رسانه سینمای خانگی- سود بازار سهام از فیلم بخارست

علی طلوعی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «بخارست» که بودجه تولید آن با سرمایه‌گذاری مردمی و در قالب فرابورس، تأمین شده بود از سود ۴۲ درصدی سهامداران این فیلم خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی، علی طلوعی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «بخارست» به کارگردانی مسعود اطیابی که در فرآیند تولید اعلام شده بود سرمایه اولیه آن از طریق بازار سهام و سرمایه‌گذاری مردمی تأمین خواهد شد، در گفت‌وگو با مهر درباره سرانجام این تجربه توضیح داد: خوشبختانه با توجه به اکران خوبی که فیلم سینمایی «بخارست» داشت، پیش‌بینی‌ای که از فروش آن داشتیم محقق شد و به همین دلیل سهامداران فیلم هم به اصل پول خود رسیدند و هم سود حاصل از سرمایه‌گذاری خود را دریافت کردند.

وی توضیح داد: در کلیت سود حاصل از فروش فیلم «بخارست» ۴۲ درصد بود که سهامداران فیلم، هر کدام به اندازه پولی که برای مشارکت گذاشته بودند، به میزان ۴۲ درصد سود کردند. ما از ۵۰۰ هزار تومان تا چند میلیون تومان، سرمایه‌گذاری در فیلم داشتیم که هر یک ۴۲ درصد سود سرمایه خود را دریافت کردند. اگر کسی ۱۰۰ میلیون تومان برای تولید این فیلم سرمایه‌گذاری کرده بود، از فروش فیلم ۱۴۲ میلیون تومان سهم برد و بازگشت سرمایه داشت که شامل اصل پول و سود حاصل از آن می‌شد.

طلوعی درباره تعداد افراد سرمایه‌گذار در این فیلم هم گفت: حدود ۲۱۵ نفر در سرمایه‌گذاری مردمی این فیلم مشارکت داشتند. ما پروژه را روی سکوی مشخصی تعریف کردیم که روی همان سکو ۲۱۵ نفر مبالغی را سرمایه‌گذاری کردند.

تجربه «بخارست» تکرار می‌شود؟

این تهیه‌کننده درباره احتمال تکرار این تجربه در سینمای ایران توضیح داد: با توجه به اینکه در این پروژه ما ریسک سرمایه‌گذاری را به‌طور کامل حذف کرده بودیم، پروژه به مرحله اجرا رسید. در این تجربه‌ها مهم این است که چه کسی ریسک کار را تقبل می‌کند و خیلی‌ها این ریسک را نمی‌پذیرند. از آنجایی که به‌عنوان تهیه‌کننده ریسک این سرمایه‌گذاری را قبول کردم، پروژه توانست به مرحله اجرا برسد و تأیید فرابورس را هم گرفت.

وی افزود: خوشبختانه در این پروژه به سود رسیدیم اما این تجربه اولین و تنها پروژه سینمایی محسوب می‌شود که با این فرآیند به تولید می‌رسد. قواعد و قوانین فرابورس، خیلی منطبق با شرایط تولید در عرصه سینما و مشخصاً فرهنگ و هنر نیست. بیشتر پروژه‌های بازرگانی و تجاری در این فرآیند مدنظر بوده‌اند و می‌توان به راحتی در فرابورس سراغ آن‌ها رفت. در حوزه سینما، شرایط به‌گونه‌ای است که ابتدا باید همه قراردادهای عوامل بسته شده باشد و بعد امکان ورود به فرابورس وجود دارد و همین پیش‌شرط کار را برای سینمایی‌ها سخت می‌کند.

اگر فرابورس در برخی حوزه‌ها قواعد و قوانین خود را تسهیل کند، شخصاً علاقه‌مندم این تجربه را در سینما تکرار کنم اما اگر قرار باشد با نگاه صفر و یکی، برخورد سخت‌گیرانه داشته باشند، دیگر سراغ این کار نخواهم رفت

تهیه‌کننده «بخارست» ادامه داد: درباره این فیلم سینمایی شرایط اینگونه بود که من به‌عنوان تهیه‌کننده اصل سرمایه‌گذاری را انجام داده بودم و بعد در فرآیند تولید بود که بخشی از پروژه را در فرابورس عرضه کردیم. در این مرحله قرارداد بازیگران، کارگردان و حتی پخش فیلم بسته شده بود. اگر قرار باشد پروژه‌ای قبل از عقد قرارداد برای تأمین سرمایه سراغ فرابورس برود، شرایط بسیار سختی خواهد داشت.

طلوعی درباره سود حاصل از تولید این فیلم هم گفت: من هم مانند سایر سهامداران این فیلم به اندازه سرمایه‌ای که گذاشته بودم سود بردم. در مجموع این پروژه برای همه سرمایه‌گذارانش سودآور بود. اگر فرابورس در برخی حوزه‌ها قواعد و قوانین خود را تسهیل کند، شخصاً علاقه‌مندم این تجربه را در سینما تکرار کنم اما اگر قرار باشد با نگاه صفر و یکی، برخورد سخت‌گیرانه داشته باشند، دیگر سراغ این کار نخواهم رفت.

این تهیه‌کننده در پاسخ به اینکه چرا با توجه به مثبت بودن دستاوردهای این مدل از جذب سرمایه برای تولید فیلم «بخارست» برخلاف نشست خبری آغاز به کار این پروژه، درباره نتایج آن هیچ اطلاع‌رسانی صورت نگرفت هم توضیح داد: بعد از پایان اکران عمومی فیلم، جمع‌بندی گزارش‌های مالی فیلم چند ماه طول کشید و زمانی به اتمام رسید که احساس کردیم اطلاع‌رسانی درباره آن شاید موضوعیت نداشته باشد. سود حاصل از این سرمایه‌گذاری هم شامل اکران عمومی و اکران آنلاین فیلم «بخارست» بود که باید برای گزارش مالی نهایی، همه موارد مربوط به آن جمع‌بندی می‌شد.

فیلمنامه‌های اطیابی و دانشی رد شد

طلوعی با ابراز رضایت از نتیجه تولید و اکران «بخارست» درباره تازه‌ترین فعالیت‌های خود گفت: از ابتدای امسال ۲ فیلمنامه‌ای که به ارشاد فرستاده‌ام رد شده است که یکی کمدی به کارگردانی مسعود اطیابی و دیگری یک کار اجتماعی به کارگردانی کاظم دانشی بود. در حال آماده‌سازی طرح جدیدی هستیم که امیدوارم بتوانیم برای آن مجوز بگیریم. در شبکه نمایش خانگی هم ۲ سریال را در دست تولید دارم که پروانه ساخت آن‌ها از طرف ساترا صادر شده است.

رسانه سینمای خانگی- «نیکلاس کیج» بازنشسته می‌شود

«نیکلاس کیج» که یکی از پرکارترین بازیگران هالیوود است اعلام کرد که تقریبا کار او در سینما در آستانه ۶۰ سالگی به پایان رسیده است.

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از هالیوود ریپوررتر، یکی از ستارگان هالیوود به بازنشستگی چشم دوخته است، «نیکلاس کیج» که در آستانه ۶۰ سالگی است، می‌گوید که تقریباً بازیگری برای او به پایان رسیده است و ممکن است تنها در سه یا چهار فیلم دیگر مقابل دوربین برود. 

او در مصاحبه‌ای جدید با مجله «ونیتب فر» گفت: «احساس می‌کنم آنچه را که باید در مورد سینما بگویم، گفته‌ام و تا آنجایی که می‌توانستم نقش‌آفرینی داشته‌ام… می‌خواهم در روند انتخابم سخت‌گیرانه‌تر باشم و با صدای بلند خداحافظی کنم»

کیج اضافه کرد که پدرش در ۷۵ سالگی درگذشته و او نیز تخمین می‌زند که ممکن است تنها ۱۵ سال دیگر زنده باشد و می‌خواهد این زمان را با خانواده‌اش بگذراند. با این حال او می‌گوید که آماده است تا سایر اشکال بازیگری، مانند سریال تلویزیونی را امتحان کند، کاری که هرگز تاکنون انجام نداده است.

او از زمان نقش آفرینی در فیلم «دختر دره» در سال ۱۹۸۳ در بیش از ۱۰۰ فیلم بلند ظاهر شده و در سال ۱۹۹۶ برای بازی در فیلم «ترک لاس وگاس» برنده اسکار بهترین بازیگر مرد شد. او تنها در سال ۲۰۲۳ در شش عنوان فیلم بازی کرده و کمدی فعلی او با نام «سناریوی رویایی» یکی از بهترین واکنش‌های منتقدان را در دوران بازیگری وی به ارمغان آورده است. 

صحبت‌های کیج مبنی بر بازی در تنها سه یا چهار فیلم،  احتمالا شامل چهار عنوان فیلم آینده او که در وبسایت «IMDB» در مراحل مختلف تولید هستند، نمی شود. 

«نیکلاس کیج» نخستین بار در دهه ۱۹۸۰ میلادی با بازی در فیلم «ماه زده» و «بزرگ کردن آریزونا» به عنوان یک استعداد بازیگری شناخته شد و در نهایت با کسب جایزه اسکار در سال ۱۹۹۵ برای بازی در فیلم «ترک لاس وگاس» به یکی از معروف‌ترین بازیگران سینمای جهان تبدیل شد. 

او در ادامه در فیلم‌های مهمی چون «صخره»، «تغییر چهره»  و «گنجینه ملی» نیز بازی کرد و در سال ۲۰۰۲ برای نقش‌آفرینی در فیلم «اقتباس» برای دومین بار نامزد کسب جایزه اسکار شد. 

رسانه سینمای خانگی- شهرام حقیقت‌دوست به «باغ کیانوش» رفت

بازیگران اصلی فیلم «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز حداد که این روزها در حال فیلمبرداری است، معرفی شدند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، همزمان با ادامه فیلمبرداری فیلم سینمایی «باغ کیانوش»، شهرام حقیقت‌دوست، عباس جمشیدی‌فر، علیرضا آرا و مجید پتکی به‌عنوان بازیگران این اثر سینمایی تا کنون مقابل دوربین رفته‌اند.

فیلمبرداری این پروژه سینمایی به کارگردانی رضا کشاورز حداد که چندی پیش در همدان کلید خورده بود این روزها در حوالی تهران ادامه دارد.

سهم اصلی در ترکیب بازیگران این فیلم سینمایی را که محور اصلی قصه‌اش شخصیت‌های کودک و نوجوان هستند، بازیگران نوجوان دارند. بازیگرانی که برخی از آن‌ها را می‌توان استعدادهای تازه در سینما دانست و برخی دیگر پیش از این در آثار سینمایی تجربه ایفای نقش داشته‌اند. 

از جمله بازیگران کودک و نوجوان «باغ کیانوش» می توان به امیرحسین بیات، ابوالفضل ایوانی، دانیال جعفری، ارغوان شعبانی، امیرعلی صحرایی، امیرمحمد صحرایی، اشکان اردستانی، رونیکا بهرام‌زاده، ابوالفضل حسن‌خانپور، گرشا نامورصدیق اشاره کرد. 

این فیلم به عنوان اولین محصول مشترک باشگاه فیلم سوره و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اثری ماجراجویانه و با محوریت نوجوانان است که فیلمنامه آن به صورت اقتباسی و توسط رضا کشاورز حداد به نگارش درآمده است.    

رضا کشاورز حداد که نخستین تجربه کارگردانی سینمایی خود را پشت سر می‌گذارد، پیش از این چندین فیلم کوتاه در ژانر کودک و نوجوان ساخته و همچنین کارگردانی یکی از اپیزودهای سریال تلویزیونی «تازه وارد» به تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد را برعهده داشته است.

«باغ کیانوش» برای حضور در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر ثبت نام کرده است.

رسانه سینمای خانگی- فضای دوبله اسیر استثمار است

صداپییشه پیشکسوت گفت: جوان‌های علاقه‌مند زیادی هستند که در حوزه دوبله فعالیت می‌کنند، اما توسط تعدادی از واسطه‌ها استثمار می‌شوند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، از شبکه مستند، مراسم پاسداشت ناصر ممدوح صداپییشه، مدیر دوبلاژ و بازیگر ایرانی و رونمایی از مستند «سرانجام رعفت»، پرتره پیشکسوت هنر دوبله شادروان رعفت هاشم پور شامگاه گذشته، دوشنبه ۱۳ آذر با حضور اهالی دوبله و دوستداران هنر در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

ممدوح: اکنون فیلم هایی که دوبله می شود، تک گوینده است. این موضوع ضعف به شمار می رود

ممدوح در این مراسم با انتقاد از شرایط دوبله گفت: از زمانی که کرونا آمد، کار ما دچار فراز و نشیب های زیادی شد و متاسفانه همه چیز را به هم ریخت. اکنون فیلم هایی که دوبله می شود، تک گوینده است. این موضوع ضعف به شمار می رود.

وی افزود: سال های قبل اگر از من می پرسیدند که می خواهی چه کاره شوی؟ پاسخ می دادم: دوبلور. اما اگر اکنون چنین سوالی را از من بپرسند، متاسفانه این پاسخ را نمی دهم. البته جوان های علاقه مند زیادی هستند که در این حوزه فعالیت می کنند، اما توسط تعدادی از واسطه‌ها استثمار شده‌اند. پلتفرم های نمایش آنلاین، فیلم های خود را به تعدادی از واسطه‌ها می دهند تا دوبله کنند که این موضوع باعث تاسف است.

ممدوح گفت: باید اعتراف کنم که به شدت تحت تاثیر محبت های شما قرار گرفتم و برای همه شما آرزوی موفقیت و خوشبختی دارم.

در ادامه ناهید امیریان پیشکسوت هنردوبله درباره ناصر ممدوح گفت: جایگاه استاد آنقدر برای من بالاست که ایشان را به عنوان یک پدر، یک همراه و یک رفیق می دانم و از ایشان می آموزم و درس یاد می گیرم.

 مراسم پاسداشت ناصر ممدوح صداپییشه

تواضع، اخلاق و مردم دوستی رمز موفقیت ممدوح

در بخش دیگری از این مراسم مدیر تولید شبکه مستند در وصف هنرمند دوبله گفت: امروز وقتی درباره استاد ممدوح و کار ایشان فکر می کردم به یاد جمله ای از او افتادم که ۵-۶ سال پیش در یک جمعی بیان کردند. ایشان آن زمان می گفتند که من کارم را دوست دارم، مردم را دوست دارم و کار برای مردم را هم دوست دارم. به ذهنم رسید که چرا یک نفر بعد از ۶۰ سال فعالیت در عرصه دوبله، می گوید من کارم را دوست دارم؟ چند درصد از ما که در مشاغل مختلف هستیم، از کارمان راضی هستیم؟

ابوالقاسم ناصری ادامه داد: برای پاسخ به این سوال به یاد سخنانی از خودشان افتادم که در این مستند بیان شده است. او تعریف می کند که چگونه وارد این عرصه شده است؛ فیلمنامه ای که داشتند، آشنایی ایشان با آقای کاملی و تستی که پیش او می دهد باعث می شود که وارد این عرصه شود.

 مراسم پاسداشت ناصر ممدوح صداپییشه

او گفت: وقتی کسی می گوید من از کارم راضی هستم، یعنی دو تاثیر دارد؛ اول اینکه در آن شغل رشد پیدا می کند و دوم آنکه آرامش روحی و روانی در زندگی اش حکمفرما خواهد بود. این دو موضوع بسیار مهم است. به نظرم استاد ممدوح این فرصت را داشت تا کاری که دوست دارد را انجام دهد و در برابر این نسیم زیبا مقاومت نکرد و خودش را در مسیر آن قرار داد و از این فرصت استفاده کرد. آقای ممدوح حتما ویژگی هایی دارد که باعث شده او در کارش موفق شود. به نظرم این ویژگی ها داشتن تواضع، اخلاق و مردم دوستی بوده است.

در این برنامه عباس مطمئن زاده نیز گفت: گرمی و طنین خاصی که در صدای آقای ممدوح وجود دارد باعث می شود که ایشان را متفاوت از بقیه بدانیم. ممدوح در کارهایش درک بسیار خوبی از نقش دارد و آنچنان فضای نقش را خوب درک می کند که بتواند آن شخصیت را برای شنونده باورپذیر کند.

این پژوهشگر و صداپیشه افزود: عمده کارهایی که از ایشان به یاد دارم، مجموعه های تلویزیونی است که دوبله کرده است. ظرافت صدای ایشان باعث می شد که شخصیت ها بسیار بهتر در ذهن ما جای بگیرند و ماندگار شوند. خاطرم هست ایشان یک نقش منفی را دوبله می کرد که بسیار سخت بود اما به خوبی آن را انجام داد و وقتی صدای شخصیت را شنیدم، منفی بودن آن را واقعا احساس کردم. همه اینها نشان دهنده خلاقیتی است که آقای ممدوح در کارهایش به خرج می داده است.

لبخند آقای ممدوح پیوند خورده با قلب اوست

ابوالفضل توکلی درباره ساخت مستند «مرد لبخند» گفت: سال ۱۳۹۶ این افتخار را داشتیم که برای فیلم «مرد لبخند» خدمت آقای ممدوح باشیم. آن زمان نشد هماهنگی کنیم تا مراسمی برای رونمایی فیلم برگزار شود، شبکه هم می خواست فیلم را پخش کند. در نهایت، مراسمی در خود شبکه مستند برگزار و فیلم رونمایی شد. در ادامه می خواستیم مراسم بزرگتری را بگیریم که مصادف با دوران کرونا شد. اکنون بهترین فرصت بود که از یک عمر زحمات ایشان قدردانی کنیم.

وی ادامه داد: باید از ایشان تشکر کنم که هر زمان که می خواستم فیلمی درباره هنرمندان دوبله بسازم با کمال میل پذیرفتند و جلوی دوربین من آمدند، همیشه هم می گفتند که این عزیزان همکاران من هستند و باید کمک کنم تا هنرشان بیان شود.

 مراسم پاسداشت ناصر ممدوح صداپییشه

او درباره نامگذاری مستند خود گفت: وقتی برای فیلم ها می خواهم نامی انتخاب کنم، چالشی بین خودشان و کارشان را برمی‌گزینم اما تنها فیلمی که تنها براساس کاراکتر خود شخصیت انتخاب شد، همین فیلم است. آقای ممدوح، مردی است که همیشه لبخند دارد و به همین دلیل این نام را برگزیدم. لبخند آقای ممدوح پیوند خورده با قلب اوست و از مهربانی او برمی‌آید.

در پایان این مراسم با اهدای تندیس شبکه مستند و لوح تقدیر از بیش از نیم قرن فعالیت هنری ناصر ممدوح قدردانی و مستند «سر انجام رعفت» رونمایی شد.

تولید جدید شبکه مستند به تهیه کنندگی و کارگردانی ابوالفضل توکلی روایتی از سال‌ها فعالیت هنری زنده یاد رعفت هاشم پور است.

رسانه سینمای خانگی- برای سینمای ایران؛ برای علی حاتمی

۱۴ آذر سالروز خاموشی چراغ عمر سینماگری است که آثار برجای مانده از او چون چراغی خاموشی‌ناپذیر به سینمای ایران روشنی بخشیده و یاد و نام او مشمول معنای این دیالوگ نبشته بر سنگ مزارش است: «آیین چراغ خاموشی نیست».

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در بین نسل فیلمسازان موج نو، علی حاتمی جایگاهی یگانه دارد، سینماگری که ۲۷ سال پس از کوچ نابهنگام از سینما و دنیا، مسعود کیمیایی همقطار دیرین حاتمی، ۱۴ آذر سال ۱۳۹۷ همزمان با سالروز درگذشت کارگردان «سوته دلان» در گرامیداشت وی نوشت‌:‌ «علی حاتمی را نباید به یاد آورد، در یاد هست. بیرون نمی‌رود، چون مهمان یاد نیست. علی حاتمی را همیشه دوست داشتم. پنجره‌ای رو به باغ، پر از طراوت و نسیم. چه می‌شود گفت آخر ندارد. مرگ انسان را تمام نمی‌کند. سینمایی به‌ سادگی متن‌هایش… پیچیدگی، طرح معما نداشت. سینمایی روان و گفت‌وگوهای خانگی. اما… زیبا.»

عباسعلی حاتمی معروف به علی حاتمی ۲۳ مرداد سال ۱۳۲۳ در خیابان شاهپور تهران متولد شد و سالها بعد، پس از فارغ التحصیلی از هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک، چنانکه خود اذعان کرده، از ۱۶ – ۱۷ سالگی با نگارش چند نمایشنامه، فعالیت حرفه ای را آغاز کرد.

حاتمی نخستین نمایشنامه خود را با عنوان «دیب»(دیو) در تالار دانشکده هنرهای دارماتیک به صحنه برد و بعدتر نمایشنامه «حسن کچل» را به کارگردانی داود رشیدی در تالار سنگلج به اجرا رساند.

احترام برومند همسر مرحوم داوود رشیدی ۲۴ مرداد سال ۱۳۹۸ در مراسم گرامیداشت زادروز علی حاتمی که در تالار سنگلج برگزار شد، گفته بود:‌ زنده‌یاد حاتمی از دانشجویان همسرم بود و من برای اولین بار او را در منزل‌مان ملاقات کردم که در همان دیدار نمایشنامه «حسن کچل» را برای من و داود رشیدی خواند. پس از آن رشیدی تصمیم گرفت که این نمایشنامه را روی صحنه ببرد.

حاتمی سپس فعالیت خود را در تلویزیون ملی آغاز کرد و پس از نگارش چند نمایش تلویزیونی، نخستین فیلم سینمایی بلندپروازانه خود و نخستین فیلم موزیکال سینمای ایران را به نام «حسن کچل» در سال ۱۳۴۸ ساخت.

حاتمی که افزون بر کارگردانی، نویسندگی و نیز سرایش اشعار این فیلم موزیکال را برعهده داشت، در نخستین اثر سینمایی خود به سراغ یک داستان فولکلوریک و عامه پسند و مملو از مثل ها و متل های مردمی با سبک نقالی رفت.

داستان «حسن کچل» با صدای مرحوم مرتضی احمدی به عنوان نقال و نقل «شهر شهر فرنگه، خوب تماشا کن، سیاحت داره…»، از دریچه دستگاه شهر فرنگ آغاز می شود و روایت پسر(حسن) کچلی است که عاشق «چهل گیس» اسیر طلسم دیو شده است.

«حسن کچل» مملو از آموزه های اخلاقی است از توصیه به صداقت و غلبه خیر بر شر. «حسن کچل» با استقبال مردم روبرو شد و حدود ۹ میلیون تومان فروخت.

حاتمی در واپسین سالهای عمر خود در گفت وگوی با مرحوم منوچهر نوذری از «حسن کچل» به عنوان محبوب ترین ساخته خود یاد کرد زیرا به گفته وی اثری است که با عبور از صافی زمان، همچنان در خاطر مردم باقی مانده است

حاتمی در واپسین سالهای عمر خود در گفت وگوی با مرحوم منوچهر نوذری از «حسن کچل» به عنوان محبوب ترین ساخته خود یاد کرد زیرا به گفته وی اثری است که با عبور از صافی زمان، همچنان در خاطر مردم باقی مانده است.

پس از «حسن کچل»، حاتمی دومین فیلم بلند خود به نام «طوقی» را در سال ۱۳۴۹ ساخت. حاتمی در «طوقی» مانند «حسن کچل» داستان خود را در بستر خرافات و باورهای مردمی پیش می برد، روایتگر خانواده ای است که با نشستن کفتر شومی به نام «طوقی» به بام خانه اشان دچار مصیبت و بلا می شود. یکی از پیام های اخلاقی «طوقی» این است که کار را باید به کاردان سپرد. اشتباهی که از «آسید مصطفی» در فرستادن «آسید مرتضی» خواهرزاده جوان خود برای سرانجام رساندن کاری بزرگ سرزد، برای خانواده پایان شومی را رقم زد.

نیمی از فیلم در کاشان و نیم دیگر آن در شیراز فیلمبرداری شد. ناصر ملک مطیعی، بهروز وثوقی، صغری عبیسی(آفرین) و حمیده خیرآبادی(نادره) و ژاله علو در «طوقی» بازی می کردند.

حاتمی که به دوبله علاقه بسیاری داشت در «طوقی» از صدای مرحوم چنگیز جلیلوند بهترین بهره را گرفت و وی به جای دو نقش اصلی فیلم صحبت کرد.

موسیقی متن بسیار زیبای «طوقی» کاملا با فیلم سازگاری دارد و این فیلم را به اثری نوستالژیک تبدیل کرده است.

«طوقی» یکسال پس از «قیصر» به کارگردانی مسعود کیمیایی اکران شد. «طوقی» بعد از «قیصر» دومین فیلمی بود که بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی در کنار یکدیگر ایفای نقش کردند. موفقیت هر دو فیلم در گیشه، تاثیر فراوانی در بهبود اقتصاد سینمای ایران داشت.

حاتمی سال ۱۳۵۰ فیلم سینمایی «باباشمل» و دومین اثر موزیکال خود را با بازی محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی و بهمن مفید به روی پرده برد.

حاتمی «باباشمل» را نیز در امتدا ساخته های فولکلوریک خود، و با عبور از تاریخ، تماشاگر را به دوره لوطی های اواخر دوره قاجار می برد و در داستانی ساده و بی پیرایه به مفاهیم اخلاقی عشق، بدگمانی و گذشت می پردازد.

سال ۱۳۵۱ سال پرکاری برای حاتمی بود و در این سال سه فیلم «قلندر»، «ستارخان» و «خواستگار» را ساخت.

«قلندر» چهارمین ساخته حاتمی بود با همان نشان های رایج و مورد علاقه وی که در «بابا شمل» دیده شد، با این تفاوت که موزیکال نبود. «قلندر» دومین همکاری حاتمی با ناصر ملک‌مطیعی بود که نقش «قلندر» را بازی می کرد.

«خواستگار» نیز دیگر فیلم حاتمی در سال ۱۳۵۱ بود. این فیلم داستانی معاصر و طنز دارد و حکایت آموزگاری به نام «آقای خاوری» است که بنای خواستگاری را از دختری به نام «زری» دارد اما در مصاف دیگر خواستگاران، قافیه را می بازد!

حاتمی در «ستارخان» نیز موضوعی تاریخی را دستمایه قرار می دهد و به روایت بخشی از تاریخ قیام مشروطه به روایت خود می پردازد.

علی نصیریان و عنایت‌الله بخشی به ترتیب در نقش «ستارخان» و «باقرخان» ظاهر شدند و عزت‌الله انتظامی، جلال پیشواییان، محمدعلی کشاورز، جهانگیر فروهر، محمدعلی سپانلو و سیروس ابراهیم‌زاده عهده دار دیگر نقش ها بودند.

«ستارخان» برای حاتمی دردسر ساز شد و شماری از نمایندگان مجلس وقت، آن را تحریف علنی تاریخ قلمداد کردند و حاشیه های دیگر در نهایت سبب شد، پروانه نمایش لغو و فیلم توقیف شود.

سال ۱۳۵۲ حاتمی نخستین تجربه سریال سازی خود را با ساخت مینی سریال ۶ قسمتی داستان ها مثنوی شامل «سلطان و کنیزک»، «پیر چنگی»، «قاضی و زن جوحی»، «خلیفه و اعرابی»، «طوطی و بازرگان» و «صوفی» آغاز کرد که در نوروز ۱۳۵۶ از تلویزیون پخش شد.

جمشید مشایخی، سعید امیرسلیمانی و عباس مغفوریان از جمله بازیگران این سریال بودند.

علی حاتمی ارادت خاصی به مولانا داشت

جمشید مشایخی پیشتر در مصاحبه ای درخصوص همکاری با حاتمی در این سریال گفته بود: علی حاتمی ارادت خاصی به مولانا داشت و معتقد بود که غباری در نگاه به مولانا نشسته و ما باید با ساخت فیلم هایی با اقتباس از قصه های حضرت مولانا باعث شویم مردم مجدد نگاهی به کارهای این شاعر بزرگ بیندازند و در این راستا ۶ تا از قصه‌های مثنوی معنوی را تبدیل به فیلمنامه کرد و من هم در آنها بازی کردم. علی حاتمی تاریخ را به خوبی می‌دانست و دانش خوب او در تاریخ بود که کارهایی تاریخی اش را تا به امروز ماندگار کرد.

حاتمی دو سال پس از ساخت سریال داستان های مثنوی، تولید پروژه بلندپروازانه دیگری به نام «سلطان صاحبقران» را در دست گرفت، که آن را نیز در گفت وگو با منوچهر نوذری ارزنده ترین کار خود در عرصه سریال سازی معرفی کرد.

سریال ۱۳ قسمتی «سلطان صاحبقران» سال ۱۳۵۴ از تلویزیون پخش شد و با توجه با استقبال، پخش آن در سال ۱۳۵۶ از تلویزیون تکرار شد.

حاتمی در «سلطان صاحبقران» ذیل روایت بخشی از دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار و قتل امیرکبیر تا زمان ترور وی، نقدی بر سیستم حکومتی گرفتار در لجاجت، کینه توزی، قدرت طلبی، بی کفایتی، توطئه و … می پردازد.

در «سلطان صاحبقران» نقش امیرکبیر و ناصرالدین شاه به ترتیب به ناصر ملک مطیعی و جمشید مشایخی سپرده شد و جمعی دیگر از بازیگران از جمله زری خوشکام، پرویز فنی‌زاده، سعید نیک‌پور، جهانگیر فروهر، سعید امیرسلیمانی، سعید پورصمیمی، اسماعیل داورفر، مرتضی احمدی، مهری ودادیان، مرضیه برومند و رضا بابک در این سریال حضور داشتند.

حاتمی در مصاحبه ای و درباره اینکه چرا دوران قاجاریه و به ویژه دوره سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار را برای روایت خود از تاریخ ایران برگزیده‌، گفته بود: به جرأت می‌توانم بگویم که حسّ من، ریتم من و ضرباهنگ کارهای من برای زندگی دوره قاجار خیلی مناسب تره تا زندگی امروز!… ، یعنی من اگر یک قصه یا فضایی مربوط به زندگی در دوره قاجار باشه، خیلی به هرحال با آن نزدیکی بیشتری احساس می‌کنم… شاید یکی از دلایل این باشه که بعد از قاجاریه واقعاً یک مقداری هویت ملی ما به جبر، و نه به صورت یک جریان عادی و طبیعی تغییر کرد.

سریال ارزنده «سلطان صاحبقران»، یک نکته قوت دیگری داشت و آن دیالوگ های ماندگاری بود که از ذهن علی حاتمی تراوش می کرد.

دیگر نقطه قوت این سریال موسیقی آن ساخته مرحوم واروژ هاخباندیان(واروژان) بود که همچنان زنده است و طراوت دارد.

پس از تولید سریال فاخر «سلطان صاحبقران»، حاتمی فیلم سینمایی «سوته دلان»، بهترین اثر در کارنامه خود، و حتی بازیگران و نیز محبوب ترین فیلم نزد منتقدان را ساخت.

«سوته دلان» اثری زمستانی است و داستان آن درمورد «حبیب آقا ظروفچی» است که برای مراقبت از مادر و برادر معلول خود به نام «مجید کله خربزه» که دچار اختلال ذهنی است، پشت پا به زندگی زده و حتی ازدواج با محبوب خود که سالها به پای او نشسته را به تاخیر انداخته است.

اما داستان از جایی آغاز می شود، که حبیب آقا ظروفچی به توصیه دوستان، که راه نجات «مجید» را گماردن زنی برای او می داند، عمل می کند اما انتخاب غلط و فهمیدن اصل ماجرا از سوی «مجید»، سبب بدحالی او می شود و «حبیب آقا ظروفچی» برای نجات و شفای برادر راهی امام زاده داود(ع) می شود و … .

«سوته دلان» سال ۱۳۵۶ به عنوان آخرین اثر حاتمی پیش از انقلاب با بازی بهروز وثوقی، جمشید مشایخی، فخری خوروش، جهانگیر فروهر، سعید نیکپور و رقیه چهره آزاد ساخته شد. این اثر سینمایی در نظرسنجی منتقدان و نویسندگان یکی از ماهنامه های سینمایی به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران انتخاب شد.

هفتمین اثر سینمایی حاتمی نیز سرشار از آموزه های اخلاقی است و دیالوگ های دلنشین، به این فیلم صفای خاصی بخشیده و معروف ترین و ماندگارترین دیالوگ تاریخ سینما از زبان «مجید آقا ظروفچی» وقتی بر بلندای کوه مشرف به امام زاده داود(ع) متوجه مرگ برادر می شود، ادا می شود: «همه عمر دیر رسیدیم.»

حاتمی همواره به دوبله فیلم های خود علاقه خاصی داشته و در «سوته دلان» شاهد درخشش این هنر از سوی دوبلورهای خوش صدا هستیم و منوچهر اسماعیلی با صداپیشگی «مجید کله خربزه»، دیالوگ های ناب حاتمی را در تاریخ جاودان کرد.

یک نکته جالب در «سوته دلان» طراحی گریم و چهره پردازی «مجید کله خربزه» بود که با همکاری «اتللو فاوا» گریمور ایتالیایی و ایرج صفدری شکل گرفت.

در «سوته دلان» از موسیقی ساخته حسین عیلزاده استفاده شد که نخستین همکاری وی با حاتمی بود.

حاتمی سالها پیش در گفت وگوی ضمن اعلام علاقه به هنر، از سریال «هزاردستان»، فیلم سینمایی «کمال الملک» و «دلشدگان» به عنوان سه گانه سینمایی(تریلوژی) خود به ترتیب در باب و ستایش هنر «خوشنویسی»، «نقاشی» و «موسیقی» اشاره کرده بود.

حاتمی که با ساخت «حسن کچل» آن هم در نخستین کار سینمایی ثابت کرده بود که دل بی پروایی برای به سرانجام رساندن پروژه های بزرگ دارد، تولید سریال «هزاردستان» را سال ۱۳۵۸ آغاز کرد و طی فرایندی هشت ساله، سال ۱۳۶۶ آن را به پایان رساند و از تلویزیون پخش شد.

حاتمی توانایی خاصی در گرد هم آوردن بازیگران بزرگ داشت

حاتمی که توانایی خاصی در گرد هم آوردن بازیگران بزرگ داشت، «هزاردستان»، سریال پر شخصیت خود را با هنرنمایی گروه از برجسته‌ترین بازیگران سینما شامل جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، داود رشیدی، جعفر والی، عزت‌الله مقبلی، حسین گیل، زهرا حاتمی، شهلا میربختیار، پرویز پورحسینی، جهانگیر الماسی، محمد مطیع، جمشید لایق، اسماعیل محرابی، رقیه چهره‌آزاد، عطاءالله زاهد، نعمت‌الله گرجی، محمد ورشوچی، سعید امیرسلیمانی، مهری ودادیان، اصغر همت و … ساخت.

وقایع «هزاردستان» با نام ابتدایی «جاده ابریشم»، از سالهای انقراض حکومت قاجار آغاز می شد و تا سال ۱۳۲۰ و ورود متفقین به ایران ادامه می یابد و حاتمی با دستمایه قرار دادن یک اتفاق تاریخی، به رسم مالوف و با قدرت تخیل آن را دراماتیزه کرده و روایتی تماشایی ارائه می دهد.

«هزاردستان» روایتگر فردی به نام «رضا خوشنویس» مبتنی بر شخصیت واقعی «کریم دواتگر» است که در جوانی به «رضا تفنچگی» معروف و التزام رکاب یک خان در موعد شکار بوده است. وی پس از آشنایی با فردی نام «ابوالفتح»، وارد گروهی به نام «کمیته مجازات» می شود که یگانه راه نجات ایران را اقدام مسلحانه علیه رجل فاسد و حذف آنها می داند اما شخصیتی در داستان وجود دارد که سرنخ همه علت و علل این ماجراها به وی ختم می شود؛ «خان فرمانفرما».

به گفته برخی منابع، حاتمی نگارش فیلمنامه «هزاردستان» را سال ۱۳۵۴ آغاز کرد و در سال ۱۳۵۷ به پایان رساند. نقل است که حاتمی حین نگارش فیلمنامه برای مدتی در فرانسه بوده و برای اینکه تمرکز خود را از دست ندهد، سر خود را تراشیده تا مجبور نباشد به بیرون از خانه مراجعه کند!

سریال «هزاردستان» با آهنگسازی مرتضی حنانه، با گروه حرفه ای از صداپیشگان شامل منوچهر اسماعیلی، ناصر طهماسب، ایرج ناظریان، عزت الله مقبلی، حسین عرفانی، بهرام زند، زهره شکوفنده، خسرو خسروشاهی، شمسی فضل‌اللهی، احمد رسول‌ زاده، اصغر افضلی، ژرژ پطرسی، عطاءالله کاملی، پرویز بهرام، جلال مقامی، منوچهر نوذری، حسین حاتمی، آذر دانشی، حسین معمارزاده، داوود باقری، تورج نصر، کنعان کیانی، پرویز ربیعی، منوچهر والی‌زاده، خسرو شایگان و … دوبله شد.

جالب اینکه منوچهر اسماعیلی به جای جمشید مشایخی، عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید لایق و ناصر طهماسب به‌ جای علی نصیریان، اسماعیل محرابی، اسماعیل محمدی، جهانگیر فروهر، نعمت‌الله گرجی، و عزت‌الله مقبلی به‌ جای جعفر والی و جهانگیر فروهر ادای صدا کردند!

بار دیگر دیالوگ های ناب و شعرگونه، سریال «هزاردستان» زیبایی خاصی به این اثر بخشید.

احمد بخشی دستیار حاتمی در مصاحبه ای در مورد نگارش فیلمنامه و دیالوگ ها توسط وی گفته بود: «علی بدون فیلمنامه سر صحنه نمی‌آمد، اما نکته‌ای در فیلمنامه‌های او وجود داشت؛ حاتمی در فیلمنامه اولیه دیالوگ‌ها را خلاصه می‌نوشت؛ دلیلش هم این بود که می‌گفت وقتی من هنوز نمی‌دانم چه کسی قرار است این نقش را بازی کند و دیالوگ‌ها را بگوید، لزومی ندارد همه چیز را از همین حالا مشخص کنم. حال اگر قول برخی دوستان فراموشکار را هم جدی بگیریم و قبول کنیم که او دیالوگ فیلم‌هایش را سر صحنه فیلمبرداری می‌نوشت، این را باید به پای قوت و قدرت او بگذاریم و نه ضعفش.»

وی همچنین گفته بود: «علی روی دیالوگ‌های فیلم‌هایش خیلی حساس بود و دوست نداشت بازیگرها از خود چیزی به متن گفت‌وگوها اضافه کنند. اگر متوجه می‌شد ادای جمله‌ای برای بازیگر سخت است و حرف در دهانش نمی‌چرخد، آن را درست می‌کرد. از طرف دیگر چون معمولاً با یک گروه خاص کار می‌کرد، همه این اخلاق او را می‌دانستند و کسی بدون هماهنگی قبلی و مقابل دوربین کلمه و جمله‌ای را به اختیار خود عوض نمی‌کرد. اگر هم کسی جدید به گروه اضافه می‌شد، بازیگرهای قدیمی‌تر گوشی را دستش می‌دادند تا حواسش به این موضوع باشد. من نثر حاتمی را در هیچ کجای دیگر ندیدم. بعضی مواقع به این فکر می‌افتادم که شاید او یک دوره‌ای را در زمان قاجار زندگی کرده که اینقدر به زبان آن روزگار مسلط است.»

حاتمی که افزون بر دانش بی نظیر دیالوگ نویسی، توانایی بی مانندی در طراحی صحنه و دکور و لباس داشت، برای ساخت «هزاردستان» احتیاج به لوکیشنی به وسعت تهران قدیم داشت، از این رو، دست به کار بزرگی زد که به یکی از میراث های ابدی این کارگردان بزرگ برای صنعت سینمایی ایران شد.

حاتمی در بزرگراه شهید لشگری، شهرکی را با عنوان شهرک سینمایی غزالی با نام کنونی «شهرک سینمایی و تلویزیونی ایران» با طراحی ولی الله خاکدان و با کمک «جانی کورتینا» دکوراتور ایتالیایی در ۱۰ هکتار و در سال ۱۳۵۸ ساخت.

میدان توپخانه، ساختمان شهرداری، ساختمان عدلیه، خیابان لاله‌زار، خیابان اکباتان، جواهر فروشی قازاریان، گراند هتل، ساختمان شاه‌آباد و کافه پارس تهران قدیم از جمله مکان های بودند که در شهرک غزالی ساخته شد.

این شهرک سینمایی تا کنون محل فیلمبرداری و ساخت بسیاری از سریال ها بوده و نیز به محلی گردشگری تبدیل شده است.

احمد بخشی دستیار علی حاتمی سالها پیش در مورد «هزاردستان» گفته بود:‌ این سریال به طریقه ۳۵ میلیمتری فیلمبرداری شد. در حدود ۲۸ قسمت فیلمبرداری کرده و تحویل تلویزیون دادیم اما فقط ۱۵ قسمت آن به روی آنتن رفت. دلیل اصلی این حذف‌ها حجاب بازیگران زن بود. کل مخارج مجموعه با توجه به ۱۳ قسمتی که هرگز از تلویزیون پخش نشد چیزی در حدود ۹۰ میلیون تومان شد.

۱۲ آبان سال ۱۳۹۷ سریال «هزاردستان» در فهرست ملی حافظه جهانی یونسکو به ثبت رسید.

حاتمی درمورد ساخت «هزاردستان» گفته بود: «هیچ جریانی با ساخت هزاردستان به جز چند رفیق قدیمی موافق نبود. به لحاظ معنوی راضی‌ام، چون شیره جان خود را گذاشتم، زن و فرزند را عذاب دادم تا کارم در حد توانم بی‌عیب باشد. اصلا غایت یک هنرمند متعهد باید همین باشد، کدام هنرمند یا روشنفکر مسئول در طول زندگی‌اش اجر مرارت خود را تمام و کمال گرفته است، مگر با انعکاس موثر و جاودانگی‌اش اثرش در گذشت زمان. امیدوارم آیندگان نقادان با معرفتی در مورد آثار من باشند و من را به از گور درآوردن افکار عتیقه‌ای متهم نکنند.»

حاتمی حین پیش بردن تولید «هزاردستان»، نخستین فیلم سینمایی خود پس از انقلاب را در سال ۱۳۶۱ با عنوان «حاجی واشنگتن» ساخت.

«حاجی واشنگتن» داستانی طنزآلود از اعزام نخستین سفیر ایران به ایالات متحده آمریکا به نام «حسینقلی خان» را روایت می کند و به شرح حیرت، تحقیر و حسرت های وی حین این ماموریت می پردازد.

حاتمی «حاجی واشنگتن» را با مشکلات مالی فراوان در ایتالیا ساخت و در سال ۱۳۶۱ فقط اجازه نمایش در جشنواره فیلم فجر را یافت و سپس توقیف شد اما خرداد ۱۳۷۷ رفع توقیف شد و پس از فوت حاتمی به نمایش عمومی درآمد!

عزت الله انتظامی در نقش «حاجی واشنگتن» ظاهر و محمدرضا لطفی ساخت موسیقی اثر را برعهده داشت.

فصل قربانی کردن گوسفند در «حاجی واشنگتن» یکی از تأثیرگذارترین سکانس‌های سینمای ایران و از برجسته‌ترین نقطه‌های کارنامه بازیگری عزت‌الله انتظامی است، چنانکه جمله ماندگار «آیین چراغ خاموشی نیست» از تک‌گویی او در این صحنه است.

«کمال المک» دومین فیلم حاتمی از سه گانه وی و در باب نقاشی بود که سال ۱۳۶۲ با نگاهی به زندگی محمد غفاری معروف به «کمال الملک» نقاش شهیر ایرانی ساخته شد.

جمشید مشایخی در نقش کمال الملک، عزت‌الله انتظامی در نقش ناصرالدین شاه، علی نصیریان در نقش مظفرالدین شاه، محمدعلی کشاورز در نقش اتابک و داود رشیدی در نقش رضا شاه با هدایت حاتمی اثری ماندگاری را خلق کردند.

علی حاتمی فیلم سینمایی طنزآمیز «جعفرخان از فرنگ برگشته» را سال ۱۳۶۶ با اقتباس از نمایشنامه ای به همین نام نوشته حسن مقدم با بازی حسین سرشار در نقش «جعفرخان»، عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، رضا ارحام صدر، ایرج راد و جهانگیر فروهر روانه سینما کرد.

داستان «جعفرخان از فرنگ برگشته» داستانی معاصر دارد و نقدی طنزآمیز است بر فرنگی مابی و تحلیلی است از فرنگ رفته های که دریافت های خود را از غرب مغایر با ارزش های خانوادگی و وطنی می بینند.

ایرج راد بازیگر «جعفرخان از فرنگ برگشته» در مصاحبه ای نکته جالبی در مورد این فیلم گفته بود: «بسیاری فکر می‌کنند در فیلم جعفرخان از فرنگ برگشته من با مرحوم حاتمی بزرگ همکاری داشتم، اما این‌گونه نیست آقای حاتمی نصف این فیلم را ساخته بودند اما کار نیمه تمام مانده بود، برای ساخت ادامه فیلم از من خواستند که در این اثر ایفای نقش کنم، ادامه این کار را هم آقای متوسلانی ساختند و البته که من چندان نمی‌دانم که چرا ساخت این کار نیمه کاره مانده بود. اما ادامه اثر با همان داستان علی حاتمی ساخته شد!»

روایت شده که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت پس از پایان ساخت «جعفرخان از فرنگ برگشته» از حاتمی خواسته که ۲۰ دقیقه از فیلم را درآورد اما حاتمی خودداری کرده و به همین دلیل ممنوع‌الکار شده بود

فیلم «مادر» ساخته مرحوم حاتمی را باید ادای دین وی به مقام «مادر» به عنوان ارزشمندترین آفرینش هستی دانست. «مادر» محصول سال ۱۳۶۸، داستان مادری است که با ترک سرای سالمندان، واپسین روزهای عمر را در کنار فرزندان خود که هر کدام گرفتار روزمرگی هستند، سپری می کند.

حاتمی در این اثر نمادگرایانه خود، مادر را نقطه محوری خانه و عامل پیوند دهنده اعضای خانواده قرار می دهد که وجود او سبب می شود فرزندان بار دیگر دور یکدیگر جمع شوند.

صحنه آرایی پر ظرافت حاتمی، همه در ستایش مادر است، بویژه حوض قلبی شکل وسط حیاط که نمادی از مادر به عنوان قلب تپنده و جریان اصلی زندگی است. همچنین حاتمی در اثر شاعرانه خود، تحلیلی از تقابل سنت و مدرنیته ارائه می دهد.

در «مادر» بار دیگر شاهد دیالوگ های فاخر هستیم که از قلم شاعرانه مرحوم حاتمی جوشش کرده و جمله «شب را بی چراغ باید روشن کرد» از زبان شخصیت «جلال الدین» یکی از فرزندان مادر شنیده می شود.



حاتمی در فیلم «مادر» بهترین انتخاب را برای نقش ها داشته است. مرحومه رقیه چهره آزاد با ایفای نقش مادر، عنوان لقب مادر سینمایی ایران را گرفت. مرحوم محمدعلی کشاورز در نقش «محمد ابراهیم» نسخه معاصری از «شعبان استخوانی» است، که تلاش دارد ارشدیت خود بر خواهر و برادران را با طعنه و متلک تثبیت کند.

جمشید هاشم پور در نقش «جمال» دیگر فرزند ذکور مادر، عالی است و از کلیشه «زینال بندری» خارج شده است. فریماه فرجامی در نقش «ماه منیر» و اکرم محمدی در نقش «ماه طلعت» دیده شده اند.

اما اکبر عبدی با نقش «غلامرضا» زاویه ای دیگر از قدرت بازیگری خود را در قالب فرزند «کند ذهن» مادر ارائه می دهد و حاتمی در سکانس پایانی خبر فوت مادر را با مونولوگ ماندگار او ادا می کند: «مادر مرد، از بس که جان ندارد.»

«مادر» یک ویژگی دیگر دارد که آن هم موسیقی ساخته ارسلان کامکار است.

رقیه چهره آزاد برای ایفای نقش مادر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن و اکبر عبدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد هشتمین جشنواره فیلم فجر را برای ایفای نقش «غلامرضا» کرد.

همانطور که اشاره شد، دوبله به دیالوگ های آثار حاتمی شیوایی شنیداری بیشتری می دهد و جا دارد از منوچهر اسماعیلی یادی کنیم که در فیلم «مادر» جای شخصیت محمد ابراهیم، غلامرضا و جلال صحبت کرده است.

حاتمی در مورد فیلم «مادر» گفته بود: «ساختن فیلم مادر واقعا حسی بود. بیشتر یک حس و عاطفه بود. احساس اینکه خانه من کجاست؟ من متعلق به کی هستم؟ چه کسی از من حمایت می‌کند؟ … در مدت ساختن فیلم به یاد مادرم بود که نامش ایران است.»

پس از «مادر»، حاتمی آخرین فیلم خود با عنوان «دلشدگان» را به موضوع موسیقی، آخرین سه گانه از هنرهای محبوب خود پس از خوشنویسی و نقاشی اختصاص داد.

«دلشدگان» محصول سال ۱۳۷۰ درامی تاریخی و نیمه موزیکال با صدای مرحوم محمدرضا شجریان است و حاتمی افزون بر کارگردانی، نگارش فیلمنامه، تهیه‌کننده و طراح صحنه آن را برعهده داشت.

فیلم برداشتی آزاد و شخصی از سه داستان واقعی در زمان قاجار است که به شرح سختی های گروهی از نوازندگان سازهای ایرانی می پردازد که برای پر کردن صفحه موسیقی به فرانسه سفر می‌کنند.

حاتمی در «دلشدگان» در بستر این ماجرا، شرحی از دلباختگی ناکام «طاهر» خواننده گروه به شاهزاده نابینای ترک می‌پردازد که که در نهایت در غربت جان می‌سپارد.

فیلمبرداری «دلشدگان» در مجارستان و مکان های شبیه فرانسه ساخته شد.

موسیقی یکی از اضلاع مهم کارهای سینمای حاتمی

موسیقی یکی از اضلاع مهم کارهای سینمای حاتمی از «حسن کچل» تا «دلشدگان» بوده و وی ساخت این موسیقی را به نیز حسین علیزاده سپرد.

حسین علیزاده پیشتر در مصاحبه ای در مورد موسیقی و کلام آهنگ‌ها در «دلشدگان» گفته بود: «همه موسیقی‌ها جوهره‌ آن و کلام از خود حاتمی بود که برای «دلشدگان» ساخته بود. البته بعداً که آقای شجریان اینها را اجرا کرد مقداری شعرها را تغییر داد. یعنی او و مرحوم حاتمی پس از مشورت‌هایی که به هم داشتند، اشعار را به فریدون مشیری دادند و مشیری هم از نظر فن شعری یک مقداری تغییر داد. البته کلام حاتمی بسیار زیبا بود. این حسن را هم داشت که محاوره‌ای‌تر بود و شبیه‌تر بود به تصانیف دوره قاجار. یک کار بزرگی هم حاتمی کرده بود و ۵۰۰ واژه‌ای که در دوره قاجار در صحبت‌های روزمره به کار می‌رفته را هم در دیالوگ‌ها و هم در اشعاری که برای تصنیف‌هایش ساخته بود استفاده کرد. من می‌توانم بگویم که تم‌های اصلی فیلم «دلشدگان» را از شعرهای حاتمی گرفتم. این اشعار خود به خود یک زمینه موسیقیایی برای من به وجود می‌آوردند.»

در «دلشدگان» امین تارخ، اکبر عبدی، جلال مقدم، فرامرز صدیقی، سعید پورصمیمی، حمید جبلی، محمدعلی کشاورز، فتحعلی اویسی، رقیه چهره‌آزاد، جمشید هاشم‌پور و لیلی حاتمی ایفای نقش می کردند و بعدها آواز و تصنیف‌های ساخته‌ شده برای فیلم در آلبومی به نام «دلشدگان» منتشر شد.

«جهان‌پهلوان تختی» واپسین تلاش حاتمی برای ساخت اثری سینمایی از این قهرمان ملی بود که به علت بیماری حاتمی ناتمام ماند.

حاتمی که از ابتدای دهه ۷۰ شمسی مطالعه و تحقیق درباره زندگی جهان‌پهلوان تختی را آغاز کرده بود، بعد از پشت سر گذاشتن دشواری‌هایی سرانجام در سال ۱۳۷۵، ساخت فیلم «جهان پهلوان تختی» را آغاز کرد اما پس از آنکه فقط بخش‌هایی از فیلم را تصویربرداری کرده بود، مبتلا با سرطان و در بیمارستان بستری شد.

عزت الله انتظامی سالها پیش در گفت وگویی، خاطره ای غمبار از بیماری حاتمی روایت کرده و گفته بود: «سر فیلم جهان‌پهلوان تختی، علی حاتمی با من تماس گرفت و گفت که قرار است این فیلم را بسازد و نقش پدر تختی را هم برای من در نظر گرفته. چند ماه بعد هم فیلم را کلید زد ولی هنوز اوایل کار بود که درد کمر علی شروع شد. اواسط فیلم بودیم که بیماری علی شدت گرفت و او مجبور شد کار را رها کند و برای معالجه به لندن برود؛ اما زیاد طول نکشید و سریع برگشت. اصلاً کسی فکرش را نمی کرد که علی یک دفعه از پا بیفتد. برای بار دوم که کار را شروع کردیم، علی دیگر نمی‌توانست آنقدر رو پا باشد.

من هم هر روز صبح که می‌رسیدم اول می رفتم پیشانی علی را ماچ می‌کردم و می‌پرسیدم: علی‌جان آماده‌ای؟ می‌گفت: آره، اما دیگر توان نداشت. یادم می‌آید یک سکانسی را در شب می‌گرفتیم که مادر تختی باید فارغ می‌شد و چون زایمان سختی داشت و بچه به دنیا نمی‌آمد، باید می‌رفتم سقاخانه‌ی رو به‌روی خانه‌ام و نذر و نیاز و دعا می‌کردم.

سر این سکانس اتفاق بسیار عجیب و غریبی برای من افتاد که هر موقع یادش می‌افتم بغض می‌کنم و اشک امانم نمی‌دهد. در آن شب باید میله‌های سقاخانه را می‌گرفتم و این دیالوگ را می‌گفتم: یا موسی بن جعفر، یا حضرت رضا، این بچه زودتر به دنیا بیاید.» دوربین، صدا و همه آماده شدند. من رفتم رو به‌روی سقاخانه و این دیالوگ به ناخودآگاه از دهانم بیرون آمد: یا موسی بن جعفر، یا حضرت رضا … علی را شفا بده.» فضا را سکوتی عجیب گرفت. علی سری گرداند و کات داد. همه عوامل زدند زیر گریه. من هم دستانم را انداختم گردن علی و دو نفری های‌های گریه کردیم. آن شب دیگر نتوانستم کار را ادامه بدهم. بعد زنگ زدند و گفتند علی حالش خوب نیست و در بیمارستان مهراد بستری است.»

علی حاتمی روز پنجشنبه ۱۴ آذر سال ۱۳۷۵ بر اثر سرطان پانکراس در ۵۲ سالگی درگذشت و پیکر وی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد، در حالیکه یکی از ماندگارترین دیالوگ‌های فیلم «حاجی واشنگتن» بر روی سنگ مزار وی نقش بست: «آیین چراغ خاموشی نیست.»

احمد بخشی دستیار حاتمی نیز شرحی از ماجرای آگاه شدن حاتمی از بیماری خود نقل کرده است: «حاتمی از سرطان لوزالمعده در گذشت. آن اوایل که درد داشت همه فکر می‌کردند زخم معده است و جالب است بدانید دست آخر (محمدعلی) فردین سبب شد تا نوع بیماری علی شناخته شود. فردین دوست دکتری داشت که در یک مهمانی بعد از شنیدن جریان دردهای علی از فردین می‌خواهد به علی پیشنهاد کند تا آزمایشی خاص را پشت سر بگذارد.


فردین با من تماس گرفت و بعد از پرس و جو از همسر حاتمی، وقتی مطمئن شدیم او قبلاً این آزمایش را انجام نداده، صبح روز بعد همراه علی و فردین و داود رشیدی به بیمارستان دی رفتیم. او این آزمایش را به انجام رساند و عصر آن روز معلوم شد این درد او از سرطان لوزالمعده است. درد علی با یک کمر درد شروع شد. دکترها گفته بودن باید پیاده‌روی کنی. بعد از آن راه رفتن در استخر را تزویج کردن اما کمر درد او خوب نشد. کار به انرژی‌درمانی هم کشید تا اینکه بعد از چهار ماه داستان فردین پیش آمد و همه چیز روشن شد.
علی ۱۰ روز در بیمارستان خوابید و طی آن ۱۰ روز در اتاقش هر شب برنامه بود. از هنگام تشخیص بیماری تا زمانی که برای درمان تکمیلی به انگلستان رفت حدود هفت هشت ماه دیگر گذشت. علی از پرواز با هواپیما می‌ترسید و این ترس به قدری شدید بود که هنگام پرواز امید روحانی که تخصص اصلی‌اش دکترای بیهوشی است به فرودگاه آمد و علی را با آمپول بیهوش کرد تا بعد از آن ما بتوانیم علی را سوار هواپیما کنیم. هنگام فیلمبرداری «تختی» هم به شدت درد داشت و البته در آن دوران یک روز در میان هم شیمی‌درمانی می‌کرد. با تمام دردی که داشت توانست ۲۰ دقیقه از «تختی» را فیلمبرداری کند.»

پس از فوت حاتمی، بهروز افخمی پروژه «جهان پهلوان تختی» را در سال ۱۳۷۶ با بازی فریبرز عرب نیا و نیکی کریمی به پایان رساند.

همچنین پس از درگذشت حاتمی، دو نسخه سینمایی از سریال «هزاردستان» به عنوان «کمیته مجازات» در ۱۳۷۷ و «تهران روزگار نو» در سال ۱۳۷۸ با تدوین واروژ کریم‌مسیحی و تهیه کنندگی محمدمهدی داد به اکران درآمد.

علی حاتمی آرزوهای بزرگی در عرصه فیلمسازی در سر می پروراند اما افسوس که عمر یاری نکرد.

من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنری‌ام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) استوی پیشتر در مصاحبه ای گفته بود: من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنری‌ام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) است. من از روزی که فیلم محمد (ص) و یا «الرساله» اثر مصطفی عقاد را دیدم، همواره این آرزو را داشته و دارم و از خداوند می‌خواهم که قبل از مرگم این توفیق نصیبم شود.

حاتمی بی الگو بودن را از ویژگی های فیلم های خود می دانست و در مصاحبه تلویزیونی گفته بود: کار من خوب یا بد، شبیه هیچ کار دیگری نیست و تکلیف منتقد با این کار روشن نیست و میزانی ندارد که آن بسنجد.

حاتمی همچنین در مورد اینکه چرا بیشتر آثار ساخته وی مربوط به دوره ای خاص تاریخی است، تصریح کرده بود: تعلق خاطر من به گذشته باعث شده که بیشتر درباره مسایل گذشته فیلم بسازم. من بیشتر به مسایلی می‌پردازم که شناختی از آن داشته باشم.

البته حاتمی و آثار وی از انتقادهای جدی نیز دور نمانده بود. یکی از انتقادها این بود که حاتمی در ساخت آثار تاریخی، دست به تحریف واقعیت می زده و به واقعیات توجهی نداشته است.

حاتمی سال ها پیش در گفت وگو با منوچهر نوذری در پاسخ به این منتقدان، این انتقادات را ناشی از ناآگاهی آنان به امور علمی و تحقیقی مرتبط با هنر نمایش دانسته بود.

وی همچنین گفته بود: آن چیزی که در فیلم هایم مطرح می شود نه تاریخ است و نه رویا. چیزهای هستند که اگر در تاریخ رخ می نمود تاریخ را زیباتر می کرد.

حاتمی همچنین در پاسخ به این انتقاد که حاتمی فقط اشیا را در فیلم های خود نمایش می دهد، گفته بود: نوع کارهای سینمایی من وابسته به اشیا و اشخاص است و آنها را به شکلی که موضوع کار طلب می کنم ارائه می دهم.

حاتمی کارهای سینمایی خود را نیز مبتنی بر تحقیقات دانسته و گفته بود: تحقیقاتی که در کار هنری می شود کمتر از تحقیقاتی که محققان ادبی و علمی انجام می دهند، نیست.

به هر روی علی حاتمی هنرمند و سینماگری بود که دغدغه مردم ایران را داشت و این را می توان در پاسخ به مرحوم منوچهر نوذری که از او پرسید چه کاری در دست تولید پس از «دلشدگان» دارد، یافت:‌ «فکر می کنم کاری که لازم است توسط من انجام شود، موضوع – بیان – تاریخ معاصر ایران است با خاطره های که رجال قدیمی نوشته اند یا مطالبی که مورد توجه مردم دنیا است. اگر ما تصویر خیلی صریح و روشنی از مردم ایران ارائه نکنیم آنها – از مردم ایران – ارائه خواهند کرد.»

مرحوم مشایخی سالها پیش در تحسین حاتمی به او لقب «سعدی سینما» را داد و مرحوم انتظامی نیز در باره حاتمی گفته بود: بدبختانه هیچ هنرمندی در سال‌های بعد از حاتمی، نتوانست جانشین او شود. هیچ نویسنده و کارگردانی نتوانست نظم و نثری که او در فیلم‌هایش داشت را تکرار کند.

در کارنامه حرفه ای علی حاتمی هیچ جایزه ملی و بین المللی مشاهده نمی‌شود، اما نام وی با تاریخ و فرهنگ ایران گره خورده است و جایگاه بلند او فتح شدنی نیست.

رسانه سینمای خانگی – ساترا در سال گذشته ۲۵۰ طرح بررسی کرده است

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا)؛ معاونت پایش و نظارت ساترا با هدف اجرای سیاست‌های محتوایی و نظارت بر عملکرد محتوایی ارائه‌دهندگان خدمات صوت‌و تصویر فراگیر، رده‌بندی و صدور پروانه انتشار محتوا به‌منظور ایجاد اطمینان از دسترسی کاربران به محتوای سالم، مفید و جذاب تشکیل شده است. اهم اقدامات این معاونت نظارت بر محتوای سکوهای نمایشی، نظارت بر محتوای نمایشی حرفه‌ای با استفاده از ابزارهای نظارت پیشینی توسط شورای تولید و نمایش و نظارت پسینی بر محتوای کاربرمحور و محتوای دوبله سکوهای ناشر محور است. با محمد حسام‌پور معاون پایش و نظارت ساترا درخصوص عملکرد و برخی اقدامات این معاونت گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

لطفا به عنوان اولین سوال، در مورد  روند تنظیم‌گری در رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر توضیح دهید.

عموماً تنظیم‌گری در رسانه‌ها معمولا دو رکن اساسی دارد. رکن اول «تنظیم گری محتوا» است و رکن دوم مربوط به «تنظیم‌گری صنعت» است. تنظیم‌گری محتوا فرایندهایی را در بر می‌گیرد که تضمین‌کننده سلامت محتوا منطبق با ارزش‌ها و چهارچوب‌های فرهنگی و عرفی جامعه است. در بعد  تنظیم‌گری صنعت نیز عموماً بر اصول و ضوابط تاسیس و استانداردهای فنی، اقتصادی رسانه‌ها مطرح می‌شود.

البته در کنار ارکان تنظیم‌گری، زیرساخت اجتماعی، سیاسی هر کشور نیز منجر به معرفی مدل‌های مختلف تنظیم‌گری می‌شود و بر اساس این مدل تنظیم‌گری، مجموع  قوانین، مقررات و فرآیندهای تنظیم‌گری محتوایی و صنعتی طراحی می‌شود. سه مدل تنظیم‌گری در دنیا  مرسوم است: مدل بازار محور، مدل حقوق محور و مدل حاکمیت‌محور. در مدل بازار محور، با مداخله حداقلی دولت، نیروهای بازار پیشران و تعیین کننده هستند و از مخاطب به عنوان مشتری انگاره‌سازی می‌شود و برگرفته از اصل آزادی بیان، نظارت حداقلی و پسینی در نظام تنظیم‌گری تعریف می شود. در مدل دوم تنظیم‌گری که عموما در اروپا توسعه یافته است مسئولیت‌پذیری رسانه‌ها مد نظر است. در مدل سوم که تنظیم‌گری حاکمیتی است ضمن برخی شباهت‌ها با مدل‌های قبلی، حفظ انسجام ملی، ثبات اجتماعی، منافع ملی اولویت می‌یابد و به دلیل عمق تاثیر و میزان نفوذ رسانه بر افکارعمومی جامعه، مسئولیت‌های اجتماعی در حکمرانی اهمیت بیشتری می‌یابد. در کشور ما ایران به دلیل جایگاه و اهمیت خاص حوزه فرهنگ در ساختار حکمرانی کشور، تنظیم‌گری رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر بر اساس مدل حاکمیت محور توسعه یافته است و ساترا به عنوان نهاد تخصصی و بازوی اجرایی صداوسیما، متولی تنظیم‌گری رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر است که همزمان با نظارت، حمایت‌گری و تسهیل‌گری برای رسانه‌های صوت‌وتصویر فراگیر را در سطوح مختلف تعریف می‌کند.

البته ممکن است برخی افراد در مورد دلیل و ضرورت تنظیم‌گری صداوسیما در حوزه صوت‌وتصویر فراگیر ابهاماتی داشته باشند که می‌توان از ابعاد مختلف موضوع را تبیین کرد. از بعد حقوقی و قوانین اسناد بالادستی کشور، مصوبات مجلس، تفاهم‌نامه‌ها و همچنین ابلاغ مصوبه شورای انقلاب فرهنگی توسط رئیس جمهور، بر مسئولیت اصلی صداوسیما در حوزه صوت‌و تصویر فراگیر صحه گذاشته شده است. از منظر نظری هم باید گفت بسیاری از پژوهشگران دو بعد فناوری و فرهنگی برای تلویزیون تعریف می‌کنند و  رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر، در واقع یک روند فناورانه توسعه یافته در امتداد تلویزیون هستند. تطور تاریخی فناوری از تلویزیون آنتنی به کابلی، ماهواه‌ای و از تلویزیون آنالوگ به دیجیتال و تلویزیون اینترنتی رسیده است. در بعد فرهنگی هم رسانه های صوت و تصویر فراگیر، اکثرا برنامه های تلویزیونی، سریال و مجموعه های دنباله دار تولید می کنند و بعضا در الگوی شبیه تلویزیون به صورت روزانه یا هفتگی با زمان بندی مشخص نیز برنامه هایشان را منتشر می کنند! لذا بسیاری از کشورها، هنگام  تنظیم مقررات و قوانین این رسانه های صوت و تصویر فراگیر را شبه تلویزیونی (TV like) می نامند. اگر در دو بعد فناوری و فرهنگی این رسانه ها، تکوین یافته از بستر تلویزیون و یک الگوی تلویزیونی دارند، از بعد اجرایی هم تجربه کشور ما نشان می دهد که حکمرانی در یک نهاد تخصصی، باید نهادینه شود. همانطور که دانشگاه های دولتی و غیرانتفاعی توسط یک نهاد یعنی وزارت علوم و فناوری همزمان تنظیم گری و مدیریت می شود و یا مدارس دولتی و غیرانتفاعی فقط توسط وزارت آموزش و پرورش و یا بیمارستان های دولتی و خصوصی فقط توسط وزارت بهداشت و درمان مدیریت و تنظیم گری می شود؛تلویزیون و شبه تلویزیون در نهاد تخصصی اش یعنی ساترا به عنوان بازوی اجرایی صداوسیما تنظیم گری و مدیریت می شود. این تجربه نهادینه شده در کشور نشان می دهد که  ضمن تقویت و توسعه هدفمند بخش خصوصی،  انسجام و ساختار حاکمیت در اداره امور تخصصی را حفظ می کند.

با این توضیحاتی که بیان شد، فرایند صدور مجوز محتوا در ساترا را تشریح کنید.

همان‌طور که گفتم  یکی از شئون تنظیم‌گری ساترا ، تنظیم‌گری محتواست. در تنظیم‌گری محتوا هم منبعث از مدل تنظیم‌گری حاکمیتی، برای راهبری و حمایت از توسعه کمی و کیفی محتوای بومی و ایرانی اعم از سریال و برنامه‌های تلویزیونی که متناسب با نیاز خانواده ایرانی و اسلامی است، شورای صدور مجوز تولید و شورای صدور مجوز انتشار به عنوان ارکان اصلی ساترا نقش دارند و فرایندهای اجرایی صدور مجوز محتوا بر اساس مصوبات این شوراها انجام می‌گیرد و این فرایندها ترکیبی از نظارت‌های پیشینی و پسینی است. شوراهای تخصصی صدور مجوز اعضای حقیقی و حقوقی دارد. اعضای حقیقی که منتخبی از خبرگان فرهنگی هستند به پیشنهاد رئیس ساترا و با حکم رئیس سازمان صداوسیما منصوب می‌شوند. رئیس ساترا و مدیران معاونت پایش و نظارت و نمایندگان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دادستانی و … هم به‌عنوان اعضای حقوقی در جلسات شرکت می‌کنند.

در طول یک سال گذشته بیش از 100 جلسه شوراهای تخصصی صدور مجوز برگزار شده است. طرح‌ها و فیلم‌نامه‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که رسانه‌ها یا اشخاص حقیقی یا رسانه ها ارائه دادند در کمترین زمان ممکن در شوراهای تخصصی ساترا بررسی و نتیجه اعلام شده است. بعضی طرح‌ها نیازمند بازنویسی، گفت‌وگو با تهیه‌کننده و نویسنده است که از این افراد دعوت می‌شود در این شوراها حضور یابند. اعضای شورا با رویکرد اقناعی با هنرمندان تعامل دارند. در این جلسات برخی ملاحظات محتوایی در تطبیق با شاخص های علمی بر خاسته از حوزه های جامعه شناختی، روانشناختی و فرهنگی در اختیار نویسندگان طرح ها قرار می گیرد و  مواردی همچون ضرورت صیانت از جایگاه نهاد خانواده، حفظ حرمت و صیانت از مرزهای اخلاقی جامعه، مورد گفتگو قرار می گیرد.

از نظر آماری بیشتر از 250 طرح در یک سال گذشته، توسط شوراهای تخصصی ساترا بررسی شده، تعدادی از آنها مصوب شده، تعدادی از آنها نیازمند بازنگری و بازنویسی بوده و در تعامل و گفت‌وگوی تهیه‌کنندگان و کارگردان با ساترا بازنویسی شده یا در حال بازنویسی هستند. در حوزه انتشار نیز هم اکنون 15 سریال و برنامه ‌تلویزیونی در حال انتشار در پلتفرم‌هاست که غیر از یکی دو مورد که در پلتفرمی ممکن است بدون مجوز ساترا منتشر شده باشد، بقیه محتواها در شورای صدور مجوز انتشار ساترا مورد بررسی قرار گرفته است. البته این نکته را باید یادآوری کنیم که ساترا نهاد ناظر و تنظیم گر صوت و تصویر فراگیر است و ضابط قضایی نیست و از طرفی درگاه انتشار رسانه های صوت و تصویر فراگیر در اختیار ساترا نیست . این بستر در اختیار خود رسانه ها و اینترنتی است. لذا برخی ملاحظات محتوایی شورای صدور مجوز ساترا که توسط رسانه ها انجام نمی شود و رسانه نسبت به انتشار محتوا اقدام می کند. در نظارت پسینی و تطبیق پس از انتشار به مراجع حقوقی و قضایی اعلام می شود.

تعداد برنامه‌ها و سریال‌های بازبینی شده سقف دارند؟ 

نه محدودیتی ندارند. ساترا ضمن نظارت بر روند تولید و انتشار محتوا ، هم‌زمان با این تسهیل‌گری بحث حکمرانی فرهنگی شکل بگیرد اما از یک منظر برای پویا شدن تولیدات و هویت پیدا کردن مسیر انتشار محتوا در رسانه‎‌ها صوت و تصویر فراگیر یکسری تعاریف شکل گرفته است. برای مثال اگر سه طرح اشخاص حقیقی تصویب شد عملا باید وارد تولید بشوند تا طرح‌‌های بعدی تصویب شود. نمی‌خواهیم فقط طرح‌هایی مصوب شود اما مسیری برای تولید نداشته باشد.

اعتبار مجوزها چگونه است و محدودیتی هم برای تولید کردن طرح‌‌های مصوب‌شده وجود دارد؟

مجوزهای تولید اعتبار یک ساله دارند. برای هویت دادن و هدفمند شدن تولید و انتشار محتوا در رسانه‎‌های صوت‌و تصویر فراگیر، محدودیتی در مورد تعداد طرح ها و فیلمنامه های مصوب اعمال می شود. اشخاص حقیقی سه مجوز تولید و رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر ، 7 مجوز تولید محتوا می‌توانند دریافت کنند. اگر طرح جدیدی داشته باشند باید حداقل یکی از طرح‌‌های مصوب قبلی‌شان وارد مرحله تولید شود.

بین معیارها و الزامات برای بازبینی و صدور مجوز بین اشخاص حقیقی و رسانه‌ها (اشخاص حقوقی) تفاوت‌هایی وجود دارد یا همه از یک قانون تبعیت می‌کنند؟

نه، تفاوتی وجود ندارد. تنظیم‌گری محتوا از جنس اقناع است نه ابلاغ. و در این میان تهیه‌کننده، کارگردان و افراد خلاق و مولد یک اثر، در جلساتی که دعوت می‌شوند صحبت می‌‌کنند، درباره نکته‌ای در طرح یا مسئله مبهمی در فیلم‌نامه، سکانس یا پلانی گفت‌وگو می‌کنند و به هرحال بر اساس یک منطق مشخص مسیر به جلو می‌رود. تعامل اعضای شوراهای تخصصی صدور مجوز با هنرمندان اعم از تهیه‌کنندگان و کارگردان‌ها و نویسندگان راحت‌تر‌ و سهل‌الوصول‌تر‌ است و به دلیل اشتراک فهم درخصوص دغدغه‌های فرهنگی، زبان مشترکی وجود دارد. یکی از آسیب ها حضور افرادی عموما با خاستگاه فنی و بدون پشتوانه فرهنگی در هرم مدیریتی و مالکیتی رسانه های صوت وتصویر فراگیر بوده. این افراد عموما از منظر اقتصادی به حوزه فرهنگ نگاه کرده اند و بعضا سازکارهای تولید فرهنگی را با اصول ریاضی و قوانین رایانه ای تطبیق می دادند. این مسیر منجر به کالایی سازی فرهنگ و آسیب های فراوان در روند تولید و انتشار محتوا شده بود. این مسیر گفت‌وگو و تعامل ساترا با هنرمندان، انشالله مسیر گذشته را اصلاح خواهد کرد و تولیدات بومی و متناسب با استانداردهای فرهنگی جامعه ایرانی و اسلامی تقویت خواهد شد.

ارتباط اشخاص حقیقی مانند تهیه‌کننده‌ها، هنرپیشه‌ها، سازندگان و… با ساترا چگونه است؟ شاید احساس شود بعضا چالش‌هایی در این جلسات وجود دارد. نحوه تعاملات در این جلسات چطور است؟

تا الان سابقه نداشته است که از تهیه‌کننده، کارگردان یا نویسنده‌ای دعوت کنیم اما در جلسه حاضر نشود و موردی هم نداشتیم که تهیه‌کننده، کارگردان و نویسنده در جلسه حضور داشته باشند و اعلام نارضایتی کنند. جنس گفت‌وگوهایمان فرهنگی و دغدغه‌ها، دغدغه‌های مشترک است و این بحث‌های تخصصی، پیشران و کمک کننده حوزه تولید هستند؛ درِ جلسات شوراها بحث باز است و گفت‌وگو شکل می‌گیرد و محدودیتی برای زمان  جلسات نداریم؛ عموم جلسات شوراهای تخصصی ساترا هفت الی هشت ساعت جلسات طول می کشد. به هرحال نمونه این جلسات در سایر نهادهای فرهنگی کشور خیلی کم است که تهیه‌کنندگان و کارگردانان با اعضای شورا، با هم بنشینند در خصوص فیلمنامه‌ها و طرح ها و با دقت و وسواس گفت‌وگو و نظرات‌شان را روشن و شفاف بیان کنند، اگر ابهامی است برطرف کنند و نهایتا به یک جمع‌بندی برسند. اعضای شوراهای تخصصی ساترا، سال‌ها در عرصه فرهنگی کار کرده‌اند، از مدیران باسابقه حوزه فرهنگی هستند، با اصول فنی و زیبایی‌شناسی تولید برنامه و سریال آشنایی دارند، اساتید دانشگاه در شوراهای تخصصی حضور دارند که همه این موضوعات به غنا و تولید محتوای متناسب با هنجارهای فرهنگی کشور کمک می‌کند. من تلقی‌ام این است که در یک سالی که ساترا به صورت موثر و مرتب در حوزه صوت و تصویر فراگیر جلسات شورای تولید و انتشار برگزار کرده، باب گفت‌وگو و مفاهمه به اعتلا و تحکیم مسیر تولیدات رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر کمک کرده است.

امیدواریم با هم‌افزایی سایر نهادهای فرهنگی برای تقویت مرجعیت صداوسیما در خصوص صوت‌و تصویر فراگیر مسیر تنظیم‌گری محتوایی و صنعتی تسهیل شود و تولیدات ایرانی متناسب با هنجارهای فرهنگی جامعه سهم بیشتری در مصرف رسانه‌ای مخاطبان داشته باشد. توسعه تولید بومی ضمن تقویت حکمرانی فرهنگی، باعث ارتقای سطح کیفی تولیدات نیز خواهد شد.

رسانه سینمای خانگی – آخرین فرصت ثبت‌نام در نمایشگاه «رصتا»، ۱۹ آذر

فعالان حوزه صوت‌و تصویر فراگیر علاقه‌مند برای حضور در دومین نمایشگاه ملی «رصتا» فرصت دارند تا ۱۹ آذر ماه با مراجعه به سایت رصتا ثبت‌نام خود را تکمیل کنند.

به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر در فضای مجازی(ساترا)؛ دومین نمایشگاه ملی رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر ایران(رصتا) با هدف حمایت و معرفی ظرفیت‌ها، توانمندی‌ها و هم‌افزایی رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر توسط ساترا با همکاری سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران برگزار می‌شود.

سکوهای دارای مجوز، معاونت‌های تولیدی صدا و سیما، شرکت‌ها، بانک‌ها و موسسات علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در حوزه صوت‌و تصویر فراگیر و شبکه نمایش خانگی و فعالان این عرصه در این نمایشگاه حضور خواهند داشت.

فعالان حوزه صوت‌و تصویر فراگیر، نمایش خانگی، اپراتورهای ارائه‌دهنده خدمات اینترنت و مراکز علاقه‌مند به حضور در این رویداد فرصت دارند تا ۱۹ آذر ماه برای ثبت‌نام مراجعه کنند.

دومین نمایشگاه ملی «رصتا» از تاریخ ۱۰ تا ۱۳ دی ماه ۱۴۰۲ با حضور سکوهای دارای مجوز از ساترا، اپراتورهای تلفن همراه و مراکز علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در حوزه صوت‌و تصویر فراگیر و نمایش خانگی در مصلای امام خمینی(ره) تهران برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی – «ساترا» ذیل یک وزارتخانۀ منفعل و یا سازمان کرخت، کارآیی دارد؟

هادی مرادی: در عصر پیش رو، سینما با استفاده از سکوهایی به نام پلتفرم، می توانست در کمترین زمان ممکن خود را به راحتی و بی دغدغه به خانۀ مخاطبان خود رسانده، جهان‌بینی، ایدئولوژی و سبک زندگی آنان را از نزدیکترین فاصله مورد تغییر و تبدیل قرار دهد؛ مخاطبان هم در کنار خانواده و زیر سقف خانۀ خود، تصویری شفاف و صدایی قدرتمند را از آنچه سینما می خواهد ارائه کند، در ساختاری نو و گسترده در گوشه گوشه کشور پهناور ایران زمین، تحت عنوان «شبکه نمایش خانگی» دریافت نمایند و با آن به تعامل بپردازند

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ خواهی نخواهی، سینمای ایران نیز همانند دیگر ارکان فرهنگ و هنر جهان، دیر یا زود متأثر از اینترنت می‌شد و معلوم بود که در عصر اینترنت، سینما معنا و مفهومی عمیق‌تر از گذشته پیدا می کرد و می توانست ضریب نفوذ خود را در زندگی و مناسبات انسانی و اجتماعی بیش از گذشته افزایش دهد. قهراً این ضریب با ایجاد پلتفرم‌ها (سکوها)، سرعتی چند برابر پیدا می نمود.

در عصر پیش رو، سینما با استفاده از سکوهایی به نام پلتفرم، می توانست در کمترین زمان ممکن خود را به راحتی و بی دغدغه به خانۀ مخاطبان خود رسانده، جهان‌بینی، ایدئولوژی و سبک زندگی آنان را از نزدیکترین فاصله مورد تغییر و تبدیل قرار دهد؛ مخاطبان هم در کنار خانواده و زیر سقف خانۀ خود، تصویری شفاف و صدایی قدرتمند را از آنچه سینما می خواهد ارائه کند، در ساختاری نو و گسترده در گوشه گوشه کشور پهناور ایران زمین، تحت عنوان «شبکه نمایش خانگی» دریافت نمایند و با آن به تعامل بپردازند.

«شبکه نمایش خانگی» در این دوران، امکانات جدید و مطلوب تری را فراهم می سازد که «گستردگی جامعۀ مخاطبان»، «بسیار ارزان تر بودن»، «به سهولت در دسترس بودن»، «آزادی انتخاب اثر مورد نظر»، «آزادی انتخاب زمان مناسب برای دریافت و نمایش اثر»، «وجود جذابیت‌های خاص صوتی و تصویری»، «بهره مندی از رویکرد انتقادی عمومی تر و صریح‌تر»، «استفاده از قالب‌های متنوع تر و مخاطب پسندتر»، «کمتر بودن قید و بندهای موضوعی و ساختاری»، و بسیاری دلایل و امتیازات دیگر بخشی از آنهاست که تأثیرگذاری فرهنگی فوق العاده ای را نسبت به سینمای سالنی و البته در مقایسه با تلویزیون بر جای خواهد گذاشت؛ به خصوص آن که روزگار تیرۀ ولنگاری فرهنگی (که ناشی از سال‌های مدیریت خاکستری متمایل به بنفش است) سینمای سالنی و تلویزیون را (کم یا زیاد) به کرختی و روزمرگی مرگ آوری نیز دچار نموده است.

بپذیریم یا نپذیریم، فناوری های نوین، از جمله «شبکه نمایش خانگی» خود را تحمیل خواهد کرد، و جریان پویا و فعال فیلم و سینمای کشور راه خود را برای رسیدن به چشم و نگاه بیننده از دهلیز این شبکۀ تازه متولدشده، پیدا خواهد نمود. این همان شرایط جدیدی است که متأسفانه برخی مسئولان و سینماگران آگاهانه یا از سر ناآگاهی هیچگاه به آن اعتنایی نکردند. این بخش از مسئولان و مدیران، چنین واقعیت بزرگی را همواره انکار کرده، به نوعی خوش باورانه از بار مسئولیت آن شانه خالی نمودند؛ یا آن که خود را به خواب زده، در جهت جریان آب شنا کرده، فضای موجود را دوره ای گذرا برشمردند که به زودی به پایان می رسد!… برخی دیگر هم به تصور این که آب از سر گذشته به شکل اغراق آمیزی با این پدیده روبرو شدند و خود را به میدان انفعال کشاندند، به نحوی که مورد اهانت و تمسخر جریان قدرتمند و فرصت طلب این شبکه قرار گرفتند. مدیرانی که اقتضای زمان و فناوری‌های روز خود را نشناختند، مغز و ذهن خود را در محیطی ایزوله نگه داشتند و وقت خود را به نظریه‌پردازی، سیاسی بازی، و معاملات بین‌حزبی مصروف کردند؛ یا آنچنان مرعوب عظمت و عمق فناوری شدند که خودباخته و مسخ شده، عنان کار را رها نمودند. چه بسا، وضعیت امروز فیلم، سینما، و تلویزیون ناشی از همین افراط و تفریط‌های مدیریتی است؛ مدیریت کسانی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم و از طرق گوناگون بر تن رنجور فیلم، سینما، و تلویزیون ایران ضربه وارد می کنند.

بر همین پایه ناگفته پیداست که، هرگونه غفلت از «شبکه نمایش خانگی»، یا هر گونه برخورد غیرعاقلانه و غیر کارشناسانه با این پدیدۀ نوین، نوآورانه، و فناورانه پیامدهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، سیاسی، هویتی، و… را به دنبال خواهد داشت. وضعیت و فضای این روزهای «شبکه نمایش خانگی» شاهدی بر این مدعاست که علیرغم تلاش مدیریت جدید، چه بسا آثار سخیفی در آن مشاهده می‌شود. آثاری که ادبیات گفتاری و رفتاری غیر قابل دفاعی را عرضه می دارد و اساساً توقع هم ترازی با فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی را به باد می دهد. متأسفانه «شبکه سینمای خانگی»، پیش تر تا حدودی به حیاط خلوت تفکرات ضد اخلاقی، ضد ایرانی، و ضد اسلامی تبدیل شده بود که ضمن به مشام رسیدن بوی تعفن پولشویی، عده‌ای سودجو فیلم و سریال‌های کثیف را به خورد مردم می دادند که در زیرلایه‌های آن ارزش های جامعه را تضعیف می کردند. این تأثیر همان بی‌تدبیری های عمدی یا سهوی مدیران و مسئولان و دست اندرکاران نادان است که در بالا بدان اشاره شد.

همین دلایل و شرایط، برخی مسئولان و دست اندرکاران دغدغه مند در این عرصه را واداشت تا ضمن همگن‌سازی خود با آینده و دوران آتیِ پیش رو، نه‌تنها رسالت و مأموریت‌های مجموعه فیلم و سینمای کشور، بلکه اساساً هویت آن را هم بازتعریف کنند تا در عین پای بندی به اصالت های ذاتی، بتوانند در فضای نوین نقش‌آفرینی ویژه ای داشته باشند. لذا به دنبال بررسی اوضاع و شرایط، (به دلایلی که بعداً توضیح داده می شود) بحث نظارت بر صوت و تصویر فراگیر (که «شبکه نمایش خانگی» بخشی از آن است) به سازمان صدا و سیما واگذار شد.

طبیعی است شرایط موجود که «ناشی از ولنگاری فرهنگی»، «ناشی از پول های کثیف»، «ناشی از سرمایه گذاری دشمنان غربی»، و «ناشی از فرصت طلبی، حرص، و طمع عده ای از افراد متمول و مرفه بی درد» و… بود، برای تغییر به سمت نظم و نظام و انطباق با ارزش های واقعی ملت و کشور ایران، و رعایت اصول و فروع قانون با سرسختی، مخالفت، بهانه جویی، کارشکنی، و جوسازی همان عدۀ ناسازگار مواجه گردد و با بهانه های گوناگون در مورد چیستی، چرایی، چگونگی، کیستی، زمان، و مکان این تغییر و با استفاده از بازوهای نفوذی خود در بخش های مختلف به گروکشی و تسویه حساب پرداخته شود.

با این حال، بر اساس آن چه گفته شد، نباید فراموش کرد وجود نهادی توانمند، هدفمند، و متکی به ساختاری قدرتمند و با هویت، در جهت سیاست‌گذاری، تصمیم‌گیری و نظارت بر «شبکه نمایش خانگی» از نان شب هم واجب‌تر است تا با هر عنوانی و ذیل هر سازمانی که هست، حامی و مدافع هویت و فرهنگ انقلاب و پاسدار تمدن ایران اسلامی باشد. مسلم است که، این نهاد، باید برخوردار از «قدرت اجرایی بالا»، «هویت تثبیت‌شده»، «مقررات و مصوبات روشن»، «ضمانت اجرایی متناسب»، و «مدیران، کارشناسان، و عوامل عاقل، عالم، توانمند، سالم، شجاع، پیگیر، مقاوم، و دورنگر» باشد تا هم اعتماد کامل حاکمیت را به دست آورد و هم جریان لمپن، فرصت طلب، زیاده خواه، رانت خوار، و منفعت جوی مخالف را به تمکین وادارد.

به نظر می رسد، با تدبیر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی، ساترا از چنین وضعیتی برخوردار باشد. پس ضمن امیدواری به موفقیت این بخش از خدمتگزاران و مدافعان فرهنگ و هویت ملت و کشور ایران، باید تلاش شود به جای ایراد اشکالات ناوارد و بهانه گونه، تا حد امکان به این نهاد نوپا، کمک گردد.

رسانه سینمای خانگی- فرهاد قائمیان برای فرهنگ رضوی فیلم می‌‎سازد

سعیدی‌زاده در تشریح جزئیات بیست‌ویکمین جشنواره امام رضا(ع) گفت: در این دوره می‌خواهیم تولید اثر فاخر و اثرگذار در حوزه فرهنگ رضوی که آحاد مردم از آن بهره ببرند را داشته باشیم. البته بنا به اقتضائات فرهنگی و اجتماعی که در این جشنواره رقم خواهد خورد به سمت کار حرفه‌ای خواهیم رفت تا فرهنگ رضوی به عنوان یک جریان حرفه‌ای اثر گذار در بین آحاد مردم باشد. 

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، مرتضی سعیدی‌زاده – مدیر عامل بنیاد بین المللی فرهنگی، هنری امام رضا(ع)- پیش از ظهر امروز یک‌شنبه (۱۲آذرماه) در نشست تشریح برنامه‌های بیست و یکمین جشنواره بین‌المللی، فرهنگی و هنری امام رضا(ع) که در سالن غدیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد با اشاره به این موضوع که ما امسال درصدد این هستیم که بتوانیم تحولی جدید در این بنیاد داشته باشیم، اظهار کرد: در دوره مدیریت جدید در تلاش بودیم که جشنواره فرهنگ رضوی را در گستره جغرافیایی 
کشور به صورت جدی و یک جریان خاص پیگیری کنیم تا از این طریق بتوانیم فرهنگ رضوی را در ‌کشور ترویج بدهیم. 

وی خاطرنشان کرد: در دوره‌های مختلف این جشنواره رویدادهای مردمی زیادی همچون مسابقات کتابخوانی به همراه هشتگ‌های متعدد در فضای مجازی و ارسال پیامک‌ها اتفاق افتاده است اما در دوره بیست و یکم علاوه بر این موارد درصدد این هستیم که به سمت حرفه‌ای شدن هم پیش برویم.  

مدیرعامل بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع) اظهار کرد: در این دوره می‌خواهیم تولید اثر فاخر و اثرگذار در حوزه فرهنگ رضوی که آحاد مردم از آن بهره ببرند را داشته باشیم. البته بنا به اقتضائات فرهنگی و اجتماعی که در این جشنواره رقم خواهد خورد به سمت کار حرفه‌ای خواهیم رفت تا فرهنگ رضوی به عنوان یک جریان حرفه‌ای اثر گذار در بین آحاد مردم باشد. 

سعیدی‌زاده یادآور شد: دوره بیست‌ویکم جشنواره دوره تعالی و شکل‌گیری یک جریان اثر گذار است و انشاالله در سال‌های آینده این جریان را ادامه می‌دهیم. به همین منظور دفاتر تخصصی را شکل داده‌ایم و سه حوزه کلان استعدادیابی و پرورش هنرمندان نو پا برای حرفه‌ای شدن این جشنواره را به همراه برپایی دورهای آوزشی خواهیم داشت. بنیاد راهبری و هدایت جشنواره فرهنگی و هنری امام رضا(ع) را با هدف تولیدات اثرگذار برای مخاطبان میانی مدنظر قرار داده است. ضمنا سفارش‌هایی به هنرمندان شاخص برای اثرگذاری داده شده است و هدف این است که به این شکل جریان فرهنگ رضوی را مدیریت کنیم.

سعیدی‌زاده ابراز کرد: تشکیل شورای سیاست‌گذاری با حضور مدیران طراز ملی را هم انجام داده‌ایم و در این جشنواره سعی کرده‌ایم از نخبگان هنر بهره ببریم و با انتخاب مدیران و هیات داوران اثرگذار باشیم.

وی ادامه داد: شعر ‌و سرود، هنرهای نمایشی و جشنواره دانشجویی را با محوریتی که گفته شد پیش بردیم، جوایز نیز از نظر مالی جوایز خوبی است و سعی کردیم با انتخاب جوایز خوب به نوعی تقدیر و تشکر از هنرمندان در حوزه فرهنگ رضوی را داشته باشیم. 

مدیرعامل بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع) بیان کرد: رویدادهای جانبی در تمام جشنواره‌ها وجود دارد و ما هم در این جشنواره درصدد برگزاری نشست‌های جانبی هستیم. البته تولیدات رسانه‌ای هم داریم که امیدواریم در بستر فضاهای محیطی پخش شود. 

سعیدی‌زاده اضافه کرد: در تلاش بودیم که جریان جشنواره را علاوه بر حرفه‌ای شدن به سمت مردمی شدن هم پیش ببریم، به همین‌ منظور درحوزه تئاتر در ۴۵۰ نقطه از کشور اجرا خواهیم داشت. 

وی با بیان اینکه تلاش ما براین است که آثار هنرمندان از شکل استانی به سمت ملی پیش برود، گفت: خواستاریم تمام هنرمندان در ایام دهه کرامت حضور داشته و مهمان ما باشند و جوایز خود را دریافت کنند. در کنار جشنواره اصلی دو جشنواره عمومی هم داریم که یکی جشنواره روستایی با محوریت جهاد دانشگاهی و وزارت علوم و دیگری جشنواره دانشجویی رضوی است. 

مدیرعامل بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع) اظهار کرد: امسال ۱۲ جشنواره در حوزه‌های شعر ‌و سرود، آثار تجسمی، هنرهای نمایشی و سینمایی برگزار می‌شود. ضمنا بیست‌ونهمین جشنواره شعر رضوی به دبیری محمد جواد شرافت را داریم که امسال در کشور افغانستان برگزار می‌شود.

سعیدی‌زاده افزود: همچنین ۱۵ جشنواره شعر کودک و نوجوان، ۱۴ جشنواره شعر عربی‌، ۱۸ جشنواره شعر ترکی‌رضوی و دومین جشنواره در حوزه سرود با محوریت وزارت آموزش و پرورش را داریم. جشنواره سرود دانش آموزشی هم برگزار می‌شود. سیزدهمین جشنواره بین المللی عکس رضوی هم با محوریت چهار آموزشگاه برگزار می‌شود.

وی ادامه داد: نهمین جشنواره گرافیک رضوی در حوزه پرچم و کتیبه و پوستر شکل پیدا کرد. بیستمین جشنواره ملی خوشنویسی را هم داریم که با برگزاری کارگاه آموزشی همراه است. همچنین ۱۴ جشنواره کودک و نوجوان، ۱۷ جشنواره تئاتر رضوی ‌و ۱۷جشنوراه تئاتر خیابانی را هم داریم. 

مدیرعامل بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع) بیان کرد: پنجمین جشنوراه روستایی رضوی هم باهدف توسعه فرهنگ رضوی و احیای سنت‌های روستایی و مشارکت معاونت روستایی ریاست جمهوری برگزار می‌شود. 

سعیدی‌زاده با بیان‌اینکه امسال با افزایش دو برابری اعتبار روبه‌رو بودیم، گفت: در حال حاضر کمپین‌هایی با نام «زیبایی و اگاهی» اهل‌بیت(ع) در حال طراحی است. 

به گفته وی از دوره بیستم جشنواره در سطح ملی مدیریت می‌شود و امسال فرهاد قائمیان دبیری این جشنواره را بر عهده دارد. 

در بخش دیگری از این‌ نشست، فرهاد قائمیان -دبیر جشنواره- در سخنان کوتاهی گفت: قرار است مذاکراتی برای تولید فیلم با سازمان سینمایی داشته باشیم و از روند فیلم‌سازی کوتاه حمایت خواهیم کرد و تلاش می‌کنیم حتما یک فیلم سینمایی در فرهنگ امام رضایی داشته باشیم. 

در بخش پایانی این نشست زمانی -یکی از مدیران بیست‌ویکمین جشنواره بین‌المللی امام رضا(ع)- در مورد طراحی پوستر جشنواره اظهار کرد: در پوستر ۲۱ دوره جشنواره لقب و القاب معین الضعفای امام رضا(ع) منقوش شده است و از هنرمندان هم خواسته‌ایم که با این عنوان در این جشنوراه حضور پیدا کنند، ضمنا ۱۱ عنوان جشنوراه فرهنگی و هنری نیز در این دوره جشنوراه برگزار می‌شود.

وی در پایان گفت: قریب به ۳۰ مجموعه و نهادهای فرهنگی در برگزاری این جشنواره در کنار بنیاد امام رضا(ع) هستند که بعد از عید سعید فطر در یک بازده ۴۰ روزه فضای کشور در گستره کامل شروع به فعالیت خواهد کرد و آثار ‌گرافیکی و خوش‌نویسی تقدیم نگاه مردم خواهد شد.

در پایان این‌نشست از پوستر این دوره از جشنواره رونمایی شد.

رسانه سینمای خانگی- سینمای عربستان به کجا می‌رود؟

صنعت سینما در عربستان تا سال ۲۰۱۸ که سالن‌های سینما پس از ۳۵ سال بازگشایی شد، تقریبا وجود نداشت اما این کشور عربی با سرمایه گذاری هنگفت در عرصه سینما و برگزاری جشنواره پرزق و برق دریای سرخ و در کنار آن ایجاد مشوق‌هایی برای تولید مشترک با سایر کشورها، با شتاب فراوانی خود در صدد جبران عقب ماندگی خود در این حوزه است.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در راستای تحولات فرهنگی اخیر در عربستان، این کشور خاورمیانه که تنها چند سالی است سالن‌های سینمای خود را به روی مردم گشوده است، حالا نه تنها به بزرگترین بازار سینمایی خاورمیانه تبدیل شده، بلکه از حیث رشد فروش سینما در رتبه نخست جهان قرار گرفته است. 

سینمای عربستان در سال گذشته میلادی در مجموع به فروش ۲۶۰ میلیون دلاری دست یافت و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۲۳ ارزش گیشه سینمای این کشور عربی به یک میلیارد دلار برسد. 

مسئولان سعودی در کنار هموار کردن مسیر اکران آثار هالیوودی و غیرهالیوودی در سینماهای این کشور، جشنواره فیلم دریای سرخ را نیز از سال ۲۰۲۱ و با یک سال تاخیر به دلیل همه‌گیری کرونا کلید زدند و «ادوارد وینتروپ» مدیر سابق بخش دوهفته کارگردانان کن را به عنوان مدیر هنری اولین دوره این رویداد سینمایی انتخاب کردند و «کاترین دنوو» بازیگر سرشنای سینمای فرانسه به همراه «جک لانگ» وزیر سابق فرهنگ فرانسه و «گاسپار نوئه» کارگردان آرژانتینی از جمله میهمانان مهم جشنواره بودند. 

در دومین دوره این جشنواره نیز «الیور استون» کارگردان آمریکایی ریاست هیات داوران را بر عهده داشت و جمعی از ستاره‌های هالیوودی برای نخستین بار به این جشنواره نوظهور رفتند. امسال و سومین دوره جشنواره دریای سرخ نیز با حضور چهره‌های مطرح هالیوودی در حال برگزاری است و «ویل اسمیت»، «جانی دپ»، «باز لورمن»، «دایان کروگر» و چندین چهره دیگر سرشناس بین‌المللی به عربستان رفتند.

سرمایه گذاری عربستان در حوزه ورزش و گردشگری که با هزینه‌های میلیارد دلاری پیش می‌رود، در حوزه فرهنگ و سینما نیز ادامه دارد و صندوق توسعه فرهنگی عربستان سعودی برنامه مالی ۲۳۴ میلیون دلاری بخش فیلم خود را به طور رسمی راه‌اندازی کرده است.

هدف این برنامه رشد صنعت فیلم عربستان با ارائه بسته‌های مالی به بخش خصوصی است و ۳۰ درصد از بودجه این برنامه برای کمک به تأسیس شرکت‌ها و موسساتی است که از بخش فیلم حمایت می‌کنند و ۷۰ درصد باقی‌مانده این صندوق صرف توسعه، تولید و توزیع محتوای فیلم می‌شود.

کمیسیون فیلم عربستان که یک نهاد دولتی سعودی وابسته به وزارت فرهنگ و در فوریه ۲۰۲۰ در ریاض تأسیس شده، اکنون فیلمسازان بین‌المللی را با مشوق‌های بسیار به ساخت فیلم تولید مشترک با عربستان در خاک این کشور ترغیب می‌کند. این کشور در سال ۲۰۲۲ در جریان هفتادوپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کن اعلام کرد تا ۴۰ درصد هزینه‌ ساخت فیلم‌هایی را که عوامل و استعدادهای سعودی را جذب و فرهنگ، تاریخ و پادشاهی این کشور را معرفی کنند، پرداخت می‌کند.

بر این اساس فیلم‌هایی که حداقل ۵ روز فیلمبرداری داشته باشند و حداقل بودجه ۲۰۰ هزار دلار برای فیلم بلند و ۵۰ هزار دلار برای آثار مستند و انیمیشن داشته باشند، به شرط تولید مشترک با عربستان سعودی و استفاده از لوکیشن‌های این کشور برای فیلمبرداری، ۴۰ درصد از هزینه ساخت فیلم شامل پیش تولید، تولید و پساتولید را از دولت عربستان دریافت خواهند کرد، اقدامی که امتیازات فراوانی را برای سینمای نوپای عربستان خواهد داشت که تاکنون کمتر از ۲۰ تولید داخلی داشته است. 

«وجده» به کارگردانی «حیفا المنصور» در سال ۲۰۱۲، نخستین فیلم بلند سینمایی با بازیگران سعودی است که در خاک عربستان ساخته شده است. «برکه در مقابل برکه» ساخته «محمود صباغ» که در سال ۲۰۱۵ در جده فیلمبرداری شد نیز نخستین فیلم عربستانی است که در یک جشنواره بین‌المللی (شصت و ششمین جشنواره فیلم برلین) حضور یافت. 

مسئولان عربستانی اعلام کرده‌اند تا سال ۲۰۳۰ میلادی ۳۰۰ مجموعه سینمایی شامل ۲۰۰۰ سالن سینمایی در سراسر خاک این کشور خواهند ساخت و کند شدن تیغ سانسور در این کشور به رونق بیشتر گیشه سینماها در این کشور کمک شایانی کرده است. 

توسعه فعالیت‌های فرهنگی و هنری در عربستان که پیش از این بهای چندانی به آن داده نمی‌شد در راستای چشم انداز ۲۰۲۳ این کشور است و برگزاری جشنواره‌ پرهزینه دریای سرخ عربستان با حضور میهمانان بین‌المللی و از سوی دیگر ترغیب فیلمسازان خارجی به ساخت فیلم در این کشور، نه تنها در بعد فرهنگ بلکه در جهت رونق گردشگری و معرفی این کشور کمتر شناخته شده، نقش مهمی ایفا می‌کند.

سرمایه گذاری عظیم عربستان در سینما در حالی شدت گرفته که کمی آن طرف تر، ایران‌مان کمی آن طرف‌تر از نظر هنری از نگاه بسیاری از متخصصان به عنوان یکی از مهم‌ترین سینماهای ملی جهان شاخته می‌شود و مجموعه‌ای از جشنواره‌های طراز اول بین المللی فیلم از سینمای ایران در چند دهه گذشته تقدیر کرده‌اند.

بسیاری از منتقدان سینما از سراسر جهان، سینمای ایران را به عنوان یکی از مهم ترین سینماهای هنری جهان تحسین کرده‌اند. برگزاری یک جشنواره به واقع بین‌المللی با حضور چهره‌های مهم صنعت سینمای دنیا و سرمایه گذاری بیشتر در زمینه زیرساخت‌های تولید و اکران فیلم، امتیازی است که بیشتر شایسته سینمایی در اعتبار و بزرگی ایران است که می‌توانست در منطقه پیش از جشنواره دریای سرخ مطرح شود.

خروج از نسخه موبایل