رسانه سینمای خانگی- از هامون تا سرزمین مادری؛ فرهی باشکوه

بیتا فرهی اگرچه به شکلی اتفاقی وارد سینما شد اما در ادامه توانست شمایل یک زن شهری را در جامعه در حال پوست‌اندازی ایران به خوبی به تصویر کشیده و آن ارتباط بهینه را میان شخصیت خود و مخاطب برقرار کند.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، بیتا فرهی بازیگر خوش‌شانسی بود که پایش به سینما، با فیلم مهمی چون هامون باز شد. مهرجویی هفته‌ها به دنبال بازیگر نقش مهشید می‌گشت اما چهره‌ای نمی‌توانست نظر او را به خود جلب کند. ناصر چشم‌آذر که در جریان کنکاش مهرجویی بود، در یک مهمانی که در خانه دایی‌ فرهی برگزار شده بود، او را دید و به مهرجویی معرفی کرد. فرهی تست داد و بلافاصله برای نقش مهشید انتخاب و به این ترتیب، پایش به سینمای ایران باز شد.

اینها تنها شانس فرهی نبود، بلکه همبازی شدن با ستاره بزرگی چون خسرو شکیبایی و راهکارهایی که شکیبایی قدرتمند به فرهی آماتور می‌داد، سبب بیشتر دیده شدن بازی او شد. همین بازی سبب شد تا او برای بازی در نخستین نقش‌آفرینی زندگی‌اش، دیپلم افتخار جشنواره فجر را به دست بیاورد. سونامی هامون سبب شد تا ۳ ضلع مهم این فیلم یعنی مهرجویی، شکیبایی و فرهی، در فیلم بعدی یعنی بانو نیز با یکدیگر همکاری کنند. بانو، هامون زنانه‌ای بود که بخشی از توانمندی حسی فرهی را به تصویر کشید. بازیگری که در بیشترین سکانس‌های این فیلم زنانه حضور داشت و توانست استقلال فردی خوبی از خود به‌عنوان یک بازیگر به نمایش بگذارد.

 فیلم سینمایی بانو

بانو، ۷ سال توقیف شد و فرصتی پیش نیامد تا دومین هنرنمایی فرهی، در همان زمان روی پرده دیده شود که اگر دیده می‌شد، شاید مسیر بازیگری فرهی، تغییر پیدا کرده و به سمت‌وسویی دیگر متمایل می‌شد. با این حال، هم خوش‌شانسی و هم خوش‌سلیقگی فرهی، او را در مسیر خوبی قرار داد چرا که در سومین فعالیت حرفه‌ای خود در سینما، در یکی از بهترین ساخته‌های سینمایی احمدرضا درویش (کیمیا) به ایفای نقش پرداخت، آن‌هم روبروی خسرو شکیبایی. فیلمی که او را برای دومین‌بار، به‌عنوان نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فجر مطرح کرد.

بیتا فرهی طی یک دهه ابتدایی حضور خود در سینما، شمایل زنی روشن‌فکر و پرصلابت را داشت که می‌شد او را به مدنیت درحال گذار اجتماع ایران منتسب دانست

فرهی، در آن سال‌ها شمایل زنی روشن‌فکر و پرصلابت را داشت که می‌شد او را به مدنیت درحال گذار اجتماع ایران منتسب دانست. حضور او در خانواده‌ای فرهنگی نقش ویژه‌ای در این رهیافت داشت.

فرهی در سال ۷۵، بازی در هتل کارتن سیروس الوند را پذیرفت که شاید چندان متناسب با ۳ کار اول او نبود و البته که آورده‌ای نیز برای او نداشت. پس از این کار، فرهی در اقدامی عجیب، در سریال سرزمین سبز به ایفای نقش پرداخت. احتمالا محبوبیت فصل نخست این سریال (خانه سبز) و البته حضور خسرو شکیبایی در این سریال، اصلی‌ترین دلایل پذیرش این کار بود. زوج شکوهمند سینما، این‌بار در تلویزیون شکل نگرفت تا فرهی، پس از چند سونامی سینمایی، اتفاق خوبی را در میانه دهه ۷۰ رقم نزند. هرچند که بازی در فیلم زندگی اصغر هاشمی و همبازی شدن او با خسرو شکیبایی برای پنجمین‌بار طی ۸ سال نیز اتفاق خاصی را به همراه نداشت.

در اواخر دهه ۷۰، اتفاق‌های بهتری برای فرهی رخ داد؛ بازی در فیلم اعتراض مسعود کیمیایی و بازگشت به سینمای مهرجویی با فیلم میکس و البته حضور کوتاه در خانه‌ای روی آب بهمن فرمان‌آرا، سبب شد تا این دهه که شروعی شکوهمند و میانه‌ای ضعیف داشت، با اتفاق‌های خوبی به پایان برسد.

 ولایت عشق

فرهی یکی از کشف‌های خوب سینمای پس از انقلاب ایران بود. بازیگری که توانست شمایل یک زن شهری را در سینمای پس از انقلاب ایران نهادینه کرده و بر باورپذیری بیشتر این فیلم‌ها بیفزاید

در انتهای دهه ۷۰، فرهی طی یک انتخاب جالب، در سریال ولایت عشق به ایفای نقش پرداخت و برای ۴ سال، علاوه بر سریال مهدی فخیم‌زاده، در سریال‌های پدر خاک و طلسم‌شدگان بازی کرد. این سریال‌ها، اگرچه اتفاق چندانی را در کارنامه این بازیگر رقم نزد اما بخش‌های دیگری از توانمندی فرهی را در قالب نقش‌هایی متفاوت به رخ کشید و کرسی وی را به‌عنوان بازیگری در هیبت‌های مختلف تثبیت کرد.

فرهی هرچند در تلویزیون، چندان اقبالی به دست نیاورد اما برگ برنده او، همچنان در سینما بود. او در نیمه دوم دهه ۸۰ در کارهایی چون خون‌بازی رخشان‌بنی‌اعتماد، پارک‌وی فریدون جیرانی، خاک آشنای بهمن فرمان‌آرا، شیرین عباس کیارستمی و در انتظار معجزه رسول صدرعاملی، به ایفای نقش پرداخت.

شیش و بش، بشارت به یک شهروند هزاره سوم، دوران عاشقی، برادرم خسرو، وقتی برگشتم و موافقت اصولی و سریال نمایش خانگی رقص روی شیشه ترکیب بازی‌های فرهی در دهه ۹۰ را تشکیل می‌دهد. قطعا مهم‌ترین اتفاق سینمایی برای فرهی در دهه ۹۰، همکاری با مهرجویی پس از ۲۰ سال در لامینور بود که به‌عنوان آخرین کار وی به ثبت رسید. به این ترتیب، بیتا فرهی که با کاری از مهرجویی به سینمای ایران معرفی شد، با فیلمی از این کارگردان بزرگ، با سینما وداع کرد.

فرهی در دهه ۹۰، چند کار تلویزیونی نیز داشت که ایراندخت و از یاد رفته، ازجمله آنها به حساب می‌آید. او همچنین سال‌ها پیش در سریال سرزمین مادری حاضر شد و نقش اقدس‌الملوک بختیاری را بازی کرد که این سریال هم‌اکنون در شبکه ۳ سیما در حال پخش است. نکته جالب آن‌که بازی فرهی در این سریال، هفته گذشته با فوت این کاراکتر به پایان رسید و همین که این بازیگر در آن سریال فوت کرد، درعالم غیر فیلم نیز بدرود حیات گفت.

 بیتا فرهی در کنار علی شادمان در سرزمین مادری

فرهی یکی از کشف‌های خوب سینمای پس از انقلاب ایران بود. بازیگری که توانست شمایل یک زن شهری را در سینمای پس از انقلاب ایران نهادینه کرده و بر باورپذیری بیشتر این فیلم‌ها بیفزاید. این عملکرد در سال‌هایی که سینمای اجتماعی ایران، هم‌پا و حتی جلوتر از جامعه، در حال پوست‌اندازی و حرکت به سمت مدرنیته بود، ارزشمند تلقی شده و این‌همانی خوبی را در این آثار رقم زده است.

رسانه سینمای خانگی- اظهارنظر جالب مجیدی دربارۀ سینمای ایران

مجید مجیدی گفت: بالندگی سینمای ایران در سال های اخیر کم شده است و در خطر سقوط قرار داریم.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، کارگاه آموزشی «بازنمایی مردم‌شناسی در سینما»  با تدریس مجید مجیدی کارگردان سینما عصر امروز شنبه ۴ آذر در روز نخست کارگاه‌های جشنواره در سالن نشست‌های موزه ملی ایران برگزار شد.
به گزارش ایسنا به نقل از ستاد خبری دومین جشنواره ملی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی، در ابتدای این جلسه علیرضا تابش دبیر دومین جشنواره ملی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی بیان کرد: دومین دوره این جشنواره ملی در آغاز راه خود قرار دارد. سال گذشته، اولین دوره جشنواره در یزد برگزار شد و امسال شاهد برگزاری آن در قزوین خواهیم بود. در بخش علمی و پژوهشی جشنواره، کارگاه‌ها برگزار می‌شود که امروز شاهد اولین جلسه کارگاه‌های این دوره هستیم.

او اظهار داشت: شعار امسال جشنواره «میراث در آینه» است و در همه ارکان و برنامه‌های این رویداد تلاش شده تا این آینه‌گی به اجرا برسد.

تابش با اشاره به حضور مجید مجیدی به عنوان اولین مدرس کارگاه‌های جشنواره دوم، اظهار داشت: مجید مجیدی جزو افتخارات سینمای ایران محسوب می‌شود و آثار این هنرمند را می‌توان نمونه بارز پرداختن به میراث فرهنگی دانست و بخشی از میراث فرهنگی را میراث زنده تشکیل می‌دهد.
او در بخشی دیگر از صحبت‌های خود تدریس برخی از آثار مجید مجیدی در خارج از کشور را گواه جایگاه این سینماگر دانست.
در ادامه، کارگاه آموزشی «بازنمایی مردم‌شناسی در سینما» با سخنرانی مجید مجیدی آغاز شد.
این سینماگر در بخشی از این کارگاه به حاضران گفت: به عنوان هنرمند در مقابل بزرگی فرهنگ و هنر این سرزمین، احساس کوچکی می‌کنم. اگر ما نتوانیم میراث فرهنگی خودمان را منتقل کنیم آسیب‌های جدی خواهیم خورد. افغانستان را مثال می‌زنم که با وجود برخورداری از تمدن غنی هرات هیچ اثری امروز از آن تمدن ندارد و این امر باعث شده، هویت مورد نظر از بین رود.
وی ادامه داد: در اواخر دهه ۷۰ به جشنواره‌ای در توکیو رفتم. در آنجا مردم و اعضای جشنواره می‌گفتند شناخت ما از ایران محدود به اخبار بود. می‌گفتند ما فکر می‌کردیم مردم ایران جملگی تروریست هستند اما با دیدن فیلم‌های ایرانی دریافتیم که ایرانیان چه فرهنگ غنی و پرباری دارند. سوزان سانتک منتقد برجسته آمریکایی نیز بعد از دیدن فیلم «بچه‌های آسمان» گفت که مقابل فرهنگ و تمدن ایرانی سر تعظیم فرود می‌آورد.
این کارگردان اظهارداشت: متاسفانه در سال‌های اخیر به فرهنگ و هنر نگاه مناسب نشده است درحالی‌که در شعارها همیشه شاهد حمایت از فرهنگ و هنر هستیم!
کارگردان فیلم «رنگ خدا» با بیان اینکه سینمای ایران در دهه ۷۰ و ۸۰ به اوج بالندگی رسید، گفت: بالندگی سینمای ایران در سال‌های اخیر کم شده است و در خطر سقوط قرار داریم و به نوعی دستخوش روزمرگی شده‌ایم. یکی از دلایل این روزمرگی، کوتاه بودن عمر مدیران فرهنگی است زیرا مدیران می‌خواهند تنها در دوره خودشان نتیجه سیاستگذاری‌شان را ببینند.
وی در بخشی دیگر از این کارگاه به انتقال تجارب خود در زمینه بازنمایی مردم‌شناسی در سینما پرداخت.
او با بیان اینکه امروزه دسترسی جوامع بشری به ارتباطات زیاد شده است، تصریح کرد: چند سال پیش با رواج سریال‌های ترکیه‌ای این خطر احساس شد که خانواده‌ها در معرض خطر فرهنگی قرار گرفتند بنابراین پلتفرم‌ها شکل گرفت اما متاسفانه امروز آثاری را در پلتفرم‌ها می‌بینیم که از سریال‌های ترکیه‌ای نیز سخیف‌تر هستند! تلویزیون نیز به دلیل گسستی که با مخاطب پیدا کرده تماشاگرانش به ۱۰ الی ۱۵ درصد رسیده است و بخشی از این درصد نیز بینندگان فوتبال هستند!
مجیدی در ادامه خاطره‌ای از نحوه ساخت فیلم «خورشید» ذکر کرد و گفت: روزی پشت فرمان، دختر گل فروشی به من یک شاخه داد و گفت این گل را به خاطر ساخت فیلم «بچه‌های آسمان» به من می‌دهد. این اتفاق انگیزه‌ای بود تا فیلم «خورشید» ساخته شود. در «خورشید» به این دلیل از بچه‌های کار استفاده کردم که روح الله زمانی یکی از آن بچه‌ها بود. روح‌الله زمانی قبل از اینکه وارد حوزه هنر شود از چند مدرسه اخراج شده بود اما به واسطه ورود به عرصه هنر به جایی رسید که مدرسه برای او بزرگداشت برگزار کرد.
مجیدی در پایان با بیان اینکه تاریخ و فرهنگ باید نقشه راهمان باشد، تاکید کرد: در کارهای عباس کیارستمی هویت مشاهده می‌کنیم. من نیز در آثارم تلاش کردم به هویت دینی و ملی نگاه داشته باشم.
کارگاه‌های جشنواره در بخش تهران توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به میزبانی موزه ملی ایران برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- تسلیت مدیرعامل فارابی در پی درگذشت بیتا فرهی

مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی با صدور پیام تسلیتی فقدان این هنرمند را به جامعه سینمایی ایران و رسانه ملی تسلیت گفت.

به گزارش سینمیا خانگی از بنیاد سینمایی فارابی، در متن پیام تسلیت مجید زین العابدین آمده است: درگذشت بانوی هنرمند، مرحومه بیتا فرهی را به خانواده ایشان و جامعه شریف سینمایی تسلیت می‌گویم.

ایفای نقش‌های متفاوت و ماندگار در بیست فیلم سینمایی و هفت سریال تلویزیونی، از مهشید هامون و دکتر شکوه کیمیا تا اقدس الملوک سرزمین مادری، خاطرات ارزشمندی را برای علاقمندان سینما و هنر هفتم از ایشان بر جای گذاشت.

از پروردگار مهربان، برای زندگی ابدی او مغفرت و رحمت واسعه و برای بازماندگان عزیزش صبر جمیل و عافیت مسئلت می‌نمایم.

بیتا فرهی عصر روز شنبه چهارم آذرماه سالجاری بر اثر عارضه ریوی و قلبی در سن ۶۵ سالگی درگذشت. از این بازیگر هم اکنون مجموعه تلویزیونی «سرزمین مادری» از شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی در حال پخش است.

رسانه سینمای خانگی- دبیر جشنواره فجر درگذشت بیتا فرهی را تسلیت گفت

مجتبی امینی، دبیر چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، درگذشت بیتا فرهی بازیگر مطرح سینما و تلویزیون ایران را به جامعه هنری کشور، مردم و مخاطبان سینما تسلیت گفت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، دبیر چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در پیامی درگذشت بیتا فرهی، هنرمند مطرح سینمای ایران را تسلیت گفت.

در متن پیام مجتبی امینی آمده است: خبر ناگوار درگذشت بانوی باوقار و هنرمند سینمای کشورمان سرکار خانم بیتا فرهی باعث اندوه شد.

اینجانب به عنوان عضو کوچکی از خانواده بزرگ سینما، ضمن عرض تسلیت و همدردی، برای بازماندگان و به‌ویژه خانواده محترم ایشان صبر جمیل و برای آن مرحومه غفران واسعه الهی مسئلت می‌دارم.

یاد و خاطره نقش آفرینی‌های این هنرمند فقید در ذهن علاقمندان سینما جاودانه خواهد ماند.

 مجتبی امینی، دبیر چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر

فرهی متولد یکم فروردین ۱۳۳۷ در تهران و فارغ‌التحصیل رشته هنر از مدرسه هنر جان پاورس آمریکا در سال ۱۳۵۹ بود که برای بازی در فیلم «هامون» توسط ناصر چشم‌آذر به داریوش مهرجویی معرفی و در نهایت برای بازی در نقش مهشید انتخاب شد.

با پخش فیلم سینمای «هامون» به کارگردانی داریوش مهرجویی در سال ۱۳۶۸ او به شهرت رسید و در سال‌های بعدی فعالیت خود را با کارگردانانی چون احمدرضا درویش، بهمن فرمان آرا و مسعود کیمیایی ادامه داد.

گفتی است بیتا فرهی که در بیش از بیست فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخته با پنج بار نامزدی دریافت سیمرغ بلورین بازیگری، در سال ۱۳۶۸ برای فیلم هامون دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن هشتمین جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.

این بازیگر فقید ظهر امروز به دلیل عارضه ریوی و قلبی دار فانی را وداع گفت.

رسانه سینمای خانگی- مثلث هامون کامل شد/ «بانو» درگذشت

بیتا فرهی بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما که به دلیل عارضه ریه و قلبی در بیمارستان بستری بود، ظهر امروز ۴ آذرماه از دنیا رفت.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، بیتا فرهی بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما که چندی پیش به دلیل بیماری ریوی در بیمارستان دی بستری بود؛ امروز دار فانی را وداع گفت.

فرهی متولد یکم فروردین ۱۳۳۷ در تهران و فارغ‌التحصیل رشته هنر از مدرسه هنر جان پاورس آمریکا در سال ۱۳۵۹ بود که برای بازی در فیلم «هامون» توسط ناصر چشم‌آذر به داریوش مهرجویی معرفی و در نهایت برای بازی در نقش مهشید انتخاب شد.

با پخش فیلم سینمای «هامون» به کارگردانی داریوش مهرجویی در سال ۱۳۶۸ او به شهرت رسید و در سال‌های بعدی فعالیت خود را با کارگردانانی چون احمدرضا درویش، بهمن فرمان آرا و مسعود کیمیایی ادامه داد.

 بیتا فرهی در کنار مرحوم خسرو شکیبایی در فیلم سینمایی هامون 

«هامون»، «برادرم خسرو»، «دوران عاشقی»، «در انتظار معجزه»، «خاک آشنا»، «خون بازی»، «خانه ای روی آب»، «اعتراض»، «کیمیا»، «بانو»، «لامینور» و..  از جمله فیلم‌های سینمایی است که فرهی در آنها به ایفای نقش کرده است.

سرزمین سبز، ولایت عشق، پدر خاک، طلسم‌شدگان، ایراندخت، از یادها رفته نیز از جمله آثار تلویزیونی این بازیگر فقید سینما و تلویزیون ایران است.

سریال «سرزمین مادری» با بازی بیتا فرهی این روزها از شبکه سوم سیما در حال پخش است.

رسانه سینمای خانگی- بازیگر شدن پول و پارتی نمی‌خواهد؛ آموزش می‌خواهد

علیرضا خمسه با اشاره به اینکه برای ورود به یک عرصه‌ خاص، نیاز به پارتی‌ یا هزینه کردن پول نیست، یادآور شد که ورود به عرصه بازیگری تئاتر و سینما باید از طریق آموزش انجام شود.

به گزارش رسانه سینمای خانگی، علیرضا خمسه بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون در حاشیه برگزاری جشنواره آموزشگاه‌های آزاد سینمایی به مهر گفت: سال‌ها پیش، من اولین آموزشگاه سینمایی برای کودکان و نوجوانان را در تهران تأسیس کردم و از این نظر یکی از قدیمی‌ترین معلم‌های آموزش بازیگری در تئاتر و سینما بوده‌ام. به همین دلیل در جشنواره آموزشگاه‌های آزاد سینمایی حاضر شده‌ام و توصیه‌ام به اغلب جوانان علاقه‌مند به ورود به سینما این است که در یکی از همین آموزشگاه‌های سراسری ثبت‌نام کنند.

وی افزود: ما نمی‌توانیم بدون آموزش و بدون کسب تجربه وارد هیچ عرصه‌ای بشویم. چه بخواهیم پزشک شویم، چه مهندس، چه کشاورز و چه مکانیک، باید این رشته‌ها را فرا بگیریم. به همین دلیل جوان‌ها نباید فکر کنند برای ورود به یک عرصه خاص، نیاز به پارتی‌بازی یا هزینه کردن پول دارند. ورود به عرصه بازیگری تئاتر و سینما هم اینگونه نیست.

خمسه ادامه داد: اگر جوانی واقعاً علاقه‌مند به ورود به سینماست، بهترین مسیر این است که در یکی از آموزشگاه‌های سینمایی ثبت‌نام کند. یکی از رشته‌های بازیگری، کارگردانی، فیلمبرداری و هر رشته دیگری را انتخاب و در همان مسیر هم تحصیل خود را به‌صورت حرفه‌ای پیگیری کند.

این بازیگر درباره برگزاری رویدادی از جنس جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی هم گفت: هر جشنواره‌ای در واقع «جشن برداشت» است. از این منظر ما ابتدا باید کاشت داشته باشیم تا بتوانیم برای برداشت جشن بگیریم. ما باید آنچه را کاشته‌ایم، برداشت کنیم و برای آن جشن بگیریم. طبیعتاً وقتی ما آموزشگاه‌های سینمایی را تأسیس کرده‌ایم و سال‌ها تجربه فعالیت آن‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم، می‌توانیم برای برداشت‌های خود در این حوزه جشن برگزار کنیم. آموزشگاه‌های سینمایی ما تا به امروز به اندازه کافی محصول داده‌اند و می‌توانیم برای این برداشت جشن برگزار کنیم.

دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی به دبیری مهدی شفیعی از ۳۰ آبان تا ۳ آذر ۱۴۰۲ در موزه سینما برگزار می‌شود.

رسانه سینمای خانگی- سینما بدون تفکر نابودی است

در جشنواره آموزشگاه‌های آزاد سینمایی که در تهران در حال برگزاری است، نشست های مختلفی برگزار می‌شود.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا، طبق گزارش رسیده ،کمال تبریزی استاد کارگاه انتقال تجربه کارگردانی در دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی خطاب به هنرجویان گفت: در سینما اگر فکر کنید همه چیز بلدید، باخته‌اید.

کارگاه انتقال تجربه کارگردانی کمال تبریزی عصر چهارشنبه اول آذرماه همزمان با دومین روز از دومین جشنواره آموزشگاه‌های سینمایی، در موزه سینما برگزار شد.
کمال تبریزی کارگردان باسابقه سینمای ایران در ابتدای این کارگاه، با اشاره به خاستگاه سینما در غرب گفت: این بزرگترین مشکل ماست که سینما از ابتدا به‌ عنوان سرگرمی‌ای برای ما معرفی شد که باعث ایجاد شهرت، پول و… می‌شود. سینما از ابتدا هم صنعتی غربی بوده اما در کشور ما با علم و آگاهی شکل نگرفته است، بلکه به‌عنوان یک امر تفریحی معرفی شده است. درست نیست که صرفا به آن به‌عنوان یک پدیده تفریحی نگاه کنیم.

* سینما بدون تفکر نابود می‌شود
کارگردان «شیدا» با اشاره به تأثیر تفکری سینمای ایران در سطح بین‌المللی گفت: این تأثیر یک موضوع مقطعی است. نه جامعه و نه سیستم نمی‌خواهد سینما این وجه تفکری و تاثیرگذاری را داشته باشد و وقتی وجه تفکری از آن گرفته می‌شود دیگر فقط وجه تفریحی باقی می‌ماند. اتفاقا وجه تفکری آن آرام‌آرام در حال فراموشی است. در مقطعی که چندان هم طولانی نبود ما دوره‌ای طلایی داشتیم اما از مقطعی دیگر باز این بازیگران بودند که تعیین‌کننده شدند چون به هر حال تهیه‌کنندگان به دنبال بازگشت سرمایه و کسب سود بودند. من هیچ مخالفتی ندارم که یک فیلم مفرح ساخته و دیده شود چون خودم هم دوست دارم گاهی یک فیلم کمدی ببینم تا به مغزم استراحت بدهم اما اگر قرار باشد سینمای ایران تنها چنین تولیداتی داشته باشد و جای تفکر و اندیشه خالی باشد، به سمت نابودی خواهد رفت.


کارگردان «مارمولک» اظهار کرد: در آن دوران وقتی می‌خواستیم ساخت یک فیلم را شروع کنیم، اصلا به عایدی مالی آن فکر نمی‌کردیم بلکه ابتدا به آنچه می‌خواستیم بسازیم فکر می‌کردیم؛ به این فکر می‌کردیم که جامعه از ما چه می‌خواهد. امروز خیلی از افراد در حوزه‌های مختلف سینما هستند که ابتدا درباره دستمزد صحبت می‌کنند. به همین ترتیب بخش‌ها و حوزه‌هایی که مربوط به تفکر می‌شود از سینما رخت برمی‌بندد و آن وجه هیولایی اش عیان می‌شود که به دنبال ثروت و قدرت است. در حالی که این موضوع در تناقض با تعریف هنر است.
تبریزی ضمن هشدار درباره تعدد فیلم‌های کمدی گفت: متاسفانه مسئولان سینمایی و حتی منتقدان ما راه را گم کرده‌اند، فکر می‌کنند داریم پیشتازی می‌کنیم و مدام آمار می‌دهند این مصداق همان مثال «آفتابه لگن هفت دست» است. پس ما به یک رنسانس در حوزه هنر به ویژه سینما نیاز داریم و باید از این خواب خرگوشی بیدار شویم.


وی با اشاره به کسانی که در زندگی او تأثیر گذاشته‌اند، گفت: سه نفر روی فعالیت هنری من خیلی تاثیرگذار بودند که اگر نبودند شاید من مثلا آشپز می‌شدم؛ یکی معلم ریاضی در دوران دبیرستانم که اتفاقا از ریاضی متنفر بودم. دومی در دانشگاه‌ آقای دکتر عالمی به‌خاطر مدل درس دادنش روی من خیلی تاثیر گذاشت به طوری که جسارتم در کار به او برمی‌گردد. سومین نفر نادر ابراهیمی بود. در کلاس او حاتمی‌کیا، من، رسول ملاقلی‌پور و خیلی از کسانی که بعدها منشأ اثر شدند، حضور داشتند.
این کارگردان ادامه داد: هنوز هم وقتی می‌خواهم فیلم بسازم دست و بالم می‌لرزد. پس اینکه فکر کنی همه چیز را بلدی یعنی باخته‌ای. در سینما هیچ‌چیزی قطعی نیست حوزه آموزش در سینما از حوزه علوم اکتسابی خارج  و بخش اعظم آن علم حضوری است یعنی باید کشف و شهودی در شما شکل بگیرد. قبل از انقلاب چندان چیزی به اسم کارگردان و تألیف کارگردان نداشتیم چون بازیگر سر صحنه می‌رفت و می‌گفت چه چیزی بگیریم یا چه چیزی نگیریم، چه دیالوگی بگوییم یا چه دیالوگی نگوییم چون فیلمفارسی، جریان غالب سینما  بود.
تبریزی درباره تعامل عوامل تولید یک فیلم با کارگردان گفت: کار جمعی نیازمند یک کاپیتان است، فیلمسازی هم باید سرپرست داشته باشد و سرپرست فیلم کارگردان است شما باید با کارگردان بحث و گفتگو کنید و تا جایی که در توانتان است با هم همفکری کنید اما اگر قانع نشد شما دیگر مسئولیتی ندارید چون کارگردان یک اثر مسئول نهایی آن است. البته کارگردان نمی‌تواند در ابعاد مختلف فیلم‌ معجزه کند اما تاجایی می‌تواند تاثیرگذار باشد.
تبریزی در پایان درباره نقش مدیر تولید گفت: نقش او بسیار پیچیده است اما در سینمای ما دست‌کم گرفته شده است. او مدیریت روانی و هزینه‌های پروژه را برعهده دارد.

ما در هر دوی این موضوعات مشکل داریم و هر آن کسی که بتواند این دو بخش را مدیریت کند، یک مدیر تولید خوب است.
دومین جشنواره آموزشگاه‌های آزاد سینمایی فردا جمعه ۳ آذر با معرفی برگزیدگان درآیین اختتامیه از ساعت ۱۸ در ایوان شمس به کار خود پایان می‌دهد.

####


با درست فیلم ساختن در سینما می‌مانیم نه زیاد ساختن
در نشست‌های نقد و بررسی فیلم‌های کوتاه جشنواره آموزشگاه‌های سینمایی آثار هنرجویان نوگرا و خلاق و با توجه به بودجه بضاعت‌شان حرفه‌ای توصیف شدند.
جلسه دوم نقد و بررسی فیلم‌های کوتاه دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی در سالن تمدن موزه سینما برگزار شد.

در ابتدای این جلسه فیلم «همزاد» مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
مرتضی ربیعی کارگردان فیلم کوتاه «همزاد» گفت: این اولین فیلم حقیقی من است که ساختم. چون علاقه‌ بسیاری به مقوله فیلمسازی داشتم وارد این عرصه شدم؛ این فیلم یک واقعیت بود که به صورت همزاد اتفاق افتاده بود و سپس تصمیم به تصویر کشیدن این داستان کردم.

محمد محمدی کارشناس و منتقد سینما درباره فیلم کوتاه «همزاد» گفت: وضعیت سینمای کوتاه همین است‌ و شاید مربوط به شما نیست و خب در اوایل دهه ۸۰ که خود من به این حوزه ورود کردم، همیشه سینما شغل اصلی من به حساب نمی‌آمد و اکثرا شغل دیگری هم داشتم. تلاش کارگردان اثر همزاد ستودنی است و در این دسته از فیلم‌هایی که دیدم جزو آثار کلاسیک و دارای موضوع خطی بود.

وی ادامه داد: جذابیت فیلم «همزاد» برایم موضوعش بود و خب اساسا فیلم کوتاه، فیلم ایده‌ها است و نباید با یک بودجه هنگفت فیلم کوتاه ساخت. معتقدم سینمای کوتاه سینمای ایده‌ها است. فیلم کوتاه فیلمی است که در آن باید به دنبال ایده بگردیم.

در ادامه این نشست فیلم «دستبند» مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

محسن نقی زاده کارگردان فیلم کوتاه دستبند گفت: دستبند اولین کار داستانی ام است و پیش از این آثار مستندی داشتم که در جشنواره سینما و حقیقت حضور داشتند؛ این فیلم را با بودجه ۳ میلیون تومان ساختم.

محمدی کارشناس و منتقد سینما درباره فیلم کوتاه «دستبند» نیز گفت: ایده خیلی پررنگ و ملموس بود. کار «دستبند» خیلی پیچیده‌ نبود و چقدر خوب است در سینمای کوتاه به دنبال کار پیچیده نباشیم. ما درباره فیلم کوتاه صحبت می‌کنیم و باید در قواره فیلم کوتاه کار بسازیم نه اینکه دنبال تانک و مکانی مثل شهرک دفاع مقدس باشیم. همچنین با زیاد فیلم ساختن کسی در سینما نمی‌ماند با درست فیلم ساختن است که در سینما می‌ماند.

در ادامه این نشست خبری فیلم «کله» مورد بررسی قرار گرفت.

محمدی کارشناس و منتقد سینما درباره فیلم «کله» گفت: کارگردان شاید می‌توانست جلوتر برود اما من می‌توانم نمره قبولی خوبی بدهم حداقل ایده را رعایت کرد اما اینکه در کنار خود مشاور: داشته باشی  که به شما کمک کند اهمیت بسیاری دارد. ساخت فیلم کوتاه عالی است اما بدی این قصه این است، کسانی که فیلم کوتاه می‌سازند به فکر ساخت فیلم بلند هستند.

در ادامه این جلسه محمد صابری روزنامه نگار و کارشناس و منتقد سینما درباره سه فیلم نظرات خود را مطرح کرد.
وی گفت: دست مریزاد می‌گویم به هر سه کارگردانی که این آثار را ساختند. مهتاب فرهادی به لحاظ پروداکشن کار پر زحمتی داشت و فارغ از کیفیت نهایی کار فی نفسه خود یک تجربه ارزشمند بود و دستمریزاد دارد که یک خانم در فضای سرد زمستانی کارگردانی و این فضا را خلق کند اما قالب قصه در فضای هنر و تجربه می‌رود که ایجاد یک حس و فضا موقعیت دارد. به نظرم اگر خانم فرهادی کار اولی بودند دست مریزاد دارد و می‌توانم بگویم سینمای ایران آبستن حضور زنان است.

وی ادامه داد: همچنین باید بگویم خداقوت به مهدی آذرپندار مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران برای محوریت قرار دادن ژانر در جشنواره فیلم کوتاه تهران؛ زیرا تنوع ژانر اتفاق بسیار مبارکی است که می‌تواند یک پشتوانه مهم برای سینمای ایران باشد. نکته مشترک سه فیلم تلاش فیلمساز برای روایت قاعده مند در هر سه فیلم بود، اینکه فیلمساز حواسش هست که حرفش را در قالب ژانر و آورده‌ای که به لحاظ روایی می‌تواند بیان کند مهم است. این گم شده سینما است.

صابری افزود: در فیلم «کاپوراسو» یک موقعیت غیر منتظره‌ پیش می‌آید که قالبش را بارها و بارها مشاهده کردیم‌. شروع، نقطه گذاری، یک روایت، بیان درست سینمایی و تعلیق به درستی انجام شده بود. تعلیق درست در عین اینکه قطره چکانی به مخاطب دیتا می‌دهد سعی می‌کند مخاطب را کنجکاو نگه دارد و در این فیلم اتفاقی که مشاهده کردم این بود که این ایده چقدر می‌تواند تازگی داشته باشد و کاراکتر هم باور پذیر است. آن چیزی که برایم در این فیلم هیجان انگیز بود رعایت اصول فیلم‌سازی مانند قاب بندی است، سکانس داخل ماشین من را یاد روایت ذهنی بهرام توکلی انداخت که کارگردان خیلی درست عمل و قصه را روایت می‌کند و ادا در نمی‌آورد.

در ادامه این جلسه محسن سوهانی منتقد و کارگردان سینما به بررسی آثار کوتاه «خطوط رفاقت»، «بدرقه سکوت» و «مرا ببوس» پرداخت.

در ابتدا کارگردان فیلم کوتاه «خطوط رفاقت» گفت: حدود ۷ سال پیش شروع به آموزش دیدن در حوزه تئاتر و سینما کردم و برای ساخت این فیلم فیلمنامه را به دوستم پیشنهاد دادم و قبول کرد و در ادامه کار را ساختیم.
سوهانی درباره این فیلم کوتاه گفت: من فکر می‌کنم سینمای کوتاه را نباید مقدمه‌ای برای فیلم بلند دانست؛ زیرا سینمای کوتاه خود یک مدیوم است و قابلیتی دارد که سینمای بلند ندارد مفاهیم اساسی را در کوتاه ترین زمان ممکن به ما انتقال می‌دهد. در سینمای کوتاه به دلیل فرصت محدودی که وجود دارد، هر پلانی که از آن استفاده می‌کنیم باید حرفی داشته باشد.

در ادامه این نشست فیلم‌های «بدرقه سکوت» و «مرا ببوس» مورد نقد قرار گرفتند و سوهانی گفت: فیلم بدرقه سکوت نقدی است بر سنت و ازدواج سنتی و اهمیت وجود عشق در زندگی مشترک. به نظرم از نظر روایت کار می‌توانست بهتر از این پیش برود. فیلم شروع خیلی خوبی دارد که پیرزن در خیال خود پیرمرد را خفه می‌کند و این فیلم از نظر شروع کار خوب است اما گره اصلی آنجاست که کارت دعوت عروسی به دست این دو می‌رسد که تعلیق و پیشبرد اهداف خوب پیش نمی‌رود.

وی در ادامه درباره فیلم «مرا ببوس» بیان کرد: این فیلم هم به هرحال مبنای محتوای عاشقانه‌ای داشت که با مسئله جدایی همراه بود. فکر می‌کنم از نظر فرم ساختار و زبان سینما، فیلم کند پیش می‌رفت. کارها را باید به چشم تجربه نگاه کرد اما روی هم رفته باز مخاطب دچار یک سردرگمی روایی می‌شود، اینکه در انتها معلوم نمی‌شود که این فردی که سم خورده است چه بر سرش آمد. معتقدم فیلمساز بیش از هرچیزی می‌خواست از جدایی‌ها و خلا ایجاد شده شکایت کند ولی به نظرم یک جاهایی فیلم شعاری به نظر می‌رسید حتی نور فیلم.

سوهانی در پایان صحبت‌هایش گفت: این جشنواره به طور خاص یک ویژگی بارز و جذابیت مهم دارد این که روی آغازی ترین نقطه هنر دست گذاشته است و اینجا نقطه آغاز جوانان است. چقدر خوب است که سرمایه‌گذاران ما روی بچه‌ها سرمایه گذاری کنند تا بچه‌ها مسیر خود را پیدا کنند.

ایوب آقاخانی بازیگر و کارگردان در ادامه این نشست حضور یافت و به تحلیل سه فیلم کوتاه «من، او، مهتاب»، «تله هوس» و «فاصله رنگی» پرداخت.
وی درباره چند اصل مهم در فیلمسازی گفت: مهم است نورپردازی مورد توجه قرار گیرد در حالی که در یکی از فیلم‌ها فضا فقط روشن بود، همچنین مهم است نگاه در دکوپاژ کلاسیک نباشد.
وی درباره ویژگی‌های کلی آثار بیان کرد: البته همین که آثار سروسامان دارد اتفاق خوبی است اما اگر به این دقت نکنیم که فیلم اول کارگردان است، می‌توان انتظارات دیگری داشت. شاید فیلم‌ها در درآوردن فضایشان موفق بوده باشد. وقتی نگاه مترقی در فیلم نداریم نباید سراغ فضاهای خاص برویم اگر فضای روزمره ای داشته باشد بضاعت کم فیلم‌های اول اثر را نجات می‌دهد.

 

####

هوش مصنوعی در تکنولوژی دستیار انسان است

امیررضا معتمدی یکی از استادان نشست‌ تخصصی سینما و هوش مصنوعی در جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی گفت: اگر سینما را از نقطه‌ای به نام ایده نگاه کنیم و پایان آن را مخاطب ببینیم، درحال حاضر هوش مصنوعی در قسمت‌ها و بخش‌های مختلف تاثیر دارد و کمک کننده است.

نشست تخصصی و آموزشی «سینما و هوش مصنوعی، امکانات و کاربردها» با حضور سعید اسدی، مسعود سفلایی و امیررضا معتمدی در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

سعید اسدی در ابتدای نشست کاربردها و امکانات هوش مصنوعی گفت: هوش مصنوعی یک تکنولوژی نوین است و یک ابزار یا یک وسیله نیست. در واقع هوش مصنوعی یک امکان و وسیله‌ای است که در حوزه سایبری، اینترنت و ابزارهایی که در حوزه اینترنت هستند کار می‌کند. ما پیش از این با یک اتوماسیون رو به رو بودیم که در واقع اعمال و ارائه آن بود. هوش مصنوعی خود می‌آموزد و امکاناتی را در اختیار ما قرار می‌دهد. این هوش فرصت فوق‌العاده‌ای را در اختیار ما قرار می‌دهد اما با تهدیدهایی ام همراه است.

وی ادامه داد: هوش مصنوعی با یک قوانین و قواعد معین اعمال می‌شود و مسئله‌ای که هوش مصنوعی به عنوان تهدید مطرح می‌کند، ممکن است حتی در شغل‌های دیگر هم از بین برود، مخصوصا در حوزه فیلمنامه‌نویسی، تولید، پس از تولید، تدوین تا جلوه‌های هوش مصنوعی. همچنین ممکن است هوش مصنوعی برخی از مشاغل را تحت تاثیر قرار بدهد و شما وقتی الآن هم بخواهید با هوش مصنوعی در ارتباط باشید سوال‌های متفاوتی پیرامون این حوزه دارید.

اسدی افزود: بنابراین هوش مصنوعی نیازمند دستورالعمل‌های ماست تا بتواند پاسخ‌ بدهد. هوش مصنوعی فعلا یک رویکرد گذشته گرا دارد که این دیتاها در فضای مجازی موجود است. فرض کنید شما الگوهایی دارد که این الگوها و سبک‌ها را هوش مصنوعی می‌شناسد. برای مثال اگر شما فیلمنامه‌ای را به هوش مصنوعی بدهید می‌تواند استوی برد کند اما این کار مطابق با استایل آن کار است.

وی بیان کرد: هوش مصنوعی یک نوع امتداد آدمی است و چیزی نیست که شما بتوانید آن را ببینید. یک زمانی هست که شما می‌توانید سروری را نگاه کنید اما هوش مصنوعی کجاست؟ معتقدم هوش مصنوعی هوشی انسانی است. در واقع هوش مصنوعی تداوم آدمی است. یک زمانی انسان با نیروی بدنی خود کار می‌کرد و نیروی خود را به چرخ‌ها می‌داد اما اکنون در یک سری از شغل‌ها متفاوت شده است. همچنین هوش مصنوعی در واقع شکلی از تداوم هوش آدمی است که اتوماسیون آن با یک خودآموز و خودپروری جدید همراه است اما سوال اینجاست که آیا هوش مصنوعی می‌تواند به عنوان یک هوش عمل کند؟

در ادامه این نشست مسعود سفلایی درباره کاربرد هوش مصنوعی و امکاناتی که در خلق سینما یعنی فیلمنامه قرار داده است، صحبت کرد: برخلاف تکنولوژی‌هایی که همیشه با فاصله از آن صحبت می‌کردیم مبحث کاربرد هوش مصنوعی خیلی نزدیک به ما است. مسئله اصلی ما این است که امکان عمومی سازی این مسئله ترس ایجاد کرده است.

وی ادامه داد: این روزها ترس از هوش مصنوعی به دو شکل است؛ یک واژه هوش که متفکران قدیمی وقتی می‌خواهند از چیزی صحبت کنند و می‌گویند هوش، گویا این هوش خداوندگار است. مورد بعدی در دسترس بودن است. متخصصین در طی این سال‌ها ترس امکان دسترسی را داشتند. ریشه ماجرای هوش مصنوعی اقتصاد است؛ اگر ما بتوانیم عمده کارها را به یک چیز دیگر بسپاریم شغل ما کمرنگ‌تر خواهد بود.

سفلایی افزود:ما در زمینه هوش مصنوعی و فیلمنامه نویسی یک شانس آورده‌ایم و آن هم زبان فارسی است که قابلیت آنچنانی در زبان هوش مصنوعی ندارد؛ اما این اتفاق بالاخره می‌افتد. بنابر این هوش مصنوعی پدیده‌ خیلی وحشتناک یا پدیده‌ای که بتوانیم خیلی آسان از آن بگذریم نیست. هوش مصنوعی سرعت بخشی به روند نگارش می‌دهد و ما می‌توانیم محصول بیشتری بسازیم که از این زاویه دید نتیجه هوش مصنوعی می‌تواند مطلوب باشد البته اگر زاویه دید خوبی باشد.

وی بیان کرد: اتفاق دیگری که می‌افتد مسئله خلاقیت است و خب خلاقیت کجا می‌رود؟  در سینما خلاقیت یکی از مسیرهای بدست آوردن تجربه است و از این مسیر می‌توان نمونه‌ای خلق کرد که شاید حتی نمونه مشابهی هم نداشته باشد. سینما بر مبنای تکنیک و فن است. خلاقیت چیزی است که در صحنه و کار خود را نشان بدهد.

سفلایی درباره ترس از هوش مصنوعی گفت: اتفاق ترسناکی که در دنیا می‌افتد این است که فرآیند هوش مصنوعی بتواند جای هنرمندانی که استادکار هستند را بگیرد. شاید در جهان آینده نگوییم  که استادکاری در قسمتی از جهان یک چیزی را ساخته است؛ در آن زمان مفهوم استادکاری از بین می‌رود و ترس بزرگ سینما از چنین چیزی نشات می‌گیرد و این ترس در فیلمنامه نویسی خیلی بیشتر است.

کسانی که در فضای رئال کار می‌کنند خیلی ترس ندارند؛ بنابراین ماجرای اصلی از اینجا صورت می‌گیرد که نکند فضای کار معمولی از بین برود و مسیر سخت‌تر شود.
این مسئله و ترس با اقتصاد و شیوه زندگی انسان‌ها گره‌ می‌خورد و در دوره‌ای که جهان درگیر مشکلات اقتصادی و بیماری کرونا و تغییرات شغلی است این ایده روی کار می‌آید. بخشی از این ترس توسط سینما به سمت مردم رفته است. خودمان داریم از چیزی که خودمان از آن می‌ترسیم حرف می‌زنیم.

در ادامه این نشست امیررضا معتمدی متخصص جلوه‌های ویژه  گفت: از دوره‌ای که رایانه آمد، سرمایه‌گذارها نشستند به سود آوری خود فکر کردند. آنها می‌خواهند که رقیب ناپذیری خود را دورتر و دورتر کنند. بنابراین سال‌هاست که درباره هوش مصنوعی صحبت می‌کنند؛ اما وقتی هم هست که درباره هوش مصنوعی نگران می‌شویم؛ از سوی دیگر آن‌ها هوش مصنوعی را لانچ کرده‌اند و هوش مصنوعی آرام آرام بسیاری از موارد را از ما یادمی‌گیرد؛ اما نکته‌ای که وجود دارد این است که هوش مصنوعی در تکنولوژی معمولا دستیار انسان است که اگر احیانا انسان دچار خطا شد بیاید و آن را دسته بندی کند.

وی ادامه داد: یکی از مراحل مهمی که در انیمیشن وجود دارد لوک تصویری پلان‌ها است که معمولا به سرعت می‌تواند از آرشیوهای خود و با استفاده از دیتاهایی که دارد یک سری پیشنهاد به انسان بدهد و چون انسان حافظه سطحی دارد نمی‌تواند همه اطلاعات را در لحظه داشته باشد هوش مصنوعی به راحتی می‌تواند این اطلاعات را در دسترس انسان قرار دهد و به کمک انسان بیاید.

معتمدی افزود: درحال حاضر هوش مصنوعی نیروی کاری یک سرمایه‌گذار است و سرمایه گذار از آن‌ استفاده می‌کند. هوش مصنوعی پدیده‌ عجیبی است اما تخیل کردن درباره آن اتفاق عجیبی نیست. اگر سینما را از نقطه‌ای به نام ایده نگاه کنیم و پایان آن را مخاطب ببینیم، درحال حاضر هوش مصنوعی در قسمت‌ها و بخش‌های مختلف تاثیر دارد و کمک کننده است. تا امروز هیچ علامتی دلیل بر اینکه هوش مصنوعی بتواند کار خلاقانه‌ای انجام بدهد واضح انجام نشده است. اگر روزی به جایی برسیم که هوش مصنوعی با در دست داشتن راش و یا با مراجعه به بانک اطلاعاتی بزرگ خود بتواند به شما فیلم تدوین شده تحویل دهد شما می‌توانید بگویید هوش مصنوعی چگونه است؛ اما اکنون این تکنولوژی به آن قسمت نرسیده است و در حال حاضر هوش مصنوعی روی تک فریم و با پیش فرض‌هایی تصویرها را جنریت می‌کند و چند تصویر از زوایای مختلف به شما تحویل می‌دهد.

وی در پایان گفت: بیشتر ترس‌ما از هوش مصنوعی این است که ما نمی‌دانیم این تکنولوژی نوین چطور کار می‌کند و شایان ذکر است که سینما در ایران یک صنعت حمایتی است و بدون حمایت می‌میرد. در نتیجه تمامی مشاغل سینما باید خود را آماده این هوش مصنوعی کنند.
دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی به دبیری مهدی شفیعی فردا جمعه ۳ آذر با برگزاری اختتامیه در ایوان شمس به کار خود پایان می‌دهد. 

شهرستان‌ها ظرفیت بهتری برای فیلم‌سازی دارند

مهدی اصلانی مدرس نشست تخصصی «تشکیل کارگروه تولید پروژه پایانی هنرجویان در آموزشگاه‌ها» گفت: شهرستان‌ها ظرفیت بهتری برای فیلم‌سازی دارند و نباید خودمان را صرفا درگیر تجهیزات کنیم.


نشست تخصصی و آموزشی «تشکیل کارگروه پروژه پایانی هنرجویان با مشارکت آموزشگاه‌ها» با حضور مهدی اصلانی پنجشنبه ۲ آذر در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد.

در این نشست مهدی اصلانی به شرح هزینه‌های فیلم کوتاه از ساخت، تدوین، فیلمبرداری و… پرداخت.

مهدی اصلانی درباره هزینه‌های تولید فیلم کوتاه گفت: بیشترین خروجی‌های ما در آموزش در دو حوزه بازیگری و گریم است. اگر استادانی به آموزشگاه‌ها بیایند که بیشتر بر تخصص‌هایی نظیر کارگردانی، صدابرداری، گریم و…متمرکز باشند بهتر است. سینما و تلویزیون همه کم کار هستند و شما می‌توانید تجهیزات ارزان‌تر بگیرید.
وی افزود: همچنین اگر شما را بشناسند هزینه‌هایتان پایین می‌آید و توصیه من به شما این است که به هیچ عنوان هزینه‌های خود را به صورت تلفنی به دیگران بیان نکنید بلکه فیلمنامه را در ابتدا درباره اختیار افراد قرار دهید و درباره فیلم خود صحبت کنید و در قدم آخر بحث مالی را مطرح کنید.

وی ادامه داد: قرار نیست همه فیلمساز و بازیگر و تدوین گر یا کارگردان شوند.‌

درادامه این نشست اصلانی درباره هزینه‌های مرحله پیش تولید با مشارکت آموزشگاه‌ها و هنرجویان بیان کرد: بر اساس محاسبه‌های انجام شده هزینه اجاره دفتر در مدت ۱۵ روز ۳۰ میلیون تومان است، هزینه پذیرایی در ۱۵ روز ۱۰ تا ۳۰ میلیون بسته به نوع مکان دارد، هزینه بیمه ۲۰ میلیون برای ۵ فیلم، هزینه ایاب و ذهاب و بازدید از لوکیشن ۱۵ تا ۳۰ میلیون تومان، هزینه گریم و لباس ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان پیش‌بینی شده است.

اصلانی افزود: پیشنهادم به شما این است که درگیر تجهیزات فیلمبرداری نشوید و اولین نکته مهم در فیلم‌سازی نگاه شما است و حتی می‌توانید با دوربین موبایل هم تصویربرداری کنید. پس درگیر هزینه‌های اضافی نشوید زیرا ایده و نگاه شما مهم است.

وی ادامه داد: در این چند سالی که در سینما هستم آموزشگاه‌ها در اغلب شهرستان‌ها هستند من بسیاری از فیلم‌هایم را در شهرستان می‌سازم زیرا در شهرستان‌ها پتانسیل بهتری برای فیلم‌سازی وجود دارد. من فیلمی ساختم که از تهران با خود نیرو و تجهیزات نبردم و از ظرفیت استان قزوین استفاده کردم. پیشنهاد می‌کنم سینما برایتان جدی باشد و فکر نکنید سینما چیزهایی دارد که شما به ظاهر می‌بینید.
دومین جشنواره سراسری آموزشگاه‌های آزاد سینمایی جمعه ۳ آذر ۱۴۰۲ با معرفی برگزیدگان در ایوان شمس به کار خود پایان می‌دهد.

رسانه سینمای خانگی- چرا پلتفرم‌ها از کمدی فراری هستند؟

«وی‌اودی»ها، تلاش بسیاری برای جذب مخاطب کرده‌اند؛ از بریزوبپاش‌های مالی گرفته تا دعوت از چهره‌های سرشناس برای حضور در تولیدات آنها؛ اما جایگاه امروز این پلتفرم‌ها، آن چیزی نیست که برآمده از نوعی هوشمندی عرضه و تقاضایی باشد، کنداکتور این پلتفرم‌ها نیز به‌مانند تلویزیون، خالی از نیازهای واقعی مردم در حوزه سریال است و این، نمی‌تواند خبر خوبی باشد.

به گزارش سینمای خانگی از ایرنا، زمانی که کرونا، روند دیده شدن پلتفرم‌ها و تولیداتشان را در بازه زمانی اندکی، با شتاب حداکثری مواجه کرد، حتی بدبین‌ترین اندیشه نسبت به این سامانه‌ها آن بود که وضعیت کیفی آثار، به‌مراتب از تولیدات تلویزیونی بهتر خواهد شد. استدلال موافقان این رویکرد آن بود که پلتفرم‌های استریم، بودجه‌ای دولتی ندارند و به همین دلیل تلاش می‌کنند تا با حرفه‌ای کردن فرآیند عرضه و تقاضا، سرمایه خود را از تولید مجموعه‌ها، تبلیغات و آبونمان مخاطبان تامین کنند.

در ابتدا، این سامانه‌ها عملکرد بسیار خوبی داشتند که در روزگار تعطیلی تولیدات سینمایی، سبب کوچ بسیاری از بازیگران و کارگردانان سینما به این مدیوم شد. طوری شده بود که چهره‌ها، بیش از سینما و تلویزیون، در تولیدات پلتفرم‌ها دیده می‌شدند. این آثار، محدودیت تلویزیون را نداشت و ضمن بهره‌مندی از آزادی‌های سینمایی، دستمزدهای بسیار خوبی را برای عوامل تولید به همراه داشت. ضمن اینکه طیف گسترده‌تری از مخاطب، به تماشای آثار می‌نشست.

این روند، سبب پروار شدن مقطعی وی‌اودی شد. آنها ره صدساله را یک‌شبه رفتند و البته که سرمایه زیادی را نیز به دست آوردند. بسیاری از تولیدات این حوزه، با اقبال بالایی مواجه شده و حسابی دیده شدند. اما این روند، از یک جایی به بعد، متوقف ماند و حتی پسرفت کرد. وضعیت به گونه‌ای شده که سبد تولیدات این سامانه‌ها، در سال جاری، سرشار از تولیداتی با حضور چهره‌های محبوب است اما بسیاری از این آثار، اقبال عمومی چندانی را برنمی‌انگیزانند و به لحاظ کیفی، عملا متحمل شکست می‌شوند.

صاحبان پلتفرم‌ها، دیگر حساسیت و وسواس قبلی را در تصویب فیلمنامه‌ها ندارند. نوعی خاطرجمعی در آنها دیده می‌شود که مخاطبان پلتفرم، به‌نوعی به مخدر آنها دچار شده و تحت هر شرایطی، اشتراک خود را تمدید می‌کنند

در آسیب‌شناسی چنین روندی، به پارامترهای مختلفی می‌رسیم؛ مثلا اینکه صاحبان پلتفرم‌ها، دیگر حساسیت و وسواس قبلی را در تصویب فیلمنامه‌ها ندارند. نوعی خاطرجمعی در آنها دیده می‌شود که مخاطبان پلتفرم، به‌نوعی به مخدر آنها دچار شده و تحت هر شرایطی، اشتراک خود را تمدید می‌کنند و این وضعیت، متفاوت از آن هدفی است که شروع کرده بودند. در آن زمان، تمرکز اصلی، صرف دعوت از مردم برای پیوستن به این سامانه‌ها بود اما اکنون، عضویت در این سامانه‌ها، به بخشی از فرهنگ مردمی تبدیل شده و بسیاری از خانواده‌ها، اشتراک این پلتفرم‌ها را تمدید کرده و حتی در زمان افزایش حق اشتراک نیز موضع چندان مخالفی اتخاذ نمی‌کنند.

بنابراین طبیعی است که در چنین اکوسیستمی، بیشترین حجم تلاش، دیگر معطوف بر کیفیت آثار نباشد و بیشتر، حضور بازیگران چهره ملاک است تا کیفیت سناریو. چرا که شرط بازگشت سرمایه، حداقل در شرایط فعلی، حضور سلبریتی‌ها در یک اثر است تا محتوا و فیلمنامه.

مورد بعدی، به مهندسی ناهمگونی برمی‌گردد که این روزها، دامن این سامانه‌ها را گرفته است. در شرایط کنونی، تمام این پلتفرم‌ها، مملو از آثار اجتماعی هستند و تنها یک سریال مگه تموم عمر چند تا بهاره، تا قبل از ۲۶ آبان‌ماه در حال پخش بوده است. از این روز با اضافه شدن، دفتر یادداشت تعداد تولیدات کمدی این پلتفرم‌ها به ۲ می‌رسد که صدالبته آمار خوشایندی در این زمینه به حساب نمی‌آید.

تعدد آثار اجتماعی با فوجی از بازیگران چهره سبب شده تا مخاطبان نسبت به این آثار که عمده آنها در فیلمنامه لکنت دارند، لمس شده و واکنش‌های رضایت‌بخشی به آنها نداشته باشند. این فرآیند یک‌جور لوث شده و جذابیت چندانی برای مخاطبان ندارند

تعدد آثار اجتماعی با فوجی از بازیگران چهره سبب شده تا مخاطبان نسبت به این آثار که عمده آنها در فیلمنامه لکنت دارند، لمس شده و واکنش‌های رضایت‌بخشی به آنها نداشته باشند. این فرآیند یک‌جور لوث شده و جذابیت چندانی برای مخاطبان ندارند به همین دلیل است که بسیار از این آثار، در طول یک فصل پخش می‌شوند و بازخورد چندانی نمی‌گیرند. این روال با توجه به شباهت عجیب تمامی سریال‌ها در شکل و نوع تبلیغات، روال دیده نشدن آثار را شدت بخشیده و در همین زمینه، بسیاری از این کارها، در سکوت کامل خبری، پخش شده و به اتمام می‌رسند.

حداقل توقع از پلتفرم‌ها به‌عنوان بخش خصوصی آن است که با مهندسی شرایط، نسبت به تهیه خوراک و مایحتاج فرهنگی مردم اقدام کنند علی‌الخصوص آن‌که در شرایط فعلی که آثار کمدی با اقبال حداکثری مواجه هستند، علت انفعال این پلتفرم‌ها در تکثر تولیدات کمدی، مبهم به نظر می‌رسد. یکی از ضرورت‌های ماهوی این سامانه‌ها، کم‌کاری تلویزیون در حوزه سریال و محدودیت‌هایی است که در این حوزه وجود دارد؛ وقتی وی‌اودی نتواند با تفسیر درست این خلا، گام‌هایی اجرایی بردارد، آن‌زمان، هوشمندی آنها زیر سوال رفته و ارجحیت وجوه اقتصادی فعالیت آنها، نزد مخاطب، بیشتر احساس می‌شود.

این عملکرد سبب شده تا پلتفرم‌ها در شرایط کنونی به مامنی برای آثار اجتماعی تلخ و پرزدوخوردی تبدیل شود که آورده مسرت‌بخشی برای مخاطبان خود ندارد و قطعا یکی از از علل اصلی رویگردانی مخاطب از تولیدات این سامانه‌ها و ناکامی پی‌درپی سریال‌ها، همین بی‌توجهی به نیاز واقعی و آکنده شدن سبد تولیداتی آنها از سوژه‌هایی همسو، کلیشه‌ای و فاقدجذابیت باشد.

پلتفرم‌ها در وضعیت فعلی، به یک پوست‌اندازی محتوایی نیاز دارند. نیاز است تا سیاست‌گذاری‌ها تغییر کرده و نیازهای مخاطب، سرلوحه تمامی تولیدات قرار بگیرد. تنها در چنین حالتی است که پلتفرم‌ها، جایگاه درست خود را پیدا می‌کنند و می‌توانند به‌عنوان آلترناتیو تلویزیون، در تهیه خوراک فرهنگی مردم شریک باشند؛ جز این باشد، پلتفرم‌ها در همان مسیری حرکت می‌کنند که تلویزیون سال‌هاست در آن جاده طی‌طریق می‌کند.

رسانه سینمای خانگی- مگر سینمای فلسطین داریم؟

منوچهر محمدی تهیه‌کننده سینما در نشستی عنوان کرد که برای ساخت فیلم‌هایی درباره روحانیت سختی‌های زیادی کشیده است.

به گزارش رسانه سینمای خانگی از مهر، نشست «فلسطین در قاب سینما» شامگاه ۱ آذر ماه در موزه سینما برگزار شد.

در ابتدای این نشست جمال شورجه کارگردان و تهیه‌کننده سینما بیان کرد: در حال حاضر همه ما داغ‌دیده فلسطین هستیم چون ما امت مسلمان یک امت واحد هستیم. هم‌اکنون بخشی از مسلمانان گرفتار یک رژیم جعلی منحوس و غاصبی شدند که این افراد ناجوانمردی خود را از زمان حضرت رسول (ص) آغاز کرده بودند. آنها آن زمان خود را برتر از همه انسان‌ها می‌دانستند، انتظار داشتند تمام موحدان تابع آنها باشند و هیچ پیامبری از غیر بنی اسراییل نباشد. اسراییلی‌ها تمام دنیا را برای خود می‌دانند و فکر می‌کنند دنیا باید تحت سیطره آنها باشد.

وی با گرامیداشت یاد سیف‌الله داد، اظهار کرد: او بهترین فیلم با محوریت فلسطین را ساخت. در همین جا آقای منوچهر محمدی حضور دارند و دوست دارم با ایشان کار کنم. یادم است گروهی از الجزایر آمدند و خواستند فیلمی با عوامل ایرانی بسازند برای این امر ما را فراخواندند، در همان جا دعا می‌کردم آقای محمدی به عنوان تهیه‌کننده حضور داشته باشند چون کار را بلد بودند اما گروه الجزایری مناسبات تولید را بلد نبودند.

شورجه ضمن ادای احترام دوباره به سیف‌الله داد گفت: من مطمئنم «بازمانده» توشه راه سیف‌الله داد است و جزو توفیقات او در آن دنیاست.

سپس منوچهر محمدی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «بازمانده» بیان کرد: من چه در فیلمسازی چه در زندگی مشی دارم و آن هم خلاف جریان آب شنا کردن است. اظهار دردی نسبت به فضای رسانه‌ای کشور دارم که این روزها حول محور غزه است. چون با پیش آمدن موضوعی یک فضای هیجانی ایجاد می‌شود. جوامع دچار تطور می‌شوند مثلاً چه بسیار موضوعاتی که در دوره‌ای پذیرفته شده‌اند اما در دوره‌ای دیگر دچار «اما و اگر» می‌شوند و من آن را طبیعی می‌دانم اما نخبگان و صاحبنظران باید بخشی از این موضوعات را مرتفع کنند. رسانه‌های ما دچار یک فضای عاطفی هستند که درست نیست‌.

محمدی با اشاره به شکل‌گیری رژیم صهیونیستی توضیح داد: شاخص‌ترین بخش جنگ جهانی دوم این بود که جریانی به نام نازیسم در آلمان ایجاد شد که داعیه نژاد برتر را داشت و می‌خواست بخش زیادی از دنیا را فتح کند اما آنچه در خلال آن ایجاد شد داستان هولوکاست بود. نازیسم نگاه بنیادین داشت و پیروان آن می‌گفتند نژاد برتر هستند همین امر موجب شد برخی از یهودیان به دنبال کشور باشند. به دنبال شکست آلمان نازی توسط قوای متفقین برخی به حرکتی دست زدند تا نظم نوین جدید برای جهان تعریف کنند تا آنجایی که آنچه شما امروز به عنوان خاورمیانه می‌بینید اساساً قبلاً وجود نداشت.

این تهیه‌کننده مطرح کرد: اروپا بعد از هولوکاست دچار وجدان‌درد شد و همین باعث شد تا کاری برای یهودیان کنند پس سعی کردند قوم یهود را که در اقصی نقاط جهان پراکنده بودند در یک جا جمع کنند. کشوری به نام فلسطین همیشه وجود داشت و اگر واقعاً غرب نیت خیرخواهانه نسبت به یهودیان داشت آیا نمی‌توانستند کشوری بیابند که متشکل از مذاهب مختلف باشد و در کنار هم زندگی کنند؟ پس ایجاد کشوری به نام اسراییل جای سوال است. غرب متوجه یک منفعت بزرگ‌تری بود که از مسیر آن خاورمیانه تقسیم می‌شد و از سوی دیگر به موضوعی به نام نفت دست پیدا می‌کردند.

محمدی اظهار کرد: من اصلاً نگاه نژادپرستانه ندارم اما اساساً قوم یهود چند ویژگی خاص دارند؛ یکی رباخواری است، ضمن اینکه آنها نگاه تمامیت‌خواه دارند. اگر یهودیان قصد زندگی و رشد و نمو تمدنی داشتند، می‌توانستند به کشوری بیایند و در کنار بقیه زندگی کنند اما آنها نگاه تمامیت‌خواه دارند.

سپس اردکانی عنوان کرد: ما هنوز به جریانی به نام «جریان سینمایی فلسطین» نرسیده‌ایم حتی درباره موضوعات منطقه‌ای هم به چنین نگاهی نرسیده‌ایم ما تنها یک سری فیلم تولید کرده‌ایم که آنها هم حاصل سیاستگذاری مدون نیست بلکه حاصل اراده افراد است. ما چون چنین ساختاری نداریم و گرفتار جوزدگی مستمر هستیم هر دولتی چه اصلاح‌طلب چه اصول‌گرا که بر سر کار بیاید اتفاق خاصی در یک سری موضوعات رخ نخواهد داد. این مدل نگاه و جوزدگی مدیران ما باعث می‌شود کاری انجام نشود مثلاً ما آن مقدار که در سایر نقاط دنیا حمایت نسبت به فلسطین می‌بینیم در ایران نمی‌بینیم نه تنها درباره فلسطین که درباره وقایع دیگر مثل مسأله سوریه هم همین است چون ما در حوزه رسانه کم‌کاری کرده‌ایم. جالب است خاطره‌ای بگویم؛ در آخرین ماه‌هایی که ماجرای داعش در سوریه رقم می‌خورد حاج قاسم جلسه‌ای با مدیران فرهنگی داشت و گفت من نگرانم جغرافیا را ببریم و تاریخ را ببازیم. چون ما در امر رسانه‌ای ضعیف هستیم. اگر قرار است نگرانی حاج قاسم مد نظر قرار بگیرد باید مدیران کاری اساسی کنند.

شورجه هم مطرح کرد: امام (ره) گفت فلسطین موضوع اول ماست اما چرا این موضوع عقب افتاده است؟ ما باید ۱۰ فیلمنامه آماده می‌داشتیم اما در چنین شرایطی سریال «مدار صفر درجه» که چندین سال پیش ساخته شده است، پخش می‌شود. این سریال یک سریال خوب و جذاب است که ریشه‌های شکل‌گیری اسراییل را نشان می‌دهد. متاسفانه به فیلمسازان و نویسندگان اعتماد نمی‌شود. به نظرم باید جوانان در کنار با تجربه‌ها قرار بگیرند و در این زمینه کاری کنند.

این کارگردان ادامه داد: چنین جلسه‌ای را باید آقای خزاعی ترتیب بدهد و از نویسندگان بخواهد تا در این زمینه کاری کنند.

سپس منوچهر محمدی گفت: مرحوم حاتمی در یکی از آثارش دیالوگی دارد که می‌گوید «هنر مزرعه بلال نیست». هنرمند خودش باید دغدغه داشته باشد، کار سفارشی در این کشور زیاد شده و بودجه‌های کلانی به هدر رفته است. من بنا به دلایلی که مبسوط است طبیعتاً چهارگانه‌ای ساختم چون حس کردم شکافی بین روحانیت و نسل جوان ایجاد شده است و باید کاری کنم که البته بابتش کتک سنگینی هم خوردم. اوجش در «مارمولک» بود که برای من حکم ارتداد صادر کردند! این مایه شرمساری برای یک نظام فرهنگی است که بعد از بیست و چند سال بگویند «مارمولک» فیلم خوبی بود در حالی که روزها و شب‌های سختی بر من گذشت حتی چهره‌های مذهبی گفتند منوچهر محمدی عامل موساد است!

این تهیه‌کننده مطرح کرد: در دوره‌ای شخصی معاون سینمایی شد که آن دوران با جنبش ۹۹ درصدی آمریکا مصادف شد؛ در آن دوران تظاهراتی در آمریکا شکل گرفت. آن معاون سینمایی به تلویزیون آمد و شروع کرد به شماتت کردن اهالی سینما که چرا درباره جنبش ۹۹ درصدی فیلم نمی‌سازید در حالی که فقط یک هفته از شروع آن جنبش گذشته بود. به او گفتم مایه شرمساری است که در این سمت هستید مگر می‌شود به این زودی اثری تولید کرد؟

وی با اشاره به فیلمسازی در حوزه فلسطین عنوان کرد: دوستان زیادی در حوزه فلسطین کار کرده‌اند اما آنچه باعث ماندگاری «بازمانده» شد این بود که ما پروپاگاندا نکردیم و این فیلم واقعاً سینما بود اما آقایان حالا پروپاگاندا می‌خواهند! به صراحت می‌گویم اگر الان صد میلیون دلار به من دهند من فیلمی درباره فلسطین نخواهم ساخت چون این خیانت به خودم و فلسطین است چون باید ابتدا به خوبی روی موضوع مسلط شویم.

محمدی تصریح کرد: یک بار در مقطعی یکی از شخصیت‌های تراز اول کشور یک سناریو مزخرف درباره فلسطین به من داد و گفت «این را بساز من حتی بیست میلیون دلار برای آن کنار گذاشته‌ام» اما به من خیلی برخورد و گفتم این سناریو خیلی احمقانه است. در سوی دیگر ماجرا سفارش‌گیرنده هم باید وجدان داشته باشد و کارش را بفهمد. من یک سناریو به شدت شاعرانه درباره فلسطین دارم چون فکر می‌کنم این میزان فاجعه در فلسطین باعث شده است دیگر درام ظرفیت پرداختن به این موضوع را نداشته باشد.

وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره شکل‌گیری «از کرخه تا راین» گفت: یک بار حاتمی‌کیا یک سناریو درباره جنگ با آن حال و هوای خودش آورد که من نپسندیدم پس قرار شد دوباره روی یک موضوع دیگر کار کنیم، یک بار او درباره سفرش به اتریش می‌گفت که گفتم ابراهیم همین است به همین ترتیب چند قصه را ترکیب کردیم و «از کرخه تا راین» را ساختیم.

اردکانی هم در پایان خطاب به فیلمسازان جوان گفت: تا زمانی که نسبت به موضوعی به دیدگاه شخصی نرسیدید فیلم نسازید چون وقتی بدون دیدگاه شخصی فیلم بسازید تبدیل به اثری می‌شود که ۲ سال بعد خودتان هم پایش نمی‌ایستید! بسیاری از تولیدات ما در طول این چهل سال آثاری بوده‌اند که فیلمساز یا جرات نداشته یا پشتکارش را نداشته است که به دیدگاه شخصی برسد. اگر فیلمساز به دیدگاه شخصی برسد مسایل فنی قابل دسترسی است. معضل ما در جمهوری اسلامی ایران این است که دیدگاه رسمی به‌جای دیدگاه شخصی نشسته، دیدگاه شخصی از افراد گرفته شده است و آثار وجه هنر ندارد.

رسانه سینمای خانگی- حمایت برندۀ اسکار از فلسطین به قیمت حذف‌شدنش

آژانس استعدادیابی هالیوود «UTA» پس از سخنرانی «سوزان ساراندون» در یک گردهمایی طرفدار فلسطین، در یک اقدامی عجیب به همکاری خود با این بازیگر برنده اسکار پایان داد.

به گزارش سینمای خانگی از ایسنا،این بازیگر برنده اسکار در اظهاراتی دیگران را تشویق کرد که به حمایت از فلسطینیان در جنگ اسرائیل و حماس ادامه دهند. ساراندون در این تظاهرات گفت: «مردم سؤال می‌کنند، مردم ایستاده‌اند، مردم خودشان را آموزش می‌دهند، مردم از شستشوی مغزی که از کودکی شروع شده بود فاصله می‌گیرند. او شرکت کنندگان را تشویق کرد که قوی، صبور و صریح باشند و در کنار هر کسی که شجاعت صحبت کردن را دارد بایستند.

«ساراندون» همچنین پیام «راجر واترز» از پینک فلوید را در حمایت از فلسطین  در شبکه اجتماعی X (توییتر سابق) بازنشر داد. «واترز» طی سال‌ها به دلیل اظهاراتش در حمایت از فلسطین به دلیل آنچه یهودستیزی نامیده شده، مورد انتقادهایی قرار گرفته است، اگرچه او همیشه این ادعاها را رد کرده است و پیش از این گفته بود: «تمام زندگی‌ام را صرف صحبت کردن علیه استبداد و ظلم کرده‌ام هر کجا که آن را ببینم. پدر و مادرم در جنگ جهانی دوم با نازی ها جنگیدند و پدرم بهای نهایی را پرداخت کرد».

از زمان حمله حماس در ۷ اکتبر، بیش از ۱۴۰۰۰ نفر در حمله اسرائیل به غزه کشته شده اند که حداقل ۵۶۰۰ کودک از جمله آنها هستند.

«ساراندون» جدیدترین چهره هنری است که به خاطر موضع خود در قبال جنگ، به ویژه در حمایت از فلسطین مورد هجمه قرار میگیرد. «ساراندون» در سال ۲۰۱۴ با آژانس استعدادیابی (UTA) قرارداد امضا کرد. او امسال در چند فیلم و سریال تلویزیونی ظاهر شده است.

«سوزان ساراندون» تاکنون ۵ بار نامزد جایزه اسکار شده و در سال ۱۹۹۵ برای فیلم «راه رفتن مرد مُرده» موفق شد جایزه اسکار نقش اول زن را ازآن خود کند.

«ملیسا باررا»، ستاره قسمت ششم فیلم «جیغ» که برای ایفای نقش اصلی در قسمت هفتم این سری فیلم ترسناک انتخاب شده بود نیز توسط شرکت سازنده از این فیلم اخراج شد. این شرکت اعلام کرده که او را به دلیل برخی پست‌های رسانه‌های اجتماعی که از آن به‌عنوان یهودستیزانه تفسیر شده بود، از فیلم حذف کردند.

«باررا» در اینستاگرام خود در مورد حمایت خود از فلسطین پست هایی منتشر کرده و اسرائیل را مرتکب «نسل کشی» و «کشتن بی رحمانه فلسطینیان، مادران و کودکان بی گناه به بهانه نابودی حماس» توصیف کرده است.

خروج از نسخه موبایل