رسانه سینمای خانگی- جناب درویش! جای شما کُنج عزلت نیست

احمدرضا درویش؛ کارگردان تثبیت‌شده سینمای ایران درحالی طی یک دهه اخیر، فعالیت سینمایی نداشته که این خانه‌نشینی، نه به سود طرفداران سبک اجرایی اوست و نه به نفع سینمای ملی ما.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، احمدرضا درویش، از همان سال‌هایی که کانی‌مانگا را نوشت و با اقبال عمومی مواجه شد و سپس با آخرین پرواز، نخستین ساخته بلند سینمایی خود را کارگردانی کرد، شخصیتی آرام، کاردان و متین داشت؛ درست مانند امروز که ترجیح می‌دهد به جای اعتراض، در گوشه‌ای بنشیند، دور کارهای پروژه‌ه‌ای را خط بکشد و برای خود بنویسد و اگر فرصتی شد، آن نوشته‌ها را به فیلم تبدیل کند.

درویش نمونه بارز هنرمندانی است که در طول حدود ۴ دهه، به دور از حواشی، در همان جریانی که آغاز کرده بود، دغدغه‌مند ساخت و به دور از قضاوت، تنها در پی طرح مساله و تشریح وضعیت برآمد و حتی در غائله‌ای که برای فیلم رستاخیز او به وجود آمد، در گوشه‌ای ایستاد و تنها نظاره‌گر شد و هیچ‌گاه در آتش حاشیه‌سازانی که قصد ماهی گرفتن از آب گل‌آلود را داشتند، ندمید.

درویش در اواخر دهه ۶۰ با ۳ فیلم آخرین پرواز، ابلیس و آذرخش، یک شروع خوب را در سینمای دفاع مقدس تجربه کرد. البته که این شروع، زیر سایه سنگین بزرگانی چون ملاقلی‌پور و حاتمی‌کیا، چندان درک نشد اما برند درویش، در سال ۷۳ و با کیمیا، در سینمای ایران ثبت شد. فیلمی که نوعی تلاش برای ورود به روایت‌گری جدید از سینمای کلاسیک دفاع مقدس تلقی شد و توانست به مدد غلظت داستانی بالا و تطابق با آرمان‌های جامعه به جای مانده از جنگ؛ نظر مخاطبان و منتقدان بسیاری را به خود جلب کند.

اهمیت کیمیا از آن منظر است که درویش با این فیلم، خیلی زودتر از ملاقلی‌پور و حاتمی‌کیا، دوربینش را متوجه جامعه روز ایران و ترکش‌های فرهنگی و اجتماعی جنگ بر پیکره آنهایی که از این حماسه باقی ماندند، کرد. درواقع پوست‌اندازی سینمای جنگ در دهه ۷۰، با این فیلم درویش آغاز و بعدها در آثار حاتمی‌کیا و ملاقلی‌پور متجلی شد.

پوست‌اندازی سینمای جنگ در دهه ۷۰، با فیلم کیمیا آغاز و بعدها در آثار حاتمی‌کیا و ملاقلی‌پور متجلی شد

سرزمین خورشید اگرچه تاحدودی با همان فرمول روایی کیمیا جلوی دوربین رفت اما بیشتر، ادای دین درویش به خرمشهر و آبادان بود؛ فیلمی که اگرچه موفقیت خیره‌کننده کیمیا را به خود ندید اما درویش را به یکی از قطب‌های مهم سینمای جنگ تبدیل کرد.

۳ سال بعد از سرزمن خورشید، درویش، متولد ماه مهر را می‌سازد. فیلمی صریح که می‌توان آن را دنباله‌ای معنادار برای کیمیا دانست. چگالی صراحت این فیلم بیشتر بود و البته واکنش‌های متفاوتی را هم به خود دید. فیلم، مطابق با شرایط روز جامعه مطرح شد و به‌نوعی فرزند زمانه‌اش بود.

دوئل اما برگ برنده کارنامه درویش و یکی از بیگ‌پروداکشن‌های مهم تاریخ سینمای ماست که با اقبال گسترده‌ای مواجه شد. درویش برای این فیلم، ۴ سال عمر گذاشت و فیلمنامه‌ای محکم را بر مبنای اصول فنی مطابق با استانداردهای جهانی جلوی دوربین برد. دوئل، تراز حرفه‌ای درویش را به‌عنوان کارگردانی بزرگ، ارتقا داد و ثابت کرد که وی چقدر خوب می‌تواند کارگردانی برای پروژه‌های بزرگ باشد.

این مسیر اما با رستاخیز امتداد پیدا کرد. فیلمی که ۸ سال از وقت درویش را گرفت و به یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های سینمایی قرن کشور تبدیل شد. البته که فیلم علیرغم استقبالی که از آن در جشنواره فجر صورت گرفت و با دریافت ۸ سیمرغ، جوایز جشنواره سی‌ودوم را درو کرد اما درگیر حواشی فرامتن شد و متاسفانه نتوانست هم‌تراز با پتانسیل خود دیده شود.

این یک دهه آخر، دهه سکوت درویش بود. البته که این کارگردان، چندان علاقه‌ای به دیده شدن ندارد اما عملکرد خوب او طی یک دهه اخیر سبب شد تا شدت حواشی رستاخیز، از آن چه که بود، بیشتر نشود.

احمدرضا درویش، کارگردان تثبیت‌شده سینمای کشورمان است که در تمام این سال‌ها، با عقلانیت پیش رفت و اکنون به درجه‌ای از محبوبیت و تاثیرگذاری رسیده که هر اثر او، حکم یک اتفاق بزرگ را در سینمای ایران دارد. حال باید منتظر باشیم و بینیم که آیا مرد پروژه‌های بزرگ، برای سومین‌بار پس از دوئل و رستاخیز، به سراغ یک بیگ‌پروداکشن دیگر خواهد رفت یا مسیر دیگری را ادامه می‌دهد. قدرمسلم آن‌که خانه‌نشینی این سال‌های درویش، نه به نفع دوست‌داران اوست و نه به نفع سینمای ایران.

کارگردان محبوب سینما، زود برگرد.

آیا سینمای ایران ادبیات ژانری دارد؟

نشست تخصص بومی‌گرایی و ژانر در فیلم کوتاه با حضور دکتر احمد الستی و دکتر فرنام مرادی نژاد توسط انجمن سینمای جوانان خمینی‌شهر با همکاری دانشگاه سپهر به مناسبت پنجمین دوره همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران در سالن نمایش این دانشگاه برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، در ابتدای برنامه آقای احمدی رئیس انجمن سینمای جوانان خمینی شهر در ارتباط با دلیل برگزاری این نشست صحبت کوتاهی داشت و مخاطبان را به نگارش مقاله برای پنجمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران تشویق کرد و با قدردانی از آقای دکتر الستی و دکتر مرادی‌نژاد، نشست آغاز شد.

دکتر الستی در بخش نخست صحبت‌هایش گفت که فیلم‌های امروز ما فروش خوبی ندارند و تجربه می‌گوید که تنوع فیلم‌ها می‌تواند راهگشا باشد. ایشان با بیان این نکته که مردم خواستارتنوع در داستان فیلم‌ها هستند به تاریخچه ژانر و نجات اقتصاد سینمای آمریکا توسط ژانرها پرداختند و گفتند لغت ژانر را نخستین بار منتقدهای فرانسوی برای فیلم‌های آمریکایی به کار بردند و پس از آن بود که آمریکایی‌ها به این دسته‌بندی‌ها روی آوردند. آن‌ها در گام نخست آمارجمعیت وسن را مد نظر قرار می‌دهند و با توجه به مخاطب شناسی مشخص می‌کنند که چه نوع فیلم‌هایی باید بیشتر ساخته شود.

از اینجا به بعد پای تهیه‌کنندگان متخصص ژانری، کارگردان‌های ژانری و بازیگران مخصوص هر ژانر پیش کشیده می‌شود.  بعد از تولید نوبت پخش می‌رسد که باز هم با توجه به آمار و مخاطب شناسی این قضیه اتفاق می‌افتد.

سینمای آمریکا به خاطر رویکرد ژانری، سینمایی ملی نیست بلکه جهانی است و همین نکته یعنی اینکه وقتی از ژانرحرف می زنیم در واقع داریم از سینمای آمریکا حرف می‌زنیم. آنها با توسل به ژانرها روی تم‌های آشنای مردم کار می‌کنند تا بتوانند فیلم‌هایشان را در تمامی نقاط جهان پخش کنند.

دکتر الستی تاکید می‌کند سیستم استودیویی مستقل و پخش جهانی پشتوانه اقتصاد سینما هستند. ایشان ژانر را باعث پیشرفت فناوری سینما دانست وگفت : صدا و رنگ و پرده وسیع و… را ژانر به سینما آورد. ما هنوز در کشورمان سیستم استودیویی و پخش جهانی نداریم.

دکتر الستی در ادامه کتاب‌های مختلف مرتبط به بحث ژانر را به مخاطبان برای پژوهش  و ترجمه معرفی کردند. توصیه دکتر الستی به انجمن سینمای جوانان ایران ترجمه کتاب WORLD CINEMA THROUGH GLOBAL GENRES بود که این کتاب راه و رسم بومی شدن ژانر را می‌آموزد.

بومی کردن ژانر باید به قصد اطلاعات دادن باشد. بومی گرایی در واقع سلسله‌ای از انتخاب هاست و این کار کاملا شدنی است. همانطور که ایتالیایی‌ها یک ژانر شدیداً آمریکایی را بومی کردند و وسترن اسپاگتی به وجود آمد. ازسال 1960 تاسال 1978 ایتالیایی ها 600  تا وسترن ساختند. این بده بستان ها وجود دارد بین کشورها در دادن و گرفتن ژانرکه بعداً خود آمریکایی ها هم تحت تاثیر وسترن اسپاگتی قرار گرفتند و فیلم هایی به این شکل ساختند. مشابه این اتفاق برای سینمای ژاپن و کره نیز افتاده است.

درایران ما تنوع جغرافیایی داریم، از شمال تا جنوب که می‌تواند برای فیلم‌هایی با نگاه مبارزه انسان و طبیعت که دستمایه بسیاری از وسترن‌هاست استفاده شود. ما تنوع لباس داریم در این کشور، از بلوچستان تا ترکمن‌صحرا و خوزستان وآذربایجان و همچنین تنوع معماری که در ایران موجود است وتنوع قیافه و… که داستان های شما می‌تواند با توجه به همه این‌ها و شمایل نگاری رنگ و بویی بومی به خود بگیرد. ما باید با استفاده از امکانات ژانر فیلم کوتاه را ببریم به سمت ژانر که متنوع شود.

در آمریکا نویسنده‌های ژانری وجود دارند همان طور که در ادبیات وجود داشته اما ما ادبیات ژانری نداریم در حالی که سینما متکی به ادبیات ژانریست و ما نیاز داریم به فیلم‌نامه‌نویس‌های ژانری.

دکتر الستی با نمایش دوفیلم کوتاه ژانروحشت و جنگی تاکید کردند مختصات هرژانرباید رعایت شود که توجه ویژه به به جغرافیا، شمایل نگاری و.. لازمه درمحدوده ژانر کارکردن است.

درباره ژانر جنگی با توجه به کتاب‌های زیادی که در ارتباط با جنگ ایران و عراق نوشته شده می‌تواند یکی از ژانرهایی باشد که دستماییه تولید فیلم کوتاه ژانر جنگی باشد مشروط به اینکه رنگ و بویی ایرانی بگیرد.

ما همچنین سابقه ادبیات حماسی داریم که گرجستان براساس ادبیات حماسی ایرانی  فیلم رستم و سهراب ساختند.

بیاد داشته باشید که واقعا حرکت باید از فیلم کوتاه آغاز شود. امیدوارم این همایش و مقالات شما بتواند پتانسیل ژانر در فیلم کوتاه را بررسی و نشان دهد.

در بخش دوم این نشست آقای دکتر مرادی نژاد با تمرکز بر فیلمنامه نویسی ژانر مبحث را  ادامه دادند.

در ابتدا با تاکید بر ضرورت حمایت از فیلم‌نامه‌نویسی ژانر نزد خود دانشجویان و هنرجویان سینما بحث آغاز شد اینکه چگونه از لحاظ روحی و حمایت از همدیگر با جدی گرفتن فضای یک ژانر خاص مثل ژانر کمدی که کمتر در فیلم کوتاه به آن اهمیت داده شده جلسه آغاز شد و بعد بر مبنای نظریات نظریه پردازان شاخص حوزه فیلم‌نامه‌نویسی ژانرو خود مقوله نظریه ژانر، پرداخته شد به اینکه تعریف فیلم ژنریک چیست و نسبتش با جریان اصلی یا مین‌استریم چه هست و اینکه ژانرها و ساب ژانرهای مختلف چگونه در جغرافیاهای مختلف رنگ و بوهای خاص خودشان را هم پیدا کردند.

در ادامه در بحث تمرکز بر مقاله‌ها، ضمن توضیح برخی نکات روش تحقیقی درباب بیان مسئله، چکیده‌نویسی، نتیجه گیری و اهمیت و ضرورت تحقیق، پرسش‌هایی مطرح شد، اینکه نسبت فیلم کوتاه داستانی، تجربی، مستند یا انیمیشن ایرانی یا بومی با مثلاً یکی از نظریات تام رایال چه خواهد بود بر مبنای نظام یا آپاراتوس ژنریک ، ارتباط ژانرهای متمایز با هم وارتباط اینها با تولیدات هالیوودی یا مین‌استریم آن کشور، ژانرهای تکی، ژانرهای مشخص و منفردو منحصربه‌فرد و عناصر مشترک آن‌ها و فیلم‌های تکی که خوانش تک فیلم‌ها چگونه در بستر ژنریک آن‌ها صورت می‌پذیرد. همچنین بخش دیگری از مباحثات به نسبت بین سینمای ملی با نظام‎های فیلم‌سازی فراملی و اینکه نگاه به سینمای توده چگونه تغییرکرد اختصاص داشت.

در حوزه ملت و سینمای ملی با ذکر مثال‌هایی از سینمای نوردی آلمان، هایمات فیلم‌ها یا فیلم‌های احساساتی و رومانس فیلم‌های سرزمین مادری ، مانگاها و انیمه‌های ژاپنی، سینمای هند و فیلم‌های ماسالایی موزیکال و جیدای گیکی و سینمای ژاپن اینها مثال‌هایی بودند که چگونه اتفاقاً ملل دیگر توانستند سینمای ملی خودشان را مستقل از هالیوود رنگ و بویی ببخشند و حتی روی جریان فیلم‌سازی هالیوود تاثیر بگذارند .

سپس در مبحث فیلم‌نامه‌نویسی ژانر و تفاوت بین فیلم‌نامه‌های پرمایه وکم‌مایه که چگونه فیلم‌نامه‌های پرمایه بر پیرنگ‌محوری و فیلم‌نامه‌های کم‌مایه بر شخصیت محوری متمرکز هستند، پرداختند.

در ادامه نشست، دکتر الستی یکی از راه‌های ورود به بومی کردن را استفاده از داستانهای ژانری امریکایی دانست. بسیاری از داستانهای کوتاه همینگوی به فارسی ترجمه شده است که می‌توانید آنها را بومی کنید. مثلا تارکوفسکی یکی از داستان‌های همینگوی را روسی می‌کند، بومی می‌کند برای جغرافیا و فرهنگ خودش. که همین می تواند موضوعی برای مقاله شما باشد.

در انتهای جلسه آقای دکتر الستی به ماهیت فیلم جستار پرداخت و کتابهای  ترجمه شده در این زمینه را که می تواند به نویسندگان مقالات کمک کند، معرفی کردند.

تلاش خسرو شکیبایی برای فیلمبرداری در حرم رضوی

در دومین شب شصت سال سینمای ایران و عرض ارادت به پیشگاه امام رضا (ع)، فیلم کیمیا ساخته احمد رضا درویش به نمایش در آمد و سپس نشست پرسش و پاسخ این فیلم با حضور احمد رضا درویش برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، در ابتدای این نشست احمد رضا درویش در سخنانی گفت : هر دعوتی و هر طلب شدنی که از سوی مشهد باشد طبیعتا با رغبت بالا مورد استقبال ایرانی ها و شیعه های امام رضا (ع) قرار می گیرد و من هم به عنوان یک شهروند ایرانی بسیار بسیار خوشحال بودم که همچنین دعوتی از بنده صورت گرفته است. خیلی خوشحالم که پس از سالها درباره فیلم کیمیا صحبت شد. روح خسرو شکیبایی در این شب شاد باشد. او در این فیلم و دو تا دیگر از فیلمهای من (ابلیس و سرزمین خورشید ) با من همکاری خوبی داشت و خیلی زحمت کشید. آرزوی آرامش برای او داریم.

او در ادامه گفت: وقتی فیلم سوم خود یعنی آذرخش را ساختم ، تهیه کننده بزرگ سینمای ایران که جایش در اینجا خالی است یعنی آقای هارون یشایایی که فیلمهای درخشانی را در سینمای ایران تولید کرده اند، من را صدا کردند و به من گفتند که آذرخش را دیده اند و دوست دارند که در کارنامه شان یک فیلم درباره دوران جنگ هم وجود داشته باشد .ایشان طرحی داشت و من هم استقبال کردم.

درویش افزود: کیمیا واقعا تجربه عجیبی بود .این فیلم در دوران آنالوگ ساخته شد و الان شرایط خیلی فرق کرده است .ما با دوربین هایی کار می کردیم که ۲۵ تا ۳۰ کیلو وزنشان بودو الان خیلی شرایط آسانتر شده .البته مشکلات دیگری به وجود آمده است.

بسیاری از صحنه های فیلم که مربوط به جنگ هست، واقعی است .صحنه هایی که شکیبایی از اسارت می آید و ….این لوکیشن ها و صحنه ها واقعی است . یعنی لوکیشن ها ساخته نشده و انتخاب شده است و به نوعی سندی از فضای باقی مانده از یک اتفاق تاریخی و معاصر است .بازیگر فیلم در جاده ها و صحنه هایی می دود و فرار می کند که قبلا مردم می دویدند و فرار می کردند.

درویش ادامه داد: در روز سوم فیلمبرداری ، دست خسرو شکیبایی شکست و این برای یک فیلم سینمایی یعنی فاجعه .ما سریع به بیمارستان او را رساندیم و ۵ عمل جراحی روی دست او انجام شد .باید طبیعتا فیلمبرداری تعطیل می شد .اما خسرو شکیبایی می گفت باید بگیریم و فیلمبرداری را ادامه بدهیم .می گفت : می توانیم کاری کنیم که شخصیتی که او بازی می کرد دستش شکسته باشد.
او ادامه داد: بازیگر خلاق و متعهد و عاشق یعنی شکیبایی . در طول یک ماه و نیم فیلمبرداری در شهر مشهد که میهمان امام رضا بودیم نمی دانید چه دردی را تحمل می کرد و چه قدر مسکن به او می زدند . روح خسرو شکیبایی شاد باشد و ما ثواب امشب را به روح خسرو شکیبایی اهدا می کنیم.

درویش با ذکر خاطره جالبی از مصائب فیلمبرداری فیلم کیمیا در حرم امام رضا گفت : امروز در حرم دیدم که همه دوربین در دستشان است و سلفی می گیرند.ولی یک زمان حضور دوربین فیلمبرداری در حرم ممنوع بود و مثل کفر ابلیس می مانود .اصلا راضی به حصور دوربین در حرم نبودند آن هم با حضور بازیگر ..ولی شکیبایی کاری کرد که این مشکل حل شد.

این کارگردان سینما افزود : ما برای فیلمبرداری در حرم با خیلی ها صحبت کردیم از وزیر و وکیل گرفته تا افراد دیگر …ولی هیچ کدام فایده ای نداشت . تا اینکه یک روز آقای شکیبایی از تلفن هتل با فردی تماس گرفت و بعد گفت : آقا حل شد و ما فردا با آقای طبرسی جلسه داریم .ما اصلا باورمان نمی شد . خسرو شکیبایی تعریف می کرد ، فردی او را در حرم دیده که رییس دفتر آقای طبرسی بوده و تلفنش را به شکیبایی داده و گفته هر کاری داشته بگوید وخسرو (شکیبایی) با تماس تلفنی از او وقت دیدار با طبرسی گرفته است.

او ادامه داد: در جلسه ای که با حضور تعداد زیادی از روحانیان بود ما درخواستمان را برای فیلمبرداری در حرم مطرح کردیم ولی آقای طبرسی موافقت نکردند. جلسه از این جلسات پروتکلی بود و طبیعتا وقتی درخواستمان را مطرح کرده بودیم و نتیجه نگرفته بودیم باید می رفتیم که ناگهان آقای شکیبایی عبای یکی از روحانیون را برداشت و وسط تالار رفت روی صندلی و پلان طولانی مدرس را اجرا کرد. تا آن موقع کسی نمی دانست. شکیبایی آنچنان بازی کرد که همه حیرت کردند و با همه کار داشت و فقط مخاطبش حاج آقا نبود و همه را به بازی گرفت. در انتها فردی بلند شد و گفت برای سلامتی هنرمندان اسلام صلوات بفرست. حاج آقا بعد از این اجرا مجبور شد قبول کند.

درویش درباره سختی های افتتاحیه فیلم گفت: افتتاحیه فیلم کیمیا ، در میدانی روی می دهد که درگیری و بمباران شدید است و خسرو شکیبایی در این شلوغی به دنبال سیم رابط است. من هرچی فکر کرده بودم به فرم افتتاحیه فیلم هنوز نرسیده بودم. آن هم زمانی که دوربین ۲۵ کیلو بود و کاست هم ۴ دقیقه بود. مثل الان نبود. صحنه ای که صدها زن و مرد و بچه در آن بودند. انفجار، اسپشیال، رگبار و …آسمان و زمین باید به هم دوخته می شد.

او ادامه داد: یک حسی به من می گفت باید این افتتاحیه مستند گرفته می شد. آن موقع کسی جرات نداشت که دوربین را روی کولش بگیرد و بدود. خودمان هم جرئت آن را نداشتیم.

درویش در ادامه گفت: دراین افتتاحیه اصلا نمی توانستیم تکرار داشته باشیم. چون ماشینی را که منفجر کرده بودیم نمی توانستیم دوباره تکرار داشته باشیم .به این نتیجه رسیدیم که این افتتاحیه را دوربین رو دست بگیریم . آن موقع دوربین رو دست مد نبود.

او ادامه داد: شما نمی دانید قلب من داشت در می آمد برای سکانس افتتاحیه ، زمانی که می خواستیم بگوییم دوربین ،مثل شب عملیات بود .مثل این بود یک گردان نیرو بود را بفرستی جلوی دوشکا.
درویش ادامه داد: ما آن زمان چیزی به اسم مانیتور نداشتیم و فقط یک ویزور بود که وقتی کارگردان کات می دهد به چشمهای فیلمبردار نگاه می کند و می گوید چی دیدی و چی گرفتی؟

او ادامه داد: در افتتاحیه فیلم ،خسرو نباید منحرف می شد و خسرو فرمان ما بود .یک جاهایی هم می بینید ، از خسرو جا می مانیم و باید برگردیم وآن را بگیریم. در آن زمان فقط می گفتم خدایا توکل به خودت .

درویش در پاسخ به سوالی درباره فیلم رستاخیز گفت: من از رستاخیز عبور کردم و این فیلم چیزی است که سرنوشت خود را دارد و زنده است.

او در پاسخ به سوالی درباره ساخت فیلمی درباره امام رضا گفت : ساخت فیلم درباره امام رضا (ع) همیشه دغدغه ام بوده است ولی واقعیت این است که او می کشد قلاب را .اصلا کار ما اینجوری است و خودش می گوید بیا .هم در مورد عاشورا و هم اهل بیت ، خودش آدم را صدا می کند.

درویش در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: کارگردان مولف باید هزاران سوال را پاسخ بدهد. کارگردان جایگاهش پرسش کردن نیست. کارگردان باید سوالاتش را کرده باشد و پاسخش را در آورده باشد. یک کارگردان باید هزاران مسئله را جواب دهد.

او ادامه داد: مهمترین کار کارگردان مدیریت ارواح جمعی است و آقای یشایایی خیلی خوب این کار را می کرد . همه تجربیات خود را در اختیار گروه می گذاشت.

در ادامه مراسم تقدیر از احمد رضا درویش با حضور مدیر عامل بنیاد امام رضا برگزار شد و مرتضی سعیدی زاده ، مدیرعامل بنیاد بین المللی فرهنگی – هنری امام رضا(ع) گفت: آن تجربه ای که شما (احمدرضا درویش) در فیلم “کیمیا” به نمایش گذاشتید، واقعا مصداق عینی عبارت “فتبارک الله احسن الخالقین” است، آنچه را که تجربه کردید، برای ما درس آموز است، چرا که باشکوهترین اثر خود را در کوران سختی‌ها خلق کردید و امیدواریم بتوانیم از تجربیات شما برای توسعه فرهنگ اسلامی – ایرانی بهره گیریم.

این برنامه که تا ۹ خرداد ماه ادامه خواهد داشت توسط بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) با مشارکت حوزه هنری و همراهی فیلمخانه ملی ایران، موسسه تصویر شهر و مدرسه اسلامی هنر برگزار می شود.

«رست» چه زمانی آماده نمایش خواهد شد؟

«رست» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی رضا یاری پس از اتمام مراحل تصویربرداری به تدوین رسید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، تصویربرداری تله‌فیلم «رست» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی رضا یاری و نویسندگی نوید شیخ‌محمدی و رضا یاری به اتمام رسید.

هم اکنون تدوین این تله فیلم آغاز شده است.

این فیلم به زندگی روزمره و پر از چالش یک جوان معلول و مشکلات و سختی‌های او می‌پردازد.

حسین بیرانوند، حشمت آرمیده، فاطمه شکری، هدایت‌الله سجادی، مهدیه عیدوزایی، حسین زینلی، فرامرز جهانشاهلو، امیرحسین افشار، الهه خراط، امیرمحمد رضایی، مهران حاجی‌آقازاده، سید مصطفی رحمتی، پرهام انصاری، محمود مهدویان، ناهید معظمی، ناصر سماوی، فرامرز ایزدخواه، فردین یاحق، آرشام انصاری، روشادایی چینی، رونیا دایی چینی، فاطمه مهدویان، احمدرضا مرادی، ثریا غلامی، سیدمحمد لاهرودی، شهریار انصاری بازیگران این فیلم هستند.

سایر عوامل تولید این فیلم عبارتند از تهیه‌کننده و کارگردان: رضا یاری، برنامه‌ریزی و دستیار یک: نوید شیخ‌محمدی، مدیر تصویربرداری: حسین خسروی، جانشین تهیه‌کننده: صبا فدایی، نویسندگان: نوید شیخ‌محمدی، رضا یاری، برنامه‌ریز و دستیار یک کارگردان: نوید شیخ محمدی، دستیار دوم کارگردان: داوود موسوی، دستیار سوم گارگردان: سید مرتضی رحمتی، دستیار برنامه‌ریز: یحیی اسماعیلی، منشی صحنه: الهام نباله، دستیار تصویربردار: مهدی تاجیک، مدیر صدابرداری: کیوان رضا یی‌راد، دستیار صدا: بهمن مقدومی، طراح گریم: علیرضا قدیری، مجری گریم: نسرین معظمی، محمد یادگاری، طراح لباس: شقایق نصیری، دستیار لباس: نرگس شجاعی، طراح‌صحنه و دکور: نوید شیخ محمدی، دستیار صحنه و دکور: سهیل احمدی، عکاس و کارگردان پشت صحنه: حمیدرضا صدقی، عکاس: پارمین بختیاری، مدیر تولید: کیوان رضایی‌راد، جانشین تولید: حسین صفی، ابوالفضل احمدی، مشاور مذهبی: حجت‌الاسلام احمدرضا مرادی، مدیر تدارکات: جواد راست‌رو، موسیقی: مهدی امیدی، مشاور رسانه‌ای: تبسم کشاورز.

خروج از نسخه موبایل