معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور گفت: امسال پنج فیلم سینمایی در حوزه فرهنگ ایثار و شهادت ساخته می شود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، سید محمدصادق هاشمی ظهر سهشنبه در همایش فعالان مردمی و جهادی استان فارس بیان کرد: با توجه به برنامهریزیهای صورتگرفته امسال پنج فیلم سینمایی در حوزه فرهنگ ایثار و شهادت ساخته خواهد شد.
وی اضافه کرد: با توجه به نقش اثرگذار فرهنگ و هنر در جامعه بهترین راه معرفی و نشر فرهنگ ایثار و شهادت استفاده از هنرهایی نظیر مستند، شعر، کتاب، سرود و فیلم سینمایی است.
هاشمی تأکید کرد: در راستای ترویج و انتشار فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه از طرحهای هنری که دارای چارچوبهای فنی و استانداردهای کیفی لازم باشند حمایت خواهد شد.
معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور خاطرنشان کرد: فعالان اجتماعی و دغدغهمندان فارس در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت طرحهای خود را به اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس ارائه دهند.
سید محمدصادق هاشمی افزود: گروههای مردمی و حلقههای میانی باید برای توسعه فرهنگ ایثار و شهادت فعالیت کنند تا بتوان این فرهنگ والای انقلاب اسلامی را در جامعه اشاعه داد.
معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور افزود: یکی از مطالبات جامعه برونسپاری فعالیتهای فرهنگی در حوزه ایثار و شهادت است البته برای توسعه این بخش بودجه لازم نیز باید تخصیص یابد.
نسخه مرمتشده فیلم سینمایی «کافه ترانزیت» به کارگردانی زنده یاد کامبوزیا پرتوی در ۳۳ سالن کشور اکران میشود.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، روز سهشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ مصادف با روز ملی سینما نسخه مرمت شده فیلم سینمایی «کافه ترانزیت» ساخته زنده یاد کامبوزیا پرتوی و تهیهکنندگی امیر سماواتی و بهروز هاشمیان به همت پلتفرم فیلمنت، فیلمخانه ملی و لابراتوار صدا و سیما در ۳۳ سالن سینمایی کشور روی پرده میرود.
این فیلم در تهران در سینماهای کورش، ایران مال، هروی سنتر، لوتوس مال، آزادی، بهمن، شاهد، چارسو، در کرج در پردیس اکومال، در شهر اصفهان در سینماهای سیتی سنتر، چهارباغ، ساحل، در شهر ارومیه در سینما مهر، در شهر تبریز در پردیس باران و سینمای ۲۹ بهمن، در شهرکرد در سینما بهمن، در شهر اهواز در پردیس اکسین، در شهر مشهد پردیس اطلس مال، ویلاژ توریست، هویزه، مهر کوهسنگی، در شهر شیراز در پردیس شهر آفتاب، در شهر سبزوار در سینما مهر، در شهر قم در پردیس ونوس مال، در شهر سنندج در پردیس بهمن، در شهر گرگان در سینما عصر جدید، در شهر گنبد در سینما مهر، در شهر رشت در سینما ۲۲ بهمن، در شهر همدان در سینما مهر قدس، در نوشهر در سینما همافران به طور تک سانس به نمایش در میآید.
طراح پوستر جدید فیلم که ویژه این اکران اجرا شده، عرفان بهکار مهربانی است.
«کافه ترانزیت» محصول سال ۱۳۸۴ است و در گونه سینمای اجتماعی قرار میگیرد. در این فیلم بازیگرانی همچون فرشته صدرعرفایی و پرویز پرستویی ایفای نقش میکنند. این فیلم نخستین بار در بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت و ۲ سمیرغ بلورین برای فیلمنامه (کامبوزیا پرتوی) و بهترین بازیگر نقش اول زن (فرشته صدرعرفایی) به ارمغان آورد. این فیلم که جزو فیلمهای ستایش شده کارنامه سینمایی زنده یاد کامبوزیا پرتوی است در جشنوارههای خارجی نیز موفقیتهایی را کسب کرده است.
این فیلم سینمایی در مورد زنی به نام ریحان (فرشته صدرعرفایی) است که شوهر خود را به تازگی از دست داده، شوهر وی برای او فقط قهوهخانهای در کنار جاده در نزدیکی ماکو به ارث گذاشتهاست. این زن تلاش میکند تا استقلال خود را حفظ کند ولی برادر شوهرش ناصر (پرویز پرستویی) در جلوی پای این زن سنگ انداخته، تا ریحان را مجبور کند که با وی ازدواج کند.
کامبوزیا پرتوی سازنده آثار مهمی چون «گربه آوازه خوان»، «بازی بزرگان» و «گلنار» است که در ۴ آذر سال ۱۳۹۹ و در سن ۶۴ سالگی بر اثر بیماری کرونا درگذشت.
قرارداد سرگروهی انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» و فیلم سینمایی «شماره ده» برای ورود به چرخه اکران عمومی ثبت شد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، بیستمین جلسه شورای صنفی نمایش در روز یکشنبه ۱۹ شهریور در خانه سینما تشکیل شد.
در این جلسه بعد از بررسی درخواستها و موارد مطرح شده قرارداد سرگروهی ۲ فیلم به ثبت رسید.
قرارداد اکران انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» به کارگردانی بهنود نکویی، هادی محمدیان و محمدجواد جنتی و تهیهکنندگی حامد جعفری با پخش فیلمیران به سرگروهی پردیس کورش ثبت شد.
قرارداد فیلم سینمایی «شماره ۱۰» به کارگردانی حمید زرگرنژاد و تهیهکنندگی ابراهیم اصغری با پخش «شهرفرنگ» هم به سرگروهی سینما فرهنگ به ثبت رسید.
فیلم سینمایی «شماره ۱۰» که پیشتر در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شده بود، در ایام نوروز امسال و پیش از اکران عمومی روی آنتن تلویزیون رفت. این فیلم که از محصولات بنیاد سینمایی فارابی است، حالا در نوبت ورود به چرخه اکران عمومی قرار گرفته است.
فیلم سینمایی «بیمادر» به کارگردانی مرتضی فاطمی نامزد بهترین فیلم خارجی زبان جشنواره ولز شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «بیمادر» به نویسندگی و کارگردانی سید مرتضی فاطمی، نامزد بهترین فیلم خارجی زبان جشنواره ولز شد.
«بیمادر» که پنجمین حضور در جشنوارههای بینالمللی را تجربه میکند در چهار حضور قبلی خود سه جایزه «بهترین فیلم» از جشنوارههای بینالمللی داکا ۲۰۲۲، کراسینگ د اسکرین انگلستان ۲۰۲۳، جشنواره بینالمللی فیلم بنگلور و یک جایزه «بهترین کارگردانی» جشنواره فیلم رینبو لندن را کسب کرده بود.
هفتمین دوره جشنواره Wales International Film Festival 2023 با ساز و کاری ویژه و چند مرحلهای در طی دو ماه در گوین تئاتر در شهر نیث در ولز جنوبی برگزار میشود، پس از نمایش آثار منتخب و شناسایی فینالیستها، در نهایت معرفی برندگان جوایز در تاریخ (۱۵ سپتامبر) ۲۴ شهریور ماه انجام خواهد شد.
«بی مادر» به تهیه کنندگی محمدرضا مصباح و علی اوجی، این روزها در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است.
متأسفانه ما در ایران دچار جشنواره زدگی هستیم. دچار قهرمان پروری های کاذب هستیم و کارهایی که می کنیم اغلب بی بازده و بی ثمر و بی اثر است!
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، امید نیاز کارگردان سینما در خصوص تداوم تصمیمات و کارهای غلط در حوزه سینمای بحران زده کودک و نوجوان در آستانه برگزاری جشنواره فیلم کودک گفت: جشنواره فیلم کودک تنها برای سیگار فروش نزدیک به هتل هنرمندان و تورهای گردشگری اصفهان دستاورد دارد چرا که آن ها از برگزاری این جشنواره منافع زیاد می برند و متأسفانه سینمای ایران و سینماگران حوزه کودک و نوجوان هرگز شاهد دستاورد جدی در این رویداد نبوده اند.
کارگردان فیلم سینمایی «همسر دات کام» در گفتگو با سینماپرس، افزود: متأسفانه تجربه ثابت کرده ما در سینمای کشورمان به ویژه سینمای کودک و نوجوان دنبال انجام کارهای مفید نیستیم.
وی یادآور شد: جشنواره فیلم کودک و نوجوان یک زمان به جشنواره های معتبری مثل جیفونی تنه می زد و هم راستا با آن ها در حال حرکت بود. در روزگار نه چندان دور ویترین سینمای ایران با فیلم های کودک بود و در دنیا سینمای ایران را با آثار درخشانی مانند «بچه های آسمان» و «خانه دوست کجاست؟» می شناختند اما متأسفانه امروزه به دلیل سهل انگاری مدیران فرهنگی و سینمایی کار این سینما به جایی رسیده که جز ویران سرایی از آن باقی نمانده است.
نیاز سپس با اشاره به برگزاری جشنواره فیلم کودک و نوجوان تصریج کرد: آفتابه لگن هفت دست ولی شام و نهار هیچی بهترین توصیف برای این رویداد است! حقیقتاً من نمی دانم چرا مدیران سینمایی سراسیمه چند ماه مانده به برگزاری این رویداد چند تله فیلم بی ارزش افتضاح و عاری از فرهنگ و هنر را می آورند و جدول نمایش پر می کنند و با افتخار می گویند که جشنواره برگزار کرده اند؟
این سینماگر متذکر شد: جشنواره ای که فیلم هایش اکران عمومی نمی شود چه ثمری دارد؟ جشنواره ای که جایی برای تبادل افکار و اندیشه ها نیست اصلاً چرا باید برگزار شود؟ جشنواره ای که حتی توان آن را ندارد که فیلمسازان را با هم آشنا کند بود و نبودش چه معنایی دارد؟ جشنواره ای که یک بازار فیلم درست ندارد و نمی تواند با دنیا ارتباط برقرار کند چرا باید برگزار شود؟
کارگردان فیلم سینمایی «ب-۱۲» خاطرنشان کرد: مهمترین ضلع سینمای کودک و نوجوان مخاطب است که متأسفانه سال های متمادی است این سینما مخاطبان خود را نیز از دست داده است. گذشت زمانی که فیلم هایی مانند «پاتال و آرزوهای کوچک» و «مدرسه موش ها» و آثار مجید مجیدی و زنده یاد عباس کیارستمی و… تولید و اکران می شد و مردم با جان و دل به تماشای آن ها می رفتند و در جشنواره های خارجی هم از آن ها استقبال می شد.
نیاز تأکید کرد: سینماگران حوزه کودک و نوجوان امروزه به دلایل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و عدم انگیزه بیکارند. من به عنوان عضو کوچکی از سینمای کودک امکان کار ندارم. وقتی فیلمنامه کودک را به دفتر هر تهیه کننده ای می برم می گوید کار کودک نمی کنم چون بازار ندارد چون اکران درست نمی گیرد؛ متأسفانه هرچه می کشیم از سیاست گذارانی است که حتی از تأمین یک باکس اکران برای فیلم های کودک هم عاجز هستند.
وی در همین راستا ادامه داد: متأسفانه ما در ایران دچار جشنواره زدگی هستیم. دچار قهرمان پروری های کاذب هستیم و کارهایی که می کنیم اغلب بی بازده و بی ثمر و بی اثر است! متأسفانه حتی با تغییر مدیران اتفاقی رخ نمی دهد چرا که خانه از پای بست ویران است. ما کلی جشنواره در سینما داریم اما هیچ خروجی ندارند و نهایت کارمان در سینما این شده که مخاطبان به سمت فیلم هایی مانند «فسیل» بروند!
نیاز در پایان این گفتگو افزود: آقایان از خودتان سوأل کنید چرا هنرمند در خانه است؟ چرا دولت سازوکار فرهنگی برای اکران و بازگشت و عرضه محصول آن ها ندارد؟ چرا برخی نگاه ها به سینمای کودک و نوجوان ساده انگارانه است؟ چرا کسی به دغدغه های سینماگران اهمیت نمی دهد؟
اکران فیلم سینمایی «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی در سینماهای فرانسه آغاز شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در پی اکران فیلم «شهر خاموش» در فرانسه، اکران فیلم سینمایی «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی و تهیهکنندگی سعید بشیری نیز در ماه سپتامبر ۲۰۲۳ (نیمه شهریور ۱۴۰۲) در سینماهای فرانسه آغاز شد.
این فیلم در ۳۹ سالن سینما و ۲۸ شهر از جمله پاریس، نانت، اورلانز، استراسبورگ، متز، بوردو، بیاریتز، لیون، کلرمونت، فراند، سنت اتین، مارسی و….. به نمایش در آمده است.
فیلم «دشت خاموش» در هفتادوهفتمین جشنواره فیلم ونیز موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم بخش افق ها شد و در بیش از پنجاه جشنواره و مراکز فرهنگی مهم بین المللی از جمله جشنواره توکیو، شب های سیاه تالین استونی، استکهلم سوئد ،سیمنسی اسپانیا،کرالا و چنای و پونای هند، هنگ گنک، سنگاپور، سوبراسیو، دانشگاه UCLA, سینماتک ونکوور، انجمن فرهنگی هامبورگ و… نمایش داشته است. این فیلم همچنین موفق به دریافت جوایز متعددی از جمله نشان بهترین فیلم از فدراسیون بین المللی منتقدان فیلم(فیپرشی)، جایزه بهترین فیلم و بهترین بازیگر جشنواره فیلم هنگ کنگ، بهترین فیلم جشنواره سابرسیو کرواسی، جایزه بهترین فیلمبردار سال آسیا، جایزه بهترین تدوین از انجمن منتقدان جهانی آنلاین، جایزه بهترین فیلم از نگاه مدرسان سینما در جشنواره ویتره و جوایز متعدد دیگر شده است.
طراح پوستر جدید «دشت خاموش» محمدرضا دوستی است و پخش بین المللی آن به عهده شرکت پرشیا فیلم با مدیریت علی قاسمی است.
همچنین «شهر خاموش» دیگر فیلم احمد بهرامی به تهیهکنندگی رضا محقق نیز در حال حاضر در سینماهای فرانسه روی پرده است.
مهران مهدویان معتقد است: در «پروا» قصه یک عشق روایت میشود و عنصر عشق اشاره به امیدواری دارد. سعی من بر این بود که نشان دهم ما در هر شرایط سختی میتوانیم امیدوار باشیم و برای رسیدن به هدفمان تلاش کنیم و امیدمان را از دست ندهیم.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مهران مهدویان کارگردان فیلم سینمایی «پروا» که پس از اکران در گروه هنر و تجربه به تازگی به صورت آنلاین عرضه شده درباره تجربه اکران و همچنین نمایش آنلاین این فیلم گفت: فیلم سینمایی «پروا» ۴ سال پیش ساخته شد و پس از ساخت آن با شیوع ویروس کرونا فرصتی برای اکران این فیلم فراهم نشد و همانطور که میدانید با بدتر شدن وضعیت اکران، امروز فقط فیلمهای کمدی و آثاری که سینمای بدنه تعریف میشوند، امکان این را دارند که در اکران حضور موفقی داشته باشد و این وضعیت، شرایط را برای فیلمهایی که خارج از این چارچوب باشند سختتر کرده و چرخه معیوب اکران در سینمای ایران باعث شد، نتوانیم تصمیمی غیر از اکران این فیلم در گروه هنر و تجربه بگیریم. این اتفاق برای فیلم قبلیام که خودم آن را تهیه کرده بودم هم رخ داد و من نقش چندانی در انتخاب شرایط اکران آن نداشتم.
مهدویان در ادامه اظهار کرد: البته باید بگویم به دلیل شکل روایت و حال و هوای فیلم، گروه «هنر و تجربه» از فضای «پروا» دور نیست و نمایش آن به هر شکل برای من اتفاق خوشایندی بود.
این کارگردان درباره عرضه فیلمش در پلتفرم فیلمنت گفت: پخش «پروا» به صورت آنلاین نیز برای من اتفاقی جذاب و خوشحالکننده بود و در صحبتی که با تهیهکننده داشتم به نظر میرسد استقبال خوبی هم از این فیلم در بخش «سینمای دیگر» صورت گرفته و وقتی به نظرات مخاطبان در این پلتفرم رجوع کردم خوشبختانه بالای ۸۰ درصد نظرات مثبت بود. من فکر میکنم اتفاقا در نمایش آنلاین فرصت خوبی برای معرفی «پروا» وجود دارد و به واسطه بازیگران و قصهای که این فیلم دارد، به مرور زمان مخاطبان خود را پیدا میکند ولی در کل از شرایط آگاه هستم و انتظار عجیب و غریبی از میزان مخاطبان ندارم.
مهدویان درباره تاثیر گذشت چهار سال از ساخت فیلم در برقراری ارتباط آن با مخاطب امروز سینما، گفت: به نظر من «پروا» همچنان فیلم زندهای است و اتفاقا امروز در شرایط تلختری از گذشته هستیم و «پروا» هم فضای تلخی دارد. از طرفی این فیلم از مهاجرت غیرقانونی، وضعیت بد اقتصادی و شغلهای کاذب میگوید و میدانیم که امروز این پدیدهها و اتفاقات تلخ نسبت به چهار سال قبل در جامعهمان پر رنگتر شدهاند و ما بیشتر از همیشه واژه مهاجرت را میشنویم.
وی افزود: میزان تلخی قصه «پروا» در نسبت با جامعهاش حتی یک گام عقبتر است و اگر بخواهم با توجه به وضعیت امروز این فیلم را دوباره بسازم باید در برخی جزئیات بازنگری کنم و اثر تلختری خلق کنم چرا که در این چند سال هر روز وضعیت تلختر شده است. مهدویان درباره انتخاب شهر گرگان برای روایت قصه «پروا» گفت: این فیلم میتوانست در هر شهری ساخته شود و به قصه لطمهای وارد نمیشد اما قطعا انتخاب یک شهر مرزی برای آنچه که در این فیلم روایت میشود مناسبتر بود و گرگان به همین دلیل انتخاب شد؛ در یک شهر مرزی است که ما برخی مشاغل کاذب را میبینیم و پدیدههایی چون قاچاق سوخت و سیگار وجود دارد.
وی افزود: با وجود اینکه ما گرگان را برای روایت «پروا» انتخاب کردیم اما در فیلم اشاره چندانی به این شهر نداریم تا بتوانیم موضوع آن را به کل جامعهمان بسط دهیم.
این کارگردان درباره اطلاق برچسب سیاهنمایی به برخی فیلمهای تلخ گفت: کلمه “سیاهنمایی” را نمیفهمم، به نظرم اساسا واژهای بیمعنا و اشتباه است. ما از واقعیت عکس میگیریم و آن را به مخاطب ارائه میدهیم و اگر سیاهی وجود دارد تقصیر ما نیست. به عنوان مثال بخش اعظمی از «پروا» تلاشهای یک جوان برای پیدا کردن شغل و فراهم کردن شرایطی برای ازدواج را به تصویر میکشد و این واقعیتی است که در جامعه امروز ما وجود دارد و نمیتوان به آن برچسب سیاهنمایی را الصاق کرد.
مهدویان در پایان اظهار کرد: علیرغم همه تلخیها، سعی کردم در «پروا» فضای منعطفی ایجاد کنم. در این فیلم قصه یک عشق روایت میشود و عنصر عشق اشاره به امیدواری دارد. سعی من بر این بود که نشان دهم ما در هر شرایط سختی میتوانیم امیدوار باشیم و برای رسیدن به هدفمان تلاش کنیم و امیدمان را از دست ندهیم.
فیلم سینمایی «سه کام حبس» از ۲۲ شهریور اکران آنلاین میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فیلمنت، فیلم سینمایی «سه کام حبس» به نویسندگی و کارگردانی سامان سالور و تهیهکنندگی ساسان سالور از چهارشنبه ۲۲ شهریور ماه ساعت ۲۰ بهطور اختصاصی در بخش «سینما آنلاین» این پلتفرم اکران آنلاین خواهد شد.
فیلم «سه کام حبس» پنجمین ساخته سینمایی سامان سالور است که برای نخستین بار در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت و موفق به نامزدی در چند رشته شد. همچنین در چند جشنواره جهانی نیز موفقیتهایی را کسب کرده است.
«سه کام حبس» در ژانر درام اجتماعی قرار میگیرد و گفته می شود پرفروشترین فیلم اجتماعی اکران سال ۱۴۰۲ است.
در این فیلم بازیگرانی چون محسن تنابنده، پریناز ایزدیار، سمیرا حسنپور و… ایفای نقش میکنند.
نسیم و مجتبی زوج جوانی هستند که تازه صاحب فرزند شدهاند و در جنوب تهران زندگی خوب و ساده ای دارند. مجتبی ظروف پلاستیکی یکبارمصرف میفروشد و نسیم عروسک درست میکند و ترشی خانگی تهیه میکند. یک روز مجتبی تصادف میکند و نسیم تمام تلاش خود را برای نجات خانواده اش در غیاب او انجام میدهد، اما…
هیئت انتخاب و داوری بخش «فیلم» شصتوهفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان یاسوج-دنا که از 3 تا 6 مهرماه 1402 به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر یاسوج برگزار میشود، معرفی شدند.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، اعضای هیئت انتخاب و داوری شصتوهفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان یاسوج-دنا که آثار سینمایی چهار بخش «داستانی»، «تجربی»، «پویانمایی» و «مستند» را ارزیابی کردهاند، معرفی شدند.
محمد حمزهای، رضا دانش پژوه، لیلی عاج، مهدی غلامی سوق، مهدی فردقادری، مهدی فرودگاهی و سید غلامرضا نعمتپور هنرمندان باسابقهای هستند که فیلمهای متقاضی حضور در شصتوهفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان یاسوج-دنا را انتخاب کرده و آثار راهیافته به بخشهای مختلف برای رقابت را داوری میکنند.
محمد حمزهای
محمد حمزهای متولد 1359 در شهر اراک است که تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی در رشته کارگردانی سینما به اتمام رسوند و در ادامه به عنوان تهیه کننده و کارگردان سینما به فعالتهای هنری خود ادامه داد.
لازم به ذکر است وی تاکنون عضو هیئت انتخاب و داوری جشنواره منطقهای سینمای جوان اروند ( آبادان)، هیئت داوران منتقدان جشنواره فیلمهای مستند «سینما حقیقت»، هیئت انتخاب فیلمهای آکادمی ایسفا، هیئت انتخاب و داوری مسابقه فیلمنامه نویسی چهل سال سینمای دفاع مقدس، هیئت داوران بخش اصلی آثار کوتاه شانزدهمین جشنواره فیلم دفاع مقدس، آکادمی داوری بیستمین جشن سینمای ایران، هیئت انتخاب سومین جشنواره فیلمهای کوتاه دانشجویی امید، هیئت انتخاب جشنواره فیلمهای کوتاه موج کیش بوده است.
حمزهای کارگردانی فیلمهای سینمایی «آذر» و «کاپیتان»، کارگردانی فیلمهای تلویزیونی و ویدیوئی «خراش»، «صدای پای باران»، «حبیب آقا» و سهگانه فیلمهای پلیسی «مرتضا»، «زخم کاری» و «آخر بازی» و ساخت بیش از بیست فیلم کوتاه و نیمه بلند که شامل «مثل همیشه»، «بی سرو صدا»، «دور یا نزدیک» و «طبق عادت همیشگی» است، در کارنامه هنری خود دارد.
رضا دانش پژوه
رضا دانش پژوه متولد ۱۳۵۸ در شهر یاسوج است و کارگردانی سینما را در مقطع کارشناسی آموخته و همچنین دانش آموخته سینما از مدرسه فیلم و تلویزیون هندوستان است و تاکنون به عنوان نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سینما فعالیت کرده است.
وی تاکنون مشاور هنری اتحادیه انجمنهای اسلامی شبه قاره هند، مدیر اجرایی طرح اکران۳۰ اثر سینمای ایران در آرشیو فیلم هند، عضو هیئت داوران هفتمین جشنواره فیلم دانشجویی ایالت ماهاراشترا بمبئی بوده است و فیلم کوتاههای «همه زندگیام»،«نیهال»، «عروس بلوط»، «ایرانوود»، «آدم و حوا»، «آنجلینا» را کارگردانی کرده است و نویسندگی مجموعه نمایشنامههای «شام آخر» و «روزی روزگاری همین کوچه پایینی» و مجموعه داستان کوتاه «درخت گیلاس» برای اقتباس سینمایی، بخشی دیگر از فعالیتهای دانش پژوه در عرصه سینما است.
جایزه بهترین فیلمنامه سینمایی از اولین جشنواره بینالمللی فیلم کیش، جایزه بهترین فیلمنامه سینمایی از نهمین جشنواره فیلم عمار، لوح ویژه هیئت داوران ششمین جشنواره فیلم دانشجویی ایالت ماهاراشترا، بمبئی، برای فیلم «همه زندگیام»، بهترین فیلمنامه از جشنواره منطقهای سینمای جوان سنندج برای فیلم «همه زندگیام»، لوح تقدیر بهترین فیلمنامه از چهلوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان دنا، از جمله افتخارات این هنرمند است.
لیلی عاج
لیلی عاج متولد 1357 در شهر تهران است و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی گذرانده است و از اواخر دهه 70 به عنوان مدرس، نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما فعالیت کرده است.
وی عضو پیوسته و رسمی انجمنهای نویسندگان و کارگردانان خانه تئاتر، دبیر اجرایی بخش تئاتر جشنواره آنلاین «هنر زنده است»، داور بیستوششمین جشنواره لالههای سرخ اندیمشک، داور رشته نمایشنامهنویسی یازدهمین جشنواره بینالمللی سیمرغ، داور بیستوششمین جشنواره تئاتر تهران، داور بخش نمایشنامهنویسی شانزدهمین جشنواره تئاتر رضوی و داور سیزدهمین جشنواره تئاتر مرصاد بوده و همچنین به عنوان نویسنده و کارگردان نمایشهای «خواب زمستانی»، «قند خون»، «کمیته نان»، «نایب سرخیها»، «کجایی ابراهیم؟»، «بابا آدم» در رزومه دارد.
همکاری و تولید و اجرای تئاتر با دانشجویان دانشگاه صوفیا بلغارستان، نویسندگی و کارگردانی فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا»، نویسندگی و کارگردانی فیلم کوتاه «هیمن»، «پاییز» «ههره وس»، مستند داستانی «هرچه تو را به یاد من بیاورد زیباست» از دیگر فعالیتهای هنر عاج است.
دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم اول از چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، جایزه ویژه هیئت داوران از هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت برای فیلم «سرهنگ ثریا»، تندیس و جایزه گوهرشاد از چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، چهره سال هنر انقلاب اسلامی در رشته نمایش، تندیس جشنواره و دیپلم افتخار بهترین نمایشنامه سیوهفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برای نمایشنامه «سالی که دوبار پاییز شد»، از جمله جوایز این هنرمند است که در کارنامه هنری خود داشته است.
مهدی غلامی سوق
مهدی غلامی سوق متولد 1368 در شهر سوق از استان کهگیلویه و بویراحمد است و در مقطع کارشناسی ارشد تهیه کنندگی تلویزیون و کارشناسی کارگردانی سینما، تحصیلات آکادمیک خود را پشت سرگذاشته است و هماکنون به عنوان کارگردان و تهیه کننده مشغول فعالیت است؛ کارگردانی فیلم کوتاههای «ضلع پنجم مستطیل» و «آخرت»، تهیه کنندگی فیلمهای مستند «ماه دیگر» و «آبی به رنگ کربلا»، نویسندگی و کارگردانی فیلم کوتاه «سایه» از جمله فعالیتهای غلامی است.
جشنواره منطقهای ملایر، جشنواره Kinofilm 17 th Manchester international short film & animation festival منچستر/انگلستان، ETHOS Film awards 2021 لوسآنجلس/ آمریکا، Defy film festival 2021 نشویل/ آمریکا، Southern cone international film festival شیلی و Iran fest italy 2021، جشنوارههایی هستند که این کارگردان در آنها به عنوان فیلمساز حضور داشته است و آثارش نمایش داده شده است.
مهدی فردقادری
مهدی فردقادری متولد ۱۳۶۵ در شهر نیشابور است و تاکنون به عنوان کارگردان، نویسنده و تهیه کننده فعالیت کرده است.
رییس هیئت داوران جشنواره اورسیا روسیه، عضو هیئت داوران در چندین جشنواره بینالمللی ازجمله جشنواره ایسکیا ایتالیا، برنوشانزده جمهوری چک، فیلمهای اول و دوم قزاقستان، بوگورا بنگلادش و جشنواره فیلمهای ترسناک روسیه بخشی از فعالیتهای فردقادری به عنوان داور و هیئت انتخاب جشنوارههای داخلی و بینالمللی است.
کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی فیلم «آزردگان»، کارگردانی، نویسندگی و مجری طرح فیلم «بی وزنی»، کارگردانی و نویسندگی فیلم «جاودانگی»، تهیه کنندگی فیلم بلند «پسر»، کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی فیلمهای کوتاه «لذتهای گناه آلود»، «ماجرای یک شب بارانی»، «گرامافون» و «روایت آینهای داستانهای ساده»، کارگردانی و نویسندگی فیلمهای کوتاه «گلدانی که پاییز میشود»، «دایرههای معکوس» و «تناوب»، کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی فیلم مستند «زندگی خورشید» و نویسندگی کتاب «مردی که هیچ زنی دوستش نداشت»، از جمله فعالیتهای این کارگردان سینما است که تجربه حضور در بیش از چهل جشنواره بینالمللی ازجمله جشنواره بینالمللی فیلم مونیخ آلمان و ترانسیلوانیا رومانی با فیلم سینمایی «جاودانگی»، حضور در چند جشنواره بینالمللی و دریافت جوایزی از آمریکا و اروپا با فیلم «بی وزنی» را در کارنامه هنری خود دارد.
مهدی فرودگاهی
مهدی فرودگاهی متولد 1352 در شهر همدان است و تحصیلات خود را در مقطع کارشناس ارشد حقوق خصوصی به پایان رسانده است و نویسندگی و کارگردانی فیلمهای کوتاه در انجمن سینمای جوانان ایران، نگارش، ترجمه و ویرایش نشریات سینمایی، عضویت در انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران، عضویت در هیئتهای انتخاب و داوری جشنوارههای بینالمللی فیلم، تهیه کننده رسمی شبکه یک سیما و ده سال فعالیت در تأمین برنامه خارجی سازمان صداوسیما، از جمله فعالیتهای هنری و سینمایی این هنرمند است.
نویسندگی و کارگردانی 6 فیلم کوتاه در انجمن سینمای جوانان ایران، نگارش و گردآوری 12 عنوان کتاب سینمایی ازجمله «رویاهای بیداری»، «حرفی از جنس زمان»، «چشمهها و چشمها»، «باغ بیکران»، «همیشه بهار»، «فیلمنامه نویسی ارتباط تصویری»، ویرایش 15 عنوان کتاب و کاتالوگ در زمینه سینما و ادبیات، تدریس و برگزاری کارگاههای آموزش فیلمنامه از سال 1374 و عضویت در شوراهای آموزش، تهیه کنندگی، کارگردانی مستند و برنامههای تلویزیونی در شبکههای مختلف سیما مانند برنامههای «سینما یک»، «مستند برتر»، «جادوی تصویر»، «پایداری در قاب»، «دروازههای خالی»، «آشیان بر آب»، «موریانه» و «سینمای جهان» از جمله دیگر فعالیتهای فرودگاهی میتوان نامبرد.
سید غلامرضا نعمتپور
سیدغلامرضا نعمتپور متولد 1355 در شهر خرمآباد است و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد تهیه کنندگی سینما و کارشناسی کارگردانی سینما گذرانده است.
رییس هیئت مدیره خانه سینمای مستند لرستان، عضو انجمن فیلم کوتاه خانه سینما، عضو انجمن عکاسان ایران، معاون هنری، سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، کارشناس امور سینمایی و سمعی و بصری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، مدرس فیلمسازی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر خرمآباد و عضو شورای رسیدگی و نظارت بر آموزشگاههای آزاد سینمایی استان خرمآباد، از جمله سوابق سینمایی نعمتپور است.
مستند کوتاههای «مرثیههای خاک»، «مانکنها»، «اینجا زندان نیست»، «قابهای شکسته»، «غمگینتر از ترانه»، «برای گونگادین بهشت نیست»، پویانماییهای «فاصله»، «تندیس باد»، «کویر»، «بازگشت»، فیلم کوتاههای «دزد و نماز»،«سکوت آوا» در کارنامه هنری این هنرمند است و موفق شده است تندیس بهترین تحقیق و پژوهش بخش مستند سیامین و سیودومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، بهترین تحقیق و پژوهش و کسب جایزه بهترین فیلم بخش پرتره هفتمین جشنواره بینالمللی سینما حقیقت، لوح تقدیر چهاردهمین جشنواره بینالمللی سینمای جوان تهران برای انیمیشن «فاصله»، جایزه بهترین کارگردانی جشنواره استانی پویانمایی حرکت برای فیلم «بازگشت» دریافت کند.
لازم به ذکر است، شصتوهفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان یاسوج-دنا، طبق برنامهریزی قبلی قرار بود در تاریخ 23 تا 26 تیرماه 1402 برگزار شود که به دلیل سفر استانی رییس جمهور به استان کهگیلویه و بویراحمد و فرارسیدن ماه محرم و صفر، این رویداد سینمایی به مهرماه 1402 موکول شد.
شصتوهفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان دنا، 3 تا 6 مهرماه 1402 به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر یاسوج و به دبیری امین درخشان در شهر یاسوج برگزار میشود.
امیر مهندسیان نویسنده و یکی از کارگردانان فیلم کوتاه «مطرود» که داستان متفاوت طرد شدن یک غسال از سوی مردم را روایت میکند، به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این فیلم کوتاه پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، در سالهایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایدهآلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمیکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
فیلم کوتاه «مطرود» به کارگردانی مشترک امیر مهندسیان و حمید شاهمحمدی سی و پنجمین فیلمکوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگوها میزبان کارگردانش بودیم.
«مطرود» داستان غسالی را روایت میکند که اهالی یک روستا او را طرد کرده و دیگر میتی را برای شستشو به او نمیسپارند.
آنچه میخوانید حاصل گفتگو مهر با امیر مهندسیان نویسنده و یکی کارگردانان فیلم کوتاه «مطرود» است.
* شما یک سال پیشتر از ساخت فیلمکوتاه «مطرود» نمایشی را با عنوان «گموگور» بر اساس همین داستان روی صحنه داشتید که امیر جعفری و الناز شاکردوست در آن ایفای نقش میکردند. این داستان چه ویژگی داشت که تصمیم گرفتید در قالب یک فیلم کوتاه هم آن را روایت کنید؟
تئاتر «گموگور» آخرین تئاتر من بود و تا پیش از آن هم من کار تئاتر میکردم و نمایشهایی را روی صحنه برده بودم. در عین حال خیلی دوست داشتم اتفاقی بیفتد و فیلمنامهای پیدا کنم که آن را دوست داشته باشم و بسازم. از این منظر از همان ابتدا هدف اصلیام ساخت فیلم بود. تئاترهایی هم که همیشه کار میکردم خیلی واقعگرا بود و میشد از دل آنها یک روایت سینمایی هم استخراج کرد. پیش از اجرای «گموگور» هم تجربه ساخت فیلمهای کوتاه را داشتم اما نه در مختصات حرفهای و بیشتر بهعنوان کسب تجربه کار میکردیم. بعد از آن بود که تصمیم به ساخت یک فیلمکوتاه حرفهای گرفتم.
از زمانی که این فیلم از تلویزیون پخش شده است، سه نفر از شهرستانهای مختلف برایم پیام فرستادند که اگر اجازه میدهید از این فیلم اقتباسی داشته باشیم و براساس آن نمایشنامهای بنویسیم! من هم به آنها نگفتم که من خودم ابتدا نمایشنامه این داستان را کار کردهام
اندکی با بچههای سینمای کوتاه ارتباط گرفته بودم و به دنبال قصهای میگشتم که آن را در قالب یک فیلم کارگردانی کنم. احساس کردم میتوانم همین نمایشنامه «گموگور» را با اندکی تغییر تبدیل به یک فیلم کوتاه کنم. این ۲ روایت تفاوتهایی با هم دارند اما شخصیتهای اصلی فیلم، همان کاراکترهایی هستند که در نمایشنامه هم حضور دارند.
جالب اینکه از زمانی که این فیلم از تلویزیون پخش شده است، سه نفر از شهرستانهای مختلف برایم پیام فرستادند که اگر اجازه میدهید از این فیلم اقتباسی داشته باشیم و براساس آن نمایشنامهای بنویسیم! من هم به آنها نگفتم که من خودم ابتدا نمایشنامه این داستان را کار کردهام و حتی گفتم اگر کمکی هم از من بربیاید دریغ نخواهم کرد.
این قصه ابتدا خیلی دیالوگمحور بود و بر اساس مشورتها سعی کردم از حجم دیالوگها کم کنم و روایتم را تصویریتر کنم. یکی از سختیهای ورود ما تئاتریها به سینما همین تصویری کردن روایت است. وقتی به قصه رسیدیم، با عوامل حرفهای صحبت کردیم و کار کلید خورد.
* اتفاقاً یکی از ویژگیهای این فیلم کوتاه حضور عوامل حرفهای سینمای بلند در آن است.
بله کمک بسیار زیادی هم به من کردند. من پیشتر فیلمی ساخته بودم که اتفاقاً جایزه کارگردانی هم گرفته بود اما یک تجربه حرفهای محسوب نمیشد. عواملی که در این پروژه توانستم با آنها همکاری داشته باشم، خیلی وامدار اجرای تئاتر «گموگور» بود چرا که خیلی از اهالی سینما آن کار را روی صحنه دیده بودند و دوست داشتند. وقتی با آنها درباره ساخت یک فیلم کوتاه حرفهای صحبت کردم، آنها هم قول مساعد دادند و به من کمک کردند. این کار تجربه خیلی خوب بود اما خودم هم در کارهای بعدیام این اندازه عوامل حرفهای نداشتم. در فیلمکوتاه بعدیام، دوستم کار را فیلمبرداری کرد و اینگونه نبود سراغ عوامل شناخته شده بروم.
*اما بعدتر در فیلمکوتاه «رعنا» مجدد عوامل حرفهای داشتید.
بله. آنجا هم مجدد همکاران حرفهای داشتم چراکه برنامهام این بود که بعد از آن تجربه سراغ ساخت فیلم سینمایی بروم.
* کمی درباره ایده «مطرود» صحبت کنیم. ایده غسالی که جزئیات این مناسک را فراموش میکند، از کجا به ذهنتان رسید؟
من معمولاً در کارهایم از فضا به قصه میرسم. درباره این قصه هم همه چیز شاید از ترس من از فضای غسالخانه آغاز شد. من از کودکی همواره از فضای غسالخانه ترسیده بودم.
* این همان ترسی است که در کاراکتر اصلی هم میبینیم.
دقیقاً. همواره برای آنکه ترسهایم را از بین ببرم تلاش میکنم با آنها مواجه شوم. به همین دلیل هم گاهی به مدت طولانی به غسالخانه میرفتم و فضای آن را تماشا میکردم. وقتی ترسم از این فضا ریخت، آرامآرام برایم یک فضای جالب شد. گاهی با افراد صحبت میکردم و در جستجوی نگاه آنها نسبت به زندگی بودم. این مربوط به زمانی میشود که روی نمایشنامه «گموگور» کار میکردم. خیلی از غسالها، کاری که میکردند، برایشان تبدیل به عادت شده بود و خیلی از آنها هم اصلاً از شغلی که داشتند ناراضی نبودند.
در جامعه ما و حتی در همه دنیا احساس میکنم انسانها همیشه دنبال مقصر میگردند و هیچگاه ماجرا را از خودشان آغاز نمیکنند. در فیلمها و درامهای بزرگ دنیا هم وقتی یک کاراکتر به ناامیدی رسیده است، هیچگاه تلنگر را از خودش آغاز نمیکند و همزمان بهدنبال مقصر و به دنبال ناجی است * بیشتر احتمالاً ریشه اعتقادی برایشان دارد.
نه اینگونه هم نیست. مانیفست خیلی از آنها این بود که اگر ما نباشیم، میدانید چه اتفاقی میافتد!؟ سازمان بهشت زهرا (س) صراحتاً میگوید اگر این سازمان فقط برای سه روز دست از کار بکشد، نمیدانید چه فاجعهای از نظر بهداشتی در تهران اتفاق خواهد افتاد. به این معنا خیلی از این افراد از مرحله اعتقاد هم گذشتهاند. الزاماً این انتخاب ارتباطی با ماجرای زندگی پس از مرگ و اینها ندارد و برخی از آنها تنها احساس میکنند که کار مهمی را در اجتماع برعهده دارند.
در همین جا بود که با خودم به این ایده فکر کردم که اگر من روزی نتوانم دیگر فیلم بسازم، احتمالاً احساس میکنم دیگر آدم مهمی در جامعه نیستم، با خودم گفتم اگر یک مردهشور در چنین موقعیتی قرار بگیرد و احساس کند اهمیتش را در جامعه از دست داده است، چقدر میتواند سوژه جالبی باشد. از همان ابتدا هم احساس میکردم اگر به این سمت بروم، احتمالاً فضای سنگینی در قصه ایجاد میشود و شاید تماشاچی را پس بزند. کمااینکه در زمان اجرای نمایش هم دکوری از غسالخانه ساخته بودیم که برخی مخاطبان وقتی وارد سالن میشدند و دکور را میدیدند، دچار ترس میشدند. ولی من همواره تلاش میکنم با لحن، فضا را تلطیف کنم. در اجرا حتی در تضاد با مرگ پایانی شاهد تولد یک نوزاد هستیم که همین تضاد کمی فضا را تلطیف میکرد.
* که در فیلمکوتاه آن تولد را حذف کردید و گویی کمی ناامیدتر شدهاید!
بله. میتوان گفت کمی ناامیدی بیشتر است اما همین ناامیدی میتواند برای برخی مخاطبان ایجاد امیدواری کند. شاید این امید را در دل کسی بهوجود بیاورد که میتواند در زندگیاش مفید باشد.
* دیالوگی در فیلم هست که زن میگوید «همین مردم بودند که مراد را به این حال انداختند» این برگرفته از همین جو غالب در جامعه ما نیست که همه چیز را میخواهیم به گردن مردم و جامعه بیندازیم؟ بهخصوص که خیلی طبیعی است که مردم از یک غسالی که دچار فراموشی در رعایت قواعد شرعی غسالی شده است، دوری کنند.
این دیالوگ را کاملاً تعمدی در روایت گذاشتم اما نمیخواستم مقصر را جامعه و مردم نشان دهم. قطعاً این آدم باید خودش روی خودش کار میکرد تا به این یأس و ناکارآمدی نرسد. او مدام در انتظار ناجی بود و مولود هم تلاش میکرد نقش همین ناجی را برای او ایفا کند. در جامعه ما و حتی در همه دنیا احساس میکنم انسانها همیشه دنبال مقصر میگردند و هیچگاه ماجرا را از خودشان آغاز نمیکنند. در فیلمها و درامهای بزرگ دنیا هم وقتی یک کاراکتر به ناامیدی رسیده است، هیچگاه تلنگر را از خودش آغاز نمیکند و همزمان بهدنبال مقصر و به دنبال ناجی است. اتفاقاً آن سکانس آزمون را به این دلیل در داستان گذاشتیم که تأکید کنیم، این آدم خودش دیگر نمیتواند این کار را انجام بدهد و اگر قرار باشد اتفاقی رخ دهد باید از خودش آغاز کند.
* در فراز پایانی این احساس در داستان شکل میگیرد که گویی حال خوب این آدمها در گرو حذف یک فرد دیگر است و این موقعیت تکاندهندهای است!
مهمترین چیزی که درام را شکل میدهد، همین تضادهاست. من همواره برای قصههایم به دنبال یک تضاد میگردم. زمانی استاد سمندریان هم میگفت یکی از جالبترین چیزهایی که درام را بهوجود میآورد، تضاد است. در این قصه کوتاه هم تلاش کردم این تضاد را شکل بدهم و به همین نقطه رسیدم که یک فرد، زنده ماندن و کارایی داشتنش در اجتماع، در گرو حذف دیگران است. خوشحالی این افراد در گروه عزاداری گروهی دیگر است و این واقعیتی است که در دنیا میتواند جریان داشته باشد. کمااینکه در نظام سرمایهداری هم همین گونه است و ثروتمند شدن یک فرد، در گرو بدبخت شدن یک گروه دیگر است. البته اصلاً نمیخواستیم اینقدر مستقیم به این موارد اشاره کنیم و تنها همان تضاد را تصویر کردیم.
* چقدر گیتی قاسمی در ایفای نقش مولود درخشان است و چقدر به فیلم کمک کرده است.
بله. واقعاً به فیلم کمک کرده است. خیلی از نقشآفرینی او در این فیلم لذت بردم.
* درباره مناسک مربوط به غسل چقدر تحقیقات داشتید؟
بخش عمدهای از فیلمنامه بر اساس تحقیقاتی بود که در این زمینه داشتم. البته در بهشت زهرا (س) امکان ورود برای تحقیق نبود اما در شهرستانهایی مانند کاشان یا لواسان، سراغ قبرستانهای قدیمی رفتم که شاید هفتهای ۲ تا سه میت داشتند اما صبر میکردم و همه مراحل را با دقت دنبال میکردم. برخی نگاه کاملاً اداری به فرآیند غسل دارند و برخی دیگر هستند که حتی روی کوچکترین مناسک آن هم حساسیت نشان میدهند. این جنس حساسیت در برخی شهرستانها بیشتر هم هست.
* غسالخانهای که در فیلم میبینیم واقعی است یا دکور است؟
نه. آن قبرستان و آن غسالخانه واقعی بود اما ما خیلی روی آن کار کردیم. حتی کاشیهای آنجا را عوض کردیم. کاشیهای اصلی خیلی سفید بود و در بازتاب نور، دوربین را اذیت میکرد. فضای قبرستان هم در حوالی لواسان، همین بود اما محدودهای از آن را هم دکور زده بودیم.
* پس مشکلی برای حمل و نقل تجهیزات نداشتید.
نه. در همان منطقه لواسان تجهیزات را دپو کرده بودیم و از آنجایی که کل کار هم در یک دکور بود، همه چیز را همانجا انبار کرده بودیم.
واقعیت است که فیلمسازی خیلی گران شده است، اما از آن طرف هم باید اعتراف کرد که توقع فیلمسازان هم خیلی بالا رفته است! یعنی اصرار دارند حتماً فلان مدل دوربین را در اختیار داشته باشند و فلان حجم دکور بسازند تا فیلمشان ساخته شود. در حالی که من فکر میکنم همه تجهیزات باید در خدمت فیلمنامه باشد
* فیلمکوتاه «مطرود» در سال ۹۷ ساخته شد و در جشنواره فیلم کوتاه تهران هم حضور داشت. کمی از بازخوردهای آن حضور بگویید.
واقعیت این است که فیلم در جشنوارههای داخلی خیلی دیده نشد. البته در جشنواره فیلم کوتاه تهران، در بخش آرای مردمی تا رتبه دوم یا سوم هم بالا آمد اما از منظر داوری خیلی به آن توجه نشد. در جشنوارههای خارجی اما توجه بسیاری به آن شد و جوایز متعددی هم گرفت. بعدها فیلم در تلویزیون پخش شد و در پاتوق اکران فیلمهای کوتاه هم قرار گرفته و دوستان هم در پخشهای اخیر، نسبت به آن اظهار لطف داشتهاند.
* از سال ۹۷ تا امروز که همچنان فیلم کوتاه میسازید هزینههای تولید چقدر تغییر کرده است؟
بله این واقعیت است که فیلمسازی خیلی گران شده است، اما از آن طرف هم باید اعتراف کرد که توقع فیلمسازان هم خیلی بالا رفته است! یعنی اصرار دارند حتماً فلان مدل دوربین را در اختیار داشته باشند و فلان حجم دکور بسازند تا فیلمشان ساخته شود. در حالی که من فکر میکنم همه تجهیزات باید در خدمت فیلمنامه باشد. برخی هستند که ضعف فیلمنامهشان را میخواهند با خرجی که برای فضاسازی میکنند، جبران کنند. بهشدت معتقدم در فیلم کوتاه مهمترین عنصر فیلمنامه است. امروز اینگونه شده است که برخی ابتدا سرمایهگذار پیدا میکنند و بعد بر مبنای آن شروع به فیلمنامه نوشتن و فیلم ساختن میکنند! این در حالی است که بیشتر فیلمهای کوتاهی که موفق بوده و ماندگار شدهاند، در گرو بودجه و هزینه نبودهاند.
* یعنی معتقدید با بودجه کم هم میتوان فیلم خوب ساخت؟
واقعاً ملاک و مقدار نمیتوان برای بودجه یک فیلم تعیین کرد. همه چیز بستگی به فیلمنامه دارد. اگر فیلمنامه ساده و کمخرجی داشته باشید که متنش درست و خوب باشد، بله میتوان با بودجه کم هم فیلم خوب ساخت.
* فیلم «مطرود» را در سال ۹۷ با چه بودجهای ساختید؟
۶۰ میلیون تومان.
* و امروز اگر میخواستید با همان کیفیت بسازید، چقدر بودجه نیاز داشت؟