شاهد احمدلو بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون در خصوص دستمزدهای نجومی برخی سلبریتی ها گفت: امروزه نوع دستمزدها در سینما عوض شده و با اشکال مختلفی نظیر دلار، بیت کوین و… روبرو هستیم که متأسفانه هیچ نظارتی هم بر این ماجرا وجود ندارد.
به گزارش سینمای خانگی، کارگردان فیلم های سینمایی «موش» و «چند میگیری گریه کنی؟» در گفتگو با سینماپرس، افزود: متأسفانه معضل دستمزدهای نجومی از سال ها قبل وجود دارد. چند سالی است سینمای ایران درگیر این معضل بزرگ شده که به دلیل عدم مدیریت صحیح مدیران و عدم هماهنگی عوامل اصلی سینما به ویژه تهیه کنندگان است که برای داشتن آنچه می خواهند بی رویه هزینه هایی می کنند و نمی دانند به مرور زمان چقدر در افول سینمای ایران موثر است.
وی تصریح کرد: اعطای این دستمزدهای نجومی به برخی بازیگران در حالی است که سینمای ما از اساس سینمایی فقیر است که ریشه هایش از خاک درآمده اما کسی به این مسأله توجه ندارد. ما در حال حاضر در بحران به سر می بریم و زنگ خطر قطع حیات سینما به صدا درآمده اما گویا قرار است سال ها بعد که سینما کاملاً نابود شد شرایط را درک کنیم.
احمدلو متذکر شد: مسأله مهم انحصار باعث این قبیل بحران ها در سینما شده است. همین الآن سینما تنها در انحصار چند بازیگر خاص است که از این پروژه به آن پروژه می روند و دستمزدهای نجومی طلب می کنند. حال پرسش اینجا است که چه کسی باید با این انحصار مقابله کند؟
این سینماگر سپس با بیان اینکه فقدان قانون شهر را برای هفت تیرکشی قورباغه ها آماده کرده است ادامه داد: مدیریت کلان سینما باید راهکاری برای مقابله با این بحران عظیم ارائه کند. از سوی دیگر خود سینماگران باید یکدست و متحد شوند و جلوی زیاده خواهی برخی افراد ایستادگی کنند.
بازیگر فیلم های سینمایی «سیاه باز» و «اکباتان» تأکید کرد: این بسیار بد است که ما برای کت دکمه نمی دوزیم و بالعکس برای دکمه کت می دوزیم! متأسفانه این رویه نه تنها در سینما که در فوتبال، سیاسیت، اقتصاد و بسیاری از بخش های دیگر کشور نیز خودنمایی می کند.
وی خاطرنشان کرد: بی قانونی در سینما بدل به قانون شده و این مسأله خطرناک است. ما نیازمند آن هستیم تا فونداسیون سینما را از اساس اصلاح کنیم. ما نباید اجازه دهیم بیش از این به پیکره سینمای کشور ضربه وارد شود.
احمدلو در پایان این گفتگو متذکر شد: عدالت باید در لایه های مختلف اصناف سینما چه جلو یا پشت دوربین باید رعایت شود و عدم رعایت عدالت در این حوزه ما را با معضلات بسیار عدیده و پیچیده ای روبرو کرده است.
حمیدرضا جعفریان رییس سازمان سینمایی سوره به ارایه توضیحاتی درباره عملکرد این مجموعه پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، نشست خبری حمیدرضا جعفریان رئیس سازمان سینمایی سوره در این سازمان برگزار شد.
در ابتدای این نشست هادی فیروزمندی مدیر روابطعمومی این مجموعه گفت: این نشست را با فاصلهای به بهانه روز ملی سینما برای رئیس سازمان سینمایی سوره برگزار میکنیم. چند سال پیش در اوایل دوره جدید مجموعه سوره یک نشست خبری رسمی برگزار کردیم و در این فاصله هرچند نشستهای مختلف برگزار شده اما به نظرم زمان مناسبی است برای اینکه پاسخگوی رسانهها درباره عملکردمان باشیم.
در ادامه جعفریان مطرح کرد: عملکرد و اقدامات ما حتماً باید ارزیابی و نقد شود و فکر میکنم این نقدها میتواند مسیر ما را بهبود بدهد با این حال در ابتدا میخواهم به این اشاره کنم که نه ما مثل عزیزانی هستیم که در روز ملی سینما برای سینما فاتحه خواندند نه مثل برخی که وضعیت سینما را ایدهآل میدانند. سینما دغدغه ماست و به آن فکر میکنیم، هنوز فکر میکنیم با مردم فاصله داریم و باید کارهای ما متنوع و نوآورانه باشد هویت ما همچنان هویت حوزه هنری در دهه ۶۰ و ۷۰ است چون آن هویت برای همه شناختهشده است که همراه با امیدآفرینی بود و سینمای قهرمانمحور را داشتیم. پس تلاشمان این است که آن را احیا کنیم از همین منظر تلاش کردیم آثار امیدآفرین و شورانگیز و با محوریت احیای خانواده داشته باشیم. تلاش کردیم در کنار اینها به وفاق، همدلی و تکیه بر اشتراکات برسیم و هنرمندان و فیلمسازان سوره را مثل خانه خود بدانند همچنان که حوزه را در دهههای گذشته میدانستند و هرگونه رویکرد دلسوزانه که منجر به بهبود شود پیگیری میکنیم.
یکی از تمرکزهای ما در چند سال اخیر سینمای قهرمانمحور بوده است و از منظر آن به دنبال تولید و نگارش بودهایم امسال ۶ فیلم سینمایی داریم، تلاش شده قهرمان محوری در آنها پررنگ باشد و آن را در سینمای ایران توسعه بدهیم جعفریان مطرح کرد: یکی از تمرکزهای ما در چند سال اخیر سینمای قهرمانمحور بوده است و از منظر آن به دنبال تولید و نگارش بودهایم امسال ۶ فیلم سینمایی داریم، تلاش شده قهرمان محوری در آنها پررنگ باشد و آن را در سینمای ایران توسعه بدهیم. در این مسیر هم حتماً مشارکت با نهادهای فرهنگی داشتیم از همین رهگذر هر ۶ اثر ما با مشارکت نهادهای مختلف انجام شده و تلاش کردیم نهادهای دیگر را همدل کنیم و خودمان تنها پیش برنده نباشیم و تلاش کردیم تنوعی در ژانر داشته باشیم. مثلاً «صبح اعدام» با مشارکت فارابی تولید شده که روایتی از قهرمان دهه ۴۰ است فیلم دیگرمان فیلم شهید شیرودی است که در مرحله پیش تولید است و با فارابی ساخته میشود، محمد عسگری کارگردان این اثر است که سال گذشته فیلمش در جشنواره درخشید. ضمن اینکه تلاش کردیم تنوعی در تولیدکنندگان داشته باشیم.
رئیس سازمان سینمایی سوره اظهار کرد: در فضای دهه ۶۰ در باشگاه فیلم سوره طرحی برای مخاطبان نوجوانان داریم که به همراه کانون پرورش فکری ساخته میشود. آن فیلم در فضای دهه ۶۰ است. فیلم امیرعباس ربیعی با عنوان موقت «نقطه صفر مرزی» هم با سازمان فرهنگی هنری شهرداری چند روز دیگر وارد مرحله تولید میشود البته تصویر شهر هم در این فیلم که در ژانر حادثهای و با موضوع زلزله بم است همراهی میکند. ۲ فیلم انیمیشن هم داریم. واقعیت این است که در محورهای تحولی سازمان سینمایی سوره این موضوع اهمیت داشته که در حوزه کودک هم تمرکز کنیم. چند فیلم انیمیشن داریم که ۲ فیلم امسال آماده میشود. تیمی که پیش از این «بنیامین» را ساخته بودند امسال «رؤیا شهر» را در فضای تخیلی فانتزی ساختهاند که آن هم یک قهرمان دارد که در فضای خیر و شر است، البته محوریت خانواده هم دارد. انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» هم تولید شده است که در فضای فانتزی تخیلی است و درباره ورود فضاییها به ایران است که کودکان محور آن هستند. این فیلمها با مشارکت با صندوق سپهر و صندوق دانشگاه در بخش خصوصی تولید شده است که یکی از آنها به جشنواره فیلم کودک هم ارسال شده است امیدوارم این قاعده عرفی که آثاری که در جشنواره کودک حضور پیدا میکنند، نمیتوانند در فجر باشند برداشته شود. با این اوصاف باید بگویم نیمی از آثار ما روی کودک و نوجوان تمرکز دارد.
جعفریان توضیح داد: سال بعد آثار بیشتر و بهتری برای این گروه از مخاطبان خواهیم داشت همین الان ۲ مجموعه تلویزیون با مخاطبان کودک و نوجوان داریم که یکی اقتباس است که پاییز و زمستان ساخته میشود دیگری هم اواخر امسال وارد تولید میشود. مجموعههای انیمیشنی هم داریم که تلاش کردیم بخشی از آن را با تعامل صدا و سیما طراحی و تصویب کنیم. یک اتفاق دیگر هم پیشتر در مرکز سریال سوره اتفاق افتاده بود؛ درواقع حوزه هنری در دورههای گذشته کمتر وارد این فضای سریال سازی میشد که با همت دوستان مرکز سریال از ۲ سال پیش به طور جدیتر وارد این فضا شدیم که البته آثارمان بیشتر رویکرد اقتباس داشتند که «کاتب اعظم» و «سوران» از جمله آنها بود. این موضوع همچنان در دست پیگیری است به این صورت که هشت طرح در دست نگارش داریم که سه سریال امسال وارد تولید میشود؛ «بوقچی» و … از جمله آنهاست که نیمی از آنها امسال به پخش میرسند.
وی درباره جشنواره «صد» هم گفت: سال گذشته دوره سیزدهم این رویداد را با وقفهای چند ساله برگزار کردیم. امسال هم بنا داریم جشنواره «صد» را برگزار کنیم گرچه پیش از این در برگزاری این رویداد یک روال عرفی دوسالانه وجود داشت اما امسال تصمیم گرفتیم جشنواره «صد» را هم برگزار کنیم. درباره تولید فیلم کوتاه هم باید بگویم وقتی برخی آثار کوتاه را تولید کردیم بعد از مدتی به این نتیجه رسیدیم که ظرفیت مدیریتی و قوه راهبری خودمان را توسعه بدهیم از همین منظر از اواخر سال گذشته موضوع نهادسازی را هم آغاز کردیم تا بازوهای ما در استانها باشند چون استعدادهای زیادی در استانها وجود دارد. به همین ترتیب حدود ۱۳ استان را بررسی و هشت استان را انتخاب کردیم تا به صورت جدی وارد نهادسازی شویم. البته خواستیم یک سری استودیوهای کوچک هم داشته باشیم که ظرف چند وقت آینده اخباری درباره آن هم خواهید شنید. درباره توسعه زیرساخت هم باید بگویم که در چند سال گذشته ظرفیت ما در سینماها ۲ برابر شده فاز بعدی را هم داریم با مطالعه بیشتر انجام میدهیم که سینماها محوریت خانواده داشته باشند و تنها سینما نباشند. امیدوارم در دو سه سال آینده بتوانیم ظرفیت سینماهای خود را به ۵۰ درصد برسانیم.
جعفریان با بیان اینکه امسال بنا داریم شب سینما را در مهر برگزار کنیم، درباره تولیدات قهرمان محور بیان کرد: واقعیت این است که مسائل زیادی را در دست داشتیم و در چند سریال این طراحی را داریم که اقتباسی از شاهنامه داشته باشیم. باید بگویم در سریال روی این موضوع تمرکز کردیم ولی بخشی از این ماجرا به دلیل پیچیدگی تولید دشوار است. در فضای سینما پیچیدگی تولیدی و هزینهها زیاد است با این حال در تاریخ ۲۰۰ ساله اخیر سوژههایی داریم ولی رسیدن به آن دورهها سخت است. در فضای انیمیشن هم چند سریال ما در حوزه اسطورهای است. در حوزه قصص قرآنی پیچیدگیهای وجود دارد که کارگردان خود باید موضوعات را بفهمد با ایم اوصاف ما الان اثری در دست تألیف نداریم.
رئیس سوره درباره مشارکت با نهادهای مختلف بیان کرد: تقریباً همه پروژهها اینگونه است که از ابتدا کارها را با نهادها پیش بردیم ساخت پروژه شهید شیرودی اوایل سال گذشته با ما و فارابی مطرح شد. به طور کلی ما در فیلمنامه رفت و برگشت زیادی با فیلمساز داریم مثلاً ایده «نقطه صفر زمین» را اولین بار امیر عباس ربیعی برای ما آورد اما ما چندین بار در تألیف و نگارش و انتخاب بازیگر ورود کردیم یا شیرودی سال قبل قرار بود با کارگردان دیگری ساخته شود اما در ادامه آقای عسگری انتخاب شد میخواهم بگویم ما در این آثار مداخله داریم. در پروژه «صبح اعدام» تألیف اثر بر عهده افخمی بود اما در نگارش با او همراه شدیم. اتفاقات زیادی در پروژهها رخ میدهد گاهی ما به نهادها پیشنهاد میدهیم گاهی هم آنها سیاستهای محتوایی دارند که همپوشانی میشود و بعد به طراحی میرسیم. با این حال کار هر ۶ پروژه عمدتاً از جنس این است که در شکلگیری مداخله داشتهایم. درواقع در مسیر شکلگیری در نقطهای ورود میکنیم که مؤثر باشیم و در منظومه سیاستهای خود دنبالش کنیم.
ما تلاش میکنیم از جهات مختلف تنوع داشته باشم و سبد متنوعی از آثار داشته باشیم یکی از جهات تنوع هم سبد فیلمسازان است تا یک ویترین جامع داشته باشیم. ما در میان آثار خود فیلمساز فیلماولی هم داریم سیاست ما هم این است که این موضوع را گسترش بدهیم جعفریان درباره همکاری با بهروز افخمی گفت: ما تلاش میکنیم از جهات مختلف تنوع داشته باشم و سبد متنوعی از آثار داشته باشیم یکی از جهات تنوع هم سبد فیلمسازان است تا یک ویترین جامع داشته باشیم. ما در میان آثار خود فیلمساز فیلماولی هم داریم سیاست ما هم این است که این موضوع را گسترش بدهیم. یعنی هم با خانم عاج، هم شعیبی هم مهدی جعفری طرحهایی را جلو میبریم. شما اگر به عنوان یک مدیر تصمیمگیر بخواهید با کسی کار کنید لزوماً کارهای آخرش ملاک نیست و مجموع آثار او مدنظر قرار میگیرد آقای افخمی حتماً یک سرمایه است اما اینگونه نبود که بگوییم که حتماً باید یا آقای افخمی کار کنیم پس یک پروژه برای او تعریف کنیم بلکه طرح و ایده «صبح اعدام» برای خودش بوده است ما البته در جزئیات فیلمنامه و جهت قصه مداخلاتی داشتیم. ضمن اینکه ما با دوستان تعاملاتی داریم پس اینگونه نبود که هرچه بگوییم آقای افخمی بگوید چشم، او هم ایدههایی داشت که با یکدیگر پیش بردیم.
وی درباره توزیع آثار گفت: مخاطب حتماً برای ما مهم است فیلمی که مخاطب نداشته باشد و دیده نشود فیلم نیست و ارزش ساخت ندارد ما فیلمی را برای آرشیو نمیسازیم. از جهت آماری بخواهم اشاره کلی کنم باید بگویم ممکن است بخواهید بر فیلمهایی مثل «دسته دختران» و «مصلحت» انتقاداتی داشته باشید ولی ما مخاطب را هم در گیشه میبینیم و هم نمیبینیم به این معنا که فیلم حتماً باید اثرگذاری داشته باشد، مثلاً «هناس» قرار نبود حتماً در سینما دیده شود. ما مخاطب را در پلتفرم، پخش تلویزیونی، استقبال منطقهای و … هم میبینیم مثلاً «اخت الرضا» را اصلاً برای مخاطب داخلی طراحی نکردیم بلکه میخواستیم در کشورهای عربی و شیعی دیده شود. فیلم «مصلحت» هم یک فروش آبرومندی در گیشه داشته است. ما سال گذشته کمپینی برای «لوپتو» داشتیم و فروشش یک اتفاق خاصی برای سینمای ایران بود. ما خودمان حتماً دنبال این نیستیم که اثری برای جشنواره یا تنها برای تولید بسازیم بلکه مخاطبی که الان با سینما قهر کرده مدنظر ماست میخواهم بگویم لزوماً نباید آمار فروش نقطهای را ببینیم.
جعفریان درباره حذف بخش خصوصی اظهار کرد: به نظرم بخش خصوصی هنوز در سینما حذف نشده و ما از این مسأله استقبال میکنیم. درباره هوش مصنوعی هم کارهایی کردیم اما در سینمای ایران خیلی نوپاست پس این موضوع را بیشتر در سریال تست و سرمایهگذاری میکنیم. هوش مصنوعی الان یک مفهوم عام دارد و ما نمیخواهیم ایدهنوردانه فکر کنیم پس به اندازه بضاعت خودمان تلاش میکنیم به هوش مصنوعی بپردازیم. این موضوع بیشتر در فضای تصویر است و در دنیا هم هنوز شکوفا نشده است با این حال در حوزه تصویر و جلوههای ویژه در نظر داریم این موضوع را اعمال کنیم. مثلاً یک لوکیشن را در «سوران» در حد طراحی صحنه شبیه سازی سه بعدی کردیم در چند سریال هم داریم این موضوع را تست میکنیم.
از منظر ما اینکه سینما چقدر قهرمان محور است، چقدر مخاطب را به حرکت میاندازد، چقدر خانواده در آن مهم است، اهمیت دارد که این فاصله را میتوان در نسبت سینمای ایران و وضع مطلوب دید و ما در پیگیری آن وضعیت مطلوب هستیم جعفریان درباره وضعیت مطلوب سینما گفت: خیلی از فعالان سینما الان وضعیت سینما را مطلوب نمیدانند ضمن اینکه اول و آخر سینما با تألیف و خلق اثر هنری شناخته میشود. از منظر ما اینکه سینما چقدر قهرمان محور است، چقدر مخاطب را به حرکت میاندازد، چقدر خانواده در آن مهم است، اهمیت دارد که این فاصله را میتوان در نسبت سینمای ایران و وضع مطلوب دید و ما در پیگیری آن وضعیت مطلوب هستیم.
رئیس سازمان سینمایی سوره مطرح کرد: ما نیاز به پرداخت جدیتر به قهرمان داریم و بخشی از آن منوط به مسیری است که ابتدا باید طی شود. هنوز نمیدانیم کجاییم و داریم این موضوع را تست میکنیم ولی همیشه تلاش ما این بوده است که نسبت به عمق پیدا کردن شخصیتها و نسبت شخصیتها با هم حرکت کنیم. تلاش میکنیم مدام این موضوع را تست کنیم. ما نهایتاً میتوانیم یک خطوطی را پررنگ کنیم اما اول و آخر این هنرمند است که میتواند آن را بازآفرینی کند.
جعفریان درباره ۶ اثر تولیدی این مجموعه توضیح داد: تلاش داریم هر ۶ اثر را به جشنواره فیلم فجر برسانیم. ما حتماً دنبال مخاطب هستیم و گیشه و فروش هم آمیختگی جدی با مخاطب دارد. ما حتماً دنبال این هستیم که آثارمان بهدست مخاطب برسد در جاهایی مثل «لوپتو» موفقیت داریم و گاهی این اقبال متوسط است با این حال تلاش میکنیم هم سیاستگذاریهای خود را پیش ببریم و هم به مخاطب توجه کنیم. گاهی ممکن است یک اثر هنری شکل نگیرد حتی اگر نولان هم باشید ممکن است دانکرک را بسازید و بقیه از آن راضی نباشند.
رییس سازمان سینمایی سوره عنوان کرد: فضای کاری ما در سریال و سینما ۲ منبع و منشا دارد یکی مخاطب و دیگری محتوا ما به هر حال تکلیف و ماموریتهایی داریم. بحثهای ژورنالیستی خیلی در سیاستگذاریهای بلند مدت ما تاثیری ندارد.
وی درباره شفاف سازی گفت: آنچه که الان در فضای سینما کار میکند ژست شفافیت است تا خود شفافیت. ما خیلی شفافیت در موضوعات نداریم. این موضوع خیلی کارکرد ژورنالیستی پیدا کرده است. من ندیدهام در اعلام آمار و ارقام مسیر شفافیت طی شود. اینکه چه کسی چقدر گرفته و… همه را میدانیم. شفافیت گاهی تبدیل به پز میشود.
فیلم کوتاه «زالو» به کارگردانی مسعود امیری به مرحله تدوین رسید.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، فیلم کوتاه «زالو» به تهیهکنندگی، نویسندگی و کارگردانی مسعود امیری با پایان فیلمبرداری به مرحله تدوین رسید.
تدوین فیلم کوتاه «زالو» توسط مسعود امیری، محمد اسماعیلی و با مشاوره محمدحسین لطیفی نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون انجام میشود.
مسعود امیری، حسینمحمد حسینی، احمدرضا نامجویان، مهناز پیرایش کاشانی، سیدعلیرضا غیاثی، فرنوش میرزایی، مجتبی زارع، مصطفی امجدی، حسین محمدی، محمدمولایی، یاسر جوکار از بازیگران این فیلم کوتاه هستند .
از دیگر عوامل «زالو» میتوان به تهیه کننده: مسعود امیری، مشاورکارگردان: حسین کامران ، مدیر تولید و برنامه ریز: مصطفی امجدی، صحنه و دستیار برنامهریز : پدرام فتحی، مدیرفیلمبرداری: محمداسماعیلی، دستیار فیلمبردار: علی کاظمیانفر، مدیر صدابرداری: معین ذوقی، دستیار صدابردار: عرفان زنگنه، تدوین: مسعود امیری، محمد اسماعیلی، موسیقی: مسعود امیری، گریم : فرنوش میرزایی، منشی صحنه: عاطفه گوهری، تدارکات: فهیم رحیمی، روابط عمومی و مدیر رسانه: امیر محنتی اشاره کرد.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری مهر؛ احمد نجفی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون درباره تازهترین فعالیتهای خود گفت: درباره یکی دو پروژه سینمایی صحبتهایی داشتهایم و احتمالاً در آینده نزدیک شروع میشود. یک سریال هم به تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی و کارگردانی احمد معظمی داشتم. «شور عشق» یکی از پروژههای سینماییام هست و دیگری هم «نامیرا» است که انشاءالله آبانماه کلید میخورد.
وی درباره تجربه موفق خود در اجرای برنامههایی همچون «صندلی داغ» هم گفت: در زمینه اجرا هم یک طرح را ارائه کردهام اما متأسفانه بعد از یکسال هنوز جوابی به آن ندادهاند و همچنان منتظرم تا نتیجهاش مشخص شود. این طرح بیشتر نگاه اقتصادی و اجتماعی داشت و چارچوبش مانند «صندلی داغ» بود اما باید توجه کنیم که شرایط امروز ما دیگر شرایط زمان تولید «صندلی داغ» نیست. تصمیم گرفتیم بیشتر توجهمان را به سمت استانها توسعه دهیم و مناطق دیگر را هم مدنظر داشته باشیم. طرحمان حرکت به سمت استانها بود تا بتوانیم عملکردها رو مورد نقد قرار دهیم. طبیعتاً پیشنهادهایی هم داریم.
نجفی ادامه داد: خود من بسیار اهل سفر هستم. در برخی سفرهایی که داشتم واقعاً چیزهای عجیب و غریبی را به چشم دیدهام که باید به آنها بیشتر بپردازیم. نمیخواهیم در قالب این پیگیریها چیزی را رد کنیم، بلکه بیشتر پیشنهادهایی برای اصلاح داریم. زمان آن گذشته است که فقط ضعفها را بگوییم. خیلیهایمان از آنها خبر داریم و باید به سمت پیدا کردن راهحل برویم.
دوره «صندلی داغ» تمام شده است
این بازیگر در پاسخ به اینکه آیا امروز توان و انگیزه زمان تولید «صندلی داغ» را برای بازگشت به عرصه اجرا دارد یا خیر هم تأکید کرد: هم توانش را دارم و هم تفکرش را. اما قرار نیست دوباره در قاب یک برنامه بنشینیم و حرفهای خودمانی بزنیم که حاصلی هم نداشته باشد. همه چیز به شرایط جامعه بازمیگردد. «صندلی داغ» دورهاش تمام شده است و حالا باید فکرهای تازهای ارائه کرد. فکر میکنم این ظرفیت وجود دارد و اگر مردم هم از آن استقبال کنند میتوان برنامههای خیلی خیلی بهتری هم ساخت.
این بازیگر باسابقه درباره مواجهه مردم در کوچه و خیابان با خود گفت: خیلی از مردم همچنان بهواسطه «صندلی داغ» و «کارآگاه علوی» من را به یاد میآورند. در کارهای تلویزیونیام اینها بیشتر به یادها مانده و گاهی متوجه میشوم مردم آقای «صندلی داغ» یا آقای «کارآگاه علوی» خطابم میکنند و اسم خودم را به یاد نمیآورند (میخندد)! انگار آن نقش در حافظهها خیلی ماندگار شده است و بهخصوص در شهرستانها که میروم کاملاً آن را به یاد دارند و هنوز هم با خوبی از آن یاد میکنند.
وی افزود: مردم واقعاً لطف دارند و خیلیها این برنامهها را با علاقه یاد میکنند. برخی حتی پیگیر میشوند که چرا دیگر ادامه آن کارها ساخته نمیشود. اما واقعیت این است که زمان گذشته است و باید تغییر رویکرد داشته باشیم. نمیتوان کارها را با همان شکل و شمایل دوباره تولید کرد.
استقبال پیمان جبلی از ساخت دنباله «کارآگاه علوی»
بازیگر «کارآگاه علوی» درباره ساخت دنباله این پروژه که در چند نوبت مطرح شد اما به سرانجام نرسید، توضیح داد: واقعیت این است که آقای جبلی رئیس سازمان صداوسیما هم خیلی از این اتفاق استقبال کردهاند و حتی پیشنهاد آن را هم مطرح کردند اما معتقدم «کارآگاه علوی» را با ۱۱ سال تأخیر نمیتوان دوباره دنبال کرد. باید فکرهای جدیدتری داشته باشیم و کاراکترهای دیگری را به متن اضافه کرد که حتی آنها محور داستان باشند و کارآگاه علوی در حاشیه داستان حضور داشته باشد. اگر بخواهیم کاری انجام دهیم باید فکرهای جذابتری داشته باشیم. بخشی از آن بودجه و نظر مسئولان جدید است اما من هم پیشنهاد خودم را میدهم. در آخر اعضای شوراهای تصمیمگیر هستند که باید نظر نهایی را بدهند. ما هم صبرمان زیاد است (میخندد)!
معتقدم «کارآگاه علوی» را با ۱۱ سال تأخیر نمیتوان دوباره دنبال کرد. باید فکرهای جدیدتری داشته باشیم و کاراکترهای دیگری را به متن اضافه کرد که حتی آنها محور داستان باشند و کارآگاه علوی در حاشیه داستان حضور داشته باشد. اگر بخواهیم کاری انجام دهیم باید فکرهای جذابتری داشته باشیم
نجفی درباره خاطرات خود از مواجهه با مردم در شهرهای مختلف هم گفت: از آنجایی که خیلی اهل سفر هستم، مردم در مناطق مختلف اظهار لطف دارند و بسیاری هم پیگیری میکنند که چرا آن کارها ادامه پیدا نکرده است. من هم همین پاسخ را میدهم که من تنها میتوانم پیشنهاد و طرح ارائه کنم و تصمیمگیری درباره آن با دوستان است. این فرآیند تصمیمگیری در تلویزیون کمدی کند است.
وی ادامه داد: احتمالاً در آینده نزدیک تهیهکنندگی یک فیلم سینمایی را برعهده خواهم گرفت که کارگردانش فرد دیگری خواهد بود. این طرح متعلق به دوره کرونا بود و به دلیل همان شرایط تولید آن متوقف شد. بعدها هم اوضاعی پیش آمد که جلوی دست و پایمان را برای ادامه کار گرفت. شخصاً نمیخواهم تحت تأثیر اتفاقات سیاسی کار کنم و هیچگاه نمیخواهم از موقعیتها استفاده یا سوءاستفاده بشود.
این بازیگر باسابقه تأکید کرد: کار من همواره فرهنگی بوده است و اگر هم بخواهم حرف سیاسی بزنم، حتماً در قالب یک برنامه سیاسی آن را مطرح خواهم کرد. خیلی برایم عجیب است که هنوز برخی مردم برای این دست تولیدات مطالبه دارند و چیزهایی از برنامههای من به یاد دارند که خودم خاطرم نیست! برخی حتی این مطالبه را دارند که با توجه به سن و سالشان پیش خودم میگویم چطور به یاد دارند؟ آنها که سن و سال بیشتری هم دارند، تندتر به من اعتراض میکنند که چرا آن کارها را ادامه ندادیم.
ظاهرم شبیه «هارون الرشید» بود
نجفی درباره نقشآفرینی کوتاهش در نقش «هارون الرشید» در سریال «ولایت عشق» به کارگردانی مهدی فخیمزاده هم گفت: در آن پروژه برای چند سکانس کوتاه، در حد دو سه روز آفیش بودم و این نقش را ایفا کردم. در مواجهه با پیشنهادات من معمولاً نقش منفی و مثبت را جدا از هم نمیبینم و بیشتر این نکته را مدنظر دارم که یک نقش باید خوب اجرا شود و در خدمت قصه و کارگردان باشد. اصلاً به این بعد آن فکر نمیکنم. من نقش منفی در فیلم «پناهنده» زندهیاد ملاقلیپور هم ایفا کرده بودم. اگر بدانم توان اجرا یک نقش را دارم و قصهاش هم قصه خوبی است، به راحتی آن را میپذیرم. دیگر به این فکر نمیکنم که قرار است چهره منفی از من دیده شود. بیشتر تلاش میکنم امانتدار کار باشم.
وی افزود: سریال «ولایت عشق» سریال بسیار خوبی بود و مهدی فخیمزاده خیلی حرفهای آن را کارگردانی کرد. از بازیگران هم به خوبی استفاده میگیرد و میتواند کاراکترهایی که در ذهن خود دارد را جان ببخشد. من با اعتماد کامل به فخیمزاده داشتم، به پشتوانه تجربه قبلیام با او در خارج از کشور در قالب فیلم «تاواریش»، میدانستم او این توانایی را در کارگردانی دارد. البته او نقش دیگری را برایم در نظر گرفته بود اما خودم احساس کردم در این نقش میتوانم تأثیرگذارتر باشم و از نظر فیزیکی هم شباهتهای بیشتری با او داشتم. در تاریخ معروف است که هارون الرشید قد بلندی داشته و چشمهایش روشن بوده است. اینها شباهتهای فیزیکی بود و وقتی پیشنهاد را به فخیمزاده دادم، او هم استقبال کرد. این نقش کوتاه بود، اما بهنظرم در قالب سریال تأثیرگذار بود.
این بازیگر ادامه داد: همین بخشهای کوتاه هم کار سختی بود. به خصوص قسمتهای بیرونی مثل سکانسهای مربوط به ورود کاراکتر هارون الرشید به مشهد با همراهی سپاهیانش که به دلیل تعداد زیاد هنرور، خیلی مهم بود برداشتها تکرار نشود. فقط برگشت این کاروان سه هزار نفره، تقریباً سه ساعت طول میکشید! در مجموع اما با توجه به تخصص فخیمزاده، همه چیز خیلی خوب پیش رفت. او وقتی کاری را قبول میکند، برای آن توان بالایی میگذارد.
زمان به عقب برگردد بازهم در «خانه سینما» را گل میگیرم
نجفی درباره خاطرهای که از اقدام او برای گل گرفتن در «خانه سینما» در حافظه رسانهها باقی مانده است و اینکه اگر زمان به عقب بازگردد آیا آن اقدام را تکرار میکند هم تأکید کرد: صددرصد همان کار را میکنم. حتی هزار درصد! اینکه یک عدهای بخواهند دور هم بنشینند و برای کار افراد دیگر و اینکه فیلمشان چه زمانی اکران شود تصمیم بگیرند، یک ظلم است. تصمیم برای تأیید پروانه ساخت و اکران یک مسئله دیگر است اما ظلم زمانی اتفاق میافتد که گروهی با تعمد و برای زدن یک فرد که او را مزاحم خود میداند، اقدام به مانعتراشی برای اکران فیلمش کنند. حتماً باید جلوی این اقدام ایستاد و صددرصد اگر دوباره در آن موقعیت قرار بگیرم، آن اقدام را تکرار میکنم. حتی اگر همین امروز این ظلم را ببینم به آن واکنش نشان میدهم.
وی افزود: کار صنفی به معنای حمایت از همکاران است. آن زمان حتی میشنیدم که برخی میگفتند نجفی چرا اسم فیلمش را گذاشته «من یک ایرانیام»! یعنی آنقدر فیلمهای منفی ساخته بودند که نمیخواستند چیزی به نام ایران و پرچم ایران در فیلمها مطرح شود. به همین دلیل معتقدم با نیتهای خاص آن فیلم را نابود کردند. همان جریانات هم باعث شد خیلی از آن افرادی که نیت سو داشتند شناسایی شوند. همچنان اقدام خودم در گل گرفتن در خانه سینما را اقدام درستی میدانم که تبدیل به هشدار به برخی از این افراد شد تا از درون خانواده سینما به همکاران خود ظلم نکنند. مردم هم در این سالها واکنشهای بسیار مثبتی به این اقدام من داشتهاند. حتی در سفرهایی که با خارج از کشور دارم این اقدام من را به یاد دارند و درود میفرستند که جلوی بیعدالتی ایستادهام.
نکته: در حالی که به نظر می رسد بخش قابل توجهی از سینماگران کشور به بهانه های مختلف عملاً مورد بی توجهی سازمان سینمایی کشور واقع شده اند، گفتگوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی قابل تأمل است.
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از خبرگزاری مهر؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه امروز سه نسل از سینما در کنار هم کار میکنند، گفت: پررونقترین دوران تاریخ فرهنگ و هنر در کشور در حال رقم خوردن است.
محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به تعامل دولت و هنرمندان بویژه در عرصه سینما گفت: هیچ شکافی بین هنرمندان و دولت وجود ندارد نشانه اش هم حضور قوی سینماگران است. آثاری که در حال تولید است اگر عددهای آن را بگیرید به رکوردهای جدیدی خواهید رسید.
وی با بیان اینکه اهالی سینما درگیر کار هستند، افزود: البته برخی از اصحاب سینما ممکن است در نمایش خانگی حضور داشته باشند و برخی در مجموعههای نمایشی تلویزیون حضور داشته باشند؛ اما اکثریت قریب به اتفاق اهالی فرهنگ و هنر مشغول کارهای تولیدی برای مردم هستند یا کارهای آنها در حال پخش است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره القای شکاف بین دولت و سینما افزود: این یک موضوع القایی است. چند نفر که به هر حال از خوشحالی مردم ایران خوشحال نمیشوند ممکن است از اینکه سینما پرفروش باشد، ناراحت شوند، البته ما از این مسائل عبور کردیم و به این افراد نیز توجه نمیکنیم.
وی افزود: بنیاد فارابی سال گذشته چندین فیلم به جشنواره رساند. ما از فارابی حمایت میکنیم برای اینکه صنعت سینما را قدرتمند کنیم؛ امسال بیشتر این کار انجام خواهیم داد. مجموعهها و مؤسسات دیگر در سازمان تبلیغات، اوج، تلویزیون و بخش خصوصی همه در حال انجام کار هستند.
اسماعیلی با اشاره به برنامه وزارت ارشاد برای کار اولیها گفت: بیشترین تسهیلات را برای حمایت از کار اولیها در نظر گرفتیم. من با صندوق امید تفاهمنامه برای حمایت از کار اولیها امضا کردم و به این افراد تسهیلات ارزان قیمت میدهیم. امسال برای کار اولیها در جشنواره چهل و دوم فراخوان دادیم و یک بخش ویژه برای کار اولیها در نظر گرفتیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: امروز سه نسل از سینما در کنار هم کار میکنند.
اسماعیلی تصریح کرد: باید با عدد و رقم صحبت کنیم شما میتوانید سینما تیکت را ببینید. عددها را روز به روز ببینید. تابلوی رونق سینما در آنجا است و نباید برخی آدرس غلط به مردم دهند. من بارها گفتم آغوش ما برای همه فعالیتهای فرهنگ و هنر در چارچوب قوانین کشور باز است.
وی افزود: البته محافظ قانون هستیم و یک سری خط قرمزهایی دارم و کسی هم نیستم که پشت پرده صحبت کنم؛ بدون هیچ ابایی حرفم را مطرح میکنم. این حرف من نیز باعث دوری با سینماگران نمیشود؛ بلکه باعث ایجاد یک اشتراک ذهنی و یک زبان مشترک میشود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: پررونقترین دوره تاریخ فرهنگ و هنر در کشور در حال رقم خوردن است.
سیدجواد هاشمی گفت: در تمامی این سال ها کدام فیلمی که با سرمایه فارابی تولید شده توانسته در اکران موفق باشد؟ آیا فارابی توانسته یک فیلم درخشان در حوزه کودک و نوجوان بسازد که مخاطبان هدف این سینما از آن خوششان بیاید؟
به گزارش سینمای خانگی از سینماپرس، سیدجواد هاشمی بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون در خصوص تداوم تصمیمات و کارهای غلط در حوزه سینمای بحران زده کودک و نوجوان در آستانه برگزاری جشنواره فیلم کودک گفت: فارابی سال ها است جشنواره کودک را برگزار می کند تا نیروهایش اضافه حقوق بیشتر بگیرند! در واقع چشم امید مدیران و کارمندان فارابی به این جشنواره است و برای همین هم اصرار به برگزاری اش دارند.
کارگردان فیلم های سینمایی «شهر گربه ها» و «تورنادو» در گفتگو با سینماپرس، افزود: جشنواره یک ویترین است و اصولاً هر سازمان و نهادی دوست دارد که تمام توانایی هایش را در این ویترین عرضه کند به دلیل اینکه از بعد تبلیغاتی برایشان اثر شگرفی خواهد داشت.
وی ادامه داد: فارابی سال ها است جشنواره برگزار می کند برای اینکه ثابت کند نیروهایش کار می کنند! این نهاد جشنواره برگزار می کند برای اینکه نیروهایش مبالغ بیشتری دریافت کنند؛ اساساً آدم های قدیمی و تغییر ناپذیر ادوار فارابی از کارشناسان و کارمندان چشم امیدشان به این جشنواره و اضافه کار و حقوق است و به نظرم می آید که باید درک شان کرد!
این سینماگر مطرح سپس با بیان اینکه آنچه متأسفانه من را خیلی متعجب می کند این است هر مدیری که می آید از همان نیروها و کارشناسان و آدم های قدیمی استفاده می کند اظهار داشت: پرسش بنده از مدیر فارابی این است که چرا کارشناسان مربوط به صدور مجوز و مشاوران مربوط به امور فیلمنامه و تولید همان آدم های قدیمی هستند که اصبلاً کودک را نمی شناسند؟
هاشمی خاطرنشان کرد: در تمامی این سال ها کدام فیلمی که با سرمایه فارابی تولید شده توانسته در اکران موفق باشد؟ آیا فارابی توانسته یک فیلم درخشان در حوزه کودک و نوجوان بسازد که مخاطبان هدف این سینما از آن خوششان بیاید؟
این کارگردان تأکید کرد: مدیران فارابی در ادوار مختلف مدعی آن هستند که این نهاد صدها فیلم خوب تولید کرده است؛ حال پرسش بنده از آن ها این است که این فیلم های خوبی که به زعم خودشان تولید کردند چقدر بازگشت سرمایه داشته است؟ چقدر مخاطب داشته است؟ چند درصد فیلم های تولیدی شان در کمدهای فارابی خاک می خورد؟
وی متذکر شد: متأسفانه اگر فارابی موفقیتی هم کسب کرده موفقیت های ضعیف بوده است. اینکه بروند و با مدارس مذاکره کنند و دانش آموزان را به تماشای یک فیلم ببرند دلیلی بر خوب بودن فیلم ها نیست.
کارگردان فیلم مجموعه فیلم های سینمایی «پیشونی سفید» در پاسخ به این پرسش که آیا با تغییر مدیریت فارابی امیدی به بهبود اوضاع سینمای کودک دارید یا خیر تصریح کرد: با تغییر مدیران تا به امروز اتفاق شگرفی را سراغ نداریم و از این رو بنده نمی توانم به این تغییرات خوش بین باشم.
هاشمی یادآور شد: مشکل اصلی همانطور که پیش تر هم عرض کردم حضور برخی چهره های ثابت در بنیاد فارابی است که باید این چهره ها هرچه سریع تر تغییر کنند. بنده به مدیرعامل قبلی این نهاد یعنی آقای جوادی هم گفتم که شما نمی توانید با این آدم ها درست جلو بروید و تحولی در فارابی و سینمای کودک و نوجوان ایجاد کنید. این آدم های به اصطلاح کارشناس بوده اند که باعث تولید فیلم هایی شده اند که سال ها است درون کشوهای این بنیاد خاک می خورد.
وی در همین راستا اظهار داشت: بنده به عنوان فردی که تاکنون ۸ فیلم برای کودکان و نوجوانان تولید کردم که ۷ فیلمم اکران شده و همه آثارم با اقبال بسیار مواجه گشته قطعاً یک صاحب نظر در سینمای کودک و نوجوان هستم و کسی نمی تواند این را انکار کند. فیلم های من همواره جزو پرفروش ترین ها بوده البته در جشنواره ها جایزه نگرفته و خوشحالم چون فیلم های فارابی فقط از جشنواره جایزه می گیرند.
هاشمی ادامه داد: حال سوأل بنده از مدیران فارابی این است آیا ممکن است من در انتخاب سوژه و متن و کار اشتباه کنم؟ چرا از تجربه من استفاده نمی شود؟ بنده با اصرار آقای جوادی به ایشان سناریو دادم اما بعد از یک هفته کسی از بنیاد فارابی به من زنگ زد و گفت بچه ها با سوژه و متن شما مخالف هستند. این در حالی است که فیلمنامه من را دو متخصص حوزه کودک و نوجوان یعنی حمزه صالحی و کریم خودسیانی نوشته بودند که مو لای درز آن نمی رفت.
وی یادآور شد: در آن دوران به من گفتند ما یک متن می فرستیم و شما این را کار کن؛ من متن را خواندم و دیدم فیلمنامه فاجعه است و قصه چند بچه سرطانی است که برای بقا تلاش می کنند! آیا این واقعاً کار کودک است؟ فیلمنامه تلخی بود که به اصلاً به درد فضای کودک و نوجوان نمی خورد اما در نهایت هم شنیدم ساخته شد. واقعاً نمی دانم چرا آقایان اصرار دارند این نوع فیلم ها را بسازند؟
این سینماگر تصریح کرد: متأسفانه کسانی که امور تأیید سناریو در فارابی را در دست دارند نه آدم ها را می شناسند نه بازار را؛ نه فضای کودک را می شناسند و نه دغدغه ای دارند. کاش این افراد بفهمند که کودکان امروزی را نمی شناسند و دست از این کارهای شان بردارند.
هاشمی در پایان این گفتگو افزود: بنده چند وقت پیش در روستای عبدالله آباد از توابع نیشابور برنامه ای داشتم و تمامی کودکان این روستا بدون استثنا فیلم «پیشونی سفید» من را بارها دیده بودند. حال سوأل من این است که چند کودک ایرانی تا کنون آثاری که به اسم کودک و نوجوان توسط فارابی تولید شده را دیده است؟ آقایان ای کاش به این نتیجه برسید که این کاره نیستید و باید کنار بروید همانطور که از خانم برومند خواستید فیلم بسازد اما ایشان گفت چون کودکان امروزی را نمی شناسم این کار را انجام نمی دهم. شما باید اول شخم بزنید بعد بذر بکارید؛ این را فراموش نکنید!
بازیگر سینما و تلویزیون با تاکید بر اینکه هنر سینما منتقل کننده مفاهیم انسانی است و باید در دیدگاه مسئولان پیرامون آن تحول ایجاد شود گفت: باند بازی بر سینمای کشورمان سایه افکنده است.
به گزارش سینمای خانگی، مهدی فقیه روز سهشنبه در گفتوگو با ایرنا، گفت: اگر مفاهیم انسانی در این هنر ارائه شود مردم آن را میفهمند و میخواهند اما برخی از مسئولان دید دیگری به این هنر دارند.
وی عنوان کرد: به عنوان نمونه شخصیت چارلی چاپلین چون روایت کننده مفاهیم انسانی بود مورد استقبال مردم جهان قرار گرفت و همه نظامهای سیاسی آن را پخش میکنند.
به گفته فقیه مسائل اجتماعی و زندگی مردم در جامعه باید در قالب هنر سینما به تصویر کشیده شود چرا که در این صورت مردم بهتر آ را میفهمند.
وی اذعان کرد: اکنون کتابخوانی در جامعه ایرانی بسیار کمرنگ شده و بیان مسائل در سینما میتواند به عنوان مکملی برای کتاب عمل کند.
جای خالی فیلمهای فاخر دفاع مقدس و دینی در سینما و تلویزیون
فقیه گفت: سالهای گذشته شاهد تولید سریالهای خوب محرمی بودیم که در این ایام از تلوزیون پخش میشد و مردم از آنها استقبال میکردند اما امسال چنین آثاری ساخته نشد و مسئولان باید به فکر باشند.
این بازیگر و پیشکسوت سینما و تلویزیون ادامه داد: امروز دیدهای خوبی در میان سینماگران و نویسندگان سینما وجود دارد و مسئولان نباید همه این هنرمندان را به یک چوب برانند.
وی اضافه کرد: تولید فیلمهای فاخر و شایسته درباره دفاع مقدس نیز باید مورد توجه قرار گیرد، در حالی که دفاع در برابر جنگ تحمیلی را مقدس میدانیم اما این حوزه در سینما چنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است.
باند بازی در سینمای ایران وجود دارد
فقیه اظهار کرد: امروز برخی از کارگردانان بزرگ سینمای ایران خانه نشسن هستند و برخی جوانان بدون داشتن تجربه یا تحصیلات لازم با استفاده از ابزار پول وارد سینما شدهاند، پول اگرچه لازم است اما هنر نمیشود.
این بازیگر شیرازی سینما و تلویزیون اذعان کرد: سینمای اکنون پر از باندبازی شده و به مساله گستردهای تبدیل شده است.
مردم فیلم خوب را انتخاب میکنند
وی گفت: فیلمسازی نباید منحصر به تلویزیون یا موسسه خاصی باشد بلکه همه دیدگاهها و گروهها باید آثار خود را ارائه کنند.
فقیه ادامه داد: در این صورت است که نوعی رقابت درست در سینمای کشور شکل میگیرد و کارهای بهتری ساخته میشود.
این بازیگر سینما و تلوزیون بیان کرد: با ارائه کارهای متعدد از دیدگاههای مختلف، مردم آثار خوب را انتخاب میکنند.
مهدی فقیه بازیگر ۷۸ ساله سینما و تلوزیون و تحصیلکرده ای حوزه است که سابقه درخشانی در هنر بازیگری دارد.
آسمان هشتم، ضدگلوله، انفرادی، غوغا، مریم مقدس، سفر به چذابه و هور در آتش برخی از آثار سینمایی و به کجا چنین شتابان، خون بها، علی البدل، آتش سرد و آتش و باد برخی از آثار تلوزیونی این بازیگر پیشکسوت است.
دو دهه ۶۰ و ۷۰، سینما و به ویژه تلویزیون آثاری تولید میکرد که با اکنون غیرقابل قیاس است. در تشریح برخی از دلایل آن باید گفت آن زمان عرصه تولید فیلم و سریال، صحنه بازتاب واقعیات جامعه بود.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، به این چند جمله که برگرفته از دیالوگهای مشهور تلویزیون و سینمای ایران است کمی توجه کنید:
در سریال «هزاردستان» ساخته پرآوازه زندهیاد «علی حاتمی» و بازی زیبای روانشاد «عزت الله انتظامی» در نقش «خان مظفر» خطاب به مرحوم «جعفر والی» در نقش «کفیل نظمیه تهران» : «… زیاد غلو میکنید، شما فطرتا افراطی هستید و علت توفیق شما در امور دولتی همین نقیصه فطری است. اتفاقا اهل حکومت ما مبالغه را میپسندند. این مفتش شما چیزی است از قماش علفهای هرزه، رشدش سریعه اما نه سپیدار میشه و نه گل سرخ! بی کس و کاره، میخواد زور به همه چیز برسه، میرسه، البته نه به همه چیز و نه برای همیشه»
و یا در سریال زیبای سربداران ساخته «محمدعلی نجفی» و بازی درخشان «علی نصیریان» در نقش «قاضی شارح» به «محمد ابهری» در نقش «امیر محمود»:
«- هرگز سوگواری را در مرگ عزیزش در نهایت تقلا، سخت در آغوش گرفتهاید امیرمحمود؟
– منظور چیست؟
– هرچه بازوان خود را تنگتر میکنید، آرام کردن او دشوارتر است.
– آری!
– خلقی را در نهایت سوگواری چطور؟»
آنگونه که آینه تصویر را مینمایاند، هنر نیز در بازتاب واقعیت میتواند هر آنچه را که هست، بنمایاند؛ با این تفاوت که در آثار هنری و بهصورت عام در هنر، بازتابهای زندگی اجتماعی، سطحی نیستند
این دو تنها بخش کوچکی بود از محتوای سریالها و فیلمهای سینمایی ساخته شده به دست کارگردانان نامی ایران که دست بر قضا هیچ ادعایی نداشته و به ویژه در زمانی ساخته و نمایش داده شدند که کشورمان در شدیدترین تنگناها به واسطه شرایط جنگ تحمیلی قرار داشت؛ درست در زمانی که فعالان عرصه هنر با کمترین سرمایه و بالاترین ریسکها مانند عدم بازگشت سرمایه، روبرو بودند.
در کنار سربداران از محمدعلی نجفی و هزاردستان از علی حاتمی، آثاری چون «بوعلیسینا» ساخته روانشاد «کیهان رهگذار»، «روزی روزگاری» از «امرالله احمدجو»، «پهلوانان نمیمیرند» از «حسن فتحی» و… که پرداختن به هرکدام شاید ساعتها وقت نیاز داشته باشد، تنها بخشی از تولیدات برجسته هنری ایران بود که دیگر در تاریخ سینما و تلویزیون ایران تکرار نشد. اما چرا؟
نظریه بازتاب و آثار هنری
برای یافتن پاسخ این چرایی میشود به نظریه بازتاب متوسل شد؛ یکی از نظریاتی که زیرمجموعه جامعهشناسی سینما قرار میگیرد و از دیدگاهی به مقوله سینما مینگرد که وجود ارتباط تنگاتنگ و گسستناپذیر بین فیلمهای تولیدشده در یک بافتار اجتماعی با خود آن بافتار به طور عام و نهادهای سازنده آن، به طور خاص را اجتناب ناپذیر میداند.
به استناد نظریه بازتاب در جامعهشناسی هنر که به بررسی پیامدهای مختلف تحولات و واقعیات جامعه بر چگونگی شکلگیری آثار هنری میپردازد، آثار هنری بازتاباننده جریانهای موجود در جامعه همعصر خویش هستند. رویکرد بازتاب، معطوف به فهم جامعه است و از شیوههای تحلیل و مطالعه آثار هنری در صدد دستیابی به زبان جامعه انعکاسیافته در عصر خود است. آنگونه که آینه تصویر را مینمایاند، هنر نیز در بازتاب واقعیت میتواند هر آنچه را که هست، بنمایاند؛ با این تفاوت که در آثار هنری و بهصورت عام در هنر، بازتابهای زندگی اجتماعی، سطحی نیستند. به این ترتیب لایههای درونی در پدیدهها به وسیله رمزنگاریهای نمادین، نشانهگذاری میشوند. از این نظر، هنر در جامعه به دنبال کشف کدهایی است که بتواند با آنها، واقعیتهای پنهان در بسترهای زیرین حیات جمعی را به سطح آورده و آشکار سازد.
طبق رویکرد بازتاب، هنر بازتاب دهنده ذات جامعه است یا به تعبیری دیگر، ذات هنر ملهم از دادههای اجتماعی است. نکته مهم در این رویکرد فهم جامعه است و از این منظر به تفکرات مبتنی بر شناسایی زیربناها و روبناها در جامعه ارتباط مییابد؛ از این منظر که جامعه انسانی از دو بخش تشکیل شدهاست؛ زیربنا و روبنا. زیربنا شامل نیروها و روابط تولید است که در آن انسانها به تولید ضروریات و نیازهای زندگی میپردازند. این روابط، دیگر روابط و همچنین اندیشههای جامعه را معین میکنند که به آنها روبنا میگویند. روبنای یک جامعه شامل فرهنگ، نهادها، ساختارهای قدرت سیاسی و … میشود. «کارل مارکس» معتقد است، ادبیات بازتاب دهنده مسایل اقتصادی و زیرساخت جامعه است.
گذشته از این نظریهپردازیها باید گفت یک اثر هنری، مثل یک تابلوی نقاشی که مولفههای زندگی یک دوره یا بخشی از شرایط تاریخی و اجتماعی را مستند میسازد میتواند در فرایند یک تحلیل تفسیری به ویژگیهای بر جسته درحیات مادی دوره مربوط به خود اشاره کند. این ویژگیها میتوانند علاوه بر نشان دادن واقعیات زندگی، اطلاعات و دادههای مهمی را در چارچوب ساختارهای جامعه در صور نشانهها و نمادهای غیر مادی نیز به تصویر در آورد.
دلیل این که در فضای دهههای ۶۰ و ۷۰، سینما و تلویزیون ایران در میانه تنگناهایش به شدت رشد کرد، این است که خواست و نیاز جامعه یا به عبارتی خودِ جامعه را منعکس میکرد
سینما و تلویزیون در دهه ۶۰ و ۷۰، بازتاب زندگی اجتماعی بود
با داشتن این رویکرد، درک فضای سینما وتلویزیون دهه ۶۰ و ۷۰ بسیار آسانتر و بهتر است. دلیل این که در فضای این دو دهه، سینما و تلویزیون ایران در میانه تنگناهایش به شدت رشد کرد، این است که خواست و نیاز جامعه یا به عبارتی خودِ جامعه را منعکس میکرد. این که دیالوگهای ماندگار در سریال بوعلیسینا بر زبان شخصیتهای این اثر ماندگار جاری میشود و مردم نیز آن را درک کرده و میپذیرند، دقیقا به همین دلیل است.
در فضای دهه ۶۰ موسسات آموزش عالی تحت نظر وزارت «فرهنگ و آموزش عالی» فعالیت داشتند. استادان این دوره در جرگه بهترینها و نخبگان بزرگ دانشگاهی و هنری بودند. فضای دانشگاهی همچنان تحت تاثیر منش و روش چهرههایی چون «عبدالحسین زرینکوب»، «غلامحسین یوسفی»، «مهرداد اوستا» و … قرار داشت. به همین ترتیب، حوزه آموزش و پرورش نیز مملو از دبیران و معلمانی بود که مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر آموزش این افراد بودند. قدرمسلم دانشآموزی هم که به دست این دبیران و معلمان آموزش دیده، جامعهای را تشکیل میدهد که از نظر ادبی و هنری در جایگاه شایستهای قرار دارد، ولو آن که در شرایط جنگی، زندگی کند. نتیجه چنین فضایی هم میشود سینمای روحنواز، غنی و سرشار از مفاهیم مهم اجتماعی و فرهنگی که بازتابی از شرایط جامعه بوده و هنوز هم بعد از سه دهه میتواند برای مخاطب، دلنشین، جذاب و حتی کارآمد باشد.
مدرسان دانشگاهی در دوره طلایی سینما و تلویزیون در جرگه بهترینها و نخبگان بزرگ دانشگاهی و هنری بودند. فضای دانشگاهی و به تبع آن عرصه هنر همچنان تحت تاثیر منش و روش چهرههایی چون «عبدالحسین زرینکوب»، «غلامحسین یوسفی»، «مهرداد اوستا» و … قرار داشت
به این دیالوگ زیبا در سریال «بوعلی سینا» دقت کنید؛ مربوط به زمانی است که پدر بوعلی به دلیل بیماری درگذشته و او نتوانسته به موقع برای معالجت پدر به نزد او بازگردد و به همین دلیل دچار یک شوک و سرخوردگی درونی است. اما پیرمردی که در نقش یک فرد جاافتاده است، برای دلداری او و مواجه وی با مادر عزادار چنین میگوید: «مرگ پدر تلخ است برای فرزند اما همواره سرآغاز دوران دیگری است. وقتی مادر را میبینی، مردی متین و کامل باش، مواجه با مرگ سپری جز متنانت نمیطلبد!»
این جمله را زمانی که در قالب یک اثر هنری مانند فیلم تاریخی بوعلیسینا ببینید، هم قدرت اثرگذاری آن بیشتر است و هم در مواجه با یکی از مسایل پرابهام و رمزآلود بشر یعنی «مرگ»، بهترین راهکار را دارد.
مواردی از این دست را میتوان در فیلمها و سریالهای شاخص آن دوران به وضوح دید. نمونه دیگر آن در سریال «روزی روزگاری»، ساختهامرالله احمدجواست که در اوایل دهه هفتاد از شبکه یک سیما روی آنتن میرفت. در این سریال به خوبی نحوه مواجه با طبیعت و به نوعی تعامل با آن، چنان زیبا و لطیف به مخاطب آموزش داده میشد، که شاید در هیچ کتابی نمیتوان نظیری برای آن یافت. در دیالوگی که بین «خاله لیلا» (ژاله علو) و «مراد بیگ» (مرحوم خسرو شکیبایی) بر سر بریدن یک شاخه از درخت بیابانی رخ میدهد تامل کنید:
مراد بیگ پایش را روی یک بوته بیابانی به ظاهر خشک میگذارد تا تنها یک شاخه از آن ببرد. در این هنگام با واکنش شدید خاله لیلا که زن مسن اما بسیار باتجربهای است روبرو میشود:
خاله لیلا: میخوای برای یک شاخه، بوته را به کل نابود کنی؟
مرادبیگ: نترس کوه پر این بوتههاست، صد خروارش را هم که آتش بزنی باز هم هست!
خاله لیلا: مگر هرچی تو دنیا فراوون بود مال باباته که آتیشش بزنی؟ تحفه طلا؟
دیالوگهای سریالی چون روزی روزگاری، یکی از بهترین آموزشها در تعامل انسان با محیطزیست و حفظ آن را ارائه میداد
به جرات میتوان گفت این دیالوگ یکی از بهترین آموزشها در تعامل انسان با محیطزیست و حفظ آن است.
در جایی دیگر که خاری در انگشت مراد بیگ فرو میرود و بیتابی میکند و میخواهد آن را در بیاورد، خاله لیلا به او میگوید، با سوزن درش بیار. مراد بیگ هم میگوید سوزن ندارم، اما خاله لیلا میگوید تو کلاهت را نگاه کردی؟ در درون کلاه مرادبیگ یک سوزن قرار داده شده و او از وجودش بی خبر است. پاسخ خاله لیلا شنیدنی است:
«آدمی که از توی کلاهش خبر نداره، اینقدر پرمدعایی نمیکنه تحفه طلا!»
نمونههای این دست در فیلم «کمال الملک» و «مادر» علی حاتمی و یا سریال «پهلوانان نمیمیرند» از حسن فتحی پرشمار است. همه آنها به زبان هنری و به فصاحت، شرایطی از جامعه را بازتاب میدهند که جامعه به درستی آن را درک کرده و با ادبیات آن آشناست.
شاید بتوان اکنون پاسخ پرسشی را که در ابتدای این گزارش مطرح شد را اینگونه داد: اگر در دو دهه ۶۰ و ۷۰ آثار فاخری در حوزه سینما و تلویزیون ساخته شد، به این دلیل بود که فعالان عرصه هنر با یک جامعه فرهیخته روبرو بودند آن هم به دلیل حضور استادان برجسته در حوزه ادبیات و علوم اجتماعی و نقش آنان در پرورش یک نسل فرهیخته. دوم آنکه تمام سعی و تلاش آن فعالان هم در بازتاب شرایط اجتماعی جامعه بود؛ رابطه دوسویهای که اکنون نمود چندانی از آن به چشم نمیآید.
میترا مهتریان یکی از کارگردانان مستند «سینهما رکس» که به بازخوانی حادثه تلخ آتشسوزی سینما رکس میپردازد، به طرح نکاتی درباره لزوم توجه بیشتر به فرآیند عرضه آثار مستند پرداخت.
به گزارش رسانه سینمای خانگی، میترا مهتریان یکی از کارگردانان مستند «سینهما رکس» که با موضوع بازخوانی حادثه آتشسوزی سینما «رکس» به تازگی بهصورت اینترنتی عرضه شده است، در گفتگو با مهر درباره این مستند توضیح داد: حادثه آتشسوزی سینما رکس یکی از معدود حوادث تلخ و فجیع درباره سینماست و شامل همه مردم ایران و خارج از مرزهای ایران میشود. در این حادثه انسانهایی از همه طبقات و سلیقهها و اعتقادات و ایدئولوژیها در جای مهمی به نام سالن سینما دور هم جمع شده بودند تا شاید برای دقایقی از واقعیت زندگی خود فاصله بگیرند و به تماشای قصه آدمهای دیگری بنشینند. آنها با امید به لذت بردن از سینما، از خانه بیرون رفتند ولی هرگز به منزل بازنگشتند! روایت این قصه تلخ، بیشک همه طیف مخاطبی را میتواند با خود همراه کند.
این مستندساز درباره اینکه در مستند خود تلاش کرده از نگاه صرفاً سیاسی پرهیز کند و به ابعاد انسانی و اجتماعی حادثه آتشسوزی سینما رکس بپردازد، گفت: سینما رکس تا مدتها به یک کلیدواژه خط قرمزی تبدیل شده بود اما به دور از قضاوت، میشود با وجوه دیگر حادثه روبرو شد و آن وجه دیگر را هم به نمایش گذاشت.
وی افزود: زمانی که اخبار حضور من و تیم تولید مستند «سینهما رکس» در شهر آبادان منتشر شده بود، همین اخبار باعث شد بعد از چهل سال، یک حرکت دولتی در شب سالگرد حادثه شکل بگیرد. همه ساله مردم این شهر بهصورت خودجوش برای برگزاری سالگرد و گرامیداشت قربانیان اقدام میکردند اما سالی که ما در آبادان حضور داشتیم شاهد حرکتی دولتی نیز بودیم که بی تأثیر از حضور ما نبود. حتی در فیلم هم بخشهایی از این مراسم وجود دارد که شهردار در حال سخنرانی است و بازگو میکند که شاید این اتفاق در هر جای دنیا رخ داده بود مسئولان اقدامات بهتری برای گرامیداشت یاد و خاطره قربانیانش انجام میدادند.
پایان کابوس ۴۰ ساله یک پدر
کارگردان «سینهما رکس» درباره بازخوردهای نمایش این مستند بیان کرد: زمان افتتاحیه نمایش مستند در باغ فردوس، فرزند یکی از قربانیان حادثه به عنوان یک شاهد زنده، اشک میریخت و میگفت این فیلم به کابوس چهل ساله پدرم پایان داده چون او به دلیل اینکه حرفهایش را جلوی دوربین زده، گویی بار امانت از دوشش برداشته شده و به زندگی برگشته است.
وی ادامه داد: با اشکهای آن خانم در بین جمعیت اشک ریختم و از درون راضی بودم که حداقل قدمی کوچک جهت ادای دین به قربانیان این حادثه برداشتهام. مخاطبانی که فیلم را در سینما دیده بودند با قربانیان احساس همذاتپنداری بیشتری داشتند و میگفتند ترس سوختن همین سینما تا انتها با ما همراه بود.
مهتریان تأکید کرد: فیلم مستند با تمام شدن در زمان تولید به پایان نمیرسد؛ تاثیراتش بر سوژهها و زندگی افراد بعد از تولید و نمایش تازه شروع میشود که من این تأثیرات را خوشبختانه شاهد بودم و افراد مرا از تحولات روحی خود بیخبر نگذاشتند. این دستاورد معنوی، دستاورد کمی برایم نبود هرچند به لحاظ مالی علیرغم گرفتن وام و قرض و بدهی، ساخت «سینهما رکس» برایم ریالی نفع مادی نداشته و هنوز درگیر پرداخت بدهیهای آن هستم اما برایم رضایتبخش است که یاد و خاطره قربانیان را زنده کردم و نگذاشتم فراموش شوند و البته این آغاز راه است.
این کارگردان سینمای مستند درباره وضعیت نمایش و عرضه فیلمهای مستند هم گفت: سینمای مستند در عرصه نمایش و عرضه وضعیت خوبی ندارد. شاید با توجه به حضور تشکلی به نام «هنروتجربه» و برگزاری جشنواره «سینماحقیقت» طی یکی دو سال اخیر که به شیوه برخط (آنلاین) هم برگزار شد، اتفاقهای خوبی رخ داده باشد اما اینها کافی نیست.
هیچ سازمان و نهادی تمایل به ریسک ندارد
وی افزود: تجربه نشان داده که «هنروتجربه» در شهرستانها یا اغلب کم رونق بوده و یا اصلاً با استقبال مواجه نشده است. کارهای زیربنایی برای عرضه مستند از سمت نهادهای ذیربط صورت نگرفته است. همواره راههای طی شده با تغییرات کم و بیش در اجرا دوباره تکرار شده که تأثیرگذار نبوده و متأسفانه راههای جدید هم امتحان نشده و تمایلی به ریسک در هیچ سازمان و نهادی هم دیده نمیشود بهعنوان مثال چه ایرادی دارد اگر تیزر چند مستند قبل از شروع بعضی فیلمهای پرمخاطب در سینماها نمایش داده و چند مستند معرفی شود؟ ما همیشه از ضعف فیلمنامه، طرح، فکر و اندیشه در فیلمنامهنویسان و فیلمسازان خود شکایت داریم اما واقعاً به ضعف و غیرعلمی بودن مدیریتهای خود در این زمینه هم معترف هستیم؟
این مستندساز ادامه داد: در وزارت علوم فرانسه یک مرکز مستند وجود دارد که کار این مرکز ساخت و جمعآوری فیلمهای مستند علمی آموزشی از فرانسه و سراسر جهان است. با یک دانشجوی دکترای مردمشناسی دانشگاه سوربن که ایرانی بود آشنا شدم. او برای پایاننامه دکتری میخواست فیلمی از غذاهای عشایر بختیاری بسازد. میگفت هزینه تولید فیلم را مرکز مستند وزارت علوم فرانسه تأمین میکند و این به معنی جمعآوری صدها فیلم مستند علمی از سراسر جهان در طول سال است و نشان میدهد یک برنامه هدفمند، مستمر و علمی در آنجا وجود دارد. در ایران کدام وزارتخانه، سازمان، نهاد، یا پلتفرمی حاضر به انجام چنین برنامهای خواهد بود؟
کارگردان «سینهما رکس» گفت: ما همیشه از ضعف فیلمنامه، طرح، فکر و اندیشه در فیلمنامهنویسان و فیلمسازان خود شکایت داریم اما واقعاً به ضعف و غیرعلمی بودن مدیریتهای خود در این زمینه هم معترف هستیم؟
مهتریان درباره ظرفیت فیلمهای مستند ایرانی برای جذب مخاطب در فرآیند اکران هم گفت: بدون شک این پتانسیل وجود دارد. حتی مخاطب عام هم امروز تشنه دانستن و کشف حقیقت و یافتن و دیدن رخدادهای واقعی است. بدون شک بخش عظیمی از مستندهای ساخته شده توسط مستندسازان، این قابلیت را دارد که مخاطبان عام را هم راضی کند و نظر آنها را جلب کند. تأثیرگذاری سینمای مستند نسبت به داستانی به مراتب چشمگیرتر است اما باید مسیر عرضه به درستی طراحی شود.
به پلتفرمها امیدوارم اما…
وی تأکید کرد: در این فرآیند من به نقش پلتفرمها خیلی امیدوارم. در همه جای دنیا واقعاً جایگاه پلتفرمها درست و معنادار است. أخیرا پلتفرم فیلم نت با نامی آشنا برای فیلمسازان فیلم کوتاه و مستند، تحت عنوان «سینمای دیگر» به نمایش آثار مستند اقدام کرده است. این نام برای ما آشناست چون نسل ما که در دهه شصت تولید فیلم کوتاه و مستند داشتیم خاطرمان هست برنامه خوبی با عنوان «سینمای دیگر» در تلویزیون هر هفته پخش میشد که یک برنامه ترکیبی از نمایش فیلم کوتاه، مستند و گفتگو با فیلمسازان و مدرسان و صاحب نظران بود.
تبلیغات فراگیر و همه جانبهتر میتواند باعث اقبال و رو آوردن همه اقشار مردم به تماشای فیلم مستند را به همراه داشته باشد اما در ایران متأسفانه پلتفرمها فقط به سمت حمایت از سینمای داستانی و سریالها گرایش دارند و اصلاً توجهی به سینمای مستند نشان ندادهاند
این کارگردان مستند ادامه داد: نمایش فیلمهای مستند در پلتفرمها اتفاق خجستهای است که چون هنوز زمان زیادی از آن نگذشته نمیتوان درباره عملکردشان قضاوت کرد اما همین که سینمای مستند وارد شبکههای خانگی شده و به خانهها میرود قطعاً اتفاق فرخندهای است که میتواند با بهره گیری از تجربیات روز دنیا موفق و درخشانتر پیش برود.
مهتریان تأکید کرد: در شبکهها و پلتفرمهای دنیا وقتی صحبت از تولید میشود برنامه اکران از قبل تعیین و مشخص شده و چارت زمانبندی اکران آماده است؛ حالا شما نگاه کنید به چرخه معیوب اکرانهای ما که یا با سلیقه داوران جشنوارهها تنظیم میشود و یا مدیران دولتی، و باز هم میتوان اشاره کرد که در آن سوی آبها علاوه بر سینماهای مخصوص عرضه و نمایش فیلم مستند، پلتفرم مخصوص فیلمهای مستند در ژانرها و گونههای خاص خود فیلمهای مستند نمایش میدهند و این پلتفرمها جدا از عرضه و نمایش در کار تولید مستند هم نقش دارند.
وی افزود: چه چیز بهتر از اینکه مستندساز فارغ از حمایتهای دولتی، از حمایتهای بخشهای خصوصی نیز بهرهمند شود. بدون شک وقتی پلتفرمها در تولید هم مشارکت داشته باشند راههای بهتری برای عرضه هم در نظر خواهند داشت. تبلیغات فراگیر و همه جانبهتر میتواند باعث اقبال و رو آوردن همه اقشار مردم به تماشای فیلم مستند را به همراه داشته باشد اما در ایران متأسفانه پلتفرمها فقط به سمت حمایت از سینمای داستانی و سریالها گرایش دارند و اصلاً توجهی به سینمای مستند نشان ندادهاند. وقتی این پلتفرمها که شکلی از تخصص در عرضه را به نمایش میگذارند، توجهی به مستند ندارند از مخاطب عام چه توقعی باید داشت؟!
مدیرانی که چرخه تولید مستند را از حالت رنگینکمانی خارج میکنند!
این مستندساز درباره اهمیت سوژهیابی مستندسازان برای جلب توجه مخاطبان هم گفت: به نظر من انتخاب سوژه و دست یافتن به موضوعات بکر و جذاب از طرف جمیع فیلمسازان به نحو درست و شایستهای انجام میشود اما سازمانها و نهادها، عامل بزرگی در مقابل تلاش مستندسازان برای جلب مخاطب هستند که با توجه به سیاستهای کشور سعی میکنند چرخه تولید را از شکل رنگینکمانی خارج و فقط به رنگهای خاکستری بسنده کنند.
وی ادامه داد: سوژههای دردسرساز، موضوعهایی که قصد پرسشگری داشته باشند و یا طرحهای که جنجالی باشند گاه از چرخه تولید حذف میشوند و حتی سعی میشود از چرخه نمایش و اکران و حضور جشنوارهای هم حذف شوند. وقتی در جایگاه مدیریت و سیاست، تصمیمگیری شود بدون شک با سلیقه مردم کاری ندارند و همین نه تنها باعث جذب مخاطب نمیشود که گاه باعث ریزش مخاطب نیز خواهد شد.
مهتریان گفت: مستندسازان ما وارد عرصههای فوقالعادهای شدهاند، وقتی دستشان برای انتخاب هر نوع سوژه باز باشد و تعدد موضوع را هر ساله شاهد باشیم، شک نکنیم که هر موضوع مخاطب خودش را به همراه میآورد. جعبه مدادرنگی ۱۷۲ رنگ، همه نوع سلیقهای را راضی میکند اما وقتی با یک جعبه که شش مدادرنگی خاکستری، سیاه، سفید، زرد، سبز و آبی مواجه باشیم به ناچار با همان تعداد مخاطب مواجه خواهیم شد.
مستند «آن معلم بی استاد» روایتی درباره زندهیاد علی حاتمی کارگردان شناخته شده سینما از زبان هنرمندان مطرح کشور، سهشنبه ۲۱ شهریور ساعت ۲۲ همزمان با روز ملی سینما از شبکه مستند پخش میشود.
به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی شبکه مستند سیما، مستند «آن معلم بی استاد» به تهیه کنندگی سید وحید حسینی و روایتگری عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، علی نصیریان، داود رشیدی و محمدعلی کشاورز (بازیگران سرشناس فیلمهای حاتمی) و منوچهر اسماعیلی، ناصر طهماسب، حسین علیزاده، احمد بخشی (کارگردان و دستیارِ علی حاتمی)، عبدالله اسکندری، ارسلان کامکار، حجت شکیبا نقاش و محمود بصیری، به زندهیاد علی حاتمی فیلمنامهنویس و کارگردان فقید سینما و تلویزیون ایران میپردازد.
این مستند به یاد علی حاتمی ساخته شده و نام فیلم از عنوان مقالهای از بهرام بیضایی در وصف حاتمی گرفته شده است.
«آن معلم بی استاد» توسط سید وحید حسینی و محدثه گلچین عارفی کارگردانی شده است و از دیگر عوامل آن میتوان به تدوینگر: ایمان نیکبین، تصویربردار: سید وحید حسینی، پژوهشگر و نویسنده : سید وحید حسینی، محدثه گلچین عارفی، صدابردار: ایمان نیکبین، طراحی صدا: محدثه گلچین عارفی و مدیر تولید: مینا مدرسی اشاره کرد.
علی حاتمی کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده شناخته شده سینما و تلویزیون ایران، آثار ماندگاری از جمله «دلشدگان»، «مادر»، «کمالالملک»، «هزاردستان» و … را خلق کرده است؛ این کارگردان ۱۵ آذر ۱۳۷۵ در اثر بیماری سرطان در تهران درگذشت.
شبکه مستند امشب ۲۱ شهریور در روز ملی سینما «آن معلم بی استاد» را روانه آنتن میکند. این مستند چهارشنبه ۲۲ شهریور ساعت ۹ مجدد از شبکه مستند پخش میشود.