کدام جایزه به ققنوس اضافه شد؟

برنامه تلویزیونی اینترنتی نقطه ویژه چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر در بستر روبیکا و آپارات قابل رویت و تماشاست.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس،‌ برنامه تلویزیونی اینترنتی نقطه ویژه چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر که در بستر روبیکا و آپارات قابل رویت و تماشا است با مشارکت موسسه راوینو، اداره فیلم و نمایش معاونت فرهنگی هنری بسیج و همچنین خانه اکران فیلم بسیج هرشب پذیرای مهمانان جشنواره بین المللی فیلم فجر در برج میلاد می‌باشد. سعید مظاهری، دبیر جنبش فکری هنری سینما انقلاب و دبیرجایزه سینمایی ققنوس مهمان این برنامه بوده که در این مصاحبه به لزوم ارتباط محتوایی میان نام جشنواره فجر و فیلم های ساخته شده اشاره می کند.

سعید مظاهری در مصاحبه با برنامه تلویزیونی اینترنتی نقطه، درباره چگونگی شکل گیری جایزه ققنوس این گونه بیان کرد: از سال 88، 9 جریان فکری در کشور راه افتاد که یکی از آنها جریان سینما انقلاب بوده که تمرکز آنها بر کار فکری در حوزه سینما بود. در 12 دوره گذشته شاهد حضور اساتید علوم انسانی، اندیشمندان و منتقدین و تولید کنندگان سینما بودیم که از منظر گفتمان انقلاب به فیلم های سینمایی ساخته شده می پرداختند. هر سال پس از اکران فیلم ها، محافل هم اندیشی برگزار می شده و موضوع فیلم ها مورد نقد و بررسی از زاویه عینک گفتمان انقلاب قرار می گرفت. در دو سه سال اخیر یک اتفاق جدید رخ داد و ما شبکه داوری را ایجاد کردیم که براساس آن منتقدین سینما و اساتید علوم انسانی به آثار سینمایی امتیاز می دادند. در نهایت در یک هیئت مرکزی، جمع بندی کیفی وکمی درباره آرای داده شده صورت می گرفت و به  آثار برتر جایزه ققنوس تعلق می گرفت.

دبیرجنبش فکری هنری سینما انقلاب به اهدای ققنوس (زیست عفیفانه) در جشنواره چهل و یکم اشاره کرده و افزود: امسال سه حوزه مهمان در محافل جایزه سینمایی ققنوس وجود داشته که حوزه اول مهمان هایی شامل اساتید سینما و علوم انسانی هستند، حوزه دوم شامل مهمانان خانم هستند که 100 بانوی فرهیخته و منتقد سینما در آن حضور دارند و حوزه سوم شامل بخش بین الملل بوده که مهمان هایی از 28 کشور جهان به تماشا و نقد فیلم های ایرانی می پردازند، نوع نگاه این مهمان ها مساله سینما پیشرفت در برابر سینما توسعه بوده و محافل تخصصی در این زمینه برگزار می شود. ما با توجه به حوادث چند ماه اخیر بخش جدیدی تحت عنوان جایزه(زیست عفیفانه) انتخاب کردیم که در آن به فیلمی که شاخصه های زیست عفیفانه در آنها رعایت شده، جایزه سینمایی ققنوس تعلق می گیرد.

دبیر جایزه سینمایی ققنوس با انتقاد نسبت عدم وجود استراتژی در جشنواره فیلم فجر، یکی از لازمه های هدفمند بودن جشنواره ها در ایران را وجود استراتژی راهبردی دانست. وی در این باره می گوید: شما اگر به جشنواره های اسکار و یا کن نگاه کنید وجود استراتژی در آن به خوبی نمایان است و می توان فهمید فلسفه شکل گیری این جشنواره ها چیست و چه فیلم هایی جایزه می گیرند. متاسفانه همین نگاه در جشنواره فیلم فجر وجود ندارد و صرفا شاهد یک جشنواره هستیم که با شاخصه های انقلاب اسلامی به عنوان خاستگاه نام گذاری جشنواره ارتباط معنایی ندارد. وقتی ما می گوییم که همه سلیقه ها باشند و ارتباط محتوایی با نام جشنواره ندارد بنابراین باید لااقل داوران براساس قواعد فنی فیلم هارا انتخاب کنند ولی حتی این مساله نیز رخ نمی دهد و سلیقه ها جایگزین می شوند. البته خداروشکر این یکی دوسال وضعیت بهتر شده است. آنچه در جشنواره فیلم فجر مشاهده شده مستولی شدن مساله حاشیه ها به بحث استراتژی جشنواره است در حالی که ما انتظار یک اقدام خاص استراتژیک در جشنواره فیلم فجر هستیم.

با همه نکاتی که عرض کردم ولی این نکته را نباید فراموش کرد که تولیدات فراوانی که وارد جشنواره فیلم فجر شده اند نسبت به سالهای گذشته از شذوذات اخلاقی کمتری برخوردار بوده و کمتر شاهد فیلم های آپارتمانی هستیم که در این جا باید از شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی تشکر کرد. در جشنواره چهل و یکم شاهد سوژه هایی در حوزه مقاومت هستیم که بکر بوده و کمتر بدان پرداخته شده بود که نمونه بارز آن همین فیلم سرهنگ ثریاست. نکته قابل توجه دیگر در جشنواره امسال بوم گرایی فیلم هاست. در سالهای گذشته به جز فیلم های دفاع مقدس، سایر فیلم ها در شهر تهران ساخته می شد ولی امسال شاهد اکران فیلم ها از نقاط مختلف کشور هستیم و این مساله تهران زدگی در جشنواره امسال کمتر دیده شده است.ما در سینماپیشرفت بوم گرایی را دربرابر تهران زدگی قرار می دهیم و خداراشکر جشنواره امسال به سمت بوم گرایی حرکت کرده است.

زاکانی دست به جیب می‌شود؟

شهردار تهران از اختصاص جایزه ویژه مدیریت شهری به فیلمسازان برگزیده چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر خبر داد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی برج میلاد، علیرضا زاکانی شهردار تهران شامگاه ۱۸ بهمن با حضور در خانه جشنواره فیلم فجر در برج میلاد با اشاره به همکاری گسترده شهرداری تهران با ستاد جشنواره فیلم فجر گفت: جشنواره بین المللی فیلم فجر قله ارائه آثار هنری است که هر ساله همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می‌شود.

وی ادامه داد: شهرداری تهران ناظر بر حوزه های مختلف شهری است و تمام تلاش خود را برای ارائه خدمات مختلف شهری می کند و ارائه تسهیلات و کمک به برگزاری هر چه بهتر مهمترین رویداد سینمایی کشور را از وظایف خودمان می دانیم.

شهردار تهران از اختصاص جایزه ویژه مدیریت شهری برای فیلمسازان خبر داد و گفت: این جایزه از امسال به فیلمسازان برگزیده جشنواره فیلم فجر اهدا خواهد شد.

واقعیت منافقین «اتاق گلی‌‎»ست “سرهنگ”!/ تطهیر منافقین، خط قرمز سینماست

نشست فیلم سینمایی «اتاقک گلی» همزمان با رونمایی در جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در پردیس ملت برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، نشست خبری فیلم سینمایی اتاقک گلی به کارگردانی محمد عسگری شامگاه چهارشنبه ۱۹ بهمن‌ماه در پردیس ملت برگزار شد.

داوود صبوری تهیه‌کننده این فیلم در ابتدا گفت: برایم مهم بود که بدانم نگاه خانواده شهدا درباره فیلم چیست چون خیلی‌ها بعد از سی و چند سال پدر، مادر، خواهر خود را در این فیلم دیدند. دیشب به‌خاطر همین از استرس نخوابیدم.

محمد عسگری هم گفت: به نظرم هرگونه صحبتی درباره فیلم در حال حاضر به‌گونه‌ای پیوست من به فیلم است. معتقدم فیلم اگر فیلم باشد مسیر خود را پیدا می‌کند و مثل رودی وارد دریا می‌شود با این حال پاییز سال گذشته بود که از سوی آقای صبوری ساخت این فیلم به من پیشنهاد شد و اسفند سال گذشته به نسخه اولیه از فیلمنامه رسیدیم درواقع من به دعوت تهیه‌کننده آمدم و پذیرفتم این فیلم را با وجود سختی‌هایش کار کنم. من در حوزه سینما تمام فعالیت‌هایی که در حوزه انتخاب بازیگری، دستیاری و… داشتم فیلم‌هایی بودند که پروداکشن سنگینی داشتند همین موضوع باعث شد کار در این پروژه را بپذیرم.

پدرام کریمی نویسنده اثر هم بیان کرد: یادم است روزهای اول که با محمد و آقای صبوری صحبت می‌کردیم تاکید داشتیم که داستان در کارگاه قالیبافی بگذرد، هر کسی گره از کار باز کند و این مفهوم را برساند که این اتحاد است که آینده ایران را رقم می‌زند. وقتی داشتم می‌آمدم دوستی به من گفت چگونه شد در این اغتشاشات چنین فیلمی ساختید انگار فیلم برای این روزهاست. ما روی مفهوم اتحاد تاکید داشتیم.

عسگری درباره حضور قهرمان این فیلم گفت: قهرمان باید در این دسته از فیلم‌ها وجود داشته باشد اما قهرمانی که از جنس مردم باشد. گاهی قهرمانی در فیلم‌ها می‌بینیم که دست‌نیافتنی است در این فیلم تمام تلاش ما بر این بود که قهرمان به اندازه خودش فعالیت قهرمانانه انجام بدهد. تاریخ همیشه پیوست به بشر دارد و جنگ مقوله‌ای است که بشر همواره به نوعی از آن گریزان بوده اما اتفاقاتی رخ می‌دهد که این آرامش را بر هم می‌زند ما در این فیلم می‌خواستیم کاراکتری را خلق کنیم که از جنس مردم باشد. تمام تلاش ما این بود که هیچ چهره کاملی را از اعضای گروهک منافقین نبینیم تنها دو بار چهره برخی از آنها دیده می‌شود که در یکی از آنها شاهو شخصیت اصلی در حد خود تلاش می‌کند او را از پا دربیاورد و عمل قهرمانانه داشته باشد.

نجفی منش هم گفت: ما سال گذشته فیلم سینمایی دسته دختران را داشتیم اما در اینجا واقعاً زمان کمی داشتیم و کار سخت بود.

صفری هم گفت: این کار واقعاً سخت بود، ما با تلاش شبانه روزی کار کردیم. چون زمان کمی داشتیم به اندازه هفتاد درصد از خروجی کار راضی هستم.

محمد خدابخش طراح صحنه هم بیان کرد: این فیلم ما را درگیر یک سری مسائل کرد چون جغرافیای فیلم باعث شد که به کرمانشاه برویم ما یک روستا را به طور کامل ساختیم و پنجاه کمرشکن را به کرمانشاه بردیم این موضوع در حوزه فیلم‌های دفاع مقدس کم‌سابقه است. آقای صبوری هم چون خودش در عملیات بود می‌گفت منافقین این میزان ادوات نداشتند که شما در این پروژه دارید.

عسگری در پاسخ به سوالی درباره استفاده نکردن از چهره‌های معروف سینمایی گفت: در تمام فیلم‌های گذشته تمام تلاشم این بوده که بازیگران مستعدی را پیدا کنم که به سینما معرفی شوند ماحصل این امر در فیلم «خورشید»، «محمد رسول‌الله»، «قصر شیرین»، و «نگهبان شب» بوده است بازیگری که در این فیلم انتخاب شد به دلیل آنتومی چهره که شبیه مردمان آن منطقه بود و البته به دلیل استعدادش انتخاب کردیم. معتقدم مجموعه‌ای از عوامل فیلم را سر و سامان می‌دهند که بازیگر هم از جمله آنهاست اگر بازیگر کار خود را به درستی انجام بدهد تماشاگر با فیلم همراه می‌شود عده‌ای از بازیگران را هم به دلیل شباهت چهره‌شان به چهره شهدا انتخاب کردیم.

عسگری در بخش دیگر صحبت‌هایش اظهار کرد: دشمن شر است، از ابتدا شر بوده و تا انتها هم شر است، آن بخشی هم سیاس‌گونه با مردم روستا رفتار می‌کند نماد شر بودن آنهاست.

این کارگردان درباره شباهت پایان فیلم با «رنگ خدا» مطرح کرد: مگر می‌شود دانش‌آموخته استادی باشید و از او تأثیر نگیرید؟ حضور آقایان میرکریمی و مجیدی تأثیرگذار بوده است اما اشاره مستقیم به آثار آنها نداشتیم و برداشتی از رنگ خدا نداشتم. درباره پایان‌بندی فیلم باید بگویم همه ما اتفاق نظر داشتیم که پایان درستی است تلفیق نگاه احساسی و حماسی مد نظر ما بود.

وی درباره خشونت فیلم گفت: مگر می‌شود جنگ را نشان بدهیم و خشونت را نشان ندهیم تازه ما خشونت را تلطیف کردیم. ضمن اینکه بخشی از این فیلم عاشقانه و بخشی جنگی بود در برهه‌ای از التهابات قرار گرفتیم که به ما ادوات نمی‌دادند ما در جوانرود و در شلوغی‌ها کار می‌کردیم یا باید تعطیل می‌کردیم یا فیلم را تمام می‌کردیم اگر جایی فکر می‌کنید غلو نمایی بوده سعی می‌کنم آن را ترمیم کنم.

کریمی هم اظهار کرد: اگر می‌خواستیم کاری که منافقین در آن دوران کردند به تصویر بکشیم اصلاً قابل پخش نمی‌شد مثلاً آنها زیر گلوی همه شهدا باز تیغ می‌کشیدند که مطمئن باشند تمام کرده‌اند یا مثلاً چشم یکی از شهدا را درآوردند ضمن اینکه ما قصد نداشتیم دوربین ما به سمت منافقین بروند و با توجه به اینکه نیمی از منافقین خانم بودند می‌ترسیدیم بیننده سمپات شوند آقای صبوری تهیه‌کننده خودشان هم در همان اتاقک در زمان عملیات مرصاد بودند و آن روزها را یادشان است.‌

عسگری هم گفت: گاهی اوقات در بداهه فرمانده تصمیم می‌گیرد چه اتفاقی رخ بدهد همه چیز از پیش تعیین شده نیست گاهی شما در میدان هستی و بر اساس اتفاقات دست به تصمیم می‌زنی.

صبوری هم توضیح داد: در جنگ فرصت برای فکر کردن نیست، در جنگ باید همان لحظه تصمیم گرفت و همان موقع اقدام کرد. در موقعیت باید این‌طور چیزها را دید. نسل نو با جنگ آشنا نیست و نیاز است توضیحات بیشتری بدهیم. ما تلاش کردیم در فیلم موضوع را انعکاس بدهیم.

عسگری گفت: خیلی از فیلم‌ها را می‌بینید که داستان یک عملیات است و چیز دیگری به آن اضافه نشده است.

کریمی هم عنوان کرد: خیلی از فیلم‌ها مثل در «جبهه غرب خبری نیست»، «۱۹۱۷» و «نجات سرباز رایان» قصه کمی دارند اما این نوع پرداخت است که آنها را متفاوت می‌کند در این فیلم ما قصه هم داریم. علاقه اصلی من نوشتن است تا اجرا، اجرا برای من توفیقی است.

صبوری درباره هزینه ساخت فیلم اظهار کرد: کف ساخت یک فیلم اجتماعی زیر ۱۵ میلیارد تمام نمی‌شود. من یک قرارداد ناهار و شام بسته بودم ظرف سه ماه مبلغ آن ۹۵ میلیون تومان شد. فیلم‌های دفاع مقدس به جهت اینکه اثری تاریخی هستند و صاحب یک ارزش معنوی هستند یقیناً هزینه بر هستند اما تمام تلاش خودمان را کردیم تا از ظرفیت کرمانشاه استفاده کنیم از فرماندار جوانرود و استاندار وقت کرمانشاه تشکر می‌کنم به نظرم ظرفیتی که در استان‌ها هست در تهران نیست به جرأت می‌توانم بگویم ارزان‌ترین فیلم دفاع مقدسی است. در نقطه مرزی بزرگترین جابجایی ناوگان ادوات جنگی را داشتیم کار خیلی سخت بود سعی کردیم هزینه‌ها را کم کنیم و از بخش‌های مختلف مشارکت بگیریم.

وی درباره سرمایه‌گذار گفت: این کار را در ابتدا با محبت موزه ملی دفاع مقدس شروع کردم ولی دوستان گفتند باید مشارکت داشته باشیم پس به سوی بنیاد شهید رفتم و مشارکتی هم از آنها گرفتم. یقیناً فیلم بدون ادوات و نیروی انسانی ماهر ساخته نمی‌شد. نیروهای روایت فتح هم از اولین روز حضور ما در پروژه با ما بودند هدف هر سه نهاد این بود که فیلم ساخته شود.

عسگری گفت: در فرهنگ شرق قصه‌گویی همیشه بوده و هست به نظرم فیلم‌هایی که داستان‌هایی فقیری دارند همیشه شکست خورده‌اند اگر فقر قصه‌گویی وجود داشته باشد فیلم موفق نخواهد بود.

صبوری با اشاره به تابلویی که در دست داشت بیان کرد: با این تابلو به نهادهای مختلف می‌رفتم اما در این رفت و آمدها بعضی دوستان به ما چایی می‌دادند بعضی ما را راه نمی‌دادند با این تابلو چهار ماه به دنبال سرمایه بودم. فیلم من مربوط به شهدا ست. شهدا هیچوقت تخریب نمی‌شوند ما دنبال این نبودیم که از این فیلم نردبانی برای خودمان بسازیم این فیلم متعلق به شهید عطا، شهید مظفری، شهید حاج اکبری و… است. این فیلم متعلق به شهداست و نگران نیستیم دیگران ما را تخریب کنند تلاش می‌کنیم باز هم فیلم‌های این چنینی بسازیم.

کارگردان «در آغوش درخت» مطرح کرد: تحریم جشنواره، تحریم سینما یا خودتحریمی؟

بابک خواجه‌پاشا کارگردان فیلم سینمایی «در آغوش درخت» ضمن انتقاد از موضع برخی افراد برای تحریم سینما و جشنواره تأکید کرد آسیبی که این افراد به سینما می‌زنند را مغول به فرهنگ ایران نزده است.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، از میان فیلم‌های حاضر در چهل‌ویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، حوزه هنری در تولید دو فیلم مشارکت داشته است که یکی از آن‌ها را در قالب همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به سرانجام رسانده است. «در آغوش درخت» اولین فیلم بلند کارنامه بابک خواجه‌پاشا در مقام کارگردان به‌حساب می‌آید که حالا در جشنواره فیلم فجر رونمایی شده است.

فیلم روایتی ساده در عین حال پیچیده از روابط میان یک زوج در آستانه جدایی ارائه می‌کند که ناخواسته زندگی کودکان خود را تحت تأثیر تصمیمات خود قرار داده‌اند.

همزمان با حضور این فیلم سینمایی در جشنواره فیلم فجر میزبان بابک خواجه‌پاشا کارگردان و سجاد نصرالهی‌نسب یکی از تهیه‌کنندگان این فیلم در خبرگزاری مهر بودیم.

آنچه در ادامه می‌خوانید، ماحصل این گفتگو درباره فیلم «در آغوش درخت» است.

* یکی از کنجکاوی‌ها درباره فیلم حضور و همراهی چهره‌هایی مانند مجید مجیدی، رضا میرکریمی و حتی هادی حجازی‌فر در فرآیند تولید آن است. به بهانه اشاره به این همراهی‌ها کمی از شکل‌گیری ایده «در آغوش درخت» برای‌مان بگویید.

بابک خواجه‌پاشا: ایده این فیلم از یک فضای کاملاً زیستی و شخصی شکل گرفت. ایده فیلم را از چند خانواده‌ای که در اطرافم بودند و با مشکل روایت شده در فیلم مواجه بودند گرفتم. خانواده‌هایی که بچه‌هایی دارند اما گرفتار نادیدن این نعمت‌ها در زندگی خود هستند. نادیده گرفتن موجود گران‌بهایی به نام کودک در برخی خانواده‌ها ایده این فیلم را به ذهن من انداخت. روزی شعری از یک شاعر ژاپنی خواندم که خیلی روی من تأثیر گذاشت. این شعر می‌گفت تا زمانی که آخرین کودک بر روی زمین قدم می‌گذارد، یعنی هنوز شانس برای داشتن جهانی بهتر وجود دارد. بچه‌ها نشانه امید در زیست ما هستند و تا زمانی که هستند احساس می‌کنیم قرار است اتفاقات بهتری رخ دهد و شاید همین کودک است که قرار است تغییر عظیمی را در جهان رقم بزند. همه این‌ها در کنار یکدیگر جمع و تبدیل به یک ایده شد. شروع به نوشتن یک فیلمنامه کردم. در همان مقطع با آقای نصرالهی به‌واسطه همکاری‌ای که در پروژه «موقعیت مهدی» داشتیم، آشنا شدم.

* سطح همکاری‌تان در فیلم «موقعیت مهدی» چگونه بود؟

خواجه‌پاشا: من دستیار اول کارگردانی یعنی آقای حجازی‌فر بودم و سجاد نصرالهی هم که همه کاره بود! قبل از آقای نصرالهی با هادی حجازی‌فر درباره ایده‌ام صحبت کردم و او گفت که تو حتماً باید کارگردانی کنی. پیش‌تر تئاترهای من را خیلی دیده بود و به همین دلیل این اعتماد به‌نفس را به من داد تا وارد عرصه کارگردانی سینما شوم. آقای نصرالهی هم که طرح را خود به دلیل فضای اخلاقی و انسانی آن، کار را دوست داشت و این همکاری را پذیرفت. بعدها که در مرحله پیش‌تولید بودیم با آقای میرکریمی و آقای مجیدی صحبت کردم. قطعاً جهان ذهنی من چه در نگارش فیلمنامه و چه در کارگردانی از این دو نفر نشأت گرفته چراکه سال‌ها دستیار این دو عزیز بودم و با آن‌ها همکاری داشتم. غیر از این دو کارگردان، فرد دیگری که در سینما خیلی به او علاقه دارم، بی گله جیلان است.

* اتفاقاً می‌خواستم به این نکته اشاره کنم که فضای فیلم هم شبیه سینمای جیلان است و هم در مقاطعی یادآور «آتابای» است؛ البته درباره فضاسازی فیلم صحبت می‌کنم نه داستان.

خواجه‌پاشا: فیلم من و فیلم «آتابای» در یک اقلیم ساخته شده‌اند اما فکر می‌کنم جهان این دو فیلم خیلی با هم متفاوت است. در «آتابای» ما بیشتر شاهد یک نقد اجتماعی با فضای تاریک حاکم بر آدم‌ها هستیم اما در این فیلم من سعی کردم آدم‌هایم رنگی باشند و روح روشن‌تری داشته باشند. زمانی که فیلم را می‌ساختم هنوز «آتابای» را ندیده بودم و طبیعتاً از آن تأثیر نگرفته‌ام اما شاید به دلیل نزدیک بودن نویسنده هر دو فیلم به یک جهان، شاید این تشابه هم به‌وجود آمده باشد.

* یکی از نکاتی که در داستان فیلم جلب توجه می‌کند، اشاره به این واقعیت است که بچه‌ها چقدر سریع متوجه اختلاف‌ها می‌شوند و چقدر هم سریع از آن‌ها آسیب می‌بینند.

خواجه‌پاشا: به نظر من ما بچه‌ها همیشه پایین‌تر از چیزی که هستند می‌بینیم. اینکه می‌گوییم طوری باید حرف بزنیم که بچه‌ها نفهمند غلط است چرا که آن‌ها بیشتر از ما می‌فهمند. در یکی از نمایش‌نامه‌هایم جمله‌ای دارم که فکر می‌کنم در تعریف بچه‌ها خیلی جمله درستی است؛ «بچه‌ها فرشته‌اند فقط وقتی بزرگ می‌شوند یادشان می‌رود» انگار بچه‌ها تا وقتی کوچک هستند جهانی دارند که خیلی زیباتر از جهان آدم بزرگ‌هاست. وقتی آن‌ها بزرگ می‌شوند هم آن لطافت را فراموش می‌کنند. برخی حتی به فیلم ایراد می‌گرفتند که این حرف‌ها که این بچه‌ها در فیلم می‌زنند، برای بچه‌ها نیست اما پاسخ من این است که اتفاقاً بچه‌های امروز این گونه‌اند. بچه پنج ساله شما امروز هم فضای مجازی را می‌شناسد و هم روابط را بهتر از ما درک می‌کنند. این بچه‌ها جدایی را هم بهتر از ما متوجه می‌شوند و به همین دلیل بچه‌های فیلم اینگونه ترسیم شده‌اند.

* آقای نصرالهی شما از ورود خود به این پروژه بگویید، به‌خصوص که در خبرهای اولیه درباره تولید فیلم فقط نام محمدرضا مصباح به‌عنوان تهیه‌کننده اعلام می‌شد.

سجاد نصرالهی‌نسب: آقای مصباح از دوستان خیلی نزدیک بنده هستند. زمانی که ایده این طرح مطرح شد خیلی آن را دوست داشتم. مقدمات کار را آغاز کردیم و همان ابتدا با ایشان هم یک مشورت تلفنی داشتم..

* شما آن زمان به‌عنوان سرمایه‌گذار در خبرها معرفی می‌شدید.

نصرالهی‌نسب: بله. آن زمان هنوز من برای دریافت کارت تهیه‌کنندگی اقدام نکرده بودم و از آنجایی که فصل تولید را از دست می‌دادیم نمی‌توانستیم کار را متوقف نگه داریم تا این مراحل طی شود. آقای مصباح خیلی از کار خوشش آمده بود و پای کار آمد. هر جا هم که توانست هوای گروه را داشت و همراه ما بود. در مجموع کار را در کنار یکدیگر پیش بردیم. پروانه ساخت به نام آقای مصباح صادر شد و بعدها برای حضور در جشنواره آن را اصلاح کردیم و تهیه‌کنندگی آن به‌صورت مشترک درج شد. درباره بابک خواجه‌پاشا پیش‌تر در «موقعیت مهدی» با او آشنایی داشتم و واقعاً حتی در موقعیت دستیاری کارگردان، مانند یک کارگردان تمام عیار ظاهر می‌شد. به جزئی‌ترین مسائل هم حواسش جمع بود. وقتی برای اکران «موقعیت مهدی» به ارومیه رفتیم، آنجا که با آقای حجازی‌فر بودیم، آقای خواجه‌پاشا طرحش را مطرح کرد. هادی حجازی‌فر خیلی از طرح خوشش آمد. من هم می‌دانستم که حجازی‌فر در زمینه شناخت فیلمنامه و داستان هوش بسیار خوبی دارد. اصلی‌ترین نکته‌ای هم نظر من را جلب کرد بحث خانواده و اهمیت بچه‌ها در یک خانواده بود. خیلی وقت‌ها ما حواس‌مان به این هدیه‌های الهی در زندگی‌مان نیست. این فیلمنامه روی جایی دست می‌گذارد که من خیلی خوشم آمده بود. خیلی وقت‌ها یک زوج برسر مسائل پیش‌پا افتاده و حتی لجاجت به سمت جدایی و حتی طلاق توافقی می‌روند اما اصلاً حواس‌شان به وضعیت بچه‌ها نیست. این نکته در فیلمنامه «در آغوش درخت» بسیار برای من قابل توجه بود.

* آقای زمانی شما از ورود به این پروژه برای‌مان بگویید. به‌نظر می‌رسد شیب خیلی خوبی در مسیر بازیگری پیدا کرده‌اید و به نظر می‌رسد اتفاقات خوبی را قرار است در آینده شاهد باشیم.

روح‌الله زمانی: ممنون از لطف شما. آشنایی من با آقای خواجه‌پاشا به فیلم «خورشید» برمی‌گردد که زمانی طولانی را با هم بودیم. بعدها رفاقت و همکاری‌هایی باهم داشتیم. البته که من جای پسرشان هستم. در پروژه «موقعیت مهدی» هم بار دیگر همکار شدیم و بعد از آن بود که این فرصت به‌دست آمد تا در فیلم «در آغوش درخت» به کارگردانی ایشان حضور داشته باشم. نقشی که در این فیلم داشتم خیلی نقش چالش‌برانگیزی بود و برای خودم تجربه کاملاً متفاوتی محسوب می‌شد. نمی‌خواهم داستان را لو بدهم اما نقشم نقش پسری است که در طول داستان می‌میرد و زنده می‌شود. گویی در دل آتش در حال جنگ است. یک پسر عاشق دیوانه است (می‌خندد).

* در پرداخت کاراکتر اصلی مرد داستان این نکته خیلی ظریف بود که او را از کلیشه‌های مرسوم خیانت دور کرده‌اید اما از آن طرف به‌نظر می‌رسد دلیل تصمیم این زوج برای جدایی خیلی برای مخاطب باز نمی‌شود. چرا دلیل فروپاشی این زندگی به‌صورت واضح مطرح نمی‌شود؟

خواجه‌پاشا: قرارمان این بود که روایت‌مان از فروپاشی این خانواده به‌گونه‌ای باشد که واقعاً همه اعضای یک خانواده بتوانند به تماشای آن بنشینند. یعنی حتی یک کودک هم بتواند فیلم را ببیند. پس قطعاً از نظر اخلاقی نمی‌توانستم برخی از خطوط را رد کنم و وارد جزییات شوم. باید به سمتی می‌رفتم تا بخشی از ماجرا در تخیل مخاطب شکل بگیرد. سکانس‌هایی هست که در آن‌ها نشانه‌هایی قرار داده‌ایم. درباره کاراکتر مرد هم اگر او بعد از جدایی با آن دختر فعال در کارگاهش ازدواج می‌کرد، اسمش خیانت نبود اما معتقدم نوع تعاملش با آن دختر، خودش نوعی خیانت است. برخی مردها هستند که با همکاری و یا خانم‌های اطرافشان تعامل و روابطی دارند که نفس آن تعامل به‌نوعی خیانت محسوب می‌شود چرا که تأثیر روانی بر روی زندگی‌شان می‌گذارد.

خواجه‌پاشا: برخی مردها هستند که با همکاری و یا خانم‌های اطرافشان تعامل و روابطی دارند که نفس آن تعامل به‌نوعی خیانت محسوب می‌شود چرا که تأثیر روانی بر روی زندگی‌شان می‌گذارد

مرد دیالوگی دارد که به آن دختر می‌گوید نمی‌خواهم با تو ازدواج کنم و از بازیگر هم خواستم که این دیالوگ را به‌گونه‌ای بگوید که ناراحت است چرا دیگران متوجه این ارتباط شده‌اند. گویی خودش هم می‌داند که قرار نبوده با دختر ازدواج کند و تنها به دنبال سرگرمی در این رابطه بوده است. نکته دیگری که در فیلم به آن اشاره می‌کند جدایی مرد از یک سری لذت‌های سطحی مانند سفر رفتن است. زنی که دچار این جنس از فوبیاها و ترس‌هاست، طبیعتاً در طولانی‌مدت مرد را خسته می‌کند. حتی فوبیای یک زن نسبت به گربه هم می‌تواند برای یک مرد خسته‌کننده شود.

شاید این مسائل به‌ظاهر ساده باشد اما همین موارد جزیی و ساده می‌تواند در طولانی‌مدت منجر به انزجار دو طرف و حتی طلاق شود. عوامل طلاق امروز دیگر فقط خیانت و یا اعتیاد نیست. برای تحقیق همین کار وقتی به دادگاه‌های خانواده مراجعه کردم با مواردی مواجه شدم که واقعاً قابل‌باور نیست. زوجی که برسر عینک به اختلاف خورده‌اند! برسر چیزهایی خیلی ساده ناگهان دو نفر به این نتیجه می‌رسند که باید از هم جدا شوند! ما واقعاً نیاز داریم گاهی عمیق‌تر به روابط خود فکر کنیم. واقعاً چرا نام این پیوند را ازدواج گذاشته‌ایم؟ چرا آن را باعث تکامل می‌دانیم؟ به جای آنکه مردی زنش را به سمت درمان پیش ببرد، خودش هم کم می‌آورد! فیلم از این منظر در جستجوی عنصری است که من نامش را «فداکاری» می‌گذارم. در نسل ما و بعد از ما این فداکاری بسیار کم‌رنگ شده است. مادران‌مان می‌گفتند پدرتان فلان و بهمان بود و وقتی می‌گفتیم چرا جدا نشدی؟ پاسخ می‌دادند به خاطر شما. آن‌ها در کنار هم ماندند به‌خاطر ما اما در نسل ما این فداکاری وجود ندارد و خیلی کم‌رنگ شده است.

نصرالهی‌نسب: این نکته هم در داستان فیلم وجود دارد که از مرحله‌ای به بعد و در سکانس داخل ماشین، تازه مرد متوجه ریشه مشکل همسرش می‌شود. گاهی اکثر مردها اینگونه هستند که به‌دنبال ریشه مشکلات طرف مقابل نیستند و تنها ناراحت هستند که او چرا اینگونه است!

* حتی برداشت من از فیلم این بود که کاراکتر زن خیلی تمایلی به تمام شدن این زندگی ندارد و اشاره‌هایی هم به این گرایش در دیالوگ‌هایش هست.

خواجه‌پاشا: بله همین‌طور است. این از همان مواردی است که اشاره کردم خیلی نمی‌خواستم به آن نزدیک شوم. به زبان اشاره نکات زیادی را در فیلم مطرح کرده‌ام که شاید برای درک بخشی از آن‌ها باید فیلم را دوبار ببینید.

* برگردیم سراغ بچه‌ها؛ چطور شد به این بازیگران رسیدید و چگونه تا این اندازه بازی گرم و تأثیرگذار از آن‌ها در مقابل دوربین گرفتید؟

خواجه‌پاشا: این دو کودک در واقعیت روابط خیلی خوبی با هم دارند…

* برادر هستند؟ چون نام خانوادگی‌شان مشترک است.

خواجه‌پاشا: نه پسر عموی یکدیگر هستند. برای پیدا کردن بازیگران کودکی که مدنظر داشتیم ابتدا یک فراخوان دادیم. اما از مرحله‌ای به بعد تصمیم گرفتیم که بچه‌ها را به‌صورت دوتایی فرابخوانیم. یعنی خواستیم که مثلاً اگر دو برادر هستند که روابط نزدیکی باهم دارند را برای تست بیاورند. بچه‌های مختلفی آمدند و تست گرفتیم اما به رابطه‌ای که مدنظر داشتم نرسیدم. رابطه‌ای که فراتر از بازی مقابل دوربین باشد. یکی از اتفاقاتی که در یکی از سکانس‌های فیلم می‌بینید را ما کاملاً مستند گرفتیم. یعنی به یکی از بچه‌ها درباره دیگری خبری دادیم و واکنش واقعی او را ثبت کردیم. فوران عاطفی او نسبت به کودک دیگر آنقدر واقعی بود که همه ما را تحت‌تأثیر قرار داد. به همین دلیل هم همین بچه‌ها را انتخاب کردیم. اوایل خیلی از کیفیت حضور آن‌ها مقابل دوربین راضی نبودیم اما دستیارم بسیار با بچه‌ها کار کرد و همه سکانس‌ها را هم بارها با آن‌ها تمرین کردیم. از جایی به بعد خانم بنی‌آدم هم آمد و با بچه‌ها زیست می‌کرد. حتی بچه‌ها با آقای قامتی (بازیگر نقش پدر) به تفریح و خرید می‌رفتند تا رابطه میان آن‌ها شکل بگیرد. حس و حال فیلم به دلیل همین فرآیند بازیگردانی با این کیفیت درآمده است. بازیگردانی اساساً یک پروسه است. حتی برای روح‌الله هم از سه روز قبل مقدماتی را درنظر می‌گرفتیم تا به نقشش برسد. گاهی حتی به جواد (قامتی) می‌گفتم با روح‌الله اصلاً وارد دیالوگ نشود. مدام آن‌ها را از هم دور می‌کردم تا رابطه‌ای که در داستان دارند، به درستی شکل بگیرد. بازیگردانی به دلیل همین مسائل سخت است. بچه‌ها هم خیلی به من کمک کردند. جهت اطلاع هم می‌گویم که کودک بزرگ‌تر یعنی طاها، پسر خود من است و آن کودک دیگر پسر برادرم است.

نصرالهی‌نسب: واقعاً هم شرایط کار سخت بود. با این شرایط کسی زیر بار تولید و بازی گرفتن از بچه‌ها نمی‌رفت و واقعاً دوستان برای این کار زحمت کشیدند تا اتفاق درست بیفتد.
خواجه‌پاشا: این دو کودک سال‌هاست که با یکدیگر هستند و واقعاً هم برادرانه یکدیگر را دوست دارند.

* آقای زمانی شما از بازی در کنار بچه‌ها برای‌مان بگویید.

زمانی: واقعاً یکدیگر را داداش صدا می‌کردیم. ارتباط عجیبی بین ما شکل گرفته بود و حضور در این پروژه خیلی چیزها را به من یاد داد. به قول آقای خواجه پاشا واقعاً رسیدن به این روابط در بازیگری کار ساده‌ای نیست.

* نکته‌ای بود که پیش‌تر در قالب همکاری با مجید مجیدی در زمینه بازیگری مقابل دوربین یاد گرفته و در این فیلم به بچه‌ها یاد داده باشید؟

زمانی: واقعاً فضای این کار خیلی متفاوت از فیلم آقای مجیدی بود. آقای خواجه‌پاشا در فیلم «خورشید» هم بسیار به من کمک می‌کرد.

خواجه‌پاشا: همین رابطه‌ای که در این فیلم با بچه‌ها داشتیم، حین ساخت فیلم «خورشید» هم بین من و روح‌الله شکل گرفته بود. امروز همه چیز را درباره روح‌الله می‌فهمم و او را به خوبی می‌شناسم. این شناخت خیلی در این همکاری به من کمک کرد.

زمانی: نقشی که در «خورشید» داشتم خیلی به من نزدیک بود. آقای مجیدی هم تمام تلاشش این بود پسری را برای این نقش انتخاب کند که زندگی‌اش واقعاً اینگونه باشد. به تعبیر دیگر در آن فیلم من داشتم زندگی خودم را می‌کردم چون در واقعیت هم زندگی‌ام همان بود و من چیزی به آن اضافه نکردم

* در «خورشید» مدل همکاری شما با آقای خواجه‌پاشا در زمینه بازیگری چگونه بود؟

زمانی: حضور در «خورشید» اساساً برای من ناگهانی اتفاق افتاد. ماجراهایی داشت که نمی‌خواهم بازگو کنم. آن زمان برای این نقش آقای مجیدی سه کاندیدا داشت که از شهرهای مختلف هم آمده بودند. حدود سه چهار ساعت تست ما طول کشید تا اینکه در نهایت آقای مجیدی اعلام کرد که من را انتخاب کرده است. نقشی که در آن فیلم داشتم خیلی به من نزدیک بود. آقای مجیدی هم تمام تلاشش این بود پسری را برای این نقش انتخاب کند که زندگی‌اش واقعاً اینگونه باشد. به تعبیر دیگر در آن فیلم من داشتم زندگی خودم را می‌کردم چون در واقعیت هم زندگی‌ام همان بود و من چیزی به آن اضافه نکردم. در عین حال برای بازیگری از کمک‌های آقای خواجه‌پاشا استفاده می‌کردم. هر چه نیاز داشتم را به من یاد می‌دادند.

* یعنی عملاً در فیلم‌های بعدی بود که بازیگری را به معنای حرفه‌ای آن تجربه کردید.

زمانی: واقعاً ادامه مسیر بازیگری بستگی به خود آدم دارد و اینکه چه هدفی را برای خودش انتخاب کرده است.

* هنوز از مشورت‌های مجید مجیدی برای قبول نقش‌هایی که پیشنهاد می‌شود استفاده می‌کنید؟

زمانی: من با آقای مجیدی همچنان ارتباط دارم و در هر زمینه‌ای نیاز به مشورت داشته باشم از ایشان کمک می‌گیرم. آقای مجیدی به‌شدت انسان شریفی است.

* درباره پایان‌بندی فیلم توضیح می‌دهید که آیا آنچه در نسخه فعلی قرار دارد مطابق همان فیلمنامه اولیه شماست یا به دلیل حضور حوزه هنری و کانون پرورش فکری به‌عنوان سرمایه‌گذار تغییری در نسخه ایده‌آلی که خودتان مدنظر داشتید، دادید؟

خواجه‌پاشا: صددرصد پایان‌بندی فعلی پایان‌بندی‌ای است که ما در فیلمنامه داشتیم. از ابتدا همین ایده را در ذهن داشتیم و ترجیح می‌دهم درباره جزییات آن هم توضیح بیشتری ندهم که تازگی فیلم برای مخاطبانی که آن را ندیده‌اند از بین نرود. درباره تعامل با این دو نهاد هم تأکید می‌کنم من عاشق کانون و حوزه هنری هستم. معتقدم بخشی از سینمای ما مدیون فیلم‌هایی است که این دو ارگان ساخته‌اند.

سینما پس از انقلاب اگر رشد کرده است، به‌تبع فعالیت همین دو نهاد بوده است. از «خانه دوست کجاست» تا «میم مثل مادر» و تمام آثاری که این دو ارگان در سینما ارائه کرده‌اند. خیلی دوست داشتم با این دو نهاد کار کنم و هیچ‌کدام هم هیچ‌چیز را به ما دیکته نکردند. من هم جهان این دو نهاد را به خوبی می‌شناسم. من اساساً درباره مقوله پایان‌بندی یک نکته دیگر هم دارم که احساس می‌کنم یک مبحث روان‌شناسی درباره سینمای ایران است. شما نگاه کنید در فیلم‌های ما ۹۹ درصد قهرمان‌ها می‌میرند! ای کاش این موضوع را در سینمای ایران ممنوع کنند! هیچ کجای دنیا شرایط اینگونه نیست. من با این شرایط روانی در فیلم‌های ما مشکل دارم. در سینمای جهان برخی موقعیت‌های به‌شدت تلخ گاهی پیش می‌آید اما اینگونه نیست که چنین اذیت و آزارهایی مدام تکرار شود. من سریال «پوست شیر» را دوست دارم و دنبال می‌کنم اما این حجم از فشار روحی روی مخاطب چرا باید مدام تکرار شود. ماجرا کشتن قهرمان آسیب بسیار زیادی به ذهن مخاطب به‌خصوص در گروه کودک و نوجوان می‌زند.

* ما حتی خیلی راحت بچه‌ها را در فیلم‌ها می‌کشیم!

خواجه‌پاشا: من هنوز بابت مرگ یک بچه در یکی از فیلم‌هایی که چند سال پیش دیدم ناراحتم. این خیلی اتفاق ترسناکی است. مرگ یک بچه اساساً متعلق به ژانر وحشت باید باشد. نمی‌توان با مرگ یک کودک فیلم درام ساخت. این موقعیت بسیار تلخ و دردناک است.

* برای پایان‌بندی نکته‌ای درباره حضور فیلم در جشنواره فیلم فجر در شرایط فعلی ندارید؟

خواجه‌پاشا: واقعیت این است که سینمای ایران بعد از سال ۵۷ رشد کرده است. تا قبل از آن ۵ فیلم خوب هم به‌عنوان نمونه نمی‌توانید نام ببرید. خیلی فیلم‌های خوب تا پیش از انقلاب محدود بوده است. بعد از انقلاب این سینما رشد کرده است و آن‌ها که امروز صحبت از تحریم جشنواره می‌کنند، به نوعی دارند به این رشد، خیانت می‌کنند. همه چیز را کنار بگذاریم، سینمای این کشور که به تبع انقلاب رشد کرده است. امروز چرا باید به این جریان رشد آسیب بزنید؟ اصلاً باورهای مدنی، سیاسی و اجتماعی‌تان به جای خود. من هم شاید در قلب خودم اعتقاداتی داشته باشم اما همه این‌ها ربطی به عنصر سینما ندارد. شما به حرفه یک سری جوان که دارند نان خانواده خود را از سینما تأمین می‌کنند، آسیب وارد کرده‌اید! این آسیب هم طولانی مدت خواهد بود و اینگونه نیست که در همین مقطع باقی بماند. کاری که امروز عده‌ای دارند علیه سینمای ایران می‌کنند، مغول با هنر ایران نکرده‌اند. اعتراض مدنی جای خود را دارد و سیستم خود را می‌طلبد اما هنر که تحریم کردنی نیست. هنر جای این حرف‌ها و مواضع نیست!

سیمرغ فجر با کدام فیلم‌ها به اصفهان می‌رسد؟

سیمرغ چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر و سیزدهمین دوره فیلم فجر اصفهان از امروز دوشنبه(۱۷ بهمن) بر پرده سینماهای چهارباغ اصفهان می‌نشیند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، پردیس سینما ساحل، سینما فلسطین، پردیس سینمایی سپاهان در حالی امروز به اکران فیلم‌های چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر می‌پردازند که صبح امروز، مراسم افتتاحیه این جشنواره و تجدید میثاق هنرمندان با شهدا در گلستان شهدای اصفهان برگزار شد.

همزمان با اکران فیلم‌های بزرگترین رویداد سینمایی ایران در ۳۱ استان کشور، بلیت فروشی برای سینماهای ساحل، سپاهان و فلسطین اصفهان نیز از روز گذشته آغاز شده است و مخاطبان می‌توانند بصورت برخط(آنلاین) از طریق سامانه‌های” آی تیکت”، “ایران تیکت” و “گیشه هفت” بلیت تهیه کنند.

پرونده باز است، آه سرد، چرا گریه نمی‌کنی، در آغوش درخت، سرهنگ ثریا، عطرآلود، وابل، روایت ناتمام سیما، بعد از رفتن، هوک، جنگل پرتقال، هفت بهار نارنج، یادگار جنوب، کاپیتان، گُل‌های باوارده، اتاقک گلی، آنها مرا دوست داشتند، کُت چرمی، شماره ۱۰، غریب و هایپاور فیلم هایی هستند که در چهل یکمین جشنواره فیلم فجر بر روی پرده سینماهای چهارباغ اصفهان می‌روند.

ساعت اکران این فیلم ها از روز ۱۷ تا ۲۴ بهمن مقارن با ۱۸:۳۰ و ۲۱ عصر است و امکان خرید بلیت جشنواره فیلم فجر برای هر شماره تلفن در سامانه فروش، چهار قطعه برای هر فیلم است.

سینما فلسطین در روز ۱۷ بهمن میزبان اکران فیلم‌های “آنها مرا دوست داشتند” و “روایت ناتمام”، در روز ۱۸ بهمن فیلم‌های “کُت چرمی” و ” شماره ۱۰” ، در روز ۱۹ بهمن فیلم‌های “هوک” و “عطرآلود”، در روز ۲۰ بهمن فیلم‌های “یادگار جنوب” و “سرهنگ ثریا”، در روز ۲۱ بهمن، فیلم های “هفت بهار نارنج “و “در آغوش درخت”، در روز ۲۲ بهمن فیلم‌های “جنگل پرتقال” و “چرا گریه نمی‌کنی”، در روز ۲۳ بهمن فیلم‌های “کاپیتان” و “آه سرد” و در روز ۲۴ بهمن فیلم‌های “بعد از رفتن” و” غریب” است.

همچنین فیلم‌های “بعد از رفتن” و “پرونده باز است”در روز ۱۷ بهمن، “هوک” و”آه سرد” در روز ۱۸ بهمن،”جنگل پرتقال” و “چرا گریه نمی‌کنی” در ۱۹ بهمن ، “هفت بهار نارنج” و “در آغوش درخت “در ۲۰ بهمن ، “یادگار جنوب”و”سرهنگ ثریا” در ۲۱ بهمن، “هایپاور” و “وابل “در ۲۳ بهمن ، “آنها مرا دوست داشتند ” و “روایت ناتمام “در ۲۴ بهمن بر روی پرده سینمای پردیس سپاهان می‌رود.

سینما پردیس ساحل نیز فیلم‌های” پرونده باز است” و “بعد از رفتن” را در روز ۱۷ بهمن ، “آه سرد “و “هوک” را در روز ۱۸ بهمن، “چرا گریه نمی کنی” و “جنگل پرتقال “را در روز ۱۹ بهمن، “در آغوش درخت” و “هفت بهار نارنج” را در ۲۰ بهمن، “سرهنگ ثریا” و “یادگار جنوب” را در ۲۱ بهمن، “عطرآلود” و “کاپیتان” را در روز ۲۲ بهمن ،”وابل “و “گُل‌های وابارده “را در روز ۲۳ بهمن و “روایت ناتمام سیما ” و همچنین “اتاقک گِلی ” را در روز ۲۴ بهمن در فهرست اکران خود دارد.

چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر،۱۲ تا ۲۳ بهمن امسال همزمان با تهران در ۳۱ استان کشور برگزار می‌شود.

دلیل نیامدن استاد نصیریان به جشنواره چه بود؟

نشست خبری فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج» با حضور برخی عوامل آن و اصحاب رسانه در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، نشست خبری فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج» روز دوشنبه ۱۷ بهمن در سانس اول برای اصحاب رسانه و جامعه منتقدان در سینمای رسانه (پردیس سینمایی ملت) با حضور عوامل فیلم در حال برگزاری است.

در نشست خبری فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج»، فرشاد گل‌سفیدی (کارگردان)، پیام آزادی (آهنگساز)، زهره سیه‌پوش (چهره‌پرداز)، حسین مشعلی و امید محمدی‌پور (صداگذاران) حضور دارند.

در ابتدای این جلسه فرشاد گل‌ سفیدی کارگردان هفت بهار نارنج گفت: زمانی که ساخت این فیلم به من پیشنهاد شد، مخالفت کردم. چراکه دوست داشتم مدیرفیلمبرداری بمانم. همچنان هستم و خواهم ماند. بعد از این فیلم هم همچنان همین نظر را دارم مگر اینکه قصه یک فیلم سر ذوقم بیاورد. ژانر فیلم را خیلی دوست داشتم ملودرام عاشقانه‌ است‌.

وی درباره اینکه چرا تصمیم دارد به حرفه فیملبرداری باز گردد ادامه داد: ساخت این پروژه من را اذیت کرد زیرا در ابتدا قرار بود من کارگردان و فیلمبردار باشم در حالی که روز پنجم فیلمبرداری متوجه شدم از پول و سرمایه خبری نیست. یعنی سرمایه‌گذار ماجرا را کنسل کرد و من دو راه داشتم که یا فیلم را بسازم یا دیگر ادامه ندهم. شرایط مالی سختی داشتیم و من به خاطر استاد علی نصیریان پروژه را ادامه دادم.

آهنگساز «هفت بهار نارنج» بیان کرد: این فیلم، سه الی ۴ ماه طول کشید. من در ابتدا فیلم را دیدم و دوست داشتم و پس از آن‌، ضبط موسیقی را آغاز کردیم. برای موسیقی ِ فیلم، از کمانچه و سه‌تار هم استفاده کردیم. همچنین که انتخاب ترانه‌های قدیمی هم به عهده بنده بود.

حسین مشعلی یکی از صداگذاران فیلم توضیح داد: فیلم به دلیل اینکه لوکیشن‌های محدود دارد، صداگذاری بسیار دشواری داشت. برخلاف اینکه خیلی‌ها شاید متوجه سختی آن نشوند. ما در روند فیلم، ماجرا را به گونه‌ای پیش بردیم که کاراکتر اصلی خیلی با رادیو ارتباط بگیرد. یعنی صداها و حرف‌هایی که دوست داشت بشنود را از رادیو می‌شنوید. ما تلاش کردیم کاراکتر با «صداها» مرز بین بودن و نبودن را تجربه کند.

امید محمدی پور صداگذار نیز در ادامه جلسه گفت: من از آقای گل سفیدی تشکر می کنم و از کار کردن در این فیلم بذت بردیم. این فیلمی پر چالش بود و باید طوری کار می کردیم که ببینده متوجه نشود که فراموشی دارد.

چهره‌پرداز «هفت بهار نارنج» عنوان کرد: در کار برای من مهم است که از بازیگران هم نظرشان را بپرسم زیرا باید با آن گریم ارتباط برقرار کنند. در چهره‌پردازی‌ها ما سعی کردیم تا جوری کار کنیم گریم آن‌ها مشخص نباشد و برای ذهن بیننده باورپذیری داشته باشد.

گل سفیدی کارگردان در ادامه گفت: آقای شمس توی فیلم، از آقای شمس لنگرودی گرفته نشده. این فیلم بخشی از قصه زندگی آقای نصیریان است و تا پایان عمر همسرشان از مراقبت کردند.

کارگردان در ادامه اظهار کرد: علی نصیریان در ۸۳ دقیقه، یک تنه کل فیلم را پیش می‌برد. روند تولید سخت بود و ایشان در تمام کار همراه ما بود. از نظر من باید فیلمنامه‌هایی نوشته شود که بتوان از پیشکسوتان استفاده کرد.

کارگردان فیلم در پاسخ به این سوال که چقدر از مشاوره های پزشکی در داستان فیلم کمک گرفته اند بیان‌ داشت: من در یک ماه پیش تولید درباره مرگ نباتی با چند پزشک مشورت گرفتیم و همه چیز زیر نظر و دقیق انجام شد.

این کارگردان در پاسخ به اینکه چرا این قصه را در مدیوم فیلم کوتاه نساخته‌اید، تشریح کرد: من فکر می‌کنم فیلمی درست است که تماشاچی مدام رو صندلی سینما تکان نخورد. فیلم خسته‌کننده نبود و ریتم کندی هم نداشت. در واقع ابتدا و انتهای درستی داشت. اگر قرار بود این فیلم کوتاه شود، حتماً فیلم کوتاه می‌ساختم اما این فیلم بلند است و زمان درستی دارد.

گل سفیدی درباره نحوه صداها در صحنه های پایانی گفت: همه چیز مشخص است، این یک رویاست و در ذهن آقای شمس است و هر کسی در موردش طوری فکر می کند.

کارگردان فیلم در جواب به اینکه چرا تهیه‌کننده در نشست خبری حضور ندارد، گفت: با شناختی که از محمد کمالی‌پور دارم، می‌دانم که ایشان اهل تحریم کردن نیست و دلیل حضور نداشتنشان به این دلیل است که درگیر ساخت فیلمی هستند و شرایط برای حضورشان مهیا نشد.

کارگردان در پاسخ به این سوال که استفاده عدد هفت در نام و در فیلم به عنوان نماد در ذهن شما بود؟ بیان‌ داشت: عدد هفت عدد مقدسی است و از دیرباز همه این را می دانند.

وی درباره چالش ها و دلگرمی کار با آقای نصیریان نیز گفت: زمانی که آقای نصیریان قرار بود در خدمتشان باشیم در سال ۱۳۹۹ پروانه ساخت گرفتیم ۱۴۰۰ شروع شد و به جشنواره پارسال نرسید و این یک سال روی صدا و موسیقی و … کار کردیم. 

وی افزود: آقای نصیریان ۸۸ ساله‌شان هستند و باید مراعاتشان کنیم بسیار کمک من کرده اند به خصوص در شعرهایی که در فیلم می خوانند.

گل‌سفیدی خاطر نشان کرد: زمانی که فیلمنامه به دستم رسید، بیشتر جذب فیلمبرداری شدم تا اینکه بخواهم از لحاظ کارگردانی نگاه کنم. با ساخت «هفت بهار نارنج» نمی‌خواستم خودم را کارگردان هنری معرفی کنم و فیلم فلسفی بسازم بلکه تنها موقع ساخت، جذب فیلمنامه و قصه شده‌ بودم و به همین دلیل این نوع روایت را انتخاب کردم.

کارگردان فیلم با اشاره به نمادهای فیلم بیان کرد: گربه‌ای که در فیلم نشان دادیم، به نوعی نگهبان در خانه بود و رنگ مشکی هم نماد برزخ بین این دنیا و مرگ است.

پیام آزادی درباره موسیقی‌های به کار گرفته شده در فیلم گفت: ما یک تحقیق یک هفته ای مشترک با آقای گل سفیدی انجام دادیم و ایده اولیه موسیقی ها را با پیشنهادهای آقای شکل گرفت و به یک چارچوب برای مرز بین رویا و لو ندادن داستان و اینکه چه استفاده از چه نوع سازی کنیم، رسیدیم. ملودی ابتدایی با پیانو بود، ما بعد آن را به ملودی سازهای زهی رسیدیم و هر چه به پایان فیلم بار عاطفی فیلم بیشتر می شود از سه تار و این‌نوع سازها بیشتر استفاده می شود.

وی اضافه کرد: جای علی نصیریان خالی است. ایشان به دلیل کهولت سن و خستگی گفتند که توانایی حضور در جشنواره را ندارم. این هنرمند نامه‌ای را به دبیر جشنواره فیلم فجر ارسال کردند اما به دلیل شیطنت برخی، این نامه منتشر شد و رسانه‌ها به گونه‌ای وانمود کردند که آقای نصیریان از شرکت در این فستیوال انصراف دادند در حالی که اینگونه نبوده است.

تحریم‌کنندگان قاعده بازی را رعایت می‌کنند؟

مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی نسبت به تحریم کنندگان جشنواره فیلم فجر واکنش نشان داد.

به گزارش سینمای خانگی، روح‌الله سهرابی در یادداشتی در خصوص تحریم چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر گفت: تحریم یعنی مبارزه نرم ! گویا تعدادی اندک از سینماگران فرصت جشنواره را مغتنم شمرده و با بهره‌جویی از آن وارد ژست تحریم و به عبارت بهتر ، مبارزه نرم شده‌اند ! این رویکرد چنانچه انتخاب از روی اختیار باشد به خودی خود بلااشکال است اما ناگزیر ملاحظات و قواعد بعدی را به‌دنبال خواهد داشت ! اصلی‌ترین ملاحظه و قاعده این تحریم و مبارزه آن است که مادامی که جمهوری اسلامی برقرار و چراغ سینمایش روشن است و جشنواره فیلم فجر در دایره فرهنگی و هنری‌اش برگزار می‌شود نه باید فیلمی بسازند یا بازی کنند و نه در جشنواره‌ای شرکت کنند. یکی از بارزترین وجوه رسانه‌های فراگیر امروز ، تاریخ‌نگاری آنهاست . رسانه‌ها ثبت و ضبط می‌کنند و برای مردم به یادگار می‌سپارند . انگشت شمار اسم‌هایی که به‌عنوان تحریم‌کنندگان سینما و جشنواره فیلم فجر اعلام موضع کردند به یاد داشته باشند که نامشان در حافظه جمعی و فردی مردم این سرزمین حک خواهد شد تا گذر زمان سنگ محکی باشد برای سنجش عیار ادعایشان ! 

چنین مبارزانی چنانچه به راهی که در پیش گرفته‌اند معتقد و به عهد خود پایبند باشند لاجرم باید بر سر این تصمیم باقی بمانند و مادامی که نظام جمهوری اسلامی برقرار است از هرگونه حضور در شئون مختلف سینمای ایران اعم از  پشت دوربین ، جلوی دوربین ، پس تولید و غیره خودداری کنند . مردم منتظر روزها و ماه‌ها و سال‌های پیش‌رو هستند تا این ادعای بزرگ را راستی آزمایی کنند! علیرغم اینکه تحریم چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر شکست سختی خورد اما از این پس همه ما نظاره‌گرِ رفتار آنانی هستیم که بر طبل این مبارزه کوبیدند !

اکران رایگان فیلم فجر در تالار ایوان شمس

فیلم‌های چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر در تالار ایوان شمس به صورت رایگان برای مردم اکران می‌شود.

 به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری فارس، محفل شب های هنری شمس در اولین برنامه محفلی خود میزبان فرهیختگان هنر، ادبیات و رسانه شد. شب های سینمایی شمس که این روزها به میزبانی اداره کل فرهنگی شهرداری تهران در تالار ایوان شمس در حال برگزاری است.

هر روز در 5 نوبت تمامی آثار چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر را اکران می کند. این برنامه که اولین برنامه از سری برنامه های شب های هنر شمس است، از روز اول جشنواره با استقبال خوب فرهیختگان همراه بوده است، اتفاق مهم این محفل برگزار نکردن نشست ها به روال تکراری است، به طوری که سعی شده پس از هر اکران با مخاطبانی که آثار را دیده اند مصاحبه ویدئویی صورت گیرد و به صورت کوتاه و مفید نظرخواهی از طیف های مختلف اهالی فرهنگ و هنر صورت گیرد.

محفل شب های سینمایی شمس امکانی را برای فعالان عرصه فرهنگ و هنر ایجاد کرده است تا با ارسال نام و نام خانوادگی خود به سامانه 1370000029 ضمن عضویت در این محفل هنری، با دریافت بلیط نوبت های مختلف اکران به تماشای آثار این دوره از جشنواره فیلم فجر بنشینند.

آنچه تا امروز در سالن ایوان شمس رخ داده است استقبال خود مخاطبان از آثار است و به طور کلی به دلیل آنکه تمامی آثار در سه نوبت مختلف دراین محفل اکران می شود این فرصت برای همه فعالان محقق شده است تا به راحتی برای تماشای تمامی آثار برنامه ریزی کنند.

در پایان باید به این نکت اشاره کرد که همکاری و همگامی های این چنین ظرفیت و اقدامی مناسب در راستای فعالیت های فرهنگی هنری شهرداری تهران به حساب می آید و جا دارد در دیگر برنامه ها هنری طول سال این همراهی و همکاری وجود داشته باشد، نگاه پاتوقی و مستمر و فعال همزمان با برنامه هایی چون فیلم فجر، فضایی متفاوت تر از اکران معمولی آثار در دیگر سینماها است و همین مزیت است که باعث شده این شب ها تالار ایوان شمس یکی از پر مخاطب ترین سالن های اکران آثار جشنواره چهل و یکم باشد.

حضور فیلم‌اولی‌ها؛ قوت یا ضعف جشنواره؟

اولین آثار راه یافته باشگاه فیلمسازان فیلم اول در جشنواره فیلم امسال رونمایی شدند. این فیلم‌ها بخشی از آثاری هستند که توسط تعدادی از جوانان خلاق و با استعداد به عنوان فیلم اول با کمک ومساعدت سازمان سینمایی ساخته شده‌اند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، اولین آثار راه یافته باشگاه فیلمسازان فیلم اول در جشنواره فیلم امسال رونمایی شدند. این فیلم‌ها بخشی از آثاری هستند که توسط تعدادی از جوانان خلاق و با استعداد به عنوان فیلم اول با کمک ومساعدت سازمان سینمایی ساخته شده‌اند.

یکی از سیاست سازمان سینمایی در دوره جدید ،کشف و شناسایی هنرمندان جوان و فیلمساز در اقصی نقاط کشور است . از آنجا که سینما وادی کشف وشهود است و برای فعالیت در این حیطه باید علاوه برداشتن علم روز ، انگیزه وتوان انجام آن کار را هم داشت، بسترسازی برای ورود جوانان مستعد وخوش ذوق در این حوزه بسیار مهم وحیاتی  است.  فکر تاسیس باشگاه فیلم اولی ها دقیقا از همین جاآمده است. جایی که باید برای نسل های آینده، فیلمسازِ کاربلد و خلاق تربیت کرد. واقعیت این است که مدتهاست آثار فیلمسازان پیشکسوت وقدیمی سینمای ما – با همه احترامی که برای آنها قائلیم – دیگر چندان مخاطبی ندارند و در گیشه فروش چندانی ندارند و باید فیلمسازان جوان که توانمندیهای بالایی دارند جایگزین این فیلمسازان شوند.

به شکل طبیعی باید پذیرفت که هر شغلی یک دوره مفید دارد و بعد از آن جوانان مستعد وعلاقمند هستند که ادامه دهنده ، آن راه و پیشه اند وباید آن مسیر را ادامه دهند. قواعد حرفه فیلمسازی هم کم وبیش همین طور است . تغییر برخی سازوکارهای فیلمسازی  در جهت کمک بیشتر به جوانان علاقمند به فیلمسازی الزامی بود  وباید انجام می شد و برای شروع باشگاه فیلم اولی ها به بخشی از این نیازها پاسخ می داد.

سازمان سینمایی پیشقراول رسیدگی به امور سینماگران در بخش های مختلف سینماست و باید تدبیری بیندیشد که ورود نسل تازه فیلمساز را به حیطه کارگردانی حرفه ای تسهیل کند. اتفاقی که در سالهای گذشته به سختی و با مشکلات زیادی بوقوع می پیوست تا انجا که برخی از استعدادهای جوان فیلمسازی عطای این کار را به لقای اان بخشیدند.

با تاسیس باشگاه فیلم اولی ها ، ورق تا حد زیادی برگشت و افق تازه ای برای جوانان مستعد فیلمساز در گوشه وکنار ایران پدیدار شد. به هنگام اعلام فراخوان باشگاه فیلم اولی ها استقبال فوق العاده و حیرت انگیزی از این بخش شد که همه را انگشت به دهان نگه داشت.تعداد زیاد علاقمندان جوان حوزه سینما برای ورود به این باشگاه گواه روشن این موضوع است.

در نهایت چند نفر موفق شدند فیلم اولشان را با همراهی سازمان سینمایی جلوی دوربین ببرند.

در جشنواره امسال از تعدادی از فیلم های باشگاه فیلم اولی رونمایی شدکه برخی از انها در همین روزهای ابتدایی جشنواره روی پرده رفته اند و توانسته اند توجهات را به خود جلب کنند. تنوع ونوآوری در مضامین، گستردگی وتنوع جغرافیایی ،  جسارت در ایده پردازی و کشف دنیاهای تازه بخشی از ویژگی های فیلم های باشگاه فیلم اولی ها در جشنواره امسال بوده اند.

شاید بزرگترین خروجی باشگاه فیلم اولی ها این باشدکه این فیلمسازان با ارائه مجموعه ای از کارهای کوتاه و تایید صلاحیت فیلمسازی از سوی سازمان سینمایی و کمک و حمایت این سازمان توانسته اند فیلم اولشان را جلوی دوربین ببرند. کاملا طبیعی است که خروجی چنین فرایند باید از حداقل استانداردها فراتر باشد وفیلم های باشگاه فیلم اولی هایی که توانسته به جشنواره راه یابند ، چنین ویژگی هایی دارند.

باشگاه فیلم اولی مصداق روشن گسترش عدالت فرهنگی است. باشگاه فیلم خارج از سینمای «محفلی و انحصاری و بسته » قبلی تعریف شده و بدیهی است که می طلبد سازوکار جداگانه و خروجی ویژه ای هم داشته باشد. باشگاه فیلم اولی ها را می توان بخشی از محصول سفرهای استانی رییس سازمان سینمایی در یک سال گذشته دانست. سازمان سینمایی با شعار تمرکز زدایی، گسترش عدالت فرهنگی و استاندارد سازی تلاش کرده کُنش فیلمسازی را خارج از بسترهای همیشگی تعریف کند وفضای تازه ای را برای خیل انبوه فیلمسازان مشتاق دور ازمرکز فراهم کند.

حضور جوانان فیلمساز در جشنواره بزرگ ومعتبری مانند جشنواره فیلم فجر می تواند این نوید را به جوانان بدهد که مفری تازه ، مطمئن وقانونی برای دیده شدن آثار آنها فراهم شده است. باشگاه فیلم اولی ها اگر چه یکی از پر تقاضاترین باشگاههای فرهنگی برای ورود به آن است اما به همان نسبت خروجی این باشگاه هم قابل اعتناست ودلیل آن هم این است که یکی از شروط پذیرفته شدن در این باشگاه، داشتن استعداد فیلمسازی و ساخت آثار با کیفیت است.

آنچه مهم است باشگاه فیلم اولی ها آرام آرام جایگاه خود را به عنوان یکی از متولیان فیلم اولی در کشور تثبیت میکند  و قطعا در سالهای آینده و با حضور فیلمسازان بیشتر می تواند بسیار بیش از اینها به چشم بیاید.

فیلم‌های بخش بین‌الملل چه روزهایی اکران می‌شود؟

برنامه اولین نمایش فیلم‌های بخش بین‌الملل چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در سینمای رسانه اعلام شد.

به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، در اولین روز نمایش این آثار که امروز یکشنبه ۱۶ بهمن ماه ساعت ۱۵ در سالن ۳ پردیس ملت آغاز می‌شود، فیلم «زمستان درون» به کارگردانی امیربشیر محصول مشترک کشورهای (هند، فرانسه و قطر) به نمایش در می‌آید.

در سانس دوم ساعت ۱۷:۳۰ فیلم سینمایی «ماه کامل» به کارگردانی آمار سایخان محصول کشور (مغولستان) و در سانس سوم ساعت ۲۰ فیلم سینمایی حکیم به کارگردانی بسیل الخطیب محصول کشور (سوریه ) به نمایش در می‌آید.

برنامه نمایش فیلم‌های بخش بین‌الملل به صورت روزانه اعلام می‌شود.

خروج از نسخه موبایل