فیلمهای کوتاه «محاکمه پاپیون»، «دالتونها»، «نهایت راحتی» و «همدرد» در نهمین جلسه از فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه اکران، تحلیل و نقد میشوند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، نهمین جلسه از هشتمین فصل پاتوق فیلم کوتاه روز دوشنبه ۱ خردادماه ۱۴۰۲ با نمایش ۳ فیلم کوتاه ایرانی و یک فیلم کوتاه غیر ایرانی در پردیس سینمایی بهمن برگزار خواهد شد.
در نهمین جلسه از فصل هشتم پاتوق که توسط انجمن سینمای جوانان ایران برگزار میشود، فیلمهایکوتاه داستانی «محاکمه پاپیون» به کارگردانی سیدهادی مهدوی، «دالتونها» به کارگردانی نسترن برزگر زنوز، «نهایت راحتی» به کارگردانی کیرسیککا ساری و «هم درد» بهکارگردانی محمدحجت احمدی زر به نمایش در میآیند.
در این رویداد جواد طوسی، مجری، منتقد و کارشناس سینما به عنوان کارشناس جلسه هشتم، پس از اکران آثار با کارگردانهای فیلمهای کوتاه به نمایش درآمده به گفتگو مینشیند و آثار را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
محمد قاسمی مجری تلویزیون، کارگردان و تهیه کننده، به عنوان مجری و کارشناس فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه تهران حضور خواهد داشت.
محیا ساعدی و مصطفی ساجدی تاکنون اجرای جلسههای پاتوق فیلم کوتاه تهران را برعهده داشتند.
«محاکمه پاپیون» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی سیدهادی مهدوی تهیه و تولید شده و در خلاصه داستان این فیلم کوتاه ۱۹ دقیقهای آمده است: «شخصی ملقب به ممد پایون دلباخته فیلم پایون است و به کمک مستخدم مدرسه از طریق نمایش آن برای بچهها پولی به جیب میزنند. فیلم آنقدر نمایش داده شده که قسمتهایی از آن خراب شده و قطع میشود که توسط ممد پاپیون اجرا میشود، اما این وسط یک کلاهبرداری ماجرا را بهم میریزد.»
«دالتونها» به کارگردانی نسترن برزگر زنوز و نویسندگی نسترن برزگر زنوز، فرید حاجی و مرتضی دربهشتی و تهیه کنندگی انجمن سینمای جوانان ایران و نسترن برزگر زنوز تهیه و تولید شده است.
در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «چهار دوست کتیبهای باستانی را پیدا میکنند و برای فروش آن راهی سفری میشوند که عاقبت خوشی ندارد.»
«نهایت راحتی» پنجمین فیلم کوتاه بخش بینالملل پاتوق فصل هشتم است.
این فیلم کوتاه فنلاندی به نویسندگی و کارگردانی کیرسیککا ساری و به تهیه کنندگی سانا کوتانن تهیه و تولید شده است.
«تانینای پنجاه و دو ساله آخر هفته را به همراه خانوادهاش تدارک دیده و اتائو پسر بیستوسه سالهاش قرار است که با نامزدش به دیدن آنها بیایند، اما هر چقدر که تانینا تلاش میکند همه را سرگرم کند، آنها بیشتر احساس ناراحتی میکنند.»
«همدرد» به کارگردانی و نویسندگی محمدحجت احمدی زر و به تهیه کنندگی رشید حاجتمند تهیه و تولید شده است.
نهمین جلسه فصل هشتم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز- پخش رویش، دوشنبه ۱ خردادماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۵ در پردیس سینمایی بهمن برگزار میشود و شامل نمایش آثار و جلسه نقد و بررسی خواهد بود.
علی خسروی کارگردان فیلم کوتاه «زاک» که روایتی امیدوارانه از موضوعی بهشدت تلخ دارد، تأکید میکند که خود را در برابر مخاطبان آثارش، مسئول میداند و نمیتواند آنها را در تلخی محض رها کند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از مهر، درست در همین سالهایی که سینمای ایران بهواسطه قهر مخاطبان سایه سنگین رکود حاکم بر گیشهها را تجربه میکند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه بهواسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.
«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.
به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.
فیلم کوتاه «زاک» بیست و پنجمین فیلمکوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان کارگردانش بودیم.
«زاک» با موقعیت مادری آغاز میشود که تصمیم به سقط فرزند خود دارد اما در فرآیند روایت ۱۰ دقیقهای فیلم، دیدگاهش نسبت به فرزندی که در راه دارد، تغییر میکند.
آنچه میخوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با علی خسروی نویسنده و کارگردان و مهدی مهرنیا مشاور کارگردان فیلم کوتاه «زاک» است.
* فیلم کوتاه «زاک» موقعیت و داستانی دارد که میتوانست در خروجی تبدیل به یک اثر کلیشهای و مشابه با برخی تجربههای دیگر در سینمای کوتاه شود، اما امتیاز آن زاویه نگاه متفاوتی است که به سوژه داشتهاید. چگونه به این ایده و پرداخت رسیدید؟
علی خسروی: ابتدا باید از خبرگزاری مهر بابت این فرصت و توجهی که برای سینمای کوتاه در نظر گرفته و میگیرد سپاسگزاری کنم و فکر میکنم کمتر رسانهای در شرایط فعلی این سهم را برای سینمای کوتاه قائل باشد. درباره سوژه این فیلم هم میتوانم بگویم غالباً ایده آثارم از مواجهه با سوژههای مستند در ذهنم شکل میگیرد. حوالی چهار سال پیش بود که دیدن یک مستند، باعث شد که نسبت به زنان کارگر دغدغه پیدا کنم. زنانی که در کنار همسر بودن و مادر بودن، مشکلات دیگری را هم تجربه میکنند. داستان این فیلم پیش از دوران کرونا در ذهن من شکل گرفت و نزدیک به دو سال در ذهنم آن را پرورش میدادم تا حوالی تابستان ۱۴۰۱ که ساخت این فیلم برایم جدی شد و همزمان وارد پیشتولید شدیم. اصولاً هم چه در مستندسازی و چه در ساخت فیلم کوتاه خیلی منتظر تهیهکننده نمیمانم و فکر میکنم او هم اگر شوروحال من رو متوجه شود، با من همراه میشود. معمولاً هم تهیهکنندهها به من اطمینان میکنند.
خسروی: اطراف ما پر است از این زنهایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچچیز برای خود نمیخواهند. روایت این از خودگذشتگی، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش میکند را نمیفهمممن سال ۸۵ اولین فیلمم را با نام «جشن تکلیف» ساختم و تا به امروز در نزدیک به ۸۰ جشنواره مستند و داستانی حضور داشتهام. اولین جایزهام را هم برای همین فیلم «جشن تکلیف» از جشنواره فیلم شهر گرفتم. سال ۸۷ سومین فیلمم را بهصورت ۳۵ میلیمتری با نام «آینه» ساختم که همان سال در جشنواره فیلم فجر هم حضور داشت و از همان فیلم بود که سینمای کوتاه داستانی برایم صورت حرفهای پیدا کرد. بهواسطه همین تجربه هم حتی پیشنهاد ساخت تله فیلم و سینمایی هم داشتم اما دچار کمالگرایی شدم و سراغ مستندسازی رفتم.
احساس میکردم دیگر داستان تازهای برای ساخت فیلم داستانی وجود ندارد. ورودم به فضای مستند کمک کرد که با ایدههای تازهای مواجه شوم و ایده «زاک» هم اینگونه شکل گرفت و قصهاش را از یک فیلم مستند وام گرفتم.
* فیلمتان از نظر سروشکل و ساختار کاملاً سینمایی است اما به نظرم فیلمنامهاش با مشکل مواجه است. کل خط داستان یک روایت یکنواخت و ساده است که گویی گرهافکنی و گرهگشایی به درستی در آن اتفاق نمیافتد.
خسروی: خیلی به این ماجرا فکر کردیم. اتفاقاً در برنامه پیچینگ ایده این فیلم در انجمن سینمای جوان هم دچار همین مشکل شدیم…
* همین ایده را پیچ کرده بودید؟
خسروی: بله. اتفاقاً در آن جلسه نکاتی را هم مطرح کردند اما واقعیت این است که حرف دیگران را گوش نگردم و فیلم خودم را ساختم! از این جهت هم خوشحالم و هم ناراحت. این فیلمنامه برای من چیزی شبیه عروسک کوزت شده بود که گویی هر طور شده باید آن را به دست بیاورم. در این فیلم موقعیت این زن برای من موضوعیت داشت. من فیلمهای کوتاه ایرانی و خارجی زیادی را دیده و میبینم. احساسم این بود که در این قصه باید موقعیت زنی را ترسیم کنم که در استرس و فشار عصبی است اما سرانجام به گردهم آوردن اعضای خانوادهاش به آرامش میرسد. به همین دلیل هم فرم روایت فیلم ما اول شخص بود و سراغ فرم دانای کل نرفتیم. ترسیم حس و حال این زن در طول ۱۰ دقیقه فیلم برایم جذاب بود.
علی خسروی
* از این برداشت نترسیدید که آنچه در فیلم ارائه میکنید در ذهن مخاطب تبدیل به همان عبارت معروف «خوشبختی فاصله میان دو بدبختی است» بشود؟ چون هیچ نشانهای در روایت فیلم نیست که شرایط این زوج بعد از این با تغییر مثبتی مواجه شود.
خسروی: آگاهانه به این تصویر رسیدهایم. فیلم «زاک» موقعیت زنی است که به دلیل بد اخلاقیهای شوهرش تصمیم به سقط فرزندش گرفته است و این سوژه هم برگرفته از یک کیس واقعی بود. زنی بود که میگفت من بچه بسیار دوست دارم اما به دلیل استرسهای ناشی از بداخلاقیهای همسرم، مجبورم بچهام را بدون اطلاع همسرم سقط کنم. در داستان فیلم اما این زن در نهایت به حرف دل خودش و صدای قلب نوزادش گوش میدهد و از تردیدهایش عبور میکند. خدا هم در چنین شرایطی به فرد کمک میکند. دقیقاً با همان خبری که شاید میتوانست شوهرش را تا آستانه مرگ عصبانی کند، او را آرام میکند و از یک مهلکه نجات میدهد. در لحظهای که به رحیم میگوید که حامله است، گویی به او شوک وارد میشود.
اطراف ما پر است از این زنهایی که با اوج ایثار و از خودگذشتگی، گویی هیچچیز برای خود نمیخواهند. روایت این از خودگذشتگی که فکر میکنم ویژگی زن شرقی است، برایم بسیار جذاب بود. در همین سینمای کوتاه ما فیلمی با فضایی کاملاً متضاد ساخته شد که سازندگانش از دوستان من هستند و فیلم هم مورد توجه قرار گرفت اما شخصاً هر چه تلاش کردم، کاراکتر زن فیلم را که اقدام به قتل همسرش میکند را نمیفهمم. به همان اندازه که آن زن را نمیفهمم، این زنی که در «زاک» تصویر کردهام را درک میکنم و این قطعاً به تجربه زیسته من ربط پیدا میکند. احساس من این است که فیلم کوتاه وظیفه دارد در یک زمان کوتاه یک موقعیت خاص دراماتیک از یک شخص را به تصویر درآورد و روایت فیلم «زاک» را هم از همین جنس میدانم.
خسروی: در سختترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بودهایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم میتوان ذرهای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگترین گناه در دین ما ناامیدی استمهدی مهرنیا: اجازه دهید نکتهای را درباره فیلمنامه «زاک» مطرح کنم. کل داستان فیلم از نظر زمانی در دو ساعت میگذرد که ما اتفاقات این دو ساعت را قرار است در ۱۰ دقیقه روایت کنیم. زمان هم کاملاً در فیلم خطی است. آنچه دارد اتفاق میافتد، کنار هم چیدن بریدههایی از لحظات این کاراکتر از لحظهای است که تصمیم میگیرد جان یک موجود زنده اما فاقد روح از نگاه ما را بگیرد، تا دو ساعت بعد که با همان موجود به ظاهر فاقد روح، روح تازهای را به زندگی فاقد روح خودش و همسرش میدمد. رسیدن از آن نقطه به این نقطه آن هم طی دو ساعت، همان اتفاقی است که در فیلمنامه رخ داده است و آن را بهنسبت یک روایت تکخطی و یکنواخت از یک مقطع از زندگی یک فرد، متمایز کرده است.
* جناب مهرنیا شما از چه مرحلهای با پروژه «زاک» همراه شدید و چه سهمی در شکلگیری دنیای آن داشتید؟
مهرنیا: من و علی خسروی یک دوستی قدیمی داریم. پیشتر من فیلم ساختهام و آقای خسروی آن را تهیه کرده و همکاریهای دیگری هم با یکدیگر داشتهایم. در فیلم «زاک» اما بعد از آنکه قرار شد این کار ساخته شود و فیلمنامه تقریباً شکل گرفته بود، صحبت و گفتگو را آغاز کردیم. جزو معدود کارهای کوتاهی بود که پیشتولید مفصلی هم داشت و نزدیک ۲۰ روز برای آن وقت گذاشتیم. از آنجا که لوکیشن هم در تهران نبود ما ۷ یا ۸ نوبت به شمال رفتیم و لوکیشن دیدیم.
* اتفاقاً همین پیشتولیدهای مفصل است که تأثیرش را روی خروجی نشان میدهد.
خسروی: مهدی واقعاً یکی از آن دوستان حرفهای من است. بیش از ۱۵ جلسه درباره فیلمنامه و کارگردانی صحبت کردیم تا به جمعبندی برسیم. فهیمه مؤمنی که نقش اصلی این فیلم را ایفا میکند، معتقدم با اختلاف یکی از بهترین بازیهای کارنامهاش را ارائه کرده است. همه این نتایج به دلیل زمانی است که همه ما در پیشتولید صرف رسیدن به استانداردها کردیم. اگر چنین پیشتولیدی عقبه پژوهشی هم داشته باشد، با نتایج به مراتب بهتری هم مواجه میشود. مهدی در این مسیر واقعاً رفاقت کرد و معتقدم در سینمای کوتاه، چون پول خاصی هم جریان ندارد، مهمترین سرمایه همین رفاقتهاست.
* در جواب سوال اول اشاره کردید که ایده این فیلم را از فضای یک مستند و از تجربیات خودتان در دنیای مستندسازی وام گرفتهاید. این گزاره را بهویژه از سوی فیلمسازانی که دغدغه مسائل اجتماعی را هم دارند، زیاد میشنویم و غالباً ریشه اصلی ایدههای خود را مشاهداتشان از واقعیتهای جامعه میدانند. آنچه درباره «زاک» برایم عجیب است و علی خسروی را با فیلمسازان مشابهش متمایز میکند این است که گویی زاویه نگاه و روایتش، به واسطه مواجه ه با حجم بالای سیاهی و تلخی موجود در دنیای واقعی، رنگ تلخی و سیاهی به خودش نگرفته است. بسیار شاهد هستیم که فیلمسازان ما سراغ معضلات اجتماعی میروند و آنقدر بیواسطه با حجم بالایی از تلخیها مواجه میشوند که گویی ناگزیر بخشی از این تلخی در فیلمشان سرریز میکند. در داستان یک خطی «زاک» ما همه مواد لازم برای یک موقعیت داستانی تلخ و سیاه را داریم، از کارگر معترض و در آستانه اخراج گرفته تا زنی که تصمیم به سقط فرزندش دارد، شما از تمام این تلخیها روایتی ارائه کردهاید که وقتی تیتراژ پایانی پخش میشود، حال مخاطب خوب است و گویی حتی شاهد روایتی از جنس امید بوده است. چه اتفاق درونیای در شما افتاد که خروجی کارتان طعم و مزهای متفاوت از آثار دیگر فیلمسازان اجتماعی پیدا کرده است؟
خسروی: خیلی خوشحالم که این اتفاق در فیلم من افتاده است و چنین حسی نسبت به آن داشتهاید. اساساً همین را میخواستم. من معتقدم که ما همه به «امید» زندهایم. من فیلمهای مستند زیادی ساختهام و نزدیک به ۸ سال است که در حوزه مستندهای اقتصادی کار میکنم. زمانی کارهای دفاعمقدسی و اجتماعی هم ساختهام. آنچه ما امروز در ایران درگیر آن هستیم یک جنگ اقتصادی تمام عیار است که با یک جنگ فرهنگی توأم شده و شرایط عجیب و غریبی را بهوجود آورده است.
همیشه اما در سختترین شرایط هم شاهد روئیدن یک غنچه بودهایم. هیچ گاه دوست ندارم مخاطبم را در تلخی مطلق رها کنم. در نهایت ناامیدی بازهم میتوان ذرهای امید پیدا کرد و شاید به همین دلیل هم بزرگترین گناه در دین ما ناامیدی است. همین امروز فیلمنامه یک فیلم بلند را هم در دست دارم که سوژه آن هم یک سوژه اقتصادی است اما در عین حال یک داستان عاشقانه دارد. در دل یک چالش عظیم، سراغ روایت رویش یک عشق رفتهام. به نظرم سینما رسالتی جز به تصویر درآوردن این امید ندارد. دوستان خود من در سینمای کوتاه فیلمهای خوبی ساختهاند که من هیچگاه تلخی پایانشان را دوست نداشتهام.
* نکته خیلی مهم اما این است که آن فیلمسازان هم واقعاً دارند از سر دغدغه سوژه تلخی را روایت میکنند. بهجد با این نگاه مخالفم که بخواهیم به خروجی کار آن فیلمسازان برچسب سیاهنمایی بزنیم و بخواهیم خالقانشان را محکوم کنیم. گویی که تعمدی در تزریق سیاهیها در فیلم خود دارند. به نظرم ما با دو نوع مواجهه با یک موقعیت تلخ مواجهیم که میتوان آن را یک فرآیند درونی برای هر فیلمسازی دانست. حتی در میان همین آثار بهشدت تلخ هم فیلمهایی هست که مخاطبشان را بهشدت به فکر وامیدارند و این یعنی فیلمساز کار خودش را کرده، کارکرد اصلی فیلم، ایجاد سوال و تشویق به تفکر است. در این گفتگو میخواهم بدانم علی خسروی چگونه این فرآیند درونی را برای خودش ترسیم کرده که به چنین خروجی متفاوت و عاری از هر زهر و سیاهی میرسد.
خسروی: رضا میرکریمی جملهای دارد که میگوید این دروغ است که بگوییم ما فیلمسازان فیلم نمیبینیم یا به تعبیر اصغر فرهادی، باک خودمان را پر نمیکنیم. مهرداد اسکویی هم از مثال چاه استفاده میکند. واقعیت این است که ما فیلمسازان چاهمان و باک مان را با همان دنیای زیستهمان پر میکنیم. تنها جوابی که میتوانم به سوال شما بدهم این است که این فرآیند درونی متأثر از دنیای زیسته و تجربیات زیسته من است. طبیعتاً جواب فنی و قاعدهمندی ندارد که بخواهم براساس آن بگویم آگاهانه دست به این انتخاب زدهام.
زمانی با مهران کاشانی کلاس فیلمنامهنویسی داشتیم که در تمام آن دوره یک جمله کلیدی داشت. او میگفت فکر نکنید که ما هستیم که انتخاب میکنیم داستانمان را بهصورت شاهپیرنگ، خردهپیرنگ یا حتی ضدپیرنگ بنویسیم. میگفت این جنس زندگی شماست که مشخص میکند کدام سبک را انتخاب میکنید. سینمای عبدالرضا کاهانی یا سینمای ابراهیم حاتمیکیا هر کدام برخاسته از دو نوع سبک زیست متفاوت است. من هم سبک فیلمسازیام برگرفته از جهان زیستهام است.
کاراکتر زن در فیلم من نماینده زنانی است که بهدنبال پیدا کردن راهحل در مشکلات خود هستید. ایثاری که این زن میکند و تلاشی که برای جمع کردن اعضای خانوادهاش دارد، در نهایت با موفقیت مواجه میشود. اتفاقاً فیلم در حال پخش جهانی است. خیلیها به من گفتهاند اگر سکانس پایانی مربوط به مینیبوس را حذف کنی، تعداد جشنوارههایی که فیلم را میپذیرند دو برابر میشود. من گفتم اصلاً نمیخواهم. گفتند قبول، مینیبوس باشد اما آن لبخند رضایت زن را حذف کن و بگذار داستان در بلاتکلیفی تمام شد. باز هم مقاومت کردم و گفتم اصلاً! سرآخر گفتند قبول همهاش باشد لااقل پلان آخر که مینیبوس در جاده سرسبز میراند را حذف کن! بازهم گفتم نه. گویی تکتک این نماها به جانم بسته بود و نمیتوانستم از آنها بگذرم.
* انگار در مواجهه با مخاطبان احتمالی خود نوعی از مسئولیت اجتماعی را برای خود تعریف کردهاید و براساس همان هم فیلمسازی میکنید.
خسروی: قطعاً. این حس مسئولیت نسبت به مخاطبم در من وجود دارد و نمیدانم هم خوب است یا بد! من این مسئولیت را برای خودم قائلم.
مهرنیا: اتفاقاً بد نیست بدانید در بازه تولید خیلی برسر جزئیات با هم بحث میکردیم. یکی از پیشنهاداتی که وجود داشت و خود من هم طرفدارش بودم، وارد کردن تم تاوان به داستان بود. تمی که احتمالاً از زاویه پذیرش جشنوارهای میتوانست شرایط بهتری را برای فیلم بهوجود بیاورد. ایده هم این بود که وقتی این زوج وارد مینیبوس میشوند، براثر فشار و استرس، زن دچار درد شود و سقطی که از ابتدا میخواست با تصمیم خودش دست به آن بزند، بهصورت اتفاقی رقم بخورد. بهگونهای که گویی دارد تاوان تصمیمی را که گرفته بود، میدهد. میتوان از این زاویه نگاه کرد که حتی تصمیمات و نیتهای قلبی ما هم گاهی تاوانهایی برایمان دارد.
مهدی مهرنیا
* در نوع خودش میتوانست ایده متفاوت و جذابی هم باشد.
مهرنیا: اما خب بهشدت تلخ میشد. در چنین موقعیتی گویی دیگر این آدمها به رستگاری نمیرسیدند و کائنات از آنها انتقام میگرفت.
خسروی: شاید داستانم رستگار میشد اما این آدمها رستگار نمیشدند! (میخندد)
مهرنیا: درباره این ایده خیلی بحث کردیم.
خسروی: ایدههای دیگری هم بود. ما اصولاً فیلم را گروهی میسازیم اما درباره این میزان تلخی واقعاً احساس مسئولیت میکردم.
مهرنیا: بهرغم تمام فشارها و پیگیریهای ما علی میگفت حتی بهقیمت از دست دادن برخی اتفاقات خوب جشنوارهای برای این فیلم، میخواهم آدمهای فیلمم در پایان رستگار شوند.
* به تعبیری اگر مثل پروژههای قبلی که با هم کار کرده بودید، جایگاهتان تغییر میکرد و شما کارگردان این فیلم بودید، امکان داشت با همین دغدغههای مشترکی که دارید، پایانبندی مدنظر خودتان را برای فیلم بگذارید و ما هم امروز با یک فیلم کاملاً تلخ مواجه میبودیم؟
مهرنیا: دقیقاً.
* این همان واقعیتی است که بهدنبال رسیدن به آن بودیم؛ دو کارگردان کاملاً رفیق و همراه که اساساً فعالیت مشترک با هم دارند، به راحتی امکان دارد خروجی فیلمشان تا این اندازی متفاوت باشد. یکی سرشار از امید و دیگری مملو از تلخی.
مهرنیا: واقعاً همین گونه است.
مهرنیا: این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنوارهای آن ایده تلخ را بیشتر میپسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچهای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری استخسروی: من نمیتوانم اینقدر تلخ به زندگی نگاه کنم. شما فیلم «پاپیون» و پایانبندی آن را ببنید. من همین امروز در حال ساخت مستند اقتصادی هستم و با اطلاع نسبت به شرایط موجود میگویم که نسبت به آینده ایران بهشدت امیدوارم. درست است که حرکتمان سانتیمتری است اما واقعاً به آینده آدمهایی که دربارهشان فیلم میسازم امیدوارم.
مهرنیا: شما فیلم «مه» از فرانک دارابونت را دیدهاید؟ فیلمسازی که با نگاه خاص خودش، بهشدت دیدگاههای مذهبی دارد و به فضاهای آخرالزمانی خیلی علاقهمند است. از همان فیلم «مسیر سبز» گرفته تا فیلم «مه» که بهنوعی میتوان آن را پیشدرآمد سریال «مردگان متحرک» در کارنامه این فیلمساز دانست. فیلم «مه» یک سکانس پایانی شاهکار دارد از مردی که با اعضای خانوادهاش در مه گیر کردهاند و احساس میکنند در معرض حمله موجودات فضایی هستند. این مرد اسلحهای با چهار گلوله دارد و تصمیم میگیرد از پنج نفر اعضای خانواده خودش را تسلیم عذاب مواجهه با موجودات فضایی کند و دیگر اعضای خانواده را برای گرفتار نشدن در این عذاب با گلوله بکشد. او آنها را میکشد و وقتی مه کنار میرود متوجه میشود که صدای که میشنیدند نه از موجودات فضایی که از ارتشی بود که با تجهیزات خود در حال نابودی این موجودات بوده است! اینجاست که این مرد به جنون میرسد. دارابونت در این فیلم میگوید اگر به رستگاری و نجات ایمان داشته باشی، قطعاً نجات پیدا میکنی.
این درست است که من برای ساخت یک فیلم جشنوارهای آن ایده تلخ را بیشتر میپسندیدیم اما معتقدم فیلمی که علی ساخته، از جنس همین رستگاری است. بچهای که در فیلم در آستانه تولد است، بهانه این رستگاری است.
* جالب است بهعنوان کارگردانی که سلیقهتان بیشتر به سمت آن روایت تلخ است، چقدر خوب دیدگاه امیدوارانه مستتر در این یکی روایت را تبیین میکنید و متوجه ارزشهای آن هستید.
خسروی: این ناشی از نگاه درست و حرفهای مهدی است.
* از همین بحث میخواهم وام بگیرم و این گزاره را مطرح کنم که اساساً ساخت فیلم امیدوارانه، یک امر اکتسابی نیست و اینگونه نیست که بخواهیم به فیلمساز آن را یاد بدهیم. این نکته مهمی است. حالا سوالم از آقای مهرنیا که بهخوبی هم متوجه مفهوم رستگاری در یک روایت امیدوارانه است، این است که اگر از شما بپرسند چرا فیلم تلخ میسازید، چه پاسخی دارید؟
مهرنیا: قطعاً پاسخ این سوال به همان تجربه زیسته بازمیگردد. کمااینکه من خودم هم در فیلمهای گذشتهام در پایانبندی، نجات را روایت کردهام. اما اینکه چرا برای این داستان پایان تلخ را میپسندیدم به لحظه مواجههام با این داستان و تجربه زیستهام در آن لحظه بازمیگردد. من از زمانی که علی خسروی را میشناختهام همواره او را انسانی معتقد به رستگاری دیدهام اما صادقانه بخواهم بگویم، من اینگونه نیستم و گاهی بریدهام. گاهی به این نتیجه میرسم که ما دیگر قرار نیست رستگار شویم و طبیعا اگر در آن حس و حال بخواهم فیلمی را بسازم، متأثر از همان حس و حال خواهد بود.
خسروی: واقعیت این است که هیچ داستان کاملاً سیاه یا کاملاً سفیدی وجود ندارد. کمااینکه همه ما انسانهایی خاکستری هستیم و گاهی سفیدیمان غالب میشود و گاهی برعکس. من سعی کردم جنس فیلمی که میسازم از جنس «بچههای آسمان» باشد. فیلمی که موقعیتی به غایت تلخ دارد اما پایانش کاملاً امیدوارانه است.
جوزپه پرونی سفیر ایتالیا در تهران با انتشار پستی در توئیتر درباره پخش فیلم برادران لیلا در حیاط سفارت رم در تهران با تشکر از دست اندرکاران، این فیلم را فیلمی درباره «تباهی و زندگی» توصیف کرد.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از فارس، یکی ـ دو روز پیش بود که سفیر ایتالیا در تهران با انتشار مطلبی در صفحه شخصیاش از پخش فیلم سیاه و ضدفرهنگی «برادران لیلا» در محل سفارتخانه رم با حضور سعید روستایی کارگردان فیلم خبر داد.
در ابتدا باید گفت جوزپه پرونی(سفیر ایتالیا در تهران) یا برداشت درستی از فیلم «برداران لیلا» و لایههای ضدفرهنگی و سیاهنمایانه آن ندارد یا تعمدا در ستایش این فیلم پرحاشیه، ضرب شست دختری به صورت پدر پیرش را «فداکاری بینظیر زنان» عنوان کرده است.
این اقدام و نگاه آقای سفیر، همان نگاهی است که جوایزی همچون اسکار را به فیلمهایی از ایران میدهد که با روایاتی مشابه از سیاهنمایی این مرز و بوم ساخته شدهاند و اینجاست که به یک خروجی مشترک میرسیم؛ تلاش برای دمیدن در خاکستر آتشی که ماهها زندگی مردم را به تعطیلی کشانده بود.
* در حیاط سفارت رم چه گذشت؟
جوزپه پرونی سفیر ایتالیا در تهران با انتشار پستی در توئیتر از پخش فیلم برادران لیلا در حیاط سفارت رم در تهران با تشکر از دست اندرکاران، این فیلم را فیلمی درباره «تباهی و زندگی» توصیف کرد! او در این پست و در توضیح عکسی که به اشتراک گذاشته مینویسد: «بسیار خشنودم که در باغ اقامتگاه ایتالیا در تهران میزبان نمایش فیلم «برادران لیلا» بودم. فیلمی شگفتانگیز درباره زندگی و تباهی که نمایانگر شجاعت و فداکاری بینظیر زنان است. تشکر ویژه از کارگردان فیلم، سعید روستایی و از گروه بازیگران فوقالعادهاش.»
سوالی که بعد از شنیدن این خبر ذهن مخاطبان را درگیر میکند این است که سفارتخانهها به دنبال چه چیزی هستند؟ هدف از این میهمانیها چیست؟ آیا این چنین مواردی در شرح وظایف سفارتخانه یا سفیر وجود دارد؟ هرچند این اولین بار نیست که مواردی غیر عرف در عملکرد سفارتخانهها دیده میشود برای نمونه دیده شدن سفیر بریتانیا در خیابان ولیعصر در حین اغتشاشات سال گذشته به همین منظور نگاهی میاندازیم بر شرح وظایف سفارتها. و در ادامه تلاش خواهیم کرد پیام مستتر در پس اینگونه میهمانیها را برملا کنیم.
وظایف سفارت چیست؟
در پروتکلهای مرتبط با رویکرد و عملکرد سفارتخانهها آماده است که سفارت دارای چند وظیفه عمده است: رایزنی و حفظ منافع کشور مهمان، مشاوره با دولت خود در مورد فرصتهای تجاری،سیاسی، اقتصادی و غیره، صدور ویزا و دادن وقت سفارت به متقاضیان سفر به کشور مهمان، واسطه رایزنی و گفتگو میان دولت کشور میزبان و مهمان، رسیدگی به امور متقاضیان در امور مهاجرت و در صورت صلاح دید، دادن اقامت کوتاه مدت و بلند مدت به افراد.
با توجه به شرح فوق، وقتی فیلمی پروانه نمایش برای اکران در داخل کشور را نگرفته در جشنوارههای معتبر خارجی جز ایجاد جنجال و حواشی، نتوانسته است امتیاز چندان درخوری را از طرف منتقدان کسب کند به کدام دلیل مورد توجه سفارت ایتالیا قرار گرفته است؟
به زعم منتقدان یکی از اصلیترین مشکلات فیلم «برادران لیلا» این است که کارگردان به جای تمام شخصیتها حرف میزند. در آثار سینمایی به واسطه حضور شخصیتها با مشاغل مختلف باید صداهای متفاوتی شنیده شود اما این فیلم به واسطه اینکه بیشتر به یک «بیانیه سیاسی» شباهت دارد تا یک «اثر هنری» ما زبان مرتبط با مشاغل مختلف را نمیبینیم و کلا یک صدا بر کل فیلم و کاراکترها سایه انداخته است. آن هم صدایی تصنعی، غرض ورز و پر از کنایه و کینه.
* تک صدایی/ استبداد فیلمنامه
بیشک ادبیات واژگان مورد استفاده یک راننده تاکسی با یک کارگر یا معلم متفاوت است. هر آدمی در هر شغلی که باشد ادبیات خاص خودش را دارد. این ویژگی زبانی را در آثار سینمایی مختلفی شاهد بودهایم. اما در فیلم «برادران لیلا» این ویژگی وجود ندارد، یکی از برادران که نگهبان دستشویی یک مرکز خرید است، با همان ادبیات و دایره واژگانی حرف میزند که خواهر کارمندش حرف میزند. و این گفتار با گفتار دیگر کاراکترها هم تفاوت چندانی ندارد. دلیل این موضوع، «بیانیه» یا «مقاله» بودن فیلم است. در واقع اثر هنری میدان صداهای مختلف است اما «مقاله/ برادران لیلا» درگیر تک صدایی است. تک صدایی فیلم در تناقضی آشکار با آنچیزی است که فیلم خود را داعیه دار آن میداند. فیلم در ذات خودش استبدادی است و تمام صداها را به نفع صدای مستبد «مولف» حذف میکند.
از این رو است که «مخاطب» در مقابل « برادران لیلا» منفعل است. یعنی فیلم به گونهای کارگردانی شده که چندان مجالی به ذهنیت مخاطب نمیدهد و تماشاگران جر شعارهای گل درشت سیاسی، برداشت خاص دیگری از این شبههنر نمیتواند داشته باشد.
از همین رو است که تمام فیلم با محوریت جملات قصار نوشته شده است: «با کار کردن هیچی درست نمیشه، باید کاری کرد». یا آن جمله: «آدم تا بدبختیاش از حد نگذرد راه خوش بختیاش را پیدا نمیکنه» و آن یکی: «بیپولی اعتماد بهنفس آدمها را میگیرد و خِنگ نشانشان میدهد.» یا جملات تصنعی و بیربطی که برادر کوچک که در کل فیلم تکلیف هیچ چیزش روشن نیست به برادر کلاه بردار( پیمان معادی) میگوید: «اینکه اگر رفتی زنگ نزن. اگه زنگ زدی بگو همه چی خوبه و …»
فیلم به گونهای سرهمبندی شده تا موضوعاتی چون، زنان، کارگران، تفکر پدرسالار و… را بازنمایی کند و به معنای درستتر، متمرکز بر انحطاط خانوادهای است که نسبت چندان معناداری با واقعیت جامعه برقرار نمیکند. درواقع فیلم واقعگرا هم نیست چون نسبتی با عینیتهای جامعه امروز ندارد. یکی از منتقدان در این باره میگوید: «در برادران لیلا اثری از خانواده ایرانی نیست و آنچه این جمع پراکنده نابسامان را خانواده کرده منافع شخصیست. مشکلات اجتماعی جانبدارانه مطرح میشود اما سازنده آن را بینتیجه و عقیم میگذارد، گویا هیچ راه برون رفتی از مشکلات وجود ندارد.»
بحث اصلی این گزارش اما تحلیل فیلم«برادران لیلا» نیست، چرا که تاریخ درباره آن قضاوت خواهد کرد، فیلمی که طی ماههای اخیر به واسطه سطحی بودنش هر شخصی در هر موقعیتی نمادهای گلدرشت آن را برجسته کرده و از آن حرف زده است.
چرایی اینکه سفیر کشوری برای فیلمی اینچنین پرحاشیه، نشست برگزار میکند پرسش اصلی است؟ رویکردی که هم مشت متصدیان ساخت فیلم «برادران لیلا» را بیشتر از همیشه باز میکند و هم نقدهای آشکار این سالها بر عملکرد سفارتخانهها را معنادار میکند.
*هنر سفارتی
به زعم کارشناسان هنر سفارتی را شاید بتوان یکی از استراتژیهای اصلی و سیاستهای کُلی اتخاذ شده در دوران جنگ سرد (Cold War) دانست؛ موضوعی که به شدت در طول دهههای ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰ میلادی جریان داشت و به نوعی ویژه بلوک شرق (Eastern Bloc) را متاثر از خویش میکرد و در این راستا عموم سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی غرب در قالبها و پوششهای مختلف هنری و با وجهه دیپلماتیک خود، اقدام به فعالیت و تغییر سبک زندگی و زیر سوال بردن آرمانهای رایج در بلوک شرق میکرد.
حالا در تهران امروز هر هفته مهمانیها و مراسمهای مختلفی در سفارتخانهها برگزار میشود؛ اخباری که گوشهای از ابعاد سرمایه گذاری سفارتخانهها در عرصه فرهنگ و هنر کشور را برملا میکند.
حرف آخر اینکه برگزاری نشست برای فیلم «برادران لیلا» و انتشار پیام رسمی درباره آن از سوی سفیر ایتالیا همان«دم خروسی» است که نشان میدهد، دخالتهای فرهنگی سفارتخانهها، هنر سفارتی، جذب افراد و شبکهسازی سفارتخانهها در خدمت نفوذ فرهنگی نه تنها یک توهم توطعه نیست بلکه واقعیتی است که بیشتر از همیشه باید در مرکز توجه نهادهای نظارتی قرار گیرد.
در پی برگزاری جلسات متعدد انجمن صنفی کارگری مدیران و دستیاران تدارکات سینمای ایران، نرخ سینهموبیلها، کرایه تاکسیها و دستمزد مدیران، دستیاران و همیاران تدارکات برای سال ۱۴۰۲ مصوب و اعلام شد.
به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از ایلنا؛ انجمن صنفی مدیران و دستیاران تدارکات سینمای ایران، طی جلساتی در تاریخ ۲۶ و ۲۹ فروردین ماه ۱۴۰۲ نرخ سینهموبیلها، کرایه تاکسیها و همچنین دستمزد مدیران، دستیاران و همیاران تدارکات پروژههای سینمایی و نمایش خانگی را تعیین کرد.
نرخ سینهموبیلها
بر اساس جلسهای که با حضور اعضای هیئت مدیره، بازرس و تعدادی از اعضای فعال و با تجربه انجمن مدیران و دستیاران تدارکات سینمای ایران و نمایندگان منتخب سینهموبیلداران در مورخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ تشکیل شد، نرخ سینهموبیل با در نظر گرفتن تمام جوانب روزانه ۱۱.۵۰۰. ۰۰۰ریال (یک میلیون و ۱۵۰ هزار تومان) اعلام شد.
طبق مصوبات این جلسه نرخهای اعلام شده برای کل کشور است و هزینه مسافت بین شهری به تمام نقاط ایران کیلومتری ۱۰ هزار تومان محاسبه خواهد شد.
نمایندگان سینهموبیلداران نیز متعهد به تجهیز خودروها به سیستم ردیاب، داشتن بیمه نامه خودرو و گواهینامه معتبر، تهیه بارنامه برای مسیرهای خارج از تهران (هزینه توافقی)، رفع مشکل فنی خودرو قبل از شروع قرارداد و تامین خودرو به اندازه کافی در زمان پیک کاری شدند.
همچنین انجمن متعهد شد از ورود خودروهای متفرقه به چرخه کاری جلوگیری کرده و نسبت به تخلفات احتمالی، پیگیر شکایات باشد.
نرخ دستمزد تاکسیها
همچنین براساس جلسهای که با حضور اعضای هیئت مدیره، بازرس و تعدادی از اعضای فعال و با تجربه انجمن مدیران و دستیاران تدارکات سینمای ایران در مورخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ تشکیل شد، نرخ دستمزد تاکسیهای در اختیار و سرویسی با در نظر گرفتن تمام جوانب به شرح زیر اعلام شد.
مسافتهای خارج از محدوده با توافق طرفین خواهد بود.
تاکسی در اختیار:
روزانه ۶.۰۰۰. ۰۰۰ ریال (۶۰۰ هزار تومان)
تاکسی سرویس:
روزانه ۳.۷۰۰. ۰۰۰ ریال (۳۷۰ هزار تومان)
نرخ دستمزدهای مدیران و دستیاران تدارکات
پس از بررسیهای لازم و جمعبندی نظرات اعضای هیئت مدیره و بازرس انجمن صنفی کارگری مدیران و دستیاران تدارکات سینمای ایران و همچنین همفکری با تعدادی از منتخبین فعال و با تجربه صنفی، طی جلسات متعدد، در آخرین جلسه مورخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ نرخ دستمزدهای مصوب سال جدید انجمن صنفی کارگری مدیران و دستیاران تدارکات نیز نهایی و به شرح ذیل اعلام شد.
مدیر تدارکات: ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان
دستیار یک تدارکات: ۲۰ تا ۲۴ میلیون تومان
دستیار دو تدارکات: ۱۶ تا ۱۸ میلیون تومان
همیار تدارکات: ۱۲ تا ۱۴ میلیون تومان
لازم به ذکر است معیار نرخهای اعلام شده بر اساس پروژههای «سینمایی و نمایش خانگی» در نظر گرفته شده است که اعضا نیز مقید به رعایت آن بوده و پس از انعقاد قرارداد موظف به ارسال تصویر آن در واتس¬اپ انجمن هستند.
بر اساس مصوبات این جلسه تاکید میشود فعالیت دستیاران به عنوان مدیر تدارکات فقط با مجوز کتبی هیئت مدیره قانونی بوده (بر اساس تجربه، تعداد کار، سوابق و رضایت تهیهکننده و مدیران تولید) و همین مجوز ملاک اصلی ارتقای سمت در انجمن تلقی خواهد شد. ضمن اینکه یک دستیار تنها زمانی مجاز به فعالیت در سمت مدیر خواهد بود که جدای از داشتن مجوز انجمن، دستمزد دریافتی او کمتر از کف نرخ مصوب مدیران نباشد که بر اساس بند۲ ماده ۵ اساسنامه و قوانین ایجادشده با فرد خاطی برابر قانون برخورد خواهد شد و او ضمن پرداخت ۱۰درصد جریمه از قرارداد منعقدشده به صندوق انجمن، یک سال تعلیق از عضویت و پس از آن حذف دائمی از صنف در نظر گرفته خواهد شد.
همیاران و دستیاران موظفند تنها با مدیرانی همکاری داشته باشند که عضو رسمی انجمن بوده و از قبول همکاری با افراد خارج از صنف اجتناب کنند.
مدیران نیز موظفند تنها با مدیران تولید عضو خانه سینما فعالیت داشته باشند و در صورت مشاهده چنین مواردی گزارش آن را به بازرس انجمن مدیران تولید و یا بازرس انجمن مدیران تدارکات اعلام کنند تا پیگیریهای لازم بعمل آید.
به اندازه کافی و چه بسا بیشتر از حد اندازه در تمام ستوه، همکار تدارکات در صنف وجود دارد، لذا به منظور حفظ امنیت شغلی از وارد کردن افراد متفرقه به چرخه کاری خودداری کرده و در صورت گزارش با فرد خاطی قاطعانه برخورد خواهد شد. با رعایت مقررات و احترام به حقوق خود و همکاران میتوان امنیت شغلی مستحکمی را ایجاد کنیم.
قراردادهای سال گذشته با توافق و رضایت دوجانبه قابل تغییر خواهد بود.
تهیهکنندگان و مدیران تولید استعلام عضویت و سمت اعضای انجمن را می¬توانند مستقیما از بازرس و یا رئیس صنف دریافت کنند.
تلرانس نرخ های فوق به نوع پروژه، درجهبندی فعالیت و سوابق بستگی دارد.
هرگونه دستکاری در متن و ارقام مصوب شده در جلسات فوقالذکر، تخلف محسوب شده و قابل پیگیری در مراجع قضایی خواهد بود.
توافقنامهها و نرخنامههای فوق از تاریخ یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ به مدت یک سال قابل اجرا است.
به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از ایسنا؛ جدول برنامه شصتوششمین جشنواره منطقهای سینمای جوان بوشهر- خلیج فارس منتشر شد.
شصتوششمین جشنواره منطقهای سینمای جوان بوشهر- خلیج فارس، هفته آینده سهشنبه ۵ اردیبشهت ۱۴۰۲ به میزبانی انجمن سینمای جوانان ایران- دفتر بوشهر و به دبیری عبدالرحیم افروغ مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر در مجتمع فرهنگی هنری ۹ دی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر آغاز میشود.
در این دوره از جشنواره منطقهای ۶۳ فیلم کوتاه داستانی، تجربی، مستند و انیمیشن از ۱۱ استان، گلستان، مازندران، قزوین، البرز، زنجان، اردبیل، تهران، آذربایجان شرقی و کردستان، گیلان و بوشهر به رقابت میپردازند.
سه روز ابتدایی جشنواره، فیلمها طبق زمان بندی در جدول اکران میشود و در روز پایانی جشنواره، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ اختتامیه جشنواره برگزار خواهد.
کارگاه «ایده تا تولید»، نشست تخصصی «انتقال تجربه با تاکید بر ایده اصلی فیلم»، «کارکرد دوگانه عکاسی و فیلمبرداری در دوربینهای دیجیتال» و پیچینگ آثار کارگردانهای منتخب جشنواره، از رویدادهای جانبی جشنواره منطقهای بوشهر است.
به گزارش ایسنا و به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، جدول نمایش کلی جشنواره به شرح زیر است و در روزهای جشنواره نیز برنامه نمایش آثار، جز به جز اعلام خواهد شد.
به گزارش رسانه سینمای خانگی به نقل از ایسنا؛ دبیر جشنواره منطقهای سینمای جوان بوشهر _ خلیجفارس گفت: برنامه اکران فیلم شصت و ششمین جشنواره منطقهای فیلم کوتاه و عکس سینمای جوان بوشهر _ خلیجفارس با نمایش “شب بخیر ملیکا” در سالن مجتمع فرهنگی هنری ۹ دی شهر بوشهر آغاز شد.
عبدالرحیم افروغ سهشنبه ۵ اردیبهشت در آئین اکران نمایش “شب بخیر ملیکا” بیان کرد: این فیلم داستانی اثر البرز پورصیاد هنرمند شهرستان تالش است که موضوعی اجتماعی را در مدت ۱۵ دقیقه به تصویر میکشد.
وی افزود: آثار حاضر در جشنواره هر روز در ۳ سانس به ساعتهای ۱۶، ۱۷:۳۵ و ۱۹:۳۰ به روی پرده میرود که در زمینه فیلمهای مستند، تجربی، داستانی و انیمیشن میباشد.
دبیر جشنواره منطقهای فیلم کوتاه و عکس سینمای جوان اظهار کرد: هنرمندان ۱۱ استان، گلستان، مازندران، قزوین، البرز، زنجان، اردبیل، تهران، آذربایجان شرقی، کردستان، گیلان و بوشهر آثار منتخب خود را در قالب فیلم و عکس به مدت ۳ در معرض دید عموم قرار خواهند داد.
افروغ خاطرنشان کرد: آیین اختتامیه این جشنواره روز جمعه ۸ اردیبهشت با حضور هنرمندان و مقامات کشوری و استانی در سالن مجتمع فرهنگی هنری ۹ دی برگزار خواهد شد.
سیمرغ چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر و سیزدهمین دوره فیلم فجر اصفهان از امروز دوشنبه(۱۷ بهمن) بر پرده سینماهای چهارباغ اصفهان مینشیند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از ایرنا، پردیس سینما ساحل، سینما فلسطین، پردیس سینمایی سپاهان در حالی امروز به اکران فیلمهای چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر میپردازند که صبح امروز، مراسم افتتاحیه این جشنواره و تجدید میثاق هنرمندان با شهدا در گلستان شهدای اصفهان برگزار شد.
همزمان با اکران فیلمهای بزرگترین رویداد سینمایی ایران در ۳۱ استان کشور، بلیت فروشی برای سینماهای ساحل، سپاهان و فلسطین اصفهان نیز از روز گذشته آغاز شده است و مخاطبان میتوانند بصورت برخط(آنلاین) از طریق سامانههای” آی تیکت”، “ایران تیکت” و “گیشه هفت” بلیت تهیه کنند.
پرونده باز است، آه سرد، چرا گریه نمیکنی، در آغوش درخت، سرهنگ ثریا، عطرآلود، وابل، روایت ناتمام سیما، بعد از رفتن، هوک، جنگل پرتقال، هفت بهار نارنج، یادگار جنوب، کاپیتان، گُلهای باوارده، اتاقک گلی، آنها مرا دوست داشتند، کُت چرمی، شماره ۱۰، غریب و هایپاور فیلم هایی هستند که در چهل یکمین جشنواره فیلم فجر بر روی پرده سینماهای چهارباغ اصفهان میروند.
ساعت اکران این فیلم ها از روز ۱۷ تا ۲۴ بهمن مقارن با ۱۸:۳۰ و ۲۱ عصر است و امکان خرید بلیت جشنواره فیلم فجر برای هر شماره تلفن در سامانه فروش، چهار قطعه برای هر فیلم است.
سینما فلسطین در روز ۱۷ بهمن میزبان اکران فیلمهای “آنها مرا دوست داشتند” و “روایت ناتمام”، در روز ۱۸ بهمن فیلمهای “کُت چرمی” و ” شماره ۱۰” ، در روز ۱۹ بهمن فیلمهای “هوک” و “عطرآلود”، در روز ۲۰ بهمن فیلمهای “یادگار جنوب” و “سرهنگ ثریا”، در روز ۲۱ بهمن، فیلم های “هفت بهار نارنج “و “در آغوش درخت”، در روز ۲۲ بهمن فیلمهای “جنگل پرتقال” و “چرا گریه نمیکنی”، در روز ۲۳ بهمن فیلمهای “کاپیتان” و “آه سرد” و در روز ۲۴ بهمن فیلمهای “بعد از رفتن” و” غریب” است.
همچنین فیلمهای “بعد از رفتن” و “پرونده باز است”در روز ۱۷ بهمن، “هوک” و”آه سرد” در روز ۱۸ بهمن،”جنگل پرتقال” و “چرا گریه نمیکنی” در ۱۹ بهمن ، “هفت بهار نارنج” و “در آغوش درخت “در ۲۰ بهمن ، “یادگار جنوب”و”سرهنگ ثریا” در ۲۱ بهمن، “هایپاور” و “وابل “در ۲۳ بهمن ، “آنها مرا دوست داشتند ” و “روایت ناتمام “در ۲۴ بهمن بر روی پرده سینمای پردیس سپاهان میرود.
سینما پردیس ساحل نیز فیلمهای” پرونده باز است” و “بعد از رفتن” را در روز ۱۷ بهمن ، “آه سرد “و “هوک” را در روز ۱۸ بهمن، “چرا گریه نمی کنی” و “جنگل پرتقال “را در روز ۱۹ بهمن، “در آغوش درخت” و “هفت بهار نارنج” را در ۲۰ بهمن، “سرهنگ ثریا” و “یادگار جنوب” را در ۲۱ بهمن، “عطرآلود” و “کاپیتان” را در روز ۲۲ بهمن ،”وابل “و “گُلهای وابارده “را در روز ۲۳ بهمن و “روایت ناتمام سیما ” و همچنین “اتاقک گِلی ” را در روز ۲۴ بهمن در فهرست اکران خود دارد.
چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر،۱۲ تا ۲۳ بهمن امسال همزمان با تهران در ۳۱ استان کشور برگزار میشود.
جشنواره فیلم ۱۰۰ به ایستگاه بندرعباس، شیراز، تبریز و قزوین رسید
شهرهای بندرعباس، شیراز، تبریز و قزوین میزبان دورههای جدید کارگاههای آموزشی سیزدهمین جشنواره فیلم ۱۰۰ شدند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از سینماپرس، کارگاههای آموزشی «از ایده تا تولید» با تدریس هادی مقدمدوست، «چگونه یک فیلم ۱۰۰ثانیهای بسازیم؟» با حضور حسین دارابی، «تولید فیلم۱۰۰» با حضور محمدرضا خردمندان و «کارگردانی فیلم ۱۰۰» با حضور محمدباقر مفیدیکیا به ترتیب در شهرهای بندرعباس، شیراز، تبریز و قزوین برگزار خواهد شد.
کارگاههای هادی مقدمدوست و محمدرضا خردمندان در روزهای ۲۴ و ۲۵ آذر ۱۴۰۱، محمدباقر مفیدیکیا در روز ۲۴ آذر ۱۴۰۱ و حسین دارابی در روزهای ۲۶ و ۲۷ آذر ۱۴۰۱ میزبان علاقهمندان به ساخت فیلمهای ۱۰۰ثانیهای میشوند.
این کارگاهها که در ادامه روند رویکرد فراتهران سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم۱۰۰ در دستور کار این جشنواره قرار گرفته است، تاکنون در شهرهای اصفهان، زنجان، قزوین و مشهد برگزار شده است و در ادامه نیز با حضور استادان مطرح سینما در شهرهای یزد، رشت، اهواز و… با همکاری حوزه هنری مراکز استانها برای علاقمندان برگزار خواهد شد.
فراخوان سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم۱۰۰ ابتدای آبانماه ۱۴۰۱ منتشر شد و مهلت ارسال آثار برای حضور در بخشهای رقابتی ملی، بینالمللی و کودک و نوجوان تا پایان دیماه ۱۴۰۱ اعلام شده است.
این دوره از جشنواره بینالمللی فیلم۱۰۰ به دبیری یوسف منصوری و به همت سازمان سینمایی سوره، اوایل اسفندماه ۱۴۰۱ برگزار خواهد شد.
شهرهای بندرعباس، شیراز، تبریز و قزوین میزبان دورههای جدید کارگاههای آموزشی سیزدهمین جشنواره فیلم «۱۰۰» شدند.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی سیزدهمین جشنواره فیلم «۱۰۰»، کارگاههای آموزشی «از ایده تا تولید» با تدریس هادی مقدمدوست، «چگونه یک فیلم ۱۰۰ ثانیهای بسازیم؟» با حضور حسین دارابی، «تولید فیلم ۱۰۰» با حضور محمدرضا خردمندان و «کارگردانی فیلم ۱۰۰» با حضور محمدباقر مفیدیکیا به ترتیب در شهرهای بندرعباس، شیراز، تبریز و قزوین برگزار خواهند شد.
در این راستا کارگاههای هادی مقدمدوست و محمدرضا خردمندان در روزهای ۲۴ و ۲۵ آذر، محمدباقر مفیدیکیا در روز ۲۴ آذر و حسین دارابی در روزهای ۲۶ و ۲۷ آذر میزبان علاقهمندان به ساخت فیلمهای ۱۰۰ ثانیهای میشوند.
این کارگاهها که در ادامه روند رویکرد فراتهران سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم «۱۰۰» در دستور کار این جشنواره قرار گرفته است، تاکنون در شهرهای اصفهان، زنجان، قزوین و مشهد برگزار شده و در ادامه نیز با حضور استادان مطرح سینما در شهرهای یزد، رشت، اهواز و… با همکاری حوزه هنری مراکز استانها برای علاقمندان برگزار خواهد شد.
فراخوان سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم «۱۰۰» ابتدای آبانماه منتشر شد و مهلت ارسال آثار برای حضور در بخشهای رقابتی ملی، بینالمللی و کودک و نوجوان تا پایان دی اعلام شده است.
این دوره از جشنواره بینالمللی فیلم «۱۰۰» به دبیری یوسف منصوری و به همت سازمان سینمایی سوره، اوایل اسفندماه ۱۴۰۱ برگزار خواهد شد.