رسانه سینمای خانگی- «مرزها نمی‌میرند» راهی اسلوونی شد

فیلم کوتاه «مرزها نمی‌میرند» به کارگردانی حمیدرضا ارجمندی به بخش مسابقه بیست و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم LUKSUZ در کشور اسلوونی راه یافت.

به گزارش رسانه سینمای خانگی، «حمیدرضا ارجمندی» در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: جشنواره بین‌المللی فیلم اسلوونی «LUKSUZ»، باهدف حمایت از نسل جدید فیلم‌سازان تاسیس شد و بستری تحقیقاتی برای اکران عمومی گسترده فیلم‌های کوتاه و کم‌هزینه و همچنین فضایی امن برای گفت‌وگو، تبادل ایده‌ها و تجربیات بین فیلم‌سازان مهمان را فراهم می‌کند.

وی با بیان اینکه بیست و یکمین دوره این جشنواره، ۲۴ تا ۲۵ نوامبر ۲۰۲۳ (۳ تا ۴ آذر ۱۴۰۲) در شهر کرسکو اسلوونی برگزار خواهد شد، تصریح کرد: «مرزها نمی‌میرند» راوی داستان خانواده‌ای است که به دلیل جنگ در سرزمینشان، تصمیم به عبور از مرز گرفته‌اند.

این کارگردان تصریح کرد: بختیار پنجه‌ای، سونیا سنجری و تیام فتح الهی در این فیلم به ایفای نقش پرداخته و پخش جهانی اثر را کمپانی سینما کلوزآپ، بر عهده دارد.

کارگردان این فیلم کوتاه حمیدرضا ارجمندی است و سامان حسین‌پور و آکو زندکریمی فیلمنامه آن را نوشته‌اند.

تهیه‌کننده فیلم انجمن سینمای جوانان ایلام و مجری طرح و مدیر تولید محمد اردان، مدیر اجرایی و جانشین تهیه‌کننده حسین آشنا است و مدیر فیلم‌برداری را نوید زارع، صدابرداری را ایرج نوروزی، تدوینرا توفیق امانی، صداگذاری را محمدمهدی جواهری‌زاده ، موسیقی را  محمد باسره بر عهده داشته و  طراح صحنه و گریم ایوب شیخ‌احمدی و طراح لباس شاهده کریمی بوده است.

اصلاح رنگ و نور این فیلم را  محمد احمدی بر عهده داشته و دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز صباح گویلی بوده و گروه کارگردانیحسین آشنا و یاشار یحیایی و گرافیست اشکان ساعدپناه و مشاور رسانه‌ای علی کشاورز بوده است.

رسانه سینمای خانگی- جایزۀ «عزیز» به زنان تقدیم شد

 کارگردان فیلم سینمایی «عزیز» در نخستین نمایش فیلم در هند که با استقبال قابل توجه مخاطبان روبه‌رو شد، آن را به زنان ایران نقدیم کرد.

به گزارش سینمیا خانگی از ایرنا، مجید توکلی کارگردان فیلم سینمایی «عزیز» در نخستین نمایش فیلم «عزیز» در پنجاه و چهارمین جشنواره فیلم هند که در گوا در حال برگزاری است و با استقبال مردم و منتقدان همراه شد، این فیلم را یک فیلم زنانه توصیف و آن را به «زنان ایران» تقدیم کرد.

توکلی گفت: «عزیز» یک فیلم زنانه است. بازیگر نقش عزیز، فاطمه محمدی چند روز قبل به علت بیماری فوت کرد و من می‌خواهم این نمایش را به عزیز و همه زنان عزیز سرزمینم تقدیم کنم.

در ادامه مراسم، شومون ساتری نماینده دبیر جشنواره، لوح تقدیر ویژه فستیوال هند را به توکلی اهدا کرد.

جشنواره بین‌المللی فیلم هند معتبرترین رویداد سینمایی هند است که هر ساله در جزیره گوا برگزار می‌شود و در این دوره میزبان فیلم «عزیز» است.

«عزیز» به قلم جمیله دارالشفایی نگارش شده و سیدعلی احمدی تهیه‌کنندگی آن را برعهده دارد. عرضه و پخش بین‌المللی فیلم «عزیز» به عهده محمد اطبایی (مستقل‌های ایرانی) است.

آزاده صمدی، روزبه حصاری، بهمن صادق‌حسنی، رضا عباسی، شیرین محسنی، عقیق بلوری و زنده‌یاد فاطمه محمدی (در نقش عزیز) بازیگران این فیلم هستند.

همچنین کیوان مقدم مدیر هنری، محسن حسینی مدیر فیلمبرداری، علیرضا علویان طراحی و ترکیب صدا، آریا عظیمی‌نژاد موسیقی، عباس عباسی طراح گریم، میثم مولایی تدوین، کامران کیان‌ارثی مدیر صدابرداری، بابک صالح طراح صحنه، هدا میرزایی طراح لباس، مسعود سلیمانی دستیار تهیه‌کننده، جواد رمضانی مدیر تولید، محمدرضا جعفری جانشین تولید، محمد امین مدیر تدارکات، سینا بیگی دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز، کوروش جوان عکاس، مریم قربانی‌نیا مشاور رسانه‌ای و مجید توکلی مجری طرح این پروژه هستند.

پنجاه و چهارمین جشنواره فیلم هند از ۲۹ آبان تا هفتم آذر برابر با ۱۹ نوامبر تا ۲۹ نوامبر برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- چرا پلتفرم‌ها از کمدی فراری هستند؟

«وی‌اودی»ها، تلاش بسیاری برای جذب مخاطب کرده‌اند؛ از بریزوبپاش‌های مالی گرفته تا دعوت از چهره‌های سرشناس برای حضور در تولیدات آنها؛ اما جایگاه امروز این پلتفرم‌ها، آن چیزی نیست که برآمده از نوعی هوشمندی عرضه و تقاضایی باشد، کنداکتور این پلتفرم‌ها نیز به‌مانند تلویزیون، خالی از نیازهای واقعی مردم در حوزه سریال است و این، نمی‌تواند خبر خوبی باشد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، زمانی که کرونا، روند دیده شدن پلتفرم‌ها و تولیداتشان را در بازه زمانی اندکی، با شتاب حداکثری مواجه کرد، حتی بدبین‌ترین اندیشه نسبت به این سامانه‌ها آن بود که وضعیت کیفی آثار، به‌مراتب از تولیدات تلویزیونی بهتر خواهد شد. استدلال موافقان این رویکرد آن بود که پلتفرم‌های استریم، بودجه‌ای دولتی ندارند و به همین دلیل تلاش می‌کنند تا با حرفه‌ای کردن فرآیند عرضه و تقاضا، سرمایه خود را از تولید مجموعه‌ها، تبلیغات و آبونمان مخاطبان تامین کنند.

در ابتدا، این سامانه‌ها عملکرد بسیار خوبی داشتند که در روزگار تعطیلی تولیدات سینمایی، سبب کوچ بسیاری از بازیگران و کارگردانان سینما به این مدیوم شد. طوری شده بود که چهره‌ها، بیش از سینما و تلویزیون، در تولیدات پلتفرم‌ها دیده می‌شدند. این آثار، محدودیت تلویزیون را نداشت و ضمن بهره‌مندی از آزادی‌های سینمایی، دستمزدهای بسیار خوبی را برای عوامل تولید به همراه داشت. ضمن اینکه طیف گسترده‌تری از مخاطب، به تماشای آثار می‌نشست.

این روند، سبب پروار شدن مقطعی وی‌اودی شد. آنها ره صدساله را یک‌شبه رفتند و البته که سرمایه زیادی را نیز به دست آوردند. بسیاری از تولیدات این حوزه، با اقبال بالایی مواجه شده و حسابی دیده شدند. اما این روند، از یک جایی به بعد، متوقف ماند و حتی پسرفت کرد. وضعیت به گونه‌ای شده که سبد تولیدات این سامانه‌ها، در سال جاری، سرشار از تولیداتی با حضور چهره‌های محبوب است اما بسیاری از این آثار، اقبال عمومی چندانی را برنمی‌انگیزانند و به لحاظ کیفی، عملا متحمل شکست می‌شوند.

صاحبان پلتفرم‌ها، دیگر حساسیت و وسواس قبلی را در تصویب فیلمنامه‌ها ندارند. نوعی خاطرجمعی در آنها دیده می‌شود که مخاطبان پلتفرم، به‌نوعی به مخدر آنها دچار شده و تحت هر شرایطی، اشتراک خود را تمدید می‌کنند

در آسیب‌شناسی چنین روندی، به پارامترهای مختلفی می‌رسیم؛ مثلا اینکه صاحبان پلتفرم‌ها، دیگر حساسیت و وسواس قبلی را در تصویب فیلمنامه‌ها ندارند. نوعی خاطرجمعی در آنها دیده می‌شود که مخاطبان پلتفرم، به‌نوعی به مخدر آنها دچار شده و تحت هر شرایطی، اشتراک خود را تمدید می‌کنند و این وضعیت، متفاوت از آن هدفی است که شروع کرده بودند. در آن زمان، تمرکز اصلی، صرف دعوت از مردم برای پیوستن به این سامانه‌ها بود اما اکنون، عضویت در این سامانه‌ها، به بخشی از فرهنگ مردمی تبدیل شده و بسیاری از خانواده‌ها، اشتراک این پلتفرم‌ها را تمدید کرده و حتی در زمان افزایش حق اشتراک نیز موضع چندان مخالفی اتخاذ نمی‌کنند.

بنابراین طبیعی است که در چنین اکوسیستمی، بیشترین حجم تلاش، دیگر معطوف بر کیفیت آثار نباشد و بیشتر، حضور بازیگران چهره ملاک است تا کیفیت سناریو. چرا که شرط بازگشت سرمایه، حداقل در شرایط فعلی، حضور سلبریتی‌ها در یک اثر است تا محتوا و فیلمنامه.

مورد بعدی، به مهندسی ناهمگونی برمی‌گردد که این روزها، دامن این سامانه‌ها را گرفته است. در شرایط کنونی، تمام این پلتفرم‌ها، مملو از آثار اجتماعی هستند و تنها یک سریال مگه تموم عمر چند تا بهاره، تا قبل از ۲۶ آبان‌ماه در حال پخش بوده است. از این روز با اضافه شدن، دفتر یادداشت تعداد تولیدات کمدی این پلتفرم‌ها به ۲ می‌رسد که صدالبته آمار خوشایندی در این زمینه به حساب نمی‌آید.

تعدد آثار اجتماعی با فوجی از بازیگران چهره سبب شده تا مخاطبان نسبت به این آثار که عمده آنها در فیلمنامه لکنت دارند، لمس شده و واکنش‌های رضایت‌بخشی به آنها نداشته باشند. این فرآیند یک‌جور لوث شده و جذابیت چندانی برای مخاطبان ندارند

تعدد آثار اجتماعی با فوجی از بازیگران چهره سبب شده تا مخاطبان نسبت به این آثار که عمده آنها در فیلمنامه لکنت دارند، لمس شده و واکنش‌های رضایت‌بخشی به آنها نداشته باشند. این فرآیند یک‌جور لوث شده و جذابیت چندانی برای مخاطبان ندارند به همین دلیل است که بسیار از این آثار، در طول یک فصل پخش می‌شوند و بازخورد چندانی نمی‌گیرند. این روال با توجه به شباهت عجیب تمامی سریال‌ها در شکل و نوع تبلیغات، روال دیده نشدن آثار را شدت بخشیده و در همین زمینه، بسیاری از این کارها، در سکوت کامل خبری، پخش شده و به اتمام می‌رسند.

حداقل توقع از پلتفرم‌ها به‌عنوان بخش خصوصی آن است که با مهندسی شرایط، نسبت به تهیه خوراک و مایحتاج فرهنگی مردم اقدام کنند علی‌الخصوص آن‌که در شرایط فعلی که آثار کمدی با اقبال حداکثری مواجه هستند، علت انفعال این پلتفرم‌ها در تکثر تولیدات کمدی، مبهم به نظر می‌رسد. یکی از ضرورت‌های ماهوی این سامانه‌ها، کم‌کاری تلویزیون در حوزه سریال و محدودیت‌هایی است که در این حوزه وجود دارد؛ وقتی وی‌اودی نتواند با تفسیر درست این خلا، گام‌هایی اجرایی بردارد، آن‌زمان، هوشمندی آنها زیر سوال رفته و ارجحیت وجوه اقتصادی فعالیت آنها، نزد مخاطب، بیشتر احساس می‌شود.

این عملکرد سبب شده تا پلتفرم‌ها در شرایط کنونی به مامنی برای آثار اجتماعی تلخ و پرزدوخوردی تبدیل شود که آورده مسرت‌بخشی برای مخاطبان خود ندارد و قطعا یکی از از علل اصلی رویگردانی مخاطب از تولیدات این سامانه‌ها و ناکامی پی‌درپی سریال‌ها، همین بی‌توجهی به نیاز واقعی و آکنده شدن سبد تولیداتی آنها از سوژه‌هایی همسو، کلیشه‌ای و فاقدجذابیت باشد.

پلتفرم‌ها در وضعیت فعلی، به یک پوست‌اندازی محتوایی نیاز دارند. نیاز است تا سیاست‌گذاری‌ها تغییر کرده و نیازهای مخاطب، سرلوحه تمامی تولیدات قرار بگیرد. تنها در چنین حالتی است که پلتفرم‌ها، جایگاه درست خود را پیدا می‌کنند و می‌توانند به‌عنوان آلترناتیو تلویزیون، در تهیه خوراک فرهنگی مردم شریک باشند؛ جز این باشد، پلتفرم‌ها در همان مسیری حرکت می‌کنند که تلویزیون سال‌هاست در آن جاده طی‌طریق می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- مگر سینمای فلسطین داریم؟

منوچهر محمدی تهیه‌کننده سینما در نشستی عنوان کرد که برای ساخت فیلم‌هایی درباره روحانیت سختی‌های زیادی کشیده است.

به گزارش رسانه سینمای خانگی از مهر، نشست «فلسطین در قاب سینما» شامگاه ۱ آذر ماه در موزه سینما برگزار شد.

در ابتدای این نشست جمال شورجه کارگردان و تهیه‌کننده سینما بیان کرد: در حال حاضر همه ما داغ‌دیده فلسطین هستیم چون ما امت مسلمان یک امت واحد هستیم. هم‌اکنون بخشی از مسلمانان گرفتار یک رژیم جعلی منحوس و غاصبی شدند که این افراد ناجوانمردی خود را از زمان حضرت رسول (ص) آغاز کرده بودند. آنها آن زمان خود را برتر از همه انسان‌ها می‌دانستند، انتظار داشتند تمام موحدان تابع آنها باشند و هیچ پیامبری از غیر بنی اسراییل نباشد. اسراییلی‌ها تمام دنیا را برای خود می‌دانند و فکر می‌کنند دنیا باید تحت سیطره آنها باشد.

وی با گرامیداشت یاد سیف‌الله داد، اظهار کرد: او بهترین فیلم با محوریت فلسطین را ساخت. در همین جا آقای منوچهر محمدی حضور دارند و دوست دارم با ایشان کار کنم. یادم است گروهی از الجزایر آمدند و خواستند فیلمی با عوامل ایرانی بسازند برای این امر ما را فراخواندند، در همان جا دعا می‌کردم آقای محمدی به عنوان تهیه‌کننده حضور داشته باشند چون کار را بلد بودند اما گروه الجزایری مناسبات تولید را بلد نبودند.

شورجه ضمن ادای احترام دوباره به سیف‌الله داد گفت: من مطمئنم «بازمانده» توشه راه سیف‌الله داد است و جزو توفیقات او در آن دنیاست.

سپس منوچهر محمدی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «بازمانده» بیان کرد: من چه در فیلمسازی چه در زندگی مشی دارم و آن هم خلاف جریان آب شنا کردن است. اظهار دردی نسبت به فضای رسانه‌ای کشور دارم که این روزها حول محور غزه است. چون با پیش آمدن موضوعی یک فضای هیجانی ایجاد می‌شود. جوامع دچار تطور می‌شوند مثلاً چه بسیار موضوعاتی که در دوره‌ای پذیرفته شده‌اند اما در دوره‌ای دیگر دچار «اما و اگر» می‌شوند و من آن را طبیعی می‌دانم اما نخبگان و صاحبنظران باید بخشی از این موضوعات را مرتفع کنند. رسانه‌های ما دچار یک فضای عاطفی هستند که درست نیست‌.

محمدی با اشاره به شکل‌گیری رژیم صهیونیستی توضیح داد: شاخص‌ترین بخش جنگ جهانی دوم این بود که جریانی به نام نازیسم در آلمان ایجاد شد که داعیه نژاد برتر را داشت و می‌خواست بخش زیادی از دنیا را فتح کند اما آنچه در خلال آن ایجاد شد داستان هولوکاست بود. نازیسم نگاه بنیادین داشت و پیروان آن می‌گفتند نژاد برتر هستند همین امر موجب شد برخی از یهودیان به دنبال کشور باشند. به دنبال شکست آلمان نازی توسط قوای متفقین برخی به حرکتی دست زدند تا نظم نوین جدید برای جهان تعریف کنند تا آنجایی که آنچه شما امروز به عنوان خاورمیانه می‌بینید اساساً قبلاً وجود نداشت.

این تهیه‌کننده مطرح کرد: اروپا بعد از هولوکاست دچار وجدان‌درد شد و همین باعث شد تا کاری برای یهودیان کنند پس سعی کردند قوم یهود را که در اقصی نقاط جهان پراکنده بودند در یک جا جمع کنند. کشوری به نام فلسطین همیشه وجود داشت و اگر واقعاً غرب نیت خیرخواهانه نسبت به یهودیان داشت آیا نمی‌توانستند کشوری بیابند که متشکل از مذاهب مختلف باشد و در کنار هم زندگی کنند؟ پس ایجاد کشوری به نام اسراییل جای سوال است. غرب متوجه یک منفعت بزرگ‌تری بود که از مسیر آن خاورمیانه تقسیم می‌شد و از سوی دیگر به موضوعی به نام نفت دست پیدا می‌کردند.

محمدی اظهار کرد: من اصلاً نگاه نژادپرستانه ندارم اما اساساً قوم یهود چند ویژگی خاص دارند؛ یکی رباخواری است، ضمن اینکه آنها نگاه تمامیت‌خواه دارند. اگر یهودیان قصد زندگی و رشد و نمو تمدنی داشتند، می‌توانستند به کشوری بیایند و در کنار بقیه زندگی کنند اما آنها نگاه تمامیت‌خواه دارند.

سپس اردکانی عنوان کرد: ما هنوز به جریانی به نام «جریان سینمایی فلسطین» نرسیده‌ایم حتی درباره موضوعات منطقه‌ای هم به چنین نگاهی نرسیده‌ایم ما تنها یک سری فیلم تولید کرده‌ایم که آنها هم حاصل سیاستگذاری مدون نیست بلکه حاصل اراده افراد است. ما چون چنین ساختاری نداریم و گرفتار جوزدگی مستمر هستیم هر دولتی چه اصلاح‌طلب چه اصول‌گرا که بر سر کار بیاید اتفاق خاصی در یک سری موضوعات رخ نخواهد داد. این مدل نگاه و جوزدگی مدیران ما باعث می‌شود کاری انجام نشود مثلاً ما آن مقدار که در سایر نقاط دنیا حمایت نسبت به فلسطین می‌بینیم در ایران نمی‌بینیم نه تنها درباره فلسطین که درباره وقایع دیگر مثل مسأله سوریه هم همین است چون ما در حوزه رسانه کم‌کاری کرده‌ایم. جالب است خاطره‌ای بگویم؛ در آخرین ماه‌هایی که ماجرای داعش در سوریه رقم می‌خورد حاج قاسم جلسه‌ای با مدیران فرهنگی داشت و گفت من نگرانم جغرافیا را ببریم و تاریخ را ببازیم. چون ما در امر رسانه‌ای ضعیف هستیم. اگر قرار است نگرانی حاج قاسم مد نظر قرار بگیرد باید مدیران کاری اساسی کنند.

شورجه هم مطرح کرد: امام (ره) گفت فلسطین موضوع اول ماست اما چرا این موضوع عقب افتاده است؟ ما باید ۱۰ فیلمنامه آماده می‌داشتیم اما در چنین شرایطی سریال «مدار صفر درجه» که چندین سال پیش ساخته شده است، پخش می‌شود. این سریال یک سریال خوب و جذاب است که ریشه‌های شکل‌گیری اسراییل را نشان می‌دهد. متاسفانه به فیلمسازان و نویسندگان اعتماد نمی‌شود. به نظرم باید جوانان در کنار با تجربه‌ها قرار بگیرند و در این زمینه کاری کنند.

این کارگردان ادامه داد: چنین جلسه‌ای را باید آقای خزاعی ترتیب بدهد و از نویسندگان بخواهد تا در این زمینه کاری کنند.

سپس منوچهر محمدی گفت: مرحوم حاتمی در یکی از آثارش دیالوگی دارد که می‌گوید «هنر مزرعه بلال نیست». هنرمند خودش باید دغدغه داشته باشد، کار سفارشی در این کشور زیاد شده و بودجه‌های کلانی به هدر رفته است. من بنا به دلایلی که مبسوط است طبیعتاً چهارگانه‌ای ساختم چون حس کردم شکافی بین روحانیت و نسل جوان ایجاد شده است و باید کاری کنم که البته بابتش کتک سنگینی هم خوردم. اوجش در «مارمولک» بود که برای من حکم ارتداد صادر کردند! این مایه شرمساری برای یک نظام فرهنگی است که بعد از بیست و چند سال بگویند «مارمولک» فیلم خوبی بود در حالی که روزها و شب‌های سختی بر من گذشت حتی چهره‌های مذهبی گفتند منوچهر محمدی عامل موساد است!

این تهیه‌کننده مطرح کرد: در دوره‌ای شخصی معاون سینمایی شد که آن دوران با جنبش ۹۹ درصدی آمریکا مصادف شد؛ در آن دوران تظاهراتی در آمریکا شکل گرفت. آن معاون سینمایی به تلویزیون آمد و شروع کرد به شماتت کردن اهالی سینما که چرا درباره جنبش ۹۹ درصدی فیلم نمی‌سازید در حالی که فقط یک هفته از شروع آن جنبش گذشته بود. به او گفتم مایه شرمساری است که در این سمت هستید مگر می‌شود به این زودی اثری تولید کرد؟

وی با اشاره به فیلمسازی در حوزه فلسطین عنوان کرد: دوستان زیادی در حوزه فلسطین کار کرده‌اند اما آنچه باعث ماندگاری «بازمانده» شد این بود که ما پروپاگاندا نکردیم و این فیلم واقعاً سینما بود اما آقایان حالا پروپاگاندا می‌خواهند! به صراحت می‌گویم اگر الان صد میلیون دلار به من دهند من فیلمی درباره فلسطین نخواهم ساخت چون این خیانت به خودم و فلسطین است چون باید ابتدا به خوبی روی موضوع مسلط شویم.

محمدی تصریح کرد: یک بار در مقطعی یکی از شخصیت‌های تراز اول کشور یک سناریو مزخرف درباره فلسطین به من داد و گفت «این را بساز من حتی بیست میلیون دلار برای آن کنار گذاشته‌ام» اما به من خیلی برخورد و گفتم این سناریو خیلی احمقانه است. در سوی دیگر ماجرا سفارش‌گیرنده هم باید وجدان داشته باشد و کارش را بفهمد. من یک سناریو به شدت شاعرانه درباره فلسطین دارم چون فکر می‌کنم این میزان فاجعه در فلسطین باعث شده است دیگر درام ظرفیت پرداختن به این موضوع را نداشته باشد.

وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره شکل‌گیری «از کرخه تا راین» گفت: یک بار حاتمی‌کیا یک سناریو درباره جنگ با آن حال و هوای خودش آورد که من نپسندیدم پس قرار شد دوباره روی یک موضوع دیگر کار کنیم، یک بار او درباره سفرش به اتریش می‌گفت که گفتم ابراهیم همین است به همین ترتیب چند قصه را ترکیب کردیم و «از کرخه تا راین» را ساختیم.

اردکانی هم در پایان خطاب به فیلمسازان جوان گفت: تا زمانی که نسبت به موضوعی به دیدگاه شخصی نرسیدید فیلم نسازید چون وقتی بدون دیدگاه شخصی فیلم بسازید تبدیل به اثری می‌شود که ۲ سال بعد خودتان هم پایش نمی‌ایستید! بسیاری از تولیدات ما در طول این چهل سال آثاری بوده‌اند که فیلمساز یا جرات نداشته یا پشتکارش را نداشته است که به دیدگاه شخصی برسد. اگر فیلمساز به دیدگاه شخصی برسد مسایل فنی قابل دسترسی است. معضل ما در جمهوری اسلامی ایران این است که دیدگاه رسمی به‌جای دیدگاه شخصی نشسته، دیدگاه شخصی از افراد گرفته شده است و آثار وجه هنر ندارد.

رسانه سینمای خانگی- این جوجه اردک‌های زشت و جاسوس

محمد شلتوکی کارگردان مستند «پرچمدار» با روایتی از دستاوردهای ایران در حوزه صنعت ساخت پهپاد، به ارایه توضیحاتی درباره این مستند و اصطلاح «جوجه اردک‌ زشت» درباره پهپادهای انتحاری پرداخت.

به گزارش سینمای خامگی، محمد شلتوکی تهیه‌کننده و کارگردان مستند «پرچم‌دار» در گفت‌وگو با مهر درباره این مستند توضیح داد: سال ۹۷ بود که ایده اولیه این کار به ذهنم رسید اما آن زمان قالب مستند برای آن در ذهن نداشتم. بعدها اتفاقی در حوزه پهپادها رخ داد که سویه تازه‌ای از این پدیده در ایران را به نمایش گذاشت. اسفندماه ۹۷ بود که رزمایشی در حوزه پهپادها برگزار شد که شاخک‌ها را نسبت به این موضوع تیزتر کرد. احساس کردیم باید اثری درباره پهپادهای ایرانی تولید کنیم.

وی افزود: تحقیقات را در این زمینه آغاز کردیم و اواسط سال ۹۸ بود که احساس کردیم تحقیقات‌مان کامل شده است اما به محض آنکه خواستیم کار را کلید بزنیم، بحران کرونا اتفاق افتاد و کارمان متوقف شد. اسفند ماه ۱۴۰۰ بود که کشور به یک ثبات رسید و تصمیم به تولید کار گرفتیم.

هیچ سند مکتوبی درباره پهپاد وجود نداشت

این مستندساز تأکید کرد: مهم‌تر چالش ما برای شروع کار این بود که هیچ سند مکتوبی درباره موضوع پهپادها در اختیار نداشتیم. از آنجایی که پیش‌تر هم در این زمینه کاری تولید نشده بود، هیچ منبعی در اختیار نداشتیم. به همین دلیل باید همه چیز را از ابتدا آغاز می‌کردیم. به همین دلیل با ۱۱ نفر از افرادی که در زمینه توسعه صنعت پهپادی ایران مؤثر بوده‌اند، مصاحبه‌هایی را ترتیب دادیم که چیزی در حدود ۳۰ ساعت گفت‌وگو ضبط شد که این گفت‌وگوها امروز خودش تبدیل به یک مرجع درباره این موضوع شده است.

برخی موضوعات روز هم مطرح می‌شد که پرداختن به آن‌ها نیاز به مجوزهای خاص داشت. مانند ماجرای طرح شایعه استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین که ما خیلی علاقه داشتیم به آن بپردازیم اما این اتفاق نیازمند مجوزهایی بود که بتوانیم به برخی تصاویر آرشیوی دسترسی داشته باشیم

شلتوکی در ادامه گفت: در فرآیند تولید این مستند، برخی موضوعات روز هم مطرح می‌شد که پرداختن به آن‌ها نیاز به مجوزهای خاص داشت. مانند ماجرای طرح شایعه استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین که ما خیلی علاقه داشتیم به آن بپردازیم اما این اتفاق نیازمند مجوزهایی بود که بتوانیم به برخی تصاویر آرشیوی دسترسی داشته باشیم. با همراهی و حمایت سردار حاجی‌زاده این اتفاق محقق شد و توانستیم به این موضوع هم بپردازیم.

کارگردان مستند «پرچمدار» درباره مصاحبه‌ها در این مستند تأکید کرد: وقتی ما مشغول گرفتن مصاحبه‌ها شدیم، تازه فهمیدیم که چقدر در این زمینه نمی‌دانیم و چقدر آن چیزهایی که احساس می‌کردیم در پژوهش‌ها به آن رسیده‌ایم، با آنچه در واقعیت وجود داشته، متفاوت بوده است.

نمایی از رونمایی از مستند «پرچمدار»

این مستندساز با اشاره به سابقه رسانه‌ای خود گفت: به دلیل همین سابقه، نگاهم به حوزه نظامی نگاهی فنی بود. از ابتدایی که به این حوزه ورود کردم تا چنین مستندی را بسازم، انگیزه‌ام ساخت یک مستند فنی و صنعتی بود. البته این مستند می‌توانست خیلی تخصصی‌تر هم باشد اما به آن سمت حرکت نکردیم. حتی برخی افرادی که در این حوزه متخصص هستند و سررشته‌ای دارند، وقتی این مستند را می‌بینند، می‌گویند خیلی به ابعاد تخصصی آن نپرداخته‌اید!

وی افزود: می‌خواستم مستندی بسازم که بخشی از آن برای یک استاد دانشگاه مفید باشد، بخشی برای مسئولان مهم باشد و بخشی برای مخاطب عام جذابیت داشته باشد. اگر توانسته باشم به این خروجی رسیده باشم، کارم را کرده‌ام. بخشی از مستند که درباره استفاده از یک خودرو برای پرواز پهپاد صحبت می‌کند، به‌صورت ویژه مورد توجه مخاطب عام قرار گرفته است و حتی در برخی صفحات اینستاگرامی هم بازتاب پیدا کرد که ما از آن انرژی می‌گرفتیم.

این مستندساز ادامه داد: از آنجایی که می‌خواستیم هر گروه از مخاطبان با کار ارتباط برقرار کنند، ناگزیر بودیم بینابینی حرکت کنیم. درباره این موضوع هیچ اثری ساخته نشده بود و تنها فیلم «مهاجر» ابراهیم حاتمی‌کیا بود که مربوط به ۳۰ سال پیش بود. به همین دلیل هیچ پایه و اساسی نداشتیم که بخواهیم به آن تکیه کنیم و آن را ادامه دهیم. به اجبار سراغ مسائل و موضوعات متنوع مرتبط با این سوژه رفتیم.

تمامی منابع را رایگان در اختیار دیگران می‌گذاریم

شلتوکی افزود: هر کس امروز بخواهد درباره موضوع پهپاد اثری را تولید کنید، حاضر هستیم تمامی منابع خود را به رایگان در اختیار آن‌ها بگذاریم. خود ما هم قصد داریم اثر دیگری را با این موضوع تولید کنیم. حجم بسیار زیادی از اطلاعات و اسنادی که برای این پروژه جمع‌آوری کردیم، همچنان دست‌نخورده باقی مانده است.

این کارگردان درباره تغییر صدا و یا پوشاندن تصویر برخی افراد در مستند هم گفت: در این زمینه هم ملاحظه امنیتی داشتیم و هم حفاظتی. برخی از این افراد همچنان در سیستم فعال هستند و دشمن هم به‌شدت دنبال آن‌هاست. یکی از همین عزیزان، فردی است که نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، در یکی از سخنرانی‌ها با اسم آوردن به شخص او اشاره کرده بود و طبیعتاً ما هم باید تصویر ایشان را در مستند محافظت می‌کردیم.

اطلاعاتی که در این مستند از طبقه‌بندی خارج شده است، حجم قابل توجهی دارد و به همین دلیل ما همکاری بسیار نزدیکی با دوستان امنیتی داشتیم تا به‌واسطه این مستند، به فعالیت‌های این حوزه لطمه‌ای وارد نشود. توصیه‌های این دوستان را به طور کامل مدنظر داشتیم

وی یادآور شد: اطلاعاتی که در این مستند از طبقه‌بندی خارج شده است، حجم قابل توجهی دارد و به همین دلیل ما همکاری بسیار نزدیکی با دوستان امنیتی داشتیم تا به‌واسطه این مستند، به فعالیت‌های این حوزه لطمه‌ای وارد نشود. توصیه‌های این دوستان را به طور کامل مدنظر داشتیم، بد نیست بدانید از نظر فنی، پوشاندن چهره این افراد در مستند، برایمان بسیار هزینه‌بر شد. شخصاً از مات کردن چهره‌ها بدم می‌آمد چرا که این عزیزان زندانی نبودند و می‌خواستم به کمک نورپردازی چهره این افراد مشخص نباشد. اجرای این جنس نورپردازی در فضای باز، خیلی سخت بود از این رو ضبط همه مصاحبه‌ها را در شب انجام دادیم و گاهی تا ۳ بامداد مشغول ضبط گفت‌وگو بودیم. این فرآیند و تجهیزاتی که لازم داشت، خیلی پرهزینه بود.

شلتوکی درباره استفاده از تصاویر آرشیوی در مستند «پرچم‌دار» توضیح داد: بخشی از این تصاویر در فضای مجازی بود اما نزدیک به ۸۰ درصد این تصاویر برای اولین‌بار از آرشیو خارج شده‌اند.

این مستندساز درباره صدابرداری مستند به‌ویژه در بخش‌های بیرونی عنوان کرد: بخش‌هایی که فعالیت پهپادها در بیابان را داشتیم، با طوفان مواجه شدیم. خاطرم است در یکی از صحنه‌ها هوا تیره و تار شد و رعد و برقی زد، که همه گروه فراری شد! باد هم مشکلات صدابرداری زیادی را برای ما به‌وجود آورده بود. کاری هم نمی‌توانستیم بکنیم چرا که مجوز گرفتن برای حضور در این لوکیشن مدت‌ها زمان برده بود. مشکل صدابرداری را هم با برخی اقدامات فنی مانند استفاده از محافظ برای ابزار صدابرداری رفع کردیم و بخشی از آن هم در مرحله تدوین صدا اصلاح شد.

اتفاقی که با شکار جاسوس آمریکایی رقم خورد

کارگردان «پرچمدار» درباره اشاره به شکار پهپادهای جاسوسی آمریکا در این مستند توضیح داد: در اختیار گرفتن پهپاد آرکی و۱۷۰ باعث یک انقلاب در حوزه پهپادی سپاه شد. تا آن زمان پهپاد خیلی در کشور به رسمیت شناخته نمی‌شد و سرمایه‌گذاری چندانی روی آن صورت نمی‌گرفت. در چنین شرایطی یکی از پیشرفته‌ترین پهپادهای دنیا را به‌صورت سالم شکار کردیم و اینگونه بدون یک ریال هزینه، بالاترین فناوری دنیا در این حوزه را در اختیار گرفتیم. همین نقطه مبدأ تولد پهپادهای مشابه در این سبک در ایران بود.

وی درباره ماجرای اصطلاح «جوجه اردک زشت» هم گفت: این اصطلاح درباره پهپادهای انتحاری مطرح می‌شود. در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ کسی پهپاد را در ایران به رسمیت نمی‌شناخت اما این پهپادها، جثه خیلی کوچکی داشتند و شکل‌شان هم خیلی خاص بود. به همین دلیل وقتی آن را می‌دیدند به نام جوجه اردک زشت خطابش می‌کردند! بعدها وقتی این پهپاد در حوزه عملیاتی خودش را نشان داد، گفتند این‌ها همان‌هایی هستند که زمانی به آن‌ها جوجه اردک‌های زشت می‌گفتیم. این پروژه اتفاقاً پروژه پردردسری هم بود که شکر خدا بعدها نتیجه‌های خوبی به همراه داشت.

رسانه سینمای خانگی- «بزمجه» هم به آمریکا رفت

فیلم کوتاه «بزمجه» به نویسندگی و کارگردانی کیارش بکائیان در پنجمین حضور بین‌المللی خود به پانزدهمین دوره جشنواره مستقل بین‌المللی IndieFEST Film Awards امریکا راه یافت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مراسم اختتامیه جشنواره ایندی‌فست که پانزدهمین سال برگزاری خود را تجربه می‌کند، ۲۷ نوامبر در کالیفرنیای امریکا برگزار می‌شود و هدف آن کشف و معرفی فیلمسازان مستقل در سراسر دنیاست.

پیش از فیلم کوتاه «بزمجه» در چهار جشنواره بین‌المللی Piceno Cinema کشور ایتالیا، KISFF کنیا، Cinema de Alter do Chao برزیل و جشنواره بین‌المللی هنر و فیلم کودکان RADIANCE نیجریه حضور داشته است.

داستان فیلم کوتاه «بزمجه» درباره پسر نوجوانِ کم‌شنوایی است که تلاش می‌کند از دست کارفرمای خشن و زورگوی خود رهایی یابد. در این فیلم که تهیه‌کنندگی آن را کیارش بکائیان و شیما بکائیان به‌عهده داشته‌اند، رضا عموزاد و امیرحسین محبی‌فر بازیگران اصلی آن هستند. دیگر عوامل فیلم مدیر فیلمبرداری علی شورورزی، تدوین‌ محمد غریبی، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز محمد جواد لشگری و حمید ناصری‌مقدم، صدابردار مهران بهروزی‌نیا، صداگذار محمدمهدی جواهری‌زاده، آهنگساز وحید زردی، نوازنده ویولن‌سل راشل زردی، طراح صحنه و لباس سینا آقایانی، طراح گریم هادی فکری، مجری گریم سحر دولت‌آبادی، مدیرتولید محمدرضا بکائیان، اصلاح رنگ مهران دوستی، عکاس حمید سالاری و زهرا رضائی، طراح گرافیک و پوستر حمید سالاری، مشاور رسانه محسن بوالحسنی و مجریان طرح حمید ناصری مقدم، علی شورورزی و محمد غریبی هستند.

رسانه سینمای خانگی- چهارگانه «رویای کاغذی» در انگلیس

فیلم سینمایی «رویای کاغذی» ساخته علی عطشانی در هشتمین جشنواره فیلم انگلیس چهار جایزه بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر زن و بهترین بازیگر مرد را از آن خود کرد. 

به گزارش سینمای خانگی از مشاور رسانه‌ای بیتا فیلم، فیلم سینمایی «رویای کاغذی» به کارگردانی علی عطشانی و سرمایه‌گذاری و تهیه‌کنندگی مشترک رعنا نبوی، حامد فیضی دیزجی، صدرا درودیان همایونی و کسری درودیان همایونی در هشتادودومین حضور بین‌المللی خود، در هشتمین دوره جشنواره فیلم انگلیس SIFFA Awards به رقابت پرداخت و چهار جایزه این جشنواره را دریافت کرد.

در مراسم اختتامیه این جشنواره که در سالن Everyman Cinema در لندن برگزار شد، جایزه بهترین کارگردانی به علی عطشانی، بهترین فیلمنامه به جابر قاسمعلی، بهترین بازیگر زن به مینا وحید و بهترین بازیگر مرد به امیرحسین رضازاده تعلق گرفت.

در توضیحات این جشنواره آمده است: «ما فیلم‌هایی را برای سینمادوستان بریتانیا می‌آوریم که در هیچ جای دیگر این کشور نمی‌توانند ببینند. ما یک جشنواره فیلم منحصربه‌فرد هستیم که نمایندگان صنعت فیلم بین‌المللی، بازرگانان، حامیان مالی ارزشمند سیفا را متحد می‌کنیم تا صلح و هماهنگی را در این مواقع ناآرام از هر نقطه‌ای از جهان بدون استثناء ترویج دهیم. ما یک جشنواره فیلم دیپلماتیک هستیم که فکر می‌کنیم این روزها هیچ جشنواره دیگری نداریم. سینما این قدرت را دارد که عقاید و نگرش‌ها را تغییر دهد، فضایی از هماهنگی و صلح ایجاد کند و مردم از همه قومیت‌ها را به گونه‌ای انسانی لمس کند تا به ما یادآوری کند که چیزهای بیشتری وجود دارد که ما را به هم پیوند می‌دهد و تا اینکه از نظر عاطفی، معنوی و فرهنگی تقسیم کند.»

فیلمنامه «رویای کاغذی» را جابر قاسمعلی براساس ایده‌ای از علی عطشانی نوشته و کامران تفتی، مینا وحید، زینب (نگار) ملاکی و امیرحسین رضازاده نقش‌های اصلی این فیلم را ایفا کرده‌اند.

عوامل فیلم سینمایی «رویای کاغذی» عبارتند از: کارگردان: علی عطشانی، سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده: رعنا نبوی، حامد فیضی دیزجی، صدرا درودیان همایونی و کسری درودیان همایونی، مدیر فیلمبرداری: محمود عطشانی، تدوین: علی عطشانی، مدیر تولید: سعید دلاوری، طراح چهره‌پردازی: امید گلزاده، چهره‌پرداز: فرزانه زردشت، فائزه سادات موسوی، طراح صحنه ولباس: آبتین برقی، طراح لباس: ملیکا سادات اسماعیلی، مدیر صدابرداری: مسعود شاهوردی، امور بین‌الملل و زیرنویس: امیدعلی چوگانی، مدیر تدارکات: امیر جهانبخش، محمود الوندی، موسیقی متن: شهاب شرفی، صداگذاری و ترکیب طراحی صدا: سید محمود موسوی‌نژاد، عکاس: محمد طالبی، دستیار تدوین: احسان اکبری، گروه تهیه کنندگان: مهدی منصوری، حسین بلاش، احسان ولی‌پور زند، پخش‌کننده بین‌المللی: امریکن برایتلایت فیلم پروداکشنز، مدیر روابط عمومی و مشاور رسانه‌ای: مریم قربانی‌نیا.

رسانه سینمای خانگی- این تعداد کمدی یعنی سینما راهش را گم کرده

کمال تبریزی با اشاره به تراکم تولید فیلم‌های کمدی در سینمای ایران تأکید کرد که مدیران و اهالی سینما باید از خواب خرگوشی بیدار شوند.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، کمال تبریزی کارگردان باسابقه سینمای ایران عصر امروز چهارشنبه اول آذر ماه با حضور در جشنواره آموزشگاه‌های سینمایی در محل موزه سینما، در قالب کارگاه انتقال تجربه به‌طرح نکاتی برای هنرجویان سینما پرداخت.

کمال تبریزی کارگردان باسابقه سینمای ایران در ابتدای این کارگاه، بیان کرد: خاستگاه سینما، غرب است و از این منظر هنری وارداتی محسوب می‌شود. اصالت اصلی آن مربوط به فرهنگ و هنر ما نیست. ضمن اینکه این صنعت – هنر به شکل آگاهانه وارد نشده است و مبانی آکادمیک و علمی ندارد که بر اساس آن بتوانیم به آن شکل، رنگ و هویت بدهیم.

وی افزود: این بزرگترین مشکلی است که با آن مواجه هستیم. سینما از ابتدا به عنوان سرگرمی معرفی شده است که باعث ایجاد شهرت، پول و … می‌شود. سینما از ابتدا هم صنعتی غربی بوده اما در کشور ما با علم و آگاهی شکل نگرفته است، بلکه به‌عنوان یک امر تفریحی معرفی شده است. درست نیست که صرفاً به آن به‌عنوان یک پدیده تفریحی نگاه کنیم. اما این نگاه در کشور ما وجود دارد و ریشه آن به نحوه ورود سینما به کشور برمی‌گردد از همین روست که اصطلاح «فیلمفارسی» شکل می‌گیرد. این موضوع این هنر را به بیراهه می‌برد اگر این هنر را با سایر شاخه‌های هنر مثل شعر و ادبیات و نقاشی مقایسه کنید، می‌بینید که چقدر تفاوت هست.

وجه «تفکری» سینما در حال فراموشی است

کارگردان «لیلی با من است» در ادامه گفت: اینکه سینمای ایران به تاثیر جهانی می‌رسد یک موضوع مقطعی است. نه جامعه و نه سیستم نمی‌خواهد سینما این وجه تفکری و تاثیرگذار را داشته باشد و وقتی وجه تفکری از آن گرفته می‌شود دیگر فقط وجه تفریحی باقی می‌ماند. اتفاقاً وجه تفکری آن آرام‌آرام در حال فراموشی است. سینمای ایران بعد از انقلاب تصمیم گرفت «سینمای مولف» داشته باشد در حالی که واقعاً قبل از انقلاب نداشتیم. قبل از انقلاب کارگردان در فرآیند تولید یک فیلم چندان محلی از اعراب نداشت، بلکه بازیگران و سلبریتی‌ها تعیین‌کننده بودند. اما بعد از انقلاب این کارگردان بود که سازنده معانی بود.

وی افزود: در مقطعی که چندان هم طولانی نبود ما دوره‌ای طلایی داشتیم اما از مقطعی دیگر باز این بازیگران بودند که تعیین‌کننده شدند چون به هر حال تهیه‌کنندگان به دنبال بازگشت سرمایه و کسب سود بودند.

این کارگردان سینما عنوان کرد: من هیچ مخالفتی ندارم که یک فیلم مفرح ساخته و دیده شود چون خودم هم دوست دارم گاهی یک فیلم کمدی ببینم تا به مغزم استراحت بدهم اما اگر قرار باشد سینمای ایران تنها چنین تولیداتی داشته باشد و جای تفکر و اندیشه خالی باشد، به سمت نابودی خواهد رفت و جز پوسته‌ای از آن، چیزی باقی نمی‌ماند. با توجه به تجربه میدانی و عملی که دارم احساسم این است که چه فیلمسازان جوان و چه تازه‌کارها به این کاتارسیس اصلاً توجه ندارند چون قبل از مخاطب خود هنرمند است که دچار کشف و شهود می‌شود.

رتبه‌های پایین به سمت سینما می‌رفتند!

تبریزی مطرح کرد: رشته تحصیلی من مهندسی راه و ساختمان بود. در دوره‌ای همه به دنبال این بودند که یا مهندس شوند یا دکتر اما آن موقع من از دانشگاه انصراف دادم و به دانشگاه سینما رفتم، آن زمان استادانم گفتند تو احمقی! در دانشگاه سینما هم به من می‌گفتند تو دیوانه‌ای! چون حوزه بیزینس آن کار و امکانات آن شغل با سینما زمین تا آسمان فرق داشت. آن زمان وقتی کسی خیلی رتبه پایینی می‌آورد به سمت رشته سینما می‌رفت.

کارگردان «مارمولک» اظهار کرد: آن زمان ما وقتی می‌خواستیم اثری تولید کنیم، می‌گفتیم برای چه این کار را می‌کنیم پس به همه چیز آن اثر فکر می‌کردیم. در اینجا کاتارسیسی شکل می‌گیرد که ابتدا روی خودمان تاثیر می‌گذارد و ابتدا سازندگان اثر دچار تزکیه می‌شوند. این را هم باید بگویم در آن دوران وقتی می‌خواستیم ساخت یک فیلم را شروع کنیم، اصلاً به عایدی مالی آن فکر نمی‌کردیم بلکه ابتدا به آنچه می‌خواستیم، بسازیم فکر می‌کردیم؛ به این فکر می‌کردیم که جامعه از ما چه می‌خواهد. امروز خیلی از افراد در حوزه‌های مختلف سینما هستند که ابتدا درباره دستمزد صحبت می‌کنند. به همین ترتیب بخش‌ها و حوزه‌هایی که مربوط به تفکر می‌شود از سینما رخت می‌بندد و آن وجه هیولایی آن عیان می‌شود که به دنبال ثروت و قدرت است. در حالی که این موضوع در تناقض با تعریف هنر است.

باید از خواب خرگوشی بیدار شویم

تبریزی درباره تراکم بالای تولید فیلم‌های کمدی در سال‌های اخیر مطرح کرد: متاسفانه مسئولان سینمایی و حتی منتقدان ما راه را گم کرده‌اند، فکر می‌کنند داریم پیشتازی می‌کنیم و مدام آمار می‌دهند این مصداق همان مثال «آفتابه لگن هفت دست …» است. پس ما به یک رنسانس در حوزه هنر به ویژه سینما نیاز داریم و باید از این خواب خرگوشی بیدار شویم. در دوره‌ای سینمایی آمریکا هم دچار رکود شده بود و کسی سینما نمی‌رفت در آن دوران اسپیلبرگ و لوکاس که ۲ دانشجو بودند شروع به تغییر سینما کردند، سینمای ما هم نیاز به چنین تحولی دارد به ویژه که جوانان می‌توانند ایده‌های عمیق‌تری داشته باشند و روح هنری را که نزد ایرانیان است، زنده کنند. زمانی بود که می‌گفتند اگر در جشنواره‌های خارجی فیلمی ایرانی وجود نداشته باشد آن جشنواره ایراد دارد اما الان سینمای ما از ماهیت خود دور شده است.

وی با اشاره به کسانی که در زندگی او تأثیر گذاشته‌اند، گفت: سه نفر روی فعالیت هنری من خیلی تاثیرگذار بودند که اگر نبودند شاید من مثلاً آشپز می‌شدم؛ یکی معلم ریاضی در دوران دبیرستانم که اتفاقاً از ریاضی متنفر بودم. دومی در دانشگاه آقای دکتر عالمی به‌خاطر مدل درس دادنش روی من خیلی تاثیر گذاشت به طوری که جسارتم در کار به او برمی‌گردد. سومین نفر نادر ابراهیمی بود. در کلاس او حاتمی‌کیا، من، رسول ملاقلی‌پور و خیلی از کسانی که بعدها منشأ اثر شدند، حضور داشتند.

تبریزی عنوان کرد: موضوع سینما را باید جدی گرفت. دلیل اینکه آن زمان همه به من می‌گفتند تو احمقی که از دانشگاه فنی به سینما رفتی، این بود که هنر جدی گرفته نمی‌شد و به سینما به عنوان مطربی نگاه می‌کردند.

فکر کنی همه چیز را بلدی، باخته‌ای!

این کارگردان ادامه داد: هنوز هم وقتی می‌خواهم فیلم بسازم دست و بالم می‌لرزد. پس اینکه فکر کنی همه چیز را بلدی یعنی باخته‌ای. در سینما هیچ چیزی قطعی نیست، حوزه آموزش در سینما از حوزه علوم اکتسابی خارج و بخش اعظم آن علم حضوری است یعنی باید کشف و شهودی در شما شکل بگیرد. قبل از انقلاب چندان چیزی به اسم کارگردان و تألیف کارگردان نداشتیم چون بازیگر سر صحنه می‌رفت و می‌گفت چه چیزی بگیریم یا چه چیزی نگیریم، چه دیالوگی بگوییم یا چه دیالوگی نگوییم چون «فیلمفارسی»، جریان غالب سینما بود.

تبریزی درباره تعامل عوامل تولید یک فیلم با کارگردان گفت: کار جمعی نیازمند یک کاپیتان است، فیلمسازی هم باید سرپرست داشته باشد و سرپرست فیلم کارگردان است. شما باید با کارگردان بحث و گفت‌وگو کنید و تا جایی که در توانتان است با هم همفکری کنید اما اگر قانع نشد شما دیگر مسئولیتی ندارید چون کارگردان یک اثر، مسئول نهایی آن است. البته کارگردان نمی‌تواند در ابعاد مختلف فیلم معجزه کند اما تاجایی می‌تواند تاثیرگذار باشد.

وی درباره اهمیت گریم هم توضیح داد: یادم است برای کاری با بازیگری می‌خواستیم همکاری کنیم او از فیلمنامه هم خوشش آمده بود اما وقتی گریم شد گفت من با این گریم زشت شده‌ام و دیگر نمی‌خواهم در این فیلم بازی کنم، او فیلم را ترک کرد و بازی نکرد. می‌خواهم بگویم خیلی از بازیگران به ویژه خانم‌ها وقتی به اتاق گریم می‌روند فکر می‌کنند باید خوشگل شوند و چنین انتظاری دارند!

کارگردان «لیلی با من است»، عنوان کرد: اگر می‌خواهید ثابت کنید که فیلمساز عمیقی هستید باید به مضامین عمیق بپردازید. تاثیر این موضوع از داشتن تدوین و فیلمبرداری خوب خیلی بیشتر است. در بازیگری هم باید بگویم من معتقدم این کارگردان نیست که یک بازیگر را تبدیل به بازیگر می‌کند بلکه این نقش است که او را بازیگر می‌کند. از نظر من نقش اولویت دارد هرچه قدر هم یک بازیگر توانا باشد باید نقشی باشد که او توانایی‌های خود را بروز دهد.

وی یادآور شد: یک بازیگر باید شانس داشته باشد که با یک کارگردان خوب کار کند و بتواند پیشنهاداتی بدهد، یعنی کارگردان نگوید هرچه را که من می‌گویم، انجام بده. یعنی کارگردان اینقدر فهم داشته باشد که فکر نکند دارد با وسایل کار می‌کند بلکه بداند دارد با آدم‌ها کار می‌کند. بازیگر کسی است که بتواند مشتی دروغ را به حقیقت تبدیل کند اگر این توانایی را نداشته باشد کسی همراه فیلم نمی‌شود. سر فیلمی بازیگر خیلی شناخته شده‌ای گفت من زودتر از ۱۰ صبح نمی‌توانم سر صحنه بیایم به او گفتم من هم نمی‌توانم این گونه کار کنم.‌

تبریزی در پایان درباره نقش مدیر تولید گفت: نقش او بسیار پیچیده است اما در سینمای ما دست‌کم گرفته شده است. او مدیریت روانی و هزینه‌های پروژه را برعهده دارد. ما در هر دوی این موضوعات مشکل داریم و هر آن کسی که بتواند این دو بخش را مدیریت کند، یک مدیر تولید خوب است.

رسانه سینمای خانگی- سوژه این مستند افخمی است نه مهرجویی!

مهرداد غفارزاده درباره صحبت‌های بهروز افخمی مبنی بر همکاری‌اش با این فیلمساز برای ساخت فیلمی براساس قتل هولناک داریوش مهرجویی توضیح داد که قصد دارد یک فیلم مستقل بسازد و سوژه اصلی او هم اصلاً داریوش مهرجویی نیست، بلکه خود بهروز افخمی است.

به گزارش سینمای خانگی، این کارگردان در گفت‌وگویی با ایسنا درباره مصاحبه اخیر بهروز افخمی که اعلام کرده با همکاری مهرداد غفارزاده قصد دارد درباره قتل داریوش مهرجویی و همسرش فیلمی بسازد، بیان کرد: با توجه به اینکه دوستان زیادی درباره این همکاری و موضوع آن سوال پرسیدند، لازم است توضیحی بدهم ، چون ماجرا متفاوت‌تر از آن‌چیزی است که شرح داده شده است.

او افزود: کلیت کار به این شکل است که آقای افخمی اثر خود را تولید خواهد کرد و من هم قصد دارم یک فیلم مستقل بسازم منتها فیلم من درباره آقای افخمی است.

غفارزاده در این زمینه توضیح داد: چند روز پس از مصاحبه‌ای که آقای افخمی در شهرک محل سکونت آقای مهرجویی انجام دادند، دیداری با هم داشتیم و من پیشنهاد دادم که در حین تحقیقات و مراحل تولید اثرشان، چه در قالب رمان باشد یا فیلم مستند و داستانی، همراهشان باشم و درباره خود ایشان یک فیلم مستند بسازم. درواقع با توجه به حاشیه‌هایی که پیش آمده بود، تصمیم گرفتم شخصیت، افکار و کارهای بهروز افخمی سوژه اصلی مستندم باشد. در همان جلسه ایشان پیشنهاد مرا مثبت دیدند و بلافاصله پذیرفتند.

وی با تاکید براینکه قصد ندارد این مستند را برای دفاع از افکار و گفته‌های بهروز افخمی بسازد، گفت:‌ من به آقای افخمی هم گفتم که حتما با افراد مختلفی در خصوص ایشان صحبت خواهم کرد تا نقد عملکرد ایشان را هم در مستند داشته باشیم. 

غفارزاده افزود: سعی من براین است که نگاهی موشکافانه، منتقدانه و بی‌طرفانه به ماجرا داشته باشم. درواقع می‌خواهم در ارتباط نزدیک‌تری با آقای افخمی باشم تا ببینم از چه زاویه‌ای به ماجرا نگاه می‌کند و چرا در این سال‌ها نسبت به بهروز افخمی موضع‌گیری خاصی وجود داشته است. بنابراین از ابتدا برنامه‌ای برای ساخت فیلم بر اساس قتل آقای مهرجویی و همسرشان نداشتم اما لاجرم در حین ساخت این مستند درگیر آن موضوع نیز می‌شوم که البته برای من یک موضوع ثانویه خواهد بود.

رسانه سینمای خانگی- رئیس فرمان داد: برای غزه فیلم بسازید

رئیس سازمان سینمایی کشور در جلسه شورای معاونین و مدیران این سازمان از حمایت سازمان سینمایی از تولیدات آثار مستند، کوتاه، انیمیشن و سینمایی خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی از اداره‌کل روابط عمومی سازمان سینمایی، نود و سومین جلسه شورای معاونین و مدیران سازمان سینمایی با حضور محمد خزاعی در سالن شهید آوینی برگزار شد.

در این جلسه محمد خزاعی ضمن تاکید بر اینکه تولید محتوا با موضوع « غزه » از دغدغه‌های سازمان سینمایی است، گفت: نسل‌کشی که امروز در این سرزمین توسط اشغالگران قدس در حال انجام است، از اتفاقات نادر تاریخ بشریت است و صدای کشتار زنان و کودکان مظلوم فلسطین آرامش را از جهان گرفته است.

وی ادامه داد: دامنه این جنایات به حدی است که توسط روشنفکران، آزادی‌خواهان و مردم عدالت‌خواه جهان محکوم شده است در حالیکه رسانه‌های تحت سیطره صهیونیسم کوشیده‌اند تا حقیقت را وارونه جلوه دهند.

وی افزود: جامعه سینمایی ایران، هنرمندان و سینماگران شاخص کشور نیز همصدا با جامعه جهانی تاسف خود را ابراز داشته‌اند.

خزاعی اضافه کرد: در همین راستا، سازمان سینمایی به منظور ثبت و ضبط این مقطع از تاریخ سرزمین فلسطین از آثار تصویری( کوتاه، مستند، انیمیشن و سینمایی) با محوریت روایت و انعکاس جنایات صهیونیست‌ها در غزه حمایت می‌کند.

وی تاکید کرد: براساس این فراخوان علاقمندان می‌توانند طرح‌ها و فیلم‌نامه‌های خود را تا بهمن‌ماه سال جاری به موسسات سازمان سینمایی (مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و پویانمایی، انجمن سینمای جوانان ایران و بنیاد سینمایی فارابی ) ارسال و آثار متقاضی پس از بررسی، ارزیابی و انتخاب در مسیر تولید قرار می‌گیرند.

خراعی عنوان کرد: همچنین، روایت‌های مرتبط با غزه در رویدادها و جشنواره‌های سازمان سینمایی در سال ۱۴۰۳ در بخش‌های مجزا طراحی و تعریف خواهند شد.

خروج از نسخه موبایل