رسانه سینمای خانگی- او شایسته فرجامی بهتر بود

«فریماه فرجامی»، نمونه تاریخ‌ساز بازیگری است که اگرچه می‌توانست سهم بیشتری در این سینما داشته باشد اما امضای پررنگی از خود در ضمیر سینمای ملی به یادگار گذاشت و با افتخار و همواره در محبوبیت، چهره در نقاب خاک کشید.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینمای ایران، کمتر بازیگر زنی را به یاد دارد که به اندازه فریماه فرجامی، مورد وثوق جریان روشنفکری بوده باشد. آن‌هم بازیگری که در دهه ۶۰ که اوج دوران کاری وی بود، جوانی بود جویای نام اما فوج کارگردانان موج نو بودند که برای همکاری با این بازیگر، صف کشیده بودند.

فریماه فرجامی کار هنری خود را از دهه ۵۰ آغاز کرد؛ فعالیتی که با گویندگی آغاز شد اما زیبایی فرجامی به اندازه‌ای بود که پای او خیلی زود به دنیای نمایش تلویزیونی باز شد. تا جایی که بلافاصله پس از پخش نخستین قسمت‌های نمایش تلویزیونی آدمک مومی، سیلی از تقاضاهای سینمایی به سمت او سرازیر شد.

فرجامی با فیلم هر سه نفرشان، وارد سینما شد، فیلم کم‌مایه‌ای که در اندازه‌های بلوغ فکری این بازیگر نبود و تنها درصدد بود تا از زیبایی فرجامی، در قامت زن لهستانی، بهره ببرد. مسعود کیمیایی، اما چراغ اول را روشن کرد و یکی از نقش‌های کلیدی فیلم توقیف‌شده خط قرمز را به او سپرد. فیلمی که می‌توانست حضور فرجامی در سینما را با شتاب بیشتری همراه کند اما عدم‌نمایش این فیلم و البته رخوتی که در سال‌های ابتدایی انقلاب در مسیر سینمای اجتماعی و فعالیت جریان نواندیشی به وجود آمد سبب شد تا فرجامی نیز چندسال خانه‌نشینی را تجربه کند.

یک دوره رشک‌برانگیز

اما هر چه فرجامی در نخستین سال‌های ورود به سینمای حرفه‌ای، با بدبیاری ناخواسته همراه بود، اما این رخوت، به یک‌باره جبران شد به‌گونه‌ای که وی تنها در ۶ سال، در ۷ فیلم مهم تاریخ سینمای ایران بازی کرد: در سال ۶۴، مقابل دوربین تیغ و ابریشم مسعود کیمیایی رفت. یک سال بعدش، بازیگر اجاره‌نشین‌های مهرجویی شد. در همان سال، بی‌پناه را برای علیرضا داوودنژاد بازی کرد، در سال ۶۷، به شخصیت مونس سرب کیمیایی جان بخشید، یک سال بعدش، ماه منیر مادرعلی حاتمی شد، در سال ۶۹، نقش فروغ‌الزمان پرده آخر را بازی کرد و در سال ۷۰ نیز مقابل دوربین فیلم نرگس رخشان بنی‌اعتماد رفت.

فرجامی، انعطاف خوبی در اجرا داشت. توامان می‌توانست صلابت و ریزنقشی را در اجرای خود منعکس کند. این زن قدرتمند البته خالی از احساس نبوداین البته تمام رکوردشکنی‌های خیره‌کننده فرجامی نبود. او در این سال‌ها، درحالی بازیگر کارگردانان تراز اول سینمای ایران شد که انگاره‌های احساسی و تکنیکی بازی وی، نقش مهمی در انتخاب نهایی این کارگردانان داشت. فرجامی، نخستین بازیگر زن سینمای پس از انقلاب ایران است که عظمت او در قاب دوربین، به شکل ملموسی به مخاطب منتقل شد. در همین رابطه، به ورود جذاب وی در فیلم پرده آخر واروژکریم‌مسیحی بنگرید تا متوجه شوید دوربین تا چه اندازه محو خوشامدگویی به این شخصیت درآمده است. یا سکانس خیره‌کننده فینال فیلم نرگس که ابهت و شوکت یک قهرمان را تا چه اندازه بالا می‌برد.

فرجامی، انعطاف خوبی در اجرا داشت. توامان می‌توانست صلابت و ریزنقشی را در اجرای خود منعکس کند. جایی که زن قدرتمند پرده آخر و سرب بود و آن‌جایی که در نقش ماه‌منیر، در فیلم مادر به ایفای نقش پرداخت. این زن قدرتمند البته خالی از احساس نبود؛ نرگس، نمونه خوبی از یک زلال احساس است که وی در کشاکش نقشی سخت، آن را برای مخاطبش، ساده کرد و به یکی از شاه‌نقش‌های سینمای ایران تبدیل کرد؛ آن هم سینمایی که شاه‌نقش‌های زنانه چندانی ندارد.

پس از یک دوره بسیار درخشان، فرجامی برای بیش از یک دهه، در کارهای نه‌چندان شاخصی به ایفای نقش پرداخت. ثمره ۱۲ سال حضور بعدی فرجامی در سینمای ایران، بازی در ۹ فیلم سینمایی بود که ازجمله آنها می‌توان به راز گل سرخ، بانی چاو، عشق گمشده، شاغر، آب و آتش و زهر عسل اشاره کرد.

البته که فرجامی در همین دوره، تجربه حضور در چند سریال را نیز از سر گذراند که پهلوانان نمی‌میرند، راه سوم، ولایت عشق و روشن‌تر از خاموشی، ازجمله این کارها به حساب می‌آید.

چرا نیمه دوم کارنامه فرجامی به این روز افتاد؟

نکته کنجکاوی‌برانگیز آن است که چرا فریماه فرجامی، در اوج اقتدار، پس از یک دوره فعالیت بسیار حرفه‌ای با بزرگان سینمای ایران و درست پس از دیپلم افتخاری که برای سرب در سال ۶۷ گرفت و سیمرغی که در سال ۶۹ برای پرده آخر به خانه برد، به‌ناگهان به بازی در کارهایی پرداخت که کمتر کسی از وی انتظار داشت. همین بازی در آثار نه‌چندان حرفه‌ای، وی را تاحدودی از دور خارج کرد و زمینه را به گونه‌ای رقم زد که او کم‌کم و در میانه دهه ۸۰، نه در سینما بود، نه در تلویزیون و نه در صحنه تئاتر.

اواخر دهه ۸۰، برنامه سینمایی هفت، گفت‌وگویی را با فرجامی ترتیب داد که در آن گفت‌وگو مشخص شد که این بازیگر محبوب، وضعیت سلامتی چندان خوبی ندارد. از همان زمان تا به امروز، فرجامی، همواره به یکی از غصه‌های پررنگ سینمای ملی تبدیل شد چرا که سخت بود پذیرش این حقیقت که زیبای سینمای ایران، امروز در وضعیت آشفته‌حالی قرار دارد و فرسنگ‌ها از دوران طلایی کار در تراز اول سینما فاصله گرفته است.

شب گذشته، فریماه فرجامی درحالی در ۷۱ سالگی، از این دنیای خاکی رخت بربست که نه آن چهره شکسته و مغموم سال‌های پایانی عمرش و نه اخبار ناگوار این چندوقت، هیچ‌یک نتوانست بر سال‌ها اقتدار و خاطره‌سازی او سایه بیفکند.فریماه فرجامی به‌تنهایی، در چندین فیلم مهم تاریخ سینمای ایران بازی کرد و آن‌قدر خاطرات زیبا و فراموش‌نشدنی خلق کرد که هیچ‌گاه از خاطر سینمادوستان محو نخواهد شد.

فریماه فرجامی، نمونه تاریخ‌ساز بازیگری است که در عین زیبایی، ماند، سالم کار کرد و به بهترین شکل، تصویر خود را به سینمای ایران الصاق نمود. بازیگری که اگرچه می‌توانست سهم بیشتری در این سینما داشته باشد اما امضای پررنگی از خود در ضمیر سینمای ملی به یادگار گذاشت و با افتخار و همواره در محبوبیت، چهره در نقاب خاک کشید.

رسانه سینمای خانگی- آیا سینمای کودک به حاشیه رانده شده است؟

ابراهیم فروزش فیلمساز پیشکسوت سینما گفت: آنطور که شایسته است از تولید فیلمنامه های بی نقص و محکم در حوزه سینمای کودک و نوجوان حمایت نمی شود.

به گزارش سینمای خانگی، ابراهیم فروزش فیلمساز پیشکسوت سینما در آستانه روز ادبیات کودک و نوجوان در خصوص فقدان داستان های جذاب در فیلم های کودک گفت: سیاست گذاران سینمای کودک به محتوای فیلم ها توجه ندارند و آنطور که شایسته است از نظر جبنه های مالی و… از تولید فیلمنامه های بی نقص و محکم در حوزه سینمای کودک و نوجوان حمایت نمی کنند.

کارگردان فیلم های سینمایی «بچه های نفت» و «هامون و دریا» در گفتگو با سینماپرس، افزود: نقش سیاست گذاران در حوزه توجه به داستان و محتوای ارزشمند در فیلم های کودک و نوجوان بسیار مهم است اما متأسفانه گویا آن ها چندان به نقش خود واقف نیستند و به این مسأله اهمیت نمی دهند.

وی ادامه داد: ما نویسندگان بسیاری داریم که قصه های بسیار خوبی در حوزه کودک و نوجوان نوشته اند اما متأسفانه آن ها قصه های شان را تنها در اختیار نهادها قرار می دهند و اگر فیلمسازی علاقمند تولید آثارشان باشد که تعداد این فیلمسازان کم هم نیست به آن ها توجهی نمی کنند.

فروزش سپس با بیان اینکه اقتباس می تواند نجات بخش سینمای بحران زده کودک و نوجوان باشد یادآور شد: من تمام کارهایی که کردم به جز یکی دو مورد همگی اقتباس از کتاب ها و قصه های با ارزش حوزه کودک و نوجوان بوده؛ بنده تردید ندارم که اگر از نویسندگان درجه یک حوزه کودک و نوجوان به صورت بهینه استفاده می شد این افراد بیشتر احساس مسئولیت می کردند و به نوعی تشویق می شدند تا مسیری را که پیش گرفته اند همچنان ادامه دهند.

این سینماگر در بخش دیگری از این گفتگو با تأکید بر اینکه اگر نگوییم سینمای کودک مرده باید عنوان کنیم این سینما به حاشیه رانده شده است تصریح کرد: سال های متمادی است که جز اسمی از سینمای کودک چیز دیگری باقی نمانده است؛ نه سینمایی مختص نمایش فیلم های کودک و نوجوان وجود دارد و نه تهیه کنندگان و سرمایه گذاران چندان به این سینما بها می دهند و از سوی دیگر خانواده ها نیز این سینما را فراموش کرده اند.

کارگردان فیلم های سینمایی «شیر تو شیر» و «خمره» متذکر شد: کودکان امروزه از طریق وسایل ارتباطی مانند گوشی موبایل به بهترین بازی ها، انیمیشن ها و فیلم های روز دنیا دسترسی دارند و آنقدر سرگرمی های جور واجور دارند که قطعاً با آثار پیش پا افتاده سینمای کودک نمی توانند ارتباطی برقرار کنند و به همین علت است که اغلب فیلم های تولید شده در این سینما نیز با اقبال از سوی مخاطبان هدف این سینما روبرو نمی شود.

فروزش در پاسخ به این پرسش که به عقیده شما آیا داشتن غنای محتوایی می تواند کودکان امروزی را که به فرموده شما وسایل سرگرمی بی شماری در اختیار دارند، مجاب به تماشای فیلم های کودک در سالن های سینما کند اظهار داشت: قطعاً همین طور است! تردید نکنید ما گر فیلم های آموزنده همراه با سرگرمی و محتوای نو و امروزی برای کودکان تهیه کنیم آن ها از این فیلم ها استقبال خواهند کرد. متأسفانه ما یا از این سوی بام میفتیم یا از سوی دیگر! بخشی از فیلم های کودک ما فقط شده اند بزن و بکوب و خنده و برخی نیز بسیار سنگین هستند که اصلاً کودک نمی تواند با آن ارتباط بگیرد از این رو ما باید به یک سینمای میانه دست پیدا کنیم که بتواند این قشر از جامعه را به سمت خود جذب کند.

وی در پایان این گفتگو بار دیگر تأکید کرد: ما به هر صورت نباید خودمان را فریب دهیم! ما باید بدانیم که سینمای کودک کاملاً فراموش شده و رها شده است! اگر قرار است این سینما احیاء شود باید روی آن کار شود. ما وقتی سینمای کودک خودمان را قیاس می کنیم با سینمای کودک خارج از کشور می بینیم از نظر تکنیکی و ساختار و محتوا به شدت عقب مانده ایم و این اتفاق بسیار تلخ و ناراحت کننده است.

رسانه سینمای خانگی- عقب ماندن از جنگ روایتها یک آسیب بزرگ است

کارگردان سینمای ایران گفت: آموزش افراد در عرصه فیلمسازی بسیار مهم است و از خروجی‌ مدارس شبانه روزی فیلمسازی باید استفاده کرد و این استعدادها در حقیقت باید آینده سینمای ایران را بسازند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، جواد افشار در افتتاحیه دوره تابستانه مدارس شبانه روزی فیلمسازی در کشور که در تالار فرهنگ و هنر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم برگزار شد اظهار داشت: عنصر اصلی خلق آثار توسط هنرمندان خیال پردازی است و این امر نیازمند تربیت و آموزش دارد.

کارگردان سینمای ایران بیان داشت: تربیت افراد و آموزش در عرصه فیلمسازی بسیار سخت و مهم است و خوشحالیم که مدارس شبانه روزی فیلمسازی فعالیت خود را آغاز کرده و در این مجموعه توجه به قرآن ملاک بوده چرا که قرآن ریشه‌های انسانی را تقویت می‌کند و توجه به قرآن در حقیقت بهار دل‌ها است که می‌تواند شکوفایی ایجاد کند و در برابر سیل حوادث انسان را مستحکم کند.

وی گفت: سیر در تاریخ نیز بسیار مهم است که باید بدانیم که مبانی فکری و ریشه‌های اندیشه ورزی در ایرانیان بسیار قوی بوده است و بسیاری از آداب ادبی و هنری ایرانیان در جهان شناخته شده است که در راستای تعالی بشر می‌توان از آن بهره برد.

افشار در ادامه با بیان اینکه امروز در جنگ روایت‌ها هستیم که باید روایت‌های ریشه دار و دست اول را به مخاطب ارائه داد بیان داشت:. در این زمینه ضعف‌هایی وجود دارد که باید برطرف شود.

وی در توصیه به نوجوانان علاقمندی که پا در عرصه فیلمسازی گذاشتند گفت: داشتن دوست صمیمی که درک مشترکی از مسیری که می‌خواهند در آینده طی کنند بسیار مهم است.

وی افزود: تأثیراتی که دوست خوب بر روی همدیگر می‌توانند داشته باشد بسیار مهم و با ارزش است و انسان در زندگی نیازمند یک همراهی است که در شرایط سخت انسان را یاری دهد و به همدیگر تکیه کنند.

قم در تولید محتوا و فرم در عرصه‌های هنری ریشه دار است

افشار عنوان کرد: شهر قم در حوزه تئاتر ظرفیت‌های خوبی دارد و در عرصه فیلمسازی نیز باید حرف برای گفتن داشته باشد و این استان در تولید محتوا و فرم در عرصه‌های هنری ریشه دار است.

کارگردان تلویزیون در ادامه عنوان داشت: در جنگ روایت‌ها عقب هستیم و رهبر معظم انقلاب نیز به این امر اشاره کردند و امروز در عصر رسانه کسانی که اولین روایت را داشته باشند موفق تر هستند.

وی با بیان اینکه در حوزه‌های تربیتی کم کاری‌هایی صورت گرفته است افزود: رهبر معظم انقلاب توصیه دارند که باید در حوزه‌های فرهنگی آتش به اختیار عمل کرد که ایجاد این مدارس فیلمسازی برای تربیت افراد متعهد و متخصص از جمله آنان است.

وی‌گفت: امروز در جنگ رسانه‌ای نباید عقب باشیم و باید بتوانیم لحظه به لحظه در چالش‌های مختلف حاضر شویم و باید خودمان در رسانه‌های داخل، حرف مردم را بزنیم نه اینکه مردم از رسانه‌های خارجی مسائل خود را دنبال کنند.

افشار گفت: دامنه‌های مطالعات هنرمندان باید گسترده شود و انسان هنرمند باید دائماً در حال مطالعه باشد و بر بار علمی خود را در عرصه‌های مختلف بیفزاید.

وی تاکید کرد: از خروجی‌های مدارس شبانه روزی فیلمسازی باید استفاده کرد و این استعدادها در حقیقت آینده سینمای ایران را باید بسازند.

رسانه سینمای خانگی- چگونه از تجاوز بگوییم بدون اینکه حال مخاطب بد شود

زیور حجتی کارگردان فیلم «زنان لجمن» که برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره منطقه‌ای سینمای جوانان شده است، به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این فیلم با سوژه‌ای تلخ پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، در همین سال‌هایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایده‌آلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمی‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

فیلم کوتاه «زنان لجمن» بیست‌ونهمین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان عواملش بودیم.

«زنان لجمن» که با حمایت انجمن سینمای جوانان ایران به تولید رسیده است، سوژه‌ای ملتهب مرتبط به سال‌های جنگ عراق علیه ایران دارد و داستان زنی را روایت می‌کند که حضورش در خط مقدم زمینه‌ساز بروز یک بحران در زندگی شخصی‌اش شده است.

این فیلم به کارگردانی زیور حجتی از آثاری است که در جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان استان یزد جایزه بهترین کارگردانی را از آن خود کرده است و به پشتوانه همین مقام، به‌صورت مستقیم می‌تواند در جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران در سال جاری حضور داشته باشد.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگو مهر با زیور حجتی فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان فیلم کوتاه «زنان لجمن» است.

* فیلم شما قصه شوکه‌کننده‌ای دارد اما بد نیست از اسم فیلم شروع کنیم؛ «زنان لجمن» به چه معناست؟

«لجمن» یک اصطلاح نظامی است که مخففی متشکل از حروف ابتدایی عبارت «لبه جلوی میدان نبرد» است و در اصطلاحات نظامی خود ما هم مرسوم است. زمانی انجمن سینمای دفاع مقدس فراخوانی را منتشر کرد تحت عنوان «۴۰ سال، ۴۰ فیلم» و یکی از موضوعاتی که در این فراخوان مطرح شده بود، مربوط به آسیب‌های جنگ بود. همین فراخوان جرقه‌ای شد که سراغ چنین موضوعی بروم. شخصاً هم دغدغه‌هایی در این زمینه داشتم و شروع به نگارش فیلمنامه کردم. وقتی متن را فرستادم از طرف داوران امتیاز بالایی دریافت کرد اما اتفاقی که افتاد آن فراخوان منجر به هیچ تولیدی نشد! گویا مدیران آن مجموعه تغییر کردند و اساساً با رویکرد مدیران قبلی مخالف بودند.

اگر هزینه تولید فیلم در حدود ۱۴۰ میلیون شده باشد، حدود ۳۵ میلیون تومان آن را انجمن، در قالب حمایت پرداخت کرد. در هر حال در مقطعی که من اصرار داشتم این فیلم را بسازم، با حمایت انجمن این اتفاق ممکن شد

می‌خواستند روی متن‌ها بازبینی مجدد کنند اما من اصرار داشتم که همین متن خود را بسازم. با آن مجموعه به توافق نرسیدیم تا مدتی بعد که ماجرای پیچینگ انجمن سینمای جوانان پیش آمد. طرح این فیلم را برای انجمن سینمای جوانان اصفهان فرستادم و با پذیرش کار به‌صورت حمایتی در تولید آن مشارکت کردند. اگر هزینه تولید فیلم در حدود ۱۴۰ میلیون شده باشد، حدود ۳۵ میلیون تومان آن را انجمن، در قالب حمایت پرداخت کرد. در هر حال در مقطعی که من اصرار داشتم این فیلم را بسازم، با حمایت انجمن این اتفاق ممکن شد.

* همین فیلمنامه را خوانده بودند و پذیرفتند در تولید مشارکت کنند؟

بله.

* آن زمان فکر می‌کنم مسئولیت انجمن با سیدصادق موسوی بود.

بله. اتفاقاً کلیت فیلم را که دیدند از نظر ساختار دوست داشتند اما از نظر محتوا و به‌واسطه زیرمتنی که داستان فیلم داشت کمی نکته داشتند. به‌خصوص که در نسخه که آن زمان برای آن‌ها نشان دادم، صحنه‌هایی در فیلم بود که داستان را مستقیم‌تر روایت می‌کرد و آن‌ها با این میزان از صراحت در طرح موضوع مشکل داشتند. بعدها دو پلان را حذف کردیم و وقتی فیلم را به جشنواره منطقه‌ای فرستادیم موفق به کسب جایزه شد. با توجه به اینکه آثاری که از جشنواره‌های منطقه‌ای جایزه کسب می‌کنند به طور مستقیم به جشنواره فیلم کوتاه تهران راه پیدا می‌کنند، امسال هم فیلم در جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور خواهد داشت.

* مسئله «تجاوز» تقریباً سوژه‌ای است که در هر مقطع زمانی می‌شود به آن پرداخت. چه شد که این داستان را در بستر جنگ روایت کردید؟

آنچه در فیلم به آن اشاره می‌شود بخشی از واقعیت‌های جنگ ماست که برخی نمی‌خواهند مطرح شود. این نخواستن البته تا حدودی منطقی هم هست، اما از منظر سینمایی معتقدم خیلی زودتر از این‌ها باید سراغ چنین سوژه‌هایی می‌رفتیم. واقعیت هم این است که در داستان فیلم اصل موضوع تجاوز چندان برایم مسئله نیست و معتقدم همیشه می‌تواند وجود داشته باشد، اما اینکه این تجربه تلخ در جریان جنگ روایت شود، برایم موضوعیت داشت به خصوص که تا کنون هیچ روایتی از آن نداشتیم.

* در یکی از سکانس‌های فیلم «روز سوم» البته اشاره‌ای به این جریان می‌شود…

آنجا اما با ورود کاراکتری که حامد بهداد نقشش را ایفا می‌کرد، این اتفاق رخ نداد. این موضوعی بود که واقعاً ذهنم را درگیر کرده بود و به‌واسطه همان جرقه‌ای که به آن اشاره کردم، سراغ ساخت آن رفتم.

* یکی از ویژگی‌های فیلم «زنان لجمن» که به‌خصوص در سکانس‌های ابتدایی خیلی مشهود است، تلاش برای پایبندی به کلیشه‌ها و قواعد ژانر وحشت است. چرا تا پایان این هویت ژانری را در روایت فیلم حفظ نکردید؟

جذابیت سینما برای من این است که می‌توان در قالب آن کارهایی را انجام داد که خیلی پایبند قواعد خاصی نیست. در طول روایت یک فیلم هم لحن روایت می‌تواند تغییر کند و هم ژانر آن. آنچه برای من مهم است این است که محصول نهایی انسجام خود را حفظ کرده باشد. معتقدید این انسجام در فیلم وجود ندارد؟

مخاطب من باید با کاراکتر زن فیلم من هم‌ذات‌پنداری کند و من دوست دارم مخاطبم هم به همان اندازه حالش بد شود تا موقعیت این زن را درک کند. اگر در لحظه‌ای که باید حال مخاطب را بد کنم، حس خوبی به او منتقل کنم، اساساً به‌عنوان کارگردان کارم را غلط انجام داده‌ام.

* به‌نظرم در مواردی این تغییر لحن به یکدستی روایت شما آسیب زده است.

خب نظر شما حتماً محترم است اما من چنین نگاهی به فیلم ندارم. در میان مخاطبانی که فیلم را دیده‌اند هم تاکنون با چنین بازخوردی مواجه نشده بودم.

* اصلاً چرا این داستان ملودرام را در قالب ژانر وحشت روایت کردید؟

در فیلمسازی بیش از هر چیز برای من فضاسازی اهمیت دارد و اینگونه نیست که از قبل تصمیم گرفته باشم در یک ژانر خاص فیلم بسازم. براساس متن است که تصمیم می‌گیرم با ابزارهایی که در اختیار دارم، چه فضایی را باید بسازم. این متن هم این قابلیت را داشت که در چنین فضایی روایت شود. خیلی هم در بند آن نبودم که حتماً باید یک فیلم در ژانر خاص بسازم.

* یکی از نکاتی که در داستان فیلم ذهن مخاطب را درگیر می‌کند، تناقضی است که میان حس کاراکتر اصلی نسبت به اطرافیانش در فیلم وجود دارد. اتفاقی که برای همه اطرافیان به‌شدت مبارک است تبدیل به یک چالش و عذاب درونی برای شخصیت اصلی شده است و این تناقض لحظات وحشتناکی را برای او رقم می‌زند.

این موقعیت واقعاً موقعیت سختی است. شاید بتوانم بگویم تلخ‌ترین لحظاتی است که یک زن می‌تواند در زندگی آن را تجربه کند. کاراکتر در این موقعیت کشمکش‌هایی درونی با خود دارد که تبدیل به برخی کابوس‌های شخصی برای او شده است. حتی گاهی تصمیم به اقداماتی می‌گیرد که حتی فکر کردن به آن تکان‌دهنده است. در مقاطعی هم چالش‌هایی برای طرح موضوع با شوهرش دارد که مدام با تردید با آن مواجه می‌شود.

* قصه‌های تلخ در سینما واقعاً جذاب هستند و نمی‌توان این موضوع را کتمان کرد اما دو رویکرد در روایت قصه‌های تلخ وجود دارد. هم می‌توان آن را در قالبی بیان کرد که برای مخاطب اذیت‌کننده نباشد و در عین تأثیرگذاری حال بدی را به او منتقل نکند و هم می‌تواند چنان عریان به تلخی‌ها بپردازد که تمام تلخی آن در جان مخاطب رسوب کند. فکر نمی‌کنید فیلم «زنان لجمن» کمی از جنس دوم است و در مقاطعی خیلی حال مخاطب را بد می‌کند؟ این موضوع در سینمای بلند ما هم جای طرح دارد که ما تا کجا مجاز هستیم که برای روایت یک داستان تلخ، حال مخاطب را بد کنیم؟

من چنین نگاهی ندارم و قائل به این مرز نیستم. وقتی قرار است موضوعی تا این اندازه تلخ را روایت کنید، قطعاً حسی که دارید به مخاطب منتقل می‌کنید هم یک حس تلخ است. بالاخره مخاطب من باید با کاراکتر زن فیلم من هم‌ذات‌پنداری کند و من دوست دارم مخاطبم هم به همان اندازه حالش بد شود تا موقعیت این زن را درک کند. اگر در لحظه‌ای که باید حال مخاطب را بد کنم، حس خوبی به او منتقل کنم، اساساً به‌عنوان کارگردان کارم را غلط انجام داده‌ام.

* «غم» به‌عنوان یک «حس» می‌تواند از طریق روایت شما به مخاطب منتقل شود اما بد کردن حال مخاطب موضوع دیگری است. به‌صورت مصداقی وقتی قرار است براثر فشار روحی یا جسمی یکی از کاراکترها در فیلم بالا بیاورد و دچار تهوع شود، هم می‌توان به گونه‌ای این لحظه را کارگردانی کرد که مخاطب متوجه این وضعیت کاراکتر شود، هم می‌توان با یک قاب بسته از لحظه بالا آوردن کاراکتر، مخاطب را هم دچار حالت تهوع کرد! نکته‌ای که من عرض می‌کنم ناظر به این است که حالت دوم چه الزامی دارد؟

من این فیلم را دو سال پیش ساخته‌ام و همین امروز هم فیلمنامه‌های آماده‌ای برای ساخت فیلم بلند دارم، اما مسیری که برای ورود فیلمسازی مانند من به سینمای بلند وجود دارد، کمی غیرقابل‌پیش‌بینی است. این دشواری‌ها فیلمسازانی که در ابتدای مسیر قرار دارند را بیشتر اذیت می‌کند متوجه منظور شما شدم. این مرز بستگی به این دارد که کارگردان تا چه اندازه می‌خواهد موضوعی که مدنظر دارد را بی‌واسطه با مخاطبش مطرح کند. مشخصاً من برای این فیلم احساس کردم این زن آنقدر در چنین موقعیتی حالش می‌تواند بد باشد که به همان اندازه مخاطب هم می‌تواند حال بد را حس کند. البته به قول شما شاید می‌شد در برخی جزییات، رویکرد دیگری داشت اما برای شخص من این اندازه نمایش عریان تلخی‌ها، جذابیت بیشتری داشت.

اما به این نکته‌ای که شما می‌گویید هم می‌توان فکر کرد و شاید اگر من باردیگر بخواهم فیلمی درباره یک موضوع تلخ بسازم، به گونه‌ای دیگر جزییات آن را با مخاطبم در میان بگذارم. زمان ساخت این فیلم این مدل را انتخاب کردم و شاید برای فیلم‌های بعدی سراغ مدل‌های دیگری بروم.

* کاراکتر اصلی فیلم برای تصمیم‌گیری در موقعیتی که در آن قرار گرفته شده، دچار تردیدهایی است که شاید برای یک زن معمولی چندان قابل درک نباشد. در چنین موقعیتی احتمالاً یک زن خیلی زود تصمیم نهایی را برای رها شدن از کابوسی که گرفتار آن شده است می‌گیرد.

درباره این تردیدها دو نکته را مدنظر قرار دهید. اول اینکه این زن یک پرستار در میدان جنگ است و طبیعتاً شخصیتی محکم دارد. چنین کاراکتری احتمالاً خیلی اهل نشان دادن واکنش‌های آنی نیست و با تأمل بیشتری تصمیم می‌گیرد. دلیل دیگر هم بحث ارتباط او با خانواده و همسرش است. او حتی در چند نوبت می‌خواهد اصل داستان را به همسرش بگوید اما وقتی شرایط او را می‌بیند، بازهم دچار تردید می‌شود.

* به‌عنوان سوال پایانی برنامه‌ای برای ورود به سینمای بلند ندارید؟

من این فیلم را دو سال پیش ساخته‌ام و همین امروز هم فیلمنامه‌های آماده‌ای برای ساخت فیلم بلند دارم، اما مسیری که برای ورود فیلمسازی مانند من به سینمای بلند وجود دارد، کمی غیرقابل‌پیش‌بینی است. این دشواری‌ها فیلمسازانی که در ابتدای مسیر قرار دارند را بیشتر اذیت می‌کند. این فرآیند نیاز به آسیب‌شناسی دارد. من جزو فیلم‌اولی‌هایی هستم که از سوی بنیاد فارابی هم تأیید شده‌ام و از آنجایی که آدم بیش‌فعالی هم در زمینه نوشتن هستم، همین الان فیلمنامه آماده برای کار دارم اما رفت‌وآمدها و پیگیری‌ها برای امکان ساخت فیلم بلند، گاهی آدم‌ها را خسته می‌کند. امیدوارم برای من این فرصت فراهم شود که بتوانم فیلم بلندم را بسازم.

رسانه سینمای خانگی- فروش ۳۰۰ میلیاردی سینمای ایران در بهار

موسسه سینما شهر با انتشار گزارش آماری فروش سینماها در فصل بهار، اسامی ۴۰ سینمای پرفروش کشور را اعلام کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی، موسسه سینما شهر از موسسات وابسته به سازمان سینمایی کشور، با انتشار گزارش آماری فروش سینماها در فصل بهار، اسامی ۴۰ سینمای پرفروش کشور را اعلام کرد.

براساس جدول آمار فروش سه ماهه اول سال‌جاری فروش کل سینماهای کشور بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان رسیده که از این رقم بیش از ۲۰۴ میلیارد تومان متعلق به ۴۰ سینمای پرفروش بوده است. همچنین، بنابر اعلام موسسه سینماشهر، فروش کل سینماهای کشور در خرداد ماه سال جاری بیش از ۸۸ میلیارد تومان بوده که سهم فروش ۴۰ سینمای پرفروش کشور بیش از ۵۷ میلیارد تومان است.

بر اساس احصای میزان فروش و انتشار جدول و نمودار آماری سالن‌های سینما که از سوی موسسه سینماشهر اعلام شده است، سینماهای دارای رتبه بالای فروش به این ترتیب است: پردیس کوروش تهران، پردیس ایران مال تهران، پردیس هنر شهر آفتاب شیراز، پردیس آزادی تهران، پردیس ساحل اصفهان، پردیس هویزه مشهد، پردیس ملت تهران، پردیس سیتی سنتر اصفهان، پردیس هدیش مال تهران، پردیس مگامال تهران، پرشین مهرشهر کرج، پردیس اکو مال کرج، پردیس ویلاژ توریست مشهد، پردیس اطلس مشهد، پردیس چهارسو تهران، ساویز کرج، پردیس لوتوس مال تهران، پردیس چهارباغ اصفهان، پردیس شیراز مال شیراز، سپهر ساری، پردیس گلستان فارس، پردیس نارسیس تهران، آفریقا مشهد، پردیس پارک بازار مشهد، فرهنگ تهران، پردیس راگا تهران، بهمن تهران، شکوفه تهران، پردیس زندگی تهران، سپیدرود گیلان، پردیس شمیران تهران، پردیس گالریا تهران، سپاهان اصفهان، فجر اسلامشهر تهران، ماندانا تهران، پردیس مهرشاهد تهران، پردیس ارگ تهران، پردیس بهمن کردستان، تک صفائیه یزد، پردیس تماشا تهران.

رسانه سینمای خانگی- «او نمی‌خوابد» چه زمانی آماده نمایش می‌شود؟

تهیه کننده و کارگردان فیلم های موفق «پیرمردها نمی میرند» و «سونسوز» گفت: فیلمبرداری فیلم سینمایی جدیدش با نام «او نمی خوابد» دو روز پیش به پایان رسید.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کارگردان اردبیلی سومین اثر سینمایی خود را که آخرین فیلم از سه گانه او به شمار می آید، با بازی حسین عابدینی برنده سیمرغ بلورین برترین بازیگر مرد نوزدهمین جشنواره فیلم فجر جلوی دوربین برد.

رضا جمالی در گفت‌وگو با ایسنا ضمن تأکید بر این مطلب که سعی دارد آخرین ساخته سینمایی‌اش را به جشنواره های معتبر داخلی و خارجی برساند، گفت: داستان فیلم سینمایی «او نمی خوابد» در دو دهه ۶۸ در مرز ایران و آذربایجان اتفاق می افتد و روایتگر پیرمردی است که در جبهه مجروح شده و ۲۰ سال است که نمی تواند بخوابد و اهالی روستا سعی دارند با روشهای مختلف او را درمان کنند و در این میان تنها رابط اهالی روستا با رزمندگان، پستچی روستا است که اتفاقاتی را رقم می زند.

این فیلمساز جهانی با بیان اینکه پس از دریافت چندین جوایز معتبر ملی و بین المللی در سال‌های اخیر، مورد حمایت هیچ ارگانی قرار نگرفته است، اظهار کرد: به یاری پروردگار و با پشتیبانی و مشارکت کنگره ملی بزرگداشت ۳۴۰۰ شهید والامقام استان اردبیل توانستم سومین فیلم بلند خود را با موفقیت تولید کنم.

کارگردان فیلم پیرمردها نمی‌میرند ضمن قدردانی از سردار غلامحسین محمدی اصل فرماندهی سپاه حضرت عباس (ع) استان اردبیل، علیرضا حسن‌زاده دبیر اجرایی ستاد کنگره ملی بزرگداشت ۳۴۰۰ شهید استان و همچنین بهرام عزیزی معاون برنامه ریزی دبیرخانه اجرایی کنگره ملی تصریح کرد: سردار جواد تقوی فرماندهی نیروی انتظامی استان و سردار سیدشاهین اسمعلی فرماندهی مرزبانی استان اردبیل پشتیبانی صمیمانه و دلگرم کننده ای از گروه تولید و تهیه این فیلم ارزشی در مراحل پیش تولید و تولید داشته اند.

رضا جمالی با اذعان بر اینکه نویسندگی، تهیه کننده گی و کارگردانی اثر را خود بر عهده داشته است، ادامه داد: مجری طرح این فیلم سینمایی ستاد کنگره ملی بزرگداشت ۳۴۰۰ شهید استان اردبیل می باشد و همچنین مدیر فیلبرداری رحیم بشارت، مدیرصدابرداری امیرعباس علیرضایی، طراح صحنه و لباس سید یاسر حسنی، طراح گریم رضا صاحب نظر، مدیر تولید بهرام عزیزی، مدیر تدارکات طاهر جمالی، مدیر برنامه ریزی و دستیار اول کارگردان امین راک، منشی صحنه پریسا وطن خواه، عکاس و دستیار دوم کارگردان مهران محمدی، هماهنگی تولید سلیم معزی، حمل و نقل احمد ابراهیمی، گروه فیلبرداری هاشم قدم یاری دستیار اول، مسعود صادق وند دستیار دوم، سیاوش بی غم دستیار سوم، پیمان ادهم دستیار چهارم، پشتیبانی فنی امیر اشکخونی، دستیاران صدا اسفندیار سلطان زاده دستیار اول، سینا معزی دستیار دوم، سید علی اصغر شندآبادی دستیار سوم، دستیار طراح صحنه و لباس امیرحسین عبدی بعنوان سایر عوامل در تولید این فیلم تلاش داشته اند.

جمالی با اشاره به حضور حسین عابدینی بازیگر مطرح ملی و بین المللی کشور در سومین ساخته اش، اضافه کرد: نادر مهدیلو، جلال محمدلو، صفت آهاری، حمدالله سلیمی، ناصر محبی، محمدسیفی، سیمین پرستار، پریسا وطن خواه، سارا خلیلی نسب، فریبا مهرزاد، امیررضا دهقان زاده، عسل مجیدی، زهرا مختاری، سارا اعلمی، نیره آخوند، ندا امای، هستی شنوا، مریم راثی حیدری، امیرحسین عبدی، شیرزاد عسگری، عبدالله حق نیا، اللهوردی آقا نژاد، رژین آقایاری، شاهین شیرزاد، سید امیررضا تقی زاده سادات، امیرسالار شیرزاد، اکبر شهریاری، حمیدرضا نجفی گرجان، شاهین رمضان پور، قیمت محبی، رسول علینژاد، حمیدرضا غفاری و پیمان ادهم به عنوان بازیگران بومی که در دو فیلم قبلی اش ایفای نقش کرده بوده اند، جلوی دوربین فیلم سومش رفته اند.

رسانه سینمای خانگی- کرمانشاه میزبان چهار فیلم کوتاه

مسوول انجمن سینمای جوان کرمانشاه گفت: طی تفاهم‌نامه ای که با حوزه هنری استان منعقد شد قرار است هر ۲ هفته یک بار در سینما آزادی کرمانشاه و سالن آناهیتا چهار فیلم کوتاه منتخب سینمای ایران برای علاقه‌مندان اکران شود و همزمان مورد نقد و بررسی قرار گیرد.

به گزارش سینمای خانگی، «کامران رضایی» در گفتگو با ایرنا، افزود: ورود برای تمام علاقه مندان به سینما آزاد است و از دوستداران سینما دعوت به عمل می‌آید تا در این برنامه فرهنگی مشارکت داشته باشند.

وی اضافه کرد: پاتوق‌های فیلم انجمن از دی سال گذشته با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه دور جدید خود را آغاز کرده است.

مسوول انجمن سینمای جوان کرمانشاه، دیگر فعالیت این انجمن را برگزاری دوره عکاسی عنوان کرد و گفت: زمان ثبت نام این دوره تا ۲۳ تیر ماه ادامه دارد و از علاقه مندان به عکاسی دعوت می‌شود در این دوره جامع عکاسی شرکت کنند.

ساختار انجمن سینمای جوان بر سه رکن آموزش، تولید و جشنواره بنا شده است و این ساختار به گونه‌ای است که هنرجویان آن بعد از مدتی به عنوان مربی و کادر فعال خود انجمن مشغول به فعالیت می‌شوند نمونه اش هم اغلب مسوولان دفاتر کشور هستند که خودشان به عنوان فیلمساز و عکاس هنرجو انجمن بوده‌اند.

انجمن سینمای جوان کرمانشاه افراد بزرگی در سینمای ایران تربیت کرده است از جمله «شهرام مکری» برنده تندیس جشنواره ونیز، «لقمان خالدی» مستندساز درجه یک که در فستیوال های متعدد جهانی جایزه گرفته است.

همچنین «تورج اصلانی» فیلمبردار درجه یک و صاحب تندیس جهانی، «پیام عزیزی» فیلمبردار و «آرش رضایی» تدوینگر از جمله افراد شناخته شده انجمن سینمای جوان کرمانشاه هستند که جوایز جهانی داشته اند، به طور کل دفتر کرمانشاه جزو دفاتر شاخص کشور محسوب می‌شود.

استان کرمانشاه با ۲ میلیون نفر جمعیت دارای سه سینمای فعال است.

رسانه سینمای خانگی- سینمای کودک نیاز به جذابیت دارد؛ مانع نتراشید!

سیدجواد هاشمی با اشاره به کم شدن فیلم‌هایی برای کودکان و نوجوانان و انتقاد از نوع طرح‌هایی که برای ساخت فیلم کودک پیشنهاد می‌شود، گفت: نوع نگاه حاکم در دستگاه‌های دولتی برای ساخت فیلم در سینمای کودک ویژگی‌های لازم را برای جذب مخاطب ندارد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، تابستان از راه رسیده و سینما به عنوان یکی از محبوب‌ترین و در دسترس‌ترین سرگرمی خانواده‌ها، فعلا فیلم جذابی برای کودکان و نوجوانان عرضه نکرده است.

سال گذشته چند فیلم و انیمیشن به طور متوالی روی پرده سینماها رفتند و توانستند موفقیتی هم در گیشه داشته باشند اما در حال حاضر به نظر می‌رسد با توجه افزایش هزینه‌های تولید و نگرانی‌ها بابت وضعیت اکران، فیلمسازان فعال و باسابقه در سینمای کودک رغبت چندانی برای کار در این حوزه ندارند.

سیدجواد هاشمی که تقریبا از زمستان سال گذشته، فیلم «جزیره فضایی» (تورنادو ۲) را روی پرده داشت و الان در پلتفرم‌های اینترنتی آن را به صورت آنلاین اکران می‌کند، در گفت‌وگویی با ایسنا درباره وضعیت فروش فیلمش در اکران آنلاین و اینکه آیا قصد ساخت فیلم جدیدی دارد یا خیر، بیان کرد: اکران آنلاین «جزیره فضایی» در مقایسه با اکران در سینما تا به امروز وضعیت بهتری داشته چون در سینما فقط ۳۰ درصد فروش به تهیه‌کننده می‌رسد و برای فیلمی که سال ۱۳۹۸ با دو میلیارد تومان ساخته شده و پس از حدود پنج سال، پنج میلیارد تومان بلیت می‌فروشد، فقط یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان به سرمایه‌گذار فیلم برمی‌گردد و این رقم بسیار خنده‌دار است. نکته جالب‌تر اینجاست این رقم مشمول مالیات هم می‌شود و ما نه تنها حتی پول تولید را درنیاورده‌ایم و زمین خورده‌ایم، بلکه باید مالیات هم بدهیم. بنابراین با چنین شرایطی، به نظر می‌رسد در مسیری هستیم که فیلمساز مستقل نتواند فیلم بسازد و سینمای خصوصی شکست بخورد. من دیگر نمی‌توانم به این ماجراها نگاه مثبتی داشته باشم.

این بازیگر که فیلم «فسیل» را هم روی پرده دارد، درباره ارزیابی‌اش از وضعیت امروز اکران سینما که در قبضه کامل فیلم‌های کمدی است و اینکه آیا او هم ترغیب شده تا فیلم کمدی بسازد؟ گفت: فیلم‌های کمدی به این دلیل نیاز مردم به خنده و روحیه‌ شاد، بیشتر فروش دارند اما نکته اینجاست که در بین فیلم‌های کمدی هم فقط برخی فیلم‌ها موفق به فروش می‌شوند که سازندگانشان بیشتر شناخته شده باشند؛ مثلا در حوزه سینمای کودک من تقریباً می‌دانم که هر فیلمی بسازم پنج تا شش میلیارد تومان می‌فروشد چون خانواده‌ها فیلم‌های قبلی مرا را دیده‌اند و سبک کارم را می‌شناسند پس معمولا با بچه‌های خود به تماشا می‌روند. در سینمای کمدی هم به‌جز چند فیلم مثل «دینامیت»، «انفرادی» و «فسیل»، بقیه نتوانستند پول تولید خود را برگردانند و به نظرم مسئولان باید توجه داشته باشند که نباید نسبت به فروش فعلی «فسیل» در این چند ماه خوشحال باشند و آن را به حساب کلی سینما بگذارند چون شاید مسئولان سینمایی بر این باور باشند که وقتی «فسیل» بیش از ۱۸۰ میلیارد تومان فروخته، پس وضع سینما خوب است در حالی که آن‌ها نباید این رقم فروش را به عنوان چوب‌خطی برای رونق سینما از سوی مدیریت در نظر بگیرند. «فسیل» یک فیلم خصوصی بود که توانست فروش کند در حالیکه فیلم «غریب» که من آن را بسیار دوست داشتم و همین الان هزینه ساخت آن به ۳۰ میلیارد تومان می‌رسد، نتوانسته در گیشه موفق باشد.

هاشمی ادامه داد: سینما وضعیت بسامانی ندارد و یکی از مهم‌ترین دلایل آن مسئله قیمت بلیت است. این روزها قیمت یک آدامس از قیمت بلیت سینما بیشتر است یعنی به هر چه دست بزنید قیمت آن ۱۰ برابر شده در حالی که افزایش قیمت بلیت سینما خیلی کمتر از این‌ها بود. برخی می‌گویند اگر بلیت سینما گران شود، مردم به سینما نمی‌روند، اگر این‌طور باشد پس چرا تئاتر با بلیت ۳۵۰ و ۷۰۰ هزار تومان و کنسرت با قیمت ۸۰۰ هزار تومان خوب فروخته می‌شود؟ 

او با بیان اینکه وضع سینما خراب است و باید آن را نجات داد، گفت: در شرایط فعلی من اصلا امکان ساخت فیلم را ندارم، بخصوص آنکه مخارج مراحل پس از تولید فیلم «شهر گربه‌ها ۲» حدود یک میلیارد تومان شده و حتی آنقدر پول ندارم که آن را اکران کنم. آیا کسی درک می‌کند که مفهوم برگشت سرمایه در سینما یعنی چه و ما با چه مشکلاتی روبه‌رو هستیم؟ همین فیلم «شهر گربه‌ها ۲» مدت‌ها در انتظار مجوز نمایش بود تا به طور کامل بر وفق مراد وزارت ارشاد باشد. ایرادهایی را به فیلم وارد کردند که برای یک فیلم کودک و نوجوان عجیب بود. البته فیلم‌های من به گونه‌ای هستند که خانواده‌ها نیز بتوانند تماشا کنند ولی ایراد به محتوا از جنبه‌های مختلف سیاسی و اقتصادی عجیب است. برای من این پرسش به وجود آمد که آیا مسئولین متوجه نیستند در چهار سال اخیر در حوزه سینمای کودک فقط پنج فیلم فروش کرده و بقیه حتی هزینه‌های تولید خود را برنگرداندند؟

او اضافه کرد: با ادامه این وضعیت فقط فیلم‌های دولتی باقی می‌مانند و بچه‌ها هم اگر چنین محصولاتی را دوست داشتند، همان تلویزیون را تماشا می‌کردند. واقعیت این است که نوع نگاه حاکم در دستگاه‌های دولتی برای ساخت فیلم در سینمای کودک ویژگی‌های لازم را برای جذب مخاطب ندارد. من خودم طرحی داشتم با نام «شهر الاغ‌ها» که به بنیاد فارابی ارائه کردم، ولی به من گفتند به جای چنین طرحی، سراغ ساخت فیلمی درباره کودکان سرطانی بروم.

جواد هاشمی که این روزها مشغول بازی در سریال «زخم کاری ۲» محمدحسین مهدویان است،  در پایان این گفت‌وگو درباره پروژه‌های جدیدش برای بازیگری گفت: به‌جز «زخم کاری»، سریال «بازپرس» را هم کار کرده‌ام ولی فعلا بازیگری را خیلی دوست ندارم و برای گذران زندگی گاهی مجبور به بازی می‌شوم چون از تهیه‌کنندگی در سینما خیلی لطمه خوردم. البته در انتخاب نقش هم در کنار تلاش برای شکستن تابوها، مراقبت‌های زیادی باید انجام دهم.

رسانه سینمای خانگی- این جشنواره زنانه نیست!

سینمای ایران طی چهار دهه گذشته شاهد حضور درخشان فیلمسازان زن در دوره‌های مختلف بوده است و اگر بخواهیم برآیندی کلی از عملکرد زنان در عرصه کارگردانی سینما داشته باشیم، حتما می‌توان نمره قبولی برای آن در نظر گرفت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» یکی از رویدادهای موضوعی است که به تازگی به تقویم رویدادهای موضوعی سینمای ایران افزوده شده؛ رویدادی که هدف‌گذاری اصلی آن تمرکز بر تشکیل اتحادیه‌ مشترکی از فیلمسازانی است که مقام زن و جایگاه خانواده، موضوع محوری آثارشان است.

درباره «تصویر زنان» در سینمای ایران طی دهه‌های مختلف گزارش‌ها و مقالات متعددی نوشته شده است و در این گزارش قصد داریم نگاهی کوتاه به «جایگاه زنان» در فضای سینمای ایران و فرآیند فیلمسازی در آن داشته باشیم. در میان صنوف مختلف سینمایی که زنان در آن‌ها حضوری تأثیرگذار داشته‌اند، «زنان کارگردان»‌ را می‌توان در زمره موفق‌ترین‌ها قرار داد.

نگاه اول؛ چرا فیلمساز زن مهم است؟

پوران درخشنده کارگردان فیلم سینمایی «هیس دخترها فریاد نمی‌زنند»

در یک نگاه کلان و اصولی، طبیعتا وقتی صحبت از فن کارگردانی و هنر فیلمسازی می‌شود، جنسیت را نمی‌توان در آن دخیل دانست و درست این است که در رویکرد حرفه‌ای تفاوتی میان فیلمسازان زن و مرد قائل نباشیم. کمااینکه در حوزه‌های دیگر هنری هم وقتی پای ارزیابی شاخص‌های هنری به میان می‌آید، تفکیک از منظر جنسیت خالق آن اثر خطاست.

از این منظر بازخوانی کارنامه سینماگران زن، بیشتر جنبه ژورنالیستی دارد و اینگونه نیست که زن بودن فی‌نفسه ارزش افزوده‌ای برای این فیلمسازان قلمداد شود.

در عین حال آنچه به‌صورت ویژه‌تر در کارنامه هنرمندان زن و در اینجا کارگردانان زن می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، سهم و تأثیر «نگاه زنانه» در آثارشان است.

نگاه دوم؛ کدام فیلمسازان زن پیش‌تازند؟

مرضیه برومند کارگردان فیلم سینمایی «شهر موش‌ها»

یکی از ویژگی‌های سینمای ایران که در قیاس با دیگر کشورهای دارای صنعت سینما می‌تواند به‌صورت ویژه موردتوجه قرار بگیرد، آمار بالای فیلمسازان زن در آن است. اگر بخواهیم نسبتی میان تعداد کارگردانان زن در قیاس با تعداد کارگردانان مرد در سینمای کشورهای مختلف به‌ویژه کشورهای صاحب‌نامی چون آمریکا و هند تعریف کنیم، سینمای ایران با فاصله‌ای معنادار می‌تواند مدعی پیش‌تازی در این میدان باشد.

شهلا ریاحی بازیگر فقید سینمای ایران تنها یک تجربه کارگردانی در کارنامه حرفه‌ای خود داشت که همان سبب شد تا عنوان اولین کارگردان زن تاریخ سینمای ایران را به نام خود ثبت کند.

در سال‌های پیش از انقلاب زنان فیلمساز حضور چندان ویژه‌ای در میدان تولید نداشتند اما در دهه ۶۰ به‌عنوان دهه احیای سینمای ایران در سال‌های پس از پیروزی انقلاب این مرضیه برومند بود که در حوزه ساخت فیلم‌های کودک و نوجوان، در کنار کارهای تلویزیون، در سینما هم حضوری موثر را رقم زد. در همین دهه پوران درخشنده و رخشان بنی‌اعتماد هم با فیلم‌های شاخص خود در حوزه سینمای اجتماعی پرچم‌دار ورود زنان به عرصه کارگردانی بودند.

تهمینه میلانی هم از کارگردانانی بود که در همان اواخر دهه ۶۰ وارد میدان شد و جنس خاصی از فیلمسازی زنانه را به نام خود در سینمای ایران ثبت کرد. نقشی که فریال بهزاد دیگر زن کارگردان ایرانی در حوزه سینمای کودک از آن خود کرد.

جریان ورود فیلمسازان زن به میدان تولید در سینمای ایران در دهه‌های بعد شتاب بیشتری گرفت و در یک نگاه کلی می‌توان به چهره‌های شاخصی چون انسیه شاه‌حسینی، منیژه حکمت، پریسا بخت‌آور، نیکی کریمی، تینا پاکروان، آیدا پناهنده، آزیتا موگویی، مونا زندی، مرجان اشرفی‌زاده و… اشاره کرد که هر یک با آثاری قابل توجه، حداقل برای یک بار بر کرسی کارگردانی تکیه زدند.

در این میان چهره‌هایی همچون نرگس آبیار و یا منیر قیدی هم بوده‌اند که توانستند با آثار خود هم‌تراز با سینماگران مرد، در حوزه تولید فیلم‌هایی بیگ‌پروداکشن قدرت‌نمایی کنند و اتفاقا نمره قبولی هم بگیرند.

منیر قیدی کارگردان فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا»

نگاه سوم؛ عملکرد فیلمسازان زن چگونه بوده است؟

واقعیت این است که سینمای ایران طی چهار دهه گذشته شاهد حضور درخشان فیلمسازان زن در دوره‌های مختلف بوده است و اگر بخواهیم برآیندی کلی از عملکرد زنان در عرصه کارگردانی سینما داشته باشیم، حتما می‌توان نمره قبولی برای آن در نظر گرفت.

با این همه اما نکته مهم این است که اگر بخواهیم فهرستی از فیلم‌هایی با نگاه زنانه داشته باشیم که بخشی از «دنیای زنان» در آن بازنمایی شده باشد، کمتر می‌توان سراغ از آثار فیلمسازان زن گرفت و اتفاقا برخی از شاخص‌ترین این آثار را کارگردانان مرد به سرانجام رسانده‌اند.

به تعبیر دیگر می‌توان گفت شاید حضور زنان فیلمساز در عرصه تولید سینمای ایران حضوری قابل‌توجه بوده است اما این حضور متضمن بازنمایی بی‌واسطه جهان زنانه و نگاه زنانه در سینمای ایران نبوده است.

حتی کارگردانی چون رخشان بنی‌اعتماد و یا نرگس آبیار که در کارنامه خود تجربه‌های مهمی چون «گیلانه» و یا «شیار ۱۴۳» را با محوریت زنانی قدرتمند به تصویر درآورده‌اند، در اکثر فیلم‌های خود دست روی سوژه‌ها و فضاهای داستانی‌ای گذاشته‌اند که الزاما متأثر از دنیای زنان و دغدغه‌های زنانه نبوده است.

این البته به معنای انتقاد از عملکرد سینماگران زن و یا نقص در کارنامه آن‌ها نیست بلکه می‌توان آن را در قالب یک حسرت مطرح کرد؛ حسرتی که برگزاری رویدادهایی از جنس جشنواره بین‌المللی فیلم «حوا» می‌تواند فرصتی برای توجه ویژه‌تر و یا شاید حتی جبران آن در آینده باشد.

نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم حوا به همت بنیاد بین‌المللی گوهرشاد ۱۶ تا ۲۳ تیر ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- نبض گیشه روی سانس کمدی می‌زند

در سال جاری، تنها ۴ فیلم کمدی به روی پرده رفت و ۱۲ فیلم دیگر در گونه‌های اجتماعی و کودک بودند. با این حال به‌مانند سال‌های گذشته نبض گیشه در اختیار کمدی است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در شرایطی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت کنونی در حوزه سینما، یکی از پرکارترین فعالیت‌های ادوار اخیر این وزارتخانه را رقم زده است اما جریانی بدون پشتوانه فکری و منطقی عنوان کرده‌ که سینمای در سال جاری، در اختیار کمدی قرار گرفته و فیلم‌های فسیل و شهر هرت، آثاری هستند که فروش دارند و مابقی آثار، تاثیر چندانی در راندمان فروش سینما و کلیت اقتصاد آن ندارند.

این ادعا، به اندازه‌ای عجیب است که نشان می‌دهد مطرح‌کنندگان چنین ادعایی، حتی یک نگاه ظاهری هم به کنداکتور اکران امسال نداشته‌اند. طی ۳ ماه ابتدایی امسال، از میان ۱۶ فیلم جدیدی که به روی پرده رفتند، تنها ۴ فیلم کمدی حضور داشته که همین اتفاق، همواره به محلی برای اعتراض به شورای صنفی نمایش تبدیل شده است. منتقدان به این انتخاب‌ها عنوان کرده‌اند که برای مناسبت‌هایی چون نوروز، فطر و آغاز تعطیلات تابستانه، باید به مانند سالیان گذشته، نمایندگان بیشتری از سینمای کمدی حضور داشته باشند و نه‌اینکه تنها ۲۵درصدی از ناوگان آثار، مربوط به فیلم‌های کمدی باشد.

اگرچه سازمان سینمایی، گرایش بیشتری به سینمای اجتماعی دارد اما توانسته با انتخاب‌هایی هوشمندانه در حوزه انتخاب آثار موفق کمدی، نبض گیشه را در دست گرفته و راندمان بالایی را طی ۳ ماه اخیر امسال به ثبت برساند.فارغ از این ادعای عجیب، سینمای کشور برای همین امسال، فیلم‌هایی با ساختار خوب را به نمایش گذاشته که ازجمله این فیلم‌ها می‌شود به جنگ جهانی سوم، دسته دختران، نگهبان شب، مصلحت، سه کام حبس، کت چرمی، عروسی مردم و تصور اشاره کرد که می‌تواند حق انتخاب را برای مشکل‌پسندان حوزه سینما فراهم آورد. بنابراین اولا، برای سال جاری، فیلم‌های کمدی چندانی نمایش نداشتند و ثانیا؛ حداقل نیمی از آثار اکران‌شده امسال، فیلم‌های اجتماعی با ساختار قابل‌دفاع هستند که می‌تواند برگ برنده خوبی برای عملکرد شورای صنفی نمایش، سازمان سینمایی و وزارت ارشاد در این حوزه باشد.

در مورد گیشه ۱۶ فیلمی که امسال نمایش داده شدند، ۲۰۹ میلیارد آن در اختیار سینمای کمدی و ۶۳ میلیارد نیز به سینمای اجتماعی و کودک تعلق دارد. اگر بخواهیم این آمار را کامل‌تر کرده و فیلم‌های کمدی سال گذشته که در سینمای امسال نیز نمایش داشتند را نیز مورد بررسی قرار دهیم متوجه می‌شویم که از مجموع گیشه امسال، ۲۲۵ میلیارد در اختیار آثار کمدی و ۷۵ میلیارد نیز در اختیار سینمای اجتماعی و کودک است. البته در این آمار باید به این نکته مهم اشاره داشته باشیم که سرفصل‌های زمانی خوب نظیر عید نوروز، عید فطر و آغاز تعطیلات تابستانی، زمینه را برای استقبال بیشتر از آثار کمدی فراهم آورده است.

البته این گزاره برای تمام کسانی که حتی آشنایی حداقلی با گیشه دارند، مبرهن است که همواره فیلم‌های کمدی، فروش به‌مراتب بیشتری نسبت به دیگر گونه‌های سینمایی دارند. در گیشه جهانی نیز وضع به همین منوال است و این رویکرد، موردی نیست که تنها در انحصار سینمای ایران باشد. نیاز مردم به شادی و تماشای فیلم‌های کمدی، در هر دوره‌ای وجود داشته و حتی آثار کارگردانان شاخصی چون داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، اصغر فرهادی، سعید روستایی و . . . نیز در جدول فروش، پائین‌تر از آثار کمدی قرار می‌گیرند.

برای مشخص شدن این رویه ثابت، نگاهی به گیشه ۲ دهه اخیر سینمای ایران داشته‌ایم که این آمار نیز نشان می‌دهد که از مجموع ۱۰۰ فیلم پرفروش و پرمخاطب ۲ دهه اخیر سینمای ایران، ۶۷ درصد از این تعداد، آثار کمدی بوده‌اند.

حال اگر بخواهیم این آمار را به تفکیک مورد بررسی قرار دهیم، به موارد زیر می‌رسیم:

سال ۸۲: توکیو بدون توقف، عروس خوش‌قدم، دنیا، دختر ایرونی

سال ۸۳: کما، مارمولک، خوابگاه دختران، مهمان مامان

سال ۸۴: شارلاتان، شاخه گلی برای عروس، مجردها، مکس

سال ۸۵: آتش‌بس، زیر درخت هلو، شام عروسی

سال ۸۶: اخراجی‌ها، توفیق اجباری، کلاهی برای باران، کلاغ‌پر

سال ۸۷: چارچنگولی، دایره زنگی، زن‌ها فرشته‌اند، همیشه پای یک زن در میان است

سال ۸۸: اخراجی‌ها ۲، خروس جنگی، زندگی شیرینی، پسر تهرونی

سال ۸۹: لطفا مزاحم نشوید

سال ۹۰: اخراجی‌ها ۳، ورود آقایان ممنوع، شیش‌وبش، زنان ونوسی، مردان مریخی

سال ۹۱: کلاه قرمزی و بچه ننه، خوابم میاد، گشت ارشاد

سال ۹۲: رسوایی، تهران ۱۵۰۰، جابه‌جا

سال ۹۳: شهر موش‌ها، طبقه حساس، آتش‌بس ۲، معراجی‌ها، رد کارپت

سال ۹۴: نهنگ عنبر، ایران برگر، در مدت معلوم

سال ۹۵: من سالوادور نیستم، ۵۰ کیلو آلبالو، بارکد

سال ۹۶: نهنگ عنبر ۲، آینه بغل، گشت ۲، اکسیدان، خوب، بد، جلف

سال ۹۷: هزارپا، تگزاس، مصادره

سال ۹۸: مطرب، تگزاس ۲، رحمان ۱۴۰۰

سال ۹۹: خوب، بد، جلف ۲، آقای سانسور، زن‌ها فرشته‌اند

سال ۱۴۰۰: دینامیت، گشت ۳

سال ۱۴۰۱: انفرادی، بخارست، سگ‌بند

همان‌گونه که مشاهده می‌شود ۶۷ فیلم از میان ۱۰۰ فیلم پرفروش و پرمخاطب ۲۰ سال اخیر سینمای ایران را کمدی‌ها تشکیل می‌دهند. این آمار اگر ۱۰ فیلم پرمخاطب هر سال را در نظر بگیریم، به بالای ۷۰ درصد نیز می‌رسد. هم‌چنین طی ۲ سال از این ۲۰ سال، هر ۵ فیلم پرفروش سال، آثار کمدی بوده‌اند.

برای ۷ سال نیز ۴ فیلم از میان ۵ فیلم از آثار کمدی بوده است. طی ۹ سال هم ۳ فیلم از ۵ فیلم، کمدی بوده‌اند. برای سال ۱۴۰۰ که سینما به‌دلیل کرونا، اکران چندانی نداشت، ۲ فیلم کمدی، پرفروش شد و برای سال ۸۹ نیز تنها ۱ فیلم پرفروش، در جمع ۵ فیلم برتر قرار گرفته است.

بنابراین این یک علاقمندی تاریخی است که همواره فیلم‌های کمدی، نه‌تنها با استقبال قابل‌توجهی از سوی مخاطب مواجه می‌شوند بلکه کمک بزرگی به گیشه سینما و فرآیند صنعتی‌شدن سینمای ملی کرده‌اند. در چنین شرایطی و درحالی‌که کشور نیاز به تزریق نشاط و شادی دارد این انتظار وجود داشته که فیلم‌های کمدی بیشتری نمایش داده شود که متاسفانه تنها ۴ فیلم کمدی برای سال جاری به روی پرده رفت که از این تعداد، تنها ۲ کمدی موفق به جذب مخاطب حداکثری شده است: فسیل که از ابتدای امسال روی پرده است و شهر هرت که اکنون ۲ هفته است که به نمایش درآمده.

اینکه مدیران سینمایی، با نمایش فیلم کمدی، متوجه آن قشر طالب کمدی هستند و حواسشان نیز به گیشه سالانه کشور است، یک بحث است و اینکه با نمایش فیلم‌ در گونه‌های دیگری چون کودک، اجتماعی و . . . نیازهای سینمایی دیگر دوستداران سینما را پاسخ می‌دهند، یک بحث است که بررسی آمارها نشان می‌دهد که اگرچه سازمان سینمایی، گرایش بیشتری به سینمای اجتماعی دارد اما توانسته با انتخاب‌هایی هوشمندانه در حوزه انتخاب آثار موفق کمدی، نبض گیشه را در دست گرفته و راندمان بالایی را طی ۳ ماه اخیر امسال به ثبت برساند.

خروج از نسخه موبایل