رسانه سینمای خانگی- آیا جشنواره فجر، ادای دین به ارزش‌هاست؟

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: همه ما مدیون انقلاب اسلامی، شهدا، امام (ره) و رهبری هستیم و قطعاً انتظار می رود اهداف کلان و استراتژیک حوزه فرهنگی کشور در این جشنواره نمود عینی پیدا کند.

حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا مبلغی‌ عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در پی انتصاب دبیر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در خصوص چالش ها موجود و انتظارات از سازمان سینمایی گفت: همه ما مدیون انقلاب اسلامی، شهدا، امام (ره) و رهبری هستیم و قطعاً انتظار می رود جشنواره فیلم فجر هم در جهت ادای دین به این ارزش ها برگزار شود و اهداف کلان و استراتژیک حوزه فرهنگی کشور در این جشنواره نمود عینی پیدا کند.

نماینده مردم کوهدشت و رومشکان در گفتگو با سینماپرس، افزود: همه ما سر سفره انقلاب نشستیم و همه به انقلاب اسلامی مدیون هستیم. اگر من نوعی زحمتی بکشم برای کشور و نظام و انقلاب، هرچه زحمت بکشم و تلاش کنم باز هم مدیون آن هستم و در جهت ادای دین خودم به این نظام تلاش کنم تا وظیفه ام را انجام دهم.

وی ادامه داد: اگر هر کسی در هر پست و جایگاهی خود را مدیون نظام و انقلاب و امام (ره) و رهبری بداند قطعاً تلاش می کند تا در راستای اهداف ارزشمند و کلان آن ها حرکت کند و همه ما امیدواریم که در جشنواره فجر پیش رو شاهد چنین اتفاقی باشیم.

این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی سپس به نقش برجسته هنر در تعالی، هدایت و رشد جامعه اشاره کرد و در این راستا اظهار داشت: از آنجا که هنر به ویژه هنر سینما تأثیر بسیار مهمی را بر جامعه به ویژه نسل جوان می گذارد و از سوی دیگر می تواند اهداف کلان و استراتژیک کشور ما را در قالب اثر هنری به کل دنیا ارائه کند باید با نگاه هوشمند و هوشیار به آن نگریست.

حجت الاسلام والمسلمین مبلغی در پاسخ به این پرسش که انتظار شما از دست اندرکاران این رویداد سینمایی که اهمیتی استراتژیک دارد چیست و با توجه به اینکه مسئولان جشنواره چهل و یکم نتوانستند نمره قبولی دریافت کنند فکر می کنید چه اتفاقی را در جشنواره چهل و دوم شاهد خواهیم بود تصریح کرد: اهمیت جشنواره فیلم فجر بسیار زیاد و زمینه ای برای حرکت های آینده کشور است. همه ما باید نسبت به جامعه مان متعهد باشیم، باید نسبت به تربیت صحیحی که در جامعه صورت بگیرد و آموزش درستی که باید باشد و سمت و سوی درستی که باید در جامعه رواج پیدا کند خود را مسئول بدانیم.

وی تأکید کرد: قطعاً هر مقداری این احساس مسئولیت بیشتر باشد طرف در هر جایگاهی قرار داشته باشد باید در خروجی و اثرش نشان دهد که دنبال کننده این اهداف والا است. همه کارهای ما برای رسیدن به آن اهداف ارزشمند باشد. باید برای رسیدن به اهداف ارزشمند تلاش و کوشش کرد. اگر هدف دیده نشود و کورکورانه کار شود مسئول به مسیر غلط هدایت می شود از این رو باید در وهله اول هدف را به درستی تشخیص داد و تعیین کرد و سپس پا در آن مسیر گذاشت؛ به هر صورت همه ما امیدواریم که جشنواره فجر انقلاب اسلامی با نگاه به ارزش های انقلاب اسلامی و اهداف کلان و استراتژیک نظام برگزار و موفق باشد.

بخش تجلی اراده ملی جشنواره بین‌المللی فیلم فجر چه زمانی برگزار می‌شود؟

مدیر بخش تجلی اراده ملی چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر گفت: اختتامیه این بخش فردا (سه شنبه ۲۵ بهمن ماه) با حضور هنرمندان و مدیران برگزار می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر، علی مرادخانی بیان کرد: طبق روال ادوار پیشین بخش تجلی اراده ملی جشنواره فجر و بعد از انتشار فراخوان این بخش، با دستگاه ها و نهادهایی که برای مشارکت در این بخش اعلام آمادگی کردند وارد مذاکره شدیم و طبق ضوابط این دوره از جشنواره، حضور ۱۴ دستگاه و ارگان در بخش تجلی اراده ملی جشنواره چهل و یکم فیلم فجر قطعی شد.

وی افزود: ضمن تقدیر از نهادهایی که آمادگی خود را برای مشارکت در بخش تجلی اراده ملی جشنواره فجر اعلام کردند، تلاش کردیم در این دوره از جشنواره با نهادهایی همکاری کنیم که شایستگی بیشتری برای حضور در کنار نام معتبر جشنواره فیلم فجر داشته اند و به سوی کیفی سازی بیشتر این بخش قدم برداریم. ارگان ها و دستگاه‌های متقاضی مشارکت در بخش تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر بعد از اعلام هیأت داوران و تأمین جوایز در قالب شیوه‌نامه جشنواره چهل و یکم، آثار حاضر در بخش سودای سیمرغ این دوره را بررسی کرده‌اند و از بهترین آثار به لحاظ اولویت های موضوعی سازمان متبوع خود در جشن تجلی اراده ملی با حضور مقامات ارشد دستگاه خود تقدیر خواهند کرد.

مرادخانی ادامه داد: آیین اختتامیه بخش تجلی اراده ملی چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر با حضور هنرمندان، مقامات و مسؤولان دستگاه ها و هم‌چنین مدیران سازمان سینمایی و جشنواره فیلم فجر روز سه‌شنبه ۲۵ بهمن ماه در هتل پارسیان آزادی برگزار خواهد شد.

مدیر بخش تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر گفت: آستان قدس رضوی، انجمن صنفی مدیران تولید، بانک ملت، پارک علم و فناوری قم (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)، سازمان بهزیستی کشور، ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز، شورای فرهنگ عمومی کشور، فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی، معاونت زنان ریاست جمهوری، معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مؤسسه تعلیم و تربیت راهبردی برهان، نهاد کتابخانه های عمومی کشور، وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از نهادها و دستگاه های مشارکت کننده در بخش تجلی اراده ملی چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر هستند.

گفتنی است چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر از ۱۲ تا ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۱ با دبیری مجتبی امینی برگزار شد.

داوران بخش بین‌الملل جشنواره فجر، چه کسانی هستند؟

داوران بخش‌های مختلف بین‌الملل شامل «مقاومت، بین‌الادیان، جلوه‌گاه شرق و سینمای سعادت» معرفی شدند.


به گزارش سینمای خانگی از روابط‌عمومی چهل و یکمین دوره از جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، فهرست اسامی داوران بخش‌های مختلف بین‌المللی این دوره از جشنواره به شرح زیر است:
داوران بخش مقاومت:
آیدا شلیپفر (تهیه‌کننده و کارگردان لبنانی)
علی داهر (تهیه‌کننده، فعال حوزه رسانه، روابط‌عمومی)
مهدی همایون‌فر (تهیه‌کننده)
داوران بخش بین‌الادیان:
علی بوزید (تهیه‌کننده لبنانی)
لیا بلترامی (فیلمساز ایتالیایی)
محمدرضا اسلام‌لو (کارگردان)
داوران بخش جلوه‌گاه شرق (مسابقه سینمایی کشورهای آسیایی-اسلامی):
بولات نورگالیویچ کالیمبتوف (بازیگر، فیلمنامه‌نویس و کارگردان قزاقستانی)
احسان قابیل (فیلمساز ترکیه‌ای)
مجید شاه‌حسینی (مدرس سینما و مدیرعامل جشنواره‌های سینمایی)
ساتیش آناند (فیلمساز پاکستانی)
شهریار بحرانی (فیلمساز)
داوران بخش سینما سعادت:
اوی هاچی‌ساری (کارگردان مالزیایی)
کارن شاخ نظروف (فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده و رمان‌نویس روسیه‌ای)
محمدرضا عباسیان (تهیه‌کننده)
محمد شهبا (نویسنده و مترجم)
جورج اواشویلی (نویسنده و کارگردان گرجستانی)
آن دمی گرو (مدرس استرالیایی)
آی‌.آر. رحمان (آهنگساز، ترانه‌سرا و خواننده هندی)

چهلمین و یکمین جشنواره فیلم فجر با حضور ۲۴ فیلم سینمایی در بخش سودای سیمرغ، ۲۶ فیلم خارجی در بخش بین‌الملل، یازده فیلم در بخش فیلم کوتاه و ۶ فیلم در بخش مستند از ۱۲ تا ۲۲ بهمن به دبیری مجتبی امینی برگزار شد.
فیلم‌های این دوره از جشنواره در سینماهای ۳۱ استان در سراسر کشور اکران شد.
عصر امروز جمعه – ۲۲بهمن ۱۴۰۱ – اختتامیه جشنواره در برج میلاد برگزار و بر اساس آراء هیات داوران برندگان سیمرغ بلورین در بخش‌های مختلف فیلم معرفی می‌شوند.

رئیس سازمان تبلیغات اسلامی پاسخ می‌دهد: آیا تحریم در ادبیات سینما جایی دارد؟

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی به تماشای انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» نشست.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی که همراه با فرزندان خود و تعدادی از کودکان به تماشای انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» در پردیس سینمایی آزادی نشسته بود، درباره عدم حضور برخی هنرمندان در جشنواره فیلم فجر گفت: ما همه یک خانواده هستیم و تحریم کردن در فرهنگ ایرانی جایی ندارد.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در حاشیه اکران انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» در پردیس سینمایی آزادی، با تبریک به عوامل این پویانمایی سینمایی گفت: به حامد جعفری و تیم خیلی خوبش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بابت شناخت و فهم خوبشان از مسئله‌های دینی و ایرانی و به خصوص کودکان و نوجوانان خداقوت می‌گویم. انیمیشن «بچه زرنگ» اثری است که هم به لحاظ فنی و تکنیکی در حوزه پویانمایی و هم از حیث اشاره به مضامین ملی و مذهبی در دل یک داستان قهرمان محور که مورد پسند مخاطب کودک و نوجوان قرار می‌گیرد، یک کار قابل اعتنا بود.

وی با اشاره به اینکه سینمای کودک و نوجوان به ویژه پویانمایی حائز اهمیتی ویژه است، گفت: سینمای کودک و نوجوان بسیار مهم و البته مظلوم است و به صورت خاص حوزه پویانمایی که بُرد جهانی دارد اما به طور ویژه به آن توجه نشده است.

رئیس سازمان تبلیغات اسلامی ادامه داد: ما در حوزه انیمیشن به لحاظ استعدادهای انسانی و ظرفیت‌های فنی اصلاً چیزی کم نداریم و می‌توانیم به یکی از کشورهای شاخص در این حوزه تبدیل شویم، از این بابت برای اتفاقات خوبی که برای کارهایی چون «پسر دلفینی»، «لوپتو» و «بچه زرنگ» افتاده بسیار خوشحالم و امید دارم که این مسیر با قدرت ادامه پیدا کند تا به یکی از عناصری تبدیل شود که به مفهوم خانواده ایرانی استحکام می بخشد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر اینکه هرکس در مسیر فرهنگ و هنر کشور گام برداشته جزو خانواده بزرگ ایران است، تصریح کرد: هنرمندان و اهالی فرهنگ جزئی از اعضای خانواده بزرگ ایران هستند، حتی بعضاً آن شخصی هم که گفته من جشنواره یا سینمای ایران را تحریم می‌کنم هم، در دل خودش از اینکه می‌خواهد از خانواده بزرگ سینمای ایران فاصله بگیرد راضی نیست. اصلش هم تحریم کار خزانه‌داری آمریکاست و شباهتی به فرهنگ ما ایرانی‌ها ندارد.

حجت‌الاسلام والمسلمین قمی ادامه داد: این کشور متعلق به همه ماست، حتی آن‌هایی که نگاهی قهری به جشنواره فجر داشتند و در جشنواره امسال حضور پیدا نکردند، هموطن ما هستند و عضوی از خانواده فرهنگ و هنر این کشور. در بین اشخاصی هم که قدری به هر دلیل موجه و ناموجهی صحبت‌های تندوتیزی کردند یا در این محفل حضور نیافتند، مطمئناً خیلی زود به این نتیجه می‌رسند که تحریم کردن ارتباطی به ما و فرهنگ ایرانی ندارد و ما مشکلاتمان را در خانه خودمان حل می‌کنیم.

رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در پایان تمامی شاخه‌های هنری را ابزاری برای نقد جامعه دانست و گفت: تمامی حوزه‌های هنری اعم از کتاب و سینما و… همگی ابزار نقد و پیشرفت جامعه است، اما باید امروزه تولید انیمیشن برای کودک را جدی گرفت و به حدی او را خوب ساخت که حتی بزرگسالان هم مخاطب آن‌ها شوند.

برف می‌بارد و …

آرش بعد از مدت‌ها دوری به زادگاهش باز می‌گردد و به دنبال گمشده‌اش است در این بین اتفاقات گوناگونی برایش رخ می‌دهد و با حقایق جدیدی که در گذشته برای زندگی اش به وقوع پیوسته مواجه می‌شود.

«بعد از رفتن» یک داستان ساده دارد ولی حول یک محور پیچیده می چرخد: ارتباطات. شخصیت اصلی داستان آرش است، یک پدر مجرد که سرپرستی فرزندش فرشاد را به عهده دارد و از همان سکانس اول می فهمیم بداخلاق و بدقلق و چقر و بی پول است. در طول فیلم می فهمیم همسری داشته که از دست داده و همسر دومی اختیار کرده که مادر فرزندش است و سر او را کلاه گذاشته و رفته و برادرزنی که تلاش دارد به او کمک کند و پدر و مادر و برادر و خواهر و شوهرخواهری که خیلی هم ارتباط نزدیکی با هیچ کدامشان ندارد و داستان زندگی او یک سفر است: از جنوب به تهران برای یافتن همسرش.

شخصیت آرش پرداخت خوبی دارد، کارهایش و اعمالش بخاطر ماجراهای تلخی است که پشت سر گذاشته و به همین دلیل بیننده می تواند با او همذات پنداری کند. اما باقی شخصیت ها در حد تیپ باقی می مانند و واقعا بود و نبود بعضی هایشان هیچ تاثیری در روند داستان ندارد: از محبوب ماهیگیر که دلش برای فرشاد تنگ می شود و احتمالا کمی هم دلش پیش آرش گیر است تا شوهرخواهر و برادرش آرمان که عشق سرعت دارد و پدر سنتی ای که دلش برای فرزندش می تپد اما بنا به رفتارهایی که از تیپ پدر با همان رفتارهای همیشگی اش سراغ داریم به روی خودش نمی آورد و دلتنگی اش را با سر بر روی شانه فرزند نهادن تسکین می دهد.

به این ها مادر را اضافه کنید که همان زن شوخ و شنگ و بامزه ای است که در خیلی از آثار دیده ایم و فرانک و محسن آقا پدر و خواهر همسر اولش و حتی مونا و کاوه و عماد که هیچ شخصیت پردازی نشده اند و در حد تیپ باقی می مانند. از دیگر سو خط روایت کلاسیک داستان هم کمی دیر گره گشایی می شود و در لحظات پایانی نقطه عطف دوم داستان شکل می گیرد: مونا مادر واقعی فرشاد نیست و به همین دلیل آرش با او زندگی مشترک را آغاز کرده و دقیقا به همین دلیل هم مونا آرش را ترک کرده و خب طبیعتا این حجم اطلاعات برای بیننده کمی دیر است که در سکانس ماقبل آخر تازه بفهمد کل قضایا چه بوده است.

پایان بندی فیلم اما به نظرم به ساختار داستان نزدیک است: اینکه سرنوشت قهرمانان داستان تقریبا مشخص است و البته بیننده بعد از خروج از سالن کماکان درگیر داستان است و تلاش دارد در ذهنش ادامه داستان را بنویسد: آرش بر می گردد و مونا هم و جمع خانواده دوباره تشکیل می شود یا آرش می رود و پشت سرش را هم نگاه نمی کند. ضمن اینکه بیننده از اواسط فیلم انتظار دارد پدر واکنشی در برابر آرش و نجات او از تنهایی و تلخی داشته باشد.

نجاتی در کارگردانی کمی ضعیف تر از نویسندگی داستان ظاهر شده: صابر ابر خیلی زیاد تلاشی در جهت تجلی نقش آرش ندارد و فن بیان و حرکات صورت و بدنش تقریبا همانی است که همیشه دیده ایم. سارا بهرامی و پانته آ پناهی ها هم همین طور. اما در این میان بازیگر نقش فرشاد حامی ترابی و احترام برومند در نقش مادر و بهرام شاه محمدلو در نقش پدر با تمام کوتاه بودن عالی است. طراحی صحنه و لباس فیلم راستش به نظرم خیلی در خدمت فیلم نیست و موسیقی هم در بسیاری از لحظات بار سنگینی است به دوش فیلم. ضمن اینکه در بسیاری از لحظات انگار فیلم کش آمده و قطعا کار نیاز به تدوین مجدد دارد تا از حوصله تماشاگر خارج نشود.

به هر روی به عنوان یک کار اولی می توان به آینده نجاتی امید بست و نمی توان گفت این کار خوب است یا بد چون یا بیننده فیلم را دوست دارد یا دوست ندارد اما تاکنون و در میان فیلم های نمایش داده شده می توان امتیاز قبولی به این فیلم داد و آرزو کرد که این فیلم ورودی یک کارگردان و نویسنده موفق به دنیای بزرگ فیلم حرفه ای بلند باشد.

یک تجربه‌نگاری از فجر

آرش بعد از مدت‌ها دوری به زادگاهش باز می‌گردد و به دنبال گمشده‌اش است در این بین اتفاقات گوناگونی برایش رخ می‌دهد و با حقایق جدیدی که در گذشته برای زندگی اش به وقوع پیوسته مواجه می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل ایرنا، «بعد از رفتن» یک داستان ساده دارد ولی حول یک محور پیچیده می چرخد: ارتباطات. شخصیت اصلی داستان آرش است، یک پدر مجرد که سرپرستی فرزندش فرشاد را به عهده دارد و از همان سکانس اول می فهمیم بداخلاق و بدقلق و چقر و بی پول است. در طول فیلم می فهمیم همسری داشته که از دست داده و همسر دومی اختیار کرده که مادر فرزندش است و سر او را کلاه گذاشته و رفته و برادرزنی که تلاش دارد به او کمک کند و پدر و مادر و برادر و خواهر و شوهرخواهری که خیلی هم ارتباط نزدیکی با هیچ کدامشان ندارد و داستان زندگی او یک سفر است: از جنوب به تهران برای یافتن همسرش.

شخصیت آرش پرداخت خوبی دارد، کارهایش و اعمالش بخاطر ماجراهای تلخی است که پشت سر گذاشته و به همین دلیل بیننده می تواند با او همذات پنداری کند. اما باقی شخصیت ها در حد تیپ باقی می مانند و واقعا بود و نبود بعضی هایشان هیچ تاثیری در روند داستان ندارد: از محبوب ماهیگیر که دلش برای فرشاد تنگ می شود و احتمالا کمی هم دلش پیش آرش گیر است تا شوهرخواهر و برادرش آرمان که عشق سرعت دارد و پدر سنتی ای که دلش برای فرزندش می تپد اما بنا به رفتارهایی که از تیپ پدر با همان رفتارهای همیشگی اش سراغ داریم به روی خودش نمی آورد و دلتنگی اش را با سر بر روی شانه فرزند نهادن تسکین می دهد.

به این ها مادر را اضافه کنید که همان زن شوخ و شنگ و بامزه ای است که در خیلی از آثار دیده ایم و فرانک و محسن آقا پدر و خواهر همسر اولش و حتی مونا و کاوه و عماد که هیچ شخصیت پردازی نشده اند و در حد تیپ باقی می مانند. از دیگر سو خط روایت کلاسیک داستان هم کمی دیر گره گشایی می شود و در لحظات پایانی نقطه عطف دوم داستان شکل می گیرد: مونا مادر واقعی فرشاد نیست و به همین دلیل آرش با او زندگی مشترک را آغاز کرده و دقیقا به همین دلیل هم مونا آرش را ترک کرده و خب طبیعتا این حجم اطلاعات برای بیننده کمی دیر است که در سکانس ماقبل آخر تازه بفهمد کل قضایا چه بوده است.

پایان بندی فیلم اما به نظرم به ساختار داستان نزدیک است: اینکه سرنوشت قهرمانان داستان تقریبا مشخص است و البته بیننده بعد از خروج از سالن کماکان درگیر داستان است و تلاش دارد در ذهنش ادامه داستان را بنویسد: آرش بر می گردد و مونا هم و جمع خانواده دوباره تشکیل می شود یا آرش می رود و پشت سرش را هم نگاه نمی کند. ضمن اینکه بیننده از اواسط فیلم انتظار دارد پدر واکنشی در برابر آرش و نجات او از تنهایی و تلخی داشته باشد.

نجاتی در کارگردانی کمی ضعیف تر از نویسندگی داستان ظاهر شده: صابر ابر خیلی زیاد تلاشی در جهت تجلی نقش آرش ندارد و فن بیان و حرکات صورت و بدنش تقریبا همانی است که همیشه دیده ایم. سارا بهرامی و پانته آ پناهی ها هم همین طور. اما در این میان بازیگر نقش فرشاد حامی ترابی و احترام برومند در نقش مادر و بهرام شاه محمدلو در نقش پدر با تمام کوتاه بودن عالی است. طراحی صحنه و لباس فیلم راستش به نظرم خیلی در خدمت فیلم نیست و موسیقی هم در بسیاری از لحظات بار سنگینی است به دوش فیلم. ضمن اینکه در بسیاری از لحظات انگار فیلم کش آمده و قطعا کار نیاز به تدوین مجدد دارد تا از حوصله تماشاگر خارج نشود.

به هر روی به عنوان یک کار اولی می توان به آینده نجاتی امید بست و نمی توان گفت این کار خوب است یا بد چون یا بیننده فیلم را دوست دارد یا دوست ندارد اما تاکنون و در میان فیلم های نمایش داده شده می توان امتیاز قبولی به این فیلم داد و آرزو کرد که این فیلم ورودی یک کارگردان و نویسنده موفق به دنیای بزرگ فیلم حرفه ای بلند باشد.

نظر مردم برای جشنواره فجر مهم است؟

سیمرغ بهترین فیلم جشنواره فجر از نگاه تماشاگران، در حالی در آستانه حذف از ترکیب جوایز این رویداد قرار گرفته که تا به امروز سرگذشت پرفرازونشیبی داشته است.

به گزرش سنمایخلنگی به نقل از مهر، پیش از انتشار جدول سینماهای مردمی بود که زمزمه‌هایی از حذف یک سیمرغ شنیده می‌شد، سیمرغی که به گواه سینماگران مهمترین جایزه جشنواره فیلم فجر به شمار می‌رود، هم در گیشه راهگشاست هم سرنوشت اکران بدون قید و بند یک فیلم سینمایی را برای فصل طلایی نوروز تعیین می‌کند،.

همین شد که همزمان با انتشار این جدول گمانه‌زنی‌ها قوت پیدا کرد. جشنواره فیلم فجر در دوره چهل و یکم اساساً روزهای پر التهابی را شاهد است همان چیزی که دست‌اندرکاران فجر را بارها و بارها بر آن داشته تا به موضع‌گیری صریح بپردازند و از خط‌دهی و تحریک رسانه‌های معاند و برخی دشمنی‌ها هم سخن به میان بیاورند.

قصه حذف سیمرغ مردمی اما از آنجایی آغاز می‌شود که فیلم‌های این دوره از جشنواره با وقفه‌ای در زمینه تولید آماده نمایش شدند این موضوع تا جایی است که حتی خبر رسیده برخی از فیلم‌ها هنوز و در نیمه راه برگزاری جشنواره هم آماده نمایش نیستند و مراحل فنی را طی می‌کنند.

به موازات همین موضوع مجتبی امینی دبیر این رویداد در نشست خبری‌اش درباره ابهامات این جایزه عنوان کرد که «با توجه به تأخیر مراحل فنی برخی فیلم‌ها و آماده نبودن آن‌ها برای اکران در سینماهای مردمی، امکان اخذ عادلانه آرای مردمی وجود نداشته و به همین دلیل هم باید درباره این سیمرغ تصمیم‌گیری شود.» موضوعی که باعث شده سیمرغ مردمی همچنان یکی از جوایز بلاتکلیف این دوره باشد.

آنچه اما رفته‌رفته حذف سیمرغ مردمی را قطعی‌تر می‌کند این است که پیش از این و در دوره گذشته با به پایان رسیدن نیمه نخست جشنواره، اولین فهرست از اسامی فیلم‌های برتر از نظر آرای مردمی اعلام می‌شد اما حالا با گذشت ۶ روز از جشنواره خبری از این موضوع نیست.

یک مرور؛ سیمرغ مردمی چگونه متولد شد؟

سال ۷۶ و همزمان با دوره شانزدهم جشنواره فیلم فجر بود که عنوان تازه‌ای به فهرست جوایز این رویداد سینمایی اضافه شد؛ سیمرغ بلورین «بهترین فیلم از نگاه تماشاگران». سیمرغی که در دوره‌های نخست رأی‌گیری، فیلم‌هایی همچون «آژانس شیشه‌ای»، «رنگ خدا»، «عروس آتش» و… موفق به تصاحبش شدند و در دوره‌های متاخرتر «ابلق»، «شنای پروانه»، «متری شیش و نیم» و… آن را به دست آوردند. همان جایزه‌ای که ابراهیم حاتمی کیا، رضا میرکریمی و اصغر فرهادی بارها موفق به شکارش شدند تا همزمان با ارزیابی آثارشان به لحاظ فنی و کیفی، بتوانند از سوی تماشاگران جشنواره هم رتبه نخست را دریافت کنند.

آژانس شیشه‌ای اولین فیلمی است که سیمرغ مردمی فجر را به نام خود ثبت کرده است

با نگاهی به سیر کسب این جایزه می‌توان دریافت که رفته رفته عطش دست‌یابی به این سیمرغ از سوی صاحبان فیلم‌ها تا جایی بالا گرفته که آن را مهمترین جایزه در میان جوایز متعدد این رویداد سینمایی قلمداد می‌کنند. تجربه‌های سالیان گذشته نشان داده که اهمیت این جایزه از این منظر است که از سویی تا حدی فروش گیشه را تضمین می‌کند و از سوی دیگر از دردسر رقابت برای نمایش در بهترین فصل اکران یعنی عید نوروز می کاهد.

گرچه این یک قانون و قاعده نیست اما بر اساس قانون نانوشته‌ای که بین سینماداران و صاحبان آثار وجود دارد فیلمی که بتواند جایزه مردمی را دریافت کند می‌تواند بدون قید و بند به اکران نوروزی دست پیدا کند قاعده‌ای که البته در دوره‌ای «مغزهای کوچک زنگ زده» از آن پیروی نکرد و در میان همه تقلاهای سینماگران ترجیح داد اکرانش را به تعویق بیندازد تا به فراخور مضمون فیلم بتواند طیف بیشتری از مخاطبان را به دست بیاورد.

روایت اول؛ همه معترضان به یک سیمرغ!

سیمرغ مردمی جشنواره فیلم فجر به همان اندازه که محبوب سینماگران بوده، در دوره‌هایی مغضوب هم بوده است تا جایی که طیفی از سینماگران، آن دیگری را به رعایت نکردن اخلاق و اختلال در روند جاری و عادی آن متهم می‌کردند.

با شدت گرفتن رقابت بر سر به دست آوردن این جایزه، در دوره‌هایی صاحبان فیلم‌هایی که آمار رضایت مخاطبانشان تنه به تنه یکدیگر می‌زد راه‌های میان‌بری را می‌آزمودند تا این جایزه را از آن خود کنند. این روند چه در زمانی که این آرا به صورت دستی و توسط خانه سینما جمع آوری و چه زمانی که به صورت مکانیزه ثبت می‌شد، ادامه داشت.

تا دوره سی و پنجم جشنواره فیلم فجر متولی اخذ آرا، خانه سینما بود به طوری که در دوره‌های آخری که این نهاد مسئولیت ثبت و ضبط این آرا را بر عهده داشت برای آنکه شبهات به حداقل برسد مسئولانش آرا را به تفکیک و به تعداد در سن اختتامیه جشنواره قرائت می‌کردند آنچه اما اعتراض سینماگران را نسبت به روند اخذ رأی‌گیری برمی‌انگیخت شفاف نبودن مراحلش بود تا جایی که در دوره‌هایی صاحبان آثار صندوق‌های رأی را عاری از صداقت و مملو از تقلب می‌دانستند، این یعنی دخل و تصرف در این صندوق و وارونه کردن رأی مردم.

فرآیند فروش بلیت‌های مردمی تأثیر مستقیم بر حواشی سیمرغ مردمی داشته است

سینماگران، دخالت در رأی مردم را تا جایی می‌دانستند که گاه مستندانی از خرید بلیت‌ها به صورت عمده و هدایت آنها در جهت یک فیلم خاص ارائه می‌کردند همین موضوع مسئولان سازمان سینمایی را بر آن داشت تا شکلی تازه از رأی‌گیری را بیازمایند.

به همین واسطه بساط فرایند اخذ رأی به شکل فیزیکی برچیده و رأی‌گیری مکانیزه جایگزین آن شد اما این شیوه هم تنها ۴ دوره دوام آورد و با گذر زمان همان اتهاماتی که متوجه روش سنتی بود در شیوه جدید هم عنوان شد؛ باز هم همان قصه تکراری خرید بلیت‌های عمده و بر هم زدن خط جاری آرای مردم.

این موضوع در دوره چهلم به اوج خود رسید و در نهایت به کوتاه ماندن دست و نظر مردم از ترکیب جوایز دوره چهلم منجر شد.

روایت دوم؛ نظر مردم یا نظر داوران؟

یکی از مهمترین نکته‌ها درباره سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران که در دوره‌های مختلف جشنواره فیلم فجر مورد توجه رسانه‌ها هم قرار گرفته، میزان انطباق آرای مردمی جشنواره با رأی هیأت داوران بوده است.

سیمرغ مردمی درست در سالی متولد شد که مخاطبان جشنواره در اشتراک نظری کامل با هیأت داوران فیلم «آژانس شیشه‌ای» را برگزیدند و این انتظار ایجاد شد که احتمالاً فیلمی که از نظر هیأت داوران شاخص‌های کیفی را برای دریافت جوایز اصلی داشته باشد، در جلب نظر مخاطبان هم موفق عمل خواهد کرد. این گزاره اما خیلی زود نقض شد و طی ۱۱ دوره بعدی اهدای سیمرغ مردمی جشنواره به فیلم‌های حاضر در جشنواره شاهد اشتراک نظر داوران و تماشاگران نبودیم.

حاتمی‌کیا در دو دوره سیمرغ بهترین فیلم را همزمان از مردم و داوران دریافت کرد

نکته جالب اینکه بعد از ۱۱ سال بازهم این ابراهیم حاتمی‌کیا بود که در سال ۸۸ توانست با فیلم «به رنگ ارغوان» همزمان سیمرغ بهترین فیلم از نگاه داوران و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را شکار کند. چند سال بعدتر هم این ابوالحسن داوودی بود در سال ۹۳ توانست برای فیلم «رخ دیوانه» این دو سیمرغ را به‌صورت همزمان دریافت کند.

دو سال بعد هم محمدحسین مهدویان با «ماجرای نیمروز» همزمان رضایت تماشاگران جشنواره و داوران را به دست آورد و هر دو سیمرغ را از آن خود کرد. سعید روستایی هم دیگر فیلمساز جوانی است که در دوره سی‌وهفتم با فیلم «متری شیش و نیم» توانست سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و بهترین فیلم جشنواره از نگاه داوران را همزمان کسب کند.

در تمام سال‌های اهدای سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران تنها همین ۵ فیلم بوده‌اند که همزمان توانسته‌اند نظر هیأت داوران را هم جلب کنند و در باقی دوره‌ها شاهد اختلاف سلیقه و رأی میان داوران و تماشاگران جشنواره فجر در انتخاب بهترین فیلم بوده‌ایم. این گزاره از آن جهت حائز اهمیت است که به یاد داشته باشیم سیمرغ بهترین فیلم جشنواره از نگاه تماشاگران به رغم اهمیتی که برای تعیین سرنوشت اقتصادی یک فیلم در چرخه اکران دارد، اساساً یک جایزه فنی به‌حساب نمی‌آید و فیلم‌هایی که این سیمرغ را تا به امروز شکار کرده‌اند، الزاماً از نظر استانداردهای سینمایی بهترین‌های فجر نبوده‌اند.

روایت سوم؛ گام‌های لرزان یک سیمرغ

حالا همه شواهد نشان می‌دهد برای دومین سال متوالی جایزه مردمی از جشنواره فیلم فجر حذف شده است. برای کنکاش درباره چگونگی این حذف کافی است اتفاقات دوره قبل را به یاد بیاوریم.

سال گذشته بود که یک روز قبل از آئین اختتامیه ناگهان ستاد برگزاری اعلام کرد جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران حذف می‌شود و مسعود نقاش زاده دبیر آن دوره عنوان کرد: «بررسی تیم‌های کارشناسی نشان می‌دهد به دلیل پاره‌ای اشکالات و از جمله اشکال فنی در ارسال پیامک که باعث شده است بعضی از مخاطبان دریافت نکنند، و نیز قطعی و اختلال اینترنت در بعضی سینماها، نتایج نظرسنجی مردمی برای ستاد جشنواره اطمینان‌بخش نیست.»

زمزمه‌های این حذف اما از روزهای قبل‌ترش آغاز شده بود، همان زمانی که چند تهیه‌کننده ۵ فیلم برتر آرای مردمی نسبت به شیوه رأی‌گیری و عدم صداقت در آرا نسبت به این روند معترض شدند و اعتراض خود را بارها در محافل غیررسمی و البته نزد مدیران اعلام کردند به همین ترتیب فیلم سینمایی «ملاقات خصوصی» که در چند قدمی کسب این سیمرغ بود دستش از این جایزه کوتاه ماند.

پس از این اعلام اما امیر بنان تهیه کننده این فیلم در واکنشی صریح عنوان کرد «این تصمیم جشنواره فجر پس از اتفاقاتی که در این چند روز شاهد بودیم، موید وقوع یک تخلف از سوی جشنواره است. باید مصداق این تخلف اعلام شود نه اینکه اصل صورت‌مسئله را پاک کنند. این عمل ناجوانمردانه است که نسبت به آن ناراحت هستم.»

او پس از این گفتگو اعلام کرد به دلیل اثر وضعی این تصمیم، از داوری فیلمش در بخش‌های دیگر هم کناره‌گیری می‌کند.

امسال اما آنچه سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را در معرض حذف از ترکیب جوایز قرار داد، دیر رسیدن بخشی از فیلم‌ها برای اکران در سینماهای مردمی جشنواره است.

شرایط خاص ماه‌های اخیر فرآیند تولید بسیاری از فیلم‌ها را با چالش مواجه کرد و به همین دلیل برخی از فیلم‌های مهم راه‌یافته به بخش سودای سیمرغ هنوز آماده اکران نیستند. به همین دلیل امکان مساوی برای ثبت آرای مردمی وجود نداشت و به گفته دبیر جشنواره به همین دلیل گزینه حذف این سیمرغ روی میز قرار گرفته است.

سیمرغ مردمی جشنواره فیلم فجر قطعاً از جوایز مهم این رویداد به حساب می‌آید اما به نظر می‌رسد فرآیند جمع‌آوری آرا و احصای نظر مخاطبان برای اهدای این جایزه مهم نیاز به بازنگری جدی دارد. این دوره هم که گذشت اما باید برای دوره‌های بعدی جشنواره فکری به‌حال نظرات مخاطبان حرفه‌ای فجر کرد.

سیمرغ فجر با کدام فیلم‌ها به اصفهان می‌رسد؟

سیمرغ چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر و سیزدهمین دوره فیلم فجر اصفهان از امروز دوشنبه(۱۷ بهمن) بر پرده سینماهای چهارباغ اصفهان می‌نشیند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، پردیس سینما ساحل، سینما فلسطین، پردیس سینمایی سپاهان در حالی امروز به اکران فیلم‌های چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر می‌پردازند که صبح امروز، مراسم افتتاحیه این جشنواره و تجدید میثاق هنرمندان با شهدا در گلستان شهدای اصفهان برگزار شد.

همزمان با اکران فیلم‌های بزرگترین رویداد سینمایی ایران در ۳۱ استان کشور، بلیت فروشی برای سینماهای ساحل، سپاهان و فلسطین اصفهان نیز از روز گذشته آغاز شده است و مخاطبان می‌توانند بصورت برخط(آنلاین) از طریق سامانه‌های” آی تیکت”، “ایران تیکت” و “گیشه هفت” بلیت تهیه کنند.

پرونده باز است، آه سرد، چرا گریه نمی‌کنی، در آغوش درخت، سرهنگ ثریا، عطرآلود، وابل، روایت ناتمام سیما، بعد از رفتن، هوک، جنگل پرتقال، هفت بهار نارنج، یادگار جنوب، کاپیتان، گُل‌های باوارده، اتاقک گلی، آنها مرا دوست داشتند، کُت چرمی، شماره ۱۰، غریب و هایپاور فیلم هایی هستند که در چهل یکمین جشنواره فیلم فجر بر روی پرده سینماهای چهارباغ اصفهان می‌روند.

ساعت اکران این فیلم ها از روز ۱۷ تا ۲۴ بهمن مقارن با ۱۸:۳۰ و ۲۱ عصر است و امکان خرید بلیت جشنواره فیلم فجر برای هر شماره تلفن در سامانه فروش، چهار قطعه برای هر فیلم است.

سینما فلسطین در روز ۱۷ بهمن میزبان اکران فیلم‌های “آنها مرا دوست داشتند” و “روایت ناتمام”، در روز ۱۸ بهمن فیلم‌های “کُت چرمی” و ” شماره ۱۰” ، در روز ۱۹ بهمن فیلم‌های “هوک” و “عطرآلود”، در روز ۲۰ بهمن فیلم‌های “یادگار جنوب” و “سرهنگ ثریا”، در روز ۲۱ بهمن، فیلم های “هفت بهار نارنج “و “در آغوش درخت”، در روز ۲۲ بهمن فیلم‌های “جنگل پرتقال” و “چرا گریه نمی‌کنی”، در روز ۲۳ بهمن فیلم‌های “کاپیتان” و “آه سرد” و در روز ۲۴ بهمن فیلم‌های “بعد از رفتن” و” غریب” است.

همچنین فیلم‌های “بعد از رفتن” و “پرونده باز است”در روز ۱۷ بهمن، “هوک” و”آه سرد” در روز ۱۸ بهمن،”جنگل پرتقال” و “چرا گریه نمی‌کنی” در ۱۹ بهمن ، “هفت بهار نارنج” و “در آغوش درخت “در ۲۰ بهمن ، “یادگار جنوب”و”سرهنگ ثریا” در ۲۱ بهمن، “هایپاور” و “وابل “در ۲۳ بهمن ، “آنها مرا دوست داشتند ” و “روایت ناتمام “در ۲۴ بهمن بر روی پرده سینمای پردیس سپاهان می‌رود.

سینما پردیس ساحل نیز فیلم‌های” پرونده باز است” و “بعد از رفتن” را در روز ۱۷ بهمن ، “آه سرد “و “هوک” را در روز ۱۸ بهمن، “چرا گریه نمی کنی” و “جنگل پرتقال “را در روز ۱۹ بهمن، “در آغوش درخت” و “هفت بهار نارنج” را در ۲۰ بهمن، “سرهنگ ثریا” و “یادگار جنوب” را در ۲۱ بهمن، “عطرآلود” و “کاپیتان” را در روز ۲۲ بهمن ،”وابل “و “گُل‌های وابارده “را در روز ۲۳ بهمن و “روایت ناتمام سیما ” و همچنین “اتاقک گِلی ” را در روز ۲۴ بهمن در فهرست اکران خود دارد.

چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر،۱۲ تا ۲۳ بهمن امسال همزمان با تهران در ۳۱ استان کشور برگزار می‌شود.

فجر چه کمکی به معیشت سینما می‌کند؟

جشنواره فیلم فجر یک اتفاق بزرگ در تاریخ سینمای ایران است. این جشنواره یک ظرفیت بی بدیل برای بازسازی وجوه مختلف سینمای ایران از جمله وجه اقتصادی آن در اختیار متولیان امر قرار داده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، جشنواره فیلم فجر یک اتفاق بزرگ در تاریخ سینمای ایران است. این جشنواره یک ظرفیت بی بدیل برای بازسازی وجوه مختلف سینمای ایران از جمله وجه اقتصادی آن در اختیار متولیان امر قرار داده است. سینمای ایران با جشنواره فیلم فجر می تواند ضیافتی تمام عیار برای مخاطبان ایرانی ترتیب دهد. این جشنواره به حسب زمان برگزاری و پیشینه دیرینه آن یک سرمایه اجتماعی معتبر برای سینمای ایران محسوب می شود. روندی که این جشنواره پشت سر گذاشته با همه فراز و فرودهایش ارزش های افزوده و مزیت های نسبی بسیاری برای سینمای ایران داشته است.

با این وجود به نظر می رسد از همه ظرفیت ها و قابلیت های این رویداد فرهنگی و اجتماعی بهره برداری نشده است. این جشنواره بزرگترین رویداد فرهنگی کشور است و سرمایه اجتماعی آن برای سینمای ایران مهم و مغتنم است. از این رو، نیاز است در هر مقطعی ضمن نیازسنجی و ارزیابی کارکردهای اجتماعی آن به تکامل و توسعه ساختار و شاخصه های اجرایی اش توجه کنیم و به حسب استراتژی و برنامه‌های راهبردی در حوزه فرهنگ و هنر باید الزامات تحول آن را جدی بگیریم. 

جشنواره فجر ویترین تولیدات و آیینه تمام نمای داشته ها و کاشته های سینمای ماست که در آن می‌توانیم چالش ها و کاستی ها را ببینیم. مسیر طی شده را ارزیابی کنیم و راه‌های پیش رو را طراحی و ترسیم.

در این دوره جشنواره تلاش شده تا ضمن حفظ مزیت‌های نسبی دوره های پیشین به نیازهای جدید اندیشیده شود. طراحی محتوای جدید، اهتمام به مبانی نظری و تحلیلی سینما، ورود به حوزه های بین رشته ای – معماری، جامعه شناسی، مدیریت و بازرگانی، فلسفه و… از بسترهای است که به سینِما گره خورده اند.

جشنواره پیوندهای محکمی با توده های مردم و عموم فعالان سینما دارد. بستر سازی برای نمایش فیلم ها برای عموم مردم است. جشنواره فیلم فجر را می توان نقطه ثقل سینمای ایران دانست که باعث تحرک و ایجاد انگیزه در بین فیلمسازان برای ساخت آثار بهتر خواهد شد.  جشنواره فیلم فجر می تواند به معیشت خانواده سینما کمک کند و ان را بهبود بخشد. چرا که هر رویدادی که به دیده شدن سینمای ایران و تثبیت وارتقای آن بینجامد ، قطعا به معیشت چند هزار نفری که در بدنه این سینما مشغول به کارند، کمک خواهد کرد.

حضور فیلم‌اولی‌ها؛ قوت یا ضعف جشنواره؟

اولین آثار راه یافته باشگاه فیلمسازان فیلم اول در جشنواره فیلم امسال رونمایی شدند. این فیلم‌ها بخشی از آثاری هستند که توسط تعدادی از جوانان خلاق و با استعداد به عنوان فیلم اول با کمک ومساعدت سازمان سینمایی ساخته شده‌اند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، اولین آثار راه یافته باشگاه فیلمسازان فیلم اول در جشنواره فیلم امسال رونمایی شدند. این فیلم‌ها بخشی از آثاری هستند که توسط تعدادی از جوانان خلاق و با استعداد به عنوان فیلم اول با کمک ومساعدت سازمان سینمایی ساخته شده‌اند.

یکی از سیاست سازمان سینمایی در دوره جدید ،کشف و شناسایی هنرمندان جوان و فیلمساز در اقصی نقاط کشور است . از آنجا که سینما وادی کشف وشهود است و برای فعالیت در این حیطه باید علاوه برداشتن علم روز ، انگیزه وتوان انجام آن کار را هم داشت، بسترسازی برای ورود جوانان مستعد وخوش ذوق در این حوزه بسیار مهم وحیاتی  است.  فکر تاسیس باشگاه فیلم اولی ها دقیقا از همین جاآمده است. جایی که باید برای نسل های آینده، فیلمسازِ کاربلد و خلاق تربیت کرد. واقعیت این است که مدتهاست آثار فیلمسازان پیشکسوت وقدیمی سینمای ما – با همه احترامی که برای آنها قائلیم – دیگر چندان مخاطبی ندارند و در گیشه فروش چندانی ندارند و باید فیلمسازان جوان که توانمندیهای بالایی دارند جایگزین این فیلمسازان شوند.

به شکل طبیعی باید پذیرفت که هر شغلی یک دوره مفید دارد و بعد از آن جوانان مستعد وعلاقمند هستند که ادامه دهنده ، آن راه و پیشه اند وباید آن مسیر را ادامه دهند. قواعد حرفه فیلمسازی هم کم وبیش همین طور است . تغییر برخی سازوکارهای فیلمسازی  در جهت کمک بیشتر به جوانان علاقمند به فیلمسازی الزامی بود  وباید انجام می شد و برای شروع باشگاه فیلم اولی ها به بخشی از این نیازها پاسخ می داد.

سازمان سینمایی پیشقراول رسیدگی به امور سینماگران در بخش های مختلف سینماست و باید تدبیری بیندیشد که ورود نسل تازه فیلمساز را به حیطه کارگردانی حرفه ای تسهیل کند. اتفاقی که در سالهای گذشته به سختی و با مشکلات زیادی بوقوع می پیوست تا انجا که برخی از استعدادهای جوان فیلمسازی عطای این کار را به لقای اان بخشیدند.

با تاسیس باشگاه فیلم اولی ها ، ورق تا حد زیادی برگشت و افق تازه ای برای جوانان مستعد فیلمساز در گوشه وکنار ایران پدیدار شد. به هنگام اعلام فراخوان باشگاه فیلم اولی ها استقبال فوق العاده و حیرت انگیزی از این بخش شد که همه را انگشت به دهان نگه داشت.تعداد زیاد علاقمندان جوان حوزه سینما برای ورود به این باشگاه گواه روشن این موضوع است.

در نهایت چند نفر موفق شدند فیلم اولشان را با همراهی سازمان سینمایی جلوی دوربین ببرند.

در جشنواره امسال از تعدادی از فیلم های باشگاه فیلم اولی رونمایی شدکه برخی از انها در همین روزهای ابتدایی جشنواره روی پرده رفته اند و توانسته اند توجهات را به خود جلب کنند. تنوع ونوآوری در مضامین، گستردگی وتنوع جغرافیایی ،  جسارت در ایده پردازی و کشف دنیاهای تازه بخشی از ویژگی های فیلم های باشگاه فیلم اولی ها در جشنواره امسال بوده اند.

شاید بزرگترین خروجی باشگاه فیلم اولی ها این باشدکه این فیلمسازان با ارائه مجموعه ای از کارهای کوتاه و تایید صلاحیت فیلمسازی از سوی سازمان سینمایی و کمک و حمایت این سازمان توانسته اند فیلم اولشان را جلوی دوربین ببرند. کاملا طبیعی است که خروجی چنین فرایند باید از حداقل استانداردها فراتر باشد وفیلم های باشگاه فیلم اولی هایی که توانسته به جشنواره راه یابند ، چنین ویژگی هایی دارند.

باشگاه فیلم اولی مصداق روشن گسترش عدالت فرهنگی است. باشگاه فیلم خارج از سینمای «محفلی و انحصاری و بسته » قبلی تعریف شده و بدیهی است که می طلبد سازوکار جداگانه و خروجی ویژه ای هم داشته باشد. باشگاه فیلم اولی ها را می توان بخشی از محصول سفرهای استانی رییس سازمان سینمایی در یک سال گذشته دانست. سازمان سینمایی با شعار تمرکز زدایی، گسترش عدالت فرهنگی و استاندارد سازی تلاش کرده کُنش فیلمسازی را خارج از بسترهای همیشگی تعریف کند وفضای تازه ای را برای خیل انبوه فیلمسازان مشتاق دور ازمرکز فراهم کند.

حضور جوانان فیلمساز در جشنواره بزرگ ومعتبری مانند جشنواره فیلم فجر می تواند این نوید را به جوانان بدهد که مفری تازه ، مطمئن وقانونی برای دیده شدن آثار آنها فراهم شده است. باشگاه فیلم اولی ها اگر چه یکی از پر تقاضاترین باشگاههای فرهنگی برای ورود به آن است اما به همان نسبت خروجی این باشگاه هم قابل اعتناست ودلیل آن هم این است که یکی از شروط پذیرفته شدن در این باشگاه، داشتن استعداد فیلمسازی و ساخت آثار با کیفیت است.

آنچه مهم است باشگاه فیلم اولی ها آرام آرام جایگاه خود را به عنوان یکی از متولیان فیلم اولی در کشور تثبیت میکند  و قطعا در سالهای آینده و با حضور فیلمسازان بیشتر می تواند بسیار بیش از اینها به چشم بیاید.

خروج از نسخه موبایل