رسانه سینمای خانگی- رئیس به خانه رفت

نشست مشترک رئیس و جمعی از معاونین و مدیران سازمان سینمایی با مدیرعامل و هیات مدیره خانه سینما عصر روز گذشته ۱۰ بهمن ماه در محل خانه سینما برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، این نشست مشترک با حضور محمد خزاعی، محمدحسین نیرومند، محمدمهدی عسگرپور، اصغر فارسی، حبیب ایل بیگی، قادر آشنا، علی دهکردی، حبیب اسماعیلی، یزدان عشیری، علی لقمانی، جابر قاسمعلی، سیدعلیرضا حسینی، علیرضا نجف زاده، غلامرضا نجاتی و علیرضا اسماعیلی برگزار شد.

دغدغه‌های مشترک و همگرایی قابل توجه

در این نشست علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما با اشاره به اهمیت این گونه جلسات مشترک برای حل مشکلات اعضای صنوف سینمایی بر لزوم تداوم جلسات همفکری و هم اندیشی پیرامون مسایل ۶ هزار عضو خانه سینما تاکید کرد و گفت: خوشبختانه، اختلاف نظر اساسی بین سازمان سینمایی و خانه سینما وجود ندارد، بر عکس، دغدغه های مشترک و همسویی و همگرایی بسیار زیادی بین این دو سازمان وجود دارد.

وی با ارائه گزارشی از مشکلات مبتلابه خانه سینما ، تصریح کرد: بخشی از این مشکلات از دوران گذشته باقی مانده است و در این دوره برای کارگشایی و حل آن ها ایده‌ها و اقدامات خوبی در جریان است.

دهکردی با بیان اینکه‌ خانه سینما متعلق به همه است، خطاب به رئیس سازمان سینمایی گفت: در واقع، شما صاحب خانه هستید و به دلیل ریشه صنفی و شناخت شما از صنوف، بسیاری از مشکلات آن‌ها را می‌شناسید و پیگیر رفع و حل آن هستید.

رابطه خانه سینما و سازمان سینمایی پررنگ و عمیق تر شده است

محمد مهدی عسگرپور رئیس هیات مدیره خانه سینما نیز در این نشست مشترک با اشاره به مشکلات موجود گفت: رابطه میان خانه سینما و سازمان سینمایی در این دوره احترام آمیز و همراه با مفاهمه بوده است، بویژه که از سال گذشته این همدلی و همگرایی در مقیاس وسیع تری نمود پیدا کرده و پر رنگ تر شده و رابطه فیمابین به مراتب، عمیق تر، بهتر، روان‌تر و محترمانه تر شده است که با وجود یک سینماگر در راس سازمان سینمایی غیر از این هم تصور نمی‌رفت.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به ورود به عصر جدید عنوان کرد: متاسفانه، آمادگی ورود به عصر جدید را نداریم. این یک پدیده تازه است ، خیلی ها متوجه عصر جدیدی که در آن قرار داریم نیستند، ساختار و شکل و مسیر حضور فیلم‌ها در فستیوال های خارجی امروز فرق کرده است.

عسگرپور با بیان اینکه مکانیسم فیلمسازی در دنیای امروز دگرگون شده و دنیا دارد شکل دیگری از سینما را تجربه می کند تصریح کرد: این‌ها مسائل مشترک ماست. ما وارد عصر جدیدی شدیم در حالی که یک سری مسائل اجازه ورود ما را به این عصر نمی‌دهد.

وی در ادامه افزود: برای همه ما مهم اصل موضوع سینماست، در دوره‌ای که قرار گرفته‌ایم حتی، با نگاه اخلاقی و معنوی نیز، در عین تحولی که در سینما ایجاد شده ما همچنان، به همراهی و هم فکری بیش تری نیاز داریم تا تحول در همه سطوح و بخش‌های سینما جریان پیدا کند.

رئیس هیات مدیره خانه سینما افزود: ما به کمک شما و شما به کمک ما نیاز دارید تا به روز شویم و در مسیر تحولات جدید فراتر از ساختارهای سنتی گام برداریم.

توسعه سینما اتفاقی امیدبخش برای این دوره

سیدعلیرضا حسینی عضو هیات مدیره خانه سینما هم ضمن قدردانی از رئیس سازمان سینمایی عنوان کرد: تحرک و تلاش هایی که در حوزه سینما در حال وقوع است جای تشکر دارد. کمک به توسعه سینما اتفاق امیدبخش دراین دوره است.

وی با اشاره به اینکه هیات مدیره خانه سینما در این دوره به طور بی‌سابقه‌ای در کنار مدیریت کلان سینماست، ادامه داد: نگاه به جوانان سینماگر در سیاست‌های شما جای تقدیر دارد.

حبیب اسماعیلی تهیه کننده و بازیگر سینما هم یکی از مشکلات اصلی دوره های پیشین را فقدان گفتگو بین مدیران سینمایی در نهادهای مختلف عنوان کرد وگفت: خوشحالم که خانواده سینما طی دو سال گذشته با گفتگو به آرامش نسبی رسیده و اعتماد میان صنوف امروز شکل گرفته است و شکی نداریم حضور اقای خزاعی در سازمان سینمایی‌ برای کمک به سینما بوده است.

این عضو هیات مدیره خانه سینما ضمن تمجید از رویکرد توسعه سالن‌های سینما و گسترش زیر ساخت سینمایی در سطح کشور در دوره فعلی گفت: جریان سینماسازی از سوی سازمان سینمایی رخداد خجسته‌ای است و به رونق و رشد اقتصاد سینما منجر خواهد شد.

اسماعیلی همچنین به تقویت بیشتر سینمای اجتماعی و بازاریابی بین المللی برای محصولات سینمای ایران و ارزآوری فیلمهای ایرانی تاکید کرد.

رئیس سازمان پیگیر مشکلات اعضای خانه سینماست

علیرضا نجف زاده کارگردان سینما هم با اظهار خرسندی از پیگیری و تلاش‌های مجدانه سازمان سینمایی ‌در زمینه مباحث معیشتی و بیمه خانواده سینما خاطرنشان کرد: باید خوشحالی مضاعف خود را ابراز کنم چرا که شاید جزو معدود دوره‌هایی است که شخص رییس سازمان سینمایی برای حل مشکلات اعضای خانه سینما ورود پیدا کرده و این موج خوشحالی و امید بسیاری را رقم زد. البته، به شخصه، احساس می کنم اگر قرار باشد اتفاقات مثبتی در حوزه معیشت، بیمه و مالیات سینماگران بیافتد در همین دوره خواهد بود.

وی ادامه داد: امروز،یک موج خوشحالی در بدنه صنوف سینمایی ایجاد شده ولی همچنان نیاز به پیگیری جدی‌تر و بیشتر وجود دارد.

نجف زاده گفت: از اینکه شخص رئیس سازمان سینمایی از جنس و بدنه سینماست فرصت مغتنمی است که بسیاری از مشکلات از قبیل: بیمه، مالیات و… حل شود.

تمجید قاسمعلی از پیگیری سازمان سینمایی در زمینه مالیات و بیمه

جابر قاسمعلی فیلمنامه نویس سینما نیز با اشاره به مشکل مالیات از اینکه شخص رییس سازمان پیگیر موضوع مالیات شدند، تمجید کرد.

وی با اشاره به برخی از مشکلات اعضای صنوف مختلف سینما ، گفت: فارغ از چند بازیگر مطرح، لشگر عظیمی در سینما هستند که شرایط مالی مناسبی ندارند و مالیات هم باید بپردازند. در حالید که تخفیف مالیاتی نیازی جدی است و لازم است از طریق مراجع ذیربط پیگیری شود

منافع ملی و قوانین کلی کشور؛ نقطه‌ای مشترک

در ادامه این نشست حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی با توضیح اینکه امروز همگرایی خوبی قوام گرفته و گفتگوهایی موثری در حال انجام است، گفت : شکی نداریم منافع ملی و قوانین کلان کشور و احترام به قانون نقطه مشترک همه ماست و این موضوع باید همچنان در روابط فیمابین مورد توجه و تاکید قرار گیرد.

وی در ادامه با توضیح اینکه در حال ورود به عرصه تازه‌ای از ساخت فیلم به لحاظ فناوری‌های روز هستیم، لزوم آموزش و بهره‌وری از فناوری های روز را یاد آور شد وگفت: واقعیت این است که شیوه‌های تولید نیاز به بازنگری دارد و توقع از خانه سینما این است که آموزش‌های تازه‌ای دراین زمینه ارائه دهد. علاوه بر همه اینها ما به مدیریت کاهش هزینه تولید و دستمزدها در سینما نیاز داریم، در این زمینه صنوف باید با سامان دهی اصولی جلوی جولان قیمت‌ها و هزینه تولید فیلم ها را بگیرند.

ایل بیگی با اشاره به اینکه منابع بخش خصوصی که برای سرمایه گذاری ورود می‌کنند توجه شان به سمت سینمای گیشه دار است گفت: علیرغم جوی که علیه سازمان سینمایی به راه افتاده بیشترین مجوزی که ما دادیم مربوط به آثار سینمای اجتماعی است که در بین آنها برخی فیلمها دارای مضامین کاملا ملتهبی هستند.

اصغر فارسی معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی هم در این نشست با ارائه گزارشی از موضوع پیگیری بیمه تامین اجتماعی سینماگران و خروجی کارگروه مشترک گفت: همچنان موضوع مسکن سینماگران از مجاری مختلف در حال پیگیری است که امیدواریم به زودی به نتیجه برسد که ایجاد سامانه مجزا برای سینماگران از آن جمله است.

در ادامه قادر آشنا معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی ، با توضیح اینکه سازمان سینمایی در حوزه پژوهش آمادگی هرگونه همکاری است، گفت : پژوهش ستون اصلی پیشرفت در بخش های مختلف است. در حال حاضر در وضعیتی هستیم که به شدت به پژوهش های کاربردی در بخش های مختلف نیاز داریم و باید در تیم های کارشناسی از پژوهشگران استفاده کنیم.

لزوم تدوین آئین نامه حقوق و دستمزد عوامل سینمایی

محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور با اشاره به همگرایی شکل گرفته مابین مدیریت سینما و صنوف سینمایی گفت: خوشبختانه روند تعاملی رضایت بخشی میان خانه سینما و سازمان سینمایی شکل گرفته است که قطعا به نفع خانواده سینما و جامعه است. در حال حاضر جریان ملی سینما به همفکری، حمایت و همراهی نیاز دارد و در حوزه‌های مهمی همانند سینمای بین‌الملل و بازاریابی و ارزآوری در این بخش نیازمند گفتگو هستیم

خزاعی با توضیح اینکه برای توسعه اشتغال و امنیت شغلی صنوف سینمایی نیازمند تدوین آیین نامه حقوق و دستمزد هستیم، گفت: در حوزه حقوق و دستمزد تا زمانی‌که به آیین نامه مدون و عملیاتی دست نیابیم، مشکلات افزایش پیدا می‌کند. لازم است که خانه سینما در زمینه امنیت شغلی اعضا و نیز تدوین نظام نامه هزینه و دستمزد اقدام کند و با کمک اتحادیه، خانه سینما و سازمان سینمایی این نظام نامه شکل و ضمانت اجرایی پیدا کند.

آمادگی سازمان سینمایی برای هر گونه کمک به رشد علمی سینماگران

وی با اشاره به لزوم تقویت علمی و تخصصی اعضای صنوف عنوان کرد: توجه و ارتقای مباحث علمی وتخصصی سینماگران یکی از اولویت های اصلی باید باشد. با توجه به رشد شتابناک تکنولوژی صنعت تصویر، برای ارتقاء سطح علمی سینماگران نیازمند بسترهای جدید آموزشی و تخصصی هستیم . در این راستا، سازمان سینمایی در جهت رشد علمی اعضای صنوف آماده هرگونه حمایت و کمکی است.

پیگیر رفع مشکل بیمه سینماگران هستیم

رئیس سازمان سینمایی با اشاره به اینکه همچنان پیگیر رفع مشکل بیمه سینماگران هستیم، ادامه داد: یکی از مهمترین مباحثی که بنده از ابتدای حضورم در سازمان سینمایی به شدت پیگیر آن بوده و هستم بحث معیشت خانواده سینما است. واقعیت این است که خیلی از همکاران ما در این خانواده به لحاظ معیشت در مضیقه و سختی به سر می برند و ما به عنوان متولیان سینما وظیفه داریم برای این موضوع کاری انجام دهیم. طرح امنیت شغلی را باید تعریف کنیم. ثبات و آرامش سینما لازمه رونق سینما و کمک به اعضای صنوف است . وقتی چرخه تولید و اقتصاد سینما تداوم داشته باشد می توان امیدوار بود خانواده سینما از آن بهره ببرد و اشتغال توسعه یابد. بدون رونق سینما شغلی هم نیست. همواره، از بودجه سینما و حمایت از معیشت سینماگران پیگیری و دفاع کرده ام. همچنین در دو سال گذشته ما بحث بیمه سینماگران را از طریق ایجاد کارگروه ویژه در سازمان تامین اجتماعی پیگیری کردیم که امیدوارم به نتایج خوبی برسد. در حوزه مسکن بیش از ۱۵ جلسه با دوستان دست اندرکار در این زمینه برگزار کرده‌ایم و خوشبختانه روند امیدوارکننده است و جتی تا جانمایی زمین و تشریفات اداری و بانک عامل پیش رفته‌ایم.

نیاز به پروژه‌های مطالعاتی و پژوهشی در زمینه هوش مصنوعی

خزاعی با اشاره به مقوله هوش مصنوعی در جهان معاصر و ورود آن به سینما هم گفت: با پیشرفت تکنولوژی و فناوری، استفاده از این دستاورد جهانی در سینما اجتناب ناپذیر است. هوش مصنوعی و متاورس به عنوان تکنولوژی نوین وارد سینما شده و ما در گوشه وکنار اخبار و گسترش و حکمفرمایی آن را می‌شنویم. باید استفاده از این تکنولوژی‌ها بر اساس نیاز و همخوان با دیگر گزاره‌های سینمای ایران باشد پیش از همه باید بررسی جامع و پژوهشی اصولی دراین زمینه انجام شود. ما نمی‌توانیم چشم روی پیشرفت هایی که در جهان تکنولوژی صورت می گیرد، ببندیم. اما باید استفاده از این دستاوردهای علمی قاعده مند و ضابطه مند و در جهت ارتقای سینمای ایران و نیز حفظ منافع همه دست اندرکاران سینما باشد.

رئیس سازمان در جمع بندی نهایی با اشاره به سه لزوم توجه و برنامه ریزی پیرامون محور « امنیت شغلی سینماگران»، « نظامنامه حقوق و دستمزد» و « ارتقاء علمی اعضای صنوف سینمایی» تاکید کرد: ضروری است طرحی از سوی خانه سینما در زمینه امنیت شغلی همکاران ارائه شود تا از آن‌ها در تولیدات سینمایی، مشاوره ها، نظارت و همراهی با فعالیت های سینمایی استفاده شود. همچنین، تدوین آئین نامه دستمزد و حقوق عوامل سینمایی از دیگر نیازهای حوزه سینماست.

رسانه سینمای خانگی- تقدیر از الهام حمیدی و امین زندگانی در تونس

رایزن فرهنگی ایران در تونس از تقدیر از امین زندگانی و الهام حمیدی در جشنواره تئاتر کارتاژ تونس خبر داد و گفت: نقش‌های بیاد ماندنی آنها به ترتیب در فیلم سینمایی ملک سلیمان و سریال یوسف پیامبر در میان مردم تونس بسیار مورد توجه قرار گرفته است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، هادی آجیلی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشور تونس در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا در تشریح جشنواره تئاتر کارتاژ تونس گفت: ۴۰ سال از برگزاری اولین دوره این رویداد می گذرد و اکنون شاهد برگزاری بیست و هشتمین دوره آن هستیم. نام این رویداد است که از ریشه قرطاج نام باستانی کشور تونس گرفته‌ شده است. این رویداد یکی از معتبرترین جشنواره‌های مهم سینمایی جهان عرب شناخته می‌شود که در واقع اولین و مهم‌ترین جشنواره فیلم در آفریقای شمالی است و جایزه اصلی آن تانیت طلایی است که به نام الهه کارتاژی نامگذاری شده‌است.

رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشور تونس درباره حضور پررنگ ایران در این رویداد گفت: ۲۸ کشور همچون روسیه، فرانسه، استرالیا و آمریکا در این رویداد حضور دارند که ایران در میان این کشورها حضوری بسیار پررنگ دارد به نحوی که برخی از بدخواهان جمهوری اسلامی با این بهانه که ماهیت این رویداد عربی و آفریقایی است به حضور ایران اعتراض داشتند و برخی که به قدرت فرهنگ و هنر ایران واقف هستند باور دارند که حضور تئاتر ایران زینت‌بخش و اعتباری برای این رویداد است.

آجیلی از حضور تئاتر اسب قاتلین نوشته رضا گشتاسب به کارگردانی محمدهاشم‌زاده با شرکت ۱۵ بازیگر در این جشنواره خبر داد و گفت: اسب‌قاتلین اثر کارگردان شیرازی با کسب عناوین برتر در بخش صحنه‌ای طراحی چهره و گریم، طراحی و ترکیب صدا، گروه بازیگران، و رتبه اول کارگردانی و بهترین نمایش را در چهل و یکمین دوره جشنواره تئاتر فجر از آن خود کرد.

 هادی آجیلی – رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشور تونس

این تئاتر که حاصل تلاش گروه نمایشی اردیبهشت است، در جشنواره تئاتر کارتاژ تونس که از یازدهم تا نوزدهم آذر برگزار می‌شود، به عنوان نماینده کشورمان در جمع ۱۱۰ گروه هنری از ۳۸ کشور جهان قرار خواهد داشت.

وی گفت: رابرت ویلسون کارگردان و نویسنده مشهور تئاتر جهان از میهمانان این جشنواره است که به همراه تیم خود در روزهای آینده اجرا خواهند داشت؛ از این هنرمند به عنوان یکی از پیشروترین هنرمندان تئاتر جهان یاد شده‌است که در طول مسیر هنری خود خلاقیت هایی در حوزه های طراحی حرکت، اجرا، نقاشی، مجسمه‌سازی، ویدیوآرت و طراحی نور و صدا ارائه کرده است.

در مراسم افتتاحیه این رویداد از امین زندگانی برای ایفای نقش در فیلم ملک سلیمان در این رویداد تقدیر شد. اولین بخش از سه‌گانهٔ آن به روی پرده سینماها رفت که روایت مقطعی از زندگی حضرت سلیمان است و در آن از فناوری‌های پیشرفته سی جی ای و دی ای استفاده شد.

الهام حمیدی نیز برای نقش همسر یوزراسیف در سریال یوسف پیامبر مورد تقدیر قرار گرفت.

رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با اشاره به تقدیرهای صورت گرفته گفت: به صورت معمول فیلمهایی از ایران در رویدادهای خارجی مورد تقدیر قرار می گیرد که چهره ای غیرواقعی و سیاه‌نمایی را مورد هدف خود قرار می دهند درحالی که فیلم‌هایی که مورد توجه این رویداد قرار گرفتند فیلم هایی هستند که با هدف نشان دادن صحیح فرهنگ ایرانی اسلامی ساخته شدند.

وی از برگزاری نشست کارگاهی با عنوان تئاتر و مردم با حضور قطب‌الدین صادقی کارگردان شناخته شده ایرانی خبر داد و گفت: تئاتر ایران در این نشست تنها برنامه ای در این رویداد است که عنوان یک کشور را به خود اختصاص داده است.


وی افزود: اجرای ورزشکاران باستانی از دیگر برنامه‌های این رویداد است. گروه اجرا کننده همان گروهی است که در برنامه عصر جدید اول شدند و در اول آذرماه در محضر رهبر انقلاب اجرا داشتند.

رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به تاکید مقام معظم رهبری بر اهمیت و جایگاه ورزش زورخانه‌ای و ترویج مرام پهلوانی اشاره کرد و گفت: رهبر انقلاب فرمودند این ورزش کاری نیک و ارزشمندی است که هر چه برای ضرب زورخانه‌ای تبلیغ کنیم، ناچیز است. اگر می‌خواهیم در ورزش به جایی برسیم و مرام پهلوانی را دوباره در ورزش زنده کنیم و محبت را به ورزش برگردانیم باید از ورزش باستانی شروع کنیم.

جشنواره تئاتر کارتاژ با حضور ۱۱۰ گروه هنری از ۲۸ کشور جهان از یازدهم تا نوزدهم آذر ماه در تونس برگزار می شود.

رسانه سینمای خانگی- بازخوانی یک مصاحبۀ قدیمی از بیتا فرهی

واقعیت این است که بیتا فرهی خیلی اتفاقی وارد دنیای بازیگری شد. شاید اگر آن روز به مهمانی دایی‌اش نمی‌رفت، شغل دیگری انتخاب می‌کرد. اما قسمت این بود که او به خانه دایی‌اش برود و توسط ناصر چشم‌آذر به داریوش مهرجویی که دنبال بازیگری برای «مهشید» فیلم «هامون» معرفی بشود و این شد که بیتا فرهی شد یکی از «هامون» ‌ی‌ها و حالا در قابی در کنار داریوش مهرجویی، خسرو شکیبایی، عزت‌الله انتظامی، جلال مقدم، فتحعلی ‌اویسی و … ماندگار شده است.

به گزارش سینمیا خانگی، شاید تقدیر این بود که او همزمان با چهلمین روز درگذشت مهرجویی از دنیا برود تا «هامون» همچنان معناهای دیگری برای ما داشته باشد و نکته قابل تامل تر اینکه آخرین فیلمش در سینما، «لامینور» بود که آخرین ساخته داریوش مهرجویی هم شد.

فرهی از آن بازیگرانی نبود که دنبال دیده شدن باشد. در پی این نبود که خیلی در مجامع هنری حضور پررنگی داشته باشد. تمایل چندانی هم به گفتگوهای مطبوعاتی نداشت. با این حال حدود ۹ سال پیش در یکی از روزهای اسفند که هوا حال و هوای بهاری داشت، به واسطه دوستی مشترک، در خانه زیبایش پذیرای ایسنا شد و در این گفتگو فرصتی دست داد تا هم درباره حضور حرفه‌ایش در سینما صحبت کنیم و هم حرف‌های خودمانی‌تری مانند اندوهی که بعد از درگذشت مادر حس کرده بود و شور و شوقی که با آمدن نوه‌اش چشیده بود، داشته باشیم.

حالا که در این پاییز بی‌رحم، یکی دیگر از هنرمندان کشورمان را از دست داده‌ایم، بخش‌هایی از آن گفتگو را مرور می‌کنیم.  

فرهی در آن گفتگو از ورود اتفاقی‌اش به سینما گفت که با «هامون» رقم خورد و او نیز همچون بسیاری از ما  دچار «هامون» شد و سالی چند بار به تماشای آن می‌نشست.

خانه اش را با گلدان‌هایی زیبا زینت داده بود و جای جای خانه تابلوهایی زیباتر رخ‌نمایی می‌کردند و دری که خود یک اثر هنری بود و فرهی اشعار عطار و مولانا را با خط خوش خویش بر آن نوشته بود و نقاشی‌های دوستش نیز زیبایی این در را دو چندان کرده بود.

اتفاقی به نام «هامون»

بدیهی‌ترین اتفاق این بود که از «هامون» آغاز کنیم و بیتا فرهی با به یاد آوردن اولین و درخشان‌ترین تجربه‌اش در سینما گفته بود : «بعد از فیلم «هامون» که برای من و سینمای ایران یک اتفاق بود، آقای مهرجویی بلافاصله پیشنهاد همکاری در فیلم «بانو» را داد. بعد از دو کار شاخص برایم سخت بود هرکاری را بپذیرم پیشنهاد بسیاری می‌آمد، اما سعی می‌کردم دست به عصا و حساب شده عمل کنم. عده‌ای معتقدند در فیلم‌ «هامون» خود «مهشید» جلوی دوربین رفته است و کاری با بازیگر صورت نگرفته است. هرچند با من هیچ تمرینی نشد، اما نقش برایم جا افتاده بود و انگار شخصیت را می‌شناختم.»

خسرو شکیبایی بهترین همبازی بود

او که در اولین تجربه سینمایی‌اش با خسرو شکیبایی همبازی بوده است، شکیبایی را بهترین همبازی دانسته بود: «بسیاری زیاد از او کمک می‌گرفتم. همراه بسیار خوب و بهترین همبازی بود. هرگز نمی‌توانم یاری‌هایش را در فیلم «هامون» فراموش کنم. بعد از آن هم در چهار فیلم دیگر هم بازی شدیم.»

همانطور که «هامون» برای بسیاری از تماشاگران سینما هنوز تمام نشده و هر از گاهی آنها را وا می‌دارد تا بار دیگر با سرگشتگی‌های حمید هامون همراه شوند، برای بیتا فرهی هم تمام نشده و در زندگی‌اش جاری و ساری بود، آنچنانکه می‌گفت: «ممکن است در سال، چند بار هامون را ببینم. وقتی از نظر کاری دلتنگ می‌شوم و کمبود پیدا می‌کنم، آن را می‌بینم.»

انتظار ۷ ساله بانو

بعد از «هامون»، مهرجویی بلافاصله دست به کار ساخت «بانو» شد. او در جایی گفته بود که فیلمنامه این کار را بر اساس شخصیت بیتا فرهی نوشت. شاید شخصیت بانو را به فرهی نزدیک دیده و با شناختی که از او داشت، این نقش را به فرهی پیشنهاد کرد و این چنین بود که فرهی، شکیبایی و انتظامی بار دیگر همبازی شدند. «بانو» ساخته شد اما ۷ سال منتظر ماند تا روی پرده نقره‌ای جان بگیرد.

بیتا فرهی درباره این انتظار دشوار چنین گفته بود: «بعد از توقیف «بانو» بسیار ناراحت و افسرده شدم. فیلم ۷ سال توقیف بود. وقتی که اکران شد، دم سینما عصر جدید جمعیت زیادی برای تماشای فیلم آمدند.«بانو» را با مردم دیدم که تجربه خیلی خوبی بود. برای مردم احترام زیادی قائلم و بسیار دوستشان دارم.»

از کیمیا تا اعتراض

بعد از «بانو»، به واسطه دوستی نزدیکش با پروانه پرتو، در«کیمیا» کار احمدرضا درویش بازی کرد و دوباره با شکیبایی همبازی شد تا اینکه تماشاگران او را با چادری گل‌گلی و شکل و شمایلی متفاوت در «اعتراض» مسعود کیمیایی دیدند؛ این تجربه‌ هم برای او دل‌انگیز شد: «همیشه این فیلم را دوست دارم چون نقشم خیلی متفاوت بود. دوست ندارم نقش کلیشه‌ای بازی کنم و همیشه زنی متمول و ثروتمند باشم و رُل «اعتراض» خیلی متفاوت بود.»

«خون بازی» را هم دوست می‌داشت و آن را تجربه‌ای درجه یک می‌دانست: «خون بازی را بسیار دوست می‌دارم. از رخشان بنی اعتماد بسیار آموختم و امیدوارم بازهم شانس همکاری با او را داشته باشم.»

همکاری با بهمن فرمان آرا در دو فیلم «خانه‌ای روی آب » و «خاک آشنا» نیز دو تجربه دوست‌داشتنی دیگر برای او بود و اعتقاد داشت که فرمان آرا یکی از متشخص‌ترین کارگردان‌های ایران است که برایش احترام بسیار قائل بود و از همکاری با او خوشحال بود.»

بیتا فرهی از اول گزیده‌ کار بود و در گذر سال‌ها گزیده‌ کارتر هم شد. می‌دانست که باید سنجیده‌تر عمل کند. بلندی و کوتاهی نقش هم برایش اهمیت نداشت و معتقد بود که بازیگر کسی است که بتواند حتی به نقش‌های کوتاه اعتبار و هویت بدهد و این گونه بود که نقش کوتاه خود را در فیلم «دوران عاشقی» علیرضا رییسیان دوست می‌داشت.

راه پیش‌رویم را خیلی روشن نمی‌بینم

اما او نیز مانند بسیاری از هم‌نسلان خود از وضعیت سینما در آن مقطع ناخوشنود بود و در حالیکه سری به تاسف تکان داده بود، گفته بود: «نمی‌توانم درباره سیاست گذاری‌های سینما نظر بدهم، اما به عنوان بازیگر راهی برای خودم نمی‌بینم. ۲۶ سال حدی برای خودم قائل شدم، اما حالا راه پیش‌رویم را خیلی روشن نمی‌بینم. البته این نظر فقط برای خود من است و به طور کلی نظر نمی‌دهم.»

در آن عصر زمستانی، مجالی پیش آمد تا حرف‌های خودمانی‌تری هم داشته باشیم. به یاد درگذشت مادرش اشک به صورتش دوید و با یادآوری نوه‌اش که آن زمان دو ساله بود، گل از گلش شکفت. آن زمان دخترش مقیم پاریس بود و نوه‌ دو ساله‌اش «تسا» قرار او را در تهران می‌گرفت و مادر بزرگش را مدام راهی پاریس می‌کرد. بچه‌ای که بزرگترین انگیزه او برای زیستن بود و در این میان مهم نبود که در این سفرهای گاه و بیگاه، گاه برخی از نقش‌ها را هم از دست می‌داد.

لحظات پایانی گفتگوی ما با پرسشی کودکانه همراه بود. می‌خواستیم بدانیم که اگر آن روز به طور اتفاقی به داریوش مهرجویی معرفی نمی‌شد، اگر «مهشید» «هامون» نمی‌شد، ممکن بود هرگز بازیگر نشود و او گفته بود: «بله واقعا ممکن بود. همیشه خیلی دوست داشتم سرمایه‌ای می‌داشتم، کتاب فروشی کوچکی راه می‌انداختم که در آن کافه و یک گل فروشی کوچک هم بود. همیشه این سه را باهم می‌خواستم، اما هیچ کدام نمی‌شود.سرمایه ندارم‌، گل‌ها هم می‌پلاسند و هیچ کس هم کتاب نمی‌خواند.»

شاید آن زمان که بیتا فرهی جملات پایانی این گفتگو را بیان می‌کرد، هرگز تصور نمی‌کردیم که کمتر از ۱۰ سال بعد این جملات معنایی دیگر پیدا کنند: «زندگی خیلی کوتاه است. باید قدرش را دانست و از هر لحظه‌اش استفاده کرد. اگر مرگ را در کنار زندگی ببینیم، می‌توانیم انسان باشیم و از هر لحظه آن بهره ببریم. چون زندگی همان قدر که زیباست، کوتاه و ناپایدار است.»

فردای روزی که هنرمندان برای چهلمین روز درگذشت داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر گرد هم آمدند، بیتا فرهی که به دلیل عفونت ریه مدتی در بیمارستان بستری بود، از دنیا رفت.

رسانه سینمای خانگی- «بعد از رفتن» یک بازگشت است

محمود بابایی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «بعد از رفتن» معتقد است یکی از مضمون‌های فیلمنامه، «بازگشت» بود که پیش‌تر در «بدون قرار قبلی» هم مطرح شده است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم سینمایی «بعد از رفتن» یکی از محصولات بنیاد سینمایی فارابی بود که در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و آخرین روزهای اکران خود در سینماهای کشور را سپری می‌کند.

این فیلم اولین ساخته بلند سینمایی رضا نجاتی است که پیش‌تر با فیلم کوتاه «ارفاق» موفق به کسب سیمرغ بهترین فیلم کوتاه از جشنواره فیلم فجر شده بود. تهیه‌کنندگی این فیلم را هم محمود بابایی برعهده داشته که ۲ سال پیش با فیلم «بدون قرار قبلی» به کارگردانی بهروز شعیبی وارد عرصه تهیه‌کنندگی سینما شد و حالا دومین فیلم کارنامه‌اش را ساخته است.

به بهانه اکران عمومی «بعد از رفتن» میزبان رضا نجاتی و محمود بابایی کارگردان و تهیه‌کننده این فیلم سینمایی در بودیم.

* ایده «بعد از رفتن» چطور شکل گرفت؟

رضا نجاتی: شکل‌گیری «بعد از رفتن» برای من حدود سه سال زمان برد. در حین فرآیند نگارش فیلمنامه این فیلم، ۲ فیلم کوتاه دیگر هم ساختم، یکی «شوفر» و دیگری «ارفاق». نه اینکه نگارش «بعد از رفتن» این قدر زمان برده باشد. تقریباً در طول سه سال، فیلمنامه را آماده داشتم اما می‌خواستم برای ورود به سینمای بلند آماده شوم و این آمادگی زمان‌بر بود. از جایی آقای بابایی به عنوان تهیه‌کننده افتخار همراهی دادند و این پروژه کلید خورد.

* آقای بابایی! چه شد پای کار این فیلم آمدید و با یک کارگردان فیلم‌اولی همراه شدید؟

محمود بابایی: در اختتامیه جشنواره چهلم و زمانی که در کنار بهروز شعیبی برای اعلام نتایج داوری‌ها نشسته بودیم و امیدوار به دریافت سیمرغ برای «بدون قرار قبلی» بودیم، در بخش نخست اعلام جوایز، برگزیده بخش فیلم کوتاه را اعلام کردند و دیدیم جوانی قد بلند روی سن رفت و سیمرغ این بخش را دریافت کرد. آقای نجاتی همان‌جا بعد از دریافت سیمرغ خود گفت سال بعد می‌خواهم با اولین فیلم بلندم در جشنواره حضور داشته باشم.

بابایی: یکی از مضمون‌های فیلمنامه «بعد از رفتن» مضمون «بازگشت» بود. که پیش‌تر در «بدون قرار قبلی» هم مطرح شده بود

همان زمان به بهروز شعیبی گفتم، چقدر قاطع صبحت کرد. شناختی از رضا نجاتی نداشتم. از قبل هم این دغدغه را داشتیم که مسیر را برای فیلم‌اولی‌ها هم باز کنیم و از آن‌ها حمایت کنیم. اعتقادم این بوده و هست که سینما نیاز به ورود نگاه‌های تازه برای احیای خود دارد. از طریق مهدی آذرپندار، با رضا نجاتی بیشتر آشنا شدم و درباره همکاری صحبت کردیم.

فیلمنامه «بعد از رفتن» چیزهایی داشت که برایم جذاب بود. کاراکتر رضا نجاتی هم از همان جشنواره، برایم جذاب بود. یکی از مضمون‌های فیلمنامه، مضمون «بازگشت» بود که پیش‌تر در «بدون قرار قبلی» هم مطرح شده بود. در نهایت بعد از چالش‌های بسیار حتی تصمیم گرفتیم که روی فیلمنامه بیشتر کار کنیم اما سرنوشت به این سمت رفت که این همکاری شکل بگیرد. در شرایط سال گذشته هم فیلم را ساختیم و فکر می‌کنم اشتباه‌مان این بود که فیلم را به جشنواره فجر فرستادیم!

*چرا؟

بابایی: به‌عنوان یک تهیه‌کننده در این سال‌ها تلاش کردم تا به اندازه خودم، سینمای اجتماعی را زنده نگه دارم. حاصل این تلاش من در شرایطی که در سال ۱۴۰۱ تجربه کردیم ساخت این فیلم بود. فیلمی هم ساختیم که حداقل روی پوستر چند چهره معتبر در جریان اصلی سینما داشت. همه این‌ها را وظیفه خودم می‌دانستم و می‌خواستم کاری برای «سینما» انجام دهم، نه صرفاً برای «جشنواره». پیش‌بینی می‌کردم که اگر فیلم را به فجر بدهیم، این جشنواره فیلم‌مان را تحویل نخواهد گرفت چراکه این فیلم رگه‌هایی دارد که برای این ترکیب هیأت داوران و برگزارکنندگان جشنواره قابل تشخیص بود و بر اساس همان هم می‌توانستند فیلم را کنار بگذارند. همین اتفاق هم افتاد. یکی ۲ بار هم در همان مقطع هشدار دادم که کاش در شرایط حساسی که داشتیم، جشنواره به یک سمت خاص غش نکند اما برخلاف آنچه هشدار داده بودم، اتفاقاتی که پیش‌بینی می‌کردیم رخ داد.

* با توجه به اینکه مالک فیلم «بعد از رفتن» فارابی است، اساساً امکان عدم حضور در جشنواره را داشتید؟

بابایی: فیلم به راحتی می‌توانست در موعد مقرر آماده نشود و این هم از جنس تهدید نیست. ما تقریباً آخرین گروهی بودیم که فیلم‌مان را کلید زدیم.

نجاتی: فیلم را ۱۰ آذر کلید زدیم.

بابایی: بله. در حالی که ۱۵ آذر از ما نسخه اولیه می‌خواستند! پس خیلی طبیعی بود که فیلم به موقع آماده نشود. نکته دوم هم اینکه فارغ از اینکه مالک فیلم کیست، تمام بار حقوقی مرتبط با یک فیلم بر عهده تهیه‌کننده است. فارغ از این مباحث اما همچنان حضور «بعد از رفتن» در جشنواره را اشتباه می‌دانم. چرا که معتقدم فضاسازی رسانه‌ای نامناسبی در این رویداد برای فیلم شکل گرفت. در شرایطی که خیلی‌ها به دنبال تعطیلی فعالیت‌های سینمایی بودند، ما معتقد بودیم که باید کار کرد و ورود بیشتر به این مباحث آسیب‌شناسانه زمان زیادی نیاز دارد. ما فیلم خود را به جشنواره فجر دادیم اما برآیند سلیقه حاکم بر فضای رسانه‌ای جشنواره چهل و یکم بیشتر متوجه فیلم‌های جنگی بود و همه این موارد دست به دست هم داد تا «بعد از رفتن» به بدترین شکل ممکن در فضای رسانه‌ای معرفی شود! حضور در جشنواره فجر نه تنها برای ما مواهبی نداشت که باعث شد امروز و در بازه اکران این فیلم، یکی از اصلی‌ترین بحران‌های ما جبران همان فضای منفی شکل گرفته پیرامون فیلم در ایام جشنواره باشد!

نجاتی: «بعد از رفتن» یک فیلم مبتنی بر حس و حال است. از نظر ساختاری، فیلمنامه «بعد از رفتن» یک ساختار کلاسیک و سه پرده‌ای دارد. یعنی حادثه محرک دارد، نقطه عطف و نقطه میانی دارد و همه قواعد یک فیلمنامه سه‌پرده‌ای در آن رعایت شده است. به استناد همین ساختار هم معتقد نیستم که فضای میانی فیلم خالی است * آقای نجاتی ما پیش‌تر در عرصه فیلم کوتاه آثار خوبی مانند «شوفر» و «ارفاق» را از شما دیده بودیم و یکی از واکنش‌ها نسبت به «بعد از رفتن» در همان ایام جشنواره هم این بود که این فیلم هم می‌توانست یک فیلم کوتاه بسیار خوب شود که فیلم بلند خوبی نشده است. چه شد که این داستان را در قالب فیلم بلند ساختید؟

نجاتی: برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید بدانیم که به لحاظ تخصصی و فنی، چه تفاوت‌هایی میان جهان یک فیلم کوتاه با جهان یک فیلم بلند وجود دارد. به تعبیر دیگر چه چیزی باعث می‌شود بگوییم یک داستان باید تبدیل به یک فیلم کوتاه و یک داستان دیگر تبدیل به فیلم بلند شود؟

* شاید یکی از دلایل چنین برداشتی این باشد که فیلم شروع و پایان خوبی دارد اما در میانه روایت، گویی از نظر مواد داستانی کم می‌آورد و مخاطب با فضایی خالی از داستان مواجه می‌شود.

نجاتی: این تعبیر خالی بودن هم نیاز به بحث تخصصی دارد. شخصاً معتقدم فیلم «بعد از رفتن» یک فیلم مبتنی بر حس و حال است. از نظر ساختاری، فیلمنامه «بعد از رفتن» یک ساختار کلاسیک و سه پرده‌ای دارد. یعنی حادثه محرک دارد، نقطه عطف و نقطه میانی دارد و همه قواعد یک فیلمنامه سه‌پرده‌ای در آن رعایت شده است. به استناد همین ساختار هم معتقد نیستم که فضای میانی فیلم خالی است. می‌توانم بگویم این مدل قصه‌گویی است که من انتخاب کرده‌ام.

* فکر می‌کنید از این مدل جواب مناسبی گرفته‌اید؟

نجاتی: این می‌تواند محل بحث باشد اما اینکه آیا «بعد از رفتن» می‌توانست یک فیلم کوتاه باشد، نمی‌پذیرم، چراکه در این فیلم من نمودار تغییر شخصیت برای کاراکترهایم دارم و مگر می‌توان در یک فیلم کوتاه، نمودار تغییر شخصیت داشت؟ من واقعاً ادعایی در جهان فیلم کوتاه دارم و ۱۴ سال از زندگی‌ام را صرف مطالعه، دیدن و ساختن فیلم کرده‌ام و بر اساس همین پشتوانه هم می‌توانم تعاریفی را که بر اساس آن‌ها فیلم ساخته‌ام، ارائه دهم. صادقانه می‌گویم که نمی‌توانم ادعا کنم که فیلم خوبی ساخته‌ام و طبیعتاً هر فیلمسازی با هر فیلمی که می‌سازد، تجربه‌هایی کسب می‌کند تا در فیلم‌های بعدی‌اش از آن‌ها بهره ببرد. بر همین مبنا خودم هم طبیعتاً در جریان ایرادات فیلمم هستم. از همین تجربه‌ها هم در فیلم‌های بعدی‌ام استفاده خواهم کرد. در عین اینکه درباره فریم به فریم همین فیلم می‌توانم از عملکردم دفاع کنم. اگر به عقب بازگردم باز هم «بعد از رفتن» را به همین شکل می‌سازم.

* آقای بابایی یکی از موضوع‌هایی که این روزها درباره فیلم‌های موفق در گیشه به تواتر مطرح می‌شود، هزینه کردن صاحب اثر برای تبلیغ است که انگار تأثیر مستقیمی هم بر فروش فیلم‌ها دارد. شما چه تمهیداتی برای تبلیغ «بعد از رفتن» داشتید و به‌عنوان تهیه‌کننده آیا معتقد به هزینه کردن در این بخش هستید؟

بابایی: ابتدا می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که یکی از موضوعاتی که درباره حضور فیلم در جشنواره فیلم فجر به آن اشاره داشتم، همین فضای تبلیغاتی است که باعث شده گروهی از مخاطبان بالقوه فیلم «بعد از رفتن» امروز با پیش‌زمینه ذهنی سراغ آن بروند و نتوانند از آن لذت ببرند. سابقه ذهنی مخاطبان از کیفیت رونمایی فیلم در جشنواره فجر، موقعیت امروز فیلم در فرآیند اکران را شکننده کرده است. پرزنت اشتباه فیلم در ایام جشنواره، عامل موقعیت شکننده امروز شده است.

از سوی دیگر قطعاً باید بپذیریم که در نهایت، فیلمسازی مبتنی بر سلیقه است. همین فیلم «بعد از رفتن» را برخی به‌شدت نقد کردند اما از آن طرف می‌توانم از یک آدم سرشناس سینمایی نام ببرم که بر اساس فضای حاکم بر جشنواره می‌گفت «با کراهت می‌خواستم فیلم را ببینم» اما وقتی آن را دید به شدت علاقه‌مند شد و تا همین امروز سه بار فیلم را در سینما دیده است.

اتفاقاً درباره «بعد از رفتن» موضع میانه کمتر دیده‌ام. این درست که مخاطب و اقتصاد سینما، اهمیت دارد، اما نمی‌توان اهمیت مشق‌کردن در فیلمسازی را هم نادیده گرفت. «بعد از رفتن» هم فیلم اول یک فیلمساز است و شاید برخی از دوستانی که در جشنواره فجر فیلم را دیدند و دوست نداشتند، در اکران عمومی بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. اما در پاسخ به پرسش شما این نکته را به صراحت می‌گویم که برای تبلیغ، هر قدر هزینه کنید، کم است. در هر شرایطی که فیلم ساخته و عرضه شود، این باغبان است که باید حواسش به باغش باشد.

* آقای نجاتی یکی از نکاتی که در روایت فیلم جلب توجه می‌کند، «فقدان مفاهمه» میان انسان‌ها است. انسان‌های امروز خیلی نمی‌توانند با یکدیگر گفت‌وگو کنند. قبول دارید؟

نجاتی: در روزگاری که آدم‌ها سخت با هم گفت‌وگو می‌کنند، این موضوع ذهن من را هم درگیر می‌کند که در فیلمنامه تلاش کردم به این توجه داشته باشم. آدم‌ها از مکالمه با هم هراس دارند و فضایی که فیلم به تصویر می‌کشد، سکوتی است که حاصل همین هراس است. حالا وقت آن رسیده که این آدم‌ها بعد از یک سکوت طولانی با هم حرف بزنند. برای همین در هر سکانس شاهد گفت‌وگوهایی درباره گذشته، میان کاراکترها هستیم. روایت هم به گونه‌ای است که گویی در هر سکانس، برگ تازه‌ای از گذشته کاراکتر اصلی رو می‌شود. خیلی به این روند فکر کردیم. هم در فرآیند نگارش و هم در فرآیند دورخوانی دیالوگ‌ها به اینها فکر می‌کردیم. تلاش من این بود که آدم‌ها به این برداشت برسند که کمی در زمینه حرف زدن بیشتر با یکدیگر کنار بیایند و فارغ از هر مشکلی، به این نکته توجه داشته باشند که شاید گفت‌وگو بتواند زمینه‌ساز حل مشکل شود.

* در خیلی موارد سوتفاهم‌ها مانع شکل‌گیری گفت‌وگو می‌شود.

نجاتی: همین طور است. سوتفاهم‌ها را می‌توان در ادامه همین عدم گفت‌وگو دانست و این برداشت از قصه فیلم کاملاً درست است.

* و مهم اینکه ۲ کاراکتر اصلی فیلم با وجود تمام سوتفاهم‌ها، امکان رجوع به گذشته و جبران را از خودشان سلب نکرده‌اند و این هم ویژگی مهمی است که در جامعه امروز کمتر مورد توجه است؛ اینکه معمولاً در پایان یک رابطه افراد همه پل‌های پشت سر خود را خراب می‌کنند.

نجاتی: از نظر من «احترام» در ادامه خودش، «بخشش» می‌آورد. نمی‌دانم این برداشت من چقدر می‌تواند درست باشد اما شخصاً معتقدم تا زمانی که ما به یکدیگر احترام می‌گذاریم، این احترام می‌تواند در روابط خصوصی‌تر ما هم منعکس شود و در ادامه همین احترام گذاشتن است که بخشش شکل می‌گیرد. ما فیلمسازان با فیلم‌های‌مان، شعرا با شعرهای‌شان و داستان‌نویسان با داستان‌های‌شان باید برای همین تغییرات کوچک در رفتار انسان‌ها تلاش کنند. البته که اعتقاد دارم که هیچ فیلم و هیچ اثر هنری‌ای نمی‌تواند تغییر بزرگی را در آدم‌ها رقم بزند، اما می‌توان روی تغییرات کوچک حساب کرد. ما بیشتر می‌توانیم «مؤثر» باشیم تا «تغییردهنده». همین تغییرات کوچک در کنار یکدیگر می‌تواند تبدیل به بافرهنگ‌تر شدن یک جامعه شود و آن را بالا بکشد. ما همین اندازه که بتوانیم تأثیرگذار باشیم ارزشمند است. به‌خصوص که معتقدم فیلم اجتماعی قرار نیست آینه جامعه باشد.

نجاتی: فیلم اجتماعی باید راهکار ارائه دهد. اگر صرفاً بخواهیم واقعیت‌ها را نشان بدهیم، صرفاً یک استناد تصویری است که البته به آن خرده هم نمی‌گیرم. اما ایده‌ام برای ساخت فیلم اجتماعی این است که حتماً باید راهکار هم ارائه دهیم

* خیلی از فیلمسازانی که در سینمای اجتماعی کار می‌کنند، غالباً نظر عکس دارند!

نجاتی: من اصلاً این نگاه را ندارم که ما قرار است دوربین خود را روشن کنیم و هر چه را که در جامعه جریان دارد، ضبط کنیم. فیلم اجتماعی باید راهکار ارائه دهد. زمانی که راهکار ارائه می‌دهیم، یعنی فیلم اجتماعی ساخته‌ایم. اگر صرفاً بخواهیم واقعیت‌ها را نشان بدهیم، صرفاً یک استناد تصویری است که البته به آن خرده هم نمی‌گیرم. اما ایده‌ام برای ساخت فیلم اجتماعی این است که حتماً باید راهکار هم ارائه دهیم. گاهی یک فیلم شاید فقط سوالی را طرح کند و بعدها فیلم دیگری به آن سوال پاسخ دهد اما مهم این است که ما بتوانیم سوال‌های درست را مطرح کنیم و در ادامه آن‌ها، به راهکارها هم برسیم.

* یکی از نکات فیلم «بعد از رفتن» در ترکیب بازیگران، حضور بهرام شاه‌محمدلو است که فراتر از نوستالژی «آقای حکایتی» حضور تأثیرگذار و درخشانی در فیلم دارد. این همکاری چطور شکل گرفت؟

بابایی: آقای شاه‌محمدلو از چهره‌های باسابقه و در عین حال به‌شدت گزیده‌کار در عرصه بازیگری است. خیلی از گروه‌های تولید دیگر کمتر سراغ پیشکسوتان می‌روند، اما آقای شاه‌محمدلو پیشنهادهای بسیاری دارد، اما به‌سختی این پیشنهادها را می‌پذیرد. خیلی برای قبول یک نقش سخت‌گیری می‌کند که حضور کم‌رنگش در سینما به دلیل نبود پیشنهاد نیست. شخصاً از «آقای حکایتی» خاطره داشتم و علاقه داشتم با او همکاری کنم. گوشه ذهنم بود آدم‌هایی را که از آن‌ها خاطره‌ای دار به کار دعوت و از ظرفیت‌شان استفاده کنم. حضور بهرام شاه‌محمدلو در این نقش پیشنهاد من بود. گزینه‌های دیگری بودند، اما به نظرم خیلی هم خوب، درست و به‌اندازه این نقش را بازی کرده‌. در فرآیند تولید، آنقدر انرژی خوب به قلب و روح تک‌تک اعضای گروه منتقل کرد که تجربه همکاری با او برای همه ما به یک تجربه شیرین تبدیل شد.

* یکی از مضامین فیلم که به همین کاراکتر پدر با بازی بهرام شاه‌محمدلو هم ارتباط پیدا می‌کند، ارتباط میان نسل هاست. ارتباط کاراکتر صابر ابر با پدرش، آن هم در برابر چشم فرزند خودش نشان از یک زنجیره دارد.

بابایی: این ارتباط میان نسلی هم میان آرش (صابر ابر) با پدرش در جریان است، هم میان آرش با پسرش و هم میان پدر آرش با نوه‌اش. این مسأله‌ای است که در فیلم مورد توجه و تأکید بوده است. چند روز پیش با یک هنرمند درباره همین مسئله تفاوت نسل‌ها صحبت می‌کردم که به نکته جالبی اشاره می‌کرد. او می‌گفت من فرزندی ندارم و از آنجایی که فرزند ندارم، گویی ارتباطم با جهان امروز منقطع شده است. او می‌گفت اگر من بچه داشتم، احتمالاً مجبورم می‌کرد انیمیشن‌های روز دنیا را تماشا کنم و یا در جریان تحولات تازه قرار بگیرم. همه ما گویی نیاز به این حلقه وصل با جهان امروز داریم و این همان زنجیره ارتباط نسلی است. ما در این فیلم تلاش کرده‌ایم درباره گفت‌وگو میان سه نسل صحبت کنیم. در روایت فیلم آرش اساساً نمی‌تواند با پدرش یعنی میکائیل (با بازی بهرام شاه‌محمدلو) گفت‌وگو کند. احتمالاً در این نسل، آدم‌هایی از این جنس زیاد هم هستند. فیلم می‌خواهد درباره این فاصله نسلی هم صحبت کند و تلاش داشتیم این فقدان گفت‌وگو و رابطه را هم به تصویر درآوریم.

بابایی: اگر اشتباه نکنم «بعد از رفتن» ارزان‌ترین فیلم فارابی در فهرست تولید سال گذشته بوده است. این طور نبود که برای رسیدن فیلم‌ها به جشنواره فارابی خارج از قاعده خرج کرده باشد

* آقای بابایی درباره حمایت فارابی از فیلم توضیح دهید، به‌خصوص که فارابی سال گذشته پروژه‌های متعددی را برای تولید در دست داشت.

بابایی: فارابی در حال حاضر سازوکار شفاف‌سازی برای سرمایه‌گذاری‌هایش در پروژه‌های مختلف دارد و تصمیم‌گیری درباره اعلام اعداد و ارقام با دوستان فارابی است اما شخصاً در مقام تهیه‌کننده این فیلم این ادعا را دارم که کسی نمی‌تواند فیلمی با این وسعت را با این هزینه به تولید برساند. ما واقعاً فیلمی بسیار ارزان ساختیم با وجود آینکه فیلم هم تعدد لوکیشن و تعدد بازیگر داشته و هم ساخت و ساز در دکور. کل سیرک موجود در فیلم را خودمان ساخته‌ایم و با تمام این موارد، اگر اشتباه نکنم «بعد از رفتن» ارزان‌ترین فیلم فارابی در فهرست تولید سال گذشته بوده است. این طور نبود که برای رسیدن فیلم‌ها به جشنواره، فارابی خارج از قاعده خرج کرده باشد. قاطع می‌گویم اصلاً این طور نبوده است. ساعت‌ها درباره برآوردهای تولید گفت‌وگو کردیم و با بودجه‌ای که فارابی مدنظر داشت، فیلم با این کیفیت به تولید نمی‌رسید و وظیفه من به‌عنوان تهیه‌کننده بود که با کمک گرفتن از عوامل بیرونی، بتوانم فیلم را با این کیفیت به سرانجام برسانم.

* یکی از ویژگی‌های فیلم همین تعدد لوکیشن است. درباره این ویژگی و مشخصاً دکور مربوط به سیرک که اشاره کردید به‌طور کامل ساخته شده است، توضیح بیشتری می‌دهید؟

بابایی: «بعد از رفتن» تعدد لوکیشن دارد، ما در «بعد از رفتن» به جنوب کشور، به جزیره کیش و … رفتیم اما آنچه از کیش نشان دادیم متفاوت بود چون معمولاً در فیلم‌های ما جنوب کشور یا خیلی بومی به نمایش گذاشته می‌شود یا خیلی لاکچری دیده می‌شود. ما با توجه به مدل شخصیت اول فیلم (آرش) کیش را به گونه‌ای دیگر طراحی کردیم. به این شکل که آن گرمای کیش، بارش برف در تهران و … را بر اساس فضای قصه طراحی کردیم ضمن اینکه آن خانه و آن تعمیرگاه برای اولین بار تبدیل به لوکیشن شدند و ما خودمان آنها را طراحی کردیم. همه این‌ها البته با زحمت طراح صحنه، آقای امیرحسین حداد صورت گرفت‌.

آن سیرک هم می‌توانست برایمان اتفاقات دیگر داشته باشد مثلاً می‌توانستیم به سراغ سیرک نرویم و شغل آن شخصیت را عوض کنیم ولی با توجه به فضای قصه و نقش ترجیح دادیم با همه دشواری‌هایی که بر پا کردن سیرک دارد، آن را بسازیم البته در همان ابتدا جستجو کردیم تا بدانیم چند سیرک در کشور وجود دارد اما دیدیم سیرک فعالی در کشور نداریم حتی گزینه خارج از کشور را هم بررسی کردیم تا بدانیم در کشورهای اطراف ما چه سیرک‌هایی وجود دارد و با چه هزینه‌ای می‌شود به آن کشورها رفت اما نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که یک سیرک را از ابتدا بنا کنیم، این سیرک یک سیرک واقعی با مقیاس بسیار بزرگ است که در آن زمان آقای محمد زارع را که در برنامه «عصر جدید» مقام آورده بود و کارش هم برپایی سیرک بود، پیدا کردیم و با او وارد گفت وگو شدیم.

درباره ماجرای ساخت سیرک باید بگویم ابتدا این طور به نظر می‌رسد که شاید برپایی سیرک ساده باشد اما این موضوع بسیار مشکل‌تر از این حرف‌هاست مثلاً حتی چادر سیرک چادر یک تکه‌ای است که ما آن را از شیراز به تهران منتقل و در پارک ارم جایی را انتخاب کردیم که جذابیت بصری داشته باشد. ساخت سیرک هم در یک زمان محدود صورت گرفت و ما به دلیل مشکل وقت و اینکه بنا داشتیم فیلم را به جشنواره برسانیم به صورت چند شیفته کار کردیم و این‌چنین سیرک آماده شد. در واقع طراح صحنه و مدیر فیلمبرداری دست به دست هم دادند و این جذابیت بصری فیلم را به وجود آوردند.

رسانه سینمای خانگی- اکران انیمیشن‌های ده گانه در سینمای هنر و تجربه

مجموعه انیمیشن‌های کوتاه هنری با عنوان «رویاهای رنگی» از روز شنبه ششم آبان در گروه سینمایی هنر و تجربه اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی پروژه، مجموعه انیمیشن‌های کوتاه هنری «رویاهای رنگی» شامل ۱۰ انیمیشن کوتاه از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.

مجموعه انیمیشن‌های کوتاه هنری شامل فیلم‌های کوتاه «سیم ششم» به کارگردانی بهرام عظیمی، «سوزن‌بان» به کارگردانی مهدی خرمیان، «پسر دریا» به کارگردانی عباس جلالی یکتا، «گذشته» به کارگردانی حمید محمدی، «ملکوت» به کارگردانی فرنوش عابدی، «کلاغ» به کارگردانی اهورا شهبازی، «بالانس» به کارگردانی برزان رستمی، «شهر خاموش» به کارگردانی امیر مهران، «دیوار چهارم» به کارگردانی محبوبه کلایی و «اکتسابات انتسابی» به کارگردانی سمانه شجاعی است.

آثاری که در این مجموعه به نمایش درمی‌آیند در جشنواره‌های مختلف داخلی و خارجی شرکت کرده و جوایز معتبری را کسب کرده‌اند.

مراسم رونمایی این مجموعه انیمیشن‌های کوتاه «رویاهای رنگی» در روز شنبه ۶ آبان ساعت ۱۸ در سالن شماره ۲ پردیس سینمایی چارسو برگزار می‌شود.

مجموعه انیمیشن‌های کوتاه هنری «رویاهای رنگی» از روز شنبه ۶ آبان هر روز در سینماهای منتخب گروه سینمایی «هنر و تجربه» در تهران و روزهای چهارشنبه هر هفته در سینماهای شهرستان‌ها به نمایش در می‌آید.سمانه مقرری نیز طراح پوستر بسته «رویاهای رنگی» است.

هم اکنون فیلم‌های گروه سینمایی هنر و تجربه در ۲۳ سالن سینما در تهران و شهرستان‌ها به صورت ثابت به نمایش در می‌آید. سینماهای چارسو، کوروش، موزه سینما، نارسیس، پرده طلایی، پرندمال، فرهنگ، باغ کتاب هر روز در دو سانس ۱۶ و ۱۸ در تهران و سینماهای هویزه، ویلاژتوریست و اطلس مشهد، سوره و ساحل اصفهان، گلستان شیراز، مهر قدس همدان، عصر جدید گرگان، ستاره باران تبریز، بهمن سنندج، مهر ارومیه، تماشاخانه پارس کرمان، آزادی کرمانشاه، بازار شهر قم و هنر و تجربه بابل در شهرستان‌ها میزبان این انیمیشن‌ها خواهندبود. گفتنی است این مجموعه انیمیشن روزهای چهارشنبه هر هفته در دو سانس ۱۶ و ۱۸ به صورت ثابت به نمایش درمی‌آید.

همچنین علاوه بر سینماهای ثابت، برخی فیلم‌ها با توجه به استقبال مخاطبان در ۱۰ سینما نیز به صورت گردشی به نمایش در می‌آید.

این مجموعه همزمان با ۲۸ اکتبر (۶ آبان) و روز جهانی انیمیشن اکران می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- نسخۀ نهایی «کافه ترانزیت» اکران می‌شود

نسخه مرمت‌شده فیلم سینمایی «کافه ترانزیت» به کارگردانی زنده یاد کامبوزیا پرتوی در ۳۳ سالن کشور اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، روز سه‌شنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ مصادف با روز ملی سینما نسخه مرمت شده فیلم سینمایی «کافه ترانزیت» ساخته زنده یاد کامبوزیا پرتوی و تهیه‌کنندگی امیر سماواتی و بهروز هاشمیان به همت پلتفرم فیلم‌نت، فیلمخانه ملی و لابراتوار صدا و سیما در ۳۳ سالن سینمایی کشور روی پرده می‌رود.

این فیلم در تهران در سینماهای کورش، ایران مال، هروی سنتر، لوتوس مال، آزادی، بهمن، شاهد، چارسو، در کرج در پردیس اکومال، در شهر اصفهان در سینماهای سیتی سنتر، چهارباغ، ساحل، در شهر ارومیه در سینما مهر، در شهر تبریز در پردیس باران و سینمای ۲۹ بهمن، در شهرکرد در سینما بهمن، در شهر اهواز در پردیس اکسین، در شهر مشهد پردیس اطلس مال، ویلاژ توریست، هویزه، مهر کوه‌سنگی، در شهر شیراز در پردیس شهر آفتاب، در شهر سبزوار در سینما مهر، در شهر قم در پردیس ونوس مال، در شهر سنندج در پردیس بهمن، در شهر گرگان در سینما عصر جدید، در شهر گنبد در سینما مهر، در شهر رشت در سینما ۲۲ بهمن، در شهر همدان در سینما مهر قدس، در نوشهر در سینما همافران به طور تک سانس به نمایش در می‌آید.

طراح پوستر جدید فیلم که ویژه این اکران اجرا شده، عرفان بهکار مهربانی است.

«کافه ترانزیت» محصول سال ۱۳۸۴ است و در گونه سینمای اجتماعی قرار می‌گیرد. در این فیلم بازیگرانی همچون فرشته صدرعرفایی و پرویز پرستویی ایفای نقش می‌کنند. این فیلم نخستین بار در بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت و ۲ سمیرغ بلورین برای فیلمنامه (کامبوزیا پرتوی) و بهترین بازیگر نقش اول زن (فرشته صدرعرفایی) به ارمغان آورد. این فیلم که جزو فیلم‌های ستایش شده کارنامه سینمایی زنده یاد کامبوزیا پرتوی است در جشنواره‌های خارجی نیز موفقیت‌هایی را کسب کرده است.

این فیلم سینمایی در مورد زنی به نام ریحان (فرشته صدرعرفایی) است که شوهر خود را به تازگی از دست داده، شوهر وی برای او فقط قهوه‌خانه‌ای در کنار جاده در نزدیکی ماکو به ارث گذاشته‌است. این زن تلاش می‌کند تا استقلال خود را حفظ کند ولی برادر شوهرش ناصر (پرویز پرستویی) در جلوی پای این زن سنگ انداخته، تا ریحان را مجبور کند که با وی ازدواج کند.

کامبوزیا پرتوی سازنده آثار مهمی چون «گربه آوازه خوان»، «بازی بزرگان» و «گلنار» است که در ۴ آذر سال ۱۳۹۹ و در سن ۶۴ سالگی بر اثر بیماری کرونا درگذشت.

رسانه سینمای خانگی- سلبریتی‌ها چگونه هوادار جمع می‌کنند؟

پس از ناآرامی‌هایی که از میانه سال گذشته کشور را در برگرفت و به دنبال آن بحث و نظرهای فراوان و گسترده درباره حجاب و بی‌حجابی، نقش و شیوه عمل سلبریتی‌ها و پیامد فعالیت‌شان، بسیار پررنگ‌تر از گذشته مورد توجه قرار گرفت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، رسانه‌ها از سده گذشته با تحولات فراگیر و روزافزون خود، نقش مهمی در تولید و دوام فرهنگ سلبریتی در جهان داشته‌اند؛ فرهنگی که به تدریج از کشورهای غربی به ویژه آمریکا شکل گرفت و کم کم جای خود را در دیگر کشورها از جمله ایران نیز باز کرد.

با افزایش مدت زمان حضور در شبکه‌های اجتماعی مجازی، صفحات و پست‌های افراد مشهور تبدیل به خوراک افراد برای گذران زمان می‌شود

سال‌هاست در جامعه ایرانی رسانه‌های تصویری برخی چهره‌های هنری و ورزشی را بدل به سلبریتی‌هایی با هواداران پرشمار کرده‌اند و به دنبال آن ظهور و گسترش شبکه‌های اجتماعی مجازی به فضای عمومی، موجب ایجاد فضای رسانه‌ای غیررسمی و افزایش قدرت مخاطبان شده و فرصت قابل توجهی برای رشد فرهنگ سلبریتی ایجاد کرده است.

در این زمینه، اینستاگرام نقش قابل توجهی داشته است. در اینستاگرام سلبریتی‌ها خودشان را به دیگران معرفی و با مخاطبان و دنبال‌کنندگانشان ارتباط مستقیمی برقرار می‌کنند. همچنین آن‌ها تصاویر و مطالب خود را منتشر و درخصوص مسائل مختلف اظهارنظر می‌کنند.

اهمیت سلبریتی‌ها تنها از این روی نیست که نزد تعداد زیادی از مردم شناخته‌شده‌اند، بلکه از آن جهت دارای اهمیت هستند که اقدامات سلبریتی‌ها پیامدهای عاطفی قابل توجهی بر تعدادی از مردم به جای می‌گذارد. بنابراین با توجه به راه یافتن شبکه‌های اجتماعی به زندگی روزمره مردم و تاثیرات قابل توجه آن‌ها، مطالعه و شناخت چیستی و ابعاد پدیده هواداری مجازی ضروری به نظر می‌رسد.

همین ضرورت سبب شده مطالعات مختلفی پیرامون فرهنگ سلبریتی صورت بگیرد که از جمله آن‌ها مطالعه حسن اسدزاده شهیر و همکارانش با عنوان «تبیین فرهنگ هواداری مجازی در شبکه اجتماعی اینستاگرام» است. این محققان با بهره‌گیری از روش کیفی از طریق استخراج مقولاتی سعی کرده‌اند به دلایل و زمینه‌های تاثیرگذار بر هواداری مجازی از چهره‌های مشهور در شبکه اجتماعی اینستاگرام بپردازند که در ادامه بخش‌هایی از آن را می‌خوانید:

فعالیت سلبریتی‌ها در فضاهای مجازی هم عامل و هم معلول مصرفی‌شدن جامعه است

سلبریتی کیست و طرفدارانش چه کسانی هستند؟

از نظر لغوی، سلبریتی یعنی شخصی که در رشته یا فعالیت خود برتر بوده و به عنوان سخنگو در تبلیغات شناخته شده و برای ترویج محصول/خدمت استفاده می‌شود. سلبریتی در واقع فردی است که عملکردی شناخته شده در انظار عمومی دارد؛ علاقه مخاطبان و رسانه‌ها را به خود جلب کرده‌است و می‌تواند شامل افرادی همچون موسیقی‌دانان، ورزشکاران، روزنامه‌نگاران، بازیگران، سیاستمداران، مذهبیون، نویسندگان و افراد مشهور در شبکه‌های اجتماعی مجازی باشد. بنابراین سلبریتی می‌تواند هر کسی در هر جایگاه و حوزه‌ای باشد به شرط آنکه از سوی رسانه‌های جمعی به شکل متمایزی بازنمایی شود.

یکی از مهمترین مشخصه‌های فرهنگ سلبریتی مخاطبان یا هواداران هستند. واژه fan به معنای مشوق و مختصرشده کلمه Fanatic یعنی متعصب است. هواداران به طور جدی از کردارهای سلبریتی‌ها به عنوان فعالیت‌های معنادار و با اهمیت دفاع می‌کنند. اما باید این را نیز لحاظ کرد که هواداران فرهنگ رسانه‌ای با هواداران افراد مشهور در اشکال سنتی شهرت متفاوت هستند. در فرهنگ سلبریتی، عواطف دو سویه عموما بدون تعاملات فیزیکی ایجاد می‌شوند. به عبارتی شکل عمومی تعامل بین هوادار و سلبریتی در قالب مصرف‌کننده‌ای شکل می‌گیرد که تصاویر واسطه‌گری شده را جذب می‌کند.

علت‌های تمایل به فرهنگ هواداری در فضای مجازی

سلبریتی‌گری به عنوان نمای فرهنگی جامعه مدرن مورد توجه و تحسین قرار گرفته و به جهت‌دهی ارزش‌های فرهنگی می‌پردازد. همین مساله موجب می‌شود که اشتیاق نسل جدید به خودبیانگری و مورد تحسین و توجه قرار گرفتن به شدت افزایش یابداکنون فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به عرصه جولان سلبریتی‌ها و امواج هواداری آنان تبدیل شده است. برخی دلایل این وضعیت عبارتند از؛

دیجیتالی شدن زندگی جوانان

در سبک زندگی دیجیتال، شبکه‌های اجتماعی موبایل محور، منبع همه چیز شده‌اند. همچنین این سبک زندگی موجب افزایش دسترسی‌ها و کاهش محدودیت‌های کاربران شده، زمان و مکان را برای آن‌ها منعطف ساخته و با استفاده از قدرت ارتباطات، اطلاعات و قابلیت‌های شبکه‌های اجتماعی، آن‌ها را توانمندتر و قدرتمندتر کرده‌است.

به علاوه این شبکه‌ها با تبدیل شدن به وسیله‌ای برای گذران اوقات فراغت موجبات اتلاف وقت و کاهش تمرکز نیز شده‌اند. در واقع، سبک زندگی دیجیتال موجبات درگیری شدید افراد با شبکه‌های اجتماعی مجازی شده و آن‌ها اوقات خود را در این فضای مجازی سپری می‌کنند. این در حالی است که با افزایش مدت زمان حضور در شبکه‌های اجتماعی مجازی، صفحات و پست‌های افراد مشهور تبدیل به خوراک افراد برای گذران زمان می‌شود.

مصرفی شدن جامعه

برخی مصرفی‌شدن جامعه را از شرایط علّی تاثیرگذار بر گرایش هواداران به دنبال کردن سلبریتی‌ها دانسته‌اند. آن‌ها معتقدند فعالیت سلبریتی‌ها در فضاهای مجازی هم عامل و هم معلول مصرفی‌شدن جامعه است. به عبارتی مصرف متظاهرانه مصرفی است که برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران از طریق به دست آوردن و نمایش چیزهای گران قیمت تعریف می‌شود.

سلبریتیزه‌شدن جامعه

سلبریتیزه شدن جامعه فرایندی است که در آن سلبریتی جایگاهی فراتر از صرف جلب توجه و مصرف پیدا کرده و خود را به عنوان یک «گروه منزلتی» در جامعه مطرح می‌کند. این گروه جدید به عنوان نمای فرهنگی جامعه مدرن مورد توجه و تحسین قرار گرفته و به جهت‌دهی ارزش‌های فرهنگی می‌پردازد.

همین مساله موجب می‌شود که اشتیاق نسل جدید به خودبیانگری و مورد تحسین و توجه قرار گرفتن افزایش یابد و جایگاه شهرت به عنوان یک ارزش غایی و مستقل برجسته‌تر از هر زمان دیگری در تاریخ اجتماعی حیات انسان شود.

از سویی سانسور در برنامه‌های رسانه‌های داخلی و عدم پوشش برخی از واقعیت‌ها و وارونه نشان دادن آن‌ها در رسانه ملی و از سوی دیگر، کوتاهی برخی از نهادهای دولتی و حاکمیتی در انجام وظایف خود، باعث شده عموم افراد دنبال جایگزینی برای این نهادها و رسانه‌ها باشند

نقش آفرینی رسانه‌های عصر اول

یکی از عوامل موثر بر تمایل به هواداری از سلبریتی‌ها در فضای اینستاگرام تاثیر رسانه‌های عصر اول همچون رادیو و تلویزیون است. در واقع، بسیاری از افراد مشهوری که به عنوان سلبریتی در اینستاگرام شناخته می‌شوند، اولین بار در برنامه‌های رسانه داخلی چهره شده‌اند و امروزه با حضور در اینستاگرام بر میزان محبوبیت و شهرتشان افزوده شده است.

فرسایش اعتماد نهادی

فرسایش یا کاهش اعتماد نهادی که متشکل از بی‌اعتمادی افراد به عملکرد برخی از مسئولان و سوءکارکردهای رسانه‌های داخلی است نیز از جمله عواملی است که منجر به فرهنگ هواداری مجازی از سلبریتی‌ها شده است. در واقع، از سویی سانسور در برنامه‌های رسانه‌های داخلی و عدم پوشش برخی از واقعیت‌ها و وارونه نشان دادن آن‌ها در رسانه ملی و از سوی دیگر، کوتاهی برخی از نهادهای دولتی و حاکمیتی در انجام وظایف خود، باعث شده عموم افراد دنبال جایگزینی برای این نهادها و رسانه‌ها باشند. این در حالی است که سلبریتی‌ها با استفاده از قابلیت‌های اینستاگرام نظیر سرعت انتشار اطلاعات و اخبار توانسته‌اند نقش ارزنده‌ای در افزایش فرهنگ هواداری مجازی داشته باشند.

شرایط زمینه‌ای تاثیرگذار بر شکل‌گیری فرهنگ هواخواهی مجازی

دلایلی که از آن یاد شد بر بستر زمینه‌هایی نقش‌آفرینی می‌کنند که به آن‌ها اشاره‌ای گذرا می‌شود؛

تغییر در الگوهای اوقات فراغت

یکی از شرایط زمینه‌ای تاثیرگذار بر شکل‌گیری فرهنگ هواخواهی مجازی، تغییر در الگوهای اوقات فراغت جوانان است. امروزه از کارکردهای مهم شبکه‌های اجتماعی پرکردن اوقات فراغت انسان‌ها است. در واقع، در عصر حاضر رشد و گسترش فناوری‌های نوین اطلاعاتی ارتباطی، بر الگوپذیری جوانان برای انتخاب سرگرمی و تفریح تاثیر گذاشته است. این تحولات تکنولوژیک گذران اوقات فراغت آن‌ها را نیز تحت تاثیر قرار داده است. بطوریکه اوقات فراغت بیش از پیش رسآن‌های شده و افراد به ویژه جوانان و نوجوانان اوقات فراغت خود را با گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی مجازی سپری می‌کنند.

سرعت رسیدن به شهرت به شیوه سلبریتی‌ها به مدد شبکه‌های اجتماعی بسیار بالاتر از اشکال سنتی رسیدن به شهرت است. همچنین فرهنگ سلبریتی توهم سریع رسیدن به موفقیت و کسب پول را به افراد یاد می‌دهد

استحاله شهرت

در گذشته شهرت افراد به سه شیوه انتسابی، اکتسابی و اعطایی به دست می‌آمد. اما شهرت سلبریتی‌ها از نوع دیگری است و ویژگی‌های خاص خود را از طریق واسطه‌های فرهنگی همچون رسانه‌های ارتباط جمعی، شبکه‌های اجتماعی مجازی، سینما و …. به دست می‌آورند.

همچنین شهرت سلبریتی‌ها وابسته به تصدیق یا بازشناسی هواداران یا کاربران است و سلبریتی‌ها تا زمانی معروف هستند که هواداران به آن‌ها علاقه داشته باشند. علاوه بر این، سرعت رسیدن به شهرت به شیوه سلبریتی‌ها به مدد شبکه‌های اجتماعی بسیار بالاتر از اشکال سنتی رسیدن به شهرت است. افزون بر این، شهرت متکثر شده و فقط محدود به برخی از خاندان‌های سلطنتی و برخی از افراد در اجتماع محلی نیست. در واقع، امروزه فقط سوپراستارهای سینما سلبریتی نیستند، بلکه یک سیاستمدار، استاد دانشگاه و یا فردی که زندگی معمولی دارد، مثل یک جهانگرد نیز می‌تواند به سلبریتی تبدیل شود.

وجود نابرابری در جامعه

در جوامعی که در آن‌ها نابرابری‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زیاد است، راه‌های دستیابی به موفقیت‌های مادی و اجتماعی دشوار و محدود هستند. این در حالی است که فرهنگ سلبریتی توهم سریع رسیدن به موفقیت و کسب پول را به افراد یاد می‌دهد. در واقع، در این نوع جوامع، سلبریتی‌ها همچون یک ایدئولوژی توهم‌زا عمل می‌کنند، به نحوی که به این افراد تلقین می‌کنند که تحرک عمودی در جامعه امکانپذیر است و نمونه بارز آن سلبریتی‌ها هستند که خیلی سریع به موفقیت، درآمد، منزلت و پرستیژ دست پیدا کرده‌اند.

رواج مدرنیزاسیون و یا نوسازی

مدرنیزاسیون یکی از عوامل زمینه‌ای مهم در ظهور فرهنگ هواخواهی مجازی است. این مقوله متشکل از فردگرایی، رشد نگرش‌های لیبرالیستی، عرفی شدن باورهای دینی و بازاندیشی است. فردگرایی و سلبریتی در قلب فرهنگ غرب قرار دارند و بنیان‌های ایدئولوزیک آن را تشکیل می‌دهند. با رشد افراط‌گونه فردگرایی، تمام پیوندهای اجتماعی در جامعه، از هم گسیخته و افراد مستعد پذیرش اسطوره‌های جدید (سلبریتی) می‌شوند. از منظر نگرش لیبرالیستی نیز، رواج فرهنگ هواخواهی مجازی از سلبریتی‌ها به منطق بازار و تولید رسانه بازمی‌گردد و فضای دموکراتیک معاصر اجازه می‌دهد تا هر فردی، رسانه و مخاطبان خود را داشته و بتواند شعارها، سبک زندگی و سلیقه خود را به مخاطبان عرضه کند.

یکی از مهمترین عوامل شکل‌گیری فرهنگ هواخواهی مجازی از سلبریتی‌ها، تضعیف باورها و ارزش‌های مذهبی و دینی در جامعه است

همچنین یکی از مهمترین عوامل شکل‌گیری فرهنگ هواخواهی مجازی از سلبریتی‌ها، تضعیف باورها و ارزش‌های مذهبی و دینی در جامعه است. از یک منظر تاریخی-جامعه‌شناسانه افول جامعه درباری در قرن‌های هفدهم و هجدهم منجر به تفویض سرمایه فرهنگی به زنان و مردان خودساخته شد و به میزانی که جامعه توسعه یافت، سلبریتی‌ها خلا ایجاد شده در نتیجه افول باور عامه به حق الهی پادشاهان و مرگ خدا را پر کردند. به زعم او در عصر جدید،سلبریتی‌ها به عنوان نمادهای جدید «شناخت و تعلق»، جایگزین نظام‌های سلطنتی شده‌اند و با افول ایمان به خدا به جاودانگی دست یافته‌اند.

راه‌های کنترل فعالیت سلبریتی‌ها در شبکه‌های اجتماعی

برای کنترل حدود فعالیت سلبریتی‌ها پیشنهاد می‌شود برنامه‌سازان تلویزیونی و رادیویی استفاده بیشتری از نخبه‌های فرهنگی، روشنفکران و فعالان عرصه مدنی در برنامه‌هایشان داشته باشند.

همچنین با توجه به اینکه سلبریتی‌ها در مورد همه چیز نظر می‌دهند،و از این طریق هواداران خود را تحت تاثیر قرار می‌دهند، لازم است که برنامه‌سازان رسانه ملی، تلاش بیشتری برای افزایش سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی مخاطبان در مواجهه با سلبریتی‌ها داشته باشند. در واقع، ارتقای دانش تشخیص جایگاه، حوزه فعالیت و میزان اعتماد یا بی‌اعتمادی به سلبریتی‌ها و اینکه در مواجهه با آن‌ها چه حد و حدودی از تاثیرپذیری را باید رعایت نمود یا یک سلبریتی در چه حوزه‌هایی می‌تواند اظهارنظر تخصصی کند، از جمله وظایف رسانه ملی در ارتباط با مخاطبان است.

منبع:

حسن اسدزاده شهیر و دیگران، «تبیین فرهنگ هواداری مجازی در شبکه اجتماعی اینستاگرام: دلایل و زمینه‌ها»، فصلنامه مطالعات میان رشته‌ای ارتباطات و رسانه، دوره چهارم، شماره سوم

صدا و سیما؛ پیشتاز گذار از سلبریتی‌های بحران‌آفرین

در دورانی که برخی از سلبریتی‌ها همصدا با معاندان پروژه ملتهب کردن جامعه را در دستور کار دارند، برعکس آنچه در فضای مجازی بر آن تاکید می‌شود، هنوز دست شبکه سه پر است و حتی برنامه سرگرمی جدیدی را روی آنتن برده است. قرار بود صدا و سیما با خداحافظی یا بیرون کردن سلبریتی‌ها زمین بخورد اما حیاتش کماکان با قوت ادامه دارد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس: تجربه سالیان گذشته نشان داده است که همواره در پشت صحنه اعتراضات و ناآرامی‌ها، از یک سو رسانه‌های بیگانه‌ای هستند که با تکنیک‌های رسانه‌ای به هر بهانه‌ای باعث برافروختن احساس جوانان می‌شوند و از سوی دیگر برخی سلبریتی‌ها از روی ناآگاهی و برخی دیگر در جهت کسب منافع مالی، همراه با رسانه‌های بیگانه ژست طرفداری از مردم را به خود می‌‌گیرند.

در حقیقت این اشخاص با سیاه‌نمایی و ارائه اطلاعات نادرست و مظلوم‌نمایی نسبت به فضای غبارآلود کشور، برای هر چه بیشتر دیده شدن و خوش رقصی برای معاندان نظام به امید واهی کسب موقعیت اجتماعی و اقتصادی بهتر استفاده می‌کنند.

اگرچه تاکنون تقلای دشمن برای سواستفاده از برخی سلبریتی ها برای تداوم خط آشوب بی‌نتیجه مانده است اما برخورد قاطع و قانونی با  این گروه از سلبریتی‌ها یکی از مطالبات مردمی است.

در طول سالیان اخیر مردم بارها چشمشان را بر روی خیانت‌های فرهنگی و اخلاقی عده‌ای از سلبریتی‌ها بسته‌اند و با اغماض به رفتار آنان نگاه کرده‌اند؛ اما حالا دیگر وقت آن رسیده تا این مصونیت پوشالی آن‌ها از بین برود و فریاد خشم مردم و برخورد قانونی مسئولان فرهنگی و قضایی کشور بر سر آن‌ها فرود آید.

ضروری است در سیاست‌های جاری درخصوص سلبریتی‌ها تجدیدنظری اساسی رخ دهد و نباید به سلبریتی‌هایی که منافع ملی و امنیت کشور را به هیچ می‌انگارند به سادگی اجازه فعالیت داد.

جریانات اخیر نشان داد از یکسو سلبریتی‌های‌های وطن فروش براساس قانون باید محاکمه شوند و از سوی دیگر تلویزیون و سینما باید آنها را طرد کند و حتی برای جشنواره‌های بعدی در دنیا، هنرمندان ارزشی انتخاب شوند تا اقتدار ایران را در عرصه سینما به دنیا نشان دهند و فریب حربه‌های شیطانی غرب را نخورند.

*عصر جدید شبکه 3 سیما

در دورانی که سلبریتی‌ها همصدا با معاندین  پروژه ملتهب کردن جامعه را در دستور کار دارند، برعکس آنچه در فضای مجازی بر آن تاکید می‌شود، هنوز دست شبکه سه پر است و حتی برنامه سرگرمی جدیدی را روی آنتن برده است. قرار بود صدا و سیما با خداحافظی یا بیرون کردن سلبریتی‌ها زمین بخورد اما حیاتش کماکان با قوت ادامه دارد.  

به نظر می‌‍رسد رسانه ملی طی هفته‌های اخیر این ضرورت را به درستی دریافته است و از همین رو است که توپخانه هجمه‌های مختلف دشمن به سمت آن چرخیده است.

این روزها شبکه سه سیما با برنامه‌هایی چون«رویانیوم»، «خودمونی» و «اعجوبه‌ها» وارد عصر جدیدی شده است که در آن خبری از سلبریتی‌های همه جا حاضر نیست. سلبرتی‌های فرصت طلبی که طی دهه گذشته تمام برنامه‌های کشور را قبضه کرده بودند، حالا جایگاهشان به خطر افتاده است و در این بین خانه اصلیشان پیشتاز است.

شبکه سه همچنان به عنوان یک مرجع مهم در حوزه برنامه‌سازی و فوتبال مخاطبان بسیاری دارد، از این رو است که این حرکت را باید به فال نیک گرفت.  

تجربه نشان داده است که تلویزیون همیشه بهترین مقصد برای سلبریتی‌ها بوده است و آن‌ها که این خانه امن را ترک کرده‌اند دیگر هیچگاه نتوانسته‌اند به روزهای اوج خود برگردند.

بی‌تردید «دمیدن به شعله آشوب‌های خیابانی» از سوی برخی از سلبریتی‌ها باعث می‌شود این‌بار بیشتر از همیشه به ماهیت و رفتارهای آنان و همچنین جایگاهشان بی‌اندیشیم. از این رو در ادامه به بازخوانی مقررات سازمان‌های رسانه‌ای دنیا برای سلبریتی‌ها خواهیم پرداخت. 

*مقررات سازمان‌های رسانه‌ای دنیا برای سلبریتی‌ها

در سازمان‌های رسانه‌ای دنیا به واسطه آنکه «ستاره» آخرین حلقه ارتباط سازمان رسانه‌ای با مخاطب است، قراردادهای ویژه‌ای با آنها تنظیم می‌شود که در آن «حق شهرت»، «حق تصویر»، «حق مالکیت معنوی»، «حق تبلیغات و تجاری‌‌سازی برند» و… لحاظ می‌شود و حتی در برخی قراردادها «لزوم رعایت چارچوب‌‌های ایدئولوژیک سازمان رسانه‌ای» نیز گنجانده می‌شود که در صورت تخطی از سوی سازمان رسانه‌ای، برخورد حقوقی لازم انجام می‌شود و این برخورد به‌خاطر شفاف بودن فضای رسانه‌ای برای مخاطب قابل قبول بوده و همواره حق را به سازمان رسانه‌ای می‌دهند.

در شبکه‌‌های رسانه‌ای دنیا ستاره‌ها حتی اختیار تام روی حساب کاربری خود در فضای مجازی ندارند و اکانت‌های آنها در شبکه‌‌های اجتماعی طبق قرارداد جزئی از نسبت کارمندی آنها با سازمان رسانه‌ای به حساب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید. سازمان‌‌های رسانه‌ای همواره در چند چالش «اقتصادی و بازرگانی»، «سیاسی» و «فرهنگی و اجتماعی» با ستاره‌‌های خود قرار دارند اما قراردادهای حقوقی محکم و لازم‌الاجرایی که با آنها می‌بندند باعث می‌شود ستاره نتواند خارج از چارچوب‌‌های سازمان رسانه‌ای عمل کند.

مثلا در آمریکا هر هنرمندی که اسراییل را قبول نداشته باشد اصلا نمی‌تواند در سیستم هالیوود کار کنند. هر کس هم مخالفت کند سریعا طرد می‌شود؛ اما در ایران این‌طور نیست و مدیران هنری بخصوص رسانه ملی با ناآگاهی یک نفر را که پایه‌های اعتقادی و انقلابی سستی دارد، آن‌قدر بزرگ می‌کند که بعدا در بزنگاه‌های حساس نمی‌تواند در مقابلش بایستد.

*وظیفه صداوسیما در عبور از سلبریتی‌ها

صدا و سیما از این پس باید در تریبون دادن به این هنرمندان آشوبگر تجدید نظر کند و مصالح ملت را فدای حضور این سلبریتی‌های ضد منافع و ضد امینت کشور نکند. در کشور هنرمندان متعهد و مردمی کم نیست اما متاسفانه کسانی را به عنوان سلبریتی به مردم معرفی کرده‌اند که سطح دغدغه‌های آنها و مردم عادی بسیار با هم متفاوت است و فقط منتظرند از  آب گل‌آلود ماهی بگیرند.

وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان نماینده حاکمیت در عرصه هنر باید از یکسو با تببین و تولید مبانی معرفتی و شناختی هنر انقلاب، از هنرمندان ارزشی و انقلابی موجود و فعال حمایت کند و بداند که این حمایت یکی از وظایف اصلی اوست و در گام بعد باید نیروهای متعهد و انقلابی را از چنان قدرت و توانی برای نیروسازی و تربیت هنرمند فعال، دارای دانش، اهل مطالعه، انقلابی و متعهد برخوردار نماید که هنر انقلاب وجه غالب و پیشرو هنر کشور باشد و جدایی از آن متصور نباشد.

باید سیاست‌های کوتاه مدت و بلند مدتی تبیین شود تا دست جریان سکولار و روشنفکرنما از هنر کشور بویژه تلویزیون و سینما قطع گردد. باید هنرمندان متعهد و انقلابی در تمام شهرها و نقاط کشور شناسایی و مورد آموزش و حمایت قرار گیرند. نهادهای هنری کشور چون حوزه هنری باید از مرحله تئوری سازی هنر انقلاب گذشته و با تکیه بر هنرجوهای جوان و باانگیزه خود وارد فاز تولید آثار ارزشی  و درعین حال جذاب و قوی شوند. وقت آن رسیده تا تحولی اساسی در ساختار هنری و فرهنگی کشور رخ دهد و سیستم هنری از لوث وجود افرادی که بعد از گذشت ۴۰ سال بازهم اندیشه‌های ضدانقلابی و مخالف دارند پاک شود.

گرچه گفتنی است علاوه بر رسالت حکومت و مدیران هنری خود مردم نیز باید دست بکار شوند. یکی از مهم‌ترین مشکلات در تحقق هنرانقلابی، روشن نبودن اهمیت قضیه برای قشر مذهبی و مشخص نشدن هنر به عنوان ابزاری مهم و مؤثر در جنگ نرم است.

هنوز هم در خانواده‌ها و ارگان‌های مذهبی چون مساجد و هیئت‌ها برخی قائل به عدم حضور جوانان مذهبی در عرصه هنر هستند. در حالیکه  برای تولید محصولات هنری دارای ارزش‌های انسانی و انقلابی، بیش از پیش به هنرمندان متعهد نیاز است و این مهم با دوری افراد متعهد و با استعداد از عرصه هنر حاصل نمی‌شود؛ چراکه هرگاه ما میدان را خالی کرده‌ایم دشمن وارد زمین شده است.

خروج از نسخه موبایل