رسانه سینمای خانگی- صدرعاملی فیلم اقتباسی می‌سازد

رسول صدرعاملی برای تولید فیلم جدید خود قرار است از کتاب «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسن‌زاده از تولیدات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اقتباس داشته باشد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، حامد علامتی مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با رسول صدرعاملی کارگردان و تهیه کننده سینما درباره تولیدات آینده سینمایی کانون گفتگو کرد.

رسول صدرعاملی برای تولید فیلم جدید خود قرار است از کتاب «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسن‌زاده از تولیدات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اقتباس داشته باشد.

صدرعاملی در ابتدای این نشست دوستانه گفت: بسیار خوشحالم که فرصتی فراهم شد تا بتوانم با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همکاری داشته باشم. من این کتاب را خواندم و بسیار آن را دوست داشتم و از آنجایی که همواره در آثارم به سمت هویت‌بخشی پیش رفته‌ام فکر می‌کنم این قصه نیز این قابلیت را داراست و می‌توان در این زمینه از آن استفاده کرد.

کارگردان «دختری با کفش‌های کتانی» همچنین بیان کرد: شهرداری تهران به دنبال این است که خیابان ولیعصر (عج) را در ردیف خیابان‌های شاخص جهان معرفی کند، چرا که یکی از شاهراه‌های اصلی جنوب به شمال تهران است. قصه ما نیز از میدان راه‌آهن آغاز می‌شود و در یک صبح تا شب به تجریش می‌رسد. بنابراین از بعد معرفی شهر تهران نیز می‌تواند نقش مهمی داشته باشد. با توجه به شرایط امروز این داستان امکان خوبی را برای ما فراهم می‌کند تا به رابطه پدر و دختر، خانواده ایرانی و تلاش برای با هم بودن بپردازیم.

صدرعاملی در ادامه صحبت‌های خود افزود: امروز همه به شدت به دنبال تولید آثار کودک و نوجوان هستند اما کانون پرورش فکری، یک نشان جهانی است و وقتی نامش پای کار می‌آید همه به احترام آن می‌ایستند. بنابراین با علم به همه این موارد من در این زمینه گام برداشته‌ام.

کارگردان «من ترانه ۱۵ سال دارم» ادامه داد: من کاری که برایم مسئله است و می‌توانم انجام دهم را تولید می‌کنم. سالی هزاران فیلم در جهان تولید می‌شود، اما من همیشه فکر می‌کنم و از خودم سوال می‌پرسم که آیا جای خالی این موضوع احساس می‌شود؟ و چرا باید این اثر تولید شود؟ وقتی به درک آن رسیدم اقدام به ساخت آن می‌کنم. فیلم‌نامه‌ای که من از این کتاب نوشتم مربوط به دو سال پیش است و با توجه به اتفاق‌هایی که رخ داده است، باید آن را بازنویسی مجدد کنم. مهم برای ما رابطه نجات‌بخش پدر و دختر در این فیلم است.

حامد علامتی مدیرعامل کانون نیز در ادامه اظهار کرد: این برای کانون افتخاری است که بتواند با هنرمندانی چون شما که خاک سینما را خورده‌اند و صاحب کرسی در سینما هستند همکاری داشته باشد. اینکه امروز به این نقطه رسیده‌اید که این کار را با همراهی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیش ببرید مایه خرسندی است.

علامتی ادامه داد: تمام سرمایه کانون پرورش فکری آثار فاخرش است و خانواده‌ها و مردم وقتی نشان کانون را می‌بینند اثر را ندیده تایید می‌کنند. به‌خصوص نسل دهه ۵۰ و ۶۰ که نوجوانی‌شان در کانون بوده، بنابراین هدف اصلی ما در کانون تولید آثار فاخر است.

او همچنین گفت: نگاه ما در حوزه سینما از یک سو به سمت سرمایه‌گذاری معنوی است، از این جهت که از کنار فیلم تولید شده باید یا مسئله‌ای را حل کنیم و یا جامعه را نسبت به آن مسئله حساس کنیم و از سوی دیگر سرمایه‌گذاری مادی است و اینکه فیلم فروش خوبی داشته باشد و بتوانیم اتفاقی را در این عرصه رقم بزنیم. در پایان این‌که ما در فضای تعلیم و تربیت نیز هستیم و پایه کار ما آموزش است. یعنی هر اثری که تولید می‌کنیم باید این نگاه را با خود به همراه داشته باشد.

مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در پایان گفت: هر چقدر سینماگرانی چون شما در کانون رفت و آمد داشته باشند، قطعاً کانون به سمت رشد و شکوفایی پیش خواهد رفت.

در این نشست دوستانه که عصر روز یک‌شنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۲ برگزار شد، مسعود زین‌العابدین مشاور مدیرعامل و محمدرضا کریمی‌صارمی معاون تولید کانون نیز حضور داشتند.

رسانه سینمای خانگی- «۶.۵۵»،؛ روایتی از حمله موشکی آمریکا در سال ۶۷

معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری سازمان منطقه آزاد قشم از پایان فیلمبرداری و مراحل فنی فیلم کوتاه «۶.۵۵» با موضوع حمله موشکی آمریکا به پرواز مسافری سال ۶۷ به کارگردانی و فیلمبرداری اصغر بشارتی خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی ادریس راموز در جمع خبرنگاران، با بیان این خبر اظهار کرد: این فیلم کوتاه ۹۰ ثانیه ای با نگاهی متفاوت به موضوع حمله موشکی ناو آمریکایی وینسنس به پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر در سال ۱۳۶۷ پرداخته است.

وی ادامه داد: نویسنده، کارگردان و تصویربردار این اثر، اصغر بشارتی فیلمساز نام آشنای کشور است که با ساخت این فیلم سعی کرده دیدگاه نسل جدید به موضوع تعاملات جهانی را به بیننده منتقل کند.

به گفته معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری سازمان منطقه آزاد قشم، الهام افروتن، مشاور هنری، منصور وحدانی، تدوینگر، یونس دهقانی، طراحی پوستر و مهدیه بارانی به عنوان بازیگر، سایر عوامل این فیلم کوتاه را تشکیل می دهند.

راموز در پایان خاطرنشان کرد: این فیلم امروز ۱۲ تیرماه به مناسبت سی و پنجمین سالگرد حمله موشکی ناو آمریکایی به هواپیمای مسافری ایران ایر بر فراز آب های خلیج‌فارس طی مراسمی به نمایش درخواهد آمد.

به گزارش ایسنا، دوازدهم تیر ۱۳۶۷ یک فروند پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر از مبدا بندرعباس به مقصد دبی، بر فراز آب‌های خلیج فارس هدف شلیک موشک جنگی ناو وینسنس قرار گرفت و ۲۹۸ مسافر و خدمه که ۶۶ کودک زیر ۱۳ سال ،۵۳ زن و۴۶ تن تبعه سایر کشورهای خارجی این پرواز به شهادت رسیدند.

اصغر بشارتی با داشتن بیش از ۱۰۰ جایزه ملی و بین‌المللی در زمینه عکس، فیلم کوتاه و مستند، حدود ۱۷ سال است که ضمن معرفی جاذبه‌های جزیره قشم به مردم کشور و جهان، افتخارات زیادی برای ایران به همراه داشته است.

رسانه سینمای خانگی- در جلسه شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان چه گذشت

دومین جلسه شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان امروز شنبه دهم تیرماه با حضور اعضا شورای سیاستگذاری در اصفهان برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی و به نقل از روابط عمومی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، دومین جلسه شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان در شهر اصفهان برگزار شد.

در این جلسه سیدمهدی جوادی دبیر جشنواره با ارائه گزارشی از روند اجرایی جشنواره، «صندوق پروانه» را اقدامی اساسی و ماندگار در جشنواره سی و پنجم دانست و گفت:  مؤثرترین و متفاوت‌ترین اقدام جشنواره راه‌اندازی صندوق توسعه فیلم‌های کودکان و نوجوانان تحت عنوان «پروانه» است که با حمایت شهردار اصفهان پایه گذاری شد، شخصیت فرهنگی شهردار اصفهان در تحقق این عرصه بسیار مثمر ثمر بوده است.

دبیر سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان تصریح کرد: امسال برای «صندوق پروانه» بیش از ۳۰۰ اثر، طرح و فیلمنامه ارسال شده، قطعاً همه آثار از درجه کیفی بالایی برخوردار نبوده، اما به منظور باز شدن راهی برای معرفی دغدغه‌مندان فیلم کودک و نوجوان، اتفاق مبارکی است.

وی با اشاره به مزیت راه اندازی «صندوق پروانه» خاطرنشان کرد: درصدد دریافت مشارکت سایر نهادها در صندوق پروانه  هستیم که این مو.ضوع با استقبال  کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مواجه شده است و احتمالا ضلع دیگر این صندوق کانون خواهد بود، مضاف که با صدا و سیما نیز گفتگوهایی در حال انجام است.

دبیر سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان تاکید کرد که «صندوق پروانه» موجب خواهد شد؛ تا بودجه تولید در حوزه کودک و نوجوان ۳۰۰ درصد افزایش یابد گرچه این عدد در واقعیت بازهم عدد ناچیزی برای سرمایه‌گذاری روی آثار سینمایی درخور است.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به تفاوت جشنواره امسال با دوره‌های گذشته گفت: جایزه‌ها در جشنواره‌های گذشته با تاکید بر مزیت‌های تکنیکی بوده‌است اما امسال اضافه شدن جایزه «تعلیم و تربیت» و «بازارپردازی» وجه متفاوتی ناظر بر اهمیت محتوا و مضمون در آثار کودک و نوجوان است و همان‌گونه که در این جلسه پیشنهاد شد جایزه تعلیم و تربیت فارابی را با مشارکت حداکثری اهالی فرهنگ و تعلیم و تربیت اهدا خواهیم کرد.

جوادی با ابراز دغدغه نسبت به محتوایی که قرار است سبد مصرف فرهنگی کودکان را پر کند، گفت: جشنواره می تواند به تولید این محتوا جهت دهد، ما جشنواره سکولار و حتی خنثی برگزار نخواهیم کرد و تمام اعضا و اجزا جشنواره باید سمت و سویی انقلابی و تعلیم وتربیتی داشته باشد.

وی در ادامه عنوان کرد: ایجاد یک زنجیره ارزش گذاری و اکوسیستم سازی کودک با محوریت فیلم‌های کودک و نوجوان از دیگر اهداف پیش‌رو است، در این مسیر در نظر داریم به بهانه جشنواره فیلم کودک و نوجوان امسال یک گفتگوی ملی درباره زیست بوم فکری فرهنگی کودک و نوجوان ایجاد کنیم.

جوادی خاطرنشان کرد: هدف ما برگزاری جشنواره‌های صرفاً فنی نیست، بلکه محتوای جشنواره فیلم کودک و نوجوان با سمت و سوی تربیت یک کودک ایرانی- اسلامی برای ما حائز اهمیت است.

در ادامه این جلسه علی قاسم‌زاده شهردار اصفهان و عضو شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان گفت: با تحولی که در نسل امروز شاهد هستیم، اگر از زبان هنر برای برقراری ارتباط غفلت کنیم، دچارخسران خواهیم شد، لذا هر دو حوزه تعلیم و تربیت و عرصه تفریح و سرگرمی کودک و نوجوان، ایجاب می‌کند به هنر بهای بیشتری بدهیم و برگزاری امثال این جشنواره‌ها که از سابقه خوبی برخوردار است و به لحاظ سنی به بلوغ کاملی هم رسیده است، در حکم ظرفیتی است که می‌تواند به ما کمک کند تولیدات و محصولات بیشتری برای غنی‌سازی این دو حوزه یاد شده برای کودکان و نوجوانان داشته‌ باشیم.

در سی‌وپنجمین دوره جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان باید کار ویژه‌ای صورت گیرد که در این راستا اختصاص جایزه تعلیم و تربیت متناظر با محتوای فیلم‌ها، پیشنهاد بسیار خوب از سوی بنیاد سینمایی فارابی بود که در لوای این اقدام یک ارزش گذاری صورت می‌گیرد.

وی اظهار کرد: از دیگر پیشنهادات برای جشنواره امسال فیلم کودک و نوجوان این است که امکان حضور نوجوانان و کودکانی را از سراسر ایران زمین با نگاه تنوع اقوامی در سی‌وپنجمین جشنواره فراهم کنیم و در صورت امکان، حتی شاهد حضور نوجوانانی ازکشورهای خواهر خوانده شهر اصفهان یا دارای اثر (فیلم) در جشنواره باشیم.

شهردار اصفهان تاکید کرد: معتقدم باید بتوانیم زمینه حضور جمع گسترده‌ای از کودکان ایران زمین را از طریق میزبانی ساده ومهربانانه فراهم کنیم و یک فضای کودکانه را در کشور رقم بزنیم.‌

وی افزود: لازم است در این دوره از جشنواره فیلم کودک و نوجوان، مسئولان اجرایی باید نسبت به فراهم‌سازی زمینه حضور علاقه‌مندان به فیلم‌های کودک و نوجوان از سراسر کشور تدبیر کنند و با راه‌اندازی سامانه‌ای نسبت به ثبت نام و ثبت تقاضای افراد دغدغه‌مند مانندفیلم‌سازان کودک اهتمام ورزند.

قاسم‌زاده در پایان خاطرنشان کرد: ستون فقرات جشنواره‌ها، تولید فیلم است؛ در این راستا باید اقداماتی در راستای شتاب‌بخشی در این زمینهبرای جشنواره امسال انجام دهیم و تعداد فیلم‌های امسال را به حد قابل قبولی برسانیم.

در روند برگزاری این جلسه اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره با بیان نکات خود به بررسی و اظهار نظر درباره دستور جلسه پرداختند.

اعضای شورای سیاستگذاری سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان را پوران درخشنده، فرزانه کلاهدوزان، سیدمهدی جوادی، علی قاسم زاده، وحید ملتجی، بیژن نوباوه، کمال حیدری و اصغر فارسی تشکیل می دهند.

سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان به دبیری سیدمهدی جوادی ۱۰ تا ۱۶ مهرماه در اصفهان برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- سینمای ایران را به زبان فارسی محدود نکنید

دبیر نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی با تاکید بر ترویج تولیدات هنری و سینمایی به زبان های مختلف اقوام داخل کشور گفت: به شدت مخالف کسانی هستم که بر انحصار تولیدات سینمایی صرف زبان فارسی تاکید دارند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، کمال تبریزی در نشست خبری جشنواره ملی فیلم اقوام در تبریز، افزود: اینکه عده ای معتقدند باید تمام تولیدات سینمایی به زبان رسمی کشور باشد برخلاف گستردگی، زیبایی های نهفته در بین اقوام، زبان ها، گویش های مختلف و متفاوت موجود در سرزمین ایران است.

وی اظهار کرد: اینکه در تولیدات سینمایی کاراکتری(شخصیتی) که به عنوان مثال ترک زبان است، او را مجبور به فارسی صحبت کردن کنیم، به هیچ عنوان درست و منطقی نیست و در این میان استفاده از شیوه زیرنویس می تواند بهترین روش برای تولید فیلم هایی به زبان اقوام مختلف کشور باشد.

تبریزی اعتراض به تولیدات سینمایی به زبان های غیرفارسی را بی جا دانست و ادامه داد: جامعه امروز ما نیازمند تولیدات سینمایی به زبان های مختلف اقوام است و این مزیت و ظرفیت بسیار بزرگ برای ایجاد اتحاد، یکپارچگی و زندگی صمیمی بین آحاد مردم ایران زمین است.

وی اظهار کرد: نباید چشم ها را به روی واقعیات جامعه بست و باید توجه داشت که اصرار بر تولید تمام محصولات سینمایی به زبان فارسی نشانه کوته بینی است و تولیداتی همچون سریال شهریار و فیلم سینمایی آتابای بسیاری از واقعیات در این حوزه را نمایان ساخت.

تبریزی هدف اصلی از برگزاری نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی را توجه به استعدادیابی جوانان فعال در این حوزه، شناساندن ظرفیت ها و مزیت های گوناگون اقوام ایرانی، ارایه ساخته های استان های قوم نشین، معرفی فرهنگ، آداب و سنن اقوام ایرانی و تشویق فیلم سازان جوان قوم نشین کشور اعلام کرد.

وی طرح برگزاری چنین جشنواره ای را بسیار خوب و درخشان توصیف کرد و ادامه داد: این رویداد مهم سینمایی و فرهنگی می تواند گامی بسیار بزرگ و موثر و تعیین کننده برای آینده سینمای اقوام ایرانی باشد که در این راستا نیازمند مساعدت تمام ارگان ها و نهادهای ملی، استانی و شهرستانی هستیم.

تبریزی گردشگری، اقتصاد، جغرافیای اقوام، فرهنگ، آیین ها و آداب و رسوم اقوام مختلف را از محورهای اصلی و مهم جشنواره فوق اعلام و اضافه کرد: قرار است فراخوان این جشنواره تا هفته آینده منتشر شود و بر اساس اعلام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پنج تا یازده مهر ماه آینده زمان برگزاری آن خواهد بود.

این کارگردان بنام کشور با ابراز تاسف از اینکه تاکنون آنگونه که باید نسبت به موطن خود انجام وظیفه نکرده است، گفت: در سال فعالیت هنری و سینمایی در حق تبریز کوتاهی کرده ام و تلاش می کنم این خلاء را به زودی جبران کنم که شاید در سال های گذشته به دلیل زندگی در تهران اصرار و توجه زیادی در این زمینه نداشته ام.

“محمدحسن بلاغی” مدیرکل فرهنگ و. ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی نیز در این نشست خبری با تاکید بر اینکه این مجموعه حمایت کامل از برگزاری جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی خواهد کرد، گفت: اینکه استاد عرصه فیلم و سینمای کشور همچون کمال تبریزی قبول مسئولیت در این رویداد کرده اند، برای ما جای بسی افتخار و ارزش دارد.

سیدمحمدحسین بلاغی مبین ادامه داد: بدون تردید این جشنواره در جریان فیلم استان و سایر اقوام ایرانی بسیار موثر و مفید خواهد بود و امیدواریم رویدادی مانگار برای تبریز و ایران باشد.

وی ایران فرهنگی را بسیار فراتر از مرزهای جغرافیایی دانست و با بیان اینکه اقوام ظرفیت بسیار وسیع برای ارایه داشته های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی هستند، اظهار کرد: حفظ یکپارچگی و کیان ایران اسلامی باید هدف تمام فعالان هنری و فرهنگی باشد که در این میان هموره تبریز پرچمدار اتحاد ایران بوده و این موضوع در عرصه هنر و سینما نیز باید تقویت شود.

بلاغی از همراهی دستگاه های فرهنگی آذربایجان شرقی برای برگزاری باشکوه جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی خبر داد و افزود: شعار ما در حوزه فرهنگ مردمی سازی است و برگزاری این جشنواره توسط بخش خصوصی نیز دذر این همین راستا می تواند تعریف شود.

وی اعلام کرد: اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی در راستای بهتر و پربارتر برگزار شدن اولین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی جایزه ویژه ای برای رسانه های گروهی در نظر گرفته است تا بازتاب این رویداد ملی گسترده تر باشد.

رسانه سینمای خانگی- او شایسته فرجامی بهتر بود

«فریماه فرجامی»، نمونه تاریخ‌ساز بازیگری است که اگرچه می‌توانست سهم بیشتری در این سینما داشته باشد اما امضای پررنگی از خود در ضمیر سینمای ملی به یادگار گذاشت و با افتخار و همواره در محبوبیت، چهره در نقاب خاک کشید.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، سینمای ایران، کمتر بازیگر زنی را به یاد دارد که به اندازه فریماه فرجامی، مورد وثوق جریان روشنفکری بوده باشد. آن‌هم بازیگری که در دهه ۶۰ که اوج دوران کاری وی بود، جوانی بود جویای نام اما فوج کارگردانان موج نو بودند که برای همکاری با این بازیگر، صف کشیده بودند.

فریماه فرجامی کار هنری خود را از دهه ۵۰ آغاز کرد؛ فعالیتی که با گویندگی آغاز شد اما زیبایی فرجامی به اندازه‌ای بود که پای او خیلی زود به دنیای نمایش تلویزیونی باز شد. تا جایی که بلافاصله پس از پخش نخستین قسمت‌های نمایش تلویزیونی آدمک مومی، سیلی از تقاضاهای سینمایی به سمت او سرازیر شد.

فرجامی با فیلم هر سه نفرشان، وارد سینما شد، فیلم کم‌مایه‌ای که در اندازه‌های بلوغ فکری این بازیگر نبود و تنها درصدد بود تا از زیبایی فرجامی، در قامت زن لهستانی، بهره ببرد. مسعود کیمیایی، اما چراغ اول را روشن کرد و یکی از نقش‌های کلیدی فیلم توقیف‌شده خط قرمز را به او سپرد. فیلمی که می‌توانست حضور فرجامی در سینما را با شتاب بیشتری همراه کند اما عدم‌نمایش این فیلم و البته رخوتی که در سال‌های ابتدایی انقلاب در مسیر سینمای اجتماعی و فعالیت جریان نواندیشی به وجود آمد سبب شد تا فرجامی نیز چندسال خانه‌نشینی را تجربه کند.

یک دوره رشک‌برانگیز

اما هر چه فرجامی در نخستین سال‌های ورود به سینمای حرفه‌ای، با بدبیاری ناخواسته همراه بود، اما این رخوت، به یک‌باره جبران شد به‌گونه‌ای که وی تنها در ۶ سال، در ۷ فیلم مهم تاریخ سینمای ایران بازی کرد: در سال ۶۴، مقابل دوربین تیغ و ابریشم مسعود کیمیایی رفت. یک سال بعدش، بازیگر اجاره‌نشین‌های مهرجویی شد. در همان سال، بی‌پناه را برای علیرضا داوودنژاد بازی کرد، در سال ۶۷، به شخصیت مونس سرب کیمیایی جان بخشید، یک سال بعدش، ماه منیر مادرعلی حاتمی شد، در سال ۶۹، نقش فروغ‌الزمان پرده آخر را بازی کرد و در سال ۷۰ نیز مقابل دوربین فیلم نرگس رخشان بنی‌اعتماد رفت.

فرجامی، انعطاف خوبی در اجرا داشت. توامان می‌توانست صلابت و ریزنقشی را در اجرای خود منعکس کند. این زن قدرتمند البته خالی از احساس نبوداین البته تمام رکوردشکنی‌های خیره‌کننده فرجامی نبود. او در این سال‌ها، درحالی بازیگر کارگردانان تراز اول سینمای ایران شد که انگاره‌های احساسی و تکنیکی بازی وی، نقش مهمی در انتخاب نهایی این کارگردانان داشت. فرجامی، نخستین بازیگر زن سینمای پس از انقلاب ایران است که عظمت او در قاب دوربین، به شکل ملموسی به مخاطب منتقل شد. در همین رابطه، به ورود جذاب وی در فیلم پرده آخر واروژکریم‌مسیحی بنگرید تا متوجه شوید دوربین تا چه اندازه محو خوشامدگویی به این شخصیت درآمده است. یا سکانس خیره‌کننده فینال فیلم نرگس که ابهت و شوکت یک قهرمان را تا چه اندازه بالا می‌برد.

فرجامی، انعطاف خوبی در اجرا داشت. توامان می‌توانست صلابت و ریزنقشی را در اجرای خود منعکس کند. جایی که زن قدرتمند پرده آخر و سرب بود و آن‌جایی که در نقش ماه‌منیر، در فیلم مادر به ایفای نقش پرداخت. این زن قدرتمند البته خالی از احساس نبود؛ نرگس، نمونه خوبی از یک زلال احساس است که وی در کشاکش نقشی سخت، آن را برای مخاطبش، ساده کرد و به یکی از شاه‌نقش‌های سینمای ایران تبدیل کرد؛ آن هم سینمایی که شاه‌نقش‌های زنانه چندانی ندارد.

پس از یک دوره بسیار درخشان، فرجامی برای بیش از یک دهه، در کارهای نه‌چندان شاخصی به ایفای نقش پرداخت. ثمره ۱۲ سال حضور بعدی فرجامی در سینمای ایران، بازی در ۹ فیلم سینمایی بود که ازجمله آنها می‌توان به راز گل سرخ، بانی چاو، عشق گمشده، شاغر، آب و آتش و زهر عسل اشاره کرد.

البته که فرجامی در همین دوره، تجربه حضور در چند سریال را نیز از سر گذراند که پهلوانان نمی‌میرند، راه سوم، ولایت عشق و روشن‌تر از خاموشی، ازجمله این کارها به حساب می‌آید.

چرا نیمه دوم کارنامه فرجامی به این روز افتاد؟

نکته کنجکاوی‌برانگیز آن است که چرا فریماه فرجامی، در اوج اقتدار، پس از یک دوره فعالیت بسیار حرفه‌ای با بزرگان سینمای ایران و درست پس از دیپلم افتخاری که برای سرب در سال ۶۷ گرفت و سیمرغی که در سال ۶۹ برای پرده آخر به خانه برد، به‌ناگهان به بازی در کارهایی پرداخت که کمتر کسی از وی انتظار داشت. همین بازی در آثار نه‌چندان حرفه‌ای، وی را تاحدودی از دور خارج کرد و زمینه را به گونه‌ای رقم زد که او کم‌کم و در میانه دهه ۸۰، نه در سینما بود، نه در تلویزیون و نه در صحنه تئاتر.

اواخر دهه ۸۰، برنامه سینمایی هفت، گفت‌وگویی را با فرجامی ترتیب داد که در آن گفت‌وگو مشخص شد که این بازیگر محبوب، وضعیت سلامتی چندان خوبی ندارد. از همان زمان تا به امروز، فرجامی، همواره به یکی از غصه‌های پررنگ سینمای ملی تبدیل شد چرا که سخت بود پذیرش این حقیقت که زیبای سینمای ایران، امروز در وضعیت آشفته‌حالی قرار دارد و فرسنگ‌ها از دوران طلایی کار در تراز اول سینما فاصله گرفته است.

شب گذشته، فریماه فرجامی درحالی در ۷۱ سالگی، از این دنیای خاکی رخت بربست که نه آن چهره شکسته و مغموم سال‌های پایانی عمرش و نه اخبار ناگوار این چندوقت، هیچ‌یک نتوانست بر سال‌ها اقتدار و خاطره‌سازی او سایه بیفکند.فریماه فرجامی به‌تنهایی، در چندین فیلم مهم تاریخ سینمای ایران بازی کرد و آن‌قدر خاطرات زیبا و فراموش‌نشدنی خلق کرد که هیچ‌گاه از خاطر سینمادوستان محو نخواهد شد.

فریماه فرجامی، نمونه تاریخ‌ساز بازیگری است که در عین زیبایی، ماند، سالم کار کرد و به بهترین شکل، تصویر خود را به سینمای ایران الصاق نمود. بازیگری که اگرچه می‌توانست سهم بیشتری در این سینما داشته باشد اما امضای پررنگی از خود در ضمیر سینمای ملی به یادگار گذاشت و با افتخار و همواره در محبوبیت، چهره در نقاب خاک کشید.

رسانه سینمای خانگی- برنامه فرهنگی ایران در روسیه چیست؟

سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو گفت: برنامه‌های هفته فرهنگی ایران در روسیه سه‌شنبه ۱۳ تیرماه جاری با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزیر فرهنگ فدراسیون روسیه گشایش می‌یابد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، کاظم جلالی در نشستی رسانه‌ای در مرکز خبری بین‌المللی “راسیا سیودنیا” (روسیه امروز)  در مسکو افزود: این برنامه بعد از چهار سال وقفه به دلیل همه‌گیری کرونا و طبق برنامه، به میزبانی شهرهای مسکو و سن پترزبورگ برگزار می‌شود.

سفیر ایران در روسیه گفت: محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به همین منظور به روسیه سفر خواهد کرد.


جزئیات برنامه‌های هفته فرهنگی
وی اظهار داشت: برنامه‌های هفته فرهنگی ایران در روسیه در پنج بخش شامل نمایشگاه های هنرهای سنتی ایران، فرش ایرانی، برنامه مشترک ارکستر ملی ایران و ارکستر جوانان روسیه و نمایش فیلم و پویانمایی برگزار خواهد شد.
سفیر ایران در روسیه افزود: هنرمندان ۲۰ رشته هنری در رشته‌هایی مانند نگارگری، تذهیب، معرق، خاتم‌کاری، قلم زنی، فیروزه کوبی، حکاکی چرم، ساخت زیورآلات، قلم‌کاری، پوشاک اقوام، سفال و سرامیک، عکس، مجسمه سازی، فرشبافی، بافت گلیم و نقاشی خط در نمایشگاه هنرهای سنتی ایران در سالن کارگر و کشاورز در مجموعه ودنخا مسکو برپا خواهد شد و میزبان بازدیدکنندگان خواهد بود.

جلالی با اشاره به قدمت و دیرینگی هنر فرش ایرانی ادامه داد: نمایشگاه ویژه‌ای از فرش‌های ایرانی با حضور نشان‌های برتر و همچنین نمایشگاه دیگری با موضوع صنایع خلاق هنری با ارائه بازی‌های رایانه‌ای و پازل‌های سه‌بعدی در همین مکان به مدت سه روز برپا است.
وی همچنین گفت: ۱۹ نوازنده ایرانی و ۱۶ نوازنده روس نیز به همت رایزنی فرهنگی ایران دو اجرای مشترک در قالب ارکستر ملی ایران و ارکستر جوانان روسیه با بهره‌گیری از سازهای ایرانی در مسکو و سن پترزبورگ برگزار می‌کنند.
وی از نمایش فیلم و پویانمایی های منتخب به‌عنوان پنجمین بخش برنامه‌های هفته فرهنگی ایران در روسیه یاد کرد.
وی در پاسخ به پرسش خبرنگار روس که پیشنهاد نصب سردیس شخصیت های شهیر ایرانی در طول تاریخ در شهر مسکو، ضمن استقبال از این پیشنهاد، گفت که در سفر آتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به سن پترزبورگ، از یک اثر تجسمی در این پیوند رونمایی خواهد شد.
لزوم همکاری رسانه ای کشورهای همسو در مقابل هجمه غرب
سفیر ایران در مسکو در بخش دیگری از این نشست خبری در پاسخ به سوال خبرنگار ایرنا، گفت: روند همکاری های رسانه ای ایران و روسیه با برگزاری جلسات مشترک در تهران و مسکو رو به گسترش است.
وی اظهار داشت: با توجه به رویکرد رسانه های غربی مبنی بر تکرار یک پیام و محتوا با قالب های مختلف و متنوع، شکل گیری اتحادیه رسانه ای کشورهای همسو در جبهه مقابل و هماهنگی و هم افزایی را در تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهان موثر دانست.


واکنش به هتک حرمت قرآن کریم
جلالی در پاسخ به پرسش خبرنگاری درباره هتک حرمت قرآن کریم در کشور سوئد به بهانه آزادی بیان نیز اظهار داشت: آزادی عمل یک فرد در هتک حرمت کتاب آسمانی مسلمانان جهان متأثر از نگاه دیکتاتوری غرب است که جز حاکمیت ارزش های لیبرال دموکراسی برای ارزش های دیگر ملت ها و ادیان ارزشی قائل نیست.
سفیر ایران در روسیه گفت: اقدام به هتک حرمت قرآن کریم که در این کتاب آسمانی دیگر پیامبران آسمانی همچون حضرت مسیح (ع) و حضرت موسی (ع) به نیکی یاد شده اند و توهین به ساحت مقدس پیامبر گرامی اسلام (ص) در کشورهای غربی نشان می دهد که جامعه غربی دچار انحطاط بنیادین شده است.
وی ادامه داد: حمایت برخی کشورهای غربی از هتک حرمت قرآن کریم را مصداقی از آزادی بیان نمی دانیم بلکه آن را اقدامی بر خلاف وجدان بشریت و عقلانیت می دانیم.
جلالی در ادامه از مواضع روسیه در واکنش به اقدام به هتک  حرمت کتاب آسمانی مسلمان قدردانی کرد و گفت: اینکه آقای ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری فدراسیون روسیه، با حضور در مسجدی، کتاب مقدس مسلمانان را با احترام در دست گرفتند را روشی انسانی و شرافتمندانه و درست می دانیم.

برنامه‌ریزی برای رویدادهای مشترک موزه‌های ایران و روسیه
بنا بر خبر دیگری، سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه ضمن بازدید از موزه تاریخ واقع در میدان سرخ مسکو با الکسی لویکن رئیس این موزه دیدار و درباره همکاری های مشترک گفت و گو کرد.
در این دیدار طرفین بر همکاری مشترک در زمینه برپایی نمایشگاه آثار تاریخی در هر دو کشور تاکید کردند.
رئیس موزه تاریخ مسکو نیز در این دیدار آمادگی خود را برای همکاری مشترک با موزه های بزرگ ایران همچون موزه ملی و موزه گلستان اعلام کرد.
سفیر ایران در روسیه در ادامه از بخش های مختلف این موزه از جمله گنجینه و محل نگهداری و مرمت آثار تاریخی بازدید کرد.
موزه تاریخ روسیه بزرگترین موزه مربوط به تاریخ این کشور است که در سال ۱۸۷۲ فرمان تاسیس آن صادر توسط تزار وقت الکساندر دوم صادر شد و در سال ۱۸۸۳ به افتتاح رسید. ساختمان اصلی این موزه در میدان سرخ روسیه واقع شده است. 
بنا بر اعلام مدیران‌این مرکز فرهنگی، این موزه با بیش ۴۰ سالن حدود پنج میلیون اثر تاریخی را در خود جا داده است. این آثار محدوده زمانی تاریخ باستان (سه هزار سال قبل از میلاد) تا سده بیستم را در برمی‌گیرد.

بر این اساس، هرساله یک  میلیون ۲۰۰ هزار نفر از این مکان بازدید به عمل می آوردند. موزه تاریخ مسکو که زیر مجموعه وزارت فرهنگ روسیه است از سال ۱۹۹۰ در فهرست میراث فرهنگی یونسکو قرار گرفت.

رسانه سینمای خانگی- چگونه از تجاوز بگوییم بدون اینکه حال مخاطب بد شود

زیور حجتی کارگردان فیلم «زنان لجمن» که برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره منطقه‌ای سینمای جوانان شده است، به ارائه توضیحاتی درباره تجربه ساخت این فیلم با سوژه‌ای تلخ پرداخت.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، در همین سال‌هایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایده‌آلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمی‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

فیلم کوتاه «زنان لجمن» بیست‌ونهمین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان عواملش بودیم.

«زنان لجمن» که با حمایت انجمن سینمای جوانان ایران به تولید رسیده است، سوژه‌ای ملتهب مرتبط به سال‌های جنگ عراق علیه ایران دارد و داستان زنی را روایت می‌کند که حضورش در خط مقدم زمینه‌ساز بروز یک بحران در زندگی شخصی‌اش شده است.

این فیلم به کارگردانی زیور حجتی از آثاری است که در جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان استان یزد جایزه بهترین کارگردانی را از آن خود کرده است و به پشتوانه همین مقام، به‌صورت مستقیم می‌تواند در جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران در سال جاری حضور داشته باشد.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگو مهر با زیور حجتی فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان فیلم کوتاه «زنان لجمن» است.

* فیلم شما قصه شوکه‌کننده‌ای دارد اما بد نیست از اسم فیلم شروع کنیم؛ «زنان لجمن» به چه معناست؟

«لجمن» یک اصطلاح نظامی است که مخففی متشکل از حروف ابتدایی عبارت «لبه جلوی میدان نبرد» است و در اصطلاحات نظامی خود ما هم مرسوم است. زمانی انجمن سینمای دفاع مقدس فراخوانی را منتشر کرد تحت عنوان «۴۰ سال، ۴۰ فیلم» و یکی از موضوعاتی که در این فراخوان مطرح شده بود، مربوط به آسیب‌های جنگ بود. همین فراخوان جرقه‌ای شد که سراغ چنین موضوعی بروم. شخصاً هم دغدغه‌هایی در این زمینه داشتم و شروع به نگارش فیلمنامه کردم. وقتی متن را فرستادم از طرف داوران امتیاز بالایی دریافت کرد اما اتفاقی که افتاد آن فراخوان منجر به هیچ تولیدی نشد! گویا مدیران آن مجموعه تغییر کردند و اساساً با رویکرد مدیران قبلی مخالف بودند.

اگر هزینه تولید فیلم در حدود ۱۴۰ میلیون شده باشد، حدود ۳۵ میلیون تومان آن را انجمن، در قالب حمایت پرداخت کرد. در هر حال در مقطعی که من اصرار داشتم این فیلم را بسازم، با حمایت انجمن این اتفاق ممکن شد

می‌خواستند روی متن‌ها بازبینی مجدد کنند اما من اصرار داشتم که همین متن خود را بسازم. با آن مجموعه به توافق نرسیدیم تا مدتی بعد که ماجرای پیچینگ انجمن سینمای جوانان پیش آمد. طرح این فیلم را برای انجمن سینمای جوانان اصفهان فرستادم و با پذیرش کار به‌صورت حمایتی در تولید آن مشارکت کردند. اگر هزینه تولید فیلم در حدود ۱۴۰ میلیون شده باشد، حدود ۳۵ میلیون تومان آن را انجمن، در قالب حمایت پرداخت کرد. در هر حال در مقطعی که من اصرار داشتم این فیلم را بسازم، با حمایت انجمن این اتفاق ممکن شد.

* همین فیلمنامه را خوانده بودند و پذیرفتند در تولید مشارکت کنند؟

بله.

* آن زمان فکر می‌کنم مسئولیت انجمن با سیدصادق موسوی بود.

بله. اتفاقاً کلیت فیلم را که دیدند از نظر ساختار دوست داشتند اما از نظر محتوا و به‌واسطه زیرمتنی که داستان فیلم داشت کمی نکته داشتند. به‌خصوص که در نسخه که آن زمان برای آن‌ها نشان دادم، صحنه‌هایی در فیلم بود که داستان را مستقیم‌تر روایت می‌کرد و آن‌ها با این میزان از صراحت در طرح موضوع مشکل داشتند. بعدها دو پلان را حذف کردیم و وقتی فیلم را به جشنواره منطقه‌ای فرستادیم موفق به کسب جایزه شد. با توجه به اینکه آثاری که از جشنواره‌های منطقه‌ای جایزه کسب می‌کنند به طور مستقیم به جشنواره فیلم کوتاه تهران راه پیدا می‌کنند، امسال هم فیلم در جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور خواهد داشت.

* مسئله «تجاوز» تقریباً سوژه‌ای است که در هر مقطع زمانی می‌شود به آن پرداخت. چه شد که این داستان را در بستر جنگ روایت کردید؟

آنچه در فیلم به آن اشاره می‌شود بخشی از واقعیت‌های جنگ ماست که برخی نمی‌خواهند مطرح شود. این نخواستن البته تا حدودی منطقی هم هست، اما از منظر سینمایی معتقدم خیلی زودتر از این‌ها باید سراغ چنین سوژه‌هایی می‌رفتیم. واقعیت هم این است که در داستان فیلم اصل موضوع تجاوز چندان برایم مسئله نیست و معتقدم همیشه می‌تواند وجود داشته باشد، اما اینکه این تجربه تلخ در جریان جنگ روایت شود، برایم موضوعیت داشت به خصوص که تا کنون هیچ روایتی از آن نداشتیم.

* در یکی از سکانس‌های فیلم «روز سوم» البته اشاره‌ای به این جریان می‌شود…

آنجا اما با ورود کاراکتری که حامد بهداد نقشش را ایفا می‌کرد، این اتفاق رخ نداد. این موضوعی بود که واقعاً ذهنم را درگیر کرده بود و به‌واسطه همان جرقه‌ای که به آن اشاره کردم، سراغ ساخت آن رفتم.

* یکی از ویژگی‌های فیلم «زنان لجمن» که به‌خصوص در سکانس‌های ابتدایی خیلی مشهود است، تلاش برای پایبندی به کلیشه‌ها و قواعد ژانر وحشت است. چرا تا پایان این هویت ژانری را در روایت فیلم حفظ نکردید؟

جذابیت سینما برای من این است که می‌توان در قالب آن کارهایی را انجام داد که خیلی پایبند قواعد خاصی نیست. در طول روایت یک فیلم هم لحن روایت می‌تواند تغییر کند و هم ژانر آن. آنچه برای من مهم است این است که محصول نهایی انسجام خود را حفظ کرده باشد. معتقدید این انسجام در فیلم وجود ندارد؟

مخاطب من باید با کاراکتر زن فیلم من هم‌ذات‌پنداری کند و من دوست دارم مخاطبم هم به همان اندازه حالش بد شود تا موقعیت این زن را درک کند. اگر در لحظه‌ای که باید حال مخاطب را بد کنم، حس خوبی به او منتقل کنم، اساساً به‌عنوان کارگردان کارم را غلط انجام داده‌ام.

* به‌نظرم در مواردی این تغییر لحن به یکدستی روایت شما آسیب زده است.

خب نظر شما حتماً محترم است اما من چنین نگاهی به فیلم ندارم. در میان مخاطبانی که فیلم را دیده‌اند هم تاکنون با چنین بازخوردی مواجه نشده بودم.

* اصلاً چرا این داستان ملودرام را در قالب ژانر وحشت روایت کردید؟

در فیلمسازی بیش از هر چیز برای من فضاسازی اهمیت دارد و اینگونه نیست که از قبل تصمیم گرفته باشم در یک ژانر خاص فیلم بسازم. براساس متن است که تصمیم می‌گیرم با ابزارهایی که در اختیار دارم، چه فضایی را باید بسازم. این متن هم این قابلیت را داشت که در چنین فضایی روایت شود. خیلی هم در بند آن نبودم که حتماً باید یک فیلم در ژانر خاص بسازم.

* یکی از نکاتی که در داستان فیلم ذهن مخاطب را درگیر می‌کند، تناقضی است که میان حس کاراکتر اصلی نسبت به اطرافیانش در فیلم وجود دارد. اتفاقی که برای همه اطرافیان به‌شدت مبارک است تبدیل به یک چالش و عذاب درونی برای شخصیت اصلی شده است و این تناقض لحظات وحشتناکی را برای او رقم می‌زند.

این موقعیت واقعاً موقعیت سختی است. شاید بتوانم بگویم تلخ‌ترین لحظاتی است که یک زن می‌تواند در زندگی آن را تجربه کند. کاراکتر در این موقعیت کشمکش‌هایی درونی با خود دارد که تبدیل به برخی کابوس‌های شخصی برای او شده است. حتی گاهی تصمیم به اقداماتی می‌گیرد که حتی فکر کردن به آن تکان‌دهنده است. در مقاطعی هم چالش‌هایی برای طرح موضوع با شوهرش دارد که مدام با تردید با آن مواجه می‌شود.

* قصه‌های تلخ در سینما واقعاً جذاب هستند و نمی‌توان این موضوع را کتمان کرد اما دو رویکرد در روایت قصه‌های تلخ وجود دارد. هم می‌توان آن را در قالبی بیان کرد که برای مخاطب اذیت‌کننده نباشد و در عین تأثیرگذاری حال بدی را به او منتقل نکند و هم می‌تواند چنان عریان به تلخی‌ها بپردازد که تمام تلخی آن در جان مخاطب رسوب کند. فکر نمی‌کنید فیلم «زنان لجمن» کمی از جنس دوم است و در مقاطعی خیلی حال مخاطب را بد می‌کند؟ این موضوع در سینمای بلند ما هم جای طرح دارد که ما تا کجا مجاز هستیم که برای روایت یک داستان تلخ، حال مخاطب را بد کنیم؟

من چنین نگاهی ندارم و قائل به این مرز نیستم. وقتی قرار است موضوعی تا این اندازه تلخ را روایت کنید، قطعاً حسی که دارید به مخاطب منتقل می‌کنید هم یک حس تلخ است. بالاخره مخاطب من باید با کاراکتر زن فیلم من هم‌ذات‌پنداری کند و من دوست دارم مخاطبم هم به همان اندازه حالش بد شود تا موقعیت این زن را درک کند. اگر در لحظه‌ای که باید حال مخاطب را بد کنم، حس خوبی به او منتقل کنم، اساساً به‌عنوان کارگردان کارم را غلط انجام داده‌ام.

* «غم» به‌عنوان یک «حس» می‌تواند از طریق روایت شما به مخاطب منتقل شود اما بد کردن حال مخاطب موضوع دیگری است. به‌صورت مصداقی وقتی قرار است براثر فشار روحی یا جسمی یکی از کاراکترها در فیلم بالا بیاورد و دچار تهوع شود، هم می‌توان به گونه‌ای این لحظه را کارگردانی کرد که مخاطب متوجه این وضعیت کاراکتر شود، هم می‌توان با یک قاب بسته از لحظه بالا آوردن کاراکتر، مخاطب را هم دچار حالت تهوع کرد! نکته‌ای که من عرض می‌کنم ناظر به این است که حالت دوم چه الزامی دارد؟

من این فیلم را دو سال پیش ساخته‌ام و همین امروز هم فیلمنامه‌های آماده‌ای برای ساخت فیلم بلند دارم، اما مسیری که برای ورود فیلمسازی مانند من به سینمای بلند وجود دارد، کمی غیرقابل‌پیش‌بینی است. این دشواری‌ها فیلمسازانی که در ابتدای مسیر قرار دارند را بیشتر اذیت می‌کند متوجه منظور شما شدم. این مرز بستگی به این دارد که کارگردان تا چه اندازه می‌خواهد موضوعی که مدنظر دارد را بی‌واسطه با مخاطبش مطرح کند. مشخصاً من برای این فیلم احساس کردم این زن آنقدر در چنین موقعیتی حالش می‌تواند بد باشد که به همان اندازه مخاطب هم می‌تواند حال بد را حس کند. البته به قول شما شاید می‌شد در برخی جزییات، رویکرد دیگری داشت اما برای شخص من این اندازه نمایش عریان تلخی‌ها، جذابیت بیشتری داشت.

اما به این نکته‌ای که شما می‌گویید هم می‌توان فکر کرد و شاید اگر من باردیگر بخواهم فیلمی درباره یک موضوع تلخ بسازم، به گونه‌ای دیگر جزییات آن را با مخاطبم در میان بگذارم. زمان ساخت این فیلم این مدل را انتخاب کردم و شاید برای فیلم‌های بعدی سراغ مدل‌های دیگری بروم.

* کاراکتر اصلی فیلم برای تصمیم‌گیری در موقعیتی که در آن قرار گرفته شده، دچار تردیدهایی است که شاید برای یک زن معمولی چندان قابل درک نباشد. در چنین موقعیتی احتمالاً یک زن خیلی زود تصمیم نهایی را برای رها شدن از کابوسی که گرفتار آن شده است می‌گیرد.

درباره این تردیدها دو نکته را مدنظر قرار دهید. اول اینکه این زن یک پرستار در میدان جنگ است و طبیعتاً شخصیتی محکم دارد. چنین کاراکتری احتمالاً خیلی اهل نشان دادن واکنش‌های آنی نیست و با تأمل بیشتری تصمیم می‌گیرد. دلیل دیگر هم بحث ارتباط او با خانواده و همسرش است. او حتی در چند نوبت می‌خواهد اصل داستان را به همسرش بگوید اما وقتی شرایط او را می‌بیند، بازهم دچار تردید می‌شود.

* به‌عنوان سوال پایانی برنامه‌ای برای ورود به سینمای بلند ندارید؟

من این فیلم را دو سال پیش ساخته‌ام و همین امروز هم فیلمنامه‌های آماده‌ای برای ساخت فیلم بلند دارم، اما مسیری که برای ورود فیلمسازی مانند من به سینمای بلند وجود دارد، کمی غیرقابل‌پیش‌بینی است. این دشواری‌ها فیلمسازانی که در ابتدای مسیر قرار دارند را بیشتر اذیت می‌کند. این فرآیند نیاز به آسیب‌شناسی دارد. من جزو فیلم‌اولی‌هایی هستم که از سوی بنیاد فارابی هم تأیید شده‌ام و از آنجایی که آدم بیش‌فعالی هم در زمینه نوشتن هستم، همین الان فیلمنامه آماده برای کار دارم اما رفت‌وآمدها و پیگیری‌ها برای امکان ساخت فیلم بلند، گاهی آدم‌ها را خسته می‌کند. امیدوارم برای من این فرصت فراهم شود که بتوانم فیلم بلندم را بسازم.

رسانه سینمای خانگی- سینمای ایران در حال تحریف انقلاب است

علیرضا سربخش کارشناس فرهنگی گفت: چرا ما باید در سینمای جمهوری اسلامی ایران از ساخت فیلمی مانند «سینما متروپل» حمایت کنیم که به نام دفاع مقدس اثری ضد دفاع مقدس است؟

به گزارش سیننای خانگی از سینماپرس، علیرضا سربخش جانباز روشندل و کارشناس فرهنگی با انتقاد نسبت به غیاب محتوای ارزنده در تولیدات سینمایی گفت: تحریف تاریخ و واقعیت ها و بی توجهی به ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در سینما بسیار زیاد شده و استمرار این روند خطرناک است! چرا ما باید در سینمای جمهوری اسلامی ایران از ساخت فیلمی مانند «سینما متروپل» حمایت کنیم که به نام دفاع مقدس اثری ضد دفاع مقدس است؟ چرا باید در این سینما فیلمی مانند «گل های باوارده» تولید شود که انگیزه های ملی مذهبی در ورای تولید آن وجود دارد؟ این ها همه مایه نگرانی است!

مدیر مسئول نشریه «سینما رسانه» در گفتگو با سینماپرس، افزود: مقوله محتوا در فیلم های سینمایی خیلی مهم است؛ به خصوص باید توجه داشت که فیلم ها با واقعیت ها و با سمت و سوی اصلی محتوای انقلاب و اسلام سازگاری داشته باشند اما متأسفانه بی مبالاتی های بسیاری در این حوزه صورت گرفته و می گیرد که دغدغه مندان و کارشناسان سینما را به شدت نگران کرده است.

وی سپس با اشاره به برخی فیلم های حاضر در چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر یادآور شد: «سینما متروپل» اثری بود که به اسم دفاع مقدس به خورد مخاطب دادند اما رسما ضد دفاع مقدس بود! یا فیلم دیگری در همین جشنواره وجود داشت که رسما نقش کلیه مردم ایران اسلامی در مواجهه و مقابله با دشمنان بعثی را نادیده گرفته بود! کارگردان آبادانی «گل های باوارده» تمام تلاش خود را به کار برده بود تا نشان دهد در قضیه آبادان فقط آبادانی ها نقش داشتند و هیچ اثری از ایرانیان و قومیت های مختلف دیگر در فیلمش دیده نمی شد.

سربخش در همین راستا تصریح کرد: آقای باشه آهنگر هنگام دریافت جایزه اش از مردم آذربایجان تشکر کرد اما در فیلمش هیچ نشانی از قومیت های دیگر نمی بینیم! آقایان تلاش کرده اند اینطور نشان دهند که انگار این آبادانی ها بودند که در مقابل عراقی ها ایستادند. این دروغ تاریخی است! چرا فارابی و وزارت ارشاد و سازمان سینمایی در مقابل این محتوای نادرست عکس العملی نشان ندادند؟

این کارشناس فرهنگی تأکید کرد: «گل های باوارده» رسما از انگیزه های ملی و مذهبی مثل بازرگان و مصدق حمایت می کرد. گویا کسانی که آمدند دفاع کردند انگیزه دینی و مذهبی نداشتند. این محتوا کجایش با حقیقت سازگاری دارد؟ بنده شخصا در زمان جنگ سال های ۶۰ و ۶۱ با طرفداران نهضت آزادی بحث داشتیم و آن ها معتقد بودند ایران شروع کننده جنگ بود؛ حالا چرا وقتی کارگردان ناشیانه این دروغ را محتوای فیلمش می کند کسی توجه نمی کند؟

وی سپس با انتقاد نسبت به شوراهای متعددی که به این قبیل فیلم ها مجوز ساخت داده اند اظهار داشت: آیا مسئولان بررسی فیلمنامه ها در خوابند؟ من واقعا نگرانم؛ این ها تحریف واقعیات و ارزش های انقلاب اسلامی است. ما داریم این دروغ ها را به خورد جوانان می دهیم.

سربخش در همین رابطه متذکر شد: بنیاد حفظ آثار کجاست؟ چرا از آن ها هیچ واکنشی در مقابل و مواجهه با این قبیل فیلم ها نمی شنویم؟ چرا نهادهای مرتبط با انقلاب در مقابل این فیلم ها سکوت کرده اند؟ این ها تحریف تاریخ و انقلاب اسلامی است و نباید در مقابل آن ها سکوت کرد. این ها یک انحراف تمام عیار در سینمای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود و این انحراف بسیار خطرناک است. باید جلوی این محتوای ناصواب را گرفت و هرچه دیرتر بجنبیم به ضرر خودمان و سینما و کشورمان است.

وی در همین رابطه یادآور شد: نباید اجازه داد مردم به ویژه نسل جوان با این محتواهای انحرافی ارتباط بگیرند؛ این محتواهای انحرافی درست مانند قضیه عبدالباقی آبادانی است که خودش آبادانی بود و به آبادان خیانت کرد اما برخی دشمنان و معاندان خلاف او را به صورت ناصواب پای نظام گذاشتند!‌ نباید اجازه داد که واقعیت ها وارونه جلوه داده شوند و محتوای غلط به هر شکلی در جامعه منعکس گردد.

رسانه سینمای خانگی- ایده، اصل اول فیلمسازی است

کارگردان «متروپل» گفت: داشتن ایده از اصول یک فیلمساز مولف است و باید توجه داشت این فیلمساز است که در متن نهایی باید همه موارد را لحاظ ‌کند و برای اینکه یک فیلمساز مولف شوید در ابتدا باید متن را بنویسید و بعد شروع به کارگردانی کنید. حتی اگر متن را به تنهایی نمی‌نویسید، باید با نظارت شما و بر اساس ایده اصلی نوشته شود.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موزه سینمای ایران، دومین جلسه کارگاه انتقال تجربه فیلمسازی با حضور «محمدعلی باشه آهنگر» عصر دیروز برای اعضاء باشگاه مخاطبان موزه سینمای ایران برگزار شد.

محمدعلی باشه آهنگر در این نشست درباره اهمیت ایده در فیلمسازی گفت: فردی که ایده اصلی را می‌دهد در همه انتخاب‌ها اعم از انتخاب بازیگر و … نقش دارد و اوست که می‌تواند تشخیص بدهد کدام بازیگر برای چه نقشی بهتر است زیرا از همان ابتدا انتقال حس بازیگر را نیز در نظر می‌گیرد.

وی با بیان اینکه انتخاب بازیگر گاهی اختلاف میان فیلمساز و تهیه کننده است، بیان داشت: گاهی یک بازیگر انتخاب می‌شود و محبوب تماشاگران است اما فیلمساز باید تصمیم بگیرد که آیا آن بازیگر می‌تواند نقش را در خود حل کند و حس مورد نظر را به تماشاگر انتقال دهد یا خیر و گاهی هم فیلمساز صاحب سبک در انتخاب بازیگر اقناعی عمل می‌کنند تا فیلم خود را بر اساس توانایی بازیگر و البته شخصیت در فیلمنامه بسازند. برای انتخاب بازیگران گمنام یا به عبارتی تازه‌کار باید او را در موقعیت خاصی قرار دهید و به واکنش‌های او توجه کنید.

باشه آهنگر کی عصبانی می‌شود، چگونه تقلید می‌کند، کی از چشمانش به درستی استفاده می‌کند، برای انتقال احساس‌های مختلف چقدر زمان صرف می‌کند، از بدنش چگونه کمک می‌گیرد، در گفتگوها چگونه از بیانش سود می‌برد، در صداهای زیر و بالا چقدر توانایی دارد و بسیاری کشف دیگر که ممکن است به ساعت‌ها زمان نیاز داشته باشد. این مراحل در انتخاب دیگر اعضای گروه باید ادامه یابد و تا نسخه نهایی برای حفظ ایده اصلی باید تلاش کند.

وی در ارتباط با تأثیر فیلمبرداری و نور پردازی بر ریتم ادامه داد: سبک فیلمبرداری و نورپردازی فیلمبرداران صاحب سبک تأثیر مستقیمی بر ریتم دارد. اندازه نما، زاویه دوربین، انتخاب درست لنز، حرکت‌های مختلف دوربین، دوربین روی دست و میزان تاریکی و روشنایی در سراسر سکانس‌ها و بسیاری موارد فنی دیگر ریتم را مناسب را بوجود می‌آورد.

کارگردان فیلم سینمایی «سرو زیر آب» درباره ریتم فیلمنامه نیز گفت: حتی اگر فیلمنامه را خودتان ننوشته‌اید یک بار از اول تا آخر آن را رونویسی کنید.

وی ادامه داد: باید در فیلمسازی از خودتان بپرسید که دوست دارید از نگاه جزئی به کلی برسید یا از نگاه کلی به جزئی. اینکه می‌خواهید اولین پلان لانگ‌شات و فضای کلی را نشان دهد یا مثلا از یک کلید یا دری که باز می‌شود شروع کنید؛ این جزئیات همگی در نگارش فیلمنامه مشخص می‌شود. هر وقت در نظر داشتید در فیلم از کل به جزء نگاه کنید به گونه‌ای کار کنید که در تدوین بتوانید پلان‌ها را عوض کنید ضمن اینکه در زمان فیلمبرداری باید همه مراحل را کامل بگیرید تا در تدوین بتوانید در آن دخل و تصرف داشته باشید.

باشه آهنگر با اشاره به اهمیت صدا در فیلمسازی نیز گفت: یکی دیگر از موارد قابل توجه در فیلمسازی صدا است تا آنجا که فیلمساز می‌تواند تصمیم بگیرد که چه زمانی صدا یا افکت می‌تواند به درک بهتر مخاطب از فضا کمک کند. در نظر داشته باشید که همه این موارد در تغییر ریتم نیز موثر است و در ایده جای دارد به همین دلیل باید از ابتدا به این موضوع فکر کنید.

وی با اشاره به معرفی جغرافیا در فیلم، گفت: یکی از دشوارترین بخش های کار یک فیلمساز مولف انتقال ایده اصلی در جغرافیای درون فیلم است. در فیلم «ملکه» جغرافیا از خاک خودمان تا خاک عراق و معرفی فضای پالایشگاه ازمقر تا دودکش اصلی بود و کار بسیار دشواری بود اینکه فضایی را برای مخاطب معرفی کنید تا مخاطب باور کند. البته گاهی حتی یک بار، یک جغرافیا را در فیلم نشان دهید کافی است و نیازی نیست هر بار آنرا را تکرار کنید مگر اینکه بخواهید اتفاق مهمی را نمایش دهد.

وی یادآور شد: یک فیلم زمانی موفق است که بر اساس ایده اصلی و رعایت تمام موارد مهم از جمله ریتم مناسب از زمان فیلمنامه، بازی، فیلمبرداری، صدا، جلوه‌های ویژه، تدوین، موسیقی و میکس، توسط فیلمساز مولف نظارت شود. این نظارت شامل مقدمه طولانی پیش از فیلمبرداری، حین فیلمبرداری و پس از فیلمبرداری است و به تحمل و صبوری ویژه نیاز دارد. همه این مرارت‌ها برای این است که محصول اصلی برای بیننده امروز باور پذیر باشد و این شاید مهمترین مسئولیت یک فیلمساز باشد.

در انتهای این کارگاه هنرجویان همراه با کمک «محمدعلی باشه آهنگر» کارگردانی و فیلمبرداری را به صورت مختصر تمرین کردند.

رسانه سینمای خانگی- فیلم کوتاه «افسانه کوه ننوک» ساخته می‌شود

فیلم کوتاه «افسانه کوه ننوک» تازه‌ترین ساخته «محمدرضا مرادی» پس از اتمام مراحل تولید در جزیره هرمز، مراحل پس تولید خود را پشت سر می‌گذارد.

به گزارش سینمای خانگی از انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «افسانه کوه ننوک» به کارگردانی محمدرضا مرادی، نویسندگی محمدرضا مرادی و گلسا غفاری و تهیه کنندگی آتنا نعمتیان و محمدرضا مرادی در انجمن سینمای جوانان ایران تهیه و تولید شد.

فیلم‌نامه «افسانه کوه ننوک» بعد از دو فیلم کوتاه «دوآل پا» و «رنگارنگ»، سومین فیلم کوتاه داستانی و اقتباسی مرادی است که بر اساس افسانه ژاپنی (اوبا سوته –رها سازی یک پیرزن)، نگارش شده است و در خلاصه داستان آن آمده است: «شهاب سنگی بزرگ به دریای هرمز برخورد می‌کند و به همین دلیل، ماهی‌های آن منطقه تغییر ژنتیک پیدا می‌کنند و دیگر قابل خوردن نیستند و از طرف دولت گروهی مامور می‌شوند که دریا را ببندد. اهالی از فرط گرسنگی مجبور می‌شوند که به صورت پنهانی از دریا ماهی صید کنند. ناآگاه از اینکه خوردن این ماهی‌ها ممکن است چه بلایی سرشان بیاورد.

«افسانه کوه ننوک» هشتمین تجربه کارگردانی محمدرضا مرادی است و این کارگردان، تولید سه فیلم کوتاه دانشجویی «قاب خاطره»، «موبدان معبد پاک» و «فرفره آیت»، انیمیشن کوتاه «تریو قجری»، فیلم کوتاه تجربی «زندگی کاغذی» و دو فیلم کوتاه داستانی و اقتباسی «دوآل پا» و «رنگارنگ» را در کارنامه خود دارد.

میلاد اشکالی، تیما تقی‌زاده و زینب گلزاری بازیگرانی هستند که در این فیلم کوتاه فانتزی و علمی‌وتخیلی ساخته شده است، به عنوان بازیگران اصلی نقش آفرینی کرده‌اند.

عوامل فیلم کوتاه «افسانه کوه ننوک»، تهیه کنندگان: آتنا نعمتیان و محمدرضا مرادی، مجری طرح: گلسا غفاری، کارگردان: محمدرضا مرادی، نویسندگان: محمدرضا مرادی و گلسا غفاری، دستیاران کارگردان: ندا منفرد و حسن کوه‌پیکر، مدیر فیلمبرداری: مهدی رضایی، دستیاران تصویر و نور: عباس شیرمحمدی، حمیدرضا حسن‌پور، جلال حسنی، مهدی افشاری و حسین دباغ طهماسبی، مدیر صدابرداری: امیر نخجوان، دستیار صدا: سید زاهد رئیسی، طراح صحنه و لباس: محمدرضا مرادی، طراحی صدا و موسیقی: احسان افشاریان، خواننده: مسعود شریف، نوازندگان: آرین بهاری و سینا براهویی، تدوین: محمدرضا مرادی، جلوه‌های ویژه: اردشیر ایرانی، اصلاح رنگ‌ونور: مهران دوستی، طراحی و اجرای گریم: آتنا نعمتیان، مشاور رسانه‌ای: محمد کفیلی، طراح لوگو و پوستر: حامد کاظمی و مدیرتولید: آتنا نعمتیان هستند.

خروج از نسخه موبایل