رسانه سینمای خانگی- موفقیت لوپتو در اکران آنلاین

تهیه‌کننده فیلم «لوپتو» گفت: اکران آنلاین ما در روز نخست از ۲۰ هزار نفر گذشت.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، محمدحسین صادقی تهیه‌کننده انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی عباس عسکری و محصول مرکز انیمیشن سازمان سینمایی سهوره همزمان با اکران آنلاین آن در اپلیکیشن «شاد» توضیح داد: همان‌طور که اطلاع دارید، «لوپتو» اولین فیلمی است که در پلتفرم «شاد» اکران آنلاین می‌شود. این پلتفرم یک فضای تخصصی برای مخاطبان کودک محسوب می‌شود که عموما دانش‌آموزان و والدین‌شان از آن استفاده می‌کنند. اولین بازخورد انتشار «لوپتو» در این اپلیکیشن را هم از دختر خودم که دانش‌آموز است، گرفتم. تقریبا نیم ساعت بعد از انتشار فیلم بود که متوجه اکران فیلم شد و با خوشحالی خبرش را به من داد!

وی افزود: تا به امروز از اکران آنلاین «لوپتو» در پلتفرم شاد، بازخوردهایی خوبی را شاهد بوده‌ایم. در همان روز اول آمار بازدید فیلم از مرز ۲۰ هزار بازدید گذشت که این آمار در کمتر از ۲۴ ساعت، آمار قابل‌توجهی بود. بچه‌ها هم بازخوردهای خوبی نسبت به فیلم داشته‌اند چرا که فیلم فضای شادی برای آن‌ها دارد. گروهی از این بچه‌ها هم با نام فیلم آشنا بوده و آن را شنیده بودند اما به هر دلیلی امکان تماشای آن در سینما را به دست نیاورده بودند.
این تهیه‌کننده ادامه داد: به خصوص دانش‌آموزان و بچه‌های ساکن شهرهای کوچک‌تر که دسترسی به سینما نداشتند، خیلی از اکران آنلاین آن استقبال کردند و بازخوردهای خوبی هم از طرف آن‌ها شاهد بودیم. حتی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی هم افراد مختلفی پیام گذاشته‌اند که کار را در پلتفرم شاد دیده‌اند و نسبت به آن واکنش نشان دادند. خیلی‌ها هم می‌خواستند که با توجه به نیازی که در کشور وجود دارد کارهای بیشتری برای مخاطبان کودک و نوجوان تولید شود. خودم فکر نمی‌کردم مخاطبان با این سرعت نسبت به اکران آنلاین فیلم واکنش نشان دهند.
صادقی درباره رایزنی‌هایی که منجر به عرضه این انیمیشن سینمایی در پلتفرم «شاد»‌ شد، توضیح داد: من در حد کلیت در جریان این رایزنی‌ها هستم. اصل موضوع مربوط به تفاهم میان سازمان سینمایی سوره و مجموعه بهمن سبز با آموزش و پرورش بوده است. آن‌ها در این زمینه مذاکراتی داشتند تا به توافق برای عرضه محصول در پلتفرم «شاد» رسیدند.
وی افزود: در زمان اکران عمومی فیلم بدنه آموزش و پرورش از مدیران گرفته تا مسئولان بخش فرهنگی مدارس، همکاری خوبی با ما داشتند و در قالب تعامل خوب، فیلم را در سالن‌های اختصاصی آموزشی و پرورش اکران کردیم. در تهران هم سینما فلسطین برای بازه زمانی نزدیک به ۲ ماه به‌طور کامل به سینمای لوپتو تبدیل شد و به‌صورت اختصاصی میزبان مخاطبان این فیلم بود. این سینما هم وابسته به آموزش و پرورش بود و مدیریت بالادستی نگاه خوبی به تولید محتوا برای کودکان داشتند. در ادامه همین تعاملات بود که شرکت پخش «لوپتو»‌ با پلتفرم «شاد» برای اکران آنلاین به توافق رسیدند. از این به بعد هم می‌توانیم شاهد استمرار این اتفاق باشیم.
تهیه‌کننده «لوپتو» گفت: امتیاز ویژه این اکران آنلاین، دسترسی گسترده مخاطبان هدف به این آثار است. بالاخره پلتفرم‌های انتشار محتوا در اینترنت غالبا پولی هستند و برای طیف گسترده‌ای از مخاطبان بالقوه این آثار شرایط دسترسی به این پلتفرم‌ها مهیا نمی‌شود. به همین دلیل امیدوارم در آینده نزدیک شاهد عرضه محصولات دیگر در پلتفرم «شاد» باشیم.
صادقی درباره اینکه عرضه آنلاین انیمیشن سینمایی «لوپتو» در اپلیکیشن «شاد» آیا عایدی مالی برای صاحبان این آثار داشته است یا خیر هم توضیح داد: براساس توافقی که میان پخش‌کننده فیلم ما و مجموعه شاد صورت گرفته، بالاخره مباحث مالی هم لحاظ شده است و اینگونه نیست که این فرآیند هیچ عایدی مالی‌ای برای صاحبان اثر نداشته باشد اما انتشار اثر برای مخاطب و دسترسی به آن رایگان است. این دسترسی رایگان هم مربوط به مأموریت‌های فرهنگی‌ای می‌شود که اپلیکیشن شاد برای خود در نظر گرفته است.
این تهیه‌کننده سینمای انیمیشن درباره سبقت گرفتن انیمیشن «بچه زرنگ» از «لوپتو» در زمینه رکوردهای فروش در سینمای کودک، تأکید کرد: واقعا از این اتفاق خوشحال هستم. من معتقدم هر چه انیمیشن ایرانی و فیلم‌های کودک و نوجوان ایرانی مخاطب بیشتری داشته باشند و رکوردها را جابه‌جا کنند، منجر به خوشحالی همه ما می‌شود. بالاخره این اتفاق انگیزه ما برای تلاش در مسیر تولید آثار باکیفیت‌تر را تقویت می‌کند و هم باعث آشتی دادن بیش از پیش مخاطبان با سینمای ایران می‌شود.
وی افزود: اینکه «بچه زرنگ» تبدیل به پرفروش‌ترین فیلم کودک تاریخ سینما شده، اتفاق مبارکی است و اینکه رکورد فیلم ما را شکسته‌اند، اصلا برای ما ناراحت‌کننده نیست.هم برای عوامل این فیلم خوشحالم و هم امیدوارم انیمیشن‌های دیگری که در نوبت اکران هستند، بازهم موفقیت بیشتری را به‌دست بیاورند و جریان تولید و اکران آثار ایرانی به‌خصوص در قالب انیمیشنی روز به روز رونق بیشتری پیدا کند.

تهیه‌کننده «لوپتو» درباره بازخوردهای خاص مخاطبان کودک و نوجوان نسبت به این فیلم هم گفت: من در اکران‌های زیادی در کنار بچه‌ها و در شهرهای مختلف به تماشای فیلم نشستم. یکی از به‌یادماندنی‌ترین صحنه‌ها مربوط به سینمایی می‌شود که مملو از بچه‌ها بود. معمولا هم می‌دانیم که رفتار بچه‌ها حین فیلم دیدن شبیه به بزرگ‌ترها نیست و می‌دانیم که مدام با هم حرف می‌زنند و نمی‌توانند ساکت بمانند. گروهی از بچه‌های ۵، ۶ ساله در این سالن در ردیف جلویی من نشسته بودند. فیلم به جایی رسید که کاراکتر علی باید دست به تصمیم می‌زد. یکی از این بچه‌ها بلند گفت: «یعنی علی چه کار می‌کند؟» دختر بچه دیگری پاسخی داد که هنوز در خاطرم مانده است. او گفت: «حتما خدا و فرشته به او کمک می‌کنند!»
وی با اشاره به بازخوردهای دیگر مخاطبان کودک و نوجوان به این فیلم گفت: واکنش مخاطبان کودک و نوجوان که اساسا کاری ندارند یک فیلم را چه کسی و چگونه ساخته است، معمولا واکنش‌هایی صادقانه است و وقتی یکی از آن‌ها می‌گوید فیلم قشنگی ساخته بودید و دست‌تان درد نکند، واقعا به دل آدم می‌نشیند. یکی از این مخاطبان کودک که گویی خیلی از فیلم لذت برده بود، وقتی از سالن خارج شد، از مسئول فروش بلیت بابت فیلم خوبش تشکر کرد!‌ در حالی که همه عوامل فیلم آنجا ایستاده بودیم. این واکنش‌ها واقعا برای همه ما خاطره‌انگیز بود.
این تهیه‌کننده انیمیشن در پایان درباره تازه‌ترین فعالیت‌های خود گفت: در حال حاضر ۲ پروژه را در مرحله پیش‌تولید داریم. یکی از آن‌ها یک انیمیشن سینمایی است که به محض قطعی شدن جزییاتش درباره آن اطلاع رسانی می‌کنیم. این انیمیشن پروژه‌ای است که ما در زمان کرونا، عمده زمان خود را صرف شکل‌گیری داستان کردیم. تنها نکته‌ای که الان درباره این پروژه می‌توانم به آن اشاره کنم این است که موضوع اصلی این انیمیشن سینمایی، هویت ملی است.

رسانه سینمای خانگی- چرا سینما دربارۀ تخلفات بانک‌ها سکوت کرده است؟

سیدمحمد حسینی عضو شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی ضمن اشاره به افزایش درخواست برای فیلمنامه‌های کمدی بعد از فروش «فسیل» و «هتل»‌ از سوژه‌های مغفول در سینمای ایران گفت.

به گزارش سینمیا خانگی از مهر، چهل و دومین قسمت از برنامه «نقد سینما» شب گذشته ۲۶ آبان ماه روی آنتن شبکه چهار سیما رفت و در «میز گفتگوی ویژه» میزبان سیدمحمد حسینی مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و عضو شورای پروانه ساخت با موضوع «آسیب شناسی فرآیند صدور پروانه ساخت» بود.

وی ابتدا درباره وضعیت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در جشنواره فجر امسال مطرح کرد: امسال مسیر خوبی طی شده است و انشالله مسیر تحولی پیش رو داریم. تعداد آثار هم به لحاظ کیفی و هم کمی رو به افزایش است و امیدواریم بتوانیم به اوج دهه ۷۰ بازگردیم.

امیررضا مافی ابتدای بحث مطرح کرد: من خودم تعبیر فسیل‌زدگی را از شما وام می‌گیرم. در حال حاضر این ترس در سینما وجود دارد که با فروش خوب و نویدبخش فیلم‌هایی مانند «فسیل»، «شهر هرت» و «هتل» ناگهان همه سانس‌ها به فیلم‌های کمدی اختصاص داده شود که صرفاً سرگرم‌کننده هستند.

حسینی درباره این موضوع بیان کرد: باید به این نکته اشاره کنم که یکی از وظایف اصلی پروانه ساخت، تنظیم‌گری است. پروانه ساخت باید مراقبت کند که درصدها حفظ شوند. به عنوان مثال یکی از آئین‌نامه‌های پروانه ساخت این است که هر سال ۲۰ درصد لیست می‌تواند از فیلم‌اولی‌ها باشد. حتی اگر تعداد فیلم‌اولی‌ها بیشتر شود، ما مانع نمی‌شویم. طبع سینما اقتضا می‌کند که ما معدل را در نظر بگیریم و تنوع ژانر داشته باشیم. در کنار آن باید به اقتصاد سینما هم توجه لازم را داشت. همچنین موضوع نظارت بعد از تولید فیلم هم برای ما اهمیت دارد چرا که اگر بعد از تولید فیلم، نتوان آن را اکران کرد، خسارت هنگفتی صورت می‌گیرد.

وی افزود: لازم است بگویم که در اکثر سال‌ها، قسمت اعظم فروش سینمای ایران، در اختیار فیلم‌های کمدی بوده است. استثناهایی هم وجود دارد اما من معتقدم که الزامات و اقتضاها را باید باهم نگاه کنیم‌. مثلاً ما فیلم‌هایی با ژانر جنگی را کم می‌بینیم و این خیلی بدیهی است چراکه اقتضای تولیدش خاص است و در شرایط سخت و طاقت‌فرسا تولید می‌شود. ما چندسال پیش سه فیلم از یک بازیگر اکران کردیم در هر سه فیلم مخاطب از روی صندلی بلند نشد. از چنین سینمایی نمی‌توان انتظار ساخت اکشن جنگی داشت.

همه فیلمنامه‌ها را می‌خوانیم، بلااستثنا

حسینی با اشاره به اینکه کمدی‌هایی مانند «فسیل» در سطح جهان همیشه فروش بالایی داشته است، مطرح کرد: از ابتدای دولت سیزدهم تا الان در شورای پروانه ساخت چند نکته را سرلوحه قرار دادیم. ما همه فیلمنامه‌ها را بلااستثنا می‌خوانیم و بعد درصد ژانر را رعایت می‌کنیم. چیزی حدود ۱۳ درصد از فیلم‌هایی که پروانه ساخت می‌گیرند، برای آثار کمدی است البته بعد از «فسیل» ورودی بیشتری داشتیم. ما سعی کردیم تعادل را حفظ کنیم و عهدمان این بود اگر فیلمنامه‌ای تصویب شد، در شورای پروانه نمایش گیر نکند.

چیزی حدود ۱۳ درصد از فیلم‌هایی که پروانه ساخت می‌گیرند، برای آثار کمدی است البته بعد از «فسیل» ورودی بیشتری داشتیم. ما سعی کردیم تعادل را حفظ کنیم و عهدمان این بود اگر فیلمنامه‌ای تصویب شد، در شورای پروانه نمایش گیر نکند

وی ادامه داد: اتفاق افتاده است که از ما پروانه ساخت می‌گیرند و بعد فیلم دیگری می‌سازند. به همین دلیل ۲ نفر از اعضا در شورای پروانه نمایش هم برای تطبیق حضور دارند. همچنین تضمین سرمایه نیز باید وجود داشته باشد. برخی از آثاری که در دوره قبل مجوز ساخت گرفته‌اند، اکنون در مرحله نمایش با مشکل مواجه شده‌اند چراکه به تغییر در فیلم اعتراض می‌کنند. تنها اتفاقی که در حال حاضر رخ می‌دهد این است که مذاکره جدی صورت گرفته است.

این عضو شورای پروانه ساخت مطرح کرد: آنچه در شورای پروانه ساخت رخ می‌دهد، گفت‌وگو با اهالی سینما برای رسیدن به قالب استاندارد است. به عنوان مثال ما برای ساخت «هتل» گفت‌وگوی مفصل داشتیم و به پیام حداقلی رسیدیم. تمام حرف «هتل» در این است که صادق باشیم. ناگفته نماند که باید از هر اثری به اندازه ظرف خودش انتظار داشت و ذکر این نکته خالی از لطف نیست که «هتل» فیلمی است که می‌شود با خانواده آن را تماشا کرد. البته من قائل به زیرمتن و ساخت طنز فاخر هستم و معتقدم که پتانسیلش را هم داریم اما در حال حاضر شرایط به این شکل است.

حسینی ادامه داد: ما پدیده‌هایی را در سینما کم داریم که فروش اول رنکینگ جهانی است. موضوعی مانند داعش که تجسم خود ترس است، در سینمای هند، چین و کره ساخته می‌شود اما ما سراغ این موضوع نرفته‌ایم البته امسال یکی دو تا فیلم درباره این موضوع داریم.

مافی در ادامه «نقد سینما» گفت: یکی از فیلم‌هایی که اگر من مسئولیت داشتم نمی‌گذاشتم رنگ پرده را ببیند، «عامه پسند» است نه به واسطه بازیگران بلکه به واسطه مفهومی که پشت آن است‌. یک‌جاهایی باید به دلایل متنوع مانع پخش برخی فیلم‌ها شد.

سینمای کودک شورای پروانه ساخت هم‌عرض می‌خواهد

وی ادامه داد: همچنین در حوزه کودک من عمیقاً معتقدم نیاز به یک شورا هم‌عرض پروانه ساخت داریم یا اینکه از افرادی در شورا بهره ببریم که سینمای کودک را بشناسند. من معتقدم حساسیت فیلم کودک حتی از بزرگسال بیشتر است‌. منظور از فیلم کودک فیلم برای کودک است نه فیلم درباره کودک یعنی فیلمی که بتواند مخاطب کودک را به سینما ببرد.

حسینی بیان کرد: درباره گرفتن پروانه ساخت برای فیلم کودک یک تسهیلگری جدی شده است و خارج از نوبت بررسی می‌شود. آقای حبشی دبیر شورای پروانه ساخت همواره توجه ویژه‌ای به فیلم کودک و نوجوان دارد اما حجم آن بالا نیست. اگر حجم آثار بالا برود نیاز است که اتفاقاتی رخ دهد. البته که شاهد اتفاقات خوبی هستیم؛ رشد تکنیکی که در ژانر کودک رخ داده به واقع آن را به سینما تبدیل کرده است.

وی ادامه داد: همچنین فراموش نکنیم برحسب ذائقه، سینمای اجتماعی ما تغییر کرده است. به عنوان مثال کسی که می‌خواهد سینمای اجتماعی کار کند، فلاکت و بدبختی را به تصویر می‌کشد. فیلمساز می‌خواهد شبیه رئالیسم ایتالیایی فرمی از درماندگی انسان را به تصویر بکشد و هیچ وقت به عوامل بروز چنین پدیده‌هایی اجتماعی نمی‌پردازد.

ما هیچ فیلمنامه‌ای درباره بانک‌ها نداریم. در حالی که بانک‌ها با مدیریت کج و معوج خود هر روز سفره مردم را شخم می‌زنند. بانک‌ها با قلدرمابی حتی اجازه اکران یک بنر را هم نمی‌دهد چراکه ابزار قدرت هستند و پول و جریان سرمایه در دست آن‌هاست

این عضو شورای پروانه ساخت با اشاره به گفته‌های قبلی‌اش درباره ساخته نشدن فیلم درباره بانک‌ها اظهار کرد: ما هیچ فیلمنامه‌ای درباره بانک‌ها نداریم. در حالی که بانک‌ها با مدیریت کج و معوج خود هر روز سفره مردم را شخم می‌زنند. بانک‌ها با قلدرمابی حتی اجازه اکران یک بنر را هم نمی‌دهد چراکه ابزار قدرت هستند و پول و جریان سرمایه در دست آن‌هاست.

وی افزود: ضعف دیگر سینمای ما در حوزه اجتماعی عدم مبادرت اجتماعی است. به عنوان مثال هیچوقت سقوط جمعیت مساله اجتماعی تلقی نشده است و حتی دغدغه نهادها نیست، هر جای دنیا بود، این مساله یک می‌شد. اما متأسفانه در کشور ما به آن توجه نشده است. یا حتی مساله اسرائیل. این خیلی حرف است که ما پوزه داعش را به خاک می‌مالیم اما نمی‌توانیم درباره آن فیلم بسازیم. ضعف سینما و مطالعه، عدم ارتباط میان سینما و ارکان نظام و مدیریت علت آن است.

حسینی در بخش دیگری از صحبت‌های خود بیان کرد: ما با پدیده‌ای به اسم اسرائیل طرف هستیم که از طریق سینما توانسته است بر سه افسانه خودش سوار شود. افسانه اول دین بود. در حالی که صهیونیست اصلاً دین ندارد. در حقیقت شاهد این هستیم که یهودیان به کنگره آمریکا می‌روند و اعلام می‌کنند که صهیونیست یهودی نیست. دومین افسانه، افسانه شکست‌ناپذیری بود. در همین راستا صهیونیست در اوایل جنگ با پست‌فطرتی اعلام کرد که با حیوانات طرف هستند. سومین و مهمترین افسانه که طوفان الاقصی از پس آن برآمد، این بود که جهان را از آن خود می‌دانستند.

مافی همچنین عنوان کرد: ما در سینما هم باید این کار را می‌کردیم. پروانه ساخت در نهایت می‌تواند به فضای فکری سینمای ایران جهت دهد که نهادهای دیگر هم بتوانند بر اساسش کارهای تاکتیکی را پیش ببرند.

حسینی در پایان مطرح کرد: ما متکی به ورودی هستیم. ورودی به ما اجازه صورت گرفتن آثاری با وجه تمدنی را نمی‌دهد.

رسانه سینمای خانگی- چه خبر از اینمیشن و فیلم کوتاه؟

 انیمیشن‌های «چرخ خیاطی» و «تولد» از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی به جشنواره فیلم کودک احمد آباد هند راه پیدا کردند. فیلم داستانی «۱_» ( منفی یک) نیز با پایان فیلمبرداری و تدوین به صداگذاری رسید.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، انیمیشن‌های «چرخ خیاطی» به کارگردانی نجمه هاشم‌الحسینی و «تولد» ساخته زهره عباسی، از تولیدات مرکز گسترش، به بخش مسابقه پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک احمد آباد در کشور هند راه یافته‌اند.

 نمایی از انیمیشن‌ «چرخ خیاطی»

در دوره های قبل این جشنواره فیلم‌های «بادبادک باز»، «میلیونر زاغه‌نشین»، «تنها در خانه»، «مینیون‌ها» و… به نمایش درآمدند.

امسال ۲۶۷ فیلم از ۴۵ کشور به این جشنواره ارسال شده است. هدف از برگزاری این جشنواره، شناساندن هر چه بیشتر سینمای کودک به مخاطبان بین‌المللی است. پخش بین‌الملل «چرخ خیاطی» و «تولد» با واحد بین‌الملل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.

جشنواره فیلم کودک احمدآباد هند از ۱۷ تا ۱۹ آذرماه ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

جزییات فیلم «۱_» اعلام شد

فیلم داستانی «۱_» ( منفی یک) با پایان فیلمبرداری و تدوین به صداگذاری رسید.

فیلم کوتاه «۱_» ( منفی یک) به کارگردانی بهنام داوری، مدیریت فیلمبرداری مسعود امینی تیرانی و به تهیه‌کنندگی مهران زمانی با اتمام فیلمبردای و تدوین در حال صداگذاری است.

این فیلم کوتاه با پایان مراحل پس تولید آماده ارسال به جشنواره‌های داخلی و خارجی می‌شود.

 نمایی از فیلم کوتاه «۱_» ( منفی یک)

شهروز دل‌افکار، مریم همتیان، داریوش مهربان، ایمان صدیق، داود داوری، هومان زمانی، معین سعیدی و کیوان کوچمشکی بازیگران این فیلم هستند.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: کارگران یک مجتمع بزرگ مسکونیِ در حال ساخت به علت پرداخت نشدن دستمزدهایشان قصد دارند اعتصاب کنند و دست از کار بکشند، اما با ورود تازه واردی در میانشان ماجرا و مشکل جدیدی برایشان پیش می‌آید…

عوامل فیلم کوتاه داستانی «۱_» ( منفی یک) عبارتند از کارگردان: بهنام داوری، مدیر فیلمبرداری: مسعود امینی تیرانی، فیلمبردار: یونس امینی تیرانی، نویسنده: علیرضا قاسمی، تدوین: مصطفی وزیری، صدابردار: وحید رضویان، طراحی و ترکیب صدا: حسن مهدوی، دستیار اول فیلمبردار: مهدی حسینی، دستیار کارگردان: امین رضوی، مدیر روابط عمومی: نغمه دانش آشتیانی و …

«جناکات» در یک جشنواره ایتالیایی

فیلم کوتاه «جناکات» به نویسندگی و کارگردانی عطا مجابی در یک جشنواره ایتالیایی رقابت می‌کند.

فیلم کوتاه «جناکات» با عنوان بین‌المللی Psychicken که محصول مشترک ایران و ایتالیا و از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران است و به نویسندگی و کارگردانی عطا مجابی تولید شده، در بیست‌ودومین دوره جشنواره ماگما ایتالیا رقابت خواهد کرد.

جشنواره ماگما، یکی از مهم‌ترین جشنواره‌های تخصصی فیلم کوتاه در کشور ایتالیا است که سالانه حدود ۹۶۰۰ فیلم کوتاه از ۹۵ کشور جهان متقاضی شرکت در آن هستند و امسال ۲۷ اثر در بخش بین‌الملل آن رقابت خواهند کرد.

جایزه اصلی این جشنواره به‌نام «لورنزو وچیو» موسس این جشنواره است که در ۲۳ سالگی درگذشت، نامگذاری شده است.

جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه ماگما یک جشنواره تخصصی فیلم کوتاه است که با هدف ارائه فرصتی برای دیده شدن آثار با ارزش و ایجاد پلی بین مخاطبان و گونه‌های مختلف فیلم کوتاه هر ساله فیلم‌های کوتاه داستانی، مستند، انیمیشن و تجربی زیر ۲۰ دقیقه را به رقابت می‌گذارد و در این سال‌ها با بسیاری از جشنواره‌های معتبر و تخصصی فیلم کوتاه همکاری داشته است.

این جشنواره ۱۳ تا ۱۸ نوامبر مصادف با ۲۲ الی ۲۷ آبان ۱۴۰۲ در شهر آچیرئاله ایتالیا برگزار خواهد شد.

لازم به ذکر است که «جناکات» پیش از این در جشنواره‌هایی چون حضور داشته است.

«جناکات» اثری اقتباسی در گونه داستانی و در ژانر «نئونوآر/ فانتزی» است که در لوکیشن‌هایی با هویت تاریخی و فرهنگی، در تهران و قزوین فیلم‌برداری شده است.

این فیلم کوتاه با نقش‌آفرینی ابراهیم عزیزی و سوسن مقصودلو، یک فیلم کوتاه بدون دیالوگ است و قصه یک دزد را روایت می‌کند که حین سرقت مرتکب جنایتی هولناک شده و می‌گریزد، ولی متوجه می‌شود کسی او را تعقیب می‌کند.

گفتنی‌است «جناکات» پیش از این در سی‌ونهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، جشن آکادمی فیلم کوتاه ایسفا نامزد دریافت جایزه بوده و برگ زرین بهترین فیلم‌نامه اقتباسی را از سی‌ونهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران دریافت کرده بود. همچنین جشنواره IN THE PALACE کشور بلغارستان، که مورد تایید آکادمی اسکار است، اولین حضور بین‌المللی این فیلم کوتاه بوده و دوازدهمین دوره جشنواره FIPILI ایتالیا و همچنین چهل‌ودومین دوره جشنواره MHFF-Molins اسپانیا، دیگر جشنواره‌هایی هستند که این فیلم کوتاه در آن‌ها حضور داشته است.

رسانه سینمای خانگی- از «چرخ خیاطی» تا «دوار»، از هند تا آمریکا

انیمیشن «چرخ خیاطی» به کارگردانی نجمه هاشم‌الحسینی به جشنواره هندی رفت و فیلم سینمایی «دوار» نامزد جایزه بهترین فیلم تجربی جشنواره فیلم «ویرجینیا» آمریکا شد.

به گزارش سینمای خانگی انیمیشن‌های «چرخ خیاطی» به کارگردانی نجمه هاشم‌الحسینی و «تولد» ساخته زهره عباسی از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی به بخش مسابقه پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک احمد آباد در کشور هند راه پیدا کرده‌اند.

در دوره‌های قبل این جشنواره فیلم‌های «بادبادک باز»، «میلیونر زاغه‌نشین»، «تنها در خانه»، «مینیون‌ها» و … به نمایش درآمدند.

امسال ۲۶۷ فیلم از ۴۵ کشور به این جشنواره ارسال شده، هدف از برگزاری این جشنواره، شناساندن هر چه بیشتر سینمای کودک به مخاطبان بین‌المللی است.

پخش بین‌الملل «چرخ خیاطی» و «تولد» با واحد بین‌الملل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.

جشنواره فیلم کودک احمدآباد هند از ۱۷ تا ۱۹ آذر ۱۴۰۲ برگزار می‌شود.

«دوار» نامزد جایزه بهترین فیلم تجربی جشنواره فیلم «ویرجینیا» آمریکا شد

فیلم سینمایی «دوار» با نام بین‌المللی «اوربیتال» به کارگردانی میثم حسن‌زاده و تهیه‌کنندگی علیرضا علویان در سومین حضور بین‌المللی پس از ایتالیا و یونان به پانزدهمین دوره جشنواره موسیقی و فیلم مستقل جهانی در «ویرجینیا» آمریکا راه پیدا کرد.

این اثر همچنین نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم تجربی از این فستیوال جهانی شد.

این رویداد ۳ و ۴ می ۲۰۲۴ و مراسم اعلام جوایز آن در هتل واشنگتن دالس ماریوت در «ویرجینیا» برگزار خواهد شد.

فیلم سینمایی «orbital» توسط ماداکتو پیکچرز با مدیریت محمد توریوریان به جشنواره‌های جهانی عرضه می‌شود.

«دوار» پیش از این موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردانی از هشتمین جشنواره soundscreen ایتالیا شد و همچنین در میان فیلم‌های منتخب دوازدهمین جشنواره فیلم‌های دیجیتال آتن در یونان قرار گرفته است که شانس حضور در میان برگزیدگان این جشنواره را دارد.

فیلم «دوار» ماه‌های گذشته در سینماهای «هنر و تجربه» اکران شد.

عوامل فیلم «دوار» عبارتند از تهیه‌کننده: علیرضا علویان، نویسنده و کارگردان: میثم حسن‌زاده، مدیر فیلمبرداری: داوود رحمانی، تدوین: احسان شیبانی، طراحی صدا: علیرضا علویان، طراح موسیقی: پیام آزادی، عکاس: نازیلا ملکی و مصطفی امیری، مجری طرح: بهداد الهامی و میثم حسن‌زاده، درجه نور و رنگ: حسام‌الدین ظریف، جلوه‌های ویژه بصری: حسن پیله‌ور، بازیگران: میلاد خزاعی، مهسا اکبرپور، راحیلی کافی، رضا سنایی و…

بازیگر فیلم «هبه» نامزد دریافت جایزه از جشنواره آمریکایی شد

«هبه» به نویسندگی و کارگردانی هاتف عسگری و تهیه کنندگی حسام علی عسگری که به تازگی در دوازدهمین جشنواره سن لوییس آمریکا راه پیدا کرده است، توانست نامزدی بهترین بازیگر زن را برای نسترن پارساییان به ارمغان بیاورد.

این اثر کوتاه روایتی متفاوت از نقش خانواده در سرنوشت فرزندان است.

هاتف عسگری که پیش‌تر در عرصه مستندسازی، اجرا و برنامه‌سازی تلویزیون فعالیت داشته است، نویسندگی و کارگردانی «هبه» را برعهده دارد.

این فیلم کوتاه در تاریخ ۱۴ تا ۱۷ نوامبر در سن لوییس، آریزونای آمریکا نمایش خواهد داشت.

دیگر عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از: مدیر فیلمبرداری: علیرضا کلیایی، طراحی و ترکیب صدا: امیرحسین صادقی، مدیر صدابرداری: مسعود شاهوردی، تدوین: فاطمه توکلی، مدیر تولید: مصطفی غزنوی، مشاور فیلمنامه: نیکا عسگری، تهیه کننده: حسام علی عسگری.

«داستان اوجان» برنده نشان «طلوع» از جشنواره مونیخ شد

فیلم مستند داستانی «داستان اوجان» ساخته شهرام بدخشان مهر فیلمساز مستقل ایرانی برنده نشان «طلوع» از جشنواره «دنیای بهتر» مونیخ آلمان شد. سونا کروگر به نمایندگی از فیلمساز نشان جشنواره را دریافت کرد. عنوان این نشان برگرفته از نام فیلمی از فریدریش مورنائو فیلمساز برجسته آلمانی است که جزو صد فیلم برتر تاریخ سینما به شمار می‌رود.

جشنواره «دنیای بهتر» بر فیلم‌هایی تمرکز دارد که مضمون آنها تلاش برای داشتن جهانی بهتر است.

«داستان اوجان» روایتگر زندگی یک خانواده در روستای اوجان ارمنستان است.

فیلم «داستان اوجان» محصول مشترک ایران و ارمنستان است و تهیه کنندگان آن موسسه FILMADARAN و شهرام بدخشان مهر هستند.

رقابت «گلین» و «بوغاناق» در باکو

فیلم‌های کوتاه «گلین» و «بوغاناق» از انجمن سینمای جوانان استان اردبیل به بخش مسابقه چهاردهمین جشنواره بین‌المللی باکو راه یافتند.

در بخش مسابقه آسیایی چهاردهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه باکو – جمهوری آذربایجان، ۱۶ فیلم از ۱۱ کشور به رقابت می‌پردازند که ۲ فیلم «بوغاناق» اثر سیدابراهیم جوادخانی و «گلین» ساخته کارسونیا فتحی با این آثار رقابت خواهند کرد. این ۲ فیلم از تولیدات حرفه‌ای دفتر اردبیل هستند که از طریق شورای پیچیینگ تصویب شده و به مرحله تولید رسیده‌اند.

چهاردهمین جشنواره بین‌المللی فیلم باکو، ۱۸ تا ۲۴ آبان‌ماه برگزار می‌شود و به برگزیدگان این جشنواره پری طلایی اهدا خواهد شد.

حضور «جناکات» در یک جشنواره ایتالیایی

فیلم کوتاه «جناکات» با عنوان بین‌المللی Psychicken که محصول مشترک ایران و ایتالیا و از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران است و به نویسندگی و کارگردانی عطا مجابی تولید شده است، در بیست‌ودومین دوره جشنواره ماگما ایتالیا رقابت خواهد کرد.

جشنواره ماگما یکی از مهم‌ترین جشنواره‌های تخصصی فیلم کوتاه در کشور ایتالیاست که سالانه حدود ۹۶۰۰ فیلم کوتاه از ۹۵ کشور جهان متقاضی شرکت در آن هستند و امسال ۲۷ اثر در بخش بین‌الملل آن رقابت خواهند کرد.

جایزه اصلی این جشنواره به‌نام «لورنزو وچیو» موسس این جشنواره است که در ۲۳ سالگی درگذشت، نامگذاری شده است.

جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه ماگما یک جشنواره تخصصی فیلم کوتاه است که با هدف ارایه فرصتی برای دیده شدن آثار با ارزش و ایجاد پلی بین مخاطبان و گونه‌های مختلف فیلم کوتاه هر ساله فیلم‌های کوتاه داستانی، مستند، انیمیشن و تجربی زیر ۲۰ دقیقه را به رقابت می‌گذارد و در این سال‌ها با بسیاری از جشنواره‌های معتبر و تخصصی فیلم کوتاه همکاری داشته است.

این جشنواره ۱۳ تا ۱۸ نوامبر مصادف با ۲۲ الی ۲۷ آبان ۱۴۰۲ در شهر آچیرئاله ایتالیا برگزار خواهد شد.

«جناکات» اثری اقتباسی در گونه داستانی و در ژانر «نئونوآر / فانتزی» است که در لوکیشن‌هایی با هویت تاریخی و فرهنگی، در تهران و قزوین فیلم‌برداری شده است.

این فیلم کوتاه با نقش‌آفرینی ابراهیم عزیزی و سوسن مقصودلو، یک فیلم کوتاه بدون دیالوگ است و قصه یک دزد را روایت می‌کند که حین سرقت مرتکب جنایتی هولناک شده و می‌گریزد، ولی متوجه می‌شود کسی او را تعقیب می‌کند.

دیگر عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از مدیر فیلم‌برداری و کالریست: کیوان محسنی، طراحی و اجرای نور: علیرضا نصرتی، اپراتور دوربین و وسایل حرکتی: محمد قاسمی، دستیار اول فیلم‌بردار: یاشار زاهد، دستیار نور: علیرضا خالیان، دستیاران فیلم‌بردار: محمدحسین مهدی‌خانی، علیرضا صانعی‌فر، امیرحسین لشگری، محمدامین شریفی‌کیا، تدوین: حمید نجفی‌راد، با تشکر از علی مردانی، موسیقی: آرماندو باگلا، طراحی و ترکیب صدا: جیان مارکو لاوری، صدابردار صحنه: پیمان بالایی، سرپرست جلوه‌های ویژه بصری: محمد برادران، سرپرست تیم سه‌بعدی: امیر صفت‌کیا، کامپوزیت: امید شفق، محمد خانبان، محمد اسفندیاری، هومن مهری، محمد دلبند، انیماتور: راضیه کاظمی، مدلینگ و تکسچرینگ: مصطفی قربانی، روتوسکوپی: معینا هندوپور، حنانه ششپری، رضا قلی پور، حسن احمدی، کمراترکینگ: محمد سجاد مرادی، طراح تولید: عطا مجابی، مشاور: النورا دیانا، جلوه‌های میدانی و ساخت دکور: امیر سلیمانی، دستیار دکور: مجید کارآمد، گریم: مسعود سمنانی، مدیر تولید شهر تهران: حمید عزیزی، دستیار تولید شهر تهران: وحید ویسی، مدیر تولید شهر قزوین: پیمان فلاح، گروه تولید و هماهنگی شهر قزوین: علی لشگری، آرمین الماسی، عرفان دادخواه، مدیر تدارکات: افشین حیدری سروستانی، دستیار تدارکات: یادگار خدابنده‌لو، عکاس: مهری رحیم‌زاده، دایری تولید و راکورد صحنه: تارا رصافی، مجری طرح و برنامه‌ریز: فرزانه قائمی‌زاده، تهیه‌کنندگان: عطا مجابی، نیکولتا کاتالدو، پویان صدقی، انجمن سینمای جوانان ایران و مشاور رسانه‌ای: محمد کفیلی.

رسانه سینمای خانگی- دبیخانۀ فیلم کودک و نوجوان دائمی شد

بنیاد سینمایی فارابی با هدف ایجاد امکان پیگیری و اجرای بهینه برنامه‌های راهبردی و زیرساختی در حوزه سینمای کودک و نوجوان، دبیرخانه جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان را دائمی کرد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، پیش از این دبیرخانه جشنواره به صورت دوره‌ای و غیردائمی در آستانه برگزاری هر دوره تشکیل و پس از پایان جشنواره نیز به فعالیت خود خاتمه می‌داد.

با تصمیم جدید بنیاد، دبیرخانه دائمی جشنواره به صورت مستمر فعالیت می‌کند و محدود به برگزاری جشنواره نخواهد بود.

سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان چندی پیش با دبیری مجید زین‌العابدین در اصفهان برگزار شد و انتظار می‌رود فعالیت دائمی دبیرخانه جشنواره بتواند فصل جدیدی را در حرکت رو به رشد این رویداد دیرپای سینمایی آغاز کند.

بر اساس این تصمیم دفتر دائمی دبیرخانه نیز در ساختمان مرکزی بنیاد سینمایی فارابی افتتاح و آزاده غفاری به عنوان مسئول این دبیرخانه معرفی و در حال حاضر امور مربوط به هفتمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران را پیگیری می‌کند. ضمن اینکه دبیرخانه جشنواره‌های بنیاد سینمایی فارابی با مدیریت سیمون سیمونیان در حال ادامه کار است.

رسانه سینمای خانگی- «بچه زرنگ» به شهرهای بدون سینما می‌رود؟

مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از اکران های سیار «بچه زرنگ» در شهرهای فاقد سینما و نقاط مختلف کشور خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، حامد علامتی مدیرعامل کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان از برنامه ویژه کانون برای انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» که این روزها در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است خبر داد و گفت: سینمای کودک و نوجوان به عنوان یک سینمای استراتژیک، متاسفانه در سال‌های گذشته کمتر مورد توجه قرار داشته و به نوعی در کشور مغفول مانده است، این مهم در دوره جدید با حمایت دولت مورد توجه ویژه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان متولی کودکان و نوجوانان در کشور قرار گرفته است.

وی ادامه داد: برداشت ما این است که پویانمایی یا همان انیمیشن که موثرترین رسانه برای مخاطب کودک و نوجوان است باید بار بزرگی از سینمای کودک و نوجوان را بر دوش بکشد لذا با همکاری و مشارکت بخش خصوصی موفق و کاربلد یعنی گروه هنر پویا که تجارب خوبی در تولید آثار «شاهزاده‌روم» و «فیلشاه» داشت، انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» را ساختیم و به نمایش گذاشتیم.

علامتی با اشاره به موفقیت این فیلم در اکران بیان کرد: این اثر تاکنون رکوردهای متعددی از خود به جا گذاشته است  بر همین اساس و به منظور رفع نیاز استان‌ها و توسعه عدالت فرهنگی، به دنبال فراهم شدن امکان تماشای فیلم سینمایی «بچه‌زرنگ» برای تعداد بیشتری از کودکان و نوجوانان بودیم.

مدیرعامل کانون با اشاره به شهرهای بدون سینمای کشور اظهار کرد: بیش از ۲۰۰ شهر در کشور هستند که جمعیتی بیش از هزار نفر دارند و سینما ندارند. بنابراین با پیگیری‌های انجام شده توسط تهیه‌کننده محترم فیلم و همکاری انجمن سینمای جوانان ایران برنامه‌ریزی کردیم تا با استفاده از ظرفیت سالن‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شهرهای مختلف و امکانات نمایش سیار انجمن سینمای جوانان ایران، ان‌شاءالله فرزندانمان در شهرهای فاقد سینما هم بتوانند به تماشای انیمیشن بچه‌زرنگ بنشینند.

علامتی در پایان درباره این اکران های سیار توضیح داد: تلاش همه دست اندرکاران عرضه فیلم «بچه‌زرنگ» این خواهد بود که تا جایی که امکانات کشور اجازه می‌دهد، همزمان با اکران رسمی، اکران سیار هم در شهرهای فاقد سینما به موازات انجام شود و امیدواریم که در این بخش نیز کار با موفقیت انجام شود و تعداد بیشتری از بچه‌ها به تماشای این فیلم فاخر و اثرگذار بنشینند.

رسانه سینمای خانگی- مخملباف حکم اعدام صدرعاملی را صادر کرد

رسول صدرعاملی در اولین شب از دومین سلسله نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» به بیان خاطره‌ای از واکنش محسن مخملباف به فیلم «رهایی» پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی سوره، شب اول از دومین دوره سلسله نشست‌های تخصصی با عنوان «بر سینمای ایران چه گذشت» به همت سازمان سینمایی سوره و به میزبانی امیر قادری با هدف واکاوی شیوه شکل‌گیری و مدیریت سینمای ایران پس از انقلاب، ۱۳ آبان با حضور فریدون جیرانی، رسول صدرعاملی، مهدی فخیم‌زاده و مهدی سجاده‌چی در پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.

امیر قادری میزبان برنامه در ابتدای نشست بیان کرد: سری نخست نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» در ارتباط با سینمای دهه ۶۰ بود و جلسات فارغ از مهمانان حالت انتقادی داشت. در شب اول از فصل دوم به تحلیل سینمای ایران در «دوره سازندگی» یعنی دولت مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌پردازیم. از سال ۱۳۷۲ با حضور مهدی فریدزاده در حوزه نظارت سینما، نسبت به دهه ۶۰ مضامین تازه‌ای وارد سینما شد و فیلم‌های متفاوتی هم در آن سال‌ها ساخته شدند. ناگفته نماند که مهدی فخیم‌زاده، موفق‌ترین اثر خود به نام «همسر» را در همین دوران ساخته است.

روایت مهدی فخیم‌زاده از فیلمی که ساخته نشد!

در این بخش از نشست بود که مهدی فخیم‌زاده درباره شرایط فعالیت در دوره یاد شده عنوان کرد: من کارم را در آن سال‌ها با «تاواریش» شروع کردم. در آن دوره که اوج چک کردن سناریوها در ارشاد بود، من به دنبال سناریویی بودم که بتوانم پروانه ساختش را بگیرم. من و علیرضا زرین‌دست باهم یک سناریو درباره شکار خرس پیدا کردیم و آن را خریدیم. در سناریو چند گرگ هم حضور داشتند. قرارمان این بود که زرین‌دست فیلمبرداری را انجام دهد و صحنه‌های حضور گرگ را در پلاتو بگیرد. بعدها نشد این فیلم را بسازیم و تصمیم به فروش سناریو گرفتیم. احمد نجفی سهم علی زرین‌دست را خرید اما من سهمم را نفروختم. احمد نجفی پیشنهاد داد فیلمبرداری را در ارمنستان انجام دهیم و گفت که شرایط مهیاست. ارزش پول ما نسبت به ارمنستان بسیار بیشتر بود و با هزینه کم می‌توانستیم فیلم را بسازیم. من با فضای کاری خارج کشور آشنایی نداشتم و از آن می‌ترسیدم. یک سال طول کشید تا من به این تصمیم رضایت دادم.

وی ادامه داد: در نهایت تیم تشکیل دادیم و برای ساخت فیلم به شهر ایروانِ ارمنستان رفتیم. در آنجا متوجه شدیم که امکانات فیلمبرداری آن‌ها نسبت به ما بسیار عقب‌تر است. سه ماه در ارمنستان برای ساخت فیلم تلاش کردیم اما در نهایت نتیجه نگرفتیم و فصل گرگ‌هایش تمام شد. بعد از آن به مسکو رفتیم تا بتوانیم کار را فیلمبرداری تمام کنیم اما در آن‌جا هم نتوانستیم فیلمبرداری را انجام دادیم. ما از ابتدا هم قصد فروش فیلم «شکار» را نداشتیم چراکه فیلم دلی من و احمد نجفی بود که بودجه شخصی صرف آن شد.

این فیلم‌ساز مطرح کرد: به احمد نجفی گفتم پیروز کسی است که شکست را در زمانش قبول کند و اعتراف کردیم که در ساخت این فیلم شکست خوردیم. در راه بازگشت به ارمنستان، کتابی را پیدا کردم و همان کتاب را به فیلمنامه «تاواریش» تبدیل کردم. یکی از اتفاقات جالب توجه این بود که هر لوکیشنی یک مدیرتولید داشت و این کار را علاوه‌بر تمام مسایل دیگر سخت می‌کرد. بعد از سه‌ماه و نیم ما بالاخره فیلم را کلید زدیم و در نهایت هم هفت ماه فیلمبرداری طول کشید. ساخت این فیلم تجربه بسیار عالی برای من بود.

در دوره انوار می‌خواستند همه چیز را با زور حل کنند

فخیم‌زاده تصریح کرد: بعد از بازگشت به تهران که اواخر دوره آقای انوار هم بود، متوجه تغییر فضا شدم. چون فیلمی را که در ارمنستان ساخته بودم آنطور که انتظار می‌رفت واکاوی نکردند. ناگفته نماند قدرت آقایان انوار و بهشتی در اواخر دوره مسئولیتشان کمتر شده بود. همچنین در جلسات برگزار شده نقدهایی مطرح می‌شد که در دوره قدرت آن‌ها، هیچ فیلمسازی توانایی بازگو کردن آن را نداشت.

وی با بیان اینکه من بعد از ساخت ۱۰_۱۲ فیلم، هرگز هیچ مبلغی از فارابی دریافت نکرده‌ام، تصریح کرد: فارابی آن زمان ویژه کسانی بود که به اصطلاح اعوان و انصار خودشان محسوب می‌شدند. سناریوهایی که این افراد می‌بردند، به‌راحتی تصویب می‌شد و مجوز می‌گرفت و پولشان را دریافت می‌کردند.

فخیم‌زاده افزود: لاریجانی بعد از ساخت «تاواریش» وارد عرصه شد و به اصطلاح با سلام و صلوات آمد. ناگفته نماند که در دوره آقای انوار معتقد بودند که همه چیز را با زور می‌توان حل کرد. در آن زمان این جمله معروف بود که خاتمی که وزیر ارشاد است، هفت وزیر دارد که خودش معاون اول همه آن‌ها است! همه معاونان، مستقل از ایشان کار می‌کردند و هر تصمیمی که می‌گرفتند، خاتمی در آن دخالت نمی‌کرد. او فقط در زمان جشنواره فیلم فجر وارد عرصه می‌شد و در واقع وزرای ما آقایان انوار و بهشتی بودند.

آقای لاریجانی برای «همسر» از من تقدیر کرد!

فریدون جیرانی در ادامه درباره کم شدن قدرت آقایان انوار و بهشتی در اوایل دهه ۷۰ اظهار کرد: سیدمحمد خاتمی یک سال قبل از پایان دولت اول مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، در خرداد ۱۳۷۱ استعفا داد. بلافاصله آقای لاریجانی روی کار آمد. جشنواره سال ۱۳۷۱ را که بیست‌یکمین دوره آن بود، آقای لاریجانی برگزار کرد و او مرتضی آوینی را که در آن دوره دشمن فارابی محسوب می‌شد، به داوران جشنواره اضافه کرد.

وی افزود: جشنواره فجر را تا سال ۱۳۷۲ که فیلم‌های «همسر» و «تاواریش» باهم در آن حاضر شدند، لاریجانی برگزار کرد. در آن جشنواره فاطمه معتمدآریا جایزه بهترین نقش اول زن را به واسطه بازی در فیلم «همسر» دریافت کرد و همچنین این اثر جایزه صدا را نیز گرفت. «جنگ نفتکش‌ها» هم جایزه بهترین کارگردانی را در همین دوره گرفت و اثری به‌عنوان بهترین فیلم برگزیده نشد. آقای لاریجانی تا دی‌ماه سال ۱۳۷۲ حضور داشت که آقایان بهشتی و انوار نیز با ایشان بودند. آن‌ها ترتیبی دادند که چون فیلم «همسر» جایزه‌ای برای کارگردانی و فیلمنامه دریافت نکرده بود، آقای لاریجانی دیداری با مهدی فخیم‌زاده داشته باشد و تقدیر ویژه‌ای از ایشان برای ساخت فیلم همسر به عمل بیاید. سیدمحمد بهشتی در گفت‌وگویی که در کتاب «سینمای دهه ۶۰» منتشر شده است اشاره‌ای به فیلم «همسر» مهدی فخیم‌زاده داشته و ماجرای تجلیل لاریجانی از این فیلم را آنجا روایت کرده است. بعد از آقای لاریجانی، آقایان انوار و بهشتی هم ادامه ندادند زیرا نمی‌توانستند با میرسلیم کنار بیایند در این مرحله مهدی فریدزاده به عنوان معاون سینمایی و سپس آقای خاکبازان به عنوان مسئول نظارت و ارزشیابی وارد عرصه کار شدند.

فخیم‌زاده در این بخش درباره تجلیل از فیلم «همسر» یادآور شد: البته این دیدار خواسته خود آقای لاریجانی بود. یک روز من را خواستند و با خود گفتم سابقه ندارد وزیری بخواهد ما را ببیند! یادم هست که آن زمان آقای بهشتی به شوخی گفت احتمالاً می‌خواهند سرت را ببرند. بعد از دیدار با وزیر و دعوت‌نامه‌ای که به من دادند، آنقدر شک داشتم که بعد از جلسه از رییس دفتر ایشان پرسیدم آیا می‌توانیم این تقدیرنامه را منتشر کنیم؟ که بعد در مجله سینما همان صفحه اول به چاپ رسید. آن زمان هنگام ساخت «همسر» به من گفتند که مراقب این اثر باشم، چراکه قصه زنی بود که روبه‌روی مردش می‌ایستاد!

این کارگردان درباره واکنش معاونت سینمایی به دو فیلم «همسر» و «تاواریش» عنوان کرد: درباره «تاواریش» سکوت کردند اما فیلم «همسر» را مورد قبول دانستند.

بازگشت ایرج قادری را به نبرد آخرالزمان می‌توان تشبیه کرد

مهدی سجاده‌چی فیلمنامه‌نویس در ادامه بیان کرد: بلافاصله بعد از روی کار آمدن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و اتمام جنگ، فشار روی ایشان برای تغییر وزیر ارشاد زیاد شده بود. البته حساسیت روی معاونت سینمایی و سپس مطبوعاتی بسیار بالا بود. آقای بهشتی آن زمان از فشارها گله می‌کرد و می‌گفت که می‌خواهند ایرج قادری را دوباره وارد عرصه کنند.

جیرانی در پاسخ به این پرسش امیر قادری که آیا قبول دارد کارگردانی ایرج قادری که به اصطلاح در آن زمان سمبل ابتذال بود، به لحاظ فنی برای فیلم «می‌خواهم زنده بمانم» از بسیاری فیلمسازان مورد تایید بهتر بود؟ مطرح کرد: در آن دوره به ایرج قادری بعد از ساخت فیلم «تاراج» مجوز کارگردانی نمی‌دادند. تا اینکه ایرج قادری نامه‌ای به «کیهان‌هوایی» نوشت که سردبیر آن آقای سلیمی نمین بود، از ملت ایران بابت ایفای نقش کردن در آثار قبل از انقلابش عذرخواهی کرد. این نامه با روی کار آمدن آقای لاریجانی مصادف شد و ایشان دستور داد که به ایرج قادری مجوز کارگردانی بدهند. بعد از آن ایرج قادری با مرتضی شایسته هماهنگ کرد و در سال ۱۳۷۴ فیلم «می‌خواهم زنده بمانم» را که فیلم‌نامه‌اش بر اساس تحقیقات رسول صدرعاملی و سعید مطلبی و… بود، ساخت.

مهدی سجاده‌چی در ادامه تاکید کرد: آمدن ایرج قادری را به نبرد آخرالزمان می‌توان تشبیه کرد! چراکه ایشان در آن زمان سمبل ابتذال تلقی می‌شد. در واقع تفکر عده‌ای بر این اساس بود که ریشه سینمای فرهنگی را که شکل گرفته است، با این کار می‌زنند. طرف دیگر سینما انتظار داشتند یک شکل دیگر از سینما که با وجود آقایان بهشتی و انوار مغفول و مسدود شده بود، با وجود ایرج قادری جان بگیرد. این پروژه بسیار سنگینی بود.

فخیم‌زاده با بیان اینکه ورود به مسایل فیلم از جانب دوستان مشکل‌ساز بود، گفت: در جلسه‌ای که با حضور بهروز افخمی، سیف‌الله داد، من، رحیم رحیم‌پور و… برگزار شد، رحیم رحیم‌پور در آن جلسه حمله شخصی کرد و من از ایشان اعلام برائت کردم اما همزمان گفتم که من با درجه‌بندی، ممنوع‌الکاری هنرمندان و… مخالفم. دوستان در آن زمان دیدگاهی داشتند که آن را به کل نظام تعمیم می‌دادند در حالی که اینگونه نبود.

در ادامه قادری مطرح کرد: در آن سال‌ها یعنی اوایل دهه ۷۰، رسول صدرعاملی اثری نساخت البته فیلم «سمفونی تهران» را تولید کردند که برای جریان اصلی نبود.

«رهایی» اولین فیلم جدی دفاع مقدس سینمای ایران است

رسول صدرعاملی درباره دلیل کم کار بودن خودش در دهه ۷۰ مطرح کرد: در اسفند سال ۱۳۵۷ که فارابی و صدا و سیمایی وجود نداشت. من با نهصد هزار تومان فیلم «خون‌بارش» را به دلیل رفاقتم با امیر قوی‌دل ساختم. هشت ماه فیلمبرداری با دوربین ۱۶ میلیمتری که از مسعود مزینانی اجاره می‌کردیم، طول کشید. ناگفته نماند که در آخر هم حسین زندباف به ما کمک کرد و فیلم تمام شد. بعد از بازگشتم به فرانسه متوجه شدم «خون بارش» را بدون مجوز من در مساجد و تلویزیون پخش کرده‌اند. آن زمان لابراتوار ما تلویزیون بود و ۲۰۰ کپی از آن زده بودند.

وی ادامه داد: بعد از بازگشتم به ایران با فریدون جیرانی تصمیم گرفتیم فیلم «رهایی» را بسازیم. ایده اولیه فیلم با خواندن نامه یک افسر عراقی به ایران برای‌مان شکل گرفت. او در نامه‌اش نوشته بود: من شما ایرانی‌ها را دوست دارم و به سمت شما شلیک نمی‌کنم. من تمام تیرهایم را به آسمان می‌زنم. «رهایی» اولین فیلم جدی دفاع مقدس سینمای ایران است که من در اوایل جنگ در سال ۱۳۶۱ ساختم اما زمانی که تاریخ سینمای دفاع مقدس را بخوانیم، اسم این فیلم نیامده است.

صدرعاملی گفت: محسن مخملباف در روزنامه اطلاعات درباره «رهایی» مقاله‌ای با عنوان «ترکه بر تن خیس» نوشت و در آن حکم اعدام من را داد! چراکه فیلم ضدجنگ بود. آن‌ها معتقد بودند که من با ساخت این فیلم ترکه بر تن خانواده شهدا زده‌ام.

این فیلمساز تصریح کرد: این گروه از افراد تندرو که در آن دوره قدرت گرفته بودند، در واقع قصدشان نجات سینمای ایران بود، منتهی راهش را بلد نبودند. بعد از آن «گل‌های داوودی» را ساختم که در اولین جشنواره فیلم فجر به عوامل اصلی‌اش جز من جایزه دادند! من از همانجا مغضوب آقایان انوار و بهشتی شدم. دوباره محسن مخملباف در مجله سروش درباره من نوشت که من دختربازی را در سینما رواج داده‌ام.

این کارگردان گفت: در همان روزها من پرونده‌ای را پیدا کردم که درباره یک نامادری زیبایی بود که پسر دوازده ساله همسرش را به قتل رسانده است و حکم اعدامش هم صادر شده بود. بنا به علاقه خبرنگاری که داشتم، پرونده را پیگیری کردم و سرانجام با ارسال یک فیلم به قوه قضاییه، تبرئه نامادری را بگیریم. من با «هوشنگ اسدی» نسخه فیلمنامه این پرونده را بازنویسی کردم که پروانه ساخت هم گرفت. تصمیم داشتم فیلمش را بسازم که آقای خاکبازان به من اجازه کار نداد. این مجوز ندادن‌ها و ممنوعیت‌ها روی کم کیفیت شدن دیگر آثارم به شدت تاثیر گذاشت. البته آقای انوار پای فیلم رهایی ایستاد و به من کمک کرد.

صدرعاملی ادامه داد: در همان روزها ایرج قادری در حالی که بعد از ۱۲ سال اجازه کار گرفته بود، به دفتر من آمد. او بغض کرده بود چراکه به فیلنامه‌هایش جواب رد داده بودند. من فیلمنامه‌ای را که برای پرونده با هوشنگ اسدی کار کرده بودم، به «هدایت فیلم» واگذار کردم که ایرج قادری بتواند فیلم را بسازد که ایشان «می‌خواهم زنده بمانم» را ساخت. البته من نسبت به این کار نکردن‌ها الان حس خوبی دارم چون ۶ سال وقت داشتم و با تفکر و زمان زیاد بالاخره «دختری با کفش‌های کتانی» را ساختم.

وی با بیان اینکه در دهه ۶۰ حدود ۱۰ تا ۱۲ نفر بودند که تحت یک فشار شدید فیلم می‌ساختند اما دوست داشتند سینما بماند، اظهار کرد: من با قاطعیت می‌گویم که اگر این تیم در اوایل پیروزی انقلاب انقدر با عشق کار نمی‌کرد، سینمای ایران بدین شکل حفظ نمی‌شد. من قرار بود تهیه‌کننده فیلم «خواهران غریب» شوم اما پروانه ساخت ندادند و متوجه شدم که نمی‌خواهند کار کنم. شاید بتوانم بگویم ۶ سال ممنوع‌الکاری‌ام سبب خیر شد تا اینکه به فیلم «دختری با کفش‌های کتانی» رسیدم که باعث و بانی ساخت آن حوزه هنری بود.

ماجرای اعتراض به تصویر زن در سینمای ایران

جیرانی در ادامه یادآور شد: از سال ۱۳۶۵ که «اجاره‌نشین‌ها» ساخته شد، تنها محسن مخملباف نبود که علیه فیلم در ۲۲ بهمن ۶۵ نامه به آقای بهشتی نوشت. بخشی از فیلمسازان که بعداً هیات هنرمندان مسلمان را تشکیل دادند از جمله جمال شورجه و جواد شمقدری هم نامه مفصلی علیه فیلم مرحوم داریوش مهرجویی نوشتند.

وی گفت: در جشنواره ۱۳۶۵ سینمای روشنفکری حرف اصلی را زد و مورد توجه مدیران دهه ۶۰ قرار گرفت. «خانه دوست کجاست» عباس کیارستمی، «کلید» ابراهیم فروزش و اثری از ناصر تقوایی و…. در ادامه این جریان روشنفکری در سال ۱۳۶۶ فیلم «شاید وقت دیگر» توسط بهرام بیضایی ساخته شد.

جیرانی با اشاره به اینکه در ادامه همین روند جریان روشنفکری دینی هم تغییر کرد، اظهار کرد: به طوری که در سال ۱۳۶۵ ما فیلم «دستفروش» ساخته محسن مخملباف را داریم که به نظر من اولین فیلم تیره و سیاه از جامعه ایران است. محسن مخملباف بعد از آن فیلم «عروسی خوبان» را که فیلم بسیار بسیار تندی بود، ساخت. در همین دوره مرحوم داریوش مهرجویی فیلم «هامون» و مسعود کیمیایی فیلم «دندان مار» را ساخت. در هشتمین جشنواره فجر، فیلم‌ها همگی بسیار تند بودند. در این دوره جو علیه آقایان انوار و بهشتی زیاد شد. گروه هیات هنرمندان مسلمان با مدیریت آقای کلهر، مخالف جو حاکم در آن دوره بودند. همچنین نیروهای سنتی به تصویر زن در سینمای ایران معترض شده بودند و این نکته در تاریخ سینمای ایران بسیار مهم است. از کاراکتر «عصمت» در فیلم «گل‌های داوودی» بود که تصویر زنِ سنتی در سینما ایران تغییر کرد.

وی افزود: بعد از آن سوسن تسلیمی در فیلم «مادیان» نقش یک زن سرپا و مبارز را ایفا کرد. در ادامه نقش «ثریا» در «گزارش یک قتل» زن مدرن را وارد سینما می‌کند. کاراکترهای «ویدا» و «کیان» در فیلم «شاید وقتی دیگر آمدند» هم در ورود زن مدرن به سینما تاثیرگذار بودند. حتی کاراکتر «ریحانه» زن مطلقه‌ای که عاشق می‌شود، در آن دوران سینما بسیار مهم بود. همچنین کاراکتر «فرشته» در فیلم «بچه‌های طلاق» که دختری بود با این دیالوگ که: «همیشه زن‌ها با ازدواج خوشبخت نمی‌شوند.» در تاریخ یاد شده بسیار تاثیرگذار بود. کاراکتر «زیور» در فیلم «دندان مار» مسعود کیمیایی نیز به نظر من یک زن سرپای سنتی است. اما کاراکتری که جنجال زیادی ایجاد کرد «سایه» در فیلم معروف «شب‌های زاینده‌رود» مخملباف است. دیالوگ او در فیلم این است که می‌گوید: من در جایی زندگی می‌کنم که زن‌ها آزاد نیستند. زن‌ها انتخاب نمی‌کنند، انتخاب می‌شوند. من نمی‌خواهم زن باشم.

این فیلمساز مطرح کرد: این جنجال سر شخصیت زن در سینما و اساساً سینمای روشنفکری علیه آقای انوار ایجاد شد. مصاحبه آقایان انوار، بهشتی و حیدریان در روزنامه اطلاعات در خرداد ۱۳۷۰ خواندنی است. آن‌ها در این مصاحبه به همه مسایل سینمای ایران پاسخ دادند. انوار در این مصاحبه اظهار می‌کند که به ما می‌گویند که سینما متفکر یعنی سینمای روشنفکری و سینمای روشنفکری مترادف غرب‌زدگی است. پس این سینمای متفکر، غرب‌زده است و سینمای بدی است. محدودیت برای تصاویر بوده است کمااینکه در جشنواره دهم «نرگس» می‌آید و اولین همدلی سینمای ایران با یک زن خلافکار به اسم «آفاق» شکل می‌گیرد.

جیرانی ادامه داد: همچنین آقای بهشتی در همان مصاحبه حرفی می‌زند که از نظر من تاریخی است، می‌گوید «من نمی‌فهمم این چه اتهامی است که من باید پاسخ دهم که سینما اندیشمند شده است.»

جیرانی افزود: در نهایت مخالفان توانستند آقای خاتمی را وادار به استعفا در خرداد ۱۳۷۱ کنند. در دولت دوم هاشمی رفسنجانی محافظه کاران توانستند عرصه اقتصاد و فرهنگ را دست بگیرند. از آنجایی که آقای لاریجانی یکسال بیشتر نماند، آقای میرسلیم آمد و آقای فریدزاده به عنوان معاون سینمایی و آقای خاکبازان به عنوان مدیرکل نظارت و ارزشیابی آمدند. آن زمان دفترچه معروف از سوی آقای خاکبازان منتشر شد که ضوابط جدید تولید فیلم را در سال ۷۳ یا اوایل ۷۴ بیان کرد که جنجال شد. در حقیقت کلوزآپ زن ممنوع شد و بهروز افخمی و سیف‌الله داد علیه آن نوشتند.

ضربه اصلی به سینما از سوی افراد و سلایق شخصی آن‌ها بود

در ادامه مهدی فخیم‌زاده افزود: مدیران از سال ۱۳۶۶ به مقوله ممنوع‌الکاری، درجه‌بندی فیلم‌ها و احوالات شخصی افراد ورود کردند. داوود رشیدی را سر فیلم کیومرث پوراحمد ممنوع الکار کردند. مسئول موتورخانه، یک نامه به انوار نوشته بود که ایشان ممنوع‌الکار است من و علیرضا داوودنژاد پیش آقای انوار رفتیم که گفت به درد سینما نمی‌خورد. سینما از قانون و تحلیل کلی لطمه نخورد، ضربه اصلی سینما از افراد و سلایق شخصی‌شان بود. هنوز هم سینمای ما گرفتار سینمای دهه ۶۰ است.

در ادامه این نشست مهدی سجاده‌چی با اشاره به اینکه وقتی سخن از دوران آقایان بهشتی و انوار به میان می‌آید، گویی که یک نفر بوده‌اند. در حالی که این‌طور نبوده است، گفت: آقایان بهشتی و انوار مانند شاخه نظامی ارتش جمهوری‌خواه ایرلند و شاخه سیاسی آن بودند. از نظر من آقای انوار آدم مهمی در این ماجرا نبود و مغز متفکر سینما، آقای بهشتی بود اما ایشان به یک نیرو قهریه و به اصطلاح گازانبری نیاز داشت.

جیرانی در تایید حرف مهدی سجاده‌چی اظهار کرد: از کتاب «سینمای دهه ۶۰» نقل می‌کنم که آقای سیدمحمد خاتمی به بهشتی پیشنهاد معاونت سینمایی می‌دهد. در همان زمان آقای بهشتی، آقای انوار را به خاتمی پیشنهاد می‌دهد.

سجاده‌چی در ادامه بیان کرد: بله. چون آقای انوار مانند پوسته حلزون بود به شکلی که بعد از آقای بهشتی قدرت از فارابی تدریجاً به سازمان سینمایی کوچ کرد. در همه جای دنیا سیاست از سینما جدا نیست. منتهی عده‌ای روی کار هستند که توسط کسانی که بیرون هستند، تحت فشار قرار می‌گیرند. در واقع این یک نوع رفتار سیاسی برای جایگزینی است. در تمام دوره‌ها اگر جایگزینی صورت گرفته است، کم و بیش تمام نکاتی را که داشتند، رعایت نکردند.

اگر ضرغامی نبود «طعم گیلاس» به کن نمی‌رفت

جیرانی در جواب به این سوال قادری که صحبت درباره سختگیری آقای خاکبازان زیاد است اما در همان دوران می‌بینیم که سینما شهری‌تر می‌شود. علت آن چیست؟ اظهار کرد: آقای فریدزاده که از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۴ مسئولیت دارد، سعی می‌کند روال قبلی را پیش ببرد و رعایت کند که فیلم «روسری آبی» جایزه بهترین سناریو و فیلم «پری» جایزه بهترین کارگردانی را می‌گیرد. همچنین مهدی فخیم‌زاده شخصیت زن یعنی «شیرین عضدی» در فیلم «همسر» را خلق می‌کند و سیروس الوند کاراکتر «زهرا» را در فیلم «یک‌بار برای همیشه» به وجود می‌آورد. در عین حال که نیروهای سنتی علیه شخصیت زن حرف می‌زنند، فیلمسازان ما همان را سعی می‌کنند نگه دارند. همانگونه مهرجویی فیلم بسیار موفق «سارا» را می‌سازد که علیه زندگی و همسر سنتی شورش می‌کند. یعنی برای اینکه بتواند از سانسور دوره‌ای که حساسیت روی زن است، بگذرد.

وی با بیان اینکه آقای ضرغامی درست است که از طریق جناح سنتی آمده بود اما افکار خود را دنبال می‌کرد، یادآور شد: اگر ایشان نبود «طعم گیلاس» به کن نمی‌رفت اما اشتباهش هم این بود که خاکبازان را به موقع برنداشت و دیر حبیب‌الله کاسه‌ساز را روی کار آورد. از نظر من مشاورانش در آن دوران به ایشان لطمه زدند. ضرغامی متنی را در توییترش منتشر کرده و گفته است که من اشتباه کردم به «آدم برفی» پروانه نمایش ندادم. حتی رهبر انقلاب «آدم برفی» را دیده و خوشش آمده بود اما شورای پروانه نمایش ارشاد آن را رد کرد. زور روشنفکری در سینما دهه ۷۰ ایران بالاست.

وی افزود: داریوش مهرجویی فیلم «لیلا» و مسعود کیمیایی نیز اثری را خلق می‌کند. در دوره دوم آیت الله هاشمی رفسنجانی جامعه تغییر کرد و سینما با رشد طبقه متوسط به سمت اصلاحات دوره دوم هاشمی رفسنجانی حرکت کرد که از دل آن موارد متعددی بیرون می‌آید.

قادری تاکید کرد: به نظر می‌رسد جامعه و سینمای ایران در نیمه اول دهه ۷۰ عرفی‌تر و زمینی‌تر است و همچنین شهری‌تر و مدرن‌تر.

جیرانی تصریح کرد: روشنفکری دینی نیز تغییر می‌کند. آقای درویش «کیمیا» و «سرزمین خورشید» را می‌سازد که قهرمان «کیمیا» هم زن است. بهروز افخمی در سال ۶۹ با فیلم «عروس» زیبایی را به سینما می‌آورد که خوشبختانه مرتضی آوینی از «عروس» حمایت می‌کند.

صدرعاملی در پایان سخنان خود عنوان کرد: بزرگترین عارضه آقای خاکبازان این بود که رفتاری سرخود، توهین‌آمیز و تحقیرآمیز داشت. این رفتارش هم ربطی به معاونت نداشت و از کاراکترش شکل می‌گرفت‌. من در نیمه اول دهه ۷۰ کاری نساختم اما در نیمه دوم دهه ۷۰ فیلم‌های «قربانی» و «سمفونی تهران» را کار کردم. سینمای کودک و نوجوان هم در آن دوره شکل گرفت و سینمای ایران جهانی شد. باید یادآور شد که دورهمی واقعی سینماگران با آقای ضرغامی آغاز شد.

سجاده‌چی نیز درباره دوران آقای ضرغامی بیان کرد: غیر از خوش‌نیتی ضرغامی او خود را سنگر سینماگران ایران می‌دانست. واضح است که سنگر در برابر دشمن خارجی نیست. نفرات قبل از آقای ضرغامی از قدرت فاصله گرفته بودند، اما ایشان از همان قدرت استفاده کرد و با اطمینان نظرش را بیان می‌کرد.

مهدی فخیم‌زاده نیز در پایان مطرح کرد: در دوره ریاست ضرغامی من تلویزیون رفته بودم. اما معتقدم سینما راه خودش را می‌رفت که با حذف فیلم فرنگی، بازار سینما در اختیار ما قرار گرفت اما با دخالت‌های صورت گرفته اجازه رشد روند طبیعی آن را ندادند.

شب دوم از سلسله نشست‌های تخصصی با عنوان «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب ۱۴ آبان ماه از ساعت ۱۶:۳۰ با نمایش مستندی به همین نام محصول مرکز مستند سوره و انجمن سینمای دفاع مقدس به کارگردانی شهرام میراب اقدم و سپس از ساعت ۱۸ با حضور فریدون جیرانی، ناصر شفق، محمود اربابی، ابوالحسن داوودی و سجاد نوروزی ادامه می‌یابد.

رسانه سینمای خانگی- یک فیلم نمی‌تواند هم کودک را بخنداند و هم او را تربیت کند

کارگردان فیلم «آهوی پیشونی سفید» با تاکید بر این که باید برای بچه‌ها فیلم‌های «الف ویژه» ساخت، گفت: ما فیلم کودک و نوجوانی که بچه‌ها پای آن بنشینند و خوب بخندند و یاد بگیرند و در بعد تربیت و آموزش سیر بشوند نداریم.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سیدجواد هاشمی در ۹ فیلم کودک و نوجوان به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده مشارکت داشته است. شهر گربه‌ها، تورنادو، پیشونی سفید ۲، پیشونی سفید ۳ و آهوی پیشونی سفید از جمله این فیلم‌ها هستند. وی امسال در سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان نیز به عنوان مهمان حضور داشت.

این بازیگر ضمن مقایسه فیلم‌های امروز با سینمای کودک در دهه شصت بیان کرد: الان از جهت کمیت تعداد فیلم‌ها برای کودک و نوجوان بد نیست. ولی از جهت کیفیت وضعیت افتضاح است.

وی با بیان این که سینما بدون بچه های امروز در آینده سقوط خواهد کرد اظهار داشت: نفوذ در قلب آینده هر جامعه‌ای به شرطی اتفاق می‌افتد که از کودکی شروع کنیم. اگر در هر کشوری قرار است آینده درخشان برای سینما و جامعه رقم بخورد باید برای بچه‌ها فیلم‌های بزرگ ساخت و آنها را جدی گرفت. اگر بچه های امروز به سینما رفتن عادت نکنند چگونه ممکن است فردا سینمای ما از علاقه مندان پر شود؟ بچه ها اگر به ماهواره و نتفلیکس و دیدن فیلم از طریق گوشی رو بیاورند، چگونه ممکن است فردا به سینما بروند؟ اگر بچه های امروز به سینما رفتن عادت نکنند چگونه ممکن است فردا سینمای ما از علاقه مندان پر شود؟

نفوذ در قلب آینده هر جامعه‌ای به شرطی اتفاق می‌افتد که از کودکی شروع کنیم. اگر در هر کشوری قرار است آینده درخشان برای سینما و جامعه رقم بخورد باید برای بچه‌ها فیلم‌های بزرگ ساخت و آنها را جدی گرفت

هاشمی ادامه داد: هنر تنها واژه نافذ برای ارتباط با آدم ها در سراسر دنیاست. فوتبال وقتی هنرمندانه است جذاب می شود. این هنر تکنیک آدم‌هاست. وگرنه می گویند چه بازی بدی بود. ما بچه ها را تحویل نمی گیریم. من در ایران خیلی تلاش کردم این کار را بکنم. باید برای بچه ها فیلم های الف ویژه ساخت. من از نه فیلمی که ساختم هشت تایش فیلم هایی است که پرهزینه ترین فیلم های تاریخ سینمای کودک بوده است.

وی با بیان این که الان بیننده فیلم های کودک نسبت به دهه شصت کمتر نیست گفت: دهه شصت را مدام مثال می زنند. ولی اگر کارها را بشماریم در دهه شصت کمتر از ده فیلم ماندگار برای بچه ها ساخته شده است. شهر موش ها، کلاه قرمزی و پسرخاله، گلنار، پاتال و آرزوهای کوچک فیلم های خوب دهه شصت هستند. این طور نیست که ما فکر کنیم تعداد فیلم های ماندگار آن زمان زیاد بوده است. آن زمان فضای مجازی و پلتفرم و گوشی موبایل و نت فلیکس نبود. مجبور بودند بچه ها را به سینما ببرند. الان بیننده فیلم‌های کودک نسبت به دهه شصت کمتر نیست. بچه ای هست که باب اسفنجی را ندیده باشد؟ هر کسی که به اینترنت و تلویزیون متصل باشد قطعا فیلم های کودکان را می بیند. دهه شصت سینما رونق داشت چون گزینه دیگری وجود نداشت. من قبول ندارم که دهه شصت تعداد بینندگان فیلم های کودک بیشتر بود.

سینمای کودک قیچی شد

این بازیگر و کارگردان ادامه داد: تلویزیون در طول تاریخ فشل بوده است. قبلا فشل بوده و الان هم فشل است. کارهای ترکیبی بی‌مایه ضعیف بدون پروداکشن می سازند که هیچ کدام شان در شان بچه ها سرزمین ما نیست. این ها بدرد نمی خورد. سینما بوده که بچه‌ها را جذب می کرده. ولی از دهه هشتاد به بعد کم کم بچه ها با اینترنت آشنا شدند. بچه ها از سینما جدا شدند و سینمای کودک قیچی شد. ما در تهران چند سالن سینمای کودک داشتیم؟ آن سال ها دیگر وجود خارجی ندارند. پس الان را با دهه شصیت قیاس نکنیم.

وی درباره حضورش در ادوار جشنوار فیلم کودک و نوجوان اصفهان توضیح داد: من در ۹ دوره جشنواره فیلم کودک به عنوان کارگردان، تهیه کننده و نویسنده خودم فیلم داشتیم. بیشتر از ۱۵ بار هم به عنوان مهمان حضور یافتم. اولین فیلمی که حدود بیست سال پیش با آن به عنوان کارگردان شرکت کردم دوئت نام داشت. فیلم را در اصفهان فیلمبرداری کردم. قصه یک کودک ایرانی و یک کودک فلسطینی بود که با هم ارتباط برقرار می کنند. نابینای ایرانی و نابینای فلسطینی زیر آوار می‌مانند. ارتباط این دو نفر با ساز بود. جفت شان ساز می زدند و یک دوئت در پل خواجوی اصفهان اجرا می کردند. یک استاد عرب پس از شنیدن ماجرای مظلومیت فلسطینیان تصمیم می‌گرفت صدای مظلومان جهان را از طریق اجرای یک کنسرت موسیقی به گوش مردم برساند. این اولین کار سینمایی بلند من بود. در سال ۱۳۹۱ با فیلم «اختاپوس: آهوی پیشونی سفید» در جشنواره حاضر شدم. هفت کار دیگر هم در جشنواره داشتم.

فانتزی برای داوران مهم نیست

هاشمی با یادآوری این که امسال اولین برای اولین بار فیلمم را در جشنواره شرکت ندادم، درباره دلایل عدم حضورش تاکید کرد: این دفعه من تصمیم گرفتم نباشم تا ببینم کسی دلش برای من تنگ می شود یا نه. فیلم دوئت و آهوی پیشونی سفید یکی دو تا جایزه از جشنواره کودک اصفهان گرفتند. متاسفانه در جشنواره فیلم کودک فانتزی برای داوران مهم نیست. چون خودشان هیچ تصوری از فانتزی و تولید این فیلم ها برای کودکان ندارند. هیچ وقت داوران این خصوصیت را نداشتند. این دفعه آقای جعفری به عنوان انیمیشن کار در جمع داوران جشنواره سی و پنجم حضور داشت. اکثر داورانی که در ادوار مختلف داوری کردند اصلا متوجه نیستند که بچه ها احتیاج به فیلم های خیال انگیز دارند.

وی ادامه داد: فیلم های ماندگار تاریخ سینمای کودک و نوجوان هرگز از جشنواره اصفهان جایزه نگرفته اند. اکثریت بچه های این سرزمین فیلم آهوی پیشونی سفید را در سینما یا تلویزیون دیده اند. ولی در جشنواره به نسخه دوم و سوم این فیلم هیچ توجهی از سمت داوران نشد. البته برای من مهم نبود. برای تورنادو هم همین اتفاق افتاد. فقط بازیگر نقش اصلی من جایزه تقدیر گرفت. فیلم در هیچ بخشی نامزد نشد. دبیر جشنواره جایزه بازار را به فیلمی که به فارابی مربوط می شد داد. فارابی در همه ادوار فیلم های خودش را نامزد کرده است. هیات داوران چطور دلشان آمده که هیچ کدام از فیلم های خارج از فارابی را تحویل نگیرند. البته یکی دو تا جایزه فرمالیته به این فیلم ها داده اند. چون می خواستند بگویند فیلم های فارابی خوب بوده است.

هاشمی در پاسخ به این سوال که آیا خودتان دوست دارید با مشارکت فارابی فیلم بسازید اظهار داشت: سال گذشته آقای جوادی، مدیرعامل وقت فارابی فیلم کاپیتان را به من پیشنهاد کردند. من فیلمنامه را خواندم و دیدم مثل بقیه کارهایی که فارابی می سازد، باید داخل کشو برود. یا نهایتا صد میلیون تومان فروش می کند. فیلمنامه خوبی داشت. من حس خوبی نسبت به آن داشتم. اما بچه ها مثل ما نیستند. اتفاقا من یک روز در ایام جشنواره اصفهان فیلم کاپیتان را با بچه ها تماشا کردم. هیچ کسی فیلم را نگاه نمی کرد. خیلی مایه تاسف است.

فیلم از نگاه بچه‌ها باید ارزیابی شود

وی ادامه داد: خوشحالم از این که فیلم های خودم در جشنواره سانس فوق العاده می گیرد. اما داوران به آن جایزه نمی دهند. واقعیت ماجرا این است که فیلم از نگاه بچه ها باید مورد ارزیابی قرار بگیرد. دخل و تصرف مسوول هیات داوران نباید در فیلم‌ها صورت بگیرد. یک دوره ای یادم می آید رئیس هیات داوران پشت تریبون رفت و گفت ما به بچه ها آموزش دادیم فیلم هایی را انتخاب کنند که سرش به تنش می ارزد. یعنی وارد ذهن بچه ها شده بود که آن چیزی که ما می گوییم را انتخاب کنید. آن شب «قطار شب» به عنوان فیلم برتر از نگاه داوران کودک و نوجوان انتخاب شد. قطار شب فیلم بسیار قشنگی بود؛ اما بچه ها دوستش نداشتند. چقدر فروش کرد. همان سال فیلم «تورنادو» ۲۵ برابر قطار شب فروخت. در حالی که داوران به تورنادو هیچ توجهی نداشتند.

کارگردان فیلم آهوی پیشونی سفید در پاسخ به این سوال که آیا قصد ساخت فیلم کودک را دارید گفت: قصد دارم برای کودکان و نوجوانان فیلمی بسازم؛ ولی پولش را ندارم. یک نفر از من پرسید اصلی ترین واژه ای که می شود برای کل سینمای کودک به زبان جاری کنی چیست من جواب دادم پول. اگر پول باشد می شود فیلم ساخت. مذاکراتی با دکتر علامتی، رئیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و آقای زین العابدین، مدیرعامل فارابی داشته ام که ببینم می توانم روی آنها اثر بگذارم یا نه. می خواهم بگویم باید فیلم فانتزی و بزرگ بسازید. باید فیلمی مثل شهر موش ها و کلاه قرمزی و پسرخاله ساخته شود که پروداکشن و جلوه های ویژه دارند. بچه ها این فیلم ها را دوست دارند.

هاشمی با تاکید بر این‌که من فیلم حاکمیتی نمی سازم افزود: دوستانی در حاکمیت انتظار دارند که پول بدهند و من برایشان فیلم بسازم. در این صورت فیلم‌هایی می سازم که داخل کشو خواهد رفت.

رسانه سینما خانگی- آیا سبد اکران متوازن می‌شود؟

اقبالی که طی سالیان اخیر به آثار سینمای کودک و نوجوان می‌شود، این ضرورت را به وجود می‌آورد که تصمیم‌گیران اکران، برنامه‌ای را برای حضور همیشگی آثار این گونه در کنار فیلم‌های کمدی و اجتماعی تدارک ببینند.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، اکنون چندهفته‌ای است که ۲ فیلم از ۵ فیلم پرفروش روز، به آثار کودک و نوجوان اختصاص دارد؛ بچه زرنگ که موفق شد تا در حضور کمدی‌هایی چون فسیل و شهر هرت، پس از هتل، خود را بافاصله، به رتبه دوم جدول فروش برساند و فیلم نارگیل ۲ که در حضور فیلم‌های جدیدتری که بازیگران چهره دارد، توانسته تا جایگاه خود را به‌عنوان پنجمین فیلم پرمخاطب یک ماه اخیر سینماها، تثبیت کند.

این رویکرد تاکنون بارها در سینمای ایران به وقوع پیوسته اما هیچ‌گاه به جریان تبدیل نشده است. اکنون عادت گیشه، به گونه‌ای است که تنها سینمای کمدی را پوشش می‌دهد. درواقع تلورانس گیشه و سازماندهی اکران به سمتی رفته که نوک پیکان در اختیار فیلم‌های کمدی قرار داشته باشد و هرگاه احساس شود که ریتم فروش از رمق افتاده، با تزریق آثار کمدی، روح تازه‌ای به جریان فروش سینماها دمیده می‌شود. با این حساب، مدیریت اکران سینما، همواره با از رمق افتادن یک فیلم کمدی، یک یا چند آلترناتیو دیگر در اختیار دارد تا نبض گیشه را در دست بگیرد.

این عملکرد برای سینمای اجتماعی تاحدودی رعایت می‌شود و در دیگر گونه‌ها، محلی از اعراب ندارد. مثلا همین اتفاقی که اکنون برای سینمای کودک رخ داد و سبب شد تا در حضور سهمگین کمدی‌ها، ۲ فیلم از آثار کودک در جمع ۵ فیلم پرمخاطب قرار بگیرد، هیچ‌گاه منجر به این نخواهد شد که با کم‌رمق شدن گیشه این فیلم‌ها، جانشین‌هایی قدرتمند برای این مسیر انتخاب شده تا پرچم سینمای کودک در اکران، بالا نگه داشته شود. هم‌چنان‌که قبلا نیز چنین عملکردی رخ داده بود و چندان اعتنایی به آن نشد.

جریان بخشیدن به اکران آثار کودک و نوجوان، یک چرخه سراسر برد است که با توجه به تعدد تولیدات این حوزه، می‌تواند خوراک مکفی را برای تمام طول سال مخاطبان آن فراهم آورد

در این شرایط، یکی از مسیرهای پویایی اکران، در کنار نگاه ویژه به کمدی و آثار اجتماعی، محور قرار دادن ژانرهای پرمخاطبی چون کودک است. اکنون زمان آن است که کمدی، اجتماعی و کودک، سه‌ضلعی را تشکیل دهند که منجر به افزایش مخاطب سینما و رونق گیشه شود. ضمن آن‌که آثار کودک و نوجوان برخلاف آثار اجتماعی، دوقطبی چندانی را با سینمای کمدی ایجاد نمی‌کنند و از این منظر نیز خطر و محدودیت‌هایی را برای ژانرهای دیگر ایجاد نمی‌کند.

البته که بها دادن به اکران آثار کودک، علاوه بر حرفه‌ای‌گری و کم کردن فشارهایی که راجع حمایت‌ها حول این محور وجود دارد، نوعی هوشمندی نیز محسوب می‌شود. بسیاری از کودکان و نوجوانان، با والدین و اعضای خانواده به تماشای آثار می‌نشینند و این مهم می‌تواند اکران پررونقی را برای آن آثار رقم بزند. نظر به همین مولفه است که عمده آثار این گونه با استقبال خوبی مواجه شده و به فروش‌های چندمیلیاردی نائل می‌آیند که می‌توانند در کمترین بازخورد، هزینه تولید خود را بازگردانند.

بنابراین جریان بخشیدن به اکران آثار کودک و نوجوان، یک چرخه سراسر برد است که با توجه به تعدد تولیدات این حوزه، می‌تواند خوراک مکفی را برای تمام طول سال مخاطبان آن فراهم آورده و خود به قطبی تبدیل شود که سینمای ایران را از دوقطبی سینمای کمدی و اجتماعی خارج کرده و به جریان متمولی تبدیل شود که علاوه بر جا انداختن این گزاره که سینما در تمام طول سال، فیلم‌هایی برای کودکان و نوجوانان دارد، کمک شایان‌توجهی به گیشه کلی سینمای ایران کند.

این مهم، نیاز به برنامه‌ریزی چندانی ندارد اما یک احساس ضرورت می‌طلبد که سبب شود تا در هر ماه، گزینه‌هایی جدی برای نمایش این گونه وجود داشته باشد و نباید این‌گونه باشد که این چیدمان اکران، به‌شکلی اتفاقی رخ دهد. اگر این آثار به شکل جریان، در کلیت اکران سینمای ایران جای بگیرد، می‌تواند در کنار آثار کمدی و درام‌های اجتماعی و خانودگی، سبب پویایی و رونق بیشتر سینمای ایران شود.

رسانه سینمای خانگی- سینمای کودک، سینمای سفارشی نیست

پوران درخشنده با بیان نکاتی درباره جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان تاکید می‌کند: بچه‌های امروز دوست دارند فیلم‌هایی را ببینند که با تماشای آن‌ها با تمام وجود قهقهه بزنند و این خواسته، با سوژه‌های سفارشی یا آنچه فقط ما دوست داریم برآورده نمی‌شود.

به گزارش سینمای خانگی، این کارگردان سینما که داوری فیلم‌های سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان را برعهده داشت، در گفت‌وگویی با ایسنا درباره فیلم‌هایی که در این رویداد دیده و نیز ارزیابی خود از آن بیان کرد.

البته این مصاحبه پس از پایان جشنواره انجام شد و قرار بود یکشنبه هفته گذشته، ۲۳ مهرماه منتشر شود که با توجه به خبر تلخ به قتل رسیدن داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر، انتشار آن به تعویق افتاد.

در ادامه صحبت‌های پوران درخشنده را در خصوص سینمای کودک و جشنواره آن می‌خوانید.

این فیلمساز در این گفت‌وگو بیان کرد: اولین نکته‌ای که درباره جشنواره امسال می‌توانم بگویم حضور واقعی بچه‌ها و خانواده‌هایشان بود که به نظرم خیلی جالب آمد یعنی حضور آن‌ها انتخابی بود و از طرف مدرسه یا جایی دیگر نیامده بودند. آن‌ها بعد از تماشای فیلم پرسش‌گر بودند و گفت‌وگویی که میان بچه‌ها و فیلمسازان در پایان فیلم شکل می‌گرفت خیلی اتفاق خوبی بود چون ما برای بچه‌ها فیلم می‌سازیم و خوب است که نظر و تحلیل آن‌ها را داشته باشیم. یک فیلمساز حوزه سینمای کودک باید بداند آثار بعدی خود را چگونه بسازد یا بچه‌ها که مخاطبان اصلی این سینما هستند، به چه موضوعاتی علاقمندی نشان می‌دهند.

در سینمای کودک باید داستان‌های مورد علاقه بچه‌ها ساخته شود نه سوژه‌های سفارشی

او تاکید کرد: الان شرایطی نیست که در سینمای کودک فیلم‌هایی ساخته شود که فیلمسازش نه تفکر مرتبط با کودک داشته باشد و نه حتی دنیای کودکانه‌ای درونش وجود داشته باشد. فیلمساز این حوزه باید شناخت درستی از سنین مختلف بچه‌ها داشته باشد نه اینکه سوژه‌های سفارشی کار کند که جذابیتی هم برای بچه‌ها ندارد.

کارگردان فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» در پاسخ به اینکه در مواجهه با بچه‌ها چه سوژه‌هایی را از نگاه آن‌ها جذاب‌تر دیده، گفت: متوجه شدم بچه‌ها خیلی دوست دارند بخندند و شاد باشند. دوست دارند فیلم‌هایی را ببینند که با تمام وجود قهقهه بزنند. البته در کنار آن دوست دارند چیزی باشد که آن‌ها را به فکر هم وادارد. با بعضی از بچه‌ها که صحبت می‌کردم می‌گفتند فیلم‌هایی را دوست دارند که علاوه بر شاد بودن، اطلاعاتی هم درباره آینده به آن‌ها بدهد. این برای من خیلی جالب بود که بچه‌ها در کنار آن خنده‌های از ته دل، دوست دارند ببینند که در آینده با چه چیزهایی مواجه هستند.  

درخشنده با اشاره به اظهارنظرهای فیلمسازان بیان کرد: در صحبت‌های بعضی کارگردان‌ها می‌شنیدم که می‌گفتند ای کاش قبل از ساخت فیلم خود با بچه‌ها صحبت می‌کردند و این نشان می‌دهد که پژوهش چه جایگاهی دارد. در فیلمسازی حوزه کودک به راحتی نمی‌توان هر چیزی را ساخت. باید به‌روز باشید و از بچه‌ها عقب نمانید. فیلمساز این سینما علاوه بر اطلاعاتی که از تحقیق‌های کتابخانه‌ای به دست می‌آورد باید چند گام از دنیای امروز بچه‌ها هم جلوتر باشد.

با جداسازی سالن نمایش بچه‌ها مخالف موافق نبودم

این فیلساز که با ساخت فیلمی همچون «هیس دخترها فریاد نمی‌زنند» و نیز با نگارش فیلمنامه آماده ساخت «هیس پسرها فریاد نمی‌زنند» برای برخی مشکلات دختران و پسران جامعه تحقیقاتی را انجام داده است، در بخشی دیگر از این گفت‌وگو درباره واکنش‌های بازتاب داده شده به جداسازی سالن‌های نمایش دختران و پسران نوجوان که داوری جشنواره را برعهده داشتند، گفت: من با جداسازی بچه‌ها در جشنواره موافق نیستم چون دختر و پسر در کنار هم رشد می‌کنند. آن‌ها با افکار مشترک باید رشد کنند نه افکار جداگانه‌ی مردانه و زنانه چرا که همه در یک خانواده با هم رشد می‌کنند. این بچه‌ها از درون خانواده به مدرسه و جامعه وارد می‌شوند. آنچه در جشنواره پیش آمد از طرف ما هم مطرح شد و پاسخ دبیر جشنواره این بود که ظرفیت سالن‌ها به اندازه تعداد بچه‌ها بود که در مجموع حدود ۸۰۰ نفر بودند و به همین دلیل تصمیم گرفته بودند یک سالن نمایش به نیمی از بچه‌ها که دختر بودند اختصاص داده شود و نیمی دیگر به کودکان و نوجوانان پسر؛ در صورتی که می‌شد ظرفیت را طوری چید که بچه‌ها در هر دو سالن با هم فیلم ببینند تا هیجان‌های مشترک خود را نشان دهند. نباید اینطور تفکیک جنسیتی داشته باشیم. ما همه در یک مملکت زندگی می‌کنیم و به هر دو (دختر و پسر) به یک میزان باید آگاهی داده شود و به یک میزان هم باید به هر دو توجه شود.

درخشنده در پاسخ به اینکه سطح کیفی فیلم‌ها را چطور ارزیابی می‌کند گفت: نسبتا بد نبود یعنی با توجه به اینکه دوران کرونا و شرایط اجتماعی و اتفاق‌های مهم افتاده و فیلم‌های چندانی در این چند سال ساخته نشده و در کنار این‌ها، فیلم‌سازان کودک هم حمایت نشدند می‌توان گفت وضعیت بد نبوده است. البته در مقابل تعداد کمی فیلم که ساخته شده، باید تاکید کرد که این وظیفه ماست فیلمسازان کودک را دعوت به کار کنیم، به آن‌ها طرح بدهیم تا فیلم بسازند یا طرح‌هایشان را دریافت کنیم. باید مدام آن‌ها را – چه فیلمسازان پیشکسوت و چه جوان‌ترها – ترغیب کنیم که فیلم بسازند.  

به بچه‌هایی که از دو سالگی موبایل در دست دارند باید خوراک فرهنگی مناسب داد

وی ادامه داد: امسال فیلم‌هایی که بیشتر به بچه‌ها مرتبط می‌شدند، انیمیشن‌ بودند. در نوع دیگر فیلم‌ها باید دنیای بچه‌ها را شناخت و بعد برای آن‌ها فیلم ساخت. الان بچه‌ها از دو – سه سالگی موبایل در دست دارند و گیم‌های مختلفی را می‌بینند. وقتی بچه‌ها با چنین ابزارهایی سرگرم می‌شوند پس باید خوراک فرهنگی درست و حساب شده‌ای به آن‌ها بدهیم که مورد علاقه آن‌ها هم باشد. در عین اینکه باید برای تمام سنین کودکی و نوجوانی فیلم بسازیم اما نمی‌توانیم فقط چیزهایی را که خودمان دوست داریم به بچه‌ها بدهیم؛ به همین دلیل تصور می‌کنم فیلم‌های امسال جشنواره بد نبودند و شاید همین که امسال جشنواره برگزار شد، مهم‌ترین اتفاق بود. با این حال امیدوارم برای سال آینده این رویداد اتفاق‌های مهم‌تری بیفتد و باید برای آن کارهای اساسی کرد.

درخشنده تاکید کرد:‌ سینمای کودک را باید جدی گرفت چون آینده سازان هر کشور به خوراک فرهنگی خودشان نیاز دارند. ما نمی‌توانیم به گذشته نگاه کنیم، باید برای بچه‌های خود به آینده نگاه کنیم و باید ببینیم با تنوع برنامه‌هایی که در جهان برای بچه‌ها انجام می‌شود، ما چه کاری می‌خواهیم بکنیم.

این فیلمساز درباره راه‌اندازی «زنگ مدرسه» و برداشت‌های متفاوتی که از این موضوع مطرح شده، گفت: من معتقدم باید در ساعت‌های آموزشی مدارس یک کلاس یا زنگ سینما در نظر گرفته شود، نه اینکه بچه‌ها را از طرف مدرسه به سینما ببرند. ما باید در مدارس زنگ سینما داشته باشیم تا بچه‌ها گفت‌وگو و چگونه تحلیل کردن را باید بگیرند. بچه‌ها باید برای تحلیل فیلمی که می‌بینند به چالش کشیده شوند. آگاهی و دانش ارزیابی و تحلیل در گفت‌گو شکل می‌گیرد. آن‌ها برای آینده‌ خود به گفت‌وگو نیاز  دارند تا بتوانند یاد بگیرند کجا نه بگویند و کدام راه برایشان مناسب‌تر است.

خروج از نسخه موبایل