رسانه سینمای خانگی – مزدآبادی: سینمای دفاع مقدس حمایت شود در گستره بین‌المللی هم مخاطب دارد

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از سینماصبا؛ جواد مزدآبادی، کارگردان سینما و تلویزیون با بیان اینکه سینمای دفاع مقدس نیازمند احیای مجدد است، گفت: در دهه ۶۰ و ۷۰ سینمای دفاع مقدس یکی از گونه‌های پرمخاطب سینمای کشور بود زیرا به لحاظ عاطفی جامعه با این دست تولیدات ارتباط خوبی پیدا می‌کرد اما با گذشت زمان به واسطه تکرارهایی که در این شکل فیلمسازی پیش آمد مخاطب به تدریج از این ژانر فاصله گرفت.

وی افزود: دور شدن مخاطب از تولیداتی اینچنین ربطی به کهنه شدن موضوع ندارد، چون در هشت سال جنگ تحمیلی به اندازه‌ای روایت و قصه وجود دارد که تا سال‌ها می‌توان در فیلمسازی از آن بهره برد. برای مثال به سینمای جهان دقت کنید با گذشت ۷۰ سال از جنگ جهانی دوم هنوز فیلم‌هایی در این حوزه ساخته می‌شود که جذابیت لازم را دارد اما اینکه چرا ما نتوانسته‌ایم از این حوزه استفاده لازم را ببریم دلیلش را باید در متون سینمایی جستجو کرد.

کارگردان فیلم‌های تلویزیونی تحسین‌شده در عرصه دفاع مقدس گفت: مهمترین رکن برای موفقیت یک اثر سینمایی یا تلویزیونی فیلمنامه خوب است که انتظار می‌رود موفقیت یک اثر را تضمین کند. این اتفاق اگر رخ دهد مطمئن باشید دستآوردها آن وسیع خواهد بو البته معدود استثناهایی وجود دارد که با تلاش کارگردان و نویسنده توانستند به موفقیت دست یابند. سریال «عاشورا» ساخته هادی حجازی‌فر یکی از این آثار است که به مدد قصه و کارگردانی مناسب توانست به موفقیت دست یابد.

مزدآبادی با بیان اینکه سینمای دفاع مقدس نیاز به سخت‌افزار مناسب دارد، بیان کرد: فیلم دفاع مقدس کاری پرهزینه است زیرا فضاسازی جنگ، تدارکات خاص خود را طلب می‌کند. اگر این موضوع در کارهای مربوطه لحاظ نشود اثر تولیدی کاری بی‌کیفیت خواهد بود. برای رسیدن به این خواسته نیز مسلما بخش خصوصی قادر نیست که تامین بودجه داشته باشد بلکه نهادهای دولتی از عهده تامین این دست آثار بر می‌آیند.

وی تاکید کرد: یکی از راهکارهای موفقیت در تولیدات نمایشی پرتره نگاری از آدم‌های جنگ است. قهرمانان بسیاری در دفاع مقدس وجود دارند که نشان دادن هر یک از آنها انتظار می‌رود ضامن خلق یک اثر فاخر سینمایی یا تلویزیونی باشد. لازم به ذکر است در پرتره‌نگاری قهرمانان جنگ حتماً باید واقع‌نگری مد‌نظر قرار گیرد و از اغراق نیز پرهیز جدی شود. یکی دیگر از دست‌آوردهای پرتره‌نگاری از قهرمانان جنگ آشنایی نسل جوان با افتخارات این سرزمین است که می‌تواند عزت و افتخار برای کشورمان در پی داشته باشد.

این کارگردان تاکید کرد: سینمای دفاع مقدس اگر حمایت مناسب شود حتی در گستره بین‌المللی هم قادر است مخاطب به دست آورد زیرا جنگ ما با دیگر نبردهای کلاسیک دنیا فرق داشت. در هشت سال جنگ تحمیلی رزمندگان در کنار دفاع از میهن برای اعتقادات و باورهای دینی و انقلابی خود نیز جنگیدند. این ویژگی اتفاقی منحصر به فرد است که برای مخاطب جهانی تازگی دارد.

مزدآبادی در انتهای این گفت‌وگو تصریح کرد: آدم‌هایی که می‌خواهند در این حوزه کار کنند باید هم از تخصص کافی بهره برده باشند هم اینکه جنگ را درک کنند. این گفت تنها به معنای حضور فیزیکی در جنگ نیست بلکه باور به جهادی است که در آن مقطع رخ داده است. برای مثال فیلمسازانی چون رسول ملاقلی‌پور و ابراهیم حاتمی‌کیا الگوهایی بسیار موفق هستند. در میان جوانان هم فیلمسازان خوبی داریم که تواتستند با کارهای زیبایی خود گوشه‌ای از داشته‌های دفاع مقدس را به تصویر بکشند.

رسانه سینمای خانگی_غفلت از سینمای دفاع مقدس؟

هفته دفاع مقدس بواقع پاسداشت دوران طلائی ظهور و بروز بصیرت در فرزندان ملتی است که صدها سال طعم حکومت داری عصر بی کفایت پهلوی وخاندان فاسد آنان را چشیده بودند و برای حفظ پرچم، استقلال و شرف خویش با دستان خالی،سلاح ایمان و با عشق به ولایت فقیه به میدان آمدند، میدان نبردی که سینماگران هم با حضور در آن رشادتهای رزمندگان اسلام را با دوربینهای خود به ثبت رساندند تا به عنوان فرزندان خلف خمینی کبیر نامشان در تاریخ دفاع مقدس جاودانه بماند…این ایام فرصتی است تا به بررسی سینما در دوران دفاع مقدس بپردازیم

یادداشت مهدی سرتاج/دفتراصفهان

شروع جنگ تحمیلی و تبلور فرهنگی مکتب امام خمینی

با شروع جنگ تحمیلی طبیعی بود که هنرمندان سینما همپای دیگر رزمندگان برای ثبت لحظات جنگ در این میدان نبرد حضورداشته باشند، در یکی از این روزهای جنگ ،دوربین مستند ساز آرام آرام به رزمنده ای که یک دست نداشت و در دل خاکریز نشسته بود، نزدیک می شود… گزارشگر میگوید خودتون را معرفی کنید.او خود را این چنین معرفی می کند: «سرباز اسلام حسین خرازی…»! حسین خرازی همان فرمانده نامدار و با اخلاص که به سربازانش می‌گفت کار باید برای رضای خدا باشد و خود را نه یک فرمانده که یک سرباز اسلام معرفی می‌کرد. این بیان سرشار از خضوع و گمنانی توسط یک فرمانده بزرگ ، درست همان نقطه ای است که سینما را وارد یک گونه جدید از فیلمسازی می‌کند و در آن گونه، تکنیک جای خود را به مفاهیم انسانی و اخلاقی می‌دهد که در هیچ جنگی تا کنون تجربه نشده، مفاهیم جدید انسانی که فرزندان مکتب خمینی کبیرآن را به ظهور و بروز رسانده بودند سینمائی که براساس فرمایشات راهگشا و روشن گرایانه‌ی حضرت امام(ره) که فرمودند «ما با سینما مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم…»، در سال‌های بعد از انقلاب، اجازه‌ی ظهور و بروز پیدا کرده بود، و حالا با ورود فیلمسازان آماتور و نیمه حرفه‌ای، در روزهای آغازین جنگ به جبهه‌ها توانست رسالت خود که ثبت مستندات وقایع جبهه‌های حق علیه باطل بود را به انجام برساند.

شکل گیری ژانر سینمای دفاع مقدس

دوران هشت ساله دفاع مقدس و مقاومت رزمندگان اسلام در صحنه های نبرد، تداعی کننده یکی از زیباترین جلوه های تمدن بشر بود که در آن، ایثار، گذشت، جهاد و شهادت، جلوه گر بود. این ویژگی‌های ارزشمند رفتاری، موجب شکل گیری فرهنگ دفاع مقدس شد تا در نهایت ژانری که می توانست سینمای جنگ نامیده شود به واسطه بروز رفتارهای خارق العاده انسانی رزمندگانش به سینمای دفاع مقدس مبدل شود، سینمائی که گونه منحصر بفرد سینمای ایران نام گرفت. ژانر دفاع مقدس با پرداختن به روحیات رزمندگان، باورها و اعتقادات آنها براساس وجوه شخصیتی رزمندگان به تدریج به اوج خود رسید و موجب ارتقای سطح کیفی سینمای دفاع مقدس شد.در این میان، نگاه و رویکرد مسئولین و فیلمسازان به دفاع مقدس در فرایند شکل گیری این گونه سینمائی و ارتقاء سطح آن موثر بوده است که آن را می توان از دومنظر مورد واکاوی قرارداد. رویکرد اول: رویکرد الهی، ارزشی و حماسی است که از بدو انقلاب، ظهور و بروز یافته است و شهید سید مرتضی آوینی را می توان از اصلی‌ترین چهره‌هائی نام برد که در توسعه این فکرموثر بوده است. رویکرد دیگر- که بسیاری از تولیدات سینمای دفاع مقدس و به ویژه تولیدات پس از جنگ را شامل می‌شود- رویکرد انتقادی یا نقادانه به موضوع جنگ است. در این رویکرد، فیلمساز، سراغ معضلات و آسیب هایی می‌رود که زیر خاکسترها و غبارهای جنگ پنهان مانده و عمدتا با پایان جنگ و کنار رفتن غبارها، دوربین سینما به سمت آنها تغییر جهت میدهد.

فراز و فرود سینمای دفاع مقدس در سایه سوء مدیریت

آنچه که در بررسی وضعیت تولید فیلم‌های دفاع مقدس طی 4 دهه پس از انقلاب، نشان میدهد این است که تولید آثار سینمایی و دفاع مقدس با افت و خیزهای فراوانی روبرو بوده است. این ژانر سینمائی به دلیل بی برنامگی، به جای رشد و بالندگی، در مسیر افول حرکت کرده وطی سالهای گذشته به لحاظ کمی و کیفی- مسیر قهقرا را طی کرده است. با نگاهی به چهار دهه فعالیتهای فرهنگی- به ویژه در حوزة سینمای دفاع مقدس- درمی‌یابیم که تاکنون، رویکردهای مختلفی در تولیدات سینمای دفاع مقدس وجود داشته است. هدف همه این رویکردها، بازیابی فرهنگ و ارزشهای نهفته در دفاع مقدس و انتقال آن به نسلهای آینده بوده است ولی رسیدن به این هدف و آرزوی شیرین، مقدماتی را می طلبد که در سایه سوء مدیریت و استراتژی غلط مدیران فرهنگی تحقق پیدا نکرد.

مروری بر تاریخ تولیدات سینمای دفاع مقدس

در سال‌های اولیه جنگ، نداشتن تجربه در ساخت فیلم جنگی و فقدان شناخت از حال و هوای حاکم بر جبهه‌ها باعث شد تا نخستین نمونه‌های این ژانر، آثار قابل‌قبولی از کار درنیایند؛ سال‌هایی که هنوز سینمای جنگ هویت نیافته بود. هرچند از دل همین تجربه‌ها و همین فیلم‌ها، سینمایی قهرمان‌محور پدید آمد که در دهه ۶۰ تماشاگران بسیار داشت. در بررسی سینمای جنگ نقش و اهمیت فیلم‌هایی، چون «عقاب‌ها»، «گذرگاه»، «بلمی به‌سوی ساحل» و «کانی‌مانگا» را نباید فراموش کرد؛ فیلم‌هایی که به جای شخصیت بیشتر به حادثه اهمیت می‌دادند و به گیشه سینما‌ها رونق می‌بخشیدند. آنچه از آن به‌عنوان سینمای دفاع‌مقدس یاد می‌شود با فیلم «دیار عاشقان» آغاز شد، با «پرواز در شب» ادامه یافت و با «دیده‌بان» و «مهاجر» اوج گرفت. در این میان اما باید سهمی ویژه برای مجموعه «روایت فتح» قائل شد. کاری که مرتضی آوینی و گروهش انجام دادند ارائه تصویری بی‌واسطه از فضای حاکم بر جبهه‌ها بود. با تصاویری که اغلب به شیوه دوربین روی دست فیلمبرداری شده بود و با گفتار متن‌هایی که آوینی خود می‌نوشت و می‌خواند، شیوه تازه و بدیعی در مستند‌های جنگی شکل گرفت که بعد‌ها مستند اشراقی نامیده شد؛ مستند‌هایی که سینمای دفاع‌مقدس را وارد فضایی تازه کرد.

سینمای دفاع مقدس در دهه 60 و 70

بهترین فیلم‌های دفاع‌مقدس اغلب پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ ساخته شدند. از «مهاجر» و «هور در آتش» گرفته تا «سفر به چزابه» که همگی در انتهای دهه ۶۰ یا نیمه اول دهه ۷۰ ساخته شدند و جایگاهی تثبیت شده به‌عنوان بهترین‌های سینمای دفاع‌مقدس دارند؛ سینمایی که از نیمه دوم دهه ۷۰ دچار بحران شد. بهترین فیلمسازان این عرصه ترجیح دادند به جای فیلم دشوار جنگی، سراغ گونه‌های دیگر بروند. بیشتر فیلمسازان شاخص سینمای جنگ در دهه ۷۰ سراغ سینمای اجتماعی رفتند. هرچه زمان گذشت، ساخت فیلم جنگی دشوارتر و پرهزینه‌تر شد. خروجی نهاد‌هایی که متولی سینمای دفاع‌مقدس محسوب می‌شدند در اغلب موارد قابل‌قبول نبود و در مواردی به‌نظر می‌رسید فیلمسازان جوان از فیلم جنگی به‌عنوان سکویی برای ورود به سینمای حرفه‌ای استفاده می‌کنند.

دهه هشتاد برای سینمای دفاع مقدس

سینمای دفاع‌مقدس نتوانست از این گنجینه بی انتهای دفاع مقدس بهره ببرد و در ورطه تکرار افتاد و آثاری جلوی دوربین رفتند که اغلب فاقد ارزش‌های سینمایی و بدون حداقل جذابیت برای جذب مخاطب بودند. از نیمه دوم دهه ۸۰ با ورود ده‌نمکی به عرصه و ساخته شدن سری فیلم‌های «اخراجی‌ها» بعد از سال‌ها فیلم‌هایی از سینمای دفاع‌مقدس با اقبال عمومی مواجه شدند.

دهه 90 و سینمای دفاع مقدس

در دهه ۹۰ به‌نظر می‌رسید سینمای دفاع‌مقدس نیازمند تنفس در فضایی تازه است. این اتفاق گاهی با آثاری، چون «ایستاده در غبار» رخ داد و امید‌هایی برانگیخته شد، ولی رویکرد کلی این سینما همچنان با آنچه در دوران طلایی ژانر (در انتهای دهه ۶۰ و ابتدای دهه ۷۰) شاهدش بودیم فاصله بسیار دارد؛ آن هم در شرایطی که هنوز حکایت‌های زیادی از ۸ سال دفاع‌مقدس ناگفته مانده است؛ حکایت‌هایی که نیاز به راویانی خوش قریحه و خلاق و تازه نفس دارد تا مهم‌ترین ژانر سینمای ایران در ۴ دهه اخیر که تولدش را مدیون انقلاب و جنگ است، همچنان رهروانی استوار داشته باشد.

توجه به قهرمانان دفاع مقدس در استانها

مروری کوتاه بر سینمای دفاع‌مقدس نشان می‌دهد مهم‌ترین و هیجان انگیز‌ترین اتفاق‌های سینمای جنگی ایران به سال‌های دور بازمی‌گردد و هر چه به دوران متاخر نزدیک‌تر می‌شویم، سینمای دفاع‌مقدس کمتر توانسته آثاری جالب توجه خلق کند که این مهم، خبر از فقدان اتاق فکری منسجم و کارآمد در این حوزه می دهد. واقعیتی که بدان بایستی اشاره کرد این است که از آنجا که در طول هشت سال دفاع مقدس همه مردم ایران و اقوام ایرانی در این سالها با غیرت و از جان گذشتگی نقش بسزائی در دفاع از این آب و خاک داشتند سینمای دفاع مقدس هم باالطبع بایستی از محوریت تهران خارج شده و گستره تولید خود را به استانها ببرد .استانی همچون اصفهان که با تقدیم 21807شهید در صدر همه استانها بوده و نام آوران زیادی همچون شهید خرازی ،شهید همت،شهید کاظمی،شهیدزرین و… را در دل خود پرورش داده در سینمای ایران نادیده گرفته شده که همین نگاه مغفول مانده از قهرمانان واقعی جنگ سبب فاصله میان تماشاگر و سیاستگذاران سینمای دفاع مقدس و به قهقرا رفتن این گونه سینمائی می شود.در این میان بنیاد فرهنگی روایت فتح در دوره جدید مدیریتی خود با حضور دکتر سید یاشار نادری با راه اندازی معاونت استان‌ها و ساخت فیلم سینمائی تک تیرانداز که برشی از زندگی شهید زرین تک تیرانداز افسانه ای ایران وجهان است نشان داد نگاه جدی به شهدای شاخص استان‌ها دارد انشاء الله این نگاه ارزشمند منجر به تولید آثاری فاخر ازشهدای گرانقدر استانها که همچون ستارگانی بر آسمان ایران می درخشند شود. انشاءالله

رسانه سینمای خانگی- فیلم کوتاه چگونه به سوددهی می‌رسد؟

مهاجر توحیدپرست تهیه‌کننده فیلم کوتاه به ارایه توضیحاتی درباره تهیه‌کنندگی در این عرصه پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، مهاجر توحیدپرست تهیه‌کننده سینمای کوتاه در آستانه برگزاری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، درباره فعالیت‌های خود در این حوزه به مهر، گفت: فعالیت‌های ما در سینمای کوتاه مربوط به مؤسسه‌ای است که بخشی از مأموریت‌هایش را در حوزه ساخت فیلم کوتاه تعریف کرده‌ایم. ورودمان به عرصه ساخت یک فیلم کوتاه هم مدل‌های مختلف دارد. گاهی دوستان با فیلمنامه‌ای آماده سراغ ما می‌آیند و در صورت عبور از فیلترهایی که داریم، برای جذب سرمایه و مشارکت در ساخت آن چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی اقدام می‌کنیم.

وی ادامه داد: شکل دوم تولیدات ما مربوط به فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان جوانی می‌شود که در دفتر ما حضور دارند و براساس چارچوب‌هایی که به آن علاقه‌مند هستیم، اتاق‌های ایده‌ای را تشکیل می‌دهیم و سرانجام به فیلمنامه‌هایی می‌رسیم و برای ساخت و جلب مشارکت برای آن‌ها اقدام می‌کنیم. نمونه کارهای تولیدی خودمان می‌شود فیلم کوتاه «بازسازی» که با مشارکت انجمن سینمای جوانان به تولید رسید و نمونه کارهای بخش خصوصی‌مان هم می‌شود فیلم کوتاه «مأمور خرید» که به‌طور کامل در بخش خصوصی تولید شد.

این تهیه‌کننده درباره مقوله «سودآوری» در چرخه تولید فیلم کوتاه هم توضیح داد: اینگونه نیست که به‌صورت صددرصدی بگوییم فیلمسازی در سینمای کوتاه سودآوری ندارد. در عین حال قبول دارم که بالای ۸۰ درصد از فیلم‌های کوتاه، به سود اقتصادی نمی‌رسند و حتی ضرر می‌کنند. از سوی دیگر هم کارهایی را داریم که به سود می‌رسند. وقتی عوامل حرفه‌ای یک فیلم از نویسنده تا کارگردان و سایر عوامل در فضای فیلم کوتاه زیست کرده باشند، شرایط این حوزه را درک می‌کنند.

وی افزود: وقتی یک بازیگر و یا هر یک از عوامل حرفه‌ای دیگر که در سینمای بلند مشغول به کار است، وارد یک فیلم کوتاه می‌شوند، فضای این حوزه را درک می‌کنند و در یک تعامل رفاقتی معمولاً ارقامی را که در سینمای بلند می‌گیرند، مطالبه نمی‌کنند. این توافق هم معمولاً در قالب گفتگو شکل می‌گیرد. اینگونه هم نیست که همه این شرایط را رعایت کنند.

توحیدپرست گفت: سقف حمایتی انجمن سینمای جوان از پروژه‌های کوتاه، با توجه به هزینه‌های امروز، نهایتاً یک تا یک و نیم روز از تولید یک پروژه را پوشش می‌دهد و تهیه کننده فیلمی که نزدیک چهار تا پنج روز باید صرف فیلمبرداری کند، باید به صورت شخصی برای آن هزینه کند. اینجا همین سوال شکل می‌گیرد که مگر چنین تهیه‌کننده‌های پولداری داریم که نیازی به بازگشت سرمایه خود نداشته باشند؟ در این وضعیت است که ما به دنبال جذب مشارکت از نهادهای دولتی و خصوصی می‌رویم.

وی تأکید کرد: اینکه با توجه به این شرایط اقتصادی چرا امثال من در مقام تهیه‌کننده و یا دیگر دوستان به‌عنوان کارگردان همچنان تمایل به ادامه فعالیت در این حوزه داریم، به این دلیل است که سینمای کوتاه را پلی برای گذار به سینمای حرفه‌ای می‌دانیم. به همین دلیل همه برای کسب تجربه فعالیت در این حوزه را ادامه می‌دهیم. اگر این چرخه به درستی شکل بگیرد و در حوزه کار کوتاه هم بتوانیم به سوددهی اقتصادی برسیم، یک حالت ایده‌آل است که بچه‌های فیلم کوتاه هم در آن انگیزه بیشتری پیدا می‌کنند. این بستر هنوز در سینمای کوتاه ما شکل نگرفته است.

این تهیه‌کننده سینمای کوتاه گفت: در دنیا اینگونه است که یک فیلم کوتاه، خودش از پس هزینه‌های خودش برمی‌آید و چرخش مالی یک پروژه کوتاه حتی می‌تواند برابر با چرخش مالی یک فیلم در سینمای بلند باشد. ما هنوز در ایران راه بلندی برای رسیدن به این مرحله داریم.

توحیدپرست درباره نقش جشنواره‌ها در شکل‌گیری این چرخه اقتصادی اظهار کرد: جشنواره‌ها در حیات سینمای کوتاه، صددرصد تأثیرگذار هستند. همان‌طور که اشاره کردیم ساخت فیلم کوتاه در مجموع صرفه اقتصادی ندارد و اگر همین جنبه معنوی آن را هم بخواهیم از فیلمساز دریغ کنیم، انگیزه‌ای برای ادامه باقی نمی‌ماند. محافلی مانند جشنواره فیلم کوتاه تهران و یا رویدادهای دیگر، باعث می‌شوند خستگی عوامل فیلم کوتاه در شود و کارگردان و دیگر عوامل هم بتوانند خودشان را به دست‌اندرکاران سینمای حرفه‌ای اثبات کنند.

وی یادآور شد: با توجه به فضای تجربی سینمای کوتاه، خیلی از فعالان سینمای حرفه‌ای هم برخی ایده‌های تجربی خود را به سینمای کوتاه می‌آورند تا بتوانند این ایده‌ها را سنجیده و مخاطبان خود را ارزیابی کنند. ما اگر ۱۰ رویداد دیگر کنار جشنواره فیلم کوتاه تهران داشته باشیم، باز هم می‌تواند به سینمای کوتاه کمک کند. این رویدادها تنها بستری است که باعث دیده شدن زحمات و توانمندی‌های بچه‌های سینمای کوتاه می‌شود. به‌خصوص که مخاطب سینمای کوتاه هم مخاطب خاص است و حضورهای جشنواره‌ای منجر به بهتر دیده شدن آثار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- «یدو» از چین دست پُر برگشت

جایزه بهترین فیلمبرداری سی‌ و یکمین جشنواره دوسالانه فیلم‌ «گلدن پاندا» در چین به فیلمبردار فیلم سینمایی «یدو» رسید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، جایزه بهترین فیلمبرداری سی‌ و یکمین جشنواره دوسالانه فیلم‌ «گلدن پاندا» (پاندای طلایی) سال ۲۰۲۳ کشور چین به فیلمبردار فیلم سینمایی «یدو» رسید. سیدمرتضی نجفی فیلمبردار فیلم سینمایی «یدو» با حضور در جشنواره چین جایزه خود را دریافت کرد.

این در حالی است که فیلم سینمایی «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری نامزد بهترین کارگردانی نیز در این دوره از جشنواره «گلدن پاندا» شده بود.

داستان «یدو» در ماه‌های نخست جنگ تحمیلی رخ می‌دهد. بسیاری از خانواده‌ها مهاجرت می‌کنند اما مادر یدو تصمیم دیگری می‌گیرد. او معتقد به ماندن و مبارزه کردن است و هر بار بهانه‌ای جدید برای این تصمیم خود دارد. یدو تلاش دارد تا مادرش را راضی به ترک آبادان کند اما در این میان دلبسته‌ کسی می‌شود.

پویانمایی «جایگزین» به کارگردانی عبدالله علیمراد نیز نامزد بهترین انیمیشن جشنواره فیلم «گلدن پاندا» (پاندای طلای) چین شده بود.

سی‌ و یکمین جشنواره فیلم‌ «گلدن پاندا» روزهای ۲۸ و ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ (۱۹ و ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۳) در شهر چاندو ایالت سیچوان چین برگزار شد.

کد خبر

رسانه سینمای خانگی- «خیابانی در مسیر آزادی» چه زمانی پخش می‌شود؟

مستند بلند «آزادیستان» که به زندگی سیاسی شهید شیخ محمد خیابانی می‌پردازد، به «خیابانی در مسیر آزادی» تغییر نام داد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی مستند، فیلمبرداری و تدوین مستند بلند «خیابانی در مسیر آزادی» که به کارگردانی امیرحسین خلیل‌زاده و تهیه‌کنندگی سعید الهی در تهران و تبریز انجام گرفته بود، پایان یافت.

این فیلم ضمن اشاراتی به زندگی شخصی شیخ شهید، بر رویکرد سیاسی محمد خیابانی که همزمان با دوره مشروطه، برای برقراری عدالت و رهایی کشور از دست استعمارگران، تلاش بسیار کرد و سرانجام در این مسیر به شهادت رسید، تمرکز دارد.

این مستند با بازخوانی اسناد و بازنمایی تصاویر مربوط به یکی از مهمترین مقاطع تاریخی، درصدد روشنگری درباره نقش دشمنان سلطه‌گر و عوامل داخلی آن‌ها در سرکوب آزادی‌خواهان مسلمان به ویژه روحانیت روشنفکر دینی است.

عوامل فیلم مستند «خیابانی در مسیر آزادی» عبارتند از کارگردان: امیرحسین خلیل زاده، حسین تورنگ، گوینده متن: همایون ظفرپور، هماهنگی و برنامه ریزی تولید: علی عباس زاده، نویسنده، تحقیق و پژوهش: حسین تورنگ، تصویربردار: علیرضا اسدنژاد، تدوین و گرافیک: حسین تورنگ، صدابردار: یاشار همتی و دستیاران فنی: هادی احمدی، امیرحسین خادمی، گرافیک: ستاره سهیلی، مدیر تولید: مجید تورنگ، عکاس: نیما وحیدزاده، طراح بازسازی: حسین تورنگ، تهیه‌کننده: سعید الهی، محصول: سازمان هنری رسانه‌ای اوج.

این مستند پیش از این «آزادیستان» نام داشت.

رسانه سینمای خانگی- داستان دولتی که به می‌دزدد

علی پورمومن کارگردان مستند «بچه دزد» با موضوع پرونده عجیب ربودن فرزند یک زن ایرانی از سوی دولت دانمارک به تولید رسیده است، به ارائه توضیحاتی درباره این مستند پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، علی پورمومن نویسنده و کارگردان مستند «بچه دزد» همزمان با پخش تلویزیونی این مستند، در گفتگو با مهر،درباره آن توضیح داد: این مستند روایتی از ربودن کودکی به نام داریوش حیدری فرزند سرکار خانم حمیده سلامتی در دانمارک است. خانم سلامتی از ما کمک رسانه‌ای خواستند و کاری هم که از دست ما برمی‌آمد این بود که در کنار فعالیت‌هایی همچون کمپین‌سازی در فضای رسانه‌ای، مستندی هم درباره این اتفاق بسازیم. امیدواریم پخش این مستند بتواند کمکی به بازگرداندن فرزند او بکند.

وی درباره عدم اشاره مستقیم به دلیل ربایش این کودک در مستند گفت: ما یک سکانس حدود ۱۰ دقیقه‌ای در ابتدای مستند داریم که سه نفر در آن دارند درباره همین موضوع صحبت می‌کنند. در همان گفتگو گزاره‌هایی مطرح و رد می‌شود. حکم دادگاه هم که قرائت می‌شود، هیچ مورد حادی در آن ذکر نشده است. مثلاً گفته شده که این بچه برای دو روز به مهدکودک نرفته یا اینکه او لیوان آبی در دست داشته و مادرش آن را از او گرفته است این موارد را هم در مستند فهرست کرده‌ایم و واقعاً هیچ مورد دیگری درباره گرفتن این کودک اعلام نکرده‌اند.

این مستندساز ادامه داد: اثبات این مدعا تنها با قرائت حکم دادگاه ممکن بود و چون همه دلایل پیش‌پاافتاده است، ما هم نمی‌توانستیم دلیل عجیب و غریب و ویژه‌ای را برای مخاطب خود مطرح کنیم. آنچه در مستند ارائه می‌شود مبتنی‌بر حکم دادگاه است. حتی در سکانسی از مستند به این موضوع هم اشاره می‌شود که ماجرا خانم سلامتی بحث پناهندگی هم نبوده است. او و فرزندش هر دو اقامت موقت داشته‌اند و اصلاً اینگونه نبوده که آنها در وضعیت پناهندگی باشند. آن‌ها یک اقامت کاری چند ساله داشته‌اند و قصدشان هم بازگشت به ایران بوده است اما بعد از یک سال و خرده‌ای فرزندشان را گرفته‌اند و به برنامه کاری پنج ساله‌شان هم نرسیده‌اند.

وقتی دولت برای یک خانواده مأمور می‌فرستد!

پورمومن درباره بررسی مستندات در فرآیند ساخت این مستند هم گفت: همه مکاتبات دادگاه نشان می‌دهد که دلایل دستگیری این کودک همین اندازه پیش‌پا افتاده بوده است. خلاصه همه مستندات این است که اگر شما فرزند خود را به سبک مطلوب دولت دانمارک تربیت نکنید، به‌عنوان یک فرد ناسازگار با سیستم شناخته می‌شوید و دولت روی شما حساس می‌شود. در راستای همین حساسیت کارشناسی را سراغ زندگی شما می‌فرستند و می‌گویند که این کارشناس باید رفتار شما با فرزندتان را مدام زیرنظر داشته باشد! تفاوت فرهنگی یک خانواده ایرانی با فرهنگ دانمارک هم طبیعتاً موردپسند آن‌ها نبوده است.

شروع دخالت دولت دانمارک در زندگی خانم سلامتی هم مربوط به اتفاقی بوده که برای منزل آن‌ها رخ می‌دهد. دیوار خانه آن‌ها نم می‌دهد و طبق قانون آن‌ها موظف بوده‌اند مشکل خود را به شهرداری گزارش کنند. وقتی شهرداری مأموری را می‌فرستد تا دیوارها را چک کند، می‌بیند که بچه یک سال و نیمه خانواده مشغول خوردن نوتلا است!

وی افزود: رفتارهای معمولی در خانواده ایرانی مانند اینکه والدین داخل کشوری فرزندشان را ببینند یا گوشی او را چک کنند، از نگاه دولت دانمارک دخالت در حریم خصوصی فرزند محسوب می‌شود و نسبت به آن نمره منفی در نظر می‌گیرند. معمولاً هم دولت متوجه رفتار خانواده‌ها با فرزندان‌شان نمی‌شود و تنها در مواردی که متوجه می‌شود، حساسیت نشان می‌دهد. شروع دخالت دولت دانمارک در زندگی خانم سلامتی هم مربوط به اتفاقی بوده که برای منزل آن‌ها رخ می‌دهد. دیوار خانه آن‌ها نم می‌دهد و طبق قانون آن‌ها موظف بوده‌اند مشکل خود را به شهرداری گزارش کنند. وقتی شهرداری مأموری را می‌فرستد تا دیوارها را چک کند، می‌بیند که بچه یک سال و نیمه خانواده مشغول خوردن نوتلا است! او می‌گوید نوتلا در این سن برای بچه ضرر دارد و دخالت دولت دانمارک در زندگی این خانواده ایرانی از همین نوتلا آغاز می‌شود!

این مستندساز ادامه داد: بعدها موارد دیگری هم فهرست می‌کنند اینکه برخلاف قانون که بچه در آن سن باید ساعت ۷ بخوابد، بچه این خانواده در ساعت ۹ می‌خوابیده است. بچه این خانواده مشکل اتیسم هم داشته و از آنجایی که دولت دانمارک حاضر به تأیید این مشکل نمی‌شود، همه مشکلات ناشی از عوارض اتیسم این کودک را هم به پای مشکلات خانوادگی‌شان فهرست می‌کنند.

وی درباره اصالت پدر این کودک هم گفت: پدر این بچه اهل افغانستان است اما هم بچه و هم مادرش در حال حاضر شناسنامه ایرانی دارند. اینکه به این موضوع در مستند اشاره نشده است هم به دلیل زمان مستند بود که نمی‌توانستیم همه فرآیند را در آن تشریح کنیم. طبق مصوبه مجلس ایران، فرزند یک پدر افغانستانی و مادر ایرانی می‌تواند شناسنامه ایرانی دریافت کند و به همین دلیل دیگر به‌صورت مجزا به این ماجرا اشاره نکردیم.

پورمومن درباره حضور محسن آقایی به‌عنوان یک مستندساز در روایت این مستند هم گفت: وقتی این کار را شروع کردیم یک مجموعه بودیم که تصمیم به کمک رسانه‌ای به این خانم گرفتیم. کمک‌مان هم ابتدا برگزاری یک تجمع جلوی سفارت دانمارک بود. بعد از آن ساخت این مستند بود که من به عهده گرفتم و در ادامه هم ایده‌های دیگری داشتیم. وقتی متوجه مشکل شناسنامه این کودک شدیم هم در مقابل وزارت خارجه اقداماتی داشتیم و شناسنامه این کودک صادر شد.

برای یک روز در پلیس امنیت بازداشت شدم

این مستندساز درباره حاشیه‌هایی که در فرآیند ساخت مستند «بچه دزد» با آن مواجه شدند هم توضیح داد: در تجمعی که مقابل وزارت خارجه داشتیم دوستان حراست خیلی سفت مقابل ما ایستاد و گفت آبروی کشور در خطر است. در حالی که کل تجمع ما چند پلاکارد با موضوع مادر و فرزند بود. آنها گفتند باید جمع کنید، ما اما کوتاه نیامدیم و به‌واسطه درگیری‌ای که اتفاق افتاد من دستگیر و به پلیس امنیت منتقل شدم. به اندازه یک صبح تا شب در بازداشت بودم که در همان بازه هم شناسنامه این کودک صادر شد.

وی درباره حرکت مستند به سمت لحظات احساسی هم گفت: اصل ماجرا و رویکرد خانم سلامتی کاملاً حقوقی بود و هیچ جنبه احساسی‌ای نداشت. اینکه من در این مستند به سمت لحظات احساسی رفتم هم صرفاً برای درآوردن اشک مخاطب نبود. هدف این بود که در کنار ابعاد حقوقی یادآوری کنیم که این پرونده جنبه انسانی هم دارد و باید به رابطه این مادر و فرزند هم فکر کنیم. اتفاقاً زمانی که ساخت مستند را شروع کردم هنوز بچه نداشتم و این ماجرا را کاملاً حقوقی می‌دیدم، بعدها که فرزندم هم سن و سال فرزند خانم سلامتی شد، کل ماجرا را طور دیگری دیدم.

حتی یک کلمه دروغ در این مستند نیست

این کارگردان مستند درباره استفاده از ظرفیت بازسازی در بخشی از روایت خود گفت: به‌طور قطعی این نکته را تأکید می‌کنم که حتی یک کلمه روایت دروغ در این مستند نیست. این مستند را من به تنهایی ساختم و موارد فنی مانند تدوین، صدابرداری و فیلمبرداری آن با خودم بوده است. در اکثر بخش‌های روایت هم من و خانم سلامتی حضور داشتیم. اینکه در بخش‌هایی دوربین ثابت نیست و تکان می‌خورد و یا صداها شفاف نیست به این دلیل بوده که تعمدا نمی‌خواستم مستند تبدیل به فیلم سینمایی شود. می‌خواستم مخاطب واقعاً احساس کند یکی از تیم همراه ما بوده است.

وی افزود: در اکثر مواقع هم وقتی از سوژه‌ای سراغ سوژه‌ای دیگر می‌رفتم کات نمی‌زدم و تنها زاویه دوربین را تغییر می‌دادم تا مخاطب احساس کند گویی خودش سرش را گردانده است. در خیلی از موارد حتی دوربین روی شانه من هم نیست و دلیلش این بود که آدم‌ها وقتی دوربین را روی شانه مقابل خود می‌بینند، گرفتار خودکنترلی می‌شوند. به‌واسطه ارتباط چشمی اما سوژه احساس راحتی بیشتری با من می‌کرد.

کارگردان «بچه دزد» درباره بازه زمانی ساخت این مستند هم توضیح داد: ساخت این مستند تقریباً دو سال زمان برد که این زمان به دلیل پیچیدگی ساخت مستند نبود، بلکه منتظر بودیم تا اتفاقات پیش برود و بتوانیم آن را روایت کنیم. این مستند را در این دوسال، در وقت‌های اضافی کار شخصی‌ام ساختم.

رسانه سینمای خانگی- «کاپیتان» به آلمان رفت

«کاپیتان» ساخته محمد حمزه‌ای در نخستین حضور بین‌المللی خود به آلمان می‌رود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، فیلم سینمایی «کاپیتان» به کارگردانی محمد حمزه‌ای و تهیه‌کنندگی صابر امامی و از محصولات بنیاد سینمایی فارابی، در نخستین حضور بین‌المللی خود راهی اشلینگل آلمان می‌شود تا در بخش رقابتی این رویداد هنری با دیگر آثار سینمای کودک و نوجوان جهان به رقابت بپردازد.

«کاپیتان» با بازی پژمان بازغی، فیلمی در گونه کودک و نوجوان است که از مضمون امید و گذشت بهره می‌برد.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «به من می‌گن عیسی، هر کاری بخوام می‌کنم.»

پانته‌آ پناهی‌ها، امیرحسین بیات، بهار نوحیان، ارغوان شعبانی، شایان دارمی‌پور، پرهام غلاملو و… از دیگر بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند.

جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان اشلینگل آلمان از بیست‌ و سوم تا سی‌ام سپتامبر برابر با یکم تا هشتم مهر در کمنیتز آلمان برگزار می‌شود.

عوامل اصلی «کاپیتان» عبارتند از کارگردان: محمد حمزه‌ای، نویسنده: امیرمحمد عبدی، مدیر فیلمبرداری: امین جعفری، تدوین: امید میرزایی، موسیقی: حبیب خزایی‌فر، مدیر تولید: امیر یمینی، صدابردار: داریوش صادق‌پور، طراح گریم: مهرداد میرکیانی، طراحی و ترکیب صدا: حسین مشعلی و امید محمدی‌پور، طراح صحنه: حامد اصلانی، طراح لباس: ملودی اسماعیلی، دستیار اول کارگردان: محمد عزیزی، برنامه‌ریز: امیر رونقی، عکس: محمدمهدی دل‌خواسته، تهیه‌کننده: سید صابر امامی، مشاور رسانه: آزاده فضلی، محصول بنیاد سینمایی فارابی.

رسانه سینمای خانگی- «رستگاری در قرنطینه» به آمریکا می‌رود

فیلم کوتاه «رستگاری در قرنطینه» به کارگردانی «بهار درآبادی» در دومین نمایش جهانی خود در چهل و دومین جشنواره فیلم برکنریج آمریکا  (Breckenridge Film Festival) به نمایش درخواهد آمد. 

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، این جشنواره از سی ام شهریور تا دوم مهرماه در برکنریج کلرادو آمریکا در بخش های بلند و کوتاه داستانی، مستند و انیمیشن برگزار می‌شود. این فیلم، پیش از این در جشنواره وودزهول ماساچوست نمایش داده شده است.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: در روزهای قرنطینه کرونا، مردی تلاش می‌کند سلامت روانی خود را در کنار همسری پرسروصدا، در آپارتمان کوچکشان حفظ کند.

عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از: نویسنده و کارگردان و تهیه کننده: بهار درآبادی، بازیگران: فرید یوسفی و مینا عبدی مدیرفیلمبرداری: امیرحسین صمیمی، تدوینگر: سینا قمصریان، صدابردار: هادی معنوی پور، طراحی و ترکیب صدا: رامین ابوالصدق، دستیار کارگردان و برنامه ریز: سامان صدیق زاده، طراح صحنه و لباس: بهار درآبادی، جلوه های ویژه: عباس بستام، طراح چهره پردازی: مژگان بیگدل لو، عکاس: سمیه جعفری، اصلاح رنگ و نور: پگاه حامد.

رسانه سینمای خانگی- «اجابت» کی به نمایش می‌رسد؟

فیلم کوتاه «اجابت» به کارگردانی امیرهوشنگ کریمی به مرحله تدوین رسید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «اجابت» به تهیه کنندگی و کارگردانی امیرهوشنگ کریمی به مرحله تدوین رسید.

«اجابت» که فیلمی در گونه مذهبی است در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) فیلمبرداری شد تا پس از پایان مراحل پس تولید، آماده نمایش شود.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «پدری درگیر مریضی سخت شده است و پزشکان از آن قطع امید کرده‌اند. دختر بچه ۷ ساله این پدر که علاقه زیادی به او دارد همراه مادر برای شفا خواستن پدر و واسطه قرار دادن سیدالکریم به سمت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) راه می‌افتند که اتفاقاتی در این مسیر رخ می‌دهد …»

دیگر عوامل این فیلم عبارتند از بازیگران: ساغر خانلری، آی سودا سعیدی با هنرمندی اکبر مددی مهر، دستیار یک کارگردان: محمدرضا واحدی، دستیار دو کارگردان: ایمان حسینی، فیلمبردار: حسن اسدی، دستیار یک فیلمبردار: محسن اسدی.

رسانه سینمای خانگی- «سیزده‌ سالگی» به سوئد هم رسید

فیلم کوتاه «سیزده سالگی» به کارگردانی صمد علیزاده و تهیه‌کنندگی نوید محمدزاده به چهل و دومین جشنواره بین‌المللی آپسلای سوئد راه پیدا کرد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «سیزده سالگی» به کارگردانی صمد علیزاده و تهیه‌کنندگی نوید محمدزاده، در دومین حضور جهانی خود در بخش برندگان اصلی فیلم کوتاه و بخش رقابتی بهترین فیلم کودک چهل و دومین جشنواره بین‌المللی آپسلا در سوئد به رقابت خواهد پرداخت.

جشنواره بین‌المللی آپسلا سوئد مورد تایید آکادمی اسکار، بفتا و جایزه فیلم اروپا است و در این جشنواره هر ساله بیش از ۳۰۰ فیلم کوتاه در بخش‌های مختلف نمایش داده می‌شود این جشنواره اصلی‌ترین عرصه رقابتی فیلم کوتاه سوئد و یکی از مهمترین رویدادهای رقابتی فیلم کوتاه اروپا است و برندگان بخش اصلی فیلم کوتاه و بخش بهترین فیلم کودک جشنواره به آکادمی اسکار معرفی می‌شوند.

چهل و دومین جشنواره بین المللی آپسلای سوئد اول تا ۷ آبان مصادف با ۲۳ تا ۲۹ اکتبر در شهر آپسالا سوئد برگزار می‌شود.

«سیزده سالگی» به نویسندگی مشترک صمد علیزاده، بهمن و «بهرام ارک» در ژانر اجتماعی، به زبان ترکی تولید شده است؛ سمانه نوری وند، رقیه ولیپور، حسن سلمانی، امین فقیه و احمد شعبانی در این فیلم کوتاه ایفای نقش دارند، در خلاصه داستان «سیزده سالگی» آمده است: «هلیا دختر سیزده ساله‌ای است که یکباره با ممانعت دوچرخه سواری از سوی خانواده مواجه می‌شود و او را دچار چالش‌هایی می‌کند.»

فهرست عوامل فیلم کوتاه «سیزده سالگی» عبارت است از تهیه کننده: نوید محمدزاده، مجری طرح: دکتر میلاد نظری، نویسندگان: برادران ارک و صمد علیزاده، مدیر فیلمبرداری: امیر پور حکمت، دستیاران فیلمبرداری: فرشاد عیدی، نیما باغی و سینا شایسته خو، صدابردار: حسن سلمانی تدوین: علی مسلمی، برنامه ریز و دستیار کارگردان: ماهنی مهر پور، منشی صحنه: سمانه یدالهی، طراح گریم: ناصر صمدی، طراح صحنه: میلاد دل آسا، مدیر صحنه: یاسین پناه پور، دستیاران صحنه: مهدی فرشباف و بابک جباری، طراح لباس: ماهنی مهرپور و صمد علیزاده، فیلمبردار پشت صحنه: ماکان اکبری، اصلاح رنگ: مهران دوستی، طراحی و صداگذاری: حامد حسین زاده، گرافیک: محمد پوریان، جلوه های ویژه: حامد پورحسینی، مترجم: بونا الخاص، مدیر تولید: میلاد بصیر معادن، پخش کننده بین الملل: اِسن استودیو، عکاس: مهدی پورنصر، طراح پوستر: میلاد دل‌آسا، روابط عمومی و مشاور رسانه‌ای: آزاده فضلی.

پخش بین‌المللی فیلم «سیزده سالگی» توسط کمپانی ایتالیایی اِسن استودیو (esen studios) انجام می‌شود.

خروج از نسخه موبایل