آیا شورا عالی انقلاب فرهنگی نیازمند اصلاح رویکردهاست؟

سیداحمد میرعلایی مدیرعامل پیشین بنیاد سینمایی فارابی گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی نیاز به افرادی مانند سردار سلیمانی دارد که شبانه روز و دغدغه مندانه برای نظام و کشور دل بسوزانند و تلاش کنند؛ مدیران شورای عالی انقلاب فرهنگی باید بدانند و آگاه باشند که این روزها به واسطه نفوذ فرهنگی دشمنان قسم خورده نظام و انقلاب اسلامی ما با مشکلات عدیده ای مواجه هستیم و اگر تدبیری در مواجهه با این پدیده شوم نداشته باشیم مشکلات مان مرتباً افزایش پیدا خواهد کرد.

تهیه کننده فیلم سینمایی «شب واقعه» در مصاحبه با سینماپرس، گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی اگر در دوره های مختلف به وظیفه خود خوب عمل کرده بود امروزه نباید شاهد این همه نابسامانی فرهنگی در جامعه باشیم؛ نابسامانی های حوزه فرهنگ و هنر در سینما و تلویزیون به شدت مشهود است و قطعاً کم کاری شورای عالی انقلاب فرهنگی در این امر مهم دخیل بوده و هست.

مدیرعامل موسسه سینمایی «ماهد فیلم» یادآور شد: حضرت امام خمینی (ره) انقلاب اسلامی را انقلابی کاملاً فرهنگی طراحی کردند؛ ایشان در همان دوران پیش از انقلاب با انجام هرگونه کار مسلحانه مخالف بودند و تأکید داشتند که این انقلاب باید فرهنگی و آگاهانه باشد از این رو تمامی ارکان و اجزای کشور باید بر اساس فرهنگ اصیل ملی و انقلابی پیش بروند.

این کارشناس فرهنگی سپس با انتقاد شدید از فضای فرهنگی امروز کشور تصریح کرد: اگر امروز نگاهی گذرا به سینمای بعد از انقلاب اسلامی بیندازیم متوجه می شویم که امروز در سال ۱۴۰۱ سینمای ما آن چیزی نیست که فرهنگ انقلاب اسلامی در پی آن بود و آن را مطالبه می کرد.

میرعلایی متذکر شد: دبیر و دیگر اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی باید بدانند که فرماندهان خط مقدم جبهه فرهنگی کشور هستند؛ آن هم کشوری با اقتدار و قدرت جمهوری اسلامی ایران که ابرقدرت های جهان می خواهند به آن همه جانبه حمله کنند. این ابرقدرت ها از آنجا که در جنگ میدانی همیشه از ما شکست خوردند امروز می خواهند به صورت جنگ نرم وارد میدان عمل شده و حوزه فرهنگی کشور ما را دچار آسیب و مخاطره کنند.

وی در همین راستا تأکید کرد: این مسأله ای است که حضرت آقا سال ها است در خصوص آن تذکر می دهند و گوشزد می کنند اما متأسفانه هیچ اقدام شایسته ای از سوی مسئولین و سیاست گذاران حوزه فرهنگی کشور در رابطه با مقابله جدی با این پدیده شوم صورت نگرفته و اگر احیاناً کارهای هم انجام شده تنها یک سری مسائل ظاهری و تشریفاتی مانند نصب بنر و… بوده که هیچ دردی را درمان نکرده و نمی کند.

این تهیه کننده سینما خاطرنشان کرد: شورای عالی انقلاب فرهنگی باید بداند که پرچمدار اصلی حوزه فرهنگی و هنری کشور و انقلاب اسلامی است؛ اگر این شورا و پس از آن سایر نهادهای فرهنگی همانند کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به وظایف خود عمل نکنند قطعاً مسئولان اجرایی حوزه فرهنگی نیز به وظایف خود جامعه عمل نخواهند پوشید.

میرعلایی تصریح کرد: آقایانی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارند کافی است در همین راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه و در ایام الله دهه فجر به خیابان انقلاب تهران بروند و همین سردر سینماها را تماشا کنند و ببینند آیا آنچه بر سردر سینماها است نشانی از فرهنگ انقلاب اسلامی دارد؟ آیا عناوین کتاب هایی که پشت ویترین کتاب فروشی ها است هیچ سنخیت و قرابتی با فرهنگ ارزشمند ایرانی-اسلامی دارد؟ آیا پوسترهای تئاتر و نمایش هایی که در سالن ها اجرا می شود با آرمان های انقلاب همخوانی دارد؟

وی متذکر شد: اصلاً این آقایان سالی چند بار به تئاتر و سینما می روند؟ آیا این عزیزان حتی یک بار هم که شده به یکی از کنسرت هایی که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می شود رفته اند که ببینند در آنجا چه می گذرد؟ آیا این ها جزئی از فرهنگ هست یا نه؟ آیا شما نباید بروید و رصد کنید؟ شما کدام کار خوب را مورد تشویق قرار دادید که مردم از آن الگو بگیرند؟

این سینماگر در ادامه این گفتگو خطاب به مدیران شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: آقایان برنامه شما راجع به حجاب اسلامی چیست؟ چه برنامه ای برای ربا دارید؟ از نظر شما این معاملاتی که در بانک ها صورت می گیرد حلال است یا حرام؟ این ها نکاتی است که شما باید به آن توجه داشته باشید.

میرعلایی ادامه داد: اگر حضرت آقا همواره از فرهنگ صحبت می کنند به دلیل آن است که حوزه فرهنگی در دنیای امروز نقش بسیار کلیدی و تعیین کننده ای دارد؛ این وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی است که بیاید و همین مقوله اخیر یعنی «جهاد تبیین» را تعریف کند.

وی در همین راستا با طرح این پرسش که چه تدبیری برای نسل زد و آلفا دارید؟ گفت: شما باید برای جوانی که زاده نسل اینترنت است برنامه داشته باشید؛ شما چه فکری کرده اید تا این جوانان دچار انحراف و گمراهی نشوند؟

میرعلایی خاطرنشان کرد: شورای عالی انقلاب فرهنگی باید در همه امور فرهنگی و هنری کشور نقش تعیین کننده داشته باشد. در همین جشنواره های شعر، موسیقی، تئاتر، تجسمی و فیلم فجر باید تعیین کننده باشد. چرا جای اعضای این شورا همواره خالی است؟ اعضای این شورا چقدر به فرهنگ عمومی کشور اهمیت می دهند؟ آیا برای آن ها مهم است که فرهنگ و هنر کشور به چه سمت و سویی می رود؟ آیا اعضای شورا تغییرات محسوس و ظاهری کشور را احساس می کنند؟ آیا آن ها خود را مقصر این اتفاقات می دانند یا خیر؟ ما نباید همه تقصیرها را به گردن دشمنان بیندازیم چرا که بی تردید خود مسئولان ما نیز مقصر این اتفاقات هستند.

این کارشناس فرهنگی در خاتمه این گفتگو افزود: به هر صورت به حمدالله این کشور کشوری نیست که رها شده باشد و حضرت پروردگار و حضرت ولیعصر (عج) هوای این نظام مقدس و این مردم را دارند اما این مسئولان هستند که باید بترسند از روز قیامت که کوتاهی های خود را نمی توانند پشت آمار و ارقام و کارهای نمایشی شان قایم کنند! آن ها باید از روز قیامت و ظهور حضرت حجت (عج) بترسند و از این بی خیالی دست بردارند.

سیمرغ حق کاپیتان بود؟

محبت خالصانۀ کودکان به یکدیگر در کنار شخصیت‌پردازی و بازی‌های قوی، فیلم سینمایی «کاپیتان» را به یک اثر فوق العاده پرمحتوا تبدیل کرده است؛ فیلمی که متأسفانه از دید داوران جشنواره دور و از سبد سیمرغ‌ها جا ماند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل ازایرنا، «کاپیتان» فیلمی در مورد پسربچه‌ای سرطانی است که دوست دارد با کریم باقری دیدار کند و در آینده فوتبالیست و حتی به عنوان کاپیتان تیم ملی انتخاب شود.

بیش از نود درصد فیلم در بیمارستان کودکان اتفاق می‌افتد جایی که از اختلافات و مشکلات بزرگترها خبری نیست. خیانت، دورویی و بدجنسی در این فیلم جایگاهی ندارد. فیلمی پر از مضامین انسانی و فرهنگ ساز که از نظر آموزشی برای نسل جدیدمان که تحت تأثیر فضاهای مجازی و تبلیغات سوء و آموزه های غیر اخلاقی هستند مفید و بسیار آموزنده است.

محبت خالصانۀ این کودکان به یکدیگر در کنار شخصیت پردازی و بازی های قوی، فیلم را به یک اثر فوق العاده پر محتوا تبدیل کرده است. فیلمی که متأسفانه از دید داوران جشنواره دور و از سبد سیمرغ ها جا ماند.

فیلمی که مشکلات فنی اش هم آنچنان نبود که محتوای فیلم به حاشیه رود حتی قابل رقابت با بسیاری از فیلم های راه یافته به جشنواره بود. شاید ایدۀ نو و جدیدی ندارد ولی باز هم برای مخاطب جدید است چرا که این نوع فیلم ها تاریخ مصرف ندارند و همه پسند و همه جایی هستند.

نژاد و جنسیت و زبان در این فیلم معیار خوب بودن نیست بلکه در دنیای این کودکان سرطانی، عشق و علاقه به همنوع و شاد کردن دیگران اولویت دارد مثل کاری که پسر آبادانی انجام می‌دهد تا با خاطراتش بقیه را شاد کند در حالی که خودش غم زیاد دارد مانند همان کاری که دلقک فیلم می‌کند.

کاپیتان برای رسیدن به آرزویش تلاش می‌کند و علی رغم نظر پزشکان مخفیانه به تمرین فوتبال می‌پردازد که نشانۀ امیدواری و اعتماد او به خدا است. امیدی که حتی در پدرش دیده نمی‌شود ولی کم کم و به واسطۀ پسرش او نیز به زندگی و آینده امیدوار می‌شود.

فیلم، روان تصویربرداری شده با دکوپاژی ساده و نورپردازی لایت که این سادگی نه تنها در این فیلم عیب نیست بلکه آن را دوست داشتنی‌تر می‌کند. بازی خوب پانته‌آ پناهی‌ها یکی از نقاط قوت فیلم است.

این فیلم شانس نامزدی در هیچکدام از بخش های جشنواره را به دست نیاورد اما خوشبختانه در بخش تجلی ارادۀ ملی به عنوان بهترین فیلم با مضمون تعلیم و تربیت توانست به آنانی که دغدغه‌شان چیزی بیش از سرگرمی است خود را نشان دهد و این جای بسی امیدواری است که هنوز هستند کسانی که فیلم های خوب و فرهنگ ساز را تشخیص می‌دهند و زحمات سازندگانش را بی ثمر نمی‌گذارند.

چند کشور در جشنوارۀ فیلم مقاومت حضور خواهند داشت؟

مدیر کمیته بین‌الملل هفدهمین جشنواره فیلم مقاومت از حضور ۴۰ کشور و بیش از ۳۰۰ سینماگر خارجی در این جشنواره خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت، دکتر محمدعلی مومنی ها گفت: با توجه به مهم بودن ابعاد جهانی و بین‌المللی گفتمان مقاومت، رایزنی‌ گسترده‌ای را با فیلمسازان و هنرمندان سینماگر بین المللی آغاز کردیم؛ که خوشبختانه با استقبال مناسبی مواجه شدیم و از لحاظ وسعت جغرافیایی و تعدد کشور، آثار خوبی با محوریت مقاومت به دبیرخانه جشنواره ارسال شده است که جزئیات آن و کشورهای شرکت کننده در این جشنواره را در آینده ای نزدیک در نشست رسانه‌ای و خبری که توسط کمیته روابط عمومی جشنواره برگزار خواهد شد، اعلام خواهیم کرد.

وی افزود: فراگیری مضمونی و موضوعی محتوای فراخوان، خوشبختانه به حدی بود که توجه کلیه کشورهای دنیا را با هر عقیده و مسلکی به خود جلب نماید و ملاک ما برای ارسال آثار، ضد امپریالیستی بودن نگاه کارگردان اثر بود که در این خصوص آثار زیادی نیز به دبیرخانه ارسال شد.

هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت؛ با شعار «گفتمان مقاومت، نهضت جهانی مستضعفین و آزادی قدس شریف» و دبیری دکتر جلال غفاری قدیر و به همت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح، اسفندماه سال جاری در خلیج فارس برگزار خواهد شد.

یک مدیر فرهنگی سوریه‌ای مطرح کرد/ ضرورت حضور فیلم مقاومت در عرصۀ بین‌المللی

مدیر موسسه هنری بین‌المللی قدس سوریه گفت: پیشرفته بودن سینماهای ایران قابل توجه است؛ اما آثار هنری ایران به خصوص در حوزه مقاومت باید به صورت جهانی و بین‌المللی حضور فعال و چشمگیری داشته باشند.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی حوزه هنری، هیات هنری سوریه، متشکل از مدیران مطرح و تراز اول این کشور که به دعوت حوزه هنری انقلاب اسلامی به ایران سفر کرده‌اند، در دومین روز از حضور در کشورمان با مدیران سازمان سینمایی سوره دیدار کردند و در جریان روند تولید و توزیع آثار هنری در این سازمان قرار گرفتند.

یک چرخه کامل از تولید و توزیع

در ابتدای این دیدار، امیررضا مافی، رئیس مرکز انیمشین سازمان سینمای سوره گفت: سازمان سینمایی سوره وابسته به حوزه هنری در یک بخش تولید آثار سینمایی، سریال تلویزیونی، انیمشن و … را به‌عهده دارد و بخش دیگر معاونت توزیع است که زنجیره سینماداران و سینماسازی را شامل می‌شود.

وی با بیان اینکه سازمان سوره ۶۵ سینما در اختیار دارد، افزود: ما یک چرخه کامل از تولید و توزیع داریم که البته بخش توزیع، در خدمت همه سینمای ایران است.

پیشرفته بودن سینماهای ایرانی قابل توجه است

در ادامه خلف المفتاح، مدیر موسسه بین المللی قدس گفت: ما نمی‌دانستیم که بحث مقاومت در تولیدات فرهنگی ایران جریان دارد. ‌این دیدارها و همکاری‌ها باید ادامه داشته باشد تا بحث مقاومت را به گوش همگان در جهان برسانیم.

وی در ادامه افزود: پیشرفته بودن سینماهای ایران قابل توجه است؛ اما آثار هنری ایران به خصوص در حوزه مقاومت باید به صورت جهانی و بین المللی حضور فعال و چشمگیری داشته باشند.

حمیدرضا جعفریان، رئیس سازمان سینمایی سوره نیز در این دیدار اظهار داشت: حوزه‌ هنری سابقه چهل ساله در هنر دارد و بخش سینمایی سوره از ارکان اصلی شکل‌گیری حوزه هنری بود که الان حدود ۲۵ سال است که به صورت مستقل ذیل حوزه هنری فعالیت دارد.

وی گفت: در سازمان سینمایی سوره به سه رکن تولید، توزیع و توانمندسازی توجه داریم. این هم به‌معنای پرورش نیروی جوان و فیلم ساز درکشور است.

جعفریان ادامه داد: در بخش توزیع، تلاش می‌کنیم آثار ما به صورت موثر به دست مخاطب برسد؛ به همین خاطر برای آثار کمپین توزیع داریم. این موضوعات و کمپین‌ها به قالب‌های مختلف مثل سینمایی، انمیشین، سریال و مستند بستگی دارد.

یک سوم سینماهای کشور در اختیار «سوره» است

رییس سازمان سینمایی سوره گفت: امروزه یک سوم سینماهای کشور در اختیار ماست که توسط یک سازمان تحت اشراف سازمان سینمایی اداره می شود. ما ۱۷۰ سالن در کشور داریم و تاپایان سال آن را به ۲۲۰ سالن می‌رسانیم.

وی افزود: در حوزه سینما و بخش توزیع، ارسال فیلم ها به جشنواره‌ها، اکران درسینماها و حتی انتشار در پلتفرم‌ها را انجام می دهیم. همچنین ارائه آثار سینمایی در جشنواره‌های بین‌المللی و پخش در سطح بین‌المللی نیز داریم. حتی پخش فیلم‌های سینمایی در تلوزیون هم داریم. همین فرایندها را برای محصولات دیگر مثل انمیشین و سریال نیز انجام می‌دهیم.

رئیس سازمان سینمایی سوره با اشاره به انیمشین لوپتو گفت: علاوه بر تولید این انیمیشن، در اجرای تئاترهایی با شخصیت‌های این اثر و همچنین در حوزه عروسک‌سازی فعالیت داشتیم. البته باید به این نکته نیز اشاره داشته باشیم که این مجموعه فعالیت‌ها برای محصولات دیگر سینمایی کشور هم انجام می‌شود و به طور مثال فیلم موقعیت مهدی که اوایل امسال پخش شد اثر ما نبود اما توزیع و پخش آن را برعهده داشتیم.

وی در ادامه به بخش تولید در سازمان سینمایی سوره اشاره کرد و گفت: تولیدات ما فقط به تولیدات سینمایی محدود نمی‌شود و همه تولیدات را در بر می‌گیرد. مرکز تولید سریال، مرکز تولید انمیشین، مرکز مستند و مرکز تولید فیلم کوتاه وظیفه این تولیدات را به‌عهده دارند.

جعفریان افزود: در بخش تولید، احترام به نظر مخاطب، توجه به ذائقه و درخواست‌های مردمی، موضوعات ترند شده در فضای مجازی و آمارهایی که از نظرسنجی‌های مردمی به دست ما می‌رسد، مواردی است که کمک می‌کند تا سازمان سینمایی سوره یک اثر را ساخته و پخش کند.

سوریه سرزمین هنر است

محمد ساسان، رئیس مرکز تولیدات سینمایی سازمان سینمایی سوره نیز در این دیدار گفت: سوریه سرزمین هنر است و می‌توان آن را گهواره تمدن هنر دانست.

وی اظهار امیدواری کرد که این دیدار به همکاری‌های بیشتر و مشترکی بیانجامد.

در این نشست فیلم «اخت‌الرضا» که هنوز به اکران عمومی در نیامده و ساخته سازمان سینمایی سوره است، برای هیات هنری سوریه به نمایش درآمد. این فیلم به بخشی از زندگی حضرت معصومه(س) و هجرت ایشان از مدینه به سمت ایران برای دیدار با برادر بزرگوارشان امام رضا(ع) پرداخته است.

بر اساس این گزارش، در دیدار امروز، خلف المفتاح، مدیر موسسه بین‌المللی قدس، آقای قسام غانم رئیس اتحادیه هنرهای تجسمی سوره، آقای عبدالمعطی رئیس اتحادیه هنرهای تجسمی فلسطین در سوریه، خانم ریم قبطان رئیس مرکز خط عربی در سوریه حضور داشتند.

جشنوارۀ فجر در سیاه‌نمایی کمتر از جشنوارۀ برلین نیست

شفیع آقامحمدیان کارگردان سینما و مدیرعامل سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در خصوص‌نسبت جشنواره فجر چهل و یکم با انقلاب اسلامی گفت: یک سری از فیلم های به نمایش درآمده در جشنواره فجر آنقدر سیاه بودند که اگر به دست جشنواره های ضد ایرانی نظیر جشنواره فیلم برلین می رسید آن ها را روی هوا قاپ می زدند که از جمله این فیلم ها می توان به «وابل» اشاره کرد! بنده واقعاً نمی دانم این آثار بر اساس چه مبنایی در جشنواره فجر انقلاب اسلامی به نمایش درآمدند؟!

به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم سینمایی «فرار از جهنم» و «مروارید سیاه» در گفت‌وگو با سینماپرس، افزود: به زعم بنده فیلم های حاضر در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر هیچ یک بر اساس تراز سینمای انقلاب اسلامی تولید نشده بودند؛ حتی فیلم هایی که از نظر مضمونی و ژانر فکر می کردیم باید در این راستا ساخته شده باشند دارای ضعف های شدید تکنیکی بودند و نتوانسته بودند با استانداردهای فنی و هنری تولید شوند.

وی ادامه داد: از نمونه این آثار می توان به «سرهنگ ثریا» و «اتاقک گلی» اشاره کرد؛ فیلم هایی که قرار بوده چهره کریه منافقین را به تصویر بکشند اما از این کار عاجز مانده اند! «سرهنگ ثریا» را کسانی می پسندند که تاریخچه منافقین را بدانند اما نسل جوان که مطالعه ای در این زمینه ندارند قطعاً نمی توانند با تماشای این فیلم به میزان لجن بودن منافقین پی ببرند.

آقامحمدیان خاطرنشان کرد: اصلاً جایگاه نظام و انقلاب اسلامی در این فیلم کجاست؟ در این اثر به لحاظ فیلمنامه ای به عمق تاریخ ورود نشده! واقعاً نقش سینما مگر جز آگاهی بخشی است؟ آیا این فیلم می تواند برای جوانان و نوجوانان آگاهی بخش باشد؟ شما بیایید با هم برویم و از چند دانش آموز دبیرستانی بپرسیم که آیا نقشی از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در این فیلم دیدید؟

این سینماگر با تأکید بر اینکه سینما بایستی با این تاریخچه جدی برخورد کند و آثاری تولید کند که آیندگان بتوانند از آن به عنوان رفرنس استفاده کنند اظهار داشت: خانم لیلی عاج زحمت کشیده بود و فیلمش خوش ساخت بود اما نتیجه «سرهنگ ثریا» چه بود؟ برای فیلم «اتاقک گلی» نیز مشخص است که زحمت زیادی کشیدند اما باز همین مشکل دیده می شود چرا چهره کریه منافقین در این فیلم به تصویر کشیده نشد؟

این تهیه کننده سینما سپس به فیلم های به شدت تلخ و سیاه که تصویری مخدوش از جامعه ایران را نشان می دادند اشاره و در این راستا تصریح کرد: فیلم «وابل» چه می خواهد بگوید؟ جز سیاهی و تلخی حرف دیگری دارد؟ فیلم باید امیدواری را در دل مخاطب شکوفا کند اما در این اثر همه شخصیت ها بدبخت و بیکار و رها هستند؛ هیچ نکته مثبت و شیرینی در جامعه انسانی آن ها وجود ندارد. در این ناکجاآباد حتی دکتر و بیمارستان نیست؛ ارتباطات شخصیت های فیلم با هم بر اساس معیارهای فرهنگ ایرانی-اسلامی نیست.

وی متذکر شد: «آن ها مرا دوست داشتند» نیز یک سیاه نمایی صرف بود؛ حقیقتاً من نمی دانم حضور این فیلم در جشنواره فجر انقلاب اسلامی چه معنایی دارد؟ چرا اجازه داده شده چنین فیلم مسموم و تلخی تولید شود؟

آقامحمدیان سپس به بخش دیگری از فیلم های جشنواره فجر چهل و یکم اشاره کرد و گفت: حضور یک سری تله فیلم که عملاً وجودشان در جشنواره ضربه به این رویداد مهم سینمایی محسوب می شد چه معنایی دارد؟ فیلم هایی که مخاطب از دیدن آن ها لذت نمی برد و حتی ممکن است در لحظاتی سخت از سینما منزجر شود! «هوک» و «آه سرد» از جمله این فیلم ها بودند.

وی خاطرنشان کرد: فیلمی مانند «سینما متروپل» در لایه های زیرین برخلاف آرمان های جمهوری اسلامی بود و «گل های باوارده» اثری بود که کارگردانش در نشست خبری فیلم گفت مزخرف است! پس حضور این آثار در جشنواره فجر انقلاب چه معنایی دارد؟

این مدیر فرهنگی در بخش دیگری از این گفتگو به اشکالات عمده ساختاری و اجرایی جشنواره فیلم فجر اشاره کرد و در این باره متذکر شد: من چند فیلم را در سینماهای مردمی مانند فلسطین و صحرا تماشا کردم؛ کیفیت نور و صدا و تصویر در این سینماها بسیار پایین تر از استاندارد است. پارسال هم وضعیت این گونه بود و صدا و رنگ و نور فاجعه بود و ما از مسئولان خواستیم به این مسأله ورود و رسیدگی کنند اما گویا هیچ گوش شنوایی وجود نداشت که دوباره امسال هم چنین فاجعه ای را دیدیم! البته بنده از مسئولان در خصوص اینکه بالاخره این رویداد را برخلاف خواسته سینماگرانی که می خواستند این جشنواره تحریم شود برگزار کردند قدردانی می کنم.

آیا دشمن در خانه‌های امن ایرانیان رخنه کرده است؟

عظیمی میرآبادی در مصاحبه با خبرگزاری شبستان گفت: امروز باید جمهوری اسلامی ایران تمام توان خود را در بخش فرهنگ بگذارد. دشمنی که در خانه های امن ما از طریق شبکه های ماهواری و فضای مجازی رخنه کرده است چرا باید دست کم گرفت.

به گزارش خبرنگار سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری شبستان؛ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سینما را به عنوان «کارآمدترین روایتگرِ واقعیت و حقیقت» معرفی می‌کنند و می فرمایند «هنر سینما بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملاً مسلط – که هیچ روایتگری تاکنون در بین این شیوه‌های هنرىِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدی نیامده – و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالی.» همچنین؛ رهبر انقلاب اسلامی سینما را کلید پیشرفت می داند و می فرمایند: «من می‌گویم الان کلید دست شما [سینماگران] ست. من شأن سینما را این می‌دانم. من می‌گویم امروز کلید پیشرفت این کشور، به میزان زیادی دست شماست.» با نگاه به سخنان مقام معظم رهبری سینما هنر برتر، تاثیر گذار و کلید پیشرفت جامعه است. با توجه به جایگاه هنر در نگاه آیت الله خامنه ای این پرسش در ذهن تداعی می شود که تا چه میزان به این نگاه از سوی فیلم سازان جامعه عمل پوشانیده شده است؟ هنر سینما تا چه میزان توانسته تاثیرگذار و کلید پیشرفت کشور باشد؟ در همین باره با مهدی عظیمی میرآبادی، تهیه کننده تلویزیون و سینما به گفتگو پرداختیم. او معتقد است باید برای ترساندن دشمنان از هنر فیلم سازی استفاده شود و این موضوع نیاز به سرمایه گذاری و یک اراده جمعی دارد. متن کامل این گفتگو را در زیر می خوانید:

مقام معظم رهبری سینما را هنر برتر و کلید پیشرفت می‌دانند، حوزه فیلم و سینمای ما در حال حاضر این جایگاه را دارد؟

می توان گفت تقریبا به هیچ کدام از نگاه مقام معظم رهبری در حوزه تولید فیلم نرسیده ایم. البته مخاطب فرمایشات رهبری تنها سینماگران نیستند. مخاطب این سخنان، سینماگران، مدیران، مسئولین پشتیبانی و مدیران سیاست گذار هستند. کسانی که  به دنبال پیشرفت این مملکت هستند از مخاطبان این فرمایشات به شمار می آیند. هر کسی باید ببیند چه کمکی می تواند برای کشور کند تا به سمت پیشرفت گام بردارد. البته منظور از سینما در اینجا مجموع فیلم های سینمایی، فیلم کوتاه، مستند و انیمیشن است. در هر حال وقتی این فرمایشات را خلاصه در یک گروه تولید فیلم می کنیم، یعنی یک نیاز بسیار بزرگ را به عهده یک گروه کوچک گذاشته ایم. در واقع با ساخت یک فیلم نمی توان فرمایشات رهبری را محقق کرد. برای نمونه نهادهای مختلف همانند اوج و بنیاد فارابی هزینه می کنند یک فیلم می سازند، باید پرسید این فیلم به چه میزان می تواند موثر باشد؟ آیا به آن نقطه ای که مد نظر مقام معظم رهبری است می رسد؟ باید پاسخ داد خیلی کم. چون تولید فیلم یک مرحله مقدماتی است. نمایش دادن در شبکه ها و پلتفرم های مختلف داخلی و خارجی هم دارای اهمیت است که به این موضوع کمتر توجه می شود. حتی در حوزه تولید فیلم موفق وارد شویم به تبع در بخش اکران و نمایش کارکردی نداریم. در حال حاضر بارقه هایی از نور را می توان دید اما  به شخصه امیدوار تغییر جدی وضعیت نیستم.

موانع را چه می بینید؟

سازمان سینمایی مرکزیت دارد و مراکزی هم کمک کننده هستند، سازمان صدا وسیما هم آنتن دارد. حال باید پرسید، هزینه هایی که برای تولید فیلم می شود،  چقدر متناسب برای رسیدن به هدف مورد نظر است؟ امسال 24 فیلم در فجر 41 داشتیم که 70 درصد برای بخش دولتی و حکومتی بوده است، جمع هزینه همه این تولیدات را حساب کنید چقدر می شود؟ درمقابل؛ رقم مانور نیروهای مسلح را حساب کنید متوجه می شوید این رقم بیشتراز ساخت یکسال تولید فیلم در کشور است. ما وقتی می خواهیم دشمن را بترسانیم تا قصد سویی نسبت به کشورمان نداشته باشند، هزینه می کنیم ومانور می دهیم و این عمل درست است. آیا نمی توانیم با سینما این ترس و دلهره را بر دل دشمن ایجاد کنیم؟ کسانی که در بالا دست سازمان سینمایی وسازمان صدا و سیما تصمیم گیرنده هستند باید این نگاه را داشته باشند.هر روز هزینه زیر مجموعه زیاد می شود اما اختصاص مبالغ به فیلم ها کمتر شده است. برای نمونه اگر سالی 24 فیلم در دفاع مقدس داشتیم حال حاضر شش فیلم در این حوزه تولید می شود. برای نمونه به عنوان یک فیلم نامه نویس با چه انگیزه ای باید به دنبال تحقیق و پژوهش بروم تا فیلنامه بنویسم؟ باید تا چه زمانی  منتظر بمانم تا کسی یا نهادی بیاید قرارداد ببندد؟  که البته این اتفاق هم نمی افتد.

بالاتر از صدا و سیما وسازمان سینمایی باید همتی وجود داشته باشد تا این فرمایش مقام معظم رهبری را عملی کنیم و این کلید پیشرفت را روشن نگه داریم. گاهی هزینه های گزافی برای تولید فیلم پرداخته می شود  اما چون در نمایش و اکران ناموفق بوده است، فیلم آرشیو و پس از مدتی کهنه می شود و دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرد. وقتی از سینما صحبت می کنیم باید اول به ذائقه مخاطب فکر کنیم که این فیلم دیده می شود یا خیر؟ نباید اول فیلم بسازیم و بعد دنبال مخاطب باشیم. فیلم مخاطب نداشته باشد، رو دست فیلم ساز بماند، فایده ندارد. چون تحقیق و پژوهشی نیست، چون اراده ای نیست، در این زمینه موفق نیستیم. ما تنها به عنوان امنیت شغلی به سینما نگاه می کنیم نه به عنوان یک کلید پیشرفت. به جای کاشت کاه باید گندم بکاریم، اینگونه هم کاه و هم گندم درو کرده ایم.

راهکار چیست؟

برای رساندن سینما به نگاه مقام معظم رهبری باید موضوع کلید پیشرفت انگیزه ای برای مدیران بالا دستی باشد این چراغ را روشن نگه دارند تا انگیزه ای برای بخش خصوصی ایجاد شود تا بتواند سرمایه گذاری کند. برای تولید یک فیلم حدود هفت میلیارد تومان نیاز است این سرمایه گذار چگونه می تواند به سود فکر کند؟ چون سینما شکسته و مرده است و اصرار می کنیم زنده باشد. این زنده بودن با نگاه قشری و باندی جواب نمی دهد. باید با سرمایه گذاری ازسوی مدیران و خواستن مسئولین تراز اول شکل گیرد تا تولید فیلم اتفاق بیفتد و تنور گرم شود، اینگونه  بخش خصوصی ورود پیدا می کند. وقتی یک فیلمی بازخورد مالی نداشته باشد سرمایه گذار بخش خصوصی  ورود نمی کند.

برخی متعقد هستند برای تولید فیلم های ارزشی و دینی نیروی متعهد کم داریم تا چه حد موافق هستید؟

این یک دروغ مشمئزه کننده است. نیروهای معتقد، توانمند و حرفه ای در ساخت پروژه هایی که با ارزش های جامعه همخوانی دارد بسیار در کشور داریم. می توانیم به آنها اعتماد کنیم و چرخه ساخت فیلم را به دست آن ها بسپاریم.

نیاز جامعه ما تولید چه فیلمی است؟

در تمام حوزه های فرهنگی نیاز به تولید داریم. مخاطب امروز  به شدت درگیر تصویر و فیلم است. اگر ما تامین نکنیم خودش فیلم مد نظر را پیدا می کند و تماشا می کند. ممکن است از راه غلط یا گمراه کننده به فیلم برسد اما این مسیر را می رود و فیلم را نگاه می کند. امروز باید جمهوری اسلامی ایران تمام توان خود را در بخش فرهنگ بگذارد. دشمنی که در خانه های امن ما از طریق شبکه های  ماهواری و فضای مجازی رخنه کرده است چرا باید دست کم گرفت.

در تمام حوزه ها به ویژه اسلوب زندگی ایرانی اسلامی که شامل همه موارد مثبت بر مبنای اندیشه های دینی و اندیشه های اسلامی است باید فعالیت داشته باشیم. چون هر آنچه به عقل نزدیک است به شرع هم نزدیک است و  هر آنچه به شرع نزدیک است به عقل هم نزدیک است.

باز تاکید می کنم نه تنها در تولید فیلم بلکه بخش نمایش و اکران هم باید مورد توجه قرار گیرد تا به موفقیت در سینما برسیم.

طیب پاسخ داد: استفاده از ظرفیت استانی چه نقشی در اکران هنر و تجربه دارد؟

نشست هم‌اندیشی مدیران گروه سینمایی هنروتجربه با فیلمسازان شهر اردبیل، روز گذشته (یکشنبه 30 به میزبانی انجمن سینمای جوانان و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، محمد طیب سرپرست گروه سینمایی هنروتجربه در جمع فیلمسازان انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر اردبیل به بررسی مسائل فیلمسازان این استان پرداخت و با آنها درباره نحوه اکران آثارشان در گروه هنروتجربه گفتگو کرد.

محمد طیب در ابتدا ضمن خوشامدگویی، از استقبال فیلمسازان برای حضور در این نشست تشکر کرد و گفت: بسیار خوشحالم که در این جمع حاضر هستم و این نشست برگزار شد تا بتوانیم در کنار هم به مسائل حوزه فیلمسازی بپردازیم.
سرپرست گروه سینمایی هنروتجربه افزود: گروه سینمایی هنروتجربه مثل یک شرکت پخش فیلم است نه شرکت تولید فیلم. تمرکز اصلی گروه هنروتجربه ایجاد فرصت برای معرفی و نمایش استعدادهای نو در سینمای ایران است. در سال‌های گذشته تولید فیلم در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و پویانمایی هم انجام می‌شد اما در حال حاضر این مساله در قالب باشگاه فیلم اولی‌ها در بنیاد سینمایی فارابی پیگیری می‌شود.
طیب با تاکید بر اینکه بنا داریم در شهرهایی که سالن سینما در دسترس نیست از سالن‌های غیرسینمایی و مراکز فرهنگی برای نمایش فیلم‌ها استفاده کنیم گفت: سالن‌هایی مانند آمفی تئاتر، فرهنگسرا و… در استان‌ها را شناسایی می‌کنیم تا در صورت امکان وارد چرخه نمایش شوند و فیلم‌های گروه سینمایی هنروتجربه را برای مخاطبان نمایش دهند.
وی با اشاره به اینکه نمایش فیلم‌های هنروتجربه در شهرستان‌ها فقط روزهای چهارشنبه است افزود: اگر فیلمی مورد استقبال قرار بگیرد قطعا تعداد روزهای نمایش آن را در شهرستان‌ها افزایش خواهیم داد. باتوجه به میانگین مخاطبان فیلم‌ در شهرستان‌‌ها، تصمیم گرفتیم فقط به صورت متمرکز در یک روز (چهارشنبه‌ها) این فیلم‌ها را نمایش بگذاریم.


وی به حمایت‌های گروه هنروتجربه اشاره کرد و افزود: قرار گرفتن مبلغ فروش حاصل از فیلم در اختیار فیلمساز، فعالیت‌های تبلیغاتی، برگزاری مراسم رونمایی و نشست نقد و بررسی، به نمایش گذاشتن فیلم برای منتقدان و هنرمندان و اصحاب رسانه، مصاحبه با عوامل فیلم، اکران آنلاین فیلم، نمایش فیلم در شهرهای مختلف به پیشنهاد کارگردان و… از جمله حمایت‌های این گروه است. وقتی فیلمسازی در کنار فیلمش بایستد میزان حمایت‌ها بیشتر می‌شود. اکران فیلم‌ها در سینماهای هنروتجربه بعد از اکران پیوسته، تمام نمی شود بلکه رویدادهایی در قالب هفته فیلم و نشست نقد و بررسی در شهرهای مختلف برگزار خواهد شد.
طیب در پاسخ به سوال یکی از فیلمسازان مبنی بر مقررات نحوه ارسال فیلم به هنروتجربه ادامه داد: آیین نامه و مقررات در سایت هنروتجربه موجود است. داشتن پروانه نمایش برای ثبت درخواست فیلمساز ضروری است.


سرپرست گروه سینمایی هنروتجربه افزود: طبق جلسه‌ای که با امیر رجبی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل صورت گرفت بنا داریم در اردیبهشت‌ماه سال 1402 در قالب یک رویداد، تعدادی از فیلم‌های منتخب اکران شده در سال 1401 را با حضور کارگردانان آثار در استان اردبیل برای علاقمندان نمایش دهیم و همچنین نشست های نقد و بررسی و کارگاه های آموزشی را برای هنرمندان، هنرجویان و فیلمسازان اردبیل برگزار کنیم.
سرپرست گروه سینمایی هنروتجربه در پایان از تمام فیلمسازان استان اردبیل خواست تا خودشان را عضوی از خانواده هنروتجربه بدانند.

در این نشست صمیمانه سعید نوریان معاون هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل، میردولت موسوی رئیس انجمن سینمای جوان اردبیل، محمد طیب سرپرست گروه سینمایی هنروتجربه، محمود کاظمی مدیر پخش هنروتجربه، علی زادمهر مدیر روابط عمومی هنروتجربه، حمید اسکندری کارشناس معاونت امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اردبیل و جمعی از فیلم‌سازان حضور داشتند.

شیهه‌یِ دور، چه زمانی نمایش داده می‌شود؟

مراحل ساخت فیلم کوتاه «شیهه‌یِ دور» به‌نویسندگی و کارگردانی صمد قربانزاده به‌پایان رسید.

به‌گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، صمد قربانزاده ساخت تازه‌ترین اثر خود را با عنوان «شیهه‌یِ دور» به پایان رساند. این فیلم کوتاه در انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر ارومیه تهیه شده است.

«شیهه‌یِ دور» خواب کودکی را به تصویر می‌کشد که در آستانه کوری قرار گرفته است.

عواملی که در ساخت این فیلم همکاری داشته‌اند:
نویسنده و کارگردان: صمد قربان زاده
مدیر فیلم‌برداری: محمد مستوفی
تدوین: پویا شکیبی
دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: صبوحه شکرزاده
بازیگران: سامان حسن زاده،الهام حیدریان، امیر رضا حاجی، آیلین حاتمی، روشنا معصومی، آرتان معصومی، سانای معصومی، علی حسین احمدی، امیرعلی کوثرخواه
مدیر صدابرداری و گریم: شهرام ولی‌پور
صداگذاری: محمد دهقانی
گروه فیلم‌برداری: محسن خورشیدی، فرهاد رزم‌پوش
تصاویر هوایی: وحید معصومی
موسیقی: پاور هاوس(انتخابی)
منشی صحنه: سارا حق دوست
طراح صحنه و لباس: صمد قربان زاده
دستیار صحنه: امیر عباس زاده
جلوه های بصری: اکبر فکری
عکاس: نگار دهقانی، صمد قربان‌زاده
گروه تدارکات: محرم احمدی، بایرام قربانی، حجت دشت پیما
مجری طرح: احسان مهدیان
تهیه‌کننده: صمد قربان‌زاده
تهیه‌شده در انجمن سینمای جوانان ارومیه
با تشکر از: مهدی آذر پندار، باقر پیران،میردولت موسوی، جواد پورصمد، بهنام رضازاده، علیرضا نوروزی، عاطفه مهدیزاده، سلیمه آینه، بهروز عالمی، اکرم خوشوقت پیر، حسین پاکیزه، توحید عابدی، حراست شورای شهر ارومیه، حراست فضای سبز ارومیه، کافه کو کانسبت، موسسه آذر تصویران سانا

بستۀ فیلم کوتاه «ژنریک» چه زمانی اکران می‌شود؟

بسته فیلم کوتاه «ژنریک؛ شش فیلم شش نگاه» از تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران در گروه سینمایی هنروتجربه اکران می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، گروه سینمایی هنروتجربه تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران را در قالب بسته فیلم کوتاه از روز چهار‌شنبه سوم اسفندماه، اکران می‌کند.

در این بسته فیلم‌های کوتاه «پرتاب ناگهانی یک فیل» به کارگردانی نازنین چیت‌ساز، نویسندگی حسن حبیب‌زاده و نازنین چیت‌ساز و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران و حسن حبیب‌زاده (11 دقیقه)، «جان داد» به نویسندگی و کارگردانی سهیلا پورمحمدی و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران و جواد رمضانی (15 دقیقه)، «خنده بی‌دلیل گوزن‌ها» به کارگردانی سجاد ایمانی، نویسندگی مازیار تهرانی و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران، سجاد ایمانی و رضا دانش‌پژوه (20 دقیقه)، «کبود» به کارگردانی و نویسندگی علی توکلی و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران،  سعید نجاتی و فواد جاودان (20 دقیقه)، «کپسول» به نویسندگی و کارگردانی امیر پذیرفته و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران و امیر پذیرفته (20 دقیقه) و «امروز جمعه است» به نویسندگی و کارگردانی محمد آهنگر و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران و محمد آهنگر (14 دقیقه) به نمایش در می‌آیند.

همچنین مراسم رونمایی و نخستین نمایش بسته فیلم کوتاه «ژنریک؛ شش فیلم شش نگاه» فردا سه‌شنبه دوم اسفند ساعت 17:30 در پردیس سینمایی چارسو برگزار می‌شود.

علاقه‌مندان به فیلم کوتاه می‌توانند با مراجعه به سایت‌های فروش بلیت، برای تماشای این آثار بلیت تهیه کنند.

بی‌علاقه بودن کارگردان یا ترس سرمایه‌گذار؛ مانع اقتباس کدام است

علی‌رضا بختیان تصریح کرد: بسیاری از کارگردانان هستند که علاقه‌مند در موضوع اقتباس کار کنند اما سرمایه‌گذار می‌ترسد.

به‌گزارش سینمای خانگی به‌نقل از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ در ادامه پرونده «اقتباس در سینمای ایران» در میزگردی نظرات تخصصی صاحب‌نظران حوزه سینما را جویا شدیم در این میزگرد سید جواد میرهاشمی پژوهشگر و فیلم‌ساز، علی‌رضا بختیان تهیه‌کننده و فیلمساز و مجید کیانیان پژوهشگر و مترجم حوزه سینما و تئاتر حضور داشته اند که در ادامه بخش اول این میزگرد را می‌خوانید:به‌عنوان سوال ابتدایی، بفرمایید اقتباس در سینما به ماهو اقتباس چیست و اقتباس مکتوب، این موضوع را کمی  توصیح بدهید.

کیانیان: بحث را بنیادین شروع کردید. اگر بخواهم موجز به موضوع اشاره کنم، اساسا به لحاظ معنایی اقتباس در فرهنگ معین و دهخدا این‌گونه آورده شده:  فراگرفتن، اخذ کردن، آموختن و یا فایده گرفتن از کسی، اما در سینما به لحاظ رویکردی، چند  شکل مختلف بنابه نظرگاه صاحب‌نظران پیدا می‌کند. از جمله  اینکه دادلی اندرو معتقد است در اقتباس، سه رویکرد عمده وجود دارد. رویکرد اول وام گرفتن که بیشتر مبتنی بر زیبایی‌شناسی است تا وفاداری به متن، اتفاقی که مثلا برای آثار شکسپیر می‌افتد. یعنی یک مضمون از مکبث را می‌گیرند و تغییراتی ایجاد می‌کنند و صرفا بحث زیبایی‌شناسی مطرح است. رویکرد دوم، به اصطلاح تلاقی اینطور است که عین متن مبدا برش خورده و در متن مقصد می‌آید بدون کوچک‌ترین تغییر. رویکرد سوم نیز، وفاداری و تبدیل این‌طور است که وفاداری وجود دارد و  سعی می‌کنند از همان متن، همان نگاه را اما به ‌‌شکل بدیع‌تری به آن سمت بروند.

این نمونه رویکردهایی است که وجود دارد. از طرفی به توجه به مسیری که طی شده، در وادی مصادیق، شکل‌های مختلفی به خودش می‌گیرد. از جمله اینکه برخی به سراغ متون مکتوب می‌روند که ما در این مسیر در کشور بیشتر کار کرده‌ایم، برخی هم که بیشتر در سینمای روز جهان متداول است یا به تعبیر دقیق‌تر، سینمای هالیوود، آنها جهان تصویر و فهم تصویرشان را بر مبنای اقتباس شکل می‌دهند. به این معنی که سینما به مثابه جهانی از عناصر دنیای دید، وام‌دار هنرهای تجسمی است. اینگونه بگویم که مثلا در کشور خودمان، وقتی درباره اقتباس صحبت می‌کنیم، اولبن چیزی که به ذهن‌مان خطور می‌کند، این است که به سراغ متون مکتوب کلاسیک  و یا کهن برویم و اقتباس انجام دهیم. اما سینمای جهان یک گام جلوتر َشاید و یا عمیق‌تر، جهان و فرهنگ بصری‌شان را نیز وام‌دار و به نوعی اقتباس شده از هنرهای تجسمی می‌دانند.  سویه‌ی دیگری نیز وجود دارد، مثل فیلم مگنولیا که اقتباس از موسیقی می‌گیرند، در واقع پل توماس اندرسون اساساً به دنبال شکل دیگری از هنر می‌روند و چندان که در سکانس معروف وایز آپ (Wise up) مشخص است بنیان فیلم را بر مبنای موسیقی ایمی مان می‌آفریند.

در سینمای ایران، معمولا اقتباس کم داریم، و دوستان نویسنده‌ معتقدند که برای کارگردان و تهیه کننده سخت است هزینه کند هم به نویسنده اصلی و هم برای نوشتن فیلم‌نامه‌ای فیلم‌نامه نویس به صورت اقتباسی می‌نویسد. این یکی از معظلات است، البته که مانع اصلی نیست و دریچه‌های مختلفی وجود دارد که می‌تواند بحث اقتباس را پیش برد. لطفا این بحث را بیشتر موشکافی کنید. با توجه به اینکه در سینمای جهان بیشتر آثار، اتر اقتباسی هستند چه از کتاب، چه موسیقی   نقاشی و سایر هنرهای تجسمی و حتی در همین جشنواره فیلم کوتاه هم دیدیم، اقتباس از شعر صبحانه داشتیم. اما در سینمای ما کم‌رنگ است. فکر می‌کنید علت این کمرنگی در سینمای ما و برعکس پررنگ‌بودن آن در سینمای جهان چیست؟ و آیا این اثار اقتباسی تاثیر دارد؟
بختیان: به عنوان کسی که کار فیلم‌سازی انجام می‌دهم بحثی که خودتان مطرح کردید، یکی از مهم‌ترین عوامل مانع اقتباس در سینمای ایران است. در دنیا و هنگام فیلم‌سازی، بودجه‌های هنگفتی برای فیلم‌ها در نظر می‌گیرند. مثلا در هالیوود بودجه ی فیلمی کمتر از 5، یا 6 میلیون دلار  نیست. معادل آن را در ایران ببینیم که چه فیلمی اینچنین هزینه می‌کند! هزینه در واقع یکی از مهمترین عوامل در ایران است. اگر بخواهید از داستانی الهام بگیرید  و آن را تبدیل به فیلمنامه کنید، دو هزینه یابد پرداخت شود. در ایران متاسفانه، گِیجی که برای قیمت کارها گذاشته شده، دقیق است. یعنی مثلا اگر بگوییم فیلمنامه چقدر است، نمی‌گویند فیلمنامه اقتباسی  چنین هزینه‌ای دارد و فیلمنامه معمولی هزینه‌ای متفاوت.  برآورد می‌کنند یک فیلم‌نامه فلان مقدار هزینه دارد و  همان مقدار بسته می‌شود. حالا هرچقدر بگویی این اقتباس است و معادل همبن‌مفدار را باید برای تحقیق و پژوهش و.. بگذاری، در آن دیده نمی‌‌شود. به همین دلیل اغلب نویسنده‌ها به  سمت کار تحقیقاتی  خیلی دقیق نمی‌روند.

دومین موضوع این است که موضوعاتی که وجود دارد مثلا در بحثی که شما عنوان کردید، یکی از مسائل این است که برای ساخت فیلم‌هایی درباره‌ روزمرگی‌ها  که به شکل رئال، در حال تولید هستند، شرایط خوب، دکور مناسب و تجهیزات خوب وجود دارد،و لی  زیرساخت قوی برای کارهای کهن و اقتباسی در کشور نداریم.  این موضوع باز هم با بودجه و هزینه  برمی‌گردد.
فیلم‌هایی که شما می‌گویید در سینمای کوتاه و باقی از اقتباس ستفاده می‌شود،  صرفا با مراجعه به بخشی از آن است. یعنی یک قسمت را می‌گیرند و خود‌شان داستان‌پردازی می‌دهند. کمتر می‌بینید عین به عین اقتباس کرده باشند.

اما در کشورهای خارجی و هالیود داستان‌هایی چون هری‌پاتر و ژول‌ورن، عین به عین اقتباس و ساخته شده، چون هزینه می‌کنند. اما در ایران به دلیل کمبود بودجه. هزینه چنین چیزی امکان‌پذیر نیست. در ایران، شخصیتی از کتاب را اقتباس می‌کنند و با آن داستان خود را پیش می‌برند، در اصل با یک المان و یک نمایه و ارجاع کوچکی به داستان، آن را منتقل می‌کنند و البته شاید این دلیل هم باشد که ما هنوز مخاطب را به سمت فیلم‌های اقتباسی  عادت نداده‌ایم که به آن سمت بروند. بینندگان عمدتا به دنبال داستان‌های اجتماعی، عشق و عاشقی  و.. می‌روند. داستان‌هایی روایت که ما را به این قضیه عادت داده است.
بیننده ما، بیننده‌ای است عادت به چند ژانر ثالت عادت کرده است و کسی باید این قبح را بشکند. این کار را انجام نمی‌دهند. شما در سریال‌های تلویزیون هم ببینید، اگر به سمت سریال‌های تاریخی بروید،مخاطب اوایل زده می‌شود.

کمی که بگذرد جذب می‌‌شود و اواخر کار، شاید بگوید خوب است. چرا سریال را مثال زدم، چرا که سریال‌ها بیشتر کارهای اقتباسی انجام می‌دهند. من حس می‌کنم مزاج ایرانی‌ها هنوز خیلی تغییر نکرده است.

بحث گیشه خیلی مهم است و مخاطب در وهله اول آن کار را پس می‌زند و کارگردان می‌ترسد؟

بختیان: سرمایه‌گذار می‌ترسد، اتفاقا بسیاری از کارگردانان هستند که علاقه‌مند در این موضوعات کار کنند اما سرمایه‌گذار می‌ترسد. شما ببینید عمده‌ کارهایی که به شکل تاریخی کار شده و اقتباس صدرصد بوده در گیشه شکست خورده است. درآمد با هزینه‌ای که شما هم‌خوانی نداشته، و حمایت سازمان‌ها و ارگان‌ها از کارهای اقتباسی بسیار ضعیف است و تلویزیون نیز کار تاریخی با شرایط و موضوعات خاص خودش می‌سازد. خیلی به آن سمت نمی‌روند.
کیانیان: من با مقوله بازار فیلم موافق حرف‌های آقای بختیان هستم، و این موضوع در بحث تنوع ژانر هم مطرح می‌شود و مشخص می‌شود که چرا کارگردانان سراغ ژانرهای مختلف نمی‌روند. اما فیلم‌های اقتباسی کم نیستند و پرفروش نیز کم نداریم.  به نظرم معضل جای دیگری است. یک بحث، بحت مولف‌محور بودن ناخودآگاه فیلمسازان ماست. یعنی دوست دارند بنویسند و کارگردانی کنند. این  یک بخش است. بخش دیگر این است که سینماگران ما مشخصا تهیه‌کننده‌ها، همه جا، مخصوصا جاهایی که ویترین دارد پول می‌دهند اما جایی که ویترین ندارد، هزینه نمی‌کنند. این است که به مشکل می‌خوریم. مجموعه این موارد است که به سمت کارهای اقتباسی نمی‌روند. البته که فیلم‌هایی داریم که قصه‌های روز هستند، همین سریال محمد کارت، یاغی که آن هم اقتباسی است. مشکلی که به نظر من وجود دارد این است که رفقای فیلمساز ما خیلی به ایده اهمیت می‌دهند اما اینکه چگونه ایده را پیاده کنند، اهمیت نمی‌دهند. شما قطعا با دوستان جوانی همراه بودید که متنی اقتباسی از شکسپیر در دست دارند، ولی آن متن را تنها از یک صحنه اقتباس می‌کنند. در صورتی که اقتباس این نیست. چطور می‌توان زبان اثر را با یک صحنه اقتباس کرد. ما در چگونگی انتقال زبان مبدا در زبان مقصد و چگونگی پرداخت مشکل داریم. دچار تکرار می‌شویم  به شدت متن‌ها را تک صدا می‌کنیم، به شدت نمایه‌ای می‌کنیم، به شدت کاری می‌کنیم ارتباط سطح روایی مخاطب با اثر کنده می‌شود یعنی کاری می‌کنیم برای فهم روایتمان توسط مخاطب، روایت مبدا باید ضمیمه اثر باشد. بحث بازار و گیشه موافقم، اما بحث تهیه‌کننده‌ها نیز هست، ذائقه سازی نیز وجور دارد، بحث مولف محور بودن و مورد مهم شیوه پرداخت.

​​​​​​
بختیان: چیزی که ایشان درباره سریال یاغی گفتند، در سریال‌ها نیز اتفاق افتاده است. ولی کم و کم‌رنگ. چند سریال این اتفاق افتاده که این اواخر صداو سیما یا پلتفروم‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. اما در سینما هنوز ما مشکل داریم. در سینما، فیلم‌هایی که اقتباسی بودند عمدتا گیشه را نداشتند. شاید تک و توک به آن رسیده باشند ولی عمده فیلم‌ها چنین نبوده‌اند. عمده فیلمسازان جوان ما علاقه‌مندند خودشان بنویسند و خودشان بسازند. پدیده کارگردان-مولف..

کیانیان: البته ما تنها نباید یک طرفه موضوع را ببینیم. از آن سمت نیز آثار مبدا معاصری که وجود دارد، این ضعف را دارند که ظرفیت ندارند. یعنی نویسنده فیلم‌نامه باید تلاش ویژه‌ای کند تا متن مبدا را به مقصد برساند. هم بحث روایتش است هم ساختار و قابلیت تصویری متون.
بختیان: اتفاقی که در کشور ما افتاده این است که بین تاریخ و فرهنگ الان و قدیم فاصله وجود دارد. مثلا فیلم کوتاهی کار شد به نام  «دوآلپا» که مردم با آن  آشنایی  ندارند. یعنی بین فرهنگ فاصله افتاده و کدها را ندارد. دقیقا آنچه که آقای کیانیان گفت. باید دانه دانه کدها را برایش تعریف کنیم. این تعریف کردن کار را سخت‌تر می‌کند و کارگردان سعی می‌کند سمت این موارد نرود. و فیلم چیزی باید که بیننده ببیند. راحت ارتباط برقرار کند. ولی وقتی کدهایی وجود دارد که نیاز به پس‌زمینه دارد و باید رویش کار انجام شده باشد، مسلما به آن سمت نمی‌رود. نیاز به فرهنگ‌سازی دارد و هنوز متاسفانه بستر فراهم نیست.

کیانیان: می‌شود از چند زاویه نگاه کرد. ازجمله انواع شکل‌های اقتباسی که آنها به سراغش می‌روند و کار می‌کنند. در صورتی که ما یک تصور یک خطی از اقتباس داریم که مثلا پیشنیه‌ی متن‌مان، حتما یک چیزی باشد. بر فرض مثال، سراغ دوآل‌پا برویم یا شاهنامه یا متن معاصر، اما اینکه چگونه با آن مواجهه شویم و یا آن متن چه باشد، اینجا یک سری مولفه‌های محوری و اساسی وجود دارد که گاها دیده نمی‌شود. به نظرم در دو سطح باید سراغ این موضوع برویم. یکی آسیب‌شناسی اتفاقاتی که افتاده‌اند که چهارپنج مورد را  عرض کردم. دیگر اینکه آنها چکار می‌کنند. اقتباسی که در مورد سینمای جهان می‌گوییم، تحلیل کنیم که چگونه صورت می‌پذیرد. به قولی یکی از دوستان مدیوم رسانه‌ای ما شعر و ادبیات است. مدیوم هالیودد رسانه و سینماست. یعنی مادرزاد شاعر به‌دنیا می‌آییم. آنها سینماگر هستند. این فاصله مقوله‌ی مهمی است.

میرهاشمی: درجامعه‌ای که  تیراژ کتاب 200.300 نسخه است، اصلا اقتباس کردن، یک مطلب  شوخی است. فرض کنید کتابی در ایران چاپ اول و دوم می‌شود، ناگهان به هر دلیلی چاپ سوم ممنوع چاپ می‌شود و یا بهتر بگویم “مجوز نشر این کتاب باطل و فروش این کتاب ممنوع می‌شود.” اما فیلمی بر اساس همان رمان ساخته می‌شود. سیاست فرهنگی‌مان یک با و دو هواست!

خروج از نسخه موبایل