رسانه سینمای خانگی- وعدۀ وزیر: سالی ۱۱۰ فیلم ساخته می‌شود

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه سالانه در کشور مجوز ساخت ۱۱۰ فیلم سینمایی صادر می‌شود،گفت: امسال پر رونق ترین سال سینما در تاریخ کشور بوده است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، محمد مهدی اسماعیلی اظهار داشت: طی دو سال دولت حجت الاسلام رئیسی اقدامات مهم و جهت دهی جدیدی در وزارت فرهنگ و ارشاد در تولید محصولات نمایشی و سینمایی انجام شده است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: سال گذشته در جشنواره فیلم فجر عمده کارهای موفق در حوزه بازنمایی حماسه دفاع مقدس بود و استقبال خوبی اهالی هنر از این محصولات داشتند.

وی از تولید فیلم سینمایی برای شخصیت‌های مهم خبر داد و بیان کرد: در سال جاری برای شخصیت‌های مهم و تأثیرگذار در حوزه مقاومت، ایثار و شهادت کارهای خوبی در مجموعه فارابی و دیگر مجموعه‌ها در حال ساخت است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن حمایت از تولید فیلم سینمایی شهید نادر مهدوی، سردار مبارزه با آمریکا در خلیج‌فارس تصریح کرد: این فیلم سینمایی با حمایت مجموعه‌های فرهنگی در حال ساخت است و از هر گونه همکاری در ساخت فیلم سینمای شهید مهدوی در مجموعه فارابی حمایت می‌شود.

وی افزود: امید است این اثر نمایشی هر چه سریع‌تر ساخته و به نمایش عمومی گذاشته شود و مردم با این ذخایر گرانقدر حوزه ایثار و مقاومت بیش از گذشته آشنا شوند.

اسماعیلی با اشاره به ساخت تعداد فیلم‌های سینمایی در کشور گفت: سالانه در کشور مجوز ساخت ۱۱۰ فیلم سینمایی صادر می‌شود و مجموعه‌های فارابی از تولیدات فاخر و تراز انقلاب اسلامی است.

وی ادامه داد: اکنون در مجموعه فارابی که به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعلق دارد ۱۸ کار جدید مراحل تولید آن طی می‌کند و با همکاری بخش خصوصی قدرتمند در سینما، امسال پر رونق ترین سال سینما در تاریخ کشور بوده است.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: امسال فیلم سینمایی در کشور اکران شده که نزدیک به ۲۵۰ میلیارد تومان فروش داشته که نشان از رونق فرهنگ و هنر در جامعه دارد.

وی گفت: نزدیک ترین رقم به این فیلم در سال گذشته ۷۷ میلیارد تومان بود.

اسماعیلی افزود: در همه بخش‌ها، مجموعه مخاطبان امسال نسبت به سال‌های گذشته چند برابر شده با این تفاوت که عمده این کارها با نگاهی به اصول ارزش‌های اصیل بومی و دینی کشور در حال اجراست و در اربعین حسینی مشاهده می‌شود که در تالارهای مهمی فرهنگی و هنری کشور از جمله در تهران هنرمندان کارهای پرمخاطب ارائه می‌کنند، سالن‌های پر از بیننده برای دیدن این آثار با گرایش عاشورا، اربعین و مناسبت مهم محرم و صفر است.

وی گفت: این نشان می‌دهد که اکثریت قریب به اتفاق جریان فرهنگی هنری کشور آمادگی نقش آفرینی در این حوزه دارد و بر ما کارگزاران و مسئولان فرهنگی است که زمینه شکل گیری و ارتقای فعالیت‌ها را فراهم کنیم.

رسانه سینمای خانگی- جسارت‌های داودنژاد از زبان یک فیلمساز

«جسورانه‌ترین کاری که علیرضا داودنژاد انجام داده است، صرف نظر از ساخت فیلم «روغن مار» که با موبایل یک اتفاق ویژه است یک بحث دیگر هم این است که ما همیشه یک جور حرف می‌زنیم اما جور دیگری فیلم می‌سازیم. به همین دلیل صاحبان فیلم‌ها شبیه فیلم‌هایشان نیستند. این مدل‌ هم هست یعنی به جسارت کردن فکر می‌کنیم اما کسی جلو نمی‌رود.»

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، علیرضا داودنژاد و محسن امیریوسفی ۷ سال قبل رو به روی هم نشستند و به بهانه اکران «روغن مار» با هم صحبت کردند، ایسنا این روزها به مناسبت اکران آنلاین «روغن مار» بخشی از این گفتگو را بازنشر می‌کند.

این دو کارگردان “از یک مار ۱۲۰ ساله‌ به نام سینما صحبت کرده بودند” که به اعتقاد این دو کارگردان “روغنش را در فیلم داودنژاد می‌بینیم!”

در ادامه بخش‌هایی از این گفتگو را مرور می‌کنیم.

علیرضا داودنژاد: ما باید تلاش کنیم زندگی را به سینما برگردانیم. تصورم این است که سینما کلا به دو دلیل از زندگی دور شده‌؛ یکی به دلیل سفارش‌هایی که پشت آن است و دیگری به دلیل سایه‌ای که ابزار، تجهیزات و تخصص‌های متنوع و پیچیده روی اجرای سینمایی می‌اندازد.

ایسنا: پس جسارت در فیلم‌های شما از همین نگاه می‌آید…

داودنژاد: جسارت یعنی شکستن کلیشه‌ها که اگر به جهت بازگرداندن سینما به زندگی باشد، خوب است چون کلیشه‌ها زندگی را از سینما دور می‌کنند. بنابراین برای برگرداندن زندگی به سینما باید کلیشه‌ها را شکست و این جسارت می‌خواهد. این جسارت هم در انتخاب مضمون است و هم در انتخاب فرم‌، مثلا بخش زیبایی شناسی سینمایی، فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» در سایه مسایل سیاسی‌ آن گم شد در حالیکه خود من وقتی اولین‌بار فیلم را دیدم،‌ به تنها چیزی که فکر نمی‌کردم،‌ جنبه‌های سیاسی‌اش بود. جنبه‌ی جذاب فیلم برایم این بود که چگونه قصه‌ای توسط یک پیرزن و چند تا قاب عکس تعریف می‌شود. اگر محسن (امیر یوسفی) از اول به من می‌گفت که می‌خواهد چنین فیلمی بسازد، فکر می‌کردم کار بسیار عجیب، غریب و مشکلی هست و ریسکش خیلی بالاست نه از نظر سیاسی که از نظر فرم و اجرای سینمایی چون این کار خیلی خطر دارد که با یک زن و چند قاب روی تاقچه یک دوره تاریخی را تعریف کنی‌، حالا چگونه می‌خواهی از او بازی بگیری‌، گفت وگو میان این زن که بازیگر هم نیست و این قاب‌ها چگونه شکل می‌گیرد.

ایسنا: آقای امیر یوسفی! اگر در مقطع سنی آقای داودنژاد بودید مثل ایشان چنین جسارتی می‌کردید و فیلمی مانند «روغن مار» می‌ساختید؟

امیریوسفی: «در هر دوره‌ای که به سینمای ایران نگاه کنیم‌، همیشه شخص یا گروهی بوده‌اند که جسارت را مانند صلیبی بردوش گرفته‌اند و دیگران با بی‌توجهی به آن نگاه کرده‌اند اما بعد می‌بینیم همان گروه که نسبت به آن بی‌توجه بوده‌اند، بعدها به نوعی مدعیان همان روش می‌شوند! هرچند در نهایت این اتفاق به نفع سینماست. اینکه این جسارت در گونه‌ای از سینما به وجود بیاید و تکانی به کلیت سینمای رایج بدهد؛ سینمایی که اگر آزادش بگذاریم‌، طبیعتا به سمت سینمای تجاری یا سینمایی که به هر شکل می‌خواهد مخاطب جذب کند،‌ می‌رود ولی در همه جای دنیا می‌بینیم در کنار سینمای تجاری‌، سینمای مستقل هم وجود دارد و هرگز بین این دو نوع سینما جنگ و جدالی مثل آنچه در ایران وجود دارد، نیست. اما در هر کشوری که صاحب صنعت سینما است، حتی کشورهایی مانند ژاپن‌، هند، کره جنوبی و… می‌بینم تعارض و دعوایی که بین این دو سینما هست‌، هرگز به این شدت مثل ایران نیست و همیشه سینمای مستقل در کنار سینمای تجاری جایگاه کوچکی برای نمایش و اکران دارد. دراین شیوه جسارت‌ها پخته می‌شود تا یک هنرمند بتواند سراغ شیوه‌ای برود که هیچ کس قبلا آن را نیازموده است. اگر آن فرد آن جسارت و مضمون را داشته باشد، خیالش از بابت جلو بردن پروسه کاری راحت است. چون این شیوه علی رغم سخت بودن، قاعده‌ای دارد که آن را می‌پذیرد و در این شیوه اکران هم پیش‌بینی می‌شود ولی در سینمای ایران متاسفانه چنین چیزی نیست و سینمای مستقل همیشه به عهده تک آدم‌هایی است که در شرایطی جسارتی را انجام می‌دهند و گروهی هم با آنان همراه می‌شوند تا اثری در سینما ساخته می‌شود و متاسفانه این وضعیت هم خوب است و هم بد. خوب است چون شمع جسارت در سینمای ایران همچنان زنده می‌ماند و بد است چون کل سینمای ایران از این آتش گرم نمی‌شود.

برگردیم به فیلم آقای داودنژاد،‌ به نظرم جسورانه‌ترین کاری که ایشان کرده‌، صرف نظر از ساخت خود این فیلم که با موبایل یک اتفاق ویژه است، خود ما در سینمای ایران اول با ترس و تردید به قضیه نگاه می‌کنیم. جراتش را نداریم اما بعد که یکی جلو می‌رود، می‌بینیم می‌شود چنین کرد. یک بحث دیگر هم این است که ما همیشه یک جور حرف می‌زنیم اما جور دیگری فیلم می‌سازیم. به همین دلیل صاحبان فیلم‌ها شبیه فیلم‌هایشان نیستند. این مدل‌ هم هست یعنی به جسارت کردن فکر می‌کنیم اما کسی جلو نمی‌رود. خوشبختانه سینمای مستقل هست چون در سینمای تجاری ایران کسی جرات ندارد با موبایل کار کند در صورتی که همه جای دنیا چنین می‌کنند چون قبلش در سینمای مستقل شان انجام شده ولی ما گویا بعد از سال‌ها باید از ابتدا شروع کنیم.

کار مهمی که آقای داودنژاد در «روغن‌ مار» انجام می‌دهد، غیر از انتخاب موضوع، از نظر فرم است که این کار را با موبایل انجام داده و با کمترین امکانات فیلم را ساخته. مساله دوم هم اکران فیلم است. خوشبختانه تجربه صنفی سال‌های دور و آشنایی که با سینما دارند باعث شد از همان اول تصمیم خودشان را گرفتند و وارد یکسری جریان نشدند مثل اینکه منتظر جشنواره فجر بمانند یا پروانه اکران در سینماهای تجاری بگیرند و… خیلی واقع بینانه جلو رفتند که از این نظر می‌توانند الگو باشند که وقت فیلمساز تلف نشود. به نظرم راهکاری جدید که در گروه هنر و تجربه به وجود آمد این است که عده ای بدانند با کمک این گروه می‌توانند قدری قواعد دست و پاگیر سینمای تجاری را کنار بگذارند و جایی برای اکران فیلم دارند و دیگر لازم نیست اسیر باند بازی‌های سینمای تجاری شوند.

“روغن مار” جزو اولین فیلم‌هایی است که از ابتدا به این دید هنر تجربه‌ای ساخته شده. اینکه ما دنبال ۲۵ یا ۳۰ سینما نیستیم یا منتظر جشنواره نمی مانیم، خودش نوعی ساختار شکنی است و در عین حال همه چیز هم براساس قانون است و حرف و حدیثی در آن نیست. امیدوارم هنر و تجربه قدر این اتفاق را بداند.»

فیلم سینمایی «روغن مار» یکی از تجربی ترین فیلم‌های علیرضا داودنژاد کارگردان شناخته شده سینمای ایران است. این فیلم توسط یک دوربین موبایل ضبط شده است و سال ۱۳۹۴ در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران عمومی شد و این روزها در پلتفرم فیلم‌نت اکران آنلاین شده است.

در این فیلم بازیگرانی چون مونا داودنژاد، محمد حبیبیان و آتوسا حبیبیان ایفای نقش می‌کنند.

رسانه سینمای خانگی- وقتی مرتضی صمدی خودش را روایت می‌کند

زنده‌یاد مرتضی پور صمدی در ۷۰ سالگی از دنیا رفت اما سال‌ها قبل‌تر گفته بود: شاید این اعتراف در پنجاه و چند سالگی عجیب باشد اما من از تمام کارهای کوتاه و مستندی که انجام دادم با سربلندی و افتخار یاد می‌کنم، اما در مورد کارهای داستانی این گونه نیست البته از سوی دیگر تجربه‌های فیلم‌های سینمایی «گیلانه» و «شبانه» را نمی‌توانم فراموش کنم.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مرتضی پورصمدی ۱۷ سال قبل که فیلم‌سینمایی «گیلانه» به نمایش درآمد در گفتگویی مشروح با ایسنا از این همکاری و بخشی از کارنامه هنری‌اش گفت.

این فیلمبردار قدیمی سینمای ایران امروز ۱۱ شهریور ماه از دنیا رفت در حالی که مشغول فیلمبرداری یک سریال به کارگردانی حامد عنقا در شبکه نمایش خانگی بود.  

بخشی از صحبت‌های مرتضی پورصمدی را مرور می‌کنیم. (او در مقطع این مصاحبه مشغول فیلمبرداری «مدار صفر درجه» حسن فتحی بود.)

پشت صحنه فیلم «گیلانه»

مرتضی پورصمدی در آن مصاحبه تجربه سال‌ها حضورش در تلویزیون را اینگونه یادآور شده بود: «از سال ۵۰ تا ۷۵ در تلویزیون کار کردم. در مدرسه عالی سینما و تلویزیون فیلمبرداری خواندم و پس از پایان تحصیلات ده سال در تلویزیون کرمانشاه به عنوان فیلمبردار حضور داشتم و بعد از ده سال به تهران برگشتم و کار را تا بازنشستگی ادامه دادم. آغاز فعالیت‌ام در تلویزیون کرمانشاه و شرایط آن زمانه این امکان را به ما می‌داد تا هرگونه تجربه‌ای را داشته باشیم، ده سال کار درآن تلویزیون در شرایطی که فقط پنج نفر بودیم که کل تولید را می‌چرخاندیم. آن تجربه ده ساله در تلویزیون کرمانشاه خیلی اثر خوبی در ذهن می‌گذاشت. در آن زمانه ما از مرکز تا جنوب ایلام و شمال کردستان را تحت پوشش داشتیم و این موضوع باعث شد سفرهای خیلی زیادی داشته باشیم واین سفرها شور جستجو و دیدن را در من جدی کرد و یک اتفاق خوشایندی که در این سفرها افتاد، حوزه‌ های بود که به آنجا سفر کردم و اسم آن را گذاشتم «فرهنگ زاگرس» سفر در زاگرس بسیار زیباست چون اساسا یک کوه اساطیری جذاب است و در آن اقوام بسیار عجیبی زندگی می‌کنند و در آن سالها یک گنجینه کشف نشده بود.

این ده سال کار به مرور ذهن و علاقه من را به سمت ایرانگردی و مستند کشاند، در همین سفرها بود که با یکسری کارگردان آشنا شدم تا اینکه اولین تجربه ۳۵ م. م از طریق همین دوستی‌ها پیش آمد.

اولین تجربه مستند «هور دورق» تا همکاری با تمجیدی و حاتمی‌کیا

«هور دورق» با کارگردانی مشترک حمید تمجیدی مستندی بود که در سال ۶۳ تولید شد و سر و صدای زیادی به پا کرد. در آن سال جایزه بهترین فیلم مستند را از جشنواره فجر گرفت. بعد از «هور دورق» یک سریال مستندی را با نام «نقش و نقشه‌برداری» با آقای تمجیدی کار کردیم. بعداز آن حمید تمجیدی اولین کار سینمایی «سراب» را پیشنهاد داد و من هم قبول کردم چون هر کسی مایل است به هر شکل فرمت سینمایی را هم تجربه کند. بعد از این کار با ابراهیم حاتمی‌کیا «هویت» را کار کردم اما کماکان به دنبال این موضوع بودم تا در حوزه علاقه ‌خودم مستند کار کنم.  

با ضابطی جهرمی مستند «چتر سبز» را کار کردیم که در رابطه با خرما بود و سفرهای مختلفی داشتیم و این وسوسه‌های ایرانگردی و تجربه کردن موجب شده بود، دوستان در کار مستند مردم‌شناسی به سراغ من بیایند و در آن سالها یک تجربه بین‌المللی هم پیش آمد با فرهاد ورهرام کار بازسازی فیلم «علف» کوبریک (همان ایل با بررسی محتوایی دگرگونی زندگی عشایری بعداز فروپاشی ایلخانی) و این تجربه‌ها با آقای ورهرام ادامه داشت.

تجربه سریال تلویزیونی «مزد ترس» را داشتم تا سال ۷۲-۷۳ که مرحوم محمدرضا سرهنگی برای مجموعه تلویزیونی «کودکان سرزمین ایران» از من دعوت کرد و آن سریال یک خاطره و پایان خوش عمر کارمندی من در تلویزیون شد. بسیار سریال دوست‌ داشتنی بود و از آن تجربه‌هایی بود که خیلی نادر انجام می‌شد. ۲ سال و نیم کار کردیم و ۲۶ قسمت را من تصویربرداری کردم و ۲۶ قسمت بعدی آن را ۱۷ گروه فیلمبرداری دیگر کار کردند. این سریال فضای خیلی خوبی ایجاد کرد، علی‌رغم پخش خیلی بدی که از تلویزیون داشت. در حالیکه من معتقدم این کار ۵۲ فیلم با ویژگی کودکان، یک کروس دانشجویی است و برای مجموعه دانشجویان جغرافیا، سینما و … می‌تواند به عنوان واحد درسی تدوین شود چون بخش عمده‌ای از ایران در این فیلمها دیده می‌شود بدون اینکه سفری انجام شود. در آن مجموعه ۲۶ قسمتی من این شانس را داشتم با کارگردانان بزرگ مستندساز -اصلانی، تقوایی، مختاری- وهمین‌طور نسلهای میانی‌تر همکاری کنم.

به محض اینکه در آن سالها از تلویزیون بازنشسته شدم، سه ماه بعد با آقای محمدرضا اصلانی سریال «غبار نور» را کار کردیم. سریال بسیار خوب و جنجال برانگیزی که فقط سه سکانس روی پایه فیلمبرداری شد همه حرکت بود و یک تجربه بسیار جسورانه در سریال داستانی بود.

تجربه همکاری در انجمن سینمای جوان 

آن فیلمها و تجربه‌ها را که در انجمن سینمای جوان را انجام دادم دوست دارم چون اساسا نسل جوان که کار کوتاه می‌کند خیلی وقتها دست به جسارتهایی می‌زند. از جمله افرادی که در آن سالها با آنها کار کردم مهوش شیخ الاسلامی، کیوان علی محمدی و امید بنکدار بودند.  

این همکاری‌ها باعث شد در اولین کار بلند سینمایی کیوان علی محمدی و امید بنکدار به نام «شبانه» به عنوان فیلمبردار حضور داشته باشم. تجربه «شبانه» تجربه‌ای بود که در آن یک فریم روز نیست و همه کار در شب می‌گذرد در عین حال بسیار رفتار جدیدی با دوربین می‌شود یعنی بسیار پلانهای عجیب و غریبی روی دست داریم. روزی که برای کار در «شبانه» دعوت شدم، یک کلاستور دست من دادن و گفتند «شبانه» ۷۶۲ پلان است، این پلانها و شرح زاویه لنز که این اتفاق کاملا حرفه‌ای بود که افتاد. بسیار دوست دارم.  

پشت صحنه «شبانه»

هشدار یک مستندساز و فیلمبردار

همه چیز به سرعت در حال تغییر است. ما توان مقاومت جلوی این تغییر را نداریم و اساسا مخالف تغییر هم نیستم اما باید موقعیت را دریابیم. سال ۶۵ تا ۶۹ درگیر یک کار مستند در رابطه با عشایر بودم و خیلی خوشحالم ۱۵ فیلم بر روی نگاتیو ثبت شده است که امروز امکان تکرارآن تصاویرنیست.

در سال ۶۵ از ساعت ۴ صبح در کوهستانی بختیاری به نام «منار» دوربین گذاشتیم از ۵ تا ۱۱ صبح لاینقطع دسته‌های عظیم انسانی و گله بود که عبور می‌کرد اما چند سال بعد همان زمان و زاویه سه روز دوربین گذاشته‌ام، کسی عبور نکرد برای اینکه همه با بنز ده تن سفر می‌کردند بنابراین یکسری فیلمها و گزارشات هست که شاید امروز ویژگی خاصی نداشته باشد ولی برای سالهای بعد خیلی جذاب هستند.

من یک طرح ۱۳ قسمتی به نام «خانه‌های ایرانی» داشتم و معتقد بودم، هر خانه‌ای که می‌توان در آن نفس کشید وانسان حضور دارد را می‌توان کار کرد و سه قسمت بیشتر همکاری نکردم.

همچنین یادی کنیم از بزرگداشتی که پانزده سال قبل جشنواره سینما حقیقت برای مرتضی صمدی گرفت.

در آن برنامه فیلم‌های مستند «هور دورق»، «مدرسه‌ی سید قلیچ ایشان»، «من با خدا حرف می‌زنم» که توسط مرتضی پورصمدی فیلمبرداری شده‌ بود، به‌نمایش درآمد.

سپس از سوی محمد آفریده و فرهاد ورهرام؛ نشان فیروزه‌ای سینما حقیقت به‌پاس حضور مستمر این فیلم‌بردار در حوزه مستند به مرتضی پورصمدی اهدا شد.

فرهاد ورهرام کارگردان سینمای مستند با بیان خاطراتی از همکاری‌اش با مرتضی پورصمدی، یادآور شده بود: در گذشته، رابطه‌ی عمیقی که میان فیلم‌سازان و سایر عوامل فیلم‌سازی بود موجب شد، افراد با لذتی خاص فعالیت کنند و علی‌رغم فشارها و مشکلات متعددی که وجود داشت فعالیت خود را ادامه بدهند. نسل ما به استفاده از تجربیات فیلم‌سازانی مانند تقوایی، شیردل، اصلانی و … پرداخت و ما نیز امیدواریم تجربیات ما نیز برای نسل جدید مفید واقع شود.

او همچنین به تجربیات متعدد کاری‌اش با پورصمدی اشاره کرده بود و گفته بود: همواره به او مانند چشم‌هایم اعتماد داشتم و او نیز به خوبی می‌دانست که من چه تصویری می‌خواهم و به همین دلیل حضور او و نگاه او همواره کمک شایانی به فیلم‌های بنده و دیگران بوده است.

محسن عبدالوهاب مستندساز هم در آن مراسم از حضور موثر مرتضی پورصمدی برای ساخت مستند «همسران حاج‌عباس» سخن گفته بود: در سینما امثال پورصمدی را کمتر داریم.

زنده‌یاد مرتضی پورصمدی هم گفته بود: معمولا سعی دارم برای کارگردان و حقوقی که او در زیبایی‌شناسی خروجی و نهایی کار دارد، احترام قائل باشم و در ابتدای کار نیز سعی می‌کنم، تصاویری تهیه و درباره آن‌ها با کارگردان گفت‌وگو کنم تا به آن‌چه دلخواه اوست نزدیک‌تر شود.

او از تجربیاتش در «من با خدا حرف می‌زنم»، «کودکان سرزمین ایران» را از دیگر فرصت‌های جذاب دوران کاری خود دانسته بود که برایش این امکان را فراهم آورده بود که با کارگردانانی چون ناصر تقوایی، محمدرضا اصلانی، ابراهیم مختاری و … آشنا و همکار شود.

از طرف دیگر، کار کردن در فیلم‌های مستند را با کمترین درآمد مالی و بیشترین سختی‌ها همراه دانسته بود، اما آن‌چه باعث جذابیت این سینما می‌شود به اعتقاد مرتضی پور صمدی این بود که حتی یکی از این تصاویر را نیز نمی‌توان در سینمای داستانی دید.

پورصمدی همچنین یادآور شده بود: از دیگر شانس‌های بزرگ من آن است که تربیت‌شده نسلی هستم که با افراد بسیار جذابی کار مشترک داشته‌ام و مسایل متعددی را از آن‌ها آموخته‌ام. افرادی چون فرهاد ورهرام، ناصر تقوایی، ضابطی جهرمی و … هریک علاوه بر عرصه‌های کاری نکات اخلاقی مهمی را به من آموختند و امروز نیز از تمام این عزیزان سپاسگزارم.  

اما سرزمین ایران تصاویر نابی را از دریچه دوربین مرتضی پورصمدی به یادگار دارد، در سال ۸۹ پس از ‌٣٣ سال عکاسی حرفه‌ای و ‌٣٣ سال روزه‌ی نشان دادن آثارش، این هنرمند نخستین نمایشگاه انفرادیش را برپا کرد.

پورصمدی برای نخستین‌بار ‌۴۵ قطعه عکس‌هایش را که جز ‌۵-۴ نفر کسی آن را ندیده بود و از ‌٢٣ سال قبل‌تر تا ‌١۴ سال قبل اقوام این دیار را روایت می‌کرد را به تماشای عموم گذاشت؛ آن‌هم به یاد محسن رسول‌اف عکاس جوان و نوجویی که ‌در اثر سانحه سقوط هواپیما از دنیا رفت.

رسانه سینمای خانگی- یک کمدی دیگر اکران می‌شود

علی‌اکبر حیدری اعلام کرد که فیلم «سینما شهر قصه» به زودی روی پره سینما می‌رود و سپس برنامه‌ریزی برای اکران «۲۸۸۸» تا پیش از پایان سال انجام خواهد شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کیوان علیمحمدی و علی‌اکبر حیدری در سال‌های گذشته دو فیلم «سینما شهر قصه» و «۲۸۸۸» را ساختند که اولی در جشنواره سی‌وهشتم فیلم فجر و دیگری در چهلمین دوره این جشنواره رونمایی شدند اما هیچ کدام هنوز به اکران عمومی نرسیده‌اند.

علی‌اکبر حیدری در گفت‌وگویی با ایسنا درباره آخرین وضعیت اکران این دو فیلم بیان کرد: اگر اتفاق غیرمترقبه‌ای پیش نیاید «سینما شهر قصه» تا اواخر شهریورماه یا اوایل ماه مهر روی پرده سینماها خواهد رفت. بعد از اینکه تکلیف اکران این فیلم مشخص شود، فیلم «۲۸۸۸» را نیز تا آخر سال به نمایش درمی‌آوریم چون قصد داریم هر دو فیلم را امسال اکران کنیم.

او با اشاره به اینکه «فیلمیران» پخش فیلم «سینما شهر قصه» را برعهده دارد، افزود: «سینما شهر قصه» فیلمی درباره سینماست که باید حتما روی پرده سینما اکران شود و می‌خواستیم زودتر اکران کنیم که با شیوع کرونا برنامه‌ریزی‌ها به هم ریخت چرا که پس از نمایش فیلم در جشنواره فجر، خیلی از پخش‌کننده‌ها متقاضی اکران نوروزی فیلم بود اما سینماها از همان مقطع بسته شدند.  

حیدری با ابراز امیدواری از اینکه «سینما شهر قصه» برای مردم فیلمی دوست داشتنی باشد، گفت: سال‌ها قبل اگر فیلمی را دوست داشتی، وقتی از سالن بیرون می‌آمدی حال خوبی داشتی و این فیلم از آن جنس کمدی‌هایی است که تماشاگرانش می‌توانند چنین حسی داشته باشند و فکر نکنند به آن‌ها توهین شده است.  

علیمجمدی و حیدری اخیرا پروانه ساخت فیلمی را با نام «مولن روژ» گرفته‌اند که در تدارک ساخت آن هستند و از نامش برمی‌آید که این فیلم هم مانند «سینما شهر قصه» درباره سینما باشد.  

«سینما شهر قصه» که سال ۹۷ ساخته شد، با بازی حامد کمیلی، آناهیتا درگاهی، بابک کریمی، فرخ نعمتی، سیاوش مفیدی، رؤیا میرعلمی، فریبا جدیکار، حمیدرضا پگاه، افشین هاشمی، هدیه تهرانی و زنده‌یاد جمشید مشایخی نگاهی نوستالژیک و طنز به تاریخ سینمای ایران دارد که در زمان نمایش در جشنواره فجر نظر مثبت جمع زیادی از تماشاگران را به خود جلب کرد.

«۲۸۸۸» نیز روایتی از خلبان‌هایی است که از دوران دفاع مقدس ناشناخته مانده‌اند. در این فیلم هادی حجازی‌فر، حامد کمیلی، کامبیز دیرباز، امین حیایی، سام درخشانی، کوروش تهامی و احمد مهرانفر، رضا یزدانی، سعید چنگیزیان، کامران تفتی و کاظم سیاحی از جمله بازیگران بودند.

رسانه سینمای خانگی- رایزن فرهنگی دقیقاً چه وظیفه‌ای دارد؟

در نشست تبادل نظر و همفکری مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با رایزنان و نمایندگان فرهنگی، بر ارائه مسیر روشن و دائمی برای اکران جهانی آثار سینمای ایران تاکید شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، در نشست تبادل نظر و همفکری مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با رایزنان و نمایندگان فرهنگی در شرف اعزام و مدیران سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بر ارائه مسیر روشن و دائمی برای اکران جهانی آثار سینمای ایران تاکید شد.

مجید زین‌العابدین مدیرعامل فارابی با قدردانی از مدیران سازمان فرهنگ و ارتباطات به جهت حمایت از گسترش فرهنگ و هنر ایران در کشورهای مختلف و همچنین با تشکر از برقراری زمینه چنین تعاملاتی اظهار کرد: بنیاد سینمایی فارابی برای پیشرانی سینمای ایران در حوزه بین‌الملل از هیچ کوششی دریغ نمی‌کند.

دبیر سی و پنجمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان با اشاره به برگزاری این رویداد بین‌المللی در مهر جاری به میزبانی اصفهان گفت: ۲ کلان جشنواره سینمای ایران، جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان و دیگری جشنواره بین‌المللی فیلم فجر است که از حیث حضور سینماگران خارجی و معرفی تولیدات سینمای ایران به دنیا، این ۲ جشنواره بیشترین تلاقی را با حوزه مأموریت رایزنان فرهنگی دارد.

زین‌العابدین با تشریح نحوه همکاری‌های ۲ جانبه رایزنان فرهنگی با بنیاد سینمایی فارابی مطرح کرد: سینما یکی از عناصر فرهنگی قدرت نرم محسوب می‌شود که می‌تواند نگرش فرهنگی و ارزش‌ها و باورهای ملی و دینی ما را ارائه جهانی کند. جمهوری اسلامی ایران به جهت پیشینه تمدنی قوی می‌تواند از مؤلفه‌های فرهنگی خود در قالب قدرت نرم با مردم دنیا گفتگو کند و این موضوع با کمک رایزنان فرهنگی که مسئولیت دیپلماسی عمومی و مراودات فرهنگی را به عهده دارند، میسر خواهد شد.

زین‌العابدین گفت: موضوع دیپلماسی عمومی در دولت مردمی اولویت بالایی دارد و مراودات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیش از بیست وزیر فرهنگ کشورهای خارجی در مدتی کوتاه، گویای این راهبرد است.

در این دیدار رائد فریدزاده معاون بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی نیز با تشریح رویکردها و فعالیت‌های سینمای ایران در حوزه‌های بین‌المللی گفت: رایزنان فرهنگی ما می‌توانند شرایط تولید مشترک و اکران در کشورهای مختلف را هموار کنند.

سعیده باقری فرد رئیس اداره آموزش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز با اشاره به هماهنگی مطلوبی که بین بنیاد سینمایی فارابی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برقرار بوده است عنوان کرد: در ۲ سال گذشته روند سازمان حول محور تحول قرار گرفته و در حال حاضر اداره‌کل همکاری‌های رسانه‌ای به عنوان متولی هفته‌های فرهنگی و همچنین هفته‌های فیلم شناخته می‌شود و قطعاً با توجه به تمایلی که فارابی در گسترش همکاری‌های سینمایی دارد، رایزنان فرهنگی می‌توانند با برقراری ارتباط با کشورهای محل مأموریت خود به گسترش روابط سینمایی ایران کمک کنند.

مسعود احمدیان معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی، رایزن فرهنگی در شرف اعزام ایران به آلمان، ایتالیا، اسپانیا، جمهوری آذربایجان، تانزانیا، پاکستان به همراه وابستگان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از جمله حاضرین در این نشست بودند.

رسانه سینمای خانگی- فراخوان چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به زودی اعلام می‌شود

فراخوان چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر ۲۱ شهریور ماه همزمان با روز ملی سینما منتشر می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، مجتبی امینی دبیر چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر با اعلام این خبر گفت: ثبت‌نام بخش ملی از اول آبان ماه و بخش بین‌الملل از اول مهر ماه آغاز می‌شود و تا پایان آبان ماه ادامه خواهد داشت.

امینی در ادامه افزود: دبیرخانه جشنواره مدتی است آغاز به کار کرده و جزئیات بخش‌ها و مقررات این دوره از جشنواره در حال نهایی شدن است. همچنین طی دو ماه گذشته جلسات متعددی به‌منظور آسیب‌شناسی دوره قبل جشنواره برگزار کردیم و نقاط ضعف و قوت را مورد بررسی و ارزیابی قرار دادیم.

چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر ۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه سال جاری برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- تکلیف خودروی برندگان سیمرغ چه شد؟

تقریبا نزدیک به ۷ ماه از برگزاری جشنواره فیلم فجر و معرفی برگزیدگان این رویداد می‌گذرد که خبر رسیده بخشی ازجوایز این رویداد که توسط یک شرکت خودروسازی وعده داده‌ شده بود به تازگی اهدا شده اما همچنان بخشی از جوایز که مربوط به دیگر شرکت خودروسازی می‌شود، اهدا نشده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در حالی مراسم اهدای جوایز جشنواره فیلم فجر روز گذشته ۶ شهریورماه برگزار شد که رئیس سازمان سینمایی تاخیر در اهدای جوایز چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فجر را به تغییر و تحولات در وزارت صمت مربوط می‌داند و یادآور می‌شود که در زمان وزیر وقت، تعهداتی ایجاد شده که به دنبال تغییرات و تحولات، این تاخیر رخ داده است.

خبرهای منتشر شده درباره اسامی هنرمندانی که خودروهای خود را تحویل گرفتند حکایت از این دارد که شرکت سایپا بعد از ۷ ماه، خودروهای شاهین را به برگزیدگان تحویل داده است اما در آن خبر اشاره‌ای نشده است که سرنوشت برگزیدگانی که از شرکت ایران خودرو (شرکت دیگری که وعده اهدای خودروی تارا را داده بود) جایزه گرفته‌اند، چه می‌شود؟!

از جمله هنرمندانی که خودروی تارا را به عنوان جوایز جشنواره فیلم فجر به آنها وعده داده‌اند می‌توان از مجید صالحی نام برد که برگزیده بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم «شماره ۱۰» بود که قرار بود جایزه‌اش را به مردم زلزله زده خوی بدهد اما هنوز این جایزه اهدا نشده است.

جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین بازیگر نقش اول زن، مدیر فیلمبرداری و… از جمله جوایزی بودند که خودروی مذکور را شامل می‌شدند و هنوز اهدا نشده است. 

طبق پیگیری‌های غیر رسمی ایسنا هنوز زمان اهدای بقیه جوایز جشنواره فیلم فجر مشخص نیست و ایسنا پیگیر تماس با مسئولان مربوطه برای زمان اهدای جوایز این بخش است.

رسانه سینمای خانگی- تولید فیلم سیاسی لازم است اما…

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان و دبیر چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران با تاکید بر اینکه فیلم کوتاه نباید تحت‌تاثیر فضای اجتماعی زرد و ترندها قرار گیرد گفت: امیدوارم در جشنواره امسال درباره حوادث سال گذشته فیلم داشته باشیم و من هم حتما دفاع می‌کنم چون اگر فیلمساز به ما اعتراض سیاسی داشته باشد خیلی پذیرفتنی‌تر است تا اینکه اعتراضش وارد شاخه‌های اخلاقی و هنجارهای اجتماعی و خانوادگی شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، دو سال قبل که مهدی آذرپندار از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما به انجمن سینمای جوانان ایران آمد، اهدافی را در مراسم معارفه خود برشمرد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها تاکید او بر هدایت چگالی بودجه انجمن به سمت تولید آثار بود؛ روندی که همچنان از محوری‌ترین برنامه‌های او به شمار می‌رود و  اعتبار آن را در کل سال‌های فعالیت این انجمن قابل اعتنا می‌داند.

او در گفت‌وگویی با ایسنا با تشریح این هدف خود از جسارتی گفت که میان بسیاری از فیلمسازان برای ساخت فیلم کوتاه در زمینه‌های مختلف همچون سیاسی وجود ندارد و به جای آن گله‌مند شد از سوژه‌هایی که آنقدر فراگیر می‌شوند که انگار بیشتر بر اهدافی خاص متمرکز هستند.

آذرپندار که به همراه میکاییل دیانی (معاون ارتباطات و بازرگانی انجمن سینمای جوانان ایران) به ایسنا آمده بود، تاکید کرد که همکاری با فیلسازانی از تمام سلایق مدنظر انجمن است از جمله فیلمسازان مومنِ انقلابی ولی حتما قرار نیست این گروه جای سلیقه‌های دیگر را تنگ کند.

 در ادامه مشروح این مصاحبه را می‌خوانید:

شما در صحبت‌های ابتدایی خود پس از انتصاب به عنوان مدیرعامل انجمن بر تولید تاکید داشتید. این تصمیم برچه اساسی بوده و تاکنون به چه نتیجه‌ای رسیده است؟

انجمن سینمای جوانان ایران در شیوه اداره مجموعه، سه، چهار سَبک مدیرعامل به خود دیده است؛ مثلا ممکن است یک مدیرعامل اهتمام خود را روی آموزش بگذارد چون انجمن بزرگترین مدرسه سینمایی ایران و یکی از بزرگترین‌ها در دنیاست، یا مدیرعامل دیگری می‌تواند روی تولید متمرکز باشد که در این مورد هم انجمن در ایران و در بین بسیاری از کمپانی‌های تولید فیلم کوتاه در دنیا منحصربفرد است. ممکن است مدیر دیگری بر اهداف لجستیکی و عمرانی در انجمن تمرکز کند؛ چرا که در وزارت ارشاد کمتر مجموعه‌ای هست که ۵۸ دفتر در سطح کشور داشته باشد و چنین گستردگی فیزیکی داشته باشد که حتما نیازمند رسیدگی عمرانی و تجهیز لجستیکی است. شاید هم یک نفر اهتمام جدی روی جشنواره‌ها و به خصوص جشنواره فیلم کوتاه تهران داشته باشد که البته معمولا این را اعلام نمی‌کنند، چون مورد انتقاد قرار می‌گیرند.

 من که از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما و از وسط تولید به انجمن آمده بودم و عادت نداشتم مدیر کارتابل و امضا باشم، نگران بودم کار اداری مرا زیادی درگیر کند. پس، از ابتدا تکیلفم با خودم مشخص بود که تمرکزم باید روی تولید باشددر کنار این سبک‌های مدیریتی، یک نکته مهم این است که انجمن یک مجموعه بزرگ از انبوه کارهای اداری است و من که از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما و از وسط تولید آمده بودم و عادت نداشتم مدیر کارتابل و امضا باشم، نگران بودم این کار اداری من را زیادی درگیر کند. پس، از ابتدا تکیلفم با خودم مشخص بود که تمرکزم باید روی تولید باشد و استدلالم این بود که با تمرکز بر تولید، کیفیت آموزش در دفاتر را هم می‌توان محک زد چون معتقدم ویژگی آموزش در انجمن این است که باید به تولید ختم شود. بحث‌های عمرانی هم البته در انجمن همیشه مغفول مانده اما نمی‌تواند استراتژی اصلی اداره یک مجموعه فرهنگی، تجهیز و کار عمرانی باشد.

بگذارید در باب اهمیت تولید در انجمن مقدمه‌ای بگویم. در دولت قبل در برهه‌ای بحث ادغام یا انحلال انجمن جدی شد. استدلال اصلی هم این بود که سینمای ایران در دهه ۶۰ نیازمند تزریق نیروی جدید بوده تا متناسب با تغییر فضا نیروهای جدید دغدغه‌مند و متفکر وارد سینما شوند و در نبود آموزشگاه‌ها و دانشگاه‌های هنری به تعداد کافی، انجمن این کار را بر عهده گرفت اما امروز بالفرض اگر نیازمند به نیروی جدید باشیم، دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های خصوصی این وظیفه را برعهده می‌گیرند و نیازی به انجمن نیست. البته انجمن سینمای جوانان یک خانواده ریشه‌دار است و انحلال آن یک شوخی است و مشخص بود که آن ایده به نتیحه نمی‌رسد و این استدلال‌ها اشتباه است. مصداق تاکیدم بر اشتباه بودن چنین تصمیمی، این است که سال قبل خیلی از شرکت‌کننده‌ها در آزمون دوره‌های آموزشی جامع انجمن، جزو کسانی بودند که در آموزشگاه‌های سینمایی دوره دیده بودند یا دانشجوی سینما در دانشگاه بودند و حتی در مواردی به توصیه اساتید خود به انجمن آمده بودند. سوال اصلی اینجاست که چرا وقتی اساتیدی مثل فرهادی، مکری، کیمیایی و … در آموزشگاه ها تدریس می‌کنند، هنرجو بعد از دیدن دوره این‌ها به انجمن می‌آید؟

این را گفتم که برگردم به بحث تولید؛ درواقع مزیت انجمن صرفا در آموزش و اساتیدش نیست، بلکه نکته مهم آن اتصال آموزش انجمن به مرحله تولید است و این نکته‌ای است که در هیچ آموزشگاه یا دانشگاهی پیدا نمی‌کنید. در این زمینه یک نکته مهم این است که تولیدات انجمن از بیرون ارزان‌تر و به عبارت دقیق‌تر شدنی است و من به عنوان کسی که از بیرون وارد انجمن شدم، کاملا این موضوع را درک می‌کنم. بنابراین به نظرم رسید که باید این مزیت را تقویت کرد؛ در این راستا من هم بر تولید تاکید کردم آن هم با تکیه بر رونق تولید شهرستان‌ها. سال اولی که من به انجمن آمدم مقارن بود با شیوع کرونا و سال آخر دولت دوازدهم و با مجموعه‌ای روبرو شدم که قرار بود منحل یا ادغام شود و شرایط بودجه‌ای خوبی نداشت. یعنی مدیرعامل پیشین شرایط خیلی سختی داشت و حفظ انجمن از سوی ایشان به تنهایی دستاورد بزرگی محسوب می‌شد. تمام این‌ها سبب شده بود انجمن سینمای جوانان با حجمی از تولیدات مصوب شده از سال ۱۳۹۸ روبرو باشد، آن هم در شرایطی که بهمن ۱۳۹۹ پورتال تولید بسته شده بود و سال ۱۴۰۰ که من مسئولیت انجمن را برعهده گرفتم، پنج میلیارد تومان تعهد مالی با میانگین ۱۵ میلیون تومان برای هر پروژه را داشتیم. ببینید چه حجمی از پروژه می‌شود. امروز تقریبا تمام این تعهد با مساعدت آقای خزاعی (رییس سازمان سینمایی) تسویه شده و مابقی را یا خود فیلمساز پیگیری نکرده یا پروژه به پایان نرسیده است.

یکی از اقدامات ما در بخش تولید، فعال کردن پیچینگ در استان‌ها برای رونق تولید بود. در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۰ میلیارد تومان هزینه بابت تولید پرداخت کردیم و حدود ۱۷ میلیارد تومان هم تعهد تولید دادیم که بیش از ۶۰ درصد آن مربوط به شهرستان‌ها است که این‌ها اعدادی کم‌سابقه در انجمن هستند. کار دیگری که باید به آن اشاره کنم تشکیل باشگاه فیلم اولی‌ها در این دوره است که سبب شد آموزش به تولید متصل شود و ما اگرچه از کیفیت و توانایی فیلمسازی متقاضیان به علت فیلم اولی بودن چیزی نمی‌دانیم، اما این ریسک را می‌کنیم که حتی با رقمی کم، از پروژه‌ها حمایت شود؛ هر چند رقم حمایت در مقیاس کشوری از یکصد فیلمساز تازه‌کار قابل توجه است.

در چنین شرایطی روسای دفاتر انجمن می‌دانند که ملاک ارزیابی من تولید است؛ بویژه آنکه خودم تمام فیلم‌ها را می‌بینم و فیلمی در انجمن نیست که تسویه و آرشیو شود بدون آنکه خودم آن را دیده باشم.

قبل از تسویه حساب فیلم‌ها را می‌بینید؟

ما در مرحله تصویب، به استان‌ها تفویض اختیار کردیم ولی در تهران در شورای عالی تولید و فیلمنامه عضو هستم و از ابتدا در جریان تولیدات قرار می‌گیرم و آثاری را که از شهرستان‌ها باشند در مرحله تسویه می‌بینم. با این حال در مواردی هم پیش آمده که از اثر تولید شده‌ای که لزوما سلیقه و بر مبنای سیاست‌گذاری ستاد نبوده ولی مصوبه پیچینگ استانی ما را داشته، حمایت کرده‌ایم.

با وجود اینکه نوع نگاه حمایتی شما ارزشمند است اما این دغدغه هم وجود دارد که با توجه به اتفاق‌هایی که از سال گذشته تاکنون در جامعه رخ داده، مراقبت‌هایی در پروسه تولید صورت گیرد تا احیانا فیلمی در انجمن تولید نشود که مغایر با اهدافش باشد؛ به هر حال شما با نسلی مطالبه‌گرتر از گذشته روبرو هستید.

دیانی: ما برای تولید ساختار طراحی کرده‌ایم، فیلمساز اساسا بصورت مستقیم با ستاد طرف نیست، در پرتال ثبت نام می‌کند، شورای فیلمنامه که از دل فیلمسازان سراسر کشورند، در پرتال فیلمنامه‌ها را می‌خوانند و به آن نمره می‌دهند و اگر نمره لازم را کسب کرد به پیچینگ دعوت می‌شود؛ یعنی در پروسه تولید چهارچوبی وجود دارد که سلیقه‌ای با آثار مواجه نشویم.

آذرپندار: دغدغه‌ای که مطرح کردید حتی در مورد بدهی پنج میلیاردی هم به وجود نیامد؛ بدهی‌ای که اصلا متعلق به من نبود و شاید بجز دو پروژه، من هیچ پروژه‌ای را نگه نداشتم. آن دو فیلم هم کاملا متفاوت از فیلمنامه‌ای ساخته شده بودند که به انجمن ارائه شده بود و این مسئله‌ای است که هر مدیری نسبت به آن گارد می‌گیرد. همین الان هم فیلم‌هایی ساخته می‌شوند که باب سلیقه من یا حتی شورا نیستند ولی جلوی آن‌ها گرفته نمی‌شود. در چنین شرایطی به نظرم دو راه وجود دارد؛ یا باید تولید را کم کنیم و همه فیلم‌ها را در یک چارچوب بگنجانیم یا اینکه باید تولید را افزایش دهیم و مسئولیت خطا را هم قبول کنیم. حتما فیلمسازی هست که خلاف مصوبه فیلم می‌سازد یا حتی ممکن است شورا در صدور مصوبه ساخت به اولویت‌های ما مثل تاکید بر ژانر یا اتمسفر بومی فیلم‌های تولیدی شهرستان‌ها توجه نکرده باشد. این‌ها جزو خطاهایی می‌شود که باید مسئولیتش را پذیرفت.

تاکید روی این سیاست بومی‌گرایی هم بی دلیل نیست. شما ببینید یکی از موفق‌ترین دفاتر انجمن در این دوره‌ها رفسنجان بوده که در دوره‌های اصلاح طلب و اصولگرا بیشترین جوایز را کسب کرده چون در آثارشان زیست‌بوم رفسنجان را می‌بینید. برعکس آن را هم داریم؛ در یکی از شهرهای مذهبی، فیلمی درباره یک گروه موسیقی زیرزمینی ساخته شد. من فیلمنامه را رد نکردم ولی به سازنده آن گفتم که مطمئن هستم فیلم خوبی نمی‌شود چون در آن شهر این مسئله، اگر هم باشد آنقدر کم است که هیچ تجربه‌ زیسته‌ای از آن وجود ندارد. در نهایت فیلم ساخته شد و ابایی ندارم که بگویم فیلم خوبی هم نشد.

به نظر می‌رسد به طور کلی وضعیت تولید فیلم کوتاه در چند ماه اخیر نسبت به دیگر بخش‌های سینما بهتر باشد. چون آمار تولید فیلم‌های کوتاه در رسانه‌ها نیز خیلی زیاد است.

دیانی: با توجه به نیم نگاهی که فیلمسازان به جشنواره فیلم کوتاه تهران دارند، پیک تولید فیلم کوتاه معمولا از فروردین تا انتهای تیر است. البته با وجود شرایطی که سال قبل پیش آمد امسال تراکم تولید بیشتر هم شد و مجبور شدیم جشنواره را تمدید کنیم.

آذرپندار: ما در سال گذشته ۳۷۰ قرارداد تولید داشتیم که از ابتدا تا انتهای ۱۴۰۱ بود، ولی امسال این رقم خیلی بیشتر شده است. البته در یکی دو استان‌ به علت حوادث سال گذشته  آمار تولید انجمن کمتر شد. از جمله کردستان که سال گذشته اوضاع ملتهبی داشت و به هر حال باید یک آرامش روانی برای فیلمسازی وجود داشته باشد.

وقتی در مورد واقعیت امروز جامعه ایران بین برخی فیلمسازان و ما مدیران‌ اختلاف‌نظر وجود دارد، فکر کردیم به این فیلمسازان یک پیشنهاد سینمایی بدهیم که می‌شود واقع‌نگاری و فیلمسازیِ صرفا رئال را کنار گذاشت و در ژانرها فیلم ساختوزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بارها بر ریل‌گذاری جدید سینما و ورود فیلمساز و نیز گسترش سینمای انقلابی تاکید کردند. خود شما هم در این مدت در بخش تولید بر تنوع ژانری تاکید داشتید. ماموریت شما در ریل‌گذاری جدید سینما چیست؟ تربیت فیلمساز یا تولید آثار متفاوت؟

من فکر می‌کنم تاکید من بر ژانر در کادرسازی سینمای ایران در آینده تاثیر دارد. در سال‌های گذشته چه آن وقت که دولت اصلاح‌طلب بر سر کار بود و چه وقتی که اصولگرایان بودند، همه بر مقوله امید تاکید داشتند اما بخشی از فیلمسازان می‌گویند ما امیدی نمی‌بینیم. ما  فکر کردیم وقتی در مورد واقعیت امروز جامعه ایران بین برخی فیلمسازان و ما مدیران‌ اختلاف‌نظر وجود دارد، به این فیلمسازان یک پیشنهاد سینمایی دهیم و بگوییم که به جای بحث‌های جامعه‌شناختی یا بحث درباره اینکه واقعیت این است یا آن، می‌شود واقع‌نگاری و فیلمسازیِ صرفا رئال را کنار گذاشت و در ژانرها فیلم ساخت. این پیشنهاد خدا را شکر اجماع بیشتری در پی داشته و بسیاری از این فیلمسازانِ منتقد امروز به فیلمسازی در ژانر مشغول هستند. البته درام‌ اجتماعی همچنان بیشترین ژانری است که در انجمن متقاضی دارد اما در ژانرهای دیگر رشد خیلی خوبی داشته‌ایم. مثلا در دو سال گذشته، به اندازه تمام این سال‌ها فیلم ژانر وحشت ساخته شده که بعضا فیلم‌های خیلی خوبی هم هستند؛ یا به اندازه تمام این سال‌ها فیلم فانتزی تولید شده که در جشنواره‌های مختلف داخلی و خارجی جایزه گرفته و می‌گیرند. پس با اطمینان می‌گویم که تمام سلایق فیلمسازی می‌توانند با انجمن کار کنند و جای کسی را تنگ نمی‌کنیم.

من بر این باورم سیاست ژانر، فضای آزادتری را در جشنواره‌ها ایجاد می‌کند. مثلا اگر در سبد جشنواره مجموعه‌ای متنوع از همه ژانرها و سلائق داشته باشید، می‌توانید جسورانه‌تر تصمیم بگیرید. در برخی دوره‌ها یکی از مشکلات جشنواره این بوده که در بعضی سبدها هیچ فیلمی وجود نداشته و در سبدی دیگر انبوهی فیلم با یک مضمون مشخص بوده و دقیقا همانجا مشکل ممیزی پیش آمده است؛ یعنی دبیر جشنواره می‌بیند که نمی‌تواند ۲۰ فیلم با موضوع خودکشی داشته باشد پس مجبور به حذف بعضی از آن‌ها می‌شود در حالی که هیچ کدام به تنهایی مشکلی ندارند. سال قبل حضور فیلم دفاع مقدسی مثل «نوشابه مشکی» که خوش ساخت هم بود، سبب شد که در چند مورد دیگر بتوانم جسورانه‌تر تصمیم بگیرم. این اتفاق در جشنواره فجر هم رخ می‌دهد و دبیری که «هناس» و «موقعیت مهدی» و «ضد» را دارد، راحت‌تر می‌تواند «ملاقات خصوصی» و «بی رویا» را هم در سبدش پذیرش کند.

بنابراین در پاسخ به سوال شما می‌توانم بگویم که حتما سهم حضور برخی دغدغه‌های کلان نظام در انجمن افزایش یافته و در  کنار آن فیلم‌های انتقادی و از ژانرهای گوناگون هم تولید شده است. حتما مدنظر ما است که انجمن با همه سلایق از جمله با بچه‌های مومن انقلابی کار کند ولی اصلا حضور آن‌ها جای کسی را تنگ نمی‌کند. من امیدوارم که عملکرد ما در این زمینه، جشنواره به جشنواره قضاوت شود ولی متاسفانه فیلم‌ کوتاه در بین جامعه فیلم کوتاه هم گاهی دیده نمی‌شود و خیلی‌ها نمی‌دانند که چه آثاری تولید شده است؛ این در حالی است که معتقدم “ژانر” یک پیشنهاد به سینمای ایران است. ما در عرصه فیلم کوتاه تجربه کردیم که در ژانر، می‌توان مسائل را با فضای بازتری مطرح کرد در صورتی که همان مسئله در فضای رئال می‌تواند ایجاد شائبه‌ کند. این‌ می‌تواند برای آینده سینمای ایران هم مفید باشد. ما می‌پسندیم که سینمای کوتاه، پیشنهاددهنده به سینمای بلند باشد. در دوره‌های طلایی فیلم کوتاه، همین وضعیت وجود داشت. از دوره‌ای به بعد، اقبال فیلمسازان برای ساخت فیلم بلند باعث شد فیلم‌های کوتاه شبیه فیلم‌های سینمای بلند ایران باشد. فرضا اگر آقای فرهادی موفق بوده، کلی فیلم کوتاه شبیه آثار او با دوگانه‌هایی در مسائل اخلاقی یا شبیه فیلم‌های سعید روستایی و هومن سیدی و محمد کارت با حال و هوای جنوب شهر ساخته شده است. در حالی که شأنیت فیلم کوتاه این است که خودش پیشنهاددهنده باشد و بازار نباید برای آن تعیین‌کننده باشد. درواقع با ژانر، هم می‌توان استقلال فیلم کوتاه را از سینمای بلند حفظ کرد و هم اینکه آینده‌ای را در سینمای حرفه‌ای برای آن فیلم‌ کوتاه‌ساز متصور بود.

شما بارها در نشست‌های خبری جشنواره خط قرمزهای خودتان و جشنواره را مشخص کردید. برای این دوره و به طور کلی تولید در انجمن، خط قرمزها پس از اتفاق‌های اخیر جامعه تا کجاست؟ اصلا شما چه پیشنهادهایی برای فیلمسازی دارید که جسارت ساخت آن وجود داشته باشد؟

اول این را بگویم که شرایط اصلا اینطور نیست که ما با تقاضای زیادی برای ساخت فیلم سیاسی مواجه باشیم یعنی متاسفانه و با صراحت، تاکید می‌کنم که فیلمسازها سراغ ساخت این نوع فیلم‌ها نمی‌روند. الان معنای جسارت این شده که درباره LGBT و رختخواب فیلم ساخته شود؛ این‌ها که جسارت نیست. سال قبل حداقل ‌دو، سه تا فیلم سیاسی در جشنواره داشتیم و هر کسی که آن‌ها را دیده می‌داند که من چه می‌گویم.

شخصا بیشتر از این از دستم برنمی‌آید چون بعضی از آن‌ها هم تولید خود ما در انجمن بود اما یک تصور ذهنی وجود دارد که درباره مسائل سیاسی نمی‌توان فیلم ساخت که این اشتباه است و امیدوارم درباره حوادث سال گذشته حتما در جشنواره امسال فیلم داشته باشیم و من هم حتما دفاع می‌کنم. حال ممکن است فیلم درباره اتفاقات پارسال موضع حمایتی داشته باشد، ولی اگر موضع اعتراضی هم داشته باشد، حتما پذیرفتنی‌تر است. چون به نظرم اگر فیلمساز، اعتراض سیاسی به ما داشته باشد پذیرفتنی‌تر است تا اینکه اعتراضش وارد شاخه‌های اخلاقی و هنجارهای اجتماعی و خانوادگی شود.

من نمی‌دانم چرا در مورد بعضی موضوعات مثل اینکه فرضا یک فرزند از رابطه زناشویی پدر و مادرش مطلع می‌شود، اینقدر فیلم ساخته می‌شود؟ آیا این جسارت است؟ اصلا چه چیزی را ثابت می‌کند؟ یا مثلا فیلم ساختن درباره ترنس‌ها. پرداختن به این موضوع‌ها به خودی خود اشکالی ندارد چون به هر حال قوانین کشور در این زمینه مشخص است ولی من پای این نمی‌ایستم که کسی بخواهد فیلمی با این موضوع بسازد و بعد ابتدای فیلمش ۲۰ تا لوگوی جشنواره‌های مختلف را بزند، انگار که خیلی فیلم مهمی است؛ چون درباره این موضوع  یک دوپینگ جشنواره‌ای در حال رخ دادن است. در حالی که قبلا هم از این نوع فیلم‌ها ساخته می‌شد و خدا بیامرزد خانم طائرپور را که یک فیلم تر و تمیز (آیینه‌های روبرو) در این زمینه ساخت. اینکه شما با این موضوع فیلم بسازید و در ۲۰۰ جشنواره خارجی شرکت کنید و بعد هم فکر کنید فیلمساز خیلی خوبی هستید، رویه درستی نیست بخصوص آنکه الان در دنیا هم این اعتراض است که چرا اینقدر به این موضوع پرداخته می‌شود؟!

درباره کودک‌کشی هم چنین اتفاقی را شاهد هستیم و از آنجا که من تمام فیلم‌ها را می‌بینم، برایم سوال است که چرا در فیلم‌های کوتاه ما این همه کودک می‌میرد؟ آیا آماری در این رابطه وجود دارد؟ خیلی دردناک است. حرف من این است که اگر می‌خواهید فیلم اعتراضی بسازید درباره امروز بسازید. بچه یعنی فردا. درباره فردا پیش‌بینی نکنید. بگذارید بچه‌ها بزرگ شوند و خودشان کارشان را انجام دهند. شاید توان بیشتری داشتند و جامعه بهتری ساختند. شما فرضا حتی اگر اپوزوسیون هم باشید نباید بگویید هیچ امیدی به آینده نیست. پس چه کسی قرار است در این کشور کاری انجام دهد؟ در سینمای دنیا بچه نماد آینده است و با او این کار را نمی‌کنند. به نظرم در کشورهای دیگر هم وقتی بخواهند درباره این موضوعات حرف بزنند داستان را در ژانرهای دیگر مثل وحشت روایت می‌کنند نه در رئال‌ترین شکل ممکن که در اینجا اتفاق می‌افتد.

امیدوارم فیلم کوتاه تحت تاثیر ترندهای توییتر و امثالهم نباشد و فیلمسازان کوتاه خودشان را از فضای زرد اجتماعی جدا کنند و عمق بیشتری داشته باشندزمانی از انجمن سینما جوانان، فیلمسازانی مثل رضا میرکریمی و اصغر فرهادی و سعید روستایی بیرون آمدند اما نسل امروز با آن‌ها خیلی فرق دارد. این کار شما را سخت نمی‌کند؟

چرا گاهی خیلی متفاوت هستند. اولا به نظرم افراد مستعد در بین آن‌ها خیلی زیاد است. گروهی از آن‌ها بسیار صادق هستند و آنقدر “خودشان” هستند که ما تعحب می‌کنیم چون حتی در جلسات پیچینگ که با  حضور مدیر انجمن برگزار می‌شود، منظور فیلم‌شان را به سادگی توضیح می‌دهند ولی بعضی دیگر اصلا اینطور نیستند تا جایی که فیلمساز کشف حجاب کرده‌ای داریم که با مقنعه پیش من می‌آید. بنابراین همه را با یک عنوان مشترک نمی‌توان دید.

با این حال نقدا می‌توان گفت به لحاظ تکنیکی فیلم کوتاه از دهه‌های قبلی جلوتر است و امیدوارم فیلم کوتاه تحت تاثیر ترندهای توییتر و امثالهم نباشد و فیلمسازان کوتاه خودشان را از فضای زرد اجتماعی جدا کنند و عمق بیشتری داشته باشند. نکته مهم این است که فیلمساز مسئله خود را از فضای مجازی نگیرد بلکه مسئله خودش را دنبال کند. بسیاری از این بچه‌ها مطالبه‌گر هستند، ولی چون خیلی دوست دارند فیلم بلند بسازند گاهی محتاط می‌شوند که این کاملا برخلاف تصور جاری است. البته فضا برای اینکه اشتباه کنند هم زیاد است؛ مثلا در مورد خانم‌های فیلمساز، که تعداد زیادی از آن‌ها هر سال در جشنواره کوتاه تهران حضور دارند ولی همان سال در فجر یکی دو فیلمساز خانم بیشتر نیست؛ درواقع تعداد زیادی از آن‌ها به مرحله بعدی نمی‌رسند. بخشی از این اتفاق به دلیل تصمیم‌های اشتباه است و تداومی که در کار خود ندارند.

ما فیلمساز خانم زیادی داریم که دو فیلم ساخته و الان کانادا هستند. آن‌ها باید فکر کنند که آیا می‌خواهند فیلم بسازند یا اینکه با فیلم‌هایشان می‌خواهند پاسپورت و ویزا بگیرند؟ تا جایی که من می‌دانم اگر شما فیلم کوتاهی ساختید و جایزه گرفتید مانعی برای ساخت فیلم بعدی نبوده مگر اینکه یکسری تصمیم احساسی بگیرید که متاسفانه این موضوع در بین فیلمسازان خانم جدی است و زودتر ناامید می‌شوند و زودتر تصمیم به مهاجرت می‌گیرند یا حتی اصلا فیلمسازی را کنار می‌گذارند. یکی از دغدغه‌های من است که چرا این اتفاق می‌افتد و آن‌ها با اولین مانع ناامید می‌شوند در حالی که فیملسازی واقعا کار سختی است و برخی فیلمسازانی که شما نام بردید مثل سعید روستایی اصلا در فضای فیلم کوتاه هیچ گاه جایزه نگرفتند. به نظر می‌رسد تاب و تحمل سیر طولانی برای مسیر فیلمسازی وجود ندارد و نوعی عجله مشهود است. این را در باشگاه فیلم اولی‌های فارابی هم می‌بینیم که یک نفر دو فیلم ساخته و حالا سریع می‌خواهد فیلم بلند بسازد.

آدم‌ها وقتی مهاجرت می‌کنند باید زندگی خود را به شکلی بگردانند و عده‌ای مسیر وطن‌فروشی را برای کسب درآمد انتخاب کرده‌اند. آن‌ها خود را فیلمسازان سینمای ایران معرفی می‌کنند ولی بعد از دو سه سال عیار همه چیز مشخص می‌شود که چه کسی فیملساز است و چه کسی تاجر. این روزها درباره منع پذیرش فیلم‌های ایرانی از سوی برخی جشنواره‌های مطرح دنیا مطالبی شنیده می‌شود. چقدر این موضوع در فیلم کوتاه هم جدی است؟

چند جشنواره مطرح و الف دنیا یک تصمیم کلی گرفته‌اند که شامل فیلم کوتاه هم می‌شود و تحت تاثیر جریانی هستند که آن طرف شکل گرفته است. به هر حال آدم‌ها وقتی مهاجرت می‌کنند باید زندگی خود را به شکلی بگردانند و عده‌ای مسیر وطن‌فروشی را برای کسب درآمد انتخاب کرده‌اند. آن‌ها خود را فیلمسازان سینمای ایران معرفی می‌کنند ولی بعد از دو سه سال عیار همه چیز مشخص می‌شود که چه کسی فیلمساز است و چه کسی تاجر. البته ابعاد کلی این عدم پذیرش یا تاثیر جریان‌های سیاسی، در برخی موارد آنطور که می‌گویند نیست مثل سال قبل که عده‌ای می‌گفتند جشنواره فیلم کوتاه تهران دیگر مورد تایید آکادمی اسکار نیست در حالی که اینطور نبود و اتفاقا سال قبل ویدیوها و بازخوردهایی از برگزیده‌های خارجی جشنواره و خوشحالی آن‌ها گرفتیم که از بچه‌های خودمان نگرفتیم.

به هر حال جشنواره فیلم کوتاه در سال ۱۴۰۱ اولین رویدادی بود که بعد از ناآرامی‌های جامعه برگزار می‌شد.

آذرپندار: بله، و خیلی هم سخت بود.

دیانی: الان فیلم‌های سینمای ایران در حوزه کوتاه خیلی مورد استقبال هستند و اینطور نیست که ایران تحریم شده باشد؛ بخشی از همین انبوه اخباری که شما می‌گویید از فیلم کوتاه منتشر می‌شود، ناظر به حضورهای جهانی فیلم کوتاه‌های ایران است که در این میان تعداد فیلم‌های تولید انجمن هم زیاد است که با لوگوی انجمن و با اعتبار انجمن مورد توجه قرار می‌گیرند.

آذرپندار:‌ ما از سال قبل پس از چند سال وقفه در انجمن، دوباره بخش مربوط به پخش فیلم را فعال کردیم و این کار را طبیعتا با اسم و لوگوی انجمن انجام می‌دهیم و بر خلاف شایعات، در رویدادهای زیادی هم موفق بودیم. تا الان و در همین مدت کم، دو فیلم «جناکات» و «بالا افتادن» توسط پخش انجمن، به دو جشنواره اسکار کوالیفای یکی در بلغارستان و دیگری در امریکا راه پیدا کرده‌اند.

یک سوال دیگر در حوزه فعالیت‌های انجمن این است که انجمن سینمای جوانان در بخش آموزش چقدر به‌روز شده است؟

در حال حاضر در خیلی از شهرها بهترین‌های این حوزه مشغول تدریس هستند و البته در بعضی شهرها جوان‌های بدون اسم و رسمی را هم داریم که تدریس می‌کنند و خروجی بسیار قابل توجهی هم دارند. مزیت انجمن در این زمینه حتما در مورد اساتید و طرح درس‌هاست و قصد داریم که دوره‌های تخصصی را هم افزایش ‌دهیم. در این مورد یک سند پنج ساله نوشته‌ایم که علاقه‌مندیم براساس آن قضات شویم. ما یک دوره جامع داریم و نیز یکسری دوره‌های تک درس که سعی کردیم برخی حیطه‌ها را در یک بازه زمان‌بندی شده تخصصی کنیم مثل عکاسی که برای اولین بار دوره جامع آن پس از یک سال کار مداوم راه‌اندازی شده است. تا پیش از این عکاسی یک تکدرس در انجمن بود اما الان یک دوره جامع عکاسی داریم. تلاش می‌کنیم این دوره منجر به خروجی شود تا حتی هنرجو بتواند شغل پیدا کند. دوره جامع فیلمنامه‌نویسی هم الان در مرحله طرح درس‌ نویسی است و از سال بعد اجرایی می‌شود و ایضا طراحی دوره جامع مستندسازی هم از سال آینده آغاز می‌شود. نکته مهم این است که در تمام این‌طرح‌ درس ها، تدریس با مطالب و متدهای روز انجام خواهد شد.

در بخش نمایش فیلم‌های کوتاه چقدر حضور پلتفرم‌ها جدی شده است؟

دیانی: عدم وجود بستر مناسب پخش فیلم کوتاه پیش از این باعث شده بود ‌اصولا خیلی از بچه‌ها در حوزه فیلم کوتاه برای جشنواره‌ها اثر تولید ‌کنند. ما برای رونق نمایش فیلم‌ها از سال گذشته پاتوق فیلم کوتاه را که در دوران کرونا و قبل از آن تعطیل شده بود، دوباره در کل کشور راه‌اندازی کردیم و در کنار آن فیلم‌هایی را که از فرایند جشنواره جا مانده بودند و اتفاقا فیلم‌های خوبی هم بودند و به هر دلیلی از جمله سلیقه داوران امکان حضور در جشنواره را نداشتند، در این پاتوق‌ها روی پرده اکران کردیم که همچنان هم ادامه دارد. در کنار این‌ها پلتفرم‌ها را برای نمایش فیلم کوتاه فعال‌تر کردیم و بیش از ۱۰۰ فیلم را روی پلتفرم‌های هاشور و تیوال نمایش دادیم. همچنین توانستیم پلتفرم‌های بزرگتر را قانع کنیم که در این حوزه سرمایه‌گذاری کنند چون آن‌ها براساس تایم تماشا (watch time) به فیلم‌ها امکان پخش می‌دهند. با این حال توانستیم یک باکس ۱۰ تایی در فیلیمو ببندیم و آنقدر استقبال خوبی از آن شد که از طرف دیگر پلتفرم‌ها هم ادامه تقاضای نمایش مطرح شد. جدا از این‌ها الان برنامه سینماجوان در شبکه مستند تلویزیون ویژه نمایش و تحلیل آثار کوتاه روی آنتن است.

حرف آخر؟

بسیار امیدوارم جشنواره چهلم را با یک اجماع برگزار کنیم، چون این سرمایه ۴۰ ساله پدیده‌ای است که همه فیلمسازان در آن دخیل بودند و امیدوارم آن‌ها براساس انتخاب شخصی خود تصمیم بگیرند که با جشنواره مواجه شوند، نه با آن چیزی که در دایرکت‌شان اتفاق می‌افتد. البته در نهایت هر تصمیمی بگیرند قابل احترام است ولی فکر می‌کنم در جامعه فیلم کوتاه با کسانی مشکل داریم که در سینمای بلند موفق نشدند و برگشتند و لیدری جریان فیلم کوتاه را برعهد گرفتند. امیدوارم بچه‌های فیلم کوتاه متوجه شوند که بعضی‌ها دورهای خود را می‌زنند و در نهایت می‌بینند که اینجا می‌توانند قهرمان‌بازی دربیاورند. این ناراحت‌کننده است که برخی چنین استفاده‌ای را از فضای فیلم کوتاه می‌کنند. سال قبل برخی با بغض تماس می‌گرفتند و از جشنواره انصراف می‌دادند هرچند چون انصراف‌شان مکتوب نبود ما فیلم‌ها را نمایش دادیم. حوزه فیلم کوتاه شاید تنها جایی باشد که یک نفر می‌تواند در شرایطی که ۱۵ سال است فیلم کوتاه نساخته و از تیزرسازی برای تلویزیون امرار معاش می‌کند، ژست مستقل بودن بگیرد و کارگردان‌های فیلم کوتاه را تحت فشار بگذارد که انصراف دهند؛ بدون آنکه خودش مطلقا هیچ و هیچ و هیچ هزینه‌ای بدهد. من خیلی صریح می‌گویم که امیدوارم فیلم کوتاه از شر این افراد خلاص شود.

رسانه سینمای خانگی- سینما با فیلم‌های تازه، نفس تازه می‌کند؟

چهار فیلم سینمایی با بازی بازیگرانی همچون پژمان جمشیدی،محسن کیایی، سعید آقاخانی و زنده یاد علی انصاریان به روی پرده سینماها می‌روند.

یه گزارش سینمای خانگی از ایسنا، شورای صنفی نمایش قرارداد چند فیلم سینمایی جدید با تعیین سرگروه آن‌ها منعقد شد تا به‌زودی روانه اکران شوند.

«کوچه ژاپنی‌ها» ساخته امیرحسین ثقفی که دو سال قبل متقاضی شرکت در جشنواره فیلم فجر بود، یکی از این فیلم‌هاست که به سرگروهی مگامال اکران خواهد شد.

در این فیلم که نظر مثبت برخی اعضای هیأت انتخاب جشنواره فجر را جلب کرده بود ولی موفق به گرفتن پروانه نمایش نشد، مجید مظفری، فرهاد قائمیان، پیام احمدی‌نیا، رضا یزدانی، علی اوجی، شیدا یوسفی، نیکی مظفری، نفس بازغی و شقایق فراهانی بازی کرده‌اند.

در خلاصه داستان آن هم آمده است: «تو نمیتونی با پول همه چیز و همه کس و بخری یه روزی یه جایی یه شب یه وقتی یکی بالا سرته، کوچه ژاپنی‌ها.»

دیگر فیلم جدید سینماها کمدی فانتزی «هولیا» به کارگردانی مرتضی آتش‌زمزم است که سال ۱۳۹۹ ساخته شد و بعد از پایان اکران «کوچه ژاپنی‌ها» به سرگروهی مگامال اکران می‌شود.

در «هولیا» محمدرضا هدایتی، علی انصاریان، مریم امیر جلالی، بهراد خرازی، محمد فیلی، افشین سنگ چاپ، مجید شهریاری، شیوا خسرو مهر، شراره رخام، پوریا پورسرخ و هولیا دیکن (بازیگر تر کیه‌ای) نقش‌آفرینی کرده‌اند.

فیلم سینمایی «هتل» که جدیدترین ساخته مسعود اطیابی است و به تهیه‌کنندگی محمد شایسته اخیرا تولید شده، قرار است از مهرماه به سرگروهی پردیس هویزه مشهد اکران شود.

این کمدی قصه یک هتل پرماجرا را پس از ورود ٢ مرد و ۴ زن ناخوانده روایت می‌کند و پژمان جمشیدی و محسن کیایی به همراه ریما رامین‌فر، صدف اسپهبدی، مهلقا باقری، غلامرضا نیکخواه، مریم وحیدزاده، فرزانه قاسم زاده، جواد پولاد و سام نوری در آن بازی کرده‌اند.

«زنبور کارگر» به کارگردانی افشین صادقی نیز قرار است به سرگروهی پردیس هنر شهر آفتاب شیراز اکران شود. این فیلم پیش‌تر برای حضور در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر آماده می‌شد و به نظر می‌رسید بخاطر دو بازیگرش جزو فیلم‌های مشکل‌داری باشد که چند روز قبل مدیرکل نظارت برنمایش سازمان سینمایی، به رفع موانع اکران آن‌ها اشاره کرده بود.

در خلاصه داستان این فیلم به نویسندگی سعید نعمت اله آمده است: «بیوک که سال‌ها پیش زنش را به دلیل اهمال پزشکی از دست داده، در نزاعی کشته می‌شود. حالا دختر او درصدد قصاص قاتل است. در این میان تنها شاهد، دوست قاتل است.»

حمید فرخ‌نژاد، شبنم مقدمی، سعید آقاخانی، حسین مهری، علیرضا آرا، مارال فرجاد، مجید نوروزی، ستایش موسوی، داریوش سلیمی، علی اولیایی و پگاه آهنگرانی بازیگران این فیلم معرفی شده‌اند.

رسانه سینمای خانگی- «بچه زرنگ» از مهر اکران می‌شود

انیمیشن «بچه زرنگ» به تهیه کنندگی حامد جعفری برای اکران عمومی در مهرماه آماده می شود. 

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، انیمیشن سینمایی «بچه‌زرنگ» به تهیه‌کنندگی حامد جعفری با برخی تغییرات در نسخه نهایی، برای اکران عمومی در اوایل مهرماه آماده می‌شود. 

نسخه‌ای از «بچه‌زرنگ» برای اولین بار در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی و بعد از کاندیداتوری در شش بخش اصلی جشنواره، موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین انیمیشن شد.

این فیلم اولین ورود کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عرصه ساخت انیمیشن سینمایی است،  همچنین «بچه‌زرنگ» سومین فیلم «گروه هنرپویا» بعد از «فیلشاه» و «شاهزاده‌روم» است که هر دو گفته می‌شود، پرمخاطب‌ترین انیمیشن‌های سینمای ایران تا امروز هستند.

«بچه زرنگ» ماجرای پسر بچه‌ای به نام محسن است که خود را ابرقهرمان می‌داند و در یک اتفاق نادر، به جنگلی اسرار آمیز قدم می‌گذارد و با حیوانات منقرض شده ایران مواجه می‌شود، این آغاز یک ماجرای پیچیده برای نجات آخرین ببر ایرانی است…

«بچه‌زرنگ» محصول مشترک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و «گروه هنرپویا» به تهیه‌کنندگی حامد جعفری است که با همت نزدیک به ۲۵۰نفر از جوانان هنرمند ایران به کارگردانی مشترک بهنود نکویی، هادی محمدیان و محمدجواد جنتی ساخته شده است.

پخش «بچه‌زرنگ» بر عهده فیلمیران است و با دریافت پروانه نمایش، برنامه‌ریزی‌ها برای اکران عمومی این اثر در اوایل مهر ماه در حال انجام است.

خروج از نسخه موبایل