رسانه سینمای خانگی- برگزیدگان حافظ مشخص شدند/ همه برای پوست شیر

بیست و دومین مراسم دنیای تصویر (تندیس حافظ) با تجلیل از بهزاد فراهانی و معرفی برگزیدگان بخش های مختلف به کار خود پایان داد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، بیست و دومین مراسم سینمایی، تلویزیونی دنیای تصویر (تندیس حافظ) امشب در سالن رویال هال هتل اسپیناس پالاس برگزار شد.

در این مراسم که با حضور جمعی از هنرمندان همراه بود از بهزاد فراهانی به پاس یک عمر فعالیت هنری تجلیل شد.

هادی حجازی فر، نوید محمودی، رضا کمالی، یکتا ناصر، ایمان صفا، دارا حیایی، مهدی مکی، نورا هاشمی، پژمان جمشیدی، مهدی میامی، مه لقا باقری، اشوان، سارا حاتمی، سیاوش صفاریان پور، کریم امینی، لیندا کیانی، رضا یزدانی، مجید توکلی، نیما شعبان نژاد، سیاوش خیرابی، هدیه بازوند، رابعه اسکویی و جمعی از هنرمندان سینما و تلویزیون در این مراسم حضور دارند.

این مراسم که اعلام شده بود ساعت ۱۹:۳۰ برگزار می شود ساعت ۲۱ با سرود جمهوری اسلامی ایران آغاز شد.

افتتاحیه مراسم با ترانه ای از محسن چاوشی با ترجیع بند «ملکا ذکر تو گویم» و تصاویری از فیلم های «محمد رسول الله» مجید مجیدی، «محمد(ص)» مصطفی عقاد و … برگزار شد.

همچنین در ادامه نماهنگی از تصاویر و سخنان زنده یاد علی معلم که بنیانگذار این مراسم است به پخش رسید.

سپس مریم مومن بازیگر سینما و تلویزیون که با سریال «بانوی عمارت» شناخته می شود در جایگاه حاضر شد و با خوش آمدگویی به مهمانان شعری از حافظ خواند.

وی در سخنانی گفت: برای من افتخاری بود چند دقیقه ای روی این صحنه بودم جایی که پیشکسوت ها حضور داشتند. امیدوارم دفعه بعد که روی این صحنه می آیم برای جایزه باشد.

سپس محمدرضا علیمردانی مجری و بازیگر روی صحنه رفت تا اجرای مراسم را به عهده بگیرد.

وی با بیان اینکه چه خوشبختم که اجرای این برنامه باشکوه به عهده من است، اظهار کرد: عذرخواهی می کنم از طرف گروه برگزار کننده به خاطر تاخیری که پیش آمد. مجبور شدیم صبر کنیم تا عزیزانی که در راه یا ترافیک بودند، برسند.

اجرای قطعه اول این مراسم را رضا یزدانی خواننده بر عهده داشت که شعری از حافظ را اجرا کرد.

در ادامه اولین بخش از مراسم به تجلیل از بهزاد فراهانی اختصاص داشت که در قالب یک کلیپ هنرمندانی چون محمد رحمانیان، رضا بابک، شهرام گیل آبادی، عباس جهانگیریان درباره او سخن گفتند. بهزاد فراهانی در بخش هایی از سخنان خود که در قالب ویدئو قابل مشاهده بود به کارهای مورد علاقه اش مثل سریال «امام علی(ع)» و «کت جادویی» اشاره کرد و همچنین از نمایش های رادیویی گفت که زمانی خیابان را تعطیل کرده اند.

در ادامه محمد رحمانیان کارگردان تئاتر، آذر معماریان و شقایق فراهانی روی صحنه رفتند تا از این هنرمند تجلیل کنند.

رحمانیان در سخنانی روی صحنه بیان کرد: حالا که اسم او آمده، است اجازه دهید درباره این ۶۰ سال بگویم. او به عنوان بازیگر، نویسنده و کارگردان اگر نبود بسیاری از آثار سینما از جمله «سفر سنگ» کیمیایی نبود.

وی ادامه داد: او پرویز پرستویی، مجید کربلایی نجف و … را معرفی و تربیت کرد. او اگر نبود بخشی از تاریخ ایران نبود، مگر می توان نام فراهانی، عباس جوانمرد، آوانسیان را نبرد. ما سی سال است که با هم کار و زندگی می کنیم و الان من جای همه شاگردان او اینجا ایستاده ام.

فراهانی در سخنانی در پاسخ به تشویق های مردم عنوان کرد: برای اولین بار به خودم حسودی ام شد.

این بازیگر در ادامه از یدالله شیراندامی یاد کرد. او همچنین از علی معلم یاد کرد و گفت: وقتی علی معلم در کلاس بود وزن کلاس تغییر می کرد.

وی اضافه کرد: علی بسیار راستگو بود. شجاع بود. او پاک بود، بسیار خلاق بود و اهل سانسور نبود و شاید به دلیل ویژگی هایی که داشت به مطبوعات کشیده شد.

در ادامه آذر معماریان‌ به حضار خیرمقدم گفت و سپس امید معلم دبیر این رویداد در جایگاه قرار گرفت و در سخنانی بیان کرد: ما بیش از هر زمان دیگری به همدلی نیاز داریم. مهمترین رکن جامعه فرهنگ آن است و ما بدون فرهنگ و هنر زنده نیستیم و اهالی هنر از کلیت جامعه پاسداشت می کنند.

وی در بخشی دیگر از صحبت هایش در سخنانی بدون اشاره مستقیم به حواشی نبود آثار صداوسیما در میان نامزدها بیان کرد: هرآنچه در حافظ می بینید حاصل یک داوری حرفه ای است. هیچ گاه با یک فیلم یا مجموعه براساس سیاست رفتار نشده است. بر این عقیده ایم اگر مجموعه ای در میان نامزدها نیست اشکالاتی وجود داشته است که آن مجموعه ها نیستند.

در ادامه بخش اهدای جوایز با اهدای جایزه به بهترین مستند و بهترین فیلم کوتاه آغاز شد.

جایزه بخش بهترین مستند به سیاوش صفاریان پور برای کارگردانی اثر «کاپیتان من» رسید.

وی با تقدیم جایزه به همسرش و اسماعیل میرفخرایی در سخنان کوتاهی بیان کرد: خیلی ممنونم از بهرام رادان تهیه کننده مستند که تصمیم گرفت در این راه قدم بگذارد.

جایزه بهترین فیلم کوتاه نیز به صمد علیزاده برای کارگردانی «۱۳ سالگی» رسید.

در ادامه جایزه بهترین بازیگر زن کمدی به رویا افشار اهدا شد.

افشار در سخنانی بیان کرد: این جایزه برایم باعث افتخار است. اولین بار است که به جشن حافظ می آیم و کمی اضطراب دارم. چنین جوایزی کار ما را سخت می کند. افتخار می کنم چون اگر این جایزه نصیبم شده است معلمان خوبی داشتم که زنان کشورم بودند.

وی درخواست کرد: با جامعه فرهنگی مهربان تر باشید جای هنرمندان بند و اسارت نیست.

جایزه بهترین فیلمنامه سریال تلویزیونی نیز به جمشید محمودی و رضا بهاروند برای سریال «پوست شیر» رسید.

بهاروند نویسنده سریال در سخنانی بیان کرد: از پرستو معین ممنونم که در نگارش فیلمنامه به ما کمک کرد. این جایزه را به دخترانی تقدیم می کنم که نمی توانند در آغوش پدر باشند.

سپس جمشید محمودی نویسنده و کارگردان این مجموعه نیز گفت: از تیم «پوست شیر» تشکر می کنم که ۱۴ ماه به ما کمک کردند. از نوید محمودی خیلی تشکر می کنم که در نوشتن طرح خیلی به ما کمک کرد. همراهی او خیلی برایم مهم است و سینمای بدون او را نمی توانم تصور کنم. روح علی معلم هم شاد باشد که بنیان گذار این جشن بوده است.

محمدرضا علیمردانی برای بخش بهترین ترانه فیلم و سریال اعلام کرد که ۲ جایزه به این بخش اختصاص داده اند و هر ۲ برگزیده هم نتوانستند، حضور یابند.

جایزه اول به محسن چاوشی برای سریال «رهایم کن» رسید که با نامه ای از مردم قدردانی کرده بود.

همچنین جایزه دوم نیز به علیرضا قربانی خواننده تیتراژ سریال «بی گناه» رسید که با ارسال ویدئویی از داوران تشکر کرده بود.

جایزه بهترین بازیگر مرد کمدی به مهران غفوریان بازیگر سریال «نیسان آبی» رسید.

غفوریان در سخنانی گفت: بالاخره جایزه حافظ را گرفتم. علی معلم جایت خالیست.

جایزه بهترین بازیگر زن درام به هدی زین العابدین برای سریال «رهایم کن» اهدا شد.

جایزه بهترین بازیگر مرد درام به علیرضا کمالی برای سریال «پوست شیر» رسید.

کمالی در سخنانی بیان کرد: یادی می کنم از علی معلم که بیست و اندی سال پیش سریالی کار کردم که غیر از من و خانواده ام کسی نگاه نمی کرد اما آقای معلم ما را به این مراسم دعوت کرد. این جایزه را به کسی تقدیم می کنم که یک عمر برای من هم پدر بود هم مادر. من کوچک بودم که پدرم را از دست دادم و جایزه را به مادرم تقدیم می کنم.

در ادامه این مراسم جایزه سریال برگزیده سال ۱۴۰۰ در میان محصولات تلویزیونی و شبکه خانگی اهدا شد که براساس توضیح داوران این جایزه به دلیل احیای هویت ملی و ارتقای معیارهای کمی و کیفی برای نگارش و کارگردانی «خاتون» به تینا پاکروان تعلق گرفت. البته سریال «خاتون» در بخش رقابتی این رویداد حضور نداشته است.

در ادامه این مراسم جایزه بهترین چهره تلویزیونی به عادل فردوسی پور رسید. آذر معماریان و امید معلم تندیس و جایزه این بخش را اهدا کردند.

فردوسی پور در میان تشویق حاضران در سخنانی عنوان کرد: جایزه بردن همیشه لذتبخش است من همیشه در این سال ها جایزه برده ام اما لطف این جایزه چیز دیگری است.

وی اضافه کرد: در این چند سال می دانید چه اتفاقاتی افتاد و چطور درها به روی من بسته شد. خوشحالم در کنار مردم عزیزم ماندم و در کشور خودم می توانم کار کنم. بسیار خوشحالم در «۳۶۰» در کنار همکارانی که از صفر شروع کردیم، نزدیک یک سال فعالیت داریم و الان این برنامه خوب دیده می شود.

در بخش کارگردانی بهترین سریال تلویزیونی دو جایزه اهدا شد.

جایزه اول بهترین کارگردانی سریال تلویزبونی به نیما جاویدی برای «آکتور» رسید.

جاویدی در سخنانی بیان کرد: دفعه قبل این جایزه را برای فیلم «سرخپوست» گرفتم و خوشحالم دوباره این جایزه جذاب تکراری را می گیرم.

جایزه دوم نیز به جمشید محمودی برای سریال «پوست شیر» اهدا شد.

محمودی در سخنانی عنوان کرد: هادی حجازی فر اینجاست و باید بگویم از او ممنونم. او فیلمساز و نویسنده است
و من هر جا نیاز داشتم از او کمک می گرفتم.

وی با اشاره به عادل فردوسی پور که جایزه اش را از او دریافت کرد، گفت: وقتی برنامه «نود» تعطیل شد، می گفتم امکان ندارد عادل را حذف کنند و او به گونه ای جوانه زد که آنها حس کنند نمی توان او را حذف کرد. مگر شدنی است آدم هایی را که سال ها برای این کشور زحمت کشیده اند، حذف کرد؟

جایزه بهترین سریال تلویزیونی و پلتفرم های استریم آنلاین نیز به نوید محمودی برای سریال «پوست شیر» رسید.

نوید محمودی در سخنانی عنوان کرد: زن ها طبعا مردهای کنارشان را دوست دارند، اگر قابل باشیم حتما برایشان دوست داشتنی هستیم.

وی افزود: «پوست شیر» حاصل تلاش دو برادر مهاجر افغان به ایران به همراه یک تیم بود. این را یادآوری کردم تا بگویم سینما کاری ندارد کجایی، فقیری یا… تو را به آرزوهایت می اندازد.

در ادامه همه عوامل «پوست شیر» روی صحنه آمدند که با تشویق حاضران روبرو شد.

در این بخش حجازی فر در سخنانی گفت: ممنون که به ما محبت و لطف داشتید. امیدوارم این تیم همچنان کار کند، ما یک خانواده بودیم.

جمشید محمودی نیز در ادامه یادآور شد: من ۴۰ جلسه از کار را درگیر نگارش و تدوین بودم و نوید در حال فیلمبرداری و کارگردانی بود بنابراین بخشی از کارگردانی را او تقبل کرد.

در ادامه مراسم نشان عباس کیارستمی (بهترین فیلم تجربی) به علی بهراد برای فیلم «تصور» رسید که در این مراسم حضور نداشت.

جایزه بهترین دستاورد فنی و هنری به امیرحسین قدسی برای فیلم «بی همه چیز» رسید.

قدسی در سخنانی گفت: برای هم صنف های من روزهای خوبی نیست. امیدوارم مطالبات صنفی ما به ما برگردد و بتوانیم کار کنیم.

جایزه بهترین تدوین نیز به عماد خدابخش برای فیلم «بی همه چیز» رسید.

جایزه بهترین فیلمبرداری به وحید ابراهیمی برای فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» اهدا شد ‌که در سخنانی عنوان کرد: این اولین جایزه فیلمبرداری من است. از اعتماد حجازی فر ممنونم که به من کمک کرد.

جایزه بهترین موسیقی متن به حسین علیزاده برای موسیقی فیلم «آتابای» رسید که در این مراسم حضور نداشت.

جایزه دستاورد فردی ویژه نیز به هادی حجازی فر اهدا شد.

جایزه بهترین فیلمنامه سینمایی به امید شمس، بهمن ارک و علی سرآهنگ برای فیلم «ملاقات خصوصی» رسید.

در ادامه آذر معماریان ‌برای اهدای جایزه ویژه هیات داوران روی صحنه رفت و عنوان کرد این جایزه به ارسلان امیری برای «زالاوا» اختصاص یافته است.

امیری در ادامه گفت: بزرگترین مانع برای تجربه های نو شورای پروانه ساخت و بنیاد فارابی است. در دوره جدید هم ۲ فیلمنامه مثل «زالاوا» بود که مجوز نگرفت اگرچه که خیلی هم تجربه گرا نبودند. امیدوارم تلاش نشود که سانسور و یکسان سازی شکل بگیرد.

در ادامه علی اوجی کارگردان مراسم روی صحنه رفت و گفت: سینما باید در هر شکلی به کار خود ادامه دهد.

بخش جایزه بهترین بازیگر زن سینما و مرد سینما ۲ جایزه داشت.

جایزه اول به صدف اسپهبدی برای فیلم سینمایی «علف زار» رسید.

جایزه دوم نیز به الناز شاکردوست برای فیلم «تی تی» اهدا شد که در مراسم حضور نداشت و در یک ویدئو از داوران قدردانی کرد.

در بخش دیگر مراسم، جایزه اول بهترین بازیگر مرد سینما به پژمان جمشیدی برای فیلم «علف زار» رسید که در سخنانی عنوان کرد: شاید ابتدا که وارد سینما شدم خیلی آرزوهای بزرگ داشتم اما الان واقعا آرزوی من خوشبختی مردم است و آرزوی محالم بودن مادرم.

جایزه دوم این بخش به بهرام افشاری برای فیلم «فسیل» رسید. افشاری جایزه اش را به زنان هنرمند تقدیم کرد و گفت: امیدوارم واژه ممنوع الکاری دیگر وجود نداشته باشد.

جایزه بهترین کارگردانی نیز به آیدا پناهنده برای فیلم «تی تی» اهدا شد که در سالن حضور نداشت.

در بخش پایانی مراسم نیز جایزه بهترین فیلم به امیر بنان برای «ملاقات خصوصی» رسید.

رسانه سینمای خانگی- روایت‌های متناقض و غیرمستند سینماگران از مخملباف

فریدون جیرانی گفت:من به طور کلی معتقدم نیمه‌ دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمی‌بینیم.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده، نخستین شب از سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» به میزبانی امیر قادری و با حضور جمعی از سینماگران و اهالی رسانه روز دوشنبه سوم مهر در سالن شهر هفتم پردیس سینمایی آزادی برگزار شد. مهدی فخیم‌زاده، فریدون جیرانی، بهروز افخمی و سیدضیاء هاشمی از جمله سینماگرانی بودند که در میزگرد این نشست حاضر شدند.

امیر قادری ابتدا ضمن خوشامدگویی به مهمانان گفت: در ۴ برنامه‌ای که از این سلسله نشست در مهرماه خواهیم داشت و ۴ قسمت از مستند «بر سینمای ایران چه گذشت» محصول سازمان سینمایی سوره را به نمایش می‌گذاریم، درباره تاریخ سینمای دهه ۶۰ صحبت خواهیم کرد. در ادامه این نشست‌ها که احتمالا در آبان ماه برگزار می‌شود، موضوع سینمای دهه ۷۰ را محل بحث قرار خواهیم داد.

وی ادامه داد: اغلب آنچه در سینمای ایران اتفاق افتاده است، حاصل دو دهه اول است. در ادامه مسیر مدیریت سینمای ایران آنچنان تغییر مسیر نداده و بنیاد آن از همان سال‌ها گذاشته شده است. اگر بخواهیم به سال های منتهی به انقلاب بازگردیم، روایتی وجود دارد که گفته می‌شود سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با اکران فیلم خارجی و محدودیت سالن، تقریبا همه چیز به پایان خود رسیده بود. با همین موضوع نشست را شروع می‌کنیم.

در ابتدای این نشست، سیدضیاء هاشمی تهیه‌کننده سینما درباره نقش خود در روزهای نخست سینمای ایران پس از انقلاب گفت: من با حوزه هنری به سینما ورود پیدا کردم. حوزه هنری در ابتدا حوزه اندیشه و هنر اسلامی بود و جمعی از جوانان انقلابی و متعهد برای تشکیل آن پای کار آمده بودند. در سال ۶۰، بخش سینمایی حوزه هنری تازه شروع به کار کرد و به مرور منسجم شد. اولین اثری که در حوزه هنری ساخته شد، فیلم «توجیه» با بازی مجید مجیدی و کارگردانی زنده یاد منوچهر حقانی‌پرست در سال ۱۳۶۰ بود. نویسنده این اثر محسن مخلباف بود که در واقع نقش پُررنگی داشت.

وی افزود: آقای مخملباف به واسطه ورود به حوزه هنری توانست فیلمساز شود. او خود را اسلام‌گرای تندرو می‌دانست و در تندروی، مشهورترین چهره حوزه هنری بود. به واسطه همین تندروی‌های برخی در اوایل انقلاب، این تصویر از بسیاری از افراد فعال در حوزه هنری آن زمان شکل گرفته بود.

این تهیه‌کننده سینما یادآور شد: در آن دوران، این فیلم‌ها معروف به فیلم اتوبوسی بود؛ چراکه عمدتا با اتوبوس مردم را از جاهای مختلف به سینما و مسجد می‌بردند و فیلم‌ می‌دیدند. زمانی که «برزخی‌ها» با چهره‌های بزرگ سینمای پیش از انقلاب آمد، برخی از افراد جامعه واکنش تندی به آن نشان دادند. در خاطرم است که فیلم «حاجی واشنگتن» اثر علی حاتمی در سینما اکران شده بود و به همراه مخملباف برای تماشای این فیلم رفته بودیم که او بسیار برافروخته و عصبانی شد.

در ادامه مهدی فخیم‌زاده، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با بیان اینکه فیلم «میراث من جنون» را هنوز دوست دارد، در پاسخ به پرسش امیر قادری مبنی بر اینکه بیشترین دل‌مشغولی‌اش پس از انقلاب چه بود، تصریح کرد: من ۶ یا ۷ سال قبل از انقلاب با فیلم «تپلی» ساخته محمدرضا میرلوحی به سینما ورود کردم، در حقیقت با بازیگری شروع کردم و بعد به دستیاری، کارگردانی و… پرداختم. ناگفته نماند که در آن زمان فیلم‌فارسی را نمی‌شد ادامه داد. قبل از انقلاب اگر کارگردانی می‌خواست اثر متفاوتی بسازد، باید به جایی وصل می‌بود.

وی ادامه داد: حتی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم افراد خاصی می‌توانستند ورود کنند و باید نفوذ می‌داشتیم. برای مثال در آن زمان، چهره‌های خاصی ازجمله عباس کیارستمی، اسفندیار منفردزاده، فروزش و..‌. در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت می‌کردند.

این بازیگر پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا روایتی که می‌گویند سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی بود، درست است یا نه، مطرح کرد: این روایتی را که می‌گویند سینما قرار بود در سال ۱۳۵۶ تعطیل شود، به این شکل قبول ندارم؛ بلکه سالن‌هایش را از دست داده بود. چراکه با هجوم فیلم‌های خارجی مواجه بودیم. برای مثال، سال ۱۳۵۱، ما ۹۰ اثر تولیدی داشتیم؛ در حالی که سال ۱۳۵۶، ۱۱ اثر خروجی سینمای ایران بود. سود اکران فیلم‌های خارجی برای سینماداران بیشتر از اکران فیلم‌فارسی بود. لفظ تعطیلی به معنی از دست‌دادن تماشاچی نبود و همان‌طور که گفتم فیلم ایرانی در مقایسه با فیلم‌های خارجی تماشاگر کمتری داشت.

این هنرمند با اشاره به خط فکری محسن مخملباف ذکر کرد: در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب، محسن مخملباف تندروترین فرد سینما بود. نقل می‌کردند زمانی که سر صحنه می‌رفت، پاکتی همراهش بود که تصور می‌کردند، انار است اما بعد متوجه شدند، نارنجک با خود همراه دارد.

وی ادامه داد: محسن مخملباف روزی از فیلم «فرار» که تهیه‌کننده آن بودم و در ژانر دفاع مقدس تولید شده بود، تمجید کرد. حتی به من گفت «معتقد بودم که همه شما باید اعدام شوید؛ اما با این فیلم از شما خوشم آمده!‌». مخملباف مدام از مدیران وزارت ارشاد و فارابی و… انتقاد می‌کرد که این‌ها فراماسون هستند. حدود دو سال بعد، همراه سیروس الوند بودیم که مخملباف را هم دیدیم‌. کاملا تغییر کرده و از عقاید خود برگشته بود و به ما تذکر می‌داد که مراقب حزب‌الهی‌های تندرو باشید تا وارد شوراهای سینمایی نشوند.

در ادامه سیدضیاء هاشمی با رد برخی سخنان فخیم‌زاده، افزود: مجموعه سینمای پس از انقلاب به این تندی که گفتند نبود. این را هم بگویم به عنوان کسی که در کارهای او به عنوان تهیه‌کننده حاضر بودم، محسن مخملباف حتی چاقو هم همراه خودش سر صحنه نداشت. در آن دوران از حوزه هنری افراد زیادی عازم جبهه شدند و به یاد دارم در عملیات مرصاد تیمی متشکل از کارگردانان و فیلمبرداران رفتند، اما محسن مخملباف در دوران تندرویی‌اش هم هیچ‌وقت جبهه هم نرفت و در اصل، دل و جرات این کارها را هم نداشت.

وی افزود: البته بهروز افخمی از جمله افراد استثنایی بود که از همان ابتدا از محسن مخملباف متنفر بود و هیچ وقت حسی خوبی به او نداشت. افرادی آن زمان در حوزه هنری بودند که عاشق سینما باشند و فیلم‌ها را دنبال کنند، اما کسی به شدت بهروز افخمی پیگیر فیلم نبود. در حقیقت ایشان قبل از انقلاب به شدت اهل سینما بود؛ مدام به سینما می‌رفت و فیلم‌های آن دوران را هم می‌دید و حتی برای هم‌محلی‌هایش به مدت ۲ ساعت کل فیلم را تعریف می‌کرد.

وی درباره طیف بندی سینمای پس از انقلاب ادامه داد: در سینمای ایران آن زمان از حوزه هنری انقلابی‌تر وجود نداشت و حتی فضای تلویزیون که بهروز افخمی در آن مشغول بود، به نسبت بازتر بود. خاطرم هست که آن زمان برخی افراد تلویزیون فیلم «توبه نصوح» را که محصول حوزه بود، مسخره می‌کردند. البته این فیلم واقعا انبوهی از مخاطبان و روحانیون را با خود همراه کرده بود.

در ادامه نشست بهروز افخمی نویسنده و کارگردان پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا تجربه‌اش از سال ۵۶ تعطیل‌شدن سینمای ایران است یا خیر، بیان کرد: قطعا تجربه من از سال ۱۳۵۶، تعطیل شدن سینماهاست و اینکه تولید فیلم به زیر ۱۰ اثر رسید. البته آن سال دیگر بحبوبه انقلاب اسلامی بود و این مساله بر رفتار حکومت تاثیر داشت. برای بررسی دقیق‌تر این پرسش باید به سال ۵۵ توجه کرد که در آن سال نیز تولید فیلم به زیر ۲۰ اثر رسید. معتقدم روش‌هایی برای گران‌کردن تولید فیلم از سوی دولت به کار رفته شد که باعث شد بخش خصوصی کاملا ناتوان شود. در حقیقت شاید بتوان گفت هدف دولت کنترل کامل فیلمسازی توسط خودش بود؛ البته بهتر است بگویم سازمان‌های نیمه‌دولتی مانند شرکت گسترش صنایع سینمایی هزینه تولید را افزایش دادند و همین امر موجب شد قیمت تولید فیلم در فاصله کوتاهی ۵ برابر شود.

در ادامه سیدضیاء هاشمی درباره رویکردهای سینمای ایران پس از وقوع انقلاب عنوان کرد: زمانی که پس از انقلاب، سینمای گلخانه‌ای به راه افتاد، الگوی آن از سینمای روسیه گرفته شد. اساسا فارابی عصاره‌ای از کمونیست بود. اینکه می‌گویند الگویی از سینمای فرانسه بوده، ابدا اینجور نیست. بلکه نگاه واقعی سینمای چپ‌گرای کمونیست بودند. حوزه هنری مخملباف هم اصل سینمای کمونیست بود. اینها متاثر از نگاه افراط و تفریطی به دین بود و این در همه بخش‌ها حتی غیر از سینما وجود داشت. این مساله را حتی در احکامی که آن دوران علیه سینما صادر می‌شد می‌توان دید. آن زمان اغلب سینماهای کشور به جرم آنکه مال حرام داشتند، از مالکانشان گرفته و به بنیاد مستضعفان داده شد. برخی هم البته با دادن خمس مال‌شان پاک شدند. بنابراین به طورکلی الگوی سینمایی خانه سینما و فارابی از روسیه گرفته شده بود و طی سفرهای آقایان به اروپا به سینمای چپ‌گرا متمایل شده بود.

در ادامه امیر قادری با طرح این موضوع که بنابراین شما معتقدید همه اینها انشئابات مختلف سینمای مارکسیسم بوده، نظر فخیم‌زاده را درباره این موضوع جویا شد. وی گفت: اواخر دهه پنجاه به طور کلی دولت غایب بود و نقش چندانی در شکل‌گیری سینما نداشت. به مرور یعنی سال ۶۰ حوزه هنری پیدا شد. قبل از این تنها یک پروانه ساخت صادر می‌شد. بنیاد سینمایی فارابی هم در همان زمان به دنبال پیدا کردن معنایی برای سینمای اسلام‌گرا بود. در واقع دست و پا می‌زدند تا الگوی سینمای اسلامی به وجود بیاورند. به یاد دارم آن زمان از محمد بهشتی می‌پرسیدیم، سینمای اسلامی که می‌گویید، یعنی چه و ایشان یک جایی بالاخره پاسخ داد که “شما نمی‌دانید سینمای اسلامی چیست و من هم نمی‌دانم!”. حوزه هنری سنگ انقلاب و حزب الله را به سینه می‌زد و متشکل از کسانی بود که یا انقلابی بودند یا انقلابی شدند. اما در سوی مقابل در دوره‌ای، بنیاد سینمایی فارابی که بیشتر روشنفکران را به خود جذب می‌کرد، رسما اعلام ‌کرد عرفان، وجه هنری اسلام است و به دنبال ارایه این تعریف از سینمای اسلامی بودند.

قادری در ادامه نشست با طرح این پرسش از افخمی که آیا سینمای ما پس از انقلاب بیشتر به سینمای مارکسیستی گرایش پیدا نکرد؟، بیان کرد: چراکه تعریفی برای سینمای اسلام‌گرا نداشتیم، اگرچه به دنبال آن بودیم. اما باید بگویم که تعریف سینمای مارکسیستی را جای سینمای اسلام‌گرا گذاشتیم چون در دنیا تعریف داشت.

افخمی درباره این موضوع پاسخ داد: با این پرسش تفاوت سینمای فاشیست با سینمای مارکسیست چیست؟ بنظر من این مقایسه خیلی وجهی ندارد. اما اگر با رویکرد محتوایی بخواهیم بررسی کنیم، می‌توان تحلیلی داشت. از آنجایی که بخشی از سینمای کشورهای کمونیستی، قهرمان‌پرداز، امیدآفرین و پرداختن به طبقه فرودست بود و انقلاب را تبلیغ می‌کرد. هرچند این مضمون‌های قهرمان‌پرداز را هم می‌توان در سینمای هند هم پیدا کرد.

این فیلمساز درباره شرایط متفاوت سینما و تلویزیون در دهه ۶۰ با کنایه مطرح کرد: من آن سال‌ها در تلویزیون بودم. البته تلویزیون در آن دوران برخلاف سینما، مشغول نظریه‌پردازی نبود! و یک کار ضروری داشت؛ آن هم این بود که اوقات فراغت مردم را باید پُر کند؛ اوقات فراغتی که هر روز داشت جدی‌تر هم می‌شد. از سال ۱۳۶۱ به بعد، سریال‌سازی در تلویزیون آغاز شد و من هم در سال ۶۲ مدیر گروه فیلم و سریال تلویزیون شدم‌. زمانی که مدیر شدم، دیگر مسئولیت پُرکردن اوقات فراغت با این گروه بود و مدام برنامه تولید می‌شد. می توانم بگویم به اندازه مدیریت دو شبکه فعلی حجم و وسعت کار داشتیم. مسئولیت سنگینی هم بود و به محض اینکه در این کار کمی شکست می‌خوردیم و ضعیف عمل می‌کردیم، انواع ناسزاها به ما گفته می‌شد. به یاد دارم آن زمان فیلم‌های آمریکایی را نشان می‌دادیم و برای یک فیلم که حق رایتش تمام شده بود، بعدها در دادگاه لاهه جریمه شدیم و مجبور شدیم چند برابر حق پخش آن را بپردازیم!

در ادامه این نشست فریدون جیرانی نویسنده و کارگردان باسابقه، نظر خود را درباره تعطیلی‌ سینماها در سال ۱۳۵۶ این گونه شرح داد: از سال ۱۳۵۵ بحران سینما آغاز و جلسات مهم حزب رستاخیز درباره این بحران تشکیل شد. فکر می‌کنم تندترین نظرات درباره سانسور در سینما در آن جلسات گفته شده است. افراد زیادی مانند ناصر تقوایی و سعید مطلبی در آن جلسات درباره سانسور تند و تیز حرف زدند.

وی ادامه داد: سانسور در آن زمان وجود داشت. همان سال ۱۳۵۵، فیلم‌هایی همچون «دایره مینا»، «مرثیه» و… هنوز توقیف بودند. به یاد دارم که با هاشم خردمند که از مدیران ارشاد بود در روزنامه اطلاعات درباره توقیف شدن فیلم «مرثیه» حرف زده بودم و گفتم چرا آزاد نمی‌شود. این فیلم‌ها اواخر سال ۱۳۵۶ پروانه نمایش گرفتند و ۵۷ به نمایش درآمدند. در واقع از سال ۱۳۵۳ که نسخه کامل فیلم «گوزن‌ها» در جشنواره فیلم تهران اکران شد، سانسور در سینما هم شدید شد.

جیرانی خاطرنشان کرد: «گوزن‌ها» اثری به روز و بهتر است بگویم تبلیغ چریک‌های فدایی بود و تصاویر زیبایی داشت. پس از نمایش این فیلم، جشنواره هم زیر سوال رفت و هم فضای سینمای اجتماعی، سینمای اعتراضی و یا متفکر بسته‌تر شد. من به طور کلی معتقدم نیمه‌ دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمی‌بینیم.

وی ادامه داد: گفتمان بومی‌سازی، روشنفکران را در اواخر دهه ۴۰ به خودش جلب کرد. در گفتمان بومی‌سازی تفکر و فرهنگ غرب به مثابه پوششی تلقی می‌شود که فرهنگ استعمار را یادآوری می‌کند؛ این همان چیزی است که کوبا و الجزایر هم تجربه‌اش را دارند. ما هم این گفتمان بومی‌سازی را دنبال کردیم که هم روشنفکران در کنارش قرار می‌گیرند، هم طبقه‌ پایین. بنابراین علت اینکه در سینمای اجتماعی و اعتراضی ایران زن و انسان مدرن می‌بینیم، این است.

این ژورنالیست در ادامه عنوان کرد: فرهنگ غرب با فرهنگ امپریالیسمی یکی انگاشته می‌شد، در حالی که این دو موضوع از هم جدا هستند. اما چون ما آن را یکی می‌پنداریم شاهد آثاری مانند فیلم‌های ساعدی هستیم. البته همه این موارد دلیل نمی‌شود که بگوییم این سینما عقب‌افتاده است؛ سینما دچار یک تفکر غرب‌ستیزی است که در آن دوره در تمام دنیا وجود داشت. در آن دوره فرهنگ غرب یک تهاجم محسوب می‌شد و مانند حالا تعاریف تغییر نکرده بود.

جیرانی ادامه داد: آن زمان شهر مدرن با فرمانروایش تعریف می‌شد. آن زمان داستان شهر مدرن، داستان امروزی نبود. آنچه که شاه از مدرناسیون نشان می‌داد؛ حاشیه‌نشینان را دچار از خودبیگانگی کرد و روشنفکران تحت تاثیر بیشتر گفتمان چپ آمریکا لاتین یعنی همان بومی‌سازی قرار گرفته بودند که باعث شد مخالف شهر مدرن باشند. این نگاه باید طبیعتا بعد از انقلاب ادامه پیدا می‌کرد. چراکه نیروهایی که قدرت را در دست گرفتند، دو مدل بودند؛ دولت موقت و نیروهایی که مسئولیت نهادهای انقلابی را داشتند.

وی یادآور شد: پس از آنکه جنگ شروع شد و مهدی کلهر آمد، تفکر دیگری پدیدار شد و اولین روحانی که به وزارت ارشاد رفت، صادقی اردستانی بود. اولین اقدام شورای پروانه نمایش ارشاد بعد از جنگ این بود که جلوی فیلم‌های روسی را گرفت.

این سینماگر خاطرنشان کرد: حال که آقای افخمی اینجا حضور دارند، باید بگویم که تلویزیون در آن زمان با تهیه کردن فیلم بهرام بیضایی در سال ۶۰ نقش مهمی ایفا کرد.

جیرانی درباره موفقیت فیلم‌هایی نظیر «سوته‌دلان» و «در امتداد شب» در در رقابت با فیلم‌های خارجی در سال‌های منتهی به انقلاب بیان کرد: رقابتی در کار نبود. تماشاچی فیلم فارسی، طبقه پایین و حاشیه‌نشین، و تماشاچی فیلم خارجی طبقه متوسط و مرفه بودند. سینماهای‌ نمایش‌دهنده فیلم‌های ایرانی از میدان انقلاب به بالاتر نبودند. یعنی بهترین سینمای نمایش دهنده فیلم ایرانی «کاپری» در میدان انقلاب بود. با نمایش فیلم‌های «دایره مینا» و «سفر سنگ»، فیلم ایرانی در بالاشهر نیز نمایش داده شد. رقابت بین فیلم‌های ایرانی و خارجی سخت بود و مهمترین مساله در بحران سینما علاوه بر رقابت، بریدن تماشاچی از فیلم ایرانی بود. ۲ فیلم در سال ۵۷ خوب فروخت؛ اثری از ایرج قادری و و فیلم «در امتداد شب» که رکورد تاریخ را شکسته است و من معتقدم تفکری که پشت فیلم در «امتداد شب» بود، می‌توانست سینمای ایران را مانند سینمای ترکیه کند.

جلسه دوم سلسله نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب سه شنبه ۴ مهر با نمایش قسمت دوم این مستند و میزگردی با حضور فریدون جیرانی، مهدی مسعودشاهی، سیدمحمد حسینی و هوشنگ گلمکانی ساعت ۱۷ در سالن شهر هفتم سینما آزادی ادامه خواهد یافت.

رسانه سینمای خانگی- «خیابانی در مسیر آزادی» چه زمانی پخش می‌شود؟

مستند بلند «آزادیستان» که به زندگی سیاسی شهید شیخ محمد خیابانی می‌پردازد، به «خیابانی در مسیر آزادی» تغییر نام داد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی مستند، فیلمبرداری و تدوین مستند بلند «خیابانی در مسیر آزادی» که به کارگردانی امیرحسین خلیل‌زاده و تهیه‌کنندگی سعید الهی در تهران و تبریز انجام گرفته بود، پایان یافت.

این فیلم ضمن اشاراتی به زندگی شخصی شیخ شهید، بر رویکرد سیاسی محمد خیابانی که همزمان با دوره مشروطه، برای برقراری عدالت و رهایی کشور از دست استعمارگران، تلاش بسیار کرد و سرانجام در این مسیر به شهادت رسید، تمرکز دارد.

این مستند با بازخوانی اسناد و بازنمایی تصاویر مربوط به یکی از مهمترین مقاطع تاریخی، درصدد روشنگری درباره نقش دشمنان سلطه‌گر و عوامل داخلی آن‌ها در سرکوب آزادی‌خواهان مسلمان به ویژه روحانیت روشنفکر دینی است.

عوامل فیلم مستند «خیابانی در مسیر آزادی» عبارتند از کارگردان: امیرحسین خلیل زاده، حسین تورنگ، گوینده متن: همایون ظفرپور، هماهنگی و برنامه ریزی تولید: علی عباس زاده، نویسنده، تحقیق و پژوهش: حسین تورنگ، تصویربردار: علیرضا اسدنژاد، تدوین و گرافیک: حسین تورنگ، صدابردار: یاشار همتی و دستیاران فنی: هادی احمدی، امیرحسین خادمی، گرافیک: ستاره سهیلی، مدیر تولید: مجید تورنگ، عکاس: نیما وحیدزاده، طراح بازسازی: حسین تورنگ، تهیه‌کننده: سعید الهی، محصول: سازمان هنری رسانه‌ای اوج.

این مستند پیش از این «آزادیستان» نام داشت.

رسانه سینمای خانگی- آقازادۀ کاندیدای ریاست‌جمهوری، با کدام پول فیلم ساخت

علیرضا قاسم‌خان تهیه‌کننده فیلم «ستون ۱۴» به کارگردانی امیرحسین همتی فرزند رئیس اسبق بانک مرکزی ضمن اشاره به دلایل شکست این فیلم در گیشه، به توضیحاتی درباره همکاری با این کارگردان پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، علیرضا قاسم‌خان تهیه‌کننده فیلم سینمایی «ستون ۱۴» به کارگردانی امیرحسین همتی که روزهای پایانی اکران عمومی خود در سینماها را طی می‌کند، در گفتگو با مهر، درباره وضعیت فروش این فیلم گفت: به نظرم صحبت درباره شرایط فروش فیلم‌ها در وضعیت فعلی سینماهای کشور، بیشتر از جنس حرف‌های انتزاعی است. چراکه قبل از وضعیت فروش یک فیلم، ما باید درباره وضعیت سینمای ایران صحبت کنیم. سینمای ایران امروز با فراگیری پلتفرم‌ها و مدل‌های تازه تماشای فیلم‌ها مواجه است که پیش‌تر درباره آن فکری نکرده بودیم و برای احیای خود نیاز به بازاندیشی در این حوزه‌ها دارد.

وی در پاسخ به اینکه در همین شرایط هم فیلم‌هایی هستند که فروش خیلی خوبی را تجربه می‌کنند، توضیح داد: در این زمینه دلیل اصلی را باید در نوع ارتباط سینمای ایران با جامعه ایرانی جستجو کرد. واقعیت این است که نسل جدید ما که گروه سنی ۲۰ تا ۴۰ سال را در بر می‌گیرد و مخاطبان بالقوه سینما محسوب می‌شوند، اطلاعات بصری و ذائقه تصویری خود را تنها از طریق تماشای فیلم بر پرده سینما تأمین نمی‌کند و به همین دلیل ما ناگزیریم به روش‌های دیگر عرضه آثار خود هم فکر کنیم.

تهیه‌کننده «ستون ۱۴» ادامه داد: در زمینه توفیق فیلم‌ها، مسائل دیگری مانند هنرپیشه‌ها هم تعیین‌کننده هستند. برخی فیلم‌های موفق امروز بازیگرانی دارند که با خودشان مخاطبانی را به سالن سینما می‌کشانند. در این شرایط اما فیلم ما با سه بازیگر جوان به اکران رسید. ما در «ستون ۱۴» در کنار میترا حجار بازیگران جوانی را قرار دادیم که به‌نظر شروع موفقیت‌آمیزی در سینما داشته‌اند. علی‌رغم آنکه فیلم ما کمتر دیده شده اما بازی این بازیگران در فیلم درخشان بوده است.

«ستون ۱۴» مخاطب سینمارو را پای خود نشاند

وی تأکید کرد: کارگردان فیلم «ستون ۱۴» یک کارگردان فیلم‌اولی اما به‌شدت تواناست. بازیگران فیلم هم غیر از خانم حجار شاید در فیلم‌های سینمایی کمتر دیده شده‌اند اما با فیلم ما بازی آن‌ها هم به چشم آمد. یکی از صاحبان سینماها به من می‌گفت ما فیلم شما را در برخی روزها با ظرفیت کامل اکران می‌کردیم و در برخی روزها با ظرفیت نیمه اما جالب این بود که در هر ۲ حالت بعد از اتمام فیلم مخاطبان می‌نشستند و تیتراژ را نگاه می‌کردند. نوع روایت و ساختار این فیلم به گونه‌ای بوده که مخاطب سینمارو را پای خود نشانده است.

قاسم‌خان گفت: من طبیعتاً انتظار ندارم عملکرد فیلم ما در گیشه با «فسیل» و «نارگیل» مقایسه شود. رقیب ما شاید فیلم «بی‌مادر» باشد که بازهم نسبت به این فیلم، ما شرایط متفاوت‌تری داشتیم. پخش‌کنندگان فیلم «ستون ۱۴» گویی برای فیلم‌های دیگرشان بیشتر وقت گذاشتند و برای فیلم ما، کمتر توانستند وقت بگذارند.

میترا حجار در پشت صحنه «ستون ۱۴»

تهیه‌کننده «ستون ۱۴» درباره اینکه ثبت فروش کمتر از ۴۰۰ میلیون تومان برای این فیلم در گیشه را چگونه ارزیابی می‌کند، گفت: از نظر اقتصادی قطعاً این فروش یک شکست است. قطعاً در این شرایط یک فیلم باید ۷ تا ۱۰ میلیارد تومان در گیشه فروش داشته باشد تا بتواند از شکست اقتصادی خود جلوگیری کند اما از منظر سینمایی، این تجربه را شکست نمی‌دانم. من پیش از این فیلم «روزهای نارنجی» از آرش لاهوتی را تهیه کرده بودم که آن فیلم هم در شرایط کرونا، فروش بسیار پایینی در سینماها داشت اما همزمان ۲۳ جایزه بین‌المللی هم گرفته بود. این پروژه‌ها از منظر مسائل مالی و اقتصادی، شکست خورده‌اند اما از نظر کارنامه تهیه‌کنندگی‌ام آن‌ها را شکست نمی‌دانم چرا که فیلم‌های بد نساخته‌ام.

پیش از این فیلم «روزهای نارنجی» از آرش لاهوتی را تهیه‌کنندگی کرده بودم که آن فیلم هم در شرایط کرونا، فروش بسیار پایینی در سینماها داشت اما همزمان ۲۳ جایزه بین‌المللی هم گرفته بود. این پروژه‌ها از منظر مسائل مالی و اقتصادی، شکست خورده‌اند اما از نظر کارنامه تهیه‌کنندگی‌ام آن‌ها را شکست نمی‌دانم

وی با اشاره به یکی دیگر از فیلم‌های خود در مقام تهیه‌کننده با نام «ایستگاه اتمسفر» به کارگردانی مهدی جعفری، ادامه داد: آن فیلم هم در اکران بسیار مهجور بود اما روی پلتفرم‌ها بسیار خوب دیده شد. امیدواریم «ستون ۱۴» هم در پلتفرم‌ها بهتر دیده شود. در مجموع شرایط عمومی سینمای ایران به گونه‌ای نیست که مدام به دنبال موفقیت در آن باشیم. مگر من برای یک فیلم چقدر هزینه می‌کنم که بخواهم به اندازه دستمزد یکی از بازیگران فیلم‌های موفق گیشه، به بازیگرم دستمزد بدهم؟!

قاسم‌خان با اشاره به هزینه ۴ میلیارد تومانی تولید «ستون ۱۴» گفت: من نمی‌توانستم سراغ بازیگری بروم که شاید دستمزدش به اندازه کل هزینه فیلم من باشد، در عین اینکه می‌دانستم کارگردانم، استعداد لازم برای روایت چنین قصه‌ای را دارد و اگر شرایط متفاوتی هم داشتم، قطعاً از همین کارگردان برای روایتم استفاده می‌کردم.

آقازادگی درباره امیرحسین همتی صدق نمی‌کند

این تهیه‌کننده درباره نسبت امیرحسین همتی کارگردان جوان فیلم «ستون ۱۴» با یکی از چهره‌های سیاسی معاصر و تأثیر این آقازادگی بر ورود این کارگردان به عرصه حرفه‌ای سینما بیان کرد: واقعیت این است که این مباحث معمولاً برای حاشیه‌سازان جذاب است اما از نظر من آن کسی که منتقد سینماست، باید محصول نهایی را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. اگر فیلم را دیده باشید، رگه‌هایی از استعداد کارگردانی این فیلمساز جوان را در آن دیده‌اید. امیرحسین همتی تحصیل‌کرده سینما و معماری است و تجربه بازیگری در کشورهای دیگر را دارد و حتی درس بازیگری را در ایتالیا دنبال کرده است از این منظر بحث آقازادگی، به آن معنای منفی که در کشور ما مرسوم است، درباره او اصلاً صدق نمی‌کند. من در این مدت تنها یک بار پدر آقای همتی را از نزدیک دیدم و حتی وقتی به شوخی گفتم شما که مسئول بانک مرکزی بودید، کمک کنید تا فیلم پسرتان ساخته شود، خیلی جدی گفت که خودش باید روی پای خودش بایستد.

امیرحسین همتی فرزند عبدالناصر همتی در حال کارگردانی «ستون ۱۴»

قاسم‌خان تأکید کرد: وقتی ما فیلم «ستون ۱۴» را کلید زدیم، پدر آقای همتی دیگر رئیس بانک مرکزی نبود و به‌واسطه استقرار دولت جدید، حتی خیلی جاها جرأت نمی‌کردیم از این انتساب صحبت کنیم! (می‌خندد) یعنی نه تنها حمایت مستقیمی نبود که مجبور بودیم روابط را هم پنهان کنیم. در مجموع آقای همتی، حمایت آن‌چنانی از فیلم پسرشان نداشتند و تنها با من مطرح کردند که او درس کارگردانی خوانده و می‌خواهد اولین فیلمش را بسازد. من پیش‌تر با آقای همتی پدر، در تلویزیون همکار بودم. او در دهه ۶۰ معاون سیاسی سازمان صداوسیما بود و من خبرنگار سرویس فرهنگی تلویزیون بودم. وقتی گفت پسرش می‌خواهد فیلم بسازد، من هم گفتم شما هم کمک کنید تا این اتفاق بیفتد. در پاسخ گفت از من انتظار نداشته باشید به کسی زنگ بزنم تا کار پسرم راه بیفتد و یا پول خاص را برای‌تان جور کنم. هر چه هست سرمایه و توان خودش است.

وی تأکید کرد: شخصاً هیچ‌یک از همه این عوامل را مؤثر و مهم نمی‌دانم و معتقدم مهم این است که ببینیم چه فیلمی ساخته شده است. من ۲ سال پیش فیلمی دیدم که تنها با ۳۰۰ میلیون تومان ساخته شده بود، در حالی که به ظاهر فیلم حداقل ۲ میلیارد تومان هزینه برده بود! مهم خود فیلم و کیفیت فیلم است. همه مباحث حاشیه‌ای مانند آقازاده بودن یک کارگردان را باید معطوف به این سوال کنیم که آیا فیلمش ارزش سینمایی دارد یا خیر؟ ما تمام مراحل قانونی ساخت یک فیلم را گذرانده‌ایم، بدون آنکه بخواهیم از جایی سفارشی بگیریم. اصلاً نمی‌خواستیم بگوییم که ما تافته جدا بافته‌ایم.

رسانه سینمای خانگی- واکنش خزاعی به تحریم

محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی طی نامه‌ای سرگشاده به تحریم محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و قائم مقام وی از سوی کشورهای غربی واکنش نشان داد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی، محمد خزاعی تهیه کننده سینما و رئیس سازمان سینمایی طی نامه‌ای سرگشاده به تحریم محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و محمد هاشمی قائم مقام وی از سوی کشورهای غربی واکنش نشان داد.

متن این نامه به این شرح است:

«تحریم حاصل عصبانیت نظام سلطه از مدیریت جریان‌ساز وزیر انقلابی فرهنگ و ارشاد اسلامی است. استعمار برای پیشبرد اهداف خود، تنها از طریق سلطه قهری عمل نمی‌کند، بلکه شیوه‌های فکری و فرهنگی را نیز در پیش می‌گیرد تا سلطه خود را نهادینه و دائمی سازد و می‌کوشند تا با تحریم چهره‌های شاخص و رسانه‌های اثرگذار در اراده پولادین و اندیشه ناب برخاسته از دین مبین اسلام خللی ایجاد کنند. زهی خیال باطل.

انگلیس و آمریکا در صدد هستند با تحریم شخصیت‌هایی همچون وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی آقای دکتر اسماعیلی شکل جدیدی از خوی استعماری را در حوزه فرهنگ، بازتولید کرده و به اعمال سلطه نرم در فضای جامعه بپردازند اما جهان خواهد دید نظام سلطه، همچنان که تاکنون، نتوانسته به اهداف نامشروع سیاسی، نظامی و اقتصادی خود در ایران عزیز دست یابد، در حوزه فرهنگ نیز، شکست خواهد خورد چرا که به جامعه قدرتمند با تمدنی چند هزار ساله و ملتی با اعتقاد عمیق به دین اسلام، مکتب اهل بیت (ع)، فرهنگ عاشورا و تاریخ مهدویت از این هجمه‌ها، گزندی نخواهد رسید.

استعمارگران این بار آشکارا به جنگ اصحاب فرهنگ و رسانه و از همه مهم‌تر به جنگ اندیشه و خرد ایرانی و اسلامی آمده‌اند. طبیعی است که اندیشه لیبرالیستی و اومانیستی تحمل رشد و شکوفایی اندیشه دینی و خدامحوری را نخواهد داشت. ضمن تلاش برای جلوگیری از تبلیغ، ترویج و تعمیق اندیشه برگرفته از نظام فکری شیعه و میراث ماندگار امامت و ولایت یعنی ولایت فقیه، مروجین و پاسداران این حریم را تحریم و عصبانیت خود را آشکار سازند. به قول شهید دکتر بهشتی «به آمریکا بگویید از دست ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر».

بدون تردید، هجمه‌های ناجوانمردانه به ساحت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ما را مصمم‌تر از همیشه به سوی قوی‌تر شدن پیش می‌برد. به نظر می‌رسد تلاش‌ها و مجاهدت‌های تأثیرگذار آقای دکتر اسماعیلی و حوزه تحت امرشان در تبیین حقیقت و روایت دستاوردهای فرهنگی و تمدنی ایران عزیز در مقابله با انواع جنگ‌های ترکیبی، هجمه‌های مجازی و کمپین‌های رسانه‌ای و جریان فراگیر تحریف دشمنان، کارساز واقع شده و ترس به لانه استعمار پیر افتاده است. پناه بردن به ادبیات تحریم شیوه دولت‌های بی منطق و مستاصل است. جهان تک قطبی دیگر به پایان رسیده است. اصحاب فرهنگ و هنر هیچ‌گاه تحریم نخواهند شد. تحریم فرهنگ و هنر نشانه‌ای از گام‌های واپسین یک تمدن پوشالی و در حال سقوط است.

این اقدامات ضدفرهنگی نشان می‌دهد که غرب پس از شکست‌های مکرر این بار به سراغ حوزه فرهنگ و هنر آمده است. دور نیست که دستاوردهای تمدن نوین ایرانی و اسلامی با گفتمان انقلابی و افق و ادبیات جدید در جهان امروز، فراگیر و ساری و جاری شود و قله‌های پیش رو به زودی فتح خواهد شد.

اینک که آقای دکتر اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از مدیران انقلابی و شجاع و آقای هاشمی قائم مقام ایشان با مدیریت جریان‌ساز و کارنامه درخشان خود مورد غضب دشمنان واقع شده‌اند همدل و همراه در کنار این عزیزان متعهد می‌شویم با تمام وجود برای سربلندی و عظمت تمدن، فرهنگ، هنر و سینمای کشورمان مجاهدانه تلاش کنیم تا با پیشروی در مسیر حقیقت نقشه‌های نظام استکباری را نقش بر آب سازیم و در این کارزار با پیروی از رهنمودهای مقام معظم رهبری تا رسیدن به وعده الهی (پیروزی حق بر باطل)، به حمایت از جریان انقلاب و نیروهای معتقد و انقلابی خواهیم ایستاد.»

رسانه سینمای خانگی- میزبانی جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان از چهل کشور

دبیر سی و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان گفت: بیش از چهل کشور آثار خود را برای شرکت در جشنواره ارسال کردند و همین وجه بین‌المللی بودن باعث می‌شود اصفهان و ایران، خود را به دنیا معرفی کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مجید زین‌العابدین در آیین رونمایی از پوستر سی و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان که در تالار همایش‌ کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برگزار شد، اظهارداشت: نمی‌توانم در ابتدای صحبت‌هایم خوشحالی خود را از این بابت که جشنواره پس از چهار سال به اصفهان زیبا و بزرگ برگشته پنهان کنم و امیدواریم بتوانیم انرژی مضاعفی داشته باشیم تا این جشنواره با شور و نشاط و به بهترین شکل ممکن برگزار شود.

وی گفت: ماه مهر مفهوم ویژه‌ای همراه با شور و نشاط و سرزندگی را داراست اما برای کودکان اصفهان، معنای ویژه‌ای دارد و برای آنها بهار هنر و خیال انگیزی سینما و فصل سرزندگی به شمار می‌رود. بهار فصل پرواز پروانه‌هاست اما کودکان اصفهان نشان دادند پرواز پروانه‌ها در فضای خیال انگیز ذهن می‌تواند در پاییز رخ دهد.

زین‌العابدین افزود: ما ایرانی‌ها به داشتن شهری همچون اصفهان افتخار می‌کنیم و در دنیا خود را به واسطه این شهر معرفی می‌کنیم. این جشنواره بین‌المللی است و بیش از چهل کشور آثار خود را برای شرکت در جشنواره ارسال کردند و همین وجه بین‌المللی بودن باعث می‌شود اصفهان و ایران، خود را به دنیا معرفی کند.

دبیر سی و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان بیان کرد: بچه‌های اصفهان با شور و نشاط ویژه‌ای در حال برگزاری جشنواره هستند. برای داوری آثار بیش از ۸۳۵ کودک و نوجوان نامزد شدند که این عدد نشان از چشم انتظاری مردم اصفهان برای بازگشت جشنواره به این شهر حکایت دارد.

وی اظهارداشت: ۳۷۷ نفر نیز برای خبرنگاری نامزد بودند که ثابت می‌کند بچه‌ها مشتاق برگزاری جشنواره هستند. امیدوارم با همدلی و همکاری دوستان در شهر اصفهان جشنواره خوبی را شاهد باشیم. در حوزه فرهنگ و هنر اصفهان به شایستگی میزبانی را برعهده گرفت و امیدوارم این جشنواره به رشد سینمای کودک کمک کند.

زین‌العابدین گفت: از محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان سینمایی و مسئولان شهرداری اصفهان و سایر دست‌اندرکاران جشنواره در نصف جهان تشکر می‌کنم که همگی تلاش کردند جشنواره به اصفهان بازگردد. از هنرمندان و بزرگان اصفهانی تشکر می‌کنم که امروز در میان ما حاضر شده‌اند. آنان بچه‌های دیروز هستند و تلاش کردند که امروز ایران قوی داشته باشیم و بچه‌ها باید برای ایران قوی تلاش کنند تا کودکان فردا به آن ببالند.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی افزود: مراسم امروز برای رونمایی از پوستر است و فضایی است که بار دیگر جشنواره را معرفی می‌کند. در تلاش هستیم جشنواره از شکل موسمی در اصفهان خارج شود و برای همیشگی در اصفهان و برای مدت یک سال در اصفهان برگزار شود و ارتباط با کودکان به طور مستمر با جشنواره برقرار باشد.

زین‌العابدین با اشاره به شاخصه‌های پوستر این دوره جشنواره بیان کرد: پوستر امسال با راهنمایی کارشناسان و از میان طرح‌های مختلف برگزیده شد. تلاش شد از آبی که رنگ نمادین دارای عقبه فرهنگی و تمدنی ایرانی اسلامی است و با معماری عجیبن است به عنوان رنگ اصلی انتخاب شود. در پوستر به عنصر خیال انگیزی و پرواز برای پیشرفت و تعالی توجه ویژه‌ای شده است و امیدوارم جشنواره پر شور و نشاطی داشته باشیم. همه بچه‌های ایران به ویژه بچه‌های اصفهان در قلب ما هستند.

جامعه ما مشتاق شور و نشاط جشنواره کودک است

کمال حیدری معاون شهردار اصفهان و رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان نیز در این آیین اظهارداشت: امسال کارهای بسیار زیادی پیش رو داریم و امیدوارم بتوانیم با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اتفاق بزرگی را در مهرماه رقم بزنیم.

وی گفت: یکی از راه‌های سربلندی ایران، نشاطی است که خداوند مهر آن را در کودکی و تجلی آن را در نوجوانی آدمی قرار داده است. سی و پنج سال از عمر این جشنواره گذشته و این روزها شاهد به بلوغ رسیدن این رویداد هستیم. جامعه ما مشتاق این شور و نشاط است.

معاون شهردار اصفهان ضمن قدردانی از میثم بکتاشیان دبیر اجرایی سی و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان افزود: امسال با طراحی برنامه‌های محله محور تلاش کرده‌ایم این شور و نشاط را به محله‌های مختلف اصفهان در سطح شهر برده و امیدوارم رسانه‌های مختلف بتوانند به این امر مهم کمک کنند.

حیدری بیان کرد: امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند که دوره جوانی، دوره کاشت در زندگی بشر است و امیدواریم این امر برای همه فرزندان ایران به بهترین نحو اتفاق بیفتد. جشنواره فیلم‌های کودک و نوجوان، المپیاد فیلمسازی نوجوانان و برنامه‌های دیگر تدارک‌ دیده‌ شده، دستاوردهایی مهم هستند که کمک می‌کنند تا دوره‌های بعدی این رویداد پربارتر برگزار شوند. امیدواریم با همکاری بخش‌های مختلف بتوانیم یک هفته ماندگار برای اصفهان را رقم بزنیم.

وی اظهارداشت: در ماه مهر رویدادهای مهمی همچون بازگشایی مدارس و دانشگاه‌ها، هفته مقاومت و دفاع مقدس و جایزه نوبل اندیشمندان اسلامی (جایزه مصطفی) را داریم اما زیباترین اتفاق در این ماه، جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان است و امیدواریم بتوانیم با برگزاری این جشنواره، امید و نشاط را به جامعه تزریق کنیم.

رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان با اشاره به مهمانان ویژه این مراسم گفت: کودکان معلول عزیزمان و کودکان کار در سالن حضور دارند و ما می‌خواستیم با این حرکت نمادین، همه اقشار کودکان دیده شوند. آرامش ما زمانی است که نوستالژی‌های دوران کودکی را به یاد می‌آوریم. امیدواریم برنامه‌های امسال ما مورد عنایت حضرت امام عصر قرار بگیرد.

در ادامه میثم احمدی مجری برنامه بیان کرد: باید کودک بمانید تا رستگار شوید. دنیای کودکی دنیایی رازآمیز است و باید قدر آن دانسته شود. اصفهان شهر زندگی است و کودکان با آرامش و آسایش، در اماکن تفریحی مناسب می‌توانند پرورش یابند. کودکان ظرفیت‌های زیادی دارند که باید به آن توجه شود. اصفهان پایتخت فرهنگی و تمدن اسلامی است و بیش از ۶۰ درصد هنرمندان سینمایی اهل اصفهان هستند. همچنین باید از فرصت استفاده کرد و گفت امیدواریم زاینده رود برای همیشه در این شهر جاری و ساری باشد.

همچنین وی از علی قاسم‌زاده شهردار شهر اصفهان برای تلاش‌هایش جهت بازگشت جشنواره به اصفهان تشکر کرد، قاسم زاده در ماموریت کاری حضور داشت اما در پیامی اعلام کرد که از بازگشتن دوباره جشنواره به شهر اصفهان بسیار خوشحال است.

اجرای گروه آوازی «مولا» با دو قطعه با محوریت ایران و نشاط و سرزندگی جوان ایرانی، پخش کلیپ با موضوع مرور پوسترهای جشنواره در ادوار گذشته جشنواره فیلم‌های کودک و نوجوان از دیگر بخش‌های این آیین بود.

در پایان پوستر سی و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان با حضور مجید زین‌العابدین دبیر جشنواره و مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، احمد مقیمی مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، منیره جعفری رئیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اصفهان، میثم بکتاشیان مدیر اجرایی جشنواره در اصفهان و وحید ملتجی دبیر المپیاد فیلمسازی نوجوانان و «علی» و «زهرا» فرزندان سردار شهید ابوالفضل علیجانی شهید مدافع حرم اهل درچه اصفهان و جمعی از مسئولان رونمایی شد.

پوستر این دوره از جشنواره توسط بهزاد خورشیدی طراحی شده است که به دلیل از درگذشت مادرش، در این مراسم غایب بود.

سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان با دبیری مجید زین‌العابدین و با مشارکت سازمان سینمایی، بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری اصفهان از پانزدهم تا بیستم مهرماه امسال (۷ تا ۱۲ اکتبر ۲۰۲۳) در اصفهان برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- سی نما از تاریخ سینما

موزه سینمای ایران نمایشگاه عکسی از نماهای بیرونی سینماهای خاطره‌ساز را برگزار می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی موزه سینما، یکی از مهمترین عناصر در هنر سینما سالن‌های سینماست و معمولاً اولین مواجهه هر مخاطبی با سینما حضور در سالن سینما و دیدن نمای بیرونی آن است. از سویی دیگر نمای بیرونی سالن‌های سینما نقش مهمی در منظر و معماری شهری دارد. موزه سینمای ایران با توجه به اهمیت این موضوع و همزمان با روز ملی سینما نمایشگاهی از تصاویر نماهای بیرونی سینماهای خاطره‌ساز و قدیمی تهران را به نمایش می‌گذارد.

در این نمایشگاه که در تالارهای اصلی موزه سینما برگزار خواهد شد ۳۰ تصویر از نمای سینماهایی همچون اولین سالن نمایش دهنده فیلم «صحاف باشی»، تیسفون، مرمر، ارم (مایاک)، شهر هنر، شهرام، نپتون، فرحزاد، بهار، شهر نمایش، ادنون (شهریار سابق)، ناتالی، انقلاب، اونیورسال، فردوسی، ری، رکس، مارلیک، سپیده، خرم، سحر، پرسپولیس، شهر قصه، فلور، آپادانا، تهران، خورشید، شهر فرنگ، ایران، رز در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت.

علاقه‌مندان برای دیدن این نمایشگاه می‌توانند همه روزه به جز شنبه‌ها از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۸ از این نمایشگاه بازدید کنند.

رسانه سینمای خانگی- داوران جشنواره فیلم دنا انتخاب شدند

هیئت انتخاب و داوری بخش «فیلم» شصت‌و‌هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج-دنا که از 3 تا 6 مهرماه 1402 به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر یاسوج برگزار می‌شود، معرفی شدند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، اعضای هیئت انتخاب و داوری شصت‌و‌هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج-دنا که آثار سینمایی چهار بخش «داستانی»، «تجربی»، «پویانمایی» و «مستند» را ارزیابی کرده‌اند، معرفی شدند.

محمد حمزه‌ای، رضا دانش پژوه، لیلی عاج، مهدی غلامی سوق، مهدی فردقادری، مهدی فرودگاهی و سید غلام‌رضا نعمت‌پور هنرمندان باسابقه‌ای هستند که فیلم‌های متقاضی حضور در شصت‌و‌هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج-دنا را انتخاب کرده و آثار راه‌یافته به بخش‌های مختلف برای رقابت را داوری می‌کنند.

محمد حمزه‌ای

محمد حمزه‌ای متولد 1359 در شهر اراک است که تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی در رشته کارگردانی سینما به اتمام رسوند و در ادامه به عنوان تهیه کننده و کارگردان سینما به فعالت‌های هنری خود ادامه داد.

لازم به ذکر است وی تاکنون عضو هیئت انتخاب و داوری جشنواره منطقه­‌ای سینمای جوان اروند ( آبادان)، هیئت داوران منتقدان جشنواره فیلم‌­های مستند «سینما حقیقت»، هیئت انتخاب فیلم‌­های آکادمی ایسفا، هیئت انتخاب و داوری مسابقه فیلم­نامه ­نویسی چهل سال سینمای دفاع مقدس، هیئت داوران بخش اصلی آثار کوتاه شانزدهمین جشنواره فیلم دفاع مقدس، آکادمی داوری بیستمین جشن سینمای ایران، هیئت انتخاب سومین جشنواره فیلم‌­های کوتاه دانشجویی امید، هیئت انتخاب جشنواره فیلم‌­های کوتاه موج کیش بوده است.

حمزه‌ای کارگردانی فیلم‌­های سینمایی «آذر» و «کاپیتان»، کارگردانی فیلم‌­های تلویزیونی و ویدیوئی «خراش»، «صدای پای باران»، «حبیب آقا» و سه‌­گانه فیلم‌­های پلیسی «مرتضا»، «زخم کاری» و «آخر بازی» و ساخت بیش از بیست فیلم کوتاه و نیمه بلند که شامل «مثل همیشه»، «بی سرو صدا»، «دور یا نزدیک» و «طبق عادت همیشگی» است، در کارنامه هنری خود دارد.

رضا دانش پژوه

رضا دانش ­پژوه متولد ۱۳۵۸ در شهر یاسوج است و کارگردانی سینما را در مقطع کارشناسی آموخته و همچنین دانش آموخته سینما از مدرسه فیلم و تلویزیون هندوستان است و تاکنون به عنوان نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سینما فعالیت کرده است.

وی تاکنون مشاور هنری اتحادیه انجمن‌­های اسلامی شبه قاره هند، مدیر اجرایی طرح اکران۳۰ اثر سینمای ایران در آرشیو فیلم هند، عضو هیئت داوران هفتمین جشنواره فیلم دانشجویی ایالت ماهاراشترا بمبئی بوده است و فیلم کوتاه‌های «همه زندگی‌­ام»،«نیهال»، «عروس بلوط»، «ایرانوود»، «آدم و حوا»، «آنجلینا» را کارگردانی کرده است و نویسندگی مجموعه نمایش­نامه‌های «شام آخر» و «روزی روزگاری همین کوچه پایینی» و مجموعه داستان کوتاه «درخت گیلاس» برای اقتباس سینمایی، بخشی دیگر از فعالیت‌های دانش پژوه در عرصه سینما است.

جایزه بهترین فیلم­نامه سینمایی از اولین جشنواره بین­‌المللی فیلم کیش، جایزه بهترین فیلم­نامه سینمایی از نهمین جشنواره فیلم عمار، لوح ویژه هیئت داوران ششمین جشنواره فیلم دانشجویی ایالت ماهاراشترا، بمبئی، برای فیلم «همه زندگی­‌ام»، بهترین فیلم­نامه از جشنواره منطقه‌­ای سینمای جوان سنندج برای فیلم «همه زندگی‌­ام»، لوح تقدیر بهترین فیلم­نامه از چهل‌­و­هشتمین جشنواره منطقه‌­ای سینمای جوان دنا، از جمله افتخارات این هنرمند است.

لیلی عاج

لیلی عاج متولد 1357 در شهر تهران است و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ­ارشد ادبیات نمایشی گذرانده است و از اواخر دهه 70 به عنوان مدرس، نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما فعالیت کرده است.

وی عضو پیوسته و رسمی انجمن‌‎های نویسندگان و کارگردانان خانه تئاتر، دبیر اجرایی بخش تئاتر جشنواره آنلاین «هنر زنده است»، داور بیست‌­وششمین جشنواره لاله‌‎های سرخ اندیمشک، داور رشته نمایش­نامه‌‎نویسی یازدهمین جشنواره بین‌­المللی سیمرغ، داور بیست‌­وششمین جشنواره تئاتر تهران، داور بخش نمایش­نامه‌­نویسی شانزدهمین جشنواره تئاتر رضوی و داور سیزدهمین جشنواره تئاتر مرصاد بوده و همچنین به عنوان نویسنده و کارگردان نمایش‌­های «خواب زمستانی»، «قند خون»، «کمیته نان»، «نایب سرخی‌­ها»، «کجایی ابراهیم؟»، «بابا آدم» در رزومه دارد.

همکاری و تولید و اجرای تئاتر با دانشجویان دانشگاه صوفیا بلغارستان، نویسندگی و کارگردانی فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا»، نویسندگی و کارگردانی فیلم کوتاه «هیمن»، «پاییز» «هه‏ره وس»، مستند داستانی «هرچه تو را به یاد من بیاورد زیباست» از دیگر فعالیت‌های هنر عاج است.

دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم اول از چهل­‌ویکمین جشنواره بین‌­المللی فیلم فجر، جایزه ویژه هیئت داوران از هفدهمین جشنواره بین­‌المللی فیلم مقاومت برای فیلم «سرهنگ ثریا»، تندیس و جایزه گوهرشاد از چهل‌­ویکمین جشنواره بین‌­المللی فیلم فجر، چهره‌­ سال هنر انقلاب اسلامی در رشته نمایش، تندیس جشنواره و دیپلم افتخار بهترین نمایش­نامه سی­‌وهفتمین جشنواره بین‌­المللی تئاتر فجر برای نمایش­نامه‎ «سالی که دوبار پاییز شد»، از جمله جوایز این هنرمند است که در کارنامه هنری خود داشته است.

مهدی غلامی سوق

مهدی غلامی­ سوق متولد 1368 در شهر سوق از استان کهگیلویه و بویراحمد است و در مقطع کارشناسی ­ارشد تهیه ­کنندگی تلویزیون و کارشناسی کارگردانی سینما، تحصیلات آکادمیک خود را پشت سرگذاشته است و هم‌اکنون به عنوان کارگردان و تهیه ­کننده مشغول فعالیت است؛ کارگردانی فیلم ­کوتاه‌‌های «ضلع پنجم مستطیل» و «آخرت»، تهیه ­کنندگی فیلم‌­های مستند «ماه دیگر» و «آبی به رنگ کربلا»، نویسندگی و کارگردانی فیلم کوتاه «سایه» از جمله فعالیت‌های غلامی است.

جشنواره منطقه‌­ای ملایر، جشنواره‌ Kinofilm 17 th Manchester international short film & animation festival منچستر/انگلستان، ETHOS Film awards 2021  لوس­آنجلس/ آمریکا، Defy film festival 2021 نشویل/ آمریکا، Southern cone international film festival شیلی و Iran fest italy 2021، جشنواره‌هایی هستند که این کارگردان در آن‌ها به عنوان فیلم‌ساز حضور داشته است و آثارش نمایش داده شده است.

مهدی فردقادری

مهدی فردقادری­ متولد ۱۳۶۵ در شهر نیشابور است و تاکنون به عنوان کارگردان، نویسنده و تهیه ­کننده فعالیت کرده است.

رییس هیئت داوران جشنواره اورسیا روسیه، عضو هیئت داوران در چندین جشنواره بین‌­المللی ازجمله جشنواره ایسکیا ایتالیا، برنوشانزده جمهوری چک، فیلم‌­های اول و دوم قزاقستان، بوگورا بنگلادش و جشنواره فیلم‌های ترسناک روسیه بخشی از فعالیت‌های فردقادری به عنوان داور و هیئت انتخاب جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی است.

کارگردانی، نویسندگی و تهیه ­کنندگی فیلم «آزردگان»، کارگردانی، نویسندگی و مجری طرح فیلم «بی وزنی»، کارگردانی و نویسندگی فیلم «جاودانگی»، تهیه کنندگی فیلم بلند «پسر»، کارگردانی، نویسندگی و تهیه ­کنندگی فیلم­‌های کوتاه «لذت‌­های گناه آلود»، «ماجرای یک شب بارانی»، «گرامافون» و «روایت آینه­‌ای داستان‌­های ساده»، کارگردانی و نویسندگی فیلم­‌های کوتاه «گلدانی که پاییز می‌­شود»، «دایره­‌های معکوس» و «تناوب»، کارگردانی، نویسندگی و تهیه­ کنندگی فیلم مستند «زندگی خورشید» و نویسندگی کتاب «مردی که هیچ زنی دوستش نداشت»، از جمله فعالیت‌های این کارگردان سینما است که تجربه حضور در بیش از چهل جشنواره بین‌­المللی ازجمله جشنواره بین‌المللی فیلم مونیخ آلمان و ترانسیلوانیا رومانی با فیلم سینمایی «جاودانگی»، حضور در چند جشنواره بین‌المللی و دریافت جوایزی از آمریکا و اروپا با فیلم «بی وزنی» را در کارنامه هنری خود دارد.

مهدی فرودگاهی

مهدی فرودگاهی متولد 1352 در شهر همدان است و تحصیلات خود را در مقطع کارشناس ارشد حقوق خصوصی به پایان رسانده است و نویسندگی و کارگردانی فیلم‌های کوتاه در انجمن سینمای جوانان ایران، نگارش، ترجمه و ویرایش نشریات سینمایی، عضویت در انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران، عضویت در هیئت‌های انتخاب و داوری جشنواره‌­های بین‌­المللی فیلم، تهیه ­کننده رسمی شبکه یک سیما و ده سال فعالیت در تأمین برنامه خارجی سازمان صداوسیما، از جمله فعالیت‌های هنری و سینمایی این هنرمند است.

نویسندگی و کارگردانی 6 فیلم کوتاه در انجمن سینمای جوانان ایران، نگارش و گردآوری 12 عنوان کتاب سینمایی ازجمله «رویاهای بیداری»، «حرفی از جنس زمان»، «چشمه‌­ها و چشم‌­ها»، «باغ بیکران»، «همیشه بهار»، «فیلم­نامه­ نویسی ارتباط تصویری»، ویرایش 15 عنوان کتاب و کاتالوگ در زمینه سینما و ادبیات، تدریس و برگزاری کارگاه‌­های آموزش فیلم­نامه از سال 1374 و عضویت در شوراهای آموزش، تهیه­ کنندگی، کارگردانی مستند و برنامه‌­های تلویزیونی در شبکه­‌های مختلف سیما مانند برنامه‌های «سینما یک»، «مستند برتر»، «جادوی تصویر»، «پایداری در قاب»، «دروازه‌­های خالی»، «آشیان بر آب»، «موریانه» و «سینمای جهان» از جمله دیگر فعالیت‌های فرودگاهی می‌توان نام‌برد.

سید غلام‌رضا نعمت‌پور

سیدغلامرضا نعمت­‌پور متولد 1355 در شهر خرم‌­آباد است و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد تهیه­ کنندگی سینما و کارشناسی کارگردانی سینما گذرانده است.

رییس هیئت مدیره خانه سینمای مستند لرستان، عضو انجمن فیلم کوتاه خانه سینما، عضو انجمن عکاسان ایران، معاون هنری، سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، کارشناس امور سینمایی و سمعی و بصری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، مدرس فیلم­سازی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر خرم‌­آباد و عضو شورای رسیدگی و نظارت بر آموزشگاه‌­های آزاد سینمایی استان خرم‌آباد، از جمله سوابق سینمایی نعمت‌پور است.

مستند کوتاه‌های «مرثیه‌­های خاک»، «مانکن­‌ها»، «اینجا زندان نیست»، «قاب­‌های شکسته»، «غمگین‌­تر از ترانه»، «برای گونگادین بهشت نیست»، پویانمایی‌های «فاصله»، «تندیس باد»، «کویر»، «بازگشت»، فیلم کوتاه‌های «دزد و نماز»،«سکوت آوا» در کارنامه هنری این هنرمند است و موفق شده است تندیس بهترین تحقیق و پژوهش بخش مستند سی‌­امین و سی‌­ودومین جشنواره بین‌­المللی فیلم کوتاه تهران، بهترین تحقیق و پژوهش و کسب جایزه بهترین فیلم بخش پرتره هفتمین جشنواره بین‌­المللی سینما حقیقت، لوح تقدیر چهاردهمین جشنواره بین‌­المللی سینمای جوان تهران برای انیمیشن «فاصله»، جایزه بهترین کارگردانی جشنواره استانی پویانمایی حرکت برای فیلم «بازگشت» دریافت کند.

لازم به ذکر است، شصت‌و‌هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان یاسوج-دنا، طبق برنامه‌ریزی قبلی قرار بود در تاریخ 23 تا 26 تیرماه 1402 برگزار شود که به دلیل سفر استانی رییس جمهور به استان کهگیلویه و بویراحمد و فرارسیدن ماه محرم و صفر، این رویداد سینمایی به مهرماه 1402 موکول شد.

شصت‌و‌هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان دنا، 3 تا 6 مهرماه 1402 به‌ میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر یاسوج و به‌ دبیری امین درخشان در شهر یاسوج برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- «چپ دست» و درخشش جهانی آن

فیلم کوتاه «چپ دست» به نویسندگی و کارگردانی نسرین محمدپور در ادامه حضورهای جهانی خود در ۲ جشنواره بین‌المللی فیلم پورتوبلو لندن و جشنواره فیلم و تصویر کوتاه سئول SESIFF حضور دارد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه‌ای پروژه، فیلم کوتاه «چپ دست» به نویسندگی و کارگردانی نسرین محمدپور و تهیه‌کنندگی فریبا عرب (کمپانی CHOSEN IMAGE) در ادامه حضورهای جهانی خود به بیست و هشتمین جشنواره بین‌المللی فیلم پورتوبلو لندن و پانزدهمین جشنواره فیلم و تصویر کوتاه سئول SESIFF راه یافت.

جشنواره فیلم پورتوبلو portobellofilmfestival در سال ۱۹۹۶ در واکنش به وضعیت رو به اضمحلال صنعت فیلم در بریتانیا آغاز به کار کرد. این جشنواره، یک جشنواره بین‌المللی فیلم مستقل مستقر در لندن است که سالانه بیش از ۷۰۰ فیلم جدید از جمله فیلم‌های بلند، کوتاه، مستند، فیلم‌های موسیقی و انیمیشن را نمایش می‌دهد. بیست و هشتمین دوره جشنواره پورتوبلو تا روز ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ مصادف با ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۳ ادامه خواهد داشت.

پانزدهمین جشنواره فیلم و تصویر کوتاه سئول SESIFF نیز با تمرکز بر فیلم‌های کوتاه، به دنبال فیلم‌های فشرده و پویا است. این جشنواره معتقد است که فیلم کوتاه می‌تواند جهان را به شیوه‌ای بهتر از طریق پیام قدرتمند تغییر دهد. این جشنواره ۲۳ تا ۲۸ شهریور ماه مصادف با ۱۴ تا ۱۹ سپتامبر در شهر سئول برگزار می‌شود.

فیلم کوتاه «چپ دست» پیش از این علاوه بر حضور در جشنواره‌های معتبر خارجی، از بیست و چهارمین دوره جشنواره فیلم زنان سئول (در بخش رقابت آسیایی) و جشنواره Gobeklitepe international ترکیه (جایزه ویژه تماشاگران) را دریافت و همچنین جایزه بهترین فیلم جشنواره positily Different short film کشور یونان را نیز کسب کرده است.

در خلاصه داستان فیلم ۱۵ دقیقه‌ای «چپ دست» آمده است: «مریم تصمیمی بزرگ در سر دارد و قصد دارد کاری انجام دهد و خود را برای این کار آماده می‌کند اما …»

یاسمن نصیری، رهام اسدی، سهیل رضایی، لیلا دلیر، رضا موسی زاده گلستانی، علی جوان، ناصر شجاعی‌فر، رضا لیودانی، رحیم اسدی، شهرزاد خوشخو، مصطفی رضایی، مسعود خانزاده، تکتم محمدی و محمدامین مجدی، بازیگران این فیلم کوتاه هستند.

فهرست عوامل «چپ دست» عبارتند از نویسنده و کارگردان: نسرین محمدپور، مشاور کارگردان: حامد بقائیان، دستیار یک کارگردان: محمدعلی نعمت الهی، دستیاران کارگردان: آزاده بذرافشان و مهسا فراهانی، منشی صحنه: مطهره نصرت پناه، برنامه ریز: کیارنگ کیان، تدوین: عماد خدابخش، دستیار تدوین: مرتضی سوری، مدیر فیلمبرداری: حامد بقائیان، دستیار یک فیلمبردار: یوسف صفایی، دستیاران فیلمبردار: حامد محمدی شادان، مهدی حدادی و محمدجواد قلیچ، استدی کم: شاهین شیرزادی، مدیر و طراح صحنه: رضا محمدپور، دستیاران صحنه: ابراهیم مشهدی و مهدی علیزاده، طراح لباس: فهیمه تقوی، صدابردار: احمد محمدی، دستیار صدا: هاشم امینی، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، مدیر فنی استودیو: امیر قاسمی، طراح گریم: سولماز حاجی آقاجانی، دستیار گریم: ساره پور قربان، جلوه ویژه بصری: مهران جبلی، تصحیح رنگ: فربد جلالی، زیرنویس: رضا تاری وردی، مترجم: حسن شرف الدین، آهنگساز: سراج الدین روحانی فرد، میکس و مستر: نوید صالح زاده، نوازنده ویلن: آرش ناصر المعمار، مدیر تدارکات: داوود حسن زاده، دستیار تدارکات: محمد امین مجدی، مدیرتولید: رهام رسولی، جانشین تولید: رضا موسی زاده گلستانی و سهراب سلطانی، گروه تولید: امیرعلی علیپور و امیر حسین امینی یزدی، طراح پوستر و لوگو: متین خیبلی، عکاس و تصویربردار پشت صحنه: مهرداد حدادیان، مشاور رسانه‌ای: آزاده فضلی، تهیه کننده: فریبا عرب (کمپانی CHOSEN IMAGE)، پخش بین‌الملل: مجتبی عبدالرحیم خان و مهدی مهائی.

رسانه سینمای خانگی- اشمیت و هلن چه رازی در ایران داشتند؟

مهدی باقری کارگردان مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این مستند پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی، مهدی باقری درباره ساخت مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» به مهر گفت: مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» در مورد ۲ شخصیت به نام‌های اشمیت و همسرش هلن است. اشمیت در فاصله بین سال‌های ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۸ در ایران کار کرد که این سال‌ها دوره طلاییِ حضور خارجی‌ها به خصوص آلمانی‌ها و آمریکایی‌هاست که در ایران خیلی خدمت کردند. در باستان‌شناسی اشمیت یکی از حرفه‌ای‌ترین باستان‌شناس‌ها و مردم‌شناس‌هایی بوده که در ایران کار کرده است.

وی افزود: البته پروژه‌ای که اشمیت اجرا کرد، در چند جای مختلف بود که ما سه نقطه را در مستند نشان دادیم؛ ری، تپه حصار دامغان و تخت جمشید که این سه نقطه مهم‌ترین بوده‌اند. همچنین فیلم‌های زیادی درباره شخصیت‌های باستان‌شناس یا علمی در ایران ساخته شده است اما مدل مستندسازیِ من از ابتدا این‌طور نبود و همیشه در هر مستندی که کار می‌کنم، دنبال یک قصه هستم. مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» زمانی شکل گرفت که من با آقای پژمان مظاهری‌پور در پروژه‌ای که درباره تاریخ باستان‌شناسی در ایران که مشغولش بود، همراهش شدم و حدود ۱۰، ۱۲ سفر با هم داشتیم که من به دلیل علاقه شخصی‌ام به حوزه باستان‌شناسی همراه ایشان بودم. وقتی که در یک سال ما چهار، پنج بار در تخت جمشید فیلمبرداری داشتیم، من علاقه‌مند شدم که روی شخصیت هلن، همسر اشمیت کار کنم. در نتیجه با همراهی آقای مظاهری‌پور به این نتیجه رسیدم که می‌شود قصه‌ای از رابطه اشمیت و هلن و همچنین رابطه آن‌ها نسبت به ایران و کارهایی که در ایران انجام داده‌اند، پیدا کنم و به این شکل مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» ساخته شد.

زوجی که قصه زندگی‌شان در ایران را روایت می‌کنند

باقری ادامه داد: من ابتدا از شخصیت هلن به اشمیت رسیدم و این ۲ در کنار یکدیگر بودند اما الان که مستند را می‌بینید، راوی اصلی هر ۲ نفر هستند و انگار دارند در یک نامه‌نگاری یا گفتگویی، قصه کار و زندگی‌شان را در ایران تعریف می‌کنند.

وی توضیح داد: به دلیل اینکه رشته اصلی آقای مظاهری‌پور فیلمسازی مستند – باستان‌شناسی است و تمرکز خیلی زیادی در ۲۰-۲۵ سال گذشته روی این موضوع داشته‌اند و شناخت کافی در این زمینه دارند و همچنین مدل کارشان با کاری که من انجام داده‌ام متفاوت است، می‌دانستند که من به دنبال یک روایت یا قصه هستم و صرف تاریخ‌نگاری یا نگاه کرونولوژیک به زندگی اشمیت ندارم بنابراین وقتی که ایده اولیه شکل گرفت کار از مجسمه پنه لوپه که در مستند هم می‌بینید، شروع شد. آقای مظاهری‌پور از من پرسید داستان پنه لوپه را می‌دانی؟ و من گفتم در یونان نماد زنی است که منتظر بازگشت همسرش از یک سفر دراز مدت است. این باعث شد که من بروم به سمت دومین شخصیت مهمی که روی منطقه تخت جمشید کار کرده که بعد از آقای هِرتز فِلد، اشمیت است و رابطه این ۲ را پیدا کنم. در مستند می‌بینید که من سعی کردم همان ایده‌ای را که انگار در زندگی این ۲ نفر است به اتفاقات و حتی آن قصه‌های ریزی که درباره تخت جمشید و جاهای دیگر داریم، وصل کنم.

ما شاگردان مکتب پژوهش در مستندسازی هستیم

این مستندساز درباره استفاده از آرشیو و سندها برای ساخت مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» توضیح داد: ما شاگردهای مکتبی هستیم که در کارمان پژوهش حرف اول را می‌زند. پژوهشی که ما انجام می‌دهیم با پژوهشی که به شکل سنتی در فیلم‌های مستند انجام می‌شود، همیشه متفاوت است. ما شاگرد کسانی مثل فرهاد ورهرام و ارد عطارپور هستیم که هر ۲ روی قصه پژوهش کار می‌کنند. حالا آقای عطارپور روی یک سمتی از مستندسازی و آقای ورهرام در سمت دیگری کار کرده‌اند. بنابراین من و تعدادی از مستندسازان مستقیم و غیرمستقیم، تحت تأثیر این ۲ نفر در زمینه پژوهش هستیم. در نتیجه ما همیشه با یک پژوهش کلاسیک آغاز می‌کنیم، یعنی مشخصاً همان کاری را که مقاله‌نویسان یا روزنامه‌نگاران انجام می‌دهند، ما هم انجام می‌دهیم.

وی افزود: جمع‌آوری اولیه که انجام می‌شود من دنبال رگه‌های روایت در زندگی این شخصیت‌ها می‌گردم. به همین دلیل بر مبنای آن روایتی که از زندگی شخصیت‌ها انتخاب کرده‌ام، متریال جمع‌آوری می‌کنم. در حقیقت این‌طور نیست که سال‌ها دنبال جمع‌آوریِ اسناد بگردم و از داخل سند به یک قصه برسم. البته ممکن است که این اتفاق هم بیفتد اما شخصاً اول روایت را پیدا می‌کنم و بعد قصه‌هایی را که در آن روایت وجود دارد، انتخاب می‌کنم و بر مبنای آن متریال را جمع‌آوری می‌کنم. در این مستند مهم‌ترین سندهای تصویری، عکس‌هایی است که گروه اشمیت در جاهای مختلف گرفته بودند. به‌طور کلی زمانی که گروه‌ها تحت نظارت دانشگاه‌ها کار می‌کردند، دانشگاه پنسیلوانیای سابق یا شیکاگوی فعلی و کتابخانه پنسیلوانیا، اساساً همه چیز را مکتوب و سندبرداری می‌کردند و همچنین حتماً از پروژه‌هایشان فیلم مستند می‌ساختند که خیلی جالب است.

باقری ادامه داد: خوشبختانه فیلم نیمه بلندی از کارهای اشمیت و فعالیت‌های چند روزه اشمیت در تپه حصار ساخته شده بود و نتیجه این شد که ما متریال تصویری‌مان را پیدا کردیم و به نظرم جمع آوری این متریال سخت نبود. به دلیل اینکه من قصد نداشتم دنبال جزئیات باستان‌شناسی به معنای علمی‌اش بگردم و بیشتر در جست‌وجوی روایت و قصه‌های داخل آن روایت بودم. بیشترین کاری که در مستندهایم انجام می‌دهم، پیدا کردن روابط آدم‌ها در هر شکلی از فیلم مستند است.

کارگردان مستند «مرغ سحر» درباره اینکه مستند دیگری هم با نام «در جست‌وجوی خانه خورشید» داشته و سال گذشته هم مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» را ساخته است، ادامه داد: اسم انگلیسیِ مستند «پرواز بر فراز خورشید» Friends Of Iran است که «دوست ایران» معنی می‌شود. به دلیل اینکه هواپیمایی که هلن می‌خرد و به ایران می‌آورد تا کارهای عکاسیِ هواپیمایی انجام دهد، اسمش را «دوست ایران» می‌گذارد اما زمانی که به فارسی معنی می‌شود، «دوست ایران» زیاد قشنگ نیست. بنابراین من اسم «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» را انتخاب کردم و به شکل اتفاقی کلمه خورشید در این ۲ مستند تکرار شده است. در مستند «در جست‌وجوی خانه خورشید» هم یک شخصیت خیالی به اسم خورشید بود که با شمس‌العماره خیابان ناصرخسرو یک تقارن ایجاد می‌کرد و کاراکتر اصلی که راوی بود، در جست‌وجوی پیدا کردن این خورشید بود. اما در مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» که براساس کتاب اشمیت که «پرواز بر فراز سرزمین‌های باستانیِ ایران» است، به نظرم خورشید همان ایران است و اسم «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» را انتخاب کردم. چون هواپیما دائماً دارد روی آسمان از زمین عکس برداری می‌کند.

سعی می‌کنم در مستندسازی در یک قالب نمانم

باقری درباره اینکه در مستندهایش به موضوعات مختلف می‌پردازد، گفت: من در سال‌های اخیر یک پروژه سه گانه‌ای داشتم که در مورد سه خیابان تهران یعنی خیابان‌های ناصرخسرو، قوام‌السلطنه و لاله‌زار بود. در واقع آن سه پروژه باعث شد که همه فکر کنند که من بیشتر روی مستندهای شهری متمرکز هستم اما در این فاصله مستندهای دیگری را هم ساخته‌ام که یک سه گانه درباره سه بیماریِ ام‌اس، دیابت و سکته قلبی داشتم که در شهرهای مختلف ساخته‌ام. همچنین مستند دیگری هم درباره معدن سنگ فیروزه ساختم. نکته‌ای که وجود دارد این است که وقتی مستندساز در مورد یک موضوع چند مستند می‌سازد، همه فکر می‌کنند که این مستندساز فقط درباره آن موضوع کار می‌کند. بنابراین من در زمینه‌های مختلف مستند ساخته‌ام و سعی می‌کنم در یک قالب قرار نگیرم که بگویند مستندساز اجتماعی یا شهری و … هستم. من سعی می‌کنم این‌طور نباشم و شاید از نظر کمیت به ضررم باشد.

وی درباره گروه مخاطبان مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» بیان کرد: همه مردم می‌توانند با این مستند ارتباط برقرار کنند اما زمانی که برای مرکز گسترش مستند می‌سازیم، مخاطب‌مان کمی بیشتر به سینمای مستند نزدیک است، نه برنامه تلویزیونی و گزارش‌های فضای مجازی اما زمانی که در حوزه‌های عام‌تر مستند می‌سازیم، سعی می‌کنیم زبان‌مان زبان ساده‌تری باشد تا مخاطب بیشتری جذب کنیم. مثلاً در مورد مستندهایی که با موضوع بیماری ساخته‌ام، چون می‌خواستم ارتباط مستقیم با مخاطب عام برقرار کنم، نوع روایتم ساده‌تر است اما در این زمینه هم کم نمی‌گذاریم. به طور کلی هر کدام از مستندها را ببینید دارای روایت خاص خودشان هستند و پیوستگی دارند. این‌طور نیست که یک گزارش صرف در مورد یک بیماری ساخته باشم.

مستند «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است که در شانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» روی پرده رفت.

خروج از نسخه موبایل