«ژیله‌مو» و آتش زیر خاکستر / فیلم کوتاه

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از مهر؛ زیور حجتی کارگردان فیلم کوتاه «ژیله‌مو» گفت: ژیله‌مو یک اصطلاح کُردی به معنی آتش زیر خاکستر است. از آنجا که داستان فیلم در یک جغرافیای مرزی با شخصیت‌های کردزبان روایت می‌شود و محتوای فیلم نیز با این مفهوم همخوانی داشت، این عنوان را برای فیلم انتخاب کردم.

وی درباره فضاسازی یک باشگاه کشتی توضیح داد: نگاه من به سینما جنسیتی نیست و مهم این است که یک کارگردان بتواند خود را در موقعیت‌های مختلف قرار دهد و آن فضا را باورپذیر کند. من تا به حال کشتی نگرفته‌ام و شاید مخاطب معمولی بودم که یکسری مسابقات کشتی را از تلویزیون تماشا کرده است، اما این دلیل نمی‌شود که نتوانم چنین فضایی را تصویر کنم. در واقع، من تعمدا در فیلم کوتاه به سراغ سوژه‌هایی می‌روم که از تجربه‌های شخصی‌ام دور هستند تا بتوانم خودم را به عنوان یک فیلمساز در فضاهای مختلف قرار دهم.

کارگردان فیلم کوتاه «زنان لجمن» گفت: برای ساخت «ژیله‌مو» تحقیق داشتم و مخصوصا درباره گروه سنی نوجوانان پژوهش کردم. یکسری خاطرات هم شنیده بودم و می‌دانستم که قرار است در فیلم به چه سمت و سویی برویم.

حجتی درباره شخصیت‌پردازی بازیگران این فیلم تصریح کرد: من حدود دو ماه و نیم با بازیگران نوجوانم، علی راد و محمد ایمان، تمرین روزانه داشتم. در این مدت، هر روز چهار ساعت با هم کار می‌کردیم تا کاملا در شخصیت‌ها فرو بروند. این فرآیند به من کمک کرد تا شناخت عمیقی از آنها پیدا کنم و بدانم از نظر شخصیتی چطور هستند و چگونه باید نقش‌ها را هدایت کنم. همچنین، خود بازیگران هم در خلق شخصیت‌ها مشارکت داشتند و ایده‌هایشان را مطرح می‌کردند. در نهایت، آنها چنان با نقش‌ها عجین شدند که دیگر مرزی بین خود و شخصیت‌ها نمی‌دیدند و با شخصیت‌های فیلم زندگی می‌کردند.

وی درباره چالش‌های فیلمبرداری در فضای کوهستانی و برفی گفت: یکی از دلایل اصلی من برای ساخت «ژیله‌مو»، تجربه‌کردن فضای خارجی و طبیعت بود زیرا تاکنون فیلمبرداری در فضای خارجی را تجربه نکرده بودم. تا قبل از این، فیلم‌هایم بیشتر در فضاهای داخلی و محدود می‌گذشتند و این بار می‌خواستم چالشی جدید را تجربه کنم. تمام برف‌های فیلم واقعی بودند و ما از جلوه‌های ویژه استفاده نکردیم. پیش‌بینی هوا و زمان‌بندی فیلمبرداری در این شرایط بسیار سخت بود و گاهی راکورد ما در فیلمبرداری به دلیل تغییر آب‌وهوا به‌هم می‌خورد.

حجتی درباره استفاده نکردن از جلوه‌های ویژه تصریح کرد: در فیلم کوتاه خیلی سخت می‌توان از جلوه‌های ویژه استفاده کرد زیرا هزینه بسیار زیادی نیاز دارد و گاهی فضای رئال فیلم را تحت تاثیر قرار می‌دهد. تجربه «ژیله مو» به من نشان داد که در آینده اگر بخواهم یک فیلم سینمایی بلند در این فضا بسازم، چگونه می‌توانم با چنین چالش‌هایی روبه‌رو شوم.

وی درباره رویکرد اخلاقی در فیلم‌هایش بیان کرد: من همیشه سعی می‌کنم مفاهیم اخلاقی را به شکلی ظریف و غیرشعاری در فیلم‌هایم مطرح کنم. دوست ندارم پیام‌ها مستقیم باشند، بلکه ترجیح می‌دهم در لایه‌های زیرین داستان جریان داشته باشند تا مخاطب خودش آنها را کشف کند. در «ژیله‌مو» نیز مساله انتخاب‌های اخلاقی یک نوجوان در موقعیت‌های حساس مطرح است و این موضوعی است که در آثار بعدی‌ام هم ادامه خواهد داشت.

حجتی در پایان تصریح کرد: تمرکز من در حال حاضر روی نوشتن فیلمنامه‌های جدید است. بعد از ساخت «زنان لجمن»، قصد داشتم به سراغ فیلم بلند بروم، اما شرایط به گونه‌ای پیش رفت که چند سالی مشغول نوشتن شدم و فیلم کوتاه «ژیله‌مو» را ساختم. امیدوارم به زودی بتوانم فیلم بلند بعدی‌ام را کلید بزنم زیرا در این سال‌ها روی نوشتن فیلمنامه بلند تمرکز کرده ام.

عوامل فیلم کوتاه «ژیله‌مو» عبارتند از نویسنده و کارگردان: زیور حجتی، تهیه‌کننده: حسین کاکاوند، مدیر فیلمبرداری: کیوان شعبانی، تدوین: مصطفی وزیری، صدابردار: هادی بهشتی پور، طراحی و ترکیب صدا: سامان شهامت، طراح گریم: امید گلزاده، طراح صحنه و لباس: آرمیتا فرج‌اللهی، عکاس: محمد بیگ، فیلمبردار پشت صحنه: آرین رستمی، آهنگساز: نیما امین، اصلاح رنگ و نور: هانی سلمانی، جلوه‌های ویژه بصری: مرتضی مظلومی، دستیار یک گارگردان و برنامه‌ریز: سعید آهنج، مدیر تولید: آریا محسن‌پور سهی، گروه کارگردانی: محمدعلی خان‌آبادی، میلاد مساح، منشی صحنه: روژا رشیدی، ترجمه و زیر نویس: سارا احمدی، دستیار یک فیلمبردار: حامد حسنوندی، گروه فیلمبرداری: عباس رزاقی، هادی جمالی و علی اسماعیلی، مجری گریم: حانیه محمودآبادی، دستیارصحنه و لباس: نوید اسدیون، پوستر: عسل خواجه‌وندی، ساخت تیزر: صادق شاهسوند، سینه‌موبیل: محمدعلی صادقی، حمل ونقل: محمود جعفری.

«سحر امامی» نماد شیرزن ایرانی از نگاه فرهیختگان بین‌المللی

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی؛ حجت الاسلام محمدمهدی ایمانی پور در پیامی ضمن محکوم کردن حمله ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی به صدا و سیما، از حرکت شجاعانه خانم سحر امامی مجری شبکه خبر تقدیر کرد و نوشت: اعلام کنیم که طبق رصد جامع صورت گرفته از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، در صفحات مجازی بسیاری از فرهیختگان و فعالان بین المللی در سرتاسر جهان، از شما به عنوان نماد شیرزن ایرانی یاد می شود.

وی از سحر امامی به عنوان مجری متعهد و غیور رسانه ملی یاد کرد و افزود: ارزش این حماسه قطعا کمتر از حماسه دلاورمردان ما در میدان جنگ نظامی علیه رژیم متجاوز صهیونیستی نیست.

ایمانی پور اضافه کرد: تهاجم وقیحانه و وحشیانه رژیم نامشروع صهیونیستی به یکی از ساختمان‌های اصلی رسانه ملی، بار دیگر دنائت و شقاوت این باند سفاک و جنایتکار را در مقابل دیدگان بیدار بشری به تصویر کشید. در این میان ایستادگی و صلابت مسئولانه شما و همکاران غیورتان تا آخرین لحظه تجاوز دشمن در مقابل دوربین‌های تلویزیون، جلوه‌ای گویا از عظمت و غیرت ایرانیان را برای مخاطبان بین المللی جنگ اخیر نمایان ساخت.

وی ادامه داد: ضمن تقدیر از این حرکت شجاعانه، تجاوز بزدلانه رژیم صهیونیستی به کانون اطلاع رسانی و آگاهی بخشی در ایران اسلامی را محکوم و برای شهدای این حادثه علو درجات را از خداوند متعال مسألت می نمایم.

اسرائیل و نقش ‌هالیوود در پشتیبانی از آن

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از کیهان؛ سینمای ‌هالیوود در چهار محور سرزمین بدون ملت، ملت مظلوم یهود، اسلام‌ستیزی و صحیح بودن انتقام یهود از مردم فلسطین، به پشتیبانی از کشور جعلی اسرائیل می‌پردازد. اسرائیل در کنار حملات نظامی علیه ملت مظلوم فلسطین، برای از بین بردن حمایت جهانی از فلسطین و همراه ساختن مردم دنیا با خود، آثار سینمایی گوناگونی را در سال‌های گذشته اکران کرده است تا مخاطب با تماشای این تولیدات، به سمت یهود متمایل شده و دست از حمایت مردم فلسطین بردارد. موسسۀ رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد، نشستی را درخصوص «بازخوانی مسئلۀ فلسطین در سینمای صهیونیستی» برگزار کرد.

حجت‌الاسلام علی قهرمانی، استاد حوزه و دانشگاه در این نشست گفت: محور تولید انیمیشن‌ها، فیلم‌ها، سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیونی در برهه‌ای، عبارت «سرزمین بدون ملت برای ملت بدون سرزمین» بود. با فراگیر شدن این محور، ذهنیتی برای مردم دنیا شکل می‌گیرد که یهودیان حق دارند مهاجرت کنند.

وی با بیان افسانۀ بنی‌اسرائیلی سامسون و دلیله، اظهار داشت: یهود روایت دومی را برای ظلم خود به فلسطینی‌ها ایجاد کرد. آن‌ها با ساخت فیلم سینمایی سامسون و دلیله، این تصور را برای مخاطبین ایجاد کردند که مردم فلسطین در طول تاریخ به یهودیان ظلم کرده‌اند و اکنون این قوم مظلوم در حال انتقام گرفتن است. عوض کردن جای جلاد و شهید، نکته‌ای بود که رهبر انقلاب نیز در مورد آن تذکر داده بودند. از این فیلم چندین تله‌فیلم و بازسازی تولید شده است که جدیدترین نسخۀ آن، مربوط به سال ۲۰۱۸ است. داستان سامسون در کتب انبیا ذکر و به عنوان اسطوره‌ای در تورات از او یاد شده است.

این پژوهشگر سینما با اشاره به سرگذشت بنی‌اسرائیل، بیان کرد: بنی‌اسرائیل در یک برهه با انبیا همراه بودند و با کفار می‌جنگیدند و در برهه‌ای دیگر، آموزه‌های وحیانی را با خرافات درآمیخته و خودشان به جبهۀ باطل تبدیل شدند. با وجود این مطلب، یهودیان برخلاف واقعیت، خودشان را در این فیلم موحد و فلسطینی‌ها را بت‌پرست معرفی می‌کنند.

حجت‌الاسلام قهرمانی در ادامه گفت: یهود برای فراگیر کردن روایت «ملت ظالم، ملت مظلوم»، سامسون و دلیله را به عنوان اولین فیلم، روی پردۀ سینما به نمایش 

گذاشت. 

باتوجه به نسخه‌های فراوان از این اسطوره، اگر بگوییم این داستان خطی روایی است، اغراق نکرده‌ایم. این مطلب، جریانی رسانه‌ای را در طول تاریخ و به ویژه بعد از اشغال فلسطین شکل داده است. شاهد این مدعا، همزمانی ساخت اولین نسخۀ فیلم سامسون و دلیله در سال ۱۹۴۹با شروع کشتار فلسطینی‌هاست. یهود درصدد بود با ساخت این فیلم، علاوه‌بر ایجاد جریان رسانه‌ای، توجه مردم را از اتفاقات منطقه منحرف کنند.

استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر این مطلب که یهود از هر اسطوره‌ای، آموزه‌ای را استخراج می‌کند، بیان داشت: یهود از داستان استر، مردخای و قتل عام ایرانی‌ها، این نکته را به یهودیان متذکر می‌شود که هر زمان قدرت پیدا کردی، از دشمنت انتقام بگیر. این مسئله به عنوان یک پیش‌فرض است و از همین رو، یهودیان این واقعه را هرساله جشن می‌گیرند. انتقام از دشمن، آخرین راهبرد یهود بوده و این قوم حاضر هستند انتقام از دشمن را به بهای نابودی خودشان به دست بیاورند.

وی در ادامه، به بیان موج دوم روایت یهود پرداخته و گفت: موج دومی که از روایت «ملت ظالم، ملت مظلوم» منشعب می‌شود، ظلم‌هایی است که به یهودیان روا داشته شده است. حدود ۱۸ فیلم مهم در این خصوص ساخته شده است که اروپا و آلمان، سازنده بیشتر این فیلم‌ها هستند. به عنوان نمونه می‌توان به فیلم ایکس من: آخرالزمان، اشاره کرد. یهود در موج دوم، با ساخت فیلم‌هایی مانند «فهرست شیندلر» و «زندگی زیباست»، به مظلوم‌نمایی در مسئله هولوکاست پرداخت.

حجت‌الاسلام قهرمانی با اشاره به اینکه بعضی از این فیلم‌ها سود مالی ندارد، اظهار داشت: بعضی از این فیلم‌ها در گیشۀ فروش شکست خورده است. با این حال پایگاه IMDB با پرداخت هزینه، باعث می‌شود تا این تولیدات در مراکز اصلی نقد فیلم مانند 

«هالیوود ریپورتر» دیده شوند.

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: یهود در موج سوم، در پی هیولاسازی از مسلمانان است. این موج در معنای عام به دنبال اسلام‌ستیزی و تفهیم خطرناک بودن مسلمانان برای تمام مردم دنیا و در معنای خاص در پی تبیین خطر مسلمانان برای پیروان دین یهود است. «جنگ جهانی زد»، از جمله فیلم‌های مشهور این موج است. 

در این فیلم زامبی‌ها مانند مسلمانان از دیوار عظیم دور اسرائیل بالا می‌روند و قهرمان داستان از بالگرد به آن‌ها تیراندازی می‌کند. یهود این صحنه را برای مخاطب به‌گونه‌ای به تصویر کشیده است که بیننده به قاتل حق داده و با او همذات‌پنداری کند.

وی با اشاره به فیلم «هابیت» بیان کرد: در این فیلم سرزمینی به نام موردور وجود دارد که معادل آن در زبان فارسی، قاتل است. یهود در طی به تصویر کشیدن این فیلم، فلسطین، عربستان و منطقۀ غرب آسیا را به عنوان سرزمین قاتل‌ها معرفی می‌کند. آن‌ها در فیلم ارباب حلقه‌ها نیز فلسطین را دشمن حق معرفی کرده و با شبیه ساختن شخصیت سارومان به شیخ احمد یاسین، بنیانگذار شهید حماس، به این مطلب اشاره کرده‌اند. اگر هنوز به تطبیق آن سرزمین سیاه با فلسطین نرسیده‌اید، توجه به شباهت سارومان با رهبر حماس، صحت این مطلب را برای شما روشن می‌کند.

این پژوهشگر سینما ضمن بیان طیف چهارم فیلم‌های ‌هالیوود گفت: یهود در موج چهارم به مخاطب می‌فهماند که دورۀ انتقام گرفتن از دشمنان فرا رسیده است. آن‌ها برای تبیین این مسئله به مردم جهان، گاهی سراغ سوژه‌های واقعی نیز رفته‌اند. «مونیخ» و «هفت روز در انتبه»، دلیلی بر وجود این سری فیلم‌ها در فضای ‌هالیوود است. فیلم «مونیخ» که در سال ۲۰۰۵ به تولید رسید، به اسیر شدن گروهی از یهودیان به دست فلسطینی‌ها می‌پردازد.

وی با بیان فیلم‎‌هایی خارج از این چهار طیف بیان داشت: در تمام فیلم‌های مذکور یا بازنمایی مثبت از اسرائیل و یا بازنمایی منفی از فلسطین وجود دارد. با این حال، فیلم‌هایی مانند «ماتریکس» در هیچ کدام از این طیف‌ها جای نمی‌گیرد. در این فیلم، انسان‌های واقعی که در حال مبارزه با ماشین‌ها هستند، در سرزمین زایون زندگی می‌کنند و باتوجه به قرائن موجود، منظور یهود از این سرزمین، همان صهیون است.

حجت‌الاسلام قهرمانی در پایان بحث با اشاره به وظیفۀ مسلمانان درخصوص مردم فلسطین، خاطرنشان کرد: تنها فیلم‌های قدرتمند و مؤثری که درمورد مردم فلسطین ساخته شده است، سریال بازمانده و فیلم سینمایی «چشمان آبی زهرا» است. بنده به جرئت می‌توان بگویم که با هر دو فیلم اشک ریخته‌ام. قوت جمهوری اسلامی و جبهۀ مقاومت باعث شده است که چهره‌های مطرح دشمن پای کار بیایند.

مهلت ارسال آثار به جشنواره فیلم‌های ۱۰۵ ثانیه‌ای گمبرون‌شهر تمدید شد

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از مدیریت ارتباطات و امور بین‌الملل شهرداری بندرعباس؛ دبیرخانه چهارمین دوره جشنواره فیلم‌های ۱۰۵ ثانیه‌ای گمبرون‌شهر اعلام کرد: در پی استقبال گسترده فیلم‌سازان استان هرمزگان و به‌منظور ارتقاء سطح کیفی این رویداد مهم فرهنگی، مهلت ارسال آثار تا ۱۵ تیرماه ۱۴۰۴ تمدید شد.

این تصمیم در راستای سیاست‌های دبیرخانه جشنواره و شهرداری بندرعباس در جهت برگزاری یک رویداد استاندارد، حرفه‌ای و مؤثر در رشد و شکوفایی سینمای کوتاه استان هرمزگان اتخاذ شده است تا زمینه حضور پررنگ‌تر تمامی هنرمندان، چهره‌های فرهنگی و علاقه‌مندان به سینمای کوتاه فراهم شود.

جشنواره فیلم‌های ۱۰۵ ثانیه‌ای گمبرون‌شهر با حمایت شهرداری بندرعباس و به همت مدیریت ارتباطات و امور بین‌الملل برگزار می‌شود و از معتبرترین رویدادهای سینمایی استان به‌شمار می‌رود.

در دوره چهارم این جشنواره، برنامه‌ریزی دقیق و ساختار اجرایی منسجم با هدف ارتقاء سطح آثار و به‌کارگیری شاخص‌های حرفه‌ای سینمایی در چهار بخش داستانی، مستند، تجربی و پویانمایی صورت گرفته و داوری آثار نیز بااستانداردهای روز سینمای کوتاه انجام خواهد شد.

فیلم‌سازان می‌توانند آثار خود را از طریق بارگذاری در وب‌سایت رسمی شهرداری بندرعباس، بخش فیلم ۱۰۵ ثانیه‌ای گمبرون‌شهر ارسال کنند. همچنین موضوعات جشنواره در فراخوان منتشر شده در سایت مذکور قابل دسترسی است.

برای دریافت اطلاعات بیشتر، علاقه‌مندان می‌توانند با دبیر اجرایی جشنواره به شماره ۰۹۱۹۵۸۳۲۲۸۵ تماس حاصل نمایند.

آدرس سایت ثبت نام در جشنواره و بارگزاری آثار : http:/gamberonshahr.bandarabbas.ir

شروع فعالیت تمامی مراکز هنری و سینمایی کشور از روز شنبه

مرکز روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد: با تصمیم مراجع ذی‌صلاح و هماهنگی‌های انجام‌شده، تمامی مراکز هنری و سینمایی کشور از روز شنبه آینده ۳۱ خردادماه ضمن رعایت اصول و مقررات لازم الاجرا، برنامه‌های عادی خود را خواهند داشت. 

انتظار می‌رود که تمامی این مراکز در راستای تقویت روحیه و توان ملی در پاسداری از ایران عزیز و ایجاد فضای ارامش و امید، از تمامی ظرفیت‌های خویش در این دوران حساس استفاده کنند.

برای تمامی شهیدان بویژه فرماندهان، دانشمندان و زنان و کودکان و تمامی مظلومانی که در پی تهاجم ددمنشانه رژیم متجاوز صهیونیستی به شهادت رسیده‌اند، علو درجات مسآلت داریم.

بر اساس این گزارش مرکز روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای تمامی شهیدان بویژه فرماندهان، دانشمندان و زنان و کودکان و تمامی مظلومانی که در پی تهاجم ددمنشانه رژیم متجاوز صهیونیستی به شهادت رسیده‌اند، علو درجات مسآلت کرده است.

فرصت شبکه نمایش خانگی / تهدید شبکه نمایش خانگی

امروزه شبکه نمایش خانگی، بیش از هر زمان دیگری بین مردم جا باز کرده‌ و مخاطبان زیادی را به‌دست آورده‌ است؛ با این حال، همچنان چالش‌هایی وجود دارد که نمی‌توان از آن به‌آسانی گذر کرد.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از ایمنا، رسانه خانگی یا شبکه نمایش خانگی یا ویدئو رسانه به ناشر فیلم‌ها یا سریال‌ها گفته می‌شود. یک رسانه خانگی ممکن است دوبلاژ و توزیع یک فیلم را انجام دهد یا ممکن است خود دست به تولید بزند و محصولی را توزیع کند.

امروزه شبکه نمایش خانگی و پلتفرم‌ها، بیش از هر زمان دیگری بین مردم جا باز کرده‌اند و مخاطبان زیادی را به‌دست آورده است؛ سرویس‌ها و پلتفرم‌های اشتراک ویدئو و به‌طور خلاصه ظرفیت نمایش‌های خانگی در مقایسه با دیگر ابزارهای رسانه‌ای همچون سینما، مزیت‌هایی از جمله در دسترس بودن، ارزان‌قیمت بودن و نداشتن محدودیت زمانی در طول شبانه‌روز دارند، با این حال، همچنان چالش‌هایی وجود دارد که نمی‌توان از آن‌ها به‌آسانی گذر کرد و یکی از این چالش‌ها، محتواست؛ محتوایی که گاهی به سویی می‌رود که با ارزش‌های مردم متناقض است و در زبان عام و خودمانی به جایی می‌رسد که دیگر نمی‌توان با خانواده به تماشای آن نشست!

با توجه به فرصت‌های خلاقانه و محدودیت‌های کمتری که شبکه نمایش خانگی در خود دارد، می‌تواند بستری مناسب برای برنامه‌سازان و فیلم‌سازان باشد، هرچند اینکه محدودیت‌های کمتر برای نمایش خانگی، فرصت به حساب می‌آید یا تهدید، خود جای سوال دارد.

وقتی برای تبلیغات هزینه می‌دهیم

حمیدرضا کاظمی‌پور، منتقد سینما، تئاتر و تلویزیون به خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: مهم‌ترین دلیل گرایش برنامه‌سازان به نمایش خانگی و پلتفرم‌ها، مدیریت فرهنگی صداوسیماست که گاهی به‌دلیل سخت‌گیری‌ها، کمتر در آن شاهد خلاقیت هستیم، همچنین بیشتر برنامه‌های آن به محتواها، سوالات و مهمان‌های تکراری تبدیل شده است و جذابیت کمتری برای مخاطب دارد.

وی می‌افزاید: این پلتفرم‌ها و نمایش خانگی، موجب رشد تکنیکال شده است، یعنی به لحاظ ساخت و تولید، با آثار به‌نسبت رقابتی و باکیفیت از نظر تکنیک روبه‌رو هستیم، اما در کنار این‌ها به آسیب‌شناسی نیز نیاز داریم، یعنی نشان دادن یک راه عملیاتی برای اینکه بتوانیم تولیدات فاخرتری داشته باشیم. سریال‌های خانگی ما درگیر یک موضوع می‌شود و اگر مورد استقبال قرار گرفت یا آن‌قدر طی چند فصل ادامه پیدا می‌کند که از جذابیت آن کاسته شود یا همه فیلم‌ها به سمت همان محتوا می‌رود که قمه‌کشی، عشق و عاشقی و خشونت نمونه آن است؛ موضوع دیگر در شبکه نمایش خانگی، تبلیغات بین برنامه‌هاست که باید حذف شود، زیرا مخاطب، هزینه پرداخت می‌کند تا از محتوا استفاده کند نه اینکه دائم تبلیغ ببیند.

منتقد سینما با اشاره به ابتذال در نمایش خانگی و رئالیتی‌شوها گفت: در واقع رئالیتی‌شو به‌دنبال پیام‌های فاخر اخلاقی نیست و ماهیت سرگرم‌کننده دارد که در کنار خود می‌تواند شامل پیام‌های محیط زیستی، انسان‌دوستانه و اینگونه موارد باشد، اما این سرگرمی نباید به هر قیمتی اتفاق بیفتد و به سمت و سوی غیراخلاقی برود، بلکه باید با کمک خلاقیت در موقعیت‌های مختلف موجب ایجاد خنده شود. امیدوارم رقابت ایجاد شده در شبکه‌های نمایش خانگی که موجب رشد در سطح کیفی آثار شده است به لحاظ محتوایی هم ارتقا پیدا کند و شاهد تولیدات فاخر و در شأن فرهنگ ایران‌زمین باشیم.

تلویزیون به سمت آثار فاخر برود

در ادامه شاهین شجری‌کهن، منتقد سینما و نویسنده به خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: در محیط فرهنگی و هنری، همه‌چیز تحت کنترل و نظارت است و پلتفرم‌ها توانسته‌اند مسیر جدیدی را باز کنند که از لحاظ گردش سرمایه و بازار عرضه و تقاضا، هنوز نوپاست و نظارت دولت و نهادهای رسمی روی این پلتفرم‌ها و فضای مجازی به اندازه چرخه سینما یا تلویزیون عمیق نیست؛ این محدودیت‌های کمتر، موجب چرخش آزاد سرمایه نیز شده است و یک سریال، خیلی سریع به یک محصول فرهنگی عرضه‌شده تبدیل می‌شود، البته رقابت پلتفرم‌ها علاوه‌بر گردش مالی خوبی که دارد، باعث شده است که از فرصت‌ها برای مخاطبی که امروز با سبک‌ها و تکنیک‌های فیلم‌ها در سطح دنیا آشناتر است، به‌طور جدی استفاده شود.

وی می‌افزاید: در کنار این موضوع، باز بودن دست تهیه‌کننده و صاحبان اثر در تبلیغات، اطلاع‌رسانی و استفاده از ظرفیت‌های فضای مجازی موجب شده است که این تولیدات مورد استقبال بیشتری قرار بگیرد، در حالی که در بحث ساخت فیلم در سینما، فراز و نشیب‌های زیادی وجود دارد که بسیاری از کارگردانان را از ساخت فیلم منصرف می‌کند، علاوه‌بر این، برای اکران فیلم به امکانات نیاز است که بیشتر اوقات کافی نیست، همچنین فیلم‌های کمدی بسیار پرفروش، فیلم‌ها با محتوای جدی را زیر سایه خود می‌گیرند، در حالی که در پلتفرم‌ها این مشکلات کمتر وجود دارد.

منتقد سینما تصریح می‌کند: شاید یکی دیگر از دلایل موفقیت شبکه نمایش خانگی، واقع‌گرایی و تصویر نزدیک‌تر به جامعه امروز نسبت به تلویزیون است، با این حال فکر می‌کنم که تلویزیون باید به سمت سریال‌های تاریخی و فاخر برود زیرا در پلتفرم‌ها، این امکان وجود ندارد.

شجری‌کهن خاطرنشان می‌کند: ابتذال بحث مفصلی است که وقتی سرمایه‌سالاری در فضای مجازی وجود داشته باشد، ایجاد می‌شود؛ به‌طور طبیعی تعدادی از تهیه‌کنندگان و برنامه‌سازان برای گرفتن بازدید به هر راهی از جمله ابتذال و عبور از خط قرمزها متوسل می‌شوند. در سینما، فروش کمتر یا بیشتر یک فیلم، جاافتاده‌تر است و ممکن است یک اثر با محتوای خوب، فروش کمتری داشته باشد، اما در نمایش خانگی این‌طور نیست‌.

به گزارش ایمنا، با وجود دیدگاه‌های مختلف، آنچه همه بر آن اتفاق نظر دارند، موضوع محتوای مناسب است؛ محتوای شبکه نمایش خانگی با تمام واقع‌گرا بودن، نباید در دام خشونت، خیانت و ابتذال بیفتد، چراکه ممکن است اثرات منفی زیادی بگذارد، این در حالی است که می‌تواند بستری برای ساخت آثار فاخر باشد، بنابراین باید گفت همان‌طور که می‌توان به نمایش خانگی به چشم یک فرصت نگاه کرد، این تولیدات می‌تواند با محتوای خود تهدیدی برای سبک زندگی ایرانی-اسلامی باشد.

ابراهیم اصغری: مدیران از تاثیر مسئولیتی که در سینما و رسانه به عهده گرفته اند، غافلند؟

سلام و ارادت و آفرین بر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران که در عین شهادت فرماندهان دلاورش بسرعت آماده مقابله با دشمن صهیونیستی شده و با عملیات وعده صادق ۳ دل مردم را شاد کردند. اگر نبود این همه رشادت و مردانگی، این همه هوش و ذکاوت، این همه بصیرت و عاقبت اندیشی در میان فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران در پیشانی جبهه ی مردمی و انقلابی و در تبعیت از ولی معظم فقیه، چه بسا تاکنون بارها و بارها در مقاطع مختلف میدان و خاک وطن به کلی از دست رفته بود و هیچ اثری از آثار ارزشهای دینی و انقلابی ملت قهرمان ایران در پهنه ی گیتی باقی نمی ماند. کمترین بخش از این همه رشادت و مردانگی، این همه هوش و ذکاوت، و این همه بصیرت و عاقبت اندیشی را در برخی از مدیران بی خاصیت فرهنگی و سینمایی کشور نمی توان جستجو کرد که حتی جرأت ندارند تا یک اثر جدی ضد اسراییلی را در دستور کار سینمای ایران قرار دهند و نشان دهند که به تاکیدات مقام معظم رهبری و آرزوی ملت سربلند ایران و سایر ملل مظلوم منطقه لاأقل توجه دارند. مدیران فرهنگی در نهادهای مربوطه گویی فقط در شعار و نه در عمل ضد اسراییلی هستند و به تفاوت گفتار و رفتارشان برای لحظه ای هم نمی اندیشند. این مسئولان حتی ساخت یک فیلم سینمایی آینده نگر با موضوع پایان اسراییل را نیز بر نمی تابند و به بهانه های مختلف از تعهد آن سر باز می زنند. افسوس از این همه بی توجهی و محافظه کاری و… در مواجهه با دشمنی سفاک که خون تمامی مردم ایران را از کوچک و بزرگ مباح می داند.
اینجانب بیش از دو سال است که پیگیر یک طرح جذاب با ترسیم پایان اسراییل و شرایط تحقق این هدف مهم در قالب یک فیلم سینمایی آینده نگر از طریق مسئولین عریض و طویل نهادهای فیلمسازی هستم، که می تواند بسیار امید بخش و جریان ساز باشد؛ اما متاسفانه در طول این مدت هیچیک از مدیران مربوطه شجاعت ورود به این موضوع استراتژیک را نداشته اند. نمی دانم می ترسند یا ناخواسته در زمین دشمن بازی می کنند و یا این که از تاثیر مسئولیتی که در سینما و رسانه به عهده گرفته اند، غافلند… کاش مدیر شجاعی بود که می فهمید سینما تا چه اندازه می تواند پیش رو و الهام بخش باشد و به اهمیت این موضوع استراتژیک در این شرایط حساس پی می برد…

فعالیت شبکه خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از سر گرفته شد

دشمن صهیونیستی در تجاوزی وحشیانه یکی از ساختمان های صدا و سیمای جمهوری اسلامی را هدف قرار داد. این حمله باعث شد شبکه خبر صدا و سیما برای لحظاتی مختل شود، اما به زودی فعالیت شبکه خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از سر گرفته شد. سایر شبکه های صدا و سیمای جمهوری اسلامی همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند.

مردم بزرگوار ایران نشان داده‌اند که همواره فرق خائن و خادم را به خوبی می‌شناسند و به وقت خود نظرشان را راجع به او اعمال می‌کنند.

«مهدی عظیمی میرآبادی» تهیه کننده سینما و مدیرعامل سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس با اشاره به آغاز «جنگ تحمیلی رژیم غاصب صهیونیستی بر علیه ایران» به چگونگی ایفای نقش و تکلیف نهادهای فرهنکی و سینمایی در مواجهه با دشمن عنود صهیونی پرداخت و گفت: درست است که بعضی جاها بیانیه داده ­اند و یا جلسات اضطراری گذاشته اند و حساسیت­‌هایی مطرح کرده‌­اند، اما طبیعی­‌تر و درست‌­تر این است که مراکز رسمی مرتبط با سینما، مثل سازمان سینمایی، اوج، فارابی، حوزه هنری، و… واکنش خود را با طراحی و اجرای پروژه‌های هنری و سینمایی نشان بدهند و این حمله متجاوزانه را در چارچوب گفتمان «مقاومت» با توجه به سه مؤلفه «تأکید بر وحدت ملی»، «شهادت‌طلبی به مثابه ارزشی فراتاریخی»، و «پاسخ نظامی به مثابه حق مسلم» بازتعریف کنند.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ مدیر کل اسبق نظارت و ارزشیابی سینمای حرفه ای در گفتگو با خبرنگار سینماپرس با اشاره به حمله رژیم کودک کش و پلید صهیونیستی به خاک ایران بیان داشت: حمله اخیر رژیم صهیونیستی به خاک ایران، هنرمندان ایرانی را هم در موقعیتی بی‌سابقه قرار داده. با توجه به حساسیت موضوع، برخی با صدای بلند واکنش نشان می‌دهند، عده‌ای در هماهنگی یا هماوردی با دشمن به زبان استعاره پناه برده‌اند، گروهی در جهت منافع دشمن و در مقابل نفع و مصلحت مردم و کشور حرکت می‌کنند، و برخی هم در سکوتی معنادار فرو رفته‌اند.

عضو هیأت امنای اسلامی هنرمندان سپس به نقش سینما در شرایط فعلی و در بازتاب ناخودآگاه جمعی مردم کشورمان پرداخت و تصریح کرد: اصولاً سینمای هر کشوری همواره آینه‌ای از ناخودآگاه جمعی آن سرزمین است تا در موقعیت‌های مختلف و متفاوت، به خصوص در هنگام جنگ‌ها، همگرایی مردم را و همچنین مرعوب‌سازی دشمن و ناامید کردن او نسبت به مردم و خاک آن کشور را به دنبال داشته باشد. این قاعده در مورد کشور بزرگ و پهناور ایران نیز قابل بررسی است. سینمای ایران و سینماگران ایرانی نیز از دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس گرفته تا سایر تهدیدها و تعرض‌ها، همیشه به انحای گوناگون به آن اتفاقات واکنش نشان داده‌اند؛ وجود سینمای پرقدرتی تحت عنوان سینمای مقاومت و دفاع مقدس نتیجه بخشی از این واکنش‌هاست.

وی افزود: درست است که بعضی جاها بیانیه داده اند و یا جلسات اضطراری گذاشته اند و حساسیت‌هایی مطرح کرده‌اند، اما طبیعی‌تر و درست‌تر این است که مراکز رسمی مرتبط با سینما، مثل سازمان سینمایی، اوج، فارابی، حوزه هنری، و… واکنش خود را با طراحی و اجرای پروژه‌های هنری و سینمایی نشان بدهند و این حمله متجاوزانه را در چارچوب گفتمان «مقاومت» با توجه به سه مؤلفه «تأکید بر وحدت ملی»، «شهادت‌طلبی به مثابه ارزشی فراتاریخی»، و «پاسخ نظامی به مثابه حق مسلم» بازتعریف کنند.

این سینماگر با بیان این مطلب که هنرمندان متعهد و انقلابی اولین گروه هستند که همیشه در چنین شرایطی سینه سپر کرده و به اشکال متفاوت با اعلام حضور خود واکنش‌های متناسبی را نشان داده و می‌دهند، افزود: در واقعه جنگ تحمیلی اخیر که از جانب رژیم صهیونیستی تحمیل شده، نیز هنرمندان و سینماگران متعهد و انقلابی نقش خود را به خوبی ایفا کرده‌اند. نمونه‌های فراوانی از این گونه واکنش‌ها را در روزهای اخیر در رسانه‌های کشور شاهد هستیم. اما در کنار هنرمندان دغدغه‌مند، بخشی از هنرمندان و سینماگران هستند که اساساً نسبت به هیچ واقعه‌ای عملاً واکنشی نشان نمی‌دهند و موضعی نمی‌گیرند. البته ممکن است مکنوناتی قلبی در موافقت یا مخالفت با آن واقعه داشته باشند و گاهی در جلسات خصوصی هم خواسته یا ناخواسته به آن اشاره کنند، اما غالباً به طور آشکار هیچ واکنشی از آنان منتشر نمی‌شود. این گروه یا از مصلحت‌اندیشی و یا از روی ترس و یا از روی ملاحظات شخصی به خصوص از این جهت که شغل هنری آنان در سینما تحت‌الشعاع قرار نگیرد، از اعلام موضع خودداری می‌کنند.

وی در ادامه با رد هماهنگی برخی هنرمندان و سینماگران خاموش با منافع دشمن تاکید داشت: لزوماً این افراد به نفع دشمن رفتار نمی‌کنند، چون هدفشان بیشتر نفع شخصی و ملاحظات فردی است. اما جریان دیگری در سینمای ایران شکل گرفته که با سرمایه‌هایی لااقل مشکوک فربه شده‌اند. این گروه علی‌رغم مخالفت علنی و فراگیر جامعه بزرگ ملت ایران، با ادعای حمایت از همین مردم کاملاً هماهنگ با برنامه‌های دشمنان همین مردم فیلم می‌سازند و علیه همین مردم فعالیت می‌کنند. اینها خواسته یا ناخواسته سربازان دشمن هستند که با اسب تروا به قلعه ی سینمای ایران اسلامی نفوذ کردهاند و از ندانم کاری ها و ضعف مدیران ما سوء استفاده کردهاند. توقع همراهی این گروه با مردم و همدردی با مجروحان این حمله، از این گروه، بیجاست. آنها همین که نتوانند ضربه ی اساسی به فیلم و سینمای کشور بزنند، غنیمت است. اینها تکلیفشان معلوم است.

تهیه کننده فیلم های سینمایی افزود: عجیب و غریب‌ترین گروه هنرمندان و سینماگران ایرانی، آنهایی هستند که در پروژه‌های انقلابی و اسلامی که با سرمایه و بودجه دولت ساخته می‌شود، رشد و نمو پیدا کرده اند، معروف شده اند و امروز تعبیر سلبریتی در مورد تعدادی از آنان به کار میرود. سؤال من این است که اینان همیشه و همه جا در موقعیت‌ها و ماجراهای مختلف واکنش‌های اغراق‌آمیز و تهوع‌آوری از خود نشان می‌دهند، چگونه می‌شود که در ماجرای بسیار مهمی مثل حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی، این جمع سر به لاک سکوت می‌برند؟

«مهدی عظیمی میرآبادی» در پایان گفت و گو خاطرنشان کرد: به هر حال، سینما و سینماگران ایران، چه دولتی و چه مستقل، چه موافق و چه مخالف، ناگزیر از بازتعریف رفتار خود در مواجهه با این حمله ی نوعی هستند. چرا که مردم بزرگوار ایران نشان داده‌اند که همواره فرق خائن و خادم را به خوبی می‌شناسند و به وقت خود نظرشان را راجع به او اعمال می‌کنند.

مهدی پورسالار: چهل خطای مدیریت فرهنگی در کشور – خطای اول: غفلت از خِرَد جمعی و نخبگان در مدیریت فرهنگی

خطای اول: خطای راهبردی غفلت از خرد جمعی و نخبگان در مدیریت فرهنگی

وضعیت کنونی مدیریت فرهنگی کشور نشان‌دهنده ضرورت یک تحول ساختاری است. این تحول باید مبتنی بر باور به ارزش خرد جمعی و اهمیت مشارکت نخبگان در فرآیند تصمیم‌گیری باشد. تنها در این صورت است که می‌توان امیدوار بود مدیریت فرهنگی کشور از چالش‌های فعلی عبور کند و به سمت اثربخشی بیشتر حرکت نماید. چرا که یکی از عمیق‌ترین چالش‌های نظام مدیریت فرهنگی ایران، غفلت سیستماتیک از خرد جمعی و عدم بهره‌گیری از نظرات نخبگان و ذی‌نفعان در فرآیند تصمیم‌سازی‌های کلان است. این خطای استراتژیک که ریشه در ساختارهای ناکارآمد مدیریتی دارد، پیامدهای ویرانگری در عرصه فرهنگ بر جای گذاشته است. از کاهش شدید اثربخشی سیاست‌های فرهنگی گرفته تا ایجاد شکاف عمیق بین برنامه‌ریزان و جامعه هدف، همگی زنجیره‌ای از نتایج این رویکرد نادرست هستند.

ریشه‌یابی یک بحران ساختاری:

الف) ساختارهای متمرکز و نگاه از بالا به پایین

در بستر تاریخی مدیریت فرهنگی ایران، شاهد حاکمیت نگاه سلسله‌مراتبی و تصمیم‌گیری‌های متمرکز بوده‌ایم. این پارادایم مدیریتی که ریشه در ساختارهای بوروکراتیک دارد، به تدریج اعتماد به نخبگان و متخصصان حوزه فرهنگ را تضعیف کرده است. بسیاری از تصمیم‌گیران فرهنگی به جای اتکا به نظرات کارشناسی و مشورت با صاحب‌نظران، ترجیح می‌دهند بر اساس برداشت‌های شخصی یا ملاحظات سیاسی عمل کنند.

ب) هراس از تکثرگرایی فکری

یکی از عمیق‌ترین موانع در مسیر بهره‌گیری از خرد جمعی، ترس برخی مدیران از تنوع آرا و چالش‌های فکری است. این نگرش دفاعی باعث شده است تا در بسیاری از موارد، تنها صداهای همسو و همنوا مجال بروز پیدا کنند، در حالی که نظرات منتقدانه و مستقل به حاشیه رانده می‌شوند. این رویکرد نه تنها موجب فقر فکری در مدیریت فرهنگی شده، بلکه زمینه‌ساز تصمیم‌گیری‌های نادرست و پرهزینه شده است.

 ج) نهادهای مشورتی بی‌اثر

اگرچه در ظاهر ساختارهای مشورتی متعددی مانند شوراهای فرهنگی، هیئت‌های علمی و نهادهای کارشناسی وجود دارند، اما در عمل این نهادها از اختیارات لازم برخوردار نیستند. تجربه نشان داده است که نظرات این نهادها غالباً توسط تصمیم‌گیران اصلی نادیده گرفته می‌شود یا به صورت گزینشی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این وضعیت موجب شده است تا این نهادها بیشتر نقش نمایشی داشته باشند تا تأثیرگذار.

پیامدهای ویرانگر:

الف) شکاف عمیق بین سیاست‌ها و واقعیت‌ها

وقتی برنامه‌ریزان فرهنگی بدون درک درست از نیازها و دغدغه‌های جامعه هدف تصمیم می‌گیرند، طبیعی است که سیاست‌های تدوین شده با واقعیت‌های اجتماعی فاصله زیادی پیدا می‌کنند. این شکاف عمیق موجب کاهش شدید اثربخشی برنامه‌های فرهنگی و مقاومت اجتماعی در برابر آنها شده است.

ب) اتلاف منابع ملی

اجرای پروژه‌های فرهنگی بدون پشتوانه مطالعات کارشناسی و نیازسنجی دقیق، منجر به هدررفت منابع مالی و انسانی شده است. نمونه‌های متعددی از این دست پروژه‌ها را می‌توان در سراسر کشور مشاهده کرد که پس از صرف هزینه‌های کلان، به سرنوشت تعطیلی یا بلااستفاده ماندن دچار شده‌اند.

ج) بحران اعتماد عمومی

وقتی نخبگان فرهنگی و مردم احساس کنند که نظراتشان نادیده گرفته می‌شود، طبیعی است که اعتمادشان به نهادهای فرهنگی کاهش یابد. این بی‌اعتمادی که امروز به وضوح قابل مشاهده است، بزرگترین مانع در مسیر تحقق اهداف فرهنگی کشور محسوب می‌شود.

د) رکود در نوآوری فرهنگی

مدیریت یک‌جانبه و غیرمشارکتی، خلاقیت و ایده‌پردازی را در عرصه فرهنگ محدود کرده است. وقتی صداهای جدید و ایده‌های نو مجال بروز پیدا نکنند، طبیعی است که شاهد رکود در تولیدات فرهنگی باشیم. این وضعیت به ویژه در سال‌های اخیر به وضوح قابل مشاهده است.

راهکارهای برون‌رفت:

الف) تقویت نهادهای مشورتی مستقل

برای جبران این خطای راهبردی، ضروری است که نهادهای مشورتی از استقلال و اختیارات کافی برخوردار شوند. شوراهای فرهنگی باید بتوانند به صورت مستقل عمل کنند و نظراتشان در فرآیند تصمیم‌گیری‌ها تأثیرگذار باشد.

ب) گفت‌وگوی دائمی با ذی‌نفعان

برگزاری جلسات منظم با هنرمندان، نویسندگان، اساتید دانشگاه و فعالان عرصه­ی فرهنگ می‌تواند پل ارتباطی بین تصمیم‌گیران و جامعه هدف را تقویت کند. این گفت‌وگوها باید فراتر از مراسمات تشریفاتی باشد و به صورت مستمر ادامه یابد.

ج) شفافیت در فرآیند تصمیم‌گیری

انتشار گزارش‌های تحلیلی از تصمیمات فرهنگی و دلایل اتخاذ آنها می‌تواند به افزایش اعتماد عمومی کمک کند. این شفافیت باید شامل تمام مراحل تصمیم‌گیری، از شناسایی مشکل تا ارزیابی نتایج باشد.

د) تحول در آموزش مدیران فرهنگی

ترویج فرهنگ مدیریت مشارکتی و تقویت باور به اهمیت تخصص‌گرایی در میان مسئولان فرهنگی نیازمند برنامه‌ریزی آموزشی بلندمدت است. این آموزش‌ها باید هم برای مدیران فعلی و هم برای مدیران آینده طراحی شود.

ادامه دارد…

خروج از نسخه موبایل