رسانه سینمای خانگی- از «سرزمین مادری» کمال تبریزی چه خبر؟

کمال تبریزی درباره گفت‌وگوی اخیر خود با مدیران سازمان صداوسیما درباره پخش سریال «سرزمین مادری» گفت: در جلسه‌ای که در سیمافیلم برگزار شد، اعلام کردند که در حال رایزنی برای پخش هستند و در مهر ماه سریال پخش خواهد شد.

به گزارش سینمای خانگی، کمال تبریزی ـ کارگردان سریال تاریخی «سرزمین مادری» ـ در گفت‌وگویی با ایسنا درباره  اعلام زمان پخش این مجموعه که مدتی است تلویزیون در حال رایزنی برای پخش آن است، ضمن ابراز امیدواری نسبت به این اتفاق، توضیح داد: امیدوارم این اتفاق بیفتد. با صحبت‌هایی که با مسئولان سیمافیلم داشتیم قول داده‌اند که از مهر ماه سریال را به پخش برسانند. اعلام زمان پخش سریال هم وقتی در تلوبیون جست‌وجو می‌کنیم پیدا می‌شود؛ بنابراین امیدوارم که این اتفاق بیفتد و البته این دفعه مثل دفعه‌های قبل نباشد و در عمل هم شاهد پخش سریال باشیم.

تبریزی درباره‌ی گفت‌وگوی اخیر خود با مدیران سیمافیلم درباره‌ی انتشار سریال «سرزمین مادری» یادآور شد: در جلسه‌ای که در سیمافیلم برگزار شد، مدیر سیمافیلم  اعلام کردند که در حال رایزنی برای پخش هستند و در مهرماه سریال پخش خواهد شد؛ البته تاریخ دقیقی نگفتند اما عنوان کردند که قرار است به صورت هفتگی و احتمالا در روزهای پنجشنبه و جمعه پخش شود که تکرار آن هم در ایام هفته عملا پخش می‌شود.

او در پاسخ به اینکه چه نظری دارد که سریال «سرزمین مادری» بعد از حدود ۱۰ سال قرار است سرانجام منتشر شود؟ اظهار کرد: امیدوارم این اتفاق بیفتد. رئیس سیمافیلم حضوری اعلام کردند که به احتمال زیاد سریال در مهر ماه پخش می‌شود و امیدوارم که شاهد این اتفاق باشیم. حسم خوب است. امیدوارم پخشش شروع شود و ادامه پیدا کند، به مشکلی هم نخورد و مردم بتوانند زحمت بیش از ۱۰ ساله را تماشا کنند که انصافا ساختش بسیار سخت، دشوار و حتی پرهزینه بود. فکر می‌کنم «سرزمین کهن» سریال جذابی باشد و مخاطبان آن را دوست داشته باشند.

این کارگردان درباره اصلاحات انجام شده و میزان قسمت‌های این سریال نیز توضیحاتی را عنوان کرد و گفت: «سرزمین مادری» سه فاز دارد که هر فصل آن حدود ۲۰ قسمت و کم و بیش است و در مجموع شامل ۶۰ قسمت است. ما برای اینکه دیگر هیچ سوءتفاهمی پیش نیاید اصلاحات کامل را انجام دادیم و تمام اصلاحیه‌ها در جلسات متعددی که با افراد مختلف داشتیم انجام شد. اغلب این اصلاحات به تغییر اسامی برمی‌گشت؛ اینکه طوری نباشد که اشاره به افراد خاصی داشته باشیم. البته کاری دشوار بود اما انجام شد و زمانی که همه، سریال را ببینند، متوجه می‌شوند که سوء‌تفاهم‌ها دیگر برطرف شده است و حالا دیگر قصه، داستان و موضوعی که مطرح است، اهمیت دارد و موارد حاشیه‌ای آن کنار می‌رود.

کمال تبریزی در پایان در پاسخ به اینکه آیا قرار است همکاری جدیدی با تلویزیون داشته باشد؟ نیز اظهار کرد: یکی از شرط‌های همکاری من این بود که پخش سریال «سرزمین مادری» را داشته باشم که اگر این اتفاق بیفتد، شرایطی به وجود می‌آید که دوباره با تلویزیون همکاری کنم.

او درباره‌ی جزئیات سریال جدیدش توضیح داد: در حال حاضر صحبت‌هایی شده است اما هنوز قطعی نیست و باید جلوتر پیش برویم و ببینیم بحث فیلمنامه و موارد دیگر چطور می‌شود. اگر توافق صورت گیرد، احتمال همکاری مجدد وجود دارد.

به گفته‌ی کمال تبریزی این سریال جدید کاری اجتماعی و روز است، کلیت آن طنز و کمدی نیست اما در آن طنازی و موقعیت‌های کمدی وجود دارد.

رسانه سینمای خانگی- روایت‌های متناقض و غیرمستند سینماگران از مخملباف

فریدون جیرانی گفت:من به طور کلی معتقدم نیمه‌ دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمی‌بینیم.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده، نخستین شب از سلسله نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت» به میزبانی امیر قادری و با حضور جمعی از سینماگران و اهالی رسانه روز دوشنبه سوم مهر در سالن شهر هفتم پردیس سینمایی آزادی برگزار شد. مهدی فخیم‌زاده، فریدون جیرانی، بهروز افخمی و سیدضیاء هاشمی از جمله سینماگرانی بودند که در میزگرد این نشست حاضر شدند.

امیر قادری ابتدا ضمن خوشامدگویی به مهمانان گفت: در ۴ برنامه‌ای که از این سلسله نشست در مهرماه خواهیم داشت و ۴ قسمت از مستند «بر سینمای ایران چه گذشت» محصول سازمان سینمایی سوره را به نمایش می‌گذاریم، درباره تاریخ سینمای دهه ۶۰ صحبت خواهیم کرد. در ادامه این نشست‌ها که احتمالا در آبان ماه برگزار می‌شود، موضوع سینمای دهه ۷۰ را محل بحث قرار خواهیم داد.

وی ادامه داد: اغلب آنچه در سینمای ایران اتفاق افتاده است، حاصل دو دهه اول است. در ادامه مسیر مدیریت سینمای ایران آنچنان تغییر مسیر نداده و بنیاد آن از همان سال‌ها گذاشته شده است. اگر بخواهیم به سال های منتهی به انقلاب بازگردیم، روایتی وجود دارد که گفته می‌شود سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی قرار گرفت و با اکران فیلم خارجی و محدودیت سالن، تقریبا همه چیز به پایان خود رسیده بود. با همین موضوع نشست را شروع می‌کنیم.

در ابتدای این نشست، سیدضیاء هاشمی تهیه‌کننده سینما درباره نقش خود در روزهای نخست سینمای ایران پس از انقلاب گفت: من با حوزه هنری به سینما ورود پیدا کردم. حوزه هنری در ابتدا حوزه اندیشه و هنر اسلامی بود و جمعی از جوانان انقلابی و متعهد برای تشکیل آن پای کار آمده بودند. در سال ۶۰، بخش سینمایی حوزه هنری تازه شروع به کار کرد و به مرور منسجم شد. اولین اثری که در حوزه هنری ساخته شد، فیلم «توجیه» با بازی مجید مجیدی و کارگردانی زنده یاد منوچهر حقانی‌پرست در سال ۱۳۶۰ بود. نویسنده این اثر محسن مخلباف بود که در واقع نقش پُررنگی داشت.

وی افزود: آقای مخملباف به واسطه ورود به حوزه هنری توانست فیلمساز شود. او خود را اسلام‌گرای تندرو می‌دانست و در تندروی، مشهورترین چهره حوزه هنری بود. به واسطه همین تندروی‌های برخی در اوایل انقلاب، این تصویر از بسیاری از افراد فعال در حوزه هنری آن زمان شکل گرفته بود.

این تهیه‌کننده سینما یادآور شد: در آن دوران، این فیلم‌ها معروف به فیلم اتوبوسی بود؛ چراکه عمدتا با اتوبوس مردم را از جاهای مختلف به سینما و مسجد می‌بردند و فیلم‌ می‌دیدند. زمانی که «برزخی‌ها» با چهره‌های بزرگ سینمای پیش از انقلاب آمد، برخی از افراد جامعه واکنش تندی به آن نشان دادند. در خاطرم است که فیلم «حاجی واشنگتن» اثر علی حاتمی در سینما اکران شده بود و به همراه مخملباف برای تماشای این فیلم رفته بودیم که او بسیار برافروخته و عصبانی شد.

در ادامه مهدی فخیم‌زاده، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون با بیان اینکه فیلم «میراث من جنون» را هنوز دوست دارد، در پاسخ به پرسش امیر قادری مبنی بر اینکه بیشترین دل‌مشغولی‌اش پس از انقلاب چه بود، تصریح کرد: من ۶ یا ۷ سال قبل از انقلاب با فیلم «تپلی» ساخته محمدرضا میرلوحی به سینما ورود کردم، در حقیقت با بازیگری شروع کردم و بعد به دستیاری، کارگردانی و… پرداختم. ناگفته نماند که در آن زمان فیلم‌فارسی را نمی‌شد ادامه داد. قبل از انقلاب اگر کارگردانی می‌خواست اثر متفاوتی بسازد، باید به جایی وصل می‌بود.

وی ادامه داد: حتی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم افراد خاصی می‌توانستند ورود کنند و باید نفوذ می‌داشتیم. برای مثال در آن زمان، چهره‌های خاصی ازجمله عباس کیارستمی، اسفندیار منفردزاده، فروزش و..‌. در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت می‌کردند.

این بازیگر پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا روایتی که می‌گویند سینما در سال ۵۶ در آستانه تعطیلی بود، درست است یا نه، مطرح کرد: این روایتی را که می‌گویند سینما قرار بود در سال ۱۳۵۶ تعطیل شود، به این شکل قبول ندارم؛ بلکه سالن‌هایش را از دست داده بود. چراکه با هجوم فیلم‌های خارجی مواجه بودیم. برای مثال، سال ۱۳۵۱، ما ۹۰ اثر تولیدی داشتیم؛ در حالی که سال ۱۳۵۶، ۱۱ اثر خروجی سینمای ایران بود. سود اکران فیلم‌های خارجی برای سینماداران بیشتر از اکران فیلم‌فارسی بود. لفظ تعطیلی به معنی از دست‌دادن تماشاچی نبود و همان‌طور که گفتم فیلم ایرانی در مقایسه با فیلم‌های خارجی تماشاگر کمتری داشت.

این هنرمند با اشاره به خط فکری محسن مخملباف ذکر کرد: در سال‌های ابتدایی پس از انقلاب، محسن مخملباف تندروترین فرد سینما بود. نقل می‌کردند زمانی که سر صحنه می‌رفت، پاکتی همراهش بود که تصور می‌کردند، انار است اما بعد متوجه شدند، نارنجک با خود همراه دارد.

وی ادامه داد: محسن مخملباف روزی از فیلم «فرار» که تهیه‌کننده آن بودم و در ژانر دفاع مقدس تولید شده بود، تمجید کرد. حتی به من گفت «معتقد بودم که همه شما باید اعدام شوید؛ اما با این فیلم از شما خوشم آمده!‌». مخملباف مدام از مدیران وزارت ارشاد و فارابی و… انتقاد می‌کرد که این‌ها فراماسون هستند. حدود دو سال بعد، همراه سیروس الوند بودیم که مخملباف را هم دیدیم‌. کاملا تغییر کرده و از عقاید خود برگشته بود و به ما تذکر می‌داد که مراقب حزب‌الهی‌های تندرو باشید تا وارد شوراهای سینمایی نشوند.

در ادامه سیدضیاء هاشمی با رد برخی سخنان فخیم‌زاده، افزود: مجموعه سینمای پس از انقلاب به این تندی که گفتند نبود. این را هم بگویم به عنوان کسی که در کارهای او به عنوان تهیه‌کننده حاضر بودم، محسن مخملباف حتی چاقو هم همراه خودش سر صحنه نداشت. در آن دوران از حوزه هنری افراد زیادی عازم جبهه شدند و به یاد دارم در عملیات مرصاد تیمی متشکل از کارگردانان و فیلمبرداران رفتند، اما محسن مخملباف در دوران تندرویی‌اش هم هیچ‌وقت جبهه هم نرفت و در اصل، دل و جرات این کارها را هم نداشت.

وی افزود: البته بهروز افخمی از جمله افراد استثنایی بود که از همان ابتدا از محسن مخملباف متنفر بود و هیچ وقت حسی خوبی به او نداشت. افرادی آن زمان در حوزه هنری بودند که عاشق سینما باشند و فیلم‌ها را دنبال کنند، اما کسی به شدت بهروز افخمی پیگیر فیلم نبود. در حقیقت ایشان قبل از انقلاب به شدت اهل سینما بود؛ مدام به سینما می‌رفت و فیلم‌های آن دوران را هم می‌دید و حتی برای هم‌محلی‌هایش به مدت ۲ ساعت کل فیلم را تعریف می‌کرد.

وی درباره طیف بندی سینمای پس از انقلاب ادامه داد: در سینمای ایران آن زمان از حوزه هنری انقلابی‌تر وجود نداشت و حتی فضای تلویزیون که بهروز افخمی در آن مشغول بود، به نسبت بازتر بود. خاطرم هست که آن زمان برخی افراد تلویزیون فیلم «توبه نصوح» را که محصول حوزه بود، مسخره می‌کردند. البته این فیلم واقعا انبوهی از مخاطبان و روحانیون را با خود همراه کرده بود.

در ادامه نشست بهروز افخمی نویسنده و کارگردان پیشکسوت در جواب به این سوال که آیا تجربه‌اش از سال ۵۶ تعطیل‌شدن سینمای ایران است یا خیر، بیان کرد: قطعا تجربه من از سال ۱۳۵۶، تعطیل شدن سینماهاست و اینکه تولید فیلم به زیر ۱۰ اثر رسید. البته آن سال دیگر بحبوبه انقلاب اسلامی بود و این مساله بر رفتار حکومت تاثیر داشت. برای بررسی دقیق‌تر این پرسش باید به سال ۵۵ توجه کرد که در آن سال نیز تولید فیلم به زیر ۲۰ اثر رسید. معتقدم روش‌هایی برای گران‌کردن تولید فیلم از سوی دولت به کار رفته شد که باعث شد بخش خصوصی کاملا ناتوان شود. در حقیقت شاید بتوان گفت هدف دولت کنترل کامل فیلمسازی توسط خودش بود؛ البته بهتر است بگویم سازمان‌های نیمه‌دولتی مانند شرکت گسترش صنایع سینمایی هزینه تولید را افزایش دادند و همین امر موجب شد قیمت تولید فیلم در فاصله کوتاهی ۵ برابر شود.

در ادامه سیدضیاء هاشمی درباره رویکردهای سینمای ایران پس از وقوع انقلاب عنوان کرد: زمانی که پس از انقلاب، سینمای گلخانه‌ای به راه افتاد، الگوی آن از سینمای روسیه گرفته شد. اساسا فارابی عصاره‌ای از کمونیست بود. اینکه می‌گویند الگویی از سینمای فرانسه بوده، ابدا اینجور نیست. بلکه نگاه واقعی سینمای چپ‌گرای کمونیست بودند. حوزه هنری مخملباف هم اصل سینمای کمونیست بود. اینها متاثر از نگاه افراط و تفریطی به دین بود و این در همه بخش‌ها حتی غیر از سینما وجود داشت. این مساله را حتی در احکامی که آن دوران علیه سینما صادر می‌شد می‌توان دید. آن زمان اغلب سینماهای کشور به جرم آنکه مال حرام داشتند، از مالکانشان گرفته و به بنیاد مستضعفان داده شد. برخی هم البته با دادن خمس مال‌شان پاک شدند. بنابراین به طورکلی الگوی سینمایی خانه سینما و فارابی از روسیه گرفته شده بود و طی سفرهای آقایان به اروپا به سینمای چپ‌گرا متمایل شده بود.

در ادامه امیر قادری با طرح این موضوع که بنابراین شما معتقدید همه اینها انشئابات مختلف سینمای مارکسیسم بوده، نظر فخیم‌زاده را درباره این موضوع جویا شد. وی گفت: اواخر دهه پنجاه به طور کلی دولت غایب بود و نقش چندانی در شکل‌گیری سینما نداشت. به مرور یعنی سال ۶۰ حوزه هنری پیدا شد. قبل از این تنها یک پروانه ساخت صادر می‌شد. بنیاد سینمایی فارابی هم در همان زمان به دنبال پیدا کردن معنایی برای سینمای اسلام‌گرا بود. در واقع دست و پا می‌زدند تا الگوی سینمای اسلامی به وجود بیاورند. به یاد دارم آن زمان از محمد بهشتی می‌پرسیدیم، سینمای اسلامی که می‌گویید، یعنی چه و ایشان یک جایی بالاخره پاسخ داد که “شما نمی‌دانید سینمای اسلامی چیست و من هم نمی‌دانم!”. حوزه هنری سنگ انقلاب و حزب الله را به سینه می‌زد و متشکل از کسانی بود که یا انقلابی بودند یا انقلابی شدند. اما در سوی مقابل در دوره‌ای، بنیاد سینمایی فارابی که بیشتر روشنفکران را به خود جذب می‌کرد، رسما اعلام ‌کرد عرفان، وجه هنری اسلام است و به دنبال ارایه این تعریف از سینمای اسلامی بودند.

قادری در ادامه نشست با طرح این پرسش از افخمی که آیا سینمای ما پس از انقلاب بیشتر به سینمای مارکسیستی گرایش پیدا نکرد؟، بیان کرد: چراکه تعریفی برای سینمای اسلام‌گرا نداشتیم، اگرچه به دنبال آن بودیم. اما باید بگویم که تعریف سینمای مارکسیستی را جای سینمای اسلام‌گرا گذاشتیم چون در دنیا تعریف داشت.

افخمی درباره این موضوع پاسخ داد: با این پرسش تفاوت سینمای فاشیست با سینمای مارکسیست چیست؟ بنظر من این مقایسه خیلی وجهی ندارد. اما اگر با رویکرد محتوایی بخواهیم بررسی کنیم، می‌توان تحلیلی داشت. از آنجایی که بخشی از سینمای کشورهای کمونیستی، قهرمان‌پرداز، امیدآفرین و پرداختن به طبقه فرودست بود و انقلاب را تبلیغ می‌کرد. هرچند این مضمون‌های قهرمان‌پرداز را هم می‌توان در سینمای هند هم پیدا کرد.

این فیلمساز درباره شرایط متفاوت سینما و تلویزیون در دهه ۶۰ با کنایه مطرح کرد: من آن سال‌ها در تلویزیون بودم. البته تلویزیون در آن دوران برخلاف سینما، مشغول نظریه‌پردازی نبود! و یک کار ضروری داشت؛ آن هم این بود که اوقات فراغت مردم را باید پُر کند؛ اوقات فراغتی که هر روز داشت جدی‌تر هم می‌شد. از سال ۱۳۶۱ به بعد، سریال‌سازی در تلویزیون آغاز شد و من هم در سال ۶۲ مدیر گروه فیلم و سریال تلویزیون شدم‌. زمانی که مدیر شدم، دیگر مسئولیت پُرکردن اوقات فراغت با این گروه بود و مدام برنامه تولید می‌شد. می توانم بگویم به اندازه مدیریت دو شبکه فعلی حجم و وسعت کار داشتیم. مسئولیت سنگینی هم بود و به محض اینکه در این کار کمی شکست می‌خوردیم و ضعیف عمل می‌کردیم، انواع ناسزاها به ما گفته می‌شد. به یاد دارم آن زمان فیلم‌های آمریکایی را نشان می‌دادیم و برای یک فیلم که حق رایتش تمام شده بود، بعدها در دادگاه لاهه جریمه شدیم و مجبور شدیم چند برابر حق پخش آن را بپردازیم!

در ادامه این نشست فریدون جیرانی نویسنده و کارگردان باسابقه، نظر خود را درباره تعطیلی‌ سینماها در سال ۱۳۵۶ این گونه شرح داد: از سال ۱۳۵۵ بحران سینما آغاز و جلسات مهم حزب رستاخیز درباره این بحران تشکیل شد. فکر می‌کنم تندترین نظرات درباره سانسور در سینما در آن جلسات گفته شده است. افراد زیادی مانند ناصر تقوایی و سعید مطلبی در آن جلسات درباره سانسور تند و تیز حرف زدند.

وی ادامه داد: سانسور در آن زمان وجود داشت. همان سال ۱۳۵۵، فیلم‌هایی همچون «دایره مینا»، «مرثیه» و… هنوز توقیف بودند. به یاد دارم که با هاشم خردمند که از مدیران ارشاد بود در روزنامه اطلاعات درباره توقیف شدن فیلم «مرثیه» حرف زده بودم و گفتم چرا آزاد نمی‌شود. این فیلم‌ها اواخر سال ۱۳۵۶ پروانه نمایش گرفتند و ۵۷ به نمایش درآمدند. در واقع از سال ۱۳۵۳ که نسخه کامل فیلم «گوزن‌ها» در جشنواره فیلم تهران اکران شد، سانسور در سینما هم شدید شد.

جیرانی خاطرنشان کرد: «گوزن‌ها» اثری به روز و بهتر است بگویم تبلیغ چریک‌های فدایی بود و تصاویر زیبایی داشت. پس از نمایش این فیلم، جشنواره هم زیر سوال رفت و هم فضای سینمای اجتماعی، سینمای اعتراضی و یا متفکر بسته‌تر شد. من به طور کلی معتقدم نیمه‌ دوم دهه ۶۰، سینمای متفکر ایران رشد کرده اما گفتمان سینمای دهه ۴۰ و ۵۰، ضدمدرنیسم است و برایش تحلیل دارم. در سینمای اعتراضی یا اجتماعی آن زمان زن مدرن نمی‌بینیم.

وی ادامه داد: گفتمان بومی‌سازی، روشنفکران را در اواخر دهه ۴۰ به خودش جلب کرد. در گفتمان بومی‌سازی تفکر و فرهنگ غرب به مثابه پوششی تلقی می‌شود که فرهنگ استعمار را یادآوری می‌کند؛ این همان چیزی است که کوبا و الجزایر هم تجربه‌اش را دارند. ما هم این گفتمان بومی‌سازی را دنبال کردیم که هم روشنفکران در کنارش قرار می‌گیرند، هم طبقه‌ پایین. بنابراین علت اینکه در سینمای اجتماعی و اعتراضی ایران زن و انسان مدرن می‌بینیم، این است.

این ژورنالیست در ادامه عنوان کرد: فرهنگ غرب با فرهنگ امپریالیسمی یکی انگاشته می‌شد، در حالی که این دو موضوع از هم جدا هستند. اما چون ما آن را یکی می‌پنداریم شاهد آثاری مانند فیلم‌های ساعدی هستیم. البته همه این موارد دلیل نمی‌شود که بگوییم این سینما عقب‌افتاده است؛ سینما دچار یک تفکر غرب‌ستیزی است که در آن دوره در تمام دنیا وجود داشت. در آن دوره فرهنگ غرب یک تهاجم محسوب می‌شد و مانند حالا تعاریف تغییر نکرده بود.

جیرانی ادامه داد: آن زمان شهر مدرن با فرمانروایش تعریف می‌شد. آن زمان داستان شهر مدرن، داستان امروزی نبود. آنچه که شاه از مدرناسیون نشان می‌داد؛ حاشیه‌نشینان را دچار از خودبیگانگی کرد و روشنفکران تحت تاثیر بیشتر گفتمان چپ آمریکا لاتین یعنی همان بومی‌سازی قرار گرفته بودند که باعث شد مخالف شهر مدرن باشند. این نگاه باید طبیعتا بعد از انقلاب ادامه پیدا می‌کرد. چراکه نیروهایی که قدرت را در دست گرفتند، دو مدل بودند؛ دولت موقت و نیروهایی که مسئولیت نهادهای انقلابی را داشتند.

وی یادآور شد: پس از آنکه جنگ شروع شد و مهدی کلهر آمد، تفکر دیگری پدیدار شد و اولین روحانی که به وزارت ارشاد رفت، صادقی اردستانی بود. اولین اقدام شورای پروانه نمایش ارشاد بعد از جنگ این بود که جلوی فیلم‌های روسی را گرفت.

این سینماگر خاطرنشان کرد: حال که آقای افخمی اینجا حضور دارند، باید بگویم که تلویزیون در آن زمان با تهیه کردن فیلم بهرام بیضایی در سال ۶۰ نقش مهمی ایفا کرد.

جیرانی درباره موفقیت فیلم‌هایی نظیر «سوته‌دلان» و «در امتداد شب» در در رقابت با فیلم‌های خارجی در سال‌های منتهی به انقلاب بیان کرد: رقابتی در کار نبود. تماشاچی فیلم فارسی، طبقه پایین و حاشیه‌نشین، و تماشاچی فیلم خارجی طبقه متوسط و مرفه بودند. سینماهای‌ نمایش‌دهنده فیلم‌های ایرانی از میدان انقلاب به بالاتر نبودند. یعنی بهترین سینمای نمایش دهنده فیلم ایرانی «کاپری» در میدان انقلاب بود. با نمایش فیلم‌های «دایره مینا» و «سفر سنگ»، فیلم ایرانی در بالاشهر نیز نمایش داده شد. رقابت بین فیلم‌های ایرانی و خارجی سخت بود و مهمترین مساله در بحران سینما علاوه بر رقابت، بریدن تماشاچی از فیلم ایرانی بود. ۲ فیلم در سال ۵۷ خوب فروخت؛ اثری از ایرج قادری و و فیلم «در امتداد شب» که رکورد تاریخ را شکسته است و من معتقدم تفکری که پشت فیلم در «امتداد شب» بود، می‌توانست سینمای ایران را مانند سینمای ترکیه کند.

جلسه دوم سلسله نشست «بر سینمای ایران چه گذشت» امشب سه شنبه ۴ مهر با نمایش قسمت دوم این مستند و میزگردی با حضور فریدون جیرانی، مهدی مسعودشاهی، سیدمحمد حسینی و هوشنگ گلمکانی ساعت ۱۷ در سالن شهر هفتم سینما آزادی ادامه خواهد یافت.

رسانه سینمای خانگی- میزبانی جشنواره فیلم کودکان ونوجوانان از ٢٠٠ اثر بین‌المللی

مدیر اجرایی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان گفت: ٢٠٠ اثر بین‌المللی از کشورها و موضوعات گوناگون به دبیرخانه این جشنواره ارسال شده است.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، میثم بکتاشیان در نشست با هنرمندان اصفهان اظهار داشت: غیر از آثار بین‌المللی، ۳۵۹ اثر در بخش ملی، ١٨٩ فیلم کوتاه داستانی، ١١٨ پویانمایی، ٣۵ فیلم بلند تلویزیونی و ١٧ فیلم بلند سینمایی ملی نیز در دبیرخانه جشنواره اعلام وصول شده است.

وی ادامه داد: در دوره‌های گذشته و حدود یک سال قبل از برگزاری جشنواره برنامه‌ریزی لازم انجام می‌شد اما امسال بدلیل محدودیت زمان، در مدت کوتاهی برنامه‌ریزی کردیم و امیدواریم جشنواره خوبی برگزار شود.

مدیر اجرایی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان تصریح کرد: امسال با تشکیل کمیته‌های مختلف قصد داریم برنامه‌ها را با شکل و شمایل بهتری برگزار کنیم.

بکتاشیان خاطرنشان کرد: کرد: از ٣۵ دوره این جشنواره تاکنون، ٢٣ جشنواره در اصفهان،۶ دوره در تهران، پنج دوره در همدان و یک دوره در کرمان برگزار شده است.

وی اضافه کرد: سینماهای ساحل و چهارباغ اصفهان به جشنواره اختصاص یافته است، سینما سوره هم بطور متمرکز برای هنرمندان و اصحاب رسانه خواهد بود و کتابخانه مرکزی این شهر را برای برپایی کارگاه‌های جشنواره در نظر گرفته‌ایم.

همچنین معاون فرهنگی شهردار و رییس سازمان فرهنگی تفریحی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان در این نشست گفت: قصد داریم فارغ از تمام مشکلات گذشته جشنواره مناسبی برگزار کنیم تا زمینه اعتلای فرهنگ و هنر مهیا شود.

کمال حیدری ادامه داد: برای برگزاری هرچه بهتر، نگاه ما به آینده خواهد بود و به همین دلیل از هنرمندان می‌خواهیم تا ما را در برگزاری مناسب این رُخداد فرهنگی هنری یاری دهند.

در این نشست صمیمی جمعی از پیشکسوتان و فعالان عرصه سینما و نمایش، فیلم‌سازان، سینماگران و هنرمندان اصفهانی حضور داشتند و در مورد کاستی‌ها و راهکارهای بهبود فرهنگ هنر و برپایی هرچه بهتر جشنواره، نظرات خود را بیان کردند.

سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان با دبیری مجید زین‌العابدین و با مشارکت سازمان سینمایی، بنیاد سینمایی فارابی و شهرداری اصفهان از پانزدهم تا بیستم مهرماه امسال (۷ تا ۱۲ اکتبر ۲۰۲۳) در این شهر برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- «هایپاور»، نسخۀ دیگری «منصور» نیست

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «هایپاور» که همزمان با هفته دفاع مقدس در گروه «هنروتجربه» روی پرده رفته است، به انتقادات نسبت به کیفیت این فیلم پاسخ داد.

به گزارش سینمای خانگی، ابوذر جوکار تهیه‌کننده فیلم سینمایی «هایپاور» به کارگردانی هادی محمدپور که این روزها در گروه «هنروتجربه» روی پرده رفته است، در گفتگو با مهر، درباره این اکران توضیح داد: قرار بر این بود که فیلم در هفته دفاع مقدس اکران ویژه‌ای را در گروه «هنروتجربه» داشته باشد و به‌نوعی این اکران، اکران عمومی فیلم محسوب نمی‌شود. پخش تلویزیونی فیلم هم مربوط به توافق فارابی و صداوسیما بود که برای یک نوبت در ایام نوروز اتفاق افتاد و تنها یک بار هم تکرار داشت.

این تهیه‌کننده درباره انتقادها از کیفیت سینمایی فیلم «هایپاور» گفت: اینکه کارگردان این فیلم یک فیلمساز فیلم‌اولی بود و اینکه چه پروداکشن و منابعی را برای ساخت این فیلم در اختیار داشته‌ایم باید مدنظر بگیریم. برخی دوستان می‌خواستند فیلم را با نمونه‌های مشابه قیاس کنند، اما به‌عنوان فردی که سال‌ها در عرصه پدافند هوایی تجربه و فعالیت داشته‌ام، می‌دانم آنچه را می‌خواستم در این فیلم به نمایش درآورده‌ام. درست است که شاید ترکیب عوامل قوی و حرفه‌ای نداشتم و در برخی بخش‌ها ضعف‌هایی داشتیم اما از تصویربردار تا آهنگساز و صدابردار فیلم بسیار خوب عمل کردند و همه از حرفه‌ای‌های سینما بودند.

وی افزود: عمده ایرادی که به ما گرفته شد این بود که چرا کست اصلی بازیگران را قوی‌تر انتخاب نکرده‌اید که شاید اگر این کار را کرده بودیم، با انتقادات کمتری هم مواجه می‌شدیم. شما اگر بهترین فیلمنامه را هم برای یک فیلم در اختیار داشته باشید، باز هم هستند عده‌ای که منتقد آن خواهند بود. در تراز فیلم‌هایی از جنس فیلم ما، طبیعتاً این جنس انتقادها بیشتر هم می‌شود. در کلیت اما براساس منابع و امکاناتی که در اختیار داشتیم، به‌آنچه می‌خواستیم رسیدیم. شاید مخاطبان کمتری داشته باشیم. اگر به‌دنبال گیشه بودیم، خیلی پارامترهای دیگر را باید مدنظر قرار می‌دادیم. از انتخاب کارگردان گرفته تا ترکیب بازیگران می‌توانستیم به گونه دیگری عمل کنیم اما در حال حاضر فیلمی ساخته‌ایم که براساس منابعی که در اختیار داشتیم، پاسخگوی نیازهای‌مان است.

هدف‌مان از سرمایه‌گذاری، سرمایه‌برداری نبود!

جوکار ادامه داد: برخی فیلم‌ها در سینما با این هدف مورد سرمایه‌گذاری قرار می‌گیرند که در ادامه سرمایه‌برداری صورت بگیرد. ما اما به دنبال این نگاه نبودیم. هدف ما ساخت این فیلم بود تا این واقعیت‌ها درباره پدافند هوایی ایران دیده شود. یک بستر دیده شدن این فیلم تلویزیون بود و یک بستر آن هم می‌تواند سینما و حتی سکوهای شبکه خانگی باشد. معتقدیم در این بسترها فیلم دیده می‌شود.

افرادی که صاحب‌نظر نظامی هستند و شهید ستاری را از نزدیک می‌شناختند، در این قیاس فیلم ما را موفق‌تر از «منصور» می‌دانند. اما از نظر انتخاب بازیگر و کلیات سینمایی فیلم خب طبیعتاً در فیلم منصور عوامل قوی‌تری پای کار بودند

تهیه‌کننده «هایپاور» با اشاره به پروداکشن و تجهیزات نظامی مورد استفاده در این فیلم گفت: ما تجهیزات هوایی بسیاری را برای این فیلم پای کار آوردیم. فیلم از نظر پروداکشن تولید یکی از فیلم‌های قوی در این زمینه محسوب می‌شود. ما برای ساخت فیلم کم نگذاشتیم، شاید فیلمنامه قوی نداشتیم و کارگردانی کار هم با توجه به تجربه اولش چندان قوی نبوده باشد، اما در مجموع فیلم در حدواندازه خودش موفق بوده است. واقعاً هم در قیاس با فیلم‌هایی که با فیلم ما مقایسه می‌کنند، هزینه آن‌چنانی نکردیم.

این تهیه‌کننده درباره مقایسه میان تصویر ارائه شده از شهید ستاری در فیلم «هایپاور» با فیلم «منصور» هم گفت: افرادی که صاحب‌نظر نظامی هستند و شهید ستاری را از نزدیک می‌شناختند، در این قیاس فیلم ما را موفق می‌دانند. اما از نظر انتخاب بازیگر و کلیات سینمایی فیلم خب طبیعتاً در فیلم منصور عوامل قوی‌تری پای کار بودند. فیلم «منصور» به‌دنبال پرداختن به مقطع حضور شهید ستاری در فرماندهی نیروی هوایی بود. اما ما می‌خواستیم نقش پدافند هوایی در عملیات والفجر ۸ را با تمرکز بر نبوغ شهید ستاری، تصویر کنیم. برخی به فیلم ما ایراد گرفتند که چرا شهید بابایی یا شهید صیاد شیرازی در فیلم کمرنگ‌تر هستند. ما نگاه‌مان معطوف به همین بخش بود. در عین اینکه نمی‌خواستیم پرتره یک شهید را هم به تصویر درآوریم.

وی افزود: واقعاً نمی‌توان این ۲ فیلم را از این منظر با هم مقایسه کرد و نمی‌توان گفت کدام فیلم موفق‌تر بوده است چرا که ۲ هدف کاملاً مجزا با هم داشته‌اند. در فیلم «هایپاور» مشکلاتی که در مقطع عملیات والفجر با آن مواجه بوده‌ایم، روایت می‌شود و مشخص است که چه نبوغی در میان بوده تا بتوانیم چتر امنی را برای اجرای آن عملیات به‌وجود بیاوریم. این نکته را هم مدنظر داشته باشید که ما کل عملیات والفجر ۸ را هم به تصویر نکشیدیم و تنها بخش مربوط به پدافند هوایی آن را روایت کرده‌ایم.

روایت یک پدافند معجزه‌آسا در جنگ

جوکار با اشاره به جزئیاتی از پدافند هوایی صورت گرفته در عملیات والفجر ۸ عنوان کرد: ما در این عملیات در طول ۲۰ روز چیزی در حدود ۸۷ فروند از هواپیماهای دشمن را سرنگون کردیم که حضرت آقا این عملیات را یک عملیات پدافند معجزه‌آسا توصیف کردند. ما در طول تاریخ چنین دستاوردی را در طول فقط ۲۰ روز نداشته‌ایم. آن هم در مواجهه با هواپیماهایی که غالباً هم هواپیماهای به‌روزی بودند. انهدام این ۸۷ فروند در مستندات جنگ ما ثبت شده است.

این تهیه‌کننده سینما که خود بازنشسته ارتش است، درباره ورود خود به عرصه فیلمسازی هم گفت: من بعد از بازنشستگی با هدف تاریخ‌نگاری به ارتش بازگشته‌ام و به‌عنوان یک تحلیل‌گر مشغول نگارش تاریخ جنگ هستم. در این مسیر دوستان خوبی در حوزه کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی داشته‌ام که باعث شد به سمت فیلمسازی هم سوق پیدا کنیم و این فیلم به سرانجام رسید. امید داریم در آینده فیلم‌هایی با شرایط بهتر هم بتوانیم، تولید کنیم.

رسانه سینمای خانگی- اکران «بچه زرنگ» از پنجم مهرماه

انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» به تهیه کنندگی حامد جعفری از چهارشنبه این هفته پنجم مهر ماه اکران خود را در سراسر کشور آغاز می‌کند.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی پروژه، انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» به تهیه کنندگی حامد جعفری یک انیمیشن قهرمان محور برای مخاطب کودکان و نوجوانان است که از چهارشنبه این هفته، پنجم مهر ماه اکران آن در سراسر کشور آغاز می‌شود.

سعید شیخ زاده مدیر دوبلاژ فیلم و هومن حاجی عبداللهی صداپیشه شخصیت «ببری» کاراکتر مکمل فیلم است. همچنین در این اثر سینمایی مینا قیاسپور نقش محسن، میرطاهر مظلومی نقش شکارچی و هدایت هاشمی نقش جنگلبان را به عهده دارند که علاوه بر بازیگری سینما و تلویزیون در حوزه گویندگی و صداپیشگی نیز سال‌ها فعالیت دارند.

جواد پزشکیان، ژرژ پطروسی، مریم رادپور، تورج نصر، اردشیر منظم، مهسا عرفانی، ابراهیم شفیعی، نازنین یاری، علیرضا دیباج، متانت اسماعیلی و پویا فهیمی صداپیشگی دیگر شخصیت‌های این انیمیشن را بر عهده دارند.

این انیمیشن سینمایی محصول مشترک گروه هنر پویا و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که با همت نزدیک به ۲۵۰ نفر از هنرمندان جوان ایران ساخته شده است. این فیلم سال گذشته در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و بعد از کاندیدا شدن در ۶ بخش در رقابت با دیگر فیلم‌های سینمایی، سیمرغ بلورین بهترین انیمیشن را دریافت کرد.

«بچه زرنگ» ماجرای پسر بچه‌ای به نام محسن است که خود را ابرقهرمان می‌داند. او در یک اتفاق نادر، به جنگلی اسرارآمیز قدم می‌گذارد و با حیوانات منقرض شده ایران مواجه می‌شود، این آغاز یک ماجرای پیچیده برای نجات آخرین ببر ایرانی است.

پخش «بچه زرنگ» را فیلمیران بر عهده دارد و این فیلم به سرگروهی پردیس سینمایی کورش اکران می‌شود.

«بچه‌زرنگ» سومین فیلم «گروه هنرپویا» بعد از «فیلشاه» و «شاهزاده روم» است که هر ۲ پرمخاطب‌ترین انیمیشن‌های سینمای ایران تا امروز هستند.

رسانه سینمای خانگی- تقدیر از بهزاد فراهانی در جشن حافظ

در بیست و دومین دوره مراسم سینمایی و تلویزیونی دنیای تصویر (تندیس حافظ) جایزه یک عمر فعالیت هنری به بهزاد فراهانی اهدا و از او قدردانی می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی به نقل از روابط عمومی جشن حافظ، در بیست و دومین دوره مراسم سینمایی و تلویزیونی دنیای تصویر (تندیس حافظ) جایزه یک عمر فعالیت هنری (تندیس حافظ علی معلم) به پاس یک عمر فعالیت هنری به بهزاد فراهانی اهدا و از او قدردانی می‌شود.

بهزاد فراهانی، زاده بهمن ۱۳۲۳ در فراهان، بازیگر، کارگردان تئاتر، نمایشنامه‌نویس و فیلمنامه‌نویس است. او فعالیت هنری خود را با بازی در نمایشی از بهمن مفید آغاز کرد و بعد از آن با کارگردانان صاحب نامی همچون بیژن مفید، عباس جوانمرد، بهرام بیضایی، شاهین سرکیسیان، نصرت پرتوی و … همکاری کرد. وی همچنین در سینما در آثار ماندگار کارگردانانی چون ایرج قادری، سعید مطلبی، کمال تبریزی، فرزاد موتمن، کاظم معصومی و … نقش آفرینی کرده است.

از نمایشنامه‌های معروف فراهانی «گل و قداره»، «فیروزه»، «خون و گل سرخ»، «بدخیم» و «مطرب» می توان نام برد.

از آثار ماندگار بهزاد فراهانی می‌توان به نقش آفرینی او در سریال‌های «امام علی (ع)»، «کت جادویی»، «پس از باران» و … اشاره کرد. وی به تازگی اولین فیلم سینمایی خود به نام «مهمانی از کارائیب» را کارگردانی کرده است.

بیست و دومین مراسم سینمایی تلویزیونی دنیای تصویر (تندیس حافظ) به عنوان تنها مراسم خصوصی حوزه سینما و تلویزیون ایران، هفته آتی در تهران برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- آیا «شماره ده» پروفروشترین فیلم دفاع مقدس امسال است؟

تهیه کننده فیلم «شماره ۱۰» بیان کرد که با مبلغ پرداختی تلویزیون برای پخش این اثر و محاسبه آن در سینما می‌توان گفت این فیلم پرفروش ترین فیلم دفاع مقدسی امسال شده است.

به گزارش سینمای خانگی، ابرهیم اصغری تهیه کننده فیلم «شماره ۱۰» در گفتگو با مصطفی امامی مجری «استودیو هشت» رادیو نمایش درباره این فیلم که ابتدا روی آنتن تلویزیون رفت و بعد در سینما اکران شد، بیان کرد: این فیلم ابتدا برای پرده سینما ساخته شده بود و با توجه به جوایزی که در جشنواره فجر دریافت کرد و ارتباط خوبی که می‌توانست با مخاطب برقرار کند بهتر بود ابتدا در سینما اکران می‌شد.

وی ادامه داد: شرایط کلان کشور به گونه‌ای است که برخی از فیلم‌ها می‌توانند آنتن تلویزیون را در شرایط ویژه پوشش دهند. این فیلم هم با اصرار دوستان در ایام نوروز در تلویزیون پخش شد. ما آن زمان هم بنا داشتیم همزمان با هفته دفاع مقدس به احترام این روز و مخاطب سینما که دوست دارد این فیلم‌ها را در سینما ببیند فیلم را در این ایام در سینما اکران کنیم.

اصغری درباره برگشت مالی فیلم نیز گفت: فیلم‌هایی که در سینما اکران می‌شود ۲ وجه دارد یکی بحث فرهنگی است و بخش مهمتر بازگشت مالی و فروش فیلم هاست. خوشبختانه فیلم «شماره ۱۰» با توجه به مبلغی که تلویزیون پرداخت کرده است تا الان پرفروش‌ترین فیلم دفاع مقدسی امسال است. اگر این مبلغ قرار بود در سینما اتفاق بیفتد بیست و چند میلیارد فروش محسوب می‌شد.

وی در پاسخ به میزان مبلغ دریافتی از تلویزیون که حدود ۱۵ میلیارد بوده است یا خیر؟ عنوان کرد: مبلغ دریافتی از صداوسیما کمتر از این میزان بود اما اگر آن مبلغ ضرب در سه شود که محاسبه سینماست یعنی حدود ۲۴ یا ۲۵ میلیارد در سالن‌های سینمایی فروش داشته است.

رسانه سینمای خانگی- راز سر به مُهر امین تارخ چه بود؟

امین تارخ هم مانند عرفا دوست داشت که زندگی در لحظه را سرلوحه کار خود کند؛ کاری که چندان هم آسان نیست.

به گزارش ایسنا، درست یک سال پیش، دوم مهر سال ۱۴۰۱ عصر هنگامی بود که بغض پاییزی اهالی هنر که با غم‌هایی دیگر هم آغشته بود، شکست؛ در حیاط بیمارستان محب در محله یوسف آباد. هنرمندانی که به بیمارستان آمده بودند، فاطمه معتمدآریا، مسعود کرامتی و دیگران هیچ یک رخت عزا در بر نکرده بودند، باورشان نبود که از همین جا باید با یار دیرین خود خداحافظی کنند.

امین تارخ اما دومین روز پاییزی سال گذشته به قطعی‌ترین اتفاق زندگی پاسخ گفت؛ مرگ!

 هنرمندی که بزرگ‌ترین توقعش شنیدن یک خسته‌ نباشید بود.

بازیگری که می‌دانست بزرگ‌ترین چالش میانسالی، درگیری با زمان حال و گذشته است و این چنین است که آدمی، زیستن در لحظه را فراموش می‌کند.

 مانند هر انسان صاحب‌اندیشه‌ای می‌دانست که زندگی دو سؤال و دو معما بین تولد و مرگ است.

او به قدر وسعش کوشید تا زندگی خود را معنا ببخشد. خداوند هم که برای او کم نگذاشته بود؛ از زیبایی چهره تا گیرایی صدا و ذوق و خلاقیت هنری. او نیز این همه را به کار گرفت تا هم خود یکی از هنرمندان نامی کشورش باشد و هم آنچه را در سالیان سال آموخته بود، بی‌دریغ، به نسل‌های بعد از خود ببخشد.

در زمانه‌ای که هنوز در هر اتاقکی، آموزشگاه بازیگری احداث نمی‌شد، او که دانش‌آموخته دوران طلایی دانشکده هنرهای زیبا و کارشناس ارشد مدیریت فرهنگی بود، با تاسیس کارگاه آزاد بازیگری خویش، مشتاقان این هنر را به راهی درست هدایت کرد.

در کاربلدی او همین بس که شمار بالایی از بازیگران شناخته شده امروز، از دل آموزشگاه او بیرون آمدند.

تازه جوانی بود که از شهر شور و شعر، شیراز، به تهران آمد تا در دانشکده هنرهای زیبا درس بازیگری بخواند و نزد استادانی همچون دکتر محمد کوثر، بهرام بیضایی و پرویز پرورش آموزش دید و همواره محمد کوثر را بزرگترین استاد خود می‌خواند. این بازیگر در سال‌های پیش از انقلاب با بازی در نمایش «اتللو» در اولین سال‌های جوانی خود جایزه بازیگری تئاتر را به دست آورد.

او با بازی در نمایش‌هایی همچون «هنری چهارم»، «لورانچیزیو»، «زن نیک ایالت سچوان» و … حضور روی صحنه را تجربه کرد.

امین تارخ که در کارنامه هنری‌اش همکاری با کارگردان‌هایی همچون علی حاتمی، داریوش فرهنگ، رسول صدرعاملی، داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، جلال مقدم و پوران درخشنده به چشم می‌خورد، بازیگری سینما را از سال ۵۸ و با بازی در فیلم «مرگ یزدگرد» به کارگردانی بهرام بیضایی آغاز کرد. او در سن ۲۲ سالگی در اولین سریال تلویزیونی غیر کمدی با عنوان «شهر من شیراز» به ایفای نقش پرداخت و حضور خود را در تلویزیون با بازی در مجموعه‌های درخشانی همچون «سربداران» و «ابن سینا» ادامه داد.

حالا یک سال است که او با همه شادکامی‌ها و ناکامی‌هایش مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست. او نیز چون هما روستا در جهانی دیگر، به دنبال «پرنده کوچک خوشبختی» دوید.

رسانه سینمای خانگی – مزدآبادی: سینمای دفاع مقدس حمایت شود در گستره بین‌المللی هم مخاطب دارد

به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از سینماصبا؛ جواد مزدآبادی، کارگردان سینما و تلویزیون با بیان اینکه سینمای دفاع مقدس نیازمند احیای مجدد است، گفت: در دهه ۶۰ و ۷۰ سینمای دفاع مقدس یکی از گونه‌های پرمخاطب سینمای کشور بود زیرا به لحاظ عاطفی جامعه با این دست تولیدات ارتباط خوبی پیدا می‌کرد اما با گذشت زمان به واسطه تکرارهایی که در این شکل فیلمسازی پیش آمد مخاطب به تدریج از این ژانر فاصله گرفت.

وی افزود: دور شدن مخاطب از تولیداتی اینچنین ربطی به کهنه شدن موضوع ندارد، چون در هشت سال جنگ تحمیلی به اندازه‌ای روایت و قصه وجود دارد که تا سال‌ها می‌توان در فیلمسازی از آن بهره برد. برای مثال به سینمای جهان دقت کنید با گذشت ۷۰ سال از جنگ جهانی دوم هنوز فیلم‌هایی در این حوزه ساخته می‌شود که جذابیت لازم را دارد اما اینکه چرا ما نتوانسته‌ایم از این حوزه استفاده لازم را ببریم دلیلش را باید در متون سینمایی جستجو کرد.

کارگردان فیلم‌های تلویزیونی تحسین‌شده در عرصه دفاع مقدس گفت: مهمترین رکن برای موفقیت یک اثر سینمایی یا تلویزیونی فیلمنامه خوب است که انتظار می‌رود موفقیت یک اثر را تضمین کند. این اتفاق اگر رخ دهد مطمئن باشید دستآوردها آن وسیع خواهد بو البته معدود استثناهایی وجود دارد که با تلاش کارگردان و نویسنده توانستند به موفقیت دست یابند. سریال «عاشورا» ساخته هادی حجازی‌فر یکی از این آثار است که به مدد قصه و کارگردانی مناسب توانست به موفقیت دست یابد.

مزدآبادی با بیان اینکه سینمای دفاع مقدس نیاز به سخت‌افزار مناسب دارد، بیان کرد: فیلم دفاع مقدس کاری پرهزینه است زیرا فضاسازی جنگ، تدارکات خاص خود را طلب می‌کند. اگر این موضوع در کارهای مربوطه لحاظ نشود اثر تولیدی کاری بی‌کیفیت خواهد بود. برای رسیدن به این خواسته نیز مسلما بخش خصوصی قادر نیست که تامین بودجه داشته باشد بلکه نهادهای دولتی از عهده تامین این دست آثار بر می‌آیند.

وی تاکید کرد: یکی از راهکارهای موفقیت در تولیدات نمایشی پرتره نگاری از آدم‌های جنگ است. قهرمانان بسیاری در دفاع مقدس وجود دارند که نشان دادن هر یک از آنها انتظار می‌رود ضامن خلق یک اثر فاخر سینمایی یا تلویزیونی باشد. لازم به ذکر است در پرتره‌نگاری قهرمانان جنگ حتماً باید واقع‌نگری مد‌نظر قرار گیرد و از اغراق نیز پرهیز جدی شود. یکی دیگر از دست‌آوردهای پرتره‌نگاری از قهرمانان جنگ آشنایی نسل جوان با افتخارات این سرزمین است که می‌تواند عزت و افتخار برای کشورمان در پی داشته باشد.

این کارگردان تاکید کرد: سینمای دفاع مقدس اگر حمایت مناسب شود حتی در گستره بین‌المللی هم قادر است مخاطب به دست آورد زیرا جنگ ما با دیگر نبردهای کلاسیک دنیا فرق داشت. در هشت سال جنگ تحمیلی رزمندگان در کنار دفاع از میهن برای اعتقادات و باورهای دینی و انقلابی خود نیز جنگیدند. این ویژگی اتفاقی منحصر به فرد است که برای مخاطب جهانی تازگی دارد.

مزدآبادی در انتهای این گفت‌وگو تصریح کرد: آدم‌هایی که می‌خواهند در این حوزه کار کنند باید هم از تخصص کافی بهره برده باشند هم اینکه جنگ را درک کنند. این گفت تنها به معنای حضور فیزیکی در جنگ نیست بلکه باور به جهادی است که در آن مقطع رخ داده است. برای مثال فیلمسازانی چون رسول ملاقلی‌پور و ابراهیم حاتمی‌کیا الگوهایی بسیار موفق هستند. در میان جوانان هم فیلمسازان خوبی داریم که تواتستند با کارهای زیبایی خود گوشه‌ای از داشته‌های دفاع مقدس را به تصویر بکشند.

رسانه سینمای خانگی – فریدون جیرانی: جامعه خواستار تغییر در خیلی چیزهاست/ محمد خزاعی: کدام تغییرات؟ / جیرانی: تغییرات! / خزاعی: کدام؟ / جیرانی: خیلی! / قسم دادن فریدون به جان مادر محمد! + فیلم

فریدون جیرانی: جامعه خواستار تغییر در خیلی چیزهاست/ محمد خزاعی: کدام تغییرات؟ / جیرانی: تغییرات! / خزاعی: کدام؟ / جیرانی: خیلی! / بحث فریدون جیرانی با رئیس سازمان سینمایی
به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی؛ محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی کشور در برنامه «سینما ۲۵» که اختصاصاً در یوتیوپ پخش می شود و فریدون جیرانی روزنامه نگار و کارگردان سینما و تلویزیون آن را اجرا می کند، حضور یافت و پاسخگوی ایرادات و انتقادات او به سینمای کشور، مدیریت سینمای کشور، درخواست رفراندم! اغتشاشات یا اعتراضات؟! و مباحث ممیزی فیلم ها، مسایل مربوط به فیلم های زیرزمینی، نقد فیلم های سفارشی، و … بود. در بخشی از این برنامه بحث تندی میان آنان درباره سینمای زیر زمینی و ارتباطش با شرایط اجتماعی امروز صورت گرفت که جیرانی شکل‌گیری سینمای زیرزمینی را حاصل تغییرات جامعه طی یک سال گذشته اعلام کرد و گفت که جامعه امروز خواستار تغییر در خیلی چیزهاست. اما در پاسخ به محمد خزاعی که از او خواست تا با ذکر مثال مصادیق تغییر را مشخص کند، از پاسخ دادن طفره رفته، در نهایت گفت که نمی تواند بگوید!

در بخش دیگری از برنامه که جیرانی طیف همسوی خود را تمام جامعه ایران برشمرد و از خزاعی خواست تا این تغییر به رسمیت شناخته شود، محمد خزاعی گفت الزاماً هر تغییری که تنها عده‌ای طرفدار آن هستند، صورت نخواهد گرفت و برای اثبات سخن خود از فرانسه مثال زد. جیرانی که از پاسخ به خزاعی درمانده بود، او را به مادرش قسم داد که ایران را با فرانسه مقایسه نکند!

فیلم کامل مصاحبه محمد خزاعی با سینما 25 را اینجا ببینید

https://cinemayekhanegi.ir/wp-content/uploads/2023/09/Bale-Lite.mp4
خروج از نسخه موبایل