زوال یک آرمان: گردش در چرخه باطل «جشنواره برای جشنواره»

در نظریه ادبی و هنری، مکتب «هنر برای هنر» بر استقلال مطلق اثر هنری از هرگونه غایت بیرونی (اعم از اخلاقی، آموزشی، سیاسی، یا اجتماعی) تأکید می‌ورزد. از این منظر، ارزش ذاتی هنر در زیبایی‌شناسی، فرم و اصالت بیان آن نهفته است، نه در سودمندی یا پیام‌رسانی آن. این دیدگاه، اگرچه خود همواره مورد مناقشه بوده، اما معیاری تئوریک برای سنجش خلوص و سلامت نهادهای هنری فراهم می‌آورد. اکنون، با به کار بستن این معیار برای بررسی جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان، شاهد یک وارونگی غم‌انگیز هستیم: این جشنواره نه تنها در تحقق آرمان‌های سینمای ناب ناکام مانده، بلکه به نمونه‌ای بارز از یک پدیده خودشکن تبدیل شده است؛ پدیده‌ای که می‌توان آن را «جشنواره برای جشنواره» نامید. این مفهوم، توصیف‌کننده وضعیتی است که در آن، یک رویداد هنری سینمایی، هدف و توجیه وجودی خود را از دست داده و صرفاً برای تداوم فعالیتش (و عمدتاً برای مصرف بودجه و نمایش صوری یک عملکرد) برگزار می‌شود. بررسی این افول، فراتر از یک نقد سینمایی، واکاوی یک شکست نهادی است که ریشه در مدیریتی ناکارآمد و چرخه‌ای معیوب دارد.

یکی از نخستین و بارزترین نشانه‌های این زوال، تسلیم شدن جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان در برابر تفکر کارکردگرایی محفلی است. از منظر «هنر برای هنر»، هنر والاترین ارزش خود را در «بی‌غایتی» می‌یابد. این جشنواره هم عرصه‌ای شده است که در آن، فیلم‌ها نه به عنوان «آثار هنری»، بلکه به عنوان یک ردیف از فهرست آثار شرکت کننده در جشنواره مورد توجه واقع شود. حتی برخی از این آثار معدود، چیزی با کارکرد «رسانه‌ی آموزشی» و ابزارهایی برای انتقال ارزش‌های از پیش تعیین‌شده (اخلاقی، اجتماعی و دینی) هم نیستند. از معیارهای اصلی این جشنواره؛ زیبایی‌شناسی، نوآوری در فرم، عمق تجربه زیسته هنری، یا حرف و کلامی مفید نیست، بلکه گویی «سودمندی برای پر کردن فهرست فیلم­های مورد نیاز جشنواره» تنها هدف مد نظر است. این نگاه، جشنواره را به شاخه‌ای از مدیریت تبلیغاتی و بیلان­گرا تقلیل می‌دهد و جرقه اصیل آفرینش هنری و سینمایی را که می‌تواند باعث شکوفایی سینمای کودک و نوجوان باشد، خاموش می‌سازد. در چنین فضایی، انگیزه­ای برای فیلمساز، نویسنده، منتقد، سرمایه­گذار، و تهیه­کننده در سینما و تلویزیون باقی نمی­گذارد که به شوق شرکت در چنین جشنواره­ای خود را به آب و آتش بزند تا کاری برای شرکت در این جشنواره که عنوان بین­المللی را نیز به یدک می­کشد، فیلمی بسازد. این روند، نه تنها فیلمسازان خلاق و دردمند را دلسرد می‌کند، بلکه «کودک» را نیز به عنوان مخاطب فیلم و سینما (و نه مخاطب یک جشن پرهزینه) نادیده می‌گیرد؛ موجودی که ظرفیت کامل برای دریافت حس زیبایی‌شناسانه، شگفتی محض و حتی تضاد و ابهام را دارد، اما مدیریت، او را صرفاً یک «شهروند کوچک و قابل مدیریت» می‌پندارد که باید همواره زینت المجلس جشنواره بشود.

بحران این جشنواره تنها به این مورد محدود نیست، بلکه در ساختار و کارکرد آن نیز رخنه کرده است. نماد بارز این فروپاشی ساختاری، ایجاد یک «چرخه باطل تولید و اهدای جایزه» است که حول محور نهادهای خاص می‌چرخد، که هدفشان، نه کشف سینمای کودک و نوجوان، نه سینمای با کیفیت، نه تشویق فیلمسازان مستقل، و نه ایجاد رقابت سالم، بلکه توجیه بودجه، نمایش صوری یک فعالیت و حفظ چرخه قدرت است. طبیعی است که جایزه چنین جشنواره‌ای (که محصول یک بازی از پیش باخته است) احترام و اعتبار خاصی در میان جامعه سینمایی ایجاد نمی‌کند و شوقی برای فیلمسازان جدی خارج از این حلقه باقی نمی‌نهد. این وضعیت که ریشه­ی دیرینه­ای پیدا کرده، به وضوح نشان می‌دهد که مشکل اصلی در «مدیریت تاریخی» جشنواره نهفته است؛ مدیریتی که این نهاد هنری را در حد یک نهاد تبلیغاتی و اداری کوچک کرده است.

البته، «جشن»، «دورهمی»، «خوشحال کردن دل بچه‌ها»، «کارناوال رنگارنگ» و امثال این­ها به خودی خود، بد نیستند و می­توانند در جایگاه خویش مهم و ضروری هم باشند، آما آن چه مسلم است، این است که همه­ی این­ها با هم، باز هم جشنواره نمی­شود و این استحاله از یک رویداد سینمایی به یک جشن صرف، نشانه مرگ تدریجی روح هنری و سینمایی آن است.

این افول داخلی، به ناگزیر به انزوا و بی‌اعتباری بین‌المللی آن نیز می‌انجامد. عنوان «بین‌المللی» برای امروز این جشنواره را می­توان تنها یک ادعا برشمرد، چرا که اعتبار جهانی یک رویداد هنری در گرو کیفیت آثار حاضر در آن، استانداردهای داوری، و توانایی آن در جذب فیلم‌ها و فیلمسازان شاخص از سراسر جهان است. جشنواره اصفهان، با محصور شدن در چرخه بسته تولید داخلی و اولویت‌دادن به ملاحظات غیرهنری، عملاً از کانون توجه سینمای کودک جهان هم حذف شده است.

با این همه، پایان این داستان لزوماً شکست قطعی نیست. حضور مدیریتی کارآشنا و جدید در بنیاد سینمایی فارابی، فرصتی تاریخی برای شکستن این چرخه معیوب است. این نهاد می‌تواند با اراده‌ای جزم، مسیر جشنواره را از یک «فعالیت اداری صرف» و«محلی برای مصرف بودجه» به سوی «پروژه‌ای فرهنگی هنری سینمایی اثرگذار» تغییر دهد. تحقق این امر مستلزم نگاهی نقادانه به گذشته، شجاعت در ایجاد شکاف با روش‌های ناکارآمد قبلی و احیای جایگاه واقعی سینمای کودک و نوجوان در ایران است. تنها در این صورت است که این جشنواره می‌تواند بار دیگر به آرمان­های خود بازگردد.

جریان های سینمای جهان در زمینه بازنمایی مسئله فلسطین

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از تسنیم؛تورق صفحات تاریخِ مظلومیت فلسطین اشغالی طی دهه‌های گذشته، همان‌طور که با نسل‌کشی مداوم فلسطینیان توسط رژیم غاصب صهیونیستی همراه بوده و منازعات مختلفی را به‌دنبال داشته، دربردارنده نگاه‌ها و خوانش‌های متفاوتی نیز بوده است، بر این اساس، درباره فلسطین و مصائب آن همواره برداشت‌ها و خوانش‌های متفاوت و بعضاً متضادی وجود داشته است، این خوانش‌های متکثر در بازنمایی تصویر فلسطین در مدیوم سینما نیز قابل ردگیری است،
به این ترتیب، اگر نگوییم بازنمایی تصویر فلسطین در سینمای جهان دچار تشتت است، باید بگوییم که این قسم بازنمایی‌ها به چند دسته گوناگون تقسیم می‌شوند که هرکدام از منظری متفاوت به فلسطین، تاریخ، مردم و مصائب این ملت رنج‌دیده نگریسته‌اند، منظرهایی که بعضی از آنها حاکی از تغافل، تجاهل، سکوت، بی‌تفاوتی، عافیت‌طلبی و یا منفعت‌جویی نسبت به مسئله فلسطین‌اند، برخی دیگر از آگاهی و هوشیاری سینماگران نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی حکایت دارند و برخی دیگر نیز راوی جانبداری آشکار از ظلم رژیم خون‌ریز صهیونیستی‌ به ملت فسلطین‌اند.

در ادامه، به مرور مختصر هریک از این جریان‌های سینمایی می‌پردازیم:

الف) جریان تطبیع: نخستین جریان سینمایی در بازنمایی فلسطین که به جریان «تطبیع» معروف است، دیدگاه افرادی را دربرمی‌گیرد که خواستارِ طبیعی‌سازی زندگی فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها کنار یکدیگر هستند، به‌بیان دیگر، این جریان با نفی منازعه موجود، در پی آن است که جهان آرمانی‌اش را بر پایه همزیستی مسالمت‌آمیز میان مردم فلسطین و اسرائیل بگذارد. این نگاه که عمدتاً میان سینماگران آمریکایی و اروپایی دیده می‌شود، در فیلمی مانند «زیتون» به‌کارگردانی «اِران ریکلس» به‌وضوح قابل مشاهده و ردگیری است.

ب) جریان نوستالژیک: جریان دوم، جریانی است که هرچند منکر ظلم به مردمِ مظلوم فلسطین نمی‌شود اما همزمان تمایل چندانی هم به بازگویی جنایات رژیم صهیونیستی نشان نمی‌دهد. افراد این جریان با اتخاذِ نظرگاهی نوستالژیک و رو به گذشته نسبت به فلسطین و تاریخ آن، عمدتاً با نگاهی حسرت‌بار صرفاً خود را راوی گذشته از دست رفته کشور فلسطین می‌دانند و حاضر به برداشتن گامی فراتر در این راستا نیستند. عجیب نیست اگر بگوییم این نگاه در جامعه فلسطینی‌های مهاجر یا مهاجرزاده‌های ساکن کشورهای غربی شکل گرفته است که دستاویزی غیر از رجوع به آلبوم‌ها و آه کشیدن برای سرزمین مادری از دست رفته‌شان نداشته‌اند. ازجمله فیلمسازان شاخص این جریان می‌توان به «آنه ماری جاسر» اشاره کرد که فیلم‌هایی چون «نمک این دریا» و «وقتی تو را دیدم» را کارگردانی کرده است. 

ج) جریان میانه‌رو: جریان سوم که جریان میانه‌رو نام دارد، جریانی است که در میانه مسیر مقاومت و عدم مقاومت باقی مانده است. این جریان، گاه با توقف در زندگی روزمره، مقاومت را نادیده می‌گیرد و گاه در تکریم مقاومت سخنوری می‌کند. فیلمسازان این جریان گرچه در بطن دیدگاهشان با مقاومت همراه هستند، اما از آنجا که آثار خود را عمدتا با حمایت و مشارکت کمپانی‌ها و تهیه‌کنندگان اروپایی می‌سازند، ناگزیر به اتخاذ رویکردی کج‌دار و مریز هستند. به بیان دیگر، این افراد می‌خواهند به‌صورت همزمان در هر دو طرفِ جوی آب بایستند! می‌توان گفت که «هانی ابواسعد» سرشناس ترین فیلمساز این جریان است که ساخت فیلم‌هایی نظیر «عمر» و «اینک بهشت» در کارنامه او به چشم می‌خورد.

د) جریان مقاومت و مبارزه: اما چهارمین جریان سینمایی، موسوم به جریان مقاومت و مبارزه که مهم‌ترین جریان موجود در بازنمایی مسئله فلسطین به شمار می‌رود، جریان مدافع انتفاضه و مقاومت است و تولیدات آن دامنه‌ای از فیلم‌های حاوی مضامینی چون اثبات حقانیت فلسطینیان در دفاع از سرزمین مادری‌شان، آزادی‌خواهی ملت فلسطین، دعوت به قیام و مبارزه علیه رژیم غاصب صهیونیستی، مقاومت‌های مردمی در برابر ظلم، مظلومیت فلسطینیان و موارد دیگری از این دست را در بر می‌گیرد. سینمای مصر، سوریه، تونس، فلسطین، شمال آفریقا و مهم تر از همه، سینمای ایران، نمایندگانی در این جریان دارند که با موضعی صریح و قاطع، مقاومت را تنها راه حل فلسطین عنوان می‌کنند. از جمله آثار شاخص این جریان می‌توان به فیلم‌هایی نظیر «بازمانده» و  «شهر موچدان» اشاره کرد.

ه) جریان اسرائیلی: سینمای رژیم صهیونیستی به‌خلاف نوپابودنش، تاکنون آثار زیادی را ساخته و در قبال مسئله فلسطین، دو رویکردِ کلی چپ و راست را اتخاذ کرده است. در نگاه فیلمسازان جریان چپ که به لحاظ ایدئولوژیک به احزابی مانند حزب کار نزدیک هستند، رگه‌هایی دیده می‌شود که خواهان سازش و صلح با فلسطینیان و پایان دادن به منارعه است. ازجمله فیلم‌های شاخص این جریان می‌توان به فیلم «عجمی» ساخته مشترک «اسکندر کوپتی» و «یارون شانی» اشاره کرد که بحث همزیستی مردم فلسطین و اسرائیل را این‌بار از زاویه دیدِ اسرائیلی مبنای درام خود قرار می‌دهند. در مقابل این جریان، فیلمسازان جریان راست قرار می‌گیرند که از حیث ایدئولوژیک تماما با ایدئولوژی رژیم سیاسی اسرائیل همسو بوده و مواضعی سراسر ضدفلسطینی دارند.

در تحلیل نهایی باید گفت این نوار باریک در نقشه جغرافیا که میان دریای مدیترانه و کرانه رود اردن جا خوش کرده و سال‌هاست از آن فریاد مظلومیت، مقاومت و آزادی‌خواهی به گوش جهانیان می‌رسد، افزون بر نبردی که در میانه میدان تجربه می‌کند، جنگی دیگر را نیز همزمان روی پرده سینماها پیش‌رو دارد؛ جنگی مهم که مهمات آن نه موشک و تانک و سنگ، بلکه قلم و دوربین و روایت است.

اعضای شورای سیاستگذاری جایزه پژوهش سال سینمای ایران معرفی شدند

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی؛ در احکام صادره از سوی رئیس سازمان سینمایی، حجت الاسلام والمسلمین محمد حسین نواب، اعظم راود راد، وحید شالچی، بهمن نامور مطلق، علیرضا اسماعیلی و حسین یزدان شناس به عنوان  اعضای شورای سیاستگذاری هشتمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران معرفی شدند.

 در نخستین جلسه شورای سیاستگذاری هشتمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران که با حضور رائد فریدزاده برگزار شد، دوره هفتم جایزه پژوهش سال سینمای ایران مورد آسیب شناسی قرار گرفت و مقرر شد در فراخوان امسال علاوه بر افزایش مبالغ جایزه نقدی برگزیدگان، یک جایزه ویژه با عنوان «نقش سینمای ایران در تقویت انسجام ملی» به مجموع جوایز اضافه شود و پژوهش برتر سال توسط بنیاد سینمایی فارابی به چاپ برسد. 

در این جلسه احکام شورای سیاستگذاری هشتمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران توسط رییس سازمان سینمایی اعطا شد.

سیزدهمین دوره‌ آموزشی ساترا آغاز شد

سیزدهمین دوره آموزشی «مدیریت رسانه» و «مهارت ارزیابی محتوا» ویژه مدیران رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در ساترا برگزار می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی؛ سیزدهمین دوره آموزشی «مدیریت رسانه» و «مهارت ارزیابی محتوا» ویژه مدیران رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر از روز دوشنبه ۱۴ مهرماه به همت ساترا و با همکاری دانشگاه صداوسیما برگزار می‌شود.

این دوره آموزشی در راستای مأموریت ساترا به‌منظور توانمندسازی، ارتقای سطح دانش، بینش و مهارت فعالان حوزه صوت و تصویر فراگیر طراحی شده است.

همچنین ارتقای توانایی‌های تخصصی مدیران رسانه‌ها و رابطان محتوایی رسانه‌های دارای مجوز در زمینه‌های مدیریت راهبردی و مهارت‌های نوین ارزیابی محتوا از دیگر اهداف برگزاری این دوره است.

درخشش هنرمندان نیشابوری در جشنواره منطقه ای فیلم فرانک

به گزارش پایگاه خبری رسانه سینمای خانگی، خبرنگار نیشابور؛ اثر کوثر بیات هنرمند نیشابوری در جشنواره منطقه‌ای فیلم فرانک، در بخش دفاع از حقوق معلولین به عنوان بهترین فیلم مورد تقدیر واقع شد. همچنین فیلم کوتاه «گزارشگر» به کارگردانی سید سجاد موسوی نسب و سید حجت حسینی نیز در بخش دفاع از حقوق معلولین نامزد دریافت جایزه شد و هنرمندان سید محمد حسینی برای بازی در فیلم “آراز” و حسین احمدیان برای موسیقی فیلم “مکمن ” نامزد جایزه بخش هنرمندان معلول شدند.

جشنواره منطقه‌ای فیلم فرانک، به‌عنوان نخستین بار در تاریخ خود، با هدف ترویج هنر سینما و حمایت از حقوق معلولین برگزار گردید. این جشنواره فرصتی منحصر به فرد برای فیلم‌سازان معلول و جوانان به شمار می‌رود و به آثار هنری که به داستان‌ها و چالش‌های مربوط به معلولین می‌پردازند، اهمیت ویژه‌ای می‌بخشد. جشنواره فیلم فرانک به‌عنوان بستری برای گردهمایی هنرمندان و علاقمندان به سینما، فرصتی مناسب برای تبادل تجربیات و ایده‌ها در حوزه حقوق معلولین فراهم می‌کند. این جشنواره نه‌تنها آثار خلاقانه را به نمایش می گذارد، بلکه مشوق فیلم‌سازان جوان و معلول است تا با طراحی داستان‌هایی جذاب و تأثیرگذار، صدای معلولین را به گوش جامعه برسانند.

جشنواره منطقه ای فیلم فرانک به همت اداره کل بهزیستی خراسان رضوی در تاریخ 17 و 18 مهر ماه در شهرستان کاشمر، با هدف و تلاش برای افزایش آگاهی جامعه نسبت به مسائل معلولین برگزار می شود.

‍ ‍ ساخت فیلم کوتاه «چپ به راست» در میان جلگه و نیشابور

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی،خبرنگار نیشابور؛ فیلم کوتاه «چپ به راست» به نویسندگی و کارگردانی حمید رضا هلالی هنرمند عکاس ومدرس انجمن سینمای جوان نیشابور ساخته شد.

فیلم کوتاه «چپ به راست»سه مرد در یک ایستگاه در انتظار اتوبوس را روایت می کند که آنها را به مقصد برساند و هرکدام برای خود دلایلی دارند که بتوانند زودتر به مقصد برسند.

در فیلم کوتاه «چپ به راست»حامد صادقی،سهیل قربانی،آریا امینی و رضا معتمدی به ایفای نقش پرداخته است .

در این فیلم نویسنده و کارگردان و تهیه کننده حمید رضا هلالی،مدیر فیلمبرداری و تدوین علی امینی،فیلمبردار یاسر مهربانی،مدیر صدابرداری عیسی نیشابوری،منشی صحنه سحر دولت آبادی،اصلاح رنگ و نور جعفر عمارلو، تنظیم صدا محمد رضا علی پور،دستیار منشی صحنه یسنا جاودان، دستیار کارگردان حسین سید آبادی،دستیار تصویر یزدان زاهدی و حسین عددیان و عکاس پشت صحنه مسعود سلیمانی سپهر به عنوان عوامل با این فیلم همکاری دارند.

فیلم کوتاه «چپ به راست» اولین تجربه سینمایی حمید رضا هلالی است که در فضایی اپزورد و با رویکرد داستانی به مدت پانزده دقیقه در شهرستان های میان جلگه و نیشابور  ساخته شده است .

راهیابی فیلمساز نیشابوری به چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران

به گزارش پایگاه خبری رسانه سینمای خانگی، خبرنگار نیشابور؛ فیلم مستند “راویان آتش “به کارگردانی و تهیه کنندگی محمد حسین مختاریه از مستندسازان و مدرسین انجمن سینمای جوانان ایران دفتر نیشابور با نگاه ویژه به دفاع مقدس ۱۲ روزه اخیر جمهوری اسلامی ایران در برابر رژیم سفاک صهیونیستی در چهل و دومین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران در بخش مقاومت پذیرفته شد.

فیلم مستند “راویان آتش” در رابطه با حضور مؤثر خبرنگاران در جنگ و نیز نگاهی نزدیک و حماسی به لحظاتی که آنان در دل میدان های نبرد و یا جلوی دوربین جان خود را برای رساندن به حقیقت به خطر می اندازند، می باشد .

مستند” راویان آتش “حاصل تحقیق و گفتگو با خبرنگاران و بررسی آرشیوهای خبری است که رویکرد مهم آن بررسی رشادت های خبرنگاران و فیلمبرداران ایرانی در دوران هشت سال دفاع مقدس، مدافعان حرم در جنگ با داعش در سوریه و لبنان و البته محوریت مهم و اصلی آن دفاع مقدس ۱۲  روزه اخیر جمهوری اسلامی ایران در برابر رژیم سفاک و خونخوار صهیونیستی است.

در فیلم مستند “راویان آتش” تدوینگر و صداگذار: جواد نادری، تصویربردار: محمدرضا علیپور ، امور فنی : علیرضا جوکار ، نریتور: عیسی نیشابوری، مدیر تولید: روح الله ناصحی نسب، عکاس : بهنام عاشوری و مدیر روابط عمومی : یحیی شکفته با پروژه مستند همکاری داشتند.

چهل و دومین جشنواره بین المللـی فیلـم کوتاه تهران با رویکرد” خردمحوری و اندیشه ورزی” و به دبیری بهروز شعیبی از ۲۷مهر تا ۲ آبان سال ۱۴۰۴ درر پردیس سینمایی ایران مال تهران برگزار خواهد شد.

ضرورت ارائه ی تصویری روشن از جایگاه سینمای دفاع مقدس

دکتر حبیب الله مازندرانی

در پی انتشار یادداشتی در سایت سینماپرس با عنوان” ضرورت اصلاح در مسیر آمده” به قلم سرکار خانم فاطمه سادات ناظمی، ضمن احترام به آزادی بیان و نقد سازنده، نگارنده ضروری می‌داند تا نکات ذیل را با افکار عمومی و جامعه فیلم‌سازان در میان بگذارد:

۱. سینمای دفاع مقدس و مقاومت، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین و ماندگارترین ژانرهای سینمای ایران، از نخستین سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز، نقش سترگی در ثبت و بازنمایی ایثارگری‌ها و حماسه‌های رزمندگان اسلام در دوران هشت سال دفاع مقدس و همچنین مقاومت در برابر استکبار ایفا کرده است. این حوزه سینمایی، علی‌رغم تمامی چالش‌ها و محدودیت‌های موجود از جمله کمبود منابع مالی، فقدان زیرساخت‌های فنی تخصصی و فشارهای سیاسی و فرهنگی داخلی و خارجی، و جامعه‌های رسانه‌ای مسموم، توانسته است کارنامه‌ای قابل توجه از خود به جای بگذارد.

بررسی آماری تولیدات سینمایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تصویری روشن از جایگاه ژانر دفاع مقدس ارائه می‌دهد. با نگاهی به کارنامه سینمای ایران از سال ۱۳۵۷ تاکنون، حدوداً ۳۰۰۰ فیلم سینمایی به روی پرده رفته است. از این میان، نزدیک به ۳۰۰ اثر، مستقیماً به حوزه دفاع مقدس و مقاومت اختصاص دارند. این رقم، هرچند در نگاه اول ممکن است در مقایسه با کل تولیدات، عددی کوچک به نظر برسد، اما وقتی آن را در کنار سایر ژانرهای ملی و موضوعی قرار می‌دهیم، اهمیت و جایگاه ویژه‌ای را نمایان می‌سازد.

اگر آثار مرتبط با دوران انقلاب اسلامی را نیز به این مجموعه بیفزاییم، سهم سینمای دفاع مقدس و مقاومت در سبد تولیدات سینمایی کشور به حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد می‌رسد. این نسبت، در مقایسه با سایر ژانرهای سینمایی ملی که غالباً سهم کمتری را به خود اختصاص می‌دهند، جایگاه ممتازی را برای این ژانر ارزشمند محسوب می‌گردد. این جایگاه، نشان‌دهنده اهتمام نظام فرهنگی و سینمای ایران به این حوزه مهم است، اما نباید موجب غفلت از کمیت و کیفیت مطلوب و یا فرصت‌های از دست رفته گردد. این ژانر است.

۲. سینمای دفاع مقدس و مقاومت، به دلیل ماهیت موضوعی خود، همواره با پیچیدگی‌ها و هزینه‌های تولید قابل توجهی روبرو بوده است. پرداختن به موضوعاتی چون جنگ، بازسازی وقایع تاریخی، نمایش جبهه‌های میدانی، سفرهای میدانی به مناطق عملیاتی، بکارگیری بازیگران و عوامل حرفه‌ای برای ایفای نقش‌های خاص، و بهره‌گیری از تجهیزات پیشرفته، جذابیت سرمایه‌گذاری بخش خصوصی را به دنبال نداشته و سودآوری بیشتری نسبت به سینمای تجاری ندارد.

با توجه به ماهیت موضوعی و هزینه‌های بالای تولید، بخش خصوصی به دلیل عدم اطمینان از بازگشت سرمایه و سودآوری، تمایلی به سرمایه‌گذاری در این حوزه ندارد. حتی در صورت اکران موفق، گیشه فیلم‌های این ژانر معمولاً به اندازه فیلم‌های کمدی یا اکشن نیست. بنابراین، حمایت نهادهای فرهنگی و انقلابی از این حوزه نه به عنوان رانت، بلکه نشانه تعهد و مسئولیت ملی آنها در قبال بزرگ‌ترین سرمایه‌های هویتی و تاریخی ملت ایران است. این نهادها، وظیفه خود می‌دانند که از تولید آثار ارزشمند در این زمینه حمایت کنند تا چراغ راهنمای نسل‌های آینده باشند. حمایت از این سینما، در واقع سرمایه‌گذاری بر روی ترویج فرهنگ ایثار، شهادت، و مقاومت در جامعه است که ارزش‌هایی بنیادین محسوب می‌شوند.


ادعای مطرح‌شده مبنی بر «بی‌کیفیت بودن» کلیه آثار تولید شده در حوزه سینمای دفاع مقدس و مقاومت، ادعایی است که با واقعیت فاصله بسیاری دارد. هنگامی که کیفیت یک اثر سینمایی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد، باید شرایط تولید آن نیز در نظر گرفته شود. بسیاری از فیلم‌های دفاع مقدس، در شرایطی ساخته شده‌اند که دسترسی به امکانات روز سینما، یا حتی سوخت و مواد اولیه، محدود بوده است. با این حال، سازندگان توانسته‌اند آثار قابل تحسینی خلق کنند.
همانطور که در هر ژانر سینمایی، آثاری با سطوح کیفی متفاوت وجود دارد، در سینمای دفاع مقدس نیز طیفی از آثار دیده می‌شود. برخی آثار به دلیل حمایت‌های بیشتر و یا بهره‌گیری از تیم‌های حرفه‌ای‌تر، از کیفیت فنی و هنری بالاتری برخوردارند، در حالی که برخی دیگر با محدودیت‌های بیشتری روبرو بوده‌اند. تعمیم کیفیت یک یا چند اثر به کل این حوزه، قضاوت نادرست است.
ما قدردان زحمات تمامی عوامل دخیل در تولید آثار سینمای دفاع مقدس هستیم. آنها با جان و دل، و با تکیه بر عشق به میهن و آرمان‌های انقلاب، در جهت حفظ و انتقال این میراث گرانبها کوشیده‌اند. کم‌توجهی به تلاش‌های آنان، یا برچسب زدن کلی به آثارشان، بی‌انصافی است.

درباره تخریب برخی سایت ها در سال‌های اخیر، با اتخاذ رویکردی که به جای نقد منصفانه، سیاسی‌کاری و انتشار مطالب تخریب‌کننده تمرکز داشته، به عاملی برای تضعیف اهداف عمومی، ایجاد فضای بی‌اعتمادی بین هنرمندان، و زیر سوال بردن دستاوردهای نظام فرهنگی کشور تبدیل می شوند. جا دارد فبل از انتشار هر نوشته ای ، لحظه ای نیم نگاهی به آن داشته باشند و حداقل تفاوتی بین نقد و تخریب قائل شوند. چرا که، تفاوت اساسی بین نقد سازنده و تخریب وجود دارد. نقد سازنده، با ارائه تحلیل، شناسایی نقاط ضعف، و پیشنهاد راه‌حل، به ارتقاء کیفی کمک می‌کند. اما رویکرد «سینما پرس»در بسیاری از موارد، فراتر از نقد رفته و به تخریب شخصیت‌ها، نهادها، و آثار هنری پرداخته است. به نظر می‌رسد بخش قابل توجهی از این دست مطالب، با اهداف سیاسی خاصی هدایت می‌شود. این رویکرد، به جای تمرکز بر ارتقاء سینمای دفاع مقدس، آن را به ابزاری برای تسویه حساب‌های سیاسی تبدیل کرده است. انتشار مداوم مطالب جانبدارانه و تخریبی، باعث ایجاد جوی از بی‌اعتمادی بین جامعه سینمایی، هنرمندان، و نهادهای فرهنگی شده است. این بی‌اعتمادی، مانعی جدی برای همکاری‌های سازنده و پیشرفت حوزه فرهنگ است.

نظام فرهنگی کشور، علی‌رغم تمامی کاستی‌ها، دستاوردهای قابل توجهی در عرصه‌های مختلف داشته است. تخریب سازمان‌یافته این دستاوردها، به معنای تضعیف سرمایه فرهنگی ملت ایران است و نباید نادیده گرفته شود. رسانه‌ها نقش حیاتی در شکل‌دهی به افکار عمومی و فرهنگ جامعه دارند. استفاده نادرست از این ابزار، می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری داشته باشد. سازمان سینمایی دفاع مقدس و مقاومت، معتقد است رسانه‌ها باید در جهت ارتقاء فرهنگ و هنر گام بردارند، نه در جهت تخریب آن. ما هیچگاه مدعی بی‌نقص بودن تمامی آثار تولید شده در طول تاریخ سینمای دفاع مقدس و مقاومت نبوده‌ایم، اما معتقدیم این سینما همواره با محدودیت‌های جدی مواجه بوده و باید مسیر بهبود ادامه یابد. ما به واقعیت‌ها اذعان داریم و همواره به دنبال راه‌هایی برای ارتقاء کیفی آثار بوده‌ایم. نقد منصفانه همواره موجب پیشرفت است، اما تخریب هدفمند و بی‌پایه آثار هنری نه تنها کمکی به ارتقاء کیفیت نمی‌کند، بلکه انگیزه هنرمندان متعهد را کاهش می‌دهد. ما از نقد سازنده که با هدف ارتقاء هنر و فرهنگ ارائه می‌شود، استقبال می‌کنیم و از آن به عنوان یک ابزار برای بهبود استفاده خواهیم کرد. وظیفه ماست که میراث دفاع مقدس را به نسل‌های آینده انتقال دهیم، فارغ از رقابت‌های شخصی و نگاه‌های جناحی. این میراث، متعلق به تمامی ملت ایران است و باید پاس داشته شود.

فیلمساز نیشابوری برنده جایزه جشنواره فلاهرتیانای روسیه شد

«فصل انگور » ساخته ابراهیم حصاری فیلمساز نیشابوری برنده جایزه «Silver Nanook» از جشنواره Flahertiana روسیه شد.

به گزارش پایگاه خبری رسانه سینمای خانگی خبرنگار نیشابور؛ مستند «فصل انگور» به تهیه کنندگی و کارگردانی ابراهیم حصاری موفق شد در جشنواره بین المللی مستند فلاهرتیانا (Flahertiana) در روسیه بدرخشد و جایزه معتبر سیلور نانوک (Silver Nanook) همراه با جایزه نقدی ۷۵ هزار روبل را به خود اختصاص دهد.

بیست و پنجمین دوره این جشنواره از ۱۹ تا ۲۵ سپتامبر در شهر پرم روسیه برگزار شد.

«فصل انگور» روایتی شخصی و انسانی از زندگی پدر و مادر کارگردان است؛ داستانی درباره‌ی عشق، مراقبت و ایستادگی. فیلمساز با نگاهی صمیمانه، رابطه و همراهی پدری فداکار در کنار همسر بیمار خود را به تصویر میکشد؛ روایتی که از دل زندگی واقعی برآمده و تماشاگر را با حقیقتی عاطفی و جهانی روبه رو می‌کند .

این مستند در شهر تاریخی و فرهنگی نیشابور تولید شد.

نمایش فیلم های سینمایی در شهرستان زبرخان از طریق سینماسیار

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی، خبرنگار نیشابور؛ به همت اداره تبلیغات اسلامی شهرستان زبرخان به مناسبت بزرگداشت هفته دفاع مقدس، از ۳۱ شهریور الی ۷ مهرماه، فیلم های سینمایی ویژه هفته (دفاع مقدس) حدود ۲۰ فیلم سینمایی و انیمیشن در شهرها و روستاهای این شهرستان از طریق سینماسیار به نمایش درآمد.
بر اساس این گزارش به گفته‌ی حجت الاسلام قاجاری مسئول اداره تبلیغات اسلامی شهرستان زبرخان، در این برنامه آثاری چون انیمیشن فرمانروای آب و فیلم‌های سینمایی صیاد، پیشمرگ، خدای جنگ، اشک هور و باغ کیانوش برای ۸۰۰ نفر مخاطب در مساجد و حسینه‌های شهرها و روستاهای قدمگاه، خور، درود، اسحاق آباد، یوسف آباد، عبد الله آباد، کلاته قنبر، قره داش، نوبهار، فخر آباد، سعید آباد و باغشن توسط سینما سیار اکران شد.

خروج از نسخه موبایل