فیلم سینمایی اُختالرضا(س) همزمان با ایام معصومیه با حضور شخصیتهای حوزوی، فرهنگی و هنری برای نخستین بار در تالار مرکزی شهر قم رونمایی و نشان خادمی حضرت معصومه (س) به مجید مجیدی کارگردان سینما اهدا شد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، مدیر حرم حضرت معصومه در این آیین طی سخنانی اظهار داشت: از سالیان گذشته آستان مقدس حضرت معصومه (س) جلوگاه هنر بوده، و برای معرفی بیشتر چهره نورانی حضرت معصومه اقدامهای فراوانی را در عرصههای مختلف معماری و کاشیکاری، همچنین آثار مکتوب و شعر و شاعری شکل داده است.
حجتالاسلام صفر فلاحی افزود: یکی از مسائل مورد توجه آستان مقدس بهویژه در دهه اخیر، مساله بهرهگیری و بهره بردن از هنر و رسانه بوده است.
وی یادآور شد: همان گونه که رهبر معظم انقلاب نیز فرمودند، مقوله هنر، رساترین و دقیقترین ابزار رساننده پیام است.
فلاحی خاطرنشان کرد: به منظور معرفی هر چه بیشتر چهره اهل بیت، از سالهای گذشته، مساله ساختن فیلم، مستند و حتی سریال در خصوص زندگانی نورانی کریمه اهل بیت مطرح بود، این اقدام با عنایت آن بانوی بزرگوار و لطف و کرامت عتبه امام حسین(ع) و هنرمندانی که در سرزمین کریمه اهل بیت رشد پیدا کردند، و عشق و علاقهشان را نشان دادند، محقق شد.
مدیر حرم حضرت معصومه با ذکر این نکته که افراد فراوانی برای تولید این فیلم زحمت کشیدند و کارشناسانی گوناگونی وقت گذاشتهاند گفت: علاوه بر تولیتهای این آستان مقدس که طی ۲ دهه در این زمینه تلاش کردند،؛ محققان، نویسندگان، هنردوستان و اصحاب رسانه نیز مشورتهای مختلفی را ارائه دادند.
حجت الاسلام فلاحی بیان داشت: چهره نورانی حضرت معصومه(س)، چهرهای است که باید به شکل ظریف، دقیق و کارشناسانه معرفی شود.
وی ادامه داد: حضرت معصومه شخصیتی است که جغرافیای جهان اسلام و تشییع را تغییر داده است، و آمدن او به ایران بعد از امام رضا(ع) انقلاب شیعی را پیش برده است.
وی تاکید کرد: این بانوی بزرگ در عرصههای معنویت، عرفان، اخلاق، عبودیت و بندگی آنچنان قدرتمند است، که در حقیقت نفوذ کلمه او را نشان میدهد.
فلاحی گفت: اگر در کنار حوزههای علمیه شخصیتهای بزرگ که هر کدام آنان رکنی از ارکان تشیع هستند، رشد پیدا میکنند، به واسطه نشستن سر سفره کریمه اهل بیت است.
مدیر حرم بانوی کرامت در بخش دیگری از سخنان با قدردانی از اعتباب مقدس، نهادهای فرهنگی و انقلابی، سپاه پاسداران و حوزه علمیه در تولید فیلم اخت الرضا(س) اظهار کرد: این فیلم به واسطه پژوهشهای گوناگونی که برای تولید آن انجام شده، جایگاه هنر را ارتقا خواهد داد.
نماینده عتبه حسینی نیز در این آیین با بیان اینکه اخت الرضا(س) نخستین اثری هنری است که با کمک مجموعه رسانهای کربلا و با همکاری یکی از بهترین نهادهای مذهبی جمهوری اسلامی تولید شده است افزود: ما از روی افتخار و با توجه به حمایتهای معنوی و مادی فراوان و تعامل استثنایی که از سوی تولیت عتبه حسینی شاهد بودهایم، مشتاقانه به همکاری بیشتر در این زمینه چشم میدوزیم.
حیدر اسلامی همچنین خاطرنشان کرد: تولیت عتبه حسینی به محض مطرح شدن ایده تولید این فیلم و خواندن نام حضرت فاطمه معصومه، موافقت فوری را اعلام، و بودجه مورد نیاز را نیز تخصیص دادند.
وی افزود: این نشان دهنده میزان محبت و دلبستگی عراقیها به اهل بیت بهویژه خواهر امام رضا است. ما همیشه درباره بانوی بزرگوار و مکرم قم و این شخصیت منحصر به فرد و زندگانی درخشان ایشان میخوانیم و صحبت میکنیم.
سلامی گفت: تجسم همه اینها در یک فیلم آن هم به دو یا چند زبان که برای رساندن پیام آن حضرت در فرهنگهای متنوع و مکانهای دوردست آماده شده، قطعا و یقینا از روی حُسنِ توفیق و خلوص نیت است.
حجتالاسلام علی نظری منفرد از استادان حوزه علمیه قم نیز با بیان اینکه تولید این فیلم کار بسیار سخت و طاقت فرسایی بوده است گفت: حدود ۴۴ سال از پیروزی انقلاب میگذرد، انقلاب از قم آغاز شد، باید خیلی زودتر برای ساخت فیلم حضرت معصومه که همه برکتها از آن حضرت است، اقدام میشد.
گلایه مجیدی از ساخت ۲ فیلم درباره حضرت محمد (ص)
مجید مجیدی از کارگردانان سرشناس کشور نیز در این آیین ساخت شهرک سینمایی نور را مورد توجه قرار داد و گفت: این شهرک سینمایی که در نوع خود در جهان اسلام بینظیر است، به شکل سه بُعدی و با استحکام بالا ایجاد شده، و این قابلیت را دارد که آثار زیادی در رابطه با زندگی اهل بیت در آن تولید و ساخته شود.
مجید مجیدی گفت: بهرغم ظرفیت عظیم این مجموعه، ولی به دلیل مدیریتی که در حوزه فرهنگ وجود دارد، متاسفانه آنچنانکه باید و شاید و به نحو شایسته از آن استفاده نشده است.
کارگردان فیلم محمد رسولالله تولید فیلم در خصوص تاریخ اسلام و زندگانی اهل بیت را سخت و طاقت فرسا توصیف کرد و گفت: در حالیکه در مورد زندگانی حضرت عیسی(ع) بیش از ۱۳۰ فیلم و سریال، در رابطه با زندگی حضرت موسی(ع) ۷۰ تا ۸۰ فیلم و همچنین زندگی بودا نیز ۴۲ فیلم ساخته شده، اما این تعداد، پیرامون زندگی پیامبر اسلام و آخرین فرستاده خداوند، فقط ۲ فیلم است.
فیلم سینمایی اُختالرضا که روایتگر زندگی حضرت معصومه و هجرت آن بزرگوار از مدینه به شهر قم است، به کارگردانی سید مجتبی طباطبایی، توسط سازمان سینمایی سوره و با مشارکت آستان مقدس حضرت معصومه(س) و عتبه حسینی ساخته شده است.
این فیلم ۹۰ دقیقهای برای نخستین بار در قم اکران شد، و از ۱۹ مهرماه نیز در سینماهای سراسر کشور به روی پرده خواهد رفت.
اعطای نشان خادمی حضرت معصومه به مجید مجیدی و تجلیل از کارگردان و عوامل تهیه این فیلم از جلوههای ویژه، این آیین بود.
کارگردان پویانمایی «مسافری از گانورا» گفت: در اکثر فیلمها که اتفاق رخ داده خوب است، اما ممکن است پایانبندی خوب نباشد. ما باید به دنبال رقم خوردن اتفاق خوب مبتنی بر امید باشیم.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، سید احمد علمدار در نشست نقد پویانمایی (مسافری از گانورا) اکران شده در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان اظهار داشت: در کودکی فیلمی تخیلی تماشا کردم که همان فیلم جرقه حضور من در فیلمسازی بود. نه بازیگری و نه هیج چیز دیگر برایم جذاب نبود بنابراین وارد دنیای ساخت انیمیشن شدم.
وی افزود: سه برادر هستیم که در این حوزه فعالیت میکنیم، البته در بین راه تقسیم کار کردیم تا کار را با همکاری هم پیش ببریم. بنابراین تهیه کنندگی و کارگردانی فنی و هنری را آموزش دیده و در آن کسب تجربه کردیم.
کارگردان پویانمایی مسافری از گانورا گفت: تولید این پویانمایی را با بودجه شخصی شروع و بعد از آن سرمایهگذارانی پیدا شد و حوزه هنری نیز کمک کرد. در حقیقت این پروژه با بودجه کمی ساخته شد.
وی افزود: ساخت این کار سه سال و نگارش فیلمنامه نیز به همین میزان طول کشید. بازنویسی زیادی در مرحله فیلمنامه نویسی داشتیم زیرا نگاه ما مخاطب محور بود.
علمدار اظهار کرد: به دنبال این بودیم کاری ساخته شود که مخاطب جذب و مشتاق شود که آن را دنبال کند.
وی با اشاره به واژه امید گفت: در اکثر فیلمها شاهد هستیم که اتفاق رخ داده خوب است، اما ممکن است پایانبندی خوب نباشد. ما باید به دنبال رقم خوردن اتفاق خوب مبتنی بر امید در داستانها و فیلمها باشیم.
کارگردان پویانمایی مسافری از گانورا گفت: با توجه به اینکه زمان فیلم طولانی است اطلاعات علمی زیادی را حذف کردیم تا به زمان موردنظر برسیم.
پیام مجید زینالعابدین دبیر سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان در آستانه آغاز این رویداد، منتشر شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ستاد اطلاعرسانی و ارتباطات رسانهای سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، متن پیام مجید زینالعابدین دبیر جشنواره سی و پنجم فیلمهای کودک و نوجوان به شرح زیر است:
«به نام خدا
سینما هنر متعالی و جامعی است که علاوه بر وجوه هنری، تکنیکی و حرفهای، از علوم انسانی و علوم تربیتی نیز الهام گرفته است.
سینما امروز مظهر دیپلماسی عمومی و زبان مشترک بین ملتها و هنر تبادل فرهنگها و تمدنها را در ذات و ماهیت خود دارد.
سینما کلید پیشرفت کشور است و سینمای کودک و نوجوان به همین نسبت میتواند راهنمای بچههای ایران زمین برای نیل در مسیر پیشرفت باشد.
شعار جشنواره امسال هم با همین رسالت و نگرش، تنقیح و تهذیب یافت؛ بچهها کمالطلب، حقیقتجو و آرمانخواه هستند و میلِ صعود به قلّهها را دارند. پرواز به آسمان آرزوها و صعود به دست نیافتنیها، رویای بچههاست. حرکت به سمت قلّه، افکار و شخصیت بچهها را به سوی کمال رشد میدهد.
اینک پس از چهار سال فترت از برگزاری این رویداد به شکل حضوری، چراغ جشنواره فروغ دوباره گرفته و خانه جشنواره بار دیگر سرشار از شور و شوق و هیاهوی کودکان و نوجوانان است که از یک سو اندیشه و خلاقیت هنری سینماگران کودک و نوجوان را به رخ میکشد و از دیگر سو نشاط و ذوق دنیای کودکی را در سرزمین سینما متجلی میکند.
قطار فیلمهای جشنواره در سی و پنجمین ایستگاه برای بیست و سومین مرتبه به اصفهان، شهر زندگی رسیده است. شهری که نمادی از عقبه تمدنی و فرهنگی ما ا یرانیان است و همه به داشتن اصفهان در قلب ایران عزیز افتخار میکنیم؛ اصفهان شهر فرهنگ و هنر، دیار صنعت و علم و بلاد ایمان و اخلاق است.
معتقدم باید نسل آینده این سرزمین با اتکای به اصالت دینی و فرهنگی تربیت شوند و ریشههای هویتی خود را بشناسند، به همین علت در تولیدات مضمون محور سینمای کودک، برای کودک و نوجوان ایرانی حرف نو و ایده جذاب نیاز است.
سینمای کودک و نوجوان با معصومیت کودکانه و لطافت نوجوانانه قرین و همنشین است. جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، محل تعاطی افکار اهالی این سینما نیز هست. واقعیت این که سینمای کودک و نوجوان با وجود همه گامهای خوبی که در چهار دهه برای رشد و بلوغ خود برداشته، همچنان نیازمند برنامهریزی، راهبری و حمایت برای احیای تولید و اکران است. افول تولید و اکران در دوره کرونا، توقفها و تکانههایی را در آثار این حوزه ایجاد کرد. باید دست در دست هم دهیم تا سینمای کودک و نوجوان از نو روی پا بایستد.
جشنواره سی و پنجم فرصت جدید برای توجه به آثار و تولیدات سینمای کودک و نوجوان است. همه سینماگران، اهالی فرهنگ و هنر و خانواده اصلی سینما میزبان اصلی این رویداد هستند. خداوند مهربان را شاکر هستم که توانستیم با همراهی و همدلی همکارانم در تهران و اصفهان، مدیران و مسؤولان ذیربط، چراغ جشنواره را بیافروزیم. تلاش همکارانم در دبیرخانه، ایجاد بهترین شرایط شایسته نام جشنواره و شأن سینمای کودک و نوجوان است. اینک فصل از نو ایستادن است.»
مستند «آب ما را خواهد برد» ساخته محمد احسانی در دو جشنواره بینالمللی در کشورهای پرتغال و برزیل به روی پرده میرود.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، این مستند ابتدا در بیست و نهمین دوره جشنواره بین المللی محیط زیست سینه اکو پرتغال (Serra da Estrela International Environmental Film Festival) حضور خواهد داشت که از تاریخ ۵ تا ۱۳ اکتبر (۱۳ تا ۲۱ مهر) برگزار میشود.
«آب ما را خواهد برد» در ادامه در سی و یکمین جشنواره بین المللی محیط زیست و حقوق بشر اکو سینه برزیل (Ecocine international Environmental and Human Rights film festival) نیز به نمایش گذاشته خواهد شد که از طی روزهای ۳ نوامبر تا ۳ دسامبر (۱۲ آبان تا ۱۲ آذر) برگزار شود.
این مستند پیش از این سال گذشته در جشنواره بین اللملی محیط زیست مونته نگرو و جشنواره سینما حقیقت ایران به نمایش در آمده و موضوع فیلم به سیل سال ۹۸ ایران در استان های گلستان، لرستان و خوزستان و فربانیان این سیل میپردازد.
فریدون جیرانی گفت:من به طور کلی معتقدم نیمه دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمیبینیم.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده، نخستین شب از سلسله نشستهای «بر سینمای ایران چه گذشت» به میزبانی امیر قادری و با حضور جمعی از سینماگران و اهالی رسانه روز دوشنبه سوم مهر در سالن شهر هفتم پردیس سینمایی آزادی برگزار شد. مهدی فخیمزاده، فریدون جیرانی، بهروز افخمی و سیدضیاء هاشمی از جمله سینماگرانی بودند که در میزگرد این نشست حاضر شدند.
امیر قادری ابتدا ضمن خوشامدگویی به مهمانان گفت: در ۴ برنامهای که از این سلسله نشست در مهرماه خواهیم داشت و ۴ قسمت از مستند «بر سینمای ایران چه گذشت» محصول سازمان سینمایی سوره را به نمایش میگذاریم، درباره تاریخ سینمای دهه ۶۰ صحبت خواهیم کرد. در ادامه این نشستها که احتمالا در آبان ماه برگزار میشود، موضوع سینمای دهه ۷۰ را محل بحث قرار خواهیم داد.
وی ادامه داد: اغلب آنچه در سینمای ایران اتفاق افتاده است، حاصل دو دهه اول است. در ادامه مسیر مدیریت سینمای ایران آنچنان تغییر مسیر نداده و بنیاد آن از همان سالها گذاشته شده است. اگر بخواهیم به سال های منتهی به انقلاب بازگردیم، روایتی وجود دارد که گفته میشود سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با اکران فیلم خارجی و محدودیت سالن، تقریبا همه چیز به پایان خود رسیده بود. با همین موضوع نشست را شروع میکنیم.
در ابتدای این نشست، سیدضیاء هاشمی تهیهکننده سینما درباره نقش خود در روزهای نخست سینمای ایران پس از انقلاب گفت: من با حوزه هنری به سینما ورود پیدا کردم. حوزه هنری در ابتدا حوزه اندیشه و هنر اسلامی بود و جمعی از جوانان انقلابی و متعهد برای تشکیل آن پای کار آمده بودند. در سال ۶۰، بخش سینمایی حوزه هنری تازه شروع به کار کرد و به مرور منسجم شد. اولین اثری که در حوزه هنری ساخته شد، فیلم «توجیه» با بازی مجید مجیدی و کارگردانی زنده یاد منوچهر حقانیپرست در سال ۱۳۶۰ بود. نویسنده این اثر محسن مخلباف بود که در واقع نقش پُررنگی داشت.
وی افزود: آقای مخملباف به واسطه ورود به حوزه هنری توانست فیلمساز شود. او خود را اسلامگرای تندرو میدانست و در تندروی، مشهورترین چهره حوزه هنری بود. به واسطه همین تندرویهای برخی در اوایل انقلاب، این تصویر از بسیاری از افراد فعال در حوزه هنری آن زمان شکل گرفته بود.
این تهیهکننده سینما یادآور شد: در آن دوران، این فیلمها معروف به فیلم اتوبوسی بود؛ چراکه عمدتا با اتوبوس مردم را از جاهای مختلف به سینما و مسجد میبردند و فیلم میدیدند. زمانی که «برزخیها» با چهرههای بزرگ سینمای پیش از انقلاب آمد، برخی از افراد جامعه واکنش تندی به آن نشان دادند. در خاطرم است که فیلم «حاجی واشنگتن» اثر علی حاتمی در سینما اکران شده بود و به همراه مخملباف برای تماشای این فیلم رفته بودیم که او بسیار برافروخته و عصبانی شد.
در ادامه مهدی فخیمزاده، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با بیان اینکه فیلم «میراث من جنون» را هنوز دوست دارد، در پاسخ به پرسش امیر قادری مبنی بر اینکه بیشترین دلمشغولیاش پس از انقلاب چه بود، تصریح کرد: من ۶ یا ۷ سال قبل از انقلاب با فیلم «تپلی» ساخته محمدرضا میرلوحی به سینما ورود کردم، در حقیقت با بازیگری شروع کردم و بعد به دستیاری، کارگردانی و… پرداختم. ناگفته نماند که در آن زمان فیلمفارسی را نمیشد ادامه داد. قبل از انقلاب اگر کارگردانی میخواست اثر متفاوتی بسازد، باید به جایی وصل میبود.
وی ادامه داد: حتی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم افراد خاصی میتوانستند ورود کنند و باید نفوذ میداشتیم. برای مثال در آن زمان، چهرههای خاصی ازجمله عباس کیارستمی، اسفندیار منفردزاده، فروزش و... در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت میکردند.
این بازیگر پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا روایتی که میگویند سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی بود، درست است یا نه، مطرح کرد: این روایتی را که میگویند سینما قرار بود در سال ۱۳۵۶ تعطیل شود، به این شکل قبول ندارم؛ بلکه سالنهایش را از دست داده بود. چراکه با هجوم فیلمهای خارجی مواجه بودیم. برای مثال، سال ۱۳۵۱، ما ۹۰ اثر تولیدی داشتیم؛ در حالی که سال ۱۳۵۶، ۱۱ اثر خروجی سینمای ایران بود. سود اکران فیلمهای خارجی برای سینماداران بیشتر از اکران فیلمفارسی بود. لفظ تعطیلی به معنی از دستدادن تماشاچی نبود و همانطور که گفتم فیلم ایرانی در مقایسه با فیلمهای خارجی تماشاگر کمتری داشت.
این هنرمند با اشاره به خط فکری محسن مخملباف ذکر کرد: در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، محسن مخملباف تندروترین فرد سینما بود. نقل میکردند زمانی که سر صحنه میرفت، پاکتی همراهش بود که تصور میکردند، انار است اما بعد متوجه شدند، نارنجک با خود همراه دارد.
وی ادامه داد: محسن مخملباف روزی از فیلم «فرار» که تهیهکننده آن بودم و در ژانر دفاع مقدس تولید شده بود، تمجید کرد. حتی به من گفت «معتقد بودم که همه شما باید اعدام شوید؛ اما با این فیلم از شما خوشم آمده!». مخملباف مدام از مدیران وزارت ارشاد و فارابی و… انتقاد میکرد که اینها فراماسون هستند. حدود دو سال بعد، همراه سیروس الوند بودیم که مخملباف را هم دیدیم. کاملا تغییر کرده و از عقاید خود برگشته بود و به ما تذکر میداد که مراقب حزبالهیهای تندرو باشید تا وارد شوراهای سینمایی نشوند.
در ادامه سیدضیاء هاشمی با رد برخی سخنان فخیمزاده، افزود: مجموعه سینمای پس از انقلاب به این تندی که گفتند نبود. این را هم بگویم به عنوان کسی که در کارهای او به عنوان تهیهکننده حاضر بودم، محسن مخملباف حتی چاقو هم همراه خودش سر صحنه نداشت. در آن دوران از حوزه هنری افراد زیادی عازم جبهه شدند و به یاد دارم در عملیات مرصاد تیمی متشکل از کارگردانان و فیلمبرداران رفتند، اما محسن مخملباف در دوران تندروییاش هم هیچوقت جبهه هم نرفت و در اصل، دل و جرات این کارها را هم نداشت.
وی افزود: البته بهروز افخمی از جمله افراد استثنایی بود که از همان ابتدا از محسن مخملباف متنفر بود و هیچ وقت حسی خوبی به او نداشت. افرادی آن زمان در حوزه هنری بودند که عاشق سینما باشند و فیلمها را دنبال کنند، اما کسی به شدت بهروز افخمی پیگیر فیلم نبود. در حقیقت ایشان قبل از انقلاب به شدت اهل سینما بود؛ مدام به سینما میرفت و فیلمهای آن دوران را هم میدید و حتی برای هممحلیهایش به مدت ۲ ساعت کل فیلم را تعریف میکرد.
وی درباره طیف بندی سینمای پس از انقلاب ادامه داد: در سینمای ایران آن زمان از حوزه هنری انقلابیتر وجود نداشت و حتی فضای تلویزیون که بهروز افخمی در آن مشغول بود، به نسبت بازتر بود. خاطرم هست که آن زمان برخی افراد تلویزیون فیلم «توبه نصوح» را که محصول حوزه بود، مسخره میکردند. البته این فیلم واقعا انبوهی از مخاطبان و روحانیون را با خود همراه کرده بود.
در ادامه نشست بهروز افخمی نویسنده و کارگردان پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا تجربهاش از سال ۵۶ تعطیلشدن سینمای ایران است یا خیر، بیان کرد: قطعا تجربه من از سال ۱۳۵۶، تعطیل شدن سینماهاست و اینکه تولید فیلم به زیر ۱۰ اثر رسید. البته آن سال دیگر بحبوبه انقلاب اسلامی بود و این مساله بر رفتار حکومت تاثیر داشت. برای بررسی دقیقتر این پرسش باید به سال ۵۵ توجه کرد که در آن سال نیز تولید فیلم به زیر ۲۰ اثر رسید. معتقدم روشهایی برای گرانکردن تولید فیلم از سوی دولت به کار رفته شد که باعث شد بخش خصوصی کاملا ناتوان شود. در حقیقت شاید بتوان گفت هدف دولت کنترل کامل فیلمسازی توسط خودش بود؛ البته بهتر است بگویم سازمانهای نیمهدولتی مانند شرکت گسترش صنایع سینمایی هزینه تولید را افزایش دادند و همین امر موجب شد قیمت تولید فیلم در فاصله کوتاهی ۵ برابر شود.
در ادامه سیدضیاء هاشمی درباره رویکردهای سینمای ایران پس از وقوع انقلاب عنوان کرد: زمانی که پس از انقلاب، سینمای گلخانهای به راه افتاد، الگوی آن از سینمای روسیه گرفته شد. اساسا فارابی عصارهای از کمونیست بود. اینکه میگویند الگویی از سینمای فرانسه بوده، ابدا اینجور نیست. بلکه نگاه واقعی سینمای چپگرای کمونیست بودند. حوزه هنری مخملباف هم اصل سینمای کمونیست بود. اینها متاثر از نگاه افراط و تفریطی به دین بود و این در همه بخشها حتی غیر از سینما وجود داشت. این مساله را حتی در احکامی که آن دوران علیه سینما صادر میشد میتوان دید. آن زمان اغلب سینماهای کشور به جرم آنکه مال حرام داشتند، از مالکانشان گرفته و به بنیاد مستضعفان داده شد. برخی هم البته با دادن خمس مالشان پاک شدند. بنابراین به طورکلی الگوی سینمایی خانه سینما و فارابی از روسیه گرفته شده بود و طی سفرهای آقایان به اروپا به سینمای چپگرا متمایل شده بود.
در ادامه امیر قادری با طرح این موضوع که بنابراین شما معتقدید همه اینها انشئابات مختلف سینمای مارکسیسم بوده، نظر فخیمزاده را درباره این موضوع جویا شد. وی گفت: اواخر دهه پنجاه به طور کلی دولت غایب بود و نقش چندانی در شکلگیری سینما نداشت. به مرور یعنی سال ۶۰ حوزه هنری پیدا شد. قبل از این تنها یک پروانه ساخت صادر میشد. بنیاد سینمایی فارابی هم در همان زمان به دنبال پیدا کردن معنایی برای سینمای اسلامگرا بود. در واقع دست و پا میزدند تا الگوی سینمای اسلامی به وجود بیاورند. به یاد دارم آن زمان از محمد بهشتی میپرسیدیم، سینمای اسلامی که میگویید، یعنی چه و ایشان یک جایی بالاخره پاسخ داد که “شما نمیدانید سینمای اسلامی چیست و من هم نمیدانم!”. حوزه هنری سنگ انقلاب و حزب الله را به سینه میزد و متشکل از کسانی بود که یا انقلابی بودند یا انقلابی شدند. اما در سوی مقابل در دورهای، بنیاد سینمایی فارابی که بیشتر روشنفکران را به خود جذب میکرد، رسما اعلام کرد عرفان، وجه هنری اسلام است و به دنبال ارایه این تعریف از سینمای اسلامی بودند.
قادری در ادامه نشست با طرح این پرسش از افخمی که آیا سینمای ما پس از انقلاب بیشتر به سینمای مارکسیستی گرایش پیدا نکرد؟، بیان کرد: چراکه تعریفی برای سینمای اسلامگرا نداشتیم، اگرچه به دنبال آن بودیم. اما باید بگویم که تعریف سینمای مارکسیستی را جای سینمای اسلامگرا گذاشتیم چون در دنیا تعریف داشت.
افخمی درباره این موضوع پاسخ داد: با این پرسش تفاوت سینمای فاشیست با سینمای مارکسیست چیست؟ بنظر من این مقایسه خیلی وجهی ندارد. اما اگر با رویکرد محتوایی بخواهیم بررسی کنیم، میتوان تحلیلی داشت. از آنجایی که بخشی از سینمای کشورهای کمونیستی، قهرمانپرداز، امیدآفرین و پرداختن به طبقه فرودست بود و انقلاب را تبلیغ میکرد. هرچند این مضمونهای قهرمانپرداز را هم میتوان در سینمای هند هم پیدا کرد.
این فیلمساز درباره شرایط متفاوت سینما و تلویزیون در دهه ۶۰ با کنایه مطرح کرد: من آن سالها در تلویزیون بودم. البته تلویزیون در آن دوران برخلاف سینما، مشغول نظریهپردازی نبود! و یک کار ضروری داشت؛ آن هم این بود که اوقات فراغت مردم را باید پُر کند؛ اوقات فراغتی که هر روز داشت جدیتر هم میشد. از سال ۱۳۶۱ به بعد، سریالسازی در تلویزیون آغاز شد و من هم در سال ۶۲ مدیر گروه فیلم و سریال تلویزیون شدم. زمانی که مدیر شدم، دیگر مسئولیت پُرکردن اوقات فراغت با این گروه بود و مدام برنامه تولید میشد. می توانم بگویم به اندازه مدیریت دو شبکه فعلی حجم و وسعت کار داشتیم. مسئولیت سنگینی هم بود و به محض اینکه در این کار کمی شکست میخوردیم و ضعیف عمل میکردیم، انواع ناسزاها به ما گفته میشد. به یاد دارم آن زمان فیلمهای آمریکایی را نشان میدادیم و برای یک فیلم که حق رایتش تمام شده بود، بعدها در دادگاه لاهه جریمه شدیم و مجبور شدیم چند برابر حق پخش آن را بپردازیم!
در ادامه این نشست فریدون جیرانی نویسنده و کارگردان باسابقه، نظر خود را درباره تعطیلی سینماها در سال ۱۳۵۶ این گونه شرح داد: از سال ۱۳۵۵ بحران سینما آغاز و جلسات مهم حزب رستاخیز درباره این بحران تشکیل شد. فکر میکنم تندترین نظرات درباره سانسور در سینما در آن جلسات گفته شده است. افراد زیادی مانند ناصر تقوایی و سعید مطلبی در آن جلسات درباره سانسور تند و تیز حرف زدند.
وی ادامه داد: سانسور در آن زمان وجود داشت. همان سال ۱۳۵۵، فیلمهایی همچون «دایره مینا»، «مرثیه» و… هنوز توقیف بودند. به یاد دارم که با هاشم خردمند که از مدیران ارشاد بود در روزنامه اطلاعات درباره توقیف شدن فیلم «مرثیه» حرف زده بودم و گفتم چرا آزاد نمیشود. این فیلمها اواخر سال ۱۳۵۶ پروانه نمایش گرفتند و ۵۷ به نمایش درآمدند. در واقع از سال ۱۳۵۳ که نسخه کامل فیلم «گوزنها» در جشنواره فیلم تهران اکران شد، سانسور در سینما هم شدید شد.
جیرانی خاطرنشان کرد: «گوزنها» اثری به روز و بهتر است بگویم تبلیغ چریکهای فدایی بود و تصاویر زیبایی داشت. پس از نمایش این فیلم، جشنواره هم زیر سوال رفت و هم فضای سینمای اجتماعی، سینمای اعتراضی و یا متفکر بستهتر شد. من به طور کلی معتقدم نیمه دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمیبینیم.
وی ادامه داد: گفتمان بومیسازی، روشنفکران را در اواخر دهه ۴۰ به خودش جلب کرد. در گفتمان بومیسازی تفکر و فرهنگ غرب به مثابه پوششی تلقی میشود که فرهنگ استعمار را یادآوری میکند؛ این همان چیزی است که کوبا و الجزایر هم تجربهاش را دارند. ما هم این گفتمان بومیسازی را دنبال کردیم که هم روشنفکران در کنارش قرار میگیرند، هم طبقه پایین. بنابراین علت اینکه در سینمای اجتماعی و اعتراضی ایران زن و انسان مدرن میبینیم، این است.
این ژورنالیست در ادامه عنوان کرد: فرهنگ غرب با فرهنگ امپریالیسمی یکی انگاشته میشد، در حالی که این دو موضوع از هم جدا هستند. اما چون ما آن را یکی میپنداریم شاهد آثاری مانند فیلمهای ساعدی هستیم. البته همه این موارد دلیل نمیشود که بگوییم این سینما عقبافتاده است؛ سینما دچار یک تفکر غربستیزی است که در آن دوره در تمام دنیا وجود داشت. در آن دوره فرهنگ غرب یک تهاجم محسوب میشد و مانند حالا تعاریف تغییر نکرده بود.
جیرانی ادامه داد: آن زمان شهر مدرن با فرمانروایش تعریف میشد. آن زمان داستان شهر مدرن، داستان امروزی نبود. آنچه که شاه از مدرناسیون نشان میداد؛ حاشیهنشینان را دچار از خودبیگانگی کرد و روشنفکران تحت تاثیر بیشتر گفتمان چپ آمریکا لاتین یعنی همان بومیسازی قرار گرفته بودند که باعث شد مخالف شهر مدرن باشند. این نگاه باید طبیعتا بعد از انقلاب ادامه پیدا میکرد. چراکه نیروهایی که قدرت را در دست گرفتند، دو مدل بودند؛ دولت موقت و نیروهایی که مسئولیت نهادهای انقلابی را داشتند.
وی یادآور شد: پس از آنکه جنگ شروع شد و مهدی کلهر آمد، تفکر دیگری پدیدار شد و اولین روحانی که به وزارت ارشاد رفت، صادقی اردستانی بود. اولین اقدام شورای پروانه نمایش ارشاد بعد از جنگ این بود که جلوی فیلمهای روسی را گرفت.
این سینماگر خاطرنشان کرد: حال که آقای افخمی اینجا حضور دارند، باید بگویم که تلویزیون در آن زمان با تهیه کردن فیلم بهرام بیضایی در سال ۶۰ نقش مهمی ایفا کرد.
جیرانی درباره موفقیت فیلمهایی نظیر «سوتهدلان» و «در امتداد شب» در در رقابت با فیلمهای خارجی در سالهای منتهی به انقلاب بیان کرد: رقابتی در کار نبود. تماشاچی فیلم فارسی، طبقه پایین و حاشیهنشین، و تماشاچی فیلم خارجی طبقه متوسط و مرفه بودند. سینماهای نمایشدهنده فیلمهای ایرانی از میدان انقلاب به بالاتر نبودند. یعنی بهترین سینمای نمایش دهنده فیلم ایرانی «کاپری» در میدان انقلاب بود. با نمایش فیلمهای «دایره مینا» و «سفر سنگ»، فیلم ایرانی در بالاشهر نیز نمایش داده شد. رقابت بین فیلمهای ایرانی و خارجی سخت بود و مهمترین مساله در بحران سینما علاوه بر رقابت، بریدن تماشاچی از فیلم ایرانی بود. ۲ فیلم در سال ۵۷ خوب فروخت؛ اثری از ایرج قادری و و فیلم «در امتداد شب» که رکورد تاریخ را شکسته است و من معتقدم تفکری که پشت فیلم در «امتداد شب» بود، میتوانست سینمای ایران را مانند سینمای ترکیه کند.
جلسه دوم سلسله نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب سه شنبه ۴ مهر با نمایش قسمت دوم این مستند و میزگردی با حضور فریدون جیرانی، مهدی مسعودشاهی، سیدمحمد حسینی و هوشنگ گلمکانی ساعت ۱۷ در سالن شهر هفتم سینما آزادی ادامه خواهد یافت.
برنامه اکران آثار نخستین جشنواره فیلم مستند ۱۷ از برنامههای جنبی کنگره ۶۰۹۰ شهید استان قم اعلام شد.
به گزارش سینمای خانگی، داود جلیلی مسئول کمیته فنی جشنواره ۱۷ روز سهشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، اظهار داشت: اکران فیلم ها از امروز چهارم مهرماه جاری ساعت ۱۶ شروع میشود و در این روز در سانس ۱۶ تا ۱۷:۴۵ مستند آرام بی قرار اثر مصطفی خسروی و در سانس ۱۸:۴۵ سر به هوا به کارگردانی مسعود امامی و آخرین نبرد فرمانده از محمد جواد رحیمی و در سانس پایانی روز اول جشنواره نیز و از ساعت ۲۰:۴۵ مستند لوتوس به کارگردانی محمد رضا وطن دوست اکران می شود که از برگزیده های جشنواره حقیقت است.
وی مکان اکران فیلمها را سالن همایش شهید آوینی قم و زمان برگزاری اختتامیه جشنواره را ۱۳ مهرماه عنوان کرد وافزود: فردا پنجم مهر نیز درسانس اول از ساعت ۱۶ سه مستند حلالم کن از مهدی خاکسار، قم بهمن ۶۵ از سید جواد حسینی القمی و به قصد کشت نزنید از علی اصغر فاریابی پخش میشود. در سانس دوم نیز از ساعت ۱۸:۴۵ شهیدان محمود نژاد از محمد رضا هاشمی، حسین اثر معصومه مهرنوروزی و شیخ حسن به کارگردانی محمدجوادرجایی و در سانس پایانی و از ساعت ۲۰:۴۵ نیز ۱۸ درصد از مصطفی شبان که از برگزیده های جشنواره حقیقت است اکران میشود.
وی با اشاره به برنامههای روز سوم جشنواره در ششم مهرماه گفت: در این روز در سانس اول از ساعت ۱۶ مستند رخ ماه اثر میلاد فرشیدنیا ، میداندار به کارگردانی محمد صادق محمدی ، دعای مادر به کارگردانی سلمان ابوطالبی و پرواز از بوسنی اثر سیده مرضیه یثربی و در دومین سانس نیز از ساعت ۱۶ ، او اسماعیل بود اثر جواد یقموری و جمعه دوم آوریل به کارگردانی سمانه رمضانی و در آخرین سانس این روز نیز مستند ۱۸ هزار پا از مهدی شاه محمدی و از برگزیده های جشنواره حقیقت اکران خواهد شد.
جلیلی افزود: جمعه هفتم مهر نیز در سانس اول چشمههای زرین مستندی از علیرضا ابراهیمی فردویی، خبری نیست از مظفر عارف و علی صالحی و به رنگ انار از مهدی آخوندی و در دومین سانس نیز از ساعت ۱۸:۴۵ ، مهاجر از محمدحسن خوشرفتار، برای نبل برای الزهرا اثر جواد یقموری و خیابان شهدا اثر مهدی باران طلب و در سانس سوم این روز نیز مکی مردی از اربعین اثر حبیب احمد زاده از برگزیدههای جشنواره حقیقت پخش میشود.
وی ادامه داد: در روز شنبه هشتم مهر در سانس اول و از ساعت ۱۶ مسافر شهر نیسواران به کارگردانی افشین بلاغی، رادیو جوب شور اثر محمدحسین قاسمی و سلمان ابوطالبی و میعاد در کانی مانگا اثری از احمد همتیان و پیمان مرادزاده و در دومین سانس نیز آن ۲۳ روز اثر مهدی نعمتی، ناشناس به کارگردانی حسین مختاری و آژیر اثری از سلمان ابوطالبی و در سانس پایانی این روز نیز از ساعت ۲۰:۴۵ مستند اول شخص غایب اثری از امیرحسین نوروزی به عنوان یکی از برگزیدههای جشنواره حقیقت اکران خواهد شد.
مسوول کمیته فنی جشنواره ۱۷ افزود: یک شنبه ۹ مهر در سانس اول جشنواره مستندهای آخر رفاقت به کارگردانی داود جلیلی و سایه آرامش اثر وحید فتاحی منش درسانس دوم نیز بی منت از محمد حسین سعادتی ، از حجره تا سنگر از مهدی امینی و لبخند سرو اثر علی صالحی و در سومین سانس این روز نیز صدای سکوت به کارگردانی پناه برخدا رضایی از برگزیدههای جشنواره حقیقت اکران میشود.
وی ابراز داشت: در روز دوشنبه دهم مهرماه نیز در سانس اول کمی روشن تر از آبی اثر مصطفی کوچکی، از ناصر تا فاو اثر فاطمه علیزاده فرد و صبر نفس مستندی از محمدمهدی هاشمی پخش خواهد شد. در دومین سانس این روز نیز روی سر روی دست از علیرضا سبحانی و پرده آخر از جلال یقموری اکران می شود. در سانس سوم نیز قرار روز شانزدهم مستندی از محمد احسان اصغرزاده و از برگزیده های جشنواره حقیقت اکران میشود.
وی افزود: سه شنبه یازدهم مهرماه و در روز آخر اکران ها، در سانس اول و از ساعت ۱۶ ، AM ردیف ۱۶۰۰ اثر محمود احمدی و ننه حسین به کارگردانی احمد فیضی اکران می شود. در سانس دوم نیز شماره یک مستندی از سیدرضا حسینی، پدر بزرگ ۲۲ ساله اثری از رضا ابوذر و شمع ، شعله ، شاهد اثری از محسن غضنفری و مهراب اکبری اکران می شود. در سومین سانس نیز گلوله باران اثر مشترکی از مرتضی پایه شناس و حسین مومن به عنوان یکی دیگر از برگزیده های جشنواره حقیقت اکران میشود.
با پایان مهلت ارسال اثر برای حضور در هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت»، ۶۱۵ مستند ایرانی خواستار حضور در این دوره شدند.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، ۶۱۵ مستند ایرانی با موضوعهای اجتماعی، محیط زیست، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، زنان، خانواده و … برای حضور در هفدهمین جشنواره فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» فرم پر کردند.
پیش از این و در بخش بینالملل ۱۸۳۹ اثر از کشورهای ترکیه، چین، روسیه، انگلستان، لهستان، اسپانیا، مصر، آرژانتین، اندونزی، آلمان و … برای حضور در این دوره از جشنواره فرم ارسال اثر پر کرده بودند.
مهلت ارسال اثر به جشنواره هفدهم سینما حقیقت ۳۱ شهریورماه ۱۴۰۲ به پایان رسید. تمرکز این دوره بر دو موضوع «آب» و «جمعیت» است.
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران سینما حقیقت آذرماه امسال با دبیری محمد حمیدیمقدم برگزار میشود.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از سینماصبا؛ جواد مزدآبادی، کارگردان سینما و تلویزیون با بیان اینکه سینمای دفاع مقدس نیازمند احیای مجدد است، گفت: در دهه ۶۰ و ۷۰ سینمای دفاع مقدس یکی از گونههای پرمخاطب سینمای کشور بود زیرا به لحاظ عاطفی جامعه با این دست تولیدات ارتباط خوبی پیدا میکرد اما با گذشت زمان به واسطه تکرارهایی که در این شکل فیلمسازی پیش آمد مخاطب به تدریج از این ژانر فاصله گرفت.
وی افزود: دور شدن مخاطب از تولیداتی اینچنین ربطی به کهنه شدن موضوع ندارد، چون در هشت سال جنگ تحمیلی به اندازهای روایت و قصه وجود دارد که تا سالها میتوان در فیلمسازی از آن بهره برد. برای مثال به سینمای جهان دقت کنید با گذشت ۷۰ سال از جنگ جهانی دوم هنوز فیلمهایی در این حوزه ساخته میشود که جذابیت لازم را دارد اما اینکه چرا ما نتوانستهایم از این حوزه استفاده لازم را ببریم دلیلش را باید در متون سینمایی جستجو کرد.
کارگردان فیلمهای تلویزیونی تحسینشده در عرصه دفاع مقدس گفت: مهمترین رکن برای موفقیت یک اثر سینمایی یا تلویزیونی فیلمنامه خوب است که انتظار میرود موفقیت یک اثر را تضمین کند. این اتفاق اگر رخ دهد مطمئن باشید دستآوردها آن وسیع خواهد بو البته معدود استثناهایی وجود دارد که با تلاش کارگردان و نویسنده توانستند به موفقیت دست یابند. سریال «عاشورا» ساخته هادی حجازیفر یکی از این آثار است که به مدد قصه و کارگردانی مناسب توانست به موفقیت دست یابد.
مزدآبادی با بیان اینکه سینمای دفاع مقدس نیاز به سختافزار مناسب دارد، بیان کرد: فیلم دفاع مقدس کاری پرهزینه است زیرا فضاسازی جنگ، تدارکات خاص خود را طلب میکند. اگر این موضوع در کارهای مربوطه لحاظ نشود اثر تولیدی کاری بیکیفیت خواهد بود. برای رسیدن به این خواسته نیز مسلما بخش خصوصی قادر نیست که تامین بودجه داشته باشد بلکه نهادهای دولتی از عهده تامین این دست آثار بر میآیند.
وی تاکید کرد: یکی از راهکارهای موفقیت در تولیدات نمایشی پرتره نگاری از آدمهای جنگ است. قهرمانان بسیاری در دفاع مقدس وجود دارند که نشان دادن هر یک از آنها انتظار میرود ضامن خلق یک اثر فاخر سینمایی یا تلویزیونی باشد. لازم به ذکر است در پرترهنگاری قهرمانان جنگ حتماً باید واقعنگری مدنظر قرار گیرد و از اغراق نیز پرهیز جدی شود. یکی دیگر از دستآوردهای پرترهنگاری از قهرمانان جنگ آشنایی نسل جوان با افتخارات این سرزمین است که میتواند عزت و افتخار برای کشورمان در پی داشته باشد.
این کارگردان تاکید کرد: سینمای دفاع مقدس اگر حمایت مناسب شود حتی در گستره بینالمللی هم قادر است مخاطب به دست آورد زیرا جنگ ما با دیگر نبردهای کلاسیک دنیا فرق داشت. در هشت سال جنگ تحمیلی رزمندگان در کنار دفاع از میهن برای اعتقادات و باورهای دینی و انقلابی خود نیز جنگیدند. این ویژگی اتفاقی منحصر به فرد است که برای مخاطب جهانی تازگی دارد.
مزدآبادی در انتهای این گفتوگو تصریح کرد: آدمهایی که میخواهند در این حوزه کار کنند باید هم از تخصص کافی بهره برده باشند هم اینکه جنگ را درک کنند. این گفت تنها به معنای حضور فیزیکی در جنگ نیست بلکه باور به جهادی است که در آن مقطع رخ داده است. برای مثال فیلمسازانی چون رسول ملاقلیپور و ابراهیم حاتمیکیا الگوهایی بسیار موفق هستند. در میان جوانان هم فیلمسازان خوبی داریم که تواتستند با کارهای زیبایی خود گوشهای از داشتههای دفاع مقدس را به تصویر بکشند.
محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی طی نامهای سرگشاده به تحریم محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و قائم مقام وی از سوی کشورهای غربی واکنش نشان داد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی، محمد خزاعی تهیه کننده سینما و رئیس سازمان سینمایی طی نامهای سرگشاده به تحریم محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و محمد هاشمی قائم مقام وی از سوی کشورهای غربی واکنش نشان داد.
متن این نامه به این شرح است:
«تحریم حاصل عصبانیت نظام سلطه از مدیریت جریانساز وزیر انقلابی فرهنگ و ارشاد اسلامی است. استعمار برای پیشبرد اهداف خود، تنها از طریق سلطه قهری عمل نمیکند، بلکه شیوههای فکری و فرهنگی را نیز در پیش میگیرد تا سلطه خود را نهادینه و دائمی سازد و میکوشند تا با تحریم چهرههای شاخص و رسانههای اثرگذار در اراده پولادین و اندیشه ناب برخاسته از دین مبین اسلام خللی ایجاد کنند. زهی خیال باطل.
انگلیس و آمریکا در صدد هستند با تحریم شخصیتهایی همچون وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی آقای دکتر اسماعیلی شکل جدیدی از خوی استعماری را در حوزه فرهنگ، بازتولید کرده و به اعمال سلطه نرم در فضای جامعه بپردازند اما جهان خواهد دید نظام سلطه، همچنان که تاکنون، نتوانسته به اهداف نامشروع سیاسی، نظامی و اقتصادی خود در ایران عزیز دست یابد، در حوزه فرهنگ نیز، شکست خواهد خورد چرا که به جامعه قدرتمند با تمدنی چند هزار ساله و ملتی با اعتقاد عمیق به دین اسلام، مکتب اهل بیت (ع)، فرهنگ عاشورا و تاریخ مهدویت از این هجمهها، گزندی نخواهد رسید.
استعمارگران این بار آشکارا به جنگ اصحاب فرهنگ و رسانه و از همه مهمتر به جنگ اندیشه و خرد ایرانی و اسلامی آمدهاند. طبیعی است که اندیشه لیبرالیستی و اومانیستی تحمل رشد و شکوفایی اندیشه دینی و خدامحوری را نخواهد داشت. ضمن تلاش برای جلوگیری از تبلیغ، ترویج و تعمیق اندیشه برگرفته از نظام فکری شیعه و میراث ماندگار امامت و ولایت یعنی ولایت فقیه، مروجین و پاسداران این حریم را تحریم و عصبانیت خود را آشکار سازند. به قول شهید دکتر بهشتی «به آمریکا بگویید از دست ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر».
بدون تردید، هجمههای ناجوانمردانه به ساحت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ما را مصممتر از همیشه به سوی قویتر شدن پیش میبرد. به نظر میرسد تلاشها و مجاهدتهای تأثیرگذار آقای دکتر اسماعیلی و حوزه تحت امرشان در تبیین حقیقت و روایت دستاوردهای فرهنگی و تمدنی ایران عزیز در مقابله با انواع جنگهای ترکیبی، هجمههای مجازی و کمپینهای رسانهای و جریان فراگیر تحریف دشمنان، کارساز واقع شده و ترس به لانه استعمار پیر افتاده است. پناه بردن به ادبیات تحریم شیوه دولتهای بی منطق و مستاصل است. جهان تک قطبی دیگر به پایان رسیده است. اصحاب فرهنگ و هنر هیچگاه تحریم نخواهند شد. تحریم فرهنگ و هنر نشانهای از گامهای واپسین یک تمدن پوشالی و در حال سقوط است.
این اقدامات ضدفرهنگی نشان میدهد که غرب پس از شکستهای مکرر این بار به سراغ حوزه فرهنگ و هنر آمده است. دور نیست که دستاوردهای تمدن نوین ایرانی و اسلامی با گفتمان انقلابی و افق و ادبیات جدید در جهان امروز، فراگیر و ساری و جاری شود و قلههای پیش رو به زودی فتح خواهد شد.
اینک که آقای دکتر اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از مدیران انقلابی و شجاع و آقای هاشمی قائم مقام ایشان با مدیریت جریانساز و کارنامه درخشان خود مورد غضب دشمنان واقع شدهاند همدل و همراه در کنار این عزیزان متعهد میشویم با تمام وجود برای سربلندی و عظمت تمدن، فرهنگ، هنر و سینمای کشورمان مجاهدانه تلاش کنیم تا با پیشروی در مسیر حقیقت نقشههای نظام استکباری را نقش بر آب سازیم و در این کارزار با پیروی از رهنمودهای مقام معظم رهبری تا رسیدن به وعده الهی (پیروزی حق بر باطل)، به حمایت از جریان انقلاب و نیروهای معتقد و انقلابی خواهیم ایستاد.»
فیلم “داشتن” ساخته سیدمرتضی سبزقبا نامزد دریافت جایزه ویژه جشنواره بینالمللی فیلم ایتالیا شد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از سایت این جشنواره فیلم “داشتن” ساخته سیدمرتضی سبزقبا کارگردان خوزستانی نامزد دریافت جایزه ویژه هیات داوران سومین جشنواره بینالمللی فیلم “Cefalù” ایتالیا شد.
فیلم داستانی “داشتن” در مدت زمان ۲۰ دقیقه در دزفول تصویربرداری شده است و بیستوپنجمین حضور جشنوارهای خود را تجربه میکند.
این فیلم پیش از این نامزد دریافت جایزه بهترین فیلمبرداری، بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی پنجاهوهشتمین جشنواره منطقهای سینمای جوان اروند آبادان، نامزد دریافت جایزه بهترین فیلمبرداری، بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم “Aasha” هندوستان، نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم دومین جشنواره آسیایی فیلم “Asian Cinematography AWARDS” فیلیپین و برنده جایزه و لوح تقدیر بهترین صداگذاری نخستین جشنواره منطقهای فیلم کوتاه دهدشتِ کهگیلویه شده است و همچنین جایزه برنزی بهترین فیلم سوّم و بهترین بازیگر نقش اوّل مرد (محسن مستکین) دهمین جشنواره بینالمللی فیلم “Albavabeh” الجزایر را نیز دریافت کرده است.
سیدمرتضی سبزقبا، نویسنده و کارگردان، امیر علی ویسی، تصویربردار، فرید دغاغله، تدوین، محمد توریوریان، صدابردار، حسین قورچیان، صداگذار، حمید نورآبادی، طراح صحنه، لباس و گریم، امین نظری، عکاس، حمید تجلیفرد، تصویربردار پشتصحنه، حمیدرضا فطورهچیان و سیندخت رحیمیان، رنگآمیزی تصاویر، فاطمه سیاحطرفی، منشیصحنه، حسین علیزاده، مدیر تولید، سیدعزیز رودبندی و سید محمود ژولاییباقری، مترجم، سیدمرتضی سبزقبا و حجت کایدخورده، تیتراژ، محسن مستکین، حسین قبیتینسب، فاطمه سیاحطرفی، حمید کوتیانی، نرگس میریه و امیرحسام معینیراد، بازیگران و سید مرتضی سبزقبا و انجمن سینمای جوانان آبادان به عنوان تهیهکننده از جمله عوامل این فیلم به شمار میرود.
جشنواره بینالمللی فیلم “Cefalù” ایتالیا بهعنوان مکان و لحظه رویارویی بین نسلها، لذت زندگی در دنیای تصویر و لذّت شکلگیری با زبانهای جدید فناوری را به مخاطبان خود عرضه میکند و گفتوگوی فرهنگها، میل به حقیقت در بین هنرها، و همچنین میل به برقراری ارتباط بین مردمان را افزایش میدهد.
سومین دوره این جشنواره بینالمللی، یکم سپتامبر ۲۰۲۳ میلادی مطابق ۱۰ شهریورماه ۱۴۰۲ هجریخورشیدی در ایتالیا برگزار شد. آیین اهدای جوایز سومین دوره این جشنواره بینالمللی، در طول ماه اکتبر ۲۰۲۳ میلادی مطابق با مهرماه ۱۴۰۲ هجریخورشیدی در ایتالیا برگزار میشود و برگزیدگان مورد تقدیر قرار خواهند گرفت.