سروش صحت معتقد است: فیلم «صبحانه با زرافه» درون مایه اش بخشش ، روشنی و امید است.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، این کارگردان ادامه داد: به نظرم خوب است که در زندگی به عنوان تنها چیزی که در مشت ماست، لوکیشنهایی را انتخاب کنیم که هم روح داشته باشد و هم لانگ شات.
بامداد یکشنبه ۱۵ بهمنماه پس از رونمایی از فیلم « صبحانه با زرافهها» که با استقبال خوب تماشاگران سینمای رسانه جشنواره فیلم فجر در برج میلاد همراه بود، سروش صحت کارگردان این فیلم گفت: من آدم خیلی خوش شانسی هستم که این سوپراستارها در فیلم من بازیکردند و چقدر باعث افتخار بود برای من که توانستم همه عوامل این فیلم را در کنارم داشته باشم.
او در پاسخ به اینکه آیا فیلمش هجویهای از دنیای مدرن است گفت: جوابش را دقیق نمیدانم و شاید هر چه بگویم دروغ باشد اما میتواند یک هجویه باشد.
وی در پاسخ به اینکه آیا به عنوان فردی کتابخوان قصد ساخت اثری اقتباسی از ادبیات را ندارد،گفت: من و ایمان(صفایی) آرزو داریم که از یکی از آثار گنجینه ادبیات ایران یا دنیا به عنوان یک اثر اقتباسی، فیلم بسازیم.
صحت درباره اینکه چطور ایده فیلم را پیدا کرده است، با اشاره به همکاری مشترک خود با ایمان صفایی توضیح داد: رفاقت و بخشش دو موضوعی هستند که برای من همیشه مورد توجه بودند. ما سه ایده اولیه داشتیم که شامل رفاقت چند آقا، چند زن و یکی هم داستانی در دو بخش با رقابت چند آقا و چند خانم میشد که فعلا شرایط ساخت این یکی مهیا شد و امیدوارم دو داستان دیگر را هم بتوانم بسازم.
وی با اشاره به زحمتی که هر کدام از عوامل در این فیلم کشیدهاند، گفت: من این فیلم را به شدت مدیون کمکهای فیلمبردار، آرمان فیاض هستم.
او در بخشی از این نشست که صحبت از لوکیشنهای فیلم شد گفت: پیدا کردن لوکیشینی که هم روح داشته باشد و هم لانگشات، سخت است و فکر میکنم در زندگی هم باید دنبال لوکیشنی باشیم که روح و لانگ شات را با هم داشته باشد.
صحت پایان فیلم خود را روشن و همراه با بخشش، امید و زندگی دانست و گفت: برای همه ما ۱۰ دقیقه آخر فیلم جایی جدا از ۹۰ دقیقه دیگر دارد و بسیار مهم بود. من می دانم همه چیز را نمیتوانیم ببخشیم،ولی اگر یکسری چیزها را در زندگی شخصی، روابط و…. ببخشیم، زندگی هم بهتر خواهد شد. امیدوارم شعار نداده باشم ولی دوست دارم زندگی به این شکل باشد.
او گفت: پایان اجتنابناپذیر است و همیشه تلخ. پایان این فیلم تلخ نیست؛ کلا پایان تلخ است.کدام پایانی را در زندگی سراغ دارید که شیرین باشد؟ با این وجود پایان «صبحانه با زرافهها» تلخ نیست. این فیلم برآمده از اعتقادات من است. «صبحانه با زرافهها» در ترویج دوستی است. میدانم که همیشه نمیتوانیم بخشش داشته باشیم؛ اما اگر به آن دقت کنیم میبینیم که با بخشش زندگی بهتر میشود. شاید چون آدم پر اشتباهی هستم، میخواهم که بخشش هم ترویج پیدا کند.
در این نشست، پژمان جمشیدی که برای فیلمبرداری سریال «زیرخاکی» عازم سفر بود، در تماسی تلفنی با تشکر از اهالی رسانه بابت انتقادها و حمایتهایشان از او، در سخنانی خاطرنشان کرد: آقای صحت کارگردان سریالی بودند که پیمان قاسمخانی مرا معرفی کرده بود و او باعث ورود من به این عرصه شد.
در این نشست، بجز سروش صحت (کارگردان)، سیدمصطفی احمدی (تهیهکننده)، خشایار موحدیان (تدوینگر)، آرمان فیاض (مدیر فیلمبردادی)، مهیار علیزاده (آهنگساز)، امیرحسین حداد (طراح صحنه) و امین صفایی (نویسنده) هم حضور داشتند.
به مرد هزار چهره شهره است و همچنان میتواند شما را با ذوق و هنرش غافلگیر کند اما پای مردم که به میان بیاید، نشان داده فقط یک چهره دارد؛ در کنار مردم اما نه با جنجال و هیاهو.
به گزارش ایسنا، امروز، ۱۵ بهمن ماه زادروز علی نصیریان است؛ هنرمندی که امسال ۸۹ ساله میشود. در این سالها، کم فراز و فرود زندگی را تجربه نکرده و در کنار تمام افت و خیزها دو باری هم طعم بازجویی را چشیده، یک بار پیش از انقلاب و در اوایل جوانی و بار دیگر دهه ۹۰ به دلیل بازی در اثری نمایشی که این بار دوم، دیگر یک جوانی تازه از راه نرسیده نبود بلکه علی نصیریانی بود که با مویی سپید و کولهباری تجربه به دادسرای هنر و رسانه رفت تا برخی از پرسشها را در باب اجرای نمایش «تانگوی تخممرغ داغ» به کارگردانی هادی مرزبان پاسخ بدهد. تجربه ناخوشایندی بود برایش اما لب به گلایه نگشود.
حتی آن شب سرد زمستانی که در اختتامیه سی و هفمین دوره جشنواره فیلم فجر برای اولین بار به سخن آمد و باور بسیاری از ما را شکست که در تمام این سالها سیمرغی از جشنواره فیلم به خانه نبرده و به قول خودش بعد از ۴۰ سال برای بازی در فیلم «مسخرهباز» کار همایون غنیزاده، سیمرغ درجه دو (نقش مکمل) گرفت، شاید این تنها باری بود که سفره دلش را بعد از این همه سال برای موضوعی شخصی، باز میکرد. آن شب حرف دلش را زد و دلگیریاش را نشان داد ولی دیگر دنباله ماجرا را نگرفت و این قصه را همان جا تمام کرد ولی طعم تلخ آن با ما ماند.
علی نصیریان متعلق به نسلی است که یک شبه ره موفقیت نپیموده و قلهها را فتح نکرده است.
او که از دوران کودکی، صدای خود را کشف کرده و شوق هنر را در خود یافته بود، متعلق به دورانی است که هنوز خبری از تلویزیون نبود و رادیو تنها در برخی از خانهها یافت میشد. دورهای که کتابی درباره تئاتر منتشر نمیشد و تنها کتاب موجود، «هنر تئاتر» عبدالحسین نوشین بود.
در کودکی او، هنوز تختحوضی در عروسیها و جشنها اجرا میشد و تعزیه برای خودش جایگاهی داشت.
گاهی با مادرش زیر آواز میزد و تصنیفهایی را میخواند که به روی کاغذی کاهی نوشته شده بود و به ریالی، میشد آنها را خرید.
جزو اولین کسانی بود که در هنرستان هنرپیشگی مشق بازیگری کرد و بعدها به اداره هنرهای دراماتیک رفت و در تمام سالهای نوجوانی و جوانی، لحظهای از شوق نایستاد. هم نوشت و هم کارگردانی کرد و بیش از همه هم بازیگری. ولعی داشت برای خواندن و کشف کردن ولی میدانست که «علم عشق در دفتر نباشد» و باید در کنار خواندن و دیدن، کار هنر را به ذوق سپرد و خلاقیت.
با شکلگیری موج نو سینما، او نیز همچون دیگر همقطاران خود، بازی بر پرده نقرهای را آغاز کرد و با رواج تلویزیون، از کسب تجربه در این مدیوم نیز غافل نشد.
کارنامه هنری او بینیاز از معرفی است اما کمتر هنرمندی مانند او داریم که در آستانه ۹۰ سالگی همچنان بتواند با ذوق و استعدادش تماشاگر را خیره کند. اما فقط بحث توانمندی هنری نیست که هنرمندان مستعد، کم نداشتهایم، علی نصیریان اما قدر خود را میداند. درباره هر موضوعی، اظهار نظر نمیکند و حتی به سختی به گفتگوهای مطبوعاتی تن میدهد. اگر موضوعی برایش جذابیت داشته باشد، در چند جمله کوتاه، نظر خود را به صورت شفاف بیان میکند که نمونههای آن واکنش به حذف درس ادبیات از کنکور است و نیز دفاع از هنرمندان سیاهباز در برابر نظرات غیرکاشناسانه یکی از مدیران شهرداری که سیاهبازان را به نژادپرستی محکوم کرده بود.
او که یکی از اولین اعضای گروه هنر ملی به سرپرستی زندهیاد عباس جوانمرد است، به خوبی نشان داده که ملی بودن، تنها به انتخاب یک متن یا شیوه اجرایی نمایش ایرانی نیست بکه ملی بودن به معنای آن است که به عنوان یک هنرمند چگونه و با چه کیفیتی در کنار ملت باشی.
و این چنین است که بهار سال گذشته که مهمان شب بازیگران خانه تئاتر بود، تنها به بیان چند جمله اکتفا کرد و گفت: «وقتی حال مردم خوش نیست، جشن گرفتن بیمعنی است و خوب بود به جای جشن، دورهمی ترتیب میدادیم و با یکدیگر گفتگو میکردیم.»
او که خیلی گزیده در محافل هنری حضور پیدا میکند، اگر قرار باشد به جشنواره یا رویدادی نرود، به صورت مکتوب و رسمی و در محترمانهترین شکل ممکن، خود را از حضور در آن برنامه معاف میدارد و همه اینهاست که او را به علی نصیریان تبدیل کرده؛ هنرمندی که خطاب به نسل جوان میگوید که نومیدی و کم آوردن در کار هنر، جایی ندارد و باید ماند و ساخت و کار کرد ولی قدر خود را دانست و تن به پلشتیها نداد.
علی نصیریان امسال با فیلم «نوروز» در جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
سومین روز جشنواره فیلم فجر در سینمای رسانه در حالی تا پاسی از نیمه شب ادامه داشت که تحت تاثیر برد تیم ملی فوتبال ایران و تماشای فیلمی متفاوت از سروش صحت قرار گرفت.
به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، شنبه ۱۴ بهمنماه جشنواره بینالمللی فیلم فجر کار خود را با نمایش چهار فیلم و پخش مسابقه فوتبال ایران و ژاپن در یک سانس ویژه به پایان رساند.
در این روز فیلمهای «صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی، «شهسوار» به کارگردانی حسین نمازی، «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانیپور و «صبحانه با زرافهها» به کارگردانی سروش صحت در سینمای رسانه در مرکز همایشهای برج میلاد رونمایی شدند که در ادامه حاشیههایی بر متن این روز را میخوانید.
* نمایش فیلم «صبح اعدام» که بر اساس یک گزارش واقعی از روزنامه کیهان در دهه ۴۰ و درباره ساعتهای پایانی زندگی طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی پیش از تیرباران بود، بازخوردهای متفاوتی میان اهالی رسانه و منتقد داشت. برخی این فیلم سیاه و سفید و مستند گونه را اثری ساخته شده از ویکی پدیا میدانستند و برخی هم آن را فیلمی قابل قبول نسبت به برخی دیگر از آثار افخمی که بر مبنای زندگی فرد خاصی ساخته شده بود، عنوان میکردند.
* با پایان نمایش فیلم «صبح اعدام» اعلام شد که از ساعت ۱۵ بنا به درخواست اهالی رسانه مسابقه فوتبال ایران و ژاپن در سالن اصلی پخش خواهد شد و به همین دلیل برای برگزاری نشست خبری این فیلم برخی تشریفات ورود و خروج به سالن حذف شد. در این نشست بهروز افخمی بدون اینکه اعتراضی کند برای همراهی با علاقمندان به تماشای مسابقه فوتبال با پاسخهای کوتاه در هرچه سریعتر برگزار شدن نشست همکاری کرد.
* پخش مسابقه فوتبال هنگام برگزاری جشنواره فجر برای اهالی رسانه پیشتر هم سابقه داشت. سالها قبل در همین برج میلاد یک بار دیگر این اتفاق برای یک مسابقه داخلی (دربی) اتفاق افتاده بود. بعد از اینکه ایران یک گل از ژاپن عقب افتاد، برخی منتقدین و خبرنگاران ترجیح دادند به جای تماشای مسابقه وقت خود را بیرون از سالن و برای صرف نوشیدنی و گپ و گفت بگذرانند اما با زدن گل مساوی تقریباً همه حاضران در مرکز همایشهای برج میلاد در سالن اصلی یا در راهروهایی که تلویزیونهایی تعبیه شده بود مشغول تماشای این مسابقه هیجانانگیز شدند.
* در سانس بعدی پیش از نمایش فیلم در تیزری عنوان شد که روز سوم جشنواره به یاد مرحوم مرتضی پورصمدی (فیلمبردار) برگزار میشود که بعد از آن با حضور دبیر جشنواره از خانواده این هنرمند تقدیر شد.
* «شهسوار» و «قلب رقه» – یکی کمدی و یکی با موضوع مبارزه با نیروهای داعش- از فیلمهای پرمخاطب جشنواره در سینمایی رسانه بودند که هر کدام موافقان و منتقدان خود را داشتند. در این بین «شهسوار» شباهتهای زیادی به فیلم «شادروان» ساخته دیگر کارگردانش حسین نمازی داشت که البته این موضوع در نشست خبری فیلم رد نشد.
* محمدرضا شریفینیا بازیگر فیلم «قلب رقه» که یک فیلم دیگر هم در جشنواره دارد، پس از چند سال در یک نشست خبری در جشنواره فجر حاضر شده بود.
* دبیر جشنواره فیلم فجر عصر روز گذشته (۱۴ بهمن) به بازدید از غرفههای رسانهای و خوش و بش با نمایندگان هر کدام از این رسانهها پرداخت و بعد در جمع خبرنگاران پاسخگوی سوالات آنها شد. او درباره حاشیهای فیلم «بیبدن» و در پاسخ به اظهارات سازندگان این فیلم در اعتراض به راه نیافتن فیلمشان به بخش سودای سیمرغ گفت، هیأت انتخاب تنها نیمی از فیلم را که به طور کامل در اختیار داشت تماشا کرده و بر همان اساس آن را برای بخش نگاه نو انتخاب کرد.
* آخرین فیلمی که در برج میلاد در روز سوم جشنواره نمایش داده شد، تازهترین ساخته سروش صحت بود که با جدول زمانبندی جشنواره تنها با یک ساعت تاخیر اکران شد. بعد از فیلم جواد عزتی (تمساح خونی) این دومین فیلمی بود که تعداد قابل توجهی از مخاطبان خود را در سینمای رسانه نسبت به تماشای یک اثر کمدیِ با کیفیت راضی نگه داشت.
* در نشست خبری فیلم «صبحانه با زرافهها» هیچ کدام از بازیگران اصلی یعنی بهرام رادان، پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا، هادی حجازیفر و بیژن بنفشهخواه حضور نداشتند و فقط پژمان جمشیدی که عازم سفر برای فیلمبرداری سریال «زیر خاکی» بود در تماسی تلفنی به نمایندگی از دیگر بازیگران دقایقی کوتاه صحبت کرد.
* «صبحانه با زرافهها» سومین فیلمی بود که در این مدت پس از «تمساح خونی» و «بیبدن» با بازی پژمان جمشیدی به نمایش درآمد. جمشیدی که چند سال قبل پس از اینکه نامزد دریافت سیمرغ جشنواره فجر شده بود، با واکنش برخی اهالی رسانه مواجه شد، در نشست خبری فیلم «صبحانه با زرافهها» که ساعت یک بامداد در برج میلاد در حال برگزاری بود، از تمام خبرنگارانی که در این سالها با انتقادها و نیز تشویقها او را حمایت کردند قدردانی کرد.
* سروش صحت که در فیلمش رد پای کمدی خاص او را به وضوح میتوان دید، تاکید کرد در فیلمش به دنبال ترویج بخشش، دوستی و امید است. او امیدوار بود که با فیلمش شعار نداده باشد و در صحبتهایی که رنگ و بوی فلسفی داشت بیان کرد: خوب است که در زندگی همیشه دنبال لوکیشنی باشیم که هم روح داشته باشد و هم لانگ شات.
تهیهکننده «شهسوار» معتقد است به دلیل نوع فضاسازی، فرم پوشش و داستان خانوادگی که در فیلم وجود دارد، ممکن است منتقدان آن را با «شادروان» مقایسه کنند این در حالی است که قصه فیلم متفاوت است.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم سینمایی «شهسوار» سومین فیلم بلند حسین نمازی است که پیشینهای فیلم کوتاهی دارد. او پس از «آپاندیس» که اولین فیلم بلندش در فضایی با ریسک بالا برای جذب مخاطب بود، «شادروان» را ساخت که درامی خانوادگی همراه با طنز و بهرهگیری از ریتمی مناسب در تدوین و تصویر بود و توانست مخاطب را جذب کند. او پس از «شادروان» به سراغ «شهسوار» رفته که اولین نمایشش در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر خواهد بود. فضاسازی و فرم «شهسوار» شبیه به «شادروان» است اما موضوع و سوژهای که به آن پرداخته، متفاوت است.
حضور در جشنواره فیلم فجر برای حمایت از سینما
سعید عطاییان تهیهکننده اجرایی فیلم سینمایی «شهسوار» در گفتوگو با مهر، درباره حضور این فیلم در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر توضیح داد: بعد از اتفاقاتی که برای سینما افتاد و جوی که زودگذر بود اما در کشور و شهرمان حاکم شد و حال مردم را نیز تحت تاثیر قرار داد، یکی از حال بدیهای من علاوه بر مسایل شخصی و ایدیولوژی خودم، این بود که چرا سینما این بلا سرش میآید و چنین رفتاری با هنرمندان میشود. وقتی سال گذشته به جشنواره فیلم فجر رفتم، خیلی حالم بد شد. راستش دلم گرفت برای اینکه این اتفاق در حال لطمه زدن به سینماست.
وی در توضیح بیشتر گفت: با دوستانم صحبت میکردم که باید، جشنواره فیلم فجر را که پایگاه خودمان است، حمایت و حفظ کنیم و در غیر این صورت از دستش میدهیم. با حسین نمازی که رفاقتی دارم و پس از سریال «سیاهچاله» بیشتر دوست شدیم و به قول معروف شیمیمان به هم میخورد، به این فکر افتادیم که جشنواره فجر امسال را حمایت کنیم. من هر جا که زورم رسید موضوع حمایت از جشنواره را مطرح کردم و تا حد زیادی نیز موفق شدم تا این جشنواره رونق داشته باشد، چراکه هر چه «فجر» قویتر و جذابتر باشد، ما سینمای موفقتری خواهیم داشت.
عطاییان درباره فیلم سینمایی «شه سوار» و ایده ابتدایی آن بیان کرد: یکسری اتفاقات سر سریال «سیاهچاله» افتاد که به هر حال خیلی خوشایند حسین نمازی و من نبود و تصمیم گرفتیم که برای خوشایند خودمان هم شده کاری انجام دهیم تا حالمان خوب شود. حسین نمازی قصهای داشت که اصلاً به آن فکر نمیکرد اما یک شب با من تماس گرفت که ایدهای برای اجرا در ذهن دارد و برایم تعریف کرد و خوشم آمد. وقتی فیلمنامه را برایم فرستاد، متوجه شدم که باز حسین نمازی به سراغ فضای حاشیه شهر و این بار به سراغ الاغ رفته است! سکانس اولی که نوشته بود یک گله الاغ بود که موتور سواری در حال هدایت این گله الاغ است. با حسین تماس گرفتم و گفتم که این سکانس را تغییر بدهد چون اجرایش کار سختی است.
وی با بیان اینکه حقیقتاً کار کمی بوی «شادروان» را میداد، عنوان کرد: با توجه به اینکه برخی وقتی با فیلمنامه مواجه میشدند آن را شبیه به «شادروان» میدانستند، درصدد تغییراتی برآمدیم اما ایمان داشتیم که این کار شبیه به «شادروان» نخواهد شد.
سختیهای «شهسوار» از الاغ درمانی تا وابستگی به حیوان
تهیهکننده «شه سوار» درباره سختیهای ساخت این فیلم گفت: تقریباً یک محله را در شهریار در اختیار داشتیم؛ پیدا کردن الاغها کار بسیار دشواری بود چون کسی وجود ندارد که یک گله الاغ پرشمار داشته باشد و به همین دلیل چند نفر را برای یافتن این الاغها گذاشته بودیم تا از محلات و روستاهای اطراف تهران برایمان پیدا کنند. حتی ما و عوامل در این فیلم، الاغ درمانی یاد گرفتیم! و وابستگی به این حیوانات پیدا کرده بودیم. مجبور شدیم اسکان در شهریار داشته باشیم. همچنین ایفای نقشها نیز سختیهای خودش را داشت و شما قطعاً هادی کاظمی و گیتی قاسمی را در این قالب ندیدهاید. از طرفی وقتی کار تمام می شد، جذابیت خودش را خواهد داشت. در هر حال، کار به این شریفی و نجیبی وقتی با ممیزیهایی روبه رو شود، کمی خستگی را بر تن ما به جای میگذارد.
وی در پاسخ به اینکه برای جلوگیری از شباهت «شه سوار» به «شادروان» چه کاری انجام شد، عنوان کرد: حقیقت این است که روز اول به این فکر افتادیم تا از همان عوامل «شادروان» برای کار جدید استفاده کنیم و بدمان نمیآمد این اتفاق بیفتد اما چون کامنتهایی گرفته بودیم که قصه شبیه به «شادروان» است، ابتدا سراغ بازیگرها رفتیم و تغییر دادیم و سپس تا حدی که میشد فضای قصه را متفاوت ساختیم که در این مورد مسعود سلامی بسیار کمک کرد و اگر غیر از آقای سلامی فرد دیگری را به عنوان فیلمبردار داشتیم، قطعاً «شه سوار» به «شادروان» شباهت پیدا میکرد و بیش از پیش بوی «شادروان» احساس میشد، چراکه آقای سلامی فیلمبردار «شادروان» بود و تذکراتی در رابطه با شباهت با «شادروان» میداد. اما به هر حال به دلیل وجود فضای حاشیهنشینی و فرم پوشش و قصهای که حول خانواده میچرخد، منتقدان قطعاً میگویند که «شهسوار» بوی «شادروان» میدهد این در حالی است که قصه فیلم متفاوت است.
امضای حسین نمازی در «شهسوار» مشهود است
عطاییان تصریح کرد: در واقع باید تاکید کنم که فرم فیلمسازی حسین نمازی اینگونه است و ساختار کارش شاید شباهت به هم داشته باشد اما سوژهها و قصه متفاوت است. در واقع مهر و امضای حسین نمازی در «شهسوار» همچون «شادروان» مشهود است.
وی همچنین یادآور شد: از آنجایی که در پروژه بعدی نیز در کنار حسین نمازی هستم، قطعاً سه گانه این کار را خواهیم ساخت. فضا برای من فضایی مقدس است که بوی خانواده میدهد؛ چیزی است که این روزها از آن دور هستیم و تعهد یک پسر را نسبت به خانواده، مادر و پدر و خواهرش میبینیم تا از یک چالش دربیایند. اگر شما یک سکانس مشابه «شادروان» در این کار پیدا کردید، جایزه میدهم.
عطاییان بیان کرد: «شهسوار» ۲ کوچه پایین تر از «شادروان» اتفاق میافتد یعنی بچه محلهای همدیگر حساب میشوند و اگر ۲ بازیگر تکراری یعنی ایمان براتپور و حافظ نبیزاده در «شهسوار» نبودند، من قطعاً سینا مهراد و نازنین بیاتی را از سر کوچه رد میکردم که با اینها دیالوگی داشته باشند!
وی در پایان در پاسخ به اینکه آیا استفاده از میثم مولایی به عنوان تدوینگر در «شهسوار» به جای عماد خدابخش در حالی که ریتم تدوینی مشابهی با «شادروان» دارد، برای جلوگیری از ایجاد شباهت بوده یا خیر؟ گفت: خیر، عماد خدابخش در دفتر ما در حال انجام کارهای تدوین «تمساح خونی» و چند کار دیگر بود و ما نیز در یک دفتر فیلمسازی، ۲ کار را دست یک تدوینگر نمیدهیم.
جشنواره فیلم فجر در ۶ دوره یعنی دورههای سیام تا سیوششم با رونق فیلمهای کمدی همراه بوده است. امسال و در پنجمین دهه از برگزاری جشنواره «صبحانه با زرافهها» یکی از فیلمهای کمدی مهمی است که کارگردان آن برای اولین بار با این عنوان در جشنواره حضور دارد و ترکیبی از بازیگران پرکار و پر طرفدار سینما را نیز گرد هم آورده است.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، تقابل فیلمهای کمدی و جشنواره فیلم فجر از اولین دوره تاکنون وجود داشته است. حضور فیلمهای کمدی در جشنواره اغلب با جنجالهایی از سوی منتقدین و صاحبان آثار همراه بوده که گاها به حذف آثار کمدی از لیست فیلم های حاضر در جشنواره نیز منجر شده است. با این همه در فهرست فیلم های حاضر در جشنواره فجر میتوان به فیلم های کمدی نیز اشاره کرد که فارغ از توجه هیات داوران، مخاطبان یا منتقدان را نیز با خود همراه کرده اند.
جشنواره فیلم فجر در اولین دوره میزبان حاجی واشنگتن بود. فیلمی که علاوه بر ژانر کمدی، تاریخی نیز بود و جز در جشنواره فیلم فجر اجازه نمایش پیدا نکرد. حاجی واشنگتن داستان اولین سفیر ایران در آمریکاست که با توجه به شرایط روز به جای آمریکا در ایتالیا تولید شد.
دومین دوره جشنواره با فیلم کمدی همراه نبود تا اینکه یدالله صمدی فیلم مردی که زیاد میدانست را به سومین دوره جشنواره رساند و برای این فیلم سیمرغ بهترین کارگردانی را از آن خود کرد. این فیلم داستان زندگی مرد کارمندی است که از زندگی خود ناراضی است و نخستین فیلم طنز پس از انقلاب به شمار میرود.
کفش های میرزا نوروز
در چهارمین دوره کفش های میرزا نوروز با بازی علی نصیریان از آن دسته فیلم های کمدی بود که با یک داستان ساده، صدها موقیعت کمیک خلق میکرد. داستان زندگی خیاطی که کفشهایش را دوست داشت و حاضر نبود با همه وصله پینهگی آنها را دور بیاندازد.
ساخته تحسین شده زنده یاد داریوش مهرجویی در پنجمین دوره جشنواره با دست خالی جشنواره را ترک کرد و اجاره نشین ها به جز صدابرداری این فیلم در هیچ کدام از هفت نامزدی جایزه نگرفت. فیلمی کمدی با محوریت زندگی آپارتمان نشینی که ترکیب بازیگرانش در اولین سالهای پس از انقلاب نسلی از کمدی پردازان را به سینمای ایران معرفی کرد. اکبرعبدی در کنار زنده یاد عزت الله انتظامی و حمیده خیر آبادی که هیچ کدام در جشنواره دیده نشدند.
دوره ششم نیز همانند دوره های قبل میزبان تنها یک فیلم کمدی بود. تحفه به کارگردانی ابراهیم وحیدزاده که یکی از پربازیگرترین فیلم های دهه ۶۰ محسوب میشود.
ناصرالدین شاه آکتور سینما
یک دهه پس از جشنواره فجر فیلمی کمدی در جشنواره حضور دارد که داستان آن مروری بر تاریخ ورود سینماتوگراف به ایران است. ناصرالدین شاه اکتور سینما فیلمی کمدی که رگههای فانتزی هم دارد همچنان از عزت الله انتظامی و اکبر عبدی به عنوان بازیگران پیش روی کمدی پس از انقلاب بهره میبرد. اتفاقی که این بار به نفع مخملباف میشود و انتظامی پس از ناکامی اجاره نشینها در این دوره لوح تقدیر دریافت میکند. به علاوه این فیلم در ۴ بخش فنی نیز برنده سیمرغ بلورین میشود.
چهاردهمین دوره جشنواره در مقایسه با ادوار گذشته رنگ و بوهای کمدی را بیشتر به خود گرفته است. فیلم آدم برفی همچنان با پیشتازی اکبر عبدی در ژانر کمدی و لیلی با من است که سیالیت طنز در سینمای دفاع مقدس با حفظ ارزشها و چارچوبهای آن را به رخ مخاطب میکشد. نقش آفرینی پرویز پرستویی در این فیلم برای اولین بار جنس کمدی به خود گرفته و از فضای فیلم های پیشین او فاصله گرفته است.
در این بین اما فیلمهایی بودند که یا از حضور در جشنواره فجر کنار گذاشته شدند یا خود را از حضور در جشنواره کنار کشیدند. فیلم مردی عوضی با نقش آفرینی پرویز پرستویی فیلمی درباره مردی دو زنه بود که موقعیتی کمدی را به واسطه موضوعی که هنوز آنچنان در سینما پررنگ نبود، برای مخاطب ایجاد کرده بود.
نقش آفرینی پرویز پرستویی در لیلی با من است باعث حضور او در فیلمی کمدی با همان محوریت قبلی شد. فیلمی که رگه های طنز را در انتقاد از شرایط مذهبی و سیاسی حاکم بر جامعه به کار برده بود و باعث خلق مارمولک به کارگردانی کمال تبریزی شد. این فیلم در بیستودومین دوره جشنواره فجر به نمایش در آمد و از جمله فیلمهای کمدی بود که با استقبال مخاطبان رو به رو شد و در نهایت دیپلم افتخار را برای پرستویی به ارمغان آورد.
مهمان مامان
در این دوره همچنین زنده یاد داریوش مهرجویی پس از موفقیت فیلمهای قبلی لیلا، سارا، درخت گلابی و.. در جشنواره فیلم فجر و همچنین اجاره نشینها به عنوان فیلمی کمدی، دومین اثر کمدی-خانوادگی خود یعنی مهمان مامان را راهی جشنواره کرد. فیلمی اقتباسی که برای اولین بار پس از از اولین دوره جایزه بهترین فیلم جشنواره را به عنوان یک فیلم کمدی از آن خود کرد.
سه سال بعد یعنی در دوره بیست و پنجم اولین فیلم از سه گانه اخراجیها به جشنواره راه پیدا کرد. فیلمی که در محوریت داستانی از لیلی با من است وام گرفته بود و به ادامه ساخت کمدیهای جنگی در سینمای ایران قوت میبخشید.
بیستوششمین جشنواره فیلم فجر فیلم دایره زنگی را که فیلمی کمدی بود کنار گذاشت و این دوره از جشنواره بدون فیلم کمدی برگزار شد.
رامبدجوان پس از ساخت سریالهای تلویزیونی در بیستونهمین دوره جشنواره فیلم فجر فیلمی کمدی را راهی جشنواره کرد که ثمره آن معرفی بیش از پیش ویشکا آسایش به عنوان یک بازیگر زن کمدی به سینمای ایران شد و سیمرغ بلورین را نیز برای او به ارمغان آورد.
دهه چهارم؛ دهه رونق کمدیها در فجر
با شروع چهارمین دهه از جشنواره فیلم فجر سیر ورود و حضور آثار کمدی در جشنواره بیشتر شد. در دوره سی ام ضد گلوله ساخته مصطفی کیایی در ادامه فیلمهایی که جنگ را برای موقعیتهای کمیک انتخاب کرده بودند، قرار گرفت و در جشنواره نیز با استقبال خوبی رو به رو شد. ضد گلوله از فیلم های کمدی بود که توانست دیپلم افتخار بهترین فیلم را بدست آورد و در ابتدای دهه چهارم جشنواره، رونق خوبی به بازار فیلم های کمدی در این فستیوال ببخشد.
خوابزدهها
در این دوره رضا عطاران نیز با فیلم خوابم میاد اولین تجربه کارگردانی خود را با فیلمی کمدی و دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی به سرانجام رساند. دو سال بعد و در دوره سی و دوم، رضا عطاران دوباره با دو فیلم کمدی در جشنواره حضور داشت. عطاران که در دوره پیشین، خود را به عنوان کارگردان فیلم سینمایی نیز ثابت کرده بود در این دوره با طبقه حساس و ردکارپت هم کارگردانی و هم بازیگری را همزمان تجربه کرد. در این دوره که فصل رونق بیشتر فیلم های کمدی بود دو فیلم خط ویژه و خواب زدهها با دو فضای متفاوت دیگر فیلمهای کمدی جشنواره را شامل میشدند.
صابر ابر که با دایره زنگی سینمای کمدی را تجربه کرده بود در سیوسومین دوره با فیلم من دیه گو مارادونا هستم در جشنواره حضور یافت. فیلمی کمدی که برخلاف رویه فیلمهای معمول کمدی پیش نمیرود و مسیر متفاوتی دارد. ایران برگر دیگر فیلم کمدی این دوره است که از گروه شلوغی از بازیگران همچون من دیهگو … استفاده میکند.
در دوره سی و چهارم بارکد در ادامه خط ویژه کمدی- اجتماعی با ترکیبی از بازیگرانی است که نسبت به خط ویژه محدودتر شدهاند. بارکد از جمله فیلم هایی بود که پس از جشنواره دچار حذف و سانسور بخشهایی از فیلم شد و مسئله سانسور را نیز به کشمکشهای میان فیلمهای کمدی و جشنواره فجر اضافه کرد. در این دوره زاپاس نیز دیگر فیلم حاضر در جشنواره بود.
گشتارشاد۲
فیلم های کمدی این دوره از جشنواره یعنی دوره سیوپنجم هر دو در ادامه موفقیتهای پیشین خود بودند. گشت ارشاد۲ به کارگردانی سعید سهیلی موفقیتهای گشت۱ را پشتوانه قرار داده بود و خوب، بد،جلف نیز نان شیمی خوب بین پژمان جمشیدی و سام درخشانی که در سریال ایجاد شده بود را میخورد.
مصادره به کارگردانی مهران احمدی و خجالت نکش دیگر فیلم های کمدی این دوره از جشنواره بودند که هر دو در کنار بار کمدی به نقد مساله ای اجتماعی میپرداختند. مصادره به وضعیت مهاجرین پس از انقلاب و خجالت نکش به فرزندآوری اشاره داشت. دوره سی و ششم میزبان این دو فیلم بود.
داستان زندگی یک نامزد انتخاباتی دوباره سیامک انصاری را با یک فیلم کمدی به سینماها برگرداند. در سیوهفتمین دوره جشنواره تنها یک فیلم کمدی با بازی سیامک انصاری حضور داشت. انصاری پس از ساعت پنج عصر و خرگیوش با زهرمار در نقش یک نامزد انتخاباتی ظاهر شد که با خانمی با بازی شبنم مقدمی به ماجراهای مختلفی برمیخورد.
در سالهای بعد تا هم اکنون دوباره روند حضور فیلمهای کمدی در جشنواره فیلم فجر کاهش پیدا کرده است. سیری که در دهه چهارم اوج گرفته بود در دهه اواخر آن به حضور تنها یک فیلم در جشنواره رسید که سالهای بعد خوب،بد،جلف۲ در جشنواره ۳۸، شیشلیک در جشنواره ۳۹ و شادروان در جشنواره ۴۰ این پازل را تکمیل میکنند.
صبحانه با زرافهها
جشنواره فیلم فجر در آستانه پنجمین دهه و در دوره چهل و یکم هیچ فیلم کمدی را در لیست فیلم های حاضر در سودای سیمرغ نداشت. به جز متروپل که رگه های طنز داشت فیلم دیگری در این دسته نمیگنجید. امسال اما سروش صحت برای اولین بار در جشنواره فیلم فجر در مقام کارگردان حضور دارد. پیش از این جهان با من برقص در جشنواره جهانی فیلم فجر حضور داشت. کمدی صبحانه با زرافه ها که ترکیب کاملی از بازیگران پر طرفدار این سال های سینمای ایران را گرد هم آورده، یکی از فیلمهای مهم کمدی جشنواره چهلودوم است که وزنه سنگین این ژانر همیشه مغفول را در جشنواره فیلم امسال بر دوش دارد.
نشست رسانهای فیلم سینمایی «صبح اعدام» تحت تاثیر پخش بازی ایران و ژاپن در برج میلاد برگزار شد.
به گزاش سینمای خانگی از ایرنا، نشست فیلم سینمایی «صبح اعدام» به کارگردانی بهروز افخمی عصر شنبه – ۱۴ بهمن ماه- در برج میلاد خانه چهلودومین جشنواره فیلم فجر برگزار شد.
در ابتدای این نشست افخمی گفت: اینجا جای گفتن مقدمه نیست و همه منتظر شروع فوتبال هستیم.
افخمی در پاسخ به هدر رفتن سوژه و صرف بودجه دولتی بیان کرد: حرف حساب جواب ندارد!
این فیلمنامه اقتباسی نبود
وی اظهار کرد: فیلم مستند داستانی است و میتوانست اینچنین روایت شود پس ارائه نریشن به فیلم میخورد. فیلم به هیچ شکل دیگری قابل اجرا نبود. این اثر صد در صد منطبق بر واقعیت نیست ما یک سری دیالوگها اضافه کردیم. ما یک داستان نوشتیم.
وی درباره استفاده از موسیقی رمانتیک گفت: رمانتیک به معنای ملموس و خیال انگیز است و جنبه مرموز و آن دنیایی دارد و به لحظات این فیلم میخورد و ما استفاده کردیم.
افخمی درباره استفاده از اقتباس گفت: نصف فیلمهایی که ساختم فیلمنامه اقتباسی داشته اما این فیلمنامه اقتباسی نبوده است ما بر پایه یک گزارش روزنامه فیلمنامه نوشتیم.
در ادامه شیرمحمدی تهیهکننده این اثر مطرح کرد: درباره بخش تهیه بگویم من تجربه همکاری با آقای افخمی را قبلا داشتم. همزمان طراحی صحنه و لباس را انجام دادم و با توجه به سابقه و عقبهای که داشتم اینبار با هم همکاری کردیم.
ارسطو خوشرزم بازیگر این اثر هم مطرح کرد: این اولین نقش جدی من در سینماست اما امسال بیستمین سال من است که بازیگری میکنم، این نقش سخت بود، چون وقتی داری نقش یک شخصیت واقعی مهم را بازی میکنی یک مسئولیت سنگینتری داری. با توجه به گذشت ۶۰ سال از واقعه، منابع کمتری در اختیار داشتیم. امیدوارم این نقش مورد قبول خانواده شهید قرار بگیرد.
هیچ بازیگر دیگری جز من نمیتوانست نقش حاج اسماعیل اینگونه بازی کند
این بازیگر تاکید کرد: من معتقدم که نقش حاج اسماعیل را بهگونهای بازی کردم که هیچ بازیگر دیگری نمیتوانست آن را بازی کند. در جشنوارهای که جناب سعید پورصمیمی و آقای نصیریان در آن حضور دارند، کاندید شدن هم برای من افتخار بسیاری بزرگی است.
محسن دارسنج مدیر چهره پردازی هم عنوان کرد: در فیلم زیاد تاکید بر این نبود که همه چیز صد در صد برابر با اصل باشد.
محسن علی اسدی فیلمبردار هم گفت: ما نمیگوییم کار من درجه یک است، اما سعی کردیم یک کار خوب ارائه بدهیم.
سومین روز چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر ۴ اثر «صبح اعدام»، «شهسوار»، «قلب رقه» و «صبحانه با زرافهها» را به ترتیب در برنامه اکران دارد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، پس از ژانرهای متنوع روز اول و دوم جشنواره چهل و دوم فیلم فجر شنبه ۱۴ بهمن همزمان با سومین روز این رویداد نیز این روند البته با تنوع کمتر ادامه دارد. دو اثر اکران امروز با موضوع دفاع مقدس و محور مقاومت و دو اثر کمدی است.
صبح اعدام
صبح اعدام به کارگردانی بهروز افخمی و تهیهکنندگی علی شیرمحمدی تازه ترین محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابی است
علاوه بر مسعود شریف، ارسطو خوش رزم در نقش حاج اسماعیل رضایی، داود فتحعلیبیگی در نقش قاضی عسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی و کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان در تازهترین ساخته بهروز افخمی نقش آفرینی میکنند.
«صبح اعدام» برشی از لحظات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح این روز روایت میشود.
صبح اعدام
شه سوار
دومین اثر اکرانی امروز «شه سوار» ساخته حسین نمازی دومین فیلم کمدی اجتماعی او بعد از فیلم شادروان است.
در خلاصه داستان فیلم شه سوار آمده است: به دنبال درگذشت پدر خانواده در جریان برگزاری عروسی که چندبار بهم خورده است، خانواده او قصد پنهان کردن این خبر را دارند.
مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، هادی کاظمی، عباس جمشیدیفر، گیتی قاسمی، سعید عطایان، ایمان براتپور، حافظ نبی زاده، مهرناز افلاکیان، ناهید استواری، با هنرمندی عزتالله رمضانیفر با حضور امیر دژاکام بازیگران فیلم شه سوار هستند.
این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است.
شه سوار
قلب رقه
قلب رقه روایتی جدید از سینمای ایران درباره اتفاقات گروههای تروریستی در کشور سوریه به کارگردانی خیرالله تقیانیپور و تهیه کنندگی سعید پروینی است.
فیلم درباره محور مقاومت و رویدادهای منحصر به فردی است که در این عرصه اتفاق می افتد. رقِه از شهرهای کشور سوریه و مرکز استان رقه است که در شمال شرقی سوریه و در ساحل فرات قرار دارد. Raqqa تقریباً ۴ سال (از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷) پایتخت داعش بوده است.
در فیلم قلب رقه شهرام حقیقت دوست، شادی مختاری، عبدالرضا نصاری، فرهاد قائمیان، هدایت هاشمی، محمدرضا شریفینیا، مصطفی ساسانی، عامر علی و مهدی شیخ عیسی به ایفای نقش میپردازند.
بخشی از لوکیشنهای فیلم در شهرک دفاع مقدس و بخشی دیگر در خارج از ایران صورت گرفته است.
قلب رقه
صبحانه با زرافه ها
صبحانه با زرافهها اثری کمدی به کارگردانی سروش صحت و تهیهکنندگی سید مصطفی احمدی است.
این دومین ساختهٔ سینمایی صحت بعد از جهان با من برقص (۱۳۹۸) است و بهرام رادان، پژمان جمشیدی و هوتن شکیبا نقشهای اصلی آن را ایفا میکنند.
صبحانه با زرافهها البته یکی از پربازیگرترین فیلمهای جشنواره فیلم فجر امسال است، این فیلم موفق شد تا بلیتهای تمام سانسهای ۱۱ روز نمایش مردمی خود را در عرض ۱۵ دقیقه به فروش برساند تا دومین ساخته سینمایی سروش صحت، تا پیش از شروع جشنواره بهعنوان پرمخاطبترین و پرفروشترین فیلم جشنواره امسال مطرح شود.
صبحانه با زرافه
فیلم های امروز نیز به روال دو روز گذشته به ترتیب ساعت ۱۳، ۱۶، ۱۹ و ۲۲ اکران می شوند.
چهلودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلمها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت میکنند و در نهایت برگزیدگان بخشهای مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.
فیلم «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی و تهیهکنندگی کامران حجازی، پنجمین فیلم اکران شده در جشنواره چهلودوم فجر بود و با مجموع ۴۱.۵ ستاره از چهارده منتقد سینما، میانگین ۳ ستاره را برای خود ثبت کرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، منتقدان سینما روزانه در نظرسنجی ایرنا به فیلمهای اکران شده در چهلودومین جشنواره فیلم فجر ستاره میدهند، هر کدام از منتقدان میتوانند رضایت نسبی خود را از آثار سینمایی با تعداد ستارهها از یک تا پنج مشخص کنند. این نظرسنجی هر روز در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) منتشر میشود.
ایرنا از منتقدان سینما، درباره فیلم تمساح خونی که پنجمین فیلم اکران شده در دومین روز جشنواره، جمعه – ۱۳ بهمن ۱۴۰۲- بود، نظرسنجی کرده است که از نظر تعداد ستارههای اعطا شده نتایج نشان میدهد این فیلم توانست در مجموع ۴۱.۵ ستاره را از چهارده منتقد سینما دریافت کند.
بر اساس حروف الفبا به ترتیب، سعید اسلامزاده، زهرا اردکانی، میلاد جلیلزاده، میکائیل دیانی، سیدعلی سیدان، محمدصابری، محمدصادق علیزاده، حمیدرضا قادری، محمد محمدی، زهرا محمودی، علیرضا مرادی، مازیار معاونی، احسان ناظمبکایی و مصطفی وثوقکیا در نظرسنجی فیلم تمساح خونی شرکت کردند.
در این نظرسنجی، یک منتقد یک ستاره و دو منتقد هر کدام ۲ ستاره و یک منتقد هم ۲.۵ ستاره ، پنج منتقد ۳ ستاره، دو منتقد هم ۳.۵ ستاره و سه منتقدان هم ۴ ستاره به فیلم تمساح خونی دادند، این در حالی است که هیچکدام از منتقدان فیلم ساخته جواد عزتی را شایسته دریافت ۵ ستاره ندانستند.
جواد عزتی و عباس جمشیدیفر در تمساح خونی
تمساح خونی که در ژانر کمدی به تهیهکنندگی کامران حجازی تولید شده در اکران مردمی جشنواره حدود ۶۴۰ میلیون تومان فروش داشته و در جدول رده بندی فروش بلیت ۱۱ روزه نمایش مردمی در رتبه دوم قرار گرفت.
این فیلم به کارگردانی جواد عزتی و نویسندگی پدرام افشار در بخش سودای سیمرغ چهل و دومین جشنواره فجر رقابت می کند.
جواد عزتی، عباس جمشیدیفر، سعید آقاخانی، الناز حبیبی، بهزاد خلج، شبنم قربانی و با حضور جمشید جهانزاده، رامین پورایمان و کیومرث مرادی از جمله بازیگران تمساح خونی هستند.
در توصیف این فیلم سینمایی آمدهاست: «درسته که قانون جنگل نانوشته است اما وقتش که برسه درندهها تاوان پس میدن، گوزنها جشن میگیرن…»
منتقدان به فیلمهای روز اول چند ستاره دادند؟
فیلم دروغهای زیبا به کارگردانی مرتضی آتشزمزم، با مجموع ۱۸ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۵ ستاره را برای خود ثبت کرد.
فیلم شکار حلزون به کارگردانی محسن جسور با مجموع ۱۰.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۰.۹ ستاره را برای خود ثبت کرد.
فیلم دو روز دیرتر به کارگردانی اصغر نعیمی با مجموع ۲۱.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.
فیلم ظاهر به کارگردانی حسین عامری با مجموع ۱۷ ستاره از ۹ منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.
چهلودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلمها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت میکنند و در نهایت برگزیدگان بخشهای مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.
فیلم «تابستان همان سال» به کارگردانی محمود کلاری و تهیهکنندگی علی اوجی، ششمین فیلم اکران شده در جشنواره چهلودوم فجر بود و با مجموع ۲۳.۵ ستاره از چهارده منتقد سینما، میانگین ۱.۶ ستاره را برای خود ثبت کرد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، منتقدان سینما روزانه در نظرسنجی ایرنا به فیلمهای اکران شده در چهلودومین جشنواره فیلم فجر ستاره میدهند، هر کدام از منتقدان میتوانند رضایت نسبی خود را از آثار سینمایی با تعداد ستارهها از یک تا پنج مشخص کنند. این نظرسنجی هر روز در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) منتشر میشود.
ایرنا از منتقدان سینما، درباره فیلم تابستان همان سال که ششمین فیلم اکران شده در دومین روز جشنواره، جمعه – ۱۳ بهمن ۱۴۰۲- بود، نظرسنجی کرده است که از نظر تعداد ستارههای اعطا شده نتایج نشان میدهد این فیلم توانست در مجموع ۲۳.۵ ستاره را از چهارده منتقد سینما دریافت کند.
بر اساس حروف الفبا به ترتیب، سعید اسلامزاده، زهرا اردکانی، میلاد جلیلزاده، میکائیل دیانی، سیدعلی سیدان، محمدصابری، محمدصادق علیزاده، حمیدرضا قادری، محمد محمدی، زهرا محمودی، علیرضا مرادی، مازیار معاونی، احسان ناظمبکایی و مصطفی وثوقکیا در نظرسنجی فیلم تابستان همان سال شرکت کردند.
در این نظرسنجی، دو منتقد ۰.۵ ستاره، پنج منتقد یک ستاره و یک ۱.۵ ستاره، سه منتقد ۲ ستاره ، دو منتقد هر کدام ۳ ستاره، یک منتقد ۴ ستاره به فیلم تابستان همان سال دادند، این در حالی است که هیچکدام از منتقدان فیلم ساخته محمود کلاری را شایسته دریافت ۵ ستاره ندانستند.
صابر ابر در فیلم تابستان همان سال
تابستان همان سال، ساخته محمود کلاری به تهیه کنندگی علی اوجی دومین اثر اکرانی دومین روز جشنواره برای اهالی رسانه و منتقدان است که در بخش سودای سیمرغ این رویداد رقابت دارد.
داستان فیلم از این قرار است که عطای ۷ ساله را پیش یک رمال آینهبین میبرند تا طی مراسمی دزد طلاهای عمهاش را در آینه شناسایی کند، عطا که هیچ تصوری از سرانجام آنچه در آن شرایط بر زبان میآورد ندارد، برای رهایی از آن وضعیت، هر آنچه از تعاریف عمهاش درباره شک و تردید او نسبت به دزدی داوود پسر عمه دیگرش شنیده را بازگو میکند، غافل از آنکه این دروغ موجب عقوبتی دور از انتظار برای کل خانواده میشود…
علی شادمان، فریبا نادری، سمیرا حسن پور، رویا جاوید نیا، مهرو نونهالی و با حضور صابر ابر، پژمان بازغی، نسیم ادبی، رایان سرلک و رونیکا بهرام زاده بازیگران فیلم تابستان همان سال هستند و مهران مدیری ایفای نقش رمال را برعهده دارد.
منتقدان به فیلمهای روز اول چند ستاره دادند؟
فیلم دروغهای زیبا به کارگردانی مرتضی آتشزمزم، با مجموع ۱۸ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۵ ستاره را برای خود ثبت کرد.
فیلم شکار حلزون به کارگردانی محسن جسور با مجموع ۱۰.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۰.۹ ستاره را برای خود ثبت کرد.
فیلم دو روز دیرتر به کارگردانی اصغر نعیمی با مجموع ۲۱.۵ ستاره از دوازده منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.
فیلم ظاهر به کارگردانی حسین عامری با مجموع ۱۷ ستاره از ۹ منتقد سینما، میانگین ۱.۸ ستاره را برای خود ثبت کرد.
چهلودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شامگاه چهارشنبه -۱۱ بهمن- رسما افتتاح و از روز پنجشنبه اکران فیلمها در خانه جشنواره (برج میلاد تهران) و سینماهای مردمی آغاز شد؛ ۲۲ فیلم در بخش سودای سیمرغ، ۱۲ فیلم در بخش نگاه نو و ۴ فیلم در بخش انیمیشن با یکدیگر رقابت میکنند و در نهایت برگزیدگان بخشهای مختلف در مراسم اختتامیه -۲۲ بهمن- معرفی خواهند شد.
«بیبدن» قصه قصاص نیست، اقتباسی بهقاعده از یک سوژه دردناک و درباره خانواده است،مستقیمگویی غیرهنرمندانهای در مورد تربیت فرزندان دارد؛ سیاهنمایی نمیکند، کنایه نمیزند، سفیدشویی هم نمیکند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، نخستین ساخته مرتضی حسینعلیزاده از یک سوژه جنجالی جنایی اجتماعی، کاری در خور و همتناسب با جشنواره فیلم فجر از کار درآمده که میتوان به خاطر تماشای آن به سینما رفت. اثری که در روز دوم جشنواره تحسین منتقدان و تمجید اصحاب رسانه را به دنبال داشت.
اقتباس قابل دفاع
بیبدن گویا اقتباس یا برداشتی آزاد است از ماجرای غزاله و آرمان که متأثرکنندهترین رخداد جنایی سالهای اخیر است. دختر و پسری که بعد از یک کشاکش عاشقانه به مقتول و قاتل تبدیل میشوند، اما شواهد و سرنخها و به ویژه کنشها و واکنشهای پس از آن در فضای مجازی، ماجرا را به یک التهاب اجتماعی تبدیل کرد. بهرغم آنکه در آثار اقتباسی، پیرنگ داستان، انسجام سازوارهتر و چارچوب مستحکمتری نسبت به باقی آثار دارد، اقتباسهای سینمایی تصنعی و بعضاً هجوآمیز از رخدادها و رویدادهای تاریخی و اجتماعی سالهای اخیر، این تردید را در مخاطبان و منتقدان ایجاد کرده بود که شاید «بیبدن» نیز از کار درنیامده باشد؛ به ویژه با توجه به فیلم اولی بودن کارگردان. با این همه، «بیبدن» با مسما، هویتدار و قابل دفاع نشان داد، حتی اگر به نام نویسنده اثر یعنی کاظم دانشی که سال گذشته با فیلم سینمایی «علفزار» در جشنواره درخشید، توجه نکنیم.
ضرباهنگ و موسیقی در خدمت سوژه
در چند سال اخیر، توجه به موسیقی آثار سینمایی در نقد و بررسی فیلمها تجسم بیشتری پیدا کرده است و از این روست که باید تصریح کرد موسیقی فیلم و ضرباهنگ بیبدن در خدمت روایت این اثر است و اگرچه جاهایی از ریل اصلی خارج میشود، میتوان ادعا کرد مضمون و محتوا را جلو میبرد و سعی در پوشاندن ضعفهای فیلمنامه ندارد. اثر بیش از نود دقیقه مشغول روایت است و برای مخاطب با آنکه سرانجام را میداند، کسالت و خستگی نمیآورد. سوژه نشان میدهد موضوعات جنایی کششی بیشتر از آنچه تصور میشود، جانمایه دارد و چه بسا باید حساب جداگانهای روی آنها باز کرد. اگرچه برخی معتقدند التهاب کافی برای این اثر دراماتیک به اندازه واقعیتی که رخ داده، کشنده نبوده، تصریح به این نکته ضروری است که در مجموع اثری فراتر از یک کار خوب را شاهدیم.
بازیهای خوب، بازیگردانی خوبتر
بیبدنبازیگران خوبی دارد و بازیگران نیز باورپذیر و واقعی ظاهر شدهاند، اگرچه میتوان در مورد بازی سروش صحت در نقش پدر دختر اما و اگرهایی وارد کرد و سؤالاتی پرسید. پژمان جمشیدی هم در ادامه فاصله معناداری که از بازی در نقشهای کمدی داشته، در نقش پدر سروش، خوب ظاهر شده. با این حال، بار اصلی پیشبرد بازی بر دوش الناز شاکردوست و نوید پورفرج در نقش مادر ارغوان، دختر مقتول و بازپرس پرونده است.
پورفرج، بازپرس را یک انسان صاحب عاطفه که به کارش متعهد است، نشان داده و شاکردوست، مادری که اضطراب گم شدن دختر جوانش و بعد از آن، قتل دلخراش او، پیرش میکند، به خوبی بازی کرده. جانبداریهای بازپرس که البته برآمده از احساس پدری است، برخی جاها از کار بیرون میزند و البته کارگردان نیز این نقیصه را به درستی مدیریت میکند و کوشش دارد نشان دهد مسئولان قضایی و انتظامی نیز با وجود جدیت و چه بسا سختگیری در کار حساسی که دارند، انسانند.
اما گرههایی که زود باز میشوند
بیبدن قصه قصاص نیست، درباره خانواده است و سویههای آشکار و صریح و چه بسا باید گفت مستقیمگویی غیرهنرمندانهای در مورد تربیت فرزندان دارد. سیاهنمایی نمیکند، به ماجرای اصلی وفادار است، کنایه نمیزند و از سوی دیگر، سفیدشویی هم نمیکند. اما نکته اینجاست که کارگردان خیلی زودتر از آنچه که باید، قصه را لو میدهد، هر چند پایان معلوم است.
بهرغم همه کوششهای در خور تحسین کارگردان، از جایی به بعد، اثر توازن خود در ترسیم دو سوی ماجرا از دست میدهد و مخاطب اندک اندک به قصاص سروش، رضایت میدهد. ماجرا این نیست که او محق است یا خیر، ماجرا این است که تقصیر و گناه قاتل و پدرش در پنهانکاری ماجرای رخ داده برای ارغوان، باید در دقایق نهایی فیلم آشکار شود تا قدرت کشندگی سوژه را چندبرابر کند. با این همه، غیر از این مورد، گرههای فیلم به درستی چیده شده و فیلم توانسته روایتی مناسب از ماجرای غزاله و آرمان ارائه دهد. فیلم از پنج ستاره، سه و نیم ستاره میگیرد اما برای کارگردان اولی فیلم، باید به صورت مستقل پنج ستاره کنار گذاشت.