رسانه سینمای خانگی- تارخ زود رخ در خاک کشید

سی‌وهفتمین برنامه «مستندات یکشنبه» که ذیل سینماتک خانه‌ هنرمندان ایران به پخش فیلم‌های مستند می‌پردازد، ساعت ۱۷یکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۲ به نمایش فیلم مستند «ترانه تارخ» به کارگردانی صمد فرهنگ اختصاص داشت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پس از نمایش این فیلم که روایتی تصویری از زندگی و آثار زنده‌یاد امین تارخ است، نشست نقد و بررسی آن با حضور محمدمهدی عسگرپور (مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، تهیه‌کننده و کارگردان سینما)، همایون اسعدیان (کارگردان سینما) و صمد فرهنگ(کارگردان این مستند) برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده شاهین امین (روزنامه‌نگار و منتقد سینما) بود.

در ابتدای این برنامه شاهین امین از نیما تارخ (فرزند امین تارخ) که در سالن حضور داشت، خواست که جلسه را با صحبت‌های خود شروع کند.

نیما تارخ در صحبت‌هایی گفت: از آقای فرهنگ تشکر می‌کنم. در جریان این فیلم بودم ولی خیلی جرات دیدن آن را نداشتم. اما بالاخره جرات پیدا کردم و فیلم را دیدم. دیدن آن مقداری سخت است. اما تشکر می‌کنم و خوشحالم که این فیلم به یادگار باقی مانده است.

نمی‌خواهم اسطورسازی کنم

شاهین امین در ادامه گفت: نمی‌خواهم اسطورسازی کنم ولی ما در سینمای ایران آدم‌هایی داشته و داریم که فارغ از کار هنری خود، صاحب یک شخصیتی بوده و احترامی برای خود قائل بودند. بنابراین در هر کاری حضور پیدا نمی‌کردند. البته نمی‌خواهم بگویم که همه کارهای آنها درجه یک است. همانطور که دیدیم آقای تارخ هم در فیلم به این موضوع اشاره کرد، که یک‌سری از کارها را به خاطر معیشت قبول کرده است. ولی حتی در همان کارها هم سعی کرده‌اند، اندازه‌هایی را رعایت کنند.

او افزود: امیدوارم بازیگران و به طور کل هنرمندان نسل‌های بعد این الگوها را در نظر بگیرند. رعایت کردن اندازه‌ها، آنها را صاحب هویت و شخصیتی می‌کند که گاهی حتی بالاتر از کیفیت هنری‌شان دیده شوند. آقای تارخ هم حتما در کنار اینکه بازیگر خوبی بودند، واجد شخصیت‌هایی این چنین نیز می‌شدند. به همین دلیل اکنون در خاطره جمعی ما ثبت شده‌اند. چقدر همگی ناراحتیم، از اینکه در این یکی دو سال اخیر، بخشی از این آدم‌هایی که در خاطره جمعی ما ثبت شده‌اند را از دست دادیم. افرادی چون آقای پورحسینی، پوراحمد، پسیانی و… . البته مرگ حق بوده ولی تحمل آن برای ما مقداری دشوار است.

 نشست نقد و بررسی مستند «ترانه تارخ»

فرهنگ (کارگردان مستند «ترانه تارخ») نیز در ادامه این نشست درباره پروسه تولید این اثر و چگونگی شکل‌گیری آن گفت: از همه حاظران در جلسه تشکر می‌کنم. می‌توانم با تمام وجود بگویم که این کار معجزه بود. آنقدر روان و پشت سر هم و خود به خود اتفاق افتاد، که دیدن آن روی پرده برای خودم عجیب است. من کارمند صداوسیما مرکز شیراز بودم و از کودکی بازیگری را دوست داشتم. یک بار آگهی کارگاه بازیگری آقای تارخ را دیدم؛ کلاس ایشان هزار کیلومتر با من فاصله داشت ولی انگار این فاصله برایم دو خیابان بود. بنابراین به تهران آمدم و در کلاس‌های آقای تارخ ثبت‌نام کردم. بعد از آن در هفته‌ای که هفت شب داشت، ۴ شب در اتوبوس بودم و بین شیراز و تهران رفت‌وآمد می‌کردم. دو سال دوره‌های مقدماتی و پیشرفته بازیگری را پیش آقای تارخ و اساتید خوبی که ایشان در آموزشگاه خود جمع کرده بودند، گذراندم. اما وقتی دوره تمام شد، تازه مزه آن زیر دندانم رفته بود، به شیراز رفتم و دوباره از صفر برای کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته تئاتر ادامه تحصیل دادم.

او افزود: تصویرهایی که در این مستند می‌بینید را برای پایان‌نامه مقطع کارشناسی خود ضبط کرده بودم. من و آقای تارخ دائم پیش هم نبودیم ولی حس خوبی بینمان بود. وقتی می‌خواستم فارغ‌التحصیل شوم، به آقای تارخ گفتم که می‌خواهم پایان‌نامه خود را معطوف به تاثیر کارگردان‌های مختلف از جمله آقای عسگرپور روی بازیگری واحد کنم. ایشان با فراغ بال پذیرفت. با وجود اینکه آن زمان بسیار سرشان شلوغ بود؛ ساعت‌ها جلوی دوربین من می‌نشست و با انرژی بسیار زندگی خود را برایم تعریف کرد. این تصویرها باقی ماند تا زمانی که آقای تارخ به رحمت خدا رفت. بعد از آن یک بار به آموزشگاه آقای تارخ رفتم و با خانم علی‌نژاد آشنا شده‌ام که از آخرین شاگردان آقای تارخ بود. ایشان نیز در نهایی کردن این مستند کمک بسیاری به من کرد.

این مستندساز در ادامه بیان کرد: در پایان برای آماده کردن مستند، تمام فیلم‌ها و مصاحبه‌ها که تقریبا هفت، هشت ساعت است را مجددا دیدم و بخش‌هایی که به نظرم مناسب بود را انتخاب کردم. شکر خدا فیلم نهایی شد و آقای عسگرپور هم لطف کرد تا این برنامه برگزار شود و ما دور هم جمع شویم و یاد آقای تارخ را گرامی بداریم.

محمد مهدی عسگرپور در ادامه این برنامه گفت: از زحمت دوستان برای ساخت این مستند تشکر می‌کنم. زمانی که ما آقای تارخ را از دست دادیم، درست مهرماه سال گذشته و بعد از اتفاقات شهریور ماه بود که اساسا هرنوع گردهمایی و داشتن برنامه خیلی دشوار شده بود. حتی برای تشییع پیکر ایشان با شرایط سختی مواجه بودیم. به همین دلیل نتوانستیم مراسم را در شان شخصیت بزرگی چون آقای تارخ برگزار کنیم و این افسوس و شرمندگی که این اتفاق نتوانست در زمان خود رخ دهد، برای ما باقی ماند.

او افزود: بخش قابل توجهی از آن چیزی که در این مستند مطرح شد، نوع نگاه ایشان نسبت به عالم هنر و بازیگری بود که بخشی از آن در این مستند منتقل شد و بخشی از آن نیز به شکل طبیعی ممکن است در یک رویارویی اتفاق بیفتد. به خصوص برای افرادی که به ایشان نزدیک بودند. آقای تارخ با آموزشگاه خود، وضعیتی منحصر به فرد در کشور ما ایجاد کرده بود. به صورتی که خروجی فعالیت‌های ایشان در حوزه آموزش، بازیگران ارزشمند و بزرگی هستند که اکنون در سینمای ایران می‌درخشند. ما چنین وضعیتی که یک آموزشگاه بتواند در چند سال چنین خروجی داشته باشد را کمتر تجربه کرده بودیم. این نشان‌دهنده ویژگی‌های کاملا منحصر به فرد ایشان است.

مدیرعامل خانه هنرمندان ایران در ادامه بیان کرد: وقتی سال ۸۷ اعضای آکادمی اسکار به ایران آمدند، رییس آکادمی و چند نفر از اعضا از جمله خانم آنت بنینگ، بازیگر معروف نیز در آن جمع بودند. ما برای نشان دادن بعضی از فضاهایی که در حوزه سینما به شکل جدی فعالیت می‌کنند، مثل استودیوها و چیزهایی از این دست، اعضای آکادمی را همراهی می‌کردیم. البته آن زمان محدودیتی هم ایجاد شد. چون وقتی بعضی افراد متوجه شدند که این افراد از اعضای آکادمی اسکار هستند، نامه‌نگاری کردند که برخی از ملاقات‌های این گروه کنسل شود. مانند دیدار آنها با دانشگاهیان و برخی از مراکز دیگر.

عسگرپور در ادامه عنوان کرد: یکی از مراکزی که ما در نظر داشتیم، بازدید از آموزشگاه آقای تارخ بود. خانم آنت بنینگ نیز به طور طبیعی چون بازیگر جمع بودند به آنجا آمدند. نکته‌ای که در این خصوص برایش جالب بود، این بود که می‌گفت: فکر نمی‌کردم در کشوری چون ایران، چنین سبکی از آموزش وجود داشته باشد. می‌گفت حتی احساس می‌کردم بخشی از شکلی که ایشان در آموزش تجربه می‌کند را ما نتوانستیم تجربه کنیم. بنابراین باید بگویم وجوه آموزشی آقای تارخ فراتر از مرزهای خودمان بود. حتی این اواخر به استرالیا و چند جای دیگر رفت و برنامه‌هایی در این خصوص داشت اما متاسفانه فوت ایشان باعث شد که آن بخش اجرا نشود. در صورتی که این برنامه می‌توانست به پیوند سینمای ایران با بخش‌های خارج از کشور خودمان خیلی کمک کند.

او ادامه داد: ما دو سریال با هم کار کردیم و این افتخار بزرگی برای من بود. این دو کار ظاهرا به قدری از عمق لازم برخوردار بوده است که همه فکر می‌کردند که ما خیلی بیشتر از این با هم کار کردیم. یکی از سکانس‌هایی که در همکاری من با آقای تارخ به یادگار مانده و در این فیلم نیز استفاده شده است، مرگ شخصیتی است که آقای تارخ در یکی از کارها بازی می‌کرد. همان روز که صحنه را گرفتیم، حال همگی ما کمی منقلب شد، اما بعد از آن نیز هر بار آن سکانس را دیدم حالم بد می‌شد. این برای پیش از مرگ ایشان بود. هیچوقت فکر نمی‌کردم در فیلمی از این سکانس استفاده شود و ما یادمان بیاید که ایشان را به این صورت از دست دادیم. به هر حال برای شخص من این موضوع خیلی دردآور بود.

این سینماگر در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: گاهی وقتی ما درباره همکاران خود صحبت می‌کنیم، اینطور به نظر می‌رسد که در حال بزرگنمایی هستیم، در صورتی که اینطور نیست؛ ما وقتی با هم کار می‌کنیم؛ هفت و هشت ماه با یکدیگر زندگی کرده و از هم یاد می‌گیریم. ایشان نیز به دلیل تجربه بالایی که داشتند، بدون اینکه خودشان اصرار داشته باشند، معمولا نقش آموزگار را هم ایفا می‌کردند. به خصوص برای نسل جوان‌تر. برخلاف برخی از بازیگران که وقتی بازیگر مقابل آنها جوان است، ابتدا او را تخریب می‌کنند؛ ایشان کاملا برعکس عمل کرده و اعتماد به نفس جوان مقابل خود را بالا می‌برد. حتی اگر کم و کاستی را می‌دید، به او کمک می‌کرد. به این صورت باعث می‌شد بازیگر جوان در مقابل ایشان احساس امنیت خاطر بکند. این نکته مهمی است که آموزش دادن بدون اینکه اصراری بر آن باشد، جز ذات ایشان شده بود.

همایون اسعدیان نیز در ادامه این برنامه گفت: زنده‌یاد داریوش مهرجویی در یکی از مستندهایی که از او گرفته شده است، می‌گوید که من متوجه شده‌ام، دوربین و حرکت و… را می‌توان رها کرد، در صورتی که داستان و بازیگر کار خود را درست انجام دهند. همه ما اول که وارد سینما می‌شویم، به خصوص در بخش کارگردانی خیلی دوست داریم که کار خود را به رخ بکشیم. اما چقدر خوب است که بتوانیم به چیزی برسیم که استاد مهرجویی آن را بیان می‌کند. واقعا در آوردن یک لحظه حسی با یک بازیگر به مراتب دشوارتر از یک صحنه اکشن است. لحظه حسی ارتباط یک انسان با انسان‌های مقابلش است که باید در بیاید و از همین رو دشوار است.

او افزود: آقای عسگرپور در صحبت‌های خود به این موضوع اشاره کرد که ما نتوانستیم مراسمی که در اندازه بزرگی آقای تارخ باشد را برای او بگیریم. این بزرگی از بازیگری نمی‌آید. اول بگویم اولین برخورد من با امین تارخ به این صورت بود؛ بنیاد فارابی می‌خواست آرشیو کوچکی راه بیاندازد و به همین دلیل بازیگرها را صدا می‌کرد تا از آنها عکس بیاندازند. زنده‌یاد فرخنده شادمنش آنجا منشی بود؛ آقای تارخ نیز مدیر این آرشیو بود و من هم به عنوان عکاس صدا کرده بودند تا عکس بگیرم. عکس گرفتن از بازیگران و کلا آن فضا برایم خیلی جالب بود. به خاطر دارم اولین باری که آقای تارخ عکس‌ها را می‌دید، ایرادهایی گرفت اما مجموعا کار را پذیرفت. مدتی زیردست ایشان به عنوان عکاس فعالیت کردم. اما بعد مدت‌ها گذشت تا اینکه در سریال آپارتمان اصغر هاشمی، من دستیار بودم و آقای تارخ جوان اول را بازی می‌کرد. این ارتباط در آنجا مجددا برقرار شد. سپس به شکل صنفی در خانه سینما با یکدیگر همکاری‌هایی داشتیم. بعد از آن نیز در سریال خسوف من به عنوان تهیه‌کننده و آقای تارخ بازیگر بود. البته این افتخار را هم داشتم که چند دوره‌ای در آموزشگاه ایشان، به تدریس مباحثی بپردازم.

اولین آموزشگاه سینمایی را تاسیس کرد

این سینماگر در ادامه بیان کرد: ما تعداد زیادی بازیگر داریم که فقط بازیگر هستند اما معدود افرادی داریم که دغدغه آنها هنر به معنای کلان قضیه است. اگر امین تارخ اینقدر در ذهن ما مانده است و فکر می‌کنیم که برای او کم گذاشتیم، به این دلایل است. وگرنه ما بازیگر خوب زیاد داریم ولی او کسی بود که اولین آموزشگاه سینمایی را تاسیس کرد و بسیاری بازیگر را به سینمای ایران معرفی کرد. همچنین در بحث صنفی، فعالیت‌های مثبت بسیاری داشت. حتی بسیاری از فعالیت‌های صنفی که انجام می‌داد، خارج از خانه سینما و از طریق ارتباطات دیگری بود تا بتواند کار اعضای صنف را راه بیاندازد. بخش بازیگری او نیز که جای خود دارد.

اسعدیان در ادامه صحبت‌هایش گفت: این مجموعه عوامل است که بازیگری مانند امین تارخ را تبدیل به شخصی می‌کند که آقای عسگرپور می‌گوید متاسفانه نتوانستیم مراسمی در اندازه و شان او برگزار کنیم. البته این هم خیلی بد است که ما فقط شان کسانی که می‌روند را رعایت می‌کنیم و در زمان زنده بودن به شان آنها توجهی نداریم. مثلا باید چنین اتفاقی برای آقای مهرجویی رخ دهد تا متوجه شویم که چه شخصیتی را از دست دادیم. البته نباید اسطوره و بت بسازیم، زیرا همه آدم‌ها ضعف‌هایی دارند؛ من در سکانس‌هایی از سریال خسوف با آقای تارخ کل کل هم داشتم. لزوما اینطور نیست که یک آدم هرچه می‌گوید درست باشد؛ جذابیت ماجرا اینجاست که با آدم‌ها اختلاف نظر هم داشته باشیم و با هم کل کل، قهر و آشتی کنیم. نمی‌دانم چرا وقتی آدمی فوت می‌کند ما فکر می‌کنیم که باید بگوییم همه چیز آن آدم خوب بوده است. مگر می‌شود یک سال با کسی کار کنیم و با یکدیگر کل کل نداشته باشیم؟ آن چیزی که جدا از این موارد می‌دانم و می‌خواهم بگویم این است که نسلی از بازیگران ما در حال تمام شدن هستند. بازیگرانی که در شرایط سخت کرونا شما را همراهی کرده و غر نمی‌زنند و به عنوان یک بازیگر حرفه‌ای وضایف خود را می‌دانند.

این سینماگر در ادامه صحبت‌هایش عنوان کرد: فکر می‌کنم برای سریال خسوف، حداقل هفت، هشت بار از آقای تارخ تست کرونا گرفتیم، در شرایطی که آدم‌ها سر کار نمی‌آمدند، ایشان همراه ما بود. حرفه‌ای بودن چیزی است که متاسفانه نسل جدید بازیگری ما یاد نگرفته است و به همین دلیل با نسل آقای تارخ، انتظامی و دیگرانی این چنین، متفاوت است. مهم بودن آقای تارخ در مجموعه این اتفاقات است، نه اینکه آقای تارخ، بازیگر خوبی بود که بود. این مجموعه را در آدم‌های کمی می‌توان یافت و به همین دلیل افسوس می‌خوریم که چقدر زود آقای تارخ را از دست دادیم.

او در ادامه صحبت‌هایش گفت: باید رفت و دید که آقای امین تارخ چطور امین تارخ شد؛ قطعا یک شبه این اتفاق رخ نداده است. این چیزی است که نسل بازیگران جدید ما باید آن را دنبال کنند. امین تارخ شدن هزینه دارد؛ غیر از اینکه باید عمر خود را بگذارید؛ باید مرتب تجربه کنید، بخوانید و همه چیز را وقف این کار کنید تا بتوانید تبدیل به شخصیت‌هایی چون او، انتظامی، نصیریان و …. شوید. البته بخشی از رفتارهای غیر حرفه‌ای بازیگران جدید نیز به خود ما مربوط می‌شود که شهامت این را نداریم از بازیگران جوان استفاده کنیم. به طوری که از پسر و دختر چهل ساله به عنوان جوان اولی که قرار است به زودی ازدواج کنید بهره می‌گیریم. در صورتی که کلی بازیگر جوان خوب در تئاتر داریم که می‌توانند نقش‌ها را به خوبی بازی کنند.

شاهین امین در ادامه این مراسم گفت: برادر و همسر آقای تارخ نیز در این مراسم حضور دارند. خیلی معذرت می‌خواهم که در ابتدای جلسه از آنها یاد نکردم؛ من را ببخشید. از این دو عزیز می‌خواهم که اگر صحبتی هست بیان کنند.

برادر آقای تارخ در صحبت‌هایی گفت: امین تارخ یک نفر نبود، او کسی بود که دنیایی را به وجد می‌آورد. او نرفته و هنوز هست. من همچنان در حال زندگی با او هستم و از آن روز تا کنون زندگی برایم عزای عمومی است. متاسفانه امین تارخ در بی‌رحمانه‌ترین مراسم ممکن تشییع شد. این حق او نبود. این حق طبیعی من است که نسبت به این موضوع شکایت داشته باشم.

در ادامه این برنامه، شاهین امین تلاش کرد تا از خانواده مرحوم تارخ دلجویی کند.

محمدمهدی عسگرپور در بخش دیگری از این برنامه گفت: حدود سه سال پیش از فوت آقای تارخ، دیدارهای ما کمی بیشتر شده بود. زیرا من در آموزشگاه ایشان به تدریس می‌پرداختم. قبل و بعد از کلاس با یکدیگر صحبت‌هایی می‌کردیم و دریافت‌هایی که از مسائل مختلف داشتیم را باهم به اشتراک می‌گذاشتیم. یک روز درباره مسئله عصر مدرن با ایشان صحبت کردم. ممکن است ما این موضوع را به تغییر شکل دشواری‌های ساخت فیلم خلاصه کنیم. زیرا ما سر صحنه اصولا با بازیگران جوان‌تری که انگار دریافت‌های آنها با نسل پیش از خود متفاوت بود، مواجه می‌شدیم.

او افزود: در واقع به همین دلیل نوع حضور این نسل متفاوت است و مسائل را ساده‌تر در نظر گرفته و کمتر مطالعه می‌کنند. اما سهل‌انگارانه است که این موضوع را فقط به بازیگری خلاصه کنیم؛ چون در حوزه کارگردانی، فیلمنامه، فیلمبرداری و… نیز این اتفاق رخ داده است. البته بازیگرهای قدیمی‌تر به دلیل شرایط دشواری که بود باید خیلی خوب جلو می‌رفتند. مثلا آن زمان نگاتیو بود و امکان برداشت‌های زیاد نبود اما اکنون شرایط دیجیتال سبب شده تا با برداشت‌های خیلی زیاد هم کار جلو برود. اما نمی‌توان به بازیگر گفت که تو کاری نداشته باش که همه چیز تغییر کرده ولی تو سختکوش باش. خب این شدنی نیست.

این سینماگر در ادامه صحبت‌هایش بیان کرد: در این یکی دو سال آخر درباره این موضوع با آقای تارخ صحبت می‌کردم تا نتیجه آن را به کلاس هم منتقل کنم. اینکه مدل این سخت‌کوشی در شرایط فعلی باید چگونه باشد؟ مثلا بازیگر سخت‌کوشی سر صحنه می‌رود و با کارگردانی مواجه می‌شود که دو پلان از او گرفته و سپس از او تعریف می‌کند و می‌گوید که کار خود را به خوبی انجام داده است. خب این بازیگر آرام آرام دلیل سخت‌کوشی خود را نمی‌داند و تغییر می‌کند. فهم جدید ما از این عرصه و اتمسفری که از آن صحبت می‌کنیم، موضوعی است که باید آن را بفهمیم و در کلاس‌ها آموزش دهیم. صحبت‌های ما در خصوص بحث‌هایی این چنین با آقای تارخ خیلی جذاب و لذت‌بخش بود.

عسگرپور ادامه داد: آقای تارخ مانند هر هنرمند اثرگذاری زنده است و به همین دلیل باید به این بحث بپردازیم که سرنوشت آموزشی که ایشان به دنبال آن بود باید چگونه پیش برود؛ نه اینکه این اتفاق کات شود و به مقطعی در تاریخ بپیوندد.

رسانه سینمای خانگی – گردهمایی هفته جهانی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی در ایران برگزار شد

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا)؛ گردهمایی هفته جهانی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی با حضور دکتر فرشید رضایی مدیرکل آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دکتر امیدعلی مسعودی رئیس هیئت مدیره انجمن سواد رسانه‌ای ایران، مرتضی کارآموزیان رئیس سازمان بسیج رسانه کشور، محمدصادق افراسیابی معاون کاربران و تنظیم‌گری اجتماعی ساترا و لیلا وصالی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و معاون آموزشی انجمن سواد رسانه‌ای ایران با حضور برخی از اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های تهران، علامه، صداوسیما، سوره، امام صادق(ع) و دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور به‌صورت مجازی برگزار شد.

معاون کاربران و تنظیم‌گری اجتماعی ساترا در این گردهمایی گفت: طبق هدف‌گذاری انجام‌شده در سند معماری کلان شبکه ملی اطلاعات مصوب شورای عالی فضای مجازی، برخی دستگاه‌ها نظیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،‌ سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و وزارت آموزش و پرورش مکلف شده بودند برای افزایش سالیانه ۲۵ درصدی محتوای مرتبط با فرهنگ‏سازی و سواد فضای مجازی اقدام کنند. بر همین اساس ساترا به‌عنوان نماینده سازمان صداوسیما در عرصه تنظیم‌گری صوت‌وتصویر فراگیر بر اساس این سند و برخی اسناد بالادستی دیگر موضوع ارتقای سواد فضای مجازی را به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین اولویت‌های کاری خود تعیین کرده است و با تدوین سندی مشتمل بر ۵۰۰ گزاره سواد رسانه‌ای، مهم‌ترین نیازهای کاربران رسانه‌های صوت‌و تصویر فراگیر را احصا کرده است.

وی افزود: علاوه بر احصای نیازهای کاربران در حوزه مهارت‌های سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی، طی یک سال و نیم گذشته بسته‌ای مشتمل بر ۵۳۰ انیمیشن، موشن‌گرافیک و فیلم کوتاه با موضوع سواد رسانه‌ای برای اعطا به سکوهای صوت‌وتصویر فراگیر و نمایش خانگی آماده شده است که ان‌شاءالله تا پایان سال جاری در اختیار پلتفرم‌ها قرار می‌گیرد.

افراسیابی در ادامه با اشاره به هماهنگی انجام‌شده با بخش‌های مختلف سازمان صداوسیما برای فعالیت در هفته جهانی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی گفت: با همکاری شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی در هفته سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی هر روز یک برنامه رادیویی و یک برنامه تلویزیونی با موضوع سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی از شبکه‌های صداوسیما پخش خواهد شد. علاوه بر این، محتوای تعدادی از برنامه‌های تلویزیونی حوزه سواد رسانه‌ای از جمله «رسانش» شبکه امید، «چای نت» شبکه ۵ و «تارگرد» شبکه ۲ از روز شنبه در اختیار سکوهای دارای مجوز از ساترا قرار می‌گیرد. همچنین سکوهای «دیجیتون»، «فیلم‌نت» و «تماشاخونه» برنامه‌های ویژه‌ای برای این هفته در نظر گرفته‌اند که در طول هفته سواد رسانه‌ای توسط رسانه‌ها، اطلاع‌رسانی خواهد شد.

در ادامه مدیرکل آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: بعد از شیوع کرونا و انتشار گسترده اخبار جعلی در خصوص این بیماری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به شکل جدی ارتقای سواد رسانه‌ای را در دستور کار خود قرار داد و دفتر آموزش و ارتقای سلامت با همکاری شرکای خود از زمان همه‌گیری کرونا در راستای افزایش سواد سلامت جامعه اقدام به اجرای برنامه‌های متنوع برای افزایش سواد رسانه‌ای سلامت در سطح خانوار و جامعه کرده است.

وی افزود: ارتقای سواد رسانه‌ای یکی از الزامات سواد خود مراقبتی و سواد سلامت است. وضعیت اطلاعات و اخباری که در شبکه‌های اجتماعی در حوزه سلامت در اختیار مردم گذاشته می‌شود، نیاز به افزایش سواد رسانه‌ای جامعه را بیش از پیش نشان می‌دهد. خودمراقبتی سنگ‌بنای سلامت است و سواد رسانه بخش مهمی از توانمندی فرد را در این زمینه تشکیل می‌دهد.

رضایی خاطرنشان کرد: شعار امسال هفته جهانی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی از سوی یونسکو، سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای، اولویت ملی و جهانی اعلام شده است. در این هفته با همکاری انجمن سواد رسانه‌ای ایران، 11 وبینار آموزشی برای اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور و برنامه‌های متعدد رادیویی و تلویزیونی با مشارکت صداوسیما در نظر گرفته شده است.

رئیس سازمان بسیج رسانه کشور نیز در این گردهمایی گفت: سازمان بسیج رسانه به‌عنوان خادم جامعه‌ رسانه‌ای کشور وظیفه آموزش و ارتقای سواد رسانه‌ای در کشور عزیزمان ایران اسلامی و همچنین آحاد هم‌وطنان در سراسر کشور را دارد که به لطف خدا و با تلاش همکاران‌مان در استان‌های مختلف با برگزاری کارگاه‌های آموزشی ویژه بسیجیان و خانواده‌های ایشان توانسته‌ایم، به نوبه خود سهمی در ارتقای سواد فضای مجازی کشور داشته باشیم.

در ادامه گردهمایی، امیدعلی مسعودی رئیس هیئت‌مدیره انجمن سواد رسانه‌ای ایران و لیلا وصالی عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی و معاون آموزشی انجمن سواد رسانه‌ای ایران به بیان مهم‌ترین اولویت‌های مورد نیاز کشور در حوزه سواد رسانه‌ای پرداختند و از آموزش ۴۰ متخصص سواد رسانه‌ای بعد از گذشت دو سال فراگیری دروس و تمرین کارگاهی برای آموزش مهارت‌های تدریس سواد رسانه‌ای به معلمان مدارس و اساتید دانشگاه‌های کشور خبر دادند.

گفتنی است؛ دوم تا نهم آبان ماه از سوی یونسکو به‌عنوان هفته جهانی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی نام‌گذاری شده است

رسانه سینمای خانگی- اغلب سینماگران نسبت به غزه حس مسئولیت دارند

منتقد و کارشناس سینما گفت: در جریان هنری کشور شاید ۱۰ درصد با ارزش‌های جامعه خیلی همسو نباشند، طبیعتا حق آنان است اما ما نباید آن تعداد اندک را به همه تعمیم بدهیم، در صنفی که ۵ هزار عضو دارد بخش اندکی نیز همراه مردم نیستند.

محمود گبرلو در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا اظهار داشت: در پس حملات نظامی در تمام جنگ‌ها در دنیا، قدرتی به نام رسانه وجود دارد که افکار عمومی با آن تنظیم می‌شود. رژیم صهیونیستی نیز به خوبی از این مهم مطلع است که تنها بخش کوچکی از افکار عمومی به سلاح‌ها و بعد نظامی جنگ توجه می‌کنند بلکه بخش بزرگی از افکار عمومی به قدرت رسانه‌ای توجه دارند تا ببینند تا به اینجا کدام جناح در این نبرد پیروز است.

وی ادامه داد: صهیونیست‌ها از این زاویه رسانه‌ها را در اختیار دارند و بخش اندکی از توان خود را به حملات روزانه اختصاص می‌دهند و بخش بزرگی را به اقناع پذیری افکار عمومی می‌پردازند.

گبرلو با اشاره به فریب رسانه‌ای صیهونیست‌ها در حمله اخیر آنان به غزه گفت: در فاجعه‌ای که رژیم صهیونیستی در بیمارستان المعمدانی رقم زدند و کشتار عظیمی که بی ‌رحمانه مسبب آن بودند، دل همه انسان‌های دردمند جهان در مواجهه با زنان و کودکان زخمی و کشته شده، لرزید اما صیونیست‌ها با یک برنامه رسانه‌ای همه چیز را به نفع خودشان تغییر دادند.

برخی رسانه و قدرت رسانه را نمی‌شناسند و فکر می‌کنند که سلبریتی‌ها بار منفی برای جامعه خود دارندمجری سابق برنامه «هفت» ضمن تاکید بر فریب افکار عمومی در جهان توسط رژیم صهیونیستی گفت: صیهونیست‌ها برای اقناع افکار عمومی خبری را پخش کردند که این حمله توسط حماس صورت گرفته و در همان لحظه برشی از ویدیویی را از برگشتن موشک به سمت بیمارستان در رسانه‌ها منتشر کردند. در صورتی که افکار منطقی و آدم‌های دانا و آشنا به سیستم رسانه می‌دانند که این یک برنامه رسانه‌ای است.

گبرلو با تاکید بر اهمیت قدرت رسانه، نقش سلبریتی‌ها و هنرمندان در به کارگیری رسانه برای جهت دهی به افکار عمومی را مهم ارزیابی کرد و گفت: برخی رسانه و قدرت رسانه را نمی‌شناسند و فکر می‌کنند که سلبریتی‌ها بار منفی برای جامعه خود دارند. درست است که سلبریتی‌ها و کلام‌هایشان خیلی باب میل همه نیست اما گاهی اوقات کاربرد دارد. می‌بینیم که اگر زلزله بشود یا سیلی بیاید یا با مساله مهم و حساسی که افکار عمومی جامعه را درگیر کرده برخورد کنیم رجوع مردم به هنرمندان و سلبریتی‌ها افزایش می‌یابد.

این مجری سابق صداوسیما ادامه داد: نخبگان و سلبریتی‌ها نقش موثری در اقناع افکار عمومی دارند چراکه نسل جوان بین ۱۵ تا ۳۰ سال به سلبریتی‌ها توجه می‌کنند و الگوهای رفتاری و کلامی خود را از آنان می‌گیرند. ما باید سعی کنیم از این فضای نخبگانی که توسط سلبریتی‌ها ایجاد شده بهره مند شویم و برخی اخبار را از طریق آنان منتقل کنیم.

در هر کشوری هر جریان فکری مخالف‌ها و معترضینی دارد اما درصدی که می‌توانند همراه و همدل باشند را هم باید دید و از همدلی همان‌ها بهره بردگبرلو به صحبت‌های مرضیه برومند، کارگردان سینما که چند روز گذشته مراسم تشییع پیکر داریوش مهرجویی عنوان کرده بود اشاره کرد و افزود: او می‌توانست به عنوان یک هنرمند و رئیس خانه سینما درباره این قضیه و جنگ حرف نزند اما احساس کرد که وظیفه انسانی او حکم می‌کند که صحبت کند. با آنکه محتمل بود عده زیادی اعتراض کنند؛ کما این‌که عده‌ای نیز به او اعتراض کردند و تعداد اندکی از مردم او را هو کردند اما با اقتدار حرفش را زد. قطعا باید گله‌مندی هنرمندان را بشنویم اما از وجود انسانی و احساسی آنان نیز بهره ببریم.

وی تفکیک کردن تحلیل‌های هنرمندان و نخبگان را امری مهم دانست و تاکید کرد: ما باید نخبگان و هنرمندان را تفکیک شده تحلیل کنیم. طبعا در جریان هنری کشور شاید ۱۰ درصد با ارزش‌های جامعه همسو نباشند. طبیعتا حق آنان است و در هر کشوری هر جریان فکری مخالف‌ها و معترضینی دارد اما درصدی که می‌توانند همراه و همدل باشند را هم باید دید و از همدلی همان‌ها بهره برد.

گبرلو خاطرنشان کرد: ما نباید آن تعداد اندک را به همه تعمیم بدهیم. در صنفی که ۵ هزار عضو دارد بخش اندکی نیز همراه مردم نیستند اما نباید فریب رسانه‌های بیگانه را بخوریم و فقط به این تعداد اندک متکی بشویم و آن‌ها را به همه هنرمندان تعمیم بدیم.

عضو هیات موسس انجمن منتقدان تئاتر ادامه داد: سالانه ۱۰۰ فیلم ساخته می شود، شاید ۵ درصد آن توقیف شود. باید قبول کنیم که در هر جریان سینمایی ده درصد هم ریزش داریم این چه اشکالی دارد؟ مهم درصدِ همراه و همدل هستند و باید به همراهی آنان اهتمام بیشتری بورزیم.

گبرلو فعالیت برخی رسانه های داخلی را تامل برانگیز دانست و گفت: درباره قتل مرحوم مهرجویی پلیس تحقیقات کرد و به این نتیجه رسید که یک بیگانه این کار را انجام داده. یکی از روزنامه‌ها با تیتر قتل‌های زنجیره‌ای این فاجعه را تحلیل کرد. در صورتی که قتل‌های زنجیره‌ای مساله دیگری بود که حکومت با آن درگیر بود. در واقع این رسانه حرفی را زد که خیلی از رسانه‌های معاند فارسی زبان آن را بیان می‌کنند. این یعنی بخشی از رسانه‌های ما به جای بازی در زمین خودی در زمین دشمن بازی می‌کنند که این اصلا نمی‌تواند باعث منسجم‌شدن فضای رسانه‌ای شده و از آن برای جهت‌دهی به افکار عمومی کمک گرفت.

رسانه سینمای خانگی_نمایش ماهور در رادیو اصفهان تولید شد

گروه تولید نمایش های معاونت صدای اصفهان نمایشی را با عنوان «ماهور» با موضوع فرزندآوری تولید کرده است.

به گزارش رسانه سینمای خانگی_دفتر اصفهان، به نقل از روابط عمومی صداوسیمای استان اصفهان، داستان این نمایش به نویسندگی مهدی شهداد در خصوص یک خانم جوانی است به نام ارغوان که باردار است و همسرش نیز  از بارداری خانمش اطلاع ندارد و خیلی دوست دارد فرزنددار شود؛ اما ارغوان علاقه چندانی به مادر شدن ندارد و تلاش می کند تا با کمک دوست خود مریم نوزاد خود را سقط کند.
یک روز که ارغوان وارد خانه می شود؛ همسرش به او می گوید امروز مهمان داریم و با تعجب میبیند که یک بچه در خانه است و…
نمایش”ماهور” از موج  FM ردیف ۹۵ مگاهرتز و موج AM ردیف  ۸۳۷ کیلوهرتز از صدای اصفهان پخش می شود و از طریق رادیو نما نیز قابل دریافت است.

تهیه کننده این نمایش لیلا حسن پور و کارگردانی آن به عهده مهدی شهداد می باشد، صدابردار اعظم کشاورزی، افکتور مسعود نصیریان و بازیگران نسیم سلیمی، محمد رادمهر، محمد کربلایی، محدثه رضایی، ویکتوریا براری، آسیه کلانی و مهدی شهداد می باشند.

رسانه سینمای خانگی- فلسطین را با «سرب» مسعود کیمیایی ببینید

«سرب» به کارگردانی مسعود کیمیایی، یکی از اولین فیلم‌های ایرانی است که به موضوع فلسطین اشاره می‌کند. این رویکرد چنین انتظاری را به وجود می‌آورد که مسئولان ذیربط نسبت به تهیه نسخه باکیفیت از این فیلم اقدام کنند اما این فیلم مهم کیمیایی در بازه‌های زمانی مختلف به روی آنتن می‌رود ولی با وضوح پائین.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، یکی از کلیدی‌ترین سکانس‌های فیلم سرب آنجاست که نوری – روزنامه‌نگار عدالت‌طلب- در واکنش به واهمه دانیال از همراهی با او و بازگشت به تهران برای شهادت به نفع میرزامحسن‌خان، چنین می‌گوید: من طرف حقم. چیزی به من حکم نمیکنه واسه اینکه یهودی هستی، طرفت نباشم. بحث زیادی، وقتش نیست، دارن میان، شایدم رسیده باشن بچه! اونا میکشنت، راست میگی، هرجای دنیا که بری، اونا میکشنت خیلی راحت، فقط اینجاست که من نمیذارم.

حرف آخر؛ تو قاتلو دیدی، وجدان داری، آدمی، آدم باش یهودی باش، آدم باش مسلمون باش، آدم باش هر چی میخوای باش!! اونایی که عموت و پدرتو کشتن، تو رو هم میکشن! عموت و پدرتو جلوت کشتن و تو فرار میکنی؟؟ ترسوی بزدل عوضی… تو و فلسطین و یهودی و آلمانی‌بازی باشه واسه دنیا! اونی که تو زندونه، اونی که مفت و بیگناه قراره اعدام بشه داداش منه! من نمیدونم کی درست میگه کی غلط اما میدونم برادرم میرزامحسن‌خان دروغ و غلط نیست! یهودی و مسلمونی رو بذار کنار، آدم باش، بچه بایست آدم باشی؛ همین! اگه نیستی، من آدمت میکنم.

سرب اگر هیچ چیز نداشت به جز همین دیالوگ‌ها، باز خاطره‌ساز می‌شد ولی سومین فیلم بعد از انقلاب مسعود کیمیایی که بنا بود با سوژه‌ای سفارشی، به ریشه‌های شکل‌گیری اسرائیل بپردازد بدل شد به یکی از بهترین فیلم‌های کارنامه‌اش! سوژه‌ای که اگر در دست هر کارگردانی به جز کیمیایی قرار می‌گرفت، می‌شد اثری شعاری ولی کیمیایی چنان آدم‌هایش را بر فیلمنامه تیرداد سخایی سوار کرد که نه تنها یک نوآر گانگستری درجه یک خلق شد بلکه سرب با فاصله زیاد، یکی از معدود آثار استراتژیک دیدنی تاریخ سینمای ایران شد.

دقیقا همان‌طور که بهرام بیضایی برای روکم‌کنی از مدعیان ظاهرالصلاح، درام عاشورایی روز واقعه را نوشت که به یک اثر برجسته بدل شد، همان‌طور هم مسعود کیمیایی چنان نوآر ضدصهیونیستی، سرب را ساخته و پرداخته کرد که هم طرفداران سینمای خودش را به وجد آورد و هم مدیرانی که در ابتدای انقلاب به دنبال ریل‌گذاری تازه‌ای بودند؛ منتها برای اینکه امثال بیضایی و کیمیایی -که ریشه در سینمای پیشین داشتند- تصور اشتباهی نکنند، نه گذاشتند بیضایی خودش روز واقعه را بسازد و نه در جشنواره فجر به سرب توجهی نشان دادند!

بله، در آن دوران به دست آوردن دل امثال مخملباف، اهمیت بیشتری داشت! حقیقت سرب، آدم بودن، بود و آدمیت را تمرین کردن! دانیال در برخورد و سپس همراهی با نوری رفته رفته، به درک آدمیت می‌رسد و تکانه نهایی آنجاست که نوری خود را سپر بلای او می‌کند تا نه فقط یک یهودی بلکه یک آدم زنده بماند؛ آدمی که می‌تواند حق‌طلبی را با خود به سرسرای دادگاه میرزامحسن‌خان و بعدتر، درون جامعه ببرد.

بعد از سرب فیلم‌های مختلفی درباره ددمنشی صهیونیسم و جنایت‌های آنها تولید شد و برخی، خوب، مقادیری متوسط و بسیاری هم ضعیف ولی بیش از سی سال پس از تولید همچنان سرب به عنوان یکی از بهترین محصولات استراتژیک سینمای ایران، مدام از تلویزیون پخش می‌شود و باز مخاطب دارد ولی در عجبیم که پس از سال‌ها و با اینکه اغلب شبکه‌های تلویزیونی، اچ‌دی شده‌اند، همچنان نسخه با وضوح پایین سرب را روی آنتن می‌فرستند.

خوشبختانه سال‌هاست فیلمخانه‌ای داریم با بودجه دولتی برای گردآوری نسخه‌های اصلی فیلم‌های تاریخ سینمای ایران پس اینکه با یک رایزنی ساده بشود شرایط استخراج نسخه‌ای فول‌اچ‌دی و حتی ۴k از سرب، استحصال گردد، نباید کار دشواری باشد.

سرب در دوران نگاتیو و با وسواس بالای مسعود کیمیایی و مدیریت فیلمبرداری محمود کلاری، تولید شده و طبق گفته تهیه‌کننده آن (محمدهاشم سبوکی) شش برابر هزینه تولید یک فیلم معمولی برای آن صرف گشته، پس ضرورت استخراج نسخه‌ای با وضوح بالا از آن بسیار ضروری است. فیلمخانه ملی ایران و صداوسیما می‌توانند یک تعامل دوجانبه داشته باشند برای استخراج نسخه‌های باکیفیت تمام آثار ماندگار تاریخ سینمای ایران.

فقط حرف زدن و شعار دادن درباره جنایت‌های صهیونیست‌ها کافی نیست، باید مخاطب را با زبان تصویر، با ریشه این سبعیت آشنا کرد و یک وظیفه مدیران فرهنگی هم همین است؛ حراست و پالایش و ارائه نسخه‌های باکیفیت از آثار استراتژیک و یک فقره همین فیلم سرب که خسته شدیم بس که نسخه بی‌کیفیتش را تحمل کردیم. فیلمخانه ملی ایران ماهیانه اگر فقط یک فیلم ماندگار را ۴k کند سالی ۱۲ فیلم ماندگار ۴k خواهیم داشت.

همین امروز کار را آغاز کنید و چه شروعی بهتر از سرب.

رسانه سینمای خانگی- «مش مریم»ی که مهرجویی ساخت و هرگز تکرار نشد

یادش بخیر … آن روزها اندوهِ «مش مریم» فقط نخوردن شامی هایش در آن مهمانی بود و دل‌خوشی‌هایش فقط مرغ و خروس‌هایی که بعد از آمدن از ایلام دور خود جمع کرده بود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، «مش مریم» سمبل تمام زنان جنگ‌زده ما بود. او برای فرار از بمب هایی که بر سرشان آوار می شد، به تهران پناه آورده و انقدر صمیمی و دوست داشتنی بود که فریده سپاه منصور بعد از آشنایی با این کاراکتر، به پهنای صورت اشک ریخته و با کمال میل پیشنهاد داریوش مهرجویی را پذیرفته بود. حالا اما اندوه «مش مریم» از نوع دیگری است؛ حالا او در غم از دست دادن خالقش اشک می ریزد و در این ماتم بار دیگر فریده سپاه منصور را هم با خود سهیم می بیند.

فریده سپاه منصور، هنرمند پیشکسوت کشورمان، داریوش مهرجویی را یک استاد کامل می داند. او از این کارگردان فقید به عنوان گوهر یک دانه ای یاد می کند که هیچگاه مثل او را در سینمای ایران نخواهیم داشت.
این بازیگر با اندوه فراوان می گوید: آقای مهرجویی وحشتناک ترکمان کرد و تا ابد از یادها نخواهد رفت که چگونه رفت.

سپاه منصور در گفت و گویی با ایسنا در حالی که هنوز از مرگ دردناک داریوش مهرجویی و همسرش شوکه و ناراحت است، از همکاری اش با این کارگردان فقید در فیلم‌های «مهمان مامان»، «آسمان محبوب» و «طهران تهران» می گوید.

مرگ حق است اما نه اینطور …

این بازیگر سخنش را اینگونه آغاز می‌کند: نمی‌دانم درباره داریوش مهرجویی چه باید گفت. باور کنید زبانم بند آمده. بگویم چطور کار می‌کرد؟ آقای مهرجویی یک انسان خردمند بود که دانش فراوانی داشت و سوادش جدای از فیلمسازی‌اش نبود. داریوش مهرجویی خودش بود و ادا در نمی‌آورد. او مصداق واقعی عبارت «از دل برآید، بر دل نشیند» بود. من خیلی چیزها از ایشان آموختم.

سپاه منصور در حالی که بغض دارد، ادامه می دهد: بمیرم الهی، یادم که می‌افتد بغضم می‌گیرد تجسم که می کنم وحشت می کنم. آدم‌ها که می‌میرند می‌گوییم مرگ حق است، بله حق است اما اینطور؟! نه. داریوش مهرجویی برای سینمای این مملکت خیلی زحمت کشید حقش نبود که اینگونه برود.

داریوش مهرجویی گوهر یک دانه بود

این بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون به همکاری هایش با داریوش مهرجویی اشاره می کند و می گوید: من بعد از «آسمان محبوب» دیگر آقای مهرجویی را ندیدم و سال‌ها بود که مراوداتی نداشتیم اما سه فیلمی که با او کار کردم همیشه خاطراتش برایم باقیست. روز اول که خبر را شنیدم شوکه بودم وقتی شما با من تماس گرفتید خیلی حالم بد بود. هنوز هم باورم نمی‌شود که اینگونه رفته باشد. یادم که می‌افتد تنم برایش می‌لرزد. آقای مهرجویی برای من کلاس درس بود. من بعد از کار کردن با ایشان سال‌هاست درس پس داده‌ام. او آدم باسوادی بود. الان نه، یک سال دیگر می‌فهمیم که چه کسی را از دست داده‌ایم. به عقیده من او گوهر یک دانه بود. در سینمای ایران نه در حال حاضر و نه در آینده بلکه هیچوقت هیچکس را مثل داریوش مهرجویی نخواهیم داشت.

نمایی از فیلم «مهمان مامان»

لهجه کُردی از «مهمان مامان» برایم به یادگار ماند

وی در ادامه صحبت‌هایش به خاطراتی که با مرحوم مهرجویی در فیلم «مهمان مامان» داشت اشاره می‌کند و می گوید: آقای مهرجویی باعث شد من در «مهمان مامان» لهجه کُردی یاد بگیرم. من یکی دو بار سر تمرین رفتم اما ایشان مدام تاکید می‌کرد من کُردی می‌خواهم، کرمانشاهی بگو و من می‌گفتم چشم اما راستش بلد نبودم. آن زمان آقای شاه ابراهیمی طراح صحنه ما بودند و خواهرزاده‌اش که در رشته بازیگری قبول شده بود تازه از کرمانشاه آمده بود که مرا به ایشان معرفی کردند و من گفتم متن را به لهجه غلیظ کرمانشاهی برایم بخوان و من ضبط کردم. من یک ماه و ۱۰ روز تمام هر روز ساعت ۵ صبح از خواب بیدار می‌شدم قبل از اینکه همه بیدار شوند این متن را گوش می‌کردم تا اینکه یاد گرفتم. بعد از آن یک روز که تلفنی با دخترم صحبت می‌کردم به من گفت مامان چرا انقدر لهجه‌دار شده‌ای؟! من آنقدر به لهجه کردی عادت کرده بودم که حتی در سریال «نون خ» هم از تجربه «مهمان مامان» کمک گرفتم و این لهجه از «مهمان مامان» برایم به یادگار ماند.

فریده سپاه منصور در سخنان پایانی اش در توصیف زنده یاد داریوش مهرجویی چنین می‌گوید: او افتخار سینمای ایران بود. هر فیلمش یک کلاس درس بود. داریوش مهرجویی یک استاد کامل بود اما نوع مرگش بسیار دردناک و وحشتناک. هیچگاه از یادمان نخواهد رفت که او چطور از بین ما رفت.

به گزارش ایسنا، مهمان مامان و آسمان محبوب دو فیلمی بود که داریوش مهرجویی در زمان حیات خود با سرمایه گذاری تلویزیون کارگردانی کرد. دیگر فیلم این کارگردان فقید که با همکاری صداوسیما ساخته شد، «همدان‌ها» نام دارد.

رسانه سینمای خانگی- تعهد انجمن سینمای جوان به ساخت فیلم با محوریت خانواده و جمعیت

به دنبال امضای تفاهمنامه میان انجمن سینمای جوانان ایران و بنیاد بین‌المللی ۱۵ خرداد، تولید فیلم‌های کوتاه با مضامین جمعیت و خانواده در دستور کار نهاد متولی سینمای کوتاه قرار گرفت.

به گزارش رسانه سینمای خانگی از ستاد خبری چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران، حمیدرضا علیان‌زادگان مدیرعامل بنیاد بین‌المللی ۱۵ خرداد و مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران و دبیر چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، در آستانه برگزاری این رویداد تفاهم‌نامه همکاری امضا کردند.

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران با اشاره به اهمیت موضوع جمعیت و کارآمدی مدیوم سینما برای پرداختن به آن گفت: کسانی که در دور جدید مدیریتی انجمن با این نهاد سروکار دارند می‌دانند که اولویت ما تولید است. ما ۱۶ اولویت تولیدی را اعلام کردیم که موضوع جمعیت و فرزندآوری یکی از آنهاست و این اولویت جزو پنج اولویتی است که بودجه بیشتری هم برای تولید آن می‌گذاریم و در طول سال گذشته هم محصولات خوبی را تولید کردیم.

آذرپندار افزود: می‌توان گفت تعداد زیادی از فیلم‌های رسیده به دبیرخانه جشنواره امسال نیز با مضامینی در ارتباط با خانواده همراه بود. همچنین برخی از این فیلم‌های موضوعی نیز در مرحله تولید قرار دارند.

وی در مورد جایزه ایران جوان گفت: امیدواریم هر ساله بتوانیم با موضوع جمعیت و فرزندآوری فیلم‌های درخوری داشته باشیم و بخش «ایران جوان» بخش ثابتی در جشنواره پیدا کند.

مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران و دبیر چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران افزود: انجمن سینمای جوانان ایران نیز به عنوان بزرگترین باشگاه تولید فیلم کوتاه، بزرگترین مدرسه سینمایی ایران و البته یکی از بزرگترین مدارس سینمایی دنیا آماده مشارکت و تعامل با هر نهادی است که در خصوص جمعیت بودجه ای اختصاص دهد تا محصول فرهنگی و فرهنگ‌ساز تولید شود و همین همت بنیاد ۱۵ خرداد در پرداختن به مساله جمعیت نیز برای مغتنم است و ما از آن استقبال کردیم.

مدیرعامل بنیاد بین‌المللی ۱۵ خرداد نیز در این جلسه بیان کرد: خدا را شکر می‌کنیم این توفیق نصیب مجموعه ستاد فرمان اجرایی امام خمینی(ره) شد تا در نهضت رفع گره‌های ذهنی برای جوانی جمعیت ایران بتوانیم نقشی ایفا کنیم و امروز نقطه عطفی برای رقم خوردن همکاری‌های آتی میان بنیاد ۱۵ خرداد و انجمن سینمای جوانان ایران خواهد بود. ستاد فرمان اجرایی امام در دوره جدید فعالیت‌های خود ضمن تداوم ماموریت‌های قبلی مبنی بر محرومیت‌زدایی، به جمعیت و سلامت افزایی نیز توجه دارد و برای هر دو موضوع بیش از ۲۰ کار ویژه در برنامه‌ای پنج ساله مدون شده است. چنانچه در دو سال گذشته بر معیشت خانواده و جمعیت تمرکز کردیم و مصادیق آن هم انجام شد.

حمیدرضا علیان‌زادگان ادامه داد: همچنین تفاهمی با سازمان نقشه برداری و مرکز آمار ایران برای راه اندازی اطلس جمعیت داشتیم که تا پایان سال جاری راه اندازی می شود. همچنین در تفاهم با سازمان صداوسیما تلویزیون «ایران جوان» آغاز به کار کرد تا محصولات متنوعی از دریچه آن به نمایش در می‌آید، به طور کلی در شورای اجتماعی بنیاد جمع‌بندی‌مان این بود بعد از سال ۱۴۰۲ وارد تعاملات جدی با کنشگران جمعیت شویم و یکی از تفاهم‌ها مورد هدف، مرتبط با انجمن سینمای جوانان ایران است تا حمایت از ارتقای کمی و کیفی تولید محصولات فرهنگی در زمینه فرزندآوری، جمعیت و توسعه عدالت فرهنگی در مناطق کم برخوردار تحقق یابد، جامعه از نتایج مجموعه اقدامات فرهنگی بهره‌مند شود و انشالله فرزندان ما در آینده دغدغه‌ای برای سالخوردگی جمعیت نداشته باشند.

این تفاهم‌نامه در چند بخش تولید فیلم کوتاه؛ جایزه «ایران جوان» در جشنواره و عرضه فیلم کوتاه با موضوع جمعیت منعقد شده است.

چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- رئیس رسانه ملی درگذشت مهرجویی را تسلیت گفت

در پی واقعه تلخ پیش آمده برای داریوش مهرجویی، کارگردان نامدار کشورمان و همسرش، رئیس سازمان صداوسیما در پیامی این واقعه را تسلیت گفت.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی رسانه ملی، در متن پیام پیمان جبلی آمده است: روزی تلخ و دردناک برای هنر ایران رقم خورد. فقدان اندوه بار و تاسف برانگیز مرحوم داریوش مهرجویی و همسر محترمه اش، قلب همه مان را جریجه دار کرد. آن استاد فقید با قلم و نگاهش یکی از نمادهای سینمای مردمی و محبوب ایران بود و آثارش در زمره ماندگارترین‌ها قرار دارد.

در ادامه این پیام آمده است: مرحوم مهرجویی سابقه همکاری با رسانه ملی در ساخت فیلم های مهمان مامان و آسمان محبوب داشت و چه حسرت برانگیز که دو سریال عطار و زکریای رازی با قلم وی به مرحله تصویربرداری نرسید. بی شک عاملان وقوع جنایت هولناک دیشب، تاوان پس خواهند داد و عدالت درباره شان اجرا خواهد شد.

ضایعه درگذشت مرحوم مهرجویی و همسرشان را به خانواده، دوستان و اهالی هنر تسلیت گفته و از خداوند منان برای آن دو عزیز، رحمت واسعه الهی مسألت می نمایم.

داریوش مهرجویی و همسرش حمیده محمدی فر، دیشب در خانه خود در کرج توسط افراد ناشناس به قتل رسیدند. مرحوم مهرجویی متولد ۱۳۱۸ بود و با ساخت آثاری مانند گاو، دایره مینا، هامون، لیلا، سارا، پری، اجاره نشین‌ها، مهمان مامان، نارنجی پوش، سنتوری، آسمان محبوب و لامینور از جمله کارگردانان صاحب سبک سینمای ایران به شمار می آمد.

رسانه سینمای خانگی- رابطه مهرجویی با تلویزیون چگونه بود؟/ چه خبر از سریال‌های مهرجویی؟

داریوش مهرجویی در دوره ریاست سید عزت‌ الله ضرغامی چند فیلم برای شبکه‌های مختلف ساخت که البته به گفته‌ی خودش برخی پخش نشدند و بلاتکیف ماندند. او در آن زمان امیدوار بود که با تغییر مدیریت صداوسیما همکاری‌ها با سینماگران بیشتر شود اما در حقیقت همکاری مهرجویی و البته خیلی‌های دیگر با تلویزیون، به همان کارها محدود شد و دیگر ادامه پیدا نکرد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، داریوش مهرجویی از کارگردانان صاحب‌نام سینمای ایران، برخلاف خیلی‌های دیگر از هم‌صنفانش به ندرت با صداوسیما همکاری کرد؛ با این همه یکی از آثار مخاطب‌پسند او به نام «مهمان مامان» در همین رسانه ملی ساخته شد. فیلمی که همچنان سال‌هاست از تلویزیون پخش می‌شود و با بازی بازیگرانی چون گلاب آدینه، حسن پورشیرازی، پارسا پیروزفر و امین حیایی بر اساس متنی از هوشنگ مرادی کرمانی توانست بسیاری از نگاه‌ها را به خود جلب کند.

«مهمان مامان» هجدهمین ساخته داریوش مهرجویی بود که آن را با سرمایه صداوسیما (مرکز سیما فیلم) کارگردانی کرد. مهرجویی «مهمان مامان» را پس از فیلم «بمانی» ساخت. 

او هیچگاه برای صداوسیما سریالی نساخت؛ البته قصد داشت مجموعه‌های «عطار» و «زکریای رازی» را بسازد اما در نهایت این همکاری به ساخت چند فیلم محدود شد؛ آن‌هم زمانی که سیمافیلم در دوره ضرغامی به ساخت فیلم‌های سینمایی تصمیم گرفته و قرار بود بخشی از بودجه صداوسیما را به این بخش اختصاص دهند.

نمایی از سریال مهمان مامان

با ساخت «مهمان مامان»، گلاب آدینه و امین حیایی برای نخستین‌ بار همکاری‌شان با داریوش مهرجویی را به ثبت رساندند؛ اما پیروزفر که در فیلم پری نقش سالک را بازی می‌کرد، برای دومین‌بار در فیلمی از مهرجویی مقابل دوربین ظاهر شد.

سازندگان «مهمان مامان» فیلم‌برداری را از ۲۷ شهریور ۱۳۸۲ در محله پامنار تهران آغاز کردند؛ خانه‌ای که تمام شخصیت‌های سریال را در خود جای داده، در همین محله واقع شده است.

«مهمان مامان» می‌بایست بهمن همان سال (۱۳۸۲) به جشنواره فیلم فجر می‌رسید و حتی در مقاطعی رسیدن این فیلم به جشنواره با تردیدهایی همراه بود. بر این اساس اثر مهرجویی زمان مشخصی برای اکران در خلال جشنواره به خود اختصاص نداد اما مسوولان وقت به مهرجویی قول دادند که اگر فیلم را بتواند به موقع برساند، زمانی را برای اکران آن مشخص خواهند کرد.

«مهمان مامان» سرانجام به جشنواره رسید و پس از حضور موفق در جشنواره فیلم فجر، به جشنواره‌های خارجی رفت و جایزه ویژه هیأت داوران نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم داکا را دریافت کرد. این فیلم نماینده ایران در جشنواره فیلم نیوزلند و جشنواره فیلم‌های آسیایی هند بود و در آمریکا نیز اکران شد.

«مهمان مامان» نوروز ۸۳ در سینماهای ایران اکران شد و رقم قابل‌توجهی را به لحاظ فروش کسب کرد. این فیلم در طول اکران رقمی بالغ بر ۴۰۰ میلیون تومان فروش داشت.

ساخته داریوش مهرجویی در زمان اکران در سینماها به مانند برخی دیگر از آثار تولیدشده در رسانه‌ی ملی با تبلیغات بسیار در شبکه‌های مختلف همراه شد. اما این تبلیغات بسیار هم اعتراض مهرجویی را در مردادماه ۸۳ برانگیخت!

وی با اعتقاد بر این‌که این تبلیغات در حقیقت ضدتبلیغ است و اثر عکس می‌گذارد، خطاب به مسوولان تلویزیون گفت که «احتیاج به این همه تبلیغ نیست!»

پس از اکران سینمایی «مهمان مامان»، این فیلم چندین‌بار از شبکه دو به نمایش درآمد و اتفاقا پربیننده‌ترین فیلم نوروز ۸۴ با ۵۴ درصد بیننده لقب گرفت.

اما در شرایطی که بسیاری از مردم و خصوصا مطبوعات پخش سریال «مهمان مامان» را منتفی دانسته و حتی پخش پشت صحنه‌هایی از این سریال را که در آن‌زمان از سوی خود مهرجویی تأیید شده بود را هم به فراموشی سپرده بودند، به یک‌باره از سوی سیما فیلم اعلام شد که سریال «مهمان مامان» در قالب شش قسمت از شبکه چهار (!) پخش می‌شود.

از «همدان‌ها» تا «آسمان محبوب»

داریوش مهرجویی در پشت صحنه آسمان محبوب

کارگردان صاحب‌سبک سینمای ایران دو فیلم دیگر با عناوین «همدان‌ها» و «آسمان محبوب» را هم برای سیمافیلم ساخته بود اما در همان سال‌ها از تلویزیون پخش نشد.

داریوش مهرجویی با گله از پخش نشدن دو فیلمش از صداوسیما گفته بود: «امیدوارم با تغییر مدیریت صداوسیما همکاری ها با سینماگران بیشتر شود.» او گفته بود، در دوره ریاست عزت الله ضرغامی چند فیلم برای شبکه‌های مختلف ساخته که هنوز پخش نشده‌اند و بلاتکیف هستند. مهرجویی گفته بود: فیلم «همدان‌ها» را برای شبکه استان همدان ساختم که متاسفانه به دلیل تغییر مدیریتی نه تنها از تلویزیون سراسری بلکه از شبکه استانی هم به نمایش درنیامد. همدان یکی از زیباترین شهرهای ایران است که اماکن تاریخی زیادی دارد و نکته قابل توجه در این شهر تعداد زیاد پارک است که به زیبایی شهر افزوده است و وجود همین پارک ها موجب تمیز بودن این شهر شده است.»

وی گفته بود: «در این فیلم کتیبه‌های گنجنامه، آرامگاه باباطاهر، آرامگاه بوعلی سینا، باغ موزه تاریخ طبیعی، غذاهای اصیل و محلی و آداب و رسوم به تصویر کشیده شده است.»

مهرجویی همچنین درباره فیلم دیگرش نیز گفته بود: «آسمان محبوب» با همکاری سیمافیلم ساخته شد؛ هنگام فیلمبرداری همین فیلم بود که پایم شکست اما با همان پای شکسته فیلمبرداری آن را به پایان رساندم و این فیلم موفق به دریافت جوایز زیادی شد اما تاکنون حتی یک‌بار هم در تلویزیون به نمایش درنیامد. این در حالی است که فیلم «آسمان محبوب»، موفق به کسب جایزه بین‌المللی بین‌الادیان شد که جایزه بسیار مهمی است.

آسمان محبوب داستان زندگی دکتر جوانی به نام شایان بود که در اوج موفقیت کاری و اجتماعی‌اش درمی‌یابد مبتلا به تومور مغزی شده‌ است. او تصمیم به خودکشی می‌گیرد اما در آخرین لحظه اتفاقی رخ می‌دهد که باعث می‌شود سر از روستایی دورافتاده درآورد و وقایع غیرمترقبه‌ای برای اش رقم بخورد.

در این فیلم بازیگرانی همچون علی مصفا، لیلا حاتمی، فریده سپاه‌منصور، مانی حقیقی، همایون ارشادی و قربان نجفی نقش آفرینی کرده بودند.

سریال‌های «عطار» و «رازی» بایگانی شدند!

مهرجویی همچنین از بایکوت شدن سریال «عطار» توسط تلویزیون خبر داده و اعلام کرده بود که پس از تحقیقاتی مفصل شروع به نوشتن فیلمنامه این سریال کرده اما در نهایت مسوولان وقت تلویزیون، طرح و فیلمنامه او را بایکوت کرده و مجوز ساخت آن را صادر نکردند.

این کارگردان علاوه بر سریال «عطار» قصد داشت، سریال «زکریای رازی» را هم برای تلویزیون کارگردانی کند، اما این سریال هم به همان سرنوشت دچار شده و بعد از پایان نگارش فیلمنامه به بایگانی رفت.

دعوا با تلویزیون بر سر «گاو»

مهرجویی علاوه بر این اعلام کرده بود که طی این سال‌ها تلویزیون فیلم «گاو» را بدون خرید حق پخش روی آنتن شبکه‌هایش فرستاده و شکایتش از این رسانه هم به جایی نرسیده است.

اما بخش جالب صحبت‌های مهرجویی جایی است که او به بدحسابی تلویزیون در همکاری با خودش در پروژه «مهمان مامان» اشاره کرده و گفته بود: «من برای تلویزیون «مهمان مامان» را ساختم که قسط آخرش را نداند! و ماجرایش را در کتاب «آن رسید لعنتی» نوشته‌ام. فیلم «آسمان محبوب» را با سرمایه خودم و اندک پول «سیما فیلم» ساختم اما نگذاشتند فیلم اکران شود و یکدفعه از تلویزیون پخش کردند.»

او به اندازه‌ای در آن زمان از مسوولان وقت صداوسیما عصبانی بود که در نشست ایسنا در سال ۸۳ هم شرکت نکرد و از بازیگرانش هم خواست که صحبت نکنند.

رسانه سینمای خانگی_تولید محتوای کیفی و توجه به نیاز مردم، اولویت تولید و پخش برنامه ها در شبکه اصفهان

مدیرکل سیمای استان‌ها با حضور در صداوسیمای استان اصفهان در جلسه ای به همراه مدیرکل و برنامه سازان معاونت سیما به تبیین سند تحول رسانه ملی پرداخت.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی_دفتر اصفهان به نقل از روابط عمومی صداوسیمای استان اصفهان، در جلسه ای که با حضور مدیرکل سیمای استان ها، مدیر طرح و برنامه سیمای استان‌ها، مدیرکل، قائم مقام، معاون و مدیران و جمعی از برنامه سازان معاونت سیمای اصفهان برگزار شد، مدیرکل سیمای استان‌ها ضمن قدردانی از تلاش های شبانه روزی همکاران برای پوشش و انعکاس سه رویداد مهم سفر رئیس جمهور، جایزه مصطفی و جشنواره کودک گفت: همه ما به عنوان افسران و سربازان حوزه فرهنگ و رسانه بر اساس سند تحول رسانه ملی و محورهای 12 گانه آن باید به بحث تولید محتوای کیفی در صداوسیما توجه داشته باشیم و نگاه ما در این رسانه باید به سمت قله ها و ضریب دهی به ظرفیت ها و فرصت های موجود در شهر ها و روستاهای کشور باشد.


آقای اعلمی با پرسش اینکه جایگاه رسانه ملی در انعکاس تصویر از روستاها و مکان های کمتر دیده شده سرشار از ظرفیت کجاست گفت: صداوسیمای استان ها به ویژه برنامه سازان در استان برخوردار اصفهان می توانند با امکانات موجود به معرفی پیشرفت ها و دستاوردهای علمی دانشگاه ها و مراکز دانش بنیان بپردازند و باعث تزریق انگیزه و امید به جامعه شوند.

مدیرکل سیمای استان های رسانه ملی با اشاره به مدیریت خط قرمزها و خط سبزها در سند تحول گفت: خط قرمزها که بر اساس چهارچوب آنتن رسانه ملی مشخص است اما مدیریت خط سبز به معنای توجه به آثار تاکنون ساخته نشده و موضوعات امید آفرین و ظرفیت های موجود منعکس نشده از آنتن صداوسیما است.
وی با بیان اینکه اساسا ماهیت سند ها و چشم اندازها به طور کلی تدوین می شوند و سند تحول رسانه ملی نیز بر اساس ابعاد مختلف و ظرفیت های موجود در هر استان می تواند به یک برنامه اجرایی با جزئیات جامع تبدیل شود گفت: اداره کل سیمای استان ها در طی یک سال گذشته تغییرات محسوس در حوزه های طرح و برنامه و ارزیابی داشته است و با نگاه کمک کردن به برنامه سازان در بحث محتوایی و تولید برنامه های کیفی اقدامات موثری انجام شده است به ویژه اینکه کنداکتور برنامه های تکلیفی استان ها را حذف کرده ایم و انتخاب نوع برنامه را با توجه به شرایط و اقتضائات موجود در قالب باکس به اختیار هر استان قرار داده ایم.


آقای دکتر افشارنیا مدیرکل صداوسیمای استان اصفهان در این جلسه ضمن قدردانی از زحمات همکاران و برنامه سازان در طی 20 روز گذشته که با تلاش شبانه روزی، ساعات پر کار و دشواری را به خوبی و موفقیت سپری نمودند گفت: با توجه به برش های سند تحول در بحث های تئوریک آن تحول در محتوای آنتن و رویکردها باید جدی گرفته شود و افسران میدان رسانه ملی برنامه سازان و عوامل تولید هستند و در واقع اجرای سند تحول به دستان و خلاقیت شما محقق می شود.
وی افزود: تلاش ما در جلسات سیاستگذاری کنداکتور و طرح و برنامه بر مبنای اجرای سند تحول است و در بخش های قرارگاهی و آسایشگاهی نیز مانند پوشش جشنواره بین المللی کودک و نوجوان با نگاه ایجاد شادی و نشاط در بین مردم محقق شده است.
آقای دکتر افشارنیا گفت: با تلاش همکاران اصفهان در جایزه مصطفی توانستیم ابعاد مختلف هویتی و رسالت انتقال پیام امت و جامعه اسلامی این رویداد مهم به جهان اسلام را به خوبی به تصویر کشیده و ضریب دهیم.


مدیرکل صداوسیمای استان اصفهان گفت: با توجه به رویکرد کلان سازمان، تلاش ما بر این است که بخش قرارگاهی، آسایشگاهی و آوردگاهی محقق شود و شعار رسانه ملی با عنوان عدالت گستری، هویت محوری به نحو مطلوب در گستره شبکه استانی اصفهان نیز تحقق یابد.
وی در ادامه تصریح کرد: در بحث برش های رویکردی و محتوایی سند تحول اقدامات مثبتی انجام شده و تلاش می شود مسائل و مشکلات نیروی انسانی، تجهیزات فنی و برآورد و بودجه تولید برنامه که مربوط به برش سازو کار اجرای سند تحول است، نیز برطرف شود.
آقای دکتر افشارنیا با اشاره به ایجاد گفتمان تحول در بدنه رسانه ملی طی دو سال گذشته گفت: در جدیدترین نظر سنجی انجام شده در هفته گذشته با جامعه آماری 600 نفر، میزان مخاطبان شبکه اصفهان 63 و 7 دهم درصد و میزان رضایتمندی از این شبکه 55 و 1 صدم درصد بوده است که رشد 1 و 2 دهم درصد را نسبت به گذشته در پی داشته است.
وی همکاری و پشتیبانی معاونت های صدا و سیمای استان، توسعه فنی و زیرساخت های جدید بوجود آمده را از جمله عوامل موفقیت های اخیر مرکز دانست و از زحمات و تلاش های همکاران معاونت سیما و موفقیتشان در کسب رتبه های برتر ارزیابی عملکرد مراکز، قدردانی و تشکر کرد.

خروج از نسخه موبایل