رسانه سینمای خانگی- تمدن بزرگ، هاضمه قوی دارد

وزیر ارشاد می‌گوید این تمدن منحوس که بنای خود را بر بی‌احترامی به ادیان گذاشته، به اسم آزادی بیان، به مقدسات توهین می‌کند و ادب خود را اینچنین نشان می‌دهد.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، محمدمهدی اسماعیلی در همایش «ایمان و صلح جامعه از دیدگاه ادیان توحیدی» که با حضور نمایندگان این ادیان در محل کلیسای سرکیس مقدس برگزار شد، با اشاره به اینکه این نشست یک نشستی نمادین برای اعلام وفاق، همگرایی و انسجام میان خانواده بزرگ ایرانی‌هاست، گفت: خانوادۀ بزرگ ایران با فرهنگ و تمدن چندین هزار سالۀ خود برای همیشه اسوۀ هم‌زیستی مساملت‌آمیز گروه‌های مذهبی و قومی بوده است. این خاصیت فرهنگ‌ها و تمدن‌های بزرگ است که هاضمۀ قوی دارند و می‌توانند تنوع و گوناگونی را به عنوان فرصت ببینند نه آسیب و مشکل.

وی افزود: این تمدن با ورود اسلام قدرت مضاعفی یافت و تمدن‌سازی جدیدی را در عرصۀ بشری بنیان گذاشت و اتفاقات مهمی را برای ارتقای وضعیت نظام جهانی توانست رقم بزند. این است که امروز در کلیسای تاریخی و مهم در شهر تهران ما همگی در کنار هم و با انسجام نشستیم و در حال گفت‌وگو هستیم. این، نشانۀ جامعه پویا و عقلانی است که امروز ایران اسلامی از آن برخوردار است و شما هم‌وطنان ما در کنار یکدیگر اینطور با مؤانست دربارۀ مفاهیم مشترک گفت‌وگو می‌کنید.

اسماعیلی ادامه داد: امروز در حوزه‌های اجرا و تصمیم‌گیری این وفاق را می‌بینیم. در بین ما نمایندگان اقلیت‌های دینی هستند و با ما در پیگیری مسائل جامعه همراه هستند. اینها همگی نشانه‌های امیدواری و نیز حسی است که ما را به هم پیوند زده است. ما خود را با افتخار پیروان ادیان آسمانی می‌دانیم. ما اصول مشترکی داریم که ایمان و توحید است. ایمان، نقش پیش‌برنده دارد. جامعه‌ای که ایمان در آن نباشد، دچار مشکل و تنهایی است. ایمان برای ما یک فضای متفاوت و زیبایی را به وجود می‌آورد، به ما اعتماد به نفس و قدرت می‌دهد.

ماموستا کریمی: علمای ادیان توهین به قرآن را توهین به کتابهای مقدس بدانند

وی دربارۀ ذکر ماجرایی قرآنی گفت: وقتی موسی علیه‌السلام همراه با قوم بنی‌اسرائیل از دست فرعونیان در حال خروج بودند، به صورت پیاده و همراه با زن و بچه حرکت کرده بودند. فرعونیان وقتی از این خروج آگاهی یافتند، به صورت لشکر به تعقیب موسی و قومش پرداختند. همه دچار نگرانی بودند و نمی توانستند وارد نیل شوند. یک پیامبر بزرگ وقتی با این نگرانی روبرو می‌شود، می‌گوید «إنّ مَعیَ رَبّی سَهَدِین»؛ پروردگارم همراهم است و به زودی هدایتم می‌کند. به ناگاه به دستور الهی، این نیل خروشان راه را باز می‌کند. موسی و قومش از میان این رود خروشان با آرامش عبور می‌کنند و پشت سرش، فرعون و فرعونیان غرق می‌شوند.

اسماعیلی با اشاره به اینکه ما ادیان به امدادهای غیبی و دعا اعتقاد داریم، گفت: ما ادیان خدا را با بهترین اسماء و صفات یاد می‌کنیم. با تضرع و خشوع دستانمان را به علامت نیاز به سمت خداوند بلند می‌کنیم و درخواست امداد می‌کنیم. این ایمان، نتایجش به ما آرامش می‌دهد، سلامت روحی و جسمی می‌دهد و ما مفتخریم در ایران ادیان توحیدی با این قوت در کنار هم هستند و نسبت به هم احترام می‌گذارند.

وی افزود: حسین بن علی علیه‌السلام امام و مقتدای ما است، برای تمام ادیان محترم است. هم‌وطنان ما با اقلیت‌های مختلف به این امام شهید ابراز ارادت می‌کنند. محبت به این خانواده جزوی از فرهنگ اصیل ایرانی ما و اقلیت‌هاست. ما میراث فرهنگی مشترکی داریم. این تمدن منحوس که بنای خود را بر بی‌احترامی به ادیان گذاشته، به اسم آزادی بیان، به مقدسات توهین می‌کند و ادب خود را اینچنین نشان می‌دهد. به قرآن که پیام‌آور رشد و ایمان است، جسارت می‌شود. مگر می‌تواند کسی به خداوند متعال و به پیامبران بزرگ ایمان داشته باشد، اما حاضر به توهین نسبت به مقدسات باشد؟ تمام ادیان در ایران با همدیگر این اقدام ناپسند را محکوم کردند و انسجام خود را بار دیگر نشان دادند. مفتخریم امروز در جمهوری اسلامی ایران، رهبر معظم انقلاب بزرگ‌ترین منادی وحدت ادیان هستند و رئیس جمهور ما نیز چنین روالی را پیش گرفتند.

رسانه سینمای خانگی- اسکار، بهترین تطهیرکننده ارزش‌های استعمار

قداست یافتن «ارزش‌های آمریکایی» و تبدیل «سبک زندگی آمریکایی» به یک «هژمونی» را می‌توان محصول حضور منسجم «افسران جنگ نرم آمریکا» قلمداد نمود.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، پُرواضح است که قداست یافتن «ارزش‌های آمریکایی» (American Values) طی یک قرن گذشته و تبدیل «سبک زندگی آمریکایی» (American Lifestyle) به یک «هژمونی» (Hegemony) بالاخص در ۵۰ سال اخیر را می‌توان بیش از هر چیز محصول حضور منسجم و مسئولیت‌پذیر ده‌ها «افسر جنگ نرم آمریکا» در عرصه‌های مختلف فرهنگی و رسانه‌ای قلمداد نمود. افسرانی همچون «جان فورد» (John Ford) که تمام عمر خود را در رسته و یگان «صنعت سینمای آمریکا» خدمت نمودند. «شوالیه‌هایی» خستگی ناپذیری که زندگانی خود را معطوف بالابردن سطح کمی و کیفی «قدرت نرم ایالات متحده آمریکا» (Soft Power of the United States) ساختند و تلاش کردند تا «مدینه فاضله» و یا همان «آرمان‌شهر لیبرالیسم» را عینیت ببخشند و «الگوهای فرهنگی آمریکایی» (American Cultural Patterns) را به باور مبدل و در عمق وجود مخاطبان خود حقنه نمایند.



پساگر چه «ارزش‌های فرهنگ آمریکایی» (American Culture Values) در ظاهر به عنوان محصول کنش و واکنش میان عناصر فرهنگی اروپایی با محیط جغرافیایی آمریکا از یکسو و تقابل میان فرهنگ‌های مختلف اروپایی و غیر اروپایی به ویژه فرهنگ مهاجران آفریقایی از دیگر سو و در سرزمینی جدیدی به اسم «آمریکا» معنی و تفسیر می‌شود؛ اما واقعیت آن است که «قدرت نرم ایالات متحده آمریکا» به هیچ عنوان محصول این درهم آمیختگی و یا طنزی با عنوان جمع میان فرهنگ‌های متضاد نیست و بیش از هر چیز متاثر از حضور قدرتمند و البته غیرملموس یک «مهندسی فرهنگی» کُل‌نِگری است که شرایط و زمینه‌های لازم برای نقش‌پذیری هر یک از «افسران جنگ نرم آمریکا» را تعیین می‌نماید و بر بستر یک «مدیریت» (Management) هوشمند به پیگیری آن می‌پردازد. اتفاقی که عصاره و چکیده آن در «صنعت سینمای آمریکا» به خوبی قابل مرور می‌باشد.

اگر چه تولید کلید واژه «قدرت نرم» (Soft Power) و گسترش رسمی آن در ادبیات سیاسی را می‌بایست در نیمه دوم از سده ۱۹۰۰ میلادی مرور نمود؛ اما واقعیت آن است که «قدرت نرم» موضوعی خلق شده در این مقطع زمانی نبوده و به عنوان مفهومی همزاد بشر قابل مطالعه می‌باشد. مفهومی که تنها با تحول در سبک و سیاق «استعمار» (Colonialism) و آغاز دوران «استعمار نو» (Neocolonialism) قواره‌مند شد و موجب شد تا سلطه‌گران به تجربه بیاموزند که چگونه تغییرات مورد نظرشان در فرهنگ بومی جوامع را به صورتی غیر خشن و کاملا نرم اعمال نمایند و با حداقل استفاده از خشونت و توسل به زور اقدام به حذف مولفه‌های کلیدی در فرهنگ جوامع مختلف نموده و به جابجایی ارزش‌ها و تعریف و ترویج هنجارهای اجتماعی مبتنی بر اهداف استعماری خود مبادرت ورزند.

با این تعریف است کهامثال «جان فورد» به «الگوهایی» (Pattern) ماندگار در فرهنگ و هنر جهان مبدل گردیدند. الگوهایی که توسط «مدیریت فرهنگی ایالات متحده آمریکا» تولید شده‌اند و به عنوان «قالب» و «سرمشق» (Format) در معرض بهره‌گیری فعالان عرصه سینما در سراسر جهان قرار گرفتند. الگوهایی کاملا قابل فهم و دسترسی عمومی که پس از سال‌ها «سربازی» و فعالیت مستمر و منطبق بر اهداف تعیین شده، به کسوت «افسری» درآمده و توسط ساختاری با عنوان «اسکار» (Oscars) به سینماگران سراسر دنیا معرفی ‌شدند و در قامت «افسران جنگ نرم» مشخصات «نظام لیبرالیسم» را در معرض نمایش قرار ‌دادند.



بر این اساس موجودیت مهم و اعتباربخشی همچون «اسکار» را نمی‌توان صرفا یک تلاش سینمایی و برآمده از ذوق و یا میل به دورهم باشی تعدادی سینماگر تلقی نمود و از این جهت اصل تاسیس مجموعه‌ای همچون «آکادمی علوم و هنرهای سینما» (Academy of Motion Picture Arts and Sciences (AMPAS)) را می‌بایستدر راستای همان «مهندسی فرهنگی» کُل‌نِگری تعریف نمود که فعالیت خود را معطوف بالا بردن سطح کمی و کیفی «قدرت نرم ایالات متحده آمریکا» ساخته است. نهادی که در سال ۱۹۲۷ میلادی و با ظاهری کاملا غیردولتی تاسیس شد و بلافاصله فعالیت رسمی و گسترده خود را تحت حمایت و اشراف مستقیم «جامعه یهودیان آمریکا» و مشخصا با ریاست فردی یهودی‌الاصل به نام «لوئیس بی.مایر» (Louis B. Mayer) پیگیری نمود. شخصیتی که در جایگاه بنیانگذار یکی از عظیم‌ترین کمپانی‌های یهودی فیلمسازی در آن زمان، یعنی کمپانی «مترو گلدوین مایر» (Metro-Goldwyn-Mayer Studios, Inc. (MGM))، به سرعت توانست مقبولیت و مشروعیت لازم را برای این مجموعه ایجاد نماید.


«اسکار» (Oscars) یک پدیده ویژه در «تاریخ سینمای جهان» محسوب می‌شود. محفلی که در سال‌های پایانی دهه ۱۹۲۰ میلادی تاسیس گردید و اگر چه به نوعی محصول هژمونی و شرایط حاکم بر نظام بین‌الملل در دوران پس از «جنگ جهانی اول» (First World War) قلمداد می‌شد؛ اما به خوبی توانست مبدع گردهمایی‌های‌ «اهالی سینما» شود و به عنوان الگویی توسط «فاشیست‌های ایتالیایی» (Italian Fascists) مورد بهره‌برداری قرار گیرد و به نوعی الهام‌بخش تاسیس «جشنواره فیلم ونیز» (Venice International Film Festival) در سال ۱۹۳۲ میلادی شود. تندیس «شوالیه اسکار» معتبرترین جایزه «صنعت سینما» در آن زمان بود که «شمشیر مبارزان جنگ‌های صلیبی» (The Sword of the Crusader) را در دست داشت. شوالیه‌ای اصالتا برنزی که از روکشی مُطلا برخوردار است و به خوبی «شوالیه جنگ نرم» را تداعی می‌کند و به درستی یادآور نمادین همان شخصیتی است که امروزه می‌توان با عنوان «افسر جنگ نرم» از آن نام برد. مجسمه‌ای حدودا ۴ کیلوگرمی و ساخته شده در سبک «هنر تزیینی» یا «آر دکو» (Art Deco) که بر روی پایه فلزی سیاه رنگی به شکل یک حلقه فیلم پنج شبکه‌ای ایستاده بود و پنج بخش اصلی در فرایند تولید یک اثر سینمایی را نشان می‌دهد؛ پنج بخشی که در قالب «نویسندگی» ، «کارگردان» ، «تهیه‌کنندگی» ، «بازیگری» و «عوامل فنی» هر کدام نشانگر بخش‌های اصلی «اسکار» می‌باشند.

البته لازم است تا به این مهم توجه شود که اساس تاسیس «آکادمی علوم و هنرهای سینما» و حرکت «صنعت سینما آمریکا» بر مدار ترسیم شده توسط «مدیریت فرهنگی ایالات متحده آمریکا» را بیش از هر چیز می‌بایست محصول دوران گذار نظام بین‌الملل از «جنگ جهانی اول» (First World War) به «جنگ جهانی دوم» (Second World War) تلقی نمود. دورانی که دیگر وزن و میزان اثرگذاری جدی رسانه‌های نوین و بویژه «سینما» بر وقایع جاری جوامع معلوم شد و نخستین نمود کلان و دگرگون‌ساز فرهنگی آن در بطن جامعه تازه تاسیسی به نام «ایالات متحده آمریکا» به معرض تماشا گذاشته شد. مقطعی که در پس یک جنگ فراگیر و جهانی به وجود آمد. جنگی که معادلات «قدرت» در نظام بین‌الملل را تغییر داد و فروپاشی و اضمحلال یکی از مهمترین ابرقدرت‌های برتر جهان آن روزگار، یعنی «امپراطوری عثمانی» (Ottoman Empire) و سه امپراطوری برجسته و شکوهمند دیگر را نام «امپراطوری اتریش-مجارستان» (Austro-Hungarian Empire) در محیط جغرافیایی اروپای شرقی، «امپراطوری روسیه تزاری» (Russian Empire) و «امپراطوری آلمان» (German Empire) در محیط جغرافیایی اروپای غربی را در پی داشت. جنگی که از یک سو به عنوان کاتالیزوری موثر برای ظهور و بروز قدرتی ویژه با عنوان «اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی» (Union of Soviet Socialist Republics) در عرصه‌ی معادلات بین‌المللی عمل نمود و از سوی دیگر زمینه‌های لازم برای گذاشته شدن سنگ‌بنای پدیده کثیف و پلیدی به نام «دولت یهود» (Jewish state) را در سرزمین «فلسطین» فراهم نمود.



«جنگ جهانی اول» (First World War) از ۲۸ ژوئیه ۱۹۱۴ تا ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ میلادی یعنی از ۵ مرداد ۱۲۹۳ تا ۱۹ آبان ۱۲۹۷ هجری‌شمسی در جریان بود و به مدت چهار سال سراسر جهان را با معضلات ویژه احتماعی و اقتصادی ناشی از جنگ ساخته بود. در این میان «ایالات متحده آمریکا» شاید تنها کشوری بود که از همان ابتدا عافیت‌نشینیرا در پیش گرفت و با اعلام سیاست بی‌طرفی توانست از ویرانی‌های گسترده و آتش پرحجم سال‌های ابتدایی جنگ در امان بماند و پس از گذشت دوسال و با اضمحلال نسبی طیف‌های متخاصم و شفاف شدن عرصه جنگ به یکباره در این نبرد ورود نموده و با بهانه‌ای مبتذل در ۶ آوریل ۱۹۱۷ میلادی که برابر با ۱۷ فروردین‌ماه سال ۱۲۹۶ هجری‌شمسی می‌شود، رسما درگیر جنگی با حداقل خسارت ممکن سرزمینی شود. جنگی که به دلیل دامنه و ابعاد جغرافیایی خود تقریبا هیچ بار منفی اقتصادی خاصی را متوجه این جامعه نساخت و تنها موجب شد تا «ایالات متحده آمریکا» به صورت یک کشور فاتح و یک قدرت جدید در عرصه روابط بین‌الملل ظهور نماید.



در این مقطع تاریخی حساس و استثنایی بود که «صنعت سینمای آمریکا» توانست به یک بلوغ ویژه برسد و یک فاصله بسیار بزرگی را میان خود و سایر کشورها در عرصه «سینما» ایجاد کند. فاصله‌ای که موجب شد تا این کشور در حالی مرحله «جنگ جهانی اول» را سپری کند که هم از بازار داخلی عظیم و نظام استودیویی نیرومند و دفاتر جهانی پخش فیلم و … بهره‌مند باشد و هم درگیر معضلات اقتصادی دوران پس از جنگ نشود و با در امان ماندن از ویرانی‌های پس از این جنگ جهانی و عدم تحمل هیچ آسیبی به سرزمین خود بتواند فعالیت‌های عادی خود را پیگیری نماید و حتی از لحاظ اقتصادی بیشترین بهره را از جنگ برده و خیلی زود بازارهای جهانی را مسخر «کمپانی‌های آمریکایی» سازند. کمپانی‌هایی که توانستند بازار فروش خود را در اقصی نقاط جهان و در زمان رکود فیلمسازی در کشورهای درگیر جنگ، تثبیت نمایند و پاداش خدمت به سیاست‌های ملی ایالات متحده در دوران جنگ را با منفعت فراوان اقتصادی زمان پس از جنگ دریافت نمایند.

رسانه سینمای خانگی- هنرمندان اصلاح شود، سینما هم اصلاح می‌شود

هنرمند پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون ضمن قدردانی از اقدامات رئیس‌جمهور، گفت: بر خلاف همه بوق‌ و کرنا و تبلیغات خارجی، فعلا به برکت وجود آقای رئیسی در خاورمیانه تک و بزرگ هستیم.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، داریوش ارجمند در گفت‌وگو با ایرنا، اظهار داشت: ما به دنیا آمده‌ایم که با همدیگر در تعامل باشیم و با هم جهان را پیش ببریم. ایران این روزها در چند قرارداد جهانی و منطقه‌ای شریک است که این فعالیت‌ها مهم و از برکت وجود آقای رئیسی این سید بزرگوار است. خداوند حفظش کند.

این هنرمند پیشکسوت درباره گلایه‌مندی چندی پیش خود از رئیس جمهوری توضیح داد: من در یک حالت خاصی گله‌ای از آقای رئیس جمهور کردم و فکر می‌کنم آقای وزیر (محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) یک ذره‌ای از من ناراحت شدند البته از من هیچ وقت ناراحت نمی‌شوند، ولی گفتند که «من توقع نداشتم این جوری بگویید.» من هم گفتم وقتی در موسسه هنرمندان پیشکسوت، هیچ کاره بودم همه از من توقع داشتند و من انجام می‌دادم، تا کوه قاف هم دنبال کارهای موسسه می‌رفتم، حالا که رئیس موسسه هستم نگاه دیگری به من دارند.

ارجمند افزود: واقعا هنرمندان پیشکسوت توقعاتشان عجیب و غریب نیست و پیگیر وعده‌های داده شده هستند و نگرانند که نکند این وعده‌ها محقق نشود.

وی اظهار داشت: از همان روزی که آقای عنایت بخشی در دیدار با رئیس جمهور درخواستی را مطرح کردند در ذهنم بود که گفتند ۲۰ میلیارد می‌دهیم، نگران نباشید. چون می‌دانستم که رئیس جمهوری به وعده‌اش عمل می‌کند پیگیر شدم.

وزیر گفت نگران نباشید ۲۰ میلیارد را می‌دهیم

این پیشکسوت سینما و تلویزیون با بیان اینکه وزیر محترم فرهنگ گفت نگران نباشید این پول پرداخت می‌شود، افزود: رئیس جمهوری و وزیر فرهنگ به ما محبت دارند. اینها در سفرهای که برای پیشکسوتان تدارک می‌بینند و هدایایی که به آنها می‌دهند همواره به ما لطف داشتند.

بدون دستمزد و افتخاری برای خانم شاه‌حسینی بازی می‌کنم

ارجمند همچنین در چارچوب حمایت از هنرمندان پیشکسوت به انسیه شاه‌حسینی اشاره کرد و افزود: خانم شاه‌حسینی تنها زنی است که خیلی جدی فیلم انقلاب و جنگ می‌سازد. اکنون سناریوی فوق‌العاده دارد که در آن یک یا دو شخصیت مرد هم وجود دارد. به خانم شاه‌حسینی گفتم اگر مردی در سریالت داشتی که به من بخورد افتخاری و بدون دستمزد برایت بازی می‌کنم.

جوایز جشنواره حوا کم است

ارجمند همچنین به نخستین جشنواره بین المللی فیلم حوا اشاره کرد و اظهار داشت: به وزیر محترم فرهنگ گفتم جوایزی که برای برندگان لحاظ شده، کم است. نفر اول دو سکه قرار است بگیرد. ۵۰ میلیون تومان. من نیم ساعت دم یک کفاشی بنشینم ۵ سکه به من می‌دهند. (با خنده).

اگر اشکالی هست در آدم‌های سینماست

این پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر همچنین درباره ارج و قربی که سینما برای پیشکسوتان قائل نمی‌شود، گفت: سینما مفهومی کلی است. سینما یعنی من و هنرمندانی که در آن فعالیت می‌کنند. سینما یک مفهوم است، کسی نیست که برویم و یقه‌اش را بگیریم. سینما یعنی همه بازیگران و همه کسانی که فیلم می‌سازند. سینما یعنی همه این‌ها. اگر اشکالی هست در این آدم‌هاست. بنابراین ما باید خودمان را اصلاح کنیم تا سینما اصلاح شود.

رسانه سینمای خانگی- کدام استقبال؟ عدالت در فرصت برابر است

مهدی صباغ زاده تهیه کننده و کارگردان سینما گفت: اغلب شاهد هستیم سینماداران در ساعات خوب تنها فیلم های کمدی را اکران می کنند.

به گزارش سینمای خانگی، مهدی صباغ زاده تهیه کننده و کارگردان سینما در خصوص اجرای عدالت در سینما به ویژه در حوزه اکران گفت: فیلم های کمدی در سانس های صبح هم می فروشند پس باید سانس های خوب را به سایر فیلم ها که فروش کمتری دارند اختصاص داد اما متأسفانه اغلب شاهد این اتفاق هستیم که سینماداران یک تک سانس در ساعت های مرده را به فیلم های دیگر اختصاص داده و در ساعات خوب تنها فیلم های کمدی را اکران می کنند.

مدیرعامل موسسه «نیمروز فیلم» در گفتگو با سینماپرس، افزود: سینماداران باید حداقل یک هفته به فیلم ها فرصت بدهند تا این آثار دیده شود. وقتی فرصت برابری برای فیلم ها وجود نداشته باشد معلوم نمی شود که مخاطبان از فیلم استقبال می کنند یا نه! این وظیفه سینماداران است که فضای عدالت محور ایجاد کرده و فرصت یکسان برای همه فیلم ها در نظر بگیرند.

وی ادامه داد: بنده با اینکه یک تک سانس به فیلم هایی در گونه های خانوادگی، اجتماعی و… اختصاص پیدا می کند و در عوض فیلم های کمدی اکثریت سانس ها را از آن خود می کنند مخالفم.

صباغ زاده با بیان اینکه باید حداقل تا یک هفته ۳ سانس روزانه در تمامی سینماها به فیلم هایی به غیر از سینمای کمدی اختصاص یابد اظهار داشت: این مصداق بارز بی عدالتی است که می آیند ۱۰ صبح یا ۱۱ صبح یک تک سانس به فیلم های غیر کمدی می دهند. وزارت ارشاد و سازمان سینمایی ملزم و موظف هستند از حقوق تهیه کنندگان صیانت کرده و سینماداران را ملزم کنند که سانس های خوب را به صورت عادلانه در طول هفته به همه فیلم ها اختصاص دهند.

این سینماگر تأکید کرد: یک فیلم چه خوب باشد و چه بد، چه کمدی باشد و چه تلخ باید حتماً تا یک هفته اول اکرانش ۳ سانس خوب در تمامی سینماهای زیرمجموعه سرگروهش داشته باشد.

کارگردان فیلم های سینمایی «خانه کاغذی» و «صبحانه ای برای دو نفر» خاطرنشان کرد: اگر هر چیز دیگری به غیر از این باشد عدالت رعایت نمی شود؛ معلوم است که طبیعتاً آحاد افراد کسانی که به سینما می روند علاقه بیشتری دارند تا فیلم های کمدی ببینند اما این سینماداران را ملزم نمی کند که همه سانس های خوب شان را به فیلم های کمدی اختصاص دهند.

وی در پاسخ به این پرسش که نظر شما در خصوص آیین نامه جدید شورای صنفی نمایش چیست متذکر شد: من آیین نامه جدید را نخواندم ولی تا جایی که اطلاع دارم و از دوستان می شنوم بی عدالتی در اکران بیشترش به سینماداران برمی گردد و امیدوارم با دخالت عاجل مدیران سینمایی و نظارت دقیق این بی عدالتی برای همیشه پایان یابد.

رسانه سینمای خانگی- پای مجلس به جشنواره فجر باز می‌شود؟

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: جشنواره فیلم فجر انقلاب اسلامی متعلق به اهداف و آرمان های نظام، انقلاب و شهدا است.

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، حجت الاسلام والمسلمین سیدرضا تقوی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در پی انتصاب دبیر چهل و دومین جشنواره فیلم فجر در خصوص چالش ها موجود و انتظارات از سازمان سینمایی گفت: جشنواره فیلم فجر انقلاب اسلامی متعلق به اهداف و آرمان های نظام، انقلاب و شهدا است و باید اندیشه های امام (ره) و رهبری باید در آثار جشنواره فیلم فجر نمود عینی داشته باشد.

معاون فرهنگی سابق سازمان تبلیغات اسلامی در گفت‌وگو با سینماپرس، افزود: جشنواره های هنری فجر که همزمان با ایام الله دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می شوند فرصتی هستند تا هنرمندان انقلابی و متعهد بتوانند ذوق و سلیقه و هنر و دانش و اندیشه شان را در آنجا مطرح کنند.

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر ادامه داد: آثاری که در جشنواره فیلم فجر انقلاب اسلامی به مردم عرضه می شود باید بتوانند در راستای اهداف جریان هنری انقلاب اسلامی باشند. این جشنواره باید فرصتی برای همه کسانی باشد که می خواهند اندیشه های والای خود را که در راستای انقلاب اسلامی است به نمایش بگذارند.

وی خاطرنشان کرد: طبیعتاً وقتی جشنواره با عنوان «فجر» مزین و معرفی شده باید این واژه در جشنواره نهادینه شود؛ باید بدنه جامعه انقلابی در آثار این رویداد دیده شوند و این رویداد باید بیانگر ارزش هایی باشد که مردم برای آن قیام کردند.

حجت الاسلام والمسلمین تقوی تأکید کرد: این اندیشه ناب انقلابی بود که توانست مردم را با یک فضای مناسب هنری و فرهنگی آشنا کند پس مسئولان برگزاری جشنواره فیلم فجر موظف هستند از آرمان های انقلاب که مردم برای آن به پا خاستند صیانت کنند. جشنواره فیلم فجر باید محتوا و تفکر و اندیشه انقلابی را به نمایش بگذارد و آثار ضعیف و یا غیر مرتبط با انقلاب و فجر نباید در این جشنواره ارائه شود. این جشنواره قطعاً نباید محلی برای نمایش و عرضه آثار ضد انقلابی و ضد ارزشی و با محتوای نامناسب باشد.

این کارشناس فرهنگی با بیان اینکه دبیر جشنواره باید آثار با کیفیت و ارزشمند را در این رویداد گردآوری و عرضه کند اظهار داشت: این اتفاق مهم رخ نمی دهد مگر آنکه شخص دبیر خودش دغدغه مند پاسداری از ارزش های نظام و انقلاب باشد. دبیر جشنواره باید خودش انقلابی باشد، باید خودش کسی باشد که هنر را به عنوان بهترین فضای تبلیغ اندیشه های فکری و فرهنگی انقلاب مطرح کند.

وی در بخش دیگری از این گفتگو جشنواره فیلم فجر را محل و فضایی مناسب برای ترویج جهاد تبیین برشمرد و در این راستا متذکر شد: همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند و از اندیشمندان و هنرمندان و کسانی که مایه ای دارند دعوت کردند تا به جهاد تبیین بپردازند، جشنواره فیلم فجر در حقیقت باید مفاهیم بلند انقلاب اسلامی و کار بزرگ حضرت امام خمینی (ره) و همه کسانی که فجر را آفریدند بپردازد.

این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: اگر دبیر معتقد نباشد اثر مناسبی به وجود نمی آید و یا اگر به وجود بیاید مفید نخواهد بود. برگزاری این جشنواره کار مهمی است و باید کسانی که حول و حوش این رویداد فعالیت می کنند و هوای فجر را تنفس می کنند به محتوای فجر و کار عظیم فجرآفرینان بیندیشند و دستاورد آن ها بیانگر انقلابی باشد که امروز دنیا را به حیرت واداشته است.

حجت الاسلام والمسلمین تقوی در پاسخ به این پرسش که آیا مجلس شورای اسلامی نظارت جدی بر روند برگزاری جشنواره، محتوای آثار و… خواهد داشت یا خیر تأکید کرد: کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی قطعاً بر محتوای فیلم ها نظارت خواهد داشت؛ قاعدتاً یکی از وظایف مجلس نظارت است و کمیسیون فرهنگی روی محصولات نظارت خواهد داشت اما روند اجرایی جشنواره با مجریان است و آن ها باید روی اجرای مناسب این رویداد که مبتنی بر ارزش ها باشد نظارت کنند.

رسانه سینمای خانگی- فارابی نیازمند تغییرات بنیادین است

حمید بهمنی کارگردان سینما گفت: امیدواریم فارابی در دوره جدید بتواند با سیاست گذاری مناسب و اصولی در مسیر درست که مسیر انقلاب اسلامی است حرکت کند.

به گزارش سینمای خانگی، حمید بهمنی کارگردان سینما در پی برکناری مدیر سابق بنیاد سینمایی فارابی و انتصاب مجید زین العابدین در رأس این نهاد در خصوص لزوم بازیابی هویت بنیاد سینمایی فارابی گفت: نابسامانی و هرج و مرج طی سال های اخیر یک بلبشو در بنیاد سینمایی فارابی به وجود آورده بود! از این رو خبر رفتن مدیرعامل سابق این نهاد خوشحال کننده بود و ما امیدواریم فارابی در دوره جدید بتواند با سیاست گذاری مناسب و اصولی در مسیر درست که مسیر انقلاب اسلامی است حرکت کند.

کارگردان فیلم های سینمایی «آن مرد آمد» و «گلوگاه شیطان» در گفتگو با سینماپرس، گفت: آقای جوادی برای اولین بار در سینما مسئولیت مهمی را پذیرفت؛ مسئولیتی که برای ایشان بسیار زود بود و باعث شد تا معضلات بسیاری در بنیاد سینمایی فارابی شکل بگیرد.

وی یادآور شد: نمونه نابسامانی و هرج و مرج موجود در بنیاد سینمایی فارابی را بنده شخصاً شاهد بودم. من در دولت آقای روحانی فیلمنامه ای را تصویب کرده بودم و قراردادی را امضا کرده بودم که بعد از تغییر دولت و روی کار آمدن آقای جوادی به عنوان مدیرعامل این نهاد سینمایی به بنده اطلاع دادند که کارم رد شده است! اینجا بود که من فهمیدم ما با معضل جدی سیاست گذاری در فارابی روبرو هستیم و یک بلبشوی صرف در این نهاد حاکم شده است.

این سینماگر سپس با انتقاد شدید از انتخاب های نادرست مدیران فارابی طی دو سال گذشته تصریح کرد: در این سال ها چراهای زیادی برای ما به وجود آمده؛ از جمله آنکه چرا فارابی از فیلمسازی حمایت کرد که در جریان اغتشاشات علیه نظام تبلیغ می کرد؟ چرا مدیران فارابی از خود سوأل نمی کردند این کسانی که با آن ها قرارداد می بندند و ساخت پروژه های سنگین سینمایی را به آن ها می دهند از کجا آمده اند و اهداف شان چیست؟ چرا کسی سوأل نمی کرد که آیا این فیلمسازان اصلاً گرایشی به انقلاب اسلامی دارند یا خیر؟

بهمنی در همین راستا متذکر شد: شاید خیلی از افراد فیلمسازان خوبی باشند اما گرایشی به انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نداشته باشند؛ خوب چه دلیلی دارد که یک نهاد کاملاً دولتی بیاید و بودجه های نظام را در اختیار آن ها بگذارد تا فیلم بسازند؟ بنده شخصاً در ایام فتنه ۱۴۰۱ شاهد بودم فیلمسازی شب ها علیه نظام در صفحه اینستاگرامش استوری می گذاشت و صبح سر صحنه می رفت و با پول فارابی فیلم می ساخت. بدیهی است که این افراد نباید جایی در بنیاد سینمایی فارابی و سایر نهادهای انقلابی و دولتی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران داشته باشند.

کارگردان فیلم های سینمایی «گام های شیدایی» و «آخرین نبرد» تأکید کرد: بنیاد سینمایی فارابی به یک دگردیسی اساسی نیاز دارد. بی تردید فیلمسازانی که ثابت کرده اند عرق و عشقی به نظام و انقلاب ندارند نباید در این نهاد جایی داشته باشند. این اتفاق بسیار تلخ است که فیلمسازان متعهد سال های متمادی است پشت در بنیاد سینمایی فارابی مانده اند اما بودجه ها به کسانی تعلق می گیرد که عرقی به نظام ندارند.

این فیلمساز خاطرنشان کرد: یک نکته مهم دیگر که باید در دوره جدید اتفاق بیفتد تا بنیاد سینمایی فارابی بتواند در مسیری درست حرکتش را آغاز کند تغییر مدیران میانی در این نهاد است؛ بنده صراحتاً عنوان می کنم آقای مسعود احمدیان شایسته پست و سمتش نیست و تغییر او باید حتماً صورت گیرد.

وی ادامه داد: تفکر انقلابی باید در بنیاد سنیمایی فارابی مطرح شود. باید فیلم هایی در این نهاد حمایت شوند که مسیر انقلاب را دنبال می کنند. مسائل، موضوعات و مضامینی همچون فتنه، شهید سلیمانی و دفاع مقدس و… باید مورد توجه مدیران این نهاد سینمایی باشد.

بهمنی یادآور شد: فیلمی مانند «سینما متروپل» که با هزینه های هنفگت توسط مدیرعامل سابق این نهاد تولید شد کجای نظام و انقلاب است؟ چرا از آن فیلم حمایت شد؟ آیا شناخت فیلمنامه درست و فیلمساز دغدغه مند اینقدر برای آقایان سخت است؟

وی در پایان این گفتگو افزود: این بسیار تلخ است که برخی افراد مرتب با حمایت بنیاد سینمایی فارابی فیلم می سازند اما دست عده ای دیگر همواره خالی است. عدالت در بنیاد سینمایی فارابی باید رعایت شود و من امیدوارم با حضور آقای زین العابدین سینمای با افتخار انقلاب اسلامی رونق بگیرد و ایشان مانند آقای جوادی که نتوانستند چاله های فارابی را پر کنند در همین ابتدای کارشان تلاش داشته باشند تا معضلات شدید این نهاد مهم سینمایی را رفع کنند.

رسانه سینمای خانگی- سینمای کودک جایگاه خود را از دست داده است

امیرحسین قهرایی کارگردان سینما و تلویزیون گفت: سینمای کودک متزلزل شده و باید تدبیری عاجل برای رفع این بحران اندیشه کنند.

به گزارش سینمای خانگی، امیرحسین قهرایی کارگردان سینما و تلویزیون در آستانه روز ادبیات کودک و نوجوان در خصوص فقدان داستان های جذاب در فیلم های کودک گفت: مسئولیت سینمای کودک بر عده بنیاد سینمایی فارابی است؛ من نمی دانم مدیران این نهاد چقدر با بچه ها ارتباط دارند و اصلاً تا چه میزان با فضای سینمای کودک آشنا هستند اما آنچه مهم است اینکه آن ها باید بدانند سینمای کودک متزلزل شده و باید تدبیری عاجل برای رفع این بحران اندیشه کنند.

کارگردان فیلم های سینمایی «علی و غول جنگل» و «بازیوو» در گفتگو با سینماپرس، افزود: بنده شخصاً خیلی از فیلم هایی که به اسم سینمای کودک تولید می شود را دوست ندارم؛ بچه های امروزی با بچه های ۳-۴ دهه قبل تفاوت های بسیاری کرده اند اما متأسفانه گویا برخی مدیران سیاست گذار و فیلمسازان این مسأله را درک نکرده اند.

وی ادامه داد: تولید فیلم کودک سختی ها و مرارت های خاص خود را دارد چرا که در وهله اول باید کاری کرد که مخاطب هدف این گونه فیلم ها از آن استقبال کند، از سوی دیگر باید تدبیری اندیشه کرد تا سرمایه گذار بتواند شاهد بازگشت سرمایه اش باشد و این با سلیقه کودکان امروزی که در دنیای دیگری به غیر از دنیای ما زیست می کنند مشقات جدی را برای فیلمساز به همراه دارد.

قهرایی تأکید کرد: به علاوه بنده نوعی به عنوان یک فیلمساز وقتی اثری را به اسم فیلم سینمایی تولید می کنم باید تلاش کنم تا با این اثرم به فرهنگ کشورم کمک کنم. من باید به بحث مهم آموزش در فیلمم توجه کنم آن هم به صورت زیر پوستی چرا که اگر بچه ها متوجه شوند که من می خواهم در فیلمم چیزی را به آن ها یاد بدهم و فیلمم نوعی کلاس درس برای آن ها محسوب شود آن را پس می زنند.

این سینماگر سپس با تأکید بر اینکه تولید فیلم برای کودکان تحقیق و پژوهش مفصل می خواهد تصریح کرد: ساختن فیلم برای کودکان بسیار سخت است و تمرکز بسیار می خواهد و اینکه عده ای در لحظه تصمیم می گیرند که فیلم کودک بسازند و بلافاصله وارد تولید می شوند کار درستی نیست و همین باعث می شود ما با محتوای نازل و سردستی در بسیاری از فیلم ها روبرو باشیم که قصه های آن به درد کودکان امروز نمی خورد.

کارگردان مجموعه های تلویزیونی «علی کوچولو» و «چاق و لاغر» متذکر شد: فیلمساز کودک برای ساخت فیلم کودک باید مرتب به مدارس و مهدکودک ها سرکشی کند، به پارک ها و فضای بازی بچه ها برود و با آن ها زیست کند و دنیای آن ها را درک کند و تا این اتفاق رخ ندهد قطعاً نمی تواند اثری تولید کند که مخاطب کودک را جذب نماید.

وی سپس به برخی مشکلات سینمای کودک در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: معضل ما در سینمای کودک تنها در حوزه فیلمنامه و قصه گویی نیست ما در بسیاری بخش های دیگر مانند بخش «سی جی آی» نیز بسیار ضعیف هستیم و متأسفانه به دلیل گران بودن آن اغلب به صورت باری به هر جهت و سردستی از کنارش عبور می کنیم.

قهرایی در همین رابطه یادآور شد: فیلم «بازیوو» که خودم ساخت آن را بر عهده داشتم نیز به دلیل ضعف در همین بخش «سی جی آی» نتوانست آنچنان که باید در اکران مورد اقبال واقع شود. تازه جالب آنجا است که ما برای این فیلم تحقیقات بسیاری داشتیم و با کودکان بسیاری تعامل کردیم و بر اساس سلیقه آن ها فیلم مان را ساختیم.

این کارگردان خاطرنشان کرد: به هر صورت سینمای کودک سینمایی به شدت لب مرز است؛ ممکن است یک فیلم به راحتی مورد توجه کودکان قرار بگیرد و فیلم دیگر اصلاً نتواند آن ها را جذب کند. به علاوه اینکه فیلم های رئال معمولاً چندان مورد توجه کودکان امروزی نیستند و آن ها ترجیح شان این است که آثار انیمیشن را دنبال کنند و به همین علت است که فیلم های انیمیشن در این اواخر با استقبال بیشتری از سوی کودکان روبرو شده اند.

رسانه سینمای خانگی- غفلت سینما در جنگ فرهنگی

تعدادی از سینماگران و کارشناسان فرهنگی تصریح کردند: سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ از سوی دیگر تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، تعدادی از سینماگران و کارشناسان زبده فرهنگی کشور با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی تصریح کردند: سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ بسیاری از فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان فقط به فکر جیب های شان هستند و از سوی دیگر تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است! این افراد متذکر شدند: تولید فیلم های ضد دفاع مقدس مانند «سینما متروپل» و «گل های باوارده» بسیار خطرناک است و باید جلوی این اتفاق گرفته شود.

مقوله محتوا در سینما بسیار مهم است چرا که هر آن چیزی که خالق هنر قصد دارد از طریق فرم اثر هنری خود به مخاطب ارائه کند محتوا تلقی می شود. بی تردید سینما نیازمند محتوای سالم است در صورتی که سینمای ایران این روزها شاهد وفور آثاری با محتوای به شدت ضدفرهنگی و نازل و ناسالم است. از یک سو فیلم های به اصطلاح کمدی سطح پایین و سخیف سرشار از رقص و آواز و شوخی های زشت و زننده کلامی و تصویری سینما را احاطه کرده و از سوی دیگر برخی از فیلم هایی که به اسم سینمای ارزشی و استراتژیک تولید می شوند نیز عاری از محتوای واقعی و سالم هستند و اغلب به صورت تحریف شده دوران جنگ و انقلاب را روایت می کنند.

در همین راستا با ۱۲ تن از سینماگران و کارشناسان زبده فرهنگی کشور آقایان: جواد شمقدری، ناصر شفق، سیداحمد میرعلایی، سیدرضا محقق، منوچهر اکبرلو، پژمان کریمی، حجت الاسلام والمسلمین مهدی حسن زاده، سیروس تسلیمی، محمود پاک نیت، محمدصادق کوشکی، رهبر قنبری و علیرضا سربخش گفتگو کردیم که ماحصل نظرات ایشان برای اطلاع بیشتر مخاطبان گرامی سینماپرس در ذیل گردآوری شده است.

سیداحمد میرعلایی مدیرعامل پیشین بنیاد سینمایی فارابی و تهیه کننده سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: وقتی به محتوای آثار سینمایی توجه نمی شود دیگر نمی توان عنوان کالای فرهنگی را به این آثار داد؛ یک سری از فیلم هایی که به اسم اثر سینمایی تولید می شوند دون شأن وزارت ارشاد هستند به نحوی که ارشاد باید علیه برخی آثار سینمایی اعلام جرم کند، نه اینکه به آن ها مجوز بدهد. وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صیانت از فرهنگ است نه لطمه زدن به آن! اما متأسفانه برخی آثاری که با مجوز ارشاد تولید می شوند رسماً ضد فرهنگ هستند و وقتی نسبت به ساخت این فیلم ها انتقاداتی صورت می گیرد بلافاصله اینطور بیان می کنند که این آثار برای مخاطب دارای جذابیت است! حال پرسش اینجا است که که آیا جذابیت یک اثر برای مخاطب باید مدیران ارشاد را به این امر وادار کند که مسأله مهم محتوا را فراموش کنند؟

ناصر شفق بنیانگذار و مدیر عامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیز در این باره به سینماپرس گفت: سینمای ایران ذلیل شده؛ فیلم خوب ساختن در سینما تنبیه و ساختن فیلم های نازل و سطحی تشویق به همراه دارد! شما وقتی فیلم خوبی بسازید معمولاً نه اکران خوبی می گیرد نه در جشنواره ها راه پیدا می کند و نه کسی آن را تحویل می گیرد اما وقتی آثار دم دستی و سطحی و پیش پاافتاده می سازید بهترین زمان و سالن های اکران به فیلم شما تعلق می گیرد. عدم شناخت مسئولان از هنر و هنرمند باعث شده تا ما در سینما با انبوهی از فیلم های سطحی دو زاری روبرو شویم که متأسفانه در آن ها حریم شکنی و حرمت شکنی حرف اول و آخر را میز ند! بسیاری از فیلم ها علناً خطوط قرمز را رد می کنند به گونه ای که گاهی این تصور می شود که رد کردن خطوط قرمز در سینمای کشور ما بدل به ارزش شده است!

جواد شمقدری کارگردان سینما و رئیس پیشین سازمان سینمایی در گفتگو با سینماپرس، اظهار داشت: خطر تولیدات ظاهراً دینی و ارزشی که برخی واقعیت های انقلاب را تحریف می کنند کمتر از فتنه ها نیست؛ ما نباید کاری کنیم که نسل جوان که در آن روزگار نبوده فکر کند واقعیت تاریخی آن چیزی است که در برخی از این فیلم ها روایت می شود! این نوع فیلم ها بعضا بر ضد مقوله جهاد تبیین است و نوعی ایدئولوژی زدایی و مکتب گریزی بلای جان سینمای انقلاب و دفاع مقدس شده است. فیلم هایی که ظاهر ارزشی اما محتوای نامناسب دارند می توانند در دراز مدت به ضد خودشان بدل شوند. این اتفاق بسیار تلخ است که سینمای جمهوری اسلامی ایران مانند شبکه های معاند که تاریخ انقلاب را تحریف می کنند بیاید و به اسم تولید فیلم درباره وقایع دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و… واقعیت ها را تحریف کند.

منوچهر اکبرلو در این باره خاطرنشان کرد: به نظرم مشکل اصلی از جایی شروع شده که در ارزشیابی در نقد و در حمایت دولتی از فیلم ها بین فرم و محتوا تفکیک قائل شده ایم در حالی که در واقعیت این دو از هم تفکیک شدنی نیستند. بسیاری از فیلم های به اصطلاح ارزشی فقط بر اساس ارائه یک مضمون ارزشی ساخته می شوند و کیفیت فرم و تکنیک معمولاً یا مورد غفلت قرار می گیرد یا به دلیل دانش کم فیلمساز نتیجه مطلوب به دست نمی آورند و از سوی دیگر فیلم هایی که با عنوان فیلم کمدی سبک حجم اصلی اکران را به خود اختصاص می دهد برعکس نیاز به داشتن یک مضمون ارزشمند نمی بینند و صرفاً می کوشند با توجه به سلیقه و ذائقه روز مخاطب و نیاز مردم به تفریح فقط یک فیلم سرگرم کننده تولید کنند.

سیدرضا محقق تهیه کننده سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: رسالت سینما آگاهی بخشی به جامعه و ایجاد تفکر است از این رو محتوای فیلم ها باید تماماً مفید و سالم باشند حتی اگر در بستر طنز تولید می شوند و می خواهند برای مخاطب سرگرمی ایجاد کنند باز هم نباید دست به هر کار سطحی نگر و سبک سرانه ای بزنند و نیاز است تدبیری اندیشه کنند تا مخاطبان شان مسائل و نکات مفید را از آثار آن ها دریافت کنند. داشتن محتوای سالم در سینما قطعاً بسیار مهم و پر اهمیت است. رسالت سینما این است که اثری را به جامعه ارائه کند که از نظر محتوایی سالم باشد و خدای ناکرده جامعه را به سمت انحطاط و نابودی نکشد.

پژمان کریمی منتقد سینما و روزنامه نگار فرهنگی در گفتگو با سینماپرس، تأکید کرد: ما از ابتدای ورود سینما به کشورمان با مسأله فقدان محتوای سالم روبرو بوده و همچنان با این معضل در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم چرا که این اصل اساسی درک نشده که رسالت هنر اندیشه سازی و اندیشه ورزی است و فیلم ها نباید صرفاً جنبه سرگرم سازی مخاطب و درآمدزایی داشته باشند. ما باید نیروهای جوان و متعهد را شناسایی کرده و آن ها را به کلاس ها و آموزشگاه های متعهد سینمایی بفرستیم و تنها در آن صورت است که می توانیم اندکی به آینده سینما در کشورمان امیدوار باشیم و انتظار این را داشته باشیم که در کشورمان سینمایی محتواگرا و اندیشه ورز پا بگیرد.

حجت الاسلام والمسلمین مهدی حسن زاده رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی اظهار داشت: علیرغم گذشت بیش از ۴۴ سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان عرصه فرهنگی و هنری کشور به ویژه عرصه سینما، نشر و… مظلوم مانده و ما شاهد یک جنگ تمام عیار فرهنگی هستیم؛ در واقع سکولارها و لیبرال ها عرصه فرهنگی را در دستان خود گرفته اند و این وظیفه هنرمندان جبهه انقلاب را سنگین تر می کند تا حضوری جدی تر و غیرتمندانه در سینما داشته باشند. عرصه فرهنگ و هنر عرصه بسیار مهمی است و هرگز نباید آن را به حال خود رها کرد؛ قطعاً در این خصوص نقش مدیران و سیاست گذاران فرهنگی و همچنین هنرمندان متعهد و انقلابی بسیار پررنگ تر است تا جلوی ترویج مفاهیم نادرست در سینما را بگیرند و ارزش ها را در سینما جاری سازند.

سیروس تسلیمی تهیه کننده و نویسنده پیشکسوت سینما تصریح کرد: سینمای کشور ما بعد از پیروزی انقلاب در دهه ۶۰ سینمایی پیشرو و آگاهی بخش بود که اغلب فیلم هایش پیام های انسانی را به دنیا مخابره می کردند اما متأسفانه به واسطه سهل انگاری های صورت گرفته و سیاست گذاری های غلط این سینما امروزه بدل به سینمایی به شدت بنجل و پیش پا افتاده شده که روز به روز محتوای فیلم هایش دچار تنزل بیشتر می شود. باعث تأسف است که باید بگویم برخی افراد سینما را بدل به بنگاه بساز بفروشی کردند و به جای ارائه پیام در آثار انواع رقص را در فیلم ها ترویج می کنند! در واقع الآن فیلم های سینمایی به جای اینکه در پی ارائه پیام های انسانی و ارزشمند به مخاطبان شان باشند دنبال سودآوری هستند!

محمود پاک نیت بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: واضح است که این روزها سینمای ما عاری از تفکر و اندیشه شده است؛ فیلمنامه ها اغلب بسیار سردستی و سطحی نگرانه نوشته می شند و شرایط به گونه ای است که در برخی پروژه ها لحظه فیلمبرداری مابقی فیلمنامه به صحنه می رسد و همان لحظه بدون هرگونه تفکر و تعمقی راجع به فیلمنامه متن ارسالی ضبط می شود! متأسفانه بسیاری از فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان فقط به فکر جیب های شان هستند؛ جدا از برخی نویسندگان که در پی اهداف ارزشمند هستند و به پول فکر نمی کنند اما تعدادشان زیاد نیست، مابقی افراد تنها دنبال پر کردن جیب های شان هستند. به خصوص برخی تهیه کنندگان فقط دنبال بازار هستند و می خواهند زودتر با فروش آثارشان به سودهای کلان برسند.

محمدصادق کوشکی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و کارشناس فرهنگی به سینماپرس گفت: با نهایت تأسف باید عنوان کنم که عده ای همچنان سینمای آبگوشتی دوران پهلوی را دنبال کرده و به آن افتخار می کنند! سینمای آبگوشتی در آن دوران زننده نبود چرا که آن ها ادعایی در خصوص فرهنگی بودن سینما نداشتند اما در این دوران با این ادعاهایی که وجود دارد وجود چنین فیلم هایی به شدت زننده و نشانه ارتجاع و عقبگرد است و مدیران فرهنگی باید قاطعانه جلوی استمرار تولید این فیلم ها را بگیرند. بی شک دستگاه هایی که پول می دهند مسئولیت شان بسیار سنگین است. باید از آن ها پرسید چرا پول و امکانات به کسانی نمی دهید که به ارزش های دینی و انقلابی باور دارند و به آن همچنان احترام می گذارند؟ باید از مدیران سینمایی این سوأل را پرسید که آیا در طول ۱۰ سال اخیر یک فیلم سینمایی در رابطه با انقلاب و نهضت امام (ره) ساخته شده؟ نسل امروز از کجا باید انقلاب را بشناسد وقتی هیچ اثر سینمایی درخوری در این حوزه تولید نشده و هنوز ما در ایام انقلاب تنها فیلمی مانند «تیرباران» ساخته علی اصغر شادروان را باید نمایش دهیم که مربوط به دهه ۶۰ است؟ اسفا که سینما امروزه برای یک عده ای منبع درآمدزایی شده و به خوبی در آن مشغول کسب و کار هستند!

رهبر قنبری تهیه کننده و کارگردان سینما با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: برخی فیلمسازان با اندیشه به شدت حقیرانه مبادرت به ساخت فیلم می کنند! این باعث تأسف است که بخش عمده ای از سینما به دست بچه هایی افتاده که فاقد آگاهی و دانش کافی هستند! آن ها نه می دانند فیلمنامه چیست و نه از سینما سردر می آورند! از سوی دیگر ما با مدیرانی روبرو هستیم که همواره شعارهای زیبا مانند تنوع ژانر در تولیدات سینمایی و… را می دهند اما خبری از این شعارها و وعده های شان نیست.

علیرضا سربخش جانباز روشندل و کارشناس فرهنگی در این راستا تصریح کرد: تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است! چرا ما باید در سینمای جمهوری اسلامی ایران از ساخت فیلمی مانند «سینما متروپل» حمایت کنیم که به نام دفاع مقدس اثری ضد دفاع مقدس است؟ چرا باید در این سینما فیلمی مانند «گل های باوارده» تولید شود که انگیزه های ملی مذهبی در ورای تولید آن وجود دارد؟ این ها همه مایه نگرانی است! «سینما متروپل» اثری بود که به اسم دفاع مقدس به خورد مخاطب دادند اما رسما ضد دفاع مقدس بود! یا فیلم دیگری در همین جشنواره وجود داشت که رسما نقش کلیه مردم ایران اسلامی در مواجهه و مقابله با دشمنان بعثی را نادیده گرفته بود! کارگردان آبادانی «گل های باوارده» تمام تلاش خود را به کار برده بود تا نشان دهد در قضیه آبادان فقط آبادانی ها نقش داشتند و هیچ اثری از ایرانیان و قومیت های مختلف دیگر در فیلمش دیده نمی شد. آیا مسئولان بررسی فیلمنامه ها در خوابند؟ من واقعا نگرانم؛ این ها تحریف واقعیات و ارزش های انقلاب اسلامی است. ما داریم این دروغ ها را به خورد جوانان می دهیم.

رسانه سینمای خانگی- آیا مشکل سینمای کودک فقط بودجه است؟

علی عبدالعلی زاده کارگردان سینما و تلویزیون گفت: تجربه در دنیا ثابت کرده که تولیدات فانتزی همواره با استقبال بسیار خوبی از سوی کودکان روبرو می شوند.

به گزارش سینمای خانپگی از سنماپرس، علی عبدالعلی زاده کارگردان سینما و تلویزیون در آستانه روز ادبیات کودک و نوجوان در خصوص فقدان داستان های جذاب در فیلم های کودک گفت: فیلمساز کاربلد، قصه خوب و مناسب و مخاطب هدف سینمای کودک همه در دسترس است اما بودجه ای برای تولید این آثار وجود ندارد و همین باعث شده تا نتوانیم طی سال های گذشته با تولیدات قوی و کودک پسند روبرو شویم.

کارگردان فیلم های سینمایی «تارزن و تارزان» و «سرتو بدزد رفیق» در گفتگو با سینماپرس، افزود: تجربه در دنیا ثابت کرده که تولیدات فانتزی همواره با استقبال بسیار خوبی از سوی کودکان روبرو می شوند اما خلق دنیای فانتزی امکانات و بودجه زیادی می خواهد که در سینمای ما بضاعتش موجود نیست. آیا مدیران سینمایی الآن ۵۰ میلیارد برای یک کار فانتزی هزینه می کنند؟ شما تردید نکنید اگر چنین هزینه ای شود هم فیلم خوب ساخته می شود و هم مخاطب انبوه برای آن وجود خواهد داشت.

وی ادامه داد: کار فانتزی هزینه بر است و نه بخش خصوصی توان پرداخت هزینه های آن را دارد و نه بخش دولتی تمایلی به پرداخت چنین هزینه هایی برای فیلم کودک دارد و سیاست گذاران ترجیح می دهند به جای خرج زیاد برای تولید یک فیلم کودک بودجه آن را برای تولید فیلم های استراتژیک مصرف کنند.

عبدالعلی زاده متذکر شد: اینکه برخی فکر می کنند ذائقه کودکان امروزی با ذائقه کودکان ۳-۴ دهه قبل فرق کرده به نظر من برداشت و نگاهی غلط است؛ کودک امروز با کودک دیروز تفاوتی ندارد؛ او تازه پا در این دنیا گذاشته و قطعاً با هر اثری ارتباط برقرار می کند. اگر کار خوب تولید شود قطعاً مخاطب خوب نیز خواهد داشت کما اینکه همچنان شاهد آن هستیم که وقتی آقای طهماسب اثری را با همان عروسک های قدیمی مانند «کلاه قرمزی» تولید می کنند آن اثر برای کودکان امروزی هم دارای جذابیت است و با اشتیاق به تماشای آن می نشینند.

این سینماگر سپس با بیان اینکه اشراف فیلمساز روی ساخت فیلم، نحوه و بیان سینمایی و سیاست ها و نگاه مسئولان و سیاست گذاران است که به سینمای کودک جهت می دهد اظهار داشت: همه چیز در سینما به قصه و نوع روایت و شخصیت پردازی ها برمی گردد. داستان یک اثر کودک جدا از اینکه عروسکی یا رئال باشد باید برای مخاطب هدف که کودکان هستند جذاب باشد. البته همه می دانیم که انسان ها سلایق مختلف دارند و ممکن است یک فیلم به مذاق یک کودک خوش بیاید و کودک دیگر اصلاً با آن ارتباطی برقرار نکند.

کارگردان سریال های تلویزیونی «دانی و من» و «دردسرهای بزرگ» خاطرنشان کرد: نکته مهم اینجا است که سینمای کودک در هر جایی که ایستاده به دلیل نگاه سیاست گذاران این سینما بوده است. چه در سینمای ما چه در رسانه هایی مانند تلویزیون و… همیشه سیاست گذار تعیین کننده بوده؛ در جشنواره های کل دنیا نیز مسیر سینما را سیاست گذار ترسیم می کند، پس نباید نقش سیاست گذاران نیز به فراموشی سپرده شود.

وی متذکر شد: پیدا کردن فیلمسازانی که همچنان می توانند آثار درخشان برای سینمای کودک و نوجوان خلق کنند دشواری ندارد و کار آسانی است اما احتمالاً سیاست، سیاست گذاران سینمای کودک و نوجوان این نیست که از این فیلمسازان برای تولید فیلم های کودک بهره ببرند.

عبدالعلی زاده تأکید کرد: اینکه چرا کارهای کودک در سینما و تلویزیون به اینجا رسیده که دیگر کمتر کودکی از آن ها استقبال می کند را باید از مدیران پرسش کرد چون از کارهای ارزشمند حمایت نمی کنند.

این کارگردان در پایان این گفتگو افزود: این مدیران و سیاست گذاران هستند که افراد مستقر در شوراها را انتخاب می کنند؛ قطعاً وقتی سلیقه خاصی در شوراهای فیلمنامه حاکم باشد تولیدات نیز بر اساس آن سلیقه خواهند بود. اگر ما سال ها است با تولیدات کم مخاطب در سینمای کودک و نوجوان روبرو هستیم به دلیل آن است که افرادی در شوراهای تأیید فیلمنامه حضور دارند که سلیقه و نگاه خاص خود را حاکم کرده اند؛ البته در مورد مدیران جدید فارابی ما همچنان منتظر برگزاری جشنواره فیلم کودک هستیم و بعد از آن می توانیم بگوییم آیا آن ها توانسته اند در کارشان موفق عمل کنند یا خیر؟ بعد از جشنواره مشخص می شود که آیا ماحصل تولیدات سینمای کودک با وعده ها و شعارهای مدیران سینمایی همخوانی داشته و یا هیچ ارتباطی با آن وعده ها نداشته است.

رسانه سینمای خانگی- سینما در پاسداشت شهدا کم کاری کرده است

محمدرضا اسلاملو کارگردان سینما گفت: در زمینه تولید آثار مبتنی بر ارزش های دفاع مقدس و زندگی شهدا کم کاری جدی وجود دارد.

محمدرضا اسلاملو کارگردان سینما در پی دیدار اخیر مقام معظم رهبری با جمعی از خانواده شهدا و گلایه ایشان نسبت به کم کاری در خصوص شهدا و تأکیدشان مبنی بر اینکه خاطره‌های شهدا باید باز زبان هنر زنده نگه داشته شود گفت: کسانی که بر مسند مدیریت نشسته اند به باطن عرفانی و نورانی دوران دفاع مقدس باور ندارند و به همین علت است که در زمینه تولید آثار مبتنی بر ارزش های دفاع مقدس و زندگی شهدا کم کاری جدی وجود دارد.

کارگردان فیلم های سینمایی «شهابی از جنس نور» و «باغ سید» در گفتگو با سینماپرس، افزود: ما متولی و حقوق بگیر زیاد داریم؛ این ها مدیران اجرایی هستند و دنبال آمار و ارقام، به همین علت نمی توان از آن ها توقع داشت که اقدام جدی و عملی در خصوص تولید آثار مبتنی بر ارزش های انقلاب و دفاع مقدس داشته باشند.

وی ادامه داد: در اینکه مدیران ما آدم های خوبی هستند تردیدی نیست اما مسأله این است که آن ها به باطن دفاع مقدس باور ندارند و هنوز به این نتیجه نرسیده اند که این جنگ یک چیز عادی نبود معمولی نبود. آن ها نهایتاً می گویند دوران ۸ سال دفاع مقدس بخشی از تاریخ انقلاب است در صورتی که این دوران یک باطن نورانی داشت.

اسلاملو سپس با اشاره به جمله معروف حضرت امام خمینی (ره) که جنگ را نعمت دانستند یادآور شد: کسانی که با باطن دفاع مقدس آشنایی ندارند آن را درک نمی کنند و به ظاهرسازی بسنده می کنند. ما نباید به اسم دفاع مقدس آثاری را در سینما تولید کنیم که باطن و عمق ندارند و به ابعاد معنوی و عرفانی و روحانی آن اشاره نمی کنند.

این سینماگر تأکید کرد: ما باید به عمق استراتژیک جنگ پی ببریم؛ اگر امروز سینمای ایران بعد از این همه سال از جنگ و دفاع مقدس به شدت عقب مانده به دلیل آن است که به عمق و باطن آن نرسیده است و همیشه یک نگاه معمولی نسبت به این مقوله داشته؛ ما باید نسبت به ابعاد عرفانی دفاع مقدس باور و یقین داشته باشیم.

وی متذکر شد: تا زمانی که مدیران سینمایی نخواهند قطعاً اتفاق شایسته ای در حوزه سینمای دفاع مقدس رخ نمی دهد. ما باید برای رسیدن به سینمای ارزشمندی که مورد نظر رهبری است اتاق فکری شامل همه دغدغه مندان و متخصصان حوزه دفاع مقدس و سینما را تشکیل داده و به آن ها مأموریت دهیم تا ضمن تحقیق و پژوهش مبادرت به نگارش فیلمنامه های ارزشمند در این حوزه کنند.

اسلاملو در همین راستا خاطرنشان کرد: دوران ۸ سال دفاع مقدس برجسته ترین واقعه مهم تاریخ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است؛ نمی شود این را از پروسه انقلاب حذف کرد. جایگاه این دوران در تاریخ کشورمان بی بدیل است و بی توجهی و کم کاری برای آن به هیچ وجه قابل اغماض نیست. همه درد ما این است که مسئولان و متولیان امر در همه ادوار نگاهی ساده و خامدستانه و معمولی به دوران دفاع مقدس داشته اند که این نگاه و این برداشت باید از بین برود.

خروج از نسخه موبایل