فیلم «توهم زندگی»، تازهترین اثر «آذر فرامرزی» نویسنده و کارگردان ایرانی مقیم کانادا است که به سراغ مهاجرانی رفته که از کشورشان با هزاران رویا خارج شده، اما آنچه نصیبشان شده تنهایی و سرگشتگی است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم توهم زندگی در شهر تورنتو کانادا ساخته شده است. جایی که در سالهای اخیر نقطه مقصد اغلب مهاجرانی است که گمان میکنند آنجا میتوانند به آرزوهایشان دست پیدا کنند اما …
فیلم توهم زندگی از دو نگاه به این موضوع پرداخته و انگار فیلم دو اپیزود است. نخست با نمایش یک خانواده کانادایی توهم و قضاوتی که افراد با دیدن ظاهر هم نسبت به همدیگر دارند را به تصویر کشیده است. همچنین یکی از مشکلاتی که مهاجران بعد از مهاجرت با آن رو به رو میشوند تنهایی و جدایی خانوادههاست که در بخش دوم در فیلم گنجانده شده است.
فیلم داستانی «توهم زندگی» در سال جاری ساخته شد. این فیلم کاملا رئال بوده و با بازی هنرمندان و بازیگران کانادایی و ایرانی و از جمله خود آذر فرامرزی ساخته شده است. تا کنون این فیلم به جشنوارههای معتبر دنیا راه پیدا کرده و نمایش داده شده است.
کریستین ساوکا فریزر، راب پاند، لیا انوشکین، آذر فرامرزی، سجاد و سینا زارعی از بازیگران این فیلم هستند. فیلیپ هلد و دوسکو پیمتینن به عنوان دو فیلمبردار در فیلم حضور دارند.
مراسم اختتامیه هشتادمین جشنواره فیلم ونیز با اعطای جایزه شیر طلایی بهترین فیلم به «بیچارگان» ساخته کارگردان یونانی «یورگوس لانتیموس» برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، هیات داوران جشنواره فیلم ونیز درحالی نهایتا جایزه نخست جشنواره به فیلم «بیچارگان» اختصاص داد که این فیلم از سوی منتقدان نیز بیشترین آرای مثبت را در میان ۲۳ فیلم بخش مسابقه اصلی به خود اختصاص داده بود.
«دیمین شزل» فیلمساز آمریکایی امسال ریاست هیات داوران بخش مسابقه اصلی را بر عهده داشت و «جین کمپیون» کارگردان برنده جایزه اسکار و نخل طلا، «مارتین مک دونا» کارگردان برنده جایزه اسکار و «لورا پویتراس» مستندساز برنده جایزه اسکار و شیر طلایی ونیز در کنار «میا هانسن-لاو» کارگردان تحسین شده فرانسوی، «صالح بکری» بازیگر فلسطینی، «سانتیاگو میتره» فیلمساز آرژانتینی و همچنین «شو چی» بازیگر چینی، دیگر اعضای هیات داوران را تشکیل میدهند.
«بیچارگان» به کارگردانی «یورگوس لانتیموس» بر اساس رمانی به همین نام نوشته «آلاسدایر گری» ساخته شده و در آن بازیگرانی چون «اما استون»، «مارک رافلو»، «ویلم دفو»، «رامی یوسف» و «جراد کارمایکل» حضور دارند. داستان فیلم درباره یک زن جوان ویکتوریایی است که اقدام به خودکشی میکند اما توسط یک دانشمند دیوانه نجات مییابد. او بههمراه وکیلی فاسد فرار میکند و به سفر ماجراجویانه سوررئالیستی بهمنظور خودشناسی و رهایی میرود.
فهرست برندگان هشتادمین جشنواره فیلم نیز از این قرار است:
بخش مسابقه اصلی
شیر طلایی بهترین فیلم: «بیچارگان» به کارگردانی «یورگوس لانتیموس»
شیر نقرهای جایزه بزرگ هیات داوران: «شیطان وجود ندارد» به کارگردانی «ریوسوکه هاماگوچی»
شیر نقرهای بهترین کارگردان: «متئو گارونه» برای فیلم «لوکاپیتانو»
جایزه ویژه هیات داوران: «مرز سبز» به کارگردانی «آگنیشکا هولاند»
جام ولپی برای بهترین بازیگر زن: «کایلی اسپینی» برای فیلم «پریسیلا»
جام ولپی برای بهترین بازیگر مرد: «پیتر سارسگارد» برای فیلم «خاطره»
جایزه بهترین فیلمنامه: «پابلو لارین» و «گیرمو کالدرون» برای فیلم «شمارش»
جایزه مارچلو ماسترویانی برای بهترین بازیگر نوظهور جشنواره: «سیدو سار» برای فیلم «لوکاپیتانو»
بخش افقها
بهترین فیلم: «توضیح برای همه چیز» به کارگردانی «گابور رایز»
بهترین کارگردان: «میکا گوتاوسن» برای فیلم «بهشت درحال سوختن است»
جایزه ویژه هیات داوران: «یکشنبه بیپایان» به کارگردانی «آلن پارونی»
بهترین بازیگر زن: «مارگاریتا دل فرانسیسکو» برای فیلم «بهشت»
بهترین بازیگر مرد: «ترگل بولد-اِردنه» برای فیلم «شهر باد»
بهترین فیلمنامه: «بهشت» از «انریکو ماریا آرتاله»
بهترین فیلم کوتاه: «یک سفر کوتاه» به کارگردانی «ارنیک بیکری»
شیر آینده جایزه لوئیجی دی لورنتیس برای اولین فیلم: «عشق یک اسلحه است» به کارگردانی «لی هونگ-چی»
بخش افقهای اکسترا
بهترین فیلم از نگاه مخاطبان: «شادی» ساخته «میکائلا رامازوتی»
کلاسیک ونیز
بهترین مستند در مورد سینما: «خیلی ممنون» به کارگردانی «الکس براورمن»
بهترین فیلم بازسازی شده: «حرکت» ساخته «شینجی سومای»
پیش از این جایزه بهترین فیلم از نگاه هیات داوران فیپرشی (فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم) در بخش رقابتی به فیلم «شیطان وجود ندارد» ساخته «ریوسوکه هاماگوچی» فیلمساز ژاپنی و جایزه بهترین فیلم بخش افقها و دیگر بخشهای جنبی نیز به فیلم «یکشنبه بیپایان» به کارگردانی «آلن پارونی» اعطا شده بود.
هشتادمین جشنواره فیلم ونیز از ۳۰ آگوست تا ۹ سپتامبر (۸ تا ۱۸ شهریور) در ایتالیا برگزار شد.
هیئت انتخاب و داوری بخش «فیلم» شصتوهفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان یاسوج-دنا که از 3 تا 6 مهرماه 1402 به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر یاسوج برگزار میشود، معرفی شدند.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، اعضای هیئت انتخاب و داوری شصتوهفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان یاسوج-دنا که آثار سینمایی چهار بخش «داستانی»، «تجربی»، «پویانمایی» و «مستند» را ارزیابی کردهاند، معرفی شدند.
محمد حمزهای، رضا دانش پژوه، لیلی عاج، مهدی غلامی سوق، مهدی فردقادری، مهدی فرودگاهی و سید غلامرضا نعمتپور هنرمندان باسابقهای هستند که فیلمهای متقاضی حضور در شصتوهفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان یاسوج-دنا را انتخاب کرده و آثار راهیافته به بخشهای مختلف برای رقابت را داوری میکنند.
محمد حمزهای
محمد حمزهای متولد 1359 در شهر اراک است که تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی در رشته کارگردانی سینما به اتمام رسوند و در ادامه به عنوان تهیه کننده و کارگردان سینما به فعالتهای هنری خود ادامه داد.
لازم به ذکر است وی تاکنون عضو هیئت انتخاب و داوری جشنواره منطقهای سینمای جوان اروند ( آبادان)، هیئت داوران منتقدان جشنواره فیلمهای مستند «سینما حقیقت»، هیئت انتخاب فیلمهای آکادمی ایسفا، هیئت انتخاب و داوری مسابقه فیلمنامه نویسی چهل سال سینمای دفاع مقدس، هیئت داوران بخش اصلی آثار کوتاه شانزدهمین جشنواره فیلم دفاع مقدس، آکادمی داوری بیستمین جشن سینمای ایران، هیئت انتخاب سومین جشنواره فیلمهای کوتاه دانشجویی امید، هیئت انتخاب جشنواره فیلمهای کوتاه موج کیش بوده است.
حمزهای کارگردانی فیلمهای سینمایی «آذر» و «کاپیتان»، کارگردانی فیلمهای تلویزیونی و ویدیوئی «خراش»، «صدای پای باران»، «حبیب آقا» و سهگانه فیلمهای پلیسی «مرتضا»، «زخم کاری» و «آخر بازی» و ساخت بیش از بیست فیلم کوتاه و نیمه بلند که شامل «مثل همیشه»، «بی سرو صدا»، «دور یا نزدیک» و «طبق عادت همیشگی» است، در کارنامه هنری خود دارد.
رضا دانش پژوه
رضا دانش پژوه متولد ۱۳۵۸ در شهر یاسوج است و کارگردانی سینما را در مقطع کارشناسی آموخته و همچنین دانش آموخته سینما از مدرسه فیلم و تلویزیون هندوستان است و تاکنون به عنوان نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سینما فعالیت کرده است.
وی تاکنون مشاور هنری اتحادیه انجمنهای اسلامی شبه قاره هند، مدیر اجرایی طرح اکران۳۰ اثر سینمای ایران در آرشیو فیلم هند، عضو هیئت داوران هفتمین جشنواره فیلم دانشجویی ایالت ماهاراشترا بمبئی بوده است و فیلم کوتاههای «همه زندگیام»،«نیهال»، «عروس بلوط»، «ایرانوود»، «آدم و حوا»، «آنجلینا» را کارگردانی کرده است و نویسندگی مجموعه نمایشنامههای «شام آخر» و «روزی روزگاری همین کوچه پایینی» و مجموعه داستان کوتاه «درخت گیلاس» برای اقتباس سینمایی، بخشی دیگر از فعالیتهای دانش پژوه در عرصه سینما است.
جایزه بهترین فیلمنامه سینمایی از اولین جشنواره بینالمللی فیلم کیش، جایزه بهترین فیلمنامه سینمایی از نهمین جشنواره فیلم عمار، لوح ویژه هیئت داوران ششمین جشنواره فیلم دانشجویی ایالت ماهاراشترا، بمبئی، برای فیلم «همه زندگیام»، بهترین فیلمنامه از جشنواره منطقهای سینمای جوان سنندج برای فیلم «همه زندگیام»، لوح تقدیر بهترین فیلمنامه از چهلوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان دنا، از جمله افتخارات این هنرمند است.
لیلی عاج
لیلی عاج متولد 1357 در شهر تهران است و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی گذرانده است و از اواخر دهه 70 به عنوان مدرس، نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما فعالیت کرده است.
وی عضو پیوسته و رسمی انجمنهای نویسندگان و کارگردانان خانه تئاتر، دبیر اجرایی بخش تئاتر جشنواره آنلاین «هنر زنده است»، داور بیستوششمین جشنواره لالههای سرخ اندیمشک، داور رشته نمایشنامهنویسی یازدهمین جشنواره بینالمللی سیمرغ، داور بیستوششمین جشنواره تئاتر تهران، داور بخش نمایشنامهنویسی شانزدهمین جشنواره تئاتر رضوی و داور سیزدهمین جشنواره تئاتر مرصاد بوده و همچنین به عنوان نویسنده و کارگردان نمایشهای «خواب زمستانی»، «قند خون»، «کمیته نان»، «نایب سرخیها»، «کجایی ابراهیم؟»، «بابا آدم» در رزومه دارد.
همکاری و تولید و اجرای تئاتر با دانشجویان دانشگاه صوفیا بلغارستان، نویسندگی و کارگردانی فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا»، نویسندگی و کارگردانی فیلم کوتاه «هیمن»، «پاییز» «ههره وس»، مستند داستانی «هرچه تو را به یاد من بیاورد زیباست» از دیگر فعالیتهای هنر عاج است.
دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم اول از چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، جایزه ویژه هیئت داوران از هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت برای فیلم «سرهنگ ثریا»، تندیس و جایزه گوهرشاد از چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر، چهره سال هنر انقلاب اسلامی در رشته نمایش، تندیس جشنواره و دیپلم افتخار بهترین نمایشنامه سیوهفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برای نمایشنامه «سالی که دوبار پاییز شد»، از جمله جوایز این هنرمند است که در کارنامه هنری خود داشته است.
مهدی غلامی سوق
مهدی غلامی سوق متولد 1368 در شهر سوق از استان کهگیلویه و بویراحمد است و در مقطع کارشناسی ارشد تهیه کنندگی تلویزیون و کارشناسی کارگردانی سینما، تحصیلات آکادمیک خود را پشت سرگذاشته است و هماکنون به عنوان کارگردان و تهیه کننده مشغول فعالیت است؛ کارگردانی فیلم کوتاههای «ضلع پنجم مستطیل» و «آخرت»، تهیه کنندگی فیلمهای مستند «ماه دیگر» و «آبی به رنگ کربلا»، نویسندگی و کارگردانی فیلم کوتاه «سایه» از جمله فعالیتهای غلامی است.
جشنواره منطقهای ملایر، جشنواره Kinofilm 17 th Manchester international short film & animation festival منچستر/انگلستان، ETHOS Film awards 2021 لوسآنجلس/ آمریکا، Defy film festival 2021 نشویل/ آمریکا، Southern cone international film festival شیلی و Iran fest italy 2021، جشنوارههایی هستند که این کارگردان در آنها به عنوان فیلمساز حضور داشته است و آثارش نمایش داده شده است.
مهدی فردقادری
مهدی فردقادری متولد ۱۳۶۵ در شهر نیشابور است و تاکنون به عنوان کارگردان، نویسنده و تهیه کننده فعالیت کرده است.
رییس هیئت داوران جشنواره اورسیا روسیه، عضو هیئت داوران در چندین جشنواره بینالمللی ازجمله جشنواره ایسکیا ایتالیا، برنوشانزده جمهوری چک، فیلمهای اول و دوم قزاقستان، بوگورا بنگلادش و جشنواره فیلمهای ترسناک روسیه بخشی از فعالیتهای فردقادری به عنوان داور و هیئت انتخاب جشنوارههای داخلی و بینالمللی است.
کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی فیلم «آزردگان»، کارگردانی، نویسندگی و مجری طرح فیلم «بی وزنی»، کارگردانی و نویسندگی فیلم «جاودانگی»، تهیه کنندگی فیلم بلند «پسر»، کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی فیلمهای کوتاه «لذتهای گناه آلود»، «ماجرای یک شب بارانی»، «گرامافون» و «روایت آینهای داستانهای ساده»، کارگردانی و نویسندگی فیلمهای کوتاه «گلدانی که پاییز میشود»، «دایرههای معکوس» و «تناوب»، کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی فیلم مستند «زندگی خورشید» و نویسندگی کتاب «مردی که هیچ زنی دوستش نداشت»، از جمله فعالیتهای این کارگردان سینما است که تجربه حضور در بیش از چهل جشنواره بینالمللی ازجمله جشنواره بینالمللی فیلم مونیخ آلمان و ترانسیلوانیا رومانی با فیلم سینمایی «جاودانگی»، حضور در چند جشنواره بینالمللی و دریافت جوایزی از آمریکا و اروپا با فیلم «بی وزنی» را در کارنامه هنری خود دارد.
مهدی فرودگاهی
مهدی فرودگاهی متولد 1352 در شهر همدان است و تحصیلات خود را در مقطع کارشناس ارشد حقوق خصوصی به پایان رسانده است و نویسندگی و کارگردانی فیلمهای کوتاه در انجمن سینمای جوانان ایران، نگارش، ترجمه و ویرایش نشریات سینمایی، عضویت در انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران، عضویت در هیئتهای انتخاب و داوری جشنوارههای بینالمللی فیلم، تهیه کننده رسمی شبکه یک سیما و ده سال فعالیت در تأمین برنامه خارجی سازمان صداوسیما، از جمله فعالیتهای هنری و سینمایی این هنرمند است.
نویسندگی و کارگردانی 6 فیلم کوتاه در انجمن سینمای جوانان ایران، نگارش و گردآوری 12 عنوان کتاب سینمایی ازجمله «رویاهای بیداری»، «حرفی از جنس زمان»، «چشمهها و چشمها»، «باغ بیکران»، «همیشه بهار»، «فیلمنامه نویسی ارتباط تصویری»، ویرایش 15 عنوان کتاب و کاتالوگ در زمینه سینما و ادبیات، تدریس و برگزاری کارگاههای آموزش فیلمنامه از سال 1374 و عضویت در شوراهای آموزش، تهیه کنندگی، کارگردانی مستند و برنامههای تلویزیونی در شبکههای مختلف سیما مانند برنامههای «سینما یک»، «مستند برتر»، «جادوی تصویر»، «پایداری در قاب»، «دروازههای خالی»، «آشیان بر آب»، «موریانه» و «سینمای جهان» از جمله دیگر فعالیتهای فرودگاهی میتوان نامبرد.
سید غلامرضا نعمتپور
سیدغلامرضا نعمتپور متولد 1355 در شهر خرمآباد است و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد تهیه کنندگی سینما و کارشناسی کارگردانی سینما گذرانده است.
رییس هیئت مدیره خانه سینمای مستند لرستان، عضو انجمن فیلم کوتاه خانه سینما، عضو انجمن عکاسان ایران، معاون هنری، سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، کارشناس امور سینمایی و سمعی و بصری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، مدرس فیلمسازی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر خرمآباد و عضو شورای رسیدگی و نظارت بر آموزشگاههای آزاد سینمایی استان خرمآباد، از جمله سوابق سینمایی نعمتپور است.
مستند کوتاههای «مرثیههای خاک»، «مانکنها»، «اینجا زندان نیست»، «قابهای شکسته»، «غمگینتر از ترانه»، «برای گونگادین بهشت نیست»، پویانماییهای «فاصله»، «تندیس باد»، «کویر»، «بازگشت»، فیلم کوتاههای «دزد و نماز»،«سکوت آوا» در کارنامه هنری این هنرمند است و موفق شده است تندیس بهترین تحقیق و پژوهش بخش مستند سیامین و سیودومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، بهترین تحقیق و پژوهش و کسب جایزه بهترین فیلم بخش پرتره هفتمین جشنواره بینالمللی سینما حقیقت، لوح تقدیر چهاردهمین جشنواره بینالمللی سینمای جوان تهران برای انیمیشن «فاصله»، جایزه بهترین کارگردانی جشنواره استانی پویانمایی حرکت برای فیلم «بازگشت» دریافت کند.
لازم به ذکر است، شصتوهفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان یاسوج-دنا، طبق برنامهریزی قبلی قرار بود در تاریخ 23 تا 26 تیرماه 1402 برگزار شود که به دلیل سفر استانی رییس جمهور به استان کهگیلویه و بویراحمد و فرارسیدن ماه محرم و صفر، این رویداد سینمایی به مهرماه 1402 موکول شد.
شصتوهفتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان دنا، 3 تا 6 مهرماه 1402 به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر یاسوج و به دبیری امین درخشان در شهر یاسوج برگزار میشود.
فیلم سینمایی «تفریق» ساخته مانی حقیقی، که نسخه باکیفیت آن چندی پیش بهصورت غیررسمی در فضای مجازی منتشر شده بود از این هفته وارد چرخه اکران آنلاین میشود.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، بعد از فیلم سینمایی «بیرویا» ساخته آرین وزیردفتری، فیلم سینمایی «تفریق» تازهترین ساخته مانی حقیقی هم بعد از عرضه نسخه غیررسمی، وارد چرخه رسمی اکران آنلاین میشود.
بنابر اطلاعرسانی سایت فیلیمو، فیلم «تفریق» از روز چهارشنبه و بهصورت قانونی در قالب اکران آنلاین در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت.
در فرآیند اکران آنلاین هر مخاطب با تهیه بلیت به مدت ۸ ساعت امکان تماشای آنلاین فیلم را دارد.
فیلم سینمایی «تفریق» به کارگردانی مانی حقیقی سال گذشته جزو پنج فیلمی بود که از سوی بنیاد سینمایی فارابی برای معرفی بهعنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار در نظر گرفته شده بود که سرانجام فیلم «جنگ جهانی سوم» به کارگردانی هومن سیدی برای این منظور انتخاب شد.
حقیقی «تفریق» را در سال ۹۸ و به تهیهکنندگی مجید مطلبی مقابل دوربین برد. ایفای نقشهای اصلی این فیلم را نوید محمدزاده و ترانه علیدوستی برعهده دارند.
فیلم «تفریق» یکی از فیلمهایی است که در هفتههای اخیر، بدون ورود به چرخه رسمی اکران عمومی، نسخه غیرقانونی آن در فضای مجازی منتشر شد.
دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی سازمان سینمایی، اعلام کرد عوامل این فیلم نسبت به قاچاق آن شکایتی را ثبت نکردهاند و حالا قرار است نسخه قانونی آن از طریق اکران آنلاین به دست مخاطبان برسد.
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان و دبیر چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران با تاکید بر اینکه فیلم کوتاه نباید تحتتاثیر فضای اجتماعی زرد و ترندها قرار گیرد گفت: امیدوارم در جشنواره امسال درباره حوادث سال گذشته فیلم داشته باشیم و من هم حتما دفاع میکنم چون اگر فیلمساز به ما اعتراض سیاسی داشته باشد خیلی پذیرفتنیتر است تا اینکه اعتراضش وارد شاخههای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی و خانوادگی شود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، دو سال قبل که مهدی آذرپندار از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما به انجمن سینمای جوانان ایران آمد، اهدافی را در مراسم معارفه خود برشمرد که یکی از مهمترین آنها تاکید او بر هدایت چگالی بودجه انجمن به سمت تولید آثار بود؛ روندی که همچنان از محوریترین برنامههای او به شمار میرود و اعتبار آن را در کل سالهای فعالیت این انجمن قابل اعتنا میداند.
او در گفتوگویی با ایسنا با تشریح این هدف خود از جسارتی گفت که میان بسیاری از فیلمسازان برای ساخت فیلم کوتاه در زمینههای مختلف همچون سیاسی وجود ندارد و به جای آن گلهمند شد از سوژههایی که آنقدر فراگیر میشوند که انگار بیشتر بر اهدافی خاص متمرکز هستند.
آذرپندار که به همراه میکاییل دیانی (معاون ارتباطات و بازرگانی انجمن سینمای جوانان ایران) به ایسنا آمده بود، تاکید کرد که همکاری با فیلسازانی از تمام سلایق مدنظر انجمن است از جمله فیلمسازان مومنِ انقلابی ولی حتما قرار نیست این گروه جای سلیقههای دیگر را تنگ کند.
در ادامه مشروح این مصاحبه را میخوانید:
شما در صحبتهای ابتدایی خود پس از انتصاب به عنوان مدیرعامل انجمن بر تولید تاکید داشتید. این تصمیم برچه اساسی بوده و تاکنون به چه نتیجهای رسیده است؟
انجمن سینمای جوانان ایران در شیوه اداره مجموعه، سه، چهار سَبک مدیرعامل به خود دیده است؛ مثلا ممکن است یک مدیرعامل اهتمام خود را روی آموزش بگذارد چون انجمن بزرگترین مدرسه سینمایی ایران و یکی از بزرگترینها در دنیاست، یا مدیرعامل دیگری میتواند روی تولید متمرکز باشد که در این مورد هم انجمن در ایران و در بین بسیاری از کمپانیهای تولید فیلم کوتاه در دنیا منحصربفرد است. ممکن است مدیر دیگری بر اهداف لجستیکی و عمرانی در انجمن تمرکز کند؛ چرا که در وزارت ارشاد کمتر مجموعهای هست که ۵۸ دفتر در سطح کشور داشته باشد و چنین گستردگی فیزیکی داشته باشد که حتما نیازمند رسیدگی عمرانی و تجهیز لجستیکی است. شاید هم یک نفر اهتمام جدی روی جشنوارهها و به خصوص جشنواره فیلم کوتاه تهران داشته باشد که البته معمولا این را اعلام نمیکنند، چون مورد انتقاد قرار میگیرند.
من که از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما و از وسط تولید به انجمن آمده بودم و عادت نداشتم مدیر کارتابل و امضا باشم، نگران بودم کار اداری مرا زیادی درگیر کند. پس، از ابتدا تکیلفم با خودم مشخص بود که تمرکزم باید روی تولید باشددر کنار این سبکهای مدیریتی، یک نکته مهم این است که انجمن یک مجموعه بزرگ از انبوه کارهای اداری است و من که از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما و از وسط تولید آمده بودم و عادت نداشتم مدیر کارتابل و امضا باشم، نگران بودم این کار اداری من را زیادی درگیر کند. پس، از ابتدا تکیلفم با خودم مشخص بود که تمرکزم باید روی تولید باشد و استدلالم این بود که با تمرکز بر تولید، کیفیت آموزش در دفاتر را هم میتوان محک زد چون معتقدم ویژگی آموزش در انجمن این است که باید به تولید ختم شود. بحثهای عمرانی هم البته در انجمن همیشه مغفول مانده اما نمیتواند استراتژی اصلی اداره یک مجموعه فرهنگی، تجهیز و کار عمرانی باشد.
بگذارید در باب اهمیت تولید در انجمن مقدمهای بگویم. در دولت قبل در برههای بحث ادغام یا انحلال انجمن جدی شد. استدلال اصلی هم این بود که سینمای ایران در دهه ۶۰ نیازمند تزریق نیروی جدید بوده تا متناسب با تغییر فضا نیروهای جدید دغدغهمند و متفکر وارد سینما شوند و در نبود آموزشگاهها و دانشگاههای هنری به تعداد کافی، انجمن این کار را بر عهده گرفت اما امروز بالفرض اگر نیازمند به نیروی جدید باشیم، دانشگاهها و آموزشگاههای خصوصی این وظیفه را برعهده میگیرند و نیازی به انجمن نیست. البته انجمن سینمای جوانان یک خانواده ریشهدار است و انحلال آن یک شوخی است و مشخص بود که آن ایده به نتیحه نمیرسد و این استدلالها اشتباه است. مصداق تاکیدم بر اشتباه بودن چنین تصمیمی، این است که سال قبل خیلی از شرکتکنندهها در آزمون دورههای آموزشی جامع انجمن، جزو کسانی بودند که در آموزشگاههای سینمایی دوره دیده بودند یا دانشجوی سینما در دانشگاه بودند و حتی در مواردی به توصیه اساتید خود به انجمن آمده بودند. سوال اصلی اینجاست که چرا وقتی اساتیدی مثل فرهادی، مکری، کیمیایی و … در آموزشگاه ها تدریس میکنند، هنرجو بعد از دیدن دوره اینها به انجمن میآید؟
این را گفتم که برگردم به بحث تولید؛ درواقع مزیت انجمن صرفا در آموزش و اساتیدش نیست، بلکه نکته مهم آن اتصال آموزش انجمن به مرحله تولید است و این نکتهای است که در هیچ آموزشگاه یا دانشگاهی پیدا نمیکنید. در این زمینه یک نکته مهم این است که تولیدات انجمن از بیرون ارزانتر و به عبارت دقیقتر شدنی است و من به عنوان کسی که از بیرون وارد انجمن شدم، کاملا این موضوع را درک میکنم. بنابراین به نظرم رسید که باید این مزیت را تقویت کرد؛ در این راستا من هم بر تولید تاکید کردم آن هم با تکیه بر رونق تولید شهرستانها. سال اولی که من به انجمن آمدم مقارن بود با شیوع کرونا و سال آخر دولت دوازدهم و با مجموعهای روبرو شدم که قرار بود منحل یا ادغام شود و شرایط بودجهای خوبی نداشت. یعنی مدیرعامل پیشین شرایط خیلی سختی داشت و حفظ انجمن از سوی ایشان به تنهایی دستاورد بزرگی محسوب میشد. تمام اینها سبب شده بود انجمن سینمای جوانان با حجمی از تولیدات مصوب شده از سال ۱۳۹۸ روبرو باشد، آن هم در شرایطی که بهمن ۱۳۹۹ پورتال تولید بسته شده بود و سال ۱۴۰۰ که من مسئولیت انجمن را برعهده گرفتم، پنج میلیارد تومان تعهد مالی با میانگین ۱۵ میلیون تومان برای هر پروژه را داشتیم. ببینید چه حجمی از پروژه میشود. امروز تقریبا تمام این تعهد با مساعدت آقای خزاعی (رییس سازمان سینمایی) تسویه شده و مابقی را یا خود فیلمساز پیگیری نکرده یا پروژه به پایان نرسیده است.
یکی از اقدامات ما در بخش تولید، فعال کردن پیچینگ در استانها برای رونق تولید بود. در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۰ میلیارد تومان هزینه بابت تولید پرداخت کردیم و حدود ۱۷ میلیارد تومان هم تعهد تولید دادیم که بیش از ۶۰ درصد آن مربوط به شهرستانها است که اینها اعدادی کمسابقه در انجمن هستند. کار دیگری که باید به آن اشاره کنم تشکیل باشگاه فیلم اولیها در این دوره است که سبب شد آموزش به تولید متصل شود و ما اگرچه از کیفیت و توانایی فیلمسازی متقاضیان به علت فیلم اولی بودن چیزی نمیدانیم، اما این ریسک را میکنیم که حتی با رقمی کم، از پروژهها حمایت شود؛ هر چند رقم حمایت در مقیاس کشوری از یکصد فیلمساز تازهکار قابل توجه است.
در چنین شرایطی روسای دفاتر انجمن میدانند که ملاک ارزیابی من تولید است؛ بویژه آنکه خودم تمام فیلمها را میبینم و فیلمی در انجمن نیست که تسویه و آرشیو شود بدون آنکه خودم آن را دیده باشم.
قبل از تسویه حساب فیلمها را میبینید؟
ما در مرحله تصویب، به استانها تفویض اختیار کردیم ولی در تهران در شورای عالی تولید و فیلمنامه عضو هستم و از ابتدا در جریان تولیدات قرار میگیرم و آثاری را که از شهرستانها باشند در مرحله تسویه میبینم. با این حال در مواردی هم پیش آمده که از اثر تولید شدهای که لزوما سلیقه و بر مبنای سیاستگذاری ستاد نبوده ولی مصوبه پیچینگ استانی ما را داشته، حمایت کردهایم.
با وجود اینکه نوع نگاه حمایتی شما ارزشمند است اما این دغدغه هم وجود دارد که با توجه به اتفاقهایی که از سال گذشته تاکنون در جامعه رخ داده، مراقبتهایی در پروسه تولید صورت گیرد تا احیانا فیلمی در انجمن تولید نشود که مغایر با اهدافش باشد؛ به هر حال شما با نسلی مطالبهگرتر از گذشته روبرو هستید.
دیانی: ما برای تولید ساختار طراحی کردهایم، فیلمساز اساسا بصورت مستقیم با ستاد طرف نیست، در پرتال ثبت نام میکند، شورای فیلمنامه که از دل فیلمسازان سراسر کشورند، در پرتال فیلمنامهها را میخوانند و به آن نمره میدهند و اگر نمره لازم را کسب کرد به پیچینگ دعوت میشود؛ یعنی در پروسه تولید چهارچوبی وجود دارد که سلیقهای با آثار مواجه نشویم.
آذرپندار: دغدغهای که مطرح کردید حتی در مورد بدهی پنج میلیاردی هم به وجود نیامد؛ بدهیای که اصلا متعلق به من نبود و شاید بجز دو پروژه، من هیچ پروژهای را نگه نداشتم. آن دو فیلم هم کاملا متفاوت از فیلمنامهای ساخته شده بودند که به انجمن ارائه شده بود و این مسئلهای است که هر مدیری نسبت به آن گارد میگیرد. همین الان هم فیلمهایی ساخته میشوند که باب سلیقه من یا حتی شورا نیستند ولی جلوی آنها گرفته نمیشود. در چنین شرایطی به نظرم دو راه وجود دارد؛ یا باید تولید را کم کنیم و همه فیلمها را در یک چارچوب بگنجانیم یا اینکه باید تولید را افزایش دهیم و مسئولیت خطا را هم قبول کنیم. حتما فیلمسازی هست که خلاف مصوبه فیلم میسازد یا حتی ممکن است شورا در صدور مصوبه ساخت به اولویتهای ما مثل تاکید بر ژانر یا اتمسفر بومی فیلمهای تولیدی شهرستانها توجه نکرده باشد. اینها جزو خطاهایی میشود که باید مسئولیتش را پذیرفت.
تاکید روی این سیاست بومیگرایی هم بی دلیل نیست. شما ببینید یکی از موفقترین دفاتر انجمن در این دورهها رفسنجان بوده که در دورههای اصلاح طلب و اصولگرا بیشترین جوایز را کسب کرده چون در آثارشان زیستبوم رفسنجان را میبینید. برعکس آن را هم داریم؛ در یکی از شهرهای مذهبی، فیلمی درباره یک گروه موسیقی زیرزمینی ساخته شد. من فیلمنامه را رد نکردم ولی به سازنده آن گفتم که مطمئن هستم فیلم خوبی نمیشود چون در آن شهر این مسئله، اگر هم باشد آنقدر کم است که هیچ تجربه زیستهای از آن وجود ندارد. در نهایت فیلم ساخته شد و ابایی ندارم که بگویم فیلم خوبی هم نشد.
به نظر میرسد به طور کلی وضعیت تولید فیلم کوتاه در چند ماه اخیر نسبت به دیگر بخشهای سینما بهتر باشد. چون آمار تولید فیلمهای کوتاه در رسانهها نیز خیلی زیاد است.
دیانی: با توجه به نیم نگاهی که فیلمسازان به جشنواره فیلم کوتاه تهران دارند، پیک تولید فیلم کوتاه معمولا از فروردین تا انتهای تیر است. البته با وجود شرایطی که سال قبل پیش آمد امسال تراکم تولید بیشتر هم شد و مجبور شدیم جشنواره را تمدید کنیم.
آذرپندار: ما در سال گذشته ۳۷۰ قرارداد تولید داشتیم که از ابتدا تا انتهای ۱۴۰۱ بود، ولی امسال این رقم خیلی بیشتر شده است. البته در یکی دو استان به علت حوادث سال گذشته آمار تولید انجمن کمتر شد. از جمله کردستان که سال گذشته اوضاع ملتهبی داشت و به هر حال باید یک آرامش روانی برای فیلمسازی وجود داشته باشد.
وقتی در مورد واقعیت امروز جامعه ایران بین برخی فیلمسازان و ما مدیران اختلافنظر وجود دارد، فکر کردیم به این فیلمسازان یک پیشنهاد سینمایی بدهیم که میشود واقعنگاری و فیلمسازیِ صرفا رئال را کنار گذاشت و در ژانرها فیلم ساختوزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بارها بر ریلگذاری جدید سینما و ورود فیلمساز و نیز گسترش سینمای انقلابی تاکید کردند. خود شما هم در این مدت در بخش تولید بر تنوع ژانری تاکید داشتید. ماموریت شما در ریلگذاری جدید سینما چیست؟ تربیت فیلمساز یا تولید آثار متفاوت؟
من فکر میکنم تاکید من بر ژانر در کادرسازی سینمای ایران در آینده تاثیر دارد. در سالهای گذشته چه آن وقت که دولت اصلاحطلب بر سر کار بود و چه وقتی که اصولگرایان بودند، همه بر مقوله امید تاکید داشتند اما بخشی از فیلمسازان میگویند ما امیدی نمیبینیم. ما فکر کردیم وقتی در مورد واقعیت امروز جامعه ایران بین برخی فیلمسازان و ما مدیران اختلافنظر وجود دارد، به این فیلمسازان یک پیشنهاد سینمایی دهیم و بگوییم که به جای بحثهای جامعهشناختی یا بحث درباره اینکه واقعیت این است یا آن، میشود واقعنگاری و فیلمسازیِ صرفا رئال را کنار گذاشت و در ژانرها فیلم ساخت. این پیشنهاد خدا را شکر اجماع بیشتری در پی داشته و بسیاری از این فیلمسازانِ منتقد امروز به فیلمسازی در ژانر مشغول هستند. البته درام اجتماعی همچنان بیشترین ژانری است که در انجمن متقاضی دارد اما در ژانرهای دیگر رشد خیلی خوبی داشتهایم. مثلا در دو سال گذشته، به اندازه تمام این سالها فیلم ژانر وحشت ساخته شده که بعضا فیلمهای خیلی خوبی هم هستند؛ یا به اندازه تمام این سالها فیلم فانتزی تولید شده که در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی جایزه گرفته و میگیرند. پس با اطمینان میگویم که تمام سلایق فیلمسازی میتوانند با انجمن کار کنند و جای کسی را تنگ نمیکنیم.
من بر این باورم سیاست ژانر، فضای آزادتری را در جشنوارهها ایجاد میکند. مثلا اگر در سبد جشنواره مجموعهای متنوع از همه ژانرها و سلائق داشته باشید، میتوانید جسورانهتر تصمیم بگیرید. در برخی دورهها یکی از مشکلات جشنواره این بوده که در بعضی سبدها هیچ فیلمی وجود نداشته و در سبدی دیگر انبوهی فیلم با یک مضمون مشخص بوده و دقیقا همانجا مشکل ممیزی پیش آمده است؛ یعنی دبیر جشنواره میبیند که نمیتواند ۲۰ فیلم با موضوع خودکشی داشته باشد پس مجبور به حذف بعضی از آنها میشود در حالی که هیچ کدام به تنهایی مشکلی ندارند. سال قبل حضور فیلم دفاع مقدسی مثل «نوشابه مشکی» که خوش ساخت هم بود، سبب شد که در چند مورد دیگر بتوانم جسورانهتر تصمیم بگیرم. این اتفاق در جشنواره فجر هم رخ میدهد و دبیری که «هناس» و «موقعیت مهدی» و «ضد» را دارد، راحتتر میتواند «ملاقات خصوصی» و «بی رویا» را هم در سبدش پذیرش کند.
بنابراین در پاسخ به سوال شما میتوانم بگویم که حتما سهم حضور برخی دغدغههای کلان نظام در انجمن افزایش یافته و در کنار آن فیلمهای انتقادی و از ژانرهای گوناگون هم تولید شده است. حتما مدنظر ما است که انجمن با همه سلایق از جمله با بچههای مومن انقلابی کار کند ولی اصلا حضور آنها جای کسی را تنگ نمیکند. من امیدوارم که عملکرد ما در این زمینه، جشنواره به جشنواره قضاوت شود ولی متاسفانه فیلم کوتاه در بین جامعه فیلم کوتاه هم گاهی دیده نمیشود و خیلیها نمیدانند که چه آثاری تولید شده است؛ این در حالی است که معتقدم “ژانر” یک پیشنهاد به سینمای ایران است. ما در عرصه فیلم کوتاه تجربه کردیم که در ژانر، میتوان مسائل را با فضای بازتری مطرح کرد در صورتی که همان مسئله در فضای رئال میتواند ایجاد شائبه کند. این میتواند برای آینده سینمای ایران هم مفید باشد. ما میپسندیم که سینمای کوتاه، پیشنهاددهنده به سینمای بلند باشد. در دورههای طلایی فیلم کوتاه، همین وضعیت وجود داشت. از دورهای به بعد، اقبال فیلمسازان برای ساخت فیلم بلند باعث شد فیلمهای کوتاه شبیه فیلمهای سینمای بلند ایران باشد. فرضا اگر آقای فرهادی موفق بوده، کلی فیلم کوتاه شبیه آثار او با دوگانههایی در مسائل اخلاقی یا شبیه فیلمهای سعید روستایی و هومن سیدی و محمد کارت با حال و هوای جنوب شهر ساخته شده است. در حالی که شأنیت فیلم کوتاه این است که خودش پیشنهاددهنده باشد و بازار نباید برای آن تعیینکننده باشد. درواقع با ژانر، هم میتوان استقلال فیلم کوتاه را از سینمای بلند حفظ کرد و هم اینکه آیندهای را در سینمای حرفهای برای آن فیلم کوتاهساز متصور بود.
شما بارها در نشستهای خبری جشنواره خط قرمزهای خودتان و جشنواره را مشخص کردید. برای این دوره و به طور کلی تولید در انجمن، خط قرمزها پس از اتفاقهای اخیر جامعه تا کجاست؟ اصلا شما چه پیشنهادهایی برای فیلمسازی دارید که جسارت ساخت آن وجود داشته باشد؟
اول این را بگویم که شرایط اصلا اینطور نیست که ما با تقاضای زیادی برای ساخت فیلم سیاسی مواجه باشیم یعنی متاسفانه و با صراحت، تاکید میکنم که فیلمسازها سراغ ساخت این نوع فیلمها نمیروند. الان معنای جسارت این شده که درباره LGBT و رختخواب فیلم ساخته شود؛ اینها که جسارت نیست. سال قبل حداقل دو، سه تا فیلم سیاسی در جشنواره داشتیم و هر کسی که آنها را دیده میداند که من چه میگویم.
شخصا بیشتر از این از دستم برنمیآید چون بعضی از آنها هم تولید خود ما در انجمن بود اما یک تصور ذهنی وجود دارد که درباره مسائل سیاسی نمیتوان فیلم ساخت که این اشتباه است و امیدوارم درباره حوادث سال گذشته حتما در جشنواره امسال فیلم داشته باشیم و من هم حتما دفاع میکنم. حال ممکن است فیلم درباره اتفاقات پارسال موضع حمایتی داشته باشد، ولی اگر موضع اعتراضی هم داشته باشد، حتما پذیرفتنیتر است. چون به نظرم اگر فیلمساز، اعتراض سیاسی به ما داشته باشد پذیرفتنیتر است تا اینکه اعتراضش وارد شاخههای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی و خانوادگی شود.
من نمیدانم چرا در مورد بعضی موضوعات مثل اینکه فرضا یک فرزند از رابطه زناشویی پدر و مادرش مطلع میشود، اینقدر فیلم ساخته میشود؟ آیا این جسارت است؟ اصلا چه چیزی را ثابت میکند؟ یا مثلا فیلم ساختن درباره ترنسها. پرداختن به این موضوعها به خودی خود اشکالی ندارد چون به هر حال قوانین کشور در این زمینه مشخص است ولی من پای این نمیایستم که کسی بخواهد فیلمی با این موضوع بسازد و بعد ابتدای فیلمش ۲۰ تا لوگوی جشنوارههای مختلف را بزند، انگار که خیلی فیلم مهمی است؛ چون درباره این موضوع یک دوپینگ جشنوارهای در حال رخ دادن است. در حالی که قبلا هم از این نوع فیلمها ساخته میشد و خدا بیامرزد خانم طائرپور را که یک فیلم تر و تمیز (آیینههای روبرو) در این زمینه ساخت. اینکه شما با این موضوع فیلم بسازید و در ۲۰۰ جشنواره خارجی شرکت کنید و بعد هم فکر کنید فیلمساز خیلی خوبی هستید، رویه درستی نیست بخصوص آنکه الان در دنیا هم این اعتراض است که چرا اینقدر به این موضوع پرداخته میشود؟!
درباره کودککشی هم چنین اتفاقی را شاهد هستیم و از آنجا که من تمام فیلمها را میبینم، برایم سوال است که چرا در فیلمهای کوتاه ما این همه کودک میمیرد؟ آیا آماری در این رابطه وجود دارد؟ خیلی دردناک است. حرف من این است که اگر میخواهید فیلم اعتراضی بسازید درباره امروز بسازید. بچه یعنی فردا. درباره فردا پیشبینی نکنید. بگذارید بچهها بزرگ شوند و خودشان کارشان را انجام دهند. شاید توان بیشتری داشتند و جامعه بهتری ساختند. شما فرضا حتی اگر اپوزوسیون هم باشید نباید بگویید هیچ امیدی به آینده نیست. پس چه کسی قرار است در این کشور کاری انجام دهد؟ در سینمای دنیا بچه نماد آینده است و با او این کار را نمیکنند. به نظرم در کشورهای دیگر هم وقتی بخواهند درباره این موضوعات حرف بزنند داستان را در ژانرهای دیگر مثل وحشت روایت میکنند نه در رئالترین شکل ممکن که در اینجا اتفاق میافتد.
امیدوارم فیلم کوتاه تحت تاثیر ترندهای توییتر و امثالهم نباشد و فیلمسازان کوتاه خودشان را از فضای زرد اجتماعی جدا کنند و عمق بیشتری داشته باشندزمانی از انجمن سینما جوانان، فیلمسازانی مثل رضا میرکریمی و اصغر فرهادی و سعید روستایی بیرون آمدند اما نسل امروز با آنها خیلی فرق دارد. این کار شما را سخت نمیکند؟
چرا گاهی خیلی متفاوت هستند. اولا به نظرم افراد مستعد در بین آنها خیلی زیاد است. گروهی از آنها بسیار صادق هستند و آنقدر “خودشان” هستند که ما تعحب میکنیم چون حتی در جلسات پیچینگ که با حضور مدیر انجمن برگزار میشود، منظور فیلمشان را به سادگی توضیح میدهند ولی بعضی دیگر اصلا اینطور نیستند تا جایی که فیلمساز کشف حجاب کردهای داریم که با مقنعه پیش من میآید. بنابراین همه را با یک عنوان مشترک نمیتوان دید.
با این حال نقدا میتوان گفت به لحاظ تکنیکی فیلم کوتاه از دهههای قبلی جلوتر است و امیدوارم فیلم کوتاه تحت تاثیر ترندهای توییتر و امثالهم نباشد و فیلمسازان کوتاه خودشان را از فضای زرد اجتماعی جدا کنند و عمق بیشتری داشته باشند. نکته مهم این است که فیلمساز مسئله خود را از فضای مجازی نگیرد بلکه مسئله خودش را دنبال کند. بسیاری از این بچهها مطالبهگر هستند، ولی چون خیلی دوست دارند فیلم بلند بسازند گاهی محتاط میشوند که این کاملا برخلاف تصور جاری است. البته فضا برای اینکه اشتباه کنند هم زیاد است؛ مثلا در مورد خانمهای فیلمساز، که تعداد زیادی از آنها هر سال در جشنواره کوتاه تهران حضور دارند ولی همان سال در فجر یکی دو فیلمساز خانم بیشتر نیست؛ درواقع تعداد زیادی از آنها به مرحله بعدی نمیرسند. بخشی از این اتفاق به دلیل تصمیمهای اشتباه است و تداومی که در کار خود ندارند.
ما فیلمساز خانم زیادی داریم که دو فیلم ساخته و الان کانادا هستند. آنها باید فکر کنند که آیا میخواهند فیلم بسازند یا اینکه با فیلمهایشان میخواهند پاسپورت و ویزا بگیرند؟ تا جایی که من میدانم اگر شما فیلم کوتاهی ساختید و جایزه گرفتید مانعی برای ساخت فیلم بعدی نبوده مگر اینکه یکسری تصمیم احساسی بگیرید که متاسفانه این موضوع در بین فیلمسازان خانم جدی است و زودتر ناامید میشوند و زودتر تصمیم به مهاجرت میگیرند یا حتی اصلا فیلمسازی را کنار میگذارند. یکی از دغدغههای من است که چرا این اتفاق میافتد و آنها با اولین مانع ناامید میشوند در حالی که فیملسازی واقعا کار سختی است و برخی فیلمسازانی که شما نام بردید مثل سعید روستایی اصلا در فضای فیلم کوتاه هیچ گاه جایزه نگرفتند. به نظر میرسد تاب و تحمل سیر طولانی برای مسیر فیلمسازی وجود ندارد و نوعی عجله مشهود است. این را در باشگاه فیلم اولیهای فارابی هم میبینیم که یک نفر دو فیلم ساخته و حالا سریع میخواهد فیلم بلند بسازد.
آدمها وقتی مهاجرت میکنند باید زندگی خود را به شکلی بگردانند و عدهای مسیر وطنفروشی را برای کسب درآمد انتخاب کردهاند. آنها خود را فیلمسازان سینمای ایران معرفی میکنند ولی بعد از دو سه سال عیار همه چیز مشخص میشود که چه کسی فیملساز است و چه کسی تاجر. این روزها درباره منع پذیرش فیلمهای ایرانی از سوی برخی جشنوارههای مطرح دنیا مطالبی شنیده میشود. چقدر این موضوع در فیلم کوتاه هم جدی است؟
چند جشنواره مطرح و الف دنیا یک تصمیم کلی گرفتهاند که شامل فیلم کوتاه هم میشود و تحت تاثیر جریانی هستند که آن طرف شکل گرفته است. به هر حال آدمها وقتی مهاجرت میکنند باید زندگی خود را به شکلی بگردانند و عدهای مسیر وطنفروشی را برای کسب درآمد انتخاب کردهاند. آنها خود را فیلمسازان سینمای ایران معرفی میکنند ولی بعد از دو سه سال عیار همه چیز مشخص میشود که چه کسی فیلمساز است و چه کسی تاجر. البته ابعاد کلی این عدم پذیرش یا تاثیر جریانهای سیاسی، در برخی موارد آنطور که میگویند نیست مثل سال قبل که عدهای میگفتند جشنواره فیلم کوتاه تهران دیگر مورد تایید آکادمی اسکار نیست در حالی که اینطور نبود و اتفاقا سال قبل ویدیوها و بازخوردهایی از برگزیدههای خارجی جشنواره و خوشحالی آنها گرفتیم که از بچههای خودمان نگرفتیم.
به هر حال جشنواره فیلم کوتاه در سال ۱۴۰۱ اولین رویدادی بود که بعد از ناآرامیهای جامعه برگزار میشد.
آذرپندار: بله، و خیلی هم سخت بود.
دیانی: الان فیلمهای سینمای ایران در حوزه کوتاه خیلی مورد استقبال هستند و اینطور نیست که ایران تحریم شده باشد؛ بخشی از همین انبوه اخباری که شما میگویید از فیلم کوتاه منتشر میشود، ناظر به حضورهای جهانی فیلم کوتاههای ایران است که در این میان تعداد فیلمهای تولید انجمن هم زیاد است که با لوگوی انجمن و با اعتبار انجمن مورد توجه قرار میگیرند.
آذرپندار: ما از سال قبل پس از چند سال وقفه در انجمن، دوباره بخش مربوط به پخش فیلم را فعال کردیم و این کار را طبیعتا با اسم و لوگوی انجمن انجام میدهیم و بر خلاف شایعات، در رویدادهای زیادی هم موفق بودیم. تا الان و در همین مدت کم، دو فیلم «جناکات» و «بالا افتادن» توسط پخش انجمن، به دو جشنواره اسکار کوالیفای یکی در بلغارستان و دیگری در امریکا راه پیدا کردهاند.
یک سوال دیگر در حوزه فعالیتهای انجمن این است که انجمن سینمای جوانان در بخش آموزش چقدر بهروز شده است؟
در حال حاضر در خیلی از شهرها بهترینهای این حوزه مشغول تدریس هستند و البته در بعضی شهرها جوانهای بدون اسم و رسمی را هم داریم که تدریس میکنند و خروجی بسیار قابل توجهی هم دارند. مزیت انجمن در این زمینه حتما در مورد اساتید و طرح درسهاست و قصد داریم که دورههای تخصصی را هم افزایش دهیم. در این مورد یک سند پنج ساله نوشتهایم که علاقهمندیم براساس آن قضات شویم. ما یک دوره جامع داریم و نیز یکسری دورههای تک درس که سعی کردیم برخی حیطهها را در یک بازه زمانبندی شده تخصصی کنیم مثل عکاسی که برای اولین بار دوره جامع آن پس از یک سال کار مداوم راهاندازی شده است. تا پیش از این عکاسی یک تکدرس در انجمن بود اما الان یک دوره جامع عکاسی داریم. تلاش میکنیم این دوره منجر به خروجی شود تا حتی هنرجو بتواند شغل پیدا کند. دوره جامع فیلمنامهنویسی هم الان در مرحله طرح درس نویسی است و از سال بعد اجرایی میشود و ایضا طراحی دوره جامع مستندسازی هم از سال آینده آغاز میشود. نکته مهم این است که در تمام اینطرح درس ها، تدریس با مطالب و متدهای روز انجام خواهد شد.
در بخش نمایش فیلمهای کوتاه چقدر حضور پلتفرمها جدی شده است؟
دیانی: عدم وجود بستر مناسب پخش فیلم کوتاه پیش از این باعث شده بود اصولا خیلی از بچهها در حوزه فیلم کوتاه برای جشنوارهها اثر تولید کنند. ما برای رونق نمایش فیلمها از سال گذشته پاتوق فیلم کوتاه را که در دوران کرونا و قبل از آن تعطیل شده بود، دوباره در کل کشور راهاندازی کردیم و در کنار آن فیلمهایی را که از فرایند جشنواره جا مانده بودند و اتفاقا فیلمهای خوبی هم بودند و به هر دلیلی از جمله سلیقه داوران امکان حضور در جشنواره را نداشتند، در این پاتوقها روی پرده اکران کردیم که همچنان هم ادامه دارد. در کنار اینها پلتفرمها را برای نمایش فیلم کوتاه فعالتر کردیم و بیش از ۱۰۰ فیلم را روی پلتفرمهای هاشور و تیوال نمایش دادیم. همچنین توانستیم پلتفرمهای بزرگتر را قانع کنیم که در این حوزه سرمایهگذاری کنند چون آنها براساس تایم تماشا (watch time) به فیلمها امکان پخش میدهند. با این حال توانستیم یک باکس ۱۰ تایی در فیلیمو ببندیم و آنقدر استقبال خوبی از آن شد که از طرف دیگر پلتفرمها هم ادامه تقاضای نمایش مطرح شد. جدا از اینها الان برنامه سینماجوان در شبکه مستند تلویزیون ویژه نمایش و تحلیل آثار کوتاه روی آنتن است.
حرف آخر؟
بسیار امیدوارم جشنواره چهلم را با یک اجماع برگزار کنیم، چون این سرمایه ۴۰ ساله پدیدهای است که همه فیلمسازان در آن دخیل بودند و امیدوارم آنها براساس انتخاب شخصی خود تصمیم بگیرند که با جشنواره مواجه شوند، نه با آن چیزی که در دایرکتشان اتفاق میافتد. البته در نهایت هر تصمیمی بگیرند قابل احترام است ولی فکر میکنم در جامعه فیلم کوتاه با کسانی مشکل داریم که در سینمای بلند موفق نشدند و برگشتند و لیدری جریان فیلم کوتاه را برعهد گرفتند. امیدوارم بچههای فیلم کوتاه متوجه شوند که بعضیها دورهای خود را میزنند و در نهایت میبینند که اینجا میتوانند قهرمانبازی دربیاورند. این ناراحتکننده است که برخی چنین استفادهای را از فضای فیلم کوتاه میکنند. سال قبل برخی با بغض تماس میگرفتند و از جشنواره انصراف میدادند هرچند چون انصرافشان مکتوب نبود ما فیلمها را نمایش دادیم. حوزه فیلم کوتاه شاید تنها جایی باشد که یک نفر میتواند در شرایطی که ۱۵ سال است فیلم کوتاه نساخته و از تیزرسازی برای تلویزیون امرار معاش میکند، ژست مستقل بودن بگیرد و کارگردانهای فیلم کوتاه را تحت فشار بگذارد که انصراف دهند؛ بدون آنکه خودش مطلقا هیچ و هیچ و هیچ هزینهای بدهد. من خیلی صریح میگویم که امیدوارم فیلم کوتاه از شر این افراد خلاص شود.
دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی سازمان سینمایی گفت:در ماجرای قاچاق فیلمها ما حامی و سمت سینماگران هستیم و قطعا مجرمان سرقت فیلمها را شناسایی کرده و برخورد انضباطی میکنیم.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده، جعفر انصاریفر دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی سازمان سینمایی شامگاه جمعه ۳ شهریور ماه در دوازدهمین برنامه رادیویی «سینماگرام» حضور یافت و گفت: یکی از دغدغههای وزارت فرهنگو ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی همواره مبارزه با قاچاق محصولات فرهنگیو هنری بوده است؛ در کنار آن همیشه فرهنگسازی عدم استفاده غیرقانونی از آثار نیز پیگیری شده است. با توجه به اینکه عرضه آثار سینمایی پیش از این عمدتا به صورت فیزیکی بود، نسخه قاچاق در قالب سی دی معمولا در فروشگاهها توزیع میشد که با پیگیریها و نظارتها از توزیع این محصولات جلوگیری صورت میگرفت. در ادامه این صیانت گستردهتر شد و به ستاد صیانت از آثار فرهنگی و هنری در وزارت ارشاد گسترش یافت اما دوباره به ستاد صیانت از آثار سینمایی تغییر نام پیدا کرد.
دستورالعمل جدید ستاد صیانت از آثار سینمایی تدوین شده است
وی افزود: از سال گذشته مسئولیت این ستاد به من سپرده شد به جهت اینکه ما تغییر محیط از فیزیکی به سایبری را شاهد هستیم، نیاز بود ستاد از روال گذشته به روز تر و کارآمدتر شود و برای بالا بردن ضربب امنیت محصولات اقداماتی انجام شود، امروز ما با موضوع سرقت مواجه هستیم نه قاچاق زیرا در واقع یک سارق مال حرامی را با پخش غیرقانونی فیلم از آن خود کرده است. لذا آیین نامه تغییراتی کرد و چکش کاری شد و چند وقت قبل دستورالعمل اجرایی را تقدیم وزیر محترم کردیم، با ابلاغ این دستورالعمل بسیاری از مشکلات حل میشود و می توان فضا را مدیریت کرد.
انصاریفر خاطرنشان کرد: ستاد صیانت در حال پوست اندازی از فضای فیزیکی به فضای سایبر است. در حال حاضر فضای مجازی بستر اصلی قاچاق فیلمهاست و نیاز است روزآمدی داشته باشیم.
وی در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: سازمان سینمایی حامی سینماگران است اما اساسا فلسفه وجودی این ستاد حفاظت از سرمایه انسانی و سینمایی است. من دو سال مدیرکل پژوهش سازمان سینمایی بودم و باید بگویم دست کم در ۸ سال گذشته موردی که وزارت ارشاد منشا نشر یک فیلم بوده باشد نداریم البته شاید پیش از آن بوده باشد اما اینکه بخواهیم اتهام بزنیم این اقدام سازمان یافته بوده حرفی خنده دار است و چنین تصوری را اصلا نباید مطرح کرد و این حرف را امروز کسانی مطرح میکنند که نگاهشان ملی نیست.
دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی عنوان کرد: در دوران گذشته نسخه دی وی دی فیلمها بازبینی میشد اما در موارد اخیر تاکید جدی به لابراتوارها شده است تا فیلم حتما واترمارک نسخه بازبینی داشته باشد تا اگر احیانا تخلفی صورت گرفت قابل پیگیری باشد، هک dcp در سازمان سینمایی امکان پذیر نیست و حتما بیرون از سازمان اتفاق افتاده است، من محکم می گویم که قطعا در داخل سازمان نبوده و نیست اگر قرار است ما حامی سینماگران باشیم این جنس حرفها اعتماد را از ما سلب میکند.
انصاری فر درباره سه فیلم اخیر قاچاق شده «تفریق»، «بی رویا» و «ارادتمند؛ نازنین، بهاره تینا» عنوان کرد: در ارتباط با این اتفاق به سرعت ما اقدامات لازم را درباره دو فیلم «تفریق» و «بی رویا» شروع کردیم البته لازم است از سوی صاحبان آثار شکایت صورت بگیرد که هنوز شکایتی نشده است. کارگردان فیلم «ارادتمند نازنین بهاره تینا» نیز خود پیش از این چند باری مطرح کرده بود فیلمش را پخش میکند، طبق قانون کسی که متضرر شده است باید شکایت کند اما ما منتظر نماندیم و بلافاصله اقدام کردیم در حال حاضرشکایت حقوقی به دادستان کل کشور و رونوشت آن به دادستان تهران داده و قول داده شده مجرمان ماجرا شناسایی شوند.
وی درباره اقدام پیشگیرانه سازمان سینمایی از قاچاق فیلمها عنوان کرد: یکی از مشکلات ما دفاتر فیلمها و لابراتوارهاست و باید سطح دسترسی به فیلمها مشخص شود که چه کسانی به فیلمها دسترسی دارند و اسامی شان اعلام شود و این اقدام میتواند بازدارنده باشد که در دستورالعمل جدید ستاد صیانت آورده شده است. طرح های انضباطی هم داریم که اجرای همه اینها منوط به همکاری همه سینماگران است.به نظرم مراقبت اصلی را صاحبان فیلمها وظیفه دارند انجام بدهند. برنامه «سینماگرام» با اجرا و سردبیری میثم کریمی و تهیهکنندگی رکسانا قهقرایی جمعه شبها از رادیونمایش به صورت زنده پخش میشود.
«خائن کشی» آخرین ساخته مسعود کیمیایی در حالی به صورت مینیسریال عرضه شده که سازندگان فیلم تاکید دارند که نسخه سینمایی این فیلم حتما روی پرده سینماها اکران خواهد شد.
به گزارش سینمیا خانگی از ایسنا، مسعود کیمیایی دو سال قبل فیلم «خائن کشی» را با جمعی از بازیگران نامدار سینما با روایت قصهای حول نهضت ملی شدن صنعت نفت ساخت که در جشنواره چهلم فیلم فجر رونمایی شد.
پروانه نمایش این فیلم از مدتها قبل صادر شده بود ولی شرایط مطلوب برای صاحبان اثر با توجه به وضعیت گیشه سینماها برای فیلمهای غیرکمدی مهیا نشد؛ چنانکه فیلم «بیرویا» به کارگردانی آرین وزیردفتری که سال قبل در جشنواره ونیز شرکت کرده بود، نیز بدون اکران سینمایی راهی اکران آنلاین شده است
پخش «خائن کشی» با بازی بازیگرانی همچون مهران مدیری، امیر آقایی، پولاد کیمیایی، پانتهآ بهرام، فرهاد آئیش، اندیشه فولادوند، حمیدرضا آذرنگ، سام درخشانی، نرگس محمدی، رضا یزدانی و سارا بهرامی در پلتفرم نماوا و در قالب مینیسریال آغاز شده و طبق پیگیری ایسنا از صاحبان فیلم، پس از پایان این چند قسمت، فیلم حتما در سینماها اکران خواهد شد.
در بهمن سال ۱۴۰۰ و در نشست خبری فیلم «خائن کشی» که بدون حضور مسعود کیمیایی برگزار شد، دستاندرکاران فیلم اعلام کردند که بیش از ۲۰۰ دقیقه برای «خائنکشی» فیلمبرداری شده و از آن برای پخش در شبکه نمایش خانگی استفاده خواهد شد. البته در آن مقطع پیشبینی نمیشد که پخش در نمایش خانگی پیش از اکران سینمایی باشد.
در آن نشست مهران مدیری درباره تجربه همکاری با مسعود کیمیایی گفته بود: معتقدم هر بازیگری یک بار درعمرش باید با مسعود کیمیایی بازی کند از بس که دانش عمیقی دارد. آدم خیلی از او یاد میگیرد و من گاهی یواشکی کنار دوربین میرفتم تا قاببندی یاد بگیرم. مسعود کیمیایی به شدت سینما را بلد است و از جنبههای مختلف مثل میزانسن و نور و قاب بندی از او یاد میگیری.
با عرضه نسخه باکیفیت فیلمهای «بیرویا» و «ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا» در شبکههای اجتماعی، تعداد فیلمهای شاخص قاچاقشده در فضای مجازی در یک سال گذشته به عدد ۶ رسید.
به گزارش سینمای خانگی از مهر؛ همین الان هم اگر عنوان «قاچاق فیلم» را در موتورهای جستجوگر سرچ کنید، با تصاویری از سیدیها و دیویدیهایی مواجه میشوید که زمانی با کشف باندهای بزرگ عرضه غیررسمی فیلمهای قانونی، ضبط و امحا میشد.
قربانیان اصلی این دست شبکههای قاچاق محصولات فرهنگی فیلمهایی بودند که یا در اوج فروش در گیشه و یا حتی پیش از راهیابی به چرخه اکران عمومی، ناگهان بهصورت گسترده نسخهای از آنها در اختیار مخاطبان قرار میگرفت و طبیعتاً سرمایهگذار و تهیهکننده فیلم بهواسطه ضربه به فرآیند فروش فیلم، با ضررهای مالی کلان مواجه میشدند. در مقطعی از دهه ۸۰ حتی کار به جایی رسید که گروهی از صاحبان آثار برای فیلمهای خود مجلس ختم برگزار کردند تا نسبت به نبود نظارت و مقابله با شبکههای قاچاق، اعتراض کنند.
این روزها اما کمتر شاهد بلند شدن صدای اعتراض از سوی صاحبان آثاری هستیم که نوبتبهنوبت اسامی فیلمهایشان در کنار عنوان «قاچاق» قرار میگیرد و نسخههای باکیفیت آنها به پشتوانه گسترش فضای مجازی، در کمترین زمان به دست طیف گستردهای از مخاطبان بالقوه میرسد. ماجرا چیست؟
یک بازخوانی؛ آنلاین شو، قاچاق شو!
عرضه غیررسمی نسخه باکیفیت فیلمهای سینمایی و سریالهای خانگی آنقدر این روزها رسمیت پیدا کرده که شاید حتی طیف گستردهای از دنبالکنندگان و استفادهکنندگان از کانالهای عرضه این محصولات در برخی شبکههای اجتماعی، اطلاعی از ماهیت غیرقانونی آنها نداشته باشند. بهخصوص که با قدرت پیدا کردن پلتفرمهای عرضه مجازی فیلمها و سریالهای روز، اینترنت و فضای مجازی تبدیل به یکی از مهمترین بسترها برای دسترسی به محصولات قانونی هم شده است.
سال ۹۸ بود که خبرگزاری مهر در گزارشی بهبهانه انتشار نسخه غیرقانونی ۵ فیلم رسمی سینمای ایران در فضای مجازی آن هم در کمتر از ۳ ماه، نسبت به «بیدار شدن غول خفته قاچاق» هشدار داد. از آن زمان مهمترین اتفاق، رونق کانالهای عرضه این محصولات غیرقانونی در شبکههای اجتماعی بوده است. کانالهایی که حتی درباره عرضه نسخههای غیرقانونی خود به مخاطبانشان اطلاع میدهند و گاه با صدور اطلاعیههایی بابت انتشار با تأخیر نسخه قاچاق برخی فیلمها و سریالها عذرخواهی هم میکنند!
در چنین شرایطی نه فقط صاحبان سریالهای عرضه شده در شبکه خانگی که تهیهکنندگان فیلمهای اکران آنلاین هم عملاً میدانند که محصولشان همزمان باکیفیتهای مختلف در کانالهای مجازی هم عرضه میشود و در یک توافق جمعی همه این مساله را پذیرفتهاند!
از ۶ فیلم قاچاقشده چه میدانیم؟
جریان قاچاق فیلمهای رسمی تولید شده در سینمای ایران که مخاطبان در انتظار اکران عمومی آنها هستند اما داستانی متفاوت از جریان عرضه موازی فیلمهای رسمی فضای مجازی در شبکههای اجتماعی دارد. جریانی که همچنان عنوان قاچاق برای آن به کار میرود و فیلمهای قربانی هم از طرق مختلف گرفتار آن میشوند. از اسفندماه سال گذشته تا به امروز و در حدود ۶ ماه، ۶ فیلم شاخص سینمای ایران به همین صورت در اختیار مخاطبان قرار گرفته و شدت گرفتن این جریان در روزهای اخیر، زنگ هشداری جدی را به صدا درآورده است.
کارگردان برادران لیلا؛ لطفاً قاچاق ببینید!
فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته جنجالی سعید روستایی را میتوان اولین فیلم در شکلگیری این جریان تازه دانست. فیلمی که پس از رونمایی و حضور عوامل آن در جشنواره کن، سازمان سینمایی در اطلاعیهای رسمی اکران آن را در ایران منتفی دانسته بود و همزمان تهیهکننده آن یعنی جواد نوروزبیگی هم از پیگیری قضائی عوامل فیلم خبر داد.
فیلم سعید روستایی که عملاً راهی برای ورود به چرخه اکران نداشت و صدور مجوز اکران عمومی آن منوط به اعمال اصلاحات و حذف برخی سکانسهای جنجالی بود، بهواسطه واگذاری حقوق پخش به یکی از پلتفرمهای بینالمللی، بلافاصله پس از عرضه آنلاین در خارج از کشور، بهصورت گسترده در اختیار مخاطبان ایرانی هم قرار گرفت.
نکته جالب استقبال عوامل فیلم بهخصوص سعید روستایی از این اتفاق بود که بهصورت ضمنی حتی علاقهمندان به سینمای خود را دعوت به تماشای نسخه غیرقانونی فیلم خود کرد! تهیهکننده فیلم هرچند همچنان در تلاش بود تا بهواسطه جو رسانهای ناشی از عرضه نسخه غیرقانونی فیلمش، مدیران سینمایی را مجاب به صدور مجوز برای اکران رسمی فیلم کند، اما اینگونه نشد.
جنگجهانی سوم؛ قربانی تأخیر
آنچه جواد نوروزبیگی برای «برادران لیلا» بهدنبالش بود، کمی بیش از یک ماه بعد برای فیلم هومن سیدی رقم خورد. فیلمی که نه فقط از نظر محتوا و ممیزی مشکلی برای ورود به چرخه اکران نداشت که حتی از سوی بنیاد سینمایی فارابی بهعنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار معرفی شده بود.
«جنگ جهانی سوم» که برمبنای قوانین اسکار، ناگزیر از اکران در کشور مبدأ بود، در سال ۱۴۰۱ تن به یک هفته اکران محدود در یک سالن کوچک در سینما مگامال تهران داد، اما بهطرز عجیبی، بهرغم عطش بالایی که در میان مخاطبان و رسانهها برای رونمایی فیلم بود، عواملش حاضر به اکران گسترده آن نشدند!
این فیلم که اولین محصول رسمی یکی از پلتفرمهای خانگی در سینمای ایران هم محسوب میشود، بعد از ناکامی در صعود به فهرست نهایی بخش بینالملل اسکار، در نوبت اکران عمومی قرار گرفت و هر بار به بهانهای اکران آن به تعویق افتاد تا اینکه بالاخره نسخه باکیفیت آن در فضای مجازی منتشر شد. نسخهای که گویی از فرآیند ارائه فیلم به یکی از جشنوارههای خارجی به بیرون درز کرده بود و امکان جلوگیری از نشر گسترده آن دیگر وجود نداشت.
«جنگ جهانی سوم» با تصمیم سازمان سینمایی و درخواست عوامل در حداقل زمان به اکران عمومی درآمد اما دیگر کار از کار گذشته بود و فیلم با گیشهای بسیار ضعیف، پرونده خود در اکران را بست.
خط فرضی؛ قاچاق فیلمی که کسی منتظرش نبود!
یکی از عجیبترین موارد در جریان قاچاق فیلمهای سینمای ایران ماجرای ورود ناگهانی اولین فیلم فرنوش صمدی به کانالهای مجازی بود. فیلم «خط فرضی» که در سال ۹۸ ساخته شده بود و بازخوردهای چندان ویژهای را هم در بازه رونمایی در جشنواره فیلم فجر تجربه نکرده بود اما بهواسطه حضور بازیگرانی همچون سحر دولتشاهی و پژمان جمشیدی، امیدهایی به اکران عمومی داشت.
صمدی پیشتر درباره برنامهریزی برای اکران فیلم خود به خبرگزاری مهر گفته بود: «قرار بود این اثر سینمایی در دیماه سال ۱۴۰۱ در سینماهای کشور اکران شود اما به دلیل شرایط موجود و عدم استقبال مخاطب از سینما تصمیم گرفته شد تا اکران فیلم در زمان دیگری صورت گیرد.» همین تصمیم به تأخیر در اکران این فیلم هم کار دست عواملش داد!
تهیهکننده «خط فرضی» علی مصفا است که بلافاصله پس از عرضه نسخه غیرقانونی فیلم در فضای مجازی در اردیبهشت ماه امسال، از طریق شورای اکران تلاش کرد تا زودتر فیلم را روانه پرده سینماها کند، حتی شورا سرگروه و تاریخ اکران فیلم را هم مشخص کرد، اما این اتفاق رخ نداد تا «خط فرضی» هم قربانی تأخیر عوامل در اکران عمومی فیلم شود. فیلمی که احتمالاً تعدد حضورش در رویدادهای بینالمللی بیتأثیر در لو رفتن نسخه باکیفیت آن نداشته است.
تفریق؛ راه دیگری هم بود؟
فیلم سینمایی «تفریق» یکی از فیلمهایی بود که سال گذشته در میان پنج گزینه نهایی بنیاد سینمایی فارابی برای نمایندگی سینمای ایران در مراسم اسکار قرار گرفته بود و اگر سلیقه نهایی هیأت انتخاب به سمت فیلم هومن سیدی گرایش پیدا نمیکرد، فیلم مانی حقیقی راهی آکادمی میشد. این یعنی فیلم «تفریق» مشکلی از منظر محتوا و ساختار برای دریافت مجوز نداشته و همانطور که پروانه ساخت آن صادر شده بود، میتوانست متقاضی پروانه نمایش هم باشد و بهصورت رسمی وارد چرخه اکران عمومی شود.
مانی حقیقی در مقام نویسنده و کارگردان و ترانه علیدوستی در مقام بازیگر نقش اصلی، فیلم «تفریق» را گامبهگام از فرآیند عرضه رسمی دور کردند.
تهیهکننده «تفریق» مجید مطلبی است که پیشتر با تهیهکنندگی فیلمهایی چون «هتتریک»، «لتیان» و «سرخپوست» در سینما و سریال «آکتور» در شبکه خانگی کار کرده بود و بعد از آنها روی «تفریق» سرمایهگذاری کرد. فیلمی که مشخص نیست از واگذاری حق پخش آن به یک پلتفرم خارجی چقدر برای این تهیهکننده عایدی داشته و آیا اکرا ن عمومی فیلم در ایران میتوانست فروش بهتری برایش به همراه داشته باشد؟
بی رؤیا؛ ناامید از اکران عمومی
فیلم سینمایی «بیرویا» ساخته آرین وزیردفتری از فیلماولیهای جشنواره فیلم فجر دو سال پیش بود. فیلمی که تهیهکنندگی آن را هومن سیدی و سعید سعدی برعهده داشتند و روایت آن از آشفتگی مرز میان واقعیت و خیال، مخاطب را با تجربه سینمایی متفاوتی مواجه میکرد.
تنها چند روز بعد از «تفریق»، نسخهای از فیلم «بیرویا» هم باکیفیت بالا در فضای مجازی منتشر شد. فیلمی که بازهم بیشترین احتمال درباره دلیل و مسیر لو رفتن آن، متوجه جشنوارههای خارجی است. ارسال برخط فیلمهای سینمایی به جشنوارههای جهانی، بهرغم تمام ملاحظات امنیتی و حفاظتی، آنها را در معرض قاچاق قرار میدهد و این داستانی است که این بار برای «بیرویا» اتفاق افتاد.
نکته مهم درباره این فیلم، عقبنشینی زودتر عوامل آن از ورودش به چرخه اکران عمومی و واگذاری امتیاز پخش آنلاین آن به یکی از پلتفرمهای داخلی بود. یعنی «بیرویا» به رغم حضور بازیگرانی چون طناز طباطبایی و صابر ابر از نگاه عواملش، شانس چندان بالایی برای توفیق در گیشه نداشت و به همین دلیل قرارداد عرضه آنلاین آن بسته شده بود، اما تأخیر در این عرضه، باعث شد نسخه غیرقانونی زودتر از نسخه قانونی به دست مخاطبان برسد.
ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا؛ سرانجام یک کشمکش داخلی!
تنها چند ساعت بعد از «بیرویا»، انتشار گسترده نسخه با کیفیت «ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا» این شائبه را تقویت کرد که جریان عرضه فیلمها شاید لایههای پیچیدهتری داشته باشد و ارتباطی با فعالیت گروههای سودجو در بازار قاچاق فیلم و سریال ندارد!
فیلم «ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا» البته بهعنوان آخرین ساخته عبدالرضا کاهانی، مدتهاست برای عرضه رسمی و ورود به چرخه اکران با چالشهایی مواجه بوده است و بخشی از این چالش و کشمکش هم میان کاهانی و سعید خانی به عنوان تهیهکننده فیلم بوده است.
کاهانی در چند نوبت قصد داشت در اقدامی بهظاهر اعتراضی، این فیلم را در فضای مجازی منتشر کند اما تهیهکننده در برابر آن مقاومت میکرد و حالا مشخص نیست آیا اتفاقی که رخ داده، با عاملیت این کارگردان بوده است یا اتفاق دیگری منجر به انتشار این فیلم شده است.
پیگیری خبرنگار مهر برای گفتگو با سعید خانی یکی از تهیهکنندگان فیلم هم تاکنون بینتیجه بوده است.
نتیجه پیگیریها چه خواهد بود؟
درباره اینکه آیا زنجیره انتشار نسخه باکیفیت فیلمها در فضای مجازی در چه نقطه از هم گسسته خواهد شد، هنوز زود است و باید منتظر اتفاقات پیش رو در این زمینه باشیم. بهخصوص که کم نیستند فیلمهایی که احتمالاً با چالشهایی در فرآیند دریافت پروانه نمایش و ورود رسمی به چرخه اکران مواجهند و دور از انتظار نیست که با چنین تصمیمی بخواهند، سازمان سینمایی به عنوان متولی اصلی نظارت بر فرآیند عرضه فیلمهای سینمایی را با چالش مواجه کنند.
«با بررسیهای مقدماتی صورت گرفته، مشخص شد که با توجه به رعایت دقیق مراقبتهای حفاظتی از جمله استفاده از دیسیپی برای بازبینی فیلمها، انتشار آثار خارج از سازمانهای دولتی و احتمالاً از دفاتر فیلمها یا جشنوارههای خارجی صورت گرفته است. به همین دلیل مراتب برای بررسی فنی به قوه قضائیه و پلیس فتای فراجا برای شناسایی منشأ نشر فیلم، منعکس شد.» شب گذشته جعفر انصاریفر در مقام دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی، در اظهارنظری رسمی از دستور رئیس سازمان سینمایی برای بررسی فوری موضوع انتشار قاچاق فیلمها خبر داد و ضمن آن به ارائه این توضیح از پیگیریهای مقدماتی پرداخت.
این مقام سازمان سینمایی، احتمال سازمانیافته بودن انتشار غیرقانونی فیلمها را هم منتفی ندانسته است.
دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی از دستور رئیس سازمان سینمایی برای بررسی فوری موضوع انتشار قاچاق فیلم خبر داد.
به گزارش سینمای خانگی از سازمان سینمایی، جعفر انصاریفر با اشاره به انتشار قاچاق فیلمهای سینمایی« تفریق» و «بی رویا» گفت: بعد از وصول خبر انتشار غیرقانونی فیلمهای «تفریق» و «بی رویا» در فضای مجازی ، با دستور ریاست سازمان موضوع در دستور کار ستاد صیانت قرار گرفت.
وی ادامه داد: با بررسیهای مقدماتی صورت گرفته، مشخص شد که با توجه به رعایت دقیق مراقبتهای حفاظتی از جمله استفاده از دی سی پی برای بازبینی فیلمها، انتشار آثار خارج از سازمانهای دولتی و احتمالا از دفاتر فیلمها یا جشنوارههای خارجی صورت گرفته است. به همین دلیل مراتب برای بررسی فنی به قوه قضائیه و پلیس فتای فراجا برای شناسایی منشاء نشر فیلم، منعکس شد.
به گفته انصاریفر، با توجه به حاشیههای موجود درباره قاچاق فیلمها، احتمال سازمان یافتگی انتشار غیرقانونی فیلمهای مذکور وجود دارد به گونهای که نسخههای منتشر شده، دارای کیفیت اصلی و بدون تایتل و نشانه گذاری بازبینی هستند.
دبیر ستاد صیانت از آثار سازمان سینمایی افزود: شائبههایی در مورد رعایت امانت داری و حفظ حقوق اثر توسط پخشکننده بینالمللی فیلمها نیز وجود دارد که امیدواریم در سیر تحقیقات فنی مراجع ذیصلاح ، موضوع کاملا مشخص شود.
وی خاطرنشان کرد: به هر حال با تاکید مقام عالی وزارت و ریاست سازمان سینمای مبنی بر حفاظت از حقوق فیلمسازان و مصمم بودن این ستاد و نهادهای نظارتی برای تحقق این خواسته، پیگیریها تا کشف عامل یا عاملان متخلف پخش فیلمها به صورت قاچاق که برای اهداف شخصی یا جریانی اقدام به این کار کردهاند، ادامه خواهد یافت.
پس از قاچاق پیاپی چند فیلم سینمایی اکران نشده، دستور فوری از سوی رییس سازمان سینمایی برای بررسی این موضوع صادر و ابن احتمال مطرح شده که انتشار غیرقانونی فیلمها سازمان یافته باشد.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، در ماههای گذشته دو فیلم سینمایی «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی و «جنگ جهانی سوم» به کارگردانی هومن سیدی به صورت قاچاق پخش شده بودند و در چند روز قبل هم فیلمهای «تفریق» مانی حقیقی و بعد «بیرویا» با کیفیتی خوب در فضای مجازی منتشر شدند.
در تازهترین مورد قاچاق فیلم، تهیهکننده «بیرویا» (سعید سعدی) اعلام کرد که قرار بوده این فیلم از طریق پلتفرم فیلیمو به صورت آنلاین اکران شود ولی قرارداد فیلم از دو ماه قبل معطل مانده است. پیگیری ایسنا از این پلتفرم حاکی از آن است که تا چند روز آینده این فیلم که مشکلی هم برای نمایش نداشت، اکران آنلاین خواهد شد.
در این میان سکوت مسئولان سازمان سینمایی و نیز ستاد صیانت و مبارزه با انتشار و عرضه غیرمجاز آثار سینمایی قابل تأمل بود که در نهایت طبق اعلام اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، جعفر انصاریفر – دبیر این ستاد- با اشاره به انتشار قاچاق فیلمهای سینمایی« تفریق» و «بی رویا» گفت: بعد از وصول خبر انتشار غیرقانونی فیلمهای «تفریق» و «بی رویا» در فضای مجازی با دستور ریاست محترم سازمان موضوع در دستور کار ستاد صیانت قرار گرفت.
وی ادامه داد: با بررسیهای مقدماتی صورت گرفته، مشخص شد که با توجه به رعایت دقیق مراقبتهای حفاظتی از جمله استفاده از دی سی پی برای بازبینی فیلمها، انتشار آثار خارج از سازمانهای دولتی و احتمالا از دفاتر فیلمها یا جشنوارههای خارجی صورت گرفته است. به همین دلیل مراتب برای بررسی فنی به قوه قضائیه و پلیس فتای فراجا برای شناسایی منشاء نشر فیلم، منعکس شد.
به گفته وی، با توجه به حاشیههای موجود درباره قاچاق فیلمها، احتمال سازمان یافتگی انتشار غیرقانونی فیلمهای مذکور وجود دارد به گونهای که نسخههای منتشر شده ، دارای کیفیت اصلی و بدون تایتل و نشانه گذاری بازبینی هستند.
دبیر ستاد صیانت از آثار سازمان سینمایی اضافه کرد: شائبههایی در مورد رعایت امانت داری و حفظ حقوق اثر توسط پخشکننده بینالمللی فیلمها نیز وجود دارد که امیدواریم در سیر تحقیقات فنی مراجع ذیصلاح موضوع کاملا مشخص شود.
وی خاطرنشان کرد: به هر حال با تاکید مقام عالی وزارت و ریاست سازمان سینمای مبنی بر حفاظت از حقوق فیلمسازان و مصمم بودن این ستاد و نهادهای نظارتی برای تحقق این خواسته، پیگیریها تا کشف عامل یا عاملان متخلف پخش فیلمها به صورت قاچاق که برای اهداف شخصی یا جریانی اقدام به این کار کردهاند، ادامه خواهد یافت.