رسانه سینمای خانگی- کدام رونق؟ فیلمهایی زیر هزار بیننده دارند!

طی هفته اخیر کاهش مخاطب در سینمای کشور استمرار داشت به نحوی که ۷ فیلم در حال اکران هریک زیر هزار مخاطب داشتند!

به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، «فسیل» به کارگردانی کریم‌ امینی همچنان از اسفندماه سال ۱۴۰۱ صدرنشین جدول فروش است. این فیلم طی هفته گذشته حدود ۱۴۸ هزار مخاطب داشت تا همچنان با فاصله بسیار ترکتاز میدان اکران باشد!

بنا بر آمار ارائه شده در سایت سمفا تا ساعت ۲۲:۳۰ جمعه بیست و هفتم مرداد ماه «یقه سفیدها» شهرام مسلخی با فروش ۱۲ قطعه بلیت کم مخاطب ترین فیلم در حال اکران بود.

«میان صخره ها» مختار عبدالهی ۱۶۵ بیننده داشت و «فصل ماهی سفید» قربان نجفی تنها ۲۲۴ مخاطب را جذب سالن های سینما کرد. «بابا سیبیلو» ادوین خاچیکیان ۲۷۸ قطعه بلیت فروخت و «نگهبان شب» رضا میرکریمی تنها ۴۲۵ تماشاگر داشت.

«پرونده باز است» کیومرث پوراحمد تنها ۴۴۷ قطعه بلیت فروخت و «شهرک» علی حضرتی تنها ۴۶۴ مخاطب داشت و «تصور» علی بهراد نیز نتوانست بیش از ۵۰۰ مخاطب را مجاب به حضور در سینماها کند!

«بعد از رفتن» رضا نجاتی به عنوان یکی از آثار جدید اکران تنها ۱۷۲۵ تماشاگر داشت و «مصلحت» حسین دارابی تنها ۳۷۳۰ نفر را مجاب به خریداری بلیت کرد! در همین راستا «سه کام حبس» ۲۹۹۲ و «ستون ۱۴» امیرحسین همتی ۳۳۰۹ تماشاگر داشتند!

«معجزه عشق» محمدرضا ممتاز ۵۱۲۶ تماشاگر داشت و «دست انداز» جدیدترین محصول اکران شده کمال تبریزی تنها ۵۱۹۷ مخاطب را به خود اختصاص داد؛ این در حالی است که این اثر تبلیغات بسیاری در فضای مجازی دارد!

«آهنگ دو نفره» آرزو ارزانش ۷۰۴۱ مخاطب، «عروسی مردم» مجید توکلی ۷۵۶۹ بیننده و «کت چرمی» حسین میرزامحمدی ۷۷۵۴ تماشاگر داشتند؛ این در حالی است که سایر فیلم های جدید در حال اکران نیز مخاطبان اندکی داشتند؛ «آخرین تولد» نوید محمودی حدود ۱۸۴۰۰ مخاطب، «بی مادر» سیدمرتضی فاطمی حدود ۲۹ هزار مخاطب و «نارگیل ۲» سیدمسعود اطیابی حدود ۴۵ هزار تماشاگر داشت.

رتبه دوم جدول فروش هفتگی نیز کماکان به «شهر هرت» کریم امینی با حدود ۱۲۰ هزار نفر مخاطب تعلق گرفت.

رسانه سینمای خانگی- رضا میرکریمی زندگی رئیسعلی دلواری را روایت خواهد کرد

رضا میرکریمی پروانه ساخت فیلم سینمایی «رئیسعلی» را گرفت و پیش‌بینی می‌شود که این فیلم که درباره سردار تنگستان رئیسعلی دل‌واری است ، پیش تولیدش پاییز آغاز شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا،رئیسعلی با همراهی دیگر مشروطه‌خواهان، بوشهر را از حاکمیت استبداد محمدعلی شاه قاجار خارج کرد. در سال ۱۲۸۷ خورشیدی/ ۱۹۰۸ میلادی به درخواست ملاعلی تنگستانی و سید مرتضی مجتهداهرمی که مخالف استبداد محمدعلی شاه بود، بوشهر را تصرف کرد و حدود ۹ ماه شهر را در کنترل داشت.

همچنین طبق اعلام روابط عمومی سازمان سینمایی، شورای صدور پروانه ساخت آثار سینمایی در جلسه اخیر با ۹ فیلم‌نامه موافقت کرد.

فیلم‌نامه‌های: «صیاد» به تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی، کارگردانی جواد افشار و نویسندگی حسین تراب نژاد اصفهانی، «میرو» به تهیه‌کنندگی سعید الهی‌نیا، کارگردانی حسین ریگی‌لادز و نویسندگی حسین ریگی‌لادز ‏و مهدی معبودی، «مرمر و چند زن دیگر» به تهیه‌کنندگی علی حجازی‌مهر ‏و غلامرضا کریمی، کارگردانی غلامرضا کریمی و نویسندگی غلامرضا کریمی ‏و بیتا فلاحی، «عروسی در برف» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی و نویسندگی محمدرضا رحمانی، «صبحانه با زرافه» به تهیه‌کنندگی سیدمصطفی حاجی‌احمدکاشی و کارگردانی سروش صحت و نویسندگی سروش صحت و امیرحسین صفائی‌قمی، «رئیسعلی» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی رضا میرکریمی، «به خاطر یک کیف دلار» به تهیه‌کنندگی آذر معماریان و کارگردانی جمشید بهرامیان و نویسندگی جمشید بهرامیان ‏‏و سیدمسعود سعیدی، «تمساح خونی» به تهیه‌کنندگی سیدمحسن حجازی دهاقانی و کارگردانی محمدجواد عزتی و نویسندگی پدرام سعیدی افشار و انیمیشن «انتقام‌جویان» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی و نویسندگی امید امین نگارشی، موافقت شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی را اخذ کردند.

رسانه سینمای خانگی- تأکید مجیدی بر استقلال «تصویر دهم»

مجید مجیدی مدیر رویداد عاشورایی «تصویر دهم» در آستانه برگزاری سومین دوره این رویداد بر استقلال آن تأکید و هدف «تصویر دهم» را انعکاس نگاه امام حسین (ع) ذکر کرد.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، نشست رسانه‌ای سومین رویداد فیلم کوتاه عاشورایی «تصویر دهم» با حضور مجید مجیدی مدیر، محمد رهبر دبیر و بهروز شعیبی مدیر طرح و ایده این رویداد و همچینین با همراهی جعفر الدیب رییس شبکه کربلا و نماینده آستان امام حسین (ع) صبح امروز دوشنبه ۲۲ مرداد برگزار شد.

در ابتدای این نشست پس از تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید، مجید مجیدی ضمن خیرمقدم به حضار، تسلیت ایام محرم و تسلیت ویژه برای حادثه تروریستی شاهچراغ گفت: خوشحالیم که امسال توفیق پیدا کردیم که سومین دوره سوگواره را برگزار کنیم. البته باید امسال چهارمین دوره را برگزار می‌کردیم اما به خاطر شرایط سال گذشته فیلم‌ها به حد نصاب نرسید و برگزار نشد.

از ابتدا به‌دنبال جریان‌سازی بودیم

وی افزود: این رویداد را ما از اول با این نیت شروع کردیم که در این مسیر جریان‌سازی کنیم و اخلاق حسینی، وجوه عدالت‌طلبی امام حسین (ع) را به منصه ظهور برسانیم. ما فقط دنبال این نبودیم که صرفاً آثاری برسد و رویدادی برگزار کنیم بلکه به دنبال این بودیم که جریان‌سازی کنیم و به تولید برسیم که امسال بحث تولید را به شکل جدی پیگیری کردیم. ما بنای جدی داریم که از تولیدات حمایت کنیم از همین جا از همه سینماگران دعوت می‌کنم که اگر ایده و موضوعاتی دارند به دبیرخانه ارسال کنند و ما از آثار برتر حمایت جدی خواهیم کرد. امسال خوشحالیم که در خدمت فیلمسازانی همچون رضا میرکریمی و بهروز شعیبی هستیم که به صورت جدی در کنار مان خواهند بود.

محمد رهبر دبیر این رویداد هم توضیح داد: امیدواریم بتوانیم تولیدات فاخر و قوی را دریافت کنیم ایده‌هایی که سال گذشته ارسال شده بررسی خواهیم کرد این آثار توسط آقای شعیبی بررسی می‌شود و افرادی که ایده‌ها را تا هفته آینده در سایت بارگذاری کنند داوری و در صورت مقبولیت مورد حمایت خواهد گرفت. ما امسال آثاری تا ۱۵ دقیقه را می‌پذیریم. آثاری که سال گذشته داوری نشدند، در صورت پذیرش داوری می‌شوند. شعار ما «از حسین (ع) آموختم» است در نتیجه از هر موضوعی که درباره اخلاق و منش آن حضرت است آثاری را می‌پذیریم. با توجه به اینکه اربعین نزدیک است از آثاری که امسال در مسیر پیاده‌روی اربعین تولید شوند استقبال و داوری می‌کنیم.

تصویر و سینما سال‌ها از اهالی قلم عقب است

سپس بهروز شعیبی کارگردان سینما و مدیر طرح و ایده این رویداد هم عنوان کرد: از مجموعه «تصویر دهم» تشکر می‌کنم که من را پذیرفتند. عنوان این جشنواره و حضور استادان برای من موهبت است. ارتباط و نگاه خوبی که دبیر جشنواره با آقای مجیدی دارند این فضا را ایجاد می‌کند که ابعاد مختلفی درباره امام حسین (ع) و اتفاقات تاریخ زمانه ایشان در این رویداد ببینیم. بخشی از طرح‌ها از سال گذشته به دست ما رسیده اما امیدوارم ایده‌های دیگر هم به دست ما برسد. مقوله تصویر و سینما سال‌ها از اهالی قلم عقب است و به نظرم این فضا می‌تواند ما را به شکوفایی در فضای تصویر نزدیک کند. از نگاه‌های مختلف استقبال می‌کنیم و این اولین قدم ما برای نگاه متفاوت به امام حسین (ع) خواهد بود.

جعفر الدیب رییس شبکه کربلا و نماینده آستان امام حسین (ع) هم اظهار کرد: تولیت آستان امام حسین (ع) نگاه ویژه‌ای به مقوله سینما دارد و بر چنین رویدادهایی تاکید دارد. امسال آثاری از عراق خواهیم داشت و در عرصه بین‌الملل می‌توانیم فعالیت بیشتری داشته باشیم.

سپس رهبر بیان کرد: ما در حال مذاکره با انجمن سینمای جوانان ایران و حوزه هنری هستیم که با همکاری دوستان از پتانسیل سینماگران استفاده کنیم، طرح‌ها را بگیریم و از این ایده‌ها استفاده کنیم. تفاهم‌نامه‌ای هم با دانشگاه هنر تربیت مدرس در حال امضا است که به عنوان پایگاه دانشجویی این رویداد فعالیت کند. یکی از اعضای هیات علمی همین دانشگاه هم به عنوان هیات داوران حضور خواهد داشت ضمن اینکه ما دست یاری به سمت هر آنکه علاقه‌مند به همکاری است، دراز می‌کنیم.

به جایی متصل نیستیم

در ادامه مجید مجیدی هم گفت: ما به جایی متصل نیستیم، مستقل خواهیم بود تا نگاه امام حسین (ع) را منعکس کنیم از همین رو از همه ظرفیت‌های فرهنگی کشور از جمله مساجد و…. استفاده خواهیم کرد. تاکید داریم که این جریان به هیچ کجا وابسته نیست بلکه عشق و علاقه جمعی از عاشقان امام حسین (ع) باعث بناگذاری این رویداد شده است البته سیاست‌های هیچ‌کس و هیچ نهادی به ما سایه نخواهد انداخت.

مجیدی درباره خطوط قرمز این رویداد مطرح کرد: تفسیر سیاسی از این رویداد نداشته باشید، بگذارید آثار بدون هیچ تفسیری حضور پیدا کند بعد درباره خط قرمزها صحبت کنیم در زمان حال هیچ خط قرمزی وجود ندارد، خط قرمز ما تنها این است که در محدوده و تفکر آقا امام حسین (ع) باشیم. ما خودمان را محدود به چیزی نکردیم.

وی گفت: ما فعلاً داریم بذری را می‌پاشیم و می‌خواهیم بستری را برای این فیلم‌ها فراهم کنیم ما می‌خواهیم فتح بابی شود تا یک سری آثار ساخته شود که مسیر باز شود. وقتی صحبت از وقایع تاریخی می‌شود همه ما ذهنمان به سمت خود واقعه می‌رود ولی نسبت به امکانات سینمایی کارهای ما می‌تواند فراتر باشد. مبنای هر آنچه در حادثه کربلا پیش آمده بر اخلاق بوده و این موضوع برای ما اهمیت دارد امیدواریم این رویداد در سال‌های آینده ظرفیتی برای کارهای بلند فراهم کند. این حرکتی است که ما شروع کردیم و قطعاً فعلاً باید در حوزه فیلم‌های کوتاه و مستند حرکت کنیم.

حداقل حمایت از آثار ۳۰ میلیون تومان است

رهبر درباره مبلغ حمایتی عنوان کرد: مبلغ حمایت بنا به کیفیت اثر متفاوت خواهد بود. مبلغ خاصی را در نظر نگرفتیم اما حداقل حمایت ۳۰ میلیون تومان است اما حداکثر حمایت را بعداً اعلام خواهیم کرد. برای سال‌های آینده برنامه اکران در مسیر پیاده‌روی اربعین داریم اما امسال چنین برنامه‌ای نداریم.

شعیبی درباره اقتباس ادبی در آثار توضیح داد: ادبیات و سینما حوزه نزدیک به هم هستند که البته هنوز در کشور ما پیوندی میان آنها نیست. صحبت از این موضوع هم مربوط به دوره‌های بعد می‌شود. ضمن اینکه تمام تلاش ما برای ساخته شدن آثار است درواقع ما قرار نیست سنگ‌اندازی کنیم پس هر کمکی که برای اجرایی شدن یک فیلم از دست‌مان بر بیاید، انجام خواهیم داد. امیدوارم این جشنواره نشردهنده مضامین مختلف باشد و بتواند جرقه‌ای برای فیلم‌هایی باشد که با مخاطب عام طرف است. تمام تلاش ما برای ساخته شدن فیلم‌های بهتر است. حتی دوستانی که ایده‌های خوبی دارند اما نمی‌خواهند آنها را بسازند سعی می‌کنیم این دوستان را به سینماگران متصل کنیم.

رهبر هم در بخش پایانی این نشست اظهار کرد: موسسه راه ایمان به عنوان برگزار کننده این رویداد و دارنده موکب ۳۰۹ در مسیر پیاده‌روی اربعین آثار برگزیده را اکران خواهد کرد.

رسانه سینمای خانگی- «راعون» چه زمانی نمایش داده خواهد شد؟

«راعون» به کارگردانی مسعود دهنوی، با همکاری مشترک انجمن سینمای دفاع مقدس و انجمن سینمای جوانان ایران تولید شد.

به گزارش سینمای جوان از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «راعون» با تهیه‌کنندگی حسین رستم‌پور و کارگردانی مسعود دهنوی به پایان تصویربرداری خود در تهران رسید.

«راعون» در حال حاضر روی میز پویان شعله‌ور قرار دارد تا پس از اتمام تدوین و دیگر مراحل پس تولید، برای حضور در جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی آماده شود.

تورج الوند و مارال بنی آدم که پیش‌تر نامزدی بهترین بازیگر جشنواره فجر را به ترتیب با فیلم‌های «نگهبان شب» ساخته رضا میرکریمی و «اتاقک گلی» ساخته محمد عسگری به عنوان بازیگر نقش اول مرد و فیلم «د آغوش درخت» ساخته بابک خواجه پاشا به عنوان بهترین بازیگر نقش اول زن، در کارنامه خود داشتند، در «راعون» با نقشی متفاوت، جلوی دوربین رفتند.

در خلاصه این فیلم اجتماعی آماده است: «من یک فروشنده مودم جیبی هستم.»

دیگر عوامل این فیلم کوتاه عبارتند از:

نویسندگان: مسعود دهنوی و سیده حدیث میرفیضی بر اساس طرحی از منصور حیدری، مدیر فیلمبردای: وحید بیوته، صدابردار: نیما عزت، طراح گریم: شهرام توانا، طراح صحنه و لباس: محبوبه سلطانی، سرپرست گروه کارگردانی: اتا حسینی، برنامه‌ریز: سجاد دهنوی، مدیرتولید: متین ستایشی، مدیر تدارکات: محسن عابد و عکاس: زهرا نادری.

لازم به ذکر است، فیلم کوتاه «راعون» محصول انجمن سینمای دفاع مقدس با مشارکت انجمن سینمای جوانان ایران است.

رسانه سینمای خانگی- کدام فیلم‌های سینمایی مهمان تلویزیون می‌شوند؟

فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی مختلفی پنج‌شنبه و جمعه 29 و 30 تیر روی آنتن شبکه‌های سیما می‌رود.

به گزارش سینمای خانگی از فارس، فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی «من دنیل بلیک هستم»، «خلبان»، «میراث یک پدر»، «نگهبان شب»، «سفیر»، «مردی از جنس بلور»، «مظنون»، «اولین تکیه گاه»، «یک جای معمولی»، «تیل»، «لبه پرتگاه»، «سامی»، «فیلشاه»، «دختر عزیزم»، «ضارب»، «پایان راه»، «آبی بیکران»، «سفر اولین مردان در کره ماه»، «حس ششم»، «گیتا»، «شاهد نامرئی»، «جانگ ای»، «آسمان خراش جهنمی»، «نفس بکش»، «اینجا چراغی روشن است»، «شک معقول»، «سرزمین هیچکس»، «توری و لوکیتا» و «سی و سه روز» امروز و فردا پنج‌شنبه و جمعه از شبکه‌های سیما روی آنتن می‌روند. 

«نگهبان شب»، «یک جای معمولی»، «تیل»، «دختر عزیزم» و «جانگ ای» فیلم های جدیدی هستند که این هفته از قاب شبکه‌های سیما تماشایی می‌شوند. در ادامه با جزئیات ساعات پخش فیلم‌های سینمایی تلویزیون در روزهای 29 و 30 تیر همراه باشید.

شبکه یک سیما

فیلم سینمایی «من دنیل بلیک هستم» به کارگردانی کن لوچ پنج‌شنبه، ۲۹ تیر ماه ساعت ۲۳ و ۱۵ دقیقه از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.

فیلم با بازی دیو جانز، هیلی اسکوایرز و شارون پرسی، داستان یک کارگر است که بعد از یک حمله‌ قلبی توسط دکترش از کار کردن منع می‌شود و حالا باید از دولت مستمری بیکاری دریافت کند اما بوروکراسی پیش رو، دریافت این مستمری را تا حد رسیدن به نقطه بی‌بازگشت به تاخیر می‌اندازد. دنیل بلیک همچنین در طی ماه‌های بیکاری و بی‌پولی‌اش با خانواده‌ای تنها که دچار بحران مشابهی هستند آشنا می‌شود.

فیلم سینمایی «خلبان» به کارگردانی جمال شورجه جمعه، ۳۰ تیر ماه ساعت ۱۶ پخش خواهد شد.

در این فیلم خواهید دید: بغداد با دعوت از خبرنگاران خارجی و مشهورترین آنها بلومی به عنوان خبرنگار مستقل خارجی و همچنین با استخدام یکی از مسؤولان خبری غربی با نام داوید در روزهای پیش از برگزاری کنفرانس سران کشورهای غیر متعهد تبلیغات گسترده‌ای را به منظور امن نشان دادن محل برگزاری کنفرانس در بغداد به راه می‌اندازد.

علی دهکردی، جعفر دهقان، نگین صدق گویا، اصغر محبی، هوشنگ توکلی، علی رامز، زهره صفوی، فرامرز شهنی، امیر معاون زاده و احمد جوهری در فیلم سینمایی «خلبان» هنرنمایی کرده اند.

شبکه دو سیما

فیلم سینمایی «میراث یک پدر» به کارگردانی جیسون مَک جمعه ساعت ۰۰ و ۱۵ دقیقه بامداد از شبکه دو سیما پخش می‌شود.

داستان این فیلم با بازی توبین بل، جیسون مک، ربکا رابلز، مایکل آرون میلیگان و گریگوری، درباره سارقی جوان است که در حالی که تیر خورده و زخمی است شتابان خود را به کلبه ای در جنگل می رساند. در این کلبه پیرمردی تنها زندگی می کند که دو سال پیش همسرش را از دست داده، هر چند در ابتدای ورودِ سارق، میان آن دو جدال هایی رخ می دهد اما در نهایت هر دو با ضمیرِ قلبِ یکدیگر مواجه می شوند و از درد هایشان سخن می‌گویند.

فیلم سینمایی جدید «نگهبان شب» به کارگردانی دونگ هون پارک جمعه ساعت ۱۷ و ۱۵ دقیقه پخش خواهد شد.

داستان این فیلم با بازی چوی مین، سیک کیم دانگ و پارک بیونگ، درباره جی وو پسر نوجوانی است که در خانواده ای فقیر متولد شده و با بورسیه ای تحصیلی وارد کالجی شده که تمام دانش اموزان آن از خانواده های ثروتمند هستند. جی وو در درس ریاضی بسیار ضعیف است و معلم ریاضی، مدام او را تحقیر می کند. در اثر یک اتفاق جی وو متوجه می شود سرایدار مدرسه، هاک سانگ که مردی گوشه گیر و بداخلاق است در ریاضیات مهارت دارد بنابراین از او می خواهد که به وی کمک کند. هاک سانگ در ابتدا نمی‌پذیرد.

فیلم سینمایی «سفیر» به کارگردانی فریبرز صالح جمعه ساعت ۲۳ و ۴۵ دقیقه پخش خواهد شد.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: قیس ابن مسهر، نماینده امام حسین(ع) با نامه‌ای برای سلیمان خزاعی به طرف کوفه می‌رود. در راه به‌ دست راهداران ابن زیاد والی کوفه دستگیر و به زندان می‌افتد. قیس قبل از دستگیری نامه را از بین می‌برد و در زندان زندانیان را بر ضد زندانبان می‌شوراند. حسین‌بن نمیر فرمانده راهداران، قیس را به زندان ابن‌زیاد در کوفه منتقل می‌کند.

در این فیلم فرامرز قریبیان، عزت‌الله مقبلی و جلال پیشواییان نقش‌آفرینی کرده‌اند.

شبکه سه سیما

فیلم سینمایی «مردی از جنس بلور» به کارگردانی سعید سهیلی امروز ساعت ۱۰ از شبکه سه سیما پخش می‌شود.

داستان فیلم درباره جوانی به نام کامران افشاری است که طی یک درگیری با ضربه های چاقو کشته می شود و رضا خدا مرادی، جوان بسیجی که قبلاً نیز با کامران درگیر شده بود به عنوان شروع کننده درگیری و قاتل به زندان می رود. طی محاکمه در دادگاه رضا بر خلاف نظر وکیلش اصرار دارد توضیح بدهد که طی درگیری کامران ضربه اول را به طور اتفاقی به خودش وارد کرده و از آن به بعد به دلیل موجی شدن نمی داند چه رخ داده و ضربه بعدی را چه کسی وارد کرده است.

مهتاب کرامتی و ابوالفضل پورعرب در فیلم سینمایی «مردی از جنس بلور» بازی کرده اند.

فیلم سینمایی «مظنون» به کارگردانی شین یان وون پنج‌شنبه شب ساعت ۲۴ پخش می‌شود.

در این فیلم با بازی گونگ یو، یو دا این، پارک هی سون و جو سونگ ها خواهیم دید: جی دونگ چول مامور نظامی است که از کار خود استعفا کرده و به عنوان راننده تاکسی مشغول به کار است. او از کره شمالی به کره جنوبی مهاجرت کرده و به عنوان شهروند جنوبی زندگی می کند. جی دونگ در جنوب زندگی می کند زیرا قصد دارد به خاطر مرگ همسر و دخترش انتقام بگیرد. تا اینکه روزی که نزد رییس پارک می رود تا بتواند اطلاعاتی به دست بیاورد، رییس پارک توسط فردی ناشناس به قتل می رسد و جی دونگ به عنوان قاتل شناخته می شود.

فیلم تلویزیونی «اولین تکیه گاه» به کارگردانی قدرت الله صلح میرزایی جمعه ساعت ۱۰ به روی آنتن می‌رود.

داستان این فیلم درباره ریحانه زنی تنها است که شوهرش پس از هزینه فراوان فوت کرده و حالا او با پسرش در خانه ای کنار صاحبخانه اش زندگی می کند و برای گذراندن زندگی و تهیه خرج عمل چشم پسرش که در اثر تصادف چشمش آسیب دیده در یک کارخانه کار می کند و همزمان لباس عروس هم می دوزد. او از کارخانه اخراج می شود تا اینکه …

در این فیلم تلویزیونی لاله اسکندری، زنده یاد علی سلیمانی، مریم کاویانی، فریبا نادری، مهدی فقیه، حسن مهمانی و امین امامی بازی کرده اند.

فیلم سینمایی جدید «یک جای معمولی» به کارگردانی اوبرتو پازولینی جمعه ساعت ۱۴ و ۳۰ دقیقه پخش می‌شود.

در این فیلم با بازی آشر دی سیلوا، کارول مور، کریس کوریگان، دانیل لامونت، آیلین اوهیگینز و ایوا موریس خواهید دید: جان کارگری شیشه پاک کن است که تنها ۳۴ سال دارد. او به سرطان پیشرفته مبتلا شده و تنها چند هفته زنده خواهد ماند. در این چند مدت باقیمانده تنها دغدغۀ جان سر و سامان دادن به اوضاع پسر خردسالش (مایکل) است. چون به تنهایی مایکل را بزرگ کرده است.

شبکه چهار سیما

فیلم سینمایی جدید «تیل» به کارگردانی چینونیه چوکو امشب ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه از شبکه چهار سیما روی آنتن می‌رود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی جیمی رنل، جالین هال و دانیل ددوایلر آمده است: مامی تیل، مادرسیاه پوستی است که با پسر چهارده ساله خود امت تیل، زندگی گرم و شیرینی دارد. امت برای دیدار با اقوام خود قرار است به می‌سی‌سی‌پی برود، مکانی که همچنان نژادپرستی علیه سیاه‌پوستان در جریان است. امت که روحیات شوخ‌طبعانه‌ای دارد در می‌سی‌سی‌پی با یک زن سفیدپوست شوخی می‌کند و همین موضوع باعث می‌شود تا گروهی از سفیدپوستان نژادپرست او را از خانه اقوامش خارج کنند.

فیلم سینمایی «لبه پرتگاه» به کارگردانی ییمو ژانگ جمعه ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه روی آنتن می‌رود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی هواوی یو، ای ژانگ و هایلو کین آمده است: در دهه ۱۹۳۰ دولت دست نشانده ژاپن در منچوری حکومت می‌کند که مخالفان زیادی در بین مردم دارد. یک گروه از نیروهای کمونیست آموزش دیده در شوروی از طریق مرز این کشور با چین وارد چین می شوند تا با انجام یکسری عملیات خرابکارانه دولت را تضعیف کرده و دولت خود را بر سر کار بیاورند.

شبکه پنج سیما

فیلم سینمایی «سامی» به کارگردانی وینست کت سلوت امروز ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه از شبکه پنج سیما پخش می‌شود.

در این انیمیشن خواهید دید: روزی سامی با ری و دوستانش مشغول تفریح در ساحل هستند که چند صیاد آنها را صید می کنند و به آکواریوم می برند که پُر از گونه های مختلف موجودات دریایی است. سامی با چند تا از ماهی ها دوست می شود که قصد فرار از آکواریوم را دارند.

انیمیشن سینمایی «فیلشاه» به کارگردانی هادی محمدیان جمعه ساعت ۹ پخش می‌شود.

در این فیلم خواهیم دید: در جنگلی در آفریقا رئیس قبیله فیل ها فرزند دارد می شود و نامش را شاد فیل می گذارند. او مانند پدرش شجاع و چابک نیست و دست و پا چلفتی است و اغلب به خاطر هیکلش باعث خراب کاری می شود تا اینکه عده ای به جنگل حمله می کنند و آنها را با خود برای پادشاه شهر سبا ابرهه می برد. دختری به نام مریم هم همراه آنها به سبا می رود که پدر بزرگش را که یک کشیش است به خاطر اینکه نمی خواهد در عبادتگاه ابرهه خدمت کند زندانی کرده اند.

فیلم سینمایی جدید «دختر عزیزم» به کارگردانی دان مانچینی جمعه ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه پخش می‌شود.

در این فیلم با بازی برد دوریف، زکری آرتور، تئو بریونز و الیویا الین لیند خواهیم دید: آماندا بیماری سرطان دارد و همسرش ری کوپر و دختر شریچل از او در بیمارستان نگهداری می کنند تا اینکه پزشک اعلام می کند یک دارو که متعلق به شرکت دارویی بایو پرایم به مدیریت سایمون کیلی است می تواند روند درمان را سریع تر کند ولی این دارو از بازار جمع می شود و ری با برنامه تلویزیونی کیلی تماس می گیرد.

شبکه نمایش

فیلم سینمایی «ضارب» به کارگردانی آلن دلون امشب ساعت ۱ بامداد از شبکه نمایش پخش می‌شود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی آلن دلون، آن پاریو و فرانسوا پریه خواهیم دید: ژاک دارنی پس از تحمل هشت سال زندان به جرم سرقت الماس آزاد می شود. به محض آزادی او تحت محافظت رییس باندی که مقصر قتلی است که او متهم شده قرار می گیرد.

فیلم سینمایی «پایان راه» به کارگردانی دبرا گرانیک امروز ساعت ۱۱ پخش می‌شود.

این فیلم با بازی توماسین مکنزی، بن فاستر و جفری ریفلارد در مورد ویل مردی میانسالی است که همراه دختر نوجوانش تام در جنگل زندگی می کنند. ویل از راه فروش داروهای اعصاب و افسردگی ای که به رایگان از دولت دریافت می کند هزینه های زندگی بدوی خودش و دخترش را در جنگل پرداخت می کند. بالاخره مامور دولتی آنها را پیدا می کند و پس از بررسی سلامت جسمی و عقلی هردو آنها را به مزرعه ای می فرستند تا در ازای خانه و غذا برای صاحب مزرعه کار کنند.

فیلم سینمایی «آبی بیکران» به کارگردانی لوک بسون پنج شنبه ساعت ۱۳ پخش می‌شود.

این فیلم با بازی ژان رنو، ژان مارک بار و روزانا آرکت، درباره ژاک و انزو دو دوست قدیمی است که دوران کودکی خود را با هم در جزیره ای یونانی سپری کرده اند و اکنون هر دو غواصانی حرفه ای هستند. انزو رکورددار جهان در غواصی بدون کپسول اکسیژن است.

فیلم سینمایی «سفر اولین مردان در کره ماه» به کارگردانی ناتان جوران امروز ساعت ۱۵ پخش می‌شود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی ادوارد جاد، مارتا هایر، لیونل جفریس و مایلز مالسون آمده است: گروهی از فضانوردان سوار بر یک سفینه فضایی بر روی کره ماه فرود می‌آیند و فکر می کنند که دستاوردی بزرگ را به نام خود ثبت کرده‌اند البته شادمانی آنها رنگ می‌بازد.

فیلم سینمایی «حس ششم» به کارگردانی نایت شیامالان امروز ساعت ۱۷ پخش می‌شود.

این فیلم با بازی بروس ویلیس، هیلی جوئل اوسمنت و تونی کولت، داستان یک روانشناس کودکان به نام مالکوم کرو را روایت می کند که سعی در بهبود وضعیت یک کودک دارد. این پسر کوچک که نامش کول است ارواح را می بیند و از این موضوع می ترسد. کرو با او دوست می شود.

فیلم سینمایی «گیتا» به کارگردانی مسعود مددی امشب ساعت ۱۹ پخش می‌شود.

داستان این فیلم درباره گیتا مادر متین است که به او دلبستگی زیادی دارد. پس از حادثه‌ای که برای متین پیش می‌آید گیتا تلاش می‌کند تا با این موضوع کنار بیاید اما با گذر زمان متوجه واقعیت‌های جدیدی می‌شود.

مریلا زارعی، حمیدرضا آذرنگ، سارا بهرامی، بهناز جعفری، نادر فلاح، یلدا قشقایی، کتایون سالکی، محمدحسین محمدیان و رامین افشاری در فیلم سینمایی «گیتا» هنرنمایی کرده اند.

فیلم سینمایی «شاهد نامرئی» به کارگردانی استفانو موردینی پنج شنبه ساعت ۲۱ پخش می‌شود.

در خلاصه داستان این فیلم با بازی ریکاردو اسکاماریکو، ماریون لئون و فابریزیو بنتیگولیو آمده است: آدریانا مردی جوان و موفق به دنبال گرفتن یک قرار مهم است که می تواند شرایط کاری اش را دگرگون کند. او در یکی از روزها به همراه لائورا طراح پروژه که زنی جوان است به منطقه ای جنگلی برای بازدید و عکاسی رفته اند که ناگهان در جاده با یک ماشین تصادف می کنند و موجب مرگ راننده آن که پسر جوانی به نام دانیله است، می شوند.

فیلم سینمایی جدید «جانگ ای» به کارگردانی یون سانگ هو امشب ساعت ۲۳ پخش می‌شود.

در خلاصه داستان این فیلم با بازی ریو کیونگ سو، یون سانگ هو، کانگ سو یون و کیم هیون جو آمده است: تغییرات آب و هوایی در قرن بیست‌ و دو باعث شده این سیاره غیر قابل سکونت شود و انسان ها در پناهگاه زندگی کنند. جنگی در پناهگاه رخ می دهد. جانگ یی، رهبر نیروهای متحد است و سوژه آزمایش شبیه سازی مغز می شود که کلید بالقوه برای پیروزی در جنگ است.

فیلم سینمایی «آسمان خراش جهنمی» به کارگردانی جان گیلرمین جمعه ساعت ۱ بامداد پخش می‌شود.

در این فیلم با بازی استیو مک‌کوئین، پل نیومن، ویلیام هولدن، فی داناوی، سوزان بلکلی و فرد آستر خواهید دید: داگ رابرتس طراح و آرشیتکت یک آسمان خراش شیشه ای که بلندترین ساختمان دنیا با ۱۳۸ طبقه است، برای مراسم افتتاحیه ساختمان وارد سن فرانسیسکو می شود. او پس از صحبت با معمار آسمان خراش متوجه می شود داماد معمار برای کاهش هزینه ها از سیم‌های نامرغوب در سیم‌کشی ساختمان استفاده کرده است.

فیلم سینمایی «نفس بکش» به کارگردانی اندی سرکیس جمعه ساعت ۱۵ پخش می‌شود.

این فیلم، با بازی اندرو گارفیلد، کلاری فوی و هوگ بُن ویل، برداشتی واقعی از زندگی رابین کاواندیس است که طی سفری به آفریقا دچار ویروس فلج اطفال شده و قادر به حرکت و نفس کشیدن نیست و به کمک دستگاه تنفس مصنوعی و در بیمارستان به زندگی ادامه می دهد. دایانا همسرش بعد از زایمان او را به بیمارستانی در انگلیس منتقل می کند و با تمام وجود از او مراقبت کرده و به او روحیه ادامه به زندگی می‌دهد.

فیلم سینمایی «اینجا چراغی روشن است» به کارگردانی سیدرضا میرکریمی جمعه ساعت ۱۹ پخش می‌شود.

در این فیلم خواهید دید: قدرت، جوان عقب‌مانده و ساده‌دلی است که همراه با متولی امام‌زاده ای واقع در یک روستا زندگی می‌کند. متولی از اینکه مردم روستا نسبت به امام‌زاده بی‌اعتنا هستند، ناراحت است و آن را به کم‌ ایمانی مردم نسبت می‌دهد اما مردم معتقدند امام‌زاده تا حال نیازها و نذورات آنها را برآورده نکرده است. متولی موقتاً به شهر می‌رود و با توجه به اینکه هیچ کس حاضر نشده در این مدت رسیدگی به امور امام‌زاده را بپذیرد، قدرت را به جای خود می‌گذارد که …

حبیب رضایی، سعید پورصمیمی و مریم بوبانی در این فیلم نقش آفرینی کرده اند.

فیلم سینمایی «شک معقول» به کارگردانی پیتر هاویت جمعه ساعت ۲۱ پخش می‌شود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی دامینیک کوپر، سامویل جکسون و گلوریا ریبن آمده است: میچ بروکدن وکیلی که در کارش موفق است ناخواسته درگیر ماجرای یک سانحه تصادف با ماشین خود می‌شود و به علت ترس فراوان از محل حادثه می‌گریزد اما با وقوع اتفاقات گوناگون و دستگیری شخصی به‌ نام دیویس ماجرا طور دیگری پیش می‌رود و …

فیلم سینمایی «سرزمین هیچ کس» به کارگردانی پیتر ورنر جمعه ساعت ۲۳ پخش می‌شود.

این فیلم با بازی چارلی شین، دی بی سویینی و رندی کواید؛ درباره بنجی تیلور پلیسی است که مخفیانه وارد یک گروه سارق اتومبیل به رهبری تد واریک می‌شود. او به شیوه زندگی و هیجان آنها علاقه‌مند شده.

شبکه افق

فیلم سینمایی «توری و لوکیتا» به کارگردانی لوک و ژان پیر داردین جمعه ساعت ۱۰ از شبکه افق پخش خواهد شد.

در این فیلم با بازی پابلو شیلز، جولی امبوندو و آلبان اوکاج خواهید دید: لوکیتا به امید زندگی بهتر با خطرات بسیاری نهایتا می تواند با کمک قاچاقچیان به بلژیک مهاجرت کند. او ابتدا گمان می کند به محض رسیدن به بلژیک و پیدا کردن کار زندگی خوبی خواهد داشت و برای خانواده خود در آفریقا نیز می تواند پول بفرستد اما این تصویر از دور خوش است و پس از رسیدن به بلژیک او در خطر دیپورت شدن است و او قادر به گرفتن اقامت نیست.

فیلم سینمایی «سی و سه روز» به کارگردانی جمال شورجه جمعه ساعت ۱۷ پخش خواهد شد.

«سی و سه روز» با بازی پیر داغر، باسم مغنیه، یوسف الخال، کارمن لبوس، نسرین طافش، کنیدا علوش و دارین حمزه؛ روایتی واقعی از مقاومت یک روستای مجاور با اسرائیل است که از حمله اسرائیلی ها به دیگر جناح‌های مقاومت جلوگیری می‌کند و فیلم عروسی یک زوج را در روستایی مرزی روایت می کند که همزمان می شود با حضور دو افسر اسرائیلی در خاک لبنان و اسارت آنان به دست جوانان این کشور. جنگ پیش بینی شده اسرائیل علیه لبنان با این اتفاق زودتر از موعد مقرر آغاز می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- کارگردانی که گاهی ساده‌لوحی را ترجیح می‌دهد

سیدرضا میرکریمی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «نگهبان شب» ضمن تشریح نسبت این فیلم با جامعه امروز تأکید کرد به‌عنوان سازنده فیلم هنوز در فضای آن، گرفتار است.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، او خالق بخشی از خاطرات دوران کودکی هم نسلان من است، همان زمانی که گرچه برنامه‌های کودک آهنگین شده بودند، اما یک نفر ایده‌اش این بود که سرودهایی برای ایام هفته داشته باشد تا روزها را برای کودکان دوست‌داشتنی کند.

کارگردانی که گرچه با آثاری برای کودکان آغاز به کار کرد بعدها اما از این مسیر فرمان چرخاند تا سینمایش یکی از انسانی‌ترین مفاهیم را با خود به همراه داشته باشد؛ از رضا میرکریمی می‌گویم. او که حتی منفورترین شخصیت‌ها را هم در فیلم‌هایش مورد قضاوت قرار نمی‌دهد. نه آنها را آنچنان سیاه نشان می‌دهد نه برایشان حکمی می‌دهد؛ این سرنوشت محتوم و مختوم کاراکترهای اوست.

کارگردانی که گرچه در لایه‌های زیرین آثارش همواره انتقادهای اساسی به اجتماعش داشته اما هرگز امید را از دست نداده و این جامعه را قابل ترمیم دانسته است.

رضا میرکریمی اما هنوز برای من کارگردان «خیلی دور خیلی نزدیک» است همانجا که سرگشتگی شخصیت فیلمش چیزی را در انتهای وجودمان برمی‌انگیخت تا به گفته خودش این غم از جنس حسرت باشد، همان سرگشتگی که بعدها در دیگر فیلم‌هایش هم تجلی پیدا کرد تا آن را نوعی گرفتاری توصیف کند.

این روزها او فیلم سینمایی «نگهبان شب» را روی پرده دارد، فیلمی که گرچه در چهلمین جشنواره فیلم فجر قدر دید اما نوع اکرانش باعث شد تا او زبان به گلایه بگشاید. فیلمی که باز هم از اخلاق صیانت می‌کند، حکم نمی‌دهد و در عین حال نقادانه است.

به بهانه این فیلم با رضا میرکریمی به گفتگو نشستیم که مشروح قسمت نخست این گفتگو را در زیر می‌خوانید:

* شما قبل از ورود به دنیای سینما، به واسطه کارگردانی مجموعه «نماهنگ‌های ایام هفته»، نقش پررنگی در خلق یک نوستالژی جمعی در دوران کودکی هم‌نسلان من دارید. شما کار خود را با دنیای کودکان آغاز کردید و می‌توان این سابقه را پیوند داد به نقشی که برای کودکان در فیلم‌های سینمایی خود قائل هستید. کاراکترهایی که همواره فضای تلخ روایت را تلطیف می‌کنند و گویی نقطه امید هستند. مضاف‌بر اینکه برگ‌برنده آن نماهنگ‌ها که در تأثیرگذاری و ماندگاری آن‌ها هم موثر بود، نگاه غیرایدئولوژیک به دنیا، از نگاه کودکان بود، که همچنان نشانه‌های این رویکرد را هم می‌توان در تجربه‌های سینمایی شما رصد کرد. اگر موافقید با مرور همین تجربه گفتگو را شروع کنیم.

ساخت این نماهنگ‌ها که به آن اشاره کردید و اتفاقاً برای خود من هم بسیار خاطره‌انگیز است به حوالی سال ۷۴ یا ۷۵ بازمی‌گردد. من به دلایلی، قبل از ورود به عرصه کارگردانی و ساخت فیلم، سفرهایی به خارج از کشور داشتم. متوجه شدم به واسطه مهاجرت‌هایی که در آن سال‌ها صورت می‌گرفت و حجم‌شان نسبت به امروز خیلی کمتر هم بود، نوزادانی دارند در خارج از کشور متولد می‌شوند که موطن اصلی خود را ندیده‌اند و دوران رشد خود را در کشوری دیگر طی می‌کنند. آن زمان برایم مسئله شد که ما برای این بچه‌ها چه محصول فرهنگی‌ای می‌توانیم بسازیم که کلماتی مشترک از زبان مادری‌شان تبدیل به ملکه ذهن‌شان شود. همین ایده بذر اولیه ساخت آن مجموعه نماهنگ شد.

به‌تعبیری مثل باقی کارهای من، هیچ‌کس ساخت این نماهنگ‌ها را به من پیشنهاد نداد. با چند نفر از شرکا، دفتری داشتیم که در آن کارهایی را مثل «بچه‌های مدرسه همت» و یا «ماجراهای آفتاب و عزیز خانوم» را می‌ساختیم. شاید جزو اولین دفاتر بخش خصوصی بودیم که برای تلویزیون کارهایی را تولید می‌کردیم. این نماهنگ‌ها را اما بیشتر برای بچه‌های خارج از کشور ساختیم. خب به خاطر همکاری و رفاقتی که با محمد رضا علیقلی داشتم با او در میان گذاشتم. او پیشنهاد ساختن یک «اپرت» بر اساس افسانه دوازده برادر – ماه‌های سال داشت و به این نتیجه رسیدیم که روزهای هفته را ابتدا بسازیم و بعد برویم سراغ ماه‌ها.

اگر خودتان را به فضای سال ۷۴ بروید، به یاد می‌آورید که تقریباً هیچیک از محصولات فرهنگی خارج از مدار ایدئولوژیک و مبتنی‌بر پندهای مستقیم اخلاقی ساخته نمی‌شد. در آن شرایط اینکه بخواهیم برویم سراغ مجموعه آثاری که در قالب آن‌ها روزهای هفته را برای بچه‌ها تشخص بدهیم تصمیم غریبی بود. قرار شد بیشتر روی تخیل بچه‌ها تمرکز کنیم تا اینکه بخواهیم پندی را به آن‌ها منتقل کنیم

در همان همفکری‌ها مطرح شد که بسیاری از شعرهای کودکانه ما و سروده‌های فولکلوری که همه حفظ هستیم، مشخص نیست ریشه‌اش کجاست. خیلی از آن‌ها حتی ساختار روایی علی و معلولی و معنایی هم ندارند و کلماتش الزاماً به هم ربطی هم ندارند و صرفاً به دلیل آنکه هم‌وزن بوده‌اند در کنار هم قرار گرفته‌اند و تبدیل به شعر شده‌اند. مثلاً اتل متل توتوله یا امثال آن. با این وجود ما با همین اشعار بزرگ شدیم. از خودمان پرسیدیم آیا ما هم می‌توانیم شروع‌کننده خلق چنین آثاری برای آیندگان باشیم.

اگر خودتان را به فضای سال ۷۴ بروید، به یاد می‌آورید که تقریباً هیچیک از محصولات فرهنگی خارج از مدار ایدئولوژیک و مبتنی‌بر پندهای مستقیم اخلاقی ساخته نمی‌شد. در آن شرایط اینکه بخواهیم برویم سراغ مجموعه آثاری که در قالب آن‌ها روزهای هفته را برای بچه‌ها تشخص بدهیم تصمیم غریبی بود. قرار شد بیشتر روی تخیل بچه‌ها تمرکز کنیم تا اینکه بخواهیم پندی را به آن‌ها منتقل کنیم. گویی خود بچه‌ها این شعرها را گفته‌اند. از طرفی به پیشنهاد علیقلی تصمیم گرفتیم برای موسیقی این نماهنگ‌ها یک کار پروپیمان و ارکسترال بگذاریم. اتفاقی که تا آن زمان سابقه نداشت و غالباً موسیقی بچه‌ها با گروه‌های کوچک جمع می‌شد. در وهله اول هم به‌عنوان یک پدر حالم خوب می‌شد. من چون زود ازدواج کرده بودم، زود هم بچه دار شدم و آن موقع احساس می‌کردم که بچه‌های من نیاز به این محصولات دارند. اولین جایی هم که از آن‌ها استفاده می‌شد در دستگاه پخش ماشین خودم و برای بچه‌های خودم بود. اینگونه اولین بازخوردها را هم از آن‌ها می‌گرفتم.

* و همان زمان هم کارها از صداوسیما پخش شد؟

اتفاقاً در آن مقطع این کارها روی دست ما ماند! تا دو سال تلویزیون حاضر نشد این کارها را از ما بخرد. می‌گفتند که چی؟ چرا باید برای بچه‌ها بخوانیم «شنبه یه سیب سرخه!»

* به تعبیری به دلیل همان فقدان نگاه ایدئولوژیک نمی‌توانستند با این کارها ارتباط بگیرند!

بله. بعد از دو سال بود که سراغ این کارها آمدند و حاضر به پخش آن‌ها شدند.

* تقریباً می‌شود حوالی سال ۷۶ و احتمالاً تغییر نگاه‌ها به مقوله فرهنگ و هنر، در این زمینه بی‌تأثیر نبود.

حتماً که این تغییر نگاه‌ها بی‌تأثیر نبود. گروه کودک شبکه یک در آن زمان این کارها را از ما خرید. با همان امکاناتی هم که داشتیم، با هزینه‌ای بسیار کم، کلیپ‌هایی هم برای آن‌ها ساختیم. امضای من پای این کلیپ‌ها هست و به آن‌ها افتخار هم می‌کنم اما وقتی امروز آن‌ها را می‌بینم، با خودم می‌گویم واقعاً با چه امکانات اندکی این کارها را ساخته‌ایم. سال‌ها از پخش این نماهنگ‌ها می‌گذرد و در این سال‌ها آدم‌هایی مثل شما زیاد دیده‌ام که وقتی متوجه می‌شوند من هم نقشی در تولید این نماهنگ‌ها داشته‌ام و ایده‌اش برای من بوده است، می‌گویند خاطرات بسیاری برای ما ساخته‌اید و ما با این نماهنگ‌ها بزرگ شده‌ایم. این همان هدفی است که از ابتدا به دنبال آن بودیم.

* همین زاویه نگاه به دنیای کودکان هم بعدها به جهان فیلم‌هایتان تسری پیدا کرد. حتی در همین فیلم «نگهبان شب‌» هم درست است که آن پسربچه نقش کوتاهی دارد اما واقعاً حضورش در تلطیف فضا موثر است.

این بچه‌ها تقریباً در همه فیلم‌هایم هستند. من کارم را با تولید اثر برای کودک و نوجوان آغاز کردم و به نوعی سینما را از طریق همین دنیای بچه‌ها شناختم. فیلم اولم «کودک و سرباز» هم به‌نوعی مدیون بازیگر نوجوان و دنیای کودکانه‌اش بود. گویی زیربنای فکری و شناخت من از سینما، عجین با دنیای کودکان بوده است. این تأثیر صرفاً هم به حضور کاراکترهای کودک در فیلم‌هایم محدود نمی‌شود و بلکه یک حس کودکانه و همچنان زنده، حتی در کاراکترهای بزرگسال فیلم‌های من هم وجود دارد که ممکن است ریشه‌اش در همین مسئله باشد.

* فیلم «نگهبان شب» مانند دیگر آثار شما، نگاه و روایتی اخلاق‌مدارانه دارد. در شرایطی که به نظر می‌رسد به واسطه مشکلات مختلف، پایبندی به اخلاقیات در جامعه کم‌رنگ شده است، چگونه می‌توانید همچنان از این نگاه اخلاق‌گرایانه در آثارتان محافظت کنید؟

اگر بخواهم آدم عافیت‌اندیشی باشم و بابت حرکت برخلاف جهت آنچه به تعبیر شما در جامعه در حال اتفاق افتادن است، هزینه پرداخت نکنم، باید از پافشاری روی این نوع از قصه‌پردازی دست بردارم. البته من این رویکرد را آرمان‌گرایی نمی‌دانم. به نظرم این شکل از نگاه یک جور دعوت برای بازگشت به خویشتن است. تلاش برای متوجه کردن مردم جامعه به خودشان است تا بخشی از مسئولیت‌های برزمین‌مانده‌شان را برعهده بگیرند. من این اخلاق‌گرایی را یک راه‌نجات می‌بینم. نه صرفاً به عنوان یک فیلمساز که به‌عنوان عضوی از یک جامعه که نگران سرنوشت خانواده‌ام هستم چنین نگاهی دارم. فکر می‌کنم یک طمع لجام‌گسیخته، مدت‌هاست گریبان جامعه ما را گرفته است که این طمع الزاماً هم اقتصادی نیست. این طمع دارد بسیاری از مظاهر حداقلی اخلاق و نه الزاماً وجوه آرمانی آن را هم به حاشیه می‌راند. باید با این اتفاق مبارزه کرد و این مبارزه هم با شعار دادن محقق نمی‌شود. من شخصاً همیشه آدم امیدواری بوده‌ام…

یک طمع لجام‌گسیخته، مدت‌هاست گریبان جامعه ما را گرفته است که این طمع الزاماً هم اقتصادی نیست. این طمع دارد بسیاری از مظاهر حداقلی اخلاق و نه الزاماً وجوه آرمانی آن را هم به حاشیه می‌راند. باید با این اتفاق مبارزه کرد و این مبارزه هم با شعار دادن محقق نمی‌شود

* اتفاقاً بد نیست بگویید ریشه این میزان از امیدواری کجاست؟ آن هم در شرایطی که شاهدیم خیلی از فیلمسازان جوان‌تر ما که مشخصاً در عرصه سینمای کوتاه آثاری را تولید می‌کنند، گرفتار یک سیاه‌بینی افراطی نسبت به شرایط پیرامونی خود شده‌اند.

معتقدم بخشی از این «امیدواری» من، غیرواقعی نیست. متأسفانه ما گاهی تحت‌تأثیر برخی حاشیه‌هایی که خودمان برای خودمان ساخته‌ایم، آمار غلطی از اجتماع خودمان داریم. واقعاً اوضاع آنقدر که برخی از ما فکر می‌کنیم، بد نیست. اخلاق، اینقدر که ما فکر می‌کنیم در جامعه‌مان تعطیل نشده است. طبق یک قاعده جهانی، اخبار بد معمولاً سریع‌تر پخش می‌شوند و اخبار خوب هستند که طرفدار ندارند.

مضاف‌بر این، وقتی به فرهنگ خودمان مراجعه می‌کنیم، اخلاق را صرفاً نباید یک ابزار ارتباطی بدانیم. اخلاق ناشی از یک رضایتمندی شخصی است. آدم‌هایی که از اخلاقی رفتار کردن خود راضی هستند، هیچ‌گاه نسبت به آن تفاخر ندارند و نمی‌خواهند منت این اخلاقی بودن خودشان را بر سر دیگران بگذارند. به همین دلیل هم از رفتار اخلاقی این گروه، هیچ‌گاه خبری تولید نمی‌شود. بخش‌هایی از جامعه امروز ما هستند که همچنان به وظایف و مسئولیت‌های خود پایبندند اما هیچ خبری تولید نمی‌کنند، چون اصولاً دنبال به رخ کشیدن خود نیستند.

از طرف دیگر هم ما انگار در رقابت با یکدیگریم تا دردهای خود را به رخ هم بکشیم. بدترین نقیصه‌ای هم که این اواخر بیشتر گریبان‌مان را گرفته این است که می‌خواهیم نقش خودمان را در همه مشکلات پدید آمده کتمان کنیم. مدام به‌دنبال یک عامل بیرونی برای مشکلات‌مان می‌گردیم. مجموعه این ساختار فکری است که منجر به ناامیدی برخی از ما شده است. یک بار اگر این حاشیه‌ها را کنار بگذاریم و فارغ از برداشت‌های کاذب به جامعه خود نگاه کنیم، حتماً جای امیدواری وجود دارد. نکته دیگر هم اینکه بخشی از این امیدواری به باورهای دینی من بازمی‌گردد. براساس این باور اصالت همواره با آدم‌هایی است که می‌توانند خودشان جامعه‌ای خوب برای خودشان بسازند. من هم در کار همین آدم‌ها هستم و در موردشان فیلم می‌سازم.

* اگر عده‌ای به‌واسطه همین نگاه، رضا میرکریمی را محکوم به محافظه‌کاری کنند، چه پاسخی دارید؟

نه فقط محافظه‌کاری، شاید حتی عده‌ای بگویند که ساده‌لوحم! گاهی با خودم فکر می‌کنم در مقابل موجودات پیچیده و مرکبی که ساده‌ترین عواطف انسانی را هم نمی‌توانند درک کنند، ترجیح می‌دهم ساده‌لوح باشم. در این جنس از ساده‌لوحی معتقدم باز امید به رستگاری وجود دارد ولی در مورد آن‌هایی که احساس می‌کنند همه چیز را درباره جزئی‌ترین مسائل جامعه می‌دانند، اما سنسورهای حسی خود را از دست داده‌اند، کمتر روزنه‌ای به سوی امید می‌بینم. به همین دلیل ترجیح می‌دهم در دسته همین‌هایی باشم که ساده‌لوح به نظر می‌رسند. البته که تعبیر من درباره این گروه ساده‌لوحی نیست. به نظرم این گروه از جامعه امیدی توأم با خوش‌بینی دارند. همین خوش‌بینی ما نسبت به یکدیگر است که می‌تواند همچنان جامعه را سرپا نگه دارد.

در مقابل موجودات پیچیده و مرکبی که ساده‌ترین عواطف انسانی را هم نمی‌توانند درک کنند، ترجیح می‌دهم ساده‌لوح باشم. در این جنس از ساده‌لوحی معتقدم باز امید به رستگاری وجود دارد ولی در مورد آن‌هایی که احساس می‌کنند همه چیز را درباره جزئی‌ترین مسائل جامعه می‌دانند، اما سنسورهای حسی خود را از دست داده‌اند، کمتر روزنه‌ای به سوی امید می‌بینم

* این «خوش‌بینی» تعارضی با «واقع‌بینی» دارد؟

نه. مگر واقع‌بینی چیست؟ شما وقتی می‌خواهید درباره حادثه‌ای که همین امروز در حال وقوع است موضع‌گیری کنید، جنسی از واقع‌بینی این است که همه اتفاقات حول و حوش حادثه را در مختصات زمانی و مکانی همین امروز ببینیم، جنسی دیگر از واقع‌بینی این است که این اتفاق را در بستر تحولات ۱۰۰ سال اخیر ببینید و تحلیل کنید. هر دو مورد هم اسم‌شان «واقع‌بینی» است.

ممکن است در نوع دوم شما متهم به محافظه‌کاری شوید و در نوع اول همه شما را تشویق کنند که آفرین، چقدر تو متعهدی و عجب کنش‌گر قدرتمندی هستی! در حالی که من هر دو رویکرد را واقع‌بینی می‌دانم و اتفاقاً معتقدم کسی که وقایع را در یک پرسپکتیو وسیع‌تر می‌بیند و با در نظر گرفتن سابقه تاریخی‌اش تحلیل می‌کند، بهتر متوجه فرآیندها و برآیندهاست، به همین دلیل هم نتیجه‌گیری‌های دقیق‌تری می‌تواند داشته باشد و نسبت به کسانی که کاملاً متمرکز بر زمان و مکان حیات خود هستند، می‌توانند افق‌های درست‌تری را هم تعیین کنند. به عنوان مثال در همین اتفاقات سال گذشته، کشمکشی به‌وجود آمد که عده‌ای می‌گفتند همه سلبریتی‌ها و چهره‌ها باید به میدان بیایند…

* اصرار داشتند که همه باید اعلام موضع کنند!

دقیقاً. این‌وری‌ها می‌گفتند باید این موضع را بگیری و آن‌وری‌ها می‌گفتند باید این‌ها را بگویی! هر دو طرف هم مدعی بودند که «مردم» به شکلی حداکثری پشت‌شان هستند و اگر با آن‌ها همراه نشوی، به مردم پشت کرده‌ای! واقعیت این است که وقتی نزاعی شکل می‌گیرد دیگر زمان مناسبی برای وزن‌کشی نیست، چرا که آمارها هم دیگر خیلی دقیق نیست و همه‌چیز رنگ و بوی احساسی دارد. در آن شرایط احتمالش بود که ما متهم به تعبیرهایی بشویم که خیلی هم باب شده بود؛ از وسط‌بازی تا محافظه‌کاری!

من اما معتقدم وظیفه من به‌عنوان هنرمند این است که اساساً اجازه ندهم کارها به نزاع و دعوا بکشد. من اگر کارم را به خوبی بلد باشم، می‌توانم به‌موقع هشدار بدهم و با نگاهی پیشگیرانه، شرایطی که می‌تواند ما را در بزنگاه‌های سخت قرار دهد را پیش‌بینی کنم. باید بتوانم درباره شکاف‌ها و تضادها حرف بزنم و همزمان چراغ یک مطالبه‌گری توأم با مدارا را روشن نگه دارم.

* این همان‌کاری است که «نگهبان شب» هم به نوعی انجام می‌دهد. فیلم انگار یک سال زودتر دارد درباره چکی که ممکن است «رسول» بخورد، هشدار می‌دهد. انگار می‌گوید کاش مراقب باشیم که به این سیلی نرسیم!

دقیقاً. اصلاً بگذارید عقب‌تر برویم. مگر در «زیر نور ماه» صحبت از یک تضاد آشکار صحبت نبود. مگر آنچه در مدرسه علمیه گفته می‌شد، با آنچه در متن جامعه جریان داشت کاملاً متفاوت نبود. گفتیم کسی هم که میان این دو فضا پل می‌شود، نه می‌تواند حرف‌های این طرف را به آن طرف برساند و نه می‌تواند همه آنچه در جامعه می‌بیند، صحبت کند. این نشان‌دهنده یک شکاف است. جالب اینکه همان ۲۵ سال پیش، در بخشی از روایت همین شکاف حتی به موضوع حجاب هم اشاره کرده بودیم.

بعدها در فیلم «به همین سادگی» هم هشدارم این بود که ما باید هرچه زودتر درباره یک جمعیت خاموش از زنان، که دچار بحران هویت شده‌اند، صحبت کنیم. زنانی که به دلیل توسعه بی‌قواره و بدون پیوست فرهنگی کلانشهرها مهاجر خیز، دچار این بحران شده‌اند و من همان زمان احساس می‌کردم که باید درباره این زنان صحبت کنیم. حتی آمارهای هم موجود بود که نشان می‌داد آمار طلاق در این قشر سیر صعودی پیدا کرده است. در فیلم «دختر» هم برخی مسائل را مطرح کردیم اما هیچ‌کدام از این هشدارها جدی گرفته نشد. مشکل اصلی ما این است که گویی در سیاست‌گذاری‌های کلان کشور، «فرهنگ» کرسی مطمئن و صاحب‌رأی‌ای ندارد. به نظر نمی‌رسد که فرهنگ به‌عنوان یکی از عناصر تاثیرگذار در پیشرفت کشور محسوب شود. همچنان که همواره آموزش و پرورش هم اولویت آخر کابینه دولت‌ها اعم از چپ و راست بوده است.

سینما هیچ‌گاه نباید تمام شود و همچنان باید مطالبه‌گر باشد. حتی فیلم‌های کمدی‌ای هم که در نگاه اول فاقد محتوای قابل اعتنا به نظر می‌رسند، هم برای خنداندن مخاطب خود، دست روی تضادهای اجتماع می‌گذارند. مثلاً سراغ قشر متظاهری می‌روند که به‌دنبال کسب قدرت و مسند هستند، یا قشر ریاکار و صاحب‌نفوذ و یا آقازاده‌ها. مردم با آن‌ها می‌خندند اما سیاست‌گذار ما نباید این‌ها را صرفاً فیلم‌هایی تجاری و بی‌ارزش بداند

معتقدم فرهنگ، اصلی‌تری عنصر تأثیرگذار در پیشرفت است. ما اگر تا ابد هم به دنبال توسعه سیاسی اقتصادی برویم، تا زمانی که برای ضعف‌های فرهنگی چاره جویی نکنیم، به هیچ نقطه مطلوبی نخواهیم رسید. لاجرم در مقاطعی مجبور می‌شویم بایستیم و به عقب برگردیم. وگرنه مثل حوادث سال گذشته ناگهان به یک دیوار می‌خوریم و نمی‌فهمیم از کجا خورده‌ایم! همه این مسائلی ناشی از کم کاری‌ها و کج فهمی‌های فرهنگی است. نپرداختن به پارادوکس‌ها و تضادهایی که همه‌شان هم ریشه فرهنگی دارند و به رسمیت نشناختن این پارادوکس‌ها، منجر به این حوادث می‌شود. سینما سنسور بسیار خوبی برای تشخیص این شکاف‌هاست.

به همین دلیل هم سینما هیچ‌گاه نباید تمام شود و همچنان باید مطالبه‌گر باشد. حتی فیلم‌های کمدی‌ای هم که در نگاه اول فاقد محتوای قابل اعتنا به نظر می‌رسند، هم برای خنداندن مخاطب خود، دست روی تضادهای اجتماع می‌گذارند. مثلاً سراغ قشر متظاهری می‌روند که به‌دنبال کسب قدرت و مسند هستند، یا قشر ریاکار و صاحب‌نفوذ و یا آقازاده‌ها. همین سوژه‌ها دستمایه تولید فیلم‌هایی می‌شود که مردم با آن‌ها می‌خندند اما سیاست‌گذار ما نباید این‌ها را صرفاً فیلم‌هایی تجاری و بی‌ارزش بداند. همه این آثار قابل تحلیل‌اند.

چه سالی فیلم «گشت ارشاد» در سینما ما ساخته شد؟ از آن روز تا روزی که حادثه فوت مهسا امینی اتفاق افتاد، چقدر زمان داشتیم که لااقل درباره این مورد بیشتر مطالعه کنیم. بررسی کنیم که آیا سیاست‌های مبتنی‌بر یک نظم آمرانه، به‌تنهایی می‌تواند کاری را از پیش ببرد؟ آیا حفظ صورت ظاهر در یک جامعه در حال رشد، کفایت می‌کند؟

* فیلم «نگهبان شب» همان‌اندازه که امید دارد، راوی تلخی‌ها هم هست. همه چیز گویی در فیلم شما در میانه بودن و نبودن تصویر می‌شود؛ مانند همان بنر بزرگی که شعار عدالت روی آن است اما دستخوش باد است! به‌عنوان مخاطب احساس می‌کنم هنوز در فضای فیلم شما گرفتار مانده‌ام!

می‌دانید چرا؟ چون من خودم هم هنوز گرفتارم! زمانی که می‌خواستم فیلم «نگهبان شب» را بسازم، کاراکترهایی را در دل داستان گذاشتم که می‌دانستم شاید بابت آن‌ها از طرف برخی که فکر می‌کنند نسخه‌هایی از قبیل بیایید دست در دست هم بدهیم و با هم مهربان باشیم، کهنه شده، فحش هم بخورم، اما در عین حال نمی‌خواستم نگرانی‌ها و اضطراب‌های خودم را نسبت به وضعیت موجود نادیده بگیرم. من همه بحران‌هایی که به نظر می‌رسد به بن‌بست رسیده‌اند و انگار راه‌حلی هم ندارند را در همان لایه «یکی بود یکی نبود» فیلم روایت کرده‌ام، به‌عنوان شرح حال جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، در عین حال همچنان دارم می‌گویم همین جامعه از سلول‌هایی تشکیل شده است که همان انسان‌ها هستند. این انسان‌ها اگر نگاه رو به آینده داشته باشند، همچنان عناصری مانند گذشت و محبت در وجودشان باشد و مانند همان کلیدواژه «جنم» در فیلم، مسئولیت‌پذیر هم بشوند، امید به بهبودی هم وجود خواهد داشت.

همه اتفاقات بدی که رخ داده و برخی تلاش دارند آن را یک فاجعه غیرقابل جبران بدانند. آنچه به راحتی اتفاق نمی‌افتد، اتفاقاً این است که من یادم برود چه کسی بوده‌ام و چه کارهایی می‌توانم انجام دهم. بابت همین است که این پارادوکس که به آن اشاره می‌کنید در فیلم وجود دارد چراکه در وجود خود من هم هست. من نمی‌خواستم فیلمی بسازم و برای مشکلات یک راه حل دقیق ارائه بدهم. اصلاً کارم این نیست و بلد هم نیستم.

* و بازنمایی همین پارادوکس‌ها گاهی کام مخاطب «نگهبان شب» را تلخ می‌کند.

البته تلخی همیشه هم چیز بدی نیست. بعضی وقت‌ها ما برای آنکه نسبت به روش‌های غلطی که در پیش گرفته‌ایم تردید کنیم، نیاز داریم که دچار بحران‌های تلخ شویم. حتی برای مدتی لازم است احساس لاعلاجی کنیم و مدام با خود بگوییم شاید دیگر راهی وجود ندارد. همه این احساس‌ها می‌توانند به موتورهای محرکه ما در مسیر رسیدن به اصلاح تبدیل شوند. من این اصلاح را در تغییر تک‌تک افراد دیده‌ام. معتقد نیستم که راه اصلاح، افزایش شکاف‌ها و کوبیدن بر طبل دوقطبی‌هاست. حالا عده‌ای می‌خواهند از آن خوششان بیاید یا نیاید!

رسانه سینمای خانگی- دی ان ای ایرانی یعنی چی؟

کارگردان فیلم “نگهبان شب” با بیان اینکه دی ان ای این اثر سینمایی ایرانی است گفت: عمده فیلم های من حاصل ایده های شخصی و برگرفته از لحظاتی بوده که در طول سال ها در ذهنم شکل گرفته است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، رضا میرکریمی بعد از نمایش فیلم مردمی “نگهبان شب” وی که در جشنواره ملی فیلم “حوا” در پردیس سینمایی مهر کوهسنگی در کارگاه انتقال تجربه با موضوع “بازنمایی عناصر زیست بوم در سینما” که با حضور سینماگران جوان برگزار شد، افزود: من تجربه اینکه از ایده های دیگران برای ساخت فیلم خود استفاده کنم، کم داشته ام، فقط در دو فیلم “کودک و سرباز” و “دختر” از ایده های دیگران نیز استفاده شده است، باقی فیلم هایم حاصل ایده های خودم بوده است، آن ایده ای که در یک لحظه در ذهنم شکل گرفته ذخیره کردم تا در یک زمانی به سراغم بیاید و مجاب شوم که قصه ای نوشته و ایده های ذخیره شده در ذهنم را بسط دهم و فیلمی بسازم.

وی اظهار داشت: ما تجربیات زیستی خود را از روی فیلم ها برمی داریم، تجربیات زیستی ما در اطرافمان هستند، اساس کار فیلمساز در مکانی است که در آن زندگی می کند و مهارت هایی است که در ارتباط گیری با آدمها و درک متقابل آنها بدست می آورد.

کارگردان فیلم “به همین سادگی” در پاسخ به سوالی در خصوص عناصر زیست بوم در سینما به‌ویژه در فیلم هایش گفت: واژه “زیست بوم” به عنوان یک قلمرو اکوسیستم خود و عناصر مشخصی دارد که به آن پیوستگی می دهد؛ این واژه وقتی در حوزه فرهنگ قرار می گیرد، دیگر از مرز مشخصی برخوردار نیست بلکه قلمرویی است که مرزهایش درون آدم ها و در لایه های آنان پنهان شده است و دست یازیدن به آن و صحبت کردن پیرامونش و به چالش کشیدنش مستلزم یک زیست اجتماعی کاملا هوشیارانه است.

میرکریمی اظهار داشت: شاید تنها موردی که بتوانم درباره عناصر زیست بوم در فیلم هایم بگویم، این است که این عناصر از کجا می آیند؛ برخی اوقات بعدها بعد از ساخت فیلم، خودم هم شاخص‌ها و عناصر مشترکی در فیلم هایم کشف می کنم، البته این طور نیست که پروتکلی داشته باشم که موارد آن را در همه فیلم ها رعایت کنم، اما در هر صورت همه اینها از یک دستگاه فکری بیرون می آید لذا ممکن است مشابه باشد.

کارگران فیلم “نگهبان شب” با بیان اینکه فیلم ها براساس یک اراده و تصمیم واحد شکل نمی گیرد، افزود: در واقع فیلم در ادامه یک زندگی شکل می گیرد، اگر فیلمسازی بخشی از زندگی باشد، در ادامه تجربیاتی که می کنی، یک اثر سینمایی هم تولید می نمایی، این مجموعه ای از تجارب، احساسات و نگرانی هایی است که جمع شده و تبدیل به دغدغه شده است و در فیلم جاری می شود که بخش عمده ای از آن هم آگاهانه نیست.

وی بیان کرد: فیلم “نگهبان شب” حاصل یک زیست در همین موقعیت اجتماعی – سیاسی کنونی در جامعه ای است که آن را تجربه کردیم و به نظر می رسد یک دی.ان.ای ایرانی در آن وجود دارد و از یک ملات مشخص فرهنگی بیرون آمده که حاصل همان زیست است.

میرکریمی بیان کرد: فیلم ها معمولا یک ایده اولیه دارند که نمی شود آن را به اشتراک گذاشت و فقط یک لحظه است؛ همان طور که من برای ساختن فیلم “به همین سادگی” یک لحظه سینمایی داشتم که ایده اولیه فیلم در آن شکل گرفت اما سال ها طول کشید که تبدیل به قصه شد، وقتی که می خواهی قصه ای را بنویسی، آن موقع است که همه داشته ها و تجربیات و المان های زیست بومی که دارید، به ذهنتان می آید و آن را در یک قصه جانمایی می کنی.

وی ادامه داد: من برای ساخت فیلم “نگهبان شب” هم یک لحظه سینمایی داشتم، آن هم زمانی بود که با دیدن یک نگهبان جوان کنار یک ساختمان در حال ساخت در ذهنم شکل گرفت، پسر جوانی که با احترام از یک پیرمرد پذیرایی می کرد و … همین جا است که رفتار یک آدم از یک طبقه در یک لحظه و واکنش وی در موقعیتی که کاملا ایرانی است را کشف می کنی و آن را در ذهنت نگه می داری.

به گفته میرکریمی، یک فیلمساز باید انباری از لحظات متفاوتی از شخصیت های جامعه و موقعیتهایی که پیش می آید را در ذهنش ایجاد کند تا وقتی می خواهد قصه ای را بگوید، از همه این داشته ها بهره گرفته و قصه اش را بسازد، در هر صورت فیلمهایی که می سازم، از پیش طراحی شده و طبق نقشه نیست، خودم هم شگفت زده می شوم، وقتی داشته های ذهنیم یک رشته قصه را بوجود می آورد.

کارگردان فیلم “قصر شیرین” توصیه کرد، برای اینکه عرضه کننده فرهنگی خوبی باشیم و خوب از تجربیات و لحظات اطرافمان برداریم و ذخیره کنیم، دو قانون وجود دارد، اول اینکه باید یاد بگیریم که هیچ چیز و هیچ پدیده ای بی اهمیتی وجود ندارد، در این صورت همه چیز معنا پیدا می کند و لحظات معمولی می توانند معانی بزرگی داشته باشند، دوم اینکه همه چیزها بهم ربط دارد و باید ارتباط آنها را پیدا کنیم.

رستگاری شخصیت فیلم در سینمای ما در حضور دیگران اتفاق می افتد

کارگردان فیلم “نگهبان شب” گفت: در الگوی ما در سینما، رستگاری شخصیت اصلی فیلم یا بیرون ریزی یا کنش مندی آگاهانه اش، باید در حضور شخصیت های دیگر قصه اتفاق بیافتد و این موضوع در فیلم “نگهبان شب” رعایت شده است، این رستگاری را در انتهای فیلم می توان مشاهده کرد، همان جا که شخصیت اصلی و همان پسر ساده و منفعل ابتدای فیلم، در انتهای فیلم خطاب به شخصیت مقابل خود می گوید که “خانه های مردم را کی می سازی”…

میرکریمی اظهار داشت: آنچه برای من در فیلم “نگهبان شب” اهمیت داشت، این بود که یک انسان در انتهای فیلم به درجه ای رسیده که احساس مسئولیت بزرگتری پیدا کرده و به موقعیتی رسیده است که می تواند نگهبان باشد، این نشانه کمی نیست و در واقع یک کنش مندی به شمار می رود.

وی بیان کرد: در ابتدای فیلم “نگهبان شب” پسری را می بینیم که حتی از عنوان کردن نامش خجالت می کشد و کاملا در نقطه ضعف قرار دارد اما در انتها به مردی تبدیل می شود که هم ظاهرش تغییراتی کرده و هم استوارتر از گذشته به نظر می رسد و در این موقعیت اولین سوالش این است که “برای مردم چه می خواهی بکنی”، انگار می گوید گذراندن این سختی ها در برابر اینکه مردم به خانه هایشان برسند، هیچ نیست؛ و وقتی به فرد مقابلش می گوید که “دیگر برای آنها نمی سازم ..” آتش فشانش بیرون می آید، هرچند کوچک است اما در حد خودش است و این چیز کمی نیست.

کارگردان فیلم “یک حبه قند” خطاب به فیلمسازان جوان گفت: یک فیلمساز باید خودخواه باشد و به دنبال فرصت های جدید برای خود بگردد و برای کاوشها و تجربیات جدید تلاش کند، وقتی من فیلمی را می سازم که مردم از آن احساس رضایتمندی دارند، عینک قبلی ام را به اطراف برمی دارم و عینک جدیدی می زنم تا موضوع جدیدی برای فیلم انتخاب کنم و به دنبال ساخت یک فیلم با موضوع جدید می روم تا قصه های قبلی دوباره تکرار نشود.

رسانه سینمای خانگی- وقتی جای «قبح طلاق» با «جشن طلاق» عوض شد

بابک خواجه‌پاشا کارگردان فیلم «در آغوش درخت» در نشست نقد و بررسی این فیلم در جشنواره «حوا» از انگیزه خود برای ساخت فیلمی درباره قبح طلاق گفت.

به گزارش سینمای خانگی از مهر، در اولین نشست از سلسله نشست‌های فیلم‌های سینمایی جشنواره فیلم «حوا» فیلم سینمایی «در آغوش درخت» مورد بررسی قرار گرفت.

بابک خواجه‌پاشا کارگردان، سجاد نصراللهی تهیه‌کننده و روح‌الله زمانی بازیگر این اثر در این نشست حضور داشتند.

بابک خواجه‌پاشا در ابتدای این نشست گفت: می‌خواهم از لحاظ جامعه‌شناسی وارد بستر فیلم شوم. مهمترین نهاد جامعه، خانواده است و مهمترین جوهره خانواده فرزند است. گویی پیش از به دنیا آمدن فرزند، خانواده به طور کامل شکل نگرفته است. در سال‌های اخیر ما بسیار زیاد با مقوله‌ای به نام طلاق رو به رو هستیم حتی چندی است که قبحش شکسته شده و به تازگی جشن طلاق را هم در جامعه می‌بینیم. بنابراین تصمیم گرفتم فیلمی در قبح طلاق بسازم.

این کارگردان ادامه داد: در سینمای ما و البته سینمای جهان مقوله طلاق همیشه از دریچه نگاه بزرگترها به تصویر کشیده شده یا به بچه‌هایی پرداخته شده است که خانواده‌شان طلاق گرفته و بچه‌ها دچار بحران شده‌اند، این بار ما تصمیم گرفتیم از زاویه نگاه کودکان به این مسأله بپردازیم به ویژه اینکه در فیلم می‌بینیم که گفته می‌شود بچه‌ها را باید از هم دور نگه داریم و به نظرم این خیلی تراژیک است.

سجاد نصراللهی هم بیان کرد: فضای شناخت بابک از لحاظ تولید برای من خیلی جالب بود. دغدغه من این بود که فیلمی درباره طلاق بسازیم. بابک هم در فیلمنامه خیلی خوب به این موضوع پرداخت.

روح‌الله زمانی هم توضیح داد: من با آقای خواجه‌پاشا در فیلم «خورشید» آشنا شدم او دل بزرگی دارد و انسان بسیار شریفی است. خانواده همیشه برای من مهم بوده است و با توصیف‌های آقای خواجه پاشا از فیلم خوشم آمد و دوست داشتم نشان بدهم برخی خانواده‌ها چه دردی دارند.

خواجه پاشا درباره همکاری با رضا میرکریمی هم اظهار کرد: یکی از دلایل موفقیت در هر شغلی مرشد داشتن است. داشتن استاد و مرشد قاعده موفقیت است آقای میرکریمی در اخلاق فوق‌العاده است همچنین او شخصیت شهودی هم دارد. سینمای ما در دهه شصت با بزرگانی مثل بیضایی، نادری، مجیدی، میرکریمی و … وارد چرخه‌ای شد که این سینما، ایرانی و ملی شد. من طرفدار سینمای انسانی هستم که مختص شرق است، این سینما زیاد فردگرا نیست، به این فکر است که باید چه کنیم تا به جای بهتری برسیم سعی می‌کند به انسان‌ها راهکار بدهد تا به جای بهتری برسیم. من نام این سینما را سینمای سفید گذاشته‌ام که سفارشی نیست. متأسفانه الان به گونه‌ای شده است که بچه‌ها منتظر هستند تا سفارشی به آنها داده شود البته همه هم این شانس را ندارند که کسانی به سراغشان بروند. من از سجاد نصراللهی و آقای مصباح بسیار ممنونم.

سپس مارال بنی‌آدم یکی از بازیگران «در آغوش درخت» به صورت تلفنی در این نشست حضور پیدا کرد و گفت: وقتی خانواده تشکیل می‌شود به نظرم یکی از بزرگترین اتفاقات مقدس جهان شکل می‌گیرد پس تحت هر شرایطی باید آن را حفظ کرد و پایش ایستاد ما با این فیلم این موضوع را به تصویر کشیدیم. من از آقای خواجه پاشا ممنونم که به من اعتماد کردند این را هم باید بگویم من این نقش را با تک تک سلول‌هایم بازی کردم، شرایط را زیست کردم و آقای خواجه پاشا آنقدر هدایت درستی داشت که توانستیم این فیلم درجه یک را بسازیم. امیدوارم برای سینمای ایران و تئاتر کشورمان بهترین‌ها رخ بدهد چون همه صحبت‌های هم نسلان ما با سینما و هنر گفته می‌شود.

خواجه پاشا هم توضیح داد: گاهی یک سری حرف‌ها گفته می‌شود، یک سری ایده‌ها مطرح می‌شود مثل ایده‌های اجتماعی که فرقی نمی‌کند در چه برهه‌ای مطرح می‌شود. ما در جامعه از لحاظ فرهنگی و اجتماعی دارای یک سری مشکلات عمده و حیاتی هستیم که اگر امروز شروع کنیم بیست سال طول می‌کشد تا اصلاح شود. گاهی ایده‌هایی مطرح می‌شود که بسیار درست هستند مثل گسست نسل‌ها. باید به این موضوعات فکر و برای آن برنامه‌ریزی شود ولی وقتی این ایده‌ها به مرحله اجرا می‌رسند انگار بین ایده و اجرا یک گرداب وجود دارد، گم و وارد مباحث دیگر می‌شود. الان ما با بچه‌های دهه نود نقطه اتصال نداریم. پس کارگروهی اصولی لازم است تا بررسی کنند ما چگونه باید به نسل‌های جدید وصل شویم.

وی در پایان گفت: فیلم بعدی که دارم در همین فضاست امیدوارم بگذارند بسازیم به نظرم در جامعه کنونی هر کسی به غیر از تزریق امید و حال خوب برای مردم کاری کند گناه کرده است مردم ما حالا به حال خوب نیاز دارند پس ناامیدی را به جامعه تزریق نکنیم.

رسانه سینمای خانگی- «لیلی» چه زمانی آماده نمایش خواهد شد؟

فیلم کوتاه «لیلی» به نویسندگی و کارگردانی نوید رفیعی به مرحله تدوین رسید.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مشاور رسانه‌ای فیلم، «لیلی» اولین تجربه نوید رفیعی در مقام نویسنده و کارگردان است که این روزها کیومرث بیک‌زند تدوین آن را برعهده دارد. این فیلم کوتاه روایتی است متفاوت از قصه زندگی دو خواهر که در شهرستان میانه تصویربرداری و به زبان ترکی ساخته شده است.

در خلاصه داستان فیلم آمده: «میبینم روزی رو که شدی شیردوش خاور بانو!»

نوید رفیعی که پیش از این تهیه‌کنندگی فیلم کوتاه «نقره‌ای» را برعهده داشته، دانش آموخته کلاس سینماگرانی چون رضا میرکریمی، مجید برزگر و احسان عبدی‌پور است و حالا در مقام نویسنده و کارگردان مشغول آماده سازی فیلم کوتاه «لیلی» است تا پس از پایان مراحل فنی آماده حضور در رویدادهای حوزه فیلم کوتاه شود.

فاطمه نصیری، مجید زمانی، شادی شیخ‌الاسلامی، محدثه باقری، رژینا سعدی و ساره رشیدی در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند.

سایر عوامل فیلم عبارتند از مشاور کارگردان: حمید صابری، دستیار یک کارگردان و برنامه‌ریز: مهرنوش حسینی، مدیر تصویربرداری: رضا نحوی، انتخاب بازیگر: لیلا دانشیار، مدیر صدابرداری: حسین معتمدی، تدوین: کیومرث بیک‌زند، طراح گریم: احسان رشیدی، منشی صحنه: فاطمه سیدی، مدیر تولید: امیر رفیعی، عکاس: زهرا محمدحسینی، دستیار دو کارگردان: محمدمهدی مهدیان، طراح صحنه و لباس: نوید رفیعی، اجرای صحنه: حمید گروسی، مشاور رسانه: سمیرا افتخاری، مجری طرح: مؤسسه هنرهای نمایشی صحنه.

رسانه سینمای خانگی- در کارگاه انتقال تجربه میرکریمی چه گشت؟

کارگاه آموزشی و انتقال تجربه رضا میرکریمی، نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سینما به همت انجمن سینمای جوانان ایران_ دفتر زنجان برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، روز گذشته دوشنبه ۱۲ تیرماه کارگاه آموزشی و انتقال تجربه رضا میرکریمی، نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سینما به همت انجمن سینمای جوانان ایران_ دفتر زنجان در سالن یادگار فرهنگسرای امام خمینی (ره) زنجان برگزار شد.
این کارگاه  که با استقبال پرشور هنرجویان روبه رو برگزار شد، میرکریمی از چالش های پیش روی فیلمسازان در ابتدای ورود به سینما  سخن گفت و سپس مباحثی از تاثیر سایر هنرها بر سینمای شخصی  خود مطرح نمود.
میرکریمی در ادامه درس‌گفتارهایی با موضوع «انواع میزانس در سینما و نحوه کارگردانی در تمرین با بازیگران  بر تکیه بر فیلم سینمایی یک حبه قند»  ارائه کرد
خروج از نسخه موبایل