سینماها طی روز گذشته پذیرای ۲۸۲ هزار مخاطب بودند که این تعداد مخاطب طی ۴ سال اخیر رقم نخورده بود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، همانگونه که انتظار میرفت، رکورد فروش روزانه سینمای ایران، برای چندمین بار طی هفتههای اخیر شکسته شد تا اینبار پرمخاطبترین روز سینمایی ۴ سال اخیر کشور به ثبت برسد.
تا پیش از این، رکوردها، دایرمدار دوران پساکرونایی بود اما با رکوردی که طی شبانهروز گذشته به ثبت رسید، سینماها حتی رکورد فروش روزانه سال ۹۸ را نیز شکستند تا سهشنبه ۲۳ آبانماه ۱۴۰۲، به پرمخاطبترین روز سینمایی ۴ سال اخیر تبدیل شود.
طی روزهای آتی و با تداوم افتخارآفرینی هتل و بچه زرنگ، فیلمهای اجتماعی نیز روی دور استقبال قرار خواهند گرفتطی روز گذشته، ۲۸۲ هزار نفر به سینما رفتند. برای این تعداد مخاطب، ۳۲۸۱ سانس تعریف شد و گیشه نیز به عدد ۷ میلیارد و ۳۳۸ میلیون تومان رسید. رکوردی که البته کاملا قابلتوقع بود و اکنون انتظار میرود تا طی یک تا دو هفته آینده، این تعداد مخاطب، مرز ۳۰۰ هزار نفر را نیز درنوردد. اتفاقی که با توجه به حال خوب این روزهای سینمای ایران، کاملا دستیافتنی و در دسترس خواهد بود.
طی شبانه روز گذشته، هتل، بهعنوان پرمخاطبترین فیلم شناخته شد. ساخته مسعود اطیابی موفق شد تا با جذب ۱۵۴ هزار مخاطب، ۴ میلیارد و ۲۹ میلیون تومان بفروشد. با این آمار، هتل برای چندمینبار، با گذر از رکورد مخاطبان روزانه فیلم مطرب، پس از هزارپا، به دومین فیلم یک دهه اخیر سینماهای کشور تبدیل میشود که توانسته طی یک روز، این میزان مخاطب را به سینما بکشاند.
رکورد فروش روزانه یک دهه اخیر سینماها، به فیلم هزارپا با ۱۶۰ هزار مخاطب اختصاص دارد. رکوردی که هتل، تا رسیدن به آن، فاصلهای ندارد و میتواند طی هفتههای آتی، این رکورد را نیز به نام خود ثبت کند.
فیلم سینمایی هتل
بچه زرنگ در ادامه افتخارآفرینیهای خود، موفق شد تا با جذب ۴۴ هزار نفر، به دومین فیلم پرمخاطب روز گذشته تبدیل شود. این انیمیشن تنها طی روز گذشته، ۱ میلیارد و ۵۳ میلیون تومان فروش داشته است.
فسیل، با پایان یافتن هشتمین ماه اکرانش، همچنان با اقبال خوبی از جانب مخاطب مواجه است. فیلم کریم امینی، دیروز، ۲۵ هزار نفر را به سینما کشاند و موفق شد تا با گیشه ۶۵۹ میلیونی، به سومین فیلم پرمخاطب روز گذشته تبدیل شود.
گیجگاه نیز ۱۷ هزار مخاطب داشت و ۴۵۲ میلیون تومان دشت کرد تا نخستین ساخته عادل تبریزی، پرچمدار استقبال مردمی در میان آثار تازه به نمایش درآمده باشد.
عامهپسند نیز ۹۲۰۰ مخاطب داشت و توانست ۲۶۴ میلیون تومان بفروشد. فیلم سهیل بیرقی قطعا برای هفتههای آینده، به جایگاه بالاتری در جدول فروش خواهد رسید.
فیلم سینمایی عامهپسند
نارگیل ۲، حدود ۸ صبح، شهر هرت، جنگل پرتقال، سرهنگ ثریا، اختالرضا، هولیا، ستارهبازی و آهو، ترکیب دیگر فیلمهای پراستقبال روز گذشته را تشکیل میدهند.
از صبح امروز، کمدی جوجهتیغی به روی پرده رفته است که این فیلم نیز میتواند مخاطبان بسیاری را به سینماها بکشاند. ترکیب فیلمهای روی پرده، گواه مناسبی برای آینده روشن گیشه است. طی روزهای آتی و با تداوم افتخارآفرینی هتل و بچه زرنگ، فیلمهای اجتماعی نیز روی دور استقبال قرار خواهند گرفت تا شاهد رقابت تنگاتنگی در صدر جدول فروش روزانه باشیم.
این وضعیت باتوجه به تثبیت روند استقبال از آثاری چون فسیل، شهر هرت و نارگیل ۲ سبب خواهد شد تا میزان استقبال روزانه، از ۳۰۰ هزار نفر فراتر رفته و رکوردهای مطلوبتری در سینمای ایران رقم بخورد. رکوردهایی که البته سینما را بسیارزودتر از اسفندماه، به گیشه ۱۰۰۰ میلیارد تومانی خواهد رساند.
«لئوناردو دی کاپریو» برای بازی در نقش اصلی فیلم «قاتلان ماه کامل» ساخته جدید اسکورسیزی دستمزد بسیار بالایی دریافت کرده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، بر اساس گزارشی که سایت «Puck News» منتشر کرده، «لئوناردو دی کاپریو» برای بازی در نقش اصلی شخصیت «ارنست برکهارت» در فیلم «قاتلان ماه کامل» جدیدترین ساخته «مارتین اسکورسیزی» دستمرد ۴۰ میلیون دلاری دریافت کرده است، این در حالی است که هزینه تولید فیلم ۲۰۰ میلیون دلار اعلام شده است.
هنوز مشخص نیست که آیا «دی کاپریو» درصدی از فروش فیلم در گیشه یا ارائه آن در سامانه نمایش آنلاین Apple Tv+ دریافت خواهند کرد یا خیر. این بازیگر برنده اسکار در فیلم جدید «قاتلان ماه کامل» ۲۵ میلیون دلار دستمزد بیشتری در مقایسه با همکاری پیشین با اسکورسیزی در فیلم «گرگ وال استریت» در سال ۲۰۱۴ گرفته است و قرار است در پروژه بعدی اسکورسیزی با عنوان «شرط بندی» نیز ظاهر شود که روایتگر داستان واقعی غرق شدن یک کشتی انگلیسی در اواسط سال قرن هجدهم در شیلی است.
فیلم ۲۰۶ دقیقهای «قاتلان ماه کامل» برگرفته از کتاب پرفروش غیرداستانی نوشته «دیوید گرن» با همین عنوان و فیلمنامهای از اسکورسیزی و اریک راث ساخته شده است و روایتگر داستان قتل چندین نفر در منطقه نفتخیز اوسیج در اوکلاهاما در دهه ۱۹۲۰ است و تاکنون ۱۳۷ میلیون دلار در گیشه جهانی فروخته است.
در این فیلم «لئوناردو دی کاپریو» در نقش «ارنست برکهات» بازی میکند که خواهرزاده یک دامدار قدرتمند به نام «ویلیام هیل» با نقشآفرینی «رابرت دنیرو» است. «لیلی گلداستون» نیز در نقش همسر «دی کاپریو» بازی میکند.
فیلم کوتاه «مداربسته» به کارگردانی سمیرا کریمی به جشنواره فیلم سینه مد مادرید، رویداد مورد تأیید جوایز گویا، راه یافت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا فیلم کوتاه «مداربسته» به نویسندگی حسن نجمآبادی،کارگردانی سمیرا کریمی و تهیهکنندگی فاطمه سلطانزاده و علی کریمی به بیست و هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم مادرید راه یافت.
جشنواره بینالمللی فیلم مادرید CineMad از سال ۱۹۹۶ برگزار شده و بیش از ۱۴ هزار تماشاگر و بیشتر از ۱۲۰ فیلم را در برنامههای نمایش خود شاهد بوده است. دعوت جشنواره از مهمانان و فیلمسازان سراسر جهان با برنامههای جانبی، پوشش مطبوعاتی، نشستها، کارگاهها، و… همراه خواهد بود.
سینه مد مادرید از رویدادهای واجد شرایط و مورد تأیید جوایز گویا (اسکار اسپانیا) است. بهترین فیلم کوتاه در هر دوره به جوایز گویا معرفی خواهد شد.
بیست و هشتمین دوره این جشنواره ۱۶ تا ۲۶ نوامبر (۲۵ آبان تا پنجم آذرماه ۱۴۰۲) در مادرید اسپانیا برگزار میشود.
«مداربسته» داستان دو دختر دبیرستانی را روایت میکند که در مدرسه با مشکلاتی مواجه میشوند. این فیلم کوتاه پیش از این جشنوارهها، به سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلم ملبورن استرالیا، شانزدهمین دوره جشنواره کوکی آلمان و شانزدهمین جشنواره پکن چین نیز راه یافته بود.
مهری آل آقا، پرنیا لرنی، پریسا حبیبی، نگار طاهری، آویشن صدقی، منصوره کریمی، نادر خواهانی، علیرضا مهابادی و سونیا نوری در این فیلم به ایفای نقش پرداختند. این فیلم کوتاه در خانه هنر هور تهیه شده و پخش بینالملل آن برعهده کمپانی مستقل مورچه است.
عوامل فیلم کوتاه «مداربسته» عبارتند از: مشاور کارگردان: حسن نجمآبادی، مجری طرح: غلامحسین شاه علی، مدیر فیلمبرداری: کیوان شعبانی، تدوین: مرجان طبسی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، مدیر صدابرداری: مجید امینی، طراحی و ترکیب صدا: عبدالرضا حیدری، صداگذار: پروانه جهانگیری، مدیر تولید: حسین عابدین، برنامهریز و دستیار اول کارگردان: نرگس امیراصلانی، منشی صحنه: مهتاب حبیبی، طراح صحنه: مهران مکاری، لباس: الهام موسوی، طراح گریم: بنی محمدی، دستیار یک فیلمبردار: پوریا خطیبی کیا، دستیار صدا: محمدرضا کاویانی، مدیر صحنه: رامیار محمودی، دستیار تولید: علیرضا مهابادی، گروه فیلمبرداری: امیر سجاد ذوالفقارینژاد و مهدی نوابی، دستیار دوم کارگردان: سارینا میر طیبی، مدیر تدارکات: رضا تهرانی، تدارکات: علیرضا شاهرخی، حملونقل: محسن نوذرپور و علیرضا شاهرخی، زیرنویس: رضا تاری وردی، عکاس: نفیسه صالحآبادی، طراح پوستر: متین خیبلی و مشاور رسانهای: علی کشاورز.
فیلم کوتاه داستانی «پسر خورشید» به کارگردانی راد پورجبار در نخستین حضور بینالمللی به یازدهمین جشنواره Inclus اسپانیا راه یافت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم کوتاه داستانی «پسر خورشید»، نخستین تجربه کارگردانی راد پورجبار که به تهیه کنندگی مهناز افتادهنیا و نویسندگی امیرمحمد عبدی، تولید شده است، در نخستین حضور بینالمللی خود به یازدهمین جشنواره Inclus اسپانیا راه پیدا کرد.
این فیلم کوتاه داستان پسر نابینایی را روایت میکند که تصمیم میگیرد تتو بزند و در ادامه به دلیل تصمیم او برای این کار و جهانی که پدر برای او ساخته آشنا میشویم.
این جشنواره از ۲۷ نوامبر تا چهارم دسامبر ۲۰۲۳، مصادف با ششم تا ۱۳ آذرماه در شهر بارسلونای اسپانیا برگزار میشود.
پیش از این، فیلم کوتاه داستانی «پسر خورشید» در چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، بیستودومین جشن حافظ و سیزدهمین جشن آکادمی فیلم کوتاه ایسفا حضور داشته است.
فرید سجادی حسینی، پوریا سلطانزاده و راد پورجبار، سه بازیگری هستند که در فیلم کوتاه داستانی «پسر خورشید» نقش آفرینی کردند.
عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از: مشاور کارگردان: کاوه سجادی حسینی، دستیار کارگردان و مجری طرح: هنگامه صفایی پور، منشی صحنه: رعنا بهرخ، مدیر فیلمبرداری: حسن اصلانی، مدیر صدابرداری: محمد صالحی، گریم : مهرنوش سلیمی، تدوین: احسان واثقی، صداگذاری و اصلاح رنگ: حامد وقاری، طراح صحنه: پریا رندیز، عکاس صحنه: باربد مرندیز، تدارکات: عباس نام آور، مشاور رسانهای: محمد کفیلی و پخش بینالملل: مهدی مهائی و فرست اسکرین.
مرتضی شایسته رئیس کانون پخشکنندگان فیلم سینمای ایران با اشاره به هزینه بالای تبلیغات آثار سینمایی پیشنهاد داد: با حمایت سازمان صدا و سیما حتیالمقدور، تبلیغات برای سینما رایگان شود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، نشست هماندیشی برای تقویت و رونق بخشی تبلیغات داخلی صنعت سینما با حضور مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان سینمایی، رسانه ملی و مدیران صنوف با موضوع «تبلیغات و پخش تیزر فیلمهای سینمایی در صدا و سیما» برگزار و پیرامون موانع و مشکلات موجود، وضعیت و ضرورت صدور مجوزهای لازم در این زمینه گفتگو و تبادل نظر صورت گرفت.
این جلسه با هدف بررسی همکاریهای مشترک بین سینماگران و صدا و سیما و راههای انجام تبلیغات فیلمهای سینمایی در سیمای جمهوری اسلامی در سالن شهید آوینی این سازمان برگزار شد، مباحث و نقطه نظرات و راهکارهای مطلوب برای دستیابی به شرایط بهتر و کارآمدتر تبلیغات محصولات سینمایی و حمایت گستردهتر از طریق بسترهای های داخلی مطرح شد.
در ابتدای این نشست، حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در سخنانی کوتاه با اشاره به ماهیت حمایتی سازمان از رونق سینما گفت. این جلسه برای بحث و گفتگو جهت رسیدن به راهکارهایی برای حمایت داخلی از تبلیغات محصولات سینما تشکیل شده است.
وی اضافه کرد: در صدد آن هستیم تا با همکاریهای متقابل میان سازمان سینمایی، سینماگران و سازمان صدا و سیما شرایط موثرتری برای تبلیغ فیلمهای سینمایی بویژه از طریق تلویزیون مهیا شود و در این زمینه رویکرد همراهی و همکاری در مدیران صدا و سیما هم محسوس است.
در ادامه جلسه عباس محمدیان مدیرکل تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه سینما یکی از صنایع و صنوفی است که مورد رصد و حمایت این ادارهکل قرار گرفته ،گفت: امروز دور هم آمدهایم تا کمک کنیم از ظرفیتهای تبلیغات و توسعه و تقویت آن، برای رونق بخشی به صنعت سینما بهره ببریم و با مشورت و همراهی دوستان به سمت و سویی برویم که شایسته صنعت سینما در ایران است و امیدواریم بتوانیم با رفع چالشهای موجود شرایط استفاده بیشتر از سیستم رسانههای داخلی را فراهم کنیم.
در ادامه این جلسه محمدحسین فرحبخش با اشاره به جایگاه نظارتی دولت و اعتبار مجوزهای صادره از سوی سازمان سینمایی خواستار حذف نظارتهای موازی و جداگانه این تولیدات در صدا و سیما شد.
علی سرتیپی تهیهکننده و پخشکننده فیلم نیز، عنوان کرد: اگر می خواهیم سینما رونق بگیرد و سالنسازی توسعه یابد و بخشهای خصوصی در این عرصه ورود بیش تری پیدا کند باید به این صنعت کمک کنیم.
سرتیپی افزود: از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی در این دوره تشکر میکنم که واقعا، به کمک سینما آمدهاند، پشت سینما ایستاده و در حوزههای مختلف همکاری میکنند، امروز، این روند مثبتی که در حال حاضر با استقبال مردم از سینما به وجود آمده است نیاز به مراقبت دارد تا ادامه پیدا کند.
مرتضی شایسته رئیس کانون پخشکنندگان فیلم سینمای ایران در این جلسه با اشاره به هزینه بالای تبلیغات آثار سینمایی پیشنهاد داد: با حمایت سازمان صدا و سیما حتیالمقدور، تبلیغات برای سینما رایگان شود.
ابوالحسن داوودی دبیر شورای عالی تهیهکنندگان سینمای ایران تاکید کرد: سینما این ظرفیت را دارد که در مقابل اقبال شبکههای ماهوارهای خارجی بایستد و افزایش ارتباط مردم و صدا و سیما می تواند ابزار مناسبی برای اقبال عمومی نسبت به آن باشد.
در ادامه جلسه حامد بابایی قائم مقام معاونت اداری مالی و مدیر کل بازرگانی صدا و سیما گفت: قصد ما حمایت از سینما است و بنا به تاکید ریاست سازمان صدا و سیما روند حمایتی ما از تبلیغات فیلمهای سینمایی روندی مثبت و افزایشی خواهد بود.
بابایی با اشاره به آغوش باز صدا و سیما در پذیرش آثار ارائه شده به اداره کل بازرگانی صدا و سیما گفت: در صورت داشتن پروانه ساخت و مجوز نمایش این آثار ارزیابی و در کمترین مدت به نتیجه خواهد رسید.
مدیرکل بازرگانی صدا و سیما خاطرنشان کرد: پیرو درخواست آقای خزاعی رئیس سازمان سینمایی از رئیس سازمان صدا و سیما در مقایسه با سال گذشته آمار رکورد تبلیغی و تعداد تیزرهایمان در حوزه سینما افزایشی بوده است و مبنای ما در این خصوص رویکرد تشویقی است.
گفتنی است این نشست با حضور: حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی، حامد بابایی مدیرکل اداره بازرگانی صدا و سیما، عباس محمدیان مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیرکل روابط عمومی، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینماشهر، روح الله سهرابی مدیرکل دفتر نظارت بر نمایش فیلم، مرتضی شایسته رئیس کانون پخش کنندگان فیلم سینمای ایران، ابوالحسن داوودی، دبیر شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایرا ن، محمدحسین فرحبخش، کارگردان و تهیه کننده، علی سرتیپی تهیه کننده و پخشکننده سینما، همایون اسعدیان رئیس شورای صنفی نمایش، محمدرضا صابری،رئیس انجمن سینماداران و محمد شایسته،تهیهکننده سینما و مصطفی کمیجانی معاون مدیرکل دفتر نظارت بر نمایش حضور داشتند.
هوشنگ گلمکانی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «آهو» گفت: از نوجوانی دوست داشتم فیلمی با این حال و هوا بسازم و سکانسی که پروانه از جلوی یک مراسم عروسی رد میشود، سکانسی است که در همان نوجوانی رویای ساخت آن را در سر داشتم.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای ارسباران، پانصد و نود و هفتمین نشست باشگاه فیلم تهران با نمایش و نقد فیلم سینمایی «آهو» ساخته هوشنگ گلمکانی یکشنبه ۲۱ آبان ماه با حضور هوشنگ گلمکانی نویسنده و کارگردان، امیر قادری منتقد مهمان و کورش جاهد کارشناس مجری در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد. کورش جاهد منتقد و کارشناس سینما درباره فیلم «آهو» عنوان کرد: فضای شاعرانه فیلم که در سینمای ما کمتر دیده میشود برایم جالب بود. پلانهایی را در این فیلم میبینیم که در دیگر فیلمهای ایرانی دیده نمیشود. تصاویر متفاوت و ارجاعهای درستی به فیلمهای کلاسیک تاریخ سینمای ایران و جهان میبینیم و فیلمساز نشان میدهد که عاشق سینماست.
هوشنگ گلمکانی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «آهو» نیز ضمن تشکر از حاضران در مراسم گفت: میدانیم که این روزها دوره چه نوع فیلمهایی است، ولی انتظار دارم کسانی که فیلمهای متفاوت را میپسندند فیلم «آهو» را ببینند. این توهم را ندارم که همه آن اقلیتی که جریان رایج سینمای ایران را دوست ندارند، فیلم مرا دوست دارند. ولی امیدوارم کسانی که به چنین سینمایی علاقه دارند آن را به دیگران معرفی کنند.
گلمکانی درباره نخستین تجربهاش به عنوان کارگردان عنوان کرد: من فارغالتحصیل رشته سینما هستم و سالها تجربه نوشتن درباره سینما را دارم، ولی آدم تا فیلمسازی حرفهای را تجربه نکند متوجه نمیشود که فیلمسازی یعنی چه. ممکن است آدم ایدههای درخشانی داشته باشد ولی در عمل خیلی از ایدهها به ثمر ننشیند.
این منتقد و کارگردان سینما اضافه کرد: از ابتدای راهاندازی مجله فیلم همیشه مورد اعتراض فیلمسازها بودیم که میگفتند شما نمیدانید چه شرایطی در زمان تولید داشتیم که از فیلمها انتقاد میکنید. اما منتقد تنها با خروجی نهایی اثر روی پرده سر و کار دارد و کاری به نواقص و دشواریهای تولید ندارد.
وی ادامه داد: بعضی ایرادهای فیلم به این دلیل است که این نخستین فیلمم است. الان میفهمم که باید روی خیلی چیزها بیشتر تأمل میکردم. به فیلمسازان جوان توصیه میکنم ایدههایشان را روی آرامپز بگذارند و عجله نکنند.
گلمکانی در پاسخ به پرسش یکی از مخاطبان درباره الگوبرداری «آهو» از فیلمهای اروپای شرقی گفت: در این مدت نکاتی از دیگران درباره فیلم شنیدهام که خودم به آن نکات فکر نکرده بودم. چرا که آثار هنری بیش از هر چیز به ناخودآگاه سازنده مرتبط است و هر فیلمی که خودآگاه به نظر برسد مصنوعی میشود. به برخی فیلمهای اروپای شرقی مانند آثار کیشلوفسکی در فیلم به طور مستقیم اشاره میشود. من همیشه فیلمهای اروپایی خلوت و کمدیالوگ را دوست داشتم و به شکل خودآگاه و ناخودآگاه تأثیر این فیلمها در «آهو» به چشم میخورد.
وی درباره نحوه شکلگیری ایده فیلم بیان کرد: از نوجوانی دوست داشتم فیلمی با این حال و هوا بسازم و سکانسی که پروانه از جلوی یک مراسم عروسی رد میشود، سکانسی است که در همان نوجوانی رویای ساخت آن را در سر داشتم. در این سالها که کار مطبوعاتی میکردم امکان ساخت فیلم را داشتم، ولی مناسبات تولید فیلم را برای کار مناسب نمیدیدم، اما با آغاز دوران کرونا و نزدیکتر دیدن مرگ به انسانها، حس کردم بالاخره باید این بدهی را به خودم ادا کنم.
در ادامه یکی از مخاطبان پرسشی درباره نحوه انتخاب بازیگران فیلم مطرح کرد که گلمکانی در پاسخ گفت: بر خلاف ظاهر قضیه که جریان تولید در رکود به نظر میرسد، همه بازیگران مشغول کار هستند و بعضیها همزمان در چند پروژه بازی میکنند. بنابراین آقای کیانیان و خانم آرمان تنها بازیگرانی بودند که از ابتدا انتخاب کردم. خانم آرمان از همکاران رسانهای هستند که سابقه بازی در فیلم کوتاه دارند. آقای کیانیان هم ابتدا قرار بود نقش کیانی را بازی کنند، ولی خودشان پیشنهاد کردند که نقش چوپان را عهدهدار شوند.
امیر قادری منتقد سینما دیگر مهمان این نشست بود که درباره فیلم «آهو» عنوان کرد: یکی از ویژگیهای کار ژورنالیستی این است که شما نتیجه را زود میبینی، به همین دلیل فیلمسازی برای ژورنالیستها کار سختی است، چون زمان زیادی باید بگذرد تا نتیجه فیلم مشخص شود. این عارضه اصلاً در «آهو» دیده نمیشود. فیلم با حوصله تمام ساخته شده است. امتیاز فیلم این است که حساب و کتاب دارد و روی تکتک پلانها و اجزای میزانسن فکر شده و بسیاری از میزانسنها خلاقانه است.
وی اضافه کرد: در تاریخ سینما کمتر دیده شده که فیلمی حرفش را مستقیم بزند و فیلم خوبی از آب در بیاید. یکی از مشکلات من با سینمای هنری و شاعرانه این است که جایی برای کشف و شهود توسط مخاطب باقی نمیگذارد. نکتهای که فیلم «آهو» داشت این بود که شخصیتهای مرد فیلم جنبههای مختلفی از شخصیت زن اصلی را تشکیل میدهند و این روابط بین شخصیتها جای کشف و شهود را برای من باز میگذارد.
انیمیشنهای «چرخ خیاطی» و «تولد» از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی به جشنواره فیلم کودک احمد آباد هند راه پیدا کردند. فیلم داستانی «۱_» ( منفی یک) نیز با پایان فیلمبرداری و تدوین به صداگذاری رسید.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، انیمیشنهای «چرخ خیاطی» به کارگردانی نجمه هاشمالحسینی و «تولد» ساخته زهره عباسی، از تولیدات مرکز گسترش، به بخش مسابقه پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کودک احمد آباد در کشور هند راه یافتهاند.
نمایی از انیمیشن «چرخ خیاطی»
در دوره های قبل این جشنواره فیلمهای «بادبادک باز»، «میلیونر زاغهنشین»، «تنها در خانه»، «مینیونها» و… به نمایش درآمدند.
امسال ۲۶۷ فیلم از ۴۵ کشور به این جشنواره ارسال شده است. هدف از برگزاری این جشنواره، شناساندن هر چه بیشتر سینمای کودک به مخاطبان بینالمللی است. پخش بینالملل «چرخ خیاطی» و «تولد» با واحد بینالملل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
جشنواره فیلم کودک احمدآباد هند از ۱۷ تا ۱۹ آذرماه ۱۴۰۲ برگزار میشود.
جزییات فیلم «۱_» اعلام شد
فیلم داستانی «۱_» ( منفی یک) با پایان فیلمبرداری و تدوین به صداگذاری رسید.
فیلم کوتاه «۱_» ( منفی یک) به کارگردانی بهنام داوری، مدیریت فیلمبرداری مسعود امینی تیرانی و به تهیهکنندگی مهران زمانی با اتمام فیلمبردای و تدوین در حال صداگذاری است.
این فیلم کوتاه با پایان مراحل پس تولید آماده ارسال به جشنوارههای داخلی و خارجی میشود.
نمایی از فیلم کوتاه «۱_» ( منفی یک)
شهروز دلافکار، مریم همتیان، داریوش مهربان، ایمان صدیق، داود داوری، هومان زمانی، معین سعیدی و کیوان کوچمشکی بازیگران این فیلم هستند.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: کارگران یک مجتمع بزرگ مسکونیِ در حال ساخت به علت پرداخت نشدن دستمزدهایشان قصد دارند اعتصاب کنند و دست از کار بکشند، اما با ورود تازه واردی در میانشان ماجرا و مشکل جدیدی برایشان پیش میآید…
عوامل فیلم کوتاه داستانی «۱_» ( منفی یک) عبارتند از کارگردان: بهنام داوری، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی تیرانی، فیلمبردار: یونس امینی تیرانی، نویسنده: علیرضا قاسمی، تدوین: مصطفی وزیری، صدابردار: وحید رضویان، طراحی و ترکیب صدا: حسن مهدوی، دستیار اول فیلمبردار: مهدی حسینی، دستیار کارگردان: امین رضوی، مدیر روابط عمومی: نغمه دانش آشتیانی و …
«جناکات» در یک جشنواره ایتالیایی
فیلم کوتاه «جناکات» به نویسندگی و کارگردانی عطا مجابی در یک جشنواره ایتالیایی رقابت میکند.
فیلم کوتاه «جناکات» با عنوان بینالمللی Psychicken که محصول مشترک ایران و ایتالیا و از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران است و به نویسندگی و کارگردانی عطا مجابی تولید شده، در بیستودومین دوره جشنواره ماگما ایتالیا رقابت خواهد کرد.
جشنواره ماگما، یکی از مهمترین جشنوارههای تخصصی فیلم کوتاه در کشور ایتالیا است که سالانه حدود ۹۶۰۰ فیلم کوتاه از ۹۵ کشور جهان متقاضی شرکت در آن هستند و امسال ۲۷ اثر در بخش بینالملل آن رقابت خواهند کرد.
جایزه اصلی این جشنواره بهنام «لورنزو وچیو» موسس این جشنواره است که در ۲۳ سالگی درگذشت، نامگذاری شده است.
جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه ماگما یک جشنواره تخصصی فیلم کوتاه است که با هدف ارائه فرصتی برای دیده شدن آثار با ارزش و ایجاد پلی بین مخاطبان و گونههای مختلف فیلم کوتاه هر ساله فیلمهای کوتاه داستانی، مستند، انیمیشن و تجربی زیر ۲۰ دقیقه را به رقابت میگذارد و در این سالها با بسیاری از جشنوارههای معتبر و تخصصی فیلم کوتاه همکاری داشته است.
این جشنواره ۱۳ تا ۱۸ نوامبر مصادف با ۲۲ الی ۲۷ آبان ۱۴۰۲ در شهر آچیرئاله ایتالیا برگزار خواهد شد.
لازم به ذکر است که «جناکات» پیش از این در جشنوارههایی چون حضور داشته است.
«جناکات» اثری اقتباسی در گونه داستانی و در ژانر «نئونوآر/ فانتزی» است که در لوکیشنهایی با هویت تاریخی و فرهنگی، در تهران و قزوین فیلمبرداری شده است.
این فیلم کوتاه با نقشآفرینی ابراهیم عزیزی و سوسن مقصودلو، یک فیلم کوتاه بدون دیالوگ است و قصه یک دزد را روایت میکند که حین سرقت مرتکب جنایتی هولناک شده و میگریزد، ولی متوجه میشود کسی او را تعقیب میکند.
گفتنیاست «جناکات» پیش از این در سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، جشن آکادمی فیلم کوتاه ایسفا نامزد دریافت جایزه بوده و برگ زرین بهترین فیلمنامه اقتباسی را از سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران دریافت کرده بود. همچنین جشنواره IN THE PALACE کشور بلغارستان، که مورد تایید آکادمی اسکار است، اولین حضور بینالمللی این فیلم کوتاه بوده و دوازدهمین دوره جشنواره FIPILI ایتالیا و همچنین چهلودومین دوره جشنواره MHFF-Molins اسپانیا، دیگر جشنوارههایی هستند که این فیلم کوتاه در آنها حضور داشته است.
سیوهفتمین برنامه «مستندات یکشنبه» که ذیل سینماتک خانه هنرمندان ایران به پخش فیلمهای مستند میپردازد، ساعت ۱۷یکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۲ به نمایش فیلم مستند «ترانه تارخ» به کارگردانی صمد فرهنگ اختصاص داشت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پس از نمایش این فیلم که روایتی تصویری از زندگی و آثار زندهیاد امین تارخ است، نشست نقد و بررسی آن با حضور محمدمهدی عسگرپور (مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، تهیهکننده و کارگردان سینما)، همایون اسعدیان (کارگردان سینما) و صمد فرهنگ(کارگردان این مستند) برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده شاهین امین (روزنامهنگار و منتقد سینما) بود.
در ابتدای این برنامه شاهین امین از نیما تارخ (فرزند امین تارخ) که در سالن حضور داشت، خواست که جلسه را با صحبتهای خود شروع کند.
نیما تارخ در صحبتهایی گفت: از آقای فرهنگ تشکر میکنم. در جریان این فیلم بودم ولی خیلی جرات دیدن آن را نداشتم. اما بالاخره جرات پیدا کردم و فیلم را دیدم. دیدن آن مقداری سخت است. اما تشکر میکنم و خوشحالم که این فیلم به یادگار باقی مانده است.
نمیخواهم اسطورسازی کنم
شاهین امین در ادامه گفت: نمیخواهم اسطورسازی کنم ولی ما در سینمای ایران آدمهایی داشته و داریم که فارغ از کار هنری خود، صاحب یک شخصیتی بوده و احترامی برای خود قائل بودند. بنابراین در هر کاری حضور پیدا نمیکردند. البته نمیخواهم بگویم که همه کارهای آنها درجه یک است. همانطور که دیدیم آقای تارخ هم در فیلم به این موضوع اشاره کرد، که یکسری از کارها را به خاطر معیشت قبول کرده است. ولی حتی در همان کارها هم سعی کردهاند، اندازههایی را رعایت کنند.
او افزود: امیدوارم بازیگران و به طور کل هنرمندان نسلهای بعد این الگوها را در نظر بگیرند. رعایت کردن اندازهها، آنها را صاحب هویت و شخصیتی میکند که گاهی حتی بالاتر از کیفیت هنریشان دیده شوند. آقای تارخ هم حتما در کنار اینکه بازیگر خوبی بودند، واجد شخصیتهایی این چنین نیز میشدند. به همین دلیل اکنون در خاطره جمعی ما ثبت شدهاند. چقدر همگی ناراحتیم، از اینکه در این یکی دو سال اخیر، بخشی از این آدمهایی که در خاطره جمعی ما ثبت شدهاند را از دست دادیم. افرادی چون آقای پورحسینی، پوراحمد، پسیانی و… . البته مرگ حق بوده ولی تحمل آن برای ما مقداری دشوار است.
نشست نقد و بررسی مستند «ترانه تارخ»
فرهنگ (کارگردان مستند «ترانه تارخ») نیز در ادامه این نشست درباره پروسه تولید این اثر و چگونگی شکلگیری آن گفت: از همه حاظران در جلسه تشکر میکنم. میتوانم با تمام وجود بگویم که این کار معجزه بود. آنقدر روان و پشت سر هم و خود به خود اتفاق افتاد، که دیدن آن روی پرده برای خودم عجیب است. من کارمند صداوسیما مرکز شیراز بودم و از کودکی بازیگری را دوست داشتم. یک بار آگهی کارگاه بازیگری آقای تارخ را دیدم؛ کلاس ایشان هزار کیلومتر با من فاصله داشت ولی انگار این فاصله برایم دو خیابان بود. بنابراین به تهران آمدم و در کلاسهای آقای تارخ ثبتنام کردم. بعد از آن در هفتهای که هفت شب داشت، ۴ شب در اتوبوس بودم و بین شیراز و تهران رفتوآمد میکردم. دو سال دورههای مقدماتی و پیشرفته بازیگری را پیش آقای تارخ و اساتید خوبی که ایشان در آموزشگاه خود جمع کرده بودند، گذراندم. اما وقتی دوره تمام شد، تازه مزه آن زیر دندانم رفته بود، به شیراز رفتم و دوباره از صفر برای کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته تئاتر ادامه تحصیل دادم.
او افزود: تصویرهایی که در این مستند میبینید را برای پایاننامه مقطع کارشناسی خود ضبط کرده بودم. من و آقای تارخ دائم پیش هم نبودیم ولی حس خوبی بینمان بود. وقتی میخواستم فارغالتحصیل شوم، به آقای تارخ گفتم که میخواهم پایاننامه خود را معطوف به تاثیر کارگردانهای مختلف از جمله آقای عسگرپور روی بازیگری واحد کنم. ایشان با فراغ بال پذیرفت. با وجود اینکه آن زمان بسیار سرشان شلوغ بود؛ ساعتها جلوی دوربین من مینشست و با انرژی بسیار زندگی خود را برایم تعریف کرد. این تصویرها باقی ماند تا زمانی که آقای تارخ به رحمت خدا رفت. بعد از آن یک بار به آموزشگاه آقای تارخ رفتم و با خانم علینژاد آشنا شدهام که از آخرین شاگردان آقای تارخ بود. ایشان نیز در نهایی کردن این مستند کمک بسیاری به من کرد.
این مستندساز در ادامه بیان کرد: در پایان برای آماده کردن مستند، تمام فیلمها و مصاحبهها که تقریبا هفت، هشت ساعت است را مجددا دیدم و بخشهایی که به نظرم مناسب بود را انتخاب کردم. شکر خدا فیلم نهایی شد و آقای عسگرپور هم لطف کرد تا این برنامه برگزار شود و ما دور هم جمع شویم و یاد آقای تارخ را گرامی بداریم.
محمد مهدی عسگرپور در ادامه این برنامه گفت: از زحمت دوستان برای ساخت این مستند تشکر میکنم. زمانی که ما آقای تارخ را از دست دادیم، درست مهرماه سال گذشته و بعد از اتفاقات شهریور ماه بود که اساسا هرنوع گردهمایی و داشتن برنامه خیلی دشوار شده بود. حتی برای تشییع پیکر ایشان با شرایط سختی مواجه بودیم. به همین دلیل نتوانستیم مراسم را در شان شخصیت بزرگی چون آقای تارخ برگزار کنیم و این افسوس و شرمندگی که این اتفاق نتوانست در زمان خود رخ دهد، برای ما باقی ماند.
او افزود: بخش قابل توجهی از آن چیزی که در این مستند مطرح شد، نوع نگاه ایشان نسبت به عالم هنر و بازیگری بود که بخشی از آن در این مستند منتقل شد و بخشی از آن نیز به شکل طبیعی ممکن است در یک رویارویی اتفاق بیفتد. به خصوص برای افرادی که به ایشان نزدیک بودند. آقای تارخ با آموزشگاه خود، وضعیتی منحصر به فرد در کشور ما ایجاد کرده بود. به صورتی که خروجی فعالیتهای ایشان در حوزه آموزش، بازیگران ارزشمند و بزرگی هستند که اکنون در سینمای ایران میدرخشند. ما چنین وضعیتی که یک آموزشگاه بتواند در چند سال چنین خروجی داشته باشد را کمتر تجربه کرده بودیم. این نشاندهنده ویژگیهای کاملا منحصر به فرد ایشان است.
مدیرعامل خانه هنرمندان ایران در ادامه بیان کرد: وقتی سال ۸۷ اعضای آکادمی اسکار به ایران آمدند، رییس آکادمی و چند نفر از اعضا از جمله خانم آنت بنینگ، بازیگر معروف نیز در آن جمع بودند. ما برای نشان دادن بعضی از فضاهایی که در حوزه سینما به شکل جدی فعالیت میکنند، مثل استودیوها و چیزهایی از این دست، اعضای آکادمی را همراهی میکردیم. البته آن زمان محدودیتی هم ایجاد شد. چون وقتی بعضی افراد متوجه شدند که این افراد از اعضای آکادمی اسکار هستند، نامهنگاری کردند که برخی از ملاقاتهای این گروه کنسل شود. مانند دیدار آنها با دانشگاهیان و برخی از مراکز دیگر.
عسگرپور در ادامه عنوان کرد: یکی از مراکزی که ما در نظر داشتیم، بازدید از آموزشگاه آقای تارخ بود. خانم آنت بنینگ نیز به طور طبیعی چون بازیگر جمع بودند به آنجا آمدند. نکتهای که در این خصوص برایش جالب بود، این بود که میگفت: فکر نمیکردم در کشوری چون ایران، چنین سبکی از آموزش وجود داشته باشد. میگفت حتی احساس میکردم بخشی از شکلی که ایشان در آموزش تجربه میکند را ما نتوانستیم تجربه کنیم. بنابراین باید بگویم وجوه آموزشی آقای تارخ فراتر از مرزهای خودمان بود. حتی این اواخر به استرالیا و چند جای دیگر رفت و برنامههایی در این خصوص داشت اما متاسفانه فوت ایشان باعث شد که آن بخش اجرا نشود. در صورتی که این برنامه میتوانست به پیوند سینمای ایران با بخشهای خارج از کشور خودمان خیلی کمک کند.
او ادامه داد: ما دو سریال با هم کار کردیم و این افتخار بزرگی برای من بود. این دو کار ظاهرا به قدری از عمق لازم برخوردار بوده است که همه فکر میکردند که ما خیلی بیشتر از این با هم کار کردیم. یکی از سکانسهایی که در همکاری من با آقای تارخ به یادگار مانده و در این فیلم نیز استفاده شده است، مرگ شخصیتی است که آقای تارخ در یکی از کارها بازی میکرد. همان روز که صحنه را گرفتیم، حال همگی ما کمی منقلب شد، اما بعد از آن نیز هر بار آن سکانس را دیدم حالم بد میشد. این برای پیش از مرگ ایشان بود. هیچوقت فکر نمیکردم در فیلمی از این سکانس استفاده شود و ما یادمان بیاید که ایشان را به این صورت از دست دادیم. به هر حال برای شخص من این موضوع خیلی دردآور بود.
این سینماگر در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: گاهی وقتی ما درباره همکاران خود صحبت میکنیم، اینطور به نظر میرسد که در حال بزرگنمایی هستیم، در صورتی که اینطور نیست؛ ما وقتی با هم کار میکنیم؛ هفت و هشت ماه با یکدیگر زندگی کرده و از هم یاد میگیریم. ایشان نیز به دلیل تجربه بالایی که داشتند، بدون اینکه خودشان اصرار داشته باشند، معمولا نقش آموزگار را هم ایفا میکردند. به خصوص برای نسل جوانتر. برخلاف برخی از بازیگران که وقتی بازیگر مقابل آنها جوان است، ابتدا او را تخریب میکنند؛ ایشان کاملا برعکس عمل کرده و اعتماد به نفس جوان مقابل خود را بالا میبرد. حتی اگر کم و کاستی را میدید، به او کمک میکرد. به این صورت باعث میشد بازیگر جوان در مقابل ایشان احساس امنیت خاطر بکند. این نکته مهمی است که آموزش دادن بدون اینکه اصراری بر آن باشد، جز ذات ایشان شده بود.
همایون اسعدیان نیز در ادامه این برنامه گفت: زندهیاد داریوش مهرجویی در یکی از مستندهایی که از او گرفته شده است، میگوید که من متوجه شدهام، دوربین و حرکت و… را میتوان رها کرد، در صورتی که داستان و بازیگر کار خود را درست انجام دهند. همه ما اول که وارد سینما میشویم، به خصوص در بخش کارگردانی خیلی دوست داریم که کار خود را به رخ بکشیم. اما چقدر خوب است که بتوانیم به چیزی برسیم که استاد مهرجویی آن را بیان میکند. واقعا در آوردن یک لحظه حسی با یک بازیگر به مراتب دشوارتر از یک صحنه اکشن است. لحظه حسی ارتباط یک انسان با انسانهای مقابلش است که باید در بیاید و از همین رو دشوار است.
او افزود: آقای عسگرپور در صحبتهای خود به این موضوع اشاره کرد که ما نتوانستیم مراسمی که در اندازه بزرگی آقای تارخ باشد را برای او بگیریم. این بزرگی از بازیگری نمیآید. اول بگویم اولین برخورد من با امین تارخ به این صورت بود؛ بنیاد فارابی میخواست آرشیو کوچکی راه بیاندازد و به همین دلیل بازیگرها را صدا میکرد تا از آنها عکس بیاندازند. زندهیاد فرخنده شادمنش آنجا منشی بود؛ آقای تارخ نیز مدیر این آرشیو بود و من هم به عنوان عکاس صدا کرده بودند تا عکس بگیرم. عکس گرفتن از بازیگران و کلا آن فضا برایم خیلی جالب بود. به خاطر دارم اولین باری که آقای تارخ عکسها را میدید، ایرادهایی گرفت اما مجموعا کار را پذیرفت. مدتی زیردست ایشان به عنوان عکاس فعالیت کردم. اما بعد مدتها گذشت تا اینکه در سریال آپارتمان اصغر هاشمی، من دستیار بودم و آقای تارخ جوان اول را بازی میکرد. این ارتباط در آنجا مجددا برقرار شد. سپس به شکل صنفی در خانه سینما با یکدیگر همکاریهایی داشتیم. بعد از آن نیز در سریال خسوف من به عنوان تهیهکننده و آقای تارخ بازیگر بود. البته این افتخار را هم داشتم که چند دورهای در آموزشگاه ایشان، به تدریس مباحثی بپردازم.
اولین آموزشگاه سینمایی را تاسیس کرد
این سینماگر در ادامه بیان کرد: ما تعداد زیادی بازیگر داریم که فقط بازیگر هستند اما معدود افرادی داریم که دغدغه آنها هنر به معنای کلان قضیه است. اگر امین تارخ اینقدر در ذهن ما مانده است و فکر میکنیم که برای او کم گذاشتیم، به این دلایل است. وگرنه ما بازیگر خوب زیاد داریم ولی او کسی بود که اولین آموزشگاه سینمایی را تاسیس کرد و بسیاری بازیگر را به سینمای ایران معرفی کرد. همچنین در بحث صنفی، فعالیتهای مثبت بسیاری داشت. حتی بسیاری از فعالیتهای صنفی که انجام میداد، خارج از خانه سینما و از طریق ارتباطات دیگری بود تا بتواند کار اعضای صنف را راه بیاندازد. بخش بازیگری او نیز که جای خود دارد.
اسعدیان در ادامه صحبتهایش گفت: این مجموعه عوامل است که بازیگری مانند امین تارخ را تبدیل به شخصی میکند که آقای عسگرپور میگوید متاسفانه نتوانستیم مراسمی در اندازه و شان او برگزار کنیم. البته این هم خیلی بد است که ما فقط شان کسانی که میروند را رعایت میکنیم و در زمان زنده بودن به شان آنها توجهی نداریم. مثلا باید چنین اتفاقی برای آقای مهرجویی رخ دهد تا متوجه شویم که چه شخصیتی را از دست دادیم. البته نباید اسطوره و بت بسازیم، زیرا همه آدمها ضعفهایی دارند؛ من در سکانسهایی از سریال خسوف با آقای تارخ کل کل هم داشتم. لزوما اینطور نیست که یک آدم هرچه میگوید درست باشد؛ جذابیت ماجرا اینجاست که با آدمها اختلاف نظر هم داشته باشیم و با هم کل کل، قهر و آشتی کنیم. نمیدانم چرا وقتی آدمی فوت میکند ما فکر میکنیم که باید بگوییم همه چیز آن آدم خوب بوده است. مگر میشود یک سال با کسی کار کنیم و با یکدیگر کل کل نداشته باشیم؟ آن چیزی که جدا از این موارد میدانم و میخواهم بگویم این است که نسلی از بازیگران ما در حال تمام شدن هستند. بازیگرانی که در شرایط سخت کرونا شما را همراهی کرده و غر نمیزنند و به عنوان یک بازیگر حرفهای وضایف خود را میدانند.
این سینماگر در ادامه صحبتهایش عنوان کرد: فکر میکنم برای سریال خسوف، حداقل هفت، هشت بار از آقای تارخ تست کرونا گرفتیم، در شرایطی که آدمها سر کار نمیآمدند، ایشان همراه ما بود. حرفهای بودن چیزی است که متاسفانه نسل جدید بازیگری ما یاد نگرفته است و به همین دلیل با نسل آقای تارخ، انتظامی و دیگرانی این چنین، متفاوت است. مهم بودن آقای تارخ در مجموعه این اتفاقات است، نه اینکه آقای تارخ، بازیگر خوبی بود که بود. این مجموعه را در آدمهای کمی میتوان یافت و به همین دلیل افسوس میخوریم که چقدر زود آقای تارخ را از دست دادیم.
او در ادامه صحبتهایش گفت: باید رفت و دید که آقای امین تارخ چطور امین تارخ شد؛ قطعا یک شبه این اتفاق رخ نداده است. این چیزی است که نسل بازیگران جدید ما باید آن را دنبال کنند. امین تارخ شدن هزینه دارد؛ غیر از اینکه باید عمر خود را بگذارید؛ باید مرتب تجربه کنید، بخوانید و همه چیز را وقف این کار کنید تا بتوانید تبدیل به شخصیتهایی چون او، انتظامی، نصیریان و …. شوید. البته بخشی از رفتارهای غیر حرفهای بازیگران جدید نیز به خود ما مربوط میشود که شهامت این را نداریم از بازیگران جوان استفاده کنیم. به طوری که از پسر و دختر چهل ساله به عنوان جوان اولی که قرار است به زودی ازدواج کنید بهره میگیریم. در صورتی که کلی بازیگر جوان خوب در تئاتر داریم که میتوانند نقشها را به خوبی بازی کنند.
شاهین امین در ادامه این مراسم گفت: برادر و همسر آقای تارخ نیز در این مراسم حضور دارند. خیلی معذرت میخواهم که در ابتدای جلسه از آنها یاد نکردم؛ من را ببخشید. از این دو عزیز میخواهم که اگر صحبتی هست بیان کنند.
برادر آقای تارخ در صحبتهایی گفت: امین تارخ یک نفر نبود، او کسی بود که دنیایی را به وجد میآورد. او نرفته و هنوز هست. من همچنان در حال زندگی با او هستم و از آن روز تا کنون زندگی برایم عزای عمومی است. متاسفانه امین تارخ در بیرحمانهترین مراسم ممکن تشییع شد. این حق او نبود. این حق طبیعی من است که نسبت به این موضوع شکایت داشته باشم.
در ادامه این برنامه، شاهین امین تلاش کرد تا از خانواده مرحوم تارخ دلجویی کند.
محمدمهدی عسگرپور در بخش دیگری از این برنامه گفت: حدود سه سال پیش از فوت آقای تارخ، دیدارهای ما کمی بیشتر شده بود. زیرا من در آموزشگاه ایشان به تدریس میپرداختم. قبل و بعد از کلاس با یکدیگر صحبتهایی میکردیم و دریافتهایی که از مسائل مختلف داشتیم را باهم به اشتراک میگذاشتیم. یک روز درباره مسئله عصر مدرن با ایشان صحبت کردم. ممکن است ما این موضوع را به تغییر شکل دشواریهای ساخت فیلم خلاصه کنیم. زیرا ما سر صحنه اصولا با بازیگران جوانتری که انگار دریافتهای آنها با نسل پیش از خود متفاوت بود، مواجه میشدیم.
او افزود: در واقع به همین دلیل نوع حضور این نسل متفاوت است و مسائل را سادهتر در نظر گرفته و کمتر مطالعه میکنند. اما سهلانگارانه است که این موضوع را فقط به بازیگری خلاصه کنیم؛ چون در حوزه کارگردانی، فیلمنامه، فیلمبرداری و… نیز این اتفاق رخ داده است. البته بازیگرهای قدیمیتر به دلیل شرایط دشواری که بود باید خیلی خوب جلو میرفتند. مثلا آن زمان نگاتیو بود و امکان برداشتهای زیاد نبود اما اکنون شرایط دیجیتال سبب شده تا با برداشتهای خیلی زیاد هم کار جلو برود. اما نمیتوان به بازیگر گفت که تو کاری نداشته باش که همه چیز تغییر کرده ولی تو سختکوش باش. خب این شدنی نیست.
این سینماگر در ادامه صحبتهایش بیان کرد: در این یکی دو سال آخر درباره این موضوع با آقای تارخ صحبت میکردم تا نتیجه آن را به کلاس هم منتقل کنم. اینکه مدل این سختکوشی در شرایط فعلی باید چگونه باشد؟ مثلا بازیگر سختکوشی سر صحنه میرود و با کارگردانی مواجه میشود که دو پلان از او گرفته و سپس از او تعریف میکند و میگوید که کار خود را به خوبی انجام داده است. خب این بازیگر آرام آرام دلیل سختکوشی خود را نمیداند و تغییر میکند. فهم جدید ما از این عرصه و اتمسفری که از آن صحبت میکنیم، موضوعی است که باید آن را بفهمیم و در کلاسها آموزش دهیم. صحبتهای ما در خصوص بحثهایی این چنین با آقای تارخ خیلی جذاب و لذتبخش بود.
عسگرپور ادامه داد: آقای تارخ مانند هر هنرمند اثرگذاری زنده است و به همین دلیل باید به این بحث بپردازیم که سرنوشت آموزشی که ایشان به دنبال آن بود باید چگونه پیش برود؛ نه اینکه این اتفاق کات شود و به مقطعی در تاریخ بپیوندد.
سهیل بیرقی در ساحتی فراگیر تلاش کرد تا ۳ زن از طبقات مختلف جامعه را در مواجهه با مشکلات سبک زندگی خودخواستهشان به تصویر بکشد، ماحصل کار سهگانه خوشرنگولعابی شد که متاسفانه نتوانست مهندسی هوشمندانهای را در چارچوب یک جامعه پرچالش طراحی کند و به همین دلیل این تریلوژی به نطفهای شبیه شد که سر زا رفت و نتوانست پیشروی کند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سهیل بیرقی قطعا یکی از استعدادهای سینمایی کشور است که در دهه ۹۰ رونمایی شد. کارگردانی که نشان داد برخلاف جریان مواج و پرلایه درامهای اجتماعی روز، میتوان با تکیه بر جریان داستانی مینیمال، اقبال گستردهای را متوجه خود کرد. فیلمسازی که با من، اتفاقهای بسیار خوبی را برای خود و دوستداران سینمای اجتماعی رقم زد و توانست در لوای فردیت، تراز مطلوب و منطقی از نقد اجتماعی را در این فیلم، مطرح کند. این شاخصه در ۲ فیلم دیگرش، به شکلی دیگر روایت شد که صدالبته نتوانست بهمانند من، روی خط نرمالی از نقد اجتماعی تعریف شود.
در من، مخاطب با یک قهرمان زن کنشگر مواجه است که در سینمای مردانه که قهرمانان زن اندکی دارد، خیلی به چشم آمد. تصویری که مخاطب در من میبیند، تقلایی زیرکانه در جامعهای مردسالارانه است که طی آن، زن، بدون رعایت قواعد متداول، آزادانه و راحت، در مقام کنشگر ظاهر شده و روایتگریهای متعدد و قابلباوری از مختصات وجودی خود در جامعه ارائه میدهد.
در عرق سرد، زن داستان، دیگر قهرمان نیست و تنها، در کانون توجه است. بیشتر یک قربانی است که درگیر جبر همان نگاه سنتی مرد شده و تقلای او، علیرغم تمام زیرکیهایی که قصد خرج کردن آن را دارد، باز هم زیردست قدرت مردانه قرار میگیرد. بهنوعی تلاش برای بقا محسوب میشود که باز هم قربانی شده و نمیتواند کنشگر باشد و مدام تحت کنشگریهای قطب داستانی مقابل، ضربه خورده و عقبنشینی میکند.
تصویری که مخاطب در من میبیند، تقلایی زیرکانه در جامعهای مردسالارانه است که زن، بدون رعایت قواعد متداول، آزادانه، در مقام کنشگر ظاهر میشود
در عامهپسند، روند عقبنشینی، صریحتر و عمیقتر میشود. زن اینبار در ساحت انسانی پرحسرت ظاهر میشود که در تقلایی عاجزانه، قصد دارد تا سالهای رفته جوانی را حال در آخرین سالهای میانسالیاش، طبق آن چیزی که میخواهد و برایش تبدیل به حسرت شده، بگذراند. اینجا دیگر زن، از مقام قربانی هم فراتر رفته و شکلی کارتونی و سبکسرانه به خود میگیرد که برخلاف خواسته داستان، نمیتواند طبقه اجتماعی خود را تغییر دهد.
تریلوژی زنانه بیرقی، افتتاحیهای شکوهند را به خود میبیند. همه چیزش سر جای خود قرار دارد؛ فیلمساز، زمختیهای یک جامعه مردانه و زیست قهرمانگونه یک زن را با بیان دراماتیک هوشمندانهای مطرح میکند. ریتم قهرمانپروری من، شتاب بسیاری دارد که در این شتاب، داستانکها در قامت معضلات اجتماعی و عطفهای دراماتیک، بازوهای روایتمندی قدرتمندی به ساختار قصه میدهند.
فیلم سینمایی من
این ساختار، در عرق سرد، قربانی نگاه روزمره میشود. احتمالا کارگردان تحتتاثیر فضاسازیها و تعاریف رسانهای بسیاری که از او شد، به مشی دیگری از قهرمانپروری روی آورد که در آن، نقد اجتماعی طبق یک عرف نانوشته سینمایی مطرح میشود که با وجود اسنادی بودن سوژه، پشتوانه عینی چندانی برای مخاطب محسوس نیست. بیشتر در مقام نوعی تلافی و انتقامجویی از قدرت مردانه تفسیر میشود. بهعبارتی، فردیت قهرمان در من، اینجا به گدایی دلسوزی تقلیل پیدا میکند و زن نمیتواند تدابیر رندانهای در برابر ترفندهای مردانه داشته باشد.
زیرکی قهرمان من، در عرق سرد، به آلت دست تبدیل شده و قدرت تفکر از او گرفته میشود
زیرکی قهرمان من، در عرق سرد، به آلت دست تبدیل میشود که طی آن، بازیگر زن داستان، همچون گوشتی قربانی میان اندیشههای همسر، دوست و دیگرانی که بر زندگی او اثر میگذارند، پاسکاری میشود. قدرت تفکر از او گرفته میشود و فیلمساز، مایه کافی برای این تقلیل مضمونی و شخصیتی از دو بهاصطلاح قهرمان زن خود در یک جامعه واحد که در من و هتتریک ترسیم کرده، ارائه نمیدهد.
طبیعی است که در اینجا شاید بخواهیم به این اصل رجوع کنیم که جامعه، شامل طیفهای فکری بسیاری است که زن فیلم من، یک نمونه از آنهاست و زن فیلم عرق سرد، نمونهای دیگر. اما نکته مسلم آن است که فیلمساز مولف ما که در فیلم نخستش، در مقام مصلح اجتماعی ورود میکند، در فیلم دومش، تصمیم میگیرد یا تشخیص میدهد جایگاه خود را تنها به مقام نظارهگر یک سوژه واقعی تقلیل دهد و طبیعتا در چنین شرایطی، درام آنطور که باید، شکل نمیگیرد. فیلم، عاری از قهرمان میشود و برخلاف تصمیم احتمالی فیلمساز، قهرمان و قطب داستانی، نه زن داستان است و نه مردی که با جبر خود، حرفش را به کرسی مینشاند، بلکه فحوایی است که کارگردان در فرامتن، از جامعه روز ایران ارائه داده است.
فیلم سینمایی عرق سرد
در عامهپسند، زن داستان، نه در مقام قهرمان و نه در مقام قربانی، بلکه در شمایل یک کودن به تصویر کشیده میشود و خالی از قوه کنشگری است
در عامهپسند، این خودزنی از این میزان نیز بیشتر میشود و زن داستان، نه در مقام قهرمان و نه در مقام قربانی، بلکه در شمایل یک کودن به تصویر کشیده میشود. فیلمساز برخلاف ۲ ساخته قبلیاش، زن داستان را از دهه ۴۰ انتخاب میکند و یک تلاش مذموم برای تغییر طبقه اجتماعی این فرد را به تصویر میکشد. طبیعی است که در اینجا، زن، خالی از قوه کنشگری است.
یک جورهایی پائینتر از فردی فاقدتصمیم و دهانبین ظاهر شده و در تصویر کاریکاتورمآبانه، تلاش دارد تا عقدههای دوران جوانیاش را در تیپ و فرهنگ شخصیتی خود پیاده کند. در اینجا نیز کارگردان، در مقام مشاهدهگر صرف ظاهر شده که نه بهمانند هتتریک، بر مبنای یک داستان واقعی، مسیرش را انتخاب میکند بلکه خود به این داستان میرسد و ترجیح میدهد که با انتقال دوربین خود به شهرضا، فضایی سنتی را بر کلیت داستانی خود مستولی کند.
این مقارنه از قهرمانی کنشگر در جامعهای پیشرو به زنی ساده در اجتماعی سنتی، حرکت واپسگرایانهای است که در سینمای بیرقی مشاهده میشود. وقتی بیرقی، من را با آن مختصات به روی پرده فرستاد، یک سوال در ذهن بسیاری از دوستداران این سینما نقش بست که فیلم بعدی چنین کارگردانی، چه مسیر پیشرو و روبهجلویی خواهد بود اما دیدیم که کارگردان برای کار دوم خود، دستبهدامن سوژه مستند شده و حالا در سومین تلاش خود نتوانسته نه بر مبنای انتزاع ذهنی و نه بر مبنای واقعیات موجود، داستانی دراماتیک و درگیرکننده را جلوی دوربین ببرد.
این تریلوژی زنانه، از سوی یکی از استعدادهای نوظهور سینما در دهه ۹۰ مطرح شد که اگر بیرقی، چنین توقعی را در مخاطبش شکل نمیداد، قطعا امروز نیز چنین انتظاری از وی نمیرفت. همچنانکه بسیارمهم بود که بیرقی پس از ساختن من، چه گامی را برمیدارد، حالا نیز بسیار تعیینکننده خواهد بود که این کارگردان جوان پس از این تریلوژی سترون، قصد دارد در چه مسیری به روایتگری دست زده و فعالیت کند. انتظارها همچنان از سهیل بیرقی، بالاست.
انیمیشن «چرخ خیاطی» به کارگردانی نجمه هاشمالحسینی به جشنواره هندی رفت و فیلم سینمایی «دوار» نامزد جایزه بهترین فیلم تجربی جشنواره فیلم «ویرجینیا» آمریکا شد.
به گزارش سینمای خانگی انیمیشنهای «چرخ خیاطی» به کارگردانی نجمه هاشمالحسینی و «تولد» ساخته زهره عباسی از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی به بخش مسابقه پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کودک احمد آباد در کشور هند راه پیدا کردهاند.
در دورههای قبل این جشنواره فیلمهای «بادبادک باز»، «میلیونر زاغهنشین»، «تنها در خانه»، «مینیونها» و … به نمایش درآمدند.
امسال ۲۶۷ فیلم از ۴۵ کشور به این جشنواره ارسال شده، هدف از برگزاری این جشنواره، شناساندن هر چه بیشتر سینمای کودک به مخاطبان بینالمللی است.
پخش بینالملل «چرخ خیاطی» و «تولد» با واحد بینالملل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
جشنواره فیلم کودک احمدآباد هند از ۱۷ تا ۱۹ آذر ۱۴۰۲ برگزار میشود.
«دوار» نامزد جایزه بهترین فیلم تجربی جشنواره فیلم «ویرجینیا» آمریکا شد
فیلم سینمایی «دوار» با نام بینالمللی «اوربیتال» به کارگردانی میثم حسنزاده و تهیهکنندگی علیرضا علویان در سومین حضور بینالمللی پس از ایتالیا و یونان به پانزدهمین دوره جشنواره موسیقی و فیلم مستقل جهانی در «ویرجینیا» آمریکا راه پیدا کرد.
این اثر همچنین نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم تجربی از این فستیوال جهانی شد.
این رویداد ۳ و ۴ می ۲۰۲۴ و مراسم اعلام جوایز آن در هتل واشنگتن دالس ماریوت در «ویرجینیا» برگزار خواهد شد.
فیلم سینمایی «orbital» توسط ماداکتو پیکچرز با مدیریت محمد توریوریان به جشنوارههای جهانی عرضه میشود.
«دوار» پیش از این موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردانی از هشتمین جشنواره soundscreen ایتالیا شد و همچنین در میان فیلمهای منتخب دوازدهمین جشنواره فیلمهای دیجیتال آتن در یونان قرار گرفته است که شانس حضور در میان برگزیدگان این جشنواره را دارد.
فیلم «دوار» ماههای گذشته در سینماهای «هنر و تجربه» اکران شد.
عوامل فیلم «دوار» عبارتند از تهیهکننده: علیرضا علویان، نویسنده و کارگردان: میثم حسنزاده، مدیر فیلمبرداری: داوود رحمانی، تدوین: احسان شیبانی، طراحی صدا: علیرضا علویان، طراح موسیقی: پیام آزادی، عکاس: نازیلا ملکی و مصطفی امیری، مجری طرح: بهداد الهامی و میثم حسنزاده، درجه نور و رنگ: حسامالدین ظریف، جلوههای ویژه بصری: حسن پیلهور، بازیگران: میلاد خزاعی، مهسا اکبرپور، راحیلی کافی، رضا سنایی و…
بازیگر فیلم «هبه» نامزد دریافت جایزه از جشنواره آمریکایی شد
«هبه» به نویسندگی و کارگردانی هاتف عسگری و تهیه کنندگی حسام علی عسگری که به تازگی در دوازدهمین جشنواره سن لوییس آمریکا راه پیدا کرده است، توانست نامزدی بهترین بازیگر زن را برای نسترن پارساییان به ارمغان بیاورد.
این اثر کوتاه روایتی متفاوت از نقش خانواده در سرنوشت فرزندان است.
هاتف عسگری که پیشتر در عرصه مستندسازی، اجرا و برنامهسازی تلویزیون فعالیت داشته است، نویسندگی و کارگردانی «هبه» را برعهده دارد.
این فیلم کوتاه در تاریخ ۱۴ تا ۱۷ نوامبر در سن لوییس، آریزونای آمریکا نمایش خواهد داشت.
دیگر عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: علیرضا کلیایی، طراحی و ترکیب صدا: امیرحسین صادقی، مدیر صدابرداری: مسعود شاهوردی، تدوین: فاطمه توکلی، مدیر تولید: مصطفی غزنوی، مشاور فیلمنامه: نیکا عسگری، تهیه کننده: حسام علی عسگری.
«داستان اوجان» برنده نشان «طلوع» از جشنواره مونیخ شد
فیلم مستند داستانی «داستان اوجان» ساخته شهرام بدخشان مهر فیلمساز مستقل ایرانی برنده نشان «طلوع» از جشنواره «دنیای بهتر» مونیخ آلمان شد. سونا کروگر به نمایندگی از فیلمساز نشان جشنواره را دریافت کرد. عنوان این نشان برگرفته از نام فیلمی از فریدریش مورنائو فیلمساز برجسته آلمانی است که جزو صد فیلم برتر تاریخ سینما به شمار میرود.
جشنواره «دنیای بهتر» بر فیلمهایی تمرکز دارد که مضمون آنها تلاش برای داشتن جهانی بهتر است.
«داستان اوجان» روایتگر زندگی یک خانواده در روستای اوجان ارمنستان است.
فیلم «داستان اوجان» محصول مشترک ایران و ارمنستان است و تهیه کنندگان آن موسسه FILMADARAN و شهرام بدخشان مهر هستند.
رقابت «گلین» و «بوغاناق» در باکو
فیلمهای کوتاه «گلین» و «بوغاناق» از انجمن سینمای جوانان استان اردبیل به بخش مسابقه چهاردهمین جشنواره بینالمللی باکو راه یافتند.
در بخش مسابقه آسیایی چهاردهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه باکو – جمهوری آذربایجان، ۱۶ فیلم از ۱۱ کشور به رقابت میپردازند که ۲ فیلم «بوغاناق» اثر سیدابراهیم جوادخانی و «گلین» ساخته کارسونیا فتحی با این آثار رقابت خواهند کرد. این ۲ فیلم از تولیدات حرفهای دفتر اردبیل هستند که از طریق شورای پیچیینگ تصویب شده و به مرحله تولید رسیدهاند.
چهاردهمین جشنواره بینالمللی فیلم باکو، ۱۸ تا ۲۴ آبانماه برگزار میشود و به برگزیدگان این جشنواره پری طلایی اهدا خواهد شد.
حضور «جناکات» در یک جشنواره ایتالیایی
فیلم کوتاه «جناکات» با عنوان بینالمللی Psychicken که محصول مشترک ایران و ایتالیا و از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران است و به نویسندگی و کارگردانی عطا مجابی تولید شده است، در بیستودومین دوره جشنواره ماگما ایتالیا رقابت خواهد کرد.
جشنواره ماگما یکی از مهمترین جشنوارههای تخصصی فیلم کوتاه در کشور ایتالیاست که سالانه حدود ۹۶۰۰ فیلم کوتاه از ۹۵ کشور جهان متقاضی شرکت در آن هستند و امسال ۲۷ اثر در بخش بینالملل آن رقابت خواهند کرد.
جایزه اصلی این جشنواره بهنام «لورنزو وچیو» موسس این جشنواره است که در ۲۳ سالگی درگذشت، نامگذاری شده است.
جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه ماگما یک جشنواره تخصصی فیلم کوتاه است که با هدف ارایه فرصتی برای دیده شدن آثار با ارزش و ایجاد پلی بین مخاطبان و گونههای مختلف فیلم کوتاه هر ساله فیلمهای کوتاه داستانی، مستند، انیمیشن و تجربی زیر ۲۰ دقیقه را به رقابت میگذارد و در این سالها با بسیاری از جشنوارههای معتبر و تخصصی فیلم کوتاه همکاری داشته است.
این جشنواره ۱۳ تا ۱۸ نوامبر مصادف با ۲۲ الی ۲۷ آبان ۱۴۰۲ در شهر آچیرئاله ایتالیا برگزار خواهد شد.
«جناکات» اثری اقتباسی در گونه داستانی و در ژانر «نئونوآر / فانتزی» است که در لوکیشنهایی با هویت تاریخی و فرهنگی، در تهران و قزوین فیلمبرداری شده است.
این فیلم کوتاه با نقشآفرینی ابراهیم عزیزی و سوسن مقصودلو، یک فیلم کوتاه بدون دیالوگ است و قصه یک دزد را روایت میکند که حین سرقت مرتکب جنایتی هولناک شده و میگریزد، ولی متوجه میشود کسی او را تعقیب میکند.
دیگر عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از مدیر فیلمبرداری و کالریست: کیوان محسنی، طراحی و اجرای نور: علیرضا نصرتی، اپراتور دوربین و وسایل حرکتی: محمد قاسمی، دستیار اول فیلمبردار: یاشار زاهد، دستیار نور: علیرضا خالیان، دستیاران فیلمبردار: محمدحسین مهدیخانی، علیرضا صانعیفر، امیرحسین لشگری، محمدامین شریفیکیا، تدوین: حمید نجفیراد، با تشکر از علی مردانی، موسیقی: آرماندو باگلا، طراحی و ترکیب صدا: جیان مارکو لاوری، صدابردار صحنه: پیمان بالایی، سرپرست جلوههای ویژه بصری: محمد برادران، سرپرست تیم سهبعدی: امیر صفتکیا، کامپوزیت: امید شفق، محمد خانبان، محمد اسفندیاری، هومن مهری، محمد دلبند، انیماتور: راضیه کاظمی، مدلینگ و تکسچرینگ: مصطفی قربانی، روتوسکوپی: معینا هندوپور، حنانه ششپری، رضا قلی پور، حسن احمدی، کمراترکینگ: محمد سجاد مرادی، طراح تولید: عطا مجابی، مشاور: النورا دیانا، جلوههای میدانی و ساخت دکور: امیر سلیمانی، دستیار دکور: مجید کارآمد، گریم: مسعود سمنانی، مدیر تولید شهر تهران: حمید عزیزی، دستیار تولید شهر تهران: وحید ویسی، مدیر تولید شهر قزوین: پیمان فلاح، گروه تولید و هماهنگی شهر قزوین: علی لشگری، آرمین الماسی، عرفان دادخواه، مدیر تدارکات: افشین حیدری سروستانی، دستیار تدارکات: یادگار خدابندهلو، عکاس: مهری رحیمزاده، دایری تولید و راکورد صحنه: تارا رصافی، مجری طرح و برنامهریز: فرزانه قائمیزاده، تهیهکنندگان: عطا مجابی، نیکولتا کاتالدو، پویان صدقی، انجمن سینمای جوانان ایران و مشاور رسانهای: محمد کفیلی.