همزمان با اکران سراسری فیلم سینمایی «ضد» در سینماهای کشور، اکران سیار این فیلم سینمایی در دانشگاههای سراسر کشور آغاز شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم سینمایی «ضد»، محصول سازمان سینمایی سوره، به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی از ۱۵ آذرماه روی پرده سینماهای سراسر کشور رفته است.
تاکنون اکران این فیلم سینمایی که برنده ۲ سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد و بهترین طراحی صحنه جشنواره فجر ۴۰ است، در دانشگاههای تهران، امیرکبیر، علوم تحقیقات، علامه طباطبایی و خوارزمی انجام شده و به زودی در دانشگاههای امام صادق (ع)، صنعتی شریف و… اکرانهایی با حضور دانشجویان و فعالان دانشجویی برگزار میشود.
«ضد» به نویسندگی حسین ترابنژاد، روایتی از خلوص عشق تا جنون سیاست در دل یک واقعه تاریخی است و در خلاصه داستان آن آمده: هر کسی میتواند «ضد» باشد. این «ضد» میتواند حذف یک نفر یا یک ملت باشد…
مهدی نصرتی، لیلا زارع، لیندا کیانی، نادر سلیمانی، مجید پتکی، روزبه رئوفی، عماد درویشی، مهشید جوادی، شیرین آقاکاشی و امین خانی بازیگران اصلی این فیلم هستند.
مسئولان دانشگاهی برای هماهنگی اکران سیار این فیلم که در موسسه فرهنگی هنری وصف صبا تولید شده است، میتوانند با شماره ۰۹۳۰۴۱۰۳۰۰۸ تماس بگیرند یا از طریق درگاه اینترنتی https://esayar.ir اقدام کنند.
یک مستندساز درباره مستند «احمد» گفت: این مستند در جماران روایت میشود و جماران نمادی از نقل یک زندگی با شاهدان اول شخص است. «احمد» سعی ندارد تحلیل ارائه کند، سعی دارد با شاهدان عینی و نزدیکان سید احمد پیش برود. در این مستند نیز کسی نبود که در حلقه نزدیکان احمد خمینی باشد و حضور نداشته باشد.
به گزارش سینمای خانگی، حامد شکیبانیا درباره مستند احمد یکی از بحث برانگیزترین مستندهای هفدهمین جشنواره بینالمللی سینما حقیقت به ایرنا، گفت: ساخت چنین مستندی درباره سید احمد خمینی سخت است. جسارت آقای رزاق کریمی آموزنده و حیرتانگیز است چراکه وارد موضوعی میشود که از قبل میداند عدهای با آن مخالف اند و این کار چالش هایی داشت که هر کسی نمی تواند از پس بارهای آن برآید.
وی افزود: موضوعاتی در تاریخ انقلاب وجود دارد که تا به حال درباره آن صحبت نکردهایم و روایتهایی رسمی و غیررسمی درباره آن داریم. از مستند هم انتظار داریم که روایت غیررسمی و نزدیک به واقعیت را بگوید. برخی موضوعات هم وقتی گفته بشود اجازه پخش نمیگیرد.
شکیبانیا درباره انتخاب جماران برای ساخت این مستند گفت: این مستند در جماران روایت میشود و جماران نمادی از نقل یک زندگی با شاهدان اول شخص است. «احمد» سعی ندارد تحلیل ارائه کند، سعی دارد با شاهدان عینی و نزدیکان سید احمد پیش برود. در این مستند نیز کسی نبود که در حلقه نزدیکان احمد خمینی باشد و حضور نداشته باشد.
وی با اشاره به نقدهایی که به حضور برخی چهرههای اصلاح طلب در این مستند شده بود، گفت: این افرادی که به عنوان اصلاحطلبان در مستند میبینیم، در آن زمان اصلاحطلب نبودند. در آن زمان اصلا اصلاحطلبی نبوده و همگی الان برچسب اصلاح طلبی خورده اند. به هر حال این ها با آقای خمینی ارتباط نزدیک داشتند، شاید تنها کسی که باید در مستند میبود، خود مقام معظم رهبری بود که به جهت جایگاه ایشان امکان گفتوگو با ایشان نبود.
این مستندساز در پاسخ به یک طرفانه بودن روایت این مستند گفت: روایت یک طرفه وقتی معنا پیدا میکند که بگوییم کدام طرف در قصه نیست. در زندگی احمد خمینی همه این آدمها بودند. بقیه همه تحلیلگر هستند و مستند هم نمیخواست تحلیل بدهد.
وی تاکید کرد: شاید اگر من جای آقای رزاق کریمی بودم تلاش میکردم به برخی شایعات صریحتر جواب بدهم. شایعه مرگ احمد خمینی در این مستند پاسخ داده شده اما شایعاتی چون اشاره به نقش ایشان در قضیه آقای منتظری میتوانست صریح تر باشد.
وی افزود: حضور آقایان ری شهری و رفسنجانی هم میتوانست به روایت کمک کند. بقیه هم که از نسل بعدی هستند و از ماجرا روایت دست اولی ندارند.
شکیبانیا با تاکید بر اینکه باید عینک سیاسی را در زمان دیدن فیلم ها برداریم گفت: بسیاری از رسانههای ما نگاه سیاسی دارند. میخواهند ببینند همه چیز بالاخره به نفع چه کسی تمام شد؟ چه کسی را زده اند و چه کسی از ماجرا سود برده است. درحالیکه روایت یک طرفه وقتی معنا پیدا میکند که بگوییم کدام طرف در قصه نیست. در زندگی احمد خمینی همه این آدمها بودند. بقیه همه تحلیلگر هستند و مستند هم نمیخواست تحلیل بدهد.باید عینک سیاسی را در زمان دیدن فیلمها، خصوصا مستند برداریم
وی درباره مستند دَدَرس، دیگر مستند حاضر در بخش ملی جشنواره گفت: ددرس جزو بهترین فیلم های کاردگردانش نیست. انتظار داشتم زندگی کمپری را بیشتر ببینم اما ندیدم. مخاطب باید در نهایت بفهمد آموزش مدرسه ای بهتر است یا آموزش آزاد. این مستند نمیتواند من را قانع کند که به یک تصمیمی برسم و به موضوعی فکر کنم.
شکیبانیا دَدَرس را مستندی به نفع ساختار آموزش و پرورش دانست و افزود: ددرس یک پیشنهاد میدهد و شکست میخورد ولی در نهایت دانش آموز احساس میکند عقب مانده و این به نفع آموزش پرورش رسمی تمام میشود. خود کارگردان هم مطمئن نیست کاری که میکند درست است. من انتظار داشتم یک تجربه موفق ببینم.
وی در پایان گفت: مستندساز باید جسور باشد. قوی دل در ساختار جسور است. احمد در به سراغ موضوع رفتن جسور است. آقای رزاق کریمی میدانست بعد از ساخت این اثر این حرفها زده میشود اما به سراغ این موضوع رفت تا به بسیاری از مواردی که جای پرداختن به آن بود، در این مستند بپردازد.
«ویلای ساحلی» نماینده شایستهای برای کمدی موقعیت است؛ جنسی از کمدی که در غوغاسالاری کمدی شخصیت و البته تبحر خاصی که تولید این شکل از کمدی میطلبد، در سینمای این سالهای ایران، تقریبا کمیاب شده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، جدیدترین ساخته سینمایی کیانوش عیاری، فیلم پخته و صبوری در شکل محتوایی است. اگر بخواهیم بااغماض، فیلم را در رسته کمدی تعریف کنیم، با یک کمدی موقعیت شریف مواجه هستیم که علیرغم استعداد فراوانی که در زایش سوژههای مختلف به خود میبیند، صبوری نشان داده و به یک پختگی دوستداشتنی رسیده است.
مسیر داستانگویی روی ریلی قرار دارد که به هجو کشیده نمیشود؛ فانتزی کار، تا انتها جذبه دارد و دومینووار، رشدی تصاعدی در شاخصهای چالش را به خود میبینداین طبیعی است که شاید طیفی از مخاطبان، نتوانند در نگاه اول، آن ارتباط بهینه را با اثر برقرار کنند. ویلای ساحلی برای مخاطبانی که سالها به تماشای کمدی شخصیت عادت داشتهاند، یک اتفاق جدید به حساب میآید. آنها عادت دارند تا رضا عطاران و پژمان جمشیدی را در شمایل تیپهایی که در این سالها ایفا کردهاند، ببینند و پیشاپیش با ذهنیتی که منتظر تکرار نقشآفرینیهای قبلی آنهاست، وارد سالن میشوند اما در این کمدی موقعیت، محوریت، با زایشگری لوکیشنی است که عطاران و جمشیدی، ابژههای آن هستند.
در چنین اتمسفری، مختصات رفتاری درستی برای شخصیتهای هدف، تعریف شده است که میتواند چالشهای روایی خوبی را هدفگذاری کند. در ادامه این چینش رفتاری، داستانکها بهخوبی میتوانند هسته مرکزی را پروار کنند. مسیر داستانگویی روی ریلی قرار دارد که به هجو کشیده نمیشود؛ فانتزی کار، تا انتها جذبه دارد و دومینووار، رشدی تصاعدی در شاخصهای چالش را به خود میبیند.
در ادامه همین روند است که در برخی سکانسها، شلوغیهای حجیمی را شاهد هستیم که فیلمنامه و البته کارگردانی، بهخوبی توانسته از پس رتقوفتق آن برآید. این صحنهها ساماندهی درستی دارند و نشان میدهند که نویسنده و کارگردان، فارغ از تصویرگری هجمه، مدیریتی نرم را برای یک گذر رندانه در دل درام گنجاندهاند بهگونهای که تمامی این اغتشاشها، با پیشدرآمدی درست، فضا را از پیچ روایت عبور داده و آن را به فصل بعدی متصل میکنند.
در برخی سکانسها، شلوغیهای حجیمی را شاهد هستیم که فیلمنامه و البته کارگردانی، بهخوبی توانسته از پس رتقوفتق آن برآید
طبیعی است که برای چنین سوژه زایشگری، موقعیتهای کمیک بسیاری قابل تعریف است اما اینکه کیانوش عیاری به چنین موقعیتهایی برسد، نشان از پختگی نگاهی است که وی را پس از بیش از ۴ دهه فیلمسازی همراهی میکند. این نشان میدهد که حتی لغزیدن کارگردانی چون عیاری به وادی فیلمی چون ویلای ساحلی که میخواهد از بابت تولید آن، هزینه فیلم بعدیاش را فراهم کند، حاصل یک نگاه ساختاری است.
به سمت جنسی از کمدی میغلتد که در سینمای این روزهای ایران، نماینده چندانی ندارد و برای این کمدی موقعیت، به داستانهایی میرسد که نزد یک کارگردان تجاریساز، هرگز محلی از اعراب ندارد. دلیل انتخاب عطاران و جمشیدی برای این فیلم نیز دقیقا به همین عامل مربوط است تا آنها بتوانند با تکیه بر پتانسیل و بداهههای حرفهای خود، این جنس کمدی موقعیت را پروارتر کنند همچنانکه میبینیم در بسیاری از کمدیهای موقعیت نظیر اجارهنشین، خلاقیت بازیگران تا چه اندازه توانسته به اعتلای کار و اینهمانی مخاطب کمک کند.
البته مشخص است که فیلم، فضاهای بیشتری را تجربه کرده که بنا بر مقتضیات، نسخهای سینمایی از آن استخراج شده که این اتفاق، ریتم داستانی را بهخوبی حفظ کرده اما بیشترین تاثیر را در پایانبندی داشته که نتوانسته در قواره داستان، خودنمایی کند. بهنوعی که داستان پس از یک شروع و میانه شلوغ با ریتمی تند، بهناگهان فروکش کرده و تعلیق داستان، میخوابد. این فینال اگرچه به بدنه فیلم نمیخورد اما توانسته اتفاقات را جمع کرده و آن را به سامان برساند.
ویلای ساحلی، اتفاق مبارکی در سینمای این روزهای کشور است. در شرایطی که عمده کمدیها، به باسمه پهلو میزنند و درصدد بهرهگیری از بازیگران چهره خود در مسیر گیشه هستند، ویلای ساحلی، با یک سیاست درست، نماینده شایستهای برای کمدی موقعیت است که جایش در سینمای ایران بهشدت خالی است. فیلمی که نباید با پیشفرض به تماشای آن نشست و هیجانزده با آن برخورد کرد. برای چنین فیلمی باید در تراز و اندازه حرفهای آن برخورد کرد.
کارگردان مستند «تکثیر در اسارت» گفت: اولین حسرت زندگی من این بود که شیر و ببر در حیاتوحش ایران به راحتی منقرض شده و حالا وقتی برای اولین بار میتوانستم فیلمی بسازم دوست داشتم کاری کنم که سومین گربهسان با ارزش ما از دست نرود.
به گزارش سینمای خانگی، مهدی ایمانی شهمیری که اثرش جایزه بهترین مستند جشنواره سینماحقیقت را دریافت کرد در گفتوگو با ایرنا، گفت: مساله محیط زیست مسالهای حیاتی است که به حاشیه رانده شده و بیشتر خودش را در فضای مجازی و چالشهای بین گروهها نشان میدهد.
وی افزود: بعد از اکران مستند تکثیر در اسارت در جشنواره حقیقت بازخوردی از سوی مسئولین ندیدم. تصمیمگیرندگان این مساله در شکل کلان، مدیران محیط زیستی و مجلس هستند. ما نیز موانع و چالشهایی داریم که فقط آنها میتوانند مرتغع کنند.
شهمیری درباره دغدغهمندی خود در اینباره گفت: علاقه من به یوزپلنگها به خیلی قبل تر برمیگردد. گربهسانان برای من نوستالژی کودکی هستند و بسیار به حیاتوحش علاقه دارم.
کارگردان مستند تکثیر در اسارت تاکید کرد: اولین حسرت زندگی من این بود که شیر و ببر در حیاتوحش ایران به راحتی منقرض شده و حالا وقتی برای اولین بار میتوانستم فیلمی بسازم دوست داشتم کاری کنم که سومین گربهسان با ارزش ما از دست نرود.
انیمیشن سینمایی «ببعی قهرمان» پس از پایان مراحل فنی آماده نمایش شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی فیلم، انیمیشن سینمایی «ببعی قهرمان» به کارگردانی حسین صفارزادگان و تهیهکنندگی محمدمهدی مشکوری پس از طی مراحل فنی آماده نمایش شد.
سریال «ببعی» یکی از آثار پرمخاطب شبکه پویاست که نسخه سینمایی آن آماده نمایش شده است.
«ببعی قهرمان» محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که با مشارکت موسسه «قاب رویا» و همکاری شرکت رایمون مدیا تولید شده است.
این انیمیشن سینمایی با تکنیک سه بعدی طراحی و ساخته شده است.
انیمیشن «ببعی قهرمان» پس از ۲ فیلم «فهرست مقدس» و «پسر دلفینی» سومین انیمیشن سینمایی است که در سازمان هنری رسانهای اوج تولید شده است.
«دهها هزار زن و مرد در خرمشهر روزهای جنگ را دیدهاند و هرکدام از آنها دربارهی روز فتح خرمشهر خاطره دارد، بنابراین هر کسی که از فتح خرمشهر فیلم میسازد در مقابل این گروه و خاطرات ثبت شده در حافظهشان مسئول است.»
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، جملات بالا گفتههای احمدرضا درویش، کارگردان تعدادی از فیلمهای ماندگار سینماست که در آثار خود وقایعی از روزهای جنگ تحمیلی ایران و عراق را با داستانی از آنچه بر مردمِ درگیر جنگ رخ داده، روایت کرده است.
در سالهای اخیر اگرچه ساخت فیلمهای جنگی و دفاع مقدسی با تمرکز و جدیت بیشتری در دستور کار تولید -بویژه در ارگانهای هنری و سینمایی- بوده ولی بسیاری از این فیلمها یک قهرمان یا فرمانده جنگ را محور داستان خود قرار دادهاند و زندگی مردم بیشتر در حاشیه داستانها تصویر شده؛ این در حالی است که مقامات کشور به بهانههای مختلف به افتخارات و رشادتهای تاریخی ملت، بویژه مردم خوزستان در دوران جنگ اشاره کردهاند.
تاکیدها بر حضور مردم در شهرهایی که درگیری مستقیم در جنگ داشتند و تلاشی که برای حفظ این سرزمین انجام دادند و نیز تاثیری که جنگ بر زندگی آنها گذاشت، بهانهای است برای یاداوری به فیلمسازانی که به این حوزه وارد میشوند تا مردم را به عنوان قهرمانان اصلی جنگ فراموش نکنند. همانطور که پیشتر احمدرضا درویش براین نکته تاکید کرده بود.
این فیلمساز که بیش از یک دهه است فیلمی در سینما نساخته و با توجه به مجوز نگرفتن «رستاخیز» برای اکران در سینماها، حدود ۲۰ سال است که هیچ فیلمی از او روی پرده سینما نرفته، از سالها قبل آرزوی ساخت فیلمی را درباره فتح خرمشهر داشته است. او فیلمنامه این واقعه را با نام «درخشش» نوشته که خردادماه امسال رونمایی شد.
درویش به این دلیل درباره ماجرای فتح خرمشهر کار کرده که در مقطعی آن را مهمترین حادثه تاریخ معاصر نامیده بود. او سال ۱۳۸۵ در گفتوگویی با ایسنا گفته بود: معاصر بودن ماجرای فتح خرمشهر در بعد تاریخی آن یکی از ویژگیهایی است که میتوان بدان اشاره کرد، این جنگ علیه آرمانهای ملی و تاریخی ما صورت گرفت و حضور مردم در برابر آن از ویژگیهای مهم این حماسه بود.
در آن زمان درویش با تاکید براینکه گروهی مجرب کار تحقیقاتی و تشکیل بانک اطلاعاتی و گردآوری مجموعهی کامل از منابع تحقیقاتی دربارهی این پروژه را برعهده داشتهاند، تاکید کرده بود: هر کارگردانی که دربارهی خرمشهر فیلم میسازد، حتما به اطلاعات کافی در این زمینه نیازمند است و ضروری است که به مواردی نظیر مردمشناسی، فرهنگ، تاریخ، رویدادهای سیاسی، بررسی علتهای بروز جنگ و تجاوز دشمن بهخاک ایران، ابعاد نظامی، عملیاتی و تحولات بینالمللی در آن دوره از تاریخ و علل پشتیبانی دهها کشور از تجاوز دشمن به ایران توجه ویژه شود.
به گفته او «دههاهزار زن و مرد در خرمشهر، آن روزها را دیدهاند و هرکدام از آنها دربارهی آن روز خاطره دارند، بنابراین هر کسی در مقابل این گروه مسئول است و از آنجا که حافظه ملت ایران مشحون از خاطره این رویداد عظیم در دوران دفاعمقدس است، فیلمی با موضوع فتح خرمشهر باید منعکسکننده خاطره همهی اقشار در آن رویداد باشد.
آخرین پیگیریهای ایسنا در بهار امسال حاکی از این بود که ساخت فیلم «درخشش» و احتمالا با نام پیشین خود یعنی «شکوه پیروزی» توسط احمدرضا درویش که این روزها در سوگ از دست دادن برادر خویش است، جدیتر از هر زمان دیگری است.
احمدرضا درویش پیشتر در مراسمی که برای نمایش «دوئل» برپا شده بود، به دیدار خود با شهید جهانآرا در روزهای ابتدایی جنگ و زمانی که خرمشهر در محاصره بود اشاره کرده و گفته بود: همیشه دوست داشتم در فیلمهایی که درباره جنگ میسازم یک اشاره و امضایی از او در فیلمهایم باشد، زیرا جهانآرا نماد و اسوه مقاومت در روزهای ابتدایی جنگ بود. او در عین حال همواره تاکید کرده: سینمای دفاع مقدس به یک قشر و جناح محدود نیست. سفرهای است که به همه روزی میرساند و غذا میدهد و هرکسی که تشنه و اشتهای سیر شدن داشته باشد از این سفره به اندازه کافی بهرهمند میشود.
او اظهار امیدواری کرده بود که روزی بزرگان سینما در عرصه سینمای دفاع مقدس وارد شوند و در این زمینه فیلمی را تولید کنند و در عین حال به آنها ایرادی هم گرفته نشود که حتما باید جنگ را تجربه کرده باشند.
آنچه درویش به آن اشاره کرده دغدغه برخی از فیلمسازان دیگر نیز بوده که ساخت فیلم از آنچه در دوران جنگ بر مردم گذشته و تاثیرات آن را دغدغهای مهم میدانند ولی در موارد بسیاری با محدودیتهایی مواجه شدهاند که مروری بر فیلمهایی که نتوانستند مجوز اکران بگیرند یا درگیر ممیزیهای زیاد شدند مصداقی بر این ادعاست. در کنار اینها نگاه شعارگونه و نادیده گرفتن مردم بومی حاضر در خط مقدم نبرد و بیتوجهی به آنچه برآنها رخ داده هم مورد انتقاد بوده است. با این حال تاکید دولتمردان بر حضور مردمی که در شهرهای مختلف کشور در مقابل بیگانگان ایستادند، سوژههای متفاوتتری را میتواند دستمایه ساخت فیلمهای دفاع مقدسی کند.
فیلم کوتاه «چرخ و بیابان» جایزه بهترین فیلم کوتاه یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم باستائو قزاقستان را دریافت کرد.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی فیلم کوتاه «چرخ و بیابان»، این اثر کوتاه داستانی به نویسندگی و کارگردانی رضا ثابتپور موفق شد در جشنواره بینالمللی فیلم باستائو قزاقستان عنوان بهترین فیلم کوتاه داستانی را از آن خود کند.
داستان فیلم کوتاه «چرخ و بیابان» که در جادهای متروکه در دل یک بیابان میگذرد، ماجرای بنزین فروشی را روایت میکند که برای کمک به یک مرد زخمی و بردن آب برای او، به دکه بنزین فروشی خود برمیگردد اما وقتی میفهمد که آن مرد سارق است، بازی تغییر می کند…
این فیلم تاکنون در بیست و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم مادورای هند، یازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم باستائو قزاقستان حضور داشته است و در هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم گلدن باکلاوا ترکیه نمایش داده خواهد شد.
همچنین در ژانویه ۲۰۲۴ در بخش مسابقه اصلی جشنواره بینالمللی فیلم جیپور هند، در ایالت راجستان اکران خواهد شد.
«چرخ و بیابان» پیش از این در بیستمین جشنواره بینالمللی فیلم سالنتو ایتالیا و بیست و دومین جشنواره بینالمللی فیلم روت۶۶ ایالات متحده نیز به نمایش در آمده است.
علیرضا مهران، کامبیز امینی، سید سعید طاهری و کیوان نقره کار بازیگران این فیلم کوتاه هستند و سایر عوامل آن عبارتند از: تهیهکننده: رضا ثابتپور، مدیر فیلمبرداری: علی حیدری، مدیرصدابرداری: امین جعفری، دستیار کارگردان و برنامهریز: محسن حیدرلکی، منشی صحنه: یاسمن بخشی، صداگذار: محمدمهدی سلمانی، تدوین: سودابه سعیدنیا، مدیر تولید: محمدعلی میرهاشمی، طراح صحنه: پویان باغنده، طراح لباس: ملینا باغنده، گریم: فاطمه حسین خانی، عکاس: امیرحسین حسینی، طراح پوستر:علی ثابت پور، دستیاران فیلمبردار: سعید فرهنگ، مسعود پورشکیب، مسعود عبدی، متصدی دوربین: امیر محسن عظیمی، دستیار صدابردار: امید کریم، اصلاح رنگ: مجتبی رمضانی، دستیار لباس: حریر حقیقی، دستیاران تولید: علی سلیمانی، رضا عظیمی، مرتضی پاشایی، عرفان محمدی و محمد علیزاده، مشاور رسانهای: رکسانا قهقرایی.
فیلم کوتاه «سیاه سنگ» نخستین ساخته سامان لطفیان در بخش مسابقه جشنواره کلرمون فرانسه به رقابت میپردازد.
به گزارش سینمای خانگی از مشاور رسانهای، فیلم کوتاه «سیاه سنگ» به کارگردانی سامان لطفیان و تهیه کنندگی سید مازیار هاشمی در نخستین حضور بینالمللی خود در جشنواره معتبر کلرمون فرانسه به نمایش در میآید.
جشنواره کلرمون فرانسه معتبرترین فستیوال فیلم کوتاه جهان است. این رویداد که سالیانه در شهری به همین نام در کشور فرانسه برگزار میشود، پس از جشنواره بینالمللی و شناخته شده «کن»، بزرگترین رویداد سینمایی فرانسه است که امسال پذیرای فیلم کوتاه «سیاه سنگ» از سینمای ایران است.
امسال نخستین تجربه فیلمسازی سامان لطفیان، از میان ۹۵۰۰ متقاضی، برای حضور در بخش مسابقه این جشنواره انتخاب شده است.
سجاد افشاریان، نصرالله رادش، مهدی میامی، ماه منیر بیطاری گروه بازیگران «سیاه سنگ» را تشکیل میدهند.
سایر عوامل فیلم عبارتند از: نویسنده: سامان لطفیان و مهدی تراب بیگی، تدوین: اسماعیل علیزاده، طراح صحنه و لباس: حجت اشتری، مدیر صدابرداری: سعید زند، مدیرتولید: میلاد مولازاده، موسیقی: مجتبی سحرخیز، طراحی و ترکیب صدا: زهره علی اکبری، طراح گریم: مسعود باقری، دستیار اول کارگردان: مهدی گنجی، برنامه ریز: مجید حقیقت، منشی صحنه: محسن بهاری، دستیار اول فیلمبردار: هومن خلیلی، جلوههای ویژه: امین پهلوانزاده، طراحی پوستر: علی جمشیدی، عکس: مجید طالبی، محصول: HIB FILM، پخش بینالملل: محمد فراهانی، ساخت تیزر: حمید نجفی راد.
شاید شما هم به عنوان یکی از مخاطبان سینما زمانی را به خاطر بیاورید که برای تماشای فیلمی به سینما میرفتید؛ با خاموش شدن چراغهای سینما پیش از نمایش فیلم، تبلیغات محصولات مختلف یا تیزر فیلمها با عنوان برنامه آینده نمایش داده میشد. زمانی این تبلیغات آنقدر تاثیرگذار بود که مخاطبان از این طریق با فیلمهای در نوبت اکران آشنا میشدند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در واقع پیش از آغاز فیلم، بهترین زمانی بود که مخاطب علاقهمند به سینما با تیزر فیلمهای جدید آشنا شود. همچنین سایر اقلام تبلیغی هم جایگاه ویژهای داشت چرا که تمرکز کامل مخاطب بر پرده سینما بود.
چرا تبلیغات یکپارچه سینمایی؟
بر اساس آمار منتشر شده توسط موسسه سینماشهر، سال گذشته بیش از ۱۳ میلیون نفر به تماشای آثار سینمایی اکران شده پرداختند و این آمار رو به رشد یعنی سینما به عنوان یکی از پرمخاطبترین و تاثیرگذارترین رسانهها در سبد فرهنگی خانوادههای جایگاه ویژهای دارد؛ در نتیجه فرصت مناسبی برای بنگاههای تبلیغاتی یا کارآفرینها برای تبلیغ محصولات و خدمات فراهم میکند.
تبلیغات در سینما، به صورت دیداری-شنیداری بوده و از آنجا که مخاطبان سینما از سنین، جنسیت و قشرهای مختلف هستند، تبلیغات پیش از فیلم، میتواند یک محصول را بهتر و بیشتر و با جامعه هدف مشخص به سمع و نظر مخاطب برساند. در حال حاضر متاسفانه به علت عدم یکدستگی فعالان شاغل در حوزه سینماداری در استفاده از ظرفیتهای در اختیارشان، فضاهای تبلیغاتی در سینماها جذابیت خود را از دست داده و نادیده گرفته میشوند.
در طرح «شبکه تبلیغات و بازرگانی سینمای ایران» که اخیرا موسسه سینماشهر به عنوان یکی از اقدامات خود رونمایی کرد علاوه بر مخاطبان و بنگاههای تبلیغاتی، سینماداران و حتی تهیهکنندگان نیز در نظر گرفته شدهاند. به گفته مدیر عامل این موسسه، در صورت اجرای این طرح با حذف واسطههای تبلیغاتی، امکان بهرهبرداری همزمان از تبلیغات شنیداری و دیداری (تیزرها) در کنار تبلیغات محیطی فراهم خواهد شد.
در صورت استفاده از روش تبلیغات چسبیده به فیلم، برای نتیجه مطلوب حتی میتوان دستهبندی تبلیغات بر اساس ژانر فیلم را داشته باشیم که به ایجاد فضای رقابتی تبلیغات منجر میشود.
ایجاد امکان تبلیغات هدفمند
مرتضی شایسته، پخشکننده و تهیهکننده سینما در این باره به ایرنا گفت: تبلیغات، درآمد زیادی دارد و نمیتوان از نقش آن در سینما غافل شد. پیش از این محصولات یا آثار سینمایی در ابتدای فیلمها تبلیغ میشد و تهیهکنندگان نیز سهمی از این تبلیغات نداشتند؛ با طرح «شبکه تبلیغات و بازرگانی سینمای ایران» امیدواریم به صاحبان فیلمها و تهیهکنندگان کمک شود. با یکپارچهسازی تبلیغات سینمای ایران، امکان تبلیغات هدفمند براساس جامعه مخاطب و ژانر فیلمها فراهم شود و با حذف واسطههای تبلیغاتی حتی برای کارکنان آن سینما نیز درآمدزایی به دنبال خواهد داشت.
اتفاق خوبی در انتظار سینماداران است
همچنین سعید خانی، مدیر شرکت پخش «خانه فیلم» نیز درباره تبلیغات یکپارچه سینمایی به ایرنا گفت: با توجه به تورمی که وجود دارد، هزینههای سالنداری نیز افزایش یافته است؛ طرح «شبکه تبلیغات و بازرگانی سینمای ایران» میتواند بخشی از این هزینهها را برای سالنداران جبران کند.
وی افزود: فضای سینما و پرده بزرگ محل خوبی برای صاحبان آگهیهاست که اطلاعرسانی کنند. اگر این یکپارچگی تبلیغات شکل بگیرد هر سه حوزه سینما یعنی تهیهکننده، پخشکننده و سینماداران میتوانند از عهده هزینههای کار خود برآیند. سینماداران نیز میتوانند هزینههایی مانند آب و برق و پرسنل را که در این سالها به شدت بالا رفته تامین کنند. ضمن اینکه در نهایت تولیدکننده هم در بحث تبلیغات میتواند منفعت داشته باشد. کار دشواری است، ولی به نظرم شدنی است.
حبیب اسماعیلی، پخشکننده و تهیهکننده نیز به ایرنا گفت: اکنون سینما به مرکزی برای جذب مخاطب تبدیل شده، پاساژها و مراکز خریدی که سینما دارند ازدحام بیشتری را شاهد هستند. تبلیغات یکپارچه سینمایی نیز میتواند درآمدی برای صاحبان سینما داشته باشد و از طرفی دیگر به تجارت کشور کمک کند.
حبیب اسماعیلی – پخشکننده و تهیهکننده سینما
محمدقاصد اشرفی، رئیس هیأت مدیره انجمن سینماداران نیز درباره تبلیغات سینمای ایران به ایرنا گفت: در گذشته تبلیغات به مراکز محدودی سپرده میشد و بسیاری از سینماهایی که فروش کمتری داشتند از این مزایا بهرهمند نبودند. صاحبان کالا تنها به چند پردیس سینمایی پرفروش تبلیغ میسپردند ولی در این طرح جدید همه سینماها در سود این تبلیغات سهیم هستند و این به سینما و سینماداران کمک میکند.
به هر حال سینما یکی از انعطاف پذیرترین فضاهای تبلیغاتی برای کارفرمایان و تاثیرگذار برای مخاطبان است که با برنامهریزی و حرکت در مسیر رو به رشد سینمای ایران، ضمن درآمدزایی ثابت برای تمامی فعالان در حوزه سینماداری در سطح کشور، فرصت جدیدی از فضای تبلیغاتی را برای صاحبان کالا و خدمات فراهم میآورد.
این امر مستلزم همراهی طرح «شناسا» است که توسط موسسه سینماشهر راهاندازی میشود و با خارج کردن سیستم اکران از شرایط سنتی، علاوه بر امکان اکران سراسری فیلمها، بستر امن و شبکه اختصاصی برای سینما محسوب میشود. برای اجرای این مهم هم لازم است سینماداران و موسسات پخش فیلم با همکاری هم مقدمات اجرای این طرح را فراهم کنند تا از هزینه سربار سینماها کاسته شده و رغبت بیشتری برای سینماداری در کشور ایجاد کند.