حاصل فروش ۱۰ فیلم سینمایی در حال اکران طی هفته گذشته و در سراسر کشور به رقم متأثرکننده و ناچیز ۳۱۴۸ قطعه بلیت رسید که با احتساب جمعیت ۸۵ میلیون نفری کشور رقمی فوق العاده ناچیز و اندک محسوب می شود.
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، فیلم سینمایی «یقه سفیدها» به کارگردانی شهرام مسلخی با فروش ۴ قطعه بلیت کم مخاطب ترین فیلم هفته اخیر بود!؛ «فصل ماهی سفید» قربان نجفی نیز با فروش ۸۴ قطعه بلیت در سراسر کشور رتبه دومین فیلم کم مخاطب هفته اخیر را از آن خود کرد و «میان صخره ها» مختار عبدالهی تنها ۱۵۲ قطعه بلیت فروخت و در رده سوم فیلم های کم مخاطب قرار گرفت و «بابا سیبیلو» با فروش ۱۸۳ قطعه بلیت در رده چهارم فیلم های کم مخاطب هفته ایستاد.
بر اساس آمار اعلام شده در سمفا تا سایت ۱۰:۳۰ جمعه سوم شهریورماه «غریب» محمدحسین لطیفی ۲۲۲ قطعه بلیت فروخت و «نگهبان شب» رضا میرکریمینیز به فروش تنها ۲۷۶ قطعه بلیت رضایت داد! بر همین اساس سایر فیلم های روی پرده نیز فروش بسیار اندکی داشتند و بار دیگر زنگ خطر ورشکستگی و تعطیلی کامل سالن های سینما را به صدا درآوردند به نحوی که «تصور» علی بهراد ۲۹۴ قطعه بلیت به فروش رساند و «شهرک» علی حضرتی تنها به فروش ۳۱۷ قطعه بلیت رضایت داد.
«پرونده باز است» آخرین ساخته سینمایی کیومرث پوراحمد نیز تنها ۳۲۱ قطعه بلیت فروخت و «ستاره بازی» جدیدترین فیلم سینمایی اکران شده هاتف علیمردانی به فروش ۱۲۹۵ قطعه بلیت رضایت داد تا حاصل فروش ۱۰ فیلم سینمایی در حال اکران طی هفته گذشته و در سراسر کشور به رقم متأثرکننده و ناچیز ۳۱۴۸ قطعه بلیت برسد یعنی به صورت میانگین هر فیلم سینمایی طی هفته اخیر تنها حدود ۳۱۰ نفر مخاطب داشته است که با احتساب جمعیت ۸۵ میلیون نفری کشور رقمی فوق العاده ناچیز و اندک محسوب می شود.
بر اساس این گزارش «ستون ۱۴» امیرحسین همتی نیز تنها ۱۸۲۵ قطعه بلیت به فروش رساند و «سه کام حبس» سامان سالور نیز ۲۶۴۸ مخاطب داشت. «مصلحت» حسین دارابی ۳۵۲۶ نفر مخاطب را به سالن های سینما جذب کرد و «معجزه عشق» محمدرضا ممتاز نیز حدود ۳۹۰۰ تماشاگر داشت.
این فروش های فوق العاده ناچیز در حالی است که «فسیل» به کارگردانی کریم امینی بعد از حدود ۶ ماه از آغاز اکرانس همچنان یکه تاز گیشه است. این فیلم طی هفته اخیر حدود ۱۴۳ هزار نفر مخاطب را به سالن های سینما جذب کرد و صدرنشین جدول فروش شد. «شهرت هرت» که آن را نیز امینی کارگردانی کرده با ۱۰۹ هزار نفر مخاطب در رده بالای جدول فروش ایستاد و «نارگیل ۲» به کارگردانی سیدمسعود اطیابی با حدود ۵۱ هزار نفر مخاطب در رده سوم فیلم های پرمخاطب هفته قرار گرفت.
لازم به ذکر است سایر فیلم های در حال اکران نیز فروشی ناچیز داشتند؛ «دست انداز» کمال تبریزی تنها ۳۸۰۰ مخاطب داشت و «بعد از رفتن» رضا نجاتی نیز به ۳۹۰۰ مخاطب رضایت داد!
کمدی «هتل» با دریافت پروانه نمایش از ۷ مهرماه در سینماهای سراسر کشور اکران خواهد شد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «هتل» به کارگردانی مسعود اطیابی و تهیهکنندگی محمد شایسته با دریافت پروانه نمایش از ۷ مهرماه اکران خود را توسط پخش شایستهفیلم در سینماها آغاز خواهد کرد.
این کمدی که قصه یک هتل پرماجرا را پس از ورود ٢ مرد و ۴ زن ناخوانده روایت میکند؛ در ادامه کمدیهای پرفروش مسعود اطیابی پس از فیلمهای «تگزاس»، «دینامیت»، «انفرادی» و «بخارست» به سرگروهی سینما هویزه مشهد در سینماهای سراسر کشور اکران خواهد شد.
پژمان جمشیدی و محسن کیایی زوج اصلی این فیلم هستند و ریما رامینفر، صدف اسپهبدی، مهلقا باقری، غلامرضا نیکخواه، مریم وحیدزاده، فرزانه قاسم زاده، جواد پولاد و سام نوری نیز در آن نقشآفرینی میکنند.
سایر عوامل «هتل» عبارتند از؛ فیلمنامه نهایی: امیر برادران، نویسندگان: امیر برادران، پیمان جزنی، مصطفی زندی، مدیر فیلمبرداری: افشین علیزاده، آهنگساز: امیر توسلی، طراح چهره پردازی: عباس عباسی، طراح صحنه: سعید هنرمند، مدیر تولید: سیدحمیدرضا اطیابی، طراح لباس: افسانه صمدزاده، طراحی و ترکیب صدا: حسین ابوالصدق، مدیر صدابرداری: عباس رستگارپور، تدوین: مهسا اطیابی، جلوههای ویژه بصری: حسن نجفی، مدیر برنامهریزی: نرگس مشایخی، دستیار اول کارگردان: یوسف وجدان دوست، عکاس: محمد بدرلو، روابط عمومی: زهرا دمزآبادی، پخش از: شایسته فیلم.
اکران فیلم کمدی «ویلای ساحلی» به کارگردانی کیانوش عیاری از اوایل مهرماه آغاز میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانهای فیلم، بر اساس اعلام علی سرتیپی پخش کننده فیلم کمدی «ویلای ساحلی» به کارگردانی کیانوش عیاری و تهیهکنندگی رضا رخشان پس از طی کردن مراحل فنی، این فیلم آماده نمایش شده است و از اوایل مهر اکران خود را در سینماهای سراسر کشور آغاز میکند.
«ویلای ساحلی» تازهترین ساخته سینمایی کیانوش عیاری است که پاییز سال گذشته با حضور بازیگرانی چون رضا عطاران، پژمان جمشیدی و ریما رامینفر، فرگل فربخش، یوسف خسروی، علی پناهی، شووار کریمزاده، علی سرتیپی و زندهیاد کیومرث پوراحمد در یکی از شهرهای شمالی کشور جلوی دوربین رفت.
دیگر عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از مدیر فیلمبرداری: داریوش عیاری، دستیار اول فیلمبردار: بابک ابرغانی، دستیار اول کارگردان: رضا مسعودی، مدیر صدابرداری: محمود خرسند، صدابردار: سهیل متولی، طراح چهره پردازی: عباس عباسی، طراح صحنه: سیامک کاری نژاد، طراح لباس: زهرا صمدی، تدوین: کیانوش عیاری، مشاور رسانهای: مریم قربانینیا.
مدیریت تبلیغات «ویلای ساحلی» بر عهده حمید اسحاقی است.
فیلم سینمایی «کسی نبود بپرسد» که این روزها در بخش رقابت جشنواره جگران هندوستان حضور دارد، داستانی درباره فاش شدن راز پنهان یک مرد میانسال و تنهایی او است.
به گزارش سینمای خانگی، مسعود طهماسبی، نویسنده، کارگردان و تهیهکنندۀ فیلم سینمایی «کسی نبود بپرسد» دراینباره به ایسنا گفت: داستان این فیلم درباره یحیی، مرد میانسال تنهایی است که در یکی از شهرهای شمال کشور زندگی کرده و ماهیگیری و صیادی می کند ولی این شغل او نیست و درواقع سرنوشت او همراه با نوعی انزوا و تبعید خودخواسته همراه است. او یک روز به خانه بازگشته و متوجه میشود که تنها پسرش که باهم زندگی میکردند از خانه رفته است و در ادامه فیلم نیز شاهد جستجوی یحیی به دنبال او هستیم. یحیی مرحلهبهمرحله جلو رفته و هرچقدر بیشتر پیش میرود، مخاطب به مرور متوجه میشود که خودِ او باعث رفتن پسرش از خانه شده است. در حقیقت رازی در گذشتۀ یحیی وجود داشته که یکعمر سعی در پنهان کردن آن داشته است و پسرش متوجه آن راز شده و سپس او را ترک میکند.
این کارگردان با بیان اینکه فیلم «کسی نبود بپرسد» از جهت تولید با مترها و مقیاسهای معمول فیلمسازی تطابقی ندارد، افزود: نزدیک به شش ماه نوشتن فیلمنامه و پیدا کردن لوکیشنِ آن زمان برد و ۲ هفته نیز تصویربرداری آن به طول انجامید.
او اضافه کرد: این فیلم در اختیار استودیو firstscreenfilm پخشکننده فیلم است که مسئولیت ارسال فیلم به جشنوارههای مختلف را بر عهده دارد و نخستین جشنوارهای که فیلم در آن به نمایش درمیآید، جشنواره «جگران» هندوستان است که فیلم «کسی نبود بپرسد» وارد بخش رقابت این جشنوارۀ شده است و امیدوارم موفق به کسب جایزه در این رویداد شود.
طهماسبی خاطرنشان کرد: این فیلم در انزلی و رشت و مکانهایی بین این دو شهر فیلمبرداری شده است. فیلم «کسی نبود بپرسد» یک فیلم مستقل است و من نیز ترجیح میدهم که همواره فیلمسازِ مستقلی باقی بمانم. هادی افتخارزاده که بهعنوان نقش اول این فیلم ایفای نقش کرده، بازیگر قدیمی است و در سینمای مستقل جایگاه خوبی داشته و در این فیلم نیز بازی بسیار قابل قبولی ارائه داده است.
نویسنده فیلم «کسی نبود بپرسد» اظهار کرد: درواقع این فیلم برخاسته از اعتقاد درونی و انتخاب من است و به بازیگرانی نیاز داشت که بتوانند با شرایط فیلم همراه شده و به خوبی در داستان قرار بگیرند. وقتی فیلمساز بخواهد با یک بازیگرِ چهره همکاری کند، چالش هایی به همراه داشته و یکی از آنها این است که مردم از او یک تصویر ذهنی دارند که این موضوع یک امتیازاتی به فیلمساز میدهد، اما در عین حال باعث محدودیت او نیز می شود. من بازیگری را برای نقش اول فیلم «کسی نبود بپرسد» انتخاب کردم که مردم بتوانند بدون تصویر ذهنی قبلی، با او ارتباط برقرار کنند.
او یادآور شد: وقتی بازیگری در فیلم حضور دارد که از او یک سابقۀ دیداری در ذهن مردم ثبتشده، فیلمساز باید تلاش زیادی کند که در دقایق اولیه فیلم، تصویری که در گذشته در ذهن مخاطب شکلگرفته است را از بین ببرد؛ چراکه در غیر این صورت در همراه نمودن مخاطب با داستان با مشکل مواجه خواهد شد؛ به همین دلیل هم ترجیح من، کارکردن با بازیگرانی بود که سابقه چندانی در ذهن مردم ندارند.
طهماسبی با بیان اینکه در حال حاضر شرایط اکران فیلم در ایران بهخصوص در یک سال گذشته، پیچیدهتر شده است، بیان کرد: سینما و هنر برای من اهمیت زیادی دارد و ترجیح میدهم که در شرایطی بهتر و با آرامش بیشتر این فیلم را اکران کنم نه در شرایطی که سینما جزو اولویتهای مردم نیست و درگیر دغدغههای مهمتری هستند که این آرزوی هر فیلمسازی است؛ لازم به ذکر است که ما در درجه اول برای مردم خودمان و سپس برای مردم جهان فیلم میسازیم.
این تهیهکننده و کارگردان با اشاره به اینکه هدف او از ساخت فیلم «کسی نبود بپرسد» توجه و همزادپنداری بیشتر مردم ایران نسبت به همنوعان خود و نزدیک شدن آنها به یکدیگر است، افزود: من با ساخت این فیلم میخواستم توجه آدمها را به یکبخشی از تاریخ معاصر خودمان و آدمهایی که در آن بودهاند و دیده نشده و دیده نمیشوند، فراموششده یا فراموش میشوند و معمولاً مورد قضاوت نادرست قرار میگیرند، جلب کنم و بگویم که به این آدمها گوش دهید وزندگی آنها را ببینید؛ آنها بخشی از جامعه و مردم ایران هستند.
او ادامه داد: در فیلم «کسی نبود بپرسد» هادی افتخار زاده، سحر لطفی، حدیث اعراب و ارشیا زینعلی به ایفای نقش پرداختهاند. مدیر فیلمبرداری فیلم رسول داوری دولتآبادی است و مسعود فرجام تدوین آن را بر عهده داشت. همچنین مسعود شاهوردی صدابردار، رابعه ملاحسینی طراح گریم، الهام خدابندهلو طراح صحنه و لباس، ندا محسنی صداگذار و علیرضا منصوری و مسعود طهماسبی نیز سرمایهگذار این فیلم هستند. موسیقی بر عهده نیما اورکی و تصحیح رنگ نیز بر عهده برنا جمشیدی بوده است.
بهروز غریب پور نویسنده، کارگردان و پژوهش گر سینما در خصوص فقدان آموزش اصولی و حرفه ای در سینمای ایران گفت: مدیران فقط شعار می دهند اما تنها کاری که کرده اند نابودی سینما بوده است و بس!
به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «اردک لی» و «تنبل قهرمان» در گفتگو با سینماپرس، یادآور شد: توجه به مقوله هنر همواره در طول تاریخ برای حکومت های مختلف مورد توجه بوده است؛ مثلاً در دوران غزنوی که سینما و تئاتر نبود، شعر زبان رسمی و هنری ما بود که موسیقی هم در جوارش حضور داشت. درباری هایی که متهم به خونریز بودن و غیر فرهنگی بودن هستند در آن روزگار از شاعران حمایت می کردند، به شعرا توجه می کردند و بار طلا به آن ها می دادند. این یعنی آن ها نسبت به هنر بی توجه نبودند و ارزش کار هنری را درک می کردند.
وی ادامه داد: این اتفاق نشانگر آن است که متولیان سیاسی در پیشینه تاریخی کشورمان همواره به هنر توجه داشتند. مثلاً در دوره سلجوقیان خواجه نظام الملک مکلف کرده بود در هر بخش نظامی حداقل ۵ جلد شاهنامه وجود داشته باشد. این کار بسیار سخت و دشوار بود چرا که این شاهنامه ها باید کتابت و خوشنویسی می شد و پروسه تولیدش زمان بر بود اما با این همه از دستور کار خارج نشده بود.
غریب پور سپس با بیان اینکه امروزه مدیران فرهنگی و سیاست گذاران کلان هنری یاد گرفته اند تا فقط دستگاه ایرادگیری و مانع تراشی را قوی تر کنند اظهار داشت: در حال حاضر اهمیت به نظام آموزشی و به روز کردن پدیده ای به نام تولید هنر سینمایی وجود ندارد و همین باعث ضعف شدید و مفرط تولیدات ما شده است.
فیلمنامه نویس فیلم سینمایی «دونده» خاطرنشان کرد: این باعث تأسف است لهستان که کشوری جزو اروپای شرقی با فرهنگ کمونیستی و محدودیت های فراوان بوده دانشگاه های فیلمسازی معتبر دارد اما ما با اینکه پیشینه قوی فرهنگی و هنری و تاریخی داریم در این خصوص ضعیف عمل کرده ایم.
رئیس شورای تشکیلات عروسکی WAP پراگ افزود: همه کشورها امروز پی برده اند که باید از ابزار هنر و سینما به نفع خود بهره بگیرند. آن ها به این نتیجه رسیده اند که باید تجهیزات و ملزومات مدرن و به روز داشته باشند؛ دستگاه های فیلمبرداری، صدابرداری، نورپردازی و… شان باید به روز باشد؛ فیلمنامه نویسان شان باید درست تربیت شوند و بازیگران شان باید درس و مهارت های مختلف را بیاموزند اما ما هنوز تکرار می کنیم روزها و شب ها را در دانشکده هایی که حتی یک دوربین فیلمبرداری به روز ندارند، یک سیستم پخش خوب ندارند و…
بنیان گذار فرهنگسرای «بهمن» با تأکید بر اینکه امروز هدف فقط پول درآوردن است تصریح کرد: آنچه امروز در سینمای کشورمان شاهد هستیم همان ادامه سینمای فیلمفارسی است که فقط فردین آن حذف شده است! باز هم صد رحمت به سینمای فیلمفارسی چرا که در آن حداقل برخی جنبه های مثبت وجود داشت و در نهایت همه چیز به خوبی و خوشی به اتمام می رسید در سینمای امروز ما که همه ابعاد زندگی انسان ها منفی نشان داده می شود. فیلم های ما شده اند پر از دعواهای خانوادگی، توهین به شخصیت پدر و مادرها، زیر پا گذاشتن ارزش ها و مضحک نشان دادن همه نیکی ها و خصایص انسانی! حتی مقوله ای مانند ازدواج در فیلم های ما مضحک نشان داده می شود و این جای تأسف دارد.
این سینماگر برجسته در ادامه این گفتگو متذکر شد: امروزه سینمای اندیشمند نابود شده و در عوض آن سینمای سیاه خارج پسند و سینمای بفروش مضحک مورد توجه همگان واقع شده است! سیاه نمایی در همین فیلم هایی است که میلیاردی می فروشند. تهی کردن تفکر و انباشت مغزها از دیالوگ های نازل و پیش پا افتاده آیا برای جامعه جز سیاهی چیز دیگری دارد؟
غریب پور در همین راستا خاطرنشان کرد: در این شرایطی که از مدیر فرهنگی گرفته تا تهیه کننده و سرمایه گذار همه و همه دنبال این نوع آثار می گردند چطور می توان توقع داشت سناریو ناب تحویل داده شود؟ چطور می توان توقع داشت کسی به آموزش اصولی فکر کند؟ چطور محتوای ارزشمند می تواند برای سینماگری مهم باشد؟
وی تأکید کرد: ما این همه دانشگاه و آموزشگاه سینمایی داریم اما آیا در یکی از این ها اساتید مناسب وجود دارند؟ آیا این اماکن تجهیزات و لجستیک مورد نیاز فیلمسازان جوان را در اختیارشان قرار می دهند؟ ما نباید با خودمان تعارف داشته باشیم! متأسفانه مقوله آکادمی در کشورمان شوخی شده! وقتی ۴ استاد با سابقه قابل قبول نداریم چطور ادعای آکادمیک بودن داریم؟
این هنرمند پیشکسوت تصریح کرد: در این آموزشگاه ها که مرتب پشت سر هم ساخته می شود معلوم نیست چه کسانی کار می کنند. بنده شخصاً از برخی تبلیغاتی که در مورد این آموزشگاه ها می بینم حیرت زده می شوم؛ مثلاً در یکی از این تبلیغات که اخیراً دیدم آموزش نمایشنامه نویسی توسط کسی که حتی یک نمایشنامه اش روی صحنه نرفته است تبلیغ شده بود. یا تبلیغ جدیدی بیرون آمده با عنوان آموزش بازیگری جلوی دوربین! معلوم است این یک شارلاتنیزم صرف است.
غریب پور در همین راستا افزود: ما رسماً درون یک فاجعه هستیم؛ معیار پخش کننده ها و تهیه کننده ها امروزه خنده دار بودن فیلم ها است! همین باعث شده تا امثال من مشوقی برای ادامه کار نداشته باشیم چرا که تنها دو راه برای من و امثال من می ماند. یکی اینکه فیلمی بسازیم که بلافاصله برود در بخش فستیوال های جهانی که می دانیم پشت پرده شان چه خبر است و دوم اینکه بیاییم و فیلمی بسازیم که بر اساس معیار تهیه کننده پر از موسیقی و خنده باشد و بفروشد اما من هرگز در این جنایت فرهنگی شرکت نمی کنم.
وی در پایان این گفتگو دانشگاه های سینمایی را سرچشمه فضاحت های امروز سینمای کشور برشمرد و در این راستا هشدار داد: کارگردانان خوش فکر و برومند و قوی از این دانشگاه ها بیرون نمی آیند؛ بدیهی است که نباید هر شخصی فیلم بسازد. فیلمساز کسی است که به خیلی از امور مسلط باشد اما سوأل من این است که کدامیک از این فیلمسازان امروزی به مقوله های مختلف مسلط هستند؟ سیامک یاسمی اگر «گنج قارون» را ساخت حداقل به ۳ زبان صحبت می کرد اما این هایی که ما می بینیم امروزه تهیه کننده شده اند پیش از این قالی فروش و طلا فروش بودند و فلان کارگردان که امروز مطرح شده بچه پرروی قیافه گیری است که وقتی پیش او می نشینی جوری حرف می زند و ادعا می کند که گویا معلم و استاد آنتونیونی و فلینی بوده است. این شهامت و گستاخی را از کجا یاد گرفته اند؟ از همین دانشگاه ها و آموزشگاه ها! من امیدوارم تا شرایط وخیم تر نشده مسئولان ذی ربط فکری اساسی برای بهبود اوضاع و احوال نابسامان آموزش در سینما داشته باشند.
کارگردان فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» با تاکید براینکه جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی میتواند بسیار جذاب و مخاطبپسند باشد، گفت: این رویداد برای تاثیرگذاری و جریانسازی باید استمرار و دبیرخانه ثابت داشته باشد و متناسب با موضوع آن تولید صورت بگیرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مهرداد خوشبخت که در آخرین تجربه سینمایی خود «گلهای باوارده» را به چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر آورده بود، درباره جشنوارههای موضوعی به ایرنا گفت: جشنوارهها در ذات اتفاقات خوبی هستند؛ ما جشنوارهها را برای دیده شدن و تشویق سینماگران جوان موثر و مهم میدانیم.
وی به جشنوارهها موضوعمحور موفق دنیا اشاره کرد و افزود: جشنواره حتی اگر موضوعمحور و مناسبتی هم باشد، خوب است. این اتفاق در تمام دنیا مرسوم است و سالانه صدها جشنواره با این رویکردها برگزار میشود چراکه یکی از راههای پرداختن به هر موضوع خاص و برجستهکردن آن پرداختن به آن از طریق جشنواره است. مثلاً اگر بخواهیم فرش ایرانی دیده شود حتماً باید جشنواره با رویدادی با این موضوع برپا کنیم.
شاید جشنواره ملی فیلم ایرانی در قدم اول میزبان فیلمهای شاخص و فاخری نباشد و در دوره اول نوعی گردآوری و رصدی از آثار موجود با محوریت اقوام صورت بگیرد اما این جشنواره باید برای موفقیت تداوم پیدا کند؛ مشکل ما همواره تداوم در برگزاری جشنوارهها بوده است
کارگردان «عقاب صحرا» به راهاندازی جشنواره فیلم اقوام ایرانی اشاره و بیان کرد: این جشنواره میتواند جذاب و مخاطبپسند باشد و درباره رسوم اقوام و ابعاد مختلف آن خواهد بود؛ در این جشنواره سینمایی هر اثری با این موضوع ساخته شده است، دیده میشود که این امر دو کارکرد دارد. اولاً عوامل سازنده فیلم دیده و تشویق میشوند. ثانیاً موضوع مهم اقوام ایرانی و اتحاد و همبستگی آنها مورد توجه قرار میگیرد.
خوشبخت گفت: شاید جشنواره ملی فیلم ایرانی در قدم اول میزبان فیلمهای شاخص و فاخری نباشد و در دوره اول نوعی گردآوری و رصدی از آثار موجود با محوریت اقوام صورت بگیرد اما این جشنواره باید برای موفقیت تداوم پیدا کند؛ مشکل ما همواره تداوم در برگزاری جشنوارهها بوده است. گاهی موضوعات مختلفی محور جشنوارههای فیلم شده که نمونه آن جشنواره فیلم رشد بوده است. جشنواره برای تاثیرگذاری و جریانسازی باید استمرار داشته باشد پس باید دبیرخانه ثابت داشته و برای تولید در حوزه موضوعی جشنواره تلاش صورت گیرد. باید درباره این موضوع تبلیغ و پژوهش انجام شود، حمایت مالی باشد تا در نهایت شاهد برگزاری رویدادهای اثرگذار باشیم.
وی عنوان کرد: جشنوارههای موضوعی مختلفی در دنیا وجود دارند؛ این جشنواره یا به دلیل جایگاه و اعتبارشان مورد توجه قرار میگیرند یا اینکه جوایز درخوری پرداخت میکنند. معتقدم جشنوارههای موضوعی زمانی میتوانند فیلمسازان را ترغیب کنند که جایزههای خوبی پرداخت کنند. برای مثال میتوان به جای جوایز مختلف چند جایزه ویژه در راستای تولید فیلم پرداخت کرد.
کارگردان «گلهای باوارده» با تاکید براینکه اقوام ایرانی موضوع جذابی برای فیلمسازی است که میتواند سالها برای آن جشنواره برپا کرد، گفت: اقوام ایرانی از موضوعات جذابی برای سینماست که قابلیت برگزاری استمرار یک جشنواره سینمایی را دارد. ما به چنین جشنوارههایی نیاز داریم تا بتوانیم همواره رسم و رسوم خود را نو کنیم و آنها را به دنیا نشان دهیم و همچنان آن را به مردم خودمان تذکر دهیم تا فراموش نکنند از چه فرهنگی برخوردار هستند. اتفاقاً جشنواره اقوام، رویدادی است که جای آن خالی بود و برگزاری جشنواره برای آن باید وجود داشته باشد.
مهرداد خوشبخت – کارگردان سینما
خوشبخت در پاسخ به اینکه توجه سینما به خردهفرهنگها در اقوام ایرانی چقدر میتواند برای مخاطب جذابیت داشته باشد، گفت: حتماً اگر یک فیلم با موضوعی که مردم به آن علاقه دارند به اقوام ایرانی بپردازد، موفق خواهد شد. شاید یک فیلم با موضوع اقوام در ژانر کمدی ساخته شود، اشکالی ندارد و باید از آن استقبال کرد؛ این نوع نگاه باعث فروش بیشتر خواهد شد. برای موفقیت یک فیلم در فروش و استقبال مخاطب تنها موضوع فیلم تعیین کننده نیست بلکه ژانر فیلم در آن نقش مهمی دارد.
حتماً اگر یک فیلم با موضوعی که مردم به آن علاقه دارند به اقوام ایرانی بپردازد، موفق خواهد شد. شاید یک فیلم با موضوع اقوام در ژانر کمدی ساخته شود، اشکالی ندارد و باید از آن استقبال کرد
وی به تجارب خود در فیلمسازی پرداخت و ادامه داد: من یک استاد به اسم آقای رحیمزاده داشتم که ایشان به من یک راهنمایی کرد و من آن جملات را به همه میگویم. ایشان توصیه میکردند نسبت به موضوعی که شناخت دارید، فیلم بسازید. این توصیه یعنی مثلاً اگر من درباره قتلهای ناموسی در آبادان فیلم میسازم، چون این فرهنگ را میشناسم در فضای آن بزرگ شدهام پس فیلمساز باید در شرایطی که شناخت دارد، با موضوعی که شناخت دارد فیلمسازی کند.
کارگردان «آبادان یازده ۶۰» بیان کرد: این روزها خیلی از بچههایی که فیلم کوتاه کار میکنند آثارشان را برای من ارسال میکنند. خیلی از این بچهها در فیلم کوتاه دارند ادای فیلم بلند را در میآورند. من میگویم این فیلم بلند را بخاطر اینکه میخواهید تمرین فیلمسازی کنید، کوتاه نکنید.
خوشبخت خاطرنشان کرد: شما درباره موضوعی که نسبت به آن شناخت دارید فیلمی بسازید تا تاثیرگذار باشد. مثلا فیلم درباره ازدواج و طلاق در تهران ساخته میشود درحالی که کارگردان اهل زاهدان است! من همیشه به فیلمسازان حوان میگویم فیلمی را بسازند که کسی درباره موضوع آن اطلاعی ندارد.
نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی به دبیری کمال تبریزی و به همت موسسه فرهنگی هنری فصل هنر آبان ۱۴۰۲ در تبریز برگزار خواهد شد.
بهروز افخمی که ساخت فیلم «صبح اعدام» را به نیمه رسانده، معتقد است که اگر فیلمش خوب از آب دربیاید معترضان واقعی را نشان میدهد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کارگردان فیلمهای «عروس»، «سنپطرزبورگ» و «فرزند صبح» این روزها مشغول ساخت جدیدترین فیلمش با نام «صبح اعدام» است که سوژه آن را از سالها قبل در ذهن داشته و اگر چه قرار بود زمستان سال قبل آن را کلید بزند اما فیلمبرداریاش به تابستان ۱۴۰۲ رسیده و شاید در جشنواره فیلم فجر امسال رونمایی شود.
او در گفتوگویی تازه جزئیات بیشتری را از چگونگی شکلگیری این فیلم توضیح داد و در کنار آن اشارهای هم به ارتباط «صبح اعدام» به وقایع سال گذشته کشور داشت.
افخمی با بیان اینکه تقریبا نیمی از فیلم را ساخته است، از چگونگی شروع این پروژه سینمایی به ایسنا گفت: حدود ٢٠ سال پیش، آرشیو روزنامه کیهان را بررسی میکردم که به گزارش تیرباران طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی برخوردم. در واقع، این گزارش شمارهای از کیهان روز ١١ آبان سال ١٣۴٢ بود. این گزارش خبری، به قدری جذاب و مفصل بود که برای خودم از آن کپی کردم و در کتابخانهام گذاشتم. از همان زمان در ذهنم شکل گرفت که براساس این گزارشِ تیرباران میتوانم فیلم سینمایی بسازم. همواره مشتاق بودم تا خبرنگاری که این گزارش را نوشته، پیدا کنم اما هنوز در دفتر روزنامه کیهان نتوانستهام فردی را بیابم که این خبرنگار را بشناسد. به هر حال این گزارش دو صفحهای، با امضای خبرنگاری است که متن را بهگونهای با دلبستگی و علاقه نسبت به اعدامشوندگان نوشته بود و چنین جبههگیریای در آن زمان بسیار عجیب بود. میتوان اذعان کرد چون مصطفی مصباحزاده -بنیانگذار کیهان- به دنبال نشان دادن وجهه روشنفکری از خودش بود، این گزارش را چاپ کرده اما شخص خبرنگاری که آن را نگاشته، برای من بسیار اهمیت داشت.
وی با اشاره به اینکه فیلمنامه «صبح اعدام» را بر اساس گزارش مطبوعاتی کیهان نوشته است، عنوان کرد: دیالوگهای طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی را که در روزنامه نوشته شده بود به صورت مستقیم در فیلمنامه آوردهام. البته برای نوشتن فیلمنامه، از منابع و اسناد دیگر از جمله کتاب «طیب در گذر لوطیها» استفاده و اقتباس کردم. کتاب «طیب در گذر لوطیها» مصاحبههای مختلفی با لوطیهای تهرانی دارد که طیب را میشناختند و نثر آن تهرانیِ قدیمی است و برای نوشتن فیلمنامه برایم بسیار کارآمد بود.
افخمی افزود: طیب حاجرضایی تنها قهرمان این فیلم نیست و کاراکتر حاج اسماعیل رضایی هم قهرمان جوانتری است که در فیلم میبینیم. در واقع، «صبح اعدام» بیوگرافی نیست بلکه درباره کشتار ١۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و نتایج آن است. نکته جالب فیلم، روایت ٩٠ دقیقه پیش از اعدام است که دو مرد در آستانه اعدام، چه حرفهایی میزنند و چه رفتار خاصی از خود نشان میدهند. میتوان گفت «صبح اعدام» همچون فیلمهای «مسیر سبز» و «میخواهم زنده بمانم» در ژانر فرعی اعدام است.
این فیلمساز درباره مدت زمان پیشتولید و همکاری با حوزه هنری توضیح داد: پاییز سال ١۴٠١، نوشتن فیلمنامه را آغاز کردم که حدود پنج هفته زمان برد. پس از نگارش فیلمنامه، از همان پاییز پیشتولید را آغاز کردیم. طرح داستانی فیلم را هم از همان ابتدا برای دوستان سازمان سینمایی سوره حوزه هنری مطرح کرده بودم و از قبل برای همکاری اعلام آمادگی کرده بودند. از اوایل نگارش فیلمنامه با هم پیش رفتیم و در پیشتولید هم مدام به ما سر میزنند و همچنان پیگیر انجام کار هستند. ما باید تمام جزییات صحنه را همچون دهه ۴٠ دربیاوریم و همین امر، منجر به طولانی شدن پیشتولید شده است. در تلاش هستیم کار را برای جشنواره فجر نهایی کنیم. افخمی درباره پیشبینیاش از بازخوردها نسبت به فیلم در رونمایی احتمالی در جشنواره فجر گفت: از نظر من اگر فیلم سینمایی «صبح اعدام» در جشنواره فیلم فجر سال گذشته نمایش داده میشد، اتفاق بهتری برایش میافتاد زیرا این فیلم نوعی مقابله مستند با آن چیزی بود که در پاییز ١۴٠١ اتفاق افتاد. «صبح اعدام» نشان میدهد تظاهرات واقعی و سه هزار کشته و زخمی و سرازیر شدن تانکها در خیابانها در یک روز یعنی چه. البته فکر میکنم پس از اکران فیلم، خیلیها از تماشای آن عصبانی شوند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا فیلمها و صحبتهایش معمولا درگیر حاشیه میشوند، عنوان کرد: من از کار اولم یعنی «کوچک جنگلی» مورد پروندهسازی و اتهام قرار گرفتم. حتی زمانی که فیلمهای «عروس» و «شوکران» را ساختم تا همین چند سال پیش که درباره کرونا حرف زدم، همواره به من حمله کردند. در زمان کرونا هم گفتم که ماسک زدن اساسا کار بیهودهای است و این اواخر سازمان بهداشت اتحادیه اروپا هم این موضوع را تایید کرد. در حالی که همان زمان عده زیادی به من ناسزا گفتند.
او اضافه کرد: معتقدم فیلمساز باید مردم را به فکر بیاندازد. فیلمهای جدی عصبانیت ایجاد میکند و شما را وادار میکند تا در طرز زندگیتان تجدیدنظر کنید که البته کار آسانی نیست. برای مثال زمانی که فیلم سینمایی «دکتر ژیواگو» ساخته شد، خیلیها تصور کردند که اثری عاشقانه است. در حالی که این فیلم در زمان خودش به شدت بین مارکسیستها و سوسیالیستها نفرت ایجاد کرد. «دکتر ژیواگو» در فروش سال نخست خود شکست خورد اما در سالهای بعد جزو آثار پرفروش شد.
افخمی در پایان در پاسخ به اینکه «صبح اعدام» قرار است چه حرفی را به مخاطب القا کند، گفت: همانطور که گفتم فیلم خوب، فیلمی است که شما را تکان دهد. اگر «صبح اعدام» فیلم خوبی از آب دربیاید، به معترضان امروزی خواهم گفت که معترض واقعی اینهایی هستند که در فیلم دیدید، نه شما!
مهری آل آقا، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با بیان اینکه ساخت فیلم کوتاه از فیلم سینمایی بلند سختتر است، بیان کرد: هنرمندان و سینماگران سراسر دنیا جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران و آثار آن را بسیار معتبر ارزیابی میکنند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرآنلاین، مهری آل آقا، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در گفتوگو با خبرآنلاین با بیان اینکه حضور به عنوان بازیگر در فیلم کوتاه و همکاری با جوانان را دوست دارد، گفت: زمانی که ما هم جوان بودیم دل مان میخواست تا با آدمهای بزرگتر و حرفه ای تر کار کنیم. دوست داشتیم آنها ما را در پروژههایشان قبول کنند و به تجربیاتمان اضافه شود به همین دلیل همراه شدن با هنرمندان جوان و فیلمسازان عرصه فیلم کوتاه را دوست دارم و پیشنهاد بازی در فیلمهایشان همیشه استقبال میکنم.
او ادامه داد: تولید یک فیلم کوتاه بسیار سختتر از ساخت یک فیلم بلند سینمایی است. فیلمسازان این عرصه باید مفهوم مدنظر خود را در زمانی کوتاه به مخاطب منتقل کنند که این تنها بخشی از دشواری تولید یک فیلم کوتاه است.
این هنرمند افزود: همواره برای ساخت فیلم بلند زمان و امکانات بیشتری برای انتقال پیام فراهم است اما هنرمندان و سازندگان فیلم کوتاه از این دو گزینه به حد کافی برخوردار نیستند.
آل آقا گفت: در واقع یکی از مهمترین دلایلی که باعث میشود تا پیشنهاد بازی در فیلمهای کوتاه را بپذیرم همین سخت بودن شرایط آن برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب است.
او با اشاره به اینکه برای رسیدن به نقش فرآیند دشواری را طی نمیکند، اظهار کرد: من برای رسیدن به یک نقش خودم را در اتاق حبس نمیکنم یا مانند بعضی از همکارانم ساعتها به کالبدشکافی فیلمنامه نمیپردازم. همه این موارد خوب است اما شیوه رسیدن به نقش برای هر بازیگری متفاوت است. خوشبختانه من خیلی زود به نقش و آنچه مدنظر کارگردان است، دست پیدا میکنم.
این هنرمند مطرح کرد: در میان فیلمسازان جوان افراد باتجربه و حرفهای زیادی هستند که کار کردن با آنها بسیار لذت بخش است. آنها امید آینده سینمای کشور هستند و باید با حضور در جلوی دوربینشان کمک کرد تا سریعتر در مسیر رشد و ارتقای کیفی آثارشان قدم بردارند. قطعا افرادی هم در این زمینه بیتجربه هستند که گذشت زمان و آزمون و خطا آثارشان را به سمت کیفیتی مطلوب سوق خواهد داد.
او ادامه داد: گذر زمان باعث میشود فیلمسازان جوان به تجربه دست پیدا کنند. البته که شاید گاهی به دلیل عدم شناخت درست از فضا مشکلاتی در مسیر تولید آثارشان باشد اما به هر شکل طی این مسیر لذتبخش است. در این راه ما سعی میکنیم در رفتار و عملکرد با آنها تعامل داشته باشیم و دوستانه تجربیاتمان را در اختیارشان قرار دهیم.
این بازیگر گفت: ساخت فیلمهای کوتاه مثل آثار سینمایی بلند نیست. هرچه کارگردان و نویسنده این آثار خلاق و نوآورتر باشند کار بهتری ارائه خواهند کرد.
آل آقا اظهار کرد: طی سالهایی که از برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران میگذرد، هرسال شاهد عملکرد بهتر فیلمسازان و سوژههای جدیدتری بودهایم.
او بیان کرد: جشنواره محل حضور هنرمندان با آثار متفاوت و نگرشهای مختلف است. ممکن است بعضی از فیلمها از نظر سوژه و محتوا تکراری باشند اما در فیلمبرداری، کارگردانی و حتی نوع بازی بازیگران آن شاهد خلاقیت باشیم.
این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با بیان اینکه جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران بسیار معتبر و شناخته شده است، اظهار کرد: نگاه هنرمندان و متخصصان عرصه سینما در سراسر دنیا به جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران و آثار هنرمندان فعال آن بسیار خوب است. خوشبختانه جشنواره در سالهای اخیر عملکرد قابل قبولی داشته است و امیدوارم در دورههای بعد نیز شاهد رشد و شکوفایی آن باشیم که اگر غیر از این بود این رویداد بزرگ بین المللی نمیتوانست به چهلمین دوره برگزاری برسد.
مهری آل آقا در پایان با اشاره به درخشش فیلمهای کوتاه ایرانی در جشنوارههای بینالمللی مطرح کرد: فیلم های کوتاه ما در سراسر دنیا بسیار درخشان و قابل بحث و نظر هستند. قطعا با حمایت و توجه بیشتر به هنرمندان فعال در این عرصه میتوانیم شاهد درخشش بیشتر هنر فیلمسازان جوان در عرصههای بینالمللی باشیم.
چهلمین جشنواره بینالمللی فیلمکوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.
با عرضه نسخه باکیفیت فیلمهای «بیرویا» و «ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا» در شبکههای اجتماعی، تعداد فیلمهای شاخص قاچاقشده در فضای مجازی در یک سال گذشته به عدد ۶ رسید.
به گزارش سینمای خانگی از مهر؛ همین الان هم اگر عنوان «قاچاق فیلم» را در موتورهای جستجوگر سرچ کنید، با تصاویری از سیدیها و دیویدیهایی مواجه میشوید که زمانی با کشف باندهای بزرگ عرضه غیررسمی فیلمهای قانونی، ضبط و امحا میشد.
قربانیان اصلی این دست شبکههای قاچاق محصولات فرهنگی فیلمهایی بودند که یا در اوج فروش در گیشه و یا حتی پیش از راهیابی به چرخه اکران عمومی، ناگهان بهصورت گسترده نسخهای از آنها در اختیار مخاطبان قرار میگرفت و طبیعتاً سرمایهگذار و تهیهکننده فیلم بهواسطه ضربه به فرآیند فروش فیلم، با ضررهای مالی کلان مواجه میشدند. در مقطعی از دهه ۸۰ حتی کار به جایی رسید که گروهی از صاحبان آثار برای فیلمهای خود مجلس ختم برگزار کردند تا نسبت به نبود نظارت و مقابله با شبکههای قاچاق، اعتراض کنند.
این روزها اما کمتر شاهد بلند شدن صدای اعتراض از سوی صاحبان آثاری هستیم که نوبتبهنوبت اسامی فیلمهایشان در کنار عنوان «قاچاق» قرار میگیرد و نسخههای باکیفیت آنها به پشتوانه گسترش فضای مجازی، در کمترین زمان به دست طیف گستردهای از مخاطبان بالقوه میرسد. ماجرا چیست؟
یک بازخوانی؛ آنلاین شو، قاچاق شو!
عرضه غیررسمی نسخه باکیفیت فیلمهای سینمایی و سریالهای خانگی آنقدر این روزها رسمیت پیدا کرده که شاید حتی طیف گستردهای از دنبالکنندگان و استفادهکنندگان از کانالهای عرضه این محصولات در برخی شبکههای اجتماعی، اطلاعی از ماهیت غیرقانونی آنها نداشته باشند. بهخصوص که با قدرت پیدا کردن پلتفرمهای عرضه مجازی فیلمها و سریالهای روز، اینترنت و فضای مجازی تبدیل به یکی از مهمترین بسترها برای دسترسی به محصولات قانونی هم شده است.
سال ۹۸ بود که خبرگزاری مهر در گزارشی بهبهانه انتشار نسخه غیرقانونی ۵ فیلم رسمی سینمای ایران در فضای مجازی آن هم در کمتر از ۳ ماه، نسبت به «بیدار شدن غول خفته قاچاق» هشدار داد. از آن زمان مهمترین اتفاق، رونق کانالهای عرضه این محصولات غیرقانونی در شبکههای اجتماعی بوده است. کانالهایی که حتی درباره عرضه نسخههای غیرقانونی خود به مخاطبانشان اطلاع میدهند و گاه با صدور اطلاعیههایی بابت انتشار با تأخیر نسخه قاچاق برخی فیلمها و سریالها عذرخواهی هم میکنند!
در چنین شرایطی نه فقط صاحبان سریالهای عرضه شده در شبکه خانگی که تهیهکنندگان فیلمهای اکران آنلاین هم عملاً میدانند که محصولشان همزمان باکیفیتهای مختلف در کانالهای مجازی هم عرضه میشود و در یک توافق جمعی همه این مساله را پذیرفتهاند!
از ۶ فیلم قاچاقشده چه میدانیم؟
جریان قاچاق فیلمهای رسمی تولید شده در سینمای ایران که مخاطبان در انتظار اکران عمومی آنها هستند اما داستانی متفاوت از جریان عرضه موازی فیلمهای رسمی فضای مجازی در شبکههای اجتماعی دارد. جریانی که همچنان عنوان قاچاق برای آن به کار میرود و فیلمهای قربانی هم از طرق مختلف گرفتار آن میشوند. از اسفندماه سال گذشته تا به امروز و در حدود ۶ ماه، ۶ فیلم شاخص سینمای ایران به همین صورت در اختیار مخاطبان قرار گرفته و شدت گرفتن این جریان در روزهای اخیر، زنگ هشداری جدی را به صدا درآورده است.
کارگردان برادران لیلا؛ لطفاً قاچاق ببینید!
فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته جنجالی سعید روستایی را میتوان اولین فیلم در شکلگیری این جریان تازه دانست. فیلمی که پس از رونمایی و حضور عوامل آن در جشنواره کن، سازمان سینمایی در اطلاعیهای رسمی اکران آن را در ایران منتفی دانسته بود و همزمان تهیهکننده آن یعنی جواد نوروزبیگی هم از پیگیری قضائی عوامل فیلم خبر داد.
فیلم سعید روستایی که عملاً راهی برای ورود به چرخه اکران نداشت و صدور مجوز اکران عمومی آن منوط به اعمال اصلاحات و حذف برخی سکانسهای جنجالی بود، بهواسطه واگذاری حقوق پخش به یکی از پلتفرمهای بینالمللی، بلافاصله پس از عرضه آنلاین در خارج از کشور، بهصورت گسترده در اختیار مخاطبان ایرانی هم قرار گرفت.
نکته جالب استقبال عوامل فیلم بهخصوص سعید روستایی از این اتفاق بود که بهصورت ضمنی حتی علاقهمندان به سینمای خود را دعوت به تماشای نسخه غیرقانونی فیلم خود کرد! تهیهکننده فیلم هرچند همچنان در تلاش بود تا بهواسطه جو رسانهای ناشی از عرضه نسخه غیرقانونی فیلمش، مدیران سینمایی را مجاب به صدور مجوز برای اکران رسمی فیلم کند، اما اینگونه نشد.
جنگجهانی سوم؛ قربانی تأخیر
آنچه جواد نوروزبیگی برای «برادران لیلا» بهدنبالش بود، کمی بیش از یک ماه بعد برای فیلم هومن سیدی رقم خورد. فیلمی که نه فقط از نظر محتوا و ممیزی مشکلی برای ورود به چرخه اکران نداشت که حتی از سوی بنیاد سینمایی فارابی بهعنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار معرفی شده بود.
«جنگ جهانی سوم» که برمبنای قوانین اسکار، ناگزیر از اکران در کشور مبدأ بود، در سال ۱۴۰۱ تن به یک هفته اکران محدود در یک سالن کوچک در سینما مگامال تهران داد، اما بهطرز عجیبی، بهرغم عطش بالایی که در میان مخاطبان و رسانهها برای رونمایی فیلم بود، عواملش حاضر به اکران گسترده آن نشدند!
این فیلم که اولین محصول رسمی یکی از پلتفرمهای خانگی در سینمای ایران هم محسوب میشود، بعد از ناکامی در صعود به فهرست نهایی بخش بینالملل اسکار، در نوبت اکران عمومی قرار گرفت و هر بار به بهانهای اکران آن به تعویق افتاد تا اینکه بالاخره نسخه باکیفیت آن در فضای مجازی منتشر شد. نسخهای که گویی از فرآیند ارائه فیلم به یکی از جشنوارههای خارجی به بیرون درز کرده بود و امکان جلوگیری از نشر گسترده آن دیگر وجود نداشت.
«جنگ جهانی سوم» با تصمیم سازمان سینمایی و درخواست عوامل در حداقل زمان به اکران عمومی درآمد اما دیگر کار از کار گذشته بود و فیلم با گیشهای بسیار ضعیف، پرونده خود در اکران را بست.
خط فرضی؛ قاچاق فیلمی که کسی منتظرش نبود!
یکی از عجیبترین موارد در جریان قاچاق فیلمهای سینمای ایران ماجرای ورود ناگهانی اولین فیلم فرنوش صمدی به کانالهای مجازی بود. فیلم «خط فرضی» که در سال ۹۸ ساخته شده بود و بازخوردهای چندان ویژهای را هم در بازه رونمایی در جشنواره فیلم فجر تجربه نکرده بود اما بهواسطه حضور بازیگرانی همچون سحر دولتشاهی و پژمان جمشیدی، امیدهایی به اکران عمومی داشت.
صمدی پیشتر درباره برنامهریزی برای اکران فیلم خود به خبرگزاری مهر گفته بود: «قرار بود این اثر سینمایی در دیماه سال ۱۴۰۱ در سینماهای کشور اکران شود اما به دلیل شرایط موجود و عدم استقبال مخاطب از سینما تصمیم گرفته شد تا اکران فیلم در زمان دیگری صورت گیرد.» همین تصمیم به تأخیر در اکران این فیلم هم کار دست عواملش داد!
تهیهکننده «خط فرضی» علی مصفا است که بلافاصله پس از عرضه نسخه غیرقانونی فیلم در فضای مجازی در اردیبهشت ماه امسال، از طریق شورای اکران تلاش کرد تا زودتر فیلم را روانه پرده سینماها کند، حتی شورا سرگروه و تاریخ اکران فیلم را هم مشخص کرد، اما این اتفاق رخ نداد تا «خط فرضی» هم قربانی تأخیر عوامل در اکران عمومی فیلم شود. فیلمی که احتمالاً تعدد حضورش در رویدادهای بینالمللی بیتأثیر در لو رفتن نسخه باکیفیت آن نداشته است.
تفریق؛ راه دیگری هم بود؟
فیلم سینمایی «تفریق» یکی از فیلمهایی بود که سال گذشته در میان پنج گزینه نهایی بنیاد سینمایی فارابی برای نمایندگی سینمای ایران در مراسم اسکار قرار گرفته بود و اگر سلیقه نهایی هیأت انتخاب به سمت فیلم هومن سیدی گرایش پیدا نمیکرد، فیلم مانی حقیقی راهی آکادمی میشد. این یعنی فیلم «تفریق» مشکلی از منظر محتوا و ساختار برای دریافت مجوز نداشته و همانطور که پروانه ساخت آن صادر شده بود، میتوانست متقاضی پروانه نمایش هم باشد و بهصورت رسمی وارد چرخه اکران عمومی شود.
مانی حقیقی در مقام نویسنده و کارگردان و ترانه علیدوستی در مقام بازیگر نقش اصلی، فیلم «تفریق» را گامبهگام از فرآیند عرضه رسمی دور کردند.
تهیهکننده «تفریق» مجید مطلبی است که پیشتر با تهیهکنندگی فیلمهایی چون «هتتریک»، «لتیان» و «سرخپوست» در سینما و سریال «آکتور» در شبکه خانگی کار کرده بود و بعد از آنها روی «تفریق» سرمایهگذاری کرد. فیلمی که مشخص نیست از واگذاری حق پخش آن به یک پلتفرم خارجی چقدر برای این تهیهکننده عایدی داشته و آیا اکرا ن عمومی فیلم در ایران میتوانست فروش بهتری برایش به همراه داشته باشد؟
بی رؤیا؛ ناامید از اکران عمومی
فیلم سینمایی «بیرویا» ساخته آرین وزیردفتری از فیلماولیهای جشنواره فیلم فجر دو سال پیش بود. فیلمی که تهیهکنندگی آن را هومن سیدی و سعید سعدی برعهده داشتند و روایت آن از آشفتگی مرز میان واقعیت و خیال، مخاطب را با تجربه سینمایی متفاوتی مواجه میکرد.
تنها چند روز بعد از «تفریق»، نسخهای از فیلم «بیرویا» هم باکیفیت بالا در فضای مجازی منتشر شد. فیلمی که بازهم بیشترین احتمال درباره دلیل و مسیر لو رفتن آن، متوجه جشنوارههای خارجی است. ارسال برخط فیلمهای سینمایی به جشنوارههای جهانی، بهرغم تمام ملاحظات امنیتی و حفاظتی، آنها را در معرض قاچاق قرار میدهد و این داستانی است که این بار برای «بیرویا» اتفاق افتاد.
نکته مهم درباره این فیلم، عقبنشینی زودتر عوامل آن از ورودش به چرخه اکران عمومی و واگذاری امتیاز پخش آنلاین آن به یکی از پلتفرمهای داخلی بود. یعنی «بیرویا» به رغم حضور بازیگرانی چون طناز طباطبایی و صابر ابر از نگاه عواملش، شانس چندان بالایی برای توفیق در گیشه نداشت و به همین دلیل قرارداد عرضه آنلاین آن بسته شده بود، اما تأخیر در این عرضه، باعث شد نسخه غیرقانونی زودتر از نسخه قانونی به دست مخاطبان برسد.
ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا؛ سرانجام یک کشمکش داخلی!
تنها چند ساعت بعد از «بیرویا»، انتشار گسترده نسخه با کیفیت «ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا» این شائبه را تقویت کرد که جریان عرضه فیلمها شاید لایههای پیچیدهتری داشته باشد و ارتباطی با فعالیت گروههای سودجو در بازار قاچاق فیلم و سریال ندارد!
فیلم «ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا» البته بهعنوان آخرین ساخته عبدالرضا کاهانی، مدتهاست برای عرضه رسمی و ورود به چرخه اکران با چالشهایی مواجه بوده است و بخشی از این چالش و کشمکش هم میان کاهانی و سعید خانی به عنوان تهیهکننده فیلم بوده است.
کاهانی در چند نوبت قصد داشت در اقدامی بهظاهر اعتراضی، این فیلم را در فضای مجازی منتشر کند اما تهیهکننده در برابر آن مقاومت میکرد و حالا مشخص نیست آیا اتفاقی که رخ داده، با عاملیت این کارگردان بوده است یا اتفاق دیگری منجر به انتشار این فیلم شده است.
پیگیری خبرنگار مهر برای گفتگو با سعید خانی یکی از تهیهکنندگان فیلم هم تاکنون بینتیجه بوده است.
نتیجه پیگیریها چه خواهد بود؟
درباره اینکه آیا زنجیره انتشار نسخه باکیفیت فیلمها در فضای مجازی در چه نقطه از هم گسسته خواهد شد، هنوز زود است و باید منتظر اتفاقات پیش رو در این زمینه باشیم. بهخصوص که کم نیستند فیلمهایی که احتمالاً با چالشهایی در فرآیند دریافت پروانه نمایش و ورود رسمی به چرخه اکران مواجهند و دور از انتظار نیست که با چنین تصمیمی بخواهند، سازمان سینمایی به عنوان متولی اصلی نظارت بر فرآیند عرضه فیلمهای سینمایی را با چالش مواجه کنند.
«با بررسیهای مقدماتی صورت گرفته، مشخص شد که با توجه به رعایت دقیق مراقبتهای حفاظتی از جمله استفاده از دیسیپی برای بازبینی فیلمها، انتشار آثار خارج از سازمانهای دولتی و احتمالاً از دفاتر فیلمها یا جشنوارههای خارجی صورت گرفته است. به همین دلیل مراتب برای بررسی فنی به قوه قضائیه و پلیس فتای فراجا برای شناسایی منشأ نشر فیلم، منعکس شد.» شب گذشته جعفر انصاریفر در مقام دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی، در اظهارنظری رسمی از دستور رئیس سازمان سینمایی برای بررسی فوری موضوع انتشار قاچاق فیلمها خبر داد و ضمن آن به ارائه این توضیح از پیگیریهای مقدماتی پرداخت.
این مقام سازمان سینمایی، احتمال سازمانیافته بودن انتشار غیرقانونی فیلمها را هم منتفی ندانسته است.
فیلم سینمایی «بدون قرار قبلی» به عنوان تنها نماینده سینمای ایران در بخش رقابتی فیلمهای بلند جشنواره بینالمللی فیلمهای اسلامی کازان روسیه حضور خواهد داشت.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، فیلم سینمایی بدون قرار قبلی به کارگردانی بهروز شعیبی و تهیه کنندگی محمود بابایی، به عنوان تنها نماینده سینمای ایران در بخش مسابقه فیلم های بلند نوزدهمین جشنواره فیلم اسلامی کازان حضور خواهد داشت.
آخرین ساخته بهروز شعیبی قرار است در جشنوارهای که ۱۴ تا ۱۸ شهریور (پنجم تا نهم سپتامبر) برگزار میشود، با آثاری از سینمای کشورهای روسیه، یونان، مراکش، ترکیه، هند، تاجیکستان و سوریه به رقابت بپردازد.
این فیلم که پیشتر نیز حضوری موفق در فستیوالهای بینالمللی داشته است، اوایل سال جاری در دو جشنواره «آرکتیک» و «دروازههای غرب» که هر دو در کشور روسیه برگزار شدند بسیارخوش درخشیده است.
«بدون قرار قبلی» محصول بنیاد سینمایی فارابی با مشارکت موسسه تصویر شهر است.