سینماگر مطرح روس با اشاره به آثار مجید مجیدی گفت: به عنوان یک فرد مسیحی پاسخ بسیاری از سوالهایم را از فیلم «محمد رسولالله» این کارگردان گرفتم و مهمترین چیزی که از این فیلم برداشت کردم عشق بود.
به گزارش سینمای خانگی از ستاد خبری چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، مستر کلاس «سینمای حقیقت جویان» از نشستهای تخصصی «۴۰-۲۰» جشنواره در ارتباط تصویری با نیکیتا میخالکوف کارگردان مطرح سینمای روسیه شامگاه دوشنبه- یکم آبان ماه- در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.
در ابتدای این نشستنیکیتا میخالکوف اظهارداشت: در ابتدا بگویم اگر نسبت به متریال فیلمتان سخت گیر باشد فیلم ساختن سخت میشود اما باعث میشود شما هم همراه با آن بزرگ شوید. در غیر اینصورت گاهی ممکن است سینما، اتفاقاتی را ناشی کم کاری شما بداند و برای شما جای جبران باقی نگذارد.
وی گفت: فیلم کوتاه مانند مکتبی است که در آن یاد می گیرید در زمان کوتاه چگونه یک داستان بگویید و آن را تمام کنید. این را هم در نظر داشته باشید همه کارگردانهایی که توانایی ساخت فیلم بلند دارند نمیتوانند فیلم کوتاه بسازند مخصوصا کسانی که سریال میسازند.
میخالکوف افزود: برای برخی فیلمسازی، فقط شغل و محل درآمد است اما برای برخی هنر است و به هنر باید طور دیگری نگاه کرد. میتوان گفت سینما یک موجود زنده است و وقتی به سینما به عنوان یک موجود زنده و با عشق و محبت نگاه کنید در ادامه آن هم به شما اینگونه جواب میدهد.
این کارگردان روسی بیان کرد: شرایط بسیاری برایم پیش آمده که همزمان کارگردان یک کار هستم، سناریوی آن را نوشته و در آن بازی کردهام. در این موقعیت از همه چیز مهمتر این است که شما بتوانید این انرژی را کادر بندی کنید و بدانید این انرژی از کجا میآید. معتقدم انرژی را میتوان از هر چیزی گرفت، حتی از متن.
وی درباره سینمای ایران گفت: اگر بخواهم درباره سینمای ایران صحبت کنم، میتوانم بگویم بهترین کادربندیها در سینمای ایران اتفاق میافتد و این عشق نسبت به صحنههای فیلمها را نشان میدهد. میتوانم بگویم سینمای ایران تقریبا شبیه سینمای روسیه است.
میخالکوف درباره سینمای مجید مجیدی اظهارداشت: مجیدی کارگردانی است که با قرار دادن صحنههای خیلی جزیی در فیلمش «بچههای آسمان» و با امکانات و پول کم توانست یک کار خوب بسازد. معتقدم همین کارگردان میتواند در سبکهای دیگری هم کار کند و در نهایت فیلمسازان اینگونه میتوانند در دنیا مطرح شوند. از مجیدی صحبت کردم چون میدانم او با چه شرایطی فیلم ساخته است و خودم هم در موقعیت مشابه او قرار داشتهام.
این کارگردان روسی گفت: نمیدانم چه دیدگاهی نسبت به فیلم «محمد رسول الله» مجیدی در ایران وجود دارد و نمیدانم مردم نسبت به این فیلم چه عکس العملی نشان دادهاند اما من به عنوان یک فرد مسیحی جواب خیلی از سوالهایم را از این فیلم گرفتهام و مهمترین چیزی که از این فیلم برداشت کردم عشق بود؛ اینکه اگر عشق بدون ایمان باشد اصلا دیگر آن عشق وجود ندارد.
وی افزود: درحال حاضر اعتقادات مسلمانان و مسیحیها در خیلی از چیزها تقریبا یکی شده است. اگر بخواهم خلاصه بگویم؛ تعداد چیزهایی ما را به یکدیگر وصل میکند خیلی بیشتر از نقاط تفاوت ماست و به همین دلیل فکر میکنم میتوانیم حرفهای بسیاری بزنیم و ارتباط خوبی داشته باشیم.
میخالکوف بیان کرد: سینما پدیدهای با میلیونها نفر مخاطب است. معتقدم اگر سینما راه و روش یک ملت را تغییر دهد باید سانسور شود. من مخالف سانسور نیستم اما مخالف این هستم که چه کسی سانسور میکند و میترسم روزی این اتفاق دست افراد نادان بیافتد.
چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار امشب- دوم آبان ماه با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان میدهد.
میکائیل دیانی کارگردان فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» همزمان با حضور این اثر در چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به ارایه توضیحاتی درباره نوع نگاه این فیلم سیاسی به حوادث سال گذشته پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، پرداختن به سوژههای سیاسی روز، معمولا از سوی طیف گستردهای از فیلمسازان بهعنوان یک تابو تلقی میشود و سالهاست که فقدان «فیلم سیاسی» در سینمای ایران مورد آسیبشناسی و تحلیل منتقدان قرار گرفته است.
جشنواره فیلم کوتاه تهران از دوره گذشته و در راستانی تحقق شعار «تنوع ژانر»، تلاش داشته است تا بخشی از ویترین خود را به آثار سیاسی اختصاص دهد و در همین راستا مهدی آذرپندار دبیر این رویداد و مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران هم در چند نوبت تاکید کرده است که از فیلمهای سیاسی به شرط رعایت «نگاه منصفانه» در آنها، حمایت خواهد کرد.
«مدیر مدرسه» یکی از فیلمهای کوتاه حاضر در جشنواره چهلم فیلم فجر است که به موضوع حوادث سال گذشته پرداخته است و از این منظر، یکی از آثار سیاسی در این دوره از جشنواره محسوب میشود.
به بهانه رونمایی از این فیلم کوتاه، گفتوگویی با میکائیل دیانی کارگردان آن داشتهایم که در ادامه میخوانید.
* از اینجا شروع کنیم که فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» یک فیلم سیاسی درباره وقایعی است که هنوز از وقوع آنها فاصله چندانی هم نگرفتهایم. آقای آذرپندار بهعنوان مدیرعامل انجمن سینمای جوانان و دبیر جشنواره هم در چند نوبت درباره لزوم پرداخت فیلمسازان به وقایع سیاسی روز صحبت کرده و حتی وعده حمایت از این دست تولیدات را داده بود، آیا میتوان فیلم شما را محصول این فرآیند حمایتی دانست؟ به خصوص که شما از مدیران زیر مجموعه آقای آذرپندار هم هستید.
من ترجیح میدهم اساساً در مورد فیلم صحبت کنیم اما یکبار این را یک جا بگویم خوب است؛ میکائیل دیانی پیش از آنکه مسئولیتی در انجمن سینمای جوانان ایران داشته باشد، فیلمساز و مستندساز بوده است. اتفاقاً مستندهای اجتماعی من با رویکرد انتقادی هم ساخته شده است. به تعبیری مستندهای من هم مانند این فیلم کوتاه مرتبط با مسایل اجتماعی و آسیبهای اجتماعی بوده است، حتماً آقای آذرپندار از وجود فیلم سیاسی محترمانه و منتقدانه در جشنواره استقبال میکردند اما این به معنای این نیست که در تولید و یا تشویق برای تولید اثر من نقشی داشتهاند، این دغدغه ایشان هم برای امسال نیست، سال گذشته که من فیلم هم نداشتم آقای آذرپندار این دغدغه را داشتند و در نشست خبری پیش از جشنواره این را بیان کرده بودند، اما حالا امسال به دلیل اتفاقات سال گذشته این موضوع بیشتر شنیده شده است.من انقلابیام و حاضرم برای انقلاب هزینه بدهم اما در عین حال فکر میکنم در بخشها و روندها و روشهایی نیاز به نقدهای صریح داریم مثل همین موضوع مدارس خصوصی و عدم توجه به مدارس دولتی که مغفول واقع شده و باعث شکاف عدالت آموزشی و طبقاتی شدن آموزش شده است و کمتر هم به آن توجه میشود
اما ما این فیلم را بیرون از انجمن جلو بردیم، بیرون از انجمن از آن حمایت شد و ساخته شد، کسی غیر از من هم اگر فیلم سیاسی منصفانهای میساخت حتماً از سوی جشنواره استقبال میشد. البته اینجا موضوع هیات انتخاب مطرح است، بالاخره طبق گفته آقای آذرپندار در نشست خبری جشنواره فیلمهای متقاضی سیاسی کم نبودهاند، از بین همه فیلمهای متقاضی هیات انتخاب بر اساس سلیقه و … یک ترکیبی را انتخاب کرده و «مدیر مدرسه» یکی از آنها بوده است که سویه اجتماعی هم دارد.
* این یعنی از نگاه شما حوادث سال گذشته، اساساً اجتماعی بوده است؟
بخش زیادی از آن ماجراها را مماس با مسایل اجتماعی میدانم. درست است که من یک درام سیاسی ساختهام و فضای کلی که در فرآیند جریان «زن زندگی آزادی» شاهد بودیم، اتاق فکر و برنامهریزی سیاسی داشت، اما بستر بروز اتفاقات، بستر اجتماعی بود. نمیگویم آن ماجراها صرفاً اجتماعی بوده است بلکه معتقدم آن جریانات سیاسی بر بسترهای اجتماعی سوار شدند. آنهایی که شورا تشکیل دادند و خیلی زود هم متلاشی شدند، قطعاً با نگاه سیاسی و علیه جمهوری اسلامی ایران بهدنبال تشکیل ائتلاف بودند و نمیتوان رویکرد سیاسی آنها را نادیده گرفت اما بستری که از آن سواستفاده کردند، طرح مطالبات اجتماعی بود. هر چه جریان جلوتر رفت، ماهیت سیاسی آن عیانتر شد و برای همین هم جامعه از آن فاصله گرفت.
من هم فیلمسازی بودم که پیش از این با نگاه منتقدانه درباره مسایل اجتماعی فیلمهایی ساخته بودم و همواره سعی کردهام یک منتقد دلسوز و در عین حال طرفدار برای جمهوری اسلامی باشم. به تعبیر دیگر ضمن آنکه نقدهایی به روندها و روشها در سیستم دارم، اما بر اصول و آرمانها پایبندم؛ من انقلابیام و حاضرم برای انقلاب هزینه بدهم اما در عین حال فکر میکنم در بخشها و روندها و روشهایی نیاز به نقدهای صریح داریم مثل همین موضوع مدارس خصوصی و عدم توجه به مدارس دولتی که مغفول واقع شده و باعث شکاف عدالت آموزشی و طبقاتی شدن آموزش شده است و کمتر هم به آن توجه میشود. اتفاقاتی مانند حوادث سال ۱۴۰۱ پیش آمد و براساس آن فیلمنامهنویس، فیلمنامهای را نوشت. من این فیلمنامه و نگاه عاقلانه و انقلابی آن را دوست داشتم.
این فیلمنامه علاوهبر عقلانیت انقلابی که در آن بود، یک اثر عدالتخواهانه بود و مساله و دغدغه عدالت آموزشی که دغدغه شخصی من هم است، در آن پررنگ بود. به همین دلایل این متن را یک متن منصفانه میدانستم. نوجوانان در حوادث سال گذشته به شکل هیجانزده به میدان آمدند و اشتباهاتی هم کردند اما باید با آنها وارد گفتوگو شد. باید آنها را به آغوش کشید تا از مسیر که بهصورت هیجانی به آن وارد شدهاند، بازگردند. این فیلمنامه با نگاه جذب حداکثری، این ظرفیت را داشت.
مگر این فیلم در سیستم مدیریتی آقای آذرپندار به سرانجام رسیده است؟ من پیش از آنکه در انجمن سینمای جوانان مسئولیتی داشته باشم، در سازمان اوج مشغول فیلمسازی بودم که این فیلمکوتاه را هم در همان جا ساختهام. شاید حتی آقای آذرپندار نمیدانست من چنین فیلمنامهای در دست دارم
کاراکتر اصلی این فیلم یک مدیر انقلابی است که هم خطای بچههایش را میپوشاند و هم در عین حال به آنها تشر هم میزند و سعی میکند آنها را آگاه کند. از این منظر این داستان از سوی فیلمنامهنویس نوشته شد و با عقبه ذهنی و فکری من هم نسبت داشت و آن را ساختیم، این فرآیند ارتباطی با اظهارنظرها و وعدههای آقای آذرپندار نداشت. کما اینکه سوال جدیتر این است که مگر این فیلم در سیستم مدیریتی آقای آذرپندار به سرانجام رسیده است؟
من پیش از آنکه در انجمن سینمای جوانان مسئولیتی داشته باشم، در سازمان اوج مشغول فیلمسازی بودم که این فیلم کوتاه را هم در همان جا ساختهام. شاید حتی آقای آذرپندار نمیدانست من چنین فیلمنامهای در دست دارم. این فیلم را ساختیم و به جشنواره فیلم کوتاه تهران هم عرضه کردیم. ممکن هم بود هیأت انتخاب این فیلم را نپذیرد. این یک روال مرسوم هم بوده است چراکه همه مدیران انجمن خودشان فیلمساز هستند و در دورههای گذشته هم گاهی آثاری عرضه کرده و حتی جوایزی هم بردهاند.
* ارجاع به دیالوگ معروف فیلم «موج مرده» در فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» خیلی مشهود است. فکر میکنید حرف آن سالهای «موج مرده»، چقدر میتواند حرف امروز باشد؟
موضوع فیلم مسئولیتپذیری است و این موضوع همیشه مساله جامعه بوده است، تاریخ مصرف ندارد. بستر فیلم توجه به عدالت آموزشی است، امروز رسانههای بسیاری هستند که درباره مدارس خصوصی و مبحث عدالت آموزشی صحبت میکنند. اتفاقاً امروز این مساله خیلی پررنگتر هم شده است چرا که شکاف موجود در نظام آموزشی خیلی پررنگتر دارد خودش را نشان میدهد. به همین دلیل احساس میکنم این مساله امروز جدیتر شده است.
* در تیتراژ پایانی هم شاهد تشکر ویژه از ابراهیم حاتمیکیا بودیم، دلیل آنچه بود؟
اینکه چرا در تیتراژ از آقای حاتمیکیا تشکر کردهام به این دلیل است که من سینمای این فیلمساز را دوست دارم. سینمای منتقد و در عین حال دلسوز نظام را دوست دارم. از فیلمسازی حاتمیکیا الهام گرفتهام و بهخاطر آن و بهخاطر حضورش در سینمای ایران از او تشکر کردم.
* یعنی به نوعی این کارگردان را الگوی خود در فیلمسازی میدانید؟
نمیگویم الگو اما اینکه ما با فیلمسازی مواجهیم که چند فیلم منتقدانه و در عین حال در چارچوب نظام ساخته و نقد درونگفتمانی کرده است، حتماً کارنامهاش ارزشمند است. وقتی چنین فیلمسازی داشتهایم، قطعاً من با روحیه منتقدانه و عدالتخواهانه به سمت سینمای او گرایش پیدا میکنم.
پیش از آنکه متن را نهایی کنیم، پیش از آنکه دکوپاژ را نهایی کنیم، دوباره فیلمهای آقای حاتمیکیا را دیدم. فقط آن را هم نه، سخنرانیها و اظهارات رهبری طی سالهای اخیر را هم خواندم تا بدانم مسیری که دارم در فیلمنامهام طراحی میکنم، خارج از چارچوبهای نظام و خارج از عقلانیت انقلابی نباشد
* در جریان ساخت «مدیر مدرسه» مراوده خاصی با آقای حاتمیکیا نداشتید؟
نه. اما پیش از آنکه متن و دکوپاژ را نهایی کنیم، دوباره فیلمهای آقای حاتمیکیا را دیدم. فقط آن را هم نه، سخنرانیها و اظهارات رهبری طی سالهای اخیر را هم خواندم تا بدانم مسیری که دارم در فیلمنامهام طراحی میکنم، خارج از چارچوبهای نظام و خارج از عقلانیت انقلابی نباشد. همچنین خیلی از فیلمهای کوتاه مرتبط با فضاهای مدرسهای را هم دیدم که به دکوپاژ درست در این موقعیت برسم و از غلطهای آنها هم درس بگیرم. در موارد حتی تلاش کردم از کارهایی که ابراهیم حاتمیکیا در فیلمهایش انجام داده بود، فاصله بگیریم که نتیجه نهایی فیلمم کپیبرداری از سینمای او نباشد.
* آنچه فیلمهای شاخص حاتمیکیا را برای مخاطب امروز هم تماشایی کرده، این است که گرچه دیالوگهای مطالبهگر دارد، اما مخاطب احساس نمیکند با شعار طرف است. اما دیالوگ پایانی «مدیر مدرسه» فکر نمیکنید بیش از اندازه شعاری و گلدرشت بیان میشود؟
اول این نکته را مدنظر داشته باشید که فیلم کوتاه و فیلم بلند را اصلاً نباید با هم مقایسه کرد. فرصت شخصیتپردازی همه کاراکترها و شکلگیری شاهپیرنگ و خردهپیرنگهایی که در فیلم بلند وجود دارد، در فیلم کوتاه نیست. فیلم کوتاه درباره یک تکموقعیت است. فرصتی برای ایجاد تعلیق و پردهبرداری از موقعیتهای مختلف در سینمای کوتاه وجود ندارد. به همین دلیل مقایسه فیلمهای بلند با یک فیلم کوتاه از اساس غلط است. اما درباره اصل این دیالوگ که شما آن را شعاری میدانید، من احساس میکنم جای این حرف در همین مقطع فیلم است. آنچه در اکران جشنوارهای تا به اینجا تجربه کردهام هم نشان میدهد، آنها هم این دیالوگ را پذیرفتهاند.
* چه بازخوردهایی در طول جشنواره تا به امروز شاهد بودهاید؟
نگاه اکثریت این بود که این حرف روی فیلم به خوبی نشسته است. استقبال مخاطبان در لحظه پخش تیتراژ پایانی هم نشان میدهد از کلیت این فیلم راضی هستند و آن را دوست دارند اما طبیعتاً افرادی هم بودند که میگفتند این دیالوگ را دوست نداشتیم و ترجیح میدادیم پایان فیلم بدون این دیالوگ باشد ولی این نگاه در بازخوردهایی که داشتیم، نگاه غالب نبود.
* ساخت فیلم سیاسی در سینمای کوتاه و بلند، همچنان یک تابو محسوب میشود، کمی از چالشهای خود برای ورود به این عرصه هم بگویید.
همانطور که وقتی من قصد ساخت این فیلم را داشتم، نه کسی سفارشی به من داد و نه کسی من را از این کار نهی کرد، طبیعتاً هر فیلمساز دیگری هم میتوانست سراغ این سوژه برود. نکته اینجاست که شاید برای بعضی از فیلمسازان پرداختن به چنین موضوعاتی دغدغه نباشد. یا فکر میکنند با رفتن سراغ موضوعات دیگری مورد توجه قرار میگیرند.
* یعنی بیش از آنکه خط قرمزها در این حوزه را بیرونی و از سوی سیستم نظارتی بدانید، آن را درونی میدانید؟
بستگی به نظرگاه فیلمسازان دارد. شاید بعضی فکر میکنند اگر حدود و چارچوبهای اخلاقی را رعایت نکنند، مورد توجه قرار میگیرند و ترند میشوند! شاید فیلمسازی با خودش بگوید من هر چقدر هم بخواهم حرف سیاسی در فیلمم بزنم، باز هم از کف جامعه عقبتر هستم و دیالوگهای سیاسی در جامعه جدی تر از فیلم من خواهد شد اما اصلاً اینگونه نیست که بگویند اگر کسی بخواهد فیلم سیاسی بسازد، فلان اتفاق برایش رخ میدهد. برای همین فیلم «مدیر مدرسه» نه کسی به من امر کرد و نه کسی از تولیدش من را نهی کرد.
* یعنی واقعاً برای ساخت فیلمی که به جریان «زن زندگی آزادی» اشاره داشت، هیچ چالشی نداشتید؟
شاید در سینمای بلند، این جنس چالشها پررنگتر باشد اما در سینمای کوتاه چنین چالشهایی خیلی کمتر است. البته بخشی از این چالشها را باید در ایام بعد از جشنواره رصد کنیم. زمانی که فیلم دیده شده و رسانهها دربارهاش نوشتهاند، باید ببینم آن زمان چه مواجههای با فیلم خواهد شد؟ تا امروز اما چالشی وجود نداشته است. البته برای گرفتن لوکیشن مدرسه از آموزشوپرورش چند روز پیگیری کردیم تا آنها پذیرفتند. برای دعوت از عوامل هم این چالش را داشتم که آنها با من همراه شوند، هم فکر شوند و این باور در آنها بهوجود آید که مدیر مدرسه یک فیلم با لحنی مصلحانه و دلسوزانه با کلیت جامعه ایران و مسئولان است.
قطعاً برای رسیدن به این حس مشترک، نیاز به دیالوگ و گفتوگو داشتیم. در این فرآیند طبیعتاً چالشهایی وجود داشته است. بالاخره بخشی از عوامل فنی و بازیگران هم بودند که ما سراغشان رفتیم و به دلیل محتوای کار حاضر به همراهی نشدند. این هم کاملاً طبیعی است و همه افراد حرفهای حق انتخاب دارند
* یعنی برخی عوامل میترسیدند با چنین پروژهای همراهی کنند؟
اینگونه نبود که بترسند اما بالاخره مهم بود که با نگاه من همذاتپنداری کنند و نسبت به کار حس بگیرند. قطعاً برای رسیدن به این حس مشترک، نیاز به دیالوگ و گفتوگو داشتیم. در این فرآیند طبیعتاً چالشهایی وجود داشته است. بالاخره بخشی از عوامل فنی و بازیگران هم بودند که ما سراغشان رفتیم و به دلیل محتوای کار حاضر به همراهی نشدند. این هم کاملاً طبیعی است و همه افراد حرفهای حق انتخاب دارند.
* «مدیر مدرسه» اولین فیلم داستانی شما بود؟
نه من پیشتر فیلم «تست» را با موضوع کودکان کار ساخته بودم که میتوانم بگویم تجربههای من در آن و خطاهایم باعث شد مدیر مدرسه را با دقت بیشتری در همه بخشهایش جلو ببرم.
* حالا که فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» به مرحله عرضه رسیده است، خودتان فکر میکنید نسبت حرف درونی این فیلم با حوادث سال گذشته و شرایط امروز جامعه ایران چیست؟
مسئله و دال مرکزی فیلم من، «مسئولیتپذیری» است. سعی کردهام همه کاراکترهای فیلم را در برابر مسئولیتی که دارند، قرار دهم و میزان مسئولیتپذیری آنها را مورد بحث و چالش قرار دهم. مدیر مدرسه میگوید من دارم به مسئولیتم عمل میکنم، کارمندان حراست آموزش و پرورش هم همین را میگویند. ما سه گروه آدم داخل اتاق مدیر داریم و سه گروه آدم خارج از اتاق. در بیرون از اتاق، مدیر مدرسهای را شاهد هستیم که میگوید این بچهها از سر ناآگاهی کاری کردهاند که باید به آنها تشر بزنیم. ناظمی را شاهد هستیم که مدام میخواهد میانه نگه دارد و میگوید همه چیز را رها کنیم و بچههایی را داریم که رفتار هیجانی داشتهاند و با پررویی میخواستند این خطا را توجیه کنند.
در داخل اتاق اما ما مدیر مدرسهای را شاهد هستیم که میگوید با وجود خطای بچهها، من باید از آنها دفاع کنم، از طرف دیگر با مسئول حراستی مواجه هستیم که مسیر درستی را براساس اطلاعاتی که داشته طی کرده و به این مدرسه رسیده است. او براساس مسئولیتش خیلی منطقی هم رفتار میکند کما اینکه میتوانست بدون صحبت با مدیر مدرسه سراغ بچهها برود، اما آمده بود تا حرف بزند. دنبال تندروی نبود کما اینکه در پایان هم این مأمور حراست به تصمیم و تدبیر مدیر احترام میگذارد و بدون اینکه نه مدیر و نه دانش آموزان را ببرد مدرسه را ترک میکند. فرد سومی را هم در اتاق مدیر میبینیم که مدیر آموزش و پرورشی است که همچنان مواضع الاکلنگی دارد و محافظهکاری میکند.
در کلیت فیلم من همه این آدمها را در برابر مسئولیتشان قرار دادهام. هم بچهها، هم مدیر و هم مسئول حراست، پای مسئولیتشان میایستند. به نظرم همین توجه به «مسئولیتپذیری» است که منجر به تحقق «جذب حداکثری» هم میشود.
چهلمین جشنواره بینالمللی فیلمکوتاه تهران در پنجمین روز همچون روزهای گذشته با اکران آثار در بخشهای مختلف میزبان علاقهمندان است، امروز مسترکلاس نیکیتا میخالکوف یکی از معتبرترین کارگردانان سینمای روسیه میشود.
به گزارش سینمای خانگی، چهلمین جشنواره بینالمللی فیلمکوتاه تهران، روز دوشنبه- یکم آبانماه- در پنجمین و آخرین روز اکران فیلمهای کوتاه راهیافته به بخشهای مختلف، در پنج سالن پردیس سینمایی «ملت»، میزبان علاقهمندان سینمای کوتاه خواهد بود.
برنامه نمایش فیلمهای داستانی مسابقه سینمای ایران
همانند دیگر روزهای جشنواره، سالن شماره یک و دو در روز پایانی هم به اکران فیلمهای داستانی راهیافته به بخش مسابقه سینمای ایران اختصاص خواهند داشت.
در سانس اول و از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ فیلمهای کوتاه «شیهه دور» به کارگردانی صمد قربانزاده، «زاک» به کارگردانی علی خسروی، «همه چیز به نظر آقای کاف بستگی دارد» به کارگردانی حسن حکمت روشن، «اکو» به کارگردانی یوسف شفیق، «برادران آبتنی» به کارگردانی سروش البخشی نائینی و «نیمکت» به کارگردانی بهروز شمشیری در سالن شماره یک روی پرده میرود.
در سانس دوم سالن شماره یک از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ فیلمهای کوتاه «نابومی» ساخته سعید قندهاری، «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» ساخته مهدیه محمدی، «خودکشی به سبک نیچه» ساخته پیامکردستانی، «ترموستات» ساخته روزبه اخوان و «بعد از نیمهشب» ساخته محمد باقری روی پرده خواهد رفت.
اکران فیلمهای داستانی بخش مسابقه ملی در سانس سوم سالن شماره یک، از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ با اکران فیلمهای کوتاه «پسرخورشید» به کارگردانی راد پورجبار، «بیهوا» به کارگردانی رویا پارسا، «آلفا» به کارگردانی مسعودمحمدی تاکامی و مهیار صیفوری، «خوانا بنویسید» به کارگردانی مرتضی علیزاده و «کمپانی» به کارگردانی ایلناز خیرخواه دنبال خواهد شد.
در سانس پایانی سالن شماره یک در روز پنجم جشنواره هم از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ فیلمهای کوتاه «تاخاریها» به کارگردانی محمد آریانیک، «گربه ماهی» به کارگردانی امیرحسین مهماندوست، «رویای نیمهجان» به کارگردانی آرمیناعتمادی، «مورچه» به کارگردانی فرهاد شنتیایی و «استیک» به کارگردانی کیارش دادگر روی پرده میرود.
در سالن شماره دو و در سانس اول از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ فیلمهای کوتاه «تاکسیدرمیست» ساخته بهزاد علوی و سوسن سلامت، «شریف» ساخته محمد عیلزادهفرد، «زمرد» ساخته مجتبی اسماعیلزاده بلوچ، «مدیر مدرسه» ساخته میکائیل دیانی و «خیال آبی» ساخته الناز قنبری اکران میشود.
در دومین سانس این سالن، از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ فیلمهای کوتاه «بازسازی» به کارگردانی علی توکلی، «آپولو» به کارگردانی فرزاد رنجبر، «افسانه کوه ننوک» به کارگردانی محمدرضا مرادی، «پیله» به کارگردای مونا فرخنده و «صوراحیل» به کارگردانی اسماعیل عظیمی روی پرده میرود.
سالن شماره دو در سانس سوم از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ میزبان اکران فیلمهای کوتاه «کوچ» به کارگردانی امید یوسفی، «روزی روزگاری سینما» به کارگردانی علیرضا شمالی، «قوتار» به کارگردانی علی علیزاده، «تکان» به کارگردانی شاهین حقشعار و «جاذبه غیرنیوتونی» به کارگردانی علیرضا صادقی خواهد بود.
در آخرین سانس نمایش فیلمهای داستانی در روز پایانی جشنواره چهلم هم از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ فیلمهای کوتاه «آدلاید» به کارگردانی فرهاد غریبی، «ضلعی برای خروج» به کارگردانی احسان همتی، «یوفو» به کارگردانی سیدحمید حسینی و سیدمهدی حسینی، «ناظر» به کارگردانی ابوالفضل عزیزی و «داستان یک شب دزدی» به کارگردانی مهدی هادیزاده در سالن شماره دو اکران میشود.
برنامه نمایش فیلمهای بخش بینالملل
سالن شماره ۹ پردیس سینمایی «ملت» در روز چهارم جشنواره چهلم هم به اکران فیلمهای راهیافته به بخش بینالملل اختصاص پیدا کرده است.
در سانس اول و از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ فیلمهای کوتاه پویانمایی «در کنار»، داستانی «مونگاتا»، مستند «اسرار بخارا»، داستانی «فاز۶»، مستند «گلابگل»، داستانی «معدود» و تجربی «جیرجیر بیصدای اعداد نامرئی» روی پرده میرود.
در دومین سانس اکران در سالن شماره ۹ از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ فیلمهای کوتاه پویانمایی «خط۲۳»، مستند «امید»، پویانمایی «چکامهای درباره میهنهایمان»، داستانی «فهرست»، مستند «شب عروسی»، داستانی «ملخها» و داستانی «اگرچه شب است» از آثار بخش بینالملل اکران میشود.
در سانس سوم و از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ هم فیلمهای کوتاه داستانی «اهرام»، داستانی «فراموششده»، پویانمایی «تابش»، تجربی «جریان»، پویانمایی «دون خاویر» و داستانی «لطفا پشت خط بمانید» اکران میشود.
از ساعت ۲۰:۳۰ الی ۲۲ و در آخرین سانس نمایش فیلمهای بخش بینالملل در روز پایانی جشنواره چهلم، فیلمهای کوتاه داستانی «نگهبانان»، پویانمایی «سوزی در باغچه»، مستند «قطب جنوب»، داستانی «اشباحی وجود ندارد»، تجربی «نور مابین» و داستانی «عزیزم» به نمایش درخواهد آمد.
برنامه نمایش آثار مستند مسابقه سینمای ایران
سانس اول اکران فیلمها در سالن شماره ۱۰ در روز پنجم جشنواره به اکران فیلمهای کوتاه مستند ایرانی اختصاص پیدا کرده است.
در این سانس از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ مستندهای کوتاه «سایه سلطان»، ساخته هادی شریعتی، «دارتاش» ساخته خلیل صحراگرد، «من کدا هستم» ساخته فرح زارع و «یک قایق روی دریا» ساخته آرمان قلیپور دشتکی روی پرده میرود.
برنامه نمایش آثار پویانمایی مسابقه سینمای ایران
سانس سوم از جدول اکران سالن شماره ۱۰ در روز پایانی جشنواره به بخش پویانمایی اختصاص دارد که در این سانس و از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ فیلمهای کوتاه پویانمایی «پتتیک» ساخته نرگس ذاکری، «کاسه برنجی» ساخته حسینحبیبیاصل، «ققنوس» ساخته مونا شمس، «همه دیوارها کوتاهند» ساخته حسن دهقاندوست، «ده سالگی» ساخته فاطمه جعفری، «بالاتر از نور» ساخته سمیه نیلی و «ملودی» ساخته مهدی امینی روی پرده میرود.
برنامه نمایش آثار تجربی مسابقه سینمای ایران
علاقهمندان سینمای تجربی هم در آخرین سانس از نمایش فیلمها در سالن شماره ۱۰ و از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ میتوانند به تماشای فیلمهای کوتاه تجربی «مکعب قرمز» ساخته فرهان بهپور، «آدمی» ساخته احسان میرزایی، «اشعه جاز» ساخته کیان زمانی، «اولریکا» ساخته حسن وحدانی، «آخرین برف» ساخته شایان نقیبی، «پاد بوره» ساخته محمد کچویی و «هبوب» ساخته شیوا بافهم بنشینند.
برنامه اکرانهای جنبی جشنواره چهلم
در روز پایانی جشنواره و در قالب پنج سانس در سالنهای شماره ۸ و ۱۰ آثار مربوط به بخش اکرانهای جنبی به نمایش گذاشته میشود.
سالن شماره ۱۰ در دومین سانس نمایش خود از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ میزبان اکران فیلمهای کوتاه «رابرت» ساخته محمدجواد حقانیفرد، «یاشار» ساخته سینا چمنی، «لمس» ساخته بردیا دیانت، «ورزا» ساخته حمیدرضا خسروی، «پرنسس» ساخته محمدحسین عباسی و «جنگ جهانی چهارم» ساخته امیر شاملو از آثار حاضر در بخش «استعدادهای نو» خواهد بود.
سالن شماره ۸ پردیس «ملت» از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ در قالب اکران جنبی فیلمهای بخش «کتاب و سینما» میزبان اکران فیلمهای کوتاه «کینوپیو» به کارگردانی فرزانه قائمیزاده، «فیل سفید» ساخته مهدی برجیان، «نام، نامخانوادگی» ساخته نازنین چیتساز، «شرایط» ساخته سیدجواد حسینی و «روزی روزگاری سینما» علیرضا شمالی خواهد بود.
در سانس دوم این سالن هم از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ در قالب بخش «بر بال خاطرات» فیلمهای کوتاه «راه رفتن در مه» ساخته مجید برزگر، «تاج خروس» ساخته آیدا پناهنده، «کودکان ابری» ساخته رضا فهیمی، «حلقآویز» ساخته رقیه توکلی و «بچه خور» ساخته محمد کارت روی پرده میرود.
در سومین سانس از برنامههای سالن شماره هشت از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ در قالب اکران جنبی بخش «بربال خاطرات» فیلمهای کوتاه «کودک و خزان» ساخته امیرشهاب رضویان، «مرهمی باید» ساخته حسن ایزدی شهری، «راهبان» ساخته رضا سبحانی، «یک اتفاق ساده» به کارگردانی لقمان خالدی، «با او» ساخته نقی نعمتی، «فردا صبح» ساخته محمد نجاریان و «مثل بچه آدم» ساخته آرین وزیردفتری به نمایش گذاشته میشود.
چهارمین سانس از اکرانهای سالن شماره هشت و در قالب اکرانهای جنبی بخش «بر بال خاطرات» از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ فیلمهای کوتاه «ینده به دومله» به کارگردانی بهزاد رسولزاده، «سکوت طولانی» به کارگردانی ابراهیماصغرزاده، «چاه» به کارگردانی بایرام فضلی، «برکه» به کارگردانی مهدی جعفری، «آن بالا کنار جاده» به کارگردانی مرجان اشرفیزاده، «نامهها، عکسها، آدمها» به کارگردانی محمدرضا خردمندان و «جای منو تو اتاق بنداز» به کارگردانی امیر تودهروستا اکران میشود.
نشستهای تخصصی روز پنجم جشنواره
در ادامه نشستهای تخصصی ۲۰۴۰ در روز پایانی جشنواره چهلم از ساعت ۱۰ تا ۱۱ برنامه فیلمهای کوتاه ژانر با تمرکز بر اردوی فیلمسازی کاشان و در ژانرهای علمی تخیلی، جنگی و دفاع مقدس و ملودرام روی پرده میرود.
در دومین نوبت از ساعت ۱۱ تا ۱۳ برنامه گفت و گو درباره فیلمهای کوتاه ژانر با نگاهی به آموزههای اردوی فیلمسازی کاشان، در قالب گفت و گوی حسن حسینی با رسول صدرعاملی برقرار خواهد بود.
برنامه گفت و گوی کارگردان با عوامل فنی هم در روز پنجم و از ساعت ۱۵ تا ۱۶:۳۰ در قالب گفت و گوی کمال تبریزی با کارن همایونفر آهنگساز باسابقه سینما، برگزار میشود. در دومین نوبت این گفت و گو هم کمال تبریزی از ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ میزبان محمدرضا دلپاک صدابردار باسابقه سینمای ایران خواهد بود.
در آخرین نشست تخصصی جشنواره چهلم هم از ساعت ۱۹ تا ۲۱ مسترکلاس «سینمای حقیقتجویان» همراه با پرسش و پاسخ در قالب ارتباط تصویری زنده با نیکیتا میخالکوف یکی از معتبرترین کارگردانان سینمای روسیه، برگزار میشود.
همچنین نشستهای تخصصی در آخرین روز جشنواره از ساعت ۱۱ و بعد از نمایش فیلمهای کوتاه ژانر در گفت و گوی حسن حسینی با رسول صدرعاملی پیرامون آموزههای اردوی فیلمسازی کاشان شکل میگیرد.
همچنین از ساعت ۱۵ این روز از جشنواره نیز در گفت و گوی کمال تبریزی با کارن همایون فر آهنگساز نشستهای تخصصی دنبال میشود.
گفت و گوی کارگردان با طراح صدا و محمدرضا دلپاک نیز از ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ در سالن ۱۲ پردیس سینمایی ملت برگزار میشود. اما یکی از مهمترین نشستهای تخصصی این روز مسترکلاس سینمای حقیقتجویان و جلسه پرسش و پاسخ با حضور نیکیتا میخالکوف است که از ساعت ۱۹ تا ۲۱ با حضور علاقهمندان به سینما برگزار میشود. اجرا و کارشناسی این نشستها را محمدرضا باقری برعهده دارد.
همچنین نشستهای نقد و بررسی فیلمهای داستانی و بخش استعدادهای نو نیز با اجرای میثم کریمی در دو نوبت ۱۸ و ۲۰ در سالن شماره چهار پردیس سینمایی ملت برگزار میشود.
چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا دوم آبان ماه برگزار میشود.
کارگردان فیلم کوتاه «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» گفت: این فیلم اثری عاشقانه و شاعرانه است و قصه پذیرش و انقطاع از مادیات و زمینیها را روایت میکند.
به گزارش سینمای خانگی، مهدیه قطب الدین محمدی که با «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» در بخش مسابقه داستانی چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور دارد، درباره ساخت این اثر به ایرنا اظهارداشت: «آخرین شیهه…» چهارمین اثر من اما دومین فیلم کوتاهم محسوب میشود، پس از نخستین اثر کوتاهم به دنبال این بود که به سراغ ساخت فیلم دیگری با حس و حال شخصیم بروم و موارد جدیدتری را در آن تجربه کنم.
وی گفت: موضوع «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» را دوست داشتم و تصمیم گرفتم آن را در قالب فیلم کوتاه بسازم.
کارگردان «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» درباره تفاوت این اثر با فیلم کوتاه قبلیاش بیان کرد: این اثر به سلیقه شخصیام نزدیک و یک کار دلی بود که حس و حال فیلمنامهاش را دوست داشتم. همچنین کار حرفهایتری به لحاظ تولید بود از موقعیت لوکیشن گرفته تا شرایط آب و هوایی. همچنین مدیریت صحنهاش هم سختتر و به نوعی فضا و اتفاقات غیرقابل پیشبینی در آن بیشتر بود که از این جهت با کارهای قبلیام تفاوت داشت.
قطب الدین محمدی درباره انتخاب نام دومین فیلم کوتاه خود اظهارداشت: در مراحل مختلف کار روی نام بسیار گفت و گو کردیم اما در نهایت به این نتیجه رسیدیم که اسم فیلم همین اسم شاعرانه نسخه اول بماند. فیلم من با اسمش آغاز میشود یعنی درست از زمانی که مخاطب آن را در بروشورها، سایت، شبکههای اجتماعی و هر رسانه دیگری میبیند.
وی با بیان اینکه سوال برانگیز بودن نام فیلم و طولانی بودن آن یکی از دلایل جذابیت و کنجکاوی مخاطبان محسوب میشود، افزود: همین ویژگی دلیل ماندگاری و به یادماندنی شدن آن است.
کارگردان «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» گفت: همچنین این نامگذاری کاملا قصه فیلم را توضیح میدهد، اسبها وقتی در یک اتفاق هیجانی قرار میگیرند، شیهه میکشند؛ این شیهه ممکن است نتیجه رنج، درد، خوشی یا ترس اسب باشد؛ اسبی که خودش یه جور چهارپا و نشانه زمینی بودن است، خواب رهایی و زیبایی و سبکی آسمانی (پروانه شدن) را دیده است؛ یعنی نهایت پذیرش و انقطاع از همه مادیات و زمینیها. آخرین شیهه انگار آخرین تلاش برای رهایی است.
قطب الدین محمدی درباره انتخاب لوکیشن شمال کشور برای روایت قصه «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» بیان کرد: این اتفاق کاملا به فیلمنامه گره خورده و اینگونه نبوده است که ما صرفا بدلیل زیبایی مناظر شمال کشور و آب و هوا بخواهیم این سختی را به خود بدهیم.
وی اظهارداشت: شخصیت فیلم با هدف خاص به دنبال رسیدن به نقطهای است. البته در این مسیر با چالشهای فراوانی مواجه شدیم؛ از شرایط آب و هوایی گرفته که خارج از کنترل ما بود تا موارد دیگر. تجهیزات و تیم تولید از تهران اعزام شده بودند و تنها از لوکیشن منطقه بهره بردیم.
این کارگردان درباره از انتخاب مهدخت مولایی و نیما نادری به عنوان بازیگران اصلی فیلم گفت: بر اساس تصویری که در ذهن داشتم، هنرمندانی را مدنظر قرار دادم. چهره بودن برایم آنچنان مطرح نبود بلکه بیشتر بدین فکر میکردم که از پس نقشها برآیند و به تصوراتم نزدیک باشند.
قطب الدین محمدی افزود: مولایی از ابتدا جزو گزینههای من بود چراکه حسی که به دنبالش بودم و معصومیت و سادگی چهره در وی بود. زمانی از نیما نادری مطمئن شدم که مهدخت مولایی او را به من پیشنهاد کرد و گفت بهترست نقش مقابل من را بازی کند. این ۲ بازیگر در چندین کار بازی مشترک داشتند. همین مساله به ما کمک کرد تا فضای راحت و صمیمی بین هر دو ایجاد شود تا قصه به نتیجه برسد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا ورود یک کارگردان به عرصه فیلم داستانی از ساخت فیلم کوتاه میگذرد یا خیر؟ اظهارداشت: برخی فیلم کوتاه را مستقل از فیلم بلند میدانند و این دید را ندارند که سکویی برای رسیدن به فیلم بلند است اما برخی برعکس فکر میکنند. هر دو نگاه به نظر من درست است.
کارگردان فیلم کوتاه «چرخ» گفت: فضای فیلم کوتاه هم میتواند مستقل و هم تمرینی برای ورود به عرصه فیلمسازی بلند باشد. من هم به سینمای بلند فکر میکنم اما برای رسیدن به آن عجله نمیکنم. بیشتر به این میاندیشم که دغدغهای که دارم در چه قالبی میگنجد، ممکن است به سوژهای برسم که فیلم کوتاه برایش کافی باشد یا اینکه نیازمند ساخت یک اثر بلند برای روایت است.
وی درباره استقبال مخاطبان از دومین فیلم کوتاه خود بیان کرد: از دیدگاه خودم «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» کار در جای درست خود قرار گرفته و اثری است که یک پله بالاتر از کارهای من ایستاده اگرچه تجربههای قبلی در نوع خودش خوب بوده است. در نخستین نمایش بازخوردهای بسیار مثبت و خوبی گرفتم که باعث دلگرمی بود. اگر بخواهم از مخاطبان برای تماشای این اثر دعوت کنم به آنان میگویم که میتوانند ۱۷ دقیقه شاهد یک فیلم آرام، شاعرانه و عاشقانه و با نگاهی زیبا به زندگی و مرگ باشند.
قطب الدین محمدی درباره اهمیت برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران اظهارداشت: این رویداد یکی از جشنوارههای معتبر جهانی برای فیلم کوتاه است و طبیعتا برای هر فیلمساز فیلم کوتاهی حضور در این جشنواره یک اتفاق مثبت و بسیار خوبی محسوب میشود.
فیلم کوتاه «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» به نویسندگی محمدمهدی عزیزمحمدی در ژانر ملودرام عاشقانه ساخته شده و درباره انتخاب سخت یک فرد برای زندگی است.
در خلاصه داستان این فیلم کوتاه که در موسسه فرهنگی هنری نگاه آخر و انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر تهران تولید شده، آمده است: «آدمها من را به یاد تو نمیاندازند، اینجا هیچکس شبیه تو نیست… دلم که تنگ میشود برایت، کنار آتش مینشینم، دریا میکشم و به درختان فکر میکنم.»
نیما نادری و مهدخت مولایی بازیگران این اثر ۱۷ دقیقهای هستند.
دیگر عوامل این پروژه عبارتند از مدیر تولید: پرویز کاظملو، جانشین تهیهکننده: وحید عبدلی، مدیر فیلمبرداری: بهنام کریمی، طراح صحنه و لباس: حمید بخشی، مدیر صدابرداری: داوود ربیعی، طراح گریم: پیام ابوالحسنی، تدوین: مهدی توسلی، موسیقی: امید روشنبین، صداگذار: محمود لاجوردی، جلوههای ویژه کامپیوتری: محمد کشاورز، اصلاح رنگ و نور: علی شعبانی، دستیار اول کارگردان و برنامهریز: شیدا صبوری، منشی صحنه: ملیکا یوسفی، عکاس و تصویربردار پشت صحنه: محمود جوانشیر، طراح پوستر: علی غیاثآبادی، ساخت تیزر: امید میرزایی، روابط عمومی: سپیده شریعت رضوی و مدیر تدارکات: احسان جهاندیده پاشاکی.
برنامه نمایش «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» در چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران بدین شرح است؛ نمایش سوم: یکشنبه- ۳۰ مهر ساعت ۱۸:۳۰ و نمایش چهارم: دوشنبه- یکم آبان ساعت ۱۶.
چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا دوم آبان برگزار میشود.
یکی از برنامههای چهلمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران که این روزها در پردیس سینما گالری ملت تهران در حال برگزاری است، نشستهای تخصصی سینمای کوتاه است که از سیوچهارمین دوره این رویداد در ۲۰ جلسه برگزار میشود و امسال ۲۰-۴۰ نام گرفته است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، این نشستها امسال تفاوت مهمی با دورههای قبل دارد که آن را میتوان طرح مباحث کاربردی به جای پرداختن به موضوعات تئوریک دانست. در حالی که در دورههای گذشته وجوه علمی و پژوهشی نشستها پررنگتر بود، در این دوره وجوه عملی و کاربردی، این گفتوگوها را به نوعی جلسات انتقال تجربه تبدیل کرده است که از جهاتی بیشتر میتواند به فیلمسازان کوتاه کمک کند؛ این مورد خصوصاً برای فیلمسازان جوانی که پیش از این به شکل آکادمیک سینما خواندهاند و مباحث تئوری را گذراندهاند، مفید است.
این امر با رویکرد دوره جدید انجمن سینمای جوانان ایران که «تولید» را به عنوان اصل قرار داده و فعالیت دفاتر انجمن را بر این اساس طراحی میکند، همخوانی بیشتری نیز دارد.
نیمی از این نشستها نیز با حضور کمال تبریزی کارگردان شاخص سینما که از استادان همکار انجمن است، برگزار میشود تا این جلسات وجوه کاربردی بیشتری برای فیلمسازان جوان داشته باشد. تبریزی میزبان ۱۰ گفتوگوی تخصصی با ۱۰ سینماگر شاخص و باتجربه به عنوان عوامل اصلی پشت صحنه فیلم است، شامل محمدرضا گوهری فیلمنامهنویس، محمدرضا تختکشیان تهیهکننده، مصطفی احمدی مدیر برنامهریزی، محمود کلاری مدیر فیلمبرداری، رضا کیانیان بازیگر، میثم مولایی تدوینگر، کیوان مقدم طراح صحنه و لباس (مدیر هنری)، مهری شیرازی طراح چهرهپردازی، کارن همایونفر آهنگساز و محمدرضا دلپاک طراح صدا.
این نشستها به نوعی گفتوگوهای کارگردان را در مراحل مختلف پیشتولید با عوامل اصلی شبیهسازی میکند و برای این منظور، فیلمنامهای به صورت اختصاصی به سفارش انجمن سینمای جوانان ایران نوشته شده که فیلمسازان جوان شرکتکننده پیش از نشست، مطالعه کردهاند تا به شکلی دقیقتر، در این جلسات با جزییات طراحی تولید یک فیلم، بیشتر آشنا میشوند.
فیلمنامه مذکور را سیدجواد صفوی زیر نظر محمدرضا گوهری به مرحله نگارش درآورده است.
در چهلمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران همچنین نشستهای تازهای برای بازخوانی تجربیات ۵ اردوی فیلمسازی انجمن سینمای جوانان ایران برنامهریزی شده که برای نخستین بار در تاریخ این جشنواره برگزار میشود؛ چراکه این اردوهای فیلمسازی در برخی مراکز استان، از سال ۱۴۰۱ کلید خورده است. در هرکدام از اردوها، ۳ فیلمساز حرفهای به عنوان استاد، کارگاههایی را برای هنرجویان برگزیده چند استان مجاور برگزار میکنند و خروجی هرکدام، ۳ فیلم کوتاه است که به صورت گروهی توسط هنرجویان زیر نظر استاد ساخته شده است.
در باقی نشستهای تخصصی چهلمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، همچنین موضوعات جالب توجه و نوینی مثل فیلمسازی با هوش مصنوعی و فیلمسازی واقعیت مجازی تعاملی نیز به چشم میخورد که از جمله مباحث تازه سینما محسوب میشوند.
در نهایت به نظر میرسد محل مناسب طرح این مباحث، همین رویداد است؛ به عنوان محل اجتماع فیلمسازان جوان که در اغلب موارد از همتایان سنوسالدارتر خود، در انتخاب شیوههای نوین فیلمسازی جسورتر و بهروزترند. اینچنین نشستها میتواند در افزایش مهارت و خلاقیت سینماگران جوان مفید باشد.
چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران تا ۲ آبان ۱۴۰۲ در حال برگزاری است.
چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران که با استقبال گسترده مخاطبان وهنرمندان مواجه شده است، در روز چهارم نیز با نمایش آثار در بخشهای مختلف رقابتی و جنبی به کار خود ادامه میدهد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، چهلمین جشنواره بینالمللی فیلمکوتاه تهران، روز یکشنبه- ۳۰ مهرماه- در چهارمین روز خود با اکران فیلمهای کوتاه راهیافته به بخشهای مختلف، در پنج سالن پردیس سینمایی «ملت»، میزبان علاقهمندان به سینمای کوتاه خواهد بود.
برنامه نمایش فیلمهای داستانی مسابقه سینمای ایران
در سانس اول و از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ فیلمهای کوتاه «داستان اسباببازی» ساخته علیرضا استوار، «سربسته» ساخته یاسر خیر، «دد چوپان» ساخته سهیلا پورمحمدی، «اذان صبح به افق یزد» ساخته زهره صباغیان و «زنان لجمن» ساخته زیور حجتی در سالن شماره یک روی پرده میرود.
در سانس دوم سالن شماره یک از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ فیلمهای کوتاه «لاری» به کارگردانی میثم مرادی، «دنیا منم فوعه» به کارگردانی مصطفی آقامحمدلو، «کرمچاله» به کارگردانی سیداحسان طالقانی اصفهانی، «سردست» به کارگردانی فاطمه سادات جوادی، «اوروبروس» به کارگردانی فرهنگ عمرانی و «صونا» به کارگردانی زهرا ترکمنلو روی پرده خواهد رفت.
اکران فیلمهای داستانی بخش مسابقه ملی در سانس سوم سالن شماره یک، از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ با اکران فیلمهای «بازسازی» به کارگردانی علی توکلی، «آپولو» به کارگردانی فرزاد رنجبر، «افسانه کوه ننوک» به کارگردانی محمدرضا مرادی، «پیله» به کارگردای مونا فرخنده و «صوراحیل» به کارگردانی اسماعیل عظیمی دنبال خواهد شد.
در سانس پایانی سالن شماره یک در روز چهارم جشنواره هم از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ فیلمهای کوتاه فیلمهای کوتاه «تاکسیدرمیست» ساخته بهزاد علوی و سوسن سلامت، «شریف» ساخته محمد عیلزادهفرد، «زمرد» ساخته مجتبی اسماعیلزاده بلوچ، «مدیر مدرسه» ساخته میکائیل دیانی و «خیال آبی» ساخته الناز قنبری روی پرده میرود.
در سالن شماره دو و در سانس اول از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ فیلمهای کوتاه «کوچ» به کارگردانی امید یوسفی، «روزی روزگاری سینما» به کارگردانی علیرضا شمالی، «قوتار» به کارگردانی علی علیزاده، «تکان» به کارگردانی شاهین حقشعار و «جاذبه غیرنیوتونی» به کارگردانی علیرضا صادقی اکران میشود.
در دومین سانس این سالن، از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ فیلمهای کوتاه «آدلاید» به کارگردانی فرهاد غریبی، «ضلعی برای خروج» به کارگردانی احسان همتی، «یوفو» به کارگردانی سیدحمید حسینی و سیدمهدی حسینی، «ناظر» به کارگردانی ابوالفضل عزیزی و «داستان یک شب دزدی» به کارگردانی مهدی هادیزاده روی پرده میرود.
سالن شماره دو در سانس سوم از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ میزبان اکران فیلمهای کوتاه «نابومی» ساخته سعید قندهاری، «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دیده بود» ساخته مهدیه محمدی، «خودکشی به سبک نیچه» ساخته پیام کردستانی، «ترموستات» ساخته روزبه اخوان و «بعد از نیمهشب» ساخته محمد باقری خواهد بود.
در آخرین سانس نمایش فیلمهای داستانی در روز چهارم جشنواره چهلم هم از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ فیلمهای کوتاه «شیهه دور» به کارگردانی صمد قربانزاده، «زاک» به کارگردانی علی خسروی، «همه چیز به نظر آقای کاف بستگی دارد» به کارگردانی حسن حکمت روش، «اکو» به کارگردانی یوسف شفیق، «برادران آبتنی» به کارگردانی سروش البخشی نائینی و «نیمکت» به کارگردانی بهروز شمشیری در سالن شماره دو اکران میشود.
برنامه نمایش فیلمهای بخش بینالملل
سالن شماره ۹ پردیس سینمایی «ملت» در روز چهارم جشنواره چهلم هم به اکران فیلمهای راهیافته به بخش بینالملل اختصاص پیدا کرده است. در سانس اول و از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ فیلمهای مستند «جهان دورریختنی»، داستانی «طعم دریا»، تجربی «اکنون»، پویانمایی «سوروایکا»، داستانی «یک روز روشن آفتابی» و داستانی «میا» روی پرده میرود.
در دومین سانس اکران در سالن شماره ۹ از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ فیلمهای کوتاه مستند «پستچی»، پویانمایی «وقتی جنگ تمام میشود»، داستانی «همه در آخر میروند»، تجربی «خدایان-۱»، داستانی «مورچه»، پویانمایی «مارونی» و داستانی «پژواک» از آثار بخش بینالملل اکران میشود.
در سانس سوم و از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ هم فیلمهای کوتاه داستانی «کمحرفها»، پویانمایی «سگ چشمسیاه»، داستانی «از دید چهرهات خوشحالم»، مستند «باسمهکاری»، تجربی «نتایج ممکن است متفاوت باشد» و داستانی «سیمو» اکران میشود.
از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ و در آخرین سانس نمایش فیلمهای بخش بینالملل در روز چهارم جشنواره چهلم، فیلمهای کوتاه داستانی «خانهای که داشتیم»، مستند «دیروز امروز فردا»، پویانمایی تجربی «ماهپیمایی»، داستانی «ماهی عصبانی»، پویانمایی «پل» و داستانی «لطفا یک کارش بکن» به نمایش درخواهد آمد.
برنامه نمایش آثار مستند مسابقه سینمای ایران
سانس دوم و چهارم اکران فیلمها در سالن شماره ۱۰ در روز چهارم جشنواره به اکران فیلمهای کوتاه مستند ایرانی اختصاص پیدا کرده است.
در سانس دوم از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ مستندهای کوتاه «دفک» به کارگردانی بهنام بیرموند، «رویای یک اسب» به کارگردانی مرجان خسروی و «فیدوس» به کارگردانی ایمان مصطفایی روی پرده میرود.
در ادامه اکران مستندهای کوتاه مسابقه سینمای ایران در چهارمین سانس سالن شماره ۱۰ از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ سه مستند کوتاه «چوپان راستگو» به کارگردانی محمدصادق عالیشواندی، «مهلقا» به کارگردانی مریم جمالی، «ناهاتاک» به کارگردانی سعید افسر و «تا بادها، یادها را نبرند» به کارگردانی احمد صرافیزد به نمایش گذاشته میشود.
برنامه نمایش آثار تجربی مسابقه سینمای ایران
سومین سانس از اکرانهای سالن شماره ۱۰ در روز چهارم جشنواره به اکران فیلمهای کوتاه تجربی اختصاص دارد که در این سانس از ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰ فیلمهای «من» به کارگردانی مهیار ریاحیو فرید فرزانه، «متفورمین» به کارگردانی فرنام مرادینژاد، «گوشزد» به کارگردانی مهدی کشتکار، «لطفا خمیازه نکشید» به کارگردانی مازیا کاظمی و محمدرضا کاظمی، «عبور» به کارگردانی حمیدرضا نوروزی، «حجم تراکم» به کارگردانی رضا دانشپژوه، «یوکای» به کارگردانی سهرات کریمی و سعید رمضانیان و «تغییرپذیر» به کارگردانی محمدرضا بابادی روی پرده میرود.
برنامه اکرانهای جنبی جشنواره چهلم
در روز چهارم جشنواره و در قالب ۳ سانس در سالن شماره ۸ آثار مربوط به بخش اکرانهای جنبی به نمایش گذاشته میشود.
سالن شماره ۸ پردیس «ملت» از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ در قالب اکران جنبی فیلمهای بخش «کتاب و سینما» میزبان اکران فیلمهای کوتاه «کمپانی» به کارگردانی ایلناز خیرخواه، «خوانا بنویسید» به کارگردانی مرتضی علیزاده، «افسانه کوه ننوک» به کارگردانی محمدرضا مرادی، «شیهه دور» به کارگردانی صمد قربانزاده، «قو» به کارگردانی بهناز سلیمانی و «خانه دورافتاده» به کارگردانی امیر رستمی خواهد بود.
در سانس دوم این سالن هم از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ در قالب بخش «بر بال خاطرات» فیلمهای کوتاه «هستم اگر میروم» به کارگردانی سعید پوراسماعیلی، «آیههای زمینی» ساخته داریوش یاری، «دستهای سنگی» ساخته محسن امیریوسفی، «گاری شکسته» ساخته سعید شاهحسینی و «دندان آبی» ساخته هومن سیدی روی پرده میرود.
در سومین سانس از برنامههای سالن شماره هشت در قالب اکران جنبی بخش «ایران جوان» فیلمهای کوتاه «زاک» به کارگردانی علی خسروی، «خیال آبی» به کارگردانی الناز قنبری، «دباغ خانه» به کارگردانی محمد مستوفی، «مردگینامه» به کارگردانی علی اکبری و «بلوط» به کارگردانی ابراهیم حصاری،روی پرده میرود.
چهارمین سانس از اکرانهای سالن شماره ۸ و در قالب اکرانهای جنبی بخش «بر بال خاطرات» از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲ فیلمهای کوتاه «در تارخ او» به کارگردانی مهرداد اسکویی، «مرگ یک مترسک» به کارگردانی آرش صافی، «با او» به کارگردانی نقی نعمتی، «جذابیت پنهان زمان» به کارگردانی شهرام مکری، «بهار اندک» به کارگردانی روحالله بهرامی، «جدول، روزنامه و…» به کارگردانی نیما عباسپور و «در پیکر» به کارگردانی مهدی آقاجانی اکران میشود.
برنامه اکران فیلمهای بخش ویژه «شاخه زیتون»
سالن شماره ۸ از ساعت ۲۲ تا ۲۲:۳۰ هم بهصورت ویژه به اکران فیلمهای مربوط به مقاومت فلسطین در قالب بخش «شاخه زیتون» اختصاص خواهد داشت که در این بخش فیلمهای کوتاه «حنان» ساخته محمدمهدی توکلی، «شورشی» ساخته علی سلمانی، «حمله بعدی به جنین» ساخته کریس جیامو، «شهرور» به کارگردانی مومن غنین حسانین و یغما عزت شهرور، «فرار بزرگ» ساخته حمید نخعی امرودی و «خونه دزد» ساخته حمید نخعی امرودی روی پرده میرود.
نشستهای تخصصی روز چهام جشنواره
در ادامه نشستهای تخصصی «۴۰-۲۰» در روز چهارم جشنواره از ساعت ۱۰ تا ۱۱ برنامه فیلمهای کوتاه ژانر با تمرکز بر اردوی فیلمسازی مشهد، روی پرده میرود.
در دومین نوبت از ساعت ۱۱ تا ۱۳ برنامه گفتگو درباره فیلمهای کوتاه ژانر با نگاهی به آموزههای اردوی فیلمسازی مشهد، در قالب گفتگوی حسن حسینی با کمال تبریزی، همایون اسعدیان و امیرشهاب رضویان برقرار خواهد بود.
برنامه گفتگوی کارگردان با عوامل هم در روز چهارم و از ساعت ۱۵ تا ۱۶:۳۰ در قالب گفتگوی کمال تبریزی با کیوان مقدم، مدیر هنری، برگزار میشود.
در دومین نوبت این گفتگو هم کمال تبریزی از ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ میزبان مهری شیرازی چهرهپرداز باسابقه سینمای ایران خواهد بود.در آخرین نشست تخصصی روز چهارم هم از ساعت ۱۹ تا ۲۱ مهرداد اسکویی از موضوع «مستندسازی از راه دور» با علاقهمندان صحبت خواهد کرد.اجرای این نشستها را محمدرضا باقری برعهده دارد.
نشستهای نقد و بررسی آثار جشنواره نیز از ساعات ۱۸ و ۲۰ در سالن شماره ۴ پردیس سینمایی ملت با اجرا و کارشناسی میثمکریمی برگزار میشود
چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ در حال برگزاری است.
کریستینا سانچز کارگردان فیلم کوتاه داستانی «عزیزم» از فیلمهای راهیافته به چهلمین جشنواره بینالمللی فیلمکوتاه تهران به ارائه توضیحاتی درباره این فیلم و نسبت خود با سینمای ایران پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی، کریستینا سانچز کارگردان فیلم کوتاه داستانی «عزیزم» از کشور کلمبیا که در بخش بینالملل چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران حضور دارد، درباره این اثر به مهر گفت: وقتی من هفت ساله بودم والدینم طلاق گرفتند، پدرم پس از مدت کوتاهی با زنی که عاشقش شده بود دوباره ازدواج کرد و همه چیز ناگهان تغییر کرد، چون تبدیل به معمایی شد که حل کردنش برایم غیرممکن بود. اگر با همسر پدرم دوست میشدم به مادرم خیانت میکردم و اگر نسبت به او بیتفاوت میشدم و او را نمیپذیرفتم، رابطهام با پدرم قطع میشد که دقیقاً همین اتفاق افتاد و یک دوره بسیار سخت بر من گذشت، چون تنها شدم و به سختی باور میکردم بخشی از این خانواده جدید هستم. احساس میکردم که دوستنداشتنی و نخواستنیام. البته من هم خانواده جدید را نمیخواستم و دوستشان نداشتم.
وی ادامه داد: این ماجرا باعث شد شروع به کشف تصاویر بصری کنم. من همیشه با تابلوی نقاشی اندرو وایت به نام «دنیای کریستینا»، رابطه خاصی داشتم. نه تنها به این دلیل که او همنام من بود، بلکه به این دلیل که خلاء موجود در آن تابلو را احساس میکردم. گرچه نمیتوانستم صورتش را ببینم. زبان بدنش، آسمان متروک و آرزوی رسیدن به آن خانه از دور، باعث شد احساس مشترک با آن پیدا کنم. بنابراین متوجه شدم این یک امکان عالی برای ساخت فیلم کوتاهم است.
این کارگردان کلمبیایی اظهار کرد: میخواستم همان نما و ترکیب را در بافت مدرنی که داستانم در آن اتفاق میافتد، بازسازی کنم. پس تصویر این دختر جوان که پشتش را به سمت ما چرخانده است و آرزوی جایی را که در مقابلش است، دارد اما نمیتواند به آن برسد، محور داستان فیلم کوتاهم شد.
سانچز درباره آشناییاش با سینمای ایران بیان کرد: تا حدی با سینمای ایران و جشنوارههای بینالمللی آشنا هستم. پس مشتاق بودم که فیلم کوتاهم را به ایران ببرم زیرا با وجود اینکه ما فرهنگهای بسیار متفاوتی داریم، اما همیشه ارتباط قوی با فرهنگ این کشور داشتهام و سینمای ایران جایگاه بسیار ویژهای در قلبم داشته است.
وی تأکید کرد: سینمای ایران یکی از سینماهای مورد علاقه من است. اگرچه من کارگردانهای زیادی را دوست دارم که حس میکنم مانند اصغر فرهادی مضامین مشابهی از شرایط انسانی را در آثار خود بررسی میکنند، اما یکی از مهمترین و بزرگترین کسانی که بر من تأثیر گذاشته، عباس کیارستمی است. قبل از اینکه با او آشنا شوم، او را بهعنوان یک کارگردان دوست داشتم، اما لحظهای که با او آشنا شدم و این افتخار را داشتم که در یک کارگاه با او دوست شوم، او را بهعنوان یک انسان نیز دوست داشتم. من این افتخار را داشتم که در آخرین سال زندگیاش از طریق ایمیل با او در ارتباط باشم و به طرز بسیار تلخی با او خداحافظی کنم. تاثیر او در من بسیار واضح است.
این کارگردان با اشاره به برخی از صحنههای فیلمهای عباس کیارستمی اظهار کرد: ما در فیلمهای کیارستمی میبینیم که برخی از مهمترین لحظات، گفتگوها یا عدم گفتگوها در ماشینهای در حال حرکت اتفاق میافتد، این همان چیزی است که مستقیماً از سینمای او میآید، به همین دلیل برای من مهم بود که صحنه اول و پایانی داستان فیلمم در داخل ماشین اتفاق بیفتد.
وی تصریح کرد: من خیلی مدیون کیارستمی هستم چون الهامبخش من بود، در بسیاری از لحظاتی که به سختی برای پیشرفت در فیلمسازی تلاش میکنم اغلب به سخنان حکیمانه او فکر میکنم چون او اولین کسی بود که به طور جدی معتقد بود من قرار است سینما را بسازم. پس هر وقت دچار تردید میشوم به او و سخنان دلگرمکنندهاش فکر میکنم. از قضا لحظهای که فهمیدم فوت کرده است، خودم سوار ماشینی بودم و از یک ساحل خلوت تا فرودگاهی که ۲ ساعت فاصله داشتند در حال حرکت بودم، خبر فوت او باعث شد این سفر برایم بسیار غمانگیز باشد.
سانچز مطرح کرد: من عشق زیادی به مخاطب و فرهنگ ایرانی دارم. امیدوارم روزی بتوانم از نزدیک این فرهنگ را ببینم، البته بسیار سپاسگزارم که فرصتی برای نشاندادن فیلمم در تهران دارم و این برایم بسیار مهم است. احساس میکنم، زندگی من در حال تکامل است و برای این موضوع احساس خوشبختی میکنم. امیدوارم از فیلم خوشتان بیاید.
محمود کلاری درباره جایزهای که بابت فیلمبرداری «درخت گلابی» در ونیز ابداع شد، ناگفتههایی را مطرح کرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، همزمان با جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران نشستهایی برای آموزش فیلمسازی با برخی عوامل سینما و به میزبانی کمال تبریزی در پردیس سینمایی ملت برگزار میشود که روز گذشته ۲۸ مهر ماه محمود کلاری – فیلمبردار فیلمهای معروفی همچون «سرب»، «شیر سنگی»، «دلشدگان»، «سارا»، «از کرخه تا راین»، «همسر»، «قرمز»، «لیلا»، «ماهی و گربه» و «جدایی نادر از سیمین» است، در یکی از این نشستها حاضر شد و نکتههایی را درباره فیلم «درخت گلابی» مطرح کرد.
او با یاداوری خاطراتی از کار با داریوش مهرجویی گفت: یک بار «مارکو مولر» -رییس جشنواره ونیز- به من گفت، ما برای فیلمبرداری در جشنواره جایزه نداریم اما برای فیلم «درخت گلابی» یک جایزه برای تو ابداع کردیم. البته من نتوانستم بگویم همه آنچه در فیلمبرداری «درخت گلابی» رخ داد، ایدههای مهرجویی بود و من به خودی خود جرأت آن کارها را نداشتم.
«درخت گلابی» سال ۱۳۷۶ توسط داریوش مهرجویی ساخته شد و همایون ارشادی، گلشیفته فراهانی، نعمتالله گرجی، عباس شادروان، شهرام حقیقتدوست و جعفر بزرگی از جمله بازیگران آن هستند. این فیلم به عنوان یکی از عاشقانههای روشنفکرانه معرفی میشد که با وجود اظهارنظرهای متفاوت و مثبت منتقدان، فروش موفقی در گیشه نداشت.
در این نشست محمود کلاری از لزوم ارتباط خوب و وجود اعتماد بین کارگردان و فیلمبردار هم صحبت کرد؛ به نحوی که یک فیلمبردار بتواند خود را به دست کارگردان بسپارد.
در این برنامه که روز گذشته، ۲۸ مهرماه در پردیس ملت برگزار شد، کمال تبریزی هم از یک عهد سینمایی که در سینما با خود بسته بود گفت و بیان کرد: روز اولی که کارگردانی را شروع کردم با خودم عهد کردم همه تخصصهایی را که با آنها سر و کار دارم، یاد بگیرم.
او خطاب به هنرجویان سینما تاکید کرد: شما به عنوان یک کارگردان باید اطلاعات کافی درباره تخصصهای سینمایی داشته باشید و مثلا وقتی با آهنگساز صحبت میکنید باید یکسری اطلاعات اولیه درباره موسیقی فیلم داشته باشید تا بتوانید ارتباط لازم را برقرار کنید. همچنین باید دانش تدوین را هم بدانید چون به نظرم کارگردانی که تدوین بلد نیست اصلا کارگردان نیست.
پوران درخشنده با بیان نکاتی درباره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان تاکید میکند: بچههای امروز دوست دارند فیلمهایی را ببینند که با تماشای آنها با تمام وجود قهقهه بزنند و این خواسته، با سوژههای سفارشی یا آنچه فقط ما دوست داریم برآورده نمیشود.
به گزارش سینمای خانگی، این کارگردان سینما که داوری فیلمهای سیوپنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان را برعهده داشت، در گفتوگویی با ایسنا درباره فیلمهایی که در این رویداد دیده و نیز ارزیابی خود از آن بیان کرد.
البته این مصاحبه پس از پایان جشنواره انجام شد و قرار بود یکشنبه هفته گذشته، ۲۳ مهرماه منتشر شود که با توجه به خبر تلخ به قتل رسیدن داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر، انتشار آن به تعویق افتاد.
در ادامه صحبتهای پوران درخشنده را در خصوص سینمای کودک و جشنواره آن میخوانید.
این فیلمساز در این گفتوگو بیان کرد: اولین نکتهای که درباره جشنواره امسال میتوانم بگویم حضور واقعی بچهها و خانوادههایشان بود که به نظرم خیلی جالب آمد یعنی حضور آنها انتخابی بود و از طرف مدرسه یا جایی دیگر نیامده بودند. آنها بعد از تماشای فیلم پرسشگر بودند و گفتوگویی که میان بچهها و فیلمسازان در پایان فیلم شکل میگرفت خیلی اتفاق خوبی بود چون ما برای بچهها فیلم میسازیم و خوب است که نظر و تحلیل آنها را داشته باشیم. یک فیلمساز حوزه سینمای کودک باید بداند آثار بعدی خود را چگونه بسازد یا بچهها که مخاطبان اصلی این سینما هستند، به چه موضوعاتی علاقمندی نشان میدهند.
در سینمای کودک باید داستانهای مورد علاقه بچهها ساخته شود نه سوژههای سفارشی
او تاکید کرد: الان شرایطی نیست که در سینمای کودک فیلمهایی ساخته شود که فیلمسازش نه تفکر مرتبط با کودک داشته باشد و نه حتی دنیای کودکانهای درونش وجود داشته باشد. فیلمساز این حوزه باید شناخت درستی از سنین مختلف بچهها داشته باشد نه اینکه سوژههای سفارشی کار کند که جذابیتی هم برای بچهها ندارد.
کارگردان فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» در پاسخ به اینکه در مواجهه با بچهها چه سوژههایی را از نگاه آنها جذابتر دیده، گفت: متوجه شدم بچهها خیلی دوست دارند بخندند و شاد باشند. دوست دارند فیلمهایی را ببینند که با تمام وجود قهقهه بزنند. البته در کنار آن دوست دارند چیزی باشد که آنها را به فکر هم وادارد. با بعضی از بچهها که صحبت میکردم میگفتند فیلمهایی را دوست دارند که علاوه بر شاد بودن، اطلاعاتی هم درباره آینده به آنها بدهد. این برای من خیلی جالب بود که بچهها در کنار آن خندههای از ته دل، دوست دارند ببینند که در آینده با چه چیزهایی مواجه هستند.
درخشنده با اشاره به اظهارنظرهای فیلمسازان بیان کرد: در صحبتهای بعضی کارگردانها میشنیدم که میگفتند ای کاش قبل از ساخت فیلم خود با بچهها صحبت میکردند و این نشان میدهد که پژوهش چه جایگاهی دارد. در فیلمسازی حوزه کودک به راحتی نمیتوان هر چیزی را ساخت. باید بهروز باشید و از بچهها عقب نمانید. فیلمساز این سینما علاوه بر اطلاعاتی که از تحقیقهای کتابخانهای به دست میآورد باید چند گام از دنیای امروز بچهها هم جلوتر باشد.
با جداسازی سالن نمایش بچهها مخالف موافق نبودم
این فیلساز که با ساخت فیلمی همچون «هیس دخترها فریاد نمیزنند» و نیز با نگارش فیلمنامه آماده ساخت «هیس پسرها فریاد نمیزنند» برای برخی مشکلات دختران و پسران جامعه تحقیقاتی را انجام داده است، در بخشی دیگر از این گفتوگو درباره واکنشهای بازتاب داده شده به جداسازی سالنهای نمایش دختران و پسران نوجوان که داوری جشنواره را برعهده داشتند، گفت: من با جداسازی بچهها در جشنواره موافق نیستم چون دختر و پسر در کنار هم رشد میکنند. آنها با افکار مشترک باید رشد کنند نه افکار جداگانهی مردانه و زنانه چرا که همه در یک خانواده با هم رشد میکنند. این بچهها از درون خانواده به مدرسه و جامعه وارد میشوند. آنچه در جشنواره پیش آمد از طرف ما هم مطرح شد و پاسخ دبیر جشنواره این بود که ظرفیت سالنها به اندازه تعداد بچهها بود که در مجموع حدود ۸۰۰ نفر بودند و به همین دلیل تصمیم گرفته بودند یک سالن نمایش به نیمی از بچهها که دختر بودند اختصاص داده شود و نیمی دیگر به کودکان و نوجوانان پسر؛ در صورتی که میشد ظرفیت را طوری چید که بچهها در هر دو سالن با هم فیلم ببینند تا هیجانهای مشترک خود را نشان دهند. نباید اینطور تفکیک جنسیتی داشته باشیم. ما همه در یک مملکت زندگی میکنیم و به هر دو (دختر و پسر) به یک میزان باید آگاهی داده شود و به یک میزان هم باید به هر دو توجه شود.
درخشنده در پاسخ به اینکه سطح کیفی فیلمها را چطور ارزیابی میکند گفت: نسبتا بد نبود یعنی با توجه به اینکه دوران کرونا و شرایط اجتماعی و اتفاقهای مهم افتاده و فیلمهای چندانی در این چند سال ساخته نشده و در کنار اینها، فیلمسازان کودک هم حمایت نشدند میتوان گفت وضعیت بد نبوده است. البته در مقابل تعداد کمی فیلم که ساخته شده، باید تاکید کرد که این وظیفه ماست فیلمسازان کودک را دعوت به کار کنیم، به آنها طرح بدهیم تا فیلم بسازند یا طرحهایشان را دریافت کنیم. باید مدام آنها را – چه فیلمسازان پیشکسوت و چه جوانترها – ترغیب کنیم که فیلم بسازند.
به بچههایی که از دو سالگی موبایل در دست دارند باید خوراک فرهنگی مناسب داد
وی ادامه داد: امسال فیلمهایی که بیشتر به بچهها مرتبط میشدند، انیمیشن بودند. در نوع دیگر فیلمها باید دنیای بچهها را شناخت و بعد برای آنها فیلم ساخت. الان بچهها از دو – سه سالگی موبایل در دست دارند و گیمهای مختلفی را میبینند. وقتی بچهها با چنین ابزارهایی سرگرم میشوند پس باید خوراک فرهنگی درست و حساب شدهای به آنها بدهیم که مورد علاقه آنها هم باشد. در عین اینکه باید برای تمام سنین کودکی و نوجوانی فیلم بسازیم اما نمیتوانیم فقط چیزهایی را که خودمان دوست داریم به بچهها بدهیم؛ به همین دلیل تصور میکنم فیلمهای امسال جشنواره بد نبودند و شاید همین که امسال جشنواره برگزار شد، مهمترین اتفاق بود. با این حال امیدوارم برای سال آینده این رویداد اتفاقهای مهمتری بیفتد و باید برای آن کارهای اساسی کرد.
درخشنده تاکید کرد: سینمای کودک را باید جدی گرفت چون آینده سازان هر کشور به خوراک فرهنگی خودشان نیاز دارند. ما نمیتوانیم به گذشته نگاه کنیم، باید برای بچههای خود به آینده نگاه کنیم و باید ببینیم با تنوع برنامههایی که در جهان برای بچهها انجام میشود، ما چه کاری میخواهیم بکنیم.
این فیلمساز درباره راهاندازی «زنگ مدرسه» و برداشتهای متفاوتی که از این موضوع مطرح شده، گفت: من معتقدم باید در ساعتهای آموزشی مدارس یک کلاس یا زنگ سینما در نظر گرفته شود، نه اینکه بچهها را از طرف مدرسه به سینما ببرند. ما باید در مدارس زنگ سینما داشته باشیم تا بچهها گفتوگو و چگونه تحلیل کردن را باید بگیرند. بچهها باید برای تحلیل فیلمی که میبینند به چالش کشیده شوند. آگاهی و دانش ارزیابی و تحلیل در گفتگو شکل میگیرد. آنها برای آینده خود به گفتوگو نیاز دارند تا بتوانند یاد بگیرند کجا نه بگویند و کدام راه برایشان مناسبتر است.
موزه سینمای ایران نسخه اصلاح و مرمت شده فیلم سینمایی «گاو» به کارگردانی داریوش مهرجویی را به همراه تصاویری از پشت صحنه این فیلم نمایش میدهد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موزه سینما، به یاد داریوش مهرجویی کارگردان نامدار و ارزشمند سینما فیلم سینمایی «گاو» به همراه تصاویر پشت صحنه این فیلم که توسط فیلمخانه ملی ایران اصلاح و مرمت شده در موزه سینمای ایران به نمایش درمیآید.
علاقهمندان به آثار این کارگردان فقید سینما در بخش نمایش پشت صحنه فیلم «گاو»، تصاویری بیشتر از آنچه که در گذشته نمایش داده شده است در پرده سالن فردوس موزه سینما خواهند دید.
بخشی از این تصاویر مربوط به زمانی است که بازیگران فیلم «گاو» با لباسهای خودشان و در محل روستای لوکیشن فیلم جلوی دوربین قرار میگیرند و با هدایت کارگردان برای صحنههای مختلف فیلم به طور آزمایشی بازی میکنند. بخشی از صحنههای آزمایشی در حیاط اداره فرهنگ و هنر آن دوران که محل فعلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، فیلمبرداری شده است و در این نماها، بازیگران لباس صحنه و یا همان لباس روستاییها را بر تن دارند.
بخشی از این تصاویر مربوط به بازیگرانی است که در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند اما در حال حاضر متاسفانه در قید حیات نیستند همچون جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی و جعفر والی که تست بازیگری آنان را در این فیلمها میبینیم. همچنین تصاویری وجود دارد از بازیگرانی که خوشبختانه هنوز در بین ما هستند و در سینمای ایران فعالیت میکنند، مثل علی نصیریان.
همچنین با ملاحظه این نماهای آزمایشی مشخص میشود که ابتدا قرار بود زنده یاد جعفر والی نقش دیوانه روستا را بازی کند اما در فیلم نهایی این نقش به عزت الله رمضانیفر داده شده و والی نقش کدخدا را بازی کرده است.
این تصاویر اگرچه همچون سایر راشها و تصاویر اضافی دیگر فیلمهای سینمایی قدیمی بیصدا هستند و حداکثر زمان آنها نیز ۳۰ دقیقه است اما با توجه به اینکه تصاویر زیادی از پشت صحنه فیلمهای قبل از انقلاب و به ویژه نماهایی از تست بازیگری افراد وجود ندارد، ارزش زیادی داشته و بسیار دیدنی هستند.
فیلم سینمایی «گاو» برنده جایزه فیبرشی از جشنواره ونیز، جایزه بخش نگاه نو جشنواره برلین، جایزه بهترین فیلم از جشنواره لاروشل فرانسه را بدست آورده است.
در این نمایش ویژه که روز سهشنبه-دوم آبان ماه ساعت ۱۵ در سالن فردوس موزه سینما است، بعد از نمایش فیلم و پشت صحنه آن،احمد طالبی نژاد نویسنده، منتقد سینما و فیلمساز درباره سینمای داریوش مهرجویی و مشخصا فیلم «گاو» به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران صحبت خواهند کرد.
گاو، اجاره نشینها، هامون، بانو، پری، لیلا، مهمان مامان، نارنجی پوش، سنتوری، لامینور، اشباحو … از جمله آثار درخشانی هستند که در کارنامه زنده یاد مهرجویی به یادگار باقی مانده است.
زنده یاد مهرجویی ۶ دهه از هشت دهه عمر خود را به فیلمسازی و سینما اختصاص داد.