رسانه سینمای خانگی- جناب درویش! جای شما کُنج عزلت نیست

احمدرضا درویش؛ کارگردان تثبیت‌شده سینمای ایران درحالی طی یک دهه اخیر، فعالیت سینمایی نداشته که این خانه‌نشینی، نه به سود طرفداران سبک اجرایی اوست و نه به نفع سینمای ملی ما.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، احمدرضا درویش، از همان سال‌هایی که کانی‌مانگا را نوشت و با اقبال عمومی مواجه شد و سپس با آخرین پرواز، نخستین ساخته بلند سینمایی خود را کارگردانی کرد، شخصیتی آرام، کاردان و متین داشت؛ درست مانند امروز که ترجیح می‌دهد به جای اعتراض، در گوشه‌ای بنشیند، دور کارهای پروژه‌ه‌ای را خط بکشد و برای خود بنویسد و اگر فرصتی شد، آن نوشته‌ها را به فیلم تبدیل کند.

درویش نمونه بارز هنرمندانی است که در طول حدود ۴ دهه، به دور از حواشی، در همان جریانی که آغاز کرده بود، دغدغه‌مند ساخت و به دور از قضاوت، تنها در پی طرح مساله و تشریح وضعیت برآمد و حتی در غائله‌ای که برای فیلم رستاخیز او به وجود آمد، در گوشه‌ای ایستاد و تنها نظاره‌گر شد و هیچ‌گاه در آتش حاشیه‌سازانی که قصد ماهی گرفتن از آب گل‌آلود را داشتند، ندمید.

درویش در اواخر دهه ۶۰ با ۳ فیلم آخرین پرواز، ابلیس و آذرخش، یک شروع خوب را در سینمای دفاع مقدس تجربه کرد. البته که این شروع، زیر سایه سنگین بزرگانی چون ملاقلی‌پور و حاتمی‌کیا، چندان درک نشد اما برند درویش، در سال ۷۳ و با کیمیا، در سینمای ایران ثبت شد. فیلمی که نوعی تلاش برای ورود به روایت‌گری جدید از سینمای کلاسیک دفاع مقدس تلقی شد و توانست به مدد غلظت داستانی بالا و تطابق با آرمان‌های جامعه به جای مانده از جنگ؛ نظر مخاطبان و منتقدان بسیاری را به خود جلب کند.

اهمیت کیمیا از آن منظر است که درویش با این فیلم، خیلی زودتر از ملاقلی‌پور و حاتمی‌کیا، دوربینش را متوجه جامعه روز ایران و ترکش‌های فرهنگی و اجتماعی جنگ بر پیکره آنهایی که از این حماسه باقی ماندند، کرد. درواقع پوست‌اندازی سینمای جنگ در دهه ۷۰، با این فیلم درویش آغاز و بعدها در آثار حاتمی‌کیا و ملاقلی‌پور متجلی شد.

پوست‌اندازی سینمای جنگ در دهه ۷۰، با فیلم کیمیا آغاز و بعدها در آثار حاتمی‌کیا و ملاقلی‌پور متجلی شد

سرزمین خورشید اگرچه تاحدودی با همان فرمول روایی کیمیا جلوی دوربین رفت اما بیشتر، ادای دین درویش به خرمشهر و آبادان بود؛ فیلمی که اگرچه موفقیت خیره‌کننده کیمیا را به خود ندید اما درویش را به یکی از قطب‌های مهم سینمای جنگ تبدیل کرد.

۳ سال بعد از سرزمن خورشید، درویش، متولد ماه مهر را می‌سازد. فیلمی صریح که می‌توان آن را دنباله‌ای معنادار برای کیمیا دانست. چگالی صراحت این فیلم بیشتر بود و البته واکنش‌های متفاوتی را هم به خود دید. فیلم، مطابق با شرایط روز جامعه مطرح شد و به‌نوعی فرزند زمانه‌اش بود.

دوئل اما برگ برنده کارنامه درویش و یکی از بیگ‌پروداکشن‌های مهم تاریخ سینمای ماست که با اقبال گسترده‌ای مواجه شد. درویش برای این فیلم، ۴ سال عمر گذاشت و فیلمنامه‌ای محکم را بر مبنای اصول فنی مطابق با استانداردهای جهانی جلوی دوربین برد. دوئل، تراز حرفه‌ای درویش را به‌عنوان کارگردانی بزرگ، ارتقا داد و ثابت کرد که وی چقدر خوب می‌تواند کارگردانی برای پروژه‌های بزرگ باشد.

این مسیر اما با رستاخیز امتداد پیدا کرد. فیلمی که ۸ سال از وقت درویش را گرفت و به یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های سینمایی قرن کشور تبدیل شد. البته که فیلم علیرغم استقبالی که از آن در جشنواره فجر صورت گرفت و با دریافت ۸ سیمرغ، جوایز جشنواره سی‌ودوم را درو کرد اما درگیر حواشی فرامتن شد و متاسفانه نتوانست هم‌تراز با پتانسیل خود دیده شود.

این یک دهه آخر، دهه سکوت درویش بود. البته که این کارگردان، چندان علاقه‌ای به دیده شدن ندارد اما عملکرد خوب او طی یک دهه اخیر سبب شد تا شدت حواشی رستاخیز، از آن چه که بود، بیشتر نشود.

احمدرضا درویش، کارگردان تثبیت‌شده سینمای کشورمان است که در تمام این سال‌ها، با عقلانیت پیش رفت و اکنون به درجه‌ای از محبوبیت و تاثیرگذاری رسیده که هر اثر او، حکم یک اتفاق بزرگ را در سینمای ایران دارد. حال باید منتظر باشیم و بینیم که آیا مرد پروژه‌های بزرگ، برای سومین‌بار پس از دوئل و رستاخیز، به سراغ یک بیگ‌پروداکشن دیگر خواهد رفت یا مسیر دیگری را ادامه می‌دهد. قدرمسلم آن‌که خانه‌نشینی این سال‌های درویش، نه به نفع دوست‌داران اوست و نه به نفع سینمای ایران.

کارگردان محبوب سینما، زود برگرد.

رسانه سینمای خانگی- نهادهای مذهبی، به سینما دید حرفه ای ندارند

مرتضی شعبانی گفت: فیلم مذهبی به هیچ عنوان نباید ضعیف باشد چرا که تجربه ثابت کرده آثار مذهبی که به شکل ضعیف و سطحی نگرانه تولید شده اند علیه خودشان کار کردند.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپری، مرتضی شعبانی تهیه کننده همزمان با آغاز ماه محرم در خصوص جایگاه دین در سینمای ایران و لزوم تولید آثاری متناسب با این ایام گفت: ضرورت تولید این قبیل آثار که اظهر من الشمس است اما تولید کارهای دم دستی و سطحی نگر دینی و مذهبی باعث زده شدن مخاطب شده است و این آفتی است که باید با آن مقابله کرد.

تهیه کننده مستندهای «رستاخیز» و «به دنبال حقیقت» در گفتگو با سینماپرس افزود: ما وقتی فیلم و سریال دینی و مذهبی تولید می کنیم باید به شکلی فاخر و با کیفیت بالا در ساختار و محتوا باشند. فیلم مذهبی به هیچ عنوان نباید ضعیف باشد چرا که تجربه ثابت کرده آثار مذهبی که به شکل ضعیف و سطحی نگرانه تولید شده اند علیه خودشان کار کردند و باعث شدند مخاطب دیگر میلی برای تماشای این آثار نداشته باشد.

این سینماگر تأکید کرد: متأسفانه بارها شاهد بوده ایم در عرصه های مختلف داستانی، مستند و… برخی آثار به شکلی سخیف و کم مایه تولید شده اند؛ البته ما در این زمینه آثار خوبی هم مانند «الرسالة» مصطفی عقاد را نیز داریم که بعد از اینکه سال ها از تولید آن گذشته وقتی مجدداً بازپخش می شود حتی مخاطبانی که ده ها بار آن را تماشا کرده اند باز هم با میل پای گیرنده های تلویزیون می نشینند و این فیلم درخشان را تماشا می کنند.

شعبانی در پاسخ به این پرسش که آیا به عقیده شما مشکلات بودجه ای باعث تولید آثار سطحی نگر در این حوزه شده است یا خیر اظهار داشت: مشکلات بودجه ای که همیشه وجود داشته و دارد و تردیدی نیست که مسأله بودجه یکی از معضلات اصلی بر سر راه تولید این قبیل آثار است اما اگر نگاه حرفه ای به این نوع آثار وجود داشته باشد خود به خود بخش اعظمی از مشکلات این حوزه برطرف می شوند.

وی در همین راستا متذکر شد: نهادهای تولیدکننده آثار مذهبی نگاه حرفه ای ندارند و دلیل این اتفاق آن است که بیشتر ارگان ها و نهادهایی که از تولید این فیلم ها حمایت می کنند نهادهای حاکمیتی هستند که فکر می کنند صرفاً فقط با بیان محتوای مورد نظرشان می توانند به اهداف بزرگی که در سر دارند دست پیدا کنند در صورتی که این گونه نیست و باید برای تولید این قبیل آثار هم هزینه بیشتری صورت گیرد هم در انتخاب افراد و سوژه ها و… دقت زیادی وجود داشته باشد.

شعبانی در خاتمه این گفتگو افزود: اصولاً نگاه دم دستی که برخی نهادها به این آثار دارند باعث افت کیفی تولیدات این حوزه شده؛ مثلاً بارها شاهد بوده ایم که به تهیه کننده یا کارگردان می گویند شما که مذهبی هستید چرا پول می خواهید؟ خوب این مذهبی بودن چه ربطی به بودجه دارد؟ این قبیل نگاه ها است که باعث شده سالانه ده ها اثر راجع به واقعه عظیمی مانند پیاده روی اربعین حسینی (ع) تولید شود اما هیچ یک از آن ها شاخص و منحصر بفرد نشوند. این نوع نگاه قطعاً نیاز به اصلاح دارد و باید از بین برود.

تلاش خسرو شکیبایی برای فیلمبرداری در حرم رضوی

در دومین شب شصت سال سینمای ایران و عرض ارادت به پیشگاه امام رضا (ع)، فیلم کیمیا ساخته احمد رضا درویش به نمایش در آمد و سپس نشست پرسش و پاسخ این فیلم با حضور احمد رضا درویش برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، در ابتدای این نشست احمد رضا درویش در سخنانی گفت : هر دعوتی و هر طلب شدنی که از سوی مشهد باشد طبیعتا با رغبت بالا مورد استقبال ایرانی ها و شیعه های امام رضا (ع) قرار می گیرد و من هم به عنوان یک شهروند ایرانی بسیار بسیار خوشحال بودم که همچنین دعوتی از بنده صورت گرفته است. خیلی خوشحالم که پس از سالها درباره فیلم کیمیا صحبت شد. روح خسرو شکیبایی در این شب شاد باشد. او در این فیلم و دو تا دیگر از فیلمهای من (ابلیس و سرزمین خورشید ) با من همکاری خوبی داشت و خیلی زحمت کشید. آرزوی آرامش برای او داریم.

او در ادامه گفت: وقتی فیلم سوم خود یعنی آذرخش را ساختم ، تهیه کننده بزرگ سینمای ایران که جایش در اینجا خالی است یعنی آقای هارون یشایایی که فیلمهای درخشانی را در سینمای ایران تولید کرده اند، من را صدا کردند و به من گفتند که آذرخش را دیده اند و دوست دارند که در کارنامه شان یک فیلم درباره دوران جنگ هم وجود داشته باشد .ایشان طرحی داشت و من هم استقبال کردم.

درویش افزود: کیمیا واقعا تجربه عجیبی بود .این فیلم در دوران آنالوگ ساخته شد و الان شرایط خیلی فرق کرده است .ما با دوربین هایی کار می کردیم که ۲۵ تا ۳۰ کیلو وزنشان بودو الان خیلی شرایط آسانتر شده .البته مشکلات دیگری به وجود آمده است.

بسیاری از صحنه های فیلم که مربوط به جنگ هست، واقعی است .صحنه هایی که شکیبایی از اسارت می آید و ….این لوکیشن ها و صحنه ها واقعی است . یعنی لوکیشن ها ساخته نشده و انتخاب شده است و به نوعی سندی از فضای باقی مانده از یک اتفاق تاریخی و معاصر است .بازیگر فیلم در جاده ها و صحنه هایی می دود و فرار می کند که قبلا مردم می دویدند و فرار می کردند.

درویش ادامه داد: در روز سوم فیلمبرداری ، دست خسرو شکیبایی شکست و این برای یک فیلم سینمایی یعنی فاجعه .ما سریع به بیمارستان او را رساندیم و ۵ عمل جراحی روی دست او انجام شد .باید طبیعتا فیلمبرداری تعطیل می شد .اما خسرو شکیبایی می گفت باید بگیریم و فیلمبرداری را ادامه بدهیم .می گفت : می توانیم کاری کنیم که شخصیتی که او بازی می کرد دستش شکسته باشد.
او ادامه داد: بازیگر خلاق و متعهد و عاشق یعنی شکیبایی . در طول یک ماه و نیم فیلمبرداری در شهر مشهد که میهمان امام رضا بودیم نمی دانید چه دردی را تحمل می کرد و چه قدر مسکن به او می زدند . روح خسرو شکیبایی شاد باشد و ما ثواب امشب را به روح خسرو شکیبایی اهدا می کنیم.

درویش با ذکر خاطره جالبی از مصائب فیلمبرداری فیلم کیمیا در حرم امام رضا گفت : امروز در حرم دیدم که همه دوربین در دستشان است و سلفی می گیرند.ولی یک زمان حضور دوربین فیلمبرداری در حرم ممنوع بود و مثل کفر ابلیس می مانود .اصلا راضی به حصور دوربین در حرم نبودند آن هم با حضور بازیگر ..ولی شکیبایی کاری کرد که این مشکل حل شد.

این کارگردان سینما افزود : ما برای فیلمبرداری در حرم با خیلی ها صحبت کردیم از وزیر و وکیل گرفته تا افراد دیگر …ولی هیچ کدام فایده ای نداشت . تا اینکه یک روز آقای شکیبایی از تلفن هتل با فردی تماس گرفت و بعد گفت : آقا حل شد و ما فردا با آقای طبرسی جلسه داریم .ما اصلا باورمان نمی شد . خسرو شکیبایی تعریف می کرد ، فردی او را در حرم دیده که رییس دفتر آقای طبرسی بوده و تلفنش را به شکیبایی داده و گفته هر کاری داشته بگوید وخسرو (شکیبایی) با تماس تلفنی از او وقت دیدار با طبرسی گرفته است.

او ادامه داد: در جلسه ای که با حضور تعداد زیادی از روحانیان بود ما درخواستمان را برای فیلمبرداری در حرم مطرح کردیم ولی آقای طبرسی موافقت نکردند. جلسه از این جلسات پروتکلی بود و طبیعتا وقتی درخواستمان را مطرح کرده بودیم و نتیجه نگرفته بودیم باید می رفتیم که ناگهان آقای شکیبایی عبای یکی از روحانیون را برداشت و وسط تالار رفت روی صندلی و پلان طولانی مدرس را اجرا کرد. تا آن موقع کسی نمی دانست. شکیبایی آنچنان بازی کرد که همه حیرت کردند و با همه کار داشت و فقط مخاطبش حاج آقا نبود و همه را به بازی گرفت. در انتها فردی بلند شد و گفت برای سلامتی هنرمندان اسلام صلوات بفرست. حاج آقا بعد از این اجرا مجبور شد قبول کند.

درویش درباره سختی های افتتاحیه فیلم گفت: افتتاحیه فیلم کیمیا ، در میدانی روی می دهد که درگیری و بمباران شدید است و خسرو شکیبایی در این شلوغی به دنبال سیم رابط است. من هرچی فکر کرده بودم به فرم افتتاحیه فیلم هنوز نرسیده بودم. آن هم زمانی که دوربین ۲۵ کیلو بود و کاست هم ۴ دقیقه بود. مثل الان نبود. صحنه ای که صدها زن و مرد و بچه در آن بودند. انفجار، اسپشیال، رگبار و …آسمان و زمین باید به هم دوخته می شد.

او ادامه داد: یک حسی به من می گفت باید این افتتاحیه مستند گرفته می شد. آن موقع کسی جرات نداشت که دوربین را روی کولش بگیرد و بدود. خودمان هم جرئت آن را نداشتیم.

درویش در ادامه گفت: دراین افتتاحیه اصلا نمی توانستیم تکرار داشته باشیم. چون ماشینی را که منفجر کرده بودیم نمی توانستیم دوباره تکرار داشته باشیم .به این نتیجه رسیدیم که این افتتاحیه را دوربین رو دست بگیریم . آن موقع دوربین رو دست مد نبود.

او ادامه داد: شما نمی دانید قلب من داشت در می آمد برای سکانس افتتاحیه ، زمانی که می خواستیم بگوییم دوربین ،مثل شب عملیات بود .مثل این بود یک گردان نیرو بود را بفرستی جلوی دوشکا.
درویش ادامه داد: ما آن زمان چیزی به اسم مانیتور نداشتیم و فقط یک ویزور بود که وقتی کارگردان کات می دهد به چشمهای فیلمبردار نگاه می کند و می گوید چی دیدی و چی گرفتی؟

او ادامه داد: در افتتاحیه فیلم ،خسرو نباید منحرف می شد و خسرو فرمان ما بود .یک جاهایی هم می بینید ، از خسرو جا می مانیم و باید برگردیم وآن را بگیریم. در آن زمان فقط می گفتم خدایا توکل به خودت .

درویش در پاسخ به سوالی درباره فیلم رستاخیز گفت: من از رستاخیز عبور کردم و این فیلم چیزی است که سرنوشت خود را دارد و زنده است.

او در پاسخ به سوالی درباره ساخت فیلمی درباره امام رضا گفت : ساخت فیلم درباره امام رضا (ع) همیشه دغدغه ام بوده است ولی واقعیت این است که او می کشد قلاب را .اصلا کار ما اینجوری است و خودش می گوید بیا .هم در مورد عاشورا و هم اهل بیت ، خودش آدم را صدا می کند.

درویش در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: کارگردان مولف باید هزاران سوال را پاسخ بدهد. کارگردان جایگاهش پرسش کردن نیست. کارگردان باید سوالاتش را کرده باشد و پاسخش را در آورده باشد. یک کارگردان باید هزاران مسئله را جواب دهد.

او ادامه داد: مهمترین کار کارگردان مدیریت ارواح جمعی است و آقای یشایایی خیلی خوب این کار را می کرد . همه تجربیات خود را در اختیار گروه می گذاشت.

در ادامه مراسم تقدیر از احمد رضا درویش با حضور مدیر عامل بنیاد امام رضا برگزار شد و مرتضی سعیدی زاده ، مدیرعامل بنیاد بین المللی فرهنگی – هنری امام رضا(ع) گفت: آن تجربه ای که شما (احمدرضا درویش) در فیلم “کیمیا” به نمایش گذاشتید، واقعا مصداق عینی عبارت “فتبارک الله احسن الخالقین” است، آنچه را که تجربه کردید، برای ما درس آموز است، چرا که باشکوهترین اثر خود را در کوران سختی‌ها خلق کردید و امیدواریم بتوانیم از تجربیات شما برای توسعه فرهنگ اسلامی – ایرانی بهره گیریم.

این برنامه که تا ۹ خرداد ماه ادامه خواهد داشت توسط بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) با مشارکت حوزه هنری و همراهی فیلمخانه ملی ایران، موسسه تصویر شهر و مدرسه اسلامی هنر برگزار می شود.

خروج از نسخه موبایل