رسانه سینمای خانگی – «پسر انسان»، موفق در اکران و ناموفق در درآمدزایی

وحید دلیلی سرمایه‌گذار و یکی از تهیه‌کنندگان فیلم «پسر انسان» ضمن اشاره به استقبال از اکران این فیلم در گروه «هنروتجربه»، از بازگشت تنها ۱۰ درصد سرمایه اولیه‌اش خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، وحید دلیلی سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده فیلم سینمایی «پسر انسان» به کارگردانی سپیده میرحسینی که این روزها به پرمخاطب‌ترین فیلم در حال اکران در گروه سینمایی «هنروتجربه» تبدیل شده است، در گفتگو با مهر، درباره این فیلم توضیح داد: زمانی که ما مذاکرات اولیه برای سرمایه‌گذاری روی فیلم «پسر انسان» را انجام می‌دادیم، قصدمان این بود که در سینمای بدنه ورود کنیم. کارگردان در آن زمان وعده‌هایی را درباره فروش داخلی و بین‌المللی این فیلم به من داد که باعث شد روی فیلم «پسر انسان» سرمایه‌گذاری کنیم. ناخواسته در مسیری قرار گرفتیم که وقتی تولید فیلم به سرانجام رسید و با واقعیت‌های عرصه اکران مواجه شدیم هیچ‌یک از وعده‌هایی که کارگردان درباره فروش فیلم به ما داده بود محقق نشد.

برای جذب سرمایه وعده می‌دهند، محقق نمی‌شود!

وی افزود: متأسفانه گویا این مسیری معمول در سینمای ایران است که برای جذب سرمایه اولیه، وعده‌هایی را در زمینه تضمین فروش و بازگشت سرمایه مطرح می‌کنند که هیچ‌یک پس از تولید، محقق نمی‌شود! از آنجایی که خودم تحصیل‌کرده مدیریت بازرگانی هستم و فعالیت‌هایی در حوزه بازاریابی و برندینگ داشته‌ام، درباره فیلم «پسر انسان» هم تصمیم گرفتم خودم فرآیند عرضه را در دست بگیرم و برنامه‌ریزی‌هایی برای اکران آن انجام دادم. اگر فیلم می‌خواست مسیر عادی خود را طی کند، تصورات درباره فروش آن در گیشه بسیار پایین بود. به‌خصوص که حتی نسبت به دیگر فیلم‌های اکران‌شده در «هنروتجربه» چهره‌های شاخصی در این فیلم حضور نداشتند که بخواهیم بگوییم به‌واسطه بازیگران می‌توانسته مخاطبی را جذب کند.

این تهیه‌کننده ادامه داد: فیلم «پسر انسان» موضوع بسیار جذابی برای مخاطب دارد و نیاز بود که این موضوع برای مخاطب تبیین و درباره آن اطلاع‌رسانی مناسبی صورت بگیرد تا برندینگ فیلم به بهترین شکل اتفاق بیفتد. به همین دلیل شخصا طی دو ماه گذشته کل کارهای مربوط به پشتیبانی و تبلیغ فیلم و مواردی همچون اکران خصوصی فیلم را برعهده گرفتم. یکی از دلایل موفقیت فیلم در اکران گروه «هنروتجربه» هم همین برنامه‌ریزی برای عرضه درست آن بود.

بازگشت سرمایه برای هر سرمایه‌گذاری مهم است

دلیلی با اشاره مجدد به وعده‌هایی که برخی فیلمسازان در فرآیند جذب سرمایه مطرح می‌کنند، گفت: بازگشت سرمایه برای هر سرمایه‌گذاری مهم است. درست که ساخت فیلم را یک مسئولیت اجتماعی هم می‌دانیم و هدف فرهنگی هم داریم اما بازگشت حداقل سرمایه، یکی از تعهداتی است که از سوی کارگردان این فیلم هم مطرح شد اما محقق نشد. احساس کردم اگر خودم برنامه‌ریزی برای اکران فیلم را برعهده نگیرم هم اکران داخلی را از دست می‌دهم و هم از منظر اکران بین‌المللی هم در مارکت بین‌الملل آسیب می‌بینیم.

تهیه‌کننده «پسر انسان» تأکید کرد: با وجود تمام شرایطی که به آن اشاره کردم من از ورود به این عرصه به‌عنوان یک سرمایه‌گذار پشیمان نیستم. من پای فیلمی که ساخته‌ام ایستاده‌ام و تلاش دارم این فیلم را در سطح بازارهای جهانی هم به بهترین شکل عرضه کنم. فکر می‌کنم این فیلم تجربه بسیاری خوبی بود و براساس آن احتمالا در پروژه‌های آینده‌ای که می‌خواهم به آن‌ها ورود کنم، دقیق‌تر عمل خواهم کرد.

وی در عین حال گفت: با توجه به هزینه‌هایی که تا به امروز برای فیلم «پسر انسان» کرده‌ایم، حتی یک دهم سرمایه اولیه‌اش هم بازنگشته و پولی که دو سال پیش برای این پروژه گذاشتیم، تنها ۱۰ درصد بازگشته است.

ضعف کارگردانی «پسر انسان» را نمی‌پذیرم

دلیلی در پاسخ به اینکه آیا معتقد به ضعف کارگردانی فیلم «پسر انسان» نیست؟ گفت: من چنین احساسی را نسبت به فیلم ندارم. این فیلم موضوع و محتوایی دارد که همه عوامل فنی آن به بهترین شکل در آن عمل کرده‌اند و مجموع عمل آن‌ها باعث شده است که امروز فیلم با استقبال خوب مخاطب مواجه است.

تأمین تجهیزات مرتبط برای فیلمبرداری روی دست با توجه به لنزهایی که برای دوربین‌ها مورد نیاز بود، هزینه‌های تولید را هم بالاتر می‌برد اما با توجه به انتخاب کارگردان همین گونه هم عمل کردیم. استدلال دوستان این بود که استفاده از این تمهید در تصویربرداری فیلم، نسبت به قاب‌های ثابت، شانس دیده شدن فیلم در جشنواره‌های خارجی را بالاتر می‌برد

وی افزود: منتقدان نظراتی درباره کارگردانی فیلم دارند و شاید می‌شد فیلم کیفیت بهتری هم در روایت داشته باشد اما در مجموع، معتقدم با توجه به موضوع فیلم، همچنان شاهد استقبال مخاطب خواهیم بود. فراموش نکنیم که کارگردان فیلم اولین تجربه کارگردانی خود را در این فیلم پشت‌سر گذاشته و با توجه به همین موضوع باید عملکرد او را قضاوت کنیم.

این تهیه‌کننده درباره حجم بالای تصویربرداری دوربین روی دست در فیلم هم گفت: این انتخاب کارگردان برای انتقال لحظه‌های ملتهب به مخاطب بوده است. اتفاقا تأمین تجهیزات مرتبط با این صحنه‌ها با توجه به لنزهایی که برای دوربین‌ها مورد نیاز بود، هزینه‌های تولید را هم بالاتر می‌برد اما با توجه به انتخاب کارگردان همین گونه هم عمل کردیم. در کلیت فیلم اما منتقدان چنین نقدی را به فیلم وارد می‌دانند. استدلال دوستان این بود که استفاده از این تمهید در تصویربرداری فیلم، نسبت به قاب‌های ثابت، شانس دیده شدن فیلم در جشنواره‌های خارجی را بالاتر می‌برد. در مقطع تولید چنین دلیلی را برای من مطرح کردند.

دلیلی درباره رسیدن به سوژه «مادری که پدر می‌شود» در فیلم «پسر انسان» توضیح داد: گویا این اتفاقی است که یکی از دوستان خانم میرحسینی تجربه کرده بود. ما نمونه این چالش را در خیلی از خانواده‌ها دیده بودیم و شاید تا سال‌ها هم درباره این چالش صحبت نکرده‌اند. پرداختن به این موضوعات نه فقط در جامعه ما که در خیلی جوامع هنوز یک تابو محسوب می‌شود.

وی افزود: سینما به‌عنوان یک رسانه می‌تواند این فرهنگ را به‌وجود بیاورد که ما انسان‌ها را ببینیم و آن‌ها را فارغ از جنسیت قضاوت کنیم. فکر می‌کنم فیلم «پسر انسان» تا حدودی در این زمینه توانسته موفق عمل کند. در اکران‌هایی که تا به امروز برای فیلم داشته‌ایم، خیلی از افراد مبتلا به این موضوع که با چالش تطبیق جنسیت مواجه هستند، حضور داشتند و با آن‌ها گفتگوهایی داشتیم. این افراد معمولا تا چند سال با مقاومت خانواده و جامعه برای طرح موضوع مواجه هستند. البته عده‌ای هم هستند که صرفا برای جلب توجه در جامعه سراغ این عمل می‌روند و این از نکاتی بود که برخی روانشناسان در جلسات بررسی فیلم به آن اشاره می‌کردند.

این تهیه‌کننده در پایان گفت: این افراد معمولا فرآیند دشوار و پرهزینه‌ای را برای عمل تطبیق جنسیت پشت سر می‌گذارند اما در مراحل بعد تازه باید با چالش‌های موجود در روابط اجتماعی و حتی برخی چالش‌های درونی خود میان گذشته و حالی که دارند، مواجه شوند. جامعه در پذیرش این افراد با شخصیت جدید خود مقاومت بسیاری دارد. خود این افراد هم گاهی خاطرات گذشته خود را مرور می‌کنند و همین رفت و برگشت به گذشته و حال، افراد را به مرحله‌ای می‌رساند که فقط یک روانشناس می‌تواند آن‌ها را نجات دهد.

رسانه سینمای خانگی- بازیگرانی که تسخیر شدند

تکنیک بازیگری «مِتد» سال‌هاست موضوعی بحث‌برانگیز در سینماست، با این وجود برخی از بزرگان بازیگری سینما از جمله «مارلون براندو»، «رابرت دنیرو» و «دنیل دی‌ لوئیس» درخشان‌ترین نقش‌آفرینی‌ها خود را در سینما با استفاده از این تکنیک ارائه داده‌اند و هنوز نیز بازیگران زیادی این روش را در حد اعتدال در پیش می‌گیرند.

به گزارش‌ سینمای خانگی از ایسنا، بازیگرانی که در تکنیک بازیگری مِتُد (Method Acting) فراتر از حدود رفته‌اند، جایگاه مناقشه‌آمیزی در تاریخ فیلم‌سازی دارند. تکنیکی که در دوران طلایی هالیوود ابداع شد و بر اساس آن بازیگران با میل و رغبت جنبه‌های کلیدی زندگی شخصیت خود را تجربه می‌کنند و به نوعی در نقش قوطه‌ور می‌شود که می‌تواند شامل لباس پوشیدن، نگاه کردن و عمل کردن مانند نقش‌هایشان در مقابل دوربین باشد.

بازیگران از این طریق می‌کوشند یک ارتباط عاطفی فراگیر و معتبر با شخصیتی که قرار است آن را مقابل دوربین ببرند، برقرار کنند. بازیگران همچنین ممکن است با کمال میل دستخوش اتفاقات دلخراشی شوند که توسط شخصیت های مربوطه خود تجربه شده، به عنوان مثال بازیگری برای بازی در نقش یک زندانی ممکن است ماه‌ها خود را در اتاق حبس کند و برای همذات پنداری کامل احساسی با نقشی که قرار است به تصویر بکشد، اغلب برای مدت طولانی در قالب شخصیتش باقی بماند؛ اتفاقاتی از این دست می‌تواند آثار سوء سلامتی و روانی بر روی بازیگر و اطرافیان او داشته باشد.

این تکنیک توسط بازیگر و کارگردان روسی «کنستانتین استانیسلاوسکی» توسعه یافت و «لی استراسبرگ»، «استلا ادلر» و «سنفورد مایزنر» در اکتورز استودیوی نیویورک از جمله مهم‌ترین چهره‌هایی بودند که در بسط و توسعه این تکنیک نقش قابل ملاحظه‌ای داشتند.

در واقع در تکنیک بازیگر متد، بازیگر کاملا در نقش خود غوطه‌ور می‌شوند، «خود را فراموش می‌کنند» به این معنا که فعالانه حقایق مربوط به خود را نادیده می‌گیرند و به طور موقت افکار و احساسات خود را تابع افکار و احساسات شخصیتی می‌کنند که قرار است نقش آن را بازی کنند.

بازیگری متد سال‌هاست موضوعی بحث‌برانگیز در سینماست با این وجود برخی از بزرگان بازیگری سینما از جمله «مارلون براندو»، «رابرت دنیرو» و «دنیل دی‌ لوئیس» درخشان‌ترین نقش‌آفرینی‌ها خود را در سینما با استفاده از این تکنیک ارائه داده‌اند و هنوز بازیگران زیادی این روش را در حد اعتدال در پیش می‌گیرند.

در زیر به چند موردی اشاره شده که بازیگران در استفاده از تکنیک بازیگری متد، رویکردی افراطی را در پیش گرفتند و البته در مواردی به موفقیت‌های بزرگی دست یافتند:

«تام هنکس» برای اینکه به درستی به شخصیت «چاک نولاند» تحلیلگر افسرده کمپانی «FedEx» جان بدهد، نزدیک به ۲۳ کیلو وزن خود را کم کرد. چیزی که روی پرده سینما کاملا مشخص بود اما ممکن است بسیاری از آن مطلع نباشند این است که او برای ایفای این نقش برای مدتی حمام نکرد و موهایش را کوتاه نکرد. دقیقاً مشخص نیست که این مدت چقدر ادامه داشت، اما برای ابتلای «هنکس» به عفونت استاف کافی بود. به خطر انداختن سلامتی هنکس برای تجسم درست یک نقش، در واقع با شهرت او به عنوان یک بازیگر بسیار فداکار سازگار است. با این حال، هنوز جای تعجب است که «تام هنکس» چنین رویکرد افراطی را در پیش گرفت چرا که اصولا به عنوان یک بازیگر متد شناخته نشده است.

دور افتاده

«لئوناردو دی‌کاپریو» در نقش هیو گلس شکارچی و قاچاقچی پوست حیوان در فیلم «بازگشته» جایگاه او را در میان بازیگرانی تثبیت می‌کند که در بازیگری متد، فراتر از حدود رفتند. نقشی که نخستین جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای «دی کاپریو» به ارمغان آورد، که بسیاری احساس می‌کردند می‌توانست خیلی زودتر اتفاق بیافتد. او برای رسیدن به این عملکرد برنده جایزه اسکار، آموزش دید تا در فضای آزاد زندگی کند و قبل از فیلمبرداری در طبیعت کمپ زد تا در مقابل عبور از رودخانه های یخ زده و زمین های وحشی مقاومت کند. مهم‌تر از همه، صحنه‌هایی که او درون لاشه حیوانی می‌خوابد و جگر خام یک گاومیش کوهان دار را می‌خورد، واقعی هستند و با توجه به اینکه «دی کاپریو» یک گیاه‌خوار است، بسیار تاثیرگذارتر است.

بازگشته

«گری اولدمن» برای بازی در نقش وینستون چرچیل در فیلم «تاریکترین ساعت» که برنده اسکار بهترین بازیگر مرد و چهره‌پردازی شد، از جمله آثاری است که یک بازیگر و عوامل فیلم دیدگاه کارگردان را به خوبی درک کرده بودند جدا از حدود ۶ کیلو پروتز و انقباض صورت اولدمن برای ارائه یک بازی تاثیرگذار، او همچنین ۴۰۰ سیگار بزرگ کشید تا تجسم عشق تاریخی چرچیل به سیگار کوبایی باشد. «اولدمن» به دلیل استفاده بیش از حد در سیگار دچار مسمومیت جدی با نیکوتین شد اما انصافا، به یکی از بهترین بازی‌های وی منجر شد.

تاریکترین ساعت

در چهارمین فیلم از سری فیلم‌های شاخص دوران حرفه‌ای «سیلوستر استالونه» یعنی «راکی چهارم»، او به فهرست بازیگران هالیوود پیوست که در این فیلم که شامل مبارزه‌ای نمادین در رینگ بود، به بازیگری متد روی آورد. تبادل ضربات واقعی راکی و دراگو همچنان نقطه عطفی در ژانر سینمای ورزشی است، اما موجب شد استالونه در بیمارستان بستری شود و تا سر حد مرگ پیش رفت. «استالونه» در این باره می‌گوید: «در اواخر همان شب، قلبم شروع به متورم شدن کرد، فشار خونم بالا رفت و کم مانده بود که با فرشتگان صحبت کنم. از طریق هوایی از کانادا به بخش مراقبت های ویژه بیمارستانی در کالیفرنیا منتقل شدم».

راکی ۴

بسیاری از بازیگرانی که از روش بازیگری متد به شکلی افراطی استفاده کردند، از نتایجی که «دنیل دی-لوئیس» در طول زندگی حرفه‌ای خود به دست آورده بود الهام می‌گرفتند و یکی از تأثیرگذارترین نقش‌های او ویلیام «بیل قصاب» در فیلم «دار و دسته‌های نیویورکی» ساخته «مارتین اسکورسیزی» است. او جدا از ابتلا به ذات الریه به دلیل اصرار بر پوشیدن لباس‌های دوره زمانی فیلم، به طرز بدنامی در حین بازی در این شخصیت با افراد غریبه دعوا می‌کرد. او همچنین از لنزهای شیشه ای استفاده کرد و یاد گرفت که با چاقو چشم خود را لمس کند. جای تعجب نیست که فشار ناشی از وابستگی شدید به شخصیت‌های او بخش بزرگی از دلیل بازنشستگی «دنیل دی لوئیس» از بازیگری است.

دار و دسته‌های نیویورکی

«کرامر علیه کرامر» که احتمالا همچنان بهترین فیلم درباره یک ازدواج ناموفق است، دو تن از بهترین بازیگران هالیوود یعنی «داستین هافمن» و «مریل استریپ»  را در طرف مقابل یک طلاق تلخ به تصویر کشید. جدا از اینکه هافمن یک لیوان را بدون اطلاع قبلی برای به دست آوردن واکنش واقعی استریپ شکست، «استریپ» بعدها فاش کرد که «هافمن» در واقع پشت دوربین به او سیلی زد تا به بازیگری او کمک کند. این کار بیش از حد بود. شکستن لیوان ممکن است توجیه‌پذیر باشد، اما سیلی زدن «هافمن» به «استریپ» زمانی که حتی در فیلمنامه هم وجود ندارد نمونه استاندارد در مورد بازیگرانی است که در روش بازی خود فراتر از حدود می‌روند.

کرامر علیه کرامر

«آدرین برودی» در فیلم «پیانیست» در نقش «ولادیسلاو شپیلمن» موسیقی‌دان یهودی-لهستانی بازی کرد با حمله نازی‌ها به ورشو همه چیز خود را از دست داد. برودی برای این نقش خود را گرسنه نگه داشت تا توخالی بودن و پوچی را که شخصیت شپیلمن تجربه کرده بود را به طور کامل درک کند. «برودی» همچنین از آپارتمان خود نقل مکان کرد، ماشین خود را فروخت و به اروپا نقل مکان کرد تا کاملاً خود را به این شخصیت متعهد کند. روش بازیگری «برودی» باعث شد «رومن پولانسکی» اسکار بهترین کارگردانی را برای «پیانیست» و «برودی» اسکار بهترین بازیگر مرد را از آن خود کند.  «آدرین برودی» در مورد «پیانیست» می‌گوید: «احساس می‌کنم که آن فیلم به من در درک خیلی چیزها کمک کرد و باعث شد بفهمم چیزهای زیادی را به صورت بدیهی دارم».

پیانیست

موردی که در میان بازیگران متد هم بدنام است، بازی «جیم کری» در نقش «اندی کافمن» کمدین افسانه‌ای در فیلم «مردی روی ماه» است. «کری» ادعا می کند که توسط «کافمن» تسخیر شده است و در تمام مدت زمان تولید فیلم در این شخصیت باقی مانده است. این برای عوامل فیلم نیز بسیار استرس‌زا بود، چرا که مجبور بودند برای ادامه فیلمبرداری رفتارهای احمقانه و گستاخانه «کری» را تحمل کنند. در حالی که برخی اصرار دارند که روش بازیگری کری نبوغ او را آشکار می کند، برخی دیگر انتقاد می کنند که چگونه این امر در واقع منجر به جعل بازی بیش از حد و نادرست شخصیت «کافمن» شده است. گفته می‌شود «جیم کری» در صحنه فیلمبرداری با «لالر» که دوست «اندی کافمن» در زندگی واقعی بوده است، به طرز وحشتناکی رفتار می‌کرده است.

مردی روی ماه

در فیلم «بردی» یکی از  افراطی‌ترین نمونه‌های تکنیک بازیگری متد توسط «نیکلاس کیج» را می‌توان دید. «کیج» برای اینکه بفهمد شخصیتش آل کلمباتو به عنوان یک سرباز آمریکایی در طول جنگ ویتنام چه چیزی را از سر گذرانده بود، بدون هیچ گونه ماده بیهوشی دندان‌هایش را کشید. وقتی که شخصیت «آل کلمباتو» پس از مجروح شدن در انفجار بمب باید از بانداژ استفاده می‌کرد، «کیج» به مدت پنج هفته بانداژها را برنمی‌داشت، که منجر به ایجاد موهای زائد دردناک و آکنه پس از برداشتن آنها شد. در حالی که او نمونه معمولی از بازیگرانی است که روش بازیگری متد را بیش از حد انجام می‌دهند، بازی او به فیلم «بردی» کمک کرد جایزه بزرگ ویژه هیات داوران، دومین جایزه برتر جشنواره فیلم کن را کسب کند.

بردی

«برد اندرسون» کارگردان فیلم «ماشین‌چی» در ابتدا قصد داشت از چهره‌پردازی خاص و لباس‌های گشاد استفاده کند تا «کریستین بیل» مانند شخصیت «تروور رزنیک» لاغر به نظر برسد، که به دلیل دخیل بودن در حادثه‌ای که به قطه دست همکارش در محل کار انجامیده بود، احساس گناه می‌کرد. در عوض، «کریستین بیل» رکورد بیشترین کاهش وزن را برای یک نقش سینمایی به نام خود ثبت کرد و پس از رژیمی که فقط شامل سیب، قهوه، آب و سیگار  بود، حدود ۳۰ کیلو وزن کم کرد. مشکلات سلامتی ناشی از آن، جایگاه «بیل» را در کنار بازیگرانی تثبیت می‌کند که تکنیک متد را بیش از حد انجام داده‌اند. «بیل» به طرز چشمگیری تنها یک سال بعد در فیلم «بتمن آغاز می‌کند» نقش «بروس وین» عضلانی را بازی کرد.

ماشین‌چی

تعداد کمی از بازیگرانی که تکنیک بازیگری متد را بیش از حد پیش گرفته‌اند، به اندازه «جرد لتو» بحث برانگیز هستند. به عنوان بخشی از بازی در نقش شخصیت جوکر در فیلم «جوخه انتحار»، او اعتراف کرد اقلامی غیراخلاقی و حیوانات زنده و مرده را برای همبازی‌های خود ارسال کرده است که بسیاری از آنها دریافت آنها را تایید کردند. در نهایت می‌توان گفت فیلمنامه ضعیف «جوخه انتحار» بود که شخصیت جوکر  «جرد لتو» را خراب کرد. هنوز جنجال‌هایی پیرامون بازی او و هدایای ارسالی‌اش برای دیگر بازیگران این فیلم وجود دارد.

رسانه سینمای خانگی- «دنیا، منم فوعه» تمام شد

فیلم کوتاه «دنیا، منم فوعه» ساخته مصطفی آقامحمدلو آماده نمایش شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلمبرداری فیلم کوتاه «دنیا، منم فوعه»، به نویسندگی و کارگردانی مصطفی آقامحمدلو و تهیه کنندگی فرهاد حاجی عباسی در شهرک سینمایی غزالی در هفته‌های پیش به پایان رسید و این اثر پس از پایان مراحل پس‌تولید، هم‌اکنون آماده نمایش شده است.

این فیلم کوتاه با همکاری مشترکِ انجمن سینمای جوانان ایران، باشگاه فیلم سوره، سازمان هنری رسانه‌ای اوج و موسسه آوینی تولید شده است.

در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «اُمّ‌علی زنی اهل فوعه است که به همراه همسرش در حال رسیدگی به شیعیان رنج دیده، اما ایستاده در حصار است؛ خبر تبادل به فوعه می‌رسد. لیست خروج تنها چهار نفر جا دارد و اکنون زمان یک انتخاب سخت است.»

حسین پوریده، ابتسام بغلانی، سیدجواد حسینی، مهسان خداکرمی، امین محمودی، پوریا سلطان‌زاده، حمیدرضا شاه‌پسند، پروین شایگان، نازنین رضوانی، آیلین جاهد، محمدمبین موسی‌لو و گرشا بیات، ترکیب بازیگران این فیلم کوتاه را تشکیل داده‌اند.

این فیلم روایت محاصره چهار ساله مناطق فوعه و کفریا در کشور سوریه است که به عنوان سخت‌ترین محاصره تاریخ، آبستن رویدادهای ناگفته و تکان‌دهنده‌ای بوده است. نویسنده و کارگردان اثر، سال‌ها با تبادل‌شدگان و افراد در محاصره در ارتباط مستقیم بوده و ایده اولیه فیلم را حین تولید یک مستند با موضوع این محاصره به دست آورده است.

عوامل و بازیگران دنیا منم فوعه عبارتند از:

تهیه کننده: فرهاد حاجی‌عباسی، نویسنده و کارگردان: مصطفی آقامحمدلو، مدیر پروژه: بابک کشن فلاح، مدیر تولید: سعید ملکی، تدوین: پویا عاقلی زاده، اصلاح رنگ: شیرین اخلاصی، مدیر فیلمبرداری: پیمان عباسی زاده، مدیر صدابرداری: مسیح حدپور سراج، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، آهنگساز: مسعود صالحی، منشی صحنه: صفورا برسان، طراح صحنه، لباس و چهره‌پردازی: بابک کشن فلاح، دستیار اول کارگردان: مارال شکری، طراح جلوه‌های ویژه میدانی: حمید رسولیان تولید شده در باشگاه فیلم سوره، انجمن سینمای جوانان ایران، سازمان هنری رسانه ای اوج و موسسه شهید آوینی.

رسانه سینمای خانگی- رفع دلتنگی یک فیلمساز با ساخت فیلم

فرود عوض‌پور کارگردان سینما با بیان اینکه جشنواره فیلم کوتاه تهران نتیجه تلاش و حضور فیلم‌سازان جوانش است، گفت: هر از چندگاهی با ساخت یک فیلم کوتاه دلتنگی‌هایم را مرور می‌کنم و از یک حس نوستالژیک لذت می‌برم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فرود عوض‌پور که ۳۶ سال قبل، پس از شرکت در دوره‌های انجمن سینمای جوانان ایران در خرم‌آباد اولین فیلم کوتاه خودش را تولید و در حوزه فیلم کوتاه تجربه‌های زیادی را کسب کرده با مرور خاطرات خود در این عرصه گفت: سال ۱۳۶۶ در انجمن سینمای جوان خرم‌آباد به‌عنوان هنرجو در یک دوره یکساله فیلم‌سازی شرکت کردم. از همان جا با دوستانی آشنا شدم که امروزه در سینمای حرفه‌ای و کوتاه سرآمد هستند؛ شمس‌الدین آروند، محمدرضا گوهری و علی‌اکبر ولدبیگی و برخی از این عزیزان هستند.

وی با تاکید براینکه هنوز هم ارتباط خوبی با انجمن دارد، افزود: تا همین امروز هم ارتباطم را با انجمن حفظ کرده‌ام و هر از چندگاهی با ساخت یک فیلم کوتاه دلتنگی‌هایم را مرور می‌کنم و از یک حس نوستالژیک لذت می‌برم.

این فیلم‌ساز درباره آخرین آثار کوتاهش گفت: طی این سال‌ها تلاش کردم همیشه ایده‌ای را برای ساخت فیلم کوتاه انتخاب کنم که ضمن داشتن یک زبان سینمایی و بین‌المللی بیان کننده‌ دغدغه‌های خودم هم باشد. همین فیلم‌ها در جشنواره‌های داخلی و خارجی بارها مورد تقدیر قرار گرفتند.

عوض‌پور ادامه داد: از سال ۱۳۶۷ به بعد در همه جشنواره‌های فیلم کوتاه شرکت کردم، یکی از به یاد ماندنی‌ترین این جشنواره‌ها، جشنواره‌ای بود که در فرهنگسرای بهمن برگزار شد و انرژی مثبت آن روزها تا سال‌ها ادامه داشت. آن سال‌ها این شانس را داشتیم که در این جشنواره‌ها فیلم‌های فوق‌العاده خوبی از فیلمسازانی ببینیم که با گذشت زمان به فیلم‌های ماندگار این حوزه تبدیل شدند.

وی رسیدن جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دوره چهلم را نتیجه‌ استمرار تلاش‌های عاشقان سینمای کوتاه دانست و عنوان کرد: جشنواره فیلم کوتاه تهران نتیجه تلاش و حضور بی‌شمار آدم‌هایی است که برای آن شبانه‌روز زحمت کشیدند تا اینگونه درختی تنومند شود، این روزها که جشنواره فیلم کوتاه تهران در دنیا اعتبار ویژه‌ای دارد مسئولین جشنواره باید تلاش کنند که این ارتباط همواره با رشد چشمگیری همراه باشد.

این فیلم‌ساز درباره انتظارات خود از جشنواره گفت: اعتبار هر جشنواره‌ در دنیا به حضور و شرکت مخاطبان آن است. شاید تنها انتظاری که از هر رویداد سینمایی می‌رود توجه و احترام به مخاطبان است، جشنواره بدون مخاطب قطعاً تاثیرگذار نیست. یکی از برنامه‌های تاثیرگذار در ادوار دور جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور عوامل اصلی یک فیلم در زمان برگزاری جشنواره بود که هم جنبه آموزشی برای آن عوامل داشت و هم در پرورش استعدادهای تخصصی موثر بود.

عوض‌پور تغییر سیاست جشنواره در تقدیر از عوامل فیلم‌ها را مورد نقد قرار داد و گفت: متاسفانه بعد از جشنواره‌ای که در فرهنگسرای بهمن برگزار شد، مسئولان جشنواره برای چند سال فقط کارگردان‌ها را به این رویداد دعوت می‌کردند، و این موضوع باعث شد فیلم‌سازان فیلم کوتاه کمتر به دنبال تخصص‌های دیگری مثل تدوین، فیلمبرداری، صدابرداری بروند. اما این اتفاق بعدها تغییر کرد و حالا می‌دانیم که حضور عوامل اصلی یک فیلم در جشنواره می‌تواند از هر نظر مفید باشد.

این سینماگر درباره استقبال فیلمسازان از جشنواره فیلم کوتاه تهران در بعد بین‌الملل و ارسال بیش از ۷ هزار اثر به دبیرخانه دوره چهلم در این بخش گفت: وقتی بیش از ۷ هزار فیلم در بخش سینمای بین‌الملل به دبیرخانه جشنواره رسیده حتماً کار هیات انتخاب خیلی سخت است و دبیر محترم جشنواره باید زمینه نمایش آثار بیشتری را فراهم کند. داشتن این تعداد مخاطب جهانی قطعا نتیجه‌ سال‌ها تلاش صادقانه در برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران بوده است.

عوض‌پور تجارب آثار خود در جشنواره‌های بین‌المللی را مرور و عنوان ‌کرد: فیلم‌های من در جشنواره‌های بین‌المللی زیادی شرکت داشته‌اند، من از جشنواره‌ها این را یاد گرفته‌ام که کمیت فیلم‌ها مهم نیست، کیفیت آثار است که برای مخاطب ارزش دارد.

وی جایگاه فنی کارگردانان آثار کوتاه و بلند را مورد مقایسه قرار داد و گفت: به نظر من در ابتدا همه چیز یکسان است، مخصوصا نکات فنی و علمی، ولی به‌هیچ عنوان نمی‌توان شرایط را یکسان دانست، در تولید فیلم کوتاه شرایط به گونه‌ای است که فیلمساز در خیلی از موارد شاید به‌تنهایی دست به تجربه می‌زند و گاهی کاری ماندگار خلق می‌کند اما در فیلم بلند تمامی پارامترها تغییر می‌کند و حتی فیلم‌سازان حرفه‌ای هم برای شروع یک پروژه جدید بعضی وقت‌ها باید نکات جدیدی را تجربه کنند. مسئله مالی در فیلم بلند بسیار اهمیت دارد و امروزه این موضوع در فیلم کوتاه هم اهمیت زیادی داشته و کار را برای فیلم‌سازها دشوار کرده است.

رسانه سینمای خانگی – باخت باخت صدا و سیما

️ باخت باخت برای صداوسیما
درباره حواشی پررنگ این روزها پیرامون رسانه ملی؛
تلویزیون جای کدام نوع سلبریتی است؟
خبر بازگشت رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار به تلویزیون موجی از اعتراضات را به همراه داشت. بعد از این اتفاقات، روابط عمومی صدا و سیما نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و اعلام کرد: «در این دوره با انسجام کامل و وحدت نظر و مدیریت، سلبریتی محوری، مجری محوری، تهیه کننده محوری و هرگونه محوریت پراکنده غیر منطبق با سیاست‌های رسانه ملی مردود و غیر قابل قبول است. رویکرد رسانه ملی در این خصوص تأکید بر مدیریت منطقی و همکاری اصولی رسانه و چهره‌ها و تلاش جدی برای جلوگیری از تکرار آسیب‌های گذشته است».

در این زمینه، توجه به چند نکته، ضروری است:
اساساً با توجه به اظهارنظرهای قبلی برخی مدیران فعلی صدا و سیما انتظار این بود که روند اشتباه سال های قبل تکرار نشود. در همین بیانیه اخیر هم صدا و سیما گفته است که جلوی تکرار آسیب های گذشته را می گیرد. مصاحبه جدید رئیس صدا و سیما نیز به نوعی تأیید بر این موضوع است که قرار نیست رویه اشتباه گذشته در مورد سلبریتی ها ادامه یابد. اما پرسش این است که چرا با همه اینها زمزمه بازگشت رشیدپور و گلزار مطرح شد؟

جالب است که رشیدپور با این همه انتقادی که به او شده است، حتی هنوز هم حاضر نشده دو پست شائبه دار خود در مورد مهسا امینی و کیان پیرفلک را از صفحه مجازی اش حذف کند. فارغ از هر محتوایی که در آن هست، این رفتار به نوعی موجب برجسته شدن فتنه اخیر و حالت آتش بیار معرکه دارد.

متأسفانه از یک طرف خبرهایی مبنی بر بازگشت رشیدپور به صدا و سیما منتشر شد و از طرف دیگر، با توجه به حواشی ای که به وجود آمد، رشیدپور نوشته ای را منتشر کرد و به جای عذرخواهی رسمی و علنی از رفتار های گذشته خود، از مدیران صدا و سیما تشکر کرده و بازگشت به صدا و سیما را به زمان دیگری موکول کرده است. با توجه به ادبیاتی که نوشته اش دارد، در حقیقت، حس بزرگ منشی و کوتاه آمدن او در قضایای اخیر به مخاطب منتقل می شود! این یعنی اینکه این اتفاقات، در حقیقت، بازی دو سر باخت برای صدا و سیما بود.

به طور کلی و فارغ از این قضیه، صدا و سیما باید همواره به این موضوع توجه داشته باشد که چه در عرصه برنامه سازی و چه در انتخاب مجری و … نمی تواند هم براساس مبانی و ساختارهای انقلاب، فرهنگ دینی و ارزش ها حرکت کند و هم تصریحاً یا تلویحاً به تفکرات مقابل آن هم میدان دهد. یعنی هم به دین و انقلاب کمک کند و هم در مسیر تخریب آن قدم بردارد. بنابراین، چه در محتوای برنامه های خود و چه در انتخاب سازندگان این برنامه ها باید توجه کند که نقض غرض نشود.

ممکن است یک بازیگر حتی انقلاب را قبول داشته باشد، نماز بخواند، برای امام حسین(ع) سینه بزند، برای مدافعین حرم ارزش قائل شود، در ایام فتنه مانند برخی بازیگران موج سواری نکرده باشد و … اما چنین چیزی به تنهایی مجوز نمی شود که صدا و سیما به او میدان دهد. زیرا فردی که از طریق صدا و سیما به مردم معرفی می شود، چه بخواهیم و چه نخواهیم قطعاً در نزد بسیاری از مردم به عنوان الگو قرار می گیرد. مردم آن فرد جلوی دوربین را در همان لحظه نمی بینند، او را در جلوی دوربین به اضافه تمام حواشی، سبک زندگی، تفکرات و موضع گیری ها و … می بینند.

مثلاً فردی مانند محمدرضا گلزار، ممکن است زمینه هایی داشته باشد که در جای خود مثبت هم باشد و اساساً برخی از سلبریتی ها فاقد آن باشند و یا به خاطر داشتن آن ویژگی ها حتی ممکن است برخی از همکارانش به او حمله کنند، اما نوع سبک زندگی، برخی عکس ها و فیلم هایی که در صفحه شخصی خود می گذارد و یا ماجرای عروسی و عقد آریایی و گربه بازی و به طور کلی حواشی ای که در اطرافش وجود دارد، موجب می شود که نتوان به او در صدا و سیما و حتی در سایر بخش های تأثیرگذار کشور، میدان داد. چون میدان دادن به او به نوعی ترویج و تأید سبک زندگی و برخی رفتارهای او نیز خواهد بود.

قطعاً صدا و سیما، محلی برای حضور افراد با گرایش ها و سلیقه های مختلف است و باید جذب حداکثری ملاک قرار گیرد. اما جذب حداکثری باید با محوریت اصول و مبانی و پایبندی به آن در زمان های مختلف باشد. غیر از این باشد، در نهایت، چه جذب اتفاق بیفتد و چه نیفتد، قطعاً به ضرر نظام و در جهت خلاف آرمان ها و اهداف آن است. در حقیقت، این جذب، به نفع انقلاب و نظام و کشور نیست، بلکه در نهایت به ضررش تمام خواهد شد و این خود، نقض غرض است.

دو صورت دارد؛ یا صدا و سیما نیروی انسانی کافی برای بالابردن جذب مخاطب ندارد و یا اینکه این ظرفیت وجود دارد و در عین حال نیم نگاهی به برخی سلبریتی های مسأله دار وجود دارد. اگر نیروی کافی ندارد، این اتفاقاً مشکل اساسی خود صدا و سیماست که چرا در این سال ها نیروی کافی تربیت نکرده و یا این همه استعداد موجود در کشور را شناسایی نکرده است. بنابراین، هر چه زودتر باید این نقص را برطرف کند. اگر هم نیروی کافی دارد، اصلاً چرا باید به امثال رشیدپور یا گلزار، اجازه ورود دوباره داده شود؟!

نکته پایانی اینکه اگر صدا و سیما به حواشی برخی سلبریتی ها، سبک زندگی و موضوع گیری آنها در سطح جامعه توجه نداشته باشد و به آنها میدان دهد، قطعاً به سایر سلبریتی ها این گزاره منتقل خواهد شد که می توان در فضای بیرون از صدا و سیما برخی خطوط قرمز را نادیده گرفت و در عین حال با اندکی توجیه و گفتگو با برخی مدیران و یا حتی عذرخواهی ساده و خوش و بش و یا حتی بدون اینها، وارد صدا وسیما شد!


@jahaannews


رسانه سینمای خانگی – آمبولانس در انجمن

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از کانال بنیاد فرهنگی روایت فتح؛ فیلم کوتاه” آمبولانس”در انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدسِ بنیادفرهنگی روایت فتح ساخته شد.
فیلم کوتاه “آمبولانس”به تهیه کنندگی محمدعلی شجاعی فرد و کارگردانی حسین محروقی بر اساس فیلمنامه ای از رشید پژمان و حسین محروقی و طرحی از محسن فینی زاده واز تولیدات دفتر فیلم کوتاه این انجمن است.
در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است:”در امتداد جاده ای به سوی ابدیت…فقط همین!”
گفتنی است فیلم کوتاه آمبولانس سومین ساخته حسین محروقی به عنوان کارگردان پس از “کابین 14” و “مه” می باشد که پیش از این در چندین جشنواره معتبر بین المللی همچون پالم اسپرینگز کالیفرنیا،روزاریتو لوس آنجلس،شیملا هندوستان،پرومو فست مادرید اسپانیا و حقوق بشر اردن حائز جوایز جهانی شده بود.
از دیگر عوامل این فیلم کوتاه می توان به
دستیار کارگردان و برنامه ریز:شیما عارف،مدیر فیلمبرداری:علی شورورزی،تدوین:مهسا علی پور،صدابردار:امیرعباس علیرضایی و مدیرتولید:کمیل احمدی اشاره کرد‌.

@bonyaderevayatefath

رسانه سینمای خانگی- انیمیشن «تبر» و داستان جنگل

انیمیشن کوتاه «تبر» در انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر لاهیجان تولید و آماده نمایش شد.

به گزارش روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، انیمیشن کوتاه «تبر» جدیدترین ساخته اسماعیل جباری، از انیمیشن‌سازان لاهیجانی، که از تولیدات حرفه‌ای انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر لاهیجان است.

انیمیشن «تبر» به روش دو بعدی ساخته شده و روایتگر دو تبر است که به همراه پرنده خود زندگی آرامی دارند، تا اینکه دستی سیاه به جنگل می‌آید.

در کارنامه هنری اسماعیل جباری ساخت انیمیشن‌های کوتاه «شکار مگس»، «پل عابر»، «نریز روی زمین»، «حکم به کشتن مگس»، «روز درختکاری»، «جام جهانی با یوزپلنگ ایرانی»، «مرد و گربه»، «محاکمه»، «زیک‌وزاک» و… دیده می‌شود.

عوامل انیمیشن کوتاه «تبر» تهیه شده در انجمن سینمای جوانان ایران عبارت اند از:

کارگردان و انیماتور: اسماعیل جباری، نویسنده: محمد وهابی، صداگذاری: سروش عابدی، آهنگساز: اسماعیل ملاپور، صدابردار: محمدجواد ساداتی، صداپیشه گان: سهیلا هدایتی و مجتبی معیری، تهیه کننده: انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر لاهیجان و محمد وهابی.

رسانه سینمای خانگی- «یک تکه جان» نمایش داده خواهد شد

فیلم کوتاه «یک تکه جان»، آخرین ساخته ایرج عباسی، از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر آبادان آماده نمایش شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه داستانی «یک تکه جان» به نویسندگی و کارگردانی ایرج عباسی، فیلم‌ساز خوزستانی، از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر آبادان با حضور عوامل حرفه‌ای سینما و بازیگران خارجی، ایرانی و بومی بندر امام خمینی با موضوع مهاجران جنگ و مقاومت در 5 روز فیلمبرداری در سواحل خلیج فارس استان خوزستان بندر امام خمینی به پایان رسید و هم‌اکنون برای حضور در جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی آماده نمایش است.

داستان فیلم کوتاه «یک تکه جان» درباره مهاجرت ناخواسته یک زوج کورد عراقی است که به وسیله لنج باربری برای فرار از آتش جنگ به قصد یافتن پناهگاهی دل به دریا می‌زنند.

سوران ابراهیم، روناک قاسمی، فرید اسحاقی، امید وفادار، مرجان شیرعلی، مصطفی خیرالهی و حیدر وفادار، با حضور بازیگر کودک رها حلیم‌زاده، در این فیلم کوتاه نقش آفرینی کرده‌اند.

عوامل فیلم کوتاه «یک تکه جان» که از تولیدات حرفه‌ای انجمن سینمای جوانان ایران است عبارت اند از:

نویسنده و کارگردان: ایرج عباسی، مشاور کارگردان: ابراهیم شفیعی، مدیر فیلم‌برداری: سیاوش مزروعی، مدیر صدابرداری: بهشاد مطیعی، طراح گریم: اکبر امیری، طراح صحنه: مسعود اوسطی، طراح لباس: سوفیا شکری، مدیر تولید: ناهید خدارایی، منشی صحنه: سحر برجی، مدیر تدارکات: خشایار طوسی، تدوین: محمدعلی حق‌پرست، صداگذار: حسن شبانکاره، آهنگساز: اکبر بلالی و عکاس: علیرضا آلبوکردون.

رسانه سینمای خانگی- سعید روستایی زندانی می‌شود؟

سعید روستایی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از برنا، در متن حکم او آمده است: شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران سعید روستائی کارگردان فیلم «برادران لیلا» را به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد، که یک بیستم آن قابل اجرا و مابقی به مدت ۵ سال تعلیق شده است، مستند این حکم، ساخت و پخش فیلم «برادران لیلا» در جشنواره کن بوده است.

همچنین در این حکم و به عنوان تعلیق مراقبتی، آقای روستائی در ایام تعلیق موظف به ۱. خودداری از فعالیت‌های مرتبط با جرم ارتکابی یا استفاده از وسائل موثر در آن در ایام تعلیق ۲. خودداری از ارتباط و معاشرت با اشخاص فعال در عرصه فیلمسازی در ایام تعلیق ۳. گذراندن دوره فیلمسازی با حفظ منافع ملی و اخلاقی در دانشکده صدا و سیما قم به میزان ۲۴ ساعت در ایام تعلیق شده است.

رسانه سینمای خانگی- «آهو»، پائیز اکران خواهد شد

«آهو» ساخته هوشنگ گلمکانی و تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی پاییز به سینماها می‌آید.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سعید خانی مدیر پخش خانه فیلم و پخش کننده فیلم آهو گفت: آهو از مهرماه در سینماها اکران می شود.

«آهو» که به قلم سپیده آرمان و هوشنگ گلمکانی نوشته شده است، حکایت انزوای خودخواسته دختری است که آرزوهایش را بر باد رفته می‌بیند، اما هنوز امیدش را از دست نداده است.

رضا کیانیان، علی مصفا، حامد کمیلی، سهیلا رضوی، رضا یزدانی و سپیده آرمان از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

سایر عوامل تولید فیلم عبارتند از: جانشین تهیه‌کننده: سعید مروت‌پور، مشاور کارگردان: سامان سالور، مدیر برنامه‌ریزی و دستیار اول کارگردان: عادل معصومیان، مدیر فیلمبرداری: علیرضا زرین دست، فیلمبردار: رضا نوروزی، مدیر تولید: مجید بابایی، جانشین تولید: آرش نجفی، مجری طرح: قصیده گلمکانی، تدوینگر: عماد خدابخش، صدابردار: بابک اخوان، طراح صحنه: سعید آهنگرانی، طراح لباس: ثنا نوروزبیگی، طراح چهره‌پردازی: محسن دارسنج، صداگذار: علیرضا علویان، جلوه‌های ویژه کامپیوتری: امیر مهران، عکاس: حبیب مجیدی.

خروج از نسخه موبایل