به گزارش پایگاه خبری سینمای خانگی به نقل از شبکه های اجتماعی؛ این کودک تنها بازماندۀ بمبارانی است که منجر به کشتهشدن مادرش و ۶ نفر دیگر شد.
در همین ایام عده ای از چهره های سینمایی، تلویزیونی، ورزشی، و موسیقی کشور با وجود نگاه های متفاوت، با بیان های مختلف نسبت به این شنیع ترین اقدام جنایتکارانه دوران واکنش نشان داده اند. از میان این چهره ها به افرادی همچون پرویز پرستویی، پوریا پورسرخ، بهرام افشاری، حسام نواب صفوی، شبنم مقدمی، بهداد سلیمی، علی لهراسبی، محسن چاووشی، حامد همایون، علیرضا بیرانوند، هنگامه قاضیانی، علیرضا نیکبخت، سردار آزمون، مژده لواسانی، فرزاد مجیدی، حامد آهنگی، محمد بهرامی، سارا منجزی پور، محسن کیایی، و محمدحسین مهدویان اشاره می شود.
پایگاه خبری سینمای خانگی، بار دیگر این مصیبت جانکاه را به قلب مقدس حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و همه آزادگان عالم تسلیت عرض نموده، از خداوند بزرگ نابودی رژیم کودک کش صهیونیستی و حامیان ناجوانمرد آنان را مسئلت می نماید.
کارگردان فیلم سینمایی «اخت الرضا» با حضور در برنامه سینمایی «نقد سینما» به ارائه توضیحاتی درباره فرآیند تولید این اثر پرداخت.
به گزارش سینمای خانگی از روابط عمومی موسسه بهمن سبز، سید مجتبی طباطبایی کارگردان فیلم سینمایی «اخت الرضا» در شامگاه ۲۸ مهر ماه، در برنامه تلویزیونی «نقد سینما» حاضر شد و درباره این اثر به گفتوگو پرداخت.
در «میز نقد سینمای ایران» برنامه «نقد سینما»، محمد صابری روزنامهنگار سینمایی میزبان سیدمجتبی طباطبایی کارگردان فیلم سینمایی «اخت الرضا» بود.
در ابتدای این بخش از برنامه امیررضا مافی درباره ساخت این فیلم توضیح مختصری داد و گفت: یکی از فیلمهایی که در سکوت خبری و با در کنار هم قرار گرفتن عتبات و با همکاری سازمان سینمایی سوره ساخته شد و به یک موضوع مغفول در سینمای ایران میپرداخت، فیلم «اخت الرضا» بود.
سپس سید مجتبی طباطبایی درباره فیلم خود اظهار کرد: این اثر سینمایی یا بهتر بگوییم داکیو درام یا همان مستند داستانی، سومین تجربه تاریخی من در حوزه تاریخ اسلام بود، در آثار قبلی در جایگاه تولید یا تهیهکننده قرار گرفته بودم و در مورد فیلم «سلمان فارسی» یک همکاری خوب با عتبه عباسی (ع) داشتیم که بعد از بازتابی که در کشور عراق و کشورهای خلیج فارس از دیدن این فیلم رخ داد برای تجربه بعدی از ما برای بازسازی یک مستند ۳۰-۴۰ دقیقهای، در عتبه حسینی و استان مقدس حضرت معصومه (س) دعوت به عمل آمد. یکی از چالشهای ما این بود که خیلی نمیتوانستیم نزدیک شخصیت معصوم و در این فیلم حضرت معصومه (س) شویم و این کار خیلی ملاحظات داشت، برای همین سعی کردیم فیلم را در سکوت کامل خبری پیش ببریم تا کمتر حساسیتها برانگیخته شود. وقتی تصویربرداری فاز یک پروژه انجام شد این دل و جرات را پیدا کردیم که آن را تبدیل کنیم به یک داکیودرام سینمایی.
محمد صابری در واکنش به صحبتهای طباطبایی ضمن اشاره به ارزشمندی پژوهش این اثر به عنوان یک مستند سینمایی، جنبه دراماتیک آن را برای خلق قهرمان ستود و گفت: با توجه به اینکه قهرمان در این جنس از روایتها از جنس قهرمان غایب است اما شما به درستی و هوشمندانه از قهرمان اصلی روایت فاصله گرفتهاید.
طباطبایی در ادامه درباره اینکه چگونه و چقدر نگاه مستندگونه به این اثر داشته است، عنوان کرد: من چون از تئاتر و نمایش شروع کردم و خاستگاه تئاتر هم آیین بوده است پس در گام اول میخواستیم در این اثر یک کار آیینی انجام دهیم؛ یک کار مبتنیبر ایدئولوژی با نگاه به شخصیتی مقدس. به همین منظور خیلی ملاحظات جدی وجود داشت. یعنی یا من باید به سمت صرف مستندات تاریخی میرفتم که در آن قالب، یک مستند قابل دفاع خوب اما فاقد جذابیتهای بصری و دراماتیک ارائه میدادم و یا سمت داستان و درام میرفتم که در این صورت باید تخیل خودم را دخیل میکردم. در مورد این گونه آثار مرتبط با معصومین، ملاحظاتی هست که دو بال دارد، یکی بال محتوا و یکی بال تکنیک، آن بال محتوا خیلی پیچیده است و خیلی مراقبتها نیاز دارد، برای همین در تخیل هنرمندانه، من دستم بسته بود اما با این وجود موقعیتهایی را وارد قصه کردم که لطمهای به آن مستندات تاریخی نزند، من حرفی را متقن نزدم بلکه سعی کردهام یک سری مستنداتی بیاورم که قابل دفاع باشد.
مافی در ادامه گفتوگو به ذکر چند نکته درباره فیلم «اخت الرضا» پرداخت و گفت: اینکه آقای طباطبایی میگویند مستند سینمایی، میخواهند تاکید کنند که اثر من مستند است. کاری که آقای طباطبایی کردهاند و بسیار تحسین برانگیز است این است که در قم با بازیگران و عوامل محلی قم و با بودجهای بسیار محدود در قبال یک اثر تاریخی، یک درام سینمایی ساخته اند که مطمئناً سالیان طولانی در تلویزیون به مناسبتهای مختلف پخش خواهد شد، فلذا یک اثر درخشانی خلق شده است و اینکه عتبه مقدسه آمدند پای این کار خیلی اتفاق بزرگی است.
طباطبایی در نهایت از هادی مقدم دوست برای کمک به این اثر در راستای داستانی شدن آن، یاد و از او قدردانی کرد.
فیلم سینمایی «اخت الرضا» از ۲۲ مهر ماه در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است و پخش آن را موسسه فرهنگی تبلیغاتی بهمن سبز برعهده دارد.
فیلم کوتاه «خانواده آقا بابک» به کارگردانی امینرضا علیمحمدی و تهیهکنندگی امین رفیعی به هفتمین دوره جشنواره شیبویا در ژاپن راه یافت.
به گزارش سیسنمای خانگی از ایسنا و بنابر اعلام عوامل فیلم، «خانواده آقا بابک» در هشتمین حضور بینالمللی خود به هفتمین جشنواره «Shibuya» راه پیدا کرد. این جشنواره که از تاریخ ۲۲ تا ۲۴ دسامبر (اول تا سوم دی ماه) در توکیوی ژاپن برگزار میشود، در بخشهای فیلم کوتاه و بلند، موزیک ویدیو و سریال تلویزیونی پذیرش داشته است. دیگر عوامل فیلم کوتاه «خانواده آقا بابک» عبارتند از: نویسنده: سولماز اعتماد و امینرضا علیمحمدی، بازیگران: افشین حسنلو، توران رمضانی، عباس ایمانی، امیر مقیمی، لیلا حسینزاده، سعید کریمی و لئوناردو، برنامه ریز و مجری طرح: توفیق حیدری، مدیر فیلمبرداری: مهدی ایل بیگی، مدیر تولید و تدارکات: امید چنگیزی و محمد چنگیزی، طراح صحنه: علی خیری، طراح لباس: امین رضا علی محمدی، طراح چهره پردازی: محمد سام کیانی فر، تدوین: شیدا گرجی، منشی صحنه: المیرا آزاد، مدیر صدابرداری: عباس ایمانی، طراح و ترکیب صدا: حامد حسینزاده، آهنگساز: هومن نامداری و آرمین اخلاقی، تصحیح رنگ و نور: فربد جلالی، عکاس: سجاد قلی پور، طراح پوستر: شایان شفابخش، گروه کارگردانی: کیان ساربان، علی محمد حسینی، میلاد شریفی.
علی سلیمانی، مصداق درست هنرمند دغدغهمندی است که با درک درستی از شرایط، موفق به تببین دغدغهمندیهای اجتماعی خود و حرکت در این مدار شد؛ بهگونهای که حالا و ۲ سال پس از درگذشتش، این مسیر با قدرت توسط همسر و دخترش پیموده میشود.
به گزارش سینمای خالنگی از ایرنا، علی سلیمانی، یکی از استعدادهایی بود که پس از حدود ۳ دهه تجربه حرفهای در سینما، تلویزیون و تئاتر، درست در زمانی که در مرز پروانگی و بلوغ جریانساز قرار داشت، در جدال با ویروس منحوس کرونا، دار فانی را وداع گفت.
سلیمانی اگرچه فعالیت حرفهای در زمینه بازیگری را از سال ۷۳ و با فیلم سفر بخیرداریوش مودبیان تجربه کرد اما بسیار خوششانس بود که در دومین تجربه حرفهای خود، مقابل دوربین رسول ملاقلیپور قرار گرفت. حضور سلیمانی در سفر به چزابه، نشانگر آن بود که وی از فیلتر دشوار ملاقلیپور در جذب چندین بازیگر تازهنفس و جدید، به سلامت عبور کرده و مورد وثوق یکی از سختگیرترین کارگردانان سینمای ایران در زمینه بازی گرفتن از بازیگر قرار گرفت. آنچنان که وی در کار بعدی حاجرسول که در همان سال جلوی دوربین رفت (نجاتیافتگان) نیز به عنوان بازیگر حضور داشت.
موفقیت خیرهکننده سفر به چزابه، به شناخت تمام بازیگرانی که در آن پروژه حضور داشتند، انجامید و طبیعی است که فعالیت حرفهای سلیمانی نیز پس از این کار، با افزایش قابلتوجهی همراه شود. بهطوری که در همان دهه ۷۰ در فیلم کارگردانان سرشناسی چون علی حاتمی (جهان پهلوانتختی) و پرویز شیخطادی (سرزمین پدربزرگ) مقابل دوربین رفت. جنس بازی سلیمانی همچنین به مذاق کارگردانان تلویزیونی نیز خوش آمد و سبب شد تا وی در همان دهه ۷۰، در کارهایی چون روشنتر از خاموشی (حسن فتحی)، داستان یک شهر (اصغر فرهادی) و ماهمهربان (بهروز بقایی) به ایفای نقش بپردازد.
جنس ساده بازی سلیمانی در کنار صمیمیتی که در لحن و زبانبدن این بازیگر وجود داشت سبب شد تا وی بتواند نقشهای مکمل را با درایت و هوشمندی تجربی بالایی درک کرده و آن نقشها را بهعنوان بازوهایی کمکرسان به شخصیتهای اصلی داستان وصل نماید. درواقع این مدل بازی سبب تقویت بنیه فیلمنامه و تقویت شخصیتپروری کار شده و فضای سیال فیلمنامه را به مابهازای بیرونی خود نزدیکتر مینمود.
جنس ساده بازی سلیمانی در کنار صمیمیتی که در لحن و زبانبدن این بازیگر وجود داشت سبب شد تا وی بتواند نقشهای مکمل را با درایت و هوشمندی تجربی بالایی درک کرده و آن نقشها را بهعنوان بازوهایی کمکرسان به شخصیتهای اصلی داستان وصل نماید
همین مختصات سبب شد تا سلیمانی در دهههای ۸۰ و ۹۰، روزهای پرکاری را در سینما و تلویزیون تجربه نماید. ازجمله مهمترین فعالیتهای سینمایی سلیمانی میتوان به فیلمهای بیپولیحمید نعمتالله، یک وجب از آسمانعلی وزیریان، در مدت معلوموحید امیرخانی و تنگه ابوقریببهرامتوکلی اشاره کرد.
سلیمانی همچنین در سریالهایی چون سقوط یک فرشته، وضعیت سفید، پایتخت، معمای شاه، وارش، کتونی زرنگی و دادستان به ایفای نقش پرداخت.
این چهره در طول حدود ۳ دهه فعالیت حرفهای در سینما و تلویزیون، مناصب مختلفی را تجربه کرد که ازجمله آنها میتوان به طراح دکور و مجری اشاره کرد. سلیمانی همچنین در سال ۹۵، فیلم اشنوگل را کارگردانی کرد که موفق شد بازتابهای خوبی را به خود ببیند. وی همچنین در تمام این سالها در بیش از ۳۰ تئاتر به روی صحنه رفت و توانست اتفاقهای خوبی را در این حوزه به ثبت برساند.
البته آن چه بیش از این رزومه سنگین برای سلیمانی و در ذهن مخاطبان یه یادگار ماند، برنامههای فرامتن او در حوزه اجتماعی بود. برنامههایی که وی را تا اندازههای یک مصلح اجتماعی و خیری دلسوز بالا میکشید و نامی نیک از وی به جا گذاشت. با چنین دغدغهای بود که تنها چند روز پس از درگذشت سلیمانی، همسر وی به همراه تنها فرزندشان، آستین همت را بالا دادند تا بخشی از آرزوهای سلیمانی را برآورده کنند و بنابراین با رایزنیهای گسترده موفق شدند تا مکانی را برای آموزش فرهنگی کودکان کار تاسیس کنند.
این مرکز فرهنگی هنری که سبا نام دارد، در حال حاضر ۵۰ هنرجوی بین ۷ تا ۱۵ سال دارد که توسط معلمانی داوطلب آموزش داده میشوند. در این مرکز، دورههای آموزشی نمایش عروسکی، قصهگویی، داستاننویسی، زبان انگلیسی، ژیمناستیک، شعرخوانی و… برگزار میشود که از چند روز دیگر، کلاسهای آموزشی مدارس هم به این برنامه اضافه میشود. البته که برنامههای بسیار دیگری برای این مرکز در نظر گرفته شده است که به تناوب، در آیندهای نزدیک از آنها رونمایی میشود.
این حرکت ازجمله باقیات و صالحاتی است که برای علی سلیمانی ماند. بازیگری که نمونه درستی از قرار گرفتن یک هنرمند در نقطه طلایی و صحیح خود است. بازیگری که هیچگاه دچار افراط و تفریط نشد و در تمام این سالیان، با تداوم فعالیت حرفهای خود در تمامی مدیومها، توانست تراز اجتماعی خود را در سطحی بالا نگهداشته و با میراث قابل افتخار خود که همسر و دخترش است، به این جریان استمرار بخشیده تا نام و یاد وی، ۲ سال پس از درگذشتش، همچنان زنده و جاری باشد.
علی سلیمانی که در عرصه هنر خاطرات خوبی از خود به جای گذاشت، در تمام این ۳ دهه، با تفکری درست و پیشرو، به مثابه هنرمند دغدغهمندی ظاهر شد که توانست از تمام ظرفیتهای هنری خود در جهت بسط مفاهیم اخلاقی و انساندوستانه بهرهمند شده و اینچنین نام خود را در فرهنگ این سرزمین، جاودان نماید.
یکی از بازیگران شناختهشده سینما، تئاتر و تلویزیون با انتشار متنی یاد و خاطره کودکان و مادران شهید فلسطینی به ویژه در بمباران بیمارستان المعمدانی غزه را گرامی داشت.
به گزارش سینمای خانگی از مهر، فرهاد قائمیان از بازیگران شناختهشده سینما، تئاتر و تلویزیون با انتشار دلنوشته ای یاد و خاطره کودکان و مادران شهید فلسطینی به ویژه در بمباران بیمارستان «المعمدی» غزه را گرامی داشت.
در متن نوشته شده از سوی فرهاد قائمیان آمده است:
«غزه، فلسطین، خاک و خون باروت.
کودک، شهید، مادر، ستارههای بیلبخند.
غزه، فلسطین، مقاومت.
سرهای برشانه آویخته، فریاد فرو خورده در خون.
غزه، فلسطین، خاک داغ حادثه،
خاک هزارفانوس، خاک بیتالمقدس.
خاک کشور، خاک وطن، خاک خاکستر شدهای که آوارش بر سر کودک و مادرش ریخت و پدر را خَم کرد.
سنگهای خونین باقیمانده در دستان لرزان پدر، فریادش را بر افروخت.
جنگ، مقاومت، خون، شهادت،
ولی به کدامین گناه؟
گتاه کودکی؟ گناه مظلومیت؟ گناه بی پناهی؟ گناه غیرت بر آب و خاکش؟
کودکم، مادرم، خواهرم، برادرم،
من خانهای دارم، خانهای امن، خانهای گرم و بدون دلهره تا ابدیت.
خانه عشق و دوستی، خانه همدلی و همدردی، خانهای امن؛ خانه دلم.
دیگر در غربت کسی نباش، دیگر رویاهایت را در زیر آوار ناملایمتیها و ناهنجاریها خاک نکن.
دیگر بیا و این بار دلم را وطن خود بدان تا با هم در این خانه شهادت پدر را به جان بنشانیم.
بیا کودکم، بیا برائت قصه بگویم، قصهای از جنس بلور و گلاب، به طعم صلح که ریشهاش مقاومت است و نورش، طلیعه صبح بیمرگی، صبح آزادی، صبح بیدلهره، صبح روشنایی.
بیا مادرم، ای چراغ خانه فرزندان شهیدت،
بیا که چادر بر خاک و خون کشیده ات را ارج نهم.
بیا که باری دیگر با هم سفره مهربانی را در خانه دلمان بگشاییم و خانه مهر را بیاراییم.
خواهرم، برادرم،
ای که امروز تو را کم از هموطنانم نمیدانم
خاک شهیدانتان را میبوسم، دردتان را به جان میخرم و اشک را به سویدای دل میستایم.
مرا یار و همراه خود بدان و بمان تا مقاومت بماند،
تا همگان بدانند که خون شهدا زرین چشمهای است که بر خاک پاکتان جاری است.
شامگاه ۲۲ مهرماه خبری هولناک جامعه هنری کشور را تحت تاثیر قرار دارد؛ قتل داریوش مهرجویی و همسرش با ضربات چاقو در ویلای شخصی شان در کرج به سرعت در فضای رسانهای و سیاسی کشور بازتاب یافت و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داد.
به گزا رش سینمای خانگی از ایرنا، از ساعات اولیه وقوع حادثه تیم های جست و جو و کارآگاهان زبده پلیس آگاهی با حضور در محل حادثه به بررسی صحنه قتل، سناریو قاتل یا قاتلان احتمالی و یافتن سرنج ها همت گماشتند و حتی از طریق سگ های آموزش دیده ردخون مقتولان را نیز دنبال کردند.
همان زمان سخنگوی پلیس به مردم اطمینان داد که پلیس عاملان قتل داریوش مهرجویی و همسرش را به زودی دستگیر کرده و آنان را به دستگاه عدالت خواهد سپرد.
هرچند در همان ساعات اولیه شیطنت های برای به انحراف کشاندن پرونده و یا حتی نسبت دادن قتل به اتباع مطرح شد اما ورود به موقع پلیس و مسوولان به موضوع مانع از دامن زدن به شایعات شد.سیروس دهقان شیری مدیرکل اموراتباع و مهاجرین خارجی استانداری البرز گفت: نقش اتباع غیرایرانی در قتل مهرجویی و همسرش که شب گذشته در ویلای خود در اطراف کرج به قتل رسیده بودند، مشخص نیست و این ادعا تایید نشده است.
وی تاکید داشت: قاتل یا قاتلان این حادثه هنوز شناسایی نشده اند و تحقیقات پلیس در این زمینه به صورت جدی آغاز شده است .
حتی دادستانی تهران به برخی رسانه ها در راستای حفظ و ارتقاء امنیت روانی جامعه هشدار داد و مدیران رسانههای «اعتماد» و «فراز» و برخی انسانرسانهها که مطالبی را در رابطه با قتل داریوش مهرجویی منتشر کرده بودند، فراخوانده شدند.در پایان روز نخست جستو جو پلیس بیانیه ای درباره تحقیقات صورت گرفته برای تنویر افکار عمومی منتشر کرد که در آن تاکید شده بود چهار مظنون شناسایی و دو نفر دستگیر شده اند و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
گزارش پزشکی قانونی پس از انجام کالبدگشایی علت فوت مرحوم مهرجویی و همسرش را خونریزی شدید به دلیل جراحات وارده به واسطه برخورد چاقو یا جسم برنده و نوک تیز به بدن اعلام کرد؛ البته ضرباتی با چوب و یا جسم سخت نیز به سر مرحوم مهرجویی برخورد کرده بود که منجر به شکستگی سر نشده و علت فوت نبوده است.
با این حال فرضیه سازی و گمانه زنی درباره قاتل یا قاتلان احتمالی مرحوم مهرجویی در فضای مجازی ادامه داشت و حتی اظهاراتی هم منتسب به وکیل وی منتشر شد؛ با این حال فرهنگ سروری وکیل سابق و مشاور حقوقی مرحوم داریوش مهرجویی در گفت و گو با ایرنا با بیان اینکه خانواده این مرحوم هنوز در شوک هستند، گفت: اظهاراتی از من نقل میشود که صحت ندارد و باید از گمانهزنیها و انتشار اخبار کذب پرهیز شود.
عصر دوشنبه – ۲۴ مهر – دومین اطلاعیه پلیس در این زمینه منتشر شد؛ سردار منتظر المهدی اعلام کرد که تعداد مظنونان بازداشت شده پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش به هفت نفر رسیده است.
به گفته سخنگوی فراجا، کارآگاهان در ادامه اقدامات و ارتباطات فنی در سه حوزه اطلاعاتی، آزمایشگاهی و میدانی هفت نفر از مظنونان پرونده را طی عملیاتهای جداگانه تا پاسی از شب گذشته در نقاط مختلف کشور دستگیر کردند. در این زمینه ابعاد تازهای از فرایند کشف ایجاد شد. کماکان تحقیقات به صورت جدی در حال انجام است. شواهد و قرائن حکایت از ا خبار امیدوارکننده در قطعیت در کشف جرم را دارد.
صبح روز سه شنبه – ۲۵ مهر – رییس کل دادگستری البرز از تشکیل کارگروه مشترک برای پیگیری پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش در این استان خبرداد و اعلام کرد: در پروندههای قتل که قاتل در صحنه جرم دستگیر نشده و ناشناس است، به منظور کشف جرم و شناسایی قاتل یا قاتلان فرضیههای مختلفی در خصوص علل و انگیزههای قتل مطرح و بررسی میشود و به تبع آن اشخاصی که به هر نحوی میتوانستند انگیزه قتل داشته باشند حسب مورد و مطابق مقررات با دستور مقام قضایی احضار یا بازداشت و از آنها تحقیق میشود و به همین جهت در رسیدگی به پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش تاکنون ۱۰ نفر بازداشت شدهاند.
همان شب دوباره در فضای مجازی، بحث شناسایی و دستگیری قاتل به خبر نخست تبدیل شد و به دنبال آن پلیس در اطلاعیه ای این گمانه زنی ها را تکذیب و اعلام کرد: انتظار میرود تا رسانهها مبتنی بر اخبار متقن و از مسیر دفتر سخنگوی پلیس اطلاع رسانی کرده و از گمانه زنیهای بی اساس دوری کنند.
به گفته پلیس، تا این لحظه بر اساس اظهارات دستگیر شدگان قبلی ۲ مظنون دیگر شناسایی و جمع دستگیر شدگان به ۹ نفر رسید و همچنان کاراگاهان در حال اقدامات فنی و حرفهای در این خصوص هستند و برای رسیدن به نتیجه نهایی دقیق نیاز به زمان دارند.
البته برخی نیز اقدام به انتشار تصاویری از لحظه های بعد از قتل داریوش مهرجویی و همسرش پیش از حضور پلیس در صحنه جرم در فضای مجازی کرده بودند که این موضوع در دستور کار مراجع مرتبط قرار گرفت و عامل انتشار این تصاویر نیز شناسایی شد.
صبح روز چهارشنبه – ۲۶ مهر – پیکر پیکر «داریوش مهرجویی» کارگردان ، سینما و تلویزیون؛ و «وحیده محمدی فر» فیلمنامه نویس با حضور جمعی از هنرمندان از مقابل تالار وحدت به سمت خانه ابدیشان در بهشت زهرا بدرقه شد تا پرونده زندگی جسمانی و هنری یکی از پایه گذاران موج نو در سینمای ایران بسته شود.
همان روز وزیر کشور در حاشیه جلسه هیات دولت با اعلام اینکه سرنخ هایی از قاتل مهرجویی و همسرش به دست آمده است و فراجا با جدیت این موضوع را در دست پیگیری دارد، گفت: حواشی ایجاد شده درباره قتل داریوش مهرجویی و ارتباط آن با قتلهای زنجیرهای، این اظهارات را بیپایه و ناصحیح دانست و گفت: اینکه عدهای تلاش میکنند هر ماجرایی از این دست را به مساله خارج از آن عرصه تبدیل و تفسیر کنند، مورد سوال است.
وی با اشاره به اینکه برخی به دنبال آشفته سازی و ناامن سازی فکر جامعه هستند و سعی دارند مسائل را در زمینه ای دیگر تفسیر کنند، افزود: قتل آقای مهرجویی واقعه تلخی بود و افکار عمومی را جریحه دار کرد و این به شدت محکوم و اخلال در نظم عمومی است.
سرانجام صبح روز پنجشنبه – ۲۷ مهر – سردار “سعید منتظر المهدی” سخنگوی پلیس از شناسایی قاتل داریوش مهرجویی و همسرش خبر داد. قاتل جزو دستگیرشدگان پلیس به عنوان مظنون بود.
سخنگوی پلیس تاکید کرد: دقایقی پیش قاتل اصلی که جزو دستگیرشدگان پلیس بود، پس از انجام اقدامات فنی، شناسایی و اتهام وی به قطعیت رسید. بازجویی ها کماکان برای شناسایی همدستان و زوایای پنهان این قتل در حال انجام است. به زودی صحنه جرم بازسازی و اطلاعات تکمیلی ارائه خواهد شد.
اکبر قدمی بازیگر سینما و تلویزیون پس از تحمل یک دوره بیماری امروز در خارج از کشور دارفانی را وداع گفت.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، شورای مرکزی انجمن بازیگران سینمای ایران با تایید این خبر به خانواده این بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون کشورمان و همکارانش تسلی ت گفت.
قدمی که فروردین ماه ۱۳۳۰ متولد شده بود، در دهه هفتم زندگی اش از دنیا رفته است.
او در رؤیای خیس، جایی برای زندگی، برگ برنده، لانه عقابها، مرد عوضی، ارابه مرگ، طوفان، شیخ مفید، حسرت، روز شیطان، مجسمه، مسافران، تحفهها و… به ایفای نقش پرداخته بود.
و سریالهای چون شهریار و مرد هزار چهره را هم در کارنامه هنریاش دارد.
پس از جنایات شب گذشته رژیم صهیونیستی، تعداد زیادی از هنرمندان بمباران بیمارستان المعمدانی غزه را محکوم کرده و آن را یک نسلکشی ظالمانه دانستند. احسان علیخانی، روزبه بمانی، هدیه تهرانی، هوتن شکیبا، مژده لواسانی، هومن حاجی عبداللهی حسین سلیمانی و فرزاد حسنی از جمله هنرمندان و چهرههایی هستند که به این اتفاق تلخ و هولناک واکنش نشان دادند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، شب گذشته یکی از فجیعترین جنایات رژیم غاصب صهیونیستی رقم خورد و این رژیم جنایتکار در اقدامی وحشیانه با حمله به بیمارستان المعمدانی غزه بیش از هزار شهید و مجروح به جا گذاشت.
هنرمندان سینما و تلویزیون و موسیقی همگام با دیگر اقشار مردم این جنایات را محکوم کردند.
فرزاد حسنی به بمباران بیمارستان غزه توسط اسرائیل واکنش نشان داد و نوشت: هر کسی در مورد جنایتکار بودن اسرائیل اگر و امایی بیاورد، باید دهانش را جِر داد. اسرائیل شر مطلق است.
هدیه تهرانی نیز با انتشار یک ویدئو به حمله بیمارستان المعمدانی غزه واکنش نشان داد.
احسان علیخانی در واکنش به این جنایت نوشت: حمله موشکی به بیمارستان که تنها پناه بیمار، زخمی، زنان و کودکان است. این یک فاجعه است، برای انسان، برای انسانیت، برای تمدن بشر، برای تمام ادعاهای توخالی جهان، برای تمام صورتهای نقاب زده با لبخند که فریاد انسانیت و عدالت سر می دهند. تنها قربانی سیاست کثیف مردم بی گناهند.
روزبه بمانی با جمله «نفرین به جنگ» به این حادثه واکنش نشان داد.
مجید واشقانی نیز نوشت: دیگر باید به انسان بودن تسلیت گفت.
داریوش فرضیایی نیز این گونه نوشت: کودکان مظلومترین قربانیان هر جنگی هستند. در همه ادیان الهی خواست و اراده خداوند نوزادان را نصیب والدین میکند. نوزاد در جنگ ها به جرم کودک دشمن بودن بیشترین آسیبها را میبیند. نفرین به جنگ.
علیرضا خمسه بازیگر سینما تئاتر و تلویزیون کشورمان ـ با انتشار تصویری تلخ از کودک بیجان در دستان پدرش به کشتار کودکان فلسطینی واکنش نشاده داد و نوشت: «گاهی کلمات درد دارد اما صدا ندارد کشتن دهها کودک بیگناه جنایت فوق بشری است.»
ملیکا زارعی مجری برنامههای کودک و نوجوان ـ نوشت: «این روزها روز کودک است و بیشتر بچهها در جشن و شادی و … من هم به سبب حرفهای که دارم در معاشرت با بچهها باید در این شادی سهیم باشم اما… مگر میشود تصاویر دردناک کودکان بیگناه و معصوم غزه از جلوی چشمانم محو بشود!؟ تصویر زجههای پدران و مادران داغدیدهای که معلوم نیست، آیا فردا را خواهند دید … همه این تصاویر خواب را از چشمانم ربوده، تنها آرزوی روزی رو دارم که صدای شادی کودکان بیگناه تمام دنیا رو پر کنه. یاد همه کودکان عزیز و بیگناه که این روزها در خون غلتیدن گرامی…»
حسن روحالامین نقاش ایرانی با بازنشر تابلوی مرگ گنجشک نسبت به جنایت بیمارستان المعمدانی غزه و حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داد.
حسین فرح بخش تهیهکننده سینما ـ با انتشار تصویری تلخ از دو کودک فلسطینی در کنار آوار خانههایشان نسبت به حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داده است.
محمد بحرانی صداپیشه و بازیگر ـنیز با هشتک #مرگ_بر_جنگ در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی نوشته است: یه موقع جنگ هم قوانینی داشت. این جنگ نیست. نسلکشی است. بیست و چند سال است که برای بچهها برنامه میسازم به امید بهتر شدن جهان برای آدمهای آینده … ه. اما دیگه ناامیدم.
محمد معتمدی خواننده هم با انتشار تصویر تلخ از کشتار کودکان به بمباران بیمارستان غزه واکنش نشان داد.
گرشا رضایی خواننده پاپ هم با انتشار تصویری تلخ از کودکان آسمانی با بال فرشتگان به کشتار کودکان، با هشتک نفرین به جنگ به حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داد.
روزبه بمانی هم با انتشاری تصویری از غزه به حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داده است.
شهرزاد کمالزاده در واکنش به به حملات رژیم صهیونیستی نوشت: «شهید غسل ندارد … لعنت به شما که به بیمارستان هم رحم نکردید …»
در ادامه تصاویری از واکنشها و همدردی هنرمندان به جنایات اخیر را مشاهده میکنید.
واکنش هوتن شکیبا
مونا کرمی بازیگر هم با هشتک غزه به حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان داده و نوشته: جنگ دردهای جهان را بزرگتر میکند.
دیبا زاهدی بازیگر با هشتک بیمارستان المعمدانی به فاجعه انسانی در غزه واکنش نشان داده است.
فرزین محدث بازیگر ایرانی هم در پی این فاجعه انسانی در غزه و بمباران بیمارستان نوشته است: انسان موجود ترسناکی است و جنایت برایش یک سرگرمی.
زیبا کرمعلی بازیگر نیز نوشت: چون خون مردم اسرائیل برای دنیا رنگینتر از بچههای فلسطینه؟
محمود بابایی تهیهکننده سینما در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی نوشت: «کدام روز بیچارهتر از این روزگار و کدام جغرافیا غریبتر از فلسطین…!»
سیدمحمود رضوی نیز با انتشار تصاویری از بیمارستان المعمرانی، از قول سخنگوی امداد و نجات غزه نوشت: بیمارستان المعمدانی دیگر زخمی ندارد. دیگر هیچ کسی در بیمارستان رنج نمیکشد. همه راحت شدند و در آتش سوختند!
فاضل نظری شاعر نیز یکی از شعرهایش را با تصویر کودکی از غزه به اشتراک گذاشت: «سیل آه خلق،سد ظلم را خواهد شکست»
داریوش مهرجویی، کارگردان جریانساز و فرهیخته سینمای ایران که به تازگی درگذشت، سالها پیش در یک مصاحبه تلویزیونی از علاقهاش به «سینمای متعالی» گفت و اظهار داشت: تهیهکنندهها در دوران سلطه سینمای تجاری فیلمنامه «گاو» را رد میکردند.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا زندهیاد داریوش مهرجویی در سال ۱۳۷۶ در مصاحبه تلویزیونی با احمد نجفی، مجری و بازیگر گفته است: من در واقع از همان زمان نوجوانی همیشه برای اندیشه و ایده و فلسفه و فکر یک ارزش بالایی قائل بودم. در واقع فکر می کردم و هنوز هم همین طور است که جوهر تمام هنرها در همان بعد اندیشه ای آن قرار گرفته است.
آثار افلاطون و سقراط برایم خیلی جذاب بود
این کارگردان ادامه داده است: در دورانی که در دبیرستان بودم و نوجوان بودم برای یک مدتی کارهای افلاطون و سقراط برایم خیلی جذاب بود و در همین گیر و دار بود که من با مقوله سینما آشنا شدم و در واقع آن سینمای متعالی برایم جذاب بود. دیدم که چطور می شود از طریق این مدیوم هم مثلا این قدر معنا ایجاد کرد و به اصطلاح به آن بعد اندیشه ای رسید.
در واقع سینما به این صورت برای من معنا پیدا کرد و بعدا دیدم نویسنده هایی که دوستشان داشتم اغلب دو بعد فکر و زیبایی شناسی را با هم دارند. مثلا آلبرکامو، ژان پل سارتر، داستایوفسکی هم رمان نویس و نمایشنامه نویس هستند و هم فیلسوفند و مقالات فلسفی و سیاسی و تاریخی و اجتماعی و … ارائه میدهند. برای من هم این طور توجیه شده بود که من به جای این که داستان بنویسم فیلم می سازم.
حتی یک فیلم کوتاه هم نساخته بودم
مهرجویی درباره فیلم درخشان و ماندگار گاو گفته است: من فیلمنامه ای نظیر گاو را داشتم که جزو فیلمهای هنری متعالی بود. ولی خب هر جایی رفتم قبول نمیکردند. مثلا با تهیهکنندههای مختلف صحبت کردم، ولی همه آنها طرحهایم را رد کردند و آن موقعی بود که گنج قارون را اکران کرده بودند و دوره سینمای تجاری بود. من تا حالا فیلم نساخته بودم. حتی یک فیلم کوتاه هم نساخته بودم. من فقط راجع به سینما خوانده بودم و این ها را از نظر تئوری میدانستم که چی به چی است.
این گفتگوی تلویزیونی در سال ۱۳۷۶ در برنامه حرفهایها انجام و از شبکه تهران پخش شده است. متن این مصاحبه در کتاب داریوش مهرجویی، نقد آثار از بانو تا مهمان مامان منتشر شده است.
داریوش مهرجویی کارگردان سینمای ایران، شب گذشته در ویلایی در فردیس کرج به همراه همسرش به قتل رسید. مرکز اطلاع رسانی پلیس البرز ساعت یک بامداد امروز اعلام کرد که علت فوت این کارگردان باسابقه کشورمان از سوی پلیس در دست بررسی است که به زودی اطلاع رسانی خواهد شد.
«سرب» به کارگردانی مسعود کیمیایی، یکی از اولین فیلمهای ایرانی است که به موضوع فلسطین اشاره میکند. این رویکرد چنین انتظاری را به وجود میآورد که مسئولان ذیربط نسبت به تهیه نسخه باکیفیت از این فیلم اقدام کنند اما این فیلم مهم کیمیایی در بازههای زمانی مختلف به روی آنتن میرود ولی با وضوح پائین.
به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، یکی از کلیدیترین سکانسهای فیلم سرب آنجاست که نوری – روزنامهنگار عدالتطلب- در واکنش به واهمه دانیال از همراهی با او و بازگشت به تهران برای شهادت به نفع میرزامحسنخان، چنین میگوید: من طرف حقم. چیزی به من حکم نمیکنه واسه اینکه یهودی هستی، طرفت نباشم. بحث زیادی، وقتش نیست، دارن میان، شایدم رسیده باشن بچه! اونا میکشنت، راست میگی، هرجای دنیا که بری، اونا میکشنت خیلی راحت، فقط اینجاست که من نمیذارم.
حرف آخر؛ تو قاتلو دیدی، وجدان داری، آدمی، آدم باش یهودی باش، آدم باش مسلمون باش، آدم باش هر چی میخوای باش!! اونایی که عموت و پدرتو کشتن، تو رو هم میکشن! عموت و پدرتو جلوت کشتن و تو فرار میکنی؟؟ ترسوی بزدل عوضی… تو و فلسطین و یهودی و آلمانیبازی باشه واسه دنیا! اونی که تو زندونه، اونی که مفت و بیگناه قراره اعدام بشه داداش منه! من نمیدونم کی درست میگه کی غلط اما میدونم برادرم میرزامحسنخان دروغ و غلط نیست! یهودی و مسلمونی رو بذار کنار، آدم باش، بچه بایست آدم باشی؛ همین! اگه نیستی، من آدمت میکنم.
سرب اگر هیچ چیز نداشت به جز همین دیالوگها، باز خاطرهساز میشد ولی سومین فیلم بعد از انقلاب مسعود کیمیایی که بنا بود با سوژهای سفارشی، به ریشههای شکلگیری اسرائیل بپردازد بدل شد به یکی از بهترین فیلمهای کارنامهاش! سوژهای که اگر در دست هر کارگردانی به جز کیمیایی قرار میگرفت، میشد اثری شعاری ولی کیمیایی چنان آدمهایش را بر فیلمنامه تیرداد سخایی سوار کرد که نه تنها یک نوآر گانگستری درجه یک خلق شد بلکه سرب با فاصله زیاد، یکی از معدود آثار استراتژیک دیدنی تاریخ سینمای ایران شد.
دقیقا همانطور که بهرام بیضایی برای روکمکنی از مدعیان ظاهرالصلاح، درام عاشورایی روز واقعه را نوشت که به یک اثر برجسته بدل شد، همانطور هم مسعود کیمیایی چنان نوآر ضدصهیونیستی، سرب را ساخته و پرداخته کرد که هم طرفداران سینمای خودش را به وجد آورد و هم مدیرانی که در ابتدای انقلاب به دنبال ریلگذاری تازهای بودند؛ منتها برای اینکه امثال بیضایی و کیمیایی -که ریشه در سینمای پیشین داشتند- تصور اشتباهی نکنند، نه گذاشتند بیضایی خودش روز واقعه را بسازد و نه در جشنواره فجر به سرب توجهی نشان دادند!
بله، در آن دوران به دست آوردن دل امثال مخملباف، اهمیت بیشتری داشت! حقیقت سرب، آدم بودن، بود و آدمیت را تمرین کردن! دانیال در برخورد و سپس همراهی با نوری رفته رفته، به درک آدمیت میرسد و تکانه نهایی آنجاست که نوری خود را سپر بلای او میکند تا نه فقط یک یهودی بلکه یک آدم زنده بماند؛ آدمی که میتواند حقطلبی را با خود به سرسرای دادگاه میرزامحسنخان و بعدتر، درون جامعه ببرد.
بعد از سرب فیلمهای مختلفی درباره ددمنشی صهیونیسم و جنایتهای آنها تولید شد و برخی، خوب، مقادیری متوسط و بسیاری هم ضعیف ولی بیش از سی سال پس از تولید همچنان سرب به عنوان یکی از بهترین محصولات استراتژیک سینمای ایران، مدام از تلویزیون پخش میشود و باز مخاطب دارد ولی در عجبیم که پس از سالها و با اینکه اغلب شبکههای تلویزیونی، اچدی شدهاند، همچنان نسخه با وضوح پایین سرب را روی آنتن میفرستند.
خوشبختانه سالهاست فیلمخانهای داریم با بودجه دولتی برای گردآوری نسخههای اصلی فیلمهای تاریخ سینمای ایران پس اینکه با یک رایزنی ساده بشود شرایط استخراج نسخهای فولاچدی و حتی ۴k از سرب، استحصال گردد، نباید کار دشواری باشد.
سرب در دوران نگاتیو و با وسواس بالای مسعود کیمیایی و مدیریت فیلمبرداری محمود کلاری، تولید شده و طبق گفته تهیهکننده آن (محمدهاشم سبوکی) شش برابر هزینه تولید یک فیلم معمولی برای آن صرف گشته، پس ضرورت استخراج نسخهای با وضوح بالا از آن بسیار ضروری است. فیلمخانه ملی ایران و صداوسیما میتوانند یک تعامل دوجانبه داشته باشند برای استخراج نسخههای باکیفیت تمام آثار ماندگار تاریخ سینمای ایران.
فقط حرف زدن و شعار دادن درباره جنایتهای صهیونیستها کافی نیست، باید مخاطب را با زبان تصویر، با ریشه این سبعیت آشنا کرد و یک وظیفه مدیران فرهنگی هم همین است؛ حراست و پالایش و ارائه نسخههای باکیفیت از آثار استراتژیک و یک فقره همین فیلم سرب که خسته شدیم بس که نسخه بیکیفیتش را تحمل کردیم. فیلمخانه ملی ایران ماهیانه اگر فقط یک فیلم ماندگار را ۴k کند سالی ۱۲ فیلم ماندگار ۴k خواهیم داشت.
همین امروز کار را آغاز کنید و چه شروعی بهتر از سرب.