رسانه سینمای خانگی- آنچه عسگرپور درباره وی‌او‌دی‌ها گفت

محمد مهدی عسگرپور گفت: اصل قانونی جرم و مجازات، اصل تناسب جرم و مجازات، رعایت اصول دادرسی و تجدیدنظرخواهی، توجه و استعانت به وجدان عمومی در تشخیص تخلف از نکات مهم در بحث انتظام‌بخشی وی او دی‌ها هستند.

به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، «هم اندیشی بررسی تهدیدها، فرصت‌ها و چشم‌انداز تولید و نشر سامانه‌های دیداری و شنیداری برخط» با حضور محققان، اعضای صنف وی‌اودی، سینماگران، ‌منتقدان و اهالی رسانه در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

در این هم‌اندیشی که عصر روز دوشنبه چهارم دی ماه در تالار امیرخانه خانه هنرمندان از سوی انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط برگزار شد، نویسندگان هشت مقاله پذیرفته شده، نتیجه تحقیقات خود را ارائه کردند.

محمدمهدی عسگرپور دبیر انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط، کامبیز نوروزی حقوق‌دان، مهدی کوهیان حقوق‌دان، افشین اصغری، علی افتخاری، مهرک محمودی، علی شاکر و حمیدرضا حیدرپور نویسندگان مقالات بودند که هر یک به شکلی خلاصه درباره تحقیق خود سخن گفتند. اشاره به بحث رگولاتور و تنظیم‌گری، حریم خصوصی، میزان مخاطبان و وضعیت وی‌اودی‌ها در ایران، بحث پادکست و موضوع حریم خصوصی از سرفصل‌ها موارد مطرح شده در این جلسه بود.

آمار و اطلاعات وی‌اودی‌ها در بازار ایران و خاورمیانه

علی شاکر نویسنده مقاله «بررسی تجارب بازار کسب و کار نمایش ویدیویی برخط در خاورمیانه و جهان» با تمرکز بر سه کشور ایران، امارات و مصر براساس آمار و تحقیقات توضیحاتی را درباره وضعیت بازار وی‌اودی‌ها ارائه کرد.

او در بخشی از سخنان خود گفت: انتظار می‌رود ظرفیت بازار رسانه و سرگرمی خاورمیانه تا پایان سال ۲۰۲۳ به ۳۹.۰۵ میلیارد دلار برسد و با نرخ رشد سالانه مرکب ۹.۴۱% تا سال ۲۰۲۸ به ۶۱.۲۳ میلیارد دلار برسد.

بخش دیگر تحقیقات شاکر به پیش‌بینی‌ها درباره بازار ایران اختصاص داشت: پیش‌بینی می‌شود تعداد کاربران VOD در ایران تا سال ۲۰۲۸ به ۴۵.۹ میلیون نفر افزایش یابد و همچنین پیش‌بینی می‌شود درآمد بازار VOD در ایران تا سال ۲۰۲۸ به ۴۶۲.۱ میلیون دلار آمریکا برسد.

علی شاکر بازه سنی ۲۴ تا ۳۵ سال را به عنوان بازه سنی عمده مخاطبان وی‌اودی‌ها در مصر و امارات متحده عربی عنوان کرد و همچنین در بخش دیگر تحقیق خود به موضوع هوش مصنوعی و نقشی که می‌تواند در وی‌ادی‌ها ایفا کند اشاره کرد و گفت: در وی‌اودی‌ها می‌توان دوبله را به وسیله هوش مصنوعی به گونه‌ای دیگر انجام داد به این ترتیب که همان اصطلاح‌ها را با همان لحن و صدا به هر زبانی که می‌خواهیم ترجمه کنیم. این اتفاق بسیار خوبی است که می‌تواند در وی‌اودی‌های داخل کشور بیفتد.

ساترا باید مستقل شود

جلسه با ارائه تحقیق «ارزیابی مقایسه‌ای نظارت بر محتوای آثار نمایشی سینمای خانگی در حقوق ایران و اسناد بین‌المللی» از سوی افشین عزیزی ادامه یافت. مهدی کوهیان و عزیزی به صورت مشترک این تحقیق را نوشته بودند. عزیزی با اشاره به اینکه پایه‌ی تحقیق از اختلاف نظرها در قوانین و مقررات موجود، آغاز شده است گفت: در میان سازمان‌هایی که در کشور ما وجود دارند سه سازمان و نهاد مدعی نظارت بر وی‌اودی‌ها بودند که این سه شامل وزارت ارتباطات و فناوری، سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

به گفته عزیزی در این تحقیق دلایل رد یا تایید نظارت هر یک از این نهادها مورد بررسی قرار گرفته است: وظایف وزارت ارتباطات فناوری بیشتر حوزه‌های تمهیدات شکلی را در برمی‌گیرد و صلاحیت‌های این وزارت‌خانه به حوزه محتوای صوت‌وتصویر نمی‌تواند ورودی داشته باشد.

او درباره صداوسیما گفت: یک بخش از واکنش صداوسیما به وی‌اودی‌ها براساس بند «ب» نظریه تفسیری شورای نگهبان است که نظریه بسیار معروفی محسوب می‌شود. در اینجا از شورای نگهبان نظر خواستند که آیا امکان تاسیس تلویزیون و رادیوی خصوصی در ایران وجود دارد که نظریه تفسیری شورای نگهبان این بود که چنین امکانی وجود ندارد و طبق اصل ۴۴ این در اختیار سازمان صداوسیماست. البته حقوق‌دان‌ها نسبت به این قضیه ایراداتی را وارد می‌دانند زیرا هنوز تفسیر موسع از صوت و تصویر فراگیر وجود ندارد.

عزیزی گفت: وقتی سازمانی خودش تولیدکننده محتوا و تولیدکننده سریال است، نمی‌تواند به عنوان نهادی که صدور مجوز انجام می‌دهد قرار گیرد. تعارض منافعی که در این زمینه وجود دارد نقش صداوسیما را با ابهام جدی حقوقی مواجه می‌کند و باعث می‌شود از نظر حقوقی نتوانیم این سازمان را به عنوان سازمانی سالم برای نظارت در حوزه وی‌اودی در نظر بگیریم. مرکز پژوهش‌های مجلس هم در شهریورماه تحقیقی انجام داده که براساس نتیجه آن جمع‌بندی شد که ساترا استقلالی از سازمان صداوسیما ندارد و بر همین اساس لازم است اگر قرار باشد ساترا در این زمینه به فعالیت ادامه دهد باید استقلال داشته باشد و بودجه و منابع انسانی آن از سازمان صداوسیما مستقل باشد.

او به بخش دیگر تحقیق خود که نقش وزارت ارشاد بود اشاره کرد و گفت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئول صدور مجوز، نظارت بر مراکز هنری، مجوز ساخت فیلم و آثار هنری و توزیع و تکثیر فیلم است. اگر بخواهیم به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بپردازیم ابتدا باید بگوییم که این شورا از نظر قانونی خلاء دارد و با این وجود شورای عالی انقلاب فرهنگی در طول سال‌ها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به عنوان صادرکننده مجوز می‌بینند.

او با اشاره به «آفکام» نهاد تنظیم‌گر در انگلستان و همچنین نهاد تنظیم‌گر در آمریکا تاکید کرد که مهمترین تفاوت این‌ها با ساترا در این است که این نهادها با پایه‌ی قانونی تشکیل شده‌اند و در ادامه به جزئیات تفاوت‌های اعضای آن‌ها با شیوه مدیریت ساترا اشاره کرد.

لزوم تکیه بر صنف

کامبیز نوروزی حقوق‌دان و نویسنده مقاله «معمای نظام حقوقی آثار دیداری و شنیداری در جهان ژلاتینی دیجیتال» سخنان خود را چنین آغاز کرد:‌ منطق زندگی، با جهان دیجیتال تغییر کرده است و سرعت این تغییر در تمام تاریخ بشریت بی‌سابقه است. گاهی وقت‌ها درک این موضوع برای ما سخت است. مثل زمانی که با سرعت بسیار بالایی از جاده عبور می‌کنیم و هرآنچه کنار جاده است را مانند یک خط ممتد می‌بینیم. مبدعان دیجیتال هم از جزئیات موجود در آن دچار شگفتی شده‌اند و باید بگویم که جهان دیجیتال روانشناسی ما را تغییر داده است.

این حقوق‌دان ادامه داد: در ایران حقوق‌پذیری رسانه‌های دیداری شنیداری نسبت به سایر جاها دشوارتر است و دلیل آن به این برمی‌گردد که ما در اینجا دچار یک وضعیت بی‌حقوقی هستیم. وضعیت بی‌حقوقی بسیار وخیم‌تر از وضعیت بی‌قانونی است، چون حقوق فقط قانون نیست. در حقوق عرف هست، اما مداخلات دولت اجازه شکل‌گیری عرف را نمی‌دهد. شورای عالی انقلاب فرهنگی از نظر اصول بدیهی حقوق نمی‌تواند چیزی در حد قانون تصویب کند، اما این کار را انجام می‌دهد.

نوروزی گفت: جهان دیجیتال غیرقابل کنترل است. امکانی که جهان دیجیتال ایجاد می‌کند تقریبا کنترل آن را غیرممکن می‌کند. خیلی فیلم‌ها با همین موبایل ساده گرفته و منتشر می‌شود. این عوامل یک محیط غیرطبیعی تولید می‌کند که در آن نظم و قاعده‌ای وجود ندارد. یک زمان ارشاد مدعی وی‌اودی‌ها بود و حالا تلویزیون مسئول است.

او گفت: در این وضعیت تنها یک روش وجود دارد تا صاحبان رسانه‌های دیداری شنیداری بتوانند خود را محفوظ نگه دارند و آن هم اشتراک صنفی است. این رفتار مشترک صنفی ارزش حقوقی دارد.

گام صنف برای انتظام‌بخشی

محمدمهدی عسگرپور دبیر انجمن که طرح انتظام‌بخشی نمایش ویدیویی برخط را در هم‌اندیشی تشریح می‌کرد درباره دلایل تهیه این طرح گفت:‌ این طرح پیشنهاد انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدیویی برخط برای تنظیم‌گری حوزه محصولات دیداری و شنیداری است، یعنی همین حوزه‌ای که امروز جلسه درباره آن تشکیل شد.

او برای ورود به بحث، از صنعت فیلم و سینما آغاز کرد و آمار تعداد بلیت‌های فروش رفته در سال‌های بعد از انقلاب را برشمرد و گفت: در سال ۶۴، ۷۷ میلیون بلیت فروخته شد تا سال ۶۹ که بالاترین فروش تاریخ سینمای ایران بعد از انقلاب است ۸۱ میلیون بلیت به فروش رفت و تا قبل از سال ۷۶ تعداد بلیت‌ها حدود ۵۰ میلیون بود و در سال ۷۶ به ۳۹ میلیون بلیت رسید. ۱۰.۹ میلیون تعداد بلیت‌های فروش رفته در سال ۸۹ است و در سال ۹۵، ۲۵ میلیون بلیت و در سال ۹۹ به دلیل کرونا ۷ میلیون بلیت فروش رفت و در سال ۱۴۰۱، ۱۳.۵ میلیون بلیت به فروش رسید.

عسگرپور درباره وضعیت تلویزیون گفت:‌ در حال حاضر تلویزیون ۶۰ شبکه سراسری، برون‌مرزی و استانی با حدود ۸ هزار میلیارد بودجه دارد که همین تلویزیون در دهه ۶۰ با حدود ۸۰ درصد مخاطب، دو شبکه تلویزیونی و پنج شبکه رادیویی داشت. در حال حاضر مخاطبان تلویزیون را می‌توان ۲۵ درصد متصور بود. البته تهیه آمار در کشور ما بسیار سخت است. گاهی اوقات فکر می‌کنم از سوی نهادهای دولتی تلاشی وجود دارد که آمار دقیق و کاملی ارائه نشود. بخش خصوصی نیز وقتی با نهادیی مواجه می‌شود که از دادن آمار شفاف خودداری می‌کنند، آن‌ها هم به این سمت می‌روند. در بی‌خبری و کم‌خبری با همین پدیده‌ای مواجه می‌شویم که اکنون در جامعه ما اتفاق می‌افتد.

دبیر انجمن گفت: ما با وضعیتی مواجه هستیم که در زمینه فضای مجازی تا دو سه سال گذشته بحث وی‌اودی‌ها بود تا اینکه اطلاعات و آمار به ما می‌گوید حجم عمده استفاده حجم ترافیک هم‌وطنان ما از پلتفرم‌های خارجی و مشخصا اینستاگرام است. از اینستاگرام ماهیانه یک میلیارد کاربر استفاده می‌کنند که کشور ما رتبه هفتم را در این زمینه دارد، حدود ۲۴ تا ۲۵ میلیون نفر از ایرانیان از اینستاگرام استفاده می‌کنند.

عسگرپور گفت: در زمینه رگولاتوری، تولد ساترا به گونه‌ای بود که این نهاد همزمان نقش بازیگر را ایفا می‌کرد و پشتوانه قانونی نداشت، بنابراین مقررات صادرشده از سوی آن هم مشکل قانونی داشت.

او به چند اصل و نکته پراهمیت در حوزه انتظام‌بخشی وی‌اودی‌ها چنین اشاره کرد: اصل قانونی جرم و مجازات، اصل تناسب جرم و مجازات، رعایت اصول دادرسی و تجدیدنظرخواهی، توجه و استعانت به وجدان عمومی در تشخیص تخلف از نکات مهم در بحث انتظام‌بخشی هستند.

عسگرپور یادآور شد: مواردی که در طرح انتظام‌بخشی به آن اشاره شده عمدتاً نکاتی‌اند که در چند سال گذشته فعالان عرصه وی‌اودی درگیر آن بوده‌اند.

او گفت: با اشاره‌ای به آماری که در ابتدای بحث به آن اشاره کردم باید یادآور شوم که نیاز بود زمانی که افولی اتفاق می‌افتاد چراغ قرمزهایی روشن شود تا به جای شکل‌گیری اداره‌کل‌های متعدد، راهکاری برای مشکلات ایجاد شده پیدا شود. ما در این روند مزیت‌های نسبی خودمان و بازار جهانی‌مان را از دست می‌دهیم.

عسگرپور در پاسخ به این پرسش که در طرح انتظام‌بخشی نقش صنف در زمینه داوری‌ها چطور در نظر گرفته شده و همچنین برنامه‌ها برای پیوستن به کپی‌رایت جهانی چیست، گفت:‌ بحث داوری در طرح انتظام‌بخشی در نظر گرفته شده است. در مورد کپی رایت باید این را بگویم که برخی از منابع کشور ما به دلیل رعایت نکردن کپی‌رایت از بین رفت. از حساب‌های ما بابت فعالیت‌های غیرقانونی در سال‌های دورتر برداشت شده است. اگر ما به کنوانسیون بپیوندیم ممکن است در بدو امر به نظر آید که مشکل ایجاد می‌شود اما موضوع شکل دیگری دارد. در مورد وی‌اودی‌ها ما تصور می‌کنیم مشکل عمده آنان با پخش ماهواره‌ای محصولاتشان است، اما عملا آن‌ها ضربه عمده را از تلگرام می‌خورند. بنابراین بحث کپی‌رایت ممکن است در بدو امر با مشکلاتی همراه باشد اما در ادامه به نفع است، زیرا خرید رایت آثار خارجی برای کشور ما به نسبت سایر کشورها ارزان‌تر است و در مجموع می‌توان سود را بیشتر دید.

صندلی رقابت یا رگولاتوری

مهرک محمودی در تشریح مقاله خود با عنوان «صداوسیما رگولاتور یا رقیب» گفت: وقتی مدیر صداوسیما روی صندلی رگولاتور می‌نشیند از رونق بازار وی‌اودی‌ها استقبال می‌کند، اما آیا وقتی به عنوان بزرگترین تولیدکننده محتوای تصویری در جایگاه رقیب هم قرار می‌گیرد این استقبال اتفاق می‌افتد؟

محمودی با اشاره به تحقیقی که در مورد دلایل استقبال مخاطبان از وی‌اودی‌ها صورت گرفته بود، گفت: مواردی چون ایجاد انگیزه در مخاطب، دسترسی سریع و آسان، ارزان بودن، آرشیو محتوایی، اینکه آثار دوبله و سانسور خوبی دارند، اینکه جایگزین دیگری ندارند مورد بحث بوده‌اند. همچنین تبلیغات شهری وی‌ودی‌ها هم در جذب مخاطب اثرگذار بوده است.

اوهمچنین درباره انتخاب مخاطبان بعد از تماشای وی‌اودی‌ها گفت: اگر به هر دلیلی دسترسی مخاطبان به محصولات وی‌اودی‌ها محدود شود، براساس تحقیق صورت گرفته انتخاب مخاطب صداوسیما نخواهد بود و آنان ماهواره یا پلتفرم‌های خارجی را انتخاب می‌کنند.

تبصره‌ای امیدوارکننده

مهدی کوهیان حقوق‌دان که مقاله‌ای با عنوان «تبصره ماده ۷۷، کورسوی امید در برزخ برنامه هفتم» را در جلسه هم‌اندیشی ارائه می‌کرد در ابتدای سخنان خود گفت: جدیدترین تحولی که در حقوق مجوزها و شمول بعضی از مواد اصل ۴۴ قانون اساسی که بر مجوزها اتفاق افتاده در این تحقیق مورد توجه بوده است. ماهیت موضوع ما درباره یک تبصره است که همین امسال ذیل ماده ۷۷ قانون برنامه هفتم توسعه، الحاقی مجلس است و در آن سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ملزم شده‌اند که با رعایت ماده یک و ماده هفت قانون اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی اقدام به صدور مجوز کنند.

او ادامه داد: یکی از مصادیق اخلال در رقابت که در ماده یک تعریف شده، خودِ حضور سازمان صداوسیما در تنظیم‌گری است.

این حقوق‌دان گفت: واگذاری مسئولیتی که از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد وی‌اودی به صداوسیما صورت گرفته، برخلاف قانون اجرای سیاست‌های کلی نظام است و به نظر می‌آید براساس مصوبه برنامه هفتم قابل ارزیابی حقوقی است.

او گفت: نکته بسیار مهمی که در این مصوبه جدید هست، تعیین محدودیت‌هایی برای زمان صدور مجوز برای کسب و کارها است. مهلت مشخصی هست که توسط هیئت مقررات‌زدایی و بهبود محیط کسب و کار تعیین می‌شود و ورود این بخش‌ها در این زمینه بسیار مفید خواهد بود. مرجع دیگری برای شکایت از انحصار به وجود آمده است.

پادکست‌ها در نقش آموزش‌دهنده

علی افتخاری مترجم مقاله «پادکست یک رسانه غیراصلی برای یادگیری و پخش محتوای صوتی» درباره این تحقیق و موضوعاتی که در آن مطرح است، چنین توضیح داد: چهار محقق در این تحقیق نقش پادکست را به عنوان یک رسانه آلترناتیو یا غیراصلی یا جایگزین بررسی کرده‌اند. پژوهش در این تحقیق بر دو زاویه دید تاکید داشته، یکی در نظر گرفتن پادکست به عنوان محتوای صوتی و دیگری کاربرد آن برای آموزش است؛ کاربردی که پادکست‌ها در یک دهه اخیر در زمینه آموزش و یادگیری دانش‌آموزان و دانشجویان داشته‌اند.

افتخاری تاکید کرد که براساس تحقیقات صورت گرفته در زمینه پادکست، این جمع‌بندی به وجود آمده که آن را نباید در دسته تهدیدها برای رسانه‌های قدیمی‌تر صوتی و تصویری در نظر گرفت.

او ادامه داد: همچنین در تحقیق دیگری از سیاه‌پوستان آفریقایی یاد شده که توانسته‌اند به واسطه پادکست، فرهنگ خود را به سبکی همچون رادیو برای شنونده تداعی کنند و شنونده خود را در محیط‌های آنان فرض کند. در بخش دیگری این تحقیق زمانی که از کاربران پرسیده شده چقدر نسبت به کارکرد آموزشی پادکست آشنا هستند ۶۰ درصد اعلام کردند مطلع‌اند و ۴۰ درصد ابراز بی‌اطلاعی کردند.

افتخاری در جمع‌بندی این مقاله گفت: نتیجه‌ای که گرفته می‌شود شامل چهار مزیت اصلی پادکست است؛ یک منبع خلاق برای کسب اطلاعات، زمینه‌ای برای درک بیشتر، وسیله‌ای برای تقویت توانایی تفکر خلاق و ابزاری برای یادگیری زبان‌های خارجی. پادکست‌ها را می‌توان از سطح شنیداری فراتر رفت و به سریال‌هایی اشاره کرد که پایه آن پادکست بوده است.

بررسی جایگاه حریم خصوصی در تولیدات نمایشی

حمیدرضا حیدرپور که از اصفهان به وسیله اسکایپ در برنامه هم‌اندیشی حاضر شده بود درباره تحقیق خود که در زمینه «جایگاه حریم خصوصی افراد در تولیدات نمایشی و حمایت حقوقی از آن» بود گفت: حریم خصوصی و الزامات مرتبط با آن از جمله صیانت همه جانبه از آن، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های نظام‌های حقوقی است. تلاش‌های مختلف و متنوعی در سطوح مختلف صورت گرفته است تا حریم خصوصی افراد، دستخوش تهدید قرار نگیرد. نمونه بارز این اقدامات، تصویب قوانین و مقرراتی است که با تکیه بر آن‌ها، نقض کنندگان حریم خصوصی افراد، تحت تعقیب قضایی قرار می‌گیرند تا از این طریق، موارد مداخله غیرقانونی در حریم خصوصی افراد، به حداقل ممکن برسد.

او ادامه داد: یکی از عرصه‌هایی که امکان نقض حریم خصوصی افراد در آن، بالاست، تولیدات نمایشی هستند. حجم این تولیدات، به صورت روزافزونی در حال گسترش است. سوال این است که چه سازوکارهایی به منظور صیانت از حریم خصوصی در تولیدات نمایشی در نظام حقوقی ایران وجود دارد و آیا این نظام حقوقی توانسته است حمایت بایسته و شایسته از حریم خصوصی افراد در تولیدات نمایشی به عمل آورد یا خیر؟

حیدرپور گفت: فرضیه ابتدایی این است که در نظام حقوقی ایران، قواعد و قوانین خاصی به منظور صیانت از حریم خصوصی افراد در حوزه رسانه‌ای و به ویژه در عرصه تولیدات نمایشی وجود ندارد و تعقیب‌های قضایی در موارد تخطی از موازین، عمدتاً بنابر اصول و قواعد عام و کلی صورت می‌گیرد. این در حالی است که باید در صدد تدوین و اجرای راهبردها و سازوکارهایی بود که در پرتو آن ها، در نظام حقوقی ایران، به نحو جامع و کامل، از حریم خصوصی افراد در تولیدات نمایشی صیانت شود. در این تحقیق تلاش شده تا با بررسی جایگاه و اهمیت حریم خصوصی به طور کلی و در ارتباط با تولیدات نمایشی به صورت خاص، نحوه حمایت نظام حقوقی ایران از حریم خصوصی در تولیدات نمایشی، مورد بحث قرار گیرد و راهکارهای عملی به منظور صیانت همه جانبه از حریم خصوصی در این تولیدات، ارائه شود.

رسانه سینمای خانگی- این سینما از دانشگاه دور است

داور ششمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران بیان با تاکید بر اهمیت ارتباط سینما و دانشگاه گفت: ارتباط صنعت سینما با مجامع آکادمیک قطع است و نیازسنجی دقیقی در زمینه پژوهش سینما صورت نمی‌گیرد. 

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی جایزه پژوهش سال سینمای ایران، دکتر رامتین شهبازی استاد دانشگاه، نویسنده، منتقد فیلم و داور ششمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران بیان کرد: پژوهش برای سینماگران ایرانی امر مهمی نیست و سینماگر ایرانی به پژوهش اهمیت نمی‌دهد. پژوهش برای اهل مطالعه در سینما و مباحث نظری سینما مهم است. سینماگر فیلم خودش را می‌سازد و البته باید ساز و کاری از سوی نهادهای مسئول تدارک دیده شود تا پژوهش‌ها به دست سینماگران با زبان خودشان برسد.

وی افزود: پژوهش، زبان آکادمیک دارد و شاید مقبول سینماگر نباشد. سینماگران ما خیلی به پژوهش توجهی ندارند، کار خودشان را می‌کنند و پژوهش‌ها برای جامعه دانشگاهی و نهادهای سیاست‌گذار کاربرد دارد.

شهبازی گفت: چند سالی است که به همت سازمان سینمایی جایزه پژوهش سال سینمای ایران برگزار می‌شود؛ از محل‌های دست اندرکار نیازسنجی می‌کنند و پژوهش‌ها بر این اساس ساماندهی و اعلام می‌شود.

این استاد دانشگاه با تاکید بر اهمیت ارتباط سینما و دانشگاه عنوان کرد: ارتباط صنعت سینما با مجامع آکادمیک قطع است و نیازسنجی دقیقی در زمینه پژوهش سینما صورت نمی‌گیرد. لازم است در این بخش دقت بیشتری داشته باشیم. کار پژوهش را نباید رها کرد و نباید در آن محدودیت ایجاد کنیم. باید مسیرها را مشخص و کار پژوهشگر را تسهیل کنیم.

 دکتر رامتین شهبازی – داور ششمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران

وی افزود: اگر پژوهش به موضوع علاقه نداشته باشد، نتیجه مطلوب نخواهد بود و از طرفی اگر پژوهش کاربردی نباشد نیز نتیجه حاصل نمی شود. نیاز داریم نهادهای حامی، پژوهشگران را حمایت کنند و برنامه به سمت و سویی برود که پژوهش‌ها کاربردی باشد.

شهبازی با اشاره به کاربردی بودن جایزه پژوهش سال سینمای ایران، اظهار کرد: موضوعات پژوهش‌های رسیده به دبیرخانه جایزه خیلی متنوع بود و از مباحث نظری در پژوهش‌ها و نتایج پژوهشی تا مباحث کاربردی داشتیم. مباحث نظری هم می‌تواند به موارد کاربردی در بخش پژوهش تبدیل شود. اینکه لزوما پژوهش‌ها کاربردی باشد، ما را از نگاه نظری دور می‌کند و بالعکس.

وی ادامه داد: مباحث تئوری و کاربردی، دو بال پرواز یک پرنده هستند. امسال کارهای کاربردی و نظری دیدیم و کیفیت پژوهش‌ها متنوع بود. جایزه پژوهش سال سینمای ایران توانسته پژوهش‌های مختلف و پژوهشگران را دور هم جمع کرده، این پژوهش‌ها دیده شده و در آرشیو پژوهشگران نماند. هرسال نیز تعداد شرکت‌کنندگان و کیفیت آثار بیشتر شده که این نشان می‌دهد جایزه پژوهش سال سینمای ایران بی‌تاثیر نبوده است‌.

رسانه سینمای خانگی- «فسیل» سیصد میلیاردی شد

 کمدی «فسیل» که از مدت‌ها پیش گفته می‌شد می‌تواند به گیشه ۳۰۰ میلیاردی برسد، بالاخره موفق شد پس از ۲۸۵ روز، به گیشه ۳۰۰ میلیارد تومانی دست یابد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، فیلم کمدی فسیل موفق شد تا پس از ۲۸۵ روز از آغاز اکران خود، به گیشه ۳۰۰ میلیارد تومانی دست یابد. این فیلم توانست تا در این بازه زمانی، ۷ میلیون مخاطب داشته باشد تا با این آمار، به دومین فیلم پرمخاطب سینمای پس از انقلاب ایران تبدیل شود.

با تداوم اکران این فیلم که تنها مختص تهران است و احتمالا تا پایان سال ادامه دارد، این انتظار وجود دارد که فروش نهایی فیلم، بین ۳۳۰ تا ۳۵۰ میلیارد تومان بایستد که یک رکورد چشم‌گیر به حساب می‌آید. فسیل همچنین در این مدت، ۱۳۶ هزار و ۸۰۰ سانس نمایش داشته است.

بر پایه این آمار متوجه می‌شویم که ضریب اشغال صندلی‌ برای هر سانس نمایش این فیلم، حدود ۵۲ نفر بوده است.

فسیل با ۷ میلیون مخاطب و ۳۰۰ میلیارد تومان فروش، حدود یک‌سوم گیشه و تعداد مخاطبان کلی امسال را به خود اختصاص داده است

با این آمار، فسیل حدود یک‌سوم گیشه و تعداد مخاطبان کلی امسال را به خود اختصاص داده است.

البته ساخته کریم امینی، یک تعقیب‌کننده جدی به نام هتل دارد که تنها طی ۹۰ روز، به گیشه ۲۰۰ میلیارد تومانی رسیده است. حال آن‌که فسیل طی ۳ ماه نخست نمایش خود، ۱۷۵ میلیارد تومان فروخته بود. هتل با همین دست‌فرمان و درحالی‌که قطعا تا انتهای امسال به روی پرده خواهد ماند، احتمالا قادر خواهد بود تا ضمن رسیدن به گیشه ۳۰۰ میلیاردی، از مجموع فروش فیلم فسیل نیز عبور کند.

این استقبال مردمی از فیلم فسیل سبب شده تا برخی از فیلمنامه‌های کمدی که برای امسال به شورای پروانه ساخت ارائه شده، با حال‌وهوای موزیکال دهه‌های ۵۰ و ۶۰ باشد که آشکارا به تاسی از این استقبال مردمی از کمدی فسیل صورت گرفته است.

فسیل به کارگردانی کریم امینی، نویسندگی حمزه صالحی و تهیه‌کنندگی سیدابراهیم عامریان محصول سال ۱۳۹۹ است. داستان این فیلم درباره یک خواننده پیش از انقلاب است که تلاش دارد هرطور شده، خود را به شاه نزدیک کند و افتخار و موقعیتی برای خود دست‌وپا کند اما از بد روزگار، به مدت ۱۰ سال به کما می‌رود و در دوره پیروزی انقلاب اسلامی به هوش می‌آید.

در این فیلم بهرام افشاری، هادی کاظمی، ایمان صفا، غلامرضا نیکخواه، امید روحانی و بابک کریمی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

رسانه سینمای خانگی- طهماسب؛ دوبلوری که دوبله ایران به او مدیون است

مجموعه عملکردی که «ناصر طهماسب» در دو حوزه ابداعات فردی و تربیت شاگردان طی ۶ دهه فعالیت حرفه‌ای خود انجام داد سبب شد تا صنعت دوبله ایران، خیلی زود، دوره گذار از سنتی به مرحله‌ای مطابق با استانداردهای جهانی را طی کند. این عملکرد سبب شد تا دوبله در ایران، هم‌پای دیگر هنرهایی چون سینما، موسیقی، نقاشی و . . . رشد چشم‌گیری را شاهد باشد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، جایگاه ناصر طهماسب در صنعت دوبله کشور از آن جهت، دست‌نیافتنی و برجسته است که وی، سهم بزرگی در تسریع دوران گذار دوبله سنتی به استانداردهای بین‌المللی این حوزه داشت. طهماسب در دوره‌ای ظهور کرد که شناخت عمیقی از هنر دوبله وجود نداشت. همه چیز به شکلی سنتی جلو می‌رفت و تصور غالب از دوبله، صرفا، صحبت کردن به جای یک شخصیت بود.

با آمدن طهماسب، غائله از دو منظر تغییر یافت: نخست آن‌که، طهماسب صدایی زیبا داشت که سبب شد تا از آن پس، تنها کسانی که صداهایی زیبا، انتزاعی و متفاوت از دیگران داشتند، به کار دوبله مشغول شوند و دوم، ابداعاتی بود که طهماسب در هنر دوبله ایران باب کرد که خیلی زود به ساحت کلی این هنر اشاعه داده شد.

جنس ابتکارهای طهماسب، به‌نوعی در فرامتن دوبله، به کامل شدن آن شخصیت در فیلم کمک می‌کرد. طهماسب قبل از شروع دوبله، یک‌بار فیلم را کامل می‌دید و در جریان اتمسفر روایی داستان و نقش آن شخصیتی که می‌خواست به جای وی حرف برند، در کلیت داستان قرار می‌گرفت. سپس بر مبنای چنین روحیاتی، تلاش می‌کرد تا با تیپ‌سازی، هویتی فرامتن به آن شخصیت داده و آن را برای مخاطب، ملموس‌تر کند.

با آمدن طهماسب، غائله از دو منظر تغییر یافت: نخست آن‌که، طهماسب صدایی زیبا داشت که سبب شد تا از آن پس، تنها کسانی که صداهایی زیبا داشتند، به کار دوبله مشغول شوند و دوم، ابداعاتی بود که طهماسب در هنر دوبله ایران باب کرد که خیلی زود به ساحت کلی این هنر اشاعه داده شد

این قبیل ابتکارهای فردی سبب شد تا دوبله مقدماتی که در ایران انجام می‌شد، خیلی زود به شکل حرفه‌ای و تخصصی خود نزدیک‌تر شود. با اشاعه این مدل ابتکارها در میان دیگر دوبلورها، صنعت دوبله در ایران، خیلی زود دوران گذار خود را طی کرد و به فرآیندی حرفه‌ای رسید.

یکی دیگر از مظاهر تخصصی دوبله در کشور، افزایش دوستداران این صنعت و تحت اآموزش قرار گرفتن آنها توسط اساتیدی چون طهماسب بود. به‌یک‌باره بر جمعیت فعالان دوبله در کشور افزوده شد و این اتفاق سبب شد تا سلیقه‌ها و صداهای متفاوت‌تری به این صنعت ورود کرده و تنوع خوبی در این عرصه دیده شود.

مجموعه این عوامل درنتیجه خلاقیت‌هایی بود که طهماسب در صدر نسلی که طلایی‌ترین نسل دوبله بودند، رقم خورد. اتفاقی که البته پس از انقلاب نیز تداوم یافت و موجب شد تا دوبله در ایران، طی دوره‌ای کوتاه، مسیر حرفه‌ای و مطابق با استانداردهای رایج جهانی را طی کرده و هم‌پای رشد هنرهایی چون سینما، موسیقی، نقاشی و . . . رشد کرده و دستاوردهای خوبی را برای این شاخه از هنر ایران به همراه بیاورد.

با این عملکرد، طهماسب موفق شد تا در سال‌های ابتدایی فعالیت حرفه‌ای خود، جریان دوبله در ایران را از آن شکل سنتی خارج کرده و به آن، هویتی عمیق ببخشد که هم‌پای صنعت دوبله در کشورهای دارای صنعت سینما رشد کرده و این مهم ، بسیار زودتر از روند تولیدات سینمایی داخلی و ارائه آن به بازارهای جهانی صورت گرفت.

طهماسب در شرایطی جهان فانی را بدرود گفت که عملکرد درخشانی طی ۶ دهه فعالیت حرفه‌ای از خود به جای گذاشته است. از مجموعه کارهای ایشان که همواره کلاس درس خوبی برای مشتاقان به این رشته است، بگیرید تا تربیت شاگردانی که در هر برهه تاریخی، توانستند به اساتید این حوزه تبدیل شوند. رویکردی که تا آخرین سال‌های حیات طهماسب نیز ادامه داشت و این خود می‌تواند بهترین دستاورد برای هنرمندی باشد که اگر بهترین دوبلور تاریخ کشور نباشد، قطعا یکی از معدود دوبلورهای ماندگار، مولف و صاحب‌سبک در تاریخ این شاخه محسوب می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- مرگ‌های تلخ سینما در سال میلادی

سال ۲۰۲۳ نیز با درگذشت چهره‌های تاثیرگذاری در عرصه سینما و تلویزیون همراه بود، از ویلیام فردکین کارگردان نامدار آمریکایی و ستاره‌های بزرگی چون لولوبریجیدا و راکل ولش تا مرگ زودهنگام متیو پری بازیگر سریال محبوب «فرندز».

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، با رسیدن به روزهای پایانی سال جاری میلادی، مروری داریم بر چهره‌های مهم صنعت سرگرمی در عرصه سینما و تلویزیون که برای همیشه با جعبه جادویی و پرده نقره‌ای وداع کردند.

مایکل گمبون

«سر مایکل گمبون» بازیگر ایرلندی سری فیلم‌های «هری پاتر» بود که در سن ۸۲ سالگی درگذشت. او بیشتر برای بازی در نقش پروفسور آلبوس دامبلدور در شش فیلم از هشت فیلم هری پاتر شناخته شد.
این ستاره متولد دوبلین در طول شش دهه فعالیت خود در تلویزیون، فیلم، تئاتر و رادیو کار کرد و برنده چهار بفتا شد.

زمانی که او به یکی از اعضای اصلی کمپانی بازیگری تئاتر ملی لورنس اولیویه در لندن تبدیل شد،  فعالیت حرفه ای خود را آغاز کرد و در ادامه سه جایزه اولیویه را برای بازی در تولیدات تئاتر ملی دریافت کرد.

 مایکل گمبون پس از مرگ «ریچارد هریس» در سال ۲۰۰۳، نقش دامبلدور – مدیر مدرسه جادوگری هاگوارتز – را در سری فیلم‌های موفق  «هری پاتر» بر اساس رمان های نوشته  «جی کی رولینگ» ایفا کرد.

ران سیفس جونز

ران سیفس جونز بازیگر برنده جایزه امی که بیشتر برای بازی در نقش ویلیام هیل در سریال «This Is Us» (این ما هستیم) شهرت داشت به دلیل مشکل ریوی طولانی‌مدت در سن ۶۶ سال درگذشت.

«جونز» بیشتر برای بازی در سریال«This Is Us» در نقش ویلیام هیل، پدر بیولوژیکی رندال پیرسون (استرلینگ کی. براون) شناخته شد، که برای آن دو جایزه اِمی مهمان در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ برنده شد. در همان سال، دخترش «جازمن» نیز اولین جایزه امی خود را به دست آورد تا برای نخستین بار یک پدر و دختر در یک سال برنده جایزه اِمی نام بگیرند.

او سابقه بازی در سریال «نظم و قانون: جنایات سازمان یافته» و سریال‌های «آقای ربات» (۲۰۱۵-۲۰۱۶)، «گِت داون» (۲۰۱۶-۲۰۱۷)، «لوک کیج» (۲۰۱۶-۲۰۱۸)، «به دنبال آلاسکا» (۲۰۱۹) و «حقیقت گفته می‌شود» (۲۰۱۹-۲۰۲۳) را نیز در کارنامه داشت.

همچنین «نیمه نلسون» (۲۰۰۶)، «در سراسر جهان» (۲۰۰۷)، «چانه شیشه‌ای» (۲۰۱۴)، «تقویم تعطیلات» (۲۰۱۸)، «روزهای سگی» (۲۰۱۸) و «نام من دولمایت» (۲۰۱۹) از جمله آثار سینمایی هستند که «ران سیفس جونز» در آن نقش‌آفرینی داشته است.

ویلیام فردکین

ویلیام فریدکین کارگردان برنده اسکار که با ساخت فیلم‌های موفقی چون «ارتباط فرانسوی» و «جن‌گیر» به شهرتی جهانی رسید یکی از مهم‌ترین چهره‌هایی بود که در سال ۲۰۲۳ در سن ۸۷ سالگی درگذشت.

«ویلیام فریدکین» سال ۱۹۷۱ فیلم «ارتباط فرانسوی» را در ژانر جنایی-پلیسی، بر اساس یک داستان واقعی کارگردانی کرد. این فیلم که شامل یکی از هیجان‌انگیزترین صحنه‌های تعقیب و گریز تاریخ سینماست، توانست برنده جوایز اسکار بهترین فیلم، فیلمنامه و تدوین شود و نام «فریدکین» ۳۲ ساله را به عنوان فیلمسازی جوان و آینده‌دار مطرح کرد.

این کارگردان پس از آن «جن‌گیر»‌ را بر اساس رمان پرفروش نوشته «ویلیام پیتر بلَتی» درباره دختری ۱۲ ساله که توسط شیطان تسخیر شده ساخت که این فیلم نامزد ۱۰ جایزه اسکار شد. پس از موفقیت فیلم «جن‌گیر» او تا اوایل قرن بیست‌ویکم به کارگردانی فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی ادامه داد اما دیگر نتوانست موفقیت گذشته خود را تکرار کند.

آخرین فیلم بلند ساخته «ویلیام فریدکین» مستندی با نام «شیطان و پدر آمورث» بود که در سال ۲۰۱۷ ساخته شد. این فیلم به مقایسه لحظات فیلم معروف «جن‌گیر» با جن‌گیری واقعی می‌پردازد.

از دیگر آثار او می‌توان به «برای زندگی و مرگ در لس‌آنجلس»، «جادوگر»، «گشت‌زنی»،‌ نسخه تلویزیونی «۱۲ مرد خشمگین» و «جوئی قاتل» اشاره کرد. جایزه شیر افتخاری جشنواره ونیز، جایزه فیپرشی جشنواره فیلم کن برای فیلم «باگ» و همچنین یوزپلنگ طلایی جشنواره «لوکارنو» به پاس یک عمر دستاورد سینمایی از جمله دیگر افتخارات این کارگردان کهنه‌کار محسوب می‌شود.

آنگوس کلود

آنگوس کلود هنرپیشه آمریکایی که بیشتر برای بازی در سریال «سرخوشی» شناخته می‌شود، در سن ۲۵ سالگی از دنیا رفت. او بیشتر برای بازی در نقش یک فروشنده مواد مخدر در سریال «سرخوشی» از شبکه HBO شناخته می‌شد.

این بازیگر با بازی در نقش شخصیتی به نام «فِز» در سریال نوجوانانه و برنده ِامی «سرخوشی»(Euphoria) به شهرت رسید. «کلود»‌ در دو فصل نخست این سریال یکی از شخصیت‌های اصلی بود. او همچنین بازی در فیلم‌های «شمال هالیوود»(۲۰۲۱) و «خط»(۲۰۲۳) را در کارنامه دارد.

آلن آرکین

«آلن آرکین»، ‌بازیگر آمریکایی برنده جایزه اسکار که کارنامه‌ای از نقش‌های کمدی و درام داشت در سن ۸۹ سالگی درگذشت. او متولد سال ۱۹۳۴ در محله بروکلین نیویورک بود و وقتی ۱۱ سال داشت، خانواده‌اش به شهر لس‌آنجلس نقل مکان کرد.

 آرکین در طول فعالیت حرفه‌ای خود چهار بار نامزد دریافت اسکار شد و این جایزه را در سال ۲۰۰۷ برای بازی در نقش پدربزرگی که با اعتیاد دست‌به‌گریبان بود، در فیلم کمدی «خانم سان‌شاین کوچک» به دست آورد.

او همچنین جایزه تونی، معتبرترین جایزه عرصه تئاتر آمریکا را هم یک بار کسب کرده بود.

یکی از نخستین نقش‌های اصلی که بازی کرد، در سال ۱۹۶۶ در فیلم کمدی «روس‌ها می‌آیند، روس‌ها می‌آیند» بود که اولین نامزدی اسکار را برایش رقم زد و در سال ۱۹۶۷ با بازی در نفش یک قاتل دچار روان‌پریشی در فیلم «تا تاریکی هوا صبر کن» در مقابل آدری هپبورن یکی از نقاط عطف کارنامه‌اش را رقم زد.

 آلن آرکین حتی بعد از ۸۰ سالگی هم در سینما و تلویزیون فعال بود و برای بازی در سریال «شیوه کامینسکی» در مقابل «مایکل داگلاس» نامزد دریافت جایزه امی شد.

او با بازی در فیلم «آرگو» برای چهارمین بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد. از دیگر فیلم‌های کارنامه هنری آرکین می‌توان به «راه‌حل هفت درصدی»، «گلن‌گری گلن راس»، «ادوارد دست‌قیچی» و «باهوش باش» اشاره کرد.

آندره بروگر

آندره بروگر بازیگر برنده دو جایزه امی که در مجموعه‌های تلویزیونی همچون «بروکلین نه-نه» و «قتل: زندگی در خیابان»‌ حضور داشت، پس از تحمل یک دوره بیماری در سن ۶۱ سالگی درگذشت. او بیش‌تر برای بازی در نقش «کاپیتان ریموند هالت»‌ در سریال «بروکلین نه – نه»‌ شناخته می‌شود که از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ روی آنتن رفت.

او در سال ۱۹۹۸ برای ایفای نقش کارآگاهی به نام «فرانک پمبلتون»‌ در سریال «قتل: زندگی در خیابان»‌ برنده جایزه «امی» بهترین بازیگر مرد نقش اول شد و همچنین یک جایزه امی دیگر را در سال ۲۰۰۶ برای بازی در نقش یک مجرم حرفه‌ای در «سارق» کسب کرد.

او نخستین‌بار در فیلم «شکوه»‌ و در نقش یک سرباز در سینما ظاهر شد. این هنرپیشه همچنین در مجموعه تلویزیونی «هک» که از ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ پخش شد در نقش یک کارآگاه مقابل دوربین رفت. او برای بازی در مجموعه سریال درام «مردان یک سن مشخص»‌ دو بار به عنوان نامزد در شاخه بهترین بازیگر مرد نقش مکمل جوایز «امی» معرفی شد.

بروگر در کنار مجموعه‌های تلویزیونی در فیلم‌های سینمایی همچون «شهر فرشتگان»، «فراوانی»، «پوزئیدون»،‌«آواز دونفره»، «مه»‌ و «ترس کهن» نقش آفرینی کرده است.

رایان اونیل

رایان اونیل بازیگر آمریکایی که ببشتر برای نقش آفرینی نامزد اسکار در فیلم «داستان عشق» شناخته می‌شد، در ۸۲ سالگی درگذشت. اونیل متولد ۲۰ آوریل ۱۹۴۱ در لس آنجلس از پدری نویسنده و فیلمنامه نویس به نام چارلز اونیل و مادری بازیگر به نام پاتریشیا کالاگان بود. او که در ابتدا یک بوکسور بود همراه با خانواده‌اش در کشورهای مختلفی چون بریتانیا، آلمان و مکزیک زندگی می کرد.

پس از کار به عنوان بدلکار، «اونیل» در نقش رادنی هرینگتون در سریال «پیتون پلیس» دهه ۱۹۶۰ شبکه ای بی سی بازی کرد و این آغاز حرفه او به عنوان بازیگر بود. پس از آن او در نقش یک دانشجوی حقوق دانشگاه هاروارد در فیلم «داستان عشق» در سال ۱۹۷۰ بازی کرد که یک نامزدی جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد.

او همچنین در نقش‌های مهم دیگری در فیلم کمدی درام «چه خبر دکتر؟» ساخته «پیتر بوگدانوویچ» در سال ۱۹۷۲ در کنار «باربارا استرایسند» و فیلم «ماه کاغذی» در سال ۱۹۷۳ و درام تاریخی «استنلی کوبریک» در سال ۱۹۷۵ با عنوان «بری لیندون» ظاهر شد. اونیل در فیلم «ماه کاغذی» در کنار دخترش «تیتوم اونیل» نیز بازی کرد، فیلمی که یک جایزه اسکار برای دخترش در سن ۱۰ سالگی به ارمغان آورد.

نورمن لیر

نورمن لیر نویسنده، تهیه‌کننده و سازنده سریال‌های کمدی و بسیار محبوب اوایل دهه ۱۹۷۰ مانند «همه در خانواده» و «سنفورد و پسر»، در ۱۰۱ سالگی از دنیا رفت. او که پیش از کار در تلویزیون به عنوان یک نویسنده برتر کمدی تثبیت شده بود، سال ۱۹۶۸ برای فیلمنامه «طلاق به سبک آمریکایی» نامزد اسکار شد و پس از آن یک کمدی بر مبنای یک نمایش محبوب بریتانیایی درباره یک کارگر محافظه‌کار و آشکارا متعصب ساخت که با عنوان «همه در خانواده» به یک موفقیت فوری بدل شد.

چنین شد که «همه در خانواده» و «سنفورد» که درباره یک خانواده سیاه‌پوست لس‌آنجلسی بود، به سریال‌های رتبه اول و دوم کشور بدل شدند. پس از آن ۶ سریال جانبی از «همه در خانواده» ساخته شد و این سریال ۴ جایزه امی در سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۳ و جایزه پیبادی سال ۱۹۷۷ را برای لیر به ارمغان آورد تا برای ارایه کمدی با وجدان اجتماعی از وی تجلیل شود. وی دومین جایزه خود را سال ۲۰۱۶ به خاطر دستاوردهای شغلی دریافت کرد.

برخی از دیگر ساخته‌های لیر شامل «یک روز در یک زمان» سریالی که از ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۴ روی آنتن بود و «سکته‌های متفاوت» که از ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۶ روی آنتن رفت. 

وی در سینما هم فعال بود و فیلمنامه‌های «بیا شاخ خودت را بزن» (۱۹۶۳)، «شبی که به مینسکی حمله کردند» (۱۹۶۸) و «دزدی که به شام آمد» (۱۹۷۱) از جمله فیلمنامه‌هایی بود که لیر برای پرده سینما نوشت.

متیو پری

جسد بی‌جان متیو پری، بازیگر سریال معروف فرندز (دوستان) در حالی در خانه‌اش پیدا شد که او هنگام مرگ ۵۴ سال داشت. این بازیگر آمریکایی بیشتر برای بازی در نقش «چندلر بینگ» در سریال کمدی دهه ۱۹۹۰ «فرندز» شناخته می‌شد.

پری که در سال ۱۹۶۹ در ماساچوست به دنبال آمده بود در شهر اوتاوا در کانادا بزرگ شد و در نوجوانی به لس‌آنجلس نقل مکان کرد. او از ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۸ در نقش شخصیتی به نام «چاز راسل» در سریال «بویز» ظاهر شد و در نمایش‌هایی از جمله «گروئینگ پینز» هم بازی کرد. اما او با «فرندز» یک ستاره بین المللی شد؛ سریالی که فراز و نشیب زندگی شش جوان نیویورکی در یافتن عشق، کار و دوست را به تصویر می‌کشید.

این سریال کمدی همچنین با بازیگری «جنیفر انیستون»، «کورتنی کاکس»، «دیوید شوییمر»، «مت لابلانک» و «لیسا کودرو» یکی از موفق‌ترین نمایش‌های تاریخ تلویزیون شد. «متیو پری» در چندین فیلم سینمایی از جمله «فولز راش این» (احمق‌ها بشتابید)، «آلموست هیروز» (تقریبا قهرمان) و «هول ناین یاردز» (همه نه یارد) ظاهر شده بود.

بررسی پزشکی قانونی لس‌آنجلس نشان می‌دهد این بازیگر آمریکایی، به دلیل تاثیر شدید ماده روان‌گردان کتامین فوت کرده است.

ریچارد راوندتری

ریچارد راوندتری، بازیگر مجموعه فیلم‌های «شفت» که از او به عنوان نخستین قهرمان اکشن سیاه پوستیاد می‌شود در ۸۱ سالگی درگذشت. فیلم «شفت» سال ۱۹۷۱ به کارگردانی جردن پارکس با اقتباس از رمانی نوشته ارنست تایدیمن ساخته شد.

او پیش از این تنها در یک فیلم ظاهر شده بود اما با بازی در فیلم «شفت» به یکی از بازیگران مطرح و محبوب تاریخ سینما تبدیل شد. او با بازی در این فیلم تاریخ سینما را تغییر داد و میراث بزرگی برای فیلم های آینده خلق کرد.

این بازیگر در چهار دنباله دیگر فیلم «شفت» در سال‌های ۱۹۷۲ ، ۱۹۷۳ ، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۹ هم بازی کرد. بر مبنای این فیلم سریالی هم در سال ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ ساخته شد که «راوندتری» بازیگر آن هم بود. راوندتری برای بازی در فیلم «شفت» نامزد گلدن گلوب شد.

برت یانگ

برت یانگ که نقش پائولی را در ۶ فیلم «راکی» در کنار سیلوستر استالونه بازی کرد و برای بازی در فیلم اصلی در سال ۱۹۷۶ نامزدی اسکار را برای بازیگر نقش مکمل مرد دریافت کرده بود، در ۸۳ سالگی از دنیا رفت.

فیلم «همه تیله‌ها» رابرت آلدریچ در سال ۱۹۸۱ در کنار پیتر فالک و «روزی روزگاری در آمریکا» سرجیو لئونه در سال ۱۹۸۴ هم از نقش‌آفرینی‌های وی است که منتقدان را به تمجید واداشت. او در سال ۱۹۹۹ در کمدی رمانتیک «چشم آبی میکی» همبازی هیو گرانت بود.

یانگ در سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی متعددی هم ظاهر شد که «قصه‌هایی از سردابه»، «کلمبو»، «محدودیت‌های بیرونی» و «عروسک روسی» از جمله آن‌ها بودند.

اولین نقش تاثیرگذار وی در فیلم «محله چینی‌ها» ساخته رومن پولانسکی در نقش کرلی بود. وی در اکشن مهیج ساخته سام پکین‌پا با نام «نخبگان قاتل» (۱۹۷۵) هم در کنار دنیرو بازی کرده بود.

گلندا جکسون

«گلندا جکسون» بازیگر برنده دو جایزه اسکار و سیاستمدار پیشین بریتانیایی بود که امسال در ۸۷ سالگی درگذشت. این بازیگر بریتانیایی اخیرا در فیلم «فراری بزرگ» در کنار  مایکل کین نقش آفرینی کرده بود.

 گلندا جکسون برنده دو جایزه اسکار بود و از دهه ۹۰ میلادی وارد عرصه سیاست شد. او عضو حزب کارگر و از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۵ نماینده پارلمان بریتانیا بود. او یک بار در سال ۱۹۷۱ برای بازی در فیلم «زنان عاشق» و بار دوم در سال ۱۹۷۴ برای بازی در فیلم «لمس عزت» جایزه اسکار گرفت.

بازی درخشان او در فیلم «الیزابت گم شده است» برای او در سال ۲۰۲۰ یک جایزه بفتا به ارمغان آورد. جکسون در ۵۶ سالگی اعلام کرد که بازیگری را رها می‌کند تا به عنوان نامزد حزب کارگر وارد پارلمان بریتانیا شود.

تریت ویلیامز

تریت ویلیامز که بیشتر به خاطر بازی در فیلم «مو» ساخته «میلوش فورمن» در سال ۱۹۷۹ شناخته شد، بر اثر یک سانحه رانندگی با موتورسیکلت درگذشت.

این بازیگر آمریکایی تقریباً ۵۰ سال فعالیت حرفه‌ای شامل بازی در نقش‌های اصلی در سریال تلویزیونی «اِوروود» و فیلم سینمایی «مو» را داشت؛ نخستین بار در سال ۱۹۷۵ به عنوان افسر پلیس در فیلم «قهرمان مرگبار» ظاهر شد و در بیش از ۱۲۰ نقش تلویزیونی و سینمایی از جمله فیلم‌های «عقاب فرود آمد»، «شاهزاده شهر» و «روزی روزگاری در آمریکا» ظاهر شد. او برای بازی در نقش جورج برگر رهبر هیپی‌ها در نسخه سینمایی موزیکال موفق «مو» در سال ۱۹۷۹ نامزد جایزه گلدن گلوب شد.

او همچنین در ده‌ها سریال تلویزیونی ظاهر شد اما شاید بیشتر به خاطر نقش اصلی‌اش در سریال «اِوروود» از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ در نقش دکتر اندرو براون، شناخته می‌شد.

تریت ویلیامز همچنین حضوری مکرر در نقش لنی راس در سریال «نجیب‌زادگان» داشت و حضور او روی صحنه تئاتر برادوی نیز شامل  نمایش‌هایی از جمله «گریس» و «دزدان دریایی پنزانس» بود.

لنس ردیک

لنس ردیک که برای بازی در فیلم‌های «جان ویک» و همچنین سریال‌هایی چون «شنود» و «فرینج» شناخته می‌شد نیز در ۶۰ سالگی از دنیا رفت.

شناخته شده‌ترین نقش «ردیک» ایفای نقش ستوان پلیس بالتیمور «سدریک دنیلز» در سریال جنایی «شنود» محصول شبکه HBO بود.

دیگر نقش‌های تلویزیونی این بازیگر شامل سریال‌های «بوش»، «گم‌شده»، «اوز» و نقش اصلی در درام علمی تخیلی «فرینج» نبود. او قبل از مرگ نقش زئوس را برای اقتباس تلویزیونی جدید «پرسی جکسون» ایفا کرده بود. 

لنس ردیک در سینما نیز در فیلم‌های «سقوط کاخ سفید»، «عشق سیلوی»، «برادر به برادر» و همچنین مجموعه فیلم‌های پرفروش «جان ویک» ظاهر شده بود. علاوه بر قسمت چهارم فیلم «جان ویک»، نقشی را برای فیلم «بالرین» با حضور «آنا د آرماس» نیز ایفا کرده و در نسخه جدید فیلم «مردان سفید نمی‌توانند بپرند» هم حضور داشته است.

تام سایزمور

«تام سایزمور» بازیگر آمریکایی پس از ابتلا به عارضه آنوریسم مغزی درگذشت. این هنرپیشه آمریکایی که بیشتر برای بازی در فیلم «نجات سرباز رایان»‌ شناخته می‌شد در سن ۶۱ سالگی از دنیا رفت.

سایزمور در فیلم‌هایی از جمله «نجات سرباز رایان» از استیون اسپیلبرگ، «مخمصه» ساخته مایکل مان و «سقوط شاهین سیاه» به کارگردانی ریدلی اسکات بازی کرده است.

این بازیگر در یکی از اولین حضورهای مهم خود در سینما در فیلم «متولد چهارم جولای» ساخته الیور استون در سال ۱۹۸۹ ظاهر شد و بعدها در فیلم «نقطه شکست» به کارگردانی کاترین بیگلو در سال ۱۹۹۱ و «قاتلان بالافطره» (۱۹۹۴) دیگر ساخته الیور استون ظاهر شد.

«دشمن کشور»، «زندان»، «احیای مردگان»، «جاده سرخ»، «قبل از اینکه بخوابم»، «شیطان در لباس آبی»، «مغز استخوان مبارزه کن»، «جاده زی‌زیکس»، «سیاره سرخ»، «دشنه» و «سمی» از جمله دیگر فیلم‌های تام سایزمور محسوب می‌شوند.

ریچارد بلزر

ریچارد بلزر کمدین و بازیگر آمریکایی که بیشتر برای بازی در نقش کارآگاه جان مانچ در سریال‌های «نظم و قانون» و «قتل: زندگی در خیابان» شناخته می‌شد، در سن ۷۸ سالگی درگذشت.

بلزر بیش از دو دهه و در ۱۰ سریال در نقش یک کارآگاه جنایی به نام جان مانچ بازی کرد که مستعد نظریه‌های توطئه بود. او نخستین بار در سال ۱۹۹۳ در یکی از قسمت های سریال « قتل» و آخرین بار هم در سال ۲۰۱۶ در سریال «نظم و قانون: واحد قربانیان ویژه» در این نقش ظاهر شد.

کارآگاه مانچ به یکی از طولانی‌ترین شخصیت‌های تلویزیون ایالات متحده تبدیل می‌شود که بیش از ۲۰ سال با عینک آفتابی در صفحه نمایش کوچک حضور داشت.

ریچارد بلزر در سال ۲۰۰۸ با همکاری «مایکل یان بلک» رمانی با عنوان «من یک پلیس نیستم!» را منتشر کرد! او همچنین به نوشتن چندین کتاب در مورد تئوری‌های توطئه درباره موضوعاتی چون ترور جان اف کندی و ناپدید شدن پرواز ۳۷۰ خطوط هوایی مالزی کمک کرد.

راکل ولش

راکل ولش بازیگر آمریکایی که در دهه شصت و هفتاد با فیلم «سفر روایی» و فیلم‌های دیگر به یکی از نمادهای بزرگ گیشه و فرهنگ پاپ تبدیل شد، در سن ۸۲ سالگی از دنیا رفت.  ابن بازیگر افسانه‌ای سینما، تئاتر و تلویزیون، در دوران حرفه‌ای خود طی بالغ بر ۵۰ سال، در بیش از ۳۰ فیلم و ۵۰ سریال تلویزیونی حضور یافت. 

ولش کار خود را به عنوان مجری برنامه پیش بینی آب و هوا در یک ایستگاه تلویزیونی محلی در کالیفرنیا شروع کرد و سپس نقش‌های کوچکی را در سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی از جمله «راوست اباوت» با بازی «الویس پریسلی» بر عهده گرفت. 

موفقیت او در سینما در اواسط دهه شصت میلادی و با فیلم های سینمایی چون «سفر رویایی» و «یک میلیون سال قبل از میلاد» به دست آمد و او در سال ۱۹۷۵ جایزه گلدن گلوب خود را به عنوان بهترین بازیگر زن کمدی یا موزیکال برای بازی در فیلم «سه تفنگدار» دریافت کرد.

در دهه نود میلادی، او در نقش خودش در فیلم «اسلحه برهنه: نتیجه نهایی» ظاهر شد و در دهه‌های بعد در سال ۲۰۰۱ در کمدی رمانتیک «قانونا بلوند» و در ادامه در فیلم کمدی «چگونه یک عاشق لاتین باشید» ساخته «یوجینو دربز»  مقابل دوربین رفت که آخرین فیلم او نیز بود. 

جینا لولوبریجیدا

جینا لولوبریجیدا هنرپیشه ایتالیایی سرشناس یود در سن ۹۵ سالگی درگذشت. او از ستارگان سینمای جهان در قرن بیستم که در کنار «سوفیا لورن» و «کلودیا کاردیناله» محسوب می‌شد.

شهرت جهانی لولوبریجیدا با فیلم «فان‌فان لاتولیپ و نیز «مهرویان شب» که هردو در سال ۱۹۵۲ اکران شدند، آغاز شد و ایفای نقش در فیلم  «گوژپشت نوتردام» (۱۹۵۶) او را به شهرت بیشتری رساند.

او برای بازی در فیلمی با عنوان «زیباترین زن جهان» با این لقب نیز شناخته می‌شد.

«بریجیدا» در سال ۱۹۶۱ به عنوان ستاره محبوب جهان برنده جایزه گلدن گلوب شد اما دهه ۷۰ میلای برای مدتی از سینما کناره گرفت و به عکاسی روی آورد. او با پرتره‌هایی که از شخصیت‌های مشهور فرهنگی و سیاسی و همکاران سینمایی‌اش گرفت بسیار موفق شد. بریجیدا در دهه ۸۰ میلادی دوباره به سینما بازگشت و در سال ۱۹۸۶ رییس هیات داوران جشنواره برلین شد.

ملیندا دیلون

ملیندا دیلون بازیگر فیلم‌هایی چون فیلم کلاسیک علمی-تخیلی استیون اسپیلبرگ «برخورد نزدیک از نوع سوم» و درام روزنامه‌نگاری «غیبت مالیس» یا «بدون سوء‌نیت» با بازی پل نیومن و نیز «داستان کریسمس» بود که ۸۲ سالگی درگذشت.

دیلون از سابقه پنج دهه بازیگری در هالیوود برخوردار بود و بازیگر فیلم‌های متعددی از جمله «هری و خانواده هندرسون»، «مشت»، «غیبت مالیس»، «شاهزاده جز و مد»، «به وونگ فو، برای همه چیز متشکرم! جولی نیومر»، «جفرسون‌ها» و … بود.

وی کارش را ابتدا به عنوان بازیگر صحنه نمایش آغاز کرد و برای بازی در نمایش اصلی «چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد؟» در سال ۱۹۶۲ در حالی که تنها ۲۳ سال داشت نامزدی جایزه تونی را کسب کرد. ۱۴ سال بعد وی در دو نقش متفاوت در فیلم زندگی‌نامه‌ای وودی گاتری «جهش به سوی افتخار» نامزدی گلدن گلوب را کسب کرد.

وقتی اسپیلبرگ برای فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» فراخوان دارد دیلون برای این نقش انتخاب شد و برای بازی در نقش مادری که پسرش توسط بیگانگان ربوده می‌شود نامزدی اسکار بهترین بازیگر زن نقش مکمل را به دست آورد. او چهار سال بعد در سال ۱۹۸۱ برای فیلم «غیبت مالیس» دومین نامزدی بازیگر نقش مکمل اسکار را دریافت کرد.

این بازیگر آخرین بار در درام خانوادگی کانادایی «هارتلند» بازی کرد و از سال ۲۰۰۷ از بازیگری دست کشید و به همین دلیل بار دیگر در نقش خودش در ادامه «داستان کریسمس» ظاهر نشد و جولی هاگرتی این نقش را تکرار کرد.

مایک نوسبوم

مایک نوسبوم بازیگر آمریکایی که طی سالیان همکاری‌های زیادی با دیوید ممت از جمله در نمایش «گلن بری گلن راس» در تئاتر برادوی داشت، در سن ۹۹ سالگی درگذشت.

او بیش از نیم قرن در صحنه‌های تئاتر شیکاگو بازی می‌کرد و در سال ۲۰۱۹ جایزه یک عمر دستاورد را از لیگ تئاتر شیکاگو دریافت کرد.

او در سینما در فیلم‌هایی چون «جذابیت مهلک» (۱۹۸۷)، «در میدان رویاها» (۱۹۸۹) و در«مردان سیاه پوش» (۱۹۹۷) بازی کرد.

مایک نوسبوم و دیوید ممت، نمایشنامه‌نویس و کارگردان آمریکایی، نخستین بار در اواخر دهه ۱۹۶۰ ملاقات کردند و برنده آینده جایزه پولیتزر او را در نقش معلم در سال ۱۹۷۵ در نمایش سه نفره «بوفالوی آمریکایی» در تئاتر گودمن در شیکاگو انتخاب کرد. او همچنین در نمایش «نسبیت» از دیوید ممت نیز نقش آلبرت انیشتین را بازی کرد.

نوسبوم اولین بار به عنوان کارگردان کمدی موزیکال در سال ۱۹۸۲ به برادوی راه یافت که تنها پنج اجرا طول کشید. او چهار سال بعد با بازی در نمایش «خانه برگ‌های آبی» ساخته جان گوار به عرصه نمایش بازگشت.

«هری و تونتو» (۱۹۷۴)، «از دست دادن آیزایا» (۱۹۹۵) و «سرقت بزرگ سرقت کوچک» (۱۹۹۵) از جمله دیگر نقش‌افرینی‌های این بازیگر آمریکایی در عرصه سینما هستند.

رسانه سینمای خانگی- اینجا خرمشهر درویش است

«ده‌ها هزار زن و مرد در خرمشهر روزهای جنگ را دیده‌اند و هرکدام از آن‌ها درباره‌ی روز فتح خرمشهر خاطره دارد، بنابراین هر کسی که از فتح خرمشهر فیلم می‌سازد در مقابل این گروه و خاطرات ثبت شده در حافظه‌شان مسئول است.»

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، جملات بالا گفته‌های احمدرضا درویش، کارگردان تعدادی از فیلم‌های ماندگار سینماست که در آثار خود وقایعی از روزهای جنگ تحمیلی ایران و عراق را با داستانی از آنچه بر مردمِ درگیر جنگ رخ داده، روایت کرده است.

در سال‌های اخیر اگرچه ساخت فیلم‌های جنگی و دفاع مقدسی با تمرکز و جدیت بیشتری در دستور کار تولید -بویژه در ارگان‌های هنری و سینمایی- بوده ولی بسیاری از این فیلم‌ها یک قهرمان یا فرمانده جنگ را محور داستان خود قرار داده‌اند و زندگی مردم بیشتر در حاشیه داستان‌ها تصویر شده؛ این در حالی است که مقامات کشور به بهانه‌های مختلف به افتخارات و رشادت‌های تاریخی ملت، بویژه مردم خوزستان در دوران جنگ اشاره کرده‌اند.

تاکیدها بر حضور مردم در شهرهایی که درگیری مستقیم در جنگ داشتند و تلاشی که برای حفظ این سرزمین انجام دادند و نیز تاثیری که جنگ بر زندگی آن‌ها گذاشت، بهانه‌ای است برای یاداوری به فیلمسازانی که به این حوزه وارد می‌شوند تا مردم را به عنوان قهرمانان اصلی جنگ فراموش نکنند.  همانطور که پیش‌تر احمدرضا درویش براین نکته تاکید کرده بود.

این فیلمساز که بیش از یک دهه است فیلمی در سینما نساخته و با توجه به مجوز نگرفتن «رستاخیز» برای اکران در سینماها، حدود ۲۰ سال است که هیچ فیلمی از او روی پرده سینما نرفته، از سال‌ها قبل آرزوی ساخت فیلمی را درباره فتح خرمشهر داشته است. او فیلمنامه این واقعه را با نام «درخشش» نوشته که خردادماه امسال رونمایی شد.

درویش به این دلیل درباره ماجرای فتح خرمشهر کار کرده که در مقطعی آن را مهم‌ترین حادثه تاریخ معاصر نامیده بود. او سال ۱۳۸۵ در گفت‌وگویی با ایسنا گفته بود: معاصر بودن ماجرای فتح خرمشهر در بعد تاریخی آن یکی از ویژگی‌هایی است که می‌توان بدان اشاره کرد، این جنگ علیه آرمان‌های ملی و تاریخی ما صورت گرفت و حضور مردم در برابر آن از ویژگی‌های مهم این حماسه بود.

در آن زمان درویش با تاکید براینکه گروهی مجرب کار تحقیقاتی و تشکیل بانک اطلاعاتی و گردآوری مجموعه‌ی کامل از منابع تحقیقاتی درباره‌ی این پروژه‌ را برعهده داشته‌اند، تاکید کرده بود:‌ هر کارگردانی که درباره‌ی خرمشهر فیلم می‌سازد، حتما به اطلاعات کافی در این زمینه نیازمند است و ضروری است که به مواردی نظیر مردم‌شناسی، فرهنگ، تاریخ، رویدادهای سیاسی، بررسی علت‌های بروز جنگ و تجاوز دشمن به‌خاک ایران، ابعاد نظامی، عملیاتی و تحولات بین‌المللی در آن دوره از تاریخ و علل پشتیبانی ده‌ها کشور از تجاوز دشمن به ایران توجه ویژه شود.

به گفته او «ده‌هاهزار زن و مرد در خرمشهر، آن روزها را دیده‌اند و هرکدام از آن‌ها درباره‌ی آن‌ روز خاطره دارند، بنابراین هر کسی در مقابل این گروه مسئول است و از آنجا که حافظه‌ ملت ایران مشحون از خاطره‌ این رویداد عظیم در دوران دفاع‌مقدس است، فیلمی با موضوع فتح خرمشهر باید منعکس‌کننده‌ خاطره‌ همه‌ی اقشار در آن رویداد باشد.

آخرین پیگیری‌های ایسنا در بهار امسال حاکی از این بود که ساخت فیلم «درخشش» و احتمالا با نام پیشین خود یعنی «شکوه پیروزی» توسط احمدرضا درویش که این روزها در سوگ از دست دادن برادر خویش است، جدی‌تر از هر زمان دیگری است.

احمدرضا درویش پیش‌تر در مراسمی که برای نمایش «دوئل» برپا شده بود، به دیدار خود با شهید جهان‌آرا در روزهای ابتدایی جنگ و زمانی که خرمشهر در محاصره بود اشاره کرده و گفته بود: همیشه دوست داشتم در فیلم‌هایی که درباره جنگ می‌سازم یک اشاره و امضایی از او در فیلم‌هایم باشد، زیرا جهان‌آرا نماد و اسوه مقاومت در روزهای ابتدایی جنگ بود. او در عین حال همواره تاکید کرده: سینمای دفاع مقدس به یک قشر و جناح محدود نیست. سفره‌ای است که به همه روزی می‌رساند و غذا می‌دهد و هرکسی که تشنه و اشتهای سیر شدن داشته باشد از این سفره به اندازه‌ کافی بهره‌مند می‌شود.

او اظهار امیدواری کرده بود که روزی بزرگان سینما در عرصه‌ سینمای دفاع مقدس وارد شوند و در این زمینه‌ فیلمی را تولید کنند و در عین حال به آن‌ها ایرادی هم گرفته نشود که حتما باید جنگ را تجربه کرده باشند.

آنچه درویش به آن اشاره کرده دغدغه برخی از فیلمسازان دیگر نیز بوده که ساخت فیلم از آنچه در دوران جنگ بر مردم گذشته و تاثیرات آن را دغدغه‌ای مهم می‌دانند ولی در موارد بسیاری با محدودیت‌هایی مواجه شده‌اند که مروری بر فیلم‌هایی که نتوانستند مجوز اکران بگیرند یا درگیر ممیزی‌های زیاد شدند مصداقی بر این ادعاست. در کنار این‌ها نگاه شعارگونه و نادیده گرفتن مردم بومی حاضر در خط مقدم نبرد و بی‌توجهی به آنچه برآن‌ها رخ داده هم مورد انتقاد بوده است. با این حال تاکید دولتمردان بر حضور مردمی که در شهرهای مختلف کشور در مقابل بیگانگان ایستادند، سوژه‌های متفاوت‌تری را می‌تواند دستمایه ساخت فیلم‌های دفاع مقدسی کند.  

رسانه سینمای خانگی- این بیلبورد برای همۀ فیلم‌ها جا دارد

شاید شما هم به عنوان یکی از مخاطبان سینما زمانی را به خاطر بیاورید که برای تماشای فیلمی به سینما می‌رفتید؛ با خاموش شدن چراغ‌های سینما پیش از نمایش فیلم، تبلیغات محصولات مختلف یا تیزر فیلم‌ها با عنوان برنامه آینده نمایش داده می‌شد. زمانی این تبلیغات آنقدر تاثیرگذار بود که مخاطبان از این طریق با فیلم‌های در نوبت اکران آشنا می‌شدند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در واقع پیش از آغاز فیلم، بهترین زمانی بود که مخاطب علاقه‌مند به سینما با تیزر فیلم‌های جدید آشنا شود. همچنین سایر اقلام تبلیغی هم جایگاه ویژه‌ای داشت چرا که تمرکز کامل مخاطب بر پرده سینما بود.

چرا تبلیغات یکپارچه سینمایی؟

بر اساس آمار منتشر شده توسط موسسه سینماشهر، سال گذشته بیش از ۱۳ میلیون نفر به تماشای آثار سینمایی اکران شده پرداختند و این آمار رو به رشد یعنی سینما به عنوان یکی از پرمخاطب‌ترین و تاثیرگذارترین رسانه‌ها در سبد فرهنگی خانواده‌های جایگاه ویژه‌ای دارد؛ در نتیجه فرصت مناسبی برای بنگاه‌های تبلیغاتی یا کارآفرین‌ها برای تبلیغ محصولات و خدمات فراهم می‌کند.

تبلیغات در سینما، به صورت دیداری-شنیداری بوده و از آنجا که مخاطبان سینما از سنین، جنسیت‌ و قشرهای مختلف هستند، تبلیغات پیش از فیلم، می‌تواند یک محصول را بهتر و بیشتر و با جامعه هدف مشخص به سمع و نظر مخاطب برساند. در حال حاضر متاسفانه به علت عدم یکدستگی فعالان شاغل در حوزه سینماداری در استفاده از ظرفیت‌های در اختیارشان، فضاهای تبلیغاتی در سینماها جذابیت خود را از دست داده و نادیده گرفته می‌شوند.

در طرح «شبکه تبلیغات و بازرگانی سینمای ایران» که اخیرا موسسه سینماشهر به عنوان یکی از اقدامات خود رونمایی کرد علاوه بر مخاطبان و بنگاه‌های تبلیغاتی، سینماداران و حتی تهیه‌کنندگان نیز در نظر گرفته شده‌اند. به گفته مدیر عامل این موسسه، در صورت اجرای این طرح با حذف واسطه‌های تبلیغاتی، امکان بهره‌برداری همزمان از تبلیغات شنیداری و دیداری (تیزرها) در کنار تبلیغات محیطی فراهم خواهد شد.

در صورت استفاده از روش تبلیغات چسبیده به فیلم، برای نتیجه مطلوب حتی می‌توان دسته‌بندی تبلیغات بر اساس ژانر فیلم را داشته باشیم که به ایجاد فضای رقابتی تبلیغات منجر می‌شود.

ایجاد امکان تبلیغات هدفمند

مرتضی شایسته، پخش‌کننده و تهیه‌کننده سینما در این باره به ایرنا گفت: تبلیغات، درآمد زیادی دارد و نمی‌توان از نقش آن در سینما غافل شد. پیش از این محصولات یا آثار سینمایی در ابتدای فیلم‌ها تبلیغ می‌شد و تهیه‌کنندگان نیز سهمی از این تبلیغات نداشتند؛ با طرح «شبکه تبلیغات و بازرگانی سینمای ایران» امیدواریم به صاحبان فیلم‌ها و تهیه‌کنندگان کمک شود. با یکپارچه‌سازی تبلیغات سینمای ایران، امکان تبلیغات هدفمند براساس جامعه مخاطب و ژانر فیلم‌ها فراهم ‌شود و با حذف واسطه‌های تبلیغاتی حتی برای کارکنان آن سینما نیز درآمدزایی به دنبال خواهد داشت.

اتفاق خوبی در انتظار سینماداران است

همچنین سعید خانی، مدیر شرکت پخش «خانه فیلم» نیز درباره تبلیغات یکپارچه سینمایی به ایرنا گفت: با توجه به تورمی که وجود دارد، هزینه‌های سالن‌داری نیز افزایش یافته است؛ طرح «شبکه تبلیغات و بازرگانی سینمای ایران» می‌تواند بخشی از این هزینه‌ها را برای سالن‌داران جبران کند.

وی افزود: فضای سینما و پرده بزرگ محل خوبی برای صاحبان آگهی‌هاست که اطلاع‌رسانی کنند. اگر این یکپارچگی تبلیغات شکل بگیرد هر سه حوزه سینما یعنی تهیه‌کننده، پخش‌کننده و سینماداران می‌توانند از عهده هزینه‌های کار خود برآیند. سینماداران نیز می‌توانند هزینه‌هایی مانند آب و برق و پرسنل را که در این سال‌ها به شدت بالا رفته تامین کنند. ضمن اینکه در نهایت تولیدکننده هم در بحث تبلیغات می‌تواند منفعت داشته باشد. کار دشواری است، ولی به نظرم شدنی است.

حبیب اسماعیلی، پخش‌کننده و تهیه‌کننده نیز به ایرنا گفت: اکنون سینما به مرکزی برای جذب مخاطب تبدیل شده، پاساژها و مراکز خریدی که سینما دارند ازدحام بیشتری را شاهد هستند. تبلیغات یکپارچه سینمایی نیز می‌تواند درآمدی برای صاحبان سینما داشته باشد و از طرفی دیگر به تجارت کشور کمک کند.

 حبیب اسماعیلی – پخش‌کننده و تهیه‌کننده سینما

محمدقاصد اشرفی، رئیس هیأت مدیره انجمن سینماداران نیز درباره تبلیغات سینمای ایران به ایرنا گفت: در گذشته تبلیغات به مراکز محدودی سپرده می‌شد و بسیاری از سینماهایی که فروش کمتری داشتند از این مزایا بهره‌مند نبودند. صاحبان کالا تنها به چند پردیس سینمایی پرفروش تبلیغ می‌سپردند ولی در این طرح جدید همه سینماها در سود این تبلیغات سهیم هستند و این به سینما و سینماداران کمک می‌کند.

به هر حال سینما یکی از انعطاف ‌پذیرترین فضاهای تبلیغاتی برای کارفرمایان و تاثیرگذار برای مخاطبان است که با برنامه‌ریزی و حرکت در مسیر رو به رشد سینمای ایران، ضمن درآمدزایی ثابت برای تمامی فعالان در حوزه سینماداری در سطح کشور، فرصت جدیدی از فضای تبلیغاتی را برای صاحبان کالا و خدمات فراهم می‌آورد.

این امر مستلزم همراهی طرح «شناسا» است که توسط موسسه سینماشهر راه‌اندازی می‌شود و با خارج کردن سیستم اکران از شرایط سنتی، علاوه بر امکان اکران سراسری فیلم‌ها، بستر امن و شبکه اختصاصی برای سینما محسوب می‌شود. برای اجرای این مهم هم لازم است سینماداران و موسسات پخش فیلم با همکاری‌ هم مقدمات اجرای این طرح را فراهم کنند تا از هزینه سربار سینماها کاسته شده و رغبت بیشتری برای سینماداری در کشور ایجاد کند.

رسانه سینمای خانگی- فراخوان استارت‌آپ فیلمنامه‌نویسی اعلام شد

 فراخوان رویداد استارتاپی فیلمنامه‌نویسی در گونه‌های سینمایی بلند، کوتاه داستانی و سریال توسط پارک ملی علوم و فناوری‌های نرم و صنایع فرهنگی منتشر شد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، رویداد استارتاپی فیلمنامه نویسی با هدف کمک به ارتقای کمی‌و کیفی فیلمنامه نویسی، شناسایی و معرفی ایده‌های خلاقانه در فیلمنامه‌نویسی، معرفی استعدادهای فیلمنامه نویسی در سطح کشور و زمینه سازی برای حضور و تبادل دانش و تجربه نیروهای خلاق و مستعد کشور در دهه اول اسفند ماه ۱۴۰۲ در تهران برگزار می شود.

این رویداد محدودیت موضوعی ندارد و قالب‌های مدنظر آن شامل «ایده» یا «خلاصه طرح» در گونه‌های سینمایی بلند، کوتاه داستانی و سریال است.

بر اساس اعلام پارک ملی علوم و فناوری‌های نرم و صنایع فرهنگی جهاد دانشگاهی، فرآیند کلی و نحوه برگزاری رویداد بدین صورت است که از میان ایده‌های ارسالی، حدود ۱۰۰ ایده انتخاب و از صاحبان ایده‌ها برای حضور در رویداد دعوت می‌شود. این افراد طی یک بازه زمانی سه روزه گِردهم هم آمده و زیر نظر استادان صاحب‌نام سینما و فیلمنامه نویسی، ایده‌های خود را مطرح و بیان می‌کنند. سپس در قالب کارگاه‌های آموزشی تخصصی، ایده خود را به طرح و سیناپس تبدیل و ضمن رقابت با سایر ایده‌های برتر، نسبت به جذب سرمایه گذار و ساخت اثر خود اقدام می‌کنند.

این رویداد در هر یک از بخش‌های سه گانه سینمایی بلند، کوتاه داستانی و سریال، ۳ جایزه نقدی و غیرنقدی اهدا می‌کند و همچنین سازمان‌ها و سرمایه گذاران حقوقی و حقیقی حاضر در رویداد نیز آثار برگزیده خود را در بخش‌های سه گانه، برای حمایت از تولید انتخاب و اعلام می‌کنند.

علاقه مندان شرکت در این رویداد تا ۱۰ دی ماه ۱۴۰۲مهلت دارند با مراجعه به سایت رویداد به آدرس www.iccip.ir نام نویسی کرده و آثار خود را مطابق مقررات رویداد، برای دبیرخانه ارسال کنند یا در صورت نیاز با شماره تلفن ۴۴۲۳۸۱۷۱ داخلی ۶۳۱ در پارک ملی علوم و فناوری‌های نرم و صنایع فرهنگی تماس بگیرند.

رسانه سینمای خانگی- در پایان «حقیقت» چه گذشت؟

هفدهمین دوره از جشنواره مستند سینمای ایران «سینماحقیقت» در حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جمعی از مدیران و مستندسازان و با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد.

به گزارش سینمای خانگی مهر، مراسم اختتامیه هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» امشب دوم دی ماه با حضور جمعی از مستندسازان در تالار وحدت برگزار شد.

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی، مجتبی امینی دبیر جشنواره فیلم فجر، علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما، مهدی آذرپندار رییس انجمن سینمای جوانان و … از جمله مهمانان این مراسم بودند.

این مراسم با نوای سرود جمهوری اسلامی ایران و اجرای محمدرضا شهیدی‌فر آغاز شد.

در ابتدای مراسم قطعه‌ای به رهبری بهزاد عبدی و با همراهی ارکستر موسیقی نواخته شد که در پس زمینه آن تصاویری از کودکان غزه را نمایش می‌داد.
در پایان این قطعه با بیان اینکه «اینجا چراغی روشن است» از همه قربانیان غزه و کودکانی که در خاک آرمیده اند و مادران یاد شد.

در ادامه محمد حمیدی‌مقدم دبیر جشنواره از یادبودی که برای قربانیان غزه برگزار شد تشکر و بیان کرد: روزهای سختی را به دلیل شدت کار پشت سر گذاشتیم. گروه بیشماری از مشاوران با ما همکاری کردند. از داورهایی که فیلم‌های متفاوت و رنگین این دوره از جشنواره را انتخاب کردند و از هیات‌های داوری که ما را یاری کردند، ممنونم.

وی اضافه کرد: جیمز لانگلی که یکی از فیلم‌های مهم درباره غزه را ساخته است و قبول کرد تا در این جشنواره کمک کند، مهرداد اسکویی فیلمساز خوب، رضا میرکریمی فیلمساز مطرح و … از دیگر داورانی که همراه ما بودند، تشکر می‌کنم. امسال در جشنواره شاهد رقابت نسل‌های مختلف و درخشش جوانان بودیم.

حمیدی مقدم تصریح کرد: آنچه جشن را شیرین‌تر و به یادماندنی می‌کند حضور جوانان است. جشنواره امسال جشنواره فیلم‌های اجتماعی، انتقادی و پرسشگر بود؛ مستندهایی درباره محیط زیست، درباره خانواده، درباره زیبایی‌های ایران، فیلم‌هایی درباره زنان، کاستی‌ها و غم‌های مشترک.محمد حمیدی‌مقدم: ما در حال عبور از مسیری هستیم که طراحی کرده بودیم، هزینه‌های تولید بالا رفته و دست ما به عنوان نهاد متولی تولید در سینمای مستند خالی است، جناب آقای وزیر باید برای این موضوع کاری کرد، سینمای مستند ایران، نیازمند توجه و حمایت جدی است

وی اضافه کرد: فیلم‌های صادق و امیدوار و فیلم‌هایی که مخاطب را به تکاپو و تلاش ترغیب می‌کرد، فیلم‌هایی که راه حل ارایه می‌داد و تماشاگر را محصور در شرایط نمی‌دید. با بخش غزه به شکل جدی به مساله غزه پرداختیم. فرصت گفت‌وگو و تماشای آثار مختلف با افکار و سلایق متفاوت در این دوره فراهم شد.

وی در بخش دیگر صحبت‌هایش بیان کرد: ما در حال عبور از مسیری هستیم که طراحی کرده بودیم، هزینه‌های تولید بالا رفته و دست ما به عنوان نهاد متولی تولید در سینمای مستند خالی است، جناب آقای وزیر باید برای این موضوع کاری کرد، سینمای مستند ایران، نیازمند توجه و حمایت جدی است. هدف ما رسیدن به بازارهای منطقه‌ای و جهانی است و سینمای ما می‌تواند یک مرکز جهانی باشد. هدف ما صرفاً حضور جشنواره‌ای نیست و امیدوارانه به آینده سینمای مستند ایران چشم می‌دوزیم.

در ادامه جوایز بخش مستند کوتاه بین الملل اعلام شد.

دیپلم افتخار مستند کوتاه بخش بین‌الملل به فیلم «سقف سنگی» ساخته رویا ربانی از ایران رسید.

همچنین دیپلم افتخار مستند کوتاه بین‌الملل به فیلم «پورزال» به کارگردانی ماریا ماوتی و احسان فرخی فرد رسید.

ماریا ماوتی در حالی که بغض کرده بود، گفت: خودم هر بار این فیلم را می بی نم، بغض می‌کنم برای مردمی که نه خاک دارند نه آب دارند نه هوا دارند نه کار دارند. امیدی هم ندارند و این جایزه را به مردم سیستان تقدیم می‌کنم.

در ادامه احسان فرخی‌فرد بیان کرد: از عوامل فیلم که چهار ماه شبانه‌روزی تلاش کردند و همچنین هیات داوران تشکر می‌کنم.

جایزه بهترین مستند کوتاه بین الملل به مستند «ارتعاشاتی از غزه» به کارگردانی رحاب نزال رسید. او در ویدیویی از بینندگان خواست به تحریم کالاهای رژیم اشغالگر قدس بپردازند و به عنوان شهروند و هنرمند صدای مردم غزه و کودکان باشند.

سپس جوایز بخش مستند نیمه بلند بین الملل اهدا شد.

در این بخش دیپلم افتخار مستند نیمه بلند بخش بین‌الملل به فیلم «مادر دانا مولود گنچ»» اثر سوینچ یشیل تاش رسید.

جایزه بهترین مستند نیمه بلند بخش بین الملل به «انجمن کلاشینکف» اثر کریستف کربش رسید. ویدیویی از این فیلمساز پخش شد و او از هیات داوران تشکر کرد.

جایزه ویژه هیات داوران به مستند «در دست ساخت» اثر مارکوس تویوو اهدا شد.

جایزه ویژه هیات داوران به مستند نیمه بلند «هم‌نوایی عاشقانه» ساخته آذر مهرابی اهدا شد.

آذر مهرابی پس از دریافت جایزه خود گفت: از هیات انتخاب و داوری بسیار تشکر می‌کنم. من دیشب حدود سی ثانیه آقای اسکویی را دیدم و به من گفتند از تو خیلی ممنون هستم که یک «فیلم» ساخته‌ای. من فیلمساز هستم و دوست دارم باز هم فیلم بسازم. اولین پلان‌های این فیلم برای سال ۹۷ و آخرین پلان‌های فیلم برای ۱۴۰۲ است. برای سینمای مستند باید فکری کرد. دوربین من در روند ساخت خراب شد و من نمی‌توانم دوربین یا ست مونتاژ بخرم و مجبور هستم این جایزه را به صاحب خانه‌ام بدهم. سینمای مستند پشتوانه شغلی ندارد. من از صندوق اعتباری کمک خواستم و بعد که فهرست انتظار هنرمندانی که برای کمکی ۱۰ میلیون تومانی را در صف دیدم، شرمنده شدم.

سپس هانا پولاک داور این بخش در صحبت‌های کوتاهی عنوان کرد: امیدوارم همه مردمان دنیا در صلح زندگی کنند. فیلم مستند تصویر دقیق‌تری برای چگونگی مواجه با مشکلات جهانی ارایه می‌دهد. فیلم‌های حاضر در جشنواره به ما آگاهی بسیاری درباره خیلی از مسایل داد و از این بابت از همه دوستان تشکر می‌کنم.

در ادامه جیمز لانگلی دیگر داور این بخش بیان کرد: خیلی خوشحال هستم که شانس بودن در کنار مردم ایران را دارم. در وضعیتی که تمامی مردم دنیا در رنج هستند، خوب است که به تماشای فیلم‌های مستند که راهکار می‌دهند، بنشینیم. این اولین باری نیست که من به ایران می‌آیم. پیش‌تر حدود یک سال و نیم در ایران زندگی کرده بودم و باید بگویم جشنواره «سینماحقیقت» همانند مردم ایران بسیار مهمان‌نواز است. دوست دارم به هموطنان آمریکایی‌ام بگویم، به ایران سفر کنند.

در ادامه مهرداد اسکویی یکی دیگر از داوران بخش بین‌الملل گفت: تاریخ در این نقطه از جغرافیا به تماشای فیلم مستندسازان و ترسیم دغدغه‌ها و جنگ‌ها و مصیبت‌ها برای ارایه راه‌حلی، نیاز دارد. این فیلم‌ها می‌توانند پیام‌رسان کسانی باشند که درد دارند اما صدایشان به گوش جهان نمی‌رسد. خوشحال هستم که بخشی از این جشنواره بودم. در این دوره فیلمسازهای زن ایرانی در دورترین نقاط ایران فیلم‌های مستند ساختند که واقعاً شگفتی‌آفرین بود.

وی در پایان با اشاره به مضامین فیلم‌ها عنوان کرد: امیدوارم آورده این جشنواره صلح باشد.

سپس جوایز بخش مستند بین الملل اهدا شد.

دیپلم افتخار مستند بلند بخش بین‌الملل به مستند «زندان مرکزی ولادیمیر» به کارگردانی جولیا بابکووا اهدا شد.

جایزه ویژه هیات داوران مستند بلند بخش بین‌الملل به مستند «ستار الکلاسیکو» به کارگردانی هادی شریعتی رسید که در سخنانی بیان کرد: در لحظه‌ای که من اینجا ایستاده‌ام همکارانی دارم که در شغل‌های دیگری هستند و کار می‌کنند. وضعیت سینمای مستند ما نیازمند یک بازنگری جدی است.

جایزه بهترین مستند بلند بخش بین‌الملل به مستند «نخ طلایی» اثر نیشتا جین اهدا شد.

در ادامه این مراسم محمد حمیدی مقدم با حضور روی صحنه گفت: جشنواره فیلم «کازان» جشنواره‌ای مهم است که برای اولین بار از واژه اسلام استفاده کرده است و هر ساله به سینمای ایران توجهی ویژه دارد. این جشنواره با هدف همگرایی دینی در کازان برگزار می‌شود. ما در جشنواره «سینماحقیقت» باتوجه به روابط بسیار خوب تاتارستان و ایران و رد و بدل کردن فرهنگ و به دلیل علاقه و عشق آن‌ها به حوزه فرهنگی ایران حس کردیم این روابط نیازمند گسترش است. ما به دلایل مختلفی از جمله ترکیب داوران مختلف از کشورهای اسلامی و برگزاری مداوم جشنواره کازان در هفت سال و برای سپاس و قدردانی از میلیوشا آیتوگانووا از او قدردانی می‌کنیم.

سپس با حضور حمیدی مقدم و رضا میرکریمی از میلیوشا آیتوگانووا داور این بخش قدردانی شد.

همچنین رضا میرکریمی در صحبت‌های کوتاهی گفت: بلندنظری همراه با مدارای این جشنواره باعث می‌شود گردهمایی خوبی از همه استعدادهای کشورهای اسلامی را در آن ببینید.

آیتوگانووا نیز بیان کرد: قبل از هر چیزی از محمد خزاعی تشکر می‌کنم. باعث خوشبختی من بود که در کازان در خدمت شما بودیم. هرسال کیفیت فیلم‌های ایرانی بیش از قبل می‌شود. دوستی ایران و جشنواره کازان تبدیل به سمبل و نمادی شده که در آینده می‌تواند پیام‌آور اهداف مشترک بسیاری باشد.

در بخش دیگری از مراسم اختتامیه، آرلین کلمشا استاد دانشگاه و پژوهشگر به صحنه آمد و بیان کرد: قبل از هر چیز از مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تشکر می‌کنم که شرایط ایران آمدن من را فراهم کردند. لحظه‌های ملاقات ما بسیار تراژیک است و کودکان بسیاری در غزه کشته می‌شوند. ما به عنوان فیلمساز نباید اجازه بدهیم که فلسطین دوباره فراموش شود تا حقوق بشر دوباره به فلسطین تاریخی بازگردد.

وی افزود: یکی از دغدغه‌های روشنفکر فلسطینی ادوارد سعید، بخشیدن صدا به فلسطینیانی بود که صدا از آن‌ها سلب شده است. نویسنده لبنانی هم می‌گفت سکوت را باید به کلمات تبدیل کرد. امروز صدای فلسطین، فریادی برای پایان ظلم و جنگ است.

با پخش تصاویری از سردار حاج قاسم سلیمانی، بخش اهدای جایزه سرباز وطن آغاز شد.

جایزه سرباز وطن به مستند «عیدوک» به کارگردانی امیر عسکری اهدا شد.

در ادامه عاید نبا فیلمساز فلسطینی در کنار محمد خزاعی و محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تجلیل از وائل الدحدوح خبرنگار الجزیره در غزه روی سن رفتند.

عاید نبا پس از دریافت لوح تقدیر وائل الدحدوح گفت: جشنواره «سینماحقیقت» به قولش که نشان دادن حقیقت است، عمل کرده است. آن‌چه که من دیدم این بود که غزه بخش مهمی از جشنواره بود. اینجا مستند یک کنش مقاومتی است و ما با وائل‌الدحدوح تماس گرفتیم و او می‌داند ما امروز درباره‌اش صحبت کرده‌ایم. فلسطینی‌ها در مقابل سوال آزادی یا مرگ قرار گرفته‌اند. امیدوارم همه شما مردم غزه را در قلبتان نگه دارید و به احترام مردم غزه از جای برخیزید.

در ادامه مراسم اسماعیلی وزیر ارشاد نیز در سخنانی بیان کرد: جشنواره امسال طبق گزارش‌های خوبی که سازمان سینمایی و آقای حمیدی مقدم عنوان کردند به لحاظ کمی و کیفی راه خود را طی می‌کند و این سومین سالی است که در دوره جدید جشنواره را برگزار می‌کنیم.

وی ادامه داد: دوستانی که جایزه گرفتند گلایه‌هایی را مطرح کردند که درست است. در فضای کشور باید به راه حل‌های دقیق و کاملاً نقطه‌ای در بخش‌های مختلف برسیم. در سال جاری در حوزه فیلم کوتاه که انجمن‌ها متولی آن هستند همکاری خوبی صورت گرفت. بیش از ۱۸۰ میلیارد تومان اعتبار مستقل قرار دادیم که به تک تک دفاتر فیلم کوتاه تزریق می‌شود.وزیر ارشاد: اقلیت نژادپرست ظالم، خشن و خون‌خوار که مدیریت این فضا را در سازمان‌های جهانی جلو می‌برند، دوست ندارند صدا و تصویری از ظلمشان پخش شود اما مستندسازان این مهم را انجام می‌دهند

وزیر ارشاد یادآور شد: در حوزه شهرستان حمایت‌های خوبی شده است. شاید یک سوم کارها از شهرستان‌ها به دبیرخانه می‌رسد. در سازمان سینمایی گزارشی اعلام شد که از بیش از ۷۰ فیلم سینمایی حمایت شده است. این حوزه کار ساخت و تولیدش پرهزینه است. در گذشته با بودجه‌ای چند میلیاردی می‌شد از کارها حمایت کرد اما امروز این عدد به سی تا چهل میلیارد تومان رسیده است. اینها جهشی است که بخشی از آن به دلیل جذابیت‌های جدیدی است که به حوزه کاری اضافه شده است مثل شبکه نمایش خانگی. کار ما حمایت جدی از این حوزه است.

وی عنوان کرد: در ۲ سال اخیر بخش عمده‌ای از حمایت‌ها توسط مجموعه‌های خارج از وزارت ارشاد صورت گرفته است که نیازمند توسعه است. مگر فارابی، انجمن سینمای جوان یا دیگر انجمن‌ها چقدر بودجه دارند. ما آمادگی این حمایت را داریم و دوستان من در سازمان سینمایی باید طرح‌هایشان را ارایه دهند. این نکته را همین‌جا عرض می‌کنم که اگر امسال از ۷۰ اثر مستند حمایت شده است، ما این آمادگی را داریم که سال بعد با ۲ برابر بودجه، تعداد ۲ برابر اثر را حمایت کنیم.

اسماعیلی تاکید کرد: مساله مهم امروز کشور موضوع آب است. ما از وزارت نیرو برای ساخت سریالی در حوزه آب درخواست حمایت کردیم. سینمای مستند بهترین دریچه برای آشنایی مردم با واقعیت‌ها است. «سینماحقیقت»، جشنواره‌ای است که به نام و عنوان خود وفادار است. امسال بسیاری از مستندها در حمایت از غزه بود که بیش از بیست هزار نفر جلوی چشم همه مردم دنیا در آن‌جا به قتل رسیدند. آیا خون مردم فلسطین کمرنگ‌تر از انسان‌های شریف دیگر نقاط دنیا است؟ چرا هیچ واکنشی نمی‌بینیم؟

وی ادامه داد: اقلیت نژادپرست ظالم، خشن و خون‌خوار که مدیریت این فضا را در سازمان‌های جهانی جلو می‌برند، دوست ندارند صدا و تصویری از ظلمشان پخش شود اما مستندسازان این مهم را انجام می‌دهند. از محمد خزاعی درخواست حمایت بیشتر از مستندسازان را دارم تا امکان فعالیت بیشتر فیلمسازان جوانان فراهم شود.

در بخش بعدی مراسم مصطفی زمانیان رییس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری روی صحنه آمد و جایزه ویژه مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری را به مستند «بحران خاموش» ساخته محمدحسین حقیقی اهدا کرد.

حقیقی نیز که می‌خواست جایزه را برگرداند بیان کرد: این جایزه را وقتی به من بدهید که آقای رییس جمهور و هیات دولت این فیلم را دیدند. آن زمان جایزه برایم مه‌متر است چون فیلم درباره دغدغه مهمی است که رهبر انقلاب هم درباره آن تاکید داشته اند. با احترام تا آن زمان جایزه را به ایشان برمی‌گردانم.

در نهایت با اصرار مجری، حقیقی جایزه را با خود برد.

زمانیان نیز در سخنانی عنوان کرد: ظرفیت «سینماحقیقت» می‌تواند پلی شود میان دنیای هنر و دنیای سیاست از این رو باید هنرمندی که توانسته افکار سیاسی و حاکمیتی را حول مسایل پراهمیت جمع کند و در میان مسایل کم اهمیت ساخته شده توسط دیگران مهمترین مسایل را برجسته کند، تقدیر شود.

در ادامه جایزه ویژه بنیاد پانزده خرداد به مستند «نفس» ساخته علیرضا باغشنی اهدا شد.

بخش بعدی مراسم اهدای جوایز بخش شهید آوینی بود.

جایزه و تندیس برنزی شهید آوینی به مستند «بی‌قرار» ساخته محمدعلی فارسی اهدا شد. همچنین جایزه و تندیس نقره‌ای شهید آوینی به مستند «احمد» به کارگردانی مصطفی رزاق کریمی تعلق گرفت.

مصطفی رزاق کریمی در سخنانی بیان کرد: حدود یک سال و چند ماه تحقیق این فیلم طول کشید و بعد دوره‌های مختلف تولیدآن زمان برد. اعتقاد دارم به موضوع تحقیق در سینمای مستند و برایم تحقیق در دوران انقلاب که معتقدم الان وقتش رسیده است، اهمیت دارد. باید بدون تحریف، تحقیق و پژوهش درست داشته باشیم. امیدوارم این کار هم ماندگار باشد.

جایزه و تندیس طلایی شهید آوینی نیز به مستند «قوی دل» به کارگردانی علی فراهانی صدر اهدا شد.

در ادامه جوایز بخش مستند کوتاه مسابقه ملی اهدا شد.

جایزه بهترین کارگردانی مستند کوتاه به فیلم «پورزال» به کارگردانی احسان فرخی‌فرد و ماریا ماوتی رسید.

جایزه بهترین کارگردانی فیلم مستند نیمه بلند در بخش ملی به فیلم «هفت سال اینجا» به کارگردانی سیدمصطفی سیدالحسینی اهدا شد.

جایزه بهترین پژوهش بخش ملی به حامد کلجه‌ای برای مستند «آذر آبادگان» تعلق گرفت.

جایزه بهترین نویسنده گفتار متن به محمدرضا ابوالحسنی برای مستند «دوئل بوکمال» رسید.

جایزه بهترین گوینده گفتار متن به ناصر طهماسب برای مستند «می ۱۹۶۸» اهدا شد.

در ادامه شهیدی‌فر مجری مراسم از زنده‌یاد طهماسب و فیلم‌هایی که در این سال‌ها دوبله کرده است، یاد کرد.

جایزه بهترین صداگذاری به حسن مهدوی برای مستند «آب بندان» رسید.

جایزه بهترین موسیقی متن به اکبر ابراهیمی برای مستند «آخرین کوسه نهنگ» اهدا شد.

جایزه بهترین تدوین به حسن وزیرزاده، ساسان فلاح‌فر و عباس وهاج برای مستند «دوئل بوکمال» تعلق گرفت.

جایزه بهترین تصویربرداری به‌صورت مشترک به رامتین بالف و رشاد بالف برای مستند «آخرین کوسه نهنگ» و مهدی آزادی برای مستند «پورزال» رسید.

جایزه ویژه هیات داوران به علی فراهانی صدر برای مستند «قوی‌دل» و جابر بادیاد برای مستند «دختر کوه نور» رسید.

هیات داوران با توجه به تمرکز ویژه جشنواره امسال به موضوع آب و مساله جمعیت، فیلم‌های «آب بندان» با موضوع آب، «بحران خاموش» با موضوع جمعیت و «در پناه نیزار» با موضوع محیط زیست را شایسته توجه دانست.

جایزه بهترین کارگردانی فیلم مستند بلند به «خانواده خلج» به کارگردانی مصطفی حاجی‌قاسمی و مریم الهامیان رسید.

جایزه بهترین فیلم مستند به مهدی ایمانی شهمیری برای مستند «تکثیر در اسارت» رسید.

جایزه ویژه دبیر جشنواره به مستند «رزیدنت» به کارگردانی امیرمحمد کوچک‌زاده و مستند «پدگر» به محمد دین‌دشتی اهدا شد.

جایزه ویژه دبیر به احمد قوی‌دل شخصیت فیلم «قوی‌دل» اهدا شد.

احمد قوی‌دل در سخنانی گفت: از دبیر جشنواره و هیات داوران سپاسگزار هستم. همه موفقیت‌های ما بر دوش رسانه بود و من از اهالی رسانه ممنونم که آن‌ها هستند که خطر می‌کنند و صدای ما را به گوش می‌رسانند.

جایزه استعداد نو به مستند «برار انیسه» به کارگردانی سید صادق کاظمی تعلق گرفت.محمد خزاعی: من برای بهبود این شرایط تلاش خواهم کرد. جلسات مکرری هم برای بهبود وضعیت داشتم و علیرغم حرف‌های بعضی از عزیزان من فکر می‌کنم افق‌های آینده روشن است. دغدغه من تنها سینمای مستند نیست و تمامی اهالی خانواده سینما را در بر می‌گیرد

در بخش بعدی مراسم، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی بیان کرد: دوست دارم گلایه‌های سینماگران را بشنوم و برای آن‌ها راهکار پیدا کنم. من با شما همدردی می‌کنم. دوست داشتم در شرایط بهتری سکان‌دار این مسوولیت می‌شدم. ای کاش بحث‌های اقتصادی امروز به جای این مسایل جایش را به سوژه‌های ناب‌تری می‌داد. من در بدترین شرایط اقتصادی یا شرایط سیاسی سکان‌دار شدم اما از خانواده خود سینمای ایران و رنج‌کشیده هستم و درد شما را می‌فهمم.

وی یادآور شد: من برای بهبود این شرایط تلاش خواهم کرد. جلسات مکرری هم برای بهبود وضعیت داشتم و علیرغم حرف‌های بعضی از عزیزان من فکر می‌کنم افق‌های آینده روشن است. دغدغه من تنها سینمای مستند نیست و تمامی اهالی خانواده سینما را در بر می‌گیرد. سال ۱۴۰۳ سالی بهتر در زمینه اقتصاد سینما، معیشت و تولید خواهد بود.

خزاعی در پایان سخنانش درگذشت ناصر طهماسب صدای ماندگار دوبله را تسلیت گفت و برای کیانوش عیاری که ساعتی قبل به دلیل سکته بستری شده‌است نیز آرزوی سلامتی کرد.

در ادامه جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران این دوره از جشنواره به سعید الهی تهیه‌کننده مستند «قوی‌دل» اهدا شد.

سعید الهی بعد از دریافت جایزه گفت: این اولین بار است که یک فیلم هم برنده تماشاگران و هم شهید آوینی و جایزه ویژه شهید آوینی می‌شود. این ماجرا پیام‌آور این است که می‌توان فیلمی ساخت که هم نظر متخصصان و هم نظر مردم را جلب کند. فکر می‌کنم این اتفاق برای اولین بار افتاده است.

در پایان این مراسم نیز علی دهکردی با اشاره به مسوولیت سنگی که برعهده گرفته است، بیان کرد: در روزهای اولی که من به عنوان مدیر عامل خانه سینما انتخاب شدم، اسنپ گرفتم و بعد راننده اسنپ به من گفت که من مستندسازم و عضوی از خانه سینما. همان لحظه من فکر کردم کلید خانه‌ای را در دست گرفتم که یک مستندساز به‌عنوان موتور دانش، خلاقیت و هنر راننده اسنپ شده است. اما حالا خوشحالم که این جوان در این سالن جایزه گرفت و جمعیت انبوهی برای او دست زدند. امیدوارم «سینماحقیقت» بتواند حقیقت سینمای فاخر ما را به گوش و چشم کسانی که چشم و گوششان را بر حقیقت سینما بستند، باز کنند.

رسانه سینمای خانگی- این «پالایشگاه» را در سینما ببینید

مهرداد خوشبخت کارگردان فیلم «پالایشگاه» می گوید نسخه در حال اکران این فیلم کاملا با نسخه‌ای که در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، متفاوت است.

به گزارش سینمای خانگی، مهرداد خوشبخت کارگردان فیلم سینمایی «پالایشگاه» که به تازگی اکران عمومی خود را آغاز کرده است در گفت‌وگو با مهر، درباره حضور این فیلم و مشکلاتی که برای آن در زمان نمایش در جشنواره فیلم فجر پیش آمد، گفت: در جشنواره سال گذشته فشار زیادی را برای رساندن فیلم به جشنواره تحمل کردیم و همه تقریباً در جریان آن هستند. چنین پروژه‌های بزرگی به ویژه در بخش جلوه‌های بصری به زمان زیادی نیاز دارد. با وجود زمان کم تا شروع جشنواره چهل و یکم تیم پس تولید «پالایشگاه» به صورت شبانه روزی تلاششان را کردند تا فیلم به بهترین شکل به جشنواره برسد اما متأسفانه فیلم بدون اینکه تمام مراحل پس تولید فنی و هنری آن به نتیجه مطلوب برسد تنها در ۲ روز آخر به جشنواره رسید.

وی ادامه داد: تأخیر در آماده شدن فیلم سبب شد تا «پالایشگاه» در تعداد بسیار محدودی سانس نمایش داده شود به همین دلیل نتوانست درست مورد داوری قرار گیرد و در جشنواره به شکل محدود به نمایش درآمد.

این کارگردان در ادامه درباره نسخه‌ای که در حال حاضر در سینماها اکران می‌شود، توضیح داد: ما بعد از جشنواره تمام اشکالات فیلم را برطرف کردیم و نسخه‌ای که در حال حاضر به اکران در آمده یک فیلم سینمایی دیدنی است که باید در سالن سینما، روی پرده بزرگ و با صدای فوق العاده تجربه کرد.

خوشبخت در پایان عنوان کرد: سکانس‌هایی در فیلم «پالایشگاه» وجود دارد که کمتر در سینمای ایران به اجرا درآمده است و خوشحالم از اینکه مخاطب پس از خروج از سالن سینما دیدن «پالایشگاه» را با هیجان به دیگران توصیه می‌کند. فیلمی که حقایقی را به نمایش می‌گذارد که جزو ناگفته‌های حماسی و ملی و رشادت‌های ملت بزرگ این کشور است.

«پالایشگاه» که نخستین بار در جشنواره فجر چهل و یکم با نام «گل‌های باوارده» به نمایش درآمد توانست سه نامزدی، ۲ سیمرغ بلورین جلوه‌های ویژه بصری و جایزه ویژه دبیر جشنواره را از آن خود کند.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «آبادان در التهاب است گروهی به روشن ماندن چراغ پالایشگاه فکر می‌کنند.»

بانیپال شومون، امیررضا دلاوری، الهام نامی، یاسین مسعودی، عبدالرضا نصاری، حیدر رحیمی، پوریا ریحانی، شقایق تنگستانی با حضور نادر سلیمانی گروه بازیگران اصلی «پالایشگاه» را تشکیل می‌دهند.

خروج از نسخه موبایل