم که حتماً خودم باید به چشم ببینم. نمی‌توانستم به چیزهایی که دور می‌شنیدم قناعت کنم.

وقتی بیشتر پیگیر شدم دیدم نه فقط در آن محله که در حاشیه محله‌های دیگری مانند شوش و هرندی هم این حیاط‌های نشاط وجود دارند! حتی مطلع شدم که در یکی از این حیاط‌ها دو پسربچه نوجوان و بدسرپرست، مرده‌اند! یکی نامش مهران بود و دیگری عباس.

* واقعاً در قالب همین شرط‌بندی‌ها جان‌شان را از دست داده بودند؟

مرادی: بله. این بچه‌ها را با مواد و مشروبات از خود بی‌خود می‌کنند و به جان هم می‌اندازند! در بافت فرهنگی آن مناطق که خودم هم مدت‌ها در آنجا زندگی کرده‌ام، خیلی این مفهوم برای بچه‌ها جا افتاده که راه بزرگی کردن، همین دعوا و کتک‌کاری است. خلاصه تلاش کردم تا از نزدیک هم بخشی از واقعیت‌ها را ببینم و بعد از آن بود که برای ساخت این فیلم مصر شدم.

اولین کاری هم که کردم این بود که سراغ یکی از نهادهای متولی در حوزه آسیب‌های اجتماعی رفتم و از آن‌ها خواستم تا برای تولید این فیلم همراهی کنند، اما در پاسخ گفتند، فکر می‌کنید خودمان از وجود این مراکز خبر نداریم! با تعجب گفتم خب بالاخره باید جلوی این پدیده گرفته شود.

همین مسئله انگیزه شد که نزدیک دو سال و نیم روی نگارش فیلم‌نامه و تأمین سرمایه این فیلم زمان بگذارم. بدون تعارف و اغراق، شخصاً خیلی برای به سرانجام رسیدن این فیلم تلاش کردم و دوست داشتم کار به‌گونه‌ای باشد که صدای این بچه‌ها هم شنیده شود. به‌گونه‌ای ساخت این فیلم برایم حیثیتی شده بود.

میثم مرادی

* فکر نمی‌کنید در فیلم، مراودات موجود میان آدم‌های بزرگ‌سال، به‌زور به روابط میان کودکان تحمیل شده است؟ دو بچه‌ای که جثه کوچکی هم دارند، چطور می‌شود که برای آدم‌بزرگ‌هایی که خودشان اهل نقشه کشیدن و سواستفاده از دیگران هستند، نقشه بکشند؟

مرادی: چه خوب که این سوال را مطرح کردید چرا که یکی از مسئولان انجمن سینمای جوانان هم پیش‌تر این مسئله را درباره فیلم مطرح کرده بود. نمی‌دانم شما چقدر مسیرتان به این مناطقی که در فیلم نشان داده‌ام، افتاده،،کافی است فقط دو روز به‌صورت گذری از این مناطق عبور کنید تا متوجه شوید که اتفاقاً حرف‌ها و اعمال این بچه‌ها به‌گونه‌ای است که شاید شما از یک فرد ۵۰ ساله ساکن مرکز شهر هم توقع نداشته باشید. حتی یکی از دوستان معتقد بود که فضای فیلم واقعی و باورپذیر نیست.

* این همان مشکلی است که من هم دارم و احساس می‌کنم فضا فیک و مصنوعی شده است.

مرادی: شاید اصلاً تماشای همین فیلم این دغدغه را برای شما به‌وجود بیاورد تا بروید و از نزدیک هم این فضاها را ببینید. متأسفانه همه این‌ها واقعیت دارد و ما اتفاقاً خیلی از جزئیات و کلمات را در فیلم نمی‌توانستیم به کار ببریم و امکان نمایش خیلی از اتفاقات را هم نداشتیم. واقعاً شاید برای ما باورپذیر نباشد که فردی دختر ۹ ساله خود را در قمار ببازد.

مرادی: تا از نزدیک این فضاها را ندیده باشید، نمی‌توانید آن را درک کنید. من خودم با وجود اینکه سال‌ها در آن مناطق زندگی کرده بودم و مادربزرگم ساکن همین مناطق است، تا زمانی که وارد این جمع‌ها نشدم و از نزدیک ندیدم، نتوانستم واقعیت را باور کنم * اتفاقاً این مشکلی است که پیش‌تر با فیلم «بچه‌خور» محمد کارت هم داشتم! واقعاً چرا باید چنین تصویری از شرط‌بندی روی یک دختر بچه در فیلم بازنمایی شود؟

مرادی: چون واقعیت دارد و شما هم تا از نزدیک این فضاها را ندیده باشید، نمی‌توانید آن را درک کنید. من خودم با وجود اینکه سال‌ها در آن مناطق زندگی کرده بودم و مادربزرگم ساکن همین مناطق است، تا زمانی که وارد این جمع‌ها نشدم و از نزدیک ندیدم، نتوانستم واقعیت را باور کنم. آنچه هم که در فیلم به تصویر کشیدیم، روایتی بسیار سانسورشده از واقعیت جاری در این مناطق بود.

* البته در برخی نماها، تلاش‌هایی برای ارجاع به برخی اتفاقات غیرقابل نمایش داشتید.

مرادی: تلاش کردیم در حد امکان اشاره‌هایی بکنیم اما نکته مهم این است که متأسفانه باید بپذیریم که این واقعیت‌ها وجود دارد.

* اینکه واقعیت است درست اما اجازه دهید مثالی بزنم. در مستند «مشق امشب» که یکی از مستندهای خوب دوره‌های اخیر جشنواره «سینماحقیقت» بود، شاهد حضور پسربچه‌ای مقابل دوربین بودیم که به معنای واقعی مرد بود و مانند یک مرد بزرگ هم صحبت می‌کرد. مشخص بود که به اجبار شرایط سخت حاکم بر زندگی‌اش وارد مراودات زندگی بزرگ‌ترها شده، تصویر آن کودک و بزرگی‌اش باورپذیر است و فیک نیست اما اینجا ردونشانی از رنجی که این بچه‌ها را بزرگ کرده باشد، نمی‌بینیم.

مرادی: واقعاً تنها جوابی که می‌توانم بگویم این است که این حس بستگی به تجربه مشاهده از نزدیک شرایط این بچه‌ها دارد. شاید خیلی از شرایط اجتماعی که امروز ما با پوست و خون‌مان تجربه می‌کنیم و برای‌مان حتی عادت هم شده است، شنیدنش از طرف یک فرد خارجی که در محیط اجتماعی ما زندگی نکرده است، باورپذیر نباشد.

* بخش‌هایی از فیلم «لاری» به‌شدت مخاطب را به یاد سریال «یاغی» می‌اندازد. این تشابه را قبول دارید؟

مرادی: اتفاقاً من سریال «یاغی» را از قصد، ندیدم.

* این البته پاسخ خوبی نیست که کارگردانان معمولاً در مقابل این نقد می‌گویند فلان کار را اصلاً ندیده‌ایم!

مرادی: واقعاً ندیدم. متن این فیلمنامه را هم تقریباً سه سال پیش در بانک فیلمنامه ثبت کرده بودیم. این موقعیت از آن موقعیت‌هایی است که هر کارگردان و یا حتی مستندسازی می‌تواند به آن بپردازد. به این دلیل تصمیم گرفتم که کار محمد کارت را نبینم که وقتی برای برخی از دوستان داستانم را مطرح کردم گفتند، سریال او هم چنین فضاهایی دارد. سریال «یاغی» خودش براساس یک کتاب بود که نویسنده آن کتاب هم برداشت خودش از این مدل قمار و شرط‌بندی را روایت کرده بود. فضای کلی شاید شباهت‌هایی داشته باشد اما فکر می‌کنم متن و زیرمتن فیلم من متفاوت از آن سریال باشد.

* یک نکته دیگر شباهت فضای کلی فیلم و حتی برخی دیالوگ‌ها با فیلم‌های دهه ۵۰ و ۶۰ و مشخصاً سینمای مسعود کیمیایی در آن سال‌ها است. واقعاً تحت‌تأثیر سینمای کیمیایی بودید؟

مرادی: اگر فیلم کوتاه قبلی‌ام را دیده باشید می‌دانید که اساساً خیلی تحت‌تأثیر فیلمساز دیگری نیستم. کمااینکه فیلم قبلی‌ام اساساً مسیری متفاوت از این فیلم داشت. تلاشم این است که براساس یافته‌ها و پژوهش‌های که داشته‌ام فیلمنامه بنویسم و فیلمم را بسازم. خیلی به‌دنبال آن نیستم که بخواهم از روی دست فیلمساز دیگری نگاه کنم و ایده بگیرم.

* یکی از ویژگی‌های مثبت فیلم‌کوتاه «لاری» جنبه فنی و مشخصاً فضای بصری آن است. جناب رضایی بد نیست شما هم توضیحاتی درباره این جنبه از فرآیند تولید فیلم بدهید.

مهدی رضایی: بد نیست از همین ماجرای شباهت فیلم با حال و هوای فیلم‌های کیمیایی که شما آن را مطرح کردید شروع کنیم. واقعیت این است که ما قصه‌ای داشتیم که با هر پرداختی که سراغ آن می‌رفتیم، بالاخره بخش‌هایی از آن یادآور سینمای آن سال‌ها می‌شد. این اولین تجربه همکاری من با میثم مرادی بود و نکته‌اش هم این بود که این مدل اتفاقات، پیش‌تر سوژه فیلم‌های دیگری شده بودند اما از همان جلسات اولیه یکی از دغدغه‌ها این بود که خروجی کارمان شبیه کارهای دیگر نشود. حتی در قاب‌بندی‌ها و مشخصاً سکانس‌های مربوط به دعوا و درگیری تلاش کردیم که متفاوت عمل کنیم. تلاش‌مان این بود که به حد ممکن به کاراکترها نزدیک شویم. شاد راحت‌ترین تصمیم برای هر کارگردانی این باشد که همه چیز را خیلی ساده برگزار کند اما ما در جزئیات کار هم سخت‌گیری‌هایی داشتیم.

* مثل نورپردازی که در فضاسازی‌ها بسیار مؤثر است.

رضایی: بله. می‌خواستیم در همان تایم ۱۵ دقیقه‌ای فیلم هم همه چیز شبیه به هم و تکراری نباشد. در نورپردازی به این نکته توجه داشتیم که رنگ‌هایی را استفاده کنیم که با زیرمتن‌های قصه ارتباط داشته باشد. مثلاً در سکانسی که در حمام مشغول کار است، رنگ‌هایی را استفاده کردیم که در سکانس درگیری وجود نداشت. در عین حال می‌خواستیم نورهایی را استفاده کنیم که در واقعیت هم وجود داشته باشد. قصه برای من چالش‌هایی داشت اما مهمترین نکته برایم نگاه کارگردان به این سوژه بود.

مهدی رضایی

* جریانی در سینمای کوتاه به‌وجود آمده است که ضمن تمرکز بر سوژه‌های اجتماعی، تلاش بسیار زیادی هم برای واقع‌نمایی اغراق‌شده دارد. قاب‌بندی‌ها و تصاویر در «لاری» اما بسیار سینمایی بود و برخی اجزا در قاب، به‌صورت باسلیقه‌ای چیده شده بود که این ویژگی فیلم را از آن جریان رئالیسم اغراق‌شده، متمایز می‌کند.

رضایی: واقعیت این است که همواره حتی در زندگی شخصی خودم هم تلاش می‌کنم نظمی حاکم باشد. با همین نگاه وقتی سراغ دوربین روی دست در یک فیلم می‌روم هم معنایش این نیست که دوربین هرجایی دلش خواست برود. بالاخره دوربین روی دست هم برای خودش شخصیتی دارد که باید آن را حفظ کنیم. در فضای فیلم کوتاه معمولاً اولین سوالی که از گروه‌ها می‌پرسم این است که چقدر بودجه برای مسائل فنی در نظر گرفته‌اید؟

رضایی: تلاش کردیم در همه قاب‌ها و نماها، در عمق تصویر شاهد یک نور امید باشیم. این نور نشانه آن است که در هر شرایطی امید به زندگی وجود دارد، حتی اگر برخی جلوی این نور را در زندگی دیگران گرفته باشند

* یعنی خیلی وقت‌ها بودجه در کیفیت یک فیلم کوتاه تعیین‌کننده است؟

رضایی: در بخش ابزار بله اما در زمینه نگاه حاکم بر یک فیلم، خیر. اگر من دوربین ارزان‌تری برای این فیلم در اختیار داشتم شاید کیفیت کار خروجی کمی کم‌تر می‌شد اما نگاهم قطعاً همین بود. نظمی که شما می‌گوئید حتی در پلان‌های روی دست هم وجود دارد، همچنان در کار وجود می‌داشت. در این پروژه از خیلی چیزها زدیم اما در نهایت ابزاری را تهیه کردیم تا به زبان سینما حرف‌مان را مطرح کنیم.

خلاقیت‌مان هم این بود که تلاش کردیم در همه قاب‌ها و نماها، در عمق تصویر شاهد یک نور امید باشیم. این نور نشانه آن است که در هر شرایطی امید به زندگی وجود دارد، حتی اگر برخی جلوی این نور را در زندگی دیگران گرفته باشند. میثم تأکید داشت در عین اینکه نگاه مستند می‌خواهیم به این روایت داشته باشیم، لازم نیست به‌گونه‌ای مستندنمایی کنیم که دوربین هر جایی سرک بکشد و هر چیزی را ثبت کند.

* شما به‌عنوان کارگردان چه نگاهی نسبت به این جنس واقع‌گرایی داشتید؟

مرادی: مهدی‌جان توضیحات اصلی را داد اما آنچه مدنظر داشتیم این بود که به صورت کنترل‌شده به سمت مستندنمایی حرکت کنیم و گرفتار اضافه‌گویی نشویم. به‌خصوص که در کنار مهدی رضایی، همه عوامل فنی ما، افراد کاربلدی بودند و جزو درجه‌یک‌های سینما به حساب می‌آیند. خودم هم در مقام کارگردان تلاش کردم تکنیکی که بلد هستم را به اندازه خرج کنم. نمی‌خواستم با قاب‌های چشم‌نواز و به‌رخ کشیدن توانمندی‌هایم چیزی را ثابت کنم.

* به‌عنوان سوال پایانی می‌خواستم بازگشت دیگری به متن داستان داشته باشیم؛ چرا بچه‌ها در روایت این فیلم هیچ بزرگ‌تری ندارند. چرا شاهد حضور سایه‌ای به نام پدر و مادر در داستان فیلم نیستیم؟

مرادی: در همان پاسخم به سوال ابتدایی به این نکته اشاره کردم که در واقعیت هم قربانی این پدیده کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرستی هستند که یا پدر ندارند، یا مادر ندارد و یا هر دو را! اتفاقاً همین بچه‌ها هستند که طعمه امثال نادرخروس‌ها می‌شوند. طبیعتاً سراغ بچه‌هایی نمی‌روند که اگر خراشی روی صورت‌شان بیفتد باید به صد نفر جواب پس بدهند. حرف اصلی فیلم هم توجه به همین کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرست است که قربانی این اتفاق می‌شوند.

رسانه سینمای خانگی- بهار سینمای ایران چطور گذشت؟

عملکرد سینمای ایران طی فصل بهار نشان می‌دهد که این سینما با انتخاب‌هایی نسبتا درست، موفق شد تا مخاطبان زیادی را جذب کرده و آن را در مسیر صحیحی از صنعتی‌شدن قرار دهد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینمای ایران در فصل بهار، برخلاف آن‌چه که انتظار می‌رفت، روند روبه‌رشد و در برهه‌ای، طلایی داشت. در شرایطی که گمان برده می‌شد که تعداد مخاطبان سینما به دلیل افزایش ۳۳درصدی قیمت بلیت، تاحدودی با ریزش مواجه شود، اما در استقبالی چشم‌گیر، سینمای ایران در همان فروردین‌ماه موفق شد تا به نزدیک‌ترین زمان نسبت به پیش از آغاز کرونا برسد که این اتفاق، در پیش‌بینی بسیاری از کارشناسان اشاره نشده بود.

چنین این انتظار وجود داشت که اکران فروردین به دلیل تلاقی آن روزها با ماه مبارک رمضان، با افول چشمگیری مواجهاما سینماها در ماه رمضان امسال، نه‌تنها با رکود مواجه نشد بلکه یکی از طلایی‌ترین ماه‌ رمضان‌های یک دهه اخیر سینماها را رقم زد و سانس‌های روزانه و شبانه این ماه، با استقبال بسیار خوبی همراه شد.

این ۲ غافلگیری سبب شد تا فصل بهار با بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان فروش همراه باشد که یک آمار خوب محسوب می‌شود.

اکران نوروزی

وقتی بسته اکران نوروز ۱۴۰۲ رسانه‌ای شد، انتقادهای بسیاری متوجه این انتخاب‌ها شد. البته که ماه رمضان از سومین روز ماه رمضان آغاز می‌شد و این تلاقی، چیزی نبود که تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگان از آن استقبال کنند بنابراین انتخاب نخست آنها، اکران در عیدفطر بود. اکران نوروزی، با چنین پیش‌فرضی بسته شد.

در همان روزهای نخست، کمدی فسیل توانست تا حدود بسیاری، خود را از مابقی فیلم‌ها بالا کشیده و در ادامه، به رکوردهایی دست پیدا کند که برخی از آنها در طول سالیان اخیر، شکسته نشده بود. فسیل موفق شد با عبور از تعداد مخاطبان مطرب، خود را به تعداد مخاطبان کمدی هزارپا نزدیک کند که این مهم، طی روزهای نخست تیرماه رقم می‌خورد و کمدی فسیل با عبور از تعداد مخاطبان هزارپا و مطرب، به پرمخاطب‌ترین فیلم یک دهه اخیر سینمای ایران تبدیل می‌شود. فارغ از این افتخارآفرینی، فسیل جا دارد تا با افزایش مخاطب، طی تیرماه، حتی خود را در زمره ۵ فیلم پرمخاطب سینمای پس از انقلاب ایران نیز جا دهد که یک رکورد خارق‌العاده محسوب می‌شود.

با این آمار، فسیل، جور دیگر فیلم‌های اکران نوروز را کشید تا این اکران، که پرفروش‌ترین آنها پس از فسیل، عروس خیابان فرشته و غریب بود، با میانگین بسیار خوبی همراه باشد به‌طوری که در تعطیلات نوروزی امسال، حدود ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار به سینما رفتند و گیشه نیز بیش از ۵۵ میلیارد تومان فروخت.این اکران نوروزی با این راندمان که ۴۳درصد، پروارتر از نوروز سال گذشته بود، نوید روزهای خوبی را برای سینمای ایران می‌داد.

اکران عیدفطر

اگرچه انتظار می‌رفت که شورای صنفی نمایش، تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد اکران فطر قرار داده، اما اعلام فیلم‌های این اکران مهم، رضایت چندانی را به همراه نداشت. منتقدان این انتخاب، بر این باور بودند که کمدی فسیل، به‌تنهایی جور اکران نوروزی را کشیده و موفقیت سینماها در فروردین‌ماه، ربطی به انتخاب‌های شورای صنفی نمایش نداشته و فسیل در فضایی بدون رقیب موفق شده است که سینمای ایران را در نخستین ماه سال، به چنین آمار و ارقامی برساند.

همچنین این انتظار وجود داشت که دفاتر پخش، به دلایلی که مهم‌ترین آنها تلاقی ماه رمضان با نوروز امسال بود، اکران فیلم خود را تا عیدفطر به تعویق بیندازند اما اعلام اسامی بسته اکران فطر نشان داد که این آثار در بهترین حالت، فیلم‌های متوسطی هستند که نمی‌توانند اتفاق چندانی را در گیشه رقم بزنند. ضمن اینکه در این انتخاب، توجه چندانی به آثار کمدی نشده بود تا این شائبه قوت بگیرد که زمینه برای فروش بهتر و بیشتر فسیل فراهم شده تا این فیلم در فضایی که رقیب چندانی برایش وجود ندارد، حسابی بتازد و آمارها و رکوردهای بیشتری را به نام خود بزند.

همین‌طور هم شد و از میان فیلم‌های اکران فطر، ۲ فیلم آهنگ دونفره و سه کام حبس موفق شدند تا فروش خود را از مرز ۱۰ میلیارد تومان عبور دهند. فسیل هم در چنین فضایی، حسابی تاخت و رکوردهای بیشتری را به نام خود ثبت کرد. کاملا طبیعی است که اگر ۱ یا ۲ فیلم گیشه‌پسند در ترکیب اکران فطر گنجانده می‌شد، قطعا اتفاق‌های بهتری در گیشه اردیبهشت و خرداد رقم می‌خورد و اکنون با گیشه داغ‌تری به‌نسبت آن‌چیزی که وجود دارد، مواجه بودیم.

اکران فیلم‌های ۱۴۰۱

یکی از دلایلی که سبب شد تا سینمای ایران بتواند پس از ناآرامی‌های پائیز، اکران را به شیوه نرمال خود بازگرداند، اضافه کردن این بند در اکران زمستان بود که فیلم‌های روی پرده به شرط حفظ مخاطب، در اکران نوروز نیز نمایش داده خواهند شد.

بر اساس این بند، فیلم‌های بخارست، ملاقات خصوصی، خط استوا، لوپتو و چپ، راست توانستند اکران خود را طی ۲ماه ابتدایی امسال حفظ کنند. البته ملاقات خصوصی، هم‌چنان به روی پرده بوده و با اقبال خوبی نیز مواجه شده است.

این اتفاق، سبب شد تا اولا، گیشه، تنوع خوبی را شاهد باشد و دست مخاطب برای تماشای فیلم موردعلاقه خود باز بوده و حق انتخاب بیشتری داشته باشد. ثانیا آن‌که، نمایش این آثار سبب شد تا گیشه، پروارتر شود به‌گونه‌ای که تداوم اکران این آثار در گیشه سال جدید، بیش از ۳۲ میلیارد تومان به گیشه واریز کرد که آمار خوبی برای نمایش این آثار محسوب می‌شود.

اکران خرداد

بسته جدید اکران که پس از تعطیلات نیمه خرداد به روی پرده رفت، قوی‌ترین بسته اکران امسال محسوب می‌شود. در این بسته، کمدی پرمخاطبی چون شهر هرت قرار دارد که در همان روزهای نخست توانست موی دماغ فسیل شده و به فروش خوبی دست یاید به‌گونه‌ای که این فیلم در متی کوتاه موفق شده فروش خود را از مرز ۱۰ میلیارد تومان عبور دهد.

همچنین کت چرمی و عروسی مردم، آثاری هستند که توانستند مخاطبان خوبی را جذب کنند. باقی فیلم‌ها شامل نگهبان شب، تصور و مصلحت نیز عملکرد نسبتا خوبی در گیشه داشتند و حداقل آن‌که سبب شدند تا هیچ انفعالی در بسته جدید اکران دیده نشود.

رسانه سینمای خانگی- کار دفتر فیلمنامه دقیقاً چیست؟

مدیرکل دفتر فیلمنامه رسانه ملی در اولین نشست خبری خود، روند کاری این اداره کل و فرآیند بررسی طرح‌ها و فیلمنامه‌های رسیده را تشریح کرد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، راه‌اندازی اداره کل دفتر فیلمنامه رسانه ملی از جمله اتفاقاتی بود که سال گذشته در ساختار جدید صداوسیما رقم خورد. حسین اسدی‌زاده مدیرکل این دفتر صبح امروز شنبه ۲۷ خرداد اولین نشست خود را با اهالی رسانه برگزار کرد.

اسدی‌زاده در ابتدای این نشست گفت: در شهریورماه سال گذشته از ما خواسته شد این دفتر را راه‌اندازی کنیم و این تصمیم تحت سیاستی بود که قرار شد برمبنای آن متن را از تولید جدا کنیم و نگارش متن‌ها مستقل، تولید مستقل و پخش هم مستقل باشد.

وی ادامه داد: بنابراین ذیل معاونت سیما دفتر فیلمنامه تشکیل شده است و ماموریتش این است که همه متون مرتبط با مجموعه‌های تلویزیونی را رصد و ارزیابی کند.

اسدی‌زاده تصریح کرد: طی این سال‌ها در عرصه نگارش فیلمنامه گرفتار سلیقه بوده‌ایم و سعی شده در فرآیند رصد متون تأثیر سلیقه را پایین بیاوریم. در این راستا اولین ماموریت ما هم پایش و ارزیابی طرح‌ها بود.

بیش از ۱۰۰ طرح به مرحله نگارش فیلمنامه رسیده است

وی اضافه کرد: بیش از ۸۰۰ طرح تا امروز به دست ما رسیده که بررسی شده است. در فرآیند دریافت آثار هم همه مکاتبات کاغذی را حذف کرده‌ایم و همه اتفاقات به صورت دیجیتال بررسی می‌شود. از میان این طرح‌های دریافتی هم تا کنون بیش از صد طرح وارد مرحله نگارش فیلمنامه شده است.

مدیر اداره کل دفتر فیلمنامه رسانه ملی تصریح کرد: در فرآیند بررسی این طرح‌ها از اولویت‌های موضوعی و مضمونی هم تبعیت کرده‌ایم اینکه کارها ریشه در باورهای انقلاب اسلامی داشته باشد و در عین حال تکراری نباشد.

وی درباره پروسه به تولید رسیدن طرح‌ها هم اظهار کرد: در حال حاضر در آغاز مسیر نگارش فیلمنامه‌ها هستیم. البته کارهای مختلفی هم در حال نگارش بوده و هست‌. سعی کردیم نگاه ما مبتنی‌بر بی‌طرفی باشد و هرکسی بخواهد برای صداوسیما طرحی بفرستد می‌تواند براساس این آیین‌نامه آن را ارسال کند تا بعد از بررسی طرحش وارد فرآیند گردش نگارش فیلمنامه می‌شود.

اسدی‌زاده در ادامه درباره بخش اقتباس در این اداره کل هم یادآور شد: در بخش ایده و اقتباس قرار است چنین آثاری سامان یابد البته نه اینکه پیش‌تر نبوده است اما می‌خواهیم سامان بهتری یابد. در بخش پژوهش هم قرار است رابطه مفاهیم مرتبط با انقلاب اسلامی و فیلمنامه‌ها روشن شود.

فیلم‌نامه‌نویسان کل کشور را شناسایی می‌کنیم

وی با اشاره به دورنمای این اداره کل تصریح کرد: هدف این است که فیلمنامه‌نویسان در کل کشور شناسایی شوند. پروژه‌ای به نام «اطلس فیلمنامه‌نویسان ایران» هم تعریف شده است. کارگروه‌های متعددی هم در استان‌های مختلف برای همین منظور راه‌اندازی شده است.

اسدی‌زاده همچنین به شناسایی فیلمنامه‌نویسان در ایران و در مراحل بعد از آن در جهان اسلام، منطقه و جهان اشاره کرد.

وی اضافه کرد: ما تلاش می‌کنیم که به یک بنگاه واقعی نگارش متن تبدیل شویم. حدوداً روزی ۶ طرح به ما می‌رسد اما خیلی از آن‌ها به موقعیت ایران امروز و مردم ارتباطی ندارد یا تکراری است. همه دوستان مرا به فعالیت در حوزه فیلمنامه می‌شناسند و تلاشمان این است که فیلمنامه را هویت ببخشیم.

مدیر اداره کل دفتر فیلمنامه رسانه ملی تصریح کرد: خواهشم این است که همه فیلمنامه‌نویسان به ما کمک کنند. کار سختی به ما سپرده شده است اما فکر می‌کنم اتفاق خوبی رخ خواهد داد. تعهد ما این است که هفته‌ای دو فیلمنامه را شروع کنیم و حدود ۲۰ تا ۳۰ هفته طول می‌کشد که یک فیلمنامه در مرحله متن به خروجی برسد.

هیچ ممیزی غیرحرفه‌ای وجود ندارد

وی با اشاره برخی حواشی عنوان کرد: هیچ توقفی در کارها وجود ندارد هیچ ممیزی غیرحرفه‌ای وجود ندارد. حتماً کار ما هم نقایصی دارد اما همه واسطه‌ها و شوراهای غیرکارشناسی کنار رفته است.

اسدی‌زاده تصریح کرد: از اینکه فیلمنامه‌ها و سریال‌ها به شخصیت‌ها، روایت‌ها و موقعیت‌های خاص محدود شده خیلی ضربه خورده‌ایم. می‌خواهیم مردم بیشتری مخاطب ما باشند. پروژه‌ای متوقف نشده، یعنی بی‌دلیل متوقف نشده و نخواهد شد. اگر احساس شده تلویزیون در زمینه تولید کند شده یک دلیلش این است که تلویزیون به لحاظ مالی دستش خالی است. در همین فضا اما فیلمنامه‌های «سعدی»، «خواجه‌نصیر» و «پوریای ولی» نوشته شده اما تلویزیون به لحاظ مالی و بودجه‌ای نمی‌تواند اینها را تولید کند که اگر بتواند اتفاق خوبی است. البته همه سیستم‌های برودکست در جهان در مرحله گذار هستند.

وی اضافه کرد: ما که این بخش‌ها را تحویل گرفتیم اینگونه نبود که در اوج باشد و کارها خیابان را خلوت کند. ما عهده‌دار این مسئولیت هستیم که توقع مخاطب را جواب بدهیم و اینها جز با متن و فیلم و سریال خوب رخ نمی‌دهد.

هنوز فکر می‌کنیم مردم بر سر ارثیه دعوا می‌کنند!

اسدی‌زاده در ادامه یادآور شد: بیشتر طرح‌هایی که به من رسیده مربوط به خانواده و دعوای خانوادگی است و هنوز فکر می‌کنیم مردم سر ارثیه با هم دعوا می‌کنند. در کشور ما یک اتفاق سیاسی مثل اغتشاشات رخ داده است و شاید طرح‌های مورد ارتباط با اغتشاش به ۱۰ تا هم نمی‌رسد. بخش زیادی از طرح‌هایی که می‌رسد در آنها نوشته شده است براساس فلان سریال اما از آنها ضعیف‌تر است مثلاً اگر می‌نویسد براساس گیم اوترونز، می‌بینید از آن ضعیف‌تر است!

وی در ادامه درباره تمرکز بیشتر در پرداخت به انقلاب اسلامی در طرح‌ها عنوان کرد: نگاه ما این است که طرح‌ها درباره واقعیت انقلاب اسلامی، اکنون، گذشته و آینده باشد. واقعیت حال حاضر زندگی این مردم دیده شود. الان همه سریال‌ها در یک مدل است اما پیش از این آثاری مثل «روزی روزگاری» داشتیم که اتفاقاً دیده شد و همه دوستش داشتند.

اسدی‌زاده اضافه کرد: در این ۸۰۰ طرحی که رسیده شاید بیست طرح درباره قهرمانان است. این قهرمانان که چهره‌های سیاسی نیستند اما چرا سراغشان نمی‌رویم؟ واقعیت انقلاب اسلامی پر از شخصیت‌های درجه یک است. مثلاً چند طرح فکر می‌کنید درباره حاج قاسم سلیمانی است؟ ما اینها را در طرح‌ها نداریم.

فقط مخاطب «گیلدخت» چندبرابر شبکه خانگی است!

وی در واکنش به سوالی درباره اینکه فیلمنامه‌هایی که نوشته و ساخته می‌شود ضعیف است و کمتر مخاطب را در مقابل شبکه خانگی جذب می‌کند اظهار کرد: نهایت مخاطب رسانه خانگی دو میلیون نفر است الان فقط مخاطب «گیلدخت» را ببینید متوجه می‌شوید که چقدر چند برابری است.

وی در پاسخ به اینکه آیا دلیل عدم ورود فیلمنامه‌نویسان به سوژه‌هایی مانند اغتشاشات اخیر این نیست که می‌ترسند ممیزی شوند، گفت: کارهایی گاهی در فضای گروتسک به ما می‌رسد یا اثاری حتی در نقد نظام جمهوری اسلامی که آن‌ها را هم بررسی می‌کنیم پس اینگونه نیست که فکر می‌کنند ممیزی می‌شود و نفرستند. تاکنون هم کسی را با گونی سراغ کسی نفرستاده‌ایم! حراست که این کارها را نمی‌خواند، بچه‌های حوزه فیلمنامه نویسی می‌خوانند!

اسدی‌زاده با اشار به برخی گزاره‌هایی که بارها تکرار شده است گفت: یکی از مشهورات این است که کسی دیگر با تلویزیون کار نمی‌کند. چرا کار نکنند؟ خود ما الان با بسیاری از اینها کار می‌کنیم.

وی با اشاره به برخی از طرح‌ها و فیلمنامه‌ها گفت: یکی از آخرین فیلمنامه‌ها درباره حاج عبدالله والی بود. یا دنباله‌های برخی سریال‌ها به دست ما رسیده است. طرح خیلی خوبی درباره «رویانا» حیوان شبیه‌سازی شده آمده است. یک کار کمدی درباره اغتشاشات رسیده است که سفارش باشگاه رشد خودمان بوده است. با این حال خروجی فیلمنامه‌های دفتر ما را باید از مهر و ابان ماه رصد کنید. فیلمنامه درباره کودک درصد خیلی پایینی است. فیلمنامه‌ای هم از علی خودسیانی رسیده است که کار خوبی بود.

اسدی‌زاده درباره پذیرفتن مسئولیت فیلمنامه‌ها بیان کرد: تا پایان کار یک فیلمنامه هیچ‌کس غیر از ما مسئول نیست. پای مسئولیت آن هم ایستاده‌ایم. هر کسی می‌تواند از طریق نرم‌افزار بله طرح خود را ثبت کند و نسبت به ان پیکیری کند. کارشناسی که شد به کارگروه‌ها می‌رسد که ۱۲ کارگروه انها را بررسی می‌کنند.

هم‌کاری با هیچ فیلمی برای من خط قرمز نیست

وی در پاسخ به چهره‌های پیشکسوت حوزه فیلمنامه‌نویسی که چقدر در این کارگروه‌ها حضور دارند؟ گفت: ما طرح‌های مصوبی داریم و می‌خواهیم فیلمنامه‌نویسان بنویسند. با همه هم کار می‌کنیم، هیچ واحدی در تلویزیون به من نگفته که با فلان شخص کار نکنید. هیچ فردی برای ما خط قرمز نیست مگر اینکه ضد انقلاب باشد.

اکرم صادقی مدیر تولید، تامین و بررسی فیلمنامه گفت: ارگان‌هایی که فکر می‌کنند فیلمنامه‌های خوبی دارند که حداقل‌هایی را دارد ما کمک می‌کنیم اینها به خروجی برسد.

وی اضافه کرد: فیلمنامه‌های ضعیف که کپی از سریال هاست زیاد به دست ما می‌رسد.

جبرییل نجفی مدیر واحد ایده، پژوهش واقتباس تصریح کرد: ایده‌های مغفول مانده را بررسی می‌کنیم، موقعیت دراماتیک و مغفول مانده انقلاب اسلامی هم بررسی می‌شود.

وی اضافه کرد: در بحث فیلمنامه نویسی گروهی کار می‌کنیم و به شکل پژوهشی از تجربه‌های اثار خارجی در این زمینه کمک می‌گیریم و کتاب‌هایی هم ترجمه می‌کنیم.

سید ابوالقاسم صالحی‌زاده مدیر واحد ایده، طرح و فیلمنامه نیز عنوان کرد: کارگاه‌هایی برگزار کرده‌ایم که خروجی آن‌ها ۴۰۰ ایده و بیش از ۱۰۰ طرح بوده است که ۶۰ طرح در مرحله تجمیع است و ثبت شده است.

رسانه سینمای خانگی- مهلت ارسال آثار به جشنواره «مادر» تمدید شد

مهلت ارسال آثار به سومین جشنواره ملی فیلم و عکس «مادر» تا ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ تمدید شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی و اطلاع‌رسانی سومین جشنواره فیلم و عکس «مادر»؛ در پی استقبال فیلمسازان و عکاسان جوان و علاقمندان فیلم کوتاه و با تصمیم شورای سیاست‌گذاریِ این جشنواره متشکل از مهدی مسعودشاهی، مریم جلالی، ابوالفضل همراه، مهدی یارمحمدی، حسین نظری، مریم پیرکاری، محسن الطافی و مینا مقرب صمدی مهلت ثبت و ارسال آثار در سایت جشنواره ملی «مادر» تا ۲۵ مردادماه تمدید شد.

دبیرخانه این دوره از جشنواره که در دو بخش اصلی فیلم کوتاه و عکس برگزار می‌شود بیش از ۲۰۰ فیلم کوتاه و حدود ۲۸۰ اثر عکاسی دریافت کرده است.

مفهوم مادر و مادری و نقش و جایگاه مادر در خانواده، زندگی شهری، سلامت روانی جامعه و سایر ابعاد زندگی (آموزش، بهداشت، معنویت)، مادر در اقوام ایرانی، مادران انتظار و … برخی از موضوعات جشنواره مادر است. همچنین مسابقه پویش «مادر دوست داشتنی من به روایت فیلم» نیز از دیگر بخش‌های این رویداد فرهنگی است.

علاقمندان برای مطالعه فراخوان و ثبت اثر به سایت جشنواره مراجعه کنند.

سومین جشنواره ملی فیلم و عکس «مادر» به دبیری منصوره مصطفی‌زاده و با مشارکت اپلیکیشن روبیکا، معاونت امور فرهنگی و اجتماعی مترو تهران و موسسه تصویر شهر مهرماه سال جاری برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- چوب حراج سینما به فرهنگ ایرانی

این روزها شاهد تبلیغات گسترده فیلم‌های در حال اکران سینمای ایران در شبکه ماهوره‌ای GEM هستیم.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، این روزها شاهد تبلیغات گسترده فیلم‌های در حال اکران سینمای ایران در شبکه ماهوره‌ای GEM هستیم. 

این روند که در ماه‌های اخیر با فیلم «فسیل» شروع شد حالا دیگر اکثر فیلم‌های در حال اکران را در بر گرفته است و حتی این شبکه به مانند پیش پرده‌های فیلمفارسی‌های پیش از انقلاب به پخش تیزر برای اکران فیلم بعدی کارگردان نیز می‌پردازند. عجیب اینکه وقتی هنوز فیلمی به اکران نرسیده و پخش تیزرهایش به صورت رسمی آغاز نشده، چگونه سر از این شبکه‌های بی‌مجوز سرگرمی‌ساز در می‌آورند. 

   فیلم‌هایی چون «آهنگ دو نفره»، «شهر هرت»، «سه کام حبس» و «نگهبان شب» هر شب در چند نوبت از مجموعه شبکه‌های جم معرفی می‌شوند و هیچکس هم مسئولیت پرداخت هزینه‌های پخش این تیزرها را نمی‌پذیرد.

یا باید گمان کنیم که شبکه‌هایی چون جم که برای جذب مخاطب از زیرپاگذاشتن هیچ خط قرمز اخلاقی ابا ندارند ناگهان به کار فرهنگی بی‌سود رو آورده و در راه ترویج فرهنگ مورد علاقه‌شان، به پخش آگهی‌های پر شمار برای برخی فیلم‌های خاص می‌پردازند. اگر حتی اینگونه باشد که احتمالش بسیار اندک است، این هم زنگ خطری است که چرا فیلم‌های روز سینمای ایران، باید به گونه‌ای باشند که صدا و سیما به خاطر حفظ شئون و اخلاق از پخش تیزر آن‌ها خود داری کند؛ اما شبکه‌های ضد اخلاقی رایگان به پخش آگهی برای آن‌ها و تلاش برای جذب مخاطبشان بپردازد.

البته طبق شنیده‌ها فیلم سینمایی «فسیل» نزدیک به 15میلیارد هزینه تبلیغات کرده است (وقتی در تلویزیون و بیلبوردهای شهری چندان خبری از تبلیغات این فیلم نیست، پس یعنی این رقم قابل ملاحظه به شبکه جم پرداخت شده است).

بررسی شبکه‌های GEM نشان می‌دهد، بیشترین حجم پخش آگهی در قالب تیزر و میان نویس تبلیغاتی در این مجموعه شبکه‌ به فیلم «فسیل» و «آهنگ دونفره» اختصاص دارد.

دست کم در شبکه‌های نظیر روبیکس، ریور جم دراما، جم سریز، جم لایف(مستند)، جم بالیوود و جم کلاسیک و که دارای کنداکتورهای یک ساعته هستند، در هر ساعت دوبار تبلیغ فیلم فسیل و آهنگ دونفره پخش می‌شود و در لابلای پخش هر سریال یک تیزر کوتاه و سه میان نویس پخش می‌شود. فیلم «سه کام حبس» نیز هر سه ساعت یکبار از مزیت یک تیزر تبلیغاتی بهره‌مند است. با این حال برخوردها آنچنان سخت‌گیرانه نیست و واکنشی نسبت به این اتفاقات از سوی نهادهای مسئول وجود ندارد.

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ظهر روز چهارشنبه ۱۷ خرداد ماه در حاشیه برگزاری جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران، در پاسخ به سوالی مبنی بر تبلیغ برخی تولیدات سینمای خانگی و داخلی کشور در شبکه‌های ماهواره‌ای، گفت: تهیه‌کننده و عوامل فیلم عنوان می‌کنند که اینها هیچ نسبتی با ما ندارند، دوستان ما این موضوع را بررسی می‌کنند اگر اثبات شود که چنین نسبتی وجود دارد قطعاً برخورد می‌شود.

وی بیان کرد: بررسی این موضوع در کمیته حقوقی سازمان سینمایی در دست انجام است. شخصاً به این موضوع حساس هستم و آن را پیگیری می‌کنم.

در نهایت اینکه این موضوع از زوایای مختلف قابل بررسی است، اینکه چرا این تبلیغات تا این حد در حال گسترش هستند و توسط کدام بخش‌های میدان سینما کشور مدیریت می‌شوند؟ 

اینگونه به نظر می‌رسد که در این موضوع، «دفاتر پخش سینمایی» بیشترین تاثیر را داشته باشند، وقتی تهیه کننده‌ها و کارگردان‌های فیلم‌های در حال اکران، اعلام می‌کنند نقشی در این موضوع ندارند، پس به احتمال زیاد نقش اصلی را همین دفاتر بازی می‌کنند.

بی‌شک برخورد قاطعانه‌ از سوی سازمان سینمایی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دادستانی می‌تواند تکلیف این موضوع را برای همیشه روشن کند.

رسانه سینمای خانگی- کار سینما فقط خنده‌درمانی نیست!

اکران سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ با «فسیل» شروعی امیدوارکننده برای فیلم‌های کمدی داشت، اما آیا ترکیب تازه فیلم‌های غیرکمدی می‌تواند توازن را به گیشه سینمای ایران بازگرداند؟

به گزارش سینمای خانگی از مهر، بعد از دو سال کرونا و وقایع پاییز و زمستان سال گذشته که سینماها را به رکود برد، از ابتدای امسال فیلم «فسیل» توانست رکورد فروش صد میلیاردی را بزند و حالا برای دویست میلیاردی شدن دورخیز کرده است. وضعیت فروش فیلم‌ها در سه ماهه اخیر سال ۱۴۰۲ نشان داد در کنار همه آثار به اکران رسیده، «فسیل» بخش اعظم سینما را از آن خود کرد.

رقم کل فروش سال ۱۴۰۲ بیشتر از ۲۲۹ میلیارد با ۵ میلیون و ۲۳۰ هزار مخاطب بوده است که از این میزان فقط حدود ۱۶۵ میلیارد با ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار مخاطب به کمدی «فسیل» اختصاص یافته است؛ یعنی فروشی در حدود ۷۰ درصد مجموع فروش سینمای ایران. اگر این سی درصد را هم البته جزیی‌تر نگاه کنیم با توجه به فیلم‌های کمدی دیگر مثل «آهنگ دو نفره» و «یقه‌سفیدها» یا فیلم‌های سرگرم کننده مثل «عروس خیابان فرشته» سهم سینمای اجتماعی و به تعبیری فیلم‌های «غیرکمدی» ناچیزتر هم می‌شود!

اما آیا ظرفیت فروش فیلم‌های غیرکمدی اکران امسال مانند «غریب»، «دسته دختران»، «سه‌کام حبس» و «جنگ جهانی سوم» واقعاً همین اندازه بوده است؟

حتی با نگاهی به فیلم «ملاقات خصوصی» که پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی تاریخ سینمای ایران شده است، می‌توان گفت این فیلم در سال ۱۴۰۱ به چنین رکوردی دست پیدا کرد آن هم بعد از چندین ماه روی پرده بودن.

در چنین شرایطی از روز ۱۷ خرداد اکران تابستانه سینماها با ترکیبی متفاوت از فیلم‌ها آغاز شده و به نظر می‌رسد قرار است وزن سینمای اجتماعی در چرخه اکران کمی پررنگ‌تر شود و گیشه رو به احتضار فیلم‌های غیرکمدی جان تازه‌ای بگیرد.

در همین چند روز ابتدایی اکران فیلم‌های جدید، غیر از «شهر هرت» کمدی جدید کریم امینی، کارگردان «فسیل» برخی فیلم‌های اجتماعی مثل «کت چرمی» و «مصلحت» هم با یک استقبال خوب در جایگاه‌های بعدی قرار گرفته‌اند و حالا امیدهای تازه‌ای به سینمای ایران تزریق شده است که این سینما هم می‌تواند احیای دوباره‌ای داشته باشد که البته باید دید رقم فروش گیشه این فیلم‌ها در ادامه به چه سمت و سویی خواهد رفت.

در ادامه نگاهی داریم به جدیدترین فیلم‌های روی پرده در فضای اجتماعی که هر یک می‌تواند طیفی از مخاطبان و علاقمندان را با خود همراه کند.

کت چرمی؛ معمای یک مهمانی زیرزمینی و قهرمانی‌های جواد عزتی

فیلم «کت چرمی» یکی از پربحث‌ترین فیلم‌های رونمایی‌شده در جشنواره فجر چهل و یکم بود که به‌واسطه میزان استقبال مخاطبان در سالن‌های مردمی جشنواره، یکی از شانس‌های شکار سیمرغ تماشاگران در صورت اهدای این جایزه نیز محسوب می‌شد.

«کت چرمی» اگرچه یک فیلم پرستاره است اما برگ برنده این فیلم در اکران و جذب مخاطب استفاده از همه مولفه‌های یک ترکیب برنده است. قصه و فیلمنامه قوی و پیش برنده و نقاط عطف و فراز و فرودهای آن، معرفی استعدادهای تازه مثل سارا حاتمی که اتفاقاً بازی او توانست تندیس سیمرغ نقش مکمل زن را برایش به ارمغان بیاورد، حضور چهره‌هایی چون جواد عزتی که این سال‌ها در نقش‌های جدی و ملودرام درخشش‌های متعددی داشته و جسارت پرداخت به سوژه‌هایی که می‌تواند دردسر آفرین هم باشد از جمله این موارد است.

«کت چرمی» این چند وقت به دور از حاشیه هم نبوده است و ماجرای اعدام الکس و برخی شباهت‌های داستانی می‌توانست دست‌اندازی را برای اکران این فیلم در موعد مقرر فراهم آورد که این اتفاق رخ نداد و فیلم در حال حاضر روانه پرده سینماها شده است.

این فیلم که از روز ۱۷ خرداد روی پرده سینماهای کشور رفته بعد از «شهر هرت» توانسته است انتخاب دوم مخاطبان برای تماشای فیلم در سینما باشد و با توجه به قصه و بازیگران و ادامه همین روند می‌تواند یکی از مدعیان صدرنشینی در جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های غیرکمدی امسال باشد.

این فیلم به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه‌کنندگی کامران حجازی ساخته شده است و به ماجرای مرموز یک مهمانی زیرزمینی و دختران قربانی شده آن می‌پردازد.

تصور؛ عاشقانه‌ای با حضور لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان

«تصور» از دیگر فیلم‌های اجتماعی است که از روز ۱۷ خرداد به اکران سینماها پیوست. فیلمی اجتماعی در بستری عاشقانه که این بار لیلا حاتمی و مهرداد صدیقیان را در مقام یک زوج قرار داده است.

«تصور» اولین بار در خلال جشنواره فیلم کن خبرساز شد و پس از رونمایی در اولین حضور جهانی خود در فستیوال کن سال ۲۰۲۲، نظر تماشاگران خود را جلب کرد.

حضور لیلا حاتمی برگ برنده اصلی «تصور» است و می‌تواند بخشی از مخاطبان را به سالن‌های نمایش این فیلم بکشاند.

این فیلم رونمایی در جشنواره فجر نداشت و همین باعث شد کمتر خبر و اطلاعاتی از آن در دسترس مخاطبان داخلی باشد و به همان میزان بر کنجکاوی‌های مخاطب هم افزوده است.

جواد نوروزبیگی از تهیه‌کنندگان پرکار سینمای ایران در سال‌های اخیر تهیه‌کنندگی این فیلم را بر عهده دارد.

او هم «تصور» را برای سبد اکران فیلم مناسبی دانسته و هم کارگردانش علی بهراد را چهره تازه‌ای که به سینما معرفی شده است.

مصلحت؛ پس از سال‌ها یک تریلر سیاسی با طعم عدالت

از چالشی‌ترین فیلم‌های اجتماعی در اکران تازه سینماها می‌توان به «مصلحت» اشاره کرد که پیش‌تر در گزارشی مشروح به فرآیند تولید و رسیدن آن به اکران عمومی پرداختیم.

مصلحت به دلیل قصه و سوژه مرتبط با تاریخ معاصر که در بستری از یک درام سیاسی و جنایی هم روایت می‌شود می‌تواند طیفی از علاقه‌مندان به چنین فیلم‌های را به خود جذب کند.

این فیلم نیز ترکیب برنده‌ای دارد که از بازیگران کاربلد تئاتری مثل امیر نوروزی تا چهره‌هایی مثل فرهاد قائمیان در نقش‌هایی کمتر دیده شده بهره برده، ستاره این فیلم وحید رهبانی است که اگرچه بعد از دو دهه با «گاندو» به عرصه تصویر بازگشت اما حالا می‌تواند از دیگر ستاره‌های تلویزیونی باشد که حضور قابل توجهی بر پرده سینما را هم تجربه می‌کند.

«مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفاه محصولی از سازمان سینمایی سوره و سازمان اوج است و داستان آن روی «عدالت» تاکید ویژه‌ای دارد.

نگهبان شب؛ از حاشیه پایتخت تا دل انتخابات

به یقین می‌توان گفت در میان موج تازه فیلم‌های سینمایی که اکثر آن‌ها امضای کارگردانان نسل جوان سینما را پای خود دارند، «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی می‌تواند نمایندگی نسل فیلمسازان باسابقه را به عهده بگیرد.

کارگردانی که همواره نگاه ویژه‌ای را در آثار خود داشته و برای فیلم اخیرش سراغ چهره‌هایی کمتر دیده شده و استعدادهای جدید رفته است.

نقش اصلی این فیلم را تورج الوند به عهده دارد که از طریق تست‌های چند مرحله‌ای به این نقش رسید و در کنار او لاله مرزبان دیگر بازیگر اصلی فیلم است. الوند برای ایفای این نقش به‌صورت ویژه مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.

محسن کیایی و ویشکا آسایش از دیگر بازیگران فیلم هستند و از اتفاقات مهم در ترکیب بازیگران این فیلم می‌توان به حضور کوتاه زنده یاد کیومرث پوراحمد کارگردان نامدار فیلم و سریال‌های خاطره‌انگیز اشاره کرد.

«نگهبان شب» قصه‌اش را در حاشیه‌ای از پایتخت تعریف می‌کند قصه زوجی که ماجراهای زندگی شخصی‌شان گاه تا عمق حاشیه‌ای ترین و مهمترین اتفاقات روز جامعه مثل انتخابات هم کشیده می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- نظر صریح احمد نجفی درباره مسعود کیمیایی

بازیگر فیلم سینمایی «دندان مار» گفت: مسعود کیمیایی می‌توانست (همچنان که هنوز هم در این سن می‌تواند)، پدیده باشد اما در ۱۵ سال اخیر گرفتار حواشی‌ای شده که او را از خودش دور کرده است.

به گزارش سینمای خانگی، احمد نجفی در گفت وگو با ایرنا، در توضیح نحوه ورودش به دنیای بازیگری، بیان‌داشت: ورود من به عرصه بازیگری بیش از هرچیز شانس بود؛ این که من با کیمیایی در استودیو میثاقیه آشنا شدم؛ دوستی داشتم که آنجا کار می کرد و این واسطه شروع همکاری و مقدمه یک کار تولیدی بود که پس از آن با روند پیچیده ای وارد بازیگری و همکاری با آقای کیمیایی شدم.

بازیگر فیلم سینمایی سگ‌کشی (بهرام بیضایی ۱۳۷۹) افزود: البته تجربه این را داشتم که بدانم سینما چیست چون تجربه داشتم و دستیاری و کار تولید کرده بودم (البته نه این که بدانم بازیگری چیست چون این دو مقوله با هم فرق دارند) اما زیاد علاقه ای به بازیگری نداشتم و به کار تولید علاقمند بودم و هنوز هم این علاقه را بیشتر دارم. قبل از انقلاب با کیمیایی آشنا شدم و من را وارد این زمینه کرد.

نجفی ادامه داد: شناخت من از کیمیایی صحبت از ۴۸ سال آشنایی است؛ قبل از انقلاب و قبل از این که وارد بازیگری سینما شوم سر فیلم سینمایی غزل (مسعود کیمیایی ۱۳۵۵) با ایشان کار کرده بودم و در کار تولیدی حضور داشتم.

بازیگر فیلم سینمایی دندان مار (مسعود کیمیایی ۱۳۶۸) در توضیح این مطلب که روند کاری و تولید اثر کیمیایی در طی چند دهه فیلمسازی چگونه بوده است، اظهار داشت: کیمیایی روابط متفاوتی داشت و در آن سالها بر اساس رفاقت با آدم ها کار می کرد سالها با نعمت حقیقی، اسفندیار منفردزاده، فرامرز قریبیان و بهروز وثوقی کار می کرد؛ این بحث رفاقت بود که باعث می شد کیمیایی مدام با اسامی مشخصی کار کند و بیش از این که این آدم ها تیم تولیدش باشند رفیق هم بودند. آن زمان رفاقت معنای دیگری داشت و امروز معنا و مفهوم رفاقت مادی شده است. حتی امروز هم که این گونه شده باید گفت استفاده از همدیگر اشکالی ندارد تا زمانی که به سواستفاده نرسد.

نجفی در پاسخ به این سوال که آیا آثار متاخر کیمیایی را می پسندد، گفت: بسیاری اش را خیر. چون فیلم های قدیمی اش را دوست دارم. کیمیایی می توانست (همچنان که هنوز هم در این سن می تواند)، پدیده ای باشد.

وی افزود: کیمیایی بسیار فرد جذاب و نویسنده ای خوب اما یکمقدار بی حوصله است. همین.

بازیگر مجموعه تلویزیونی ولایت عشق (مهدی فخیم زاده ۱۳۷٩) در توضیح چرایی از دست دادن علاقه اش به تولیدات متاخر کیمیایی عنوان کرد: ذاتی که قبلا در کیمیایی و کلامش بود دیگر نیست. امروز او از فولکلور و پتانسیل عظیمی که از تجربه و ادبیات قدیم داشت و در آثارش از آن استفاده می کرد دور شده است.

این هنرپیشه پیشکسوت خاطرنشان کرد: این که اثری متاثر از ۵۰ سال پیش باشد ایرادی ندارد مهم این است که صاحب اثر تا چه اندازه خودش را با آن نگاه به این دوره نزدیک کرده و ضعف کیمیایی این است که به این دوره نزدیک نشده. این عقیده ام است و گهگاهی که او را دیده ام این را گفته ام که حیف است چون او بسیار آدم با استعدادی است. موزیسین خوب، نویسنده خوب اما در ۱۵ سال اخیر گرفتار من خوبم و او بد است و نقدنویسی و مسائلی از این دست شده و این حواشی او را از خودش دور کرده است.

بازیگر مجموعه تلویزیونی کارآگاه علوی (حسن هدایت ۱۳۸۶) تصریح کرد: مسعود کیمیایی آدم پرشروشوری است؛ آدم گوشه نشین و آرام و در خلوت و عزلت نیست؛ او همیشه در بطن کارهاست به خصوص قبل از انقلاب تبحری در ورود به سینما داشت نه به عنوان کارگردان بلکه کلا در ورود به مسائل سینمایی؛ موضوعی که امروز کمتر دیده می شود و بیشتر درددل می کند.

نجفی در پاسخ به این پرسش که آیا خاطره ای جذاب از این همکاری ها دارد، گفت: در سینما شما با صدها نفر در طول زندگیتان روبرو می شوید و هرکدام یک خاطره است که برخی بسیار زیباست اما گفت وگو پذیر نیست چون ممکن است مسائل خصوصی فرد را دربربگیرد. خاطرات خوبی از ملاقلی پور، بیضایی، کیمیایی و برخی دیگر از دوستان به عنوان تهیه کننده و بازیگر دارم چون رابطه م صمیمی و خصوصی بوده است. من با این آدم ها زندگی کردم و به آنها احترام می گذارم اما لزوما خاطراتمان قابل گفت وگو نیست.

رسانه سینمای خانگی- کارگاه باشه آهنگر برگزار می‌شود

محمدعلی باشه آهنگر برای انتقال تجربیات خود درباره فیلمسازی به موزه سینما می‌آید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، در ادامه برگزاری کارگاه‌های موزه سینما برای اعضای باشگاه مخاطبان خود، کارگاه یک روزه انتقال تجربه فیلمسازی را با حضور محمدعلی باشه آهنگر برگزار می‌کند.

این کارگاه روز سه‌شنبه ۲۳ خرداد ساعت ۱۳ تا ۱۶ ویژه اعضا باشگاه مخاطبان موزه سینما برگزار خواهد شد در این کارگاه قرار است باشه آهنگر درباره تجربیات خود در حوزه فیلمسازی با تاکید بر روند ساخت فیلم در سینمای ایران صحبت کند.

اهالی محترم رسانه اعم از خبرنگاران، روزنامه‌نگاران و منتقدان سینمایی در صورت تمایل برای شرکت در این کارگاه می‌توانند با روابط عمومی موزه سینما تماس بگیرند.

علاقمندان برای حضور در این کارگاه سه ساعته باید درخواست خود را در سامانه http://clubmuseum.ir ثبت کنند.

محمدعلی باشه آهنگر ساخت آثاری همچون «سینما متروپل»، «سرو زیر آب»، «ملکه»، «بیداری رویاها»، «فرزند خاک»، «نبات داغ»، «نیمه گمشده» و … را در کارنامه هنری خود دارد.

وی در چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای ساخت فیلم «سینما متروپل» شد او پیش‌تر نیز در شانزدهمین جشن خانهٔ سینما با فیلم «ملکه» برنده ده تندیس، از جمله بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم‌برداری و بهترین تدوین شد.

رسانه سینمای خانگی- رویداد «هفت، سینماپرتره» به چه زمانی موکول شد؟

زمان برگزاری رویداد «هفت، سینماپرتره» از سوی گروه سینمایی هنر و تجربه تغییر کرد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، پس از انتشار خبر برگزاری رویداد «هفت، سینماپرتره»، استقبال خوبی از سوی علاقمندان سینما و دانشجویان رشته‌های مختلف هنری انجام شد. باتوجه به همزمان شدن این رویداد با امتحانات پایان‌ترم دانشجویان و مراکز آموزشی و همچنین به دلیل تقاضای جمع زیادی از دانشجویان و هنرپژوهشان، برای ایجاد فرصتی بهتر برای امکان تماشای این آثار، علی‌رغم برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته زمان برگزاری رویداد «هفت، سینماپرتره» به تیرماه موکول شد.

در این رویداد فیلم‌های مستندِ کمیابِ «فیلنی هرگز پایان نمی‌یابد» به کارگردانی یوجینو کاپوچو، مستند «جانگو و جانگو – سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا، مستند «یک سال در زندگی اینگمار برگمان» به کارگردانی جین مگ نیوسان، مستند «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک، مستند «لینچ- اوز» به کارگردانی الکساندر او فیلیپ، مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا و مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز با زیرنویس فارسی، به نمایش در خواهد آمد و بعد از نمایش فیلم نیز نشست‌های نقد و بررسی با حضور سینماگران و منتقدان شناخته شده برگزار خواهد شد.

این رویداد توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، جشنواره سینماحقیقت، وبسایتِ کافه سینما و پردیس سینمایی چارسو برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- آیا فیلم لاری اکران جهانی می‌شود؟

فیلم کوتاه «لاری» به نویسندگی و کارگردانی میثم مرادی پس از اتمام تدوین و مراحل فنی، آماده نمایش و پخش جهانی شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «لاری» به نویسندگی و کارگردانی میثم مرادی که دومین تجربه فیلمسازی او محسوب می‌شود، آماده نمایش و پخش جهانی شد.

همزمان با آماده نمایش شدن این فیلم کوتاه، پوستر دو زبانه آن که توسط محمد تقی پور طراحی شده است، رونمایی و منتشر شد.

«لاری»، اسفندماه ۱۴۰۱ در محله‌های چهار دانگه، امامزاده یحیی و پامنار به مدت هفت جلسه (۶ شب و یک روز) فیلمبرداری شده است.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «در قمارخانه زیرزمینی نادر خروس، خلافکارهای پایین شهر روی ‌جنگ خروس‌ها شرط بندی می‌کنند اما شب ها بعد از اتمام قمار روی خروس ها مساله دیگری در جریان‌است که عده زیادی از آن خبر ندارند..»

سیاوش چراغی پور، ابراهیم شیشه بران، علی کاظمی، آرمان صحرایی و با معرفی بازیگران آموزشگاه بازیگری «پدیده ها»؛ الناز اسفندیاری، حسین سلطانعلیان، محمد افضل زاده، ابوالفضل احمدزاده، مهدی دشتی، شهرام آقایی، رضا محمدی نژاد، محمدرضا کیهان، علی صابری حقیقی و بیژن یادگاری بازیگران فیلم کوتاه «لاری» هستند.

فهرست عوامل «لاری» عبارت است از: نویسنده و کارگردان: میثم مرادی، مدیر فیلمبرداری: مهدی رضایی، تدوین: محمود نجفی، مدیر تولید: حسن صفری، صداگذار: آرش قاسمی و محمد قاسمی، طراح گریم: مرتضی کهزادی، مدیر صدابردار: حسن شبانکاره، موسیقی: پیام آزادی، اصلاح رنگ و نور: فربد جلالی، طراح صحنه: امیر سرافرازیان، طراح لباس: نیاز حمیدی، گروه کارگردانی: علیرضا رمضانی و کوردمان پویش، برنامه ریز: مهدی ضحاکی فاتح و محدثه مقصودی، منشی صحنه: فرزانه عطایی، کارشناس ورزشی: مجتبی ابراهیمیان، دستیاران تصویر: عباس شیر محمدی، امید شادگان، سعید امینی، سپهر عباس آبادی و محمد حسن پور، مسئول دوربین: محمدکاظمی، مجریان گریم: کیوان شایان پناه و امین احمدی، دستیاران صحنه: مهسا جهانی، آرین شیرزادی و مهدی اصغری، دستیار لباس: آتنا آدینا، دستیار تدوین: سوگند کوه نژاد، دستیار صدا: سهیل صفاری، مدیر تدارکات: کاظم فاطری، مسئول هنروران: لیدا مقدم، دستیار تدارکات: بیژن یادگاری و پژمان محرابی، نیلوفر راد، طراح پوستر: محمد تقی پور، عکاس: رضا نعمت پور و عرفانه سعادت، روابط عمومی و مشاور رسانه‌ای: آزاده فضلی، مجری طرح و انتخاب بازیگران: آموزشگاه بازیگری پدیده‌ها، مشاور تهیه‌کننده: مرتضی کهزادی و نیلوفر راد، تهیه کننده: میثم مرادی.

خروج از نسخه موبایل