بابک خواجه پاشا کارگردان فیلم سینمایی «آبی روشن» ضمن بیان اینکه این فیلم در مرحله اصلاح رنگ است، عنوان کرد که مخاطبان از کیفیت بازی مهران احمدی در «آبی روشن» متعجب خواهند شد.
به گزارش سینمای خانگی، بابک خواجهپاشا کارگردان فیلم سینمایی «آبی روشن» از فیلمهای راهیافته به بخش سودای سیمرغ چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در گفتوگو با ایرنا، درباره این فیلم توضیح داد: فیلم در حال حاضر در مرحله پستولید قرار دارد و این روزها اصلاحرنگ، آهنگسازی و صداگذاری در حال انجام است. امیدوارم طی روزهای آینده، این مراحل هم به اتمام برسد. تصویربرداری فیلم «آبی روشن» در ۵۰ جلسه انجام شد و پیش از آن هم چیزی در حدود ۲ ماه پیشتولید داشتیم.
وی درباره نسبت کیفی فیلم تازه خود با فیلم اولش یعنی «در آغوش درخت» که در جشنواره فجر سال گذشته رونمایی و تجلیل شد، گفت: تلاشم بر این بوده است که این فیلم را هم متناسب با باورهای درونی خودم بسازم. اینکه سال گذشته برخی دوستان فیلم «در آغوش درخت» را پسندیدند و نسبت به آن لطف داشتند هم چیزی نبود که پیش از ساخت فیلم به آن فکر کرده باشم. اینگونه نبود که نیت کرده باشم فیلمی بسازم که بابت آن برایم دست بزنند.
این کارگردان جوان تأکید کرد: اولین پیششرط ساخت فیلم خوب این است که با صداقت وارد میدان ساخت آن شوید و با صداقت فیلمنامهای را در دست بگیرید. مهم این است که آیا مضامین فیلم در لایههای درونی شما جریان دارد، یا خیر. «در آغوش درخت» برای من واجد این شاخصه بود و وقتی فیلمی چنین شاخصهای داشته باشد، منجر میشود که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند.
کارگردان «آبی روشن» ادامه داد: در فیلم تازهام هم تلاش داشتهام، این صداقت را لحاظ کنم. سعی کردم فیلم پارامترها و شاخصهایی که برای من واجد ارزش است، مانند خانواده و دیگر ارزشهای اجتماعی را در دورن خود داشته باشد.
وی در پاسخ به اینکه آیا تجربه دوم نسبت به فیلم اول پیشروتر بوده است هم گفت: احساس من این است که فیلم خوبی ساخته شده است و اینکه چه قدوقامتی خواهد داشت و چقدر آن را خواهند پسندید، بستگی به بازخوردهای مخاطب بعد از اکران فیلم دارد. آن زمان است که میتوانم بگویم چقدر کارم را درست انجام دادهام. امیدوارم که مخاطبان این فیلم را هم بپسندند.
خواجهپاشا درباره حضور مرتضی امینیتبار و سارا حاتمی که پیشتر در سریال «زخم کاری» همکاری مشترکی داشتند، در مقام بازیگران فیلم «آبی روشن» توضیح داد: معتقدم هر دو این بازیگران جوان، بازیگران توانمند و هنرمندان خوبی هستند و در عین توانمندی بسیار هم بااخلاق هستند. همکاری آنها در پروژهای دیگر، لااقل برای من در مقام کارگردان موضوعیت نداشته و آنچه برایم حائز اهمیت بود، تناسب داشتن با نقشهایشان در فیلم بود. به همین دلیل از آنها دعوت کردیم و بعد از گفتوگو توانستیم در خدمتشان باشیم. معتقدم هر دو از بازیگران آیندهدار سینمای ایران هستند.
وی با اشاره به حضور مهران احمدی در فیلم ادامه داد: آقای احمدی بازی بسیار خوبی در فیلم «آبی روشن» دارند و من از همکاری با او بسیار راضی هستم. مطمئنم این نقش، در کارنامه ایشان یکی از نقشهایی است که مخاطبان با دیدن آن از توانمندی بالایشان در بازیگری، متعجب خواهند شد.
این کارگردان درباره تجربه همکاریاش با سازمان رسانهای اوج هم گفت: امسال در این پروژه هم سازمان اوج و هم بنیاد فارابی را بهعنوان حامی در کنار خود داشتیم و توانستیم فیلم را به سرانجام برسانیم. بهنظرم جنس حمایت هر دو ارگان از فیلم «آبی روشن» بسیار درست و به اندازه بود و بهعنوان کارگردان خیلی از این همکاری راضی هستم.
کارگردان «آبی روشن» با اشاره به اینکه داستان فیلم حول محورهای اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی روایت میشود، درباره حضور در جشنواره فجر توضیح داد: از نگاه من، مهمترین اتفاق، نفس برگزاری جشنواره فیلم فجر است. اینکه این رویداد سینمایی با چنین مختصاتی، در کشور ما برگزار میشود، واقعا اتفاق ارزشمندی است. اگر فقط کشورهای همسایه را مدنظر داشته باشیم، خواهیم دید تنها یک یا دو کشور هستند که امکان برگزاری چنین رویدادی را دارند و واقعا هم جشنوارههایشان به گرد پای جشنوارههای ما هم نمیرسد. اینکه این جشنواره امسال برگزار میشود و من هم سهمی در برگزاری آن دارم، اتفاق بسیار خوشحالکنندهای برای من است.
وی در پایان مطرح کرد: ارگانها و جریانات خصوصیای که کمک میکنند این رویداد سینمایی همچنان جان داشته باشد و برگزار شود، واقعا عملکردشان قابل تقدیر است. از دست دادن سینما، کار بسیار راحتی است، ما به راحتی میتوانیم بگوییم دیگر نمیخواهیم کاری تولید کنیم و سینمایی که سالها برای آن زحمت کشیده شده است، به یکباره نابود میشود. اما شکر خدا تعدادی از هنرمندان و افرادی که دغدغه فرهنگ این کشور را دارند، هنوز پای این سینما ایستادهاند و برای سرپا ماندن آن تلاش میکنند.
پردیس سینمایی کوثر با حضور رئیس سازمان سینمایی، مدیرعامل موسسه سینماشهر و جمعی از مسئولان در منطقه ۹ پایتخت افتتاح شد.
به گزارش سینمای خانگی از ادارهکل روابط عمومی سازمان سینمایی، پردیس سینمایی «کوثر» شنبه- ۲۳ دی ماه- با حضور محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، هاشم میرزاخانی مدیرعامل موسسه سینماشهر، یزدان عشیری مشاور رئیس سازمان و مدیرکل روابط عمومی سازمان، علیرضا اسماعیلی مدیرکل حوزه ریاست سازمان و مرتضی شایسته تهیهکننده و رئیس کانون پخشکنندگان فیلم سینمای ایران افتتاح شد.
فعالیت ۸۲۲ سالن سینمایی در کشور
در این مراسم رئیس سازمان سینمایی اظهارداشت: توسعه مکانهای فرهنگی در سراسر کشور به خصوص در سالنهای سینما، یکی از برنامههای جدی و راهبردی سازمان سینمایی است. خوشحالم که این سینما در منطقه کم برخودار از امکانات فرهنگی و سینمایی با همیاری شهرداری مورد بهرهبرداری قرار گرفته و در جشنواره فیلم فجر نیز میزبان آثار سینمایی است. از شهرداری، حوزه هنری؛ نهادهای مختلف و بویژه، بخش خصوصی که با جریان فراگیر سینماسازی در کشور همراه شده اند تشکر می کنم.
خزاعی گفت: سینما کوثر نوزدهمین سینما در دو سال اخیر (۱۴۰۰تا ۱۴۰۲) و هشتادمین سالن سینمایی استان تهران محسوب میشود. این در حالی است که سالنهای موجود در کشور تا این لحظه به عدد ۸۲۲ سالن رسیده است. ضمنا، در حال حاضر در کل استان تهران ۸۷ سینما با ۲۷۷ سالن وجود دارد.
رئیس سازمان سینمایی با اشاره به برنامههای سازمان برای توسعه زیرساختهای سینمایی افزود: به همت دوستانم در سازمان سینمایی اتفاقات بزرگی در حوزه زیرساخت در کشور آغاز شده است. بر اساس گزارش موسسه سینماشهر، ۲۳ سالن مجتمعهای فرهنگی-هنری در سراسر کشور تا پایان سال مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. همچنین در راستای توسعه سالنهای سینمایی، بیش از ۲۰۰ سالن در زمان آغاز به کار این دولت با کمک بخش خصوصی، شهرداری، حوزه هنری و سایر مراکز این افتتاح شد.
توسعه زیرساخت و ساخت سینما در مناطق کمبرخوردار
به گفته خزاعی، سازمان سینمایی، با نهضت سینماسازی در این دوره، توسعه زیرساخت و ساخت سینما در مناطق کمبرخوردار را هدفگذاری کرده و یکی از سیاستهای ما طی دو سال گذشته گسترش ظرفیتهای فرهنگی و سینمایی بر مدار عدالت فرهنگی و امکان دسترسی و استفاده برای همه مردم است.
وی با ارائه گزارشی از روند جریان سینماسازی در دولت سیزدهم اظهارداشت: اگر امروز رونقی در صنعت سینما میبینیم، یکی از دلایل آن بحث توسعه زیرساختهای سینمایی است، هر چقدر توسعه این زیرساختها افزایش یابد، میتوان در آینده امید بیشتری به رونق سینمای کشور داشته باشیم و مردم در شهرهای کمبرخوردار نیز بتوانند از امکانات فرهنگی، تفریحی، آموزشی و اجتماعی استفاده کنند.
رئیس سازمان سینمایی گفت: براساس برنامهریزی و سفرهای استانی و تعامل با شهرداریها و دستگاه های اجرایی استانهای مختلف کشور و نیز مصوبههای شورای عالی سینما، توسعه سالنهای سینما تا پایان دولت چهاردهم به بیش از یکهزار و ۵۰۰ سالن خواهد رسید.
خزاعی افزود: امروز که اقتصاد سینمای ایران با خروج از بنبستها و انسداد در حال شکوفاشدن است با رویکرد توسعه قطعا، این رونق چند برابر خواهد شد و در زنجیره به هم پیوسته باعث پوایی و رشد مضاعف تولیدات نیز میشود با همت مردم که پشتوانه اصلی صنعت سینما هستند میتوان چشمانداز بهتری را در آینده برای سینمای ایران متصور شد.
آرزوی توسعه زیرساخت سینمایی کشور
مرتضی شایسته تهیهکننده و رئیس کانون پخشکنندگان فیلم سینمای ایران در ادامه این مراسم بیان کرد: از آقای خزاعی رئیس سازمان سینمایی و آقای میرزاخانی و سایر مدیران سینمایی تشکر میکنم؛ چرا که به مناطق مختلف تهران و شهرستانها که میرویم آثار و دستاوردهای سیاست ساخت سالن سینما را شاهد هستیم.
شایسته افزود: من به عنوان یکی از فعالان بخش خصوصی آرزو داشتم که توسعه زیرساختهای سینمایی در سطح کشور و افزایش این سالنها را ببینم، خوشحالم که امروز این آرزو تحقق پیدا کرده است. امیدوارم با همت دوستان در سازمان سینمایی، ساخت و ارتقای سالنها ادامه پیدا کند و جا دارد به تیم سختکوش و پرتلاش سازمان سینمایی خدا قوت بگوییم.
بر اساس این گزارش، پردیس سینمایی «کوثر» در منطقه ۹ و محدوده خیابان دامپزشکی قرار دارد و دارای یک سالن ۱۲۰ و دو سالن ۸۰ نفره است. همچنین مالک پردیس سینمایی «کوثر»، شهرداری تهران بوده و بهرهبردار آن حمید محسنیرنجبر است.
فیلم سینمایی «شهسوار» به کارگردانی حسین نمازی روزهای پایانی مراحل فنی خود را برای حضور در چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر پشت سر میگذارد.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، در فیلم سینمایی «شهسوار» به نویسندگی و کارگردانی حسین نمازی، عباس جمشیدیفر و هادی کاظمی در کنار مهرداد صدیقیان و الناز حبیبی نقشآفرینی میکنند و به زودی ترکیب کامل بازیگران اصلی این فیلمسینمایی رسانهای خواهد شد.
تدوین «شهسوار» را میثم مولایی و صداگذاری آن را آرش قاسمی برعهده دارد. همچنین فردین خلعتبری موسیقی این فیلمسینمایی را میسازد. داستان «شهسوار» طی سه شبانه روز و در یک مراسم عروسی رخ میدهد.
این فیلم سینمایی محصول بنیاد سینمایی فارابی است که با مشارکت بخش خصوصی تولید شده است و در چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور خواهد داشت.
سایر عوامل فیلم سینمایی «شه سوار» عبارتند از: تهیه کننده اجرایی: سعید عطایان، مشاور تهیه کننده: سعید خانی، مجری طرح و مدیر تولید: پیمان حجازی، مدیرفیلمبرداری: مسعود سلامی، فیلمبردار: حامد اوتادی، طراح گریم: امید گلزاده، طراح صحنه: وحید زارعمند، طراح لباس: فاطمه صفریزاده، مدیر صدابرداری: امیر عاشق حسینی، جلوههای بصری: امیر ولیخانی، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده، برنامه ریز: مسعود میمی، دستیار اول کارگردان: سعید بیات، منشی صحنه: حمیرا نعمتاله، جانشین مدیر تولید: شهرام شاهرخ، مدیر تدارکات: محسن قراخانلو، مدیر مالی: داود رواقی، تصویربردار پشت صحنه: شیما رییسی، عکاس: ریحانه زنگنه.
روز گذشته در قالب چهاردهمین جشنواره فیلم عمار پس از اکران مستند «کدهای سیاه» به کارگردانی مجید رستگار، نشست خبری این مستند که درباره تسخیر لانه جاسوسی آمریکا است، برگزار شد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، نشست نقد و بررسی مستند «کدهای سیاه» به کارگردانی مجید رستگار، روز گذشته ۲۳ دی ماه پس از رونمایی و نخستین اکران در چهاردهمین جشنواره عمار با حضور کارگردان و پژوهشگر این اثر در محل سینما فلسطین برگزار شد.
مجید رستگار با اشاره به جنگ رسانهای بین ایران و آمریکا در ۴۴ سال اخیر گفت: با توجه به اینکه ایران در سال های اول انقلاب حوادث و اتفاقات پرشتابی نظیر جنگ با عراق، مبارزه با منافقان و … را تجربه میکند، فرصت و توان لازم برای پرداختن به مساله تسخیر لانه جاسوسی را نداشته است.
وی با تاکید بر اینکه رویدادها و قصههای مهمی از این رویداد وجود دارد که هیچ زمان روایت نشده است، افزود: امروز ما فقط میدانیم که سفارت آمریکا را گرفته ایم در حالی که تسخیر لانه جاسوسی پیشینه ای در سال ۱۳۳۲ و دخالت های آمریکا در ایران دارد و از آن به عنوان انقلاب دوم یاد میشود؛ بهواسطه این ناآگاهی، باور غلطی ایجاد شده است که انگار ما مقصر بودیم، حال آنکه در کدام کشور، جاسوسی ثابت شده و جاسوس را رها میکنند.
این مستندساز با اشاره به جملهای در آخر مستند با عنوان «ما ۴۴۴ روز قصه داریم» عنوان کرد: هر روز این بازه یک قصه است و از این قصهها و ماجراهایی نظیر فشار از بیرون، اقدام به فرار و … میتوان کتاب مستند، سریال و فیلم سینمایی با زوایای دید مختلف تولید کرد و تاکنون در آمریکا ۱۰ ها کتاب، فیلم مستند و داستانی حول این موضوع ساخته شده است.
مجید حسینی پژوهشگر مستند «کدهای سیاه» با اشاره به بخشی از مستند، عنوان کرد: امروزه این رویداد وارد سرفصل درسی آمریکا شده یا برای آن تئاتر اجرا میشود لذا در پژوهش مستند نقد هنر انقلاب را مدنظر قرار دادیم و با مرور موسیقی، تئاتر، بازی های کامپیوتری تولید شده در این زمینه تلاش کردیم، بگوییم غرب تسخیر لانه جاسوسی را از منظر هنری چگونه روایت کرده است.
وی افزود: در خارج به صورت خاص حدود ۸۰ مستند درباره این موضوع ساخته شده است و توجه روی مستند بیش از موسیقی و تئاتر، سینمایی بوده است و در این مستندها راش های قابل استفادهای وجود دارد و آمریکا بهواسطه همین تولیدات روایت مطلوب خود را رقم میزند.
وی با اشاره به اینکه آمریکا از روز اول با اختصاص پوشش خبری مجزا به گزارش لحظه ای واقعه پرداخت است، افزود: در آمریکا، دایره المعارف تصویری در ۱۴۰۰ صفحه به صورت روزنگار روایت شده است اما ما در ایران سراغ هیچ یک از این موارد نرفته ایم.
این پژوهشگر در پاسخ به سوالی پیرامون چرایی مستندسازی روی این سوژه بعد از ۴۴ سال توضیح داد: تا همین لحظه که درنشست خبری هستیم، افرادی که در این ماجرا حضور داشته اند برای به تصویر کشیدن این رویداد تلاش میکنند، به عنوان مثال رندی گودمن عکاس ۳۵ ساله ای که در آن برهه در ایران حضور داشته پس از یک گفت و گوی طولانی حاضر به مصاحبه نشد و از تصمیم خود برای چاپ کتاب در این حوزه گفت؛ تمام افراد حاضر در این ماجرا در دانشگاه های مختلف نشست داشته و خاطرات و کتاب منتشر کرده اند.
وی با نقد این رویکرد که امروز هم توجه کافی به این امر صورت نگرفته است، یادآور شد: ۶ ماه پیش کاخ سفید اسنادی از ماجرای لانه جاسوسی منتشر کرد و در همین سند اذعان کرده اند که سفارت آمریکا در ایران فعالیت جاسوسی داشته اما ما همین چند صد صفحه سند را تبیین نکرده ایم.
حسینی با تاکید بر اینکه در این ۴۴۴ روز اتفاقات قابل توجهی وجود دارد، گفت: حدود ۱۳۰ موضوع ایده مستند و ایده فیلم سینمایی توسط تیم پژوهشی استخراج شده است، خیلی از این پژوهش ها میتواند در اختیار اساتید دانشگاه برای تدریس قرار گیرد به عنوان مثال مواردی نظیر دادگاه، زندانی شدن، خودکشی گروگانها پس از بازگشت به آمریکا، تصادف اتوبوس در مسیر انتقال گروگانها به شهر های مختلف، دیدار خانم تیمز با پسرش در ایران و عذرخواهی از ملت ایران بهواسطه اقدام نظامی دولت کارتر میتواند موضوع تولیدات داستانی قرار گیرد.
رستگار با اشاره به اینکه مخاطب حرف و دلایل طرف خارجی را میپسندد، بیان کرد: برای روایت درست نیاز است مستند با فکت های صحیح ساخته شود و با توجه به غنی بودن محتوا و آرشیو در این پروژه، اصلا سراغ مصاحبه نرفتیم و با اسناد آمریکایی و از زبان آمریکا سراغ نقد آمریکا رفتیم و این چیدمان طبق اسناد آمریکاییها جای تردید برای مخاطب باقی نمیگذارد. در این مستند سوژههای زیادی را بررسی کردهایم که هر یک به تنهایی میتواند موضوع مستندهای دیگر باشد.
این کارگردان با اشاره به چالش های تولید اثر یادآور شد: ۹۵ درصد تصاویر، متون پژوهشی و فیلم های آرشیوی به زبان انگلیسی بود و این کار تدوین را سخت میکرد، صداگذاری و نریشن کار نهایی نیست و با تصحیح صداگذاری و نریشن تفاوت احساس میشود.
مستند «کدهای سیاه» به بررسی ماجرای تسخیر لانه جاسوسی و زوایای کمتر دیده شده آن با اسناد آمریکایی و تصاویر آرشیوی می پردازد، این مستند برای اولین بار در چهاردهمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار نمایش داده شد.
کارگردان انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» به ارائه توضیحاتی درباره این انیمیشن پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، «مسافری از گانورا» به کارگردانی احمد علمدار این روزها بر پرده سینماست، فیلمی که در گیشه بالغ بر ۴ میلیارد تومان فروخته است. احمد علمدار اما برای روایت این فیلم به سراغ یک قهرمان متفاوت رفته است، قصه های «مسافری از گانورا» را سهیل پیش می برد، نوجوان معلولی که به کمک دوستانش سعی در عبور از بحران ها دارد.
این فیلم در کنار این موضوع به مسایل دیگری همچون لزوم توجه به محیط زیست، توجه به دانشمندان هسته ای، خودکفایی ملی، مهاجران افغانستانی و… هم پرداخته است که همین تعدد موضوعات باعث شده است بخشی از مسائل مطرح شده در این فیلم به صورت کامل پیش روی مخاطبان قرار نگیرد.
با سید احمد علمدار درباره این انیمیشن به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
«مسافری از گانورا» ایدهها و خردهداستانهای مختلفی دارد، این جرقه اولیه کدام ایده بود و داستان حول کدام محور بسط پیدا کرد؟
بخشی از روایت «مسافری از گانورا» ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمدهتر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسلهای گذشته با نسلهای امروز استایده اولیه ما درباره رابطه مادر و فرزندی بود که فرزند دچار معلولیت جسمی بود و به دلیل حرفهایی که بهصورت اتفاقی از زبان مادرش شنیده بود، او را مقصر وضعیت جسمی خود میدانست. این اتفاقی واقعی بود که ما شنیدیم و میدانستیم این فرزند سالها با مادر خود قهر کرده و با او صحبت نمیکند.
شنیدن این روایت جرقه اولیه شکلگیری این داستان بود. هر چند اتفاقی واقعی خیلی غمانگیز هم بود اما آن را تبدیل به یک درام کردیم و براساس همان هم سناریویی را نوشتیم. بخشی از روایت ناظر به مشکلات معلولان است اما بخش عمدهتر آن مربوط به روابط درون خانواده و ارتباط نسلهای گذشته با نسلهای امروز است.
رابطهای که به دلیل سرعت رشد تکنولوژی شاهد افزایش گسست در آن هستیم. اگر بخواهیم یک پیام محوری را در فیلم پررنگ کنیم، همین طرح سوال درباره چگونگی رفع شکاف است. پاسخی هم که به آن داده میشود، فداکاری و عشق است. یک نگاه تمثیلی هم به این مضامین در داستان داشتهایم.
چرا در فرآیند طراحی این کاراکتر معلول و جزییاتی مانند ترددش در فضای شهری، هیچ اشارهای به مشکلات این قشر نداشتید؟
ما تلاش کردیم بیشتر به موضوعاتی اشاره داشته باشیم که احساس میکردیم پیشتر کمتر به آنها پرداخته شده است. نکاتی مانند مسیر تردد معلولان و کمکاریهاش شهرداری در این زمینه، که پیشتر دیگرانی هم نسبت به آن نقدهایی به فیلم وارد کردهاند، مسائلی است که تقریبا همه از آن آگاهیم. ما در واقع میخواستیم روی توانمندی این فرد برای غلبه بر معلولیت و ناتوانیهایش تمرکز کنیم.
حس نمیکنید مخاطب معلولی که به تماشای فیلم مینشیند، از منظر عدم توجه به این قبیل مشکلات، دچار تناقض نسبت به فیلم میشود؟
حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راهرفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواستههایش متوقف نمیشود و همچنان توانمندیهای بیشتری را میخواهد. خواستههای انسانها متوقفشدنی نیستما در جشنواره اصفهان چنین بازخوردی را گرفتیم. گروهی از کودکان معلول را دعوت کردیم تا به تماشای فیلم بنشینند و خیلی هم از فیلم خوششان آمد و با آن ارتباط برقرار کردند.
فرد بزرگسالی که همراه این کودکان بود اما دچار این سوال شده بود که این معلول کارهایی را انجام میدهد که با معلولیتش جور نیست! برخی از نکات مدنظر او را بعدها در فیلم هم اصلاح کردیم اما هدفمان این بود که بگوییم میتوان برای یک معلول چنین تواناییهایی را در نظر گرفت.
شخصیت اصلی ما دچار معلولیت است و آرزویش راه رفتن است. حتی قراری که با آن موجود فضایی میگذارد، مربوط به توان راه رفتن میشود. ما تعمدا در داستان توانمندیهایی را برای این کاراکتر در نظر گرفتیم که حتی شاید آدمهای عادی هم از توانشان خارج باشد.
حرف ما این بود که اگر این معلول، توانایی راهرفتن را به دست بیاورد، نیازها و خواستههایش متوقف نمیشود و همچنان توانمندیهای بیشتری را میخواهد. خواستههای انسانها متوقفشدنی نیست. ما مدام به دنبال توانمندیهای بیشتر و بهتر هستیم. پیام فیلم را هم در پایان تغییر دادیم…
چرا تغییر دادید؟
یکی از دلایلش تذکر همان فرد همراه با کودکان معلول بود. در پایان داستان وقتی شخصیت اصلی میخواهد آن لباس خاص را پس بدهد، میگوید اگر دست یک انسان نامناسب بیفتد، ممکن است اتفاقات بدی را رقم بزند. ما این موضوع را در روایت تغییر دادیم و در نسخه فعلی میبینید که او میگوید دیگر نیازی به این لباس ندارم. این تغییر دردسرهای زیادی هم برایمان داشت…
چه دردسرهایی داشت؟
بالاخره نیاز به دوبله مجدد و کاتهای متفاوت بود. از طرف دیگر هم بعد از اعمال این تغییر باید مجدد برای دریافت پروانه نمایش اقدام میکردیم. به واسطه همان یک بازخورد، احساس میکنیم توانستیم پیام خود را بهتر به مخاطب منتقل کنیم.
سهیل و ستار بهعنوان دو کاراکتر اصلی روایت به گونهای انتخاب شدهاند که انگار زخمخورده جنگ هستند. ایده خاصی پشت این طراحی داشتید؟
داستان «ستار» هم اقتباسشده از یک داستان واقعی است. اتفاقا آن کاراکتر را به همین دلیل به داستان اضافه کردیم. فرد مهاجری بود که برای ما کار میکرد و حوالی سال ۹۴ بود که داستان زندگیاش را برایمان تعریف کرد. دقیقا همین اتفاق برای او افتاده بود. یعنی مادرش براثر جنگ فوت شده و او به ایران مهاجرت کرده بود. او هم مدام در ذهن خودش به فکر انتقام بود.
ما شخصیت ستار را از همین کاراکتر واقعی اقتباس کردیم و در قالب آن به مشکلات مهاجران و حتی بهصورت عامتر قومیتها در داستان پرداختیم. خیلی از ما این مشکلات را واقعا درک نمیکنیم. بالاخره منطقه خاورمیانه منطقه جنگخیزی است. خوشبختانه کشور ما امروز در آرامش است اما ما هم تجربههای تلخی را پشتسر گذاشتهایم. به همین دلیل لازم است درباره این موارد برای کودکان خود صحبت کنیم. کودک ایرانی مانند برخی کودکان آمریکایی و اروپایی نیست که هیچ تجربهای از سایه جنگ نداشته باشد.
یعنی مشخصا قصد داشتید بخشی از تبعات جنگ را برای کودکان به تصویر دربیاورید؛ فکر میکنید چقدر موفق بودهاید؟ مشخصا بچهها چقدر متوجه این بعد از داستان شما میشوند؟
تا حدی دوست داشتیم کودکان هم با این فضا و مضمون آشنا شوند اما نه بهصورت مستقیم. خیلی زیرپوستی به این موضوع پرداختیم. بالاخره جنگ اتفاقی تلخ و وحشتناک است و نمیخواستیم ذهن کودکان را بهصورت مستقیم درگیر آن کنیم. بیشتر سعی کردیم وجوه مثبت این جریان مانند مقاومت و ایستادگی را به تصویر درآوریم. در عین اینکه جنگ را واقعتی میدانیم که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
کمی بیشتر درباره کاراکتر «ستار» صحبت کنیم. یک کودک افغانستانی که به نظرم هم در گرافیک چهره و هم در قصههایی که دربارهاش مطرح میشود، مخاطب کودک خیلی واضح متوجه هویت او نمیشود. حتی سهیل دیالوگی درفیلم خطاب به امید دارد که میگوید «تو چه کار به ملیت ستار داری؟» اصراری داشتید که این کاراکتر هویت مشخص نداشته باشد؟
میخواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشههای مرسوم در سینما، آنها را افراد تحقیرشده نشان دهیمبخشی از اتفاقات درباره طراحی این کاراکتر در فرآیند نظارت کیفی رخ داد. ما از ابتدا اشارههای مستقیمی به ملیت ستار در داستان داشتیم. در همان سکانس مربوط به دیالوگی که اشاره کردید، قبلتر اشارههای مستقیمی به ملیت ستار داشتیم که با نظر برخی دوستان مسئول اصلاحات، این بخشها حذف شد. در نسخه فعلی شاید کودکان بهصورت مستقیم متوجه هویت او نشوند اما در نسخه اولیه در چند نوبت این اشاره مستقیم وجود داشت.
ما حتی براساس نظر دوستان ناظر، برخی دیالوگهای فیلم را هم دوبله مجدد کردیم. نظر ناظران این بود که با توجه به کلکل میان دو شخصیت ستار و امید، بهتر است که هویت آنها خیلی پررنگ نشود. از طرف دیگر هم اشاره کردم که هدف اصلی ما از طراحی این کاراکتر، صرفا مربوط به افغانستانیها نبود و اساسا همه مهاجران را مدنظر داشتیم.
حتی در بالغبر ۹۰ درصد فیلم، ستار لهجه خاصی هم ندارد و عین همه ما صحبت میکند. درباره این موضوعات گفتوگوهای بسیاری داشتیم. نمیخواستیم به این کاراکتر برچسب خاصی بزنیم. میخواستیم حتی اگر مهاجران هم خودشان را در این فیلم دیدند، از تماشای آن احساس غرور داشته باشند نه اینکه مانند کلیشههای مرسوم در سینما، آنها را افراد تحقیرشده نشان دهیم. ستار هم یکی از قهرمانان داستان ماست که حضور تأثیرگذاری هم در روند اتفاقات دارد.
اگر فرض را بر این بگذاریم که فیلم قرار است اکران بینالمللی هم داشته باشد، فکر میکنید مخاطب خارجی، متوجه مهاجر بودن این کاراکتر میشود؟
در نسخه بینالمللی میتوانیم تغییراتی ایجاد کنیم. حتی این پیشفرض را داشتیم که اگر بهطور مثال قرار است فیلم در چین اکران شود، چه تغییراتی باید در دوبله آن بدهیم که این حس به مخاطب منتقل شود. حتی میتوان ملیت این کاراکتر را هم متناسب با کشور محل اکران، تغییر دهیم. به این موارد هم فکر کردهایم.
به همین دلیل هم طراحی چهره ستار چندان تفاوتی با کاراکترهای دیگر ندارد؟
ما نمیخواستیم چهره او تفاوت عجیب و غریبی با کاراکترهای دیگر داشته باشد. به همین دلیل در میان ترکیب چهره افغانستانیها هم سراغ قوم هزاره رفتیم که خیلی شبیه ما ایرانیها هستند. کمی سعی کردیم ترکیب چشمهای ستار را به هزارهها نزدیک کنیم اما در عین حال میخواستیم فانتزی و زیبایی کاراکترهای انیمیشنی را هم در طراحی لحاظ کنیم. فکر میکنم در قیاس با انیمیشنهای دیگر، میتوانم بگویم کاراکترهای این انیمیشن، تا حدودی بامزه و دوستداشتنی شدهاند. زیبایی کاراکترها برایمان بسیار حائز اهمیت بود.
در طراحی کلکلها و اختلافات میان کاراکتر ستار و امید صرفا به یک کشمکش بچگانه نظر داشتید یا به چالشها و اختلافات موجود میان جامعه امروز و مهاجران افغانستانی هم نیمنگاهی داشتهاید؟
اگر دقت کرده باشید، در یکی از سکانسها وقتی کاراکتر امید دیر به خانه باز میگردد، پدرش به او میگوید «تو باز هم با این پسره مهاجر بیرون بودی؟» این یکی از کدگذاریهای ما در فیلم ناظر به همین نکته بود. حتی در دیالوگ اولیه فیلم، پدر میگوید «پسره افغانی» که آن را اصلاح کردیم. تلاش کردیم حساسیتها را تا حد امکان کم کنیم، اما به آن اشاره داشتهایم.
حتی میخواستیم این واقعیت را نشان دهیم که این بزرگترها هستند که این جنس اختلافات را به ذهن بچهها منتقل میکنند. بچهها واقعا ذهن پاک و سادهای دارند. اگر بزرگتری پیدا شود و دشمنی با کسی را در ذهن یک بچه، تزریق کند، آن بچه چه واکنشی میتواند داشته باشد؟ به نوعی مخاطب ما در این بخش، بیش از کودکان بزرگترها هستند.
بدنه اصلی داستان «مسافری از گانورا» مربوط به تقابل زمینیها و فضاییها میشود؛ در طراحی این بخش از داستان چقدر وامدار نمونههای خارجی بودید؟
خیلی تلاش کردیم تا جایی که میتوانیم از نمونههای خارجی استفاده نکنیم. نمیخواستیم داستان فیلم کپیبرداری باشد. کمااینکه اکثر داستانهای روایت شده در فیلمهای خارجی با محوریت فضاییها، شباهتهای بسیاری هم به یکدیگر داشتند. از طرف دیگر آنقدر میتوان درباره این موضوع خیالپردازی کرد که بهنظر میرسد بینهایت داستان درباره فضاییها میتوان متصور بود. از گونههای مختلف این موجودات فضایی گرفته تا داستانها و موقعیتهایی که میتوان برای آنها طراحی کرد.
ما تلاش کردیم، روایتمان معطوف به سیارهای باشد که شباهتهایی به زمین داشته است. از همین زاویه تلاش کردیم آنچه در زمین در حال رقم خوردن است را در سیارهای دیگر تصور کنیم. گویی سیاره گانورا، نمودی از آینده زمین است. ابتدا هم حساسیتهایی روی این نگاه وجود داشت.
چه حساسیتهایی وجود داشت؟
بالاخره از منظر نگاه فرهنگی برخی این شباهت را دوست نداشتند. حساسیتهای عجیبی روی این موضوع وجود داشت اما ما دوست داشتیم وارد چنین فضایی شویم. یکی از سوالات از ابتدا این بود که چرا ما این ژانر را انتخاب کردیم؟ ما میدانستیم برای روایت یک داستان خیالی، باید وارد چنین فضایی شویم.
اگر سهیل را وارد چنین چالشهای تخیلیای کردیم، به این دلیل بود که نمیخواستیم خروجی کار یک فیلم معمولی درباره مشکلات یک پسربچه معلول شود. اگر میخواستیم چنان فیلمی بسازیم، احتمالا باید به همان مسائل مربوط به پیادهروها و معابر میپرداختیم. ما اما اصرار داشتیم از این فضاها فاصله بگیریم و به فضای ذهنی سهیل نزدیک شویم. دوست داشتیم نیمه پر لیوان را که مربوط به توانمندیهای انسانها میشود به تصویر درآوریم تا بهخصوص بچهها یاد بگیرند که به تواناییهای خود اتکا کنند و جلو بروند.
شخصیت فضایی ما در این فرآیند تنها نقش کاتالیزور یا سرعتدهنده دارد. حتی به این مورد که در تمام تعقیب و گریزها در فیلم، هیچ خبری از پلیس نیست هم فکر کرده بودیم. میخواستیم یک جهان کاملا فانتزی خلق کنیم تا نشان دهیم اگر بچهها بتوانند از محدودیتهای ذهنی خود عبور کنند، چه کارها که میتوانند انجام دهند.
فکر نمیکنید «مسافری از گانورا» دچار تعدد مضامین و سوژهها شده است؛ از مصائب مهاجران و محیط زیست گرفته تا دانشمندان هستهای و تولید ملی. چه اصراری بود که به همه این موضوعات بپردازید؟
شاید یکی از دلایلش این بود که احساس میکردیم اگر بخواهیم تمام فیلم را حول یک موضوع جلو ببریم، ناگزیر باید به محتوای آن آب میبستیم! البته منکر این نیستیم که شاید میشد یکی دو موضوع را کنار گذاشت اما به دلیل همین تعدد موضوعات مجبور شدیم برخی اطلاعات علمی را از روایت کم کنیم. در روایت اولیه، کاراکتر سهیل خیلی دغدغهها و اطلاعات عملی بیشتری داشت.
خب از آن طرف احساس نکردید اینگونه تراکم موضوع در یک فیلم موجب الکن ماندن آنها میشود؟
معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن استبله این موضوع را قبول داریم. حتی اگر امکان اصلاح مجدد روایت فیلم را داشته باشیم، شاید برخی از این موضوعات را به نفع موضوعات دیگر کمرنگتر کنیم. این جزو اشکالاتی است که آن را میپذیریم. ما نباید در برابر انتقادات مقاومت کنیم چرا که قصد داریم سراغ کارهای بعدی برویم و این مسیر را ادامه دهیم. به همین دلیل معتقدیم مدام باید کار فعلی خود را آنالیز و بررسی کنیم تا ایرادات آن مشخص شود. باید نقاط ضعف خود را هم قبول کنیم.
این انیمیشن تجربه اول ما بود و باید در ادامه کمبودهای خود را جبران کنیم. در عین اینکه میدانیم برای همین کار، افراد بسیار زحمت کشیدهاند و از همه آنها تشکر میکنم. معتقدم این انیمیشن به دلیل محتوایی که دارد، محکوم به دیده شدن است. بهخصوص از طرف بچههایی که مخاطب پیامهای این فیلم میتوانند باشند. ما میخواهیم به مرحلهای برسیم که حتی بتوانیم در بازارهای بینالمللی رقابت کنیم.
یکی از ایدههای نمادین در فیلم، پوسترهای اتاق سهیل است که در ابتدا شاهد ترکیبی از پوسترهای سوپراستارهای هالیوودی روی دیوار اتاقش هستیم و در آخر ناگهان پوسترهای دانشمندان ایرانی، جای آنها را میگیرد. در طول روایت نشانهای مبنیبر وقوع چنین تحولی در نگاه این کاراکتر نمیبینیم، آیا این مسئله هم به حذفیاتی که به آن اشاره کردید مربوط میشود؟
بله. اساسا ایده پوسترهای فیلم ابتدا با تمرکز بر دانشمندی خارجی بود که به دلیل استفاده از ویلچر خیلی معروف است. ما در استفاده از این نماد، دچار اشتباهات محاسباتی شده بودیم و به همین دلیل مجبور به حذف آن شدیم. سهیل ابتدا همین شخصیت علمی را بهعنوان الگو برای خود انتخاب کرده بود و بهواسطه اتفاقاتی که میافتد، دانشمندان ایرانی را جایگزین او میکند.
چون بخش اول حذف شده، احتمالا این تغییر را بهدرستی مخاطب متوجه نمیشود. سهیل درواقع در میان این دوگانه قرار دارد که آیا باید به سمت دانشمندان و چهرههای علمی برود، یا ابرقهرمانهای هالیوودی؟ سرانجام هم دست به انتخاب درست میزند. بهواسطه آن حذفیات برخی از این نقصانها در نسخه نهایی وجود دارد که آن را میپذیریم و باید در کارهای بعدی آن را اصلاح کنیم.
یکی از نقدها به «مسافری از گانورا» که البته مربوط به همه انیمیشنهای سینمایی ایران هم میشود، فقدان کاراکترهای دختر تأثیرگذار است. چرا فضای انیمیشنهای ما تا این اندازه پسرانه شده است؟
این مشکل مربوط به انیمیشنسازها نیست. ما در این زمینه مشکل ساختاری داریم. به دلیل ممیزیهای موجود، اگر بخواهیم یک شخصیت دختر به داستان اضافه کنیم، با یک دنیا ملاحظات مواجه میشویم که کار را به مراتب برایمان دشوارتر میکند. به قول یکی از دوستان هر گاه در مدارس ما دختران و پسران مختلط حاضر شدند، در انیمیشنها هم میتوانیم کاراکتر دختر و پسر را در کنار هم داشته باشیم!.
این مشکلات بهصورت کلی وجود دارد اما مشخصاً درباره داستان فیلم ما، شرایط بهگونهای بود که اساسا امکان حضور کاراکتر دختر نداشتیم. میتوانستیم یک کاراکتر فرعی و بیخاصیت در نظر بگیریم اما ترجیح دادیم زمانی سراغ یک کاراکتر دختر برویم که بتوانیم عملی قهرمانانه و تأثیرگذار برای او در نظر بگیریم. برای کارهای بعدی، طرحی را در دست داریم که اساسا شخصیت قهرمانش یک دختر است.
کار شما از نظر گرافیک و انیمیت، بهنظر میرسد چندگام از دیگر انیمیشنهای سینمایی این سالها عقبتر است و از نظر کیفی توان رقابت با آنها را ندارد؛ این فاصله کیفی را میپذیرید و فکر میکنید، دلیلش چیست؟
درباره گرافیک «مسافری از گانورا» تا به امروز نظرات متفاوتی داشتهایم و به همین دلیل این نظرات را متناسب با سلیقه افراد میدانیم. در عین حال کیفیت هر پروژهای را متناسب با بودجه و امکانات تولیدش باید سنجید. نه اینکه بخواهم گلهگذاری کنم اما این طبیعی است که پروژهای با بودجه بیشتر میتواند کیفیت بهتری هم داشته باشد.
آنچه امروز در «گانورا» شاهد هستید، محصول تمام بضاعت ما بوده و به جرأت میگویم همین امروز با بودجهای که ما در اختیار داشتیم حتی ۱۰ الی ۱۵ دقیقه از کاری با کیفیت گانورا هم امکان تولید ندارد.
میتوانید بگویید چقدر بودجه صرف این کار شده است؟
خیلی بودجه کمی بود و شاید بتوانم بگویم کمتر از ۲ میلیارد تومان صرف آن شده است. با چنین بودجهای حتی بهترین انیمیشنساز با بهترین تیم همراه هم نمیتواند چنین کیفیتی برای ۹۰ دقیقه به شما ارائه کند. تکتک بچههایی که در این پروژه حضور داشتند، با جان و دل همراهی کردند و انرژی گذاشتند.
به زبان سادهتر، شما توان ارائه کیفیت بهتر را داشتهاید، اما بودجه آن را در اختیار نداشتید.
دقیقاً. بالاخره ساخت یک کار سینمایی متناسب با کیفیت انیمیشنسازی روز دنیا، واقعا بودجه بسیار بالایی نیاز دارد. در اینجا دیگر کیفیت کار مربوط به بودجه میشود و نیروی انسانی چندان مطرح نیست. حتی میتوانم بگویم برخی زیرساختها هم در این زمینه وجود دارد اما تکمیل و استفاده از آنها نیازمند بودجه است.
احتمالا حجم پایین استفاده از موسیقی در کار هم به همین مسئله مربوط باشد. معمولا کارهای کودک بهواسطه موسیقیشان ماندگار میشوند اما «مسافری از گانورا» تنها یک قطعه موسیقی دارد که آن هم کیفیت خیلی پایینی دارد!
بله. در نمونه مشابه برای «پسر دلفینی» فارغ از موسیقی متن فیلم، فقط برای چند ترانه، هزینه مجزایی کردند و از صدای علیرضا طلیسچی استفاده کردند. ما طبیعتا چنین امکانی را در اختیار نداشتیم! اتفاقا درباره آن صحبتهایم داشتیم و واقعا هم بلد بودیم که چه باید بکنیم، اما بودجهاش را نداشتیم. در مجموع اما امروز خوشحالم که با تمام سختیها و کمبودها توانستیم این کار را به سرانجام برسانیم.
این سوال را خیلی صادقانه پاسخ دهید؛ چقدر در فرآیند اکران احساس رقابت با انیمیشن «بچه زرنگ» را دارید که این روزها رکوردهایی را در زمینه اکران انیمیشنهای سینمای جابهجا کرده است؟
از نظر فروش اساسا این دوره، دوره بدی برای فیلمهای غیرکمدی شده است. همه فیلمها تحت تأثیر سانسهای زیاد فیلمهای کمدی، سهمشان از چرخه اکران شکسته و محدود شده است. به تازگی فیلمی به نام «هاوایی» هم به چرخه اکران اضافه شده است که اکران هر فیلمی با این شرایط، به همه فیلمهای دیگر فشار وارد میکند.
سال گذشته اتفاق خوبی که برای «پسر دلفینی» و «لوپتو» افتاد این بود که هم با تراکم فیلم در اکران مواجه نبودیم و هم تنها همین دو اثر کودک روی پرده بود، اما امروز که با هم صحبت میکنیم همزمان ۴ فیلم کودک روی پرده است. در این شرایط خداراشکر با وجود همه کمبودهایی که وجود داشت، فاصله مخاطب روزانهمان با «بچه زرنگ» خیلی کم شده است.
در عین حال شاید از نگاه ما کمی احساس رقابت وجود دارد ولی واقعیت این است که از زاویه نگاه مخاطب بهتر است که دو فیلم همزمان در حال اکران باشد و وقتی از یکی لذت میبرد، گزینه دیگری هم برای تماشا داشته باشد.
در ابتدای گفتوگو اشارهای به ایده شکاف نسلها داشتید. از این منظر احساس نمیکنید برخی جزییات در ترسیم روابط فرزندان و والدین در فیلم، صورت بدآموزی پیدا کرده است؟ بهخصوص در زمینه مسائلی مانند دیر به خانه آمدن بچهها و یا کلکلهای بیش از اندازه کاراکتر اصلی با مادرش.
این نقد از سوی دیگران نسبت به انیمیشنهای دیگر هم مطرح شده و درباره کار ما هم این نکات را مطرح کردهاند اما باید این داستانها را از نگاه کودکان دید. بله ما هم اگر از نگاه خودمان و نسبت به زندگی واقعی بخواهیم قضاوت کنیم، چنین اتفاقی درباره با تأخیر به خانه بازگشتن یک کودک، منطقی نیست اما این یک داستان کودکانه است. بالاخره بخشی از داستان ما در قالب ماجراجویی این بچهها روایت میشود و ما نمیتوانستیم آن را نادیده بگیریم.
در عین حال این نکته هم درست است که پدران و مادران ایرانی ملاحظات خیلی زیادی در این زمینهها دارند. تنها پاسخی که میتوان به این نگرانیها داد، این است که همه اینها قصه و داستان است. دنیای کودکان، واقعا دنیایی متفاوت از ما بزرگترهاست.
درباره حاضرجوابیهای سهیل نسبت به مادرش که دیگر این تفاوت دنیاها موضوعیت ندارد! بهخصوص که امروز جسارت بچهها دربرابر والدین بهگونهای است که بسیاری از خانوادهها با آن چالش دارند. این حاضرجوابی در فیلم شما وجود دارد و تقبیح هم نمیشود!
وقتی از یک روانشناس درباره این موضوع پرسیدم، مجموعه کتابی را به من معرفی کرد که برای کودکان زیر سه سال است و کاراکتر اصلی آن اساسا کارهای اشتباه میکند و بعد در انتها نتیجهگیری میشود که آن کار بد بوده است! آن روانشناس میگفت بچه زیر سه سال، اساسا نتیجهگیری را درک نمیکند و فقط فعل را درک میکند و احساس میکند باید آن کار را انجام دهد.
برای این رده سنی، نکته شما درست است اما برای بچههای بالای سه سال، نتیجهگیری اعمال هم موضوعیت دارد و وقتی کار بدی را از یک کاراکتر میبیند، نتیجه منفی آن را هم درک میکند. ما هم در این بخش، نتیجهگیری را به ذهن مخاطب واگذار کردیم. بهخصوص که در پایان داستان، رابطه این پسر و مادر اصلاح میشود و یکدیگر را در آغوش میکشند. این محبت را تعمدا در انتها به تصویر درآوردیم.
«فرش وصیتنامه» یکی از جوایز ویژهای بود که در شب گرافیک هنرمندان انقلاب اسلامی در جشنواره فیلم عمار، به برگزیدگان هنر انقلاب اهدا شد.
به گزارش سینمای خانگی از عمارفیلم، ویژهبرنامه «آرمان روحالله» شب گرافیک هنرمندان انقلاب در در اولین روز از چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار؛ 22دی در سالن شهید فائزه رحیمی سینما فلسطین پس از قرائت چند از قرآن مجید، با اجرای فضهسادات حسینی آغاز شد.
این ویژهبرنامه با یاد و گرامیداشت شهدای اغتشاشات 1401 با حضور پدر شهید مدافع امنیت«روحالله عجمیان» و خانواده شهید دفاع مقدس «عزتالله کرمعلی» آغاز شد.
«محمدصادق شهبازی» عضو شورای سیاستگذاری چهاردهمین جشنواره فیلم مردمی عمار در این برنامه با اشاره به آیهای از سوره مبارکه یس بیان کرد: پدر شهید «روحالله عجمیان» در جمع ما هستند و این شهید عزیز، نمونه همین آیه بود و یک نفر با ایستادن جایی که بقیه فرار میکنند، پایمردی خود را نشان میدهد.
شهبازی در ادامه گفت: این سعی که امثال شهید عجمیان داشتند برای اینکه فضا را روشنکنند، نماد تقدیر ماست. بار عمده کار روایت بر عهده طراحان و تصویرسازان گرافیکی بوده و خیلی جاها شما بودید که صحنه را تغییر دادید. بسیاری از بچههای انقلابی بودند که به وقتش عمل نمیکردند. به قول حضرت آقا به هنگام عملکردن، مهم است و ما خیلی وقتها به دلیل به هنگام عملنکردن با دوستان بحث داشتیم. همچنین باید اینکه در همه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی فعال هستید را حفظ کنید.
آثار گرافیکی بسیاری از مرزها را شکست
شهبازی درباره تأثیرگذاری آثار رسانهای اظهار کرد: بر سر مسئله فلسطین هم طرحها و گرافیکها بسیار تأثیرگذار بود و آثار شما حتی مرزها را شکست و در رسانههای عربی رفتند اما این جریان نیاز به استمرار دارد. نگرانی من این است که وقتی حجم فاجعه زیاد شود، برای همه این موارد طبیعی شود.
امثال «کمال شرف» که در حوزه بینالمللی فعال است که هر روز دارد کار طراحی میکند و من متعجبم چطور این حجم از انگیزه و انرژی را دارد. در جنگ 33 روزه هم چنین تجربهای داشتیم.
روایت درست از مظلومیت توأم با اقتدار نداریم
وی افزود: امروز هم صحنه صبر و استقامت است و باید هر روز بدون خستگی کار کرد. ما در ماجرای فلسطین مظلومیت را خوب روایت میکنیم ولی در نمایش مقتدر بودنِ مظلوم ، در این حوزه که رهبر انقلاب هم تاکید کرده بودند فقط مظلومیت روایت نشود و ایستادگی و استقامت هم گفته شود، ضعفداریم و اینکه خود بچههای فلسطینی هم در صحنه میروند و سعی میکنند روند زندگی و استقامت خود را به روز بازتاب دهند، اهمیت زیادی دارد. اینکه حتی در حال دستگیری لبخند میزنند، نشان از بودن آنها و خستهنشدن آنها دارد.
در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی سه اشکال داریم
صادق شهبازی ادامه داد: در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مدام اینها را تکرار کنید که سه اشکال داریم.
اشکال اول) تصویر غلط از گذشته که یک عده نشان میدهند چیزی نداریم ولی ما حزب اللهیها با مدام نشان دادن تصویر غلوآمیز از گذشته، خودمان را امروز تخریب میکنیم. دهه شصت با همه خوبیهایش اما دهه هشتاد هم داشتیم که کلی تصویر افتخارساز را دارا بود.
اشکال دوم) ارائه تصویر درست از حال است که نه باید سیاهنمایی زیاد کنیم و نه سفیدنماییِ زیادی، عدهای از سفیدنماها از سیاهنماها هم ناامیدتر هستند، چرا که وضعیت موجود را مطلوب میدانند و رویای بزرگتری ندارند.
اشکال سوم) این است که آینده و رویا در هنر انقلاب اسلامی و جامعه ما وجود ندارد. انگار هیچ رویایی نیست. اگر در دهه شصت میایستادیم ما در دهه شصت و هنرمندان آن روزگار رویای ملی داشتیم؛ یادی کنیم از «حبیبالله صادقی» که رویا میساختند.
رویای مشترک ایران دهه شصت با رویای فعلی یمنیها
شهبازی با اشاره به موفقیتهای به دستآمده در یمن و حملههای فعلی به این کشور مظلوم بیان کرد: رویایی که همه حاضر بودند برایش جان بدهند، یمنیها در حال و روز دهه شصت ما هستند و رویا دارند.
رهبری انقلاب مدام رویاسازی میکنند
عضو شورای سیاستگذاری چهاردهمین جشنواره فیلم مردمی عمار درمورد رهبری گفت: رهبری مدام در حال ساختن رویای آینده برای جامعه ایران است. وقتی که گفتند اگر در تولید علم پیشرفتکنیم زبان علم فارسی است. سالش مهم نیست، رویایش مهم است. تأکید ایشان بر نظم نوین جهانی است و ما عمدتاً از این امر غافل هستیم. رهبری انقلاب اسلامی در سخنرانی خود در دیدار با مردم سیستان بلوچستان و خراسان جنوبی گفتند: اگر مردم و مسئولین آگاه نباشند مثل چند قرن در زمان قاجار عقب میافتیم و اگر بر عکس باشد جلو میافتیم.
ما باید همه را آگاهکنیم که میتوان رو به جلو رفت. بخش بزرگی از آن در مورد آینده است و باید کاری با جامعه کنیم که آگاهشوند. من احساس کمکاری میکنم و هنوز نتوانستیم افکار عمومی را جلو بیاوریم. براساس همین اصطلاح نظم نوین جهانی که هنوز خیلی دستمالینشده، باید تغییر ایجادکنیم.
همه ما به عنوان جبهه انقلابی باید کاری کنیم که تغییر، رویا و قهرمان ایجاد کند و کار هنریای که اینها را ندارد و دشمن پیدا نمیکند، فایده ندارد. مخاطب «بایدها» برای برهم زدن صحنه رخوت و سستی در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی خودِ ما هستیم.
هویتسازی با کمک شهدای مقاومت
محمد صادق شهبازی در آخر به هویتسازی شهدا اشارهکرد و گفت: این ویژهبرنامه «آرمان روحالله» را به سی هزار شهید فلسطینی که از هویت امت اسلام دفاعکردند، تقدیمکنیم. به شهدای یمنی و خانواده دو شهید عزیز «روحالله عجمیان» و «آرمان علی وردی» و هر کسی که این کوله بار را بر دوش گرفته و خسته نمیشود.
حضور مادر شهید «عزتالله کرمعلی» در چهاردهمین جشنواره فیلم مردمی عمار
در ادامه برنامه «آرمان روحالله»، مادر شهید «عزتالله کرمعلی» با حضور در جایگاه اختصاصی این ویژهبرنامه بیان کرد: تابلو فرشی که میبینید، وصیتنامه فرزند شهیدم است.
گفتنی است که این مادر در آغاز دهه ششم زندگیاش تصمیم بزرگی گرفت تا با حضور در نهضت سوادآموزی، خواندن و نوشتن را فرا بگیرد و برای ماندگار کردن آخرین وصایای پسرش همه آن را در تارو پود یک قالی بافت.
مادر شهید «عزتالله کرمعلی» تابلو فرش منقش به وصیت «عزتالله کرمعلی» را به چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار تقدیم کردند. در ادامه پدر شهید «روحالله عجمیان» برای اهدای جوایز ویژه برنامه «آرمان روحالله» در سه بخش پوستر، تصویرسازی، کارتن و کاریکاتور در جایگاه حضور یافتند.
در بخش پوستر، لوح تقدیر مقام سوم به «امید کردی» از لرستان تقدیم شد. لوح تقدیر مقام دوم به «دانیال ثاقبی فر» و «سجاد رضائی» از خراسان جنوبی اهداء شد و لوح تقدیر مقام اول این بخش به اثری از «محمدجواد روزبه» از قم تعلق گرفت.
در بخش «تصویرسازی» لوح تقدیر مقام سوم به آقایان «محمد امین سرمدی» از همدان و «سید رضا احمدی» از خوزستان تقدیم شد. لوح تقدیر مقام دوم در این بخش به صورت مشترک به خانم «ساناز برجیخانی» از تهران و سه هنرمند؛ «محمدمظفری مقدم» از کرمان، «سمیه کشاورز» از گیلان و «خواهران فلاحیان» از شیراز اهداء شد و لوح تقدیر مقام اول را نیز« فاطمه صادقی» از قم دریافت کرد.
در بخش «کارتن و کاریکاتور» لوح تقدیر مقام سوم به «زهرا سادات طباطبایی» از تهران تقدیم شد.لوح تقدیر مقام دوم به «حسین نقیب» از مشهد اهدا شد و لوح تقدیر مقام اول به «حسام پاشائی» از تهران تعلق گرفت.
فانوس مقام اول بخش «آرمان روحالله؛ مواجه با فتنه» به «احمد وجداننژاد» از یاسوج با موضوع فلسطین برای اثر «استواری، یادگار سروهاست» اهدا شد و فانوس مقام دوم «آرمان روحالله؛ مواجه با فتنه» به پرکارترین هنرمند در خلق اثر گرافیکی با هفتاد اثر به «نازنین اسماعیلی زاده» از کرمان تقدیم شد.
در ادامه این برنامه «حسین جریانپور» و «محسن فرجی» از گروه قلم به نمایندگی از هنرمندان جریان ساز در مراسم حضور یافتند که علاوه بر تقدیر از ایشان به پیشنهاد مادر شهید «عزتالله کرمعلی» تابلو فرش اهدایی منقش به وصیتنامه آن شهید نیز به رسم امانت به اساتید تقدیم شد.
«محسن فرجی» به نیابت از طراحان انقلابی اظهار داشت: خوشحالم که بسیاری از بچهها اینجا هستند و امیدواریم بتوانیم از پس تعهدی که این فرش گرانبها بر دوشمان میگذارد، بر بیاییم. گروه قلم سعیکرد این آثار گرافیکی به مخاطبین خود برسد و توانستیم بستری برای تولید و توزیع آثار انقلابی ایجادکنیم و قصدی برای خطکشی و یا ایستادن جلوی گروههای انقلابی دیگر نداریم.
اهدای «چادر شاهچراغ» به طراحان خوزستانی
در پایان این برنامه و در بخش دیگری از جایزه ویژه «چادر شاهچراغ» که پیش از این به رسم امانت در مجمع طراحان انقلاب اسلامی مازندران (حرا) قرار داشت، به گروههای طراحان انقلابی خوزستانی «آب و آیینه» و «سدر» «خاک نگار» اهدا شد.
لوح تقدیر رتبه دوم مجموعه فعال هنر انقلاب اسلامی نیز به مجمع طراحان انقلاب اسلامی استان البرز (رسم) تقدیم شد.
فیلم مستند «آیتالله بیعمامه» با محوریت شهید عبدالمهدی مغفوری در گروه مستند روایت فتح تولید و همچنین «این خانه و جذام مادرم» با اتمام مراحل فنی آماده نمایش و پخش جهانی شد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، فیلم مستند «آیتالله بیعمامه» با محوریت شهید عبدالمهدی مغفوری که به سفارش بسیج رسانه کشور و به کارگردانی حمیدرضا بنایی تولید شده است، در مصاحبه با همرزمان، نزدیکان و خویشاوندان شهید مغفوری ابعاد گوناگون زندگی و دوران مبارزات این شهید را به تصویر کشیده است.
عبدالمهدی مغفوری در روز پنجم بهمن ۱۳۳۵ در روستای سرآسیاب فرسنگی شهر کرمان متولد شد و در جبهه جنوب در منطقه دشت عباس با سمت مسؤول تبلیغات لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی مشغول فعالیت شد. در سال ۱۳۶۳ به فرماندهی سپاه پاسداران شهرستان سیرجان منصوب شد و در طول ۲ سال خدمت، تحولات بسیار چشمگیری در سطح شهر سیرجان ایجاد کرد. او مدتی در کردستان بود. در سال ۱۳۶۴ در عملیات «والفجر ۸» به دلیل بمبارانهای شیمیایی دشمن بعثی از ناحیه کمر و پا به شدت مجروح میشود و در همین زمان مسوولیت واحد بسیج سپاه پاسداران استان کرمان را میپذیرد. در عملیات کربلای ۴ هم علاوه بر سخنرانی، کارهای ستادی، تجهیز نیروها، پشتیبانی، خدمت رسانی و هدایت آنها تا منطقه عملیاتی فعالیتهای بسیار زیادی داشت. مسوولیت او در این عملیات تجهیز و هدایت قایقها تا نزدیک منطقه عملیاتی «کربلای ۴» بود و از آنجا که این عملیات با سختی و دشواری روبرو شد مجبور به بازگشت به خرمشهر شدند و سرانجام در حالی که معاونت ستاد لشکر ۴۱ ثارالله را بر عهده داشت در همین عملیات در اثر بمباران منطقه توسط هواپیماهای دشمن، به شهادت رسید.
همچنین، فیلم مستند «این خانه و جذام مادرم» با اتمام مراحل فنی آماده حضور در جشنوارههای داخلی و خارجی شد.
«این خانه و جذام مادرم» به تهیهکنندگی و کارگردانی نوید صادقی زندگی یک خانواده با مادر پیرشان را که از نسل جذامیان مستند «خانه سیاه است» ساخته فروغ فرخزاد است، روایت میکند. حالا با گذشت سالها از ساخت آن مستند در روزگار کنونی نیز خانواده همچنان از سمت جامعه درگیر تبعات جذام مادر پیرشان هستند. مادری که جان دخترش به حال او وصل است.
مراحل فنی این فیلم مستند به پایان رسیده و بزودی در جشنوارههای داخلی و خارجی به نمایش درمیآید.
سایر عوامل فیلم «این خانه و جذام مادرم» عبارتند از: فیلمبردار: رامین بهلولی، تدوین: محمدامین مواساتی، صدابردار: امیرحسین رجبی، موسیقی: مجتبی سحرخیز، طراحی و ترکیب صدا: امیرحسین صادقی، مشاور رسانهای: امین اعتمادیمجد، مترجم: بونا الخاص، تایپوگرافی و طراحی پوستر: احسان رضازاده، حمید فراهانی.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست رسانه ای خود ضمن ارایه گزارشی از رویدادهای فرهنگی هنری به پرسش های خبرنگاران درباره برخی از حواشی حوزه های سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی پاسخ داد.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز شنبه بیست و سوم دی ماه با برگزاری یک نشست رسانهای که در محل ساختمان مرکزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال برگزاری است، ضمن ارائه گزارشی از مهمترین رویدادهای فرهنگی و هنری کشور در بخشهای مختلف به پرسشهای خبرنگاران درباره برخی از مسائل و حواشی حوزههای سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی پاسخ داد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ابتدای این نشست خبری که باحضور معاونتهای مختلف و مدیران ارشاد وزارت خانه برگزار شد ضمن عرض تبریک حلول ماه مبارک رجب، تسلیت به مناسبت شهادت تعدادی از هم وطنانمان در حادثه تروریستی کرمان و میلاد امام محمد باقر (ع) توضیح داد: امیدوارم خداوند متعال به همه مسلمانان جهان این توفیق را عنایت فرماید که از این ۲ ماه عزیز با اندوختهای مناسب وارد ماه مبارک رمضان شویم. امروز خوشحالم که که در این مناسبت مبارک در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خدمت شما هستیم. البته من به مناسبتهای مختلف در جمعهای تخصصیتر حوزه رسانه، در حیات هیأت دولت و در کنار هر رویداد فرهنگی حضور داشتم به همین دلیل خدا را شاکر هستم امروز انس و الفت ویژه ای در وزارت ارشاد با حوزه رسانهها برقرار است.
وی افزود: من در این فرصت چند دقیقهای باید مروری داشته باشم به مسیر طی شده و مسیر پیش رو. ما در زمانی وارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شدیم که همه فعالیتهای رسانهای معطوف به ماجرای کرونا شده بود. در همین اتاق وزارتی وقتی خبرنگاری از من پرسید که در اولین حضورتان چه اولویتی را مد نظر دارید، پاسخ دادم معیشت و سلامت هنرمندان برای من از هر زمان دیگری واجب تر است. ما از سال گذشته بعد از بیرون آمدن از شرایط کرونا و مدیریتی که برای مقابله با این بیماری فراگیر وجود داشت، با فتنه فرهنگی مواجه شدیم که بر اهالی فرهنگ و هنر و رسانه سایه انداخت. سال گذشته که آماده برگذاری جشنوارهها بودیم با بدخواهان مردم ایران مواجه شدیم که میخواستند چراغ فرهنگ و هنر این کشور را خاموش کنند. ما با این ماجرا ۴۵ سال است که درگیریم اما لطف خداوند و همراهی اصحاب فرهنگ و هنر موجب شد که از این فضا عبور کنیم. ما به دنبال عادی سازی فعالیتهای فرهنگی هنری کشور بودیم و خوشبختانه به دوره رونق وارد شدیم و امروز حوزه فرهنگ و رسانه دوره رونق را طی میکند.
رونق به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست
اسماعیلی ادامه داد: این کلید واژه رونق به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست. ما به عنوان تنظیم کننده حکمرانی فرهنگی کشور برنامههای مهمی را پیش رو داریم. برنامههای حمایتی که حتماً از قبل شروع کردیم و باز هم پیش خواهیم رفت. همین الان که من با شما صحبت میکنم مجتمع مسکونی در پرند در حال احداث است و بیمه اصحاب فرهنگ و هنر به یک عدد چند برابری رسیده است. قطعاً کسی از ما توقع ندارد که صرفاً از برنامهها صحبت کنیم پس من از کارنامه صحبت میکنم و امیدوارم در جمعی که با شما هستیم بتوانیم به برخی از ابهامات درخواستها پاسخ بدهیم.
پس از صحبتهای اسماعیلی نوبت به بخش پرسش و پاسخ خبرنگاران از وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی پیرامون حوزههای مختلف فرهنگی و هنری رسید که پاسخ به موضوعات هنری را در این بخش میخوانید.
اسماعیلی در سخنانی عنوان کرد: یکی از مهمترین بخشهای عملکردی وزارت ارشاد تلاش برای اصلاح حوزه زیرساختها، بودجه و عدالت فرهنگی بوده است برای این کار هم از هیچ تلاشی فروگذاری نکردیم. کما اینکه در طول سفرهای رئیس جمهور به استانها نزدیک به ۹ هزار میلیارد تومان برای تکمیل و تجهیز مجموعههای فرهنگی هنری اختصاص دادیم. در این زمینه هم خودمان را آماده کردیم تا بتوانیم مجموعههای مجهز دیگری را در استانها تجهیز و بهره برداری کنیم. ما به استانها این نگاه ویژه را داریم. در بودجه امسال هزار میلیارد تومان برای فعالیتهای مختلف فرهنگی هنری قرآنی در استان تخصیص پیدا کرده است که بخشی از آن به موضوع مهندسی فرهنگی و بخشی هم به تشکیل قرارگاه شهید آوینی اختصاص و هزینه پیدا میکند.
وی با اشاره به موضوع نگاه جدید دولت به حوزه حکمفرمانی فرهنگی کشور توضیح داد: ما مسؤولیت شفاف سازی در کشور را به عهده داریم. در این زمینه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی و مدیریت ماجرا را به عهده دارد بنابراین هرجا نیازمند شفاف سازی در این زمینه باشد اطلاع رسانی لازم را انجام میدهیم.
مشارکت فارابی با بخش خصوصی در جشنواره امسال
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به پرسشی مبنی بر حضور فیلمهای ارگانی در جشنواره فیلم فجر و کمبود فیلمهای مستقل توضیح داد: امسال بیش از ۱۰۰ فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور داشتند و بعد از بررسی و گزارشی که از محمد خزاعی گرفتم مبنی بر این بود که ارزیابی داوران ما نشان گر رشد محسوس کیفی در گونههای مختلف بوده است. در این زمینه باید از همه اهالی سینما بابت این مشارکت قدردانی کنم. اما میخواهم امروز از نقطه قوت جشنواره فیلم فجر صحبت کنم. امسال بنیاد فارابی هیچ کار مستقلی نداشت و همه کارها مشارکتی بودند که بخش زیادی از این آثار با مشارکت بخش خصوصی انجام گرفته است.
وی افزود: بخشهای مهمی هم کارهایی داشتند که باعث رونق اقتصاد حوزه سینما شده است. ما نیازمند بخشهای مختلف برای رونق اقتصاد سینما هستیم پس همه مجموعهها برای کمک و رونق حضور بخش خصوصی در جشنواره حضور دارند. امسال ما شاهد رویش جدید و قابل لمسی از حضور عناصر جوان با آیندهای درخشان هستیم که امیدوارم تحولات مهمی در سالهای آینده رقم بزنند.
رییس شورای عالی هنر در ادامه این نشست رسانهای در پاسخ به پرسشی مبنی بر کمبود حمایتها و توجهات دولتی در حوزه هنرهای تجسمی و ماجرای سند ملی هنرهای تجسمی گفت: درباره هنرهای تجسمی واقعاً هنرمندان اصیل و نجیب حضور مؤثری دارند و ما موظف هستیم زمینههای معرفی بیشتر این حوزه را انجام دهیم. همکاران من در معاونت امور هنری اتفاقات خوبی از جمله جشنواره هنرهای تجسمی فجر را دارند که انصافاً رویداد بسیار پر رونقی است. امیدوارم در زمینه سند هنرهای تجسمی هم با کارگروهی که در این زمینه تشکیل شده شاهد اتفاقات خوبی باشیم. ما سند موسیقی را هم داشتیم که به تصویب رسیده و مطمئن باشید بسیاری از ابهامات حوزه موسیقی مرتفع شده است. البته در این چارچوب ما شاهد تشکیل شورای ملی موسیقی هم خواهیم بود که در آن اتفاقات خوبی میافتد.
وزیر ارشاد درباره بودجه کم فارابی برای حمایت از فیلمهای سینمایی بیان کرد: ما این عدد را اصلاً عدد قابل قبولی نمیدانیم و این عددی که برای ساخت فیلم توسط فارابی اعلان شده قطعاً کم است و امیدوارم در آینده نزدیک با برنامههایی که در این زمینه پیش بینی کردیم شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
وی درباره نحوه همکاری ایران با کشور ترکیه در حوزه تولیدات سینمایی هم توضیح داد: همکاریهای بسیار خوبی بین ما و کشور ترکیه در حال جریان است. در بحث سینما این ۲ کشور دارای حوزههای فرهنگی مشترکی هستند. اخیراً کاری در آستانه ارایه عمومی است که کار مشترک بین سینماگران ایرانی و ترکیهای است که امیدوارم آغازی برای همکاریهای بیشتر باشد.
اسماعیلی در ادامه درباره توجه به جشنواره موسیقی فجر بیان کرد: در سالهای گذشته در جشنواره موسیقی فجر افزایش بودجه داشتهایم و اگر نیاز باشد حتماً کمک میکنیم. هیچ هنرمندی نبوده که درخواست بدهد و نتوانسته باشد به ایران بازگردد. هنرمندی بود که ۴۰ سال اجازه اجرا نداشت و خارج از کشور بود اما ما اجازه اجرا به او دادیم. حتی صحبتهایی برای تشکر از دولت آماده انتشار کرده بود که من اجازه انتشار آن را ندادم چون ما دنبال تبلیغات نیستیم. ما به عنوان مسؤول خادم همه ایرانیان هستیم چه داخل و چه خارج از کشور
وی با اشاره به اینکه گزارشی در سال ۱۴۰۱ مبنی بر اینکه در نوروز ۱۴۰۱ نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر در اجراهای صحنهای کشورهای پیرامونی شرکت کردند، عنوان کرد: از اوایل اسفند ۱۴۰۱ تا نیمه ماه مبارک رمضان که اواخر فرودینِ ۱۴۰۲ بود عدد اجراهای ما نزدیک به یک میلیون نفر بود. این عددها روشن است و میزان استقبال مردم هم مشخص است. این افراد فقط از داخل شرکت کردهاند.
همه هنرمندان اجازه بازگشت به کشورشان را دارند
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره اجازه بازگشت برخی از هنرمندان به ایران و بازتاب رسانهای این خبر در چند روز گذشته گفت: جمهوری اسلامی ایران در زمینه موضوع ایرانیان خارج از کشور فضای مساعدی را برای بازگشت تمام کسانی که دلشان برای ایران و ایرانی میتپد، فراهم کرده است. آنها این حق را دارند و ایران خانه آنهاست و این حقی نیست که ما بتوانیم آن را سلب کنیم. بعد از اینکه این افراد به کشورشان بازگشتند آن وقت درباره مجوز فعالیت شأن هم مطابق قانون تصمیم گرفته میشود. دولت آقای رییسی رویهاش این بوده و یکی از برنامههایش بازگشت ایرانیان خارج از کشور است. هیچ هنرمندی نبوده که درخواست بدهد و نتوانسته باشد به ایران بازگردد. هنرمندی بود که ۴۰ سال اجازه اجرا نداشت و خارج از کشور بود اما ما اجازه اجرا به او دادیم. حتی صحبتهایی برای تشکر از دولت آماده انتشار کرده بود که من اجازه انتشار آن را ندادم چون ما دنبال تبلیغات نیستیم. ما به عنوان مسؤول خادم همه ایرانیان هستیم چه داخل و چه خارج از کشور.
وی متذکر شد: اگر وزارت فرهنگ میتوانست متناسب با فناوریهای نوین زیرساختهایش را پیش ببرد؛ امروز دچار این مشکلات نبود. ماده یک مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح میکند که تمام مسؤولیتهای وزارت ارشاد در حوزه حقیقی در حوزه مجازی هم پابرجاست. شورا مصوبهاش این است که دبیرخانه در صدا و سیما باشد و وزیر فرهنگ نمایندگانی در بخش صدور مجوز ساخت و پخش داشته باشد. الان هم مجموعهای متشکل از اعضای حقیقی و حقوقی تشکیل شده و آییننامهای برای این موضوع تصویب خواهد شد. فاصله و شکافی که در این چند سال ایجاد شده نتیجه خوبی نداشته است. ضمن اینکه بخش نمایش خانگی موفقیتهایی داشته است اما ما به شدت نگران نمایش خشونت و روابطی هستیم که برای خانوادهها مناسب نیست.
وزیر در پاسخ به پرسشی مبنی بر طرح مباحثی انتقادی که پیش از حضورش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پیش از تأیید صلاحیت خود در رسانهها از قول او منتشر شده و به گفته برخیها این مباحث هم اکنون در حال اجراست، توضیح داد: من یک معلم دانشگاه هستم و متعلق به جناح خاصی نیستم. سابقه من هم روشن و رابطهام با دانشجویان هم مشخص است و تلاش میکنم صداقت در حرفهایم باشد. در مواردی که شما اشاره کردید همانهایی هستند که اتفاق افتاده است. البته که در این زمینه بداخلاقیهایی صورت گرفت که واقعاً منصفانه نبود.
در وزارت فرهنگ تلاش میکنیم در مرز قانون جلو برویم
وی ادامه داد: در همین خانه موسیقی جناب نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی به عنوان عضو اصلی شورای هنر حضور داشت. درباره خانه سینما هم شما بپرسید که من به اختلاف دیدگاهها کاری ندارم. رویه ما رویه قانونی است که ما فقط میخواهیم مسایل حقوقی آنها را حل کنیم. نگاه دولت به حمایت از تشکل هاست و ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش میکنیم در مرز قانون جلو برویم. ما خود را پشتیبان همه اهالی فرهنگ میدانیم.
اسماعیلی در پاسخ به سوال مهر پیرامون کمبود حمایت این مجموعه از موسیقی جدی توضیح داد: همکاری با موسیقیهای غیر از پاپ در دستور کار جدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است کما اینکه چندی پیش هم قدردانی ویژه ای از هنرمندان عرصه موسیقی نواحی داشتیم که تصمیم داریم این حمایتها را به صورت جدی دنبال کنیم و امیدوارم در این زمینه شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
وی در پاسخ به پرسش دیگر مهر مبنی بر حضور کمرنگ فیلمهای سینمایی اجتماعی در جشنواره فیلم فجر گفت: در رابطه با ضعف این گونه سینمایی هم باید توضیح دهم که فکر میکنم تعداد فیلمهای سینمایی در این زمینه قابل توجه هستند اما امیدوارم با پایان جشنواره فیلم فجر به این موضوع دقیقتر نگاه کنیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه این نشست خبری در جواب سوالی مبنی بر شفاف سازی قراردادهای مالی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد: درباره شفاف سازی باید بگویم دولت سامانههای متعددی راه اندازی کرده و در این زمینه اطلاع رسانیهای لازم هم صورت گرفته است. برای آن موضوعاتی که دارای ابهام است و در اختیار مجموعههای ماست این آمادگی را داریم که در این زمینه شفاف سازی کنیم. بنای ما قانون است و قانون در واقع خط قرمز ماست. ما مرتب این موضوع را رعایت کردیم و هر چه قدر هم در این زمینه سر وصدا شود ما کارمان را بر اساس قانون انجام میدهیم. البته تلاش ما این است همه اصحاب فرهنگ و هنر زمینه مساعدی برای فعالیتهایشان داشته باشند.
برنامهریزی برای تجهیز سالنهای آموزش و پرورش
اسماعیلی در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر حضور گسترده دانش آموزان در جشنوارههای فجر توضیح داد: یکی از مصوبات شورای عالی سینما برگزاری زنگ سینما در مدارس بود و ما تلاش میکنیم که فرزندان ما این امکان را داشته باشند. در این زمینه بحث تجهیز سالنهای آموزش و پرورش مورد نظر ماست که امیدوارم هرچه زودتر محقق شود.
وی در بخش پایانی صحبتهای خود درباره حل مشکلات مربوط به موسیقی بانوان با توجه به سند موسیقی گفت: ممکن است در جایی اجرای نادرستی صورت گیرد اما ما در این سند تلاش کردیم که یک نگاشت اساسی را پیوست سند کنیم. در این زمینه مأموریتهای دستگاههای مختلف به صراحت پیش بینی شده است و ما خودمان را حامی هنرمندان میدانیم و در حداکثر ممکن هم اجازه سلیقه گرایی را نمیدهیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره تعامل فعالیتهای هنری در مسجد با معاونت امور هنری عنوان کرد: در حوزه مساجد برنامه محوری نهضت به بازگشت مساجد را داشتیم و در این زمینه با تعامل معاونت هنری با ستاد کانونهای مساجد به زودی کارهای با حوصلهای انجام میدهیم که محصولات خوبی از آن پیش روی مخاطبان قرار میگیرد.
«کاپیتان»، «مهران» و «بچه گرگهای دره سیب» برای حضور در سومین جشنواره بینالمللی کودکان گوآهاتی، به ایالت آسام هند میروند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابطعمومی بنیاد سینمایی فارابی، فیلم سینمایی «کاپیتان» به کارگردانی محمد حمزهای و تهیهکنندگی سید صابر امامی، فیلم «بچه گرگهای دره سیب» به کارگردانی فریدون نجفی و تهیهکنندگی مجید برزگر و شهرام ابراهیمی و «مهران» ساخته رقیه توکلی و به تهیهکنندگی محمد پیرهادی، برای رقابت در سومین دوره جشنواره بینالمللی کودکان گوآهاتی، راهی ایالت آسام هند میشوند.
«کاپیتان» قصه عیسی پسر نوجوانی است که با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکند و آرزوی دیدن دریا را دارد. این فیلم در چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در سی و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان نیز جایزه ابونصر فارابی را دریافت کرد.
همچنین، «بچه گرگهای دره سیب» در سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوان در بخش سینمای ایران به عنوان بهترین فیلم این رویداد هنری برگزیده شد و در مجموع چهار پروانه زرین را دریافت کرد. این فیلم، روایتگر قصه آشو پسر نوجوانی است که پدرش متهم به قتل و متواری است. او فکر میکند مادرش را نیز در کودکی از دست دادهاست. وی در یک سفر به حقایقی دست پیدا میکند و همین موضوع داستانهای جدیدی را برایش رقم میزند.
«مهران» نیز که علاوه بر حضور در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر در دوره سی و سوم جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان نیز حضور داشت و موفق به کسب پروانه زرین و جایزه ویژه شهید بهنام محمدی و جایزه ویژه دبیر جشنواره شد، داستان پسربچهای ۱۲ ساله و یزدی به اسم مهران است که خانوادهاش بعد از اشغال مهران، میزبان یک خانواده کُرد جنگزده میشوند.
فیلمهای «کاپیتان» و «مهران» از تولیدات بنیاد سینمایی فارابی بهشمار میرود و همچنین پخش بینالمللی فیلم سینمایی «بچه گرگهای دره سیب» نیز بر عهده بنیاد فارابی است.
سومین جشنواره بینالمللی کودکان گوآهاتی از بیست و یکم تا بیست و چهارم ژانویه سال ۲۰۲۴ برابر با یکم تا چهارم بهمن سال جاری در کشور هندوستان برگزار میشود.
مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان معتقد است اکران آنلاین فیلمهای کوتاه تجربهای جدید برای مخاطبان به حساب میآید که به شان و شخصیت سینمای کوتاه کمک میکند.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران درباره اکران آنلاین فیلمهای کوتاه که با «وضعیت اورژانسی» ساخته مریم اسمی خانی شروع شده است، گفت: به شخصه از هر آنچه که منجر به توسعه عرضه فیلم کوتاه شود استقبال میکنم، چراکه ما با مساله دیدهنشدن فیلمهای کوتاه در کشورمان مواجه هستیم. درباره وضعیت سینمای کوتاه جهان در این مورد اطلاع چندانی ندارم و فکر میکنم در همه جای دنیا هم عموم مردم مخاطب فیلم کوتاه نباشند اما در کشور خودمان باید بگویم که فیلمهای کوتاه حتی از سوی قشر منتقد سینما و نخبگان جامعه هم دیده نمیشوند و این موضوع قطعاً نیازمند بررسی و تامل است.
سهم عمده سینمای کوتاه ایران در جهان
وی بیان کرد: در بررسیهایی که داشتیم متوجه شدیم یکی از کشورهایی که سهم عمدهای در ارسال آثار به جشنوارههای فیلم کوتاه دنیا دارد، ایران است. هر سال بیش از ۲ هزار فیلم کوتاه در کشور ما ساخته میشود که عدد بسیار مهم و قابل تاملی است، اما بسترهای دیدهشدن این محصولات سینمایی در کشور ما بسیار محدود است. یکی از سیاستها و اهداف ما در انجمن توسعهدادن این بسترها است و اقداماتی چون تولید یک برنامه تلویزیونی اختصاصی برای فیلم کوتاه و با نام «سینما جوان» در شبکه مستند، تلاش برای افزایش سهم فیلم کوتاه در اکرانهای «هنر و تجربه» و راهاندازی پاتوقهای فیلم کوتاه انجمن صورت گرفته است تا جایی که امروز در ۵۶ دفتر به صورت منظم این پاتوقها برگزار و فیلمهای کوتاه منتخب به سراسر نقاط ایران ارسال میشود.
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان افزود: در ادامه همین مسیر، سعی کردیم با پلتفرمها تعامل گستردهتری داشته باشیم و به تازگی تعاملات ما با فیلمنت به اکران آنلاین فیلمهای کوتاه منجر شده که آن را اتفاق مبارکی میدانم و حتی اگر آورده اقتصادی برای سینمای کوتاه نداشته باشد، به شان و شخصیت فیلم کوتاه کمک میکند.
وی یادآور شد: بررسی این موضوع که آیا اکران فیلم کوتاه میتواند آورده اقتصادی برای تولیدکنندگان آثار و به طور کل برای سینمای کوتاه داشته باشد نیاز به زمان دارد. به نوبه خودم در این مرحله نگاه مثبتی به این اتفاق دارم و بابت این همکاری از پلتفرم فیلمنت ممنون هستم اما یقیناً الزامات اقتصادی سرنوشت این همکاریها را مشخص میکند چراکه ابعاد اقتصادی برای پلتفرمها اهمیت دارد.
فیلم کوتاه برای مخاطبان پلتفرمها پدیده جدیدی است
مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران درباره انتخاب فیلمهای کوتاه مناسب برای اکران آنلاین گفت: فیلمی که برای اکران آنلاین انتخاب شده، یکی از آثار مهم سالهای اخیر فیلم کوتاه ما است و به نظرم اگر کسی برای دیدن آن هزینهای هم پرداخت کند، پشیمان نخواهد شد. به نظر من فیلم کوتاه برای مخاطبان پلتفرمها پدیده جدیدی است و بسیاری از مخاطبان احتمالاً تا امروز اصلاً فیلم کوتاه ندیدهاند و خالیبودن ذهن مخاطب از مدیوم فیلم کوتاه میتواند یک حسن باشد. به عنوان مثال نمایشهای تئاتر را در نظر بگیرید که ممکن است برخی افراد هیچوقت هیچ نمایشی را ندیده باشند اما ممکن است ذهنیتی درباره تئاتر داشته باشند و آن را مناسب مخاطب خاص بدانند و به همین دلیل هر چند که تا به حال به دیدن یک اجرای تئاتر نرفتهاند، چندان رغبتی هم برای دیدن آن نداشته باشند. بنابراین ذهنیت نداشتن مخاطبان عام نسبت به سینمای کوتاه میتواند یک حسن به حساب بیاید و فکر میکنم اگر یک فیلم کوتاه در مدت زمانی اندک بتواند برای مخاطبش تعلیق یا معما با یک پایانبندی مناسب و غافلگیرانه داشته باشد، دیدنش میتواند تجربهای دلپذیر به حساب بیاید و فیلم «وضعیت اورژانسی» این ویژگیها را دارد و میتواند احساسات مخاطب خود را هم درگیر کند.
وی توضیح داد: امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران یکی از مسؤولان به جشنواره آمد و برای اولین بار دیدن فیلم کوتاه را تجربه کرد و این تجربه برایش بسیار جذاب بود و در گفتوگویی که با هم داشتیم معتقد بود که دیدن چند فیلم کوتاه در یک سانس با تجربه چند احساس متفاوت همراه است که به خودی خود اتفاقی جالب توجه است. به نظر من بسیاری از مخاطبان نمیدانند که فیلم کوتاه عالم متنوع و متکثری دارد و امروز داستانگویی در این سینما توسعه یافته است و به همین دلیل انتخاب «وضعیت اورژانسی» برای شروع اکران آنلاین فیلم کوتاه انتخاب بسیار درستی بوده است.
آمادگی انجمن سینمای جوان برای اکران فیلمهای کوتاه
آذرپندار تاکید کرد: این آمادگی را داریم که فیلمهای کوتاه بیشتری را به صورت آنلاین در پلتفرمها اکران کنیم. در کنار توسعه اکران آنلاین فیلمهای کوتاه، اکران این آثار در سینمای «هنر و تجربه» نیز برای ما مسالهای جدی است که بستههای فیلم کوتاه اکران شده در «هنر و تجربه» میتوانند پس از پایان نمایش در سینماها در پلتفرمها اکران شوند. مثلاً چندی پیش بستهای شامل پنج فیلم کوتاه برای گروه «هنر و تجربه» آماده کرده بودیم که شامل فیلمهای کوتاه ترسناک بود که همان بسته حالا میتواند به صورت آنلاین اکران شود و فکر میکنم برای بسیاری از مخاطبان دیدن چند فیلم ترسناک در مدت زمانی حدود یک ساعت و نیم میتواند جذاب باشد.
مدیرعامل انجمن سینمای جوان در پایان گفت: نکته دیگر این است که بسیاری از ژانرهای سینمایی در سینمای بلند ما وجود ندارد و مردم ما تصویری بومی و ایرانی از بسیاری از ژانرهای رایج سینمای دنیا در ذهنشان وجود ندارد اما این تنوع ژانر در سینمای کوتاه ایران وجود دارد. مخاطب در سینمای کوتاه میتواند مثلاً فضای فانتزی را که در سینمای بلند ایران بسیار نحیف است در چندین فیلم خوب تجربه کند و از این چند فیلم میتوان یک بسته نمایشی مخصوص سینمای فانتزی تهیه کرد. ما سعی داریم روی جنبههایی از سینمای کوتاه تاکید کنیم که فعلاً سینمای بلند ما از آن بیبهره است و در تعامل با پلتفرم فیلمنت که آغازگر این حرکت بوده پیشنهادمان این است که به سمت این جنس از فیلمها برویم تا مخاطب بداند سینمای ایران هم فیلم علمی-تخیلی دارد که اتفاقاً جذاب و دیدنی است. در قدمهای بعدی ما باید به رفتارشناسی و ذایقه مخاطب توجه داشته باشیم اما خوشبختانه سبد تولیدات انجمن و به طور کل سبد تولیدات فیلم کوتاه در ایران به طور کل سبدی متنوع است و میتواند سلایق مختلف را پوشش دهد.