اکران نوروزی سهم کدام فیلم‌ها می‌شود؟

با نزدیک شدن به سال جدید گمانه‌زنی‌های بسیاری در رابطه با قیمت بلیت سینما و اکران نوروزی انجام می‌شود، گمانه‌هایی که برخی از آنها در صورت اتفاق به ضرر حال‌ و روز سینما خواهد بود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، فرازوفرودهای بسیار سینما در طول سال اخیر هنر هفتم را در شرایط متزلزلی قرار داد،‌ شرایطی که شاید تاکمی پیش از شروع جشنواره فیلم فجر ناامیدکننده بود و بعدازآن کمی به سمت شرایط مطلوب حرکت کرد، حرکتی که همچنان در انتظار به مقصد رسیدنش هستیم.

به نظر اکران نوروزی می‌توانست سکوی پرتابی برای گیشه سینمای ایران باشد، سبد اکرانی که گمانه‌زنی‌های بسیاری برای فیلم‌هایش در گرفته است.

اما باید دانست که مسائل بسیار زیادی در کنار انتخاب ترکیب اکران بر کشاندن مخاطب سینما به مقابل پرده نقره‌ای مؤثر است.

*اندر احوالات قیمت بلیت و مخاطب سینما

اخیراً اظهارنظری به نقل از یکی از مدیران پردیس‌های سینمایی در رابطه باقیمت بلیت در سال جدید منتشرشده است.

نظری که انگار فرد گوینده را در دورترین نقطه نسبت به سینما و شرایط آن نشان می‌دهد.

سرتیپی گفته است که قیمت بلیت سینما باید 80 هزار تومان باشد.

علی سرتیپی که مدیریت چند پردیس سینمایی را بر عهده داشته و عضو هیئت‌مدیره کانون پخش‌کنندگان سینمای ایران هم هست و ازقضا تهیه‌کنندگی در سینما را در کارنامه خود دارد با یکی از رسانه‌ها گفت‌وگویی کرده و با اسم رمز «قیمت بلیت سینما چند دلار باید باشد؟» گفته است که باید بلیت سینما را تا 80 هزار تومان افزایش داد.

برای فهم اولیه شرایط سینما و نسبت آن با این حرف توجه شمارا به فروش سینما در روزهای اوج اخیرش جلب می‌کنم.

 بیشترین مخاطب سینما در طول هفته‌های اخیر که رکورد مخاطب را هم برای خود ثبت کرده است مربوط به هفته آخر

سه‌شنبه‌های نیم‌بها، روزی با بیشترین مخاطب است.

بهمن‌ماه است، هفته‌ای با 300 هزار مخاطب که به نظر آمار قابل قبولی برای سینما باشد، اما در میان‌روزهای هفته سهم اصلی سبد مخاطبین مربوط به سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه است، روزی که به‌تنهایی 80 هزار نفر مخاطب را راهی سینماها کرده است، درحالی‌که این آمار برای روزهای دیگر هفته میانگین روزی 36 هزار نفر بوده است.

اما ویژگی این سه‌شنبه چیست؟ اگر کمترین نسبتی هم با سینما داشته باشید و خود را مخاطب آن بدانید پاسخ این سؤال را به‌راحتی خواهید داد؛ سه‌شنبه‌ها هزینه بلیت سینما نیم‌بها است.

حتی اگر چرخی در اخبار سازمان سینمایی بزنید متوجه خواهید شد که این سازمان گه گاه برای مدیریت مخاطبین سینما و افزایش آن‌ها دست به نیم‌بها کردن قیمت بلیت زده است.

همایون اسعدیان به‌عنوان دبیر شورای صنفی نمایش هم چندی پیش‌گفته بود که بلیت سینماها با طرح شناور ارزان‌تر خواهد شد تا سانس‌های صبح سینماها احیا شود.

اسعدیان: در بسیاری از سینماهای کشور سانس‌های صبح در حال تعطیلی هستند

وی در این مصاحبه گفته بود: در بسیاری از سینماهای کشور سانس‌های صبح در حال تعطیلی هستند به‌طوری‌که خیلی از سالن‌ها از ساعت ۱۵ کار خود را شروع می‌کنند و امیدواریم این طرح کمک کند تا دوباره سانس‌های صبح سینماها با حضور علاقه‌مندان فعال شود.

این گزاره‌ها همه و همه نشان از نسبت مستقیم قیمت بلیت با میزان مخاطب در سینمای ایران دارد، اتفاقی که با توجه به شرایط اقتصادی نباید آن‌چنان دور از ذهن باشد.

*نظرات برخی اهالی سینما در رابطه با گرانی بلیت

حال سؤال اصلی اینجاست که آقای سینما دار چرا به این موارد توجهی نداشته و علاقه به افزایش قیمت بلیت دارد.

*اکران نوروزی، فرصتی که نباید بسوزد

پیش‌ازاین هم گفته‌ایم که اکران نوروزی بهترین فرصت برای گیشه است، اما حال اخباری رسیده که ظاهراً صاحبان آثار به دلیل نگرانی از میزان فروش در نوروز علاقه‌ای به اکران فیلمشان در نوروز پیش رو ندارند.

این اتفاق قطعاً فرصت مهم نوروز را از سینمای ایران خواهد گرفت؛ امروز زمان فرصت سوزی نیست، به بیان بهتر امروز زمانی است که باید از هر فرصتی برای حرکت روبه‌جلوی سینما استفاده کرد؛ فرصتی ممکن است با زیاده‌طلبی برخی سینماداران هدر برود.

لطیفی بالاخره فیلم 100 ثانیه‌ای می‌سازد؟

محمدحسین لطیفی عضو هیات داوران بخش مسابقه ملی جشنواره «فیلم ۱۰۰» از اهمیت ساخت اثر در این جشنواره و وسوسه شدن برای ساخت اثری در زمان ۱۰۰ ثانیه گفت.

به گزارش سینمای خانگی، محمدحسین لطیفی درباره ساخت آثار ۱۰۰ ثانیه ای و نسبت اهمیت محتوا یا فرم در آثار کوتاه به خبرنگار ایرنا گفت: در ساخت آثار کوتاه به نظرم نسبت محتوا و فرم به یک اندازه اهمیت دارند و هیچ‎کدام بر آن یکی ارجحیت ندارند، چرا که محتوا و فرم بسیار مهم هستند و اگر محتوا در یک فرم درست اجرا نشود، نمی‌تواند اتفاق خوشایندی را پیش بیاورد. من در خیلی از کارها دیدم که محتوای درستی دارند اما نتوانستند در یک فرم درست آن را اجرا کنند.

در فیلم‌های ۱۰۰ثانیه‌ای تکنیک در مرحله بعدی قرار می‌گیرد

عضو هیات داوران بخش مسابقه ملی جشنواره فیلم ۱۰۰ در پاسخ به این سوال که چه تفاوتی در تکنیک فیلم کوتاه و بلند وجود دارد، گفت: در فیلم‌های ۱۰۰ثانیه‌ای تکنیک در مرحله بعدی قرار می‌گیرد؛ بسیاری از افراد با یک موبایل فیلم می‌سازند و می‌توانند موفق هم باشند. منظورم این است که می‌توانیم تکنیک را آنچنان در نظر نگیریم اگر کلیت کار درست اتفاق افتاده باشد ولی اگر تکنیک درستی هم داشته باشد که بیشتر به چشم می‌آید.

لطیفی درباره اهمیت «جشنواره ۱۰۰» در پرورش فیلمسازان برای ساخت آثار بلند سینمایی آن‌ ها گفت: شاید یکی از این بچه‌های شرکت کننده در جشنواره ۱۰۰ در آینده نزدیک بتواند در سینمای بلند فعال شود، من در طی بررسی‌هایی که انجام دادم احساس کردم این افراد یک نفر نیستند و افراد توانمند بیشتری داریم که آثار آن‌ها نشان می‌دهند مقوله سینما و فیلم را خوب می‌فهمند. صادقانه بگویم کار ۱۰۰ ثانیه‌ای خیلی سخت‌ است؛‌ اما به این بچه‌ها می‌خواهم بگویم اگر هدفتان سینمای بلند است، فراموش نکنید اگر جایزه‌ای را در کار ۱۰۰ ثانیه‌ای و کوتاه گرفتید، هرکدام قواره خود را دارد و باید ارزش این سینما را بدانند.

شاید خود من هم وسوسه شوم یک فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای بسازم‌ و خودم را محک بزنم

وی خاطر نشان کرد: اگر فیلمسازان جوان در این شرایط جایزه‌ای را گرفتند، احساس غرور نکنند که توانستند در میان این میزان آثار رسیده به موفقیت برسند، بلکه برای ادامه این مسیر تلاششان را بیشتر کنند.

لطیفی در مورد تاثیر شرکت در جشنواره ۱۰۰ نیز عنوان کرد: جشنواره فیلم ۱۰۰ جشنواره سختی است و اگر کسی می‌آید و در ۱۰۰ ثانیه همت می‌کند و حرف خود را می‌زند؛ این فرد قابل احترام است و می‌تواند روی آینده بچه‌ها خیلی تاثیرگذار باشد. این کار تجربه بزرگی برای آنهاست و در نهایت استارت بسیار خوبی است و شاید خود من هم وسوسه شوم یک فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای بسازم‌ و خودم را محک بزنم که آیا می‌توانم مفهومی که در ذهن دارم را در زمانی غیر از ۹۰ دقیقه‌ای و در ۱۰۰ ثانیه منتقل کنم یا نه.

وی در پایان درباره نوع ژانر منتخب خود در صورت ساخت فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای گفت: من اگر بخواهم فیلم ۱۰۰ ثانیه ای بسازم، در رابطه با اصل انسانیت فیلم ‌خواهم ساخت.

بلیت چند هزار تومانی سینماداران را راضی می‌کند؟/ مدیر سینما آزادی از کدام دستمزد 25 میلیاردی خبر داد؟

مدیر پردیس سینمایی آزادی با بیان اینکه سینمای ایران در حال حاضر یک زندگی نباتی دارد، تاکید کرد: سینما را با پیش‌فرض‌ها و برنامه‌های دهه‌های ۷۰ تا ۹۰ خورشیدی نمی‌توان جلو برد و باید یک نقشه راه جدید تعریف شود.

به گزارش سینمای خانگی، این روزها یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های سینمادارها و نیز دیگر دست‌اندرکاران سینما آینده این هنر در کشور است که سرنوشت آن به مسائل متعددی گره خورده و باید برای آن چاره‌جویی شود. شهریورماه امسال و به بهانه روز ملی سینما میزگردی با بررسی وضعیت سینما در خبرگزاری ایسنا برگزار و بر لزوم تغییر حکمرانی سینما تاکید شد. حالا پس از گذشت چند ماه که جامعه با ناآرامی‌هایی مواجه بود و بعد هم تنگناهای اقتصادی پیش آمد، بسیاری از فعالان سینما نسبت به شرایط این حوزه و آینده آن ابراز نگرانی می‌کنند. در این زمینه مدیر یکی از سینماهای پرمخاطب کشور نکاتی را در گفت‌وگو با ایسنا مطرح کرد.   

سجاد نوروزی در ابتدای این مصاحبه به وضعیت سینما در سالی که رو به پایان است اشاره کرد و گفت: ما نوروز ۱۴۰۱ را در شرایطی آغاز کردیم که وضعیت کرونا تا حدی شکننده بود، یعنی نه پاندمی در اوج بود و نه به طور کامل از آن گذر کرده بودیم. بعد از تعطیلات نوروز به ماه رمضان رسیدیم که فروش سینماها هنوز خوب نبود. درواقع از دوران پاندمی دچار یک ریزش جدی مخاطب نسبت به سال ۱۳۹۸ شده بودیم که این ریزش از اواخر مردادماه امسال با توجه به اکران یک سبد متنوع از فیلم‌های گوناگون و استقبال مردم در حال جبران شدن بود تا اینکه به ناآرامی‌های اخیر رسیدیم. در آن مقطع امیدوار بودیم که می‌توانیم به وضعیتی با یک اختلاف ۳۰ درصدی نسبت به سال ۹۸ برسیم ولی با شرایط جامعه این روند کاملا دچار مشکل شد و الان تقریباً در وضعیت مشابه با تیر ماه ۱۴۰۱ هستیم که اصلا شرایط خوبی نیست.

او در ادامه با طرح یک‌ دسته پرسش بیان کرد: در حال حاضر مسئله اصلی این است که بدانیم ما چطور می‌خواهیم به سینما نگاه کنیم؟ سال آینده چطور می‌خواهیم فیلم تولید کنیم؟ چطور می‌خواهیم سینماداری کنیم؟ و اساساً آیا به مسئله‌ای با عنوان “صنعت سینما” با تمام ویژگی‌های علمی، شرایط ایجابی و استانداردهای ضروری‌اش قائل هستیم؟ این پرسش‌ها با آنچه در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ مطرح می‌شدند متفاوت هستند، چون پرسش‌های آن مقطع دیگر موضوعیت خود را از دست داده و شرایط جدیدی پیش آمده است. پرسش‌های قدیمی کهنه شده‌اند و ما نمی‌توانیم مدیریت سینما را در سده جدید با جنس دغدغه‌های آن چند دهه مدیریت و راهبری کنیم. الان ماهیت جدید و رقبای جدیدی پیدا شده‌اند که پیش‌فرض‌ها و پرسش‌ها را عوض می‌کنند و وقتی این‌ها تغییر کنند، صورت مسئله هم عوض می‌شود و با تغییر صورت مسئله باید راه حل جدید پیدا کرد.

وی افزود: تمام آنچه امروز درباره سینما بحث می‌شود یک‌سری حاشیه است که در تبلیغات و نزاع‌های صنفی خلاصه شده و بیشتر سبب اتلاف وقت و دور شدن ما از مسئله اصلی است. ما این روزها چند پیج اینستاگرامی پر زرق و برق داریم که جوری تولیدات سریالی و سینمایی را تبلیغ می‌کنند، انگار در دل هالیوودی نشسته‌ای و همه چیز مرتب است و تنها چیزی که کم داریم این است که بدانیم فلان سریال کِی پخش می‌شود یا چه اتفاقی در قسمت جدید آن قرار است رخ دهد. اگر هم به صحبت‌های مدیران سینمایی دقت کنیم، می‌بینیم بیشتر درباره این است که به کدام فیلم پروانه ساخت و نمایش داده شده یا نشده و به کدام فیلم فقط پروانه نمایش خارجی داده شده است. کاملا واضح است که هنوز درگیر نظام مدیریتی دهه ۷۰ و ۸۰ خود هستند و از آن طرف وقتی صنف را نگاه می‌کنید، انجمن سینماداران است که دو، سه سال است حتی انتخابات هم برگزار نمی‌کند و اساسنامه خود را کنار گذاشته و تقریباً غیرقانونی فعالیت می‌کند. واقعیت این است که اگر من به عنوان سینمادار یا کسی که سال‌هاست دغدغه فرهنگ و هنر دارم، در یکی از این موقعیت‌ها (مدیریتی، صنفی یا تبلیغاتی) قرار بگیرم هیچ  راه حلی ندارم چراکه سینما در یک لوپ پرتناقض گیر کرده و بعدها امکان فساد و رویکردهای شبهه‌ناک هم در آن وجود دارد.  

نوروزی بیان کرد: پرسش بنیادین جدید است که آینده سینما چیست؟ چگونه می‌خواهید با سینما مواجه شوید؟ تلقی و فهم شما از ماهیتی به نام سینما، آن‌ هم در حضور انواع و اقسام شبکه‌های نمایش خانگی چیست؟ پیش‌فرض اصلی این است که آیا می‌توان با موقعیت فعلی به آینده سینما نگاه کرد؟ صورت مسئله این است که آیا قرار است یک نقشه توسعه و رو به رشد برای سینمای ایران متصور شویم؟ اگر قرار است متصور شویم در این برنامه توسعه، موقعیت فعلی از منظر صنف، تبلیغات و مدیریت می‌تواند محل اثر باشد؟ آیا این موقعیت‌های سه گانه تاکنون راهگشا بودند؟ پاسخ این پرسش آخر حتما خیر است و می‌توان با عدد و ارقام درباره آن بحث کرد.

او ادامه داد: سینمای ایران قبل از شیوع کرونا و در سال ۱۳۹۸،   ۲۹۰ میلیارد تومان فروش داشت که در معنای اقتصادی می‌توان آن را معادل قیمت دو آپارتمان در خیابان فرشته در آن زمان دانست. در آن سال حدود ۸۰ فیلم تولید شده بود که اگر برای تولید هر کدام به طور متوسط هزینه سه میلیارد تومان را درنظر بگیریم، به رقم ۲۴۰ میلیارد تومان می‌رسیم. از رقم فروش هم اگر حدود ۱۰ درصد  مالیات بر ارزش افزوده کسر کنیم می‌شود ۳۰ میلیارد تومان و در نهایت از رقم فروش۲۶۰ میلیارد تومان باقی می‌ماند که ۵۰ درصد آن یعنی ۱۳۰ میلیارد تومان متعلق به سینمادارهاست. پس سیستم تولید در سینمای ایران در سه سال قبل، ۱۳۰ میلیارد تومان درآمد داشته ولی ۲۴۰ میلیارد تومان برایش هزینه شده، آیا این سیستم ورشکسته نیست؟ چطور به حیات خود ادامه داده است؟ آیا در سال‌های پیش‌رو هم قرار است با همین فرمول پیش برویم؟

وی در ادامه به برخی دستمزدهای عوامل تولید بویژه بازیگران اشاره کرد و گفت: نکته بعدی این است که خبر رسیده بازیگرانی در برخی سریال‌های شبکه نمایش خانگی ماهانه سه میلیارد تومان دستمزد دارند. این رقم با متوسط کار در هشت ماه حدود ۲۴ میلیارد تومان می‌شود. با یادآوری اینکه در بیزینس‌های فرهنگی و هنری بیشتر از ۱۰ درصد سود نمی‌توان متصور شد، باید گفت که ۲۵ میلیارد تومان دستمزد، حاصل یک چرخش مالی ۲۵۰ میلیارد تومانی است، در حالی‌که فروش کل سینمای ایران در روزهای اوج خود در سال ۹۸، ۲۹۰ میلیارد تومان بوده پس نتیجه می‌گیریم دستمزدی که به یک هنرمند داده می‌شود تقریباً معادل سود یک سال سینمای ایران است؛ درواقع پرسش این است که با احتساب آن ۱۰ درصد سود، چه میزان سرمایه‌گذاری انجام شده تا ۲۹۰ میلیارد تومان فروش در سینمای ایران خلق شود؟ قطعا پاسخ یک سرمایه‌گذاری چند هزار میلیارد تومانی است که به یک چرخش مالی ۲۹۰ میلیاردی منجر شده و در نهایت سود آن دستمزد یک بازیگر شده است. البته تاکید میِ‌کنم صحبت کردن درباره اینکه این رقم دستمزد زیاد است یا کم، کاری احمقانه است چون مسئله اصلاً این نیست، بلکه این است که تراز و توازن عقلانی کجاست؟ ما در مرحله‌ ماقبل از این هستیم که بخواهیم درباره این دستمزد قضاوتی داشته باشیم. فعلاً در این مرحله هستیم که بدانیم در چه پدیده عجیب و غریبی سر می‌کنیم و با همین پدیده هم انگار قرار است در سال ۱۴۰۲ پیش برویم. بنابراین به سوال‌های اولیه خود برمی‌گردم؛ نقشه توسعه سینمای ایران کجاست؟ چه کسی باید این نقشه و برنامه را بنویسد؟ وزارت ارشاد؟ صنوف سینمایی؟ آیا بدون نقشه و طرح می‌توان به بقای هر بیزینس یا صنعتی امیدوار بود؟ آیا بیزینس و صنعت بدون نقشه‌ی راه داریم؟ آیا قرار است عمر و آینده ما همچنان صرف بحث بر سر ممیزی و فیلم‌های توقیفی و دعوا میان سینمادار و پخش‌کننده بگذرد؟

نوروزی در پاسخ به اینکه در حال حاضر بحث روز سینما، گرانی بلیت است و وقتی تجربه نشان داده برنامه‌ریزی‌ها به نتیجه چندان کارگشا و عملیاتی نرسیده چه باید کرد؟ گفت: معتقدم وقتی شما نقشه توسعه و آمایش محیط ندارید به طور طبیعی نمی‌توانید برنامه‌ریزی جدی و جدید داشته باشید؛ پس آنچه انجام می شود صرفا دست و پا زدن برای بقاء است نه توسعه، و این نقطه مرگ یک صنعت است. اینکه قیمت بلیت سینما چقدر باشد یک مسئله انحرافی است. اگر شما بگویید قیمت بلیت ۵۰ هزار تومان باشد، من می‌پرسم چرا؟ اگر بگویید ۱۰۰ هزار تومان باز هم می‌پرسم چرا؟ مسئله این است که چرا به این “چراها” جواب نمی‌دهیم؟ در کجای دنیا یک دستورالعمل واحد برای تمام مخاطب سینما اعمال می‌شود؟ آیا جز این است که بلیت سینما در هفته اول اکران یک فیلم یک قیمت دارد و در هفته‌های دوم و سوم، یک قیمت دیگر؟ برای معلولان و بازنشستگان و دانشجویان و فیلم‌های سه ساعتی و … هم هر کدام نرخ‌های متنوع در نظر می‌گیرند. این تصمیم به این دلیل است که آن‌ها به پرسش‌های خود و نقشه توسعه پاسخ داده‌اند ولی ما می‌خواهیم با پیش‌فرض‌های دهه ۷۰ برای سال ۱۴۰۲ برنامه‌ریزی کنیم، یعنی همان‌طور که معاونت سینمایی ارشاد بود و می‌نشستند دور هم تا در یک شیوه کلاسیک، پخش‌کننده و سینمادار توافق کنند که چه فیلم‌هایی اکران شود. پرسش اینجاست که کدام وضعیت زندگی و شئونات فرهنگی ما مشابه دهه ۷۰ است که با همان روش در سال ۱۴۰۱ کار کردیم؟

مدیر پردیس سینمایی آزادی در پاسخ به اینکه آیا در این وضعیت امیدی به تغییر دارد؟ بیان کرد: من به نسل جدیدی که فعالیت می‌کند امید دارم ولی به آن‌ها میدان کار داده نمی‌شود. آن‌ها در بدنه سینما در حوزه‌های مختلف تهیه‌کنندگی، پخش، بازیگری، کارگردانی و سینماداری به اندازه خودشان کار می‌کنند و در نقاطی هم که فعالیت کرده‌اند موفق بودند منتها برآیند غالب سینما نیستند و جریان مدیریتی در ادوار مختلف به این طیف چندان توجه نکرده و نمی‌کند، چون این گروه یکسری بحث‌های حرفه‌ای دارند و ماهیتشان مثل دوران کلاسیک نیست و دنبال معامله نیستند.

او با بیان اینکه «نقشه توسعه باید برای مخاطب طراحی شود و خواست منِ پخش‌کننده یا تهیه‌کننده در این ماجرا محلی از اعراب ندارد» به آنچه در برخی سینماهای زیرمجموعه حوزه هنری از جمله پردیس آزادی و هویزه مشهد انجام شده اشاره و اظهار کرد: در بخش معاونت توزیع سازمان سینمایی سوره سیستمی طراحی شد با عنوان “سفر مشتری” که برای متخصصان تبلیغات واژه‌ای آشناست. ما بررسی می‌کنیم که مثلا مردم پردیس آزادی را چطور ارزیابی می‌کنند و چه توقعی دارند. چردا عده‌ای به سینما نمی‌روند؟ چند درصد مخاطبان فیلم کمدی دوست دارند؟ چند درصد فیلم اجتماعی، دفاع مقدسی و اکشن؟ تمام این اطلاعات را استخراج کرده‌ایم که تبدیل به یک کتاب شده است و حالا می‌دانیم با چه ماهیتی مواجه هستیم و بر اساس میل مخاطب، نقشه توسعه را طراحی می‌کنیم. این الگو باید به کل سینماهای کشور تعمیم داده شود و این همان چیزی است که آمایش محیطی گفته می‌شود. باید یک پژوهش ملی انجام شود تا طیف‌های مخاطب سینمای ایران در بیایند و بعد راه های رشد مخاطب استخراج شود. این نقشه، تولید، توزیع و اکران را دربرمی‌گیرد و در نتیجه تهیه‌کننده و پخش‌کننده و سینمادار را با هم شامل می‌شود و وظایف هر کدام مشخص خواهد شد. آن وقت در این نقشه توسعه دیگر نمی‌توانید یک نرخ بلیت تعیین کنید چون صورت مسئله، توسعه است نه بقاء. من معتقدم درجا زدن در مرحله بقاء یعنی تمام شدن یا نهایتا یک حیات نباتی. این حیات نباتی دیگر زندگی یا رشد و توسعه نام ندارد و به همین دلیل با یک تکانه سیاسی و اجتماعی هم فاتحه آن را باید خواند.  

نوروزی در بخشی دیگر از این گفت‌وگو به فیلم جدید تام کروز «تاپ گان: ماوریک» اشاره کرد و گفت:‌ متاسفانه این فیلم ضد ایرانی است ولی صرفاً بر اساس نگاه حرفه‌ای آن را مثال می‌زنم. سازندگان این فیلم سه سال در دوران کرونا مقاومت کردند و اجازه نمایش آن را در VOD ها ندادند، چون معتقد بودند جای اکران این فیلم در سینما است و در نهایت آن را در سالن سینما اکران کردند و کل سینمای هالیوود را هم از رکود نجات داد؛ تا جایی که اسپیلبرگ بابت این اتفاق از تام کروز قدردانی کرد. این نشان می‌دهد وقتی حیات و رشد یک سیستم تامین و مخاطب به رسمیت شناخته می‌شود، اتفاقات شگفت‌انگیز رخ می‌دهد. مثال دیگر فیلم «تایتانیک» است که در بیست‌وپنجمین سالگرد اکرانش دوباره روی پرده رفت و ۶ میلیون دلار فروخت، آن هم فیلمی که به راحتی در موبایل مردم پیدا می‌شود. چرا این اتفاق می‌افتد؟ چون حفظ تعلق خاطر مخاطب به سالن سینما برجسته و طراحی نقشه توسعه و رویکردهای نوین در تبلیغات و توزیع اتفاق افتاده است ولی ما هیچ کدام از این‌ها را نداریم و به جای آن قصد داریم در یک جلسه گعده‌ای قیمت بلیت را تعیین کنیم. تقصیرها را  هم اگر صنف باشی، گردن ارشاد می‌اندازی و اگر ارشاد باشی به گردن اغتشاش‌ها. در صورتی که فراموش می‌شود، وقتی ۹۰ درصد توان هنری سینمای ایران در یک چرخه اقتصادی معیوب در پلتفرم‌ها مشغول سریال‌سازی است، چرا باید فیلم بسازد؟ بخصوص آنکه در اینجا تنها چیزی که موجودیت ندارد، هنر است.

او در پایان تاکید کرد: اگر اراده‌ای وجود داشته باشد، ظرف سه تا چهار ماه این نقشه توسعه قابل طراحی است ولی متاسفانه اراده‌ای برای آن وجود ندارد. اگر این نقشه طراحی شود از بنگاه‌داری معاملات دهه هفتادی باید خداحافظی کرد و آیا صنوف حاضرند از این شیوه خداحافظی کنند؟ یا همچنان می‌خواهند بدون فعالیت صنفی برمبنای رشد و توسعه و تجربه‌های جدید، صرفاً به دنبال بیمه و بیانیه‌های سیاسی و دعوا بر سر هیات‌ مدیره و کار در پروژه‌های حکومتی باشند؟ البته این پرسش فقط مختص صنف نیست و وزارت ارشاد هم باید بداند که با یک دوره جدید روبه‌رو است.  

پوران درخشنده: فیلمساز اول باید خود را راضی کند

پوران درخشنده با مثبت ارزیابی کردن تجربه حضور در داوری جشنواره فیلم ۱۰۰ و ابراز امیدواری برای تصویر کردن «اندیشه آزادی» بیان کرد: طرح مسائل انسانی و ْآنچه مسئله امروز ماست، از سوی فیلمسازان بخش بین‌الملل این جشنواره برای من از نکات قابل تامل این رویداد بود.

به گزارش سینمای خانگی، پوران درخشنده، یکی از اعضای هیأت داوران بخش بین‌الملل سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم «۱۰۰» درباره ارزیابی خود از این رویداد به ایسنا گفت: استقبال از این جشنواره و اینکه ما توانستیم از کشورهای بسیاری در این رویداد فیلم داشته باشیم، تجربه جالبی بود. در میان آثار نیز مضامینی که فیلمسازان به آن‌ها پرداخته بودند برایم قابل توجه بود، از این منظر که در دنیای کنونی و مقطعی که در آن زندگی می‌کنیم، چه چیزهایی توجه فیلمسازان را به سمت خود جلب می‌کند. مسائل انسانی خیلی در این آثار جایگاه داشت و حرف اول را می‌زد. این نکته برایم جالب بود که فیلمسازان سراغ مضامینی رفته‌اند که مسئله امروز ماست.

وی افزود: در مجموع به نظر می‌رسد در این زمینه مرزهای جغرافیایی تعیین‌کننده نیستند. مرزهای انسانی در میان همه آدم‌های جهان مشترک است و ما باید تمام تلاش‌مان بر این باشد که بتوانیم به یک نگاه مشترک انسانی برای داشتن جهانی عاری از جنگ و خون‌ریزی برسیم و در صلح و آرامش باشیم.

این کارگردان سینما درباره تأثیر برگزاری جشنواره‌هایی مانند فیلم «۱۰۰» در کشف استعدادهای جدید در سینما هم گفت: این جشنواره‌ها صددرصد می‌توانند موثر باشند. شما اگر بخواهید سوژه‌ای را انتخاب و آن را در ۱۰۰ ثانیه با مخاطب خود به اشتراک بگذارید و با آن ارتباط برقرار کنید، قطعا از همه نظر فیلمساز موفقی هستید و خیلی راحت‌تر می‌توانید سراغ یک فیلم بلند هم بروید. در یک فیلم بلند شما زمان بیشتری برای حرف زدن با مخاطب دارید و اینکه بخواهید تنها در ۱۰۰ ثانیه با مخاطب خود حرف بزنید، قطعا کار دشوارتری دارید. فیلمسازی که تمام تلاشش را می‌کند در این زمان ۱۰۰ ثانیه ارتباط خوبی با مخاطبش بگیرد و حرفش را درست، ساده و روان مطرح کند، به نظرم جای تقدیر و تحسین دارد. چنین فیلمسازی به‌راحتی می‌تواند فیلم بلند هم بسازد و این همان کشف استعداد است.  

درخشنده درباره به کیفیت فیلم‌های ایرانی حاضر در بخش بین‌الملل جشنواره فیلم «۱۰۰» بیان کرد: در میان این فیلم‌ها بودند آثاری که بتوانند موردتوجه قرار بگیرند. ما فیلمسازان خوبی را از میان همین فیلمسازانی که فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ساخته بودند کشف کردیم که بعدها به سینمای ایران معرفی شدند و فیلم‌های بلند خوبی هم ساختند. در کار فیلمسازی ۱۰۰ ثانیه‌ای، اندیشه بسیار مهم است و شما باید صاحب اندیشه باشید. باید بدانید چه می‌خواهید بگویید و آنچه می‌خواهید بگویید چقدر مهم است. اصلا اگر این حرف را مطرح نکنید، چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر آن را بگویید چه اتفاقی را رقم می‌زند؟ این انتخاب، برگرفته از همان اندیشه است. اندیشه درست است که به ما می‌گوید به کدام وجه باید بیشتر بها بدهیم تا بهترین ارتباط را بتوانیم با مخاطب برقرار کنیم.

این کارگردان سینما تأکید کرد: فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای باید تأثیرگذاری بالایی داشته باشد. از صفر تا صد فیلم نباید ارتباط شما با مخاطب‌تان قطع شود و بعد از آن هم مخاطب باید با خودش بگوید «عجب فیلمی بود…» مخاطب باید به شما انرژی بدهد تا در تعامل با هم احساس کنید جهان می‌تواند جای بهتری باشد. در میان آثار جشنواره امسال چنین نمونه‌هایی را شاهد بودیم.

وی خطاب به فیلمسازان جوانی که امروز در ابتدای راه فیلمسازی قرار دارند هم گفت: توصیه‌ام به این فیلمسازان جوان این است که خیلی برای ساخت فیلم بلند عجله نکنند. درست است که ساخت فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای کار سختی است اما برای انتخاب سوژه یک فیلم بلند، خیلی خیلی باید فکر کرد تا بدانید چه می‌خواهید بگویید. باید بدانید چرا یک فیلم را می‌خواهید بسازید و به‌دنبال چه تأثیری بر مخاطب خود هستید. آیا صرفا به‌دنبال مخاطب عام هستید یا نه می‌خواهید مخاطب خاص و یا حتی بین‌المللی داشته باشید. «سینما» واژه مشترکی میان همه کشورهای جهان است و اگر در این عرصه بتوانید نوری بر یک حقیقت بتابانید، همه چیز روشن می‌شود. باید فکر کنیم، بخوانیم و ببینیم و با تأمل سراغ فیلمسازی حرفه‌ای برویم. اندیشه و پژوهش بسیار مهم است. سینما اصلا کار آسانی نیست. فیملسازی کار بسیار سختی است و نیاز به عشق دارد.  

وی افزود: برای ساخت یک فیلم باید با تمام توان وارد میدان شوید و نباید خسته شوید. عاشق بودن و احساس رضایت در دل فیلمساز بسیار مهم است. قبل از هر چیز دیگری فیلمساز باید از کار خودش راضی باشد و احساس کند به آنچه می‌خواسته رسیده است این نکته بسیار مهم است.

درخشنده درباره حضور در ترکیب هیأت داوران جشنواره فیلم «۱۰۰» هم گفت: این مهم است که بالاخره گروهی آرزویی دارند و می‌خواهند درباره آن حرف بزنند. حالا عده‌ای این حرف را می‌خواهند در ۱۰۰ ثانیه بگویند و برایم مهم بود که بدانم این افراد چه می‌خواهند بگویند. می‌خواستم بدانم امروز بحث روز در دنیا چیست و این فیلمسازان جوان چه می‌خواهند بگویند. در هر برهه‌ای به‌واسطه اتفاقات مختلف رویکرد فیلمسازان تغییر می‌کند و برایم مهم بود که الان در جهان فیلمسازان به‌دنبال چه هستند و چه می‌خواهند بگویند، به همین دلایل قبول حضورم در ترکیب هیأت داوران این جشنواره یک انتخاب کاملا آگاهانه برایم بود. می‌خواستم نسل جوان را بهتر بشناسم. هم در سطح جهانی و هم در سطح فیلمسازان جوان خودمان. امروز هم بسیار خوشحالم که در این ترکیب حضور داشته‌ام. امیدوارم فرصت داشتن و تصویر کردن «اندیشه آزادی» همواره برای‌مان وجود داشته باشد.

«پیام» یک فیلم چه زمانی «شعار» می‌شود؟

عضو هیات انتخاب بخش ملی جشنواره فیلم ۱۰۰ درباره انتقال پیام از طریق فیلم‌های کوتاه گفت: پیام اگر در قالب ایده‌ جذاب و دراماتیک باشد، گل‌درشت نمی‌شود. در حقیقت پیام زمانی گل‌درشت می‌شود و احساس شعار به مخاطب دست می‌دهد که ایده‌ دراماتیک وجود ندارد و یا کم رنگ است. یک پیامی در کتاب‌های فیلمنامه‌نویسی وجود دارد که به آن ایده ناظر می‌گویند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایسنا، ابراهیم امینی فیلمنامه‌نویس و عضو هیات انتخاب بخش ملی جشنواره فیلم ۱۰۰درباره دلایل اهمیت ساخت فیلم کوتاه گفت: فیلم کوتاه مدیوم مستقل از فیلم بلندست. در جهانِ امروز که جهانِ سرعت و شتاب است بسیاری مواقع ما مخاطب فیلم‌های کوتاه هستیم. دلیل اول آن به اهمیت ذاتی اثر کوتاه برمی گردد که در جهان امروز به نظر می‌آید استفاده زیادی از آن می‌شود و بخشی از ارتباط ما با مخاطب در کارهای کوتاه اتفاق می‌افتد. اما در سینمای ایران کارکرد دومی نیز دارد که معرفی چهره‌های شاخص فیلم‌های کوتاه به سینمای بلند است؛ یعنی کسانی که علاقه‌مند به سینما هستند، از طریق ساخت فیلم کوتاه راه ورود خود را پیدا می‌کنند.

او درباره سطح آثار رسیده به جشنواره فیلم ۱۰۰ گفت: صادقانه بگویم که تعداد کارهای خوب بسیار انگشت‌شمار بودند. البته این مساله درباره کارهای بد هم صدق می‌کند. پنج تا ده کاری که ایده‌های خوبی داشتند، از بین تعداد زیاد آثار به چشم می‌آمدند اما عمده کارها سطح متوسطی دارند و سازندگان آن‌ها نیاز به تمرین، مداومت و آموزش دارند تا کارهای بعدی آن‌ها کارهای بهتری باشند.

وی درباره اهمیت جشنواره فیلم ۱۰۰ گفت: من همیشه به عنوان مخاطب پیگیر اخبار جشنواره ۱۰۰ بودم و دوره سیزدهم اولین دوره‌ای‌ست که با این جشنواره همکاری می‌کنم. جشنواره‌ فیلم ۱۰۰ و شاید جشنواره‌هایی که اختصاص به فیلم کوتاه دارند، فرصتی خوب برای کسانی‌ست که فیلم‌سازی را تمرین می‌کنند؛ آن هم به دو شکل یعنی فیلم کوتاه یا برایشان مقصد است و یا مسیری برای رسیدن به مقصد دیگر است. پس علاقه‌مندان به فیلمسازی می‌توانند از آن بهره ببرند.

این فیلمنامه‌نویس ادامه داد: همچنین سرمایه‌گذاری و حمایت نهادهای مختلف از فیلمسازان جوان، ضمن حفظ بخش خصوصی، اتفاق خوبی است برای کسانی که می‌خواهند مسیر رشد خود را بهتر طی و راه خود را پیدا کنند.

امینی درباره سختی کار فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای توضیح داد: عمده سختی کار فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای در بخش ایده و فیلم‌نامه است؛ به اجرا درآوردن ایده و فیلمنامه سخت است و فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای هم از این قاعده مستثنی نیست اما آن چیزی که کار را سخت و یک اثر را از اثر دیگری متمایز می‌کند، ایده است. در حقیقت فراتر از فیلمنامه آن چیزی که نجات‌بخش است، ایده است؛ همان ایده‌ اولیه که وقتی به ذهن خالق می‌رسد، آن را در چند کلمه برای اطرافیان خود تعریف کند و بقیه واکنش‌های حسی نسبت به موضوع دارند. از واکنش‌ افراد می‌توان متوجه شد که آن فیلم قابلیت ساخت دارد یا خیر.

وی با اشاره به اینکه احتمالا یکی از فیلمسازان مطرح آینده امسال فیلم اول خود را در جشنواره ۱۰۰ ارایه می‌دهد، تصریح کرد: شاید یک یا چند نفر از فیلمسازان معتبر و شاخص آینده بین این فیلمسازان باشند و این نویدبخش و امیدوارکننده است. من به عنوان کسی که اندک تجربه‌ای دارم می‌توانم به علاقه‌مندان این توصیه را داشته باشم که دلسرد نشوند. چراکه مسیر فیلمسازی شاید آن قدر که به چشم می‌آید، ساده نباشد و اساسا مسیر طبیعی کار هنری، سختی‌ است.

این فیلمنامه‌نویس یادآور شد: در این میان فیلمسازی با شرایط کنونی در جامعه ایران بحث دیگری‌ست که سختی کار را دو چندان می‌کند. در نتیجه یک سختی، خلق هنر است و سختی دیگر رساندن پروژه به سر منزل مقصود. کسانی که پشتکار داشتند و دلسرد نشدند، موفق شدند.

وی درباره اولویت فرم نسبت به محتوا و یا بالعکس در آثار کوتاه گفت: واقعیت این است که فرم و محتوا به هم پیوسته و جدایی‌ناپذیرند و اگر ما آن را تفکیک می‌کنیم بدین دلیل است که بتوانیم به اصطلاح در یک شرایط آزمایشگاهی درباره‌ آنها حرف بزنیم اما چیزی که اهمیت دارد، ایده‌ است که در دل خود هم محتوا دارد و هم چشم‌اندازی از فرم را به ما می‌دهد.

وی ادامه داد: برخی از آثاری که ما مورد بازبینی قرار دادیم، در سطح خودشان ایده‌های فوق العاده‌ای داشتند که فیلمسازان آن را تبدیل به فیلمنامه کرده ‌بودند و اجرای مناسبی هم داشتند. در حقیقت چیزی که آثار را از هم متمایز می‌کند و با آن شناخته می‌شوند، ایده‌هاست.

این فیلمنامه‌نویس در ادامه با اشاره به اینکه عمده‌ تجربیاتش در سینمای بلند بوده و کار کوتاه بسیار کم نوشته‌ است، بیان کرد: اگر چند خاستگاه مانند فیلم کوتاه، فیلم مستند، تئاتر و… برای ورود به سینمای بلند وجود داشته باشد، خاستگاه من تئاتر بوده است چراکه در دوره‌ دانشجویی تئاتر خواندم و بیشتر تئاتر کار کردم. در حقیقت من از تئاتر به سینمای بلند آمدم. البته یک یا دو  تجربه در فیلمنامه یا انتخاب بازیگر کار کوتاه دارم و ناگفته نماند که همیشه مخاطب فیلم کوتاه بوده و لذت برده‌ام.

امینی درباره محبوبیت آثار کوتاه اظهار کرد: در زمانه‌ ما نسبت به دوره‌های قبل کارهای کوتاه ارزش بیشتری پیدا کرده ‌است چراکه زندگی سرعت بالایی پیدا کرده‌ است و ما وقت دیدن فیلم‌های کوتاه را بیشتر از آثار بلند داریم. همچنین دلیل دیگر این موضوع بدین مساله باز می‌گردد که ما احساس می‌کنیم فیلم کوتاه، در مدت زمان محدود به ما یک تجربه و درکی از زندگی به همراه زیبایی و لذت را منتقل می‌کند. در نتیجه کارهای کوتاه خوب تجربه خوشایندی‌ هستند.

وی در بخش دیگر گفتگوی خود درباره پخش آثار کوتاه از پلتفرم‌ها تصریح کرد: هر پلتفرمی که بتواند این آثار را عرضه کند و پیش چشم مخاطب قرار بدهد، بسیار خوب است. حتی من دیده‌ام که گاهی در مترو نیز کارهای کوتاه را پخش می‌کنند؛ اتفاقی که باعث می‌شود از زمان بهره کافی برد. ناگفته نماند که باید از همه‌ ظرفیت‌ها برای نمایش آثار کوتاه استفاده کنیم.

عضو هیات انتخاب بخش ملی جشنواره فیلم ۱۰۰ درباره انتقال پیام از طریق فیلم‌های کوتاه گفت: پیام اگر در قالب ایده‌ جذاب و دراماتیک باشد، گل‌درشت نمی‌شود. در حقیقت پیام زمانی گل‌درشت می‌شود و احساس شعار به مخاطب دست می‌دهد که ایده‌ دراماتیک وجود ندارد و یا کم رنگ است. یک پیامی در کتاب‌های فیلمنامه‌نویسی وجود دارد که به آن ایده ناظر می‌گویند.

امینی در پایان خاطرنشان کرد: ایده‌ دراماتیک و ایده‌ ناظر باید به لحاظ کیفیت و جنس همگن باشند. مواقعی احساس شعارزدگی می‌کنیم، که ایده‌ ناظر از ایده‌ دراماتیک، بزرگتر یا قوی‌تر است و تناسب ندارد. همچنین گاهی ممکن است ایده‌ دراماتیک فوق‌العاده‌ای داشته باشیم اما ایده‌ ناظری را در آن نبینیم. این دو اگر با هم شکل بگیرد و به یک اندازه رشد کند، آن وقت می‌توانیم بگوییم که با یک کار خوب طرف هستیم.

سیزدهمین دوره جشنواره فیلم ۱۰۰ به دبیری یوسف منصوری و به همت سازمان سینمایی سوره دهم تا دوازدهم اسفند برگزار خواهد شد.

بلیت سینما چند دلار باید باشد؟

یکی از سینماداران کشور معتقد است، با تورمی که این روزها با آن مواجه هستیم قیمت معقول برای بلیت سینما ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان است ولی نمی‌توان چنین قیمت‌گذاری را انجام داد. با این حال دولت باید کمک کند تا با تعیین قیمتی مناسب، سالن‌های سینمایی به حیات خود ادامه دهند.

علی سرتیپی که علاوه بر مدیریت چند پردیس سینمایی، در عرصه تهیه‌کندگی سینما نیز فعال است، در گفت‌وگویی با ایسنا درباره تصمیم به افزایش قیمت بلیت سینماها بیان کرد: با توجه به هزینه‌هایی که در بخش تولید فیلم با آن مواجه هستیم و بعد هم آنچه در بخش اکران می‌بینیم، باید گفت که سینما وضعیت نگران‌کننده‌ای دارد. در حال حاضر قیمت همه چیز چند برابر شده اما در یک سال گذشته قیمت بلیت سینما ثابت مانده است و سالن‌ها توان پرداخت هزینه‌های خود را هم ندارند.

او افزود: در همین همسایگی‌ ما قیمت بلیت سینما در کشور امارات ۱۱ و ۱۲ دلار است ولی در ایران کمتر از یک دلار است؛ یعنی ما ۷۰ تا ۸۰ سنت بلیت سینما را می‌فروشیم، در حالی که هزینه‌های ما با آن‌ها یکی است؛ مثلا امکاناتی که در ایران‌مال یا پردیس کورش داریم با آنچه در دوبی‌مال هست، فرقی ندارد ولی قیمت بلیت آن‌ها چقدر است و قیمت بلیت سینماهای ما چقدر!

وی یاداوری کرد: علاوه براین، در همان سینماهای امارات فیلم‌های خارجی هم امکان نمایش دارند و در منطقه پخش می‌شوند ولی ما در بخش تولید فقط با یک محصول بومی طرف هستیم و فیلم‌هایی مثل «آوارتار» را نمی‌توانیم اکران کنیم.

سرتیپی با اشاره به افزایش قیمت برخی دستگاه‌های لازم برای نمایش فیلم که در گذشته ۳۰ میلیون تومان بود ولی الان به ۴۵۰ میلیون تومان رسیده است، گفت: ما در مخمصه‌ای گیر کرده‌ایم که اگر بخواهیم قیمت بلیت را واقعی کنیم باید با توجه به تورم حداقل آن را به ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان برسانیم ولی نمی‌توانیم چنین کاری کنیم. شخصا معتقدم حداقل قیمتی که می‌توانیم برای سال آینده تعیین کنیم تا بدون هیچ سودآوری سینما فقط بتواند خرج خود را بگذراند ۸۰ هزار تومان است.

او در پاسخ به اینکه مقایسه قیمت بلیت با دوبی در شرایطی که هزینه زندگی و درآمد شهروندان در دو کشور با هم تفاوت دارد چقدر می‌تواند درست باشد؟ بیان کرد: سینما باید چه کاری انجام دهد؟ این دولت است که باید کمک کند و درصدی از هزینه‌ها را متقبل شود تا این ارزان‌ترین تفریحی که الان برای مردم باقی مانده از دست نرود. واقعا با ۳۵ و ۴۵ هزار تومان (قیمت فعلی بلیت سینما) چه چیزی می‌توان خرید؟ با افزایش قیمت‌ها آیا تفریح‌هایی مثل سفر و رستوران رفتن همانند گذشته است؟ اگر دولت در بخش فرهنگی کمک کند، سینما همچنان ارزان‌ترین تفریح و سرگرمی برای خانواده‌ها و بچه‌ها و دور هم بودن‌ها است.

سرتیپی در پایان درباره پیش‌بینی خود از وضعیت سال آینده سینما گفت: هزینه‌ها و درآمدها با هم نسبتی ندارند و ترازهای مالی سینماها همه منفی است. اگر کمک شود تا سوبسیدی روی بلیت سینما گذاشته شود و مردم هم از سینما استقبال کنند به سال آینده امیدوار خواهیم بود، در غیر این صورت ادامه کار بسیار سخت خواهد بود.

قوۀ قضاییه اکران «مصلحت» را مصلحت می‌داند؟

محمدرضا شفاه تهیه‌کننده سینما ضمن اشاره به برنامه‌ریزی برای اکران آنلاین «هناس» در آستانه نوروز، از نامه‌نگاری قوه قضاییه با سازمان سینمایی برای رفع مشکل فیلم «مصلحت» خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی، محمدرضا شفاه، تهیه‌کننده فیلم سینمایی «هناس» به کارگردانی حسین دارابی درباره برنامه‌ریزی برای عرضه این فیلم در شبکه نمایش خانگی گفت: مدتی از اکران عمومی این فیلم در سینماها می‌گذرد و مخاطبان بسیاری هم پیگیری می‌کنند و منتظر عرضه فیلم در شکل‌های جدید اکران هستند. به‌خصوص آن‌ها که فرصت تماشای فیلم در اکران عمومی را از دست داده‌اند در این زمینه پیگیری می‌کنند. مذاکراتی با یکی از پلتفرم‌ها صورت گرفته تا بتوانیم این فیلم را اکران آنلاین کنیم و امید داریم به زودی و در آستانه نوروز ۱۴۰۲ به‌عنوان یک اتفاق خوب شاهد عرضه آنلاین «هناس» باشیم.

وی در پاسخ به این سوال که آیا شاهد پخش تلویزیونی این فیلم سینمایی در تعطیلات نوروزی از رسانه ملی هستی، گفت: هر فیلم سینمایی یک چرخه حیات در سیستم اکران دارد. فیلم «هناس» اکران سینمایی را پشت‌سر گذاشته و باید اکران آنلاین را هم پشت‌سر بگذارد تا به عرضه در وی‌اودی‌ها برسد. بعد از آن است که درباره پخش تلویزیونی فیلم تصمیم‌گیری می‌کنیم. با توجه به اکران آنلاین فیلم در روزهای آینده بعید است به زودی شاهد پخش تلویزیونی آن باشیم و بعد از عرضه اینترنتی مانند هر فیلم دیگری به تلویزیون هم ارائه می‌شود.

شفاه که در مقام تهیه‌کننده فیلم «مصلحت» به کارگردانی حسین دارابی را هم در انتظار اکران عمومی دارد، درباره آخرین وضعیت این فیلم نیز توضیح داد: درباره این فیلم ما توافق‌هایی را با وزارت فرهنگ و ارشاد داشتیم. دوستان سازمان سینمایی و وزارت ارشاد با توجه به ملاحظات قوه قضاییه درباره این فیلم از ما خواسته بودند، با این نهاد به توافق برسیم و موافقت نهایی خود با اکران فیلم را منوط به توافق ما با قوه قضاییه کرده بودند. خداروشکر این توافق در حال حاضر شکل گرفته است.

وی ادامه داد: قوه قضاییه در قالب یک نامه مکتوب به سازمان سینمایی وزارت ارشاد اعلام کرده پخش فیلم «مصلحت» از نظر آن‌ها بلامانع است. درواقع بعد از مذاکراتی که ما با مسئولان قوه قضاییه داشتیم و تعامل درباره اعمال نکاتی که این دوستان داشتند، وضعیت نمایش بلامانع فیلم به‌صورت مکتوب به سازمان سینمایی اعلام شده است. براساس همین وضعیت هم درخواست صدور پروانه نمایش فیلم را به سازمان سینمایی داده‌ایم. با توجه به اینکه نکات و ملاحظات قوه قضاییه برطرف شده است، امیدواریم بتوانیم هر چه زودتر پروانه نمایش فیلم را دریافت کنیم.

شفاه درباره اکران فیلم پاسخ داد: طبعاً اگر فیلم «مصلحت» بنابر وعده مسئولان سازمان سینمایی موفق شود بعد از دو سال پروانه نمایش دریافت کند، بلافاصله برای اکران عمومی فیلم اقدام خواهیم کرد. ترجیح هم می‌دهیم با توجه به نزدیکی به اکران نوروز و زمان کم باقی‌مانده، فیلم را برای اکران عید فطر آماده کنیم.

این تهیه‌کننده در پایان تأکید کرد: معتقدم فیلم «مصلحت» فیلم بسیار مهمی برای امروز ماست و مخاطبان بسیاری هم طی دو سال گذشته پیگیر نمایش این فیلم بوده‌اند. مطمئن هستیم که اکران عمومی این فیلم می‌تواند اتفاق ویژه‌ای را در زمینه تولید و اکران فیلم‌های مسئله‌محور در سینمای ایران رقم بزند.

سیمرغ‌ها، غریب را به اکران نوروزی می‌رسانند؟

سازمان هنری اوج به دنبال اکران فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی در نوروز ۱۴۰۲ است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، با توجه به اینکه هر سال اکران نوروزی معمولاً نیمه دوم اسفند ماه آغاز می‌شود؛ تنها ۲ هفته تا شروع این نوبت از اکران در سینماها زمان باقی است. اینکه چه فیلم‌هایی قرار است در نوروز ۱۴۰۲ راهی سینماها شود مشخص نیست اما باید این نکته را مدنظر قرار داد که بی شک سهم آثاری که از سوی ارگان‌های دولتی تولید شده در جدول نوروز چشم گیر خواهد بود.

در این میان سازمان سینمایی اوج از جمله ارگان‌های دولتی به شمار می‌رود که در چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر با ۲ فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» به کارگردانی لیلی عاج و «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی حضور داشت.

آنچه مشخص است، سازمان سینمایی اوج به دنبال اکران یکی از این فیلم‌ها در نوروز ۱۴۰۲ است و احتمال نمایش «غریب» از «سرهنگ ثریا» بیشتر است و این سازمان در حال برنامه ریزی برای اکران این اثر سینمایی است.

فیلم سینمایی «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی یک اثر با موضوع دفاع مقدس است که شخصیت اصلی این فیلم شهید محمد بروجردی است و بخشی از فعالیت‌های او در کردستان به تصویر کشیده می‌شود. در خلاصه داستانی که از این فیلم منتشر شده آمده است: «غریب» شمایلی است از وقایع کردستان در سال‌های ۵۸ و ۵۹؛ که آغاز مسیری برای تبدیل شهید محمد بروجردی به مسیح کردستان شد.

در این فیلم سینمایی بابک حمیدیان در نقش شهید بروجردی حضور دارد و از دیگر بازیگران می‌توان به مهران احمدی، پردیس پورعابدینی، رحیم نوروزی، فرهاد قائمیان، جعفر دهقان، هژیر سام، حسام محمودی، سامیه لک اشاره کرد.

این فیلم سینمایی توانست در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر ۶ سیمرغ بلورین را دریافت کند که از آن جمله می‌توان به سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن برای پردیس پورعابدینی، سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی، جایزه ویژه هیأت داوران در بخش مقاومت اشاره کرد.

چرخۀ معیوب تولید تا اکران چطور بهبود می‌یابد؟

جواد مزدآبادی کارگردان سینما و تلویزیون در خصوص وضعیت بحران زده اکران گفت: سیستم اکران و تولید در سینمای کشورمان معیوب است و برای رفع معضلات سینما نیاز به رفع این نقیصه ها داریم؛ بنده معتقدم یکی از علل اصلی ایجاد بحران در سینما این است که بودجه های موجود عادلانه توزیع نمی شوند و مسئولان هم چندان دغدغه ای برای رفع بحران ندارند.

به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «طاووس های بی پر» و «ورود زنده ها ممنوع» در گفتگو با سینماپرس، گفت: واقعیت این است که وقتی تنوع در تولید آثار را از دست بدهیم خواه ناخواه گیشه را نیز از دست خواهیم داد. این جریان جدیدی که حاکم بر تولیدات سینمایی و حتی در رأس سینما یعنی سازمان سینمایی شده و در حال خط کشی کردن میان افراد است و باعث می شود تا تنوع ژانر کم و کمتر شود اصلا صحیح نیست.

وی ادامه داد: مدیران فیلمسازان را در مسیری می گذارند که شبیه به هم کار کنند. نمونه این اتفاق را در جشنواره چهل و یکم شاهد بودیم که اکثر آثار ظاهراً به سمت فیلم های ارزشی رفته بود! مشکل اینجا است که تعریف ما از سینمای ارزشی چندان درست نیست چرا که زمانی می‌توانیم ادعای داشتن سینمای ارزشی داشته باشیم که فیلم خوب و سالم در هر ژانری داشته باشیم که بتوانند روی جامعه تأثیرات مثبت داشته باشند.

این سینماگر با بیان اینکه لزوماً پرداختن به مضامین دینی و دفاع مقدس نمی تواند آثار را ارزشی کند تصریح کرد: این قبیل خط کشی ها باعث شده تا فیلمسازان سردرگم شوند! علاوه بر آن عدم تعادل در ارقام تولید و دستمزد بالای بازیگران و فقدان نظارت مسئولان سینمایی بر این مسأله باعث شده تا دخل فیلم ها با خرج شان همخوانی نداشته باشد چرا که هرچه یک فیلم فروش کند باز هم نمی تواند به علت دستمزدهای بالای بازیگرانش به سود برسد.

مزدآبادی تأکید کرد: علاوه بر این مافیا نیز در حال لطمه زدن بر پیکره سینما هستند! این شکلی که در چند سال برای سینما طراحی کردیم اشتباه بوده؛ مدیران هرگز فکر نکرده اند که هزینه های وحشتناک و دستمزدهای سرسام آور چرخه سینما را متوقف می کند. وقتی یک بازیگر ۴ میلیارد دستمزد می گیرد فیلم باید ۱۲ میلیارد بفروشد تا فقط هزینه آن بازیگر را جبران کند. این در گیشه سینمای ما جوابگو نیست و با این تعداد محدود سالن سینما و مخاطبانی که از سینما قهر کرده اند چنین چیزی محال شده است.

این کارگردان در پایان این گفتگوافزود: باید عرضه و تقاضا در سینما همخوانی داشته باشد، مدیران باید اجازه دهند برای رونق بیشتر حوزه اکران فیلمسازن سراغ ساخت موضوعات جسورانه بروند اما افسوس که حمایتی برای تولید این نوع آوار نمی شود. این تک سانس بودن نمایش فیلم ها خودش به تنهایی آسیب زننده است و باید تدبیر جدی در این راستا صورت گیرد؛ متأسفانه در این شرایط دهشتناک حمایت از هنرمندان هم برداشته شده و هیچ یک از مسئولان به یاد آن ها و معیشت شان نیستند! پارسال در چند نوبت به هنر کارت مبالغی واریز شد اما الآن آن را هم حذف کردند. سال به سال باید بگوییم دریغ از پارسال!

با بودجه‌های انقلابی چند فیلم ارزشی ساخته می‌شود؟

خبر تقدیر از برگزاری «جشنواره فیلم فجر» از جمله موضوعاتی است که از یک سو بر میزان اهمیت و اولویت عرصه فرهنگ و سینما تایید دوباره دارد و از سوی دیگر بازگو کننده جایگاه معتبر «جشنواره‌های فجر» و برگزاری باشکوه آن در سپهر سیاسی کشور است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، خبر تقدیر حدود ۲۳۱ «نماینده مجلس» ازبرگزاری «جشنواره فیلم فجر» و همچنین «اقدامات تحولی وزارت ارشاد» از جمله موضوعاتی است که از یک سو بر میزان اهمیت و اولویت عرصه فرهنگ و سینما در «مجلس دوازدهم» تایید دوباره دارد و از سوی دیگر بازگو کننده جایگاه معتبر «جشنوارههای فجر» و برگزاری باشکوه آن در سپهر سیاسی کشور است. دو موضوع مهمی که البته به هیچ عنوان قابل جمع و یا زمینه‌ساز غفلت از ویترین عرضه شده در «فجر چهل و یکم» نخواهد بود و معنی و مفهوم آن چشم‌پوشی از کیفیت ابتر و محتوای ناقص و بعضا در تقابل صریح آثار ارایه شده در این جشنواره نمی‌باشد و از این جهت است که چنین تقدیری ضرورت توجه بیش از پیش مدیران فرهنگی و مرور چند نکته مهم در مورد آثار به نمایش درآمده در این دوره از جشنواره را حایز اهمیت می‌سازد:

۱/ ارتباط دادن چنین تقدیری به سطح تقدیر از مدیران سینمایی و تولیدات سینمایی عرضه شده در این جشنواره که عموما در تضادی آشکار با مبانی و ارزش‌های انقلاب اسلامی بودند، از جمله گناهان نابخشودنی و اشتباهات بزرگی است که می‌تواند مسیر «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» را به بیراهه کشاند و حتی به نوعی در تعارض با فرمایشات «امام خامنهای» قلمداد شود که در ابتدای امسال به صراحت فرموده بودند: «از مسئولان، کار جدی و واقعی مطالبه کنید و آنها را از کار نمایشی برحذر بدارید»!



۲/ تولیدات «فجر چهل و یکم» نمودی روشن از کم‌کاری مدیران فرهنگی و سینمایی کشور است. تولیداتی که نه تنها دیگر «صدور تفکر انقلاب اسلامی به زبان سینما» در آن‌ها معنی ندارد؛ بلکه مطالبه‌ی آرمان‌های بلند فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی نیز در مجموع آنها با یک نادیده انگاری بزرگ و البته مبتذل همراه شده است. اتفاقی که موجب شد تا «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» نیز به سبک و سیاق دیگر جشنواره‌های فجر در سال‌های اخیر، به یک ویترین تمام عیار از برای ترسیم شرایط «عدول از ایدئولوژی و مبانی ارزشی انقلاب اسلامی» تبدیل شود.



۳/ افسوس بزرگ و ناراحتی و گلایه ویژه نسبت به «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» آن است که بخش اعظمی از ویترین معیوب «فجر چهل و یکم» را تولیدات سینمایی حمایتی و آثاری تشکیل می‌دهند که با برخورداری کامل از «بودجه بیت المال» ساخته شده‌اند. آثاری که متاسفانه بانگ بُلند «ایدئولوژی زدایی» در عموم آنها به وضوح هرچه تمام به گوش می‌رسید. بانگی رسا که صراحت ویژه آن را می‌توان در بخش تولیدات جنگی و آثاری مشاهده نمود که عنوان «ژانر دفاع مقدس» را با خود به یدک می‌کشیدند و با آثاری همچون فیلم سینمایی «شماره ۱۰» و یا فیلم سینمایی «سینمامتروپل» و یا فیلم سینمایی « گُل‌های باواردِه» و … در این دوره از جشنواره معنی می‌شوند.



۴/ بی‌هویتی «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» و تهی بودن عموم آثار عرضه شده در آن از «ایدئولوژی» و «آرمانهای انقلاب اسلامی» به معنی بی‌کاری و یا عدم استفاده جریان فرهنگی معارض و بالاخص جریانات نفوذی از پتانسیل تولیدات سینمایی در ایران اسلامی نیست و این مهم در بازبینی دقیق فیلم‌های این دوره جشنواره و سنجش آن با «دستورالعمل های ابلاغی نظام لیبرالیسم» در قالب سندهایی همچون «سند ۲۰۳۰ یونسکو» قابل مشاهده است. سندی که با عنوان رسمی «دگرگون ساختن جهان ما: دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایا» (Transforming our world: the ۲۰۳۰ Agenda for Sustainable Development) در حال پیاده سازی و تاثیرگذاری بر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی بسیاری از کشورها و به ویژه ایران اسلامی بوده و متاسفانه با همراهی ویژه برخی از مسئولان و دست اندرکاران عرصه فرهنگ و هنر در حال گسترش و آنچنان عمومیت یافتن ویژه‌ای است که بستر روایت و یا بخش عمده‌ای از فضای دراماتیک نیمی از تولیدات سینمایی حاضر در «فجر چهل و یکم» را به احاطه خود درآورده است.



۵/ پیگیری و انعکاس آموزه‌های «سند ۲۰۳۰ یونسکو» در دوازده اثر سینمایی حاضر در «فجر چهل و یکم» یک رکورد فاجعه‌بار و یک ننگ بزرگ در عملکرد و «کارنامه مدیران فرهنگی و سینمایی دولت سیزدهم» است. اتفاقی بی‌سابقه هم به لحاظ تعداد انبوه این آثار و هم به جهت آنکه بخش قابل توجهی از این تولیدات، همچون چهار فیلم سینمایی شاخص «جنگل پرتقال»، «کاپیتان» ، «کت چرمی» ، «روایت ناتمام سیما» با حمایت کامل مادی و با برخورداری از «بودجه فیلمسازی سازمان سینمایی» و هزینه کرد از «بیت المال جمهوری اسلامی» تولید شده‌اند و با استفاده از «ظرفیت رسانهای سینماهای جمهوری اسلامی» در مسیر حقنه مفاهیم و مبانی «سکولاریسم» (Secularism) در عمق جان مخاطب سینمایی و باورمند سازی ایشان به «سبک زندگی سکولار» گام بر می‌دارند و به ارایه محتوایی در تعارض با «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» مبادرت ‌می‌ورزند!



۶/ تصویرسازی و ترویج نوعی «سبک زندگی اباحه‌گرایانه» اگر چه از موضوعاتی پُرسابقه در ادوار اخیر «جشنواره فیلم فجر» می‌باشد؛ اما ترویج باورهای «نیهیلیستی» (Nihilism) آن هم به صورتی بسیار عریان و شفاف در اثری به شدت سخیف همچون فیلم سینمایی «چرا گریه نمی‌کنی؟» از پدیده‌های منحصر به فرد «فجر چهل و یکم» است. جشنواره‌ای که با وجود آنکه تمامی آثار شرکت داده شده در آن با مجوز رسمی و اخد «پروانه ساخت از سازمان سینمایی دولت سیزدهم» تولید و به نمایش درآمدند؛ اما در عین حال برخی از این تولیدات رسما مخاطبان خود را به باورهای «پوچ‌انگاری» (Absurdism) مبتلا و از این مسیر به وادی بی‌بندوباری می‌کشاندند.



۷/ مشروعیت بخشیدن به افعال منکر و قباحت زدایی از «روابط نامشروع زنان و مردان»، «مشروب خواری»، «استعمال دخانیات»، «آواز خوانی زنان» و «دیالوگهای سخیف، رکیک و بعضاً جنسی» و … از جمله مشترکات تصویری عرضه شده در اکثریت تولیدات سینمایی حاضر در «فجر چهل و یکم» است. تولیداتی که در عموم آنها نه تنها هیچ سخنی از «نماز» و «روزه» و «توسل» و «توکل» به میان نمی‌آید، بلکه اساسا به گونه‌ای عمل می‌شود که گویی «خدا مُرده» است! تولیداتی که مرور مجموع آنها در «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» بیش از هرچیز می‌تواند یادآور گلایه «امام خامنهای» در بهمن‌ماه سال ۱۳۸۱ هجری‌شمسی باشد که فرمودند: «در فیلم های ما، کأنّه یک سکولاریزمِ عملی و نوعی دین‌زدایی وجود دارد! بعضی فیلم های تولید شما، باز کمی بهتر است و فیلم های تولید جاهای دیگر از این جهت بدتر هم هست؛ یعنی کأنّه نوعی دین‌زدایی از صحنه‌ی زندگی و عمل وجود دارد و دین وجود ندارد!»



۸/ «زن عفیف و مسلمان ایرانی» و همچنین «مرد مسلمان و با غیرت ایران» غایبان اصلی تولیدات عرضه شده در «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» می‌باشند. غایبانی بزرگ که حتی پس از گذشت بیش از یک سال از حضور «دولت سیزدهم» نیز همچنان نتوانستند بر پرده سینما حاضر شوند و در قالب‌های مختلف تصویرسازی و به معرفی و بازنمایی «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» بر پرده نقره‌ای سینما مبادرت ورزند. کاستی ویژه‌ای که البته با تداوم حضور و تصویرسازی از «ایران مفلوک» همراه می‌باشد. ایرانیانی در گروه‌های سنی مختلف و به عنوان کودکانی سرگشته، نوجوانانی بزهکار و درگیر بحران های روحی، جوانانی بیکار، پریشان، عصبی، خسته، ناامید، بدبخت و بی‌خانواده، مردانی عیاش، خیانت کار، دغل باز، دروغگو، پول پرست، متعصب و دیکتاتور، سالمندانی تنها، بی هدف، بی اثر و دست و پاگیر و … در عموم تولیدات سینمایی مورد تصویرسازی واقع شده‌اند.



۹/ ادامه مواجهه مستقیم تولیدات سینمایی با «حدود الهی» و تزیین جشنواره با حضور چند فیلم «ضد قصاص» از جمله موضوعاتی است که سبب می‌شود تا «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» نه تنها هیچ نسبت متمایزی با نظایر خود پیدا نکند؛ بلکه حتی وقیح‌تر از گذشته به ترسیم «پلیدی احکام الهی» و تصویرسازی از جان کندن شخصیت فیلم‌ها در آثاری همچون «سینما متروپل» و «کت چرمی» مبادرت ورزد و «ژانر سینمای ضد دین» و «حکومت دینی» را آنچنان ترقی بخشد که در فیلم سینمایی «پرونده باز است» برای نخستین‌بار در تاریخ سینمای ایران «طناب اعدام» را بر گردن نوجوان تازه به سن جوانی رسیده خود بیاندازد و با طولانی نمودن صحنه‌ی درد و رنج، اقدام به بازتولید قاب‌های تصویری متنوع و با زوایای متفاوت از «سبوعیت حدود الهی» نموده و و ضدبشری بودن «احکام قضایی جمهوری اسلامی» را در ذهن مخاطب خود حکاکی ‌نماید!



۱۰/ سوای نظر از انبوه مفاهیم سیاه و فلاکت ترسیم شده در بخش قابل توجهی از تولیدات سینمایی عرضه شده در «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» شاید تولید و نمایش فیلم‌هایی با ماهیت «ضد امنیت ملی» یکی از پدیده‌های کم سابقه و ظهور یافته در «فجر چهل و یکم» بود که به صورت شفاف در قالب فیلم سینمایی «آنها مرا دوست داشتند» قابل مرور می‌باشد. اثری که کارکرد اصلی آن در عادی‌سازی و مشروعیت بخشیدن به «پروژه صهیونیستی ژنوم» می‌باشد و متاسفانه با مجوز «سازمان سینمایی» تولید و موفق شد تا به معتبرترین و مهمترین رویداد سینمایی کشور راه یابد و در «بخش سودای سیمرغ» مطرح و در معرض دید عموم گذاشته شود.



۱۱/ قاب گرفتن از مظلومیت خانواده اعضای یک «گروهک تروریستی» و تصویرسازی از مادران برخی از ایشان به گونه ای همسان «مادر شهیدان» و … از جمله ندانم کاری های محض و غیر قابل توجیه یکی از نهادهای فرهنگی انقلاب اسلامی بود که منجر به تولید و نمایش یکی از آثار مهم در «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» گردید. اتفاقی بسیار مهم و قابل بررسی که در پس روایت الکن فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» از «سازمان مجاهدین خلق» و اعضای آن و خانواده ایشان و بالاخص نسل جدید پرورش‌یافته با هویت سرزمینی اشرف به وقوع پیوست و موجب شد تا این اثر با زیرکی و حرکت بر بستر «روایتی مادرانه» و ایجاد فضای حسی و عاطفی و … حتی به نوعی بتواند شانی تبلیغی و به نوعی «سمپاتی» از برای این گروهک تروریستی پیدا نماید! این در حالی است که «سازمان مجاهدین خلق» یک «گروهک تروریستی» شناخته شده در تاریخ ایران است که ترور و کشتار ۱۷ هزار انسان مظلوم ایرانی تنها بخشی از عملکرد ننگین و غیرقابل جبران این گروهک در طی بیش از چهل سال اخیر محسوب می‌شود. گروهکی مخوف که مرور مستندات تاریخی و بررسی کیفیت جنایت‌های گسترده و عدیده ایشان سبب می‌شود تا هر ارزش‌یاب منصفی، تروریست‌های وابسته به تفکر «داعش» را در رتبه پایین‌تر از «سازمان مجاهدین» قرار دهد!



۱۲/ تصویرسازی از «مرگ خودخواسته» و مشروعیت بخشیدن به «خودکشی» در هفت اثر سینمایی حاضر در «بخش سودای سیمرغ» را می‌توان یکی دیگر از اتفاقات کم‌نظیر «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» قلمداد نمود. اتفاقی که شاید در طول تاریخ برگزاری این جشنواره تا به امرور بی‌سابقه بوده است.



۱۳/ ادای دین به «فیلمفارسی» و قداست بخشیدن به «سینمای عصر پهلوی» و ترسیم و وجاهت بخشیدن به «عشق مثلثی» و معرفی «سالن سینما» به عنوان پناه‌گاه و آخرین امید مردم برای خلاصی از جنگ و شناسایی عوامل نفوذی و جاری نمودن عشق در جامعه و «رسیدن به رستگاری» و … بستر اصلی روایت مهمترین اثر سینمایی به نمایش گذاشته شده در «جشنواره چهل و یکم فیلم فجر» است. اثری «ضد دفاع مقدسی» با عنوان «سینما متروپل» که با نامزدی در ۱۳ و کسب ۳ سیمرغ بلورین مهم و تاثیرگذار «بهترین کارگردانی» ، «بهترین فیلم» و «بهترین فیلمبرداری» از این رویداد توانست به الگویی تمام قامت از برای تولیدات سال ۱۴۰۲ هجری‌شمسی در سینمای ایران مبدل گردد. اثری که با بودجه فیلمسازی سازمان سینمایی در فارابی تولیده شده و به وضوح از کارکرد «هجو انقلاب اسلامی» برخوردار است و عمق جهت‌گیری آن بر روی ناکارآمدی «حاکمیت جمهوری اسلامی» تنظیم شده است.



۱۴/ پُرواضح است که هیچ انسان انقلابی و مسلمان و آشنا به حوزه فرهنگ و هنری پس از دیدن مجموع ۲۴ اثر به نمایش گذاشته شده در «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» به وجد نمی آید و یا تفاوتی میان این آثار با نظایر آن در سال‌های پیش قائل نمی شود و این واقعیتی است که با وجود قابل فهم بودن ضرورت انتشار تقدیر مجلس به خاطر شرایط فعلی، قطعا از نگاه «نمایندگان مجلس» نیز به دور نبوده و یقینا در جای خود با «مطالبه کار جدی و واقعی از مسئولان کشور» همراه خواهد شد.

خروج از نسخه موبایل