رسانه سینمای خانگی- ثبت‌نام بخش ملی جشنواره فیلم فجر آغاز شد

ثبت نام بخش ملی چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر از امروز-یکم آبان آغاز و تا پایان این ماه ادامه خواهد داشت.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، طبق فراخوان منتشر شده، متقاضیان حضور در بخش اصلی جشنواره بین المللی فیلم فجر از امروز- دوشنبه-یکم آبان ماه به مدت یک ماه فرصت دارند تا با مراجعه به سامانه fajrfilmfestival.com درخواست خود را برای ثبت نام در این دوره جشنواره ثبت کنند.

همچنین ثبت نام بخش بین الملل که از اول مهرماه آغاز شده بود تا پایان آبان ماه ادامه خواهد داشت.

چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر از ۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه سال جاری به دبیری مجتبی امینی برگزار خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی- این کارگردان به سبک حاتمی‌کیا نقد می‌کند

میکائیل دیانی کارگردان فیلم ‌کوتاه «مدیر مدرسه» همزمان با حضور این اثر در چهلمین جشنواره فیلم‌ کوتاه تهران به ارایه توضیحاتی درباره نوع نگاه این فیلم سیاسی به حوادث سال گذشته پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، پرداختن به سوژه‌های سیاسی روز، معمولا از سوی طیف گسترده‌ای از فیلمسازان به‌عنوان یک تابو تلقی می‌شود و سال‌هاست که فقدان «فیلم سیاسی» در سینمای ایران مورد آسیب‌شناسی و تحلیل منتقدان قرار گرفته است.

جشنواره فیلم‌ کوتاه تهران از دوره گذشته و در راستانی تحقق شعار «تنوع ژانر»، تلاش داشته است تا بخشی از ویترین خود را به آثار سیاسی اختصاص دهد و در همین راستا مهدی آذرپندار دبیر این رویداد و مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران هم در چند نوبت تاکید کرده است که از فیلم‌های سیاسی به شرط رعایت «نگاه منصفانه» در آن‌ها، حمایت خواهد کرد.

«مدیر مدرسه» یکی از فیلم‌های کوتاه حاضر در جشنواره چهلم فیلم فجر است که به موضوع حوادث سال گذشته پرداخته است و از این منظر، یکی از آثار سیاسی در این دوره از جشنواره محسوب می‌شود.

به بهانه رونمایی از این فیلم‌ کوتاه، گفت‌وگویی با میکائیل دیانی کارگردان آن داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

* از اینجا شروع کنیم که فیلم‌ کوتاه «مدیر مدرسه» یک فیلم سیاسی درباره وقایعی است که هنوز از وقوع آن‌ها فاصله چندانی هم نگرفته‌ایم. آقای آذرپندار به‌عنوان مدیرعامل انجمن سینمای جوانان و دبیر جشنواره هم در چند نوبت درباره لزوم پرداخت فیلمسازان به وقایع سیاسی روز صحبت کرده و حتی وعده حمایت از این دست تولیدات را داده بود، آیا می‌توان فیلم شما را محصول این فرآیند حمایتی دانست؟ به خصوص که شما از مدیران زیر مجموعه آقای آذرپندار هم هستید.

من ترجیح می‌دهم اساساً در مورد فیلم صحبت کنیم اما یک‌بار این را یک جا بگویم خوب است؛ میکائیل دیانی پیش از آنکه مسئولیتی در انجمن سینمای جوانان ایران داشته باشد، فیلمساز و مستندساز بوده است. اتفاقاً مستندهای اجتماعی من با رویکرد انتقادی هم ساخته شده است. به تعبیری مستندهای من هم مانند این فیلم‌ کوتاه مرتبط با مسایل اجتماعی و آسیب‌های اجتماعی بوده است، حتماً آقای آذرپندار از وجود فیلم سیاسی محترمانه و منتقدانه در جشنواره استقبال می‌کردند اما این به معنای این نیست که در تولید و یا تشویق برای تولید اثر من نقشی داشته‌اند، این دغدغه ایشان هم برای امسال نیست، سال گذشته که من فیلم هم نداشتم آقای آذرپندار این دغدغه را داشتند و در نشست خبری پیش از جشنواره این را بیان کرده بودند، اما حالا امسال به دلیل اتفاقات سال گذشته این موضوع بیشتر شنیده شده است.من انقلابی‌ام و حاضرم برای انقلاب هزینه بدهم اما در عین حال فکر می‌کنم در بخش‌ها و روندها و روش‌هایی نیاز به نقدهای صریح داریم مثل همین موضوع مدارس خصوصی و عدم توجه به مدارس دولتی که مغفول واقع شده و باعث شکاف عدالت آموزشی و طبقاتی شدن آموزش شده است و کمتر هم به آن توجه می‌شود

اما ما این فیلم را بیرون از انجمن جلو بردیم، بیرون از انجمن از آن حمایت شد و ساخته شد، کسی غیر از من هم اگر فیلم سیاسی منصفانه‌ای می‌ساخت حتماً از سوی جشنواره استقبال می‌شد. البته اینجا موضوع هیات انتخاب مطرح است، بالاخره طبق گفته آقای آذرپندار در نشست خبری‌ جشنواره فیلم‌های متقاضی سیاسی کم نبوده‌اند، از بین همه فیلم‌های متقاضی هیات انتخاب بر اساس سلیقه و … یک ترکیبی را انتخاب کرده و «مدیر مدرسه» یکی از آنها بوده است که سویه اجتماعی هم دارد.

* این یعنی از نگاه شما حوادث سال گذشته، اساساً اجتماعی بوده است؟

بخش زیادی از آن ماجراها را مماس با مسایل اجتماعی می‌دانم. درست است که من یک درام سیاسی ساخته‌ام و فضای کلی‌ که در فرآیند جریان «زن زندگی آزادی» شاهد بودیم، اتاق فکر و برنامه‌ریزی سیاسی داشت، اما بستر بروز اتفاقات، بستر اجتماعی بود. نمی‌گویم آن ماجراها صرفاً اجتماعی بوده است بلکه معتقدم آن جریانات سیاسی بر بسترهای اجتماعی سوار شدند. آن‌هایی که شورا تشکیل دادند و خیلی زود هم متلاشی شدند، قطعاً با نگاه سیاسی و علیه جمهوری اسلامی ایران به‌دنبال تشکیل ائتلاف بودند و نمی‌توان رویکرد سیاسی آن‌ها را نادیده گرفت اما بستری که از آن سواستفاده کردند، طرح مطالبات اجتماعی بود. هر چه جریان جلوتر رفت، ماهیت سیاسی آن عیان‌تر شد و برای همین هم جامعه از آن فاصله گرفت.

من هم فیلمسازی بودم که پیش از این با نگاه منتقدانه درباره مسایل اجتماعی فیلم‌هایی ساخته بودم و همواره سعی کرده‌ام یک منتقد دلسوز و در عین حال طرفدار برای جمهوری اسلامی باشم. به تعبیر دیگر ضمن آنکه نقدهایی به روندها و روش‌ها در سیستم دارم، اما بر اصول و آرمان‌ها پایبندم؛ من انقلابی‌ام و حاضرم برای انقلاب هزینه بدهم اما در عین حال فکر می‌کنم در بخش‌ها و روندها و روش‌هایی نیاز به نقدهای صریح داریم مثل همین موضوع مدارس خصوصی و عدم توجه به مدارس دولتی که مغفول واقع شده و باعث شکاف عدالت آموزشی و طبقاتی شدن آموزش شده است و کمتر هم به آن توجه می‌شود. اتفاقاتی مانند حوادث سال ۱۴۰۱ پیش آمد و براساس آن فیلمنامه‌نویس، فیلمنامه‌ای را نوشت. من این فیلمنامه و نگاه عاقلانه و انقلابی آن را دوست داشتم.

این فیلمنامه علاوه‌بر عقلانیت انقلابی‌ که در آن بود، یک اثر عدالت‌خواهانه بود و مساله و دغدغه عدالت آموزشی که دغدغه شخصی من هم است، در آن پررنگ بود. به همین دلایل این متن را یک متن منصفانه می‌دانستم. نوجوانان در حوادث سال گذشته به شکل هیجان‌زده به میدان آمدند و اشتباهاتی هم کردند اما باید با آن‌ها وارد گفت‌وگو شد. باید آن‌ها را به آغوش کشید تا از مسیر که به‌صورت هیجانی به آن وارد شده‌اند، بازگردند. این فیلمنامه با نگاه جذب حداکثری، این ظرفیت را داشت.

مگر این فیلم در سیستم مدیریتی آقای آذرپندار به سرانجام رسیده است؟ من پیش از آنکه در انجمن سینمای جوانان مسئولیتی داشته باشم، در سازمان اوج مشغول فیلمسازی بودم که این فیلم‌کوتاه را هم در همان جا ساخته‌ام. شاید حتی آقای آذرپندار نمی‌دانست من چنین فیلمنامه‌ای در دست دارم

کاراکتر اصلی این فیلم یک مدیر انقلابی است که هم خطای بچه‌هایش را می‌پوشاند و هم در عین حال به آن‌ها تشر هم می‌زند و سعی می‌کند آن‌ها را آگاه کند. از این منظر این داستان از سوی فیلمنامه‌نویس نوشته شد و با عقبه ذهنی و فکری من هم نسبت داشت و آن را ساختیم، این فرآیند ارتباطی با اظهارنظرها و وعده‌های آقای آذرپندار نداشت. کما اینکه سوال جدی‌تر این است که مگر این فیلم در سیستم مدیریتی آقای آذرپندار به سرانجام رسیده است؟

من پیش از آنکه در انجمن سینمای جوانان مسئولیتی داشته باشم، در سازمان اوج مشغول فیلمسازی بودم که این فیلم‌ کوتاه را هم در همان جا ساخته‌ام. شاید حتی آقای آذرپندار نمی‌دانست من چنین فیلمنامه‌ای در دست دارم. این فیلم را ساختیم و به جشنواره فیلم کوتاه تهران هم عرضه کردیم. ممکن هم بود هیأت انتخاب این فیلم را نپذیرد. این یک روال مرسوم هم بوده است چراکه همه مدیران انجمن خودشان فیلمساز هستند و در دوره‌های گذشته هم گاهی آثاری عرضه کرده و حتی جوایزی هم برده‌اند.

* ارجاع به دیالوگ معروف فیلم «موج مرده» در فیلم‌ کوتاه «مدیر مدرسه» خیلی مشهود است. فکر می‌کنید حرف آن سال‌های «موج مرده»، چقدر می‌تواند حرف امروز باشد؟

موضوع فیلم مسئولیت‌پذیری است و این موضوع همیشه مساله جامعه بوده است، تاریخ مصرف ندارد. بستر فیلم توجه به عدالت آموزشی است، امروز رسانه‌های بسیاری هستند که درباره مدارس خصوصی و مبحث عدالت آموزشی صحبت می‌کنند. اتفاقاً امروز این مساله خیلی پررنگ‌تر هم شده است چرا که شکاف موجود در نظام آموزشی خیلی پررنگ‌تر دارد خودش را نشان می‌دهد. به همین دلیل احساس می‌کنم این مساله امروز جدی‌تر شده است.

* در تیتراژ پایانی هم شاهد تشکر ویژه از ابراهیم حاتمی‌کیا بودیم، دلیل آن‌چه بود؟

اینکه چرا در تیتراژ از آقای حاتمی‌کیا تشکر کرده‌ام به این دلیل است که من سینمای این فیلمساز را دوست دارم. سینمای منتقد و در عین حال دلسوز نظام را دوست دارم. از فیلمسازی حاتمی‌کیا الهام گرفته‌ام و به‌خاطر آن و به‌خاطر حضورش در سینمای ایران از او تشکر کردم.

* یعنی به نوعی این کارگردان را الگوی خود در فیلمسازی می‌دانید؟

نمی‌گویم الگو اما اینکه ما با فیلمسازی مواجهیم که چند فیلم منتقدانه و در عین حال در چارچوب نظام ساخته و نقد درون‌گفتمانی کرده است، حتماً کارنامه‌اش ارزشمند است. وقتی چنین فیلمسازی داشته‌ایم، قطعاً من با روحیه منتقدانه و عدالت‌خواهانه به سمت سینمای او گرایش پیدا می‌کنم.

پیش از آنکه متن را نهایی کنیم، پیش از آنکه دکوپاژ را نهایی کنیم، دوباره فیلم‌های آقای حاتمی‌کیا را دیدم. فقط آن را هم نه، سخنرانی‌ها و اظهارات رهبری طی سال‌های اخیر را هم خواندم تا بدانم مسیری که دارم در فیلمنامه‌ام طراحی می‌کنم، خارج از چارچوب‌های نظام و خارج از عقلانیت انقلابی نباشد

* در جریان ساخت «مدیر مدرسه» مراوده خاصی با آقای حاتمی‌کیا نداشتید؟

نه. اما پیش از آنکه متن و دکوپاژ را نهایی کنیم، دوباره فیلم‌های آقای حاتمی‌کیا را دیدم. فقط آن را هم نه، سخنرانی‌ها و اظهارات رهبری طی سال‌های اخیر را هم خواندم تا بدانم مسیری که دارم در فیلمنامه‌ام طراحی می‌کنم، خارج از چارچوب‌های نظام و خارج از عقلانیت انقلابی نباشد. همچنین خیلی از فیلم‌های کوتاه مرتبط با فضاهای مدرسه‌ای را هم دیدم که به دکوپاژ درست در این موقعیت برسم و از غلط‌های آنها هم درس بگیرم. در موارد حتی تلاش کردم از کارهایی که ابراهیم حاتمی‌کیا در فیلم‌هایش انجام داده بود، فاصله بگیریم که نتیجه نهایی فیلمم کپی‌برداری از سینمای او نباشد.

* آنچه فیلم‌های شاخص حاتمی‌کیا را برای مخاطب امروز هم تماشایی کرده، این است که گرچه دیالوگ‌های مطالبه‌گر دارد، اما مخاطب احساس نمی‌کند با شعار طرف است. اما دیالوگ پایانی «مدیر مدرسه» فکر نمی‌کنید بیش از اندازه شعاری و گل‌درشت بیان می‌شود؟

اول این نکته را مدنظر داشته باشید که فیلم کوتاه و فیلم بلند را اصلاً نباید با هم مقایسه کرد. فرصت شخصیت‌پردازی همه کاراکترها و شکل‌گیری شاه‌پیرنگ و خرده‌پیرنگ‌هایی که در فیلم‌ بلند وجود دارد، در فیلم‌ کوتاه نیست. فیلم‌ کوتاه درباره یک تک‌موقعیت است. فرصتی برای ایجاد تعلیق و پرده‌برداری از موقعیت‌های مختلف در سینمای کوتاه وجود ندارد. به همین دلیل مقایسه فیلم‌های بلند با یک فیلم کوتاه از اساس غلط است. اما درباره اصل این دیالوگ که شما آن را شعاری می‌دانید، من احساس می‌کنم جای این حرف در همین مقطع فیلم است. آنچه در اکران جشنواره‌ای تا به اینجا تجربه کرده‌ام هم نشان می‌دهد، آن‌ها هم این دیالوگ را پذیرفته‌اند.

* چه بازخوردهایی در طول جشنواره تا به امروز شاهد بوده‌اید؟

نگاه اکثریت این بود که این حرف روی فیلم به خوبی نشسته است. استقبال مخاطبان در لحظه پخش تیتراژ پایانی هم نشان می‌دهد از کلیت این فیلم راضی هستند و آن را دوست دارند اما طبیعتاً افرادی هم بودند که می‌گفتند این دیالوگ را دوست نداشتیم و ترجیح می‌دادیم پایان فیلم بدون این دیالوگ باشد ولی این نگاه در بازخوردهایی که داشتیم، نگاه غالب نبود.

* ساخت فیلم سیاسی در سینمای کوتاه و بلند، همچنان یک تابو محسوب می‌شود، کمی از چالش‌های خود برای ورود به این عرصه هم بگویید.

همان‌طور که وقتی من قصد ساخت این فیلم را داشتم، نه کسی سفارشی به من داد و نه کسی من را از این کار نهی کرد، طبیعتاً هر فیلمساز دیگری هم می‌توانست سراغ این سوژه برود. نکته اینجاست که شاید برای بعضی از فیلمسازان پرداختن به چنین موضوعاتی دغدغه نباشد. یا فکر می‌کنند با رفتن سراغ موضوعات دیگری مورد توجه قرار می‌گیرند.

* یعنی بیش از آنکه خط قرمزها در این حوزه را بیرونی و از سوی سیستم نظارتی بدانید، آن را درونی می‌دانید؟

بستگی به نظرگاه فیلمسازان دارد. شاید بعضی فکر می‌کنند اگر حدود و چارچوب‌های اخلاقی را رعایت نکنند، مورد توجه قرار می‌گیرند و ترند می‌شوند! شاید فیلمسازی با خودش بگوید من هر چقدر هم بخواهم حرف سیاسی در فیلمم بزنم، باز هم از کف جامعه عقب‌تر هستم و دیالوگ‌های سیاسی در جامعه جدی تر از فیلم من خواهد شد اما اصلاً اینگونه نیست که بگویند اگر کسی بخواهد فیلم سیاسی بسازد، فلان اتفاق برایش رخ می‌دهد. برای همین فیلم «مدیر مدرسه» نه کسی به من امر کرد و نه کسی از تولیدش من را نهی کرد.

* یعنی واقعاً برای ساخت فیلمی که به جریان «زن زندگی آزادی» اشاره داشت، هیچ چالشی نداشتید؟

شاید در سینمای بلند، این جنس چالش‌ها پررنگ‌تر باشد اما در سینمای کوتاه چنین چالش‌هایی خیلی کم‌تر است. البته بخشی از این چالش‌ها را باید در ایام بعد از جشنواره رصد کنیم. زمانی که فیلم دیده شده و رسانه‌ها درباره‌اش نوشته‌اند، باید ببینم آن زمان چه مواجهه‌ای با فیلم خواهد شد؟ تا امروز اما چالشی وجود نداشته است. البته برای گرفتن لوکیشن مدرسه از آموزش‌وپرورش چند روز پیگیری کردیم تا آن‌ها پذیرفتند. برای دعوت از عوامل هم این چالش را داشتم که آنها با من همراه شوند، هم فکر شوند و این باور در آنها به‌وجود آید که مدیر مدرسه یک فیلم با لحنی مصلحانه و دلسوزانه با کلیت جامعه ایران و مسئولان است.

قطعاً برای رسیدن به این حس مشترک، نیاز به دیالوگ و گفت‌وگو داشتیم. در این فرآیند طبیعتاً چالش‌هایی وجود داشته است. بالاخره بخشی از عوامل فنی و بازیگران هم بودند که ما سراغ‌شان رفتیم و به دلیل محتوای کار حاضر به همراهی نشدند. این هم کاملاً طبیعی است و همه افراد حرفه‌ای حق انتخاب دارند

* یعنی برخی عوامل می‌ترسیدند با چنین پروژه‌ای همراهی کنند؟

اینگونه نبود که بترسند اما بالاخره مهم بود که با نگاه من هم‌ذات‌پنداری کنند و نسبت به کار حس بگیرند. قطعاً برای رسیدن به این حس مشترک، نیاز به دیالوگ و گفت‌وگو داشتیم. در این فرآیند طبیعتاً چالش‌هایی وجود داشته است. بالاخره بخشی از عوامل فنی و بازیگران هم بودند که ما سراغ‌شان رفتیم و به دلیل محتوای کار حاضر به همراهی نشدند. این هم کاملاً طبیعی است و همه افراد حرفه‌ای حق انتخاب دارند.

* «مدیر مدرسه» اولین فیلم داستانی شما بود؟

نه من پیش‌تر فیلم «تست» را با موضوع کودکان کار ساخته بودم که می‌توانم بگویم تجربه‌های من در آن و خطاهایم باعث شد مدیر مدرسه را با دقت بیشتری در همه بخش‌هایش جلو ببرم.

* حالا که فیلم‌ کوتاه «مدیر مدرسه» به مرحله عرضه رسیده است، خودتان فکر می‌کنید نسبت حرف درونی این فیلم با حوادث سال گذشته و شرایط امروز جامعه ایران چیست؟

مسئله و دال مرکزی فیلم من، «مسئولیت‌پذیری» است. سعی کرده‌ام همه کاراکترهای فیلم را در برابر مسئولیتی که دارند، قرار دهم و میزان مسئولیت‌پذیری آن‌ها را مورد بحث و چالش قرار دهم. مدیر مدرسه می‌گوید من دارم به مسئولیتم عمل می‌کنم، کارمندان حراست آموزش و پرورش هم همین را می‌گویند. ما سه گروه آدم داخل اتاق مدیر داریم و سه گروه آدم خارج از اتاق. در بیرون از اتاق، مدیر مدرسه‌ای را شاهد هستیم که می‌گوید این بچه‌ها از سر ناآگاهی کاری کرده‌اند که باید به آن‌ها تشر بزنیم. ناظمی را شاهد هستیم که مدام می‌خواهد میانه نگه دارد و می‌گوید همه چیز را رها کنیم و بچه‌هایی را داریم که رفتار هیجانی داشته‌اند و با پررویی می‌خواستند این خطا را توجیه کنند.

در داخل اتاق اما ما مدیر مدرسه‌ای را شاهد هستیم که می‌گوید با وجود خطای بچه‌ها، من باید از آن‌ها دفاع کنم، از طرف دیگر با مسئول حراستی مواجه هستیم که مسیر درستی را براساس اطلاعاتی که داشته طی کرده و به این مدرسه رسیده است. او براساس مسئولیتش خیلی منطقی هم رفتار می‌کند کما اینکه می‌توانست بدون صحبت با مدیر مدرسه سراغ بچه‌ها برود، اما آمده بود تا حرف بزند. دنبال تندروی نبود کما اینکه در پایان هم این مأمور حراست به تصمیم و تدبیر مدیر احترام می‌گذارد و بدون اینکه نه مدیر و نه دانش آموزان را ببرد مدرسه را ترک می‌کند. فرد سومی را هم در اتاق مدیر می‌بینیم که مدیر آموزش و پرورشی است که همچنان مواضع الاکلنگی دارد و محافظه‌کاری می‌کند.

در کلیت فیلم من همه این آدم‌ها را در برابر مسئولیت‌شان قرار داده‌ام. هم بچه‌ها، هم مدیر و هم مسئول حراست، پای مسئولیت‌شان می‌ایستند. به نظرم همین توجه به «مسئولیت‌پذیری» است که منجر به تحقق «جذب حداکثری» هم می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- اکران یک فیلم پاییزی در پاییز

در آستانه اکران عمومی فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» که از چهارشنبه ۳ مهرماه روی پرده سینما ‌می‌رود، پوستر رسمی این فیلم سینمایی منتشر شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی برنامه، پوستر رسمی فیلم سینمایی «جنگل پرتقال» به نویسندگی و کارگردانی آرمان خوانساریان و تهیه‌کنندگی رسول صدرعاملی که با الهام از حس و حال پاییزی فیلم، توسط شکوفه بیاتی طراحی شده است، رونمایی شد.

فیلم سینمایی «جنگل پرتقال»، یک درام جاده‌ای با تم عاشقانه است که قرار است از چهارشنبه ۳ آبان‌ماه اکران خود را توسط پخش شهرفرنگ و به سرگروهی پردیس ایران‌مال در سینماهای سراسر کشور آغاز کند.

این فیلم سینمایی که در شهرهای شمالی کشور فیلمبرداری شده و در جشنواره فجر ۴۱ علاوه بر نامزدی در ۳ بخش، به عنوان فیلم محبوب منتقدان و سینماگران شناخته ‌شد؛ اولین ساخته بلند آرمان خوانساریان در مقام کارگردان است که پیش از این در حوزه ساخت فیلم ‌کوتاه فعالیت داشته است.

در خلاصه داستان «جنگل پرتقال» که بازگشتی بر خاطرات بکر و خاک‌ خورده گذشته است، آمده:
سهراب بهاریان نمایشنامه‌نویس ناموفق بعد از سال‌ها بیکاری معلم دبیرستان شده، او برای حفظ شغل تازه‌اش ناگزیر به ارائه اصل مدرک تحصیلی است. سهراب بعد از ۱۵ سال به شهر دانشجویی‌اش بازمی‌گردد اما این سفر آنطور که او فکر می‌کرده پیش نمی‌رود…

میرسعید مولویان، سارا بهرامی، رضا بهبودی، رضا عموزاد، فراز سرابی، داوود فتحعلی بیگی، فرشته مرعشی، ارشیا نیک‌بین، حمیدرضا عباسی، زینب شعبانی و حسام نورانی بازیگران این فیلم سینمایی را تشکیل می‌دهند. 

در این زمینه بخوانید:

/نقد فیلم‌های جشنواره/ «جنگل پرتقال»؛ سینما یا کلاس درس؟

عوامل «جنگل پرتقال» عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی تیرانی، تدوین: محمد نجاریان، آهنگساز: علی صمدپور، طراح صحنه و لباس: فراز مدیری، طراح گریم: سیامک احمدی، طراحی و ترکیب صدا: امیرحسین قاسمی، مدیر صدابرداری: سامان شهامت، جلوه‌های ویژه بصری: کامیار شفیع پور، جانشین تهیه‌کننده: ایمان موید طلوع، مدیر تولید: عماد طاهری، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیگ، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: ایمان توکلی، منشی صحنه: لادن رحمتی، مدیر تدارکات: جواد قاسمی، عکاس: رز ارغوان، مدیرروابط عمومی: زهرا دمزآبادی، تبلیغات: استودیو شهر فرنگ، محصول: بنیاد سینمایی فارابی و میلادفیلم.

رسانه سینمای خانگی- محمود کلاری، محمدحسین لطیفی و بهروز شعیبی در لیست داوران جشنواره فیلم کوتاه تهران

بهرام ارک، حسین دارابی، زهره زمانی، بهروز شعیبی، سعید قطبی‌زاده، محمود کلاری و محمدحسین لطیفی مسئولیت داوری فیلم‌های کوتاه بخش مسابقه سینمای ایران چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران را برعهده دارند.

به گزارش سینمای خانگی از ستاد خبری چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، داوران بخش مسابقه سینمای ایران چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌کوتاه تهران به ترتیب حروف الفبا و به شرح زیر معرفی شدند:

بهرام ارک

بهرام ارک متولد ۱۳۶۸ در تبریز، نویسنده و کارگردان سینما است. وی ساخت فیلم‌های کوتاه «آفتاب سوخته»، «نجس»، «حیوان» و فیلم سینمایی «پوست» را در کارنامه کاری خود دارد. همچنین برنده دوم سینه‌فونداسیون جشنواره کن، جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم کوتاه تهران و سیمرغ بهترین فیلم کوتاه جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین هنروتجربه برای فیلم «پوست» و نشان عباس کیارستمی از جشن حافظ بوده است.

حسین دارابی

حسین دارابی متولد ۱۳۶۱ در تهران نویسنده و کارگردان سینما است. وی پیش از این کارگردانی و نویسندگی فیلم‌های کوتاه «علمک»، «کرایه‌ها آماده»، «دایو»، «مادربزرگ»، «چشم به راه»، «پرستار»، «تعقیب»، «قفل فرمان» و کارگردانی فیلم‌های بلند «مصلحت» و «هناس» را برعهده داشته است. کسب دیپلم افتخار بهترین کارگردانی اول سی‌و نهمین جشنواره فیلم فجر، اثر برگزیده دهمین جایزه سینمایی ققنوس، برنده جشنواره بین‌المللی کورتی‌دا سوگنی ایتالیا، اثر منتخب جشنواره سلولارت آلمان، جشنواره بین‌المللی فیلم کلوژ رومانی، جشنواره فیلم ریور(بخش مرور سینمای ایران) ایتالیا، جشنواره ملل اتریش و… را در کارنامه کاری خود دارد.

زهره زمانی

زهره زمانی متولد ۱۳۴۸ در بندرانزلی فیلمساز، نویسنده فیلمنامه و داستان کوتاه است. وی رییس انجمن سینمای جوانان بندرانزلی، رییس برنامه‌ریزان جشنواره بین‌المللی فیلم داکا، برنامه‌ریز جشنواره‌های فیلم «رنگین مان» و یازدهمین جشنواره «مذهب امروز» ایتالیا بوده است. زمانی پیش از این سابقه داوری بخش بین‌الملل جشنواره «مذهب امروز» ایتالیا، ریاست هیات داوران فیلم‌های کوتاه جشنواره داکا، عضویت در هیات انتخاب سی‌وسومین جشنواره فیلم‌کوتاه تهران، داوری در ششمین جشنواره حقوق بشر نپال، داوری بخش فیلم‌های کوتاه بین‌الملل جشنواره کازان روسیه و… را برعهده داشته و برنده چندین جایزه بین‌المللی، سه جایزه اول از جشنواره‌های ایتالیا و داکا و دیپلم افتخار تالپین بوده است.

بهروز شعیبی

بهروز شعیبی متولد ۱۳۵۸ در مشهد، بازیگر، نویسنده و کارگردان سینما است. وی تاکنون کارگردانی فیلم‌های «پرده نشین»، «دهلیز»، «باغ آلوچه»، «جامانده» را برعهده داشته و در آثاری همچون «تنهایی لیلا»، «مهمان داریم»، «طلا و مس»، «پسران مهتاب» و «آژانس شیشه‌ای» و… به ایفای نقش پرداخته است. کسب سیمرغ بلورین بهترین فیلم در بخش نگاه نو سی و یکمین جشنواره فیلم فجر و برنده جایزه بهترین کارگردانی مجموعه‌های تلویزیونی از شانزدهمین جشن حافظ برای «پرده‌نشین» از افتخارات این هنرمند است.

سعید قطبی‌زاده

سعید قطبی زاده متولد ۱۳۵۷ در تهران، نویسنده، مجری، منتقد و مترجم است. وی نویسندگی و نقد در مجله «گزارش فیلم»، نویسندگی، ویراستاری و مسئولیت صفحه نقد هفته‌نامه سینما، دبیری تحریریه و نگارش نقد در ماهنامه «فیلم»، ترجمه فیلمنامه «دادگاه» اثر دیوید ممت، سردبیری و اجرای برنامه «شب‌های مستند»، عضویت در شورای تصویب فیلمنامه شبکه دو سیما، مشاوره در نگارش فیلمنامه بیش از ده تله فیلم و سریال، فیلمنامه‌نویسی و تدریس در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های سینمایی را برعهده داشته است. قطبی‌زاده تاکنون از انجمن صنفی روزنامه‌نگاران به عنوان خبرنگار و در سه دوره از جشن حافظ به عنوان منتقد تقدیر شده است.

محمود کلاری

محمود کلاری متولد ۱۳۳۰ در تهران عکاس و مدیر فیلمبرداری سینما است. وی تاکنون فیلمبرداری آثار متعددی از جمله فیلم‌های «جدایی نادر از سیمین»، «خانه‌ای روی آب»، «از کرخه تا راین»، «سارا»، «مدرسه موش‌ها»، «عنکبوت»،«کلمبوس»، «بمب؛ یک عاشقانه»، «بهت»، «خوک»، «ساعت ۵ عصر»، «بادیگارد»، «فراری»، «هفت ماهگی»، «کوچه بی‌نام»، «مرگ ماهی»، «اشباح»، «استرداد» و… و کارگردانی فیلم‌های «رقص با رویا» و «ابر و آفتاب» را برعهده داشته است. کسب و دریافت عناوین و جوایزی از جمله بهترین فیلم‌برداری جشنواره فیلم فجر برای فیلم‌های «گبه»، «سرب»، «شیر سنگی»، «جدایی نادر از سیمین»، «بوی کافور عطر یاس»، جایزه اومبای طلایی از جشنواره بین‌المللی فیلم ماردل پلاتا آرژانتین، تندیس یک عمر دستاورد هنری از جشنواره دوبلین ایسلند، بهترین دستاورد هنری برای فیلمبرداری سیاه و سفید «خون بازی» و… از جمله افتخارات این هنرمند پیشکسوت و مطرح است.

محمدحسین لطیفی

محمدحسین لطیفی متولد ۱۳۴۱ در تهران فیلمنامه‌نویس، کارگردان و تهیه‌کننده سینماست. ساخت فیلم‌های سینمایی «مرد نقره‌ای»، «به وقت خماری»، «اسب سفید پادشاه»، «پاریس تا پاریس»، «توفیق اجباری»، «روز سوم»، «خوابگاه دختران»، «دختر ایرونی»، «غریب»، «سرعت» و سریال‌های «سر دلبران»، «تنهایی لیلا»، «دودکش»، «نردبام آسمان»، «صاحبدلان»، «وفا»، «سفر سبز»، «همسایه‌ها» و «کت جادویی» در کارنامه کاری این هنرمند به چشم می‌خورد. لطیفی همچنین تاکنون جوایز زیادی از جمله سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، بهترین فیلم، بهترین فیلم از نگاه ملی و جایزه ویژه هیات داوران در بخش مقاومت بین‌الملل به ترتیب برای فیلم‌های «روز سوم»، «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» و «غریب» را از جشنواره فیلم فجر از آن‌خود کرده است.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌کوتاه تهران تا ۲ آبان ۱۴۰۲ در حال برگزاری است.

رسانه سینمای خانگی- واکنش خزاعی به برخی اظهارنظرها در مراسم تشییع پیکر داریوش مهرجویی

رئیس سازمان سینمایی با اشاره به مطالب مطرح شده در مراسم تشییع پیکر زنده‌یاد داریوش مهرجویی و همسرش در خصوص سینمای متفکر تاکید کرد: قرار نیست بیانیه‌ای اشتباه خوانده شود. حتما در اختتامیه جشنواره فیلم کوتاه تهران در زمینه سینمای متفکر توضیح خواهم داد که عکس یادگاری با سینمای متفکر گرفتن یعنی چه؟

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، محمد خزاعی که شامگاه ۲۶ مهر ماه در سینما فرهنگ در آیین افتتاحیه «رونمایی از زیرساخت‌های نوین سینمای ایران» سخن می‌گفت، در ابتدای سخنانش مطرح کرد: شعار «شکست انحصار در همه حوزه‌ها» در حال اجرایی شدن است و عدالت فرهنگی در همه حوزه‌ها، اجرا می‌شود. فعالیت‌های خوبی شروع شده که اگر امسال هم سال آرامی باشد نتایج آن را در تمام استان‌ها خواهید دید.

رئیس سازمان سینمایی کشور ضمن تسلیت به مناسبت در گذشت آتیلا پسیانی، داریوش مهرجویی و همسرش ادامه داد: ماجرای قتل مهرجویی و همسر گرامیشان بسیار متاثر کننده بود و سازمان سینمایی پیگیر است تا بانیان این جنایت دستگیر شوند و معلوم شود چه کسانی در این حادثه نقش داشته‌اند.

وی با اشاره به جنایت صهیونیست‌ها در قتل عام کودکان، زنان و بیماران بیمارستان افزود: حادثه غزه دل همه ما را به درد آورده است و حتی، هنرمندان و سینماگران، ورزشکاران و روشنفکران جهان‌ با مردم غزه و فلسطین همدردی کرده‌اند. در این بین متاسفم برای برخی از دوستان داخلی که در خواب هستند و هنوز، تصمیم به دیدن و شنیدن نگرفته‌اند، کسانی که گاه حتی برای ماجراهای کوچک و مرگ یک گربه و سگ شان در فضای مجازی جریان سازی و کمپین راه می‌اندازند، امروز در شرایطی که کشتار هزاران نفر از زنان و کودکان مظلوم غزه دل همه را به درد آورده، سکوت کرده‌اند و حاضر نیستند واکنش نشان دهند.

رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: امیدوارم خداوند به همه ما بصیرت و آگاهی عطا کند تا در ظلمت و تاریکی از دنیا نرویم.

وی در خصوص رونمایی از زیرساخت‌های نوین سینمای ایران خاطرنشان کرد: خوشحالم که امروز بزرگترین گردهمایی سینمایی کشور اتفاق افتاده است، این موضوع همان چیزی است که سالها به دنبال آن بودیم اما اتفاق نیفتاده بود و جای آن در سینمای ما خالی بود؛ از «هاشم میزراخانی»، مدیران سازمان سینمایی، انجمن سینماداران و انجمن پخش‌کنندگان تشکر می‌کنم. جزو اولین مدیرانی‌ هستم که بیش از ۴۰ سفر استانی به ۲۱ استان داشته‌ام و با سینماداران گفت وگو کرده‌ام و به مشکلات، وضعیت اقتصادی، چالش های صنعت سینما و بازار سرمایه‌شان واقف هستم. 

خزاعی با بیان اینکه سازمان سینمایی و در این حوزه خاص سینماشهر برای همه موارد فوق برنامه‌ای دارد، توضیح داد: در سال ۱۴۰۰ برنامه ریزی‌های دقیقی انجام شده است و اگر ناآرامی‌های سال گذشته و برخی ناهمگرایی ها نبود خیلی وقت پیش شاهد تحقق این برنامه‌ها بودیم. در زمینه‌های توسعه، آموزش، تولید و روابط بین الملل برنامه‌های مدونی داریم که در حال اجرا است. خوشبختانه نگرانی‌های بچه‌های سینما امروز در حال برطرف شدن است. در حالی که چرخ اقتصاد سینما بعد از کرونا و اتفاقات سال گذشته، متوقف شده و ناامیدی بر این فضا حاکم شده بود اما امرور لبخند را می‌بینیم. اگر تولید رونق گیرد قطعا استودیوها نیز رونق می‌گیرند و همه این‌ پیشرفت ها در زنجیره به هم پیوسته‌ای گسترش خواهد یافت.

وی افزود: در سال ۱۴۰۰ در جشنواره سینما حقیقت گفتم من با انحصار و رانت مخالفم و با آن مبارزه خواهم کردم و امروز نه رانتی وجود دارد نه انحصار چرا این اقداماتی که انجام می‌شود رانت و انحصار را شکسته است. در حال حاضر در هر زمینه‌ای از هر پیشنهادی در زمینه‌های تجهیزات، امکانات، زیرساخت‌ها، و سامانه بلیت فروشی حمایت می‌کنم هر پیشنهادی برای تکثیر و تعدد سامانه های بلیت فروشی باشد، از آن استقبال می‌کنم.

رئیس سازمان سینمایی ادامه داد: برای ما فرقی ندارد که هنرمندی از شهرستان یا پایتخت به سازمان سینمایی مراجعه کند، پای همه هنرمندان می‌ایستم و همه با یک روند کارهایشان را پیش می‌بریم. شعار «شکست انحصار در همه حوزه‌ها» در حال اجرایی شدن است. عدالت فرهنگی در همه حوزه‌ها، اجرا می‌شود البته نه کاملا اما فعالیت‌های خوبی شروع شده که اگر امسال هم سال آرامی باشد نتایج آن را در تمام استان‌ها خواهید دید.

وی عنوان کرد: تهیه‌کنندگان استانی مستقل فیلم خواهند ساخت. برای زیرساخت‌های سینمای کشور برنامه داریم. عدالت، محور فعالیت های ما در دولت سیزدهم است .با فعالیت سازمان آگهی ها در موسسه سینماشهر این امکانات نیز با حداقل منابع اقتصادی به صورت یکپارچه راه اندازی شده و در اختیار همه خانواده سینما قرار خواهد گرفت. امیدوارم روزی برسد که منتظر هیچ سوبسیدی نباشید و با برنامه‌ریزی بتوانید فارغ از حمایت دولت به فعالیت‌هایتان ادامه دهید.

خزاعی در خصوص سینمای متفکر تاکید کرد: قرار نیست بیانیه‌ای اشتباه خوانده شود. حتما در اختتامیه جشنواره فیلم کوتاه تهران در زمینه سینمای متفکر توضیح خواهم داد که عکس یادگاری با سینمای متفکر گرفتن یعنی چه؟

وزیر ارشاد چه گفت؟

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در این مراسم گفت: به آینده سینمای ایران امیدوارم. با توجه به این روندی که می‌بینم تا پایان دولت آقای رئیسی تعداد سینماها را دو برابر خواهیم کرد و در هر شهرستان بالای هزار نفر سینما می سازیم.

محمدمهدی اسماعیلی گفت: این روزها حالمان به خاطر اتفاقات غزه خوب نیست و جنایتی که شب گذشته رخ داد چهره سیاه اسرائیل را بیشتر از پیش به تصویر کشید. خوشحالیم که مسیر انحلال این رژیم به سرعت در حال پیش‌روی است. همچنین درگذشت بزرگان سینمای ایران «داریوش مهرجویی» و «آتیلا پسیانی» را نیز تسلیت می‌گویم. 

او با اشاره به اینکه هدفمان در این دولت عدالت فرهنگی بوده، افزود: تمام تلاشمان را کرده‌ایم که دسترسی‌های شایسته سینما را برای همه مردم فراهم کنیم ، حوزه سینما پر جاذبه ترین هنر است، هرچند که برخی با ظهور رسانه‌های نوین پایان کار سالن سینما را اعلام کردند، اما در کشورمان هنوز هم تماشای فیلم در سالن‌های سینما معنا پیدا می‌کند. در دو سال گذشته ساخت سالن سینما پیشرفت خوبی داشته؛ هرچند که هنوز با استاندارد جهانی فاصله داریم. در کشور چین ۸۳ هزار و کشور ترکیه ۶ هزار و کشور فیلیپین هزار سالن سینما وجود دارد.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه صنعت سینما باید تقویت شود، ادامه داد: البته که آمار فروش سینما در بهترین حالت خود قرار دارد، گفتن این نکته لازم است که باید در برخی از موارد بهتر عمل کنیم. مخاطب این روزها سینما را تنها محلی برای نمایش فیلم نمی‌داند؛ این مکان محلی فرهنگی و اجتماعی و محلی برای بروز احساسات و عواطف مردم است. بنای این دولت بر تقویت سینما است که با همکاری موسسه سینماشهر محقق خواهد شد.

وی ادامه داد: ظرفیت سینمای ایران جای رشد بیشتری دارد. برنامه ما رونق حوزه فرهنگ و هنر است. شرایط باید طوری باشد که عوامل فنی و حرفه ای و سینماداران از وضعیت اقتصادی راضی باشند و برنامه داریم این وضعیت را تقویت کنیم و برای این موضوع با فن‌آوری‌های نو این عرصه را پیش می بریم. 

اسماعیلی یادآور شد: در دولت حمایت کافی از صنعت سینما وجود دارد. اخیرا جشن مهر سینما را برگزار کردیم و در آن وزارت فرهنگ بیشترین همکاری را با سینما داشتند. در دولت آقای رئیسی هیچ موردی از سینما مطالبه نداشتیم مگر اینکه همکاری لازم را کردند. مشکلی در حمایت از صنعت سینما نداریم و سینما در بهترین دوره خود است. سینماساز نیستیم ولی تجهیزات را فراهم می‌کنیم و جریان توزیع فیلم را تقویت خواهیم کرد. 

وی با بیان اینکه مسیر توسعه طولانی است، ادامه داد: از مرحله نگارش داستان و تا مراحل پیش تولید و مراحل نمایش و … دوستان من همکاری های لازم را می کنند. گروهی که برای رسیدگی به این امور گذاشتیم از جنس همین صنعت هستند و میتوانند گشایش کار را انجام دهند. به آینده سینمای ایران امیدوارم. با توجه به این روندی که می بینم تا پایان دولت آقای رئیسی تعداد سینماها را دو برابر خواهیم کرد و در هر شهرستان بالای هزار نفر سینما می سازیم. 

اسماعیلی اضافه کرد: عزم جدی ما در دولت در این است که بتوانیم این هنر فاخر و مردمی را گسترش دهیم و امکان بروز استعدادهای نو را پدید آوریم. صنعت سینما متعلق به گروه و شخص نیست، متعلق به همه مردم ایران است. ما فیلم می سازیم تا با مردم صحبت کنیم و مردم دوست داشته باشند. ما باید شادی مردم را دوست داشته باشیم. سینما در ایران باید امیدآفرین باشد. جوانان و مخاطبان باید با دیدن آثار سینمایی حس افتخار و امیدواری به آینده پیدا کنند. محور کار ما تولید محتواست در این بیشتر در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد. چراغ سینمای ایران با همت شما روشن نگه داشته شده و برای شما آرزوی موفقیت دارم.

سینماداران نجیب‌ترین صنف سینمای ایران هستند

محمدرضا صابری نماینده و سخنگوی شورای مرکزی در مراسم افتتاحیه از رونمایی از زیرساخت‌های نوین سینمای ایران بیان کرد: سینماداران مظلوم واقع شده‌اند، نجیب‌ترین صنف سینمای ایران سینماداران هستند.

وی که مراسم افتتاحیه از «رونمایی از زیرساخت‌های نوین سینمای ایران» سخن گفت، ادامه داد: سینماداران مظلوم واقع شده‌اند، نجیب‌ترین صنف سینمای ایران سینماداران هستند. در جاهای مختلف فعالیت می‌کنم اما همیشه خودم را سینما دار می‌دانم، سالهاست که در این عرصه فعالیت دارم و این بار توفیق سخنگویی انجمن بر عهده بنده است، کار هاشم میرزاخانی با این اقدام ماندگار شد. چرا که این صنف مظلوم در هیچ‌کجا صحبتی از آن‌ها نیست.

او ادامه داد: زمانی در مدیریت آقای فرجی تقدیر از سینماداران در بخش جنبی جشنواره وجود داشت اما نمی‌دانم چرا این بخش از جشنواره خارج شد در حالی که این تنها چیزی بود که باعث دلگرمی اهالی این صنف شده بود.

صابری افزود: از شما که با این اقدام اسم‌تان را در تاریخ سینماداری ماندگار کردید تشکر می‌کنم.هاشم میزراخانی خودش هم سینمادار بوده است، زمانی به او گفتم قرار است در جایی قرار بگیری که زمانی آقای مسچی در آن جایگاه بوده است. انتخاب هاشم میرزاخانی انتخاب شایسته‌ای بوده است، در حال حاضر با اقدامات او، اتفاقات خوبی در حال رخ دادن است.

او با بیان اینکه در موسسه سینما شهر کارهای زیربنایی مثل سینماکارت شکل می‌گیرد، ادامه داد: اثر این کار را در جشنواره‌ای مانند جشنواره فیلم فجر خواهیم دید بحث تبلیغات در سینما هم اگر به همین روالی که برایش تعریف شده است پیش برود حمایت از سینماهای ضعیف را در پی خواهد داشت،حداقلی را برای تمام سینماها در نظر گرفته شده است که باعث حمایت از سینماهای دور افتاده و ضعیف‌تر می شود.

پس از آن «محمد معتمدی» به اجرای قطعاتی اجرا کرد. 

در ادامه این مراسم « محمد خزاعی»،« هاشم میزراخانی »، «حبیب ایل‌بیگی» «محمدرضا فرجی»،« سید جمال ساداتیان» و «محمدرضا صابری» و بروی سن آمدند و از «کشت‌کار» از سینما میکامال کیش، «انواری» سینما «مرداس مال» تهران، «مهدی کاوسی» از پردیس سینمایی «بام نیایش» تهران، «علمی‌زاده» از زیما مال تهران، «پالار» از سینما «الهیه» گرمدره، «جمارانی» سینما «جم سنتر» تهران، «عابدی» از سینما «پرند مال» تهران، «ابن‌الرضا» از سینما «پرند مال» پرند، «صفایی فر» از سینما «رز مال» تهران، «داوود غرابی» از سینما «نارسیس» تهران، «نایب‌زاده» از سینما «اطلس» بم، «مجید طالبی» پردیس سینمایی «نگار» میبد، «شفیعی» از سینما «آفتاب» بهبهان، «مصاحب» سینما «شیراز مال» شیراز به عنوان حامیان بخش خصوصی تقدیر و تشکر کردند.

و در پایان از «سید مصطفی حسینی» مدیرعامل سابق سینما بهمن سبز به دلیل توسعه این سینما در زمان مدیریتش تقدیر و تشکر به عمل آمد.

در این مراسم معاونان و مدیران سازمان سینمایی حبیب ایل بیگی، یزدان عشیری، قادر آشنا، اصغر فارسی، علیرضا اسماعیلی و محمد حمیدی‌مقدم، محمدرضا فرجی، مجتبی امینی، دبیر جشنواره فیلم فجر و… حضور داشتند.

رسانه سینمای خانگی- فلسطین را با «سرب» مسعود کیمیایی ببینید

«سرب» به کارگردانی مسعود کیمیایی، یکی از اولین فیلم‌های ایرانی است که به موضوع فلسطین اشاره می‌کند. این رویکرد چنین انتظاری را به وجود می‌آورد که مسئولان ذیربط نسبت به تهیه نسخه باکیفیت از این فیلم اقدام کنند اما این فیلم مهم کیمیایی در بازه‌های زمانی مختلف به روی آنتن می‌رود ولی با وضوح پائین.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، یکی از کلیدی‌ترین سکانس‌های فیلم سرب آنجاست که نوری – روزنامه‌نگار عدالت‌طلب- در واکنش به واهمه دانیال از همراهی با او و بازگشت به تهران برای شهادت به نفع میرزامحسن‌خان، چنین می‌گوید: من طرف حقم. چیزی به من حکم نمیکنه واسه اینکه یهودی هستی، طرفت نباشم. بحث زیادی، وقتش نیست، دارن میان، شایدم رسیده باشن بچه! اونا میکشنت، راست میگی، هرجای دنیا که بری، اونا میکشنت خیلی راحت، فقط اینجاست که من نمیذارم.

حرف آخر؛ تو قاتلو دیدی، وجدان داری، آدمی، آدم باش یهودی باش، آدم باش مسلمون باش، آدم باش هر چی میخوای باش!! اونایی که عموت و پدرتو کشتن، تو رو هم میکشن! عموت و پدرتو جلوت کشتن و تو فرار میکنی؟؟ ترسوی بزدل عوضی… تو و فلسطین و یهودی و آلمانی‌بازی باشه واسه دنیا! اونی که تو زندونه، اونی که مفت و بیگناه قراره اعدام بشه داداش منه! من نمیدونم کی درست میگه کی غلط اما میدونم برادرم میرزامحسن‌خان دروغ و غلط نیست! یهودی و مسلمونی رو بذار کنار، آدم باش، بچه بایست آدم باشی؛ همین! اگه نیستی، من آدمت میکنم.

سرب اگر هیچ چیز نداشت به جز همین دیالوگ‌ها، باز خاطره‌ساز می‌شد ولی سومین فیلم بعد از انقلاب مسعود کیمیایی که بنا بود با سوژه‌ای سفارشی، به ریشه‌های شکل‌گیری اسرائیل بپردازد بدل شد به یکی از بهترین فیلم‌های کارنامه‌اش! سوژه‌ای که اگر در دست هر کارگردانی به جز کیمیایی قرار می‌گرفت، می‌شد اثری شعاری ولی کیمیایی چنان آدم‌هایش را بر فیلمنامه تیرداد سخایی سوار کرد که نه تنها یک نوآر گانگستری درجه یک خلق شد بلکه سرب با فاصله زیاد، یکی از معدود آثار استراتژیک دیدنی تاریخ سینمای ایران شد.

دقیقا همان‌طور که بهرام بیضایی برای روکم‌کنی از مدعیان ظاهرالصلاح، درام عاشورایی روز واقعه را نوشت که به یک اثر برجسته بدل شد، همان‌طور هم مسعود کیمیایی چنان نوآر ضدصهیونیستی، سرب را ساخته و پرداخته کرد که هم طرفداران سینمای خودش را به وجد آورد و هم مدیرانی که در ابتدای انقلاب به دنبال ریل‌گذاری تازه‌ای بودند؛ منتها برای اینکه امثال بیضایی و کیمیایی -که ریشه در سینمای پیشین داشتند- تصور اشتباهی نکنند، نه گذاشتند بیضایی خودش روز واقعه را بسازد و نه در جشنواره فجر به سرب توجهی نشان دادند!

بله، در آن دوران به دست آوردن دل امثال مخملباف، اهمیت بیشتری داشت! حقیقت سرب، آدم بودن، بود و آدمیت را تمرین کردن! دانیال در برخورد و سپس همراهی با نوری رفته رفته، به درک آدمیت می‌رسد و تکانه نهایی آنجاست که نوری خود را سپر بلای او می‌کند تا نه فقط یک یهودی بلکه یک آدم زنده بماند؛ آدمی که می‌تواند حق‌طلبی را با خود به سرسرای دادگاه میرزامحسن‌خان و بعدتر، درون جامعه ببرد.

بعد از سرب فیلم‌های مختلفی درباره ددمنشی صهیونیسم و جنایت‌های آنها تولید شد و برخی، خوب، مقادیری متوسط و بسیاری هم ضعیف ولی بیش از سی سال پس از تولید همچنان سرب به عنوان یکی از بهترین محصولات استراتژیک سینمای ایران، مدام از تلویزیون پخش می‌شود و باز مخاطب دارد ولی در عجبیم که پس از سال‌ها و با اینکه اغلب شبکه‌های تلویزیونی، اچ‌دی شده‌اند، همچنان نسخه با وضوح پایین سرب را روی آنتن می‌فرستند.

خوشبختانه سال‌هاست فیلمخانه‌ای داریم با بودجه دولتی برای گردآوری نسخه‌های اصلی فیلم‌های تاریخ سینمای ایران پس اینکه با یک رایزنی ساده بشود شرایط استخراج نسخه‌ای فول‌اچ‌دی و حتی ۴k از سرب، استحصال گردد، نباید کار دشواری باشد.

سرب در دوران نگاتیو و با وسواس بالای مسعود کیمیایی و مدیریت فیلمبرداری محمود کلاری، تولید شده و طبق گفته تهیه‌کننده آن (محمدهاشم سبوکی) شش برابر هزینه تولید یک فیلم معمولی برای آن صرف گشته، پس ضرورت استخراج نسخه‌ای با وضوح بالا از آن بسیار ضروری است. فیلمخانه ملی ایران و صداوسیما می‌توانند یک تعامل دوجانبه داشته باشند برای استخراج نسخه‌های باکیفیت تمام آثار ماندگار تاریخ سینمای ایران.

فقط حرف زدن و شعار دادن درباره جنایت‌های صهیونیست‌ها کافی نیست، باید مخاطب را با زبان تصویر، با ریشه این سبعیت آشنا کرد و یک وظیفه مدیران فرهنگی هم همین است؛ حراست و پالایش و ارائه نسخه‌های باکیفیت از آثار استراتژیک و یک فقره همین فیلم سرب که خسته شدیم بس که نسخه بی‌کیفیتش را تحمل کردیم. فیلمخانه ملی ایران ماهیانه اگر فقط یک فیلم ماندگار را ۴k کند سالی ۱۲ فیلم ماندگار ۴k خواهیم داشت.

همین امروز کار را آغاز کنید و چه شروعی بهتر از سرب.

رسانه سینمای خانگی- مروری بر شش دهه فیلمسازی مهرجویی

داریوش مهرجویی کارگردان مولف سینما در حالی در ۸۴ سالگی دارفانی را وداع گفت که طی ۶ دهه گذشته همواره حضوری فعال و تأثیرگذار در سینمای ایران داشت.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، کمتر از ۷۲ ساعت از اتفاق تلخ درگذشت داریوش مهرجویی و همسرش می‌گذرد و هنوز سینمای ایران از ابعاد این فاجعه، در بهت است، هنوز پیام‌های تسلیتی برای او صادر می‌شود و هنوز این سوال مطرح است که انگیزه قاتل یا قاتلانشان چه چیزی بوده است. در این میان تحلیل‌ها فراوان است، این تحلیل‌ها از صحبت‌های عامه مردم فراتر رفته و حتی پا به روزنامه‌ها و رسانه‌های رسمی هم گذاشته است، فقط کافی است سری به صفحه نخست روزنامه‌های صبح دیروز بزنید تا با گوشه‌ای از این تحلیل‌ها مواجه شوید.

این اتفاق به قدری تلخ بود که رئیس سازمان سینمایی در پیام رسمی خود، بر لزوم روشن شدن ابعاد این جنایت تأکید کرد و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم برای پیگیری ماجرای قتل داریوش مهرجویی و همسرش جلسه فوق‌العاده برگزار کرد.

با این همه اما آنچه باید بپذیریم، از دست دادن یکی از کارگردانان کهنه‌کار و تأثیرگذار سینمای ایران است. کارگردانی مولف که با آنکه فیلم‌های متاخرش حتی سخت‌ترین هوادارانش را هم راضی نمی‌کرد اما نمی‌توان کتمان کرد که از چهره‌های شاخص جریان موج نو در سینمای پیش از انقلاب بود و در سال‌های پس از انقلاب هم همچنان در عرصه فیلمسازی فعال بود و آثار تاثیرگذاری خلق کرد.

در این گزارش، مروری کوتاه بر کارنامه این هنرمند فقید داشته‌ایم.

داریوش مهرجویی که در جوانی برای تحصیل در رشته فلسفه به کالیفرنیا رفته بود، در اواسط دهه ۴۰ به ایران بازگشت و در اولین تجربه فیلم «الماس ۳۳» را کارگردانی کرد. فیلمی بسیار پرهزینه که در گیشه شکست خورد و نتوانست توجه ویژه‌ای را هم از سوی علاقه‌مندان سینما به سمت خود جلب کند.

او ۲ سال بعد، با همکاری غلامحسین ساعدی، فیلمنامه «گاو» را در قالب اقتباسی از مجموعه داستان «عزاداران بیل» نوشت و اینگونه یکی از مهمترین فیلم‌های کارنامه خود را در حالی که هنوز از مرز ۳۰ سالگی عبور نکرده بود، کارگردانی کرد.

عزت‌الله انتظامی در نمایی از فیلم «گاو»

فیلم «گاو» با بازی درخشان عزت‌الله انتظامی، از آثار شاخص موج نوی سینمای ایران بود که در تقابل با سینمای مبتذل پیش از انقلاب شکل گرفته بود. پخش تلویزیونی فیلم «گاو» در اولین ماه‌های پس از انقلاب و مهر تأیید امام خمینی (ره) بر آن، به‌عنوان سینمایی که می‌تواند در جمهوری اسلامی ایران استمرار پیدا کند، به این فیلم جایگاهی تاریخی هم داد.

مهرجویی یک سال بعد از «گاو» براساس فیلمنامه‌ای از علی نصیریان، فیلم «آقای هالو» را کارگردانی کرد که نصیریان خود ایفاگر نقش اصلی آن هم بود.

در نخستین سال از دهه ۵۰ مهرجویی در همکاری دیگری با علی نصیریان به عنوان بازیگر نقش اصلی، فیلم اقتباسی «پستچی» را کارگردانی کرد اما اتفاق ویژه در کارنامه فیلمسازی این کارگردان در دهه ۵۰، در سال ۵۳ رقم خورد.

فیلم سینمایی «دایره مینا» حاصل اقتباس دیگری از قصه‌های غلامحسن ساعدی در کارنامه مهرجویی بود. فیلمی با سوژه تلخ و مرتبط با معضلات اجتماعی که براساس برخی روایت‌ها، بازتاب‌های رویکرد انتقادی آن بود که منجر به تسریع در تأسیس سازمان انتقال خون ایران شد.

داریوش مهرجویی در پشت صحنه «دایره مینا»

«دایره مینا» دومین فیلم توقیفی کارنامه مهرجویی بعد از «گاو» محسوب می‌شود به نحوی که صدور پروانه نمایش برای آن سه سال طول کشید و مدیریت وقت سینمای ایران تمایلی به اکران عمومی آن نداشت. فیلم بعدها در جشنواره‌های خارجی هم خوش درخشید و در سال ۵۷ توانست به اکران عمومی برسد.

«مدرسه‌ای که می‌رفتیم» عنوان آخرین فیلم داریوش مهرجویی در دهه ۵۰ و اولین فیلم رسمی‌اش در سال‌های پس از پیروزی انقلاب است. فیلمی که مانند آثار قبلی مهرجویی همچنان علی نصیریان و عزت‌الله انتظامی در آن ایفای نقش می‌کردند و داستانش مرتبط با حال و هوای انقلابی آن سال‌های ایران بود.

در سال‌های پایانی دهه ۵۰ و ابتدای دهه ۶۰ داریوش مهرجویی برای مقطعی کوتاه به فرانسه مهاجرت می‌کند اما بازگشت او به میدان کارگردانی سینما در میانه دهه ۶۰ منجر به اتفاقاتی ویژه در کارنامه این فیلمساز می‌شود.

«اجاره‌نشین‌ها» به‌عنوان یکی از موفق‌ترین فیلم‌های کمدی سینمای بعد از انقلاب، در سال ۶۵ و براساس طرحی که داریوش مهرجویی در پاریس نوشته بود، به تولید رسید که در آن شاهد درخشش بازیگرانی همچون عزت‌الله انتظامی، اکبر عبدی، حمیده خیرآبادی و فردوس کاویانی بودیم. فیلم هر چند مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت اما منتقدانی هم داشت که شاخص‌ترین آن‌ها محسن مخملباف بود.

اکبر عبدی در نمایی از «اجاره‌نشین‌ها»

مخملباف در نامه‌ای معروف به مدیریت وقت بنیاد سینمایی فارابی در واکنش به فیلم «اجاره‌نشین‌ها» نوشت: «دو ساعت پیش که فیلم را دیدم حاضر بودم به خودم نارنجک ببندم و مهرجویی را بغل کنم و با هم به آن دنیا برویم.»

مهرجویی در گام بعدی خود فیلم «شیرک» را با فیلمنامه مشترکی با کامبوزیا پرتوی و به تهیه کنندگی مسعود کیمیایی ساخت که از معدود فیلم‌های نوجوانانه کارنامه این فیلمساز هم محسوب می‌شود.

سال ۶۸ اما سالی است که «هامون» در سینمای ایران متولد می‌شود. فیلمی مهم در تاریخ سینمای ایران که داریوش مهرجویی با نقش‌آفرینی درخشان و ماندگار خسرو شکیبایی آن را کارگردانی کرد و همچنان از نگاه برخی منتقدان، شاخص‌ترین فیلم کارنامه این فیلمساز محسوب می‌شود. همان فیلمی که هنوز هم که هنوز است بریده‌هایش در شرایط مختلف در فضای مجازی دست به دست می‌شود.

«بانو»، «سارا» و «پری» عناوین فیلم‌هایی است که داریوش مهرجویی در سال‌های ابتدایی دهه ۷۰ کارگردانی کرد و همان‌طور که از عناوین آن‌ها مشخص است، وجه بارز آن‌ها تمرکز بر دنیای قهرمانان زن بود.

در ادامه همین مسیر هم فیلم «لیلا» در سال ۷۵ ساخته شد که جایگاه لیلا حاتمی را بعد از ۲ تجربه همکاری با پدرش زنده‌یاد علی حاتمی، به‌عنوان یکی از بازیگران تأثیرگذار، در سینمای ایران تثبیت کرد.

لیلا حاتمی در نمایی از فیلم «لیلا»

«درخت گلابی» را هم داریوش مهرجویی با اقتباس از داستانی به قلم گلی ترقی در سال ۷۶ کارگردانی کرد. فیلمی که با روایت سرگشتگی‌های یک نویسنده، همچنان بخشی از دغدغه‌های فلسفی مهرجویی در سینما را نشان می‌داد.

«دختر دایی گم‌شده» و «میکس» را هم مهرجویی در سال‌های پایانی دهه هفتاد کارگردانی کرد.

دهه هشتاد را مهرجویی با کارگردانی فیلم تلخ و تکان‌دهنده «بمانی» آغاز کرد. فیلمی اپیزودیک با روایت‌هایی از دخترانی که قربانی تنگ‌نظری بزرگ‌ترهای خود می‌شوند.

۲ سال بعد اما فیلمی با حال و هوای کاملاً متفاوت با امضای مهرجویی به سرانجام رسید؛ «مهمان مامان» در سال ۸۲ و در قالب اقتباس از داستانی به قلم هوشنگ مرادی کرمانی کارگردانی شد. پروژه‌ای که مهرجویی نسخه‌ای سریالی از آن را هم در اختیار تلویزیون قرار داد و در اکران عمومی هم یکی از موفق‌ترین آثار این فیلمساز در برقراری ارتباط با مخاطب عام بود.

داریوش مهرجویی در پشت‌صحنه «سنتوری»

سه سال بعد اما نوبت به جنجالی‌ترین فیلم کارنامه این فیلمساز رسید. در سال ۸۵ فیلم «سنتوری» در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و علاوه‌بر سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بهرام رادان، سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را هم به دست آورد. اما فیلم نتوانست به راحتی وارد چرخه اکران عمومی شود و حاشیه‌ها باعث توقیف آن شد. بعدها نسخه قاچاق فیلم به‌صورت گسترده در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

بعد از حواشی فیلم «سنتوری» در نیمه دوم دهه هشتاد، مهرجویی ۲ فیلم «طهران، تهران» و «آسمان محبوب» را ساخت که هیچ‌یک آثاری درخور توجه در کارنامه این فیلمساز به حساب نیامدند.

گویی بعد از حواشی فیلم «سنتوری» مسیر فیلمسازی داریوش مهرجویی به سمت و سویی رفت که دیگر نتوانست به دوران اوج خود بازگردد. او در دهه ۹۰ چهار فیلم «نارنجی‌پوش»، «چه خوبه که برگشتی»، «اشباح» و «لامینور» را کارگردانی کرد که هیچ‌کدام حتی علاقه‌مندان پیگیر سینمای ایران این فیلمساز را هم راضی نکرد.

نمایی از «لامینور» آخرین فیلم داریوش مهرجویی

زنده‌یاد داریوش مهرجویی ۶ دهه از ۸ دهه عمر خود را به فیلمسازی و سینما اختصاص داد و هیچ‌گاه از کسب تجربه‌های تازه در این عرصه، خسته نشد. او فیلمسازی بود که با تمام فراز و فرودها در کارنامه‌اش، خاطرات بسیاری را برای سینمادوستان ایرانی به یادگار گذاشته است. او به معنای واقعی یک عاشق سینما بود.

رسانه سینمای خانگی- سهم فلسطین از سینمای ایران چقدر است؟

موضوع فلسطین، همواره سوژه ملتهبی برای سینمای ایران بوده است؛ آثار درخوری در این حوزه تولید شده‌اند که برخی از آنها در حافظه بصری سینمادوستان به ثبت رسیده‌اند. با این حال، ظرفیت سوژه‌ای و ابژه‌ای محور مقاومت به اندازه‌ای است که می‌توان ده‌ها و صدها فیلم دیگر نیز راجع به آن به تولید رساند.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، فلسطین مظلوم این روزها دیگر درد بزرگ جهان اسلام نیست بلکه به دغدغه اصلی بسیاری از مردم سراسر جهان تبدیل شده است که می‌بینند پاره‌تن جهان اسلام چگونه در برابر یوغ وحشی استعمار، این‌چنین مردانه مبارزه کرده و جان خود را در مسیر آرمان، فدا می‌کند.

مخابره گزارش‌های بصری از میدان نبرد، خون مردم آزادی‌خواه در سراسر جهان را به جوش آورده است هم‌چنان‌که تا پیش از این، بخشی از این مجاهدت‌ها و نقشه‌راه، با بیانی دراماتیک در آثار سینمایی به ثبت رسیده و برخی از آنها توانستند حتی در اکران‌هایی جهانی، به موفقیت‌های خوبی دست پیدا کنند.

برخلاف آن‌چه که انتظار می‌رفت، دست سینمای ایران در موضوع فلسطین و مقاومت، چندان هم خالی نیست اما نکته قابل‌توجه آن‌که در این مسیر، نباید چندان به داشته‌های گذشته دل خوش کرد چرا که این معادله، هر روز و با بسط دانش و فناوری لجستیک این مردم شریف، تغییر کرده و این الزام احساس می‌شود که فیلم‌های تکنیکی‌تری با این محوریت به تولید برسد که طی آن، فلسطینی قدرتمند به تصویر کشیده شود.

در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به مهم‌ترین فیلم‌هایی که با محوریت فلسطین و جبهه مقاومت ساخته شده است.

سرب

شاید جالب باشد که مسعود کیمیایی در سال ۶۷ و با فیلم سرب، به نخستین کارگردان پس از انقلاب تبدیل شد که مستقیما به موضوع فلسطین پرداخت.

این فیلم، داستان دانیال با بازی امین تارخ و مونس با بازی فریماه فرجامی است که می‌خواهند به ارض موعود بروند؛ اما با مخالفت سازمانی به نام هاگانا که یهودیان را بسیج می‌کند، روبرو می‌شوند. یعقوب، عموی دانیال به‌دست اعضای هاگانا کشته می‌شود و دانیال و مونس که قاتل را شناخته‌اند، می‌گریزند. میرزا محسن، فرد متدینی که به کمک مقتول شتافته، به‌عنوان قاتل دستگیر و به زندان افکنده می‌شود.

نوری برادر میرزا محسن که خبرنگار است، تصمیم دارد زن و شوهر یهودی را برای ادای شهادت به دادگاه ببرد. مونس و دانیال که مصمم هستند از مرز خارج شوند، از دست نوری و اعضای هاگانا می‌گریزند. نوری آنها را می‌یابد. زن می‌گریزد اما نوری دانیال را به‌موقع به جلسه دادگاه می‌رساند. روبروی کاخ دادگستری، او خود را سپر تیری می‌کند که یکی از آدمکش‌ها که در تعقیب آنها بودند، به سوی دانیال شلیک می‌کند.

آتش پنهان

آتش پنهان به کارگردانی حبیب کاوش در سال ۱۳۶۹، از نخستین آثاری است که مستقیما اشغال فلسطین را دستمایه خود قرار داده است.

ژاکوب، یهودی لبنانی‌الاصل، در یک مهمانی همراه تعدادی از نزدیکانش به ‌دست گروهی که به لباس رزمندگان فلسطین درآمده‌اند، کشته می‌شود. خواهر و دختر ژاکوب، سارا، از این حمله جان سالم به‌در می‌برند. رزمندگان فلسطینی که درمی‌یابند هدف اسراییلی‌ها از این ماجرا، برانگیختن افکار عمومی برای مبارزه با آنهاست، مسببان اصلی واقعه را افشا می‌کنند.

سارا پس از شرکت در یک عملیات ناموفق تروریستی علیه ابوخلیل و فرزندش ابوعلی، درمی‌یابد که نامزد اسراییلی‌اش طراح و مجری توطئه قتل پدرش بوده است. نظامیان اسراییلی برای مقابله، دست به اقدام تلافی‌جویانه می‌زنند و گروهی از رهبران فلسطینی از جمله ابوخلیل را دستگیر می‌کنند. به‌دنبال این ماجرا، دو رزمنده‌ فلسطینی در یک عملیات انتحاری، ستاد فرماندهی نیروهای اسراییلی را منهدم می‌کنند.

بازمانده

بازمانده را سیف‌الله داد در سال ۱۳۷۳ ساخت. این فیلم، یکی از نخستین فیلم‌های استاندارد درباره فلسطین اشغالی است. داستان فیلم درباره زن و شوهر جوانی است که به همراه فرزند نوزادشان؛ فرحان در بیت‌المقدس زندگی می‌کنند. وقتی صهیونیست‌ها به قدس حمله می‌کنند، پدر و مادر فرحان را می‌کشند. یک خانواده یهودی مهاجر از لهستان، خانه آنها را اشغال می‌کند. به دلیل عقیم بودن زوج یهودی، آنها فرحان را به عنوان فرزند خود بزرگ می‌کنند.

اما مادربزرگ فرحان با نفوذ به خانه تحت اشغال، به عنوان پرستار بچه، مبارزه‌ای را برای حفاظت و بازپس‌گیری نوه‌اش آغاز می‌کند. در نهایت مادربزرگ با پیوستن به یک گروه انقلابی در نقش یک مبارز سیاسی ظاهر می‌شود. او با انجام عملیاتی خطرناک، قطار حامل اشغالگران صهیونیست را منفجر می‌کند و نوه‌ خود را از غاصبان پس می‌گیرد.

هفت سنگ

عبدالرضا نواب صفوی در سال ۷۶، هفت سنگ را جلوی دوربین می‌برد.

هفت سنگ، داستان دیوید پسر خاخام الیاس مشوه شمعون است که پس از سال‌ها اقامت در هلند و پایان تحصیلاتش، برای زیارت و ملاقات با شخصی به نام شیخ کریم وارد فلسطین می‌شود. خاخام که قصد دارد پسرش را در الخلیل نگه دارد و برای آینده‌ او در دستگاه حکومتی صهیونیست‌ها امیدها دارد، دیوید را به مقامات معرفی می‌کند اما ماموران موساد که از مقاصد دیوید مطلع شده‌اند، به دنبال او می‌روند.

قاعده بازی

نواب‌صفوی پس از ساخت هفت‎سنگ، بلافاصله فیلم قاعده بازی را به تولید می‌رساند.

در این فیلم، یک هواپیمای ۴۷۴ که از وین عازم تل‌آویو است، توسط نیروهای مبارز فلسطینی ربوده می‌شود و ۳۵۰ نفر مسافر آن به گروگان گرفته می‌شوند. دولت صهیونیستی برای استفاده تبلیغاتی، ترجیح می‌دهد که مسافران به نحوی از بین بروند و درصدد نقشه‌ای برای انجام این برنامه برمی‌آید. مبارزان فلسطینی برای نجات جان مسافران در تلاش هستند تا نقشه‌ صهیونیست‌ها را خنثی کنند.

قناری

قناری به کارگردانی جواد اردکانی، دیگر فیلم مهم این حوزه به شمار می‌رود. قناری درباره یک پسر خردسال فلسطینی است که دچار لکنت زبان است. یک کشیش مسیحی، قناری کوچکی را به او هدیه می‌دهد. به سفارش پدر، سیمون باید برای قناری خود محیطی آرام و کم سروصدا ایجاد کند تا قناری بتواند برایش آواز بخواند. تلاش این کودک برای یافتن محیط آرام، او را با مسائل مختلفی روبرو می‌کند. این فیلم، اکران عمومی نشد و تنها در چند جشنواره و همچنین تلویزیون به نمایش درآمد.

هیام

کارگردانی هیام را محمد درمنش به عهده دارد. هیام، داستان یک دانشجوی مهندسی تبعه انگلیس است که برای ازدواج با دختری به نام هیام، از انگلیس به جنین در فلسطین اشغالی سفر می‌کند. مراسم ازدواج برگزار می‌شود. وقتی آن دو نفر قصد خروج از فلسطین را دارند، صهیونیست‌ها به آنها حمله می‌کنند و شوهر هیام دستگیر می‌شود. در انتهای فیلم، هیام و شوهرش از دست صهیونیست‌ها آزاد می‌شوند.

چشمان آبی زهرا

چشمان آبی زهرا به کارگردانی علی درخشی، سریالی است که یک نسخه سینمایی از روی آن تهیه شد. این فیلم درباره جستجوی یک گروه پزشکی اسرائیل در اردوگاه‌های فلسطینی برای یافتن یک کودک است تا چشمان او را به جای چشمان فرزند یکی از مقامات بلندپایه اسرائیل پیوند بزنند. فرزند اسرائیلی دارای معلولیت‌های متفاوتی است. تئودور؛ کودک ناقص‌الخلقه‌ای است که با دزدیدن چشمان زیبای یک کودک فلسطینی، بینایی‌اش را به دست می‌آورد.

پخش چشمان آبی زهرا در سال‌های ابتدایی دهه ۸۰ واکنش‌های متفاوتی را در پی داشت. از جمله آن‌که در زمان نمایش نسخه سریالی این اثر از شبکه جهانی سحر، دریافت تصاویر این شبکه در فرانسه قطع شد.

راه نجات

این فیلم، نخستین ساخته بلند سینمایی راما قویدل است. راه نجات، داستان مها، مربی مهربان و دلسوز پرورشگاه بهشت در غزه است. بین مها و بچه‌های پرورشگاه، ارتباط عاطفی عمیقی وجود دارد که لحظه‌های شیرینی را رقم می‌زند اما یک حادثه باعث می‌شود مها حافظه‌اش را از دست بدهد.

راما قویدل در این فیلم برای مطابقت جزئیات لوکیشن با مختصات بومی فضا و بستر مکانی وقوع داستان فیلم، از مشاوره عبدالله عبدالرحیم؛ فیلمساز جوان فلسطینی و ساکن غزه بهره گرفته است.

بیگانگان

بیگانگان به کارگردانی عباس رافعی از دیگر محصولات سینمای ایران درباره مساله فلسطین است که درواقع برای مخاطب برون‌مرزی ساخته شده است. همه عوامل این فیلم به جز نویسنده و کارگردان، عرب هستند. این فیلم داستان جوانی به نام حسام است که عاشق دختری به نام لیلا می‌شود. آن دو قصد ازدواج با یکدیگر را دارند اما حمله صهیونیست‌ها و آواره شدن ساکنان شهر باعث می‌شود که این دختر و پسر، یکدیگر را گم کنند. پس از گذشت مدت زمانی طولانی، این دو عاشق، در پیری، یکدیگر را پیدا می‌کنند.

زخم زیتون

زخم زیتون، نخستین ساخته سینمایی محمدرضا آهنج، محصول سال ۱۳۸۳ است.

این فیلم، داستان زنی است که همسرش از مبارزان علیه اشغالگری اسراییل است که با وجود مخالفت زن، نسبت به حضور مرد در جهاد علیه اسراییلی‌ها براثر اتفاقی مجبور می‌شود خودش نیز در جریان مبارزه قرار بگیرد و در این راه آن‌قدر پیش می‌رود که یک تصمیم غیرمنتظره می‌گیرد؛ تصمیمی که باعث تحول شخصیتی او و دیگران می‌شود.

شکارچی شنبه

شکارچی شنبه به کارگردانی پرویز شیخ‌طادی به ایدئولوژی صهیونیست‌ها در تربیت فرزندانشان می‌پردازد. این فیلم داستان زندگی کودکی است که میان اقوام مختلف رفته و از هر یک از آنها، چیزی آموخته‌ است. کودکی یتیم به اصرار پدربزرگش که یکی از سران صهیونیسم است، مدت یک‌ماه از مادرش جدا می‌شود و تحت آموزش‌های صهیونیستی قرار می‌گیرد. بعد از گذشت یک‌ماه، کودک که حالا شست‌وشوی مغزی شده، به موجودی خشن، خطرناک و خونریز تبدیل می‌شود تا جایی که در پایان این فیلم، شاهد به قتل رسیدن پدربزرگ به دست کودک هستیم.

شیخ‌طادی عنوان کرده که با بررسی متون و اندیشه‌های اسرائیلی و گفت‌وگو با یهودیان بی‌طرف توانسته به لایه‌های پنهان افراطی‌گری‌های یهود دست پیدا کند.

فیلادلی

فیلادلفی به کارگردانی عزت‌الله جامعی، درباره گروهی است که برای انجام فعالیت بشردوستانه تصمیم می‌گیرند تا آذوقه و وسایل پزشکی را به محاصره‌شدگان غزه برسانند و برای رسیدن به این هدف، اقدام به حفر تونلی زیرزمینی می‌کنند.

رسانه سینمای خانگی- حضور پررنگ شهرستانی‌‎ها در جشنواره فیلم کوتاه

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران و دبیر چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران گفت: برای نخستین بار است که این اتفاق رخ می‌دهد و معادل ۵۵ درصد آثار پذیرش شده از شهرستان‌ها هستند. نسبت به دوره گذشته هم در این زمینه رشد داشته‌ایم و برای ما خوشحال‌کننده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مهدی آذرپندار روز یکشنبه در دومین نشست رسانه‌ای چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران که با یادی از زنده یاد داریوش مهرجویی و همسرش در سالن ۱۲ پردیس سینمایی ملت برگزار شد، اظهار داشت: پیش از هر چیزی مایلم مراتب تاسف عمیق خودم را از بابت اتفاق شب گذشته و قتل زنده‌یاد مهرجویی و همسرشان اعلام کنم. می‌دانم که شرایط مناسبی نیست و همه ما دل و دماغ مناسبی نداریم تا درباره موضوع دیگری صحبت کنیم. امیدوارم در اسرع وقت به این ماجرا رسیدگی شود و عاملان به مجازات برسند. روح هر دو نفر شاد باشد و یادشان گرامی باد.

وی افزود: درباره اتفاقاتی که در غزه رخ داده و کودکانی که زیر بمباران هستند نیز مراتب تاسف خودم را اعلام می‌کنم، دو سالی هست که در جشنواره تلاش کردیم بگوییم نسبت به کودک‌کشی حساس هستیم و فیلم‌های این چنینی را نمی‌پذیریم اما حالا جشنواره در شرایطی برگزار می‌شود که کودکان غزه زیر شدیدترین بمباران هستند اما مقاومت آنها نتیجه خواهد داد.

آذرپندار درباره جشنواره فیلم کوتاه تهران بیان کرد: زمان زیادی به برگزاری جشنواره چهلم نمانده و پنجشنبه ۲۵ مهرماه افتتاحیه را خواهیم داشت. از آن جهت که در نشست اول نکاتی را گفته بودم به نظرم باید امروز گزارشی را ارائه بدهم. تعداد پذیرفته شدگان شاید نسبت به دوره‌های دیگر کمتر باشد اما ما تلاش می‌کنیم روی کیفیت تاکید داشته باشیم، به همین علت ممکن است تعداد آثار بخش ملی کم باشد. از هیات انتخاب جشنواره خواهش کردیم معیار آن‌ها کیفیت باشد. به دلیل تثبیت وجه بین‌المللی جشنواره در سال‌های اخیر سعی کردیم آثار را با سخت‌گیری کیفی برگزینیم. در بخش بین‌الملل هم آثاری از کشورهای مختلف به دستمان رسید که رکورد چهل ساله جشنواره را جابه‌جا کرد.

جشنواره فیلم کوتاه تهران یکی از سخت‌ترین ورودی‌ها را نسبت به جشنواره های دیگر جهان دارد

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران خاطرنشان کرد: جشنواره فیلم کوتاه تهران یکی از سخت‌ترین ورودی‌ها را نسبت به جشنواره های دیگر جهان دارد. از هر هزار فیلم هشت فیلم برای حضور در جشنواره انتخاب می‌شوند. شعار جشنواره «آیینه تمام نمای ایران» و تمام سعی ما بر این بود که بتوانیم از تمام ایران آثاری با حفظ کیفیت بپذیریم.

آذرپندار افزود: قرار نبود کیفیت فدای رویکرد و محتوا شود اما می‌خواستیم تمام تلاش خود را کنیم. این نگاه را به فیلمسازان بدهیم که قرار نیست جشنواره با آنکه نام تهران را روی خود دارد فقط میزبان فیلمسازان تهرانی باشد. به همین دلیل در این زمینه رشد داشتیم و تعداد آثار پذیرش شده از فیلمسازان استانی بیش از فیلمسازان تهرانی است. 

وی گفت: برای نخستین بار است که این اتفاق رخ می‌دهد و معادل ۵۵ درصد آثار پذیرش شده از شهرستان‌ها هستند. نسبت به دوره گذشته هم در این زمینه رشد داشته‌ایم و برای ما خوشحال‌کننده است.

یک بخش استعداد نو هم مخصوص فیلم اولی‌ها در جشنواره وجود دارد

آذرپندار ادامه داد: ما امسال بخش‌های جنبی مفصلی داریم، سعی شده آن سخت‌گیری که در بخش مسابقه شده را در بخش جنبی نداشته باشیم. یک بخش استعداد نو هم مخصوص فیلم اولی‌ها در جشنواره وجود دارد. نحوه انتخاب این فیلم‌ها به این شکل بوده که در فهرست هیات انتخاب بوده‌اند و ۱۲ فیلمی که انتخاب شدند فیلم‌هایی هستند که رای بالایی داشتند اما از حضور در بخش اصلی به علت مسایل کیفی جا ماندند.

روز سوم جشنواره نیز مختص بخش ویژه کتاب و سینماستوی گفت: در بخش مسابقه هم البته تعداد زیادی فیلم اولی داریم. یک بخش دیگر هم داریم که چند سالی است در جشنواره وجود دارد و بخش ویژه «کتاب و سینماس» است. در این بخش ۱۶ اثر به جشنواره راه پیدا کردند و نسبت به سال گذشته کیفیت این آثار خیلی خوب است. البته تعدادی از فیلم‌های این بخش در بخش مسابقه جشنواره هم هستند. جایزه این بخش را خانه کتاب و ادبیات ایران تقبل کرده و با همکاری مشترک انجمن و خانه کتاب برگزار می‌شود. روز سوم جشنواره نیز مختص بخش ویژه کتاب و سینماست.

وی تاکید کرد: در بخش نشست‌ها هم سعی کردیم از بهترین‌ها دعوت کنیم، در بخش بین‌الملل نشستی با نیکیتا میخالکوف فیلمساز مطرح روسی به شکل آنلاین خواهیم داشت. یکی دیگر از موضوعات نشست‌ها کاربرد هوش مصنوعی در فیلمسازی است که یک هنرمند ایرانی و یک متخصص از ترکیه‌ این بخش را ارائه خواهند کرد. نوع دوم نشست‌های ما این است که ۱۰ نشست با دبیری کمال تبریزی خواهیم داشت؛ به این نحو که فیلمنامه‌ای که قبلاً نوشته شده بین حضار پخش می‌شود و آقای تبریزی در مقام کارگردان ۱۰ رکن اصلی کارگردانی را در گفت وگو با عوامل تولید یک فیلم پیش می‌برند.

مطالبه‌ای در انجمن وجود دارد این است که اگر کسی را در بدنه انجمن انتخاب می‌کنیم، آن‌ها فعالیت کاری‌شان مرتبط با فیلمسازی باشدمدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران در حقیقت هنرجویان از بین گفتگوی کارگردان و مهمان آن نشست موضوعاتی را یاد می‌گیرند. بچه‌ها یاد می‌گیرند مثلا به عنوان یک کارگردان چگونه با یک آهنگساز تعامل کنند. بخش آخر هم درباره اردوهای فیلمسازی است که پیشتر پنج اردو برگزار کرده‌ایم. این اردوها تجربه‌های جذابی بودند و قرار است از تجربیات آن اردوها در جشنواره صحبت شود. این بخش با کارشناسی حسن حسینی و حضور سینماگران مطرح برگزار می‌شود.

آذرپندار درباره حضور آثاری از عوامل انجمن سینمای جوانان ایران در جشنواره گفت: مطالبه‌ای در انجمن وجود دارد این است که اگر کسی را در بدنه انجمن انتخاب می‌کنیم، آن‌ها فعالیت کاری‌شان مرتبط با فیلمسازی باشد. این موضوع نیز از قدیم الایام‌ وجود داشته است و بدنه انجمن در بسیاری از بخش‌ها حوزه فیلمسازی را آموخته‌اند و این برای ما مایه مباهات است. اگر سازمان شما بدنه‌ای دارد که همه دانش آموخته و متخصص هستند پس باید چه کرد؟ آیا باید مانع فیلمسازی آنها شویم؟! ضمن اینکه بین جشنواره و انجمن یک مرزبندی وجود دارد.

وی گفت: سالی که من به انجمن آمدم، هیات انتخاب حذف شده بود و مشاوران انتخاب در جشنواره انتخاب شده بودند. من می‌توانستم آن مسیر را ادامه بدهم اما ما هیات انتخاب را احیا کردیم. ضمن اینکه افرادی در هیات انتخاب حضور دارند که سینماگران شناخته شده ای هستند و می‌توانید با آن‌ها تماس بگیرید و بپرسید آیا به آنها سفارشی شده است؟ سابق بر این نیز در برخی دوره‌ها معاون تولید انجمن، در جشنواره فیلم داشته است. از سوی دیگر من این موضوع را با هیات انتخاب مطرح کردم و آنها به من گفتند چنین اتفاقی سابقه داشته است.

وی تاکید کرد: بنابراین ما باید این را انتخاب کنیم که یا از افراد غیر مرتبط در بدنه انجمن استفاده کنیم یا اگر فیلم ساختند و به جشنواره ارسال کردند، این حق را برایشان قائل باشیم. ضمن اینکه تعداد افرادی که از انجمن فیلم ساختند، بیشتر از راه یافتگان فعلی بوده اما انتخاب نشده‌اند. متخصصان حق فیلم‌سازی و حق شرکت در رقابت را دارند. ما سعی کردیم تفکیکی بین انجمن سینمای جوانان ایران و جشنواره فیلم کوتاه تهران داشته باشیم. جشنواره هویتی مستقل از انجمن دارد. ضمن اینکه انجمن خودش یکی از تولیدکنندگان بزرگ فیلم است. خوشحالیم که امسال حتی یک فیلم در بخش داستانی نیست که به دلیل ممیزی حذف شده باشد و دقیقا همان لیست هیات انتخاب به بخش داستانی و سایر بخش‌ها راه پیدا کرده است.

آرای مردمی به دلیل اینکه شائبه برانگیز است، حتما باید توسط یک صنف برگزار شود

سعی کردیم بخش آرای مردمی را داشته باشیم چون دوست نداریم جای این جایزه خالی باشدمدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران درباره حضور بخش آرای مردمی در جشنواره فیلم کوتاه تهران و عدم برگزاری آن در جشنواره فیلم فجر در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران عنوان کرد: اینکه در کنار انجمن ظرفیتی صنفی به نام کانون دانش آموختگان وجود دارد، برای ما مهم است. آرای مردمی به دلیل اینکه شائبه برانگیز است، حتما باید توسط یک صنف برگزار شود. اما مجادلات این بخش قابل مقایسه با جشنواره فیلم فجر نیست چون در جشنواره فیلم فجر بخشی به نام اکران مردمی هم وجود دارد و مجموعا شرایط ما با مجموع شرایط جشنواره فیلم فجر شبیه نیست. ما سعی کردیم بخش آرای مردمی را داشته باشیم چون دوست نداریم جای این جایزه خالی باشد.

وی درباره میزان اعتبار مدارک اعطا شده در نشست‌های تخصصی جشنواره به هنرجویان در پاسخ به سوالی دیگر توضیح داد: مدارک انجمن سینمای جوانان ایران معتبر است، با وجود اینهمه آموزشگاه همچنان نسبت به مدارک انجمن اقبال جدی وجود دارد. حتی سال گذشته تلاش‌هایی صنفی شد تا آلترناتیوهایی در بحث آموزش پدیدار شود البته انجمن یک نهاد استخوان‌دار و قدیمی است‌. در بخش فیلم اولی‌ها مدرک تحصیلی همیشه مهم بوده است. از این جهت توافقی با سازمان سینمایی و بنیاد سینمایی فارابی انجام شد تا مدرک انجمن هم ارزشی برابر با مدرک کارشناسی ارشد سینما را داشته باشد. 

۱۰ میلیارد تومان بودجه برای این دوره از جشنواره در نظر گرفته شده است

وی درباره هزینه جشنواره چهلم هم گفت: در برنامه سازمان سینمایی ۱۰ میلیارد تومان بودجه برای این دوره از جشنواره در نظر گرفته شده است که با توجه به مهمانان خارجی و مهمانان داخلی، تبلیغات و… این هزینه معقول است. ما از کمک‌های شهرداری، خانه کتاب و … نیز استفاده می‌کنیم اما عمده هزینه‌هایمان همان مبلغی است که سازمان سینمایی در نظر گرفته است.

حضور آثار خارجی از سینمای مقاومت در جشنواره

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران درباره حمایت از «سینمای مقاومت» در چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران بیان کرد: امسال ترکیه چهار فیلم، عراق یک فیلم، افغانستان یک فیلم و… در این باره در جشنواره دارند. حضور فیلم‌های مقاومت به میزان آثار ارسال شده بستگی دارد. مثلا از مجموع کشورهای عربی فیلم‌های قابل ملاحظه‌ای ارسال نمی‌شود با اینکه ما امسال از فلسطین ۶ فیلم داشتیم اما باید دید چه تعداد از آن به جریان مقاومت مربوط است؟ تعدد فیلم‌ها کم است اما این به معنای این نیست که درها را باز کنیم تا فیلم‌هایی که کیفیت خوبی در این حوزه ندارند صرفا به دلیل دربرگیری موضوع مقاومت به جشنواره راه پیدا کنند.

فیلم‌های بخش مقاومت مربوط به کشورهای همسایه ومنطقه نیستند مثلا ما فیلم‌هایی با موضوع مقاومت از کشورهای اروپایی هم داریموی افزود: ما هیچ تسهیلاتی ایجاد  نکردیم که چون برخی آثار از عراق با افغانستان هستند به جشنواره راه پیدا کنند زیرا کیفیت برای ما مهم است. بنابراین اولا ما فیلم‌هایی منتخب از آنچه به دبیرخانه رسیده بود داریم. دوم اینکه همه فیلم‌های بخش مقاومت مربوط به کشورهای همسایه ومنطقه نیستند مثلا ما فیلم‌هایی با موضوع مقاومت از کشورهای اروپایی هم داریم.

وی درباره بلیت‌فروشی جشنواره چهلم نیز گفت: امسال بلیت‌فروشی برای جشنواره از طریق سایت آی‌تیکت صورت می‌گیرد و تخفیفاتی هم برای دانشجویان و هنرجویان سینما و برخی گروه‌ها در نظر گرفته‌ایم. قیمت بلیت هر باکس هم ۳۰ هزار تومان است که البته مشمول تخفیف هم می‌شود.

آذر پندار در پاسخ به این سوال که چرا در نشست‌های تخصصی از حضور استادان و مدرسان انقلابی در جشنواره استفاده نمی‌شود، گفت: البته این نظر شماست؛ چراکه سینماگر بزرگی مثل آقای کلاری سال گذشته با وجود اینهمه فشار پای جشنواره تمام قد ایستاد. در شرایطی که حتی برخی داوران بین‌المللی ما نگران بودند که در آن جو ملتهب برایشان مسایلی پیش بیاید آقای کلاری آن‌ها را خیلی حرفه‌ای توجیه کردند. بنابراین من فراموش نمی‌کنم که ایشان چگونه پای جشنواره ایستادند و باید درباره معیار اساتید انقلابی و غیر انقلابی صحبت کنیم.

وی افزود: شاید تعریف ما متفاوت باشد. همچنین شاید کسی که ما فکرش را هم نمی‌کنیم در عمل مردانه پای جشنواره و فیلم کوتاه ایستادند و من شرمنده ایشان شدم که از برخی افراد جاهل توهین شنیدند. لازم است خاطرات سال گذشته را مرور کنیم و آنگاه تعریف‌ها مشخص می‌شود. این تعریف من از استادی است که می‌شود به او اتکا کرد و از دانش او بهره برد. در ارتباط با دیگر سینماگران حاضر در نشست‌های تخصصی نیز باید همین تعریف‌ها را گفت.

وی درباره بخش انتشارات جشنواره و رونمایی از کتاب‌های تخصصی جدید در این دوره گفت: ما در خلال جشنواره از چند کتاب سینمایی جدید رونمایی می‌کنیم؛ برخی از کتاب‌ها عرضه قطعی و برخی فقط رونمایی می‌شوند، همچون سال گذشته یک نمایشگاه و فروشگاه «کتاب و سینما» نیز برگزار خواهیم کرد. امیدواریم این توجه به حوزه کتاب، در سال‌های آینده خروجی داشته باشد.

ساخت فیلم سیاسی تابو نیست و می‌خواستیم روی این موضوع ثابت قدم باشیم

آذرپندار درباره حضور برخی فیلم‌ها در جشنواره‌های منطقه‌ای و چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران گفت: جشنواره‌های منطقه‌ای یک فرصت مجدد ایجاد می‌کند. برخی فیلم‌ اولی‌ها به دلیل یک رای از جشنواره بازماندند و جشنواره‌های منطقه‌ای هم با نمایش برخی فیلم‌های بیرون مانده از بخش مسابقه جشنواره تهران و فیلم‌هایی جدید برگزار می‌شود؛ بنابراین اگر عناوین برخی فیلم‌ها تکرار شده است به این دلیل است که آن‌ها به عنوان برگزیدگان جشنواره‌های منطقه‌ای به طور مستقیم به جشنواره فیلم کوتاه تهران راه پیدا کرده اند.

وی در پاسخ به سوالی درباره آثار حاضر در جشنواره درباره حوادث سیاسی و اجتماعی سال گذشته گفت: امسال فیلم‌هایی اینچنینی داریم و خواهید دید. من سعی کردم به وعده‌هایم پایبند باشم؛ یکی همین حضور فیلم‌های سیاسی بود، دیگری حضور پررنگ استان‌ها و سومی حضور فیلم‌های ژانر. ساخت فیلم سیاسی تابو نیست و می‌خواستیم روی این موضوع ثابت قدم باشیم. 

آذرپندار در پاسخ به سوالی درباره میزان مشارکت ایسفا در جشنواره عنوان کرد: ما به احترام برای خیلی از اعضای ایسفا، کارت دعوت فرستادیم. زیرا در آستانه برگزاری چهلمین دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران هستیم، دوست داریم این دوره با اجماع برگزار شود کما اینکه پیش از این هم ممانعتی نداشتیم و اعضای ایسفا خودشان تصمیم گرفتند نباشند.

دبیر جشنواره در پاسخ به سوالی درباره نام بردن از فیلم‌های سیاسی حاضر در جشنواره امسال با موضوع حوادث سال گذشته توضیح داد: ما امسال سعی کردیم ژانر فیلم‌ها را هم در جدول فیلم‌ها عنوان کنیم، البته از فیلمسازان اجازه گرفتیم اما اینکه الان بگویم کدام فیلمی در کدام ژانر است صحیح نیست چون شاید فیلمسازش علاقه‌ای نداشته باشد من اینجا ژانر و موضوعش را مشخص کنم.

آذرپندار در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران مبنی بر حضور یکی از اعضای هیات انتخاب جشنواره در رویدادهای مختلف و ایجاد نوعی «گنگ» در جشنواره گفت: این درست نیست که درباره اشخاص صحبت کنیم اما اتفاقا این سینماگر امسال فیلمی با مشارکت همسرش ساخت اما در بخش مسابقه پذیرش نشد. اینکه می‌گویید «گنگ» ایجاد شده درست نیست.

گنگ و باندی در کار نیست

وی افزود: برخی بچه‌ها تصور می‌کنند فیلم‌ها دیده نمی‌شوند در حالی که من شاهد بودم ۷ عضو هیات انتخاب جشنواره بیش از ۳۰ روز مدام فیلم می‌دیدند. من اصرار دارم در هیات انتخاب اعضایی حاضر باشند که اگر ممکن است شائبه‌ای پیش بیاید آنها افرادی مستقل باشند. یک بار باید فیلم‌ها را ببینید تا متوجه شوید چه می‌گویم. سالانه صدها فیلم خوب ساخته می‌شود. برخی از فیلم‌هایی که امسال حضور دارند حتی پیش‌تر در پیچینگ ما رد شده‌ بودند اما صاحبانشان رفته و فیلمنامه‌ها را ساخته‌اند و به جشنواره راه پیدا کرده‌اند اینگونه نیست که ما به صورت حلقه‌ای و گنگی عمل کنیم.

وی تاکید کرد: با قاطعیت می‌گویم که حتما فیلم‌هایی داریم که بیرون از رقابت مانده‌اند و ممکن است کسی بگوید این فیلم از فیلم‌های حاضر در جشنواره بهتر است. بله، درست است من نمی‌توانم سلیقه هیات انتخاب را کتمان کنم اما گنگ و باندی در کار نیست.

دست کم چهار پنج فیلم از بین ۲۵۰ فیلمی که دیده ام مرتبط با حوادث سال گذشته بود

وی درباره اینکه کدام آثار مرتبط با حوادث سال گذشته هستند و اینکه چند اثر با این موضوع به جشنواره رسید، بیان کرد: البته من همه فیلم‌های رسیده به دبیرخانه را ندیده‌ام و حدود ۲۵۰ فیلم دیده‌ام که از بین آنها دست کم چهار پنج فیلم مرتبط با حوادث سال گذشته بود، از موضوع شاهچراغ گرفته تا فیلم‌هایی با تم اعتراض. در انتخاب مسأله باند و باند بازی وجود ندارد.

آذرپندار درباره برگزاری یادبودی برای زنده یاد داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر گفت: باید گفت‌وگو کنیم تا ببینم کدام بخش در سازمان سینمایی این نکوداشت را برگزار ‌کند، اگر به ما محول شود با افتخار انجام می‌دهیم تا یادی از ایشان و همسرشان صورت گیرد.

دبیر این رویداد در پاسخ به این سوال که آیا فیلمسازی بوده است که به دلیل مواضعش در سال گذشته فیلمش امسال پذیرفته نشود، گفت: واقعا این نگاه را نداشتیم. به شما اطمینان می‌دهم این نگاه نه در این جشنواره و نه دیگر جشنواره‌ها وجود ندارد. بروید ببینید جوایز سال گذشته به چه کسانی رسید و فیلمسازانشان چه موضعی داشتند. من البته هم‌چنان معتقدم بخشی از واکنش‌های فیلمسازان، محصول فشارها بود. کسانی بودند که سال گذشته فیلم داشتند و جشنواره را تحریم کردند، همان ها امسال هم فیلم داشته‌اند اما برای ما نفرستادند و این یک تصمیم شخصی است. باز هم تاکید می‌کنم هیچکس به این علت حذف نشده است چون فیلم‌ها دیده شده‌اند عمدتا فیلم‌ها خودشان موضوع گفتگو بودند.

وی افزود: ما یک پیچینگ تولید در طول جشنواره داریم که استقبال خوبی از آن شده است. آثار در اواخر جشنواره داوری می‌شود و ساخت چند فیلم تصویب می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- سه روز عزای عمومی در سینما

در پی درگذشت داریوش مهرجویی، رسول صدرعاملی سخنگوی خانه سینما از سه روز عزای عمومی برای سینمای ایران خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، رسول صدرعاملی سخنگوی خانه سینما گفت: امروز (۲۳ مهر ماه) جلسه‌ای برای اطلاع‌رسانی مراسم تشییع با حضور هیات رئیسه و نمایندگان سازمان سینمایی در خانه سینما برگزار شد و پس از بحث و بررسی درباره قتل هولناک این کارگردان سینما مقرر شد که از فردا دوشنبه ۲۴ مهر ماه به نشانه احترام، سه روز عزای عمومی برای اهالی سینما و دوستداران آقای مهرجویی اعلام شود و همزمان با مراسم تشییع نیز یک روز تمام پروژه‌های سینمایی در سراسر کشور تعطیل شوند.

او خبر داد که جزییات مراسم خاکسپاری، زمان و مکان آن متعاقبا اعلام می‌شود.

سخنگوی خانه سینما تاکید کرد: جزییات بیشتر این حادثه باید از سوی منابع رسمی اعلام شود و ما به عنوان تشکل‌های صنفی پیگیر جدی آن هستیم تا هر چه زودتر عاملین آن مجازات شوند.

مهرجویی متولد سال ۱۳۱۸ خورشیدی و از فیلم‌سازان برجسته ایران و از چهره‌های اصلی موج نوی سینمای ایران بود که علاوه بر فعالیت در عرصه سینما، به نوشتن رمان و ترجمه نیز می‌پرداخت؛ او یکی از سینماگران پر افتخار سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر بوده به طوری که بخاطر فیلم‌های هامون و پری جایزه بهترین کارگردانی را کسب کرد و بابت سارا جایزه بهترین فیلم نامه را دریافت کرد؛ همچنین فیلم «مهمان مامان» عنوان بهترین فیلم جشنواره فجر را به دست آورده است.

داریوش مهرجویی فیلمساز، نویسنده و کارگردان به همراه همسرش خانم وحیده محمدی فر روز گذشته ۲۲ مهرماه در ویلای شخصی واقع در زیبادشت فردیس به قتل رسید.

خروج از نسخه موبایل